0

گام ۶۷: لاغر شدن مشابه چاق شدن است

لاغر شدن مشابه چاق شدن
اندازه متن

لاغر شدن مشابه چاق شدن است. فقط باید به شکل متفاوتی انجام شود.
سال ۱۳۹۳ که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم، مهمترین خواسته من تغییر کردن زندگیم در جنبه مالی بود و اصلا به فکر لاغر شدن نبودم چون سالها برای لاغری تلاش کرده بودم و مطمئن بودم که لاغربشو نیستم. لاغر شوم نداشتم، اصلا نمیداتستم که با قدرت ذهن می شود لاغر شد.

چگونه لاغر شدم!

در سی و پنج سال چاقی بارها برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام کرده بودم اما نتیجه نگرفتن از همه آن تلاش ها سبب شده بود که باور کنم من لاغر بشو نیستم. البته حرف و حدیث های اطرافیان درباره ارثی بودن چاقی من و کم تحرک بودن و ده ها دلیل دیگر مزید بر علت شد که قید لاغر شدن را بزنم و به چاق بودن بسنده کنم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

بعد از پذیرش چاقی بعنوان سرنوشت خواسته من از لاغر شدن به چاق تر نشدن تغییر کرد. اتفاقا نصیحت های خانواده هم به سمت چاق تر نشدن تغییر پیدا کرد و بر خلاف گذشته که چقدر تاکید می کردند یه کم لاغر بشو به مرور توصیه های آنها به مراقب با چاق تر نشی تغییر پیدا کرد.

احساس ناتوانی در لاغر شدن و پذیرش اینکه چاق تر نشم خوبه سبب شد که به کلی قید لاغر شدن را بزنم و به فکر دوباره تلاش کردن برای لاغر شدن نباشم.

به همین دلیل مهمترین خواسته من بعد از آشنایی با قدرت ذهن تغییر شرایط زندگی در جنبه های دیگر بود، مثل جنبه مالی و روایط و تغییر وضعیت کسب و کارم.

علاقه ای که به این موضوع داشتم سبب شد که هرچه زمان آزاد در طول روز داشتم را صرف دنبال کردن موضوعات مربوط به قدرت ذهن و تغییر نگرش درباره زندگی می کردم، نتیجه این تلاش و پیگیری بعد از چند ماه هدایت من به سمت تجربه لاغری با قدرت ذهن بود، موضوعی که به هیچ عنوان در رویای من هم نبود.

لطف خداوند در هدایت بندگانش شامل حال من شد و رسیدن به تناسب اندام با قدرت ذهن برای من جذاب شد و هدف اصلی من از تغییر کردن و استفاده از قدرت ذهن لاغری شد و به لطف خدا در طی چند سال نه تنها با قدرت ذهن به تناسب اندام رسیدم بلکه به هرآنچه که تصور می کردم و نمی کردم نیز دست پیدا کردم.

در این مسیر چند ساله گام به گام قدرت ذهن برای من واضح تر شد و علاقه من برای درک بیشتر و استفاده بهتر از این توانایی خدادادی در زندگی خودم بیشتر شد تا جایی که به مسیر آموزش دوستان و علاقمندان به موضوع ذهن و تغییر زندگی هدایت شدم.

در تمام این سالها و پس از تجربه تغییرات زیاد در زندگیم به این نتیجه رسیدم که هر تغییری به هر اندازه که در ذهن ما بزرگ یا دست نیافتنی باشد فقط برای رخ دادن نیاز به ایجاد افکار و نگرش جدید دارد که ما را به سمت خواسته خود هدایت کند، مانند جاده آسفالتی که در نهایت ما را به مقصد خود می رساند.

فقط کافی است افکار جدیدی در ذهن خود ایجاد کنیم که نتیجه آن دستیابی به خواسته خود باشد و در پررنگ کردن آن افکار استمرار داشته باشیم

به عبارتی آهسته و پیوسته این مسیر را طی کنیم، و در اینصورت چه بخواهیم و چه نخواهیم به مقصد خود می رسیم.

لاغر شدن مشابه چاق شدن است

لاغر شدن همان چاق شدن است و مانند هر موضوع دیگری در زندگی فقط نیاز به ایجاد افکاری جدید دارد، افکاری که مقصد آنها لاغری است. افکاری که در دل افکار چاق کننده ایجاد می شوند، در اوج شرایط سختی که به واسطه چاقی بر ما تحمیل شده است باید ایجاد شوند، استمرار در نگهداری از این افکار لاغر کننده سبب میشود به مرور مسیر حرکت جسم ما از چاقی به سمت لاغری تغییر پیدا کند و پس از مدتی ما در شرایط جسمی کاملا متفاوتی باشیم.

سخت ترین مرحله این تغییر شجاعت روبرو شدن با شرایط جدید است، چون سیستم ذهنی ما به شکلی است که به روند تکراری خود به شدت عادت میکند و هیچ تمایلی برای تغییر وضعیت نرمال خود ندارد، حال ممکن است وضعیت نرمال از نظر ذهن ما وضعیت بحرانی در زندگی ما ایجاد کرده باشد، اما برای ذهن نتیجه آن وضعیت نرمال خود در زندگی ما اهمیتی ندارد.

 ذهن فقط میخواهد در شرایطی که به آن عادت کرده است باقی بماند و این موضوع را شما به سادگی در جنبه های مختلف زندگی خود بارها تجربه کرده اید.

تغییر شرایط ذهن گرچه کاری سخت و طاقت فرساست اما از آنجا که بی نهایت طریق برای ذهن ما می تواند ایجاد شود امکان عادت دادن ذهن با شرایطی که میخواهیم تجربه کنیم امکانپذیر است.

لاغری آسان با قدرت ذهن

نتیجه استفاده از آموزش های لاغری با ذهن

” هر کاری در اول شاید سخت باشه اما در اصل سخت نیست چون ما عادت نکردیم و هنوز ذهن اون تغییر رو نپدیرفته براش سخت هست.

مثلا صبح زود بیدار شدن شاید سخت باشه ولی بعد از مدتی که صبح زود پا شدیم دیگه برای ما عادی میشه و خیلی راحت بیدار میشیم.

پس در مورد چاقی و لاغری هم سیستم همین طور هست.

خیلی از اضافه وزنها در ما به خاطر عادتها مونده و داره پیشرفت میکنه.

مثلا فردی که الان ۵۰ کیلو اصافه وزن داره ده سال پیش که اینقدر نبوده یه سری عادتها هستن که چاقی رو پیشرفت میدن و ما باید این عادتها رو تعییر بدیم تا جسم ما تعییر کنه.

برای تعییر این عادتها در جسم همین طور اولش سخت هست ولی اگر ادامه بدی و سعی کنی و استمرار داشته باشی و تعهد داشته باشی بعد از یه مدت همه ی عادتها برات تغییر میکنه و دیگه انحام کارهای گدشته برات سخت میشه.

مثلا پرخوری های گذشته برات سخت میشن و دیگه فرمولهای ذهنی ما تغییر می کنند و این به مرور ایحاد میشه و فقط با تمرین و تکرار ایحاد میشه.

پس یه کاری اولش که میخوای تغییرش بدی سخته و یواش یواش عادی میشه و دیگه مهم نیست داره انجام میشه پس برای لاغری هم اشتیاق و استمرار داشته باش همینکه فرمولهای ذهنی تو تغییر کنه با فایل گوش دادن و نوشتن اینجور خیلی راحت روند زندگیت تغییر میکنه.

پس لاغری هم مثل هر کار دیگه انجام پذیر هست.

مثلا زمانی که خونه جدید خریدیم تا مدتها من میخواستم به سمت خونه ی قبلی برم و یا اینکه تغییر یه وسیله ی خانه تا مدتها باید بری سراغ جای قبلیش معلومه که ذهن عادت پذیر هست و بعضی عادتها ریشه ای هستن و زمان میبره تا تغییرش بدی و اینها چون بارها تکرار شدن ما باید بیشتر استمرار داشته باشیم تا عوض بشن.

پس در موضوع تغییرات شرایط خیلی مثالها هست بنابراین چاقی به لاغری یه سری تغییر رفتارها هست که زمان میبره تا ما اونها رو بپدیریم و شاید اوایل بگی لاغر شدن برام سخت هست.

چطور من که سالها تلاش کردم ولی لاغر نشدم اما از نطر یه متناسب این حرف مسخره هست و چی در این دو فرد متفاوت هست فرمولهای ذهنی این دو متفاوت هست و در ذهن چاقها این یه موضوع نشدنی هست .

تغییر کردن

لاغر شدن هم یک تغییر است

فکر کنید چه چیزهایی در زندگی شما تعییر کرده و الان شما به اون سبک عادت کردید به یاد خودت بیار و مثال بزن و بگو حالا لاغری هم یه تغییر هست از چاقی به لاغری و بگو این لاغری که چیزی نیست و در ذهن خودت کوچیکش کن که به اون برسی پس تا میتونی خواسته ات رو کوچیک کن تا وارد زندگیت بشه و هر چیزی که در ذهن تو بزرگ باشه به اون نمیرسی ولی اگر گفتی این تغییر که چیزی نیست من به اون میرسیم ذهن راحتتر میپدیره و به اون میرسی.

ذهن براش سخته تعییر کردن و ما هم ناآگاهانه با فکر کردن به مشکلات اون تعییر کردن اون تغییر رو برای خودمون سختتر میکنیم.

مثالهای از تغییرات من در زندگیم:

زمانی که در خونه رو ریموتی کرده بودیم تا مدتها میخواستم به سبک قدیم برم در رو باز کنم ولی یادم میومد و نمیرفتم و یا بعصی از چراعهای خونه مثلا راهرو و یا سرویس بهداشتی چشمی بودن و من تا وارد راهرو میشدم دنبال کلید بودم که بزنم و لامپ روشن بشه ولی یادم میومد و دیگه راحت میرفتم بالا.

یا من با شرایط فعلی جامعه که کرونا هست خیلی تغییرات در زندگیم داشتم و اوایل سخت بود اما حالا دیگه عادی شده همون ماسک زدن که اوایل سخت بود و یا الکل زدن و یا دست ندادن با هیچ فردی بر خلاف گدشته تا مدتها من وقتی کسی رو میدیدیم دستم رو نا خودگاه دراز میکردم که سلام کنم و دست بدم و بعد یادم میومد که چه کار زشتی حساب میشه و دوباره جمعش میکردم.

یا اوایل که درس دادن انلاین به پسرم بر عهده ی خودم بود خیلی وقت من رو فشرده کرده و ا و غات بیکاریم و ساعاتی رو که برای خودم بودم خیلی کمتر شده بود و اون اوایل همش میگفتم چقدر سخته خودم درس بدم اما کم کم برام عادی شده و پذیرفتم و زندگیم رو طوری دیگه برنا مه ریزی کردم که هم پسرم رو درس بدم و هم فایل گوش کنم و در مسیر باشم .

پس لاغری جسم هم یه تغییر کردن هست که بسیار آسان و راحت هست فقط باید ادامه بدم تا برام عادی بشه و فرمولهای ذهنی من تغییر کنه مثل این همه آدم متناسب در اطرافم با رفتارهای متناسب که دارن بدون سختی و زجر زندگی میکنن منم به لاغری راحت و ساده میرسم”

نوشته خانم فروغ عزیز در بخش نظرات این فایل آموزشی

توضیحات این فایل آموزشی لاغر شدن همان چاق شدن است به شما کمک می کند تا چگونگی شناسایی عادتهای ذهن خود را بهتر درک کنید و همچنین راهکار چگونه تغییر دادن آنها را بیاموزید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین لاغر شدن مشابه چاق شدن است توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به شکل انشایی پاسخ دهید.

  • روند چاقی خود را شرح دهید، چگونه قدم به قدم چاق شدید؟
  • آیا برای چاق تر شدن رفتار جدیدی یا تغییر خاصی در روند زندگی خود ایجاد می کردید؟
  • به نظر شما چرا با اینکه روند زندگی تقریبا یکنواختی داریم ولی از نظر جسمی چاق تر و چاق تر می شدیم؟
  • نظر خود را درباره تاثیر ذهن در روند چاقی خود را شرح دهید.
  • چرا برای چاق تر شدن نیاز به تغییر نداشتیم اما تصور می کنیم برای لاغر شدن باید همواره شرایط زندگی را سخت تر کنیم؟ شرح دهید.
  • در روشهایی که برای لاغری استفاده کردید چه تغییری برای لاغر شدن در زندگی شما ایجاد می شد؟
  • چرا استفاده از روش های لاغری با اینکه زندگی شما را تغییر می داد باعث لاغری تان نشده است؟
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا بدون اینکه شرایط زندگی خود را سخت کنید لاغر شوید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.77 از 35 رای

https://tanasobefekri.net/?p=18149
100 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/07/17 02:06
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 544 کلمه

      سلام به همگی
      من لاعر شدن و لاغر ماندن رو خیلی برای خودم راحت کردم چون با رژیم من بارها خیلی فوق العاده و عالی لاغر شدم ولی با زحمت و سختی و ماندگار هم نبوده و برگشتم مثل قبلم ولی حالا با دادن اگاهی به خودم دارم قبول میکنم چون راهم درست و صحیح هست برای رسیدن به هدفم که لاعریه قطعا به هدفم میرسم ولی قبلا که از راه نادرست وارد میشدم برای رسیدن به هدفم پس سخت بوده و ماندگار نبوده
      به قول استاد تا حالا تصمیم داشتم چاق بشم حالا تصمیم خودم رو تغییر دادم که لاغر بشم از راه درست حرکت میکنم مثل اینه که تا حالا خواستم برم مشهد ولی حالا تصمیم گرفتم برم شیراز باید راهم تغییر کنه پس قطعا میرسم به همین راحتی و هر تغییری برای ذهن اولش سخته ولی با تکرار و استمرار خیلی آسان و راحت میشه
      من علاوه بر لاغری در بقیه ی جنبه های زندگیم هم کاملا تغییر رو حس میکنم و خودم اگاهانه تصمیم به تغییر در کل زندگیم دارم حالا یکیشم تغییر در جسم ام هست
      من الان در خور دنم فوق العاده تغییر دارم که دوباره میگم تا برای خودم هم اثبات بشه دارم تغییر میکنم
      من امروز حجم غذام به اندازه ای بود که قبلا فقط برای وعده ی ناهارم استفاده میکردم و شام هم یه چیز دیگه میخوردم و لی حالا همون مقدار ناهار رو تونستم تو وعده ی شام و ناهار استفاده کنم اونم غذای مورد علاقه ام که فست فود هم بود کاملا سیر بودم و نمیتونستم مثل قبلم بخورم نه که بخواهم و نخورم

      و یا اینکه عادت داشتم حتما چیپس و پفک رو بخورم حالا در حد هفته ای دو یا سه بار البته به زور نه اینکه چاق میشم این مقدار در هفته میخوردم و گرنه داشتم هم که هر شب بخورم ولی حالا دیگه اصلا میلم نمیکشه ولی اگر هم هوس کنم شاید ماهی یه بار بخورم شایدم دو سه ماهی یه بار اون هم در حد نیازم
      یا اینکه قبلا عادت های دیگه ایی هم داشتم مثل اینکه بعد از صبحانه حتما کیکی و بسکوییتی بخورم پشت سرش ولی الان بخوام بخورم هم جا ندارم و دوست ندارم که بخورم چون سیرم و احساس میکنم اصافه هست و واقعا وقتی پیام سیری رو بگیرم دوست ندارم اصلا یکم اضافه تر بخورم چون حس بد پر خوری و سنگینی پیدا میکنم و اینم یه تغییر جدید در من هست ولی قبلا و قتی سیر هم بودم دوست داشتم بخورم ولی حالا اصلا میلی به خوردنش ندارم حالا هر از گاهی یه دره با چایی شاید بخورم
      خدا رو شکر جسم ام عالی داره تغییر میکنه و هر روز بیشتر و بیشتر میشه این تغییرها چون خودم انتخاب کردم به کدوم سمت برم چون خودم خواستم تغییر کنم چون لاغری رو آسانترین کار دنیا میدونم چون هدفم رو مشخص کردم و در اولیت زندگیم قرار دادم برای دهنم با تمرین و تکرار و استمرار و در ذهنم بی نهایت چیز بدیهی و حق مسلم برای خودم کردم و باور دارم و دارم هنوزم روی باورهام کار میکنم و انتطارم از خودم لاعری هست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/27 19:46
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 823 کلمه

      و هر کاری در اول شاید سخت باشه اما در اصل سخت نیست چون ما عادت نکردیم و هنوز ذهن اون تغییر رو نپدیرفته براش سخت هست مثلا صبح زود بیدار شدن شاید سخت باشه ولی بعد از مدتی که صبح زود پا شدیم دیگه برای ما عادی میشه و خیلی راحت بیدار میشیم .
      پس در مورد چاقی و لاغری هم سیستم همین طور هست خیلی از اضافه وزنها در ما به خاطر عادتها مونده و داره پیشرفت میکنه مثلا فردی که الان ۵۰ کیلو اصافه وزن داره ده سال پیش که اینقدر نبوده یه سری عادتها هستن که چاقی رو پیشرفت میدن و ما باید این عادتها رو تعییر بدیم تا جسم ما تعییر کنه برای تعییر این عادتها در جسم همین طور او لش سخت هست ولی اگر ادامه بدی و سعی کنی و استمرار داشته باشی و تعهد داشته باشی بعد از یه مدت همه ی عادتها برات تغییر میکنه و دیگه انحام کارهای گدشته برات سخت میشه مثلا پرخوری های گذشته برات سخت میشن و دیگه فرمولهای ذهنی ما تغییر میکنن و این به مرور ایحاد میشه و فقط با تمرین و تکرار ایحاد میشه .
      پس یه کاری اولش که میخوای تغییرش بدی سخته و یواش یواش عادی میشه و دیگه مهم نیست داره انجام میشه پس برای لاغری هم اشتیاق و استمرار داشته باش همینکه فرمولهای ذهنی تو تغییر کنه با فایل گوش دادن و نوشتن اینجور خیلی راحت روند زندگیت تغییر میکنه
      پس لاغری هم مثل هر کار دیگه انجام پذیر هست .
      مثلا زمانی که خونه جدید خریدیم تا مدتها من میخواستم به سمت خونه ی قبلی برم و یا اینکه تغییر یه وسیله ی خانه تا مدتها باید بری سراغ جای قبلیش معلومه که ذهن عادت پذیر هست و بعضی عادتها ریشه ای هستن و زمان میبره تا تغییرش بدی و اینها چون بارها تکرار شدن ما باید بیشتر استمرار داشته باشیم تا عوض بشن پس در موضوع تغییرات شرایط خیلی مثالها هست بنابراین چاقی به لاغری یه سری تغییر رفتارها هست که زمان میبره تا ما اونها رو بپدیریم و شاید اوایل بگی لاغر شدن برام سخت هست چطور من که سالها تلاش کردم ولی لاعر نشدم اما از نطر یه متناسب این حرف مسخره هست و چی در این دو فرد متفاوت هست فرمولهای ذهنی این دو متفاوت هست و در ذهن چاقها این یه موضوع نشدنی هست .پس فکر کنید چه چیزهایی در زندگی شما تعییر کرده و الان شما به اون سبک عادت کردید به یاد خودت بیار و مثال بزن و بگو حالا لاغری هم یه تغییر هست از چاقی به لاغری و بگو این لاغری که چیزی نیست و در ذهن خودت کوچیکش کن که به اون برسی پس تا میتونی خواسته ات رو کوچیک کن تا وارد زندگیت بشه و هر چیزی که در ذهن تو بزرگ باشه به اون نمیرسی والی اگر گفتی این تغییر که چیزی نیست من به اون میرسیم ذهن راحتتر میپدیره و به اون میرسی ذهن براش سخته تعییر کردن و ما هم نااگاهانه با فکر کردن به مشکلات اون تعییر کردن اون تغییر رو برای خودمون سختتر میکنیم
      مثالهای از تغییرات من در زندگیم : زمانی که در خونه رو ریموتی کرده بودیم تا مدتها میخواستم به سبک قدیم برم در رو باز کنم ولی یادم میو مد و نمیرفتم و یا بعصی از چراعهای خونه مثلا راهرو و یا سرویس بهداشتی چشمی بودن و من تا وارد راهرو میشدم دنبال کلید بودم که بزنم و لامپ روشن بشه ولی یادم میومد و دیگه راحت میرفتم بالا و یا من با شرایط فعلی جامعه که کرونا هست خیلی تغییرات در زندگیم داشتم و اوایل سخت بود اما حالا دیگه عادی شده همون ماسک زدن که اوایل سخت بود و یا الکل زدن و یا دست ندادن با هیچ فردی بر خلاف گدشته تا مدتها من وقتی کسی رو میدیدیم دستم رو نا خودگاه دراز میکردم که سلام کنم و دست بدم و بعد یادم میومد که چه کار زشتی حساب میشه و دوباره جمعش میکردم و یا اوایل که درس دادن انلاین به پسرم بر عهده ی خودم بود خیلی وقت من رو فشرده کرده و ا و غات بیکاریم و ساعاتی رو که برای خودم بودم خیلی کمتر شده بود و اون اوایل همش میگفتم چقدر سخته خودم درس بدم اما کم کم برام عادی شده و پذیرفتم و زندگیم رو طوری دیگه برنا مه ریزی کردم که هم پسرم رو درس بدم و هم فایل گوش کنم و در مسیر باشم .پس لاغری جسم هم یه تغییر کردن هست که بسیار آسان و راحت هست فقط باید ادامه بدم تا برام عادی بشه و فرمولهای ذهنی من تغییر کنه مثل این همه آدم متناسب در اطرافم با رفتارهای متناسب که دارن بدون سختی و زجر زندگی میکنن منم به لاغری راحت و ساده میرسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/01/19 18:17
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,542 کلمه

      خیلی کارها اولشون برای ما سخت هست و  اما بعد از مدتی برای ما عادی و آسون میشن  میشن پس یک مدت ما ممکنه یک شرایط جدید  داشته باشیم  که عادت نداریم و برامون سخت  باشه ولی  بعد از یه مدت  انگار ما به مرور سیستم بدنی و زندگیمون عوض میشه و همون کار  برای ما  به مرور آسون میشه .(خیلی مثالها در اطراف  ما هست که دقیقا همین طور هستن من خودم  مدتی هست مایکرو ویو خریدم و تا قبل از اون برای گرم کردن غداها باید قابلمه رو میوردم عدا رو داخلش میزاشتم و یه دم کنی یا درب قابلمه باید میزاشتم و بعد در زمان طولانی کار انجام میشد اما حالا من با این دستگاه  غدا رو در هر طرفی خیلی راحت در عرض یک دقیقه یا کمتر گرم میکنم اما چون اویل عادت نداشتم تا میخواستم غدا یا نون رو گرم کنم میرفتم سمت اجاق گاز و قابلمه رو میبردم و بعد  یادم میومد ای وای پس چرا ؟؟مایکرو دارم و بعد میرفتم سراغ دستگاه و خندم میگرفت و اما بعد از چند بار   اشتباه کردن دیگه حسابی بهش عادت کردم و دیگه بدون خطا هر روز روزی چندین بار من داخلش برای بچه ها و خودمون غدا و نون و … رو گرم میکنم و لدت میبرم پس خوب میدونم در اول کار لاغری هم ممکنه چند بار اشتباه کنم و اما به مرور لاعری رو یاد میگیریم و به ذهنم آموزش میدم تا الانم کلی موفق بودم و دهنم عالی من رو همراهی کرده و من ذهن لاغری دارم )   برای چاقی و لاغری هم سیستم  همین هست و جسم ما  به خاطر یه سری  عادت که نتیجه ی   رفتا ها و   افکار ما هست چاق شده و با تکرار هر روز اونها  چاقی در ما پیشرفت میکنه ودر  لاغری با ذهن این فرمولها رو تغییر میدیم و روند جسم رو به سمت لاغری میبریم مثل اول صبح زود پا شدن ممکنه  اولش سخت باشه  و لی بعد مدتی عادت میکنی(خوب ما بارها گفتیم چاقی محصول تکرار یه سری  رفتارها  در ما هست که به اوتها عادت میگیم و  عادتها هم به خاطر یه سری افکار و رفتار در ما به وجود اومدن و چاقی یه نوع اعتیاد هست اعتیاد به مواد غذایی و تنها فرقش با معتادان به مواد مخدر تفاوت در نوع مصرف هست .پس عادت از چی به وجود میاد از تکرار  یه سری رفتارها مثلا در چاقها خیلی رفتار خوردن رو تکرار میکنن تا چاق میشن  و اگر بخوان نخورن براشون سخت هست و اذیت میشن و بر عکس لاغرها اگر بخوان مثل چاقها بخورن براشون سخت هست و ادیت میشن پس باید اصولی جلوی انجام این کار رو گرفت چطور؟؟ باید  ببینیم دستور خوردن از کجا منشا میگیره از مغز ما مثل سایر فعالیتهای ما پس باید از اونجا درستش کنیم که در لاعری با ذهن داریم همبن کار رو میکنیم .و منم دیگه سعی میکنم اعتیاد به خوردن نداشته باشم که با هر بهانه ی خوردن رو انتخاب کنم باید ببینم دلیل خوردنم چیه اگر واقعا گرسنه بودم میتونم با لدت بخورم )     دوستان  بعد از یه مدت در چالش من این رو نخوردم  انجام یه سری کارها براشون سخت   مثلا وقتی سیر هستن پرخوری نکن ولی واقعا سخته چون دست خودشون نیست دستور میاد و اونها باید بردارن و بخورن و اما بعد از مدتی  این  دوستان  چون در مسیر لاغری با ذهن  بودن دیگه  انجام کارهای گذشته براشون سخت میشه و عوض میشن  و فرمولهای ذهنی ما عوض میشه و به مرور  رفتارهای جدید  به وجود میاد و فقط با تمرین  و تکرار   این مهارت لاغری به دست میاد و دیگه برای ما که قبلا پرخوری میکردیم ،این پرخوری کردن کار  سختی  میشه (من بسیار از این نتایج دارم همین دیشب من رفتم خونه مادرم و روی گاز غدا بود و همه تعریف و تمجید میدادن که چقدر عالی و میخوردن و اما به منم  هر چقدر مادرم و خواهرام اصرار کردن بیا بخور من نخوردم چون قبل از رفتن به اونجا واقعا گرسنم بود و در حد نیازم یه مقدار  خونه ی خودم غذا خورده بودم و حالا خونه مادرم نمیتونستم بخورم و اگر قبلا بود فقط میخوردم کاری نداشتم سیرم یا نه حتی اگر شده بود به بهانه ی کم کالری  بودن از خورشت خالی خالی دو کاسه میخوردم اما دیشب فقط توجهم روی نیاز جسمم بود و گفتم سیرم و اصلا جا ندارم و نخوردم و بعدا که اومدم خونه گفتم دیدی عجب حرکتی بود ها این همه غدا ولی من لب نزدم افرین که فقط توجهم به نیاز جسمم هست و تحریک به خوردن نشدم و رفتارهای غلط انجام ندادم  و یا نمونه ی دیگه اش اینکه موقع جمع کردن سفره و یا عدا کشیدن برای خانوادم اگر سیر باشم لب نمیرنم و اگر هم سیر نباشم بازم به خودم میگم درست نیست هر  ته مانده ی غذایی رو من بخورم واقعا اگر گرسنه هستم یه مقدار بزارم داخل ظرف و با لذت بخورم و به این نیاز جسمم جواب بدم و اصلا چیز سختی نیست و یا همین چند شب پیش دخترم سیب سرخ شده مخصوص خرید اما من سیر بودم و لب نزدم و هر چقدر گفت بیا باهام بخور تخوردم و میلم نکشید و همسرم خورد بعدا گفتم وای چقدر عالی شد که دیشب اینقدر قشنگ  با جسمم رفتار کردم و ادیتش با پرخوری نکردم و خودم رو تحسین کردم به خاطر اگاه بودنم و در صلح بودن با خودم نه ادیت کردن خودم …)     فقط کافی اوایل اشتیاق و احساس خوب رو داشته باشین همین که شروع کنی و فایلها رو گوش بدی و نظر بقیه  رو بخونی کمک میکنه فرمولهای ذهنیت عوض بشه و روند جسمیت عوض میشه .(اخه جایی دیگه نیست که ما از این جنس حرفها برای لاعری بزنیم و یا گوش بدیم و یا بنویسیم من که در اطرافم هر که رو میبینم یا داره رژیم میگیره و یا فعالیت سخت میکنه و محدودیت داره و یا عمل  معده کرده و به زور و سختی  داره لاعر میشه و یا قرص و …. که هیچ کدوم از این راه ها به درد من نمیخورن و کسی در اطراف من در این مسیر نیست که بتونم از اون اگاهی بگیریم پس فقط با بارها گوش دادن و خواندن و نوشتن در این سایت میتونم به خودم کمکم کنم و در این مسیر درست قرار بگیریم و جلو برم  پس بارها بگ و بنویس تا دهنت همراه تو بشه دوست عزیز اون موقع چه تو بخوای چه نخوایی لاعر میشی  ) بارها شده تا حالا مسیرهای شما عوض شده مثلا  یک خونه ی نو خریدن  اما تا مدتها به سمت خانه ی قبلی حرکت میکردیم و یا یک ماشین دنده اتوماتیک خریدن اما به شیوه ی ماشین دستی باهاش برخورد کردین و اذیت میشدین و استاد بعد از عمل چشم  تا مدتها به دنبال برداشتن عینک بود و این نشون میده  چقدر بعضی از  فرمولها ریشه ای هستن و زمان میخوان  تا عوض بشن پس یه سری عادتها به خاطر بارها تکرار شدن نیاز داره که شما صبر و استقامت داشته باشین  و این قضیه رو به وضوح در بعضی  موضوعا ات میشه دید مثل حریان عینکی بودن استاد . (من خودم برای هر تغیری در وسایل منزل تا مدتها اشتباه میکنم تا به اون جای جدید عادت کنم  و درست رفتار کنم و اما در زمینه ی  چاقی و لاعری هم همین طور من که قبلا چاق بودم و آشنایی با این اگاهی ها نداشتم به راحتی دو پیتزا میخوردم و یا دو ساندویچ  میخوردم و یا چندین بسته چیپس و پفک و کرانچی رو با هم میخوردم اما حالا که در این مسیر هستم متوجه یشم خیلی کارها از روی  عادت بوده و حالا که اگاهم سیری و گرسنگی  چی هست باید به موقع دست بکشم و دیگه اون پر خوری رو نکنم هر چند بعضی وقتها هنوزم چند لقمه بعد از سیری اصافه تر میخورم  ولی در حد یکی دو لقمه و با  این کار  به حالت پرخوری میرسم و یا خفگی میرسم  و اما همین حد خوردن شاید نصف اون موقع های من باشه تازه در رژیم که همیشه دلم ضعف میرفت و گرسنه بودم حالا با یه عالمه کمتر خوردن من احساس سیری و یا زیاد خوردن پیدا میکنم خوب این نشون میده فرمولهای من داره تغییر میکنه و یا اون اویل برام سخت بود شب شام برنج و یا نون و یا سرخ کردنی بخورم اما با بودن در مسیر ترسهام کمتر شده و حالا به راحتی میخورم به اندازه نیازم و و کلی ریزش سایز و وزن هم داشتم و اینها همه تغییرات هست که به مرور ایجاد کردم و یا گفتم جسم من برای لاعری احتیاج به این همه ورزش سنگین نداره و باشگاه رفتنم رو دیگه   گداشتم کنار  و میخوام فقط با قدرت ذهنم این لاعری رو تحربه کنم و لدت ببرم )   بنابراین چاقی به لاغری یک تغییر رفتار ذهنی هست و نیاز به تمرین داره .همین موصوع از نگاه کسی که لاعر هست مسخره هست که لاعر شدن سخت هست پس چه  فرقی هست بین ادم چاق و لاغر ؟؟. فقط در فکرشون هست و ما چاقها چون به لاغری نیاز داریم در ذهنمون یک موضوع نشدنی هست (من بارها قبلا به همه و خودم میگفتم چاقی اسون  هست و لاعری سخت هست و خوش به حال فلانی که بدون زحر و سختی راحت لاعر هست ومن باید با زجر وزن کم کنم خدا چه نعمت خوبی به این افراد داده اما حالا بر عکس بارها میگم به خودم و بقیه ی دوستان لاغری آسون و راحت هست با این متد و خیلی راحت اتفاق میفته همینطور که تا حالا تونستم پس دوباره هم میتونم وزن کم کنم و موفق  میشم و  خوردن هم یک نیاز من هست مثل بقبه ی نیازهای جسمم مثل تنفس و ضربان قلب و .. که از دهنم میاد و مغز دستورش رو میده و باید اول دستور خوردن رو در مغزم درست کنم و به اون لاعری رو آموزش بدم و دهنم برای لاعری تربیت کنم تا درست رفتار کنم و در نهایت جسمم لاغر بشه خدا رو شکر در این مسیر درستم و با اشتیاق ادامه میدم تا به وزن دلخواهم که ۵۹ کیلو و سایز ۳۸ برسم چون انتطارم از خودم لاعری هست چون جسمم از همون اوایل خلقت لاعر بوده و اما  من با افرمولهای اشتباه چاقش کردم و من چندین سال در این وزن بودم و از دستش دادم و اما دوباره به دستش میارم اونم خیلی راحت و اسون مثل خواهرم مثل خواهر شوهرم مثل دخترم مثل دوستم بدون زحر و سختی و استرس فقط با لدت و حال خوب من افکارم و رفتارم رو درست میکنم و خود به خود لاغر میشم )    چه چیرهایی در زندگی شما ایجاد شده و تغییر کرده و بگو لاعری هم همین هست (لاغری چیز خاصی نیست تغییر فرمولهای ذهنی ما از چاقی به لاغری هست یه تغییر  در ذهن  ما هست و ما هم جز طبیعت هستیم و در طبیعت هیچ تغییری با سختی و رنج به وجود نمیاد مثلا طلوع و عروب خورشید و یا بارانی شدن و افتابی شدن هوا و یا تغییر فصلها و یا تغییر روز و شب و یا رشد یک گیاه با سختی نیست پس این تغییر فرمولها هم  در ذهن ما با سختی نیست هر جا دیدی بهت سخت میگدره بدون در مسیر اشتباه هستی ممکنه اولش عادت نداشته باشی اما با تورار و استمرارو تعهد تو موفق میشی و برات خیلی آسون و خود به خودی اتفاق میفته ) باید لاعری رو در ذهن کوچیک کنید و ساده کنید وهر خواسته ای رو که دارید باید در ذهنتون کوچیک کنید  تا وقتی در ذهنت یک تغییر بزرگ و سخت باشه انجام نمیشه اما اگر بگی این چیزی نیست من متناسب میشم و لاغری رو تجربه میکنم ذهن ما بهتر میپدیره چون برای ذهنمون سخته تغییر کنه و ما خودمون هم ندونسته هی کار تغییر کردن رو برای ذهن سخت تر میکنیم . پس آهسته و پیوسته به دنبال تغییر کردن باشید (من بارها شده منفی باف گقته انگار چاق شدی لاعر نمیشی تا کی میخوای گوش بدی برو کاری کن یعنی بیشتر میگه بهم نخور اما من بیخیالش میشم و  جوابش نمیدم چون میدونم راهم درسته و نتایج بزرگی میگیریم و بازم  به ذهنم میگم همش من باید ۵ یا ۶ کیلو دیگه کم کنم این که چیزی نیست به راحتی میتونم این مقدار اصافه رو از دست بدم مثل دوست شگفتی ساز که در دوماه ده کیلو کم کرده بود پس منم به راحتی میتونم در وزن دلخواهم قرار بگیریم و لاغر بشم اما به شرط عمل کردن به اموزشها و هر روز در مسیر بودن و قدم برداشتن که انصافا من از تعهد و انگیزه و اشتیاق و استمرار  و عمل کردن تا جایی که در توانم بوده عالی عمل کردم  چیزی کم نزاشتم  پس به خودم میگم اگر من نتیجه نگیریم پس کی میگیره ؟؟؟قطعا من باید نتیجه بگیریم و مانع ها رو بردارم که لاعری سخته و نمیشه و بگم اگر تا حالا تونستم پس دوباره هم میتونم و و اگر بقیه متناسبها به راحتی و بدون زجر دارن زندگی میکنن پس منم به راحتی به لاعری ۵۹ کیلو میرسم و لدت میبرم و این ۶ کیلو برای من که بارها از راه غلط ۳۵ کیلو ۲۵کیلو ۱۸ کیلو و … کم کردم چیزی نیست جسم من بسیار تواتمند و شجاع و لایق برای تناسب اندام هست و  خیلی راحت من بدون سختی  به وزن دلخواهم میرسم و من عاشق تجربه کردن لاعری ۵۹ کیلو هستم و دوست دارم رها بودن و ازاد بودن در لباسها و ازاد شدن اتگشترها و ساعت در دستانم و کمر شلوار  ها و  صورت خوش فرم  و طریف رو دوباره تجربه کنم حالا اگر بشه که چه بهتر اگر هم نشد که من زندم و زندگی میکنم و لدت میبرم و خودم رو عاشقانه دوست دارم و اصلا مشکلی نیست فقط میخوام به ذهنم بگم تو هیچ مانعی برای رسیدن به لاعری نداری و  اما دهنم میگه :قبلا میگفتی صورتم  با لاغری زشت میشه خالا میگم بسیار طریف و زیبا میشه و من دوستش دارم چطور نن تا سن ۱۸ سالگی در این وزن بودم هیچ که نگفتن و خودم نگفتم چقدر زشتم تازه بارها هم همه گفتن چقدر تو صورتت قشنگه و خودم گفتم پس فقط خودم و اطرافیانم به قیافه ی جدید خودم عادت نداشتم که این حرف رو گفتم .  قبلا میگفتی لاغری سخت و با زجر هست  اما حالا  بهت میگم بسیار آسان و ساده هست مثل راه رفتنم و نشست و برخاستم کار اتوماتیکی  در بدن من هست و من دارم هر روز با این متد للغری بیشتری رو تجربه میکنم چون دارم یادش میگیریم و لاغری رو اموزش میبینم پس اصلا سخت نیست بسیار ساده و اسون هست . قبلا میگفتی چون قرص میخورم لاعر نمیشم  اما  حالا بهت میگم  در اطرافیان من خیلیا با خوردن این دارو  بسیار لاغر  و خوش اندام هستن و زیبا و طیریف پس منم میتونم مثل اونها باشم   قبلا میگفتی اشتهام زیاده اما حالا  بهت میگم همچین چیزی در من وجود نداره و من خودم تصمیم میگیریم و قدرت دارم چه غدایی رو بخورم در چه زمان و مکانی  و هیچ عضوی در بدن من له این نام وجود نداره     قبلا میگفتم فقط با رزیم ورزش لاعر میشم اما حالا  میگم با همین دورها من تونستم ۸ کیلو به راحتی  شایدم بیشتر کم‌کنم پس این دیدعلط هست و من میخوام  با متد جدید به راحتی لاغر میشم چون بسیار اصولی و راحت هست و راهی پر از لدت و اگاهی و درست هست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/08/03 20:03
      مدت عضویت: 1854 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,683 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و پر تلاشم 

      چقدر اسم فایل خوبه  که لاغرشدن همان چاق شدن است چقدر حالم رو خوب میکنه چقدر آرامش دهنده هست و  بازم بهم یاداوری میکنه که  لاغری آسون و قابل اجرا شدن هست که میشه فروغ همانطور که سالها  لاغر بودی ولی تحت یه سری باورهای غلط و رفتارهای غلط چاق شدی دوباره میتونی با این اموزشهای سایت و داشتن کلی باورهای  صحیح و رفتار صحیح  دوباره لاغر بشی و اصلا کار سختی نیست اصلا همینکه تونستی راحت و بدون دردسر چاق بشی و بدون زحمت چاق بشی این خودش خوبه و باید خوشحال و  امیدوار  باشم  پس حالا  که میتونم خیلی راحت و بدون زحمت  چاق بشم پس میتونم  به همین راحتی هم لاغر بشم  در واقع همینکه در گذشته جسم من  تونسته چاق بشه یعنی جسم من توانایی تغییر کردن داره و حالا برای لاغری میخواد در جهت مخالف گدشته ی خودم حرکت کنه همین  و اگر من از نتیجه ی این توانایی جسمم راضی نیستم میتونم اون رو تغییر بدم اخه من ممکنه خیلی تواناییها داشته باشم که نتایج خوبی نداشته باشن و از اونها راضی نباشم پس هیچ وقت انحامشون نمیدم حالا هم از نتیجه ی  این توانایی جسمم برای چاقی راضی نیستم پس تغییرش میدم خود من توانایی دعوا کردن با خیلیها رو دارم اما چون نتیجه اش رو دوست ندلرم انجام نمیدم من توانایی دروغ گفتن رو دارم اما چون نتیجه اش رو در زندگی دوست ندارم انجام نمیدم یا اینکه توانایی زیاد حرف زدن اونم بیهوده رو با اطرافیانم دارم اما چون از نتیجه اش راضی نیستم پس انجامش نمیدم و بازم برای خودم بیشتر  قابل لمس و قابل باورش میکنم که جسم من توانایی تغییر کردن به سمت لاغری رو داره و اصلا چیز خاصی نیست بسیار ساده هست خود من بارها از راه غلط وزن کم کرردم و متناسب شدم اما این دفعه از راه درست دارم حرکت میکنم پس قطعا به تناسب دلخواهم میرسم همینطور که این همه ادم در اطراف من به راحتی و بدون سختی لاعرن منم با این اموزشها به راحتی لاغر میشم فقط،کافیه  روی خودم کار کنم و آموزش،ببینم ارام و اهسته و بدون عجله به مرور زمان من به وزن دلخواهم میرسم و لاغری در وزن ۵۹ کیلو رو تجربه میکنم فقط باید مسیر جسمم رو تغییر بدم اونم با اموزشها ودر مسیر صحیح تناسب قرار بگیرم که خدا رو شکر تا حالا در همین مسیر حرکت کردم و موفق بودم .و الان دیگه فاز مغزی من و عادتهای من خیلی تعییر کرده و من نمیتونم مثل قبل بخورم و یا فکر کنم و اون کارهای گذشته برام سخت شدن مثلا خیلی راحت تخم مرغم رو در روغن دلخواهم سرخ میکنم و میخورم و اصلا فکرم و حالم  بد نیست اما وقتی در کنار فردی قرار میگیرم که رژیم داره و نباید روغن مصرف کنه و باید ابپز بخوره این فکر کردن و این مدل خوردن برام سخته و غیر ممکن هست و به خودم میگم نه من به هر اندازه که از این غدا ی مورد علاقم نیاز داشته باشم مجازم بخورم و  اصلا برای ادامه ی حیات من ضروری هست و اون اضافه بر نیاز خوردنم  هست که من رو چاق میکنه و یا خیلی از نمونه های دیگه  که دیگه نمیتونم مثل قبل فکر کنم و فقط با تمرین و تکرار دارم روز به روز در  داشتن این افکار صحیح بهتر میشم و بهتر رفتار میکنم  فقط کافیه لیز نخورم و در مسیر بمونم تا فرمولهای ذهنی من کاملا عوض بشه حتی اگر باوجود تغییر رفتارهام هنوزم جسمم چاق باشه نباید جا بزنم و مدام خودم رو چک کنم و عجله کنم فقط باید در مسیر باشم تا به مرور چاقی در جسم من از بین بره و جاش رو به لاغری بده پس استمرار داشته باش تا روند جسمت تغییر کنه بابا لاغر شدن مثل هر کار دیگه قابل انجام شدن هست فقط باید صبر کنی تا فرمولهای ذهنی تو و عادتهای تو تغییر کنه تا در نهایت جسم تو تغییر بکنه اخه ذهن ما عادت پذیر هست و به راحتی و با کمی کار کردن روی خودمون ذهن  عادتهای  قبلی رو دیگه تکرار نمیکنه و عادتهای جدیدی رو پیدا میکنه تنها موردی که هست اینه یه سری عادتها در ما به خاطر بارها ی زیاد تکرار شدن  ریشه ای شدن و نیاز به صبر داره تا تغییر بکنن مثل خودم که سالها عادت داشتم عصرها برم داخل آشپزخونه و هر چی از ناهار مونده  سرپایی از داخل قابلمه بخورم و یا اینکه وقتی صبحانه میخوردم سریع چند تکه بسکوییت و کیک بخورم و یا حین درست کردن غدا پای گاز مقدار زیادی از اون رو داغ و داغ بخوزم و یا حین دادن غدا به فرزندم خودم مقدار زیادی از اون رو بخورم یا موقع جمع کردن میز غدا ته مانده ی بشقاب بچه ها و همسرم رو بخورم و یا اینکه قبل از اومدن همسرم از سرکار یه  سری غدا  بخورم و با اومدن ایشون دویاره هم روی میز  غدا بخوزم و یا هر وقت رفتم  خونه مادرم هر چی روی گاز بود حتما باید میخوردم و چون هر شب میرفتم اونجا پس هر شب هم به غداهای ایشون نوک میزدم و اصلا عادتم شده بودن و بدون اینکه من فکر کنم این کارها رو میکردم و واقعا حالا متوجه میشم چقدر ذهن عادت پذیر هست و واقعا  تغییر چاقی به لاغری یک روند ذهنی هست و اصلا کار سختی نیست در حالی که در گذشته من بارها اقدام به لاغری میکردم و نتیجه رو نمیتونستم حفط کنم و سریع چاق میشدم و  برای همین بارها میگفتم لاغری سخت و طاقت فرسا هست ولی اگر به یه فرد لاغر بگی لاغر شدن سخته بهت میخندن چرا ؟؟چون فرمولهای ذهنی هر دو نفر با هم فرق داره و اونها طور دیگه فکر میکنن .

      من الان در زندگیم کلی تغییرات جدید دارم و به سبک دیگه زندگی میکنم چطور ؟؟الان میگم .:

      • من عادت ندارم قبل از اومدن همسرم عدا بخورم و با اومدن ایشون هم غدا بخورم هر وقت در هر زمانی گرسنه بودم  خیلی راحت عدا میکشم میخورم و کاری به تایم ناهار همسرم ندارم .
      • من عادت ندارم عصرها برم و سر پایی کلی غدا بخورم 
      • من عادت ندارم با چایی شیرینی بخورم اصلا دیگه خوشم نمیاد و نمیخورم و  فقط دوست دارم با کشمش چایی بخورم و لدت میبرم از این ترکیب و همیشه هم چایی نمیخورم هر وقت هوس کردم میخورم  .
      • من عادت ندارم هرشب خونه مادرم هر چی  روی گاز بود بخورم اگر سیر باشم محاله ممکنه بخورم تا جایی که مادرم گله میکنه چرا چیزی نمیخوری 
      • من عادت ندارم ته مانده ی غذا بقیه رو بخورم 
      • من عادت ندارم اول صبحانه بخورم بعد کلی شیریتی بخورم از همون اول به مقدار لازم شیرینی دلخواهم رو  یه مقدار با کارد ازش جدا میکنم و با شیر میخورم .
      • من عادت ندارم ته دیگ غدا رو جدا کنم و داع و داع به تتهایی بخورم دیگه اینقدر علاقه به ته دیگ  ندارم و برعکس گذشته  همش میمونه شاید در حد چند تکه کوچیک  با ناهارم خودم بردارم و مابقی اش خورده نمیشه 
      • من دیگه عادت ندارم هر شب چیپس و پفک بخورم یعنی میلم نمیکشه و نمیخورم و اگر هم به هر دلیلی حالا در خونه باشه مثلا بچه هام بخرن و نخورن من در حد چند دونه میخورم ولی نه مثل قبل چندین پاکت با هم 
      • من دیگه عادت ندارم اصلا به فرزندم خودم عدا بدم که بخوام  هر بار در هر وعده از غدای  پسرم  خودم بخورم 
      • من عادت ندارم حساب و کتاب در کالری عذا بکنم بر خلاف گدشته .
      • من عادت ندارم عذا خوردنم رو بر طبق اصولی تنطیم کنم هر چی میلم بشه در هر زمانی به راحتی میخورم 
      • من عادت ندارم  از هیچ ماده ی غدایی بترسم و خیلی خیلی راحت تر مصرف میکنم 
      • من عادت ندارم پرخوری کنم و زیاده روی کنم خیلی  راحت در حالی که هنوز سبک و راحتم اون  غدا رو رها میکنمو از پرخوری کردن به شدت بدم میاد و انجام نمیدم  .
      • من عادت ندارم بر اساس خاطره هام و یا  تحریک کانالهای عصبی در بدنم  عدا بخورم هر وقت واقعا گرسنه بودم میخورم و خیلی مسلط تر بر عدا ها شدم و  خودم انتخاب میکنم چه عدایی به چه اندازه بخورم .
      • من عادت ندارم دیگه از ترس کمبود و نبودن اون غدا در دفعات بعد اون رو بیشتر بخورم و اصلا باور کمبود من خیلی ضعیف شده .
      • من عادت ندارم برای غدایی حرص،و ولع داشته باشم 
      • من عادت ندارم از ترس اشتهای زیاد کلی مواد عدایی در موقع سیری استفاده کنم 
      • من عادت ندارم به مواد عدایی برچسب بزنم و اونها رو تفکیک کنم 
      • من عادت ندارم به اندازه ی بسته بندی سوپر مارکت ها و یا رستورانها که برای هر  فرد مشخص میکنن چه مقدار غدا اندازه ی تو  هست غذا مصرف کنم من به اندازه  نیاز جسمم غذا میخورم  و کاری به هیچ شرکت و رستوران و سوپر مارکتی و پیما نه ای و ظرفی و …. ندارم من مدتها هست یه بسیکویت شکلاتی رو  که برای صبحانه ی خودم تهییه میکنم در دو یا سه روز میخورم و اینم  جز تغییر ات جدید خودم هست و خودم تشخیص دادم این مقدار ش برای من زیاده و با کارد یه مقدار از اون جدا میکنم و میخورم و لدت میبرم از ما بقی نخورده ی خودم  لدت میبرم و  از این توانایی خودم .و یا در چیپس و پفک و یا در پیتزا و ساندویچ و … هم همینطور هست .من مدتها هست سایز  ظرفم رو تغییر دادم در ظرف میوه خوری غذا میخورم و ….

      خلاصه سبک  خوردن من تغییر کرده و من عاشق ورژن جدید خودم هستم و حالا که این همه تغییر کردم پس باید بازم از اینی که الان هستم متناسب تر بشم و اصلا این برای بدنم  کار سختی نیست چون من یاد گرفتم درست رفتار کنم پس به زودی  لاعری وارد زندگی من میشه انصافا لاعری اسون هست و دیگه چاقی برای من سخت هست و حالا میگم چطور در گذشته من در مسیر چاقی بودم و برعکس حالا این سبک خوردن و رفتار کردن اسون هست و لاغری اسون هستو من کاملا از درون احساس تناسب میکنم   و مطعنم بیرون من به زودی با درون من هماهنگ میشه و من لاغری رو تجربه میکنم .چون به دنبال تغییر کردن هستم اونم اهسته و پیوسته .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم