0

گام ۶۹: اصلاح باور ترس از لاغری!

لاغر شدن
اندازه متن

لاغر شدن ترس دارد و با ترس لاغر نمی شوید! اگر از شنیدن این جمله متعجب شدید کاملا طبیعی است چون سالها دوست داشته اید لاغر شوید و اکنون شنیدن اینکه لاغر شدن ترس دارد برای شما غیرعادی به نظر می رسد.

ترس از لاغری یکی از مخفی ترین فرمول های ذهنی افراد چاق است که به سادگی مانع لاغر شدن آنها می شود.

ترس از تغییر کردن

از زمانی که با قدرت ذهن برای لاغر شدن آشنا شدم و در مسیر یادگیری و سپس آموزش آنچه در زندگی خودم تاثیرگذار بوده است قرار گرفتم به وضوح دلایل بسیاری از اتفاقات زندگی برایم واضح شد.

 به معنای دیگر توانستم سرنوشت خودم را بررسی کنم و مهم تر از آن:

سرنوشی که دوست دارم تجربه کنم را برای خود ایجاد کنم.

یکی از موارد جالب توجه در زندگی من و شاید شما، عاملی است که مانع رسیدن ما به خواسته هایمان می شود

عاملی به شدت تاثیرگذار اما درعین حال بسیار مخفی که علیرغم تلاش های ما برای رسیدن به خواسته هایمان به راحتی مانع موفقیت ما می شود

ترس از موفقیت

ترس از روبرو شدن با موفقیت

شاید به نظر خنده دار باشد که آدم از موفق شدن ترس داشته باشد.

اما با بررسی ساده در روند زندگی خود به وضوح برایتان روشن می شود که خیلی وقت ها شما از رسیدن به خواسته هایتان ترس داشته اید.

یعنی خواسته شما، با علایق و افکار شما همسو نبوده است

شاید شما خیلی دوست داشتید ادامه تحصیل بدید اما ترس حضور در کلاس، یا ترس رفتن به شهر دیگر برای ادامه تحصیل مانع رسیدن شما به خواسته تان شده است.

ممکن است شما دوست داشته باشید در خانه ای بزرگ تر زندگی کنید، اما ترس روبرو شدن با مسائل خانه بزرگتر از قبیل سخت بودن نظافت کردن آن، یا هزینه های تعمیر و نگهداری، ترس از چشم خوردن توسط دیگران و …. سبب شده است که سالها در آرزوی داشتن خانه ای بزرگ تر باشید اما همچنان در خانه کوچک خود زندگی کنید.

نقش ترس در پیشرفت نکردن

برای شرح بهتر این موضوع به این مثال از زندگی خودم توجه کنید.

از سال ها پیش دوست داشتم ماشین بهتری داشته باشم، اما در کنار این خواسته از داشتن یک ماشین خوب به شدت ترس داشتم.

چون تصور می کردم که هزینه های ماشین بهتر به مراتب بالاتر است، یا اگر با ماشین خوب برای خرید به بازار بری همیشه باید مبلغ بیشتری برای خرید اجناس پرداخت کنی.

اگر ماشین بهتر سوار بشی ممکنه دوستان یا اطرافیانم  مرا جشم بزنند و خیلی از افکار و باورهای مشابه که منجر به ترس از داشتن ماشین خوب در من شده بود که بیشتر از طریق اطرافیان طی سالها به من منتقل شده بود.

عدم هماهنگی خواسته من که ماشین خوب داشتن بود با افکار و باورهای ذهن من سبب شد که هیچ وقت نتوانم ماشین بهتری داشته باشم.

در واقع از داشتن ماشین بهتر که خواسته من بود ترس داشتم.

نکته جالب اینکه پس از شناسایی این ترس ها و پیدا کردن دلایل منطقی برای واهی بودن آنها و تقویت باور اینکه من می توانم به راحتی ماشین بهتری داشته باشم، اکنون آن ماشین را دارم و از داشتن آن لذت می برم.

موارد مشابه زیادی می توانید در زندگی خود پیدا کنید که مصداق ترس از رسیدن به خواسته ها باشد.

از آنجایی که ذهن در تمام جنبه های زندگی ما تاثیرگذار است بنابراین داشتن افکار و باورهایی در مورد مثالهایی که زدم به شکل های مختلف در جنبه های مختلف زندگی ما تاثیرگذار است

ترس از لاغری

ترس از لاغری

افرادی که اضافه وزن دارند، مطمئنا خواسته آنها لاغر شدن است، اتفاقا خیلی هم دوست دارند که لاغر شدن را تجربه کنند و برای رسیدن به خواسته خود خیلی تلاش کرده اند.

همه ما تجربه استفاده از رژیم لاغری را داریم.

رنج و سختی جدا کردن غذای خود از دیگران، نخوردن غذای مورد علاقه، حسرت خوردن از اینکه چرا نمی توانیم مانند دیگران هر غذایی که دوست داریم را بخوریم. همه در نهایت از همه این موارد رنج آورتر اینکه بعد از اتمام مدت رژیم به محض اینکه به روال قبل بر می گشتیم میزانی که از وزن ما کاهش پیدا کرده بود دوباره به وزن ما اضافه می شد.

همه ما تجربه ورزش کردن، پیاده روی کردن و … را برای لاغر شدن داریم.

رنج و سختی رفتن به باشگاه یا پیاده روی کردن های طولانی درحالی که حوصله ورزش کردن را نداشتیم، اینکه از چند ساعت قبل از رفتن به باشگاه باید کارهای روزمره را برنامه ریزی می کردیم تا سر وقت در باشگاه حاظر باشیم و در نهایت همه تلاش و وزنی که کم کرده بودیم به محض نرفتن به باشگاه دوباره بر می گشت.

همه ما تجربه خوردن داروی های تلخ عطاری و … را داریم. احساس بد از طعم های ناجور و بوهای ناخوشایند را تجربه کرده ایم.

انجام هر روشی برای لاغری رنج و سختی های مربوط به خودش را دارد اما در نهایت آنچه از وزن ما با استفاده از آن روش ها کم می شد دوباره خیلی زود بر می گشت.

نکته حائز اهمیت اینکه استفاده از روش های مختلف و تحمل رنج و ناراحتی اجرای روش های لاغری و در نهایت نتیجه نگرفتن سبب می شود که مجموعه ای از افکار و نگرش ها درباره لاغر نشدن در ذهن ما ایجاد شود که باعث شکل گیری ترس از لاغری در ذهن ما می شود و به همین دلیل هر وقت صحبت از لاغری می شود دچار دلهره می شویم که باز باید درگیر مسائل مختلف برای لاغری شویم.

تلاش برای لاغر شدن با روش هایی که جسم را محدود کرده یا تحت فشار قرار می دهد بیهوده است و فقط باعث ایجاد ترس از لاغری در ذهن ناخودآگاه می شود.

افرادی که اضافه وزن دارند به طور ناخودآگاه ترس از لاغری دارند، چون تصور می کنند لاغر شدن نیاز به تحمل رنج و سختی زیاد دارد که از توان آنها خارج است. غافل از اینکه هیچ فرد متناسبی برای لاغر بودن خود رنج و سختی تحمل نمی کند.

تصور اشتباه در مورد لاغر شدن باعث ایجاد ترس از لاغری در ذهن افراد می شود که مشابه تصور اشتباه سخت بودن داشتن خانه ای بزرگ تر یا تصورهای اشتباه من درباره داشتن ماشین بهتر بود.

نکته قابل توجه این است که همه این تصورهای اشتباه به یک شکل مانع موفقیت ما و رسیدن به خواسته هایمان می شود.

ترس مواجه شدن با موفقیت موضوع بسیار مهم و ریشه ای در ذهن ناخودآگاه ماست که در تمام جنبه های ما به شدت تاثیرگذار است.

این ترس واهی از شنیدن حرف ها و تجربیات دیگران درباره موضوعات مختلف زندگی وارد ذهن ناخودآگاه ما شده است و ما غافل از تاثیر و قدرت بالای این افکار اشتباه در زندگی خود هستیم.

با یادگیری استفاده از قدرت ذهن می توان بر ترس از لاغری و سایر ترس ها در جنبه های مختلف زندگی غلبه کرد

در این سال هایی که با قدرت ذهن آشنا شده ام به اندازه ای که توانسته ام بر ترس های خودم برای مواجه شدن با خواسته هایم غلبه کنم موفقیت کسب کرده ام.

در همان روزهای اول شروع برنامه های آموزشی لاغری با ذهن از صحبت کردن برای دیگران ترس داشتم و همین ترس سبب شده بود که بارها شروع دوره های آموزشی را به بعدا موکول کنم.

از داشتن هنرجوهای زیاد ترس داشتم چون فکر می کردم پاسخگوی سوالات شرکت کننده ها بودن کار سخت و طاقت فرسایی است.

و همین باور اشتباه سبب شده بود علیرغم اشتیاق و تلاش زیاد برای گسترش روش لاغری با ذهن، شرکت کننده های دوره من بسیار کم باشند.

وقتی ترس های خودم برای روبرو شدن با شرکت کننده های بیشتر را شناسایی و برطرف کردم. به لطف خدای مهربان اکنون نه تنها از اکثر شهرهای ایران بلکه از کشورهای مختلف دوستان فارسی زبان در دوره ورود به سرزمین لاغرها و دیگر دوره های لاغری با ذهن شرکت کرده اند.

حتی دوستان افغانی و عراقی که تا حدودی به زبان فارسی مسلط هستند از برنامه های لاغری با ذهن استفاده می کنند.

این تغییرات فقط بخاطر برطرف کردن افکار اشتباه و ترس آور مواجه شدن با موفقیت صورت گرفت.

و اکنون با اطمینان به شما دوستان خودم اعلام می کنم که ترس از لاغری مانعی بزرگ در برابر لاغری است.

اگر می خواهید رویای لاغری خود را به حقیقت تبدیل کنید باید آگاهانه و هوشیارانه با ترس از لاغری مقابله کنید.

انگیزه لاغری

لاغری با ذهن و غلبه بر ترس از لاغری

“لاغر شدن ترس دارد و با ترس لاغر نمی شوید !” 

این جمله عمیقا مرا به فکر فرو برد که چرا لاغر شدن ترس دارد؟! آن هم با این وجود که من این همه خواهان و خواستار لاغری و تناسب اندام هستم!!!

امروز از این فایل آگاهی خوبی کسب کردم و متوجه شدم که اگر ذهن خود را مانند یک سطح صاف در نظر بگیریم فکر و افکار ما بالای این سطح قرار دارد که همان خود آگاه ما می باشد و باورهای ما زیر این سطح قرار می گیرد که همان ناخود آگاه ما می باشد.

وقتی من چیزی را دوست دارم و به آن علاقه مند هستم در واقع در قسمت فکر و افکار من قرار می گیرد و در خود آگاه من می باشد که تاثیر چندانی در موفقیت من در اموری که می خواهم به انجام برسانم ندارد بلکه مهم ترین و تاثیر گذار ترین بخش برای موفقیت من در انجام کارها، باورها و فرمول های ذهنی من می باشد که همان ناخودآگاه است و من باید بیشتر آنها را کشف کنم و به اصلاح آنها بپردازم تا به هر آنچه که می خواهم برسم.

ترس از لاغری هم یکی از این باورهای محکم و قوی و در عین حال بسیار مخفی در ذهن ناخودآگاه ما می باشد.

الان که خوب دقت می کنم به این درک رسیدم که چرا با وجود اینکه من چند ماهی است که در مسیر لاغری با ذهن قرار دارم و گام به گام مراحل را طی می کنم اما با این وجود وزن کم نکرده ام؟! دلیلش این است که در سطح ناخودآگاه ذهنم، ترس از لاغری دارم.

من از لاغر شدن می ترسم چون این باور در من وجود دارد که با لاغر شدن از ریخت و قیافه می افتم و صورتم زشت می شود.

با لاغر شدن از دید همسرم شاید دیگر دوست داشتنی و خواستنی نباشم چون همسرم تپلی و چاقی من را دوست دارد.

با لاغر شدن تمامی لباس های من بلا استفاده می شود و دیگر نمی توانم از آنها استفاده کنم.

این ها دلایل ترس از لاغری من هستند که مانع لاغر شدن من شده اند و من باید روی این ترس ها کار کنم و برای خودم و ذهن ناخودآگاهم تفهیم کنم که این باورها نادرست و اشتباه می باشند، چرا؟!

چون اولا من با لاغر و متناسب شدن به هیچ وجه زشت و نازیبا نمی شوم برای اینکه من قبلا هم در وزنی که می خواهم برسم، بوده ام و بسیار هم صورتی زیبا و دوست داشتنی داشتم و هم اینکه با دیدن عکس شگفتی سازان به صورت های آنها دقت کرده ام که اتفاقا نسبت به زمان چاقی آنها بسیار صورتی بشاش تر و زیبا تر برای خود ساخته اند و جوان تر هم به نظر می آیند.

در مورد همسرم و ترس از لاغری به این نتیجه رسیده ام که اگر واقعا او مرا دوست داشته باشد به هر شکلی که باشم و در هر وزنی باشم باز هم می تواند مرا دوست داشته باشد وقتی که او مرا با این همه اضافه وزن می خواهد و دوست دارد مطمئنا اگر به تناسب اندام برسم و صورت و اندام زیبا تری برای خود خلق کنم هم باز برای او دوست داشتنی و خواستنی هستم.

در مورد لباس هایم و ترس از لاغری، با لاغر شدن، من می توانم لباس هایی را که خیلی دوست دارم برای اندام و سایز جدیدم به خیاط بدهم و آنها را به اندازه ی دلخواه من در بیاورد و نهایتا خیلی راحت می توانم لباس های جدید و نو را که اندازه ی سایز لاغر و متناسب من می باشند را بخرم و تهیه کنم و از آنها لذت کافی را ببرم.

من از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته ام بسیار با حالت چاقی خود به صلح رسیده ام و با صبر و شکیبایی گام به گام از مسیر را بر می دارم و به راه درست و صحیحی که در آن قرار گرفته ام ادامه میدهم و اطمینان قوی و عجیبی دارم که می توانم متناسب و لاغر شوم.

چون الان با گام هایی که بر داشته ام نسبت به باورهای نادرستی که در ذهنم وجود داشته که باعث ترس از لاغری در من شده است آشنا شده ام.

دیگر از خوردن ترسی ندارم، تناسب را حالت طبیعی جسم خودم می دانم، هر چیزی را که دوست داشته باشم و بخواهم در هر زمانی به اندازه ی نیاز بدنم، با آزادی کامل و لذت و بدون ترس از چاق شدن می خورم.

به این باور رسیده ام که می توانم لاغر و متناسب شوم و همچنین پی برده ام که بدنم این قابلیت و توانایی را دارد که دوباره من را متناسب و لاغر کند و به حالت طبیعی خود باز گرداند.

بار سنگین چاقی و اضافه وزن داشتن از روی ذهن من بر داشته شده است و با وجود اینکه وزن کم نکرده ام اما احساس سبکی دارم و هر زمانی که بخواهم و دوست داشته باشم می توانم ورزش بکنم.

بدون زور و اجبار و به این درک رسیده ام که قدرت من هستم نه هر نوع خوردنی یا خوراکی و از زندگی ام با این شرایط هم لذت می برم و از اینکه به این مسیر هدایت شده ام بسیار خوشحال و شاد هستم و خدا را شکر می کنم و از اینکه در این گام پی بردم که ترس از لاغری دارم و از آن آگاه شدم خوشحالم و از امروز بر روی اصلاح ترس از لاغری کار می کنم که این مانع هم از راه و مسیر لاغر شدن من برداشته شود و من راحت تر و سریع تر وزن کم کنم و به تناسب اندام برسم.

توضیحات تکمیلی و بسیار عالی درباره این موضوع مهم و همچنین شرح تاثیر ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در لاغر شدن را در فایل آموزشی پیوست برای شما دوستان خوبم آماده کرده ام

اطمینان دارم دوستانی که با اشتیاق و احساس خوب توضیحات نوشتاری و ویدیوی تصویر ترس از لاغری را استفاده کنند تصمیم قاطع تری برای لاغر شدن خواهند گرفت و شجاعت اقدام کردن و مواجه شدن با شرایط جسمی جدید را پیدا می کنند.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.63 از 38 رای

https://tanasobefekri.net/?p=19369
109 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار عطا
      1402/01/22 18:54
      مدت عضویت: 686 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,071 کلمه

      سلام 

      کسی که لاغره برای لاغریش کاری نکرده اون لاغره . ولی ما برای چاقیمون خیلی کارها کردیم . 

      برای لاغر شدن فقط کافیه کارهایی که برای چاقی کردیم و نکنیم . 

      همه ی ما اول میگیم زیاد خوردیم و کمتر فعالیت کردیم و چاق شدیم . 

      پس برای لاغر شدن باید کمتر خورد و بیشتر فعالیت کرد و چون کمتر خوردن و بیشتر فعالیت کردن سخته و من نمیتونم انجامش بدم پس تا ابد چاق خواهم ماند و چاقتر خواهم شد . 

      این سرانجام کسیه که طرز تفکرش در مورد چاقی اینه .

      ولی منی که ذهنمو  دارم برای لاغری برنامه ریزی میکنم  کلا این دیدگاه رو که اتفاقا مانع بزرگ لاغریه باید خط بزنم . 

      به  نظر من بزرگترین  مانع لاغری در ذهن چاق همین دو باوره که چون در ذهن هم سخت معنا گرفته  با فکر کردن به لاغری و چنین عملکردی ما ناخوداگاه حرکتمون در مسیر لاغری متوقف میشه و دیگه به لاغر شدن ادامه نمیدیم .

      من هر چقدر روی این دو باور کار می کنم میبینم بازم هست و چون سالها تکرار شده هر بار که به ذهنم میاد ترس از لاغر شدن و سختی کشیدن هم به ذهنم میاد و در نتیجه رغبتم برای حرکت در مسیر لاغری کمتر و کمتر میشه . 

      ترسهای دیگه از لاغری در مراحل بعدیه . 

      من این دو باور رو از راه لاغریم بر میدارم .

      من هرچی بخورم هضم میشه و میره و تبدیل به انرژی  میشه  دو باور کم خوردن و بیشتر فعالیت کردن برای لاغر شدن  اتفاقا مانع بزرگ لاغر شدن هستند .

      چون ارتعاش جنگ در خودمون پدید میاریم و این ارتعاش رو بدن میگیره و بدن رو در حال جنگ قرار میدیم و اون  به جای رها سازی انرژی اتفاقا شروع میکنه به حبس انرژی بیشتر . برای اینکه آسون لاغر بشیم این دو مانع رو از سر راه لاغری برداریم تا انرژی لاغری جاری بشه و خود به خود و آسان لاغر بشیم .

      هرچی که میخوریم هضم میشه و میره و تبدیل به انرژی میشه .

      هر کاری هم که انجام بدیم و ندیم فرقی نداره چربی سوزی و تنفس در حال انجامه و ما در هر وضعیتی داریم چربی میسوزونیم .

      این دو باور اصلی در مسیر لاغریه

      لاغر شدن کاملا خود به خوده و هیچ کاری لازم نیست براش انجام بدیم .

      لاغر شدن فرایند طبیعی بدنه

      غذا خوردن فرایند طبیعی بدنه

      احساسمون رو به غذاخوردن خوب کنیم و بهش قدرت چاق کنندگی ندیم و برعکس بگیم این غذا همه هضم میشه و میره و اتفاقا برای هضم شدنش کلی چربی میسوزونیم . پس انرژی رفته ی ما رو به خودمون بر میگردونه و اتفاقا کمک کننده در مسیر لاغری ماست .

      به نظرم وقتی در مورد  تغییر عادات غذایی صحبت می کنیم  این دو مانع لاغری پررنگ میشه و لاغری رو برامون سخت می کنه .

      لاغر شدن ربطی به خوردن و خوابیدن نداره کاملا خود به خوده و فقط کافیه  با تجزیه و تحلیل کردن احساس چاقی رو از خودمون دور کنیم تا باور خوردن و لاغر شدن  رو باور کنیم و خوردن یا زیاد خوردن  یا کم خوردن مانع لاغریمون نشه .

      چه کم بخوریم چه زیاد لاغری داره رخ میده . چون هرچی بخوریم میسوزه و هضم و دفع میشه و از طریق خروجیها از بدن خارج میشه . هیچ غذ۹ایی یا هیچ چربیی توی بدن نمی مونه .

      این چربیهای الان ما چربیهای سالها پبش نیست . ما لایه لایه چربیها رو از دست میدیم و دوباره میسازیم . چربیها مثل سایر قسمتهای پوست ناخن مو و … دائما در حال از بین رفتن هستن .

      اندام فعلی ما با باور کردن باور متناسب بودن و جاری بودن تناسب لحظه به لحظه خیلی راحت متناسب میشه . باور لاغر بودن در ذهن رخ میده

      بله تمام بدن دائما در حال از بین رفتن و دوباره ساختنه . جسم الان ما جسم دیروزمون نیست .

      نشونه شم همین که پوستمون چرب میشه یا موهای سرمون و نیاز به حمام کردن پیدا می کنیم  میریم حمام کیسه میکشیم لایه برداری میشه از پوست و چربیها و پوستهای مرده دفع میشن نشون دهنده ی اینه که چربی ها  هر لحظه از بین میرن .

      چربی ها دائما در حال رفتن هستن .

      چربی سوزی هر لحظه در حال انجامه

      کارخانه چربی سوزی هر لحظه داره کار می کنه .

      اصلا ما چیزی به نام انبار چربی نداریم سلولهای چربی محل ذخیره چربی نیستند محل سوختن چربیها هستند . چربیها در سلولهای چربی مرحله مرحله اکسید میشن .

      وقتی ما ارتعاش نیاز به لاغری نداشته باشیم و بر عکس ارتعاش رهایی داشته باشیم بدن همه رو رها می کنه و نیازش به چربیها کم و کمتر میشه .

      چون میدونه ما نمیخوایم به زور خودمون رو لاغر کنیم .

      ولی وقتی حس بد داشته باشیم لاغری رو سخت کنیم به زور باشه نیاز باشه . تحمیل باشه . بدن هم در همین ارتعاش قرار میگیره و اتفاقا بر عکس تمایلش به ذخیره  و حبس انرژیه چون در وضعیت جنگ قرار میگیره .

      اتفاقا ما باید کاملا حس رهایی و صلح با خودمون و انداممون داشته باشیم تا کم کم ارتعاش  چاقی از بدن پاک بشه .

      ما ارتعاش چاقی رو به بدن تحمیل کردیم و لاغری خودبه خودیش رو زیر سوال بردیم .

      ما بدنمون رو باور می کنیم و همینجوری هم عاشقش هستیم و میدونیم وقتی باهاش در صلح باشیم اونم با ما صلح می کنه و  انرژیهای حبس شده اش رو  به راحتی آزاد میکنه چون دیگه نیازی بهشون نداره

      اینا باورهای اصلی لاغریه

      برای لاغر شدن به هیچی نیاز نداریم .

      با تکرار باورهای جدید به مرور در بدنمون این رو میبینیم  و وقتی در بدنمون ببینیم باورمون قویتر میشه .

      ترس از لاغر شدن یعنی حبس انرژی لاغری و اتفاقا  بدن احساس جنگ و نیاز می کنه و چربیها رو نگه میداره ما کاملا در وضعیت ایمنی قرار میگیریم . گاهی به خودم میگم حتی دیگه نمیخوام لاغر بشم . چون خواستن لاغری هم در من نیاز به لاغری پدید میاره و بدنم لاغر نمیشه . چون وقتی میخوام لاغر بشم این حس درم ایجاد میشه باید کاری انجام بدم لاغری سخته و من نمیتونم شاید اینا فقط یه لحظه باشه اما ارتعاشش در من طنین انداز میشه و بدنم انرژی رو حبس می کنه . حتی خواستن لاغری هم منو چاق می کنه . اما اینو میدونم وقتی باور لاغریم آسون و آسونتر بشه خواستن لاغری خود به خود در من پدید میاد و من راحت لاغر شدن رو تجربه  میکنم . 

      چون موفقیت از نظر من خود بخود موفق شدنه نه اینکه من برای موفقیتم کاری انجام بدم . 

      من خود به خود موفقم . 

      خود به خود در مسیر موفقیت در حرکتم .

      خود به خود در حال گسترده شدنم . 

      خود به خود در حال لاغر شدنم . 

      و این یعنی موفقیت دائمی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم