0

گام ۲۹: امنیت جسم نیاز به مراقبت دارد

امنیت جسمی اضافه وزن
اندازه متن

چاقی مهمترین موضوعی است که امنیت جسم افراد را تهدید می کند.

امنیت یکی از مهمترین موضوعاتی است که بشر به دنبال دستیابی به آن است و به همین دلیل بسیاری از پیشرفت های بشر در زمینه افزایش امنیت است.

اهمیت امنیت

این موضوع در جنبه های مختلف زندگی تعریف می شود:

امنیت ملی، اجتماعی، پرواز، اطلاعات، فردی،  سلامتی و بسیاری موارد دیگر

بالابردن امنیت به معنی مسدود کردن راه های نفوذ عوامل مخرب است، به همین دلیل طبیعی است که به اندازه ای که راه های دسترسی محدودتر می شود، عوامل مخرب هم به شیوه های جدیدتری مجهز می شوند.

عامل تهدید کننده امنیت اطلاعات، ویروس ها و هکرها هستند.

عامل تهدید کننده امنیت ملی، جاسوس ها هستند.

عامل تهدید کننده در هر موضوعی، جزئی از همان بخش است که به دلایل مختلف قصد تخریب کردن آن موضوع را دارد.

عامل تهدید کننده جسم ما، عوامل مختلفی است که در مورد چاقی این عوامل، رفتارها و افکار ما هستند.

امنیت جسمی

چاقی عامل اختلال امنیت

فرد چاق به دلیل داشتن افکار و رفتارهای اشتباه در مورد جسم خود مبتلا به اضافه وزن شده است و چنانچه می خواهد در شرایط متناسب به زندگی خود ادامه دهد باید افکار و رفتارهای اشتباه خود را تغییر دهد.

چاقی یکی از مخرب ترین عوامل تهدید کننده زندگی انسان است چرا که علاوه بر آسیب های جسمی تاثیر بسیار زیادی بر اعصاب و روان فرد دارد.

چاقی باعث برهم خوردن تعادل بین ذهن و جسم فرد می شود و به همین دلیل بسیاری از افراد چاق نه تنها از نظر جسمی در شرایط مطلوبی نیستند بلکه در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی تحت تاثیر چاقی قرار گرفته اند.

چاقی در روابط اجتماعی آنها تاثیرگذار بوده است، در پیشرفت شغلی و تحصیلی، در اعتماد به نفس، در میزان شادی و بسیاری از جنبه های زندگی، عامل تهدید کننده چاقی تاثیرگذار بوده است.

بنابراین افرادی که اضافه وزن دارند و خیلی دوست دارند که شرایط خود را تغییر دهند باید آگاه باشند که باید امنیت خود را افزایش دهند.

با افزایش سطح امنیت افکار و رفتار می توان گام مهمی در جهت بهبود شرایط جسمی و تغییر وضعیت از حالت چاقی به تناسب اندام برداشت..

در این فایل آموزشی ارتباط بین چاقی و پایین بودن امنیت سطح افکار و رفتار را به شکل عالی توضیح داده شده و امیدوارم با استفاده از این فایل تصمیم جدی برای بالا بردن امنیت جسمی خود بگیرید.

ارتباط خوردن با چاقی

ارتباط رفتار با امنیت جسم

تا زمانیکه به آموزشها عمل نکنیم نتیجه خاصی نمیگیریم.  

ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده معمولا به خاطر ترس از چاقی، نفرت از چاقی، حسادت و حسرت به انسانهای متناسب ایجاد میشود. 

در حالیکه ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملا دلخواه باشد.

ما عمل متناسب کننده را نباید به خاطر ترسها، حسرتها یا نفرت از چاقی و … انتخاب کنیم  چون زمانیکه به حدی از تناسب برسیم و از ترس، حسرت و نفرت عبور کنیم اشتیاق و انگیزه برای ادامه دادن تا رسیدن به تجربه جسم ایده آل را از دست می دهیم.

انگیزه لاغر شدن نباید به خاطر ترس باشد. بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملا دلخواه باشد تا به صوت دائمی لاغر شویم.

امنیت جسم ما به واسطه متناسب شدن باید در سطحی بالاتر از حد رها شدن از ترس از چاقی یا نفرت از چاقی قرار بگیرد.

ما باید خودمان را تا آخر عمر بیمه لاغری کنیم. 

نقطه ی مقابل امنیت داشتن ترس و واهمه داشتن است.

امنیت داشتن یکی از ویژگی های ورود به سرزمین لاغرهاست

پس بیمه کردن تا آخر عمر برای لاغری لازم و ضروریست.

لاغر شدن را تا آخر عمر زندگی کنیم. 

آموزش لاغری با ذهن

لاغری با ذهن برای امنیت جسم

دیروز من  اصلا فرصت نکردم تمرین را بنویسم البته فایلها رو گوش کردم اما فرصت نوشتن نداشتم. سرم خیلی شلوغ بود. 

 با اینکه یکم از غلبه افکار منفی ترس داشتم اما گفتم من به مسیرم متعهدم و به رفتارهای انسانهای لاغر و چاق توجه میکردم تا به نوعی دیگه تمرینم رو انجام داده باشم.

وقتی به آنها نگاه میکردم موقع تعارف کردن شیرینی انسانهای چاق دو دسته میشدن.

یکی از آنها جلوی خودش را میگرفت که شیرینی نخورد و به خود زجر نخوردن میداد و دیگری دلش شیرینی میخواست و به شیرینی میخندید و همه ما میدانیم در ذهنش کلی فکر برای خوردن مرور میشد و میخورد.

شیرینی رو دوست داشت.

دو سه تا بر میداشت حتی یه نفر که از بقیه چاقتر بود وقتی به او شیرینی تعارف کردم یکی برداشت اما بعد که از او عبور کردم برگشت و یکی دیگه هم برداشت تا آخر جشن هم  ظرف شیرینی را جلوی خودش گذاشت و دیگر نفهمیدم چند شیرینی خورد. 

اما یک انسان لاغر واقعی وقتی به او شیرینی تعارف کردم او یکی برداشت و وقتی به او بازهم تعارف کردم و گفتم از این یکی مدل بردارید گفت: نه ممنون یکی کافیه. فرقی نداره. همشون یه مزه هستن. 

فهمیدم ذائقه آنها دچار تنوع نشده. و شیرینی های مختلف برای او یک مزه را میدهد فقط شیرین است و اینکه با تعارف من سست نشد، اما چاق ها با یکبار تعارف کردن سست می شدند.

شیرینی در ذهن چاق با مزه های مختلف تعریف شده است که در نتیجه شیرینی را در ذهن او خوشمزه تر و جذاب تر کرده و خودش نیز تنوع طلب تر شده و دوست دارد همه نوع شیرینی را امتحان کند. 

اما یک انسان لاغر دیگر هم دیدم. با اینکه لاغر بود ولی کبد چرب داشت این شخص ولع عجیبی برای برداشتن شیرینی داشت. او باور نداشت که شیرینی چاق می کند می گفت من به پدرم کشیدم اصلا چاق نمیشم ولی کبدم چرب میشه. او حدودا ۶۰ سال داشت و  اندامش دقیقا مطابق باورش بود. 

تاثیر افکار بر رفتار

زمانیکه بتوانید در همین وضعیتی که هستید لاغری خود را در فکر خود تصور کنید لاغر می شوید.

همه ی ما تا بحال با سعی فراوان غذای مصرفی خود را تغییر داده ایم و البته این کار موقت بوده است.

ما زمانیکه گرسنه هستیم میخوریم و زمانی که سیریم نمیخوریم این طبیعت همه ی ماست.

مابقی آن به فکر ما بستگی دارد که انسانها را دو دسته می کند. 

انسانهایی با فکر لاغر و انسانهایی با فکر چاق.

انسانهای با فکر لاغر، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود نمیدانند.

انسانهای با فکر چاق، غذا و خوردن غذا  را عامل چاقی خود می دانند.

ما به یک سری از غذاها علاقه داریم و آنها را بیشتر می خوریم ولی واقعا وقتی سیر میشویم همانها را هم نمیتوانیم بخوریم.

چون فرایند گوارش آغاز شده است و میل بدن صرف گوارش غذای مصرفی است. 

باید به قدرت هضم و جذب و دفع بدنمان برای تبدیل انرژی ایمان بیاوریم.

نوشته هنرجوی لاغری با ذهن

هر روز که می گذرد از این که توانستم یک گام دیگر را بر دارم خدا را شاکر هستم.

“امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد.”جمله ای زیبا و قابل تامل است.

همان طور که ما هر گاه احساس درد و ناخوشی در جسم خود داشته باشیم بلافاصله به فکر درمان آن می باشیم و به پزشک مراجعه می کنیم در واقع احساس ناامنی می کنیم در زمان بیماری و برای به دست آوردن امنیت و آرامش دوباره ی بدن و جسم خود تلاش می کنیم.

الان که دارم می نویسم این فکر به نظرم آمد که ما افراد چاق و دارای اضافه وزن در واقع همیشه بیماریم به دلیل چاق بودنمان و احساس نا امنی می کنیم و تقریبا همیشه در حال تلاش و کوشش برای به دست آوردن سلامتی و امنیت جسمی و روحی و روانی خود بوده ایم با گرفتن رژیم های گوناگون و انجام ورزش و فعالیت های سخت و زجر آور.

البته نتیجه ای جز شکست و ناامیدی و در پی آن احساس بد و نا امنی در خود، هیچ نتیجه ی دیگری برای ما نداشته است.

پس نتیجه می گیرم که هر چند ما با افکار و رفتار های اشتباه و تکرار شونده و باورهای غلط و نادرست باعث چاقی خود شده ایم اما دلیل بر آن نمی باشد که ما به فکر امنیت جسمی خود نبوده ایم اتفاقا ما افراد چاق و دارای اضافه وزن بیشتر از هر کسی به فکر سلامتی و امنیت جسمی خود بوده ایم اما راه و روش نادرست انتخاب کرد ه ایم و مسیر را اشتباه رفته ایم .

من کاملا مخالف این نظر هستم که افراد چاق، افرادی تنبل، بی اراده، ضعیف و ناتوان، بدون اعتماد به نفس، ساده لوح، سنگ دل و … هستند.

اتفاقا افراد چاق با گرفتن رژیم های مختلف و گوناگون و ورزش های سخت نشان داده اند که بسیار با اراده، قوی و محکم هستند چون بارها و بارها شکست خورده اند اما دوباره و چند باره از اول شروع می کنند و باز ادامه می دهند.

من افراد چاقی را دیده ام که بسیار باهوش و زیرک هستند و حتی با جثه ی بزرگ خود بسیار فعال و پر جنب و جوش بوده اند پس ما نباید تنها به صرف اینکه یک فرد یا شخصی چاق است و اضافه وزن دارد تمام شخصیت او را زیر سوال ببریم و همه ی جوانب شخصیتی او را مورد نقد مغرضانه قرار بدهیم من کاملا مخالف این دیدگاه هستم.

ما باید چاقی را مانند اعتیاد که  به آن به عنوان یک بیماری نگاه می کنیم، نگاه کنیم و سعی در درمان و برطرف کردن این بیماری از طریق یک روش و مسیر درست باشیم که این روش و مسیر، مسیر لاغری با ذهن می باشد.

نظر من در مورد عکس مورد نظر: به نظر من طراح این عکس خودش لاغر و متناسب است و در زندگی احتمالا با فرد یا افراد چاقی در ارتباط بوده است که حس خوب و خوشایندی نسبت به آنها نداشته است.

همچنین مانند خیلی از ما که قبل از ورود به این مسیر این باور را داشتیم که بی تحرکی و پشت میز نشینی باعث چاقی می شود را باور دارد و همچنین نشان از تنبلی فرد دارد که می خواهد بدون هیچ زحمتی از طریق کار نشستنی دست در جیب مردم و کسب و کار آنها داشته باشد و از این طریق امرار معاش کند و کسب درآمد کند.

درست است که چاقی زیبا نیست و زشت است، حالت طبیعی بدن ما نیست، موجب رنج و عذاب جسمی و روحی ما می باشد، مانند یک اعتیاد، خانمان سوز است و …

اما این تنها یک حالت و شرایط است که ما همان طور که چاق شده ایم خیلی راحت تر و آسان تر از آن، از طریق مسیر لاغری با ذهن دوباره می توانیم لاغر و متناسب شویم و به حالت طبیعی جسم و بدن خود دست پیدا کنیم و امنیت جسمی و روانی خود را تامین کنیم.

همچنین البته خود را از پیش داوری ها و زیر سوال بردن شخصیت واقعی و حقیقی مان توسط اطرافیان جلوگیری کنیم و ذهنیت و عینیت زیباتری برای خود خلق کنیم انشاالله.

✍️ تمرین آموزشی 📖

از طریق دیدن،‌ نوشتن و خواندن می توان هر مهارتی را یاد گرفت و لاغری هم از این قانون مستثنی نیست. بنابراین هر روز باید زمان مناسب صرف تماشای محتوای آموزشی، خواندن نوشته های آموزشی و انجام تمرینات آموزشی کنید تا به مرور افکار و نگرش ذهن شما درباره لاغر شدن تغییر کرده و لاغر شدن خودبخودی را تجربه کنید.

  • باتوجه به توضیحات ویدیوی آموزشی دیدگاه شما درباره استفاده از فرد چاق بعنوان هکر و فردی که مخلل امنیت است استفاده کرده است؟
  • نگرش شما درباره امنیت جسم چیست و آیا مراقب امنیت جسمی خود هستید؟
  • ارتباط چاقی با امنیت جسمی را شرح دهید.
  • علاوه بر امنیت جسمی نگرش شما درباره امنیت ذهنی چیست؟
  • چگونه باید امنیت ذهن و جسم خود را برقرار کنیم.
  • لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا امنیت ذهن و جسم خود را تامین کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.12 از 51 رای

https://tanasobefekri.net/?p=14211
136 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فاطمه سادات
      1400/01/08 14:37
      مدت عضویت: 1901 روز
      امتیاز کاربر: 3936 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,483 کلمه

      امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد .

      چقدر این فایل عالی و دقیق بود . وقتی میخوام شروع کنم به نوشتن واقعا نمیدونم میخوام چی بنویسم ولی با دست به قلم شدن به ذهنم اعلام میکنم دریچه های اطلاعات رو باز کن تا بتونم بهترین اطلاعات رو از درونت بیرون بکشم .

      اتفاقا هکرها نیروی خیلی زیادی دارند و اونقدر توانمند هستند که قادرند اطلاعات مخفی و شخصی دیگران رو استخراج کنندو در برنامه های او دخل و تصرف دلخواهشون رو انجام بدن .
      باور کنید ما هم هرکدوم به نوعی هکر البته از نوع خیر هستیم و به راحتی با کمی تفکر می تونیم به اطلاعات مخفی درون ذهن افراد پی ببریم بدون اینکه اونها بخوان به ما چیزی بگن .

      به نظر من قدرت هکری قدرت خوبی هست اما اشکالش اینه استفاده ی نابجا ازش می کنند که باید هدایت بشه .
      درست مثل فرد چاق . فرد چاق نیروی زیادی داره چون تونسته با این نیرو خلاف طبیعت اصلی بدن حرکت کنه . یک فرد چاق درست مثل یک هکر دست به برنامه شده و کلی برنامه های ذهن رو تغییر داده که اگه این نیرو هدایت بشه از این انرژی در جهت انجام کارهای خوب خیلی میتونه استفاده کنه .
      به نظر من قدرت هکری
      به نوعی همون قدرت الهیه . اصل نیرو خوبه و نشان از قدرته اما این قدرت خلاف جهت آفرینش و عدل الهی داره حرکت می کنه و برای همین نتایج مطلوبی برای دارندگانش به همراه نخواهد داشت .

      در این تصویر چاقی و هکری در یک نقطه قرار داده شده و علاوه بر تمام مطالبی که شما در مورد این تصویر بیان کردید میشه موارد دیگری رو هم در تصویر جستجو کرد که نشان از ارتباط بین عدم امنیت و کار هکری و چاقی باشه .

      چاقی یعنی بی ایمانی . با یک مثال عرض میکنم . من دیشب دندون درد گرفتم من میدونم هر وقت دردی میاد سراغم یه فکر نابجا داره توی سرم دور میزنه که در من تولید درد می کنه اون فکر رو پیدا می کنم جایگزین میکنم و بعد کم کم درد خوب میشه .

      دیشب وقتی دندون درد داشتم هر چی افکار مختلف رو زیر و رو کردم به فکر نادلخواهی نرسیدم . هرکاری کردم ریشه رو پیدا نکردم حتی گفتم فیلم ببینم شاید حواسم پرت بشه ساکت بشه . خلاصه خوب نشد . دیگه شب که همسرم اومد و دید تصمیم گرفتیم امروز به دکتر بریم .

      منم که کلا دکتر بیرونی رو علاج دردم نمیدونم با اکراه قبول کردم و شب با درد خوابیدم و صبح با درد از خواب بیدار شدم . ولی جستجو رو ادامه دادم و یهو پیداش کردم .

      از همانجا که رسد درد همانجاست دوا .

      به درد عمیق شو درد اونیه که تو دنبالش می کنی به شکل درد اومده . ببینش خودش دواست . خودش دکتره . ببینش و تبدیلش کن . اول ذهنم مخالفت کرد گفت نمیتونم درد دارم دارم میمیرم چی رو تبدیل کنم ولی خودم فهمیدم گمشده ام همین نقطه است . پیگیر خودم شدم . به خودم گفتم همین حالا درد رو تماشا کن ببین این یک نیروست . ما طبق باورهامون پذیرفتیم این نیرو دردآفرینه . یعنی ما به خودمون ایمانِ وارونه داریم .

      نیرویی که درد رو به این قدرت می آفرینه همین نیرو دوا آفرینه . همینه . خودشه . دوا همینجاست . دوای من خود درده .

      ذهنم هی دست و پا میزد که منصرفم کنه ولی منصرف نشدم و تابع شد و درد من آرام آرام ساکت شد و الان حدودا سه ساعتی هست درد من تبدیل به دوا شد و قدرت تخریب تبدیل به قدرت ترمیم شد .

      این مثال رو برای خودم زدم که چاقیم رو تحلیل کنم . چون وقتی بدن ما داره واکنش چاقی از خودش نشون میده یعنی ذهن خودمون رو هک کردیم و داریم برنامه ی چاق کنندگی در اون اجرا می کنیم . ما با این کار در امنیت بدن اختلال ایجاد کردیم . چاقی ایمانِ وارونه داشتن به خودمونه . چاقی امنیت جسم مارو به هم میزنه
      امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد .
      چاقی برای بدن ایجاد احساس ناامنی می کند . چه بسا زمانهای زیادی شده است که ما به خاطر چاقی از خیلی از موقعیتها اجتناب کرده ایم . مثلا پالتوهایی را که نظرم را جلب میکردند تنها از ترس اینکه حجم مرا بزرگتر از سایزی که هستند نشانم میدهد انتخاب نمی کردم .
      یا مثلا از نردبان بالا رفتن از ترس اینکه وزن سنگینم نردبان را بشکند بالا نمیرفتم یا سوار دوچرخه ی خواهرزاده هایم از ترس وزن زیادم سوار نمیشدم .
      یا تفریحات مختلف . خیلی از تجربیات را از ترس چاقی انجام نمیدادم یا مثلا لباسهای زیبا و دلخواه در عروسی از ترس مسخره کردن دیگران نمی پوشیدم چاقی در ما ایجاد ترس و وحشت زیادی کرده است .
      همین حالا از ترس لاغر نشدن فعالیتی را که دوست دارم انجامش دهم متوقف می کنم .
      نقطه ی امن ما چاقی نیست . حتی ترس از خوردن را نیز چاقی در ما ایجاد کرده است .
      چاقی با احساس ترس و وحشت همراه است .
      چاقی امنیت جسمی مارا به خطر می اندازد . چون ذهنیت مخرب در ما ایجاد می کند و این ذهنیت مخرب سبب تولید احساسات نادلخواه میشود و احساسات نادلخواه رفتار نادلخواه در ما ایجاد می کند و رفتار نادلخواه در ما تولید بیماری می کند و چاقی بیشتر = بیماری بیشتر را برای ما رقم می زند .
      چاقی جنگل آرزوها را ویران می کند .
      عادت کردن به چاقی سبب میشود ما نتوانیم با رضایت خاطر زندگی کنیم .
      چاقی امنیت جسمی و روحی مارا از بین میبرد مراقب امنیت جسم و روح و روان خود باشیم .
      چاقی خود بیماریست و وقتی سلولهای بدن در اثر انتخاب افکار و رفتار و احساس نامتناسب توسط ما سالم ساخته نمیشوند نمیتوانند چربی های موجود در خود را بسوزانند .
      اگر خوب دقت کنیم میبینیم چربیها فقط سلولهایی هستند که انرژی را در خود ذخیره می کنند و به مصرف اندامها نمی رسانند . یعنی از طرفی هر چه چاقی از طرف ما بیشتر میشود احساس ضعف و ناتوانی برای انجام کارهای درونی و بیرونی در ما کم میشود و از طرفی خود سلولهای چربی یا اندازه ی شان بزرگتر میشود . یعنی چاقی از دو طرف برای امنیت ما خطر ایجاد میکند هم خودش بیشتر میشود هم مارا ضعیفتر میکند .
      ما میدانیم هر سلول هوشمند است و هوش مخصوص به خود دارد و برای بقای خود تلاش می کند ‌. اما ما با افکار و رفتار نامتناسب در کارکرد سلولها خلل وارد کرده و آنها را دچار بیماری می کنیم و جسممان را از امنیت خارج می کنیم . در حالیکه اگر مسئولیت چاقی خودمان را بپذیریم و مسئولیت بیماری خود را بپذیریم این پذیرش به سلولهای جسم ما نیز القا میشود و برنامه ای خلاف برنامه ی اصلی و طبیعی به آنها نمیدهیم و انها طبق برنامه ی اولیه ی خود کم کم چاقی و بیماری را از بدن رفع می کند .
      ما برای لاغر شدن اصلا نیازی نیست کار خاصی انجام دهیم همین که مراقب امنیت جسمی خود باشیم و افکار و رفتار چاق کننده انجام ندهیم و کدهای چاقی به خودمان ندهیم کم کم طبیعت اصلی بدن به حالت تعادل پیشفرض خود بر می گردد و ما خودبخود لاغر می شویم .
      متناسب شدن در بدن ایجاد احساس امنیت می کند .
      افراد چاق به خاطر افکاری که دارند فرکانسهایی به جهان هستی می فرستند که افراد دیگه هم به راحتی اونها رو دریافت می کنند . اگر خلق کننده ی اون تصویر ، فرد چاق رو هکر اعلام کرد با اینکار میخواست زشت بودن کار هردوشون رو که در نظرش بودند جلوه بده . هکر و فرد چاق هردو در برنامه های اصلی خلل ایجاد می کند و برنامه های پیشفرض رو به هم زدند . پس هر دو به نوعی دزد برنامه ها هستند و هردو دارن کار شیطانی انجام میدن . هر دو در گمراهی هستند و هر دو دارن شان انسانی رو زیاد سوال می برن . هردو از نیروی درونشون دارن در جهت منفی استفاده می کنند و هردو دارن خلاف طبیعت الهی حرکت می کنند .
      هکر و فرد چاق خیلی به هم شبیهن ولی ما می تونیم این قدرت رو هدایت کنیم و در جهت خیر ازش استفاده کنیم . ما با کارایی ذهن آشنا هستیم و فقط باید سعی کنیم از این نیروی بی نظیر در جهت الهی وجودمون حرکت کنیم تا بهترینها رو خلق کنیم .
      لاغر شدن آسونترین کار دنیاست .
      لاغر شدن کاملا خودبخودی و راحت به دست میاد .
      برنامه های چاقی رو که انجام ندیم کم کم توجهمون از روش برداشته میشه و چاقی دیگه خلق نمیشه وقتی چاقی خلق نشه لاغر شدن خودبخود ایجاد میشه .
      در متناسب بودن بین دهن و جسم تعادل و هماهنگی برقراره و این دو در راستای هم حرکت می کنند .
      لاغر شدن طبیعت اصلی بدن است .
      ما با لاغر شدن با نیروی ذهن نه تنها هیچ رنجی رو به خودمون متحمل نمیشیم بلکه تنها و تنها لذت میبریم و لذتمون از درک لاغری و استفاده ی آسون از اون در زندگی روزمره بیشتر لذت میبریم ‌ .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم