ترکیب رفتار جدید با عادت قبلی نیاز به زمان و تکرار دارد چرا که تغییر عادت ها فرایندی مبنی بر زمان است.
عادت های ما در واقع رفتارهایی هستند که به واسطه تکرار در زمان به عادت تبدیل شده است.
رفتارها را نباید به دو گروه خوب یا بد تقسیم بندی کرد چرا که هر رفتار به نوبه خود نه خوب است و نه بد بلکه بخاطر تکرار شدن آن در زمان طولانی با نتیجه ای که ایجاد می کند مشخص می شود رفتارما که به عادت تبدیل شده است خوب یا بد می باشد.
این ما هستیم که اگر از نتیجه تکرار یک رفتار رضایت نداشته باشیم آن را عادت بد و اگر رضایت داشته باشیم عادت خوب می نامیم. و این درحالی است که شاید همان عادتی که از نظر ما بد است از نظر فرد دیگری عادت خوبی باشد.
دلیل تفاوت در نگرش ما به عادت ها بخاطر نتیجه ای است که از آن عادت برای خود متصور هستیم.
در واقع نتیجه ای در زندگی خود را به آن عادت ارتباط می دهیم و از آنجا که از نتیجه راضی نیستیم مقصر آن را عادت خود می دانیم و کاسه کوزه ها بر سر آن عادت شکسته می شود.
به عنوان مثال خوردن نان در هر معده غذایی عادتی است که برخی آن را بد و عامل چاقی خود می دانند و برخی آن را خوب و عامل سیر شدن خود می دانند.
پس این نان نیست که خوب یا بد بودن تکرار خوردنش را در هر وعده غذایی تعیین می کند بلکه تعریفی که شما از خوردن نان در ذهن خود دارید تعیین می کند که این عادت خوب و مفید است یا بد و مضر.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
رفتارهای ما
اگر رفتارهای خود را بخشی از مجموعه رفتارهای قابل انتخاب توسط هر فردی بدانید دیگر خود را بخاطر رفتاری که دارید سرزنش نمی کنید.
چون سرزنش کردن خود بخاطر رفتاری که به نظر شما صحیح نیست و عامل چاقی شما شده است باعث توجه بیشتر به آن رفتار می شود.
بیشتر شدن تمرکز بر رفتار باعث می شود درباره رفتار خود با دیگران صحبت کنید،آن رفتار را عامل و دلیل چاقی خود معرفی کنید و … و همه این موارد باعث قدرت گرفتن آن رفتار ذر شما می شود و ترک آن رفتار کاری دشوار و غیرممکن خواهد بود.
تجربه تصمیم گرفتن برای ترک برخی عادت های خود را داریم که با تصمیم قاطع تصمیم به ترک عادت خود گرفته ایم اما شاید فقط چند روز موفق به تکرار نکردن آن عادت شده ایم و با اولین فشار عصبی یا بهم ریختگی روحی آن عادت را تکرار کرده و موفق به ترک آن نشده ایم.
صلح کردن با عادت ها
به صلح رسیدن با هر عادتی به صورت منطقی برای اصلاح یا تغییر آن لازم است که در چالش من اینو نخوردم به شکل عالی و بسیار ملایم مراحل به صلح رسیدن با عادت موردنظر خود را سپری کردیم.
تصمیم ما برای ایجاد تغییر در عادت مورد نظر در واقع ترکیب کردن انتخاب رفتاری جدید با عادت قبلی است.
به عنوان مثال اگز شما مقداری رنگ زرد را با رنگ قرمز ترکیب کنید. رنگ قرمز متمایل به رنگ نارنجی خواهد شد.
هرچه میزان رنگ زرد را افزایش دهیم تمایل رنگ جدید ایجاد شده به رنگ نارنجی بیشتر خواهد شد.
در این ترکیب نه رنگ قرمز رنگ نامناسبی است و نه رنگ زرد انتخاب بسیار مناسبی است. بلکه فقط انتخاب رنگ ها نشان دهنده علاقه ما برای انتخاب از بین تنوع بی نهایت رنگ ها دارد.
ترکیب عادت جدید با عادت قبلی
شما با انتخاب رفتاری تازه برای ادغام با عادت قبلی در واقع یک واکنش جدید خلق کرده اید که تجربه متفاوتی برای شما به ارمغان می آورد.
تجربه ای که نه دقیقا مشابه تجربه عادت قبلی است و نه تجربه ای کاملا نو و جدید برای شما می باشد.
از آنجایی که ذهن ما علاقه شدید به تنوع طلبی دارد با تصمیم شما جهت ترکیب رفتار جدید با عادت قبلی قطعا موافقت خواهد کرد چرا که خواسته روح تجربه کردن است و روند تجربه کردن روح از طریق ذهن می گذرد و به جسم می رسد.
در واقع پردازش خواسته ای که روح شما تمایل به تجربه آن دارد در ذهن انجام شده و نتیجه آن در جسم به صورت فیزیکی و قابل لمس قابل مشاهده می شود.
حتما در زندگی موارد زیادی را سراغ دارید که از ایجاد تنوع استقبال کرده اید.
تنوع در مکان موردنظر برای سفر کردن، تنوع رفتن به رستوران، تنوع در تفریح کردن و بسیاری موارد دیگر
دلیل تمایل ذهن نسبت به تنوع طلبی ایجاد فرصت های بیشتر برای تجربه های متفاوت است.
بنابراین همانگونه که در سایر جنبه های زندگی بارها از ایجاد تنوع، احساس خوب و رضایت داشته ایم این بار سعی کنیم از همین روش که سال هاست مورد رضایت و استقبال ما بوده است برای تنوع در عادت های خود استفاده کنیم.
رفتار جدید “من اینو نخوردم” می تواند انتخابی بسیار متنوع را برای ما خلق کند.
من اینو نخوردم بعنوان انتخابی جدید می تواند تنوعی لذت بخش در رفتار تکراری “من اینو خوردم” بوجود آورد و سبب ایجاد احساس بهتر از خوردن مواد غذایی و برطرف کردن ترس از عدم کنترل خود در مواجه شدن با مواد غذایی باشد.
بنابراین از امروز با انتخاب رفتار جدید “من اینو نخوردم” سعی کنیم در هر رفتار تکرار شونده ای که برای احساس بد و عذاب وجدان ایجاد می کند تنوعی لذت بخش ایجاد کنید.
لازم به ذکر است که چنانچه عادت مدنظر شما مربوط به رفتارهای غذایی نمی باشد می توانید رفتار “من اینو نخوردم”را به هر عبارتی مرتبط به عادت موردنظر خود تغییر دهید و از ایجاد تنوع در رفتار تکراری و خسته کننده قبلی لذت ببرید.
اگر عادت انتخابی شما تغییر عادت خوابیدن می باشد می توانید از رفتار “من امروز نخوابیدم” استفاده کنید.
من امروز ریزه خواری نکردم
من این نخ سیگار رو نکشیدم
من این رفتار رو نداشتم
به سلیقه خودتان می توانید رفتاری جدید برای ایجاد تنوع در عادت قبلی خود ایجاد کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.33 از 36 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد منم عادت ریره خواری داشتم از غذای بچم از باقی مانده ی غذای رو میز غدا بعد از خوردن ناهار دوباره کمی بخورم یا اینکه بعد از خواب طهر یه مقدار سرپایی بخورم بعد چایی بخورم و با اونم یه شیرینی بخورم یا ظهر هنگام پختن غدا روی گاز یا سرخ کردن غدا از اون غذا یه عالمه بخورم تا موقع ناهار دوباره بخورم یا اینکه صبح ها بعد از صبحانه خوردن یه تیکه کیک یا بیسکوییت بخورم
ولی حالا میخوام بگم چه چیزهایی رو نخوردم وو تنوع انتخابی داشتم
و دارم به این عادتم راه راه اضافه میکنم که هم عادت رو حذف نکنم هم تغییرش بدم حالا شاید تو روز چندتاشون برام اتفاق بیفتن شایدم همشون البته در گذشته حالا مثال :
من چون برنج ایرانی خیلی دوست دارم ولی همسرم دوست نداره زیاد نمیخریم و معمولا برنجهای هندی رو میپزم ولی الان دو روز میشه یک کیسه برنج ایرانی خریدیم و گفتم امروز شوید پلو با ماهی درست کنم و من همیشه عادت به نوک زدن غذا قبل از ناهار دارم وخصوصا خیلی وقتا من ته دیگ برنج رو عادت کردم از قابلمه در میارم و نصفش رو میخورم یا قبلا همه اش رو میخوردم حالا هم برنج ایرانی بود و یه ته دیگ خیلی خوشمزه داشت در آوردم و خواستم بخورم گفتم نه میارم رو سفره ی غذا و اگر خواستم به جای برنجم داخل بشقابم ته دیگ رو میخورم با ماهی و میخوام تغییر بدم زمان خوردنش رو از قبل از نهار به زمان صرف ناهار در حد نیاز نه بیشتر بخورم واوردم روی سفره استاد شاید باورتون نشه هم چند قاشق برنج رو خوردم هم یک تکه ته دیگ بدون زیاده روی
و همین کارم رو دارم زمانش رو تغییر میدهم و باعث شده خیلی خوب کنترلش کنم و ریزه خواری نکنم و حدفش هم نکنم
یا اینکه استاد قبلا از غذای بچه ام هر چی میموند من میخوردم ولی حالا تا میخوام بخورم سریع اگاه میشم از روی عادت هست و نیاز ندارم و یا بدون خوردن برش میدارم خودم انتخاب میکنم الان نخورم چیزی تا هر وقت گرسنم شد واقعا نیاز داشتم غذا یا هر ماده ی غذایی رو بخورم حالا استاد یه مثال دیگه:
من پریشب خونه ی مادرم بودم و یه نصفه نون ساندویچ به عنوان شام ساندویچ خوردم وخیلی هم سیر شدم و دیگه به سمت هیچ غذایی در آشپز خونه نرفتم و زیاده روی نکردم و خودم انتخاب کردم چقد بخورم و کی بخورم خونه ی خودم که بودم قبل از رفتن به خانه ی مادرم دیگه سمت غذا نرفتم که ته بندی کنم تا اونجا حالا دوباره با همه شام بخورم نه خیلی راحت نخوردم و در اونجا یه نصفه خوردم و بعد از شام رنگینک درست کردن خیلی هم تعریف دادن برای با چایی خوردن و واقعا من سیر بودم و میل نداشتم به خوردن به ندازه یه نخود خوردم و دیگه ادامه ندادم
خوشحالم که خودم انتخاب میکنم کجا و به چه اندازه و در چه زمانی بخورم و دارم در عادت ریزه خواریم یه عالمه تغییر ایجاد میکنم
۱:پس من امروز قبل از نهار ته دیگ نخوردم و روی میزم خیلی کم خوردم در حد یک قاشق
۲:من خونه مامانم دو شب پیش که شام ساندویچ بود و مورد علاقه ام بود در حد یه نصفه خوردم و بیشتر نخوردم و نرفتم تو اشپزخونه دوباره نوک بزنم و بخورم
۳:بعد از شام چایی با رنگینک نخوردم چون سیر بودم
سلام
من یاد گرفتم که عادتاا بد نیستن نتیجه ای که اون عادت برای من به وجود میاره اون رو بد یا خوب میکنه
و ما ذاتا تنوع رو دوست داریم وهمیشه دنبال تنوع غذا ها در مزهای جدید یا رستوران جدید یا بسته بندی جدید یا دکور جدید هستیم ولی چرا داخل عادتهامون یک تنوع ایجاد نمیکنیم ؟؟
حالا من دارم روی عادت ریزه خواری کار میکنم داخل این چالش مثال از نخوردن های این چندد روزم :
دیشب مادرم زنگ زد گفت بیا اینجا برات سالاد الویه درست کردم اگه قبلا بود باید میرفتم و یه عالمه میخوردم ولی دیشب خیلی راحت گفتم نه جور نمیشه و دستت درد نکنه و من ترجیح دادم کارهای شخصی رو که باید انجام بدهم رو انجام بدهم و برای یه غذا حالا نرم و وقتم رو که برنامه ریزی کردم ا خراب نکنم و اصلا میلم نکشید
یا اینکه قبل از نهار من کمی در حد دو تیکه کوچیک ازته دیگ خوردم و انگار دیگه میلم نکشید بیشتر بخورم تا روی میز عذا که بازم در حد خیلی کم خوردم و برنجم به جاش موند داخل بشقاب و نتونستم تا آخر برنجم رو دیگه بخورم
یا اینکه پفیلا درست کردم برای عصرونه بچها یه مشت خوردم ولی با بی میلی چون قبلا خیلی دوست داشتم ولی دیگه دلم نخواست دوباره بخورم در صورتی که روی میز جلوم بودن و همسرم داشت میخورد و من نخوردم و اتفاقا باعث شد چایی رو هم بدون خرما با یه قند کوچیک بخورم
سلام
من فهمیدم که از عادتهای گدشته ام اصلا بدم نیاد و کاری به اونا نداشته باشم که بخواهم حذفشون کنم فقط باید انتخابهای جدید داشته باشم با اصافه کردن یه تغییر در عادت گذشته
من دیشب در شام دور همی که داشتیم اصلا میلم نشد شامم رو با نون بخرم و یه کاسه کوچیک بدون نون شام دیشبم رو خوردم و سیر هم بودم و حتما طبق عادت قبلی که باید نون میخوردم با غذا در وعده غذایی رو عمل نکردم و تنوع ایجاد کردم در انتخابم و این هم یک انتخاب جدید دیگه بود برای من که شام هر چی بود میخورم ولی بدون نون خیلی راحت دیشب سیر شدم احساس کردم اینقدر گرسنه نیستم که نون بخورم خالی هم بخورم سیر میشم و عالی بود و از خودم در دور همی راضی بودم و پر خوری یا ریزه خواری نکردم
دوم اینکه ما علاقه زیادی به تنوع طلبی داریم و هر جا مواد غذایی جدید ببینیم و یا بشنویم که کجا غذاش خوبه سریع میریم برای تست کردن پس تنوع طلبی در خوردن رو دوست داریم ولی چون هر روز تنوع مواد غذایی بیشتر میشه پس برای چاقها فرصتی هست که بیشتر به سمت چاقی برن با عادت تست کردن و چشیدن مزه ی حدید ما باید این تنوع طلبی رو در انتخابهای جدیدمون به کار بگیریمم و کلی انتخاب جدیدی برای رفتار غذایی خودمون داشته باشیم مثلا اگه هر روز چیزی خوردی ولی حالا میلت نمیشه نخور یا کم بخور یا زمانش رو تغییر بده یا…
منم دارم تنوع در انتخابهام ایجاد میکنم و هر جا سیر هستم نمیخورم یا مدل جدیدی میخورم مثل دیشب که یه کاسه کوچیک شام خوردم بدون نون اونم در دور همی و اون سفره ی شام با تنوع زیاد و … ولی من انتخاب جدید داشتم
عالی بودم و بازم از خودم راضیم
خیلی خوب در متن گفته شده که :
ذهن ما خیلی علاقه به تنوع طلبی داره و اگه در عادتمون یه تغییری به وجود بیاریم قطعا موافقت خواهد کرد
من عادت ریزه خواری داشتم ولی به این عادتم یه راه اضافه کردم که هم اون عادت رو باشه نخوام حذفش کنم و هم اینکه یه تنوع به اون عادت داده باشم مثلا
من از خوردن چیپس و پفک و کرانچی لدت میبرم و این عادتم مشکلی نداره و نتیجه اش باعث شده که من راضی نباشم
من دوشب پیش یه بسته کرانچی خریدم که کمی از اون رو قبل ناهار خوردم و یکم از اون رو بعد از نهار عصر خوردم در واقع من در این عادتم یه راه ایجاد کردم که کرانچی بخورم ولی یه مقدار از اون رو بزارم عصر بخورم
پس هم کرانچی که دوست داشتم خوردم هم یه تغییر داشتم
پس من کاری به منفی باف که میگه چرا خوردی چاق میشی ندارم و کاری به این دارم که همش رو مثل قبل یه دفعه نخوردم تا جایی که تونستم و حالم رو بد نکرد خوردم و دیگه ادامه ندادم
حالا اینم از یه راه به عادت کرانچی خوردنم که یه دفعه همش رو نخوردم
پس مغلوب منفی باف نمیشم من خوب عمل کردم ولی با کار کردن روی عادتهام بهتر هم خواهم شد
فایل تصویری امروز :
تغییر عادتها یه پروسه ی زمان بر هست همانطور که ما رفتارهای گذشته رو بارها و بارها تکرار کردیم و تبدیل به عادت ما شده اما حالا می گیم از اون خسته شدیم و بد هست در حالی که اون عادتها خوب یا بد نیستن ما نباید تفکیکشون کنیم و اگر عادتها و رفتارها رو دوست نداریم ما باید انتخابهای جدیدی داشته باشیم نه به این معنی که انتخابهای گذشته بد بودن نه چون اگر برای ذهن جا بیفته که یک رفتار و یا عادت من بد هست سریع ذهنت به این نتیجه میرسه که خود من و رفتارهام بد هستم پس پشت سرهم رفتار و عادتهای بد خواهم داشت .
پس ما با تکرار انتخابهای جدید ممکنه برای زمان بیشتری اونها رو تکرار کنیم ما خیلی وقتها داریم انتخابهای جدیدی رو تجربه میکنیم مثلا تغییر دکوراسیون و یا لباس و یا مدل مو و یا ….ممکنه ما داشته باشیم پس داخل رفتارمون هم میشه تغییر بدیم و ما باید از اون تغییرات استقبال کنیم .
ما باید انتخابهای گسترده تر و متنوع تر داشته باشیم در میزان خوردن و زمان خوردن …
پس تغییرات جدید خیلی خوبن و ما باید ادامه بدیم .
حالا ما باید یک رفتار اشتباه که در ذهن بیشتر افراد چاق هست رو بگیم که اونها خیلی دوست دارن مزه های جدید رو تست کنن مثلا یه غدای جدید یا یه رستوران جدید و یا کیک جدید و … چاقها خیلی تنوع رو دوست دارن و اما در عادتها تنوع رو دوست نداریم این اشتباه چاقها هست ما تنوع طلبیم و تنوع رو دوست داریم اما در تغییر عادتها دوست نداریم در خودمون تغییر به وحود بیاریم ما باید تحت تاثیر تبلیعات و تنوع مواد غذایی قرار نگیریم چون جهان رو به گسترش هست و کارش این هست ولی ما باید خودمون رو کنترل کنیم و نخواهیم سریع تست کنیم و کاری به روند تنوع پذیری جهان نداریم .
برداشت من از فایل امروز :
انتخاب جدید در رفتارها اگر داشته باشیم خیلی به ما قدرت میده که منم میتونم قدم بردارم و موفق بشم که همون تنوع ایجاد کردن در انتخابها هست و ما ذاتا تنوع رو خیلی دوست داریم مثلا تنوع در لباس پوشیدن و یا در دکور خونه و یا رستوران و یا مکانها و ….. اما در عادتهامون خیلی تنوع ایجاد نمیکنیم و مقاومت داریم . اما برای نتیجه ی جدید گرفتن تنها راهش تغییر کردن هست تغییر در افکار و یا باورها و رفتارها و در نهایت در نتایج هست پس تغییرات رو با اضافه کردن یک راه در اون اون رنگ مورد علاقه ایجاد کنید و بعد کم کم راه ها رو بیشتر میکنیم و این تغیرات اصلا نباید به این معنی باشه که اون رفتار و یا عادت گذشته ی من بد بوده نه اون بوده و هست و من از اون لدت بردم و دوستش داشتم که تکرارش کردم و حالا که نتیجه اش رو دوست ندارم میخوام در اون رفتار م و یا عادتم تغییری ایجاد کنم .
و اما من چه تغییراتی در رفتار غدایی ام ایجاد کردم :
سلام به استاد گرامی و دوستان عالی و هم مسیرم
من با اشتیاق هر روز یک قدم برمیدارم اما خوب میدانم تغییر عادت من یکم زمان میبره و من نباید عجله کنم و فقط باید استمرار در مسیر داشته باشم چون عادت قبلی من هم با تکرار کردن بارها ی اون رفتار در من به وجود اومده پس حالا هم با تکرار رفتار جدید(که یک راه ایجاد کردم ) من عادت جدیدی پیدا خواهم کرد و من یاد گرفتم با این عادت خودم که وقتی غذایی خوشمزه بود و دوستش داشتم اضافه بر نیاز سیری غذا میخورم در صلح باشم و بارها باید بگم این عادت من و بقیه عادتها ی من همه خوب هستن و اما ممکنه نتیجه ی اون عادت ها برام خوب نباشه و من دوستشون نداشته باشم که من باید با تکرار این آموزشها اون عادت رو کمرنگ کنم .
پس تمام عادتهای خوب هستن چون در گذشته این رفتار ها انتخاب من بودن پس حتما برام خوب بودن که این رفتار رو انتخاب کردم اما حالا میخوام انتخابهای متفاوتی داشته باشم نه اینکه انتخاب قبلی من اشتباه بوده نه میخوام تنوع در انتخاب داشته باشیم.
و حالا چرا باید با عادتهای خودمون در صلح باشیم ؟؟؟
چون اگر ذهن ناخود آگاه نتیجه گیری کنه که رفتارها و یا عادتهای من بد هستن به این نتیجه میرسه که خود من بد هستم و دیگه رفتار اشتباه پشت سر هم برای ما ایجاد میشه که تاثیر خوبی در ما نخواهند داشت .
پس من انتخابهای قبلیم رو دوست دارم و لی چون نتیجه اش رو دوست ندارم ، میخوام یه تغییر در اون ایجاد کنم .
من باید از تنوع در انتخابهای غذاییم استقبال کنم همانطور که از تنوع در دکوراسیون و سبک پوشش و مکان تفریح و … استقبال میکنم .
من خیلی انتخابهای جدیدی در خوردن باید داشته باشم مثلا هم در زمان خوردن هم در میزان خوردن و هم در….و تمام این تنوع باعث قدرت و شادابی در ما میشه .
و من دوست دارم مدتها این انتخابهای جدیدم رو تکرار کنم
مثلا من امروز ظهر ناهار پیراشکی داشتم و دلم خواست داغ و داغ حین سرخ کردن بخورم و همونجا پای اجاق گاز دو عدد خوردم و اما دیگه روی میز ناهار دوست نداشتم با بچه هام بخورم چون سیر بودم و هر چقدر خواستم وسوسه بشم که برم دوباره بخورم اما به جسمم که توجه میکردم سیر بودم و اصلا نیاز نداشتم و خیلی راحت از خوردن ناهار با بچه هام صرف نظر کردم تا یه ساعت بعد که رفتم میز رو جمع کنم دو عدد و نصفی در بشقاب پسرم بود وذلم خواست که دوباره اضافه بر نیازم که سیرم بخورم و من فقط اون عادت گذشته رو تکرار کردم اما با خوردن همون یه نصف پیراشکی و دلم اون دو تا ی دست نخورده رو هم دیگه نخواست و سر جاشون گذاشتم و چقدر امروز من از خوردن خودم لذت بردم که اضافه خوری رو داشتم اما با یه تغییر و تنوع که مقدار اضافه خوردیم از همیشه در گذشته خیلی کوچک تر بود و من لذت بردم .که هم عادتم رو داشتم و هم برای تناسب اندام خودم کاری کردم .
من عاشق این تنوع در رفتارم هستم و لذت میبرم از تنوع در انتخابهام و میخوام تنوعهای بیشتری رو تجربه کنم و یا یک مثال دیگه از امروز خودم که بخوام بگم این هست که من امروز صبح از خواب که پا شدم خیلی گرسنه نبودم و اما طبق عادت به عدد کروسان با شیر برداشتم که بخورم اما بازم تنوع در انتخابهام داشتم چون با کارد نصفش کردم و نصفش رو خوردم و هنوز نصفش داخل بوفه ی کیکها هست . اصلا یادم رفت که هست که برم دوباره بخورم و چقدر دیدن اون نصفه کیک نخورده .برای من ارزشمند هست .
ای ول دم خودم گرم. با این همه تنوع جدید که در خوردن پیدا کردم من از تمام اونها لذت میبرم و احساس قدرت و توانایی میکنم .
و اما من وقتی تنوع در مواد غذایی رو به روم باشه خیلی دوست دارم تمام مزه ها رو اگه شد در حد یه نوک قاشق تست کنم و این نشون میده که ذات من عاشق تنوع هست اما باید به خودم بگم چرا تنوع در عادتهامون رو دوست نداریم ؟؟؟؟؟ و دوست داریم همش یک عادت رو تکرار کنیم .
من توانایی ایجاد تنوع در عادتهام رو دارم ولی فقط در یک جاهایی از اون استفاده میکنیم که اشتباه هست .
من باید بدونم هر روز این جهان به سمت تنوع زیادی در تمام جنبه ها مثل مواد خوراکی و رستورانها و …. پیش میره اما من نباید مغلوب این تنوع بشم چون هر روز شاهد کلی خوردنیهای جدید و ….هستیم اما من کاری به این همه تنوع مواد خوراکی و مکانها برای سرو غذا. در در بازار ندارم .
من فعلا تنوع رو فقط در جنبه ی عادتهایی که نتیجه ی خوبی برام نداشته رو میخوام و من دلم عادتهای متنوع و جدید میخواد و از وقتی در دوره هستم کلی عادت جدید خلق کردم که از داشتن اونها کلی لذت میبرم مثلا من هر وقت برم خونه مادرم و سیر باشم و اما اونجا کلی خوراکی و غذا باشه من لب نمیزنم چون سیرم و تمرکزم رو بر نیاز جسمم میازرم و یا من هر بعد ازظهر چایی نمیخورم و یا اگر بخورم به خاطر علاقه ام به کشمش ترجیح میدم با کشمش بخورم در حالی که قند و شیرینی هم هست اما من نمیخورم .چون دوست ندارم و یا قبلا عادت داشتم بعد از ظهر برم کنار قابلمه و غذا بخورم اما حالا دیگه از انجام این کار اصلا لذتی نمیبرم و اصلا این عادتم یادم رفته و اصلا یادم نمیاد که بخوام انجامش بدم و …..
من شگفتی ساز میشم
من در مسیر تغییر کردنم
به نام خدای مهربان
سلام به همگی
من با اشتیاق دارم راهم رو ادامه میدم
من نباید فکر کنم چقدر عادتم بد و اذیت کننده هست نه اون رفتار خودش بد نیست بلکه به خاطر تکرار زیادش من رو خسته و ناراحت کرده پس اون عادت خوب هست ولی تکرارش بد هست .
پس عادتها رو تفکیک به خوب و بد نکنید همه خوبند اونها رفتارهایی هستند که در گذشته خودمون انتخاب کردیم اون رو انجام بدیم و اشتباه نبودن ولی الان من چون نتیجه اش رو دوست ندارم میخوام اون رو تغییر بدم پس ذهنمون باید اگاه باشه من هیچ عادت و رفتار بدی ندارم چون اگر ذهن متوجه بشه که این رفتارم بد هست به این نتیجه میرسه که من هم بدم و این نتیجه خوبی نداره پس عادتهای قبلی من که بد هم نیستن و هنوزم همراه من هستند اما من میخوام تجربه های جدیدتری از اونها داشته بلشم یعنی دنبال تغییر و تنوع در اونها هستم من خودم عاشق تنوع در لباس و دکوراسیون و تفریح و … هستم پس باید عاشق تنوع در رفتلرهام باشم و تجربه های جدید داشته باشم .
من باید در ساعت خوردن و میزان خوردم و … تنوع بدم و از این تنوع لذت ببرم
برای مثال :
همین نیم ساعت پیش غذا درست شد خواستم یکم از ته دیگ بردارم برداشتم اما اینقدر بی میل بودم و سیر بودم که راحت گفتم نه انجام نمیدم و ادامه ندادم همون یه ذره شد کمی بعد پلو ماهی رو گرم کردم و با دیدنش این فرمول بود که بخور خوشمزه اس خاصیت داره و … اومدم ریز یه تکه برداشتم دو تکه برداشتم واما دیدم بازم سیرم رها کردم و نخوردم و گقتم در نهایت اگر کسی نخورد بره سطل اشغال چرا من بخورم ؟؟
خورشت بامیه و برنج درست شد برای پسرم کشیدم اومدم یکم بخورم بازم حس سیری رو داشتم و فقط،یه دونه بامیه با برنج خوردم و دیگه ادامه ندادم چون سیر بودم و اتفاقا در همین چند مورد سریع به خودم گفتم چرا ریره خواری میکنی حالا اگر هم دوست داری این کار رو بکنی به یه ذره تست کردن قانع باش و ادامه نده که انصافا همین کار رو کردم چون واقعا سیر بودم و انجام این رفتارم به جای لذت من رو رنج میداد و فقط طبق عادت انجام میدادم که به خاطر بودن در این دوره تصمیم گرفتم یه راه ایجاد کنم و اونم مقدار و یا تعداد دفعات و … رو در این عادت تعییر بدم .که امروزم هر دفعه خواستم این کار رو بکنم در حد سر سوزن برداشتم و دیگه ادامه ندادم
من ریزه خوراری هنگام اماده شدن ته دیگ رو کم کردم .
من ریزه خواری حین اماده شدن پلو ماهی رو کم کردم .
من ریزه خورای حین خورشت بامیه با برنج رو کم کردم .
چقدر این تنوع در غذاا خوردنم رو دوست دارم و من عاشق این تغییرات هستم .
من همیشه به دنبال تست کردن مواد عذایی جدید بودم و هستم و تنوع طلبی در خوردن و خیلی چیزای دیگه رو دوست دارم اما چرا تنوع در رفتار رو دوست نداریم و تنوع در عادت رو دوست نداریم و نمیخواییم عادتها رو تغییر بدیم پس هر وقت مزه ی جدید رو میبینید دقت کنیم انتخاب با شما باشد و تحت تاثیر تنوع مزه ها قرار نگیرید چون در جهان هر روز تنوع در همه چیر خصوصا مزه ها و غداها بیشتر میشه پس باید کنترل دست ما باشه و سریع واکنش ندیم و کاری به روند تنوع پذیر بازار نداریم .
من امروز ظهر خورشت بامیه رو خالی بدون نون و برنج خوردم چون در همین حد چند قاشق خالی میل داشتم و بیشتر از این نمیتونستم بخورم پس من امروز ظهر برنج و نون و ته دیگ و همراهش بود اما من انتخاب کردم نخورم و فقط چند قاشق خالی خورشت بخورم چون سیر بودم خیلی گرسنه نبودم همین رو هم خوردم که ذهنم دست از سرم برداره و نگه چونکه ناهار نخوردی برو فلان چیز رو بخور و …یکم خالی خوردم که ساکت بشه و من ارامش داشته باشم .