چاقی مهمترین موضوعی است که امنیت جسم افراد را تهدید می کند.
امنیت یکی از مهمترین موضوعاتی است که بشر به دنبال دستیابی به آن است و به همین دلیل بسیاری از پیشرفت های بشر در زمینه افزایش امنیت است.
اهمیت امنیت
این موضوع در جنبه های مختلف زندگی تعریف می شود:
امنیت ملی، اجتماعی، پرواز، اطلاعات، فردی، سلامتی و بسیاری موارد دیگر
بالابردن امنیت به معنی مسدود کردن راه های نفوذ عوامل مخرب است، به همین دلیل طبیعی است که به اندازه ای که راه های دسترسی محدودتر می شود، عوامل مخرب هم به شیوه های جدیدتری مجهز می شوند.
عامل تهدید کننده امنیت اطلاعات، ویروس ها و هکرها هستند.
عامل تهدید کننده امنیت ملی، جاسوس ها هستند.
عامل تهدید کننده در هر موضوعی، جزئی از همان بخش است که به دلایل مختلف قصد تخریب کردن آن موضوع را دارد.
عامل تهدید کننده جسم ما، عوامل مختلفی است که در مورد چاقی این عوامل، رفتارها و افکار ما هستند.
چاقی عامل اختلال امنیت
فرد چاق به دلیل داشتن افکار و رفتارهای اشتباه در مورد جسم خود مبتلا به اضافه وزن شده است و چنانچه می خواهد در شرایط متناسب به زندگی خود ادامه دهد باید افکار و رفتارهای اشتباه خود را تغییر دهد.
چاقی یکی از مخرب ترین عوامل تهدید کننده زندگی انسان است چرا که علاوه بر آسیب های جسمی تاثیر بسیار زیادی بر اعصاب و روان فرد دارد.
چاقی باعث برهم خوردن تعادل بین ذهن و جسم فرد می شود و به همین دلیل بسیاری از افراد چاق نه تنها از نظر جسمی در شرایط مطلوبی نیستند بلکه در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی تحت تاثیر چاقی قرار گرفته اند.
چاقی در روابط اجتماعی آنها تاثیرگذار بوده است، در پیشرفت شغلی و تحصیلی، در اعتماد به نفس، در میزان شادی و بسیاری از جنبه های زندگی، عامل تهدید کننده چاقی تاثیرگذار بوده است.
بنابراین افرادی که اضافه وزن دارند و خیلی دوست دارند که شرایط خود را تغییر دهند باید آگاه باشند که باید امنیت خود را افزایش دهند.
با افزایش سطح امنیت افکار و رفتار می توان گام مهمی در جهت بهبود شرایط جسمی و تغییر وضعیت از حالت چاقی به تناسب اندام برداشت..
در این فایل آموزشی ارتباط بین چاقی و پایین بودن امنیت سطح افکار و رفتار را به شکل عالی توضیح داده شده و امیدوارم با استفاده از این فایل تصمیم جدی برای بالا بردن امنیت جسمی خود بگیرید.
ارتباط رفتار با امنیت جسم
تا زمانیکه به آموزشها عمل نکنیم نتیجه خاصی نمیگیریم.
ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده معمولا به خاطر ترس از چاقی، نفرت از چاقی، حسادت و حسرت به انسانهای متناسب ایجاد میشود.
در حالیکه ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملا دلخواه باشد.
ما عمل متناسب کننده را نباید به خاطر ترسها، حسرتها یا نفرت از چاقی و … انتخاب کنیم چون زمانیکه به حدی از تناسب برسیم و از ترس، حسرت و نفرت عبور کنیم اشتیاق و انگیزه برای ادامه دادن تا رسیدن به تجربه جسم ایده آل را از دست می دهیم.
انگیزه لاغر شدن نباید به خاطر ترس باشد. بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملا دلخواه باشد تا به صوت دائمی لاغر شویم.
امنیت جسم ما به واسطه متناسب شدن باید در سطحی بالاتر از حد رها شدن از ترس از چاقی یا نفرت از چاقی قرار بگیرد.
ما باید خودمان را تا آخر عمر بیمه لاغری کنیم.
نقطه ی مقابل امنیت داشتن ترس و واهمه داشتن است.
امنیت داشتن یکی از ویژگی های ورود به سرزمین لاغرهاست.
پس بیمه کردن تا آخر عمر برای لاغری لازم و ضروریست.
لاغر شدن را تا آخر عمر زندگی کنیم.
لاغری با ذهن برای امنیت جسم
دیروز من اصلا فرصت نکردم تمرین را بنویسم البته فایلها رو گوش کردم اما فرصت نوشتن نداشتم. سرم خیلی شلوغ بود.
با اینکه یکم از غلبه افکار منفی ترس داشتم اما گفتم من به مسیرم متعهدم و به رفتارهای انسانهای لاغر و چاق توجه میکردم تا به نوعی دیگه تمرینم رو انجام داده باشم.
وقتی به آنها نگاه میکردم موقع تعارف کردن شیرینی انسانهای چاق دو دسته میشدن.
یکی از آنها جلوی خودش را میگرفت که شیرینی نخورد و به خود زجر نخوردن میداد و دیگری دلش شیرینی میخواست و به شیرینی میخندید و همه ما میدانیم در ذهنش کلی فکر برای خوردن مرور میشد و میخورد.
شیرینی رو دوست داشت.
دو سه تا بر میداشت حتی یه نفر که از بقیه چاقتر بود وقتی به او شیرینی تعارف کردم یکی برداشت اما بعد که از او عبور کردم برگشت و یکی دیگه هم برداشت تا آخر جشن هم ظرف شیرینی را جلوی خودش گذاشت و دیگر نفهمیدم چند شیرینی خورد.
اما یک انسان لاغر واقعی وقتی به او شیرینی تعارف کردم او یکی برداشت و وقتی به او بازهم تعارف کردم و گفتم از این یکی مدل بردارید گفت: نه ممنون یکی کافیه. فرقی نداره. همشون یه مزه هستن.
فهمیدم ذائقه آنها دچار تنوع نشده. و شیرینی های مختلف برای او یک مزه را میدهد فقط شیرین است و اینکه با تعارف من سست نشد، اما چاق ها با یکبار تعارف کردن سست می شدند.
شیرینی در ذهن چاق با مزه های مختلف تعریف شده است که در نتیجه شیرینی را در ذهن او خوشمزه تر و جذاب تر کرده و خودش نیز تنوع طلب تر شده و دوست دارد همه نوع شیرینی را امتحان کند.
اما یک انسان لاغر دیگر هم دیدم. با اینکه لاغر بود ولی کبد چرب داشت این شخص ولع عجیبی برای برداشتن شیرینی داشت. او باور نداشت که شیرینی چاق می کند می گفت من به پدرم کشیدم اصلا چاق نمیشم ولی کبدم چرب میشه. او حدودا ۶۰ سال داشت و اندامش دقیقا مطابق باورش بود.
تاثیر افکار بر رفتار
زمانیکه بتوانید در همین وضعیتی که هستید لاغری خود را در فکر خود تصور کنید لاغر می شوید.
همه ی ما تا بحال با سعی فراوان غذای مصرفی خود را تغییر داده ایم و البته این کار موقت بوده است.
ما زمانیکه گرسنه هستیم میخوریم و زمانی که سیریم نمیخوریم این طبیعت همه ی ماست.
مابقی آن به فکر ما بستگی دارد که انسانها را دو دسته می کند.
انسانهایی با فکر لاغر و انسانهایی با فکر چاق.
انسانهای با فکر لاغر، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود نمیدانند.
انسانهای با فکر چاق، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود می دانند.
ما به یک سری از غذاها علاقه داریم و آنها را بیشتر می خوریم ولی واقعا وقتی سیر میشویم همانها را هم نمیتوانیم بخوریم.
چون فرایند گوارش آغاز شده است و میل بدن صرف گوارش غذای مصرفی است.
باید به قدرت هضم و جذب و دفع بدنمان برای تبدیل انرژی ایمان بیاوریم.
نوشته هنرجوی لاغری با ذهن
هر روز که می گذرد از این که توانستم یک گام دیگر را بر دارم خدا را شاکر هستم.
“امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد.”جمله ای زیبا و قابل تامل است.
همان طور که ما هر گاه احساس درد و ناخوشی در جسم خود داشته باشیم بلافاصله به فکر درمان آن می باشیم و به پزشک مراجعه می کنیم در واقع احساس ناامنی می کنیم در زمان بیماری و برای به دست آوردن امنیت و آرامش دوباره ی بدن و جسم خود تلاش می کنیم.
الان که دارم می نویسم این فکر به نظرم آمد که ما افراد چاق و دارای اضافه وزن در واقع همیشه بیماریم به دلیل چاق بودنمان و احساس نا امنی می کنیم و تقریبا همیشه در حال تلاش و کوشش برای به دست آوردن سلامتی و امنیت جسمی و روحی و روانی خود بوده ایم با گرفتن رژیم های گوناگون و انجام ورزش و فعالیت های سخت و زجر آور.
البته نتیجه ای جز شکست و ناامیدی و در پی آن احساس بد و نا امنی در خود، هیچ نتیجه ی دیگری برای ما نداشته است.
پس نتیجه می گیرم که هر چند ما با افکار و رفتار های اشتباه و تکرار شونده و باورهای غلط و نادرست باعث چاقی خود شده ایم اما دلیل بر آن نمی باشد که ما به فکر امنیت جسمی خود نبوده ایم اتفاقا ما افراد چاق و دارای اضافه وزن بیشتر از هر کسی به فکر سلامتی و امنیت جسمی خود بوده ایم اما راه و روش نادرست انتخاب کرد ه ایم و مسیر را اشتباه رفته ایم .
من کاملا مخالف این نظر هستم که افراد چاق، افرادی تنبل، بی اراده، ضعیف و ناتوان، بدون اعتماد به نفس، ساده لوح، سنگ دل و … هستند.
اتفاقا افراد چاق با گرفتن رژیم های مختلف و گوناگون و ورزش های سخت نشان داده اند که بسیار با اراده، قوی و محکم هستند چون بارها و بارها شکست خورده اند اما دوباره و چند باره از اول شروع می کنند و باز ادامه می دهند.
من افراد چاقی را دیده ام که بسیار باهوش و زیرک هستند و حتی با جثه ی بزرگ خود بسیار فعال و پر جنب و جوش بوده اند پس ما نباید تنها به صرف اینکه یک فرد یا شخصی چاق است و اضافه وزن دارد تمام شخصیت او را زیر سوال ببریم و همه ی جوانب شخصیتی او را مورد نقد مغرضانه قرار بدهیم من کاملا مخالف این دیدگاه هستم.
ما باید چاقی را مانند اعتیاد که به آن به عنوان یک بیماری نگاه می کنیم، نگاه کنیم و سعی در درمان و برطرف کردن این بیماری از طریق یک روش و مسیر درست باشیم که این روش و مسیر، مسیر لاغری با ذهن می باشد.
نظر من در مورد عکس مورد نظر: به نظر من طراح این عکس خودش لاغر و متناسب است و در زندگی احتمالا با فرد یا افراد چاقی در ارتباط بوده است که حس خوب و خوشایندی نسبت به آنها نداشته است.
همچنین مانند خیلی از ما که قبل از ورود به این مسیر این باور را داشتیم که بی تحرکی و پشت میز نشینی باعث چاقی می شود را باور دارد و همچنین نشان از تنبلی فرد دارد که می خواهد بدون هیچ زحمتی از طریق کار نشستنی دست در جیب مردم و کسب و کار آنها داشته باشد و از این طریق امرار معاش کند و کسب درآمد کند.
درست است که چاقی زیبا نیست و زشت است، حالت طبیعی بدن ما نیست، موجب رنج و عذاب جسمی و روحی ما می باشد، مانند یک اعتیاد، خانمان سوز است و …
اما این تنها یک حالت و شرایط است که ما همان طور که چاق شده ایم خیلی راحت تر و آسان تر از آن، از طریق مسیر لاغری با ذهن دوباره می توانیم لاغر و متناسب شویم و به حالت طبیعی جسم و بدن خود دست پیدا کنیم و امنیت جسمی و روانی خود را تامین کنیم.
همچنین البته خود را از پیش داوری ها و زیر سوال بردن شخصیت واقعی و حقیقی مان توسط اطرافیان جلوگیری کنیم و ذهنیت و عینیت زیباتری برای خود خلق کنیم انشاالله.
✍️ تمرین آموزشی 📖
از طریق دیدن، نوشتن و خواندن می توان هر مهارتی را یاد گرفت و لاغری هم از این قانون مستثنی نیست. بنابراین هر روز باید زمان مناسب صرف تماشای محتوای آموزشی، خواندن نوشته های آموزشی و انجام تمرینات آموزشی کنید تا به مرور افکار و نگرش ذهن شما درباره لاغر شدن تغییر کرده و لاغر شدن خودبخودی را تجربه کنید.
- باتوجه به توضیحات ویدیوی آموزشی دیدگاه شما درباره استفاده از فرد چاق بعنوان هکر و فردی که مخلل امنیت است استفاده کرده است؟
- نگرش شما درباره امنیت جسم چیست و آیا مراقب امنیت جسمی خود هستید؟
- ارتباط چاقی با امنیت جسمی را شرح دهید.
- علاوه بر امنیت جسمی نگرش شما درباره امنیت ذهنی چیست؟
- چگونه باید امنیت ذهن و جسم خود را برقرار کنیم.
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا امنیت ذهن و جسم خود را تامین کنید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.12 از 51 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی سایت تناسب فکری
گام ۲۹: امنیت جسم نیاز به مراقبت دارد،
چاقی مهمترین موضوعیه که امنیت جسم رو تهدید میکنه،امنیت یکی از مهمترین موضوعاتیه که بشر به دنبال دستیابی به اونه و به همین دلیل بسیاری از پیشرفتهای بشر در زمینه افزایش امنیته،
مثل امنیت ملی، اجتماعی، پرواز، اطلاعات فردی، سلامتی،بالا بردن امنیت به معنی مسدود کردن راههای نفوذ عوامل مخربه،پس این طبیعیه که به اندازهای که راههای دسترسی محدودتر میشن عوامل مخرب هم به شیوههای جدیدتری مجهز میشن.
عامل تهدید کننده در هر موضوعی جزئی از همون بخشه که به دلایل مختلف قصد تخریب کردن اون موضوع رو داره،
عامل تهدید کننده جسم هم عوامل مختلفیه که در مورد چاقی این عوامل رفتارها و افکارم هستن،
من به خاطر داشتن افکار و رفتارهای اشتباه در برابر جسمم مبتلا به اضافه وزن شدم،
و اگه میخوام در شرایط متناسب به زندگیم ادامه بدم باید افکار و رفتارهای اشتباهم رو تغییر بدم،
چاقی یکی از مخربترین عوامل تهدید کننده زندگیمه، که علاوه بر آسیبهای جسمی، تاثیر زیادی هم بر اعصاب و روانم میذاره،چاقی باعث برهم خوردن تعادل بین ذهن و جسمم میشه،چاقی در روابط اجتماعیم تاثیر میذاره،در پیشرفت شغلی و تحصیلی، در اعتماد به نفس، در میزان شادی و بسیاری از جنبههای زندگیم عامل تهدید کننده چاقی تاثیرگذار بوده،
پس اگه میخوام شرایط خودم رو تغییر بدم باید امنیت خودم رو افزایش بدم،با افزایش سطح امنیت افکار و رفتارم میتونم گام مهمی در جهت بهبود شرایط جسمی و تغییر وضعیتم از حالت چاقی به تناسب اندام بردارم.
ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده، معمولاً به خاطر ترس از چاقی، نفرت از چاقی، حسادت و حسرت به انسانهای متناسب ایجاد میشه،در حالی که ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملاً دلخواه باشه،من عمل متناسب کننده رو نباید به خاطر ترسها، حسرتها، یا نفرت از چاقی انتخاب کنم،چون وقتی که به حدی از تناسب برسم و از ترس، حسرت و نفرت عبور کنم، اشتیاق و انگیزه برای ادامه دادن تا رسیدن به تجربه جسم ایده آلم رو از دست میدم.
انگیزه لاغر شدنم نباید به خاطر ترس باشه،بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملاً دلخواه باشه تا به صورت دائمی لاغر بشم،امنیت جسم من به واسطه متناسب شدن باید در سطحی بالاتر از حد رها شدن از ترس از چاقی، یا نفرت از چاقی قرار بگیره،باید خودم رو تا آخر عمر بیمه لاغری کنم،نقطه مقابل امنیت داشتن ترس و واهمه داشتنه،امنیت داشتن یکی از ویژگیهای ورود به سرزمین لاغرهاست،باید لاغر شدن رو تا آخر عمر زندگی کنم.
زمانی که بتونم در همین وضعیتی که هستم لاغری خودم رو در فکرم تصور کنم لاغر میشم.
در بعضی از سایتها تصویری رو میذارن و در مورد امنیت سایت توضیح میدن که مراقب امنیت سایتتون باشید و از تصویر یک فردی که اضافه وزن زیادی داشت استفاده کرده بودن که این شخص نشسته بود پشت لپ تاپ و داشت با لپ تاپ کار میکرد،یعنی داره سعی میکنه که وارد سایت افراد دیگه بشه.
اون شخصی که این رو طراحی کرده خودش اضافه وزن نداره وگرنه اصلاً امکان نداره کسی که خودش اضافه وزن داشته باشه یه همچین تصویری رو بخواد طراحی کنه.
افرادی که کارشون طراحیه یا اونایی که سینما کار میکنن، اینا یه سری ارتباط بین شخصیت افراد و ظاهر افراد توی ذهنشون هست،توی فیلمهای ایرانی خیلی دیده شده که هر وقت میخوان یه فرد ثروتمند رو نشون بدن همیشه از اسامی خاصی استفاده میکنن،مثل داریوش، کیارش،آرش،ولی وقتی میخوان از یه آدم فقیر و مذهبی، آدمی که میخوان نشون بدن ناتوانه، اسامی دینی استفاده میکنن،مثل محمد، علی.
اشخاصی که میخوان نشون بدن خیلی مذهبیان یا آدمهای خوبی هستن رو با اسامی دینی نامگذاری میکنن،اونایی رو که میخوان نشون بدن مثلاً ثروتمندن، آدم بدی ان، ظالمن، با اسامی خاص دیگه اونها رو نامگذاری میکنن و همه اینها پشتش تفکر داره و همینجوری نیست،
قبلاً تصویری که از هکرها میخواستن نشون بدن که این یک هکرِ که میخواد این کارو بکنه و داره سعی میکنه وارد سایتی بشه و امنیت سایت رو از بین ببره یا مخدوش کنه، میومدن اون اشخاص رو نشون میدادن که یک چشم بند روی صورتشون بود و مثلاً مثل رابین هود چشم بند داشت و نشون میداد که چاق هم نبود، آدم متناسبی بود و چابک و فرز بود.
ولی در یکی از این سایتها این تصویر این هکر رو به شکل یک آدم چاق نشون دادن،
حالا این چه اهمیتی داره؟؟اولین اهمیتش اینه که آدمهایی که اضافه وزن دارن خودشون درباره خودشون یه سری افکار دارن، یه سری نظرها دارن،یه سری برداشتها از شخصیت خودشون دارن به واسطه چاقیشون،حالا اینو به صورت فرکانس داریم در جهان متساعد میکنیم،یعنی اینو از خودمون خارج میکنیم این فرکانسی که درباره خودمون داریم،و این به راحتی توسط افراد دیگه هم دریافت میشه و اونا هم میبینی با اینکه خودشون چاق نیستن اما درباره چاقها همچین نظری دارن.
شاید اینو بارها تجربه کرده باشیم که مثلاً افرادی به ما حرفهایی زدن که اتفاقاً خیلی هم ما بدمون اومده،درباره چاقی ما یه چیزی گفتن که بهمون برخورده،
چرا؟؟چون ما قبل از اینکه اون فرد اصلاً به ما این حرف رو بزنه، بارها و بارها به اون موضوع فکر کردیم،یعنی از موضوع چاقی خودمون بدمون اومده،به همین دلیله که وقتی یه فردی اشاره میکنه به موضوع چاقیمون، ما خیلی حالمون بد میشه،چون خودمون قبلاً بارها به این موضوع فکر کردیم و نگران این بودیم که نکنه بقیه هم بهمون بگن،خب اونها هم میگن و ما خیلی بهمون برمیخوره،
چرا میگن؟؟به خاطر اینکه اونها فرکانس ما رو دریافت میکنن،وقتی نظری رو من در مورد خودم داشته باشم دیگران هم در مورد من میگن،
پس این تصویر هم نشون میده که افراد چاق اینقدر دیدگاهشون درباره خودشون منفیه که این به راحتی داره در جهان گسترش پیدا میکنه و یک طراح به راحتی این به ذهنش میاد که مثلاً میخواد یک هکر رو نشون بده، میاد از تصویر یک فرد چاق استفاده میکنه که این تصویر هم چند تا از باور افراد چاق رو هم نشون میده،
یکی از باورهای افرادی که اضافه وزن دارن اینه که چون کار من پشت میزیه، من اضافه وزن دارم، تحرکم کمه اضافه وزن دارم،و تصویر هم فردی رو داره نشون میده که پشت کامپیوتره.
و این باور افراد چاق رو نشون میده که من چون کارم پشت میزیه یا خیلی پشت کامپیوتر میشینم و فعالیت ندارم، پس من چاقم،
قبلاً افراد هکر رو میومدن با نقاب نشون میدادن، یه چشم بند روی چشمشون نشون میدادن، عکس رو اینجوری میکشیدن که این فردی که نقاب داره هکرِ،ولی الان یک فرد چاق رو اونا تصویر کردن و اونو ربط دادن به امنیت سایت و این کاملاً درسته،چون فردی که اضافه وزن پیدا کرده در درجه اول برای امنیت خودش ارزش قائل نبوده،یعنی کسی که نگران امنیت خودش نیست خب مطمئناً نگران امنیت افراد دیگه هم نیست،و یه جورایی میتونه فرد خطرناکی باشه، برای همین این طراح اومده از یک فرد چاق برای نماد خطر، برای نماد اینکه ناامنی به وجود میارن استفاده کرده،یعنی ناامنی سایت رو میخواسته با یک فرد چاق اونو نشون بده.
و بازم این نشون میده که فردی که اضافه وزن داره برای بدن خودش ارزش قائل نیست، امنیت خودش براش مهم نیست، و این فرد اومده این ناامنی که در وجود یک فرد چاق هست رو به امنیت سایت ارتباط داده و نشون داده که اگه میخوای مراقب امنیت سایتت باشی، باید از این خدمات استفاده کنی و یک فرد چاق رو نشون داده برای اینکه بیشتر به فرد بیننده القا کنه که ببینید مثلاً اینجوری اینا ناامنی به وجود میارن،برای سایت شما هم میتونه ناامنی به وجود بیاره.
افراد چاق در واقع یک نماد ناامنی هستن،چون آدم از خودش مهمتر که چیزی در دنیا نباید براش وجود داشته باشه،طبیعیش اینه که هر کسی مهمترین موضوع زندگیش باید خودش باشه،پس فردی که اضافه وزن داره و در این شرایط جسمی داره زندگی میکنه و از لحاظ روحی به شدت تخریب شده و داغون شده، خب مشخصه که این فرد برای امنیت جسم و روح خودش ارزش قائل نیست که به این شرایط رسیده.
پس وقتی که به سایت لاغری با ذهن هدایت شدیم دیگه باید به فکر خودمون باشیم، باید امنیت خودمون برامون مهمترین موضوع زندگیمون باشه،و وقتی تصمیم گرفتیم دیگه باید ادامه بدیم تا به اون چیزی که میخواهیم برسیم،خیلی از افراد هستن که اینقدر اضافه وزن واسشون رنجآوره که اصلاً توان و امید حرکت کردن به سمت متناسب شدن رو ندارن،
چرا؟؟چون چاقی رو خیلی بزرگ کردن توی ذهنشون،اینقدر این وزن چاقی در ذهنش سنگینه که اصلاً توان حرکت کردن رو از این فرد برای متناسب شدن گرفته،
پس اصلاً مهم نیست که در چه شرایط وزنی هستم،اصلاً مهم نیست چند کیلو هستم یا استاندارد جهانی میگه من باید چند کیلو باشم،مهم اینه که دیگه از امروز تصمیم بگیرم و اقدام کنم برای لاغر شدن.
و نباید دیگه همش به این فکر کنم که چرا چاقم، یا تقصیر پدر و مادرم بوده، ژن من اینه و باید تصمیم بگیرم و بگم که امروز اینی که من هستم درسته قبوله، من اینو میپذیرم،حالا هرچی شده، هرکی مقصره اشکال نداره،اصلاً این هست،حالا من میخوام اینو عوض کنم،بالاخره این جسمِ منه،من که نباید بگم خب چون در ذهنم اینه که تقصیر اطرافیانم بوده، یا ژنتیک من چاقی بوده،یا تقصیر مواد غذایی،یا چون نمیتونم به روش قانون سلامتی عمل کنم پس بایدم چاق بشم، یا هر چیز دیگهای،
نباید اینها دلیل بشه که من این جسم رو بپذیرم،هیچ چیزی به من تحمیل نمیشه،همه چیز در ذهنه،وقتی اینو تنظیم کنم نتیجه عوض میشه،پس اصلاً به گذشته خودم فکر نکنم که به خاطر این بود یا به خاطر اون بود.
فقط باید به خودم بگم که من هم میتونم لاغر بشم.
درسته شاید الان یکم باورش برام سخت باشه، ولی اگه یه زمانی بهم میگفتن که یه روزی ۳۰ کیلو اضافه وزن پیدا میکنی و امکان نداشت باورش کنم،ولی یه سری افکار نگران کننده هم داشتم و ناخودآگاهم داشت برنامهریزی میشد واسه چاقی و خیلی راحت چاق شدم،الان هم قراره ناخودآگاهم رو برنامهریزی کنم برای لاغری،پس مطمئن باشم که حتماً لاغر میشم و اگر همش این سوال در ذهنم اومد که یعنی منم میتونم لاغر بشم،فقط به این فکر کنم که وقتی تونستم چاق بشم، خب میتونم لاغر هم بشم،
هیچ چیزی در جهان یک وجهی نیست.
اگه الان روزِ مطمئناً شبی هم بوده که اون شب گذشته و الان روز شده و هیچ چیزی در جهان یک وجهی نیست، چپ هست راست هم هست،بالا پایین،شیرین تلخ،پس چاق داریم لاغر هم داریم،منی که تونستم چاق بشم، مطمئناً میتونم متناسب هم بشم.
و اصلاً به این فکر نکنم که میتونم فقط در یک جنبه موفق بشم،مثلاً بگم دیگه چاق شدم همینه که هست،نه اون ورش هم هست،لاغری هم هست،فقط اطمینان میخواد،اشتیاق میخواد،استمرار میخواد،این سه پارامتر خیلی مهمه،اطمینان یعنی اینکه خودم باور کنم که میتونم لاغر بشم و این باور کردن یک گام بسیار مهمه،اشتیاق میخواد،یعنی اینقدر باید علاقه داشته باشم برای لاغر شدن که وقتی باور کردم دیگه زمین نشینم تا لاغر بشم و ادامه بدم،
و استمرار هم میخواد تا یواش یواش فرمولهای جدید جایگزین فرمولهای قبلی بشه و من در شرایط جدیدی قرار بگیرم.
سپاسگزارم از شما استاد عزیز💖💖💖🌺🌺🌺