0

گام ۶۷: لاغر شدن مشابه چاق شدن است

لاغر شدن مشابه چاق شدن
اندازه متن

لاغر شدن مشابه چاق شدن است. فقط باید به شکل متفاوتی انجام شود.
سال ۱۳۹۳ که با موضوع قدرت ذهن آشنا شدم، مهمترین خواسته من تغییر کردن زندگیم در جنبه مالی بود و اصلا به فکر لاغر شدن نبودم چون سالها برای لاغری تلاش کرده بودم و مطمئن بودم که لاغربشو نیستم. لاغر شوم نداشتم، اصلا نمیداتستم که با قدرت ذهن می شود لاغر شد.

چگونه لاغر شدم!

در سی و پنج سال چاقی بارها برای لاغر شدن از طریق مختلف اقدام کرده بودم اما نتیجه نگرفتن از همه آن تلاش ها سبب شده بود که باور کنم من لاغر بشو نیستم. البته حرف و حدیث های اطرافیان درباره ارثی بودن چاقی من و کم تحرک بودن و ده ها دلیل دیگر مزید بر علت شد که قید لاغر شدن را بزنم و به چاق بودن بسنده کنم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

بعد از پذیرش چاقی بعنوان سرنوشت خواسته من از لاغر شدن به چاق تر نشدن تغییر کرد. اتفاقا نصیحت های خانواده هم به سمت چاق تر نشدن تغییر پیدا کرد و بر خلاف گذشته که چقدر تاکید می کردند یه کم لاغر بشو به مرور توصیه های آنها به مراقب با چاق تر نشی تغییر پیدا کرد.

احساس ناتوانی در لاغر شدن و پذیرش اینکه چاق تر نشم خوبه سبب شد که به کلی قید لاغر شدن را بزنم و به فکر دوباره تلاش کردن برای لاغر شدن نباشم.

به همین دلیل مهمترین خواسته من بعد از آشنایی با قدرت ذهن تغییر شرایط زندگی در جنبه های دیگر بود، مثل جنبه مالی و روایط و تغییر وضعیت کسب و کارم.

علاقه ای که به این موضوع داشتم سبب شد که هرچه زمان آزاد در طول روز داشتم را صرف دنبال کردن موضوعات مربوط به قدرت ذهن و تغییر نگرش درباره زندگی می کردم، نتیجه این تلاش و پیگیری بعد از چند ماه هدایت من به سمت تجربه لاغری با قدرت ذهن بود، موضوعی که به هیچ عنوان در رویای من هم نبود.

لطف خداوند در هدایت بندگانش شامل حال من شد و رسیدن به تناسب اندام با قدرت ذهن برای من جذاب شد و هدف اصلی من از تغییر کردن و استفاده از قدرت ذهن لاغری شد و به لطف خدا در طی چند سال نه تنها با قدرت ذهن به تناسب اندام رسیدم بلکه به هرآنچه که تصور می کردم و نمی کردم نیز دست پیدا کردم.

در این مسیر چند ساله گام به گام قدرت ذهن برای من واضح تر شد و علاقه من برای درک بیشتر و استفاده بهتر از این توانایی خدادادی در زندگی خودم بیشتر شد تا جایی که به مسیر آموزش دوستان و علاقمندان به موضوع ذهن و تغییر زندگی هدایت شدم.

در تمام این سالها و پس از تجربه تغییرات زیاد در زندگیم به این نتیجه رسیدم که هر تغییری به هر اندازه که در ذهن ما بزرگ یا دست نیافتنی باشد فقط برای رخ دادن نیاز به ایجاد افکار و نگرش جدید دارد که ما را به سمت خواسته خود هدایت کند، مانند جاده آسفالتی که در نهایت ما را به مقصد خود می رساند.

فقط کافی است افکار جدیدی در ذهن خود ایجاد کنیم که نتیجه آن دستیابی به خواسته خود باشد و در پررنگ کردن آن افکار استمرار داشته باشیم

به عبارتی آهسته و پیوسته این مسیر را طی کنیم، و در اینصورت چه بخواهیم و چه نخواهیم به مقصد خود می رسیم.

لاغر شدن مشابه چاق شدن است

لاغر شدن همان چاق شدن است و مانند هر موضوع دیگری در زندگی فقط نیاز به ایجاد افکاری جدید دارد، افکاری که مقصد آنها لاغری است. افکاری که در دل افکار چاق کننده ایجاد می شوند، در اوج شرایط سختی که به واسطه چاقی بر ما تحمیل شده است باید ایجاد شوند، استمرار در نگهداری از این افکار لاغر کننده سبب میشود به مرور مسیر حرکت جسم ما از چاقی به سمت لاغری تغییر پیدا کند و پس از مدتی ما در شرایط جسمی کاملا متفاوتی باشیم.

سخت ترین مرحله این تغییر شجاعت روبرو شدن با شرایط جدید است، چون سیستم ذهنی ما به شکلی است که به روند تکراری خود به شدت عادت میکند و هیچ تمایلی برای تغییر وضعیت نرمال خود ندارد، حال ممکن است وضعیت نرمال از نظر ذهن ما وضعیت بحرانی در زندگی ما ایجاد کرده باشد، اما برای ذهن نتیجه آن وضعیت نرمال خود در زندگی ما اهمیتی ندارد.

 ذهن فقط میخواهد در شرایطی که به آن عادت کرده است باقی بماند و این موضوع را شما به سادگی در جنبه های مختلف زندگی خود بارها تجربه کرده اید.

تغییر شرایط ذهن گرچه کاری سخت و طاقت فرساست اما از آنجا که بی نهایت طریق برای ذهن ما می تواند ایجاد شود امکان عادت دادن ذهن با شرایطی که میخواهیم تجربه کنیم امکانپذیر است.

لاغری آسان با قدرت ذهن

نتیجه استفاده از آموزش های لاغری با ذهن

” هر کاری در اول شاید سخت باشه اما در اصل سخت نیست چون ما عادت نکردیم و هنوز ذهن اون تغییر رو نپدیرفته براش سخت هست.

مثلا صبح زود بیدار شدن شاید سخت باشه ولی بعد از مدتی که صبح زود پا شدیم دیگه برای ما عادی میشه و خیلی راحت بیدار میشیم.

پس در مورد چاقی و لاغری هم سیستم همین طور هست.

خیلی از اضافه وزنها در ما به خاطر عادتها مونده و داره پیشرفت میکنه.

مثلا فردی که الان ۵۰ کیلو اصافه وزن داره ده سال پیش که اینقدر نبوده یه سری عادتها هستن که چاقی رو پیشرفت میدن و ما باید این عادتها رو تعییر بدیم تا جسم ما تعییر کنه.

برای تعییر این عادتها در جسم همین طور اولش سخت هست ولی اگر ادامه بدی و سعی کنی و استمرار داشته باشی و تعهد داشته باشی بعد از یه مدت همه ی عادتها برات تغییر میکنه و دیگه انحام کارهای گدشته برات سخت میشه.

مثلا پرخوری های گذشته برات سخت میشن و دیگه فرمولهای ذهنی ما تغییر می کنند و این به مرور ایحاد میشه و فقط با تمرین و تکرار ایحاد میشه.

پس یه کاری اولش که میخوای تغییرش بدی سخته و یواش یواش عادی میشه و دیگه مهم نیست داره انجام میشه پس برای لاغری هم اشتیاق و استمرار داشته باش همینکه فرمولهای ذهنی تو تغییر کنه با فایل گوش دادن و نوشتن اینجور خیلی راحت روند زندگیت تغییر میکنه.

پس لاغری هم مثل هر کار دیگه انجام پذیر هست.

مثلا زمانی که خونه جدید خریدیم تا مدتها من میخواستم به سمت خونه ی قبلی برم و یا اینکه تغییر یه وسیله ی خانه تا مدتها باید بری سراغ جای قبلیش معلومه که ذهن عادت پذیر هست و بعضی عادتها ریشه ای هستن و زمان میبره تا تغییرش بدی و اینها چون بارها تکرار شدن ما باید بیشتر استمرار داشته باشیم تا عوض بشن.

پس در موضوع تغییرات شرایط خیلی مثالها هست بنابراین چاقی به لاغری یه سری تغییر رفتارها هست که زمان میبره تا ما اونها رو بپدیریم و شاید اوایل بگی لاغر شدن برام سخت هست.

چطور من که سالها تلاش کردم ولی لاغر نشدم اما از نطر یه متناسب این حرف مسخره هست و چی در این دو فرد متفاوت هست فرمولهای ذهنی این دو متفاوت هست و در ذهن چاقها این یه موضوع نشدنی هست .

تغییر کردن

لاغر شدن هم یک تغییر است

فکر کنید چه چیزهایی در زندگی شما تعییر کرده و الان شما به اون سبک عادت کردید به یاد خودت بیار و مثال بزن و بگو حالا لاغری هم یه تغییر هست از چاقی به لاغری و بگو این لاغری که چیزی نیست و در ذهن خودت کوچیکش کن که به اون برسی پس تا میتونی خواسته ات رو کوچیک کن تا وارد زندگیت بشه و هر چیزی که در ذهن تو بزرگ باشه به اون نمیرسی ولی اگر گفتی این تغییر که چیزی نیست من به اون میرسیم ذهن راحتتر میپدیره و به اون میرسی.

ذهن براش سخته تعییر کردن و ما هم ناآگاهانه با فکر کردن به مشکلات اون تعییر کردن اون تغییر رو برای خودمون سختتر میکنیم.

مثالهای از تغییرات من در زندگیم:

زمانی که در خونه رو ریموتی کرده بودیم تا مدتها میخواستم به سبک قدیم برم در رو باز کنم ولی یادم میومد و نمیرفتم و یا بعصی از چراعهای خونه مثلا راهرو و یا سرویس بهداشتی چشمی بودن و من تا وارد راهرو میشدم دنبال کلید بودم که بزنم و لامپ روشن بشه ولی یادم میومد و دیگه راحت میرفتم بالا.

یا من با شرایط فعلی جامعه که کرونا هست خیلی تغییرات در زندگیم داشتم و اوایل سخت بود اما حالا دیگه عادی شده همون ماسک زدن که اوایل سخت بود و یا الکل زدن و یا دست ندادن با هیچ فردی بر خلاف گدشته تا مدتها من وقتی کسی رو میدیدیم دستم رو نا خودگاه دراز میکردم که سلام کنم و دست بدم و بعد یادم میومد که چه کار زشتی حساب میشه و دوباره جمعش میکردم.

یا اوایل که درس دادن انلاین به پسرم بر عهده ی خودم بود خیلی وقت من رو فشرده کرده و ا و غات بیکاریم و ساعاتی رو که برای خودم بودم خیلی کمتر شده بود و اون اوایل همش میگفتم چقدر سخته خودم درس بدم اما کم کم برام عادی شده و پذیرفتم و زندگیم رو طوری دیگه برنا مه ریزی کردم که هم پسرم رو درس بدم و هم فایل گوش کنم و در مسیر باشم .

پس لاغری جسم هم یه تغییر کردن هست که بسیار آسان و راحت هست فقط باید ادامه بدم تا برام عادی بشه و فرمولهای ذهنی من تغییر کنه مثل این همه آدم متناسب در اطرافم با رفتارهای متناسب که دارن بدون سختی و زجر زندگی میکنن منم به لاغری راحت و ساده میرسم”

نوشته خانم فروغ عزیز در بخش نظرات این فایل آموزشی

توضیحات این فایل آموزشی لاغر شدن همان چاق شدن است به شما کمک می کند تا چگونگی شناسایی عادتهای ذهن خود را بهتر درک کنید و همچنین راهکار چگونه تغییر دادن آنها را بیاموزید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین لاغر شدن مشابه چاق شدن است توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به شکل انشایی پاسخ دهید.

  • روند چاقی خود را شرح دهید، چگونه قدم به قدم چاق شدید؟
  • آیا برای چاق تر شدن رفتار جدیدی یا تغییر خاصی در روند زندگی خود ایجاد می کردید؟
  • به نظر شما چرا با اینکه روند زندگی تقریبا یکنواختی داریم ولی از نظر جسمی چاق تر و چاق تر می شدیم؟
  • نظر خود را درباره تاثیر ذهن در روند چاقی خود را شرح دهید.
  • چرا برای چاق تر شدن نیاز به تغییر نداشتیم اما تصور می کنیم برای لاغر شدن باید همواره شرایط زندگی را سخت تر کنیم؟ شرح دهید.
  • در روشهایی که برای لاغری استفاده کردید چه تغییری برای لاغر شدن در زندگی شما ایجاد می شد؟
  • چرا استفاده از روش های لاغری با اینکه زندگی شما را تغییر می داد باعث لاغری تان نشده است؟
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک می کند تا بدون اینکه شرایط زندگی خود را سخت کنید لاغر شوید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.77 از 35 رای

https://tanasobefekri.net/?p=18149
100 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فریبا
      1403/04/12 09:51
      مدت عضویت: 761 روز
      امتیاز کاربر: 21430 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 962 کلمه

      تغییر 

      من خودم تعییر وانتخاب میکنم در خیلی از شرایط اما باز میبینم ک خودمم از زیرش در میرم 

      من هم در دوران مدرسه زود بیدار میشدم   الان  از اون موقع دوساعتی دیرتر بیدار میشم و انگار در موضوعاتیک مجبوری ناخوداگاه میپذیری واسه همین زود تعییر میکنه 

      من وقتی دخترم ویلون ثبت نام کردم واقعا سخت بود برام برای دخترم همراه شدنش با درسش 

      هی سختی هاش چشمم میومد وخودم میمومدم درمورد سختی هاش حرف میزدم بزرگترین اشنباه 

      اما رفته  رفته با خودم حرف زدم  ک ب اون پذیرشه تا حدی رسیدم ک جلو برم 

      بله درمورد اون موضوعی ک تغییر میخواد بشه اولش سختی هاش عین نمایشگر جلوت رژه میرن باید تو درمورداسونی های  تعییر ولذت اون تغییر توجه کنی حرف بزنی درموردش 

      خودت میتونی مشوق خودت باشی تو این راه وخودت میتونی خودت زمین بکوبی 

      هر راهی سختی دارا تو ببین کدوم سختی رو انتخاب میکنی

       پدیرش بزرگترین کمک هس ک بتونی راحتتر اون تعییر رو ایجاد کنی 

      تو فریبا باید اگاه باشی ب حربه های ذهن میبنی سختی هارو نشون میده تو هم ی تصویر از اسونی ولدت ایجاد کنی وهرموقع اون تکرار کرد تو هم اینها رو تکرار کنی اینطوری ب اون پذیرشه میرسی وقتی بپذیری دیگه  بقیشم میشه و بخودت زمان بدی فرصت بدی تو عادت کردی انسان قدرت اینو داره یکباره تعییر کنه مثل مسیله خواب اما بعضی مسائل ریشه ای هستند مثل همون قضیه عینک این زمان رو بده نترس ادامه بده شکستی نیس ما از هر اشتباه ام درس میگیریم رشد میکنیم 

      حتی بچه ها هم همینند ما فک میکنیم باید عین ما باشند اما اونها بچگی های خودشونو دارند و و دنیای خودشونو زندگی میکنند 

      اما من  فک میکنم اونها عین من باشه ن اونها تجربه میکنند سعی کن تحربه هاشونو تلخ نکنی 

      بزار بره تو دل ماجرا خودش درس بگیره جلو بره یا میتونیم حق انتخاب داشتن خودمون رو بیاریم جلو بعد تصمیم بگیریم کدوم رو انتخاب کنیم مثلا 

      من ی چیزی جلومه ک گرسنه نیستم بخورم اما ذهنم میگه بخور 

      اینجا بیا بگو فریبا تو حق انتخاب دازی میتونی اینو بخوری لذت چن لحظه ای ببری و تمام 

       اما میتونی انتخاب دیگه ای داشته باشی وموقعی ک نیاز داری قشنگ بخوری لذت ببری و مزشو بفهمی و حال جسمتم خوب باشه ک  فشاری بهش نباشه و این میشه ی لذت دائمی 

      یا درمورد بچه بگو من انتخاب میکنم 

      دوتا انتخاب دارم داد و بیداد کنم گله کنم شکابت کنم زمین وزمان رو بهم بدوزم 

      یا انتخاب دیگه ای دارم ک بزارم بچم تجربه کنه 

      اون هم دروان بچگی خودشو داره بامن دشمنی نداره لجبازی نمیکنه اون فقط دنیای خودشو زندگی میکنه حالا درمورد ی سری چیزها باید قانونمندانه جلو رف درسته اما با روی خوش 

      انسان قدرتنند وتوانمند وحق انتخاب داره پس تغییر هر چیزی براش امکانپذیره 

      مثلامن عادت داشتم اینستا برم دیگه استفاده نکردم 

      عادت داشتم مدام فیلم ببینم دیگه ندیدم 

      عادت داشتم مدام بد یکیو بگم تا دلم خنک شه  دیگه انجام ندادم 

      وقتی مدزسه دختر من تموم شد من تا چن روز احساس پوچی میکردم  عادت داشتیم ک تایمی رو بزارم برا تکالیفش 

      من احساس میکردم گم شدم قاطی کرده بودم عجیب حس میکردم ی بخش بزرگ برام من نیس بعد یه هفته همه چی برام اوکی شد وقتی میگم زمان بدیم برا تغییر و اون مادره باشیم برا خودمون با خودمون حرف بزنیم قشنگ دوست خودمون باشبم امید انگیزه بدیم بخودمون 

       تا زمان بگذره واون پذیرشه اتفاق بیافته ک برای  انسان کاری نیس ک از پسش برنیاد 

      یا زمانیک من اومدم خونه خودم ازدواج کردم کوهی از تغییر رو جلو خودم دیدم  والان اینجام از سخترین مانعها گذشتم پس ببین چقدرمن توانمندم چقدر قدرتمندم ومیتونم پس لاغری هم چیزی نیس میتونم میشه ازپسش بزمیام قطعا میشه 

      اگه برا بقیه شده یعنی بارمنم یشه و من ایمان دارم بخودم ب توانایی هام میدونم 

      من امروز قراره صبحونه با همسرم بخورم مدام ذهنم میگه تو ک گرسنه نیستی نخوری فلان میشه بهمان میشه خوب من دوتا انتخاب دارم یکی ب این حرفها بها بدم یکیم بشینم با خودم حرف بزنم ک ن مشکلی نیس ومن ازادم در مورد قضیه خوردن ک خودم تصمیم بگیرم و الان اون موقع نیس ونمیدونم اون موقع گرسنه خواهم بود یا ن پس الان رها میکنم 

      دختر من تو رستوران بودیم ک من دیدم ک میل نداره و داره بزور میخوره چن بارم بهش گفتم اما گوش نداد وبعد گف شکمم درد میکنه اما همونجا بود دیگه من ندیدم درگیرش باشه ن شب ن فردای اون روز اون ب اون شب فک نکرد اما من در خودم دیدم ک ی وعوه این کارو میکنم مدام درگیرشم مدام بزرگش میکنم وبیشتر دیدم ک این رفتار من نیس این افکار ما نیس این احساس ماست ک نتیجه رو رقم میزنه ومن ببینم چی رو دارم بزرگ میکنم خودمو یا اون عامل بیرونی رو 

      من در خودم این رو خیلی میبینم ک مسایل رو میبینمو سختیهاش ب چشمم میاد و درمورد اون سختی هام حرف میزنم بزرگترین اشتباهی ک دارم بزرگ میکنمش  ومدام میارم جلو چشمم 

       خودمو دو بخش ببینیم  همش جزو منه اما من ببینم اون بخش منفی بافم تغذیه میکنم یا مثبتم چرا زیبا نبینم وجه مثبت اون کار رو ببینم بگم این هس این شده این میشه بیام خودمو باهاش تطبیق بدم اینجورنمیترسم رد میشم رشد میکنم درمورد اسونی اون مسیر درمورد لذت اون مسیر درمورد گذرا بودن اون موقعیت بیام با خودم حرف بزنم ببین فریبا همه چی خودتی گفتگوهایی ک در دهنت هس خیلی تعیین کننده هس اما زمانیک تو بیای این مدیریت مناظره ای ک در ذهنت هس رو بعهده بگیری واون رو مدیرت کنی وببری ب سمتی ک مثبته اسونه میشه اون نتیجه ای ک میخوای ولی ا گه ول کنی اون مناظره رو ذهن مدیریت میکنه و نتیجه میشه مثل قبل پس همیشه گفتگوهای ذهنیت رو ب سمتی هدایت کن ک نتیجه دلخواهت رو دربرداشته باشه خودت مسِیول این گفت گوها هستی عزیز جان 

      خودت میبینی درمورد سختی ها حرف میزنی زود فرمون رو دستت بگیر

       واین خودش ی تغییر زیبا و تاثیر گذار هس 

      پس از امروز روی این توجه بزار تو مسئولی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم