بسیاری از افراد چاق دوست دارند لاغر شوند اما از آنجا که عقیده دارند اراده برای لاغری ندارند اشتیاق و انگیزه لاغر شدن را از دست داده اند.
آنها چاقی را پذیرفته اند اما رنج و ناراحتی چاق بودن فرصت لذت بردن از زندگی و داشتن احساس خوب را از آنان گرفته است.
اراده برای لاغری
در این چند ساله که به واسطه آموزش های لاغری با ذهن نوشته های افراد زیادی را مطالعه کردهام همواره یکی از دغدغه های افراد چاق نداشتن اراده برای لاغری بوده است.
سوالات زیادی در ذهن افرادی که چاق هستند درباره اراده برای لاغری ایجاد می شود:
- چرا نمی توانم لاغر شوم؟
- چرا اراده برای لاغر شدن ندارم؟
- چطور انگیره برای لاغر شدن پیدا کنم؟
- چرا به راحتی چاق می شوم ولی برای لاغر شدن باید آنقدر سختی بکشم؟
- چطور انگیزه لاغری را در خودم ایجاد کنم؟
و بسیاری سوالات دیگر که ناشی از عدم توانایی برای در لاغر شدن در ذهن افراد ایجاد می شود.
چرا لاغر شدن سخت است
هر بار که فردی برای لاغر شدن اقدام کند و به هر دلیل نتواند مسیر خود برای لاغر شدن را ادامه دهد احساس یاس و ناتوانی برای کاهش وزن در ذهنش پررنگ تر می شود.
هر بار که شما تصمیم بگیرید لاغر شوید و از هر روشی اقدام کنید اگر نتیجه نگیرید یا روش لاغری خود را رها کنید علاوه بر اینکه انگیزه لاغری در شما کم رنگ تر می شود اعتقاد و باور شما نسبت به این که چاق شدن آسان است ولی لاغر شدن سخت است پررنگ تر می شود.
علت اینکه افراد چاق اراده برای لاغری ندارند این نیست که واقعا انسان های ناتوانی هستند بلکه به این دلیل است که از نحوه عملکرد ذهن و جسم اطلاعی ندارند.
همه افرادی که چاق هستند برای چاق تر شدن عجله نداشته اند بلکه بسیار نگران و مضطرب بودهاند که مبادا چاقتر شوند اما همه این افراد برای لاغر شدن به شدت عجله دارند.
عجله برای لاغری داشتن به شکل قابل ملاحظه ای اراده برای لاغری شما را تخریب و باعث رها کردن روش لاغری خواهد شد.
از آنجا که ما برای چاق شدن از روش خاصی استفاده نکرده ایم یا تصمیم قاطع نگرفته ایم که باید تا فلان تاریخ به چه وزنی برسیم، عجله ای برای رسیدن به خواسته خود نداشته ایم و به همین دلیل خیلی آسان و بدون توجه به زمان چاق شدن به مرور چاق تر شده ایم.
اما هر بار که تصمیم گرفته ایم لاغر شویم چون از روش که برای ما تعیین کرده اند اقدام کرده ایم، عجله داشتیم که زودتر نتیجه بگیریم تا درستی روش لاغری برایمان ثابت شده یا احساس خوشایند موفقیت در لاغر شدن را تجربه کنیم.
چرا چاق شدن آسان است
از آنجایی که جسم ما برای چاق شدن و لاغر شدن از سیستم هوشمندانه خودش استفاده می کند توجهی به عجله ما برای لاغر شدن ندارد.
عدم آگاهی ما از نحوه عملکرد جسم برای لاغر شدن سبب می شود که بعد از چند روز که برای لاغر شدن تصمم گرفته ایم و سعی میکنیم روش لاغری که در پیش گرفته ایم را به خوبی انجام دهیم، چون نتیجه خاصی از تلاش روزانه خود کسب نمی کنیم به مرور اراده برای لاغری را از دست داده و لاغر شدن را رها می کنیم.
هربار که فرد چاق برای لاغر شدن اقدام می کند و نتیجه مطلوب کسب نمی کند بیشتر احساس میکند اراده برای لاغری ندارد. و این در حالی است که برای لاغر شدن نیاز به اراده نداریم همانطور که برای چاق شدن توجهی به اراده خود برای چاقی نداشتیم.
وقتی صحبت از اراده برای لاغری می شود به این معنی است که فرد باید تلاش کند بر خلاف میل و علاقه خود رفتار کند.
تلاش کند بر خلاف میل و اشتهای خود برای خوردن غذا، گرسنگی را تحمل کند.
تلاش کند بر خلاف علاقه خود برای ورزش کردن و عرق ریختن، تا می تواند تحرک داشته باشد و عرق کند.
تلاش کند تا برخلاف علاقه خود برای خوردن دارو یا دمنوش های لاغری هر طور که شده در روز چند مرتبه از دارو یا دمنوش استفاده کند.
اراده برای لاغری در ذهن بسیاری از افرادی که اضافه وزن دارند به معنی محروم شدن از علایق یا مبارزه با غریزه و تمایل درونی خود است.
از آنجایی که محروم کردن خود از لذت بردن از زندگی کار سخت و طاقت فرسایی است،به هر مقدار که افراد اراده برای لاغری در خود ایجاد کرده باشند و از هر روشی برای لاغر شدن اقدام کنند نمی توانند به رویای لاغری خود دست پیدا کنند.
لاغری بدون اراده
لاغری با ذهن تنها روشی است که برای لاغر شدن با آن نیاز به اراده برای لاغری ندارید.
در دوره آموزشی ورود به سرزمین لاغرها شما از همان مسیر و طریقی که ذهن و جسم شما برای چاق شدن استفاده کرده است برای لاغر شدن استفاده می کنید.
اگر عقیده دارید که چاق شدن آسان است و لاغر شدن سخت است به این دلیل است که روشی که برای چاقی در پیش گرفته اید کاملا ذهنی و بر اساس عملکرد جسم شما بر اساس دستورات مغزی شما برای چاق شدن بوده است به همین دلیل خیلی ساده و بدون تحمل رنج و سختی چاق شده اید.
- جسم ما برای انجام هیچ عمل مربوط به خود سختی و رنج متحمل نمی شود.
- جسم شما برای طپش قلبتان که در تمام لحظات عمر شما تکرار می شود سختی و رنج نمی کشد.
- جسم شما برای میلیاردها بار پلک زدن در طول عمر شما متحمل سختی و رنج نمی شود.
- جسم شما برای میلیارها سلولی که در طول عمر شما تولید میکند سختی و رنجی متحمل نمی شود.
به دلیل اینکه جسم شما برای چاق شدن متحمل سختی و رنج نمی شود شما عقیده دارید چاق شدن آسان است چون پروسه ای کاملا درونی و هوشمندانه است.
وقتی شما تصمیم میگیرید با استفاده از روش هایی بیرونی مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو خوردن یا هر طریق دیگری جسم خود را وادار به لاغر شدن کنید، تلاش ما برای محبور کردن جسمتان برای لاغر شدن کاری سخت و طاقت فرسا و البته بی هوده است به همین دلیل شما تصور میکنید اراده برای لاغری ندارید در حالی که لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به اراده ندارد.
لاغر شدن مانند چاق شدن نیاز به برنامه ریزی ذهن برای لاغری دارد.
برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن
وقتی ذهن شما برای لاغر شدن برنامه ریزی شود،مغز شما دستورات چاقی خود را متوقف و سپس دستورات لاغری را صادر میکند و به همین دلیل به مرور رفتارها و واکنش های شما تغییر میکند و در نهایت این تغییرات سبب متناسب شدن شما می شود.
و در آن صورت است که شما حتما خواهید گفت لاغر شدن چقدر آسان است، چقدر لذت بخش است و چقدر سریع اتفاق افتاد.
چرا که در این روش شما می آموزید توجه خود از چاقی را بردارید و به رویای خود که لاغری است توجه کنید.
وقتی به آنچه اکنون از بودنش رنج می کشید توجه نکنید، خودبخود اراده برای لاغری در شما تقویت می شود.
به راحتی هر روز مراحل لاغر شدن را طی می کنید و پس از مدتی متوجه می شوید که بدون شما بدون سختی و رنج در حال تغییر وضعیت از چاقی به لاغری است.
این تجربه لذت بخش را همه افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای لاغر شدن اقدام کرده اند تجربه کرده اند و اگر شما هم از اضافه وزن و چاقی رنج می کنشید می توانید از این مسیر ساده و لذت بخش که نیاز به هیچگونه اراده برای لاغری ندارد اقدام کنید و مانند دوستان زیادی که تصاویر برخی از آنان در آلبوم شگفتی سازان موجود است به رویای لاغری خود برسید.
همچنین برای ایجاد اشتیاق و انگیزه در خود می توانید توضیحات تصویری دوستانی که از این مسیر ساده و لذتبخش به رویای لاغری خود رسیده اند بارها تماشا کنید تا باور کنید میشود همانطور که ساده و راحت چاق شده اید، این بار ساده و راحت لاغر شوید.
اراده برای لاغری داشتن موضوع بسیار مهمی است که مانع ذهنی بسیاری از افراد چاق برای لاغر شدن می شود.
توضیحات مفصل فایل آموزشی اراده برای لاغری سخت از اراده برای چاق است به شما کمک میکند تا درک بهتری از عملکرد ذهن و جسم در چاق شدن و لاغر شدن پیدا کنید و باور کنید لاغر شدن نیاز به اراده برای لاغری ندارد بلکه نیاز به آموزش صحیح و دقت در انجام تمرینات و استمرار دارد.
نتیجه لاغری با ذهن
چرا اراده برای لاغری سخت تر از چاقی است؟
اراده برای لاغری یعنی عدم توانمندی در لاغرشدن حالا از کجا به وجود اومده!؟
همون روزهایی که با روشهای مختلفی سعی داشتیم لاغر بشیم و نتیجه ما مقطعی و کاملا رضایت بخش نبود و اول انگیزه و اشتیاق را از دست می دادیم و بعد ناامید می شدیم با یک عالمه سئوال تو ذهنمون که چرا لاغر نمی شم؟ چرا انگیزه ندارم؟چرا لاغر شدن سخته ولی چاقی آسون؟! و در نهایت شکست می خوردیم و هربار بیشتر باور می کردیم که لاغر شدن سخت است.
ما برای چاق شدن عجله نداشتیم فقط مضطرب و نگران بودیم از چاق تر شدن ولی برای لاغر شدن خیلی عجله داریم و عجله کردن اراده لاغری را تخریب می کند و باعث می شه نتونیم روش لاغری را ادامه بدهیم و در نهایت رها می کنیم.
برای چاق شدن تصمیم قاطع نگرفتیم ولی برای لاغری تصمیم می گرفتیم چون عجله داشتیم و دلیلش این بود که برای چاقی با یک روش خاص و هوشمندانه آسون چاق می شدیم (روش ذهنی) اما برای لاغر شدن دیگران برای ما یک روشی در نظر می گرفتند و ما می خواستیم ثابت کنیم که در این روش موفقیم و تصمیم می گرفتیم و عجله می کردیم و چون مسیر اصولی و صحیح نبود وبعد از مدت کوتاهی نتیجه ای هم رخ نمی داد ما ناامید می شدیم و باز باورمون قویتر می شد که لاغر شدن سخته!
چاق شدن یا لاغر شدن ما ربطی به اراده برای لاغری یا چاقی ما نداره فقط ربط به شناخت خودمون نسبت به عملکرد ذهن و جسممون داره.
اراده در ذهن ما یعنی تلاش برای اینکه خلاف علاقه مندی هات رفتار کنی یعنی برخلاف میل و اشتها یا علاقه مندیت با محدویت زندگی کنی !…و حس بدی منتقل می کنه حس فشار و به زور جابه جا کردن چیزی یا جنگ و مبارزه …
و اینکه بخوای اراده کنی که لذت نبری خیلی کار سختیه !..
جسم ما بسیار هوشمند هست و طی تمام سالهایی که زنده هستیم برای تپش قلبمون یا میلیاردها بار پلک زدن در روز یا نفس کشیدنمون خسته نمیشه و رنج نکشیده با همون برنامه ذهن ما چاقی به راحتی در جسم ما شکل گرفته است .
در برنامه ریزی ذهن برای لاغر شدن توجه از چاقی برداشته میشه و میره به سمت لاغری و وقتی به آنچه که هم اکنون از بابت بودنش رنج می کشی اصلا توجه نمی کنی خودبه خود اراده لاغری در ما تقویت میشه .
اما همین موضوع اراده برای لاغری داشتن در ذهن افراد مانعی است که نمی زاره لاغر شوند و باید اصلاح بشه باید بدونیم ما اصلا برای چاقی اراده نکردیم و در روش ذهنی هم به هیچ عنوان نیاز به اراده برای لاغری نداریم و فقط باید ذهنمون برای لاغری برنامه ریزی بشه و موانع ذهنی برای لاغر شدن را برداریم خودبه خودی و خیلی آسون ما لاغر میشیم.
نقشه ذهنی لاغری از قبل در ذهن ما وحود داره مثل سلامتی و شادی که اورجیناله و جسم ما هربار در تلاشه که خودش را به حالت طبیعیش برسونه بارها جراحت های پوستی را ترمیم کرده و یا سلولسازی صورت گرفته و حتی خیلی از باکتریها را بدون اینکه متوجه بشیم از بدن ما دفع می کنه ولی این ما بودیم که نادانسته و ناآگاهانه دلالیلی برای چاقیمون در ذهنمون طبیعی کردیم و در بخشهای وجودیمون و به خصوص جسممون اختلال ایجاد کردیم.
بارها با همون رژیمهای سخت با روزه گرفتن بدون سحری با پیاده روی های دو ساعته با خوردن افشرده لیموو زیره ۵ کیلو از اضافه وزنم را با تلاش فراوان طی دو تا سه هفته کم می کردم اما در عرض سه روز تا یک هفته سریع به جایگاه اولم بر می گشتم هربار تصمیم محکمتری می گرفتم (تصمیم کبری😄) و بیشتر خودم را وزن می کردم که کنترل بیشتری داشته باشم ولی نتیجه همون بود واقعا چرا !؟…
چون تو ذهن من چاقی برنامه داشت و آسون بود چون در ذهنم مدتها برنامه ریزی شده بود و آموزش دیده بودم بارها تکرارش کرده بودم و دستورات از مغز برای چاقی صادر می شد .چون هر سایزی که بودم آینده را نمی دیدم که خودمو با چاقتر شدنم مقایسه کنم و توجهی نداشتم و روند چاقی بهتر پیش می رفت و خیلی راحت چاقتر می شدم .
اما برای لاغر شدن هرروز این جسم را بارها میبینی تو آینه تو حمام موقع لباس پوشیدن و موقع خرید لباس به وقت قدم زدن توی شیشه مغازه ها یا سایه ای که باهاته و تمام خاطرات و نظرات دیگران .دائم باهاش برخورد داری و دائم داری توجه می کنی که چی شد ؟پس چرا تغییر نکردم!؟ و این چرا چراها آدمو داغون می کنند. اگر زمان هم دخیل بشه که هیچی دیگه!.. چندروز گذشته ! چندروز مونده؟!؟ خسته میشی و مسیر را رها می کنی.
دلیل اینکه خیلی از افرادی که اضافه وزن دارند و باشگاه می روند و اما خسته می شوند و ادامه نمی دهند همینه که بارها هرروز تو آینه خودشون را میبینند یا میروند روی ترازو و خودشون را محک می زنند و وقتی میبینند هیچ تغییر جسمی نداشتند خسته می شوند و ناامید و مسیر را رها می کنند.
اشتباه اینه که من به چیزی که نیست فکر کنم یعنی انتظارم خیلی از خودم بالا باشه و این باعث میشه از جایگاه امروزم ناراضی باشم و موفق نمی شم مخصوصا افرادی که روی خودشون کار می کنند باید اختلاف سرعت ذهن را با جهان مادی در نظر بگیرند وگرنه از خودشون شکست می خورند .سرزنش ها و خودتخریبی ها و جنگ با خود عامل بارها شکست خوردنه.
مثلا همینی که امروز هستم تا مدتی قبل آرزوم بوده اگر هم بهم می گفتند که شما دیگه چاق تر نمیشی از خوشی بال در میاوردم اما الآن هرروز منتظرم باربی بشم و دائم به خودم چرا چرا می کنم ؟!و این یعنی تنفر از چیزی که هستم و یعنی نارضایتی و حال بد .. قدرت دادن به چاقی و توجه به چاقی خیلی خطرناکه چون باعث میشه خسته بشم راضی نباشم و ذهنم لذت نبره همکاری نمی کنه و مسیر را رها می کنم
باید بتونیم توجهمون را از جسممون بر داریم و نگاهی به وضعیت فعلی نداشته باشیم .
هر چقدر هم نیروی امید داشته باشیم یا تصور و تجسم، این نیرو زورش به واقعیت که هرروز جلو چشممونه نمی رسه.
من چند روزه با خودم میگم فکر کن داری تحقیقات علمی انجام می دی و لذت ببر از آموزش مثل همون روزایی که برای درس و مدرسه یه موضوعی که علاقه داشتیم و انتخاب می کردیم و تحقیق می کردیم و اصلا به نتیجه اون تو زندگیمون کاری نداشتیم.
ذهن ما هر لحظه میتونه جهش داشته باشه به حال خوب یا فلان تصویر اما جسم برای تغییر پروسه را باید طی کنه زمان لازم داره.
اگر هر روز افکار مناسب داشته باشیم و محتویات آموزشی دریافت کنیم تآکید می کنم هر روز و هر روز چه بخواهیم و چه نخواهیم لاغر می شیم.
مثل زمان چاقی که هر روز و هر روز افکار و رفتار مناسب چاقی داشتیم و خودبه خودی و آسون چاق شدیم.
هر چقدر از زمان آموزشهای ذهنی بگذره چرخه لاغری آروم آروم از حالت کند به حالت روان در میاد.
پس اراده بی اراده برای لاغری 😉
با لذت و رضایت حتما لاغر میشیم
خدایا شکرت عاااشقتم ❤️ سپاس و درود بر شما 🍃🌸
(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی اراده برای لاغری توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره لاغری چیست؟ آیا لاغری سخت تر از چاقی است؟!
- نگرش عموم افراد درباره لاغر شدن چیست؟ درباره نگرش اطرافیان خود بنویسید.
- برای لاغر شدن از طریق روش های لاغری در گذشته چقدر عقیده داشتید باید اراده برای لاغری را در خود تقویت کنید.
- در گذشته درباره نداشتن اراده برای لاغری برای دیگران توضیح داده اید؟! شرح دهید.
- نگرش شما درباره چاق شدن بدون داشتن اراده چیست؟
- قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری به چه میزان اراده برای لاغری داشتید؟
- استفاده از محتوای تناسب فکری چه تاثیری در نگرش شما درباره اراده برای لاغری داشته است.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خوندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.05 از 42 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود .
هر چقدر بیشتر برای لاغری زحمت کشیده باشیم لاغری برای ما سختتر و سختتر است .
هربار که رژیم گرفتیم نتایج از دفعه ی قبلی بدتر شد چون باور لاغری سخت است در ما تقویت شد .
رژیم ها نه تنها جسم مارا لاغر نکردند بلکه ذهن مارا چاق تر کردند . برای همین ما هربار چاقتر از دفعه ی قبل میشدیم و هربار دنبال رژیمی میگشتیم که بیشتر روی ما اثر کند .
البته من خودم چون باور لاغری سخت است رو داشتم و باور اینکه اراده ی لاغری ندارم رو داشتم اصلا این دوتا باور نمیزاشت من سراغ رژیم برم . حداقل ذهنم نسبت به دوستانی که رژیم گرفتن لاغرتره و صحبتهای لاغری با ذهن رو ودتر باور می کنم .
باور کردن باورهای لاغری با ذهن برای من خیلی دلچسب است چون باورهای لاغری و گسترش آنها برای خودم روان مرا از سختی اضافه وزن رها می کنه .
جالبش اینه دیگه خود ذهنم ایده هایی بهم میده که روند لاغریم راحتتر بشه .
مثلا من یه فرمولی داشتم که اذیتم میکرد چشمم به غذا میخورد یا بوش به مشامم میرسید حتی اگه گرسنه نبودم ولی دلم میخواست . حتی اگه نمیخوردمشم تودلم میموند خیلی گشتم که چه فرمولی به خودم بدم که این میل و نیاز رو برانگیخته نکنم و غذا برای من با دیوار و مبل و صندلی فرقی نداشته باشه
عشق به لاغری اولین فرمولش بود . کسی که عاشق لاغریه همه جا لاغری میبینه و همه فرمولها رو تبدیل به لاغری می کنه .
اما من عاشق لاغری آسان بودم . کاری بر خلاف میلم انجام دادن به فرمایش شما یعنی اراده کردن رو دوست نداشتم . بارها گفته بودید لاغر شدن اراده نمیخواد . اراده در معنای ذهن چاق . لاغر شدن خلاف نیاز و زبان بدن حرکت کردن نیست . پس من وقتی چشمم میبینه دلم میخواد و میدونم این اضافه است یه جای کار غلطه . .
بعد نشستم و خوب واکاوی کردم و به نتایج خوبی رسیدم .
من فهمیدم این تحریکات هم یه نوع نیاز جسمی محسوب میشن . البته نیاز جسمی که ذهن سرمنشاء اون هست . من این نیاز ذهنی رو پذیرفتم و بهش اهمیت دادم و جالبش اینه وقتی این نیازمم شناختم و اون رو بهش رسمیت دادم و از دایره چاقی خارجش کردم دفعات بعدی واکنشهام بهتر و دلخواهتر میشد .
من نیازهام رو شناختم . من تا جلسات قبلی نیازهام رو فقط نیاز جسمی می دونستم . ولی از وقتی فهمیدم نیاز ذهنی من هم با غذا خوردن راضی میشه و دیدم وقتی ذهنم راضی میشه دفعه ی بعدی دیرتر واکنش میده فهمیدم با تمام نیازهای ذهنیم به غذا هم باید به صلح برسم تا ذهنم سیر بشه . تا چشم و دلم سیر بشه .
مثلا من وقتی عصبانی میشم و میخورم خب قبلا میگفتم اگه جسمت نیاز داره بخور اگه نداره نخور . ولی من وقتی عصبی میشم میخوام یه چیز بخورم تا به ارامش برسم . در حقیقت به خاطر اون آرامشه میخوام بخورم . پس بدن من حالا به هر دلیل از ارامش خارج شده و نیاز به چیزی داره که ارومش کنه و البته یادگیری مدیریت افکار خیلی کمک کننده است اما خوردن هم خیلی ارام کننده است و راحتتر ذهنم اروم میشه و قتی این حق رو به خودم میدم که این خوردن هم جزء نیاز منه آروم میشم دفعه ی بعدی که عصبانی میشم ذهنم وسوسه دیگه نداره چون میدونه اگه بگه من بدون سرزنش میرم میخورم
یعنی من با این روش نیاز ذهنیم رو هم متعادل کردم و اراده ام رو از چاق کردن خودم برداشتم . در حقیقت ما همیشه اراده داشتیم . منتها در چاقی با دهن ما اراده برای چاق کردن خودمون داشتیم در لاغری با ذهن اراده رو از چنگ چاقی آزاد می کنیم و برای لاغری ازش استفاده می کنیم .
من اراده ام بر لاغری آسانه و تا میتونم روی فرمولهام کار می کنم تا خود به خود و بدون سختی لاغر بشم . خیلی راحت و خود به خود میل من تنظیم بشه .
در حقیقت نیاز جسم همه ی ما یه حد نرماله . نیاز ذهنیمون با هم متفاوته . وقتی نیاز ذهنیمون پر میشه دیگه خلاء عاطفی نسبت به غذا نداریم با صلح رسیدن با تمام نیازهام چشم دلم سیر شده . پس. هر چی که دوست دارید و میلتون میکشه بدون ترس میخورم . نیاز بدنمه . با نیاز بدنتون نمیجنگم .نیاز بدم رو برابر با چاقی نمیدونم.چیزی که ذهن من دستور میده به خوردنش از آگاهی درونی من به بدنتون نشاءت میگیره .به بدنم اعتماد میکنم و زبانش رو تشخیص میدم . فرقی نمی کنه چه نیازی هم نیاز جسم هم نیاز ذهن به آرامش سرگرمی لدت و تفریح خوشحالی و … رو براورده می کنم . من سیری تمام وجودم رو پیدا کردم . من چشم و دلم رو با پیدا کردن نیازهام پر کردم .
دوستان افراد چاق به علت فرمولهای ذهنی چاق کننده بدنشون به شدت نیازمند به مصرف مواد غذاییه برای همین دائما وسوسه دارن دائما میخوان بخورن . تا این نیاز رو بهش نرسونی اروم نمیشه
پس از ولع زیادت نترس .از بیشتر چاق شدن نترس نیاز بدنت که رفع بشه بدن همه رو رها می کنه .
ما باید به بدنمون و ذهنمونم که جزئی از ماست ؛ با خیال راحت انرژی برسونیم تا اون خیالش راحت باشه که غذا همیشه هست و غذا خوردن براش عادی بشه مثل همه نعمتهای دیگه .
ما میخوایم به لاغری خود به خودی برسیم .
پس تا ذهنت به آرامش نرسه رها نمی کنه .
ما میخوایم چشم و دلمون نسبت به غذا سیر بشه پس باید هر وقت که میخواد بهش بدی . بدون ترس از چاقی . با لذت .بدون اکراه .بدون اینکه بخوای از درون خودتو سرزنش کنی . بعد واکنشهاتون رو ببینید . اگه واکنشهاتون همچنان ولع آمیزه یه جایی دارید اشتباه می کنید . یه محدودیتی دارید به خودتون میدید .
لاغری ما در کمال آرامش به دست میاد .
میل ما در کمال آرامش تنظیم میشه .
وقتی عصبانی میشی میخوری این نیاز بدنته بعدا نگو چرا خوردم اگه نیازت نبود مثل هزاران افراد لاغری که موقع عصبانیت دهنشون قفل میشه و نمیتونند چیزی بخورن تو هم دهنت قفل میشد .
این نیازها رو بهش بها بدین تا کم کم چاله های ذهنیمون پر بشه . بعد به لاغری طبیعی دست پیدا می کنید .
ما با افکارمون دائما به خودمون حس خلاء و کمبود دادیم دائما خودمون رو تحقیر و توهین کردیم که نخور چه خبرته چرا انقدر میخوری ؟ چرا انقدر میلم زیاده چرا همش میخوام بخورم و …
در حالیکه غافل بودیم همین کلمات چاله های ذهنی ما و بعد از اون نیاز بدن ما رو بیشتر کرد و چند برابر به سمت غذا حمله می کردیم .
پس با خیال راحت بدون ترس از چاق شدن بخورید . حتی اگه چاقم بشید به خاطر فرمولهای قبلیه فرمولای جدید که با تکرار جایگزین بشن لاغرتون می کنند .
افکار شما لاغرتون می کنند . مطمئن باشید و فکر چاقی رو از همین حالا کنار بزارید .
فرمولهای جدید اینه :
چاق شدن تو ربطی به غذایی که نیاز بدنته نداره .
هر غذایی که میلت می کشه نیاز بدنته
هر غذایی که میبینی و دلت میخواد نیاز بدنته
نیاز بدنت که رفع بشه اضافه ها رو دفع می کنه .
نیاز بدنت متناسب کننده است .
نیاز بدنت تو رو سالم و متناسب می کنه چون سلولها دیگه از تحریم نجات پیدا می کنند و دست از ذخیره مواد غذایی بر میدارن .
ما غذا هم که به بدنمون نرسونیم و بدن رو با کمبود مواجه کنیم او شروع می کنه به ساخت چربی . چربیهایی که بدن میسازه جواب تحریمهای ماست .
پس دست از تحریم کردن خودتون بردارید تا بدنتون هم باهاتون به صلح برسه و از حالت جنگ خارج بشه .
من با گفتن چنین جملاتی به خودم به چنان ارامشی رسیدم که فعالیتم خیلی خوب و عالی شده .
با خومون به صلح برسیم . ما استعدادهای زیادی داریم که به خاطر سرزنشها و سرکوبها خاموش موندن . ذهنمون که آروم بشه یواش یواش تمام استعدادهامون میان در سطح خوداگاه و ما با دنیای جدید لاغری آشنا میشید .
در دنیای لاغری چی میبینید ؟ ذهنمون که آزاد بشه چنان تصاویر دلخواهی از لاغری بهمون نمایش میده که خودمون تعجب می کنید .
خبر خوش اینه نیاز هر چقدرم زیاد باشه بالاخره یه جایی پر میشه و وقتی پر بشه لاغری ما شروع می شه .
چون دیگه دلیل برای چاقی تموم میشه . چون دیگه دلایل لاغری شروع میشه .
بدن خودشو رها می کنه نیازها رو به تعادل میرسونه و ما خود به خود لاغر شدن رو تجربه می کنیم .
سلام و درود .
چشم سلامتون رو میرسونم . شما درست میفرمایید . اما من واکنش گرا نیستم . اگه بودم در اولین پاسخ ایشون باید واکنش نشون میدادم . از همون اولین پاسخی که به من دادن من ازشون حس منفی گرفتم اما باز هم با احترام صحبت کردم . به زنعموم گفتم گفتن پاسخ نده . سکوت کن . بگذر . وگرنه تو هم مثل من باید سایت تناسب فکری رو ترک کنی . من ۳ ماهه دارم به همین دلیل که ایشون بزرگتر هستن مدارا می کنم حتی همون اوایلم که بعد از نوشته ای که بهم حس بد داده بودن به من گفتن فالوم کن اما فالوشون نکردم باید متوجه میشدن که من دوست ندارم با ایشون حرف بزنم . دیگه چطور باید میگفتم خوشم نمیاد از طرز تفکرشون و البته به من ربطی نداره ایشون چطور فکر می کنند فقط با احترام درخواست کردم وارد حریم من نشن .
شاید به فرمایش شما هدفشون هدایت و کمک باشه ولی من این هدایت و کمک رو نمیخوام . برای اینکه حس خوبم برام مهمتره .
این درخواست حق من بود و من پامو فراتر از حقم نزاشتم .
جایی که نیاز داشته باشم استاد هستن که بپرسم . من تا حالا سوالی از هیچ کسی نکردم . چون زنعموم از همون اول گفتن به سوالاتت پاسخ داده میشه و من قدم به قدم به حرفاشون پی میبردم . علت درک بالای من از مسیر درسته تا حدی صحبتهای زنعموم بوده ولی من خودم ذهن خوبی دارم . رشته ام برقه . تناسب فکری رو با رشته ام میسنجم و درک می کنم . باهوش هستم . زود مطالب رو میگیرم . و در اینجا هم یاد گرفتم باید اعتماد به نفس داشته باشم .
چشم سلام شما رو به ایشون میرسونم ولی گمان نکنم ایشون دیگه برگردن . چون همون اوایل بهشون گفتم که چرا نمینویسید گفتن نمیخوام نوشته هام باعث ضلالت کسی بشه . در حالیکه واقعا نوشته هاشون حس خوبی داشت . تا این حد مدارا کردن که خودشون سایت و به خاطر همین گفته های خانوم باقری ترک کردن . در حالیکه من میدونم خودشونم واقعا دوست دارن بنویسن . بهشون میگم نوشته هامو بخونند . گه گاهی خوندن و گفتن نوشته هات عالی هستن فقط ادامه بده به مسیرت . گفتن هرکسی سبک لاغری خودشو داره . تو هم سبک لاغری خودتو انتخاب کن . درسته که من از ایشون خیلی چیزا یاد گرفتم ولی راهم رو خودم انتخاب کردم .
من اصلا اوایل نمیتونستم درست بنویسم . به مرور مهارت پیدا کردم . نوشته ها رو خوندم . خیلی مطالعه کردم . از استاد یاد گرفتم از بچه ها یاد گرفتم و کم کم مهارتم در نوشتن بالا رفت .
من راه لاغریم رو پیدا کردم و به هیچ کسی اجازه نمیدم منو از راهم دور کنه . حتی اگه اون شخص مادرم باشه . من همون اوایل به مادرم هم گفتم توی کار من دخالت نکنه . اصلا نمیدونم چرا بزرگترا اینجوری هستن . چرا به خودشون اجازه میدن توی کار کوچکترها دخالت کنند مخصوصا خانومای مادر اینجوری هستن آقایون اینجوری نیستن بابای من اصلا تو کارم دخالت نمی کنه میگه خودت میدونی بزرگ شدی بچه نیستی که . یا حتی خود استاد هیچ وقت تو راهم دخالت نکردن تازه با این که استادم هستن ولی مادرم یا همین خانوم باقری از سر دلسوزی یا محبت یا کمک یا حس مادرانه حالا هرچی در مسیرم گرد و خاک کردن .
من باز هم با کمال احترام میگم من برای خودم مینویسم نه برای کسی دیگه . حالا اگه کسی دوست داشت بخونه خب ازشون ممنونم که وقت میزارن و نوشته هام رو می خونند اما اگه کسی میخونه و انتقاد می کنه حالا تا جایی که حسم خوب باشه خب سعی می کنم از نقدشون استفاده کنم . ولی جایی که دیگه حسم بد میشه اجازه نمیدم کسی وارد حریمم بشه . البته در این موردم که با زنعموم صحبت کردم گفتن فقط سرت به کار خودت باشه . اگه کسی وارد حریمت شد بی توجهی کن ولی اگه دیدی ادامه داد بهش بگو اما خودت از مسیر خارج نشو چون اول راهی تفکرات ذهنت هنوز تازه است . اگه ننویسی دوباره تفکرات چاقی بهت غلبه میکنه . بمون و به راهت ادامه بده .
خب حالا من این حرف رو گوش بدم بهتره با این لحن خوب یا حرف خانومایی امثال خانوم باقری و مادرم . من از حرف زنعموم حس بدی نمیگیرم ولی حتی مادرم هم که گاهی به خاطر دلسوزی بهم بکن نکن میکنه من جلوش در میام بزرگتر خودش باید حرمت خودشو حفظ کنه .
اونا باید متوجه بشن هر انسانی راهش جداست و خودش مسیر زندگیشو انتخاب می کنه .
من اینجا خدا رو پیدا کردم . خدایی که در وجود خودمه . خدایی که مدام داره هدایتم می کنه نه فقط همون اول . من هر لحظه در مسیرم دارم هدایت میشم . هر لحظه او رو میبینم . حس خوبی بهش دادم . به آرامش رسیدم . چرا باید حس خوبمو به خاطر افرادی که بلد نیستن چطور باید با یه جوون صحبت کنند هدر بدم . مامانم میگه تو جوونی غرور داری ولی این غرور نیست . غرور میگه من خوبم بقیه بد ولی من عزت نفس و اعتماد به نفس دارم . عزت نفس و اعتماد به نفس می گه من خوبم بقیه هم خوبن ولی هرکسی بهت ورودی منفی داد ازش پرهیز کن . خیلی نوشتم ببخشید .
به هر حال از آشنایی باشما خوشحال شدم خانم خضر لو و از شما هم میخوام لطفا دیگه در مورد خانوم باقری صحبت نکنیم چون با فکر کردن و صحبت کردن در موردشون حالم بد میشه . ما یاد گرفتیم ورودی منفی به خودمون ندیم . ورودی منفی هم هر چیزیه که حس مارو بد می کنه .
ورودی مثبت به خودمون بدیم . از چیزهای خوب حرف بزنیم . حیف نیست این همه نعمت توی این دنیا هست .اونقدر خوبی در این جهان وجود داره که خدا می گه اگه نعمتهامو بشمرید در شمارش نمیاد .توی این بهشت خارچینی نمی کنم و راه خودم رو ادامه میدم و از شما هم ممنونم که با حس خوبی که دارید ازم حمایت کردید . در مورد ابراز لطف شما به خودم و زنعموم هم سپاسگزارم . برقرار باشید .
سلام بانو .
ایشون زن عموی من هستن . من از طریق ایشون با این سایت آشنا شدم .
البته ایشون سالهاست که لاغرن و من وقتی باهاشون صحبت می کنم کاملا از حرفاشون انرژی میگیرم .
پیام شما رو بهشون خواهم رسوند . اتفاقا وقتی از خانوم باقری براشون گفتم بهم گفتن با ایشون زیاد وارد بحث نشو . ذهن ایشون چاق هست و شما رو هم از راه تناسب فکری جدا می کنه .
با احتیاط حرکت کن چون اول راهی . ایشون ۴- ۵ ساله در مسیرن ذهنشون درست شده .
اما همون ۳-۴ ماه پیش که باهاشون صحبت کردم گفتن تنها راه لاغری لاغری با ذهنه تا چشم و دلت از درون سیر بشه و واقعا هم به حرفاشون رسیدم . گفتن استاد فقط راه رو نشون میدن و میرن اما این تویی که باید ذهنت رو در مسیر لاغری هدایت کنی . تو باید از درون سیر بشی نه به ضرب و زور نخوردن .
و من الان دقیقا دارم به حرفشون میرسم . واقعا عموم بهترین انتخاب رو داشتن .
بانو الهام خضر لو حتما پیامتون رو بهشون میرسونم . چقدر نگاه شما دقیقه که از روی شباهت تفکرات ما تونستید فامیل بودن مارو حدس بزنید . شما ذهن پر قدرتی دارید . واقعا بهتون تبریک می گم . پایدار باشید بانو .
سلام و درود . خانوم شهربانو با کمال احترام عرض می کنم من از نوشته های شما حس خوبی نمی گیرم . اگه لطف کنید و به هیچ عنوان پاسخی برای من ننویسید ازتون خیلی ممنون میشم .