به نام خداوند مهربان
زمانی که آرزوی لاغر شدن را از طریق ورود به ذهن ناخودآگاه ابراز می کنید، تا زمانی که لاغر شوید وابسته به این است که از نظر شما لاغر شدن تا چه حد آسان و در دسترس باشد.
بدین معنی که اگر آرزوی لاغر شدن و تحقق آن برایتان عادی و طبیعی باشد، بی شک خیلی زودتر لاغر می شوید.
اگر احساس می کنید لاغر شدن سیری طبیعی و باورپذیر ندارد، بی تردید هرگز لاغر نخواهید شد.
مهم نیست چه میزان اضافه وزن دارید یا چند سال است درگیر چاقی هستید حتی اهمیت ندارد چند سال دارید یا از نظر وضعیت حرکتی در چه شرایطی هستید، اگر بتوانید این نگرش که (لاغر شدن امری ساده و طبیعی می باشد) را وارد ذهن ناخودآگاه خود کنید، تردید نداشته باشید نه تنها لاغر می شوید بلکه به تناسب اندام ایده آل می رسید.
هماهنگی احساس و منطق
اگر در حال خواندن این مطالب هستید بدین معنی است که نیروی درون شما به طبیعی بودن لاغر شدن ایمان دارد، اگر چنین نبود به این سایت یا این دوره هدایت نمی شدید.
بنابراین از نظر درونی به طبیعی بودن لاغر شدن ایمان دارید اما ناهماهنگی بین احساس و منطق شما که عقیده دارد چاقی ژنتیکی است، چاقی بخاطر کم تحرکی است، چاقی به خاطر مصرف مواد غذایی و …. است سبب شده است که با اینکه سالهاست برای لاغر شدن تلاش می کنید اما نتیجه مطلوب و دائمی کسب نکنید.
در روش لاغری با ذهن ایجاد هماهنگی بین احساس طبیعی بودن لاغر شدن با منطق غیرعادی بودن لاغر شدن رمز موفقیت و شگفتی ساز شدن است.
برای این منظور ابتدا لازم است درباره لاغر شدن خود فکر کنید، که با انجام تمرین پاسخ به پرسش های روزانه خودبخود به لاغر شدن فکر می کنیم.
سپس باید پای تخیلات را به مسیر لاغر شدن باز کنیم که از طریق تجسم شبانه و قبل از خواب لاغر شدن بر اساس تصویر انتخابی خود به شکل عالی این مرحله را انجام می دهیم.
بدین شکل ما احساس لاغر شدن را در خود گسترش می دهیم تا جایی که میزان احساس طبیعی بودن لاغر شدن بر منطق غیرطبیعی بودن لاغر شدن غلبه کند.
در این صورت تصاویر ذهنی چاقی که از گذشته به واسطه طبیعی بودن چاق شدن در ذهن ناخودآگاه خود ایجاد کرده ایم با تصاویر تناسب اندام که از طریق تجسم و پاسخ به پرسش ها ایجاد کرده ایم جایگزین شده و مغز برنامه چاقی جسم را متوقف کرده و در مقابل برنامه لاغری جسم را آغاز می کند.
اهمیت احساس لاغری
اگر خودتان احساس کنید که آرزوی لاغر شدن تان غیرطبیعی است، هرگز نمی توانید لاغرشدن را تجربه کنید.
مهم نیست چقدر تا کنون تلاش کرده اید یا بعد از این چند بار دیگر از طریق روش های مختلف برای لاغر شدن اقدام خواهید کرد، به یک دلیل ساده، شما هرگز لاغر نخواهید شد.
همه افراد چاق، احساس چاقی را درک و تجربه کرده اند. همه ما بارها احساس چاق تر شدن را تجربه کرده ایم و بعد از مدتی چاق تر شده ایم. پس واضح است که چاق تر شدن ما در گرو شکل گیری احساس چاقی در ذهن بوده است.
بنابراین برای لاغر شدن نیز باید قبل از اینکه از نظر جسمی لاغر شوید احساس لاغری را در ذهن خود ایجاد و گسترش دهید.
شاید تصور عموم این باشد که برای لاغر شدن باید میزان یا تنوع غذای مصرفی را تغییر داد اما واقعیت این است که برای لاغر شدن تنها باید احساس لاغری را جایگزین احساس چاقی در ذهن ناخودآگاه کنید.
به محض اینکه احساس لاغری وارد ذهن ناخودآگاه تان شود هر تغییر یا اصلاحی در رفتار، واکنش های و ترغیب های شما نیاز باشد به سادگی و خودبخودی ایجاد خواهد شد تا رفتار و اعمال شما هماهنگ با آرزوی تان شود.
بنابراین برای لاغر شدن فقط توجه خود را بر ایجاد احساس لاغری در ذهن ناخودآگاهتان متمرکز کنید.
تصویر تناسب اندام ایده آل خود را هر شب از طریق تجسم در معرض ورود به ذهن ناخوداگاه قرار دهید و هر روز از طریق پاسخ به پرسش های لاغری به رشد و گسترش احساس لاغری در منطق ذهنی بپردازید. به این ترتیب احساس لاغری را در وجود خود گسترش می دهید و تحقق رؤیای لاغری برای شما طبیعی خواهد شد.
طبیعی بودن لاغری
فایل صوتی را با دقت گوش کنید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
زمانی که دیدگاه های ثبت شده در این جلسه به ۱۵۰ دیدگاه برسد جلسه بعدی قرار داده می شود.
امتیاز 4.62 از 63 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام خدمت استاد عزیز
و تشکر ویژه برای آپلود کردن فایل جدید
من گفتم اگر کسی کامنت نذاره، خودم ۲۵ کامنت باقی مانده را به مرور میذارم تا هم مطالب برای خودم درونی تر بشه هم به حد نصاب برسه، صبح که دیدم قسمت جدید شروع شده کلی خوشحال شدم 🥰
من فایل صوتی رو گوش کردم و چقدر برام جالب بود، دوست نداشتم تموم بشه. من میخوام تناسب ذهنی رو یاد بگیرم تا سایر موفقیت های ذهنی رو یاد بگیرم، چون الگوی ذهن یکیه.
استاد یه جمله قشنگی گفتند که طولانی بود ولی اینش یا نه که فاصله ما با آرزوهامون به اندازه آیه که چقدر داشتن اون آرزو رو باور پذیر بدونیم و من توی زندگی خودم واقعا به این رسیدم. به قول استاد من که خودم این رو تجربه کردم دیگه ازش مطمئنم، حالا بذار همه مردم بگن غلطه.
من مطمئنم که میزان رسیدن به آرزوهامون برابر باور پذیر بودن اون آرژو برای ماست.
یعنی اینکه برای خود لیلا چقدر باور پذیره. خیلی وقتها ما خیلی خواسته ها رو باورپذیر میدونیم، ولی نه برای خودمون، برای دیگران. مثلا الان که استاد میگن من یه خونه با وسایل گیرم اومد، من باور میکنم میگم خب گیرتون اومد، ولی باز اگه بخوام یه خونه با وسایل برای خودم داشته باشم، این خواسته برام باورپذیر نیست، میگم آخه چطوری؟ من که درآمدم معلومه، قیمت خونه های محل هم که مشخصه، آخه چطوری؟ ارثی هم که بهم نرسیده. این در حد خواب و خیاله.
ما باید در خودمون احساس لیاقت رسیدن به خواسته مون رو داشته باشیم. باید بدونیم که ما لایق یک بدن متناسبیم.
لایق یک وزن نرمالیم، چرا که قلب ما برای یک وزن نرمال طراحی شده، ما لایق اینیم که با یک قلب سالم زندگی کنیم. پاهای ما برای یک وزن نرمال طراحی شده، نه اینکه بیست کیلو اضافه بار رو برای همیشه تحمل کنه. پای من لایق تحمل وزن طبیعیه. من لیاقت دارم با سبکبالی حرکت کنم و راه برم. من برای بارکشی آفریده نشدم.
چرا باید شبانه روز بی مزد و مواجب ۲۰ کیلو بار رو با خودم حمل کنم؟!
متناسب بودن طبیعیه چون خدا همه چیز رو متناسب آفریده و در همه علوم تناسب رو رعایت کرده. وگرنه آنقدر علوم پیشرفت نمیکردند و آذمی با خیال راحت هواپیما رو نمی فرستاد توی هوا یا فضا پیما رو توی فضا.
ما به تناسب در محیط اعتقاد داریم این تناسب در جسم ما هم طبیعیه و اگر الان به هم خورده، اگر درست رفتار کنیم به جای خودش برمیگرده.
برم متن رو بخوانم
من به این درس خیلی خوشبینن 🥰
لاغر شدن امری ساده و طبیعی است
احساسمون میگه لاغری طبیعیه
منطقمون میگه لاغری تو غیر طبیعیه، روی چه حسابی باید لاغر بشی؟ مگه رژیم گرفتی یا ورزش کردی؟
حالا کاری که باید بکنیم اینه که منطقمون رو با احساسمون هماهنگ کنیم.
چه دلایلی میتونیم برای منطق نازنینمون بیاریم؟
چطور بهش ثابت کنیم که لاغر شدن به راحتی خوردن یه سیبه. یه سیب برمیداری، با پوست بهش گاز میزنی و تا آخر بالذت میخوریش. خیلی سخت بود؟! لاغری مثل همینه. باید به منطقمون ثابتش کنیم که لاغری طبیعیه و چون طبیعیه رسیدن بهش هم طبیعیه و شدنیه و آسانه.
برای لاغر شدن ما باید احساس لاغری را جایگزین احساس چاقی کنیم، چون در چاق شدن هم اول احساس ما چاق شده و بعد مغز دستور داده جسم هم باهاش هماهنگ بشه. پس ما باید احساس لاغری را در خودمون ایجاد کنیم و استمرار داشته باشیم تا ذهن متقاعد بشه که به جسم فرمان لاغری بده.
چه منطقی میتونیم برای امکان پذیری لاغری بیاریم؟
اینکه ما اصلا از قبل لاغر بودیم، مثلا اگر الان ۷۶ کیلوایم و میخوایم ۵۸ کیلو بشیم، ما قبلا توی این وزن بودیم، ما مطمئنا قبلا توی وزن ۵۸ بودیم، پس بودن ما توی این وزن غیرممکن نیست و کافیه به قبل خودمون برگردیم.
چرا لاغری امکان پذیره؟
چون اون همه دوستان شگفتی ساز قبلا اقدام کردن و بدون زجر کشیدن و گرسنگی کشیدن لاغر شدن. حتی یکی از دوستان رو دیدم که ۶۰ کیلو وزن کم کرده بود، از ۱۵۰ به ۹۰. شدنی بوده که شده دیگه. اونا که از فضا نیومدن.
دیگه چه دلیل منطقی ای میشه آورد؟!
برم بیشتر فکر کنم و باز فایل رو گوش کنم.
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
چرا من باید بتونم لاغر بشم؟ روی چه حسابی؟
چرا لاغری برای من امکان پذیره؟
من میخوام به وزن ۵۸ کیلو برسم، چون وقتی در این وزن بودم از نظر خودم در بهترین شرایط بودم.
برام امکان پذیره چون قبلا این وزن رو داشتم و فقط کافیه راهی که اومدم رو برگردم عقب.
چون وزن ایده آل و متناسب من اینه، این دنیا هم که بر اساس تناسبه، اگر یک هزارم هم نسبت ها در فیزیک به هم بخوره، کار این دنیا ساقط میشه، پس تناسب طبیعیه.
میتونم ۵۸ بشم و برام امکان پذیره، چون همین الان سهم ۵۸ هستم و فقط چندین کیلو روش گوشت و چربی اضافه اومده که رفتنیه. من الان ۵۸ رو در درون خودم دارم، فقط باید سیقلش بدم.
امکان پذیره چون برای یه عالمه آدم انجام شده. فقط کلی دوست عکسشون توی شگفتی سازان هست و مطمئنا کسایی که نتیجه گرفتن چندین برابرند.
شدنیه چون خیلی ها با کار کردن روی ذهن ناخودآگاهشون به خیلی چیزها رسیدن که تناسب اندام در مقابل اونا خیلی راحته.
امکان پذیره چون احساسم میگه این راه درسته، چون از وقتی اومدم توی این مسیر، احساسم و حالم و وجدانم کلی به آرامش رسیدن، پس این مسیر درسته.
لاغری با ذهن برای من امکان پذیره، چون از همین راه، یعنی ذهنی وزنم زیاد شده، کافیه ذهنم را درست کنم و راهی که رفتم را برگردم.
امکان پذیره چون من الان نقطه سیری خودم رو تشخیص می دم و به همون میزان غذا میل میکنم، و اون هم صرف انرژی مورد نیاز بدنم میشه، پس چیزی برای اضافه وزن باقی نمیمونه.
خیلی دلیل هست که لاغری امکان پذیره، و برای من امکان پذیره، و باور پذیره. من که بی صبرانه انتظارش را میکشم.
با سلام و ادب
ما در این درس قرار است تلاش کنیم، در ادامه درس ها و تمرین های قبل به ذهن مان و به خودمان بقبولانیم که تناسب و لاغر شدن برای ما شدنی است، امکان پذیره و اصلا طبیعیه که ما متناسب باشیم.
وقتی میخواهیم لاغری را در ذهن مان امکان پذیر کنیم، از تصور لاغری، تجسم لاغری، و قرار گرفتن در نقش یک فرد لاغر بهره میگیریم. تا برای ذهن مان باور پذیر بشود که لاغری طبیعی است. حتی منطقی هم بهش میگیم، مثلا اینکه من قبلا هم در آن وزن ایده آل بوده ام، یا توانایی لاغر شدن دارم چون قبلا لاغر شدم، یا صدها نفر با این روش لاغر شده اند و …
در این بین باید حواسمان باشد، خودمان به خودمان برچسب های چاقانه نزنیم.
استاد توی گام ۳۰ که به درس این هفته هم مرتبط و نزدیکه میگن به هیچ وجه به خودتون برچسب نزنید. همین برچسب زدن باعث میشود تغییر کردن بسیار سخت تر باشد و اصلا باعث میشود در ناخودآگاه به خودتان حق بدهید که به خواسته تان نمیرسید.حتی در این حد که بگید ذهن من مقاومت داره، من در یادگیری ضعیفم، من عصبی بشم باید بخورم، من فراموشکارم و …برچسبی به خودمون میزنیم که از گذشته ایجاد شده، خودمون رو به یک سری ویژگی میشناسیم که به ضرر ماست. اگر ذهنت عوض شود میبینی میتوانی دقیقا برعکسش باشی.استاد میگن بدن ما با هر فکری سازگاره، اگر فکر میکنی جارو برقی ای، میگه اوکی من سازگارم.پس باید آگانه حواسمون باشه هیچ برچسبی که ضعیف کننده است به خودمون نزنیم.❤️هر تصوری در مورد خودت داری که تو رو ضعیف میکنه اشتباهه ❤️وقتی شیطان درون ما میخواد ما رو ضعیف کنه از هر فکری (برچسبی) استفاده میکنه.(پیشنهاد میکنم همه دوستان گام سی را بخوانند و گوش بدهند)
وقتی ما در مورد رفتارها و عادتهای چاقانه خودمان با دیگران و حتی با خودمان صحبت میکنیم، در واقع داریم توجه عینی و ذهنی به چاقی میکنیم.ما وقتی داریم در نقش یک فرد متناسب بازی میکنیم، کار میکنیم، ظرف میشوریم، غذا میخورم و … یعنی داریم به ذهنمون میگیم من یک فرد متناسبم. اگر با زبان مون چیزی مخالف اون بگیم عملا ذهنمون رو گیج میکنیم. میگه اون نقش بازی کردنت را باور کنم یا این صحبت کردن در باره چاقی را؟! دم خروس را باور کند یا قسم حضرت عباس را؟!
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
دلایل منطقی برای امکان پذیری و طبیعی بودن تناسب:
در فایل صوتی استاد فرمودند ما با تصویرسازی و تخیل به ذهن مان ثابت میکنیم که تناسب شدنی و طبیعی است، و هر گاه خودمون باور کنیم که خواسته ما شدنی است، به سمت نتیجه هدایت میشویم. حتی در زمانی که ممکن است رسیدن به خواسته از نظر منطق متن محال باشد میشود منطق را دستکاری کرد.
با چه منطقی متناسب شدن شدنی و طبیعی است؟
اول از همه باید دلایلی که میگه چاق بودن طبیعیه شناسایی کنیم و از بین ببریم.
ما چرا فکر میکنیم چاق بودن طبیعیه چون فکر میکنیم چاق بودن ارثیه چون فکر میکنیم سوخت و سازمون پایینه چون فکر میکنیم مواد غذایی ما را چاق میکند چون فکر میکنیم کم تحرکیم و باید چاق باشیم.
خوب ما قبل از این درس، این دلایل را رد کردیم. ما ثابت کردیم چاقی ارثی نیست عادتی است. ما ثابت کردیم چیزی به اسم سوخت و ساز پایین و بالا وجود ندارد. ما ثابت کردیم برای متناسب بودن نیاز به تحرک نیست.
چون در یک فامیل هم افراد چاق بودند و هم لاغر. کلی آدم متناسب میشناسیم که تحرک خاصی ندارند. کلی آدم متناسب میشناسیم که از همین غذای سفره میخورند، پس این دلایل منقضی است.حالا چرا میگیم لاغری طبیعی است چون کلاً تناسب طبیعی است همه چیز در این دنیا متناسب آفریده شده است مه چیز بر اساس قوانین فیزیک و شیمی و ریاضی کار میکند اگر قرار بود هر چیز نام اگر قرار بود هر چیز نامتناسب باشد هیچ وقت علمی وجود نداشت پس تناسب طبیعی است. حالا چرا میگوییم تناسب شدنیست؟ چون قبل از ما دوستان بسیاری از راه تناسب فکری به تناسب اندام رسیدند و فقط کافیست به صفحه شگفتی سازان برویم. آنها هم مثل ما هستند، هموطن ما، همشهری و هم سن ما هستند. آنها از کره ماه نیامدهاند. آنها هم همین ترکیب بدنی را دارند. آنها هم از همین غذاهای موجود خوردهاند. برای آنها شده است پس برای ما هم میشود و بسیار طبیعی آسانتر از آن چیزی است که ما فکرش را میکنیم. لاغر شدن آسانترین کار دنیاست.
تا وقتی فکر کنیم و باور داشته باشیم که کاری نشدنی است و برای ما محال است ر چقدر تلاش کنیم نتیجه نمیگیریم اصلاً وقتی بدانیم کاری محال است کمتر تلاش میکنیم چون تلاشمان را بیهوده میدانیم. وقتی باور کنیم کاری برای ما سخت است خود به خود بهانه داریم که به نتیجه نرسیم ولی وقتی باور داریم یک کار شدنی است همه تلاش خودمان را میکنیم و به اندازه ای که باور داریم آن کار شدنی است موفق میشویم.
سلام خدمت همه
استاد عطار روشن و استاد بزرگ دیگرم میگن چیزی که میخوای و مد نظرته، با شرایط الانت نسنجکه بگی مگه میشه؟تو خواسته ت رو بخواه و تصورش کن و قدم اول را بردار و کاری با شرایط الانت نداشته باش.توی سوره طلاق هم آمده:تو نمیدانی، شاید خداوند بعد از این وضع جدیدی پدید آورد.یعنی هم ما نمیدونیم، چی توی سر خدا میگذره، چون ما به اندازه خدا دانا و بخشنده نیستیم. و هم اینکه نمیدونیم چطوری، چون ما فقط با واقع بینی خودمون و کمبودهای شرایط فعلی مون داریم به قضیه نگاه میکنیم.خیلی برام جالب بود، این حرفها همینطوری الکی و ذوقی یا انگیزشی نبوده، اینم آیه شه.باز توی همون سوره طلاق میگه اگر تقوا پیشه کنی از جایی که حسابش را نمیکنی بهت رزق میده، بازم میگه به شرایط و حساب کتاب الانت نیست، از جایی که فکرش را نمیکنی درست میشه.فکر ما محدود به شرایط الانمونه.
چون ما خدا رو مثل خودمون میبینیم، چون ذهن ما محدوده، چون ما انسانیم، خدا که نیستیم، ولی میتونیم ببینیم خدا چه وعده ای به ما داده و وعده خدا هیچ وقت نقض نمیشه.
باز هم توی همین سوره میگه اگر تقوی پیشه کنید، خداوند لغزش هاتون رو میپوشاند و پاداش بزرگی عطا میکند، یعنی آنقدر فکر نکنید تا قبل از این چه راهی رفتید یا چه اشتباهاتی ممکنه بعد از این بکنید، همین که شروع کنید خدا کمکتون میکنه.
استاد میگن من میگفتم بلاخره منم یه مهارت های دارم و می توانم پول دربیارم، درسته الان نمیدونم چی، ولی خدا که میدونه. و این چقدر دیدگاه درستیه.
و ما با این دیدگاه و این توکل همه چیزهای حلال و خوب و زیبای خدا رو میتونیم داشته باشیم. یعنی باید داشتنشون برای خودمون و در ذهن خودمون امکان پذیر باشه. دیگه لاغری که چیزی نیست، مثل گاز زدن و خوردن یک سیبه.
دیروز قرآن کوچیکم رو دست گرفتم رفتم پارک، توی راه هم درس استاد رو گوش دادم، نشستم که تمرینم رو انجام بدم، این چند خط قرآن رو خواندم و انگار مهر تایید همون گفته ها بود. خدا رو شکر به خاطر این آگاهی و شکر بابت این محیط خوب. و تشکر از استاد عزیزم.
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان جان
باور پذیری لاغری
برای رسیدن به لاغری و تناسب ذهنی باید برای خودمان باور پذیر کنیم که ما توانایی لاغر شدن و متناسب شدن را داریم.
ثابت کنیم ما توانایی این را داریم با استفاده از آموزه های تناسب ذهنی که در این سایت به مرور میخوانیم و میشنویم و تمرین میکنیم، میتوانیم لاغر شویم.
ما میخواهیم باور پذیر کنیم که ما توانمندی لازم برای این کار را داریم.
«باور کردن توانمند بودن در هر موضوعی باعث میشه ما باور کنیم در موضوعات دیگر هم توانمندیم»
پس ما برای اینکه به خودمون نشون بدیم برای متناسب شدن توانمنتیم، و میتوانیم «لاغری را یاد بگیریم»، میتوانیم توانمندی های دیگران را به یاد بیاریم، و ببینیم قبلا هم کلی چیز را یاد گرفتیم، پس من توان یادگیری لاغری را هم دارم.
اول از همه اینکه ما قبلا زبان چاقی را به راحتی، حتی بدون اینکه براش زحمتی بکشیم یا روزانه ویس گوش کنیم یاد گرفتیم، پس توان یادگیری لاغری را خیلی خیلی راحت تر داریم.
من رانندگی را یاد گرفتم، ممکنه اولش که داشتم آموزش میدیم کند بودم و به نظرم خیلی سخت میومد، ولی وقتی دستم اومد و پشت فرمان نشستم، دیگه تخته گاز رفتم، دیگه افتادم توی سرپایینی، حالا برای تناسب اندام هم اول ممکنه کمی زمان بر باشه و نتایج رو نوشت نده، ولی یاد که گرفتم میوفتم توی سرپایینی و دیگه بقیه عمرم رو با اون چه یا. گرفتم ادامه میدم. مگه من الان نگران دور دو فرمان و پارک دوبل و دنده عقبم؟! نه، فقط ازش در رانندگی استفاده میکنم. زبان لاغری را هم که یاد بگیرم، ازش همیشه و همیشه در زندگیم استفاده میکنم، پس می ارزه که الان صد خودم رو بذارم که یادش بگیرم.
میتونیم یه لیست بلند بالا تهیه کنیم از توانمندی هایی که یادشون گرفتیم و هی این باورمون قوی بشه که من میتونم یاد بگیرم و یادگیری لاغری برام باورپذیر و امکان پذیر و طبیعیه.
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
افکار تبدیل میشوند به اجسام
اگر این جسم را بدنمان در نظر بگیریم:
«ذهن انسان تنها عامل شکل دهنده جسم او است»
یعنی همان طور که با فکر کردن و توجه کردن به یک جسم، مثلا دوچرخه و تداوم در آن و حرکت در مسیرش، به دوچرخه میرسی، در مورد جسمت هم با فکر کردن و توجه کردن به لاغری و تداوم در آن و حرکت در مسیر درست (مسیر درستی که به مرور با درست شدن باورها پیداش میکنی) به جسم دلخواهت و تناسب اندام میرسی.
این توجه کردن و فکر کردن برای تاثیر نیاز به یک سری کاتالیزور داره تا زودتر به نتیجه برسیم:
احساس، این که ما در توجه مان به لاغری احساسمان را هم دخیل کنیم، وقتی داریم به لاغری فکر میکنیم، در موردش حرف میزنیم یا می نویسیم، احساسمان را هم درگیر کنیم و با اشتیاق این کار را انجام دهیم.
از تصور و تجسم شبانه استفاده کنیم تا اطلاعات با سرعت و کیفیت بهتری در ذهن ناخودآگاه حک شود.
تناسب اندام و لاغری را برای خودمان باور پذیر کنیم، از نظر ذهن ما باید لاغری طبیعی و شدنی باشه، باید انتظار لاغری داشته باشیم تا این انتظار و این توجه و این تفکر تبدیل بشه به جسم، به یک اندام متناسب.
تخیل روزانه و مستمر، یعنی خودمان را در وضعیت تناسب تخیل کنیم و در آن وضعیت زندگی کنیم و تناسب را برای خودمان شبیه سازی کنیم.
به تناسب فکر کنیم تا تبدیل شود به جسم متناسب.
سلام
چه تجربه خوبی، ممنون که به اشتراک گذاشتید. چقدر پیشرفت خوبیه، ذهن خودش نرم نرم، بدون اینکه بهش فشار بیاد یا لجش را دربیاریم، داره یاد میگیره، داره میفهمه چی به چیه. حالا به جایی میرسه که دیگه ظرفیتش پر شده از افکار متناسبامه، حالا میخواد تصمیماتش را بر اساس تناسب بگیره و طبق معمول، ذهن همه کاره است و کسی نمیتونه جلوش رو بگیره ولی این بار در جهت مثبت، در جهات تناسب. و چه چیزی طبیعی تر از تناسب.
واقعا که سیستم بدن ما هوشمنده، کافیه بهش اطلاعت غلط و خوراک اشتباه ندیم، خودش روی اتو پایلوت که باشه، بلده کارش رو بکنه.
سلام الهام عزیز
عجب کامنتی
چقدر زیبا، چقدر زیبا. این که برای طبیعی شدن لاغری، لاغری رو رها کنیم. دیگه به نظرمون یه چیز عجیب یا خاص یا دور از دسترس نیست. انقدر طبیعیه که اصلا لازم نیست هی بهش بپردازیم. یه چیز خود به خودیه پس من رهاش میکنم تا خود به خود انجام بشه.
استاد روز اول گفتن از نتیجه رها باشید، نتیجه ای برای این دوره در نظر نگیرید و همین نتیجه در نظر نگرفتن هم خودش رهاییه.
خیلی جالب بود
خدایا کمکم کن هر آنچه را باید رها کنم، رها کنم
الهی آمین
ممنونم ازت
سلام پروین خانم عزیز
ممنون که کامنت های خوبی گذاشتی. و حوصله کردید برامون چندین کامنت بذارید.
به قول استاد باورها مثل بافتنی میمونن، هر زنجیره به زنجیره بعدی وصله. بعد هم باورها همدیگه رو تقویت میکنن و برخی باعث برخی باورهای دیگه میشن.
سلام
ممنون از کامنت خوبتون.
من هم این چند وقته از این که با هر بار تعارف کردن خرما برای چایی، خرما رو بر نمیدارم و حتی بهش فکر هم نمیکنم که بردارم خوشحالم. هر بار که برنمیدارم به جای فکر به خوردن خرما به این فکر میکنم که عه چقدر خوب، الان که دلم نمیخواد بر نمیدارم. به قول استاد از نخوردنمون هم لذت میبریم.
برعکس افراد چاق که نه تنها از نخوردن زجر میکشن، از خوردن هم به خاطر عذاب وجدان بعدش زجر میکشن.
این است تفاوت این روش طبیعی و سازگار با انسان با روش های دیگه که واقعا ظلم به بشریته!
سلام
خیلی فکر خوبیه
تازه میتونی بگی من یه ملکه ام یا حتی بهتر بگی من یه پرنسسم. پرنسس ها تا جایی که دیدیم همه هم متناسبن هم رفتارشون متناسبامه است. وای فکر کن نقش بازی کردنش هم جالبه.
ضمنا هر حسی که خودت به خودت داشته باشی، دیگران هم همون حس رو نسبت بهت دارن.
میبینی همه دارن مثل یک ملکه یا پرنسس باهات رفتار میکنند. حتی فکر کردنش هم قشنگه.
سلام مریم عزیز
چقدر عالی
خوشحالم که براتون جالب بود. من از روزی که این درس اومده، کارهای روزانه ام را هم که لیست میکنم، کنار هر کارش مینویسم آسان، یا آسان و لذت بخش یا خیلی آسان، و واقعا خیلی راحت تر اون کارها برام انجام میشه.
سلام خانم شرفی عزیز
چقدر از اون جا گفتین حس پز دادن و عطر خوشبو زدن رو خیلی دوست داشتم. دقیقا توی ذهنم و تجسم خاک همچین چیزی بود من میگفتم حس قد بلندی ،از فردا اینا رو هم مینویسم 🥰
سلام دوست عزیز
چه کامنت خوبی گذاشتید.
اونجا که گفتید لاغری رو به خدا سپردید و اینطوری بارش رو از روی دوستون برداشتی خیلی خوب بود و واقعا به دلم نشست.
ممنونم از شما 🥰
سلام
ممنون مریم عزیز
دقیقا چیزی که استاد اول دوره گفتن و ما اون موقع متوجه نمیشدیم، این که از این دوره نتیجه خاصی رو در نظر نگیرید، الان میبینیم که نتایج قراره خیلی بزرگتر باشه 🥰
سلام دوست عزیز
بسیار بسیار ممنووون
کامنتتون واقعا زیبا بود، خیلی لذت برم. ممنون که با ما به اشتراک گذاشتین.
هی میخواندم میومدم پایین میدیم همه زیبایی ها را گفتین، یه متن خوب برای افزایش باور فراوانیه واقعا. ما باید به قدری زیبا بین باشیم و به قدری برای خودمون لیاقت در نظر بگیریم که همه این چیزهای خوبی که شما نوشتید برامون طبیعی باشه. همه خوبی ها، زیبایی ها، راحتی ها برای ما طبیعی و امکان پذیر باشه. و به قول استاد در مقابل این همه خواسته (که البته در مقابل بخشندگی و دهندگی خدا هیچه) لاغری خیلی هم آسانه.
خدایا به ما باور فراوانی و احساس لیاقت بهترین نعمت ها را بده. الهی آمین.
سلام نشمیل عزیز.
دقیقا فراموش کردن خوراکی ها.
من قبلا اصلا بعضی خوراکی ها مثل کیک و شیرینی و دسر را به هیچ وجه فراموش نمیکردم. نه تنها یادم بود که اصلا کلا ذهنم مشغولش بود. الان ولی هم فراموش میکنم، و هم ممکنه ببینمش، ولی میلی به خوردنش ندارم، ضمن اینکه کاملا به خودم آزادی دادم که هر وقت دلم چیزی خواست بخورم.
خدا را شکر از این همه تغییر خود به خودی، برعکس رژیم ها که همه اجبار از بیرونه و مثل یه زندانی باید چشم گفت.
سلام خانم سکینه عزیز
چقدر کامنت تون عالی بود.
«خداوند پایه و اساس این جهان را بر آسانی قرار داده و طبیعی آن است که ما به راحتی به همه خواسته هامون برسیم.» دقیقا همینه دقیقا همینه. ما چه خدایی داریم و هی فراموش میکنیم. هی فراموش میکنیم که خدا به طور طبیعی و خودبخودی همه خوبی ها و آسایش ها و زیبایی ها را برای ما قرار داده. کی بهتر از ما برای خدا، کی عزیز تر از ما برای خدا؟! ما رو که عزیز کرده خودش و اشرف مخلوقاتش قرار داده. به قول شما این خود ما بودیم که روی آگاهی های ناب خدا درپوش گذاشتیم و چند وقتی ندیدمش. خدا همه چیزهای خوب، مثل تناسب و زیبایی رو برای ما قابل دسترس گذاشته و فقط کافیه که ما ازش بخواهیم و از خودمون بخواهیم. اصلا فقط کافیه سکوت کنیم و هر آنچه مطلب آلوده به مغز و ذهن خودمون دادیم را کنار بذاریم. رهنمون رو پاکسازی کنیم از ویروسها و بعد اجازه بدیم با آگاهی های درست پر بشه. اون چیزی که میخواهیم، نه اون چیزی که ازش میترسیم.
ممنونم بابت کامنت خوبتون 🥰
سلام خدمت شما
ممنون که کامنت را خواندید.
دقیقا من که به این قضیه رسیدم، فقط باید خودمون رو آسان کنیم، همه چیز آسانه. این ماییم که سختش کردیم توی ذهنمون.
ان شالله به زودی تصویر شما را در شگفتی سازان میبینیم.
سلام نشمیل عزیز
برای من هم انجام تمرین پاسخگویی به ۵ سوال در همون لحظه احساس بسیار خوبی بهم میده، احساس شعف میکنم و واقعا انگار توی موقعیت هستم و دارم اون چیزهایی که مینویسم را به چشم میبینم و احساس میکنم و لذت میبرم 🥰
سلام شادی عزیزم
ممنون بابت کامنت خوبت
یه کامنت دلی بود واقعا و پر از نهیب. من هم قشنگ این دو حالت رو تجربه کردم. یه زمانی کار خونه مثل ظرفدیا جارو برام عذاب الیم بود. بچه بودیم بین من و خواهرم نوبتیذبود، یه روز من ظرف خواهرم جارو و برعکس. نمیدونم چرا برام آنقدر دردناک بود. و از یه جایی که باز نمیدونم چرا، دیگه کار کردن، مخصوصا ظرف شستن برام نه تنها سخت نیست بلکه اگه بخوام موقت از کار دیگه ای فرار کنم میرم سراغ ظرف شستن. و کلا این راحت کردن کارها واقعا داره کارم رو راه میندازه. این که از اول اون مار رو راحت و شدنی بدونی و پیش بینی خوب و موفق ازش داشته باشی.
شما هم حالا که نکته اصلی را فهمیدی که چرا تا بحال روی وزن نتیجه کامل را نگرفتی (چون مطمئنا نتایج خیلی خوبی از بودن توی این سایت گرفتی و روی باورها و آرامش و … خیلی پیشرفت کردی) و فهمیدی که دلیلش عدم تمرکز روی همین یک روش خاص است، الان که متوجه شدی کلی کار برات آسان تر شده. خدا رو شکر. ان شالله که هممون بتونیم از این امکانات و این آگاهی ها در جهت ارتقای رفتارمون و بهتر شدن احساسمون و رسیدن به تناسب دلخواهمون استفاده کنیم.
قربان شما 🥰
سلام خانم شهربانوی عزیز
نظر من هم راجع به این جلسه همین است.
خیلی آگاهی بخش و مهمه. من تمام ویس را پیاده سازی کردم و میخوام بارها بخوانم، همین طور که میخوام فایل را بارها بشنوم. به نظرم این جلسه خیلی مهمه و ما میتونیم توش به خیلی مهارت ها دست پیدا کنیم.
من که منتظر نظرات و برداشت های متفاوت شما هستم 🥰
سلام
وقت بخیر
ممنون از کامنت زیبا و آگاهی بخش شما
دقیقا همین هست که گفتید، ما خیلی زود یادمون میره چه نشدنی هایی برای ما شدنی شد و چه معجزاتی در زندگی برامون رخ داد. و بعد معجزات بعدی را خیلی نشدنی و دور از ذهن میدانیم.
میخواهیم ولی امکان پذیر نمیدونیم، میگیم روی چه حسابی قراره بشه؟! روی همون حساب که تا بحال خواستیم و شده.