چاقی نتیجه ایجاد شدن فرمول های چاق کننده در ذهن است. به این دلیل که ریشه چاقی در ذهن است با روش های مرسوم برای لاغری نمی توان لاغر شد. چون با ورزش و رژیم غذایی و … نمی توان ذهن را تغییر داد.
برای لاغر شدن فقط باید طریقه شناسایی و اصلاح موانع لاغری را بیاموزید و به آن عمل کنید. در این صورت خودبخود لاغر می شوید.
لاغر شدن آرزوی من بود
لاغر شدن آرزوی خیلی از افرادی است که اضافه وزن دارند
ثروتمند شدن آرزوی خیلی از افرادی است که فقیر هستند.
سلامت شدن آرزوی خیلی از افرادی است که بیمار هستند.
خوشبخت شدن آرزوی خیلی از افرادی است که احساس بدبختی دارند.
این مثالها و بسیاری از نمونه های مشابه در زندگی همه ما وجود دارد.
هر موضوعی از زندگی مورد توجه بسیاری از انسانهاست که دوست دارند در آن شرایط باشند.
این افراد دو دسته می شوند:
عده ای به خواسته خود در آن موضوع دست پیدا کرده اند و عده ای موفق به تجربه نتایج مطلوب نمی شوند.
تنها تفاوت این دو دسته، میزان توجه آنها به بخش مثبت یا منفی ذهنشان است.
عده ای که به گفته های امیدوار کننده و مثبت ذهن خود توجه می کنند و آن را باور می کنند و با احساس خوب ادامه می دهند مطمئنا نتایج عالی کسب می کنند.
و آن دسته که به گفته های منفی ذهن خود توجه می کنند و دچار یاس و ناامیدی می شوند و احساس خوبی ندارند مطمئنا نتایج مطلوبی کسب نمی کنند.
موضوع برای همه یکسان است اما نتیجه برای انسانها به اندازه افرادی است که به آن موضوع علاقمند هستند، هر فردی بنا به محتویات ذهنی خود نتیجه می گیرد.
اصلاح موانع لاغری ذهن
لاغر شدن هم مانند هر موضوع دیگری است، عده ای علاقه دارند که لاغر شوند اما این عده به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ای که به بخش مثبت ذهن خود توجه می کنند و با احساس خوب مسیر لاغر شدن را طی می کنند به رویای لاغر شدن خود می رسند.
اما عده ای که به گفتگوی ذهنی خود درباره موانع لاغری توجه می کنند، دچار یاس و ناامیدی در رسیدن به خواسته خود می شوند هیچ وقت نمی توانند طعم خوش لاغر شدن را تجربه کنند.
نکته مهم و قابل توجه برای افرادی که به بخش مثبت ذهن خود توجه می کنند این است که:
برای آنها هم مشکلات اضافه وزن مانند افرادی منفی نگر وجود دارد، در ذهن آنها هم گفتگو درباره موانع لاغری وجود دارد، اما آگاهانه به گفتگوی مثبت و امیدبخش ذهن خود توجه می کنند.
آنها با کم توجهی به نجواهای ذهنی درباره موانع لاغری و همچنین تقویت کردن بخش مثبت نگر ذهنشان از طریق استفاده از آموزش های لاغری با ذهن موفق می شوند از سد موانع لاغری ذهن گذر کرده و طعم خوش رسیدن به تناسب اندام رویایی را تجربه کنند.
نجواهای ذهنی به گفتگوهایی است که ما در ذهن خود درباره موانع لاغری با خودمان مرور می کنیم یا درباره موانع لاغری خودمان با دیگران صحبت می کنیم و به این ترتیب لاغر شدن را در ذهن خود سخت و غیرممکن می کنیم.
این باور خطرناک به تنهایی قادر است همه تلاش افراد برای لاغر شدن را نابود کند و باعث شود فرد برای همیشه اسیر چاقی و اضافه وزن باقی بماند.
یادگیری طریقه شناسایی موانع لاغری و عمل کردن به تمرینات محتوای آموزشی جهت اصلاح موانع لاغری ذهن گام بلند و مهمی در تحقق رویای لاغری خواهد بود.
اهمیت اصلاح موانع لاغری در ذهن
افکار و نگرش هایی که موانع لاغری ذهن را ایجاد می کنند تنها دلیل لاغر نشدن، ناامید شدن و رها کردن مسیر لاغری با ذهن هستند.
این موضوع دقیقا تلنگری برای من بود که باعث شد مجدد به خودم بیام و برای هزارمین بار غرق مسائل دیگران نشم و متعهدانه در مسیر خودم حرکت کنم.
اگر چاق هستیم بخاطر داشتن باورهای چاق کننده ست و اگر لاغر نمی شیم به دلیل وجود باورهاییست که موانع لاغری را ایجاد می کنند.
محتوای جلسه امروز درباره توجه کردن به صدای مثبت و نادیده گرفتن نجواهای منفی است. اینکه ذهن حرف های خوش آیند نمیزنه و حرف های مثبت رو باید آگاهانه به خودمون بگیم و تکرار کنیم که در ما به شکل باورهای جدید ساخته بشه، هر چقدر انبار افکار و توجهات مثبتمون قویتر و پر تر بشه، کفه توجهات منفی سبک تر میشه و خودبخود اتفاقات با کیفی تر وارد زندگی ما میشه.
در لاغری با ذهن هم بهتره که در مسیر گوش کردن به گفتگوهای منفی نباشیم تا بتونیم نتایج بهتری بگیریم که گوش کردن بهش باعث تقویت موانع لاغری در ذهن و ایجاد ناامیدی و در نتیجه ادامه ندادن میشه.
افکار منفی هر لحظه در مغز ما پردازش میشن، مثل یک ریتم تکراری، مثل یک نوار ضبط شده که از زمان بیداری ما روشنه تا موقع خواب، میتونیم افکار منفی رو به شکل واگن های کوچیک قطار تشبیه کنیم که مدام با اتفاقات مختلف از جلوی چشمان و احساسات ما رد میشن.
ما در حال تماشای اون واگن ها یا اون صفحه نمایش هستیم و باید حواسمون باشه که اون فیلم و هنرپیشه ها، همگی در اون فیلم نمایشی هستن و واقعی نیستن، بیشتر متن و داستان اون فیلم یا اون اتفاقات واگن ها، ناراحت کننده و ترسناک هستن ولی ما باید به یاد بیاریم که اونها فقط دارن نمایش اجرا میکنن و ما نباید محو اون داستان ها بشیم و احساساتمونو درگیر نکنیم چون دقیقا احساسات ما مورد حمله قرار میگیره.
حالا برای افراد چاق این نمایش صحنه ای، در قسمت چاقی و ترس ها و عوارضش هست و هر روز با اون صدا و تصویرهای ناراحت کننده روبرو میشن که باعث تقویت و تشدید موانع لاغری در ذهن می شوند و فرد را ناامید می کنند. پس به دنبال ذهنمون و راهکارهاش راه نریم، مقصد ذهن فقط نرسیدنه.
اول باید باور کنیم بعد تجربه کنیم، اول باید باور کنیم که لاغر شدن یک کار آسونه، ولی قبلش باید سخت بودن لاغری رو در خودمون بشکونیم، چون این یکی از مهمترین موانع لاغری در ذهن ما می باشد.
اصلاح باور سخت بودن لاغر شدن
به این همه افراد متناسب و لاغر نگاه کنیم، آیا اونها برای اینکه لاغر باشن کاری انجام میدن؟ نه اونها فقط زندگی میکنن
آیا ما برای نفس کشیدن کار خاصی انجام میدیم؟ نه بصورت طبیعی نفس می کشیم
آیا پرنده ها برای پرواز رنج میبرن؟ معلومه که نه
پس چرا ما برای لاغر شدن رنج میبریم؟
چونکه قبلا باور کردیم که لاغر بودن راحت نیست، اصلا لاغر بودن که برای تو نیست، مال تو نیست، تو نمیتونی لاغر باشی، ببین مدل بدنتو، ببین چقدر پرخوری میکنی، دیگه الکی تلاش نکن خواست خدا بوده که چاق باشی یا تو ارثی چاقی و نمیتونی تغییرش بدی وووو
اول باید دونه دونه اون قوانین قدیمیو بنویسیم و قبولشون نکنیم و بعد بیاییم اینهمه افراد لاغرو به خودمون نشون بدیم که براحتی متناسب و نرمال هستن، آخه ما تصور میکردیم که چاقی برای ما طبیعیه.
اگر ۱۰ کیلو وزن کم میکردیم کلی ذوق زده میشدیم و به همه اعلام می کردیم که ببینید ما چقدر لاغر شدیم!!!
مثلا الان من مدام پیش همه میگم ببینید من اسمم فریده است؟ من فریده هستم، من دست و پا دارم، خب من فریده هستم و دست و پا دارم و هیچ وقت نمیگم چونکه پذیرفتمشون و برام طبیعیه، مثل اینه که به گربه بگیم وای تو گربه ای، خب گربه ست دیگه.
پس لاغر و متناسب بودن طبیعیه ،دیگه نیازی نیست من جار بزنم آهای من لاغرم، باید لاغر باشم، مثل قبل که باور کرده بودم باید چاق باشم و چیزی غیر از اون وجود نداره، پس لاغر بودن نرماله و راحترین کار دنیاست.
اگر قبلا شکست های زیادی در لاغر شدن داشتم بخاطر این بوده که راهم صحیح نبوده، مثل اینه که سوییچ ماشینمونو توی کوچه گم کردیم و چونکه اونجا تاریکه، بیاییم توی خونه رو بگردیم که روشنه، خب معلومه که تا ابد هم بگردیم نمیتونیم پیداش کنیم، باید با یه چراغ قوه بریم توی کوچه رو بگردیم، جای درست گشتن، کوچه است.
ما هم سالها جای اشتباه به دنبال لاغری، ثروت، رابطه، سلامتی وووو گشتیم.
اول باید راه صحیح رو پیدا کنیم بعد براحتی میتونیم به جاهای بهتر هدایت بشیم و اونوقت دیگه سرخورده و ناامید نمیشیم.
چاق شدن سخترین کار دنیاست چونکه ما داریم سختی های بیشتری رو تحمل میکنیم، مدام زشت تر میشیم، لباس اندازمون گیر نمیاد و بهمون نمیاد، اعصابمون خورده، اعتماد بنفسمون پایین میره، شاد نیستیم، افسرده میشیم، بد اخلاق و پرخاشگر میشیم، رنج میبریم، مدام گرسنه هستیم، مسخره میشیم، سلامتیمون از بین میره، از خودمون متنفر میشیم ووو
با این توصیفات آیا چاق بودن سخت نیست؟ سخته،
هر چقدر لاغرتر باشیم حالمون بهتره، شادتریم، خوشحالتر هستیم، سبک تر هستیم، آرامش و آسایش بیشتری داریم، رژیم غذایی نداریم، آزادی در هر مقطعی داریم، اعتماد به نفسمون بیشتره، از خودمون راضی تریم، زیباتریم، جذاب تر و جوانتر میشیم .
سرحال تر خواهیم بود، ارتباطات موثرتری خواهیم داشت، الگوی خانواده میشیم، این باور شکسته میشه که لاغر شدن سخته، نگرش آدم ها نسبت به لاغری عوض میشه، حس رهایی خواهیم داشت، هر لباس و هر رنگی بخواهیم می تونیم بپوشیم، آزادی کامل داریم و چقدر آزادی لاغری لذتبخشه.
بودن من در مسیرهای آموزش ذهنی برای دیگران سخت بود ولی برای من آسون و زیباست و تونستم سالها باشم و لذت ببرم.
انجام ورزش های مختلف برای من انجام پذیر و لذت بخش بود ولی برای اطرافیانم کار رنج آوری بود.
خیلی از کارهاییکه سالها انجام دادم و دیگران فقط ببیننده اونها بودن و من دوست داشتم و دارم که بهتر زندگی کنم و براش هر روز قدم هایی بر می دارم.
دارم یاد می گیرم و تلاش می کنم آموزه هامو در زندگیم تا حدود زیادی اجرا کنم و هر زمان باورهای من بیشتر به سمت لاغر شدن شکل بگیرن، جسم من بدون معطلی میره بسمت لاغر شدن، براحتی و آسونی لاغر می شم.
من آرام و مطمئن هستم، به راهم ایمان دارم، به خدا اعتماد دارم و بیشتر به قدرت های درونی خودم ایمان دارم که مطمئنم مغز من طراحی شده برای ارتباط من با جهان هستی که وقتی بتونم برنامه های بهتر توش دانلود کنم، موقعیت های عالی رو برای من به ارمغان می یاره.
نوشته خانم فریده عزیز در بخش نظرات
رسیدن به احساس خوب لاغری
“چه فایل خوبی چه مثالای خوبی
من تا این جمله رو می شنوم که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست یه چیزی درونم حالش بد میشه که همون بخش منفی باف و موانع لاغری ذهنم هست که خاطرات تلاش های نادرست منو در مسیر متناسب شدن یادم میاره و اونقدر اونا رو واضح و واقعی و دردناک و مشقت بار نشونم میده تا من به تایید برسم.
من چطور باید با موانع لاغری ذهن برخورد کنم؟
با اتفاقات و خاطراتی که از شروع این دوره بدست آوردم.
من در حال یادگیری هستم.
یادگیری اینکه غذامون نبلعم بلکه درست مثل یک انسان سپاسکزار آرام بجوم، مزه ها رو بفهمم، با غذای داغ مثل یک قحطی زده دهن خودمو نسوزونم و از مقدار غذام برای برطرف کردن نیاز بدنم استفاده کنم.
این آموزشه دیگه
وقتی من به آموزش هام توجه کنم دیگه نمیگم ای بابا چه زندگی دارم همش باید درست رفتار کنم این که نشد زندگی
نه من دیگه اینو نمیگم.
من وجه درست و مثبت و انسانیمو در نظر میگیرم و رفتارهای یک انسان و یک اشرف مخلوقات رو که در اینجا لاغر شدن هست رو تمرین میکنم.
دقیقا همونطور که گفتین چاقی سخته خیلی سخت.
من زمانی که در دوران بارداری خودمو به وزن 110 کیلو رسوندم خیلی تلاش کردم که پرخوری و بدخوری داشته باشم در حدی که بارداری خطرناکی داشتم.
این رفتار از یک عالمه فرمولی ساخته شده بود که داشت هر کدومش در زمان خودش عمل میکرد
ازدواج کردی بیشتر بخور، بارداری بیشتر بخور، شیر میدی بیشتر بخور، میخوای خدا دوست داشته باشه بیشتر بخور، برای شادی روح از دنیا رفته بیشتر بخور، کادوی عروسی دادی بیشتر بخور، تولده بیشتر بخور، خسته ای بخور، ناراحتی بخور، ضعف داری بخور، خوابت میاد بخور
من میتونم همینطور به فرمان فرمول های چاقی که داشتم ادامه بدم و بنویسمشون
حالا با این طوماری که یک عمر تحت آموزشش بودم و به لطف خدا اونقدری هم چاق نشده بودم که در مورد چاقی تلاش کرده بودم ، میخوام آموزش جدیدی رو در وجودم پایدار کنم
آموزش لاغر شدن
خب معلومه اولش فرمول های چاقی و موانع لاغری خیلی بیشتر خود نمایی میکنه و من میفهمم با چه قدرتی طرفم و فقط باید رو آموزش های جدید توجه داشته باشم.
و گرنه از دید فرمول های چاق همیشه غذاها فرصت های تکرار ناشدنی هستند و این نگرش یکی از موانع لاغری است.
همیشه باید از هر فرصتی برای خوشی از غذا استفاده کرد
برای یک نئشه گی
برای حرکت روی همون حالت همیشگی
من حالا از روی تردمیل چاقی یواش یواش اومدم پایین و میخوام برم روی تردمیل لاغری
یعنی رفتارهای لاغر شدن رو تکرار کنم
همیشه تا آخر عمرم.
اگرم اشتباه کنم اشکالی نداره دوباره رفتار درست رو انجام میدم.
تا زنده هستم زمان یادگیری و عمل کردن دارم.
اگرم زمان زندگی برای من تمام بشه از اینکه در راه تلاش برای مسیر درست قدم برداشتم پیش خودم سربلندم.
مهم تلاش های منه که هر روز دارم با خودم با زندگیم چیکار می کنم.
اینکه گفتین لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست وقتی تو ذهنم در مورد این مسئله مقاومت پیش میاد میگم اشکالی نداره لاغر شدن آسون ترین کار دنیا میشه برام اگه الان آسون نیست با تمرین کردن و اصلاح موانع لاغری آسون میشه.
و چه مثال خوبی زدین که اگه چه کاری مثل رانندگی یا زبان یا هر مهارتی رو بلد نباشیم شاید بعضی زمان ها بهمون فشار بیاد ولی چاقی چیزیه که همیشه بهمون فشار میاره.
من اگه مولتی میلیاردم بشم ولی چاق باشم اصلا خوشحال نیستم اصلا.
همیشه میگفتم و میخوام که تو هر موقعیتی از موفقیت، من متناسب باشم.
اصلا وقتی یه آدم موفقی رو میدیدم که چاقه خیلی به دلم نمی نشست میگفتم این آدم ضعف بزرگی داره.
من اعتیاد به خوردن و چاق شدن رو در یک انسان چاق دیگه متوجه میشم و دقیقا این ضعف رو متوجه میشم و به نظرم کسی که هر روز روی این اعتیاد کار کنه و هر روز خودشو از نظر ذهنی با رفتار درست کنترل کنه بسیار بسیار بسیار انسان قوی هست.
چون داره هر روز یه قدرت بزرگی رو درون خودش شکست میده و به یه قدرت بزرگ و سازنده ای دسترسی پیدا میکنه
تو قرآن خدا آدم و حوا رو مثال میزنه که نباید یه خوراکی رو میخوردند.
ماه رمضان رو مثال و رفتار یک ماهه قرار داده که اگه عادت غذایی در انسان شکل گرفته با تمرین 30 روزه اون رفتار ها رو تعدیل کنه.
و کسایی هم هستند مثل من که هر روز میان توی سایت تا رفتارشونو از طریق آموزش های بسیار ارزشمند درست کنند.
من خیلی خوشحالم که دارم روی جنبه ی مثبت ذهنم کار میکنم روی اصلاح موانع لاغری ذهن کار می کنم.
هر بار که چشمم به شکمم میافته که خب حالا خیلی لاغر تر از شروع دوره شده ولی هنوز خاطرات چاق قبل رو داره و منفی بافم بهم میگه مگه این چربی اضافه ها از بین میرن؟ اینم یکی دیگه از موانع لاغری در ذهن منه که همش باقی مانده چاقی رو به یاد من میاره.
من بهش میگم من اینارو از کره مریخ نیاوردم
من این اضافه بار و اضافه وزنو خودم ساختم، با تلاش زیاد
هر روز با هر بهانه ای خوردم و خوردم
هر روز تلاش کردم و عاشقانه خودمو چاق تر کردم
حالا میدونم که هر روز با تلاش عاشقانه برای لاغر شدن به لطف خدا در لاغری هم به مهارت میرسم عزیزم.
تو نگران نباش
به این شکل سعی می کنم قدرت و خودنمایی موانع لاغری رو در ذهنم کمرنگ کنم که انگیزه و اشتیاق ادامه دادن داشته باشم.
هنوزم عاشق غذا هستم ولی خوبی این روش اینه که من میتونم درست و به اندازه نیازم غذا بخورم و این دیگه محرومیت نیست این رفتار انسانیه که دارم یاد میگیرم انجام بدم.
اسمش عشق به خودمه
خیلی خوشحالم اینجا راحت می نویسم و هر روز این فرصت رو دارم که هم با بخش منفی و هم با بخش مثبت درونم زمانی که اینجا بیام می تونم صحبت کنم و با تمرکز این کارو انجام بدم.
مثال غول خیلی مثال خوبی بود
من این غول که پاشو روی خوشبختی من گذاشته دور میزنم چون راستش زورم نمیرسه از سر راه برش دارم ولی میتونم یه مسیر خوشگل و دوست داشتنی برای خودم با دور زدن این غول بسازم.
بی نهایت ممنونم”
ایمان دارم دوستانی که به خوبی باورهایی که موانع لاغری می شوند را درک کرده و برای برطرف کردن آن سعی کنند نتایج عالی کسب می کنند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به شناسایی و اصلاح موانع لاغری ذهن توصیه می شود ابتدا محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کرده و سپس به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نظر شما درباره موانع لاغری ذهن چیست؟ با ذکر مثال درباره موانع لاغری که در ذهنتان دارید شرح دهید.
- چرا استفاده از روش های لاغری در گذشته باعث اصلاح موانع لاغری در ذهن ما نشده است؟
- در گذشته که برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام می کردید چه نگرشی درباره امکان لاغر شدن خود داشتید؟
- انتظار شما درباره چاق تر شدن چگونه بوده است؟ بعد از هربار لاغر شدن چرا انتظار دوباره چاق شدن داشتید؟
- قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری انتظار شما درباره امکان لاغر شدنتان چگونه بوده است؟
- بعد از آشنایی با تناسب فکری چه موانع لاغری در ذهن خود را شناسایی و اصلاح کردید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.34 از 44 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
روز بیست و پنجم تکرار:
قویترین باوری که مانع لاغر شدن است:
من همیشه فکر میکردم نمیشه تو شهر دوچرخهسواری کرد و فکر میکردم من که اضافه وزن دارم نمیتونم زیاد دوچرخه سواری کنم ولی در طول دوره وقتی تصمیم گرفتم دوچرخهسواری رو شروع کنم و به بخش مثبت توجه کردم دیدم میشه والان هر وقت دلم بخواد یک ساعتی دوچرخهسواری میکنم و میشه.
من در حرفهی خودم هر موردی رو که فکر کردم میشه تونستم و انجام دادم ولی هر جا که با منفی باف موافقت کردم نتونستم انجامش بدم.
من خواستم پیانو یاد بگیرم ولی چون به منفی باف گوش کردم که میگفت با دو دست پیانو زدن سخته دست از تمرین کشیدم و موفق نشدم. من خواستم اسکی یاد بگیرم و خیلیا بهم میگفتن نمیشه باید تو سن کم یاد گرفت اما من
به بخش مثبتبین توجه کردم و حتی با وجود اضافه وزن تونستم اسکی یاد بگیرم.
در مورد لاغر شدن هم من به بخش مثبتم توجه بیشتری کردم و خیلی خوب لاغر شدم و همچنان دارم لاغر میشم اما دوستانی رو میبینم که بیشتر به بخش منفی باف توجه میکنن و متاسفانه تا وقتی نتونن تغییرش بدن نتیجه به تاخیر میفته.
وقتی این فایلو گوش کردم به خودم گفتم اگه میشد که صدای منفی بافو کلا نشنوم چقدر میتونستم نتایج درخشانتری بگیرم.
خوشبختانه اون چیزی که مهمه برایند افکاره وگرنه واقعا کار سخت میشد.
واقعا وجود اضافه وزن در هر لحظه از زندگی انسان رو تحت تاثیر قرار میده و بهحق تو این فایل استاد به غول تشبیهش میکنه.
روز هفتادو چهار تکرار:
لاغر شدن اسانترین کار دنیاست چون:
من فکر میکردم دیگه نمیتونم دوچرخه سواری کنم ولی وقتی به بخش منفی وجودم غلبه کردم و تصمیم گرفتم امتحان کنم دیدم میتونم.
من فکر میکردم یاد گرفتن انگلیسی خیلی سخته و دیگه دیر شده که بخوام یاد بگیرم ولی وقتی اقدام کردم دیدم که عملیه و یاد گرفتم.
و من همیشه فکر میکردم لاغر شدن سخت ترین کار دنیاست و سالها به دلیل این باور چاق و چاقتر شدم ولی وقتی پذیرفتم که لاغر شدن آسونترین کار دنیاست بر خلاف گذشته به آسانی شروع به لاغر شدن کردم پس محکم به این باور جدید میچسبم و تا بتونم تقویتش میکنم تا بهتر لاغر شم.