تاثیر خوردن بر جسم از چالش های ذهن افرادی است که اضافه وزن دارند.
در سال هایی که چاق بودم هزاران بار به این موضوع فکر می کردم که چرا بعضی ها هرچی دلشون بخواد می خوردند ولی چاق نمی شن.
ولی من هرچی بخورم فقط چاق می شم.
انقدر باور من درباره تاثیر خوردن بر جسم مخرب شده بود که تصور می کردم هرچی بخورم باعث چاقی من می شه و به همین دلیل بارها به دیگران می گفتم که من اگه آب هم بخورم چاق می شم.
اتفاقا همین اتفاق هم رخ می داد و در فصل تابستان که به دلیل شرایط آب و هوای گرم منطقه ما مصرف آب من بیشتر می شود من چاق تر می شدم.
ترس من از چاق شدن به حدی شده بود که از شنا کردن هم می ترسیدم.
تصور می کردم آب از پوست من وارد بدنم می شه و باعث چاق تر شدن من خواهد شد.
اینها تصاویری است که به واسطه شنیده های اشتباه و فرمول های ذهنی نادرست در ذهن من شکل گرفته بود و از آنجایی که هر تصویری در ذهن ما ایجاد شود چه بخواهیم چه نخواهیم به واقعیت تبدیل خواهد شد من همواره در مسیر چاق شدن بودنم.
افکاری که من درباره تاثیر خوردن بر جسم در ذهنم داشتم باعث ترس و نگرانی من از چاق شدن می شد و این درحالی بود که برخی از دوستانم که افراد متناسبی بودند هیچ ترس و نگرانی از خوردن مواد غذایی نداشتند.
آن روزها آرزوی من این بود که بتوانم با لذت و بدون نگرانی ار هر غذایی به هر مقداری مصرف کنم و چاق نشم.
بارها پیش آمده بود که در مهمانی هنگام صرف غذا کنار فرد متناسبی قرار بگیرم و با دیدن صحنه غذا خوردن آن فرد که بدون ترس و نگرانی از چاق شدن تمام پرس غذای خود به همراه نوشابه و سالاد و دیگر مخلفات را می خورد احساس حسرت داشته باشم.
با خودم می گفتم: که ای کاش من هم می توانستم مانند این فرد با خیال راحت غذایم را بخورم و تعجب می کردم که تاثیر خوردن بر جسم این افراد چگونه است؟!!
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و به واسطه موفقیتی که در کاهش وزن و سایز از این طریق کسب کردم و به واسطه آن با افراد زیادی که اضافه وزن دارند آشنا شدم به وضوح دیدم که رویای بسیاری از افراد چاق خوردن بدون ترس و نگرانی از هر غذایی و به هر میزان است.
بارها در نوشته های اعضای سایت خوانده ام که:
آرزوی آنها این است بتوانند از هر غذایی هرچه قدر دلشان می خواهد بخورند و چاق نشوند.
این رویای مشترک در ذهن افراد چاق به واسطه دیدن نحوه خوردن افراد متناسب ایجاد شده است.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
ما با دیدن افراد متناسب که به راحتی از هر غذایی می خورند و مقایسه آنها با خودمان که جرات خوردن هر غذایی را نداریم به این نتیجه رسیدیم که بهترین آرزوی ما خوردن از هر غذایی به هر اندازه که دوست داریم است.
رویایی که برای من و بسیاری از افرادی که از دوره های آموزشی لاغری با ذهن استفاده کردند به واقعیت تبدیل شد.
این رویا از دو بخش تشکیل شده است:
- خوردن از هر ماده غذایی
- خوردن به هر اندازه که دلمان می خواهد
نکته جالب توجه در مورد رویای افراد چاق این است که در هر دوبخش شباهت ها و تفاوت هایی با افراد متناسب دارند. شباهت های رویای ما با افراد متناسب مربوط به فرمول های اصلی و صحیح ذهن ما و تفاوت های رویای ما با افراد متناسب مربوط به فرمول های اشتباه ذهن ماست که به مرور زمان در ذهن ما ایجاد شده اند.
بخش اول که خوردن از هر ماده غذایی شامل دو بخش تاثیر گرفته از فرمول های صحیح و اشتباه ذهنی است.
اینکه ما بتوانیم از هر ماده غذایی مصرف کنیم تاثیر گرفته از فرمول های صحیح ذهنی است.
اما اینکه دایره مواد غذایی مورد علاقه ما چقدر وسیع است برگرفته از فرمول های اشتباه ذهنی است.
زمانی که به تاثیر فرمول های ذهنی در واکنش های رفتاری پی بردم به رفتار افراد متناسب بیشتر توجه کردم.
تفاوت واضحی که بین خودم و افراد متناسب مشاهده کردم این بود که تنوع مواد غذایی موردعلاقه آنها بسیار کمتر از تنوع مورد علاقه من بود.
من از خوردن هر خوردنی لذت می بردم اصلا طعم آن اهمیتی نداشت.
ترشی را دوست داشتم، عاشق شیرینی بودم،تلخی را بخاطر اینکه فکر می کردم به لاغر شدن من کمک می کند دوست داشتم و شوری را به بی نمکی ترجیح می دادم.
تفاوتی نداشت غذا سفت باشد یا آبکی، کیک و کلوچه نرم باشد یا خشک، میوه شیرین باشد یا ترش،من همه را دوست داشتم و می خوردم.
وقتی به تفاوت دایره علایق خودم با افراد متناسب پی بردم متوجه شدم که رویای من در صورت تحقق یافتن در نهایت باعث چاق تر شدن من خواهد شد چرا که یک فرد متناسب تنوع غذایی بسیار کمتر از من دارد و اگر غذایی مورد علاقه اش نباشد به هیچ وجه به خاطر اینکه سیر شود یا چون موقع خوردن است آن را نمی خورد.
در مورد بخش دوم نیز همچین شرایطی وجود داشت.
افراد متناسب به هر اندازه که دلشان می خواست می خوردند و من هم دوست داشتم به هر اندازه که دلم می خواهد بخورم اما نکته ایجا بود که دلمان چقدر می خواهد؟
دل یک فرد متناسب چقدر می خواهد و دل یک فرد چاق چقدر می خواهد؟
آنچه دل ما برای خوردن می خواهد بستگی به فرمول های ذهنی ما دارد و به همین دلیل میزان دلخواستن افراد چاق به مراتب بیشتر از دلخواستن افراد متناسب است.
هرچه در مسیر لاغری با ذهن ادامه دادم بخش اول و دوم رویای من شباهت بیشتری به واقعیت زندگی افراد متناسب پیدا کرد.
به مرور تنوع غذای مورد علاقه من کمتر شد نه اینکه حذف شود ولی آن هیجان و شور و اشتیاقی که برای ایجاد تنوع در خوردن داشتم در من کم تر شد و کمتر چشمم به دنبال مواد غذایی جدید و تنوع مزه ها و محصولات جدید بود.
از طرفی مقداری که منو از خوردن راضی می کرد تغییر کرد نه اینکه به اجبار بخواهم مقدار کمتری غذا بخورم بلکه به شکلی که هیجان در خوردن من کمتر شد و به مقدار کمتر از قبل برای هر وعده غذا می خوردم.
دقت کنید گفتم کمتر از قبل نه کمتر از نیاز فعلی بدنم.
یعنی من در این چند سال که در مسیر لاغری با ذهن هستم هیچ وقت گرسنگی نکشیدم و اتفاقا تحمل گرسنگی برای من به مراتب سخت تر شده و اصلا دوست ندارم احساس گرسنگی برای مدت زیادی داشته باشم.
این تغییرات بیرونی به دلیل تغییر فرمول های ذهنی است که به مرور با گوش دادن به فایل ها و انجام تمرینات در من ایجاد شد و باعث تغییر در افکار، رفتار و جسم من شد.
این مسیری است که همه افرادی که اضافه وزن دارند و می خواهند از طریق آموزش ذهنی لاغر شوند باید طی کنند.
راه میان بری ندارد.
نمی توان با یک هفته یا یک ماه فایل گوش دادن و تمرین کردن بر چند سال چاقی غلبه کرد.
نباید انتظار داشته باشید با چند هفته بودن در مسیر لاغری با ذهن به مقدار زیادی از مسیر چاقی که سالها در آن حرکت می کردید فاصله بگیرید.
باید با توجه کردن به احساس خود و باور کردن مسیری که در پیش گرفته اید شوق و اشتیاق خود برای ادامه دادن را افزایش داده و هر روز یک گام به سمت لاغری بردارید، در این صورت بعد از مدتی شما به راحتی توانسته اید بین مسیر لاغری و مسیر چاقی فاصله زیادی ایجاد کنید.
این فاصله به شکل احساس خوب، افکار خوب، آرامش ذهنی،تغییر در عادت های غذایی، تغییر در حرص و ولع برای خوردن و در نهایت تغییر در جسم شما ظاهر خواهد شد.
در انتها دوست دارم تاکید کنم، اگر مسیر لاغری با ذهن را به صورت مستمر ادامه دهید چه بخواهید چه نخواهید لاغر خواهید شد.
موضوع این جلسه از چالش من اینو نخوردم را با دقت دنبال کرده و دیدگاه خود درباره آن را در بخش ثبت دیدگاه به اشتراک بگذارید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
نتیجه آزمون چالش من اینو نخوردم
با توجه به صحیح و کامل بودن بسیاری از نوشته های شما عزیزان انتخاب سه دیدگاه بعنوان دیدگاه برتر یا بهتر کار درستی نبود چون خیلی از دوستان صحیح و کامل توضیح داده بودند.
امتیاز 4.14 از 22 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام استاد
خداا شاکرم که درتاریخ 1402/08/30 این فایل را گوش دادم
استاد این که چرا افراد لاغر چاق نمیشوند و بارها دیدم که خیلی بیشتر از ما افراد چاق میخورند ولی لاغر و متناسب هستند بارها برای من سوال بود والان متوجه شدم که از فکر آنها است یعنی ما افراد حتی اگر چیزی نخوریم ولی تا موقع ناهارو شام به چیزهایی فکر کنیم که اگر مثلا ناهار ماکارونی داریم پس بهتره من فلان ترشی و یا فلان سس و ماست و با سبزی بخورم خوشمزه تر میشود حتی اگر اینها رادرموقع خوردن انجام ندهیم ولی چون درمورد آن فکر کردیم و مزه و لذت خوردن را درذهن خودمان مرورکردیم ما چاق تر میشویم و چقدر جالبه ما همیشه قبل از خوردن هرغذایی ابتدا فکر کردیم که من وقتی این غذا را میخورم آیا چاق نمیشوم و حتی درهنگام خوردن با اینکه هنوز سیر نشدیم این فکر تکرار میشود و بعد از خوردن تا حد پرخوری بازهم فکر که دیدی دوباره خوردم و نتوانستم درست انجام بدهم و سرزنش ها شروع میشود
ما باید قبل – حین- و بعد از غذا خوردن اصلا درمورد نوع غذا و تنوع غذا و مقدار غذایی که باید بخوریم فکر نکنیم چون همین فکر کردن و مرور افکار چاقی درذهن مارا هرروز به چاقی نزدیکتر میکند . ما اگر حتی آب هم بخوریم درحالی که هیچگونه کالری ندارد ولی چون با فکر چاقی است ما راچاق میکند
فکر کردن درمورد خوردن به مراتب تاثیر آن بیشتر از خوردن است
ما باید این تمرین را شروع کنیم که با فکر کردن که من امروز این کارا انجام ندادم هرروز درمسیر لاغری قرار بگیرم و بدون فکر کردن که چه غذایی باید بخورم و یا با چه مواد غذایی بخورم که خوشمزه تر شود از مسیر چاقی فاصله بگیریم چون ما از ابتدا با فکر چاقی چاق تر شدیم ایتدا فکر چاقی درذهن ما تقویت شده سپس از طریق جامعه – خانواده و دوستان شاهد برای چاقی خود جمع کردیم و درنهایت نوع خوردن با افکار چاقی جسم مارا چاق کرده است و چقدر دراین سالیان سال روش اشتباه انواع رژیمها وورزشها را انجام دادیم و فشار برجسم خود آوردیم درحالی که ما ازابتدا با فکر چاقی چاق شدیم پس باید الان هم با فکر لاغری و با فرمولهای ذهنی لاغری لاغر شویم و چقدراین تمرین عالی خواهد بود که وقتی انجام دهیم یاد میگیریم که درمورد غذا فکر نکنیم و جالبه واکنش ما به خوردن غذاها خود به خود تغییر میکند و دیگر ولع خوردن درما شکل نمگیرد من قبلا وقتی شیرینی را میدیدم از هرنوعی بود باید میخوردم ولی الان یکماه است جعبه شیرینی دریخچال من است و اصلا میلی برای خوردن ندارم درحالی که اگر قبلا بود من تمام کابینت ها را می گشتم تا مقداری شیرینی و یا چیز خوشمزه پیدا کنم و این یعنی بهترین تغییر درذهن و افکار من است
استاد درمورد فکر کردن باید بگوییم احساس و حال خوب ما دقیقا مرتبط است با این فکر کردن چون وقتی ما درمورد خوردن و یا موضوعی فکر میکنیم اگر برای ما خوشایند نباشد حس و حال مارا بد میکند ولی اگر درمورد آن فکر نکنیم و بگذاریم کائنات مسیر خود را طی کنند ما درمسیر درست زندگی هستیم و چقدر از شما ممنون و سپاسگزارم که فرمول به این مهمی را به ما یاد دادید . بازم ممنون
لاغری آسانترین کار دنیاست