0

صلح با عادت موردنظر (دوم – 2)

صلح
اندازه متن

در صلح قرار گرفتن با هر عادتی که می خواهید آن را تغییر دهید مهم ترین تاثیر در میزان موفقیت شما برای تغییر آن عادت را دارد.

 لاغری با ذهن از طریق آموزش ذهن صورت می گیرد.

آموزش ذهن شامل دیدن یا شنیدن، تفکر کردن و نوشتن است.

بنابراین اگر تصمیم گرفتید از طریق یادگیری لاغری با ذهن به رویای همیشگی ذهن خود که لاغر شدن و لاغر ماندن است برسید باید مراحل آموزشی را به خوبی انجام دهید.

 آنچه در لاغری با ذهن می آموزید قوانین ثابت جهان هستی است که با تمرکز بر موضوع لاغری ارائه می شود.

در طی این مسیر بارها به وضوح درک می کنید که موضوع مطرح شده در جنبه های مختلف زندگی شما صدق می کند و شاید باعث تعجب شما شود که چطور ممکن است این موضوع که در جنبه های دیگر زندگی به وضوح آن را قبول داشته ام و درک کرده ام در لاغری با ذهن تاثیر گذار است.

موضوع تکمیلی جلسه دوم چالش من اینو نخوردم دقیقا از همین مواردی است که در سایر جنبه های زندگی شما بارها با آن روبرو شده اید و نتایج آن را به خوبی می دانید.

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در هنگام عصبانیت تصمیمی گرفته باشید یا اقدامی کرده باشید و بعد از آرام شدن از انتخاب یا عملکرد خود پشیمان شده باشید.

به عنوان مثال در حالت عصبانیت از حرکت یا رفتاری از فرزندتان به شدت با او برخورد کرده باشید یا او را تنبیه کرده باشید و بعد از چند دقیقه که از حالت عصبانیت شما کم شده است از عملکرد خود پشیمان شده باشید.

یا درمواجه شدن با فردی که باعث عصبانیت شده شده است حرکت کرده یا حرفی زده باشید و بعد از فروکش کردن عصبانیت از عملکرد خود پشیمان شده باشید.

بنابراین به خوبی می دانیم که رفتار و تصمیمات ما در حالت آرامش بهتر از حالت عصبانیت و ناراحتی است.

چرا که در حالت عصبانیت مغز ما در حالت نبرد و دفاع از خود قرار می گیرد و به همین دلیل واکنش های ما در برخی مواد غیرارادی و بدون فکر کردن به عواقب آن صورت می گیرد.

به همین دلیل اگر می خواهید عادتی که باعث احساس بد یا عذاب وجدان در شما شده است را اصلاح یا تغییر دهید باید از روش در صلح قرار گرفتن با مغز خود وارد شوید.

تا زمانی که نسبت به رفتار خود حالت ناراحتی و عصبانیت داشته باشید مغز شما در حالت نبرد خواهد بود و مطمئن باشید تلاش و استمرار شما در برابر قدرت ذهنتان راه به جایی نخواهد برد و شما قادر به اصلاح آن عادت نخواهید بود.

اگر با هر بار تکرار رفتاری که بصورت عادت شما درآمده است احساس ناراحتی و عصبانیت از خود داشته باشید،‌ از آنجایی که هر روز یا حتی روزی چند مرتبه آن رفتار را تکرار می کنید خیلی طبیعی است که نسبت به خودتان حالت عصبانی داشته باشید و از عملکرد خود ناراضی باشید.

در این حالت نبردی بین شما (خود منطقی) و مغز شما (خود ناخودآگاه) شکل می گیرد و از آنجایی که منطق ما توانایی رویارویی و تغییر اجباری ناخودآگاه را ندارد نبرد بین منطق و ناخودآگاه ما همیشه به نفع ناخودآگاه به اتمام خواهد رسید.

از این رو هربار که ما تصمیم گرفته ایم عادت خود را ترک کنیم موفق به این کار نشده ایم و یا به زحمت توانسته ایم برای چند روز آن عادت را تکرار نکنیم و دوباره به شکل قبل و عادی آن عادت تکرار شده است.

نکته جالب توجه در موضوع تکرار عادت ها و احساس بد ایجاد شده این است که هر دو طرف ماجرا را خودمان انجام می دهیم.

به این شکل که خودمان آن رفتار را تکرار می کنیم و خودمان هم از انجام آن رفتار عصبانی و ناراحت می شویم و با خودمان دعوا می کنیم اما دوباره آن رفتار را تکرار می کنیم و این چرخه سالهاست ادامه داشته است و به همین دلیل باعث تضعیف روحیه و توانایی ما در اصلاح رفتارمان شده است.

هدف از ارائه این توضیحات این است که برای شما واضح کنم نمی توان با رفتارهای خود مبارزه کرد و آنها را تغییر داد بلکه قدم دوم بعد از شناسایی رفتارهایی که باعث ایجاد احساس بد در ما می شود(قدم اول) در صلح قرار گرفتن با آن رفتار است.

این قانون در مورد لاغر شدن هم صدق می کند.

اگز می خواهید لاغر شوید نمی توانید با چاقی مبارزه کنید و انتظار لاغر شدن داشته باشید.

اتفاقی که سالهاست آن را انجام داده ایم و نتیجه ای جز چاقی بیشتر برای ما نداشته است.

هر بار که از چاقی به خشم آمده و تصمیم جدی و قاطع گرفته اید که باید لاغر شوید و از هر روشی برای لاغر شدن استفاده کرده اید شما در حال مبارزه کردن با چاقی بوده اید چون تصمیم شما برای شروع تلاش برای لاغر شدن از سر خشم و ناراحتی از چاقی بوده است و این به معنای مبارزه کردن با چاقی است.

از آنجایی که چاقی نتیجه مجموعه فرمول هایی است که در ناخودآگاه ما ذخیره شده است به هیچ عنوان نمی توانیم با منطق و تصمیم به مبارزه با چاقی فرمول های ذهن ناخودآگاه را تغییر دهیم و به همین دلیل از تلاش خود برای لاغر شدن نتیجه ای کسب نکرده ایم.

این موضوع بسیار مهم در دوره ورود به سرزمین لاغرها به صورت مفصل توضیح داده شده است.

برای این قسمت از چالش من اینو نخوردم باید بیشتر به موضوع در صلح قرار گرفتن با عادتی که برای اصلاح یا تغییر دادن انتخاب کرده ایم توجه کنیم.

هرچه بیشتر بتوانید با رفتاری که مدت هاست باعث رنجش و آزار شما شده است در صلح قرار بگیرید بهتر و ساده تر می توانید آن رفتار را اصلاح کنید.

باید تمام تقصیرها و مشکلات رفتاری که باعث آزار شما شده است را از ذهن خود پاک کنید و دیگر رفتار خود را عامل هیچگونه حسارت یا مشکلی برای خود ندانید.

در این صورت شما قدرت را از رفتار تکرار شونده گرفته و به خود اضافه می کنید.

نشانه اینکه توانسته اید این کار را به خوبی انجام دهید این است که با تکرار آن رفتار احساس بد در شما ایجاد نشود.

در اینصورت شما توانسته اید تمام خاطرات و اطلاعات موجود در ذهن ناخودآگاه درباره آن رفتار را پاک کنید.

این نشانه بسیار مهم برای در صلح قرار گرفتن با هر عادت آزار دهنده است.

ضمن تاکید به تماشای با دقت توضیحات تکمیلی ارائه شده به شما پیشنهاد می کنم به آنچه گفته شده است به خوبی فکر کنید و درباره آگاهی که کسب می کنید در بخش نظرات این قسمت بنویسید.

به این شکل شما به خوبی مراحل دیدن یا شنیدن،‌ تفکر کردن و نوشتن را انجام داده اید.

عواقب این طریق انجام تمرینات مسیر لاغری با ذهن در چالش من اینو نخوردم به زودی برای شما واضح خواهد شد و از اینکه به خوبی به آنچه گفته شده است عمل کرده اید از خود راضی خواهید بود.

منتظر خواندن نظرات ارزشمند شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.29 from 52 votes

https://tanasobefekri.net/?p=22346
برچسب ها:
144 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار tahere.norani
      1400/04/15 18:21
      مدت عضویت: 1296 روز
      امتیاز کاربر: 555 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 653 کلمه

      به نام خدا
      جلسه ی دوم چالش من اینو نخوردم
      سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان
      استاد من به این حرف شما که میگید انسان در صلح ارامش داره میتونه درست تصمیم بگیره درست فکر کنه کاملا موافقم من دقیقا وقتی به این سایت هدایت شدم که با خودم در صلح قرار گرفتم پذیرفتم من اینم این رفتارها رو دارم دیگه خودم رو سرزنش نکردم دیگه همش از خودم عصبانی نبودم و در ذهنم با خودم خوب حرف زدم پذیرفتم این اندام من است و این رفتار غذایی من، بجای ناراحتی اومدم به خداوند توکل کردم و از اون کمک خواستم گفتم خدایا من نمیدونم من بیشتر از این بلد نیستم تو میدونی تو کمکم کن و همش به خودم میگفتم خدا کمکم میکنه تا اومدم تو سایت شما و هدایت شدم به مسیر لاغری با ذهن، من باور دارم ما زمانی میتونیم حرف ها و الهامات خدا رو بشنویم که ارام باشیم که با خودمون در صلح باشیم که شاد باشیم. نمیشه با چاقی مبارزه کرد و اون رو از خودت دور کنی باید با چاقی در صلح باشی . باید ببینی چاقی چه لذت هایی چه فوایدی برای تو داشته، مزیت هایی که چاقی برای من داشته یکیش اینکه باعث شده من بدن ورزیده و قدرتمند تری داشته باشم از کسانی که در خانواده همیشه لاغر بوده و هستند چطور؟ من از دبیرستان برای لاغر شدن به باشگاه رفتم و کلی ورزش کردم و سیستم قلبی عروقیم کلی قویتر شد بعد از اون من چون مدام پیاده روی میکردم، پیاده روی و پیاده رفتن برای من کاملا اسان بود و خیلی ها تعجب میکردند از اینکه من میتونم بدون هیچ ناراحتی یک عالمه مسیر رو پیاده برم براحتی، و بدنم خیلی در پیاده روی مقاوم و احساس خستگی نمیکنه، بعد از اون هم که به ورزش بدنسازی روی اوردم و الان عاشقشم و اصلا باعث شد کاری رو که عاشق انجام دادنش هستم پیدا کنم و هدف زندگیم رو پیدا کنم، چاقی باعث شد من کلی دستورهای غذایی سالم و خوشمزه رو یاد بگیرم و درست کنم و کلا سبک تغذیه ام عوض بشه و سالم بشه مثل انواع اسموتی با میوه های یخ زده، انواع کیک های سالم و خوشمزه با ارد جو و روغن زیتون و عسل، انواع پنکیک های پروتینی، توپ های خرمایی خوشمزه و سالم و باعث شد حالا که زیاد میخورم حداقل مواد سالم و عیر فراوری شده مصرف کنم و بدن سالمتر و مواد غذایی با کیفیتتری رو وارد بدنم کنم و ذائقه ام رو تغییر بدم، چاقی باعث شد به سایتی هدایت بشم که در مورد قوانین ثابت خداوند اگاه بشم و زندگیم و طرز فکرم تغییر کنه و اصلا نظام باورهام زیر و رو بشه، چاقی باعث شد دستپخت عالی داشته باشم و طعم و مزه ی غذام عالی باشه، چاقی باعث شد یاد بگیرم خودم رو در هر اندازه و شکلی دوست داشته باشم در حالیکه تلاش کنم بهترین ورژن خودم بشم، چاقی باعث شد روی اعتماد به نفسم کار کنم. و اعتماد به نفسم رو افزایش بدهم، چاقی باعث شد بیشتر به رفتارهام دقت کنم و خودشناسیم خیلی بیشتر از قبل شد مثلا متوجه شدم در وجود من ترس از کمبود ترس از از دستن دادن مواد غذایی خوشمزه شاید بخاطره اینکه بچه که بودیم اگه مثلا کیکی رو تو یخچال داشتیم و سهم من بود و حالا به هر دلیلی نمیخوردم فرداش که میخواستم برم بخورمش دیگه نبود و یکی از خواهر برادرام خورده بودش🤣🤣 و به قول مامانم مال نخور برای بخور😐😐 یا مثلا وقتی گرسنه میشم به جای غذا تمایل دارم هله هوله و شیرینی و کیک و اینا رو بخورم و …..چاقی باعث شد بیشتر به رفتارهام فکر کنم و بشناسمشون. چاقی باعث شد همیشه سعی کنم شکمم رو تو بکشم برای همین الان عضلات شکم قویتری دارم. اینا مزیت هایی بود که چاقی برای من داشته، واقعا تا ننوشتمشون نمیدونستم این همه خیر و خوبی برام داشته که بزرگترینش هدایت و اگاهی از قوانین رب العالمین است.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahere.norani
      1400/09/16 10:20
      مدت عضویت: 1296 روز
      امتیاز کاربر: 555 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 486 کلمه

      به نام خدا
      موضوع این جلسه به صلح رسیدن با عادات چاق کننده
      خوب عادات چاق کننده ی ما عادات و رفتارهایی هستند که انجام انها برای ما لذتبخش بوده و هست ولی نتایجی که در پی دارند برای ما رضایت بخش نیست، به همین دلیل باعث عذاب وجدان و حس بد بعد از انجامشون در ما میشوند. مثلا خوردن شیرینی برای من بسیار لذتبخش است مخصوصا با قهوه ولی نتیجه ی چاقی که برای من داره باعث آزار من شده است ولی خود شیرینی خوردن واقعا برای من لذتبخش است. و خوب ذهنم هم این رو میدونه که من شیرینی دوست دارم و از انجا که پی لذت بیشتر است شرایط و موقعیت ها و یاداوری های لازم برای خوردن و تهیه این مواد رو به من میکنه تا من بیشتر لذت ببرم، ولی نتیجه ای که من از این رفتارها میگیرم نتیجه ای نیست که دوست دارم و خوشحالم کنه، پس باید رفتار لذت بخشم رو عوض کنم!! و رفتارهایی داشته باشم که هم باعث لذت من باشه و هم نتیجه ای رو بده که من میخواهم چگونه؟ استاد قراره بگه🤣🤣 اولیش اینکه دیگه از انجام رفتارم عذاب وجدان نداشته باشم چون الان فهمیدم واقعا من از انجامشون لذت میبردم و میبرم برای همینه که تکرارشون میکنم از ذهنم هم عصبانی نیستم اون همش میخواد من شاد باشم و لذت ببرم خصومتی نداره، داره کارش رو میکنه، اصلا دمش گرم که همش به فکر من و لذت بردن منه. عذاب وجدان باعث میشه من تصمیمات اشتباه بگیرم مثل تصمیماتی که قبلنا گرفتم و همشون شکست خوردن، باعث میشه کارهای عاقلانه نکنم، باعث استیصال و ضعف و ناتوانی من در تغییرمیشه، پس باید بزارمش کنار و با خودم و ذهنم در صلح قرار بگیرم، ذهنم خود واقعی منه گول نمیخوره، واقعا میدونه من کی هستم و چی دوست دارم خود واقعی واقعیه منه، فیلم بازی نمیکنه، تظاهر نمیکنه، دروغ نمیگه، میگه اقا تو این هستی، اینکارها و این خوراکی ها رو دوست داری وظیفه ی منم مهیا کردن شرایط مورد علاقه ی تو برای توست و انصافا هم که سنگ تموم میزاره، حالا اگه من میخواهم نتایجم متفاوت باشه باید خودم تغییر کنم باید علایقم واقعا تغییر کنه نه اینکه فیلم دربیارم باید واقعا از ته وجودم دیگه از انجام اون کارها بدم بیاد و انجامشون برای من واقعا لذتی نداشته باشه تا انجامشون ندهم، و برای اینکار لازمه که با ذهنم در صلح قرار بگیرم یا با خود واقعیم در صلح قرار بگیرم تا ارام ارام بتونم تغییرش بدهم و در این جلسه اموختم که با علم به اینکه این رفتارهایی که انجام میدهم یکسری مزایا و لذتهایی داشته که تبدیل به عادات من شده است دیگه بعد از انجامشون عذاب وجدان نگیرم و باهاشون در صلح باشم، پس از همین لحظه تصمیم قاطعانه میگیرم از انجام هیچکدام از رفتارهایم احساس بد و عذاب وجدان نداشته باشم و بپذیرمشون چون این رفتارها خود واقعی من است، بریم برای عمل به این دانسته ان شا الله.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم