0

گام ۶۴: اصلاح مقاومت ذهنی برای لاغر شدن

مقاومت ذهنی لاغر شدن
اندازه متن

آنچه درباره دلایل چاق شدن از طریق شنیدن و دیدن وارد ذهن ما شده است باعث ایجاد مقاومت ذهنی در برابر لاغر شدن می شود.

با رژیم گرفتن شاید بتوانید غذای کمتری وارد جسمتان کنید، با ورزش کردن شاید بتوانید انرژی بیشتری مصرف کنید اما نمی توانید میزان مقاومت ذهنی خود برای لاغر شدن را کاهش دهید. به همین دلیل لاغر نمی شوید.

جستجو برای رفع موانع لاغر شدن

همه افراد چاقی که در تلاش برای لاغر شدن هستند اما بعد از مدتی که از تلاش خود نتیجه نمی گیرند به دنبال پیدا کردن دلیل لاغر نشدن خود هستند.

  • چرا با وجود ورزش و رژیم لاغر نمیشم؟!
  • چرا کاهش وزنم استپ کرده لاغر نمیشم!
  • چرا هر کاری می کنم لاغر نمیشم!
  • چرا با پیاده روی لاغر نمیشم!
  • چرا شکمم لاغر نمیشه؟
  • چرا لاغر نمیشم با اینکه هیچی نمی خورم؟

سوالات و چراهای متنوعی در ذهن افراد چاق وجود دارد که آن را مانع لاغری خودشان می دانند و در جستجوی جواب و راه حل برای برطرف کردن موانع لاغر شدنشان هستند.

مق

شناسایی جنبه های مختلف زندگی

موضوعات زندگی به دو بخش فیزیکی و غیرفیزیکی (متافیزیکی) تقسیم می شوند.

هر چیز قابل لمس یا قایل مشاهده و حتی قابل شنیدن در دسته موضوعات فیزیکی قرار می گیرد.

و آنچه نه دیده و نه شنیده و نه قابل لمس است در دسته موضوعات غیر فیزیکی قرار دارد.

موضوعات فیزیکی برای همه انسانها به یک شکل قابل تجربه کردن هستند، بعنوان مثال اگر من درباره یک خودرو برای شما توضیح بدهم، تجربه شما از مشاهده خودرو شباهت بسیاری با گفته های من دارد.

اگر درباره مکانی برای شما توضیح بدهم، تجربه شما از دیدن آن مکان شباهت زیادی به آنچه برای شما توضیح داده ام خواهد داشت.

این شرایط برای همه موضوعات فیزیکی در زندگی یکسان است.

اما درباره موضوعات متافیزیکی به این شکل نیست. به این دلیل که قابل لمس، دیدن و شنیدن نیستند و هر انسانی بنا به تعریفی که درباره آن موضوع در ذهن خود دارد آن را تجربه میکند.

به عنوان مثال برای عشق نمی توان تعریف ثابت و مشخصی قرار داد به شکلی که هر انسانی عشق را به صورت تعریف شده تجربه کند.

برای شادی، استرس، احساس خوب، احساس بد، عصبی بودن، مهربان بودن و هر موضوع دیگری که فیزیکی نباشد نمی توان تعریف مشخصی ارائه کرد و هر انسانی بنا به آگاهی و اطلاعاتی که درباره آن موضوع در ذهن خود دارد آن را تجربه می کند.

منبع موضوعات متافیزیکی و غیرقابل مشاهده در انسان، ذهن است.

ذهن قدرت بی نهایت دارد، قدرتی که هم در جهت مثبت میتواند موثر باشد که آن را می توان تمایل یا اشتیاق ذهنی نامید و هم در جهت منفی می تواند موقر باشد که آن را مقاومت ذهنی می نامیم.

استفاده از ذهن برای هر انسانی به هر دو طریق امکانپذیر است و حتی در بسیار از انسانها ذهن به دو شکل مثبت و منفی تاثیرگذار است، به این شکل که درباره برخی موضوعات ذهن همسو و مثبت نگر است و درباره برخی موضوعات دیگر منفی و غیر همسو عمل می کند.

انگیزه لاغری

اشتیاق ذهنی برای لاغر شدن

آنچه مسلم است همه افراد چاق تمایل دارند لاغر شوند. این تمایل به شکل درونی و خودبخودی در انسان ایجاد می شود و ارتباطی با کلام افراد ندارد.

شاید برخی از افراد چاق به دلیل باور اینکه نمی توانند لاغر شوند درباره لاغر شدن به شکلی صحبت کنند که خودشان دوست ندارند لاغر شوند و با شرایط چاقی مشکلی ندارند یا حتی بیان کنند که عاشق چاقی خودشان هستند.

این گفته ها در سطح فکر و کلام است اما آنچه در ذهن مرور می شود با آنچه در کلام بر زبان جاری می شود بسیار متفاوت است. همه ما در جنبه های مختلف زندگی این تجربه را داریم که آنچه بر زبان در گفتگو با دیگران مطرح می کنیم با آنچه در ذهن خود مرور می کنیم از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

هرچه اختلاف محتوای کلامی با محتوای افکاری که در ذهن مرور می شود بیشتر باشد فرد دچار وضعیت دوشخصیتی می شود و این حالت باعث برهم خوردم آرامش،‌ احساس شادی درونی و رضایت از زندگی می شود.

در مقابل هرچه کلام و محتوای گغتاری ما شباهت بیشتری به افکاری که در ذهن مرور می کنیم داشته باشد احساس آرامش، شادی درونی و خوشبختی بیشتری را تجربه خواهیم کرد.

انسان بعنوان موجود زنده دارای سیستم ایمنی هوشمند است به شکلی که هر مساله ای به هر شکلی برای جسم ایجاد شود سیستم ایمنی به شکل هوشمندانه و سریع در جهت رفع مشکل ایجاد شده وارد عمل می شود.

همه ما عملکرد سیستم ایمنی بدن را در مقابله با جراحات وارد شده به جسم و بیماری ها تجربه کرده ایم.

چاقی شاید در نگاه عموم بعنوان یک بیماری یا مشکل جسمی معرفی نشده باشد اما از نظر جسم اضافه وزن یک مشکل جسمی و تهدید کننده سلامت جسم است. بنابراین از همان روز های اول که مبتلا به اضافه وزن می شویم سیستم ایمنی بدن برای مقابله با این مشکل وارد عمل شده و تلاش برای برطرف کردن چاقی آغاز می شود.

سیستم ایمنی بدن علاوه بر تسلط بر جسم برای انجام فعالیت های مختلف جهت بالابردن ایمنی بدن و مبارزه با عوامل بیماری زا بر ذهن انسان نیز تسلط دارد و هر زمان که نیاز به انجام کار فیزیکی یا اقدامی که منجر به بهبود شرایط جسمی شود باشد از طریق ایجاد اشتیاق ذهنی این کار را انجام می دهد.

چاقی موضوعی است که سیستم ایمنی بدن هم از طریق فعالیت های جسمی در جهت رفع آن اقدام می کند و هم از طریق ایجاد اشتیاق ذهنی و تمایل برای لاغر شدن فرد را تحت فشار برای لاغر شدن قرار می دهد.

بنابراین هر فردی که اضافه وزن دارد فارغ از اینکه در کلام چه دیدگاه یا تمایلی برای لاغر شدن داشته باشد اشتیاق ذهنی برای لاغر شدن را دارد و دلیل اینکه همه افراد چاق به شکل های مختلف برای لاغری تلاش می کنند وجود اشتیاق ذهنی برای لاغر شدن است.

تلاش کردن برای لاغر شدن

مقاومت ذهنی برای لاغر شدن

همانطور که توضیح داده شد ذهن نامحدود است و شکل فیزیکی ندارد بنابراین می تواند به هرشکلی بر افکار و رفتار انسان تاثیرگذار باشد.

عملکرد ذهن به شکل خودبخودی صورت نمی گیرد و صد در صد تحت تاثیر اطلاعاتی است که توسط هر فرد به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه وارد ذهن خود می کند.

بنابراین این نگرش که من می خواهم لاغر شوم اما مقاومت ذهنی دارم و به همین دلیل لاغر نمی شوم اگر منجر به پذیرش چاقی و تسلیم شدن در برابر مقاومت ذهنی برای لاغری باشد صد در صد اشتباه است چون به این ترتیب فرد نه تنها خود را جدا از ذهنش تصور کرده بلکه عقیده دارد که از پس مقاومت ذهنی اش بر نمی آید بنابراین مجبور است چاقی را تحمل کند.

لازم به ذکر است توضیحات ارائه شده نه تنها برای موضوع چاقی بلکه برای تمام جنبه های زندگی صادق است.

توجه به این نکته ضروری و آگاهی دهنده است که: اشتیاق ذهنی به شکل خودبخودی و بنا به نیاز جسم و توسط سیستم هوشمند ایمنی بدن ایجاد می شود اما مقاومت ذهنی به شکل خودبخودی ایجاد نمی شود، بلکه توسط خود فرد در طی زمان و از طریق وارد کردن اطلاعات درباره چاقی به ذهنش و مرور بارها و بارها این اطلاعات و تقویت افکار از طریق مرور افکار در ذهن و صحبت درباره آنها با دیگران ایجاد می شود.

نکته جالب توجه اینکه اشتیاق ذهنی در هر جنبه از زندگی برای همه انسانها شباهت بسیار زیادی به هم دارد به عنوان مثال مواجه شدن فرد با مشکل مالی به شکل اشتیاق ذهنی برای رفع مشکل مالی بروز می کند.

مقاومت ذهنی برای هر فرد در شرایط یکسان زندگی بنا به اطلاعات و آگاهی که در جهت پذیرش شرایط موجود و عدم توانایی تغییر آن وارد کرده است شکل می گیرد.

در مثال اشتیاق ذهنی برای بهبود شرایط مالی مقاومت های ذهنی به شکل های مختلف در افراد ایجاد می شود و هر فرد دلایل و توجیه های شخصی برای عدم توانایی بهبود شرایط مالی خودش دارد.

در مورد لاغر شدن هم دقیقا به همین شکل است.

اشتیاق ذهنی برای لاغر شدن در همه افراد چاق به یک شکل ایجاد شده و همه آنها دوست دارند لاغر شوند.

اما مقاومت ذهنی برای لاغر شدن در هر فرد چاق بنا به افکار و اطلاعاتی که در طی سال های چاقی از طریق پیرامون خود وارد ذهنش کرده است متفاوت است.

بدیهی است که جزئیات مقاومت ذهنی برای لاغر شدن در افراد چاق شباهت هایی به هم دارد اما تفاوت های زیادی بین مقاومت ذهنی افراد برای لاغر شدن وجود دارد.

مقاومت ذهنی لاغر شدن به دلیل وارد کردن اطلاعات و اگاهی در جهت توجیه چاقی به ذهن ایجاد می شود بنابراین برای افراد مختلف حتی اگر عوامل توجیه کننده چاقی مشابه هم باشد اما از نظر قدرت اجرایی این عوامل با هم تقاوت دارند.

به این شکل که برای فردی باور ارثی بودن چاقی خیلی پررنگ تر از باور کم تحرک بودن است اما برای فرد دیگر باور کم تحرک بودم خیلی قوی تر از باور ارثی بودن چاقی است. این تفاوت در قدرت تاثیر عوامل ایجاد کننده مقاومت ذهنی لاغر شدن در همه افراد چاق وجود دارد.

عوامل ایجاد کننده مقاومت ذهنی

هر اطلاعات یا آگاهی به هر طریقی بعنوان دلیل چاقی یا توجیه لاغر نشدن وارد ذهن شود در شکل گیری مقاومت ذهنی برای لاغر شدن موثر است.

نکته حائز اهمیت اینکه هرچه سن چاقی فرد افزایش پیدا کند و دفعات تلاش او برای لاغر شدن و نتیجه نگرفتن بیشتر شود به شکل ناآگاهانه فرد در جستجوی اطلاعات یا آگاهی برای توجیه لاغر نشدن خود به ذهنش است.

در واقع خودمان برای التیام درد و رنج لاغر نشدن در جهت ایجاد مقاومت ذهنی برای لاغر شدن اقدام می کنیم.

متاسفانه مقاومت ذهنی برای لاغر شدن تا حدود زیادی التیام بخش رنج و ناراحتی افراد در برابر شکست خوردن های مکرر در استفاده از روش های مختلف برای لاغری است.

برخی از اطلاعات و آگاهی که از طریق مختلف وارد ذهن شده و ایجاد مقاومت ذهنی می کند که به آنها می توان فرمول های چاقی ذهن نیز گفت به شرح ذیل است:

  • چاقی من ارثی است و به همین دلیل لاغر نمی شوم.
  • چاقی من بخاطر کم تحرکی و کار پشت میزی است.
  • لاغر نشدن من بخاطر پایین بودن سوخت و ساز بدنم است.
  • لاغر نشدن من به دلیل چربی ساز بودن بدنم است.
  • چاقی من بخاطر یبوست داشتن و اختلال در سیستم گوارشی است.
  • چاقی من به دلیل مصرف دارو است.
  • لاغر نشدنم بخاطر سفت شدن چربی های قدیمی است.
  • لاغر نشدنم بخاطر شرایط کاری و زندگی و فرصت نداشتم برای ورزش کردن است.
  • چاقی من بخاطر همسرم (دوستم یا همزیستی با هر فرد دیگر) است.
  • چاقی من بخاطر عصبی بودن و خوردن برای آرامش داشتن است.
  • لاغر نشدن من بخاطر اراده نداشتن برای رژیم گرفتن و ورزش کردن است.
  • چاقی من بخاطر علاقه به خوردن فست فود است.
  • چاقی من بخاطر تنوع مواد غذایی و علاقه من به خوردن است.
  • چاقی من بخاطر خوابیدن زیاد مخصوصا خوابیدن بعد از ناهار خوردن است.
  • لاغر نشدن من به دلیل نداشتن پایه و همراه برای رژیم گرفتن و باشگاه رفتن است.

اینها نمونه هایی از دلایل رایج بین افراد چاق بعنوان دلیل چاق بودن یا توجیه لاغر نشدن است. برای هر فرد می تواند تنوع و میزان تاثیرگذار بودن این عوامل متفاوت باشد.

اطلاعات و آگاهی که بعنوان دلیل چاقی یا توجیه لاغر نشدن وارد ذهن شده و باعث ایجاد مقاومت ذهنی برای لاغر شدن می شود تحت تاثیر عوامل مختلف می تواند متفاوت باشد.

محیط خانواده، فرهنگ رایج در بین افرادی که بعنوان جامعه با آنها بیشترین ارتباط را دارید، علاقه و نگرش نسبت به دنبال کردن مطالبی که از طریق رسانه ها یا مجلات منتشر می شود، میزان ارتباط و گفتگوی با افراد مختلف مخصوصا افراد چاق بعنوان همدردی یا درد و دل کردن و …. سبب می شود که اطلاعات و آگاهی مختص با خودتان را وارد ذهنتان کرده و بر اساس منطقی که برای هر عامل در ذهن خود ایجاد می کنید این عوامل قدرت گرفته و مقاومت ذهنی شما برای لاغر شدن را شکل می دهند.

مراحل لاغر شدن

لاغری با ذهن و اصلاح مقاومت ذهنی

همه تلاش های قبلی ما برای لاغر شدن از طریق رژیم های غذایی و برنامه های ورزشی و …. همه در جهت افزایش مقاوت ذهنی لاغر شدن بوده اند چرا که باعث تقویت باور عدم توانایی ما در لاغر شدن و لزوم استفاده از روش های مختلف برای کاهش وزن شده اند.

۳۵ سال از زندگی ام چاق بودم و از روش های مختلف برای لاغر شدن استفاده می کردم اما نتیجه نهایی نه تنها لاغر نشدن بود بلکه مقاومت ذهنی من برای لاغر شدن بیشتر می شد.

در سال های ابتدایی که با مشکل چاقی مواجه شده بودم به وضوح اشتیاق ذهنی برای لاغر شدن را در خودم می دیدم و به همین دلیل با اشتیاق و علاقه برای لاغر شدن سراغ روش های لاغری رفتم.

اما هربار که در استفاده از هر روشی شکست می خوردم علاوه بر اینکه بارها در ذهنم خودم را سرزنش می کردم مورد سرزنش اطرافیان قرار می گرفتم که من اراده لاغر شدن ندارم.

به این ترتیب اشتیاق ذهنی من به مرور به مقاومت ذهنی برای لاغر شدن تبدیل شد و ذهن من مملو از افکار و نگرش ها درباره دلیل چاقی و توجیه لاغر نشدن شده بود.

هرچه سن چاقی من بیشتر شد روند چاق شدن من آسانتر و در مقابل تلاش من برای لاغر شدن بیشتر و نتیجه نهایی کاهش وزن کمتر بود.

قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن سبب شد که نسبت به عملکرد ذهن و تاثیر آن بر جسم آگاه شده و توانستم با برطرف کردن مقاومت ذهنی لاغر شدن در ذهنم اشتیاق ذهنی برای لاغر شدن را تشدید کرده و عملکرد سیستم ایمنی بردن برای لاغر شدن را بهبود دادم.

زمانی که شما صرف تماشای محتوای آموزشی لاغری با ذهن می کنید در حال وارد کردن اطلاعات همسو با قدرت بخشیدن به اشتیاق ذهنی خود برای لاغر شدن هستید.

زمانی که اشتیاق ذهنی شما به اندازه کافی تقویت شود بر مقاومت ذهنی لاغری شدن غلبه کرده و روند لاغر شدن جسم واضح می شود.

در فایل آموزشی اصلاح مقاومت ذهنی برای لاغر شدن به طور مفصل درباره این موضوع بسیار مهم و تاثیرگذار توضیح داده ام که اطمینان دارم استفاده از این آگاهی برای عزیزانی که تصمیم گرفته اند از مسیر لاغر با ذهن رویای خودشون رو تجربه کنند مفید و تاثیرگذار خواهد بود.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین این جلسه ابتدا توضیحات نوشتاری اصلاح مقاومت ذهنی برای لاغر شدن را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشاش کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • تجربه شما درباره داشتن اشتیاق ذهنی برای لاغر شدن چیست؟ شرح دهید.
  • استفاده از روش های لاغری باعث تشدید اشتیاق لاغری در شما شده است یا مقاومت ذهنی لاغر شدن ایجاد کرده است؟ شرح دهید.
  • شنیده ها و دیدهای شما چه تاثیری بر ایجاد مقاومت ذهنی برای لاغر شدن داشته است؟ با ذکر مثال شرح دهید.
  • قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری نگرش شما درباره لاغر شدنتان چگونه بود؟
  • برخی از نگرشهای خود که باعث ایجاد مقاومت ذهنی لاغر شدن در شما شده است را ذکر کرده و درباره آن شرح دهید.
  • آشنایی با روش لاغری با ذهن چه تاثیری بر تغییر نگرش شما درباره لاغر شدن و ایجاد اشتیاق ذهنی لاغری داشته است.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.29 از 41 رای

https://tanasobefekri.net/?p=15317
89 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/01/16 19:43
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,189 کلمه

      من عاشق جسم جدیدم هستم که ساخته و پرداخته ی افکار جدید من هست و خلق شده ی ذهن جدید من هست .(فقط و فقط خودم تک نفره دارم این جسم رو با افکار و باورهام و قدرت ذهنم شکل میدم و چقدر این نتیجه برای من شیرین هست و لذت میبرم از خودم حتی بدون نتایج من از اعمال و رفتارهای جدیدم و از ورژن جدید خودم هم لذت میبرم و با خودم حال میکنم )

      چقدر زیبا هست بتونیم جسم ‌جدیدی رو خلق کنیم (من تا حالا تونستم جسم جدیدی خلق کنم ولی بازم باید جدیدترش کنم و یه جسم با وزن ۵۹ کیلو و سایز ۳۸ باید خلق کنم و لذتش رو ببرم و تلافی تمام دوران رژیم و چاقی رو در بیارم )

      مثل :وقتی نقاشی قشنگ بکشیم اول خودمون لذت میبریم و بعد بقیه که خوششون بیاد ما هم بیشتر لذت میبریم . در واقع هم خودتون لذت ببرید و هم دیگران از شما لذت میبرن .(من بارها شده یه غدای خوشمزه و یا دسر خوشمزه درست کردم و هم خودم لذت بردم و هم بقیه لذت بردن و تعریف دادن و اون موقع از تعریف دیگران دوباره لذت بردم و یا یک لباسی پوشیدم که خودم لذت بردم و بقیه هم خوششون اومده و گفتن چقدر زیبا ست و من از اون تعریفا هم لدت بردم حالا اگر هم نگن برام مهم نیست اصل خودم هستم که لذت ببرم و اما اگر هم بگن خوشحال میشم و دستشون هم درد نکنه و اما به زودی یک جسم جدید خلق میکنم که اول خودم از جسمم خیلی لذت میبرم و بعد بقیه هم از این متناسب شگفتی ساز لذت میبرن که در کما ل آزادی متناسب هست و اما این رو هم بگم من الان هم دارم از هر ثانیه ی زندگیم و خودم و جسمم لدت میبرم و حال دلم عالیه )

      یکی از موانع عدم موفقیت انسانها هم در لاغری و هم در بقیه ی جنبه های زندگی چی هست :
      موضوع اصلی این جا لاغری هست ولی میشه در بقیه جنبه ها هم از اون هم استفاده کرد .
      یکی سری موضوعات فیزیکی هستن و وجود خارجی دارن و قابل لمس هستن و یک سری موضو عات متا فیزیکی هستن و وجود خارجی ندارن و قابل لمس و دیدن نیستن مثلا اگر من در مورد ماشینم توضیح بوم که چه خصوصیاتی داره شما هر جا دیدین اون ماشین رو میشناسین که ابن ماشین من هست
      و یا اگر من در مورد مکانی توضیح بدم هر کس میتونه تصورش کنه و اگر رفت اونجا میگه اینجا همون جا هست که من درموردش توصیح دادم و این مسایل فیزیکی هست و قابل دیدن هست و شخص میتونه لمسش کنه و تجربه اش کنه
      و یک سری موضوعات فیزیکی نیستن و هر کس بنا بر دلایل و توضیحاتش و افکار و عقایدش اون رو درک میکنه و در واقع هر انسان بر اساس درک خودش و فهم خودش اون رو تجربه میکنه و قابل لمس و دیدن نیستن مثل تعریف عشق و ممکنه هر کس یه تعریفی داشته باشه بنابر تجربه اش و یا تعریف دیگران که هر کس توضیحی داده و تعریفش میکنه مثلا شادی: تعریفها متفاوت هست کسی ممکنه با دیدن یک درخت شاد بشه یا کسی ممکنه با بزن و برقص بگه من شاد میشم در مورد احساس و ترس و ذهنم همین هست .( پس مسایل متا فیزیکی بستگی داره در ذهن ما چه تعریفی از اونها وجود داره و یا عقاید و افکار و اندیشه های ما در مورد اون موضوع چی هست که حالا یا از اطرافیان و یا جامعه و یا خانواده و رسانه ما از اون موضوعات تعریف داریم و درواقع تجربه هایی که از اون موضوعات هم به دست میاریم بر اساس همون افکار ما هست و ما چیزی خارج از افکار و اندیشه ها تجربه نمیکنیم در وافع میگیم از کوزه همان تراود که درون اوست باید ببینم مخزن ما با چه افکاری پرشده همان طور ما خروجی میگیریم پس از این هست که ممکنه دو نفر زیر یک سقف زندگی کنن اما زندگی اونها متفاوت بشه و زندگی هر کس با کس دیگه متفاوت هست پس خواهشا مخزن خودتون رو با هر چیزی پر نکنید ورودیهای خودتون رو کنترل کنید حالا شاید در مورد مسایل فیزیکی بد نباشه بپرسیم چون نتایج برای همه یکسان هست شاید حتی کمک کسی هم بکنیم مثلا بگیم فلان مارک از لباسشویی رو خریدیم اما راضی نیستم و ما میتونیم از تجربه ی اون شخص استفاده کنیم و یا فلان جاده برای رسیدن به اون شهر خوب نبوده نرو چون امکانات نداره و جاده ی خطر ناکی هست و کمک کنیم به کسی ولی در مورد مسایل متافیزیکی از هرکس هر چزی رو نباید بشنویم )

      در مورد ذهن چه تعریفی داری
      و اما تعریفی که نسل به نسل میچرخه این هست که میگن ذهن مقاومت داره اما نمیدونن چی هست ؟؟
      مثلا میگه من میخوام فایل گوش کنم و دوره ها رو انجام بدم اما ذهنم نمیزاره .
      ذهن شما هیچ مقاومت و اختیاری نداره و اون رو ما در ذهنمون میزاریم ذهن ما عضوی از ما هست که دیده نمیشه مثل دست یا پای شما و شده تا حالا بخوای بری مهمانی و پای شما بگه من همراهتون نمی یام چون همچین چیزی نشنیدین تا حالا یا شده تشنه تون باشه و دست شما بگه به من چه من لیوان رو دستم نمیگیریم یا …اینها همه اعضای بدن ما هستن و در خدمت ما هستن همانطور که دست نمیتونه از فرمان ما سرپیچی کنه ذهنم نمیتونه سرپیچی کنه مگر تعریف اشتباه داشته باشیم از ذهن و فکر کنیم کار اون هست نه به خاطر تعریف ما هست .(ذهن ما مثل مخزنی هست پر از افکار و باور و اندیشه های ما که ما رو میتونه به سمت خوشبختی و یا بد بختی ببره حالا انتخاب با ما هست با چه ورودیهایی میخواهیم اون رو پر کنیم ؟هر چقدر افکار و اندیشه های ما مثبت تر باشه و خالص و پاک تر داشته باشیم به سمت خوشبختی و سعادت و نعمتهای بی نهایت حرکت میکنیم و اما هر چقدر مخزن ما مملو از افکار و اندیشه های منفی و ناخالص پر باشه ما به سمت بدبختی و مشکلات حرکت میکنیم و شرایط برای ما سخت میشه دقیقا مثل رانندگی با ماشین دنده اتوماتیک و دنده ی دستی میشه دیدین چقدر فرق دارن با هم و حالا زندگی با افکار درست و مثبت باعث میشه که تجربه ی یک زندگی اتوماتیک رو داشته باشین و لذت ببرین از جاده و بیشتر بهتون خوش بگدره و اما افکار منفی اگر داشته باشیم رانتدگی با ماشین دنده ی دستی هست و خیلی رانندگی برای ما سخت میشه و انچنان لدتی هم نمیبریم حالا انتخاب با خودتون هست کدوم ؟؟)

      چون ذهن رو نمیبینی و تجربه لمس کردنش رو نداری یه چیزهایی میگی مثلا ذهن من مقاومت داره نه مقاومت نداره و ما تنبلی میکنیم پس طرف فایلها رو گوش نمیده و میگه ذهنم مقاومت داره در صورتی که خودمون تنبلی کردیم در انجام هر کاری که میتونیم انجامش بدیم اما ندادیم .
      ممکنه با کسی قهر باشی و بهت الهام بشه برو آشتی کن حالت بهتر میشه آرامشت بهتر میشه اما ذهنت میگه نه نرو به خاطر مقاومت نیست به خاطر تعریفهایی هست که در ذهنت داری مثلا اون شخص میگه اره کم اوردو اومد آشتی و یا افکار این چنینی و … و این مقاومت ذهن نیست و طرف مقابل هم از این افکار داره که نمیاد آشتی پس اونم همینطور هست .(پس نباید تعریفهای غلط از ذهن برای خودمون داشته باشیم که بیفتیم به سختی و مشکلات و بعد بگیم دیدی ذهن ما مقاوت داره نه آگاه باش که این ذهن جز مسایل متافیزیکی هست و بعضیا با تعریفهای اشتباه دارن به اشتباه تجربه اش میکنن و اما ما باید با تعریفهای درست از این ذهن درست استفاده کنیم تا به سمت سعادت و خوشبختی حرکت کنیم پس من میگم ذهنم مثل بچه هست که دارم تربیتش میکنم و به زودی با اون به نتایج بزرگی میرسم )

      چیزی به عنوان مقاومت ذهنی وجود نداره و ذهن تحت نظر و سلطه ی شما هست
      و خودتون رو برتر از ذهنتون بدونید مثل تمام اندام های بدن تا وقتی که من هستم و زنده هستم اون اندامها به در د میخورن و در خدمت من هست و ذهن هم تا من هستم و زنده هستم در خدمت من هست و به در میخوره فکر نکن چیز خاصی هست .پس نگو من میخوام کاری کنم و اما ذهنم مقاومت کرد
      تعریف اشتباه ما از ذهن باعث شده ذهن احساس قدرت کنه این ذهن هیچ قدرتی از خودش نداره و باید قدرت خودت رو درک کنی و بگو من از هر چیزی برترم حتی ذهنم و ذهن تحت سلطه و کنترل من هست و از این ذهن من برای چاق شدن استفاده کردم و حالا میخوام از اون برای لاغر شدن استفاده کنم (پس ذهن اصلا چیز خاصی نیست یه اندام هست که دیده نمیشه و در من وجود داره و در خدمت من هست و اگر من بمیریم اونم از بین میره پس من از ذهنم بالاتر هستم و اون تحت کنترل من هست و من از اون باید به درستی استفاده کنم مثل چشم و یا گوش،و یا دست و یا هر اندام دیگه ام باید از اون استفاده کنم در مسیر رسیدن به خواسته هام و این عضو متافیزیکی رو خداوند فقط به انسان داده تا انسان اختیار داشته باشه و یا هدایت بشه یا گمراه بشه )

      تعریفهای شما باید از موضوعی که نمیبینید تغییر کنه تا ماهیتش عوض بشه
      حتی برای خدا و ند هم تعریفای متفاوتی هست چون دیده نمیشه و هر کس یه طوری اون رو تعریف میکنه و برای خیلیها خدا خوب هست و خیر و خوبی میده و برای خیلیها خدا فقط زحر و بدبختی میده وهر کس هر تعریفی داره از خداوند داره خدا همانطور براش در میاد اگر فکر کنی خداوند موجود انتقام گیر و خشمگینی هست که میخواد ما رو امتحان کنه پس همیشه میترسی و نگرانی چرا ؟چون خدا دیدینی نیست و اما هر تعریفی در مورد خدا خدا نیست .(خدای من با خدای تو فرق داره و هر کس خدای شخصی خودش رو داره و چقدر قشنگ خدای شخصی برای خودمون بسازیم که فقط خیر و خوبی باشه و تنها قدرت جهان باشه و محکم و استوار من رو در آعوشش،گرفته و مواطب من هست و هر لحظه من رو هدایت و حمایت میکنه تا من به بهترین شکل زندگی کنم و غرق در شادی و ارامش و خوشبختی و سعادت باشم و مثل یه بابا ی دلسوز و مهربون عاشق من هست که گمراه نشم و ازش دور نشم و من همچین خدایی دارم و هر کس هر طور خدا رو باور کرد همانطور براش در زندگی دیده میشه و هر کس در هر جنبه از زندگیش مشکلی داره و یا کمبودی داره برای این هست که در اون مورد تعریف و باورهای درستی در ذهنش نیست و ایمانش به خدا در اون مورد مشکل داره پس اول باید مخزن خودتون رو با افکار و باورها و عقاید درست پر کنید تا نتایج و خروجی درست بگیرید یعنی مطابق هم باید باشن )

      روی موضوعات فیزیکی و متافیزیکی تمرکز کن و ذهن متافیزیکی هست و بگو اون فدرتی نداره و کوچیکش کن و بگو اون همراه من هست و هر طور من بخواهم همراه من میشه ( ذهن اصلا چیز خاصی نیست و من دارم ذهنم رو مثل یک نوزاد پروش میدم و بزرگش میکنم و اون هیچ چیز بلد نیست و تو باید تربیتش کنی و ذهن من الان ۱۷ ماه هست که همراه من هست و من این تولد اگاهانه ی ذهنم رو دوست دارم و میدونم اون هیچ چیز خاصی نیست در اختیار من هست این فرزند ۱۷ ماه و در آعوش،من هست و حالا یه جاهایی ممکنه لجبازی کنه اما با نشون دادن الگو و نمونه و اگاهی های عالی سریع میپذیره و به سمت من میاد پس اصلا چیز خاصی نیست این ذهن و هیچ مقاومتی نداره در اختیار تو هست و مال تو هست دقیق مثل یک نوزاد اگه دوست داری میتونی به روش خودت تربیتش کنی میتونی هم بگی نه من نمیتونم تربیتش کنم که اون از تنبلی خودت هست و بزاری بره و بقیه هر چیزی خواستن یادش بدن و روش اثر بزارن و از کنترل تو خارج بشه و اما من الان دارم با خواستهام همسوش میکنم مثل خواسته ی لاغری من میخوام ذهنم رو همسو با خواسته ام کنم از طریق گوش دادن به فایلها و نوشتن دیدگاه و تمرین های عملی )

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/07/30 16:03
      مدت عضویت: 1855 روز
      امتیاز کاربر: 34386 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,050 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و پرتلاشم .

      اول اینکه استاد امیدوارم حال جسمی شما و او ضاع کمر شما خیلی  خیلی بهتر و عالیتر از دیروز  شده باشه و رو به بهبودی کامل باشید  و همیشه در  مسیر سلامتی و شادابی  و موفقیت و حال خوب باشید .

       منم جز افرادی هستم که  همیشه به خودم میگم زمانی که به تناسب اندام  ایده الم برسم و اون جسم دلخواهم  رو خلق کنم میتونم الگو باشم برای خیلیا  که انگیزه بگیرن از من و تغییرات من و اونها هم قدمی بردارن برای رسیدن به لاغری و به سمت لاغری حرکت کنن .

      موضوعات در جهان دو دسته هستن بعضی از اونها فیزیکی هستن و قابل لمس هستن  و  اما بعضیها قابل لمس نیستن و دیده نمیشن  و در واقع متافیزیکی هستن  و هر انسانی به اندازه ای که اون موضوعمتافیزیکی  رو درک کرده  تجربه اش متفاوت هست مثلا تعریف از عشق در انسانها متفاوت هست و یا تعریف از شادی در انسانها متفاوت هست ممکنه کسی از دیدن یک درخت و یا یک دوست شاد بشه ممکنه کسی با کف و دست و جیغ و بزن و برقص شاد بشه پس اینها تعریف یکسانی در افراد ندارن در مورد ترس هم همینه در مورد ذهن هم همین هست چون ما نمیتونیم ذهن رو ببینیم پس گفته های دیگران و یا شنیده های حرف دیگران در مورد ذهن رو میپذیریم و اون میشه تعریف ذهن واما  حالا  موضوع مقاومت ذهن  که افراد میگن چی هست ؟؟؟

      ذهن ما اصلا مقاومتی نداره و این در اثری تعریفی که شما بهش ربط میدید به وجود میاد ذهن ما عضوی از بدن ما هست مثل دست و پای ما آیا تا حالا شده به مهمانی و جایی برین و این  پا  با شما نیاد ،؟؟؟خنده داره بله  چرا خنده دار چون تا حالا همچین چیزی نشنیدیم که بخواهیم آب بخوریم  و دست من بگه به من چه من لیوان آب رو نمیگیرم و یا اینکه بخوام برم مهمونی و پای من بگه به من چه مهمونی نمیام من میخوام  بیام میخوام خونه باشم و یا قلب من بگه از این به بعد نمیخوام تپش کنم میخوام یک ساعت برای خودم باشم برو هر کاری میخواهی بکن ببین اینها اعضای بدن من هستن و اینها همه در خدمت من هستن همانطور که پا و دست و قلب نمیتونن مانع من باشن و نمیگن نمیخوام مگر خودم مانع از فعالیت اونها بشم .پس ذهن من  هم مقاموت نداره مگر اینکه خودمون تنبلی کنیم و تمرینات رو انجام ندیم و  توجیه اون تنبلی خودمون بگیم ذهن مقاومت داره در مقابل انجام هر کاری که میتونیم انجام بدیم اما انجام نمیدیم .

      پس بدونید چیزی به عنوان مقاومت ذهن وجود نداره و این خودمون هستیم که اگر میخواهیم کاری انجام بدیم نمیدیم  خودت رو برتر از ذهن و دست و پا بدون دست ما بدون ما هیچ فایده ای نداره اون فردی که نقاشی زیبا میکشه ربطی به دستش نداره دست یک ابزار  هست و در واقع اون قدرت ذهن اون فرد هست که اون رو تبدیل به یک نقاش خوب و ماهر کرده اگر دست رو از اون فرد جداکنی و به فرد دیگر پیوند بزنی اون دست که قابلیت کشیدن نقاشی رو نداره دست در خدمت انسان هست همانطور که پا و ذهن هست پس ذهن چیز برتری نیست مثلا طرف میگه من چند سال میخوام مواد رو ترک کنم اما ذهن نمیزاره و اما خبر نداره این خودش،که با اشتیاق داره تکرار میکنه و ذهن قدرتی از خودش ند اره پس من باید قدرت خودم رو درک کنم و بر همه چیز قدرتمند و مسلط  باشم حتی ذهنم و این ذهن هم تحت سلطه ی من هست و من به خودم باید بگم همانطور که تا حالا ذهن من رو چاق کرده الان  هم  میتونه من رو لاغر کنه تعریفهای شما از موضوعاتی که نمیبینید باید عوض بشه  .

      بعضیا تعریف متفاوت از خدا دارن و خداوند رو به همون شکل در زندگیشون میبینن اگر تعریف  شما از  خداوند این باشه که  موجودی عصبی و  انقام گیر و مریض  هست که دوست داره فقط انسانها رو امتحان کنه که ببینه کی بهشت بره کی جهنم بره این تجربه ی خوبی نیست و این  باعث میشه همیشه هر وقت حرف از خدا بشه شما با ترس و لرز وارد این مقوله بشین فقط بستگی به این تعریف شما داره  چرا ؟ چون خداوند دیدنی نیست و هر تعریفی از خدا خدا نیست .

      ذهن ما یک موضوع متافیزیکی هست که به هر شکلی که من در مورد اون تعریف داشته باشم اون در زندگی من نقش داره پس تا میتونم باید کوچیکش کنم و قدرت رو از اون بگیرم و بگم ذهن من همیشه مثل دست و پای من همراه من هست .

      چقدر این نگاه عالی که ذهن من با تمام امکانات خلق کنندگی و خوبی که داره در اختیار من هست و من قدرت رو به خودم میدم که من با نوع نگاهم و توجهم و کنترل ورودی هام از این ابزار برای خلق خواسته هتم استفاده میکنم و اون به خودی خود هیچ قدرتی نداره که من رو بدبخت کنه و یا خوشبت کنه این منم که  مسیرم رو انتخاب میکنم و ذهنم هماهنگ با من در اون مسیر حرکت میکنه و  خواسته هام رو خلق و یا نابود  میکنه و هیچ مقاومت ذهنی  در کار نیست .

      من از این به بعد  با کنترل ورودیها و توجه ام بر نکات مثبت و  حال خوب و بودن در مسیر و هر روز قدم برداشتن برای خودم روابط زیبا و سلامتی و خوشبختی و  اندام زیبا و ثروت و سعادت رو  به ارمعان میارم و دهنم  درراین مسیر زیبا کاملا هماهنگ با من هست و همراه من هست .

      من همین دیشب یه موصوعی برام پیش اومد که واقعا میتونست حالم رو بد کنه و خودم رو سرزنش کنم که چرا این کار رو کردم و … اما چون در این مسیرم سریع حالم رو بهتر  کردم و نگاهم رو به این موضوع تغییر دادم و  تو جهم  رو بر روی نکات مثبت گذاشتم و خدا رو شکر  نتیجه خیلی بهتر شد .

      من در زمینه ی تناسب اندام  هم هیچ مقاومت ذهنی ندارم و کاملا ذهنم هماهنگ و همراه من هست و هر روز با هم در این مسیر  زیبا یک گام برمیداریم و تمریناتش رو انجام میدیم و هر چقدر بیشتر  این مطالب رو تکرار کنم ذهن من برای خلق خواسته ی تناسب اندام عالی تر من رو همراهی میکنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم