چاقی نتیجه ایجاد شدن فرمول های چاق کننده در ذهن است. به این دلیل که ریشه چاقی در ذهن است با روش های مرسوم برای لاغری نمی توان لاغر شد. چون با ورزش و رژیم غذایی و … نمی توان ذهن را تغییر داد.
برای لاغر شدن فقط باید طریقه شناسایی و اصلاح موانع لاغری را بیاموزید و به آن عمل کنید. در این صورت خودبخود لاغر می شوید.
لاغر شدن آرزوی من بود
لاغر شدن آرزوی خیلی از افرادی است که اضافه وزن دارند
ثروتمند شدن آرزوی خیلی از افرادی است که فقیر هستند.
سلامت شدن آرزوی خیلی از افرادی است که بیمار هستند.
خوشبخت شدن آرزوی خیلی از افرادی است که احساس بدبختی دارند.
این مثالها و بسیاری از نمونه های مشابه در زندگی همه ما وجود دارد.
هر موضوعی از زندگی مورد توجه بسیاری از انسانهاست که دوست دارند در آن شرایط باشند.
این افراد دو دسته می شوند:
عده ای به خواسته خود در آن موضوع دست پیدا کرده اند و عده ای موفق به تجربه نتایج مطلوب نمی شوند.
تنها تفاوت این دو دسته، میزان توجه آنها به بخش مثبت یا منفی ذهنشان است.
عده ای که به گفته های امیدوار کننده و مثبت ذهن خود توجه می کنند و آن را باور می کنند و با احساس خوب ادامه می دهند مطمئنا نتایج عالی کسب می کنند.
و آن دسته که به گفته های منفی ذهن خود توجه می کنند و دچار یاس و ناامیدی می شوند و احساس خوبی ندارند مطمئنا نتایج مطلوبی کسب نمی کنند.
موضوع برای همه یکسان است اما نتیجه برای انسانها به اندازه افرادی است که به آن موضوع علاقمند هستند، هر فردی بنا به محتویات ذهنی خود نتیجه می گیرد.
اصلاح موانع لاغری ذهن
لاغر شدن هم مانند هر موضوع دیگری است، عده ای علاقه دارند که لاغر شوند اما این عده به دو دسته تقسیم می شوند:
دسته ای که به بخش مثبت ذهن خود توجه می کنند و با احساس خوب مسیر لاغر شدن را طی می کنند به رویای لاغر شدن خود می رسند.
اما عده ای که به گفتگوی ذهنی خود درباره موانع لاغری توجه می کنند، دچار یاس و ناامیدی در رسیدن به خواسته خود می شوند هیچ وقت نمی توانند طعم خوش لاغر شدن را تجربه کنند.
نکته مهم و قابل توجه برای افرادی که به بخش مثبت ذهن خود توجه می کنند این است که:
برای آنها هم مشکلات اضافه وزن مانند افرادی منفی نگر وجود دارد، در ذهن آنها هم گفتگو درباره موانع لاغری وجود دارد، اما آگاهانه به گفتگوی مثبت و امیدبخش ذهن خود توجه می کنند.
آنها با کم توجهی به نجواهای ذهنی درباره موانع لاغری و همچنین تقویت کردن بخش مثبت نگر ذهنشان از طریق استفاده از آموزش های لاغری با ذهن موفق می شوند از سد موانع لاغری ذهن گذر کرده و طعم خوش رسیدن به تناسب اندام رویایی را تجربه کنند.
نجواهای ذهنی به گفتگوهایی است که ما در ذهن خود درباره موانع لاغری با خودمان مرور می کنیم یا درباره موانع لاغری خودمان با دیگران صحبت می کنیم و به این ترتیب لاغر شدن را در ذهن خود سخت و غیرممکن می کنیم.
این باور خطرناک به تنهایی قادر است همه تلاش افراد برای لاغر شدن را نابود کند و باعث شود فرد برای همیشه اسیر چاقی و اضافه وزن باقی بماند.
یادگیری طریقه شناسایی موانع لاغری و عمل کردن به تمرینات محتوای آموزشی جهت اصلاح موانع لاغری ذهن گام بلند و مهمی در تحقق رویای لاغری خواهد بود.
اهمیت اصلاح موانع لاغری در ذهن
افکار و نگرش هایی که موانع لاغری ذهن را ایجاد می کنند تنها دلیل لاغر نشدن، ناامید شدن و رها کردن مسیر لاغری با ذهن هستند.
این موضوع دقیقا تلنگری برای من بود که باعث شد مجدد به خودم بیام و برای هزارمین بار غرق مسائل دیگران نشم و متعهدانه در مسیر خودم حرکت کنم.
اگر چاق هستیم بخاطر داشتن باورهای چاق کننده ست و اگر لاغر نمی شیم به دلیل وجود باورهاییست که موانع لاغری را ایجاد می کنند.
محتوای جلسه امروز درباره توجه کردن به صدای مثبت و نادیده گرفتن نجواهای منفی است. اینکه ذهن حرف های خوش آیند نمیزنه و حرف های مثبت رو باید آگاهانه به خودمون بگیم و تکرار کنیم که در ما به شکل باورهای جدید ساخته بشه، هر چقدر انبار افکار و توجهات مثبتمون قویتر و پر تر بشه، کفه توجهات منفی سبک تر میشه و خودبخود اتفاقات با کیفی تر وارد زندگی ما میشه.
در لاغری با ذهن هم بهتره که در مسیر گوش کردن به گفتگوهای منفی نباشیم تا بتونیم نتایج بهتری بگیریم که گوش کردن بهش باعث تقویت موانع لاغری در ذهن و ایجاد ناامیدی و در نتیجه ادامه ندادن میشه.
افکار منفی هر لحظه در مغز ما پردازش میشن، مثل یک ریتم تکراری، مثل یک نوار ضبط شده که از زمان بیداری ما روشنه تا موقع خواب، میتونیم افکار منفی رو به شکل واگن های کوچیک قطار تشبیه کنیم که مدام با اتفاقات مختلف از جلوی چشمان و احساسات ما رد میشن.
ما در حال تماشای اون واگن ها یا اون صفحه نمایش هستیم و باید حواسمون باشه که اون فیلم و هنرپیشه ها، همگی در اون فیلم نمایشی هستن و واقعی نیستن، بیشتر متن و داستان اون فیلم یا اون اتفاقات واگن ها، ناراحت کننده و ترسناک هستن ولی ما باید به یاد بیاریم که اونها فقط دارن نمایش اجرا میکنن و ما نباید محو اون داستان ها بشیم و احساساتمونو درگیر نکنیم چون دقیقا احساسات ما مورد حمله قرار میگیره.
حالا برای افراد چاق این نمایش صحنه ای، در قسمت چاقی و ترس ها و عوارضش هست و هر روز با اون صدا و تصویرهای ناراحت کننده روبرو میشن که باعث تقویت و تشدید موانع لاغری در ذهن می شوند و فرد را ناامید می کنند. پس به دنبال ذهنمون و راهکارهاش راه نریم، مقصد ذهن فقط نرسیدنه.
اول باید باور کنیم بعد تجربه کنیم، اول باید باور کنیم که لاغر شدن یک کار آسونه، ولی قبلش باید سخت بودن لاغری رو در خودمون بشکونیم، چون این یکی از مهمترین موانع لاغری در ذهن ما می باشد.
اصلاح باور سخت بودن لاغر شدن
به این همه افراد متناسب و لاغر نگاه کنیم، آیا اونها برای اینکه لاغر باشن کاری انجام میدن؟ نه اونها فقط زندگی میکنن
آیا ما برای نفس کشیدن کار خاصی انجام میدیم؟ نه بصورت طبیعی نفس می کشیم
آیا پرنده ها برای پرواز رنج میبرن؟ معلومه که نه
پس چرا ما برای لاغر شدن رنج میبریم؟
چونکه قبلا باور کردیم که لاغر بودن راحت نیست، اصلا لاغر بودن که برای تو نیست، مال تو نیست، تو نمیتونی لاغر باشی، ببین مدل بدنتو، ببین چقدر پرخوری میکنی، دیگه الکی تلاش نکن خواست خدا بوده که چاق باشی یا تو ارثی چاقی و نمیتونی تغییرش بدی وووو
اول باید دونه دونه اون قوانین قدیمیو بنویسیم و قبولشون نکنیم و بعد بیاییم اینهمه افراد لاغرو به خودمون نشون بدیم که براحتی متناسب و نرمال هستن، آخه ما تصور میکردیم که چاقی برای ما طبیعیه.
اگر ۱۰ کیلو وزن کم میکردیم کلی ذوق زده میشدیم و به همه اعلام می کردیم که ببینید ما چقدر لاغر شدیم!!!
مثلا الان من مدام پیش همه میگم ببینید من اسمم فریده است؟ من فریده هستم، من دست و پا دارم، خب من فریده هستم و دست و پا دارم و هیچ وقت نمیگم چونکه پذیرفتمشون و برام طبیعیه، مثل اینه که به گربه بگیم وای تو گربه ای، خب گربه ست دیگه.
پس لاغر و متناسب بودن طبیعیه ،دیگه نیازی نیست من جار بزنم آهای من لاغرم، باید لاغر باشم، مثل قبل که باور کرده بودم باید چاق باشم و چیزی غیر از اون وجود نداره، پس لاغر بودن نرماله و راحترین کار دنیاست.
اگر قبلا شکست های زیادی در لاغر شدن داشتم بخاطر این بوده که راهم صحیح نبوده، مثل اینه که سوییچ ماشینمونو توی کوچه گم کردیم و چونکه اونجا تاریکه، بیاییم توی خونه رو بگردیم که روشنه، خب معلومه که تا ابد هم بگردیم نمیتونیم پیداش کنیم، باید با یه چراغ قوه بریم توی کوچه رو بگردیم، جای درست گشتن، کوچه است.
ما هم سالها جای اشتباه به دنبال لاغری، ثروت، رابطه، سلامتی وووو گشتیم.
اول باید راه صحیح رو پیدا کنیم بعد براحتی میتونیم به جاهای بهتر هدایت بشیم و اونوقت دیگه سرخورده و ناامید نمیشیم.
چاق شدن سخترین کار دنیاست چونکه ما داریم سختی های بیشتری رو تحمل میکنیم، مدام زشت تر میشیم، لباس اندازمون گیر نمیاد و بهمون نمیاد، اعصابمون خورده، اعتماد بنفسمون پایین میره، شاد نیستیم، افسرده میشیم، بد اخلاق و پرخاشگر میشیم، رنج میبریم، مدام گرسنه هستیم، مسخره میشیم، سلامتیمون از بین میره، از خودمون متنفر میشیم ووو
با این توصیفات آیا چاق بودن سخت نیست؟ سخته،
هر چقدر لاغرتر باشیم حالمون بهتره، شادتریم، خوشحالتر هستیم، سبک تر هستیم، آرامش و آسایش بیشتری داریم، رژیم غذایی نداریم، آزادی در هر مقطعی داریم، اعتماد به نفسمون بیشتره، از خودمون راضی تریم، زیباتریم، جذاب تر و جوانتر میشیم .
سرحال تر خواهیم بود، ارتباطات موثرتری خواهیم داشت، الگوی خانواده میشیم، این باور شکسته میشه که لاغر شدن سخته، نگرش آدم ها نسبت به لاغری عوض میشه، حس رهایی خواهیم داشت، هر لباس و هر رنگی بخواهیم می تونیم بپوشیم، آزادی کامل داریم و چقدر آزادی لاغری لذتبخشه.
بودن من در مسیرهای آموزش ذهنی برای دیگران سخت بود ولی برای من آسون و زیباست و تونستم سالها باشم و لذت ببرم.
انجام ورزش های مختلف برای من انجام پذیر و لذت بخش بود ولی برای اطرافیانم کار رنج آوری بود.
خیلی از کارهاییکه سالها انجام دادم و دیگران فقط ببیننده اونها بودن و من دوست داشتم و دارم که بهتر زندگی کنم و براش هر روز قدم هایی بر می دارم.
دارم یاد می گیرم و تلاش می کنم آموزه هامو در زندگیم تا حدود زیادی اجرا کنم و هر زمان باورهای من بیشتر به سمت لاغر شدن شکل بگیرن، جسم من بدون معطلی میره بسمت لاغر شدن، براحتی و آسونی لاغر می شم.
من آرام و مطمئن هستم، به راهم ایمان دارم، به خدا اعتماد دارم و بیشتر به قدرت های درونی خودم ایمان دارم که مطمئنم مغز من طراحی شده برای ارتباط من با جهان هستی که وقتی بتونم برنامه های بهتر توش دانلود کنم، موقعیت های عالی رو برای من به ارمغان می یاره.
نوشته خانم فریده عزیز در بخش نظرات
رسیدن به احساس خوب لاغری
“چه فایل خوبی چه مثالای خوبی
من تا این جمله رو می شنوم که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست یه چیزی درونم حالش بد میشه که همون بخش منفی باف و موانع لاغری ذهنم هست که خاطرات تلاش های نادرست منو در مسیر متناسب شدن یادم میاره و اونقدر اونا رو واضح و واقعی و دردناک و مشقت بار نشونم میده تا من به تایید برسم.
من چطور باید با موانع لاغری ذهن برخورد کنم؟
با اتفاقات و خاطراتی که از شروع این دوره بدست آوردم.
من در حال یادگیری هستم.
یادگیری اینکه غذامون نبلعم بلکه درست مثل یک انسان سپاسکزار آرام بجوم، مزه ها رو بفهمم، با غذای داغ مثل یک قحطی زده دهن خودمو نسوزونم و از مقدار غذام برای برطرف کردن نیاز بدنم استفاده کنم.
این آموزشه دیگه
وقتی من به آموزش هام توجه کنم دیگه نمیگم ای بابا چه زندگی دارم همش باید درست رفتار کنم این که نشد زندگی
نه من دیگه اینو نمیگم.
من وجه درست و مثبت و انسانیمو در نظر میگیرم و رفتارهای یک انسان و یک اشرف مخلوقات رو که در اینجا لاغر شدن هست رو تمرین میکنم.
دقیقا همونطور که گفتین چاقی سخته خیلی سخت.
من زمانی که در دوران بارداری خودمو به وزن 110 کیلو رسوندم خیلی تلاش کردم که پرخوری و بدخوری داشته باشم در حدی که بارداری خطرناکی داشتم.
این رفتار از یک عالمه فرمولی ساخته شده بود که داشت هر کدومش در زمان خودش عمل میکرد
ازدواج کردی بیشتر بخور، بارداری بیشتر بخور، شیر میدی بیشتر بخور، میخوای خدا دوست داشته باشه بیشتر بخور، برای شادی روح از دنیا رفته بیشتر بخور، کادوی عروسی دادی بیشتر بخور، تولده بیشتر بخور، خسته ای بخور، ناراحتی بخور، ضعف داری بخور، خوابت میاد بخور
من میتونم همینطور به فرمان فرمول های چاقی که داشتم ادامه بدم و بنویسمشون
حالا با این طوماری که یک عمر تحت آموزشش بودم و به لطف خدا اونقدری هم چاق نشده بودم که در مورد چاقی تلاش کرده بودم ، میخوام آموزش جدیدی رو در وجودم پایدار کنم
آموزش لاغر شدن
خب معلومه اولش فرمول های چاقی و موانع لاغری خیلی بیشتر خود نمایی میکنه و من میفهمم با چه قدرتی طرفم و فقط باید رو آموزش های جدید توجه داشته باشم.
و گرنه از دید فرمول های چاق همیشه غذاها فرصت های تکرار ناشدنی هستند و این نگرش یکی از موانع لاغری است.
همیشه باید از هر فرصتی برای خوشی از غذا استفاده کرد
برای یک نئشه گی
برای حرکت روی همون حالت همیشگی
من حالا از روی تردمیل چاقی یواش یواش اومدم پایین و میخوام برم روی تردمیل لاغری
یعنی رفتارهای لاغر شدن رو تکرار کنم
همیشه تا آخر عمرم.
اگرم اشتباه کنم اشکالی نداره دوباره رفتار درست رو انجام میدم.
تا زنده هستم زمان یادگیری و عمل کردن دارم.
اگرم زمان زندگی برای من تمام بشه از اینکه در راه تلاش برای مسیر درست قدم برداشتم پیش خودم سربلندم.
مهم تلاش های منه که هر روز دارم با خودم با زندگیم چیکار می کنم.
اینکه گفتین لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست وقتی تو ذهنم در مورد این مسئله مقاومت پیش میاد میگم اشکالی نداره لاغر شدن آسون ترین کار دنیا میشه برام اگه الان آسون نیست با تمرین کردن و اصلاح موانع لاغری آسون میشه.
و چه مثال خوبی زدین که اگه چه کاری مثل رانندگی یا زبان یا هر مهارتی رو بلد نباشیم شاید بعضی زمان ها بهمون فشار بیاد ولی چاقی چیزیه که همیشه بهمون فشار میاره.
من اگه مولتی میلیاردم بشم ولی چاق باشم اصلا خوشحال نیستم اصلا.
همیشه میگفتم و میخوام که تو هر موقعیتی از موفقیت، من متناسب باشم.
اصلا وقتی یه آدم موفقی رو میدیدم که چاقه خیلی به دلم نمی نشست میگفتم این آدم ضعف بزرگی داره.
من اعتیاد به خوردن و چاق شدن رو در یک انسان چاق دیگه متوجه میشم و دقیقا این ضعف رو متوجه میشم و به نظرم کسی که هر روز روی این اعتیاد کار کنه و هر روز خودشو از نظر ذهنی با رفتار درست کنترل کنه بسیار بسیار بسیار انسان قوی هست.
چون داره هر روز یه قدرت بزرگی رو درون خودش شکست میده و به یه قدرت بزرگ و سازنده ای دسترسی پیدا میکنه
تو قرآن خدا آدم و حوا رو مثال میزنه که نباید یه خوراکی رو میخوردند.
ماه رمضان رو مثال و رفتار یک ماهه قرار داده که اگه عادت غذایی در انسان شکل گرفته با تمرین 30 روزه اون رفتار ها رو تعدیل کنه.
و کسایی هم هستند مثل من که هر روز میان توی سایت تا رفتارشونو از طریق آموزش های بسیار ارزشمند درست کنند.
من خیلی خوشحالم که دارم روی جنبه ی مثبت ذهنم کار میکنم روی اصلاح موانع لاغری ذهن کار می کنم.
هر بار که چشمم به شکمم میافته که خب حالا خیلی لاغر تر از شروع دوره شده ولی هنوز خاطرات چاق قبل رو داره و منفی بافم بهم میگه مگه این چربی اضافه ها از بین میرن؟ اینم یکی دیگه از موانع لاغری در ذهن منه که همش باقی مانده چاقی رو به یاد من میاره.
من بهش میگم من اینارو از کره مریخ نیاوردم
من این اضافه بار و اضافه وزنو خودم ساختم، با تلاش زیاد
هر روز با هر بهانه ای خوردم و خوردم
هر روز تلاش کردم و عاشقانه خودمو چاق تر کردم
حالا میدونم که هر روز با تلاش عاشقانه برای لاغر شدن به لطف خدا در لاغری هم به مهارت میرسم عزیزم.
تو نگران نباش
به این شکل سعی می کنم قدرت و خودنمایی موانع لاغری رو در ذهنم کمرنگ کنم که انگیزه و اشتیاق ادامه دادن داشته باشم.
هنوزم عاشق غذا هستم ولی خوبی این روش اینه که من میتونم درست و به اندازه نیازم غذا بخورم و این دیگه محرومیت نیست این رفتار انسانیه که دارم یاد میگیرم انجام بدم.
اسمش عشق به خودمه
خیلی خوشحالم اینجا راحت می نویسم و هر روز این فرصت رو دارم که هم با بخش منفی و هم با بخش مثبت درونم زمانی که اینجا بیام می تونم صحبت کنم و با تمرکز این کارو انجام بدم.
مثال غول خیلی مثال خوبی بود
من این غول که پاشو روی خوشبختی من گذاشته دور میزنم چون راستش زورم نمیرسه از سر راه برش دارم ولی میتونم یه مسیر خوشگل و دوست داشتنی برای خودم با دور زدن این غول بسازم.
بی نهایت ممنونم”
ایمان دارم دوستانی که به خوبی باورهایی که موانع لاغری می شوند را درک کرده و برای برطرف کردن آن سعی کنند نتایج عالی کسب می کنند.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای انجام عالی تمرین مربوط به شناسایی و اصلاح موانع لاغری ذهن توصیه می شود ابتدا محتوای نوشتاری را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کرده و سپس به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نظر شما درباره موانع لاغری ذهن چیست؟ با ذکر مثال درباره موانع لاغری که در ذهنتان دارید شرح دهید.
- چرا استفاده از روش های لاغری در گذشته باعث اصلاح موانع لاغری در ذهن ما نشده است؟
- در گذشته که برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام می کردید چه نگرشی درباره امکان لاغر شدن خود داشتید؟
- انتظار شما درباره چاق تر شدن چگونه بوده است؟ بعد از هربار لاغر شدن چرا انتظار دوباره چاق شدن داشتید؟
- قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری انتظار شما درباره امکان لاغر شدنتان چگونه بوده است؟
- بعد از آشنایی با تناسب فکری چه موانع لاغری در ذهن خود را شناسایی و اصلاح کردید؟
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.34 از 44 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خداوندم که همیشه همراه من است
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
باورهای مانع لاغری
باور لاغری یعنی چه؟
باور لاغری یعنی تکرار مداومه، خواسته لاغر شدن، در زمان های مشخص
باورهای لاغری چند دسته هستند ؟
دو دسته هستند: باورهای مثبت و باورهای منفی
باورهای مثبت لاغری یعنی چه ؟
باورهای مثبت لاغری ،باورهایی هستند که به ما حال خوب میدهند و ما را به هدف لاغری که در ذهنمان داریم نزدیک میکنند مثلا باور من حتما لاغر میشوم ،باور لاغری آسانترین کار دنیاست ،باور با آموزش اصول ذهنی به راحتی و بدون رنج لاغر میشوم ،و هزاران باور مثبت دیگر …….
باورهای منفی لاغری یعنی چه؟
باورهای منفی لاغری ،باورهایی هستند که احساس ما را بد میکنند و مانع اصلی لاغر شدن ما هستند مثلا باور اینکه من چطور این همه چربی و بدون رژیم و ورزش بسوزونم ،مگه میشه لاغر شد،سنم بالا رفته دیگه حوصله ام نمیگیره ،و میلیاردها باور منفی دیگر………………………
باورهای منفی را با معیار ملیارد بیان کردم و باور مثبت را با معیار هزار
چرا ؟
ما هر وقت تصمیم میگیریم کاری را شروع کنیم با هر دو وجه باور، روبرو هستیم ،باید این را مد نظر داشته باشیم ،که ذهن ما همیشه برای مراقبت بیشتر از جسم، مثل یک کارآگاه عمل میکند و بیشتر توجه اش روی نکات منفی است ،با دیده شک و تردید و ظن نگاه میکند.
انگار دنبال سرنخ اصلی است و هر کاری را میخواهیم انجام بدهیم اول یک سری ،اما و اگر و نشد و نمیشود جلوی ما قطار میکند ، تا از انجام کار جدید منصرفمان کند ،پس علت قدرت باورهای منفی باعث شد من از معیار ملیارد و هزار استفاده کنم .
حالا اگر بخواهم طبق آموزشهای گامهای قبلی، مانع ، باورهای مثبت و منفی را بر اساس سه عنصر وجودی (جسم و روح و ذهن)تفسیر کنم برای خودم، اینطور به نظرم میرسد :
بدن انسان از سه عنصر جسم و ذهن و روح تشکیل شده بود
حالا یکی یکی نگاه کنیم ببینیم هر کدام از این سه عنصر چه باورهایی دارند
جسم جایگاه روح و ذهن است
ذهن جایگاه شیطان و وسوسه است
روح جایگاه خداوند بزرگ است
<<<<پس>>>>
ذهن جایگاه شیطان وغذای شیطان >>> باورهای منفی
چون ذهن جایگاهه شیطان است ، پس نجواهای شیطانی دارد ،
مدام نیمه خالی لیوان را به ما نشان میدهد ،شیطان با وسوسه هایش ما را میترساند،تمام زورش را میزند تا ما به اهداف متعالی خودمان نرسیم که لاغری هم جز همین اهداف متعالی ما است.
شیطان باورهای منفی لاغری ما را که بر اساس داده ها و اطلاعات جمع آوری شده طی سالها ،که در ذهنمان ثبت کرده ایم را ،روی کار می آورد و آنها را با یک ذره بین قوی بزرگ نمایی میکند و آنها را برجسته میکند تا توجه ما را به آنها جلب کند .
کلا شیطان کارش این است که توی دل انسان را خالی کند و احساسش را بد کند و او را از خداوند دور کند ،چون وقتی انسان احساسش بد میشود اول اینکه بر اساس قانون فرکانس فقط بدی درو میکند و شیطان میخواهد ما والضالین باشیم دوما چون احساس های بد و خشم و نفرت و….انسان را از خداوند دور میکند او گویا رسالت گمراه کردنش را اینگونه به خوبی انجام داده و به قولی شیطان دست به هر کاری میزند تا انسان را غمگین کند .
و تمام تلاشش را میکند تا اطلاعات و تجربیاتی که ما در ذهنمان درباره لاغری داریم و راههایی که تا به حال برای لاغر شدن رفته ایم و موفق نشده ایم لاغر بشویم را برایمان بزرگنمایی می کند و ما را دچار ترس و اضطراب و افکار منفی میکند و باعث میشود ما راه درست تناسب فکری را گم کنیم و دچار خشم و نفرت و …از چاقیمان شویم و از خداوند دور شویم .
مثلا یادمان می آورد که ما تا به حال کلی زور زده ایم ولی لاغر نشده ایم یا لاغر نمانده ایم،به ما تلقین میکند که “ فایده نداره داری وقتت رو تلف میکنی ،برو بخور ،برو حال کن”
یا مثلا به ما تلقین میکند که:” اون همه رژیم و ورزش گرفتی نتیجه ات شده این چاقالویی که هستی دیگه وای به حالته تو این روش که اون کارها رو هم انجام نمیدی ،بیچاره ،خدا میدونه چقدر چاقتر بشی حالا ،بدبخت کردی خودت و وای به حالت شد “و کلی تلقین دیگر ………………………………
او هرگز توجه ما را به چیزهای مثبت جلب نمیکند کلا کارش منفی بافی است .در تمام جنبه های زندگی همینطور عمل میکند و ما باید هوشیار باشیم در دامش نیفتیم .
مثلا ما به سفر بابلسر رفتیم و خیلی خیلی هم به ما خوش گذشت لحظه خروج از ساحل ماشینی از عقب به ما زد و چون ماشین ما صفر بود و تازه چند روز بود خریده بودیم ،شاسی عقب ماشین و در صندوق خراب شد و تا تهران با مکافات زیادی آمدیم و آن سفر با تمام خاطرات خوشش برای من و بقیه همسفرانم که چند خانواده بودیم شد خاطره سفر به بابلسر ،حالا در هر جمعی مینشستیم یکی از همسفران به آن تصادف اشاره میکرد ،و هیچ کس از آن همه لذتهای سفر و جاهای دیدنی و …..خاطره ای تعریف نمیکرد. و این قدرت خاطرات منفی ثبت شده در سایر مسائل زندگی را نشان میدهد.
روح جایگاه خداوند و غذای روح>>>باورهای مثبت
روح جایگاه خداوند و منبع اصلی وجود ماست
بالفطره پاک است و بدی در آن راه ندارد، پر از ویژگی های خوب و احساسهای خوب و صفات الهی است، که باورهای مثبت وجودی ما را میسازد
و انرژی ارتعاشی بسیار بالایی دارد،و میل و وظیفه اش به کمال رساندن انسان است و تلاش میکند انسان را به خداوند نزدیک کند و احساس خوب را در وجود ما گسترش دهد تا کائنات هم ما را در مدار خوشبختی قرار دهد
و ذات و فطرت روح تناسب و لاغری است ،و مدام روح تلاش میکند به ما این احساس را بدهد که یک کاری برای لاغر شدن خودمان بکنیم
وقتی به حرف روح گوش نمیدهیم و جسممان را تبدیل میکنیم به سطل زباله و مدام با خوردن غذا ،نیروی شیطانی وجودمان را قوی میکنیم،روح چون بعد متعالی و الهی دارد اذیت میشود و نمیتواند راحت در عالم معنا سیر کند، چون انرژی روح کم میشود یعنی ما با غذا دادن به شیطان انرژی روح را کم میکنیم و تعالی آن کم میشود و نیروی باورهای مثبت ما هم به مراتب کم میشود
ولی اگر نیروی ارتعاشی روح را بالا ببریم و با باورهای مثبت به او انرژی بیشتری بدهیم وقتی این دو انرژی یعنی انرژی ذاتی روح و انرژی باورهای مثبت با هم همسو میشوند ،قدرت زیادی بوجود می آورند و به راحتی ما را به موفقیت در جلب خواسته هایمان میرسانند.گویی جریان انرژی بالای این همسو شدن جریان زندگی ما را هدایت میکند.
مثلا با باور مثبت من حتما از طریق لاغری با ذهن آسان و راحت لاغر میشوم وقتی با انرژی ذاتی روح که تناسب و لاغری است، ترکیب میشود نتیجه ای جز لاغری برای ما به ارمغان نمی آورد
و
جسم جایگاه روح و ذهن >>>>غذایش نعمتهای زمینی
جسم که تجربه گر است در جدال بین روح و ذهن ،دچار چالش میشود و چون ذات انسان بر منطق و استدلال است و شیطان تماما از طریق همین فرمول با انسان جلو می آید ،ذهن انسان را مجاب میکند به گوش دادن و همین باعث میشود ما در جدال بین روح و ذهن ،مغلوب ذهن میشویم و مثلا پرخوری میکنیم.
حالا چه کاری انجام بدهیم تا نیروهای الهی روح بر نیروهای شیطانی ذهن پیروز بشوند ؟
یا به قولی چه کار کنیم تا باورهای مثبت پر رنگتر و بیشتر از باورهای منفی بشوند ؟
به نظرم مهمترین چیز کنترل ورودی هاست،چون وقتی ورودیهامان را کنترل نمی کنیم و ورودیهای نامناسب از طریق ( دیده ها، شنیده ها، صحبتها و اخبار و ..) به ذهنمان میدهیم، داریم جهت دهی باورهایمان را طوری پیش میبریم که شیطان میخواهد.
انگار داریم شیطان را تغذیه میکنیم، داریم صدایش را در درون خودمان بلند تر میکنیم ،بزرگترش میکنیم ،قدرتمندترش میکنیم و نتیجه اش میشود: ترس، اضطراب،موفق نشدن و……..
اما وقتی کنترل میکنیم ورودیهامان را و آگاهانه با ورودیهای مناسب کانون توجه خودمان را در جهت انرژی روح تنظیم میکنیم ،در اصل داریم انرژی روح را قوی تر میکنیم ،داریم صدای مثبت درون خودمان را بلند تر میکنیم و باورهای مثبت را رشد میدهیم و نتیجه اش میشود آرامش، احساس خوب داشتن، موفقیت در جهت خواسته و…………..
پس من جلوی ورودی های منفی خودم را میگیرم تا مرکز توجهم ،به سمت چیزهای خوب و مثبت باشد و با آرامش روی خواسته ام تمرکز می کنم ،توجه ام را به صورت آگاهانه از روی باورهای منفی برمی دارم و با ایمان به خداوند که همیشه از من حمایت میکند به سمت هدفم حرکت میکنم و موفقیت را در آغوش می گیرم .
من باید فضای ذهنم را پر کنم از تمرکز بر نکات مثبت، تمرکز بر زیبایی ها و اتفاقات خوبی که دوست دارم اتفاق بیفتد ، تمرکز بر نعمتها و داشته هایم و سپاسگزاری از خداوند بخاطر تک تک نعمتهایی، که به من داده و تک تک نعمتهایی که ،در نزدیک من قرار داده و به زودی به من عنایت میکند و تمرکزم را میگذارم روی خودم و خواسته هایم و اجازه نمیدهم کسی حال خوبم را خراب کند
من از زندگیم لذت میبرم و از تمام نعمتهایی که خداوند برایم آفریده به خوبی استفاده میکنم
من باورهای مثبتم را رشد میدهم و باوهای منفی وجودم را سرکوب میکنم ،البته با کمک نیروی خداوند، چون تمام این باورهای منفی در اصل همان وسوسه های شیطانی هستند که میخواهند جلوی موفقیت من را بگیرند و من را “خسره دنیا والآخرت” کنند ولی من با توکل بر نیروی خداوند قادرم شیطان را شکست میدهم ،به اندازه ای که حضور خداوند را در درونم حس کنم و شکر گزار باشم شیطان ضعیف و ضعیفتر میشود و آنقدر کمتر و کمرنگتر میشود که به محض وارد شدنش، براحتی تشخیصش میدهم و بیرونش میکنم و نمی گزارم باورهای منفی را برای ذهنم رو کند و با من بازی کثیفش را انجام دهد.
قانون جهان هستی و کائنات هم به ما میگوید :اگر بر نکات مثبت توجه کنید از همان ها بیشتر وارد زندگیتان میشود یعنی ما با توجه به باورهای مثبت و الهی روحمان داریم ندای الهی را تغذیه میکنیم
پس باورهای مثبت به سمت ما می آیند و موفقیت ما حتمی میشود و ما در مدار خوشبختی و موفقیت قرار میگیریم
و اگر توجه به باورهای منفی و شیطانی ذهنمان کنیم ندای شیطان را تغذیه میکنیم و اتفاقات بد و منفی را به سمت خودمون جذب میکنیم و در مدار بدبختی گرفتار میشویم.
من در مسیر تناسب فکری لاغری را برای خودم کوچک میکنم آسانش میکنم و با تولد باورهای مثبت با انرژی روحم هماهنگ میشوم و نجواها و وسوسه های منفی شیطان را نابود میکنم من با توکل بر خداوند بی نظیرم شیطان را که مثل یک غول بزرگ جلوی موفقیت و لاغر شدن من را گرفته از سر راهم برمیدارم ،اگر وجودم را از خدا پر کنم جایی برای شیطان باقی نمیماند.
اعوذو بالله من الشیطان الرجیم
خدایا من و از شر وسواس خناس در پناهت حفظ کن
من باور دارم روند طبیعی جسم من سلامتی و لاغری و تناسب است و من با انجام چیزهای اشتباه زیادی که یاد گرفته ام به مرور زمان ،باورهای خودم را شکل داده ام و باعث آسیب رساندن به جسم زیبایم شده ام اما الان وقت آگاهی و جبران مافات است .
من با توکل بر نیروی خالص و خاص پروردگارم لاغری را به راحتی زندگی میکنم و نیروی روحم را بالا میبرم و با باورهای مثبتم انرژی روحم را افزایش میدهم
خدایا به من کمک کن تا بتوانم صدای شیطان را نشنوم تا بتوانم باورهای منفی را نبینم
خدایا به من کمک کن هر لحظه و در همه جا به یاد تو باشم که یاد تو آرام بخش دلهاست
الهی به امید تو
• به نام خداوندی که هستی ام بخشید
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات باورهای مانع لاغری • نظر شما درباره موانع لاغری ذهن چیست؟ با ذکر مثال درباره موانع لاغری که در ذهنتان دارید شرح دهید.• موانع لاغری ذهنی موانعی هستند که لاغر شدن رو در نظر ما کاری سخت و نشدنی و طاقت فرسا جلوه میدهند و این موانع در اصل همان اطلاعات و داده هایی است که به مرور زمان در ذهنمان ثبت کرده ایم وقتی قسمت باورهای منفی ذهن فعال میشود با تکیه بر این اطلاعات با ذکر دلیل و منطق میخواهد برای ما لاغر نشدن را منطقی کند • مثلا مانع لاغری ،لاغر شدن نیاز به کم خوردن و ورزش کردن دارد باعث میشد که فکر کنم با رها کردن رژیم و ورزش خیلی چاقتر میشوم و از این موضوع خیلی واهمه داشتم ،باور منفی من ،به من میگفت این همه سال رژیم و ورزش داشتی، شدی این ،اگه بخوای ورزش و رژیم و رها کنی، دیگه از در تو نمیای و کلی نجواهای ذهن منفی داشتم که البته بر آنها غلبه کردم به لطف خداوند بزرگوارم و آموزشهای استاد بی نظیرم
• چرا استفاده از روش های لاغری در گذشته باعث اصلاح موانع لاغری در ذهن ما نشده است؟• چون این روشها فقط تمرکزشان روی جسم بود در حالی که ما از طریق ذهنمان چاق شده بودیم و جسم چاق ،نتیجه، ذهن چاق ما بود • و هیچ کدام از آن روشهای لاغری، دنبال اصلاح باورها و فرمولهای ذهنی ما نبودند بلکه ما را با محروم کردن از خوردن و اجبار به انجام ورزش حریص تر هم میکردند و موانع جدیدی هم به موانع ذهنی ما اضافه میکردند
و باورهای ما را نسبت به لاغری و لاغر ماندن کاملا نابود کرده بودند
• در گذشته که برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام می کردید چه نگرشی درباره امکان لاغر شدن خود داشتید؟• اصلا باور نداشتم بتوانم لاغر شوم و فقط دنبال این بودم کاری کنم ،تا چاقتر نشوم چون لاغری برای من غیر ممکن و یک باور نشدنی و آرزوی دور و دراز و دست نیافتنی بود
و خود آن روشهای لاغری کلی مانع جدید لاغری در ذهنم بوجود آورده بودند
مثلا من باور نداشتم که هیچ روش و هیچ راهی برای لاغر شدنم وجود داشته باشد چون از بس تلاش کرده بودم و نشده بود پذیرفته بودم که باید طوری سبک زندگی ام را انتخاب کنم که چاقتر نشوم چون من لاغر بشو نیستم
و این یک باور قدرتمند در من بود.
• انتظار شما درباره چاق تر شدن چگونه بوده است؟ بعد از هربار لاغر شدن چرا انتظار دوباره چاق شدن داشتید؟• چون از هر روشی استفاده کردم مجدد بعد رها کردن روش چاق و حتی چاقتر شده بودم دیگر انتظار من این بود که من چاقم و بعد از استفاده از هر روش لاغری مطمئن بودم به محض رها کردن دوره رژیمی به سرعت وزنم بیشتر از قبل برمیگردد و من چاقتر میشوم و همین انتظار چاقی من را چاقتر میکرد،چون میگفتم من دیگر خوردنم را رعایت نمیکنم دیگر ورزش نمیکنم پس چاق شدن طبیعی است و حق من است چاق شوم .
• قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری انتظار شما درباره امکان لاغر شدنتان چگونه بوده است؟• لاغری برایم غیر ممکن بود و از طرفی اصلا تاب و تحمل انجام مجدد روشهای سخت رژیم و ورزش و دارو را نداشتم داشتم راجع به جراحی تحقیق میکردم که دیدم علاوه بر خطر جانی بسیار بالا ،کسانی هم که با جراحی لاغر میشوند مقطعی است و باید رژیم غذایی خاصی را دنبال کنند آن هم تا آخر عمرشان و کلی عوارض دارند و بیماریهای مختلف ،وگفتم چه کاری است این همه ریسک کنم که باز هم تا اخر عمرم بخور و نخور به من تحمیل شود در نت جستجو میکردم ،که با سایت آشنا شدم و به شکر خداوند هادی ام کلا اینجا نگرشهایم تغییر کرد و کلی تغییرات مثبت در زندگی ام داشتم .
• بعد از آشنایی با تناسب فکری چه موانع لاغری در ذهن خود را شناسایی و اصلاح کردید؟• من بعد از آشنایی ام با سایت موانع لاغری زیادی را به کمک آموزشها در خودم شناسایی کردم موانعی که من اصلا از وجود آنها آگاه نبودم، اما به کمک خدای بزرگم و آگاهی ها و آموزشهای استاد خوبم خیلی از این باورها و موانع رفع شدند
مثلا
مانع من هرگز لاغر نمیشوم حذف شد
مانع چاقی من ارثی است کاملا رفع شد • مانع چاقی من بخاطر متابولیسم پایبن است حذف شد
مانع ترس از غذاها و تفکیک غذاها و کالری شماری و توجه به حجم غذا حذف شد • و خیلی موانع که الان مجال نوشتن ندارم
و همه این تغییرات لطف خدای بی همتایم بوده که من را هدایت کرده و در تک تک لحظات همراه و یاورم بوده
پروردگارا سپاسگزارم برای هدایتم و برای همراهی ات
پروردگارا سپاسگزارم برای تمام لحظاتی که کمکم دادی تا تغییر کنم و نجواهای شیطانی را نشنوم • الهی به امید تو