0

گام ۸: علت اصلی چاقی چیست؟

علت اصلی چاقی
اندازه متن

علت اصلی چاقی موضوع مهمی است که درک آن می تواند پاسخ بسیاری از ابهامات ذهنی درباره چرا چاق شدن و لاغر نشدن را واضح می کند.

برای بسیاری از افراد چاق علت اصلی چاق بودنشان واضح نیست. آنها نمی دانند چرا چاق شدند. حتی اگر دلایل مختلفی برای چاقی خود داشته باشند اما نمی دانند واقعا علت اصلی چاقی آنها چیست!

سی و پنج سال چاق بودم و در این سال ها بارها برای لاغر شدن از روش های مختلف اقدام کردم اما نتیجه نهایی همیشه چاقی بود.

علت اصلی چاقی من چیست!

همه ما دلایل مختلفی برای چاقی خود داریم و آنها معمولا از طریق شنیده های ما از دیگران یا دیدن نمونه های مشابه مانند خودمان در ذهن ما ایجاد شده اند اما این واقعیت ماجرا نیست.

من در سال هایی که چاق بودم مهمترین دلیل چاقی خودم را ژنتیکی بودن چاقی می دانستم چون بارها از والدین و اطرافیانم شنیده بودم که ژنتیک خانوادگی ما چاقی است و من شبیه عموهایم هستم.

از همان کودکی در عین حال که چاق بودم اما درباره موارد دیگر مانند طاس شدن هم به من وعده می دادند که چون شبیه عموهایت هستی حتما طاس می شی.

هر فردی که اضافه وزن دارد برای وضعیت خود دلایل مختلفی دارد که مجموع این دلایل باعث ایجاد انتظار چاقی و چاق تر شدن در ما می شوند.

هربار که برای لاغر شدن تصمیم می گرفتم از روش های لاغری استفاده کنم قبل از شروع می دانستم که من لاغر شدنی نیستم و حتی اگر لاغر شوم دوباره چاق خواهم شد اما رنج چاقی سبب می شد با تمام ناامیدی از لاغر شدن بارها برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف اقدام کنم.

نکته جالب توجه این بود که هربار تصمیم به لاغر شدن می گرفتم، از همان هفته اول مادرم از من سوال می کرد: تو که لاغر بشو نیستی چرا باز داری رژیم میگیری؟!

شنیدن این جمله از زبان مادرم و افراد دیگری که خودشان چاق بودند سبب شده بود که لاغر شدن در ذهن من کار واقعا سخت و دست نیافتنی باشد.

به لطف خدا زمانی که تصمیم گرفتم از قدرت ذهن برای لاغر شدن استفاده کنم اولین مطلبی که درک کردم کشف علت اصلی چاقی بود اینکه ذهن من چاق شدن را یاد گرفته بود و من برای یادگیری چاق شدن ذهنم کار خاصی انجام نداده بودم و اصلا از این موضوع اطلاع نداشتم.

اما در مفابل همیشه برای لاغر شدن این من بودم که تصمیم می گرفتم لاغر شوم و اتفاقا این تصمیم همیشه برای من با زجر و ناراحتی همراه بود.

همه ما در زندگی برای یادگیری موضوعات مختلف تحت آموزش قرار گرفته ایم. این کاملا طبیعی است که وقتی تحت آموزش قرار می گیری انتظار یادگرفتن در شما ایجاد میشود.

حالا تصور کنید شما چاق شدن را از اطرافیان خود یاد گرفته باشید. این طبیعی است که انتظار چاق شدن در شما ایجاد شود و در واقع علت اصلی چاقی همین آموزش دیدن چاق شدن است نه ژنتیک و سوخت و ساز و هر دلیل دیگری.

در جستجو برای درک قوانین ذهن به این درک رسیدم که ما می توانیم به ذهن خود موضوع جدیدی را آموزش دهیم و از طریق تکرار و تمرین آموخته ها را به مهارت خود در زندگی تبدیل کنیم اما هرچقدر تلاش کنیم نمی توانیم مهارت خود را از یاد برده و به طور کامل آن را فراموش کنیم.

علت اصلی چاقی

علت تدام چاقی چیست؟

ما نمی توانیم آنچه آموخته ایم را فراموش کنیم. این تنها علت تداوم چاقی و در واقع علت اصلی چاقی است.

روشی برای فراموش کردن آنچه یاد گرفته ایم وجود ندارد.

ذهن، مانند جاده ای یک طرفه است که فقط می تواند یاد بگیرید و نمی تواند فراموش کند.

توانایی مغز برای آموختن بی نهایت است اما نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که: ما انتخاب می کنیم چگونه از اطلاعات ذخیره شده در مغز خود استفاده کنیم.

شما می توانید بی نهایت اطلاعات در مغز خود ذخیره کنید اما از آنچه دوست دارید فقط استفاده کنید.

استفاده کردن از اطلاعات باعث در دسترس تر بودن آنها در مغز ما می شود.

به همین دلیل است که موضوعات تکرار شونده در زندگی را به خوبی به یاد می آوریم اما موضوعی که کمتر مورد استفاده قرار می گیرد را اگر بخواهیم به یاد بیاوریم باید مقداری فکر کنیم که این فکر کردن همان جستجو کردن در بین انبوده اطلاعات ذخیره شده در مغز است.

وظیفه ذهن در زندگی

وظیفه هدایت ما در زندگی به عهده ذهن است.

ذهن ما با استفاده از آموزش هایی که ما یاد گرفته ایم مسیر حرکت ما در زندگی را مشخص می کند.

چاق شدن موضوعی بوده است  که ما از گذشته آن را یاد گرفته ایم و در به کار گیری اصول آن به درجه استادی رسیده ایم و نتیجه این آموزش، جسمی است که الان مالک آن هستیم. پس علت اصلی چاقی خودمان هستیم حتی اگر اطلاع نداشته باشیم.

چاق شدن از معدود آموزش هایی است که نیاز به بازنگری و به روزرسانی ندارد، چون ذهن ما بر اساس همان آموخته های پیشین خود عمل می کند.

علت اصلی چاقی مداوم و مرحله ای این است که برای چاق تر شدن نیاز به آموزش جدید و یادگیری مهارت های بیشتر نداریم و تنها با تکرار همان آموخته های قبلی می توانیم بارها چاق تر شویم.

تنها راه ممکن برای لاغر شدن؟!

در تمام روشهایی که فرد چاق برای لاغری استفاده می کند تنها جسم خود را تحت فشار فیزیکی قرار می دهد چون تصور او این است که علت اصلی چاقی او جسم می باشد و با این کار تلاش می کند تا از طریق محروم کردن جسم خود از دریافت مواد غذایی یا تحت فشار گذاشتن جسم خود از طریق انجام فعالیت های ورزشی سنگین مقداری از وزن خود را کاهش دهد.

همانگونه که شما با تحت فشار گذاشتن خود نمی توانید رانندگی کردن، خیاطی کردن، نقاشی کشیدن و یا هر دانش دیگری را فراموش کنید، با تحت فشار گذاشتن جسم خود نمی توانید چاق شدن را به فراموشی بسپارید.

از آنجایی که برای کاهش وزن و سایز، لاغر شدن را یاد نگرفته اید مسلما بعد از اتمام مراحل رژیم یا ورزش به وزن قبلی خود بر می گردید چون مجددا بر اساس آموخته های قبلی خود برای چاق شدن رفتار خواهید کرد و سبب می شود که این سوال در ذهن شما ایجاد شود که با این همه تلاش و تحمل سختی برای لاغر شدن چرا لاغر نمی شم؟

یاد گرفتن یا آموختن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام می شود و جسم نمایش دهنده میزان مهارت شما در یادگیری است. همچنین از طریق جسم با تکرار و تمرین آنچه آموخته ایم مهارت خود را در اجرای آموخته ها بیشتر می کنیم.

بنابراین از طریق جسم به تنهایی نمی توان مهارتی را آموخت و حتما باید یادگیری از طریق ذهن صورت پذیرد و سپس با جسم آنچه آموخته ایم را تکرار و تمرین کنیم یا یادگیری ما کامل تر و مهارت ما در اجرای آموخته ها بیشتر شود.

در فرایند چاق شدن دقیقا این پروسه را طی کرده ایم.

علت اصلی چاقی ما افراد این است که ابتدا چاق شدن را از طریق ذهن و توسط اطرافیان یاد گرفته ایم سپس جسم ما با تغییر وضعیت دادن و چاق شدن آنچه آموخته ایم را به معرض نمایش و تمرین قرار داده است و با تکرار چاق تر شدن مهارت ما در چاق شدن هر روز بیشتر و بیشتر شده است.

پس اگر تمایل دارید لاغر شوید و مهمتر از آن لاغر بمانید باید لاغرشدن را ابتدا از طریق ذهن خود بیاموزید و سپس با جسم خود لاغر شدن را تمرین کنید و در این کار استمرار داشته باشید تا آنچه درباره لاغر شدن آموخته اید در جسم شما نمایان شود.

هیچ راهی دیگری برای لاغر شدن وجود ندارد.

همانگونه که همه افراد چاق، چاق شدن را از والدین، رسانه ها و … آموخته اند. این علت اصی چاقی است و اکنون باید لاغر شدن را یاد بگیرند.

با این تفاوت که لاغر شدن را خودمان باید یاد بگریم. آنهایی که به ما چا شدن را آموخته اند توانایی آموزش لاغر شدن به ما را ندارند.

با توجه کردن به تصاویر افرادی که با تصمیم گرفتن برای یادگیری لاغر شدن از طریق ذهن توانسته اند شرایط جسم خود را از وضعیت چاقی به لاغری تبدیل کرده و شگفتی سازان لاغری با ذهن شوند می توانید به اهمیت موضوع یادگیری لاغر شدن بیشتر پی ببرید.

اهمیت این موضوع سبب شد تا از طریق این فایل آموزشی مطالب مهمی درباره علت اصلی چاقی و چگونه یادگیری چاقی را با شما دوستان عزیز به اشتراک قرار دهم.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای درک بهتر علت اصلی چاقی باید به سوابق یادگیری مهارت های خود در زندگی رجوع کنید. چاقی مهارتی است که به مرور در زندگی آن را یاد گرفته ایم اما عدم آگاهی سبب می شود دلایل اشتباه برای چاقی خود داشته باشیم.

  • مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.
  • درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.
  • شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.
  • چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است.
  • دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید.
  • آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟
  • پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

📻 رادیو لاغری

(قوانین و نحوه ارسال)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.99 از 164 رای

https://tanasobefekri.net/?p=10111
299 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مریم نیکروان
      1403/08/21 16:44
      مدت عضویت: 117 روز
      امتیاز کاربر: 3620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 211 کلمه

      سلام تغییرکردن به انچه که مدنظرماست یا ارزوی ماست گذشته من باچاقی وبی ارادهگی سپری شد نه رژیم ونه ورزش تاثیرگذارنبود وهمیشه بقول استادیه نجوای دهنی میگفت تولاغرنمیشی توبی اراده هستی واین شده بودملکه ذهن وهمیشه فکرمیکردم اره اینجوری درست داره میگه وهمیشه پرخورریزه خوار بودم اصلا غذارومیدیم انگار چشام سیرنبوده همیشه دنبال غذا وشیرینی بودبیرون میرفتم بایدچیزی میخوردم ولی بلطف خدا وباگوش دادن فایل وانجام تمرینات ومرورهرروز تاحدودی فرمول مغزی تغییراتی ایجادشده ولی هنوزاول راهم وهرده تافایل گوش میدم دوباره مرورمیکنم ومیرم سراغ فایل ها دیگه لاغری باذهن روباید تااخرعمردنبال کردوانجامش دادنبایدرها کرد چون روش های قبلی بدردمانمیخوره مغز ما یادگرفته همیشه چاق باشه فرمول توش ذخیره کرده ولی پاک کردن فرموا چاقی فقط فقط گوش دادن فایل وانجام تکنیک هرموقع تکنیک جدید یادمیگیریم نبایدقبلی. وفراموش کنیم بایدهی تکرارش کنیم وبشه عادت نباید توجه کنیم به حرفهایی که پدرومادرچاق بودن ماهم چاق میشیم یا سن بره بالا یاازدواج یابارداری یاتیرویدباعث چاقی میشه این نگرش ها روبایدردکرد ذهن روبایدبشناسیم وارتباطشوباچاقی بایدبدونیم علت لاغرنشدن چون روشی که مادنبالشیم کسی دنبالش نبود ه فقط دنبال چاقی بوده وهیچ موفقیتی درانها نیست افرادمتناسب چاقی رویادنگرفتن ولی مایادگرفتیم پیش فرض وجودهمه انسان ها تناسب اندام میباشد علت چاقی همه برمیگرده به اون فرمول مغزی که فقط گفتیم چاقی ارثیه وما نمیتونیم لاغربشیم چون اراده نداریم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/07/28 17:54
      مدت عضویت: 175 روز
      امتیاز کاربر: 5695 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 467 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم.

      سلام استاد عزیز و همه دوستان. امروز بچه خواهرم که از مدرسه اومد،من دیدم که نه میوه هاشو خورده نه لقمه اش را بهش گفتم چرا نخوردی؟گفت یادم رفت. این بچه بقدری لاغر هست که اصلا دماغشو بگیری جونش در میاد خخخ.از لحظه ای که اومده نزدیک یک ساعت بیشتر رفته کوچه با بچه ها بازی میکنه و اصلا تا نری دنبالش یادش نمیوفته که گرسنه هست یا نه.چقدر برام جالب بود، اصلا به گرسنگی و غذا فکر نمیکنه فقط فکر بازی و شادی هست گاهی در طول شبانه روز خواهرم با دعوا بهش دو لقمه غذا میده و چقدر من از دیدن این بچه و پدرش که متناسب هست درس یاد میگیرم.مثلا بهم یه بار گفت تو سر غذا همه چیزو قاطی میکنی باهم ماست و سبزی و غذا و فلفل ولی من هیچکدوم اینکارا را نمیکنم و فقط به غذا نهایتا یه ماست یا یه سالاد فقط یک چیز کنارش میخورم نه ده تا چیز واقعا برام بسیار جالب بود و بعد از اون منم سعی کردم رفتارهای غذاییمو متناسب تر کنم.

      تمرین:

      • مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.
      • خب خیلی موارد هست مثل نوشتن و خواندن.ریاضی خواندن ساعت.رانندگی.ظرف شستن و….
      • درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.
      • خب رانندگی را بارها تکرار تکرار میکنم تا هم دستم روانتر بشه هم ایرادات کوچک کوچک تر بشه و بطور کامل رفع بشه.
      • شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.
      • خب مهارتهای دیگر را هم بارها تکرار کردیم تا ملکه ذهن ما شده است و چاق شدن را هم بارها تکرار کردیم  در آن استاد شدیم با در معرض اطلاعات قرار گرفتن و…
      • چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است.
      • خب با تکرار و دیدن و شنیدن.مثلا من به عمه هایم کشیدم.پدر و مادرم خودشون هم چاق هستند،تکرار انها، چاقی به دلیل ازدواج و…
      • دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید. 
      • میدونم که مهارت لاغری هم مثل هر مهارتی یادگیریش زمان میبره ولی وقتی یاد بگیرم تا اخر عمرم از اون استفاده میکنم و برای بهتر شدنش همیشه تکرار میکنم.
      • آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟
      • خیر،فقط جسم خود را تغییر داده ایم و مهارت عذاب کشیدن را فقط یاد گرفتیم.
      • پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید.
      • خب طبیعتا هر مهارتی در ابتدا زمانبر کمی دشوار هست اما با تکرار و تمرین مجدد در آن همش مهارتهای لازم را کسب کرده و حرفه ای میشویم و در نهایت متناسب
      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
      • خب با منطقی کردن لاغری برای خودم،در معرض اطلاعات سایت قرار دادن ذهنم،لاغری را برای خودم آسان و لذت بخش میکنم.
      • خدایا شکرت
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نرگس کشاورز
      1403/07/28 13:45
      مدت عضویت: 53 روز
      امتیاز کاربر: 1440 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 688 کلمه

      من از کودکی حدودا ۱۱ سالگی با گفته های خانواده و خواهرام فک میکردم محکوم هستم به چاقی و در اینده چاق خواهم شد مثل بقیه ی اعضای خانواده که همشون چاق هستن یعنی خواهرای من همشون چاق هستن خب خواهرای من بعد از ازدواج همشون چاق تر شدن با زایمان هاشون باز چاقتر شدن و هر سال بیشتر از قبل .

       خب من به عنوان متناسب خانواده ۹۵ کیلو هستم و محیط اطراف من از کودکی مدام چاقی رو توی گوش من فرو میکرد و به بهترین شکل ممکن به من آموزش میداد در این بین هم سرچ ها یی که خودم میکردم کارهایی که انجام میدادم برای حذف چاقی،  تحقیق درمورد مواد غذایی و  میزان چاق کنندگی شون و خیلی چیزهایی که شنیدیم از دیگران 

      من یادمه حامله بودم پنج سال پیش خب قبل حاملگی تقریبا متناسب بودم از خودم راضی بودم ولی حامله که شدم اضافه وزن پیدا کردم از خواهر بزرگم پرسیدم تو چند کیلو بیشتر شدی موقع حاملگی؟

       گفت ۲۰ کیلو 

      گفتم کم شد بعد از حاملگیت؟ خواهرم گفت نه بابا تازه بیشتر هم شده 

      خب برای من مسجل شد از همونجا و ترسیدم نکنه وزنم خیلی بره بالا و خدا شاهده من ۲۰ کیلو اضافه کردم که بعدشم یک گرم نتونستم کم کنم و حتی بیشتر هم شد . دقیقا مث خواهرم . یعنی این همه نمونه ی متناسب رو نمیدیدم در اطرافم دختر خاله هام که از لاغری رنج میبرن رو نمیدیدم ولی فک میکردم کاملا ما خانوادگی شبیه هم هستیم .

      توی این سالها توی دورهمی ها همش درمورد همین صحبت میکردیم.  ناله و نفرین به چاقی،  گشتن دنبال دلیلش و هر بار یکیمون یه دلیل جدید رو میاره 

      ما خانوادگی و ارثی چاقیم

       الگو های غلط غذایی چاقمون کرده 

      تند غذا میخوریم 

      زیاد از حد میخوریم 

      اراده نداریم نمیتونیم جلو خودمونو بگیریم

      مزاجمون سودایی هست 

      پرخوری عصبی هم که جدیدا داشت بهش اضافه میشد .داشتم تلقین میکردم به خودم که موقع عصبانیت پرخوری میکنم و من چون عصبیم چاقم همش استرس دارم چاقم( در صورتی که من یه خوهار زاده دارم این اینقد حرص میخوره که حد نداره غصه همه رو میخوره نگران همه هست ولی یک گرم هم اضافه نداره متناسب متناسب هست بر عکس خانواده اش که چاقن 😁)

      یه دفعه دیگه هم  ما همگی با هم رفتیم پیش یه دکتر طب سنتی که پزشک هم بود و توی امریکا دوره های خفن دیده بود😏 اینم بهمون رژیم کتو داد با یک سری مایعات و روغن و قرص های تقویتی و اینا همه خریدیم اومدیم خوردیم مدت دو ماه همه رژیم کتو داشتیم خیلی خوب وزن کم کردیم اما خیلی سخت بود و واقعا وحشتناک بود اخرش هم همه ول کردیم و به این نتیجه رسیدیم که نمیشه دیگه ما اراده نداریم اما واقعا ربطی به اراده نداره ما چاقی رو خیلی خوب دور هم آموزش دیدیم ولی لاغری رو خیر هیچی راجع بهش نمیدونستیم حالا ماهایی که هیچی نمیدونیم هم میخوایم بهم دیگه راه حل ارائه بدیم اصلا نمیشه 😅

      تک تک دلایل بالا رو من خودم برای خودم می آوردم اخه چه دلیلی داره من شبیه خواهرام باشم پس چرا برادرام چاق نیستن .

       خواهر زاده هام لاغر و خوشتیپ و متناسب هستن 

      یکی از برادر زاده هام خیلی میخوره اما اصلا چاق نیست چون معتقده به خانواده ی مادریش رفته که هر چی میخورن اما لاغرن و جالبه برادرش چاقه چون معتقده به خانواده ی ما رفته .

      شوهر من معتقده هر چی بخوره چاق نمیشه چون بدنش اینجوریه کلی غذا میخوره لاغره فک میکنه فقط گردنش چاق میشه

      اینها همه ثابت میکنه که انسان وصعیت بدنیش چقدر تحت تاثیر آموزش های کودکی و باور هایی هست که داره حتی چاقی که تمام دنیا فک میکنن علتش خوردن و نداشتن فعالیته یه چیز کاملا ذهنیه . 

      با گوش دادن به این فایل ها من هر روز مطمئن تر میشم به این مسیر ایمان دارم بهش خیلی خوشحالم که اینجام عالیه نمونه اش هیچ جایی نیست .

      پرخوری های من از بین رفتن . دارم آموزش میبینم که چطور گرسنگی و سیری رو بشناسم و چقدر عالی هست شناخت این حس ها 

      چقدر وحشت من از گرسنگی ریخته نه تنها وحشت ندارم بلکه بسیار لذت میبرم ازش و تمام اینها رو مدیون اموزش های بی نظیری هستم که داخل این سایت قرار داده شده 

      . با تشکر فراوان از استاد عزیز❤️🩷🧡💛💚💙🩵💜🤎🩶🤍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/07/04 14:37
      مدت عضویت: 80 روز
      امتیاز کاربر: 4530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 552 کلمه

      سلام استاد روشن مهربون

       دلیل من برای چاقی قبل از آشنایی با شما 

      من تو خانواده خیلی چاق بدنیا اومده بودم خواهر گوشواره لاغری استفاده میکرد بلکه کمی لاغر بشه اون یکی خواهرم اسلیو معده انجام داد و متاسفانه بلافاصله چاقیشم برگشت مادرم از چاقی فوت کرد روز مرگش صبحونه کله پاچه خورد پدرم توی دیس برنج میخورد میوه و شیرینی تو خونه ی ما همون اول تقسیم میشد تا دعوا نشه و من چاقی رو از چنین خانواده ای از کودکی یا. گرفته بودم و فکر میکردم بخاطر تکرار دیگران که منم ارثی چاقم و چاق میمونم 

      من خودم رو با مادرم مقایسه میکردم و دوست داشتم ته ذهنم شکمم مثل مادرم بزرگ و افتاده بشه و فکر میکردم اینجوری دوست داشتنی ترم مثل مادرم که یه چاق دوست داشتنی و مهربون بود 

      چرا لاغر نمی‌شدم قبل از آشنایی با شما 

      چرا اتفاقا بارها و بارها لاغر کردم اصلا استاد و دکترای لاغر کردن رو بلدم ولی حفظ کردن اون لاغری و تناسب رو بلد نبودم و انتظارم برگشت به وضعیت چاقی قبل بود و اصلا خوشم نیومد یجورایی همیشه تو تکاپو برای لاغری باشم وقتی لاغر میشدم انگار دیگه کاری برای انجام نداشتم و زندگی یکنواخت میشد یجورایی 

      و من بعد لاغر شدن نمیدونستم حالا باید چیکار کنم و همیشه هم لباسهای چاقیم رو در سایزهای مختلف تا 52 نگه میداشتم چون ته ذهنم این باور رو عمیقم باور داشتم که دوباره چاق میشم 

      با اولین مسافرت بعد لاغری راحت ده کیلو چاق میشدم 

      اصلا وقتی کسی بمن می‌گفت نیم کیلو یا یک کیلو چاق شدم بهش می‌خندیدم 

      من استاد چاق شدن بعد یه مسافرت چند روزه بودم حداقل ده کیلو بعد هر مسافرت چاق میشدم 

      از رسنورانهای سلف سرویس  همیشه متنفر بودم چون در حدی می‌خوردم که حالم بد میشد ولی چون پول داده بودم میخواستم پولم تا قرون آخر حروم نشه 

      وقتی نون خامه ای می‌خریدیم گوشام رو تیز میکردم که نکنه پسرم که عقب ماشینه یه وقت از بغل جعبه یدونه نون خامه ای یواشکی برداره و موقع تقسیم بمن کمتر برسه 

      چند بار با پسرم کارمون به کتک و کتک کاری کشید سر این موضوع و همیشه همسرم از سهم خودش میداد تا دعوا بخوابه 

      چیزایی که دوست داشتم رو جوری ته یخچال پشت نون قایم میکردم که کسی پیدا شود نکنه اصلا تخصص داشتم تو پنهان کردن خوراکی ها ،الانم دارم 

      باید تعداد شیرینی تر و نون خامه ای رو مضربی از سه می‌گرفتیم که تو خونه موقع تقسیم دعوا نشه هر سه شکمو هستیم البته پسرم لاغر و قد بلند دومتر هست 

      ولی خوب الان دیدگاهم طرز فکرم ذهنم همه چیزم تغییر کرده و به اون موقع هام خنده م میگیره وقتی حرفشو میزنم 😁 

      21 روزه من تو آرامش مطلقم تو زندگی رویایی هستم که همیشه آرزوشو داشتم فکر روحم آزاد و شاد شده 

      من الان یه شادی درونی وصف ناپذیری دارم که نمیتونم یا لغات توصیفش کنم 

      من بدن ورزشکاری دارم خدا رو شکر چون همیشه در حین اینهمه پرخوری یه شدت اهل فعالیت و ورزش بودم و زیر این همه چربی کلی عضله نهفته دارم که واسه همینم الان به شدت دارم لاغر میشم 

      حذف اونهمه هله هوله و ریزه خواری‌ به شدت داره منو لاغر می‌کنه خود بخود 

      نیم لیتر تا یک لیتر بستنی می‌خوردم هر روز هر روز شاید باورش سخت باشه 

      خوب الان که نمی‌خورم دارم لاغر میشم به همون سرعت که تو یکماه ده کیلو چاق شدم الآنم به شدت دارم سایز و وزن اضافه رو میزارم کنار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه گلی
      1403/07/02 14:20
      مدت عضویت: 76 روز
      امتیاز کاربر: 725 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 825 کلمه

      به نام خدا

      تمرین گام ۸:

      تقریبا تمام کارهایی که در زندگی انجام می دهیم خودآگاه یا ناخودآگاه را با یادگیری، یادگرفته ایم! مانند زبان مادری و لهجه و حتی لحن سخن گفتنمان. بعدها در مدرسه انواع دروس و آداب رفتاری و در کلاس های بیرون از مدرسه بسیاری از ما هنر هایی مثل نقاشی ، خطاطی، گلدوزی، خیاطی و… یا زبان هایی مثل انگلیسی، فرانسه، عربی و…را آموخته ایم یا کلاس های ورزشی و ورزش بخصوصی مانند اسکیت یا والیبال و… یا مهارت رانندگی و یا مهارت مدیریت زمان، کنترل احساسات و…و… همه را آموخته ایم… در واقع هر کاری که در زندگی انجام می‌دهیم و هر آنچه که هستیم را آموخته ایم و به نظرم بسیاری از این آموخته ها حتی اندکی هم که شده با هویت ما یکی شده اند؛ وگرنه چرا از مثلا جامعه معلمان یک نوع رفتار خاص دارند یا هنرمندان یا پزشک ها یا ورزشکاران یا مهندس ها و… چون آموخته ها هویت را شکل می دهند و به همین ترتیب افرادی که اضافه وزن دارند چاقی را آموخته اند و این چاقی انقدر درونی شده که بروز ظاهری هم دارد.

      ذهن چاق به دلایل مختلفی می تواند شکل گرفته باشد مثل شنیده های خودمان از دوران کودکی، ترس هایمان، ترس های والدینمان ، عادت های نادرست رفتاری که آن هم به نظرم بیشتر ریشه در احساس ترس یا نا امنی داشت مثلا در کودکی به ما می گفتند غذا بخور و گرنه بزرگ نمیشی، غذا بخور ببین تپل ها چقدر بامزه تر هستند، غذا بخور و گرنه دیگه غذا تا وعده بعد غذایی نیست، غذا بخور گرسنه می مونی، غذا بخور و گرنه ضعیف میشی و… که همگی باعث شکل گیری یک رشته افکار و احساسات و عادت های نادرست شدند و به این صورت چاقی را آموختیم.

      حالا چه کنیم؟ ما که چاقی را آموخته ایم مگر می شود فراموشش کرد؟ نه قطعا نمی شود! مگر می توانید جدول ضرب را فراموش کنید؟ نه قطعا هیچوقت فراموش نمی کنید فقط احتمالا اگر کمتر از جدول ضرب استفاده کرده باشید و نیازی به چیزی که آموخته اید نداشته باشید ذهن هم کم کم پرونده آنچه را آموخته اید می ببنند تا بتواند از انرژی اش برای چیزهایی که در حال حاضر برایتان کاربردی است استفاده کند . پس همانطور که هیچوقت زبان عربی و فرمول های ریاضی و فیزیک مدرسه را فراموش نکرده ایم (ولی احتمالا به خاطر عدم کاربرد، ذهنمان پرونده شان را بسته مگر اینکه هنوز در حال استفاده از یادگیریمان باشیم)، نیازی هم نیست چاقی را فراموش کنیم به جایش دیگر از چاقی و فرمول های چاق کننده استفاده نمی کنیم تا در ذهن مان ته نشین شود! 

      و از طرفی لاغری را می آموزیم و هر روز از آنچه از  یادگیری لاغری آموخته ایم استفاده می کنیم، آنقدر لاغری را می آموزیم که عادتمان شود و برایمان مثل آب خوردن باشد مثل مهارت جمع و تفریق ریاضی– باور بفرمایید اگر هر روز در حساب و کتاب هایمان از جمع و تفریق استفاده نمی کردیم همان را هم ذهنمان بایگانی می کرد! پس قدرت ذهن را دست کم نگیریم در یادگیری! و همچنین تاثیر تمرین و تکرار در یادگیری–یادگیری لاغری با ذهن آسان است چنانچه یادگیری چاقی برایمان آسان بود. فقط باید صبر داشته باشیم و گام به گام پیش برویم.

      فقط رژیم غذایی گرفتن و ورزش بدون اینکه ذهنمان را تربیت کنیم فایده ای ندارد! و از طرفی وقتی ذهن مان به لاغری و باور های لاغری خوش بین باشد و باورش کند خود به خود به سبک غذایی سلامت و ورزش هم علاقه مند می شویم!

      بهترین تمرین ها برای خودم برای یادگیریِ لاغری:۱.استمرار در انجام تمرینات و خواندن مطالب سایت تناسب فکری ۲.احساس خوب داشتن به لاغری و صحبت کردن با خودم و متقاعد کردن خودم که ببین! لاغری خطرناک نیست! تو به این کیلو های اضافی وزنت احتیاجی نداری! لاغری و تناسب اندام آسونه! لاغری و تناسب اندام ارزش اینو داره که براش وقت بذارم!(خواندن مطالب،نوشتن تمرین حتی با کلی عیب و ایراد! اصلاح سبک غذایی ام به گونه ای که دوستش دارم و سلامت است، ورزش دلخواهم به خاطر سلامتی و حس خوب)، ببین لاغری ممکنه! ببین چقدر آدم لاغر و متناسب و خوشبخت و زیبا دارن در جهان زندگی می‌کنند و سالم هستند! پس من هم می توانم لاغر باشم و سلامت باشم! لاغری امن است! من می خواهم و دوست دارم که لاغر و متناسب باشم! من با کمک خدای مهربان و یاری و مطالب ارزشمند استاد عزیز می توانم که لاغر و متناسب و سلامت باشم!

      ۳.همچنین نگاه کردن به تصویر افراد لاغر و متناسب و شاد و خوشحال باعث می شود که لاغری را بیاموزیم(البته نه به لاغر هایی که همیشه از لاغری ناراحت هستند!)چون باید یکجورهایی ذهن مان لاغری و حس خوب را به هم ربط بدهد.

      و اینگونه روز به روز ذهن لاغری را یاد می گیرد و چاقی را به پوشه ی بایگانی ذهن می سپارد به شرط اینکه هر روز و هر روز لاغری را تمرین کنیم و بیاموزیم تا درونی شود و نمود ظاهری آن در جسممان پیدا شود.

      خیلی ممنون و متشکرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Zahra
      1403/06/27 10:52
      مدت عضویت: 472 روز
      امتیاز کاربر: 8780 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 525 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام به همه دوستان عزیز

      چاقی یه آموزشی هست که از اطرافیان و خانواده مون یاد میگیریم من اولین روز اموزشم رو یادمم میاد که از همکلاسی هام شنیدم که بعد از تعطیلات خیلی چاق شدی مواظب باش اینجوری ادامه بدی وضعیت جسمی و سلامتی خودت رو به خطر می‌ندازی این اولین تلنگر بود و بعد از اون به فکر لاغری بودم و هر چقدر رژیم و ورزش انجام می دادم هشدارها و گوشزد کردن اطرافیان بیشتر شد که فلانی داری با خودت چیکار می‌کنی و جالبه اگر لاغر میشدم بهم میگفتن مریضی چرا لاغر شدی صورتت افتضاح شده چاق میشدم مواظب سلامتیت باشد چاقی زیاد خوب نیست

      من برای هر مهارتی که خودم بخوام یاد بگیرم به کسی نمی‌گم مثلا میخواستم بافتنی یاد بگیرم اطرافیان میگفتن تو استعداد هنری نداری چرا میخوای یاد بگیری وقت خودت رو تلف می‌کنی اما من بدون اینکه به کسی بگم شروع کردم به یادگیری بافتنی بعد که چند تا مدل بافتم همون افرادی که می‌گفتن یاد نمی‌گیری حالا شروع به تشویقم کرده بودن که آره فلان مدل رو بباف خیلی قشنگه یا تو استعداد هنری داری میتونی خیاطی رو هم یاد بگیری

      لاغری هم مثل همین آموزشهایی هست که از نظر اطرافیان نمی تونم یاد بگیرم چون من رو در این حیطه با استعداد نمی دونن به همین دلیل به گفته استاد این آموزش رو هم بدون اینکه به کسی بگم شروع کردم و زمانی که لاغری رو در جسمم دیدن اون موقع ازم پرسیدن که فلانی خیلی خوب شدی چیکار کردی 

      لاغری با ذهن بهم یاد داده که چطور در ذهن به لاغی فکر کنم و چطور با مواد غذایی برخورد کنم و حالا بعد از گذشت یک سال برخوردم با مواد غذایی خیلی خوب شده و منی که در مواجه با برخی از مواد غذایی هول میشدم و تا مرز خودکشی می‌خوردم این ولع از بین رفته 

      اما آموزش چاقی مثل لباس پوشیدن یا ظرف شستن هست همون طور  که غیر ممکنه نتونم ظرف بشورم یا لباسهای خودم رو بپوشم و همین طور غیر ممکنه من چاق نشم 

      الان که فکر میکنم یه منطق خیلی عجیب از چاقی به ذهنم رسید همون سالهای اول چاقیم که با خواهر درد و دل میکردم و میگفتم که همه میگن هر روز چاق میشی چیکار کنم؟ یه جوابی داد گفت بهشون بگو من بعد خودم دو تا پسر به دنیا اومده و میگن هرکی بعد بچه  خودش رو با ظاهرش نشون میده و من هیکل پر و استخوان درشتی دارم چون بعد من خدا میخواست یه پسر به، خانواده ام بده و جالبه بهم گفت تو باید افتخار کنی 🤦

       اون موقع که من همش دنبال توجیه چاقیم بودم این از گفته خواهرم خیلی خوشم اومد، این یکی از حسن‌های نوشتن هست که همه منطق‌های که برای چاقی داریم رو پیدا میکنیم و فکرمون رو مشغول مسیر لاغری با ذهن میکنیم و از مسیر چاقی هر روز دورتر می‌شویم

       البته برای این کار اصلا نباید عجله داشته باشیم و هی جسم خودمون رو چک نکنیم که لاغر شدم یا نشدم  و همون طور که چاقی رو خیلی راحت و بدون هیچ فشار جسمی و روحی یاد گرفتیم لاغری رو هم باید از مسیر و اموزش درست و بدون فشار جسمی و روحی یاد بگیریم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 495 کلمه

      گام‌هشت از صد گام علت اصلی چاقی  چیست واقعا علت اصلی چاقی من چیست سوالی که هزار بار از خودم پرسیدم و هزار یک دلیل آوردم تا علت اصلی چاقی خود را بشناسم علت اصلی اگر درک شود کلی از ابهامات برطرف میشود. دلایل من  هم مانند شما از اطرافیان و چامعه و خواندن کتابهای متعدد و آگاهی هابی بود که درست و نادرست وارد ذهن من شد. چاقی ژنتیکی بارداری باعث چاقی میشه ازدواج کنی چاق میشی. هورمون هات خوب کار نمیکنه یایسه بشی چاق میشی. آب کم میخوری. غذای چرب چاقت می‌کنه ورزش نکنی چاق میشی کم تحرکی چاقت می‌کنه واین باورها باعث چاقی ما شد و اولین احساس بعد از باور اطلاعات چاقی نگرانی ما از چاق شدن بود. در صورتیکه افرادی که این اطلاعات را میشنوند و یا میبیند ولی باور نمی‌کنند متناسب باقی میمانند  یک فرد متناسب ذهنیتی در باره غذا خوردن ندارد اگر از یک فرد متناسب بپرسید آیا این غذایی را خوردی  فکر می‌کنی که شما را چاق کنه بلافاصله این فرد با تعجب به شما نگاه می‌کنه و می‌گوید نه چرا باید غذا باعث چاقی من شود  ولی یک فرد با ذهن چاق  قبل و حین و بعد غذا خوردن نگران چاق شدن است و همین ترس از چاقی است  ترس از چاقی باعث میشه چاقی بیشتر را برای خودمان رقم بزنید خیلی از افراد همیشه این ترس همراهشون هست و زمانی که ترس دارید استرس در شما به وجود میاد و استرس باعث ترشح  هورمون کورتیزول میشود که اشتهای کاذب را برای شما رقم می‌زند اگر می خواهید به تناسب اندام برسید باید ترس از چاقی و اضافه وزن را کنار بزارید و یک روش اصولی را در پیش بگیرید تا عادتهای اشتباه و رفتارهای اشتباهتون اصلاح بشه زمانی که اینها اصلاح شود ترس از چاقی و اضافه وزن ازبین می رود💫ترس از چاقیترس از چاقی باعث میشه چاقی بیشتر را برای خودمان رقم بزنید خیلی از افراد همیشه این ترس همراهشون هست و زمانی که ترس دارید استرس در شما به وجود میاد و استرس باعث ترشح  هورمون کورتیزول میشود که اشتهای کاذب را برای شما رقم می‌زند اگر می خواهید به تناسب اندام برسید باید ترس از چاقی و اضافه وزن را کنار بزارید و یک روش اصولی را در پیش بگیرید تا عادتهای اشتباه و رفتارهای اشتباهتون اصلاح بشه زمانی که اینها اصلاح شود ترس از چاقی و اضافه وزن ازبین می رود  یادمان باشد ما با لذت چاق شدیم  از خوردن ها ترس داشتیم ولی غذا را که می‌دیدیم لاغری یادمان می‌رفت اما همچنان ترس در وجودمان بود  الان باید با لذت لاغر شویم و باور داشته باشیم در واقع انتظار داشته باشیم که لاغر میشویم  و حالا فقط با این روش لاغر میشویم مانند زبان فارسی که هیچ زحمتی برای یادگیری اش نداشتیم برای لاغر شدن هم باید در محیط لاغری قرار بگیریم فایل گوش کنیم بنویسم  دیدگاه بخونیم و دائم در فضای لاغری با ذهن باشیم تا مغز یاد بگیرد لاغر شدن را   و تکرار و استمرار پشتبان این یاد گیری است  با تشکر از استاد عزیزم سهیلا عطیمی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/04 14:51
        مدت عضویت: 80 روز
        امتیاز کاربر: 4530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        سهیلا جان سلام تو معرکه ای دختر ،نوشته هات عالی هستند 👏👏👏👏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 9 کلمه

          سلام مژگان جون ممنونم عزیزم لطف داری گلم 😘😘😘

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/06/19 18:50
      مدت عضویت: 117 روز
      امتیاز کاربر: 3620 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 41 کلمه

      سلام طبق گفته استاد دراین فایل چاقی من برمیگرده به گفته  اطرافیان پدرومادرت چاق بودن شماهم ازاونا به ارث بردی توسن بالا لاغری میشید درصورتی چاقی من برمیگرده به افکاروباورذهنی وربطی به نیروید وارث نداره عادات بد غذایی ویا خیلی ازاشتباهات

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار لیلا
      1403/06/16 09:46
      مدت عضویت: 113 روز
      امتیاز کاربر: 18616 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 298 کلمه

      کلید لاغری روش لاغری با ذهنه که تمام افراد متناسب از این روش استفاده میکنند 

      تمام افراد در بدو تولد متناسبند و خداوند بین بندگان خود فرقی قائل نشده که  مثلا یک فردی را به خاطر ژنتیک چاق آفریده باشه و فرد دیگه ای رو لاغر

      لاغری رو باید از طریق ذهن یاد گرفت و با جسم تکرار و تمرین کرد تا مهارت بالایی در لاغری  رو کسب کنیم

      چون ما چاق شدن رو از اطرافیان یاد گرفتیم پس انتظار چاقی در ما به وجود میاد .

      پس علت اصلی چاقی آموزش دیدن چاق شدنه نه ژنتیک و سوخت و ساز 

      پس چرا ما لاغر نمیشیم ؟چون ما در رژیم ها سعی میکنیم جسم رو تحت فشار قرار بدیم به جای اینکه لاغری رو یاد بگیریم.

      ما در زندگی مهارتهایی رو به دست آوردیم مثل یاد گرفتن زبان فارسی و در مورد خودم خیاطی و آشپزی و درست کردن کیک و شیرینی در تمام اینها این مهارتها ابتدا از طریق ذهن و سپس باجسم تمرین و تکرار میشده تا در ذهن نهادینه بشه 

      در روش های قبل من از همان ابتدا با وجود متناسب بودن به دلیل نگرش و افکار اطرافیان و بیان این افکار که چاقی تو ارثیه و تو بعد از ازدواج چاق میشی این انتظار چاقی در من بوجود اومد و با ازدواج اضافه وزن خودش رو نشون داد.

      در روشهای قبل من لاغری رو یاد نگرفته بودم فقط چاقی و افکار چاقی در ذهن من بود و من به جای سعی کردن در از بین بردن این افکار و جایگزین کردن افکار لاغری به جسمم فشار میاوردم که چاقی رو فراموش کنه ولی من در چاقی مهارت داشتم و باید در لاغری هم مهارت پیدا میکردم تا متناسب بشم.

      این گام خیلی برام جالب بود و خیلی چیزها یاد گرفتم که به من در تناسب اندام خیلی کمک میکنه ممنون از استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/06/13 20:32
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 14908 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 189 کلمه

      بنام خدا 

      گام ۸ دوره صد گام 

      تا قبل ورود به دوره اینکه بگم من چرا چاقم و چرا لاغر نمیشم این بود که من میگفتم خوب دیگه خوردن آدمو چاق میکنه منم که زیاد میخورم پس دیگه باید چاق باشم اما حواسم هم بود و میگفتم خدا پس چرا فلانی  یاد میخوره و لاغره این مواد غذایی کجا میرن میگفتم شانس داره من نه هر چی بخورم چربی میشن ولی خوب نمیتونستم علت اصلی را پیدا کنم ویا اینکه بعد ازدواج که چاق بودم باز هم میگفتم پس چرا فلانی لاغره باز هم علت و نمیدونستم و متوجه نبودم من این زیان چاقی را از کودکی یاد گرفتم و الان راحت تو جسم من نمایان شده 

      از وقتی وارد سایت شدم همه چی فهمیدم که همه ی اون ورزش‌ها رژیم ها پیاده روی و دیگر کارهای دیگه که برا لاغری انجام دادم همش بیهوده بوده و من گول خوردم راه تناسب این نبوده هیچ کس از این راه‌ها متناسب نشده تنها راه فقط تغییر نگرش و تغییر فرمول ها هست و همین طور که من به راحتی چاق شدم به همین راحتی هم لاغر میشم .لاغر شدن اسانترین کار دنیاست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/06/09 13:06
      مدت عضویت: 669 روز
      امتیاز کاربر: 10040 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 163 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکی ست.

      چرا ما لاغر نمیشیم؟؟چون روش‌هایی ک باهاش خواستیم لاغر بشیم هیچ آدم لاغری باهاش لاغر نمونده یا لاغر نشده.این کلید ماجراست.

      ما یاد گرفتیم که ماکارانی و برنج و نون چون نشاسته دارن چاق کننده ست ولی آدم لاغر ب این محتوا ها فکر نمی کنه و اهمیت نمیده

      پس موفقیتی در رژیم و ورزش و کمربند و کرم و قرص نیست،همه ی آدما ها پیش فرضشون از طرف خداوند متناسب بودنه.مثه داشتن دو تا گوش و دو تا دست و ..

      چند وقت پیش یکی از اقوام رو دیدم ک ی کوچولو لاغر شده بهش گفتم چجوری لاغر شدی؟؟گفت دارم آمپول میزنم ک اشتهای کاذبم رو کنترل کنه،چقدر برام مسخره بود این فکر،اشتهای کاذب رو هم یادم اومد ک مدام ب خودم میگفتم، اون اشتهای کاذب نبود اون ی توهم بود ی باور غلط بود،من فقط وقت گرسنگی و سیری رو نمی‌شناختم.الان ب لطف خدا و با آگاهی های جدید متوجه شدم که کی و چقدر غذا بخورم.الهی شکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/06/07 09:08
      مدت عضویت: 638 روز
      امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,021 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم 

      سلامي گرم به استاد عزيز

      گام ۸: علت اصلی چاقی چیست؟

      چرا انقدر راحت چاق ميشم ولي راحت لاغر نميشم؟

      هميشه ته اين سوال اين بود كه من بي عرضه ام…من خوب عرق نكردم…من كم عرق كردم…در هر حالت خودمو سرزنش ميكردم…..

      واي واي واي استاد دست گذاشتيد روي اون زخم كهنه ما

      همون دليل بي عرضه گي كه به ما ميگه عرضه لاغر شدن نداري، وقتي رژيم ميگرفتيم همون حس مي آمد ميگفت تو عرضه نداري لاغر بشي

      علاوه بر خودمونف اطرافيان هم به ما ميگفتن عرضه نداري لاغر بشي…حالا شايد با اين ادبيات نمي گفتن ولي منظورشون اين بود

      ما در چاقي به استادي رسيديم!!!

      افراد در هر حرفه اي بعد از چند سال كه آن كار را انجام ميدهند، در ان كار حرفه اي ميشوند و ما براي انجام آن كار بخصوص ميرويم سراغ آن شخصي كه سالهاست در حرفه خودش حرفه اي است چون مطمِئن هستيم كار ما را به خوبي انجام ميدهد

      اينجا به ذهنم رسيد كه واقعا ما مهارت داريم در چاق شدن بطوريكه اگر يه شخصي كه ميخواد چاق بشه بياد از ما برنامه بگيره ، سر يه ما ميشه همون وزني كه ميخواد

      نكته مهم : اگر ميخواهيد موقتي لاغر بشيد بريد سراغ رژيم ولي اگر ميخواهيد هميشه لاغر باشيد بايد مهارت اون رو ياد بگيريد و اون هم در اين سايت داره اتفاق مي افته براي ما

      ما وقتي به دنيا مي آـييم مغز ما خاليه

      مثل يه گوشي كه ميخريم وقتي روشنش ميكنيم هيچي روش نيست يه سري برنامه پيش فرض روشه ولي گوشي هيچ دو شخصي مثل هم نيست چون هركي برنامه هاي خاص خودش رو نصب ميكنه روي گوشيش

      آدمها هم اينطوري هستن

      فرقي نميكنه ايران به دنيا بيايي يا آمريكا همگي تعداد ضربان قلب نرمالشون يكيه…حالا اگر كسي در جايه خاصي زندگي كنه كه لحجه دارن ،علاوه بر زبان عمومي اون كشور، زبان محلي اون كشور يا محل رو هم صحبت مي كنه

      مهارت هم به اين شكل هست…اگر پدر ما فني بوده ما هم شايد كار كردن با ابزرار را بلد باشم

      اين برميگرده به مهارت يادگيري ما

      ما در تمام مدت در شرايط يادگيري و مهارت هستيم

      اين نكته براي من حايز اهميت بود و جاي تفكر داشت كه چقدر بايد حواسم باشه به چيزهايي كه در محيط زندگي من هست

      اين اطلاعات به ما ميگه فردي كه متناسب هست ، احتمال اينكه پدر و مادرشون متناسب باشه خيلي زياد

      ولي اگر پدري يا مادري اضافه وزن دارن، بستگي داره اون بچه چي شنيده …در اينصورت بچه شبيه يكي از والدين ميشه …اين مورد درباره من صدق ميكنه ، پدرم لاغر بود خواهر برادرام هم لاغر هستن، تنها كسي كه اضافه وزن داره منم كه شبيه مادرم هستم.

      بعضيا هم تا سن بلوغ لاغرن و بعد از سن بلوغ چاق شدن…اينم براي من صدق ميكنه…يادم نمياد اينو شنيده باشم ولي همونطور كه استاد گفت اين يه فرمول خاموشي بوده كه با بلوغ من روشن شده و كارش رو شروع كرده

      ازدواج رو يادم مياد كه شنيده بودم كه باعث چاقي ميشه و خوب همين فرمول هم براي من كار كرده….همين الان من اين فرمول مخفي رو پيدا كردم براي خودم با شنيدن اين فايل سپاس بي كران از استاد عزيز

      در مدتي كه در اين سايت هستم اين موضوع ازدواج رو شنيده بودم، ولي ذهنم ازش رد ميشد و نميزاشت روش زوم كنم…الان كه داشتم اين فايل رو ميشنيدم انگار يه پرده برام افتاد و صدايي توي سرم گفت عه راس ميگه منم شنيده بودم وقتي هنوز ازدواج نكرده بودم….جلل الخالق آموزش چه كارا كه نميكنه

      استاد به راحتي اين بار سنگين رو برميداره و ميگه ساده ست لاغر شدن..آموزش ببينيد و راحت لاغر بشيد

      و خيلي راحت توضيح دادن كه چاقي يك زبان بين المللي هست و تمام مثال هايي كه ميزنن بيشتر ما اونها رو تجربه كرديم

      خدا رو شكر به جايي هدايت شدم كه كاردان اين راه، داره به من درس ميده

      درباره اين گفتيد كه وارد مغازه ميشديد خوراكي ها صداتون ميكرده

      من كاملا اينو ميفهم، قبلا هر هفته منتظر بودم آخر هفته بشه بريم فروشگاه خريد هفتگي

      ولي الان دو هفته ست اصلا پام نميره سمت فروشگاه

      غمم ميگيره يه چيزي تموم ميشه و بايد برم فروشگاه خريد …چون يادم مي افته وقتايي كه ميرفتم فروشگاه و اسير خوراكي ها بودم

      تازه دارم از چنگال اون باورهايي كه باعث اضافه وزنم ميشد رها ميشم و ترس دارم از فروشگاه رفتن

      در مقابل من يه دوستي دارم كه خيلي ازش گفتم ، خيلي متناسبه و من ايشون رو الگوي خودم قرار دادم…اين دوست من اصلا مثل من نيست …مثلا ازش ميپرسم رفتي فلان فروشگاه..ميگه آره…ميگم ديدي فلان برنج رو آورده …ميگه آره اتفاقا ما خريديمش..ميگم عه چطوره برنجش…ميگه نميدونم…من خوب و بد مواد غذايي رو تشخيص نميدم….من بارها از اين دوستم شنيدم كه گفته من تشخيص نميدم چي خوبه چي بد…ميگه من فرق غذاها رو نميفهمم…مثلا ميگم فلان رستوران رفتي سوشي خوردي چطور بود…ميگه مگه نميدوني من تفاوت غذاها رو نميفهمم من فقط ميخورم سير بشم….

      مثال بسييييييار عالي استاد

      براي يادگيري زبان انگليسي شنيديم كه بهتره فيلم ببينيم به زبان اصلي

      من اينجا به خودم گفتم عهههه چه خوب كه منم دارم اينجا فيلم لاغري ميبينم و انتظارم اينطوري شكل ميگيره كه قراره لاغر بشم و لاغر هم ميشم

      همين حربه هاي لاغري به شكلي ديگه توي انگليسي هم هست…مثلا يادگيري زبان انگليسي در خواب

      مثلا تكرار 50 تا كلمه تا راحت زبان رو ياد بگيري ….خوب معلومه با 50 تا كلمه ما نميتونيم حرف بزنيم همانطور هم با رژيم ما لاغر نميشيم

      چرا ما لاغر نميشيم…چون از روش هايي استفاده كرديم كه،  تا حالا هيچ لاغري از اونها استفاده نكرده

      كدوم فرد لاغر با رژيم لاغر شده!!!؟

      كدوم فرد لاغر ميگه فلان چيزو نخورم چاق ميشم…

      منظور فردي هست كه ذاتا متناسبه

      بعد چطور ما انتظار داريم لاغر بشيم و از چيزهايي كه هيچ فرد متناسبي از آنها استفاده نكرده براي لاغري ، ما استفادشون كنيم و لاغر بشم

      نكته طلايي :همه آدمها پيش فرضشون از طرف خداوند لاغريه

      همون خداييه كه دو تا چشم و يه دماغ يه دهن و دو تا گوش به ما داده، پيش فرض ما رو تناسب اندامي قرار داده…تمام

      در روش لاغري با ذهن ما قراره ياد بگيريم كه همه چي طبيعيه و ما متناسب به دنيا اومديم…

      پرسيديد چرا چاق هستيد و چرا لاغر نشديد؟

      به دليل اينكه من راههاي رو تست ميكردم براي لاغري كه هيچ فرد متناسبي نه تنها اونها رو انجام نميده بلكه بلد هم نيس ….

      استاد سپاس بي كران از اين فايل ارزشمند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا آبکار
      1403/06/05 09:45
      مدت عضویت: 311 روز
      امتیاز کاربر: 6570 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 159 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیز..استاد من از زمانی که دوستم به خانه ما امد و گفت مراقب خودت باش که بعداز دوران شیردهی چاق نشی این فرمول در ذهن من نقش بست .واز اون زمان به بعد درگیر چاق ولاغری شدم و اضافه وزنم شروع شد که شروع به باشگاه رفتن وبعد هم رژیم گرفتن شدم که هیچ کدوم هم به صورت دائمی اثر نداشت.والان یاد گرفتم که باید فرمول اشتباه ذهنمو تغییر بدم اونم با تکرارو استمرار ..استاد یادمه وقتی راهنمایی بودم دوست داشتم مهارت بافتنی یاد بگیرم وشروع کردم به یادگیری یک کاموای سفید گرفتم شاید باورتون نشه اینقدر تمرین کردم که اون کاموای سفید تیرو سیاه شد از بس بافتم ودوباره شکافتم..الان من همون ادمم .و میخوام لاغری با ذهن رو یاد بگیرم و تمرین میکنم تاجایی که ذهنم از فرمولهای اشتباه پاک بشه .همونطور که کاموای سفید تبدیل به سیاه شد الان میخوام ذهن سیاهم رو تبدیل به سفید کنم.با تشکر از شما بابت آگاهیتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مینا
      1403/05/14 10:34
      مدت عضویت: 212 روز
      امتیاز کاربر: 3920 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      سلام استاد روزتون بخیر 

      فایل امروز عالی بود.بادخترم گوش کردم خیلی با حال بود و حالمون رو خوب کرد از شما ممنونم.

      من خیاطی و رانندگی را خیلی خوب یاد گرفتم پس زبان لاغری را هم خیلی خوب یاد میگیرم.

      من وقتی به لاغری فکر می‌کردم آن را دست نیافتنی می‌دیدم وخیلی راحت چاق می شدم و خیلی سخت لاغر.همیشه هم کم تحرکی را بهانه داشتم و پرخوری عصبی و استرس.با صحبت های شما همه را دور ریختم و دیدم من زبان چاقی را خوب یاد گرفتم ولی زبان لاغری را نه.

      من با بهانه های واهی چاق شدم و از روش هایی که هیچ متناسبی استفاده نکرده میخواستم لاغر شوم .این اشتباه من در این مسیر بود 

      وقتی خیاطی می‌کردم هر تکه لباس مهارت من را بیشتر می‌کرد و تکرار آن باعث شد حرفه ای بشم در چاقی هم تکرار عادت های اشتباه باعث شد چاقی را خوب بیاموزیم و تبدیل به فردی چاق شویم.لاغری هم همینطور هست با تکرار افکار درست مهارت بیشتری به دست می‌آید و در لاغر شدن حرفه ای می‌شویم وباتکرار افکار درست عادت های درست شکل می‌گیرد و به بدن زیبا و متناسب می‌رسیم.به امید رسیدن به روزهای قشنگ و بدن متناسب و ذهن آرام.خدایا سپاسگزارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/05/11 21:43
      مدت عضویت: 131 روز
      امتیاز کاربر: 3110 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 62 کلمه

      سلام چرا چاق هستم چون فرمولهایی به من دیکته شد بود که من چاق هستم ومن باور کرده بوده  معلم طبق آنها دستور صادر می کرد من برای لاغری کارهایی را می کردم که هیچ لاغری آنها را انجام نمی‌داد نه تنها انجام نمی داد بلکه به آنها فکر هم نمی کرد استاد خیلی ازشما متشکرم وچقدر حالم بادیدن فایلهای شما خوبه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 💖نرگس💖
      1403/05/09 16:45
      مدت عضویت: 224 روز
      امتیاز کاربر: 4460 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 538 کلمه

                         به نام الله قدرتمند

      سلام به تمام هم مسیری ها

      و خدا قوت به استاد

                       الحمدلله ربِّ العالمین

      که باز هم به من فرصت زندگی داد🥰

      علت اصلی چاقی همین آموزش دیدن چاق شدن است نه ژنتیک و سوخت و ساز و هر دلیل دیگری.

      این خلاصه این گام است

      ما چاقی رو یاد گرفتیم

      همانند خیلی مهارت های دیگر

      و با تکرار و تمرین آن به مرحله استادی رسیدیم

      • مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.

      ما خیلی چیز‌ ها را یاد گرفتیم

      از بدو تولد در آموزش بودیم

      به عبارتی به اندازه سن و سالمون  آموزش دیدیم

      اما چیزی که خودم یاد گرفتم

      من 

      بافتن ، آشپزی ، والیبال، خانه داری، جعبه سازی،و..

      خیلی مهارت های دیگر هم یاد گرفتم

      • درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.

      خب باعلاقه تکرار و تمرین میکردم و بار ها هم که خراب میشد و آزمون و خطا کردم و بالاخره خطاها کم تر شد و باز ادامه میدادم تا به لطف الله در آن موفق شدم

      • شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.

      ما چاقی رو هم مثل تمام مهارت ها یاد گرفتیم و در رسیدن به آن یا مشتاقانه یا ناآگاهانه اما به هر حال ادامه دادیم و یاد گرفتیم

      • چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است.

      هر چه بیشتر توجه میکردم ، برای گسترشش دلایل بیشتری پیدا میکردم

      استمرار داشتم و با تمام وجودم به هدفم توجه کردم 

      هدفی که ناخواسته در ذهنم پدید آمد

      و از طریق گوش و چشم و.. خلاصه با آموزش دیدن و ادامه دادن در آن به مرحله استادی رسیدیم

      • دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید.

      لاغر شدن هم یک مهارت لذت بخشه که یادگیری آن برای افراد چاق یک رویاست

      و یک خبر خوب که میشه اونو مثل سایر مهارت ها آموخت

      فقط از راهی که تمام لاغر ها میرن

      با کنترل ذهن، شناسایی فرمول اشتباه ، اصلاح کردن،تکرار و تمرین و به همین راحتی نتیجه عالی😍

      • آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟

      نه تنها یاد نمیگرفتم بلکه به مهارت بیشتر در چاق بودن می افزایید

      چون فرمول های اشتباه ذهنم رو پر رنگ در میکرد

      • پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید.

      ما با بودن در این سایت و آموزش دیدن ، به ذهن خود اطلاعات درست میدهیم

      و این اطلاعات کم کم انتظار ، رفتار و افکار و نگرش مارا عوض میکند 

      وقتی تمرینات را انجام میدهیم حال ما خوب میشه چون میتونیم اشتباه ذهن رو پیدا کنیم و با درست جایگزین کنیم

      و باشناسایی اشتباهات ذهن و اصلاح کردنشون وتکرار و تمرین ، ذهن خود را کنترل میکنیم

      و بعد خیلی لذت بخش لاغر میشویم که هیچ تا همیشه لاغر می‌مانیم انشالله

      • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

      من چرا چاق شدم ؟!  چون آموزش دیدم

      چرا لاغر نمیشم؟! چون از روش اشتباه رفتم

      و حالا اینجام که روش درست را پیش بروم

      الهی شکرت که حالم خوبه و هدایت شدم

      من ادامه میدم و بقیه کار ها را به الله میسپارم 

      چون اوست قدرت مطلق

      خدایا 

      از ما حرکت

      از تو برکت

      الهی آمین

                           یارب العالمین

      حال دلتون مهدوی

      یاحق مدد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1403/05/04 00:54
      مدت عضویت: 536 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 780 کلمه

      به نام خداوند یکتایم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و همه دوستان 

      علت اصلی چاقی چیست ؟!

      من همیشه علت اصلی چاقیم رو پرخوری کردن و کم تحرکیم می‌دونستم البته کلی باورهای اشتباه دیگه هم داشتم که بی تاثیر نبودند مثل ارثی بودن چاقی یا اختلال در سوخت و ساز بدنم تیروئید و کلی باور دیگه ما پررنگ‌ترین دلیل برای چاقی رو پرخوری خودم می‌دونستم واقعاً نمی‌تونستم جلوی این پرخوری رو بگیرم و هر چقدر تلاش می‌کردم دتی می‌تونستم کنترل کنم ولی بعد تسلیم می‌شدم دوباره این روند پرخوری رو ادامه می‌دادم اما وقتی که به شکرانه هدایت پروردگارم به سایت تناسب فکری هدایت شدم نگار پرده‌ای از جلوی چشمانم کنار رفت و حقایق برایم آشکار شدم و فهمیدم ت اینکه نمی‌توانستم پرخوری‌ام را کنترل کنم چه بود فهمیدم که ورزش هیچ تاثیری در لاغری ندارد همیدم که تمام روش‌هایی که برای لاغری استفاده کردم آب در هاون کوبیدن بوده هیچ نتیجه‌ای برام نداشت وقتی متولد شدم مثل یک لوح پاک بودم مثل همان موبایل صفر کیلومتری که استاد فرمودند و کم کم از طریق اطرافیان رنامه‌های روی مغز من نصب شد و باورهای من شکل گرفت و بر اساس اون باورها و الگوهای ذهنی رفتارهای من شکل گرفت و در اثر تکرار رفتارهای اشتباه ادت‌های من به وجود آمدند و همین عادت‌ها جسم چاق من رو رقم زدن ن همیشه تلاش می‌کردم از روش‌های فیزیکی و بیرونی جسمم رو متناسب کنم غافل از اینکه مغز من فرمانده بدن منه و اونه که جسم من رو با دستوراتش به سمت چاقی برده و من الان باید همین مغز رو درمان کنم تا چاقیم درمان بشه سالیان سال به اشتباه رفتم اما اکنون داوند دریچه‌ای به رویم باز کرده و من را به مسیری هدایت کرده که چشمانم به حقایق باز شده و راه درست زندگی کردن را ه من نشان می‌دهد الهی شکرت

      • تمرین شماره ۱
      • مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.
      • مغز من یک سری اطلاعات را به شکل غریزی دارد و یک سری اطلاعات را من در آن ذخیره کردم با دیدن و شنیدن و کمک گرفتن از حواس پنجگانه همه چیز در زندگی به جز آن موارد غریزی از طریق آموزش به دست آمده است تی ساده‌ترین چیزها مثل غذا خوردن دستشویی رفتن راه رفتن دویدن ا پیچیده‌ترین چیزها مثل آموختن رانندگی خیاطی آشپزی خواندن و نوشتن خیلی چیزهای دیگر که همگی این‌ها از طریق آموزش در ذهن من ثبت شده است
      • تمرین شماره ۲
      •  درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.
      • من هر چیزی را که یاد گرفتم در طی زندگیم با تمرین و تکرار آن آموزش توانستم آن آموزش را به یک مهارت در درون خودم تبدیل کنم همین خیاطی کردن چند سال یاد گرفتم و بعد تمرین و تکرار کردم و آنقدر تکرار کردم تا بالاخره به مهارت بالایی در خیاطی دست پیدا کردم 
      • تمرین شماره ۳
      • شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.
      • درباره چاقی هم همین است من سال‌های سال عادت‌های چاقی را تکرار کردم ،تا به مهارت چاق کردن خودم رسیدم و در چاق کردن خودم استاد شدم.
      •  
      • تمرین شماره ۴ 
      • چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است.
      • من در طی سالها آنقدر رفتارهای چاق کننده را تکرار کردم که آن رفتارها جسم من را تحت تاثیر قرار دادند و جسم من مهارت عجیبی در چاقی به دست آورد
      • تمرین شماره ۵
      • دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید.
      • مهارت لاغری هم مثل سایر مهارت‌هایی که تا  کنون آموختم  با آموزش و تکرار و تمرین به دست می‌آید، لاغری هم مثل هر چیز یاد گرفتنی دیگری، یاد گرفتنی است و نیاز به تمرین و تکرار دارد، تا تبدیل به یک مهارت شود و در جسم من خودش را نشان داد تا من استاد لاغری شوم
      • تمرین شماره ۶
      • آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟
      • خیر در هیچ یک از روش‌هایی که من برای لاغری استفاده کردم آموزشی در راستای یادگیری مهارت لاغری ندیده‌ام و در تمام آن روش‌ها همیشه با فشار فیزیکی به جسم قصد لاغری داشتم و اصلاً از پروسه ذهنی آگاهی نداشتم
      • تمرین شماره ۷ 
      • پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید.
      • اکنون که به یاری خداوند به مسیر درست هدایت شدم آموختم که لاغری هم مثل سایر مهارت‌ها نیاز به یادگیری دارد و برای یادگیری استمرار و تمرین و تکرار بسیار اهمیت دارد و اگر من مهارت لاغری را به خوبی بیاموزم در نهایت ین مهارت در جسم من خودش را نمایش می‌دهد و من برای همیشه لاغر می‌شوم
      • خدایا دوست داشتنی‌ام از تو برای همه چیز بسیار سپاسگزارم از تو یاری می‌خواهم تا بتوانم آموزش‌هایم را به مهارت عملی در رفتارم تبدیل کنم
      •  استاد از شما بابت آموزش امروز سپاسگزارم موفق باشید
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها یاری
      1403/04/22 03:32
      مدت عضویت: 186 روز
      امتیاز کاربر: 2100 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 59 کلمه

      با درود  و سلام 

      چرا چاق هستیم؟

      چون زبان لاغری را بلد نیستیم 

      چرا لاغر نمی شویم ؟

      چون از روشهایی برای لاغر شدن استفاده می کنیم که هیچ لاغری ازش استفاده نکرده

      متوجه شدم که جسمم را تحت فشار قرار میدادم

      و زبان اصلی لاغری لاغری با ذهن هست و باورهایی که به ما خورانده شده

      باعث شده که باور کنیم که چاق می شویم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نادیا همتی
      1403/04/18 01:47
      مدت عضویت: 194 روز
      امتیاز کاربر: 3485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 41 کلمه

      با سلام به نام الله یکتا 

      علت اصلی چاق شدن فرمول های است که ما از طریق جامعه رسانه و دیگران یادگرفته و در ذهن خود داریم 

      باید برای لاغری این فرمول های دهنی را اصلاح کرده و فرمول های لاغری را یادبگیریم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/04/06 00:03
      مدت عضویت: 1628 روز
      امتیاز کاربر: 11513 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 196 کلمه

      به نام خداوند مهربان                       سلام استاد گرامی ودوستان سایت تناسب فکری گام هشتم :علت اصلی چاقی چیست چرا چاق میشم وچرا لاغر نمیشم مااز کودکی تحت تاثیر والدین و اطرافیان قرار گرفتیم وبه من گفتندکه مثل مادرت چاق میشی ومن این  باور برای خودم طبیعی کردم وچاق شدم واینکه ازداوج بارداری  زایمان باعث چاقی میشن وغذا شیرینی چاق کننده است و ما این رو پذیرفتیم وچاق شدیم وزبان چاقی رو یاد گرفتیم وباید ورزش ورژیم بگیریم بازم چاقی ومن فهمیدم که انهاکه متناسب هستند بدون هیچ تلاشی متناسبندوگر به آنها گفته شود اینا باعث چاقی می‌شوند اونها نمیپذیرند.ماباید زبان لاغری رو یاد بگیریم با تمرین کردن وگوش دادن ودیدن واستمرار داشتن وعجله نکردن وبه ذهن ما خودبخود لاغر می‌شودوجسم هم لاغر میشود.ومن این دلایل نقض میکنم چون پیش فرض همه ادم ها لاغری هست ومن ایمان دارم که این مهارت رو به خوب یاد میگیرم مثلا آشپزی به زبان فارسی صحبت کردن وزبان مادری رویادگرفتیم انشالله زبان لاغر هم یاد میگیریم ومن خیلی خوشحالم که دراین سایت هستم واز خداوند سپاس گزارم بابت هدایتم به این سایت وواقعا لاغر شدن آسانترین کار دنیاست سپاس فراوان

      .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/04/04 14:43
      مدت عضویت: 175 روز
      امتیاز کاربر: 5695 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 217 کلمه

      به نام خداوند جان و دل 

      سلام خدمت شما بزرگوار و همه عزیزان 

      واقعا طبق گفته شما ما چاقی را یاد گرفتیم همون‌طور که مهارت‌های دیگر را یاد گرفتیم مثلا خود من قبلنا یک بار نمی‌تونستم یک بستنی را بالذت بخورم چون شنیده بودم بستنی خیلی کالری داره خودمم همیشه میگفتم من اگه بستنی خوردن را ترک کنم لاغر میشم ولی الان با خودم میگم بستنی سرشار از کلسیم هست نشاط آور و صد افسردگی هست و کلی خواص دیگر و دائم با خودم میگم که من هر چی بخورم لاغر میشم لاغر شدن راحت ترین کار دنیاست من آب هم بخورم لاغر میشم و استعداد لاغری فراوانی دارم قبلنا آب هم برای من چاق کننده بود مادرم همیشه می‌گفت شما به عمه هاتون کشید که چاق هستید من دختر بودم لاغر بودم مثل شما نبودم ولی عمه هاتون چاق بودن و این حرفها که به ما یاد داد چاقی ما ارثی هست و بعد ازدواج همینطور دوران کورنا و فعالیت نداشتن همینطور حالا هم مامانم میگه تو از بس میشنی چاق داری میشی ولی من میدونم مثل شما بزرگوار کار رو زمینی هیچ ربطی به چاقی ندارن اتفاقا کار رو زمینی باعث لاغرتر لاغرتر شدن من میشه چون باعث میشه از مغزم خیلی استفاده کنم پاکسازی انجام بدم هزاران هزار کار دیگه خدا را شکر بخاطر داشتن شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1403/04/03 15:07
      مدت عضویت: 637 روز
      امتیاز کاربر: 5855 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 437 کلمه

      به نام خدا

      خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری قرار داد تا با یادگیری زبان لاغری به سمت متناسب شدن گام بردارم.

      قطعا همه ی ما برای یادگیری یه سری آموزش ها رو دیدیم. شبیه خیاطی گلدوزی قلاب بافی آشپزی قالی بافی. منم شبیه همه ی خانم ها یه سری مهارتها رو دارم. اونا رو با کلاس رفتن یا از طریق دیگران یا گوگل یاد گرفتم. در ابتدا ممکنه هر نوع مهارتی سخت باشه ولی بعد چند ماه همه یاد میگیرن حتی به دیگران هم آموزش میدن. ما چاقی رو یاد گرفتیم. همه ی ما از ابتدا که چاق نبودیم. به مرور زمان چاق شدیم. من همین چند سال اخیر چاق شدم‌. به واسطه حرف اطرافیان. نمیدونم این همه اطلاعات غلط رو از کجا یاد گرفتن. مدام به من می گفتن باشگاه رو کنار بزاری چاق میشی. استخون بندیت چاقیه. تو به ما رفتی…..چون دیدن من متناسبم. هر بار می گفتن بیشتر بخور جون بگیری. بیشتر بخور مریض نشی. زمان کرونا یه عده می گفتن در اثر خونه موندن همه چاق میشن. همه ی این اطلاعات غلط در ناخودآگاه ما ذخیره شد و به مرور زمان ما چاق شدیم. و اون عده الان میگن کم بخور لاغر بشی. همه چیو به خوردن نسبت میدن. نون و برنج رو عامل چاقی میدونن. ازدواج و بچه دار شدن و یه سری داروها رو عامل چاقی میدونن. 

      از زمانی که با این سایت آشنا شدم متوجه شدم. ماها همه متناسبیم و چاق شدن ما در اثر یادگیری بوده. وگرنه ما در طول این سالها خیلی خوردیم. چند هزار تن. پس باید وزن ماها با توجه به نسبت خوردنمون بیشتر از الان باشه. ما اونچه رو که میخوریم تبدیل به انرژی میشه و مابقی دفع میشن‌. ماها فکرمون چاق بوده. خدا رو شکر چند وقتیه که فکرم لاغر شده و احساس سبکی دارم. تغییرات زیادی این مدت کم داشتم. من قدرتمند به مسیر لاغری ادامه میدم. افکار چاق کننده رو شناسایی و همه رو رد می کنم و با جایگزین کردن افکار لاغر کننده به سمت متناسب شدن گام برمیدارم. ما نمی تونیم اون آموزش های غلط رو از بین ببیریم. فقط می تونیم از اونا استفاده نکنیم. نه برای خودمون نه برای دیگران. 

      از زمانی که این مهارت رو یاد گرفتم، رفتار غذایی مناسبی دارم. پرخوری نمی کنم. هر بار با خوندن مطالب سایت و کامنت دوستان، صدای نجواهایی درونی ام کم شده. با ولع غذا نمی خورم. هر آشغالی رو نمی خورم. به اندازه میخورم. اونقد نمی خورم که دل درد بگیرم. هر غذایی رو هم که میخورم با لذت هست. نه با اعصاب خوردی و سرزنش. رژیم ها رو کنار گذاشتم. به بدنم احساس خوبی دارم. خودمو دوست دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yas
      1403/03/17 10:03
      مدت عضویت: 281 روز
      امتیاز کاربر: 210 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,297 کلمه

      به نام خداوند آسمان آبی 

      کمی برای آدم هایی که عضو تناسب فکری نیستند عجیب است اما من اکنون در کلاس درس نشسته ام و در حال نوشتن هستم و همزمان لاغر میشوم.

      چاق شدم چون از همان ابتدای زندگی مادرم گفت تو شبیه خانواده پدریت هستی همگی آنها چاق و جثه درشتی دارند در سنین کمتر میگفتم مامان چرا من چاقم؟ میگفت تو بردی به عموهات همگی آنها هم چاق بودند یا همیشه غذا برایم کمتر می گذاشت می گفت چون زیاد غذا بخوری چاق میشی یا اجازه نمی داد تنقلات بخورم همیشه پنهانی میخوردم اگر دعوام می‌کرد بیشتر غذا میخوردم یا همیشه حتی درحال حاضر بهم سرکوفت میزنه تو تنبلی و کم تحرکی بخاطر همینه چاق شدی یا یک طرز فکر بسیار اشتباه دارد که فکر می‌کند اگر آدم همیشه رژیم باشد و ورزش های هیجانی انجام دهد زودتر و بیشتر لاغر می‌شود یا کمی بزرگتر شدم بهم گفتند سوخت و ساز بدنت خیلی کنده برای همین بافت چربی زیادی داری یا همیشه بهم گفتن استخوان‌بندی درشتی داری که چاق تر بنظر میرسی یا اگر عصرانه ها کیک و چای بخورم چاق میشوم اما آیا واقعا اینگونه است؟ چرا لاغر نمیشم؟! سوالی که تا قبل از تناسب فکری دائم در ذهن من معلق بود اما چه پاسخی داشتم برای این سوال؟ چون رژیمم را رعایت نکردم چون کمتر ورزش کردم چون یک هفته است از خانه بیرون نرفتم چون ژنتیکی چاقم نمیتونم هیچ وقت بدنی همانند متناسب مادرزاد داشته باشم یا متابولیسم کندی دارم یا استخوان‌بندی درشتی دارم چون دائم درحال فکر به این بودم کی میرسم به ۶۰ کی به شکم تخت میرسم کی سایز شلوارم فلان عدد میشه اما جواب حقیقی آن را پیدا کردم چون تمام مدت به آن فکر کردم بله درسته چون فقط فکر کردم و ترسیدم آن موقع که فکر میکردم که اگر یک تکه کیک را همراه چای عصرانه بخورم چاق میشوم آنجا درحال حرکت به سمت چاقی بودم یا شکمم را به داخل میدم اینجا هم به سمت چاقی حرکت میکنم یا همیشه درحال مقایسه بدن خود با دیگران هستم یا بدن دیگران را آنالیز میکنم یا حتی سعی میکنم رژیم داشته باشم یعنی دارم میگم نمیتونی خودتو کنترل کنی و اینطوری بیشتر نسبت به قبل به غذا حمله میکنم وقتی باور کرده ام متابولیسم بدن من کند است یا ژنتیک درظاهر و بدن تاثیر دارد و باعث چاقی من است ، الان میدونم که راهش رژیم نیست که بخاطر شکستنش عذاب وجدان بگیرم و جمله طلایی استاد پاسخ کاملی به تمام سوالات مبهم من شد ، راه هایی را می رویم که تا به حال هیچ لاغری با آنها لاغر نشده است!

      • آشپزی کردن را آموختم تمرین کردم نکاتی را یاد گرفتم و استمرار و تکرار باعث شد در این کار راه بیوفتم ، رانندگی را یاد گرفتم ، زبان انگلیسی و ایتالیایی را مطالعه کردم و کلاس رفتم و یاد گرفتم یا مهارت های پایه‌ای مثل خواندن و نوشتن .
      • یکی از چیزایی که اخیر به چشم میاد مهارت زبان انگلیسی منه ، من از بچگی دنبال یادگیری بودم همیشه مشتاق یادگیری بودم و همیشه استمرار در یادگیری داشتم اگر تکلیفی داشتم سریع انجام می‌دادم همیشه درحال گوش دادن پادکست و موزیک و سریال زبان اصلی بودم و هستم و درحال حاضر سطح خوبی دارم. رانندگی کردن را آموختم تمرین کردم و از ترس و فکر که داشتم که می‌گفت نمی‌توانم دور شدم و توانستم به خودم تسلط شوم. هر مهارتی وقتی باعث پیشرفت ما می‌شود که مدتی در محیطی با آن حال و هوا باشیم و با مجموعه های آن در ارتباط باشیم مثلا زبان انگلیسی باید پادکست انگلیسی گوش دهیم و کم‌کم گوش ما عادت میکند و نوع تلفظ و لهجه جایی در حافظه ما ثبت میشود و مهارت شنیدن خود را تقویت می‌کنیم و مهارت صحبت کردن را با مکالمه و چت با افراد خارجی یا دوستانی که انگلیسی بلدند باعث می‌شود کم‌کم در حافظه ما ثبت شود و مهارت نوشتن را با نوشتن انواع متون تقویت کنیم و مغز ما متوجه می‌شود املا درست کلمات چگونه است و مهارت خواندن را با خواندن متن های متفاوت در کتاب ها و مقاله ها باعث تقویت و تثبیت این مهارت در ذهن ما می شود این موضوع کاملا شبیه چاقی است هرچقدر در محیطی باشیم که همه چاق هستند و باور چاقی دارند بر ما تاثیر می‌گذارد وقتی صحبتی در رابطه با چاقی مثل چاقی بعد عروسی یا چاقی بعد بلوغ یا چاقی بعد زایمان یا چاقی در زمان کنکور یا متابولیسم کند و ژنتیکی بودن چاقی همگی در حافظه ما ثبت میشود هرچقدر بیشتر بشنویم ماندگاری بیشتری دارد یا از طریق دیدن ویدیو های آشپزی و تبلیغ رستوران در فضای مجازی نتیجه حرفام اینه که من از طریق حواس پنجگانه چاقی را یاد گرفتم درست مثل بقیه مهارت هام.
      • مهارت چیست؟ تسلط و توانایی فرد در زمینه‌ای و به کسی که به درجه استادی برسه میگن فلانی تو زمینه خیاطی ماهره یعنی در نقطه‌ای که آموخته بعد از آن تکرار و تمرین و استمرار باعث تسلط بر خیاطی شده و کم‌کم خیاطی در ذهن وی تثبیت می‌شود کاملا شبیه هزاران مهارت دیگر از جمله لاغری و چاقی ، ما هم چاقی را آموخته‌ایم از فردی یا نقطه‌ای از زندگیمان آموخته‌ایم و بعد از هزاران بار دیگر شنیده‌ایم و باعث ایجاد افکار متفاوتی شده و با تشویش دیگران به این سمت و ما به این مسیر هدایت شده ایم هرچقدر به ما می‌گفتند فلان غذا چربی و قند داره بخوری زود چاقت میکنه یا یک سایز بزرگتر بگیر شاید ماه دیگه چاق تر شدی ، معلومه کم تحرکی زود چاق میشی ، یا بزار عروسی یا زایمان کنی چنان چاق میشی که دنبال رژیم باشی همه اینارو گفتن و ذهن ما یاد گرفت و به مرور تکرار شد و ذهن تسلط پیدا کرد و چاق تر شدیم.مادرم و هزاران افراد دیگر معتقدند تو یاد بگیری کم بخوری و دائم ورزش کنی دیگه چاق نمیشی!برای من درحال حاضر از صدتا جوک خنده‌دار تره مگه میشه کل وجود من که کنترل گر آن ذهن منه بدون تغییر بماند و فیزیک من راهی جدا برود ؟ هیچ لاغری با رژیم و ورزش و قرص و دمنوش و عمل لاغر نشده لاغرهای اطراف من هیچ کدام تا بحال در عمرشان ورزش نکرده‌اند یا رژیم نگرفته‌اند پس چطور لاغر هستند؟ پاسخ ساده‌ای است چون چاقی را یاد نگرفته‌اند ، کسی دائم به آنها نگفته ژنتیکی چاقی یا متابولیسم بدنت کنده یا چاق میشی بعد بلوغ یا زایمان و یا ازدواج ، یک فرد لاغر می‌داند که اگر غذا بیشتر بخورد اتفاقی نمی‌افتد می‌داند اگر کیک و چای عصرانه بخورد اتفاقی نمی‌افتد می داند وقتی سیر باشد به چیزی حمله نمی‌کند منم باید این نکات را یاد بگیرم و با تناسب فکری یاد میگیرم که چطور از فکر به چاقی دست بردارم و فقط بر لاغری تمرکز کنم. من اگر این نکات را بشنوم و بنویسم و بخوانم و استمرار داشته باشم قطعا ذهن من تسلطی پیدا خواهد کرد. واقعیت این است من با رژیم مهارت کم‌خوری یاد گرفتم و با ورزش مهارت فکر به کم‌تحرکی و چاق شدن اما قرار بود لاغر بشم پس مهارت لاغری چطور کسب میشه؟ با انجام تمرینات مخصوص خودش باشد و حرکت در مسیر درست خودش . یادگیری هرچیزی نیازمند زمان است بقول قدیمی ها “گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی” من اگر صبر داشته باشم و همیشه در حال حرکت در مسیر لاغری باشم و مستمر بشنوم و بخوانم و بنویسم کم‌کم ذهن من تسلط پیدا می‌کند و در این کار ماهر میشم حالا که ماهر شدم میتونم لاغر بشم هیچکس بعد از یکماه تلاش به چیزی نرسیده برای موفقیت باید با زمان سفر کرد باید صبوری کرد. من صبوری را بلد نبودم و برای هیچ چیز صبر نداشتم و عجول بودم اما اینجا دارم یاد میگیرم که لازم نیست عجله کنم با صبوری و استمرار بالاخره میرسم. من یک شب نخوابیدم و فردا صبح بیدار شده باشم و چاق شده باشم و حالا هم نمی شود یک شبه لاغر شوم.
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 35 کلمه

        سلام و درود
        این طریق عملکرد در انجام تمرینات بهترین روش برای تغییر نگرش و اصلاح فرمول های چاقی ذهن است
        به شما دوست عزیز تبریک میگم و خوشحالم احساس بهتری داری😊
        منتظر خبرهای عالی شما هستم👌

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار yas
          1403/03/18 19:29
          مدت عضویت: 281 روز
          امتیاز کاربر: 210 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 8 کلمه

          با سلام خدمت شما استاد عزیز 

          متشکرم از  شما

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1403/03/01 09:46
      مدت عضویت: 640 روز
      امتیاز کاربر: 1695 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 441 کلمه

      بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد آرام 

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر

      ممنون از استاد عزیز بابت توضیح کامل و جامع که در مورد

      یادگیری دادید که ادمی که تازه متولد میشه مث یه گوشی

      آکبنده ،و به جزءبرنامه اولیش دیگه چیزی درونش نیست 

      این مآیم که هر کدوم اطلاعات متفاوتی درش می ریزیم

      حالا بحث چاقی ام که ما چطور چاق شدیم بر می گرده 

      به اطلاعات و ورودی هایی ذهن ما که اونا رو پذیرفتیم 

      وقتی یک حرفی رو بارها میشنویی و بهش توجه می کنی

      و می پذیریش ،دیر یا زود در زندگیت نمایان میشه 

      می تونه در هر زمینه از زندگی ،که ما الان در مورد چاقی 

      صحبت میکنیم وقتی یک بچه از کودکی بارها این جمله 

      رو میشنونه که چاقی به عموت رفتی به عمه ات رفتی شبیه

      پدرتی ،و کودک بارها خودش رو مقایسه می کنه می بینه 

      این باور درش به وجود میاد که تو چاقی و هیچ راهی هم 

      نداره و انتظار چاق شدن درش شکل میگیره و دیگه خدا 

      میدونه تا کجا  پیش میره .ما انسانها توی زندگیم صدها 

      مهارت یاد گرفتیم که یکی شو بخوایم بگم که در همه 

      مشترک ،مدرسه رفتن و خواندن و نوشتن ،که اول دونه ،دونه 

      حرف ها رو با تمرین و تکرار یاد گرفتیم و بعد حرف رو که 

      از طریق نوشتن ،خواندن ،تصویری ،شنیداری یاد گرفتیم 

      بعد ارام ارام کلمه ها رو بهمون نشون دادن ،باز اونم با 

      تکرار تمرین ،اینقدر این  عمل در دوران ابتدایی تکرار شده 

      که ما مهارت لازم رو به دست آوردیم و تونستیم که کامل

      خواندن و نوشتن راحت و روان رو یاد بگیریم ،

      در مورد چاق شدن هم ما شنیدیم و دیدیم و این انتظار 

      در ما شکل گرفته که ما چاقیم ،ذهن ما چاقی رو یاد گرفته 

      و ما با تکرار و ایجاد عادتهایی چاق کننده ،ما هر روز

      چاق تر از دیروزمون بودیم .

      الان ما خسته ایم از چاقی می خوایم لاغر بشیم باید اول

      زبان لاغری رو یاد بگیریم بدونیم چیه و با تکرار اون آموزه ها

      عادت ها و رفتار هایی لاغر کننده در ما شکل بگیره و ما 

      قدم بر داریم به دنیایی لاغری هر چی بیشتر از اون اطلاعات 

      استفاده کنیم ،بهتر می تونیم بهشون عمل کنیم .

      در روشهایی قبلی ما میومدیم ،جسم رو تحت فشار قرار 

      میدادیم و با ذهن و یادگیری کاری نداشتیم ،این بود که

      هیچ رژیمی ماندگار نیست چرا که ذهن چیزی ازش 

      نمی دونه ذهن میگه که شیرینی بخور ،و ما تصمیم گرفتیم

      قند رو کلا حذف کنیم ،و مقاومت می کنیم ، در اخر اینه که 

      شکست می خوریم،ما اول باید اطلاعات درست رو به

      مغزمون بدیم ،دلایل رو رفع کنیم ،اون موقعست که ذهن 

      خودش به ما دستور میده که چی کار بکن ،چی کار نکن 

      با تشکر از زحمات استاد عزیز که اینقددانشجوهاشون 

      براشون مهم هستند و اینقدر زمان میزارن براشون 

      انشالله که همگی موفق باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا
      1403/01/27 20:43
      مدت عضویت: 763 روز
      امتیاز کاربر: 21570 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 341 کلمه

      سلام 

      من خیلی دلیل برای چاق شدن داشتم و از خودم از کارهام انتطار چاقی داشتم 

      خودمو چن میگفتم چاقم لایق خیلی چیزها نمیدونستم دلیل وبهانه هاییک فقط شنیدمو باور کردم 

      اما اومدن ب این سایت اشنایی با این مطالب ب من نشون داد ک جور دیگه هم میشه نگا کرد ولی ومن فهمیدم ک وقتی خداوند میگه چرا نمیاندیشید چرا تعقل نمیکنید یعنی چی 

      هیچ دلیل برای چاق بودن من وجود نداره 

      ب جایی رسیدم تموم نشانه ها بهم میگن پاشو خودتی همه چیز خودتی 

      ب جای فرار از مشکلات یا غرق شدن توشون وایسا و حل کن 

      کلی من جا میزنم یاد نگرفتم ک زندگی یعنی همین یعنی تضاد ها چالشه ارو ببینی حل کنی 

      ولی مقایسه رو یاد گرفتم در جازدن ترسیدن غرق شدن رو یاد گرفتم کدوم اینها ب من تا ب الان کمک کرده هیچ کدوم 

      بیا از اینجای زندگی ب بعد حل کنیم 

      هر مشکلی گذرا هس میگذره وبعدی شروع میشه تو اگه بمونی توش اخرش میبینی لحطه اخره و تو ب خواست هات نرسیدی 

      زندگی اصلا یعنی این 

      چاقی ب من قوی شدن رو داره یا دمیده 

      ب من میگه فریبا درونت اینها هس 

      هیچ دلیلی جز خودمون برای چاقیمون برای بیمارهامون وجود نداره 

      این همه فرد متناسب ک دلیلهای مارو نقض میکنند چرا اونهارو نمیبینیم 

      همیشه پدرم بچه ک بودیم اونهایی ک سطح مالی از ما پایینتر بود رو برامون مثال میزد ومن میگفتم چرا بالاتر از خودتو نمیبینی 

      میگفت همیشه باید ب پایینتر از خودت نگا کنی 

      حالا من برای لاغری نباید  ب افراد چاق اطرافم نگا کنم بلکه باید افراد لاغر ببینم و باورهای اونها ور در خودم پرورش بدم خودمو دوباره بسازم 

      دوباره تربیت کنم دوباره ب خودم داده بدم 

      مثل باغی ک توش گیاه گل بکارم گلهایی ک دوس دارم درختهایی کدوس دارم میوهای ک دوس دارم رو برداشت کنم حالا میتونم بمونم بگم ن ب این دلیل نمیشه این درخت کاشت و میتونم بکارم وابش بدم ولدتشو ببرم 

      میتونم بترسم نرم جلو میتونم برم و یبار بخودم بیام ببینم اوه باغ من رشد کرده 

      من میتونم 

      اون موقع هس میفهم زندگی چیه 

      من دوس دارم زیبایی های زنگدی رو ببینم دوس دارم دلیلی برای نرسیدنهام نتراشم بلکه ببینم چجوری حل میشه 

      واین خود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Reza
      1403/01/22 15:16
      مدت عضویت: 630 روز
      امتیاز کاربر: 23196 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 910 کلمه

      حدود ۱۴ سال پیش کسب و کار خودم را شروع کردم و شروع به کاسبی کردم 

      بخاطر اینکه افکار مناسبی در مورد توانایی های خودم در مهارتم نسبت به کارم داشتم با اعتماد به نفس فراوان کار میکردم 

      هر دو هفته یک بار خرید های سطحی و هر یک ماه یا ۲ ماه یکبار خرید کلی داشتم در حدی که در سال ۱۳۹۰ حجم خریدی که عمده ای انجام میدادم حدود ۳ یا ۴میلیون میشد و وقتی اون روز اجناسم را میاوردم و شروع به چیدین در مغازم میکردم پدرم هم میومد که یک سری بهم بزنه همیشه و براساس افکار خودش منو میخواست راهنمایی کنه و عقایدش را بیان میکرد و میگفت

       حواست هست 

      میدونی داری چیکار میکنی

       میتونی اینها را بفروشی

       یکم کمتر بیار اینها را بفروش و بعد دوباره 

      و در کل از این افکار و حرفها هر بار در طی چند سالی که کسب و کار خودم را داشتم به من زده میشد

       و هر بار که من برای خرید میرفتم این حرف ها تکرار میشد و من بخاطر الگوهایی که دیده بودم این باور را داشتم که میتونم و انجام میدادم اون موقع از هیچ کدوم از قوانین الهی اطلاعی نداشتم ولی دقیقا طبق اصول حرکت میکردم خلاصه هر بار در مورد مراقب بودن به من توصیه میشد و من هر بار با اعتماد به نفس بیشتری حرکت میکردم چون به کارم ایمان داشتم 

      و حال که نگاه میکنم با اینکه هر بار پدرم میدید که موقعی که میخوام خرید انجام بدم اجناس قبلی کلا تموم شده و بخاطر سودهایی که کرده ام و تغییراتی که از لحاظه مالی برام ایجاد شده چقدر پیشرفت کرده ام ولی باز هم همون راهنمایی ها با شدت بیشتر ارائه میشد و الان میفهم که اگر من واردات و صادرات هم میکردم بازم همین افکار بهم گفته میشد 

      چون پدرم ۳۰ سال کارمند بود و از نقطه نظر خودش دنیا را میدید زندگی براساس حقوق سرماه و فقط میشود با همون حقوق زندگی کرد بخاطر بودن در منطفه امن و خیال جمعی که من یه پول سر ماه دارم 

      با اینکه زمانی که من شروع کردم از زیر صفر شروع کردم و دقیقا بعد از ۲ سال خونه ماشین و کلی دارایی داشتم ولی هر روز این در گوشم گفته میشد حالا خوبه به یه چیزهایی رسیدی ولی یه کاری برای خودت پیدا کنم که صبحها بری سر اون کار یه حقوق سرماه داشته باشی که اگر اتفاقی افتاد دستت به همین حقوقه باشه یه بیمه ای هم داشته باشی

       هیچ وقت نمیشه یک نگرش را که بهش چسبیدی رها کنی بلکه هر روز تزئینش هم میکنی 

      اینقدر این حرف ها به من زده شد که ترس وجودم را فرا گرفت و تبدیل به جمع اوری کسب کارم شدم 

      هدفم از تعریف این داستان این بود که بگم روند چاقی هم در زندگی هم همین طور بود و براساس تعریف هامون چاق شدیم و یا براساس خواسته دیگران هر کسی دنیا را از نگاه خودش میبینه 

      به من هر روز گفته میشد که خوردن خوب هست و باعث سلامتی و خوشحالی هست از اونجایی که ذهن هم همیشه به دنبال لذت بردن هست تلاش کرد برای کسب خوشحالی پس روند چاقی من شروع شد 

      حالا هم با نقطه نظر دیگران دارم مواجه میشم که لاغری خوب نیست و اعلام میکنند ما خوشحال نیستیم که اینطوری اینقدر لاغر شدی و باز در تقابل افکار و برخورد با نقطه نظرهای دیگران در کار و شغل داشتن هم همین طور هست حالا که از نگاه اکثریت اینطور هست و این چیزی که من باهاش در ارتباط هستم این اعلام میشه خوبه سرکار هستی و اخر ماه یه دریافتی ای داری بیمه داری خیلی ها همین را هم ندارند

       و با یک چیز بزرگتر ترس را بهمون القا کرده اند و تموم این اتفاقات بخاطر قبول کردن اطلاعات و تکرارشون بوده هر بار تلاش کردم از روش های مختلف لاغر بشم و یا به خواسته هام برسم ولی من با فشار فیزیکی و جسمی چاق نشدم که بتونم لاغر بشم ولی بخاطر اینکه با توضیح یک کار عملی و فیزیکی چاقی در ذهنم ثبت شد پس فکر کردم با انجام کاری باید لاغر بشم و یا باید بیشتر کار فیزیکی انجام بدم تا پولدار بشم 

      هیچ نیازی به کمتر و یا بیشتر خوردن نیست هیچ نیازی به انجام کار خاصی نیست 

      با ایجاد تعریف های درست و در راستای خواسته خیلی راحت به هر انچه که میخواهیم میرسیم 

      برای چی میخوام لاغر بشم و به عنوان یک لذت اون خواسته تعریف بشه برای ذهن

       اما چطور

       از همون روشی که چاقی در من ایجاد شد با آموزش و تکرار لاغری 

      هزاران بار بهمون گفته شد که چاقی خوب و این کار ثبت شد در منطق ذهنمون

       کار ذهن حرکت به سمت لذت بردن و راحتی هست پس هر چیزی را براش به عنوان راحتی و تفریح و لذت تعریف کنم انجام میدهد و هر چیزی را عذاب دهنده باشد رنج مغز من دارم هر روز متناسب تر و خوش هیکل تر میشم برای اینکه در ذهنم لاغری و تناسب اندام لذت تعریف شده 

      چندین بار بهم گفته شده ما همان رضا قبل را خوشمون میومد لاغری بهت نمیاد ولی من توجهی نکردم و حتی هیچ بحثی را ادامه ندادم چون اگر شروع کنم دارم به چاقی توجه میکنم و میشود دوباره قدرت گرفتن چاقی

       من چاقی را رها کردم که در گوشه ای در انباری خاک بخورد 

      چاقی توقیف شد 

      مدارک چاقی را تحویل دادم و مانند ماشینی که تحویل پارکینگ میشه و مسئول انبار ماشین را هر جایی که خودش میداند پارک میکند من هم همین کار را کردم و هر روز مدارکی بر علیه چاقی ارائه میدهم و برای ماندن در پارکینگ چاقی خودش 

       و خوش آمد میگم به لاغری

       خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مژگان نوحی
        1403/07/04 16:16
        مدت عضویت: 80 روز
        امتیاز کاربر: 4530 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 3 کلمه

        عالی بودآقا رضا👏👏👏👏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1403/01/08 23:23
      مدت عضویت: 1889 روز
      امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      من در این دوره بارها به سوال چرا جاق شدم و یا اینکه چرا لاغر نمیشیم و یا اینکه از کی چاق شدم پاسخ دادم اکنون دوست دارم به سوالی دیگر پاسخ بدهم چون شرایطم تغییر کرده و خیلی ها ازم میپرسن

      چرا لاغر شدم؟

      اول از همه اینکه باور کردم لاغری رو فردی به اسم استاد عطار روشن به قدری راحت از لاغری صحبت کردند که پزیرفتم برای اری نیاز بهرشمردن لقمه لقمه ی غذاهام و ورزش سخت نیست اولش دقت بیشتری داشتم و روی کانالهای عصبی خیلی توجه میکردم و کم کم تمام بارهای چاق کننده رو کنار گزاشتم مثل ترس از خوردن و ژنتیک و کم تحرکی بعد به این باور رسیدم که رعایت نکات کوچک من رو به تناسب میرسونه و در بعضی موارد به خودم متعهد شدم مثل نخوردن ته غذای بچم و کم کم تکرار این رفتارها به عادت تبدیل شد تا جایی که اگر غذای بچم باقی میموند فکری برای خوردنش به سراغم نمیومد مثلا بوی غذا من رو گرسنه میکرد گاهی در پاگرد خونه بوی غذای همسایه ها من رو گیج میکرد و به همسرم میگفتم چه غذایی اون میگفت بو رو نمیفهمم بعد تمرین کردم که به ان کانال عصبی یعی بویایی توجه نکنم یه جورایی سریع رد میشدم بهش فکر نمیکردم بو را تجزیه نمیکردم الان اصلا بوی غذا من رو به خوردن تشویق نمیکنه بوی غذا یعنی همسایه ها هستن همین و بس

      در واقع لاغری دکمه ای بود که من در خودم روشن کردم به همین راحتی من صبح را با لاغری شروع میکنم لاغری با ذهن مثل نصب یک برنامه میمونه که باعث تغییر عملکردت و در نتیجه تغییر در اندامت میشه به همین راحتی تو زحمتی نمیکشی بلکه تو به رفتار ذهنت پاسخ میدی درست مثل زمانی که برای چاقی زحمتی نکشیدی ولی نتیجه حاصل از رفتار چاق کننده رنج اور و نتیجه حاصل از رفتار لاغر کننده مسرت بخش است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار abirozeh
      1402/12/13 08:24
      مدت عضویت: 1707 روز
      امتیاز کاربر: 3679 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      با سلام ودرود 

      استاد عزیز تو این فایل که من چندین بار گوش دادم چه نکات عالی فرمودین ..نکته های ریزی که شاید ما اصلا به این نکات توجه نمیکنیم..وعلتهای چاقی رو خوب بررسی کردین …واقعا هم همینه که شما میگین اصلا این دنیا واین کائنات همش از یه سیستم خاص با قوانین خاص اداره میشه ..زبان چاقی رو ما یاد گرفتیم والان داریم اجرا میکنیم..ما با ترسهامون ..باورهای الکی که اطرافیان به ما دادن ..که تو چاقی شبیه فلانیه…یا تو بارداری وزنت اضافه میشه یا با ازدواج یا با بالارفتن سن ..یا با کارهای سبک وراحت ..یا خواب بعد غذا..یا نون ..یا برنج ..یا فست فود…یا چربی..یا شیرینی..و……..

      هزاران علت دیگه که من قبولش کردم…ویکی قبول نکرده …ویا انتظار چاق شدن از خودم ..بارها وبارها تکرار کردم تا الان اینجام ..ولی به لطف خدا وزحمت شما الان دارم آگاهی کسب میکنم و میفهمم…که علت چاقی من از اینا نیست از زبان چاقی که یاد گرفتم …سپاس از شما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1402/11/23 18:45
      مدت عضویت: 502 روز
      امتیاز کاربر: 10115 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 511 کلمه

      به نام خدای مهربان 🥰❤

      باسلام خدمت استاد عزیز و دوستان همراه✋❤🌹

      گام ۸:علت اصلی چاقی چیست 😇

      به لطف خداوند من هم فهمیدم دلیل اضافه وزنم چیست من از طریق ذهن چاقی رو یاد گرفته بودم و چاق شدن برام به راحتی انجام میشد و حالا باید لاغری رو با ذهن رو یاد بگیرم به راحتی لاغر میشم 

      حالا چطور چاقی رو یاد گرفتم ؟از طریق شنیده ها از طریق خانواده و جامعه اطلاعات چاقی رو یاد گرفته و چاق شدیم وتکرار کرده واستاد چاق شدن شدیم باورمون شد که بعد از ازدواج چاق میشم و ژنتیک و زایمان سزارین و کم تحرکی رو باعث چاقی دونستم انتظارم از خودم چاقی شد و تکرار این افکار باعث شد در زمان خودش چاقی در من شروع کرد به نمایان شدن در جسمم شد و بعدش تکرار کردن مهارت چاقی در من بیشتر شد و راحت تر چاق شدم و حالا باید مهارت لاغری رو یاد بگیرم ازطریق بودن در سایت و تکرار فایلها و تکرار آنها و استمرار در ما تازه لاغری رو یاد گرفته و استمرار در این مسیر باعث میشه مهارت لاغری رو تکرار می کنم و مطمئنا لاغر خواهم شد 

      تمرین 

      مواردی که در زندگی از طریق آموزش یادگرفته اید را شرح دهید؟خواندن ونوشتن از زمان کودکی یاد گرفته ام و آشپزی رو یاد گرفتم و استفاده از وسایل برقی رو یاد گرفته ایم و هنرهای زیادی رو یاد گرفته ام ودو زبان رو یاد گرفتم رانندگی رو یاد گرفتم و چاقی رو یاد گرفتم و حالا لاغری رو دارم یادمی گیرم 

      درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری وتمرین آموزشهای شرح دهید؟باتکرارو استمرار در هر زمینه ای باعث می شه که مهارت در اون زمینه  بهتر شده و بسته هم می تونم انجام بدم وبدون سختی کشیدن و بدونه تمرکز خاصی راحت می تونم انجام،بدم 

      شباهت چاق شدن با سایر مهارت که یادگرفته اید شرح دهید 

      چاق شدن حتی از سایر مهارتها هم راحت تر وبه صورت ناخودآگاه چاقی رو یاد گرفتم وبا انتظارم چاقی شد تکرار این افکار و رفتارها وعادتهای چاقی در من شکل گرفت و استمرار داشتن در این راه باعث،شد که در این مهارت به استادی رسیدم

      چگونه مهارت شما درباره چاقی شدن بیشتر شده است ؟با تکرار و استمرار در مسیر چاقی باعث شد که به استادی رسیدیم اول یاد گرفتیم و تبدیل به باور میشه و تکرار کردن باعث،شده مهارت بیشتری پیدا کردیم 

      دیدگاه خود را درباره یادگیری لاغری شد رابنویسید?باید لاغری با ذهن یادبگیرم همون طور که چاقی رو از ذهن یاد گرفتم واز همون مسیر باید برگردم به سمت باور لاغری برسم فایلها رو گوش بدم وتکراروتمرین کنم واز همه مهمتر استمرار داشته باشم تا لاغری رو یاد بگیرم واز طریق رژیم وورزش نمیشه لاغر شد لاغری باید از ذهن شروع کنی تا به لاغری جسمی برسم 

      آیا در روشهای،قبلی که برای لاغری شدن استفاده کردیده ایدمهارت لاغرشدن رایاد گرفته اید ؟در تمام روش قبلی نمیشه لاغر شد ونمیشه لاغر موند چون لاغری از طریق جسمم بوده ولی چون چاقی از طریق ذهن یاد گرفته بودم ولی اکنون فهمیدم که باید لاغری  از طریق ذهن شروع میشه ودر جسم دوست داشتنی پدید میاد 

      خدایا شکرت 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      با سپاس فراوان از استاد عزیزم 🙏🏻❤🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 195 کلمه

      به نام خدای مهربانم 

      سلام به استاد عزیز 

      من تا به این سن برسم خیلی مهارت هارو یاد گرفتم و آموزش دیدم مثل زمان که مجرد بودم تابستونا مادرم ذوق اینو داشت که منو خواهرم گل سازی یاد بگیریم و آموزش دیدیم و تا الان که سالها از،اون آموزش گذشته و هنوز،اون مهارت رو به یاد میاریم و میتونیم گلسازی رو انجام بدیم .

      چاقی هم به این گلسازی ،طوری بود که ما آموزش دیدم آموزش فقط کلاس درس نیست ما با شنیدن و دیدن و گوش کردن آموزش می‌بینیم چاقی رو ما از،شنید نگرش های اطرافیانمون آموزش دیدیم 

      ما با دیدن چاقی اطرافیانمون که مدام نگرش چاقی ارثی و ما هم جزو اون ارث هستم آموزش چاقی رو به خوبی یاد گرفتیم به قول استاد اگر مدارک وجود داشت برای،آموزش چاقی الان ما دکترا و متخصص چاقی بودیم و ما به خوبی چاقی رو یاد گرفتیم 

      لاغری هم آموزش داره پس باید یاد بگیریم فرمول های لاغری رو با گوش دادن فایل ها و انجام تمرین ها  به یاد گیری لاغری کمک میکنیم و خود خدا هم مارو هدایت کرده پس تو این آموزش قطعا یاری می کنه.

      تشکر میکنم از،استاد عزیز و آرزوی سلامتی و شادی دارم براتون 🌹❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه حیاتی
      1402/10/27 12:41
      مدت عضویت: 472 روز
      امتیاز کاربر: 8385 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 418 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      علت اصلی چاقی شما چیست ؟ عنوان این فایل اینه ، که جوابش کاملا متفاوت با اون چیزیه که تا الان فک میکردیم . علت اصلی چاقی ما ذهن مون و فرمول های ذهنی مونه و چیزهایی که تا الان فک میکردیم نیست ما برای چاقی آموزش ذهنی دیدم ما چاقی رو یادگرفتیم و تمام مراحل یه آموزش رو دیدیم حالا اگه متوجه نشدیم چطور این اتفاق افتاده به منزله این نیست که چاقی بدون طی کردن آموزشش به وجود اومده باشه حتما مراحل ش طی شده و خودش رو در جسم ما نمایان کرده یعنی اول به صورت تئوری از طریق گفته ها و شنیده ها اونو در حد مبتدی یاد گرفتیم و با عمل کردن و انجام دادن آموزش های تئوری با جسم مون و تکرار و استمرار اونو به صورت حرفه ای یاد گرفتیم نه تنها اونو آموزش دیدیم  بلکه به قول استاد عطار روشن به مرحله استادی هم رسیدیم که دیگه بدون هیچ آموزشی اونو به نحو احسنت انجام میدیم و روز به روز چاق تر میشیم وبه قول معروف میتونیم چشم بسته هم انجامش بدیم و به همین خاطره که حس میکنیم مثل آب خوردن چاق میشیم چون دیگه نیازی به هیچ گونه تلاشی نیست فقط کافیه بهش فک کنیم تا موجود بشه و به وجود بیاد.استاد بودن در یک زمینه یعنی این . پس اگر میخوایم لاغر بشیم باید آموزش ببینم و چون این آموزش قراره با آگاهی ما باشه ممکنه هزاران بار ناامید بشیم و دست از آموزش برداریم و گرنه اگر مثل چاقی ما از روند آموزش اطلاع نداشتیم به بهترین شکل مراحل شو طی کردیم و اصلا به گذشت زمانی که برای این آموزش صرف شده توجه نکردیم و اصلا برامون مهم نبوده ، فک میکنیم که چاق شدن مثل آب خوردنه ولی حالا که متوجه شدیم که چرا لاغر نشدیم و باید برای لاغری از روش ذهنی استفاده کنیم چون همش روی مراحل آموزش تمرکز میکنیم باعث میشه گاهی اوقات دچار عجله بشیم که چرا لاغری اتفاق نمیوفته و گرنه اگر توجه کنیم چاقی ما یه شبه یا یه هفته ای یا حتی یه ماهه اتفاق نیوفتاده چون چاقی ما طبق اصول بدنمون بوده و مراحل رو تک به تک طی کرده به همین دلیل در جسم ما ماندگاره و با روش های سطحی و پیش پا افتاده و غیراصولی مثل رژیم و ورزش از بین نمیره و برای از بین بردنش باید طبق اوصول عمل کنیم .آموزش ببینیم و به مهارت برسیم جایی که متناسب بودن برامون مثل آب خوردن باشه .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 158 کلمه

      با سلام به استاد عزیز اول از همه از خدا تشکر میکنم که من را به این مسیر هدایت کرد دوم از شما استاد عزیز تشکر میکنم  ما را در در این مسیر همراهی میکنید 

      من قبلت فکر میکردم که خداوند انسان ها رو به دو دسته چاق و لاغر  آفریده و من جز اون دسته هستم که چاق هستم چون فکر میکردم مادرم که چاق هست باید منم چاق شوم چون وقتی ازدواج میکنم باید چاق شوم وقتی باردار میشوم باید چاق شوم وقتی بچه شیر میدم باید چاق شوم ولی  الان که در این مسیر قرار گرفتم دارم با چشمای خودم میبینم که افرادی هستند با وجود این شرایط متاسب  هستن پس علت چاقی ما فرمول های غلط ذهن ما هستن من به این باور رسیدم که باید فرمول ها رو تغییر دهم تا بتوانم متناسب باشم برای تغییر این فرمول هاتمرین و تکرار لازم هست 😊بازم تشکر از شما استاد عزیز برای این همه صحبتهای دلنشینتون❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      با سلام به استاد عزیز اول از همه از خدا تشکر میکنم که من را به این مسیر هدایت کرد دوم از شما استاد عزیز تشکر میکنم  ما را در  این مسیر همراهی میکنید 

      من قبلا فکر میکردم که خداوند انسان ها رو به دو دسته چاق و لاغر  آفریده و من جز اون دسته هستم که چاق هستم چون فکر میکردم مادرم که چاق هست باید منم چاق شوم چون وقتی ازدواج میکنم باید چاق شوم وقتی باردار میشوم باید چاق شوم وقتی بچه شیر میدم باید چاق شوم ولی  الان که در این مسیر قرار گرفتم دارم با چشمای خودم میبینم که افرادی هستند با وجود این شرایط متناسب  هستن پس علت چاقی ما فرمول های غلط ذهن ما هستن من به این باور رسیدم که باید فرمول ها رو تغییر دهم تا بتوانم متناسب باشم برای تغییر این فرمول هاتمرین و تکرار لازم هست 😊بازم تشکر از شما استاد عزیز برای این همه صحبتهای دلنشینتون❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 465 کلمه

      باسلام و درود خدمت شما استاد بزرگوار و هم مسیران عزیز….مواردی که از طریق اموزش یاد گرفتم آرایشگری.بافتن تابلو فرش دستباف تبریز و…..بود که ابتدا با توضیح وبعد تئوری انجام دادم وکم کم با تمرین و ممارست  توسط جسمم براحتی مهارت پیدا کردم ابتدای کار برام سخت بود وکمی هم ترس ودلهره داشتم که به مرور زمان در تمام موارد مهارت خوبی پیدا کردم که کار کردن  اون هنر مثل آب خوردن آسون شد وشباهت اون با مهارت چاق شدنم الان که دقت میکنم واقعا خیلی شبیه همون یادگیری هنر بود تفاوتش اینه که برای آموختن اونها از یک استاد محترم کمک گرفتم ولی چاقی از شنیدن وباور کردن به گفتار اطرافیان و رسانه و……یاد گرفتم وچقدر هم راحت چاق شدم…. من در آموختن هنر ابتدا ترس داشتم بخاطر این که استرس اینکه نتونم بیاموزم رو داشتم ولی چاقی اصلا یادم نیست چه طوری یاد گرفتم ویواش یواش چاق شدم وقتی که جسمم رو دیدم که چقدر نا متناسب شده اون موقع ترس ودلهره همراهم شد تو تموم لحظه ها بخصوص تو لحظه خوردن غذاهایی که میگفتند چاق کننده هست که بیشترشان هم چاق کننده اند واینطوری شد که مهارت پیدا کردم که راحت چاق بشم وخیلی هم سخت یه کم لاغر کنم وخسته از رژیم گرفتن و ورزش کردن کم کم به همون رفتارهای نادرست که الان فهمیدم از نگرش خودم بود که باورهای غلط ودر نتیجه عملکرد و رفتارهای نادرست ودست آخر هم چاق شدن…….. دیدگاه من در باره یادگیری مهارت لاغری با رژیم گرفتن و ورزش کردن رو کار اشتباه وغلطی میدونم ومطمئن هستم که هرگز هرگز به لاغری نخواهم رسید چون بارها و بارها تکرار کردم و مهارت لاغری پیدا نکردم که برایم پایدار بمونه و متاسفانه مهارتی برای لاغر شدن وماندن در اون روشها پیدا نکردم ….‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اما باید اعتراف کنم که از وقتی با سایت تناسب فکری آشنا شدم ومطالب هاشو خوندم خیلی مهارت برای تغییر کردن در تمام موارد پیدا کردم برای بهبودی جسم چاقم هم مهارت لاغری با ذهن رو اموزش دارم میبینم وتا هم اکنون با استمرار وتمرین هایی که تا امروز انجام دادم احساس خوبی دارم درسته خودم رو وزن نکردم ولی امروز خواهر زاده ام از شهرستان اومده بود ومن رو دید گفت یه کم جمع و جور شدی رژیم داری خاله ؟ ومن با یه احساس خوب و با آرامش براش توضیح دادم که تو سایت تناسب فکری میرم وخیلی آموزش‌هایی در مورد تغییر کردن در تمام موارد زندگی داره که اموزش لاغری با ذهن هم داره فعلا از دوره رایگانش استفاده میکنم ومنتظر هستم موقعیتی پیش بیاد و دوره هاش رو بخرم ومن خیلی خوشحالم وسپاسگذارم از خدای مهربونم و استاد بزرگوار که بصورت رایگان این همه مهارت‌های مفید رو در اختیار تمام انسانها قرار داده ان شاالله که بهترین های جهان هستی نصیبتون بشه وممنونم ومتشکرم…..حق همراه همیشگی شما وهم مسیران عزیز 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 268 کلمه

      سلام و درود خداوند مهربان بر شما استاد گرامی ،

      ۱یکی از علتها وقتی من سیرم باز میخورم،

      ۲دومین علت و وقتی خوردن چیزیو شروع میکنم  زیاد اون غذا رو باید بخورم پر خوری میکنم،

      ۳ چیزیو که میبینم چشم ببینه یا فکرشو کنم حتما باید اون غذا هر چیزی که باش من بخورم هر طور شده،

      ۴ شبها از ساعت ۶ بعد از ظهر به بعد من فکر میکنم دیگه کاری برای انجام دادن ندارم ورزش و پیاده رویهامو انجام دادم و تموم حالا جایزه دارم فقط میخورم و به خوردن فکر میکنم تا موقع خوابم که ساعتش دیر وقت من میخورم،

      • مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.
      • من ورزش رو یاد گرفتم آشپزی یاد گرفتم .
      • درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.
      • مهارتم آرام‌آرام پیشرفت کرد طی سالها ،
      • شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.
      • آرام و افزاینده بوده صعودی بوده آرام آرام در مدت زمان طولانی ،
      • چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است. آرام آرام با افرادی که اهل خوردن بودن تکرار شد،
      • دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید.
      • اونم میشه یادگرفت شدنیه آرام‌آرام صعودی باید دنبال تکنیکهای و مهارتهای باشم ببینم مهارتهای چیه البته چاقی که حس خوب بود بدون زحمت انشاالله اینم با خسخوب و بدون زحمت خواهد بود. 
      • آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟نه به هیچ وجه،
      • پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید.ارام‌با تکرار و بدون زحمت با حس خوب همراه هست .
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 0
        محتوای دیدگاه: 505 کلمه
        1. سلام خسته نباشید خدمت دوستان و استاد ارجمندم من تا سن ۳۰ سالگی لاغر بودم علتشم این بود خواهرام میگفتن شبیه عمه هستیم یا میگفتن ارثیه شکم پهلو داریم با آموزش‌های رایگان این سایت آموزش دیدم و  فکر کردم اصلا دختر عمه های من همشون متناسب هستن  پدرم مادرم متناسب هستن پس ربطی به عمه نداره یا ارثی نداره دومی این که اون زمانا ما سحر خیز بودیم و پیاده روی زیاد داشتیم ولی الان همش خونه میخوریم بخوابیم پیاده رویم گاهی وقتا ۱۰ دقیقه تا مغازه بریم بیام اونم اگر بشه هفته ای یه بار بریم بیرون و دلیل اصلی چاقی من اینه که من وقتی سیر میشم به زور آب میخورم وقتای هم میل به آب ندارم باز میخورم این اعتقاد دارم که ۸ لیوان آب ضروریه بخوریم بعدش حالت تهوع میگیرم از آب خوردن متنفر شدم با آموزش این سایت فهمیدم همه نعمتهای خدا خوبه و ضروری باید با لذت استفاده کنیم و همش با خودم جمله انگیزشی تکرار میکنم که آب خوبه و مایه حیاط بدنه من در طول زندگیم  خیاطی.گلدوزی.بافتنی.قلاب بافی.قالی بافی.گلیم بافی.گل سازی با فوم گل چینی.آشپزی.کیک شیرینی دسر .بادکنک آرایی بعضی از این مهارت ها رو با یه بار دیدن و نوشتن یاد گرفتم  علت چاقی منم خیلی توجه میکردم به چاقی بچه بودم چون لپام سرخ بود و پوستم سفید  بهم  میگفتن آفتاب مهتاب یا کوپلی  از اون موقع تو ذهنم بوده تا اینکه هی فکر کردن به کوپلی چاق شدم از بچگی عاشق شیرینی‌جات بودم خدا رو شکر الان دیگه در صورت نیاز بدن استفاده میشه خواب زیاد بهم میگفتن خوش خواب آنقدر میخوابی چاق شدی یا وقتای که شادم لاغر میشدم و غمگین بودم چاق میشدم  ما آنقدررفتارها اشتباه تکرار کردیم عادت‌ها رو تکرار کردیم  چاق شدیم چرا لاغر نمیشم چون عجله میکنم که متناسب بشم من عجولانه برای یاد گیری زبان آلمانی  روزی ۵ جلسه فیلم‌های آموزشی میدیدم و فشرده میخوندم تا  یاد گرفتم الان با انگلیسی قاطی میکنم یا زبان ترکی با کوردی قاطی میکنم زبان مادری خودم که تاتی هست لهجه گرفتم بهم میگن چه زبونی حرف میزنی همون فارسی حرف بزن من رژیم میگیرم به تناسب میرسم ولی بعد از این که رژیم ول کردم ۲ ماه بعد آروم آروم چاق میشم اطرافیان هی میگن وای چقدر لاغر  شدی صورتت زشت شده انگار آدم معتادی وسوسه میشم از حرصم میخورم چاق میشم و این روش‌ها اشتباهه من خدا رو شکر روش صیح علمی کشف کردم لاغری با ذهن از طریق این سایت خوب  مممنونم از شما استاد عزیز خدا خیرتون بده  ما رو روشن کردید و فکر ذهن ما پیش به سوی لاغری لاغر شدن آسان‌ترین کار دنیاست متناسب شدن آسان‌ترین کار دنیاست من افکارمون و عادات های  اشتباهم را  تغییر دادم و میدونم در این راه به تناسب اندام متناسب خودم میرسم فقط با صبر و استقامت و بدون عجله کردن موفق میشم و خدای مهربونم کمکم میکنه الهی شکرت ببخشید زیاد شد ممنونم که متن منم میخونید امیدوارم همگی متناسب بشید به امید خدا و نتیجه عالیتون اینجا بگید حلال کنید طولانی شد در پناه حق ممنونم استاد عزیز
        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 24 کلمه

          سلام و درود
          لطفا در نوشتن دیدگاه دقت کنید
          به اشتباه دیدگاه خود را در پاسخ به دوست دیگری ثبت کرده اید
          با تشکر

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/09/27 09:31
      مدت عضویت: 586 روز
      امتیاز کاربر: 15702 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,186 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی

      خدارا شاکرم که درتاریخ 1402/09/27 توانستم فایل علت اصلی چاقی چیست را گوش بدهم 

      ما نمیتوانیم آنچه را درمورد چاقی آموختیم فراموش کنیم و این تنها دلیل چاقی ما درتمام دوران بوده است 

      چرا ما چاق تر میشویم و لاغر نمیشویم ؟ چون ما افراد چاق فوق دکترا و متخصص در چاقی هستیم و سالیان سال این باورها و نگرشها درمورد چاقی را درذهن خود تقویت و تکرار کردیم میتوانیم الان با چشم بسته و گوشی که نمیشنود روزبه روز چاق تر شویم چون با آموزشهای مختلف در سالیان سال مهارت داخلی و بیرونی بابت چاقی را خیلی خوب آموزش دیده ایم .

      چگونه ما میتوانیم لاغر شویم ؟ ما افراد چاق تنها با آموزش زبان لاغری میتوانیم  لاغری را یاد بگیریم و بتوانیم آن را مثل زبان چاقی درذهن تقویت کنیم و با تکرار زیاد آن را برای همیشه انجام دهیم هرگز کسی با 10یا 20 روز زبان لاغری را یاد نمیگیرد چون همانطور که زبان چاقی را کم کم و با نگرش و باور یاد گرفته ایم آموزش زبان لاغری هم زمان میخواهد و با عجله کردن هرگز زبان لاغری را یاد نمیگیریم و برای همیشه چاق خواهیم بود 

      همهی انسانهای جهان در بدو تولد مغز آنها خالی است و فقط پیش فرضهایی دارد که علائم حیاتی مارا کنترل میکند تنفس -پلک زدن – ضربان قلب و مغز کودک مثل یک موبایل که از کارخانه تحویل گرفتند هیچ چیزی متفاوتی برروی آنها نصب نیست وقتی انسانها درمکانهای مختلف آموزش می بینند دارای زبان – نگرش – اعتقادات و خلق و خوی متفاوتی میشوند مثل اطلاعاتی که درهیچ یک از موبایل ها یکی نیست و همه بایکدیگر متفاوت هستند . بودن و آموزش دیدن درمکانهای مختلف باعث میشود اطلاعات مختلفی وارد ذهن و باورهای ما انسانها بشود و کم کم اطلاعات درون مغز بیشتر میشود ما از طریق چشم و گوش هرروز اطلاعات جدیدی را وارد ذهن خود میکنیم پس ما از طریق جامعه- والدین – باورها و نگرشی که از اطرافیان یاد می گیریم انتظار ما دربدن کم کم مارا سوق میدهد به سمت چیزهایی که آموزش و یاد گرفتیم 

      نگرشهایی مانند:(چرا من از زمان بلوغ چاق می شوم – من ازدواج کنم چاق میشوم – من ارثی چاقم – من باردار شوم چاق میشوم – من بعد از سن 50سال بیمارتر میشوم – من با کم تحرکی و پشت میز نشینی چاق میشوم – من با ورزش نکردن و پرخوری چاق میشوم. من با داشتن بیماری تیروئید روزبه روز چاق تر میشوم و…..)

      تمام این نگرشها زمانی تحقق پیدا میکند که آن اتفاق برای ما بیفتد این باورها مثل چراغ خاموشی درذهن هستند که به محض رسیدن به آن موقعیت چراغ چاقی در بدن ما روشن میشود دقیقا ما از خودمان انتظار چاقی بیشتر را داریم  و فعالیت خود را برای چاقی بیشتر درما بوجود میاورد و ما روز به روز چاق تر میشویم و این چاقی را یک امر طبیعی برای خودمان میدانیم چون قبلا آموزش و رخ دادن این باور را میلیونها بار ازدیگران شنیده بودیم .

      زبان چاقی یک زبان بین المللی است و همه افراد چاق پروسه آموزش زبان چاقی را به خوبی بلد هستند. افراد متناسب اصلا از گفتگوی ذهنی در مغز افراد چاق برای خوردن مواد غذایی خبر ندارند . چون باور ندارند که مواد غذایی با افراد چاق حرف میزنند و آنها را دعوت به خوردن میکنند و فقط برای افراد چاق درمورد اراده بیشتر صحبت میکنند و اصلا گفتگوی ذهنی افراد چاق را باور ندارند که مثلا شیرینی در کمد و یخچال انسانهای چاق را دعوت میکند که بیا من را بخور – الان تمام میشود – فلانی میآید و من را میخورد و چیزی برای تو نمی ماندو…

      افراد چاق ازطرف افکار ذهنی دعوت به خوردن می شوندبا شادی – ریلکس- و لذت بسیار زیاد و بعد از خوردن مواد غذایی همین افکار عکس العمل برعکس را برای افراد چاق انجام می دهند و انها را سرزنش و تحقیر میکنند که عرضه نداشتی جلوی خودت را بگیری در حالی که تصمیم برای خوردن از طرف شخص نبوده بلکه بدون اراده از طرف مغز هدایت میشود برای خوردن بیشتر پس افراد متناسب خبر ندارند که افراد چاق چه گفتگوهای ذهنی را دارند و آنها را افرادی بی اراده و با اعتماد به نفس پایین می دانند

      چرا ما لاغر نمیشویم ؟ چون تلاش برای چاق و لاغر شدن با یکدیگر فرق دارد از دوراه مختلف میرویم و هرگز به مقصد نمیرسیم ما با زبان بومی و باور و نگرشها و آموزش زبان چاقی هرروز چاق تر شدیم و الان با تلاش زیادو رژیمهای سخت به جسم قصد داریم آن را لاغر کنیم چون ما هرگز برای یادگیری زبان چاقی زحمت و تلاشی نکردیم پس الان هم باید فقط با اموز ش زبان لاغری بدون زحمت لاغر شویم 

      پس چرا لاغر نمیشویم ؟ چون روشی که با آن میخواهیم لاغر شویم هیچ لاغری با آن روش لاغر نشده است و موفقیتی درآن نیست پس این مسیر برای لاغری اشتباه است . چون هر انسانی درهر کجای دنیابدنیا بیاید با پیش فرض متناسب بودن بدنیا آمده است و افراد چاق زبان چاقی را به مرور زمان یاد گرفتند پس برای لاغری هم بایستی زبان لاغری را یاد بگیرند و برای آموزش دیدن اصلا عجله نکنند تا ذهن باورهای چاقی را پاک کند و بااموزش زبان لاغری را درذهن جایگزین کندو آنها را تقویت و تکرار کند تا جسم لاغر شود

      چون لاغر شدن برای افراد چاق یک چیز آموزش دهنده است و با آموزش زبان لاغری یاد میگیرند که چگونه به آرامش ذهنی – سلامت روحی و جسمی – شادی درون – حال خوب و درنهایت لاغری برسند .هیچ راهی دیگری برای لاغر شدن وجود ندارد.

      چرا چاق شدم ؟

      من با باور چاقی در خانواده ما ارثی است چاق شدم .چون از دوران کودکی از پدرو مادر و اطرافیان به من میلیونها بار گفته شده بود  که چاقی درمن ارثی است و برای نمونه عمه ها و عموها را مثال میزدنندو همیشه من را با عمه ی بزرگی مقایسه میکردند و هرموقعی که من تلاش برای لاغری میکردم و شکست میخورم این باور درمن بیشتر تقویت میشد که چاقی من ارثی است و من با هر تلاش و رژیمی تا پایان عمر چاق خواهم بود . فکر میکنم این باور که دیابت درخانواده ما ارثی است هم از این روش درما تقویت شده و الان همه ی ما دچار دیابت هستیم و انشاالله با یادگیری که باید باورها را تغییر بدهیم تا نتیجه برعکس شود بیماری دیابت را درخود ریشه کن خواهم کرد .

      چرا لاغر نمیشوم ؟ با آموزش ذهن من که من ارثی چاقم، منطق ذهن من چاقی را پذیرفته است و این باور درذهن من رشد و تقویت شده است و چون بارها از روشهای مختلف با شکست مواجه شدم و دوباره چاق شدم و اضافه وزن من برگشته این منطق هنوز به قوت خودش درذهن من باقی است باید با استمرار درآموزش زبان لاغری از این سایت منطق اینکه من هم لاغر خواهم شد را با منطق من برای همیشه چاق خواهم بود را درذهن عوض کنم چون این دو مثل دوکفه ی ترازو عمل میکنند من باید کفه ی من لاغر خواهم شد را با اموزش بیشتر سنگین تر کنم تا درذهن من تقویت شود و من روز به روز به آسانی لاغرشوم چون 

      لاغر شدن با ذهن آسانترین کار دنیاست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/09/13 20:59
      مدت عضویت: 668 روز
      امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 920 کلمه

      سلام براستاد وهم مسیران. 

      وفتی برای باره دوم‌ این‌ فایل رو گوش کرد م  وفتی شما گفتید پا مثل گوشی تازه هستیم‌که خریدی میکنیم‌ اون زمان که تازه به دنیا آمدیم 

      تو افکار کلی سوال خوب به وجود امد اگه این آگاهی که توذهنم وذخیره نکرده بوم وکلی افکارخوب ومفید ذخیره کرده بود چقدر در زندگی. من  اثر مفید  داشت و هیچ اثری از این  مشکلات این زمان دورن زندگی من اثری  نبود ومن خودم‌چقدرمسیولیت گرو چطوری اجرا گردم برای فرزندانم‌که اگه اون‌آگاهی که  دارم وخودم رو دچار مشکل کرده در زندگی فرزندانم‌ هم اثر  داشته خانواده که دراین دادن آگاهی اطلاع خوب عمل کردن چقدرادمهای موق تری  هستن   چقدر در حق فرزندانش لطف بزرگی رو انجام‌ میدن من  همه سعی خودم  رو گذاشتم  برای ترمیم هر آنچه که اشتباه  دورنش جا دادم با ترمیم و درست کردن این باورهای اشتباه که کلی مشکل درخودم به وجود آرد درآثر درست شدن مشکلات به خانواده و فرزندان هم اون تاثیر رو خواهد  گذاشت 

      من‌ با اول یادگیری و  اطلاع رو از طریق  اطراف در من پیدا شد کلی باوره  اشتباه با  تکرار  از دیگران ذهن من نفوذ کرده و  من درمرحله اول اون فبول کردم و در  اثر تکرار اون  باورهای خودم اون به شکل عادت تبدیل کردم وبا تکرار عادتهای  خودم درتعداد بیشتر دچار چاقی اول تو ذهنم‌ و در مرحله بعدی در جسم اون اضافه  وزن  رو تجربه  کردم

      حتی یی زمان همسرم ازیی نفر آموزشی برام اوراون فرد به شکل خوردن میوه خودش رولاغر کرده به من پشناهد داد که به طرق این آقا من  اون رژیم‌ رو بگیرم اسرار که انجام بده اون فرد نتیجه گرفته تو هم نتیجه میگریم من اون رژیم رو  اجرا کردم ولی دچار درد در ناحیه  معده شد که نتواستم‌ اون ادامه بدم‌. وفتی  همسرم  دید که من‌ نتواستم انجام بدم ابزار کرد تو توانی رو  نداری نمی‌توانی جلوی خودت رو بگیری ولی اون متوجه نمیشد که این در دست من نیست من دارم‌ فشار می آرام ولی من داشتم  با اگاهی ذهنم‌ می جنگیدم خوب توان. مقابله  با ذهن و مبازره کردن رو نداشتم اون قدرت خیلی زیادی داشت هرآنچه من‌ انجام دادم رو  به صورت برگشت به من  با اضافه وزن  به من برگشت میداد   پس اینجا من هیچ کاری رو نمیتواستم با ذهنم‌ بکنم دورنش کلی آگاهی چاقی رو انباشته کردم وبا فشار. اوردن به جسم این دو بخش رو از جدا  حساب کرده در نتیجه هیچ زمان این  وزن کم‌ کردن  تو  زمان طولانی نبود اگه بود اون با فشار واحساس خوشایند نبود اون احساس بد اجازه ادامه رو از من میگرفت  تا  کی می‌شد که با فشار این کم شدن وزن  رو اول به زدست بیارم وتازه اون بتوانم نگه دای کنم من که موفق نشدم ابن  مسیر وفتی که با اون مسیرهای  اشتباهم دارم  مقایسه  رو انجام میدم اولین  باز  بودن دستم‌ برای هر کاری این‌  مسیر هست هیچ  کجایی این مسیر بودن و زمان  یاد گیری اگاهی که با  استاد یاد داده میشه بیقه در دست خودم که هست واین بخش تونظر من‌ بهترین نقطه اوج این مسبر چون من خودم با رفتار وعمل کردم خودم خودم رو چاق کردم حالا برای برگشت بیا با یی برنامه که من هیچ نقشی تو اون ندارم‌ رو اجرا کنم  تو دیدم کاری بی. ثمره  چون اول من خودم باید برنامه برکشت خودم‌ رو ازمسیر رفت تواند برکشت بچینم دیگران اگه برام این‌. مسیر رو بچین میشه همون رژیم که اصلا تو افکار من  هیچ خوشایند نبود

      من‌اول آگاهی درست رو آموزش دیدم زمان‌ گذاشتم‌ که این‌. آگاهی به شکل کامل انجام بشه نصفه نیمه از این فایل گوش کنم این فایل یادگرفته برم بعدی اون تند تند انجام بدم برم بعدی هرآنچه که یا.د. گرفتم اگه. متوجه نشدم‌ تکرار  باره زیاد داشتم حتی به روز بعد هم‌ می‌کشد  بعضی فایل‌های که شاید تعداد. به ۱۰ باره یی فایل هم رسید  وفتی یاد میگرفتم  تو زمان که کاری نداشتم   اون یاد گرفته  خودم رو تحلیل میکردم وکم کم جماعت  و شجاعت اقدام‌ کردن آموخته خودم رو شروع کردم‌اونجا هم‌خطا داشتم ولی کم‌نیاوردم اول اگااهی  جدید توذهن جا داده  وافکارباورها اشتباه رو شناسای کررم آنها رو کم رنگ کردن  از قوتش کم‌کرده یا دیگه کم رنگش کرده بودم  رفتار و عمل کردم رو تغییر دادم‌ و با انجام این ۳ مرحله کم کم‌ یاد گرفتم تو منزلم چطوراین مسیر رواجرا کنم‌ وبعد اون در. محیط بزرگتر مجلس عروسی هم اجرا کردم‌ واز این عمل کرد خودم که به شکل پله به پله رودبه رشد شد اگاهی یاد گرفته خودم روعملی توزندکیم اجرا کردم‌ وشد وزن کم کردن به مرو زمان هنوز خیلی کاره دارم‌ تا به هدفم برسم ولی کم کم داده رشد لاغریم روبه بیشتر شدن پیش میره از. هر جوانه که تو ذهنم دارم‌ محافظت کردم وداره اون جوان‌ها به نهال تبدیل میشه وکم کم دیگران از این هر باره من. میبین  ابراز می‌کن  که بازفبل لاغرتر شدی واین ادامه خواهد داشت به امیدخدا تا به هدفم برسم لاغرشون وداسونترین کاره دنیاست اگه همه  بخشاهی روبه شکل کامل انجام بدیم ۳ بخش مکمل هم هست نمشه فقط یاد بگیرم یا فقط اجرا کنیم‌ وفتی یاد نگرفتم‌ این‌ آگاهی رو و تازه اصلا به ذهنم هیچ  کاری  نداشته باشم یاد گرفته خودم رو تو ذهنم تحلیلی نکنم و شناخت باورهای اشتباه رو انجام‌ ندیم  وکم رنک‌ نکردن  این باورهای اشتباه نشانه درست انجام ندادن مسبرهست 

      پس اول آگاهی درست بعد مرو افکارخوب توبخش مثبت عجله نداشتن شناخت باورهای اشتباهدبرطرف کردنوانها ورفتاروعمل کردم رو اجرایی وانجام  بدیم این ۳ بخش با همسو بشن بعد با ادامه داده وتکرار یواش یواش وزن هم‌ کم میشه 

      خدا پشت وپنا. هتون. یا حق. حق نگه. دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/08/28 19:22
      مدت عضویت: 468 روز
      امتیاز کاربر: 2985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 114 کلمه

      باعرض سلام خدمت استاد عزیز من مهارتی که در زندگی یاد گرفتم خیلی بوده مثل رانندگی و خیاطی و خیلی چیزهای دیگر وشباهت مهارت‌هایی که با چاق شدن دارد این است که چاقی را هم خودم یاد گرفتم وفقط اول به فکر چاق شدن و به هدف خود رسیدن بودم و فکر برگشت به حالت قبلی نداشتم و فقط یک هدف را دنبال میکردم ووقتی میخواستم لاغر شوم نتوانستم چون هدف اولی همیشه در ذهن من قوی تر بود و آن فرمان چاق شدن را می‌داد ولی حالا که در این مسیر هستم انشالله بتوانم به فرمان قبلی ذهنم غلبه کنم و در این مسیر پیروز باشم و به آرزو ی دیرینه خودم برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/23 19:10
      مدت عضویت: 536 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 678 کلمه

      به نام خداوند قدرتمندم 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات علت اصلی چاقی 

      • مواردی که در زندگی از طریق آموزش یاد گرفته اید را شرح دهید.
      • در زندگی ما یک سری چیزها ذاتی و غریزی است مثل تنفس کردن ،هضم و جذب غذا و ….
      • و هر چیز دیگری به جز اینها در زندگی ما وجود دارد نیاز به یادگیری دارد که ما برای رسیدن به آن مهارتها باید مورد آموزش قرار بگیریم و تمرین و تکرار کنیم .از یک صحبت کردن ساده بگیریم تا حتی دستشویی رفتن یا غذا خوردن 
      • همگی نیاز به یادگیری دارند .
      • پس ما هر چه در زندگیمان داریم همگی را از طریق یادگیری بدست آورده ایم .
      • درباره افزایش مهارت خود پس از یادگیری و تمرین آموزش ها شرح دهید.
      • زمانی که در حال یادگیری مهارتی بودیم با تمرین و تکرار آن آموزش‌ها،آرام آرام مهارت ما بالاتر میرفت و ما در آن زمینه پیشرفت به سزایی میکردیم .و هر چه زمان جلوتر می‌رفت درک ما از آموزش‌های قبلی بیشتر می‌شد و با تکرار کردن آن مهارت برای همیشه در ذهن ما ثبت میشد و در ناخودآگاه ما می‌نشست مثل مهارت رانندگی کردن 
      • شباهت چاق شدن با سایر مهارت هایی که یادگرفته اید را شرح دهید.
      • چاق شدن هم مانند هر مهارت دیگری یاد گرفتنی است .
      • ذات و طبیعت جسم ما از ابتدای خلقتمان لاغری و سلامتی بوده است و ما در طی سالها با وارد کردن اطلاعات و ساخت باورهای ذهنی چاق کننده به مهارت چاقی دست پیدا کردیم و این باورها با تکرار شدن باعث بوجود آمدن شخصیت و عادات ما شدند و ما چاق شدیم  و هر روز در این زمینه مهارتمان بالاتر رفت و به درجه ای رسیدیم که استاد چاقی خودمان شدیم .
      • چگونه مهارت شما درباره چاق شدن بیشتر شده است.
      • مهارت ما در چاقی به مرور زمان و تکرار بارها و بارهای اطلاعات چاقی که در ذهنمان ذخیره کرده بودیم بالاتر رفت.
      • هر چه جلوتر میرفتیم به تعداد باورهای اشتباهمان افزوده میشد و با تکرار باورهای اشتباه رفتارهای اشتباه ما بوجود می آمد و با تکرار این رفتارها ما دارای عادات و تمایلات چاق کننده می‌شدیم و همین روند باعث شده بود که ما هر روز یک قدم به سمت چاقی حرکت کنیم .
      • دیدگاه خود درباره یادگیری مهارت لاغر شدن را بنویسید.
      • لاغری هم مانند هر چیز دیگری نیاز به یادگیری دارد و ما باید مهارت لاغری را به خوبی از طریق یادگیری اصول ذهنی بیاموزیم و با ماندن در مسیر و ادامه دادن آموزش‌ها و حل تمرینات این مهارت را در وجود خودمان تقویت کنیم .
      • در یادگیری مهارت لاغری ما اطلاعات صحیح وارد ذهنمان میکنیم و باورهای لاغر کننده در ذهنمان بوجود می آوریم و با تمرین و تکرار آموزش‌ها به مرور عادات و تمایلات و رفتارهای ما متناسب می‌شود و در ذهن ما با تمرین و تکرار ثبت می‌شوند و ما چه بخواهیم چه نخواهیم لاغر خواهیم شد .
      • آیا در روش های قبلی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید مهارت لاغر شدن را یاد گرفته اید؟
      • در روش‌های قبلی که برای لاغری استفاده میکردم نه تنها مهارت لاغری را نیاموخته ام بلکه تمام آن روش‌ها هر کدام به نوبه خودشان باورها و موانع ذهنی بسیار قوی درباره لاغر نشدن در ذهن من به جای گذاشتند و من را پله پله از لاغری دورتر کردند.
      •  
      • پروسه یادگیری لاغر شدن و ارتباط انجام تمرینات با افزایش مهارت لاغری و در نهایت لاغر شدن را شرح دهید
      • لاغری هم مثل هر چیز یادگرفتی دیگر نیاز به آموزش صحیح و اصولی دارد که از طریق یادگیری اصول ذهنی ما در حال یادگیری لاغری هستیم .
      • همچنین لاغری نیاز به تکرار و تمرین دارد تا در ذهن ما اطلاعات جدید ثبت شود و اطلاعات اشتباه قبلی کاور شوند .
      • و هر چقدر که مهارت ما در لاغری بیشتر می‌شود این پروسه لاغر شدن بهتر صورت می‌گیرد.
      • بار الله از تو سپاسگزارم برای نعمت زیستنم در این دوره و زمانه پیشرفته الهی شکرت 
      • بارالله از تو سپاسگزارم که روزیمان کردی خوراک حلال و مال و ثروت  فراوان 
      • بار الله از تد می‌خواهم روزی حلال و مال بسیار تا من وسیله ای باشم برای روزی رسانی به سایر بندگانت یا کریم 
      • استاد سپاسگزارم برای آگاهی های نابی که روزی ما میکنید تا هدایت شویم به مسیر درست زیستن 
      • الهی به امید تو 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Susan behrad
      1402/08/11 17:38
      مدت عضویت: 1333 روز
      امتیاز کاربر: 7060 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,000 کلمه

      بنام خداوندمهربان 

      سلام به استادگرامی ومهربانم وهمراهان وهم مسیرهای گرامی آموزش لاغری باذهن 

      صدگام لاغری باذهن 

      گام ۸:علت اصلی چاقی چیست؟

      علت اصلی چاقی یک موضوع بسیار مهمی است که درک کردنش می تواند پاسخ خیلی از ابهامات ذهنی در مورد چرا چاق هستیم و لاغر نمی شویم را آشکار کند 

      ماها که چاق هستیم هیچوقت علت چاق بودنمان را نفهمیدیم مادلایل مختلفی را برای چاقیمان می دانستیم اما اصلآ علت اصلی چاقیمان را نمی دانستیم من مدت ۵۶سال از عمرم را با چاقی سپری کردم و برای اینکه لاغرشوم از هرروشی که فکرش رو بکنیداقدام کرده بودم ولی هیچ نتیجه ای کسب نکرده بودم که هیچ، آخرین نتیجه اش هم برام همیشه چاقی بود 

      من اولین دلیل چاقی ام را ژنتیکی وارثی بودن می دانستم چون خودم می دیدم که عموم وعمه ام چاق هستند و بارها برایم گفته بودند که تو شبیه عمو و عمه ات هستی و چاق هستی تولاغربشونیستی 

      من خیلی برای لاغریم تلاش وکوشش کرده بودم چون عاشق لاغری و تناسب اندامم بودم ولی مطمئن بودم که اگه لاغر هم بشم با رها کردن رژيم و ورزش دوباره چاق خواهم شد 

      چون هیچوقت فکر نمی کردم که اگه لاغر شوم، لاغر بمانم. همیشه فکر میکردم که با رها کردن رژيم وورزش دوباره چاق خواهم شد ولی اصلآ هیچوقت از رو نمی رفتم همیشه به خاطر رنجی که از چاقی ام می بردم از روش‌های مختلف اقدام به لاغر شدن می کردم با اینکه می دانستم لاغر بشو نیستم و این لاغری برایم نمی ماند اما باز ادامه می دادم 

      واین ادامه دادن‌ها بودکه هدایت شدم به این مسیرزیبا وپر از عشق. 

      تمام افرادی که چاق هستند بدون اینکه خودشان بخواهند و بدون هیچ تلاش وکوششی چاقی را ياد گرفتند و آموزش دیدند و این آموزش‌ها را در جسمشان دیدند و همیشه تلاش کردند که لاغر شوند ولی همیشه با شکست مواجه شدند همه ما می خواستیم که از چاقی فرار کنیم و می خواستیم با گرفتن رژيم. انجام دادن ورزش های سنگین. با خوردن دارو. دمنوش. افشرده های تلخ. و…..چاقی را فراموش کنیم ولی غافل از این بودیم که ذهن‌مان چیزی را نمی تواند فراموش کند و تمام کارهایی که انجام دادیم باعث لاغریمان نشدن چون ما همیشه مسیر اشتباهی رو انتخاب می کردیم و همیشه شکست خوردیم چون وقتی مسیر اشتباه باشد با هر سرعتی که پیش برویم اشتباه است و نتیجه نهایی اش هم شکست خوردن هستش. 

      چون ما از قوانین ذهن‌مان وعملکرد ذهنی مان شناخت کافی نداشتیم. 

      ما همیشه مشکل را در پیرامونمان جستجو می کردیم در ژنتیکی بودن و ارثی بودن. خانواده. نداشتن شانس. سرنوشت. و….وهمیشه خدا را مقصر می دانستم که خدا من رو اینطوری آفریده خدا خواسته که من این شکلی باشم و از خدا ودیگران گله مند بودیم. 

      چون من همیشه به همه می گفتم که من مقصر نیستم و هر کاری می کنم لاغر نمی شوم. رژيم می گیرم. ورزش می کنم. غذا کم مصرف می کنم. و…..اما لاغر نمی شوم 

      همیشه خودم را بی گناه می دانستم و دیگران را گناهکار می دانستم. 

      ما تمام کارهایی که انجام می دهیم اون ها را آموزش دیدیم و ذهن‌ یک مسیر یک طرفه است فقط می تواند ياد بگیرد. ولی اصلآ نمی تونه فراموش کنه اصلآ قانون جهان هستی آموزش دیدن و یادگیری است نه فراموش کردن. 

      ما از زمان کودکیمان هرچیزی که انجام دادیم آنها را ياد گرفتیم و آموزش دیدیم. حرف زدن. راه رفتن. لباس پوشیدن و…..

      ما بجز زبان مادری زبان محلی خودمان را هم یاد گرفتیم و آموزش دیدیم بدون هیچ تلاش خاصی. ما چاقی رو هم مانند زبان مادریمان ياد گرفتیم و آموزش دیدیم. 

      ما با عمل کردن فک دهانمان نمیتوانیم زبان ولهجه خودمان را فراموش کنیم. وبا عمل کردن معده مان ویا هر اعضای بدنمان نمی توانیم چاقیمان را فراموش کنیم. 

      ما نمی‌توانیم با بستن دهانمان حرف زدنمان را فراموش کنیم پس با نخوردن غذا و رژيم گرفتن نمی توانیم جلوی چاقیمان را بگیریم و فراموش کنیم 

      ذهن‌مان نمی تواند چیزی را فراموش کند اما می تواند کلی آموزش ها را یاد بگیرد چون این یک قانون است. 

      ما چاقی را آموزش دیدیم از طریق رسانه ها. والدین. جامعه. دوست و…..واین چاقی به صورت کاملا طبیعی در ذهن‌مان حک شده و ما چاق شدیم. 

      ما همیشه شنیده بودیم که پرخوری بکنی چاق میشی. برنج. ماکارونی. سیب زمینی. وشیرینیجات. چربی‌ها و…..بخوری چاقی میشی. 

      کم تحرک باشی و ورزش نکنی چاق میشی. همیشه باید رژيم بگیری. و مواظبت خوردوخوراکت باشی چون اگر مراقب نباشی چاق میشوی. 

      اگه سنت از۳۰و۴۰گذشته دیگه سوخت وساز ومتابولیسم پایین آمده واون باعث چاقیت میشود ما تمام این حرف ها را شنیدیم ونمونه هایش رو هم دیدیم و خیلی راحت واسون قبول کردیم و هر روز چاق وچاق ترشدیم. وحالا برای لاغریمان باید از مسیر چاقی عبور کنیم و همانطور که چاق شدیم لاغر شویم و این عمل از طریق ذهنی است و ما با لاغری ذهنی می توانیم راحت واسون لاغر شویم و مهم تر از اون لاغر بمانیم. وما با یادگیری و آموزش دیدن از طریق ذهن‌مان. تکرار کردن. عمل کردن. استمرار داشتن. وادامه دادن می توانیم لاغر شویم و تا ابد لاغر بمانیم. 

      ما باید قبول کنیم که لاغرشدن خیلی راحت واسون هستش واین رو باید به ذهن‌مان بقبولانیم که لاغرشدن آسان ترین کاردنیاست. اگه قبلا سخت و دشوار بود چون مسیرمان اشتباه وغلط بود

      وحالا داریم در این سایت مسیر درست و صحیح را در پیش میگیریم وداریم جلو می رویم و خیلی به راحتی وبا آرامش و آهستگی بدون اینکه متوجه شویم لاغر می شویم. چون داریم با ذهن‌مان هماهنگ می شویم 

      ذهن هرچیزی که راحت باشه بهتر قبول می کند. 

      ما قبلا خیلی آموزش‌ها دیدیم و مهارت‌ها کسب کردیم. مانند خیاطی. آشپزی. رانندگی. آرایشگری. و….حالا لاغری را هم یاد می گیریم اون هم از راه درست و صحیح تا به اون لاغری که ایده آلمان است برسیم. 

      ما چاقی را آموزش دیدیم و ياد گرفته ایم و نمی توانیم فراموش کنیم و حالا موقع اش رسیده که لاغری را هم یاد بگیریم وبه اون چیزهای که گفته می شود عمل کنیم تا لاغر شویم 

      ما با دوباره متولد شدنمان می توانیم زندگی زیبا و شادی را برای خودمان درست کنیم با پوشیدن لباسهای رنگی زیبا و اندامی. احساس خوب. وآرامش داشتن وبااعتماد به نفس بالا. 

      چون لاغرشدن آسان‌ترین راحت‌ترین بهترین زیباترین وخوشمزه ترین کاردنیاست. 

      خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/07/21 13:10
      مدت عضویت: 538 روز
      امتیاز کاربر: 6985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 604 کلمه

      به نام خدا سلام به استاد عزیزم آنقدر هر فایلی رو میبینم ذوق زده میشم چون دارم هر روز بهتر و بهتر مهارت لاغری رو یاد میگیرم وقتی وارد سایت شدم بیشتر هدفم این بود ازتون قوانین رو یاد  بگیرم چون خیلی روان و ساده توضیح میدینو الان دارم چه چیزهایی رو یاد میگیرم خدارو شکر .سعی کردم تو این چند روز که گام ها رو شروع کردم حتما متن قبل فایل ر بخونم چون نکاتی توش هست که خیلی بهم کمک میکنه ما نمی‌توانیم آنچه آموخته ایم را فراموش کنیم این جمله خیلی کلیدی بود برام من مهارت چاقی رو یاد گرفتم و یاد آوری این جمله بهم باعث میشه همیشه یادم بمونه که باید رو  مهارت لاغری تا آخر عمرم کار کنم و از جنبه ی دیگه هم نگاه کنم باز یاد آوری این جمله باعث دلگرمی ام میشه که من اگه مهارت لاغری رو یاد بگیرم دیگه هیچ راهی بای فراموش کردنش نیست و همیشه در ذهنم باقی میمونه البته که یاد گرفتن با دانستن فرق داره و این فاصله با تکرار پر میشه میتونیم بی نهایت مهارت یاد بگیریم و هر کدوم رو که دوست داریم انتخاب کنیم من خود آموز مهارت چاقی رو یاد گرفتم بدون اینکه کلاسی برمولی برای اونم آموزش دیدم بالاخره از مادرم از اطرافیانم همیشه یادم میاد تو زمان بچگی خاله هام بهم میگفتن تو داری هر روز بیشتر شبیه مامانت میشی و بارها مادرم میگفت هیکل تو مثل من مواطب باش زایمان کردی چاق نشی چون من از بچه دوم به بعد چاق شدم و این ترس سالها با من بود و این لطف خدا شامل حالم شد بعد زایمان دوم دقیقا وقتی خیلی نا امید بودم و خودمو داشتم برای چاقی آماده میکردم با این مسیر آشنا شدم یه نکته ی خیلی مهمی که تو این فایل گفتید چرا ما لاغر نمیشیم ؟چون از روش هائیکه لاغر ها استفاده کردن برای لاعر  شدن استفاده نکردیم اون روش هم چیزی جز روش ذهنی نیست چند مدت پیش یکی از یه خانم خوش اندامی پرسید چیکار میکنی آنقدر خوش اندامی گفت بخدا من کاری نمیکنم من حتی ورزش نمیکنم و رژیم ندارم من خدادادی این اندام رو دارم و عمرا چاق بشم و دیدم هیچ کدوم از کارهایی که خیلی ها میگن که باید داشته باشی برای اندام خوب رو نداره در صورتی که من خیلی از آدم های خوش اندامی که دیدم میگفتن سخت ورزش میکنیم و چند سال تو این کار هستیمولی این خانوم میگفت من هیچ کاری نمیکنم و کارش هم اتفاقا پشت میزی بود بعد که تو اطرافیانم گشتم دیدم بله خیلی ها هستن که زایمان کردن ولی به همون اندام قبل برگشتن و بدون حتی ورزش و رزیم خاصی و این بخاطر اینه که اونا از روش ذهنی استفاده کردن زن عموی من اندام خوبی داره با اینکه سنش هم نسبتا بالاست و تمام بچه هاش اندام مناسب دارن چون همیشه می‌شنیدم که زن عموم میگفت ما خانوادگی لاعر هستیم و هیچ وقت اون درگیری های ذهنی که ما داشتیم رو ندارن درک نمیکنن اصلا این موضوع رو یه بار داشتم با یه آدمی که موفق صحبت میکردن و از ترس هام و گفتگو هام برای شروع کاری میگفتم اصلا درک نمی‌کرد براش خیلی طبیعی بود شروع یه کسب و کار جدید و میدیدم چقدر موفق عمل میکنهچون اون گفتگو هایی که من داشتم اون نداشتچرا چون اون باورهایی که من دارم اون نداره و همه این گفتگو ها از این باورها میاد اینا که درست شه و روی ذهنیت که کار‌کنیم ما هم میتونیم مثل اون افراد متناسب برخورد کنیمبه مهارت هایی که این مدت کسب کردم دقت زیادی کردم مدت طولانی انجامشون ندم ولی وقتی بازم بعد یه مدت شروع میکنم به استفاده کردن ازش خیلی سریع یادم میادو چه قدرت عظیمی خدا بهمون دادههر روز که داره میگذره بیشتر دارم ایمان میارم که تنها راه لاغر شدن همین روش ذهنی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/16 19:52
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34466 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,713 کلمه

      به نام خدای مهربانم  که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      من رویای تغییر کردن دارم و در بهترین حالت خودم شاد و پرانرژی دارم حرکت میکنم .

      من با تمام وجودم  خوشحالم که دارم به سمت بهتر شدن در تمام جنبه ها  تغییر میکنم .(خدایا شکرت )

      چرا آدمها راحت چاق میشن و با زجر لاغر میشن ؟؟ دقیقا مثل گذشته ی خودم که همینطور بودم به قول استاد من باید قبول کنم مدرک دکترا و  فوق دکترا و حتی مدارک بالاتر رو در چاقی دارم .

      من خودم یادم میاد حدودا ۲۰ سال درگیر لاغر شدن خودم بودم و این نشون میده  در گذشته من در چاقی مهارت داشتم اما در لاغری مهارت نداشتم .

      مهارت در هر کاری با اموزش دیدن و تکرار اونها  به دست میاد پس باید در این سایت باشم لاغری رو اموزش ببینم و اونها رو تکرار کنم تا مهارت لاغری رو مثل هر مهارت دیگه یاد بگیرم و در اون مدرک فوق دکترا بگیرم  .چقدر خوبه که در این سایت تناسب فکری هستم و خدا من رو  برای لاغری به اینحا هدایت کرده تا من خیلی راحت و با یک زندگی عادی لاغر بشم درسته برای خودم این روش لاغری عادی شدهو سبک زندگی من شده  اما وقتی یه شخص چاقی در اطرافم رو میبینم که با زور و جنگ و نخوردن خودش رو به سختی داره لاعر میکنه اون وقت قدر این هدایت خداوند رو بیشتر میدونم واقعا از این افراد چاق  در اطراف من کم نیست و هر از گاهی  اونها تلنگر خوبی برای من میشن که من از کجا به کجا هجرت کردم خدایا شکرت .

      یکی از خانم های چاقی  که پیجش  رو دارم  چهار روزی هست به قول خودش اراده کرده که لاغر بشه اونم از طریق روزه گرفتن و فقط،مایعات خوردن و نمیدونم چی که من  دیگه دنبال نکردم و به قول خودش ۱۱۷ کیلو بوده بعد از چند روز شده ۹۷ کیلو و واقعا ذوق داشت و من با شنیدن این راه ها وحشت میکنم چه برسه اجرا کنم و در دلم میگم چقدر فشار و سختی بلخره کم میاری و رها میکنی و دوباره وزنت برمیگرده اما این شخص هدفش وزن ۷۰ کیلو هست و به قول خودش داره زجر میکشه تا لاغر بشه و اما من با عشق و لذت هر انچه بخوام میخورم و ازادی در تمام جنبه ها دارم و بسیار هم از خیلی ها و گذشته ی خودم لاغر تر هستم برای همین این راه برای من بسیار مقدس و ارزشمند هست .

      من یادم میاد در  اون دوران چاقی که برای لاغری تلاش میکردم و بعد کمی که رها میکردم و خسته میشدم همیشه در حال سرزنش خودم بودم و عداب وجودان از خوردن داشتم چون داشتم  چاقتر میشدم .اما هیچ وقت نمیدونستم راه من غلط هست و من خودم مشکلی ندارم بلکه راه لاغری من غلط هست .

      ما باید بدونیم ذهن ما در زمان تولد پاک و سفید هست و هیچ برنامه ای روی اون نیست فقط برنامه های اولیه برای زنده ماندن رو داره مثل نفس کشیدن و ضربان قلب و گردش خون و …برای همین افراد در جاهای مختلف دنیا طبق اون سبک و زبان اون منطقه  اموزش مبینن و بزرگ میشن و تنوع زبانها و فرهنگ ها به وجود میاد .

      من بارها در طول زندگیم یه سری مهارتها یاد گرفتم مثل رانندگی و اشپزی و خانه داری و بچه داری و  ارایشگری و یا گل سازی  و یا کامپیوتر و …و تمام اینها رو با رفتن سر کلاس و گوش دادن به اموزشها و عمل کردن به اونها یاد گرفتم پس چاقی رو هم من در گذشته  شنیدم و یاد گرفتم و به اونها عمل کردم تا جسمم چاق شده .و حالا هم میتونم مهارت لاعری رو یاد بگیرم 

      من چون بارها شنیده بودم  افراد بعد از ازدواج چاق میشن و نمونه های زیادی هم دیده بودم  دقیقا یادم میاد خودم به محض اینکه نامزد کردم این فرمول در ذهن من روشن شد و من که زیر ۶۰ کیلو بودم کلی اضافه وزن پیدا کردم در حدی که دقیقا در شب ازدواجم ۱۲ کیلو اضافه وزن پیدا کردم و بالای هفتاد کیلو شدم و چقدر همه از قیافم راضی بودن اما  یک سال بعد ازدواجم این اصافه وزن خیلی بیشتر شد  و من  در زمان کمی حدودا بیست کیلو اضافه وزن داشتم چرا ؟؟؟ چون انتظارم از خودم  بعد از ازدواج چاقی بود پس  چاقی هیچ ربطی به جسم و ژنتیک و ازدواج و قرص و د ارو و …نداره در ذهن ما فرمولهایی ایجاد میشه که نتیجه ی تمام اونها میشه چاقی و ما این فرمولها رو از اطرافیان و خانواده و رسانه و مدرسه و دوستان و فامیل و … یاد گرفتیم پس باید حسابی مراقب ورودی های  ذهنم باشم و بارها به خودم بگم من انتطارم از جسمم لاغری هست و طبیعت جسم من لاغری هست و من باید هماهنگ با هدفم حرکت کنم تا لاغر بشم .

      چقدر به من گفتن کم کاری تیرویید باعث چاقی تو میشه و اصلا این دارو ها نمیزاره که تو لاغر بشی اما خود من با همین دارو ها به محض ورودم به سایت کلی کاهش وزن داشتم و مدتها ثابت بودم تا چند وقت پیش که دوباره به خاطر یه قضیه ای کمی نگران بودم و هیچ غدا نمیخوردم و وحشتناک وزن کم کردم پس این حرفهای نادرست که میگن کم کاری تیرویید باعث چاقی میشه  از کجا میاد ؟؟ 

      من خودم دیگه هر حرفی رو باور نمیکنم و تمام دلایل چاقیم رو  مثل ازدواج و قرص تیرویید و هورمونی و اشتها و کم فعالیتی و مواد عدایی و بارداری و زایمان و …رد میکنم و میگم من بدون هیچ مانعی به سمت لاغری حرکت میکنم و جسم من خودش هوشمند هست و بدون هیچ کار خاصی خودش رو لاغر میکنه .

      من در خانواده ای بودم که تمام خواهر و برادرها با هم لاغر بودیم اما به شدت این باور رو داشتم بعد از ازدواج من چاق میشم و من خیلی راحت بعد از ازدواج چاق شدم .

      من باور داشتم کم فعالیتی باعث چاقی من میشه و من بعد از ازواج  چون خانه دار بودم چاقتر شدم.

       من باور داشتم مواد غدایی غیر رژیمی باعث چاقی من میشن و چون از اونها  میخوردم  فکر میکردم باعث چاقی بیشتر من میشدن .

      تمام اینها با هم جمع شدن و من رو چاق کردن .

      افراد لاغر هیچ منطقی برای چاقی ندارن اما افراد چاق کلی منطق برای چاقی دارن یعنی  افراد چاق کلی فرمولهای چاقی دارن مثلا غدا زیاد هست بخور غدا خوشمزه هست بخور عذا جدید بخوره غدا فست فودی بخور و یا همین یه امشبه بخور و یا میخوای خوش بگذره بخور و …من کلی فرمول داشتم که من رو وادار به خوردن میکردن و من رو به خوردن دعوت میکردن اما یک فرد لاغر اینطور نیست خیلی راحت خودش رو کنترل میکنه و میگه من الان نمیخوام . من در اون دوران چاقی به زور یه مدت رژیم کلی غدا نمیخوردم اما وقتی رژیمم تموم میشد با این ذهن چاق سخت بود لاغر بمونم چون از صبح تا شب بهم میگفت بخور و من چقدر بهش میگفتم نمیخوام بلخره در این کلنجار ذهنم پیروز میشد چون قدرت داده و من رو وادار به خوردن چیزهایی میکرد که نباید طبق رزیم میخوردم و به شدت حس نگرانی و ترس از چاقی داشتم و چاق هم میشدم .

      این رو بگم در زمان خوردن حس  لذت و خوشحالی  داشتم و اما بعدش ناراحتی و ترس و گریه داشتم .

      چقدر ذهنم من رو وادار  میکرد بخور چون فقط یه امشبه چون اومدی  دبیرون چون گوشت که دوست داری  و یا چون خونه مامان هستی و الان  بقیه میخورن و تو جا می مانی و همون نجوا که من رو وادار به خوردن میکردن بعد میگفت خاک به سرت  خوردی الان چاق میشی الان سه کیلو اضاف میکنی و …. و این همان زبان بین المللی چاقی هست .

      من چقدر راحت زبان فارسی رو یاد گرفتم بدون زحمت و تمرین کردن و نوشتن و … من این زبان رو یاد گرفتم اما همین من که میخوام انگلیسی رو یاد بگیرم دیگه یکم سخته باید بخونم و بنویسم و گوش بدم و … چون دیگه من در فضای انگلیسی   نیستم .در فضای فارسی زبان ها هستم پس برای یاد گیری انگلیسی باید تلاش کنم .و زبان لاعری هم مثل یاد گیری زبان انگلیسی هست چون کل ذهن من پر از زبان چاقی هست .پس زبان  لاغری رو باید یاد بگیریم .

      تمام افراد لاغر فابریک از هیچ کدوم از این روشهای لاغری  استفاده نکردن که لاغرن اونها هیچ کار خاصی نمیکنن و لاغر هستن اونها هر گز از ورزش،و رژیم و قرص و دمنوش و … استفاده نکردن پس ما هم نباید استفاده کنیم .

      افراد لاعر چاقی رو یاد نگرفتن اما ما چاقی رو یاد گرفتیم در حالی که پیش فرض همه ی انسانها لاغری هست همانطور که خدا به همه دو گوش و د چشم و یک دماع و … داده هیچ وقت از دستش در نمیره بعضیها رو چاق کنه و بعضی ها رو لاعر کنه پیش فرض ذهن همه ی ما ادم ها لاغری هست .

      من خودم باور داشتم فعالیت نکنم چاق میشم اما دخترم که هیچ فعالیتی نداره و همش داخل خونه هست و همسرم که کارش پشت میزی هست به شدت لاغر هستن 

      من خودم باور داشتم ازدواج در خانواده ی ما باعث چاقی میشه اما خواهر خودم که سالها هست ازدواج کرده به شدت لاعر هست یا خواهر همسرم یا دوستم و ….

      من خودم باور داشتم مواد غدایی باعث چاقی من میشن اما همسرم و دخترم و پسرم از همین مواد عدایی میخورن اما به شدت لاعر هستن .

      من خودم باور داشتم قرصهای من  باعث چاقی من میشن اما من با همین قرصها کلی وزن کم کردم و دیگه این حرف رو قبول ندارم .

      من باور داشتم اشتها دارم و اون من رو وادار به خوردن میکنه و من نمیتونم کاری کنم اما دیگه میدونم خودم مسول جسم و زندگی خودم هستم و چیزی  به این نام در جسم من وجود نداره .

      من باید با رفتارهای متناسب گونه و افکار متناسب گونه به خودم و جهان ثابت کنم که من احساس لیاقت برای لاغری دارم 

      من احساس لیاقت برای لاغری در جسمم دارم پس به زور میوه نمبخورم .

      من احساس لیاقت برای لاغری دارم پس به زور خونه مادرم از روی گاز غدا نمیخورم .

      من احساس لیاقت برای لاغری دارم پس از روی اینکه عدای امروز خوشمزه هست عدا وارد جسمم نمیکنم .

      من احساس لیاقت برای لاعری دارم پس باقی مانده ی عذای بچم رو داخل ظرف نمیخورم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,015 کلمه

                                   بنام خدا.

      سلام خدمت استاد عطار روشن و دوستان عزیز.

      امروز یاد گرفتم چرا چاق شدم و چرا لاغر نمیشم و کلا دلیل اصلی چاقی ما چی هست و چطور میتونیم لاغر بشیم و لاغر بمونیم؟ این فایل رو چندین بار دیدم و گوش کردم تا فهمیدم چی باید اصلا امروز به عنوان تمرین انجام بدم ما هرچیزی رو که در حال حاضر بلدیم قبلا یاد گرفتیم از محیط خانواده و طبیعت آموزش دیدیم بدون اینکه کتابی خونده باشیم یا تلاش زیادی کرده باشیم مثل حرف زدن راه رفتن غذا خوردن و خیلی کارهایی که همه انسان های دنیا از یک سالگی هم یاد میگیرن و به مرور ماهر میشن و کسی برای این کارهای ما مدال افتخار نمیده چون در مورد همه یکسان هست ولی بعضی چیزها رو آموزش دیدیم و یاد گرفتیم و تلاش کردیم که در این کار مهارت داریم و انجامش دادیم مثلا همه خانم ها از سن پایین آشپزی رو یاد میگیرن چون بیشتر با مادر ارتباط دارند یا پسرا زودتر از دخترا موتور سواری یا رانندگی کردن پشت فرمون رو بیشتر تسلط دارند به دلیل آموزش از پدر و هم جنس های اطراف خودش من خودم علاقه ای به آشپزی نداشتم اما از ۱۷ سالگی دیگه همه غذایی بلد بودم و مادرم می‌گفت باید بلد باشی فردا ازدواج کردی بدردت میخوره اما به اندازه برادرم مهارت نداشتم که موتور سواری کنم کلاس های متعددی رفتم و یاد گرفتم مثل زبان خارجه کامیپوتر بستکبال رانندگی بافتنی که یکی از درسهای حرفه و فن دبیرستان بود مثلا یک موضوعی که خانمها خیلی زیاد درونش مهارت دارند آرایش کردن صورت و موها هست که پسرا خیلی کمتر شاید اصلا خیلی از اون ها کلا بلد نیستن چرا چون خانم ها توی محیط خونه توی مجالس عروسی و زنانه فهمیدن لوازم ارایشی برای استفاده خانم ها هست حتی از سن خیلی پایین وقتی مادر کنار آینه آرایش می‌کنه و فوتبال بازی اونقدر که پسرا درونش مهارت دارند و با توپ حرکت های جالبی انجام میدن شاید ده تا خانم بلد نباشه و تمایلی هم به یادگیری نداره من و داداشم اکثر چیزهایی که باور کردیم بخاطر حرفایی بوده که از مادرم شنیدیم و اونقدر باور کردیم که حتی من خیلی هاشو هنوزم هم باور دارم مثال میزنم مادر من تپل و پدرم لاغر بود در خوردسالی هم من تپل بودم هم داداشم و چهره من بیشتر سمت مادرم کشیده شده بود و برادرم کپی پدرم بود و یکمی که بزرگتر شدیم و من خیلی خیلی شدید تپل شدم و داداشم کلا از غذا افتاد و اولین چیزی که از مادرم یاد گرفتیم این بود که تو به خانواده من رفتی و داداشت به بابات اینا همشون لاغر استخونی هستن با اینکه اینقدر میخورند تو نه مثل ما هستی و تا حدی رسید که منو داداشم به هم گفتیم ما از یک خون هستیم ولی تو به خانواده بابا رفتی من مامان و اون لاغر استخونی شد و من تپل که چه عرض کنم خیلی شدید چاق شدم از نظر استعداد هوش بابام همیشه می‌گفت تو و داداشت این هوش زیادتون روی مادرتون رفته و همیشه از زرنگ بودن و استعداد ما صحبت میشد و ما همچنان دست از درس خواندن و تلاش و یادگیری بیشتر قافل نشدیم چون باور داریم که استعدادشو داریم و میتونیم تا هر سنی دانش زیاد داشته باشیم من بیشتر چیزی که از بچگی باهاش درگیر بودم چاقی بود همون مامانم که ذوق منو میکرد که خوشگلی بامزه هستی شبیه ما هستی توی سن بالاتر می‌گفت تو تنبلی تو بی اراده هستی خیلی میخوری خیلی میخوابی اینجوری باشی ازدواج هم کنی چاق تر میشی و از این مورد حرفا و من مدام تلاش می‌کردم که هیکلی که از بچگی بدون تلاش و آموزش فقط یادگرفتم بطور طبیعی و باور کردم رو با زحمت زیاد لاغر کنم و هیچوقت نتیجه قابل توجهی نمیگرفتم و الان که خوب فکر میکنم با توجه به صحبت های شما من زبان خارجه رو آموزش دیدم کار با کامپیوتر رو آموزش دیدم آشپزی و رانندگی رو آموزش دیدم و درسته چاقی رو من آموزش دیدم اما بدون تلاش یاد گرفتم فقط خوردم و باور کردم که من چه بخورم چه نخوریم چاق میشم پس میخورم که حداقل زورم نیاد و مدام خاله خودم بهم می‌گفت تو مثل من چاقی و هرچیزی بخوریم چاق میشیم تلاش الکی نکن خاله و تا حدودی من هم اینو باور کرده بودم که من ژن چاقی دارم ارثی مادری دارم‌ و الان دارم یاد میگیرم همانند چاقی لاغری رو یاد بگیرم الان هم آموزش میبینم این بار با حرفای استاد عطار روشن بدون تلاش و بدون گرسنگی بدون ورزش های سخت من با ورزش چاق نشدم که الان لاغر بشم من با با برنامه غذایی و لیست غذایی اندازه‌گیری شده یاد نگرفتم که چاق بشم که الان با رژیم لاغر بشم من لاغری رو یاد میگیرم باور میکنم به ذهن میسپارم و لاغری رو حق طبیعی خودم میدونم من دیگه چاقی رو ارثی نمیدونم ژن مادرم نیست بخاطر خوابیدن زیاد نیست بخاطر پرخوری نیست بخاطر کم تحرکی نیست بخاطر استرسم نیست چرا نیست چون نمونه هایی دیدم که باور کردم که چاقی رو یاد گرفتم و الان هم لاغری یاد گرفتنی هست عروس عمه من تیرویید کم کار داشت اما اندام بسیار متناسبی داشت فقط قرص مصرف می‌کرد برادر خودم مدام پشت میز بود و همچنان هست و اندام متناسب و فیتی داره همسر خودم خانواده اش در دوران نامزدی بهش میگفتن اینقدر به لاغریت نناز زن بگیری چاق میشی و همسر من زن گرفته و همچنان لاغر مونده و باور نداره که یک روزی قراره چاق بشه یکی از دوستانم خیلی زیاد می‌خوابه مخصوصا دورانب دانشجو بودیم نه زیاد راه می‌رفت نه فعالیتی داشت تا غذاشم میخورد فوری جلو سفره دراز میشکید اونقدر لاغر بود که لباس به تنش زار میزد و اعتقادی به اینکه زمانی چاق بشه نداشت و خیلی از خانواده هایی دیدم که پدر مادر هردو تپل بودن و فرزندان یکی چاق و یکی لاغر بوده‌ همه این دلایل باعث شده که من باور کنم و ادامه بدم که من لاغری رو یاد میگیرم و انشاالله به تناسب اندام میرسم و ماندگار خواهد ماند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1402/05/22 16:10
      مدت عضویت: 1235 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 2,921 کلمه

       به نام خدای مهربان💖

       سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری.

       گام هشتم : علت اصلی چاقی چیست؟؟

      علت اصلی چاقی موضوع مهمیه که درک اون می‌تونه جواب خیلی از ابهامات ذهنی درباره چرا چاق شدن و لاغر نشدن رو واضح کنه،هر فردی که اضافه وزن داره برای وضعیت خودش دلایل زیادی داره، که مجموع این دلایل باعث ایجاد انتظار چاقی و چاق‌تر شدن میشه.

      افرادی که اضافه وزن دارن، وقتی که می‌خوان از هر روشی برای لاغری استفاده کنن  قبل از شروع  فکرشون اینه که من لاغر شدنی نیستم، حتی اگه لاغر هم بشم دوباره چاق می‌شم،خیلی از اطرافیان هم بهشون میگن که تو که لاغر بشو نیستی چرا داری رژیم می‌گیری و شنیدن این جمله از زبان دیگران باعث میشه که لاغر شدن در ذهنشون کار واقعاً سخت و دست نیافتنی باشه.

      ما ذهنمون چاقی رو یاد گرفته و برای این یادگیری  کار خاصی انجام ندادیم و اصلاً از این موضوع هم اطلاعی نداریم،اما در مقابل همیشه برای لاغر شدن این ما بودیم که تصمیم می‌گرفتیم لاغر بشیم و این تصمیم همیشه برای ما با زجر و ناراحتی همراه بود.

      همه ما در زندگی برای یادگیری موضوع‌های مختلف تحت آموزش قرار گرفتیم،این کاملاً طبیعیه که وقتی تحت آموزش قرار می‌گیریم، انتظار یاد گرفتن در ما ایجاد می‌شه،پس وقتی هم چاق شدن رو از اطرافیانمون یاد گرفتیم، این طبیعیه که انتظار چاق شدن در ما ایجاد بشه،پس علت اصلی چاقی ما همین آموزش دیدن چاق شدنه،نه ژنتیک و سوخت و ساز، یا هر دلیل دیگه‌ای.

      من می‌تونم به ذهنم موضوع جدیدی رو آموزش بدم و از طریق تکرار و تمرین، آموخته‌هام  رو به مهارت در زندگی تبدیل کنم،من هر چقدر تلاش کنم نمی‌تونم مهارتم رو از یاد ببرم و به طور کامل اونو فراموش کنم.

      من نمی‌تونم اونچه رو که یاد گرفتم، فراموش کنم،این تنها دلیل تداوم چاقی و در واقع علت اصلی چاقیه،

      روشی برای فراموش کردن اونچه یاد گرفتم وجود نداره،

      ذهن  مثل یک جاده یک طرفه است که فقط می‌تونه یاد بگیره و نمی‌تونه فراموش کنه،توانایی مغز برای آموختن بی‌نهایته،نکته مهمی که باید مورد توجه قرار بدم اینه که من انتخاب می‌کنم که چطور از اطلاعات ذخیره شده در مغزم استفاده کنم.

       می‌تونم اطلاعات زیادی رو در مغزم ذخیره کنم،اما فقط از اونچه که دوست دارم استفاده کنم،استفاده کردن از اطلاعات، باعث در دسترس‌تر بودن اونا در مغزم میشه،

      برای همینه که موضوعات تکرار شونده در زندگی رو به خوبی به یاد میاریم،اما موضوعی که کمتر مورد استفاده قرار می‌گیره رو اگه بخواهیم به یاد بیاریم، باید کمی فکر کنیم،که این فکر کردن همون جستجو کردن در بین انبوه اطلاعات ذخیره شده در مغزه.

      وظیفه هدایت من توی زندگی به عهده ذهنه،ذهن با استفاده از آموزش‌هایی که یاد گرفتم، مسیر حرکتم در زندگی رو مشخص می‌کنه،چاق شدن موضوعی بوده که از گذشته اونو یاد گرفتم و در به کارگیری اصول اون به درجه استادی رسیدم،و نتیجه این آموزش  هم جسمیه که الان دارم،پس علت اصلی چاقی، خودم هستم، حتی اگه اطلاع نداشته باشم.

      چاق شدن از معدود آموزش‌هایی هست که نیاز به بازنگری و به روزرسانی نداره، 

      چون ذهنم بر اساس همون آموخته‌های قبلی خودش عمل می‌کنه،علت اصلی چاقی مداوم و مرحله‌ای اینه که برای چاق‌تر شدن نیاز به آموزش جدید و یادگیری مهارت‌های بیشتر ندارم،فقط با تکرار کردن همون آموخته‌های قبلی می‌تونم بارها چاق‌تر بشم.

      توی تموم روش‌هایی که  برای لاغری استفاده میکردم،

      با این کار فقط جسمم رو تحت فشار فیزیکی قرار میدادم،چون فکر میکردم  علت اصلی چاقی من جسممه، با این کار میخواستم تا از طریق محروم کردن خودم از دریافت مواد غذایی، یا تحت فشار گذاشتن از طریق ورزشهای سنگین مقداری از وزنم رو کم کنم،

      باید بدونم همونطور که  با تحت فشار گذاشتن خودم نمی‌تونم رانندگی کردن، خیاطی کردن، نقاشی کشیدن، و یا هر دانش دیگه‌ای رو فراموش کنم،با تحت فشار گذاشتن جسمم، نمی‌تونم چاق شدن رو  فراموش کنم،چون من برای کم کردن وزن و سایزم، لاغر شدن رو یاد نگرفتم،پس بعد از تموم شدن مراحل رژیم یا ورزش، به وزن قبلی خودم برمی‌گردم،

       چون مجدداً بر اساس آموخته‌های قبلیم برای چاق شدن رفتار می‌کنم.

      یاد گرفتن یا آموختن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام می‌شه و جسم هم نمایش دهنده میزان مهارتمون در یادگیریه،

      همچنین  میتونم از طریق جسم، با تکرار و تمرین اونچه یاد گرفتم، مهارتم رو در اجرای آموخته‌ها بیشتر کنم.

      پس از طریق جسم به تنهایی نمی‌تونم مهارتی رو یاد بگیرم و حتماً باید یادگیری از طریق ذهن صورت بگیره،بعد  هم  با جسم اون چه آموختم رو تکرار و تمرین کنم تا یادگیریم کامل‌تر و مهارتم در اجرای آموخته‌ها بیشتر بشه.

      در فرایند چاق شدن،دقیقاً این پروسه رو طی کردم،علت اصلی چاقی اینه که اول چاق شدن رو از طریق ذهن و توسط اطرافیان یاد گرفتم،بعد جسمم با تغییر وضعیت دادن و چاق شدن،اونچه آموختم رو به معرض نمایش و تمرین قرار داده و با تکرار چاق‌تر شدن، مهارتم در چاق شدن هر روز بیشتر و بیشتر شده،

      پس اگه می‌خوام لاغر بشم و لاغر بمونم باید لاغر شدن رو اول از طریق ذهن یاد بگیرم و بعد با جسمم لاغر شدن رو تمرین کنم و در این کار هم  استمرار داشته باشم، تا اونچه درباره لاغر شدن یاد گرفتم در جسمم نمایان بشه،هیچ راه دیگه‌ای هم برای لاغر شدن وجود نداره.

      همونطور که من چاق شدن رو از والدین و رسانه‌ها یاد گرفتم،که این علت اصلی چاقیه، الان هم باید لاغر شدن رو یاد بگیرم،با این تفاوت که لاغر شدن رو خودم باید یاد بگیرم،اونایی که به من چاق شدن رو یاد دادن، توانایی آموزش لاغر شدن به من رو ندارن.

      چاق شدن یه مهارته که اونو به خوبی یاد گرفتم و در چاق شدن هم به استادی رسیدم.حالا باید لاغر شدن رو یاد بگیرم،که اینم نیاز به استادی داره،نیاز به کسب مهارت داره،و اصلاً هم به این فکر نکنم که می‌تونم یه هفته‌ای، ۱۰ روزه، لاغر شدن رو یاد بگیرم.

      پس اگه به این سایت هدایت شدم و با شنیدن این صحبت‌ها حالم بهتر میشه، باید بدونم که دارم مهارت کسب می‌کنم، و به اندازه‌ای که تکرار کنم و تمرین کنم و ادامه بدم،درجه استادیم بیشتر میشه،و یه اتفاق طبیعی و  خود به خودی در من رخ میده و اونم لاغر شدنه،

      وقتی که دارم تلاش میکنم برای لاغر شدن، و نتیجه نمیگیرم،یه چیزی توی ذهنم شروع می‌کنه به حرف زدن، شروع می‌کنه منو تخریب کردن،

      یعنی همون چاقیه که منو چاق کرده،

       همون افکار،همون نگرشی که باعث چاقیم شده و اصلاً دلیل اینکه دارم تلاش می‌کنم برای لاغر شدن، 

      همون چاقیه هست،وقتی هم نتیجه نگیرم،دوباره همون میاد میزنه تو سرم،که آره تو بی‌عرضه‌ای،تو اراده نداری، تو آدم بشو نیستی،تو نمی‌تونی جلوی خودتو بگیری.

      و اگه راه صحیحش رو بلد نباشم، اونوقت بهش اعتبار میدم و میگیم،آره راست میگی،من نتونستم رژیمم رو درست ادامه بدم، نتونستم خوب ورزش کنم،کوتاهی کردم،آره عرضه ندارم،نتونستم خوب عرق کنم،من از عرق کردنم راضی نبودم،رژیم رو درست نگرفتم،و همیشه هم کاری میکنه که خودمو سرزنش کنم،اینجور موقع ها حتی دیگران هم ما رو سرزنش میکنن،اونا هم چون اطلاع ندارن، آگاهی ندارن، میگن آره دیگه، عرضه نداری،اراده نداری،نمی‌تونی جلوی خودتو بگیری،نمی‌تونی لاغر بشی و لاغر بمونی.

      اونا هم راه درست رو بلد نبودن،آگاهی از این موضوع نداشتن،چیزی بوده که از گذشته شنیده بودن، که اگه کسی می‌خواد لاغر بشه باید رژیم بگیره و ورزش کنه،و حتماً توی ذهنش تشخیص داده که ما نتونستیم خوب رژیم بگیریم و ورزش کنیم،پس اراده نداریم.

      دلیل چاق شدن ما اینه که ما وقتی به دنیا می‌آییم مغزمون خالیه،یه سری اطلاعات رو خودش داره  برای اینکه کارهاش رو خودش انجام بده،مثل یه دستگاه موبایلی که تازه می‌خریم و برای بار اول روشنش می‌کنیم،هیچ عکس و فیلم و شماره تماسی توش نیست،یه سری پیش فرض‌هایی هست که خود شرکت در نظر می‌گیره،بعد دیگه ما خودمون می‌تونیم ازش استفاده کنیم،هرجا دوست داشتیم عکس بگیریم، فیلم بگیریم، هر شماره‌ای رو که دوست داشتیم روش قرار بدیم، حتی هیچ دو تا موبایلی هم مثل هم نیست،عکس‌هایی که ما روش می‌ذاریم با محتواهایی که یه نفر دیگه توش داره خیلی فرق می‌کنه،ما در بدو تولد هم دقیقاً مثل یک موبایل هستیم که الان تازه روشن شده، هیچی روش نیست،یه برنامه اولیه داره،مغز ما هم در هنگام تولد یه برنامه اولیه داره که قلب رو کنترل می‌کنه،تنفس رو کنترل می‌کنه،سلول سازی رو انجام میده،رشد و نمو رو داره انجام میده،یه سری کارها رو که نیازه که ما زنده باشیم رو انجام میده،اما این مغز خالیه،هر چیزی رو می‌تونه یاد بگیره،برای همینه که انسان‌ها در مکان‌های مختلف که به دنیا میان همه چیزشون با هم فرق می‌کنه،زبان گفتاریشون با هم فرق داره، فرهنگشون، عادت‌هاشون، شخصیت‌ها، همه با هم فرق می‌کنه،چون مغز ما خالیه،یه سری از چیزهامون هم مثل همه، مثل ضربان قلب، هضم غذا، دفع مواد زائد،که اینا دستورات مغزِ، سیستم بدنه،اما از نظر اون چیزایی که اون فرد یاد گرفته و  در معرض یادگیریش بوده، بسیار با هم متفاوتیم.

      آموزش فقط سر کلاس نشستن نیست، ما همینجور که داریم بزرگ میشیم، از طریق چشم و گوش، مغزمون در حال یادگیریه،برای همینه که افرادی که ناشنوا هستن، به حالت عادی نمی‌تونن با دیگران ارتباط برقرار کنن،چون نمی‌شنون،برای همین  حرف زدن رو بلد نیستن،یاد نگرفتن،اون‌ها رو به شکل‌های خاص خودشون بهشون آموزش میدن که بتونن با دیگران ارتباط برقرار کنن،چون گوششون صداها رو نشنیده،حرف زدن رو یاد نگرفته،ولی همون فرد می‌تونه مثلاً از همون ابتدا مهارت کار کردن با ابزار رو یاد بگیره، چون از طریق چشم می‌بینه،پس اونو می‌تونه انجام بده،ولی چیزی که مهارت صدایی باشه رو شاید نتونه،باید یاد بگیره،به طریق خودش باید بهش یاد بدن. بنابراین مغز ما همیشه در حال یادگیریه،

      هر کدوم از ما به طریقی اضافه وزن پیدا کردیم،یا از بچگی اضافه وزن داشتیم،یا در سنین مختلف دچار اضافه وزن شدیم،خیلی‌ها تا سن بلوغ متناسبن،اما از سن بلوغ اضافه وزنشون شروع میشه،چون از زمانی که کوچکتر بودن بارها شنیدن که فلانی به سن بلوغ رسید چاق شد،و این به عنوان یک فرمول خاموش توی مغزش ذخیره می‌شه،و وقتی که فرد به سن بلوغ میرسه روشن می‌شه،و فرد وقتی به سن بلوغ رسید، چون از قبل هزاران بار شنیده که سن بلوغ باعث چاقی میشه، یواش یواش انتظارش از خودش، از زندگیش، اینه که دیگه طبیعیه چاق شدن،خیلی از افراد هم فکر می‌کنن ازدواج باعث چاقی میشه و اینو بارها قبل از ازدواج می‌شنون و یک فرمول بسیار قوی در ذهنشون شکل می‌گیره و وقتی ازدواج می‌کنن، این روشن میشه،فرد انتظار داره از خودش،و چون عقیده‌اش این بود که بعد از ازدواج چاق میشم، برای همین چاق میشه،در صورتی که این یک نگرشه،افرادی هم هستن که این نگرش رو ندارن،اونا هم این جمله رو شنیدن، ولی تاثیری روشون نداشته،باورش نکردن،نمونه ندیدن،بنابراین ازدواج کردن و هیچ تاثیری هم روشون نذاشته و چاق نشدن،اینقدر این ذهن قدرت داره که وقتی رویایی رو براش بسازیم، اون توانمنده که ما رو به رویامون برسونه،و انتظاری که ما در خودمون به وجود میاریم، مثل یک رویا و آرزو در مغزمون ذخیره میشه و مغز دستوراتی رو میده به بدن که در نهایت رویای ما به واقعیت تبدیل بشه،و این پروسه چاق شدنه،چاق شدن یاد گرفتنی بوده،نه شانسی، نه ژنتیکی، نه اختلال عجیب و غریب، نه اینکه یک بیماری بتونه باعث چاقی بشه،خیلی‌ها عقیده‌شون اینه که به خاطر کم کاری یا پرکاری تیروئید چاق شدن،این یک نگرشه،اونی که باورش می‌کنه،  علاوه بر اینکه تیروئید داره چاق هم میشه،یه سری افراد اینو باور نمی‌کنن،اصلاً اینو قبول نمی‌کنن،اصلاً اینو نشنیدن،یا می‌شنون براشون اهمیتی نداره و می‌بینیم حتی با اینکه تیروئید دارن ولی متناسبن.

      حالا اون دکتری که رفته مطالعه کرده، درباره چاقی تحقیق کرده، کتاب خونده، این اصلاً نمی‌دونه گفتگوی ذهنی درباره چاقی چیه،وقتی که ما به یه فرد متناسب میگیم برم این شیرینی رو بخورم راحت بشم، میگه یعنی چی،تو چرا اینجوری،چرا بهش فکر می‌کنی،هرچی هم که بگیم، من نمی‌تونم فکر نکنم، نمی‌تونم جلوی خودمو بگیرم،فقط میگه تو بی‌عرضه‌ای، یعنی چی جلوی خودت رو نمی‌تونی بگیری،و اون اصلا نمی‌دونه که یه چیزی توی ذهن ما همش میگه برو بخور، اینو بخور، اونو بخور تا نخوردن، انگار هدایت میشیم به سمت خوراکیا، انگار ما رو صدا می‌زنن،باهامون حرف می‌زنن،یعنی توی ذهنمون انگار اینا ارتباط داره، یعنی اون ماده خوراکی باهامون ارتباط داره، ما رو می‌کشونه به سمت خودش،و اینو یک فرد لاغر نمی‌فهمه، نمی‌دونه اصلاً چیه،و اون پزشکی هم که متناسبه و می‌خواد به ما راهکار بده، اصلاً این چیزا رو نمی‌دونه،اون فقط حرف از اراده می‌زنه که نه باید اراده کنی، اگه می‌خوای لاغر بشی باید کمر همت رو ببندی، باید اراده داشته باشی،و اصلاً نمی‌دونه که اینا اراده نیست،یه چیزی دائماً به ما میگه که بیا اینو بخور، بیا اونو بخور،مگه ما چند تاش رو می‌تونیم بگیم نمی‌خورم،بالاخره شکست می‌خوریم.

      ما با آرامش و با لذت و شادی چاق شدیم، درسته بدمون میومد از چاقی،ولی با لذت چاق شدیم،هیچ کدوم با گریه غذا نخوردیم،اگه زمانی که داشتم پرخوری میکردم، گریه میکردم که دیگه  نمی‌تونستم پرخوری کنم،پس همش با شادی بوده،همون افکاری که منو دعوت می‌کنه به پرخوری،هی میگه اینو بخور، اونم بخور،از اینم بخور خوبه، اینو بخور دیگه گیرت نمیاد،همین یه امشبه،همونی که منو دعوت می‌کنه که شکمم رو پر کنم که جای نفس کشیدن هم نباشه،همون چند دقیقه بعدش شروع می‌کنه که خاک تو سرت،بازم نتونستی،ببین چقدر چاق‌تر شدی،اینجوری پیش بری از در رد نمی‌شی،و این دفعه شروع می‌کنه برعکس تحقیر کردن و سرزنش کردن. و این زبان چاقیه.

      هیچ فرد متناسبی با این زبان آشنایی نداره،هیچ اهمیتی نداره که فرد متناسبی که داره در مورد لاغری صحبت می‌کنه، پروفسور، دکتر یا متخصص باشه، یا چند تا مدرک دانشگاهی داشته باشه،اگه اضافه وزن نداشته و نداره هرگز نمی‌دونه چاقی یعنی چی،کسی باید ذهن رو بشناسه و چاقی رو هم تجربه کرده باشه که بتونه بگه ارتباط بین چاقی و ذهن چیه.

      حالا چرا لاغر نمی‌شیم؟؟برای اینکه تلاش ما برای لاغر شدن با تلاشمون برای چاق شدن تفاوت داره، یعنی ما به روش بومی، به روش روزمره خودمون چاق شدیم،حالا می‌خواهیم به روش ورزش، به روش رژیم لاغر بشیم.

      مثل زبان آموزیه،ما هرگز برای یادگیری زبان فارسی زحمت نکشیدیم،به راحتی، بدون زحمت، بدون حتی یک بار تمرین کردن، بدون حتی یک بار نوشتن، ما فارسی صحبت کردن رو یاد گرفتیم،اما اگه می‌خواهیم زبان انگلیسی یاد بگیریم به این راحتی نیست،اینو دیگه ما می‌خوایم یاد بگیریم،دیگه این تمرین داره، تکرار داره،باید مغز رو در فضای صداهای انگلیسی قرار بدیم تا مغز یاد بگیره و عادی بشه براش،ما همه به صورت پیش فرض همه مون توی محیط‌هایی زندگی کردیم که همه فارسی صحبت میکردن، دیگه به راحتی فارسی صحبت کردن رو بلدیم، یاد گرفتیم،اما انگلیسی صحبت کردن رو دیگه به این راحتی نمی‌تونیم یاد بگیریم،باید تلاش کنیم،لاغری هم همینه، وقتی می‌خوام لاغر بشم،مثل اینه که بخوام انگلیسی یاد بگیرم،کل محتویات ذهن من چاقیه، کل پیرامون من چاقیه، کل سر و صداهای ذهن من چاقیه، باید خودم رو در معرض لاغری قرار بدم، و یواش یواش یادش بگیرم،اینجوری نیست که برم ورزش کنم لاغر بشم،مثل اینه که طرف می‌خواد انگلیسی یاد بگیره یه آمپولی چیزی بخوان بهش بزنن تا یاد بگیره.مثل این می‌مونه که به یه فردی بگن بیا این ۵۰ تا جمله رو تکرار کن تا دیگه زبان انگلیسی یاد بگیری و اونم میگه خب چه اشکالی داره انجام میدم،بعد می‌بینه فایده نداره،یعنی همون روش‌هایی که توی لاغریه، 

      که افرادی پیدا میشن و راهکارهایی میدن برای لاغر شدن که رژیم بگیر، ورزش کن،

      این توی زبان آموزی هم هست،توی هر چیز دیگه‌ای که قراره یادش بگیریم، یه سری افراد یه راهکارهایی میدن عجیب غریب،پس به همون اندازه که تکرار کردن ۵۰ تا جمله باعث یادگیری زبان نمیشه،به همون اندازه هم استفاده از یه برنامه رژیمی هم باعث لاغری نمی‌شه، پس اگه این سوال نوی ذهنمه که چرا لاغر نمی‌شم؟؟جوابش اینه کهروشی که میخوام باهاش لاغر بشم روشیه که هیچ لاغری ازش استفاده نکرده برای لاغر شدن،بعد چطور من می‌خوام که از اون روشها لاغر بشم.

      کدوم فرد لاغر با رژیم لاغر شده، یا لاغر مونده؟؟اون فرد لاغر فابریک نه اون فردی که جسمش لاغره ولی مغزش چاق شده، ذهنش درگیر چاقیه که همش میگه اینو نخورم، این کارو نکنم،یه سری از افراد هستن که اینجورین، جسمشون متناسبه اما درگیر ترس از چاقی شدنن،چرا؟؟چون شنیدن، رسانه‌ها گفتن، حالا یه جورایی یه چیزایی شنیدن و باور کردن که مثلاً خوردن فلان ماده غذایی باعث چاقی میشه،تحرک از این مقدار کمتر، چاقیه. فلان چیز باعث چاقیه،اینا لاغرن ولی متناسبن،ولی ترس از چاقی دارن،یه اقدامات عجیب و غریبی هم می‌کنن، ولی در نهایت اضافه وزن پیدا می‌کنن،

      این‌ها نه،اون افرادی که متناسبن و هیچ کار خاصی نمی‌کنن برای متناسب بودنشون،نه ورزش می‌کنن،نه رژیم می‌گیرن،هیچ فرد متناسبی که از اون اول متناسب بوده تا الان هرگز از رژیم و ورزش و کرم و کمربند و دستگاه،از هیچی استفاده نکرده برای لاغر شدن.

       حالا من چطور انتظار دارم که با استفاده کردن از چیزایی که هیچ کسی برای لاغری استفاده نکرده،  لاغر بشم.اصلاً نمی‌شه.

      پس برای اینکه تا الان از روش‌هایی برای لاغری استفاده کردیم که هیچ فرد لاغر و متناسبی از این روش‌ها استفاده نکرده برای لاغری،پس هیچ موفقیتی هم در این‌ها نیست.

      لاغری با ذهن چیه؟؟دقیقاً روشیه که همه افراد متناسب دارن و از همین روش استفاده می‌کنن، اونا پیش فرضشون همینه،اونا چاقی رو یاد نگرفتن،ولی من چاقی رو یاد گرفتم،همه آدم‌ها با هر رنگ و نژاد و کشور و محیط پیش فرضشون از طرف خداوند تناسب اندامه،همونجور که خداوند دو چشم، یه بینی، دهان، دو تا گوش، همه چیز رو داره درست مدیریت می‌کنه،در تولد میلیاردها انسان قطعاً اشتباه نمی‌کنه که بخواد بعضیا رو از دستش در بره که اینا چاق و نامتناسب باشن.

      پس دیگه این حرفها رو ول کنم که ژنتیکه، تیروئیده، سوخت و سازه، سن بلوغه،کربوهیدراتهاست،این‌ها نیست،پیش فرض وجود همه ما تناسب اندامه، همه اونایی که چاقن، چاقی رو یاد گرفتن،وگرنه پیش فرضشون تناسب اندامه.

      روش لاغری با ذهن دقیقاً روشیه که همه لاغرهای دنیا دارن ازش استفاده می‌کنن،

       نه خواب رو عامل چاقی می‌دونن،نه کار رو عامل چاقی می‌دونن،نه خوردن رو عامل چاقی می‌دونن،نه هیچی رو عامل چاقی می‌دونن،اصلاً چیزی به اسم چاقی توی مغزشون نیست،هیچ نگرشی درباره چاقی توی ذهنشون نیست،پس منم در لاغری با ذهن، باید به اون سمت حرکت کنم،زمان می‌بره،

       اما نتیجه‌اش فوق العاده است، آرامش ذهنی برام میاره،سلامت روحی، سلامت جسمی، شادی درونی،همه چیز رو متحول می‌کنه،چون با این کار اساس و اصول رسیدن به پیش فرض ایده آلم رو یاد می‌گیرم،با کنترل ذهن،شناسایی فرمولهای اشتباه و اصلاح کردنش،تکرار، تمرین و نتیجه.

      بینهایت از شما سپاسگزارم استاد عزیزم.

      فایلهاتون واقعا عالی و بینظیرن🌼🌼🪴🪴🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/18 20:00
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 499 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      پیرامون مبحث امروزمان در مورد یادگرفتنی بودن چاقی من یاد صحبتهای مادرم افتادم که چند روز پیش بهم گفته بود که زن عموی تو که دوتا دختر داره و هم عمو و هم زن عموی من هر دو معلم بودن .

      و بنا به شغل معلنی شان مجبور بودن فرزندانشان رو در دوران کودکی پیش مادراشون بفرستند تا ظهر پیششان باشه و زن عموی من به مادرم گفته دختر اول من چون پیش مادربزرگش بزرگ شده کلا رفتار اون شبیه مادربزرگش شده و اهل تمیزی زیاد هست ولی دختر دومش پیش مادرجونش بزرگ شده ولی اون زیاد به تمیزی اهمیت نمیده و رفتار اون رو داره .

      همون چیزی که ما میگیم یاد گرفته .

      یا در مبحث تربیت فرزند همش ما مراقب بچه ها هستیم که باهرکسی دوست نشه چرا؟ چون معتقدیم یک بچه بی تربیت در رفتار فرزند ما تاثیر نامطلوب میزاره و این رو بارها شنیدیم که اکه بچه ای بی ادبی میکنه میگیم بچه مقصر نیست حتمن یه جایی دیده و شنیده ویادگرفته و داره تکرار میکنه .

      اما در موضوع لاغری استاد نمونه خوبی برای نقض باورهام برای چاق بودنه :

      معتقد بودم بخشی از چاقی ارثیه چون خودم قدم بلنده وقتی چاق شدم مادرم مرتب میگفت به فلان عمه ات رفتی .

      اما به استاد هم میگفتن طایفه شما عطار روشن ها چاقه و چاقیتون ژنتیک هست اما استاد ثابت کرد که این فقط یک توهم محض هست .

      یا خودم شنیدم کار پشت میز نشینی و کم تحرکی باعث چاقی هست باز هم استاد که کارش پشت میزنشینی وکار باسایت هست و نقض این باور هست .

      یا در فیلم ها میدیدم که فردی که وضع مالیش خوبه اون چاقه مثل سریال خانه به دوش ونقش اصلان ولی استاد باز نسبت به گذشتش که درقرض وبدهی بود الان درآمد خوبی داره اما متناسبه .

      یا شنیدم که غذاخوردن باعث چاقی میشه و من باز دیدم استاد آبگوشت رو با برنح صرف میکنند وباز هم متناسبند .

      یاآرامش باعث چاقی میشه و وقتی خودم تو کنکور سراسری که دغدغه زندگیم بود یا موضوعات دیگه وقتی حل میشد من جسمم به سمت چاقی میرفت اما من دیدم که استاد بالای چهل کیلو وزنش کم شد و وضعیت مالیش بهتر شد و روابط خوبی با خانوادش داره و آرامش روحی خوبی داره اما باز هم متناسبه.

      یا فرد خوش مشرب و خوش اخلاق وخانواده دوست ومهربان  چاقه مثل دایی ام .  ومن همش تو خونه میگفتم من شبیه دایی هستم .اما من شوهر عمه ام مرد فوق العاده مهربان وخوش مشرب وخانواده دوست هست اما متناسبه ولاغره.

      یا فردی که اعتماد به نفس و خودباوری بالایی داره چاق هستند وچهار شونه وقوی و دوره ای که روی اعتماد به نفسم کار کردم و اعتماد به نفسم بالاتر رفت روند چاقیم بیشتر شد  اما افرادی دوربرم هستند که اعتماد به نفس بالایی داره ولی متناسبند.

      پس نه محیط ونه شغل ونه درآمد و نه ویژگی شخصیتی هیچکدوم قدرت چاق کردن منو ندارن بلکه این منم که با این نوع افکارم باعث چاقیم شدم و با تغییر افکارم متناسب بودن رو خلق میکنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 181 کلمه

      سلام و درود

      سوال اول:کار با دستگاه بدنسازی اول به من یاد داده شد 

      اموزش حرف زدن به فارسی در کودکی اموزش خواندن و نوشتن

      سوال دوم: با تمرین زیاد تکرار و پشتکار در طی زمان این عادت نهادینه شد

      سوال سوم:توجه به چاق تر شدن هر روز باعث شده ما هر چه بیشتر و بیشتر تحقیق کنیم و راه های چاق شدن رو در اینترنت پیدا کنیم و هر روز بیشتر چاقی رو یا گرفتیم

      سوال چهارم: توجه به چاقی هر روز بیشتر از دیروز

      سوال پنجم:در این دوره ما ارام ارام یاد میگیریم به جسم خود احترام بزاریم و زبان اون رو بفهمیم و بدن ما با ما حرف بزنه وقتی که اون واقعا نیاز به غذا داره ما متوجه بشیم و به اون غذا برسونیم و این عادت انسان های متناسبه

      سوال ششم: خیر

      سوال هفتم: ما میایم و این بار ذهنمون و طرز فکرمون رو تغییر میدیم و این اموزش رو اگه کامل و درست ببینیم باعث میشه تا اخر عمر مشکل پرخوری و اضافه وزنمون حل بشه فقط باید ثابت قدم باشیم و عین همیشه جا نزنیم و یه چیز رو تا اخرش بریم🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی
      1402/04/03 14:20
      مدت عضویت: 536 روز
      امتیاز کاربر: 2666 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 716 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام 

      من یقین دارم توانایی تغییر کردن و دارم که خداوند منو به این مسیر هدایت کرده چون خداوند کار بیهوده انجام نمیده پس پر انرژی و قدم قدم و بدون کوچکترین عجله جلو میرم حالا که با آموزش‌های غلط استاد چاقی شدم توی این مدرسه تمام تلاشم و میکنم شاگرد نمونه باشم و مهارت لاغری و یاد بگیرم هر چقدر هم طول بکشه که نتیجه بگیرم مهم نیست  کسب این مهارت‌ها ارزش بینهایت داره یه عمر عجول بودیم و رژیم و ورزش پشت هم برای کسی نتیجه و همش تو فکر نتیجه بودیم هر روز وزن کشی مدام سایز گیری تا کمی برای خودمون قابل تحمل‌تر می‌شدیم رها میکردیم و حالا روز از نو و روزی از نو ،الان دیگه راه درست و یاد گرفتم مسیر و پیدا کردم راهنمای الهی خودم و پیدا کردم پس عجله بی عجله وزن کردن و سایز کردن مال ذهن چاقه 

      چرا من چاق شدم ؟

      دلیل چاق شدن من که واضحه برام ورودی های اشتباه که به مرور زمان روی عادتهام تاثیر گذاشت و ذهنم و چاق کرد و جسمم چاق شد و مدام گول مافیای چاقی و خوردم از انواع و اقسام رژیم‌ها تا وسایل لاغری و داروهای لاغری و پزشکان لاغری بگیر تا فشار آوردن به جسم بینوای خودم با این تکنیک‌ها،وقتی یادم میاد چه بلاهایی سر بدنم آوردم تا لاغر بشه گریه ام میگیره دلم برای بدنم میسوزه چقدر بهش ظلم کردم امیدوارم جسمم و خدایی که این جسم و به من امانت داده منو ببخشن تمام تلاشم و میکنم تا جبران کنم 

      الان من دارم آموزش میبینم با تکرار و تمرین روش‌های صحیح و یاد میگیرم عادت‌های بد ذهن چاقم و کم کم با عادت‌های ذهن لاغر جابه جا میکنم آموزش‌های ذهن چاقم و با آموزش‌های ذهن لاغر جایگزین میکنم من توانمندم و بارها و بارها در شرایط مختلف زندگی این توانایی ها رو دیدم من در توانایی هام  مثال و زبانزد همه کسانی هستم که میشناسنم اگر اتفاقی افتاده و اشتباهی کردم و ذهنم  و چاق کردم برای این بوده که بلد نبودم الان دیگه با افتخار میشینم توی این مدرسه و یاد میگیرم خدایا سپاسگزارم ازت بخاطر راهنمایی من به این مسیر الهی شکرت 

      چرا لاغر نمیشم ؟

      اتفاقا من به توانایی چاقها برای لاغری ایمان دارم چون ما انسانهای چاق بسیار با اراده و قوی هستیم چون بارها و بارها کلی وزن کم کردیم ولی چون راه و اشتباه رفته بودیم و بلد نبودیم مسیر صحیح  و دوباره چاق شدیم بعد خسته شدیم و یه تایمی رها کردیم  همه چیز و،بعد گله و شکایت و افسردگی که چرا منو اینجوری خلق کردی و باقی مسائل که هممون درش استادیم ما لاغر نمیشیم چون کلی بهانه داریم برای چاق بودن خودمون ژنتیک ،سن،کم تحرکی،پرخوری و………

      اینقدر طی سالها شنیدیم و دیدیم که تک تک این بهانه ها رو برای خودمون به یه باور تبدیل کردیم برای اینکه نمیخوایم قبول کنیم که دلیل چاقی امروزمون بخاطر رفتارهای غلط خودمون و ذهن چاقمون بوده تا زمانی که نپذیریم که شرایط موجود و خودمون بوجود آوردیم نمیتونیم تغییرش بدیم تا به اشتباهاتمون توجه نکنیم نمیتونیم جبرانشون کنیم و روش‌های صحیح و جایگزینشون کنیم از قدیم گفتن کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی کسی که خودش و به خواب زده نمیشه بیدارش کرد پس تلاش کنیم فرمول‌های غلط و شناسایی کنیم و اونها رو با فرمول درست لاغری جایگزین کنیم نه نیاز به رژیم داریم نه ورزش‌های طاقت فرسا نه داروهای مختلف و تکنیک‌های متفاوت  واقعا کدوم لاغر فابریکی اینجوری لاغر مونده که ما بخوایم اینجوری لاغر بشیم کافیه دل بدیم و تلاش کنیم آفت‌های ذهن چاقمون و شناسایی کنیم در مسیر باقی بمونیم هر روز تمرین و تکرار کنیم فایلها رو ببینیم و گوش کنیم کامنتهای بچه ها رو بخونیم و اجازه ندیم چیزی ما رو از مسیر خارج کنه به صدای ذهن چاق توجه نکنیم یه تایمی خود خواسته صدای ذهن چاق و  سایلنت کنیم تا صدای ذهن متناسب شروع کنه به رشد کردن در ذهن ما ،و اونقدر صدای ذهن لاغر بلند بشه که دیگه صدای ذهن چاق هر چقدرم فریاد بزنه شنیده نشه و تمام اینها نیاز به زمان داره و تلاش خودمون برای آموزش دیدن و استمرار داشتن در مسیر صحیح لاغری با ذهن ،طبیعت خلقت ما انسانها تناسب اندامه پس من به طبیعت خودم برمیگردم و شگفتی ساز میشم به یاری خداوند و آموزش‌های استاد عزیزم الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/03/23 06:23
      مدت عضویت: 586 روز
      امتیاز کاربر: 15702 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 173 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز 

      علت چاقی من آن است که در این کار استمرار داشته ومهارت کافی پیدا کردم و ذهن من فرمول چاقی را به خوبی یاد گرفته است و علتهایی که خودم برای خودم تصورکرده بودم 

      چاقی من ژنتیکی است 

      چاقی براثر بی تحرکی

      نداشتن رژیم خیلی خوب 

      خوردن شیرینی و نان و برنج 

      سوخت وساز پایین بدنم 

      استخوان بندی درشت 

      کارمند بودن 

      ترس از چاقی بعد از خوردن غذا 

      وچرا لاغر نمیشوم 

      من به خاطر اینکه فرمول ذهن خودم را به سمت متناسب شدن نبردم و هنوز هم از چاق شدن مترسم لاغر نمیشوم پس باید که ذهن خودمان را به سمت لاغر شدن ببریم و اگر هرروز فواید لاغری که سلامتی – اعتماد به نفس بالا – آزاد بودن در انتخاب برای خوردن و پوشیدن لباس – شرکت بیشتر درگروه های جمعی و خیلی از موارد دیگر را برای خودمان یاداوری کنیم و واقعا اشتیاق داشته باشیم و تمریناتی که استاد گفتند را موبه موانجام دهیم برای لاغر شدن ،ما هرروز به سمت لاغر شدن حرکت میکنیم انشاالله که بعد از طی کردن مراحل 100گام جزء شگفت انگیزان باشیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1402/03/06 11:00
      مدت عضویت: 1448 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,140 کلمه

      سلام و‌عرض ادب 

      چرا چاق شدم ؟ چرا لاغر نمیشم ؟؟؟

      سوالی ک منم سالها توی ذهنم مروزش میکردم ؟ برای قسمت اول ک چرا چاق شدم و چرا دارم چاق میشم کلی دلیل داشتم ، دارم چاق میشم چون من رژنتیکم چاقیه ، چون سوخت و سازم‌ پایینه ، چون کم‌تحرکم، استخون بندیم درشته ، چون غذا زیاد میخورم ، از نوع غذاهاییه ک‌میخورم ، چون افسردم الان و‌ناراحتم پس دارم چاق میشم ، چون ورزشو گذاشتم کنار بس چاق میشم چون الان رژیم ندارم بس چاقتر میشم و کلی دلیل و فرمول و‌نگرش در ذهنم داشتم ک از خودم انتظاری جز چاق شدن نداشتم ، و‌هر چی ک از بیرون جسممو تحت فشار رژیم و ورزش قرار میدادم و یا از دمنوش و داروهای لاغری استفاده میکردم باز هم نتیجه مطلوب و‌پایدار نداشتم ، چون در اون شرایطم تمام اون فرمول های چاقی در ذهن من بود، ی مدت ک وزن کم میکردم بعذش انتظار استپ بدن رو داشتن بعد یهو مشکلی پیش میومد و میگفتم ناراحتی و افسردگی منو چاق میکنه ، خلاصه ک هر چی ک تلاش میکردم برای لاغری ، ناموفق تر از قبل بودم چون همراه این تلاشها ی سری فرمول هام بهم‌اضافه میشد ، میرفتم باشگاه میگفتن باید عرق کنی پس عرق نمیکردم لاغرم‌نمیشدم ، رژیم میگرفتم میگفتم باید اینارو محدود کنی ، وقتی وسط رژیم ی خطا داشتم پس انتظار لاغری هم‌نداشتم ، و‌همه ی تلاش هام برای لاغری بی نتیجه میشد ؛ چون ذهنم پر از چاقی ها بود ، نگرش و‌فرمول و اطلاعاتی ک منو فقط ب سمت چاقی میبرذ ، 

      من سالها چاقی رو یاد گرفته بودم و رفتار و عملم همسو با چاقی بود و‌با فشار جسم نمیشد ک ذهن رو‌خالی کنم ، اون‌فرمول ها هر لحظه کار میکرذن و‌در ذهنم مرور میشدن ؛ نمیشد انچه رو ک سالها از بچگی یاد گرفتم و باورشون کردم رو چند روزه و چند ماهه با رژیم و ورزش و‌دارو فراموش کنم ، سالها بهم گفتن ژنتیکی چاق میشی ، وقتی ک ب سن بلوغ برسی چاق میشی ، تحرک نداشته باشی مساوی چاقیه ، غذا خوردن و مقدار و و نوعش باعث چاقی میشه ، استخون بندی درشت یعنی هیکل بزرگ‌ و درشت پس تو لاغر نمیشی ، ارثی ما سوخت و سازمون کمه و‌هر چی ک بخوریم بصورت چربی و‌گوشت میچسبه بهمون، غذاها حیفه ، اصراف میشه ، گناه داره ، خوشمزه اس باید خورده شده ، مهمونیه دیگه بعدش از اینا نیست باید بخوریم ، تارف کردن دستشو رد نکن، این مفیده ، میوه خوبه و …. کلی دلیل برای اضافه خوردن و رفتارهای چاقی و‌عمل ب چاقی رو من هر روز تکرار میکردم و همین هم علت تداوم چاقی در من بود، حتی وقتایی ک وزنم و سایزم زیاد در حد چاقی نبود ولی ذهنم چاق چاق بود، شاید خودمو کنترل میکرذم و‌دچار کلی هم‌کشمکش و تنش میشدم ولی تناسب فقط در اون موقع در جسمم بخاطر فشار ها بود ولی ذهنم چاق بود و پر از فرمول چاقی ، ک الان با این لقمه تو‌جاق میشی الان ورزش نکردی چاق میشی و یا بخور یه بار مهمونیه، پولشو دادی ، حیفه ، شادی بخور، عصبی بخور ، و همین ها خیلی زود باعث تغییر جسم هم میشد چون ذهن و‌مغزم فقط اون چاقی رو داشت و رفتارهای چاقی هم در جسمم نمایان میشد چون در ذهنم‌و مغزم فقط تصاویر چاقی بود ؛

      پس راهش چی بود ؟؟؟ چطوری باید لاغر میشدم ؟؟؟ تنها و تنها راه ممکن برای لاغری و‌متناسب شدن و‌متناسب زندگی کردن فقط اموزش به ذهنه ، من چاقی رو از ذهنم شروع کردم اونوقتی ک بچه بودم و اون اطلاعات و اموزش های چاقی رو یاد میگرفتم و‌باور میکردم ، از بیرون هیچ فشاری ب خوردم‌نمی  اوردم و با لذت روز ب روز چاق میشدم ،ذهنم منو خیلی راحت و اسون ب سمت چاقی میبرد ، الانم باید ذهنمو اموزش بدم ، فرمول های لاغری ، باور اینکه جسم‌من توانایی تناسب رو داره و لاغری رو برای جسمم طبیعی بدونم ، هیچ ژنتیکی نمیتونه منو چاق کنه ، هیچ بی تحرکی باعث چاقی من نمیتونه باشه کلی ادم ک حتی نیم‌ساعتم طاقت رژیم گرفتن ها و  ورزش و‌تمرین های ورزشی منو ندارن و متناسب لاغرن حتی کسایی ک لاغرن و افراد نزدیک و دوست من هستن ،رو‌ دیدم ک هیچ تلاشی برای لاغر شدن خودشون انجام نمیدن و خیلی متناسب و لاغرن هیچوقت امار غذاشون دستشون نیست  ک‌چی خوردن چقدر خوردن ولی لاغر و‌متناسبن ، هیچوقت تلاش نکردن ک پیاده روی کنن، هیچوقت پانشدن برن ساعت ها توی باشگاه وزنه بزنن و تحرک داشته باشن ولی لاغرن ، ندیدم ک چشمشون ب این باشه ک چقدر از غذامو خوردم ایا این مقدار بسه یا زیاده ، هیچوقت ندیدم نوع غذاهارو انالیز کنن  چون چاقی رو یاد نگرفتن و برای جسمشون باورش نکردن، اونها فقط تناسب و لاغری رو از جسمشون انتظار دارن ، تنها راه لاغر شدن و متناسب زندگی کردن اموزش ب ذهنه ، همانطور ک اشپزی رو یاد گرفتیم ، همانطور ک رانندگی رو یاد گرفتیم ، باید مهارت لاغری رو یادم بگیرم ، در اینصورته ک مثل اب خوردن خیلی اسون و راحت لاغر و‌متناسب میشم ، من وقتی وارذ سایت شدم و  تحت اموزش لاغری قرار گرفتم ، هیچ کار خاصی انجام ندادم ، فقط یاد گرفتم فهمیدم ک کدوم فرمول ها و نگرش های من مربوط ب چاقیه ، و در مقابلش چ نگرش و اطلاعاتی راجب لاغری هست ، پذیرفتم ک من مسئول بوجود اومدن چاقیم بودم ن هیچ دلیل و علت دیگه ، و قبول کردم ک من فقط میتونم لاغری رو یاد بگیرم ، و بعد از اون ب مرور جسم من شروع ب تغییر کرد ، چون ذهنم داره تغییر میکنه ، من یه ماهه و ی ساله چاق نشدم ، ذهن ومغز برای اینکه اموزش های جدید رو ب ناخوداگاه بده و  تثبیت بشه و تبدیل ب رفتار و عمل بشه ب زمان  نیاز داره ، و تکرار و تکرار ، هر چقد ک تکرار باشه اون مقدار راحت تر و سریعتر میشه ، مثلا همون اموزش رانندگی من بخوام دوبار ماشینو بردارم و چرخ بزنم نمیتونم ب اون همه مهارت برسم و دست فرمون خوب رو در شرایط مختلف داشته باشم ، ولی وقتی هر روز دارم تکرار میکنم و‌در شرایط و موقعیت های مختلف قرار میگیرم ، مهارتم بیشتر و‌بیشتر  میشه و‌در موقعیت های مختلف میدونم ک چه عکس العملی رو انجام بدم لاغری هم همینجوریه ، همون‌طور ک چاقی رو‌ سالها در شرایط مختلف انجام دادیم و‌ادامه دادیم ، بایداموزش  لاغری رو هم ادامه بدیم و تکرار کنیم‌و در این راه در شرایط مختلفی قرار میگیریم و وقتی ک هر روز در مسیر اموزش هستیم بهتر میتونیم در شرایط مختلف عکس العمل درست رو انجام بدیم و مهارت لاغری رو‌ کسب کنیم و خیلی اسون مثل اب خوردن هر روز متناسب تر و لاغرتر از قبل میشیم  ، صبر و تکرار و استمرار داشتن در اموزش  هست ک نتیجه رو فراتر از انتظارمون میکنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار moradisomaih20@gmail.com
      1402/02/26 12:36
      مدت عضویت: 933 روز
      امتیاز کاربر: 1008 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 283 کلمه

      سلام روزبخیر 

      استاد عزیزم و دوستان و هم مسیریای مهربونم

      سوال چرا چاق شدم؟

      خب تاقبل از اینکه از آگاهی ذهن وباورهای ذهن چاق مطلع بشم

      همیشه دلیل اصلی چاقیمو عواملی مثل پر خوری زیاده روی در غذا حتا تفکیک های غذایی که همگی میدونیم اخبار و رسانه و اطرافیان میگفتن ، دلیل چاقی خودم میدونستم ، 

      استعدا. و ارث چاقی اینکه چون مادر بزرگمون شکم داشته ما هم به اون رفتیم 

      که خوردن باعث میشه روی چاقی شکممون تاثیر بزاره 

      سوال چرا لاغر نمیشم ؟

      خب رفتارهای پر خوری ،سریع غذا خوردن ، ناتوانی و کم اراده بودن از اینکه به موقع دست از غذا خوردن بکشم ، 

      وحالا با این‌آگاهی که کسب کردم فهمیدم‌ همین توجه کردن به پرخوریم و سر زنش کردن خودم بعد خوردن زیاد غذا وسرعت در خوردن و سرزنش خودم که من چرا اراده ندارم وهمین باورها باعث شده نتنها همچنان به رفتاری که دوست ندارم ادامه بدم بلکه چاقتر هم بشم 

      اما حالا دیگه قدم به قدم با دوره های استاد پیش میریم و اعتماد میکنم به این آگاهیا و نتیجه اش هم اول توی ذهنم بعد توی جسمم میبینم ، تا دیروز توقع داشتم حالا که توی مسیر هستم پس چرا رفتارغذا ییم تغییر نکرده یا چرا لاغر نشدم (جسم)اما حالا میدونم و به خودم قول میدم اول باید ذهنم لاغریو یاد بگیره من دارم ذهنمو لاغر میکنم کاری به ظاهر جسمی که الان دارم نداشته باشم و دیگه هم در مورد جسم الانم که چقدر چاقه نه با خودم نه با دیگران هیچ حرفی نزنم دیگرانی که توی این مسیر لاغری باذهن نیستن و حتا بهشم اعتقادی ندارن که اول باید ذهنتو لاغر کنی تا جسمت خودش خودشو به پیش فرض الهیش که لاغری و تناسب دائمی هست نشون بده ، 

      خدایا شکرت

      من ادامه میدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 425 کلمه

      سلام استاد مهربان و دوستان هم مسیر

      استاد حرفاتون کاملا درسته وهربار ک فایلتونو گوش میدم میگم عه این ک خوده منع😂

      من هم کله عمرم در رژیم و باشگاه بودم و قشنگ حرفاتونو حس میکنم چون دقیقا تمام این حرفا مرتب ب من هم میزنن ….تو ک همیشه تو رژیمی ورزشتم ک ول نمیکنی الان باید شده باشی عدد 1 ….

      اون لحظه اشک و غصه همه وجودمو میگیره دلم میخاد برم یجا فقط گریه کنم….

      دلم میخاد داد بزنم بگم آخه مگه من دلم میخاد اینجوری باشم….استاد پسرمم 13سالشه واون هم دچار اضافه وزنه هرکی میرسه میگه تروخدا جلوشو بگیر بفرستش ورزش ب فکرش باش….خب آخه کدوم مادری دلش میخواد فرزندش ناراحتی بکشه وابنکه کدوم مادری می‌تونه غذارو از جلوی بچش برداره….

      استاد وقتی بچه های خوش اندام دیگه رو میبینم میگم خدایا کاش پسر منم اینجوری بود اما سریع بخودم دعوا میکنم ک ناشکری نکن مطمعنم یروز ک عاقلترو فهمیده تر شد حتما مسیر درستشو پیدا می‌کنه….

      استاد دقیقا من هم مجرد بودم بهم میگفتن وای حالا ازدواج کنی چی بدتر میشی …وای باردار ک شدی قشنگ سه برابر میشی و دیگه هم لاغرنمیشی اگرم بشی بدنت بدریخت وچروک میشه….و دقیقا تمام حرفاشون درست شد بعداز ازدواج رسیدم ب 80کیلو از 67کیلو …باردار ک شدم رسیدم ب 100کیلو بااینکه غذا هم درست نمی‌خوردم ویار داشتم….

      ک بعداز زایمان رژیم گرفتم و ورزش کردم رسوندم خودمو ب 67کیلو اما ب محض رها کردن باز ب 70و75رسیدم والان چند ساله با زجر دوکیلو کم میکنم دوروز ک رژیم و ول میکنم میشم 77…

      واین جنگ اعصاب بین جسمو ذهنم سالیان ساله ک همرامه….

      و جالبه هرچی اطرافیان میگن دقیقا همون میشه 

      اما من اینروزا مرتب دنبال الگو هستم برای تغییر باورم …مثلا همین امروز دوتا برادر در اقواممون دیدم ک یکی لاغرو خوش اندام اون یکی تپول و ازهمه جالبتر اینکه اون تپوله پرخور نیست و فوق العاده جنبو جوش داره و برعکس اون لاغره پررررررخووووور😂😂😂

      وباز در محل کارم میبینم خیلیا هستن ک لاغرن وارزوی یکم چاق شدن دارن ….چون من مربی تعلیمم مرتب پشت فرمونم و همیشه میگم بیشتر این اضافه وزنم بخاطر بی تحرکیمه ..‌‌..

      حتی ب طرز خوردن و رفتارهای آدمای لاغرم زیاد توجه میکنم میبینم خیلی اروم غذا میخورن انگار بزور میخورن…

      وانقد در اطرافم دنبال این الگوها میگردم تا ذهنم باورکنه ک همه ی افکار این چندسالم یک باور غلط بیش نبوده و میدونم با تکرارو استمرار بلاخره پیروز میشم و ب ذهنم غلبه میکنم من باید بتونم ب خودم ب فرزندم ب اطرافیانم و همه نشون بدم ک قدرت ما فراتر از همه ی مخلوقاته باید ثابت کنم ک اشرف مخلوقاتم و باذهن میتونم معجزه کنم‌‌.‌….

      ب امید آن روز 😍😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1401/12/27 00:03
      مدت عضویت: 638 روز
      امتیاز کاربر: 9360 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 602 کلمه

      سلام خدمت استاد عطار روشن عزيز

      چرا چاق هستم و چرا لاغر نشدم؟

      من اين باور رو داشتم كه ازدواج باعث چاقي ميشه و سن 40 سالگي باعث چاقي ميشه

      و طبق قانون انتظار اين اتفاقات رخ داده است

      خود من بارها به هر كسي كه ازدواج كرده يا در شرف ازدواج بوده است گفتم بعد از ازدواج چاق ميشي …توضيح هم ميدادم كه چون تغييرات هورموني در بدن صورت ميگيرد فرد بعد از ازدواج چاق ميشود

      فكر ميكردم سن چهل سالگي سني است كه سوخت و ساز بدن خيلي پايين مي آيد..يادمه از سنين 25-26 سالگي به همه ميگفتم من بايد تا چهل سالگي لاغر بشم وگرنه بعدش نميتونم ..

      اين عدد چهل رو از همه طرف توي مغز ما كردن

      يا شنيده بودم طرف تا چهل سالگي فقط ميتونه پيشرفت كنه بعدش ديگه بايد به فكر بازنشستگي باشه

      يا يه مدتي شنيدم كه حضرت محمد بعد از چهل سالگي به پيامبري رسيد و چهل سالگي سن خيلي خاصيه 

      يا درباره اينكه براي فلان حاجت چله فلان ذكر رو بگير 

      خلاصه با اين عدد چهل به فنا دادن ما رو 

      خدا رو شكر كه الان در اين مقطع از زندگيم دستشون برام رو شده و ديگه گول اين اعداد رو نميخورم و فهميدم خودم هستم كه همه چيز رو رقم ميزنم 

      من يك ذره از كل جهان هستي هستم كه همه چي درون منه …ميخوام چي بشم ؟ چاق ؟ ميشم …ميخوام لاغر بشم ؟ …ميشم…ميخوام ثروتمند بشم ؟ …پس ميشم…ميخوام روحاني باشم ؟ …پس ميشم …ميخوام مادر بشم؟…پس ميشم…..

      ميخوام بگم من ذره اي هستم از اين جهان كه همه قابليت ها درون من هست و من هستم كه انتخاب ميكنم چي بشم..

      براي تاييد اين حرفم توصيه ميكنم اين ويديو رو در يوتيوب ببينيد سخنراني دكتر الهي قمشه اي…اگر وقت نداريد كلش رو ببينيد دقيقه 19 رو ببينيد …

      \”سخنراني دكتر الهي قمشه اي در حقيقت عشق 1\”

      سعي كردم لينكش رو اينجا اضافه كنم ولي نشد 

      و خداوند براي من اين آيه رو نازل كرد كه” أن يقول له كن فيكون”

      من هر چي بخوام و با تمام وجودم به جهان نشون بدم كه ميخوامش و قدم هايي كه بهم گفته ميشه رو بردارم در اون جهت همون اتفاق برام خواد افتاد.

      فرد متناسب هيچ چيزي به نام چاقي در ذهش نداره …

      اين يكي از اون قدم هاييست كه به من گفته شده و بايد روش استمرار داشته باشم ….بگم اين درسته و غير از اين هيچ نيست

      اينهمه افراد متناسب دورو برم هستن كه هر بار باهاشون رفتيم عروسي و مسافرت و خوشگذروني فقط از اون لحظه لذت بردن و اصلا به چيزي به نام چاقي فكر نكردن…منم بايد بشم يكي مثل اونا ….

      ميدونم كار راحتي نيست…ولي وقتشه مدرك پي اچ دي چاقيمو از پنجره پرت كنم بيرون و بشينم سر كلاس اول متناسب بودن …و الفباي متناسب بودن رو ياد بگيرم….توش استمرار داشته باشم تا يه روزي مدرك متناسب بودن رو بزنم روي ديوار اتاقم…و بزنم روي شونه خودم و بگم ديدي نترسيدن و قدم برداشتن و ايمان چه شيرينه …خسته نباشي فهيمه جانم تولياقت داشتي هميشه متناسب باشي…و حالا براي تمام عمر بهش رسيدي

      از امروز براي هميشه اين باور چاقي بعد از ازدواج و چاقي بعد از سن چهل سالگي در ذهنم من پاك شد …يك دروغي بوده كه باور كرده بودم و الان از خدا معذرت ميخوام كه با قبول اين دروغ با زبان بي زباني به خدا گفته بودم تو چيز ناقص هم خلق كردي …نشانه اش اين كه در سن چهل سالگي افراد چاق ميشن ..نشانه اش اينكه بعد از ازدواج افراد چاق ميشن

      ..خدايا ازت معذرت ميخوام …تو فقط متناسب خلقت كردي …تو ميخواهي من متناسب باشم تا بتونم هميشه شاد باشم و براي اهدافم قدم بردارم …

      دستمو ميزارم توي دستت و از زبان استاد عطار روشن كلام تو رو ميشنوم

      يا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 525 کلمه

      سلام به همه دوستان هم فرکانسی خودم 

      فرکانس لاغری😍

      فرکانس تناسب اندام ،😍

      ما همه جمع شدیم اینجا و توسط استاد عزیزمون اگاه شدیم ک لاغری یه مهارت یاد گرفتنی هستش 

      و اینجا به امید خدا روز ب روز آموزش میبینم و ماهرتر میشیم در امر بسیار مهم لاغری با ذهن 

      امروز رفتم مانتو خریدم و دیدم ک چقدر متناسب تر شدم و دیدم که 

      چقدرررررر لذت بخشه ک اون مانتویی ک تو میخوای سایزت حاضر و آماده باشه ک ی وقت خجل نشی 

      خیلی حس بی نظیری دارم 

      ی تیپ عالی زدم امروز ب امید خدا 

      به امید روزی ک سایزم از دو برسه به یک😍😍😍😍

      ک مطمانم میرسم بهش یه اندام کاملا متناسب 😍😍😍

      خب بریم سراغ سوال استادمون 

      چرا چ شدم 

      چونکه هر وقت غذا خوردنی احساس بدی داشتم مثل یه دستگاه اسکن میکردم خب این قند این روغنه این نمکه 

      خب چون علم گفته اینا باعث چ میشن تازه کم تحرکم ک هستیم 

      دیگه چ شدن طبیعی دیگه 

      ولی الان دیگه میدونم ک خوردن غذا ب اندازه ن تنها چ نمیکنه تازه لاغرم میکنه 😊

      فقط ی مشکلی دارم استاد عزیزم 

      این روش در من جواب داده درسته 

      حتی دیگه غذاب وجدانی ندارم 

      ولی اطراف من خواهرام سه تاشون چ هستن و دوتا از خواهرزاده هام 

      نمیدونم چجوری توجهمو بردارم ازشون از اندامشون ک از من تپل ترن باز مچ خودمو گرفتم ک طبق روال قبلی بله زینب جون در ذهنش میخواد درس لاغری بده ک بله زیاد میخورن حتما اینا بعد درستش کردم گفتم عب نداره اونا ک اصلا نمیدونن لاغری با ذهن چیه و اونا ک غذاشون اندازه نیس شاید تا مرحله ترکیدن 

      رفتن ، پس هیچ علت دیگه ای برای چ وجود نداره 

      آخه من تو خانوادمون از همه بهتر هست اراده ام از همه بیشتر من همیشه دنبال لاغری هستم 

      و یکم تپل شدن ب شدت غمگینم میکنه برا همین خیلی در تلاشم همیشه 

      حتی دوستم ک بعد مدت ها بهم زنگ زده بود دید حرف از لاغری میزنم گف وای از اون موقع یادم میاد تو درگیر لاغری بودی هنوزم دنبالشی 

      البته اون موقع هنوز با این سایت اشنا نشده بودم 

      ولی خواهرام نه اون همه براشون مهم نیس از تلاششون پیداست تلاشی ک یا نیس یا اگه هست ب اصرار همسرشونه 

      یکی از خواهرام ی خرده لاغرتر شده میگه وقتی کم خوردم لاغرتر شدم پس مشکل از غذای من بود دیگه 

      اینه باورش چونکه معلوم نیس کی میتونه باور کنه همه چی با ذهن 

      همون طور ک هیچ حرف انگیزشی دیگه رو قبول نداره 

      خب من چطور وقتی یه اندام تپل برای دیگه رو میبینم بهش توجه نکنم؟؟؟

      ولی خب اینم بگما من تو باشگاه بیشتر به اونایی ک لاغرن توجه میکنم و عشق میدم 

      سوال بعدی اینه که اما لاغر نمیشم 

      چون هنوز اون قسمت تاریک ذهنم 

      انگار ی چیزایی هس خیر سرم انگار معلم مردمم آخه بتوچه ک چرا اونجورین 🤣 

      البته ک من متناسب تر شدم و انقذ باید تمرین کنم تا اینکه ذهنم باور کنه که این دو عامل بی تحرکی 

      و خوردن غذا باعث چ ا قییییی 

      آقا نمیشود 

      بدن من کاملا هوشمنده 

      اون باید و باید ب صورت کاملا طبیعی متناسب باشه 

      چون بدن من بی نقص چون خدای بزرگ مارو خلق کرده پس چ کاملا بی معنیهههههه 

      خدایا تا اینجا ک خوب اومدم بقیشم تو منو یاریم کن 

      الهی ب امید خودت😍😍

      من وقتی خودمو تو آینه نگاه میکنم با تیپ جدیدم چنان لذتی میبرم کههه یعنی من عین مدلا شدم 😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 11 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 36 کلمه

        سلام و درود
        کاری به دیگران نداشته باش که هیچ نتیجه مثبتی برات نداره
        همین نوشته هایی که درباره دیگران نوشتی هم هیچ تاثیری در تغییر فرمول های ذهنی ات نداره
        فقط به خودت و درون توجه کن

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/19 08:14
      مدت عضویت: 668 روز
      امتیاز کاربر: 52451 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 264 کلمه

      سلامصبح بخیر 

      گام امرز چرالاغرنمشم

      طریقه چاق شدنما ادمها بر اساس اموزس دیدها وشنیدها وتکرا ین موارد در ذهن وعملی انجام دادن این موضاعت باعث چاق شدن ماشده واین میسر طی سالهای تکرار شده وباعث چاقترشدن ماشدن 

      وفتی ماهنرچاق شدن یادگرفتیم تویی ذهنمون بایگانی شده وبایاد گیری هنر دیگه این توانی از یادما فراموش نمیشه 

      همان طور که مابا تحت فشارگذاشتن جسمون نمی تونیم  خیاطی یا هرهنر  دیگه به زورنمی تونی یادبگیر .

      اول اموزش بایدصورت بگیر د مغز ذخیره شده با تکرا ر وعملیانجام دادن ان هنر شما استاد شده وکارو بهتر انجام میدید. لی در هر رزیمی که ما گرفتیم

      به جسممون فشاراو دیم وجسمو با ذذهن ازهم جدا حساب کردیم بخاط  همین مثله همیشه هررژیم نتیجه بلتدمدتش مساوی باشکست بود .

      د  هر دره با قرار دادن جسم تحت فشار وقبول نکردن ذهن وفرمولهای ذهنی که اموزشهای یاد گرفته ذخیره داره ذهن خدا اگاه می خواست به درو ه پابدن لاشه ولی ذهن نا خداگاه فرمانهای خودش صادر میکرد وتلاش ما بی نتجه میشد 

      ما هر رژیم هر کاریکه برای لاغری انجام دادیم چونتلاش بیرونی داشت وهر چقدر این تلاش بیشتربود ولی با ذهن  کاری نداشت درحقیقت تلاش ما بر ای چاقترشدن بوده نه لاغزی.

      ما برای لاغرشدن کارهایکه برای شدن تومسیر برگست انجام بدیم اوا اموز ش بینم دیدها وشنیده رو به عملی انجام دادن وتکراراین مرحله درزمان بالند مدت نتیجه لاغریی هستش

      .ما هر مهارت مبتونیم یادبگریم ولی نمتونیم مهارت قبلی  فراموش کنیم برای همبن مهارت چاقی درما دخیره شده ما مهارت لاغریی بایدیاد بگیرم وازاین مهارت استفاده کنیم وِاغر شیم

      ..یاد گیر تعامل بین مغزوذهنی انجام میشه جسم ما با عملی انجام دادن  با تکراراین اموخته  به نتیجه میرسه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/25 13:12
      مدت عضویت: 688 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 448 کلمه

      سلام . واقعا حالم خوب میشه وقتی فایلتون رو گوش میدم . چقدر چیزا یاد گرفتم . واقعا شما بهترین استادی هستید که تا حالا دیدم . بله ما در چاقی کاملا استاد شدیم و هر کی هم که چاقتره انگار استادتره چون زبان چاقی رو یشتر تکرار کرده . مثلا تا حالا نشده بود خوراکی ها با من حرف بزنند . ولی الان که گفتید دیدم پس چاقی قاره اونقدر پیشرفت کنه که شما هرجا بری خوراکی پیداتون کنه و چقدر قشنگ از زبان ما صحبت کردید . آره واقعا هیچ کسی حرف مارو نمیفهمه . شما استادی هستید که مارو درک می کنه . آخه کدوم متخصص تغذیه این حرفا رو میزنه ؟ البته جدیدا روانشناسی لاغری رو در مبحثها بیان می کنند ولی اینجوری نیست اصلا . دقیقا مثل همون ۵۰ تا جمله است که میگن حفظ کن تا زبان انگلیسی رو یاد بگیری . یعنی چقدر این فایل نه تنها چاقی رو که همه ی اموزشها رو به طور کامل شرح و تفسیر داده بود . من اصلا متحیر موندم  . بازم میگم من فقط این ده روز شگفت زده شدم . هربار شگفتی پشت شگفتی . مثل اینکه تا حالا چشمات نابینا بوده حالا معجزه شده و بینا شده . کسی که چشماش برای اولین بار بینا شده چقدر متحیر میشه از دیدن زیباییهای اطرافش . اون سالها دنیا رو یه جور دیگه درک کرده  بود و جالبترش اینه کسی داره چشمامو هر روز بازتر می کنه که خودش سالها با نابینایی و رنج نابینایی زندگی کرد و حالا بینا شده و داره امثال مارو شفا میده و بینا می کنه . اصلا حیرت در حیرته . چقدر حالم خوب میشه وقتی فایلهاتون رو گوش میدم . چقدر آروم میشم . چقدر رها میشم . 

      متشکرم استاد . 

      چرا روشهای لاغری اثر ندارن ؟ چون هیچ لاغر واقعی از اونا استفاده نمی کنه . 

       حالا میرم سراغ چرا چاق شدم ؟ من زبان چاقی رو یاد گرفتم درست مثل زبان مادری . خیلی راحت سالها ازش استفاده کردم . بلدش شدم . 

      چرا لاغر نمیشم ؟ 

      چون زبان لاغری رو یاد نگرفتم . یعنی پیشفرض من بوده ولی چون ازش استفاده نکردم یادم رفته . محو و نابود نشده وقتی تمرین کنم که دوباره ازش استفاده کنم لاغر میشم . 

      در واقع زبان اصلی و طبیعی بدن ما لاغریه اما زبان ذهنمون چاقیه . ذهن ما هم باید  از طریق آموزش زبان لاغری جسم رو یاد بگیره و از زبان چاقی استفاده نکنه تا جسم به راحتی خودش لاغر بشه . 

      با فیلم دیدن با تکرار کردن با نوشتن ما داریم یاد میگیریم زبان لاغری رو به ذهنمون یاد بدیم و واقعا این بهترین آموزشیه که من تا حالا دیدم . ازتون ممنونم . فایل بی نظیر بود استاد . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 6 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/10/25 11:34
      مدت عضویت: 688 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 911 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم . ما هر روز داریم تمرین می کنیم روی یه فرمول ذهنی کار کنیم و اون رو از ذهنمون پاک کنیم . اینکه چرا چاق میشم اما لاغر نمیشم یه سوالی هست که اینم در ذهن چاق ما ایجاد میشه و اگه ما ذهن لاغرمون فعال بشه هیچ وقت این سوال رو نمیپرسه . در این متن خیلی خوب به ما توضیح دادید که علت چاقی ما اولا یادگیری زبان چاقی و دوم استفاده از فرمولهای چاق کننده در زندگیمون بود و بعد تکرار این روند . ما نمیتونیم این یادگیری رو فراموش کنیم اما میتونیم مطلب جدیدی مثل نقاشی یاد بگیریم و با استفاده مکرر  از اون در زندگیمون اون رو برای خودمون به واقعیت تبدیل کنیم . هیچ اطلاعاتی از مغز پاک نمیشه فراموش نمیشه فقط در اثر تکرار نکردنش میشه عادت استفاده از اون رو کنار گذاشت . مثلا اگه یه مدت رانندگی نکنیم اصولش از ذهنمون پاک نمیشه یادگیریش فراموشمون نمیشه فقط عادت رانندگی کردن در وجودمون کمرنگ میشه اونم به خاطر استفاده نکردن از رانندگی و یه مدت که تمرین کنیم دوباره به راحتی میتونیم از رانندگی کردنمون استفاده کنیم . پس منی که الان دارم لاغر شدن رو یاد میگیرم امکان نداره فراموشش کنم فقط اگه ازش استفاده نکنم مهارتم کم میشه و نمیتونم اون رو در جسمم تبدیل به لاغری کنم . پس شرط بقای یک فرمول استفاده بارها و بارها از اون فرموله و شرط رهایی از چاقی استفاده نکردن از فرمولهای چاق کننده در زندگیمونه . 

      من اینجا یاد گرفتم که دیگه نگم چرا چاقم ؟ از این فرمول استفاده نکنم . این یه فرمول چاق کننده است که من فقط اون رو یاد گرفتم و تکرار کردم . پس اگه لاغر شدن رو هم یاد بگیرم و تکرار کنم و مهمتر از اون در زندگیم ازش استفاده کنم کاملا لاغر شدن رو یاد میگیرم . 

      بر اساس آموزه های سایت تناسب فکری ما از دو طریق لازمه لاغر بشیم .  اول  یادگیری فرمولهای لاغری دوم استفاده کردن از اونها در زندگی 

      که  استفاده کردن از اونا بنا به آموزشهای روزهای پیشین در دو سطحه . ۱- تکرار و تمرین در سطح فکر ۲- تکرار و تمرین در سطح رفتار . 

      یعنی به عبارتی دروس تئوری و دروس عملی  . 

      مورد اول از طریق شنیدن و دیدن و نوشتن صورت میگیره و مورد دوم از طریق عمل کردن در زندگیمون . 

      مثلا همین فرمول رو که یه فرمول چاقیه دیگه تکرارش نکنم و به جاش امید به لاغر شدن رو در خودم پرورش بدم و بگم من هم مثل تمام لاغرها  هرچقدر که لاغری رو خوب یاد بگیرم و تکرارش کنم و ازش استفاده کنم خیلی راحت میتونم در مسیر لاغری باشم و به مرور تمام بدن من با تغییر شخصیت من به لاغری تبدیل میشن  

      من در همین حدودا ۱۰ روز تونستم تا حد بسیار زیادی لاغری رو یاد بگیرم و شخصیتم رو بسازم . در عمل هم با تغییر عادتم از خوردنها و نخوردنهای زوری و اجباری و براساس فرمولهای چاقی به زبان بدنم توجه کنم و البته با تکرار فرمولهای لاغری وقتی ذهنم فرمولهای لاغریش فعال باشه مثل یک چراغ روشن  حتی هنگام غذا خوردن هم من از فرمولهای لاغری استفاده میکنم . 

      من یاد میگیرم با استفاده از فرمولهای لاغری زبان بدنمو بفهمم و بفهمم که چه زمانی گرسنگی واقعی بهش دست میده . در همون زمان بخورم و نقطه ی سیری  دقیقا زمانی میتونیم تشخیص بدیم که با گرسنگی بدن غذا بخوریم . وقتی با دستورات ذهن چاق غذا بخوریم نقطه ی سیری هم معمولا لحظه ی ترکیدن شکم هست و استفاده مکرر  از  این دو فرمول چاق کننده خیلی راحت مارو چاق کرده . وقتی به راحتی سعی کنیم که با حفظ صلح با فرمولهای چاقی از فرمولهای لاغری استفاده کنیم خب کم کم عادت می کنیم و بر اساس طبیعت جسممون که دیروز گفتید لاغریه رفتار می کنیم و به مرور افزایش وزن ما از بین میره . در حقیقت ما نمیخوایم کاهش وزن پیدا کنیم ما میخوایم به وضعیت طبیعی جسم برگردیم . پس نیازی به سختی کشیدن نیست وقتی از فرمولهای درست استفاده کنیم کم کم این اضافه وزن غیر طبیعی خودبه خود حذف میشه و ما سالم میشیم . در حقیقت بدن ما به طبیعت خودش بر میگرده . 

      وای خدا چقدر شادم چون ما داریم جسممون رو از وضعیت بیماری به سلامتی میرسونیم . از وضعیت ناتوانی به توانیی . از وضعیت غیر طبیعی به وضعیت طبیعی . 

      من امروزم تلاش می کنم  هر وقت گرسنگی جسمی اومد سراغم و صدای قار و قور گرسنگی رو شنیدم غذا رو بخورم که حس ذائقه ام فعال بشه و بهم سیر شدن رو نشون بده . در حقیقت ما با خوردنهای مکرر حس ذائقه مونم کور کردیم . ما اینجا داریم حس ذائقه مونم به حالت طبیعی خودش برمیگردونیم و داریم ازش درست استفاده می کنیم . پس من دیگه از خودم نمیپرسم چرا لاغر نمیشم . چون ین سوال ذهن چاقه و من به جاش از فرمول لاغری استفاده می کنم . من دارم لاغری رو یاد میگیرم تمرین می کنم ازش استفاده می کنم و به راحتی لاغر میشم . من در مسیر لاغری هستم و با تغییر فکر و عادت و شخصیتم به راحتی و خیلی طبیعی  لاغر میشم . واقعا احساس می کنم من دیگه یه آدم لاغرم و بدنم داره به طبیعت اولیه خودش بر میگرده . این برداشت من از متن بود . برداشت خودم از فایل رو هم در قسمت  بعدی مینویسم . استاد عطار روشن من همیشه مدیون شمام . 

       چون شما به من لاغر شدن رو یاد دادید .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/10/21 13:53
      مدت عضویت: 1025 روز
      امتیاز کاربر: 6106 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 533 کلمه

      با درود به همه عزیزان همراه و استاد توانمند

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر که به چنین مسیر پر از لذت و آگاهی هدایت شدم.

      من تقریبا یکسال هست که عضو این سایت بینظیر شدم و امروز که این فایل رو گوش دادم و هنگام صحبتهای استاد که پرسیدن انتظارتون از خودتون چیه؟

      اوایل عضویت من انتظارم واقعا چاقی بود یعنی ترسهای زیادی داشتم در مقابل خوردن،اینکه ای وای زیاد نخورده باشم،کی بخورم و… ولی الان انتظارم از خودم لاغری هست، الان دیگه اون نجواهایی که قبل خوردن خودشونو میکشتن که بخور بعد میخوردم میزدن تو سرم چرا خوردی، ای بی اراده هیچی نمیشی،الان که اینو خوردی چاقترم میشی. ولی الان به لطف خدا ذهنم بصورت خودکار مراقب اینه که گشنته بخور دیگه نیازی نیست فک کنم الان گشنم هست نیست.دیشب یکم پرخوری کردم نه اینکه در حد انفجار باشم نه فقط یکم بیشتر خوردم،حس بدی داشتم خیلی برام جالب بود که خیلی وقته من این حس رو نداشتم و بعد مدتها این حس رو دوباره تجربه کردم،جالبه که این حس به حس اینکه دلم ضعف کرد برم ی چیزی بخورم تبدیل شده و حتی الان که دارم مینویسم گشنم شده ولی گفتم اول دیدگاهمو بنویسم بعد ناهار بخورم درصورتیکه اصلا یکسال پیش من اینجوری نبودم،خیلی ولع داشتم واسه خوردن،من خیلی سمنو دوست دارم،یکی دو قاشق ازش خوردم واسه اینکه گشنم بود بعد گفتم ولش کن ناهار درست کن بعد بخور در صورتیکه فرمول اشتباه من این بود جون تو خیلی دوست داری سمنو حقته که ازش زیاد بخوری،من قبلا تو هر شرایطی که بودم زیاد میخورم برام مهم نبود که الان ناهار خوردم شام خوردم گشنم نیست که اینو بخورم ولی نجوای ذهنی میگفت مهم نیست دوسش داری بخور حالا معلوم نیست کی بری بازار که بتونی بخری،پس الان بخور،ولع زیادی داشتم واسه غذا،اگه قرار بود من فردا ناهار درست کنم از امروز فکر میکردم چی درست کنم و کنارش چی بخورم که بچسبه،یا مثلا نجوای ذهنی من میگفت تو بی اراده ایی،تو عرضه ی لاغری نداری،تو اصلا لاغر نمیشی،یعنی پر رنگترین فرمول اشتباه من این بود و این باعث ایجاد فرمولهای اشتباه بیشماری در من شده بود مثل ولع چون بهم میگفت تو چه رژیم بگیری چه نگیری لاغر نمیشی پس بخور، ریزه خواری هام همه بخاطر همین موضوع بی ارادگی بود بی دلیل میخورم،واقعا الان میگم بی دلیل خوردن مثل تین میمونه که یکی از بیرون به شما سیلی بزنه چه حسی پیدا میکنید؟ یعنی با هر بار خوردن بی دلیل ی سیلی زدن به خودمونه،به لطف خدا الان یه مدتیه تنها انتظارم از خودم لاغریه و ذهنم میگه وقتی تو مثل یه آدم متناسب از دارای یک سیستم عصبی یکسان،اجزای تشکیل دهنده ی یکسان و شرایط جسمی برابر برخورداری چطور اون میتونه متناسب باشه بعد تو نمیتونی،وقتی مشکل از شرایط جسمی نیست پس حتما مشکل تو ذهنیه،باید ذهنتو درستش کنی که من با فعال بودم در سایت اینکه گوش میدم فایلها رو میبینم دیدگاه میخونم و مینویسم واقعا خود به خود ذهنم عوض شده و هر روز به سمت بهتر شدنه

      خدا رو بی نهایت سپاسگذارم که به سایتی هدایت شدم که تنهاترین و بهترین جایی هست که میتونم لاغر شم با آرامش و لذت کامل

      استاد از شما هم خیلی ممنونم بابت این سایت ارزشمند

      در پناه خدا در مسیر بهترین شدن باشید

      عاطفه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سولیکا
      1401/10/20 14:44
      مدت عضویت: 1367 روز
      امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 607 کلمه

      سلام به همگی فایل امروز هم مثل فایلهای دیگه خیلی برام تازگی داشت و خیلی آموزنده بود.جواب سوال چرا چاق شدم؟ابتدا من چاق شدن را از طریق ذهن یادگرفتم البته توسط دیگران یعنی اطرافیان و والدینم یاد گرفتم و جسمم با تغییر دادن خودش به چاقی آنچه را که من آموخته بودم در معرض نمایش و تمرین قرارداد و با تکرار چاق شدن مهارت من در چاق شدن روز به روز بیشتر شد و این پروسه چاقی همه ما افراد چاق هست.حالا چرا لاغر نشدم چون من از آخر پروسه شروع کردم یعنی بهم گفته بودن باید جسمت که نمایش دهنده آموخته هات هست رو تحت فشار بزاری با رژیم گرفتن و ورزش سخت و طاقت فرسا و این جوری لاغر میشی در حالی که ما در طول این همه سالی که چاق بودیم و برای لاغری از این روش استفاده کردیم لاغر نشدیم چون به ذهن لاغری رو آموزش نمی‌دادیم خوب در نتیجه لاغر هم نمی شدیم و باید اول به ذهن لاغر شدن رو بیاموزیم و چون قبلاً توسط دیگران چاق شدیم خوب الان اونا راه لاغری رو بلد نیستن پس خودمون باید یاد بگیریم چجوری؟ از طریق روش لاغری با ذهن بعد جسم ما با تغییر وضعیت دادن به طرف لاغر شدن چیزهایی که یاد گرفتیم رو به عرصه نمایش در میاره و با تکرار و تمرین لاغری، ما مهارت لاغری را روز به روز بیشتر میکنیم و جسم ما هم خوب مسلما روز به روز لاغر تر میشه و این مطالب کل پروسه چاق شدن ما و طریقه لاغر شدن ماست و لوپ مطلب که همین هست رو اگه ما به خوبی درک کنیم و تمرین و تکرار کنیم لاغر میشیم به همین راحتی.و اینکه باید استمرار داشته باشیم تا در ذهن ما مثل چاقی نهادینه بشه و دیگه از یادمون نره اما اگه تمرین نکنیم یادمون می‌ره و دوباره چاق میشیم مثل رانندگی میمونه من خودم خیلی وقت که رانندگی رو یاد گرفتم ولی چون بعد آموزش رانندگی نکردم و تمرین نکردم الان رانندگی کردن برام سخت شده شاید مطالبی رو که یاد گرفتم فراموش نکرده باشم که همین طور هست اما چون عملی انجام ندادم خوب بخوام رانندگی کنم دچار استرس میشم و نمیتونم مثل روز اولی که یاد گفتم رانندگی کنم اما با تمرین و تکرار اون اطلاعاتی که ازش استفاده نمیکردم دوباره مرور میشه و در دسترس میشه برام مثل این میمونه که یه وسیله ای که مدام ازش استفاده میکنید مدام در دسترست هست و جلوی چشمات همیشه ولی اون چیزی که استفاده نمیکنی رو یه جایی نگه می‌داری که اگه روزی لازمت شد ازش استفاده کنی.من خودم از بچگی زیاد شنیده بودم که وقتی دخترا به سن بلوغ میرسن چاق میشن و این یه فرمول خاموش در ذهنم چرا خاموش چون من هنوز بچه بودم و به سن بلوغ نرسیده بودم اما همین که به سن بلوغ رسیدم این فرموله روشن شد و من انتظارم از خودم این شد که من چاق میشم چون برام طبیعی بود چاق شدن من و خوب منم چاق شدم و ممکنه بقیه هم ازدواج رو شنیده باشند که باعث چاقی میشه یا کم تحرکی رو یا خواب رو عامل چاقی بدونن چون بهمون هزار بار گفتن و ما باورش کردیم و این باور و نگرش هست که وضعیت جسم مارو مشخص میکنه البته این نگرش ما هست که جنبه های دیگه زندگیمون رو هم در بر میگیره پس ذهن وظیفه هدایت زندگی مارو برعهده میگیره.حالا چرا لاغر نشدم چون از روش‌هایی استفاده میکردم که افراد متناسب ازش برای لاغری استفاده نمی‌کردند پس چطور این روش باعث لاغری من میشه؟خوب معلومه باعث لاغری نمیشه.پس همه آدمها با هر رنگ و نژاد و جنسی در دنیا پیش فرضشون از طرف خدا تناسب اندام.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 844 کلمه

      به نام رب که تنها با یادش قلب ها آرام می‌گیرد سلام . چی شد که یه مدت لاغر شدم و بعد متوقف شد ؟  خیلی به این موضوع فکر کردم دیدم من باور کرده بودم بدنم به از چربی های اضافه رها میشه دیگه به این که چاقم فکر نمیکردم هر روز که اندامم میدیدم خدارو شکر میکردم برای همین که هستم از یه جایی به به بعد تسلیم شدم اما از وقتی که افراد ازم پرسیدن چی شد لاغر شدی جوابی نداشتم بدم برای خودم هم سوال بود چی شد پس شروع کردم به مطالعه کردن در مورد کم کردن چربی های اضاف شکم در مورد این که چه ورزش هایی برای این که شکم تخت داشته باشم انجام بدم چه مواد غذایی باید بخورم یا نخورم و ورزش قدرتی و هوازی و ترکیبی و…. چی هست به دنبال انواع مختلف حرکات ورزشی می‌گشتم هر کی میدید من می‌گفت خیلی خوب شدی اما دیگه از این کم تر نشو و من میگفتم دیگه میخواهم با ورزش بدنم بسازم یه سری که می‌گفتند آره دیگه از طریق رژیم این کار نکن یه سری دیگه هم می‌گفتند نمیشه امکان نداره توی خونه بتوانی این کار انجام بدی بهتر بری باشگاه و زیر نظر مربی از اون جایی که زیاد با باشگاه رفتن برای تناسب اندام موفق نبودم پس ورزش در خونه رو انجام می‌دادم اونم با پشت کار اما از یه جایی به بعد احساس کردم دیگه ورزش جواب نمیده من اصلا تغییر نمیکنم و دوره شکمم تغییر نکرده دیگه کاری به وزنم نداشتم من رویای وزن ۶۱ و ۶۲ داشتم با این که بهش رسیدم دیدم نه وزنم کم شده اما چربی اضافه دارم به افراد متناسب نگاه میکردم و می‌پرسیدم دور شکمشون چند هست می‌گفتند ۶۰ و ۷۲ منم میخواستم دور شکمم بشه ۶۰ به خاطر همین دیگه شیرینی جات کم کم کنار گذاشتم قند نخوردم اما نشد بعد یه مدت دوباره شروع به استفاده کردن از این مواد غذایی با فکر این که جلو گیری می‌کنند از استفاده ا، چربی دور شکم کردم درسته علت چاقی رفتار و گفتار خود من بوده . یه سری من میدیدن میگفتن دیگه لاغر نکن صورتت خیلی لاغر شده و این گفته هم ترس در دل من انداخت در پی این ترس این فکر که نکنه مریض بشم و به موهام نگاه میکردم که ریزش میکرد به لطف ربم از یه جایی به بعد دیدم آقا این که اسمش گذاشتم ریزش مو ریزش مو نیست من با موهام بد رفتار میکردم یعنی با حوصله شونه نمی‌کشیدم گره می‌افتاد جدا نمیکردم فقط محکم برس میکشیدم موهای خیس نتیجه شده بود بعد هربار برس کشیدن ریختن موهام و جدا کردن از برس حتی وقتی میخواستم بشورمشون انگار دارم رخت میشورم به جای این که با ملایمت بشورم اما از وقتی این مسئله رو فهمیدم وقتی شروع کردم به درست شانه زدن موهام و درست شوستن موهام وقتی پذیرفتم علت موخوره نحوه بد شونه کردن موهام بوده موهام نسبت به قبل سالم تر شده نرم تر شده تازه شونه کردنش راحت تر و قشنگ متوجه میشم که پرپشت تر شده . موهام ایراد نداشت رفتار من باهش درست نبود پس این جسم هم ایراد نداره مگه الکی که با رهاشدن از دست چربی های اضافه که کمکی نمیکنه و باعث بد ریخت شدن این جسم و عوارض مختلف و کم شدن انرژی و پایین بودن اعتماد به نفس و ….. میشه خودش عامل بیماری و مشکل بشه بعد چرا باور کردم وقتی متناسب بشم اول صورتم لاغر میشه بعد چربی دور شکم این باور چرا از خانواده و اطرافیان پذیرفتم بر چه اساسی در حالی که افراد متناسب میبینم که صورت های زیباو گونه های طبیعی زیبایی دارند نتیجه ,: خوب افرادی در خانواده هستند که شکم تختی دارند اما حرکات شکم انجام ندادند از وقتی یادم متناسب بودن و بدنشون قوی هست جوری که در هوای سرد وقتی من کافشن میپوشم میبینم اونها با یه تیشرت و سویشرت اوکی اند و هیچ مشکلی ندارند پذیرفتن این که هوا برام سرده هم نشات گرفته از این باور حالا که وزن کم کردم بدنم ضعیف شده که بسیار غلط هست مریم تو چیزی کم نکردی تو از دست بخشی از چربی های اضافه رها شدی پس بدنت سالم تر شد قوی تر شد نه ضعیف تر تنفست  حرکت راحت تر شد انرژیت بیشتر شده نسبت به قبل و میشه بیشتر از این هم بشه تو رژیم نگرفتی اون مدت که داشتی رها میشدی از دست چربی های زائد بدنت داشتی به حرف بدنت به احساس آرامش و سیری و به اندازه غذا خوردن درست در وقتی که گشنه شدی غذا خوردن عمل میکردی پس با ترس جلو متناسب تر شدنت نگیر تو رژیم نگرفتی و نمیگیری نترس از مواد غذایی درسته رژیم خوب نیست و این کار نمیکنی هرچی خواستی بخور تنها اونم وقتی که احساس کردی گشنه ای نه برای این که محدودیت کنم برای این که غذا رو با لذت بیشتری بخوری . خدایا صد هزار مرتبه شکر بابت این شناسایی فوق‌العاده  . هرجا هستید در پناه الله مهربان متناسب تر از الانتون باشد .                             یاحق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سولیکا
        1401/10/20 14:56
        مدت عضویت: 1367 روز
        امتیاز کاربر: 10935 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 83 کلمه

        سلام به دوست عزیزم مریم خانوم همیشه به من هم میگفتن وقتی لاغر بشی ضعیف میشی و من هم که لاغر میشدم می‌دیدم که دارم سردم میشه و بیشتر از قبل لباس میپوشیدم و این فقط طرز نگرشم بود که عوض شده بود حالا فهمیدم که لاغری باعث راحتی میشه باعث میشه بار سنگین چربی از روی دوشت و بدنت برداشته باشه مخصوصا از روی ذهنت برداشته بشه و با خیال راحت زندگی کنی. ممنون بابت دیدگاه خوبتون و مطلبی که یادآوری کردین.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ♥ عادله
      1401/10/11 12:26
      مدت عضویت: 1025 روز
      امتیاز کاربر: 6106 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 403 کلمه

      خداوند رو برای هدایت شدنم به این مسیر زیبا بینهایت سپاسگزار و شکرگزارم

      استاد عزیزم بینهایت از مهربونیتون سپاسگزارم و همینطور از تهیه ی این فایل ارزشمند

      دوستان همراهم درود فراوان و عرض ادب

      اینجا شده برام خونه دومم یه خونه که جسمم توشه و یه خونه که ذهنم هستش و چقدر این خونه ذهنیم امن کسی نیست بیاد بگه تو چرا هنوز چاقی و باید یه کاری برای خودت انجام بدی،، چون همه از جنس خودمن و درکم میکنن من ۱۱ یا ۱۲ سالگی شروع به اضافه وزن کردم قبل از اون متناسب بودم و مادر من هم اضافه وزن بالایی داشت و داره و در هر موقعیتی من و خواهرم رو به خوردن تشویق میکرد. 

      اون وعده وعیدهای که چاقی برامون می‌آورد مشوق اصلی من برای چاقی بود.. مثلا دختر تپل و گوشتی خوشگل و همه اونو میخوان، تپلا چون گوشت دارن مریض نمیشن، کسی که گوشت داره قویه و… اینها و خیلی از دلایل دیگه باعث شدن چاقی آرزوی من بشه و البته نقش اطرافیان در چاق شدن من خیلی موثر بود چون هم آرزوی چاقی در من ساختن و هم خیلی برای رسیدنش من رو تشویق کردن…

       خب حالا این آرزو چجوری منو چاقم کرردن؟؟

      بخاطر فرمول‌هایی که بهمون گفتند حالا اطرافیان یا خانواده و غیره ….. مثلا

      ۱_ متابولیسم بدنمون پایین

      ۲_ چاقی ژنتیکیه

      ۳_ آدم تو جمع بیشتر میخوره

      ۴_ حالا یه امشبرو بخور دیگه نخور

      ۵_ زشت، اگه تعارف کردن نباید دستشون رو کوتاه کنیم

      ۴_ حیف ، گناه اگه اضافه بیاریم

      ۵_ درس خوندن باعث میشه آدم زیاد گشنش بشه

      ۶_ چیزای ترش باعث ضعف زدن میشه

      ۷_ اگه گشنگی رو تحمل کنی وعده بعدی رو دوبل میخوری

      ۸_ تحرک پایین

      ۹_ دوش گرفتن باعث میشه آدم ضعف بزنه

      ۱۰_ تنقلات و غذا باعث چاقی میشن

      و….

      بعضیاشون باورن مثل شماره ۱۰ که برای خودشون ریز فرمول دارن و ایجاد ترس از خوردن میکنن.

      منی که این همه بهانه دارم برای چاق شدن و خوردن،، چجوری میخوام متناسب شم؟؟؟

      دلیل اعتماد من به این سایت این بود که بر خلاف سایر روش‌ها زمان تعیین نشده بود و گفته شده بود به اندازه ای که باورات تغییر کنن نتیجه میگیری. به لطف الله مهربان و آموزه های شگفت انگیز استادِ جانم من دیگه اون موارد رو دلیل بر خوردن نمیدونم و همینطور خوردن رو دلیل بر چاقی نمیدونم. تنها دلیل چاقی رو رفتار نامناسب با غذا میدونم و  انشالله بتونم اصلاح رفتاری رو یاد بگیرم و به میزانی که موضوع برام اهمیت داشته باشه وقت میزارم و از این سایت یا خونم نهایت استفاده و لذت رو میبرم.

      عادله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 590 کلمه

           “به نام خداوند مهربان که پرستش مختص اوست.”

      سلام استاد راهنما و دوستان هم مسیر؛

      گام  هشتم :چرا چاق شدم،اما لاغر نمی شوم؟!

      خدایا شکرت که امروز یکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ توانستم گام هشتم “مسیر لاغری من” را بردارم.با توجه به متن نوشتاری و فایل تصویری استاد،من به این درک رسیدم که چون در کودکی به راحتی از طریق شنیده ها و دیده های خود از اطراف و اطرافیان توانسته ام چاقی را به نحو احسن یاد بگیرم و در طول سال ها زندگی همیشه رفتار های تکراری و مداوم در همان جهت انجام داده ام، چاق بوده ام و چاق مانده ام،پس باید مانند چاقی که به خوبی و راحتی آن را آموزش دیده ام و یاد گرفته ام،لاغری را هم باید کاملا و بدون کم و کاست و راحت تر از چاقی،آموزش ببینم و یاد بگیرم، به همین سادگی.من متوجه شده ام که من و بقیه ی افراد چاق در طول دوران زندگی خود فرمول های مغزی متفاوت و گوناگونی به مغز و ذهن خود می سپاریم که خاموش هستند، تا زمانی که به وضعیت مورد نظر برسیم ، به طور خودکار این فرمول های مغزی خاموش، ناگهان روشن می شوند و شروع به فعالیت خود می کنند و جسم و بدن را هم سو با آن پیش می برند و ما طبق آنها چاق  و چاق تر می شویم.به طور مثال بعضی ها معتقد هستند که به محض ازدواج کردن چاق می شوند در صورتی که تا آن زمان لاغر و متناسب بوده اند همین که ازدواج می کنند شروع به چاق شدن می کنند چون شرایطی را که برای مغز تعریف کرده اند به وقوع پیوسته است و فعال شده است، پس جسم هم خود را با آن هماهنگ می کند.مثلا بعضی از خانم ها اعتقاد دارند که اگر سن از چهل سالگی بگذرد چاق می شوند یا به بیماری های مانند فشار خون،دیابت و ….مبتلا می شوند و چون به آن شرایط می رسند حتما به آن بیماری ها مبتلا می شوند چون از قبل به آن باور کرده اند و در ذهن و مغز خود بایگانی کرده اند.پس من به این درک رسیدم که چون یک سری فرمول های مغزی خاموش در مغز و ذهن من وجود دارد به محض رسیدن به آن شرایط ،من خود به خود شروع به چاق شدن می کنم.باید این فرمول ها را شناسایی کنم تا بتوانم فرمول های صحیح و لاغر کننده را جایگزین کنم مانند باردار شدن،زایمان،ورزش نکردن،خوردن قرص یا داروی بخصوصی که دکتر گفته است باعث چاقی می شود،خوردن غذاهای نانی یا برنجی و خیلی چیزهای دیگر.هر انسانی در بدو تولد و به طور طبیعی لاغر و متناسب خلق می شود اما به مرور زمان بر اساس داده های غلطی که به مغز خود وارد می کند، از حالت طبیعی خود خارج شده و چاق و نامتناسب می شود و به همین دلیل برای لاغری و تناسب اندام دست به روش های مختلفی میزند تا لاغر شود.روشهایی که افراد به صورت طبیعی لاغر،هرگز آنها را انجام نمیدهند برای لاغر شدن و لاغر ماندن خود مانند رژیم های سخت غذایی یا ورزش های سنگین.پس من کارهایی را که افراد لاغر و متناسب انجام میدهند را باید یاد بگیرم.کارهایی مانند دست کشیدن از خوردن غذا  و هر نوع خوراکی قبل از احساس سنگینی در ناحیه ی شکم و احساس خفگی،خوردن هر وعده ی غذایی زمانی که واقعا احساس گرسنگی داشته باشم و حالت ضعف و نه صرفا چون وقت نهار خوردن یا شام خوردن است و خیلی کارهای دیگر.من به راحتی می توانم لاغر شوم اگر لاغری را مانند یک هنر و مهارت کامل یاد بگیرم به همین راحتی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/09/16 17:46
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 14908 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 284 کلمه

      بنام خدا 

      عرض سلام خدمت استاد روشن و دوستان همراه 

      بجز فکر کردن به ارث من همه موارد را که استاد فرمودند را همیشه داشتم 

      اینکه آدم به بلوغ برسه چاق میشه ،ازدواج کنی چاق میشی ، من مشکل تیرویید داشتم گفتن چاق میکنه ،گفتن تو بارداری چاق میشی اشکال نداره بعد زایمان همه این اضافه ها میره که اصلا این اتفاق نیفتاد ،پرخوری را که بزرگترین عامل میدونستم و همین طور تند خوردن را چیزی که همیشه داغونم می‌کرد عذاب وجدان بعد غذا خوردن که چرا من کهچیزی نخوردم فرداش میرفتم رو وزنه میدیدم دقیقا اضافه کردم کلافه میشدم این کار چند سال من بود به همه دردی زدم اما نشد 

      تا اینکه با سایت تناسب فکری آشنا شدم و متوجه شدم که تمام این چاقی من از افکار و رفتار خودم بوده هیچی نمیتونی لاغری را بوجود بیاره فقط و فقط با تغییر فرمول ها می‌توانیم برای همیشه یک جسم لاغر و خوش تیپ داشته باشیم و پن تمام این عقایدی که داشتم در مورد چاقی را کنار گذاشتم و در مسیر لاغری با ذهن دارم ادامه میدم و هیچ عجله ای برای لاغری هم ندارم 

      و من این دو ماه هست که باشگاه بدن سازی و دوچرخه سواری حتی یک درصد هم فکر نکردم که برای لاغری برم باشگاه یا دوچرخه خودم دوست دارم برم تو جمع دوستان حتی روز اول مربی گفت وزن کن گفتم پن اجازه وزن کردن ندارم اما اصرار کرد و من بهش گفتم به شرطی رو وزنه میام که بهم نگو چند کیلو هستم خودم هم نگاه نمی‌کنم و همین اتفاق هم افتاد نه اون گقت و نه مت نگاه کردم چون برام مهم نیست 

      من برا لاغری نمیرم فقط دوست برم باشگاه و خیلی خیلی خوشحالم که در مسیر هستم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1401/08/15 15:55
      مدت عضویت: 818 روز
      امتیاز کاربر: 33319 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 233 کلمه

      با سلام وخسته نباشید به استاد عزیز

      اتفاقا این فایل رو که دلشتم گوش میدادم مادرم هم شنید وتمام عواملی که همه فکر می کنند باعث چاقی میشه رو شنیده،مادرم خیلی باور داره چون من زیاد حرکت نمی کنم چاقم وچون خودشون بیشتر حرکت می کنند متناسب هستن،من خوب باورم این بود که سوخت وساز بدنم پایینه وهم اینکه سن یالاتر میره سوخت وساز بدن پایین میادوخیلی عوامل دیگه که هم افراد عادی بیان می کنند وهم پزشکان وهم اینترنت،مامانم میگه اگه اینا باعث چاقی نمیشه پس چی باعث میشه،آخر که یه چیزی باعث میشه،گفتم مگه ما برای چاق شدن زحمت کشیدیم رژیم گرفتیم عرق ریختیم دارو خوردیم وهزار کار دیگه انجام دادیم ومن چون از یک سالگی چاق شدم ونه پدرو نه مادرم هم چاق نبودن ودر سفره خانوادمون خووباید ب همه بودیم ولی همه متناسب شدن ومن فقط این طور شدم واقعا نمیدونم چرا این طور شدم ،ولی به مادرم گفتم من همون طور که چاق شدم باید لاغر شوم کاملا عادی ،نه به روش‌های قبلی ،مگه برای چاق تر شدن کار خاصی انجام دادیم یا تصمیم خاصی گرفتیم ،همون جور چاق شدیم همون جور هم باید لاغر شویم،اصلا من باید فکر کنم کاملا متناسب هستم وباید کاملا عادی رفتار کنم اصلا فکر چاق بودنم نباید باشم به قول بعضی دوستان که سخن سردار سلیمانی رو بیان کردند که گفتند شرط شهادت شهید بودن است.شرط تناسب اندام ولاغری هم لاغر بودن است،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 10 کلمه

      استاد ممنون خیلی درس گرفتم ..ان شالله سلامت باشید وپایدار 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 144 کلمه

      راستش بعد مدت ها نور امیدی تو دل من روشن شده که من فاصله زیادی با اون چیزی که می‌خوام ندارم فقط خودم خیلی بزرگش کردم . دیروز رفتم و عکسای قبلیم که لاغر و خوش اندام بودم رو بعد مدت ها نگاه کردم . چقدر از دیدن خودم تو اون شکل و لباس ها لذت بردم و توی گوشیم ریختم که جلوی چشمم باشه . من تا قبل این تو این دوسال بعد بارداری اصلا باور نمی‌کردم بتونم لاغر بشم ولی الان احساس میکنم میشه دوباره مثل قبلنا سبک و خوش تیپ باشم . 

      دلایلی که من برای چاق شدنم میدونستم اینا بود 

      بارداری 

      زیاد خوردن 

      تحرک نداشتن 

      داروهای استفاده شده در طول بارداری 

       و الان برای لاغر نشدنم این دوتا دلیل برام پررنگن 

      زیاد خوردن 

      تحرک نداشتن .

      که برای اینها هم مصداق هایی اطرافم پیدا کردم که می‌تونه نقضشون کنه و فکر میکنم باور نتونستن بزرگترین مانع لاغر نشدن کنه…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/07/25 18:12
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34466 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 662 کلمه

      سلام به همگی 

      استاد من دیروز با معلم پسرم در مدرسه  جلسه ای داشتم که  ایشون فردی بسیار بسیار لاغر اندام  بود طوری که در مانتو شلوار رسمی که تنشون بود ایشون هیچ برجستگی نداشتن و کاملا لاغر بودن و من برای یه لحظه در دلم گفتم انگار مجرد هستن و اما دیدم در صحبتهاشون اشاره کردن  که من دختر و پسری دارم در مقطع ابتدایی و من یه دفعه گفتم دمش گرم عجب اندام زیبایی داره با اینکه ازدواج کرده و زایمان داشته اما حتی یه ذره شکم من  در.  جسم ایشون ندیدم و واقعا لذت بردم  و به خاطر همین  از زمانی که من ایشون رو دیدم همش به خودم میگفتم چقدر ایشون لاغرن چقدر خوشتیپن  چقدر خوش چهره و جوان هستن و چقدر فرد موفقی هستن .چون در صحبتهاشون  کامل رزومه ی خودشون رو گفتن .و من بسیار این فرد رو تحسین کردم 

      و بارها به خودم گفتم ببین با ازدواج و زایمان و هم میشه اینقدر لاغر  بود و سایز دخترونه داشت اتفاقا برای لحظاتی ماسک خودشون رو در آوردن و من چقدر از چهره ی نچرال و ظریف و زیبای ایشون لذت بردم چقدر این فرد به دل من نشست و من بارها و بارها گفتم ببین چقدر میشه آدم  با وجود ازدواج و بارداری اما زیبا و خوش تیپ بشه چقدر این تناسب اندام  سن ایشون رو کم نشون میداد و انگار که هنوز  دختر خانم مجردی بودن  و من بسیار در ذهنم این خانم رو تحسین کردم و اتفاقا با گوش دادن به صحبتهاشون دیدم که چقدر خانم موفقی در زمینه ی شغلی خودشون هستن و این موفقیتها رو هم ربط دادم به تناسب اندام ایشون و در بقیه ی صحبتهاشون چقدر از شخصیت و طرز فکر این خانم خوشم اومد و اتفاقا ایشون در حرفهاشون اشاره کردن که من به لباس پوشیدن و اندامم اهمیت میدم به خاطر اینکه با دانش آموزانم ارتباط بهتری بگیرم و در کارم موفق تر بشم و ایشون گفتن من هر هفته یه دست  لباس ست  با رنگهای زیبا برای کارم دارم که دقیقا من تمام اینها رو ربط میدادم به تناسب ایشون یعنی موفقیت در کارشون و مدرک بالای تحصیلی (کارشناسی ارشد مدیریت) داشتن و  اینکه با سن کم تونسته بودن در یک مدرسه ی ابتدایی سر شناس در شهرمان کار کنن و اینکه اینقدر دیسپلین خاص و زیبای برای کارشان داشتن و اینکه اینقدر زیبا از مهارتهاشون در آموزش صحبت میکردن وطرز  برخورد عالی که  با دانش آموزان داشتن و  اینقدر ایشون سبک بودن  و سریع بین میزها جابه جا میشدن و حرکت میکردن و کارها رو انجام میدادن که من لذت می‌بردم  و اینقدر شاداب و زیبا و جوان بودن و اینقدر در کارشون اعتماد به نفس داشتن  وبه خودشون اعتماد به نفس داشتن که من مجذوب این اعتماد به نفس در این خانم خوش اندام  شدم که  دقیقا  هم خودشون چند دقیقه بعد  به زبان آوردن  که من می‌دونم چهره ای دلنشین وخوب دارم که تمام پسرهای  شما از من خوششون میاد و  من احتیاج به هیچ آرایش  غلیظ وهیچ  کاره دیگه  ای ندارم و خلاصه من تمام این چیزها رو در ذهنم ربط دادم به تناسب اندام ایشون  و گفتم میشود اتفاقا  هم سن و سال خودم یا شاید دو سالی  از من بزرگتر بود و من بارها و بارها باید بگم این همه آدم لاغر و متناسب در اطراف من هست که به راحتی متناسب هستن  پس من هم به زودی یکی از این افراد خواهم شد و اما در ذهنم نجوایی بود که حتما این خانم کم خوراک هست و یا  غذای بسیار  کم و ناچیزی میخوره یعنی من هنوز ته ذهنم خوردن رو به چاقی ربط میدم وهنوز خودم رو آدم پر خوری می‌دونم که چاقی  الانم حق من هست و من این فرمول رو هم کشف کردم. 

       اما الان که در دوره ی  جدید هستم تنها منطق من برای لاغری درست رفتار کردن با مواد غذایی هست و تا زمانی که عالی رفتار و فکر نمیکنم من نمیتونم لاغر بشم و باید بیشتر روی این منطقم کار کنم تا به لاغری بیشتری برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 104 کلمه

        سلام و درود
        اینکه ما فکر کنیم برای لاغر شدن باید رژیم گرفت یا طبق برنامه خاصی غذا خورد کاملا طبیعی است چون سال ها به این طریق فکر و عمل کردیم.
        در مورد رفع مانع ذهنی پرخور بودن در دوره اصلاح پرخوری و اشتها توضیح و تمرین داده شده است.
        برای لاغر شدن فقط باید به درک مناسب از عملکرد و واکنش نسبت به مواد غذایی برسیم.
        زمانی که از نظر فکری رابطه درستی با غذا خوردن داشته باشیم و از نظر عملی رفتار مناسب با شرایط جسمی خودمون داشته باشیم تنها کار لازم ادامه دادن این روش تا رسیدن به تناسب اندام ایده آل خواهد بود.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1401/07/24 11:28
      مدت عضویت: 1561 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 512 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ومهربان 

      سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم

      این فایل درعین اینکه خیلی ساده به نظر میرسه خیلی خیلی مهمه 

      چند روز پیش که داشتم آمار خودمو درسایت میدیدم متوجه شدم که دوسال اینجام واین دوسال چقدر باورهام درست وچقدرشون هنوز باقی موندن تا درست بشن 

      یکیش این بود که یه عمر درمغز ماخوندن که اگه تحرکت کم باشه چاق میشی این شد که اونقدر راه رفتم که دچار انواع واقسام ناراحتی های پوستیو…شدم ولی هنوزم لاغر نشدم حالا یکی نیست بیاد بگه آخه دختر خوب وحسابی تو چرا فکر نکرده افتادی دردام حرف بقیه مگه اینهمه دوست نداشتی که اونقدر خوابالو وتنبل بودن که زورشون میگفت پاشن آب برای خودشون بیارن اونوقت مثل نی قلیون لاغر بودن 

      حتی خود من میترسیدم چند ساعت بخوابم میترسیدم چاق بشم همیشه صبح زود بلند میشدم که نکنه خدای نکرده بهم بگن چاق تنبل یا بیمصرف یا چاق تر بشم خدا میدونه که چقدر مواقع برای اینکه دیگران منو تحقیر نکنن بیرون خونه درحالی که داشتم از گشنگی میمردم چیزی نخوردم ودرد معده کشیدم که کسی مسخره ام نکنه یا خیلی مواقع ترسیدم فست فود بخورم که نکنه چاق بشم حتی وقتیم خوردم با عذاب وجدان خوردم درحالیکه همیشه از غذای خونه بیزار بودم 

      از سالاد بیزار بودمو ولی به خاطر لاغری میخوردم

      چقدر اب کرفس بدمزه خوردم افشرده های تلخ وبدمزه 

      خوردم قهوه تلخ چای دم نوش تلخ 

      وخیلی چیزا 

      اونقدر غذاها به سالم وناسالم تبدیل شدن برام که علاقم رفت کنار 

      الان به روزی رسیدم که از تمام غذاهای سالم بیزار شدم وترس خوردن غذاهای فست فودی وبه قول معروف ناسالم دارم 

      انتظارم چاق تر شدن نیست ولی انتظارم زیاد لاغر شدنم نیست چرا که هنوزم کلی ترس دارم 

      من دراین دوسال خیلی افت وخیز داشتم والانم که مملکتمون شده افت وخیز ذهن چاقم میگه بیا ناآرومی باعث میشه تو لاغر نشی 

      وترس های جدیدی اضافه شده به من 

      البته من میدونم که اینا بهانه است فقط وبیمعنیه 

      چرا که درهمین وضع هم انسان هایی لاغر شدن لاغر هستن ولاغر میمونن 

      به قول استاد تا انتظارمون از خودمون چی باشه 

      اگه انتظار داشته باشم که لاغر ومتناسب بشم ومتناسبم بمونم واقعا هم همین طور میشه ومتناسبم میمونم 

      من باید یاد بگیرم مثل یه فردمتناسب انتظارم از خودم متناسب شدن ومتناسب موندن همیشگی باشه وباور کنم که چاقی دیگه برنمیگرده به جسم من 

      دروجود من راهی نداره 

      همه چیز از راه درستش درست شدنیه 

      فقط راهشو باید پیدا کرد 

      درست مثل موهای من 

      که رنگشون کردم وخانوما خیلی خوب میدونن که وقتی موها رو خیلی روشن کنی دراصل خیلی آسیب میبینن 

      وخیلیا با روشن کردن موهاشون بعد یه مدت بخش زیادی از موهاشونو از دست میدن واین خیلی باعث رنجششون میشه 

      دیروز برای همین مساله پیش یه فروشنده قدیمی که خرید عروسیمو پیشش کرده بودیم رفتم 

      یه محصول جدید بهم داد که واقعا برای موهام معجزه کرد 

      وقتی اومدم خونه بالافاصله ازش استفاده کردمو شگفت زده شدم ومتوجه شدم که هر چیزی راهی داره 

      چقدر محصولات مختلف امتحان کرده بودم واعصابم خورد بود که داره موهام نابود میشه 

      چاقیم همینه کلی روشو امتحان کردمو وداشتم خودمو نابود میکردم اما با تغییر باورهام وانتظاراتم از خودم که همون راه درستست نتیجه میبینم وشگفت زده میشم وهر روز مثل موهام که کیف میکنم از خوب شدنشون 

      کیف میکنم از تناسب اندامم وماندگاری همیشگیش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/07/22 14:58
      مدت عضویت: 1903 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,114 کلمه

      ادامه  نکات آموزشی متن .

      نکته ۱۲ ، تکرار در آموزشها بسیار تاثیرگزار است و یاداوری آن راحت است . 

      هرچقدر ما بیشتر تکرار کنیم ذهن ما در به کار بردن اطلاعات لاغری راحتتر عمل می کند . 

      در حقیقت از این نکته میشود به این باور رسید که نه تنها لاغر شدن راحتترین کار دنیاست بلکه  لاغر شدن روز به روز راحتتر و راحتتر میشود . 

      پس هرچی بگذرد و بیشتر یاد بگیریم و بیشتر تکرار کنیم  لاغر شدن برای ذهن راحتتر میشود و راحتتر از آن استفاده می کند . 

      نکته ۱۳  وقتی کمتر یاد بگیریم بیشتر فکر می کنیم تا یادمان بیاید اما وقتی بیشتر تکرار میکنیم کمتر فکر می کنیم و راحتتر عمل می کنیم . درست مثل رانندگی که هر چقدر بیشتر تکرار می کنیم راحتتر عمل می کنیم . 

      نکته ۱۴ – وظیفه ذهن هدایت ما در زندگیست . 

      پس ذهن ماست که باید یاد بگیره و با لاغریمون موافقت کنه و تا اون نخواد ما لاغر نمیشیم . 

      برای اینکه اون اجازه بده ما لاغر بشیم باید از الگوهای خودش استفاده کنیم . باید تاییدش کنیم . ما باید با ذهنمون در تناسب قرار بگیریم تا با هم هم جهت بشیم و ذهن انگیزه ی یادگیری تناسب رو پیدا کنه . 

      نکته ۱۵ – ذهن مسیر حرکت مارو در زندگی با استفاده از آموزشهایی که یاد گرفتیم نشون میده . 

      و اگه لاغر شدن رو به خوبی یاد بگیریم و برامون کامل و روشن بشه ذهن برای هدایت ما از اون داده ها استفاده می کنه . 

      نکته ۱۶- چاق شدن را یاد گرفتیم و جسممان چاق شد 

      لاغر شدن را یاد میگیریم و جسممان لاغر میشود . 

      نکته ۱۷ – چاق شدن نیاز به به روزرسانی ندارد چون ذهن به همان آموزشهای پیشین عمل می کند . 

      نکته ۱۸ روشهای لاغری جسمی تنها جسم را تحت فشار قرار میدهد و ما با تحت فشار قرار دادن جسم نمیتونیم لاغر بشیم . 

      مثلا ما بشینیم شب تا صبح قلم مو دست بگیریم نقاشی بکشیم وقتی هنوز یاد نگرفتیم مشخصه که نمیتونیم نقاش بشیم . بعد خودمون رو سرزنش کنیم چرا من نمیتونم نقاشی کنم . خب اصولشو هنوز یاد نگرفتیم چرا باید سرزنش کنیم خودمون رو . تکرار می کنیم یاد میگیریم . 

      نکته ۱۹ تنها راه لاغر شدن یادگیری لاغریست . 

      یادگیری هم اول شنیدن است بعد تکرار کردن توسط خودمان با نوشتن و خواندن و مرور کردن و تحلیل کردن . 

      نکته ۲۰ یادگیری تعامل ذهن و مغز است . به نظر من ذهن متافیزیک مغز است . قوه مدرکه ی مغز است . مغز فیزیک است ذهن متافیزیک و نیروی آن . 

      مثلا مثل لامپ و نور لامپ . لامپ فیزیک است و قابل لمس  و نور لامپ که همان برق است متافیزیک چون قابل لمس نیست . لامپ بدون نیروی برق روشنایی ندارد ولی برق هم بدون لامپ نمیتواند  روشنایی خود را نشان دهد . ذهن و مغز هم همین هستند . ذهن روشنایی مغز است . مغز فیزیک است و ذهن متافیزیک . 

      نکته ۲۱ – ما از طریق جسم به آموزشها عمل می کنیم . 

      از طریق دیدن شنیدن نوشتن حس لامسه 

      نکته ۲۲ – پروسه چاقی : 

      ۱-یادگیری از طریق اطرافیان 

      ۲-تغییر وضعیت جسم و نمایش آنچه آموخته ایم 

      ۳- تکرار چاق شدن و بیشتر کردن مهارتها 

      پس پروسه لاغری 

      ۱- یادگیری لاغری 

      ۲- تغییر وضعیت جسم (به جای کم خوردن و محدود کردن خودم  آنچه دوست دارم را میخورم . به جای اجبار در فعالیت بیشتر آنچه دلم خواست را انجام میدهم ) 

      ۳- تکرار و استمرار آنچه آموخته ام . 

      نکته ۲۳ – لاغر شدن را خودمان باید یاد بگیریم . 

      من لشکر یک نفره ام . در دنیای من و دهنم فقط من و اوییم . هیچ کسی از درون ما خبر ندارد . پس باورهایی که او هدایت می کند را میپذیرم تا بتوانم دوباره مثل قبل لاغری بیشتر را برای خودم خلق کنم . 

      من مسئول لاغری خودم هستم و خودم باید لاغر شدن را خوب یاد بگیرم و به آموزشهایش عمل کنم . راحت باشم سخت نگیرم . لاغر شدن روز به روز آسانتر و آسانتر میشود . 

      نکته ۲۴ – افرادی که چاقی را به ما یاد دادند توانایی آموزش لاغر شدن را به ما ندارند . 

      باز هم جمله من لشکر یک نفره هستم . کسی که چاقی را به من یاد داده نمیتواند الگویی خوبی برای لاغری من باشد من باید فقط خودم بدون اینکه بخواهم بخواهم کسی مرا تایید یا تکذیب کند بلند شوم و با اعتماد به نفس در مسیر دلخواهم حرکت کنم . مسیری که یکبار ان را خلق کردم پس بار دیگر نیز میتوانم . 

      نکته ۲۵ برای یادگیری لاغری تصمیم گرفتن عالیست . من تصمیم قاطع و راسخ خود را گرفته ام که لاغری را خوب یاد بگیرم و ان را تکرار و تکرار کنم تا الگوی ذهنی من برای لاغری راحتتر و راحتتر شود . 

      ذهن که خیالش راحت باشد من محدودیتی برای او ایجاد نمیکنم و به من اعتماد کند خیلی راحت مرا لاغر می کند خیلی راحت . 

      نکته ۲۶ من شگفتی ساز لاغری با ذهن هستم . عکس من در میان شگفتی سازان است . شگفتی اولم لاغر شدن و شگفتی دومم لاغر ماندن است و من اده ام تا شگفتی سومم را خلق کنم . من میخواهم بیشتر و بیشتر رموز لاغری را یاد بگیرم تا اندامم دلخواهتر و دلخواهتر شود . 

      نکته ۲۷ – موضوع لاغری با ذهن اهمیت زیادی دارد . چون ذهن فرمانده بدن است و اگر او اجازه بدهد لاغری در بدن نمایان میشود . 

      نکته ۲۸ – علت چاق شدن و لاغر نشدن استفاده از آموزشهای چاقی و استفاده نکردن از آموزشهای لاغریست . 

      پس پاسخ سوال اول همین نکته ۲۸ است چرا لاعر نمیشم چون از آموزشهای لاغری استفاده نمیکنی . چون هنوز کم خوردن و زیاد فعالیت کردن رو عمل کردن به لاغری می دونی . چون رها و ازاد نیستی . چون هنوز میترسی . چون اون چی که دوست داری رو نمیخوری . چون اون زمان که دوست داری نمیخوری . چون اون طور که دوست داری نمیخوری چون هر اندازه که دلت میخواد نمیخوری . چون راحت نمیخوری . چون خودتو بستی . چون به خودت اعتماد نداری . چون به میلت اعتماد نداری . 

      چون هنوز خوردناتو چاق کننده میدونی .  شاید الگدهای دیگه ات کم و بیش درست شدن ولی این الگوها هنوز درست نشدن . 

      چون هنوز اعتماد به نفست کمه و تایید دیگران برات مهمه . چون هنوز خلوت خودتو دهنتو باور نکردی . چون هنوز نفهمیدی تنها راهنمای تو ندای ذهن و قلبته . همون که حالتو خوب می کنه . به قول استاد اسمشو هر چی میخوای بزار ولی باید عملی رو انجام بدس که حالتو خوب می کنه و انگیزه لاغری بهت میده . پس یک جهت باش مثل همون وقت با اشتیاق حرکت کن که الان مسیر لاعری یرات راحتتره چون ۴ سال یاد گرفتی و تکرارش کردی . پس تو که ۲ تا شگفتی ساختی سومیشم میتونی بسازی .

      خدایا به خاطر حال خوبم شکر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/07/22 12:34
      مدت عضویت: 1903 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,094 کلمه

      نکات آموزشی در این متن . 

      تنها راه لاغر شدن اموختن لاغری و تکرار اموزشها با جسم (نوشتن و تمرین کردن ) است . 

      چه نکاتی را از این متن آموزشی آموختم ؟ 

      من حدودا ۲۰- ۳۰ نکته ی آموزشی از این متن استخراج کردم و آنها را بیان میکنم و برای خودم شرح و توضیح  میدهم تا بهتر یاد بگیریم . 

      ۱- به سوالات خود دقت کنیم . چه سوالاتی میپرسیم ؟ 

      چرا لاغر نمیشم یا چرا چاق میشم اینها همه مربوط به ذهن چاق است . 

      پاسخشم یه جمله است چاقی رو یاد گرفتیم و تکرار کردیم . 

      ذهن لاغر سوال در مورد چاقی نمیپرسد ؟ چون سوالی ندارد سوالات برتیش روشن است میداند باید آنقدر یاد بگیرد و تکرار و تمرین کند که دیگر سوالاتی از این دست برای او پیش نیاید . 

      ۲- نکته دوم  استفاده از روشهای مرسوم جهت لاغری (فشار به جسم از هر طریقی که یاد گرفتیم رژیم دمنوش ورزش کم خوری حدو اندازه گرفتن و خوردن سنجش غذاها با ترازو پیاده روی فعالیتهایی که نیت لاغری دارند و خلاصه هر روشی که حس محدودیت در من ایجاد میکند ) فقط نتیجه لاغر نشدن و حتی چاقتر شدن دارد . روش لاغر شدن تنها و تنها آموختن لاغری و تکرار و تمرین از طریق نوشتن و گوش دادن و انجام تمارین آموزشیست . 

      ۳- لاغر شدن تلاش نمیخواهد . هر جایی که حس کردیم داریم تلاش می کنیم برای لاغر شدن یعنی بدونیم داریم راحت چاق شدن رو در ذهنمون تثبیت میکنیم . لاغر شدن تلاش نمیخواد خودبخود لاغر میشیم . ما نیروی تلاش رو در جهت یادگیری لاغری و تکرار اموزشهامون بزاریم . اونم فکر نکنیم همین امروز که این نکات رو یاد گرفتیم یعنی لاغر شدیم ما فقط اینارو تکرار می کنیم ذهن ما هر زمان که استفاده از این داده ها رو راحتتر از استفاده از داده های  چاقی دید خودش اینارو انتخاب می کنه . 

      شاهد این هم دندونای منه . من دو تا از  دندونای دوطرفم نیاز به پروتز داشت . پروتز سمت چپم رو انجام دادم و سمت راستم برای هفته ی پیش باید کارهاشو انجام میداد . سمت چپ که پروتزشو گذاشت گفت احساس بلندی می کنی گفتم یکم گفت برو یه هفته اگه جا نیفتاد برات یکم میتراشم که کوتاه بشه . خلاصه من تا یه هفته با این دندون درگیر بودم که یکم کوتاهتر بشه ولی اذیتم میکردم من ناخوداگاه با همون دندون خراب سمت راستم میخوردم که راحتتر بود خودردنش چون طرف چپم به هم میسایید چندشم میشد . خلاصه رفتم و گفتم کوتاهش کن خوب نیست و خانوم دکتر کوتاهش کرد عالی شد . اصلا بدون اینکه من بفهمم دیگه غذا رو با همین دندون سالم میخورم چون راحتتره . 

      ناخوداگاه ما همیشه کار راحت و انتخاب می کنه اگه من چاق میشم چون چاق شدن در ذهن من هنوز راحتتر از لاعر شدنه من با زور و تحمیل فقط چاق شدن و راحتتر و لاغر شدن و سختتر میکنم . پس لاغر شدن رو رها میکنم و فقط یاد میگیرم و تمرین میکنم . هر وقت که ذهن من راه لاغری رو آسونتر از چاقی ببینه خودش خودبخود مثل همون استفاده از  دندون راحتتر برای خوردن غذا از اطلاعات لاغری استفاده می کنه . 

      وای که چقدر شیرینه این اطلاعات . 

      خب بریم سراغ  نکته چهارم . برای لاغر شدن تصمیم نگیریم ، زمانبندی نکنیم ، تلاش نکنیم هم که گفتم . با این کارها ما فقط انتظار لاغر نشدن و چاق شدن رو برای  ذهنمون زیاد می کنیم . ما اگه میخوایم تصمیم بگیریم برای یادگیری تصمیم قاطع بگیریم  و متعهد باشیم که آموزشها رو انجام بدیم بنویسیم تکرار کنیم یاد بگیریم و ماهرتر بشیم . 

      نکته پنجم به سخن افراد چاق گوش ندیم . ذهن چاق مملو از فرمولهای چاق کننده است . ترسها و عذابها و اندوهها و سرزنشها و نگرانیها و….. اینها باعث میشه اطلاعات چاقی در سر ما هم مرور بشه  و انتظار چاقی و یا لاعر نشدن از خودمون داشته باشیم . سعی کنیم با افراد لاغر دوستی برقرار کنیم چرا که اونها ذهن لاغری دارند حرف از لاغری هم که نزنند ارتعاش افکار  ذهنشون روی ذهن ما اثر میزاره . 

      نکته ششم از این متن سرشار از آگاهی 

      لاغر شدن رو کاری سخت و دست نیافتنی ندونیم  لاغر شدن ذهنیه لاغر شدن خیلی راحته فقط کافیه یادش بگیریم با تکرار و استمرار درش ماهر بشیم بدن خودبخود واکنشها رو تنظیم میکنه برای لاغری جسمی . 

      نکته هفتم : تنها راه لاغر شدن یاد گیری لاغری و لاغر شدن از طریق ذهن است .  چون لاغری یک زبان است . زبان لاغری را که بیاموزیم و در یادگیری آن استمرار ورزیم ذهن این اطلاعات را قابل دسترس تر می داند و بیشتر از این اطلاعات استفاده می کند . 

      نکته هشتم : همانطور که چاق شدن رو یادگرفتیم لاغر شدن رو هم یاد بگیریم . 

      کار خاصی برای یادگیری چاقی نکردیم پس برای لاغری هم کار خاصی لازم نیست بکنیم ما حتی از یادگیری چاقی اطلاع هم نداشتیم پس حتی برای یادگیری لاغری هم نباید خیلی ذهن رو درگیر کرد . اشتیاق به اموزش خود بخود میل به تکرار و تمرین را در ما ایجاد می کند . ذهن کارشو خوب بلده بهش اعتماد کنیم ‌ 

      نکته ۹ برای آموختن لاغری باید عشق و انگیزه داشت عشق و انگیزه همراه با آموزش = یادگیری چون ذهن آموزش پذیر است . 

      نکته ۱۰ – ما با اموختن و درک کردن لاغری دیگه لاغری رو فراموش نمی کنیم فقط با تکرار و تمرین سبب میشیم اطلاعاتش در دسترس باشه تا ذهن بیشتر به این داده ها توجه کنه و ازشون استفاده کنه . علت تداوم چاقی هم همینه که ما یادش گرفتیم برای همین فراموشش نمی کنیم مثل همون جاده یه طرفه که در متن گفتید  اما میتونیم اطلاعاتش رو از دسترس خارج کنیم . 

      نکته ۱۱ – توانایی ذهن برای آموختن بی نهایته . 

      یعنی حافظه ما تاابد ظرفیت یادگیری داره . 

      پس اگه این باور رو داشته باشیم هیچ وقت از آموختن خسته نمیشیم . و همیشه راهمون برای آموزش بیشتر بازه . 

      نکته ۱۲ . استفاده از اطلاعات ذهنی انتخابیست . اطلاعات بی نهایت و ما جهت استفاده از هر کدوم از اون اطلاعات کاملا مختاریم . 

      ترس از چاقی رو انتخاب کنیم یا لذت بردن از لاغری رو 

      نگرانی از چاقتر شدن یا نگرانی از لاغر نشدن رو انتخاب کنیم یا مطمئن بودن از لاغر شدن رو 

      حد و اندازه و سنجش برای مصرف مواد غذایی گذاشتن رو انتخاب کنیم یا هرچی که دلمون بخواد و احساسمون بهمون بگه . 

      توجه به چاقی رو انتخاب کنیم یا توجه به لاغری رو . 

      ما در انتخاب اطلاعاتمون کاملا مختاریم . 

      از هر اطلاعاتی بیشتر استفاده کنیم بیشتر اونها رو در دسترس قرار می دهیم . 

      برای اینکه متنم طولانی نشه ادامه نکات آموزشی رو در پست بعدی قرار میدم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1401/07/22 09:10
      مدت عضویت: 1903 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,301 کلمه

      سلام . 

      سوالات ذهن چاق با سوالات ذهن  خوش اندام متفاوت است .

      ذهن خوش اندام  اصلا چرایی ندارد . 

      او خوش اندام است . 

      خوش اندام یعنی چه ؟ 

      خوش اندام از نظر من یعنی اندامی که  با فکر خوش ساخته شود . 

      فکر خوش یعنی افکاری که به انسان حس خوش می دهند . 

      حس خوش یعنی توجه کردن به موارد دلخواه  . 

      مسلما توجه کردن به موارد نادلخواه حس خوشی در ما ایجاد نمی کند . 

      خب موارد دلخواه هر کسی با شخصی دیگر تفاوت دارد . 

      نحوه نگرش افراد با هم متفاوت است . 

      پس قطعا چیزی که برای من خوشایند است و حال خوش تولید می کند ؛ برای شخص دیگر ممکن است خوشایند نباشد و برای او حال بد تولید کند . 

      و تفاوت ما انسانها هم دقیقا در خواسته های دلشان است که

       این تفاوت در خواسته ها در انسانها نگرشهای مختلف  ایجاد کرده است . 

      اگر انسانها دل خود را معیار انتخاب قرار دهند و نه سخن دیگران را حالشان همیشه خوب است . و همه به این درک برسند که انسانها در انتخاب دلخواهشان آزاد هستند ؛ پس در نتیجه همه با هم به تفاهم میرسند و کسی با کسی نمیجنگد . 

      خب حالا من به دلم توجه می کنم تا ببینم دلم چی میخواد . 

      دل من  اینارو میخواد : 

      ۱- لاغر شدن همراه با حس رهایی 

      ۲- بچه دار شدن همراه با حس رهایی 

      ۳- پولدار شدن همراه با حس رهایی 

      داشتن همه ی اینها یعنی داشتن تفکر سالم . 

      تفکر سالم هم یعنی تفکری همسو با دل . 

      یعنی تفکری همسو با خدای دل . 

      دل هم که همواره خیر میخواهد . پس خواسته های من همه خیر است . 

      من ایمان دارم دل من طالب خوبیهاست طالب حقه و من همه چیز و حق میبینم . 

      حتی اگه کسی در ستم کردن کردن به دیگران حالش خوب میشود خب در مسیرش قرار میگیره و انسانهایی جذب اون میشن که میتونه بهشون ستم کنه و بر عکس کسانی که در ستم کشیدن راحت هستند افرادی جذبشون میشن که میتونند بهشون ستم کنند و هردو طرف در ستم کردن و ستم کشیدن حالشان خوب است . 

      اگر هم حالشان از نظر ما بد است ولی خودشان از همان حال بد انرژی میگیرند و زندگی می کنند . یعنی حال آنها از نظر ما بد است ولی خودشان در همان حال بد و رنج لذت میبرند . 

      این تفکر شاید خیلی تفکر سیاهی باشد ولی اصول چنین تفکری همسو با قوانین الهیست و برای همین است که وجود دارد  . 

      اما تفکر سفید من  اینست که من طالب محبتم پس افرادی جذب من میشوند که عشق را بر من جاری می کنند و دوستم دارند .  من طالب عشق ورزیدن هستم پس افرادی در مسیر من ظاهر میشوند که محبت پذیرند و میتوانم عشقم را نثارشان کنم . این راه هم مطابق قوانین الهیست . 

      خب هر دو گروه هم گروه  اول و هم گروه دوم به خواست دلشان میرسند . 

      و من با توجه به تمایلم این دوراه را انتخاب می کنم . گاهی ممکن است در مسیر ستم باشم و گاهی در مسیر عشق . 

      اما انتخاب من در هر لحظه همان مسیر را برای من آشکار می کند و تکرار انتخابهای من شخصیت غالب مرا میسازند . 

      شخصیت من بر اساس انتخابهایم در هر لحظه شکل میگیرد و فقط کافیست من در هر لحظه به انتخابهایم توجه کنم تا شخصیت و سرنوشت خود را بسازم . 

      اما انتخاب من در مسیر خوش اندام بودن  چیست ؟ 

      انتخاب من انتخاب دلم است . 

      انتخاب من بر مبنای رهایی و آزادی است . 

      انتخاب من متناسب و همسو با خدای دلم  است . 

      من به انتخابهایم ایمان دارم . 

      انتخاب من کم خوردن یا متناسب خوردن نیست . 

      چون این انتخابها به بدن من آسیب میزنند . 

      انتخاب من رها خوردن است . 

      هر وقت که دلم بخواهد میخورم . هر چی که دوست داشته باشم میخورم . هر اندازه که دلم در اون لحظه بخواد میخورم و هرطور که دلم بخواد میخورم . 

      خب این از نظر من یعنی رهایی در خوردن . 

      بهترین الگوی من برای خوردن اینه . 

      این خواست دل منه 

      بدنم میپذیردش . 

      در این رها خوردنه شکم من خوب کار می کنه و  از گوارشم راضی هستم . سنگین نمیشم . حالم بد نیست . 

      حتی اگه گاهی اوقات عذاب وجدانم بگیرم اونم بد نیست . چون اونم حسیه که داره پاکسازی می کنه منو بهم ایست میده دیگه بسه از این مسیر نرو که حالت بد میشه . چراغ قرمز منه . پس همونم راهنماست . 

      وقتی عذاب وجدان میاد من دیگه نمیخورم . دیگه دلم نمیخواد بخورم . 

      وقتی دستور خوردن صادر میشه خب دلم میخواد بخورم این یعنی چراغ سبز . 

      من اینطوری به کاهش وزن ۲۰ کیلو رسیدم . 

      این جی پی اس من بود در اون ایامی که به این روش عمل میکردم .

      ولی بعد از  یه مدت میدیدم خب باز داره حرف از تناسب رفتاری میشه و در نظر من  تناسب رفتاری با رهایی در رفتار با هم فرق داشت . 

      اشتباه من این بود که من اسیر گفته های دیگران شدم و  اعتماد به نفسم از بین رفت . چراغ راهنمامو گم کردم و باز شروع کردم به عمل کردن به  تفکرات چاق کننده . از غذا  ترسیدم . در خودم حس محدودیت ایجاد کردم . اندازه میزاشتم برای خودم حالم بد میشد باز رها میکردم پرخوری میکردم عذاب وجدان می اومد باز محدود می کردم و خلاصه روند تناسب رفتاری در من حس اسارت در مسیر چاقی ایجاد کرد . 

      علت شکست من این بود که من خودمو رها کردم و منتظر تایید دیگران شدم . 

      من لشکر یک نفره بودن خودمو فراموش کردم و خواستم از بیرون تایید بشم تا بفهمم راه درونم درسته یا نه . 

      در حالیکه من باید تایید خودمو در مسیر میدیدم . شاید کسی دیگه از راه من نتیجه نگیره و حس چاقی درش ایجاد بشه ولی راه من در من حس لاغری ایجاد می کرد انگیزه لاغری ایجاد میکرد . مسیرمو باز میکرد . من هیچ وقت اون روزا رو یادم نمیره که چه عشقی کردم . چه اشتیاقی داشتم و یک جهت در مسیر تناسبم حرکت میکردم . 

      من کوچکترین تمرکزی روی رفتارم نداشتم چون باور کرده بودم که رفتار من واکنش ذهن منه ‌ 

      باور کرده بودم ذهن من واکنش دل منه . 

      و من دلم هرچی بخواد همون اتفاق برام میفته . حتی یادمه من ماه دوم باردار هم شدم از بس که تفکراتم رهاگونه شده بود .اما بچه سقط شد و ماه بعدش نتایج لاغری منم متوقف شد . چون باز هم افکار چاقی و نازایی بر ذهنم هجوم آوردن و منو اسیر خودشون کردن . 

      علت شکست من توجه به تایید دیگران بود . 

      هنوزم این باور در من هست که وقتی دیگران تاییدم کنند یعنی راهم درسته و اگه تاییدم نکنند یعنی راهم غلطه . 

      عاملی که منو شکست داد و متوقف کرد در مسیر این باور بود . 

      من دیگران رو بیشتر از خودم قبول داشتم در حالیکه من از راه خودم راه دلخواه خودم نتیجه گرفته بودم . 

      دو نتیجه بزرگ . دو نتیجه دلخواه . 

      میخوام این تایید دیگران رو از روی خودم بردارم . 

      میخوام خودم لشکر یک نفره ی خودم باشم . 

      خدا با منه و حمایتم می کنه  .

      میخوام بهش اعتماد کنم . 

      اون تاییدم می کنه . 

      راه لاغری من فقط یه الگوست 

      در ۴ چیز خلاصه میشه . 

      من در هرزمان هرچه که دوست دارم به هر اندازه که دوست دارم و هر طور که دوست دارم می خورم و خوش اندام ترینم . 

      آخ که چقدر این  باور به من حال میده و ذهن منو  از تمام قید و بندهای خوردن رها می کنه . 

      من اندامم خیلی خوبه و واقعا دوسش دارم . 

      و میخوام این الگو رو در زندگیم دوباره جاری کنم . چراغ سبز در این مسیر برای من روشنه . 

      و من رها و آزاد خوش اندام تر از قبلم میشم . 

      خدای خوبم ممنون که با چراغ سبزت منو تایید می کنی . 

      این راه فقط راه خود منه . هیچ کسی رو بهش سفارش نمیکنم مگر کسی که خودش دلش بخواد . من فقط راهمو با کیفیت طی می کنم  تا کمیت هدف رو ببینم . کمیت هدف هم مطابق سایر الگوهایی که در اینجا یاد گرفتم بدون عجله بهش میرسم . 

      خدایا شکرت . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1401/07/20 08:26
      مدت عضویت: 1218 روز
      امتیاز کاربر: 38232 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 761 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خداوندا بسیار سپاسگزارم به خاطر اطلاعات ناب که لحظه به لحظه دریافت میکنم 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      جهان قوانینی داره و این قوانین برامون طبیعی شده مثل جاذبه زمین که در مغز ما طبیعی اینه که هر چیزی رها بشه به سمت زمین بیوفته ودر هوا معلق نباشه 

      خیلی از اختلاف سلیقه ها به خاطر اینه که در ذهن هر نفر طبیعیه که مثلا یک چیز جاش کجا باشه 

      چیزی که طبیعیه قانونه و چیزی که بدیهیه ما اونو میسازیم 

      طبیعی قابل تغییر نیست و بدیهی قابل تغییره 

      ما چرا لاغر نیمشیم  چون درمغز ما لاغری بدیهی شده و چاقی طبیعی شده  اینکه من نمیتونم لاغر بشم مگر میشه و اطمینان داره که چاق میشه 

      ما ته همه راهکارهایی که برای لاغری انجام میدادیم ایمان نداشتیم که لاغر میشیم و طبیعی در ذهن ما چاق شدن بوده و نمیتونیم باور کنیم که لاغر بشیم و برای همین تلاشامون بی فایده بوده 

      در مغز یک فرد متناسب  متناسب بودن طبیعیه مثل شوهرم که اگر یک وعده هم بیشتر بخوره چون غذاشو دوست داشته باشه میگه من که چاق نمیشم و بدنم اضافاتشو دفع میکنه  و میخنده 

      پس تلاشمون کم نیست ویا بی اراده نیستیم  چون طبیعی ذهنمون چاقیه 

      قانون هیچ وقت تغییر نمیکنه یک فرد متناسب چون در ذهنش لاغری طبیعیه هیچ وقت چاق نمیشه و از هر چی دوست داره به اندازه نیازش میخوره 

      ولی یک فرد چاق در ذهنش چاقی طبیعیه و هر چقدر که غذا خوردنشو کم میکنه نمیتونه لاغر بشه و بعضی هاهستن تلاش میکنن برای چاق شدن و نمیتونن چاق بشن  چون در ذهنشون لاغری طبیعیه 

      پس در مغر ما چاقی طبیعیه و نه به اراده و نه به شانس و نه خدا باهات دشمنه ربطی نداره 

      ما از وقتی که باور کردیم لاغری طبیعیه برای همون بدنمون به سمت لاغری داره میره و تغییر کردیم پس منطقمون رو باید یکی یکی عوض کنیم 

      مثل ارثی بودن چاقی و باید برای خودمون طبیعی کنیم که این درست نیست باید نمونه هایی برای ذهنمون بیاریم و بهش نشون بدیم که کسایی هستن که در یک خانواده هستن ولی یکی چاقه و یکی لاغر مثلا همکارم که خودش لاغره وبرادرش چاقه و یا همکار دیگم که خودش چاقه و خواهرش و برادراش لاغرن 

      مغز هر انسان برای خودش کار میکنه و اگر باورهاتو تغییر بدی میتونی به خواستت برسی 

      پس چطور باید منطق رو تغییر داد 

      1-اون منطقی که باعث شده اون نظریه که چاق بودنم رو طبیعی میدونه رو باید پیدا کنم و اونو تغییر بدم  باید نمونه پیدا کنیم و با خودمون به تفاهم برسیم و با کسی بحث و جدل نکنیم  چون منطق مغز ما با اونا داره فرق میکنه 

      2-کم تحرکی باعث چاقیه که من همکار دارم که خیلی از من کم تحرک تره و خیلی متناسبه 

      3پشت میز نشینی  همکارم ازمن 4سال بیشتر سابقه داره ولی خیلی هم متناسبه و دقت کردم خیلی کمتر از من از پشت میزش بلند میشه ولی کاملا متناسبه و این هم نقض شد در ذهن من 

      4-ازدواج در چاقی موثره نه چون همکارم هم ازدواج کرده و هنوز متناسبه 

      5-بارداری نه چون همکارم هم مثل من دوتا فرزند داره و خیلی هم متناسبه 

      6-خوردن قرص های هورمونی ولی همکار متناسبم رو دیدم که از همین قرصها خوردو هیچ تغییری نکرد من خودم هم در طول این دوره یک مدت مجبور شدم بخورم و برخلاف سال قبل هیچ تغییر و اضافه وزنی در خودم ندیدم چون باور کردم و در ذهنم براش دلیل اوردم ونمونه اوردم که این قرصها دلیلی بر چاقی نیست 

      قدم دوم به وجود اوردن منطق لاغری و این کار با گوش دادن به فایلها و تمرین وتکرار  انجام میشه 

      و هر چی منطق لاغری بیشتری در ذهنمون ایجاد کنیم کفه های ترازو  لاغری سنگین تر میشه و یواش و یواش به سمت لاغری میریم 

      و دیگه اصلا به چاقتر شدن فکر نمیکنیم و این باعث میشه که لاغری در ذهنمون طبیعی بشه و هر روز لاغر تر میشیم 

      تا زمانی که وقتی که به لاغری فکر میکنید و دنبال راهکارهایی برای لاغری میگردین و نمیدونین چجوری دارین چاق میشین  هنوز در ذهن ما چاقی طبیعیه 

      وقتی مثل کارهای دیگه که اموختیم و برامون طبیعی شده مثل تایپ و رانندگی که دیگه فکر نمیکنیم که الان چه کلیدی و چه کاری رو انجام بدیم و بدون فکر انجام بدیم در مورد لاغری هم بدون فکر به چاقی غذا بخوریم و مثل نفس کشیدن در موقع نیاز بخوریم ووقتی نیاز نداریم نخوریم ما لاغر نمیشیم

      وقتی برای انجام یک کار نیاز به فکر نداریم یعنی اون کار برای ما در مغزمون منطقی شده 

      پس وقتی برای لاغر شدن فکر نکنیم و میتونیم لاغر بشیم ولاغر بمونیم 

      خدایا بی نهایت سپاس که تونستم مسیری صحیح رو تا اینجا طی کنم و ادامه بدم  

      خدایادر این مسیر مرا هدایت و حمایت کن 

      در پناه خدا باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/05/20 17:01
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34466 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,104 کلمه

      سلام و درود بر تمام دوستان خوبم و هم مسیرم 

      من مدتها هست در این مسیر هستم و هرروز دارم بیشتر از قبل بر این روش مسلط میشم و من هر روز بیشتر از قبل از  بودن در این راه خوشحال میشم و سپاسگزار خدای خودم میشم .

      من  درگذشته عامل اصلی  اضافه وزن خودم رو پرخوری و بی تحرکی  میدونستم و  اما در اواخر دوران رژیمم  بیماری کم کاری تیرویید و یه قرص هورمونی  رو هم  عامل چاقی بیشتر  خودم میدونستم و به خاطر حرف پزشکان  بارها میگفتم. من نمیتونم دیگه برای لاغری خودم  کاری کنم و من هر ر رو ز باید شاهد چاقی بیشتر خودم باشم و این چاقی رو برای خودم پذیرفته بودم و  در واقع برام طبیعی بود که چاق بشم .و اتفاقا یادم میاد اینقدر این روند سریع بود که من  در اون دوران یه پارچه به خیاط داده بودم وچون سرش شلوغ بود بعد از چند هفته که با خواهرم رفتم گفت وای چاقتر شدی تغییر کردی  نشناختمت  چقدر ،یهت چاقی  میاد و من این حرفها رو در حالیکه داشتم با تمام وجودم رژیم و ورزش میکردم و به خودم فشار میاوردم می‌شنیدم و بسیار در اون لحظات  ناراحت و افسرده و ناامید تر میشدم که چرا نمیتونم کاری برای خودم بکنم ؟ باید چیکار کنم ؟

      من در دوران کودکی چون خانوادم متناسبب بودن (خیلی کم مادرم چاقی شکمی داشت ) من هم متناسب بودم و من چاقی رو از خانوادم یاد نگرفتم یعنی هیچ وقت مادرم ویا پدرم  ما رو در خوردن اجبار نمی‌کردن یا نگران ما و خوردن ما نبود ن و از لاغری ما گله و شکایت نداشتن و ….اما کم کم با من با  با ورودیهای ناجالب  که از طریق اطرافیان و دوستان و … پیدا کردم  به سمت چاقی  سوق داده شدم چون چاقی رو یاد گرفته بودم و آموزش دیده بودم و یاد گرفته بودم و هر چه قدر رژیم و ورزش گرفتم فایده نداشت چون ذهن من چاقی رو یاد گرفته بود و من میخواستم به زور به اون بگم نخور نمیشد خلاصه من تا قبل از ازدواجم متناسب بودم اما چون بارها از زبان خانوادم و اطرافیانم. شنیده بودم آدمها با ازدواج چاق میشن من چاق شدم حتی زمانی که عقد کردم  خواهر های همسرم که تپل بودن عکس های  لاغری خودشون در دوران مجردی  رو نشونم میدادن که  ببین من تا قبل از ازدواج لاغر  بودم و آلان با ازدواج و بارداری من چاق شدم و من بیشتر این فرمول رو که از قبل داشتم در ذهنم تقویت میشد که اره منم باید  بعد از ازدواج چاق بشم  چون من خواهر خودم و همسر ایشون وهم دیده  بودم  که بعد از ازدواج بسیار  چاق شده بودن . بارها اطرافیان گفته بودن د آدم بعد از ازدواج چاق میشه و چون اون دوران خودم خیلی لاغر بودم بدم نمیومد کمی چاق بشم که لباس به تنم قشنگتر بشه که دست و پام زیباتر بشه که صورتم زیباتر بشه  که بیشتر بقیه ازمن خوششون بیاد که انگار پوستم روشن تر بشه و ….و وقتی کمی چاق تر شدم  چقدر مورد تایید همه و خودم قرار گرفتم و لذت بردم و همین کار باعث شد که چاقتر وچاقتر بشم .

       پس من بارها نمونه دیدم که افراد بعد از ازدواج   چاق میشن  و  حتی من در خانواده ی پدری خودم کلی  از دختر عموهایم و عمه هام همینطور بودن و بارها از زبان مادر بزرگم همین حرف رو می‌شنیدم و برام طبیعی شده بود که منم بعد از ازدواج باید  چاق بشم  یعنی برای ذهن من طبیعی شده بود که من باید  چاق بشم وگرنه من خودم که نمی‌خواستم خیلی  چاق بشم نهایتا ده کیلو بیشتر از زمان مجردی خودم در همین حد ولی نشد و من دیگه  اشتهام و رفتارهای غذایی ام تغییر کرده بود و زیاد می‌خوردم  و از هر چیزی می‌خوردم و همیشه همه تفریحهام با همسرم در خوردن خلاصه میشد و همیشه  من در حال خوردن بودم و خیلی از چیزها رو که نمیخوردم  و  البته زیاد هم نبودن شروع به خوردن کردم و من در کل خیلی تغییر کرده بودم و …

       پس من چاق شدن رو مثل حرف زدن  یاد گرفته بودم و من با هر ورزش سنگین و فعالیتی نمیتونستم چاقی رو فراموش کنم. من با غذا خوردن در ساعت خاصی نمیتونستم چاقی و فراموش کنم من با خوردن فلان قرص و دمنوش و جراحی نمیتونستم چاق شدن رو فراموش کنم  اما من میتونم با آموزش دیدن لاغری و تکرار آموخته هام لاغر بشم  پس تمام تلاشهای گذشته ام بیخود بودن و من هرچقدر تلاش می‌کردم و خودم رو لاغر میکردم اما دوباره به سمت  چاقی حرکت میکردم چون ذهنم چاق بود چون چاقی رو یاد گرفته بودم چون ذهنم پر از فرمول های چاقی بود .

      تنها راه متناسب شدن این هست که لاغری رو آموزش ببینم و یواش یواش ما لاغر میشیم و دیگه ما  نگران چاقی نیستیم  پس نکته این جا هست که ما نباید انتظار داشته باشیم یهو ما لاغر بشیم خیلی آرام روند جسمی  ما در طی مسیر تغییر  می‌کنه پس من هم ازخودم انتظار ندارم با شروع دوره و یه فایل گوش دادن لاغر بشم این تکرار کردنها و استمرار داشتن ها  و عمل کردنها در مسیر باعث لاغری من میشه پس من باید صبور باشم تا پاداش نهایی رو بگیرم.

      من  مدتها هست در مسیر هستم و کلی لاغر تر شدم و  با لاغری  کلی  تغییر کردم اول اینکه من شخصیتم تغییر کرده و اصلا ادا و نمایش  بازی نمی‌کنم من تغییر کردم از درون متناسب شدم و کلی رفتارهای متناسب گونه ی جدید پیدا کردم که قبلاً آرزوم بود اینطور رفتار کنم و  اما نمیتونستم اما حالا همینطور هستم بدون تقلا و سختی بیشتر اوقات درست رفتار میکنم و به اندازه میخورم و خودم لذت میبرم همین امروز ظهر قبل از اینکه ناهار درست بشه من گرسنم بود و میوه ی دلخواهم رو خوردم اما موقع ناهار چون زیاد گرسنم نبود یه کاسه خالی از غذا بدون نون خوردم و اصلا دلم نون نخواست تازه نصف همون  کاسه رو هم خوردم و سیر شدم و بقیه اش رو نیم ساعت پیش  که احساس گرسنگی کردم دوباره خوردم  در حالیکه در گذشته همیشه گرسنه بودم و همیشه حرص و ولع داشتم و به‌دنبال مواد خوراکی  کم کالری بودم که مصرف کنم تا   شاید کمتر  از غذای سفره  بخورم  و..‌‌‌‌‌

      خلاصه اینکه من خیلی راحت بدون زجر و سختی دارم متناسب میشم ..و من خوشحالم که در گذشته با چاقی در گیر شدم تا به من فرصت داده بشه از این راه لاغر بشم تا قدر تمام لحظات زندگیم رو بدونم ازخرید کردنم و از خوردنم و از خودم  و از لباسی که به تن دارم لذت میبرم  و از همه مهمتر  من از تولد دوباره ی خودم  با این راه  لذت میبرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mkhnilofar@gmail.com
      1401/05/12 18:35
      مدت عضویت: 1063 روز
      امتیاز کاربر: 3561 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 75 کلمه

      من از کودکی تحت تاثیر یه محیط با باورهای چاق کننده بودم که به مرور زمان وقتی به شرایط محیطی اون باورها رسیدم تاثیرشو در بدنم دیدم این یعنی دستگاه ذهن و جسم من درست کار میکنه یعنی منم میتونم لاغر بشم وقتی لاغری رو یاد بگیرم جسم من مثل یه ماشین از دستورات باورهام پیروی کرد حالا کافیه فقط برنامه این ماشینو عوض کنم این ماشین سالمه و جسم دلخواه منو بهم هدیه میده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار عاطفه ♥ عادله
        1401/10/12 11:12
        مدت عضویت: 1025 روز
        امتیاز کاربر: 6106 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 10 کلمه

        سلام وقت بخیر دوست عزیز

        دیدگاهتون عالی و امید بخش بود

        سپاسگزارم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1401/03/15 10:25
      مدت عضویت: 1448 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 855 کلمه

      سلام ب عزیزان متناسب 

      چرا چاق شدم؟؟چرا لاغر نمیشم؟؟؟

      برای جواب سوال اول ک قبلا کلی دلیل داشتم و تمام دلایل من مربوط میشد ب عوامل بیرونی واصلا بیاد ندارم ک خودمو هم مقصر چاقیم دونسته باشم،من چاقم چون مامانم چاقه،چون نون میخورم ک چاق کننس چون برنج میخورم چون عاشق شیرینیجاتم ،چون تحرکم کمه،چونغذای چرب دوست دارم،چون مجبورم ی سری از ویتامینارو ب صورت درومصرف کنم،چاقم چون افسردم و زیاد عصبی میشم و اونقد دلایل برای چاقی داشتم ک دیگه اصلا فکر نمیکردم ب مقصر اصلی ک خودم بودم ،هیچوق فک نمیکردم چاقی هم یاد گرفتنی بوده و من یاد گرفتمش ،من در طول زندگیم از مادرم از اطرافیان از رسانه از گوشی توی دستم ومطالبی ک میخوندم و توجه میکردم از افرادچاقی ک توی باشگاه باهاشون در ارتباط بودم مدام داشتم چاقی رویاد میگرفتم ،فلان غذا روفلان موقع نخوریا چاق میشی،صبونه روب زورم شده بخورا وگرنه بدنت سوخت ساز نمیکنه وچاق میشی ،کم نخوابیا چاق میشی زیاد نخوابیا چاق میشی،،،،، و کلی اموزش چاقی ک من یاد میگرفتم وذهن ناخوداگاهم این اموزش هارو دریافت میکردوبرای چاقتر شدنم بکار میبرد،من ک نمیتونستم اون همه باید ونباید ها رو در روز مدام انجام بدم بس وقتی عملی انجام میدادم ک قبلا بهم گقته شده بود ک اینکار باعث چاقی میشه ترس در من شروع میشد وذهن هم ک قبلا اموزش دیده انجام اینکارذ مساوی با چاق شدن و ب مرور اون رو در جسمم ب نمایش میزاشت،من سالها با فشار ب جسمم میخواستم لاغر بشم در حالی ک با فشار وسختی زجر مگه میشه اموزشی روفراموش کرد، مگه من ک رانندگی رویادگرفتم وب راحتی انجامش میدم مگه میتونم با فشار اوردن بخودم و یا جراحی کردن جسمم اونو فراموش کنم ،ممکنه با انجام ندادنش وتکرار نکردنش برام یکم کم رنگ بشه ولی بالافاصله بعدنشستن پشت فرمون تمام اموزش ها ناخوداگاه ب خاطرم میاد وانجامش میدم وهر چقد تکرار کنم دست فرمونم بهتر ورونتر میشه،وبرای هر کاری همینجوری،برا نقاشی ،موسیقی،اشپزی هر کار ریز و درشتی ک ما ب راحتی انجامش میدیم نتیجه اموزش وتکرار ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماستک ملکه ذهن میشه وذهن بدون فکر کردن راحت میتونه انجامش بده مثلا قاشق غذا رو ب دهن بردن ،ایا شده راجبش فک کنیم ؟؟؟؟نه ،چون از بچگی قاشق دست گرفتنو یاد گرفتیم ،من طبیعت بدنم مثل هر انسان متناسبی لاغری وتناسبه ،واز وقتی مخالف قانون جسمم یاد گرفتم وبکار بردم چاق شدم، الان دیگه چاقی برای ذهن من پر رنگه،پس من اگه الان بخوام متناسب ولاغر بشم باید یاد بگیرمش ،چیا همسو بالاغریه ویاد گرفتن تنهام کافی نیس مث همه ی اقراد متناسب ک ممکنه در جامعه وخونه ای زندگی کنن ک با فردچاق ارتباط داشتن ولی متناسب موندن ،چرا چون اونهام شنیدن ولی عمل نکردن بهش اهمیت ندادن خودشون با اون شنیده ها همسو نکردن و متناسب شدن،و من اگر الان میخوام لاغر بشم باید بشنوم وبعد عمل کنم وخودمو همسو کنم و اینکارهارو تکرار کنم یا ذهنم یاد بگیره وب ناخودآگاهش بسپره وروزی میرسه ک من ناخوداگاه رفتارهایی شبیه فرد متناسب انجام میدم،همین طور ک طیاین مدت یکسال ونیم ک در مسیر بودم الان خیلی وقتا ب تارفاتی ک نیاز بدنم نیس خیییلی راحت جواب رد میدم،وقتی گرسنه نباشم خیلی کم پیش میاد ک ب سمت مواد غذایی برم،دیگه همه چیزو دوست ندارم، توجهی ب خوراکیا ندارم وفقط وقتی خیلی گرسنم باشه ب مقدار نیازم میخورم و مابقیش برام مهم نیست و این در حالیه کقبلا من چن قاشق اخر غذامو ب زور میخورد,،ک حیف نشه،چیپس وپفکمو تا اخر ب زور میخوردم چرا ک خوشمزه اس ،میوه چن نوع میخوردم چرا ک برا سلامتی خوب بود،واینها همه ازنشانه های  اموزش های چاقی بود،ولی الان ک در لاغری یاد گرفتم بدن من خودش میتونه تمام ویتامین های موردنیازشو از تامین کنه دیگه نیازی نمیبینم ک دقت ب میوه خوردنم در طول روز بکنم،الان ک یاد گرفتم بدنم مثل چرا بنزین ماشین یا چراغ باتری گوشیم میتونه موقع خالی بودن واحتیاج داشتن بهم الارم بده دیگه نیازی نمیبینم ک من حواسم باشه نکنه گشنش بشه وضعف کنه، الان ک یاد گرفتم طبیعت بدنم متناسب شدن هست وهیچ کار اضافه ای لازم نیست من انجام بدم ،دیگه بدنمو با ورزشهای سخت وشکنجه اور زجر نمیدم،اگه پیاده روی میکنم اگه فعالیتی انجام میدم میدونم ک این در همسو شدن با مسیر متناسبمه ن زور فشار اوردن، وقتی قرار بود توی دبستان و طول تحصیل درسیو یاد بگیریم معلما ازمون میخواستن اوت درسی روتو جلسه کلاس بهمون اموزش دادن رواز روش بنویسبم ازش سوال طرح کنیم برای اخر هفته خودمود رو واسه پرسیدن و امتحان اماده کنیم بعدش باید برای میان ترم از روی همون درس میخوندیم وهمینطور برای امتحانات پایان سال، وما بارها وبارها ی درس رومرور میکردیم تا بتوتیم خوب یاد بگیریم ،لاغری هم همینه ،همینطور ک چاقی اینجوری بوده ومن از سن بچگی سالها اموختمش وتکرار کردم وباندازه تکرار کردنم وباندازه همه ی اون سالها الان من در درس چاقی قوی و تنومندم، بس اگه میخوام بقیه عمرم رو متناسب زندگی کنم واز لذت های متناسب زندگی کردن بهره ببرم بس باید اموزش هامو تکرار کنم عمل کنم تا در درس لاغری ممتاز باشم.

      خدایا تورو سپاس ک یکسال ونیم منو استوار در مسیر اموزش لاغری قرار دادی وب واسطه این اموزشها طعم لذت بخش متناسب زندگی کردن رو ب من چشاندی خدایااا سپاااس 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار عاطفه ♥ عادله
        1401/10/12 11:42
        مدت عضویت: 1025 روز
        امتیاز کاربر: 6106 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 39 کلمه

        دوست عزیزم سلام وقت بخیر

        من همیشه از خوندن دیدگاهتون لذت میبرم

        چقدر قلم زیبا و شیوایی دارید

        درکتون از مطالب بسیار زیاد و از این بابت بهتون تبریک میگم

        امیدوارم همیشه شاد و سلامت و در مسیر تغییر و تناسب اندام باشید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/02/28 21:35
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      سلام

      من که یادم میاد از کودکی بمباران باورهای نادرست برای زیستن شدم . ازسلامتی تا روابط . متناسب شدن. مذهب . ثروت و… .

      الان مدتهاست که دارم روی خودم کارمیکنم و مرتب با آموزشهای اساتید موفقیت تلاشم رو میکنم تا مسیرفکریم رو تغییر دهم . البته نتایجم به نسبت تلاشم خوب بود .

      درمسیر متناسب شدن هم تاجایکه تونستم باورهای مخرب چاقیم روشناسایی کردم و هرچی جلوتر میرم انگار تمومی نداره وهمچنان ادامه میدهم . 

      درخانواده ما هم وقتی که زوم میکنم فقط یه برادر کوچکترم متناسب واقعی است با رفتار درست غذایی .

      وبقیه یا چاقند یا سرگرم باشگاه وتحرک زیاد.ولی به محض رها کردن برمیگردند .

      من یادم میاد یه مدت برنج کته میخوردیم ومهارت خوبی در درست کردنش دارم . بعد مدتی داریم برنج آبکشی میخوریم الان مهارت خوبی درش کسب کردم . 

      من الان هر دوتاش روبلدم و بااینکه پخت جدید رو گرفتم  دستورپخت قبلی رو هم بلدم .

      اوایل اینطوری نبود بلکه با استمرار لمش رو به دست آوردم .

      یا در سایرمهارتها هم هرچی نگاه میکنم با استمرار وآموزش تونستم مهارتش رو به دست بیارم .

      در روند چاق شدنم هم من یادم گرفتم چاقی رو . آرام آرام .

      والان هم بایستی متناسب شدن رو یادبگیرم آرام آرام .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/12/25 22:38
      مدت عضویت: 1435 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,257 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد 

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم🦋

      سلام و درود دوستان مجازی ولی نوری😊

      چرا چاق شدم ؟چرا لاغر نمی شم؟تکرار(۲)

      در طی سالهایی که اضافه وزن داشتم هر برای که برای رژیم اقدام می کردم با صحبتهایی که از اطرافیانم می شنیدم باعث می شد کار برای من سخت تر و دست نیافتنی شود!…انقدر برای خرید مواد غذایی رژیمی شما باید هزینه کنیم آخرشم هیچی به هیچی !؟

      تو مثل مامانتی ببین این همه سال همه کار کرد و دوباره چاق شد بیخیال شو …چه فایده داره حالا انقدر خودتو زجر میدی و دوباره سریع چاق میشی ؟!

      حالا فعلا سفر و مهمانی و جشن در پیش داریم تورو خدا نمی خواد رژیم بگیری همه چی به دهنمون زهر میشه؟!…

      ذهن من چاقی را یادگرفته بود و برای یادگیری هیچ کار خاصی انجام نداده بودم و اصلا خبر نداشتم و خودبه خودی بدون زجر و ناراحتی چاق می شدم !…

      نتیجه اینکه هر کاری با لذت بهتر به نتیجه میرسه .

      ما در زندگی برای به دست آوردن مهارتهای گوناگون مثل نقاشی و خیاطی و آرایشگری و رانندگی رفتیم کلاس ثبت نام کردیم آموزش دیدیم و با تمرین و تکرار تجربه بیشتری کسب کردیم .

      حتی افرادی که استعداد و علاقه خاصی در هنری دارند و به صورت خودجوش نقاشی و یا خطاطی می کنند زمانی بازده کارشون عالی میشه که اشتیاق و علاقه خود را با آموزش و کسب مهارت بیشتر اصول پایه ای هر هنری جمع کنند و از طریق همین آموخته ها و تکرار و تمرین و تجربه ای که به دست میاریم مهارت بیشتری کسب می کنیم .

      ذهن ما تا بی نهایت بار میتونه یادبگیره ولی نمی تونه فراموش کنه یعنی مثل یک جاده یکطرفه است که فقط میتونه یاد بگیره دقیقا مثل زبان مادری و لهجه شهرمون که یادگرفتیم ولی نمی تونیم فراموشش کنیم اما می تونیم با تلاش و تکرار و تمرین زبان انگلیسی یا آلمانی را هم یاد بگیریم .

      با فشار آوردن به جسم و محدودیت و منع غذایی نمی توان چاقی را فراموش کرد یادگیری رابطه ی بین مغز و ذهن ماست و جسم ما نمایشگر آنچه آموخته ایم    

      بنابراین اگر زبان لاغری را یادبگیریم و بعد با جسم به تکرار و تمرین آموخته ها بپردازیم و مهارت زندگی کردن را بیاموزیم لاغر می شویم و از همه مهمتر لاغر میمانیم .

      زبان چاقی و اطلاعات و محتویاتش هم چنان در ذهن ما هستند ولی آنچه که بارها برای ذهن ما تکرار شود دیگر لازم نیست به آن فکر کنیم به صورت ناخودآگاه انجام می دهیم و به مرور انتخاب ما میشه محتویات لاغری ولی باز انتخاب با ماست هر زمانی بخواهیم با توجه و تمرکز روی محتویات چاق می توانیم چاق شویم پس تنها راه لاغری ماندگار یادگرفتن سبک زندگی متناسب ها است و تمرین و تکرار رفتارهای صحیح باعث می شود انتخاب ما لاغری باشد 

      خیلی از افراد که اضافه وزن دارند یکی از والدینشان یا هردوی آنها دچار چاقی بوده اند و کودک با شنیدن و دیدن چاقی را یاد گرفته است که البته چون بیشتر زمان کودک با مادرش می گذرد تأثیرگزاری چاقی مادران بر کودکان بیشتر است ممکن است افرادی والدین متناسبی داشته باشند ولی در دوران راهنمایی و دبیرستان با دوستان چاقی در ارتباط قرار گرفتند که از آنها چاقی را یاد گرفته اند و دسته دیگری هستند که منتظر شرایطی بودند که فرمول ذهنی خود را به اجرا بگذارند افرادی که متناسب هستند ولی بارها شنیده اند از سن ۴۰سالگی سوخت و ساز بدن پائین میاد و چاق می شوند این افراد اگر در سن بیست سالی باشند هنوز شرایط را ندارند ولی در ذهنشون انتظار چاقی برای سن چهل سالگی ایجاد شده است و به محض ورود به چهل سالگی به مرور با تغییر رفتار و جسم خود روبرو می شوند !..

      کودک بارها می شنود در سن بلوغ به دلیل هورمونی افراد چاق می شوند بارها هم میبیند که فردی در سن بلوغ صورتش جوش می زند یا چاق می شود و این الگو در ذهنش شکل میگیره که در زمان بلوغ اجرایی میشود.افراد دیگر ازدواج را دلیل چاقی خود می دانند بارها می شنوند و میبینند و در ذهنشون تجزیه تحلیل و تصویری شکل می گیرد و به زمان ازدواج اجرایی می شود ولی تمام ابن دلایل نسبی هستند یعنی افراد دیگری هستند که دردوران بلوغ یه بعد از ازدواج و زایمان و حتی در سن بالا متناسب هستند و هر دلیلی در ذهن ما چاق بودن را منطقی و طبیعی کند ذهن و مغز آن شرایط را برای ما ایجاد می کنند !..

      تفکر در مسیر آموزشهای ذهنی مسیر را کاملا روشن و واضح می کند و اگر با تمرکز آگاهی ها را دریافت کنیم خیلی خوب در میابیم که چگونه چاق شده ایم و همانطور که چاقی را یادگرفته ایم باید لاغری را هم یادبگیریم ولی از جهتی که اطرافیان ما اضافه وزن دارند باید در کلاس لاغری حضور داشته باشیم و بهترین الگوی ذهنی برای اینکه سندی معتبر در ذهنمون ایجاد کنیم این هست که آلبوم شگفتی سازان را ببینیم و به خود یادآوری کنیم لاغری خیلی آسونه و فقط همانگونه که برای کسب هر مهارتی اشتیاق و زمان و استمرار هزینه کردیم باید صبورانه و با اشتیاق بیاموزیم (این فایل عالی بود خیلی حال دلم خوب شد احساس امید و توانمندی و البته آسانی کار در ذهنم منطقی شد چقدر حس آسودگی دارم خداراهزاران بار شکر یعنی مثل هر کاری که یاد گرفتم و موفق شدم لاغری را هم یاد میگیرم و زندگی می کنم یعنی ۱٪خطا نداره کاملا مسیر مطمئنی هست .

      اگر از روند چاق شدنمون به خوبی مطلع شده باشیم لاغری را بهتر متوجه میشویم الآن دلیل لاغر نشدن را هم متوجه میشوم اینکه با سرساعت غذا خوردن نمی تونم چاقی را فراموش کنم با ورزش سخت کردن نمی تونیم چاقیرا حذف کنیم و به همین دلیل هرباری که از هرروشی برای لاغری استفاده کردیم بعد از مدتی باز چاق شدیم چون ما فقط چاقی را بلد بودیم و سالها در چاقی ب مرحله استادی رسیدیم .

      مگه ممکنه یک فردی یک ماه کلاس زبان انگلیسی بره و بعد مثل بلبل صحبت کنه ؟!…ولی اگر در شرایطی قرار بگیره که ماه هم نتونه از زبان مادریش استفاده کنه بعد از یک ماه باز در شرایط استادی خوش هست و فراموش نمی کنه تمام دلایلی که در ذهن ما طبیعی شدند که چاق باشیم به همان اندازه مانع لاغری ما هم هستند و مهمترینش اینه که بارها در روشهای گوناگون لاغری نتیجه ماندگار نداشتیم و لاغری برای ذهنمون دست نیافتنی شده و بارها هم شنیدیم که لاغری سخت و درد آوره ولی چطور خیلی افراد چاق به راحتی و به سرعت لاغر شدند در همین آلبوم شگفتی سازان به وفور دیده میشه بنابراین این دوستان هم هرروز با دریافت محتوای آموزشی لاغری را یادگرفتند و خیلی آسان و خودبه خودی لاغر شدند 😍

      وقتی به این شناخت و درک برسیم که تنها راه متناسب شدن تناسب فکر هست که در تمام جنبه های زندگی ما تأثیر گذار هست با قلبی مطمئن و با لذت و اشتیاق آموزه ها را یاد میگیریم و مثل همون روزهای اول دبستان که ذوق داشتیم بیست بگیریم و خواندن و نوشتن یادبگیریم در این مسیر شگفت انگیز حرکت می کنیم .

      نشونه هر مسیر صحیحی احساس خوب هست یعنی داریازمسیر لذت میبری و این در یادگیری خیلی مؤثره هربار که برای تکرار این فایلها را گوش می کنم به لطف هدایتگرم از مدار بالاتری درک می کنم برام لذیذ و خوشمزه است و در نهایت هرروز احساس رضایت دارم از این زمانی برای خودم حال خوبم و هدفم گذاشتم.

      احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس هدیه هرروز این بخش از مسیر هست .

      خدایا سپااااااسگزارم

      خدایا عااااااااااشقتم♥️

        

      درود بر استاد پر مهر 

      دوستان عزیز همواره در مسیر خودباوری شادمانه و با اقتدار گام بردارید 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/12/13 18:03
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 493 کلمه

      سلام

      منم یادم میاد که  یک خانواده ای در نزدیکی خونه دایی ام اینا بود که چندتا پسرداشت و ازقضا یک پسرش کوچک بود درحد ۳ الی ۴ ساله .

      و یه روز که زندایی اینا خونه ما اومدن و سر صحبت بازشد  گفتش که اون پسر بجه کوچک یک فوحش هایی میده که ما یک خانم هستیم خجالت میکشیم و اونقدر بی ادب و بی تربیت هست .

      خواهرم در جوابش گفت اون پسر بچه که یکدفعه اینجوری نشده یا درمحیط خانواده یاد گرفته یا از همبازیهاش .واینطوری حرفهای زشت میزنه . 

      یا خواهرم نمیزاشت زیاد خواهرزادم تو کوچه بازی کنه یا اگه بازی کنه با چه کسی همبازی هست براش خیلی مهم بود میگفت رفتارهمبازیهاش در رفتار اون تاثیر میزاره و اون یادمیگیره بی ادبی رو از اون بچه ها . واقعا هم میدیم اینطوری هست .

      یا فیلم پایتخت رو که میداد خواهرم از شخصیت بهتاش خوشش نمیومد میگفت بدآموزی داره و در رفتار بچه ها تاثیر منفی میزاره و اونها به راحتی کلمات زشت و زننده رو یاد میگیرن.

      یا یک همکار داشتم که همش آهنگ غمگین گوش میکرد و یک دختر داشت وقتی اونهم میخاست آهنگ بزاره آهنگ غمگین میزاشت و میگفت این آهنگها رو دوست دارم.

      الان که فکر میکنم میبینم من چقدر فراموشکارم وقتی اینجوری به راحتی شخصیت ما شکل میگیره و ما هیج وقت نمیگیم که بیایم چشمامونو و گوشهامون رو عمل کنیم تا کوچیک بشن و ناهنجاریها رو نبینیم و نشنویم . 

       ولی موقع چاقی یا لاغری میشه ،میگیم بیایم بدنمون رو ورزش بدیم یا رژیم بگیریم تا کوچکش کنیم تا کمتر غذا بخوریم و لاغر بشیم .

      منم کاملا مسولیت وضعیت بدنی و رفتاری ام و کلا هرموضوعی در زندگیم می پذیرم چونکه الان متوجه شدم این من بودم که آگاهانه یا نا آگاهانه هر روز به ذهنم غذا میدادم حالا چه غذای سالم یا نا سالم .

      حالا سوال اینجاست چاره چیه ؟ 

       آیا میشه یک کودک بی ادب روزی باادب بشه؟

      آیا میشه یک کودک غمگین وافسرده شاد باشه ؟

      آیا میشه یک فرد چاق دوباره متناسب بشه ؟

      آیا میشه یک فرد معتاد ترک اعتیاد کنه؟

      آیا میشه یک فرد خجالتی اجتماعی بشه؟

      و…

      خوشبختانه باید بگم بله . واین رو در محیط پیرامونون کنکاش کنیم میبینیم خیلی انسانها دارای یک خصلیت و ویژگی ناپسند بودن که الان تغییر کردن . 

      وشاید خودمون در کودکی یک ویژگی داشتیم مثلا خجالتی بودیم والان که بزرگتر شدیم رو خودمون کار کردیم و اجتماعی شدیم .

      پس به خودم بگم و به خودم یادآوری کنم که ما انسانها قدرت این رو داریم که بااستفاده از نیروی ذهنمون زندگی خودمون رو به سمت مسیری که میخاهیم هدایت کنیم .

      واین یعنی مختار بودن ما انسانها ونهایت عدل خدای مهربون .

      من چاقی رو یاد گرفتم حالا یا درمحیط خانواده یا در رسانه های اجتماعی یا از محیط پیرامونم . 

      پس دوباره میام متناسب شدن رو به ذهنم یاد میدم ایندفعه از محیط متناسب مثل سایت تناسب فکری . دوستان متناسب سرزمین متناسب ها . از آموزشها به همراه عمل و… تا بتونم شخصیت متناسب خودم رو خلق کنم .

      با سپاس از استاد عالیقدر و گرامی .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghaderianashmill@gmail.com
      1400/12/02 22:53
      مدت عضویت: 1025 روز
      امتیاز کاربر: 54165 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 57 کلمه

      سلام استاد عزیز
      خسته نباشید
      خیلی عالی بود
      خدا خیرتون بده
      مطمئنم خداوند متعال لحظه به لحظه ی زحماتی که میکشید رو براتون جبران میکنه چون دارید دل بندگانش را شاد می کنید و با آموزشتون ما رو به آرزوی چندین ساله که حق همه ماست میرسونید.
      با تمام وجود منتظرم تا دقیق اجرا کنم فرمایشاتتون رو،
      لاغری رو بهم یاد بدید ،ممنونم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/12/01 15:52
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 14908 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 271 کلمه

      بنام خدا 

      من دوره صد گام را دوباره دارم تکرار میکنم این فایل را هم قبلا گوش کرده و نوشتم اما باز هم مینویسم 

      ما در کودکی زبان فارسی را یاد گرفتیم و الان به راحتی صحبت میکنیم بعد درس خواندن را یاد گرفتیم ،رانندگی ، خیاطی ،و خیلی چیزهای دیگه که از کودکی تا به امروز ما یاد گرفتیم .

      چاقی را هم یاد گرفتیم مثلا خود من بارها شنیده بودم که بعد ازدواج آدم چاق میشه و همین طور هم شد چون ذهنم اینو یاد گرفته بود و به قول استاد والدین چاقی نداشتم اما دوستای چاقی داشتم که خیلی غذا می خوردند این در دوران ابتدایی من بود که کاملا متناسب بودم اما از همون موقع از لاغری خودم ناراحت بودم و این تنفر هم در ذهنم ذخیره شد تا تو سن جوانی شروع به چاق شدن کردم فرمول های چاق کننده که از قبل در ذهنم ذخیره شده بودند به مرور که من به آنها فکر کردم مرا چاق و چاقتر کردن .

      ما زبان فارسی را نمیتونیم فراموش کنیم پس چاقی را هم نمیتونیم فراموش کنیم ما باید همان طور که ذهن چاقی را یاد گرفته به همان طریق یعنی از همان مسیر لاغری را یاد بگیریم و به ذهن آموزش لاغری را یاد بدیم بجز این راه راهه دیگه ای نیست مثلا من دوچرخه سواری بلد نیستم ثبت نام کردم و میخوام آموزش ببینم میخوام مثل رانندگی و آشپزی دوچرخه سواری را هم یاد بگیریم و با استفاده از این فایلها و تکرار و تمرین لاغری را هم یاد می گیرم چاقی سر جای خودش هست من کاری با اون ندارم من الان دارم لاغری را یاد میگیرم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/11/30 11:13
      مدت عضویت: 1245 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 415 کلمه

      سلام
      همیشه رژیم میگرفتم و هی میگفتم چرافلانی لاغره چرا من با بقیه متفاوتم
      چرا اون لاغره من ن
      با اینک من رعایت میکنم از اون کمتر میخورم چرا
      همه بارها رژیم گرفتم و برگشتن دوباره باعث شده بود من ب عجز و ناتوانی در خودم برای لاغر شدن پی ببرم اصلا لاغر شدن برام شده بود یک الماس دست نیافتنی
      من چاق شدن یاد گرفتم مثل درس خوندن آشپزی مثل خیلی کارهای دیگه ک اولش بلد نبودم اما با آگاهی با تمرین و تکرار ادامه دادن یادش گرفتم مسلط شدم وشاید خیلی کارها رو حتی بدون مکث کردن انجام بدم
      الانم باید همونطور ک چاقی یاد گرفتم لاغری یاد بگیرم با ورودی با اگاهی و تمرین و تکرار ادامه دادن
      من مطمئن کنن باید گرفتن لاغری
      لاغر خواهم شد بدنم جسم عزیزم لاغری رو نمایان خواهد کرد
      اولش ک اومدم سایت و شنیدم ک من چاقی یادگرفتم و میتونم با یاد گرفتن لاغری لاغر بشم مخم هنگ کرده بود چیزی ک ن شنیده بودم خیلی خوشحال شدم ک حق انتخاب داد م و چاقی من از ژنتیک استعداد خوردن
      نیست
      من میتونم لاغر بشم
      من با یاد گرفتن لاغری میتونم لاغر بشم
      لاعری الان برام ی چیز محال نیس
      یک چیز شدنی هس یک چیز ممکن
      من میدونم ک میتونم
      الان درک لاغر شدن برام اسون شده ن لاغر بشم و خیلی اسونه تناسب شدن
      من باقدرت دهن خودم و اگاهانه عمل کردن دادن ورودی باورکردن لاغری خواهم رسید ب اروزی چندین ساله خودم
      لاغر خوام شد و سبک وزنی راحتی رو تجربه خواهم کردم .
      من لیاقت لاغری و متناسب شدن رو دارم من لایق تجربه جسمی بدو چربی اضافه رودارم
      من لایق پوشیدن لباسهایی شیک و رنگی با سایزهای کوچک رو دارم.
      من لایق اینم ک هرچی دوس دارم بپوشم
      بدون محدودیت سایز
      من لایق اینم ک جوون تر دیده بشم راحت پاشم راحت بشینم راحت بخوابم بدون بالش
      لایق اینم ک تموم لباسهایی ک موندن درکمد همهشونو دوس دارم بپوش
      لایق اینم شلوار های لی و زیبا بپوشم
      لایق لاغر شدن هستم لایق زیبایی اندام
      لایق شکمی و پاها و پهلوها و بازوهای بدون چربی اضافه هستن
      من لایق لمس کردن تجربه کردن لاغری هستم .
      من لایق تناسب فکر هستم
      من لایق بهترینها هستم
      من لایق یاد رفتن لاغری با ذهنم هستم
      من لایق لاغری با ذهن هستم
      خدایا شکر ت ک تو این مسیرم شکرت
      ک فرصت لاغر شدن و بهتر زندگی کردن با ذهن زیبا رو ب من دادی
      من میدونم ک طبیعت بدن من لاغریه طبیعت وجود من لاغریه
      طبیعه ک من لاعر بشم چن منم ک دارم لاغری رو یاد میگیرم
      من عاشق خودم هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/11/26 17:11
      مدت عضویت: 1634 روز
      امتیاز کاربر: 590 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 977 کلمه

      سلام به همگی شما عزیزان 

      گام هشتم :چرا چاق شدم ؟چرا لاغر نمیشم؟

      این سوال تمام افرادیه که اضافه وزن دارن و تا زمانیکه مثل ما هدایت نشن تو این مسیر به جوابش نخواهند رسید . به امید هدایت هر انسانی که بااین مشکل مواجهه به این مسیر زیبا و پراز آرامش

      اول از همه برای  ذهنمون انقدر مثال منطقی بیاریم که باورش بشه هرچیزی بلااستثنا باید اول آموزش داده بشه به مغز بعد در جسم نتیجه اش رو ببینیم . اولین چیزی که ما یاد گرفتیم حرف زدن به زبون مادریمونه .چه ما ایرانی باشیم چه هر جای دیگه درست مثل والدینمون صحبت میکنیم چرا چون انقدر اونا کنار ما تکرار کردن اون کلمات و و ما یاد گرفتیم .بعد ازون ساده ترین مثال ها مربوط به دوره ی تحصیلمون هست . جدول ضرب جمع و تفریق تقسیم ،یادگیری الفبا و بعدش خوندن و نوشتن . بعدها آشپزی، رانندگی، نقاشی، زبان دوم و سوم ،موسیقی ،خیاطی،و هر هنر و دانش دیگه ای که در دنیا هست فقط و فقط با آموزش تکرار و تمرین ثبت شده تو مغزمون و بعد از اینکه مهارت کسب کردیم تونستیم اون مهارت  به نمایش بزاریم.

      هیچ موضوعی در دنیا نیست که از طریق یادگیری بشه اون رو انجام داد .حتی یک حرکت ورزشی خاص هم اول باید دونه به دونه مراحلش رو طرز کار رو از یه مربی یا فرد باتجربه  آموزش دید بارها تکرار و آزمون و خطا کرد تا بشه انجامش داد . 

      مثلا نقاشی رو درنظر بگیریم . من اگر بیام دستم رو مورد فشار فیزیکی و تنبیه قرار بدم به زور بگم باید عین این تابلو رو توهم نقاشی کنی درحالیکه هیچ چیزی از نقاشی ندونم و دوره ندیده باشم دستم مگه میتونه اونو نقاشی کنه ؟؟؟؟؟ شاید بتونی یه نقاشی خیلی ناشیانه بکشه که هیچ شباهتی بااون تابلوی اصلی نداره ولی نمیتونه در حد اون باشه . یا شروع کنم به  مغزم فشار بیارم که تو باید بتونی به زبون چینی حرف بزنی ؟مگه ممکنه همچین چیزی!!!!!

      اگه بافشار جسمی و ورزش سنگین و رژیمای سخت میشد لاغر شد که الان یکنفر توی این سایت نبود !!!!هیچکس هیچ نتیجه ای ازون روشا نگرفته و ایمان اورده که راهش این نیست .باید لاغری و تناسب رو  آموزش ببینن تا جسم هم متناسب بودن ذهن رو به نمایش بزاره . 

      موضوع مهم اینه ما تو تموم اون سال های چاقی داشتیم فقط باچاقیه مبارزه میکردیم که مثلا فراموشش کنیم دیگه ازجسممون بیرونش کنیم غافل ازاینکه ذهن یک جاده ی یک طرفه هستش .اگه چیزی و یاد بگیره دیگه فراموشش نمیکنه .اما خبر خوب اینه که ماییم که تصمیم میگیریم از کدوم آموزش ها و مهارتمون استفاده کنیم .

      الان هرکدوم از ما ده ها مهارت و بلدیم . حالا وقتی به آشپزی احتیاج داریم که از چیزایی که تو اون  زمینه بلدیم استفاده میکنیم  برای خیاطی و …. هم همینطور . غصه نمیخوریم نمیجنگیم که وای حالا چیکار کنم خیلی راحت هرکدوم و لازم داریم انتخاب میکنیم دیگه بااون یکی مهارتامون کار نداریم تااااا وقتش برسه . 

      اگه چاقی رو بلدیم خب غصه ای نداره . میزاریمش یه کنار گوشه ی ذهنمون اصلا باشه برای خودش . فرص میکنیم مثل آشپزی یه مهارته و  یادش گرفتیم . عوضش میایم لاغری رو یاد میگیریم دیگه ازاین به بعد فقط بااین مهارت کار داریم خودبخود اون چاقیه کم رنگ میشه . فراموش نمیشه فقط کمرنگ میشه مگر اینکه باز هم خودمون بخوایم ازش استفاده کنیم.و باتکرار و تمرین جسممون اون رو به نمایش درمیاره تاجایی که دراین کار هم استاد میشیم مثل همون چاقیه

      من عمیقا درک کردم و به این نتیجه رسیدم که هیچ راهی بجز یادگیری برای لاغر شدن وجود نداره . 

      من تا زمانیکه لاغری رو یاد نگیرم حتی اگر با رژیم و ورزش سخت یه  وزن و سایزی هم کنم به محض رها کردن این روش ها ذهنم منو خودبخود میبره سمت آموخته هایی که خودم ناآگاهانه از بچگی به خوردش دادم و چشم باز میکنم میبینم به یک ماه نرسیده من برگشتم به همون وزن حتی بیشتر چرا چون چاقیه ذهنم رو به درجه استادی رسوندم پس نمیشه ازش توقع لاغری ماندگار داشته باشم .

      با صبر و حوصله تو این مسیر میمونم تا کفه لاغری ذهنم بالاتر از کفه چاقی ذهنم بره اونوقت نتیجش و در جسمم میبینم . کافیه بااشتیاق و انگیزه ادامه بدم . 

      تاالان اگر اشتیاق نداشتیم حالمون بد بوده و رهامیکردیم روش های سخت و طاقت فرسا رو،چون هم راه غلطی بون هم اینکه از کارکرد ذهن و جسممون بی خبر بودیم .فکر میکردیم ماایراد داریم ما اراده و پشتکار نداریم درحالیکه اراده آهنین داشتیم که سال ها  ست بردار رویای لاعری نبودیم و راه درست بهمون گفته شد .الان که همه چیز رو م به مو به لط خدا و کمک استاد عزیز متوجه شدیم تا آخرش هستیم و ادامه میدیم .

      جسم تحت رهبری ذهنه از خودش هیچ اراده و اختیاری نداره .فقط مثل یه نمایشگره که هر چی ذهن دستو ر بده وخودمون  براش برنامه ریزی کرده باشیم رو نشون میده  وقتی ما درست عمل کنیم مگه جسم  میتونه که متناسب نشه !؟

      وقتی تو مدرسه دانشگاه یا هر کلاس دیگه ای ثبت نام کردیم چون باور داشتیم که بالاخره ما میتونیم و اون مدرک و میگیریم خیلی راحت تمام واحد هارو پاس کردیم . چون ذهیتمون درباره درس و مسائل آموزش دیدنی اینه که میتونیم . مگه چیه یکم تلاش میکنیم و قبول میشیم دیگه !اما برای لاغری سال های ساله خودمون و دیگران گفتن مگه میشه راحت لاغر شد باید عرق بریزی پوستت کنده شه دوکیلو کم کنی مراعات کن حواست به غذات و تحرکت باشه تو استعداد داری باید رعایت کنی به فلانی کشیدی . و چاقی و لاغری و برامون یه هیولای ترسناک کردن.پس  بخودمون سخت نگیریم یکم راه بیایم باخودمون تا به این باور برسه که میتونه براحتی گرفتن فلان مدرک و  فلان مهارتی که داریم لاغری رو هم پاس کنه کافیه به اینجا برسیم .

      خداروشکر بخاطر وجود شما و این سایت .روزبروز احساسم عالیتر و مسیر برام آسونتر میشه . باز هم سپاسگزارم استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Vafraze12
      1400/11/18 21:59
      مدت عضویت: 1695 روز
      امتیاز کاربر: 11736 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 201 کلمه

      با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرتنی و دوستان همراه در گروه تناسب فکری

      حرفها و صحبتهای استاد عالی بود 

      بله ما برای هر چیزی آموزش می بینیم ما چاقی را آموزش دادیم از والدین از رسانه ها و غیره…

      مغز ما اطلاعات را در هودش ذخیره می کند و مثل یک جاده یکطرفه عمل می کند و راه برگشت ندارد و نمی تواند فراموش کند.

      و ما اطلاعاتی را که دوست داریم را استفاده می کنیم و این استفاده ما از اطلاعات باعث در دسترس بودن اطلاعات در ذهن ما می شود.

      باید از طریق ذهن لاغری آموزش را ببینیم.

      همین به همین راحتی و وقتی آموزش دیدیم با جسممان شروع به تکرار آموزشها کنیم این تنها راه متناسب شدن هست.

      ما زبان فارسی را یاد گرفتیم آیا با عمل جراحی فک و دهان می توانیم فارسی را فراموش کنیم مطمئنا نه نننننننننه

      پس ما چاقی را که یاد گرفتیم را نمی توانیم با تحت فشار قرار دادن آن لاغر شویم و چاقی را از بین ببریم.

      ممنونم استاد این بار واقعا چیزی را فهمیدم که سری اول اونو متوجه نشدم 

      اینکه جسم داره آموزشها را تکرار می کنه.

      اینکه ذهن اطلاعات را ذخیره می کند و این ما هستیم که اونهایی را که دوست داریم را استفاده می کنیم.

      ممنونننننننننم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjannoori1363@gmail.com
      1400/11/17 22:59
      مدت عضویت: 1030 روز
      امتیاز کاربر: 350 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 171 کلمه

      سلام استاد عزیز

      من امروز قدم هشتم را برداشتم کاملا درست است من چاقی را از مادرم آموختم وفکر میکنم آموزش من از همان دوران جنینی آغاز شده چون مدتی است به این باور رسیده ام که بچه ها امتداد پدرومادرشان هستند چون وقتی دارم مرور میکنم من هم مثل مادرم بعد از ازدواج چاق شدم یعنی دقیقا افکاری که در ذهن مادرم بود من هم به صورت ناخودآگاه آموزش دیده ام وحالا باید عکس این افکار را به خودم ثابت کنم

      من باور داشتم بارداری باعث چاقی میشه اما خواهر شوهرهای خودم یک ماه بعد از بارداری تمام اضافه وزن‌شان رفته وبه وزن طبیعی خودشون برگشتن بقیه باورهایی که در ناخودآگاه من هست هم اشتباه است که نتیجه اش این اضافه وزن شده وحالا باید باورهای صحیح را جایگزین باورهای اشتباه کنم

      خواهر شوهرهای من با وجود ازدواج هیچ وزنی اضافه نکرد ند واین یک باور اشتباه است 

      سپاس فراوان از شما استاد عزیز بابت فایل آموزشی عالیتون

      خدایا متشکرم دوستت دارم

      من یک فرد توانمند هستم که میخواهم با قدرت ذهن به اندام متناسب برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار هانیه
      1400/11/17 12:27
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 12788 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 756 کلمه

      به نام خدایی که راه رو نشونم میده

      سلام به استاد عزیز و دوستان همراه

      روز هفدهم تکرار : 

      چرا چاق شدم؟ چرا لاغر نمیشم؟ چه جوابی به این سوال دارم؟ اگه قبلا ازم می پرسیدن چرا چاق شدی؟ می گفتم چاقی ما ارثیه و من خیلی استعداد چاقی دارم و سوخت و ساز بدنم پایینه و … اما خدا رو شکر الان این بهانه های چاقی رو ندارم و میدونم هیچکدومشون علت چاقی من نبوده و خودم مسئول چاقیم هستم. هر مهارت و کاری رو که من الان دارم، بالاخره یک جایی و یک روزی اون رو یاد گرفتم. حرف زدن، زبان، آشپزی، رانندگی، شعر خوندن و حفظ کردن، کتاب خوندن، موسیقی، نقاشی کشیدن و … هرچیزی رو به نحوی آموزش دیدم و چیزی رو که آموزش دیدم نمیشه حذف کرد…مطلبی که یاد گرفته باشم از ذهن حذف نمیشه، فقط ممکنه به دلیل استفاده نکردن از اون حرفه و مهارت، فراموش کرده باشیم که اون هم با فکر کردن و تکرار دوباره یادم میاد. مثل ایرانی هایی که مهاجرت می کنن، باز هم فارسی حرف می زنن و اگه مدت طولانی در معرض فارسی حرف زدن نباشن ممکنه کلماتی رو فراموش کنن اما باز هم با مکث و یادآوری می تونن. پس هر کاری کنیم چیزی رو که یاد گرفته باشیم و تکرار کرده باشیم نمی تونیم فراموش کنیم. چاق شدن هم دقیقا همین بوده. من چاق شدم چون اون رو یاد گرفتم..چون در خانواده ای بزرگ شدم که پر بود از افکار و رفتارهای چاقی … باورهای چاقی و خلاصه قدم به قدم که جلو رفتم و سال به سال که رشد کردم همین افکار و باورها هم رشد کردن و من بیشتر در معرض یادگیری و تکرارشون بودم. نمیشه چیزی رو که سالها یاد گرفتم و تکرار کردم، با چند دوره رژیم گرفتن و دمنوش خوردن و ورزش و … پاک کنم از ذهنم که! فقط کمرنگ میشه و پشت اطلاعات جدید قایم میشه تا وقتی که خسته بشم و به اصطلاح برگردم به تنظیمات کارخونه. من اول با آموزش ها و تاثیرات محیط و رسانه و خانواده و … اطلاعات چاقی رو وارد ذهنم کردم و با دیدن نمونه های مختلف برام باور پذیر شد و با حرف زدن درباره ش اون رو توی ذهنم تکرار و تثبیت کردم و نقشه ذهنی چاقی رو رسم کردم و ناخودآگاه رفتارم هم در راستای چاقی تغییر کرد و من چاق شدم. همین فرمول چاق شدنم بوده و لاغیر. حالا همه اینها هست، من میام به زور رژیم، غذام رو عوض می کنم، ورزش می کنم، دمنوش می خورم، جراحی میکنم و هر کاری در راستای لاغر شدن انجام میدم، آیا باعث میشه افکار و آموزش های چاقی از ذهن من پاک بشه؟ نه! همونجور که من با یادگیری زبان دوم، زبان اصلیم رو فراموش نمی کنم. یا با یادگرفتن یه غذای جدید، غذاهای قبلی که بلد بودم رو یادم نمیره …

      حالا من دقیقا به همین روش هم باید لاغر بشم، باید لاغری رو یاد بگیرم، آموزش ببینم، باورهای درست درباره ش بسازم و نمونه های عینی ازش ببینم و باورسازی کنم و با تکرار و صحبت درباره ش اون رو توی ذهنم تثبیت کنم تا به تغییر رفتارم تبدیل بشه و لاغر بشم. اینجوری آموزش های چاقی کمرنگ میشه و زیر این فرمول های درست و ذهنیت سالم و درست تناسب اندام گم میشه و مثل شماره تلفن یه نفری که مثلا دیگه زیاد باهاش در ارتباط نیستم و باید زور بزنم تا یادم بیاد دیگه یادم نمیاد که چطور چاق شدم…اصرار شما برای تکرار و استمرار هم همینه که به فرمول های چاقی مجال ندیم که دوباره بیاد بالا…همین! هیچ راه دومی وجود نداره برای لاغری، تنها راه لاغری، یادگرفتن لاغریه. و یادم باشه که لاغر شدن هم مثل چاق شدن و مثل هر فرایند یادگرفتنی، تدریجیه..اینو باید یادم باشه. من تدریجی فارسی حرف زدن رو یاد گرفتم. من تدریجی آشپزی رو یاد گرفتم. من تدریجی قنادی رو یاد گرفتم. من تدریجی رانندگی رو یاد گرفتم. من تدریجی دارم پیانو یاد می گیرم..هرررررر چیزی که فکرش رو می کنم و یادم میاد همه قدم به قدم و تدریجی بوده آموزشش، لاغری هم همینطوره..اینکه ما انتظار داشتیم طبق گفته های مبلغان دروغین رژیم ها و ورزش ها که تیتر می زنن : لاغری در بیست روز و فلان به این خاطره که فکر می کنیم لاغری راه میان بری داره و نمیدونیم که این هم یاد گرفتنیه…اگه می دونستم لاغر شدن هم نیاز به آموزش و یاد گرفتن داره و یه پروسه یادگرفتنیه، دیگه انتظار لاغرشدن سریع هم نداشتم

      عااااااااااااالی بود این توضیحاتتون استاد..عالی…بخدا که کلام شما از جنس نوره  … خدا حفظتون کنه برای ما و عزیزانتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sareh.taherii123@gmail.com
      1400/11/02 11:59
      مدت عضویت: 1044 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 440 کلمه

                          به نام خداوند مهربانم

      سلام استاد عزیز!

      به لطف بیکران خدای مهربانم و لطف شما استاد عزیز هشتمین قدم رو با موفقیت و شور اشتیاق بیشتر و با یک احساس خوشایند شروع کردم.

      من هم با نظر شما و دوستان هم عقیده هستم چون هرچیزی که از چاقی بدست آوردیم بخاطر باورهای اشتباهمون بوده! برای شخص من همیشه اینو بارها شنیدم از اطرافیانم که تو مثل فلان عمه ات هستی اونم تا یه سنی خیلی لاغر بود یهو خیلی چاق شد و منم همیشه پیش خودم فکر میکردم  چاقی من ارثی از خانواده پدری و مادری هستش، و دیگه این باور من بود شاید بهش اعتنایی نمیکرد اما اینقدر شنیده بودم که ملکه ذهن شده بود. 

      هرروز که برای من میگذره تجربه های رو به دست میارم که خوشایند برای من ، اینکه حس میکنم دارم لاغر میشم بدون هیچ فشار عصبی و روحی ! و خوشایندتر از همه اینه که مثلا الان احساس سیری دارم وقتی جلوم یه ساندویچ همبرگر  خوشمزه دارن میزارین و همه خانواده امم دارن میخورن من به راحتی این قدرت رو دارم که از ذهنم سوال کنم اگه گشنه هستی میتونی الان ازش بخوری و ذهن در پاسخ به من میگه الان گشنه نیستم شاید دیرتر گشنه شدم و من راحت بدون اینکه چشم و دلم ضعف بره واسه اون همبرگر خوشمزه به همسرم میگم الان گشنه نیستم شاید دیرتر بشم و بخوام بخورم سهم منو کنار بزار (یعنی به ذهنم حتی این فشار و نیاوردم که شاید اصلا نتونی این همبرگره خوشمزه رو نخوری بلکه این فرصت رو بهش دادم که این همیبرگر هست و هروقت احساس ضعف گشنگی کردی این سهمیه توئه!! اما تا زمان خواب هی از ذهنم سوال میکردم که اگه گشنه هستی داغش کنم بخوری و جواب فقط این بود «من الان گشنه نیستم!!!» 

      این خیلی خوشاینده که محدود نیستی برای خوردن اما همزمان داری رفتار و روشی رو به ذهنت باد میدی که هیچوقت تجربه اش نکرده! اصلا تو زندگی هیچوقت برای من پیش نمیومده بگم نه الان سیرم نمیخورم😂😂😂همیشه گشنه بودم اگه نبودم جواب نه وجود نداشته برای غذا ،مخصوصا غذاهای خوشمزه😂

      این یه حسی هستش که فقط کسایی میفهمن  که اینجا این مسیر رو مثل من طی کردن ،چیزی که در سی و هفت سال از زندگیم تجربه نکردم… 

      و خدا رو هزاران بار شاکرم و برای شما که اینقدر خالصانه این اطلاعات رو در اختیار ما میزارین بهترین هارو آرزو میکنم. و خوشحالم که خودم یه واسطه ای شدم برای آدم‌های اطرافم که اومدن در سایت و تجربه کنن این لذتی رو که من ازش حرف زدم ازشون!! امیدوارم موفق بشن و این راه رو ادامه بدهند….

      با سپاس فراوان از شما استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار msh
      1400/10/30 10:06
      مدت عضویت: 1197 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 502 کلمه

      سلام درود 

      گام هشتم در مسیرلاغری من  

      هرچیزی که در این زندگی تجربه کردیم فقط فقط براثر باورها خودمان بوده است 

      همه چیز براساس باورها خودمان شکل گرفتند و در زندگی ما به وجود آمده اند 

      چاقی هم یک باور بوده به زبان ساده تر یکسری حرفهایی بوده که شنیدیم از والدین دوستان مدرسه جامعه رسانه فیلم ها این حرفها شنیدیم که مثلا بعد از ازدواج چاق میشی /در حین حاملگی چندین کیلو اضافه وزن میگیری و یک چیز طبیعی است و حتما چاق میشی/ورزش نکنی چاق میشی/شام خوردن باعث چاقی میشه مخصوصا اگه غذای پختنی باشه مث برنج/ماکارونی شیرینی فست فود چاق می‌کنه/نوشابه چاقی شکم میاره /بی تحرکی باعث چاقی میشه/خواب بعد ناهار باعث چاقی میشه ….‌‌

      این حرفها به وفور میشنوی نمونه ها زیادی هم میبینی که چاق شدن براثر این عوامل اما باز برات مهم نیست چون در شرایط اون افراد نیستی ولی دیگه این حرفها برات تبدیل شدن به باور که اره فلان کار باعث چاقی میشه ولی چون در شرایط اون فرد نیستی براتم اهمیتی نداره و چاق نمیشی چون در حد یک حرف هستند برات و ترسی تورو تهدید نمیکنه یعنی باورها فعال نشده اند 

      بعد که در شرایط اون افراد چاق قرار میگیری یعنی ازدواج می‌کنی اون باور در ذهنت فعال میشه و برات تبدیل میشه به یک امر طبیعی که اره فلانی چون چاق شده منم چاق میشم طبیعی است و آرام آرام رفتارهات تغییر می‌کنه و خیلی ساده راحت چاق میشی 

      حالا یاد گرفتیم که چاقی از طریق آموزش بوده از طریق ذهن بوده هر فرد چاقی به طریق ها گوناگون این چاقی آموزش دیده آند ودر نهایت چاق شده اند 

      حالا ما میومدیم فشار به جسم می‌آوردیم برای یک مدت هم لاغر میشدیم ولی باز به محض رها کردن برمیگشتیم نقطه اول چون ما فقط خودمان مجبور میکردیم به رفتاری ولی ذهن که تغییر نکرده بود 

       تا ذهن نخواد دستور نده تلاش فیزیکی برای هرکاری کار بیهوده است 

      ما می‌خواستیم فراموش کنیم از بین ببریم چاقی رو ولی نمیدونستیم ذهن چیزی که یاد گرفت فراموش نمیکنه فقط ما میتونیم آموزش ببینیم ولی نمیتونیم چیزی فراموش کنیم یا در ذهن مان پاک کنیم 

      پس اولا باید بپذیریم که مقصر اصلی وتنها مقصر چاقی الانمان خودمان هستیم و بهانه نیاریم وگردن کسی نندازیم 

      دوما باید یاد بگیریم همه چیز از طریق ذهن یاد میگیریم باشنیدن دیدن حرف زدن این باورها شکل میدیم 

       یکسری حرف هست وقتی خیلی تکرار بشه تبدیل میشه به باور البته این نظر شخصی من است 

      الان هم از طریق ذهن با استمرار تکرار وعمل کردن به آموزه ها لاغری یاد میگیریم و با عمل کردن به آموزه ها خیلی ساده راحت لاغر می‌شویم 

      پس لاغر شدن حق طبیعی ما بوده که بر اثر آموزش ها بدن خود را از حالت طبیعی خود در آوردیم و چاق شدیم 

      الان هم با آموزش تکرار تمرین استمرار تعهد وعمل کردن لاغر شدن یاد میگیریم مث خیلی آموزش ها دیگه مث آشپزی /فوتبال/رقص/چاقی/نقاشی 

      لاغر شدن هم یاد گرفتنی است باید آموزش ببینیم و از طریق شروع کنیم به یادگیری تا عملکردش در جسم خودمان ببینیم 

      من مطمعنم با آموزش عمل کردن خیلی ساده راحت لاغر خواهم شد و لاغر خواهم ماند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/10/19 10:16
      مدت عضویت: 1359 روز
      امتیاز کاربر: 14619 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 394 کلمه

      سلام بردوستان 

      چرا چاق شدم ؟ ولاغر نمیشم ؟

      ازبس هی گفتم من چاقم دارم چاق میشم فکرمیکردم که از موقع تولد چاق بودم .درصورتی که وقتی در دانشگاه قبول شدم ۴۹ کیلو بودم اونم باقد ۱۶۴ .یعنی یک لاغر بودم .سال دوم دانشگاه دوتا هم اتاقی داشتم که مرتب از رژیم و کم خوری صحبت میکردن و باهم یک غذا میخوردند و پیاده رویی میکردند بازم فایده نداشت . به ماهم میگفتند که اینطور میخورید وورزش نمیکنید چاق میشید .تااینکه وقتی خواستم فارغ التحصیل بشم ۶۴ کیلو شدم .

      ودیگه مادرم میگفت تو مانند عمه وعموت هستی چاق هستی و به من نرفتی .درصورتی که هنوز کاملا متناسب بودم .این حرف مادرم خیلی من رو میترسوند چون وضعیت شکم هاو ظاهر آنها رو میدیدم .

      بعد ازدواج هم باز چاق شدم ۷۰کیلو شدم و دیگه هیچ لباس اندازه نداشتم .بارها شنیدم ازدواج و بارداری آدم ها رو چاق میکنه .و تا ۸۲ رفتم .

      ولی خداروشکر از مادرم یک چیزی رو بارها شنیده بودم که شیردهی ما رو لاغر میکنه .و تا نزدیک ۷۲برگشتم .و باورهای غلط دیگه ایی رو باور کردم کم کاری تیرویید ، سوخت وساز پایین ، یبوست ، کم تحرکی ، مصرف قرص تقویتی و…

       دیگه یک ترس واسترسی از خوردن گرفتم که مرتب رژیم میگرفتم و طوری که انواع رژیم ها رو میگرفتم ولی بازم ترموستات ذهنم روی ۸۰ بود دوباره برمیگشتم سرخانه اول .

      چون ذهن من فقط چاقی رو یاد گرفته بود وقتی روی جسمم فشار میاوردم طفلک با من همراهی میکرد و انصافا خوب کم میکردم ولی دوباره ذهن اون رو به راهی که یادداشت میبرد .

      ما باید لاغر شدن رو یادبگیریم و مداومت واستمرار داشته باشیم به مرور و یواش یواش لاغر میشویم ولی این تتاسب زیبا بدون بیماری و همراه باشادییه .

      دراین مسیر حتما موفق میشویم و به آرزوهای که سالها حسرت داشتنش رو داشتیم می رسیم .

      لاغری همراه با رژیم کلی بیماری وناراحتی واعصاب خوردی برامون به ارمغان میآورد .که نتیجه به دست آمده کوتاه مدت بود ولی زیانهای آن فراوان و مخرب .

      همیشه درهنگام رژیم به فکر تثبیت بودیم ولی الان میدانیم که هرچه قدر طول بکشه اصل رو بهتر میفهمیم و نگران بازگشت چاقی نیستیم .

      این چاقی و باورهای آن رو کنار میزنم وبایادگیری لاغری میگذاریم قوانین لاغری که از آبشن های است که خداوند به ما هدیه داده و ما آنها رو فراموش گرده ایم فرصت دیده شدن پیدا کنند و به تنظیمات اولییه برگردیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fsalahy@59.com
      1400/10/18 09:43
      مدت عضویت: 1057 روز
      امتیاز کاربر: 221 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 198 کلمه

      سلام همراهان عزیز 

      من هم فکر می کنم فرمولهای ذهنی خودم رو دارم برا چاقی 

      مثلا تو خانواده ما این ذهنیت بود خوردن مساوی است با خدمت به جسم ،خوردن مساوی است با محبت کردن ،مراقبت کردن ،

      این مساله بود که من تا کم میاوردم بجای حل مشکل و روبرو شدن با ترسهام ،به گوشه دنج یخچال پناه می بردم .

      راستش من  اصلا جوونی نکردم بخاطر چاقیم ،همیشه مثل پیرها لباس پوشیدم ،و چون اعتقادات مذهبی هم دارم ،دوبرابر ازین مساله ضربه خوردم .

      همین مساله باعث شد ،اعتماد و عزت نفسم خیلی ضربه بخوره و مسائل دیگه تو زندگیم پیش بیاد ،که هنوزم درگیرشون هستم 

      ولی عوضش الان می دونم بلطف خدا و حمایتهای استاد چطوری به باورهای درست لاغری برسم .بی صبرانه منتظرم که صد گام رو برم تا برای خودم بعنوان جایزه ،دوره تناسب فکری رو خریداری کنم .

      راستش همین الان که گام هشتم هستم ،دارم وزن کم می کنم و خوردنم خیلی اصولی تر شده ،برا خوردن از بدنم فرمان می گیرم نه از ذهنم .

      دیروز با خانواده رفتیم بیرون ،ولی من چون از بدنم فرمان نرسیده بود ،چیزی نخوردم 💪💪و بجاش دم نوش آرامبخش سفارش دادم .

      این برای من بشخصه موفقیت بزرگیه .

      ممنون از شما .موفق باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار emangholi azade
      1400/10/15 23:02
      مدت عضویت: 1903 روز
      امتیاز کاربر: 1750 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 258 کلمه

      به نام خدا سلام 

      من برای چاق شدنم خیلی عالی اول از سمت خانواده خودم وبعد ازسمت خانواده همسرم آموزش دیدم 

      من تاسن ۲۰ سالگی خیلی لاغر وخوش اندام بود واصلا برام مهم نبود که چند کیلو هستم یا سایزم چنده خیلی راحت غذا میخوردم خیلی آسون خرید میکردم هررنگی که دوست داشتم وحتی یکبار نشد که صاحب مغازه بگه سایز شما ندارم ولی همیشه از اطرافیانم به خصوص مادرم میشنیدم که میگفت این مثل من میمونه حتما بعد ازدواج چاق میشه حتی شاید تواون لحظه خوشمم میومد ومیگفتم خوب خداروشکر ازاین لاغری خلاص میشم خوشگلتر میشم تااینکه واردخانواده ای شدم که به گفته ی خودشون چاقی توشون ارثیه وهمین همسر خودم ادعا میکرد که من خیلی رعایت میکنم وگرنه الان چندده کیلو بیشتر بودم ومیدیدم که چقدر اضافه خوری دارند صبحانه میان وعده نهار عصرانه شام والبته اوایل اصلا نمیتونستم باهاشون همراهی کنم ولی به مرور دیدم که منم رفتارم مثل اونا شده وحتی مثل اونا دیگه کم کم نگران شدمو از غذاها ترسیدم شروع کردم رژیم گرفتن وورزش کردن ولی کاملا بیفایده وادامه دادم این راههای اشتباه روتازمانی که با سایت تناسب فکری آشنا شدم وبه راحتی تونستم رفتارهای نادرستم بامواد غذایی رو اصلاح کنم وبدون رژیمرفتن لاغر بشم وبه خوبی فهمیدم که چه چیزی منو از رسیدن به لاغری منع میکرد واون افکار اشتباهی بود که درمورد لاغرشدن داشتم وخودمو تحت فشار میذاشتم وبعدش عصبی میشدم وترسم از مواد غذایی زیادتر میشد فکر میکردم زورم بهشون نمیرسه واونها رومن تسلط دارن ولی الان به خوبی میتونم خودم درمورد مواد غذایی تصمیم بگیرم وهیچ محدودیتی هم نداشته باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رضا عطارروشن
      1400/10/15 11:40
      مدت عضویت: 1298 روز
      امتیاز کاربر: 31050 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 463 کلمه

      به نام خدای مهربان

      سلام و درود به همراهانم

      چرا چاق شدم؟ چرا لاغر نمیشم؟

      مهمترین سوالی بود که در دوران چاقی در ذهنم بود و خیلی دوست داشتم دلیل اون رو بدونم.

      البته خوب شنیده بودم که چاقی من ارثی است ولی چون هر وقت رژیم می گرفتم یا ورزش می کردم مقداری لاغر می شدم آرزوی لاغر شدن در من ایجاد شده بود.

      اگر من رژیم می گرفتم یا ورزش می کردم لاغر نمی شدم حتما باور می کردم که چاقی من ژنتیکی است و هرگز تغییر نخواهد کرد اما من متوجه شده بودم که بدن من می تونه لاغر بشه ولی نمی تونه لاغر بمونه

      یعنی همیشه با رنج و سختی لاغر می شدم ولی به راحتی دوباره چاق می شدم از این رو همیشه این سوال در ذهن من بود که چرا چاق میشم؟ و چرا هر کاری می کنم لاغر نمیشم.

      امروز که بعد از چند سال این فایل فوق العاده رو دوباره گوش کردم خیلی لذت بردم.

      شنیدن این صحبت ها تاثیر فوق العاده ای روی احساس افرادی که اضافه وزن دارند می ذاره مخصوصا اگه تازه با لاغری از طریق ذهن آشنا شده باشند.

      اینکه متوجه میشن اشتیاقشون برای لاغر شدن بی خودی نبوده و درک می کنند که توانایی لاغر شدن را دارند و فقط باید لاغری رو یاد بگیرند، همانطور که چاق شدن را یاد گرفتند.

      نحوه شکل گیری فرمول های ذهنی و تبدیل شدن آن به واقعیت زندگی در این فایل به شکل عالی توضیح داده شده.

      اینکه افراد از سالها قبل ممکنه این جمله رو بارها شنیده باشند که آدم بعد از ازدواج چاق میشه.

      این یک فرمول ذهنی است که میتونه در ذهن ما ایجاد بشه ولی سالها بی تاثیر باشه

      اما وقتی ازدواج کردیم زمان فعال شدن این فرمول ذهنی است و به این دلیله که عده ای از افراد بعد از ازدواج چاق می شوند چون تازه فرصت به واقعیت تبدیل شدن این فرمول ذهنی فراهم شده.

      توضیحات درباره شباهت یادگیری چاق شدن با زبان فارسی بی نظیر بود.

      به راحتی قابل درکه که با کارهای فیزیکی نمی شه فارسی صحبت کردن رو فراموش کنیم

      مثالهای زیادی زده شد که از طریق آنها نمیشه فارسی صحبت کردن رو فراموش کرد و ارتباط اون با انجام فعالیت های مختلف برای رهایی از چاقی واضح کرد که چاق شدن یادگرفتنی است و هرچیزی رو یاد بگیریم امکان نداره بتونیم فراموشش کنیم.

      اما موضوع امیدوار کننده اینه که می تونیم بدون فراموش کردن فارسی صحبت کردن انگلیسی صحبت کردن رو یاد گرفت بنابراین بدون فراموش کردن چاق شدن می شه لاغر شدن را یاد گرفت.

      موضوعی که در دوره های لاغری با ذهن انجام میشه

      در این فایل آموزشی پاسخ خیلی از سوالات ذهن چاق داده شده و مطمئنم شنیدن آن احساس آرامش در افراد ایجاد می کنه چون تازه متوجه می شن که چرا چاق شدن و لاغر نمیشدن و تازه متوجه شدن که می شه لاغر شدن رو یادگرفت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1400/09/22 12:18
      مدت عضویت: 1561 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 649 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم

      چرا چاق شدیم ؟

      دلایل زیادی رو زمان چاقیمون نام میبردیم وباور کردیم که علت اصلی چاقی ما بوده 

      مثلا من خودم باور کرده بودم بلوغ عامل اصلی چاقی من بوده 

      یا من استخوان بندیم درشته برای همینم از یه جای به بعد لاغر نمیشم 

      جالبه که امروز ویدیویی از خانم س داشتم میدیدم 

      این خانم داشت از عمل ابدوپلاستی یا امینو پلاستی خودش میگفت که بعد زایمانش پوستشو کشیده وچربیاشو درآورده وراضیه 

      وقتی مچ دستشو ودور کمرشو نشون داد گفت که من استخوان بندی درشتی دارم ودرسته که من چربی ندارم درکمر وشکمم اما به خاطر فرم بدنم از این لاغر تر نمیشم 

      من همیشه فکر میکردم فرق درشت وزمختی هستم ولی با دیدن این خانم ومقایسه استخوان بندی خودم متوجه شدم اصلا هم درشت نیستم ومعمولیم وکافیه حسابی متناسب بشم تا دوبرابر این خانم زیبا وجذاب بشم 

      این درحالیه که همیشه این خانم دنبال میکردم واز هیکل قشنگش تعجب میکردم 

      همین مساله رو درمترو دیدم که خانمی بسیار متناسب بدون گرمی چربی بودن ودقیقا جلوی من نشسته بودن واستخوان بندی دقیقا مشابه مردها داشتن با این حال خیلی خوش هیکل وجذاب بودن گرچه صورت قشنگی نداشتن اما بسیار جذاب وخوش تیپ دیده میشدن 

      من متوجه شدم که اصلا بهانه ای برای لاغر ومتناسب شدن وبه اندام ایده آل خودم رسیدن خودم ندارم 

      یعنی حتی خانم های با استخوان بندی مردانه هم وقتی متناسب میشن خیلی جذاب میشن 

      پس باور من شکست 

      از طرفی دیگه مت همیشه فکر میکردم دلیل چاقیم خوردن غذا با اعضای خانوادست 

      اما دیشب متوجه شدم که چه درزمان مجردی ایم وچه الان که متاهلم خوردن با بقیه منو چاق نکرده 

      بلکه گرسنه نبودن وخوردن منو چاق کرده یعنی یه رفتار اشتباه

      دیروز جاتون خالی آش شله قلم کار درست کرده بودم اولین بارمم بود ولی عالی شده بود 

      چون هم غذای جدیدی بود درمنو خونمون هم ذوق داشتم برای خوردنش نجوای من بارها وبارها گفت برو بخور برو بخور 

      خلاصه هر جور بود نخوردم گفتم من میخوام تا بدنم واکنش نداده نخورم چی میگی 

      میخوام یه مدتی این کارو کنم واز آنجایی که استاد وعده دادن که وقتی درست رفتار کنید دیگه تناسب اندامتون حتمیه واصلا نگرانش نباشید وخودش ایجاد میشه تا وقتی متناسب بشم میخوام سبک زندگیم شه 

      گفتم شده مقاومت کنم نخورم نمیخورم تا انقدر تکرار بشه تا عادت بشه 

      چون رفتار درستیه چون پیش فرض من 

      خلاصه یه پیاله بعد واکنش بدنم کشیدم وخوردم خیلی بهم مزه داد 

      واقعا لذت بردم ویه پیاله دیگه هم کشیدم وخوردم اما پیاله دوم زیادم بود 

      تعجب کرده بودم یعنی یه پیاله بسم بود تازه فهمیدم که چقدر هردفعه به بهانه های مختلف زیاد از نیاز بدنم خوردم 

      حالا بازم خوبه خداروشکر بدن من اونقدر هوشمنده که کلی از چیزایی رو که میخورم اضافه همین طور میریزه دور 

      گفتم ببین دیدی هم خیلی زمان میبره گشنه بشی واقعا وبدنت واکنش بده 

      هم خیلی کم احتیاج داری واصلا اون معیار یه کاسه ویا چند پیاله یا بشقاب ناهار خوری ملاک بدنت نیست 

      ملاک بدن تو چیزیه که بهش احتیاج داره نه چیزیه که بهت گفتن بارها

      میخوام بگم آموزشمون دادن که زیاد بخور اضافه نیاد همشو بخور حیفه یا خراب میشه 

      حتی همسر منم تا چند وقت پیش اگه چیزی رو دور میریختم کلی ناراحت میشد ولی الان میگه کمتر درست کن اگه دور ریختیم بریز ولی خودت به زور نخور

      خلاصه که کلی چیزای اشتباه باور کردیم که چاقمون کرده 

      مثل اینکه غذاها چاق کنندست 

      فعالیتمون کم بشه چاق میشیم 

      پدرومادرمون چاقن ماهم چاق شدیم 

      اما هیچ کدومشون علت اصلی نیست 

      ما اضافه برنیازمون مواد اولیه که همون خوراک وارد بدنمون کردیم اونم خیلی بیشتر از نیازمون خیلیا خیلییییی

      یعنی قشنگ متوجه میشم که پرخوریایی که کردم چه بلایی سرم آورده اونم درچه حجم افتضاح زیادی 

      حالا اگه خوردنمو اندازه نیاز بدنم کنم نمیگم اندازه جوجه بخورم نه اندازه نیازم اگرم نیازم اونقدره خب همون قدر 

      منظورم اینکه گرسنه نمونم وخودمو عذاب ندم 

      بدنم هر روز فرصت میکنه مواد اضافه رو که هرروز دور میریزه رو دور بریزه واین خودشو درجسمم نشون بده 

      یعنی بدن من کار خودشو که انجام میده منتهی چون هی اضافه میشد به آشغالاش اصلا معلوم نبود که دور میریزه چون آشغال جاش میومد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/08 11:33
      مدت عضویت: 1910 روز
      امتیاز کاربر: 6383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 470 کلمه

      سلام

      چرا چاق شدم؟؟ 

      من یه انسان متناسب با فرمولهای صحیح بودم، اصلا به غذا خوردن فکر نمیکردم، اصلا غذایی نبود که مورد علاقم باشه، انقدری میخوردم که سیر بشم من بچه کوچیک خانواده بودم و همیشه خانوادم و میدیدم که همه چی میخورن، به منم میگفتن تو هم باید همه غذاهارو بخوری،ببین فلان دوستت چقد خوب همه چی میخوره، گذشت و گذشت تا من هم برای تشویق شدن ناخواسته یکم بیشتر میخوردم تا بعد از چند سال دیدم اخرای راهنمایی نتیجش تو جسمم ظاهر شدو دیدم وزن نرمال طبق سنم ندارم چند کیلو اضافه دارم و این شروع چاقی من بود، خب عمه ها و خاله رو میدیدم که چاقن همینطور پدر مادرم و باور کردم چاقی من ارثیه، شنیدم بعد ازدواج ادم چاق میشه منم چون باورش داشتم کم کم چاقتر شدم، شنیدم بارداری ادم و چاق میکنه و من دیگه داشتم منفجر میشدم شده بودم 100 کیلو، این بین تلاشهایی برای لاغری هم میکردم لاغرم میشدم ولی انقدر راحت تمام اون زحمت هام باد هوا میشد و چاقتر از قبل میشدم که خودم نمیفهمیدم من کی دوباره چاق شدم، انقدر اعتماد به نفسم پایین بود که نگو، حتی دلم نمیخواست جلوی کسی راه برم تا چاقی من و ببینه، تو محل کارم دلم میخواست فقط پشت میز بشینم تا چاقیم دیده نشه، خلاصه نگم براتون با سن 30 سال انگار 37،8 ساله بودم و حالم به شدت بد بود، عین پیرزنها لباس میپوشیدم مانتو مشکی گشاد ،دو سال برا خودم هیچی نمیخریدم، لباس های خوشگل زیادی داشتم که با حسرت نگاشون میکردم و داشت تو کمد خاک میخورد، میدونم همتون حس من و عمیقا درک میکنید، استاد یکی از نعمتهایی که خدا بهم هدیه داد وجود شما در زندگیم بود، بد نیست گاهی وقتا ادم اون دوران چاقی رو به خودش یاداوری کنه تا حواسش باشه دوباره بخواد گول ذهنشو بخوره چی در انتظارشه، من خیلی راحت چاق میشدم مثل همین الان با اینکه باروش ذهنی 20 کیلو لاغر شدم و بعد رها کردن مثل آب خوردن 10 کیلوش برگشت، معنی استمرار و الان میفهمم، وقتی این همه سال ذهنم طبق فرمولهای چاقی دستور میداد چطور توقع داشتم یه ساله همه چی درست شد، من یه ساله که چاق نشدم 20 سال استمرار داشتم تا خودم و به وزن 100 کیلو رسوندم ولی لاغری خیلی خیلی زود اتفاق میفته ولی برای تثبیت فرمولها زمان باید گذاشت تکرار باید کرد حتی من میگم تا اخر عمرمون

      چرا لاغر نمیشم؟ 

      چون ذهنم فقط چاقی بلده، چطوری با بستم دهنم و غذا نخوردن چاقی رو یادش بره، من نمیدونستم چاقی رو یاد گرفتم ولی با یاداوری کودکیم دیدم بله من یادش گرفتم، من گول حرفاشونو خوردم هرچند اونا تقصیری ندارن فکر میکردن دارن بمن لطف میکنن ولی من زندم و تا وقتی زندم میتونم عوض کنم شرایطو، خب دیگه، من آمادم برای اینکه لاغری رو یاد بگیرم، قول میدم جزء دانش آموزای ممتاز باشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار m6h2k6@gmail.com
      1400/08/23 23:39
      مدت عضویت: 1339 روز
      امتیاز کاربر: 124 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      سلام وقت همگی بخیر

      گامی پرمعنا و پرمفهوم بود گام امروز 

      اگر بخوام برداشتم از این گام رو بگم:

      لاغری مانند زبان دیگری است که اموزش میبینیم و هر کاری کنیم زبان اصلی خود(چاقی) را فراموش نخواهیم کرد اما میتوان زبان اصلی را کم رنگ تر کرد برای مثال شخصی که به دلیل مهاجرت تنها مجبور است از زبان غیر اصلی خود بهره ببرد اما هیچگاه زبان اصلی را فراموش نمیکند

      پس ما باید فرمول های چاق کننده را شناخته

      فرمول های لاغری را نیز

      و با تکرار و تمرین فرمول های لاغر کننده و جایگزینی ان ها به جای فرمول های چاق کننده ان ها را کم رنگ کنیم

      ولی براستی فرمول های چاق کننده چه چیز هایی هستند؟

      ایا این فرمول ها برای هر شخص متفاوت اند؟

      فرمول های لاغر کننده چه چیز هایی هستند؟

      سوالاتی از این قبیل من رو وادار میکند تا ادامه مسیر رو طی کنم

      ممنون میشم از شما خواننده عزیز اگر راهنمایی درباره این سوالات دارین به من اعلام کنید

      با تشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kiananaseh2008@gmail.com
      1400/08/18 10:39
      مدت عضویت: 1188 روز
      امتیاز کاربر: 5705 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 188 کلمه

      سلام و درود.یه۱۰ روزی نبودم داشتم اسباب کشی میکردم.

      دلم تنگ شده بود برای صحبتهای استاد.

      اما براتون بگم که چه آموزشهایی قدرتمندی که این ذهن من دیده و تو این ۱۵ روز که فایل گوش نمیدادم کار خودش را میکرد و طبق الگوهای چاقی آنوزش دیده پیش میرفت.

      مثلا من برای از بین بردن خستگی الکی چیز میخورم و هله و هوله میخورم و قشنگ این ۱۵ روز همون کارا را میکردم یعنی حالا حالا باید الگوهای لاغری را آموزش ببینم و تمرین کنم.

      یکی از نزدیکانم با ورزش زیاد تونسته خیلی خوب لاغر بشه و من وسوسه میشدم که منم برم ولی اینبار موفق شدم و حرفای استاد یادم اومد که ورزش برای لاغری به درد نمیخوره اما خلاصه فایل

      چرا لاغر نمیشیم؟

      چون به اندازه سالهای عمرمون چاقی را آموزش دیدیم و با جسممون تکرار و تمرین کردیم و مهارت عالی کسب کردیم پس برای لاغر شدن هم باید آموزش ببینیم و تکرار و تمرین کنیم تا بتونیم.

      هیچ کس یه شبه چاق نشده که حال بخواد یه شبه لاغر بشه

      مانمیتونیم انچه را که آموزش دیدیم فراموش کنیم فقط میتونیم چیزهای جدید را هم یاد بگیریم و آموزش ببینیم مثل فورمولهای لاغری.

      آ

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/14 21:05
      مدت عضویت: 1435 روز
      امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,053 کلمه

      به نام پرورش دهنده عالم

      سلام و درود به استاد پر مهر و دوستان هدفمندم  

      ز گهواره تا گور دانش بجوی (منظور یادگیری آگاهانه بوده فکر کنم 😊)

      👣۸)چرا راحت چاق می شویم ولی راحت لاغر نمی شویم ؟!…اگر موضوع امروز را با تجزیه تحلیل فکری در ک کنیم در تمام جنبه های زندگی یک راز فوق العاده را فهمیدیم .🤩

      بیشتر افراد چاق عدم کنترل اشتها و پرخوری را دلیل چاقی خود می دانند و در کنار این عوامل چاقی ارثی و ژنتیک و خوردن بعضی از داروها و زمان بلوغ و ازدواج و بارداری و خواب زیاد و کم تحرکی و خوردن شیرینیجات  و مزاج سرد و مصرف و فست فودها را در  عامل چاقی خود دخیل می دانند 

      .اما قابل تأمله چرا انقدر راحت بدون سختی و تلاش چاق می شدیم ولی برای لاغر شدن باید تلاش بسیاری می کردیم و رژیم می گرفتیم و ورزش می کردیم و در نهایت نتیجه هم ماندگار نبود؟!🤔

      موضوع این بوده که ما از وقتی متولد شدیم به صورت دیداری و شنیداری خیلی یادگیری در مسائل مختلفی از زندگی  از خانواده و اطرافیان و غیره داشتیم و مثلا به صورت خود به خودی زبان مادری را یادگرفتیم بدون هیچ تلاشی جالبه که لهجه زادگاه خودمون را هم یادگرفتیم دقیقا چاقی را هم بدون اینکه انتخاب کنیم یادگرفتیم یا در خانواده ای بودیم که پدرمون چاق بوده یا مادرمون که بیشتر افراد مادرچاقی داشتند به نظر من چون کودکان وقت بیشتری با مادر می گذرانند و مادر مسؤل تغذیه کردن کودک هست بیشترین یادگیری از سوی مادران بوده که چاق بودند و چاقی فرزند را لیاقت و قوت و زیبایی می دانستند و یا اینکه خانواده متناسب بودند ولی فرد در مرحله ای از زندگی با افراد چاقی معاشرت داشته و چاقی را یاد گرفته است .یا به اینصورت که شخص متناسب بوده و ازدواج کرده و فرمول ذهنی که از شنیده ها و دیده ها و توجه فرد به این موضوع و باورکردن او در ذهنش ثبت شده زمانش رسیده که اجرایی بشه و فرد هدایت شده به سمت چاقی !….(بعد از ازدواج چاق میشی)

      ذهن ما مسؤل هدایتمون هست نسبت به آموزشهایی که دیده و بارها می تونه آموزش ببینه و یادبگیره مثل جاده یکطرفه میمونه ولی فراموش نمیتونه بکنه .

      و فردی که به  آموزشهای ذهنیش با جسمش عمل می کنه و استمرار و تکرار تمرین داره به مرحله استادی میرسه ما هم طی سالها استاد چاقی شدیم و همانطور که نمیشه با دهان بسته زبان مادری را فراموش کرد یا جراحی فک و دهان با جراحی و نخوردن(روزه گرفتن برای لاغری و یا رژیم گرفتن نمیشه چاقی را فراموش کرد)🤔…….

      اما می توان هنرهای دیگری آموخت اینبار آگاهانه با تلاش و اشتیاق مثل رانندگی و خیاطی و موسیقی لاغری را هم باید یاد گرفت و انقدر تکرار و تمرین کرد و استمرار داشته با شیم تا استاد لاغری بشیم .

      تمام آموزشهای ما از کودکی در ذهن ما موجود هست آنهایی که بسیار استفاده شدند و بهشون توجه شده و عملکرد جسمی داشتیم به صورت خودبه خودی الگوسازی شدند و زندگی هرروز ما را رقم می زنند ولی گاهی برای به یاد آوردن موضوعاتی باید کمی فکر کنیم یعنی آن موضوع زیاد در زندگیمون کاربرد نداشته است.ما انتخاب می کنیم از کدام آموزه ها استفاده کنیم .

      اگر پاسخ سؤال را خوب دریافت کرده باشیم و متوجه می شویم که چرا لاغری ماندگار نداشتیم و البته چون در چاقی استاد بودیم هر بار بعد از رژیم چاقتر هم می شدیم .

      تمام فشار ها و رنج از شرایط لاغری باعث می شد که به دنبال روشهای گوناگون رژیم و قرص و غیره برای کاهش وزن بودیم فقط می خواستیم از شر این شرایط خلاص بشیم اما مسیر درست نبود اصلا راهش این نبود 

      تنها راه لاغری ماندگار یادگیری لاغری است

      و هیچ راه دیگری هم نیست 🌟 آموزش لاغری با ذهن یعنی فرمول نویسی جدید .

      اما همانطور که در یادگیری زبان انگلیسی یا نواختن موسیقی انتظار نداشتیم یهویی استاد بشیم و قبول داشتیم که برای استاد شدن باید علاقه و اشتیاق و تکرار و تمرین و البته زمان گذاشت و هیچ عجله ای نداشتیم برای یادگیری لاغری هم باید بدانیم که لازم است صبور باشیم ما در زندگی هیچ چیزی را یهویی به دست نیاوردیم اما می خواهیم یهویی لاغر شویم و به دلیل رنج بسیار چاقی است و مسیرهای کمرشکن و طاقت فرسایی که در گذشته طی کرده ایم .

      اما آموزش ذهنی بسیار آسونه بسیار زیبا و لذت بخشه 

      انسان را هدفمند و منظم می کنه احساس خوب و امید و تقویت خودباوری و اعتماد به نفس به همراه داره و می توان با خیال آسوده و با نتیجه و برداشتی که از آگاهی ها به ما میرسه از مسیر لاغری با ذهن لذت برد و مطمئن بود که مقصد شگفتی ساز شدنه و لاغری دائمی😇😍🥰

      دیدن تصویر شگفتی سازان بسیار در یادگیری لاغری با ذهن مؤثره ذهن الگو میبینه و خیالش آسوده میشه که مسیر آسونیه و همکاری می کنه دیگه نمیتونه بهونه بیاره چون افراد مختلفی با شرایط متنوعی هستند که اراده کردند و خواستند یادبگیرند و ممتاز شدند بنابراین با هر بار دیدن تصاویر، لبخندی و تصویری از خودمون در ذهنمون ایجاد میشه که باعث حس قدرتمندی و توانمندی و احساس رضایت در ما میشه .

      از صبح امروز بسیار خوب عمل کردم خیلی راحت و آسوده بودم احساس سبکی داشتم اما شب پرخوری کردم پیتزا داشتیم کمی فرمول پیتزا یه چیز دیگه است که خیلی کم بود و بیشتر ضرر زدن به خودم به خاطر درگیری ذهنی ام بود هر لقمه فشار بیشتر می شد ولی نشخوار فکری داشتم باز برمی داشتم یک صدایی هم بود ته وجودم می گفت آرزو قول دادی برای حال بدت داری به خودت ضربه میزنی .خوب نگاه کن چه فرقی بین این پیتزا با یک تیکه نون هست ؟!…بگذریم بعد هم حس بد فشار روی شکم و درد اما کار از کار گذشته بود تنها کاری که تونستم واسه خودم بکنم بگم حالتو خوب کن فکر کن دستت درد میکنه دلیلی هم نداره خوب میشه بشین تمرینتو بنویس سبک میشی .بازم به خودم قول می دهم قول میدم امشب تو دفترم حالمو بررسی کنم و کمی بیشتر فکر کنم راههای دیگری هم بود برای رهاسازی سالم خشم.

      خدایا متشکرم و دوستت دارم .

      به خاطر شهامتم و نوشتارم و تعهدم به تمریناتم و عملکرد خوبم از صبح به خودم افتخار می کنم و خودم را دوست دارم .و می دانم که حتما بهتر عمل خواهم کرد آگاهانه تر و مشتاق تر 🙏🏻🥰❤

      عالیترینهای الهی پیش روی ماهتون 🍃🌸🍃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار majidyfard.m.77.5.11@gmail.com
      1400/08/13 01:43
      مدت عضویت: 1145 روز
      امتیاز کاربر: 215 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 168 کلمه

      سلام

      وقت استادمحترم واعضاعزیزسایت بخیر

      من الآن میفهمم چقدر جملاتی که بهم میگفتن بهم ضربه زده و چقدرمهمه که انسان دراین روش حالش خوبه و بدون زجرکشیدن وباحالت آسودگی ازعملکرد وبدون عذاب وجدان غذاخوردن روتجربه میکنه یکی از ضربات بزرگی که روش های لاغری دیگه به ما میزنه مقاوم سازی ذهن به رژیم هست و کاهش به شدت اعتمادبه نفس و دلیل اصلی هم اینه که انسان در رژیم های دیگه حالت یه انسان بی اختیارروپیدامیکنه که قدرت تغییر هیچ چیزرونداره و محکوم به چاق بودن هست درنهایت چون اون روش ها دائمی نیست وهمه به شخص چاق میگن تو که همش بدترمیشی واین سمه برای ذهن یک فرد چاق واون حالت مختاربودن رو ضعیف میکند و حالت مجبوربودن رو تقویت و همین طوری ما الفبای چاقی رویادگرفتیم و برای یادگرفتن الفبای لاغری باید محیط عوض بشه و این محیط بهترین محیط هست برای اینکه اعتمادبه نفس بره بالا خیلی خوبه که همچین محیطی فراهم شده چون بیرون از اینجا بازهم الفبای چاقی هست.

      خدایا شکرت که منو تواین مسیر قراردادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار malakotisomayeh5@gmil.com
      1400/08/12 10:40
      مدت عضویت: 1134 روز
      امتیاز کاربر: 112 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 52 کلمه

      برای من لاغر شدن آسون ولذت بخشه چون باید طبق چیزایی که آموزش دیدم به جای با حرص وترس غذا خوردن با لذت غذا بخورم اون موقع پیام سیری رو میگیرم و چون لذت بردم میتونم دست از خوردن بکشم هم آسون و هم لذت بخش تکرار یک کلمه از زبان لاغری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
      1400/08/11 21:45
      مدت عضویت: 1308 روز
      امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 343 کلمه

      درود بر استاد گرامی و درود بر همه دوستان همراه

      بسیار ممنونم از خداوند بزرگم برای آفرینش جهان در یک نظم باشکوه ،نظمی که در آن آگاهی شرط رشد و تعالی است و تواناست هر که داناست . خداروشکر که قربانی شرایط نیستیم هیچ کس قربانی شرایط زندگیش نیست هرکه به دنبال آگاهی درست باشد به مسیر درست راهنمایی می شود و بعد از آن با یادگیری و تمرین می تواند شرایط خود را به دلخواه پیش ببرد.  چه نعمتی از این بالاتر . چه هدیه ای از این با ارزشتر که هر کس در هر کشور در هر خانواده در هر شرایط سنی و جنسی و مالی می تواند بیاموزد در هر زمینه ای به خصوص در زمینه تناسب اندام چیزی که هیچ موقع فکر نمی کردم آموختنی باشه .

      هیچ وقت شک نکرده بودم به اینکه ممکن سیستم ذهن من انباشته باشه از اطلاعات نادرست. شنیده بودم که ذهن مثل کوه یخ است و… اما فکرش را نمیکردم که انباشته شدن اطلاعات مختلف این ذهن را چطور برنامه ریزی کرده و این برنامه ها وقتی اجرا می شوند چه نتایجی دارند.

      استاد عزیز از این آگاهی نابی که منتقل نمودید بسیار سپاسگزارم امیدوارم که این آغازی باشد برای نگاهی دوباره به باورهای مختلف که تا این سن سفت و سخت به آنها چسبیده ام و تا حالا فکر نمیکردم که چه ارمغانی برایم داشته است.

      به این فکر میکنم که اکثر آدمهایی چاق معمولا مهربان، آرام و پرحوصله هستندشاید این تظاهر بیرونی رفتار که باعث خوشحالی دیگران است باعث شده که آنها به باورهای خودشان شک نکنند.  شاید فکرافراد این است که من آدم خوبی هستم خیرخواه و مهربانم به انسانها و طبیعت آسیب نمی زنم و….. پس باورهایم حتما درست است . در حالیکه باورهای درست نتایج نادرست نخواهد داشت . باید دوباره  یاد بگیرم در هر سطح اجتماعی و فردی که هستم باید فرصت را مغتنم بدانم حالا که به لطف خداوند مهربان و وجود استاد دانا و همراهان همدل در مسیری برای بازنگری بر لایه های کهنه ذهنم هستم هر لحظه را صرف آگاهی و یادگیری میکنم خدا یا شکرت خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار negarmalekzade2377@gmail.com
      1400/08/08 11:04
      مدت عضویت: 1235 روز
      امتیاز کاربر: 3747 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,078 کلمه

      سلام به استاد عزیز ودوستان سایت تناسب فکری🌹

      گام هشتم(چراچاق شدیم،وچرا لاغر نمیشیم؟؟)🤔

      نکته جالبی که در نگرش همه افرادی که اضافه وزن دارن وجودداره، عدم اطلاع از علت اصلی چاق بودن خودشونه، خیلی ها عامل اضافه وزن خودشون رو پرخوری و عدم توانایی در کنترل خوردن خودشون میدونن

       و بعضی‌ها هم ژنتیک و عده‌ای هم بیماری خاصی که اکثراً از تیروئید نام میبرن را عامل اضافه وزن خودشون میدونن😯

       در این جلسه علت چاق شدن رو می خوام براتون توضیح بدم و همچنین بگم که چرا نمی تونید لاغر بشید همه ما یه روزی متولد شدیم و هر کدام در یک خانواده متفاوت متولد شدیم در شهرها و در مناطق مختلف با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلفی ما متولد شدیم

       ما در کودکی چیزهای زیادی رو یاد گرفتیم که برای یادگیری اونها تصمیم نگرفتیم.😕

       یه مثال ساده، همه ما فارسی صحبت کردن را بلد هستیم صحبت کردن به زبان فارسی را از کجا یاد گرفتیم مطمئناً از افرادی که ما را بزرگ کردن. آیا شما انتخاب کردی که فارسی صحبت کنی؟🤔

       مسلماً خیر، شرایط محیطی که متولد شدیم ایجاب کرده که ما فارسی صحبت کردن رو یاد بگیریم آیا سختی برای یادگیری زبان فارسی متحمل شدیم،؟❓

       قطعاً خیر زحمتی نداشته خیلی ساده و خود به خودی یاد گرفتیم فارسی صحبت کنیم. خوب الان اگر بخواهیم زبان آلمانی رو یاد بگیریم باز هم به این راحتیه؟❓

       راحت نیست، باید تلاش کنیم و زحمت بکشیم که بتونیم زبان آلمانی صحبت کنیم در صورتی که اگه از کودکی در خانواده‌ای آلمانی‌زبان متولد شده بودیم به راحتی آلمانی رو یاد گرفته بودیم و الان برای یادگیری زبان فارسی ما مشکل داشتیم

       پس ما در کودکی و در روند رشد کردن به راحتی از خانواده چیزهای زیادی یاد گرفتیم. حتی خیلی از ما زبان محلی خودمون رو هم یاد گرفتیم که تفاوت زیادی با زبان فارسی داره ولی باز چون در کودکی بوده به راحتی اونو یاد گرفتیم هر کدوم از ما بنا به منطقه‌ای که ما متولد شدیم لهجه خاص خودمون رو داریم و خیلی ها نمیتونن به راحتی فارسی صحبت کنن😯

       چون زبان محلی خودشون رو به راحتی یاد گرفتن،🥳

       چرا یک اصفهانی وقتی فارسی صحبت می کنه بازم لهجه اون مشخصه که اصفهانیه. آیا فرم دهان و زبان آنها با سایر ایرانی‌ها تفاوت داره قطعاً نداره تنها فرمولهایی که در ذهن آنها ذخیره شده برای صحبت کردن، باعث میشه که اون ها با لهجه خاص خودشون صحبت کنن🥳

       یزدیها، شمالی‌ها، ترک‌ها، عرب‌ها، لرها و بلوچها خیلی لهجه‌های مختلفی داریم که همه فرمولهای ذهنی هستن که از کودکی به ما منتقل شدن و ما برای یادگیری اون زبان یا لهجه هیچ زحمتی نکشیدیم

       نکته جالب اینه که شما هر چقدر تلاش کنی نمیتونی چیزی که یاد گرفتی رو فراموش کنی. مثلا نمیتونی صحبت کردن به زبان محلی خودت رو فراموش کنی میتونی کم رنگش کنی ولی نمیتونی فراموشش کنی چون شما آموزش دیدی🎉💐

       ما آموزش های خودمون رو نمیتونیم فراموش کنیم ما هرکاری بلدیم یا در هر شرایطی هستیم برای بودن در اون شرایط آموزش دیدیم🎀

       اگه مهندسی آموزش دیدی، اگه کسب و کار خودت رو داری خوب آموزشش رو دیدی، اگه خیاط هستی آموزش دیدی، خلاصه هر چی هستیم ما اون رو یاد گرفتیم خوب دقت کنید که خیلی موضوع مهم و آگاهی دهنده است. همه افرادی که اضافه وزن دارن چاق شدن را یاد گرفتن، اول از پدر و مادر و بعد از اطرافیان و جامعه بیشتر افراد چاق پدر و مادرشون چاق بودن، بعضی ها فقط پدرشون چاق بوده و عده زیادی مادرشون چاق بوده. چاقی مادر خیلی در چاقی فرزندان تاثیر گذاره بعضی از افراد چاق والدین چاقی نداشتن و به خاطر دوستی با افرادی که اضافه وزن داشتن به مرور رفتار غذایشون عوض شده و چاق شدن.😯

       بعضی افراد در سن بلوغ چاق شدن. چون بارها شنیدن که آدم وقتی به سن بلوغ برسه چاق میشه. این فقط یک فرمول ذهنیه و هیچ اثبات علمی نداره. چون خیلی‌ها هم به سن بلوغ میرسن و چاق نمیشن پس علمی نیست فقط یک باور و یک الگوی ذهنیه🥳

       بعضی از افراد چاق تا قبل از ازدواج متناسب بودن و در دو سه سال بعد از ازدواج خیلی اضافه وزن پیدا کردن. و همه اینها بارها شنیده بودن که آدم وقتی ازدواج میکنه چاق میشه. اینم یک باور بسیار فراگیر و قدرتمند در کشور ماست که خیلی‌ها اینو  باور دارن👌

       اما بازم هیچ اثبات علمی نداره. چون خیلی‌ها هم ازدواج می‌کنن و چاق نمیشن و باز هم تنها یک باوره

       حالا این باورها چطور در افراد تاثیرگذار میشه؟؟❓❓

       شما ممکنه از سن ۱۰ سالگی به بعد بارها بشنوی که آدم‌ها وقتی ازدواج میکنن چاق میشن. خوب برات مهم نیست چون ارتباطی با شرایط و سن شما نداره و اصلا بهش توجه نمی کنی حتی نمونه‌های زیادی می بینی که اطرافت ازدواج کردن و چاق شدن ولی باز هم برات مهم نیست چون شما در سن ازدواج نیستی و فقط این حرفها را می شنوی و نمونه ها رو میبینی🤨

       اما این شنیده‌ها و دیده ها به صورت یک فرمول رفتاری و مهمتر از اون به شکل یک تصویر ذهنی در ذهن شما ذخیره میشه. وقتی ازدواج می کنی این فرمول در ذهن شما فعال میشه و ذهن شما از این فرمولی که خودت از قبل براش ایجاد کردی عمل میکنه و به مرور شما را دچار اضافه وزن می کنه و شما را در مسیر اضافه وزن پیدا کردن هدایت میکنه😥

       یواش یواش رفتار غذاییت عوض میشه و تصویر ذهنی که شما از قبل، از افرادی که ازدواج کردن و چاق شدن در ذهنت داری، الگوی ذهنت میشه برای تغییر دادن رفتار غذایی شما و رساندن وضعیت شما به وضعیت افرادی که تصویرشون را از قبل در ذهن ذخیره کردی🥴

       همه اینها در صورتی اتفاق میافته که شما جمله مخرب رو شنیده باشی و باورش کرده باشی و اونایی که ازدواج می‌کنن و چاق نمیشن این جمله را شنیدن اما باورش نکردن اهمیتی براشون نداشته و اصلا توجهی به این موضوع نکردن شاید چند بار حالا پراکنده شنیده باشند تنها تفاوت بین افراد در نحوه آموزش دیدن آنهاست مثل همون مثالی که زدم تفاوت من با شما در لهجه و در نحوه آموزش دیدنمونه وگرنه فرم دهان و زبان و فک تفاوتی نداره🙃

       بعضی از خانم‌ها هم میگن که از سن ۴۰ سالگی به بعد چاق شدن یا خیلی بیشتر چاق شدن از چهل سال به بعد و دلیلش بازم یک فرمول ذهنیه که در خانم‌های زیادی ایجاد مشکل اضافه وزن می کنه و اونم اینه که خانم ها وقتی سنشون به سن ۴۰ برسه سوخت و ساز بدن شون کم میشه و چاق میشن🤨

       خیلی ها اینو شنیدن و متاسفانه باورش کردن و وقتی از ۴۰ رد می‌کنن براشون کاملا طبیعیه که چاق بشن و به مرور چاق میشن🥴

       یکی از مباحثی که در قانون جذب آموزش داده می شه تجسم رسیدن به خواسته ها ست که تاکید می‌کنن خیلی مهمه.🙃

       همه افرادی که به طریقی جملات چاق کننده رو شنیدن و باور کردن، دقیقاً بر اساس قانون جذب دارن عمل می‌کنن. یعنی بارها ی جمله رو شنیدن و در ذهنشون بهش توجه کردن و یه جورایی منتظر وقوعش بودن و وقتی به اون سن یا شرایط می‌رسن برای ذهنشون طبیعیه که چاق بشن😕

       چون خودمون بهش یاد دادیم، بارها شنیدیم، بارها نمونه دیدیم، گفتن ببین فلانی ازدواج کرده چاق شده خوب این شنیده‌ها باعث میشه که در ذهن ما تصویری از افرادی که ازدواج می‌کنن و چاق میشن شکل بگیره و ما این رو باور میکنیم و میشه یک الگوی رفتاری برای ذهن خودمون زمانیکه ازدواج می‌کنیم 💐

      دقت کنید برای ذهنتون چاق شدن طبیعی میشه، نه برای خودتون

       اشتباه برداشت نکنید. شاید شما بگید که نه من دوست نداشتم چاق بشم. اما خواسته شما اصلاً اهمیتی نداره هیچ کس دوست نداشته چاق بشه، هدایت رفتار شما با ذهن شماست و این ذهن همون نیرویه که خیلی از چاق ها ازش شاکی هستن

       بهش میگن اشتها، پرخوری، نوک نوک کردن، حالا هر اسمی که براش میذارین، همش به خاطر نیروی ذهنی شماست که شما رو ترغیب به خوردن میکنه و ما توانایی مقابله با ذهنمون رو نداریم⚘

       تا اینجا درباره اینکه چرا چاق شدیم توضیح دادم و حالا می خوام درباره اینکه چرا لاغر نمی شیم صحبت کنم اگه علت چاق شدن خودت رو به خوبی درک کرده باشی علت لاغر نشدنت رو خیلی راحت‌تر میتونی درک کنی و برات واضح و روشن میشه🥰

       مثال یادگیری زبان فارسی رو به خاطر بیارید. اگه قبول کرده باشی که شما چاق شدن رو مثل حرف زدن یاد گرفتی، پس علت ناتوانی در لاغر شدن شما واضحِ💐

       شما با بستن دهان خودت نمیتونی صحبت کردن به زبان فارسی رو فراموش کنی 🎀

      پس شما با نخوردن غذا نمی تونی چاق شدن رو فراموش کنی، شما با تکرار سر ساعت جملاتی از هر زبان دیگری نمی تونی زبان فارسی رو فراموش کنی، پس شما با خوردن بعضی غذاها سر ساعت خاصی نمی تونی چاق شدن رو فراموش کنی

       شما هر چقدر مواد مختلف مصرف کنی نمیتونی زبان فارسی رو فراموش کنی ،پس شما با مصرف هر ماده‌ای نمیتونی چاق شدن رو فراموش کنی، شما با عمل جراحی فک و زبان خودت نمیتونی فارسی صحبت کردن رو فراموش کنی، پس شما با عمل جراحی هر قسمت از بدنت، نمیتونی چاق شدن رو فراموش کنی😕

       حالا شما می تونی با آموزش دیدن و تکرار کردن و استمرار هر زبان دیگری، اونو یاد بگیری و علاوه بر فارسی صحبت کردن اون زبان رو هم به خوبی یاد بگیری🙃

       پس شما میتونی با آموزش دیدن لاغر شدن و تکرار آموخته ها متناسب بشی و البته باز هم میتونی با تکرار آموخته‌های قبلی دوباره چاق بشی 

      خیلی واضحه موضوع.🌷

       همه روزهایی که من تلاش می‌کردم از طریق مختلف لاغربشم، داشتم سعی بیخودی می کردم و به همین دلیله که مقداری از وزن من کم میشد، ولی من چاق شدن رو فراموش نمی کردم و بعد از اتمام روشهای لاغری دوباره چاق می شدم. چون ذهنم همچنان داشت از فرمول های چاقی در هدایت من در زندگی استفاده می کرد 🌼

      شما هم همینطور هستید شما هم تجربه استفاده از روش های مختلف رو دارید و خیلی ها رو هم دیدید که استفاده کردن و نتیجه مطلوبی نگرفتن🤨

       دیگه چقدر دلیل باید برای نتیجه نگرفتن از اِعمال فشار به خودت ببینی که باور کنی به این روش‌ها نمیشه چاق شدن رو متوقف کرد🥴

       شما نمیتونی با فشار آوردن به خودت جلوی چاق شدنت رو بگیری. تنها راه متناسب شدن اینه که لاغر شدن رو یاد بگیری🥳

       همه دوستانی که در این دوره شرکت میکنن، لاغر شدن رو آموزش میبینن و با تکرار آموزش‌هایی که دیدن، یواش یواش لاغر میشن

       یواش یواش، نه یهوییی🥳

       نه مثل این تبلیغاتی که میشنون و میبینن که میگن در سه هفته😥 اینقدر،در یک ماه این قدر، نه اینطور نیست یواش یواش متناسب میشن

       وقتی لاغر شدن رو یاد گرفتی دیگه نگرانی برای چاق شدن نداری.💃💃 مطمئنی که میتونی متناسب بشی مثل هر موضوع دیگه ای که آموزش دیدی💃

       شما وقتی خیاطی آموزش می بینی خوب میتونی بعدش خیاطی کنی. هر چقدر هم که بیشتر کار کنی دستت پر تر میشه و ماهر تر میشی🥳

       وقتی نقاشی آموزش ببینی خوب میتونی نقاشی کنی وقتی زبان انگلیسی آموزش ببینی بازم به این شکله و وقتی لاغر شدن رو یاد بگیری باز هم به این شکله فرقی نداره 

      چرا این مثال ها رو میزنم، چون می خوام بدونی لاغر شدن مثل هر موضوع دیگری در زندگی باید باشه.

       چرا وقتی که میری کلاس زبان از اول انتظار نداری که ماه بعد انگلیسی صحبت کنی، ولی وقتی که شروع می‌کنی به لاغر شدن هر روز میری روی ترازو 🤨

      چرا؟؟ چون نمی دونی لاغر شدن هم یادگرفتنیه، فکر می‌کنی یهوییه

       هیچ چیزی رو شما در زندگی یهویی بدست نیاوردی ولی نمیدونم چرا می‌خواهیم یهویی لاغر بشیم خیلی دوست دارم که آگاهی شما نسبت به چاق شدن و لاغر شدن بیشتر بشه. خیلی دوست دارم که از این سردرگمی برای لاغر شدن خارج بشی. چون میدونم چه شرایطیه یکی از دلایل موفقیت و شگفت انگیز بودن دوره تناسب اندام ذهنی که من آموزش میدم همینه، که من خودم چاق بودم و درد چاقی رو میدونم

       نمیدونی چقدر متناسب شدن در تمام جنبه های مختلف زندگی شما تاثیر میذاره و نمی دونید که چقدر آسونه متناسب شدن 😕

      یکی از موضوعاتی که شرکت‌کنندگان در دوره‌های تناسب ذهنی رو آزار میده، اینه که بعد از این همه سال رنج و سختی، متوجه میشن که متناسب شدن چقدر میتونه ساده باشه🤗

       شاید تنها مزیتی که چاقی میتونه داشته باشه اینه که، به ما این فرصت رو  میده که با متناسب شدن یک بار دیگه متولد شیم و زندگی دلخواه خودمون رو تجربه کنیم یک فردی که از ابتدا متناسب بوده هیچ وقت لذت خرید یک لباس رنگ شاد با سایز متناسب خودش رو درک نمیکنه

       اما اونی که چاقه و متناسب میشه از لحظه لحظه زندگی متناسب خودش لذت میبره. از لباس خریدن،👚🧥

      از حضور در مهمانی ها👨‍👩‍👦

       از اعتماد به نفسش🎀👌🥰

      🤸 از سبک وزنیش

       از شنیدن تشویق‌های اطرافیان💃

       از خیلی چیزها لذت میبره 🥳

      خدایا شکرت🥳🥳🤗🙃

      سپاسگزارم استاد عزیز بابت فایلهای عالیتون🌷🌹

      در پناه الله یکتا شاد وسالم سعادتمند ومتناسب باشید🌳🌳🪴🌺🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/08/06 10:50
      مدت عضویت: 1245 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 155 کلمه

      سلام
      من چاق شدم چن چاقی یادگرفتم قبل این سایت فک میکردم چلق شدم چن میخورم چن پرخوری میکنم چن پدرمادرم چاقه چن برنج میخورم چن شیرینی دوس دارم همه و همه تااینک رژیم خسته شدم و گفتم منک کم میخورم دیگه ب این نتیجه درییهدبودم ک چاق من از خوردن نیس میگفتم از اعصابمه از بیماری و فلان
      وقتی.اومدم سایت یاد گرفت ک من چاق شدم چن چاقی یاد گرفتم و خیلی خیلی خوشحالم ک یک مادر هستم ک ب بچم چاقی آموزش نمیدم من خودم دخترم متناسبه دارم میبینم ک چقد اطرافیان ب بچم یاد میدن ی جوری بابچه حرف میزنن. انگار چاق هاخوبن و لاغر بد
      من ایمان و باورم ک لاغر یادگرفتنیه ی سرآشپز خوب هیچ وقت از اول اشپز خوبی نبوده تمرین. استمرار یادگیری سبب شده اون حر فه ای بشه منم ب خودم فرصت دادم فرصت ودوباره متولدشدن من الان درمسیربرگشت ب سمت لاغری هستم بالاخره میرسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/08/05 19:03
      مدت عضویت: 1513 روز
      امتیاز کاربر: 7054 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 590 کلمه

      بنام خدا 🌹

      موضوع مهمی که همیشه وجود داشته ومن به شخصه هیچ توجهی نداشتم بهش واون اینه که من چاقی رویا گرفتم  اززمانیکه دارم یاد میگیرم تمرین کنم برای اینکه چطور بفهمم  کی واقعا گرسنمه وکی فقط از روعادت دارم انجامش میدم و کی سیرمیشم . دارم درک میکنم که من چاقیو یادگرفتم وقتی به محتویات ذهن خودم رجوع میکنم گاهی وقتی فکرشو میکنم که من بایدواقعا تغییرکنم و موانع  توی ذهنم رو که می بینم ذهن من که بخش منفی هست بهم میگه اگه تغییر کردن انقدر سخته  بهتره ولش کنید اما یه چیزی بهم امید میده که برم جلو وقتی مقایسه میکنم باروشهای قبلی برای لاغری و جنبه های دیگه ی زندگی متوجه میشم این تنها راهه که بایدبمونم و ادامه بدم .

      من چاق شدن رو مثل زبان مادری یادگرفتم و همیشه درحال صحبت کردن در مورد چاقی بودیم توی خونه ودر روزمره  همیشه حرف ازچاقی بوده وبس . پس طبیعی هست که من چاقیو یادگرفتم و در اصل زندگیش کردم وچاقیوباتمام وجودم لمس کردم مشکلاتش رو واحساس بد وناامیدی رو .من مادرم چاق بوداماقبل ازدواجش کاملا متناسب بودوعکساشو دیدم  وحتی بعداز ازدواجش وچاقیش در بارداری دومش بوده وبعدتابه الان ادامه داشته من همیشه مادرم معتقد بود که من چاقم به خاطر اینکه بهم داروی مرتبط با مغزواعصاب میدادوچون ازبچگی تشنج میکردم مادرم منوشروع کرده بودین تقویت کردن و من ازاون زمان به بعددچارچاقی شدم پس  چاقی من ارثی نیست و من ازبچگی پرخوری کردن و اضافه خوردن رویاد گرفتم  وقتی دوروزپیش پست اینستای استاد رودیدم که فیلم اون دخترکوچولو روگذاشته بود یادخودم افتادم که چقدرادما به من نگاه میکردم ومنومسخره میکردن وقتی دیدمش یک آن انگار اون احساس خنده وتمسخر اطرافیان رو حس کردم . همه چیز جلوچشمم ظاهر شد چاقی استعداد نیست بلکه یک آموزش ذ هنیه یک الگوبرداری اشتباه در قالب درست ازرفتارپدرومادر واطرافیان  چاقی نه فقط جسم رو بلکه  میلیونها باربیشتر بر روان تاثیرمیذاره .من یادگرفتم که چطور برنج به ظاهرکم روبا نون بخورم که سیر بشم ویاد گرفتم که همیشه بدون احساس گرسنگی غذابخورم واونقدر بخورم که به فشارو حالت تهوع برسم و یادگرفتم فراتر از نیاز جسمم غذابخورم  این روزها دارم تمرین میکنم براساس نیاز جسمم بخورم و دارم یاد میگیرم سیر بشم  جالبه چندوفتی هست که رفتم خرید ومیوه خریدم نارنگی چیزی که واقعا دوستش داشتم اماازموقعی که خرید مش شایددوتا یاسه تا خوردم و سیب فقط دوتا خوردم منی که میوه رومه می‌دیدم همشوبایددوسه  روزه تموم میکردم الان خیلی وقته توی یخچا لن کمپوت که درست میکردم و بعدش اثری ازش نبود روفقط دوبار تاحالا خوردم امانه اونقدر یادمه حالم بد بشه و غذایی که همیشه می‌خوردم رو این روزها وقتی که تنها باشم برای یک نفرو وقتی همسرم بیاد خونه برای دونفر و چیزی که اضافه میمونه رو دیگه میل ندارم گرمش کنم و بخورم بلکه او نقدری درست میکنم که دیگه اضافه نیاد ودفعه ی بعد غذای دیگه درست می‌کنم و بیشتر غذای گرم رودارم تمایل پیدامیکنم که استفاده کنم .وبیشتربه تجربه کردن فایل هاو تمریناتشون  علاقه مندشدو بااین حال سایزکم کردم ودارم به اطمینان نسبت به خودم وبعدلاغری خودم میرسم  ویادگیری لاغری مثل یادگیری چاقی مرحله به مرحله است و جهشی نیست و پله به پله است اما لذتبخشه دیگه کمتربه فکر اینم که چی در موردمن میگن لاغر شدم یانه بلکه ملاک خودمم که من دارم حس سبکی رو احساس میکنم  و وقتی میخواد ذهنم بهم بگه که نه توکار سختی رو داری انجام میدید بهش یادآور میشوم که این کارا ییکه من الآن دارم میکنم خیلی راحتتر واسونترازر وشها ییه که قبلاً تو مسیرهای متفاوت انجام دادم .واین لذتشو بیشترمیکنه تجربه های جدید بانگرشی جدید. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohammadmahdiebrahimi@gmail.com
      1400/08/05 08:54
      مدت عضویت: 1159 روز
      امتیاز کاربر: 293 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 226 کلمه

      با سلام خدمت اسناد عزیز و بزرگوار و دوستان همراه. استاد از فایل بسیار زیبا و توضیحات کامل و جامع شما بسیار سپاسگزارم. دقیقا حرف دل من و سختی ها و زجر های که من گشیدم رو دارید بیتن میکنید بارها و بارها از قرص ها دم نوش ها و………استفاده کردم نه تنها دوباره وزن اولیه بر می گشت بلکه چاق تر هم می شدم‌. سر در گم بودم که چرا مگه من چه اشتباهی در کارم هست نامید ناامید بودم و از خدا گلایه داشتم که چرا و چراو  چرا……من هم تز کودکی چاق بودم از زمانی که به خاطر دارم همش مکرد تمسخر همکلاسی ها و بچه های محله و… بودم . اینقدر حرف تو دلم هست که واقعا نمیدونم کدوم رو اینجا بیان کنم همه با هم به ذهنم هجوم آوردن انگار  ذهنم لیدار شده تعجب کرده .حس میکنم 

       یه جرکت عجیب درون من رو گرفته که نمیتونم اون رو بیان کنم استاد انگار بلد نیستم بنوبسم نمیدونم چطور قلم رو بگیریم و در خصوص این موضوعات بالا که توضیح دادید بنویسم .‌اولین بار  اولین تجربه انگار هنگ کردم .در اینجا با تمام وجود از خدای مهربان سپاسگزارم که من را به تین مسیر هدایت گرد و شما استاد بزرگوار را دستان خودش قرار داد.تا در این مسیر زیبا ما رو هدایت کنی و به لطف خدا آرامش درونی به ما هدیه داده شود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
        1400/08/11 21:53
        مدت عضویت: 1308 روز
        امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 4 کلمه

        موفق باشی دوست عزیز

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آزیتا
      1400/08/01 10:10
      مدت عضویت: 1899 روز
      امتیاز کاربر: 7003 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 560 کلمه

      با یاد و نام خدا

      چرا چاق شدم؟ چرا لاغر نمیشم؟

      من هم قبلا برای چاقی خودم دلایل زیادی داشتم و تنها همان عوامل را دلیل چاقی خودم می دونستم و نقش خودمو کمرنگ می دیدم.

      عواملی مثل چاقی بعد از ازدواج، چاقی ماندگار بعد از بارداری، بالا رفتن سن، کم کاری تیروئید، کم تحرکی، خوردن فست فود، غذاهای چرب و سرخ شده و در این میان تنها نقشی که من داشتم مظلومیت بوده و فکر می کردم واقعا چه بدشانسم که همه ی این عوامل روی چاقیم اثر دارند و خودم هیچ نقشی ندارم.و همین دلایل باعث میشد که لاغر شدن در ذهن من بسیار کار سخت و طاقت فرسایی باشه و چون بارها با رژیم های سخت و غیر اصولی و ورزش وپیاده روی نتونسته بودم به ایده آل خودم برسم دیگه یقین داشتم که این سرنوشت منه و باید همیشه در همین وضعیت چاقی بمونم.

       تااین که با روش تناسب و لاغری ذهنی آشنا شدم و همه ی اون باورها و افکار قبلی خودمو نقض کردم و دیگه فقط خودم را عامل چاقی خودم میدونم و قول دادم و تعهد دادم همانطور که خودم باعث  چاقی اندامم شدم حالا هم لاغر کنم و یاد گرفتم که  لاغری اصلا کار سختی نیست فقط باید یادش بگیریم.

       همه ی ما  از کودکی تا الان  کلی چیز یاد گرفتیم که تصمیم به یاد گرفتن اونها نداشتیم مثل فارسی صحبت کردن و یا زبان مادری صحبت کردن ، بعضی هنرها مثل نقاشی کردن، خیاطی، اشپزی، رانندگی و  ما تمام اینها رو بر اساس آموزش تمرین و تکرار یاد گرفتیم و الان هر چقدر تلاش کنیم نمیتونم اونا را تو  ذهنمون فراموش کنیم ولی  اگه یه مدت اونا را تکرار و تمرین نکنیم شاید تو ذهنمون کمرنگ تر بشن.

      همه ی ما که اینجا هستیم چاق شدن را بخوبی یاد گرفتیم آموزش ها و باورها و افکار اشتباه والدین، جامعه و اطرافیان را به صورت الگو برای خودمون در آوردیم، تکرار وتمرین کردیم و اونا رو پذیرفتیم وبه چاقی خودمون کمک کردیم.

      عوامل چاقی که اون زمان فکر می کردم زیاد هستند و فکر کنم همه به خوبی با اون عوامل آشنایی داریم عواملی مثل ارثی بودن چاقی، ژنتیک، سن بالا، کم تحرکی، کم کاری تیروئید، استفاده از فست فود، خواب واستراحت، خوردن غذای چرب، چاقی در سن بلوغ، چاقی بعد از ازدواج و…

      ما تمام این موارد وخیلی موارد دیگه رو به راحتی قبول کردیم و هر چیز رو باور کردیم به صورت یه الگو برای ذهن ما در اومد و اونوقت برای ذهن  چاق شدن طبیعی شد. شاید خودمون چاقی رو دوست نداشته باشیم اما دوست نداشتن ما مهم نیست چون ذهن ما تموم این افکار و باورها را پذیرفته و طبق همون باورها عمل می کنه و نتیجه هم کاملا مشخصه.

      ذهن همسو با افکار وباورهای ما عمل می کنه ما از چاقی بدمون میاد و از چاقی خسته ایم ولی از طرفی این همه افکار و باورهای چاق کننده در ذهنمون داریم که ما رو در مقابل چاقی ناتوان می کنه پس به راحتی می پذیریمش و همونطور چاق می مونیم.

      برای لاغرشدن تنها راه اینه که ذهنمون را آموزش بدیم باید لاغری را یاد بگیریم مثل خیلی از چیزایی که آموختیم و ازش استفاده کردیم یادگیری و به کار بردن فرمول های لاغری، استفاده از عادت های درست غذایی و تکرار و تمرین می تونه در راه لاغر شدن به ما کمک کنه و اینطوری می تونیم در مسیر لاغری به آسانی به تناسب اندام دلخواهمون برسیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار scarlet
      1400/07/17 22:44
      مدت عضویت: 1306 روز
      امتیاز کاربر: 151 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      سلام.خدمت همراهان عزیز و استاد عزیز.گام هشتم.چرا لاغر نمیشم.ذهنی که عادت کرده چیزایی رو قبول کنه که عمری اونا رو شنیده و ثبتش کرده.چقدر تلاش کردم و بدنم و جسممرو مجبور کردم لاغر بشه اما ذهنم قبول نمیکرد و دوباره با قطع ورزش و رژیم میشدم همون آدم چاق.این فقط مختص من نبود.هر کدوم از اطرافیانم رو میدیدم هم همینطور بودند.حالا فقط مونده یه راه یا باید ذهن رو عادت بدیم به قبول فرمولای جدید یا که بشیم همون آدم شکست خورده ی قبلی.من راه اول رو انتخاب میکنم.میخام تغییر کنم و میخام ثابت کنم که میتونم.حالا اینکه به ذهن بسپریم فرمولای لاغری رو باید به فراموشی بسپاریم فرمول های چاقی رو.اینکه به چه زبونی صحبت میکنیم و چه گویشی داریم خیلی راحت و بدون دغدغه ای از ابتدا داشتیم بدونه اینکه برای یادگیریش زحمتی به خودمون بدیم.چاقی هم همینط‌‌ور بوده.اما از حالا به بعد یکم سخت تر میشه چون باید به ذهنمون لاغری رو یاد بدیم و آموزش بدیم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
        1400/08/11 21:55
        مدت عضویت: 1308 روز
        امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 4 کلمه

        موفق باشی دوست عزیز

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/07/14 23:33
      مدت عضویت: 1822 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,270 کلمه

      روز ۱۷ تکرار 

      سلام دوستان همراه و استاد گرامی

      طبق معمول هر روز صبح با فایل صبحگاهی و میثاق نامه شروع شد 

      چرا چاق شدم ؟ چرا لاغر نمیشم؟

      این ۲ تا سئوالی بود که سالها در من تکرار میشد و خودم جوابی براش نداشتم ،البته اطرافیان و متخصصین تغذیه منو متقاعد کرده بودن که تو به دلایلی چاق هستی و چاق هم خواهی ماند و چونکه من تمام گفته های اونهارو باور کردم و پذیرفتم ،هیچ وقت دلیل اصلی چاقیمو نفهمیده بودم و همچنان با اونهمه اطلاعات چاق کننده به مسیر زندگیم ادامه میدادم 

      این چند سال اخیر که با مطالب ذهنی آشنا شده بودم مدام از خودم میپرسیدم نکنه من مسئله ای در ذهنم دارم ،منکه تمام راه های لاغر شدنو رفتم پس چرا لاغر شدنم بسختی انجام میشه و ناپایداره ؟

      یکبار هم به مسیر  لاغر شدن ذهنی هدایت شدم البته نه به این سایت ،ولی اونجا رو دوست نداشتم ،هر روز ۲ تا فایل هیپنوتراپی قبل از خواب باید گوش میدادیم و در طول روز باید آرام غذا خوردنو یاد میگرفتیم که دیدم به نتیجه نمیرسم اون‌ مسیرو رها کردم 

      الان متوجه میشم که لاغر شدن در ذهن من بسیار سخت و رنج آور بوده ،چونکه من همیشه باید در رژیم بودم ،هر روز چندین ساعت ورزش های هوازی و عرق آور انجام میدادم ،چربی نمیخوردم ،برنج و نون بسیار کم ،شام حذف و جاش باید یه عالمه سالاد میخوردم که از خوردنش حالم بد میشد و در انتها به محض رها کردن اون قوانین وزن من برمیگشت جای  اولش و تکرار این راه تکراری شروع میشد 

      مادر منهم مدام ازم سئوال میکرد تو چرا مدام تو لاغر شدن و چاقتر شدنی ؟ تو چرا اینهمه ورزش میکنی باز هم توپری ؟ و چراهای زیادی که وقتی ازم پرسیده میشد جواب هایی میدادم که قبلا همین مادر و اطرافیانم با مته تو مغزم فرو کرده بودن 

      که من ژنتیکم چاقه ،ارثی چاقم ،استخون بندیم درشته ،خواست خدا بوده ،من پرخورم ،من ۴ سال  شیر مادرمو خوردم ووووو

      و سالها زیر پوشش دلایل زیادم قایم شده بودم و یه حس شدید قربانی بودن داشتم که دلم میخواست به همه بگم تقصیر من نیست به خدا ،من هیچ کاره م‌،ببینید غذا هم نمیخورم ولی نمیدونم چرا چاقم و سالها از این مدل صحبت ها با اطرافیانم داشتم 

      سالها در رژیم بودنم باعث نشد که من چاقیو فراموش کنم ،در تمام مدتی که‌ در رژیم و فشار بودم دقیقا توجهم روی چاقتر نشدن بود ولی من تصور میکردم دارم چه کار خاصی انجام میدم ،جسمم در فشار نخوردن ها بود ،ذهنم در فشار مخالفت با محتویات‌ درونش

      بدنم گرسنه بود دلش سیر شدن میخواست ،ذهنم دوست داشت محتویات خودشو در من اجرا کنه که همون چاق شدن بیشتر بوده ،خوردن ها بیشتر بوده ولی من با فشار جلوی این سد عظیمو گرفته بودم و هر زمان که جلوی سد رو باز میکردم آب خروشان تر وارد جریان آب میشد 

      برای همین سالها در یک مسیر تکراری کارهای تکراری انجام دادم که با نتایج تکراری روبرو میشدم و منتظر  تغییرات خاصی بودم  

       با تمام فرمول های اشتباهی که سالها در خودم حمل کرده بودم و ناامید از لاغر شدن بودم وقتی وارد دوره های لاغری با ذهن شدم ،با دنیای بینظیری آشنا شدم که قبلا ازش بیخبر بودم ، وقتی متوجه شدم که چاقی من ارثی نیست یک قفل بینهایت بزرگ از ذهنم جدا شد ،فهمیدم که در جاهای زیادی طلسم چاقی شدم و هر بار که بیشتر فایلهارو گوش میکردم اون گره ها در من باز میشد 

      وقتی متوجه شدم چاقی من ژنتیک نیست قسمت دیگری از من از بندهای ۳۵ ساله ذهن آشوبم آزاد  شد ، با هر آزادی انگار بندی از دست و پاهای من باز میشد که احساس رهایی بیشتری میکردم ،انگار نفسم سالها حبس بود ،مثل اینکه زیر آب زندانی بودم و خودم میدیدم که دارم آزاد میشم و میتونم بیام به سطح آب برای نفس کشیدن

      وقتی فهمیدم خواست خدا نبوده که من چاق باشم ،یا خلقت من چاق بودن نبوده ، خیالم راحت شد که خدا مقصر چاقیم نبوده و فهم هر کدوم از اینها منو یه قدم از جای قبلیم دورتر و یه قدم به هدفم نزدیکتر میکرد

      حالا دیگه رویای لاغر شدن بصورت واقعی رو داشتم ،سالها رویای لاغری نداشتم ،ترس از چاقتر شدن داشتم ،فرار از چاقتر شدن داشتم‌،اصلا لاغر شدنو حق خودم نمیدونستم که بخوام بصورت ریشه ای بهش فکر کنم‌، من باور کرده بودم که بعضی از آدم هارو خدا چاق می آفرینه که حق زندگی یک شخصیت لاغر رو ندارن 

      ولی حالا رویای لاغر شدنو داشتم و جالبه تا چند روز پیش هم فکر میکردم حق من داشتن بدن متناسب و ایدا آل نیست ،حالا یه ۲۰ کیلویی اگر لاغر بشم دیگه کلاهمو بنداز بالا از خوشحالی،  نمیخواد خیلی خوش اندام بشم ،یعنی خوش اندام بودنو حق من نمیدونه با اینکه دارم چندین ماهه تمرین میکنم به تازگی این باگ رو در خودم شناسایی کردم که ذهنم  میخواد منو راضی کنه که تا همین جا هم که رسیدی خوبه ، نمیخواد ایده آل بشی ،چونکه منو تو ایده آل نمیدیده 

      الان که‌ رویای لاغر شدن دارم و داره برام واضحتر میشه و در ادامه مسیر هم موانعو بیشتر شناسایی میکنم ، میخوام به لاغر شدن بیشتر توجه کنم ،هر چند تا الان هم داشتم توجه میکردم ،همین نوشتن‌،فایل گوش کردن و عمل کردن خودش توجه کردنه ولی مدل توجه کردن هام متفاوت تر از قبل میشه ،انگار لاغر شدنو شفاف تر میبینم 

      وقتی لاغر شدنو میبینم و بهش توجه میکنم و از مزایاش برای خودم میگم ،اینها به من  انرژی و انگیزه بیشتر میده که این انگیزه بیشتر منو میبره به مسیر لاغر شدن و احساس که مهمترین بخش این تمریناته

      همونجوری که در مسیر چاقی مدام حالمون بد بود و میترسیدیم و چاقتر میشدیم ،الان باید خوشحال باشیم و لاغرتر بشیم چونکه یکی از کاربردهای ذهن گسترش دادنه ،هم چاقیو میتونه گسترش بده هم لاغریو 

      من در خانواده درشت اندام بدنیا اومدم ،پدرم چاق نبود و چاق هم نیست ولی مادرم درشت اندام بود و تمام افراد فامیل ما درشت بودن و انقدر این جمله رو شنیده بودم که شده بود جزء افکار غالب من ( اینکه ما ژنمون چاقه ،ارثی مونه ،مدل بدنمونه ) و تمام این حرف هارو با حالت های بسیار مظلومانه و شکایت طور میزدن که انگار خدا باهاشون خصومتی داشته ،در کل اطرافیان من همیشه خدا و جهان رو مسبب تمام بدشانسی و بدبیاری هاشون میدونستن و هنوز هم میدونن 

      منکه از بدو تولدم تپل بودم باورهای چاق کننده بیشتری دارم ،یعنی تو مغزم جایی برای فرمول های لاغری وجود نداشته ،من تا برسم به سن بلوغ و ازدواج به اندازه کافی چاق شده بودم ،وقتی که ازدواج کردم که چاقیم بیشتر شد ،بارداری مزید علت شد ،افزایش سن هم که باعث شد چاقیه همچین خوب بچسبه به سطح مغزم 

      به هر طرف میخواستم برم یه مانع وجود داشت و دیگه راهی برای لاغر شدن نمیدیدم،شنیده بودم که از ۳۵ سالگی سالی ۱ کیلو بدن اتوماتیکلی خودبخود خودشو چاق میکنه و منهم پذیرفته بودم   

      و تجمیع اینهمه باور های چاق کننده در من انتظار چاق شدنو خلق کرد و من شدم یک فرد چاق که‌ سالها در جنگ و فرار ازش حالم بد بود 

      سپاسگذار خداوند هستم که منو به مسیر صحیح هدایت کرد که منهم بتونم برای فرزندانم  الگوی مناسبی باشم، الان که دخترم از بیرون اومد با خوشحالی بهم گفت : مامان رفته بودم کافه قهوه و کیک خوردم ،دوستام پیشنهاد خوردن  جیگر و دل و قلوه دادن ولی من چونکه سیر بودم نرفتم ،گفت اگر قبلا بود با کمال میل میپذیرفتم و حتما جیگر هم میخوردم با اینکه سیر بودم ،بهش گفتم آفرین عمل به آموزه ها یعنی همین و تمرین درست یعنی توجه آگاهانه به  خود ،بقول دخترم میگفت من آگاهانه مراقب رفتارهام هستم و این جملش منو خوشحال کرد 

      خدارو شکر میکنم برای اینهمه لطف و نعمت که در اختیار من قرار داده  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 30 از 6 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار asmagazban
        1400/08/02 20:24
        مدت عضویت: 1513 روز
        امتیاز کاربر: 7054 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 198 کلمه

        باسلام خدمت شما دوست عزیز وهم مسیرم .من به شما تبریک میگم و همیشه شماودوستان شگفتی ساز رو به عنوان الگو درنظر گرفتم من هروقت نوشته های شما دوستان رو میخونم جاییکه ایراد دارم جوابش برام مشخص میشه  همین جملات آخری که درمورددخترتون گفتین که گفت کیک وقهوه خوردم اما چون سیربودم نرفتم بخورم و آگاهانه به خودم توجه میکردم من هم الان چندوفتی هست دارم تمرین میکنم و بدون سختی و رنج تونستم تغییروضعیت بدم و حتی نمیتونم مثل قبل دیگه اون اندازه بخورم و دارم یاد میگیرم مطالب سایت رو بخونم ویادبگیرموقتی درمورددخترتون خوندم جملات آخر فهمیدم که کاریکه دارم انجام میدم درسته چون من چندبار بهش فک کردم که نکنه اشتباه میکنم بااینکه سیرم ونمیخورم اماتوذهنم بود که نکنه به جایی من اشتباه کرده باشم اماحالا فهمیدم که نه اشتباه نکردم و اینهم تمرین میخواد وتامن بتونم بتونم این امنیت واعتمادروبرای خودم ایجاد کنم که میتونم لاغربشم ولاغر بمونم مثل تمام سالهاییکه اطمینان داشتم چاقم وتاابدچاق میمونم امااینبار برای همیشه لاغرمیشم و لاغرمیمونم ولاغری حق طبیعی من وهمه ی ماهست .از اینکه همیشه نکته دریابد مینوسید ازشما متشکرم وازخداوند سپاسگزارم که ماروین این مسیر هدایت کرد و ازایتادکه بهمون کمک میکنن .دراین مسیر باقی بمونیم.🌹🙏🙏🙏🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریده حسنی
          1400/08/13 00:44
          مدت عضویت: 1822 روز
          امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 300 کلمه

          سلام دوست همراهم 

          خدارو شکر که کامنت من براتون مفید بوده 

          خیلی خوبه که در مسیر تغییر و آگاهی هستیم و همراه با هر آنچه یاد میگیریم باید از آموزه هامون در زندگیمون استفاده کنیم 

          مثلا من یاد گرفتم که خوراکی ها خطرناک و چاق کننده نیستن و این برچسبی بوده که ما روی اونها زدیم و به محض خوردنشون آژیر خطر مغز ما روشن میشه 

          خوراکی ها وقتی از گیت مغز ما رد میشن اون برچسب بهشون زده میشه ،چه برچسبی؟ ما چاق کننده هستیم ، در مغز ما قسمتی وجود داره بنام‌ چاق شونده ،وقتی خوراکی با لیبل چاق کننده گی وارد معده ما میشه و همزمان آژیر خطر روشن‌ میشه ،کارهای لازم در بدن ما برای چاق تر کردن ما انجام میشه 

          پس برای برداشتن اون برچسب ،باید هر زمان داریم خوراکی میخوریم که قبلا بنظرمون چاق کننده بوده ،الان بیاییم در مورد اون خوراکی با خودمون صحبت کنیم و با دلایل منطقی ذهنمونو قانع کنیم که خوراکی ها چاق کننده نیستن ،نوع نگاه من مخرب بوده 

          بعد برای ذهنمون الگو بیاریم بگیم ببین خواهر منهم هر خوراکی میخوره ولی چرا اون لاغره و من چاق ؟ چونکه اون انتظارش از خوردن چاقی نیست و نمیترسه ولی من از چاقی میترسم‌ و انتظارم چاقیه بیشتره

          عمل به دانسته ها یعنی همین و به مرور اینها بر اثر تکرار به زندگی ما تبدیل میشن و اونوقت شخصیت جدید متناسب ما بوجود میاد که میلی به رفتارهای افراد چاق نداره

          مثلا امروز ظهر که رفته بودیم یه رستوران خاص با دیزاین سنتی و زیبا ،من فقط به اندازه سیر شدنم خوردم شاید یکمی نوشیدنیمو چند قلب بیشتر خوردم و تقریبا ۸۰ درصد غذای من موند و این اتفاق به کرات رخ داده

          شخصیت جدید مارو میبره به مسیر لاغر شدن و شرط اول اعتماد  به خود و این متده 

          براتون سلامتی و تناسب فکر و جسم رو آرزو مندم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
        1400/08/11 22:02
        مدت عضویت: 1308 روز
        امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 25 کلمه

        سلام و درود دوست عزیز خیلی زیبا نوشتی آفرین به این ریزبینی مخصوصا تلاش ذهن به راضی کردم به همین مقدار عالی بود موفق باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریده حسنی
          1400/08/16 11:59
          مدت عضویت: 1822 روز
          امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 10 کلمه

          سلام خانم زهرای عزیز

          ممنونم از شما ⚘

          براتون بهترین هارو آرزومندم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
            1400/08/21 10:20
            مدت عضویت: 1308 روز
            امتیاز کاربر: 268 سطح ۱: کاربر مبتدی
            محتوای دیدگاه: 14 کلمه

            سلام و درود دوستم

            من هم متقابلا بهترینها رو براتون ارزومندم شادو سلامت باشید همیشه

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Jazab
      1400/06/28 08:42
      مدت عضویت: 1197 روز
      امتیاز کاربر: 337 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 929 کلمه

      سلام 

      همه ما افراد چاق به طور ناخواسته بدون هیچ تلاش،زحمتی چاق شدن رو یاد گرفتیم و این اموزش چاقی در شکل جسمی خودمان دیدیم و بعد دست به کار شدیم واسه لاغر،شدن یا فراموش کردن چاقی و رسیدن به لاغری و همیشه با شکست روبه رو شدیم چون مسیر اشتباه رفته بودیم و راهی جزشکست هم نبوده یک مسیر اشتباه با هرسرعت هر جوری بری اشتباه است و نتیجه اشم شکسته 

      ما از قوانین جهان ذهن عملکرد ذهن هیچ شناختی نداشتیم 

      و فک میکردیم هرچی مشکل داریم در هر زمینه ای علل ان مشکلات دیگران مواد غذایی ژنتیک ارث سرنوشت شانس خدا خواسته فلانی این مشکل برای من درست کرد و خلاصه همیشه دیگران خدارو مقصر میدونستیم و خودمان بیگناه و یک موجود ضعیف که هیچ کاری نمیتونه کنه جز اینکه شرایط،بپذیره یا تلاش فیزیکی کنه و همیشه هم شکست میخوردیم چون راهش این نبود 

      دوستان ما هر چیزی که الان میتونیم انجام بدیم یک زمانی یاد گرفتیم و ذهن مث یک مسیر یکطرفه است میتونه یاد بگیره فقط ولی فراموش نمیتونه کنه هرکاری کنی حتی بری کما تصادف کنی عمل کنی نمیتونی اموزش هایی که دیدی فراموش کنی این اصل قانون جهان است 

      حالا ما از بچگی اموزش هایی دیدیم که هیچ تلاش خاصی برای انجام دادنش نکردیم بصورت خود به خودی یاد گرفتیم مث زبان فارسی مث لهجه شهری که در انجا زندگی میکردیم مث راه رفتن پوشیدن لباس غذا خوردن و….همه ما به زبان مختص شهرمان که در ان متولد شدیم زندگی کردیم زبان محلی ان شهر یاد گرفتیم 

      حالا به راحتی زبان ها دیگه روهم یاد گرفتیم بدون هیچ تلاشی زحمتی 

      و چاقی رو هم مث زبان مادری یا هر هنر توانایی دیگه یاد گرفتیم 

      با عمل جراحی فک دهان نمیشه زبان فارسی حرف زدن به لهجه خودمان فراموش کنیم پس با عمل جراحی شکم یا هرکه اعضای بدن نمیتونیم چاقی فراموش کنیم 

      با بستن دهان خودمان نمیتونیم حرف زدن رو فراموش کنیم پس با نخوردن غذا نمیتونیم جلو چاق شدن خودمان بگیریم فراموش کنیم 

      با سر هر ساعتی جمله خاصی تکرار کردن نمیتونیم زبان مادری و زبان هایی که یاد گرفتیمه فراموش کنیم پس با هر جمله انگیزشی خیالی تجسمی نمیتونیم جلو چاق شدن خودمان بگیریم و چاقی فراموش کنیم 

      این یک قانون است هر اموزشی که ببینی نمیتونی فراموش کنی ولی میتونی اموزش ها دیگه روهم ببینی 

      من چاقی اموزش دیدم یاد گرفتم از طریق والدین جامعه رسانه دوستان و چاق شدن در ذهنم طبیعی کردم و چاق شدم 

      حرفهایی شنیدم مث مصرف شیرینی مساوی است با چاقی ورزش نکردن مساوی با چاقی ارث بهم رسیده فلان دکتر تو رسانه گفت فلان دارو چاق میکنه 

      سن هر چه بیشتر بشه چاقی بیشتر میشه چون سوخت ساز،بدن کم میشه 

      برنج فست فود مساوی با چاقی ازدواج کردن مساوی است با چاقی و خلاصه این حرفها شنیدیم نمونه هم دیدیم خیلی راحت پذیرفتیم که بهله هر که این شرایط داشته باشه چاق میشه و وقتی تو اون شرایط قرار گرفتیم تو ذهن مان طبیعی میشه دیگه چاق میشی چون فلانی هم تو شرایط تو بود چاق شد و تو خودت یک فرد چاق میپذیری و راحت روال زندگیت تغییر میکنه تمایلاتت به خوردن بیشتر میشه و برای خودتم عادی است چون میگی بلعه من دیگه چاق میخوام بشم یا چاقم طبیعی بیشتر بخورم و این چاقی شروع میشه و اینجوری چاقی در ما شکل میگیره 

      و واسه فراموش کردن چاقی میومدیم تلاش فیزیکی میکردیم که کاملا اشتباه بود شکست میخوردیم 

      و حالا برای لاغر شدن باید مث چاق شدن از طریق ذهن عمل کنیم و راحت لاغر بشیم تا ابد لاغر بمونیم 

      و راز تا ابد لاغر،شدن یادگیری از طریق ذهن است و با اموزش دیدن تکرار کردن عمل کردن استمرار  لاغر شدن مث چاق شدن یاد میگیریم و راحت لاغر میشیم و تا ابد لاغر میمونیم 

      پس باید لاغر شدن ساده کنیم در ذهن مان اگه قبلا سخت بوده چون مسیر اشتباه رفتیم الان که مسیر صحیح پیش میریم خیلی راحت اسان بدون اینکه بفهمیم لاغر میشیم و راهش هم از طریق ذهن است 

      ما خیلی مهارت ها یاد گرفتیم الانم لاغری یاد میگیریم از راه صحیح و خیلی راحت لاغر میشیم و لاغر میمونیم 

      یک نکته که همیشه باید یادمان باشید این است که ذهن فراموش نمیکنه اموزش هایی که میبینه و این یک اصل است ذهن فراموش کار نیست ولی قابلیت یادگیری دارد

      پس ما نمیتونیم چاقی خودمان فراموش کنیم ولی میتوانیم لاغرشدن یاد بگیریم عمل کنیم لاغر بشیم و تولدی دوباره داشته باشیم یک زندگی جدید همراه لذت شادی تفریح اعتماد بنفس بالا خوشتیپ لباس ها رنگ شاد احساس عالی و کلی با خودمان کیف کنیم لذت ببریم و این تجربیات شیرین داشته باشیم و این از طریق لاغر شدن اتفاق خواهد افتاد  

      و لاغر شدن هم از طریق اموزش لاغری از طریق ذهن انجام میشه 

      پس من فرخنده برای رسیدن به تناسب اندام و تولدی اگاهانه در،این مسیر صحیح هر روز قدم برمیدارم و هر انچه یاد میگیرم بهش عمل میکنم تکرار میکنم تا خیلی راحت متناسب بشم و زندگی جدیدی واسه خودم بسازم زندگی که نهه بهشت برای خودم بسازم و لذت ببرم از بهشتی که خودم برای خودم ساخته ام خریدن هر لباس با هر رنگی هر مدلی که خودم دلم میخواهد خوردن هر نوع غذایی که خودم دوست دارم و با لذت خوردن افتخار کردن به خودم در جمع با شوق ذوق رقصیدن در جمع در جشن تولد عروسی 

      عکس گرفتن از خودم در جمع وای که چه لذت هایی میبرم وقتی دارم بهش فک میکنم ناخوداگاه خنده میاد رو لبم و حالم عالی میشه پس من میخوام این بهشت برای خودم بسازم و این بهشت با لاغر شدن اتفاق خواهد افتاد و راه لاغر شدن اموزش لاغری از طریق ذهن است 

      و من هر روز،اگاهانه در این مسیر صحیح و شگفت انگیز،و جاده بهشتی قدم برمیدارم تا به بهشت برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار parham.63@yahoo.com
        1400/08/14 19:48
        مدت عضویت: 1435 روز
        امتیاز کاربر: 10363 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 29 کلمه

        سلام و درود بر شما هم مسیری 

        اول اینکه نام انتخابیتون قابل تحسینه و بعد اینکه خیلی از دیدگاهتون لذت بردم 

        همواره در مسیر مستقیم و ساده و کوتاه باشید ❤️❤️❤️

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/25 12:29
      مدت عضویت: 1180 روز
      امتیاز کاربر: 431 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,152 کلمه

       بنام خدا 

      گام 8(تکرار1)

      میخوام ی خبر خوب بدمم!!!! من الان دو روزه که رفتار غذاییم تغییر کرده و و خودم متوجه شدم، امروز با دوستم رفته بودم کافه و وقتی اومدم خونه ، کاملا سیر بودم و با اینکه شام ماکارانی بود ، میلی نداشتم بخورم و گذاشتم که گرسنم بشه و ی مقدار که گرسنم شد ، به مقداری خوردم که خودم واقعا ازش راضی بودم و واقعااا خیلی خوشحالم که تغییراتم شروع شد ، حتی بعد از شام هم که عادت داشتم یچیز شیرین بخورم ، امشب نخوردم. 

      بازهم از تغییراتم شمارو در جریان خواهم گذاشت .

      ذهن همه ما افراد چاق ، چاق شدن را یاد گرفته بود و برای یادگرفتن چاقی ما هیچ کار خاصی انجام ندادیم و یا حتی از این موضوع اصلا خبر نداشتیم . ولی در مقابل همیشه برای لاغر شدن ، خودمون تصمیم میگرفتیم که لاغر بشیم و این تصمیم خیلی هم سخت و عذاب آور بود .

      همه ما تو زندگیمون موضوعات مختلفی رو آموزش دیدیم و کاملا هم برامون قابل درک و منطقیه که اگر مثلا میخواییم موسیقی یا نقاشی یادبگیریم باید اصولشون رو یادبگیریم.

      که حالا میتونیم با شرکت کردن در کلاس های آمورشی ، این اصول رو یادبگیریم .

      و همیشه یادگیری از طریق آموزش در کنار اشتیاق داشتن ، نتیجه بهتری میده .

      یکی از خاصیت های ذهن اینه که میتونه بارهااااا آموزش ببینه اما نمیتونه چیزی رو که یادگرفته رو به طور کامل فراموش  کنه.

      بنابراین ما نمیتوانیم آنچه اموختیم رو فراموش کنیم!

      ذهن میتواند فقط یادبگیرد و نمی تواند فراموش کند!

      توانایی مغز برای آموختن بی نهایت است اما نکته مهم اینه که : ما انتخاب میکنیم چگونه از اطلاعات ذخیره شده در مغز خود استفاده کنیم.

      ما میتونیم بی نهایت اطلاعات رو در مغزمون ذخیره کنیم و از انچه که دوست داریم استفاده کنیم.و از هر موضوعی که بیشتر استفاده کنیم . در مغز در دسترس تر میشه. به همین دلیل موضوعات تکرار شونده در زندگی را به خوبی به یاد می آوریم .اما موضوعی رو که کمتر مورد استفاده قرار میگیره و بخوایم به یاد بیاریم ، باید مقداری فکر کنیم ، که این فکر کردن همان جستجو کردن در بین انبوه اطلاعات ذخیره شده در مغز است . 

      وظیفه هدایت ما در زندگی ، به عهده ذهن است .

       و ذهن ما طبق آموزش هایی که ما اونها رو یادگرفتیم ، مسیر حرکت ما در زندگی و مشخص میکنه .

      مثلا چاق شدن موضوعی بوده که ما از گذشته اونو یادگرفتیم  و در به کارگیری اون به اصول استادی رسیدیم و نتیجه این اموزش ، جسم و شرایطی هست که ما الان داریم و ازش راضی نیستیم .

      چاق شدن از اموزش هایی است که نیاز به اپدیت شدن و بروز رسانی نداره و احتیاجی نیست که مهارت و یا اموزش جدیدی براش یاد بگیریم و ما با تکرار همون چیزهایی که برای چاق شدن یادگرفته بودیم ، میتونیم بارها چاق بشیم. 

      در تمام روش هایی که که فرد چاق برای لاغری استفاده میکنه ، تنها جسم خودش رو تحت فشار فیزیکی قرار میداد و سعی میکرد که با محدود و محروم کردن جسم خودش در خوردن  و یا تحت فشار گذاشتن جسم خودش از طریق ورزش های سنگین و… مقداری از وزن خودش رو کاهش بده .

      و همانطور هم که ما با تحت فشار گزاشتن خودمون نمیتونیم رانندگی و … فراموش کنیم . با نخوردن و ورزش کردن هم نمیتونیم چاق شدن رو فراموش کنیم .و از اونجایی که لاغر شدن و یادنگرفته بودیم ، بعد از رژیم و ورزش به وزن قبلی خود برمیگشتیم ، چون که همون رفتار و عادت های سابق خودمون رو تکرار میکردیم .

      یادگرفتن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام میشه و جسم هم نمایش دهنده میزان مهارت ما در یادگیری و نتیجه ان است . خداروشکر با توجه به جسمم، جسم من در میزان یادگیریه چاقی ضعیف بوده 

      بنابراین فقط با جسم نمیشه مهارتی رو آموخت و حتما باید یادگیری از طریق  ذهن انجام بشه بعد با جسم چیزی و که یادگرفتیم تکرار و تمرین بشه و مهارت ما کامل تر میشه و در نهایت در ما اجرا میشه.

      ما چاق شدن و همینطوری یاد گرفتیم . اول با ذهنمون از افراد چاق و یا اطرافبانمون یاد گرفتیم و بعد جسم ما تغییرشکل پیدا کرد وهر روز با تکرار کردن اموخته هامون مهارت بیشتری در چاقی پیداکردیم و به اصطلاح استعداد چاقی پیدا کردیم !

      و باید هم از این طریق لاغر بشیم تا لاغریمون ماندگار باشه. هیچ راه دیگه ای نیست .

      امروز که با دوستم رفته بودم کافه ، دوست من از اون اشخاص متناسبیه که هرچی میخوره ، لاغره و هر روز کافی شاپه و حتما یکی از وعده هاشو باید اونجا بخوره و یا در کل هر روز معمولا کافس و من که به رفتارش دقت کردم ، دیدم هم خیلی میخوره ، هم سریع میخوره و به من گفت تو خیلی اروم میخوری ولی دقت که کردم تنها تفاوتی که بین اون و خانوادم و یا افرادچاق متوجه شدم  این بود که ، اصلا بعد از غذا هیچی درباره چاق شدن نمیگه! و راجع به هرچیزی فکر و صحبت میکنه ، بجز چاق شدن ولی درخانواده ما بعد از غذا، من همیشه با این جمله مواجه شدم که ، وای خیلی خوردم ، چاق میشم!

      من تو این مدتی که با دوستم بودم ، یکبار هم راحع به چاقی صحبت نکرده و واقعا هم داره از زندگیش لذت میبره و باید هم ببره !

      تنها تفاوتی که در یادگیری این روش وجود داره ، اینه که ما خودمون باید یادش بگیریم چون مربی های خوبی در این زمینه در دور و اطرافیانمون نداریم .

      چرا ما چاق شدیم ؟

      دلیل اصلی چاقی افراد چاق ، عدم اطلاع از علت چاق بودن خودشون هست!

      خیلی ها برای اضافه وزن خودشون ، غوامل مختلفی رو میدونن ، مثل پرخوری و ژنتیک و تیروعید و….

      همه ی ماا در خانواده های مختلف با اداب و رسوم مختلف و فرهنگ های مختلف متولد شدیم و چیزهایی یادگرفتیم که برای یادگیری انها تصمیمی نگرفته بودیم .

      مثلا فارسی صحبت کردن ، ما فارسی صحبت کردن رواز اشخاصی که مارو بزرگ کردن یادگرفتیم و خودمون هم تصمیمی نگرفتیم که ایا میخواستیم فارسی صحبت کنیم و شرایط محیطی باعث شد که ما فارسی صحبت کردن رو یادبگیریم و هیچ سختی در یادگرفتن زبان فارسی متحمل نشدیم و خیلی ساده و خودبخود فارسی صحبت کردن رو یاد گرفتیم .

       و یادگرفتن زبان دیگه به راحتی زبان فارسی نیست اما امکان پذیره ، و یاید تلاش کنیم که اون زبان رو یادبگیریم ،

       در صورتی که اگه ما برای مثال  در خانواده المانی زبان متولد شده بودیم براحتی المانی و یادگرفته بودیم و الان برای یادگرفتن زبان فارسی مشکل داشتیم !

      بنابراین ما در کودکی و دروند رشد کردن به راحتی از خانواده چیزهای زیادی یاد گرفتیم .

      پس هرکسی که در هرجای ایران متولد شده و لحجه ی مختلفی داره، فرمول های ذهنی اون ها باعث میشه که انها با لحجه ی خاص خودشون صحبت کنن وگرنه همه ی انسان ها فرم دهان و دندان و زبانشون با هم یکیه و کسی دو تا زبان نداره و یا دو تا دهن نداره که با یکی به ی زبون صحبت کنه با  اونیکی ب ی زبون دیگه .

      و نکته ی مهم هم اینه که ما چیزی و که یاد گرفتیم  ونمیتونیم فراموش کنیم اماااا میتونیم کمرنگش کنیم و دیگه ازش استفاده نکنیم .

      هرچی که یادگرفتیمو نمیتونیم فراموش کنیم و ما در هر شرایطی که هستیم برای بودن در اون شرایط اموزش دیدیم .

      بنابراین همه ی کسانی که اضافه وزن دارند ، چاق شدن رو یادگرفتند ، اول از پدر و مادر ، بعد از جامعه ….

      و بیشتر افراد چاق پدر و مادرشون هم چاق بوده ، بعضیا فقط پدر و عده ی زیادی هم فقط مادر چاق بوده ، اما چاقی مادر  بیشترین تاثیر رو کودکان میزاره ! 

       بعضی ها هم خانواده چاقی نداشتند و با همنیشینی و دوستی با افراد چاق ، به مرور رفتار غذایی انها تغییر کرد و چاق شدند.

      بعضیز ها هم بلوغ  و ازدواج وبارداری و… ، چون که بارها شنیدن اگه ادم تو همچین شرایطی قرار بگیره ، چاق میشه و اصلا هم اثبات علمی نداره چون خیلی ها هم در این شرایط هستند ، اما چاق نشدند!

      فقط یک باور و الگوی ذهنیه !!!! 

      این باورها چگونه در ذهن ما ایجاد شده ؟؟؟

      مثلا ما بارهاا در کودکی میشنویم که مثلا کسی که زایمان کرده ، چاق شده. ولی برای ما اهمیتی نداشته ، چون که ما اون زمان در شرایط بارداری و… نبودیم ، و بارها هم نمونه هایی از افراد رو دیدیم که زایمان کردن و چاق شدن از جمله مادر خودم !ولی باز هم برامون مهم نبوده .

      و فقط این حرف هارو میشنویم و نمونه هارو میبینیم ، اما این شنیده ها و دیده ها به صورت فرمول های  رفتاری و به شکل تصویر ذهنی  در شکل ما ذخیره میشه و حالا بعد از ازدواج یا مثلا زایمان و …این فرمول ها در ذهن ما فعال شده و ذهن از این فرمولی که خودمون از قبل در خود ایجاد کردیم جهت چاق کردن ما استفاده میکنه.و ارام ارام رفتار غذایی ما تغییر میکنه و تصویر ذهنی که ما از قبل از افرادی که زایمان کردن و چاق شدن داریم ، الگوی ذهن ما در تغییر رفتار غذایی ما و سپس رسوندن ما به وضعیت افرادی که تصویر اونهارو از قبل تو ذهنمون ذخیره کردیم .

      *و همه ی اینها زمانی اتفاق می افته که ما این جمله رو بشنویم و باورش  کنیم.* و افرادی که ازدواج کردن یا زایمان کردن و چاق نشدن، این جمله رو شنیدن ، اما باورش نکردن. و اهمیتی براشون نداشته و توجهی به این موضوع نکرده اند. .

      تنها تفاوت افراد در نحوه آموزش دیدن اونهاست.

      یکی از مباحث مهم در قانون جذب ، تجسم رسیدن به خواسته هاست. و خیلی مهم است 

      در واقع تمام افرادی که جملات چاق کننده رو شنیدن و باورشون کردن ، براساس قانون جدب ، عمل میکنند .

      یعنی بارها جمله ی رو شنیدن و بهش توجه کردن و منتظر وقوع ان بوده اند و وقتی که به اون شرایط میرسند ، برای انها طبیعی است که چاق بشن . 

      چون خودمون بهش گفنیم و یاد دادیم و اونم باید چیزی که یادگرفته بود و عمل میکرد و نتیجه میداد !

      و البته این ها برای ذهن ما چاق شدن طبیعی میشه، نه برای خودمون !

      چون ما خودمون دوست نداشتیم که چاق بشیم ، درواقع اصلا خواسته ما براش مهم نیست ، بلکه هدایت نیروی ذهن ما بوده که خیلی ها از این نیرو شاکی اند!

      و اون رو اشتها و پرخوری و  ریزه خواری نام گذاری کردن ، ولی در واقع همه ی اینها همش بخاطر نیروی ذهنی ماست که مارو ترغیب به خوردن میکنه و ما هم توانایی مقابله با ذهن رو نداریم.

      چرا ما لاغر نمیشیم؟

      ما با نخوردن غذا نمیتونیم چاق شدن رو فراموش کنیم !ما با عمل جراحی فک و زبان خودمون ، همونطور که نمیتونیم فارسی و فراموش کنیم ، بنابراین با عمل جراحی هر قسمت از بدن نمیتونیم چاق شدن خودمون رو فراموش کنیم.

      ولی میتونیم که زبان جدیدی یادبگیریم و با تمرین و تکرار کردن در کنار زبان فارسی ، اونو به خوبی یاد بگیریم .

      پس میتونیم با اموزش دیدن لاغری و تکرار اموخته ها لاغر بشیم ، و البته هم میتونیم با تکرار اموزه های قبلیمون هم دوباره چاق بشیم!

      بنابراین ههمه ی تلاش هایی که ما درروش های قبلی میکردیم ، کاملا بیخودی بوده و هرچی که کم میشده ، دوباره و یا حتی بیشتر هم برمیگشته ! چون که ما چاق شدن رو فراموش نکرده بودیم و بعد از اتمام روش های قبلی دوباره چاق میشدیم ، چون ذهن ما همچنان داشت از فرمول های چاقی در هدایت ما در زندگی استفاده میکرد .

      ما نمیتونیم با فشار اوردن به خودمون ، جلوی چاق شدن خودمون رو بگیریم و باید لاغری رو یادبگیریم .

      تمام افرادی هم که از طریق این روش لاغری با ذهن لاغر شده اند ، لاغری رو یاد گرفتند و یواش یواش  لاغر شده اند !

      و وقتی که لاغر شدن رو یاد گرفتیم ، دیگه نگرانی برای چاق شدن نداریم و مطمعنیم که میتونیم متناسب بشیم .مثل الان که من تتو کردن رو اموزش دیدم ، میتونم تتو بزنم و الان که دارم خیلی روش کار میکنیم و خیلی تمرین میکنیم ، ماهر تر وحرفه ای تر میشم ، روزای اول که تازه شرکت کرده بودم ، مثلا لرزش دست داشتم . الان انقد تمرین کردم که دیگه اصلا لرزش ندارم . بنابراین لاغری هم دقیقا همینطوره ، مثل هر موضوع دیگه ای در زندگی!

      همانطور که ما با یک جلسه کلاس زبان رفتن ، توقع نداریم که بتونیم بریم انگلیسی و مثل بلبل حرف بزنیم ، لاغری هم یاد گرفتنیه و یهویی نیست.

      هیچ چیزی رو در زندگی یهویی به دست نمیاریم !

       من جدیدا هر فایلی که گوش میدم و مینویسم و با همین نوشتن  متوجه میشم که مشکلم کجاس  یا تو چه چیزی مشکل  دارم ، پیداش که میکنیم انگار کل وجودم  تویک لحظه ، ی انرژی یا یک سنگینی از سرم تا پاهام دفع میشه ، ینی خارج شدن اون سنگینی از نوک پاهام رو کاملا حس میکنم و ارامش میگیرم ، خدایا شکرت 

      لاغر شدن خیلی راحته ، خیلی ساده و خیلی اسونه 

      و همیشه کسانی که از اول چیزی رو نداشتن و بعد به دست میارن ، لذت بیشتری میبرن !

      شاد و پیروز و متناسب باشید . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/06/22 10:45
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 6512 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 266 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! ما در کودکی و در روند رشد کردن از خانواده چیزهای زیادی یاد گرفتیم که نمی توان آن آموزش‌ها را فراموش کرد، یکی از چیزهایی که در قانون جذب آموزش می‌دهند تجسم رسیدن به خواسته هاست، اگر هر حرفی را که  درمورد چاقی شنیده ایم باور کرده باشیم درواقع از قانون جذب استفاده کرده ایم و چاقی را به زندگیمان دعوت کرده ایم، پس چرا چاق می‌شویم چون ذهن ما چاق شدن را یاد گرفته و ما برای یادگیری چاق شدن ذهنمان کار خاصی انجام نداده ایم، اما برای لاغر شدن این ما هستیم که تصمیم میگیریم و می‌خواهیم برخلاف آموزش ذهنی خود عمل کنیم و از آنجا که ما نمی‌توانیم چیزی را که آموخته ایم فراموش کنیم بنابراین موفق به لاغر شدن نمی‌شویم. ذهن فقط می‌تواند یاد بگیرد و نمی‌تواند فراموش کند. وظیفه هدایت ما در زندگی به عهده ذهن است و آن هم با توجه به آموزش هایی که یاد گرفته ایم، مسیر حرکت ما را مشخص می کند. با تحت فشار قرار دادن جسم خود نمی توانید چاق شدن را فراموش کنید! یادگیری از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام می‌شود و جسم نمایش دهنده میزان مهارت شما در یادگیری است و حالا باید خودمان لاغر شدن را یاد بگیریم با آموزش دیدن درمورد لاغری و تکرار آموزشات می توان لاغر شد و اگر باز به تکرار آموزش‌های چاقی ادامه دهید، باز هم چاق خواهید شد، تنها راه متناسب شدن این است که لاغر شدن را آموزش ببینید که یک روش آن دیدن تصاویر کسانی است که لاغری با ذهن را یاد گرفته و متناسب شده اند. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مسیر خدا
      1400/06/09 11:58
      مدت عضویت: 1910 روز
      امتیاز کاربر: 6383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 380 کلمه

      سلام

      من هم مثل همه چاقها خیلی چیزها شنیدم و باور کردم، مثلا از مامانم شنیدم من وقتی ازدواج کردم چاق شدم و چون نتیجه رو داشتم در بدنش میدیدم به راحتی باور کردم، خواهر هام هم همینطور و هر بار ادم های بیشتری رو میدیدم که میگفتن ما بعد ازدواج چاق شدیم این باور در من قوی تر میشد، یا شنیدم با بارداری شکم افتاده میشه و چون به چشمم میدیدم باور میکردم، شنیدم ما به عمه ها رفتیم و چون اونها چاقن منم مطمین بودم ژنم به اونها رفت در صورتیکه همه اونها دوران مجردی لاغر بودن، نمیدونم چرا یکبار از خودم نپرسیدم اونا که مجردی لاغر بودن پس من چه جوری به اونها رفتم، اخیرا یکی از اقوام و دیدم که چاق شده 41 سالشه و این همه سال لاغر بوده من فکر کردم قرص خاصی مصرف میکنه ک حالا تازه چاق شده وقتی ازش پرسیدم گفت من همیشه میگفتم آدم 40 که بشه چاق میشه و اینجوری آدمی که بعد ازدواج و بارداری و این همه سال لاغر بود به راحتی بعد از 40 باورهاش فعال شدن و جسمش چاق شد، خواهرم قبل ازدواج 45 کیلو بود و اندازه یک دیس برنج میخورد ولی بعد ازدواجش خیلی طول نکشید که به وزن 60 رسید و چاق شد و الان مجبوره 4، 5 تا قاشق برنج بخوره تا وزن کم کنه یعنی الان یک بیستم مجردی غذا میخوره تا لاغر بشه، و ازین مثالها اطرافم زیاده و من هم میدیدم به چشمم و همه رو به راحتی باور کردم و نتیجش جسمی شد که دارم، من هیچوقت فکر نمیکردم لاغری چیزیه که باید یاد بگیرم و تکرار کنم تا ماهر بشم، چون فکر میکردم سرنوشتم اینه چاق باشم و از خیلی چیزها برای همیشه محروم باشم، راه تغییر این باور ها هم اینه چیزهای جدید بشنویم و باورشون کنیم، حرف های استاد و باور کنیم ک همیشه امید میده شما در هر سن و با هر وزنی میتونی به رویای لاغریت برسی چون بدن ما سن نمیشناسه وظیفش اینه تا اخر عمرت متناسب نگهت داره وقتی درست رفتار کنی مثل هزاران فرد پیری که انقد متناسبن که اگه چهرشونو نبینی باورت نمیشه این اندام مال فرد 70، 80 سالست، من هر روز بابت این سایت و استاد خدارو شکر میکنم که آگاهمون میکنه زندگی لذت بخشی داشته باشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/06/08 16:11
      مدت عضویت: 1915 روز
      امتیاز کاربر: 28912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 310 کلمه

      سلام و درود به شما استاد عزیز و دوستان خوبم

      چقدر این فایل عالی و مثالهای ساده و قابل درک داشت 

      یادگیری زبان مادری چون ناخودآگاه انجام میشه چقدر ساده و آسان است و چقدر زود هم اتفاق می افتد و فراموش هم نمیشود

      حالا بخواهیم زبان دیگری را یاد بگیریم هیچوقت به آن سادگی نیست اما شدنی است

      چقدر به آدم احساس خوب دست میدهد وقتیکه متوجه این موضوع میشود که لاغری را میشود یاد گرفت و با تمرین و تکرار در آن مهارت پیدا کرد

      اینکه باورهای ما نتیجه زندگی ما را رقم میزند یک جورهایی ترسناک است وقتیکه اینرا ندانیم و بی اختیار با باورهای اشتباه راه رسیدن به تناسب اندام را سخت و شاید هم غیرممکن میکنیم

      اما وقتیکه اینرا آموزش می بینیم احساس توانایی میکنیم که ما یک وسیله پرقدرت در دست داریم که با آن مسیر زندگی مان را میتوانیم طراحی کنیم و این هیجان انگیز است

      من خودم در اثر شنیدن اینکه در زمان بارداری چاق میشوم و بعد از زایمان نمیشود به وزن قبلی برگشت اینرا باور کردم و دقیقا آنرا تجربه کردم

      وقتیکه به استرالیا آمدم با دیدن یکی از اقوام که اتفاقا فرزندان دوقلو هم به دنیا آورده بود و اندام بسیار متناسبی داشت خیلی تعجب کردم و از اطرافیانم می پرسیدم پس چرا اون چاق نشده و شکم صاف و اندامی مانند مانکن ها داره جوابشان این بود که چون این خانم چینی هست نژاد آنها اینطور است که چاق نمی شوند 

      من یادمه یکی از خواهرانم از همان زمان نوجوانی در رژیم بود که مبادا چاق بشه و خواهر دیگرم خیلی لاغر بود به حدی که او را نزد دکتر بردند تا ببینند مبادا بیماری داشته باشد 

      دکتر به مادرم گفت نگران نباشید وقتی او به سن بلوغ برسد از این لاغری بیش از اندازه بیرون می آید و اتفاقا همینطور هم شد و او بعد از آن همیشه مراقب غذا خوردنش بود که مبادا بیشتر چاق شود

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پروانه
      1400/06/01 18:45
      مدت عضویت: 1756 روز
      امتیاز کاربر: 1130 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,460 کلمه

      گام هشتم : سلام به همگی چرا چاق شدیم ؟ چرا لاغر نمیشویم ؟ بارها از روش های مختلفی استفاده کردیم و نتیجه نهایی همیشه چاقی بوده . ذهن من همیشه چاق شدن رو یاد گرفته بود و برای یادگیریچاقی کار خاصی نکرده بودم و اصلا از اینموضوع خبری نداشتم که چاقی هم آموزشی هست و همیشه دلایل دیگری مثل ژنتیک از طرف پدرم و کم تحرکی پر خوری و تند غذا خوردن و … رو دلیل میدونستم . اما در مقابل همیشه برای لاغر شدن این من بودم که تصمیم میگرفتم لاغرش شوم و اتفاقا این تصمیم برای من با زجر و ناراحتی همراه بوده در صورتیکه یادگیری همراه با اشتیاق و انگیزه همیشه نتیجه بهتری رو رقم میزنه . درک قوانین ذهنی : ما میتوانیم به ذهن خودمون موضوع جدیدی رو آموزش بدهیم و از طریق تکرار و تمرین آموخته ها رو به مهارت خودمون تبدیل کنیم و از اون طرف هر چقدر تلاش کنیم نمیتونیم مهارت خود را از یاد برده و به طور کامل آن را فراموش کنیم . آموزش برای فراموش کردن آنچه یاد گرفته ایم وجود ندارد در نتیجه دو مبحث مطرح میشه اولا اینکه اگه رفتاری صورت گرفت و یا برای روش های قبلی و اینکه چرا دوباره چاق شدیم خودمون رو سرزنش نکنیم و دوما اینکه موضوعاتی که ما آموزش میبینیم در ذهن ما میماند و اگر تکرار کنیم فردی ماهر میشویم و نگران نباشیم و فرد قبل از آشنایی با تناسب فکری نخواهیم بود و آگاهی‌ها ی خیلی بیشتری در ذهن ما آمده. توانایی مغز برای یادگیری بینهایت هست اما نکته مهم اینکه ما انتخاب میکنیم چگونه از اطلاعات ذخیره شده در مغز خود استفاده کنیم .استفاده کردن از اطلاعات سبب در دسترس بودن آنها در مغز ما می‌شود.به همین دلیل اطلاعات تکرار شونده را در زندگی به خوبی به یاد میاوریم اما موضوعی که کمتر مورد استفاده قرار میگیرد را اگر بخواهیم به یاد بیاوریم باید مقداری فکر کنیم که این فکر کردن همان جستجو کردن در بین انبوه اطلاعات ذخیره شده در مغز است. وظیفه هدایت ما در زندگی به عهده مغز است ذهن ما با استفاده از آموزش هایی که گرفته ایم مسیر حرکت ما را در زندگی مشخص می‌کند. چاق شدن موضوعی بوده است که ما از گذشته آن را یاد گرفته ایم و در یادگیری اصول آن به درجه استادی رسیده ایم و نتیجه آن جسمی هست که الان مالک آن هستیم . چاق شدن از معدود آموزش هایی است که نیاز به بازنگری و به روز رسانی ندارد شبیه آموزش زبان مادری که به خوبی از کودکی از طریق اطرافیان و رسانه ها برامون ملکه شده است. در تمامی روش های قبلی ما جسم را تحت فشار قرار میدادیم مثل اینکه ما بخواهیم زبان آلمانی صحبت کنیم و دهان و زبان خودمون رو تحت فشار قرار بدهیم خب مسلما چون لاغری رو آموزش ندیده ایم بعد از اتمام رژیم ها و ورزش ها قرصها و جراحی ها دوباره فرمان چاقی ذهن آغاز میشود و چاق میشویم چون بر اساس آموزش هامون ما در زندگانی عمل می‌کنیم. ولی این نکته خیلی آدم رو ناراحت میکنه که سالها و با توجه به این مسئله به این مهمی که همه جوانب زندگی افراد رو تحت تاثیر قرار میده چطور کسی متوجه نشده که همه چی در دنیا نیاز به آموزش داره و خب لاغری و چاقی هم همینطوره و اگر هم کسی از این راه میخواد استفاده کنه همش فکر میکنن طرف داره از زیر کار در میره و راهی جز زجر و سختی وجود نداره در صورتیکه ما حتی راه رفتنمون هم با آموزش بوده و چه انتظار بیهوده ای از خودمون داشتیم و اطرافیان از ما داشتند . یادگیری یا آموختن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام میشود و جسم نمایش دهنده میزان مهارت شما در یادگیری است مثل موسیقی که نت ها رو یاد میگیریم و تحلیل میکنیم و بعد دست هست که ساز رو به صدا در میاره و همینطور در مورد زبان دیگری ابتدا اصول و گرامر و جمله سازی یاد میگیریم و بعد زبان و دهان شروع به صحبت میکنه . بنابراین از طریق جسم به تنهایی نمیتوان مهارتی رو کسب کرد من حتی یادمه آموزش شنا و ورزش هم ابتدا برامون توضیح چگونه انجام شدنش دا ه میشد و بعد انتظار می‌رفت اون حرکت به درستی صورت بگیرد. در روند چاقی هم دقیقا همین مسیر رو طی کردیم و با تکرار به مهارت دست پیدا کردیم . در نتیجه برای اینکه لاغر شویم و از اون مهم تر لاغر بمانیم ابتدا باید از طریق ذهن لاغری رو یاد بگیریم و بعد تمرین کنیم و در این کار استمرار داشته باشیم تا در جسم ما نمایان شود همه آموزش ها . هیچ راه دیگری برای لاغری وجود ندارد . نکته خیلی مهم : لاغری رو باید خودمون یاد بگیریم کسانیکه چاقی رو به ما یاد دادند توانایی آموزش لاغری ندارند . مثل اینکه ما خواسته ایم دنیای دیگری رو تجربه کنیم و تصمیم میگیریم زبان دیگری آموزش ببینیم و با ادم های اون کشور ارتباط داشته باشیم خب شروع میکنیم به آموزش دیدن و خودمون باید تصمیم بگیریم و تلاش کنیم و تمرین کنیم و خیلی خنده داره از خانوادمون و دوستامون و رسانه های ایرانی توقع این آموزش رو داشته باشیم چون اصلا در توانشان نیست کسانی رو مد نظر میگیریم که چند سال جلو تر از ما مهاجرت کردند و میپرسیم چجوری این راه رو طی کردند دقیقاااااا مسیر لاغری هم همینه اگه تو زندگیمون موفق شدیم همچین کارهایی بکنیم پس مطمئن باشیم که لاغری هم به خوبی میتونیم یاد بگیریم . حالا متوجه میشی که چه عذاب هایی بهت تحمیل شده ولی میتونستی به خوبی آموزش ببینی و مثل بقیه ساد زندگی کنی ولی خب هر زمان آدم بتونه شاد باشه و لذت ببره خیلی خیلی نعمت بزرگی هست و اینهمه آدم هستند که درک نکرده و ناراحت تا اخر عمرشون زندگی کردند . زمانی متوجه بشی آموزش لاغری هست این فایل ها دیگه نگرانی از اینکه بعدش رها کنی چی ؟ اینکه من تا کی احتیاج هست فایل گوش بدم و اینکه نکنه وقت نکنم پیش نمیاد چون این هم مثل بقیه آموزش ها علاقه داشته باشیم مثل بقیه آموزش ها تا تهش میریم و به یکی دیگه از مهارت هامون اضافه میکنیم . و چی از این آموزش لاغری بالاتر که همه جنبه های زندگی ما رو زیر و رو میکنه . ما شنیده های زیادی رو باور کردیم و تبدیل به فورمول های ذهنی در ما شد و در نهایت اونها رو باور کردیم و در زندگی خودمون هم به اجرا درآوردیم مثل ازدواج ، کنکور ، درس خوندن ، خستگی و خودش رو آدم رها میکنه ، بچه دار شدن ، بعد از سی سال ، زن بودن ، وخیلی مسائل دیگه یعنی چاقی . و همه اینها رو چون در ذهنت تجسم کردی به مرحله اجرا در میاد برات و رفتار غذاییت عوض میشه . تفاوت در افراد در نحوه آموزش دیدن اونهاست وگرنه بدن ما باهم فرقی نداره . بر اساس قانون جذب ما به چاقی دست پیدا کردیم و این جملات رو شنیدیم و باور کردیم و جذب کردیم و حالا از طریق همین راه میتوانیم لاغر شویم . همین اشتها و پرخوری که ما از اون شاکی هستیم نیرویذهن ما هست که ما رو در این شرایط ها ترغیب میکنه به خوردن و ما توانایی مقابله با ذهنمون رو نداریم . ما نمیتونیم هیچ جوری چاقی خودمون رو فراموش کنیم مثل اینکه بخواهیم زبان مادری خودمون رو فراموش کنیم اصلا شدنی نیست . ما میتونیم با تکرار و آموزش های لاغری متناسب شویم و همچنین با تکرار آموزش های قبلی دوباره چاق شویم خیلی واضح است . هیچ گاه نمی‌توان با اعمال فشار از کاری نتیجه گرفت و ما در روش های قبلی این کار رو میکردیم . زمانیکه لاغری رو آموزش ببینیم یواش یواش لاغر میشوم و هیچگاه یکهویی صورت نمی‌گیرد مثل همه اموزشهایی که تا به امروز دیدیم. زمانیکه چیزی هم آموزش ببینیم ترس از دست دادن نداریم تا زمانیکه تکرار کنیم میتوانیم از اون آگاهی به خوبی استفاده کنیم .ما چطور هست که زبان یا موسیقی یاد میگیریم همش هر لحظه از خودمون آزمون تعیین سطح نمیگیریم که این معلم و این آموزش و این راه درست هست یا نه ؟ چطور هست که در لاغری دایم میخواهیم با وزن کردن و هی مقایسه کردن مطمئن باشیم لازم به این کارها نیست باید با آرامش فقط راهمون رو ادامه بدیم و اشتیاق داشته باشیم . از این سردر گمی خارج بشیم که این سر در گمی در همه جنبه های زندگیمون خودش رو نشون میده و بعدش تبدیل به ناچاری میشه . لذتی در متناسب بودن و در این مسیر هست که هیچگاه در هیچ زمان دیگه ای تجربه نکردیم و با این روش به جواب همه سوالات خودمون رسیدیم . در این روش شجاعتی در خودمون تجربه میکنیم ، شجاعت تصمیم گیری و اقدام برای خودمون . و این فرصتی هست که یکبار دیگه متولد شویم و در این راه خودمون رو لایق بهترین ها میدونیم و با کشف باورهای مخفی خودمون و اصلاح اونها طعم جدیدی از زندگی رو میچشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/05/28 23:43
      مدت عضویت: 1199 روز
      امتیاز کاربر: 1950 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      با سلام و تشکر فراوان 

      من سی و دوساله هستم و از چهارده پونزده سالگی دنبال لاغر شدن بودم 

      وقتی فکر به گذشته میکنم میبینم چقدر راحت چاقی رو یاد گرفتم و چقدر راحت باعث چاقی خودم شدم و چقدر برام سخت بود که باش کنار بیام 

      رژیم گرفتن مضر ترین کار دنیاست به نظرم 

      چون مداوم چیزهای بدتری رو به ما یاد میده 

      اول اینکه با خوردن چاق میشیم 

      دوم اینکه از خوردن بترسیم 

      مواد غذایی خطرناک هستن 

      و بعدازینکه با موفقیت لاغر شدیم در نهایت چاق میشیم و شکست میخوریم و سرکوب میشیم و خودمون رو در مقابل چاقی ضعیف میکنیم 

      دکتر کرمانی معروف ترین پزشک رژیم لاغری هست توی کلیپ های آموزشی جوری از مواد غذایی حرف میزنه که ادم پیش خودش فکر میکنه که واییی پس چی بخوریم 

      خدارو شکر میکنم که این راه و جلوی پام گذاشت تا بتونم لاغری رو یاد بگیرم واقعا خداروشکر 

      از استاد عزیز هم تشکر میکنم که همچین مطالب مفیدی رو اینطور رایگان در اختیار ما میگذارند 

      سپاس فراوان 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1400/05/27 11:11
      مدت عضویت: 1730 روز
      امتیاز کاربر: 13154 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 822 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ی مهربان 

      با سلام خدمت دوستان متناسب و استاد عزیز 

      گام هشتم:

      چرا چاق شدم ؟چرا لاغر نمیشم ؟

      سال های زیادی برای لاغری تلاش کردم ولی نتیجه ی جز شکست و چاقی نمیگرفتم و برام سوال بود که چرا من نمیتونم لاغر بشم 

      این فکر ذهنم و مشغول کرده بود که چرا من به راحتی چاق شدم و اما نمیشه لاغر شد ؟

      همیشه از مادرم از اطرافیانم از دوستان اشنایان میشنیدم که جاقی خیلی اسونه ولی لاغر شدن خیلی سخته 

      هر کی چاق شده دیگه نمیشه لاغر بشه و برای همیشه چاق می مونه 

      یا دلایل مختلفی رو برای چاقی پیش روم میزاشتن 

      که تو چون مادرت چاقه چون خانواده مادریت جاقن شما هم به مادرت رفتی ارثیتون چاقیه 

      همیشه با خودم میگفتم ما که جز چاقی چیزی از مادرمون به ارث نبردیم 

      و یا دلایل های بسیاری از قبیل ادم بعد از ازدواج چاق میشه 

      یا در دوران بارداری ادم چاق میشه و بعد  از زایمان ادم لاغر نمیشه 

      یا غذا خوردن با دست ادم و چاق میکنه 

      یا بعد از یه سنی ادم دیگه لاغر نمیشه چون چربی ها محکم و سفت میشن و دیکه خیلی سخته لاغر شدن بعد از سن ۴۰به بالا 

      و در دور همی ها ادم بیشتر میخوره چون در دور همی ها ادم بیشتر از خوردن لذت میبره 

      خوردن مواد چرب و شیرینجات اینا از اون دسته موادی هستند که خیلی کالری دارن و ادم چاق میکنند اینا خیلی خطرناک هستند برای چاقی 

      فست فود خیلی خطرناکه چون ادم و چاق میکنه و خیلی بده 

      ااز اینجور باورها رو از زمان های خیلی قبل به ما اموزش دادن و بارها و بارها شنیدیم و این باورها رو در ما قوی کردن در واقع ما از بچگی از پدر ومادرمون و بعدا از دوستان و جامعه و اشنایان این زبان چاقی رو اموختیم و کار خاصی برای این جسمی که الان داریم انجام ندادیم خیلی راحت و اسون چاقی رو مثل زبان مادری و فارسی که از مادر و پدرمون و بعد زبان فارسی رو از زمانی که به مدرسه رفتیم یاد گرفتیم وهیچ زحمتی برای اون نکشیدیم 

      به همین دلیله که لاغر نمیشویم چون ما چاقی رو از بچگی یاد گرفتیم زبان لاغری بلد نیستیم 

      ما نمیتونیم با غذا نخوردن با رزیم گرفتن با پیاده روی کردن با قرص خوردن با عمل کردن این جسم رو کاهش بدیم 

      ما فقط باید یاد بگیریم که چگونه از طریق ذهن باید لاغر شد لاغری هم مانند چاقی که یاد گرفتیم باید یاد بگیریم 

      زمان میبره ما نباید توقع داشته باشیم با یکی دو هفته یا چند ماه به ایده ال برسیم 

      ما باید با اموزش دیدن لاغری و استمرار داشتن و تمرین کردن و از همه مهم تر عمل کردن به اون چیزی که اموزش دیدیم در این دوره ها به لاغری  دست پیذا کنیم 

      یادگیری و اموختن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام میگیرد 

      ما باید اموزش ها رو از طریق ذهن به مغز بسپاریم و مغز فرمان بردار ذهن هستش 

      و جسم هم نمایش دهنده مغز و ذهن هستش 

      اموزش لاغری باید حتما از طریق ذهن صورت گیرد 

      در این صورت هستش که برای همیشه میشه لاغر شد و لاغر موند 

      همانطور که چاق شدیم و جاق موندیم 

      ما نمیتونیم هر ان چیزی رو که درباره ی چاقی یاد گرفتیم فراموش کنیم فقط می تونیم با انجام ندادنش و تکرار نکردنش این اموخته ها رو کمرنگ کنیم و به جای اان اموخته های جدیدی (لاغری)رو بارها و بارها با تکرار کردن و استمرار داشتن در این مسیر به نتیجه دلخواهمون برسیم 

      لاغری خیلی اسونه همانطور که چاقی رو از طریق والدین رسانه دوستان اشنایان یاد کرفتیم به اسانی اموزش دیدم لاغری هم به وسیله ی شخص خودم اموزش می بینم و به راحتی مثل اب خوردن به ایده الم میرسم 

      اون کسانی که به ما چاقی رو یاد دادن توانایی اموزش لاغری به ما رو ندارند 

      من خودم با تلاش و استمرار در این راه و توجه کردن به افرادی که از این روش ذهنی شگفتی سازان این دوره  هستند مهر و  سندیه برای من که میتونم از این روش لاغر شد و از همه مهمتر لاغر موند

      در این دوره ها من به باور ۱۰۰درصد رسیدم که هیچ روشی به اسانی و سادکی این روش وجود نداره 

      اموزش فقط از طریق ذهن انجام میشود همانطور که از بچگی اموزش رو از طریق ذهن یاد کرفتیم و جاق شدیم و کار خاصی انجام ندادیم الان هم به خودم تعهد دادم در این دوره ها باشم و با اموزش دیدن از طریق ذهن به وسیله ی استاد عزیزم که راهنمای ما هستند 

      اموزش ببینم و اموخته هام رو در زندکی به کار بگیرم و شرایط جسمی خودم رو تغییر بدم 

      خدایا شکرش بابت این همه اگاهی های عالی و فوق العاده 

      🌹زبان لاغری رو یاد بگیرید🌹 این تنها راه لاغر شدن هستش و هیچ راه دیگه ای وجود نداره برای متناسب شدن 

      خدایا شکرش 

      من همیشه در این مسیر ها هستم و باقی می مانم برای یادگیری  بیشتر و بهتر و استاد شدن در این روش لاغری 

      (لاغر شوید و لاغر بمانید )👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻

      با امید شادی و سلامتی و متناسب شدن برای همه ی دوستان عزیزم 

      و سپاس فراوان از استاد عزیزم بابت این همه  اگاهی های ناب و عالی 👏🏻👏🏻👏🏻🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Somayeh
        1400/06/30 14:25
        مدت عضویت: 1645 روز
        امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 146 کلمه

        سلام دوست عزیز 

        تویه جا از کامنتت به مطلب قشنگی اشاره کردی که من سالها درگیرشم والان با جمله تو فهمیدم میتونم اصلاحش کنم اگرچه استاد گفتند هیچی ژنتیکی نیست ولی باز مخم تکون نخورد ولی تو اینجوری که گفتی خندم گرفت و حسابی تکون خوردم.

        این جمله که خانواده مادریت جاقن شما هم به مادرت رفتی وارثیتون چاقیه و همیشه با خودم میگفتم ما که جز چاقی چیزی از مادرمون به ارث نبردیم 

        آخه وقتی تو خونه صحبت میکنم مامانم میگه بلندگو قورت دادی وهمش میگه بلندی صداتون به بابا وخانواده پدرتون رفته .و منم میگم ما جز بلندی صدا چیزی از پدرمون وخانواده پدری  به ارث نبردیم. نه چشم های رنگی . نه مالی . و…

        الان که تکون اساسی خوردم مطمنم ارثی نیست ومن در محیط خونه از کودکی یاد گرفتم پس تلاشم رو میکنم تا من هم تن صدام آروم باشه ودلنشین .

        ممنونم که بیدارم کردی♡

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Fateme Bologh
      1400/05/22 12:32
      مدت عضویت: 1907 روز
      امتیاز کاربر: 223 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 394 کلمه

      درود و خداقوت 

      گام هشتم : خداروشکر که من با این روش بی نظیر اشنا شدم

      من عامل اضافه وزن خودم را عمل جراحی و بیماریم میدانستم و پذیرفته بودم بعد از این جراحی وزن من بالا میره  من چاق شدن را یاد گرفتم و باور کردم و به راحتی پذیرفتمش وقتی چیزی رو اموزش میبینیم و یاد میگیریم دیگه نمیتوانیم فراموشش کنیم و از یاد ما نمیره چون یه سری فرمول ها در ذهن من ذخیره شده .من رانندگی رو اموزش دیدم و حتی بعد از مدت هاا که رانندگی نکردم و کلا به خاطر بیماری کنارش گذاشته بودم بعد از یک سال که باز شروع کردم کامل یاد اورشد برام و به راحتی و درستی انجامش دادم پس من رانندگی رو یاد گرفته بودم و اصلا با رانندگی نکردن .نداشتن ماشین و محدودیتهای دیگه نمیتوانستم رانندگی رو فراموش کنم پس چاقی رو هم من یاد گرفتم و پذیرفتم  همه پرستارها و پزشکان به من میگفتن بعد از این جراحی خود به خود وزنت بالا میره و من اینو باور کردم پذیرفتم و فرمول های و عادات اشتباه چاقی در ذهن من ذخیره شد .خوب این اصلا درست نبود و اصلا پایه علمی نداشت چون افراد دیگری هم بودن که دقیقا همین داروها همین بیماری ‌و همین جراحی رو انجام داده بودن ولی چاق نشده بودن .تفاوت من و اون افراد در پذیرفتن و باور کردن این حرف نادرست بود 

      و حال من با نخوردن .با محدودیت کردن خودم از غذا ها و فشار قراردادن جسمم با رژیم نمیتوانم فرمول چاقی در ذهن رو فراموش کنم چون اونو یاد گرفتم مثل هم‌ون رانندگی که حتی بعد از سالها نتوانستم فراموشش کنم  و این ذهن من است که پذیرفته چاق شدن رو یک نیروی ذهنی که به اسم اشتها ‌به اسم داروها و به اسم جراحی منو سوق میدم به سمت چاقی بیشتر 

      و الان اگه من قبول  کنم که چاقی رو یاد گرفتم پس لاغری و تناسب اندام رو هم میتوانم باد بگیرم و همین طور پذیرفتن چاقی برای من کار اسانی بود 

      پذیرفتن لاغری و تناسب اندام و یاد گرفتن و بکار بردن فرمولهای لاغری در ذهنم و ذخیره کردنم عادتهای درست غذای و همراه کردن ذهن با جسمم در مسیر لاغری  به راحتی میتوانم در مسیر لاغری قرار بگیرم 

      و فرمولهای لاغری رو در ذهنم ذخیره کنم و لاغر شدن رو یاد بگیرم و اموزش ببینم 

      داستااان من دقیقا تشابهه زیادی با داستانهای که استاد گفتن داشت 😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 453 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      سلام وقت همگی  بخیر 

      چرا چاق شدم 

      من چاق شدن رو خیلی راحت با دیدن رفتار اطرافیان وباورهای اشتباه خودم بدون اینکه بفهمم  یاد گرفتم بدون هیچ زحمتی 

      من ناخواسته آموزش دیدم وچاق شدم وزیاد خوردن خارج از نیاز بدنم با تکرار رفتارهای نادرست 

      یادمه که قبلا هر چه قدر دلم میخواست از غذای مورد علاقم واز شیرینی جات وبستنی مصرف میکردم وفقط به خاطر لذت غذا میخوردم وگاهی با خودم این فکر رو مرور میکردم که تنها سرگرمی ام غذاست چرا نخورم  گاهی اوقات که پیش میومد مثلا عیدنوروزچندین وعده در روز یک کاسه پر آجیل ویا چند تا شیرینی وشکلات که از هر نوع یکی تست میکردم 

      ومصرف خیلی زیاد میوه به این دلیل که میوه چاق نمیکنه وخاصیت داره حالا که یادم میفته میگم که من چطور اون همه رو میخوردم 

      همونطور که خیلی از کارها رو آموزش دیدم ویاد گرفتم مثل درس خوندن  یاد گرفتن یه زبان دیگه آشپزی وکارهای هنری ،چاق شدن رو هم خیلی عالی یاد گرفتم

       باورهای اشتباه که داشتم مثل اینکه  بعد از ازدواج چاق میشی ولی حالا افرادی رو میبینم که بعد از ازدواج متناسب میمونن 

      ویا این باور که بعد از زایمان چاق میمونی ولی افرادی رو میبینم که بعد از زایمان متناسب هستن

      باوربعدی ارث که این باور صددر صد برای من رد میشه چون من یکی دو بار تونستم مقادیر زیادی از وزنم رو کم کنم 

      باور بعدی قدرت چاق کنندگی غذاها که اینهم رد میشه افراد متناسب زیادی رو دیدم که همه چی میخورن ولاغرهستن وباوهای خیلی زیاد دیگه ای که باعث چاقی بیشتر من شد 

      چرا لاغرنمیشم 

      وقتی به باورها ورفتار اشتباهم ادامه بدم ولاغر شدن رو آموزش نبینم لاغر نمیشم 

      باید لاغر شدن رو مثل خیلی از کارها باید یاد بگیرم وباورهای اشتباهم رو اصلاح کنم تا خودبخود جسمم لاغر بشه لاغر شدن مثل خیلی از کارها یه مهارته که اگه یاد بگیری دیگه به هیچ عنوان فراموش نمیکنی ولی باید استمرار تکرار وتمرین داشته باشم چون فرمولهای چاق کننده در ذهنم باقی میمونه ولی از بین نمیرن وفرمولهای لاغر کننده جایگزین میشن وبا رفتار درست واستمرار هیچ وقت اون فرمولهای مخرب برنمیگردن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آرمیتا صدیقی
      1400/05/09 20:51
      مدت عضویت: 1221 روز
      امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 50 کلمه

      سلام استاد..همیشه نوشته های من پر از امید بود.

      اما تا امروز زیاد به جسمم توجه نمیکردم امروز یکهو پاهام رو دیدم و متوجه شدم که چاق شدم..

      استاد حالم خیلی گرفته شده..میشه برم روی وزنه؟ 

      چون بدن من خیلی زود تَرَک میخوره و برای اولین باره انقدر حس بد منو فرا گرفته..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 18 کلمه

        سلام و درود
        اگه فکر میکنی روی وزنه رفتن بهت کمک میکنه به حال بهتر برسی حتما امتحانش کن

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار آرمیتا صدیقی
          1400/05/10 08:24
          مدت عضویت: 1221 روز
          امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
          محتوای دیدگاه: 144 کلمه

          معلومه که حالمو خوب نمیکنه! کِی تا حالا وزنه حال آدمهارو خوب کرده؟..

          تازگی ها سر کار میرم و از خستگی زیاد دو روزه نتونستم‌سمت سایت بیام .

          اما هنوز رویای لاغری خودم رو خط نزدم.باز هم صبر میکنم..میزارم این صد گام تموم به! صراط مستقیم رو رها نمیکنم. راهی که خدا بهم گفته رو رها نمیکنم.درسته الان راه زیاد هموار نیست اما دلیل نمیشه به جنگل و زیبایی هاش نرسم.

          من آرمیتام! همونی که رژیمشم توی ۱۰ روز بیخیال نشد.چه برسه به راه به این آسونی !

          راستی این روزا به قدری غذام کم شده و همیشه سیرم که حد نداره.پس از چی میترسم؟ من که خودم‌ شک ندارم و مطمئنم پرخوری نکردم.

          پس چه حرفی واسه گفتن دارم؟! از فایل شرح رژیم تا به امروز وقتی گشنه‌ام نیست لب به غذا نمیزنم..پس راه رو درست میرم !!

          فقط باید ادامه بدم و کم نیارم.

          میام.پر قدرت. با برنامه ریزی…💪🏻

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/05/09 07:23
      مدت عضویت: 1889 روز
      امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 147 کلمه

      سلام استاد گرامی سلام دوستان متعهد

      گام هشتم

      ما از کودکی چاقی را اموختیم

      وقتی شنیدیم که ازدواج باعث چاقی میشه با دیدن مادرم مهر تاییدی محکمی بر اموزش ذهنیم زده شدمخصوصا همیشه میگفت من قبل ازدواج ۶۰ کیلو بودم وقتی بهمون گفتن نخور چاق میشی مهر محکمی بر باور مواد غذایی چاق میکنند زده شد یادم زن عموم که فرد لاغری بود همیشه بچه هاش مجبور به خوردن میکرد و انها هم هنیشه از غذا فراری بودن چون خودش لاغر بود ولی مادر ما همیشه از خوردن منعمون میکرد و ما خیلی خوش خوراک بودیم

      واقعا واقعا واقعا چاقی یک اموزش ذهنی و یک مهارت و لاغری هم یک مهارت از وقتی در دوره شرکت کرده ام به راحتی میتوانم خودم را لاغر کنم چون یاد گرفتم و به راحتی هم اگر تمرینات انجام ندم چاق میشم چون از قیل بلد بودم البته اموزش های چاقی کم رنگ تر شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار skjoker5858@gmail.com
      1400/05/08 16:30
      مدت عضویت: 1249 روز
      امتیاز کاربر: 13316 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,739 کلمه

      به نام خداوند بخشنده ی بی نیاز 

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیزم ❤❤

      هشتمین روز کلاس است و طبق معمول همه ی دوستان عزیزم که به دنبال تناسب هستند با شور و شوق فراوان کلاس ها رو دنبال می کنند ،منم که جای خود داره خیلی لذت می برم ،این دومین باره که توی زندگیم کاری رو که واقعا بهش علاقه دارم تجربه می کنم ،دفعه ی قبل که کاملا موفق شدم این بار هم همینطور خواهد شد .

      جزوه ی کلاس روی میز است با این عنوان شروع شده :

      چرا چاق شدیم ؟ چرا لاغر نمی شیم ؟

      سه بار در زندگیم رژیم اساسی گرفتم که موفق شدم وزنم رو کم کنم ولی از جایی که به خاطر دارم همیشه و همه جا ترس از خوردن و کم خوردن و نخوردن را داشتم، اون سالها اسمش رو رژیم نمی ذاشتم ولی الان فهمیدم ،هر ترسی که از خوردن داشتم منشا رژیمی بوده و من ناخواسته تمام طول زندگیم رژیم داشتم ،خودم خبر نداشتم. 

      روزهای سخت وطاقت فرسای رژیم ،کم نکردن و هی کمتر خوردن ،ناراحتی و خشم ،ای بابا من تو خونه از همه کمتر می خورم ولی نه پسرم نه همسرم با وجود اینکه ماشالله می خورن وزنشون ثابت است ولی من نه ،بخورم (تازه خیلی کمتر از اونا )چاق می شم ،نمی خورم لاغر نمی شم .وای چه روزگار بدی بود .

      این همه تلاش بی نتیجه باعث شده بود که رژیم گرفتن برای من کار سخت و طاقت فرسایی باشه ،تازه هر کس می دید می گفت وای باز رژیم هستی خوب جونی داری ،اونایی که همراه بودن خوب چیزی نمی گفتن ،ولی یک عده هم با خودشون کنار اومده بودن و می گفتن من نمی تونم نخورم راحت ،بازم به نظرم اونا برنده های چاقی بودن ،چون من انگار می خواستم بدوم برسم به لاغری، نگو روی تردمیل می دویدم در جا می زدم ،تلاش می کردم ،عرق می ریختم ولی سرجای خودم بودم بدون نتیجه ای که می خواستم .

      الان اون نوشته ی استاد رو خوب درک می کنم بله رژیم برای منم به کار سخت و دشوار و بی نتیجه و دست نیافتنی تبدیل شده است. 😔😔😔

      من عاشق اینم که نوشته:

      ذهن من چاق شدن رو یاد گرفته .وقتی حرف یادگیری می شه ،امیدم هزار برابر میشه ،آخه می دونم همه ی ما می تونیم هر چیزی رو که بخوایم یاد بگیریم .🤩🤩🤩🤩

      حرف ،حرف آموزش و یادگیری است. 

      هر چیزی که الان بلدیم یاد گرفتیم یا خواسته یا ناخواسته مثل سواد ،رانندگی ،زبان فارسی که ناخواسته بود یا اگه بخوایم زبان های دیگه رو .

      همه ی ما با تمام وجود این رو درک می کنیم و باور داریم که بدون آموزش نمی تونستیم بخوانیم و بنویسیم.

      جمله ی زیبای متن :

      ما می توانیم به ذهن خود موضوعات جدید رو آموزش بدیم و از طریق تکرار تمرین و استمرار آن ها به مهارت در زندگی تبدیل کنیم .

      نکته ی مهم : 

      هر چقدر تلاش کنیم نمی توانیم مهارتی را که آموزش دیده ایم فراموش کنیم .

      سال ۸۳ گواهینامه ی رانندگی گرفتم ،اوایل پشت فرمان نمی نشستم ،تا اینکه پیش اومد رانندگی کنم ،اولش با ترس و دلهره بود ،فرمان ماشین را محکم گرفته بودم و مرتب توی آینه نگاه می کردم ،روزای اول وقتی رانندگی تمام می شد انگار کوه کنده بودم، پیاده می شدم حسابی خسته بودم با وجود اینکه من عاشق رانندگی بودم ،ولی طولی نکشید که مهارت لازم رو با تمرین و تکرار رانندگی بدست آوردم و به سادگی آب خوردن رانندگی می کردم ،الان چند سالی میشه پشت فرمان ننشستم مطمئنم که رانندگی رو فراموش نکردم ولی دوباره بخوام سوار شم باید اون مهارت رو تکرار و تمرین کنم .

      نتیجه درسته من می دونم که آنچه رو آموزش دیدم فراموش نمی کنم و در ذهن من باقی خواهد ماند .

      توانایی مغز برای آموزش دیدن بی نهایت است .

      البته بدونید اون آموزش هایی که به طور مداوم ازشون استفاده می کنیم مثل آشپزی یا رانندگی ،جزو اطلاعات در دسترس مغز هستند و احتیاجی به بازیابی ندارن .

      ولی بعضی از اطلاعات که سال ها ازشون استفاده نکردیم به تمرین و تکرار برای در دسترس بودن احتیاج دارن .

      ارتباط مطالب جزوه با چاقی :

      اول بدونید که ما چاقی رو از  گذشته بطور نا خواسته آموزش دیدیم مثل زبان فارسی که باهاش صحبت می کنیم .

      باید بدونیم در تمام روش هایی که تاکنون انجام دادیم هیچ آموزشی در کار نبوده و ما در هیچ روشی جز لاغری با ذهن ،اصلا فکرش رو هم نمی کردیم که لاغری رو باید یاد بگیریم .

      فقط و فقط با تحت فشار گذاشتن جسم که نشانگر تفکر ماست ،خواستیم نتیجه رو تغییر بدیم .

      شکست رژیم های مختلف برای این بوده که ما چون آموزشی برای لاغری ندیدیم ،پس از اتمام رژیم دوباره به حالت اولیه برگشتیم ،چون ذهن ما چاقی رو فقط بلد بوده .

      یاد گرفتن یا آموختن از طریق تعامل مغز و ذهن است و جسم نمایش دهنده ی میزان مهارت ماست .

      عالی بود مثل خیاط ،خیاطی رو یاد گرفته و دوختن لباس نمایانگر آموخته های خیاط است .

      برنامه ی ما برای لاغری :

      ما اول مهارت لاغری رو یاد می گیریم و آموزش می بینیم ،پس با تکرارو تمرین و استمرار مثل هر کار دیگه ای که آموزش دیدیم ،بوسیله ی جسممون اون رو نمایان می کنیم .

      هر چه آموزش ما بهتر و عمل کردن به آموزش ها بیشتر و استمرار ما در کار بیشتر باشه، نتیجه ی بهتری می گیریم .

      دقیقا درسته ما تو هر کلاسی شاگرد زرنگ و تنبل داریم پس یادمون باشه خوب و بادقت و شور و شوق آموختن در این کلاس ها شرکت کنیم و صد خودمون رو نشون بدیم ،همه ی ما باید شاگرد اول بشیم ،تا حالا نشده یک کلاسی باشه همه شاگرد اول باشن ،ولی کلاس ما حتما همین طوریه 💪💪💪

      اگه دوست دارید لاغر بشید و لاغر بمونید 

      1. لاغر شدن رو یاد بگیرید .
      2. با جسم خود ،لاغر شدن رو تمرین کنید .
      3. با استمرار و پشتکار عالی آنچه در لاغر شدن آموخته اید در جسم شما نمایان می شود .

      جزوه واقعا عالی بود ،خیلی دوسش داشتم که راه رو برام مثل روز روشن کرد .استاد سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹

      حالا نوبت فایل صوتی است :

      استاد عزیزم توی فایل گفتن ،مهم ترین علت و مشکل مایی که این همه سال سختی کشيديم درمورد چاقی ،ندانستن علت مشکلمون بوده .

      واقعا، همین طوریه .منم بعد از گذشت این همه سال و خستگی از راه های طولانی رفتن ،به دنبال دلیل بودم که به این سایت هدایت شدم .

      امروز قراره به ما بگن علت چاقیمون چیه وچرا نمی تونیم لاغر بشیم .

      استاد از ما گفتن ،از اینکه ما در شهرهای مختلف متولد شدیم ،در خانه های مختلف با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلفی بزرگ شدیم .

      چیزهای زیادی از کودکی یاد گرفتیم که برای آموزش خیلی از اونها ما تصمیم نگرفته بودیم .

      مثل زبان مادری یا زبان محلی .

      خیلی آسون یاد گرفتیم حرف بزنیم به زبان مادری اما اگه بخوایم زبان دیگه ای رو حرف بزنیم دیگه به اون آسونی نیست باید آموزش ببینیم و تکرار و تمرین کنیم .

      چیزهایی رو که از کودکی یاد گرفتیم ،نمی تونیم فراموش کنیم ولی اگه مدتی ازشون استفاده نکنیم کمی کمرنگ میشن و برای یاد آوری ما رو کمی دچار مشکل می کنن .

      فرض کنید در سن نوجوانی شما به کشور دیگری مهاجرت می کنید ،زبان آن کشور رو با تکرار تمرین و آموزش یاد می گیرید و چون در اون کشور از زبان فارسی استفاده نمی کنید ،بعد از سالیان زیادی که به کشور برگردید صحبت کردن به زبان مادری براتون سخته ،ولی هرگز اونو فراموش نکردید .

      چرا ؟

      چون ما آنچه رو که آموزش دیدیم هرگز فراموش نمی کنیم .

      همه ی ما که اضافه وزن داریم اونو یاد گرفتیم از کی ؟

      1. پدرو مادر 
      2. دوستان .

      مهم ترین روشی که ما آموزش چاقی دیدیم اینه که :

      گفته ی دیگران رو شنیدیم و باور کردیم .

      ولی متناسب ها شنیدن و باور نکردن .

      بطور مثال اگه شنیدی بعد از ازدواج چاق میشی و باور کردی متاسفانه این اتفاق ناخواسته برای تو خواهد افتاد .

      درباره ی من اول اینکه مادری دارم که چاق است و این باعث اضافه وزنم شده بود .

      اینو شنیده بودم که بعد از ازدواج آدم چاق میشه توی ماه اول زندگی مشترک ۵ کیلو وزنم اضافه تر شد و در بارداری همین طور .

      کار کرد ذهن ما این طوریه که باوری رو که در خود داره ،وقتی به زمان مورد نظر برسه فعال میشه و شما رو در مسیر افکارتون قرار میده ،پس حالا اگه قراره چاق بشی طوری رفتار شما رو تنظیم می کنه که ناخواسته به اون باورت برسی .

      اگه باور چاق شدن داشته باشید ،مهم نیست دوست داری یانه ،این موضوع برای ذهنت طبیعی میشه و با هدایت ذهنت شما رو به سمت زیاده روی در خوردن می کشونه، که شما رو به باورت برسونه .

      موضوع دوم :

      چرا لاغر نمی شیم ؟

      الان که فهمیدیم چرا و چطوری چاق شدیم خیلی واضح است که چرا نمی تونیم لاغر بشیم .

      با نخوردن غذا نمی شه لاغر شد .

      با سر ساعت خاص خوردن نمی شه لاغر شد .

      با جراحی نمی شه لاغر شد .

      همون طوری که با هر کدوم از اینا نمی تونی زبان مادر رو فراموش کنی ،با حرف نزدن ،با سرساعت حرف زدن ،با جراحی فک و صورت .

      همه ی ما می دونیم که الان با آموزش چاق شدیم، پس برمی گردیم و با همین روش لاغر می شویم .

      فقط بدونید که ما چاقی رو مثل زبان مادری یاد گرفتیم ناخواسته والان لاغری رو باید مثل زبان انگلسی بیاموزیم یعنی اول یادش بگیریم ،بعد با تکرار و تمرین مستمر اون آموزش رو ملکه ی ذهنمون کنیم ،وقتی ذهنمون یاد گرفت حالا آموخته های ما در جسممون نمایان میشه .

      نکته ی مهم :

      هیچ کدوم از ماتوقع نداریم یک شبه یا یک ماه یا یک ساله یک موزیسین باشیم یا زبان دیگه ای رو مثل زبان مادری صحبت کنیم ،یا راننده ی اتومبیل رانی بشیم،

      این توقع واقعا از ذهن همه‌ی ما دور است .

      لاغری هم همینه ،لطفا توقع یهویی نداشته باشیم .

      این فقط خودمون رو اذیت می کنه .

      خواهش می کنم هر وقت عجله اومد سراغت ،این مثال هارو برای خودت مرور کن تا باورت پر رنگ تر بشه و مثل همیشه با انرژی و توان مضاعف به راهت ادامه بدی .

      لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست .

      امروز استاد ما رو با مشکل اساسی چاقی آشنا کرد .

      آخر کلاس از خوبی چاقی هم برامون گفت ،لذت های زیادی که نصیب ما میشه و لاغر ها هیچ وقت نمی تونن لذتش رو ببرن مثل :

      1. پوشیدن لباس های رنگ روشن و سایز کم 
      2. شادی مهمونی رفتن 
      3. لذت بردن از غذا ها 
      4. پریدن و پرواز کردن 

      عالی بود ،استاد گرامی بابت این همه مطلب جدید و آموزنده از شما سپاسگزارم 🙏🙏🌹🌹

      دوستان و همراهان عزیز برای همتون آروزی تناسب اندام رو دارم ❤❤

      در پناه خداوند باشید .

       

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آرمیتا صدیقی
        1400/05/10 08:42
        مدت عضویت: 1221 روز
        امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 320 کلمه

        سلام دوست گلم.به به 

        به به زیاد به این متن و نگاهت به این فایل.

        فوق العاده و فضایی بود…

        هر بار کامنتای شما دوستان رو میخونم انگیزه‌ام برای ادامه دادن بیشتر میشه 

        مهم اینه من توی این راه ارامش دارم.

        درسته اگه چاق بشم برام مهمه، اما آرامش خیالم از همه چیز مهم تره 

        اینکه دارم تمام سعیمو میکنم مثل یک فرد متناسب رفتار کنم و فکر کنم بهم انگیزه میده 

        اینکه در کنار کسانی هستم که ذهنیت تناسب رو در خودشون پرورش میدن بهم انگیزه میده 

        اینکه اینجا همه حرف همدیگه رو میفهمن، اگه بگی ترسیدم، پرخوری کردم، نتونستم خودمو کنترل کنم، کم میخورم اما چاق میشم همه حرفتو میفهمن..

        همه میدونن داری زیر فشار ذهنی لِه میشی.

        چیزی که بقیه نمیفهمن و فقط با نگاه های سنگین میخوان بهت ثابت کنن که بعد از رژیمت  چاق شدی…

        آره چاق شدم اما صدقه سرم باشه! 

        راهی که خدا بهم نشون داده و من رو انتخاب کرده رو بخاطر حرف مردم رها نمیکنم 

        تا حالا فکر کردم که اگر خودم تک و تنها توی این جهان زندگی میکردم آیا برام مهم بود چاق باشم یا لاغر؟ 

        معلومه که آنچنان که الان برام مهمه نخواهد بود..

        چون حالا خودم رو با کسایی مقایسه میکنم، اندام هایی میبینم  و ادم های بی رحمی دور و برم هستن که بهم تذکر میدن و حرفای دل خراش میزنن بدون اینکه بفهمن چطور دارن به روحم آسیب میزنن  من به دنبال سریع لاغر شدن یا چاق نشدن هستم.

        من دنبال لاغری نیستم، فقط میخوام اضافه نکنم.حتی اگه ثابت بمونم هم جای تیلیارد ها بار شکر داره.

        چون همه ما دردِ چاق شدن رو چشیدیم.همه میدونیم چقدر درد داره وقتی برگردی به جسمت نگاه کنی ببینی تَرَک پوستی جدید زده:) 

        اما این دردها من رو قوی میکنه و سرِ پا نگه میداره‌.

        مثل همیشه خودم پشت خودم وایمیستم و فقط ادامه میدم.

        این راهو تا تهش میرم ببینم چی میشه 

        ۱۶ سال با اون ذهنیت زندگی کردم نتیجه‌اش شد این جسمم.

        حالا چند صباحی با این ذهنیت زندگی میکنم و نتیجه‌اش به امید الله عالی خواهد بود..

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار skjoker5858@gmail.com
          1400/05/11 15:23
          مدت عضویت: 1249 روز
          امتیاز کاربر: 13316 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 426 کلمه

          سلام آرمیتای عزیزم 💖❤

          آرمیتا جون شما شدی فرشته ی نجات من 🥰🥰

          خیلی لطف داری و بزرگواری نازنینم بخاطر اینکه پاسخ به دیدگاه من میدی .

          منم چند روزی میشه حالم خوب نبود ،یعنی مثل روزای اول شروع نیستم ،هر چی فکر کردم نفهمیدم چی شده ،خیل اوضاعم خوب بود ،لاغری که اصلا همون اوایل از ذهنم پاک شد به طوری که گاهی می ترسیدم نکنه برام مهم نیست، لاغر نشم 😄😄😄

          اما برام خیلی مهم است که رفتار غذایی رو که داشتم عوض کنم اینکه درست و به اندازه غذا بخورم .

          چند روزه کنترل از دستم خارج شده و فکرهای عجیب و غریب گذشته توی ذهنم می چرخه ،سعی می کنم همه رو با جواب های منطقی که یاد گرفتم پاسخ بدم و باورش رو کمرنگ تر بکنم .

          چند روزه خوردن زیاد حالمو بد کرده ،بهمم ریخته به طوری که نتونستم تمرکز داشته باشم برای ادامه ی مسیر ،امروز پیام محبت آمیز شما رو خوندم واقعا بهم امید و آرامش داد .

          تونستم فکرم رو جمع و جور کنم و حالمو بهتر کرد .

          فهمیدم درسته من برای لاغری اصلا عجله ندارم ولی اشتباه من این بود که برای درست خوردن و حتی تغییر فرمول ها عجله داشتم، اصلا فکر کردم همه چی درست شده و من دیگه امکان نداره خارج بشم که شد 😔😔

          امروز دوباره شروع کردم .

          الان یاد گرفتم هر بار خراب شد دوباره از اول ،این قدرتکرار و تمرین می کنم که درست بشه .

          عزیزم نوشتی از اینکه کسی ما رو درک نمی کنه، بله واقعا همین طوره ،قبل از آشناییم با این سایت عالی ،هیچ کس نبود درباره پرخوری ،بدخوری ،حال بدم براش بگم فقط یک دوست متناسب داشتم بهش گفته بودم هر وقت حالم بده بهت زنگ می زنم تو نمی فهمی من چی می گم فقط گوش کن تا من سبک تر بشم ،اون طفلکی هم گوش می کرد و فقط در کل انرژی از دست رفته ام رو بهم بر می گردوند.

          الان خوش حالم که اینجا شما دوستان عزیز رو دارم .

          چند بار دوست داشتم به استاد بزرگوار بگم کاش این سایت یک برگه ی درد و دل داشت که ما می تونستیم اونجا دردو دل کنیم و دوستانمون بهمون انرژی بدن ،روزایی که درگیری ذهنمون زیاد میشه ،من توی این چند روز نتونستم هیچ جا دردو دل کنم فقط با خودم درگیر بودم .

          البته بخاطر اینکه میدونم ایشون خیلی کارشون زیاد خجالت کشیدم براشون بنویسم و زحمت استاد گرامی رو زیاد کنم .

          خیلی خوش حال شدم پیامت رو دیدم سر حرفم باز شد ببخشید عزیزم که متنم برات طولانی شد .

          می بوسمت💋💋

           برات بهترین روزها رو آرزو دارم .❤💖

          در پناه خدا شاد باشی 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار آرمیتا صدیقی
            1400/05/13 08:08
            مدت عضویت: 1221 روز
            امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
            همیاری
            محتوای دیدگاه: 371 کلمه

            سلام دوستم.چقدرررر جالب:) منم چندین روزه از مسیر جدا شدم..چون اضافه کردم و دلیلش رو نمیدونم و این خیلی برام سخته:)
            خیلی خیلی سخته چون دو ماه سختی کشیدم و رژیم گرفتم حالا دوباره اضافه کردم.
            اما تا رفتم توی اینستاگراج تا دوباره رژیم قبلیم رو بگیرم متن شما توی ایمیل برای من اومد
            دوباره امیدوار شدم که ادامه بدم‌
            الان هم دارم فایل صراط مستقیم رو رها نکنید رو گوش میکنم..
            مثل همیشه اون صدا توی ذهنم میگه این راهو خدا بهت گفته! یعنی نمیخوای ایمان بیاری؟!
            تا دو روز سایتو ول میکنم انقدر پر خوری میکنم که از خودم تعجب میکنم…!!
            ولی شاید پاشنه آشیل من این روزا اینه که من انتظار چاق شدن بعد از رژیمو دارم برای همون دارم گرم به گرم اضافه میکنم ..
            اما خب این قانون نیست! طبیعی نیست! بدیهیه..
            بنا بر رفتار من این اتفاق افتاده وگرنه خیلی ها بعد از رژیم ثابت موندن ..!
            ولی خب میدونی آرامشم از همه چی برام مهم تره ..
            امروز که از سر کار بیام دوباره شروع خواهم کرد.‌.
            حتی دفترم هم اماده‌‌اس !! اما دیگه قرار نیست هررر روز یک فایل گوش بدم و بعد رد شم برم
            چون توی هر فایل انقدر حرف هست که تا مغز من باور کنه سال ها طول میکشه
            به قول شما دوباااره شروع میکنم و هیچ وقت دوباره شروع کردن دیر نیست
            ببین! سه بار تا حالا توی این دوماه کم اوردم اما بازم بازگشت من به این سمت بوده..
            میدونی ترازو ما خراب شده و هر روز یه چیزی رو نشون میده و یا حال منو خوب میکنه یا بد میکنه
            دیشب حال منو عالی کرد چون اضافه نکرده بودم و کمم کرده بودم
            اما امروز که دوباره با خوشحالی رفتم روی وزنه دو کیلو اضافه نشون داد
            اما جسمی که من دارم میبینم اضافه کرده.. ولی هیچ وقت جسم من نشان دهنده ارزش من نیست
            هنوزم نسبت به خودم متناسبم و حتی زیر وزنی هستم که باید باشم.
            پس دردم چیه؟ چرا صبر نمیکنم..چرا ایمان نمیارم..
            خدا وقتی توی قران هی میگه چرا ایمان نمیاورید به خاطر همینه..
            ساناز جون..اگر اینستا داری لطفا به این ایدی پیام بده تا باهم صحبت کنیم..چون خیلی حرف های من رو میفهمی عزیزم.و این روزا دوست دارم هم زبون داشته باشم و باهاش حرف بزنم تا انرژیم بیشتر بشه

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
              آواتار skjoker5858@gmail.com
              1400/05/13 15:55
              مدت عضویت: 1249 روز
              امتیاز کاربر: 13316 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
              همیاری
              محتوای دیدگاه: 867 کلمه

              سلام آرمیتای عزیزم ❤💖

              امروز صبح پیام زیبای شما رو دریافت کردم ،از صبح تا حالا خیلی روی پیام شما فکر کردم .

              نازنینم چرا دوباره رفتی سراغ رژیم ؟

              آخه مگه راهی رو که انتخاب کردی ،خوب درباره اش فکر نکردی .

              آرمیتا جون من در حد راهنمایی شما نیستم ولی عزیزم برگرد به قبل و همه ی راه‌هایی که خودت یا بقیه دوستان رفتند رو دوباره بررسی کن ،باید اول از همه، راهت رو انتخاب کنی .

              این خوبه که برگشتی و دوباره شروع کردی ،ولی از فایل صراط مستقیم برگرد عقب تر ،برگرد جایی که اگه پرخوری کردی نری سراغ راه دیگه ،این قدر باید مطمئن باشی که با اینکه خیلی مسیرمون بالاو پایین داره ،خیلی ذهنمون درگیره ،برای هممون اینه ،منم هر وقت می خورم باید ثابت کنم رژیمی نبوده ،کم بخورم باید ثابت کنم من رژیم نیستم ،هر چی می خورم باید ثابت کنم که چاق نمی شم ،نمی خورم ترس از گرسنگی دارم و خلاصه هر دفعه این فکر ها توی ذهنم مثل چرخ و فلک می چرخه ولی آرمیتای عزیزم میدونم راهم همینه .

              بذار برات بگم من هنوز هم نوبت دکتر رژیم رو دارم و ماهی یکبار میرم می دونی چرا ؟

              برای لاغری نه ،آخرین باری که با فشار و خواهش زیاد دوباره همسرم رو مجبور کردم بذاره من برم دکتر ،گفتم این دفعه دیگه می تونم ،تازه جاریم هم که تثبیت داره با من میاد ،الان خجالت می کشم که نرم و بگم نمیام ،از ترس اینکه بگن تو نتونستی ،اراده نداری ،کم آوردی، من نمی تونم برای کسی توضیح بدم ،برای همین به اجبار هر ماه میرم ،اونجا منو وزن میکنه حالا برات بگم اصلا برام مهم نیست ،ماه اول نزدیک ۳ کیلو کم کردم، این ماه رفتم ۱ کیلو کم کردم چون این بار چند روزی از حالت تناسب خارج شدم و رفتارهای چاقی گذشته رو داشتم و بدیهی بود که این نتیجه رو بگیرم ، حالا برات بگم که جاری من کهمتناسب است و سه سالی میشه تناسب خودش رو حفظ کرده ، هر روز نونش رو وزن می کنه و کمتر از اندازه می خوره ،ترس از خوردن داره ،سیر نمیشه ،حتما روز یک ساعت پیاده روی میره ،کلی خودش رو اذیت می کنه و این بار نزدیک دو کیلو وزنش اضافه شده بود ،غمگین و ناراحت برگشت تا دوباره نون شب رو حذف کنه و بره توی شوک پروتئین .

              خواستم بهت بگم که نوشتی خیلی ها بعد از رژیم ثابت موندن ، آخه به چه قیمتی .

              آرمیتا جون عجله نکن برگرد از اول بیا ،اول راهت رو انتخاب کن ،اگه به راهی که میری شک کنی ،هر بار که سختی راه برات پیش میاد امکان داره برگردی سراغ راه دیگه ای پس اول دوباره به خودت ثابت کن راهت درسته ،که اگه این فکر اومد سراغت بتونی با دلیل محکم ردش کنی و به راهت ادامه بدی .

              یک نکته ای یاد گرفتم از آخرین بار شکستم توی رژیم غذایی ،اینو بدون که هر راهی رو که برای تناسب اندام انتخاب می کنی ابدی است یعنی ،هر وقت خواستی رژیم بگیری ببین می تونی تا ابد اینکارو ادامه بدی ،اگه قرص بخوری چی ،اگه ورزش کنی چطور 

              نازنینم راهی رو انتخاب کن که راه زندگیت باشه و تا آخرین لحظه ی زندگی بتونی با لذت انجامش بدی ،حالا خوب فکر کن و رژیمی رو که داری بررسی کن می تونی تا ابد ادامه بدی پس برو سراغش .

              هر وقت این فکر مخرب سراغ منم میاد همین فکرو می کنم از خودم می پرسم می تونی با رژیم غذايي تا ابد ادامه بدی ،جوابم نه است ،الان که اینجام از خودم می پرسم ،می تونی تا ابد ادامه بدی میگم آره ،می تونم اینطوری پیش برم ،درسته چند روزیه خرابکاری کردم ،اولش برام سخت بود چون از وقتی اینجام این بار اول بود که پیش اومد به یک دست انداز بخورم ،گیج بودم و جمع و جور کردنش طول کشید ،با این دست انداز الان یاد گرفتم که ممکنه هر چند وقت یکبار برام پیش بیاد چون ۴۰ سال فرمول چاقی با ۴۰ روز فرمول لاغری خیلی فاصله داره .

              آرمیتا جون ما توی راهمون باید خیلی چیزها یاد بگیریم ،خیلی پستی و بلندی‌ها رو بگذرونیم ،حالا می فهمم چرا استاد میگن فقط ادامه بده ،چون ایشون میدونن ما بارها و بارها زمین می خوریم پس فقط  و فقط باید بلند شیم و ادامه بدیم .

              منم دوباره شروع کردم ،اصلا عجله ای ندارم، این راه زندگی منه ،حالا می خوام شکست ها رو پله کنم و ازشون بالا برم .

              نازنینم دوست دارم شما هم محکم و استوار در کنار من بمونید تا با هم به تناسب اندام برسیم .

              آرمیتا جون بیا با هم یاد بگیریم لاغری رو ،رفتارهای درست غذایی رو ،بیا با هم تصمیم بگیریم که متناسب بشیم و متناسب بمونیم .

              پس، فردا رو،چاقی رو ،رها کن، بیا امروز و هر روز ،برای همون روز متناسب زندگی کنیم .

              بیا به هم قول بدیم ، از دست اندازها  به بهترین شکل ممکن عبور کنیم ،به خودمون یادآوری کنیم که همیشه در راه دست انداز هست و فردایی برای شروع دوباره .

              آرمیتای عزیزم من متاسفانه اینستا ندارم ولی همیشه منتظر پیام های قشنگت و موفقیت های روزافزونت هستم .

              با هم اینجاییم و در کنار هم ،همه باهم  پیش به سوی رویای تناسب اندام .

              با آرزوی بهترین ها برای تو 

              در پناه خداوند باشی عزیزم 💖❤💋💋🌹🌹

              برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
              امتیاز: 0 از 0 رأی
              افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                آواتار آرمیتا صدیقی
                1400/05/18 07:16
                مدت عضویت: 1221 روز
                امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
                همیاری
                محتوای دیدگاه: 132 کلمه

                سلام ساناز خانوم عزیز.
                دوباره کلی من رو به فکر فرو بردین. این پیام شما رو دیر خوندم اما در بهترین شرایط خوندم.
                از دیشب که لایو صبا عزیز با استاد رو دیدم کاملا نگرشم عوض شد و حسابی انگیزه برای ادامه دادن گرفتم
                و حرف های شما مکملی شد برای بیشتر ادامه دادن.

                الان که دارم این کامنت رو مینویسم ساعت ۷ و ربع صبحه و همیشه این ساعت جلوی ایینه درگیر ارایش کردن بودم تا برم سر کار و مورد تایید قرار بگیرم
                اما حالا اومدم توی سایت تا فایل گام اول صد گام رو گوش بدم و دوباره از اول شروع کنم
                هیچ وقت برای هیچ چیز دیر نیست‌..
                ممنونم از حرف های امید دهنده‌ات..این راه راهیه که میتونم تا ابد ادامه بدم.پس ادامه میدم و فقط برای امروز مثل یک فرد متناسب رفتار میکنم💪🏻

                برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                امتیاز: 0 از 0 رأی
                افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                  آواتار منیره.ف
                  1400/05/18 22:05
                  مدت عضویت: 1889 روز
                  امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
                  محتوای دیدگاه: 26 کلمه

                  سلام ببخشید یک سوال داشتم اگر دوره را تهیه نکردین پس چه طوری میتونید از صد گام استفاده کنید ایا صد گام برای عموم رایگان است؟

                  برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                  امتیاز: 0 از 0 رأی
                  افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
                    آواتار skjoker5858@gmail.com
                    1400/05/19 01:58
                    مدت عضویت: 1249 روز
                    امتیاز کاربر: 13316 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
                    محتوای دیدگاه: 103 کلمه

                    سلام منیره ی عزیز 🌹🌹

                    خیلی خوش حالم که با شما دوستان عزیز در این سایت عالی هم مسیر هستم .

                    دوره ی صدگام جزو دوره های رایگان است .

                    اگه وارد حساب کاربری خودتان بشید ،در قسمت بالای صفحه جایی که نوشته تناسب فکری اون سه خط رو بزنید ،صفحه ی داشبورد کاربری شما باز خواهد شد بعد از اون لیست لاغر شدن رایگان رو باز کنید ،بعد دوره های آموزشی رایگان رو باز کنید و در آخر مسیر لاغری من (صدگام )رو می تونید انتخاب کنید و دوره ی صدگام رو شروع کنید .

                    براتون بهترین ها رو آرزو دارم ❤❤

                    در پناه حق باشید .

                    برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
                    امتیاز: 0 از 0 رأی
                    افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3509 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 175 کلمه

      سلام عزیزانم 

      واقعا همین طوره یک کودک نوپا راحت راه ربتن رو یاد می‌گیرد در حالی که روی زمین است و کاملا ناتوان یواش یواش ابتدا با نگاه کردن و تحلیل یاد می‌گیرد و کم کم با تمرین و تکرار بینهایت همراه با هیجان و عشق و لبخند راه رفتن و دویدن را یاد می‌گیرد و این شجاعتی مثال زدنی است در غیر این صورت ناتوان روی زمین میماند دقیقا مثل یادگیری لاغری برای یک فرد چاق که باید دیده هاو شنیده ها را تحلیل کند یاد بگیرد و با احساس خوب اجرا کند و تمرین و تکرار بینهایت .

      یکی از خانم های آشنا متناسب و میشه گفت که خیلی لاغره و در هر شرایطی همین طور بوده و دختر دبیرستانی داره چند وقت پیش بحث چاقی بعد از ازدواج بود که دختر با کمال تعجب که إإإ واقعا چنین باوری و جود داره؟؟؟؟

      و این ذهن متناسب مادر متناسب بوده و همین طور هم ذهن چاق مادر چاق باورها رو ناخودآگاه به فرزند خود منتقل می‌کند و این می‌تواند در هر زمینه از زندگی صدق کند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار آرمیتا صدیقی
        1400/05/10 08:47
        مدت عضویت: 1221 روز
        امتیاز کاربر: 292 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 67 کلمه

        سلام دوستم. واقعا همینطوره  ذهن متناسب مادر خیلی در ذهن فرزند تاثیر داره.

        برعکس دیروز همکارم گفت که هر وقت ازدواج کنی چاق میشی .من که چاق شدم چون مادرم و کل خانوادمون بعد از ازدواج چاق شدن 

        منم توی دلم گفتم اره!! چون باور کردی که چاق میشی 

        چون ذهنیت چاق میشنوه و باور میکنه 

        اما ذهنیت متناسب میشنوه اما باور نمیکنه..

        مثال های این باور مخرب بسیار به چشم میخوره

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/05/05 11:32
      مدت عضویت: 1618 روز
      امتیاز کاربر: 3498 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 431 کلمه

      با سلام خدمت استاد وهمسفران جاده لاعری من برای خودم تکرار فایلها رو گذاشتم مثلا باید امروز سی وپنجم رو گوش میکردم اومدم تکرار این فایل رو دوباره گوش کردم فک میکنم لازمم حالا چرا چاق هستم من خودم چون از اول که خودم رو شناختم چاق بودم وپرخور وکلا یک جورهایی فک میکردم که کلا ادمها به دو دسته چاق ولاعر تبدیل میشن یعنی یک عده ردو خدا چاق افریده ویک عده ای لاعرند وبا پذیرفته بودن این موضوع ولی باز بعصی مواقع دوست داشتم لاعر بشم وباز از اطرافم شنیده بودم که میشه با رژیم وورزش خودت رو لاعر کنی که بارها انجام دادم ونتیجه موقتی کسب میکردم وباز اوضاع میشد روال عادی خلاصه تمام چاقی من فقط ذهنی بود نه خوردن ونه ورزش نکردن ونه پرخوری ونه تند خوردن ونه ریزه خواری وکم تحرکی هیچ کدوم مقصر نبود چون حالا دیگه میتونم برای اینها همه مثال نقض بیارم وهمه رو نقضش کنم من باید فقط ذهنی کار کنم واول دهنم رو مداوا کنم اون تصاویر حک شده عمیق دهنم رو که همیشه ودر هر جا خودم وبدنم رو چاق میبینه رو کم کم خاموش وکمرنگ کنم میدونم که نمیتونم اونو پاک کنم ولی میتونم اونو کمرنگ کنم خلاصه اول باید زبون لاعری با ذهن رو بشناسم یعنی باید یاد بگیرم وهی تکرار کنم وبعد از طریق جسمم تمرین وتکرار کنموبعد میشه مهارت وقتی مهارت لاعری در من بوجود بیاد دیگه خود به خود من لاعر میشم پس باید بیا کم کم فرمولهای لاغری که در ذهنم وجود داره رو فعال کنم اول باید بیام به چاقی بی توجهه بشم وبعد بیا م اون قوانین واطلاعتکذایی که در دهنم بوجود اوردم وشده برنامه تعریف شده برای دهنم رو مختل کنم کارکردش رو یعنی از کار بندازم واون رفتار بدیهی که به خاطر اون برنامه های اشتباه بو جود میاد رو کمرنگ کنم اون قوانین کذایی چیزی مثل خوردن چاقت میکنه وهمیشه ترس از خوردن وشیرینیجات وورزش نکردن چاقت میکنه تند خوردن چاقت میکنه ولقمه های بزرگ چاقت میکنه شب سرخ کردنی خوردن چاقت میکنه وفست وفود خودن چاقت میکنه وهزاران قوانین کذایی ودروغ ومصحک که خودم با گشتن ووارد کردن اونها از طریق ورودی دهنم اینکار رو کردم واینها برای این رفتن وجا گرفتن توی دهنم که اول من برنامه اصلی اینکه من محکوم به چاقیم تا اخر عمرم را بادیدن وشنیدن از گذشته خودم در ذهنم نصب کردم وحالا این باورهای اشتباه دیگه وارد اون برنامه اشتباه میشن وچون برنامه راحت اونها رو پردازش میکنه اجرا هم میکنه ومیشه چاقی من به امید روزی که بشه کلا  ذهنم لاعری وبرنامه لاغری روی اون روتین انجام بشه خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5410 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 828 کلمه

      به نام خداوند آگاهی بخش مهربان

      روز ۱۰۱: روز هفدهم تکرار ، دوشنبه ۱۴۰۰/۵/۴

      سلام 

      چرا چاق شدیم؟ چرا لاغر نمی شدیم؟

      تاکنون مطالب زیادی در مورد ذهن قدرتمند خود یاد گرفتیم: 

      ذهن ما اصل را از بدل تشخیص نمی دهد.

      ذهن ما سعی در کاهش مصرف انرژی دارد.

      وظیفه اصلی ذهن ما حفظ بقای ماست.

      ذهن ما دنده عقب و فراموشی ندارد. و هر آنچه را آموزش ببیند و یاد بگیرد را همواره حفظ می کند و به صورت یک باور یا تصویر ذهنی در خود ذخیره می کند.

      پس پاسخ این سوال که “چرا چاق شدیم؟ ” مشخص شد: چون چاق شدن را یاد گرفتیم از خانواده و رسانه و جامعه مانند باورهای چاق کننده زیر: 

      چاقی در خانواده ما ارثی است.

      ژن لاغری در بدن افراد خاصی وجود دارد و بقیه آن ژن را ندارند و نمی توانند بصورت دائمی متناسب بمانند.

      چاق باشی قویتر هستی و کمتر مریض می شوی.

      متابولیسم بدن پایین است.

      با افزایش سن بدن رشد عرضی می کند.

      بعد از زایمان بدن دچار چاقی می شود.

      رژیم غذایی سنتی ما چاق کننده است. 

      و …..

      پس ما چاق شدیم چون چاق شدن را یاد گرفتیم و در ذهن خود تصویر ذهنی چاقی را ایجاد کرده ایم.

      خب وقتی ذهن چاق است با رژیم و ورزش جسم را تحت فشار قرار داده و لاغر می شدیم ولی ذهن ما چاقی را بلد بود پس با رها کردن فشار جسمی ، ذهن ما دوباره ما را به سمت چاقی سوق می داد. 

      پس  چرا لاغر نشدیم؟ چون ذهن ما لاغری را بلد نبود. ذهن ما فقط تصویر چاقی را در خود داشت و خیلی ماهرانه ما را به سمت چاق و چاق تر شدن هدایت می کرد با یک لقمه بیشتر و تکرار و تداوم آن.

      حال چه باید کرد؟ برای متناسب شدن باید لاغری را هم یاد بگیریم.

      ما در ۱۰۰ روز گذشته در حال آموزش لاغری به ذهن خود بوده ایم و دیگه این سوال ما نیست. من دیگه نمی پرسم “چرا لاغر نمیشم” چون مطمئنم لاغر میشم چرا که نه؟ 

      خیلی واضح و منطقی است وقتی چیزی را آموزش ببینیم به هر حال در آن موضوع مهارت کسب می کنیم دقیقا مثل دانش آموزانی که در یک دوره آموزشی شرکت کرده اند بالاخره همگی آن موضوع را یاد می گیرند یکی زودتر یکی دیرتر ولی بالاخره دیر یا زود همگی مهارت مورد نظر را کسب کرده و گواهی پایان دوره دریافت می کنند. دانش آموز مشتاق و علاقمند حرف استاد را در هوا می قاپد و برایش مطالعه جانبی انجام می دهد و تلاش می کند و نتیجه فوق العاده ای کسب می کندو بچه بازیگوش با n بار تکرار و گذر زمان بیشتر به آن مهارت دست می یابد با نمره کمتر.

      پس در این دوره که در حال یادگیری لاغری با ذهن هستیم نتایج متفاوت خواهد بود ولی قطعا نتیجه برای کسی که ادامه دهد و انصراف ندهد حاصل می شود.

      وقتی ذهن ما همانطور که در چاقی استاد شده بود، حال در لاغری استاد شود ما را به سمت لاغر شدن هدایت می کند ولی نباید فراموش کنیم که تصویر چاقی در ذهن ما ازبین نمی رود ولی با ایجاد تصویر لاغری ، کمرنگ شده است و باید با تکرار و تمرین تصویر لاغری را پر رنگ و پر رنگتر کنیم و همواره رفتار خود را تحت نظر داشته باشیم که با استفاده از کدام تصویر ذهنی اقدام به انجام این رفتار کردم؟ تصویر چاقی یا لاغری؟ 

      من پس از ۱۰۰ روز تغییرات بسیار زیادی در رفتار و احساسات و جسم خود مشاهده کرده ام ولی به جرات می توانم بگوئیم شاید فقط یک سوم رفتارهای هر روزم بر اساس تصویر لاغری است و بقیه رفتارهای تحت کنترل تصویر ذهنی است که سالها در آن استاد شده ام. مثلا در مواجهه با بستنی هنوز احساس می کنم باید خودم را کنترل کنم و  زنگ خطر در ذهنم به صدا در می آید، در حالیکه هم اکنون می دانم غذاها و خوراکیها قدرت چاق کنندگی ندارند به ویژه اگر به مقدار نیاز بدنم مصرف شوند و این باور من است که به غذاها قدرت می دهد به بدن من آسیب وارد کنند ولی مهم نیست که من بدانم مهم این است که ذهنم باور کند و باور ذهنی با تکرار و تمرکز و تمرین و منطقی کردن باورهای جدید رخ می دهد یعنی کامل شدن آموزشهای لاغری. پس با عجله کردن کار پیش نخواهد رفت. همانطور که در سالیان زندگیم چاق شدن را یاد گرفتم حال باید برای یادگیری لاغری تلاش کنم و استمرار و اشتیاق و تکرار و تکرار نتیجه را برایم به ارمغان می آورد. همانطور که مثلا برای کسب مدرک لیسانس باید ۴ سال با مداومت آموزش دید و تلاش کرد یادگیری لاغری هم زمان نیاز دارد و با عجله کردن فقط دریافت نتیجه را به تعویق می اندازیم.

      افزایش آگاهی و دانستنیها، افزایش علاقمندی و پذیرش خود ، ایجاد احساس خوب ، ایمان به توانمندی در ساخت جسم دوست داشتنی خود و صدها محصول دیگر کافیست که در این مسیر مشتاقانه بمانم و به خودم یاری برسانم تا هم زندگی خودم و هم خانواده و جامعه ام بهتر و بهتر شود.

      قدمهایتان در مسیر از هر لحاظ بهتر شدن،استوار دوستان قدرتمندم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/02 17:23
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34466 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,337 کلمه

      به نام خداوند مهربان 

      سلام خدمت استاد عزیز و   دوستان  همراه خوبم منم قبلا  چندین عامل رو عامل چاقی خودم میدونستم مثل غذای چرب و سرخ شده و کم تحرکی و یا اشتهای زیاد و  این اواخر کم کاری تیرویید و  مشکل هورمونی  رو  هم به   عوامل چاقی خودم  اضافه تر  کرده بودم و واقعا لاعر شدن رو  که در ذهنم سخت بود سخت تر کردم و دیگه غیر ممکن کرده بودم  و همیشه میگفتم ایناا باعث شده من چاق بشم و  دیگه من نمیتونم لاغر بشم .تا با این روش آشنا شدم و همه ی اونها رو از نقض کردم و دیگه خودم وفقط خودم رو عامل چاقی خودم میدونم و قول دادم و تعهد دادم همانطور که خودم خودم رو  چاق کردم حالا هم لاعر کنم و اصلا لاغری  کار سختی نیست فقط باید یادش بگیریم و من این لاعری ۵۹ کیلو رو که سالها در اون بودم ولی از دستش دادم به خودم بدهکارم و دوباره باید به خودم پسش بدم .

      همه ی ما یه روزی در یه جایی در این دنیا متولد شدیم و همه ی ما در کودکی کلی چیز یاد گرفتیم که تصمیم به یاد گرفتن اونها نداشتم مثل فارسی صحبت کردن و یا ربان مادری صحبت کردن  ما اینها رو بر اساس  بودن در خانواده یاد گرفتیم و اما خیلی راحت و بدون سختی  اونها رو یاد گرفتیم و اما اگر بخواییم الان یه زبان دیگه رو مثل انگلیسی  یاد بگیریم  برای ما سخته و به راحتی یاد نمیگیریم چون ما در کودکی زبا فارسی  رو بدون زحمت و فشار و سختی  با بارها تکرار کردن و آموزش دیدن  یاد گرفتیم و من هر چقدر تلاش کنم نمیتونم هیچ چیز رو در  ذهنم فراموش کنم ولی  میتونیم  اون رو کمرنگ کنم .

      همه افراد ی که اضافه وزن دارن چاق شدن رو یاد گرفتن اول از پدر و مادر و بعد از جامعه .

      افرادی هستن که از اول چاق نبودن و به مرور  چاق شدن  حالا  بعضیا در سن بلوع و بعضیا از یه سنی به بعد مثلا بعد از ازدواج کم کم چاق شدن  و این یک باور فراگیر و قدرتمند در جامعه  هست و این باور چطور در افراد تاثیره میزاره ؟؟بارها اطرافیان دیدی و شنیدی که بعد از ازدواج آدم چاق میشه  و به صورت یه تصویر ذهنی در شما ذخیره میشه و وقتی ما ازدواج میکنیم این برنامه  در ما فعال میشه . دقیقا من خودم جز این دسته افراد بودم که خواهر بزرگتر از خودم رو و همسر ایشون رو که هر دو خیلی لاغر بودن  رو  از نزدیک دیده بودم که چقدر بعد از ازدواج چاق شدن و بارها همین خواهرم میگفت ادمها بعد از ازدواج چاق میشن و اطرافیان من هم میگفتن و کاملا پدیرفته بودم ادم  بعد از ازدواج چاق میشه و بعد از ازدواجم من خیلی راحت  بدون زجر و سختی چاق شدم .

      بعضی افراد  دیگه میگن ما در سن ۴۰ سالگی چاق شدیم چون باور غلط دارن در این سن سوخت و ساز بدن کم میشه و ما چاق میشیم و براشون طبیعی هست بعد از سن ۴۰ سالگی  چاق بشن و بازم دقیقا  یکی از اشناهای من  که مدتها لاعر بود حتی با وجود دو زایمانی  که داشته بود  اما بسیار خوش اندام و زیبا بود ولی دقیقا بعد از سن ۴۰ چون باور داره آدم سوخت و سازش کم میشه بسیار بسیار چاق شده  و چند روز پیش داشت داخل جمع در مورد این باورش حرف میزد و میگفت کاملا علمی و درست هست ولی چون من اگاهم اصلا نپدیرفتم و گفتم امکان نداره همچین چیزی  رو تو باورش کردی و برات اتفاق افتاده ومن باور نمیکنم  پس برام  اتفاق هم  نمیفته چون کلی خانم در این سن هستن که بسیار متناسبن پس نقضش میکنم وخوشحالم که این اگاهی رو دارم و یکی دیگه در اون جمع بود که بازم بسیار چاق شده بود  به نسبت قبلش ودلیل خودش رو یه مشکل خاص زنانه میدانست و من فقط در دلم به این افراد میخندیدم و ناردحت بودم  که اونها دارن راه رو برای چاقی هموارتر میکنن و اصلا تنها دلیل چاقی هر فرد رفتار ،و افکار و باورهاش هست  نه هیچ چیز دیگه بیرون از اون فرد .

       پس  ما هر چیز رو باور کنیم میشه یه الگو برای ذهن ما و برای ذهن  چاق شدن طبیعی میشه  دقت کنید برای ذهن شما نه خود  شما ،ممکنه بگید من نه دوست نداشتم چاق بشم ولی خواسته ی شما مهم نیست اون فکر و باور شما مهم هست و شرایط رو رقم میرنه   دقیقا این افراد که  در بالا گفتم از چاقی بسیار ناراحت و خسته بودن اما در افکار و حرفهاشون  میگفتن جاقی ما طبیعی هست و کلی دلیل داشتن و بنابراین کلی رفتار غلط هم همسو با اون باورشون دارن که خودم بارها دیدم و شاهد بودم پس یادمون باشه باید برای نا خواسته ها هیچ وقت به دنبال دلیل نباشیم برای عکس برای خولسته ها کلی دلیل داشته باشیم و اون رو طبیعی کنید تا موفق بشید و به خواسته ها برسید .

        این ذهن همون نیرویی هست که خیلیا ازش ناراضی هستن و خیلیا بهش میگن ریزه خوری پرخوری و اشتها و همش اینها کار ذهن هست که ما توانایی مقابله با اون رو نداریم مگر اول ذهن راضی کنیم و یاد بدیم که لاعری چی هست تا ما هم لاعر بشیم 

        پس تا حالا علت چاق شدن خودمون رو درک کردیم حالا علت لاعر نشدن رو بررسی کنیم  .

      پس اگر قبول کردی چاقی رو مثل حرف زدن فارسی یاد گرفتی پس دیگه نمیشه با بستن ذهنمون ما فارسی حرف نزنیم پس  نمیشه با نخوردن و یا باز نکردن دهنمون  هم لاعر بشیم  شما با تکرارکردن جملات خاصی سر  ساعت  نمیتونین فارسی حرف زدن رو فراموش کنید پس نمیشه با سر ساعت عدای خاصی خوردن چاقی رو فراموش کنید شما هر چقدر مواد مختلف مصرف کنی نمیتونی فارسی حرف زدن رو فراموش کنی پس شما با خوردن هر ماده ی غدایی نمیتونی چاق شدن رو فراموش کنی  شما با عمل جراحی فک نمیتونی فارسی حرف زدن رو فراموش کنی پس شما با عمل جراحی  هر قسمت نمیتونی چاق شدن رو فراموش کنی .پس شما میتونی با آموزش دیدن هر زبان دیگه کنار زبان فارسی این رو هم یاد بگیرید پس من میتونم کنار چاقی لاغری رو هم آموزش ببینم و کنار آموخته هام  از اون  استفاده کنم و متناسب بشم .

      هر وقت  در گذشته  سعی داشتم از تمام راه های دیگه لاعر بشم سعی بیخودی میکردم چون ذهنم که تغییر نمیکرد و مرتب من رو وادار به خوردن میکرد و من با اون همه تلاش ولی بعد از مدتی دوباره چاق میشدم و دیگه از این همه فشار اوردن به جسم خسته شدم و تنها راه  لاغر شدن این هست که لاغر شدن رو یاد بگیرید و آموزش ببینید و با تکرار اونها لاعر شدن رو یاد میگرین و اما یواش یواش لاعر میشید و نگرانی برای چاق شدن ندارید چون دارید اون رو یاد میگیرید مثل هر هنر دیگه که ما وقتی اون رو یاد بگیریم مییتونیم اون رو انحام بدیم پس لاعر شدن مثل هر  موضوعی دیگه باید باشه باید آموزش،و تکرار داشته باشه تا یادش بگیری .مثل رانندگی که یاد گرفتم مثا آرایشکری که یاد گرفتم مثل نقاشی که یاد گرفتم وووو  

      یکی از دلایل شگفت انگیز بودن این روش این هست که استاد چاق بوده و درد اون رو کشیده و لدت تناسب رو هم‌چشیده و میدونه  تناسب چیه .

      تنها مزیت چاقی این هست با متناسب شدن یک بار دیگه ما  متولد میشیم و لذت تناسب  اندام و زندگی آکاهانه رو می چشیم ومن که یه مدت چاق بودم و در زجر برای لاغری  بودم میدونم  لذت لباس رنگ شاد و متناسب  پوشیدن چیه من لدت عدای بدون استرس خوردن رو میدونم  چی هست من  لذت عدا به اندازه خوردن  رو بدون فشار شکمی رو  میدونم چی هست  من لدت سبک بودن رو میدونم چی هست  من لدت آزادی در هر جنبه مثل خوردن مثل فعالیت کردن مثل خرید کردن رو میدونم چی هست و هیچ وقت یک شخص که از اول تناسب داشته اینها  رو درک نمیکنه .

      من عاشق لاغری هستم و آهسته و پوسته در این راه  حرکت میکنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/04/25 17:31
      مدت عضویت: 1889 روز
      امتیاز کاربر: 13861 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 49 کلمه

      چرا چاق شدیم ؟چرا لاغر نمیشیم

      ابتدا باور کردیم که چاقیم

      وقتی بچه بودم مادرم گفت نخور چاق میشی

      تو استعداد داری

      هیکلت به من رفته

      ادم بچه دار شه چاق میشه

      ازدواج کنی چاق میشی

      ما هیچ وقت سیر نمیشیم

      ما اشتهامون زیاد

      چرا لاغر نمیشیم

      چون با ترس غذا میخوریم

      چون فکر میکنیم برای لاغری باید ورزش کنیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار susanbehrad@gmail.com
      1400/04/23 01:13
      مدت عضویت: 1333 روز
      امتیاز کاربر: 7060 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,232 کلمه

      بنام خداوندجان وخرد 

      سلام به استادخوشروی من

      سلام به هم مسیرهایدخوبم

      گام هشتم

      چراچاق شدم؟چرالاعرنمیشم؟

      واقعا برای ماهاکه چاق هستیم واضافه وزن داریم این سئوال پیش میاید

      که چراباتمام تلاش‌های که انجام میدهم لاغرنمیشم 

      پنچاه وچندسال  چاق بودم وبرای لاغری ومتناسب شدن ازخیلی روشهای مختلفی اقدام  کردم اما هیچوقت اون نتیچه ای که دلم می‌خواست کسب نکردم و همیشه 

      چاق بود

      همیشه فکرمیکردم که چرااینقدرمن  

      تلاش می‌کنم برای لاغری ومتناسب شدن اما هیچوقت لاغر نمیشم؟

      ومن چون همیشه درحال رژیم گرفتن بودم هرجاکه می‌رفتم و قتی منومیدیدندخیلی‌ها که منومیشناختن همه میگفتن که توهم همیشه درحال رژیم هستی

      بسه دیگه چقدررژیم میگیری توهرکاری کنی مدلت این‌طوری است

      هرکاری بکنی نمی تونی وزنت روکم کنی این حرفهامنوحرصم میداد

      وقتی هم لاغرمیشدم همونهادوباره می‌گفتندکه  مواظب باش که دوباره چاق نشی همانها که هم من روازگرفتن رژیم منع می‌کردند وهم بهم استرس میدادندوگوشزدمیکردندکه دوباره چاق میشوی یعنی چاقی را درمن زنده می‌کردند ومن دوباره چاق میشدم و لاغرشدن برایم سخت ودشواربود

      وبقول استاد.من هم همیشه درخودم سئوال ایجادمیشدکه چرابااین همه

      تلاش که میکنم تا لاغربشم اما هیچوقت لاغر نمیشم؟

      من یک جاری دارم که از اول جسه اش بزرگ بودوحالاخیلی چاق شده و من یادم نمایید که یکبار هم رژیم گرفته باشه وورزش کنه وهمیشه میگفت که منفجرنمیشیم که بالأخره یه جای  استپ می‌کنیم اماحالاچاقترازسالهای قبل شده

      واون بقول استادچاقی خودش روقبول کرده وبرایش طبیعی شده هیچوقت تلاشی برای لاغر انجام نداده

      امامن به لطف خداوند مهربان اززمانی که این سایت تناسب فکری راسرراهم قرارداده ومن تصمیم گرفتم

      که ازقدرت ذهنم برای لاغرشدن وگاهش وزن استفاده کنم.

      اولین جیزی که فهمیدم ودرکش کردم

      این بودکه ذهن من چاق شدن رویادگرفته ومن برای یادگیری در ذهنم هیچ کارخاصی وتلاشی انجام ندادم و اصلا اینرونمیدونستم 

      اماهمیشه این من بودم که برای لاغرشدن وبرای کاهش وزنم تصمیم می‌گرفتم ومیخواستم که لاغربشم وهمیشه اینگونه تصمیمات برا من زجرآور وناراحت کننده بود

      همه مادرزندگیمان برای یادگیری هرموضوعی که بخواهیم یادبگیریم بایدتحت  آآموزش قرار بگیریم 

      مثلامابرای یادگیری خیاطی.آشپزی.آرایشگری و چیزهای دیگربایدکلاس آموزشی رفته تایادبگیریم

      ماهمه کم وبیش آشپزی بلد هستیم اما تفاوت مابااون کسی که دوره آموزشی دیده وپخت غذاهارایادگرفته معلوم است که اون با آموزش‌ها یک سراشپزماهرخواهدبوداما ماهافقطآشپزی بلد هستیم واین تفاوت دارداززمین  تااسمان

      ومابایدبرای یادگیری ازطریق آموزش‌های عالی درکناراشتیاق وانگیزه شور وشوق که برای اموختن

      داریم می‌توانیم نتیجه خوب وعالی ایجادکنیم

      ومن به این درک و فهم رسیدم که اگربتوانیم به ذهنمان هرموضوع جدیدی رااموزش دهیم وباتکراروتمرینات آموخته شده،به مهارت درزندگیمان تبدیل کنیم

      اما هیچوقت نمیتوانیم وهرچی تلاش کنیم تاچیزی را که یادگرفتیم وآموخته ایم رروکاملافراموش کنیم

      ماچیزهای راکه تاحالایادگرفتیم نمیتوانیم فراموش کنیم

      بقول اسناد آموزش جیزی راکه یادگرفته ایم نمیتوانیم فراموش کنیم

      ویادگیری مانندیک جاده یک طرفه است که هیچ بازگشت نداردونمیتواندفراموش شود

      مغزمانندکامپیوتراست شایدهم ازاون

      عظیم ترومیتوان بی‌نهایت آموخته بهش داد

      اماماهستیم که انتخاب می‌کنیم که چگونه از اطلاعات آموزش‌ها که در مغزمان ذخیره کرده ایم استفاده کنی

      ماباتمام اطلاعات که به مغزمان میدهیم اون چیزی راکه دوست داریم

      ومیخواهیم استفاده  ممیکنیم

      واین استفاده هاواطلاعات باعث میشن که آموخته هادردسترس بودن

      مغزمان می‌شود 

      ماتمام اون وموصوعاتی راکه همیشه درزندگیمان تکرار کردیم به خوبی یاداوراون میشویم اما به چیزی که کمتر ازش استفاده کردیم اگربخواهیم به یادش هم بیاوریم باید به مغزمان کلی فشار بیاریم وفکرکنیم .

      واین فکرکردن همان جستجوکردن در تمام اطلاعاتی است که درمغزمان ذخیره کرده ایم

      وهدایت کردنمان توسط ذهن ما صورت میگیرد واین وظیفه ذهن مااست

      وذهن مااست که آموزش‌ها یادگیری 

      موضوعات مسیرحرکت مارادرزندگیمان رو مشخص میکند

      چاق شدن یکی ازاین موضوعات بود

      که ماازاول یاد گرفته بودیم وبایادگیری اصولی آن به درجه استادی رسیده ایم

      ونتیجه اش این جسم مان است که حالامامالک ان هستیم

      چاق شدن ازاون دسته از آموخته وآموزشها است که نه نیاز به روز رسانی دارد ونه به بازنگری

      چون ذهن ماهمون آموخته هاوآموزشهای قبلی خودعمل میکند

      وبخاطراین است که چاق شدن نیازبه آموزش جدیدوتنهاباتکرارکردن آموخته هایمان می‌توانیم بارهاچاقتربشیم

      من درتمام روش‌های که برای لاغری استفاده کردم فقط و فقط جسم خودم راکه آخرین نتیجه است تحت

      فشارقراردادم وبااین روشهاوکارهاتلاش کردم که بامحروم کردن جسمم ازموادغذای ویا با طریق انجام تمرینات وورزشهای  سنگین وسخت که انجام دادم تابتوانم  وزن خودرو پایین بیاورم 

      همانطور که نمیتوانیم باتحت فشارقراردادن خودمان درموردرانندگی. آشپزی.خیاطی.وآرایشگری وهردانش دیگری رافراموش وازیاد ببریم ونمیتوانی باتحت فشار گذاشتن جسم خودمون چاقیمان روفراموش کنیم

      مابرای اینکه لاغربشیم وکاهش وزن داشته باشیم وسایز کم کنیم لاغرشدن را یاد نگرفته ایم وهمیشه بعداز تمام شدن رژیم ویاورزش به وزن قبلی خودبرگشتیم

      چون چاق شدن را براساس آموخته هاوآموزشهای قبلی انجام دادیم

      وهمیشه درذهنمان این سوال ایجادشده که چراباتمام تلاش‌های وکوشش وباهمه این سختی که برای لاغرشدن وکاهش وزن کشیدیم پس چرالاغرنمیشویم 

      تمام چیزهایی که یادگرفتیم وآموخته ایم ازطریق تعامل بین مغزوذهن انجام می‌گیرد 

      واین جسممان است که میزان این مهارترابه نمایش می‌گذارد تابفهمیم که چقدر کارمادرست بوده

      وما هیچوقت ازطریق جسممان نمیتونیم مهارتی راآموش ببینیم

      و بایدباذهن اینآموخته صورت برگیرد 

      وبعد هم با جسم آنچه که آموزش دیده ایم و تکراروتمرین کردیم ویادگرفته ایم وتمام مهارت مادراجرای اموزشهاواندوخته هابیشتروبهترمیشود

      مادر چاق شدنمان اینگونه عمل کردیم

      اولش چاق شدن روازطریق ذهن توسط تمام کسانی که در دوراطرافمان بودن یادگرفتیم 

      وجسممان تمام این آموخته هاوآموزشهای و تغییر وضعیتمان که چاق شدن بودبه نمایش قراردادوهرروزبیشتروبیشترشد

      پس اگربخواهیم لاغربشیم مهمترازاون لاغرماندن است

      بایدلاغرشدن راازطریق ذهنمان بیاموزیم وبعدباجسممان لاغرشدن وکاهش وزن را تمرین کنیم 

      وبایددراین کار استمرار داشته باشیم

      وانچه درباره لاغری آموخته ایم درجسممان به نمایش داده بشه

      ولی متأسفانه تاحالااین اتفاق درجسم من رخ نیفتاده ولی مطمعا هستم که این اتفاق درجسم من هم خواهد اوفتاد چون باهرروشی که انجام دادم

      جسمم خیلی خوب جواب داده پس دراین روش هم جواب می‌دهدبه امید خدا

      ومیدانم به جزاین روش هیچ روش دیگروجودنداردکه مارو لاغربکنه

      وماهمه چاق شدن روازوالدین ورسانه هاو……..آموخته ایم حالامیخواهیم لاغرشدن ومتناسب شدن را یادبگیرم وتفاوتی که دارداین هست که خودمان بایدلاغرشدن راازطریق ذهنمان بیاموزیم چون اون کسانی که

      دریادگیری چاقی مارویاری کردن نمیتونن لاغرشدن روبرایمان آموزش بدهند

      وباتصاویرشگفت سازان لاغری باذهن

      به این موضوع مهم اهمیت بیشتری می‌دهیم دریادگیری لاغرشدن به خودمون کمک می‌کنیم 

      من همیشه عامل چاق بودنم روپرخوری.کم تحرکی.استرس واضطراب .ژنتیک وارثی بودن می‌دانستم خلاصه هرچه که به چاقیم کمک کرده بوددرخودم می‌دیدم وهمه انهارومقصراصلی خودم میدیدم میگفتم من تلاش میکنم لاغربشم ووزنم کم بشه امااین عوامل باعث میشوندکه من لاغرنشم بخصوص مادرزادی بودن چون همه میگفتن حتی دکترهاهم میگویندکسی که مادرزادی بایه چیزی مریضی یا چیزدیگری بدنیابیایددرمانی ندارد

      چون من ازبدوتولدچاق بودم فکرمیکردم که لاغربرای من محال است اضافه ووزنم راپدیرفته بودم وچاق وچاقترمیشدم 

      ازوقتی دراین سایت هستم ومتوجه شدم واطلاع پیداکردم و فهمیدم که هیچیک ازاین عامل باعث چاقی من نیستن ومن انرژی زیادی پیداکردم که خودم راتعییربدهم 

      ماهمه مان در خانواده های متفاوتی بدنیاآمدیم که براحتی  تونستم زبان مادری وزبان فارسی را براحتی یادبگیرم وصحبت کنیم

      من خودم ترک هستم وزبان ترکی رابه خوبی ازخانواده واطرافیانم یاد گرفتم وخیلی راحت می‌تونم حرف بزنم وفارسی روازمدرسه دوستان معلمهایادگرفتم ومیتوانم براحتی صحبت کنم

      وحالااگربخواهم زبان دیگری رایادبگیریم باید آموزش ببینیم وزحمت بکشیم تایک زبان دیگری رو

      یاد بگیریم

      مادرکودکی ازخانواده واطرافیانمان چیزهای زیادی یاد گرفتیم

      واگه نمیتونیم فارسی رو روان حرف بزنیم به این خاطر است که زبان مادری رابخوبی وبالحجه خودمان رایاد گرفتیم

      چون این فرمولهای که درذهنمان از کودکی ذخیره شده است

      چاقی ولاغری هم به این صورت است

      اما من  یادم نمیایدکه جاقی رو چگونه یاد گرفتم چون من ازوقتی متولد شدم چاق بودم وشاید درموقع جنینی فرمول چاقی درذهنم و افکارم 

      شکل گرفتن

      ولی حالابایدبتونم لاغری رویادبگیریم 

      وفرمولهای لاغری درذهن ناخودآگاه

      به شکل تصویر ذهنی دربیاورم ما باید باورمان راتقویت کنیم وبتوانیم باورلاغری رادرذهنمان شکل بدهیم

      اگر قبول کنیم چاق شدن رومانندحرف زدن یادگرفتیم وعلت اینکه لاغرنمیشیم برایمان واضح می‌شه 

      مااگردهانمان روببندیم نمیتونیم حرف زدن به زبان مادریمان روفراموش کنیم.پس چاقی هم همینطور است 

      وبانخوردن و نیاشامیدن نمیتونیم چاقی روفراموش کنیم

      ماباتکرارجملات تاکیدی سر ساعت خاص نمیتونیم زبان فارسی روفراموش کنیم.وباتکرارخوردن بعضی ازغذاهاسرساعت خاص نمیتونیم چاقی روفراموش کنیم

      وحتی باعمل جراحی فکمان نمیتوانیم  زبان مادریمان رافراموش وازیاد ببریم .وباعمل جراحی بعضی ازقسمتهای بدنمان نمیتوانیم چاقی روفراموش کنیم

      امامیتوانیم بااموزش دیدن واموختن واستمراروتکراروتمرین هرزبان دیگری رویادبگیریم 

      ومامیتوانیم با آموزش دیدن لاغرشدن .وتکراراموخته هامتناسب وخوش اندام شویم

      وقتی لاغرشدن رایادگرفتیم دیگرهیجوقت نگران چاق شدن رانداریم واین لاغری زمان براست ومانندچاق شدن گرم گرم مابایدلاغربشیم واین لاغری پایداراست

      خدایااستادوخانواده اش راودوستان گرامی رابه خدای مهربان می‌سپارم 

      خداپشت پناهتان باشد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ladycook73@gmail.com
      1400/04/21 19:33
      مدت عضویت: 1260 روز
      امتیاز کاربر: 133 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 594 کلمه

      به نام خدای مهربان

      خداوند رو سپاسگزارم که من رو با سایت تناسب فکری آشنا کرد تا رویای متناسب شدن رو برای همیشه برای خودم محقق کنم.

      سلام به همه ی عزیزان

      چرا چاق شدیم؟

      من یادمه از سن بلوغ به بعد روند اضافه وزنم شروع شد ولی هیچوقت اونقدر چاق نبودم که اعتماد به نفسم گرفته بشه 

      اما واقعیت این بود که خودم همیشه دلم میخواست متناسب باشم تا هر لباسی رو که دوست دارم بپوشم و لذت ببرم چون با وجود اضافه وزن هر لباسی رو نمیشه پوشید.

      به خاطر همین همیشه ناراحت بودم و دلم میخواست متناسب باشم اما راستش تلاشی برای این کار انجام نمیدادم نمیدونم چرا…

      با اینکه خیلی آدم پر تلاشی هستم…

      انگار چاق بودن خودم رو طبیعی میدونستم 

      انگار احساس میکردم اینکه من متناسب نیستم بخشی از وجود منه و جدایی ناپذیره

      اما بعد از اینکه ازدواج کردم چون خانواده ی همسرم خیلی انسان های پر خوری هستن و اکثرا اضافه وزن دارن 

      منم پر خوری اونا روم تاثیر گذاشت و یواش یواش پر خور شدم 

      با اینکه قبلا هم غذام خوب بود ولی بعد ازدواج خیلی بیشتر شد و همین باعث شد اضافه وزنم بیشتر بشه

      یادمه هر وقت تصمیم میگرفتم یه اقدامی کنم برای اینکه کمی لاغر بشم به همسرم که می گفتم میگفت تو خیلی خوبی چون منو با خانواده ی خودش مقایسه میکرد و ب نظرش من خیلی هم متناسب بودم 

      به مادرم که می گفتم بهم میگفت آخه نمیشه که زن خیلی هم لاغر باشه زن باید یه کم گوشت به بدنش باشه آخه خواهر بزرگ من خیلی لاغره و یه جورایی از اونور بوم افتاده شاید مامانم نگران بود که یه وقت من مثل اون نشم

      اما خودم بیشتر دلم میخواست متناسب بشم مثل خواهر دومی که همیشه تناسب داره اما راهش رو بلد نبودم و چندان انگیزه ای هم نداشتم…

      یادمه اولین باری که یه نفر بهم گفت که اضافه وزن داری دوست دوران دانشجوییم محدثه بود

      وقتی رفتیم باهم لباس بخریم 

      وقتی متوجه شد که سایز من ۴۲ هست خیلی دعوام کرد 

      گفت لیلا خیلی بده یه دختر ۲۰ ساله سایزش ۴۲ باشه…

      منم اونجا یه کم ناراحت شدم از خودم ولی بعدش انگار حرفش رو فراموش کردم…

      اما این روزا که بیشتر دارم به تناسب اندام فکر میکنم و رفتار محدثه رو بررسی میکنم یادمه همیشه برای اینکه متناسب بمونه تلاش میکرد

      همیشه موقع ناهار تو دانشگاه نصف غذاش رو میداد به یکی دیگ مثل من فاطمه یا معصومه هرکس که میل داشت…

      خوب یادمه که همون نصف غذا رو اونقدر آروم آروم میخورد که واقعا الان که به رفتارش فکر میکنم لذت میبرم 

      همیشه میگفت وقتی آروم آروم غذا بخوری احساس سیری زودتر در آدم به وجود میاد…

      خلاصه همیشه متناسب بود 

      همین الانم که گاهی باهاش در ارتباطم میبینم که با اینکه ازدواج کرده همچنان متناسب مونده

      اما من از سایز ۴۲ به سایز ۴۴ و ۴۶ تغییر سایز دادم و چاق تر شدم 

      حالا میفهمم که فرمول های چاقی توی ذهنم رخنه کرده بود و مدام داشتم با فرمون چاقی جلو میفرستم

       اما الان که با سایت تناسب فکری آشنا شدم دارم سعی میکنم فرمول های لاغری رو جایگزین کنم و به تناسب اندام ابدی برسم ان شاءالله 

      فقط کافیه وقتی گرسنه شدم بخورم 

      و وقتی سیر شدم هر چقدر هم که غذا خوشمزه باشه دیگه نخورم

      چون لذت خوردن غذا همون یک لحظه ست اما لذت متناسب شدن برای یک عمر همراه آدم میمونه

      چرا لاغر نمیشویم؟

      من ب راستی چون فرمول های چاق کننده رو نمی شناختم و فرمول های لاغر کننده رو هم بلد نبودم لاغر نمیشدم اما الان که در تلاشم برای یادگیری و عمل به فرمول های لاغری متناسب شدن در انتظارمه…

      .خدایا به خاطر آشنایی با فرمول های لاغری ازت سپاسگزارم 

      استاد عزیز برای اینکه این بینش ارزشمند رو به ما دادید از شما سپاسگزارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/04/20 16:01
      مدت عضویت: 1528 روز
      امتیاز کاربر: 13136 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 976 کلمه

      سلااام

      روز 17 تکرار 

      خیلی خیلی دونستن این آگاهی ها برای متناسب شدن ما مهمه . چه قدر خوشحالم که دارم دوره رو تکرار میکنم و همچین فایل های خاصی رو گوش میدم و به گفته های درونش عمل میکنم.

      شما دوتا سوال مهم رو توی این فایل مطرح کردین یکی اینکه چرا چاق شدیم و دوم اینکه چرا لاغر نمیشیم. فکر میکنم مستندی هم که اول دوره دیدیم و درباره ی لاغری بود به همین نام ها ساخته شده بود اما توی اون مستند خیلی کلی درباره ی این موضوع صحبت شده بود مثلا درباره ی اینکه چرا ما چاق شدیم، میگفت که از یه سالی به بعد همه ی مواد غذایی توی بسته بندی های متفاوت و بزرگ تری به بازار عرضه شد که همین باعث افزایش وزن افراد شده و یا مثلا میگفت چون فست فود ها جزئی از زندگی روزمره ی ما شدن و مواد افزودنی زیادی دارن ، این باعث شده که ما اضافه وزن پیدا کنیم . درمورد سوال دوم هم که چرا لاغر نمیشیم ژاک سراغ شرکت های مواد غذایی و صاحبان نام رفت و ما فهمیدیم حقه هایی نظیر این وجود داره که میان اسم کم چرب رو روی مواد میزنن اما در حقیقت اونا افراد رو چاق تر میکنن و یا هیچ کدوم از رژیم ها جواب نمیده ولی اونا با عرضه ی روش های مختلف و بعضا مسخره ی لاغری سعی در کسب درآمد دارن و از بدن انسان ها به عنوان قلکی استفاده کنن که میتونن از شکل بدن اونا ثروتمند بشن. 

      اما توی این فایل استاد به صورت خیلی متفاوت به این سوال ها جواب دادن مثل همیشه . ما فهمیدیم چیزی رو که یاد گرفتیم نمیتونیم فراموش کنیم ، خب ازون جایی که ما میدونیم ؛ ذهن ناخودآگاه ما مثله یه انباره که همه چیز رو توی خودش داره هر چیزی که ما از بچگی و حتی قبل از اون شنیدیم یا دیدم و بهش توجه کردیم رو از ابتدای ازل توی خودش نگه داشته و ذخیره کرده حالا وقتی ما اومدیم و چاقی رو بین این همه آموزه ، یاد گرفتیم یعنی اومدیم در اون انبار رو باز کردیم و از توی اون انبار چاقی رو انتخاب کردیم ، ازونجایی که این چاقی توی اون انبار ذهن ناخودآگااه ما داشت خاک میخورد به شکل تصویر بیرونی در نیومده بود اما ما با کلید انداختن توی این در باعث شدیم چاقی بیرون بیاد و شکل بیرونی پیدا کنه . ذهن ناخودآگاه ما هم این طوریه که میگه “جنس فروخته شده پس گرفته نمیشه” ، پس ما به هیچ عنوان نمیتونیم چاقی رو برگردونیم به اون زمانی که اصلا از وجودش خبر نداشتیم چون به هر حال ما توانایی های بی شماری داریم و نمیتونیم وقتی از یه تواناییمون به مدت خیلی زیاد استفاده میکنیم یهو بگیم که نه من دیگه نمخوام چاق باشم و از توانایی چاق شدنم استفاده کنم چون ما خودمون این چاقی رو انتخاب کردیم و هر روز به دانسته هامون اضافه کردیم.

       یادم میاد کلاس چهارم دبستان توی کلاس ورزشمون بهمون طناب زدن رو یاد دادن و من خیلی از طناب زدن خوشم اومد ، به نظرم ورزش خیلی باحالی بود و با جون و دل روش های مختلف طناب زدن رو یاد گرفتم و ازون جایی که من همیشه توی یاد گرفتن خوبم ، خیلی عالی توی این ورزش پیشرفت کردم و معلممون وقتی میخواست به بقیه ی کلاسا طناب زدن یاد بده میومد دم کلاس ما و منو صدا میزد تا برم برای بقیه ی بچه ها طناب بزنم تا از من یاد بگیرن. ولی توی همون یه سال بود که من خیلی تمرین کردم و توش حرفه ای شدم ، سال های بعد دیگه تمرین نکردم ولی حتی همین الانم که 7-8 سال از اون زمان میگذره من اگه یکم تمرین کنم میتونم به روونی همون زمان طناب بزنم و حرکات نمایشی انجام بدم و برای خودمم خیلی عجیب بود وقتی دیدم بعد این همه سال هنوز ذره هایی از این توانایی توی من وجود داره با اینکه من اصلا این تواناییم رو پیگیری نکرده بودم . همه ی اینا نشون میده ما نمیتونیم چیزی رو که زمانی با جون و دل یاد گرفتیم ، فراموش کنیم . ما چاقی و چاق شدن رو یاد گرفتیم با اصرار بقیه ، با باور های اشتباه ، با تکرار یه رفتار چاق کننده یا هر چیز دیگه ای! و تازه ما هممون اینطور بودیم که توی این مسیر همیشه استمرار داشتیم حتی زمانی هم که رژیم میگرفتیم یا ورزش میکردیم هم بازم در مسیر چاقی استمرار داشتیم چون در تلاش برای بر طرف کردن چاقیمون بودیم نه اینکه برای عشق به لاغری و این خیلی انتظار عجیب غریب و دور از ذهنیه که بخوایم با یه سری اقدام سطحی، سعی در دور انداختن چاقی کنیم ما هیچوقت نمیتونیم چاقی رو از ذهنمون بیرون کنیم حتی آدم های کاملا متناسب هم فرمول های بالفعل چاقی رو در ذهنشون دارن و اینکه مایی که چاقیم بخوایم این فرمول هایی که تازه بالقوه هم هستن رو از توی رفتار ها باور ها یا عادت هامون حذف کنیم خیلی مسخره ست و غیر ممکنه، این از این ، اما جذابیت انسان بودن به اینه که میتونیم همزمان چیز های مختلفی رو آموزش ببینیم و قطعا وقتی روی یکی از آموزه ها بیشتر تمرکز داشته باشیم اون رو بهتر انجام میدیم و بیشتر توی ذهن تثبیت میشه . لاغر شدن هم به همین آسونیه نیاز به هیچ اقدام بیرونی ای نیست فقط کافیه توجهمون رو از روی اون یکی زبانمون که چاقیه بر داریم و شروع به یاد گیری یه زبان جدید کنیم. مثله خیلی از کسایی که برای زندگی میرن به یه کشور دیگه و شروع میکنن به اون زبان صحبت کردن و این بار وقتی میخوان فارسی حرف بزنن یکم سختشون میشه چون همش داشتن به اون زبان جدید صحبت میکردن و توی اون مسیر استمرار داشتن . لاغر شدن خیلی سادست . فقط یه انتخابه هوشمندانست ، اینکه توی کدوم مسیر استمرار داشته باشیم مهمه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/04/06 00:09
      مدت عضویت: 1724 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 771 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹توی دوران مدرسه خیلی دوست داشتم کامپیوتر بلد باشم و باهاش کار کنم وقتی هم مراسم مذهبی میرفتم و کلیپ های خوشکل میدیم انگیزه یادگیریم بیشتر می شد تا اینکه به خاطر آزمون استخدامی رفتم و کامپیوتر یادگرفتم چون خیلی علاقه داشتم روند یادگیری ام خیلی سریع پیش رفت تا اونجایی که به عنوان کمک مربی بهم پیشنهاد شغلی دادن و بعدشم به عنوان مربی کامپیوتر توی آموزشگاه  تدریس کردم وقتی به حال خودم توجه میکنم میبینم  روند چاق شدن من هم مثل کامپیوتر یاد گرفتنم بوده که رفته رفته بهم گفتن که تو خیلی تحرک داری و بی تحرکیم باعث چاق شدن من میشه و اینقدردر ذهن من این حرف جا خوش کرد و با دیدن افرادبی تحرک وچاق بر باور این تفکر کمک بسیار کرد طوری که مطمئن شدم بی تحرکی همان و چاق شدن همان.همون طوری که به خاطر علاقه زیاد به کامپیوتر روند یادگیریم خیلی سریع بود اینقدر هم باور چاق شدن در من قوی شده بود که فقط منتظر یه کوچولو استارت بود و خیلی سریع جز افراد تپل شدم .من همیشه دوست داشتم از خیاطی هم سر در بیارم و بتونم واسه خودم خیاطی کنم علاقه داشتم ولی به صورت تفریحی دوست داشتم کار کنم و همیشه به عنوان یه هنر که هر کسی باید بلد باشه بهش نگاه میکردم تا اینکه توی همون آموزشگاه کلاس های خیاطی هم راه افتاده و منم رفتم کلاس روزهای اول خیلی با عشق و علاقه کار میکردم و یاد میگرفتم طوری که چند تا لباسم واسه خودم دوختم ولی  به خاطر درگیری شغلی که داشتم خیلی از لباسهای مجلسی وقت دوختنش پیدا نکردم و ندوختم و امتحان پایانی هم با بچه ها دادیم و همگی با نمره خوب قبول شدیم و مدرک خیاط شدنمون گرفتیم 😊 ولی خب متاسفانه استمراری در عمل نداشتم و رفته رفته باعث شد خیاطی رو بذارم کنار و دور چرخم نروم .وقتی هم به روند لاغر شدن خودم   فکر میکنم میبینم چقدر شبیه کار خیاطیم بوده من چون لاغر شدن رو فقط توی تحرک میدیم فقط تلاشم این بود تحرک داشته باشم با کار کردن  کارهای کشاورزی تو باغ و خونمون رو اغلب من داوطلبانه انجام میدادم طوری که اکثر هنرهای کشاورزی یاد گرفتم و انجام دادم .(به خاطر داشتن این هنر از زمانی که با لاغری با ذهن آشنا شدم و به قدرت و توانایی های خودم پی بردم الان خودم رو لایق  داشتن یه باغ شهری جذاب میدونم و مطمئنم که بهش‌میرسم😊)  توی این همه مدت  دلم خوش بوده که تحرک دارم  ولی چون باورم اشتباه بود که تحرک باعث لاغری میشه و تحرک هام هم مثل هنر خیاطیم  موقت بودن و گذرایی  نتیجه دلخواه نصیبم نشد تاثیر آنچنانی برروی جسم من نذاشت اگه همون عشق و اراده و استمراری  که ذهنم برای کامپیوتر برای من ساخته بود برای خیاطی و لاغر شدن هم ساخته بود  لاغر میشدم و جز افراد متناسب بودم واین همه غصه نمیخوردم وخودم رو از خیلی نعمت ها محروم نمیکردم و رفتن به مهمونی ها برخودم قدغن نمیکردماما از وقتی با سایت لاغری با ذهن آشنا شدم و فهمیدم مشکل اضافه وزنم به خاطر تحرک نیست و به خاطر باورهای اشتباهی هست که افراد و محیط برای ما ساخته اند و ما باورکردیم و مسئولیت چاقیم رو بر عهده گرفتم و باورهای صحیح لاغری  رو جایگزین باورهای اشتباه چاقی کردم و به خودم قول دادم باعمل کردن به آموزه های استاد’  مهمان ناخونده ام که همون اضافه های وزنم هست رو با استمرار بفرستمش سفر قندهار که دیگه بر نگرده روند لاغر شدنم مثل دوره یادگیری کامپیوترم خیلی سریع در حال انجام شدنه طوری که با یک مدت استمرار قشنگ یکی دو سایز کم میکنم و لاغر میشم 😊خیلی ممنون استاد که من را از خواب غفلت بیدار کردید🙏🙏🌹🌹آموزه هاتون روی تموم جنبه های زندگی من اثر گذاشته من همیشه اعتماد به نفس داشتم ولی از وقتی با سایت شما آشنا شدم اعتماد به نفسم فوق العاده بالا رفته مثبت نگریم در حد اعلا  تقویت شده   کلی به توانایی های خودم که پنهان بودن پی بردم خودم رو لایق بهترین ها میدونم و این لیاقت داشتن بهترین ها خیلی برام لذت بخشه حتی از عسل هم برام شیرین تره😊 چون با همین لایق دونستن به خیلی از خواسته هام رسیدم و الان دارمشون 😊چیزهایی که حتی توی تصوراتم هم جا نمیگرفت که داشته باشم. وقتی خودم رو لایق بهترین ها میدونم دیگه هیچ نیرویی جلو خواسته من نمیتونه بگیره و باعث شکستم بشه نه فقط توی لاغری بلکه توی همه خواسته هام .و این لذت داشتن حس خوب لایق بودن رو مدیون شما هستم ممنونم که هستید و خالصانه برای ما وقت میگذارید  🙏🙏🙏🌹🌹🌹 ایام به کامتون خوش😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/04/04 17:39
      مدت عضویت: 1496 روز
      امتیاز کاربر: 655 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,003 کلمه

      به نام خداوند زیباااا
      قدم هشتم: چرا چاق شدم؟ چرا لاغر نمیشم
      سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان
      این قسمت در مورد این بود که ما چاقی رو اموزش دیدیم ولی هیچ اموزشی در مورد لاغری ندیدیم، برای همینم حتی اگه وزن هم کم کردیم با رژیم و ورزش یا هر روشی بعد از اینکه خیالمون راحت شد چون ذهن روشی رو جز چاقی بلد نبود ارام ارام دوباره ما رو چاق کرد، ما هرگز لاغری رو یاد نگرفتیم. من باید لاغری رو یاد بگیرم حالا چطوری لاغری رو یاد بگیرم؟ اول از همه با اموزش به ذهنم برای شکستن تمام باورهای اشتباه قبلی.
      سوال: من چه باورهای اشتباهی در ذهنم در مورد چاقی دارم؟
      جواب: من راستش هیچ وقت باور به اینکه ما ژنتیکی چاقیم، یا ما بخاطره تیروئید چاقیم، یا زنها بعد از ازدواج چاق میشن و اینجور چیزها نداشتم، باور داشتم که اینها همش چرت و پرته، من میگفتم ما چاقیم چون زیاد میخوریم، و هر وقت بتونیم کم و به اندازه بخوریم ما هم لاغر میشیم.
      سوال: خوب پس چرا به اندازه غذا نمیخوردی؟
      جواب: خوب که فکر میکنم من اصلا نمیدونستم به اندازه چقدر است، من به اندازه رو با کالری مصرفی برای کاهش وزن که مقدارش مثلا ۱۲۰۰ کالری در روز بود میدانستم، و چون این مقدار برای من خیلی کم بود و من رو از نظر روحی و جسمی ارضا نمیکرد یا با شکست پناه میبردم به پرخوری مخصوصا در مورد خوراکی های به شدت ممنوعه مثل کیک، شکلات، شیرینی خامه ای، یا چون میدانستم حق ندارم خوراکی های لذتبخش رو بخورم از روی حرص، ترس، ناامیدی انها رو بیشتر میخوردم، اصلا انقدر توی سرچ هایی که کرده بودم متوجه شده بودم که این هله هوله ها ممنوعه و نباید بخورم بهشون بدجوری حریص شدم و خوردنشون برام حکم یک لذت ممنوعه رو داشت. خلاصه یکی از دلایل چاقی من قدرت دادن و تحت کنترل بودن غذاها و مخصوصا هله هوله بدلیل بد دونستن انها و ممنوع بودن انها بود و همچنین ترس از خوردن و شمردن کالری ها بود که مثلا یک کیک دوقلو معمولی حدودا سیصد کاری داشت که فقط با خوردن ان من ۹۰۰ کالری دیگه میتونستم در روز مصرف کنم و این ترس که وای یه صبحانه و ناهار و این کیک دوقلو کالری های من رو تموم کرد و حالا دیگه نباید چیزی بخورم و این نوشخوارها در ذهنم و بعد سرزنش خودم که ای بابا حالا کیک چی بود خوردی؟ حداقل نصفش رو میخوردی و این حرفها، من و ذهنم رو انقدر خسته میکرد و انرژیم رو میگرفت که از لج خودم میرفتم یه کیک دیگه ایندفعه با نسکافه میخوردم که از اینهمه فشار که دیگه حق نداری بخوری تا فردا یا باید بری روی تردمیل به اندازه ی سیصد کالری و این حرفها و سرزنش ها که چرا خوردی فرار کنم بعد که میخوردم تاسیر میشدم دوباره ذهنم میگفت چرا اینکارو کردی چرا خوردی؟ حداقل اونموقع مثل بچه ی ادم یک کیک خورده بودی حالا دوتا خوردی تازه مثلا نسکافه هم خوردی حالا که خطا کرده بودی بجای جبران بدترش کردی که😡😡😡 حالا باز دوباره سرزنش میکردم خودم رو تو که دیدی نباید همون کیک اول رو میخوردی چرا دوباره رفتی خوردی؟ ( در حالی که خوردن دوم همش به خاطره سرزنش های زیاد از خوردن اول و فرار از فشار سرزنش ها و توهین های در ذهنم بود) و این چرخه ادامه داشت…….. الان که نوشتمش بیشتر متوجه این بازی کثیف ذهنم شدم واقعا چقدر گناه داشتم😭😭😭😭 آآآه از کالری آه از ورودی های اشتباه آه از اطلاعات ویران کننده و اشتباه، کاش هیچ وقت در مورد کالری ورودی و خروجی و این مزخرفات اینهمه سرچ و تحقیق نمیکردم، اینهمه به توانا بودن بدن خودم برای دانستن میزان سیری و گرسنگی شک نمیکردم، اینهمه از خوردن نمیترسیدم، اینها دلایل چاقی من بودن، ترس از خوردن و کالری شماری و سرزنش خودم و حس بد از خوردن،و اینکه فکر میکردم خوردن= چاقی، نخوردن= لاغری. پس هر خوردنی حس بد و چاقی رو در من بوجود می اورد و هر نادیده گرفتن گرسنگی و میلم حس خوب و لاغری!!! که این اتفاق خیلی کم میوفتاد پس من همیشه در احساس بد بودم و احساس چاقی😐😐 یکی دیگه از دلایل چاقی من نادیده گرفتن هوسم بود مثل همون خودرن کیک دوقلو🤪 چرا؟ چون گاهی خیلی دلم میخواست مثلا اون کیک یا هر چیز دیگه ای رو بخورم ولی با مقاومت فراوان سعی میکردم اون رو نخورم یا حداقل یه چیز کم کالری تر یا سالمتر بخورم نمیگم سالم خوری بده ولی گاهی فقط دلت اون خوراکی رو میخواد نه ورژن سالمتر و نه فقط یه چیز دیگه شیرین، مثلا من میومدم به جای همون کیک دوقلو سیصد کالری دوتا خرما میخوردم که مجموع کالریش مثلا ۴۰ بود یا میرفتم کره ی بادام زمینی و عسل میخوردم که حداقل سالم بود ولی به طور خیلی ساده ای دل من فقط همون کیک رو میخواست، و این باعث میشد من از نظر روانی ارضا نشم و دوباره پرخوری و …… و همه ی این شکست ها دلیل چاقی من بود و بس.
      در یادگیری لاغری من میخوام به ذهنم یاد بدهم که اولا هیچ خوراکی بد نیست و هیچ خوراکی نمیتونه و قدرت این رو نداره که من رو چاق کنه و هر انچه که دوست داری و میخوای میتونی بخوری و قطعا کالری شماری یک روش کاملا نادرست و اشتباه است و هیچکس جز بدن تو نمیدونه به چه غذا و خوراکی احتیاج داره و بدن تو انقدر هوشمندانه از طرف خدا افریده شده که خودش بهتر از هر متخصص و دکتر و رژیمی میدونه تو به چه غذا و چه مقداری نیاز داری، و اینکه بدونی تمام غذاها و خوراکی ها نعمتهایی عالی از طرف خدا برای رفع نیاز جسمت و لذت روحت هستند و تو با لذت بردن از خوردن و درست خوردن میتونی از خدا تشکر و سپاسگزاری کنی، و هیچ دلیلی هیچ دلیلی برای عذاب وجدان و ترس از خوردن وجود نداره، هرچی خوردی نوش جونت گوارای وجودت. سپاسگزار پروردگارم برای اینهمه تنوع در رنگ و مزه در خوراکی ها هستم،
      ممنونم استاد برای این فایل فوق العاده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/03/30 21:56
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 735 کلمه

      سلام گام ۸ در مسیر لاغری من 

      چرا چاق شدم سوال مهم وهمیشگی ذهنم بود؟باور کرده بودم👇

       ۱_چون من پدرم چاق است خانواده پدریم چاق هستن پس عادی است که من چاق باشم .😤

      ۲_چون من ورزش نمیکنم چاق شدم پس طبیعی است چاق بمونم😖 

      ۳_چون شبها برنج میخورم و یا روزها وچاق کننده است برنج پس طبیعی چاق بشم و لاغر نشم 

      ۴_چون شیرینی بستنی خامه میخورم واینها چاق کننده هستند پس حقم چاقی و چاق تر شدن بیشتر

      ۵_ شنیده بودم دختر که مریص ماهانه میشه شکمش بزرگ میشه چاق میشه وهروقت مریض میشدم منتظرچاق شدن بیشتر بودم 

      ۶_چون تندتند میخورم چاق میشم پس حقم چاقی بیشتر

      ۷_چون فست فود نوشابه میخورم حقم چاق بشم وطبیعی است چاق ترشدن بیشتر و هرزمان میخوردم منتظر بودم چندکیلو اضاف کنم 😫

      ۸_من باشگاه نمیرم پیاده روی نمیکنم حقم چاق بشم طبیعی است 

      ۹_اب کم میخورم خیلی کم پس حقم چاق بشم 

      ۱۰_من تحرک ندارم نمیرقصم همش میخوابم میخورم بایدم چاق بشم 

      برای اینکه لاغر نمیشم چون من این موارد رعایت نمیکنم پس طبیعی است چاق بمونم و چاق تر بشم و برای ذهنم طبیعی شده بود چاقی من در ذهنم خودم نمیخواستم چاق بشم و تلاش میکردم لاغر بشم و کارهایی انجام میدادم که لاغر بشم و تا زمانی که اجرا میکردم نتیجه میگرفتم ولی به محضی که خسته میشدم رها میکردم چون ذهنم من تشویق میکرد به خوردن و من خودم مجبور میکردم به نخوردن واسه همین یه مدت کوتاه دوام میاوردم و به محضی که رها میکردم برام طبیعی بود که چاق بشم و فورا وزنم برمیگشت و بیشترم میشد و برام طبیعی بود که چاق بشم 😖 

      الان فهمیدم چرا هرچه تلاش میکنم لاغر نمیشدم؟ چون من به ذهنم فقط چاقی اموزش داده بودم ذهنمم من چاق میکرد و طبیعی شده بود براش چاقی واسه همینم چاق میشدم بدون هیچ گونه تلاشی 😤

      الانم واسه اینکه لاغر بشم باید لاغر شدن به ذهنم اموزش بدم گام به گام و در ذهنم طبیعی کنم لاغرشدن رو و راحت لاغربشم و تا ابد لاغربمونم😍😊

      ذهن فرمان هدایت گر انسان است و هرچیزی که الان قادر هستی انجام بدی و هر شرایطی که الان داری بخاطر آموزش هایی است که دیدی حرفهایی که باور کردی و شرایطی که در ذهنت طبیعی شده پس در هر شرایطی که هستیم حق ماست چون خودمان اون شرایط به وجود اوردیم واسه همین حق ماست گله شکایت تعطیل کنیم گریه التماس این اون که شرایط ما رو تغییر بده ممنوع دعانویس دعا کن ممنوع ما خودمان تنها فردی هستیم که میتوانیم  شرایط خودمان رو تغییر بدیم با قدرت ذهنمان ما توانایی قدرت تغییر کردن داریم 

      ذهن ما همان جور که چاقی یاد گرفت با فرمول ها و باورها چاق کننده و طبیعی شدن چاقی در ذهنمان الانم باید به ذهنمان اموزش بدیم لاغری رو و به راحتی لاغر بشیم 😊☺

      ذهن ما قابلیت پاک کردن و فراموش کردن نداره ولی قابلیت یاد گیری مجدد دارد پس لاغری به ذهنمان اموزش میدیم تکرار میکنیم عمل میکنیم به اموزش ها و طبیعی میکنیم چاقی رو در ذهنمان و ارام ارام ذهنمان متناسب میشه و رفتار ما تغییر میکنه و بعد جسم ما این فراینده لاغرشدن از طریق ذهن است 

      پس اگه قبلا نتیجه نمیگرفتم و چاق میشدم چون من فقط چاقی به ذهنم اموزش داده بودم واسه همین با انجام دادن کارها فیزیکی موفق نمیشدم لاغربشم 

      مثال: مثلا وقتی من زبان انگلیسی یاد گرفتم نمیتونم با حرف نزدن زبان انگلیسی فراموش کنم زبان فارسی یاد بگیرم منم با کارها فیزیکی فشار محدودیت نمیتونم چاقی متوقف کنم لاغربشم بلکه باید لاغری به ذهنم اموزش بدم تا متناسب بشم 

      خواندن ،نوشتن،حرف زدن ،راه رفتن ،نشستن ،اشپزی ،ورزش ،رقص، وچاقی رو اموزش دیدم یاد گرفتم تکرار کردم وباورهام  تصویرها ذهنی من شد و الانم برای لاغرشدن باید لاغری به ذهنم یاد بدم تکرار کنم عمل کنم تا لاغر شدن طبیعی بشه در ذهنم و لاغربشم 😊☺

      برای ٺغییر دادن هر شرایطی که الان دارم باید اولا کاری به شرایط الانم نداشته باشم اصلا هیچ توجه ای نکنم به نخواسته ها و بعد کنار این شرایط به ذهنم شرایطی که دوستدارم اموزش بدم مث ،ثروت ،خوشبختی،شادی نشاط احساس عالی،ماشین،خونهه، و سلامتی هرچیزی که نداریم الان میتوانیم داشته باشیم با یاد دادن به ذهنمان با تکرار کردن عمل کردن طبیعی کردن در ذهنمان لیاقتش دارندگی ❤❤

      پس من همان جور که بدون اینکه بخوام یا تصمیم بگیرم چاق شدم با باورها فرمول ها اشتباه و توجه به چاقی و طبیعی کردن چاقی در ذهنم الانم بدون اینکه توجه کنم به چاقی خودم در مسیر متناسب شدن قدم برمیدارم ذهنم اموزش لاغری میدم خیلی راحت اسان لاغر میشم ❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار 😊s-moazamiy🤗
      1400/03/30 16:49
      مدت عضویت: 1261 روز
      امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 1,253 کلمه

      سلام ب همه ی دوستان عزیز و همسیرم 😊 

      همه ی ما انسانها از بدو تولد دارای یک ذهن و روح پاک عاری و فارق  از هر گونه آلودگی ، گناه ، آموزش و یادگیری بوده ایم ،،ذهنی سفید و تهی 

      پس کاملا طبیعی بامواجهه با دنیای مادی این ذهن تحت تاثیره عوامل و آموزش و یادگیری های میشه ک شخصیت مارو شکل میده ،شخصیتی ک واقعی ما نیست ، 

      شخصیت واقعی ما آموزش های غلط و اشتباه نیست ،شخصیت واقعی ما گناه کردن نیست ، شخصیت واقعی ما غم و غصه نیست ،شخصیت واقعی ما کشیدن درد و رنج و سختی نیست ، شخصیت ما آرامش نداشتن و دلهره و دلواپسی نیست ،شخصیت ما چاق بودن و چاق موندن نیست ، چقدر دوست دارم از شخصیتی ک برای من درست کردن دور بشم وو چقدر دلتنگ شخصیتی هستم ک عاری از هر گونه عوامل بیرونیه ک برای من ساختن ، با ورودی های ک برگرفته از آموزش و یادگیری های غلط و اشتباه حتی خودشون بوده 

      فعلا بگذریم 😞 

      مااز کودکی چیزهایی زیادی رو آموزش دیدیم ک خودمون نقشی در تصمیم گرفتنش نداشتیم مثل (صحبت کردن ، راه رفتن ، ) شرایطی محیطی ک داشتیم ک کجایی هستیم و با چ گویش محلی صحبت میکنیم (لری ،ترکی ، کردی، جنوبی ، شمالی،) باعث شده ک ما کاملا خودبخودی زبان محلی خودمون رو آموزش ببینیم بدون هیچ تلاش و سختی ،اما من 🙋 ک بروجردی هستم باافتخاراگر ک بخام زبان ترکی و یا زبان کردی رو یاد بگیریم ب آسونی و راحتی زبان محلی خودم نیست ک بدون سختی بدست آوردم،و قطعا باید تلاش کنم برای یادگرفتن و بدست آوردنش ،،و این یادگرفتن تنها در زبان های خارجی انگلیسی و فرانسه و غیره خلاصه نمیشه ،، 😑😑 یاد گرفتن گویشهای محلی ایرانی هم بخودی خود نیاز ب تلاش و یادگیری دارن 🤗😉 

      پس ما چاق شدن رو هم مثل سایر آموزشگاههای دیگ از طریق والدین ،مدرسه و جامعه یاد گرفتیم از طریق دیده ها و شنیدهامون ک در مقابلشون هیچ نظر وفکرودیدگاهی نداشتیم وخنثی بودیم ،اما یک یا چندتا از همون دیده ها یا شنیدها فرمولی رو در ذهن ماایجاد کرده خواسته یا ناخواسته ک موقع مقعر مارو باهاش روب رو کرده و ماهمچنان از دیدنش متعجب و بهت زده بودهایم 😥😒🙄😳🥺😲😱😰☹️

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      موضوع بعدی عوامل چاقیم : راستش عوامل چاقی من دیگ ب دو بخش تقسیم شده «قبل از آشنایی با روش لاغری با قدرت ذهن : پرخوری ، خواب زیاد ، بی تحرکی ، ارث ،ژنتیک ، کم خونی ، تیرویید کم کار-پرکار، سرنوشت ،اقبال ، خدا خواسته ،ازدواج ، زایمان ، بچه اول -دوم ، ۴۰سالگی خانمها » …

      بعداز آشنایی با قدرت ذهن :« هیچ نوع ماده و مقدار غذایی در چاق کردن و چاقتر کردن ما نقش و قدرتی ندارن ، همه ی عواملی ک دربالا نام بردم نمیتونه عوامل چاق شدن و چاقتر شدن افراد باشه ،چرا که  افراد  متناسب زیادی در جامعه و دردنیا هستند ک باهمون عوامل دست و پنجنه نرم میکنن و هموناهم  متناسب هستن و هیچ افکار و باوری ب اون عوامل چاق شدن ما و سایر دوستان ندارن و موفق ترن ( از لحاظ افکارو باورهای تناسب اندام) 😊👍 

      👌 تنها تفاوت این افراد درباورشونه ک چقدر بها میدن ب دیده ها و شنیدهاشون ک باور پذیری بیشتری داشته باشه برای ذهنشون 👌 

      🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

      موضوع بعدی :کلمه ی اشتها نیرویی ذهنی بسیار قوی است ک مارو ترقیب میکنه ب بیشتر خوردن (پرخوری) و ماتوانایی مقابله با دستورات ذهن رو نداریم ما نباید چاق بودنمون رو برای ذهن طبیعی بدونیم اگر بااستفاده ازون یادگیری و آموزش های غلط و اشتباه الگوی رفتاری داشته باشیم و هروز آونهارو تکرار و تمرین کنیم خیلی راحت برای ذهن ما عادی میشه و تصویر ذهنیش از ما فردی میشه چاق و پرخور ،،پس هرچه سریع تر ما باید مثل خیلی دیگ از هنر و مهارتهای مثله : خیاطی ،گلدوزی و یادگرفتن زبانهای زنده دنیا ،نقاشی کردن و خیلی دیگ ازین هنرها ،،هنرو مهارت لاغر شدن و متناسب موندن رو هم یادبگیریم و این آموزش ها و یادگیری هارو برای خودمون و  ذهن و  روح و روانمون تمرین و تکرار کنیم ک ذهن از این طبیعی بودن و چاق بودنمون بیاد ببرون ،بیرون اومدن ب معنی فراموش کردن.. نه بلکه یادگیری و آموزشهایی ک چاق بودن ۵سال ،۱۰سال ،۱۵ و حتی سالهای بیشتر چاقی مارو کمرنگ و کمرنگتر کنه چون ما هیچ وقت نمیتونیم آموزشهای خوب و بدی رو ک چند ساله داریم باهاشون زندگی میکنیم تکرارش کردیم و تصویر ذهنی براش ایجاد کردیم و نمیدونیم ک ریشه این فرمول ها از کی در ورودوی ذهن ما ایجاد شده رو فراموش کنیم ، مسیری اموزش و یادگیری ذهنی (لاغری با قدرت ذهن): جاده ای یک طرفه ای است ک نمیشه تو دلش چیزی رو فراموش کرد فقط میشه یاد گرفت و آموزش درست و صحیح دید چ بسا این یادگیری هارو آنقدر تمرین و تکرار کنیم و استمراو اشتیاق داشته باشیم برای یادگیری و آگاهی های جدید ک فرمولهای چاق بودن و چاق موندنمون انقدری کمرنگ بشه برای ذهن ک ب سختی قابل تشخیص باشه براش اگر ک واقعا و قلبن تشنه ی دریافت این آگاهی ها باشیم انشاءالله 😑🤗😉🙏واینکه خواسته ی مااهمیتی نداره برای ذهن ک ما نمیخاستیم چاق بشیم ،اهمیت ومهم برای ذهن باوری ک درخودش ایجاد کرده .حتی اگ ب اشتباه بوده ،،دیگ تاحالا اینو متوجه شدیم ک  قابل تشخیص نیست برای ذهن عزیزمون خوب یابدبودن .خواسته یا ناخواسته های ما😊😥

      ولی چ میشه کرد خودمون آموزشش میدیم درست و صحیح ووصلش میکنیم ب سرچشمه ی خوبیها جای ک حق و طبیعی بودنش هست وصل الهی 🤍

      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 

      موضوع بعدی :چرا لاغر نمیشویم‼️؟؟ خب ما در همه ی اون تلاش ها و راه و روش های گرفتن رژیم و انجام دادن حرکات ورزشی سبک و سنگینی ک  داشتیم سعی و تلاشی بی سود فایده میکردیم برای رسیدن به  خواسته و هدفی ک صورت مسله اشو نمیدونستیم ،ماانسانهایی بودیم ک دلیل های مختلف و گاهی مشابهی داشتیم برای چاق بودنمون و براساس اون دلیل و بهانه تلاش میکردیم غافل ازینک ما چاق بودن رو یاد گرفته بودی اونم ذهنی ،مثل دودوتا چهارتا کردنهای ریاضی پس دیگ الان واضحه ک مابااون حرکات و راه و روشها نمیتونستیم ک چاق بودنمون روفراموش کنیم ک بخایم با درد و رنج محوش کنیم  یا از شرش خلاص بشیم بدتر میچسبودیمش ب خودمون و میگفتیم ک باش ..چرا ک ما با درد و سختی و رژیم و ورزش دنبال چاق بودن نبودیم ..این روزا ک دارم آگاهی بیشتری ب ذهنم میدم خیلی دارم درک بیشتری میکنم ک واقعا همینطوره ک بدون سختی و تلاش چاق شدیم ولی با سختی و تلاش میخاستیم لاغر بشیم واین دوکاملا در تضاد بودن باهم …

      خلاصه ک ما نمیتونیم آموزش های رو ک دیدیم رو فراموش کنیم مثل رانندگی و اشپزی کردن ک ما هر چی بیشتر تکرارو تمرینش میکنیم بهترتر برامون راحترو دلچسب تر میشه ، حتی ی روزای با حال بد رانندگی میکنیم آشپزی میکنیم ولی بهتر و بیشتر توی اون یادگیری ها ماهرو استاد تر میشیم و پیشرفت میکنیم .پس ما با راه و روش اشتباه نمیتونستیم چاق بودنمون رو فراموش کنیم 

      اما جای خوشحالیه  ک میشه لاغر شدن رو هم یاد گرفت انقدر روی باور سازیش کار کرد .. خوبه چاقی اصلا فراموش نشه ولی کمرنگ و قابل استفاده نکردن ک میتونه بشه تنها درمسیر لاغری با قدرت ذهن,🤗 با موندن و ادامه دادن انشاءالله 😊😉

      ب امید موفقیت همه ی دوستان عزیز وهمسیرم🙏🌹. 

      وقتیک از gmail م پیام دریافت میکنم از دوستانی ک فالوشون کردم ،وقتیک با خوشحالی میخام دیدگاهشون رو بخونم و نمیشه چون در سرزمین لاغرها هستند ،دوستان و استاد عزیزم نمیدونید چطوری دلم قَنج میره ک بتونم بخونم اون دیدگاه اتون رو و چ آگاهی های نابی هستند ک من فعلا ….😑☺️ 

      موفق باشید انشاءالله همیشه 🌹🌹 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار 😊s-moazamiy🤗
        1400/03/31 21:51
        مدت عضویت: 1261 روز
        امتیاز کاربر: 227 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 32 کلمه

        سلام استاد جان وقتتون بخیر😊 

        استاد جان درک وتحلیلم درست نبوده ازاین قسمت ازفایل ..؟! 

        چون فاقد مدال هست نیاز ب تکرار هست ک ب درک و تحلیلی درستر برسم ؟

        ممنون میشم از پاسختون🙏🌺

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 5 کلمه

          همه چی درسته
          ادامه بدید

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1400/03/29 13:04
      مدت عضویت: 1386 روز
      امتیاز کاربر: 14908 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 441 کلمه

      بنام خدا 

      چرا لاغر نمی شوم 

      ذهن ما با استفاده از اموزشهایی که یاد گرفته ایم مسیر ما در،زندگی را مشخص میکند چاق شدن هم یه موضوعی،بوده که ما از گذشته یاد گرفته ایم و در بکار گیری آن به درجه استادی رسیدیم. چاق،شدن نیاز،به،باز نگری،ندارد ذهن طبق همان آموزشهای قبلی عمل میکند ما با تکرار همان آموزشها میتوانیم چاق تر شویم در تمام،روشهایی که ما جسم را تحت فشار قرار داده و نتیجه کسب نکرده مثل این بود که با،فشار،آوردن به خود خیاطی یاد بگیریم یا نقاشی کشیدن را،..

      پس به این نتیجه می،رسیم که با تحت فشار گذاشتن جسم نمی توان چاقی را فراموش کرد یاد گرفتن یا آموختن از طریق تعامل بین مغز و ذهن انجام میشود و جسم نمایش دهنده میزان مهارت شما در یاد گیری است و از،طریق جسم با تکرار تمرین آنچه آموخته ایم مهارت خود را در اجرای آموخته ها لیشتر کنیم .پس اگر تمایل به لاغری دارید لاغر شدن را اول از طریق ذهن بیاموزید و سپس،با جسم،خود لاغر شدن را تمرین کنید .

      علتهای چاقی که،از کودکی یاد گرفتیم 

      خیلی،ها غذا ها را مثل خودم و یا ژنتیک ویا کم تحرکی 

      یا ازدواج و تنها راه حلش را طبیعی بودن چاقی خود می،دانستند .

      همه ی ما روزی متولد شدیم در فرهنگ و اداب مختلفی و از کودکی خیلی چیزها را یاد گرفتیم مقلا فارسی صحبت کردن را بدون زحمت و خود یهودی یاد گرفتیم ول اگر بخواهیم زبان آلمانی صحبت کنیم باید خیلی زحمت و تلاش کنیم .

      حتی ما زبان محلی خودمان را هم به خوبی یاد گرفتیم و هر کاری کنیم نمیتوانیم ان را قراموش کنیم چون ان را یاد گرفتیم 

      همه ی آدم های چاق ،چاقی را یاد گرفتند و نمیتوان آنرا فراموش کرد .

      من خودم چاقی را در دوران،بلوغ یاد گرفتم و یا فکر کردم مواد غذایی بوده از نوجوانی شنیده بودم که هر،کس ازدواج کنه چاق میشه یا باردار باشه چاق میشه و این فرمول ها ور ذهنم بوجود اومد و وقتی به سن بلوغ رسیدم بعد ازدواج کردم و،باردار شدم یواش یواش تبدیل به تصاویر ذهنی شد ک،من چاق شدم .

      بعضی هم باور گردن که خانها به چهل برسن چاق،میشن و همین پروسه در،انها هم اتفاق افتاده. 

      شما باعمل جراحی فک و دهان نمیشه نمیشه فارسی صحبت کردن را فراموش کرد

      پس با عمل جراحی مهره نمیتوان چاقی را فراموش کرد اما با آموزش دادن،به،ذهن میتوان چاقی،را فراموش کرد و پدیده ای بسیار زیبا و قشنگ به نام،لاغری بوجود آورد و لاغر شدن را یاد گرفتی دیگه نیازی نیست نگران چاقی باشی .

      لاغر شدن هم یاد گرفتنی است اما یهویی نیست باید اول لاغر ی را از طریق ذهن یاد گرفته و یواش یواش و خودبخودی در جسم ما بوجود میاد .

      از شما هم ممنونم استاد. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Narges
      1400/03/27 23:52
      مدت عضویت: 1892 روز
      امتیاز کاربر: 1710 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,048 کلمه

      💝💝💝به نام آنکه هستی نام از او یافتفلک جنبش زمین آرام از اویافت 💝💝💝

      با سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان مهربانم 🌺🌺🌺

      گام هشتم : 

      1️⃣ سوال اول :

       چرا چاق شدیم ؟

      ما از زمانی که به دنیا اومدیم خیلی چیزها یاد گرفتیم مثل حرف زدن ، راه رفتن ، غذا خوردن و … چاقی هم یکی از چیزهایی بوده که یاد گرفتیم و تمام چیزهایی که یاد گرفتیم توی ذهن ناخودآگاهمون ذخیره شده و ما نمی تونیم پاکش کنیم ! مثلاً اگر ما برای یک مدت حرف نزنیم حرف زدن یادمون میره ؟ معلومه که نه !

      اگر یک مدت راه نریم راه رفتن یادمون میره ؟ نه یادمون نمیره !

      تصور کنید یک ایرانی بخواد یک زبان دیگه مثل زبان عربی یا انگلیسی رو یاد بگیره آیا زبان مادری خودش رو فراموش می کنه ؟ نه اینطور نیست ! هر چقدرم که زبان های مختلفی رو یاد بگیره بازم فارسی که زبان مادریش بوده و ملکه ذهنش شده رو نمی تونه فراموش کنه و تا آخر عمر یادشه حتی با گویش محلی منطقه ی خودشون !

       پس ما برای لاغر شدن نباید فکر کنیم که می تونیم چاقی رو پاک کنیم یا فراموشش کنیم ! ذهن ما در حال حاضر فقط فرمولهای چاقی و چاق کننده رو ذخیره کرده و در مواقع لزوم از اونا استفاده می کنه و اصلاً فرمول لاغری رو یاد نگرفته که بخواد استفاده کنه ما باید اول فرمولهای لاغری رو به ذهنمون بدیم بعد توقع داشته باشیم که اون ازشون استفاده کنه !

      حالا این فرمولهای چاقی رو کی ذخیره کردیم ؟

       از چه زمانی که به دنیا اومدیم تا به امروز ! مثلاً من در بچه گی شنیده بودم خانمها وقتی ازدواج می کنن چاق میشن و با تکرار شدن این حرف من باور کردم که خانمها بعد ازدواج چاق میشن چون در اطراف خودمون اکثر خانمهایی که میدیدم چاق بودند بنابراین دلیلی برای مخالفتم وجود نداشت و البته مادر نقش مهمی رو در این زمینه داره ولی اون زمان که این باور در ناخودآگاه من ذخیره میشد برام مهم نبود چون خودم تو موقعیت ازدواج نبودم و این باور زمانی در من بیدار شد که ازدواج کردم و به صورت ناخودآگاه متوجه شدم که دارم چاق میشم ! و در اون زمان نمی دونستم چرا دارم چاق میشم !

      بعد از ازدواجم یکی از دختران فامیل که از لاغری بیش از حد خودش رنج می برد و فکر می کرد هیچ خواستگاری اون رو به خاطر لاغری بیش از حدش نمی پسندد تصمیم گرفت به باشگاه بره تا توسط کار با دستگاه و طبق گفته ی مربی باشگاه که اگر بعد از ورزش غذا بخوری چاق میشی همان کار رو انجام بده ولی همه بهش گفتن این چه کاریه ؟ الکی خودتو خسته نکن وقتی ازدواج کنی همچین چاق بشی که خودت پشیمون بشی و ایندفعه میری باشگاه که لاغر بشی و اینقدر در گوشش خواندن که باور کرد چون مامانش هم چاق بود برای خودم واقعاً عجیب بود که این دختر به محض عقد کردن بعد از یک ماه ۲۰ کیلو چاق شد ! خودش راضی بود ولی خیلیا بهش می گفتن لاغر بودی بهتر بودی و جلوی خودتو بگیر ولی خودشم نمی دونست چی شد که یکدفعه اینقدر چاق شد و بعد زایمان اولش واقعاً رفت باشگاه که لاغر بشه اما چون قبلاً باور کرده بود که باشگاه چاق می کنه هر ماه یک کیلو اضافه می کرد ! و خودش در بهت بود که چرا ؟! بهش می گفتن حتماً داری بیشتر می خوری یا بعد ورزش غذا می خوری قسم می خورد که غذاش نصف قبل شده و تا ۲ الی ۳ ساعت بعد ورزش حتی آب هم نمی خوره !

      این جریان گذشت تا یکی دیگر از دختران فامیل همسرم که در شرف ازدواج بود و بسیار لاغر بود در حد پوست و استخوان ! شنیدم که حتی در روز عقدش لباسش رو کمی گشادتر انتخاب کرد و داخل کمرش دستمال بست تا لاغری بیش از حدش توی ذوق نزند ! اطرافیانش مرتب بهش می گفتن صبر کن عروسی کنی چاق میشی ولی چون مامانش هم لاغر بود هر بار می گفت من از این شانسها ندارم هر وقت مامانم چاق شد منم چاق میشم ! و واقعاً هم چاق نشد اصلاً و مامانش هم مرتب می گفت من عروسی کردم لاغرتر شدم که چاق نشدم ! و دخترش همش می گفت ما ژنتیکمون لاغره هر کاری کنیم چاق نمیشیم ! حتی وقتی باردار شد همه می گفتن چاق میشی بازم گفت من به مامانم رفتم بعد بارداریم از قبلمم لاغرتر میشم و همینطورم شد ! و من الان متوجه شدم که دلیلش چی بود چون همه چیز بر می گرده به باور افراد ممکنه خیلیامون خیلی چیزها رو بشنویم ولی باور نکنیم فقط اون اتفاقاتی برای ما رخ میده که در ذهن ما تبدیل به باور بشه !

      و ما اون رو برای خودمون طبیعی بدونیم مثلاً مثال اولی که براتون زدم چون مامانش هم چاق بود باور کرد و براش طبیعی بود که چاق بشه ولی دختر دومی چون مامانش لاغر بود با اینکه خیلی دلش می خواست چاق بشه اما باور نکرد که ممکنه چاق بشه و براش طبیعی نشد چاق شدن !

      2️⃣ سوال دوم :

      چرا لاغر نمی شویم ؟

      چون ما هر بار که تصمیم گرفتیم لاغر بشیم به جای اینکه موافقت ذهنمون رو بدست بیاریم با ذهن خودمون یک مبارزه ی تنگاتنگ رو شروع کردیم و انواع راههای غلط و رژیمهای بی فایده رو به جسم خودمون تحمیل کردیم !

      هر بار ما تصمیم گرفتیم لاغر بشیم اما ذهنمون چنین تصمیمی نداشت و از اونجایی که ذهن ما خیلی کم مصرفه و از تغییر شرایط خوشش نمیاد تلاش می کنه که ما رو شکست بده و شرایط رو مثل قبل به عقب بر گردونه تا مجبور نشه کار جدیدی انجام بده ! و همیشه وقتی که ما با ذهنمون به مبارزه بپردازیم اونی که شکست می خوره ماییم چون ذهن ما هزاران ترفند بلده که ما رو از انجام کاری که می خوایم انجام بدیم منصرف کنه !

      لاغر شدن ما فقط یک راه داره ! و آن هم اینه که در کمال صلح و آرامش موافقت ذهنمون رو بدست بیاریم تا ذهنمون با خواسته ی ما همسو بشه و در رسیدن به هدف به ما کمک کنه و برای این کار باید به ذهنمون در باغ سبز نشون بدیم ! 

      ذهن ما مثل یک بچه ی تنبل لجباز می مونه و برای اینکه موافقت کنه با ما همراه بشه باید گولش بزنیم 😉😉😉

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/03/26 11:06
      مدت عضویت: 1269 روز
      امتیاز کاربر: 454 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 784 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام هشتم:

      همه ما فارسی صحبت کردن را از افرادی ک ما را بزرگ کردن یاد گرفتیم و این به انتخاب ما نبوده و هیچ سختی ای هم نکشیدیم و خیلی ساده و خود ب خودی یاد گرفتیم و اگه الان یه زبان دیگه بخوایم یاد بگیریم به اون راحتی نیس و نیاز به تمرین و تلاش داره!!

      حتی در کودکی زبان محلی هم به راحتی یاد گرفتیم!

      فک و دهان همه انسان ها مثل همه ولی فرمول های ذهنی مطابق با زبان محلی هر شخص باعث شده که به زبان های متفاوت با لهجه های متفاوت صحبت کنند! و هیچ سختی ای هم برای یادگیری اون ها وجود نداشته !👍

      ما هرچقدر تلاش کنیم نمیتونیم آنچه را که یاد گرفتیم فراموش کنیم👍

      همه افرادی که اضافه وزن دارن چاق شدن را یاد گرفتند🥺 اول از پدر و مادر و بعد از اطرافیان و جامعه!!! بیشتر افراد چاق پدر و مادرشون چاق بودن، بعضیا فقط پدرشون و عده زیادی مادرشون چاق بوده چاقی مادر خیلی در چاقی فرزندان تأثیرگذاره، مثل من که چاقی از طرف مادرم بوده👍

      بعضی هم والدین چاق نداشتن ولی از طریق دوستی با افراد چاق از دوره راهنمایی و دبیرستان به مررور رفتار غذایی عوض و چاق شدن!

      بعضی افراد در سن بلوغ چاق شدن چون بارها شنیده بودن ک ادم به سن بلوغ برسه چاق میشه و این فقط یک فرمول ذهنیه و اصلا علمی نیس!

      بعضی بعد از ازدواج چاق شدن!!! اینم باوره و علمی نیست!

      چطور این باور ها تاثیرگذار میشن؟؟؟

      از سن ده سالگی ممکنه بارها بشنوی ادم ها وقتی ازدواج میکنن چاق میشن خب برات مهم نیس چون ارتباطی با شرایط و سن شما نداره و حتی نمونه های زیادی هم میبینی ولی بازم برات مهم نیس اما این شنیده ها و دیده ها بصورت یک فرمول رفتاری و مهمتر از اون به شکل یک تصویر ذهنی در ذهن شما ذخیره میشه وقتی ازدواج میکنی این فرمول در ذهن شما فعال میشه و ذهن شما از این فرمول استفاده و به مرور شما رو دچار اضافه وزن میکنه!!! و رفتارغذایی را مطابق تصویر ذهنی تغییر میده!!

      این جمله وقتی اثر داره که شنیدی و باورش کردی و اون افرادی که چاق نمیشن شنیدن ولی بااااور نکردن👍 اهمیتی نداشته و توجه به آن نکردن👍

      بعضیا میگن که از ۴۰ سالگی ب بعد چاق شدن و باور کم شدن سوخت و ساز در اون ها فعال شده!

      در قانون جذب تصویر سازی و تجسم برای رسیدن به خواسته ها خیلی مهمه و این چاق شدن ها و باورها همین تصویر سازیه!!

      هدایت رفتار ما با ذهن ماست👍

      ما توانایی مقابله با ذهنمون را نداریم!!!!!!

      تاحالا درباره چرا چاق شدیم بود👆👆👆👆

      حالا درباره چرا لاغر نمیشیم👇👇👇👇👇

      اگه علت چاق شدن خودت را به خوبی درک کرده باشی علت لاغر نشدنت را خیلی راحت تر میتونی درک کنی!!!

      مثال یادگیری زبان فارسی را به یاد بیار اگه قبول کرده باشی ک چاق شدن را مثل حرف زدن یاد گرفتی پس علت ناتوانی در لاغر شدن واضحه!

      شما با بستن دهان خودت نمیتوووونی صحبت کردن به زبان فارسی را فراموش کنی پس شما با نخوردن غذا نمیتونی چاق شدن را فراموش کنی👍 شما با تکرار سر ساعت از هر زبان دیگه ای نمیتونی زبان فارسی را فراموش کنی پس شما با خوردن یک سری غذا سر ساعت خاصی نمیتونی چاق شدن را فراموش کنی👍 شما هر چقدر مواد مختلف مصرف کنی نمیتونی زبان فارسی را فراموش کنی پس با مصرف هر ماده ای نمیتونی چاقی خودت را فراموش کنی 👍 شما با عمل جراحی فک و زبان خودت نمیتونی فارسی صحبت کردن را فراموش کنی پس با عمل جراحی هر قسمتی از بدنت نمیتونی چاق شدن را فراموش کنی!👍👍👍👍

      حالا شما میتونی با آموزش دیدن و تکرار کردن و استمرار هر زبان دیگری اون را یاد بگیری و علاوه بر فارسی صحبت کردن اون زبان را هم به خوبی یاد بگیری! پس شما میتونی با اموزش دیدن و تکرار آموخته هات متناسب بشی و البته بازم میتونی با تکرار آموخته های قبلیت بازم چاق بشی👍

      در همه روش ها سعی بیخودیه چون چاق شدن را فراموش نمیکردیم و ذهن هم همچنان از فرمول های چاقی برا هدایت در زندگی استفاده میکرد😆

      شما نمیتونی با فشار اوردن به خودت جلوی چاق شدنت را بگیری👍

      تنها راه متناسب شدن اینه که لاغر شدن را یاد بگیرید🥰👍

      وقتی یاد گرفتی دیگه نگرانی برا چاق شدن نداری مطمئنی ک میتونی متناسب بشی مثل هر موضوع دیگه ای که آموزش دیدی!

      مثل خیاطی نقاشی و ….

      لاغر شدن مثل هر موضوع دیگه ای باید باشه چرا وقتی میری کلاس زبان از اول انتظار نداری ماه بعد انگلیسی صحبت کنی ولی وقتی شروع میکنی به لاغر شدن هر روز میری روی ترازو چرااااا؟!؟ چون نمیدونی که لاغر شدنم یاد گرفتنیه!👍👍فکر میکنی یهووووییه!

      هیچ چیزی را شما تو زندگی یهویی بدست نیاوردی ولی چرا میخواین یهویی لاغر بشین؟!!!

      متناسب شدن خیلی ساده و راحته👍🥰

      مه تاب یه متناسب صبور و شاگرد اول توی یادگیری لاغری🤩🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/03/25 10:02
      مدت عضویت: 1807 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 623 کلمه

      سلام🙂

      چقدر  در این فایل عاااااالی علت چاق شدن و علت لاغر نشدن رو توضیح دادین واقعا فکر میکردم اولین باره که دارم میشنوم👌👌👌

      چرا چاق هستیم؟ چون چاقی رو یاد گرفتیم🙂

      خداییش کجا این حرف رو شنیدیم غیر از این سایت😏

      هر جا پرسیدیم جوابای تکراری شنیدیم علتهایی مثل ژنتیک بی تحرکی پرخوری کم کاری تیرویید داروها بلوغ بارداری افزایش سن و علتهای دیگه ای که تغییرش از توان ما خارجه👌👌

      هرجا هم پرسیدیم خوب چطور باید لاغر بشیم ؟ کم خوردن و طبق برنامه غذا خوردن و محدودیت و محرومیت از یه سری غذاها رو برای کاهش میزان ورودی و ورزش و داروهای چربی سوز رو برای افزایش بیشتر خروجی عنوان کردن….

      حالا با تعریفی که از علت چاقی کردیم که آموزش بوده کدوم از روشهای قبلی آموزشهای چاقی ما رو حذف میکنه؟؟؟؟؟  

      اصلا مگه میشه چیزی رو که آموزش دیدیم و در حافظه سلولهای ما ذخیره شده رو پاک کرد؟؟؟؟؟؟

      ما هرچه یاد گرفتیم از طریق دیده ها و شنیده هامونو در مغزمون ذخیره کردیم درسته که خیلیهاش فعلا به خاطرمون نمیاد ولی دلیل بر نبودن و پاک شدنش نیست فقط چون زیاد برامون مهم نبوده و ازش استفاده نکردیم فعلا یادآوریش سخته ودر مورد مواردی که اهمیت زیادی برامون داشته یا علاقه داشتیم بارها باز خوانی کردیم و الان به صورت ناخودآگاه انجامش میدیم آنقدر حرفه ای که اصلا نیازی به فکر کردن هم نداره مثل یادگیری زبان مادری یا لهجه مون یا مهارتهایی مثل آشپزی و رانندگی و….

      در این جمله عااااالیه….”یادگیری حاصل تعامل ذهن و مغزه و جسم فقط نمایشگر میزان این مهارته”

      چون با جسم اون یادگیری رو تمرین میکنیم و هرچه بیشتر تمرین کنیم مهارتمون بیشتر میشه و خیلی عالیتر انجامش میدیم👌👌👌

      یکسری آموزشها ناخودآگاه صورت گرفته مثل چاقی یکسری رو هم اگاهانه آموزش دیدیم مثل رانندگی

      ولی هر دو رو با جسم به قدری تمرین کردیم که در هر دو به مهارت عالی رسیدیم

      هرچه چاقتر هستیم به این معنی هست که مهارت بیشتری در این زمینه داریم مهارتی که اصلا دوسش نداریم😑😑

      آموزشهای ناخودآگاه چاقی به که به صورت کلامی بارها تکرار شدن و بارها هم شاهد مثالش رو در اطرافمون دیدیم باعث شکل گیری و تثبیت یه سری فرمول و از اون مهمتر تصاویر ذهنی در ما شدن مثل اینکه بلوغ با چاق شدن همراهه یا هر کسی از دواج کنه چاق میشه یا بارداری با اضافه وزن همراهه واز این دست فرمولها

      و چون توجه مون روی اینها بوده سیستم RAS مغزمون که مسئول فیلتر ورودیهاست از این جنس منابع رو برامون فیلتر کرده و ما افرادی رو که مثلا با بارداری حسابی چاق شدن رو بارها دیدیم و توجه کمی به اونایی که اضافه وزن معقولی پیدا کردن داشتیم همین مساله باعث تقویت فرمول بارداری مساوی چاقی شده و تصویر زن حامله چاق هم در ذهنمون خیلی واضح و شفاف شده 

      اونوقت در زمانی که خودمون در شرایط بارداری قرار گرفتیم خیلی ساده طبق تصاویر ذهنمون عادات غذاییمونم تغییر کرده و به اصطلاح پر خورتر شدیم زود به زود گشنه مون شده و میل به شیرینی بیشتر شده و….و چاق شدیم ….به همین سادگی😮

      خوب میدونیم که چاقی فراموش نمیشه چون آموزش بوده پس چطور لاغر بشیم؟؟؟؟؟

      با آموزش جدید لاغری 

      فرمولها و تصاویر جدیدی در مغزمون شکل میدیم و آنقدر این آموزشها رو تکرار میکنیم که پیوندهای سیناپسی مغز بین آموزشهای جدید محکمتر بشه و پیوندهای آموزش چاقی سست تر اونوقت یادگیری جدید رو با جسم تمرین میکنیم و بارها تکرار میکنیم تا در اون به مهارت برسیم و بعد کم کم و آروم آروم جسممون هم لاغری و تناسب رو نشون میده🙂🙂🙂

      البته که در این مسیر بارها و بارها عادات چاقی ممکنه تکرار بشه ولی اگه در این مسیر آموزش لاغری استمرار داشته باشیم اونا هم کم کم محو میشن و ما تبدیل میشیم به فرد متناسبی که همواره متناسب خواهد بود چون آموزش دیدیم لاغری رو و چیزی که آموزش ببینیم هرگز از بین نمیره👌👌👌👌😊😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberehsadat@gmail.com
      1400/03/25 03:06
      مدت عضویت: 1348 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,008 کلمه

      چرا چاق شدم ؟ چرا لاغر نمیشم ؟

      خب چاقی من بر میگرده به دوران جنینی ام که با رفتارهای اشتباه مادرم که چون باردار بود باید بیشتر میخورد  و چون متاسفانه  باوراشتباه  خوردن  مساوی با چاق شدن ❌ در ذهن مادر من و حتی پزشکی که مادرم پیش ایشون میرفت نیز بود من بطور ناخودآگاه چاقی را آغاز کردم

      بعد آن هم که دختر تپل مپلی خیلی  قشنگتره❌ 

      و  دختر  باید جون داشته باشه چون میخواد مادر بشه و دچار کم خونی میشه تو آینده ❌

      روند چاقی من ادامه داشت تا کم کم بزرگ شدم وهمان  چاقیی  که تا یه زمانی زیبایی محسوب میشد حالا با بزرگ شدن من دیگر زشت و کریه شد  ،

       دختر دم بخت نباید چاق باشه  وگرنه خواستگار براش نمیاد ❌دختر خیلی زشته اینقدر چاق باشه و سرکوفت و سر زنش  ❌

      تا اینجا ی دلایل چاقی من ادمها و دورو بریهایم بودند و من چون سنم کم بود و کاملا نا آگاه تحت تاثیر این حرفا کاملا به مرز چاقی رسیدم

      با حرف ادمها چاق شدم و باز با سرزنشهایشان روند چاقیم بیشتر شد

      اما از یه جایی به بعد دیگر خودم بودم که به چاقیم دامن زدم باز هم بطور کاملا نا آگاهانه از آنجایی که چقدر خودم به خودم سر کوفت میزدم و فاصله ی خودم از حق طبیعی ام را بیشتر و بیشتر میکردم

      چقدر رژیمهای شدید گرفتم فقط برای اینکه  لاغر بشوم و نتیجه ی عکس گرفتن چقدر به جسمم  فشار آوردم ، چقدر خود کم بینی در خودم ایجاد کردم

      من عاشق خوردن بودماما به خدا سوگند نمیدونستم این خوردن اصلا چاق نمیکنه و اشتباه خوردن هست  که منو چاق میکنه

      ما چون خانواده ی مذهبی بودیم و زیاد اهل سرگرمی نبودیم بیشترین سرگرمی که داشتیم خوردن بود آن هم خوردن اشتباه و اگر عصرانه و در دورهمی میخوردیم و در زمان شام دیگر سیر بودیم از ترس پدر و مادر باید حتما سر سفره می نشستیم و غذا میخوردیم

      البته من هیچ کدام از این رفتارها رو الان غلط نمیدونم چون مهمترین باوری که اکثر ادما رو چاق میکنه فقط و فقط ترس از خوردن همان غذاها ست  

      من هیچ وقت یادم نمیاد که از خوردن حالم بد میشد چون اصلا آدم پر خوری نبودم  و اگر ان باور اشتباه رو نداشتم  ( ترس از خوردن ) فک نکنم اصلا چاق میشدم

      و  همیشه از خوردن لذت میبردم .( البته لذت همراه با عذاب وجدان لذت همراه با ترس )

      💥 اما الان میدانم که لذت آن زمان از خوردن با لذت الان کلی فرق داره . لذت آن زمان واکنش ذهن چاق بود و قطعا مرا چاق میکرد و لذت الان از غذا  واکنش ذهنیست که در حال تغییر به سمت لاغریست و کاملا لاغر کننده

      🌷البته من از وقتی وارد این مسیر لاغری شدم تمام اطرافیانم و همینطور خودم را که باعث ساخت باورهای چاقی در ذهنم شدند را بخشیدم . 🌷تا باذهنی آرام شروع به یادگیری لاغری کنم

      و خدا رو شکر از وقتی در حال انجام تمرین این گام ها هستم کلی دلیل برای لاغر نشدنم پیدا کردم که در زیر بیان میکنم

      اولین دلیل  لاغر نشدن من این بود که من   اصلا فکر نمیکردم ذهن من قدرت لاغر کردن مرا هم دارد و میتواند مرا لاغر کند حتی زمانی که وارد مسیر ذهنی هم شدم تا چند وقت بر این باور بودم که ذهن من فقط میتواند مرا چاق کند ❌

      یعنی من با رژیمهای اشتباه و نخوردنها و حتی خوردن های اجباری با سرزنشهایی که به خودم زدم کلا توانایی لاغر شدن را از ذهنم ربودم و فقط و فقط باورم این بود که باید رژیم بگیرم تا لاغر بشوم . یعنی در ذهن من لاغری فقط مساوی با رژیم بود ولاغیر ❌

      البته این اواخر دیگه رژیم و کم خوری هم روی من تاثیر نداشت و جز مقدار خیلی جزئی هیچ وزنی از من کم نمیشد  

      چون کلا من توانایی لاغری را در خودم به حداقل رسونده بودم یعنی کاملا تسلیم چاقی شده بودم و پذیرفته بودم که سرنوشت من چاقیست . چاق به دنیا آمده ام و چاق هم از دنیا خواهم رفت 😁❌❌❌و چه باور غلطی

      و دومین دلیل لاغر نشدن من این بود که اصلا فکر نمیکردم لاغری رو هم باید یاد گرفت کسی اصلا تا آن زمان نمی دانست تا بخواهد  به ما هم یاد بدهد و خدا رو شکر که هدایت شدم به مسیر لاغری با ذهن تا توسط استادی گرانقدر آرام آرام لاغری رو یاد بگیرم

      و سومین دلیل لاغر نشدنم این بود که نمیدونستم اصلا بذر لاغری در وجود همه ی انسانها بطور ذاتی و طبیعی  از طرف خداوند جلیل و حکیم قرار گرفته شده و با ابیاری این بذر میتوانم جوانه ی لاغری ام  را  بعد از مدتی ببینم

      دلیل بعدی لاغر نشدنم توجه و تمرکز و نگاهم بود که فقط و فقط به سمت چاقی بود فقط و فقط چاقی میدیدم و فقط و فقط الفبای چاقی را میدانستم  و با دانستن این زبان همه چیز را با این زبان ترجمه میکردم خوردن و غذا و پیاده روی و ورزش و …

      بعضی غذاها رو نمیخوردم که چاق نشم و بعضی غذاها را میخوردم بعدش میگفتم وای اینو خوردم قطعا چاق میشم پیاده روی میرفتم که نکنه چاق تر نشم چون بیتحرکی در ذهنم مساوی با چاقی بود یعنی تمام رفتارهای من تحت الشعاع چاقی بود چون ماهیت ذهن من چاق بود پس تمام واکنشها و اعمال من هم در جهت چاقی بود  

      و الان خدا رو شکر به این درک رسیدم که اگر ماهیت ذهن من  لاغر بشه  اگر ذهن من متحول بشه وذهن من  توانایی خود را برای لاغر شدن از نو بدست بیاره و من به این درجه از ایمان برسم که میتونم بطور خیلی طبیعی و خود بخود لاغر بشم

      صد درصد تمام اعمال من در جهت لاغری خواهد بود و وقتی زبان لاغری را بیاموزم که قطعا تمرین و تکرار میخواهد ذوق و شوق و شور عشق  تمام رفتارهای من  به این زبان ترجمه میشود و گام های من همه در جهت لاغری خواهد بود آن موقع هست که حتی خوردن من هر گونه که باشه  واکنش ذهن لاغر من هست و من آن موقع هست که میتوانم با خیال راحت بخورم و لذت ببرم و فریاد بر آورم که من یک لاغر و یک متناسب هستم

      خداایا شکرت ممنونم ای ذهن خوبم که در آموختن زبان لاغری با من همراهی و ممنونم استاد بابت راهنمایی های با ارزشتان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/03/21 17:03
      مدت عضویت: 1618 روز
      امتیاز کاربر: 3498 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 453 کلمه

      باسلام خددمت دوستانم واستاد گرامی من هرچی فک میکنم دلیل چاقی ام رو فک میکنم باید این و بگم که از بچگی چاق بودم وعکسهایم هم همه چاق بوده و کلا در دهن همه فامیل من رو در دهنشدن دختر چاق ودرسخون وزرنگ میدونستن واولین مورد در دهنشون چاقی من میاد وهر وقت هم که خیلی لاعر میشدم خانواده مخصوصا مامانم لاعری من رو زیاد باور نداشت وخیلی سعی میکردند به رویم ندند ولی بازم توی حرفهاشون کنایه داشتند وخلاصه الان که فک میکنم من از بچگی تپل بودم وفرمول اشتباه دهنم اینه تا امروز خودم رو چاق قبول کردم واقی ام رو طبیعی میدونم  اگه طبیعی ندونم که وقتی غدا میخورم ودوست دارم زیاد بخورم نمیگم باشه از فردا دیگه کمتر میخورم حالا کمکم دارم میفهمم گفتن این جملات هم ناشی از اینه که چاقی ام رو طبیعی میدونم چون اگه من خودم رو فردی متناسب بدونم که نمیگم باشه از فردا کم میخورم که لاعر بشم یعنی الان عیب نداره حالا امروز هم چاق باش از فردا لاعر کنومعلومه از این بدنم هم راصیم که زیاد با هاش ا یت نمشم اگه راضی نیاشم وباهاش حالم  احساسم بد باسه هیچ وقت کاری رو انجام نمیدم که هی حالام بد کنه یعنی همون پرخوری رو هم با احساس خوب لا اقل اولس انجام میدم وبعدش عداب وجدان میگرم پس اولش دارم لدت میبرم اگه ناراحت باشم انجام نمیدم چطوره که وقتی چایی خیلی داغمیخورم ودهنم میسوزه دیگه انجام نمیدم وسری بعددقت میکنم چون احساس وحسم بد میشه ودقت دارم وبا اگاهی چایی رو فوت میکنم یا میزارم سرد بشه پس میفههم که چاقی رو برای خودم طبیعی کردم وحالا فهمیدم که خداوند انسانهارد با تناسب اندام افریده وما با فرمولهای استباه کار غیر طبیعی انجام دادیم واین بدن ما شده نتیجه اون فرمولهای استباه پس از اونجاییکه همه اموزشها در دهن پاک نمیشن ولی اگه ازشون کمتر استفا ه بسه تقریبا میرن رو offوتفریبا نیمه خاموش وغیر فعال میشن وامزشهایی میان رو که ازشون مداوم داریم استفاده میکنیم مثل رانندگی اگه یک مدت ماشین نداشته باشیم اون اموزسها میرن توی نیمه فعال وبعداز داشتن ماشین به مرور ومدتی شروع به فعالیت میکنه تازه من امیدوارم که بعصی از فرمولاها رو میسه برای همیشه خاموش کرد اخه نم نه مثال نقصش درمورد همون رانندگی که من مدت پنج سال که ننشسته بودم بعصی از فرمولهاش تقریبا خاموش بود وباز یک دوره دیدم وشروع به فعالیت کرد یالغتهای زبان انگلیسی که توی مدرسه یا د میگیربم رو الان فراموش کردیم پس میشه بعصی رو با استفاده نکردن کلا خاموش کرد وبه جاش اگه هر روز فرمولهای لاغری رو یاد بگیریم این فرمولها به نزدیکترین قسمت ذهنمون بیاین وخلاصه اش باید از همون راهی که چاق شدم برگردم به امید همچون روزی خدایا شکرت شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirrezahafezi6@gmail.com
      1400/03/07 16:28
      مدت عضویت: 1289 روز
      امتیاز کاربر: 100 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 4 کلمه

      سلام بسیار عالییی ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasaminhasanloo76@gmail.com
      1400/03/03 19:48
      مدت عضویت: 1315 روز
      امتیاز کاربر: 148 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 168 کلمه

       به نام خدا 

      سلام ما باید اول برای   ذهن لاغری رو کار راحت کنیم و در واقع به یاد بیاریم که از بدو تولد لاغر بودیم و لاغر  خواهیم ماند و باید مسعولیتش رو بپذیریم که خودمون مسعولیم و که این وضعیت رو تغییر بدیم و متناسب بودنمونرو پس بگیریم و به امید خدا که من رو لایق این مسیر  صحیح دونست تامن  بتونم به بهترین شکل در این مسیر گام بردارم اول خدا و دوم لطف استاد 

      ما همانطور که چاقی رو آموختیم  لاغری رو هم میتونیم یاد بگیریم و به تناسب اندام برسیم 

      تنهاباید عادت هایی که امروزه حالمون رو بد میکنه و فراموش کنیم و کنار بزاریم مثل حساس بودن به پوشش لباس که این کار میتونه چاقی رو تشدید کنه و فراموش کنیم که فردی هستیم که اضافه وزن داره با اعتماد به نفس باشیم و کاملا عادی برخورد کنیم و هر چییزی رو به چاقی ربط ندیم 

      و من به اندازه عظمت خدا ازش تشکر میکنم و سپاس گزارم از خدای مهربان 

      و از زحمات استاد عطارروشن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/03 18:41
      مدت عضویت: 1645 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 132 کلمه

      سلام خدمت استاد و دوستان متناسب اندام

      همانطور که دراین فایل یاد گرفتیم چاقی رو که   مثل زبان فارسی آموختیم و توش مهارت پیدا کردیم دیگه کم کم بایستی لاغری رو یاد بگیریم  و باهاش یه مدت زندگی کنیم تا توش مهارت پیدا کنیم .

      وبا آگاهی های لاغری که کسب میکنیم وبا تغییر باورها وافکار مخرب چاقی که باعث شده ما از مسیر متناسب شدن خارج بشیم به افکار و باورهای لاغری در مسیر صاف و هموار متناسب شدن  قرار بگیریم  . 

      ویه مدت روی خودمون کارکنیم با عشق به خود و توجهات درست در محیط اجتماعی و با کسب آگاهی های لاغری از طریق استاد بزرگوار که راه سخت رو برامون هموار کردند در این محیط لاغری زندگی کنیم و این زبان لاغری رو یاد بگیریم و شایسته اندام متناسب شویم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sana.motalebikhah@gmail.com
      1400/02/25 22:35
      مدت عضویت: 1351 روز
      امتیاز کاربر: 172 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 144 کلمه

      به نام خداوند جان و خرد ❤ سلام و درود ❤️

      میخواهم💪

      میتوانم😍

      میشود 🌟

      لاغری آسان ترین کار دنیا هستش و طبیعت بدن لاغری و تناسب اندام هست😊

      من لاغری رو آموزش میبینم و تا آخر عمر لاغر و متناسب هستم و لذت میبرم😇

      الان که فکر میکنم دیگه نباید به گذشته فکر کنم و حسرتش رو بخورم و فقط و فقط و فقط باید تمرکزم رو بزارم رو هدفم و یادگیری لاغری😍به جای اینکه وقتم رو تلف کنم که چراااا و ای کااااش…………..اون وقت رو میزارم واسه آموزش درست خودم و حتما حتما حتما بهش میرسم چون طبیعت بدن من لاغری و تناسب اندام هستش و لاغری آسان ترین کار دنیا هستش و من به سادگی و به زیبایی و عزتمندانه به هدفم میرسم و تا آخر عمر لاغر و متناسب هستم و لذت میبرم 😇😇😇

      خدااااااااااااااااااااایا شکرت خدااااااااااااااااااااایا شکرت خدااااااااااااااااااااایا شکرت من را در مسیر درست قرار دادی🌟

      شنبه۱۴۰۰/۲/۲۵

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار eli_naz_188@yahoo.com
      1400/02/21 12:09
      مدت عضویت: 1310 روز
      امتیاز کاربر: 195 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,370 کلمه

      سلام به استاد و دوستاي عزيزم

      گام هشتم

      چرا چاق شدم من؟ چرا لاغر نميشم؟

      لاغر كه حالا دارم ميشم كي گفته نميشم؟! ☺️🥰

      اما اين سوال گذشته س چرا قديما چاق شدم و  لاغر نميشدم؟

      من هر روز كه بيشتر فايل گوش ميدم بيشتر جوابام كاملتر ميشه و ليستم از اون دلايلي كه چرا چاق شدم هي اضافه ميشه.👌🏻

      حالا امروز مينويسم كه تا به امروز چه مواردي رو شناسايي كردم كه چرا چاق شدم و اين چه عواملي بود كه باعث ميشد من نتونم لاغربشم؟

      ١)من   “احساسم”   نسبت به خودم در تمام مراحل زندگيم حس چاقي بود

      حتي زماني كه لاغر بودم هم حس ميكردم چاقم .

      من اولين مشكلم احساسم بود.

      مگه ميشه يه نفر كل زندگيش حس خوبي راجع به خودش(اندامش)نداشته باشه؟

      بله ميشه اون منم

      اولين ضربه احساسم بود .

      اين گزينه به خودي خود نابودگره تمام اهداف و دستاوردهاست.

      من حسم منفي بود

      حس خوبي به خودم نداشتم

      حس خوبي به غذايي كه ميخوردم نداشتم

      حس خوبي به ميزان غذايي كه ميخوردم نداشتم

      حس خوبي بعد خوردن غذام نداشتم

      خس خوبي قبل خواب نداشتم

      حس خوبي موقع بيدار شدن صبح نداشتم

      حس خوبي به لباسي كه ميپوشيدم نداشتم

      حس خوبي به اندامي كه توي آينه ميديدم نداشتم

      اصلا حس خوبي به اين انسان نداشتم

      من نميگم كه امروز من متحول شدم و صدرصد حسم به خودم عاليه

      اما هر روز تلاش ميكنم كه حسمو به همه ي چيزهايي كه قبلا بد بود بهتر كنم

      چون راه ديگه اي ندارم

      چون تنها راه رسيدن من نه تنها به لاغري بلكه به ساير اهدافم تصحيح نوع احساسم به مسائله.

      من تو موارد زيادي در زندگيم موفقم و وقتي حالا اونارو اناليز ميكنم ميبينم كه من در موارد موفقيتم اخساسم هميشه مثبت و اميدوار بوده.

      مثال:

      من تو ٢٦ سالگي تو يه كمپاني بزرگ مدير يك دپارتمان بودم و درامد نسبتا خوبي داشتم.

      اما من توي ذهنم آرزوهاي بلندتري داشتم و ميدونستم من براي اون شغل آفريده نشدم چون ازش لذت نميبردم.

      من تصميم گرفتم حرفه اي رو باد بگيرم كه دوسش دارم و بتونم بيزينس خودمو داشته باشم و از شغلم لذت ببرم.

      من در طول مسير رسيدن به هدفم تنها به لذت و نتيجه ي عالي فكر ميكردم.

      من به ريسك اين كار اهميتي نميدادم.

      شروع كردن از صفر من رو از تصميمم منصرف نميكرد چون نيروي قدرتمندتري بمن ميگفت تو ميتوني و حتما از عهدش بر مياي.

      همه ي خونواده و دوستانم گفتن كه كار اشتباهي ميكنم كه از شغل با درامد ثابت و مطمئن استعفا ميدي و شغلي جديد با مشتري صفررو رو پاي خودت  و تنها شروع مي كني.

      اما حس من در تمام مسير مثبت بود.

      البته كه من نگران بودم ،البته كه توي دلم ميگفتم اگه نشه چي ؟،اما احساس مثبت و قوي كه ميگفت تو موفق ميشي برو من پشتتم خيلي زورش بيشتر از همه حرفا ي توي دلم و همه حرفاي كل دنيا بود.

      در نهايت من كارم رو شروع كردم و توي تنها ٦ ماه فوقالعاده موفق و معتبر شدم.

      “احساس “

      اين عامل پيچيده و سرنوشت ساز

      ميتونه نتيجه ي يك معادله رو كاملا برعكس كنه.

      حالا كه به موضوع شكست در لاغريم بر ميگردم و مرور ميكنم احساسمو ميبينم كه احساسم هيچوقت با من يار و همگام نبوده.

      حالا كه وارد مسير لاغري با ذهن شدم خيلي تلاش ميكنم كه احساسم رو خوب و مثبت نگه دارم

      خوشحال و شكر گزار از خواب بيدار شم

      خوشحال تحرك كنم

      خوشحال بخورم

      خوشحال به خودم نگاه كنم

      لبخند بزنم به صورتم

      و بگم كه طوفان بخير گذشت و من كنارتم تا با هم با احساس نو از نو بسازيم پايه هاي ذهن رو.

      ٢)”باورهاي ” من

      و اين باورهاي من

      امان از تمام باورهاي منفي و غلط من!🤦🏼‍♀️

      من بعد اشنايي با اين دوره تمام باورهام غلط از آب در اومد!😅

      باورهاي من مبني بر دلايل و بهانه هاي چاقيم همه غلط بود!

      -من چاق شدم چون مدل بدنم اينه!

      -چون هورمون هام بالانس نيستن

      -چون آهنم كم شد بهو شيريني زياد خوردم

      -چون سنم شد سي سال

      -چون من كلا متابوليسمم پايينه

      -چون خانوما خدادادي بافت چربيشون بيشتر از عضله هست

      -چون من شغلم بي تحركه

      -چون من از ورزش خوشم نمياد

      -چون من روزي ٨ ليوان اب نميخورم

      -چون من خيلي مواد شيرين دوست دارم

      -چون من نون ميخورم

      و تمام اين عوامل بيروني كه من باور داشتم عامل چاقي من هستن

      باور داشتم :

      -رژيم تنها راه صحيح لاغريه

      -ورزش تنها راه صحيح خلاصي از شر چربي هاست

      -كم بخور زياد تحرك كن

      -من بي اراده ام همه با اراده ان

      -من تا ابد محكوم به چاقي ام

      -بايد معدمو كوچيك كنم والا من تا اخر عمرم همينم

      لاغرا ژن شون با ماها فرق داره اونا استعداد ندارن ما داريم

      -من اشتهام خيلي زياده و غير قابل كنترله

      و ….

      تمام اين باورهاي مسموم چطور ممكنه بزاره من لاغر بشم آخه؟

      چرا اينارو به ما ياد ندادن؟

      چرا ٩٠٪؜ كسايي كه ادعاشون ميشه ميدونن و ميخوان كمك ما كنن دستشون رو روي نون و برنج و شيريني و روغن و… ميزارن چرا كسي اصل حرفو حرف حقو نميزنه ؟

      به يقين كه اينم نوعي سياسته …

      ما هم مثل تشنه لباي اسير دربه در دنبال يه قطره آب؟

      بله دوستاي گلم من دومين خطام باورهاي تماما غلطي بود كه راجع به تمام محتواي چاقي و لاغري و خودم داشتم و خداروشكر سعي ميكنم روي موارد بيشتري از اين باورهاي بيهوده خط قرمز ❌ بكشم.

      هر چه تعداد بيشتري باور غلط خط بخوره من به هدفم آسونتر و سريعتر نزديكتر ميشم.🙏🏻

      ٣)مورد سوم كه ميتونم بگم “گفتارهاي كلامي ”من بود.

      چي از زبون من گفته ميشد راجع به چاقي و لاغري؟

      همه بيان ضعف من بود.به دوستان و نزديكام و دكترم و مربي باشگام و هر كسي كه اعتماد ميكردم ميگفتم:

      -من استعداد چاقيم زياده

      -من آبم ميخورم چاق ميشم

      -من از بچگي اينطور بودم

      -من از ورزش خوشم نمياد واسه اينه

      -من نميتونم خودمو كنترل كنم شيريني ميخورم

      -من قبل خواب بي اراده ميشم هله هوله ميخورم

      و …

      من خودمو در مورد لاغري و تناسب اندام چطور به جامعه و بيرون از خودم معرفي ميكردم؟

      -من خودم رو به عنوان كسي كه بارها تلاش كرده ولي مشكلش اينه كه لاغر نميشه معرفي كردم

      اين توصيف من وصف يك انسان شكست خورده و ضعيف در مورد موضوع لاغري بود

      مسلما ذهن من هم قبول ميكرد هر چه كه من درباره خودم توصيف ميكردم و طبق اون توصيف برنامه ريزي ميشد كه حركاتي وواكنشهايي در جهت محقق كردن اون گفته هاي من راجع به خودم انجام بده.

      ميخواست من رو به اون حقيقت كلامي نزديك كنه پس من چاقتر ميشدم و يا اصلا لاغر نميشدم.

      ☝🏻حالا ياد گرفتم حتي يك جمله و حتي يك كلمه در مورد خود فعليم و وزن فعليم و اينكه چرا اين شكليم به هيچ كسي نگم حتي زير لب به خودمم هم نجوا نكنم.

      گفتارم رو كنترل و سازماندهي ميكنم در جهت لاغري:

      -من انسان متناسبي هستم

      -من فوق العاده خوش هيكلم

      -من فوق العاده با استعداد و با اراده ام

      -هر وقت كه اراده كردم لاغر شدم

      -من لاغر و متناسب هستم

      -لاغري براي من آسونترين كار دنياست

      -من با ارزشم

      -من همين الانشم خيلي متناسبم 

      -من با قدرت و بي نظيرم

      -من خود خدام

      حال كه گفتارم رو تصحيح كردم ذهنم هم تمام برنامه هاشو طبق اين گفته هاي من خواهد ريخت و منو در مسير لاغري جلو خواهد برد.

      ٤)مورد ديگه حرفهايي بود كه من “ميشنيدم” .

      چه شنيده هايي رو گوشهاي من ميشنيد تا منو چاقتر كنه؟

      تمام محاوره هاي غلط حول انواع رژيم

      -فلان رژيم ١٤ روزه لاغر ميكنه

      -فلاني زيره رو قاطي ماست كرد ٢٠ كيلو كم كرد

      -دوستم:من معدمو عمل كردم ٣٥ كيلو كم شدم

      -متخصص تغذيه:يك بسقاب برنج ٤٥٠ كالري داره

      -مربي باشگاه:حركات هوازي به تنهايي باعث لاغري نميشه بايد وزنه بزني

      -همسايه:از ساعت ١٢-٨ بخور بقيه روز نخور كلا چربيات آب ميشه

      -اون يكي دوستم:ما كلا هيچوقت لاغر نميشيم دنيا دو روزه بيا بريم بيرون غذا بخوريم

      -فلان مرد:من عاشق زناي پُرم

      -تو راديو ماشين:پادكست صوتي لاغري با رژيم گياهخواري

      -تو فضاي مجازي:حرفاي فلان مدل لباس در مورد نخوردن غذا و فقط آب و مايعات خوردن

      و….

      اين شده بود زندگي من

      گوشهاي من فقط حرفهاي راجع به اينكه چطور لاغر بشيم رو گوش ميداد و براش جذاب بود

      همه ي اون اطلاعات بي ريشه و غلط واسش جذاب بود!

      ميشنيد

      ميداد ذهن ناخوداگاهم

      اونم كه آماده باش شروع به برنامه ريزي

      بنويس همه ي برنامه هايي كه اين راجع بهش گوش ميده

      چي گوش ميده؟

      فقط چاقي فقط اينكه چجور لاغر شه چون چاقي دردشه

      چون چاقي خيلي واسش سنگين تره از لاغري

      آهان ن ن

      يعني چاقي واسش مهمه

      پس بزار جوري برنامه بريزم كه اينو به اون چيزي كه واسش سنگين و مهمه برسونم (چاقي)

      يعني اين  ذهن ناخوداگاه گيجه!

      هر چي كه روش تمركز كني تورو تو مسير تحققش ميزاره!

      نميتونه تشخيص بده كه آقا من از چاقي نگفتم كه خوشم مياد نميخوام كه چاق شم 😲

      ذهن كاري به اينا نداره تو كه فقط به چاقي قدرت دادي و هي راجع بهش گوش كردي اون برداشتشو كرد و تمام .حكم چاقيو صادر كرد رفت.⚖️✍🏻

      خب حالا توي مسير لاغري چيكار ميكنم؟

      من محاله به هيچ بحثي در مورد چاقي وارد بشم و گوش بدم .

      نه تلويزيون نه صوتي نه از آدما و محواره

      هيچ چيز

      گوش من فقط فايلاي صوتي لاغري با ذهن استادو گوش ميده

      گوش من فقط اطلاعات صحيحو گوش ميده و ذهن من طبق اون شنيده هاي مربوط به لاغري برنامه ريزي ميكنه تا در اينده اي نزديك تو هرموقيعت زماني و مكاني منو در مسير لاغري جلو ببره.

      ٥)مورد ديگه “تصوير سازي “من هست.

      من چه تصويري از خودم داشتم در مسير چاقيم؟

      تصاوير چاق و منفي

      تصوير سازي من از خودم چاق بود

      تصوير سازي من راجع به مكانها و زمانهايي كه در آينده توش ميخواستم باشم يك تصوير چاق بود كه من رو نگران و نا اميد ميكرد

      -هفته ديگه با بچه ها بريم بيرون واسه شام من تو عكس چاق ميوفتم

      -من قراره با فلاني برم بيرون ميگه چقدر هيكلش چاق شده

      -خدايا من قراره برم عروسي تو فلان تاريخ حالا همه فاميلا كه منو نديدن ميگم الهام بازم چاق شده

      -فلان لباس كه من خريدم اخه تا فلان روز كه تنم نميشه برم يه لباس ديگه بخرم من كه ميدونم لاغر نميشم.

      آيا من تصوير الهام متناسب رو توي آينده ي نزديك و دورم در ذهنم ترسيم ميكردم؟

      به قطع جواب نه هست.

      من خودم رو محكوم به اضافه شدن بيشتر وزنم و چاقي بيشترم ميدونستم و تمام تصاوير حال و آينده ي من در ذهنم تصاوير متناسب و خوش اندام نبود.

      تصاوير ناراحت و نگران و خجالت زده از اضافه وزنم بود.

      اصلا نميتونستم به اين فكر كنم كه خب گيرم تا فلان تاريخ وزنت كم نشه گيرم همه توي جمع بگن الهام ١٠ كيلو چاق شده

      اصلا آيا اين تمام ماجراست؟

      اصلا هيچ دليل ديگه اي براي حضور تو در اون جمع وجود نداره؟

      اصلا يعني هيچ شاخص بارز و ارزشمندي جز اضافه وزنت براي تو توي ذهنت وجود نداره كه بهش افتخار كني و ببالي؟

      جواب من در گذشته:

      خير نيست

      من اگه چاق باشم ساير دستاوردهام اونقدر كم رنگه كه كسي حتي فرصت شناسوندن من رو به اونها نميده و يا اينكه من اصلا عامل تمايزي در وجه اول ندارم كه منو از بقيه جدا كنه

      اصلا كسايي كه متناسبن فقط حق غرور به خودشون دارن و اونها كاملترين و با اراده ترين انسانهان .

      من اينطور فكر ميكردم اينطور باورسازي ميكردم و اينطور تصويرسازي ميكردم و نتيجه طبق هميشه شكست من در لاغري توي بازه يزماني تعيين شدم بود.

      چون ذهنم با من ياري نميكرد

      و من بي نهايت خسته از ذهن نا فرمانم بودم و براي تنبيه نافرماني ذهنم جسمم رو شكنجه ميكردم 🤦🏼‍♀️

      واي بر من

      كلا اشتباه روي اشتباه بود.

      جالبه اين كه من توي هر جمعي ميرفتم و ميرم همه جز تعريف و تمجيد چيز ديگه اي نبود و با خسرت به من و زندگيم نگاه ميشه و من تنها شاكي و ناراضي ه اين بازيم.

      طفلي مامانم تمام طول عمرم بمن خسته شد از بس تكرار كرد كه من از بيرون اون چيزي كه خودم راجع به خودم فكر ميكنم نيستم.

      اما ميدونين چيه ؟

      يك دنيا هم بهت بگن (آره )اگه يه ذهن غلط برنامه ريزي شده توي سرت باشه مگه (نه ).

      اينه 

      اينه قدرت ذهن 🧠

      و اينطور بود كه در نتيجه ي اين ٥ دليل مهم و حياتي من هيچوقت به لاغري نرسيدم و چاق. شدم و چاق موندم.

      بچه ها 

      امروز كه بيدار شدم حس خيلي خوبي داشتم.

      حس فرمانروا تا حالا داشتين؟

      حس برتري چي؟

      من حس قدرت و فرمانروايي داشتم.

      استمرار من در گوش كردن به فايلها و انجام تمرينهاي ذهني خودش رو داره كم كم توي جسمم و ذهنم و نگرشم نشون ميده و زندگي من حالا روزنه ي روشني داره كه روز به روز بازتر ميشه و روزها ي من رو نوراني تر ميكنه.

      من امروز تصميم مهمي گرفتم.

      من تصميم گرفتم استفاده از قدرت ذهن رو نه تنها در موضوع لاغري بلكه در تمام موارد ديگه ي زندگيم هم دخيل كنم.اگر ذهن من قابليت تحقق تمام آرزوهاي منو داره چرا كه نه؟

      موضوع لاغري براي من اهميتشو تا خدودي از دست داده.

      چون من به اين نتيجه رسيدم اين كوچكترين و ساده ترين كاريه كه ذهن من بطور طبيعي طبق يك فرايند روزمره ميتونه از پسش بر بياد ومن هم ناظر كيفي كارش خواهم بود چون تازه راه افتاده!

      ولي من ميخوام زمانم رو بيشتر صرف مسائل مهمتر و دستاوردهاي با ارزشتر كنم

      وقتش رسيده كه از تمام ذهنم با تمام قابليتش كار بكشم.

      ميخوام هدفها و آرزوهاي بزرگي كه از نظرم غير قابل تحقق ه بنويسم و به ذهنم تمرين بدم كه در مسير تحقق اونها حركت كنه.اين ذهنم كلا برده ي منه هر جا كه بگم ميره ☺️😄

      فقط بايد پله به پله و برنامه ريزي شده تعليمش بدم كه راههاي فرعي رو نره.

      ميدونين دوستاي عزيزم

      يه مثال ميزنم

      مثلا واسه تولد برادرم ميخوام براش يه گوشي موبايل بخرم اما اينو به مامانم نگفتم.

      مامانم نميدونه برنامه ي من خريدن گوشيه ميگه تولد داداشته ميگم براش يه كادويي چيزي بخر يه ادكلن يا …

      من ميگم مامان ادكلن چيه من واسش گوشي ميخرم لياقتش بيشتر از اين چيزاي كوچيكه.

      خب استاد

      حالا من دقيقا تو زندگيم همچين حسي دارم

      من به اين سايت به نيت لاغري وارد شدم

      اما بعد دو هفته ميبينم لاغري خيلي كمه اين كه چيزي نيست من توجه ام و انرژيمو به جاي لاغري ميخوام به آرزوهاي بزرگتر بدم

      چون فهميدم كه با ذهنت را بياي باهات چجوري راه كه سهله ميدووه !🏃🏼‍♀️🏃🏽‍♀️

      حالا اگه من ذهنم اينقدر زرنگو و نابغس حيف نباشه ازش فقط لاغريو بخوام!؟

      من ازش يه ارزو و هدف بزرگتر ميخوام اين ريزه ميزه ها خودشون توي مسير تحقق اون آرزو بزرگه محقق ميشن!

      از امروز فعاليتها و تحقيقاتم رو در زمينه هاي ديگه رو هم شروع خواهم كرد و شمارو هم در جريان خواهم گزاشت.

      من يه انسان آزاد و رها و مجرد و موفق و جوان هستم و همه چيز براي شروع كار رو دارم و اون ذهنمه.اون موارد ديگه هم كمك كننده ان.

      من تو زندگيم از نقطه ي زير صفر براي تولد موفقيتهاي بزرگم شروع كردم حالا كه بالاي صفر ايستادم و تجربه هم دارم با تمركز و برنامهريزي ذهنم نتيجه م هزاران برابر خواهد بود.🏆🥇

      دوستاي گلم

      هدفهاتون رو بزرگ در نظر بگيريد

      غير ممكن ها رو ممكن تصور كنيد

      به آرزوهاتون لقب غير محال نديد

      تنها كافي ست ذهنتون رو باور كنيد و بهش ميدون بديد.

      بياد داشته باشيد ما هيچ اما هيچ تفاوتي با موفق ترين انسان روي كره زمين نداريم.

      پيش بسوي برنامه ريزي و تغذيه صحيح ذهن و اصلاح باورها 💪🏻💪🏻💪🏻

      دوستدار همگي

      الهام ❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 25 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1400/02/09 10:31
      مدت عضویت: 1513 روز
      امتیاز کاربر: 7054 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 910 کلمه

      بنام خدا⁦❤️⁩ 

      چراچاق شدم چرالاغرنمیشم ؟

      درطی تمام زندگیم من مقصر هایی برای اضافه وزنم داشتم اول ازهمه ژنتیک و خانواده وبعدغذاهاوروغن های پرچرب وفست فودها درطی تمام زندگیم من به اندازه ی سالهای زندگیم هرچقدرکه بزرگترمیشدم من چاقترمیشدم چون دلایلم به مروروباگذشت زمان بیشتروکهنه ترمیشد درواقع بعدازشنیدن این فایل من به این باوررسیدم که من چاق شدم چون چاقی رایادگرفتم چاقی در من پیشینه داره ودلیل اونهم یادگیری من والگوبرداری من ازخونوادم بوده رفتارهاوواکنشهایی که میدن درواقع من ذهنم دربچگی آماده بودبرای دریافت همانطورکه حالاهم امادست امادربچگی چون ذهن من کاملاازفرمولهای دستی خالی بودوفقط ازفرمولهای  پیش فرض پربود وطبق اونهاعمل میکرد چاقی من به خاطر غیرطبیعی رفتارکردن من بود چون چاق شدن یاتپل شدن یعنی خارج شدن از محدوده‌ی طبیعی بدن که اون لاغری هستش. درطی این مدت که تقریباً یک هفته بودکه اینترنت نداشتم من فقط سه تافایل جدیدگوش دادم وتاگام یاز ده روانجام دادم و نکات طلایی روهم دوتاشونومرورکردم والان تصمیم گرفتم دیدگاه ها رو بنویسم و بعد به گام دوازده برسم. چون درطی این مدت فهمیدم که نوشتن دیدگاه چقدرموثره خواندن نوشته های استاد و دوستان شگفتی سازوهمه ی این سایت . درطی این مدت من یادگرفتم که چاقی طبیعی نیست بلکه برای ذهنم 🧠 طبیعی شده ودلیلش هم زندگی کردن با افراد واطرافیانم بوده که اونو طبیعی میدیدن .چون اونهاهم این جوری یادگرفتن وپذیرفتن .وحالاکه به رفتارهام درمورد مواد غذایی فکرمیکنم به این پی میبرم که من چاق شدم چون غیرطبیعی رفتارکردم  .من آدم طبیعی هستم امامن باچاقی خودم طبیعی رفتارکردم چون سالها چیزی غیرازاونویادنگرفتم  اینم فهمیدم که آدم چاق به خاطر این که سالها چاقی رومرورکردن وهرروز رفتارشونو تکرارمیکنن  چاقن چون ذهن اونها فقط فرمول‌های چاقی روداره وادمهای لاغرفقط فرمول‌های لاغری وتکرارکردن که لاغرن .واینم فهمیدم که دوستان عزیزی که شگفتی سازمیشن  چون هرروزفرمولهای لاغری روتکرارمیکنن وتمرین میکنن لاغرمیشن وبرای  همیشه لاغرمیمونن شایدبراتون عجیب باشه امامن تازه به این درک رسیدم وهروقت پرخوری میکنم  میگم به خودم که این رفتار طبیعی نیست بلکه رفتارجدیدی که دارم یادمیگیرم تمرینش کنم طبیعیه و اینم درخودم دیدم که لباسها م ازادشده وصورتم لاغرشده اوایل میخواستم برای مدت زمانی ومقدا ری که تعیین کرده بودم لاغربشم وبرای بچه دارشدن امابه خودم گفتم که نه بایدتغییرکنه همه چیز من وظیفه ندارم که ادمهاروازخودم راضی نگهدارم وتمام ادمهاروهرطورکه بشه نمیشه همشون.راضی کرد ⁦ومن خدانیستم من یک انسانم و. وظیفه دارم که برای خودم کاری انجام بدم  اینکه برای درموردم حرف نزن روزه بگیرم یاپشت سرم دیگه حرف نزنن لاغربشم ویا..‌..درواقع این فقط به خودم مربوط میشه ومن وظیفه ندارم کسی روازخودم راضی نگهدارم  وارامش پیدا کردم وادامه دادم حتی درانجام دادن ومرورتمربنات عجله نکردم چون فهمیدم که باید برای همیشه این تغییروجودداشته باشه و من برای همیشه لاغرمیمونم پذیرفتم  که همه چیز یواش یواش اماهمیشگی رخ میده وغصه ی جسممونخوردم  چون این من بودم که الان خواسته بودم .یادگرفتم که دیگرانومقصرندونم وچاقی فرموله واین فرمولهاهستن که مانع از لاغری من میشن وهرشب مشتاقانه قبل از خواب به لاغری واندام ایده آلی که بهش رسیدم فکرمیکنم وعجله ای درکارنیست حتی توی انجام تمرینات زندگی باطعم خداهم عجله ندارم و اززمانیکه به احساس آرامش رسیدم وتمریناتوباشورواشتیاق انجام میدم بهترتونستم خیلی چیزارودرک کنم دلم میخواد خیلی زیادازاحساس عالی که به دست آوردم صحبت کنم امسال ماه رمضان برای من خیلی فرق داشت ازهمه نظرمن حتی وجودخدا ودرخودم احساس کردم و افتخار کردم به خودم که خدادردرون منه وبیشتربه سکوت درونم گوش میدم اززندگی بیشترلذت میبرم واعتمادم به خداوخودم بیشترشدن بعدازمدتهادیرروزوشب گذشتش من ازخودم عکس گرفتم ودیدم چفدرتغییرکردم ولباسهام برام آزاد شد ه وحس سبکی دارم .یادگرفتم که همه چیز به ذهن برمیگرده واینکه حس وحالم بدمیشه به خاطر جمع شدن افکارمنفی درذهنم دراون لحظه هست تونستم  خودموبیشنربشناسم وباخداا تباط برقرا رکنم ولذت ببرم چاقی من آموزشی بود به دلیل تکراراین فرمول باور⁦⁩⁦⬅️⁩عمل ⁦⬅️⁩نتیجه که همه ی اینها باتکرارشدن حاصل شدن وحالا هربارکه تمرین میکنم میگم من مسول چاقی و مسول لاغری خودم هستم . دلیل اینکه چرالاغرنمیشم هم به این موضوع برمیگشت .

      ۱-چاقی برام طبیعی و عادی شده بودبه دلیل تکرارشدن واعتیادپیداکردن بهش 

      2-باهربارژیم گرفتن ومحدودکردن خودم وایجادجنگ وتضاد بین ذهن و جسم  یعنی من  خواسته اماین بودکه لاغربشم اما ازلاغری وشل شدن پوست بدنم میترسیدم ویادوست داشتم لاغربشم امافکرمیکردم که حامابایدفلان غذارونخورم وهمیشه چشمم دنبال غذابوداما یادم می اومدکه  من رژیم دارم واین نشون میداد که من ذهنم درمسیرچاقی وچاقترشدن بود.

      3-توجه نداشتن من به زمان ومقداروزنی که اضافه میکردم و به مرورطی میشدامامکمل اون که باعث پیشرفت اون میشداحساسی بودکه من بعدازدیدن خودم  پیدامیکردم درطی مدت برام طبیعی بود چون روندش داشت پیش می‌رفت و من به اون توجهی نداشتم اماواکنش احساسی من که ازنظرخوداگاه من طبیعی نبود اماناخوداگاه من فقط احساس منودرک میکردوبراش مهم نبود که این پیشرفت دادن به ضررمن هست و یابه نفع من ومن درمسیرچاقتر شدن راحت تر قدم میگذاشتم  .

      4.اعتیادپیداکردن به این احساس سنگینی وخفگی که برام طبیعی شده بودودرذهنم سیری تعریف نشده بودومن همیشه تابه حدی میخوردم که فشارمیومدوهمین حالت یعنی ازحالت طبیعی و اتوماتیک بیرون اومدن .همه ی مادرطی شبانه روزداریم زندگی میکنیم و بدن به صورت اتوماتیک خون‌رسانی وتنفس روانجام میده و سلولسازی صورت میگیره وهمه ی رفتارهای درونی که نیاز به مانداره داره شکل میگیره گرسنگی هم کاملااتوماتیکه واحساس سیری رسیدن ورفع شدن نیازبدن امافشاررسیدن واحساس درد طبیعی نیست و این جسم هم که باهاش مواجه هستم هم طبیعی نیست چون فشارازخوردن  طبیعی نیست و این ثابت میشه که چاقی طبیعی نیست .وبرای همین رژیم هم طبیعی نبودچون فقط غذاخوردنومحدودمیکردو هیچ چیز ی به ذهن آموزش داده نمیشد وبه همین خاطرهم برای همیشه لاغرنمیشدم.

       واین باورهان که کهنه ترمیشدن نه چربی هاوبه خاطرباوبودکه لاغرنمیشدم نه چربی های کهنه. پس لاغری هم یادگرفتنیه وبرای لاغرموندن بایدلاغری رویادگرفت .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار smanhahmady32
      1400/01/30 19:20
      مدت عضویت: 1493 روز
      امتیاز کاربر: 10662 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 241 کلمه

      سلام استاد .من سالهی خیلی طولانی هست باورهای اشتباه چاق کننده زیادی داشتم با شروع این دوره متوجه شدم که همه اینها باورهای اشتباهی بوده که سالهاست با خودم تکرارشون میکردم کافی بود عمه هام رو ببینم مامانم میگفت ببین تو کشیدی به عمه هات نمیتونی بجنگی با سرنوشتت تو ارثی ت چاقیه و منم باور کردم .یا این همه بهم میگفتن تو پشت میز نشینی و بی تحرکی چون بعد از نهاری که میخوری چند ساعت میخابی چون ریزه خواری زیاد داری دکترا میگفتن سوخت و ساز بدنت پایینه باید روزی یک ساعت پیاده روی کنی و باورهای فراوارن دیگه که هر روز به من میگفتن و من باورشون کرده بودم مخصوصا اگه اون فردی که بهم حرفی میزد دکتر بود به شدت قبولش میکردم و باور م قوی تر میشد .قطعا کسی که اینهمه باور قوی داره روز به روز چاق و چاق تر میشه .اما خداروشکر میکنم که الان سه ماهه که از باورهای ویران کننده مخرب پاک شدم این باورها مثل اعتیاد که زندگی یه فرد معتاد رو تحت تاثیر خودش قرار میده زندگی منم داغون کرد .اما امروز میخام بگم من پاک پاکم و ذره ای این باورهای اشتباه رو قبول ندارم چون اینقدر برای خودم نمونه و مثال پیدا کردم برای هر کدوم از باورهام فهمیدم همشون اشتباه بودن و الان خودم رو مقصر صد در صد چاقی خودم میدونم .

      خداروشکر که وارد این مسیر زیبا شدم ودرک م از همه چی بالا رفت  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Labkhande zemestan
      1400/01/25 14:20
      مدت عضویت: 1448 روز
      امتیاز کاربر: 11422 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 642 کلمه

      چرا چاق شدم ؟🤔 چون فک میکردم ک شبیه خونواده مادریم باید مثل اونا چاق بشم چون ژنتیکم اینه، چون استخون بندیم درشته باید چاق باشم ، چون غذازیاد میخورم ،ریزه خاری و تنقلات زیاد میخورم چاق شدم ،چون من آدم کم تحرکی هستم چاق شدم چون ورزشو مستمر ک همیشه ادامه نمیدم چاق شدم ،چون نمیتونم همیشه رژیم بگیرم چاق شدم ،چون نمیتونم بعضی از غذاها رو حذف کنم چاق شدم ،و کلی از این باورها ک من طی سالیان عمرا اموزش دیده بودم ،من اموزش چاقی رو همراه حرفای خونواده و اطرافیانم ب طور نا خودگاه دیده بودم و باور کردع بودم و تکرار همون باورها منو چاق و چاق تر میکرد ، بزرگتر ک میشدم عید و تعطیلات عید رو باعث چاقی میدونستم ،مسافرت رفتنو باعت چاق شدن میدونستم ،و حتی ماه رمضون و روزه داریو باعث چاقی میدونستم چون میشنیدم ک میگن وقتی چندین ساعت گرسنه بمونی بدنت شروع ب ذخیره و کم کردن سوخت و ساز میکنه ،چون شنیده بودم و یاد گرفتع بودم ک ماه رمضون پر از شیرینیجاته و همینطور یهو خوردن سر افطار و یا شب دیر وقت غذا و‌خوراکی خوردن ‌ خوابیدن و همه ی این عوامل ک باور بهشون داشتم ک چاق کنندس همه در ماه رمضان اتفاق میوفته بس من اخر ماه رمضون کلی چاق میشم ،

      من سالها این اموزش هارو تکرار کردم استمرار داشتم و چاق میشدم و با فشار به جسمم میخواستم لاغر شم با ورزش و عرق کردن و‌گرسنگی کشیدن میخواستم لاغر بشم در حالی ک لاغری هم باید مثل چاقی اموزش دیده باشم تا بتونم برای همیشه لاغر بشم و‌لاغر بمونم اونم با تکرار و استمرار چون هر چیزی رو بخوای کامل یاد بگیری باید ی مدت تمرین و استمرار داشته باشی هر هنری نیاز ب اموزش داره من سالها فرمول های چاقی رو اموزش دیده بودم و باورشون کرده بودم تکرار میکردم و نتیجه شو هم خیلی عالی دریافت میکردم ک همون چاقی بود ،بس چطو انتظار داشتم توی ی ماه ورزش و ی هفته رژیم همه ی اون اموزش هارو ذهنم فراموش کنه 🤔 مگه تا حالا اموزش های دیگه ای ک دیدم تونستم فراموش کنم ؟؟؟ قطعااا نه ، شاید ب مرور وقتی تکرار نکردم برام کمرنگ شدن ولی هرگز فراموش نشدن و‌من وقتی دوباره بخوام ازشون استفاده کنم با چن وقت تکرار همه ی اموزش ها برام یاد اور میشع ،چاقی هم همینجوری من سالها اموزشش رو دیدم الانم باید اموزش لاغری رو ببینم و تکرار کنم و استمراز داشته باشم تا لاغریو خوب یاد بگیرم و نتیجشم ک تناسبه رو ببینم و لذت ببرم ، و‌در این بین چاقی فراموش نمیشه و بلکه کمرنگ میشه و هر چی من در یاد گیری فرمول های لاغری استمرار داشته باشم و باورها رو تغییر بدم و عمل کنم این اموزش ها جایگزین اموخته های قبلی من میشه ،

       من اموزش زبان ک‌من الان هم میتونم ترکی و آذری ک زبان مادریمه خوب حرف بزنم و هم فارسی ک زبان عمومی کشورم هست رو ،و با آموزش و بخاطر شرایط محیط و درس و‌مدرسه وقتی من بیشتر مواقع فارسی حرف زدم دیگه اون لهجه ترکی رو نداشتم و ب مرور و با تکرار. کم و کمرنگ شد ولی من همچنان هر جا نیاز باشه میتونم ترکی حرف بزنم و متوجه بشم و‌جواب بدم ؛ من از وقتی ک با این سایت اشنا شدم و‌علت های چاقی خودمو فهمیدم و فهمیدم ک چاقیو یاد گرفتم دیگه هیچ عجله ای برای لاغری ندارم و خودمو دانشجوی مسیر لاغری و‌تناسب میدونم‌و سعی میکنم ک‌ خوب اموزش هارو بفهمم و باور کنم و عمل کنم چون ایمان دارم ک در نهایت میتونم یاد بگیرم ، هر چقد ک زمان ببره غیر ممکنه ک ذهن نتونه یاد بگیره ،و منم استمرار در اموزش هام دارم و متوقف نمیشم بس قطعا ب خوبی میتونم لاغری رو هم مثل چاقی و یا رانندگی و‌گیتار زدن و  هر اموزش دیگه ای یاد بگیرم 🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/01/24 17:22
      مدت عضویت: 1549 روز
      امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 112 کلمه

      سلام به استاد عزیز و دوستان گلم

      لاغری یادگرفتنی ست.‌لاغری آموزش دیدنی ست.باید همونطور که طی این همه سال چاقی رو یاد گرفتیم از طریق اطرافیان و پدر و مادر و چه آسون هم بود یادگرفتنش.پس همونطورم باید لاغری و تناسب اندامدرو یاد بگیریم .من تو مدت هشت ماهی که با شما هستم در حال یادگیری همین فرمول های لاغری با ذهن هستم.و حالا هم دقیقا به همون آسونی قبله.‌فکر نمیکردم روزی در ذهن من لاغری آسون باشه بسرکه همش در ناله و گله شکایت از این بودم که من لاغر نمیشم.چه سالهایی گذشت و من استعدادها و نبوغ مو پشت پرده عدم اعتماد بنفس ناشی از چاقی کشتم.خدایا شکرت که الان اینجام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/01/09 22:44
      مدت عضویت: 1724 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 480 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹
      استاد عزیز فوت مادر گرامیتان را تسلیت عرض میکنم😔😔😔😔 🖤🖤🖤🖤🖤
      🖤انشالله که با حضرت زهرا محشور شوند🖤
      🖤روحشون قرین رحمت الهی🖤

      چرا چاق شدم 😔و چرا لاغر نمیشوم😔
      من شنیده بودم که اگه می خواهید بچه تون یه هنری رو یاد بگیره سعی‌کنید تا ۷سالگی آموزش ببینه که بچه تا این سن قدرت یادگیری فوق العاده ای دارد همیشه پیش خودم فکر‌می کردم یادگیری‌مختص هنر ها هست و توی ذهن خودم  داشتن زبان و هنرهای رزمی و نقاشی و مجسمه سازی و …. را هنر می دانستم
      ولی هیچ وقت فکر نمیکردم چاقی و اضافه وزن هم هنر خاص خودش داره و این قدر ماهرانه ما هنرشو یادگرفتیم و روی ما تاثیر گذاشته و باعث شده خیلی زود یادگیری رو به نقطه اجرایی و عمل برسونیم و این وضع و اوضاع رو برای خودمون بسازیم😔
      آره استاد شما درست می فرمائید داستان چاقی من هم مثل بقیه دوستان بر‌میگرده به آموزش بزرگ تر ها که دلیل چاقی بی تحرکی هست وما ژنتیکی استخوان بندیمون محکم هست 😔
      که تا زمانی که بچه بودم و فعالیت داشتم اصلا به چاقی توجه نمیکردم چون میدونستم چاقی سراغ من نمیاد برام هم مهم نبود چون اینقدر فعالیت داشتم و شیطونی‌میکردم و متناسب بودم و راحت زندگی‌می کردم که اصلا توی ذهن من نمی گنجید که روزی برسه و من چاق بشم ولی خبر نداشتم که ذهن خلاق من این حرف ها رو باور و ملکه ذهن خودش میکنه تا سر به زنگاه اجراش کنه😔
      دقیقا هم همین جور شد و حسابی با بی تحرکی‌من اضافه وزن اومد سراغم و جا خوش کرد برای خودش 😔 هر چی هم تلاش کردم نتیجه نداد که نداد. فقط تنها نتیجه ای که بهم داد این بود که اعصابم خرد کنه و نا امیدم کنه از لاغر شدن و اینکه بپذیرم که چاق شدن سرنوشت من هست و گوشه نشین بشم و از توی جمع بودن فراری باشم و لذت آنچنانی از زندگی نبرم و خودم رو لایق خیلی از چیزها و موقعیت ها نمیدیم 😔
      خدا خیرتون بده استاد که مارو آگاه کردید که علت چاقی خودمون رو پیدا کنیم و ریشه یابی کنیم 🙏🙏🙏
      حالا که فهمیدم خیلی راحت و مثل آب خوردن چاق شدن رو آموزش دیدم و به همین علت چاق شدم و هرچی تلاش فیزیکی و جسمی‌کردم نتیجه نداشته چون باید از همون روشی که چاق شدم حرکت کنم و همون مسیر طی کنم تا به متناسب شدن برسم و فهمیدم خداوند ذهن ما را طوری برنامه ریزی کرده که مثل جاده یه طرفه هست که فقط یاد میگیره و فراموش کردن توی برنامه اش نیست 
      چقدر روحیه گرفتم که خدافکر همه جاش رو کرده و راه رو برای ما هموار کرده تا هیچ بهونه ای نداشته باشیم که نتونستیم لاغربشیم .پس منم می تونم هنر لاغری رو آموزش ببینم و همون جور که پله پله چاق شدم پله پله به اندام ایده ال خودم برسم 😊
      همون جوری که در مسیر چاقی استمرار داشتم باید در مسیر لاغری هم استمرار کنم تا به نتیجه دلخواهم برسم.پس 💪حرکت میکنم 😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tavassoli
      1400/01/09 22:24
      مدت عضویت: 1766 روز
      امتیاز کاربر: 18313 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 271 کلمه

      سلام استاد، درگذشت مادرتون رو تسلیت میگم، انشالله که مادرتون با اهل بیت محشور و همنشین بشه و دعای خیرش راهگشای زندگیتون باشه، از خداوند صبری عظیم برای شما و خانواده محترمتون خواستارم. انشالله که غم آخرتون باشه. ما رو در غم خودتون شریک بدانید😔😔😔

      گام 8. چرا چاق شدم؟ چرا لاغر نمیشم؟
      همه ما در زندگی برای یادگیری موضوعات مختلف، تحت آموزش قرار گرفته ایم. همه ما در خانواده های متفاوت و در شهرهای متفاوت و با فرهنگ های متفاوت متولد شدیم و در کودکی چیزهای زیادی یاد گرفتیم که برای یادگیری آنها تصمیم نگرفتیم، مثل زبان فارسی که ما انتخاب نکردیم بلکه شرایط محیطی ایجاب کرد که ما آن را یاد بگیریم. ما برای فارسی صحبت کردن هیچ سختی نکشیدیم و خیلی راحت و خود به خودی اون رو یاد گرفتیم، ولی اگه الان بخوایم “آگاهانه” یه زبان دیگه مثلا آلمانی رو یاد بگیریم دیگه به این راحتی ها نیست، بلکه باید آموزش ببینیم، تلاش کنیم، استمرار داشته باشیم تا بتونیم اون زبان رو یاد بگیریم.
      نکته مهم اینه که هر چقدر ما تلاش کنیم نمی تونیم چیزهایی رو که یاد گرفتیم رو فراموش کنیم. در واقع ذهن، مثل جاده ای یک طرفه هست که فقط میتونه یاد بگیره، نمیتونه فراموش کنه.
      همه ما که اضافه وزن داریم، ذهنمون چاق شدن رو یاد گرفته (ابتدا از خانواده و بعد هم از دوستان، آشنایان، معلمان، پزشکان و …) و نمیتونه چاق شدن رو فراموش کنه. اگه تمایل به لاغر شدن داریم باید لاغری رو به ذهنمون آموزش بدیم و سپس استمرار داشته باشیم تا آنچه را که یاد گرفته ایم در ذهن ما تثبیت بشه و یواش یواش (نه یهویی) جسم ما لاغر بشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1400/01/08 03:16
      مدت عضویت: 1415 روز
      امتیاز کاربر: 458 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 200 کلمه

      سلام و شب بخیر خدمت همه دوستان عزیزم واستاد مهربان امیدوارم حالتون عالی باشه و سال خوبی رو برای همه دوستانم آروز مندم و هم چنین استاد عزیزم و جا داره تسلیت بگم ب استاد جان ب خاطر در گذشت مادر عزیزشون خداوند صبر بده شمارو استاد عزیزم .گام هشتم چرا چا ق شدم ؟چرا لاغر نمی شم؟ من چاق شدن رو از پدر مادرم یاد گرفتم همه ب من میگفتن تو چاقی تو مثل مادرتی ،مث عمه هاتی از بچگی این حرف و ب من میگفتن چون من زیاد می خوردم ولی الان فکر میکنم از بچگی این جملات رو من میشنیدم ولی موقعی ک عکساهای گذشته رو مرور میکنم اون موقعه ها من اصلا چاق نبودام خیلی ام لاغر بودام من از سوم راهنمایی ک ب سن بلوغ رسیدم استارت چاقیم خورده شده و تا اینجا پیش رفتم ب نظرم اونا فرمول های چاقی در ذهن منو میگرفتن و ب من این حرفا رو میزدن .چرا لاغر نمیشم ؟ب نظرم ب خاطر باورهای مخرب ک هنوز در ذهنمون ریشه کرده و خیلی پررنگن ب خاطر ارثی بودن چاقی ،زیاد غذا خوردن ،و با تجربه های رژیمی های ناموفق مالاغر شدن رو در ذهنمون کار خیلی سختی میدونیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/01/04 00:30
      مدت عضویت: 1359 روز
      امتیاز کاربر: 14619 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 179 کلمه

      هرکدام از ما درخانواده ای متفاوت به دنیا آمدیم.ما فرهنگ وزبان را از شرایط زندگی و والدین خود آموختیم .مابرای یادگیری زبان ولهجه هیچ زحمتی نکشیدیم .حتی خوب که دقت میکنم چون من وشوهرم هردو فرهنگی هستیم و در اطرافمون مداد و کتاب زیاد بود فرزندانمون از همون ۹ماهگی قلم به دست می گرفتند و اهل نقاشی و کتاب هستند .
      وقتی که تاثیر خودم رودر زندگی فرزندانم میبینم .دلم نمیخواهد ازچاقی من تاثیر بگیرند. دلم میخواهد باورهای غلط چاقی :چاقی ارثی ، فعالیت کم .تاثیر هورمونی ، سوخت وسازپایین….
      همه رو با باوردرست عوض کنم .
      چاقی رو از روز اول یادگرفتم پس نمیتوانم اونو مثل زبان فارسی فراموش کنم .لاغری رو مانند زبان دوم یادمیگیرم فقط احتیاج به زمان و استمرار دارد .یک شبه ویک هفته یک زبان و یک آموزش رو یاد نمیگیرند .هرچی بیشترتلاش کنم موفق ترهستم .درهمین زمان کم موفق بودم امشب که از چاقی من اسم میبردند و میگفتند اکرم یک دفعه شکوفا شد😅 اصلا ناراحت نشدم و فقط لبخند زدم بدون هیچ گونه نگرانی .چون از راهی که قدم درآن گذاشتم مطمئن هستم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1400/01/01 08:51
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,503 کلمه

      بنام حق❤
      👣 گام 8️⃣ چرا چاق شدم؟ چرا لاغر نمی شم؟🌹در اولین صبح سال و قرن جدید
      برای تمامی دوستان سالی پر از تحولی شگفت انگیز آرزو میکنم🌹🙏
      🟣 تمام افرادی که چاق هستند حتما حتما برای یکبار هم که شده این دو تا سوال❓ از خودشون یا بقیه پرسیدند که چرا چاق شدم و چرا لاغر نمی شم، اما هیچوقت جواب و پاسخی درست دریافت نکردند یا بهش نرسیدند
      در این گام میخواییم به جواب این دو سوال مهم برسیم
      سوال1️⃣ چرا چاق شدم❓
      هر کسی یه سری دلیل بردی چاقی خودش می دونه و مقصر چاقی خودش رو عواملی مثل زیاد خوردن،اشتها زیاد،زایمان،ارث و ژنتیک و… می داند هر کسی چاقی و اضافه وزن بیشتر و قدمت چاقی طولانی تر داره دلایل و مقصدهای چاقی اش هم متنوع تر و بیشتره
      همه ی ما در خانواده های متفاوت و در شهرهای متفاوت و با فرهنگ ها و آداب و رسوم متفاوت متولد شدیم، ما در کودکی چیزهای زیادی یاد گرفتیم که برای یادگیری آنها تصمیم نگرفتیممثل زبان فارسی یا محلی که ما آن را انتخاب نکردیم بلکه شرایط محیطی ایجاب کرده که ما آن را یاد بگیریم. و اینکه ما برای آن سختی و زحمتی نوشیدیم خیلی راحت و خودبخودی آن را یاد گرفتیم و تنها فرمول های ذهنی مربوط به آن زبان را یاد گرفتیم و هیچ زحمتی برای آن نکشیدیم
      ولی الان اگه بخوایم یه زبان دیگه مثلا انگلیسی یاد بگیریم به آن راحتی نیست بلکه باید زحمت بکشیم،تلاش کنیم تا آن را یاد بگیریم
      🔚 پس ما در کودکی و در روند رشد یافتن به راحتی چیزهای خیلی زیادی را از خانواده یاد میگیریم
      ✅ نکته مهم اینه که هر چقدر شما تلاش کنید نمی توانید چیزی را که یاد گرفتید را فراموش کنید مثل صحبت کردن به زبان محلی خودمان را نمی توانیم فراموش کنیم فقط میتونیم نقش آن را کمرنگ کنیم چون ما آموزش دیدیم و ما آموزش خودمون رو نمیتونیم فراموش کنیم مثل خیاطی و… چون ما آنها را یاد گرفتیم
      تمام افرادی که اضافه وزن دارند چاق شدن را یاد گرفتند اول از پدر و مادر و خانواده و بعد از اطرافیان و دوستان،جامعه،رسانه ها و پزشکان و شبکه های اجتماعی و کتاب ها و…
      بیشتر افراد چاق پدر و مادر آنها چاق بودند، بعضی ها موقع بلوغ،بعضی ها بعد از ازدواج و…چاق میشونر و این دلایل هیچکدوم اثبات علمی ندارند فقط یه باور و الگوی ذهنی هستند
      ❓حالا این باورها و الگوهای ذهنی چطور عمل میکنند⁉️
      ✅ وقتی ما چیزهایی رو از کودکی بارها در مورد چاقی می‌شنویم این شنیده ها و دیده ها به صورت فرمول زفتاری و مهم تر از آن به صورت یک تصویر ذهنی در ذهن ما ذخیره می شود
      و در زمان خاص و مقرر این فرمول در ذهن ما فعال میشه و ذهن ما از این فرمولی که خودمون از قبل براش ایجاد کردیم عمل میکنه و به مرور ما رو دچار اضافه وزن میکنه و در مسیر اضافه وزن پیدا کردن هدایت میکنه، یواش یواش رفتار غذایی مون عوض میشه و تصویر ذهنی که ما از قبل از افرادی که به همون دلایل چاق شدند در ذهنمون داریم الگوی ذهنی مون میشه برای تغییر دادن رفتار غذایی ما و رساندن وضعیت ما به وضعیت افرادی که تصویرشان رو از قبل در ذهن مون ذخیره کردیم.
      🟣 از بچگی 👶 بهم گفتن چاقیت ژنتیک و ارثی هست و وقتی به پدر و مادر و عمه هام نگاه میکردم، مهر تاییدی شد بر شنیده هام و اینو باور کردم که چاقی در خانواده ما ارثی هست و منم مثل اونا چاق خواهم شد و باقی خواهم ماند
      از بچگی بهم گفتن استخوان بندیت درشته و هر چقدر تلاش کنی لاغر بشی بی فایده است و بازم چاقی بهت غلبه میکنه
      از بچگی 👶گفتن همه بعد ازدواج 👫چاق میشن و وقتی اکثر دختر و پسر های فامیل و خواهر و داماد اولمون رو هم دیدم که بعد از ازدواج چاق شدند، دیده هام مهر تاییدی بر شنیده هام زدند و اینو باور کردم
      از بچگی 👶گفتن خوردن=چاقی مخصوصا برنج و کره و خامه و چیزهای شیرین و غذاهای چرب و.. و غذاها به دسته های مختلف پرچرب و کم چرب، رژیمی و غیر رژیمی،پرکالری و کم کالری و… تقسیم بندی میشدند، و هر باری که این غذاها رو میخوردم انتظار داشتم که حتما چاق تر بشم چون این حرفها رو علاوه بر خانواده و اطرافیان،پزشک ها و متخصصان تغذیه هم بهم زده بودند و من کاملا اونا رو باور کرده بودم
      و کلی دلایل و حرف های اشتباه که شنیدم و باور کردم چون به اون افراد اعتماد داشتم قبول و باور کردم، چون بارها و بارها از افراد مختلف شنیدم باور کردم و ملکه ذهنم شد
      زمانی که ما این جملات مخرب را شنیدم باورش کنیم خطرناک و به چاقی ما منجر میشه
      خواهر دوم من همیشه و از بچگی لاغر و متناسب بوده، قبل ازدواج،بعد از ازدواج،بعد از دو تا بارداری و سزارین، قبل و بعد از شاغل شدن ،قبل و بعد از ۳۵ سالگیش و… همیشه متناسب بوده و به قول خودش تقریبا همیشه توی یه وزن ایده آل ثابت بوده،چرا⁉️🤔 ما که خواهریم و از یه خانواده و پدر و مادر و عمه های اونم چاق و هر دو از یه نوع مواد غذایی مصرف میکردیم و… چون اونم مثل من این جملات رو شنیده بود اما باورشون نکرد و اهمیتی بهشون نداد و بهشون توجهی نکرد اما در عوضش من وقتی جملات چاق شونده رو شنیدم باورشون کردم و دقیقا بر اساس قانون جذب عمل کردم، یعنی یه جمله رو بارها شنیدم و در ذهن خودم بهش توجه کردم و آن را ترسیم کردم و در واقع منتظر وقوع اش بودم و وقتی به اون سن یا شرایط می رسیدم برای ذهنم طبیعی بود که چاق بشه چون خودم بهش یاد دادم،بارها شنیدم و نمونه دیدم و بهش ربط دادم
      من با این شنیده ها و دیده ها و نمونه ها برای ذهنم چاق شدن رو طبیعی کردم و هدایت رفتار ما هم بر عهده ذهن ماست، نیروی ذهنی ماست که ما را ترقیب به خوردن می کنه و ما توانایی مقابله با ذهن مون رو نداریم
      تنها تفاوت افراد در نحوه آموزش دیدن آنهاست
      سوال 2️⃣ چرا لاغر نمی شم❓
      ✅ ما با بستن دهان خودمان نمی توانیم زبان فارسی یا محلی خودمون رو فراموش کنیم پس با نخوردن غذا هم نمیتوانیم چاق شدن را فراموش کنیم
      ✅ ما با تکرار هر ساعت از هر زبانی نمی توانیم زبان فارسی را فراموش کنیم پس ما با خوردن بعضی از غذاها سر ساعت خاصی نمی توانیم چاق شدن را فراموش کنیم
      ✅ ما هر چقدر مواد مختلف مصرف کنیم نمیتوانیم زبان فارسی رو فراموش کنیم پس ما با مصرف هر ماده ای نمیتوانیم چاق شدن رو فراموش کنیم
      ✅ ما با عمل جراحی فک و زبان خودمان نمیتوانیم زبان فارسی را فراموش کنیم پس با عمل جراحی هر قسمت از بدنمان نمی توانیم چاق شدن را فراموش کنیم
      ما می‌توانیم با تکرار کردن،تمرین کردن،آموزش دیدن و استمرار هر زبان دیگری رو یاد بگیریم علاوه بر فارسی صحبت کردن آن زبان هم به خوبی صحبت کنیم
      همه ی روزهایی که من تلاش می کردم از طریق و روش های مختلف لاغر بشم داشتم سعی بیخودی میکردم به همین دلیل مقداری از وزن من کم میشد ولی من چاق شدن رو فراموش نمی کردم و بعد از اتمام روش های لاغری دوباره چاق میشدم چون ذهنم همچنان داشت از فرمول های چاقی در هدایت من در زندگی استفاده می‌کرد.
      ما نمی توانیم با هیچ روشی چاق شدن را متوقف کنیم و ما نمی توانیم با فشار آوردن به جسم خودمون جلوی چاق شدن رو بگیریم
      ✅ تنها راه متناسب شدن اینه که لاغر شدن را یاد بگیریم و آموزش ببینیم و با تکرار آموزش ها یواش یواش لاغر شویم نه یهویی
      وقتی لاغر شدن را یاد بگیریم دیگه نگرانی برای چاق شدن نداریم مطمئن هستیم که میتونیم لاغر بشیم مثل تمام موضوعاتی که آموزش دیدیم مثل معرق کاشی که آموزش دیدم و میتونم انجام بدم و هر چقدر بیشتر کار کنم در نتیجه ماهرترین میشم، مثل نقاشی ویترای که آموزش دیدم و الان میتونم نقاشی کنم، مثل گلدوزی،آشپزی،رانندگی،بافتنی و زبان انگلیسی و…پس مثل تمام این هنرها که من وقت و هزینه صرف کردم،بهاش پرداخت کردم،آموزش دیدم،تمرین کردم و تکرار کردم و یاد گرفتم لاغر شدن هم مثل همه ی این هنرها یه هنر هست و یادگرفتنی هست و فرقی نمیکنه به همین شکل میتونم لاغر شدن رو یاد بگیرم
      ✴ نکته مهم
      وقتی من کلاس نقاشی رفتم، زمانی که کلاس زبان انگلیسی رفتم همون هفته اول، و همون ماه اول از خودم انتظار نداشتم بتونم یه تابلو زیبا بکشم،یا به راحتی انگلیسی صحبت کنم با مرتب کلاس رفتن،تمرین های استاد رو انجام دادن، به نکاتش گوش کردن، تکرار و تمرین و استمرار کم کم و یواش یواش با یه جمله کوتاه و ۲تا جمله کوتاه و ۱جمله بلند تونستم انگلیسی صحبت کنم، و یا یه تابلو زیبا بکشم
      🔚 بنابراین وقتی داریم لاغری رو هم یاد میگیریم نباید عجله کنیم و انتظار داشته باشیم بعد از ۱ماه لاغر بشیم و لاغری توی جسممون نشون بده بلکه با یادگیری عمیق و تکرار و انجام تمرینات و استمرار میتونیم به نتیجه دلخواه مون برسیم، کم کم و پلکانی و یواش و یواش نه یهویی و یه شبه و جهشی
      با آرزوی تناسب افکار و اندامی برای تمامی دوستان🫀💪🧠

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
        1400/01/01 19:27
        مدت عضویت: 1413 روز
        امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 27 کلمه

        سلام دوست عزیز..از نوشته شما لذت بردم .و بهتون تبریک میگم بابت درک عالی تون و شرح درکتون .ب امید شگفتی شدنتون دراین مسیر سبز و زیبا😍🙏

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار Salimeh
          1400/01/15 15:59
          مدت عضویت: 1462 روز
          امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
          محتوای دیدگاه: 31 کلمه

          ممنون دوست عزیز و پر انرژی و فعال سایت🥰 ان شاءالله تصویر شما رو بزودی توی آلبوم شگفتی سازان ببینم🙏😊
          با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان عزیز🫀💪🧠

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 15872 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 794 کلمه

      بنام ایزد دانا.
      سلام خدمت همه دوستان واستاد بزرگوار.
      گام هشتم. چرا چاق شدم؟
      خوب اگه بخوام قبل آشنایی با سایت تناسب فکری رو بگم خیلی دلایل برای چاقیم داشتم که الان تقریبا باورش رو شکستم وهر روز دارم چیز تازه ای یاد می گیرم. من چاق هستم چون از سن دوازده سالگی که نقل مکان کردم وبه شهر گرمسیری رفتم وقبلا شنیده بودم اونجا آدم بخاطر آب وهوای گرم کمتر بیرون می ره وفعالیتی نداره وچاق می شه نمونه زنده هم فامیلی بود که اونجا بودن وچاق بودن وباورمنو قوی کرده بود. چاقی من از اونجا استارت خورد ودر ادامش ارثی بودن. ازدواج. قرص زد بارداری. زایمان. کم تحرکی. پر خوری باعث شد روز به روز چاقتر بشم.
      دخترم که به دنیا اومد خیلی لاغر وضعیف بود تا چهار سالگی ولی هرکی می دیدش می گفت نگران نباشید مثل مادرش بزرگتر بشه چاق می شه ⛔باور اشتباه.
      همسرم زمان عقد خیلی لاغر بود وهمه می گفتن عموهات وبابات هم لاغر بودن وبعد از دواج چاق می شین نگران نباش ⛔باور اشتباه.
      خودم مطمعن بودم هر بار برم مسافرت چاقتر می شم باور اشتباه ومن کلا به غذاها خیلی قدرت می دادم. انواع شیرینی. نان. برنج. ماکارانی رو به شدت چاق کننده می دونستم. چند وقتی به سختی سعی می کردم نخورم واز اونجا که هیچ کسی نتونسته تا آخر عمرش این چیزهارو کناربزاره پس دوباره شروع کردم به خوردن وچون به شدت اعتقاد داشتم چاق کننده هستن باعث چاقیم شدن. می گفتم ورزش باعث لاغری می شه واز اونجا که نتونستم همیشه ورزش کنم وبعد مدتی کنار گذاشتم در ایامی که ورزش نداشتم همش منتظر چاقتر شدن بودم وچاقترم شدم اصلا باورم این بوده ول کردن رژیم باعث چاقی می شه وهمین خودش منو چاقتر کرده. در ایامی که رژیم بودم اگه کوچکترین خطایی می کردم دیگه می گفتم این هفته حتما وزنی کم نمی کنم وچاقترم شدم تا این حد غذا رو برای خودم پر قدرت دونستم. واما اینکه چرا لاغر نمی شم؟ من لاغر نمی شم چون لاغری رو برای خودم سخت می دونم محرومیت می دونم دیدن لذت های دور وبرم ونخوردن دیدن غذاهایی که عاشقشونم وخاطرات خوب دارم ازشون والان نباید بخورم. لاغر نشدم چون رژیم هایی مختلف بهم ثابت کردن چاقی سرنوشت منه وهیچ جوره از دستش رهایی ندارم. لاغر نشدم چون هبچ وقت خودمو لاغر تصور نکردم چون چیزی از لاغری یادم نیست. هر بار اقدام برا رژیم کردم همه گفتن خوب که چی حالا چند وقتیم لاغر بشی بالاخره تویی وچاقیت تو دیگه ژنتیکی چاقی 😔
      حالا از وقتی با سایت تناسب فکری آشنا شدم. دیگه به غذاها قدرت نمی دم. دیگه باور ندارم چاقی سر نوشت منه چون فهمیدم حق طبیعی من تناسب اندامه این چاقیه که غیر طبیعیه. این سرنوشتو من خودم رقم زدم خواست خدا نبوه. یه چیزی که الان یادم اومد اینکه من قبلا می گفتم برا اینکه همیشه مانتوگشاد وبلند بپوشم ومقنعه بلند بپوشم ومحجبه باشم خدا نمی خواد لاغر بشم وتا گناه نکنم فکر می کردم لاغر بشم ومانتو جذب بپوشم ورنگی آدم بدی می شم شاید این باور من بوده فقط وکسی به این موضوع فکر نکزده باشه. ویه چیز دیگم اینکه من برا این لاغر نشدم یا ترسیدم از لاغری که صورتم تو رژبم لاغر می شه ومدام از شوهرم می پرسم صورتم خیلی باربک شده من باید مثل زبان مادری که ناخداگاه بخاطر محیطی که درش بودم یاد گرفتم والانم دخترم به خوبی یاد گرفته با اینکه همیشه نزاشتم حتی یک کلمه کردی بگه چون می گفتم لحجت خراب می شه ولی در کمال ناباوری گاهی کلمات غلیظ کردی رو بازگو می کنه ومن دهنم باز می مونه و. باید همین جوری لاغری رو یاد بگیرم. چاقی رو نمی تونم فراموش کنم به هیچ عنوان وبه هیچ روشی نه با ترک غذایی خاصی نه با ورزش نه با عمل نه با دارو. همون جور که کردی هر گز ازیادم نمی ره ولی در کنار کردی فارسی هم یاد گرفتم وهر دو رو می تونم به اختیار خودم استفاده کنم وحالا باید لاغری رو یاد بگیرم اونوقت انتخاب خودمه از چاقی که قبلا یاد گرفتم وجز زخایر ذهنمه استفاده کنم یا لاغری که مسلما از لاغری خواهد بود.
      من خیلی خوشحالم یه خوشحالی درونی. آسودم راحتم. دیگه برده غذا نیستم شبا با فکر غذا آب از لب ولوچم نمی ریزه وصدای غار وقور شکم یا نفخ وسوزش سر دل ندارم خیلی زود به خواب میرم وزندگیم طبیعی شده. این احساس هنوز صد در صدی نشده هنوز پر خوری می کنم وگاهیم به غذا فکر می کنم ولی خیلی خیلی خیلی کمرنگ شده وهمینم باعث شده ناامید نشم وروز بعد بهتر عمل کنم خدایا تو را سپاس که کلاف سر در گم چاقی من داره کم کم ازهم باز می شه وبه جاهایی درستی هدایت می شه هزاران بار شکرت استاد عزبزم براتون بهترین هارو آرزو می کنم شبتون خوش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamzadk
      1399/12/18 22:18
      مدت عضویت: 1739 روز
      امتیاز کاربر: 28385 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 278 کلمه

      با سلام
      گام هشتم: چرا لاغر نمیشوم؟ در کودکی چیزهای زیادی یاد گرفتم که انتخابی در مورد یادگیری انها نداشتم مثل صحبت کردن احترام گذاشتن به بزرگترها یادگرفتن خانه داری وخیلی چیزهای دیگر و همچنین یاد گرفتن چاقی
      من این باور رو داشتم که ازدواج باعث چاقی میشه و من هم که یه مقدار اضافه وزن داشتم بعد از ازدواج و بارداری وزنم بیشتر شد و هر موقع برای لاغری اقدام میکردم بعد از مدتی دوباره برمیگشت چون در ذهن من لاغر شدن خیلی سخت بود و همه میگفتن بعد از ۴۰ سالگی دیگه نمیشه وزن کم کرد چون سوخت و ساز بدن کم میشه .
      در طول یک سال و خورده ای که عضو این سایت هستم به لطف خدا یاد گرفتم اگه بخوام متناسب بشم باید لاغری رو یاد بگیرم مثل تمام آموزش هایی رو که یاد گرفتم مثل آشپزی و بافتنی و پته دوختن و خیلی کارهای دیگر که با شور اشتیاق یاد گرفتم و وقتی تصمیم گرفتم لاغری رو یاد بگیرم باید با علاقه و اشتیاق به فایلهای استاد گوش بدم تمرین ها رو انجام بدم .من روزها که مشغول انجام کارهای خونه هستم به فایلهای استاد گوش میدم . در این مسیر نباید عجله داشت چون ما یه دفعه چاق نشدیم که الان بخوایم یه شبه لاغر بشیم همونطور که گرم به گرم وزن اضافه کردیم الان هم باید همونطور کم کنیم در این مسیر اول از همه آرامش رو یاد میگیریم دیگه مثل قبل از حرفهای دیگران ناراحت نمیشم حس و حال خوبی دارم استرس و ترس از خوردن رو ندارم و همه اینها رو مدیون آموزش های استاد هستم و شکرگزار خداوند که من رو به این مسیر هدایت کرد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/12/15 23:04
      مدت عضویت: 1822 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 347 کلمه

      گام‌ هشتم

      سلام وقت بخیر به همه

      وقتیکه ما بدنیا اومدیم راه ارتباط برقرار کردنو با گریه کردن یاد گرفتیم،آرام‌ آرام در کنار پدر ومادر اموزش های اولیه زندگیو یاد گرفتیم،اونها از همه چیز برای ما گفتن و ما هم‌ بدون مقاومت پذیرفتیم چونکه بهشون ایمان داشتیم و قهرمان های زندگیمون بودن،به ما یاد دادن که حرف گوش کن باشیم و من دختر حرف گوش کنی شدم،زبان مادریمو یاد گرفتم و فکر کردم با دانستن زبان مادری میتونم با تمام دنیا ارتباط برقرار کنم ،مادرم بهم یاد داد که چطور با آدم ها ارتباط بگیریم،در مورد خوردن بهم آموزش داد،از پول برام گفتن،از دنیا گفتن و من سالها فقط گفتگوهای مخرب شنیدم،من پر بودم و پر هستم از افکار وترس های ضعیف کننده

      به من آموختن که ،چاقی در ما ارثیه ،ژنتیکه ،منم چشم بسته گفتم اوکی پس من چاق خواهم ماند و اولین قفل من زده شد ،به من گفتن تو استخون بندیت درشته ،درست بشو نیستی،من تو تمام لحظات عمرم احساس خوب نبودن و ناکافی بودن داشتم،برای من طبیعی بود که چاق باشم،من چاق شدم چونکه به عمه م رفتم،شکل دختر عمه پدرم بودم،چونکه پرخورم،ذاتم چاقه، تحرکم کمه،شام میخورم،برنج استفاده میکنم،شیرینی جات میخورم،بلوغ شدم،ازدواج کردم،باردار شدم،سنم بالا رفته، کود های شیمیایی توی غذامونه،هورمون میخوریم،قرص های تقویتی میخورم،سزارین شدی،یبوست داری

      قبلا که لاغر نمیشدم چونکه اصلا باور نمیکردم که منم‌ میتونم متناسب باشم ،در تمام طول رژیم چندین سالم ،فقط ۱بار تونستم به وزن ۶۷ کیلو برسم اونم برای ۳ماه با فشار قرص چربی سوز و ورزش سخت،حتی زمان هایی که در رژیم و ورزش بودم هم همیشه ۱۰ کیلویی اضافه داشتم و نمیتونستم خودمو لاغر تصور کنم ،مدام تو بالا پایین شدن سایزم بودم

      واقعا نمیدونستم چرا اینجوری میشد ،همیشه تو رژیم بودم همیشه هم توپر بودم ،برای من‌ چاقی طبیعت بدنم بشمار میرفت،خودمو لایق هیچ چیزی نمیدونستم،من با تنفرم هر لحظه در حال پیام چاقی به جهان بودم چطور انتظار لاغر شدن داشتم ،در تمام‌ مدتی که من زجر چاقیو میکشیدم ،محتویات ذهنیم در حال آپ دیت خودشون بودن ،باید پذیرش خودمو زیاد کنم وقبول کنم که منم مثل همه آدم ها باید نرمال ولاغر باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 3231 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 116 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همراهم🌹
      گام هشتم🌹
      من وقتی متولد شدم از پدر و مادرم حرف زدن را آموزش دیدم مادرم چاق بود ولی من چاقی را یاد نگرفتم و لاغر بودم ولی وقتی باردار شدم شنیده بودم وقتی باردار بشم چاق می شم حتما باور کرده بودم که چاق می شم و می گفتن باید اندازه دو نفر باید غذا بخورم و غذام زیاد شد و عادت کردم به پرخوری چون سه بار پشت سر هم باردار شدم بعد می خواستم لاغر بشم دیگه لاغر نمی شدم🌹
      حالا باید لاغری را یاد بگیرم مثل آموزش های دیگه مثل نقاشی یا خیاطی یا قالی بافی که یاد گرفتم و زمان می بره ولی لاغر می شم و به هدفم میرسم 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 19405 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      سلام😊
      چقدر فايل عالي بود ممنون استاد 👌👌👌
      ما در كودكي چيزاي زيادي ياد گرفتيم كه براي ياد گيري اونها تصميم نگرفته بوديم. مثل چاقي كه بدون سختي و خيلي راحت بدون اينكه متوجه بشيم اونو از والدين و اطرافيان و جامعه و رسانه يادگرفتيم و اونقدر تكرار كرديم كه ملكه ذهنمون شد 👌هر چقدر تلاش كنيم نميتونيم چيزي رو كه ياد گرفتيم فراموش كنيم ،ما نميتونيم چاقي رو كه ياد گرفتيم فراموش كنيم ولي ميتونيم با ياد گيري لاغري و تكرار آموخته ها ،متناسب بشيم و فرمولهاي چاقي رو كمرنگ كنيم. در سنين پايين ميشنيدم كه بچه ها توي سن بلوغ چاق ميشن و يا بعد از ازدواج چاق ميشن و نمونه هاش رو هم ميديدم و باور كردم و تصاوير و باورها ي توي ذهنم منو به سمت چاقي برد. تنها تفاوت من و افراد متناسب در نحوه آموزشها مونه 👏👏👏
      در قانون جذب تجسم رسيدن به خواسته ها خيلي مهمه و ما دقيقا طبق قانون عمل كرديم يك جمله رو شنيديم توي ذهنمون بهش توجه كرديم و منتظرش بوديم و بهش رسيديم البته براي ذهن مون كاملًا عادي و طبيعيه چاق شدن ولي براي خودمون نه و ما توانايي مقابله با ذهنمون رو نداريم. ما با نخوردن نميتونيم چاق شدن رو فراموش كنيم ما با مصرف دارو يا دمنوش نميتونيم چاقي رو فراموش كنيم حتي با عمل جراحي هم نميتونيم چاقي رو فراموش كنيم و تنها از طريق آموزش ديدن ميتونيم لاغري رو ياد بگيريم و متناسب بشيم و لا غير 👌👌👌
      تمام تلاشهايي كه براي لاغري ميكردم بيهوده بود چون من چاقي را ياد گرفته بودم و با رژيم و ورزش اونو فراموش نميكردم. چقدر گوش دادن اين فايل روند آموزش و تكرار و براي من طبيعي كرد و خيلي حس خوبي پيدا كردم و حالا ميدونم كه با آموزش و تكرار مثل همه كارايي كه ياد گرفتم ميتونم لاغري رو هم ياد بگيرم و يواش يواش متناسب بشم 😍😍😍😍😍😍😍خدايا شكرت ❤️❤️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1399/12/11 01:37
      مدت عضویت: 1392 روز
      امتیاز کاربر: 6312 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,095 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست….
      گام هشتم مسیر لاغری من…
      چرا چاق شدیم؟ چرا لاغر نمیشیم؟
      من چاق شدم چون در خانواده ای متولد شدم که همه چاق هستند. چون چاقی رو از اونا یاد گرفتم ، چون دوستشون دارم ،حرفاشونو قبول دارم ،چون وقتی که اونا میگفتن چاقی توی خونواده ما ارثی من باور کردم که اونا درست میگن ، چون خیلی قبولشون دارم ،
      اصلأ فکر نمی‌کردم که اونا خودشونم علت چاقی شونو نمی‌دونستم منم با باورهای نادرستم وتوجهم به چاقی وانتظاری که از جسمم داشتم طبق قانون جذب چاقی رو جذب کردم بدون اینکه خودم بفهمم که چه اتفاقی داره برای من رقم میخوره،
      چاقم چون نمیدونستم که چاقی و لاغری هم مثل هر هنر دیگه ای آموزشی یه ومن بیخبر از همه جا چاقی رو آموزش دیدم و چقدر در دیدن این اموزش اشتیاق و استمرار داشتم و هرروز درس‌هایی رو که می‌گرفتم رو خیلی خوب پس میدادم درست مثل یک شاگرد اول کلاس حتی یه واو انوهم جا نمی انداختم و چقدر استادانه خانواده و اطرافیان چاقی رو امورش دادن حالا که تو این مسیر از زبان استاد عزیز این آگاهی ها رو کسب می‌کنم چقدر دلم واسه خودم میسوزه
      آخه چرا من حتی یه بار تو این همه سال تحقیق نکردم که ایا واقعا چاقی ارثی یا نه؟ چرا این قدر راحت این باور قدرتمند و مخربو پذیرفتم؟ چرا ؟
      چاقم چون قبول داشتم که بعد از ازدواج چاقی طبیعیه، وبعد از زایمان وبه خصوص سزارین چاقی بدتر میشه ،واز اون غم انگیز تر پذیرفتم که دیگه چاقیت ماندگار میشه، و شکم تخت داشتن دیگه میشه برات یه رویا. چاقم چون پذیرفتم که بعد از سی سالگی دیگه اصلا وزن ادم خصوصاً خانوم ها پایین نمیاد تازه اگرم بشه یا باید همیشه تو رژیم باشی ، یا همیشه ورزش کنی.چاقم چون فکر میکردم که من چون تحرکم کمه و غذا زیاد میخورم پس طبیعی که متناسب نباشم،،یا فکر می‌کردم که چون ریزه خوری دارم و مصرف چاییم زیاده و حتما باید اونو با چیزای شیرین بخورم پس طبیعی که چاق باشم ، چاقم چون چاقیم رو پذیرفته بودم وانتظارم از جسمم فقط چاقی بود ، ولی حالا فهمیدم که چاقی و لاغری آموزش دیدنیه مثل هر هنر دیگه ای که اگه بخوای یادش بگیری حتما باید اون هنر رو آموزش ببینی ، مثل هنر خیاطی، آرایشگری،نوازندگی، نقاشی، آشپزی…… مثلاً اگه بخوای نوازنده بشی میتونی با آموزش دیدن و تکرار و تمرکز روی آموخته هات نوازنده بشی و هر چقدر هم که بیشتر تمرین کنی ماهرتر میشی پس وقتی که آموزش دیدی دیگه نگران نیستی که نتونی از عهده این هنر بر نیایی، دیگه خیالت راحته که هروقت دلت خواست میتونی از هنرت استفاده کنی و هیچ وقتم فراموشش نمیکنی، خب همه مون زبون مادری مونو خیلی راحت بدون کمترین سختی یادگرفتیم وخیلی راحت صحبت میکنیم همسر من خیلی راحت به دو زبون صحبت میکنه بدون اینکه رنجی بکشه
      چون از بچگی تو خونواده آموزش دیده و یاد گرفته در صورتی که واسه من خیلی سخته مثلاً وقتی که با خونوادش صبحت میکنه من خیلی سخت متوجه میشم که در مورد چی صحبت میکنن،. حالا اگه همه ما افراد چاق قبول داشته باشیم که چاقی روهم مثل همون زبون مادری و فارسی امورش دیدیم دیگه دونستن علت اینکه چرا لاغر نمیشیم خیلی سخت نیست در واقع خیلی روشنه.من واسه لاغری و به دست آوردن تناسب اندامم خیلی تلاش کردم ، من عاشق لاغریم اصلأ به خاطر همینه که الان اینجام ودارم سعی و تلاش میکنم که این هنر رو یاد بگیرم و اگه تا الان لاغر نشدم بخاطر اینه که من لاغری رو بلد نبودم واین هنر رو به ذهنم اموزش نداده بودم و همه اون زمانایی که داشتم از روشهای دیگه واسه لاغری استفاده میکردم داشتم تلاش بیهوده میکردم وبا فشار آوردن به جسمم لاغر که نمیشدم هیچ تازه چاق‌تر م شدم ،مثال همون یادگیری زبون فارسی . یعنی ما بستن دهنمون نمی تونیم صحبت کردن به زبون فارسی رو فراموش کنیم. پس ما با نخوردن غذا نمی تونیم چاق شدن رو فراموش کنیم. ما با تکرار سر ساعت جملاتی از هر زبونی نمی تونیم زبون فارسی رو فراموش کنیم، ما با خوردن بعضی از غذا ها سر ساعت خاصی نمی تونیم چاق شدن رو فراموش کنیم ، ما هر چقدر مواد مختلف مصرف کنیم نمی تونیم زبون فارسی رو فراموش کنیم، پس ما با مصرف هر ماده ای نمیتونیم چاق شدنمونو فراموش کنیم، ما با عمل جراحی فک و زبون مون نمی تونیم فارسی حرف زدن رو فراموش کنیم پس با عمل هر قسمت از بدن مون نمی تونیم چاق شدن رو فراموش کنیم. حالا من میتونم با آموزش دیدن و تکرار تمرین و ممارست هر زبون دیگه ای رو یاد بگیرم و علاوه بر زبون فارسی به زبون دیگه هم صحبت کنم پس می‌تونم با آموزش دیدن لاغری وتکرار آموزه‌ها متناسب بشم وهمین طور بازم میتونم با تکرار آموزش های قبلیم دوباره چاق بشم ، پس وقتی که لاغرشدن رو آموزش دیدی دیگه مطمئنی که متناسب میشی و پروسه لاغرشدن زمانبره یعنی با یاد گیری و آموزش دیدن وتکرار و تمرین یواش یواش لاغر و متناسب میشی نه اینکه یهویی این اتفاق بیوفته نه، ما هیچ چیزو تو زندگی یهویی بدست نیاوردیم که حالا بخواییم یهویی لاغر بشیم همانطور که وقتی می خواییم یه هنریو یاد بگیریم مثلاً نوازندگی وقتیکه هیچ چیزم از نوازندگی نمی دونیم از خود مون انتظار نداریم که همون یکی دو ماه اول نوازنده بشیم و از ما بخوان که توی کنسرت های موسیقی اجرا داشته باشیم، لاغرشدن همین طور وقتی کسی که بیست ساله چاقه نباید توقع داشته باشه که تو دوماه به وزن ایده‌آل خودش برسه و هر روز هی بره روی ترازو ببینه وزن کم کرده یا نه ، خوشبختانه خبر خوب اینه که لاغرشدن خیلی زودتر از چاق شدن واسه جسم اتفاق میوفته واین منو خیلی خوشحال می‌کنه ودیگه اینکه متناسب شدن نعمتی که واسه افرادی که از اول متناسبن طبیعیه وشاید موقع خرید لباس یا کارای دیگه زیاد از داشتن این نعمت لذت نبردن ولی ما وقتی که به این نعمت برسیم و لطف خداوند شامل حالمون بشه انگار که دنیا رو به همون دادن وای چه لذتی داره خرید لباس و مانتو سایز کوچیک و هر رنگی که دوست داری ، خرید بلوز و شلوار ورزشی، خرید کفش پاشنه بلند مجلسی. وما همه این لذت ها و خوشبختی‌هارو که نصیب مون میشه رو مدیون استاد هستیم انشالله که هر ارزویی که دارن خداوند در زندگی بهشون بده و با آرزوی متناسب شدن واسه همه ببخشید که متمم طولانی شد این قدر که نوشتم باطری گوشیم خالی شد فعلا خدا حافظ برم گوشیمو بزنم به شارژ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/26 22:50
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 47 کلمه

        عالییییییی بود دوست عزیزم👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
        واقعا من چاقی رو جوری یاد گرفتیم که همیشه توش شاگرد اول و در نهایت استادش شدیم، و حالا ان شاءالله لاغری رو یاد میگیریم طوری که شاگرد اول و در نهایت استادش بشیم💪💪💪💪
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1399/12/07 10:24
      مدت عضویت: 1392 روز
      امتیاز کاربر: 6312 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 19 کلمه

      سلام استاد چرا من اینقدر وقت میزارم وبا وجود سه تا بچه دیدگاه می‌نویسم ولی ثبت نمیشه ؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار monagahandideh2
      1399/11/27 12:21
      مدت عضویت: 1500 روز
      امتیاز کاربر: 570 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 152 کلمه

      سلام

      همانطورکه استاد قبلاً گفتن ذهن فرق بین واقعی غیرواقعی بودن رو نمفهمه واین احساس ماهست ک به ذهنمون دستور میده تا همه چیز رو برای ما خلق کنه
      یعنی اینکه من هرروز می‌شنوم ک فلان ماده غذایی چاق کننده است و به این موضوع واکنش احساسی نشون میدم وتا زمانیکه اون ماده رو استفاده نکنم اتفاقی نمیوفته ولی هنگامیکه اونو مصرف کنم طبق الگوی ذهنیم ک قبلاً بهش دادم چاق میشم
      وتمام باورهایی ک سالها دیدیم و شنیدیم وبراحتی قبولش کردیم فکرنمیکردیم روزی برسه ک خودمون هم درگیرش بشیم
      واین موضوع ثابت می‌کنه ک ما همواره چه بدونیم و ندانیم ازاین قانون طبیعت ک قانون جذب هست استفاده میکنیم
      و چه خوبه ک حالا ک داریم آموزش میبینیم ذهنمون رو درراه بهتر هدایت کنیم
      وحالا ک درک کردیم و فهمیدیم مشکل چاقی ما از کجاست بهترمیتونیم درمانش کنیم ما با قدرت ذهن چاق شدیم پس با ذهنمون هم با ید لاغربشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/24 15:28
      مدت عضویت: 1903 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,000 کلمه

      سلام مجدد 

      دیشب گام هشت رو انجام دادم نصفه خوابم برد 

      امروز دوباره اومدم تا دوباره از ذهنم اطلاعات بکشم بیرون 

      چرا چاق شدیم و چرا لاغر نشدیم ؟ 

      ما شاید بهانه بیاریم و بگیم خودمون چاق نشدیم و مقصر رو والدین و یا اطلاعات موجود در ژن بدونیم که البته یاد گرفتیم این یک باور بسیار غلط است . 

      ولی قطعا لاغر نشدنمون یک انتخاب هست . 

      یعنی شاید ما بتونیم مسئولیت چاق شدنمون رو به عهده ی دیگران بزاریم ولی قطعا مسئولیت لاغر نشدنمون به عهده ی خودمونه . 

      چرا چاق شدم ؟ چون باورش کردم . 

      چون دوسش داشتم چون تا یه سنی حس میکردم چاقی زیباییه . 

      چون اون زمان همه چاقی رو مزیت می دونستند . هرکی چاقتر بود زیباتر بود . 

      آیا پدر و مادرمون زورمون کردند که چاقی رو باور کنیم ؟ 

      آیا ژنتیکمون زورمون کرد که چاقی رو باور کنیم ؟ 

      نه . 

      پس مسئولیت چاق شدن هم به عهده ی خودمون هست . 

      ما چاقی رو در سر نوشتیم . 

      تکرارش کردیم . عادت کردیم . 

      و در اون ماهر شدیم . 

      مهارت در چاق شدن باعث شد ما باورهای جدیدی رو از چاقی بپذیریم . مثل اینکه ما مثل آب خوردن چاق میشیم . مثل اینکه چاق شدن چقدر راحته . 

      و ….

      ما اون زمان نمیدونستیم چرا چاق میشیم . چاقی رو طبیعت بدن خودمون می دونستیم . و میگفتیم ما خانوادگی چاقیم . ژن چاقی داریم . غذامون زیاده که چاقیم . نمیتونیم کم بخوریم . از حال میریم . موهامون میریزه . وای چقدر فرمول که باعث میشد چاقی برامون راحت تر و لاغری برامون زجر آور بشه . ما ریشه ی چاقی رو نمیدونستیم . که دقیقا همین باورهاست که ذهنیت ما رو نسبت به جسممون شکل میده . 

      چرا چاق شدم ؟ 

      چون بهش توجه کردم . چه توجه خیر و چه توجه شر . 

      ازش متنفر شدم . 

      میخواستم ازش فرار کنم . 

      غافل از اینکه اون با این کارا پررنگ تر و پررنگ تر میشد و مسیر چاقی روز به روز قدرت بیشتریدر ذهنم می گرفت . 

      هنوزم چاقی برام تلخه . 

      اینکه چرا بهش عادت کردم . 

      چرا چاق شدم ؟ چون اولش لذت بردم و بعدش رنج و سرزنش و تحقیر ‌ 

      چرا چاق شدم ؟ چون احساس شکست کردم . 

      چرا چاق شدم ؟ چون چاق بودن رو نوعی احساس کمبود برای خودم می دونستم . احساس بدهکار بودن به زمین و زمان . 

      من به چاقیم ایمان داشتم . 

      هنوزم دارم . هنوزم فرمولهاش فراموشم نشده . 

      استاد چاقی برام رنجه . ناسلامتیه . دلم نمیخواد مرورش کنم . رنج می کشم . من دوست دارم لاغر بشم . 

      من دوست دارم ذهنم مسیر لاغری رو بره . من از لاغر شدن لذت میبرم . 

      تناسبی که لذتبخشه . 

      تناسبی که آرام آرام اون رو در جسمم مشاهده می کنم . 

      تناسبی که دوست دارم همیشه انتخابش کنم . 

      چرا چاق شدم ؟ بریم سراغ فرمولهای خوردن 

      چون خوردن رو برای خودم مساوی لذت و نخوردن رو برای خودم مساوی رنج قرار داده بودم . 

      چون احساس گرسنگی دائمی رو به خودم تلقین می کردم 

      چون خوردن تمام زندگی من بود و خوردن مساوی با چاقی ‌ 

      هنوزم در ذهن خیلی از ما خوردن مساوی با چاقیه 

      حتی یه لقمه هم که میزاریم دهنمون مساوی با چاقی 

      دیگه وای به لقمه های اضافه 

      چه قدرتی بهشون میدیم .

      چرا چاق شدم ؟ 

      چون خوردم و خوردم و خوردم . 

      چرا خوردی ؟ 

      چون لذت میبردم . 

      چون دوست داشتم . 

      چون به خوردن معتاد شده بودم . 

      خوردن یعنی چی ؟ 

      خوردن یعنی لذت . تو از درون احساس رنج داری خالی بودن می کنی . انرژی نداری . ناراحتی . اندوهناکی و دنبال لذت می گردی و از اول برای اینکه گریه نکنیم یه چیزی دادن بخوریم و حواسمون رو پرت کردند با خوردن و الگوی اولیه شکل گرفت . 

      خوردن مساوی با لذت .

      خوردن مساوی با چاقی 

      لذت مساوی با چاقی 

      وای که این فرمولها هنوزم هستن . وقتی بهشون توجه میکنم هست . اما دیگه جولان نمیدن . 

      چون یه درخت جوان در کنارش داره رشد میکنه . درختی که روز به روز باراورتر میشه . 

      چرا چاق شدم ؟ چون بلد نبودم . چون نمیدونستم . چون خبر نداشتم . احساس میکردم نیرویی داره منو چاق می کنه ولی نمیدونستم اون نیرو چیه . 

      چون خودم رو نمیشناختم . چون نمیشناختم کار با ذهن رو . 

      چرا چاق شدم ؟ چون چاقی رو برای خودم نوشتم و نوشتم و نوشتم و نوشتم . 

      چرا چاق شدم ؟ چون از خوردن ترسیدم . هنوزم میترسم . چون از پرخوری ترسیدم . هنوزم می ترسم . 

      خب پرخوری چاقم میکنه . 

      خب چرا چاقم میکنه چون وقتی پرخوری میکنه احساس سنگینی می کنی . اون سنگینی . حال بد . پر بودن شکم حالت رو تا مدتی بد میکنه .

      میخوابم که حال بدم احساس نشه . 

      بعد از اینکه از خواب بیدار میشم حالم به شدت بده . یا عمل زشتم می افتم . احساسم بد میشه . 

      پرخوری احساس منو تا مدتها بد می کنه . منو از مدار تناسب ذهنی خارج می کنه . 

      و دوباره احساس چاقی میکنم . 

      چون در ذهن من به اندازه خوردن مساوی با تناسب هست . 

      ولی چرا پرخوری می کنم . چون پرخوری مساوی با لذت موقت هست . 

      چون نمیتونم از اون لذت موقت بگذرم

      تا لذت دائمیم بیشتر بشه . 

      چون ذهنم هنوز متقاعد نشده این فرمول رو تغییر بده . چون ذهنم در لحظه زندگی میکنه . 

      چون ذهنم در هم اکنون زندگی میکنه . آههههاااااااا

      من باید فرمول لذت لحظه ای رو تغییر بدم . 

      وااااای خدایا شکرت . خدایا شکرت . 

      در ذهن من پرخوری = لذت لحظه ای تعریف شدهههههههه . 

      خدایا شکرت پیداش کردم . 

      علت اینکه نمیتونم از پرخوری ذهنی بگذرم لذت لحظه ای هست . 

      همون لحظه . همون مکان . همون جا . من با خوردن لقمه های اضافه در اوج لذت غرق میشم . 

      من از خود بیخود میشم . 

      من از اگاهی خارج میشم و همون لحظه به لذت بیکرانه ها متصل میشم و میخوام این حالت رو هی تکرار کنم . پس هی میخورم و هی میخورم تا به اون لذت ادامه بدم ولی اون لذت درست مثل جرقه های اول آتیش که یهو شعله می کشن و یهو خاموش میشن گذرا هستن و بعد خاکستر حال بده که با من می مونه . 

      چرا چاق شدم ؟ 

      خب با همه ی این تفاسیر و پیدا کردن ریشه ی عمیقتری از چاقیم و اینکه بهش آگاه شدم حالا می تونم صد درصد بگم علت چاقیهای من خوردنم بود . زیاده خوری و وابسته شدن به خوردن و ترس از دست دادن اون لذت کاذب هرگز نذاشت من فرمول خوردن رو تغییر بدم . 

      خوردن من ذهنیه . عشق به خوردن در من ذهنیه . 

      اعتیاد به خوردن در من ذهنیه . 

      رفتار بیرونی فقط یک نمایشگره که خیلی اوقات با گرفتن جلوی خودم اون نمایشگر و تغییر میدم . ولی من همیشه دنبال ریشه بودم . 

      وای خدا یه بار بزرگی از روی دوشم برداشته شد . 

      نمیدونم چطور حسم و بگم . 

      استاد ازتون ممنونم که با این تمرینات عالی مارو مشتاق می کنید که بگردیم ریشه های چاقی رو پیدا کنیم . 

      لذت لحظه ای و غرق شدن در بیکران لذت . لذت بردن از این لذت موقت . وای خدا چه توهماتی در ذهن من هست ‌ . 

      چاقی تا عمق وجودم ریشه دوانیده . 

      و من امروز یک ریشه ی ضخیم را از خاک ذهنم بیرون کشیدم . 

      خدایا حس خارج کردن یک تومور مغزی رو از ذهنم دارم . 

      من یک ریشه ی دیگه رو هم خارج کردم . 

      دلم میخواد بازم به کندوکاو ادامه بدم ولی حس میکنم باید همینجا متوقف کنم و به سوال بعد برم .

      چرا لاغر نشدم؟ 

      لاغر نشدم چون ترسیدم . ترسیدم که لذت خوردن رو از دست بدم . ترسیدم چون نمیخوام لذت خوردن برام از بین بره . نمیخوام لذت حرکت نکردن و استراحت برام از بین بره . 

      من خوردن و خوابیدن رو دوست دارم . چون خوردن و خوابیدن بزرگترین لذت یک انسان است . 

      ولی همه ی اینها اندازه داره . 

      چرا ذهن نمیفهمه همین استراحت کردن زیاد حال آدم رو بد میکنه . چون اون فهم نداره . ذهن فقط حس رو میفهمه . قدرت تجزیه و تحلیل کردن نداره . اون فقط حس مارو میگیره و همون رو تحویل میده . 

      پس ما باید حس لذت کاذب رو برای ذهن تبدیل به رنج کنیم . 

      باید به ذهن دیکته کنیم لذت لحظه ای رو باور نکنه و بر عکس لذت دائمی رو باور کنه . 

      ولی حتی برای ذهن من اون لذت کاذبه لذت حقیقی معنا پیدا کرده . 

      یعنی چون در اون لحظه به ابدیت متصل میشه دیگه هیچی نمیفهمه و اون فرمول رو لذت ابدی میدونه حتی اگه بعدش کلی حال بد بیاد سراغم 

      استاد واقعا چطور میشه این حس رو پاکسازی کرد ؟ 

      فکر میکنم علت لاغر نشدن من دقیقا همین حس باشه . 

      نمیخوام از این لذته که وصل میشه به ابدیت جدا بشم و ذهنیتم رو نسبت بهش تغییر بدم . 

      درست مثل قاتلی که از قتل لذت میبره .اون با کشتن آدما به لذتی وصف نشدنی متصل میشه وبازم تکرار میکنه فارغ از مجازاتش و حتی نابودی خودش یا شهوترانی که در اوج شهوتش به ابدیت متصل میشه و برای اینکه دائما اون لذت رو به همراه داشته باشه بازم اون کارو  ادامه میده . یا مثل معتادی که با مصرف مواد مخدر به اوج لذت میرسه و اون لحظه حس وصل شدن به ابدیت رو داره یا فرمول مرگ که آدما موقع مرگ درست حس وصل شدن به ابدیت رو دارند برای همین میمیرند و مردنشون ادامه دار میشه .

      اینا در ذهن منه و شاید شما و یا دوستان دیگه این باورها رو نپذیرید . 

      به هر حال علت لاغر نشدن من ریشه های چاقیه که تا عمق جانم نفوذ کرده و باید شناخته بشن تا بتونم برطرفشون کنم . 

      حالا اینکه این واکاوی ذهنی چقدر زمین ذهنم رو خراب میکنه مهم نیست . چون حس کشاورزی رو دارم که زمینش رو شخم میزنه تا اون رو آماده کنه برای ساختن بذرهای جدید و لذت بخش . 

      چرا لاغر نمیشم ؟ 

      چون فرمولهایی از چاقی هنوزم در ذهنم هست که نمیزارن درخت لاغریم جون بگیره . چون آبش رو می دزدن . 

      چرا لاغر نمیشم ؟ 

      چون هنوزم نیاز به واکاویه نیاز به تلاش ذهنیه . نیاز به اینه که بری تا عمق . بری و بری و بری تا آگاه بشی . آگاه و آگاه تر . 

      چرا لاغر نمیشم ؟ چون قدرت آفریینش هنوز دست چاقیه و خدای تو هنوز خدای چاقیه . 

      چرا لاغر نمیشم ؟ چون هنوزم خدای لاغریت اونقدر قدرتمند نشده . خدای چاقی پرررنگتره . 

      چرا لاغر نمیشم ؟ چون توجهت به خدای چاقیه هنوزم باورت اینه اون

      قویتره چون هنوزم ایمانت به خدای چاقی بیشتره . 

      ولی من ایمان دارم به خدای لاغری . بله ولی باید بیشترش کنی . بیشتر . بیشتر . تو باید در لاغری به ابدیت وصل بشی . تو باید جای ریشه هایی که امروز پیدا کردی و کشیدی بیرون بذر لاغر شدن بکتری . تو باید لذت لحظه ای رو تبدیلش کنی برای لاغری . تو باید دقیقا از نخوردنهات احساس لذت لحظه ای کنی و به بی نهایت متصل بشی تا ریشه ی لاغریت عمیق و عمیقتر بشه . 

      تو باید لاغر شدنت رو بازم عمیقتر و عمیقتر و عمیقتر کنی . بذرها رو ته ذهنت بکار . 

      لاغر شدن وصل شدن به ابدیت . 

      در لحظه باید ازش لذت ببری . باید لاغر شدن و عشق به لاغرشدن و مهمتر از اون لذت لاغری رو جایگزین اون ریشه ی ضخیمی که پیدا کردی کنی . این بذر درست مثل همون ریشه قوی میشه . تکرارش کنی . در لحظه و آگاهانه باید از نخوردن و انتخاب نکردن اون لقمه های اضافه لذت ببری . همون لحظه از انتخاب نکردنش به لذت ابدی متصل شو . تو میدونی لذت ابدی چیه . فقط کافیه به جای خوردن اون لقمه هایی که تورو به لذت ابدی متصل میکنه نخوردن اون رو انتخاب کنی . درسته شاید نخوردن چون چیز بیرونی نیست حسش نکنی . ولی می تونی یه چیزی جاش بزاری . البته باید بگردیم ببینیم چی میشه جاش گذاشت . شاید دوقدم بیشتر شاید ظرف شستن . شاید نوشتن در دفتر . شاید نوشتن در ذهن . قطعا میتونی پیدا کنی . البته پیدا کردی . خیلی وقته پیدا کردی . 

      میدونی باید چیکار کنی . تو خالق عادات خودت هستی . مهم پیدا کردن ریشه بود . 

      خدایا سپاسگزارم . 

      گرچه دلم میخواد بازم ادامه بدم ولی فکر میکنم دیگه همینجا کافی باشه . من امروز در نوشتن به ابدیت متصل شدم . پس نوشتن بهترین جایگزین برای خوردن برای اتصال به ابدیت هست . 

      خدایا سپاسگزارم .

      استاد ازتون بی نهایت سپاسگزارم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 76 کلمه

        سلام دوست عزیز
        بخشی از سوال شما: “ولی حتی برای ذهن من اون لذت کاذبه لذت حقیقی معنا پیدا کرده .
        یعنی چون در اون لحظه به ابدیت متصل میشه دیگه هیچی نمیفهمه و اون فرمول رو لذت ابدی میدونه حتی اگه بعدش کلی حال بد بیاد سراغم
        استاد واقعا چطور میشه این حس رو پاکسازی کرد ؟ ”

        پاسخ در وجود شماست فقط کلیدش رو بهت میدم خودتون پیداش کنید

        لذت، شما رو چاق نمیکنه
        مشکل از تفسیر لذته

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فاطمه سادات
          1400/02/01 21:41
          مدت عضویت: 1903 روز
          امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

          نشان های دریافت شده

          سطح مبتدی
          مدال طلایی
          محتوای دیدگاه: 435 کلمه

          سلام استاد پاسخ شمارو الان دیدم . بله تفسیر لذت مشکل داره . ما تا قبل از آشنایی با روش تناسب فکری اون چیزی که همه بهمون یاد داده بودن این بود که لذت ها گناهه . لذتها حرامه . البته بعضی لذتها حلاله ولی اونا هم فقط توی بعضی موقعیتها حلاله . 

          به نظر من همه ی مشکلات جوامع مذهبی تفسیر دین هست . 

          تفسیر همین لذتها . شاید من تا الانم معنی دقیق لذت رو ندونم یعنی اگه همه ما معنی اصلی لذت رو درک میکردیم با زیاده رویها مواجه نمیشدیم . 

          ما بواسطه ی تفسیر ادیانمون از خدا دور شدیم . دین برای ما راه خدا نبود راه جدا شدن از خدا بود . ما بوسیله ی دین از خدا جدا شدیم و هرکسی بیشتر از این دینها داره بدبختتره . واسه همینه جوامع مسلمان و بالصطلاح مومن این همه دارن بدبختی میکشن . 

           

          من شاید به واسطه ی اینکه یک عمر باورهای مذهبی داشتم خودم رو از خیلی لذتها محروم کردم . بله من معنای درست لذت رو نمیدونم فقط میدونم لذت خداست . وقتی بهش وصل بشی به همه چیز میرسی ولی خیلی از اوقات مارو ترسوندن از لذت بردن و هرچقدر بیشتر به خودمون رنج دادیم و ترسمون بیشتر شد از خدا دورتر و دورتر شدیم و مدارمون پایین افتاد و سنگین شدیم . 

           

          نمیدونم شاید همین حالا هم دارم اشتباه میگم ولی حالم خوبه و همین حال خوبم نشون میده دارم درست عمل میکنم حتی اگه  خیلی از باورهای گذشته ام رو زیر سوال میبرم . 

          لذت یعنی آرامش یعنی به بُعد الهی وجودمون نزدیک شدن . یعنی راحتی یعنی رهایی یعنی عشق  و تمام احساسات خوب دیگه و اگه ما هیچ وقت لذت بردن رو غلط تفسیر نمیکردیم الان این همه مشکلات در جوامع مسلمان نداشتیم . 

          اگه گفتم در خوردن به لذت ابدی متصل میشم دروغ نگفتم البته الان دیگه نه . چون الان که خودمو منع نمیکنم . وقتی  راحت لذت خوردنمو میبرم  پس این لذت یه لذت بی پایانی میشه که همیشه هم در دسترسمه . ولی  الان که به گامهای بالاتر رسیدم دیدم خوردن هم نمیتونه احساس خلاء درونی انسانها رو پر کنه . احساس خلاء درونی انسانها فقط با آگاهی پر میشه . هرچقدر آگاهی در راهم بیشتر بشه لذت من بیشتر و درک و معنای من از لذت بیشتر میشه . نیاز من به غذا  تموم میشه ولی نیاز من به کسب آگاهی همیشه هست بدون اینکه احساس گناه کنم ‌ چون کسب معرفت و آگاهی همواره برام خوب معنی گرفته پس  من خودم شخصا بیش از سایر لذتها این لذت رو برای خودم انتخاب می کنم چون نیاز من به بی نهایت رو برطرف میکنه . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Salimeh
        1399/12/26 23:17
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 156 کلمه

        بسیار عالییییییییی بود فاطمه سادات جان👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹
        من فکر میکنم درسته که من با خوردن زیاد یا همون اضافه خوردن و پرخوری همون لحظه لذت موقت و لحظه ای میبرم ولی مشکل اصلی بخاطر تکرار و مداومت در این کار هست
        و من بیشتر علت اینه رو بیشتر تکرار و عادت و اعتیاد پیدا کردن بهش میدونم تا دریافت لذت لحظه ای
        درسته پرخوری و لقمه های اضافه همیشه برام لذت بخش بوده اما
        من به پرخوری عادت کردم
        من به پرخوری اعتیاد پیدا کردم
        مثل فرد معتادی که میدونه عواقب مواد مصرف کردن چیه، دفعه اول ممکنه برای کنجکاوی، تعارف دوستان و… اینکارو انجام بده و لذت لحظه ای هم ببره و بار دوم و سوم و… درسته لذت اون کار هنوز هم هست اما به نظرم کمرنگ تر میشه و جای خودشو میده به عادت
        من همچین تحلیل و برداشتی از این موضوع دارم، حالا استاد عزیز در صورت صلاحدید اصلاح بفرمایند
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1399/11/24 12:10
      مدت عضویت: 1563 روز
      امتیاز کاربر: 317 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 219 کلمه

      چرا چاق شدم ،چرا لاغر نمی شوم من زمان کودکی بچه تپلی بودم و چون ته تغاری بودم همه دوستم داشتن ،در زمان نوجوانی بسیار متناسب بودم ولی چون شنیده بودم بعد از ازدواج و بارداری دخترهای فامیل چاق می شوند و الگوهای زنده ای در اطرافم بودن اطمینان داشتم بعد از ازدواجم چاق میشم و منتظرش بودم چون به نظرم طبیعی بود و من چاق شدم و هنوز نتونستم لاغر بشم چون چاقی رو یاد گرفتم و اونقدر در رفتارم تکرار کردم که ملکه ذهنم شد و نتیجه در جسمم پدیدار شد و چرا لاغر نمیشم چون با وجود اینکه متناسب بودم ولی لاغری در ذهنم کمرنگ شده طوریکه یک تصویر گنگ ازش دارم و الان باید لاغری رو آموزش ببینم که ملکه ذهنم بشه و با تکرار رفتارهای لاغر شونده در جسمم نتیجه رو ببینم و به قول استاد چاقی یک مزیت داره و اینکه دو باره متولد میشم و پوشیدن لباسهای رنگی با اندامی متناسب رو تجربه میکنم سبکبار ،شاد ،سالم و مورد تحسین همگان شدن خدایا حتی تصورش آدم رو به وجد میاره چه برسه که متناسب شدن رو زندگی کنم خدایاشکرت که در این مسیر قرارم دادی ممنونم استاد گرامی که به ما احساس خوبی رو هدیه می دین ،ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/11/24 03:20
      مدت عضویت: 1903 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      سلام .
      به به .
      چرا لاغر نمیشم ؟ 🤔
      چرا لاغر نمیشم ؟ 🤔
      این سوال رو از ذهنم میپرسم تا ببینم چه جوابی داخلش ذخیره است ؟
      سلام ذهن خوبم . چرا لاغر نمیشم ؟
      وا !!!
      تو مگه چاقی ؟
      نه چاق نیستم .
      لاغرم ‌.
      پس از این سوالا نپرس چون جوابش اینه که همین سوال و سوالاتی از این دست داره نشون میده آقا من چاااااقممممممم . 😭😭😭😭😭😠😠😠😠😳😳😳
      پس این سوال یعنی ارتعاش چاااااقییییی .
      ما با ارتعاشات محتویات ذهن خودمون داریم جهان بیرون از خودمون رو خلق می کنیم .
      خب چرا ارتعاش چاقی میدی وقتی باور داری ارتعاشات ذهنت باعث خلق چاقیت شدند ؟
      😓😓😓😓
      حالا غصه نخور . هدایت در حال انجامه .
      چطوری ؟
      ما هرگز آموزشهای خودمون رو فراموش نمی کنیم . اما میتونیم از این آموزشها دیگه استفاده نکنیم .
      هرچیزی که بهت حس چاق بودن متبادر کرد بدون که اون ارتعاش چاقیه و داره نشون میده ذهنت در کدوم مداره .
      خب این سوال نشون میده ذهن ما هنوز داره در مسیر چاقی دور میزنه .
      چرا لاغر نمیشم ؟
      چون هنوزم باور داری که چاقی .
      چون هنوزم خودتو سرزنش میکنی .
      چون بعد از این همه کاهش وزن هنوزم به قدرت چاقیت بیش از لاغریت ایمان داری .

      چرا لاغر نمیشم ؟
      چون تو با همین سوال بازم داری چاقی رو برای خودت رقم میزنی .
      در دل این سوال
      اندوه هست .
      سرخوردگی هست .
      ناتوانی هست .
      خشم هست .
      فحش دادن به زمین و زمان و خدای بی گناه هست.
      سرزنش و ملامت هست .
      قهر کردن با خودمون هست .
      نفرت هست .
      توجه به چاقی هست .
      حال بد هست ‌.
      افسردگی و رخوت هست ‌.
      تمام این احساسات و شاید احساسات دیگری که میشه از همین یک جمله کشید بیرون نشون از این داره که این جمله چاقی رو بارداره ‌
      پس باید افکارمون رو هدایت کنیم تا طور دیگه بیندیشیم تا جواب دلخواه بگیریم ‌.
      خیلی خوابم گرفته ‌ داره خوابم میبره در فرصتی دیگه ادامه میدم . به لطف خدا یاعلی .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18348 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 509 کلمه

      تمرین گام هشتم در مسیر لاغری من  

      چرا چاق شدیم 
      برای درک قوانین هستی موضوع مهم آن است که ما میتوانیم به ذهن خود آموزش دهیم ولی نمیتوانیم آموزشی را فراموش کنیم این مسعله یکی از قوانین جهان هستی است که اگر خوب بتوانیم درکش کنیم  مسایل مهمی برای ما حل میشود  ذهن ما قدرت بسیار بالایی برای یادگیری وآموختن دارد ولی نمیتواند آموخته های خودش را فراموش کند دقیقا مانند یک جاده یک طرفه است  وقتی ذهن در برابر آموزش قرار میگیرد میتواند آموزش های قبلی را کمرنگ کند ولی نمیتواند آن ها را پاک کند  با تکرار کردن میتوانیم اطلاعات جدیدی را که به دست میاوریم در دسترس قرار بدهیم تا ذهن به سرعت آنها را بازیابی کند  به این اطلاعات سریع دسترسی پیدا میکنیم اما اطلاعاتی که سالها قبل داشتیم واز آنها استفاده یا تکرار ش‌نکردیم در حافظه ذهن ذخیره میشود و وقتی نیاز باشد ذهن جستجو میکند تا پیدایش کند مثل فکر کردن وبه یاد آوردن موضوعی   
      وظیفه ذهن در زندگی ما هدایت کردن ماست و ذهن این هدایت را توسط آگاهی ها واطلاعاتی که از قبل بهش دادیم صورت میگیرد  مثلا چاق شدن ما  از قبل در زمان کودکی ما اطلاعاتی را به طور ناخودآگاه از والدین اطرفیان ویا رسانه ها آموزش دیدیم واین آموزش ها به صورت باور در ذهن ما جای گرفته وتبدیل به تصویر ذهنی شده است حالا اگر ما در موقعیتی قرار گرفته باشیم که آن تصویر ذهنی زنده شود فرمول یا همان باور در ذهن ما فعال میشود  ورفتار ما تعقیر میکند واین تعقیر رفتار کم کم به عادت تبدیل میشود و این افکار در جسم ما خودش را نشان میدهد  این همان تعامل بین ذهن وجسم است  حالا برای لاغری هم ما باید آموزش ببینیم  تا لاغری را یاد بگیریم   برای چاق شدن فرمول های زیادی در ذهن ما انباشته شده بود ازکودکی برای بهتر غذا خوردن مارا ترغیب میکردند بخور تا قوی شوی  ی کم که بزگتر شدیم فرمولهای جدیدی به ما دادند بلوغ باعث چاقی میشه ازدواج کنی چاق میشی بارداری چاقی به همراه داره یا ما ژنتیکی چاقیم یا فلان دارو چاق کننده است تمام این فرمولها اگر باور کرده باشیم ودر زمان شنیده شدنش به ان توجه کرده باشیم وقتی در شرایطش قرار بگیریم آن تصویر ذهنی زنده میشود وفرمول فعال میگردد و رفتار عوض میشود تا تبدیل به عادت شود آنگاه جسم شروع به چاق شدن میگردد چون جسم نمایشگر افکار ماست به همین ترتیب با آموزش های اشتباه ما چاق شدیم حالا باید آموزش ببینیم تا لاغر شویم در چاقی آموزش ما بطور ناخودآگاه بود اما برای لاغری ما آگاهانه تصمیم میگیریم تا آموزش ببینیم وباید در این پروسه ذهنی از استاد وراهنما استفاده کنیم تا مسیر را گم نکنیم  از وقتی که در دوره لاعری با ذهن شرکت کردم کاملا به این دوره اعتماد واعتقاد دارم زیرا بقدری فرمولهای اشتباه در ذهن چه آشکار چه مخفی وجود دارد که به هیچ عنوان بدون آموزش قادر به پیدا کردن آنها وکمرنگ کردن تصاویر این فرمولها  نیستیم وبعد از پیدا کردن آنها با جایگزین کردن فرمولهای صحیح آن هم با آموزش درست  وتکرار وتمرین میتوانیم به لاغری دست پیدا کنیم  دقیقا مثل آموزش زبان جدید است  با یاد گرفتن آموزش زبان جدید ما نمیتوانیم فارسی را فراموش کنیم بلکه زبان دوم را یاد میگیریم آن هم با آموزش  آگاهانه  ولی زبان فارسی را نا آگاهانه یاد گرفتیم  ذهن قدرت بسیار زیادی در یادگیری دارد  واز این قدرت میتوانیم برای یاد گیری لاغری با ذهن استفاده کنیم 

      با آرزوی موفقیت برای استاد عزیز ودوستان عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/11/21 12:15
      مدت عضویت: 1873 روز
      امتیاز کاربر: 334 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,064 کلمه

      باسلام گام ۷ :هر چه تلاش می کنم لاغر نمی شوم
      متن خیلی خوب وبسیار مهم وتاثیر داری در پیدا کردن اضافه وزن رو برای نامتناسبها انتخاب کردید چونکه این موضوع درباره کلنجار رفتن همه چاق ها با خودشونه. محتوای متن رو هم انقدر فصیح وعالی ومحکم توضیح دادید که اهمیت بیان این مطلب بیشتر برامون جا میوفته .همانطور که فرمودید .حرکت جهان هستی به وسیله قوانین طبیعی وبا نظم الهی به سمت کمال ووفور وپیشرفت انجام میشه وهمه چیز درست سرجای خودش ذره ذره ولحظه به لحظه دراین مسیر بطور هماهنگ وطبیعی حرکت می کند . به همین خاطراست که همه موجودات به این راحتی وبدون احساس بدوسختی زندگی عادی خودشان را می گدرانند.اگر خللی دراجرای هرکدام ازقانونهای نظم دار طبیعی پیش اید جهان هستی بهم میریزد وما وهمه موجودات زنده دیگر نمی توانند با ارامش زندگی کنندفکر کنید اگر همه گیاهان به هر علتی خشک شوند چرخه طبیعت وحیات زندگی تحت تاثیر ان علت از بین میرود وفاجعه ببار می اید.حرکت عادی نظام هستی همراه نظم وهماهنگی تعیین شده از طرف خالق هستی یک امر طبیعی است اما عواملی که باعث خشکی گیاهان شده اند یک عامل مخل غیر طبیعی وبدیهی بهم ریخته شدن نظام هستی است چون برنامه ریزی جهان هستی را بدون هماهنگی ونظم دست کاری کرده وتغییر داده.
      همه عالم هستی وافریده های خدا وچرخه حیات برای شادی ولذت بردن از انچه خلق شده افریده شده اند . ما انسانها هم یکی از عزیزترین وباقدرت ترین مخلوقهای عالم هستی هستیم که می خواهیم از تمام امکانات جهان برای سلامتی وشادی وخوشبختی ولذت بردن از نعماتها استفاده کنیم .ازمهمترین نعمتهای خدا برای لذت بردن ما انسانها از عمرمون نعمت سلامتی است .لاغری هم یکی از پیامدهای سلامتی است که افرا متناسب دارای این نعمت الهی هستند.برای افراد لاغر تناسب یک امر طبیعی است چون با نظم وهماهنگی نظام هستی که همانا سلامتی است هماهنگ هستند.
      افراد لاغر براحتی ذهنشان طبیعی بودن تناسب اندامشان راپذیرفته چون فرمولها وقوانین رفتاری وباور خودشان دست نخورده باقی مانده وبه ان عمل می کنند.اما افراد چاق اضافه وزن را درخودشان طبیعی می دانند و بابه هم ریختن روال طبیعی قانون بدنشان درخودچاقی راایجاد می کنند .افرادچاق چون ذهنشان به وسیله بهم ریخته شدن باورها والگوهای رفتاریشان عادتهای غلطی را که برای ذهن عادی شده درخود بوجود اوردند چاق شدند پس انها با پر خوری وخوردن بیش از اندزه لازم بدن وریز خواری کردن وخوردن بعدازسیر شدن رفتار طبیعی لاغری وتناسب درست رادر ذهنشان دست کاری کردند وتغییر دادند وبنابراین چاقی انها بدیهی است نه طبیعی.اگر افراد نامتناسب چاق شدنشان راطبیعی بداند واز رفتارهای بدیهی استفاده کنند به پیشرفت روند چاقی خودشان کمک کرده اند.افراد لاغر با اطاعت از رفتارهای صحیح غذایی ازنعمت های شادی واعتماد به نفس بیشتری برخوردارند این قانون جهان است که همه چیز برای ارامش واسایش ما افریده شده چون ذات همه ماازطبیعته وطبیعت جسم ما هم طالب تناسب وشادی ولذت بردن از نعماته نه نفرت وحسرت زجر وولع که مخالف روند قوانین افرینش طبیعی وکاملا بدیهی وساخته وپرداخته دست خودمان است.مابرای چاق شدن تلاش خاصی نکریم بلکه افکاروباورها ی اشتباه مابودکه رفتار وانداممون رور از حالت طبیعی به روند بدیهی کشاندیم .
      خوردن نیاز طبیعی بدن ما دروقت گرسنگی بوده وچون گرسنگی اثر تحلیل وکم شدن ذخائر قدرتی بدن هست که باخوردن دوباره شارژ میشه پس باید در وقت گرسنه شدن به اندازه خورد تا نیاز بدن تامین شود وذهن اعلام سیری کند این روند مسیر طبیعی ودرست کارذهن برای خوردن است اما وقتی ما قبل از گرسنگی می خوریم یا پرخوری وریز خواری وبیش از اندازه نیاز میخوریم دراین هنگام روند بدیهی خوردن را درپیش گرفته و درجهت مخالف روند طبیعت حرکت کردیم .پس این اضافه ها بصورت چربی وحجم زیاد جسم درماتجمع کرده وماچاق می شویم وبا تکرار این روش درمخل کردن ودخالت مسیر طبیعی تناسب بیشتر حرکت می کنیم.چاقی نتجه عمل کردن ذهن به رفتار خارج از قانون طبیعی بدن است که رفتاری بدیهی است نه طبیعی .بیش ازنیاز خوردن فشاروزجر جسمی ورود افکارواحساس بد اوردن بهانه برای خوردن وخلاف قانون طبیعت عمل کردن باعث بهم ریختن ارامش ذهن می شود که این بهم ریختگی عدم توانمندی طبیعی عمل کردن وفرمان صحیح دادن سیر شدن ذهن به جسم می شود.برای رسیدن به تناسب . باید چاقی راهم نپذیریم وهم از ان رضایت نداشته باشیم. ممکن است ازچاقی ناراًضی باشیم اماان راپذیرفتیم که متناسب نیستیم .برای حل مشکل چاقی باید اول بپذیریم که خودمان با رفتارهای نا صحیح باعث چاقیمان شدیم .درواقع مسئولیت اضافه وزن دارشدمان را قبول کنیم وبپذیریم که با بدنمان طبیعی برخوردنکردیم وبا باورهای ورفتار غلط بدیهی رفتار کردیم واعلام کنیم که من این شرایط راقبول ندارم ونمی پذیرم واین شرایط برایم طببعی نیست ولاغری وتناسب حق مسلم ماست وما ذهنمان را مانند افراد متناسب در روند طبیعی بودن جسم تربیت نکردیم.وقتی ما مسئولیت بد رفتاری با جسم خود رابا اموزشهای غلطی که به ذهن دادیم بپذیریم وان وقت است که بهتر می توانیم درمسیر تغییر الگوهای نادرست ذهنی عمل کنیم وباید متوجه باشیم که اگاهیهای داده به ذهن وفرمولهای اشتباه وارد شده به ذهن باید تغییر کند وکار اصلی ما تغییر برروی ذهن است ونه جسم چونکه نتیجه سختیهابی که برای تغییر جسم به ان وارد کردیم را بارها دیده ایم که برای مدت کوتاهی تاثیرداشته وما لاغر شدیم اما بعد ازمدتی یا باز به خانه اول برگشتیم ویا اضافه وزن مضاعف داشیم پس کاملا درک کردیم که کار برروی جسم یعنی بدیهی عمل کردن بوسیله فشار ورنج مضاعف وحسرت درجهت رسیدن بیشتر به چاقی .حالا که برروی جسم کار کردیم واشتباه رفتیم پس باید برای تناسب اندام به راه دیگر که کاربرروی ذهن ایت بپردازیم .ذهن اصل تغییروپذیرش صحیح رفتاری است که باعث لاغری ورسیدن به تناسب است به راحتی واسانی بدون ازار واذیت جسم .می خواهم با این روش با رضایت قلبی وبا احساس خوب اطمینان کنم وبا توکل به خد وایمان قلبی مسیر راشروع کنم.یکی ازراههای دادن الگوهای صحیح به ذهن نگاه کردن به عکسهای شگفتی سازان است که به ما انرژی میدهد که ماهم می توانیم . لذت دیدن به ثمررسیدن تلاش انها برای رسیدن به رفتارهای صحیح ذهن وبدست اوردن نتایج عالی از انجام درست تمریناتشون شوق واشتیاق من را درماندن وادامه مسیر بیشتر میکند .به لطف خدا مطمئنم درمدت کوتاهی اضافه وزنم برطرف میشه وطبیعت من هم باطبیعت لاغرها همسو شده وبه تناسب اندام میرسم ومن هم از امکانات طبیعی جهان سلامتی وشادابی وااحساس خوب برخوردار میشوم . خدایا بابت همه چیز شکرت واز شما استادگرامی هم بسیار متشکرم .⚘

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1399/11/19 09:29
      مدت عضویت: 1581 روز
      امتیاز کاربر: 10212 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 363 کلمه

      گام هشتم:چرا چاق شدیم؟چاقی را از کودکی آموختم!چگونه!؟
      از بچگی لاغر بودم و لاغری من در بین خانواده و اطرافیان یک نوع نقص و ناسالمی دیده می شد برای همین زمزمه !!..بیشتر بخور که قوی بشوی ،خوشگل و شادابتر بشی، مورد پسند بقیه بشی، در گوش من شنیده می شد .فصل خربزه که می شد می گفتند: خربزه بخور که شیرین است .راحت چاق می شوی. از این حرف و حدیث ها از اطرافیان زیاد می شنیدم به شگلهای مختلف! و این فرمول چاقی ذهن منه ،کودک را درگیر می کرد طوری که فکر می کردم یک کمبودی نسبت به بقیه دارم مخصوصا ماه رمضان که می شد همه باید روزه می گرفتند: بجز من ،ما ۵تا خواهر و ۵تا برادر بودیم پدر می کفت :اگر روزه بگیری فشار بهت می اید، چون خیلی ضعیف هستی و مریض می شوی. و این برخوردها طوری بود که از من یک دختر خیلی ساکت و آرامی ساخته بود و هنوز هم در بین خانواده به مظللو م بودن معروف هستم. حدیث های دیگری که می شنیدم اینکه هر کی ازدواج می کند چاق می شه یعنی فلانی خیلی خوشبخت است و زندگی بهش ساخته .. خیلی مطالب مختلف: که همگی باهش آشنا هستیم و خلاصه ذهن من هم صورت مسله را گرفته بود!! و بعد از تولد فرزند دوم جواب مسله حل شد یعنی بعد یواش یواش وزن اضافه شد .
      چرا لاغر نمی شوم؟
      لاغر نمی شدم چون ذهنم تازه مسله را حل کرده بود که من متوجه شدم از حل مسله ناراحت هستم و بدنبال حل جدید بودم و از مسیر اشتباه!! و در این مسیر کلی جسم و روح خودم را آزار دادم و همین جا از بدن و روح خودم معذرت می خوام و متشکرم که همیشه با من همرا بوده .با رژیم های پی در پی یک نفس با ورزشها و حرکت های مختلف .تقلید از تبلیغات و غافل از این که حل مسله جای دیگه است و خدا را شکر که بالاخره با هدایت خداوند و آگاهی های استاد روی مسله ای جدیدی که همون وزن دلخواه با اندامی صیقلی به ذهن خودم داده‌ام روی فرمولها کار می کنم تا بالاخره به حل مسله برسم .خدا قوت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shine bright like a sky
      1399/11/16 00:56
      مدت عضویت: 1535 روز
      امتیاز کاربر: 199 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 332 کلمه

      🌷سلام سلام🌷

      من چرا داشتم چاق میشدم؟ چون فکر میکردم سن بلوغ باعث چاقی میشه. و غذا خوردن هم همینطور.
      خدا رو شکر که پدر و مادرم چاق نبودند که بخوام چاقی و از اونا یاد بگیرم. حتی میگفتن من دوران بچگیم خیلی بد غذا بودم و هیچی نمیخوردم. تنها چیزایی که خیلی میخوردم و عاشقشون بودم شیر و چیپس بود😂😂😂 کلی عکس و فیلم با چیپس و شیر دارم😂
      هنوزم عاشقشونم. و صبحا اگه ببینم تو یخچال شیر نباشه عصابم خورد میشه😅🤦‍♀️
      چیپس هم خیلی دوست دارم ولی بدلیل مشکلات معده سعی میکنم کمتر بخورم.

      چرا من لاغر نمیشدم؟ چون فکر میکردم هرچی کمتر غذا بخورم لاغرتر میشم و این روند نمیتونه تا آخر عمر ادامه داشته باشه. و با خودم فکر میکردم که خیلیا غذا خوب میخورن و از من لاغرترند و همش درگیر اینکه چاق بشن نیستن.
      من از کسانی که لاغر بودند کمتر میخوردم ولی وزنم ازشون بیشتر بود. این فکر خیلی دیوونم میکرد. 🤯
      من چاقی و یاد نگرفته بودم ، چون کسی اطرافم نبود که چاق باشه و از طریق فرمول های اشتباه که ادم در سن بلوغ چاق میشه و هرچی بزرگتر بشه ممکنه چاق تر بشه، داشتم چاق میشدم.🤨🤨🙁

      ما چیزایی و که یاد گرفتیم و نمیتونیم برای همیشه فراموش کنیم. اون ها درجایی از ذهنمون هستن و ممکنه ما به یاد نیاریم ولی هستن. و خیلی چیزهای دیگه که یاد گرفتیم و با بیشتر یاد گرفتن در اون ها پیشرفت میکنیم. 👌

      یادمه رفته بودیم اصفهان و وارد هر مغازه ای که میشدیم میگفتن شما مشهدی هستین؟🤭
      منم تعجب میکردم چطوری فهمیدن.🤔 آخه از اون مشهدیای قدیمی و اصیل نیستیم که بخوایم لحجه غلیظ داشته باشیم. حتی مادر و پدرم هم هیچ کدوم مشهدی نبودن.
      آدم خودش متوجه نمیشه که لحجه اش فرق میکنه.

      پس همینطور که ما یاد میگیریم و پیشرفت میکنیم ، لاغری با ذهن هم یاد میگیریم و هر روز با استمرار داشتن در اون بیش از پیش پیشرفت میکنیم.💪

      امیدوارم منم روزی بتونم مانند دوستان متنی پر معنی و آموزنده و زیبا بنویسم.💫

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/26 23:39
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 248 کلمه

        بنظرم تمام افراد چاق به طریقی چاقی رو یاد گرفتند و در اون استمرار داشتند حتی اگه پدر و مادرتون اضافه وزن نداشتند و در اطرف تون هم آدم چاق نبوده باشه، بازم شما چاقی رو به طرق و شیوه ای یاد گرفتید
        هم چاقی و هم لاغری هر دو یه هنر هست
        که مثل تمام هنرهای دیگه مثل نقاشی،خطاطی و…
        برای هر هنری لزوما ما باید از طریق و روشی اونو یاد بگیریم، تمرین و تکرار کنیم، وقت و زمان بگذاریم، بها پرداخت کنیم چه مادی و چه زمانی و چه معنوی و ارزشی و… تا در اون ماهر بشیم و به نتیجه دلخواه مون برسیم البته با توجه به عملکرد خودمون…
        پس همه ی ما چاقی رو از راه و طبق و روشی یاد گرفتیم، اگه پدر و مادر من چاق نبودند، خانواده و دور و برم چاق نبودند، حتما من فرمول های چاقی رو از یه جایی یاد گرفتم ، از تلویزیون فیلم ها و تبلیغات و پیام های بازرگانی، از رسانه ها و شبکه های مجازی، از معلم ورزش مدرسه،از همکلاسی ها،از همسایه ها،از فامیل و اقوام و دوست و آشنا، از پزشک ها، از کتاب ها و مجلات و…پس یجوری و به یه طریقی یه سری حرفها،دیده ها و شنیده ها رو باور کردم
        مطمئنا من ورودی های اشتباه و منفی به ذهنم وارد کردم و اونا رو باور کردم بهشون پر و بال دادم و به اوج رسوندمشون که بازتاب و نتیجه اش شده جسم الانم….

        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 236 کلمه

      سلام دوستان واستاد گرامی تمرین گام ۸ چرا ما چاق شدیم من نمیدونم چرا چاق شدم البته اینم بگم وقتی داشتم دیدگاه یکی از دوستان میخوندم گفته بودند که من شنیده بودم وقتی سزارین بشی شکمت بزرگ میمونه درست بود این جمله مخرب منم شنیده بودم ونمونه هم دیده بودم چون مادرم وقتی بچه اخر بدنیا اورد دیگه دیگه شکمش کوچیک نشد الانم بزرگه ولی من وقتی بچه دومم بدنیا اوردم چاق نشدم ونمیدونم چه جمله مخربی گوش دادم وباورش کردم که یهو ۱۹کیلو در عرض ۹ ماه اضافه کردم خیلی خیلی هم فکر کردم که چی شد چجوری شد که من چاق شدم با اینکه با لاغری با ذهن اشنا شدم نفهمیدم که باید چکار کنم خوب من مقصر نیستم واقعا اموزش ندیدم که بلد باشم وما میدونیم که برای اینکه ارایشگر بشی یا هر شغل دیگه حتما باید بری اموزش ببینی وی مدت هم برای ارایشگر کار کنی تا یاد بگیری وبتونی برای خودت تابلو بزنی خوب لاغری هم اموزش میخواد من با شرکت در این دوره دارم اموزش میبینم که لاغر بشم برای همیشه واما چرا من لاغر نشدم خوب من هنوز جواب سوال اولم که چرا چاق شدم درک نکردم ونفهمیدم پس طبیعیه که نتونم چرا من لاغر نمیشم درک کنم واز استادم گفته که اگر مشکلتون تو این فایل نبود به من بگید تا برسی کنم ومن بینهایت ممنونم ومنتظر که ببینم مشکلمو چجوری باید حل کنم ی دنیا ممنون استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 67 کلمه

        سلام دوست عزیز
        اینکه چرا چاق شدیم معمولا واضحه و هر فردی می دونی از چه زمانی چاق شدنش شروع شده چن واقعا وقتی ذهن درگیر چاقی می شه خاطرات زیادی ایجاد میکنه که در خاطر ما باقی می مونه
        حالا به هر دلیلی اگه نمی دونی چرا و چطور چاق شدی اشکال نداره
        تمرکزت روی لاغر شدن باشه
        اینکه چرا لاغر نشدی رو که حتما میدونی چیه
        چون الان درگیرش هستی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 70 کلمه

      سلام استاد گرامی من از وقتی بچه دومم رو بدنیا اوردم چاق شدم وسریع یعنی در عرض ۹ ماه ۱۹ کیلو اضافه وزن پیدا کردم هر چقدر هم فکر کردم که چی شد که چاق شدم نه فرمولی پیدا کردم که مثل ادمهائ که شنیدن ادم ازدواج کنه چاق میشه نه نمونه ای دیدم ودر عجبم که چی چشد من چاق شدم ممنون میشم بینهایت که مشکل منم حل بشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/26 23:55
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 424 کلمه

        دوست عزیزم بنظرم تمام افراد چاق به طریقی در یه دوره ای زمانی از زندگی شون چاقی رو یاد گرفتند و در اون استمرار داشتند
        هم چاقی و هم لاغری هر دو یه هنر هست
        که مثل تمام هنرهای دیگه مثل نقاشی،خطاطی و…
        برای هر هنری لزوما ما باید از طریق و روشی اونو یاد بگیریم، تمرین و تکرار کنیم، وقت و زمان بگذاریم، بها پرداخت کنیم چه مادی و چه زمانی و چه معنوی و ارزشی و… تا در اون ماهر بشیم و به نتیجه دلخواه مون برسیم البته با توجه به عملکرد خودمون…
        پس همه ی ما چاقی رو از راه و طبق و روشی یاد گرفتیم، اگه پدر و مادر من چاق نبودند، خانواده و دور و برم چاق نبودند، حتما من فرمول های چاقی رو از یه جایی یاد گرفتم ، از تلویزیون فیلم ها و تبلیغات و پیام های بازرگانی، از رسانه ها و شبکه های مجازی، از معلم ورزش مدرسه،از همکلاسی ها،از همسایه ها،از فامیل و اقوام و دوست و آشنا، از پزشک ها، از کتاب ها و مجلات و…پس یجوری و به یه طریقی یه سری حرفها،دیده ها و شنیده ها رو باور کردم
        مطمئنا من ورودی های اشتباه و منفی به ذهنم وارد کردم و اونا رو باور کردم بهشون پر و بال دادم و به اوج رسوندمشون که بازتاب و نتیجه اش شده جسم الانم…
        ممکنه قبلا شنیده بودید توی بارداری همه چاق میشن و بعدش هم هیچوقت به هیکل قبلی شون بر نمیگردند و شکمشون صاف و تخت نمیشه
        ممکنه شنیده باشید توی بارداری باید به اندازه ۲نفر غذا خورد
        ممکنه شنیده باشید بعد زایمان برای تقویت خودت و افزایش شیرت باید غذاهای گرم و مقوی و خوب خورد و رژیم نگرفت
        ممکنه شنیده باشید قرص های مکمل و تقویتی اشتها آور و چاق کننده هستند
        ممکنه شنیده باشید قرص های ضد بارداری چاق کننده هستند
        ممکنهیه پزشک یه حرفی راجب یه دارو یا بیماری که باعث چاقی میشه بهتون زده باشه
        ممکنه از کسی چیزی نشنیده باشید ولی توی کتاب و مجله ای یه مطلبی خوندید یا اصلا یه عکس و تصویری دیدید یا توی تلویزیون و …چیزی دیدید
        مطمئن باشید هیچ چیزی بدون علت نیست و چاقی شما هم بدون هیچ علت و بطور خودبه خودی و طبیعی نیست
        باید علت و دلیل اونو توی خودتون جستجو کنید
        و اینکه در نهایت مقصر چاقی مون خودمون هستیم
        و حالا نیاز نیست من دنبال مقصر و دلیل بگردم تا بخوام سرزنشش و محکومش کنم، در حالیکه الان باید دنبال چاره کار بگردم
        که تنها چاره و گزینه درست همینجا، و لاغری با ذهن هست
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasekabood
      1399/11/13 16:58
      مدت عضویت: 1902 روز
      امتیاز کاربر: 169 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 554 کلمه

      💝 به نام خالق هستی بخش 💝
      🏵🏵 سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیر دوره ی تناسب ذهن🏵🏵
      8️⃣ گام هشتم 👣
      سوال اول : چرا چاق شدیم ؟
      چون ما از دوران کودکی 👶 تحت تاثیر حرف اطرافیان 🗣 و رسانه ها 📻 📺 📽 🎬 🗞و خانواده 👨‍👩‍👧‍👧 چاقی رو یاد گرفتیم و تمام اطلاعات در دوره های مختلف زندگی ما در ذهن ناخودآگاهمون ذخیره شده بود مثلاً من در زمان بچه گی 👶بارها شنیده بودم کسی که زایمان می کنه مخصوصاً کسی که سزارین می کنه شکمش بزرگ می مونه🤰و نمونه های واضحش رو می دیدم چون مامان خودم چهار بار زایمان طبیعی داشت ولی شکمش خیلی بزرگ نبود ولی وقتی برای آخرین زایمانش سزارین شد شکمش کاملاً بزرگ موند به طوری که هر کس میدیدش ازش می پرسید که بارداره ؟ مامانم می گفت نه چون سزارین شدم شکمم 🤦‍♀️بزرگ مونده و چند نمونه دیگر هم دیده بودم که شکم بزرگی داشتن و من فکر می کردم 🤷‍♀️ به خاطر سزارینه و در دوران بچه گی برای من این فرمول ذخیره شده بود 🤯 اما تا زمانی که خودم سزارین نکرده بودم در من خفته بود 😴 و وقتی بزرگ شدم و خودم سزارین کردم این فرمول در من بیدار شد 👀 و شکم من بزرگ موند یا من در تلویزیون 📺 و اطرافیان زیاد شنیده بودم🦻که کم خونی و کم کاری تیروئید یکی از عوامل مهم چاقی به شمار میاد و وقتی فهمیدم خودم هم کم کاری تیروئید دارم هم کم خونی کاملاً طبیعی می دونستم که خیلی چاق بشم و حتی وقتی کم کاری تیروئیدم با طب اسلامی درمان شد لاغر نشدم چون عوامل بسیار زیاد دیگه ای رو باعث چاقیم می دونستم و انقدر رژیمهای متعدد گرفته بودم که دیگه فکر می کردم برای لاغر شدن باید شاخ غول رو بشکنم و کلی تلاش کنم و عرق بریزم و زجر بکشم و رژیمهای عذاب آور بگیرم و … چون فکر می کردم چاقیم ژنتیکیه و به شدت استعداد چاقی دارم 😑😑😑
      سوال دوم : چرا لاغر نشدیم ؟
      چون ما هر وقت خواستیم لاغر بشیم با انواع شکنجه مثل رژیم و ورزش و تحت فشار قرار دادن جسممون بوده و برای انجام هیچ کدوم این کارها موافقت ذهن ناخودآگاهمون رو جلب نکرده بودیم ! در تمام این موارد ما با ذهن خودآگاهمون تصمیم گرفتیم که لاغر بشیم و چون تمام موفقیت های ما در گرو موافقت ذهن ناخودآگاهمون بوده و هست و درصد موفقیتمون رو ذهن ناخودآگاهمون مشخص می کنه پس نتونستیم موفق بشیم 😑😑😑
      پس ما برای اینکه لاغر بشیم اول باید موافقت ذهن ناخودآگاهمون رو بدست بیاریم تا تلاشمون بی فایده نباشه یعنی روش لاغری با ذهن که مستقیم روی ذهن ناخودآگاهمون کار می کنیم و وقتی مرتب به فایلهای استاد گوش بدیم و تمرینامون رو انجام بدیم یعنی در مسیر لاغری هستیم و ذهن ناخودآگاهمون چاره ای نداره جز موافقت چون وقتی در کاری استمرار داشته باشیم و زیاد بهش توجه کنیم ذهن ناخودآگاهمون مجبور میشه با ما همسو بشه و از اونجایی که ذهن ما به شدت کم مصرفه و از تغییر خوشش نمیاد در انجام کارهای جدید باید مجبورش کنیم و تنها راهی که می تونه ذهن ما رو به انجام کارهایی که نمی خواد مجبور کنه استمرار داشتن و توجه به یک موضوعه پس ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در راهی قدم گذاشتیم که به لاغری و تناسب همیشگی ختم میشه 🥰🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار آسیه رفیعی
      1399/11/12 17:58
      مدت عضویت: 1894 روز
      امتیاز کاربر: 33906 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,769 کلمه

      💖 بنام خدای مهربان 💖

      💜سلام استاد خوبم و دوستان هم مسیرم 💜

      🌹گام هشتم 🌹 چرا چاق شدیم و چرا لاغر نمیشیم 🌹

      منم اول ژنتیک رو عامل چاقی میدونستم چون هم بابام چاقه و هم مامانم 😉 و خیلی دیگه از افراد خانواده هم مادری هم پدری ولی اگه فکر میکردم ارثیه 🤔 چطوری میتونستم تغییرش بدم اصلا چرا تلاش میکردم ژنیک رو که اصلا نمیشه عوض کرد و چرا بارها تونستم مقداری از وزنم رو کم کنم واقعا چرا 🤣😁 بیماری کم کاری تیرویید و بقیه بیماریهام رو هم میدوستم و خیلی از اطرافیانم بودن که همین بیماریها رو داشتن و از لاغری رنج میبردن یا دوستم پرکاری تیرویید داشت بر خلاف باور همگانی که میگن پرکاری تیرویید باعث لاغری شدید میشه اما دوستم هم وزن من بود من کم کار اون پر کار جفتمونم تا مرز ۱۵۰ کیلو در رفت و امد و تلاش بودیم 😂 متابولیسم پایین رو عامل چاقیم میدونستم و فکر میکردم هیچ سوخت و سازی در من وجود نداره 🤔 کاملا خودم این فکر رو میکردم و مربوط به ذهنم بود و به مدیر کارخونم این فرمول رو داده بودم که همیشه هم بدنم یخ زده بود ولی الان به حدی گرم شده بدنم که حتی از پتو هم نمیتونم استفاده کنم خب این فرضیه پایین بودن متابولیسم چجوری عوض شد من که نه دارویی استفاده کردم نه کسی برام راه درمانی داشت جز اینه که با ذهنم باورمو عوض کردم و قبلا همیشه از سرما شکایت داشتم که همه میگفتن چاقی تو پفکیه پس چرا هیچوقت گرم نمیشی این همه چربی داری و باید برعکس باشه و حالا از گرم بودن همش شاکیم 😂😂😂 کم تحرکی و خوردن هم عامل مهمی بود برام 🤔 خب خیلیا از اطرافیانم همیشه در حال استراحت هستن تحرکشون خیلی و چندین برابر منم میخوردن ولی از لاغری رنج میبردن درسته من تحرکم کم بود ولی اونا خیلی خیلی کمتر از من تحرک داشتن 😂 ترس از خوردن داشتم دقیقا اونا ترس از نخوردن و بی اشتهایی داشتن درست برعکس من و میگفتن وای الان این مشکل برا من بوجود اومد تا مدتها اشتهام رو از دست میدم خب من که با فشار و رژیم کلا بی میل و اشتها بودم اونا اگه چند روز بود بعدش درست میشدن ولی من دائما بی اشتها بودم لاغرم نمیشدم فقط حسرت خوردن داشتم 😂

      👆👆👆 دقیقا تمام دلایل چاقی من مسخره بودن و مانع لاغری من نه دلیل چاقی من 😄😅😉
      انصافا من زبان چاقی رو یاد گرفته بودم و تمام افکار من ترس از چاق و چاق تر شدن بود لاغرا هم ترس از لاغر و لاغرتر شدن بود

      مامان من اصفهانی بود و در اصفهان زندگی میکرد و خیلی از اصطلاحات و کلمات اصفهانی در لهجه اش بود و من در قم بدنیا اومدم و خیلی از کلماتی که مامانم استفاده میکرد در لهجه قمی مسخره بود و اصلا دوستام بلد نبودن و اکثرا کلمه ای میگفتیم کلی دوستامون تو مدرسه مسخره میکردن میگفتن این دیگه یعنی چی 😂😁 شما کجایی هستین اوایل برام عجیب بود و مقاومت میکردم بعد میدیدم حق با اوناست ما جور دیگه میگیم 😄 دیگه لهجه و آموزشی که از بچگی عادتمون بود طبیعی دیدیم با اونا فرق داشته باشیم چاقیم رو هم با همین شکستها برای خودم طبیعی کرده بودم که من یا لاغر نمیشم یا باید خودکشی کنم تا لاغر بشم 😅😆😥 و اصلا خودمو لایق تناسب اندام نمیدیدم 🙄 و یا حتی با زنداییم که اصفهانی هست حرف میزنم تلفنی خواهرم میگفت قشنگ فهمیدم از لهجه ات که با زندایی حرف میزنی یهو کلا لهجت عوض شد برای خودمم خنده دار بود که بی اختیار انقدر تحت تاثیر لهجه زنداییم قرار میگیرم و خواهرم کلی بهم خندید😂 که حتی خودمم متوجهش نبودم 😄😅 با این که زبان محلی منم نیس گاهی مسافرت میریم قشنگ لهجه ام بر میگرده 😍🤗 حتی بعضی از اقواممون اطراف شیرازین میرن شیراز و میان دیگه هیچکس حرفاشون رو نمیفهمه ولی دوباره یه مدت با ما حرف میزنن لهجشون تغییر میکنه و عادی میشن با شرایط

      واقعا در شرایطی که از قبل شنیدی و فرمول باور پذیری شده در ذهن وقتی اون شرایط پیش بیاد و قبلا تصویر سازی شده و ترموستات ذهنی شده اون فرمولا دانلود میشن و مرتب با دیدن نتایج نسبی هی قوی تر میشن 😅 وگرنه از قبل این الگو هست در ذهن و با باور سرعت انتقال دانلودها بیشتر میشه 😂 بارها یه جمله رو شنیدیم و خیلی طبیعی میدونیم اتفاقات تغییر رفتار خوردن و اینا مخصوصا برای نمونه ازدواج و چاقی بعد از ازدواج که مرتب تا میبینن طرف چاق شده میگن ای ول ازدواج بهش ساخته و نشونه لیاقت هر دو طرف هست اینکه بگن شوهرش یا زنش هوای هم رو دارن خیلی خوشن که چاق شدن یا خیلی دست پخت زنش بده از دست پخت مادرش افتاده و زن هم میخاد از مادرشوهر کم نیاره مدام غذاهای عالی و خوشمزه میپزه یا مرد برای نشون دادن لیاقتش برای همسری مدام خورد و خوراک و خوشمزه جات کور از خدا چی میخاد دو چشم بینا 😂😂😂

      ما میتونیم با تکرار اموخته های جدید متناسب بشیم و بازهم با تکرار اموخته های قبلی دوباره چاق بشیم پس باید تمرکز بزاریم رو کدوم اموخته ها به نفعمونه 🙄🤔😅 صد در صد اموخته های جدید زبان لاغری به صورت یواش یواش و نگرانی برای چاقی نیس

      وقتی من بافتنی یاد میگیرم دیگه همیشه بلدم ببافم الان که مشغول لذت بردن از سایت و تمریناتم هستم کمتر وقت دارم ببافم ولی عشق به تمرینها و سایت نمیزاره من ببافم بیشتر با اینا عشق میکنم و چون رماتیسم مفصلی دارم دوباره که میخام شروع به بافت کنم دستم یکمی بیشتر درد میگیره😍 اما یکم که میبافم دوباره دستم عادت میکنه و یا حتی اگه مدلم و نقشه رو کمی فراموش کرده باشم خیلی راحت تر و اسون تر از بار اولی که تحت آموزش اولیه بودم با نیم نگاهی همه چی به مهارت میرسه اونقدر وقت و زحمت از من نمیخاد زود همه چی به روال برمیگرده دست من و انگشتان من هم عوض نمیشه که همون دسته همون مشکلات درونشه ولی عشق و لذت به بافتن هر درد و فشاری رو برای من به لذت و💜 عشق 💖تبدیل میکنه و میدونم که این فشار فقط اولشه جسمم خودشو به ذهنم میرسونه پس برای یادگیری تناسب هم همینم تا ابد اگه الان بیشتر باید تمرین بنویسم و بیشتر وقت بزارم در آینده که کامل به مهارت رسیدم چندتا از فایلای فوق العاده و انرژی بخش در مسیر رو فقط لازم دارم شاید فقط گوش دادن یه آهنگ از به روز رسانی فرمولها و آموزشات سرزمین خشکیده زمان چاقی یا کرمی رو نیاز داشته باشم افت کشی و انتی ویروس بزارم براش چون انقدر به صدای استاد علاقه دارم که حتی یل استوری یه متن در ذهنم با صدای پر صلابت و طنین انداز استاد گلم پژواک میشه و نیازی به تلاش نیس فقط عشق و حاله و لذت از در مسیر شگفتی ساز بودن و هر گونه گرفتاری جدیدی رو به راحتی با فرمولهای قوی استاد پاکسازی میکنم میره 😍😍😍🤗🤗🤗 من خیلی خوشبختم من تا ابد گنج و ثروت ابدی دارم در این مسیر هم هر چی خرج کنم و اهدا کنم به خودم انعکاسش تو زندگی خودمه و از بالا رفتن قیمتهای دوره ها هم هیچ هراسی ندارم و مطمئنم 🌹 خدا 🌹بهم هدیه میده 🥇💖 کلامی رو که از زبان بهترین بنده اش جاری ساخته چون خودش این راه رو برای من قرار داد و انتخابم کرد برار سعادت روزافزون 💖 من راهی ندارم جز راه خوشبختی 💖 چاره ای نیس با این اموزشها جز لذت بردن 💖 تمام جنبه های زندگیم از همه لحاظ در حال پیشرفت و بهبوده 💖 شجاعت من برای تغییراتم فوق العادست 💖 تولد من در نوشتن 💖 تولد من در لباس خریدن 💖 تولد من از شنیدن تشویقهای اطرافیان 💖 تولد من برای رسیدن به همه آرزوهای قلبیم و رویاهای بی نظیر خواستنیم 💖 تولد من در داشتن ذهنی بی نهایت قدرتمند 💖 تولد من در شناخت استعدادهای درونی که همشون جزو خدمات در بدنم به صورت خفته هستن و بیداریشون 💖 تولد من در شناخت بهتر و بهتر ذات یکتای پروردگارم 💖 تولد فرشته درونم 🌹 فرشته خوشبختی🌹 که روز به روز فرشته ام جذاب تر و بزرگ تر و بی نظیرترین میشه وای نفسم تند شده فرشته ام خیلی از این بخش خوشش اومد انگار داره فریاد میزنه اره اسی من همیشه بودم و هستم تو منو لایق نمیدیدی و همیشه منفی باف نمیزاشت صدانو بشنوی داره از درونم فریاد میزنه منو بهتر و بهتر بشنو چنان انگشتامو پر قدرت داره حرکت میده واقعا خودمم نمیفهمم دارم چی مینویسم قدرتش برتر از ضعفها و سستی های منه واقعا انگار داره برام مورس بود چی بود که حتی املایی و اصطلاح درستش رو یادم نمیاد😂 میفرسته همونایی که انسانهای نخستین با آتش و دود به هم پیام میدادن هیجانم خیلی خیلی زیاده وای خدای من مرسی مرسی از اینهمه شور و اشتیاق و لذت نامه فرشته من بی اختیار منه و به حدی شور و شعف دارم که قلبم خیلی تند میزنه بی اختیار و فقط خودم متوجه این انقلاب درونی هستم اون دیکته میکنه و من مینویسم همین سوادم که قبلا یاد گرفتم و قدرت کلمات من داره استفاده میکنه تا حرفاشو بهم بفهمونه میگه بنویس و بنویس و لذت ببر این یک کودتاست یه موج از امیده یه موجی از نوره خدایا اصلا دست خودم نیس این ارتعاشات بی نطیره بی نظیره بی نطیره سیم اتصالاتم بدجوری وصل شده و قادر نیستم این متن رو به پایان برسونم ولی به دیدگان شما رحم میکنم شاید الان میخاد حرفای خصوصی تر بهم بزنه وای هیچی رو دیگه نمیبینم

      🌹۵۰ کیلویی شدنم حتمیه 🌹من خوشبخت ترینم 🌹 من به انرژی پاک الهی وصلم 🌹 در جهانم همه چیز زیبا و نیکوست و شگفتی اور 🌹من آلیس در سرزمین عجایب هستم 🌹 وای عضلات شکمم به شدت درگیره و حس شکم تخت شدن دارم 🌹 کمر باریک و دلربا 🌹 اندامی به شدت زیبا داره خلق میشه 🌹 خوشبختی دائمی حق منه 🌹 لیاقت بهترینها تو وجودم بوده و هست 🌹 اشتیاقم ببی نهایت رو به افزایشه 🌹 خدایا شکرت شکرت شکرت 🌹 و رسیدن به لحظات ملکوتی اذان مغرب و حس نماز و شکر گزاری منو از ادامه نوشتن باز میداره و بهتره که همین جا این تمرین تمام بشه هر چند دوست دارم باز ادامه بدم

      💜 استاد خیلی گل هستین منو چنان به شور و وجد و هیجان اوردین که بی حد و اندازست 💜

      🌹 دوستان هم مسیرم برای همتون ارزوی موفقیت و تجربه چنین حال فوق العاده ای رو دارم 🌹

      💖 هر جا که هستین شاد باشین و در مسیر تغییر کردن و تایید کردن و متناسب شدن 💖

      👆👆👆👆با نوای دل پذیر استاد رضا عطار روشن 👏👏👏👏👏 استاد خیلی استادین 🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/28 15:22
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 16 کلمه

        بسیار عالییییییییی بود دوست عزیز 👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهه
      1399/11/12 05:20
      مدت عضویت: 1443 روز
      امتیاز کاربر: 13473 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 823 کلمه

      به نام آنکه جان را فکرت آموخت.
      “چرا چاق شدم؟” این سوالی است که من هم مانند همه افراد چاق، به دنبال پاسخ آن بوده ام. در گذشته همیشه علت چاق شدنم را عوامل بیرونی مانند وراثت، متابوليسم پایین، مصرف دارو و … می‌دانستم و با گذشت زمان به لیست عوامل چاقی ام افزوده میشد. وجه مشترک تمام این عوامل این بود که همگی عوامل بیرونی و خارج از کنترل من بودند، بنابراین من خودم را محکوم به چاقی می دانستم. در حقیقت به دلیل عدم اطلاع از علت اصلی چاق بودنم، تمام عمر مسیر اشتباه رفته ام و هیچکس از مسیر اشتباه به مقصد نمیرسد. براساس آگاهی که از این گام کسب کردم متوجه شدم که دلیل اصلی چاقی من این است که مهارت چاقی را مانند هزاران مهارت دیگر در زندگی از خانواده، جامعه، اطرافیان و حتی رسانه‌ها یاد گرفته ام و الگو برداری کرده ام. یادگیری مهارت چاقی توسط من شامل دو بخش آموزش و الگوبرداری بوده است.
      اولین مهارت چاقی که یاد گرفتم گره زدن احساسات با خوردن و مهار احساسات با خوردن بود. وقتی در کودکی ناراحت بودم و گریه کردم با خوراکی، شکلات و بستنی من را تسکین داده اند. وقتی از موضوعی عصبانی بودم، من را با خوراکی آرام کرده اند. وقتی از موفقیتی و موقعیتی شاد بودم با کیک و شیرینی و رستوران آن را جشن گرفته ایم. حتی حس سرما را هم با خوردن نوشیدنی، سوپ یا آش گرم برطرف میکردیم.
      دومین مهارت چاقی که یاد گرفتم گره زدن سلامتی و بنیه قوی بدن با خوردن بود. این ماده غذایی را بخور که سرما نخوری، اینو بخور مغزت برای امتحان خوب کار کنه، اینو بخور ضعف نکنی، اینو بخور مریض نشی، اینو بخور جون داشته باشی راه بری و …
      سومین‌ مهارت چاقی که یاد گرفتم خوردن تمام غذایم و خالی کردن بشقاب بود که همیشه به آن تشویق میشدم و به توصیه دیگران با خوردن تمام غذای بشقابم و اسراف نکردن موردمحبت خدا قرار میگرفتم. چهارمین مهارتی که یاد گرفتم و به صورت غیر مستقیم باعث چاقی من بود ، لجبازی است. یعنی ابتدا لجبازی را یاد گرفتم و بعد وقتی از خوردن منع میشدم، لجبازی میکردم و بیشتر میخوردم. حتی الان هم وقتی همسرم و یا خانواده ام موقع خوردن بهم تذکر بدهند، ناخودآگاه بیشتر میخورم.
      بخش دوم یادگیری مهارت چاقی توسط من الگوبرداری بوده است. یعنی با نگاه کردن به دیگران و تقلید، آن را یاد گرفته ام. مثل چای شیرین صبحانه، خوردن برخی غذاها با نان، خوردن چایی حتما با یک ماده شیرین ( قند، شکلات، شیرینی و …) الگو برداری از مادرم که به دلیل حیف بودن باقیمانده غذا را دور نمی ریخت و می‌خورد. یکی از مهمترین مهارتهای چاقی که از مادرم الگوبرداری کردم دغدغه داشتن برای غذا است. مثل مادرم باید از روز قبل برای ناهار و شام فردا فکر کنم که چی بپزم که تکراری نباشد و تنوع داشته باشد، اصلا غذا خیلی مهم است باید برای روز بعد برنامه‌ریزی کرد. از دیگر موارد الگوبرداری، چاقی بعد از ازدواج و زایمان بود که همیشه راجع به آن شنیده ام و نمونه های زیادی در فامیل و اطرافیانم دیده بودم.
      به نظرم یکی از موارد خاص در ارتباط با آموزش چاقی موضوع مهمانی است. در فرهنگ بیشتر خانواده های ایرانی مفهوم مهمانی با خوردن همراه است. وقتی میزبان هستیم تمام دغدغه ما تهیه انواع مواد غذایی برای مهمانی است. انواع نوشیدنی، شیرینی، شکلات، آجیل، میوه، تنقلات، چند مدل پیش غذا، چند مدل غذای اصلی و دسر تدارک میبینیم و هرچه عزت و احترام مهمان بیشتر، غذا چربتر و متنوع تر است. هیچ وقت برای تدارک موسیقی، بازی و سرگرمی در مهمانی دغدغه نداریم. بالتبع وقتی به مهمانی دعوت میشویم فقط به خوردن فکر میکنیم. کلا کیفیت مجالس عروسی، عزا، تولد و … با نوع پذیرایی آن سنجیده میشود. اگر در بحث خوراک نمره قبولی بگیرد بقیه موارد خیلی اهمیت ندارد!
      سوال بعدی این است که چرا لاغر نمیشوم؟ با توجه به سوال قبلی، پاسخ این سؤال کاملا روشن است. چون مهارت لاغر بودن را یاد نگرفته‌ ام. استفاده از رژيم غذایی، ورزش و داروهای لاغری، مهارت لاغری به من یاد نداده و باعث فراموش کردن مهارت چاقی هم نشده است. فقط از طریق فشار به جسم تا حدی وزنم کاهش یافته ولی بعد از رها کردن این روش‌ها، چون فقط مهارت چاقی را بلدم، دوباره چاق شدم. خوشبختانه ظرفیت انسان برای یادگیری مهارتهای گوناگون نامحدود است. پس ابتدا باید لاغری را به ذهن خودم یاد بدهم و بعد با تکرار و تمرین آموخته ها، آن را به مهارت در زندگی تبدیل کنم. سپس جسم من با تغییر وضعیت دادن به لاغری و تناسب، مهارت لاغری را نشان میدهد. و باید در این کار استمرار داشته باشم تا مهارت لاغری کسب شده دایمی شود. در نتیجه باید صبور باشم و عجله نکنم.
      سؤال اساسی بعدی این است که چگونه باید لاغری را به ذهن آموخت؟ پاسخ این است که تنها راه آن، آموزش لاغری با ذهن و تناسب فکری زیر نظر استاد گرامی جناب آقای عطار روشن عزیز است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1399/11/10 18:16
      مدت عضویت: 1513 روز
      امتیاز کاربر: 7054 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 439 کلمه

      بنام خدا 🌸گام هشتم: چرا چاق شدیم وچرالاغرنمیشیم؟:درسی مدت زمانی که زندگی کردیم و زندگی کردن و یا گرفتیم ماچاق شدیم من یادگرفتم چاق بشم مثل زمانیکه بچه بودم و ازخانوادم یادگرفتم به صورت ناخودآگاه فارسی حرف زدن ومحلی حرف زدن رویادگرفتم دراین مواردمن انتخاب نکردم که چه زبانی روحرف بزنم وازخونوادم یادگرفتم به صورت ناخودآگاه ازاونهاالگوبرداری کردم درنحوه ی چاق شدن هم به همین شکل بوده من ازطریق الگوبرداری ازاون هاچاق شدم دراون زمان من باتوجه کردن به اونها من از اونها الگوبرداری میکردم به همین خاطر هم راحت چاق شدم و زمانی هم که بزرگ شدم با قرارگرفتن در سطح بزرگتروگسترده ترمن چاقی رویادگرفتم باتوجه کردن به افرادچاق و نتایج اونهابادیدن و پیگیری وتکرارکردن چاق شدیم ذهن به هر چیزی که توجهش جلب بشه به همون سمت منوهدایت می‌کنه درسی این همه سال من باتوجه کردن به چاقی درمسیرچاقی وچاقی بیشترقرارگرفتم همین هم دررفتارمن باغذاوباورهام صدق می‌کنه مثلامن از نشستن وکم تحرک بودن ترس داشتم چون باور داشتم که نشستن ادموچاق می‌کنه وبارهااینوشنیده بودم ازدیگرانکه نشستن ادموچاق می‌کنه وکم تحرک بودن اماباینکه کارهای خونه رو انجام میدم همینکه می‌نشستند وزمان می‌گذشت من وقتی به ساعت نگاه میکردم عذاب وجدان سراغم میومدکه من بااین نشستن چاق میشم در واقع اونفکرواونتوجهی که من به نشستن دارم باعث چاقی من شده نه نشستن من نمیتونم باذهنم بحنگم تالاغربشم بای باذهنم صلح کنم تالاغربشم ونبایدتسلیم واسیرچاقی خودم رو بدونم چاقی مزیت‌های زیادی داشته همون طور که معایب زیادی هم داشته پس باید برای صلح کردن باچاقی مزیت هاشوپیداکنم واین که طبیعی ندونم چاقیمووباعملی که انجام میدم تصویرذهنیمو تغییر بدم هربار که من باتوجه کردن به آدمهای چاق الگو برداری به صورت ناخودآگاه درمان شکل می‌گرفت ومن بیشترباورمیکردم من بیشتر رکسی چاقی راحتترقدم برمیداشتم وبانجام هرروزه ی کارهام واحساس بدداشتن نسبت به اون کارهامون تصویر ذهنی چاقیمووباعملی که انجام میدادم وپررنگترمیشدمثل زمانیکه تومدرسه نمره ی بدمیگرفتم وهربارکه ازمعلم حرف می‌شنیدم وسرزنش میشدم تصویری از شکست خورده بودن دراوندرس رودرذهنم تجربه میکردم واحساس بدکست خورده بودن روباتمام وجودلمس میکردم درچاقی هم به همین شکل بوده ومن الگوهاوتصویرهای ذهنی درمسیرچاقی بوده حتی زمانیکه غذامیخوردم وقتی که پنج تابشقاب غذامیخوردم وهرباراون کاررولنجام میدادم تصویر ذهنی مقدار غذای موردنیازدرذهن پنج بشقاب بودوبعدحتی ممکن بودبیشتربشه این شکلی هم تصویر ذهنی عادتهای غذای ورفتارغذای زیادهوردن روتجربه میکردم برای همین هم نمی‌تونستم لاغربشم چون ذهن من از اطلاعات چاقی پرشده بودپس برای لاغر شدن بایدازاطلاعات لاغری پربشه و اطلاعات لاغری جایگزین اطلاعات چاقی بشه مطمئن هستم که دیگه چاقی ارثی نیست بلکه این چاقی همش ذهنیه وبرای لاغرشدن بایدبیشترادامه بدم تابهتربتونم خودموبشناسم وبتونم مطلبودرست درک کنم تا بتونم بهترعمل کنم وایمان پیداکردم که جواب میگیرم و جسمم به اون چیزی که علاقمه تغییرشکل میده،،🌸🌸🌺

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/11/09 20:30
      مدت عضویت: 1856 روز
      امتیاز کاربر: 34466 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 977 کلمه

      (شرح بر اساس محتوا، استفاده از مثال برای درک بهتر)
      .
      علت چاقی خیلیا عدم اطلاع از علت اصلی چاق بودن خودشون هست و خیلیا میگن یا کم کاری تیرویید دارم یا ژنتیک و یا کم تحرکی دارم و یا غداها رو عامل چاقی میدونستن و چاقی خود رو تا حدی پدیرفته بودن .
      و من هم قبل از این دورها خیلی دلیل برای چاقی خودم داشتم که اشتهام زیاد چون کم کاری تیرویید دارم و چون قرص هورمونی میخورم و چون غذاهایی که مصرف میکنم همه چاق کننده هستن و چون هله هوله میخورم مثل چیپس و پفک و چون کم تحرکی دارم پس جسم من نمیتونه لاغر بشه من هم پدیرفته بودم و اما حالا که در دورها هستم علت چاقی رو فقط ذهنم میدونم که طبیعتش چاقی بوده و هنوزم یه مقدار هست و آموزش دیده این چاقی رو و کلی باور اشتباه داشتم که مانع لاغری من شده مثلا چاق شدن راحت و آسون هست ولی لاغری با سختی و رنج هست و من باید یادبگیریم لاغری رو با کلی باورهای جدید و لاغر کننده مثلا لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست .
      و از وقتی که با این دورها آشنا شدم دیگه ذهنم چاقی رو طبیعی نمیدونه برای خودم و به دنبال از بین بردن چاقی با تلاش و تعهد و استمرار در این مسیر و از همه مهمتر عمل کردن به حرفهای استا د هستم .
      همه ی ما یه روزی متولد شدیم در شهرها و مناطق مختلف متولد شدیم با آداب و رسوم و فرهنگهای مختلف اما همه ی ما به زبان فارسی صحبت کردن رو بلد هستیم آیا ما انتخاب کردیم فارسی حرف بزنیم ؟خیر آیا ما با زحمت اون رو یادگرفتیم ؟خیر نه خود به خود و راحت یاد گرفتیم اما زبان دیگه مثلا آلمانی رو به راحتی میتونیم الان یاد بگیریم ؟نه اون رو به سختی یاد میگیریم در صورتی که اگر در آلمان متولد شده بودیم و در یه خانواده ی آلمانی بودیم اون رو به راحتی یاد میگرفتیم و حرف میزدیم و برعکس فارسی صحبت کردن برای ما سخت بود .پس همه ی ما از خانواده خیلی چیزها رو یاد میگیریم و آموزش میبینیم .همه ی این زبان و لهجه ها فرمولهای ذهنی هستن که از کوچکی یاد ما دادن و ما آموزش دیدیم و هیچ وقت ما اونها رو فراموش نمیکنیم چون برای هر چیزی آموزش دیدیم و اون رو یاد گرفته ایم پس نمیتو نمی تونیم فراموشش کنیم .
      بیشتر افراد چاق پدر و مادر چاق داشتن و چاقی والدین خیلی در چاقی بچه ها تاثیر دارن و حالا شاید خیلیها پدر و مادر چاق ندارن و فقط با دوستان چاق بودن و از یه سنی چاق شدن و خیلیها از سن بلوع چاق میشن چون باور کردن که با سن بلوع چاق میشن و هیچ دلیل علمی هم نداره و اما خیلیها به سن بلوغ میرسن ولی لاغر هستن و خیلیها با ازدواج چاق شدن و باور کردن و چاق شدن بازم هیچ دلیل علمی هم نداره و اما خیلیا ازدواج کردن و لی لاغر هستن .
      خیلی از این فرمولها در ذهن شما به صورت تصویر ذهنی ذخیره میشه و به صورت فرمول در میاد و هر وقت موقعش شد خود به خود اجرا میشن و همه ی اینها در صورتی اتفاق میفته که جمله ی مخرب رو شنیدن و باورش کردن و خیلیها که بعد از ازدواج چاق نمیشن ممکنه این جمله رو شنیده باشن اما باورش نکرده باشن و یا بعضیها میگن از ۴۰ سالگی به بعد ما چاق شدیم در صورتی که خیلیها باور ندارن و چاق هم نمیشن .
      همه ی افرادی که به دلیلی جمله های چاق کننده رو شنیدن و باور کردن و طبق قانون جذب اون رو پدید آوردن چون منتطر بودن تا در اون شرایط اون جمله ی ما اتفاق بیفته.
      البته برای ذهنتون چاق شدن طبیعی میشه نه برای خودتون و این ذهن مون نیرویی هست که خیلیها از اون شاکی هستن و بعضیا بهش میگن اشتها و یا ریزه خواری کردن و یا نوک نوک کردن و …
      چرا لاغر نمیشیم ؟اگر قبول کرده باشید شما چاق شدن رو مثل حرف زدن یاد گرفته باشید پس نمیتونید اون رو فراموش کنید و حالا شما هر چقدر مواد محتلف مصرف کنید نمیتونی فارسی حرف زدن رو فراموش کنید پس نمیتونید با هیچ موادی چاقی رو هم فراموش کنید و شمل با عمل جراحی فک و .. نمیتونید فارسی حرف زدن رو تغییر بدید پس با هیچ عملی هم نمیتونید چاقی رو از بین ببرید اما با آموزش دادن میتونید زبان دیگه رو هم یاد بگیرید پس با آموزش هم میتونید لاغری رو یاد بگیرید .
      من هم تجربه ی استفاده از رژیم های مختلف رو داشتم و اما هیچ وقت نتونستم جلوی چاق شدن رو بگیرم تنها راه متناسب شدن این هست که لاغری رو آموزش ببینیم و با تکرار آموزشها یواش یواش لاغر میشید و نه یهویی و یک دفعه و اون وقت که لاغری رو یاد گرفتی مطمعنی که میتونی متناسب بشی مثل هنر خیاطی که بریدخیاطی رو آموزش ببینید دیگه میتونید خیاط ماهری بشید پس لاغر شدن هم مثل هر موضوعی دیگه در زندگیت هست باید یادش بگیرین و یه هویی نیست ما هیچ آموزشی رو یه هویی به دست نیاوردم ولی نمیدونم چرا یه هویی میخوایم لاعر بشم و هر جا حرف از لاغری بوده من کنجکاو بودم ببینم راه لاغری چی هست که انجامش بدم ..
      متناسب شدن خیلی آسون و راحت و لذت بخش هست و ما بعد از این همه سختی کشیدن تازه با این دورها میفهمیم چقدر ساده و راحت هست .
      چاقی یه بار دیگه فرصت میده ما دوباره زندگی کنیم و یه زندگی بدون استرس و عذاب وجدان و نگرانی و رنج و سختی و…داشته باشیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1399/11/09 18:27
      مدت عضویت: 1634 روز
      امتیاز کاربر: 590 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 297 کلمه

      سلام به همگی دوستان 🌷🌷🌷🌷🌷
      این فایل دوتا نکته خیلی مهم و عالی داشت برای من به شخصه یکی جمله ی :تنها راه لاغر شدن یادگرفتن لاغریه و یکی هم آخرای فایل که گفتید کسی که چاقه و لاغر میشه لذت هایی رو تجربه میکنه که هیچ فرد لاغری اونو تجربه نکرده لذت لباس شیک و رنگ شاد خریدن و پوشیدنشون،اعتماد بنفس بالا تو مهمونیا و مجالس و هزار تا مزیت دیگه ….. من با فکر کردن به همین دو مورد احساسم فوق العاده میشه و آرامش عجیبی میگیرم . وقتی ما باور کنیم و خودمون از درون به این نتیجه برسیم که فقط و فقط با آموزشه که میشه لاغر شد یدفعه انگار یه بار سنگین از رو دوشمون برداشته میشه و ذهنمون باهامون خیلی خوب راه میاد و این بنظرم استارت افتادن تو سرازیریه مسیره تناسبه چون هرچیزی و براذهنمون آسون کنیم شسته رفته براش روشن کنیم دیگه دلیلی نداره باهامون همراهی نکنه . حالا که از گام اول قدمامون رو درست برداشتیم و باور کردیم که از طرف خداانتخاب شدیم پس یعنی شکی تو درست بودن این مسیر نیست؛ عوامل چاقیمون رو هم پیدا کردیم یعنی همون فرمولای اشتباهی که تو ذهنمون ایجاد کردیم،باور قدرتمند لایق بودن اندام زیباو متناسب رو در خودمون داریم ایجاد میکنیم ، طبیعت بدنمون هم که فهمیدیم بطور پیشفرض تناسبه امروز هم که اصل داستان و درک کردیم که فقط وظیفمون یادگیریه نه هیچ عامل بیرونی مثل رژیم و ورزش و جراحی………. پس متعهد بشیم همین روش و تا گرفتن نتیجه عالی و رسیدن به اندام رویایی ادامه بدیم و شگفتی بعدی ما باشیم بااحساس خوب با تمرکز ذره بینی روی لاغری و تناسب و مزایای اون و،بااحترام به جسممون و دوست داشتن بی قید و شرط خودمون.تشکر استاد بابت فایل فوق العادتون 🌸🌸🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/11/09 14:47
      مدت عضویت: 1413 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 691 کلمه

      (شرح بر اساس محتوا، توضیح رفتار چاق کننده بر اساس محتوا)
      .
      سلام ب همگی
      گام هشتم😍😍
      توی هر تجربه ای بدی یک فرصت وجود داره…توی هر شکست یا تجربه ی تلخی چیزهایی وجود داره ک میتونیم ازشون درس بگیریم و برای رشد خودمون استفاده کنیم..
      «مثل تجربه ی تلخ رژیم گرفتن»
      ک هر بار با شکست مواجهه بوده.
      اما الان ی فرصت هست
      فرصت ؛لاغری با قدرت ذهن ک من عاشقشم♥️♥️
      ما از بدو تولد ی سری عوامل رشد طبیعی بدنمون بوده و احتیاجی ب یادگیریش نداشته ایم
      مثل:قدبلندتر شدن..دندون های شیری افتادن و بعد دندانهای همیشگی درآمده است..موهاوناخن های ما مرتب رشد کرده اند ک گاهی کوتاهشون میکنیم ..استخوان های دست و پا و همه ی قسمت های بدن ما رشد کرده اند.و..‌…..
      اما ب مرورچیزهایی رو از پدرو مادر ..مربی .واطرافیان رو آموزش دیدیم مثل:کفش پوشیدن..حمام کردن و غذا خوردن..
      چرا من چاق هستم؟؟🤔🤔
      اگ این سوال و چند ماه پیش ازم میپرسیدن ک پرسیده بودن هم
      همیشه جوابم این بود ک خیلی میخابم..کاری ندارم ..تحرک ندارم..فقط میخورم و میخابم😐ک باین جوابها رو ب رو میشدم .ک بابا کمتر بخور .ورزش کن ..بیکاری باشگاه برو..پیاده روی کن..برقص..وهر کی ی چیزی تجویز میکرد بعنوان چربی سوز
      اما حالا ک میدونم غذا ها قدرت چاق کنندگی ندارن..ورزش تاثیری در لاغری نداره..پیاده روی لاغر کننده نیست…و دمنوش های چربی سوزی ک تحویز میکردن دخالتی در لاغری من نداره و غقط باعث معده درد من میشد نداره
      بیان ازم بپرسن ک چرا چاقی میگم
      من بخاطر ی ✊ مشت کلمه ..و افکارهای چاق کننده ک برای خودم طبیعی‌شون کردم چاقم..بخاطر رفتارهای ک مقصر اولش خودمم چاقم چرا؟؟؟چون همیشه ب هر کی میرسیدم ک ی خورده جمع و جور شده پیگیرش میشدم ک چیکار کردی خیلی خوب شدی…
      باشگاه میرفتم ورزش من ی چیزی بود .کسی ک تناسب اندام داشت و بدنسازی کار میکرد ی چیزع دیگ.و میرفتم حرکات وورزش اون و انجام میدادم.در حالی ک نمیدونستم ک همه ای این تلاش ها و رنج و سختی ها.همش بخاطراینه ک دارم ب چاقیم اهمیت میدم🤭🙄😬
      میگم بهشون ک دارم یادمیگیرم..ک چاق بودنموطبیعی ندونم…یاد میگیرم .ک فرمول های لاغریمو جایگزین فرمول های چاقی کنم.یاد میگیرم ک غذا هارو ک دوستدارم و نمیتونم ازشون بگذرموو باعث عذاب روح و روانم بشه و رو استفاده کنم ب اندازه نیاز بدنم…ن با حرص و ولع..و فکنم بخورم ک دیگه گیرم نمیاد و تموم میشه
      بهشون میگم ک در کنار یادگیری لاغری با ذهن دارم تغییر شخصییت میدم..🤩💃👸
      چرا ب راحتی چاق شدم و ب سختی لاغر میشویم؟؟🤔🙄
      چاق شدنم بخاطر فرمول ها .افکار.و باورهایی ک نمیدونم از کی و از کجا در ناخدااگاه من ذخیره شده .و ب هر چیزی ک فکرشونمیکردم ک باعث چاقی من بشه و شد توجه کردم خواسته یا ناخواسته
      اما لاغری و برای من ی غول ساخته بودن از نخوردن.محرومیت.رنج و سختی.عرق کردن ک اگ نکنم چربیسوزی انجام نمیشه…تحرک زیاد.نخوردن .نون .برنج.ماکارونی.سیب زمینی.شیرینیجات.نمک.شکر.گوشت قرمزفقط تو هفته یکبار🙄دیگ🤔چربی
      و…خیلی چیزا ک حضور ذهن ندارم تنها آزاد ب خوردن سیر بودم و لیمو ترش و سینه مرغ😤☹️😩😓
      بخاطر همینالاغری و هیلی سخت و طاقت فرسا میدونستم…هر راهی .هر کاری ..هر خوردنی ک باعث لاغری نیشد و انجام داده بودم ..جوابی ک میخاستم و نداده بود .خسته تراز همیشه رهاش کرده بود.
      ووقتی ک شروع میکردم ب شکست رژیم هر چی ک دوست داشتم میخوردم مثل کسی ک از قحطی اومده هی میخوردم و کم بود هی میگفتم آخیششششششش🤭🤭انگار کوه هارو از سر شونهام برمیداشتن
      ..انگار جونی تازه میگرفتم…و بعدشم ک ناراحتی و بداخلاقی و …..
      و تااون موقع فقط جسمم بوده ک فشار روش بوده…
      اما حالا میدونم ک دیگ فشار جسمی و روحی در کار نیست
      میدونم عذاب وجدان و محروم و محدودیتی در کار نیست
      میدونم ک تواین مسیر لاغری هم آرامش دارم..هم لذت.هم حال خوب.هم حس خوب.هم میدونم مسیرم سبزه..پراز امید و موفقیت هست
      در کناراین همه ارامش و لذت..زندگیم ک قشنگتره هیچ همه چی میخورم و حالشو میبرم و لاغر هم میشم
      واین یعنی خوشبختی😍😍
      خوشبختی فقط ب خونه لوکس و ماشین اخرین مدل نیست…
      نمیگم نیستن هستن ولی جزوی از خوشبختی
      خیلیا هستن ک خونه و ماشین داذن ولی دلشون خوش نیست..حال نمیکنن با داشته هاشون
      ولی من ..ولی ما اول حال دلمون و خوب و خوش میکنیم بعد میرسیم ب داشته هایی ک لیاقتشو داریم ..و لذتشو میبریم
      ب امید موفقیت همه در تمام عرصه زندگی
      و شما استاد عزیزم…نگاه سرشاراز عشق خدا بدرقه ی تمام مراحل موفقیت و زندگیتون انشاالله 🤲🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/11/08 16:57
      مدت عضویت: 1743 روز
      امتیاز کاربر: 12388 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 1,653 کلمه

      سلام سلام 😍 😍
      گام هشتم
      چرا من چاق هستم؟؟
      سوالی که بعد از چرا من لاغر نمیشوم ایجاد میشه این هستش که اصلا چرا من چاق شدم؟ 🤔
      من این سوال رو میخوام در دو برهه از زمان که قبل از آشنایی با دوره ی لاغری با ذهن و بعدش هست جوا بدم. 🌸
      قبل از آشنایی با تناسب فکری :
      ❓ چرا من چاق شدم؟
      چون که زیاد غذا میخوردم، پرخوری میکردم، تحرک کمی داشتم، چاقی در خانواده ی ما ارثی بود، من شبیه خاله هام و خاله ی مامانم بودم🤨😕، هرروز نان و برنج میخوردم، پياده روی نداشتم، تنقلات و هله هوله میخوردم و….. . و با این مدل زندگی کردن چاق شدن حق من و طبیعی زندگی من بود.
      🌸🌸🌸🌸🌸🌸
      بعد از آشنایی با تناسب فکری :
      ❓چرا من چاق شدم؟
      اول تفاوت چاقی و اضافه وزن رو متوجه شدم..
      بعد فهمیدم که بابا غذاها اصلا قدرت چاق کنندگی ندارند مهم اینه که من چه فکری میکنم و چه رفتاری نشون میدم…
      چاقی شد درختی 🌳 ریشه دار در ذهن من که فرمول ها و دستوراتی که به مغز میداد باعث می‌شد من همیشه در شرايط جسمی چاق بمونم حتی با وجود تلاش های بیرونی برای لاغری…
      خیلی منطقی شد برای من که مشکل رو باید جایی خارج از جسم جستجو کنم و اون ذهن من هستش..
      یاد گرفتم من چاق شدم چون که یک سری باورها، افکار و فرمول در ذهنم خواسته یا ناخواسته ذخیره شده و جسم من هم طبق اون عمل میکنه و هیچ دشمنی با من نداره فقط داره به دستورات ذهن عمل میکنه.. با این آگاهی ها برای من واضح شد که چرا از سایر روش های لاغری که جسم بیچاره رو تحت فشار قرار می‌دهند، نتیجه ای نمیگیرم..
      🌸🌸🌸🌸🌸🌸
      چرا به راحتی چاق شده ایم اما با سختی لاغر نمی‌شویم؟
      👈🏻 اولا که ذهن ما زیر بار فشار و سختی نمیره..
      از طرفی به ما گفته شده بود که برای لاغر شدن باید سختی و گرسنگی و رنج بکشید..
      باید این را بدانیم که همیشه راهی آسان وجود دارد و یا اگر نیست باید جستجو کنیم یا خودمان راهی آسان برای رسیدن به هدف مان بسازیم. 💪🏻💪🏻
      خلاصه اینکه باید به راحتی کارها انجام بشوند.. و در این حالت ذهن ما نه تنها مقاومتی ندارد بلکه همراه ما می‌شود و خیلی از موانع را هم کنار میزند..

      🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
      من هم خیلی از مواقع از مادرم شنیده بودم که : تو چند ماهه خیلی کم داری غذا میخوری، چرا لاغر نمیشی؟ / یا دوستم میگفت خوب چند وقت ورزش کردی چی شد؟ من که تغییری نمیبینم 😑 و من برای اینکه کم نیارم به ژنتیک خانواده مون چنگ میزدم 😂 و میگفتم میدونی که من شبیه نوه خاله عموی پسردایی مامانمم و ما چاقیم دیگه 😂 😁🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
      ولی برای خودمم سوال بود که ای بابا 😕 چرا من لاغر نمیشمممممم؟؟؟؟ 😱 😱 😱
      بعد از لاغری با ذهن، فهمیدم چاقی یک زبانه.. زبان جسم من… همونطور که من فارسی رو بدون سختی و خیلی راحت یادگرفتم و اصلا یادم نمیاد من از کجا و چه وقت شروع کردم به حرف زدن، همونطور هم راحت چاقی رو یادگرفتم و یادم نمیاد که از کجا شروع کردم به چاق شدن… ✨
      اما برای یادگیری زبان انگلیسی و فرانسه باید قلم و کاغذ دست میگرفتم 📝 و تمرین و تکرار میکردم تا به یک زبان دیگه مسلط بشم..
      برای یادگیری زبان لاغری هم من این کارو انجام دادم و مثل یک زبان آموز برای یادگیری و تغییر زبان جسمم از چاقی به لاغری اقدام کردم. و من شدم دانشجوی زبانِ لاغری 👩🏻‍🎓
      من در این مسیر یاد گرفتم که برای لاغری نباید تصمیم بگیرم بلکه باید متعهد باشم که لاغر بشوم و این درست ترین راه بود و هست…
      یادگیری لاغری و تکرار استفاده از آموزش های لاغری، باعث تقویت مسیر🛣️ و درخت 🌳 لاغری در ذهن ما می‌شود و این کارها باعث ایجاد تغییر در جسم و کاهش وزن میشوند. 💃🏻😍💪🏻
      💎استفاده کردن از اطلاعات باعث در دسترس تر بودن آنها در مغز ما می‌شود. 💎
      نکته ی الماس نشان 💎: سرعت یادگیری زبان چاقی بسیار کند است و با وجود تلاش چند ساله و استمرار بی وقفه ی من در چاقی در نهایت 20 کیلو اضافه وزن را باعث شده.. اما لاغری سرعتی بسیار بیشتر از چاقی دارد و طی مدت کمتری از زمان چاقی، لاغری در جسم ما خودش را نشان می دهد. مثل مقایسه سرعت ماشین با هواپیما.. اما در این مدت باید صبر داشته باشیم و عجله نکنیم و با احساس خوب به سمت سرزمین لاغری پرواز کنیم. ✈️🏖️🏞️
      صبور باشید و اینکه امروز چاق هستید، فردا و پس فردا هم همینطور در ذوق شما نزند.. با احساس عالی ادامه بدهید..
      ما همگی حتما لاغر می‌شویم… 💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻
      پس اگر تمایل دارید لاغر شوید و مهمتر از آن لاغر بمانید باید لاغرشدن را ابتدا از طریق ذهن خود بیاموزید و سپس با جسم خود لاغر شدن را تمرین کنید و در این کار استمرار داشته باشید تا آنچه درباره لاغر شدن آموخته اید در جسم شما نمایان شود.

      شگفتی سازان :
      من خیلی از تماشای تغییرات شگفتی سازانِ لاغری با ذهن لذت میبرم..
      عکس یک خانومی هست که تولد پارسال و امسال شون رو گذاشتند با تغییرات جسمی عالی که داشتند. اولا بهشون تبریک ميگم ❤️. دوما برای من جالب بود که سایز کیک تولد امسال که خیلی لاغر شدند هم تغییر کرده بود و کوچکتر شده بود 🍰➡️🎂☺️☺️ این یعنی تغییر شخصیت با لاغری با ذهن 😍💪🏻

      فایل صوتی 🎧🎶📚🖊️😍:

      چرا چاق شدیم؟

      وقتی یادگیری زبان فرانسه رو شروع کردم به خاطر نوع تلفظ بعضی از حروف با خودم گفتم احتمالا همه فرانسوی ها دور دهانشون پر از چروکه 😂😂😂 ولی وقتی در اخبار و فیلم هاشون دیدم که نه خیلی عادی هستند به این نکته پی بردم شکل دهان و.. تاثیری در یادگیری زبان نداره.. و خیلی ها از کشورهای دیگه، دارن این زبان رو یاد می‌گیرند و حتی خیلی ها هم با لهجه ی پاریسی صحبت می‌کنند..
      برای همین هم هستش که هیچ عامل بیرونی و جسمی تاثیری در چاقی ما نداره.. مثل یادگیری زبان، باید فرمول هاش ایجاد بشه.. میتونم بگم چاقی یک عادت هستش که در سبک زندگی ما وارد شده و حالا باید این عادت رو تغییر بدیم و عادت لاغری وارد سبک زندگی و تجربه‌ی ما بشود.

      ما نباید به حرف ها و فرمول هایی که درباره ی چاقی می‌گویند توجهی کنیم. باید بی اهمیت باشیم و آنها را باور نکنیم.
      مثال: خوب همه درباره ی باور اشتباه چاق شدن بعد از ازدواج شنیده ایم. من به وضوح آن را در دوستم دیدم که خودش هم میگفت از نامزدی تا عقد 9 کیلو چاق شده و چون شوهرش گفته من زن چاق دوست دارم روند چاق شدنش سرعت گرفت و حتی خودش هم میگفت من اهمیتی نمیدم ولی چاق میشم.
      اما من میدونستم که ذهن ناخودآگاهش چون میخواد برای اینکه او احساس بهتری داشته باشه به رضایت شوهرش دست پیدا کنه، مسیر چاقی بیشتر رو ترسیم میکنه..
      مثال نقض کننده ی باور غلط :
      من دو تا زندایی دارم که متناسب بودند، بلد از ازدواج و حتی بعد از بارداری و زایمان هم متناسب ماندند و همین الان هم لاغر و خوش هیکل هستند.. یعنی آنها این فرمول را باور نکرده اند.. آفرین بهشون 👌🏻

      چرا لاغر نمیشویم؟
      👈🏻 چون ما لاغر شدن را یاد نگرفته ایم.
      شما با بستن دهان خودت🤐 نمیتوانی حرف زدن به زبان فارسی را فراموش کنی، پس با نخوردن غذا هم نمیتونی چاق را فراموش کنی. ❌
      چون دهان شما نیست که زبان فارسی رو یاد گرفته این ذهن شماست که مسئول یادگیری هست و وقتی یاد گرفت دستورهای درستی برای ادای صحیح کلمات و جملات زبان فارسی به عضو مربوطه میفرسته..
      بنابراین این معده ی شما نیست که مسئول چاقی شماست، بلکه ذهن شما مدیر هستش و جسم فقط یک نمایشگر هستش. نمایشگر باورهایی که در ذهن شما وجود داره و بیشتر مرور میشه.
      وقتی لاغر شدن را یاد بگیری، مطمئن هستی که لاغر میشی مثل وقتی که خیاطی یاد میگیری بعد از مدتی میتونی لباس بدوزی و مثل دیگر آموزش ها…

      مانعی در ذهن من 🚧🛑🚦:
      در ذهن من (نمیدونم چرا) از وزن 100 یا بیشتر به 70_80 رسیدن خیلی آسونه چون احساس میکنم آنها شرایط خیلی سخت تری دارند، پس جسم شون هم زودتر و راحت تر میاد وزن کم میکنه..
      اما از 70 به 50 رسیدن سخت تر به نظر میرسه.. شاید از حرف هایی که شنیدم ناشی میشه مثل اینکه هرچی نزدیک تر بشی به وزن ایده آلت، کاهش وزن سخت تر میشه چون به چربی های قدیمی تر میرسه و زمان و انرژی بیشتری میخواد..
      این فکر رو میخوام تغییر بدم تا روند لاغر شدنم سرعت بگیره.. و متناسب شدن برای من آسان باشه 😊

      تغییر امروز من 😍😍:
      امروز برای ناهار 🍔 و 🍟 داشتیم. من هم گرسنه ام بود ولی قبلش یک حسی، چالش انتخاب کمتر را به من یادآوری کرد و من 🍔 را نصف کردم و یک قسمتش رو خوردم با چند عدد 🍟… بعد نوشابه 🍺 خوردم. و با نصف ساندویچ سیر شده بودم 💃🏻👌🏻😊 و نشستم به نصف دیگر 🍔 نگاه کردم و لذت بردم که آن را وارد بدنم نکردم و اینقدر قدرتمند شدم که دیدن ماده ی غذایی باعث نمیشه من وسوسه بشم و بی کنترل بخورم… و تصمیم گیری با مغزم هستش و مقدار خوردن من رو مشخص میکنه.. من بدون ترس، و آسوده غذایم رو خوردم و خداوند را سپاسگزارم 🙏🏻✨

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 0
        محتوای دیدگاه: 27 کلمه

        سلام دوست عزیز
        تحلیل شما از این فایل بسیار عالی و موشکافانه بود برای من انگار دوره کاملی از مسیرم نا به اینجا بود واقعا لذت بردم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/11/08 16:16
      مدت عضویت: 1594 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 794 کلمه

      سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیرم گام هشتم چرا چاق شدم ..چرا لاغر نمی شوم همه ما هر هنر یا کاری که الان بلد هستیم آموزش دیدیم از یه زمانی ما در کودکی خیلی چیزها یاد گرفتیم که هیچ تصمیمی برای اون کار نداشتیم و به راحتی خود به خودی یاد گرفتیم مث غذا خوردن مث راه رفتن مث فارسی صبحت کردن یا طبق لهجه و گویش شهر خود مان حرف زدن و خیلی راحت یاد گرفتیم و چاق شدن رو هم ما یاد گرفتیم از خانواده حالا یا پدر مادر چاق بودن یا مادر خانواده یا دوستانی داشتیم که چاق بودن و چاقی و عادت ها بد غذایی از اونها یاد گرفتیم و به مرو رفتارمون عوض شد و چاقی یاد گرفتیم وچاق شدیم هرکسی واسه چاقی خودش یه دلیلی داره یکی ارثی بودن رو دلیل چاقی خودش می‌دونه و میگه چون پدرم یا مادرم یا هر دو چاق هستن منم بهم ارث رسیده ولی اگه یکم جستجو میکردیم میدید افراد زیادی هستن چاقن ولی فرزندان لاغری دارن و این یک باور اشتباه است چون دیگه چاقی طبیعی در خودشون دیدن پذیرفتن چاق شدن وچاق ماندن حق طبیعی اونها ست بعضی ها بلوغ عامل چاقی می‌دونن اونم بخاطر رفتار ها و حرفهایی که خانواده هامون زدن و برامون این باور به وجود آوردن که بلوغ مساوی است با چاقی مثلاً موقع خرید لباس مادرمون میگه لطفاً یه پیراهن یا شلوار سایز بزرگتر بیار تو سن بلوغ است رشد داره و ممکن این لباس براش تنگ بشه جادار تر باشه بهتر است چون چاق تر میشه تو سن بلوغ رشد است و این خودش شده یه باور برامون و ما طبق باورمون چاقی طبیعی دونستیم واسه خودمون. بعضی ها ازدواج رو عامل چاقی خودشون می‌دونن .بعضی ها باردار شدن رو. بعضی ها سن بالارو . وخلاصه هرکسی از یه زمانی براش یه باورها اشتباه پیش اومده حرفش شنیده نمونش دیده و تکرار شده و به صورت یک فرمول در ذهنش برای طبیعی شدن چاقی در ذهنش به وجود اومده و قتی در اون شرایط قرار گرفته منتظر چاقی بوده و چاق شده. شاید بگید من چاقی نمیخاستم اصلا بهش فک نمی‌کردم ازچاقی بدم میاد این برای ذهن خودمون مهم نیست که تو خوشت میاد یا بدت تو اومدی تو ذهنت یه فرمول های به وجود آوردی چاقی آموزش دیدی و باورهایی در ذهنت شکل گرفت وچاقی برای خودت طبیعی کردی و چاق شدی به همین راحتی. حالا چرا لاغر نمیشیم چون ما لاغر شدن رو یاد نگرفتیم اومدیم با فشار به جسم خواستیم لاغر بشیم و لاغر نشدیم چون ذهن طبق آموزشی که دیده کار می‌کنه شما درس چاقی بهش دادی اونم فقط چاق شدن بلده حالا هی تو بیا با فشار به جسم بخوای لاغر بشی شکست میخوری چون هدایت گر اصلی برای رسیدن به هرچیزی ذهن است. اگه میخواه لاغر بشی و تا ابد لاغر بمونی باید لاغرش شدن آموزش ببینی یاد بگیری با تکرار کردن استمرار داشتن و برای خودمون آسان کردن لاغری به راحتی ذهنمون یاد میگیره لاغر ی رو و ما متناسب میشیم اگه طبق فرمول ها قبلی بریم جلو چاق میشیم اگه طبق آموزش ها جدید لاغری بریم جلو لاغر میشیم وتا ابد لاغر می‌مونیم همچی در زندگی یاد گرفتنیه ذهن ما همیشه قابل آموزش دیدن و یادگیری است اینم یکی از بزرگترین نعمت ها خداوند است که به انسان اختیار آزادی کامل داده هرجوری دلش میخواد زندگی کنه لاغرشدن خیلی آسون است و مث هم هنرهایی که یاد گرفتیم لاغری رو هم یاد میگیریم ولی نباید عجله داشته باشیم برای لاغر شدن به مرور آرام آرام در جسمم مان نمایان میشود لاغری مث هر هنر دیگه ای باید بزاریم پروسه یادگرفتنش تموم بشه و با تکرار هرچه بیشتر توجه خودمون نتیجه برامون نمایان میشه اول در ذهن بعد در رفتار نگرشمون بعد در جسمون.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️حبيبه😊
      1399/11/08 15:45
      مدت عضویت: 1872 روز
      امتیاز کاربر: 4916 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 358 کلمه

      سلام سلام
      استاد خيلي فايل خوبيه ، خيلي روحم نوازش شد،
      وسط هاي فايل داشتم غر ميزدم كه اصلا چرا چاقم و بايد وقت بذارم براي يادگيري لاغري و … هي غر و غر بيشتر
      تا رسيديم كه گفتيد كسي كه چاقه و متناسب ميشه لذت هايي ميبره كه اون آدم هميشه متناسب نميبرن از اون خريد از اون سبكي از اون ديدن اندام زيبا از اون تشويق ها از اون مهموني رفتن ها از اون تولد دوباره و خودباوري كه متناسب شدن بِه من ميده …
      خيلي بهش فك كردم و تجسم كردم حالم خوب شد 😍

      🟠چرا چاق شديم ؟
      خوب من چاقي رو مثل همه چيزهايي كه تو كودكي يادگرفتم و فرمول هاش تو ذهنم نهادينه شده ، ياد گرفتم ، مثل زبانم مثل خوندن و نوشتن مثل رياضي، مثل شنا كردن
      و اون فرمول ها در زمان درستش كارشون رو شروع كردن و با استمرار توش قوي شدم
      و واقعا اينو درك ميكنم كه نيروي ذهني ترغيب بِه خوردن ميكنه و توانايي مقابله با نيروي ذهني خيلي خيلي خيلي سخته و از پا در مياي در برابرش

      🟠چرا لاغر نميشيم؟
      زبان فارسي با يادگيري يه زبان ديگه هيچ وقت فراموش نميشه، زبان فارسي با عمل دهان و فك و زبان فراموش نميشه
      پس چاقي هم كه يادگرفتيم با عمل جراحي فراموش نميشه و عمل جراحي تاثيري در فرمول هاي ذهني نداره
      خيلي اين مثال برام قابل دركه، خيلي خوشم اومد ازش و فهميدم پروسه يادگيري چاقي رو

      با رژيم و فشار و سختي چاقي فراموش نميشه و يادت نميره

      🟢تنها راه لاغري اينه كه لاغري رو ياد بگيريم
      ☑️نكته مهم اينه يواش يواش
      نه يهويي…

      اين خيلي مهمه چون هممون عجله داريم همش براي لاغري و مثال قشنگي زديد كه ميريم كلا زبان انتظار نداريم هفته بعدش ماه بعدش فول باشيم، كم كم تو روند و تكامل اين پروسه طي ميشه و جلوتر ميريم هي ماهر تر ميشيم تو يادگيري و نتيجه بهتر و بهتر ميشه
      🟣اين دقيقا قانون تكامله كه بايد خوب دركش كنيم 🟣

      من خودم خيلي بايد تكرارش كنم. تا اين نجواها هي نگه پس كو نتيجه چي شد؟ چرا لاغر نشدي هنوز !؟

      گام هشتم ، هشتم بهمن ٩٩
      سپاسگزارم استاد
      در پناه الله شاد و ثروتمند و متناسب باشيد .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 363 کلمه

      سلام
      شاید اولین قدم در اجازه دادن به خودمون برای حرکت در مسیر چاقی طبیعی دونستن اون هست چون وقتی بر اثر یادگیری طبیعی دونستن چاقی این موضوع برامون بدیهی میشه دیگه ذهن شروع میکنه به ساختن فرمول های چاق شونده و طبق قانون جدب ما ناآگاهانه به سمت رسیدن به خواسته مون حرکت می‌کنیم ما چاقی رو به دلایل گوناگون طبیعی میدونیم بلوغ ازدواج زایمان بی تحرکی بالا رفتن سن زندگی ماشینی فست فود غذاهای آماده هورمونها و….یعنی دایم در حال تغذیه ذهنمون هستیم که جاقی طبیعیه و ما کاری از دستمون برنمیاددو قطعا در دام یکی از دلایل می افتیم و چاق میشیم و جالبه که اصلا هم نمیتونیم اینده متناسبی رو متصور بشیم
      در مسیر لاغری دوباره اشتباهات رو تکرار میکنیم تا الان که مشغول تغذیه فکری غلط بودیم و حالا می افتیم به جان جسممون و بدون اینکه آگاه باشیم انواع فشارها رو به جسم وارد میکنیم و آسیب‌های روانی روبه روحمون و سرخورده و ناامید به سرخط برمیگردیم
      چرا لاغر نمیشیم چون مسیر رو درست انتخاب نکردیم ما تمام مدت با همون ذهن نا آگاه شروع میکنیم به لاغر شدن جسم به سمت لاغری و ذهن به سمت چاقی در حرکته و اونی که در این طناب کشی برنده میشه دوباره چاقیه چون فرمولهای ذهنی ما به حدی قدرتمند عمل میکنن که حتی تغییرات چشمگیر جسمی نمیتونه کفه ترازو رو به نفع خودش پایین ببره و دوباره جسم برمیگرده به روزهای اولش
      پس در این مسیر باید آموخت اونهم اساسی و قدم به قدم تکرار تمرین ممارست اشتیاق انگیزه تنها کلیدهای آموختن درست و اساسی این مسیره جایی که انگیزه و اشتیاق داره از بین میره باز چاقی سر طناب رو گرفته و داره میکشه به سمت خودش من شخصا فقط احساسم رو ملاک درست حرکت کردن در مسیر میدونم روزها وقتی اموزش تموم میشه نگاه میکنم امروز رو با چه شور و اشتیاقی شروع کردم اون ملاک من برای درست بودن مسیره اگه احساس کنم انگیزه ام کم شده میگردم ببینم‌مشکل کار کجاست جالبه نوشته هایی از من که مدال گرفتن رو طوری با هیجان و اشتیاق نوشته بودم که خودم کیف میکردم از اینهمه برون ریزی احساسم و این شاخص درستی برای تعیین درست بودن مسیرم هست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1399/11/07 09:08
      مدت عضویت: 1807 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 615 کلمه

      سلام استاد بسیار سپاسگزارم که مباحث قانون جذب و بحث باورها رو در موضوع چاقی وارد کردین و چاقی رو هم یه موضوع ذهنی شناختین که فقط از طریق باورها در زندگی ما خلق شده خیلی لذت میبرم که اینقدر عالی مباحث رو شرح میدین
      باورها تکرار همون حرفهایی که از اطرافیانی که حرفشون رو مثل وحی منزل میدونستیم و به این دلیل که حسابی قبولشون داشتیم در ذهن ما کاشته شدن .که الان که در حال یادگیری لاغری هستیم به اشتباه بودنشون پی میبریم کاش همیشه بهمون گفته بودن قبل از اینکه هر حرعی رو از هر کسی قبول کنی درباره اش خودت فکر کن یا درباره اش تحقیق کن
      باورها همون چیزهایی هست که ما شنیدیم یا دیدیم حالا یا از پدر و مادر یا اطرافیان یا معلمها یا تلویزیون…و به علت تاثیر این ادمها اونا رو بی چون وچرا پذیرفتیم و حالا شده واقعیت زندگیمون
      من‌در دوران بلوغ اولین مرحله چاقی رو داشتم و حتما به علت باوری بوده که شنیدم از مادرم یا سایر اطرافیان کا بلوغ باعث چاقی میشه و حالا که به یاد میارم میبینم که چقدر رفتار چاق کننده در اون دوران پیدا کرده بودیم من و برادرهام (مثلا یه بشقاب کامل برنج رو با نون میخوردیم)و همگی در اون دوران بلوغ افزایش وزن پیدا کردیم و الان هم چاقیم هر ۳ تامون
      مادرم هم تا قبل از ازدواج ۴۸ کیلو بودن و بعد از بارداری اول هم باز به همون وزن برگشتن ولی بعد از بارداری دوم کم کم اضافه وزنها ماندگار شده و تا جایی که من به خاطر دارم مادرم همیشه در حال رژیم یا ورزش یا پیاده روی هستن و پدرم هم همیشه در حال تذکر دادن به مادرم که اینقدر نخور،کمتر بخور،پیاده روی کن،برو ورزش،در حال هزینه برای خرید دمنوشهای مختلف؛دستگاه ویبرو شیپ،دستگاه اب راکت و خلاصه تمام تمرکز و توجه توی دورانی که توی خونه پدرم بودم روی چاقی بوده به مدلهای مختلف و چون اقوام هم چاق هستن توی مهمانیها و دورهمیها هم از انواع رژیم و اینکه کی چاقه کی لاغره،فلانی چقدر میخوره،یا اون یکی رژیم فلان رو شروع کرده چقدر خوب لاغر شده و…. صحبت میشدهو الانم میشه😶😶
      و به همین ارومی و پیوستگی فرمولها شکل گرفتن و در شرایطی که من در اون قرار گرفتم به راحتی بالا اومدن و مثل یک پکیج بازشدن
      وقتی باردار شدم بالای ۲۰ کیلو اضافه وزن پیدا کردم که واقعا به خاطر رفتارهای چاق کننده ام بوده،دو دوران شیردهی کاهش وزن خوبی نداشتم که باز هم به خاطر باورهای اون دوران بوده و بعدش هم کم کاری تیرویید جراحی کیسه صفرا وتوجه خودم و تذکر همسرم پدر ک مادرم و بقیه باعث توجه بیشتر بر چاقی شد که ورزش و کم خوری و سایر روشها هم نتونست کاری برای این چاقی بکنه چون به قول استاد من چاقی رو یاد گرفته بودم وهمانطور که با بسته دهان زبان فارسی فراموشم نمیشه با فشار بر جسم هم چاقی از ذهن من پاک نمیشه وکاملا کار بیهوده ای هست
      من چاقی رو یادگرفتیم و برای لاغری هم هیچ راهی غیر از یادگیری لاغری وجود نداره و به لطف نحوه خلق بی نظیر ما انسانها ذهنی داریم که قابلیت یاد گیری بارها وبارهای مطالب مختلف رو داره و یادگیری لاغری هم به لطف تحقیقات استاد در این سایت بی نظیر ممکنه و از اونجاییکه یادگیری با تکرار و تکرار تبدیل به فرمولهای ناخودآگاه میشه فقط با استمرار در این مسیره که تمام لذتهای زندگی در تناسب اندام که شامل اعتماد به نفس بالا،شیک پوشی،لذت خرید کردن،لذت غذا خوردن بدون استرس ،لذت سفر رفتن بدون ترس از اضافه وزن ،تناسب ماندگار و…رو تجربه میکنیم مقل هزاران نفری که قبل از ما از این روش اسون لاغر شدن و الان دارن در این شرایط لذت بخش زندگی میکنن😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/11/05 17:47
      مدت عضویت: 1413 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 386 کلمه

      سلام ب همگی و دوستان همسیرم
      منم مثل همه ی آدمهای دنیا از کودکی و درروند رشد کردن از پدرومادرم واطرافیآن چیزاهااای خیلییییییییی زیادی یاد گرفتیم…(زبان..فرهنگ..آداب و رسوم..نشست و برخاست..و حتی حتی خسیس بودن یا دست و دلباز بودن..طمع داشتن یا قانع بودن…و مهم تراز همه رفتار غذایی😐)ومن برای یاد گرفتن اینا هیچ تلاشی نکردم…ک مثلا برم کلاس خسیس بودن…یاد بگیرم خسیس باشم..ناخدآگاه شنیدم..دیدم..دررفتاروگقتار…
      پس اینهایی رو ک از کودکی یاد گرفتم هر کاری کنم نمیتونم فراموش کنم
      شاید بتونم کمرنگش کنم ولی نمیتونم فراموشش کنم…شاید بتونم کمرنگش کنم خودم خسیس نباشم ولی نمیتونم فراموش کنم ک پدریا عمو ی من خسیس نیستن…خلاصه هر چی ک هستم درحال حاضر من اون و یاد گرفتم..من الان ی خانم خانه دار هستم..از تو شکم مادرم ک خانه دار نبودم ..کم کم اون و یاد گرفتم…

      حالا الان اگ من چاق هستم اون و یاد گرفتم….اگ از پدرو مادرمم نبوده ..از جامعه ..از اطرافیان..از نگاه های خودم روی افراد چاق
      حتی شاید نمیخاستم ک چاق باشم ..باتوجه کردن ب غذای فرد چاق این در ذهن من ایجاد شده ک حتما پرخوری و دوست دارم …چاقی رو دوست دارم…در حالی ک شاید از غذا خوردن فرد چاقی من بدم اومده..و متاسفانه این برای ذهن من فرقی نمیکند..
      و اینا تنها فرمول ذهنی..پس علمی نیست و فقط یک باور هست…
      واین باورهااا معلوم نیست از کی ریشه کرده..من فقط شنیدم ..یافقط دیدم ..واین خودشو نشون نمیده..تا برسه ب وقتش…ووقتی وقتش رسید ب مرور من و در مسیر اضافه وزن میزاره…و تمام اینها آموزشهایی ک دبده ام..ودر افکار من بوجود اومده..و برای ذهن من چاق شدن طبیعی شده..
      وحالا چرا لاغر نمیشیم؟؟؟
      چون ما نمیتونیم چیزی رو فراموش کنیم…
      و من هر کاری کنم حتی عمل جراحی ..نمیتونم چاق شدنمو فراموش کنم…
      ولی من میتونم بااموزش دیدن و تکرار و استمرار داشتن لاغرشدن رو هم یاد بگیرم
      …من در رژیم های قبلی ک داشتم برای خلاص شدن از شَر چاقی تلاش میکردم..
      داشتم کاره بیهوده ای رو انجام میدادم ..چون من چاقیمو نمیتونستم فراموش کنم…چون ذهنم همچنان داشته از فرمول های چاقی استفاده میکرده…
      و من دیگ ب این نتیجه رسیدم ..ک نمیشه با هیچ روشی از شر چاقی خلاص شد…جز آموزش زبان لاغری…و باتکرار آموزش ها..و جایگزین کردن فرمول های لاغری بجای فرمول های چاقی…ب آرومی در مسیر متناسب شدن قرار میگیریم…
      ولاغر شدن آسانترین کار دنیاست
      وباید لاغری و آموزش ببینم….
      لاغری یهویی بدست نمیاد
      مگه ما یهویی چاق شدیم

      لاغری..با صبر..استمرار..و تکرار بدست میاد

      ب امید موفقیت همگی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sofiashirazi667
      1399/10/29 12:01
      مدت عضویت: 1510 روز
      امتیاز کاربر: 3699 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 186 کلمه

      سلام🙋‍♀️چرا چاق شدیم؟ چرا لاغر نمی شویم؟پدر و مادر من چاق نیستن خوبن نسبت ب سن و سالی ک دارن و من یادم نمیاد ک چاق باشن ولی یکی از خواهرهام با یکی از داداش هام چاق هستن عمه های چاقی دارم من خودم خیلی متناسب و خوش اندام بودم☺️ولی متاسفانه از بس بهم گفتن هر کی ازدواج کنه و هر کی بچه بدنیا بیاره و همچنین دوران شیردهی چاق میشه نمیدونم چ جوری این چند سال اندام خوب خودم رو از دست دادم باورم نمی شد ک خودم باشم حالم از خودم از خوردن از لباس پوشیدن همه چی بهم میخورد تلاش زیادی کردم ولی ب نتیجه ی خوبی نمی رسیدم همه چی از فکر ما آدم هاس چ جوری افکار من این بلا رو سرم اورد ولی بالعکس الان ک شکر خدا تو این دوره ی بی نظیر هستم افکارم داره چیکار میکنه پس همه چی از فکر آدم شروع میشه ان شالله ک همیشه بتونم قوی و محکم و با اراده در این دوره ی عالی در کنار دوستان شگفت انگیزم بمونم و از صحبت های عالی و خوب استاد بزرگوارم بهره ببرم🙏💐

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سمیرا
      1399/09/27 20:55
      مدت عضویت: 1915 روز
      امتیاز کاربر: 7434 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 210 کلمه

      چرا چاق شدیم چرا لاغر نمیشوم؟
      ما همیشه برای یاد گرفتن هر چیزی به دنبال اموزش دیدن اون موضوع هستیم تا ان را یاد بگیریم پس ما همانگونه که زبان های مختلف و رانندگی و خیاطی و اشپزی را اموزش دیدیدمباید لاغری را هم اموزش ببینیم تا بتوانیم با استمرار داشتن و تکرار کردن یواش یواش لاغر بشیم .ما همیشه برای لاغری جسم خود را تحت فشار قرار میدادیم برای همین بعد از گذشت مدتی دوباره به وزن قبلی برمیگردیم .ما باید از طریق اموزش های ذهنی فرمول های اشتباه ذهن را شناسایی کنیم و بعد تصویر سازی مناسب را انجام دهیم و بعد ذهن و جسم در هماهنگی باهم قرار میگیرن و ما خود به خود چاق میشویم.
      فرمول های اشتباه رو از اطرافیان و خانواده که مدام انها را شنیدیم وباور کردیم در ذهن خود با تایید نمونه ها یی از انها در ذهن خود تصویر سازی کردیم و وقتی در موقعیت قرار گرفتیم فرمول ها تبدیل شدن به رفتار و رفتار ما تبدیل میشه به عادت و ما از تکرار یک عادت اشتباه خود به خود چاق میشویم تا به اون تصویری که در ذهن داریم برسیم.
      خدارو سپاسگزارم که در این مسیر زیبا برای اموزش لاغری با ذهن قرا گرفتم تا بتونم رویای لاغری رو خیلی زیبا تجربه کنم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/09/18 01:38
      مدت عضویت: 1822 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 437 کلمه

      سلام‌ وقت بخیر استاد و دوستان همراهم‌
      خدارو شکر میکنم که در مسیر لاغری با ذهن هستم و تونستم هم از لحاظ جسمی وهم درونی تغییرات زیادیو داشته باشم ،،،ما از بدو بدنیا اومدن وحتی زمانیکه در شکم مادر بودیم در حال ضبط برنامه های ذهنیمون بودیم،،همونطوری که رشد میکردیم ،باورهای ما هم شکل گرفتند،،من در بچگی زیاد شنیدم که چاقی تو ارثیه و در کل ما همگی ارثی چاق هستیم و اون وقت ها واقعا خانواده چاقی داشتیم بغیر از پدرم وخواهر بزرگم که متناسب بودن ،،البته خواهران دیگه هم لاغر بودن وهمگیشون بعد از ازدواج دچار اضافه وزن شدند ولی من از بدنیا اومدن توپر بودم ،پس محتویات آلوده ذهنی من بیشتر بود،یه خصوصیت بدی که از بچگی داشتم این بود که دوست داشتم دیگران تاییدم کنن اونم بخاطر عزت نفس پایینم بود که احساس میکردم کسی دوستم نداره و مجبور بودم نقش دختر حرف گوش کن رو بازی کنم و از اونجاییکه زیاد به من برچسب بی عرضه احمقو زده بودن،خودم باور کرده بودم که باید حرف گوش کن باشم که کمتر اشتباه کنم و انقدر دیگران بهم نگن بی عرضه و من از همون موقع ها تمام حرف هایو که دیگران میگفتنو باور میکردم ومیپذیرفتم ومدام بهم میگفتن تو ساده لوحی تو زود باوری و من تمام این القاب رو پذیرفته بودم پس کارهایو انجام میدادم در راستای باورهام ، من شده بودم دختر تایید طلبی که هر حرفیو میپذیرفتم،احساس میکردم از دیگران و اطرافیانم خیلی کمتر هستم واین احساسات بد ادامه پیدا کرد و تمام اون باورها مثال مین هایی که در من کاشته شده بودن به موقع منفجر میشدن،،مثلا من شنیدم که خانم ها ازدواج میکنن چاق میشن و من زمانیکه ازدواج‌ کردم ،اون مینی که در ذهن من کاشته بودن منفجر شد ،وقتی زایمان کردم همینطور،منیکه پر از فرمول های اشتباه بودم با برخورد با هر کدومشون ،چاقتر وچاقتر میشدم ،من قبل از آشنایی با این سایت متقاعد شده بودم که من مسئله ذهنی دارم ،بنابراین با اطمینان وارد دوره شدم و ادامه دادم،به اندازه ای که اجازه دادم ،داده های جدید بر ذهنم اثر کنه نتیجه میگیرم ،هر چقدر بیشتر در تمرینات باشم ،در حال ساخت ذهنیت لاغر هستم ومن از این کار لذت میبرم و با اشتیاق در حال تعویض باورهای قدیم با جدید هستم ،خدارو شکر تغییرات سایزی خوبی داشتم که این نشان دهنده تغییرات باوری منه ،الان داشتم به دوستم پیشنهاد میدادم که بیاد تمریناتشو در سایت بنویسه ،چونکه مقاومت نوشتن داره و کلی در رابطه با این موضوع باهاش صحبت کردم،از مزایای لاغر شدن گفتم از مضرات چاقی گفتم و تمام این زمان هاییکه دارم حرف میزنم،مینویسم،گوش میکنم در حال ساختن مسیرهای لاغری هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 453 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 338 کلمه

      با سلام 🍃🍃🍃🍃
      چرا چاق شدیم وچرا لاغر نمیشویم ؟
      هر چه بیشتر فایلها رو گوش میدم به این نکته بیشتر پی میبرم که من چاقی رو اموختم نکته به نکته وچقدر هم سریع وراحت آموختم مثلا آموختم که چاقی ارثی وبه شدت باور کردم ،آموختم که چاقی ژنتیکی وباور کردم، آموختم که آدم بعد از ازدواج خواهی نخواهی چاق میشه وباور کردم ،وباز هم آموختم که تا یه سنی چربیها اب میشن وبعد از اون دیگه آب کردن چربیها سخت میشه وفقط با ورزش کردن وسختی کشیدن ونخوردن میتونم به اندام متناسب برسم وهمه اینها رو باور کردم، حالا باید چه کرد باورهام که از بین نمیرن ولی راهی هست که جایگزین بشه با باور درست میخوام لاغری رو یاد بگیرم وآموزشهای اون رو به کار ببرم وتا ابد لاغر بمونم اخه خیلی لذت بخش که وارد یه بوتیک لباس بشی وهرچی دوست داری بدون استرس ومحدودیت پرو کنی وهر غذایی که دوست داری رو بدون غذاب وژدان بعدش بخوری ومطمئن باشی که اون غذا تو رو چاق نمیکنه تنهالذت چاق بودن همونطور که استاد گفتن همینه ،که دوباره متولد میشی یه تولد آگاهانه هیچکس موقع تولدش رو یادش نیست ولی این تولد فرق داره چون خودت تولدت رو یادته فقط باید صبور باشم همونطور که برای هر آموزشی کلی وقت گذاشتم برای یاد گرفتن لاغری هم باید وقت بزارم وعجله نکنم مگه من چاقی رو چند ماهه یاد گرفتم که بخوام لاغری رو هم چند ماهه یاد بگیرم من به شخصه خیلی به بدنم ظلم کردم ولی خودم رو میبخشم چون از سر نا اگاهی بوده حالا میدونم که من در هر وعده ،غذای کمی احتیاج داشتم ولی به خاطر لذت خوردن مقدار زیادی غذا وارد بدنم میکردم بدون توجه به نشانه گرسنگی فقط میخوردم سر سفره باید حتما از همه مواد غذایی موجود در سفره تست میکردم وبعد از خواب بعد از ظهر باوجود سیری هر چی دم دستم میومد میخوردم خدا رو شکر به خاطر این آگاهی ارام ارام به اشتباهاتم پی میبرم واونها رو رفع میکنم
      لاغری اسانترین کار دنیاست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      وقت شما بخیر عزیزان
      استاد می خواستم بگم اگه شما بتونین PayPal درست کنین حالا نمی دونم از ایران می شه یا نه ولی خیلی خوب می شه برای ماها که خارج کشور هستیم می تونیم با خیال راحت هر چی می زارین و تهیه کنیم لطفا ببینن می شه کاری کرد خیلی ممنون می شم!
      لاغری و باید یاد بگیرم همونطور که چاقی و سریع یاد گرفتیم من همیشه متناسب بودم تا زمان بارداری فکر کنم این فعال شدن همه چی می خوردم نمی دونم میوه سبزی و حبوبات و لبنیات و nut همه چی البته من همش پیاده روی می کردم ولی به زور اخراش سنگین شده بودم ولی شنا و یوگا می کردم
      خلاصه اونها و خودم در آورده بودم که از همه چی باید بخورم که به بچه برسه مامانمم می گفت البته اگه هم نخوری بچه از بدنت ویتامیناتو می گیره ولی مثلا موهات می ریزه و …..
      خلاصه دخترم که به دنیا اومد خدا رو شکر من فکر کردم که دیگه اوکی شدم و مثل قبلم شدم😂😂😂
      بعد بعد از زایمان موقع شیر دهی مامانم هر روز صبح شیر موز توت فرنگی به قول معروف اسموتی یه لیوان بزرگ هر روز باید می خوردم می گفتن بخور شیرت میاد برا بچه خوبه البته پشیمون نیستم خوب بود اون هم دورانی بود ولی شاید اگه مامانم نبود من طور دیگه ای بودم اقلا می رفتم پیاده روی و کارهای دیگه ای می کردم …..
      خلاصه شنیده بودم هر کی شیر می ده سریعتر لاغر می شه که من بعدش به دفعات و لاغر و چاق شدم و دیگه شیر دادن هم تموم شده بود سنم هم کم بود ولی بعد از چهل سالگی هم من این باور و داشتم که سوخت و سازم میاد پایین خلاصه همه اینها بود و همه رژیم‌ها و ورزشها ولی به قول شما چاق شدن و فراموش نکرده بودم همش مامانم می گفت که من هم بعد از زایمان چاق شدم !
      یکی از فرمولهاشم این بود که ورزشکارا اگه دیگه ورزش نکنن چاق می شن خودش حرفه ای بود پینگ پنگ من اینو خیلی شنیده بودم و من که همیشه ورزش می کردم ولی بعد از زایمان هیچ کاری نکردم تا چند وقت خیلی زیاد
      منتظر تولد دوباره خودم هستم که از همه چی لذت ببرم انشالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6196 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        سلام دوست عزیز
        انشاالله به زودی امکان تهیه دوره های آموزشی از طریق پرداخت پی پل برای عزیزان خارج از کشور فراهم می شه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mv.abtahi
      1399/09/13 12:19
      مدت عضویت: 1839 روز
      امتیاز کاربر: 3157 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,569 کلمه

      به نام خداونده بخشنده مهربان
      سلام
      اول می خوام تشکر کنم از تکنیک تایید کردن که یکی از تکنیک هایی بود که شما گفتین که برای نشون دادن به ذهن و یادگیری خوبه که اون آموزش رو به روشی، تایید کنیم. برای همین موقع گوش دادن فایل سعی کردم که طوری که بشنوم همراه با شنیدن صحبت های شما بگم درسته بله و اگر سوالی رو مطرح می کردین من زودتر اون جواب مورد تایید رو بگم ……..خیلی برام جالب و جدید بود و ماندگاری آموزش رو در ذهنم پایدارتر کرد
      اما این فایل الماسی ( از طلایی گذشت )
      من خیلی چیزا رو از بچگی آموزش دیدم که به هیچ عنوان فراموش نکردم مثل دوچرخه سواری، آشپزی، بافتنی، خواندن و نوشتن، نماز خوندن، مرتب کردن خونه و زندگی، اتو کردن، ظرف شستن، عکاسی کردن، صحبت کردن به صورت رسمی یا به صورت شوخی یا معمولی، من خیلی از واکنش هامو هم یاد گرفتم مثل ترسیدن از تاریکی، چندش آور دیدن سوسک، دلهره از امتحان، در عزاداری ها احساس بسیار بد داشتن، در عروسی ها و جشن ها سرو سنگین بودن و بیش از حد نرقصیدن، تا قبل از اذدواج با انگیزه به خود رسیدن و بعد از اذدواج خود رو فراموش کردن، تنهایی از زندگی لذت نبردن، حتما بچه دار شدن چون حتما هم باید اذدواج می کردم، و اگر بخوام بگم این داستان آموزش های من ته نداره از همه ی آدم ها آموزش هاشون بی نهایته
      حالا که دارم آموزش متناسب شدن از طریق ذهن رو می بینم با خودم فکر می کنم که چقدر آموزش هایی که دیدم اصلا کسی با من راجع بهش صحبت نمی کرد.من فقط با دیدن الگوی ذهنیشو ثبت می کردم و این الگوها در زمان خودش فعال می شدند .
      مثل مثالی که شما زدین راجع به چاقی بعد از اذدواج …..چقدر این مثال ها ذهنم رو برای من روشن میکنه
      آموزش زبان فارسی و در من لحجه ی اصفهانی واقعا میتونه کارکرد ذهنم رو بهم نشون بده من واقعا براش تلاش نکردم و فقط در محیطی با این آموزش ها زندگی کردم . با اینکه ما قم زندگی می کردیم ولی چون تو خونه مامانم و بابام مخصوصا مامانم با لحجه اصفهانی صحبت می کرد ما هم لحجه داشتیم…….یادمه هر جا تو بچگی می رفتم خرید خوششون میومد و ادامو در میاوردند و میگفتند یکم اصفهانی حرف بزن……من گیج می شدم که خب یعنی چیکار کنم ؟ حاالا می فهمم اونا مهارتی رو از من می خواستند که من باهاش یکی شده بودم و جدا از خودم نمیدونستمش و اصلا هم متوجه ذوق اونا نمی شدم …….تا اینکه بزرگتر شدم و بهم فهمیدن تو تهران همه یه جور دیگه صحبت می کنند که بهش میگم تهرانی بهش یه جورایی میگند بی لحجه حرف زدن و من با تمرین تونستم جوری تقلید کنم که حالا وقتی بی لحجه صحبت می کنم اصلا کسی متوجه نمیشه من اصفهانیم یه جاهایی تو اصفهان بعضی از هم دانشگاهیام که از شهرستانای دیگه اومده بودند می گفتند اصلا بهت نمیاد اصفهانی باشی
      خب من از این الگو خوشم اومد و تمرین کردم که لحجه مو هر موقع دوست دارم تغییر بدم……….حالا یه عالمه مورد دیگه هم دخیل بود ولی توجه و خواسته ی من باعث شد تا من تمرین کنم نمی گم براش وقت گذاشتم بیشتر تقلید کردم
      این شاید مثال زندگی سازی نیست ولی برام کارکرد ذهن رو بسیار واضح تر می کنه
      اینکه من در بچگی چقدر آموزش چاق شدن دیدم و چه تصاویری در ذهنم نقش بست
      مادرم همیشه برامون خیاطی می کرد و ژرنالای لباس داشت من همیشه از دیدن اون ژورنالا لذت می بردم و همیشه از حتی شکل های کارتونی مانکن ها خوشم میومد که اینقدر باریک وشیک بودند ولی تصاویر نمی تونست اونقدر برام قوی باشه چون مدل زندگیمون بخور بخور بود……….به هر دلیلی خوردن بود و اونقدر لذت خوردن بزرگ و شگفت انگیز و رویایی بود که جایی برای الگوی ذهنی متناسب شدن باقی نمیگذاشت………
      عاشق این عبارتم ” الگوی ذهنی”
      چون منو میبره به مسیرهایی که ببینم آخه چی تو مغزم شکل گرفت که من به این جسم رسیدم
      مادرم میگفت تو همیشه خوب شیرمی خوردی خوب غذا می خوردی و یه جورایی انگار بهم افتخار میکردند که من دردسر غذا خوردن نداشتم…….این خودش یکی از امتیازایی بود که به خوردنه هر چند الکی هم داده می شد خب
      من دقیقا میتونم بررسی کنم که چه الگوهای چاق کننده ای دارم چون اگه خوب بررسی کنم متوجه می شم که چطور نوشتن رو آموزش دیدم ……..با کشیدن ساده ترین خط به اسم آ بی کلاه
      الان که می بینم مامانم چطور به نوه های کوچیکمون وقتی ماماناشون از کم خوراکی بچه ها مینالند ، غذا میده میبینم عجب تفریحی مامانم درست میکرده ها
      با بازی به بچه غذا دادن، با پرت کردن حواس بچه و بهش غذا دادن، با وعده و وعید و بهش غذا دادن، با تشویق کردن با حمایت کردن با برطرف کردن خواسته اش به شرطی که یه قاشق دیگه بیشتر بخوره
      یعنی ماشالا آموزش
      که اگه اینجوری باهامون ورزش یا زبان یا موسیقی کار می کردند الان هممون پروفسور همون رشته بودیم
      الان تو این دوره موتجه شدم که هدایت من به عهده ی ذهنمه
      و مقابله با ذهن هم که امکان پذیر نیست
      ولی توانایی آموزش نامحدود به ذهنمون رو داریم
      این آگاهی باعه میشه که من بخوام با تکرار تمرینات این دوره در ذهنم الگوی سازی کنم و مسیر ذهنی براش بسازم
      به طور مثال من الگوی ذهنی چاقی در ذهنم دارم که میشه برای اینکه می خوای خوش بگذرونی باید یه چیزی بخوری الگه میخوای شاد بشی باید بخوری، اگه ناارحتی و میخوای ناراحتیت تسکین پیدا کنه باید بخوری ، اگه می خوای دل دیگران رو به دست بیاری باید بخوری و هزاران الگوی ذهنی که من فقط و فقط آموزششون رو دیدم
      حالا می خوام آموزش جدید رو عملی کنم
      اول صبح می گم و میشنو م که من از غذا به عنوان لذت استفاده نمی کنم و فقط برای برطرف کردن نیازم غذا می خوردم
      خب اینو باید تو ذهنم مسیرشو اونقدر الگو سازی کنم که وقتی به هر هیجانی میرسم نخوام با غذا و خوردن برطرفش کنم
      مثلا اگر در مراستم ختم هستم و احساساتی شدم خب بدونم شاید اگه دوست دارم گریه کنم همین کافیه نیازی نیست برای آرامش خودم و روح اون مرحوم من یه عالمه حلوا و خرما بخورم و بعد نهار چرب بخورم
      و بیام ببینم که اصلا اینا همه خرافاته که من با یک کاری که در یک فرکانس زمینی هست بخوام برای کسی در یک فرکانس خارج از زمان مادی کاری بکنم ……..همینطور بفهمم و بدونم که آرامش با غذا بدستم نمیرسه با درست فکر کردن که هر اتفاقی خارج از من و حتی درون من چه ربطی داره به خوردن
      من یک خاله ای دارم که ایشون سه تا بچه داره و خودش و سه تا بچه هاش بی نهایت متناسب و زیبا هستند و همسرش هم کمی چاقه
      من دیدم که بچه هاش وقتی گرسنه هستند چقدر مشتاق غذا خوردنند و با شور احساس عالی غذا می خوردند و هیچ وقت چاق نمی شند…..چون خاله ی من که مادرشون باشه هیچ وقت خودش الگوی های چاق کننده نداشته که بخواد همونو به صورت ناخودآگاه به بچه هاش آموزش بده ……..یعنی به اندازه نیازش خورده و وقتی احساس کرده که سیر شده دست از غذاش کشیده و اصلا هم معیار سیری خودش رو خارج از خودش ندیده
      اونا هم آدمند و غذا می خوردند و گرسنه شون میشه ، مهمونی میرند و میخورند، تو عروسی م خورند تو عزا می خورند و مثل من دارند زندگی می کنند ولی تفاوت من با دخترخاله هام تو آموزشمون بوده
      خداروشکرمی کنم که هر روز این آموزش در ذهنم داره واضحتر میشه و برام سوالاتی به همراه داره که جواب هاش برام راهگساست

      من در سن 17 سالگی فرزندم رو با در وزن بارداری 110 کیلویی به دنیا آوردم
      یعنی الان که بهش فکر می کنم میبینم چیکار که نکردم با خودم………..من چون از قبلش همه ی لذت ها رو در خوردن می دیدم ، و در جامعه دیده بودم و شنیده بودم که زن باردار اگه چیزی دلش خواست حتما براش فراهم کنید نکنه یه وقت ناراحت بشه و هوسش برآورده نشده، من یه جوری از اون شرایط سواستفاده کردم که دیگه دکترم سرم داد زد که اینقدر نون و برنج نخورد دیگه حق نداری اینجوری بخوری………خب دکترم نگران شده بود چون فشارم داشت بالا می رفت و منم که در دوران نوجوانی بودم اصلا متوجه نمی شدم و خطری احساس نمی کردم ……….من با این الگوی ذهنی که خب حالا تو دوران بارداری آزاد آزادم که هر چی رو هر چقدر دلم خواست بخورم ، به معنای واقعی بیش از نیازم خوردم و چنان اذیتی شدم بعد از زایمان که زحمت و رنجش بیچاره ام کرد

      اینکه چرا باید اون فرمول اون زمان عمل می کرد؟ چون من آموزش قبلیشو دیده بودم و آماده بودم در زمانش که برسه این الگوی ذهنی رو به رفتار تبدیل کنم
      یواش یواش تا اینجای زندگیم دیدم دارم به آدمایی تبدیل میشم که خیلی برام آشنا هستند و البته دوست داشتنی ولی من نمی خوام مثل اونا باشم ……….دوست دارم زندگی شکوهمندی داشته باشم و باید تغییرکنم ……از تلاش های فیزیکی که بگذریم ، که هیچ سودی نداشتند که هیچی بسیار خطر آفرین بودند به لطف خدا به این مرحله ی اصولی رسیدم که روش درست و واقعی و قطعی متناسب شدنه
      خیلی ممممنونم بی نهایت ممنونم ……….
      من به الگو سازیم ادامه می دم من تمام سعی و تلاشمو می کنم من باز هم تعهد میدم من می خوام متناسب باشم میخوام اون جسمی رو که دوست دارم تو آینه ببینم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار سمیرا
        1399/09/16 00:35
        مدت عضویت: 1915 روز
        امتیاز کاربر: 7434 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 51 کلمه

        من هم دیدگاه شمارو تایید میکنم و چقدر از خوندن نوشته شما لذت بردم.درسته ما وقتی چیزی رو اموزش ببینیم و به دنبال نتیجه باشیم از هدف دور میشیم پس همانطور که با چاقی زندگی کردیم باید با لاغری هم زندگی کنیم تا نتایج خود به خود ایجاد بشن.افرین به شما👏👏👏🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار الهام خوشبخت
        1399/09/16 10:12
        مدت عضویت: 1915 روز
        امتیاز کاربر: 7598 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 37 کلمه

        سلام دوست عزیزم! من خیلی نظرات شما رو دوست داشتم ودارم. تو دوره لاغری با هم بودیم ولی تو دوره تکرار دیگه نظراتونو ندیدم. امروز که دیدگاهتون رو دیدم خوشحال شدم. خداروشکر بازم هستین. موفق باشی گلم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فرشته مهربانF.s
      1399/09/10 11:25
      مدت عضویت: 1561 روز
      امتیاز کاربر: 7836 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 735 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی وهمگی دوستان عزیزم
      باور های چاق کننده من
      من چاقی رو از خانوادم یادگرفتم من پدر ومادر چاقی دارم که الانم هر دو دست به گریبان این آموزش غلط هستند اما چون در مدار این دوره نیستن دو سه باری که بهشون گفتم ودیدم بازم درمدار خودشونن رهاشون کردم تا خودم متناسب شم واون زمان خودشون دنبال روشم بیان اما چیزی که جالبه هم مادرم وهم پدرم درجوانیشون بسیار لاغر بودن واونا هم با آموزش چاق شدن مثلا مادرم همیشه میگفت ازدواج که کنی چاق میشی یا بلوغ بعضیا رو چاق میکنه همش تو خونه میگفت ارث چاقی داریم وباباتم ارث چاقی داره تو میکس چاقی خاندان من وباباتی ویا اینکه میگفت آدم حامله بشه مخصوصا بچه دومشو حتما چاق میشه ودیگه لاغر نمیشه ویا اینکه آدم برای اینکه چاق نشه باید رژیم بگیره وسالم بخوره وکم وکالری شماری کنه وتحرکشو بالا ببره وقتی بهش میگفتم مامان تحرک خودمو بالا ببرم یعنی چی میگفت حتما باید ضربان قلبت بالا بره وورزش کنی وکمتر از ۲۰ دقیقه هم فقط قند میسوزونی ویا اگه غذاهای پرکالری وفست فودی وچرب وشیرینی وشکلات بخوری هیچ وقت لاغر نمیشی اونقدر این باورهای غلط کرده بود تو مغز من که همش پیاده روی های طولانی مدت میکردم با احساس بد ورزش های سخت میکردمو خودمو با رژیم های مختلف شکنجه میکردم ماهها از خوردن خوراکی های مورد علاقم خودمو محروم میکردم و هر بار که یه ذره میخوردم چنان احساس گناهی میومد سراغم که خودمو با پرخوری شکنجه میدادم اما الان متوجه شدم متناسب شدن هم آموختنیست الان متوجه شدم که هیچ غذایی بد نیست وقصد چاق کردن منو نداره وهیچ ورزشی هم منو لاغر نمیکنه وباعث کاهش وزن من نمیشه حتی پیاده روی های طولانی هم منو لاغر نمیکنن چیزی که اهمیت داره اینکه من مثل همه انسان های متناسب هستم وهرچقدر که فعالیت کنم در طول روز که باعث بشه من سرحال باشم وخوشحال باشم از میزان فعالیتم همون برای بدنم عالیه ومن رو متناسب میکنه وهمه کاری فعالیت محسوب میشه حتی خوابیدن ومن هیچ وقت بدنم از فعالیت نمیایسته چون درآن صورت میمیرم پس نیازی نیست به فعالیت شدید وآزار دهنده زمانی ورزش وپیاده روی خوبه که لذت بخش باشه وحالمو جا بیاره در غیر این صورت اگه نباید انجامش بدهم به جاش بینهایت فعالیت دیگه وجود داره در زندگی من من متوجه شدم زیباترین انسان جهانم وباید هر کاری کنم تا به خودم بیشتر برسم وعشق بورزم وباعث شادی وخوشحالی خودم بشم ومتوجه شدم چون لیاقت بهترین زندگی رو دارم باید با تلاش خودم ولطف خدا وکمک فرشته مهربان بهترین زندگی رو برای خودم فراهم کنم ودقیقا از جایی شروع میشه این بهترین زندگی که هر روز یک قدم برای خواسته هام بردارم نظم رو در ذهنم وبیرون ذهنم ایجاد کنم خونه تمیز وباشکوه درست مناسب من و وقتی با لذت تمیزش کنم دقیقا متوجه میشم که چقدر خونه تمیز داشتن لذت بخش ومرتب بودنش چقدر حالمو خوب میکنه در حالی که قبلا فکر میکردم به هم ریخته بودن بهم آرامش میده وهنوزم قدری این باور در من وجود داره که اینجوری آدم راحت تره چرا باید همه جا رو مرتب کنی در حالی که دوباره بهم ریخته میشه اما الان قدری در باورام تغییر ایجاد شده که ۱من لیاقت خونه وزندگی تمیز ومرتب دارم ولباس های تمیز واتو کشیده وهر چیزی رو بتونم سریع پیدا کنم ودوما اینکه اگه محیط اطرافت مرتب باشه فکرتم نظم بیشتری میگیره ووقتمو میتونم به جای سابیدن کثیفی های کهنه وجمع وجور کردن وسایل خرواری که مدت هاست بهم ریختست میتونم هر روز کلی کار کنم برای خودم وکلی چیز مفید مثل تناسب اندام وبعدا هم رسیدن به هدف های دیگم وقت بگذارم در ضمن من باور داشتم خوردن لذت وتفریح وحالا که ما مردم ایران کاری نداریم مثل خارجی ها بریم خوشگذرونی وورزش واستخر ودریا وخیلی جاهای دیگه در نتیجه فقط میمونه خوردن اما الان از وقتی دارم متناسب شدن یاد میگیرم متوجه شدم بینهایت لذت در دنیا وجود داره وبینهایت تفریح مثل یادگیری چیزای جدید ومورد علاقم مثل پیشرفت و رسیدن به خواسته هام مثل بازی های فکری در خانه ومثل گل کاری ونگهداریش مثل فیلم وموسیقی دیدن وگوش کردن مثل پیاده روی وگشتن در طبیعت وخلاصه هستن کلی چیز دیگه جالبه که چقدر تغییر کرده باورام وچقدر خوشحالم که بالاخره متوجه شدم که با استمرار ونگه داشتن خودم در حال خوب ودوست داشتن خودم میتونم هر کاری رو امکان پذیر کنم با آرزوی موفقیت روز افزون برای خودم وهمگی شما💐💐💐💐

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azita
      1399/09/04 13:49
      مدت عضویت: 1899 روز
      امتیاز کاربر: 7003 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 249 کلمه

      سلام استاد هروقت به این فایل می رسم چندبارگوشش میدم چون واقعا اطلاعات بسیارمفیدی بهم میده و برام تکرار می کنه و احساس می کنم بهتر توذهنم جا می گیرن خدا رو شکر من یک ساله و دو سه ماه میشه در این دوره هستم و دارم مرتب یاد می گیرم دارم اموزش لاغری را یاد می گیرم میخوام فایل گوش بدم تمرینات دوستان را بخونم تا بهتر وبهتر یاد بگیرم من تا سن ۲۶سالگی واقعا لاغر بودم و هیچوقت فکر نمی کردم یه روزی چاق بشم اما به راحتی تحت تاثیر حرف بقیه قرار گرفتم و با ازدواج و پذیرفتن این باور که ازدواج باعث چاقی میشه، بارداری باعث میشه دیگه نتونی وزنتو بیاری پایین، سنت که به ۴۰ برسه دیگه نمی تونی وزن کم کنی و کلی باوراشتباه که دونه دونه پذیرفتمشون و نتیجه اش شد چاقی من چون تموم اون حرفا مثل آموزش بودن و منم همه رو پذیرفته بودم ولی خدا را سپاسگزارم که با شما و دوره لاغری با ذهن اشنا شدم و هر روز دارم تکرار می کنم و فایل گوش میدم واطلاعات غلط واشتباه را دارم با باورهای صحیح جایگزین می کنم و میخوام اینقدر تکرار کنم که ملکه ذهنم بشن و مطمئنم که تواین مسیر به تناسب دلخواهم میرسم چون الان دارم از سایز کم کردن خودم لذت می برم از پوشیدن لباس هایی که توی کمدم برداشته بودم می پوشم و لذتش برام وصف نکردنی هست من میخوام به سایز۳۸ برسم وحتما به این تناسب اندام دست پیدا می کنم🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1399/08/26 20:52
      مدت عضویت: 1572 روز
      امتیاز کاربر: 1557 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 841 کلمه

      فایل “چرا چاق شدم ؟ چرا لاغر نمیشم ؟”

      به نظر من این فایل شامل 4 قسمت زیرميباشد :

      1. من از دوران بارداری چاق شدم:

      متاسفانه من به خاطر اعتماد و اطمينان به حرف بزرگان فامیل شروع کردم به اندازه دو نفر خوردن در دوران بارداریم تا پسرم درشت تر به دنیا بیاید. تاسف دوم من این است که به خاطرحرف پزشک از لذتم که پیاده روی هر روزه بسیار تند من در صبح زود بود دست برداشتم تا به جنین صدمه نرساندم. من الان میفهمم چقدر نااگاهانه خودم بیشتر خوردن و عدم تحرک داشتن را به خودم تحمیل کردم. چون من قبل از بارداریم در تمام دورانهای زندگیم همواره لاغر ، متناسب و راحت و شاد بودم. تنها دلیل پزشک من این بود که میخواست من پول بیشتری برای سزارین شدن بهش پرداخت کنم. من خودم خیلی خوب و متناسب تونسته بودم در 3 ماه اول بارداری ام هم لاغر و متناسب باشم و هم مثل قبل از بارداری بودنم، فرز ولي متاسفانه حرفهای اطرافیان و پزشکم باعث شد من زیاد خوردن و تحرک نداشتن را باور کنم چون خیلی به دنیا امدن سالم و درشت بودن پسرم برایم مهم بود. من با باورکردن ان باورهای جدید اشتباه ، حدود 35 کیلو روی خودم بعد از به دنیا امدن پسرم وزن گذاشتم. الان میفهمم که باورهای اشتباه من که فقط 6 ماه اخر بارداریم اتفاق افتاد ، من را 16 ساله است که از ان سبکی و فرزی و شادابی دور کرده است. زندگی من ، جسم من و روح من از تعادل خارج شد تا اینکه الان حدود 100 روز است دارم دوباره به ان زندگى شاد و سرحال گذشته بر میگردم و هر روز تمرین میکنم تا از زندگیم لذت بیشتری ببرم. 😊

      2. من روی تجسم لاغر شدنم کار نکردم:

      تا جاییکه یادم میاد من روی افرینش خواسته زندگیم که لاغری بود کار نکردم چون ازش اگاهی نداشتم ،که تا این حد موثر است. من اصلا به نیروی خیالم فکر نکرده بودم ، در طول این سالها یا رژيم گرفتم یا تا سر حد مرگ ورزش کردم و جسم بیچاره ام را از پا دراوردم .من اصلا فکر نمیکردم تکرارفرمولهای اشتباه ذهنی است که من را دارد چاق نگه میدارم و من هم فقط مرتب روی جسم خودم فشار میگذاشتم. من اگاهی در این زمینه نداشتم ولی الان به اگاهی رسیدم و خیلی خوشحالم که در حال یادگیری هستم.😀

      3. لاغری را باید اموزش دید :

      من هيچوقت در عمرم تا قبل از این دوره نمیدونستم که من چاقی را اموزش دیده ام و یا اینکه باید لاغری را اموزش ببینم. من اگاهیم در این سطح بود که فقط باید مثلا برای زبان انگليسي یا المانی ، مجسمه سازی یا زدن ساز ، مکانیکی یا حتی دوره های دانشگاهی اموزش دید. من باشرکت در این دوره پی به این مطلب بردم و شروع کردم به یاد گرفتن این اموزشها . الان که فقط 100 روز حدوداً از این دوره گذشته و بسیار زمان کوتاهی است من با اموزش گرفتن تونستم که بلوز و تیشرت سایز S که در کمد لباسهایم از قبل داشته ام را بپوشم. من جعبه ای اهدا یی را درست کردم که دارم هر هفته به مرور لباسهایم را که گشاد شده در ان میاندازم. من لباسها ی شسته شده و تمیز را فقط چون برایم گشاد شده داخل ان میگذارم تا به مرور وقتی پر شد به ادمهای نیازمند ببخشم بعضی از انهابسیار نو هستند. مهمترین نکته این است که من به عشق اموزش بیشتر این دوره هر روز از خواب بیدار میشوم. من مطمئنم با اینکه استاد قصد ندارند برای ما فایل جدیدی بگذارند ولي چون قدم در راه مسیر به سوی خدا برداشته اند همچنان مهربانی و بخشش ایشان بسیار به دانشجويان این دوره زیاد است و من هر روز در گوشی خود وقتی به واتس اپ یا تلگرام نگاه میکنم ، مطلبی یا ویدیویی جدید برای تماشا دارم. این حالت خیلی انگیزه روزانه خوبی به من در مسیر امتداد میدهد. من خیلی از این زندگی در حال یادگیری لذت میبرم. از استاد هم بسیار ممنونم که همه نظرات ما را ميخوانند با اینکه بسیار وقت گیر است.

      4. تولدی دوباره بعد از رسیدن به لاغری باذهن:

      احساس دوباره متولد شدن یعنی فرصتها ی جدید را تجربه کردن برای شادتر و خوشبخت تر بودن. به نظر من این مساله خیلی جذاب است. من میتونم دوباره نشو و نما کنم و یک زندگی کاملاً جدید را تجربه کنم. من میتونم به حقایق و ارزشها ی جديد زندگیم جور دیگر و نوع دیگری بنگرم. برای چیزهای متفاوت دیگر ، اهداف دیگر و کلا زندگی دیگری ارزش قایل شوم. من میتونم خلاقیت داشته باشم و از نظر جسمانی ، روحانی و معنوی کاملا متفاوت باشم. این تولد دوباره عصای جادویی را در اختیار ما قرار میدهد که فقط و فقط و فقط ما که میخواهیم با این دوره از چاقی به لاغری برسیم در دست داریم. دیگر چه انتطاری دیگری از زندگى دارم. پس پیش به سمت تناسب. من که خیلی اماده ام ، شما دوستان من چطور ؟😀

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 107 کلمه

      دقیقا درسته که ما چاقی رو مثل حرف زدن یاد میگریم حالا ممکنه این چاق شدن در یک سالی از سن شخص باشه مثل من که تا زمان دبیرستان لاغر بودم ولی نمیدونم چی شد که چاقی رو از کی و چه کسی یاد گرفتم با الگو قرار دادن افراد خانواده که چاق هستن که بطور ناخوداگاه رفتارشون رو میبینیم و برامون عادی میشه این رفتار چاق کننده و به مرور زمان این رفتارها در ما هم شکل میگیره و باعث چاق شدن ما میشه برای همقن اگه ما بیایم رفتار افراد متناسب رو مدام ببینم و برای خودمون تکرار کنیم به مرور زمان حتما لاغر میشیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Razi
      1399/07/03 18:04
      مدت عضویت: 1808 روز
      امتیاز کاربر: 511 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 303 کلمه

      ما در اثر آموزش دیدن چاقی چاق شدیم همونطور که ناخودآگاه زبان مادری را آموختیم زبان چاقی راهن از همان ابتدای کودکی به ما باد دادند.با گفتن غذا بخور تا زودتر بزرگ بشی .تپل خوبه و جملاتی از این دست سپس در اثر دوست دلشتم چاقی ذهنمان برای چاقتر شدن برنامه ریزی شد و بعد از چاقی در اثر نفرت از چاقی مجدد ذهن مارو به همون سمت برد.
      ذهن قادر نیست آموخته ها را فراموش کند و جاده یکطرفه ایست که فقط میشه وارد اون شد و برگشت نداره. همونطور که با عمل جراحی نمیتونیم زبان رو از بین ببریم با جراحی هم نمیشه چاقی رو از بین برد. همانطور که سر ساعت مشخصی زبان جدید رو تمرین کنیم نمیشه زبان قبلی رو فراموش کرد پس با رژیم و سر ساعت مشخص غذا خوردن نمیشه لاغر شد.
      تنها راهی که وجود داره اینه که چاقی رو‌کمرنگ ‌و زبان لاغری رو آموزش ببینیم. این یه خبر خوبه که لاغری آموختنی است و همونطور که هر چیزی رو قبلا آموزش دیدیم یادش گرفتیم و‌ مهارت پیدا کردیم پس باید مطمین باشیم که اگه لاغری رو هم آموزش ببینیم براحتی لاغر میشیم و‌مهارت پیدا می کنیم در لاغری.
      فرمول های چاقی همیشه تپ ذهن ما باقی میمونه ‌نمیتونیم فراموششون کنیم فقط باید کمرنگ شون کنیم با تمرین زبان لاغری.بلید رفتارهای آدم های متناسب رو الگو قرار بدیم و در زندگی روزمره مثل اونها فکر و رفتار کنیم تا در زبان لاغری مهارت پیدا کنیم و‌خودبخود زبان چاقی کمرنگ میشه
      همونطور که با فقط آموزش دیدن خیاطی و بدون تمرین ‌‌تکرار آموخته ها نمیشه خیاطی رو یاد گرفت پس باید باندازه کافی تمرین لاغری و تکرار کنیم تا ملکه ذهنمون بشه..
      وقتی با آموزش رانندگی میشه راننده شد وقتی با آموزش خیاطی میشه خیاط شد پس جزا فکر می کنیم با آموزش لاغری ممکنه لاغر نشیم؟!!!!!
      همه چیز آموختنی است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mojgan
      1399/06/31 16:40
      مدت عضویت: 1883 روز
      امتیاز کاربر: 4706 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 84 کلمه

      سلام به همگی
      این فایل دقیقا مشکلی که من دوباره دارم دچارش میشم با اینکه تغییر رفتارام عالی بوده اما انتظار بروز جسمی داره اذیتم می کنه اما من اینبار نمی خوام بترسم و تنها کاری که می دونم درسته اینه که دوره رو گوش بدم و سعی کنم توی روز از وجود خودم لذت ببرم و اتظار کشیدن بذارم کنار کار آسونی نیست اما تمام سعیمو می کنم تا بفهمم با تکرار و در مسیر بودن به راحتی می تونم به تناسب اندام برسم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/28 14:54
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 367 کلمه

        دوست عزیزم وقتی از نظر خودتون تغییر رفتارهاتون عالی بوده، وقتی نسبت به گذشته و حتی روزهای قبل خودتون دارید بهتر رفتار میکنید این یعنی دارید خوب عمل میکنید، یعنی مطمئن باشید مسیرتان درسته و راه تون رو دارید درست میرید، و نباید از خودتون انتظار بروز جسمی رو به صورت سریع و چشمگیر داشته باشید
        چاقی ما بصورت جهشی و یکدفعه و یک شبه بوجود نیومد و بصورت کم کم و تدریجی و یواش یواش ما چاق شدیم، پس واسه لاغر شدن هم همین پروسه باید در جریان باشه و از همون مسیری که رفتیم برگردیم
        میدونم گاهی اوقات منفی باف درونم، شیطان درونم تلاش خودش رو میکنه که به هر طریقی که شده ما رو سست کنه و از مسیر اصلی مون خارج کنه، چون استاد عرض کردند که در ما اون باورها و فرمول های اشتباه و قدیمی ریشه دارند که هیچوقت از بین نمیرند و ما فقط با ایجاد باورها و فرمول های صحیح و جدید میتونیم اونا رو کمرنگ کنیم، اینقدر باید این باور و فرمول های صحیح رو رشد و پرورش بدیم که از یه جوانه به یه درخت بزرگ و قوی و تنومند تبدیل بشه و اون درخت قبلی جلوش ناچیز باشه
        اینکه از خودمون انتظار داشته باشیم سریع رفتارها و عادت های قبلی رو بگذاریم کنار، اینکه دیگه هیچوقت پرخوری و زیاده روی نکنیم، اینکه خیلی زود از لحاظ جسمی تغییر کنیم و… این انتظارات و سطح توقعات بی جا هست و فقط باعث بی انگیزه و سست شدن ما میشه
        وقتی مطمئن هستیم مسیرمون و راه مون درسته دیگه باید اعتماد کنیم، تمرین و تکرار کنیم،عمل کنیم و استمرار داشته باشیم تا بالاخره یه روزی به اون نتیجه دلخواه مون برسیم و اون یه روز برای هر شخصی متفاوت هست چون عملکرد و چگونگی رفتار و اون دلخواه و ایده آل هر شخصی متفاوت هست، پس توی این زمینه نمیشه روز و دوره و مدت تعیین کرد یا برای همه یک نسخه یکسان پیچید….
        من هر وقت پچ پچ های شیطانی میشنوم یا بی انگیزه میشم میام توی سایت و با فایل گوش کردن و نوشته های استاد و نظر دیگران رو خوندن دوباره کلی مطالب جدید یاد میگیرم و انگیزه میگیرم….
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا رضاخانی
      1399/06/27 12:49
      مدت عضویت: 1915 روز
      امتیاز کاربر: 29269 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 237 کلمه

      فایل روز ۱۷ در امتداد مسیر
      چرا چاق شدم؟
      تا قبل از شرکت در این دوره علت چاقی خودمو ارثی بودن.کم تحرکی .پرخوری.پرخوری عصبی.سوخت نیاز کم بدن میدونستم ولی الان به یقین رسیدم تنها علت چاقی من خودم هستم و فرمول های چاقی
      همون جور که فارسی حرف زدن و کرمانی صحبت کردن رو از خانوادم یاد گرفتم چاقی رو هم از مادرم یاد گرفتم
      و همونجوی که فارسی حرف زدن رو با بستن دهان یا عمل فک اذهان نمیتونی فراموش کنی پس چاقی رو هم نمیتونی با جراحی هرکدوم از قسمت های بدنت فراموش کنی
      یا رانندگی یا آشپزی یا شنا
      و تمام کارهایی که آموزش دیدی ویادگرفتی نمیتونی فراموش کنی عین چاقی
      براش های قبلی برای لاغری همگی اعمال فشار بوده مثلا برای آشپزی تو حتی اگه ۱۰سال آشپزی نکنی یادت نمیره یا هرچیز دیگه ای
      پس باید لاغری رو یاد بگیریم عین تمام چیزهایی که آموزش دیدیم مثل شنا رانندگی آشپزی خانه داری و هزار چیز دیگه
      که بارها و بارها تکرار کردی تا توانستی
      مثل شنا دوسال طول کشید تا توانستی
      پس لاغری هم همین است باید آموزش هایی که دیدی مدام و مدام تکرار کنی تا کاملا یاد بگیری
      راز موفقیت این دوره تکرار است
      پس چرا چاق شدی؟آموزش دیدن چاقی و یاد گرفتن چاقی بوده
      نه ارثی بودن نه کم تحرکی نه هرچیز دیگه
      برا لاغری هم باید لاغری را یاد گرفت به همین سادگی
      من باور دارم در این دوره لاغر میشم فقط باید استمرار داشته باشم وبا اشتیاق پیش برم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/06/26 05:07
      مدت عضویت: 1640 روز
      امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 359 کلمه

      سلام و درود استاد گرامى & دوستان سرزمين لاغرى با ذهن😊 روز هفدهم تكرار ,
      سوْال , به چه شكلى ميثاق نامه رو اجرا كنى احساس بهترى در شما ايجاد مى شه⁉️
      من ميثاق نامه رو به همين صورتى كه مقابل آينه جمله ها رو مى گم , احساس خوبى دارم . گاهى اوقات موزيك دلخواهم رو گذاشتم و ميثاق نامه رو اجرا كردم و بازم احساس خوبى دارم .
      فايل صوتى , سوْال ,
      چرا چاق شديم⁉️چرا لاغر نمى شويم⁉️
      فوق العاده اين فايل تاثيرگذار بود و لذت بردم . در اين مسير , خداروشكر و سپاس , هر روز كه از اين مسير مى گذره با شنيدن فايلها خيلى مشتاق تَر مى شم كه به مسيرم ادامه بدم , استاد عزيز , خيلى شفاف و واضح اين قسمت رو توضيح داديد , و موضوع لاغرى با ذهن بيشتر برام باز شد😊 چند سال پيش , من يه مدت كلاس يوگا نرفتم , و از اينكه بخوام كلاس يوگا در سطح بالاتر برم , مى ترسيدم كه آسيب ببينم چون بدنم اون انعطاف رو نداشت , و جالبه كه مربى يوگاى قدرتى به من گفتش كه بيا كلاس , بدنت خودش رو پيدا مى كنه , و اين شد كه من به گفته ى مربى يوگا اعتماد كردم و رفتم و خيلى هم خوب پيش رفتم .
      مورد بعدى , وقتى بعد از قرنطينه دوباره كلاس يوگا رو شروع كردم بعد از چند هفته , مى تونم دوباره حركات رو به راحتى انجام بدم . با توجه به اين فايل صوتى من دوباره تصميم گرفتم كه زبان لاغرى با ذهن رو بياموزم و تنها راهش اينه كه در اين مسير باشم و طبق برنامه ريزيهاى هوشمندانه ى استاد عزيزم در مسير ادامه بدم . من تصميم دارم در يادگيرى زيان لاغرى با ذهن استمرار داشته باشم و ادامه بدم و براى اينكه با شوق و اشتياق در اين مسير ادامه بدم بايد هر روز با استاد عزيز و دوستان سرزمين لاغرى با ذهن در گروه باشم و از مسير زيباى لاغرى با ذهن لذت ببرم و شكرگزار و سپاسگزار خداوند مهربان باشم كه من را به اين مسير هدايت كرد .
      با تشكر فراوان , شاد و پيروز باشيد❤️❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghazalgolipur
      1399/06/24 23:15
      مدت عضویت: 1635 روز
      امتیاز کاربر: 3496 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 400 کلمه

      حالا که با خودم بیشتر فکر میکنم ، بیشتر میفهمم که شاید چاق شدن هم هدیه خدا به من بوده ،
      با خودم فکر می کنم من اگه از اول یه فرد متناسب بودم و الان هم متناسب بودم چه رویایی داشتم ؟ پوشیدن لباسی که برام گشاد شده که ازش بینهایت لذت میفرم ایا اون موقع هم میتونستم درک کنم؟
      از شنیدن جمله چه قدر لاغر شدی چی؟بازم میتونستم انقدر ذوق زده بشم ؟
      منتظر تولد دوباره ، دیدن خودم تو شرایط بهتر دیگه دیدن یک ورژن دیگه خودم بودم ؟
      ایا اگه از اول لاغر بودم هرگز میومدم در این دوره ثبت نام کنم و این همه با عملکرد ذهنم آشنا بشم؟انقد اطلاعات مفید کسب کنم؟انقد آگاه بشم
      اگه از اول لاغر بودم این شادی درونی این اشتیاق این حال خوبی که الان دارم رو از کجا میخواستم بیارم؟
      ایا اگه لاغر بودم همون فرد افسرده قبلی نبودم فقط با اندامی متفاوت ؟
      پس از این به بعد این چاقی رو هم که دارم به چشم بد نمیبینم این هم لطف خداست …🌸
      این چاقی که اموزش دیدم درسته که اموزش غلطی بود ولی باعث شد خیلی چیزای دیگه هم بفهمم باعث شد کلی مطالب جدید یاد بگیرم
      از بچگی من خیلی راحت و خود به خود چاقی رو یاد گرفتم
      و تکرارش کردم و نتیجه اش شد اینی که الان هستم
      و حالا چتد ماهی هست که شروع کردم به یادگیری لاغری و قطعا نتیجه متفاوتی هم خواهم داشت
      من خیلی راحت چاق شدم و من خیلی راحت و مثل اب خوردن لاغر میشم 🌸
      با تغییر باور های غلط ذهنم من رو هدایت میکنه سمت رفتار صحیح داشتن با غذا سمت رفتار های همسو با لاغری
      پس من ادامه میدم و مشتاقم و تکرار میکنم و در به خواست خودم هم میرسم و لاغری رو یاد میگیرم و لاغر میمونم
      خداروشکر 🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/06/17 21:17
      مدت عضویت: 1743 روز
      امتیاز کاربر: 12388 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 290 کلمه

      *چاق شدن از معدود آموزش هایی است که نیاز به بازنگری و به روزرسانی ندارد، چون ذهن ما بر اساس همان آموخته های پیشین خود عمل میکند به همین دلیل است که ما هر وقت با وزن بیشتر مواجه می شویم
      آموزش جدیدتری برای چاق تر شدن نمی بینیم و تنها با تکرار همان آموخته های قبلی می توانیم چاق تر شویم*
      این قسمت از متن فایل برای من خیلی جالب بود.. چون ما دلایل مختلف د زیادی برای علت چاقی مون داریم ولی ذهن تنها از یک راه و مسیر ما رو چاق میکنه. بهانه ها زیاده اما مسیر مشخصه و یکی بیشتر نیست.
      یعنی ما در زمانی از زندگی آموزش دیدیم چاق شدن رو و حالا این آموزش ها باید عملی می‌شدند و وارد تجربه زندگی ما.
      ازدواج، زایمان، کم تحرکی، ول کردن باشگاه، پرخوری، و… اینا راه های کوچیکی بودند در واقع بهانه هایی بودند که ما رو به اتوبان چاقی وصل میکردند و دوباره همون آموزش های قبلی مورد استفاده قرار می‌گرفت، پررنگ تر میشد و اتوبان چاقی وسیع تر میشد و پیشرفت میکرد.
      حالا ما به جای اینکه مسیر رو دور بزنیم و وارد اتوبان لاغری بشیم، راه های کوچیک که همون بهانه های ما هستند رو مقصر میدونستیم.
      لاغری با ذهن اول میاد جلوی بهانه های ما تابلوی (مسیر مسدود است) قرار میده و به مرور دیگه ما هیچ چیزی رو مساوی با چاقی نمیدونیم جز آموزش چاق شدن
      بعد ما وارد مسیر لاغری میشیم و اتوبان چاقی به مرور متروک و بلا استفاده میشه و اتوبان لاغری به مرور وسعت پیدا میکنه و پیشرفت میکنه تا جایی که این وسعت علاوه بر ذهن، جسم را هم دربر می‌گیرد و جسم هم کاهش وزن و لاغری را تجربه می‌کند.
      فراموش نکنیم که برای ساخت اتوبان لاغری استمرار و تکرار ضروری است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1399/06/12 18:37
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 15073 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 89 کلمه

      خیلی جالبه استاد هر موقه فایلی رو گوش می دم حس می کنم اولین باره دارم می شنوم وخیلی برام تازگی داره هیچ وقت برام تکراری نیست وهمیشه من رو به فکرکردن وامی داره تابه حال از این جنبه به تناسب فکری ،فکر نکرده بودم وواقعا ماانسانهابه عنوان اشرف مخلوقات توانایی های خارق العاده ای دارم اگه این توانایی رو باور داشته باشیم وحالاکه لاغری هم یادگرفتنیه ،پیش به سوی آموختن لاغری وتناسب اندام و حتما موفق می شیم چون راه درست رو انتخاب کردیم ودر پیش گرفتیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribapiri5
      1399/06/05 10:07
      مدت عضویت: 1756 روز
      امتیاز کاربر: 3849 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 237 کلمه

      سلام برخداوند مهربان 🌺💖🌺💖
      سلام بر استاد گرامی و تمامی دوستان
      روز ۱۷ تکرار
      چرا چاق شدیم؟ چرا لاغر نمیشیم،؟
      همه ی ما انسان از روز اول از نظر فیزیکی به یک شکل آفریده شدیم،من در طی این مدت خیلی به این موضوع دقت کردم وچون نوزادان زیادی اطرافم بودن وبه دنیا آمدند از نظر جسمی یکی بودند و براساس رسیدگی خانواده ها کم کم تغییر در جسم اونها بوجود میاد، من هم در خانواده ای ب دنیا آمدم ک پدر و مادرم چاق بودند و پدرم وفامیل های پدری بیشتر چاق هستند، و همیشه به من می گفتند ک تو هم مثل فامیل های پدری چاق هستی،و من هم پذیرفته بودم ک ما ژنتیکی چاق هستیم،ولی الان به این باور رسیدم ک خودم مقصر چاقی ام هستم ،همانگونه ک زبان مادری ام را یاد گرفتم چاقی را هم یاد گرفتم،
      همانگونه ک خیاطی را آموزش دیدم وباتکرار کردن تونستم بهترین ها رو بدوزم ولذت ببرم پس لاغری را هم باید آموزش ببینم یاد بگیرم وبا تکرار کردن و تکرار کردن و استمرار داشتم،تعهد داشتن میتونم لاغر بشم و از لحظه لحظه زندگی دوباره ام کمال لذت را ببرم واز اینکه دیگ ترس از خوردن ندارم لذت ببرم، وقتی برای خرید ب مغازه ای میروم لباس مورد علاقمند با رنگی ک دوست دارم و سایز ک موجود هست را با عشق میخرم واز خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجم،و چقدر اون لحظات عالیه،چقدر من خوشحال و شادم خدایا شکرتتتتتتت،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zohre.taheri.345
      1399/05/27 23:53
      مدت عضویت: 1784 روز
      امتیاز کاربر: 985 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 448 کلمه

      به نام خدای مهربان
      با سلام محضر استاد عزیز عطار روشن و دوستان شگفتی سازم
      خییییییلی این فایل عالی بود و واقعا به دلم نشست چه مثال های عالی و ملموسی بکار بردین استاد… واقعا فوق العاده بود و آدم باورش میشه که این مطالب عالی به شما الهام میشه و هر چه میگذره من ایمانم بیشتر میشه که شما از طرف خدای مهربون برگزیده شدین تا خیلی ها را از رنج و سختی نجات بدین.براتون آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون دارم.
      دقیقا همینطوره ما چاقی را از کودکی از خانواده و اطرافیان و جامعه آموختیم بنابراین در ذهنمون فرمول هاش تثبیت شده و ریشه دار و عمیق و با فشار و زور هیچ نوع رژیم و ورزش و دارو و جراحی از ذهنمون پاک نمیشه و نمی تونیم لاغر بشیم (همونطوری که خودم بارها و بارها تلاش کردم و از رژیم ها و روش های مختلفی استفاده کردم و خودم را رنج دادم و به نتیجه نرسیدم) و تازه ذهنمون بیشتر مقاومت میکنه و ما را بیشتر به سمت و سوی چاقی سوق میده و فرمول ها و باورهای غلطی را که همه ی عمر آموختیم بر جسم مون اعمال میکنه و ما چاقتر و چاقتر میشیم..همونطوری که زبان فارسی را که از بچگی بدون هیچ زحمت و تلاشی و بطور خودبخود نمی تونیم با بستن دهن مون یا جراحی زبان و فک مون یا خوردن داروهای مختلف و…فراموش کنی….ما فقط می تونیم با آموزش و تکرار و تمرین زبان دیگه ای را آروم آروم یاد بگیریم در کنار زبان فارسی خودمون ،همینطور هم می تونیم با آموزش و تکرار و تمرین و استمرار داشتن لاغری را بیاموزیم ولی فرمول های چاقی همچنان در ذهن ما وجود دارن و اگر روشون تمرکز کنیم و تمرین باز هم چاق میشیم.
      اما چرا لاغرنمبشیم؟
      ما باید لاغر شدن را بیاموزیم همونطوری که چاق شدن را آموختیم….
      همانطور که با بستن دهن مون زبان فارسی را فراموش نمی کنیم با رژیم و فشار آوردن به جسم نمی تونیم لاغر بشیم…با تکرار جملاتی از زبان دیگه نمی تونیم زبان فارسی را فراموش کنیم پس با خوردن غذاهایی سر ساعت مشخص نمی تونیم چاق شدن را فراموش کنیم و لاغر بشیم و با عمل فک و زبان مون نمی تونیم زبان فارسی را فراموش کنیم با عمل معده و هر جای دیگه نمی تونیم چاقی را فراموش کنیم و لاغر بشیم….خودم بارها و بارها تجربه کردم و فقط جسمم را تحت فشار قرار دادم و هر بار ناامیدتر از قبل تسلیم چاقی شدم .ب ما باید لاغری را بیاموزیم و با تکرار و تمرین آروم آروم (عجله نداشته باشیم همانطور که به محض رفتن به کلاس زبان انگلیسی انتظار نداریم بتونیم انگلیسی حرف بزنیم) لاغر و متناسب بشیم به لطف خدای مهربان
      به امید موفقیت همه ی دوستان عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam Piri
      1399/05/27 10:40
      مدت عضویت: 1884 روز
      امتیاز کاربر: 10009 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 231 کلمه

      سلام خدمت استادعزیزودوستان خوبم
      چراچاق شدیم؟
      خداوندهمه انسانهای کره زمین رابه یک شکل آفریده ازلحاظ جسمانی ولی هرانسانی باتوجه به شرایط ومحیطی که درآن بدنیا آمده آموزشهای مختلفی رادیده مثل همان زبان مادری که باهرلهجه وگویشی که دراون قرارداشته به آسانی ان رایادگرفته حتی اگرمادردوزبانه بوده بچه هم هردوزبان رابه راحتی یادگرفته وحتی وقتی سعی میکنه فارسی کامل حرف بزنه آخرش اون لهجه درحرف زدنش مشخص میکنه که درچه محلی زندگی میکنه همینطورهم ماازبچگی زبان چاقی رایادگرفتیم ووقتی اون شنیده هامون راباورکردیم ودراون شرایط قرارگرفتیم اون باورشروع به فعالیت میکنه مثلامابارهاشنیده ایم که بعدازازدواج چاق میشیم وتاوقتی ازدواج نکردیم این باوربصورت غیرفعال درذهن ماوجودداره وقتی ازدواج کردیم فعالیت خودش راشروع میکنه وما کمکم چاق میشیم وهمینطورباورهای دیگه که باورشون کردیم وقتی دراون شرایط قراربگیریم فعال میشوندولی بسیاری ازافراددراطراف ماهستندکه این حرفهاراشنیده اندولی اونهاراباورنکرده اندوقتی درشرایط بعدازازدواج قرارمیگیرنداون باوربرای اونهافعل نمیشه چون باورش نکردند پس انسانهای متناسب هیچ وقت لذت تجربه متناسب بودن رانمیچشندولذت لباس رنگ شادوسایز کوچیک هم نمیچشندومابسیاربایدخداراشکرکنیم که لذت این تغییرات رامیچشیم خدایاشکرت
      چرالاغرنشدیم ؟
      چون زبان لاغری رایادنگرفتیم وهمانطورکه باچسب زدن روی دهانمون نمیتونیم زبان فارسی رافراموش کنیم بافشاربرجسممون هم نمیتونیم زبان چاقی رافراموش کنیم
      همانطورکه باجراحی فک ودهان نمیتونیم زبان فارسی رافراموش کنیم باجراحی جسم هم نمیتونیم زبان چاقی رافراموش وکنیم
      ماهرچیزی راکه یادگرفتیم وآموزش دیدیم نمیتونیم فراموش کنیم ولی میتونیم چیزهای جدیدزیادی یادبگیریم همانطورکه میتونیم زبان انگلیسی یافرانسه رایادبگیری میتونیم زبان لاغری هم یادبگیریم
      پس مابایدلاغری راآموزش ببینیم تالاغرشویم 🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم غلامی
      1399/05/22 18:56
      مدت عضویت: 1925 روز
      امتیاز کاربر: 999 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 251 کلمه

      با سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
      چرا چاق شدیم ؟ چون باورهایی که در گذشته به ما القا شده و ما اونها رو قبول کردیم و به صورت یک فرمول و تصویر ذهنی ذخیره کردیم و بعد ذهنمون براساس این تصاویر ما رو به این وضعیت رسونده و ما الان چاقی ،باورهایی مثل این که چاق تر بشی زیبا تری ،صورتت پر باشه زیباتر چون من خودم قبلا لاغر بودم و دوست داشتم چاق بشوم تا زیباتر بشوم و یا اینکه ازدواج بکنی چاق می شی و یا اینکه باید به باشگاه بروی و تحرک داشته باشی ‌ اگر ‌ول کنی باشگاه رو چاق تر می شی ،زایمان و شیردهی چاق تر می شی ،به بلوغ برسی چاق می شی، قرص ویتامین بخوری چاق می شی و هزاران باور مخرب که ما اونها رو شنیدیم و از همه مهمتر باورشان کردیم و خودمون وضعیت چاقی رو رقم زدیم و خودمون مقصر چاقی مون هستیم و شاید کسی هم این حرفها رو شنیده باشه ولی چون باور نکرده الان متناسبه.
      حالا چرا لاغر نمی شیم؟ چون لاغری رو آموزش ندیم و ذهنمون پر بوده از باورهای مخرب چاقی و خواستیم که جسممون رو تحت فشار قرار بدهیم و فکر کردیم که لاغر می شویم شاید هم وزن مون رو کم کرده باشیم ولی چون تغییری در فرمولها و باورها ایجاد نکردیم باز ذهنمون ما رو به مسیر چاقی مون میرسونه و ما باید یاد بریم لاغر شدن رو و با فایل گوش دادن و تمرین کردن تا یواش یواش لاغر شویم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار f.aminian1968
      1399/04/25 08:10
      مدت عضویت: 1758 روز
      امتیاز کاربر: 335 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 188 کلمه

      با سلام
      و سپاس از خدای مهربانم و استاد عزیزم که ما رو در این مسیر هدایت و حمایت می کنند.
      با توجه به مطالب فایل و دقت در روند زندگی خودم به وضوح میبینم که علت چاقی من فقط و فقط باور های نادرست در طی سالهای زندگیم بوده.
      از اولش که بچه بودم نهیب مادرم بوده که نخور چاق میشی و ترس از خوراکیها و پیامهای ذهنم برای خوردن واینکه با غذا خوردن چاق خواهم شد این فرایند رو به سمت خودم فراخوان کردم. بعد با کم تحرکی وتنبل بودن در ورزش بعد با ازدواج و بارداری و همش شنیده بودم که اگه بچه رو شیر بدی لاغر میشی وچون نتوانسته بودم شیر بدم پس منتظر چاقی بعدش بودم. بعد ۴۰ سالگی و….‌پایین اومدن سوخت وساز بدن 😳😳😳😳😓😓😓😓
      ذهن من اینها رو یاد گرفته بود در هر مرحله به آموزشهای عمل میکرد بدون توجه به اینکه برای من خوشایند هست ویا نه.😔
      ما این آموزه هارو نمی تونیم فراموش کنیم بلکه باید ذهنمان رو در مسیر آموزشهای لاغری قرار دهیم تا با مرور زمان کفه آموخته های لاغری بیشتر بشه و به سمت لاغری پیش بریم.🥰🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/28 15:16
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 122 کلمه

        واقعا چقدر باورهای مخرب و اشتباهی داشتیم
        توی مدت بارداری اولم خیلی مراعات غذایی میکردم که زیاد وزن اضافه نکنم و چاق نشم و کلا ۹ کیلو توی ۹ ماه بارداری اضافه وزن پیدا کردم، اما موقع شیردهی تمام افراد دور و برم گفتند اگه به بچه شیر خودت بدی سریع لاغر میشی و پف و چاقی بارداری و سزارین ات میره وگرنه نه…. منم که شیر زیادی نداشتم و نتونستم به دخترم شیر خودم رو بدم و در نهایت شیرخشکی شد و از خودم انتظار داشتم بخاطر همین چاق و چاق تر بشم و ذهن منم اینو عملی کرد و من توی اون مدت کوتاه مثلا شیردهی حدودا ۱۵ کیلو اضافه کردم…
        با آرزوی تناسب افکار و اندام برای شما و تمامی دوستان🫀💪🧠

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamabdollahi
      1399/04/23 23:43
      مدت عضویت: 1744 روز
      امتیاز کاربر: 5780 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 276 کلمه

      با عرض سلام وخسته نباشید خدمت استاد همیشه فعال وپر انرژی👏👏👌🏻👌🏻🌺🌺
      قبل از هر چیز جای بسی تشکر وقدردانی دارد زحمات مضاعف ودلسوزانه شما چراغ راه جاده تندرستی🙏🏻🙏🏻🌺🌺
      بحث امروز ما :
      چرا چاق شدیم؟؟
      دقیقا این سوالی بود که بارها از خودم بعد از هر بار اضافه وزنم میکردم وهر بار عاملی را متهم میکردم ونهایتا با صدور حکم قطعی مقصر بودنش ، شانه ام را از بار سنگین چاقی خلاص میکردم وهم چنان به رفتار های غلطم که از باور وآموزش ناخواسته وعجین شده در نا خوداگاهم نشات میگرفت ادامه میدادم ،چگونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
      بله من از بچگی آموخته وشنیده بودم که:
      من بعداز ازدواجم وحاملگیم حتما ااضافه وزن خواهم داشت ودیگر از شکم تختم خبری نیس واین کاملا طبیعی است 😩😩
      ویا اینکه هر چه پا به سن بزازی بعداز ٣٠سالگی چاقتر میشی وبعداز ۴٠سالگی دیگر چربی بدن آب نمیشود ومن محکوم به چاقی میشوم واینو کاملا طبیعی میدیدم😳😳
      ومن باز از خبرهای مختلف شندم وآموختم که مواد غذایی صنعتی وشیمیایی وپالم دار ومر غهای هورمونی عامل چاقی بدن خصوصا پهلو ها و.. میشود واینو پذیرفته بودم😱😱
      پس چاق شدن من خیلی عادی وطبیعی وتحت تعلیمات همسو با رفتارهای غذایی غلطم مرا به اینجا کشاند😡😡
      واما چاره کار؟؟؟؟؟؟
      خدارا شاکرم که با قرار گرفتنم در این مسیر روشن وسبز جاده هستی بخش آموختم ودانستم که تنها ومقصر اصلی چاقیم (با تکرار هر روز بند اول میثاق نا مه ام چشم در چشم خودم در اینه) خودم هستم وبعد از آن با انرژی مضاعف با ایمان به این مسیر وآموختن رفتارهای صحیح غذایی وآموزش لاغری صحیح وماندگار وبا تکرار وادامه همیشگی مسیر وبا احساس عالی وشادی وهمسو کردن رفتارهایم باآموزهای لاغری میرسم ومیشوم زیباترین مخلوق خداوند وشگفتی سازی دیگر😀😀👌🏻👌🏻👏👏👏🌺🌺💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryam1398rahimi
      1399/04/12 01:51
      مدت عضویت: 1730 روز
      امتیاز کاربر: 13154 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 406 کلمه

      به نام خدا
      سلام خدمت دوستان عزیز واستاد گرامی 🌹🌹
      من صبح ها که از خواب بیدار میشم سریع میرم سمت میثاق نامه اولین کاری که اول صبح انجام میدم قبل از فایل صبحگاهی میثاق نامه هس واقعا دوستش دارم بهم انرزی میده جند وفته بس که تکرار کردم ناخوداگاه به سمتش میرم خیلی حس خوبی داره عالیه👌🏻🌹😍
      ما چاقی رو بخاطر رفتارهای اشتباهمون هس که تکرار کردیم و این رفتارها برامون عادت شده
      از بجکی جاقی رو به ما اموزش دادن و با تمرین و تکرار این رفتارامون به جاقی میتلا شدیم و الان درگیر این مرض جاقی هستیم همان طور که جاقی رو از اطرافیان و خانواده و ………از بجکی اموزش دیدیم الان هم لاغری رو از استاد بزرگوارمون عطار روشن اموزش می بینیم و با تکرار و تمرین کردن به اون وزنی که سالیان سال دلمون میخاد میرسیم (سبک -راحت-شاد -خوشحال-بافرهنک ) از نظر من افرادی که رفتار غذایی درستی رو دارن با فرهنک هستن و برام ارزشمند هستن و ان ها رو تحسین میکنم دوستشان دارم 😍البته یک تفاوتی بین ما و افراد متناسب هستش که اونا قدر نعمت های ارزشمندی که دارند نمیدونن و احساس خوبی از خرید کردن و لباس های رنکی و شاد پوشیدن رو ندارن ولی ما با به دست اوزدن وزن مورد علاقه مون از همه نظر شکر گزار خداوند هستیم
      این باور جاقی و قوی و قدرتمند که سالیان سال مثل خوره به حونمون افتاده رو از بین میبریم البته از بین که نمیره ولی کمرنگش میکنیم و باور صحیح متناسب شدن رو جایگزین این باور میکنیم
      خدا رو شکر که خداوند استاد عطار روشن رو سر راه ما قرار داد و ما به خودمون اومدیم و فهمیدیم جه خبره
      تمام این سالها همش درگیر جاقی بودیم و راه حل خوبی رو سراغ نداشتیم و به هر راهی میرفتیم به بن بست میخوردیم و تمام روزها حالمون خوب نبود و همش از خداوند میخواستم که این زندکی رو تمومش کنه و ناسپاسی میکردیم الحمدالله شکر ،قبل از رفتن به اون دنیا خودمون رو شناختیم خدای مهربون رو شناختیم و از خدای مهربون معدرت خواهی کردیم بخاطر این همه سال که خودمون رو در رنح و سختی قرار دادیم و ناسپاس بودیم

      👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻🌹🌹🌹🌹
      من توانمندم من قوی هستم با تمرین و تکرار کردن در این اموزشکاه لاغری به نتیجه ی دلخواهم میرسم و تا زنده ام از این روش تبعت میکنم
      من یا میمیرم یا متناسب میشوم 😍😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار f.masi1
      1399/04/04 14:20
      مدت عضویت: 1836 روز
      امتیاز کاربر: 828 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 286 کلمه

      با سلام
      درسته واقعا مابرای چاق شدن آموزش دیدیم اینقدر این آموزش قویه که هیچ وقت فراموش نمیشه ماحرفه ای تعلیم چاقی دیدیم مثل کسی که حرفه ای رانندگی یاد گرفته اگه حتی مدتی رانندگی نکنه ودنبال یاد گیری خلبانی بره محاله که رانندگی رو فراموش کنه ودرسته که الان داریم آموزش لاغری رو میبینیم اما باورهای چاق کننده همچنان وجود دارند البته کمرنگ تر شدن اما باتوجه به اینکه ۲۰ سال یا ۴۰سال یا یه عمره که این باورها دروجود مابودن باید باورهای لاغری رو که یاد گرفتیم همینقدر تکرار بشن تا ریشه هاشون محکم وقوی درذهنمون جابگیره واولین قدم اینه که این مطلب رو بپذیریم وقتی اینو پذیرفتیم تمرینها رو مثل یکی از عادتهای روزانمون انجامشون میدیم ودیگه عجله ای برای لاغرشدن نداریم واین آرامشی به مامیده که تاحالا نداشتیم.خداروشکر میکنم که دراین شرایط که دوره دربهترین وضعیت نسبت به سه سال اخیرهست با این دوره آشنا شدم والان همه چیز مهیاست برای خواسته ما که به آرزوی همیشگیمون برسیم اگه به ما بگن تو دنیا فقط یه استاد هست که میتونه مارو به آرزوی همیشگیمون برسون ودر فلان کشوره آرزو میکردیم که کاش منم میتونستم از آموزشهاش استفاده کنم وچقدر من بدشانسم که نمیتونم بهش دسترسی داشته باشم الان ما از خوش شانسترین افراد این دنیا هستیم که بهترین استاد رو خدا سر راه ما گذاشته و راه روهم آسون وراحت کرده فقط باید اشتیاق خودمون رو حفظ کنیم تا از آموزشهای بهترین استاد لاغری استفاده کنیم تنبلی نکنیم وقدر این شانس بزرگ رو بدونیم میگن وقتی شاگرد آماده باشه استاداز راه میرسه ما از اول آماده بودیم که این وضعیت رو تغییر بدیم وخداوند هم مارو درمسیر درست قرار داد پس دلسرد نشیم وتلاشمون رو ادامه بدیم تا به هدفمون برسیم .خدایاشکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار f.masi1
        1399/04/05 01:34
        مدت عضویت: 1836 روز
        امتیاز کاربر: 828 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 2 کلمه

        ممنونم استاد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Beti
        1399/07/26 20:13
        مدت عضویت: 1620 روز
        امتیاز کاربر: 3065 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 64 کلمه

        با سلام و ادب
        من هم چاق شدن رو یاد گرفتم و با باورهای مثل بیماری تیروئید که باعث چاقیم شده یا بعد ازدواج بخوای نخوای چاق میشی و بعد بارداری کلی چاق میشی و .. و با این باورها و افکار چاق شدم و من با شرکت در این دوره میخوام که این باورها رو عوض کنم و متناسب بشم به امید خدا

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribapiri5
      1399/04/03 19:19
      مدت عضویت: 1756 روز
      امتیاز کاربر: 3849 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 574 کلمه

      سلام بر خدای مهربونم💐
      سلام بر استاد گرامی و تمامی دوستان همراهم💐
      روز ۱۷تکرار
      امروز هم مثل همیشه ولی یکم متفاوت تر از خاب بیدار شدم و بعداز فایل صبحگاهی و خوندن میثاق نامه ،آماده شدم برای پیاده روی،من از متن میثاق نامه چند تا کپی گرفتم و کنار آئینه ورو درب یخچال زدم و در طی روز وقتی با اون برخورد میکنم چند لحظه ب خودم وقت میدم و میثاق نامه رو می خونم.
      جملاتی ک از متن میثاق نامه ب من کمک میکنه واحساس عالی در من بوجود آورده
      من برای متناسب شدن میخاهم تمام موانع ذهنی و محیطی خود را از بین ببرم،
      واین موانع هستند ک باعث پیشرفت من در تمام مراحل زندگیم شده،من قبل از دوره اگ کسی حتی ی اشاره ای ب چاقی میکرد من ناراحت میشدم ومیگفتم ک این با من بود وبه خودم میگرفتم الان خداروشکر خیلی تو این شرایط قرار گرفتم ولی بی تفاوت از کنارشون گذشتم چون ایمان دارم راه درست را انتخاب کردم و به رویای متناسب شدن دست پیدا میکنم ،
      من در طول روز این چند جمله را خیلی با خودم تکرار میکنم ،من اشرف مخلوقات هستم خداوند زیباست وزیبایی را دوست دارد،
      من انسان قدرتمندی هستم با یاد گرفتن هر به های خانم منفی باف ب تمام خاسته هام میرسم
      من لایق بهترین ها هستم ،من لایق آرامش هستم ،من امروز بعد از مدتی ک تو جمع دوستان بودم خیلی خوشحال بودم و در اون مکان ی آیینه قدی بود ک میرفتم نمیومدم و خودم رو میدیدم وب خودم لبخند میزدم و کلی احساس خوب داشتم ،حتی خواهرام بقدری ذوق کردند و به من گفتن ک چقدر لاغر شدی ،جم شدی،چقدر صورتت بشاش و سرحال شده ،و من ک دیگه خیلی خیلی خوشحال شدم،حتی دوستم پرسید ک رژیم گرفتی گفتم من از رژیم بیزارم و یه دوره لاغری باذهن رو دارم انجام میدم ،و دیگه حرفی نزدم ،
      از خانم منفی باف حسود بگم ک از وقتی ک دوره تکرار رو شروع کردم مرتب ک میخاستم فایل گوش بدم میگفت حالا این کار رو انجام بده بعد،ولی بهش گفتم چ خوب شد ک بهم گفتی ولی من اول مهم ترین کارم رو انجام میدم بعد کارهای روز مره ،اینجا بود ک به قدرت تکرار پی بردم که چقدر تکرار ما رو به هدفمند نزدیکتر میکنه ک این خانم حسود میخاد مقاومت کنه ولی کور خونده من به راهم در هر شرایطی ادامه میدم ،
      من تغییرات رفتاری زیادی داشتم ۱ اگ در جمعی باشم و دارندحرفی میزنند ک خوشم نمیاد و حالم رو بد میکنند اون مکان را ترک میکنم،
      رفتار غذاییم خیلی خوب شده ،پیغام سیری را ب خوبی دریافت میکنم ،هر موقع گرسنه باشم غذا میخورم تنقلات خیلی خیلی کم پیش بیاد دوست داشته باشم میخورم،
      اصلا عجله کردن من در تمام مراحل زندگیم کم شده،من قبل آدم عصبی وعجولی بودم چند روز پیش دخترم گفت مامان هواست هست اصلا دیگه سر من داد نمیکشی وقر نمیزنی،
      صبح ها زودتر بیدار میشم خابم خیلی کم شده ،
      راحت تر ارتباط با اطرافیانم برقرار میکنم واز بودن در جمع اصلا خجالت نمی کشم.
      هر کاری ک حال و احساسم رو خوب کنه انجام میدم و از این سبک بودن جسمم و روحم دارم لذت میبرم ،
      دیگه شب ها با فکر خسته ب خاب نمیرم،هر موقع جسمم نیاز ب خاب داشت میخابم،
      من با خودم عهد بستم ک اضافه و زنم را با خودم ب قرن جدید نبردم دوست دارم خیلی متفاوت تر از قبل وارد قرن جدید بشم انشاءالله. ممنونم از شما استاد عزیز 💐💐در پناه خداوند💐

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار emangholi azade
      1399/03/26 12:17
      مدت عضویت: 1903 روز
      امتیاز کاربر: 1750 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 84 کلمه

      من تاقبل از ازدواج خیلی لاغر بودم واون موقع واقعا چاق شدن رو دوست داشتم ووقتی به من میگفتن که بعد از ازدواج چاق میشی خوشحال میشدم حتی اوایل ازدواجم که کمی پر شده بودم همه ازم تعریف میکردن که خوشگل شدی واز این حرفا وچاق شدن برایم یک لذت شد ولی دیگه نمیخواستم چاق شم ولی این روند چاقی ادامه داشت با روشهای مختلف کم وزیاد میشد ولی متوقف نه وحالا با روش ذهنی لاغری رادر ذهنم نهادینه میکنم تا به موفقیت برسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار khandan614
      1399/03/14 23:18
      مدت عضویت: 1741 روز
      امتیاز کاربر: 21230 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 189 کلمه

      سلام استاد مهربان ، تکرار روز ۱۷ ، من از نوجوانی انتظار چاقی را داشتم میدونستم وقتی ازدواج کنم چاق میشم یا وقتی زایمان کنم چاق میشم و یا وقتی پا به سن بزارم چاق میشم چون اکثر اطرافیان من بعد از این مراحل چاق شده بودن من از بچگی هم دیده بودم هم شنیده بودم که آخرش باید چاق بشی این دیده ها و شنیده ها تبدیل به باورهای عمیق توذهن ناخودآگاه من شده بود الان میفهم که چاقی من کاملا طبیعی بوده و اگه چاق نمیشدم عجیب بود ذهن بیچاره من درسشو خوب یاد گرفته بود همانطور که زبان مادری را یاد گرفته بود به مرحله اجرا گذاشت و چاقی من بعد از ازدواج شروع شد و طی سالها تا الان ادامه پیدا کرد الان خیلی خوشحالم در کلاس آموزش زبان لاغری ثبت نام کردم و در حال یادگیری الفبای آن هستم باید با صبر و آرامش اینقدر تکرار کنم تا مهارت لازم را بدست بیارم و نتیجه متناسب شدنم را ببینم خدا را شکر که وارد این کلاس شدم چون استاد دلسوز و کار بلدی دارم که نتیجه ش صدرصد موفقیت و تتاسب همیشگیه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا:)
      1399/03/06 17:33
      مدت عضویت: 1846 روز
      امتیاز کاربر: 1918 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 241 کلمه

      سلام استاد
      یک نکته عالی برام یادآوری شد با این جمله شما:
      ” یکجورایی منتظر وقوعش بودی”
      این عالی
      من خودم منتظر وقوع شکم بودم
      منتظر وقوع خیلی چیزای منفی بودم که شکرخدا تو این چندساله خیلی باورامو اصلاح کردم
      آخه یک صحبتی که بود میگن به هر چیز حست خوب باشه همونو الگو میگیری
      خب چه کسی حسش به چاقی خوبه
      چه کسی حسش به بیماری خوبه
      چه کسی حسش به فقر خوبه
      چه کسی حسش به هرچیز منفی خوبه
      آخه مگه آدم عاقل حسش به این چیزا خوب میشه؟
      نه والا
      فقط و فقط بنظر من البته، ذهن ما دیده عادی و بقول شما برای اینکه انرژی کمتری مصرف کنه سریع فرمولش کرده
      آخه تو بحث اهرم رنج و لذت میگن شما از فقر لذت بردی
      یا از چاقی لذت بردی
      نمیدونم شاید یک لذتی هم کنار این قضایا مخفی
      مثلا لذت بردن از قربانی بودن باعث میشه بیمار بشی
      یا لذت بردن از فقر و همراه سازی اون با معنویت باعث میشه فقر بشی
      واقعا این یک قسمتی از قانون که این شکلی درک کرده بودم ولی توی دوره شما با توصیفاتی که از قدرت ذهن کردید یک تعبیر دیگه بهش اضافه کردم
      اگر میشه این قسمت را برام روشنش کنید
      من از شکم داشتن لذت بردم یا شکم داشتن برام عادی شده؟؟؟؟
      اینو هنوز نفهمیدم
      🤔🤔🤔🤔

      و اون قسمتی که یادگرفتن زبان را با یادگرفتن چاقی و لاغری قیاس میکنید برام مبهمه
      یک فرد در آن واحد میتونه به چندین زبان صحبت کنخ
      مثلا من هم فارسی میتونم
      هم ترکی
      هم انگلیسی تا حدودی
      اما یک فرد نمیتونه همزمان هم چاق و لاغر باشه؟

      سپاسگزارم
      ۶ خرداد ۹۹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار f.masi1
        1399/04/04 12:30
        مدت عضویت: 1836 روز
        امتیاز کاربر: 828 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 123 کلمه

        دوست عزیز آدم همزمان نمیتونه هم چاق باشه هم لاغر اما آدم همزمان که باورهای چاقی زیادی داره یه تعدادی باورهایی هم داره که مربوط به لاغری هستن ولی برای بعضی ها که کفه باورهای چاقی سنگین تره چاق میشن این به این معنی نیست که هیچ باور لاغر کننده ای ندارن وباتوجه به این تناسب در باورها هست که بعضی ها خیلی خیلی چاق میشن چون باورهای چاق کننده دراونها خیلی بیشتراز باورهای لاغرکننده است وبعضی دیگه یه مقدار کمی اضافه وزن دارن چون هرچند که کفه باورهای چاقی پایینه اما تعدادی هم باورهای لاغرکننده دارند که مانع چاقی بیش از حد اونا شده خلاصه اونچه که مایاد گرفتیم اینه که باورهای ما تعیین میکنه که ما الان درچه شرایطی باشیم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fthesami85
      1399/02/29 10:26
      مدت عضویت: 1753 روز
      امتیاز کاربر: 359 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 188 کلمه

      باسلام حرفهای شما کاملا منطقی است چون همه به نوعی تجربه ای در این زمینه داریم همه یاد گرفتیم در کودکی گویش کشور خود را راه رفتن را آداب ورسوم زا یاد گرفتیم با فرهنگ کشور خودمان بزرگ شدهایم وبعد که بزرگ میشویم ومیخواهیم جدید یادبگیریم باید آموزش ببینیم وزمان میبرد که در کنار زبان مادری خود زبان دیگری را یاد گرفتن وکارهای دیگز هم همینطور برای من مسلم شده که من چاقی را یاد گرفته ام از خانواده من در کودکی بعضی از عذاها را دوست نداشتم دز صورتی که در خانواده همیشه مصرف میشد بعد که بزرگتر شدم من هم به ان غذاها علاقمند شدم نمیدانستم که علتش چیست و حالا متوجه شدم که دیده هایم وشنیدهایم در موزد آن غذاها بلاخره کار خودش را به مرور زمان کرده ومن از چیزی که بدم میآمد به خوشم میآمد تعییر پیدا کردم چاقی را هم یاد گرفتم وحالا میخواهم لاغری را آموزش بگیرم وهر چقدر لازم باشد تکرار میکنم تا به طور خودکار عمل کند وهیچ عجله نمیکنم زندگیم را میکنم با آموزش صحیح وبه خودم که بیایم میبینم انچه را که اموزش دیدم دارم عمل میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fereshtehgeranpayeh
      1399/02/24 00:50
      مدت عضویت: 1780 روز
      امتیاز کاربر: 19597 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 120 کلمه

      با عرض سلام با گوش دادن به این فایل بیشتر به متناسب شدن خود اطمینان پیدا کردم ولی می دانم چون چاقی را طی سالها یاد گرفتم لاغری را هم در طی زمانی طولانی باید یاد بگیرم و چون چاقی و لاغری دو هنر متضاد هم هستند بیشتر تمرین و تکرار میخواهد تا ملکه ذهن ما شود و عجله کردن کار را خراب می کند و همان طور که ما بلافاصله بعد از شروع آموزش برای یک هنر و مهارت انتظار انجام ان را تمام وکمال نداریم چون احتیاج به تمرین وممارست زیاد دارد انتظار لاغری سریع را هم نباید داشته باشیم پس باید صبر داشته باشیم و پشتکار برای انجام تمرین ها تا به نتیجه دلخواه خود خود برسیم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه قدیریان
      1399/01/04 11:06
      مدت عضویت: 1885 روز
      امتیاز کاربر: 577 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 152 کلمه

      سلام استاد
      من فکر میکنم اطلاعات جدیدی دارم پیدا میکنم
      باورهای غلط من اینا بود .ارثی بودن، تیروئید، ورزش شدید نداشتن،سیر غذا خوردن،حاملگی،ازدواج،تنقلات ،طوری که من هیچوقت یه بستنی کامل رو سیر نخوردم واگر هم خورده عذاب وجدان گرفتم ..
      لاغرنشدن هم با همه چیز وبا خودم مبارزه میکردم و باور داشتم که شکست می خورم با اینکه تو زندگیم آدم با اعتماد به نفسی هستم ورودم و هرگز در هیچ کا ی شکست نخوردم اما این یه مورد منو ……..!!!!
      دیروز که شیرینی واجیل روی میز بود من متوجه شدم از عید تا جلا یه دونه شیرینی هم نخوردم (شیرینی یزدی)
      ویران جالب بود و متوجه شدم آجیل رو هم وقتی کاری ندارم بکنم آجیل می خورم!!!!! و سعی کردم کتاب بخونم یا کارای دستی انجام بدم که بیکار نمودم
      جالبه که احساس خوبی هم داشتم برای اولین بار….
      خیلی خوشحالم که احساس تسلط بر نفس رو تجربه میکنم ومتشکرم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1398/12/19 19:25
      مدت عضویت: 1822 روز
      امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 521 کلمه

      روز ۱۷تکرار
      چرا ما چاق شدیم؟
      والله منکه از بدنیا اومدنم تپل بودم تا الان،،با بزرگتر شدنم بیشتر دامن زدم به چاقیم با شنیدن وباور کردن شنیده هام دیده هام
      مادر من زن بسیار ساده لوح ومنفی بود ومدام احساس قربانی بودن داشت واتفاقات بیشمار بدی واسش رخ داده وبی احترامی های زیادی از پدرم واطرافیان دیده که اونم بخاطر فرکانسی بوده که میفرستاده
      بهمین دلیل همیشه آموزش های اشتباه زیادی واسه ما داشته،من دختر بی اعتمادبنفسی بزرگ شدم که از خودم بدم میومد وهمیشه احساسات خنگ بودن ونامتعادل بودنو حمل کردم وبدترین موردی که تو چاقی مهمه دوست نداشتن خود وبدنبالش تجربه احساسات بده
      زیاد از مادرم شنیدم که زن ها موجودات بدبختی هستند که فقط بدنیا میان که مردها اذیتشون کنن وفقط بچه بیارن وکار کنن وزجر بکشن و بعد از یه مدت زن ها پیر واز کار افتاده ومریض میشن وبدرد هیچی نمیخورن وتاکید میکرد که چادر مادر همیشه سر دخترشه وبه ما القا میکرد که شما هم مثل منید
      مادرم چاق بود وکل خانواده پدری ومادری چاق،من از بچگی همه اطرافیانمو چاق دیدم واین تصویر توی ذهنم حک شده بود
      اینکه من به عمه م وخاله م رفتم زیاد شنیدم ولی همشون در راستای داشتن موارد زشت اونا بوده ،مثلا پاهای چاقم وبازوهای چاقم به عمه م رفته،شلی بدنم به عمه م رفته ولی هیچ وقت نگفتن پرپشت بودن موهام به عمه م رفته
      من یه عالمه باورها وفرمول های تثبیت شده مخرب در هر زمینه ای دارم
      ارثی بودن،مادرزادی،ژنتیک،ازدواج،زایمان،کم بودن سوخت وساز،خوردن قرص تیروئید،خوردن قرص های ویتامینه،مواد شمیایی وهورمونی غذاها،یبوست،کم تحرکی،برنج وشام وچربی وشیرینی خوردن،افزایش سن وخیلی چیزای دیگه رو زیاد شنیدم
      واین مثل سیمان به ذهن من چسبیده
      شاید من مدتیو کمتر غذا بخورم وبعدش ول کنم دوباره چاقیم برمیگرده چون من چاقیو آموزش دیدم،شنیدم،عمل کردم،مثل رانندگیه که دیگه یادم نمیره
      حالا چرا لاغر نمیشم؟
      چونکه لاغریو بلد نیستم ،باورهاشو ندارم،فرمولام لاغری نیست،مثل اینه که من دارم گندم تو زمینم میکارم وانتظار پرتغال داشته باشم امکان نداره،بذر من چاقیه،برای لاغر شدن باید اول چاقیمو متوقف کنم،از مسیری که دارم بسرعت میرم دور بزنم وتغییر جهت بدم،فایل گوش بدم،بنویسم وبنویسم تا محتویات ذهنیم خالیتر بشه وجا باز بشه برای حافظه لاغری،فنجونمو باید خالی کنم تا جا داشته باشم برای لاغری
      وقتی میخوام بهانه گیری کنم واز بی حوصلگی برم سراغ خوراکی به خودم استوپ بدم بگم داری چکار میکنی؟دلیل اون حرکتو از خودم بپرسم ،واجازه بدم آروم آروم این بذرها رشد کنه
      وقتی گرسنه میشم غذا بخورم و وقتی سیر میشم به زور نخورم
      روی باورهام کار کنم وموردهای نقضشو بیارم وهی با خودم صحبت کنم که ذهنم نورون های جدید بسازه،مسیرهای جدید ذهنی مناسب با فورمول های جدید بسازه
      و ادامه بدم ،تکرار کنم،مثل نت های موسیقی که اول یاد میگیریم ،بعد با تکرار واستمرار اون نت هارو کنار هم میذاریم ومیتونیم یه آهنگ کوتاه با چند خط نت بسازیم وبعد بیشتر وبیشتر تو اون نواختن قوی میشیم ،باید به این جسم و ذهنی که سالها آموزش های اشتباه دادیم اجازه بدیم کارخودشو انجام بده،ازش تشکر کنیم،بهش اعتماد کنیم ،بذاریم نفس بکشه ،آزادی احساس کنه ،خوراک خوب بهش برسونیم و بعد جواب میگیریم ،سواد غذا خوردنو یاد میگیریم،سواد لاغری یاد میگیریم
      با بدنمون دوست میشیم ،بهش احساس خوب داشته باشیم،سرزنشش نکنیم،حمایتش کنیم ،نازش کنیم ،اونم کار خودشو خوب انجام میده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1398/12/14 02:01
      مدت عضویت: 1743 روز
      امتیاز کاربر: 12388 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 239 کلمه

      سلام. من تمام مطالب بیان شده رو قبول دارم و برای تمام شون مثال دارم در دوستان و آشنایان.
      دوستم که همش از چاقی شکمش حرف میزنه و رژیم میگیره و هیچ موقع هم از نتایجش راضی نیست..
      زنموم که بعد از زایمان با اینکه قبلش خیلی خوش هیکل بود، الان خیلی چاق شده.
      زنداییم که زایمان کرد ولی هنوز هیکل عالی داره و پوست خیلی خوبی هم داره و اصلا شکسته نشده.
      مامانم که تا زمان به دنیا آمدن من خیلی متناسب بوده اما تحت تاثیر حرف یکی از آشناها که گفته تو غیر طبیعی هستی که بعد از زایمان چاق نشدی و تکرار این حرف توسط بقیه کم کم باور کرده و الان اضافه وزن زیادی داره جالبه که همون آدم همش تو مطب دکتر برای رژیم گرفتن هستش..
      خلاصه که حرف و باور بقیه برای خودشون هستش اگر خوبه ما میتونیم تحسینشون کنیم و سعی کنیم مثل اونا باشیم و اگر بده هیچ توجهی نکنیم چون به ما مربوط نیست.
      من خداروشکر میکنم که چاق شدم واقعا سپاسگزارم چون از این طریق با تغییر زندگی آشنا شدم و علاوه بر تناسب اندام میتونم خیلی چیزهای عالی دیگه رو هم تجربه کنم. من دوست دارم یک متناسب هم جسمی هم روحی باشم و قدر تناسب اندام همیشگی و ایده آل م رو بدونم.
      من لاغر شدن رو یاد میگیرم و خیلی طبیعی لاغر میمونم که خیلی عادی میشه برام و غیر از تناسب برام عجيب و نامفهوم میشه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18100 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 123 کلمه

      لاغری و باید یاد بگیریم من هم همچنان دراین مسیر در حال یاد گرفتن هستم هر روز چیزهای جدید دارم یاد می گیرم به طور طبیعی و
      من به این باور هم رسیدم که هیچی نخوردن و اینا باعث لاغر شدن نمی شه چون چند دفعه یه موضوعاتی پیش اومده بود که من اصلا اشترهامون از دست داده بودم و دو سه روز ولی بعد فکر کردم لاغر شدم ولی اصلا تغییر نکرده بودم!
      من هم این شنیده ها رو باور کرده بودم وقتی در معرض این حرفا قرار گرفته بودم نا خوداگاه باورم شده بود و حالا بدون عجله کردن در این مسیر ادامه می دم تا به هدفم برسم انشالله!
      می خوام با متناسب شدنم کلی لذت ببرم انشالله از همه چی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار Salimeh
        1399/12/27 00:32
        مدت عضویت: 1462 روز
        امتیاز کاربر: 1115 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 38 کلمه

        پونه عزیز
        این متن شما رو که الان خوندم،شما حدودا یکسال پیش و فکر میکنم اوایل شروع مسیرتان نوشتید والان حدودا بعد از یکسال شور و اشتیاق و استمرار و عمل کردن، طعم شیرین متناسب شدن رو چشیدید👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam Piri
      1398/12/09 14:30
      مدت عضویت: 1884 روز
      امتیاز کاربر: 10009 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 142 کلمه

      سلام استادعزیزودوستان متناسبم
      وخداوندراهزارمرتبه شاکرم بابت این همه زیبایی ولطف که به ماداره مادرکودکی هیچ تصمیمی نگرفتیم که این باورهادرذهنمون شکل بگیره وهرکدوممون باتوجه به اطرافیان وحرفهای اونهابه اینجارسیدیم وتاالان هم خیلی سعی کردیم باهرروشی چاقی راازبین ببریم ولی من خداراشکرمیکنم که اگه این باورهانبودومابه اینجانرسیده بودیم و هدفی توی زندگیمون نداشتیم والان هیچ لذتی ازاین تغییرات نمیبردیم وهروزمون تکراری وخسته کننده بودوهمه انسانهاشبیه هم بودند وتاالان هم به گذشته وتلاشهایی که کردم فکرمیکنم میبینم که ازقبل خدامن رادرمسیرقرارداده بوده ولی من متوجه اون نبودم وهمین الان ازگذشته هم لذت میبرم وازکارهایی که کردم خندم میگیره ومیخواهم به تناسب فکری دست پیداکنم واون طوری که خداونددوست داره باشم که مطمئنم بهترینهارابرام برنامه ریزی کرده وروزبه روزآگاهی وعلم من رازیادترمیکنه باشمادوستان عزیزومتناسبم ودرکناراستادعزیزوگرامی مسیرراتاآخرین لحظه ادامه میدهم ولذت میبرم باآرزوی آگاهی ودرک وفهم بیشتربرای همه انسانهاامیدوارم همه انسانها متناسب شوندخدایاشکرت که انسان هدفمندی هستم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طوبی حاج احمدی
      1398/11/18 20:41
      مدت عضویت: 1891 روز
      امتیاز کاربر: 3444 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 141 کلمه

      سلام استاد عزیز ودوستان گرامی
      من هم میخواهم لاغری را بیاموزم وب ذهن م گوش زد کنم ک علاقه زیادی ب لاغری دارم وتمام انسانهای متناسب را تحسین میکنم وب ذهن م یاد آوری میکنم ک ارزوی من متناسب بودن است ذهن من هم مثل بچه های شیطون گوش میکنه حرفهای منو تایید میکنه ولی نمیدونم چرا موقع عمل کردن فراموشی میگیره وبارها کارهای قبل شو تکرار میکنه گفتم بیام کمی ازش شکایت کنم شاید خجالت بکشه وتغییر رویه بده ومنو ب ارزوم برسونه ??
      ولی من ناامید نمی شم وادامه میدم تکرار میکنم ک با من همراهی کنه ودست از لجاجت برداره ??دوستان عزیزم چقدز لذت بخش وقتی ب متناسب شدن فکر میکنیم برای همگی ارزوی رسیدن ب ان روز را دارم
      استاد عزیز سپاسگذارم از اینکه با حوصله وصبر ب ما کمک میکنید وصادقانه ما را راهنمایی میکنید ??

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار طوبی حاج احمدی
        1398/11/23 11:57
        مدت عضویت: 1891 روز
        امتیاز کاربر: 3444 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 15 کلمه

        سلام استاد عزیز چشم سعی میکنم ب توضیحات
        شما عمل کنم سپاسگذارم از لطفتون ??

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا صیدی
      1398/11/15 20:57
      مدت عضویت: 1897 روز
      امتیاز کاربر: 248 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 166 کلمه

      سلام
      باز هم یک دیدگاه و اگاهی جدید که مارو به بهشت درونمون که خیر مطلقه و متناسب بودن حق مسلم ماست نزدیکتر میکنه من بعد ازدواجم حتی بعد به دنیا اومدن دخترم واقعا اندام متناسبی داشتم ولی همسرم مدام بهم میگفت تو چاق میشی ژنتیک شما اینطوریه حالا صبر کن هنوز سنت کمه تو خیلی چاق میشی مامان بزرگم ( اندام کاملا متناسبی داره )هم میگفت تو به مامانت کشیدی خیلی باید مراقب خوردن و فعالیت روزانت باشی از طرفی با تشویق به اینکه چاقی بهت میاد من روز به روز چاقتر شدم و بارها تلاش کردم که لاعر شم و عافل از اینکه من چاقی رو خیلی عالی یادگرفته بودمو مدرک لیسانس چاقی رو گرفته بودم در صورتی که الفبای لاعری رو هم بلد نیستم با خودم عهد میبندم که لاعری و متناسب شدن رو با استاد بی نطیر اموزش ببینم و برای همیشه به این باورهای پوچ و غلط پایان بدم ممنونم به خاطر این اگاهی جدید استاد بیظیر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mojgan
      1398/11/14 12:47
      مدت عضویت: 1883 روز
      امتیاز کاربر: 4706 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 162 کلمه

      سلام ، چاق شدن آموزشیِ و لاغر شدن هم آموزشیِ خدا می دونه چقدر دونستن این موضوع حال من رو خوب کرد پس من یه موجود عجیب و غریب نیستم منم می تونم به سادگی با آموزش و تکرار و استمرار به رویای خودم دست پیدا کنم می تونم همون کسی باشم که همیشه خودم رو اونطور تصور می کردم، دونستن اینکه لاغر شدن با آموزش می تونه اتفاق بیفته باعث میشه راحت تر به غذا نگاه کنم وقتی نیاز ندارم به سمت غذا میرم می دونم این عملی غیر ارادی نیست یک آموزش غلط پس واقعا راحت می تونم ذهنم از روی اون خوراکی بردارم البته که گاهی هم اشتباه می کنم ولی خب توی دوره آموزشم می دونم بهتر میشم . من رفتار غذاییم توی این مدت به شکل فوق العاده ای عوض شده این تایید این دوره ست برای ذهنم من به شکلی عالی دارم از آموزشها استفاده می کنم و هرروز حال بهتری رو تجربه می کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار azita
      1398/10/23 16:49
      مدت عضویت: 1899 روز
      امتیاز کاربر: 7003 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 92 کلمه

      سلام استاد این فایل ارزشمند را که گوش دادم بخوبی درکش کردم چون من تا قبل از ازدواج لاغر ومتناسب وبه قولی استخونی بودم وهمه بهم می گفتن بعد از ازدواج چاق میشی و اگه باردار بشی که دیگه چاقیت می مونه منم باور کردم وپذیرفتم و واقعا بعد از بارداری هر کاری می کردم این اضافه وزنم از بین نمی رفت حتی با رژیم چند کیلویی که کم می کردم دوباره بازمی گشت چون باور کرده بودم که دیگه لاغر نمیشم اما الان با این فایل ها متوجه اشتباه کارم شدم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار رها خردمندی
      1398/10/06 11:48
      مدت عضویت: 1898 روز
      امتیاز کاربر: 560 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 571 کلمه

      سلام استاد عزیز

      من برای رسیدن به تناسب اندام، میخواهم تمام موانع ذهنی و محیطی خود را از بین ببرم.
      این جمله از میثاق نامه، امروز یه جورایی بهم چشمک میزد و خواستم امروز تمرکزم روی این جمله از میثاق نامه باشه و سعی میکنم تا آخر شب اونو تو زندگیم عملی کنم.
      من احساس میکنم هر گفته و شنیده ای میتونه برای هر فردی تاثیر متفاوتی داشته باشه.
      اره واقعا ما با پذیرفتن افکار چاق کننده، اونو به باور برای چاق شدن تبدیل کردیم.
      برادرهای منم با من زندگی کردن، توی یه خانواده بودیم، من این فکر که افراد بعد از ازدواج چاق میشن رو پذیرفتم، اما اونا نپذیرفتن و من بعد از ازدواج چاق شدم و آنها همچنان متناسب و زیبا موندن.
      من تصمیم گرفتم از امروز هر فکری، هر گفته و شنیده ای رو، که دوست نداشته باشم و یه جورایی بهم ترس، اضطراب و نگرانی بده رو نپذیرم و همونموقع برای رد کردن اون گفته و یا شنیده و … عواملی و یا الگویی برای رد کردنش بیارم.
      مثلا: وقتی میگن آنفلوآنزا اومده و خیلی ها رو از بین برده، من این فکر رو تو ذهنم آوردم که از وقتی که من خیلی بچه هم بودم، هر سال فصل سرما این جریان آنفلوآنزا بوده، یه سال آنفلوآنزای خوکی، یه سال آنقلوانزلی مرغی، یه سال آنفلوانزای مرگبار و ….‌ ولی شکر خدا من که سالم سالم بودم.
      پس سعی میکنم به سیستم دفاعی خودم اعتماد کنم و به قدرت خدا، برای داشتن قدرتی ما ورای قدرت طبیعی ایمان داشته باشم که وقتی جسم منو خلق کرده این توانایی رو داشته که فکر همه ی شرایطی، که ممکنه برای جسم من پیش بیاد از نظر بیماری و ویروس و باکتری و … رو داشته. پس من اول به خدای خودم و دوم به بدن خودم ایمان دارم که کار خودشون رو خوب بلدن.
      با همین افکار شکر خدا الان خودم یه سه سالیه و فرزندانم دو ساله حتی یک قرص نخوردیم و به دکتر نرفتیم.
      در حالیکه تو فامیل داریم، واکس ضد آنفلوآنزا میزنن، یه جور خاصی بهداشت رو از هر نظر رعایت میکنند، چیزایی رو میخورن که بدنشون رو قوی کنه، جاهایی میرن که کسی مریض نباشه و خلاصه هزاران مسیر رو میرن برای ایمنی کردن شرایط اما بازم، میبینی یه چن روزی ازشون خبری نیست وقتی سراغشون رو میگیری، ای دل، غافل اینا که درب و داغون شدن.
      وقتی میپرسی جریان چیه؟
      در جواب میگن، والا پسرم تو مدرسه دوستش سرما خورده بود اینم سرماخوردگی رو گرفت و آورد خونه الان همه مون مریض و بدحالیم.
      اما من میدونم مشکل از کجاست!!!
      مگه دختر و پسر منم مدرسه نمیرن؟
      مگه اونا دوستاشون سرما نمیخورن؟
      پس چرا بچه های من سالم و سرحالن؟
      این تفاوت در همون باور کردنه.
      من نپذیرفتم که آنفلوآنزا اومده و کار همه مون تمومه.
      من باور نکردم اوضاع سلامتی خرابه و این ترس رو به بچه هام القا نکردم. بلکه هر وقت یه جایی بودیم کسی این ترسها رو بیان میکرد، که چند نفر بخاطر آنفلوآنزا از بین رفتن و … من بحث رو به سمتی میبردم که بچه هام که دارن گوش میدن اینو باور نکنن.
      اره واقعا باور کردن هر چیزی تاثیر صد در صد چه در جنبه مثبت و چه در جنبه ی منفی رو زندگیمون داره.
      من به خودم قول دادم هیچ وقت فکری رو نپذیرم که به من استرس میده، اذیتم میکنه، محدودم میکنه و خلاصه هر حس بدی بهم بده.
      چون کامل و واضح در تمام جنبه ها دیدم، هر مسئله ای برای هر فردی نتیجه ی متفاوتی داشته و اصلا نتایج برای همه یکسان نبوده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار طوبی حاج احمدی
        1398/11/17 11:54
        مدت عضویت: 1891 روز
        امتیاز کاربر: 3444 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 27 کلمه

        مرسی دوست عزیز ونازنینم خیلی عالیه وب من کمک کردید ?ک باید مسائل مثبت را باور کرد وب ذهن یاداوری کرد ک همون مسایل برامون پیش بیاد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار faridehhasani5455
        1398/12/19 18:39
        مدت عضویت: 1822 روز
        امتیاز کاربر: 23548 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 58 کلمه

        جالبه کامنت این دوست عزیزمون ۲۰۱۹ است و تو ایران حرف و اضطراب انفولانزا بوده الانم که ۲۰۲۰ هستیم مسئله بیماری هست وبازم همه مضطربن
        این نشون میده همیشه این مسائل بوده واون به باور ما ربط داره که این روزها بترسیم وسیستم دفاعی مونو ضعیف کنیم
        یا ارامش داشته باشیم واجازه بدیم از این مسائل هم رد بشیم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Razi
        1399/07/03 18:21
        مدت عضویت: 1808 روز
        امتیاز کاربر: 511 سطح ۲: کاربر متوسطه
        محتوای دیدگاه: 32 کلمه

        دوست عزیز تصمیم خیلی خوبی گرفتید که هر چیزی رو نپذیرید و قبلش تجزیه تحلیل کنید که آیا این مورد بنفعتون هست یا نه و بعد تصمیم بگیرید که بپذیرید یا نه🌹🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا رضاخانی
      1398/10/02 08:39
      مدت عضویت: 1915 روز
      امتیاز کاربر: 29269 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 111 کلمه

      سلام
      تمام حرفاتون درسته من تا ۹سالگی متناسب بودم ولی روزی چندین بار تکرار میشد که من مثل مادرمم و چاق میشم مدام این حرف تکرار میشد ومن از ۱۲ سالگی شروع به چاق شدن کردم الان ۳۳سالمه چندین بار رژیم گرفتم ورزش های سنگین.دمنوش های تلخ .قرص ولی هر دفعه ۱۲تا ۱۵ کیلو کم میکردم ول میکردم و سریع برمی گشت الان که یکساله با این مسیر همراه شدم روحم و فکرم روانم آرام شده شاد شدم قدرت نه گفتن پیدا کردم خودمو دوس دارم عاشق خودم واحساس خودم شدم و مطمئنم بعد از متناسب شدن افکار م جسمم هم متناسب میشود.خدایا شکرت استاد الهی همیشه شاد سلامت باشید ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Najimeh Hjn
      1398/09/17 16:27
      مدت عضویت: 1884 روز
      امتیاز کاربر: 224 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 36 کلمه

      ما اگه بجای اینهمه نگرانی از اضافه وزن ، به لاغری حس خوبی میدادیم الان سالها بود که لاغر بودیم
      اضافه وزن ما هم فقط به علت باورهای مخربی است که سالها در ذهن ما ایجاد شده

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1398/09/06 20:56
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 15073 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 56 کلمه

      دقیقا همین طوره من چند سالی هست به این نتیجه رسیدم ووقتی چندتا از فایل های رایگان شما رو دیدم این برام قطعی شد که این ذهن منه که این کار رو با من کرده وباکار کردن روی اون چاقی ومشکلات دیگه جسمیم رو که چند سالیه باهاشون دست وپنجه نرم می کنم ذهنه ،درود برشما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین محصلی
      1398/08/28 19:44
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 15073 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 67 کلمه

      مرسی استاد از این فایل آموزشی دقیقا همین طوره من قبل از ازدواجم اضافه وزن داشتم البته نه اندازه الان ،یادم می یاد زمان نامزدی بیشتر اقوام می گفتن بعداز ازدواج حتما خیلی چاق می شی یا اینکه بعداز زایمان چاق می شی ومن اینهارو باورداشتم و تمام حرفهای شما کاملا قبول دارم وهمه این چیزها رو تجربه کردم والان بعد از اشنایی بادوره شمالاغری رو یادگرفتم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Niikii
      1398/08/08 22:33
      مدت عضویت: 1884 روز
      امتیاز کاربر: 2276 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 314 کلمه

      با درود ، در خصوص اين فايل من هم كاملاً متوجه هستم كه روشهايي كه تا به امروز بكار بردم هيچكدام ريشه را حل نكرد در حالي كه من هم مقصر اضافه وزن و كلاً بالا رفتن وزن رو استعداد چاقي و بعد هم بهانه هاي مختلف ميديدم. يادم مياد فردي به من گفت كه تو وقتي ٣٢ سالت بشه چاق ميشي اين فرد نبض من رو گرفته بود و پزشك طب سنتي بود. و من كه همهش در رژيمها و ورزش بودم حسابي هم لاغر بردم اما تو ذهنم همش ميگفتم حتماً اوون سني هست كه من بچه دار شدم و بعد بچه همه ميگن چاق ميشي. من هم كه ترس برم داشته بود به شدت به رژيم و ورزشم ادامه دادم و گفتم بهش ثابت ميكنم بي خود ميگه خوب اوون فرد فاميل بود ر من را ميديد. من بچه دار شدم و تو ٦ ماه وزن بالا رفته را آوردم پايين و خلاصه نشد اونچه كه اوون گفت چون من ترس از چاقي داشتم و حسابي تحت رژيم. غذايي و فعاليت بودم ولي چيزي كه مهمه ابنه كه فرمول سرجاش بود و من سختي به جسمم ميدادم و اين ها به من ثابت شده و كاملاً موافق اين فايل هستم و ميفهمم درسته. دقيقاً در سنين ٣٧ سالگي من روش خوردنم رو عادي كردم و كم كم پر خوري كردم و اضافه وزن اومد و تمام مدت فرمولهاي ذهنيم بود كه من رو سوق ميداد به پرخوري. خلاصه اينكه هيلي خوشحالم كه اينها رو الان ميدونم و انقدر متناسب فكر ميكنم توازن و تعادل رو دارم تمرين ميكنم و اينجوري احساس يك انسان سالم از لحاظ خصوصاً روحي دارم در حالي كه اوون زمان كه با رژيم لاغر هم بودم يه چيزي ته وجودم ميگفت عادي نيست اينكه بايد همش رژيم باشي و احساس غير عادي بودن بهم ميداد متفاوت بد بودن. خداوند رو شاكرم و تشكر ويژه از استاد روشن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1398/08/07 09:31
      مدت عضویت: 1915 روز
      امتیاز کاربر: 28912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 163 کلمه

      سلام استاد عزیز و همه دوستان خوبم
      این فایل هم مثل بقیه فایلها عالی بود و خیلی واضح توضیحات داده شد و من کاملا با آن موافق هستم و خوشحالم که بعد از سالهای زیادی که به خودم زجر رژیم گرفتن و یا ورزشهای طاقت فرسا انجام دادن دادم به کمک خدای مهربانم با روش لاغری با ذهن آشنا شدم. آسان بودن این روش باور نکردنی و مثل یک رویا می مونه امیدوارم افراد بیشتری به این راه هدایت بشوند تا طعم شیرین متناسب شدن را بچشند همانطوریکه من چشیدم و مسافت کوتاهی برای رسیدن به وزن و سایز ایده الم باقی مانده مسافتی دلپذیر و هیجان انگیز البته من بعد از رسیدن به هدفم به این مسیر دلپذیر ادامه میدهم و این باعث ارامش درونی من میشود خدایا سپاسگزارم برای هدایت من به این روش و البته از استاد عزیزمان هم تشکر میکنم که با شوق و ذوق و مهر و محبت از همراهی کردن و کمک کردن به ما دریغ نمیکنند ???

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 42
      محتوای دیدگاه: 112 کلمه

      روز هفدهم تکرار :
      چرا چاق شدیم؟ چون فرمول ها و باورهای چاق کننده در ذهن ما طی سال‌های طولانی نهادینه و ریشه دار شده.
      و ما هرروز آنها را تکرار و تکرار کردیم که به عادت و طبیعت زندگی ما تبدیل شده و تمام اینها باعث شد ما فکر کنیم که چاقی طبیعت جسم ما است در صورتی که متناسب بودن طبیعت و حقیقت جسم ما است.
      چرا لاغر نمیشویم؟ چون بلد نیستیم و آموزش های متناسب کننده در ما کمرنگ شده و باورهای چاق کننده جای اونها رو گرفتن.
      چطور لاغر شویم؟ با یادگیری، استمرار، تکرار، اشتیاق وصبر ما حتما حتما حتما لاغر میشویم و خوش هیکل و جذاب میمانیم ?

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 36
      محتوای دیدگاه: 45 کلمه

      سلام اوقاتتون خوش
      همانگونه که من چاق شدن رو یاد گرفتم و چاق شدم در حال یادگیری تناسب هستم و حتما تناسب رو هم خوب یاد میگیرم و متناسب میشم و متناسب میمانم با وجود چنین استاد خوبی و یاری و لطف خداوند انشاالله..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1398/08/02 11:27
      مدت عضویت: 1915 روز
      امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 20 کلمه

      سپیده جان متنتون عالی و مملو از حس خوب و اعتماد به نفسه
      من خیلی ازش لذت بردم آفرین بر شما

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عشق
      1398/08/01 19:47
      مدت عضویت: 1915 روز
      امتیاز کاربر: 4677 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 334 کلمه

      چرا چاق شدیم؟
      اول دلم می‌خواد به مفید بودن و تاثیر گذار بودن این فایل اشاره کنم. چقدر این سخنان به دل میشینه و چه اثر عمیقی میذاره
      نکته‌ی دوم اینکه وقتی فایل رو گوش دادم به خودم گفتم من همیشه دوست داشتم وقتی قراره چیزی یاد بگیرم اونو به نحو احسن یاد بگیرم. دقیقا به همین دلیل من چاقی رو عالی یاد گرفتم. هیچوقت به ذهنم خطور نکرده بود که آموزش‌پذیری بالا چقدر میتونه در بعضی موارد آسیب‌زننده باشه. ولی الان میبینم که در این مورد منو سال‌ها دچار درد و رنج کرده.
      ایکاش به این مباحث تو مدرسه پرداخته میشد.
      البته این موضوع جنبه‌ی مثبتی هم داره اول اینکه منو به این مسیر هدایت کرده و دوم اینکه باید خوشحال باشم که حالا در حال یادگیری لاغری به نحو احسن هستم. میتونم به همون استعداد در این مورد هم تکیه کنم:)
      و‌در انتها می‌خوام بگم منی که چاقی و درد و رنج حاصل از اون رو تجربه کردم و راه‌های مختلفی رو بدون‌نتیجه‌ی‌ماندگار برای لاغر شدن امتحان کردم حالا که به این آسونی و با‌لذت و خوشحالی در حال طی مسیر برای رسیدن به تناسب ایده‌الم هستم و نتایج عالیی نه تنها در لاغر شدن بلکه در رسیدن به خوشبختی حقیقی و شادی درونی کسب کردم به قول استاد شانس اینو دارم که از چیزهایی که برای یک فرد متناسب پیش‌پا افتاده هست لذت ببرم. وقتی با هیجان برای همسرم یا دخترم تعریف می‌کنم که من بهترین قسمت کیک رو چون میل نداشتم دیگه نخوردم و ازش صرف‌نظر کردم با چشم‌های گرد شده به من نگاه می‌کنن و میگن خب که چی؟!!!مگه قرار بود چیکار کنی؟ و درک نمیکنن که این میل نداشتن چقدر میتونه لذت‌بخش باشه.
      اونا درک نمیکنن نشستن روی صندلیی که قبلا به دلیل جا نشدن نمیتونستم بشینم چقدر برای من رویایی و مثل معجزه هست اونم وقتی که برای این اتفاق من کار خاصی نکردم رنج نکشیدم حسرت چیزی رو نخوردم فقط با حال خوب و امید و باور قوی فایلهامو گوش دادم و تمرینامو انجام دادم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار طوبی حاج احمدی
        1398/11/17 12:02
        مدت عضویت: 1891 روز
        امتیاز کاربر: 3444 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 13 کلمه

        افرین دوست خوبم عالیه و نوشته هاتون خیلی ب من کمک کرد ?

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سپیده منیعی
      1398/08/01 18:29
      مدت عضویت: 1896 روز
      امتیاز کاربر: 11369 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 561 کلمه

      جمله طلایی امروز:وقتی لاغریو یاد بگیری یواش یواش لاغر میشی دقت کن یواش یواش.من هم مثل اکثر دوستان به امید اینکه بعد از تهیه دوره حداکثر بعد از سه ماه لاغر شم دوره رو تهیه کردم ولی کم کم که فایلارو گوش دادم تازه فهمیدم با چه دریایی از اطلاعات طرفم که واقعا سعادت میخواد بتونی تنی به آب بزنی در این دریای زیبای آگاهی.من هم باور اینکه تیرویید دارم و متابولیسمم پایینه و چاقی در ما ارثی هست داشتم حتی یادمه خواهرم رفتم ی دکتر تغذیه بهش آزمایش تیرویید داده بود که نتیجه اش کم کاری بود و بهش قرص داد منم با اصرار میگفتم حتما منم تیرویید دارم که چاقم مامانمم میگفت آره تیرویید ما ارثیه خاله هاتم دارن وعجیب که من سر خود همون قرصهایی که دکتر به خواهرم داده بوده تهیه کردم و استفاده کردم به امید اینکه منم لاغر شم من حتی رژیم غذایی همون دکترو به خواهرم رعایت نکردم ولی مصرانه هرروز صبح ناشتا قرص تیرویید میخوردم و جالبه کم هم نمیکردم حتی خودم تشخیص میدادم من دوز مریضیم بالاتره و بیشتر باید قرص بخورم تا لاغر شم و من حتی یک گرمم کم نکردم حتی چندماهی وزنم زیاد میشد بعد با فشار و رژیم کوتاه ی ذره کم میکردم و دوباره این چرخه معیوبو ادامه میدادم و بعد از ۲/۳سال از مصرف روزانه دارو که گذشت وقتی دیدم هیچ نتیجه ایی نداره تازه رفتم دکتر که اینقدر من خودمو با این باور هل داده بودم به سمت تیرویید که دکتر دوز دارو رو از چیزی که من صلاح میدونستم بیشتر کرد .(همین الان به ذهنم رسید که الان سعی کنم به بهبود تیرویید و نرمال بودنش فکر کنم منکه توانایی رفتن ی راهو با باورام داشتم حتما هم توانایی برگشتشو دارم)این دوره پر از معجزست انصافا ی چیزی همین الان به من الهام شد که ی روزی میرسه که تو از خوردن هرروز قرص ناشتا کله سحر راحت میشی و میایی همین جا مینویسی که من با تمرین باورهای درست حتی بیماریو درمان کردم عجب فکری چقدر بهم انرژی داد همین الان???در راستای تمرین کردن و یاد گرفتن من در طی دوره هروقت میخواستم تمریناتمو بنویسم اصلا نمیدونستم چی بگم و از کجا شروع کنم و چطوری افکار پراکندمو به متن منسجم تبدیل کنم جوری که در ۵ماه گذشته که من هرروز بی برو برگرد فایل گوش میدادم یکبارم تمریناتو انجام ندادم ولی الان بعد از گذشت ۱۷روز از این دوره من با تکرار نوشتن و تمرین انجام دادن خیلی راحت‌تر از روز اول میتونم بنویسم افکارمو جمع کنم و از نوشتنم لذت ببرم نه مثل ی مشق شب بی ارزش دوران مدرسه بهش نگاه کنم .الان درک میکنم استاد میگه فقط شما تکرار کن خودبخود در مسیر قرار میگیری همینه.?من الان تقریبا شبیه بچه ی کلاس اولی که تقریبا تعدادی حروفو یاد گرفته و دایره لغات خوندنی و نوشتنیش خیلی سریعتر داره بزرگ میشه چون دیگه میدونه وقتی ی کلمه رو بتونه بخونه پس میتونه کل کتابهای دنیارو بخونه فقط زمان و تمرین و تعهد میخواد .من حال خوب این روزهامو مدیون این دوره هستم و چون از کوزه همون تراود که در اوست ،اطمینان دارم که من به تمام خواسته هام خواهم رسید چون لیاقتشو دارم چون توانایی ومهارت فکر کردن و حال خوب داشتنو یاد گرفتم.و در آخر من از تشکر کردن هرروزه از استاد خسته نمیشم ‌شاید روزی هزار بار در ذهنم از استاد تشکر میکنم .ممنونم بهترین استاد دنیا???

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 228 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 103 کلمه

      با سلام. من امروز یک بار دیگه با گوش دادن به این فایل متوجه شدم که لاغری غیر از راه ذهنی راه دومی نداره استاد خیلی جالب گفتن اگر فک و دهان خود رو عمل کنیم فارسی حرف زدن رو فراموش میکنیم اگر دهن خود رو ببندیم فارسی حرف زدن رو فراموش میکنیم در حالی که ما چاقی رو که سالها آموزش دیده بودیم با بستن دهان خود به روی مواد غذائی میخواستیم که فراموش کنیم و این غیر ممکن است من باور کردم که لاغری آموختنی است و اون رو از راه تناسب فکری یاد میگیرم وهیچ راه دیگری وجود ندار.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Msal مومنی
      1398/08/01 15:45
      مدت عضویت: 1904 روز
      امتیاز کاربر: 121 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 35 کلمه

      به نام خدا
      سلام به استاد ودوستان متناسبم
      خدارو سپاس که در مسیر اموزش لاغری هستم ودارم آموزش میبینم وروز به روز میوه ی آموزشم داره به بار میشینه
      خدایا سپاسگزارم
      استاد سخت کوشم سپاس

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 81
      محتوای دیدگاه: 162 کلمه

      سلام استاد عزيزم واقعا عالى بود و چقدر درست و به جا ما چاقى را از والدين و دور و بريهايمان ياد گرفتيم من وقتى بچه بودم ميديدم كه كسى را كه چاقتر بود زيبا ميديدند و از او تعريف ميكردند واين موضوع در ذهن ما نقش بست و اين باور بود كه به سن بلوغ برسى چاق ميشوى و من به سن بلوغ رسيدم كمى چاق شدم و وقتى بزرگتر شدم مادرم فوت كردم پدرم با خانمى ازدواج كرد كه چاق بود و همش در فكر رژيم بود ورزشهاى مختلف ميرفت حتى جراحى شكم انجام داد چربيهاى شكم و رانهايش را برداشت خلاصه ما هم با ديدن رفتار هاى او با اينكه اندام خوبى داشتم شاي دو كيلو اضافه وزن داشتم رژيم ميگرفتم و اين بود كه چاقى را به ذهنم آموزش دادم ودر نتيجه الان سالها گذشته و من چاقتر شده ام و الان تصميم گرفته ام كه با يارى خداوند وكمك اين دوره لاغرى را به ذهنم ياد بدهم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mariya
      1398/08/01 11:47
      مدت عضویت: 1916 روز
      امتیاز کاربر: 12748 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 119 کلمه

      چراچاق شدم؟
      تکرارباورهای نادرست درذهنم توسط خودم واطرافیانم قوی ترین عامل چاقی من بود.
      درسن 11سالگی به مادرم اعتراض کردم که من رانزدپزشکی ببردتاعلت راپیداکنداواینکارراکردوپزشک هم کلی آزمایش برای من نوشت،حسم درهمان زمانهابه من می گفت توهیچ مشکلی نداری وکاملاسالم هستی،جواب آزمایش آماده شدونزدپزشک رفتیم وایشون به مادرم گفتندکه فرزندشماکاملاسالم است،وبعدازاون تکرارباورهای نادرست قوی ترشد،دیگران می گفتنددیدی گفتیم توبه خاله ات رفتی ومن هم واقعاسعی می کردم که همه رفتارهایم شبیه خاله ام باشد.
      امادراین دوره یادگرفتم که مانبایدازخودمون انتظارات بی جاداشته باشیم وقتی من فرمولی به دستگاه بافندگی می دهم نبایدانتظارتولید چیزدیگری راداشته باشم،من فرمول های چاقی رابه ذهن خودداده بودم و ازخودم انتظاراندام متناسب داشته ام.
      من به خودم افتخارمی کنم که اکنون هنرجوی دوره لاغری باذهن هستم وبااستادی،استادرضاعطارروشن ?

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه حسینی
      1398/08/01 07:32
      مدت عضویت: 1914 روز
      امتیاز کاربر: 124 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 173 کلمه

      سلام ووقت بخیرحضوراستادعزیزخداقوت
      درتاییدفرمایشات شمااستادمن قبل ازآشنایی بادوره تناسب چندسالی بودباورم این بودکه چون سنی ازمن گذشته دیگه وزنم ثابت شده باوجوداینکه رفتارغذاییم هیچ تغییری نکرده بودوهمچنان مثل سالهای قبل رفتارمی کردم چه ازخوردن چه تحرکات یاهرعمل دیگه جالب وزنم روی 127ثابت بودوهروقت روی ترازومی رفتم باوجوداینکه ازاضافه وزنم خیلی درعذاب بودم ازطرف دیگه خوشحال می شدم که بیشترنشده واین چیزی نبودجزباوری که برای خودم ساخته بودم
      وموضوع دیگه تاییدفرمایشات شما خیلی قبل ترازاین قضیه دردپای شدیدی داشتم به دکترمراجعه کردم بعدازتجویزداروبه من تاکیدکردوزنتوکم کن گفتم آقای دکترنمی شه من حتی آب بخورم چاق می شم دکترقبول کرد وگفت ازخوردن نیست برای توهیجان خوب نیست چون مستعدچاقی هستی باهیجانات چاق می شی سعی کن خودتوازاسترس وهیجان دوذنگه داری این باورمخرب به قدری راحت درذهن من جای گرفت وبدون هیچ مقاومتی ذهنم قبولش کرد که خیلی بدترازقبل اوضاع من شد به محض اینکه استرس جدیدی به من وارد می شدروی وزنه می رفتم می دیدم وزنم بالاتررفته واین موضوع استرس منوبیشترمی کرد وبازاین چرخه معیوب مخرب تکرارمی شد
      ممنون ومتشکرم ازشما استادعزیز که باورهامو عوض کردید
      ببخشیدطولانی شد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سعیده
      سعیده
      1397/11/02 19:27
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      علت اصلی چاقی
      محتوای دیدگاه: 46 کلمه

      استاد عزیز متشکرم برای انساندوستی تان وداشتن روح بزرگتان از فایل های رایگانتان خیلی استفاده کردم منتظر تغییرات اساسی در ذهن وجسم خودم هستم لازم است تشکر ویژه ی هم از خانم سادات کنم که از پیامهاشان خیلی استفاده کردم سالم وشادمان باشید

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شهزاد صفوی
      شهزاد صفوی
      1397/11/02 16:42
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      علت اصلی چاقی
      محتوای دیدگاه: 124 کلمه

      با سلام و درود به شما استاد محترم
      من دو روز است با کانال شما اشنا شدم سالهاست دور تمام رژیمهای لاغری را خط کشیدم و اعتقادی به انها نداشته و ندارم تمام دلایلی را که فرمودید همه چاقها دارند قبول دارم که همیشه این صحبت‌ها بوده و متاسفانه هنوز هست من غصه که میخورم و گریه میکنم چاق می شوم بشدت همیشه در زندگی سختیهای فراوان داشته و دارم زیاد نمی خواهم وقت با ارزش شما را بگیرم با توجه به اینکه باورها را دور ریخته بودم چاقی را خودم باعث شدم قبول دارم چگونه شروع کنم بلد نیستم پیشاپیش از زحمات و پیگیری های شما سپاسگزارم ارزوی موفقیت روز افزون برای شما دارم .

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سادات
      سادات
      1397/07/22 18:25
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      علت اصلی چاقی
      محتوای دیدگاه: 572 کلمه

      سلام . اون قدر مطالب سایت عالیه که انگار به بی نهایت وصله . یعنی هر کدوم از قسمتهایی رو که باز میکنیم نکات زیادی برای یاد گرفتن داره . استاد شما خیلی اشتیاق به تناسب دارید . خدا قوت . واقعا که فوق العاده است مطالبتون . یعنی هرچی جستجو میکنم باز نکته هست باز مطلب هست و من هرچی بیشتر ادامه میدم میبینم واااای کلی نکته هست که میشه ازش تناسب رو یاد گرفت . واقعا بابت این همه رحمتی که به ما ارزانی میدارید سپاسگزارم . خط به خط جمله ها حاوی نکات ارزشمندیست که واقعا تحلیل و تفسیر هرکدام لذتبخش و شیرین است و قدمی در جهت تناسب : جملات زیر در این متن فوق العاده بود . گرچه تمام جملات عالی بودند اما در این نوشته این جملات را برای تحلیل در مغزم انتخاب کردم .
      “””””””” چاق شدن از معدود آموزش هایی است که نیاز به بازنگری و به روزرسانی ندارد، چون ذهن ما بر اساس همان آموخته های پیشین خود عمل میکند به همین دلیل است که ما هر وقت با وزن بیشتر مواجه می شویم آموزش جدیدتری برای چاق تر شدن نمی بینیم و تنها با تکرار همان آموخته های قبلی می توانیم چاق تر شویم. “”””””””
      این جملات، چاقی را شکست داده اند. یعنی چاق شدن را در نظر کوچک میکنند . چون در نظر انسانهایی که چاقی را برای خود غول بزرگی ساخته اند این جملات باور بزرگ چاقی را میشکند و از بین می برد . چاق شدن نیاز به به روز رسانی ندارد و فقط با تکرار آموزشهای قبلی میتوانیم چاق تر شویم . پس راه مقابله با آن بسیار ساده است . فرمولهای آن را که صد درصد ساده و راحت است پیدا کرده و باور آن را در ذهن بشکنیم و باور تناسب از جمنس همان را جایگزین کنیم . چون چاقی دیگر حیله گر و مکار نیست که آموزش های قبلی را به روزرسانی کند و سنگی نو جلوی مسیر تناسب بیفکند . باور چاقی بسیار ضعیف و ناتوان است و وقتی ما هرروز و هرروزمان را در جهت تناسب زندگی کنیم و فرمولها و افکار و احساس و رفتارمان در جهت تناسب باشد و توجهمان در جهت متناسب شدن باشد . فرمولهای ضعیف چاقی دیگر جایی برای ماندن ندارند که بدن را به طرف خود بکشانند . آنها آنقدر ضعیفند که وقتی توجه ما از رویشان برداشته شوند به مرور میفهمند که از پس فرمولهای قوی و به روزرسانی شده ی تناسب ندارند . باورهای تناسب روز به روز قدرتمندتر میشوند و هدایت رفتار انسان را از دست فرمولهای چاقی میگیرند و فرمولهای ضعیف چاقی قدرتی برای مقابله ندارند و آنها به راحتی تابع تناسب میشوند و اگر تا الان اینقدر درذهنمان و احساسمان و رفتارمان جولان داده اند چون ما آموزشی در جهت تناسب نداشتیم . خب فرمولهای ضعیف چاقی در ذهن ما از خودشان قدرتمندتر باور و فرمولی ندیده اند و شروع به تاختن در تمام وجود ما را کرده اند . اما حالا که ما متناسب شدن را یاد گرفته ایم و باورهای بیشمار و قدرتمند تناسب را در افکار و احساس و رفتار خود مدیریت می کنیم باورهای چاقی به راحتی آب خوردن تسلیم این حاکم قدرتمند تناسب میشوند و اداره ی جسم و رفتارهایمان را به دست تناسب می دهند فقط کافیست ما هرروز قدم یا قدمهایی در جهت تناسب برداریم و توجهمان را معطوف تناسب بکنیم . چون ما یک متناسب هستیم .

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      زهرا
      1397/01/22 14:08
      امتیاز کاربر: 0

      نشان های دریافت شده

      علت اصلی چاقی
      محتوای دیدگاه: 22 کلمه

      استاد خیلی آموزنده و منطقی صحبت میکنید امیدوارم که روزی فرا برسه که منم در دسته ی افراد متناسب قرار بگیرم .

      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم