0

یلدای لاغری شما مبارک

یلدا
اندازه متن

رفتارهای روزانه ما بر اساس آنچه در ذهن ما می گذرد، صورت می گیرد.

شاید مرور افکار در ذهن به دلیل سرعت بالای آن فابل لمس یا توجه نباشد اما با کمی فکر کردن به کارهایی که در زندگی روزمره انجام می دهید حتما به این یقین خواهید رسید که هر عملی از شما سر می زند قبل از آن فکر یا دستور العمل آن در ذهن و بعد در مغز شما ساخته شده است.

فضای ذهن

من عقیده دارم ذهن، یک فضای خالی است که به دو طرق می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

  1. ورود اطلاعات جدید از طریق دیدن، شنیدن، بوئیدن و …
  2. مرور خاطرات گذشته

درمورد ورود اطلاعات توضیح نمی دهم چون کاملا واضح است. اما مرور خاطرات نیاز به توضیح دارد.

زمانی که شما آگاهانه اطلاعت وارد ذهن خود نکنید، به طور خودکار ذهن شما از اطلاعات قبلی که در مغز ذخیره شده است و خاطرات شما هستند برای پر کردن فضای خود استفاده می کند.

مرور خاطرات گذشته

مرور خاطرات گذشته شامل مجموعه افکاری است که در رابطه با آنچه در گذشته رخ داده است در ذهن ما مرور می شود.

به این مثال توجه کنید:

تصور کنید در خانه هستید و احساس تشنگی می کنید. چه اتفاقی می افتد؟

به طور خودبخود به سمت محل خوردن آب حرکت می کنید و با لیوان یا هر وسیله ای که عادت دارید آب می نوشید. ممکن است عادت کرده باشید فردی را خطاب قرار دهید تا برای شما آب بیاورد.

به هر شکلی که شما رفع تشنگی کنید همه برگرفته از خاطرات شما صورت می گیرد.

اکنون تصور کنید در خیابان هستید و احساس تشنگی می کنید. چه اتفاقی می افتد؟

شما در خانه نیستید که ذهن شما به طور اتوماتیک از اطلاعات ذخیره شده در مغز شما برای خوردن آب استفاده کند و شما باید اطلاعات جدید درباره نحوه رفع تشنگی را به ذهن خود از طریق دنبال محل خرید آب یا نوشیدن آب و … وارد کنید.

در کسری از ثانیه اطلاعات پردازش شده و تبدیل به عمل برای برطرف کردن احساس تشنگی می شود.

در این حالت شما آگاهانه اطلاعات جدید را وارد ذهن خود کردید و در نتیجه به روشی متفاوت از زمانی که در خانه هستید برای رفع تشنگی اقدام کردید.

در مورد برخورد ما با مواد غذایی نیز دقیقا به همین شکل صورت می گیرد.

واکنش مغز چاق

ذهن چاق، اطلاعات مورد نیاز را از آنچه در مغز ذخیره شد است دریافت می کند و یک فرمول در مغز ذخیره می کند و مغز فقط فرمول را تبدیل به عمل می کند. از طریق شما.

اطلاعات ذخیره شده در مغز تکراری هستید اما ذهن هرگز تکراری عمل نمی کند یعنی به این صورت نیست که اگر صد بار برای رفع تشنگی اقدام کردید دیگر ذهن در این پروسه اعمال نقش نکند، بلکه هر صدبار اطلاعات از مغز وارد ذهن شده و پس از پرداش به صورت دستورهای قابل اجرا در مغز ذخیره شده و سپس به عمل برای رفع تشنگی منجر می شود.

به این دلیل است که هربار از رژیم غذایی یا ورزش کردن برای لاغری اقدام کردیم تا زمانی که آن روش ها را ادامه می دادیم نتیجه می گرفتیم ولی به محض خارج از شدن از رژیم یا رها کردن برنامه ورزشی دوباره چاق می شدیم چون ذهن شما هر بار که شما تصمیم به انجام کاری داشته باشی اطلاعات را از مغز گرفته و پردازش می کند.

برنامه رژیمی اطلاعات ذخیره شده در مغز شما نیست بلکه برنامه ای است که به شما برای لاغری داده شده است و چون به صورت برنامه همیشگی در مغز شما ذخیره نمی شود به محض خارج شدن از برنامه رژیمی رفتارها و عادت های قبلی دوباره تکرار شده و شخص به اضافه وزن قبلی برمی گردد.

بنابراین در لاغری با ذهن با علم بر اینکه ذهن ما می تواند به صورت آگاهانه برنامه ریزی شود سعی می کنیم با دادن اطلاعات جدید به ذهن خود برنامه های جدید در مغز ایجاد کرده و در نتیجه رفتار ما تغییر می کند.

با تکرار و استمرار این فرایند رفتارهای جدید در مغز ذخیره شده و به اطلاعات خاطره ای تبدیل می شوند. از آن پس ذهن به صورت خودکار از آن اطلاعات برای پر کردن فضای خالی هر روزه جهت ایجاد دستورالعمل های اجرای در مغز استفاده می کند.

واکنش های ما در ایام مختلف سال بخاطر اطلاعاتی است که به صورت خاطره در مغز ما ذخیره شده است.

خاطرات شب یلدا

اگر اکنون درباره شب یلدا از شما سوال شود، قطعا اطلاعاتی درباره این رسم دیرینه ایرانیان ارائه خواهید داد که اتفاقا بخش زیادی از آن درباره خوردنی ها می باشد.

بنابراین در روزهایی که نزدیک به ایام خاصی در سال می شویم مانند شب یلدا، شب عید و … به دو صورت آگاهانه و ناآگاهانه اطلاعات وارد ذهن خود می کنیم.

هم از اطرافیان به صورت دیداری از طریق دیدن کلیپ های مربوط به تهیه و تزئین خوراکی های شب یلدا و هم از طریق مرور خاطرات خود درباره شب یلدا حجم زیادی از آگاهی را وارد ذهن خود کرده و فرمول های جدید برای عملکردن در شب یلدا را در مغز خود ایجاد می کنیم.

دلیل اینکه همه افراد چاق از عملکرد خود در شب یلدا ناراضی هستند و احساس عذاب وجدان چاق تر شدن دارند این است که همه آنها از چند روز قبل از شب یلدا اطلاعات زیادی را به صورت آگاهانه و خودبخودی از مرور خاطرات وارد ذهن خود می کنند و نتیجه این عمل، عدم رفتار مناسب در شب یلدا و ایجاد احساس عذاب وجدان چاق تر شدن می شود.

در این ویدیوی آموزشی به طور مفصل درباره این موضوع توضیح داده شده و تمرین عملی برای برنامه ریزی ذهن خود برای داشتن شخصیت و رفتار متناسب در شب یلدا اراده شده است که با اجرای آن به طور واضح ارتباط بین مرور افکار در ذهن و تبدیل شدن آنها به عمل در زندگی روزمره را تجربه خواهید کرد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.54 from 24 votes

https://tanasobefekri.net/?p=32317
برچسب ها:
27 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار ماهر
      1400/10/01 12:17
      مدت عضویت: 901 روز
      امتیاز کاربر: 4876 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 567 کلمه

      سلام و درود فراوان خدمت استاد گرامی و هم مسیری های عزیز…

      استاد من فقط اومدم از خودم براتون تعریف کنم،یکم قربون صدقه ی خودم برم و از خدمتتون مرخص بشم😀

      روز شنبه و یکشنبه من به شدت مشغول برنامه ریزی و تهیه تدارک برای دوشنبه و سه شنبه بودم.دوشنبه تولد و یلدا یه جا داشتیم.سه شنبه هم یه جا دیگه یلدا داشتیم،هر دو هم درجه یک بودن میزبان ها…

      یکشنبه شب بعد از کلی پخت و پز و تهیه تدارک کارای دوشنبه،آخه یه سری چیزا رو من داشتم آماده میکردم برای تنوع بیشتررررر🙄

      ساعت حدود ۱۰ بود وسط کارام با خودم گفتم نگاه کن فایل امروزتو گوش ندادی،نشستی فقط خوردنی درست کردی …فایلت مهمتر بود یا اینا؟

       بعد گفتم فایلم رو  ببینم بعد من برم سراغ کارم وقتی سایت رو باز کردم یهو فایل یلدا رو دیدم با خودم گفتم بذا این فایل رو ببینم که فردا با تمرکز بیشتر گام جدیدمو ببینم دیدن فایل یلدا همان و فهمیدن اشتباهات بزرگ همانیعنی من دو سه روز بود دنبال دستور بودم که چی بذارم چی درست کنم چه خوراکی بخرم طرح کیک چی باشه…و خلاصه نگم براتون از عمق فاجعه…حالا قول هم دادم نصف بیشتر کار رو هم انجام دادم .اینجا دیگه نشستم فکر کردم…اول نیت هام رو یکی یکی تغییر دادم.اول که گفتم دیگه رنگ و طرح کیک اصلا به من چه.زحمتش رو انداختم گردن عزیز دیگری😉یکی دو تا از تنقلات رو هم به بهانه ضیغ وقت گذاشتم کنار…و تصمیم گرفتم دو روز عادی رو شروع کنم..دوشنبه موقع ناهار گرسنم بود اول اومدم چیزی نخورم چون فکر کردم خوب شب قراره یه عالمه خوراکی مختلف داشته باشیم ولی بعد به خودم گفتم نه!الان گرسنته،الان بدنت به انرژی نیاز داره،پس نشستم ناهارم رو به اندازه خوردم و آماده شدم رفتم مهمونی😏تو مهمونی تقریبا پذیرایی هم با خودم بود،من شروع کردم به مقایسه رفتار متناسب ها و نا متناسب ها😄یه نا متناسب طفلک هر چی میگرفتم جلوش،رو صندلی میومد جلو کل ظرف رو با حسرت نگاه میکرد…میخواست دیس رو بگیره ها…بعد آب دهنش رو قورت میداد میگفت نه من رژیمم😮ولی همین ایشون بعد از شام از همه چی خورد 🙄انگار موقع شام نتونسته بود به رژیمش پایبند باشه و دیگه با خودش میگفت چه یک وجب چه صد وجب…😑اما متناسب ها…یکیشون که خیلی با حال بود از ظرف دوم سوم دیگه نیگا نمیکرد چیه از فاصله یه متری میگفت دیگه اینوری نیا…اصلا زحمت نده به خودت بیا اینوری😏یه نکته دیگه که بهش دقت کردم مدل نشستن چاق ها و مدل نشستن متناسب ها بود…که چقدر مدل نشستن ها فرق داشت..دیگه نگم براتون…بعدش شروع کردم با خودم تکرار این صحبت ها که غذا فقط و فقط برای تامین انرژی مورد نیاز بدنه …و زیاد خوردن در شان اشرف مخلوقات نیست…اینکه اگر به شکم آدم فشار بیاد از خوردن چقدر زشته…و اینکه ضرر های چاقی رو هم دوره کردم…اینکه آدم نمیتونه لباس شیک بپوشه،نمیتونه راحت بشینه و بلند بشه….و….و اونقدر اونشب من متین با وقار با خوراکی ها برخورد کردم و اونقدر متشخص بودم که خدا میدونه….و تمام راه برگشت لبخند میزدم و ذوق میکردم و خودم رو تحسین میکردم که چقدر عالی بودم چقدر متشخص بودم…وه از تغییری که کرده بودم واقعا خوشحال بودم ذوقشو داشتم.(استاد الان من خاطره لاغری ساختم درسته؟؟)و البته امشب هم مثل دیشب…کاملا ریلکس،همون کارهای دیشب رو تو مهمونی انجام دادم،همون مقایسه ها و از عملکردم فوق العاده راضی بودم…حتی همین الان احساس گرسنگی دارم😊😊ممنون از استاد گرامی بابت آموزش های عالیتون…من از تغییراتم لذت میبرم و منتظر تغییرات بیشترم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 28 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ماهر
      1400/10/01 23:14
      مدت عضویت: 901 روز
      امتیاز کاربر: 4876 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 17 کلمه

      سلام،ممنونم نازنینم..🌹

      امیدوارم در کنار شما من هم روزی متناسب بشم و مثل شما به دوستانم انرژی بدم💜

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ماهر
      1400/10/01 23:10
      مدت عضویت: 901 روز
      امتیاز کاربر: 4876 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 13 کلمه

      ممنونم از توجه شما استاد عالی🌹

      خداروشکر خیلی زیاد🌹

      تایید شما خیلی خیلی انرژی بخشه🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم