چاقی مهمترین موضوعی است که امنیت جسم افراد را تهدید می کند.
امنیت یکی از مهمترین موضوعاتی است که بشر به دنبال دستیابی به آن است و به همین دلیل بسیاری از پیشرفت های بشر در زمینه افزایش امنیت است.
اهمیت امنیت
این موضوع در جنبه های مختلف زندگی تعریف می شود:
امنیت ملی، اجتماعی، پرواز، اطلاعات، فردی، سلامتی و بسیاری موارد دیگر
بالابردن امنیت به معنی مسدود کردن راه های نفوذ عوامل مخرب است، به همین دلیل طبیعی است که به اندازه ای که راه های دسترسی محدودتر می شود، عوامل مخرب هم به شیوه های جدیدتری مجهز می شوند.
عامل تهدید کننده امنیت اطلاعات، ویروس ها و هکرها هستند.
عامل تهدید کننده امنیت ملی، جاسوس ها هستند.
عامل تهدید کننده در هر موضوعی، جزئی از همان بخش است که به دلایل مختلف قصد تخریب کردن آن موضوع را دارد.
عامل تهدید کننده جسم ما، عوامل مختلفی است که در مورد چاقی این عوامل، رفتارها و افکار ما هستند.
چاقی عامل اختلال امنیت
فرد چاق به دلیل داشتن افکار و رفتارهای اشتباه در مورد جسم خود مبتلا به اضافه وزن شده است و چنانچه می خواهد در شرایط متناسب به زندگی خود ادامه دهد باید افکار و رفتارهای اشتباه خود را تغییر دهد.
چاقی یکی از مخرب ترین عوامل تهدید کننده زندگی انسان است چرا که علاوه بر آسیب های جسمی تاثیر بسیار زیادی بر اعصاب و روان فرد دارد.
چاقی باعث برهم خوردن تعادل بین ذهن و جسم فرد می شود و به همین دلیل بسیاری از افراد چاق نه تنها از نظر جسمی در شرایط مطلوبی نیستند بلکه در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی تحت تاثیر چاقی قرار گرفته اند.
چاقی در روابط اجتماعی آنها تاثیرگذار بوده است، در پیشرفت شغلی و تحصیلی، در اعتماد به نفس، در میزان شادی و بسیاری از جنبه های زندگی، عامل تهدید کننده چاقی تاثیرگذار بوده است.
بنابراین افرادی که اضافه وزن دارند و خیلی دوست دارند که شرایط خود را تغییر دهند باید آگاه باشند که باید امنیت خود را افزایش دهند.
با افزایش سطح امنیت افکار و رفتار می توان گام مهمی در جهت بهبود شرایط جسمی و تغییر وضعیت از حالت چاقی به تناسب اندام برداشت..
در این فایل آموزشی ارتباط بین چاقی و پایین بودن امنیت سطح افکار و رفتار را به شکل عالی توضیح داده شده و امیدوارم با استفاده از این فایل تصمیم جدی برای بالا بردن امنیت جسمی خود بگیرید.
ارتباط رفتار با امنیت جسم
تا زمانیکه به آموزشها عمل نکنیم نتیجه خاصی نمیگیریم.
ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده معمولا به خاطر ترس از چاقی، نفرت از چاقی، حسادت و حسرت به انسانهای متناسب ایجاد میشود.
در حالیکه ضرورت انتخاب عمل متناسب کننده باید کاملا دلخواه باشد.
ما عمل متناسب کننده را نباید به خاطر ترسها، حسرتها یا نفرت از چاقی و … انتخاب کنیم چون زمانیکه به حدی از تناسب برسیم و از ترس، حسرت و نفرت عبور کنیم اشتیاق و انگیزه برای ادامه دادن تا رسیدن به تجربه جسم ایده آل را از دست می دهیم.
انگیزه لاغر شدن نباید به خاطر ترس باشد. بلکه انتخاب لاغری باید یک امر کاملا دلخواه باشد تا به صوت دائمی لاغر شویم.
امنیت جسم ما به واسطه متناسب شدن باید در سطحی بالاتر از حد رها شدن از ترس از چاقی یا نفرت از چاقی قرار بگیرد.
ما باید خودمان را تا آخر عمر بیمه لاغری کنیم.
نقطه ی مقابل امنیت داشتن ترس و واهمه داشتن است.
امنیت داشتن یکی از ویژگی های ورود به سرزمین لاغرهاست.
پس بیمه کردن تا آخر عمر برای لاغری لازم و ضروریست.
لاغر شدن را تا آخر عمر زندگی کنیم.
لاغری با ذهن برای امنیت جسم
دیروز من اصلا فرصت نکردم تمرین را بنویسم البته فایلها رو گوش کردم اما فرصت نوشتن نداشتم. سرم خیلی شلوغ بود.
با اینکه یکم از غلبه افکار منفی ترس داشتم اما گفتم من به مسیرم متعهدم و به رفتارهای انسانهای لاغر و چاق توجه میکردم تا به نوعی دیگه تمرینم رو انجام داده باشم.
وقتی به آنها نگاه میکردم موقع تعارف کردن شیرینی انسانهای چاق دو دسته میشدن.
یکی از آنها جلوی خودش را میگرفت که شیرینی نخورد و به خود زجر نخوردن میداد و دیگری دلش شیرینی میخواست و به شیرینی میخندید و همه ما میدانیم در ذهنش کلی فکر برای خوردن مرور میشد و میخورد.
شیرینی رو دوست داشت.
دو سه تا بر میداشت حتی یه نفر که از بقیه چاقتر بود وقتی به او شیرینی تعارف کردم یکی برداشت اما بعد که از او عبور کردم برگشت و یکی دیگه هم برداشت تا آخر جشن هم ظرف شیرینی را جلوی خودش گذاشت و دیگر نفهمیدم چند شیرینی خورد.
اما یک انسان لاغر واقعی وقتی به او شیرینی تعارف کردم او یکی برداشت و وقتی به او بازهم تعارف کردم و گفتم از این یکی مدل بردارید گفت: نه ممنون یکی کافیه. فرقی نداره. همشون یه مزه هستن.
فهمیدم ذائقه آنها دچار تنوع نشده. و شیرینی های مختلف برای او یک مزه را میدهد فقط شیرین است و اینکه با تعارف من سست نشد، اما چاق ها با یکبار تعارف کردن سست می شدند.
شیرینی در ذهن چاق با مزه های مختلف تعریف شده است که در نتیجه شیرینی را در ذهن او خوشمزه تر و جذاب تر کرده و خودش نیز تنوع طلب تر شده و دوست دارد همه نوع شیرینی را امتحان کند.
اما یک انسان لاغر دیگر هم دیدم. با اینکه لاغر بود ولی کبد چرب داشت این شخص ولع عجیبی برای برداشتن شیرینی داشت. او باور نداشت که شیرینی چاق می کند می گفت من به پدرم کشیدم اصلا چاق نمیشم ولی کبدم چرب میشه. او حدودا ۶۰ سال داشت و اندامش دقیقا مطابق باورش بود.
تاثیر افکار بر رفتار
زمانیکه بتوانید در همین وضعیتی که هستید لاغری خود را در فکر خود تصور کنید لاغر می شوید.
همه ی ما تا بحال با سعی فراوان غذای مصرفی خود را تغییر داده ایم و البته این کار موقت بوده است.
ما زمانیکه گرسنه هستیم میخوریم و زمانی که سیریم نمیخوریم این طبیعت همه ی ماست.
مابقی آن به فکر ما بستگی دارد که انسانها را دو دسته می کند.
انسانهایی با فکر لاغر و انسانهایی با فکر چاق.
انسانهای با فکر لاغر، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود نمیدانند.
انسانهای با فکر چاق، غذا و خوردن غذا را عامل چاقی خود می دانند.
ما به یک سری از غذاها علاقه داریم و آنها را بیشتر می خوریم ولی واقعا وقتی سیر میشویم همانها را هم نمیتوانیم بخوریم.
چون فرایند گوارش آغاز شده است و میل بدن صرف گوارش غذای مصرفی است.
باید به قدرت هضم و جذب و دفع بدنمان برای تبدیل انرژی ایمان بیاوریم.
نوشته هنرجوی لاغری با ذهن
هر روز که می گذرد از این که توانستم یک گام دیگر را بر دارم خدا را شاکر هستم.
“امنیت جسمی نیاز به مراقبت دارد.”جمله ای زیبا و قابل تامل است.
همان طور که ما هر گاه احساس درد و ناخوشی در جسم خود داشته باشیم بلافاصله به فکر درمان آن می باشیم و به پزشک مراجعه می کنیم در واقع احساس ناامنی می کنیم در زمان بیماری و برای به دست آوردن امنیت و آرامش دوباره ی بدن و جسم خود تلاش می کنیم.
الان که دارم می نویسم این فکر به نظرم آمد که ما افراد چاق و دارای اضافه وزن در واقع همیشه بیماریم به دلیل چاق بودنمان و احساس نا امنی می کنیم و تقریبا همیشه در حال تلاش و کوشش برای به دست آوردن سلامتی و امنیت جسمی و روحی و روانی خود بوده ایم با گرفتن رژیم های گوناگون و انجام ورزش و فعالیت های سخت و زجر آور.
البته نتیجه ای جز شکست و ناامیدی و در پی آن احساس بد و نا امنی در خود، هیچ نتیجه ی دیگری برای ما نداشته است.
پس نتیجه می گیرم که هر چند ما با افکار و رفتار های اشتباه و تکرار شونده و باورهای غلط و نادرست باعث چاقی خود شده ایم اما دلیل بر آن نمی باشد که ما به فکر امنیت جسمی خود نبوده ایم اتفاقا ما افراد چاق و دارای اضافه وزن بیشتر از هر کسی به فکر سلامتی و امنیت جسمی خود بوده ایم اما راه و روش نادرست انتخاب کرد ه ایم و مسیر را اشتباه رفته ایم .
من کاملا مخالف این نظر هستم که افراد چاق، افرادی تنبل، بی اراده، ضعیف و ناتوان، بدون اعتماد به نفس، ساده لوح، سنگ دل و … هستند.
اتفاقا افراد چاق با گرفتن رژیم های مختلف و گوناگون و ورزش های سخت نشان داده اند که بسیار با اراده، قوی و محکم هستند چون بارها و بارها شکست خورده اند اما دوباره و چند باره از اول شروع می کنند و باز ادامه می دهند.
من افراد چاقی را دیده ام که بسیار باهوش و زیرک هستند و حتی با جثه ی بزرگ خود بسیار فعال و پر جنب و جوش بوده اند پس ما نباید تنها به صرف اینکه یک فرد یا شخصی چاق است و اضافه وزن دارد تمام شخصیت او را زیر سوال ببریم و همه ی جوانب شخصیتی او را مورد نقد مغرضانه قرار بدهیم من کاملا مخالف این دیدگاه هستم.
ما باید چاقی را مانند اعتیاد که به آن به عنوان یک بیماری نگاه می کنیم، نگاه کنیم و سعی در درمان و برطرف کردن این بیماری از طریق یک روش و مسیر درست باشیم که این روش و مسیر، مسیر لاغری با ذهن می باشد.
نظر من در مورد عکس مورد نظر: به نظر من طراح این عکس خودش لاغر و متناسب است و در زندگی احتمالا با فرد یا افراد چاقی در ارتباط بوده است که حس خوب و خوشایندی نسبت به آنها نداشته است.
همچنین مانند خیلی از ما که قبل از ورود به این مسیر این باور را داشتیم که بی تحرکی و پشت میز نشینی باعث چاقی می شود را باور دارد و همچنین نشان از تنبلی فرد دارد که می خواهد بدون هیچ زحمتی از طریق کار نشستنی دست در جیب مردم و کسب و کار آنها داشته باشد و از این طریق امرار معاش کند و کسب درآمد کند.
درست است که چاقی زیبا نیست و زشت است، حالت طبیعی بدن ما نیست، موجب رنج و عذاب جسمی و روحی ما می باشد، مانند یک اعتیاد، خانمان سوز است و …
اما این تنها یک حالت و شرایط است که ما همان طور که چاق شده ایم خیلی راحت تر و آسان تر از آن، از طریق مسیر لاغری با ذهن دوباره می توانیم لاغر و متناسب شویم و به حالت طبیعی جسم و بدن خود دست پیدا کنیم و امنیت جسمی و روانی خود را تامین کنیم.
همچنین البته خود را از پیش داوری ها و زیر سوال بردن شخصیت واقعی و حقیقی مان توسط اطرافیان جلوگیری کنیم و ذهنیت و عینیت زیباتری برای خود خلق کنیم انشاالله.
✍️ تمرین آموزشی 📖
از طریق دیدن، نوشتن و خواندن می توان هر مهارتی را یاد گرفت و لاغری هم از این قانون مستثنی نیست. بنابراین هر روز باید زمان مناسب صرف تماشای محتوای آموزشی، خواندن نوشته های آموزشی و انجام تمرینات آموزشی کنید تا به مرور افکار و نگرش ذهن شما درباره لاغر شدن تغییر کرده و لاغر شدن خودبخودی را تجربه کنید.
- باتوجه به توضیحات ویدیوی آموزشی دیدگاه شما درباره استفاده از فرد چاق بعنوان هکر و فردی که مخلل امنیت است استفاده کرده است؟
- نگرش شما درباره امنیت جسم چیست و آیا مراقب امنیت جسمی خود هستید؟
- ارتباط چاقی با امنیت جسمی را شرح دهید.
- علاوه بر امنیت جسمی نگرش شما درباره امنیت ذهنی چیست؟
- چگونه باید امنیت ذهن و جسم خود را برقرار کنیم.
- لاغری با ذهن چگونه به شما کمک میکند تا امنیت ذهن و جسم خود را تامین کنید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.12 از 51 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام آرام کننده دلها
ردپای من در گام ۲۹ مسیر لاغری
واقعا از محتوای این جلسه لذت بردم بهم احساس آرامش و سبکبالی داد با نگاه درست و منطقی هر کلام که خوندم و شنیدم
خدایا شکرت بابت تسلط ذهنی که در این لحظه دارم و با آموزش این جلسه بهترم شد
اون مطالبی رو که برام عمیق تر بود از محتوا جدا کردم و میخوام درموردشون نگاه خودمو بگم 🙂
در چاقی جسم هم همینطوره چاقی من جزوی از بدنمه و سلول های من باعث ایجاد این چاقی شدن و تنها عاملی که باعث میشه سلول های جسم من برای چاقی فعال باشن و در فرد دیگه لاغری رو براش به وحود بیارن تفاوتش در نوع دستوری هست که اون سلول دریافت میکنه هم در جسم من هم در فرد متناسب سلول ها هستند و پایه اساس همه اش شبیه همه اما دستورات ذهنی متفاوت هستن و برای هر کسی بر اساس نگرشش عمل میکنن
دختر خاله من خیلی متناسبه و گاهی بهش میگن تو خیلی لاغری و جالبه که اون خیلی خیلی خیلی پر خوراکه و میخواد یکم چاق بشه شما تصور کنید فردی که اونهمه غذا رو بخوره و سلول هاش دستور چاقی داشته باشن دیگه چقدر ترس و واهمه داشته باشه نگران بشه و از ترس چاق شدن حالش بد بشه ولی این عزیز هررررررررررر چی میخوره هنوزم لاغره
فرمولهای ذهنی اینقدر قدرتمند عمل میکنن حتی بر رفتار های اشتباه غلبه میکنن
من دقیقا توی مدتی که مسافرت رفتم نگرش چاقیم پر رنگتر شد و با حس بد که نگران بودم چاق نشم غذاها روبرای خودم محدود میکردن هیچی نمیخوردم معدم از درد میسوخت ولی احساس میکردم به وزنم اضافه شده وقتی میگید باید رفتار غذاییمون دلخواه تغییر کنه و شکل بگیره حس خیلی خوبی میگیرم و حس میکنم که میفهمم کجای کارم اشتباهه من نباید خودمو محدود کنم نباید برای غذا خوردن خودمو مجبور کنم نباید برای غذا نخوردن به خودم سخت بگیرم من باید به بدنم اعتماد کنم و من هر بار که بهش اعتماد کردم جواب خوبی بهم داده وقتی داریم اموزشها رو دنبال میکنیم ناخودآگاه عمل درست رو انجام میدیم
اگه بخوایم لاغر بشیم اول باید اون آرامشی که فرد لاغر داره رو درک کنیم و ببینیم این احساس امن بودن در لاغری رو از کجا در وجودش داره چون آرامش داشتن و جدا شدن از ترس های چاقی مارو نا امید میکنن و بیشتر چاق میشیم و هر بار که ما این نگرش های افراد لاغر رو بهتر درک کنین و با روند جسممون آشنا بشیم و ریشه رو حذف کنیم موفق به لاغری میشیم
فرد چاق با افکار و نگرش های اشتباه خود چاق شده است و برای متناسب شدن باید افکار خود را تغییر دهد
چاقی مثل گره بین مسیر صاف ذهن و جسم که حالت عادی تناسب دارد است ما با حذف گره چاقی به حالت طبیعی لاغر و متناسب میشیم و میمونیم
اگه رفتار ما بر اساس ترس از چاقی یا نفرت از چاقی ایجاد بشه و ما متناسب بشیم تا حدی بعد از اون دیگه متناسب تر نمیشیم چون که اون فشار ها از ذهنمون برداشته شده و انگیزه ای برای ایده آل شدن جسممون نداریم پس توجه کنیم که این تغییر رفتاری از کجا نشات گرفته:
این کاملا درسته توی ذهن انسان اولین چیزی که باعث حرکتش میشه رنجی هست که میبره و تاثیر رنج بیشتر از لذت بر روی عملکرد انسان هست و وقتی داریم تازه لاغر میشیم و رنج وفشار چاقی لحظه ای رهامون نمیکنه ما هر لحظه در تکاپو برای لاغری هستیم و هدفمون رو هم مشخص کردیم و وقتی مسیر رو شروع میکنیم و ادامه میدیم و به حدی از تناسب میرسیم دیگه اون فشار و رنج از ذهنمون و بدنمون برداشته میشه توی این لحظات توقف ما احتمالش زیاده اما ما باید بدونیم از همین اول راه که هستیم برای لاغر شدن زور نزنیم و رنج نکشیم ممکنه با آیت روش نتیجه بگیریم اما این نتیحه ماندگار نخواهد بود چون راهی که در ذهن ما سخت گنجونده بشه در نهایت ما رو بیزار و خسته میکنه لاغری برای فرد لاغری سختی نداده زجر نداره خیلی طبیعی جزوی از زندگیشه چه در لحظه شادی چه غم متناسبه ما هم باید یاد بگیریم که وقتی باورمون تغییر میکنه و روی عملکردمون تاثیر میزاره باید در تمام لحظات زندگیمون باشه
من در این مورد کمالگرایی برام برعکس عمل میکنه یعنی منم خیلی دوست دارم مثل استاد وقتی نمیتونم تمرین بنویسم یا فایل گوش بدم در جنبه ها مختلف زندگیم تاثیر لاغری رو ببینم من خیلی از تمرین کردن و وقت گذاشتن در سایت لذت میبرم ولی وقتی زمان کافی و شرایط مناسب ندارم احساس میکنم اون نتیحه ای که باید رو نمیتونم از مطالب سایت بگیرم همین الان یه ایده به ذهنم اومد که وقتی توی چنین شرایطی قرار میگیرم فایلهای قبلی که شنیده بودم رو مرور کنم تا هم در فضای لاغری باشم هم گان های قبلی رو مرور کرده باشم و بهتر بتونم در اون روز تمرین کنم
انسانهای چاق غذا خوردن را عامل چاقی میدانند :
واقعا این جمله برای من تکان دهنده بود این جمله یه آن برام واضح کرد که سارا تو لازم نیست درگیرغذاها بشی لازم نیست درگیر چقدر خوردن باشی لازم نیست تمرکز کنی
چون انسانهای لاغر غذا رو عامل چاقی نمیدونن اونا کار خاصی براش نمیکنن طوری نیست که به خودشون سختی بدن من خیلی نسبت به قبلم بهتر شدم ولی بازم یه صداهای ریزی توی ذهنم هست که هی میخواد لاغری رو تحلیل کنه اما هر لحظه که بیشتر روی لاغری تمرکز دارم مسیر برام هموار تر میشه شاید اگه این جمله رو روز اول میشنیدم برام مثل یه عبارت تاکیدی بود اما الان توی این مقطع حس میکنم این جمله واقعا درسته این جمله یه عبارت رویایی نیست یه حقیقته واضح و روشنه افراد لاغر واقعا براشون فرقی نداره خیلی راحت غذا میخورن انقد راحتن که حد نداره اصن کاری به این چیزا ندارن اونقدر تمرکزشان به مسائل زیبای دیگه هست که غذا براشون هیچ معنی خاصی جز سیر شدن و تامین انرژی بدن نداره
این جمله واقعا برام یه دریچه بزرگ باز کرد
جدا برام یه نشانه بزرگ بود
همیشه فکر میکردم به خاطر چاقی ساده لوحم
فکر میکردم کسی منو به این خاطر دوست نداره
فکر میکردم تفکر بقیه درمورد من خیلی بده درصورتیکه آدما وقت نمیکنن اونقدر که من تو ذهنم افکار اشتباه داشتم فکر کنن
احساس میکردم تنبل و بی اراده ام به خاطر چاق بودنم
همیشه توی باورهام این چیزا و خیلی چیزای دیگه نقش داشت این جمله به نظر یه جمله میاد ولی وقتی خوندمش زندگیم از جلوم رد شد
راستش دلم میگیره وقتی به اون لحظات فکر میکنم و میبینم خیلی جاها خودمو با حرفام ناراحت کردم از خودم توقع زیاد داشتم و این توقع من تموم نشدنی بود و همیشه میخواستم اونقدرررررررر تلاش کنم که زندگیم ازاون حالت دربیاد هیچوقت اونطوری نشد که هیچ رروی عزت نفس و اعتماد به نفسمم هم تاثیرربرعکس داشت تو این لحظه که دلم مثل یه دریاچه آرومه و هواش خوبه این جنبه از فکرم رو توی یه بند خوندم خداروشکر میکنم
از ته دلم خداروشکر میکنم واقعا خداروشکر میکنم چون وای داریم رو خودمون کار میکنیم و زمان میزاریم ممکنه ندونیم از کجا قدممون اشتباهه ولی وقتی این موضوعات که ته دلمون خونه کرده رو به وضوح میبینم باعث میشه خیلی خیلی روی عملکردمون تاثیر بزاره
خداروشکر خیلی ممنون هم از شما استاد هم ازخدا عزیزم و از خودم که تلاشهای داره جواب میده و ازشون لدت میبرم خدایا شکرت ❤