ترکیب رفتار جدید با عادت قبلی نیاز به زمان و تکرار دارد چرا که تغییر عادت ها فرایندی مبنی بر زمان است.
عادت های ما در واقع رفتارهایی هستند که به واسطه تکرار در زمان به عادت تبدیل شده است.
رفتارها را نباید به دو گروه خوب یا بد تقسیم بندی کرد چرا که هر رفتار به نوبه خود نه خوب است و نه بد بلکه بخاطر تکرار شدن آن در زمان طولانی با نتیجه ای که ایجاد می کند مشخص می شود رفتارما که به عادت تبدیل شده است خوب یا بد می باشد.
این ما هستیم که اگر از نتیجه تکرار یک رفتار رضایت نداشته باشیم آن را عادت بد و اگر رضایت داشته باشیم عادت خوب می نامیم. و این درحالی است که شاید همان عادتی که از نظر ما بد است از نظر فرد دیگری عادت خوبی باشد.
دلیل تفاوت در نگرش ما به عادت ها بخاطر نتیجه ای است که از آن عادت برای خود متصور هستیم.
در واقع نتیجه ای در زندگی خود را به آن عادت ارتباط می دهیم و از آنجا که از نتیجه راضی نیستیم مقصر آن را عادت خود می دانیم و کاسه کوزه ها بر سر آن عادت شکسته می شود.
به عنوان مثال خوردن نان در هر معده غذایی عادتی است که برخی آن را بد و عامل چاقی خود می دانند و برخی آن را خوب و عامل سیر شدن خود می دانند.
پس این نان نیست که خوب یا بد بودن تکرار خوردنش را در هر وعده غذایی تعیین می کند بلکه تعریفی که شما از خوردن نان در ذهن خود دارید تعیین می کند که این عادت خوب و مفید است یا بد و مضر.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
رفتارهای ما
اگر رفتارهای خود را بخشی از مجموعه رفتارهای قابل انتخاب توسط هر فردی بدانید دیگر خود را بخاطر رفتاری که دارید سرزنش نمی کنید.
چون سرزنش کردن خود بخاطر رفتاری که به نظر شما صحیح نیست و عامل چاقی شما شده است باعث توجه بیشتر به آن رفتار می شود.
بیشتر شدن تمرکز بر رفتار باعث می شود درباره رفتار خود با دیگران صحبت کنید،آن رفتار را عامل و دلیل چاقی خود معرفی کنید و … و همه این موارد باعث قدرت گرفتن آن رفتار ذر شما می شود و ترک آن رفتار کاری دشوار و غیرممکن خواهد بود.
تجربه تصمیم گرفتن برای ترک برخی عادت های خود را داریم که با تصمیم قاطع تصمیم به ترک عادت خود گرفته ایم اما شاید فقط چند روز موفق به تکرار نکردن آن عادت شده ایم و با اولین فشار عصبی یا بهم ریختگی روحی آن عادت را تکرار کرده و موفق به ترک آن نشده ایم.
صلح کردن با عادت ها
به صلح رسیدن با هر عادتی به صورت منطقی برای اصلاح یا تغییر آن لازم است که در چالش من اینو نخوردم به شکل عالی و بسیار ملایم مراحل به صلح رسیدن با عادت موردنظر خود را سپری کردیم.
تصمیم ما برای ایجاد تغییر در عادت مورد نظر در واقع ترکیب کردن انتخاب رفتاری جدید با عادت قبلی است.
به عنوان مثال اگز شما مقداری رنگ زرد را با رنگ قرمز ترکیب کنید. رنگ قرمز متمایل به رنگ نارنجی خواهد شد.
هرچه میزان رنگ زرد را افزایش دهیم تمایل رنگ جدید ایجاد شده به رنگ نارنجی بیشتر خواهد شد.
در این ترکیب نه رنگ قرمز رنگ نامناسبی است و نه رنگ زرد انتخاب بسیار مناسبی است. بلکه فقط انتخاب رنگ ها نشان دهنده علاقه ما برای انتخاب از بین تنوع بی نهایت رنگ ها دارد.
ترکیب عادت جدید با عادت قبلی
شما با انتخاب رفتاری تازه برای ادغام با عادت قبلی در واقع یک واکنش جدید خلق کرده اید که تجربه متفاوتی برای شما به ارمغان می آورد.
تجربه ای که نه دقیقا مشابه تجربه عادت قبلی است و نه تجربه ای کاملا نو و جدید برای شما می باشد.
از آنجایی که ذهن ما علاقه شدید به تنوع طلبی دارد با تصمیم شما جهت ترکیب رفتار جدید با عادت قبلی قطعا موافقت خواهد کرد چرا که خواسته روح تجربه کردن است و روند تجربه کردن روح از طریق ذهن می گذرد و به جسم می رسد.
در واقع پردازش خواسته ای که روح شما تمایل به تجربه آن دارد در ذهن انجام شده و نتیجه آن در جسم به صورت فیزیکی و قابل لمس قابل مشاهده می شود.
حتما در زندگی موارد زیادی را سراغ دارید که از ایجاد تنوع استقبال کرده اید.
تنوع در مکان موردنظر برای سفر کردن، تنوع رفتن به رستوران، تنوع در تفریح کردن و بسیاری موارد دیگر
دلیل تمایل ذهن نسبت به تنوع طلبی ایجاد فرصت های بیشتر برای تجربه های متفاوت است.
بنابراین همانگونه که در سایر جنبه های زندگی بارها از ایجاد تنوع، احساس خوب و رضایت داشته ایم این بار سعی کنیم از همین روش که سال هاست مورد رضایت و استقبال ما بوده است برای تنوع در عادت های خود استفاده کنیم.
رفتار جدید “من اینو نخوردم” می تواند انتخابی بسیار متنوع را برای ما خلق کند.
من اینو نخوردم بعنوان انتخابی جدید می تواند تنوعی لذت بخش در رفتار تکراری “من اینو خوردم” بوجود آورد و سبب ایجاد احساس بهتر از خوردن مواد غذایی و برطرف کردن ترس از عدم کنترل خود در مواجه شدن با مواد غذایی باشد.
بنابراین از امروز با انتخاب رفتار جدید “من اینو نخوردم” سعی کنیم در هر رفتار تکرار شونده ای که برای احساس بد و عذاب وجدان ایجاد می کند تنوعی لذت بخش ایجاد کنید.
لازم به ذکر است که چنانچه عادت مدنظر شما مربوط به رفتارهای غذایی نمی باشد می توانید رفتار “من اینو نخوردم”را به هر عبارتی مرتبط به عادت موردنظر خود تغییر دهید و از ایجاد تنوع در رفتار تکراری و خسته کننده قبلی لذت ببرید.
اگر عادت انتخابی شما تغییر عادت خوابیدن می باشد می توانید از رفتار “من امروز نخوابیدم” استفاده کنید.
من امروز ریزه خواری نکردم
من این نخ سیگار رو نکشیدم
من این رفتار رو نداشتم
به سلیقه خودتان می توانید رفتاری جدید برای ایجاد تنوع در عادت قبلی خود ایجاد کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.33 از 36 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام
من عادت تند غذا خوردن رو ميخواستم ارامتر كنم
من غذايم را ميخورم ولي با ارامش
تا شروع چالش من اينو نخوردم احساس ميكردم اين رفتار تند غذا خوردن باعث چاقي من شده ولي در اين مدت و مخصوصا بعد از نوشتن مزاياي تند غذا خوردن و اشتي كردن با اين خو دريافتم كة چرا من تند غذا خوردن را ياد گرفتم،
خيلي ساده مادرم قرار گزاشت هركسي اخرين نفر غذايش را خورد بايد سفره را جمع كند و اين صحبت از دو جانبب خوب نبود اولا بايد مارو عادت ميداد سفره را جمع كنيم و تا كنار شخص اخر ببريم و هركسي موظف است ظرفهايش را جمع كند
من اين درس را يادگرفتم و در اين مدت به اين همه سال تند خوردن توجه كردم ابتدا يك صحبت بود بعد من تنبل شدم و ياد گرفتم و ارام ارام بر سرعت خوردنم اضافه كردم و تكرارها باعث شد در من اين رفتار درست شود
ما وقتي مهماني باشد سفره ميندازيم و من الان از جمع كردن ان هراسي ندارم و حتي برايم لذت بخش شده و به جبران گذشته اجازه نميدم خواهر قرباني ما كة بعلت اهسته غذا خوردن هميشه بايد اين كار رو انجام ميداد سفره را جمع كند و حتي خودش تعجب كرده كة چطور من سفره جمع ميكنم
يعني يك جرقه باعث شد من هم تند غذا بخورم و هم از جمع كردن سفره متنفر شوم ولي الان با هر دوي انها اشتي كردم
خاطرات جالبي با تند غذا خوردن دارم طوري كة در هيچ جمعي من گرسنه نبودم و در هر شرايطي من هميشه سير غذايم را خوردم
من با تند خوردن اشتي كردم كة چرا تند خوردن باعث چاقي من نشده بلكه من با تكرار اين رفتار پيام سيري را دير دريافت كردةام و يا اصلا نشنيدة گرفتم و بيشتر از نياز بدن خوردم همانطوري كة هيچ مواد غذايي باعث چاقي نميشود ولي خوردن بيشتر از نياز بدن باعث چاقي ميشود
واما الان پيام سيري را دريافت ميكنم و با ارامش غذا ميخورم و بيشتر از گذشته بر اين رفتارم تسلط دارم و هيچ حساسيتي به اين رفتار نشان نميدم
من الان شبيه بچهاي شدةام كة مشق خودشون رو مرتب مينويسند و فردايش منتظر هستند معلم جانش زود ببيند و خط بزند و يه صد افرين برايش بنويسد
من مشتاق هستم در اين قسمت هر بار در مورد تغييرات خودم بنويسم و از نوشتن ان لذت ميبرم و قبل از نوشتن حداقل ٤ ديدگاه رو ميخونم
من اين روزها بيشتر پيام سيري را دريافت ميكنم يا وقتي سير هستم اصلا ميل به خوردن ندارم مثل گذشته نيست كة با وجود سيري باز هم ميل به خوردن داشته باشم
قبلا سير بودم و نميتونستم بخورم در دلم حسرت ميخوردم كة كاش سير نبودن و بيشتر ميخوردم
و وقتي كسي تعارف ميكرد زود ميخوردم با وحود سيري
من تغيير كردم و ديگر با وجود كمي سير بودن ميل به خوردن ندارم و كلمه ميل ندارم بماند اگه خواستم بعدا ميخورم
اين دو جمله رو شايد قبلا هم بكار ميبردم ولي طرف مقابل دست از سرم بر نميداشت و تا خوراكي را وارد دهنم نميكردم دست بر دار نبود
امروز علتش را درك كردم
چرا امروز وقتي مي گم ميل ندارم دست از سرم بر ميدارند و قبلا نه؟؟
هر چه از دل بر ايد بر دل نشيند
ياد اين جمله افتادم خوب من قبلا سير بودم و وقتي ميگفتم ميل ندارم دوست داشتم طرف مقابل اصرار كند تا من بخورم و بيشتر به خوردن توجه داشتم و حرف ميل ندارم و يا رژيم هستم به دلي كسي نمينشست و انرژي ميخوام بخورم رو براي طرف ميفرستادم و بعد با يك تعارف من استين بالا ميزدم و ميخوردم
ولي در اين مدت من واقعا نميخواستم بخورم و هيچ ميلي نداشتم و با تعارف نه به خوراكي نگاه كردم نه حسرت خوردن داشتم و نه مشتاق تعارف بودم و خيلي بي تفاوت و اين بي تفاوتي باعث شد با يك جمله ميل ندارم طرف مقابل واقعا درك كند كة من سير هستم و ديگه تعارف نكرده اين همان تجربه اين روزهاي من است با پدر و مادري روبرو ميشوم كة عشق انها غذا خوردن و تعارف به بچها و نوها است و لي اين روزها با جمله من ميل ندارم بعدا ميخورم كلا بيخيال من ميشوند چون من واقعا سير هستم و پيام سيري را دارم و خيلي خوشحال هستم
مرسي استاد بخاطر تمام اين تمرينات