ترس از چاق تر شدن یکی از بزرگترین چالش های افراد چاق است.
سالهای زیادی از عمرم با چاقی گذشت و در تمام این سالها ترازو و عددی که قرار است نشان دهد جز کابوس های ذهن من بود.
چرا از چاق تر شدن ترس داریم
از کودکی چاق بودم و دلایل منطقی و متعددی برای چاقی خودم داشتم از جمله اینکه چاقی من ارثی است، چاقی من بخاطر کم تحرکی است، من بخاطر پایین بودن سوخت و سازم چاق هستم و ….
نکته جالب اینکه من و همه افراد چاق دلایل چاق بودنشان را از دیگران شنیده اند و خودشان هیچ دلیل و منطقی برای آن ندارند. به این صورت که من با تحقیق یا بررسی به دلایل چاق بودنم نرسیده بودم فقط چون دیگران درباره چاقی من این نظر را داشتند من هم قبول کرده بودم.
اینکه چرا به سادگی و بدون فکر کردن به دلیل و منطق، دلایل چاق بودن خود را پذیرفته ایم بخاطر اهمیت و اعتباری است که برای حرف دیگران قائل هستیم و این کاملا طبیعی است.
وقتی خودمان برای چاق شدن اقدام نکرده ایم بنابراین طبیعی است که هر دلیلی به ما گفته شود را قبول می کنیم.
وقتی دلایل منطقی برای چاقی خود داشته باشیم از آنجا که نمی توانیم آن دلایل را خنثی کنیم بنابراین به صورت خودبخودی ترس از چاق تر شدن در ما ایجاد می شود.
من هر سال بزرگتر می شدم و بیشتر از سال قبل می شنیدم که چاقی من ارثی است، چاقی من بخاطر کم تحرکی و کلی دلیل دیگر است بنابراین از آنجا که من اقدام عملی یا قانع کننده ای برای برطرف کردن دلایل چاقی خودم انجام نداده بودم بنابراین طبیعی است که هر سال انتظار چاق تر شدن داشته باشم و دقیقا هم همین شرایط را تجربه می کردم و من سال به سال چاق تر می شدم.
اگر شما هم مانند من تجربه هر سال چاق تر شدن را داشته اید اکنون دلیل آن برای شما واضح شده است. بنابراین هرچه ما چاق تر شدیم به این دلیل نبوده است که استعداد چاقی ما رشد کرده یا توانایی ما برای مقابله با چاقی کمتر شده است بلکه به این دلیل ساده بوده است که ما نتوانسته ایم در مقابل دلایل منطقی چاق بودن خود دلایل منطقی برای لاغر بودن ایجاد کنیم.
به همین دلیل چاقی به شکل فزاینده در ذهن ما رشد و گسترش پیدا کرده و به مرور باعث چاق تر شدن ما شده است.
در لاغری با ذهن از چاق تر شدن خوشحال باشید
از آنجاکه روش لاغری با ذهن با همه روش های لاغری تفاوت دارد نه تنها از چاق تر شدن نباید ترس داشته باشید بلکه از چاق تر شدن باید خوشحال باشید.
لاغری با ذهن یک هنر است که باید آن را آموخت.
همانگونه که برای یادگیری هر هنری هرچه اطلاعات بیشتری درباره آن هنر داشته باشید به شکل بهتری می توانید آن را ارائه دهید، در هنر لاغری با ذهن نیز هرچه شما درباره عملکرد ذهن و چگونگی تاثیر آموزشی ذهنی بر جسم اطلاعات بیشتری داشته باشید به شکل بهتری می توانید در این مسیر حرکت کرده و نتایج عالی کسب کنید.
آموزش ذهنی و تاثیر بر جسم
برای درک بهتر آموزش لاغری با ذهن بهتر است درباره چگونگی آموزش ذهنی چاقی با ذهن و تاثیر آن بر جسم صحبت کنیم.
چرا که ممکن است برخی از خوانندگان این متن در حال حاظر چاق باشند پس درک تاثیر ذهن بر جسم برای لاغر شدن برای آنها اندکی مشکل است چون تجربه این آموزش و لمس نتیجه آن را ندارند.
اما همه ما درباره چاق و چاق تر شدن تجربیات زیادی داریم بنابراین توضیح آموزش ذهنی چگونه چاق شدن و تاثیر ذهن بر جسم در چاق شدن را به خوبی درک می کنیم.
چاقی با ذهن
همه انسانها در ابتدا متناسب بوده اند. حتی آنان که از نوزادی اضافه وزن داشته اند در مراحل رشد و تشکیل جنین متناسب بوده اند.
زندگی کردن در خانواده ای که اعضای آن چاق هستند سبب می شود که فرمول ها و آگاهی های چاق کننده از طریق صحبت کردن افراد خانواده با یکدیگر و همچنین دیدن رفتارهای آنان وارد ذهن فرد شود.
این آگاهی به دلیل بارها تکرار شدن سبب می شود که به مرور احساس فرد تغییر کند.
به این شکل که هربار درباره چاقی صحبتی می شنود احساس ترس و نگرانی از چاق شدن یا به شکل ساده تر انتظار چاق شدن در او شکل بگیرد.
ترکیب شنیده ها یا دیده ها با تغییر احساس سبب ایجاد فرمول های چاقی در ذهن می شود.
زمانی که فرمول های چاقی در ذهن فرد افزایش می یابند تبدیل به تصاویر چاق در ذهن فرد می شوند و انتظار چاق شدن در فرد شکل می گیرد.
این مراحل به شکل خودبخودی و بدون اطلاع فرد انجام میشود.
شنیدن درباره چاقی = ایجاد فرمول های چاقی ذهن = ایجاد تصاویر ذهنی چاق = انتظار چاق شدن = چاق شدن
این فرایند می تواند در چند سال انجام شود همچنین می تواند در چند ماه یا حتی چند هفته و در برخی موارد در چند دقیقه طی شود. بستگی به تمرکز فرد و شرایط دریافت آگاهی و اعتباری فردی است که درباره چاقی امکان چاق شدن صحبت می کند.
چاقی با ذهن چگونه است
انتظار چاق شدن سبب می شود که فرمول های چاق کننده در مغز فرد به دستورات عملی تبدیل شوند و به مرور رفتارهای فرد تغییر می کند و جسم او چاق و چاق تر شود.
دستورات مغزی علاوه بر تغییر رفتار فردی که ذهن چاق دارد سبب تغییر سلول سازی و عملکرد جسم فرد می شود و به مرور جسم فرد تغییر کرده و چاق می شود.
در مثالی دیگر ممکن است فرد در خانواده ای متناسب زندگی کرده باشد و هیچگونه افکار و فرمول های چاق کننده در ذهن نداشته باشد و هیچونه ترسی از چاق و چاق تر شدن نداشته باشد.
این فرد به دلایل مختلف ممکن است تمام مراحلی که فرد مثال قبلی در چند سال طی کرده بود را ظرف چند دقیقه طی کند و در ذهن او انتظار چاق شدن ایجاد شود.
برای مثال ممکن است فرد به هر دلیلی به پزشک مراجعه کند و پزشک برای حل مشکل فرد اقدام به تجویز دارو کند و ضمن شرح چگونگی مصرف دارو به فرد تذکر دهد که فلان دارو خاصیت چاق کنندگی دارد و باید مراقب چاق شدن باشد.
شنیدن این تذکر از پزشک که ذهن فرد شحص معتمدی است سبب می شود به راحتی ظرف چند لحظه بدون ایجاد فرمول های چاق کننده، انتظار چاق شدن ایجاد شود.
انتظار چاق شدن به صورت جهشی در ذهن فرد ایجاد می شود چرا که در حالت عادی ابتدا باید فرمول های چاق کننده از طریق تکرار هزاران بار آگاهی های چاق کننده در ذهن ایجاد شده و سپس انتظار چاقی در ذهن فرد ایجاد می شود اما در شرایط مثال زده شده انتظار چاق شدن به صورت جهشی بدون ایجاد فرمول های چاق کننده در ذهن فرد شکل می گیرد.
اولین نتیجه و نشانه ایجاد انتظار چاقی در فرد، ترس از چاق شدن است.
ترس از چاق شدن بعد از شروع مراحل چاق شدن به ترس از چاق تر شدن تبدیل می شود و این چرخه ادامه پیدا می کند و سبب افزایش وزن و سایز فرد طی سالهای متمادی می شود.
این طریق یادگیری چاقی در ذهن و تبدیل شدن افکار و فرمول های ذهنی به چاقی جسمی است.
لاغری با ذهن چگونه است
لاغری با ذهن دقیقا به شکل چاقی با ذهن صورت می گیرد با این تفاوت که به جای آگاهی و ورودی های چاق کننده، اطلاعات لاغر کننده از طریق فایل های آموزشی به ذهن داده می شود.
با تکرار کردن و انجام تمرینات آموزشی مراحل تثبیت و نفوذ آگاهی های لاغر کننده را انجام می دهیم و این آگاهی ها در ابتدا باعث تغییر احساس ما می شوند. به شکلی که دیگر از چاق تر شدن ترسی نداریم، امیدواری بیشتری برای لاغر شدن داریم و …
پس از تاثیر آگاهی های لاغری بر احساس، به مرور رفتارهای ما تغییر می کنند.
میل به خوردن های ما تغییر می کند، اشتهای ما تغییر می کند، حرص و ولع قبلی برای خوردن را نداریم و بسیاری تغییرات رفتاری ریز و درشت در ما ایجاد می شود.
پس از این مرحله نوبت به تاثیر آگاهی های لاغر کننده بر جسم می رسد و به مرور جسم ما تغییر می کند.
این پروسه برای همه افرادی که چاق هستند باید طی شود و برای همه یکسان است اما زمان طی شدن مراحل آن برای هر فرد متفاوت و مخصوص به خودش است.
ممکن است فردی در طی چند هفته این مراحل را طی کرده جسم او شروع به تغییر کردن کند، از طرفی ممکن است فردی چندین ماه از مطالب آموزشی استفاده کند و مراحل اولیه مثل تاثیر در احساس، افکار و رفتارهای فرد ایجاد شده باشد اما سبب تغییر جسمی و شروع لاغری نشده باشد.
عوامل مؤثر بر لاغری با ذهن
تاثیر آموزش های لاغری با ذهن به شکل جدی تحت تاثیر زندگی روزمره فرد است.
به این شکل که اگر فرد به آگاهی هایی که در طی زندگی روزمره به ذهن خود می دهد توجهی نداشته باشد و همواره اطلاعات و آگاهی وارد ذهن خود کند که نتیجه آن ایجاد احساس بد و ناامیدی در فرد باشد سبب می شود که آگاهی های لاغری با ذهن به راحتی نابود شوند و هیچ تاثیری در فرد نداشته باشند.
به همین دلیل علاوه بر اهمیت اشتیاق و استمرار در یادگیری لاغری با ذهن باید در کنترل ورودی های ذهن خود کوشا باشیم.
در فایل آموزشی از چاق تر شدن خوشحال باشید موضوعات بسیار مهمی مطرح شده است که علاوه بر مفید بودن برای افرادی که به در شروع مسیر لاغری با ذهن هستند مفید و تاثیرگذار است بلکه برای سایر دوستانی که مدتهاست در مسیر لاغری با ذهن هستند و نتایج عالی کسب کرده اند نیز بسیار مفید می باشد.
اطمینان دارم با دریافت آگاهی های ارائه شده در فایل آموزشی از چاق تر شدن خوشحال باشید و تکرار آن که سبب درک آگاهی در ذهن ناخودآگاه شما می شود روند حرکت شما در مسیر لاغری با ذهن تغییرات اساسی و مثبت خواهد داشت و نتایج شما بهتر خواهد شد.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای کسب نتیجه عالی در مسیر لاغری با ذهن لازم است اطلاعات کامل و جامع درباره چگونگی تاثیر ذهن بر جسم داشته باشید تا با آگاهی و چشم باز در مسیر لاغری با ذهن به حرکت خود ادامه دهید.
بنابراین توصیه می کنم ابتدا محتوای نوشتاری درباره چاق تر شدن مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به شکل انشایی در بخش نظرات همین جلسه پاسخ دهید.
- با توجه به اینکه مدت هاست با چاقی زندگی میکنید درک شما از نقش ذهن در چاق تر شدن چیست؟ شرح دهید.
- در گذشته چه چیزهایی شنیده یا دیده اید که باعث ایجاد انتظار چاق شدن یا چاق تر شدن در شما شده است؟
- روش هایی که برای لاغر شدن استفاده کرده اید چه تاثیری بر ذهن شما برای لاغر شدن داشته است؟
- تلاش های قبلی شما برای لاغر شدن چگونه بر ذهن شما برای چاق تر شدن تاثیر داشته است؟
- لاغری با ذهن چگونه باعث تغییر فرمول های ذهنی و در نتیجه لاغر شدن شما می شود؟
- برداشت و درک خود را از محتوای آموزشی تصویری به صورت شرح انشایی بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.28 از 74 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
با سلام استاد گرامی من الان که دارم مینویسم هنوز چند خط اول این متن رو خوندم وکلی فکر دارم انگار همین اول دوباره یک سرس از ایراداتم رو فهمیدم اسناد گفتند با شنیدن ودیدن وورودی هایی که در مورد چاقی وارد ذهنمون میشه اول احساسمون در مورد خودمون وبدنمون عوض میشه وما میاییم طبق اون احساس نادرست تصویر سازی میکنیم وخودمون رو بیشتر از اونچه هستیم مییبنیم بعصی وقتها وقتی این جوری میشیم فک میکنم که ایینه هم طبق فرمول نادرست لهنمون بهمون دروع میگه وبزر گنمایی میکنه اخه مثلا من یک چروک رو پیشونی ام دارم هر وقت خودم روش حساس شدم میرم جلو اییه اونو هر روز عمیق تر میبینم وفک میکنم هر کسی اول بامن برخورد میکنه داره اونو میبینه در صورتی که از اطرافیانم سوال میکنم میگن ما اصلا دقت نکردیم مگه چروک داری این همین قصیه چاقی ما ست که اول احساسمونو خراب میکنیم وطبق اون فرمول اشتباه وارد دهنمون میشه وبعد تصویر اشتباهی میسازیم وبعدش هم که عداب وجدان وترس از اینکه من چاق شدم یا دارم میشم ودر نهابت هم که چاقی روز افزون ودر قسمت بعدی گفتن بعداز این پروسه حتی تغییر سلولها رو هم داریم وای خدای من هی داره سوالهای دهنی ام جواب داده میشه پس اینکه میگن در دوره کودکی سلولهای چربی بدن کدوکت رو زیاد نکن به خاطر خوردن اون کدوک نیست بلکه باید مراقب باشیم چه صحبتی درمورد بدن اون کودک میکنیم واون چه چیزی از ما در مورد خودش میشنود یا اطلاعات نادرستی به دهنش در مورد موادغذایی ندیدم که مثلا من خودم چون دخترم کمی وزنش بیشتره هم بهش میگم که کره کمتر بخور چاقتر میشی وای با کودکم چه کردم خدایا مرا ببخش ولی جبران میکنم راستی همین اول یک خبر خوب بدم بعد از این تعریف بد از خودم دختر همین مدت که من شروع کروم حتی زکدتر از من داره لاعر میشه ویک جورهایی فک میکنم رو تمام اعضای خانواده تاثیر میزاره حالا دوباره برم روی بحث خودم پس من ابتدا به کودکم حس بد از خودش یا اون موادعدایی دادم واون خودش رو چاق تصور کرده یا با خوردن اون موادعذایی خودش رو چاق میبینه وبه این طریق سلولهای چربی در اون رشد میکنه واونم که دیگه انتظار چاق شدن رو داره وروز به روز چاقتر میشه ویا من خودم همیشه میگم من مسافرت میرم چاق میشم یا اگه باردار بشم چاق میشم در این موارد من چاقی جهشی دارم اخه دارم میگم هر موقع میرم مسافرت چاق میشم پس هر موقع دیگه راه میفتم از همون اول شروع میکنم به خوردن ودیگه اصلا تفریحم میسه خوردن ولذت بردن از خوردن بی موردم وبه خودم هم حق میدم که من باز بعداز مسافرت شروع میکنم در مسافرت هم میخورم واز خودم انتطار چاقی دارم وفرمولهای مربوط به این و قبل از سفر با ترس از مسافرت فعال میکنم ودر مسافرت هم فقط میخورم دقیقا دیگه فقط چاق میشم حالا برم فایل صوتی رو گوش کنم ببینم چی توی اون استاد گفتن که توی مطالب نوشتنی نبود استاد این فایل رو من توی یک جلسه دو دفعه گوش کردم میخوام بگم یک دفعه دیگه هم قبلا گوش کردم امروز که گوش کردم گفتم این مطالب امروز رو چرا اون دفعه نفهمیدم نمیدونم انگار فایلی جدید بود برام با یکدفعه هم نتونستم براتون دقیق بنویسم اخه من هر تکه از فایل رو هی گوش میدم هی فکر میکنم وبعد مینویسم امروز گفتم بزار تا اخر گوش کنم دوره دوم هی تکه تکه گوش کنم هی بنویسمحالا از اول فایل استاد فرمودندبیاین پروسه چاقی خودمون رو مرور کنیم راستی بیام پرو سه چاقی خودم رو مرور کنم واقعا من از کی چاق شدم تاریخش رو یادم نمیاد ولی عکسهام نشون میده که از بچگی توپر بودم ولی حالا فک میکنم از کی به چاقی ام حساس شدم یا برام مهم شد از وقتی که حرفهای بزرگترهامو شنیدم مثلا مامانم میگفتم تو چون چاقی لباسهات باید گشادتر باشهوخاله ها ودختر خاله هام من و چاق میدیدند وخدم از وقتی مثلا بیشتر دانشجو که شدم وبه بعد هم که ازدواج وبچه داری و همه اینها یک سری فرمول اشتباه داشتند وکه هممون تقریبا میدونیم پس پروسه چاقی من به این صورت شده که اول من شنیدم گه گفتند تو نسبت به فلانی که همسنته چاقتری وبعد که هی جلو ایینه میرفتم خودم رو چاقتر میدیدم وهی یواشکی توی خونه پدری رژیم میگرفتم ولی نه به صورتی که بعداز ازدواجم میگرفتم خلاصه اول شنیدم بعد دقیقا اولین باری که این حرف رو شنیدم با خاله هام مسافرت بودیم واون داشت توی جمع به مامانم میگفت که نه دختر تونسبت به دخترمن که همسنند چاقتر واون مثل تصویری باتمام جزییات توی دهنم هستش واونجا من راهنمایی فک کنم بودم واون خاطره هیچ وقت از رهنم بیرن نرفته وبگم که پیرامونش چقدر احساس بدی کزدم واز اون روز خودم رو چاقتر میدیم واستارتش خورده شد اخه همراه شد با احساسی که هنوز باهامه واین شد که تصویرم از خودم چاقتر شد وبعد هی رفتارم وبیشتر ترس از خوردن درمن زیادتر شد واسترس ونگرانی بعداز خوردن که هنوز که هنو من رو ول نکرده ودیگه هرچی سلول سالم که خداوند بهم لطف میکرد ودر بدن ساخته میشه یا میشده بلافاصله با کدگذاری اضافه اشتباه میشد سلول چاق کننده وهی با پیشرفت تکنولوژی که دسترسی به اخبار واطلاعات بیستر میشد من هی اطلاعات اشتباه بیستر وارد ذهنم میکردم وهی وردی های دهنی بیستری وارد میکردم وهمش با احساس بد وترس ونگرانی توام میشد وهی من الارقم فعالیتهای فیزیکی شدید ورزس وکلی هزینه چاق وچاقتر میشدم واون نتیجه ماندگار رو نمگرفتم حالا که راه ونقشه راه رو خوب بلدیم چرا برای لاعری انجام ندهیم خوب لاعری هم به همین صورته دیگه ابتدا باید هی ورودی دهنی درست در مورد لاعری به لهنمون بدیم وهی دادن این وردی ها رو استمرار داشته باشیم ودر نظر بگیریم که ما هنوز داریم ورودی به لهنمون میدیم ولی چاق هستیم وچه بسا چاقتر میشیم اخه ماکه هنوز اون باورهای استباه رو توی لهنمون از کار ننداختیم یا کمرنگ نکردیم فقط هنوز داریم اطلاعات میدیم وهی باید تکرار کنیم تا وزن اطلاعات داده شده درست بیشتر از اطلاعات نادرست بشه ووقتی کفه ترازو سنگین شد حالا دیگه تازه اونوقت باید وایستیم وتصویر سازی دهنی خوب بکنیم وناگفته نماند که این اطلاعات داده شده همواره باید با احساس خوب همراه بشه وبعدواینقدر تکرار کنیم که به عنوان باور درست در ذهنمون جا بگیره ووقتی باورمون عوصبشه دیگه کارتمومه واخه فرمولهای اشتباه از کار میفته ویا کمرنگ میشه واونجاست که دیگه کار به جسم میرسه ولی سرعتش بسیار زیاده که جبران تمام وقتهای گدشته رو میکنه ودیگه اونجاست که دفتر خاطرات دهنمون همهاش سرشار از خاطره خوب فرمولهای درسته وهرچی ورق میزنه دیگه میشه فرمول درست ودر نتیجه عمل درست ورفتار درست پس فقط باید صبر کنیم وادامه بدیدم واستمرار داشته باشیم وعمل کنیم وتوکل به الله بکنیم بقیه اش رو خدا زمانش که برسه حل میکنه با این کار ها به قول استاد تویدست نوشته هاشون که میگن توی دایره قدرت خدا قرار میگیری واقعا توی دایره قدرت خداوند قرار میگیری وتوی اون دایره همه چیز به طور خودکار در جهت درست انجام میشه توی لاعری پرسه راحتر انجام میشه چون تمام سلولهای ما ودهن ما اصلا به صورت لاعری تدوین میشن ما میام وکد اشتباه رو اول اصافه میکنیم پس روا طبیعی بدن ما لاعری هستش وخودش هم کمک میکنه فقط نباید ترسید ونگران بود وباید اعتماد کرد به خداوند بزرگ ودیگه ما انگار یک جورهایی کار رو به کاردانش سپردیم دیگه چه ترسی ونگرانی خداوند هیچ وقت زیر حرف وقول خودش نمیزنه توی همه جنبه های زندگیمون اگه بتونیم توی دایره خداوند قرار بگیریم کار به نحو احسن انجا م میشه میتونم بگم خدایا شکرت که هستی وهوای مارو داری با داشتن انسانهایی مثل استاد که به ما کمک میکنند خدایا شکرت فایل خیلی مطالب بیشتری داشت من خلاصه کردم .راستی در مورد برخورد با مواد عدایی بگم من هم خیلی خوب رفتار میکنم ومثل شما شدم وبخیال تنقلات شدم وبد بوده نبود نبوده تازه باشم هم تمایلی با خوردنشون نیست فقط استاد من یک موصوعی برا پیش اومده نمیدونم این جا مطرح کنم یا بیام توی واتساب بگم حالا میگم اگه دویت داشتید راهنمایی بفرمایید استاد من خوب فایلها رو گوش میدم وخیلی خیلی خوب میفهمم وترس از خوردن دیگه کمتر دارم باز الان فقط توی یک فایل شما فرمودی که قبل از اینکه بدنتون احساس پری بکنه دست از علا بکشید من دچار وسواس شدم واگه کمی بیشتر از اون مرحله بخورم باز این طوری عداب وجدان میگیرم من احساس سیری وپری روخوب میفههم شاید میگم اون قسمت فایل رو درست متوجه نشدم تازه وقتی هم که الان بیشتر میخورم به اندازه پیام سیری ام میرسم ولی میگم استاد گفته قبل از اون تموم کنید خودم میگم وسواس پیدا کردم یا این همون هنوز ترس از خوردنه هستش که به این صورت داره عمل میکنه این بارچون وقتی من تازه به حساب خودم زیاد میخورم احساس سنگینی نمیکنم ولی میگم کاش کمتر میخوردم واین کمی فشار بالای شکم نداشتم البته بگم من خیلی ایده ال طلبم وباید همه چیز رو به نحو احسن وتقریبا بدون خطا ودرست انجام بدم شاید برای اونه که وسواس دارم نمیدونم مدت یک هفته این جوری شدم فک میکنم دارم بدنمو باخوردن زیاد ادیت میکنم ومیگم من که توبه کردم چرا دوباره اشتباه میکنم وتا کی باید بدنم الیت کنم اینها فکرهایی که به دهنم میرسه ولی نمیزارم زیاد احساسم رو عوص کنه ولی بازم همون اول یک ترس وعلاب جدان بهم میده خودم فک میکنم همون باور مخفی ریسه دراره ترس از خوردن نمیدونممیسه بهم کمک کنید ممنونم