تصویرسازی ذهنی از مهمترین مراحل لاغری با ذهن است که در این قسمت از چالش من اینو نخوردم درباره آن توضیح داده شده است. بنابراین لازم به تاکید است که محتوای این جلسه فوق العاده مهم و تاثیرگذار است.
تصویرسازی ذهنی
تصویرسازی ذهنی از موثرترین فرایندهای ناخودآگاه است که تمام جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد اما شاید کمتر کسی درباره آن آگاهی داشته باشد و حتی در آموزش های مختلف درباره قانون جذب و موارد مشابه به آن پرداحته شده است.
همه افرادی که اضافه وزن دارند به شکل استادانه ای از این قدرت ذهن خود برای تصویرسازی ذهنی چاق تر شدن استفاده می کنند اما همین افراد در روند لاغر شدن قادر به استفاده از این قدرت درونی خود نیستند.
علت این موضوع به فراموشی سپردن تصویر متناسب خودشان است.
عده زیادی از افرادی که اضافه وزن دارند مانند من از دوران کودکی دچار اضافه وزن شده اند بنابراین تصویر متناسبی از خود در ذهنشان ندارند و در ایجاد تصویر لاغری در ذهن خود ناتوان هستند.
آن عده از افراد چاقی که تا چند سال قبل کاملا متناسب بوده اند به دلیل درگیری ذهنی شدیدی که با چاقی و چاق شدن در آنها ایجاد شده است به مرور فراموش کرده اند که روزگاری متناسب بوده اند و به دلیل توجه بیش از اندازه به چاقی توانایی بخاطر آوری یا ایجاد تصویر لاغری را در ذهن خود ندارند.
البته دلیل دیگر ناتوانی آنها عدم آگاهی از اهمیت ایجاد تصویر لاغری و همچنین نداشتن اطلاعات درباره چگونه ایجاد کردن آن است.
تصویر چاقی ذهن
با اشاره به چگونه ایجاد شدن تصویر چاقی به وضوح می توانید به تلاش خود برای ایجاد تصویرسازی ذهنی چاقی در ذهنتان پی ببرید.
هر بار که شما خود را وزن می کنید با عددی مواجه می شوید که عدد موردعلاقه شما نیست.
دیدن هر بار این عدد باعث ایجاد احساس بد در شما می شود.
احساس بدی که منشاء آن چاقی است.
تکرار هر احساس برای ذهن شما به معنی علاقه شما به آن احساس است.
شاید مسخره به نظر بیاد ولی روند کار ذهن به همین شکل است.
از آنجایی که ما در انتخاب احساس آزاد هستیم بنابراین سیستم ذهنی ما به گونه ای طراحی شده است که احساس ما را بررسی و قضاوت نمی کند.
اگر ذهن بخواهد در چگونگی احساس ما دخالت کند از میزان اختیار کامل ما در انتخاب های خود کاسته می شود و این با اصل خلقت انسان توسط خداوند در تضاد است.
بنابراین ذهن ما قضاوتی درباره احساس ما ندارد و اصلا برایش مهم نیست که این احساس چه نتیجه ای دربر خواهد داشت.
و سیستم ذهن به شکلی تنظیم شده است که هر احساسی تکرار شود آن احساس به عنوان یک موضوع مهم و مورد علاقه ما ثبت شده و در دستور کار گسترش ذهن قرار می گیرد.
به همین دلیل است که از زمانی که شما دچار احساس چاقی شدید روند چاق تر شدن شما شروع شده و ادامه داشته است.
-
اصلاح پرخوری و اشتها در مغز4,200,000 تومان
بنابراین وزن کردن خود یکی از عادت های مخرب در تشدید تصویر چاقی ذهن است که متاسفانه به شکل گسترده از طرف پزشکان و متخصصان تغذیه توصیه می شود و ترازو را ابزاری برای کنترل وزن و اطلاع از وضعیت جسمانی معرفی می کنند درصورتی که تاثیر بسیار مخرب در تشدید روند چاقی دارد.
برای گسترش این آگاهی دوستانی که این مطلب را می خوانند تجربیات خود از استفاده کردن از ترازو را به اشتراک بگذارند.
سایز کردن خود از دیگر مواردی است که باعث وضوح تصویرسازی ذهنی چاقی می شود.
توجه کردن به چسبان شدن یا تنگ شدن لباس یا کمربند.
سایز کردن در واقع نوعی وزن کردن است و احساس بد شما از چاقی را تکمیل می کند.
تصور کنید شما از طرفی با استفاده از ترازو و دیدن عدد وزنی خود به احساس بد چاقی می رسید و از طرفی با سایز کردن لباس خود احساس چاق تر شدن خود را تائید می کنید.
هر بار که شما با استفاده از ترازو یا از طریق سایز کردن به احساس چاقی یا چاق تر شدن برسید در حال واضح تر کردن تصویر چاقی ذهن خود هستید.
تماشای خود در آینه از دیگر طریق های ایجاد احساس چاقی در خود و کمک به وضوح تصویرسازی ذهنی چاقی است.
توجه به حرف های دیگران درباره چاقی خود یا بدتر از آن پیش بینی حرف زدن دیگران درباره چاقی خود روش دیگری برای پررنگ تر کردن تصویرسازی ذهنی چاقی است که همه افراد چاق آن را به دفعات تکرار می کنند.
دیدن خود در عکس های دسته جمعی و مقایسه کردن خود با دیگران که متناسب هستند و رسیدن به احساس بد چاقی از دیگر موارد به وضوح رساندن تصویرسازی ذهنی چاقی است.
اینها برخی از طریق های توجه کردن به چاقی و کمک به شفاف سازی تصویر چاقی ذهن است که همه افراد چاق به طریق مختلف آنها را بارها تکرار می کنند.
اما اگر توجه کنید هر زمان ما تصمیم به لاغر شدن گرفته ایم و از هر روشی برای لاغری اقدام کرده این تلاش های مشابه این را برای ایجاد تصویر لاغری ذهنی انجام نداده ایم.
و یکی از دلایل شکست خوردن ما در لاغری با هر روشی ایجاد نکردن تصویر ذهنی لاغری است.
لازم به ذکر است که علاوه بر این که ما ایجاد تصویر لاغری ذهنی را انجام نمی دادیم در مدت زمانی که در حال سعی کردن برای لاغر شدن بودیم با تکرار روش های تقویت تصاویر چاقی ذهن احساس ناامیدی از کسب نتیجه مطلوب را در خودمان افزایش می دادیم و در نهایت باعث خسته شدن و ادامه ندادن روش لاغری خود می شدیم.
توجه به ایجاد تصویر لاغری ذهنی و همچنین پرهیز از تکرار رفتاری که تصویرسازی ذهنی چاقی ذهن را تقویت می کند از مهمترین مراحل لاغری با ذهن است که نیاز به توجه و تمرین بسیار برای یادگیری انجام صحیح آن دارد.
توضیحات این قسمت از چالش تغییر عادت به شما کمک می کند تا به شکل بهتری این دو بخش بسیار مهم را مدیریت کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.00 از 26 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود .
چقدر این فایل خوب بود .
اضافه کردن یه راه دیگه به راه زرشکی من اینو نخوردم .
من وزن نکردم .
من چاقی خودمو تو آیینه برانداز نکردم .
من با لباسام چاقی خودمو مرور نکردم .
من با متر و سایز گرفتن خودمو اندازه نکردم .
من به شکم و لایه های چربی توجهی نمی کنم .
من موقع لباس پوشیدن دیگه نگاه به اندامم نمیکنم .
این راههای اضافه کردن امروز به عادت من اینو نخوردم هست .
چیزی که امروز خودم میخواستم به عادتم اضافه کنم اضافه کردن وقت به نخوردن بود .
امروز من که از خواب بیدار شدم چیزی نخوردم .
ساعت ۷ چیزی نخوردم .
ساعت ۸ چیزی نخوردم .
ساعت ۹ چیزی نخوردم .
ساعت ۱۰ چیزی نخوردم .
ساعت ۱۱ چیزی نخوردم .
ساعت ۱۲ چیزی نخوردم .
ساعت ۱ چیزی نخوردم .
ساعت ۲ یک کفگیر اضافه عدس پلو نخوردم .
سیرابی نخوردم .
مرغ نخوردم .
برنج نخوردم .
چند تا چیز باهم نخوردم .
ساعت ۳ نصف لیوان کامل شربت عسل نخوردم .
ساعت ۴ نخوردم .
ساعت ۵ نخوردم .
ساعت ۶ نخوردم .
ساعت ۷ سمنو تا آخر ظرف نخوردم .
چند تا تکه لواشک نخوردم .
روی هم خوری نکردم .
نگاه چاقی به خودم نداشتم .
فکر خوردنم نکردم .
ساعت ۸ نخوردم
ساعت ۹ نخوردم
الان نزدیک ۱۰ هست و من نخوردن رو بیشتر انتخاب کردم .
نه برای لاغر شدن که فهمیدم نباید به خاطر لاغری نخورم .
نخوردم چون سیر بودم . چون میلی نداشتم . چون دلم نمیخواست بخورم . چون حتی به فکر خوردنم نیافتادم . چون گرسنه نبودم .
من شخصیت متناسب کننده رو در وجودم دارم .
برای پرورش شخصیت متناسب ترازو لازم نیست . سبک سنگین کردن و سنجش جسم لازم نیست . فقط لازمه هر روز قدمهایی کوچک در راه تغییر روش چاقی بدیم . همین تغییرات کوچک وقتی تکرار بشن به عادت متناسب کننده تبدیل میشن .
خوردن دلیل چاقی نیست . اما زیاده از حد نیاز خوردن به دلیل فشاری که به جسم و صدبرابر فشاری که به ذهن میده و ترس از چاقی ایجاد می کنه لازمه ترک بشه .
فشار ذهنی پرخوری خیلی زیاده وقتی پرخوری کنی ترس از چاقی میاد بعد دلمون میخواد هی خودمون رو وزن کنیم تا فشار چاقی رو کم کنیم اما با وزن کردن باز ترس از چاق شدن یا ترس از لاغر نشدن مجددا میاد .
پس سنجش چاقی در جسم اصلا راه ساخت شخصیت لاغریمون نیست .
هدف من فقط کاهش وزن جسمی نیست . هدف من پرورش شخصیت لاغری در وجودمه که شخصیت لاغر من میتونه همیشه جسممو لاغر نگه داره .
توجه شخصیت لاغر به چاقی نیست . نگاهش به چاقی بد نیست . از چاقی نمیترسه . به لاغریش ایمان داره . لازم نیست برای سنجش خودش هی بره روی ترازو . به غذاها نگاه چاق کننده نداره . غذا رو فقط برای رفع نیاز جسم میخوره . (گرسنگی و سیری ) . نخوردن رو برای لاغریش انتخاب نمی کنه بلکه انتخاب می کنه چون نیازش برطرف شده و دیگه گرسنه نیست . نخوردن بهش فشار نمیاره . خوردن رو تا حدی میخوره که نیازش رفع بشه و دچار حس فشار جسمی و ذهنی نشه . فعالیت کردن رو به خاطر لاغریش انجام نمیده بلکه چون لاغره سبکه و بهتر میتونه فعالیت کنه . چاقی رو به عوامل بیرونی نسبت نمیده .مسئولیت چاقی رو میپذیره و میدونه چاقی فقط یه انتخابه . خودشو لایق لاغری میدونه . کار لاغری براش راحته . سخت و عذاب آور نیست . به طبیعت بدنش توجه می کنه . طبیعت بدن لاغر بودن و سلامتیست . انسان سالم متناسبه و ….
اینا باورهایی هستن که شخصیت لاغر باهاشون سنجیده میشن البته از نظر من . من اگه بخوام سنجشی هم انجام بدم شخصیت لاغرمو با اینا میسنجم . گرچه اونقدر به این شخصیت ایمان پیدا کردم که اصلا نیازی به سنجش نیست . وقتی حالم خوبه و دارم هر روز تمریناتم رو انجام میدم و در زندگیم هم عملی می کنم دیگه دلیلی برای سنجیدن وجود نداره . خب کم کم تمام اضافه وزن جسمی از بین میره و به مرور شخصیت متناسب من جسممو متناسب می کنه . پس امروز یاد گرفتم نگاه چاقی به هیچ عنوان به جسمم نداشته باشم و تمرکزمو فقط بزارم روی یادگیری و عمل . تا عادت هام کم کم تغییر کنند .
لاغری با ذهن تنها راه لاغر شدنه . چون درون یک انسان رو تغییر میده . بینش یک انسان رو تغییر میده . کلا فلسفه چاقی رو از جاری شدن در ذهن یک انسان به فلسفه لاغری تبدیل می کنه .
لاغری با ذهن یک علمه که همه انسانها لازمه اون رو بشناسن تا بتونند مابقی عمرشون رو در سلامتی جسم و جان زندگی کنند .
سلام و درود .
اینجا یه سوال برام پیش اومده .
وقتی ترازو سایز کردن و برانداز کردن خودمون در آیینه ایجاد تصویر چاقی در ذهن ما می کنه خب چه کاری ایجاد تصویر لاغری می کنه ؟
یعنی وقتی برای چاق کردن خودمون یه ابزار برای تاثیرگذاری ذهنمون داریم در همین راستا چه ابزاری برای لاغر کردن ذهنمون داریم ؟
ما میدونیم انسانهای لاغری که میخواستن وزن اضافه کنند هم از همین ابزار برای چاق کردن خودشون استفاده می کردند ولی هرگز موفق به چاق کردن خودشون نمی شدند .
پس ابزار چاقی و لاغری نمیشه یه چیز بیرونی باشه . چون چاقی و لاغری ما جسمی نیست ارتعاشی هست .
وقتی علاوه بر ارتعاش لاغری جسم ارتعاش لاغری ذهن هم داشته باشیم این دو تا نور علی نور میشن و ما با تصویر سازی جهت حرکت جسم رو در جهت زیباتر شدن همراهی می کنیم .
گاهی اوقات ما لاغری رو نمیبینیم و ناراحت میشیم و فکر می کنیم لاغری وجود نداره در حالیکه در لایه های زیرین لاغری جاریه و جریان لاغری در همه ی سطوح بدن هست . منتها مراحل تکامل آهسته اهسته است
ما نباید گرفتار عجله بشیم مدار لاغر شدن آهسته آهسته اتفاق میفته و نتایج آهسته آهسته خودشو به ما نشون میده .
ما تصویر لاغری رو برای خودمون در ذهن خودمون تصور کنیم هر روز باهاش زندگی کنیم باورش کنیم .
از لاغر بودن انسانها خدا رو شکر کنیم . حسادت نکنیم . به جای شکایت خدارو شکر کنیم که ما هم در مسیر لاغری هستیم و لاغری رو در وجود خودمون دائمی می کنیم .
تصویر سازی دیگه در مورد لاغری برای غذاهاست .
تصویر چاق کنندگی از غذاها رو برای ذهنمان پاکسازی کنیم تا از غذاها حس چاقی نگیریم .
تصویر چاق کنندگی از رفتارهامون رو پاکشازی کنیم تا دیگه از رفتارهامون نگران نشیم چون نگرانی یعنی حس چاقی داشتن .
خیلی تمرین کنیم روزانه به صورت عملی .
به نظرم هر صبح که از خواب بیدار میشیم تا شب در فکرمون نسبت به هر چیز بیرونی تصویر درست بسازیم .
وقتی جلوی آیینه می ایستیم تصویر لاغر بودن از خودمون تجسم کنیم .
وقتی شروع می کنیم به خوردن غذا تصویر لاغری از غذاها انتظار داشته باشیم .
ترس از چاقی رو رها کنیم .
با لاغر بودن زندگی کنیم .
نگرشمون رو مثبت کنیم و حال خوب رو در خودمون جاری کنیم .
خودمون رو با لاغری خسته نکنیم اینم یه مانع هست . با لاغری عشق کنیم .
لاغری نیومده که مارو خسته کننده .
لاغری سرگرم کننده است .
خودمون رو با لاغری سرگرم کنیم .
خلاصه با لاغری زندگی کنیم تا به امید خدا جسممون آروم آروم در مسیرش حرکت کنه .
ما آروم آروم چاق شدیم نباید انتظار داشته باشیم تند و تند لاغر بشیم .
پروسه آرامش در لاغر شدن رو بپذیریم تا دچار حس عجله و دور شدن از لاغری نشیم .
من وقتی فایلها رو گوش میدم و تمرینات روزانه ام رو انجام میدم حالم خوبه . اما دلم نمیخواد مرتب به کلمات نگاه کنم ببینم چقدر نوشتم . اینجوری تمرکز و هدف لاغریم میره .
ولی همینارو هم نباید برای خودم مانع کنم . وقتی با حس بنویسم اونقدر ناخوداگاه این اتفاق میفته که به خودم میام میبینم کلی نوشتم .
من با نوشتن لاغری رو برای خودم می نویسم .
من برای خودم میخوام لاغر بشم پس هیچی نباید حواس منو پرت کنه .
مهم اینه حس خوبی داشته باشم و با حس خوب بنویسم تا لاغری رو با حس خوب در خودم ثبت کنم وگرنه اگه با احساس بد انجام بدم و تمرینات رو برای خودم کسل کننده کنم دیگه تمایلم برای ادامه دادن کم میشه .
لاغری سرگرمیه نه خسته کننده .
من فقط باید نگرشمو عوض کنم تا از لاغر شدن همیشه حس خوب بگیرم .
سلام و درود . ممنون از لطفتون شهربانو خانوم .
بله این موضوعی که شما فرمودید درست مثل همون فیلتره . با فیلتر چاقی به خودمون نگاه نکنیم با فیلتر لاغری نگاه کنیم .
امروز داشتم میرفتم سرکار یه چیزی به ذهنم رسید اینکه وسیله ی سنجش لاغری ما میزان استفاده از فرمولهای لاغریه .
ما فرمولهای لاغری رو یاد گرفتیم . هر چقدر در طول روز در هر مرحله از زندگیمون بیشتر از فرمولهای لاغری استفاده کنیم یعنی لاغرتر شدیم .
حالا این فرمول هر چیزی میتونه باشه . به نظرم این معیار برای لاغری تا اینجا که بهش رسیدم بهترین معیار برای لاغریه .
مثلا همین که نگاه به چاقیمون نکنیم یه معیار لاغریه .
یا همین که میخواین ایینه تون رو تغییر بدیم یعنی سبک نگرش به خودتون رو میخواین تغییر بدین اینم یه نوع استفاده از فرمولهای لاغریه .
میتونیم همه ی اینا رو بنویسیم و بعد نگاه کنیم ببینیم تا شب چند تا فرمول لاغری استفاده کردیم و چند تا فرمول چاقی که میتونستیم استفاده کنیم استفاده نکردیم .
به نظرم این معیار ، معیار خوبیه برای ارزیابی خودمون و اینکه عادت کنیم که با فرمولهای لاغری زندگی کنیم و ازشون استفاده کنیم .