چاقی نتیجه ایجاد شدن فرمول های چاق کننده در ذهن است. به این دلیل که ریشه چاقی در ذهن است با روش های مرسوم برای لاغری نمی توان لاغر شد. چون با ورزش و رژیم غذایی و … نمی توان ذهن را تغییر داد.
برای لاغر شدن فقط باید طریقه شناسایی و اصلاح موانع لاغری را بیاموزید و به آن عمل کنید. در این صورت خودبخود لاغر می شوید.
لاغر شدن آرزوی من بود
لاغر شدن آرزوی خیلی از افرادی است که اضافه وزن دارند
ثروتمند شدن آرزوی خیلی از افرادی است که فقیر هستند.
سلامت شدن آرزوی خیلی از افرادی است که بیمار هستند.
خوشبخت شدن آرزوی خیلی از افرادی است که احساس بدبختی دارند.
این مثالها و بسیاری از نمونه های مشابه در زندگی همه ما وجود دارد.
هر موضوعی از زندگی مورد توجه بسیاری از انسانهاست که دوست دارند در آن شرایط باشند.
این افراد دو دسته می شوند:
عده ای به خواسته خود در آن موضوع دست پیدا کرده اند و عده ای موفق به تجربه نتایج مطلوب نمی شوند.
تنها تفاوت این دو دسته، میزان توجه آنها به بخش مثبت یا منفی ذهنشان است.
عده ای که به گفته های امیدوار کننده و مثبت ذهن خود توجه می کنند و آن را باور می کنند و با احساس خوب ادامه می دهند مطمئنا نتایج عالی کسب می کنند.
و آن دسته که به گفته های منفی ذهن خود توجه می کنند و دچار یاس و ناامیدی می شوند و احساس خوبی ندارند مطمئنا نتایج مطلوبی کسب نمی کنند.
موضوع برای همه یکسان است اما نتیجه برای انسانها به اندازه افرادی است که به آن موضوع علاقمند هستند، هر فردی بنا به محتویات ذهنی خود نتیجه می گیرد.
اصلاح موانع لاغری ذهن
لاغر شدن هم مانند هر موضوع دیگری است، عده ای علاقه دارند که لاغر شوند اما این عده به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ای که به بخش مثبت ذهن خود توجه می کنند و با احساس خوب مسیر لاغر شدن را طی می کنند به رویای لاغر شدن خود می رسند.
اما عده ای که به گفتگوی ذهنی خود درباره موانع لاغری توجه می کنند، دچار یاس و ناامیدی در رسیدن به خواسته خود می شوند هیچ وقت نمی توانند طعم خوش لاغر شدن را تجربه کنند.
نکته مهم و قابل توجه برای افرادی که به بخش مثبت ذهن خود توجه می کنند این است که:
برای آنها هم مشکلات اضافه وزن مانند افرادی منفی نگر وجود دارد، در ذهن آنها هم گفتگو درباره موانع لاغری وجود دارد، اما آگاهانه به گفتگوی مثبت و امیدبخش ذهن خود توجه می کنند.
آنها با کم توجهی به نجواهای ذهنی درباره موانع لاغری و همچنین تقویت کردن بخش مثبت نگر ذهنشان از طریق استفاده از آموزش های لاغری با ذهن موفق می شوند از سد موانع لاغری ذهن گذر کرده و طعم خوش رسیدن به تناسب اندام رویایی را تجربه کنند.
نجواهای ذهنی به گفتگوهایی است که ما در ذهن خود درباره موانع لاغری با خودمان مرور می کنیم یا درباره موانع لاغری خودمان با دیگران صحبت می کنیم و به این ترتیب لاغر شدن را در ذهن خود سخت و غیرممکن می کنیم.
این باور خطرناک به تنهایی قادر است همه تلاش افراد برای لاغر شدن را نابود کند و باعث شود فرد برای همیشه اسیر چاقی و اضافه وزن باقی بماند.
یادگیری طریقه شناسایی موانع لاغری و عمل کردن به تمرینات محتوای آموزشی جهت اصلاح موانع لاغری ذهن گام بلند و مهمی در تحقق رویای لاغری خواهد بود.
اهمیت اصلاح موانع لاغری در ذهن
افکار و نگرش هایی که موانع لاغری ذهن را ایجاد می کنند تنها دلیل لاغر نشدن، ناامید شدن و رها کردن مسیر لاغری با ذهن هستند.
این موضوع دقیقا تلنگری برای من بود که باعث شد مجدد به خودم بیام و برای هزارمین بار غرق مسائل دیگران نشم و متعهدانه در مسیر خودم حرکت کنم.
اگر چاق هستیم بخاطر داشتن باورهای چاق کننده ست و اگر لاغر نمی شیم به دلیل وجود باورهاییست که موانع لاغری را ایجاد می کنند.
محتوای جلسه امروز درباره توجه کردن به صدای مثبت و نادیده گرفتن نجواهای منفی است. اینکه ذهن حرف های خوش آیند نمیزنه و حرف های مثبت رو باید آگاهانه به خودمون بگیم و تکرار کنیم که در ما به شکل باورهای جدید ساخته بشه، هر چقدر انبار افکار و توجهات مثبتمون قویتر و پر تر بشه، کفه توجهات منفی سبک تر میشه و خودبخود اتفاقات با کیفی تر وارد زندگی ما میشه.
در لاغری با ذهن هم بهتره که در مسیر گوش کردن به گفتگوهای منفی نباشیم تا بتونیم نتایج بهتری بگیریم که گوش کردن بهش باعث تقویت موانع لاغری در ذهن و ایجاد ناامیدی و در نتیجه ادامه ندادن میشه.
افکار منفی هر لحظه در مغز ما پردازش میشن، مثل یک ریتم تکراری، مثل یک نوار ضبط شده که از زمان بیداری ما روشنه تا موقع خواب، میتونیم افکار منفی رو به شکل واگن های کوچیک قطار تشبیه کنیم که مدام با اتفاقات مختلف از جلوی چشمان و احساسات ما رد میشن.
ما در حال تماشای اون واگن ها یا اون صفحه نمایش هستیم و باید حواسمون باشه که اون فیلم و هنرپیشه ها، همگی در اون فیلم نمایشی هستن و واقعی نیستن، بیشتر متن و داستان اون فیلم یا اون اتفاقات واگن ها، ناراحت کننده و ترسناک هستن ولی ما باید به یاد بیاریم که اونها فقط دارن نمایش اجرا میکنن و ما نباید محو اون داستان ها بشیم و احساساتمونو درگیر نکنیم چون دقیقا احساسات ما مورد حمله قرار میگیره.
حالا برای افراد چاق این نمایش صحنه ای، در قسمت چاقی و ترس ها و عوارضش هست و هر روز با اون صدا و تصویرهای ناراحت کننده روبرو میشن که باعث تقویت و تشدید موانع لاغری در ذهن می شوند و فرد را ناامید می کنند. پس به دنبال ذهنمون و راهکارهاش راه نریم، مقصد ذهن فقط نرسیدنه.
اول باید باور کنیم بعد تجربه کنیم، اول باید باور کنیم که لاغر شدن یک کار آسونه، ولی قبلش باید سخت بودن لاغری رو در خودمون بشکونیم، چون این یکی از مهمترین موانع لاغری در ذهن ما می باشد.
اصلاح باور سخت بودن لاغر شدن
به این همه افراد متناسب و لاغر نگاه کنیم، آیا اونها برای اینکه لاغر باشن کاری انجام میدن؟ نه اونها فقط زندگی میکنن
آیا ما برای نفس کشیدن کار خاصی انجام میدیم؟ نه بصورت طبیعی نفس می کشیم
آیا پرنده ها برای پرواز رنج میبرن؟ معلومه که نه
پس چرا ما برای لاغر شدن رنج میبریم؟
چونکه قبلا باور کردیم که لاغر بودن راحت نیست، اصلا لاغر بودن که برای تو نیست، مال تو نیست، تو نمیتونی لاغر باشی، ببین مدل بدنتو، ببین چقدر پرخوری میکنی، دیگه الکی تلاش نکن خواست خدا بوده که چاق باشی یا تو ارثی چاقی و نمیتونی تغییرش بدی وووو
اول باید دونه دونه اون قوانین قدیمیو بنویسیم و قبولشون نکنیم و بعد بیاییم اینهمه افراد لاغرو به خودمون نشون بدیم که براحتی متناسب و نرمال هستن، آخه ما تصور میکردیم که چاقی برای ما طبیعیه.
اگر ۱۰ کیلو وزن کم میکردیم کلی ذوق زده میشدیم و به همه اعلام می کردیم که ببینید ما چقدر لاغر شدیم!!!
مثلا الان من مدام پیش همه میگم ببینید من اسمم فریده است؟ من فریده هستم، من دست و پا دارم، خب من فریده هستم و دست و پا دارم و هیچ وقت نمیگم چونکه پذیرفتمشون و برام طبیعیه، مثل اینه که به گربه بگیم وای تو گربه ای، خب گربه ست دیگه.
پس لاغر و متناسب بودن طبیعیه ،دیگه نیازی نیست من جار بزنم آهای من لاغرم، باید لاغر باشم، مثل قبل که باور کرده بودم باید چاق باشم و چیزی غیر از اون وجود نداره، پس لاغر بودن نرماله و راحترین کار دنیاست.
اگر قبلا شکست های زیادی در لاغر شدن داشتم بخاطر این بوده که راهم صحیح نبوده، مثل اینه که سوییچ ماشینمونو توی کوچه گم کردیم و چونکه اونجا تاریکه، بیاییم توی خونه رو بگردیم که روشنه، خب معلومه که تا ابد هم بگردیم نمیتونیم پیداش کنیم، باید با یه چراغ قوه بریم توی کوچه رو بگردیم، جای درست گشتن، کوچه است.
ما هم سالها جای اشتباه به دنبال لاغری، ثروت، رابطه، سلامتی وووو گشتیم.
اول باید راه صحیح رو پیدا کنیم بعد براحتی میتونیم به جاهای بهتر هدایت بشیم و اونوقت دیگه سرخورده و ناامید نمیشیم.
چاق شدن سخترین کار دنیاست چونکه ما داریم سختی های بیشتری رو تحمل میکنیم، مدام زشت تر میشیم، لباس اندازمون گیر نمیاد و بهمون نمیاد، اعصابمون خورده، اعتماد بنفسمون پایین میره، شاد نیستیم، افسرده میشیم، بد اخلاق و پرخاشگر میشیم، رنج میبریم، مدام گرسنه هستیم، مسخره میشیم، سلامتیمون از بین میره، از خودمون متنفر میشیم ووو
با این توصیفات آیا چاق بودن سخت نیست؟ سخته،
هر چقدر لاغرتر باشیم حالمون بهتره، شادتریم، خوشحالتر هستیم، سبک تر هستیم، آرامش و آسایش بیشتری داریم، رژیم غذایی نداریم، آزادی در هر مقطعی داریم، اعتماد به نفسمون بیشتره، از خودمون راضی تریم، زیباتریم، جذاب تر و جوانتر میشیم .
سرحال تر خواهیم بود، ارتباطات موثرتری خواهیم داشت، الگوی خانواده میشیم، این باور شکسته میشه که لاغر شدن سخته، نگرش آدم ها نسبت به لاغری عوض میشه، حس رهایی خواهیم داشت، هر لباس و هر رنگی بخواهیم می تونیم بپوشیم، آزادی کامل داریم و چقدر آزادی لاغری لذتبخشه.
بودن من در مسیرهای آموزش ذهنی برای دیگران سخت بود ولی برای من آسون و زیباست و تونستم سالها باشم و لذت ببرم.
انجام ورزش های مختلف برای من انجام پذیر و لذت بخش بود ولی برای اطرافیانم کار رنج آوری بود.
خیلی از کارهاییکه سالها انجام دادم و دیگران فقط ببیننده اونها بودن و من دوست داشتم و دارم که بهتر زندگی کنم و براش هر روز قدم هایی بر می دارم.
دارم یاد می گیرم و تلاش می کنم آموزه هامو در زندگیم تا حدود زیادی اجرا کنم و هر زمان باورهای من بیشتر به سمت لاغر شدن شکل بگیرن، جسم من بدون معطلی میره بسمت لاغر شدن، براحتی و آسونی لاغر می شم.
من آرام و مطمئن هستم، به راهم ایمان دارم، به خدا اعتماد دارم و بیشتر به قدرت های درونی خودم ایمان دارم که مطمئنم مغز من طراحی شده برای ارتباط من با جهان هستی که وقتی بتونم برنامه های بهتر توش دانلود کنم، موقعیت های عالی رو برای من به ارمغان می یاره.
نوشته خانم فریده عزیز در بخش نظرات
رسیدن به احساس خوب لاغری
“چه فایل خوبی چه مثالای خوبی
من تا این جمله رو می شنوم که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست یه چیزی درونم حالش بد میشه که همون بخش منفی باف و موانع لاغری ذهنم هست که خاطرات تلاش های نادرست منو در مسیر متناسب شدن یادم میاره و اونقدر اونا رو واضح و واقعی و دردناک و مشقت بار نشونم میده تا من به تایید برسم.
من چطور باید با موانع لاغری ذهن برخورد کنم؟
با اتفاقات و خاطراتی که از شروع این دوره بدست آوردم.
من در حال یادگیری هستم.
یادگیری اینکه غذامون نبلعم بلکه درست مثل یک انسان سپاسکزار آرام بجوم، مزه ها رو بفهمم، با غذای داغ مثل یک قحطی زده دهن خودمو نسوزونم و از مقدار غذام برای برطرف کردن نیاز بدنم استفاده کنم.
این آموزشه دیگه
وقتی من به آموزش هام توجه کنم دیگه نمیگم ای بابا چه زندگی دارم همش باید درست رفتار کنم این که نشد زندگی
نه من دیگه اینو نمیگم.
من وجه درست و مثبت و انسانیمو در نظر میگیرم و رفتارهای یک انسان و یک اشرف مخلوقات رو که در اینجا لاغر شدن هست رو تمرین میکنم.
دقیقا همونطور که گفتین چاقی سخته خیلی سخت.
من زمانی که در دوران بارداری خودمو به وزن 110 کیلو رسوندم خیلی تلاش کردم که پرخوری و بدخوری داشته باشم در حدی که بارداری خطرناکی داشتم.
این رفتار از یک عالمه فرمولی ساخته شده بود که داشت هر کدومش در زمان خودش عمل میکرد
ازدواج کردی بیشتر بخور، بارداری بیشتر بخور، شیر میدی بیشتر بخور، میخوای خدا دوست داشته باشه بیشتر بخور، برای شادی روح از دنیا رفته بیشتر بخور، کادوی عروسی دادی بیشتر بخور، تولده بیشتر بخور، خسته ای بخور، ناراحتی بخور، ضعف داری بخور، خوابت میاد بخور
من میتونم همینطور به فرمان فرمول های چاقی که داشتم ادامه بدم و بنویسمشون
حالا با این طوماری که یک عمر تحت آموزشش بودم و به لطف خدا اونقدری هم چاق نشده بودم که در مورد چاقی تلاش کرده بودم ، میخوام آموزش جدیدی رو در وجودم پایدار کنم
آموزش لاغر شدن
خب معلومه اولش فرمول های چاقی و موانع لاغری خیلی بیشتر خود نمایی میکنه و من میفهمم با چه قدرتی طرفم و فقط باید رو آموزش های جدید توجه داشته باشم.
و گرنه از دید فرمول های چاق همیشه غذاها فرصت های تکرار ناشدنی هستند و این نگرش یکی از موانع لاغری است.
همیشه باید از هر فرصتی برای خوشی از غذا استفاده کرد
برای یک نئشه گی
برای حرکت روی همون حالت همیشگی
من حالا از روی تردمیل چاقی یواش یواش اومدم پایین و میخوام برم روی تردمیل لاغری
یعنی رفتارهای لاغر شدن رو تکرار کنم
همیشه تا آخر عمرم.
اگرم اشتباه کنم اشکالی نداره دوباره رفتار درست رو انجام میدم.
تا زنده هستم زمان یادگیری و عمل کردن دارم.
اگرم زمان زندگی برای من تمام بشه از اینکه در راه تلاش برای مسیر درست قدم برداشتم پیش خودم سربلندم.
مهم تلاش های منه که هر روز دارم با خودم با زندگیم چیکار می کنم.
اینکه گفتین لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست وقتی تو ذهنم در مورد این مسئله مقاومت پیش میاد میگم اشکالی نداره لاغر شدن آسون ترین کار دنیا میشه برام اگه الان آسون نیست با تمرین کردن و اصلاح موانع لاغری آسون میشه.
و چه مثال خوبی زدین که اگه چه کاری مثل رانندگی یا زبان یا هر مهارتی رو بلد نباشیم شاید بعضی زمان ها بهمون فشار بیاد ولی چاقی چیزیه که همیشه بهمون فشار میاره.
من اگه مولتی میلیاردم بشم ولی چاق باشم اصلا خوشحال نیستم اصلا.
همیشه میگفتم و میخوام که تو هر موقعیتی از موفقیت، من متناسب باشم.
اصلا وقتی یه آدم موفقی رو میدیدم که چاقه خیلی به دلم نمی نشست میگفتم این آدم ضعف بزرگی داره.
من اعتیاد به خوردن و چاق شدن رو در یک انسان چاق دیگه متوجه میشم و دقیقا این ضعف رو متوجه میشم و به نظرم کسی که هر روز روی این اعتیاد کار کنه و هر روز خودشو از نظر ذهنی با رفتار درست کنترل کنه بسیار بسیار بسیار انسان قوی هست.
چون داره هر روز یه قدرت بزرگی رو درون خودش شکست میده و به یه قدرت بزرگ و سازنده ای دسترسی پیدا میکنه
تو قرآن خدا آدم و حوا رو مثال میزنه که نباید یه خوراکی رو میخوردند.
ماه رمضان رو مثال و رفتار یک ماهه قرار داده که اگه عادت غذایی در انسان شکل گرفته با تمرین 30 روزه اون رفتار ها رو تعدیل کنه.
و کسایی هم هستند مثل من که هر روز میان توی سایت تا رفتارشونو از طریق آموزش های بسیار ارزشمند درست کنند.
من خیلی خوشحالم که دارم روی جنبه ی مثبت ذهنم کار میکنم روی اصلاح موانع لاغری ذهن کار می کنم.
هر بار که چشمم به شکمم میافته که خب حالا خیلی لاغر تر از شروع دوره شده ولی هنوز خاطرات چاق قبل رو داره و منفی بافم بهم میگه مگه این چربی اضافه ها از بین میرن؟ اینم یکی دیگه از موانع لاغری در ذهن منه که همش باقی مانده چاقی رو به یاد من میاره.
من بهش میگم من اینارو از کره مریخ نیاوردم
من این اضافه بار و اضافه وزنو خودم ساختم، با تلاش زیاد
هر روز با هر بهانه ای خوردم و خوردم
هر روز تلاش کردم و عاشقانه خودمو چاق تر کردم
حالا میدونم که هر روز با تلاش عاشقانه برای لاغر شدن به لطف خدا در لاغری هم به مهارت میرسم عزیزم.
تو نگران نباش
به این شکل سعی می کنم قدرت و خودنمایی موانع لاغری رو در ذهنم کمرنگ کنم که انگیزه و اشتیاق ادامه دادن داشته باشم.
هنوزم عاشق غذا هستم ولی خوبی این روش اینه که من میتونم درست و به اندازه نیازم غذا بخورم و این دیگه محرومیت نیست این رفتار انسانیه که دارم یاد میگیرم انجام بدم.
اسمش عشق به خودمه
خیلی خوشحالم اینجا راحت می نویسم و هر روز این فرصت رو دارم که هم با بخش منفی و هم با بخش مثبت درونم زمانی که اینجا بیام می تونم صحبت کنم و با تمرکز این کارو انجام بدم.
مثال غول خیلی مثال خوبی بود
من این غول که پاشو روی خوشبختی من گذاشته دور میزنم چون راستش زورم نمیرسه از سر راه برش دارم ولی میتونم یه مسیر خوشگل و دوست داشتنی برای خودم با دور زدن این غول بسازم.
بی نهایت ممنونم”
ایمان دارم دوستانی که به خوبی باورهایی که موانع لاغری می شوند را درک کرده و برای برطرف کردن آن سعی کنند نتایج عالی کسب می کنند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به شناسایی و اصلاح موانع لاغری ذهن توصیه می شود ابتدا محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کرده و سپس به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نظر شما درباره موانع لاغری ذهن چیست؟ با ذکر مثال درباره موانع لاغری که در ذهنتان دارید شرح دهید.
- چرا استفاده از روش های لاغری در گذشته باعث اصلاح موانع لاغری در ذهن ما نشده است؟
- در گذشته که برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام می کردید چه نگرشی درباره امکان لاغر شدن خود داشتید؟
- انتظار شما درباره چاق تر شدن چگونه بوده است؟ بعد از هربار لاغر شدن چرا انتظار دوباره چاق شدن داشتید؟
- قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری انتظار شما درباره امکان لاغر شدنتان چگونه بوده است؟
- بعد از آشنایی با تناسب فکری چه موانع لاغری در ذهن خود را شناسایی و اصلاح کردید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.34 از 44 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
باید فکر کنم ببینم کجا من مغلوب افکار منفی شدم و کجا مغلوب نشدم مثال:
من بعد از ازدواجم دیگه تحصیلات دانشگاهی رو ادامه ندادم چون منفی بافت میگفت تو زندگی زناشویی سخته درس خوندن و تو دیگه نمیخوای ادامه بدی و وقتگیر و …ولی دوستم با همین شرایط من که حتی تارخ ازدواجمون هم در یک ماه به فاصله یه هفته در یک سال هست تحصیلات دانشگاهی رو ادامه داد و لیسانس گرفت و نگفت کار سختیه
من اما بعد از ازدواجم سریع رفتم دنبال اموزش رانندگی و نگفتم سخته یا وقتگیر یا اینکه من یاد نمیگیرم وگواهی رانندگیم رو گرفتم در صورتی که دوستم گواهی نداشت و من رو دید وبعد از من البته یک کلی بعد از من رفت و گواهی رو گرفت
یا من رفتم دوره ی ارایشگری رو دیدم و موفق شدم و مدرک گرفتم ولی دوستم میگفت من اصلا نمیتونم و نه رفت
من پانزده سال پیش رفتم مدرک دوسطح از کامپیوتر رو گرفتم که همون دوستم گفت من نمیتونم ولی من نگفتم و رفتم و موفق هم شدم
من رفتم دورهی کارهای هنری مثل گلسازی و نقاشی و رو دیدم و مدرک گرفتم ولی اون میگفت من از این هنرا ندارم و نرفت
ولی بر عکس اون رفت دورهای زبان خارجه رو کامل گدروند و مهارت پیدا کرد و الانم از این طریق سر کار هست ولی من گفتم نمیتونم درس بخونم یا زبان بخونم یه ترم رفتم ولی ادامه ندادم و معلوب منفی باف شدم که من نمیتونم
هر کس به منفی باف توجه کرد در کارش موفق نمیشه و برعکس هر کس به وجه مثبت دهنش توجه کرد حتما موفق میشه
من الان در دهنم این جمله که لاعر شدن اسانترین کار دنیا است خیلی جا افتاده ولی بازم دلیل میارم که بدونم واقعا لاعری اسون هست چون :
۱:با لاعر شدن در بهترین حالت روحی و جسمی قرار میگیریم
۲:با لاغر شدن اعتماد به نفس عالی پیدا میکنم
۳:با لاعر شدن خیلی خوش لباس و خوشتیپ میشم
۴با لاعر شدن لباسهای رنگ شاد و زیبا میپوشم
۵ بالاعر شدن آزادی در خرید کردن و زندگیم پیدا میکنم
۶با لاعر شدن با کلاستر و با پرستیژ تر میشم
۷با لاغر شدن سبک و ازاد و رها میشم
۸با لاغر شدن جوانتر و زیبا تر میشم و شادابتر و با طراوتر میشم ۹با لاعر شدن در تمام لباسها احساس خوب ازاد بودن رو حس میکنم و تحت فشار نیستم
۱۰با لاغر شدن ارامش و شادی درونی رو حس میکنم
۱۱ با لاغر شدن حتی سایز پام تغییر میکنه و هر کفشی رو که بخواهم میخرم
۱۲با لاغر شدن در مهمانی و عروسی و همه جا میدرخشم با لباس مورد علاقه ام
۱۳با لاعر شدن وجه اجتماعی بالاتری پیدا میکنم
۱۴با لاغر شدن روابطم بهتر میشه
۱۵با لاغر شدن غداها رو بدون عذاب وجدان و راحت میخورم
۱۶ با لاغر شدن قیافه ام خیلی جذابتر هست
۱۷با لاغر شدن سر میز غذا در هر جایی که باشم مثل ملکه ها رفتار میکنم آهسته و ارام غدا میخورم
۱۸با لاغر شدن به سایز ۳۸ که خیلی دوستش دارم میرسم
۱۹با لاغر شدن در وزن ۵۹ کیلو که خیلی دوستش دارم در آیننه از دیدن خودم لذت بیشتری میبرم
۲۰با لاغر شدن من جسم ام رو پارکینگ بیماری و مریضی نخواهم کرد
۲۱با لاغر شدن از این طریق به بقیه موفقیت هام حتما میرسم و…….
لاغر شدن آسانترین کار دنیاست
وبلعکس چاقی همش درد و رنج و بیماری و افسردگی و تنگی لباسها و محدودیت در خرید کردن و بی اعتماد به نفسی و روابط بد و حال بدو بد تیپ بودن و لباس تیره پوشیدن و ناراحتی و چهره ی مسن و بی کلاس و …. رو به ما میده
اگر ما موانع رو برداریم خود به خود متناسب میشیم چون روند طبیعی جسم ما به سمت بهبودی هست مثل وقتی که دست ما زخم میشه اگر هر روز فشارش ندیم بعد از مدتی خوب میشه (در طبیعت هم دیدیم که هر اتفاقی برای گل و گیاه و طبیعت بیفته اما اونگیاه میتونه دوباره رشد کنه و طبیعت خودش رو ترمیم می کنه و ما هم که جزیی از این طبیعت هستیم خارج از این قاعده نیستیم و میبینم که با وجود هر اتفاقی که برای ما بیفته جسم ما قدرت ترمیم و بهبودی رو داره و سریع خودش رو خوب میکنه بارها شده ما یک مشکلی داشتیم و خود به خود برطرف شده حالا یه کمک حزیی هم به جسممون کردیم اما خودش سریع خوب شده یا اینکه چه ویروسهایی که وراد بدن ما شده و ما خبر نداریم و از بدن ما دفع میشن و… ) هر موضوعی در زندگی ما که دیده میشه به خاطری پیروزی بک بخش از ذهن ما هست . در ذهن ما یک بخش همیشه میگه میشه و تو میتونی و یک بخش دیگه میگه نمیشه و تو نمیتونی و اگر در راه رسیدن به خواسته ات به اون بخش که میگه میشه و تو میتونی توجه کنی و اطمینان کنی به اون خواسته میرسی ولی اگر به اون بخش که میگه نمیشه و تو بهش نمیرسی و مگر میشه مگر الکیه و …… اگر به این بخش توجه کنی به هدفت نمیرسی و موفق نمیشی .(ذهن انسان جایی هست که شیطان در اونجا قرار داره تا فقط با استفاده از افکار منفی خودمون بتونه ما رو ناامید و شکست خورده کنه ولی در ما یه صدایی هم هست از اعماق وجودمون میاد آگاهی اون همیشه درست و امیدوار کننده هست اون بخش مثبت وحود ما هست اگر به اون توجه کنیم قطعا موفق و پیروز میشیم و به هر بخش بیشتر توجه کنی مثبت یا متفی صدای اون بخش قویتر و بخش مقایل ضعیفتر میشه تا حایی که دیگه صداش شنیده نمیشه حالا تصمیم با خودمون هست که کدوم رو انتخاب کنیم ؟و اما تمام مانعهای ذهنی در بخش منفی ذهن هست که میخواد با اون مانعها ما به موفقیت و پیروزی نرسیم اگر اونها رو برداریم و یا اصلا به این بخش،منفی گوش نکنیم مانعی هم به وجود نمیاد و یا خیلی کمتر از گدشته به وجود میاد و زود هم از بین میره که خود به خود رسیدن به موفقیت راحتتر میشه و جه بخواهی چه نخواهی تو موفق میشی) و تمام انسانها دارای این دو بخش هستن مثلا دو نفر میخوان به یک مقطع تحصیلی برسن در یک شرایط یکسان و سطح تحصیلات یکسان اما اگر در ذهن یک فرد بخش فعالی بشه که بهش بگه تو میتونی و به خواسته ات میرسی اون فرد میرسه اما اگر بخش دیگه که میگه تو نمیتونی به خواسته ات برسی مگه الکی سخته تو نمیزسی به این توجه کنه نمیرسه پس فرد دوم اگر به بخش منفی توجه کنه نمیرسه و اگر فرد اول به بخش مثبت بیشتر اهمیت بده تا مقطع دکترا جلو میره و موفق میشه و گرنه انسانها با هم هیچ تفاوتی ندارن پس بستکی داره ما به چه بخشی در زند گی بیشتر توجه کردیم اگر مغلوب منفی باف بشین شکست میخورین و اگر به وجه مثبت ذهنتون توجه کنید شما موفق میشین . در مورد لاغر شدن هم همین داستان هست که اون افرادی که نمیتونن موفق بشن چون وجه منفی باف اونها نمیزاره و دایما میگن مگه الکیه خیلی سخته تو باید زجر بکشی و رژیم بگیری و ورزش کنی و در سختی باشی تا لاغربشی و اما این فرد قطعا شکست میخوره چون باور کرده لاعر شدن سخت هست و کار تموم هست و اما کسی که میخواد موفق بشه باید این افکار رو تغییر داد و باید به بخش مثبت وجودش توجه کنه ولی چون در افراد چاق بخش منفی باف بیشتر فعال هست پس همیشه نجوا داره که بهش میگه تو نمیتونی و یا تو دوباره چاق میشی و تو نمیتونی لاعر بمونی و چون همیشه و مداوم بخش منفی باف داره تلاش مبکنه پس موفق میشه (کلا در هر جنبه از زندگی یا همون تناسب اندام اگر شکست خوردیم و یا هر وقت هر فرد شکست خورده ی رو در زندگی دیدین بدون همه ی این افراد یک وجه مشترک دارن که به بخش منفی باف بیشتر توجه می کنن و همون باعث گمراهی اونها شده و کلی افکار بد و منفی دارن که باعث میشه همیشه مانع داشته باشن که نتونن به آرامی و خوبی به جلو حرکت کنن و گرنه افرادی که به بخش مثبت وجودشون توجه میکنن همیشه در مسیر درست و زیبا هستن و به راه راست هدایت میشن و کلی افکار و باورهای درست و مثبت دارن و مانع ذهنی یا ندارن یا خیلی کم دارن .) و اینقدررما به بخش منفی باف ذهنمون توجه کردیم تا بخش مثبت ذهن ما صداش ضعیف شده و صداش رو دیگه نمیشنویم .پس باید این باور رو درذهنتون پر رنگ کنید که لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست و اگر نتونید این باور رو بپذیرید حرکت شما به سمت لاغری کند و سخت هست .(من خودم چون در گذشته با رنج و سختی زیاد لاغر میشدم که همش گرسته ام بود اما نباید میخوردم و یا اینکه محدودیتها رو باید رعایت کنم تا کمی لاعر بشم خوب بیشتر این حرف رو به خودم و بقیه میزدم و این اواخر رژیم که دو تا مانع جدید پیدا کردم اولی چون کم کاری تیرویید دارم و دومی این بود که قرص هورمونی میخورم بسیار پروسه ی لاغری برای من به سختی اتفاق میفتاد و یا با زجر بسیار اصلا لاغر که نمیشدم هیچ کلی هم اصافه میکردم و بازم بیشتر برای من این باور پرررنگ میشد که لاغر شدن سخت هست و اما از وقتی که در این مسیر لاغری با ذهنم بارها به خودم گفتم لاغری بسیار آسان و راحت هست چون این روش بسیار متد جدید و پیشرفته ای هست که داره مشکل ما رو از ریشه حل میکنه و این روش قطعا نتیجه میده و چون یک روش آموزش هست و ما داریم لاعری رو یاد میگیریم حتما نتیجه به دست میاد و اما هرکس به اندازه تلاش خودش تتیجه میگیره مثل اینکه ما در یک دانشگاه وارد شدیم تا همچین رشته ای رو یاد بگیریم لاغری با ذهن هر دانش اموزی که بیشتر تمرین انجام بده و به حرفها و گفت ه های استاد بهتر گوش بده و اونها رو انجام بده و بخونه قطعا نتیحه ی بهتری میگیره و قرار نیست تمام شاگردان اون کلاس مثل هم باشن هر کس به اندازه تلاشش نتیجه میگیره پس آسون هست این رشته ی من که دارم یادش میگیریم فقط باید استمراررو تلاش و تعهد داشته باشم و درسهای عملی که استاد میدن رو واقعا عملی کنم و انجام بدم و تما این کارها من رو موفق میکنه و من خیلی هنرها رو اینطور یاد گرفتم ثبت نام کردم اموزش دیدیم و مهارت کسب کردم حالا شاید از خیلیها یا کمتر باشه یا بیشتر باشه به اندازه ای که استمرار و تلاش داشتم نتیجه گرفتم مثلا رانندگی و یا ارایشگری و یا گلسازی و یا دو مدرک کامپیوتر و یا آشپزی و یا …. من خیلی راحت این دورها رو گدروندم و مدرک دارم و قطعا لاعری از همه ی اینها هم راحت تر هست و اطمینان دارم که راحت تر هست پس به دستش میارم و لدتش رو میبرم من دارم به وزن دلخواهم و سایز دلخواهم که وزن ۵۹ کیلو سایز ۳۸ هست هر روز از روز قبل نزدیکتر میشم و این اضافه وزنم رو که چیز بسیار کمی برای من توانمند و شجاع هست دارم از دست میدم اونم در زمان کم ) اگر فکر کنی لاغری سخت هست تو شکست میخوری و در ذهن ما لاعری سخت هست چون همیشه در حال رژیم و سختی و محدودیت و فعالیت سنگین بودیم و نتیجه هم به سختی میمود و این باور ما که لاغری سخت هست بارها برای قدم براداشتن برای لاغری مهر تایید خورده بود تا با این روش آشنا شدیم و دیدیم که لاغری با ذهن خیلی آسون هست و باید منطقیش کنی و بگو هر چقدر چاقتر بشی حرکت تو سخت تر میشه و نفس کشیدنت سخت تر میشه لباس پوشیدنت سخت تر میشه و احساس افسردگی داری و سلامتیت به خطر میوفته اما با لاغری آزادی تو و سلامتی و …. بهتر میشه پس بگو لاغر شدن آسانتر از چاق شدن هست چون هر چقدر به سمت لاغری پیش میری حال و احوالت بهتر میشه، پس باید دلیل بیاری که لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست . لاعرشدن آسون هست برای من چون :من با لاغرشدن زیباتر و جوانتر و شادابتر میشیم چون یه چهره ای که قبلا داشتم حتی قبل از ازداوجم نزدیکتر میشم و نن اون جعره رو دوست دارم و سنم کنتر نشون داده میشه و هر جا با دخترم برم میگن خواهر هستین من با لاعر شدن هر روز از دیدن خودم بیشتر لدت میبرم و از اینکه جمع و جور و طریف شدم و به راحتی هر پوششی رو که بخوام میتونم داشته باشم من با لاعر شدن بهترین و به روز ترین لباسها رو میپوشم و خوشتیپتر میشم و حتی لباسهای رنگ شاد صورتی و سبز وو …و انواع شلوار جین رنگ روشن و تیره و… رو میپوشم من با لاعری احساس سبک یودن و رها بودن در تمام لباسهاو مانتوها و انواع شلوارها رو دارم و لدت میبرم که تحت فشار هیچ لباسی نیستم من با لاغر شدن در سلامت کامل جسمی به سر میبرم و دیگه به خودم ضربه نمیزنم با ورزشهای سنگین و عیر اصولی من با لاعرشدن به راحتی خرید میکنم در کمترین زمان و به روز ترین لبسها رو میخرم و میپوشم .من با لاغر شدن خیلی آرو م و آهسته و با کلاستر غدا میخورم من با لاغر شدن حتی سایز پام تغییر میکنه و هر کفشی رو که بخوام میخرم من با لاعر شدن به خودم بیشتر احترام میزارم و هر چیزی رو وارد جسمم نمیکنم که ارزش خوردن نداره و هر ته مانده ی غذایی رو نمیخورم من با لاعر شدن به اصرار هیچ کس هیچ چیز نمیخورم و قدرت پیدا میکنم و خودم تصمیم میگیریم در چه زمانی چه مقدار غدا بخورم من با لاعرشدن ایمانم و توکم به خدای خودم بیشتر میشه من با لاغر شدن به هر بهانه ای غدا نمیخورم بلکه فقط برای رفع نیاز جسمم غدا میخورم و اینطور جسم من کمتر ادذیت میشه من با لاعرشدن حتی به فرزندانم در خوردن زور نمیگم که حتما باید در این زمان این مقدار رو بخوری و با قاشق به دنبالشون نمیفتم بهشون اجازه میدم هر وقت احتیاج داشتن بخورن و یک نسل دیگه رو از چاقی نجات میدم من با لاغری شدن حتی به همسرم گیر نمیدم که چرا امروز کم خوری و یا زیاد خوردی و رابطه ام رو خراب نمیکنم با همسرم از روی خوردن و اجازه میدم هر چقدر میخاد بخوره من با لاغر شدن خودم حتی در اشپزی کردن هم تغییر میکنم و سعی میکنم کمتر غدا درست کنم که کمتر اسراف بشه و ترس از گرسنه ماندن خودم و بقیه ندارم من با لاغرشدن خودم به راحتی سفر میکنم و تفریح و باغ و دورهمی میرم و دیگه تمام حواسم به خوردن نیست و از اطرافم لدت میبرم و از اطرافیانم لدت میبرم .من با لاعر شدن خودم به قدرت خلق کنندگی خودم ایمان بیشتری میارم و بقیه ی جنبه های زندگیم رو هم که عالی هستن عالیتر میکنم من با لاعر شدنم از وابستگی به هر مواد عدایی خارج میشم و در آزادی کامل زندگی میکنم من با لاعر شدنم تمام فعالیتهای روزانه ام رو به خوبی و در بهترین حالت انجام میدم من با لاغر شدنم به راحتی از لباسهای حراجی خرید میکنم که کلی تخفیف دارن من با لاغرشدنم دیگه برده ی غداها نیستم که هر جا بود من رو تحریک به خوردن کنه من امیر غذاها هستم من با لاغر شدنم با اعتماد به نفس در هر جمعی خاصر میشمو با هر لباسی و پدششی که دلم بخواد حاضر میشم من با لاغر شدنم بهترین پس مراقب باش چه چیزهایی داره یک باور منفی رو تقویت میکنه .در ذهن افراد چاق شدن آسان و لاغری سخت هست ممکنه ما خیلی خواستها داشته باشیم و به اونها نرسیده باشیم و یه جاهایی به ما فشار بیاره و ما رو اذیت کنه اما چاقی یک چیزی هست که هر لحظه با ما هست در ایینه در نگاه دیگران در ترازو در پچ پچ کردن دیگران و …که فقط خودمون حسش میکنیم و دردها رو متوجه میشیم پس چاقی هر لحظه با ما هست چاقی مثل یه غول بزرگ هست که پاش رو گذاشته رو ی مسیر خوشبختی من و نمیزاره ما به خوشبختی برسیم و دیگه از هیچ چیز لدت نمیبریم نه از خوردن و نه از پوشیدن .. پس انگار چاقی مثل یه غول هست که نمیزاره من خوشبخت بشم و تلاش کنید برای برطرف کردنش نه با مبارزه با دوستی و همیشه در مسیر بودن و بک دفعه نمیشه باید تکرار کنید تا در ذهنتون صدای سمت مثبت شنیده باشه و نتیجه اش میشه اشتیاق و حرکت کردن به سمت لاغری و ما به هر آنچه که میخواهیم میرسیم (من میخوام این عول چاقی که جلوی خوشبختی من رو گرفته و نمیزاره در بهترین اندام و لباسها و حالت روحی و جسمی و بهترین روابط و اعتماد به نفس و …. باشم در لقمه های اصافه که به زور میخورم ببینمش در خوردنهای الکی که به هر بهانه ای مثل سر درد و یا صعف کردن و یا خستگی و یا تفریح کردن و …. هست ببینم من میخوام این عول چاقی رو در خوردنهایی که از ترس نبودن من عدا دخبره میکنم ببینیم مثلا در ماه رمصان که نزدیک هست این عول میاد تا من رو بیشتر ادیت کنه و همش میگه بخور چون نیست چون فردا گرسنه ات میشه چون بدنت احتیاج داره و من رو وادار به خوردنهای الکی میکنه من این عول چاقی رو خیلی جاها میبینم که همیشه میگه بخور و برای چاقی هر دلیلی داره بجز گرسنه بودن من مثلا با چایی کلی شیرینی بخور چون خوشمزه هست یا اینکه بعد از طهر که شد به من میگه بخور چون حیف الان تا شب خورده نمیشه ببین چقدر زیاد بکش بخور از غدای بچه ات بخور نریزیش دور اسراف بشه من خوب میدونم کجا ها این عول چاقی من رو تحت فشار قرار میده که من از بودن در بهترینها و خوشبختی دور بشم هر جا که بهانه داشت برای خوردن مثلا در مهمانی هستی بخور در منزل هستی حوصله ات سر رفته بخور در باع و تفریحی بخور و ….)پس بنویسید در هرجنبه اگر مثبتش رو باور کنید من موفق شدم و اگر باور نکردم شکست خوردم (من در همین مسیر لاعری با ذهن با دید مثبت بهش،نگاه کردم و موفق شدم و زمانی که وارد این مسیر شدم خیلی حس خوبی بهش،داشتم و به همه میگفتم و بقیه من رو مسخره میکردن یعنی چی اگر به فکر کردن بود که دیگه هیچ و همیشه به من میخندیدین اما من فقط به وجه مثبت ذهنم گوش،میکردم که میگفت این راه درسته تو نباید این همه در زحر و سختی باشی تو باید خیلی راحت با این مسیر به جسم دلخواهت برسی و حال خودم و دلم با این راه خوب شده بود و ارامش داشتم هر چند هنوز خیلی نتیجه نگرفته بودم و لی به این روش ایمان داشتم که میتونم و موفق میشم و هیچ وقت در مسیرم شک نکردم و قطعش نکردم و ادامه دا دم چون به منفی باف درونم گوش ندادم خیلی از اطرافیان من همزمان با من وارد رزیم شدن و وزن خیلی زیادی در زمان کم از دست دادن و منفی باف هر وقت این افراد رو میدیدم زیاد بهم میگفت ببین اینها تونستن ولی تو چی تا کی ؟اما صدای مثبت دهنم بلتد تر از اون فریاد میزد نه اینها ارامش ندارن اینها تحت فشارن اینها بازور دارن لاعر میشن تا کی میخوان نخورن بلخره یه روزی ول میکنن مثلا اون موقع های خودت تو در راه درستی تو داری لاعری رو از سطح بالا دنبال میکنی افزین برو حلو حالا همون فرد الان نزدیک چندماه دوباره کلی برگشت وزن داشته و امام من اهسته و پوسته در مسیر لاعر شدنم و بینهایت از خدای خوبم و استاد عطار روشن عزیز سپاسگزارم به خاطر این اگاهی های عالیشون من هیچ وقت گول منفی باف رو نخوردم شده کمی باهام حرف زده باشه ولی صدی مثبت وجودم بلند تر بوده و من حرف اون رو باور کردم و ایمان دارم در راه درستم و نتایج عالیبه به زودی میگرم مثل دوست شگفتی سازکه تونستن در دوماه ده دکیلو کم کنه من هم ۵ کیلو رو کم میکنم و به وزن ۵۹ کیلو میرسم )
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و پر تلاشم
من اگر موانع رو بردارم خیلی راحت به تناسب میرسم چون روند جسم ما به سمت لاعر شدن هست ولی ما با کارهای اشتباه و افکار اشتباه خودمون مانع تناسب اون میشیم .
دررواقع من یاد گرفتم اگر به اندازه غدا مصرف کنم جسم من بعد از مدتی اون رو هضم و تبدیل به انرژی و سوخت میکنهو چیزی به عنوان چربی دخیره نمیشه البته اگر به اندازه بخورم ولی اگر علاوه بر نیاز بدنم بخورم جسمم من تمام توانش رو میکنه که اون اضافه رو هضم و تبدیل به دخیره چربی در بدن میکنه چون به اندازه نیازش که انرژی میخواست از غدا میگیره و مابقی رو ذخیره میکنه پس همواره جسم من در حال تیدیل این مواد غذایی به انرژی هست ولی اگر علاوه بر نیاز مصرف شده باشه جسم ما بقی اون غدا رو به صورت چربی ذخیره میکنه پس باید مراقب افکار و رفتار غدایی خودمون باشیم و زیادتر از نیاز نخوریم و در روند تناسب جسممون خلل وارد نکنیم که همین یه مورد به اندازه خوردن واقعا نیاز به اموزش داره و با تکرار و استمرار این مهارت رو پیدا میکنیم .
هر موضوعی در زندگی من اتفاق افتاده به خاطر پیروز شدن یک بخش از ذهنم (مثبت یا متفی ) در زندگی من هست در واقع اگه میگه تو میتونی پس تو برنده میشی و اما اگر در زندگی نتونستم و شکست خوردم به خاطر این هست که بخش منفی باف ما پیروز شده که میگه تو نمیتونی .برای مثال خودم زمانی که از دواج کردم گفتم بابا من دیگه نمیتونم برم دانشگاه و ادامه تحصیل بدم و حوصله ندارم و بارها میگفتم با تشکیل زندگی و همسر داری نمیشه و سخته .. و اصلا دنبالش نرفتم امادقیقا دوست صمیمی خودم که با من در یک سال ازدواج کردیم اون گفت نه من باید ادامه تحصیل بدم و به مدارج بالای تحصیلی برسم به خاطر همین با اینکه هر دوی ما یک شرایط داشتیم در یک رشته و مدرسه درس خونده بودیم و در یک سطح تحصیلی بودیم و دریک شرایط که با هم در یک سال و یک ماه ازدواج کردیم اما دوست من دست از تلاش بر ندلشت و کنکور داد و در رشته ی تحصیلی دلخواهش ادامه تحصیل داد و الان ایشون مدیر عامل یه شرکت بسیار عالی در تهران هستن و موفق شدن پس من در زمینه ی ادامه تحصیل مغلوب منفی باف ذهنم شدم و ادامه ندادم و اما ایشون به این بخش منفی باف ذهنشون توجه نکردن و ادامه دادن و الان بسیار در کسب و کار و زندگی و … موفقن اما یادم میاد در اون اویل که تازه ازدواج کرده بودم و بی کار بودم کلی کلاسهای آزاد که با روحیم سازگار بود و وجه مثبت ذهنم میگفت تو میتونی برو انجام بده رو من دنبال کردم و مدرک اونها رو گرفتم و موفق شدم مثل رانندگی مثل ارایشگری مثل کامپیوتر و یا مثل گلسازی و یا مثل …. اما همین دوستم جرات رانندگی و … رو نداشت و اون زمان حدودا ۱۸ سال پیش که میدید من تونستم و رفتم و گواهی نامه گرفتم ایشونم رفتن و گواهی نامه گرفتن و یا در زمینه چاقی و لاعری چون هر دوی ما با هم به اختلاف سه ماه باردار شدیم و ایشون زودتر زایمان کرده بود و مقدار زیادی چاقی اندام رو در جسمش داشت و نمیتونست کمش کنه اما من که بعد از ایشون زایمان کردم و بسیار بسیار چاقتر شد ه بودم ولی چون چاقی رو دوست نداشتم و متنفر بودم من با هر سختی و زجری بود از ایشون خیلی سریعتر متناسب شدم و باعث شد که ایشونم با دیدن من مشتاق تناسب بشه و بعدها اقدام کردن و تا حدودی موفق شدن و ….
در واقع اون افرادی که نمیتونن متناسب بشن به خاطر وجه منفی باف ذهن ایشون هست که دایم میگن تو نمیتونی مکه لاغر شدن الکیه و .. و کسی که به این حرفها توجه کنه مغلوب چاقی میشه و شکست میخوره پس اون بخش مثبت ذهنت رو فعال کنه و اونها رو ارزشمند کن چون افرادی که از مسیر لیز میخورن به خاطر این هست که حرفهای منفی در ذهن اون فرد بسیار ارزشمند هست و اون وجه منفی باف هم چون دایما داره تلاش میکنه پس پیروز میشه دلیلش هم این هست که دایما داره تلاش میکنه ولی یه بخش دیگه در ذهن ما هست که میگه بابا تو میتونی مثل خیلیا متناسب بشی فقط باید تلاش کنی ولی چون ما حرفش رو نمیشنویم صداش ضعیف و ضعیف تر میشه حقیقتا همین امروز موقع جمع کردن میز غدا ی همسرم و غدای بچه هام که در سه زمان مختلف بود در حالی که خودم ناهارم رو خورده بودم و سیر بودم اما خیلی باقی مانده ی اون غذاها رو در ظرف ها نوک نوک کردم و هی یه لقمه یه لقمه میخوردم چون یه فرمول قدیمی در ذهنم بود که وای تو این غدا رو دوست داری و عالی درست شده پس بیشتر بخور و منم یکم رفتارهای ناصحیحی داشتم که بعدش گفتم چرا اینطور کردم و بلافاصله منفی باف گفت اره اصلا تو نمیتونی لاغر بشی اصلا تو چاقی چون زیاد تر از نیاز غدا میخوری وحتی برای چند لحظه احساس چاقی کردم و اصلا بهم گفت به این راحتی تو لاغر بشو نیستی و اما خیلی سریع خودم رو جمع کردم و گفتم اصلا خوردم که خوردم نوش جونم و اصلا مهم نیست که خطا داشتم این همه مدت خوب رفتار کردم حالا یه بارم اشتباه داشتم مهم نیست و در ضمن گفتم من تا حالا تونستم کلی وزن کم کنم و متناسب بشم پس اگر تونستم یه مقدار کم کنم دوباره هم میتونم کم کنم و اصلا کار سختی نیست فقط کافیه ادامه بدم مهارتم در لاغریو رفتارهای صحیح بیشتر میشه و اصلا لاغری اسانترین کار دنیا هست چون دارم اون رو آموزش میبینم و کلی رفتار درست دارم و انصافا تا به اینجای کار که متناسب شدم و وزن عالی کم کردم هیچ سختی که نکشیدم پس همین مهر تاییدی بر این جمله در ذهنم میزنه که لاغرشدن اسونترین کار دنیا هست و به جایی رسیدم که الان خیلی راحت تر میگم لاغر شدن اسانترین کار دنیا هست حالا نمیگم صد در صد ولی خیلی بهتر از قبل این رو میگم و برای خودم اینطور منطیقش کردم که با لاغر شدن من سبکتر میشم فعالیتم ها بهتر انجام میشه لباس بهتر گیرم میاد رنگهای زیبا و شاد میپوشم و اینکه در جسمم سلامتی بیشتر میشه و از نطر روحی بهتر میشم و بر عکس اگر چاق بشم مشکلاتم بیشتر میشه و سختیها بیشتر میشه پس چاقی سخت تر هست و سخت ترین کار دنیا هست ولی وقتی در مسیر تناسبم و هر بار در لباسهام احساس ازادی بیشتر دارم و و انگار جمع و جور تر شدم و سایزم تغییر کرده پس اعتماد به نفسم بهتر میشه و روابطم بهتر میشه و سلامتیم بهتر میشه و …. برای همین لاغری نه تتها روی جسم شما تاثیر میزاره بلکه روی کلی از جنبه های دیگه ی زندگی شما هم تاثیر میزاره و حال و احوال شما بهتر میشود پس لاغر شدن آسانترین کار دنیا هست .
در ذهن افرادی که اضافه وزن دارن چاق شدن آسان و لاغر شدن سخت هست مثل گذشته ی خودم که رژیم میگرفتم و دقیقا همین طرز فکر رو داشتم و واقعا با سختی به تناسب میرسیدم .اما الان بعد از مدتها در سایت بودن و کار کردن روی خودم دقیقا این دو جمله جابه جا شدن و من خیلی راحت تر میگم لاعر شدن آسانترین کار دنیا هست .
چاقی چیزی هست که هر لحظه با من هست و همراه من هست در اییته دیده میشه روی ترازو دیده میشه و در لباس پوشیدن دیده میشه در نگاه دیگران دیده میشه در پچ پچ کردن دیگران دیده میشه پس هر لحظه با من هست و مثل به غول بزرگ در وجود من هست که پاش رو گذاشته روی لاغری و خوشبختی من و نمیزاره من طعم خوشبختی رو بچشم و من باید لاغری رو بسازم .و من دقیقا با هر بار پرخوری و زیاد تر از نیاز خوردن دارم کاری میکنم که این غول بزرگ رو پر قدرت تر می کنم که نمیزاره لاعری در وجود من باشه پس من با گوش دادن به فایلها و عمل کردن به آموزشها یواش یواش این عول رو ضعیف تر میکنم و صدای مثبت دهنم رو قویتر میکنم که لاغری اسانترین کار دنیا هست .
من اگر در هر موضوعی سمت مثبتش رو باور کنم موفق میشم و اگر منفیش رو باور کنم شکست میخورم پس من با قدرت میگم لاغر میشم و عول چاقی رو شکست میدم
من میتونم به راحتی وزن ایده ال رو پیدا کنم
من میتونم متناسب بشم چون دررمسیر درستم
من میتونم چون با همین روش کلی وزن کم کردم
من میتونم متناسب بشم چون کلی رفتارهای متناسب گونه و جدید پیدا کردم
من میتونم متناسب بشم چون پرخوری و حرص و ولع ندارم من میتونم متناسب بشم چون عاشق تناسبم
من میتونم متناسب بشم چون لاعری همون چاقی هست و چیز پیچیده ای نیست فقط کافیه در مسیر استمرار داشته باشم.
من میتونم متناسب بشم چون تعهد و انگیزه دارم
من میتونم متناسب بشم چون طبیعی بدن من تناسب هست .
من میتونم متناسب بشم چون لیاقت سلامتی و جسم لاعر رو دارم