0

مزایای عادت موردنظر (دوم – 1)

عادت
اندازه متن

عادت ها رفتاری هستند که بارها تکرار می شوند.

بسیاری از افراد تصور می کنند اسیر عادت های خود هستند. این احساس به دلیل تکرار شدن بارها و بارها آن رفتار در فرد ایجاد می شود.

زمانی که شما تصور کنید نمی توانید عادت خودت را تغییر دهید،‌ قدرت تکرار شدن عادت را به آن رفتار می دهید.

در صورتی که این شما هستید که هر بار آگاهانه آن رفتار را تکرار می کنید.

برای تغییر هر عادتی ابتدا لازم است به این درک و باور برسیم که این من هستم که دارم یک رفتار را بارها تکرار می کنم.

باید به این درک برسید که: من علاقه دارم این عادت را تکرار کنم.

آن رفتار هیچ علاقه یا اجباری برای تکرار شدن توسط من را ندارد.

نکته جالب توجه این است که حتما از انجام آن رفتار لذت می بریم اما چگونه است که از تکرار آن احساس ناراحتی و عذاب وجدان پیدا می کنیم؟

به این مثال توجه کنید:

من در یکی از روزهای زیبای زندگی برای اولین بار در منزل یکی از بستگان چای را با ترکیب (خرما + گردو + کنجد) خوردم.

بسیار طعم آن برای من لذت بخش بود.

فردای آن روز طبق معمول زندگی خودم چای را با شکر یا هر چیز دیگری مصرف کردم اما طعم لذت بخش خوردن چای با (خرما + گردو +‌ کنجد) را نداشت و من تصمیم گرفتم از آن خرما برای خودم تهیه کنم.

خرمای مناسب +‌گردوی سفید + کنجد بو داده محلی تهیه کردم و ترکیب خرما گردو کنجد را برای خودم تهیه کردم.

از آن روز هربار میل به چای خوردم داشتم از خرمای تهیه شده استفاده می کردم و از ترکیب جدیدی که تهیه کرده بودم لذت می بردم.

روزهای زیادی این رفتار را تکرار کردم و به راحتی به عادت من تبدیل شد.

بعد از مدتی وقتی خانه نبودم و می خواستم چای بخورم از اینکه خرما گردو کنجد همراه چای نبود احساس خوبی نداشتم و در واقع چای خوردن برای من لذتی نداشت.

در این شرایط مشخص است که:

من از خوردن چای لذت نمی برم بلکه از خوردم آن چیزی که با چای میخورم لذت می برم.

بعد از مدتی انجام این رفتار برای من لذتبخش نبود اما احساس می کردم توانایی انجام ندادنش را نداشتم.

چون بارها شنیده بودم که ترک عادت ها کار سخت و دشواری است.

در این مستند تبدیل شدن یک رفتار به عادت روزانه که برای شما شرح دادم:

عاملی که باعث عدم رضایت من از انجام رفتاری که روزهای اول بسیار لذتبخش بود شده بود عامل “تکرار کردن” آن رفتار بود.

در واقع تکرار رفتاری که برای من لذت بخش نبود رنج آور شده است اما به دلیل فرمول اشتباه ذهنی که ” من اسیر عادت هایم هستم” قادر به تغییر آن رفتار نیستم.

با اندکی توجه برای ما واضح می شود که هر رفتاری به تکرار تبدیل شده است عامل تکرار شدن آن خودمان بوده ایم اما فراموش کرده ایم و تصور می کنیم آن عادت از ابتدا به شکل رنج آور فعلی وارد زندگی ما شده است.

قدم اول: برای اصلاح یا ترک هر عادت پذیرفتن مسئولیت تبدیل کردن آن رفتار به عادت در خودمان است.:

تا وقتی مسئولیت آن بخش از زندگی که باعث رنج و آزار ما شده است را نپذیریم قادر به اصلاح یا تغییر آن وضعیت نخواهیم بود.

قدم دوم: به صلح رسیدن با رفتاری است که تکرار آن باعث رنجش ما شده است.

باید به مزیت های آن رفتار تکرار شونده توجه کنیم.

لذت هایی که باعث علاقمندی ما به انجام آن رفتار شده است را باید مورد توجه قرار دهیم.

در این صورت احساس خشم و ناراحتی ما نسبت به آن رفتار فروکش خواهد کرد.

با آن رفتار در صلح قرار خواهیم گرفت و به آرامش بیشتری با عادت خود می رسیم.

در این صورت اقدام کردن برای اصلاح یا تغییر آن رفتار بسار ساده تر و البته لذت بخش خواهد بود.

منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.21 from 66 votes

https://tanasobefekri.net/?p=22344
برچسب ها:
199 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار S_ilkhani86
      1399/05/26 13:06
      مدت عضویت: 1549 روز
      امتیاز کاربر: 765 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 460 کلمه

      سلام به همگي
      من عادت هايي كه دوست دارم تغيير بدم هم در حوضه لاغري و هم در حوضه كار و زندگي هست ؛
      ابتدا در رابطه با كار و زندگي من تمام راههاي موفقيت و مسيرم رو شفاف ميدونم و كاملا واضح و فراهم هست ولي عمل كردن به اون برام دشواره و پيگيري خوبي ندارم و خيلي زود هر كاري رو با اولين نتيجه رها ميكنم و ادامه نميدهم
      اين حتما براي من مزيت هايي داشته چون از كودكيم به اين صورت عادت كردم و تكرار كردم
      ١ . از اينكه حس قرباني و ترحم داشته باشم لذت ميبردم و با موفق شدن و استقلال و روي پاي خودم ايستادن از اين حس محروم ميشدم
      ٢. از جلب توجه كردن لذت ميبردم و با بازگو كردن اين مشكلات و نگرانيها اين جلب توجه رو ايجاد ميكردم در نتيجه اگه اين مسائل نبود حرفي براي جلب توجه نبود در نتيجه از نگران بودن لذت ميبردم از حرف منفي زدن و استرس داشتن
      ٣. از بيكاري لذت ميبرم
      ٤. از بي مسئوليتي لذت ميبردم
      ٥. از اينكه مسئوليت زندگي خودم رو خودم به عهده نگيرم و مشكلات رو گردن ديگران و محيط بيروني بندازم لذت ميبرم
      ٦ . از اينكه از مشكلات و مقصر دونستن عوامل خارجي صحبت كنم و عمل نكنم لذت ميبرم و دنبال مقصر گشتن
      و در مورد چاقي عادتي دوست داشتم تغيير بكنه پرخوري و مخصوصا در زمانهاي خاص مثل خستگي سفر رستوران خانه مادربزرگ و … هست
      ١. از اينكه خستگي كار و بيرون اومدن رو با خوردن جبران كنم لذت ميبرم كه اين جايزه اي و رفع خستگي براي خودم ميدونستم
      ٢. از پرخوري در مهماني و سفر و رستوران لذت ميبرم چون شرايطي كه برام ايجاد شده رو نميخواستم از دست بدهم و من از اينكه اينهمه ميخوردم و استفاده ميكردم از اون موقعيت خودم خيلي خيلي لذت ميبردم
      ٣. من از اينكه تفريح با خوردن باشه لذت ميبرم كه فرصتي كه پيش اومده رو با خوردن غذاها لذت رو بيشتر بكنم
      ٤. من از اينكه چاق باشم و ديگران بهم سركوفت بزنن و اين رو تبديل به شرايطي براي جلب توجه و شكايت كردن از اونها پيش ديگران و مسئوليت رو خودم نپذيرم لذت ميبرم
      ٥. حس ترحم و قرباني شرايط رو بگيرم كه با چاقي هميشه از كودكي ايجاد شده و حرفي براي صحبت بوده لذت ميبرم
      ٦. به نوعي ياركشي كردن بين كسانيكه منتقد من بودند و اونهايي كه بهم حق ميدادن و مسئوليت چاقي رو روي ژن و عوامل خارجي غير خودم مينداختن و اين بزرگترين صحبتي از كودكي من بوده و بزرگترين نقطه جلب توجه من
      ٧ . و در نهايت در كمال ناباوري ميتونم بگم من از چاقي خودم اين سالها لذت بردم و نقاط استفاده و لذت اون بيشتر از رنج اون براي من بوده هست

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم