0

تصویرسازی ذهنی لاغری (پانزدهم)

ایجاد تصویر لاغری
اندازه متن

تصویرسازی ذهنی از مهمترین مراحل لاغری با ذهن است که در این قسمت از چالش من اینو نخوردم درباره آن توضیح داده شده است. بنابراین لازم به تاکید است که محتوای این جلسه فوق العاده مهم و تاثیرگذار است.

تصویرسازی ذهنی

تصویرسازی ذهنی از موثرترین فرایندهای ناخودآگاه است که تمام جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد اما شاید کمتر کسی درباره آن آگاهی داشته باشد و حتی در آموزش های مختلف درباره قانون جذب و موارد مشابه به آن پرداحته شده است.

همه افرادی که اضافه وزن دارند به شکل استادانه ای از این قدرت ذهن خود برای تصویرسازی ذهنی چاق تر شدن استفاده می کنند اما همین افراد در روند لاغر شدن قادر به استفاده از این قدرت درونی خود نیستند.

علت این موضوع به فراموشی سپردن تصویر متناسب خودشان است.

عده زیادی از افرادی که اضافه وزن دارند مانند من از دوران کودکی دچار اضافه وزن شده اند بنابراین تصویر متناسبی از خود در ذهنشان ندارند و در ایجاد تصویر لاغری در ذهن خود ناتوان هستند.

آن عده از افراد چاقی که تا چند سال قبل کاملا متناسب بوده اند به دلیل درگیری ذهنی شدیدی که با چاقی و چاق شدن در آنها ایجاد شده است به مرور فراموش کرده اند که روزگاری متناسب بوده اند و به دلیل توجه بیش از اندازه به چاقی توانایی بخاطر آوری یا ایجاد تصویر لاغری را در ذهن خود ندارند.

البته دلیل دیگر ناتوانی آنها عدم آگاهی از اهمیت ایجاد تصویر لاغری و همچنین نداشتن اطلاعات درباره چگونه ایجاد کردن آن است.

تاثیر مغز چاقی
تصویرسازی ذهنی

تصویر چاقی ذهن

با اشاره به چگونه ایجاد شدن تصویر چاقی به وضوح می توانید به تلاش خود برای ایجاد تصویرسازی ذهنی چاقی در ذهنتان پی ببرید.

هر بار که شما خود را وزن می کنید با عددی مواجه می شوید که عدد موردعلاقه شما نیست.

دیدن هر بار این عدد باعث ایجاد احساس بد در شما می شود.

احساس بدی که منشاء آن چاقی است.

تکرار هر احساس برای ذهن شما به معنی علاقه شما به آن احساس است.

شاید مسخره به نظر بیاد ولی روند کار ذهن به همین شکل است.

از آنجایی که ما در انتخاب احساس آزاد هستیم بنابراین سیستم ذهنی ما به گونه ای طراحی شده است که احساس ما را بررسی و قضاوت نمی کند.

اگر ذهن بخواهد در چگونگی احساس ما دخالت کند از میزان اختیار کامل ما در انتخاب های خود کاسته می شود و این با اصل خلقت انسان توسط خداوند در تضاد است.

بنابراین ذهن ما قضاوتی درباره احساس ما ندارد و اصلا برایش مهم نیست که این احساس چه نتیجه ای دربر خواهد داشت.

و سیستم ذهن به شکلی تنظیم شده است که هر احساسی تکرار شود آن احساس به عنوان یک موضوع مهم و مورد علاقه ما ثبت شده و در دستور کار گسترش ذهن قرار می گیرد.

به همین دلیل است که از زمانی که شما دچار احساس چاقی شدید روند چاق تر شدن شما شروع شده و ادامه داشته است.

بنابراین وزن کردن خود یکی از عادت های مخرب در تشدید تصویر چاقی ذهن است که متاسفانه به شکل گسترده از طرف پزشکان و متخصصان تغذیه توصیه می شود و ترازو را ابزاری برای کنترل وزن و اطلاع از وضعیت جسمانی معرفی می کنند درصورتی که تاثیر بسیار مخرب در تشدید روند چاقی دارد.

برای گسترش این آگاهی دوستانی که این مطلب را می خوانند تجربیات خود از استفاده کردن از ترازو را به اشتراک بگذارند.

سایز کردن خود از دیگر مواردی است که باعث وضوح تصویرسازی ذهنی چاقی می شود.

توجه کردن به چسبان شدن یا تنگ شدن لباس یا کمربند.

سایز کردن در واقع نوعی وزن کردن است و احساس بد شما از چاقی را تکمیل می کند.

تصور کنید شما از طرفی با استفاده از ترازو و دیدن عدد وزنی خود به احساس بد چاقی می رسید و از طرفی با سایز کردن لباس خود احساس چاق تر شدن خود را تائید می کنید.

هر بار که شما با استفاده از ترازو یا از طریق سایز کردن به احساس چاقی یا چاق تر شدن برسید در حال واضح تر کردن تصویر چاقی ذهن خود هستید.

تماشای خود در آینه از دیگر طریق های ایجاد احساس چاقی در خود و کمک به وضوح تصویرسازی ذهنی چاقی است.

توجه به حرف های دیگران درباره چاقی خود یا بدتر از آن پیش بینی حرف زدن دیگران درباره چاقی خود روش دیگری برای پررنگ تر کردن تصویرسازی ذهنی چاقی است که همه افراد چاق آن را به دفعات تکرار می کنند.

دیدن خود در عکس های دسته جمعی و مقایسه کردن خود با دیگران که متناسب هستند و رسیدن به احساس بد چاقی از دیگر موارد به وضوح رساندن تصویرسازی ذهنی چاقی است.

اینها برخی از طریق های توجه کردن به چاقی و کمک به شفاف سازی تصویر چاقی ذهن است که همه افراد چاق به طریق مختلف آنها را بارها تکرار می کنند.

اما اگر توجه کنید هر زمان ما تصمیم به لاغر شدن گرفته ایم و از هر روشی برای لاغری اقدام کرده این تلاش های مشابه این را برای ایجاد تصویر لاغری ذهنی انجام نداده ایم.

و یکی از دلایل شکست خوردن ما در لاغری با هر روشی ایجاد نکردن تصویر ذهنی لاغری است.

لازم به ذکر است که علاوه بر این که ما ایجاد تصویر لاغری ذهنی را انجام نمی دادیم در مدت زمانی که در حال سعی کردن برای لاغر شدن بودیم با تکرار روش های تقویت تصاویر چاقی ذهن احساس ناامیدی از کسب نتیجه مطلوب را در خودمان افزایش می دادیم و در نهایت باعث خسته شدن و ادامه ندادن روش لاغری خود می شدیم.

توجه به ایجاد تصویر لاغری ذهنی و همچنین پرهیز از تکرار رفتاری که تصویرسازی ذهنی چاقی ذهن را تقویت می کند از مهمترین مراحل لاغری با ذهن است که نیاز به توجه و تمرین بسیار برای یادگیری انجام صحیح آن دارد.

توضیحات این قسمت از چالش تغییر عادت به شما کمک می کند تا به شکل بهتری این دو بخش بسیار مهم را مدیریت کنید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.00 از 26 رای

https://tanasobefekri.net/?p=23336
49 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/07/28 12:41
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 1,169 کلمه

      سلام
      من تا قبل از آشنایی با این دوره به روش رژیم و ورزش میخواستم و تلاش میکردم که لاغر بشم و به نظر خودم داشتم جلوی چاقی رو میگرفتم و تلاش میکردم ولی انگار هر چه بیشتر تلاش میکردم لاغری بدتر از من دور میشد و اما تلاشهام
      چی بخور یا چی نخورم
      چه موقع چه نوع غذایی رو بخورم
      توجه به نوع غذا ها داشته باشم و مقدار کالریشون
      توجه به میزان فعالیت بدنم که کم تحرک نباشم
      توجه به گشادی و یا تنگی لباسهام و کمر شلوارهام که این اواخر همه تنگ شده بودن
      توجه هر روز به وزنم با رفتن روی ترازو =حال بد
      رفتن داخل آییینه و تمرکز روی نقاطی که چاق بودن و میخواستم لاغر بشن
      فقط حرف و تحقبق در مورد رژیم و نحوه لاغری بقیه که داشتن موفق میشدن چه داخل باشگاه چه اطرافیان
      داخل جمع ها فقط حرفم در مورد چاقی خودم بود
      حسرت لاعری بقیه رو زیاد میخوردم
      سایز کردن دور شکم و باسن
      رفتن به دکتر تغذیه و داشتن رژیم
      طبق رزیم غذا خوردن
      و…..
      اگه بخواهم دقیق فکر کنم هنوزم یه کارایی بوده که الان یادم نیست همه رو انجام میدادم که لاغر بشم
      ولی خنده داره الان برام چقدر راهم غلط بوده دقیقا داشتم به چاقی توجه میکردم و خودم خبر نداشتم
      یادم اواخر دوران رژیم چون به شدت در حال افزایش وزن بودم هر دو سه ماهی از دکتر تغذیه کمک میخواستم که چرا اینجورم و ثابت نمیمونم اونم پیشنهاد داد هر هفته یا هفته ای دو بار روی ترازو برو اگه دیدی افزایش وزن داشتی فلان رژیم رو بگیر سریع وزنت میاد پایین و بماند که یه عالمه محدودیت به محدودیت های غذایی من اضافه میکرد و وای از روزی که من روی ترازو میرفتم و وزنم رو بی دلیل بدون اینکه زیاده روی کرده باشم حد اقل از خیلیا کمتر میخوردم در اطرافم و متناسب هم بودن و حتی اونا من رو عیب میکردن که تو طبق معمول مخالفی با خوردن و غذا نمیخوری و برنامه های بقیه رو هم بهم میزنی چون جرات خوردن در شب و رستوران و غذاهای معمولی رو نداشتم فقط غذاهای خاص رژیمی بد مزه رو میخوردم و اون وقت اون اوضاعم بود که روز به روز در حال افزایش سایز و وزن بودم و من خیلی ناراحت میشدم و حتی روزم هم خراب میشد و بقیه هم میدونستن که علت ناراحتیم چیه و خودم هم کلی حرف داشتم که من چیزی نمیخورم من که رژیم هستم ولی اوضاع جسم ام چرا اینطوز و دوباره برمیگشتم پیش دکتر و رژیم به عنوان های مختلف به من میدادو سفارش بیشتر از ترازو میکرد و نتیجه اش حال بد بیشتر برای خودم بود

      پس قشنگ میفههمم که تمام تلاشهای من تمام وزن کردنهای من همه توجه های من و خوردنهای من باعث شده من به سمت چاقی برم چرا ؟
      چون تصویر چاقی رو برای خودن روشنتر میکردم و به قول استاد حتی فول اچ دی میکردم کیفیت تصویر رو
      حتی یادم این اواخر یه آشنا داشتیم که کارشناس تغذیه بود و من خیلی اون رو نمیدیدم ولی چند برا که اون رو میدیدم میرفتم پیشش و تمام شرایطم رو که چه اوضاع سخت خوردنی دارم ولی چرا وزنم اینطور هست و میره سریع بالا رو میگفتم شاید که چاره ای برام بشه ولی متوجه نبودم دارم تصویر سازی ذهنی میکنم برا خودم با این حرفها چون با حساس ناراحتی همراه میشد برای ذهنم روشنتر میشد که بیشتر به سمت چاقی بره

      وای این اواخر با تنگی مانتو لباسهام یه حالی پیدا میکردم که اصلا به زبون اوردنش هم حالم رو بد میکنه همش نگاهم به این بود که چرا اینقد لباسهام تنگه چرا دکمه ها به زور بسته میشه بر عکس خواهر متناسبم که همه چیز میخورد و فقط چهار ماهی با من اومد ورزش و گفت دیگه نمیتونم و نیومد ولی چاقتر که نشد هیچ لاغر تر هم شد و من سالها با تعهد به باشگاه رفتنم ادامه میدادم با کلی رعایت غذایی روز به روزم چاقتر میشدم و خواهرم همیشه میگفت بس که حساسی و چون تو دارو میخوری و …و همیشه هم خواهرم میگفت باید لباسهام رو بدم خیاط تنگ کنه چون خیلی برام گشاد شدن و من یه حرصی میخوردم و با حسرت بهش میگفتم خوش به حالت که یه بار تو یه جمعی به این شکل به یه شخص متناسب دیگه گفتم و مسخرم کردن که چرا اینقد تو با حسرت میگی خوش به حالت

      خلاصه من تصویر سازی ذهنی چاقی رو خوب انجام دادم مطمعنم امیدوارم با این دورها و به کمک استاد و و خودم با تعهدم به این دورها تصویر سازی لاغری رو هم خوب یاد بگیریم و کلا از اون موقع هام میخواهم فاصله بگیرم و لاغری با آرامش میخوام لاغری با حال خوب میخواهم و من لاغری با آزادی در انتخابهام و خوردنم میخوام که دارم به دست میارم اگه که هیچ وقت از مسیر قشنگ لاغری با ذهن خارج نشم

      و من در مسیرم ولی بقیه چاقهای اطرافم که به همون حال قبلیه من که اول کامنت گفتم دارن خودشون رو لاغر میکنن و من میبینم از نزدیک که چه قدر دارن سختی میکشن امیدوارم وارد این مسیر رویایی بشن و واقعا خوشحالم که دیگه من جز اون دسته نیستم ولی خیلی وقتا دوست دارم بگم بهشون دوست دارم راه درست رو نشونشون بدم ولی چه فایده که در مدار شنیدن این آگاهی ها که نیستن هیچ تازه مسخره هم میکنن و نمیخوام هیچ حرفی در باره این راه قشنگ بشنوم که باورهام رو که تازه جونه زدن مبادا خراب بشن پس ترجیحا این اواخر سکوت میکنم و هیچی چیزی در این باره به هیچ شخص چاقی که داره از راه غلط تلاش میکنه نمیزنم ولی خدا شاهده دلم میخواد همه جا فریاد بزنم که چنین راهی هم هست ولی چون عکس العمل ها رو میتونم حدس بزنم انگیزه ای برای حرف زدن ندارم چون باور نمیکنن از من که این راه درسته
      و باید بگم من قبلی با من جدیدم هم در این مسیر هم در بقیه جوانب زندگی خیلی داره تغییر میکنه پس قطعا تصویر ذهنیم هم تا حالا کلی تغییر کرده مطمعنم چون هیچ کدوم از توجه و کارهای قبلی رو الان انجام نمیدم و از لباسهام تغییرات رو میتونم بفهمم و به هیچ عنوان من از ترازو استفاده نمیکنم و مدتهاس که داره خاک میخوره و همین یه کار کلی آرامش و حال خوب میاره و به دنبال این دو لاغری هم میاد چون با حال خوب میتونیم به هدف و موفقیتهامون برسیم و به محض اینکه ببینم چیزی مثل انگشتر یا ساعت یا لباسی برام گشاد شده هر چقدر هم که کم باشه اینقد خوشحال میشم و یاد گرفتم بهش توحه کنم تا با این کارها لاغری رو در جسمم گسترش
      بدم اینجوری تصویر ذهنی درست ایجاد میکنم دقیقا برعکس گذشته ام خیلی جالبه

      من عاشق لاغری با دهنم و با تعهد مسیرم رو ادامه میدهم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/08/04 14:38
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 200 کلمه

      من برای تصویر سازی دهنی برای خودم و موفقیت در تناسب اندام گفتم چند کار رو نباید انجام بدهی و چندتا رو باید انجام بدهی
      ۱:حسرت لاغری بقیه رو نخور
      ۲:واکنش لحطه ای به اتفاق و حرف های بقیه نشون نده در مورد چاقیت
      ۳:هیچ وقت توقع و انتطار از هیچ عامل بیرونی و هیچ چیزی برای اینکه لاعرت میکنه و یا چاقت میکنه نداشته باش
      ۴:هیچ وقت جسم کسی رو در مورد چاقی قصاوت نکن که بد بخت چقد چاقه و .. .
      ۵:و هیچ وقت دلسوزی و ترحم نکنم به هیچ فرد چاق با جسم نا متناسب
      ۶:عاشقانه خودم رو دوست داشته باشم و در آیننه با حال بد به نافرمی ها توجه نکنم انها رو بپدیرم و دوست داشته بام
      ۷:و هدفم
      رو که جسم لاعرم هست رو قشنگ در دهنم ترسیم
      کنم و واصح بخواهم که در چه وزنی باشم
      ۸:خودم رو لایق و ارزشمند و قدرتمند و شایسته برای داشتن جسم لاعر بدونم
      ۹:به هیچ عنوان از ترازو استفاده نکنم
      ۱۰دروغ نگم به هیچ کس در زمینه ی چاقی خودم که ..
      ۱۱ با خدای لاعری خودت گفت و گو کن و هر روز باهاش حرف بزن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/08/26 19:46
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 110 کلمه

      من حق ندارم روی ترازو برم
      من حق ندارم لباس های داخل کمد رو برگردم تا لباس رنگ تیره و لباسی که من رو لاغر میکنه رو پیدا کنم
      من حق ندارم به حرف و یا نگاه کسی در مورد جسم ام واکنش نشون بدم
      من حق ندارم داخل آیینه به چاقی خودم نگاه کنم
      من حق ندارم
      به نوع و مقدار غذام فکر کنم که چه تاثیری بر روی جسم من میزاره من باید فکر کنم میخورم که نیازم بر طرف بشه
      اگه انجام بدم حتما جلوی چاقی بیشتر رو میگیرم و به سمت لاغری حرکت میکنم و تصویر جدید از خودم در ذهنم میتونم ایجاد کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/03/25 17:25
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,037 کلمه

      همه ی افرادی که اضافه وزن دارن از تصویرسازی  ذهنی برای چاق شدن  استادانه استفاده میکنن اما در متناسب شدن این مهارت رو ندارن چرا ندارن چون مدتها دارن از این امکان فوق العاده برای چاق شدن استفاده میکنن و سمت متناسب شدن کمرنگ شده  .و از این توانایی در لاغر شدن استفاده نمیکنن .

      چاق شدن باعث ایجاد تصویر ذهنی در ذهن  ما  میشه هر وقت ما روی ترازو میریم و عدد وزنی خودمون  رو میبینیم  این تصویر ذهنی رو در ذهن ما  پر رنگ میکنه و با این کار  ما به وضوح تصویر ذهنی خودمون  کمک میکنیم

      اوضاعت رو با ترازو نمیشه تعیین کنی ؟اوضاع رو با ذهنت باید ببینی   وقتی  هنیشه  بری روی ترازو و وزنت رو  که هی کمی بالاتر نیره رو ببینی  به ذهنت  تصویر  واضح  میدی  و چون با  دیدن عدد روی ترازو  حال   ما بد میشه این اوضاع رو  برای ما خرابتر میکنه و درواقع اون ذهن اون  احساس رو به همراه شکل فرد  رو ذخیره میکنه .

      حالا ساختن تصویر ذهنی  طریقهای مختلف دیگه هم داره :

      فرد  در آینه هی خودش رو میبنه  و  داره به اندام  چاق خودش نگاه میکنه و داره تصویر ذهنی چاق ذخیره میکنه 

      بعضی ها  به حرفها و نگاه های دیگران عکس العمل نشون میدن که  میگن این به چاقی من نگاه میکنه  و روز ی صد بار چاقی رو به یاد خودشون میارن و این فوق العاده خطر ناکه 

      و یه کار دیگه که استاد میکرد از تکون خوردن شکمش حین رانندگی بدش میومد و حواسش رو میزاشت روی چاقی شکمش،و میدونست این کار خوبی نیست و تمام حواسش رو از لرزشها و نگاهش برداشت چون این کارها تصویر چاقتر در ذهنش  به وجود میاره .

      باید  بتونی تصویر های ذهنی متناسبتر داشته باشی  .

      هر کس به هر وسیله ای حال خودش رو بد میکنه باید اول جلوی خراب شدن اوضاع رو بگیری  و اوضاع رو کنترل کنی بعد شروع به ساخت و ساز و ترمیم  کنی پس اول باید  ستاد بحران  تشکیل بدی 

      حق نداری به حرف دیگران واکنش نشون بدی 

      حق نداری به چاقیهاتو نافرمی های خودت  نگاه کنی و تاسف بخوری 

      حق نداری اگه لباس میپوشی هی  اونها رو زیر و رو کنی که لباس رنگ تیره رو پیداکنی که   تو رو لاعر تر نشون بده 

      هر کاری هر فکری که چاقی رو به یاد  تو میا ره اون تصویر ذهنی تو رو پررنگتر میکنه و این گام مهمی هست و باید توجهی به علایم اضافه وزن نداشته باشی و بعد خود به خود باید تصاویر لاغری به وجود بیاری باید از درون احساس سبکتری پیدا کنی   و از اون موقع به بعد تصویر لاعری هم میتونی به وجود بیاری .

      برداشت من از فایل :

      هر کاری هر فکری که باعث میشه من چاقی خودم برام پررنگتر بشه رو حق ندارم انجام بدم مثلا  :

      رفتن روی ترازو  ممنوع 

      رفتن جلوی آیینه و توجه به چاقی اندام هاممنوع 

      پوشیدن لباسهای رنگ تیره و خاص برای لاعر تر نشون دادن ممنوع 

      از اینکه  فعالیت نکنم و جایی حاضر نشم از ترس حرف  مردم که  در مورد چاقی من حرف نزنن ممنوع 

       خوردن غداهای خاص برای اینکه چاقتر نشم ممنوع 

      خوردن غدا در زمانهای  خاص برای اینکه چاقتر نشم ممنوع 

      ورزش کردن برای اینکه چاقتتر نشم ممنوع 

      و اما هنوز من گه گاهی به چاقی خودم در آیینه و یا لباسها نگاه میکنم و حالم بد میشه اما سریع به خودم میام  (همین دیروز موقع  رفتن به مهمانی مانتو کوتاه پوشیدم و بعد زیرش جین آبی رنگ روشن پوشیدم و اما رفتم داخل آیینه خودم رو دیدم  خواستم سریع عوضش کنم چون از رانهای چاقم که پیدا بودن یکم جا خوردم    و اما  سریع به خودم گفتم که  کار خطر ناکی  و غلطی هست  باید خودم رو بپدیرم و دوست داشته باشم و به اندام های چاقم خیلی توجه نکنم  پس  گفتم من با همین مانتو وشلوار میرم مهمونی  و بسیار هم اندام خوبی دارم و اندام الان من  از گدشته ی خودم بسیار متناسبتر و عالی تر شده پس با همین لباسها میرم  و زودی حواسم رو به سمت اینکه الانم خوبم و عالیم و کلی کاهش وزن داشتم و سالم و سلامتم و … بردم و گفتم  من که الان  حالم خوبه و تا حدی هم متناسب تر شدم  و زندم و سلامت هم هستم و   هر روز در مسیر لاغری هم دارم  قدم برمیدارم پس هیچ عجله ای برای لاعر تر شدن  ندارم  و  من با حال خوب ادامه میدم و در نهایت چه بخوام چه نخوام لاعر تر میشم ) اما به هیچ عنوان خودم رو وزن نمیکنم   و خاطره ی خوبی از وزن کردن ندارم چون قبل از اشنایی من با دوره  کار من ورزش شدید و غذای رژیمی بد مزه بود و در نهایت عدد روی ترازو همیشه یکم بیشتر از دفعه ی  قبل بود  و من خیلی زجر  میکشیدم و ناراحت میشدم  و به همه میگفتم لا اقل ثابت بمونم هم گلایه ای ندارم ای کاش ثابت میموندم و لی نمیشه نمیدونم دیگه چی کار کنم اگر به رزیم و ورزش باشه که من دیگه ته این دو تا هستم  اخه باید چی کار کنم و همیشه ترازو  حال بد و ناراحتی بیشتر رو  به من هدیه میداد و وقتی وارد دوره شدم و از شر این هیولا رها شدم ارامش پیدا کردم و حال خوب پیدا کردم و دیگه استرس و نگرانی نداشتم  و هنوز  هم بعد گدشت ۱۸ ماه من هیچ وقت به روی ترازو نرفتم و نمیدونم دقیق چند کیلو هستم  و تمایلی هم به رفتن روی اون ندارم .

      و اما  من چون خیلی از وقتها در  حال رژیم گرفتن و کم کردن وزن بودم و  همیشه موفق هم شدم که بسیار  خوب وزن کم  کنم اما  هیچ وقت ماندگار نبوده و سریع برگشته برای همین خیلی تصویر و فیلم از گدشته ی نه چندان  دور  خودم دارم  که لاغر هستم  برام چیز محالی نیست که دوباره به اون  اندام برسم و بارها میگم من که  تا ۵ سال پیش در این وزن بودم و اما از دستش دادم و حالا دوباره میخوام از راه درست  به اون وزن ۵۹ کیلو  برسم و بارها به تصاویر لاعر خودم در گذشته  نگاه میکنم و لدت میبرم  حتی از صورت لاغرم هم لدت میبرم چون اون موقعها واقعا حالم از دیدن صورتم بد میشد و همیشه صورت لاغر و کشیده ی خودم رو  دوستش نداشتم و میگفتم خیلی لاعر شده و لی حالا بسیار لدت میبرم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/01/14 16:16
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,058 کلمه

      سلام  به همگی 

       من با تصویر سازی ذهنی در  گفته های استاد در این مسیر تا حدود زیادی  آشنا شدم و متوجه شدم در زمان گذشته که رژیم داشتم چقدر عالی داشتم برای چاقی خودم تصویر سازی ذهنی  میکردم یادم هست  پس از رسیدن به تناسب اندام  زیر نظر کارشناس تغذیه که اون تناسب رو  با  چنگ و دندون به دستش آورده بودم هر هفته خودم  رو  وزن میکردم که مبدا از دستش بدم  و اما  میدیدم که چقدر راحت داره وزنم بالا میره  وهمش غصه و نگرانی و ترس از چاقی بیشتر داشتم حتی یادم یه روزهایی بعد از رفتن روی وزنه و دیدن عدد بیشتر با اون همه محدودیت غذایی  اینقدر ناراحت میشدم که دیگه اطرافیانم میدونستن چرا من حالم بده و همش به من  میگفتن به خاطر حساس بودنت هست. و میدیدم که خواهر بزرگم  که با من  دو ماه رژیم گرفت و ورزش کرد و دیگه رها کرد و حساس نبود  چقدر لاغر تر من شده و همانطور مانده  که مانده و خیلی جاها مواد غذایی میخورد که من جرات خوردن نداشتم و خیلی وقتها در زمانهایی خواهرم  غذا میخورد که برای من ممنوع بودن و من هرگز جرات این کار رو نداشتم و اما من به خاطر فرمول‌های ذهنی اشتباهم و یه سری کارهای اشتباهم هر روز چاقتر میشدم اما خواهرم خیلی راحت بود و هر روز متناسب تر میشد تا با این راه آشنا شدم و متوجه خیلی از خطاهای خودم شدم که به قول استاد اگر من فقط اونها رو انجام ندم خود یه خود لاغر میشم و انصافا با انجام ندادن خیلی از کارهای اشتباهم در اوایل آشنایی  با سایت من کلی ریزش سایز و وزن داشتم و اما هنوزم بعد از مدتها  که در مسیرم و کاارهای اشتباه گذشته رو انجام نمیدم مثلا هرگز خودم رو وزن نمیکنم ,هرگز در مورد چاقیم با کسی حرف نمی‌زنم ،هرگز  افکار منفی در مورد خوردن رو مرورنمیکنم  در آینه به  چاقی خودم توجه نمیکنم،مدام خودم رو در آیینه  بررسی نمیکنم و….

      اما باید بگم همین دیروز یه ست  لباس خاص داشتم که برای تفریح در باغ پوشیده بودم که کمرشلوارم روبه نسبت بالا آورده بودم و حین قدم‌زدن در باغ  دستم روی شکمم کشیدم که دیدم به خاطر شلوار  شکمم دو تیکه شده و من ناخود اگاه   قسمت بالا و پایین  شکمم رو در  دستم  گرفتم  و خوب لمس کردم و گفتم وای انگار شکمم برجسته  تر شده (تصویر سازی ذهنی کردم ) اما سریع دستم رو برداشتم و گفتم نه خیر عالی هستم و این مقدار شکم در مقایسه با قبل من عالی. و کوچکتر هست پس بی خیال این افکار شدم و متوجه شدم کارم  اشتباه هست و امروز دقیقا این فایل تلنگری بود برای من .

      و یا اینکه من قول دادم مدام خودم رو داخل آیینه چک نکنم و به اندام های چاقم توجه نکنم برای همین مدتها هست پشت به ایینه لباسم رو عوض میکنم  و  همچنین با آیینه قدی هم در سالن خونه هم مدتها هست که  اوکی شدم  و از اون  بیشتر برای ارتباط بهتری با خودم برقرار کردن  و یا  به چهرم  نگاه کردن  و یا برای  اهنگ خوندن وخوشحالی  کردن جلوی آیینه میرم و کلا سعی کردم اصلا به دنبال چک کردن اندام خودم در آیینه نباشم و فقط برای ارتباط قوی و دوستانه داشتن با خودم از اون استفاده میکنم  و یا  از دور و  یا نزدیک  نگاه کلی به خودم میکنم 

      یعنی دارم تصویر سازی ذهنی میکنم یعنی می‌خوام تصویری از اندام های چاق و یا نافرم خودم  رو خیلی مرور نکنم تا  در ذهنم کمرنگ بشن به جای اون به  اندام های زیبا در اطرافم توجه میکنم مثل دخترم و یا خواهرم و یا خواهر همسرم و یا اون اندام های زیبا که در گالری ذخیره کردم نگاه میکنم و یا اینکه عکسی از دوران تناسبم داشتم که تا مدتها به اون نگاه میکردم و اما ظاهراً از گوشیم پاک شده چون دیگه نمیبینمش اما بازم باید بهتر رفتار کنم و هیچ وقت اندام های چاقم رو لمس نکنم .و بارها بگم و نگاه کنم و ببینم که چقدر من با بودن در این راه متناسب تر شدم و به اون اندام های  خودم که تغییر کرده نگاه کنم  و خوشحال باشم 

      یا اینکه  باید بگم هنوزم بعضی اوقات که در کنار افراد متناسب قرار میگیریم و می‌خوام لباس تنگی  بپوشم و یا مانتوم رو در بیارم کمی میترسم که مبادا از دیدن فلان قسمت بدنم وحشت کنند و یا پیش خودشون بگن فلانی انگار  هنوز چاق هست و یا اینکه میترسم پیش خودشون بگن  ببین فلانی چه اندام نافرمی داره و خلاصه اینکه  اینم یه مانع ذهنی دیگه هست که بهتر از قبل شدم ولی هنوزم باید روی خودم کار کنم و خودم رو همانطور که هستم بپذیرم و کاری به هیچ قسمت بدنم نداشته باشم و با هر پوششی که دلم بخواد در هر کجا حاضر بشم خدا رو شکر همیشه عالی هستم ولی گاهی اوقات  در کنار افراد خاص متناسب  با لباسهای قالب تن حاضرشدن  برای من سخت هست و فکر میکنم الان فلانی که متناسب هست   به رانها و یا شکم چاق من نگاه می‌کنه پس بازم با مرور این دوره کلی از  نفطه ضعفهام داره برام مشخص میشه که باید تمام اونها رو بپذیرم و بهتر بشم .

      من از این به بعد به خودم قول میدم هیچ قسمت بدنم  رو برای اینکه بگم چربی اضافه  داره  لمس نکنم و به اون توجه نکنم و در آیینه به خودم نگاه نکنم .

      و دوم اینکه در جلوی هر فرد متناسبی با هر پوششی. که بودم حاضر بشم حتی لباسهای چسبان و اندامی رو اگه دوست داشتم بپوشم و نگران حرف هیچ کس نباشم که توجه به چاقی هست و هر رنگ شلوار و هر مانتو و هر مدل لباس روبه راحتی به تنم کنم که با این کار  به  چاقی قدرت ندم  پس قول میدم  ترسی از دیده شدن اندامم ندارم و به راحتی با پوشش دلخواهم  در همه جا حاضر میشم .

      و باید بگم به شدت از زمانی که خودم رو وزن نمیکنم  ارامش دارم و حال خوب دارم و لاغری بیشتری دارم و برای مزه کردن و چشیدن این همه طعم های ینظیر  در  این مسیر حاضر نیستم حتی براری یک بار هم که شده به زمان قبل برگردم و اون همه رنج و سختی و ناراحتی و غصه  و چاقی رو  خودم به خودم با افکار و کارهای نادرست هدیه بدم .

      خدا رو بی نهایت سپاسگزارم  که در این مسیر عالی با استاد عالی همراه هستم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/06/22 23:26
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 489 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست .

      سلام و درود فراوان به تمامی اهالی سایت تناسب فکری 

      تصویر سازی ذهن خیلی موضوع مهمی هست 

      که همه ی چاق ها به صورت ناخود اگاه در چاق تر شدن از اون  استفاده کردن اما برای لاغری بلد نیستن که استفاده کنن .حالا چرا  جریان اینطور هست ؟؟ چون  چاق ها سالها هست از این توانایی ذهن برای چاقی بیشتر  استفاده کردن و  اما حالا که خیلی وقته از لاغری فاصله گرفتن تصویر لاغری یادشون نمیاد که از اون استفاده کنن و یا بلد نیستن از اون برای لاغری استفاده کنن .

      من از وقتی در سایت هستم  یاد گرفتم  هرگز روی ترازو نرم و عدد وزنی خودم رو نیینم و هرگز این کار رو نکردم دقیقا برعکس گذشته ام که هر هفته روی ترازو میرفتم و چقدر حالم بد میشد و همون حس بد داشتن نسبت  به وزنم باعث میشد هی وزنم بالاتر بره و من  اون زمان نمیدونستم عیب کارم کجاس پس اعداد روی ترارو به تصویر تبدیل میشدن و یا اینکه رفتن داخل اینه و نگاه کردن به چربی های اضافه باعث چاقی بیشتر در ما  میشه و یا نگرانی و ترس از چلقی باعث چاقی بیشتر ما میشه و این کارها خیلی خطرناک هست و من هرگز نباید اونها رو انجام بدم و من خودمم در گذشته به،شدت به شکم چاقم و یا رانهای چاقم توجه میکردم و هر جای چاق  بدنم رو داخل دستم میگرفتم و میگفتم باید این چربی ها اب بشن و اما حالا اگاهم انجام این کار بسیار نادرست هست و نباید انجام بدم  من باید حواسم باشه توجهم رو از روی چاقی بردارم  پس هدف  تمام دوره ها این هست من توجهم  رو از روی چاقی که الان همراه من هست  بردارم و به لاغری که هنوز برای من  به وجود نیومده توجه کنم تا به هدفم برسم  و این هنر من  هنر جو هست .

      من باید بتونم تصویر عالی در ذهنم ایجاد کنم و هرگز نباید سراغ ترازو و اینه و افکار چاقی برم چون اینها باعث تصویر چاقی در ذهن ما میشن .

      همه ی اینها و هر کاری که چاقی رو به یاد ما میارن دارن تصویر چاقی رو ذهن ما پر رنگ میکنن و تا من جلوی این تصویرها رو نگیرم به سمت لاغری حرکت نمیکنم .

      من نباید تصویر چاقی رو پر رنگ کنم تا خود به خود روند لاغری من شروع به حرکت کند و من مطمعنم به زودی لآغر و  لاغرتر  میشم .فقط همینجا  تعهد میدم از چاقی بیشتر  در اندام هام و چاقی در جسمم نترسم و تعهد میدم هر وقت جلوی اینه رفتم عاشق خودم و جسمم باشم و به چاقی توجه نکنم و به اون قدرت ندم و  بگم بابا این که چیزی نیست به زودی از جسم من بیرون میره و من تعهد میدم کاری به ترازو و عدد وزنی ام نداشته باشم چون ارامش،من رو از بین میبره و اجازه نمیده من  این مهمان ناخوانده رو از جسمم بیرون کنم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم