0

انتخاب لاغری در زندگی (دهم)

انتخاب لاغری
اندازه متن

انتخاب چاقی شاید آگاهانه صورت نگرفته باشد، اما انتخاب لاغری باید صد در صد آگاهانه شروع شود.

حق انتخاب داشتن یکی از نعمت های ارزشمندی است که خداوند در اختیار انسان قرار داده است.

همه موجودات بر اساس دایره غریزه خود عمل می کنند و به همین دلیل در بین موجودات یک گونه انتخاب یا عملکرد متفاوت وجود ندارد.

بعنوان مثال همه پرستوها به یک شکل خانه سازی می کنند یا مهاحرت می کنند و …

اما برای انسان این امکان وجود دارد که بر اساس علایق خود انتخاب متفاوت از اطرافیان خود داشته باشد.

پیشرفت بشر به دلیل تنوع سلیقه در انتخاب کردن ایجاد شده است.

گسترش شهرها، تنوع در وسایل نقلیه، تنوع در نوع پوشش و بسیاری موارد دیگر نتیجه حق انتخاب داشتن انسان در زندگی است.

البته لازم به ذکر است که در ذهن بسیاری از ما به دلیل آموزش های اشتباه و ایجاد باورهای غلط، حق انتخاب (انتخاب لاغری) برای خود قائل نیستیم و احساس می کنیم مجبور به زندگی کردن بر اساس سلیقه و نظر دیگران (آنچه درباره چاقی به ما گفته شده است)‌ هستیم.

بر اساس آموزش های اشتباهی که در ذهن ما درباره مجبور بودن ایجاد شده است، ما در انتخاب مواد غذایی نیر دچار این اشتباه می شویم و تصور می کنیم که مجبور به خوردن هر ماده غذایی هستیم.

قبلا درباره این موضوع توضیح داده شده که وقتی فرمول اشتباهی در ذهن ایجاد می شود آن فرمول در تمام جنبه های زندگی تاثیرگذار است.

اگر ما باور کرده باشیم در نوع پوشش، سبک زندگی، دنبال کردن علایق و … حق انتخاب نداریم، این فرمول اشتباه در نحوه برخورد ما با مواد غذایی نیر تاثیرگذار خواهد بود.

به همین دلیل ما همواره در مسیر چاقی و چاق تر شدن حرکت کرده ایم بدون اینکه به این موضوع فکر کنیم که من حق انتخاب لاغری را دارم.

تصور ما این است که مجبور به چاق شدن و تحمل چاقی هستیم و راهی جز این نیست.

برای تغییر این فرمول ذهنی مخرب باید از توجه کردن به داشته های شخصی شروع کنیم.

برای قدم اول: به داشته های شخصی خود توجه کنید و لیستی از آنچه مربوط به شخص شماست تهیه کنید.

در قدم دوم: به آنچه دارید توجه کنید، آیا نظر و دیدگاه دیگران درباره آنچه دارید اهمیت دارد؟

  • نظر دیگران درباره کد ملی شما اهمیت دارد؟
  • دیدگاه دیگران درباره شماره همراه شما اهمیت دارد؟
  • عقیده دیگران درباره مسواک شما تاثیرگذار است؟

تا می توانید مثال هایی مانند این درباره موضوعات شخصی خود پیدا کنید.

این تمرین به شما کمک می کند تا باور کنید در حالت فعلی که تصور عمومی شما این است که در زندگی مجبور هستید بسیاری موارد هستند که برای داشتن یا انتخاب یا استفاده از آنها مجبور نیستید به نظر یا عقیده دیگران اهمیت دهید.

نکته جالب توجه درباره تمرینی که انجام دادید این است که احتمالا فراموش کردید جسم خود را بعنوان یکی از موارد شخصی زندگی خود عنوان کنید.

تجربه های شما درباره جسم یکی از شخصی ترین موارد زندگی است.

  • تنفس کردن شما ارتباطی با دیگران ندارد.
  • ضربان فلب شما بر فرد دیگری تاثیرگذار نیست.
  • شما نمی توانید با بوئیدن یک گل آنچه دریافت کرده اید را در شخص دیگری ایجاد کنید.
  • تناسب اندام شما کاملا شخصی است و هیچ گونه ارتباطی بین تناسب اندام شما و دیگران وجود ندارد.

همه ما تحت تاثیر قرار گرفتن به خاطر شرایط جسمی (چاقی) را تجربه کرده ایم.

بارها بخاطر حرف دیگران از شرایط جسمی خود شرمنده و ناراحت شده ایم.

بارها بخاطر حرف دیگران از حضوردر مهمانی ها و … منصرف شده ایم.

نکته جالب توجه این است که تا وقتی برای شرایط جسمی خود تحت تاثیر دیگران باشیم موفق به تغییر شرایط خود و انتخاب لاغری نخواهیم بود.

یکی از مهمترین دلایل موفقیت افرادی که در مسیر لاغری با ذهن شگفتی ساز می شوند این است که تحت تاثیر حرف های دیگران قرار نمی گیرند.

آنها فقط به خاطر خود می خواهند متناسب شوند و موضوع تناسب اندام را از هر موضوع دیگری در زندگی تفکیک می کنند.

در مقابل افرادی هستند که در عین حالی که عاشق متناسب شدن هستند اما دلیل اصلی آنها برای انتخاب لاغری خودشان نیستند بلکه بخاطر دیگران می خواهند متناسب شوند.

آنها به خاطر جلب رضایت همسرشان می خواهند متناسب شوند.

آنها دوست دارند متناسب شوند تا جواب دندان شکنی به آنهایی که سالها بخاطر اضافه وزن تحقیرشان کرده اند بدهند.

دلایل انتخاب لاغری آنها شخصی نیست بلکه برای قانع کردن یا جلب نظر دیگران است. و این یکی از مهمترین موانع متناسب شدن است.

در گام دهم از چالش فوق العاده “من اینو نخوردم” درباره انتخاب لاغری به عنوان شخصی ترین موضوع زندگی است.

موضوعی که باید مهم ترین موضوع زندگی باشد.

در این گام باید موضوع تناسب اندام را از هر موضوع دیگری در زندگی تفکیک کنیم تا به شکل عالی در مسیر تحقق رویای لاغری خود قدم بر داریم.

باید در ذهن ما انتخاب های ما در راستای لاغر شدن باشد.

زمانی که شما آگاهانه تصمیم می گیرید از این لحظه برخورد با مواد غذایی را بعنوان یک انتخاب موثر در ایجاد احساس بهتر در خود برای ادامه دادن در مسیر لاغری با ذهن بدانید به مرور این فرمول تاثیرگذار در ذهن شما ایجاد می شود که: من لاغر شدن را انتخاب کرده ام.

زمانی که انتخاب لاغری در ذهن ناخودآگاه شما انتخاب همیشگی شما باشد به مرور تمام تصمیاتی که قبلا می گرفتید و باعث ایجاد احساس بد در شما می شد به تصمیماتی با ایجاد احساس خوب در شما تغییر شکل می دهند.

نکته قابل توجه این است که هدف ما از اهمیت قائل شدن برای انتخاب لاغری از طریق داشتن انتخاب های شخصی و صحیح در رابطه با مواد غذایی اهمیت دادن به مواد غذایی به عنوان عامل چاق کننده نیست.

بلکه نکته مهم تنظیم احساس خود بر اساس هدف متناسب شدن است.

اگر شما به شکلی از مواد غذایی استفاده می کنید که احساس عذاب وجدان یا ترس از چاق شدن در شما ایجاد می کند این شما هستید که به وسله مواد غذایی در خود احساس چاق شدن ایجاد می کنید.

مواد غذایی به هیچ عنوان قدرت چاق کردن شُمــــا را ندارند.

 حتما بارها دیده اید که افراد متناسب بیشتر از نیاز بدن خود از هر ماده غذایی که ما جرات خوردن حتی به مقدار کم از آن را نداریم خورده اند اما نتیجه نهایی در آنها انتخاب لاغری و تناسب اندام داشتن است.

این مثال به وضوح مشخص می کند که مواد غذایی تاثیری در چاقی ندارند بلکه تاثیر اصلی تفکری است که ما درباره مواد غذایی در خود ایجاد کرده ایم.

در تمام فایل های آموزشی لاغری با ذهن هرجا صحبت از غذا خوردن یا مقدار یا نوع آن می شود به دلیل احساسی است که از خوردن آن در ما ایجاد می شود.

ما قصد داریم با استفاده از تغییر در نحوه برخورد خود با مواد غذایی به احساس بهتری درباره لاغر شدن برسیم و به این ترتیب آرامش و اطمینان از لاغر شدن را در خود تشدید کنیم.

منتظر خوندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.48 from 21 votes

https://tanasobefekri.net/?p=22914
برچسب ها:
52 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1401/11/04 13:50
      مدت عضویت: 485 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,127 کلمه

      بسم الله الرحمن الرحیم .

      چقدر فرمولهای عالی در این فایل و متن بود .چقدر نگرشهای عالی . انتخاب لاغری به عنوان موضوع شخصی من . 

      استاد چیزی که امروز به ذهنم رسید بعد از فرمایشات شما این بود که در همه ی این فرمولها یه چیزی مشترکه . یه ردپایی در همشون هست و اون من هستم . 

      در تمام این آموزشها شما میگید خودتون رو ببینید .

      چیزی که اکثر ما انسانها نمیبینیم . 

      ما اونقدر نگاهمون به بیرونه که از خودمون غافل هستیم و به نظرم همه ی این اتفاقا افتاده تا من خودمو ببینم . 

      در انتخابهام خودمو ببینم .

      در اندامم خودم و ببینم .

      در شخصیتم خودمو ببینم .

      در رفتارها و نگرشم خودمو ببینم .

      اینا همه مال منه و شخصی منه . 

      این حس مالکیت نسبت به خودم داشتن باعث میشه من بدونم اولین شخص در زندگی خودم خودم هستم . 

      البته این موضوع هم نباید از حد خودمون پاشو بیشتر بزاره و این خودبینی و خود خواهی وقتی از حوزه شخصیمون فراتر میره و باعث دخالت در زندگی دیگران میشه خب تبدیل به حس مذموم خودخواهی میشه و باعث میشه بعضی افراد ظالم باشن و به حقوق دیگران تجاوز کنند . در عین حال وقتی این خود بینی کم باشه باعث میشه ما خودمون رو نبینیم و به نوعی ظلم پذیر بشیم .  یعنی اینجا هم زیاده روی خوب نیست و اکثر ما چاقها به دلیل اینکه ظلم پذیر بودیم و ظلم زیاده رویهای خودمون و دیگران رو به خودمون پذیرفتیم شخصیتی کاملا ضعیف داریم که منجر به تشکیل فرمولهایی در همین راستا شده که اجبار یکی از اونهاست و ما فکر می کنیم به چاق بودن مجبور هستیم . 

      استاد میبینید حتی روش لاغری با ذهن شما از لحاظ جامعه شناسی هم قابل بررسی و اثباته و علم مردم شناسی جامعه شماسی و سایر علوم انسانی رو هم در لاغری با ذهن میشه دید . دیشب علوم دیگه رو در لاغری با ذهن پیدا کردم و امروزم این علوم رو .  شما چقدر قشنگ دارید این ویژگی ظلم پذیری ما رو دارید تبدیل می کنید به خوددوستی مثبت . 

      شخصیت ما رو دارید شکل میدید . بله کد ملی شخصیه و فقط به خودمون مربوط میشه . شناسنامه . رشته ی انتخابیم . امتحاناتم . نمراتم . کارم . پولهام . موتورم . لباسهام . اتاقم . وسایلم و از همه مهمتر جسمم . 

      صاحب جسمم خودم هستم و نباید به خاطر دیگران بخوام لاغر بشم . وقتی انگیزه ام از لاغر بودن به خاطر دیگران باشه نشون میده من بازم برای خودم ارزش قائل نیستم و باز قدرت رو دادم دست عوامل بیرونی . این فرمول در راستای لاغری نیست . 

      هر چی بیشتر می گذره بیشتر میفهمم لاغری چقدر امر مقدسیه و من با انتخابهای لاغری و تغییر بینش و نگرشم نسبت به لاغری چقدر اون رو پاک میبینم که کاملا در مسیر صراط مستقیمی که خدا ازش صحبت می کنه حرکت می کنه . 

      همه چیز در حد نیاز و تمام افکاری که ما رو ترغیب به زیاده روی می کنند لازمه که پاکسازی بشن . لازمه اونا رو از خودمون جدا کنیم . دقیقا نگهداشتن اون عقاید سبب میشه ما در سطح جسمی دچار اضافه وزن بشیم . مثلا بعد از سیر شدن وقتی می گیم این غذا  نذریه دقیقا همین عقیده باعث میشه ما اون غدا رو بخوریم بعد حالمون بد بشه احساس عداب وجدان کنیم . احساس چاقی کنیم و باز این رفتار و تکرار کنیم . تکرار عقایدی از جمله همین باعث میشه عم و اندوه دائمی داشته باشیم . اما نمیدونم چطور این فرمولها تبدیل به چاقی میشن . یعنی چطور ممکنه افکار ما یا رفتار ما به جسم تبدیل بشن ؟ چرا وقتی ما اضافه میخوریم چاق میشیم ؟ خب اگه بگیم فرمولشو داریم . چرا این فرمول مارو چاق می کنه ؟  یا اصلا چرا چاق میشیم . چاقی چیه دقیقا ؟ چطور فرمولها تبدیل میشن به چاقی مثلا چرا تبدیل نمیشن به چیزای دیگه ؟ 

      وای باز ذهنم درگیر سوال شد . فکر کنم این سوالها از ذهن چاق میاد . خب خودش پاسخ داده میشه . رهاشون می کنم و ادامه تمرین رو انجام میدم . 

      من امروز فهمیدم حتی اگه عذاب وجدان هم باعث چاقی میشه چون ما این عقیده رو داریم . در متنتون چقدر خوب گفتید حتی حال بد بعد از خوردن هم ما خودمون انتخاب می کنیم که حالمون بد بشه . 

      دقیقا اینم یه عادته .  انگار که غذا رو حق خودمون نمیدونیم . باهاش به صلح نرسیدیم . با خودمون نمیگیم خب خودم انتخاب کردم . 

      دقیقا همه ی این ناراحتیها هم انتخابیه و میتونیم انتخاب کنیم که ناراحت نباشیم . فقط در مسیر درست ادامه بدیم . 

      فضای لاغری ذهن رو انتخاب می کنم چون من در این فضا حالم خوبه . این چند وقت که اینجا بودم حالم خوب بوده و افکار و رفتارهایی همراستا با لاغری انتخاب کردم . من این روزها لاغری رو انتخاب کردم و یکی از فرمولهای ذهنی که در درسهای قبلی گفتید این بود که مگه ما اون وقت که رفتارهای چاق کننده رو تکرار می کردیم  دائمااز خودمون میپرسیدیم چرا چاق نمیشم ؟ نه اولش نه آخرش .  نه ما هیچ وقت در طول مسیراین سوال رو از خودمون نمیپرسیدیم . پس اینجا هم لازمه هیچ وقت نپرسیم چرا لاغر نمیشم ؟ این سوال در راستای مسیر لاغری نیست بلکه اتفاقا ما در مسیر چاقی این سوال رو مواقع رژیم میپرسیدیم . ولی اینجا لاغری با ذهنه نه لاغری با رژیم و چنین سوالاتی زیر سوال بردن خودمون و ضعیف کردن قدرت انتخاب خودمون و ایمان نداشتن به خودمونه . پس این سوالات رو هم باید پاک کنم . وقتی مطمئن باشم که لاغری هست دیگه این سوالات پیش نمیاد . و من در لاغری با ذهن به این اطمینان رسیدم که اینجا لاغری همیشگی هست و بزرگترین شاهدش استاد و سایر دوستانی که لاغر شدن . 

      امروز یه راه دیگه میخوام به مسیرم اضافه کنم و اونم  خوندن نظرات دوستانیه که لاغر شدن . 

      این کار سوالات ذهن چاقم رو پاک می کنه و من رو بیشتر به مسیر لاغری هدایت می کنه . 

      اما تمرین امروز من اینو نخوردم . 

      من یک ظرف پر گوشت کوبیده نخوردم .

      من آب گوشت نخوردم .

      من سمنو یک کاسه پر نخوردم . 

      من  بادومها رو تا ته ظرف نخوردم . من انجیر خشک تا ته ظرف نخوردم . 

      من مقدار زیاد مویز نخوردم . 

      من چند تا کیوی نخوردم . 

       من در موقع گرسنگی سریع نخوردم . انتخاب کردم که میتونم فعلا نخورم . 

      من در موقع سیری نخوردم . 

      نخوردم چون سیر بودم . 

      نمیخورم چون حالم خوبه . 

      نمیخورم چون سیرم . 

      نمیخورم چون اضافه است .

      اضافه نمیخورم چون ظلمه . 

      نمیخورم چون دوست ندارم .

      نمیخورم چون اعتماد به نفس دارم .

      نمیخورم چون حق انتخاب دارم . 

      نمیخورم چون مجبور نیستم . 

      نمیخورم چون میخوام لاغری رو انتخاب کنم . 

      البته که غذا قدرت چاق کردن منو نداره ولی نمیخورمش چون بهش حسی دیگه ندارم .

      اضافه نمیخورم چون بهش نیاز ندارم . 

      نمیخورم چون آگاهیم بیشتر شده . 

      نمیخورم چون آگاهم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/03 19:15
      مدت عضویت: 485 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,029 کلمه

      سلام و درود .

      این قدم در مورد انتخاب لاغری در زندگی بود . 

      از خودمون بپرسیم آیا خوردن این لقمه های اضافه انتخابمه یا احساس لاغری داشتن ؟ 

      خب من معمولا بعد از  خوردن غذا بر اساس حس پرخوری و ولع دچار عذاب وجدان میشم . 

      هر دوی این احساسها در مسیر چاقی هستند و چاقی ذهن من رو فعال نگه می دارند 

      ولی با گفتن همین یه جمله که انتخابت لاغریه یا چاقی جهت حرکت خودمون رو تغییر می دیم .

      من هر وقت که میبینم دارم بر اساس ولع میخورم یا نقطه سیری رو نتونستم تشخیص بدم اولش که میفهمم بر اساس گرسنگی نخوردم که نتونستم سیری رو تشخیص بدم یعنی مسیر رو از چند قدم قبل درست عمل نکردم ولی میگم اشکال نداره از همینجا که آگاه شدی جهت حرکت ماشین ذهنت رو تغییر بده ؟ 

      خب این جمله ای که شما گفتید خیلی خوبه آیا میخوای لاغری که همیشه برات ماندگاره رو انتخاب کنی یا این غذاهایی که این همه خوردی و تموم شد و هیچیش نموند . 

       من تا الان  از این جمله استفاده  میکردم که آیا میخوای بر اساس ولعت بخوری که بعد عذاب وجدان بگیری و احساس چاقی کنی یا میخوای بر اساس سیری و گرسنگی بخوری که بعد احساس لاغری داشته باشی ؟ 

      این سوال رو که از خودم میپرسم چون حس لاغریمو دوست دارم  دست از غذا میکشم میگم شاید الان نفهمم سیر شدم یا نه ولی میدونم که گرسنه نیستم . پس اینا لقمه های اضافه است که دارم میخورم پس نمیخورمش میزارم برای زمانیکه دوباره گرسنه شدم تا احساس شادی و لاغری باهام بمونه . 

      اما این سوال شما هم خوبه . چون باعث میشه ما لاغر شدن رو انتخاب کنیم که لذتش ماندگارتره و لقمه های اضافه رو کنار بزاریم . 

      در قسمت متن دوتا سوال پرسیده بودید . 

      برای قدم اول: به داشته های شخصی خود توجه کنید و لیستی از آنچه مربوط به شخص شماست تهیه کنید.

      در قدم دوم: به آنچه دارید توجه کنید، آیا نظر و دیدگاه دیگران درباره آنچه دارید اهمیت دارد؟

      قدم اول : من هویت دارم . من عطا علی بزرگی هستم . اسمم شخصیه . تاریخ تولدم شخصیه . تاریخ تولد دوباره ام شخصیه . کد ملی و شماره شناسنامه ام سختیه . مدرکم شخصیه . گواهینامه موتورم شخصیه . گواهینامه ماشینم شخصیه . کارت پایان خدمتم شخصیه . لباسام شخصیه . چهره ام شخصیه . صدام شخصیه . قدرت بینایی شنوایی لامسه و سایر حواسم شخصیه . معده ام شخصیه . کلا روح و جان و ذهن و جسمم شخصیه . موتورم شخصیه . وسایلم شخصیه . مسواکم شخصیه . حوله ام شخصیه . برسم شخصیه . تناسب اندام هم چون مربوط به جسم من میشه شخصیه . پس انتخابهام در مورد تناسب اندام هم شخصیه . غذایی که از گلوی من پایین میره شخصیه . احساس چاقی یا لاغری که من دارم شخصیه . 

      به نظر من این تمرین میخواد من رو قدرتمند کنه و بهم نشون بده من در مورد وسایل شخصیم  قدرت انتخاب دارم . مثلا  خودم انتخاب می کنم چشمام و ببندم و چیزی رو نبینم یا ببینم . خودم انتخاب می کنم چیزی رو بشنوم یا نشنوم . خودم انتخاب می کنم چیزی رو بخورم یا نخورم . در مورد مسائل شخصی من انتخاب کننده من هستم . تناسب اندام هم یه قضیه شخصیه پس تصمیم گیرنده و انتخاب کننده اون من هستم . هیچ تحمیلی وجود نداره . 

      خوردن یا نخوردن هیچ غذایی بر من تحمیل نمیشه . انتخاب با منه که در کدوم جهت حرکت کنم . آیا برخورد من با مواد غذایی در جهت همسو بودن با جسمه یا حرکتی تحمیلی حالا چه خوردن چه نخوردن . 

      آیا دارم خوردن رو به خودم تحمیل می کنم ؟ 

      آیا دارم نخوردن رو به خودم تحمیل میکنم ؟ 

      ما در مورد رفتار تحمیلی نخوردن معمولا خوب عمل می کنیم و  در مورد نخوردن رفتاری رو به خودمون تحمیل نمی کنیم مگر روشهای لاغری اشتباه که شخص رو به زور و تحمیل گرسنه نگه میدارند ولی ما بعد از مدتی تحمیل اون رو رها می کنیم . ولی در مورد خوردن تحمیلی خیلی حساسیت نشون نمیدیم . ولی انسانهای متناسب در مورد خوردن تحمیلی خیلی حساسن . وقتی زیادی چیزی بهشون تعارف کنیم اصلا و قاطعانه بر نمیدارن . 

      اما حالا به هر جهت انتخابم کردن اونقدر از این انتخاب ناراحتن که دیگه اصلا تکرارش نمی کنند . اابته عذاب وجدان چاقی ندارند ناراحتیشون مثل ما به خاطر چاق شدن نیست از رفتار تحمیلی پرخوری و فشار جسمی خوششون نمیاد . از دل درد و اذیت شدن جسمی  خوششون نمیاد . برای همین خیلی راحت انجامش نمیدن . 

      شخصیت لاغر طبیعی هیچ رفتاری رو به خودش تحمیل نمی کنه . نه خوردن نه نخوردن . 

      اون تناسب اندام خودش رو شخصی می دونه و به هیچ کس و حتی خودش اجازه نمیده که تناسب اندامش رو به هم بزنه  چون سلامتی و تناسب اندام و جسمش براش مهمه . به جسمش با خوردنهای بی رویه  فشار وارد نمی کنه . 

      جسمش براش محترمه . جسمش براش ارزش داره . 

      در قدم دوم: به آنچه دارید توجه کنید، آیا نظر و دیدگاه دیگران درباره آنچه دارید اهمیت دارد؟

      من وقتی چیزی رو دوست داشته باشم چون سخصی و مربوط به خودمه معمولا خودم انتخاب می کنم و نظر دیگران در صورتی که همراستا با عقاید خودم باشه خب میپذیرم اما وقتی همراستا با تصمیمات شخصی من نباشه کاری رو انجام میدم که دل خودم میخواد . 

      البته در این موارد کمی انعطاف دارم . یعنی شخصیت لاغرم قاطعیت داره اما شخصیت چاقم منعطفه . اما من از این انعطاف در جهت پیشنهادات لاغری استفاده می کنم . یعنی از قدرت انعطاف ذهنم در جهت لاغری استفاده می کنم نه در جهت چاقی . 

      من قاطعیت تناسب اندام رو با انعطاف ترکیب می کنم و رفتاری جدید خلق می کنم . 

      یعنی در مقابل رفتار چاقی قاطعانه عمل می کنم اما در مورد رفتار لاغری انعطاف به خرج میدم . 

      یعنی مثلا رنگ سبز رو دیگه ایجاد نمیکنم یعنی مثلا به رنگ زردم آبی اضافه نمی کنم . در اضافه کردن آبی قاطعیت به خرج میدم اما در اضافه کردن قرمز انعطاف به خرج میدم تا نارنجی های مختلف ایجاد کنم . 

      انعطافم رو در مسیر لاغری ظاهر می کنم . 

      البته تمام این رفتارها فعلا آگاهانه است و هنوز عادتم نشده . اما تمرین می کنم که بیشتر به این شیوه عمل کنم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم