چاقی مهمترین موضوعی است که امنیت جسم افراد را تهدید می کند.
امنیت یکی از مهمترین موضوعاتی است که بشر به دنبال دستیابی به آن است و به همین دلیل بسیاری از پیشرفت های بشر در زمینه افزایش امنیت است.
اهمیت امنیت
این موضوع در جنبه های مختلف زندگی تعریف می شود:
امنیت ملی، اجتماعی، پرواز، اطلاعات، فردی، سلامتی و بسیاری موارد دیگر
بالابردن امنیت به معنی مسدود کردن راه های نفوذ عوامل مخرب است، به همین دلیل طبیعی است که به اندازه ای که راه های دسترسی محدودتر می شود، عوامل مخرب هم به شیوه های جدیدتری مجهز می شوند.
عامل تهدید کننده امنیت اطلاعات، ویروس ها و هکرها هستند.
عامل تهدید کننده امنیت ملی، جاسوس ها هستند.
عامل تهدید کننده در هر موضوعی، جزئی از همان بخش است که به دلایل مختلف قصد تخریب کردن آن موضوع را دارد.
عامل تهدید کننده جسم ما، عوامل مختلفی است که در مورد چاقی این عوامل، رفتارها و افکار ما هستند.
چاقی عامل اختلال امنیت
فرد چاق به دلیل داشتن افکار و رفتارهای اشتباه در مورد جسم خود مبتلا به اضافه وزن شده است و چنانچه می خواهد در شرایط متناسب به زندگی خود ادامه دهد باید افکار و رفتارهای اشتباه خود را تغییر دهد.
چاقی یکی از مخرب ترین عوامل تهدید کننده زندگی انسان است چرا که علاوه بر آسیب های جسمی تاثیر بسیار زیادی بر اعصاب و روان فرد دارد.
چاقی باعث برهم خوردن تعادل بین ذهن و جسم فرد می شود و به همین دلیل بسیاری از افراد چاق نه تنها از نظر جسمی در شرایط مطلوبی نیستند بلکه در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی تحت تاثیر چاقی قرار گرفته اند.
چاقی در روابط اجتماعی آنها تاثیرگذار بوده است، در پیشرفت شغلی و تحصیلی، در اعتماد به نفس، در میزان شادی و بسیاری از جنبه های زندگی، عامل تهدید کننده چاقی تاثیرگذار بوده است.
بنابراین افرادی که اضافه وزن دارند و خیلی دوست دارند که شرایط خود را تغییر دهند باید آگاه باشند که باید امنیت خود را افزایش دهند.
با افزایش سطح امنیت افکار و رفتار می توان گام مهمی در جهت بهبود شرایط جسمی و تغییر وضعیت از حالت چاقی به تناسب اندام برداشت..
در این فایل آموزشی ارتباط بین چاقی و پایین بودن امنیت سطح افکار و رفتار را به شکل عالی توضیح داده شده و امیدوارم با استفاده از این فایل تصمیم جدی برای بالا بردن امنیت جسمی خود بگیرید.
ارتباط رفتار با امنیت جسم
تا زمانیکه به آموزشها عمل نکنیم نتیجه خاصی نمیگیریم.
ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده معمولا به خاطر ترس از چاقی، نفرت از چاقی، حسادت و حسرت به انسانهای متناسب ایجاد میشود.
در حالیکه ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملا دلخواه باشد.
ما عمل متناسب کننده را نباید به خاطر ترسها، حسرتها یا نفرت از چاقی و … انتخاب کنیم چون زمانیکه به حدی از تناسب برسیم و از ترس، حسرت و نفرت عبور کنیم اشتیاق و انگیزه برای ادامه دادن تا رسیدن به تجربه جسم ایده آل را از دست می دهیم.
انگیزه لاغر شدن نباید به خاطر ترس باشد. بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملا دلخواه باشد تا به صوت دائمی لاغر شویم.
امنیت جسم ما به واسطه متناسب شدن باید در سطحی بالاتر از حد رها شدن از ترس از چاقی یا نفرت از چاقی قرار بگیرد.
ما باید خودمان را تا آخر عمر بیمه لاغری کنیم.
نقطه ی مقابل امنیت داشتن ترس و واهمه داشتن است.
امنیت داشتن یکی از ویژگی های ورود به سرزمین لاغرهاست.
پس بیمه کردن تا آخر عمر برای لاغری لازم و ضروریست.
لاغر شدن را تا آخر عمر زندگی کنیم.
لاغری با ذهن برای امنیت جسم
دیروز من اصلا فرصت نکردم تمرین را بنویسم البته فایلها رو گوش کردم اما فرصت نوشتن نداشتم. سرم خیلی شلوغ بود.
با اینکه یکم از غلبه افکار منفی ترس داشتم اما گفتم من به مسیرم متعهدم و به رفتارهای انسانهای لاغر و چاق توجه میکردم تا به نوعی دیگه تمرینم رو انجام داده باشم.
وقتی به آنها نگاه میکردم موقع تعارف کردن شیرینی انسانهای چاق دو دسته میشدن.
یکی از آنها جلوی خودش را میگرفت که شیرینی نخورد و به خود زجر نخوردن میداد و دیگری دلش شیرینی میخواست و به شیرینی میخندید و همه ما میدانیم در ذهنش کلی فکر برای خوردن مرور میشد و میخورد.
شیرینی رو دوست داشت.
دو سه تا بر میداشت حتی یه نفر که از بقیه چاقتر بود وقتی به او شیرینی تعارف کردم یکی برداشت اما بعد که از او عبور کردم برگشت و یکی دیگه هم برداشت تا آخر جشن هم ظرف شیرینی را جلوی خودش گذاشت و دیگر نفهمیدم چند شیرینی خورد.
اما یک انسان لاغر واقعی وقتی به او شیرینی تعارف کردم او یکی برداشت و وقتی به او بازهم تعارف کردم و گفتم از این یکی مدل بردارید گفت: نه ممنون یکی کافیه. فرقی نداره. همشون یه مزه هستن.
فهمیدم ذائقه آنها دچار تنوع نشده. و شیرینی های مختلف برای او یک مزه را میدهد فقط شیرین است و اینکه با تعارف من سست نشد، اما چاق ها با یکبار تعارف کردن سست می شدند.
شیرینی در ذهن چاق با مزه های مختلف تعریف شده است که در نتیجه شیرینی را در ذهن او خوشمزه تر و جذاب تر کرده و خودش نیز تنوع طلب تر شده و دوست دارد همه نوع شیرینی را امتحان کند.
اما یک انسان لاغر دیگر هم دیدم. با اینکه لاغر بود ولی کبد چرب داشت این شخص ولع عجیبی برای برداشتن شیرینی داشت. او باور نداشت که شیرینی چاق می کند می گفت من به پدرم کشیدم اصلا چاق نمیشم ولی کبدم چرب میشه. او حدودا ۶۰ سال داشت و اندامش دقیقا مطابق باورش بود.
تاثیر افکار بر رفتار
زمانیکه بتوانید در همین وضعیتی که هستید لاغری خود را در فکر خود تصور کنید لاغر می شوید.
همه ی ما تا بحال با سعی فراوان غذای مصرفی خود را تغییر داده ایم و البته این کار موقت بوده است.
ما زمانیکه گرسنه هستیم میخوریم و زمانی که سیریم نمیخوریم این طبیعت همه ی ماست.
مابقی آن به فکر ما بستگی دارد که انسانها را دو دسته می کند.
انسانهایی با فکر لاغر و انسانهایی با فکر چاق.
انسانهای با فکر لاغر، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود نمیدانند.
انسانهای با فکر چاق، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود می دانند.
ما به یک سری از غذاها علاقه داریم و آنها را بیشتر می خوریم ولی واقعا وقتی سیر میشویم همانها را هم نمیتوانیم بخوریم.
چون فرایند گوارش آغاز شده است و میل بدن صرف گوارش غذای مصرفی است.
باید به قدرت هضم و جذب و دفع بدنمان برای تبدیل انرژی ایمان بیاوریم.
نوشته هنرجوی لاغری با ذهن
هر روز که می گذرد از این که توانستم یک گام دیگر را بر دارم خدا را شاکر هستم.
“امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد.”جمله ای زیبا و قابل تامل است.
همان طور که ما هر گاه احساس درد و ناخوشی در جسم خود داشته باشیم بلافاصله به فکر درمان آن می باشیم و به پزشک مراجعه می کنیم در واقع احساس ناامنی می کنیم در زمان بیماری و برای به دست آوردن امنیت و آرامش دوباره ی بدن و جسم خود تلاش می کنیم.
الان که دارم می نویسم این فکر به نظرم آمد که ما افراد چاق و دارای اضافه وزن در واقع همیشه بیماریم به دلیل چاق بودنمان و احساس نا امنی می کنیم و تقریبا همیشه در حال تلاش و کوشش برای به دست آوردن سلامتی و امنیت جسمی و روحی و روانی خود بوده ایم با گرفتن رژیم های گوناگون و انجام ورزش و فعالیت های سخت و زجر آور.
البته نتیجه ای جز شکست و ناامیدی و در پی آن احساس بد و نا امنی در خود، هیچ نتیجه ی دیگری برای ما نداشته است.
پس نتیجه می گیرم که هر چند ما با افکار و رفتار های اشتباه و تکرار شونده و باورهای غلط و نادرست باعث چاقی خود شده ایم اما دلیل بر آن نمی باشد که ما به فکر امنیت جسمی خود نبوده ایم اتفاقا ما افراد چاق و دارای اضافه وزن بیشتر از هر کسی به فکر سلامتی و امنیت جسمی خود بوده ایم اما راه و روش نادرست انتخاب کرد ه ایم و مسیر را اشتباه رفته ایم .
من کاملا مخالف این نظر هستم که افراد چاق، افرادی تنبل، بی اراده، ضعیف و ناتوان، بدون اعتماد به نفس، ساده لوح، سنگ دل و … هستند.
اتفاقا افراد چاق با گرفتن رژیم های مختلف و گوناگون و ورزش های سخت نشان داده اند که بسیار با اراده، قوی و محکم هستند چون بارها و بارها شکست خورده اند اما دوباره و چند باره از اول شروع می کنند و باز ادامه می دهند.
من افراد چاقی را دیده ام که بسیار باهوش و زیرک هستند و حتی با جثه ی بزرگ خود بسیار فعال و پر جنب و جوش بوده اند پس ما نباید تنها به صرف اینکه یک فرد یا شخصی چاق است و اضافه وزن دارد تمام شخصیت او را زیر سوال ببریم و همه ی جوانب شخصیتی او را مورد نقد مغرضانه قرار بدهیم من کاملا مخالف این دیدگاه هستم.
ما باید چاقی را مانند اعتیاد که به آن به عنوان یک بیماری نگاه می کنیم، نگاه کنیم و سعی در درمان و برطرف کردن این بیماری از طریق یک روش و مسیر درست باشیم که این روش و مسیر، مسیر لاغری با ذهن می باشد.
نظر من در مورد عکس مورد نظر: به نظر من طراح این عکس خودش لاغر و متناسب است و در زندگی احتمالا با فرد یا افراد چاقی در ارتباط بوده است که حس خوب و خوشایندی نسبت به آنها نداشته است.
همچنین مانند خیلی از ما که قبل از ورود به این مسیر این باور را داشتیم که بی تحرکی و پشت میز نشینی باعث چاقی می شود را باور دارد و همچنین نشان از تنبلی فرد دارد که می خواهد بدون هیچ زحمتی از طریق کار نشستنی دست در جیب مردم و کسب و کار آنها داشته باشد و از این طریق امرار معاش کند و کسب درآمد کند.
درست است که چاقی زیبا نیست و زشت است، حالت طبیعی بدن ما نیست، موجب رنج و عذاب جسمی و روحی ما می باشد، مانند یک اعتیاد، خانمان سوز است و …
اما این تنها یک حالت و شرایط است که ما همان طور که چاق شده ایم خیلی راحت تر و آسان تر از آن، از طریق مسیر لاغری با ذهن دوباره می توانیم لاغر و متناسب شویم و به حالت طبیعی جسم و بدن خود دست پیدا کنیم و امنیت جسمی و روانی خود را تامین کنیم.
همچنین البته خود را از پیش داوری ها و زیر سوال بردن شخصیت واقعی و حقیقی مان توسط اطرافیان جلوگیری کنیم و ذهنیت و عینیت زیباتری برای خود خلق کنیم انشاالله.
✍️ تمرین آموزشی 📖
از طریق دیدن، نوشتن و خواندن می توان هر مهارتی را یاد گرفت و لاغری هم از این قانون مستثنی نیست. بنابراین هر روز باید زمان مناسب صرف تماشای محتوای آموزشی، خواندن نوشته های آموزشی و انجام تمرینات آموزشی کنید تا به مرور افکار و نگرش ذهن شما درباره لاغر شدن تغییر کرده و لاغر شدن خودبخودی را تجربه کنید.
- باتوجه به توضیحات ویدیوی آموزشی دیدگاه شما درباره استفاده از فرد چاق بعنوان هکر و فردی که مخلل امنیت است استفاده کرده است؟
- نگرش شما درباره امنیت جسم چیست و آیا مراقب امنیت جسمی خود هستید؟
- ارتباط چاقی با امنیت جسمی را شرح دهید.
- علاوه بر امنیت جسمی نگرش شما درباره امنیت ذهنی چیست؟
- چگونه باید امنیت ذهن و جسم خود را برقرار کنیم.
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا امنیت ذهن و جسم خود را تامین کنید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.12 از 51 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود .
نکته ای که در این قسمت توجهمو جلب کرد اینه که فرمودید تا زمانیکه به آموزشها عمل نکنیم نتیجه خاصی نمیگیریم .
ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده معمولا به خاطر ترس از چاقی ، نفرت از چاقی ، حسادت و حسرت به انسانهای متناسب ایجاد میشه .
در حالیکه ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملا دلخواه باشه . ما عمل متناسب کننده رو نه به خاطر ترسهامون یا حسرتهامون یا نفرتهامون و … انتخاب کنیم چون همیشه سطح ما همینقدر می مونه . یعنی همینکه به جایی میرسیم که دیگه نمیترسیم یا نفرت نداریم برامون کافی میشه و انتخابش رو متوقف می کنیم .
نیت لاغر شدن نباید به خاطر ترس باشه . بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملا دلخواه باشه تا برامون دائمی باشه . امنیت ما باید در سطحی بالاتر قرار بگیره نه فقط در مرز رها شدن از ترس .
ما باید خودمون رو تا آخر عمر بیمه لاغری کنیم .
نقطه ی مقابل امنیت ترسه
امنیت داشتن یکی از ویژگیهای سرزمین لاغریه .
پس بیمه کردن تا آخر عمر برای لاغری لازم و ضروریست .
لاغر شدن را تا آخر عمر زندگی کنیم .
دیروز من اصلا فرصت نکردم تمرین را بنویسم البته فایلها رو گوش کردم اما فرصت نوشتن نداشتم . سرم خیلی شلوغ بود .
با اینکه یکم از غلبه افکار منفی ترس داشتم اما گفتم من به مسیرم متعهدم و به رفتارهای انسانهای لاغر و چاق توجه میکردم تا به نوعی دیگه تمرینم رو انجام داده باشم .
وقتی به آنها نگاه میکردم موقع تعارف کردن شیرینی انسانهای چاق ۲ دسته میشدن. یکی از آنها جلوی خودش را میگرفت که شیرینی نخورد و به خود زجر نخوردن میداد و دیگری دلش شیرینی میخواست و به شیرینی میخندید و همه ما میدانیم در ذهنش کلی فکر برای خوردن مرور میشد و میخورد . شیرینی رو دوست داشت . ۲-۳ تا بر میداشت حتی یه نفر که از بقیه چاقتر بود وقتی به او شیرینی تعارف کردم یکی برداشت اما بعد که از او عبور کردم برگشت و یکی دیگه هم برداشت تا آخر جشن هم ظرف شیرینی را جلوی خودش گذاشت و دیگر نفهمیدم چند شیرینی خورد .
اما یک انسان لاغر واقعی وقتی به او شیرینی تعارف کردم او یکی برداشت و وقتی به او بازهم تعارف کردم و گفتم از این یکی مدل بردارید گفت نه ممنون یکی کافیه . فرقی نداره . همشون یه مزه هستن .
فهمیدم ذائقه آنها دچار تنوع نشده . و شیرینی های مختلف برای او یک مزه را میدهد فقط شیرین است و اینکه با تعارف من سست نشد اما چاقها با یکبار تعارف سست میشدند . اما شیرینی در ذهن چاق با مزه های مختلف تعریف شده است که در نتیجه شیرینی را در ذهن او خوشمزه تر و جذاب تر کرده و خودش نیز تنوع طلب تر شده و دوست دارد همه نوع شیرینی را امتحان کند .
اما یک انسان لاغر دیگر هم دیدم . با اینکه لاغر بود ولی کبد چرب داشت این شخص ولع عجیبی برای برداشتن شیرینی داشت . او باور نداشت که شیرینی چاق می کند می گفت من به پدرم کشیدم اصلا چاق نمیشم ولی کبدم چرب میشه . او حدودا ۶۰ سال داشت و اندامش دقیقا مطابق باورش بود .
من دیروز با برداشتن فیلتر چاقی باز هم تصاویر دیگری از لاغری را تجسم کردم .
البته فکر می کنم در مطالب دوستان هم خوانده بودم . عین عبارات را فراموش کرده ام اما برداشت کلی از این سری دیدگاهها مینویسم .
زمانیکه بتوانید در همین وضعیتی که هستید لاغری خود را در فکر خود تصور کنید لاغر میشوید .
همه ی ما تا بحال با سعی فراوان غذای مصرفی خود را تغییر داده ایم و البته این کار موقت بوده است .
ما زمانیکه گرسنه هستیم میخوریم و زمانی که سیریم نمیخوریم این طبیعت همه ی ماست .
مابقی آن به فکر ما بستگی دارد که انسانها را دو دسته می کند .
انسانهایی با فکر لاغر و انسانهایی با فکر چاق
انسانهای با فکر لاغر غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود نمیدانند .
انسانهای با فکر چاق غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود می دانند .
ما به یک سری از غذاها علاقه داریم و آنها را بیشتر می خوریم ولی واقعا وقتی سیر میشویم همانها را هم نمیتوانیم بخوریم .
چون فرایند گوارش آغاز شده است و میل بدن صرف گوارش غذای مصرفیست .
باید به قدرت هضم و جذب و دفع بدنمان برای تبدیل انرژی ایمان بیاوریم .
خوردن هیچ غذایی در هیچ مقداری مارا چاق نمیکند . بلکه در تمامی این زمانها بدن دارد کار انجام میدهد و اتفاقا کلی انرژی مصرف میشود . گوارش سه قسمت است : ۱- هضم ۲- جذب ۳- دفع
اما توضیح این ۳ فرایند :
۱- هضم هر غذایی که وارد بدن میشود اول وارد معده هضم میشود و شکسته میشود . بعد وارد روده کوچک میشود و بعد وارد روده ی بزرگ . هضم یعنی فرایند ترشح موادی به غذا که باعث تجزیه شدن غذا میشود . فرایند اصلی هضم در معده توسط اسید معده انجام میشود .
خب تا اینجا که ربطی به چاقی ندارد .
جذب : غذا بعد از هضم دو اتفاق برایش می افتد .
۲ قسمت میشود یک سری مواد از طریق معده و روده ها جذب میشود .(اینجا کمی فکر چاقی وجود دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت . )
و مابقی غذا که اضافه است از طریق مدفوع دفع میشود . (فکر لاغری ) پس ما اصلا نگران اضافه خوریها نباشیم چون غذایی که اضافه است توسط بدن دفع میشود .
غذایی که مورد نیاز بدن نیست توسط خود بدن دفع میشود .
حتی اضافه خوری هم انسان را چاق نمی کند . چون دفع میشود . اما اضافه خوری ذهن ما را چاق می کند و باعث میشود ما افکار چاقی را پرورش دهیم و تجسم لاغری را از بین میبرد .
اما در اصل بدن مقدار مورد نیازش را بر میدارد و مابقی که اضافه است را دفع می کند .
……
به سراغ جذب میرویم که شاید بعضی بگویند جذب مواد غذایی مارا چاق می کند . اما حقیقت اینست که تمام فرایند جذب تبدیل به انرژی میشود . چگونه ؟ موادی که از طریق معده و روده ها جذب شده اند ۲ اتفاق برایشان می افتد . یا همان موقع مورد مصرف سلولها قرار می گیرد یا اگر باز اضافه بود در سلولهای چربی وارد میشوند تا اکسید و تجزیه شود . نکته مهم اینجاست .
چیزی که فکر ما را چاق کرده است دقیقا در همین نقطه است .
چربیها برای ذخیره شدن وارد سلولهای چربی نمیشوند . بلکه سلولهای چربی مثل انباریست که چربیها پس از وارد شدن به آن برای اکسید شدن آماده میشوند و این آمادگی فقط چند ساعت است یا نهایتا ۲ روز .
چربیها در سلولهای چربی اکسید میشوند .
هیچ چربی در بدن باقی نمی ماند .
کارخانه چربی سوزی بدن در دل سلولهای چربیست . چربیها در سلولهای چربی ، در دو مرحله هستند یا دارند خود را برای اکسید شدن و تجزیه شدن آماده می کنند یا در حال تجزیه به سه عنصر هستند .
نگرش صحیح اینست :
تمام چربیها در بدن اکسید و تجزیه میشوند .
چربیها در سلولهای چربی یا به عبارتی زیباتر در کارخانه چربی سوزی :
به سه عنصر
اکسیژن ، آب ، دی اکسید کربن
تبدیل میشوند .
پس اگر این واقعیت را در فکرم تجسم کنم میتوانم تجزیه شدن چربیها را در ذهنم ببینم و باور کنم .
در نتیجه فرایند لاغری با ذهن را بهتر درک می کنم .
چربیها مطابق باور واقعیت ، در ذهن من تجزیه میشوند و باور ذخیره چربی در ذهن من تبدیل به اکسید چربی یا تجزیه چربی میشود .
سلولهای چربی دیگر کارخانه چربی سازی یا ذخیره چربی در ذهن من نیست .
بلکه
تمام سلولهای چربی کارخانه ی چربی سوزیست .
پس چربی را در فکرت ذخیره نکن عطا آنها را بشکن . چون آنها برای تجزیه شدن آمده اند نه برای ماندن و ذخیره شدن . با خودت بگو چربی آب و اکسیژن و دی اکسید کربن است .
آب اضافی که از طریق عرق کردن و ادرار خارج میشود . اکسیژن که به مصرف سلولها میرسد و برای کارکرد سلولی از ان استفاده میشود .
و دی اکسید کربن که از طریق تنفس ازاد میشود .
خب دیگر چه چیزی برای چاقی باقی می ماند ؟
هیچ.پس تمام فرایند گوارش یک فرایند کاملا ایمن و بدون ترس برای لاغر شدن هستند .
گوارش انسان را لاغر می کند .
پس با این فکر احساس خودمان را نسبت به چاقی پاکسازی می کنیم .
احساس خودمان را نسبت به پرخوری پاکسازی می کنیم .
این تمرین را که برای امنیت چاقی قرار دادم برای تمرین تغییر عادت هم میتونستم انجام بدم .
به هر حال تمام تمارین مثل رشته های برق به هم اتصال دارند . چون کارخانه مغز و اعصاب دقیقا همانند سیم کشی برق است .
نکته بعدی که در فایل به آن اشاره شد مربوط به هکر چاق است .
ذهن لاغر ما توسط افکار چاقی هک شده است .
آن فرد چاق ذهن چاق منست که ذهن لاغر مرا هک کرده و من هر فایلی را در ذهن لاغرم باز می کنم توسط هکر چاق قابل دسترسیست .
البته ما اکنون در حال بیرون کردن هکر چاق از ذهن هستیم و بر عکس ما داریم او را هک می کنیم و تمام اطلاعات او را مورد بازیابی قرار میدهیم و کامیوتر او را از اطلاعات چاقی پاک میکنیم .
پس ما از او هکرتر هستیم .😁