0

با خرس های چاقی مبارزه نکنید

اندازه متن

بسیاری از افراد چاق سالهاست در حال مبارزه با چاقی هستند اما هرگز موفق به شکست آن نشده اند.

چاقی نتیجه افکار، تصاویر ذهنی و عملکرد فرد است که باورهای چاقی را تشکیل می دهند. درحالی که افراد برای لاغر شدن ورزش می کنند و رژیم می گیرند.

باورهای چاقی چیست

تعریف ساده باورهای چاقی، انتظار چاقی است.

انتظاری که در شما برای چاق شدن یا چاق تر شدن ایجاد می شود همان باورهای چاقی هستند که به مرور در ذهن نفوذ کرده و گسترش پیدا می کنند.

باورهای چاقی در اثر شنیدن درباره چگونه چاق شدن یا دیدن نمونه هایی که درباره چاق شدن خود صحبت می کنند در ذهن ما ایجاد شده و به مرور بر اثر تکرار شدن رشد و گسترش پیدا کرده و فرمول های چاقی ذهن را تشکیل می دهند.

البته در برخی موارد باورهای چاقی از طریق علاقمند شدن به چاق شدن در ذهن ایجاد می شوند به این صورت که فرد به دلایل متعدد مانند مسخره شدن بخاطر لاغر بودن یا ضعیف بودن و … دوست دارد چاق شود تا در نگاه دیگران قوی و توانمند به نظر برسد.

نکته حائز اهمیت اینکه باور های چاقی به بی نهایت شکل می تواند در ذهن افراد ایجاد شود اما نتیجه شکل گیری آنها در همه انسانها باعث شکل انتظار چاقی می شود. یعنی فرد دوست دارد چاق شود یا می ترسد که نکند چاق شود.

دوست داشتن چاق شدن یا ترسیدن برای اینکه نکنه چاق شوید هر دو یک معنی و مفهوم برای ذهن دارد و آن انتظار چاقی است.

نقش باورهای چاقی در شرایط جسمی

باورهای چاقی به دو صورت بر وضعیت جسمی ما تاثیر می گذارند:

۱- باعث چاق شدن و چاق تر شدن می شوند.

زمانی که فرمول های چاقی ذهن به شکل های مختلف در ذهن ایجاد می شوند به مرور انتظار چاق شدن در افراد شکل می گیرد و فرد منتظر است که چاق شود یا می ترسد که نکند چاق شود.

۲- مانع لاغر شدن می شود.

افراد زیادی در سراسر دنیا سالانه تلاش بسیار زیادی برای لاغر شدن انجام می دهند و همچنین هزینه های سنگین برای لاغر شدن پرداخت می کنند اما موفق به لاغر شدن نمی شوند که دلیل اصلی آن باورهای چاقی موجود در ذهن آنهاست.

مهم نیست برای لاغر شدن از چه روشی استفاده می کنید یا چه مقدار هزینه پرداخت کرده اید اگر باورهای چاقی ذهن شما تغییر نکند هزگر لاغر نخواهید شد.

از این رو بسیار مهم است که قبل از هر اقدامی برای لاغر شدن روش چگونه اصلاح کردن باورهای چاقی را بیاموزید.

زمانی که موفق به اصلاح باورهای چاقی ذهن خود شوید حتی اگر هیچ اقدام فیزیکی برای لاغر شدن انجام ندهید خودبخود لاغر می شوید چون شرایط جسمی شما دقیقا مطابق با باورهای ذهنی شما درباره چاقی یا لاغری است.

تغییر فرمول های چاقی ذهن

به شکل عموم افراد تصور می کنند برای ایجاد تغییر در رفتار یا گفتار افراد باید با آنها برخورد کرد.

این برخورد کردن به شکل های مختلف در خانواده، جامعه و سیستم قضایی اعمال می شود.

همه ما تجربه برخود تند والدین زمانی که مرتکب رفتاری که از نظر آنها اشتباه بوده است را داریم. همچنین خودمان در برخورد با رفتار فرزندان خود واکنش های مختلفی داده ایم که نتیجه این باور عمومی برخورد کردن برای ایجاد تغییر است.

آنچه مسلم است برخورد کردن و واکنش دادن نسبت به رفتار دیگران منجر به ایجاد اصلاح یا بهبود شخصیت فرد نخواهد شد بلکه باعث تحریک فرد برای پافشاری بر رفتار اشتباه خود خواهد شد.

برای ایجاد تغییر همواره باید از آموزش به جای برخورد و واکنش استفاده کرد. آموزش دادن باعث جایگزین شدن فرمول های صحیح به جای فرمول های اشتباه در ذهن و در نتیجه اصلاح باورهای فرد خواهد شد.

در مورد چاقی هم دقیقا همین شرایط باید مدنظر قرار گرفته شود و به جای مبارزه با باورهای چاقی باید سعی کنیم از طریق آموزش دیدن باورهای لاغری را در ذهن خود ایجاد کنیم. بنابراین هرگز سعی نکنید با باورهای چاقی خود مبارزه کنید.

فرمول های چاقی ذهن با توجه به منبع ایجاد کننده خود در لحظات خاص از زندگی روزمره فعال می شوند و در باقی موارد خاموش و غیرفعال هستند بنابراین برای اصلاح این باورها نباید در زمانی که فعال و بیدار شده اند اقدام کرد چون نتیجه نهایی صد در صد شکست خواهد بود و نه تنها منجر به اصلاح باورهای چاقی نمی شود بلکه آنها را قوی تر می کند.

مبارزه با باورهای چاقی دقیقا مانند مبارزه کردن با خرس هاست. اگر می خواهید از شر خرس ها خلاص شوید باید در زمانی که در خواب زمستانی یا در حال استراحت عمیق هستند به سراغ آنها بروید. هرگز نباید با خرسی که از خواب بیدار شده است یا در حال جستجو برای غذاست مبارزه کنید چون حتما شکست خواهید خورد.

باورهای چاقی ذهن مانند خرس ها هستند. آنها همیشه بیدار و در جستجوی غذا نیستند بلکه فقط لحظاتی در روز را صرف جستجو برای غذا می کنند و در باقی لحظات در حال استراحت هستند. برای اصلاح و تغییر باورهای چاقی باید در زمان خاموشی به سراغ آنها برویم و سعی کنیم از طریق یادگیری لاغری با ذهن باورهای لاغر کننده را در ذهن خود ایجاد کنیم.

به این شکل بدون تحمل سختی یا خطر صدمه دیدن بر اثر مبارزه با باورهای چاقی می توانیم در کمال آرامش لاغر شدن و تا ابد لاغر بمانیم.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.35 از 79 رای

https://tanasobefekri.net/?p=41398
برچسب ها:
19 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/07/08 19:47
      مدت عضویت: 1666 روز
      امتیاز کاربر: 28591 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,168 کلمه

      به نام خدای مهربانم که هر لحظه هادی و حامی من هست 

      سلام و درود 

      من شاد و  پرانرژی دنبال تغییر کردن هستم (همینجا بگم خیلی زود دوباره خودم رو از اون حال بد روحی جمع و جور کردم و  مدتها هست دوباره با  قلبی سرشار از عشق و شادی در این مسیر عالی دارم قدم برمیدارم )

      چقدر در گذشته  برای کم کردن وزنم به من پیشنهاد کم خوری و فعالیت بیشتر میدادن و من هم چون این دو راه رو قبول دااشتم،با زور و فشار و ناراجتی و سختی این دو کار رو به هر طریقی بود انجام میدادم و نتیجه هم میگرفتم اما چه فایده که ماندگار نیود و دقیقا من هم در اون ایام گذشته  که خیلی رژیم داشتم  گاهی اوقات که میرفتم خونه مادرم یا تفریح به خارج از خونه میرفتم متتطر بودم تا یه هله هوله و خوراکی دلخواه به خاطر بیرون اومدم و .. بخورم تا بگم بازم امشب خراب شد پس دیگه بزار هر چه میخوام بخورم و بعد هم این خطا رو گردن خونه مادرم و یا بیرون اومدن ها با بقیه مینداختم و میگفتممن نباید بیرون بیام و از این حرفها و بارها میگفتم خب  از فردا دوباره شروع میکنم .

      ما ادم ها کلی باور نادرست داریم اما اونها به ما کاری ندارن تا در زمان مقرر اونها اجرا میشن و باعث نتیجه ای مطابق با باورهای ما در زندگیمون میشن من  یه،سری نگرشها داشتم که باعث میشد از،یه،سری چیزها بترسم و نتیجه هم برای من ناخوشایند میشد 

      من در گدشته از رفتن به مهمانی ها میترسیدم 

      از شام معمولی غدای خونه  خوردن در شب میترسیدیم 

      از خوردن یه سری خوراکی ها میترسیدم 

      از رفتن به تفریح ها و رستوران ها و ….میترسیدم و دقیقا در اون ایام هم چاق میشدم 

      اما از وقتی در مسیر هستم یاد گرفتم به این ترسها غلبه کنم و من نتیجه ی عالی برای خودم رقم زدم اتفاقا باید بگم  مدتی بود در من فرمول خوردن مساوی هست با چاقی قوی شده بود اما کلی روی خودم کار کردم و دیگه  این فرمول کمرنگ شد و  دوباره کم جون شد اما بازم در مسیر باید باشم .

      من الان تمایل به رفتار خاصی که ازارم بده ندارم و از ۶یچ رفتارم  ترسی هم ندارم و مطمعنم با این روند بازم  لاغرتر  میشم .

      من مدتها هست با نگرش درست و با عشق غدا میخورم و مطمعنم این غدا که میخورم تبدیل به انرژی  لازم برای زنده ماندن در جسم من میشه .

      باورهای نادرست در مورد چاقی مثل خرسهای چاقی هستن که من با خرسهای چاقی در زمانهای بیداری نباید بجنگم زمانی که اونها خواب هستند باید اونها رو از بین ببرم پس اگر کمی غدا میخوری و در اون شرایط میترسی هر جقدر با خودت حرف بزنی فایده نداره چون باورهای نادرست مثل خرسهاس چاقی داره روی جسم شما اثر میزاره من باید زمانی که در ارامش هستم و با اون مساله روبه رو نشدم روی خودم کار کنم .

      من باید اینقدر روی خودم کار کنم که در شرایط سخت به خوبی رفتار کنم .

      من برای مثال یه عادت داشتم و هنوزم دارم بعضی اوقات داخل یه جمع خاصی که قرار میگرفتم میخواستم به هر دلیلی یه حرفی بزنم که شاید از نطر خیلیها ادم بهتری و خونگرمی  به نظر برسم ویا اینکه میخواستم حرف بزنم که بگم من هم هستم  حالا خیلی وقتها حرفهای من ارزش شنیدن نداشت اما  خب میگفتم  و بعد خودم پشیمون میشدم و میگفتم بازم بیخودی حرف زدی بازم رفتی داخل این جمع و خواستی خودی نشون بدی خواستی بگی من ادم خوبی هسنم من ادم خونگرمی هستم و … ناراحت میشدم و خودم رو سرزنش میکردم و بعدها در حالت ارامش اومدم روی برگه برای خودم نوشتم علت این رفتارم چی هست و با صداقت کامل جوابها رو نوشتم و بعد چون تمام جوابها برام منطقی نبود  با خودم حرف زدم که تو خیلی با ارزش هستی  و نیاز به تایید هیچ کس نداری مهم نیست بقبه در مورد تو چی میگن و یا تو رو چطور ادمی حساب میکنن پس خودت باش راحت باش هر جا نیاز بود حرف بزن هر جا نیاز نبود حرف نزن 

      و کم کم فرمولهای جدید در ذهن من نشستن و من بهتر برخورد میکنم .

      پس باید در مواقع اروم روی خودمون کار کنیم تا در مواقع  حساس که از اون ترس داریم  نتیجه ی عالی بگیریم .

      من هم دقیقا مثل شما استاد در گذشته  از مسافرت وحشت داشتم و هر وقت هم سفر  میرفتم کلی چاقتر میشدم و همیشه میگفتم مسافرت جای رژیم نیست و وقتی برگشتم حتما رژیم میگرم و یادم میاد در اون مدت سفر وحشتناک میخوردم  چون پولش رو دادم چون میخوام خوش بگدره چون مجانی هست چون سلف سرویس چون یه،شبه و ….خلاصه تا تهش رو میخوردم اما الان دیگه برام فرقی نداره در سفرم یا خونم یا مهمانی من به اندازه نیازم در زمان گرسنگی غدا میخورم و دیگه اون تمایل به خوردن رو ندارم اتفاقا در اخرین سفر هم که همین دو هفته پیش،بود بچه ها برای برگشت کلی خرید چیبس و پفک کردن و من خواستم بترسم اما نه  خیلی راحت بودم و از هرکدوم که خوشم اومد انتخاب کردم و مقداری  خوردم و چقدر راحت با یه مقدار کم از هر کدوم دلم زد و دیگه نخواستم و حس بدی هم از خوردن خودم  نداشتم 

      من به ۷اطر استمرار در مسیرم  خرسهای چاقی در این مسیر  برام زیاد نیستن و اگر جایی بیدار شدن نباید بترسم بلکه باید ولشون کنم و وقتی خوابیدن من باید این راه رو اینقدر. ادامه بدم تا اون خرسها دیگه بیدار نشن .

      من خرس ترسناکی چند وقت پیش در وجودم بیدار شده بود   که  اگر غدا بخورم چاق میشم و من تنها کاری که کردم اومدم در این مسیر و با عشق هر روز فایل گوش دادم و الان بعد از مدت کمی دوباره به ارامش رسیدم و دیگه اونها رو نیست و چقدر ارامشم بهتر شده و اما خیلی وقتها شده یه چیزی میخورم همون لحظه نجوای منفی دارم که الان چاق میشم  و من با خودم صحبت میکنم که نه اون تبدیل به انرژی میشه و …اما دیگه در اون لحظه که خرس های چاقی بیدار هستند این حرفها فایده نداره اون اثر خودش رو میزاره و من با حرف زدن با خودم فقط اون خرسها رو عصبانی تر میکنم همون لحظه حرفی نزن فقط رها کن تا خرس بخوابه و بعد در ارامش فایلها رو دنبال کنید .

      من بارهادر گذشته 

       تصمیم میگرفتم چیبس و پفک نخورم 

      من بارها تصمیم میگرفتم در مهمانی ها و دورهمی ها نخورم 

      من بارها تصمیم می گرفتم در سفرها نخورم 

      من بارها تصمیم میگرفتم در رستورانها و فست فودیها کمتر بخورم .

      من بارها تصمیم میگرفتم وقتی شیرینی دیدم نخوردم 

      من بارها تصمیم گرفتم وقتی رفتن خونه مادرم هر چی بود روی گاز طبق عادت نخورم 

      من بارها تصمیم گرفتم در طول روز  ریزه خواری نکنم 

      من بارها تصمیم میگرفتم در  دور خوردن با ماشین اخر شب نباید چیزی بخورم و …

      اما هیچ وقت نتونستم در ایام رژیم در این دوران که گفتم  خوب برخورد کنم و همیشه خرسهای درونم رو عصبانی میکردم اما از وقتی در مسیرم خود به خود خیلی راحت عادتهای من گمرنگ شدن یا ناپدیدشدن یا اگر هستن بسیار کم و ناچیز هستن 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 7 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم