0

گام ۹۰: چرا لاغری سخت تر از چاقی است

اراده برای لاغری
اندازه متن

بسیاری از افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما از آنجا که عقیده دارند اراده برای لاغری ندارند اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را از دست داده اند.

آنها چاقی را پذیرفته اند اما رنج و ناراحتی چاق بودن فرصت لذت بردن از زندگی و داشتن احساس خوب را از آنان گرفته است.

اراده برای لاغری

در این چند ساله که به واسطه آموزش های لاغری با ذهن نوشته های افراد زیادی را مطالعه کرده‌ام همواره یکی از دغدغه های افراد چاق نداشتن اراده برای لاغری بوده است.

سوالات زیادی در ذهن افرادی که چاق هستند درباره اراده برای لاغری ایجاد می شود:

  • چرا نمی توانم لاغر شوم؟
  • چرا اراده برای لاغر شدن ندارم؟
  • چطور انگیره برای لاغر شدن پیدا کنم؟
  • چرا به راحتی چاق می شوم ولی برای لاغر شدن باید آنقدر سختی بکشم؟
  • چطور انگیزه لاغری را در خودم ایجاد کنم؟

و بسیاری سوالات دیگر که ناشی از عدم توانایی برای در لاغر شدن در ذهن افراد ایجاد می شود.

چرا لاغر شدن سخت است

هر بار که فردی برای لاغر شدن اقدام کند و به هر دلیل نتواند مسیر خود برای لاغر شدن را ادامه دهد احساس یاس و ناتوانی برای کاهش وزن در ذهنش پررنگ تر می شود.

هر بار که شما تصمیم بگیرید لاغر شوید و از هر روشی اقدام کنید اگر نتیجه نگیرید یا روش لاغری خود را رها کنید علاوه بر اینکه انگیزه لاغری در شما کم رنگ تر می شود اعتقاد و باور شما نسبت به این که چاق شدن آسان است ولی لاغر شدن سخت است پررنگ تر می شود.

علت اینکه افراد چاق اراده برای لاغری ندارند این نیست که واقعا انسان های ناتوانی هستند بلکه به این دلیل است که از نحوه عملکرد ذهن و جسم اطلاعی ندارند.

همه افرادی که چاق هستند برای چاق تر شدن عجله نداشته اند بلکه بسیار نگران و مضطرب بوده‌اند که مبادا چاق‌تر شوند اما همه این افراد برای لاغر شدن به شدت عجله دارند.

عجله برای لاغری داشتن به شکل قابل ملاحظه ای اراده برای لاغری شما را تخریب و باعث رها کردن روش لاغری خواهد شد.

از آنجا که ما برای چاق شدن از روش خاصی استفاده نکرده ایم یا تصمیم قاطع نگرفته ایم که باید تا فلان تاریخ به چه وزنی برسیم،‌ عجله ای برای رسیدن به خواسته خود نداشته ایم و به همین دلیل خیلی آسان و بدون توجه به زمان چاق شدن به مرور چاق تر شده ایم.

اما هر بار که تصمیم گرفته ایم لاغر شویم چون از روش که برای ما تعیین کرده اند اقدام کرده ایم،‌ عجله داشتیم که زودتر نتیجه بگیریم تا درستی روش لاغری برایمان ثابت شده یا احساس خوشایند موفقیت در لاغر شدن را تجربه کنیم.

چرا چاق شدن آسان است

از آنجایی که جسم ما برای چاق شدن و لاغر شدن از سیستم هوشمندانه خودش استفاده می کند توجهی به عجله ما برای لاغر شدن ندارد.

عدم آگاهی ما از نحوه عملکرد جسم برای لاغر شدن سبب می شود که بعد از چند روز که برای لاغر شدن تصمم گرفته ایم و سعی می‌کنیم روش لاغری که در پیش گرفته ایم را به خوبی انجام دهیم،‌ چون نتیجه خاصی از تلاش روزانه خود کسب نمی کنیم به مرور اراده برای لاغری را از دست داده و لاغر شدن را رها می کنیم.

هربار که فرد چاق برای لاغر شدن اقدام می کند و نتیجه مطلوب کسب نمی کند بیشتر احساس می‌کند اراده برای لاغری ندارد. و این در حالی است که برای لاغر شدن نیاز به اراده نداریم همانطور که برای چاق شدن توجهی به اراده خود برای چاقی نداشتیم.

وقتی صحبت از اراده برای لاغری می شود به این معنی است که فرد باید تلاش کند بر خلاف میل و علاقه خود رفتار کند.

تلاش کند بر خلاف میل و اشتهای خود برای خوردن غذا، گرسنگی را تحمل کند.

تلاش کند بر خلاف علاقه خود برای ورزش کردن و عرق ریختن،‌ تا می تواند تحرک داشته باشد و عرق کند.

تلاش کند تا برخلاف علاقه خود برای خوردن دارو یا دمنوش های لاغری هر طور که شده در روز چند مرتبه از دارو یا دمنوش استفاده کند.

اراده برای لاغری در ذهن بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند به معنی محروم شدن از علایق یا مبارزه با غریزه و تمایل درونی خود است.

از آنجایی که محروم کردن خود از لذت بردن از زندگی کار سخت و طاقت فرسایی است،‌به هر مقدار که افراد اراده برای لاغری در خود ایجاد کرده باشند و از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کنند نمی توانند به رویای لاغری خود دست پیدا کنند.

لاغری آسان با قدرت ذهن

لاغری بدون اراده

لاغری با ذهن تنها روشی است که برای لاغر شدن با آن نیاز به اراده برای لاغری ندارید.

در دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها شما از همان مسیر و طریقی که ذهن و جسم شما برای چاق شدن استفاده کرده است برای لاغر شدن استفاده می کنید.

اگر عقیده دارید که چاق شدن آسان است و لاغر شدن سخت است به این دلیل است که روشی که برای چاقی در پیش گرفته اید کاملا ذهنی و بر اساس عملکرد جسم شما بر اساس دستورات مغزی شما برای چاق شدن بوده است به همین دلیل خیلی ساده و بدون تحمل رنج و سختی چاق شده اید.

  • جسم ما برای انجام هیچ عمل مربوط به خود سختی و رنج متحمل نمی شود.
  • جسم شما برای طپش قلبتان که در تمام لحظات عمر شما تکرار می شود سختی و رنج نمی کشد.
  • جسم شما برای میلیاردها بار پلک زدن در طول عمر شما متحمل سختی و رنج نمی شود.
  • جسم شما برای میلیارها سلولی که در طول عمر شما تولید میکند سختی و رنجی متحمل نمی شود.

به دلیل اینکه جسم شما برای چاق شدن متحمل سختی و رنج نمی شود شما عقیده دارید چاق شدن آسان است چون پروسه ای کاملا درونی و هوشمندانه است.

وقتی شما تصمیم می‌گیرید با استفاده از روش هایی بیرونی مانند رژیم گرفتن،‌ ورزش کردن،‌ دارو خوردن یا هر طریق دیگری جسم خود را وادار به لاغر شدن کنید،‌ تلاش ما برای محبور کردن جسمتان برای لاغر شدن کاری سخت و طاقت فرسا و البته بی هوده است به همین دلیل شما تصور می‌کنید اراده برای لاغری ندارید در حالی که لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به اراده ندارد.

لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به برنامه ریزی ذهن برای لاغری دارد.

مسیر صحیح لاغری

برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن

وقتی ذهن شما برای لاغر شدن برنامه ریزی شود،‌مغز شما دستورات چاقی خود را متوقف و سپس دستورات لاغری را صادر می‌کند و به همین دلیل به مرور رفتارها و واکنش های شما تغییر می‌کند و در نهایت این تغییرات سبب متناسب شدن شما می شود.

و در آن صورت است که شما حتما خواهید گفت لاغر شدن چقدر آسان است،‌ چقدر لذت بخش است و چقدر سریع اتفاق افتاد.

چرا که در این روش شما می آموزید توجه خود از چاقی را بردارید و به رویای خود که لاغری است توجه کنید.

وقتی به آنچه اکنون از بودنش رنج می کشید توجه نکنید،‌ خودبخود اراده برای لاغری در شما تقویت می شود.

به راحتی هر روز مراحل لاغر شدن را طی می کنید و پس از مدتی متوجه می شوید که بدون شما بدون سختی و رنج در حال تغییر وضعیت از چاقی به لاغری است.

این تجربه لذت بخش را همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای لاغر شدن اقدام کرده اند تجربه کرده اند و اگر شما هم از اضافه وزن و چاقی رنج می کنشید می توانید از این مسیر ساده و لذت بخش که نیاز به هیچگونه اراده برای لاغری ندارد اقدام کنید و مانند دوستان زیادی که تصاویر برخی از آنان در آلبوم شگفتی سازان موجود است به رویای لاغری خود برسید.

همچنین برای ایجاد اشتیاق و انگیزه در خود می توانید توضیحات تصویری دوستانی که از این مسیر ساده و لذتبخش به رویای لاغری خود رسیده اند بارها تماشا کنید تا باور کنید میشود همانطور که ساده و راحت چاق شده اید،‌ این بار ساده و راحت لاغر شوید.

اراده برای لاغری داشتن موضوع بسیار مهمی است که مانع ذهنی بسیاری از افراد چاق برای لاغر شدن می شود.

توضیحات مفصل فایل آموزشی اراده برای لاغری سخت از اراده برای چاق است به شما کمک میکند تا درک بهتری از عملکرد ذهن و جسم در چاق شدن و لاغر شدن پیدا کنید و باور کنید لاغر شدن نیاز به اراده برای لاغری ندارد بلکه نیاز به آموزش صحیح و دقت در انجام تمرینات و استمرار دارد.

نتیجه لاغری با ذهن

چرا اراده برای لاغری سخت تر از چاقی است؟

اراده برای لاغری یعنی عدم توانمندی در لاغرشدن حالا از کجا به وجود اومده!؟

همون روزهایی که با روشهای مختلفی سعی داشتیم لاغر بشیم و نتیجه ما مقطعی و کاملا رضایت بخش نبود و اول انگیزه و اشتیاق را از دست می دادیم و بعد ناامید می شدیم با یک عالمه سئوال تو ذهنمون که چرا لاغر نمی شم؟ چرا انگیزه ندارم؟چرا لاغر شدن سخته ولی چاقی آسون؟! و در نهایت شکست می خوردیم و هربار بیشتر باور می کردیم که لاغر شدن سخت است.

ما برای چاق شدن عجله نداشتیم فقط مضطرب و نگران بودیم از چاق تر شدن ولی برای لاغر شدن خیلی عجله داریم و عجله کردن اراده لاغری را تخریب می کند و باعث می شه نتونیم روش لاغری را ادامه بدهیم و در نهایت رها می کنیم.

برای چاق شدن تصمیم قاطع نگرفتیم ولی برای لاغری تصمیم می گرفتیم چون عجله داشتیم و دلیلش این بود که برای چاقی با یک روش خاص و هوشمندانه آسون چاق می شدیم (روش ذهنی) اما برای لاغر شدن دیگران برای ما یک روشی در نظر می گرفتند و ما می خواستیم ثابت کنیم که در این روش موفقیم و تصمیم می گرفتیم و عجله می کردیم و چون مسیر اصولی و صحیح نبود وبعد از مدت کوتاهی نتیجه ای هم رخ نمی داد ما ناامید می شدیم و باز باورمون قویتر می شد که لاغر شدن سخته!

چاق شدن یا لاغر شدن ما ربطی به اراده برای لاغری یا چاقی ما نداره فقط ربط به شناخت خودمون نسبت به عملکرد ذهن و جسممون داره.

اراده در ذهن ما یعنی تلاش برای اینکه خلاف علاقه مندی هات رفتار کنی یعنی برخلاف میل و اشتها یا علاقه مندیت با محدویت زندگی کنی !…و حس بدی منتقل می کنه حس فشار و به زور جابه جا کردن چیزی یا جنگ و مبارزه …

و اینکه بخوای اراده کنی که لذت نبری خیلی کار سختیه !..

جسم ما بسیار هوشمند هست و طی تمام سالهایی که زنده هستیم برای تپش قلبمون یا میلیاردها بار پلک زدن در روز یا نفس کشیدنمون خسته نمیشه و رنج نکشیده با همون برنامه ذهن ما  چاقی به راحتی در جسم ما شکل گرفته است .

در برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن توجه از چاقی برداشته میشه و میره به سمت لاغری و وقتی به آنچه که هم اکنون از بابت بودنش رنج می کشی اصلا توجه نمی کنی خودبه خود اراده لاغری در ما تقویت میشه .

اما همین موضوع اراده برای لاغری داشتن در ذهن افراد مانعی است که نمی زاره لاغر شوند و باید اصلاح بشه باید بدونیم ما اصلا برای چاقی اراده نکردیم و در روش ذهنی هم به هیچ عنوان نیاز به اراده برای لاغری نداریم و فقط باید ذهنمون برای لاغری برنامه ریزی بشه و موانع ذهنی برای لاغر شدن را برداریم خودبه خودی و خیلی آسون ما لاغر میشیم.

نقشه ذهنی لاغری از قبل در ذهن ما وحود داره مثل سلامتی و شادی که اورجیناله و جسم ما هربار در تلاشه که خودش را به حالت طبیعیش برسونه بارها جراحت های پوستی را ترمیم کرده و یا سلولسازی صورت گرفته و حتی خیلی از باکتریها را بدون اینکه متوجه بشیم از بدن ما دفع می کنه ولی این ما بودیم که نادانسته و ناآگاهانه دلالیلی برای چاقیمون در ذهنمون طبیعی کردیم و در بخشهای وجودیمون و به خصوص جسممون اختلال ایجاد کردیم.

بارها با همون رژیمهای سخت با روزه گرفتن بدون سحری با پیاده روی های دو ساعته با خوردن افشرده لیموو زیره ۵ کیلو از اضافه وزنم را با تلاش فراوان طی دو تا سه هفته کم می کردم اما در عرض سه روز تا یک هفته سریع به جایگاه اولم بر می گشتم هربار تصمیم محکمتری می گرفتم (تصمیم کبری😄) و بیشتر خودم را وزن می کردم که کنترل بیشتری داشته باشم ولی نتیجه همون بود واقعا چرا !؟…

چون تو ذهن من چاقی برنامه داشت و آسون بود چون در ذهنم مدتها برنامه ریزی شده بود و آموزش دیده بودم بارها تکرارش کرده بودم و دستورات از مغز برای چاقی صادر می شد .چون هر سایزی که بودم آینده را نمی دیدم که خودمو با چاقتر شدنم مقایسه کنم و توجهی نداشتم و روند چاقی بهتر پیش می رفت و خیلی راحت چاقتر می شدم  .

اما برای لاغر شدن هرروز این جسم را بارها میبینی تو آینه تو حمام موقع لباس پوشیدن و موقع خرید لباس به وقت قدم زدن توی شیشه مغازه ها یا سایه ای که باهاته و تمام خاطرات و نظرات دیگران .دائم باهاش برخورد داری و دائم داری توجه می کنی که چی شد ؟پس چرا تغییر نکردم!؟ و این چرا چراها آدمو داغون می کنند. اگر زمان هم دخیل بشه که هیچی دیگه!.. چندروز گذشته ! چندروز مونده؟!؟ خسته میشی و مسیر را رها می کنی.

دلیل اینکه خیلی از افرادی که اضافه وزن دارند و باشگاه می روند و اما خسته می شوند و ادامه نمی دهند همینه که بارها هرروز تو آینه خودشون را میبینند یا میروند روی ترازو و خودشون را محک می زنند و وقتی میبینند هیچ تغییر جسمی نداشتند خسته می شوند و ناامید و مسیر را رها می کنند.

اشتباه اینه که من به چیزی که نیست فکر کنم یعنی انتظارم خیلی از خودم بالا باشه و این باعث میشه از جایگاه امروزم ناراضی باشم و موفق نمی شم مخصوصا افرادی که روی خودشون کار می کنند باید اختلاف سرعت ذهن را با جهان مادی در نظر بگیرند وگرنه از خودشون شکست می خورند .سرزنش ها و خودتخریبی ها و جنگ با خود عامل بارها شکست خوردنه.

مثلا همینی که امروز هستم تا مدتی قبل آرزوم بوده اگر هم بهم می گفتند که شما دیگه چاق تر نمیشی از خوشی بال در میاوردم اما الآن هرروز منتظرم باربی بشم و دائم به خودم چرا چرا می کنم ؟!و این یعنی تنفر از چیزی که هستم و یعنی نارضایتی و حال بد .. قدرت دادن به چاقی و توجه به چاقی  خیلی خطرناکه چون باعث میشه خسته بشم راضی نباشم و ذهنم لذت نبره همکاری نمی کنه و مسیر را رها می کنم 

باید بتونیم توجهمون را از جسممون بر داریم و نگاهی به وضعیت فعلی نداشته باشیم .

هر چقدر هم نیروی امید داشته باشیم یا تصور و تجسم، این نیرو زورش به واقعیت که هرروز جلو چشممونه نمی رسه.

من چند روزه با خودم میگم فکر کن داری تحقیقات علمی انجام می دی و لذت ببر از آموزش مثل همون روزایی که برای درس و مدرسه یه موضوعی که علاقه داشتیم و انتخاب می کردیم و تحقیق می کردیم و اصلا به نتیجه اون تو زندگیمون کاری نداشتیم.

ذهن ما هر لحظه میتونه جهش داشته باشه به حال خوب یا فلان تصویر اما جسم برای تغییر پروسه را باید طی کنه زمان لازم داره.

اگر هر روز افکار مناسب داشته باشیم و محتویات آموزشی دریافت کنیم تآکید می کنم هر روز و هر روز چه بخواهیم و چه نخواهیم لاغر می شیم.

مثل زمان چاقی که هر روز و هر روز افکار و رفتار مناسب چاقی داشتیم و خودبه خودی و آسون چاق شدیم.

هر چقدر از زمان آموزشهای ذهنی بگذره چرخه لاغری آروم آروم از حالت کند به حالت روان در میاد.

پس اراده بی اراده برای لاغری 😉

با لذت و رضایت حتما لاغر میشیم 

خدایا شکرت عاااشقتم  ❤️ سپاس و درود بر شما 🍃🌸

(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی اراده برای لاغری توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره لاغری چیست؟ آیا لاغری سخت تر از چاقی است؟!
  • نگرش عموم افراد درباره لاغر شدن چیست؟ درباره نگرش اطرافیان خود بنویسید.
  • برای لاغر شدن از طریق روش های لاغری در گذشته چقدر عقیده داشتید باید اراده برای لاغری را در خود تقویت کنید.
  • در گذشته درباره نداشتن اراده برای لاغری برای دیگران توضیح داده اید؟!‌ شرح دهید.
  • نگرش شما درباره چاق شدن بدون داشتن اراده چیست؟
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری به چه میزان اراده برای لاغری داشتید؟
  • استفاده از محتوای تناسب فکری چه تاثیری در نگرش شما درباره اراده برای لاغری داشته است.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.97 از 39 رای

https://tanasobefekri.net/?p=22109
90 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/04/16 10:34
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 3947 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 756 کلمه

      سلام 

      چرا اراده برای لاغری سخت تر از چاقی هست

      وقتی به گذشته خودم می‌نگرم میبینم من روند چاقیم طوری نبوده که کیلو به کیلو در تمام قسمت های بدنم شکل بگیره و اینو از نظر اطرافیانم میفهمیدم.  

      اوایلش که تا یه سنی متناسب بودم بعد یواش یواش از بازوهام شروع به پف کردن کرد چون خودم همش به داداشم که باشگاه میرفت مسخره اش میکردم که شما پسرها برای اینکه بازوتون پف کنه میرین باشگاه  . و همش تو خونه یه جورایی با بازوهام اداشون رو درمیاوردم .

      بعد کم کم به آدم هایی که شکمشون بزرگه توجه میکردم و خونمون مرتب از پسر همسایمون که از رنج های چاقی اش میگفت صحبت میشد و من هم دلم براش می سوخت و هم از چاقی بدم میومد ومتنفر بودم که آینده یه جوان رو خراب میکنه.

      کم کم یه مدت متوجه شدم شکمم بزرگ شده . و گفتم حتمن به خاطر بی تحرکی هستش چونکه سایر قسمتهای دیگه بدنم نرمال بود. تو این مرحله هم هیچ کاری برای لاغری انجام  ندادم.

      بعدش در محیط افراد های خیلی چاق قرار گرفتم و طرز غذاخوردنشون  رو نگاه میکردم و مرتب در مورد کارهای لاغری و… صحبت میکردند و اون رو به نژاد خودشون نسبت میدادند.و به من میگفتن تو لاغری . فکری برای لاغریت بکن 

      ومن هم پیش دکتر تغذیه رفتم ولی ایشون گفتند که خانم شما ۵ کیلو اضافه وزن دارید و برام برنامه نوشت که رعایت کنم .

      یادم میاد یه چند روزی رعایت کردم و رها کردم و با خودم گفتم یه کم پیاده روی رو زیاد میکنم غذام رو کم نمیکنم .

      چند سالی به همین روال بود و من هم پذیرفته بودم و کاری نکردم .

      کم کم بعد ۸ سال یه بار وزن کردم دیدم وزنم ۶۵ هستش . 

      و یه همکارم داشتم اون بهم میگفت صورتت لاغره و قرص چاقی بخور بزار صورتت زیبا بشه و اون هم میخورد ومن هم چند باری مصرف کردم و دیدم صورتم غبغب شد و زود هراس کردم و رها کردم  .

       بعد شش ماه وزن کردم شدم ۷۰. بعد دوستم بهم گفتش تو چاق شدی .  و من هم تصمیم گرفتم پیاده روی کنم روزی ۱ساعت پیاده روی  توی گرمای تابستون بعدشم توی اتاق بدون پنکه و کولر میرقصیدم  و وزنم شد تقریبا ۶۵ کیلو . و خوشحال شدم و دیگه خورد پاییز و رها کردم فکر کردم ثابت میمونه . 😌

      بعد یه مدت دیدم لباسم مرتب تنگ میشه دوباره وزن کردم شدم ۷۲ کیلو . دوباره هر روز پیاده  روی و ورزش و باشگاه و هفته ای یکبار وزن کردن . و واقعا استرس داشتم که چه وزنی رو تراز بهم نشون میده بعضی وقتا ۱۰۰ گرم کم میشدم و بعضی وقتها ۱۰۰ گرم اضافه .

      دیگه ترسیدم و با اینکه معنای گرسنگی و سیری رو می فهمیدم هر موقع گرسنم میشد یه کمی غذا میخوردم و کاسه کوچیک انتخاب میکردم و همش گرسنه بودم .بعد یه مدت رها کردم و بی خیال شدم . خیلی اینترنت رو سرچ میکردم و کم کم به خوردن قهوه روی آوردم و بعد یه مدت اون هم رها کردم . 😔

      بعد با دوره استاد آشنا شدم و بعد یکسال وقفه که خودمم دلیلش رو نمیدونم الان نزدیک به دوماهه مستمرا دنبال میکنم .

      حالا می خاستم بگم من توی این همه سال آرام آرام چاق شدم  چون برای چاق شدنم هیچ زحمتی نکشیدم ودرمن شکل گرفت و الان میخام سریع لاغربشم . 

      چون خیلی برای لاغری رنج کشیدم ورزش کردم و پیاده روی و… تو ذهنم نهادینه شد که بابا لاغر شدن سخته وتو نمی تونی.  ولی اگه بپذیرم که لاغر شدن ذهنی هستش و هیچ سختی نداره مگه من برای چاق شدنم سختی کشیدم که برای لاغری سختی بکشم .

      و چون موقعی که متناسب بودم و داشتم چاق میشدم چون رنج چاقی نبود که حس منو بد کنه و من آرام آرام بدون دردسر چاق شدم .

      ولی الان چون چاقم و این رو در لباسهای و تو آینه و تو نظر دیگران میبینم و با همین شرایط میخام لاغربشم لاغری رو برام سخت میکنه .

      پس خودم رو همینطور که هست میپذیرم و به خودم عشق می ورزم و فایل ها وآموزشهای  استادم رو دنبال میکنم و گام به گام پیش میرم تا منم متناسب بشم .✍

      نمیشه حس بد چاقی رو داشته باشم و بخام لاغر بشم ‌.

      مثل اینه من یه وزنه به پام ببندم بعد بخام بدوم . خوب معلومه حرکت منو کند میکنه . 

      البته اینو هم بگم اگه همین چاقی نبود من شاید به این زودی ها با قدرت ذهن آشنا نمی شدم.  من نه تنها از قدرت ذهن برای لاغری بلکه در بیشتر کارام دارم ازش استفاده میکنم .😀

      استاد عزیز از آموزشهای بی نظیرتون ممنونم .🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 17 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1400/10/14 11:50
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 3947 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 670 کلمه

      سلام استاد عزیز ودوستان همراه

      اینکه چه وقت یه موضوعی هدفمون وآرزومون میشه ؟

      جواب : وقتی که اون رو نداریم ونمیتونیم احساس خوبی که بهمون میده رو تجربه کنیم .

      مثلا :  چه وقت متناسب شدن آرزومون میشه :

      جواب :وقتی اون رو نداریم 

      واحساسمون در موقع نداشتن چیه ؟

      احساس خوبی نیست .باعث میشه بیشتر به چیزی که داریم یعنی چاقی توجه کنیم و هرتوجهی یعنی که بیشتر خواستن از جهان .

      حالا میخواهیم متناسب بشیم باید چی کارکنیم؟

      بهش توجه نکنیم تادراثر بی توجهی ما کمرنگ بشه و بره.

      حالا چطور با این وضعیت چاقیمان که همه جا همراه ماست توجه نکنیم ؟

      حتی تو آینه میخاهیم سر ووضع خودمان رو درست کنیم میبینیمش. از تنگ شدن لباسها میبینمش . احساس سنگینی بعد غذا میبینیمش. از حرف و حدیث دیگران میبینیمش و ناخواسته حواسمون سمتش میره .وبهش توجه میکنیم 

      خوب حالا که توجه یه لخظه سمتش میره . بلافاصله توجه رو از روش برداریم و به چیز دیگه فکر کنیم .

      چون از یک طرف داریم وقت میزاریم وفایل های لاغری با ذهن رو گوش میدیم تمریناتمون روانجام میدیم و…

      نمره توجهمون مثلا میشه ۲۰

      بعدش به وضعیتی که الان هستیم و با چالش هایی که درطول روز با این چاقی داریم برمیخوریم و اگه توجه مون بره سمت چاقی وازش بدمون بیاد  نمره توجهمون میشه ۲۰_

      وتمامی تلاش اون روزمون رو خنثی میکنه .

      بعدش اون موقع میگیم که یا من بی ارادم اینهمه لاغر شدن و من نتونستم . یا میگین این دوره هم بیخوده و جواب نمیده .

      ولی اگر هوشیار باشیم و در طول روز توجهمون رفت سریع هوشمندانه حواسمون رو ببریم سمت یه چیز دیگه .توجه به چاقی کم میشه و ما کم کم به هدفمون میرسیم .

      من وقتی خودمو تو آینه میبینم خوب ناخواسته توجهم یک آن میره که هنوز چاقم . سریع حواسم رو میبرم به قسمتی از اعضای دیگم میگم خدایا شکرت که موهای سرم پرپشته .

      خدایا شکرت بدنی سالمی دارم . خدایا شکرت قدم بلنده و..

      از بس این کارها رو میکنم باورتون نمیشه عاشق خودم شدم منی که ازخودم بدم میومد الان عاشق خودم شدم .وبه هر بهونه ای برای خودم کادو میخرم😃

      همین چند روز پیش که خواهرم هیچ کس رو قبول نداره در زیبایی وهمش ایراد میگیره . جلوی من پیش مامانم از زیبایی من میگه و هی میگه . ومن از هرکسی میشنیدم باورم میشد الا خواهرم . 

      پس برمن ثابت شد که این خودمون هستیم که به خودمون برچسب میزنیم . 

      وگرنه خاهرم هرموقع منومیدید اول ازهمه به شکمم نگاه میکرد وایراد میگرفت ولی همون آدم الان میشینه یه ساعت ازم تعریف میکنه .واصلا از چاقیم هم هیچی نگفت . 

      پس اگه میخایم لاغربشیم بایستی افکار چاقی رو که سراغمون میاد ودرجسم ماهم هست سریع عوضش کنیم واین کار رو مرتب انجام بدیم کم کم راه حل های مختلف میاد سراغمون که بهمون کمک میکنه چطور به چاقی کمتر توجه کنیم و متوقفش کنیم .

      ما که تواین مسیرهستیم واستاد داره با جون ودل کمکمون میکنه پس خودمون هم یه کم همت کنیم و به نتیجه برسیم و لذتشو ببریم .

      به خدا منم که اوایل سه چهار ماه اول دوره لاغری بهم خیلی از طرف اطرافیانم فشار وارد شد متلک میشنیدم من فقط تلاشم رو کردم احساسمو خوب نگه داشته باشم و اصلا واکنشی به حرفاشون نشون ندم . وسکوت کردم .

      چون هرچی میگفتم اونها هم چیزی داشتن که بگن و این باعث توجه بیشترم میشد.  فقط سکوت . سخته اما میشه .

      کم کم همون آدمها بعد سه چهار ماه دیگه هیچی بهم نگفتن و الان از زیبایی و جوان ترشدن من میگن .

      داداشم میگه راستشو بگو چی کارکردی ؟ ومن هرچی میگم من هیج کاری نکردم باورشون نمیشه که نمیشه .

      البته پیش خودمون باشه همون کاری که جلو آینه میکردم همون کار رومیکردم و میکنم .یا

      هرخواننده ای وصف عشق میکنه احساس میکنم خطابش به منه .همین کارها . 

      الان خیلی سایز کم کردم واین رو از لباسهام متوجه میشم و من لایق این کاهش وزن بودم چون خودم آگاهانه افکارم رو تغییر میدادم .وآموزشها رو دنبال میکنم

      آموزش امروز مثل همیشه فوق العاده بود استاد .

      مرسی که اینهمه وقت میزارین .

      اینها همش چگونه زیستن هست . 

      چون میشه همین آموزشها رو درجنبه های دیگه زندگی هم پیاده کرد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/03/07 19:10
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 3947 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 511 کلمه

      سلام

      الان که دارم این کامنتمو مینویسم کفشم که چند ماهی بیشتر نیست خریدم بااینکه نو هست برام گشاد شده ومدام از پام درمیاد .

      وقتی این حالت رو میبینم خیلی ذوق میکنم واینم دستاورد من برای ماندن تو این مسیره . البته این رو من نمیدونستم که سایز پام هم تغییر میکنه واز سایز ۳۹ میرسه به ۳۸ ..شلوار لی ام رو هم امروز انداختمش . چون دیگه بعد چندبارتنگ کردن از حالت افتاد وانداختمش .

      چقدر این روزها قشنگ هست خیلی .

      وقتی مادرم امروز بهم گفت داداشت صبح زود پاشده رفته آزمایش بده واسه کبد چرب . چون اون هم بیماری کبد چرب داره ولی وقتی میبینیمش متناسبه ‌ البته جسمش داد میزنه که باشگاهیه . وبا باشگاه وزن کم کرده . اما ذهنش پرفرمول چاقی هست . یه لحظه به خودم اومدم که منم که چند ماه پیش آزمایش دادم من مشکلی نداشتم ونرمال بود واینم دستاورد لاغری هستش که من پیش بینی نکرده بودمش وقتی میخاستم وارد دوره بشوم.

      و اما داداشم که ذهن چاق اما جسم متناسب داره این مشکل رو داره .

      لابد میپرسین ذهنش رو چطوری دیدم؟

       بعد اینهمه بودن تو این سایت دیگه استادشدیم کافیه دو دقیقه یه فردی رو پای غذا خوردن ببینم و واکنشش رو بعد خوردن غذا ببینم ‌ میفهمم طرف ذهن چاق داره یا نه . حتی اگه طرف لاغر باشه و با باشگاه لاغر شده باشه .

      حتمن میگین به ماهم بگو .

      ولی من پیشنهادم اینه برید تو سایت تناسب فکری یاد بگیرید من این آموزشهام رو به رایگان دراختیار کسی قرار نمیدم🤣😄

      البته من هنوز دانشجوی این رشته هستم و درسم تموم نشده دانشگاهی که موضوع تئوری با عملی همراه هست .

      خواهرم که چند روزه با این دوره آشنا شده . ودیروز وقتی صفحه سایت رو باز کرد میگه استاد لاغریت چرا داره آشپزی آموزش میده. کیک شکلاتی . انواع غذاهای خوشمزه و…. اینکه که بیشتر تحریک میکنه .

      گفتم استاد داره با زبان بی زبانی فریاد میزنه بابا این روش رژیم نداره . ترس از غذاخوردن نداره. وترس ها آنقدر فرو می ریزه که خودش که سالها بود چاق بود و در رنج ومشقت و الان متناسب شده هرکس جای اون بود الان که لاغر شد خودش رو باغذاهای معمولی نگه میداشت .اما  بدون ترس وبا لذت غذا می خوره .

      البته اون تازه میخاد شروع کنه . و این حرفها براش غریبست .

      البته اون منو میبینه ونگام میکنه وانرژی میگیره . وچون ازم کوچکتره براش سخته که من متناسب باشم و کوچکتر از اون نشون بدم . ویه جورایی بهش برمیخوره که بالاخره خودش رو متقاعد کرد بیاد وارد دوره بشه ببینه چه خبره .

      منم واقعیتش با برنامه های آموزشی آشپزی استاد ترسهام فرو ریخت و خیلی کم پیش میاد عذاب وجدان بعد غذا خوردن رو تجربه کنم یا اصلا بترسم وغذایی رو نخورم .

      خواهر زاده نازنینی دارم که پدرم همش بهش میگه بخور قوی باشی بازی میکنی نیرو داشته باشی و بهش انگیزه میده که قوی بودن برابراست باغذا خوردن .

      همش مورد تهاجم چندجانبه ورودیهای منفی دراطرافمون هستیم اگه حواسمون نباشه نمیتونیم زندگی دلخواهمون رو خلق بکنیم .

      خدارو شکر بابت هدایت به این مسیر زیبا .

      تشکر از استاد عزیز بابت آموزشهای بی بدلیلش .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/03/09 11:26
      مدت عضویت: 1526 روز
      امتیاز کاربر: 3947 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 125 کلمه

      سلام دوست عزیز

      خیلی خوشحالم که شما هم دارید نتیجه میگیرید .

      بعد اینهمه دویدن های بیهوده تازه میفهمم چقدر لاغرشدن راحته و چقدر لذت بخش .

      گاها که نجوای شیطانی میخاد منو منصرف کنه خوبه بس دیگه تو حالا نزدیک شدی به وزن ایده الت .

      اما دلم مبخاد ادامه بدم واقعن دارم چیزهایی رو تجربه میکنم که اصلا تو فکرم نبود .وردای اون لاغر نشده بودم .

      منم کامنتهای دوستان خیلی تومسیر کمکم کرد ودلم میخاد منم کامنت بزارم وخوسحالیمو از این مسیر انتشار بدم .

      ما هممون سختی کشیدیم بعضیهامون اول راهند وبعضی ها وسط راه وعده ای به ساحل تناسب اندام رسیدن .

      وجود خودمان کنار هم باعث دلگرمی مان میشه و دوباره بهمون انرژی میده .

      امیدوارم کامنتهام بتونه برای اونهایی که میخان متناسب بشن مفید باشه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم