سالهای زیادی از زندگی ام برای جلب رضایت خداوند تلاش کردم تا بلکه مورد لطف او قرار بگیرم اما هرگز این احساس را تجربه نکردم.
این نه به آن دلیل است که من در تلاش خود ناموفق بودم بلکه به این دلیل بود که من همیشه مورد لطف خداوند بودم اما تصور می کردم باید ابتدا رضایت او را جلب کنم تا بلکه مورد لطف خداوند قرار بگیرم.
جلب رضایت خداوند
به همه گفته شده است که برای جلب رضایت خداوند باید کاری انجام دهیم.
حتی والدین من به اجبار مرا وادار می کردند که برای جلب رضایت خداوند کاری انجام دهم. همیشه مرا از خشم خدا و قهر خدا می ترساندند اما هیچوقت درباره لطف خداوند و دوستی با او چیز به من نگفتند.
من یاد گرفته بودم که برای اینکه مورد لطف خداوند قرار بگیرم باید ابتدا به طریق مختلف سعی کنم رضایت او را جلب کنم. به همین دلیل تمام کارهایی مانند نماز خواندن، روزه گرفتن، احیا شرکت کردن، عزاداری کردن و … که در سی و چند سال زندگی انجام می دادم برای جلب رضایت خداوند بود درحالی که لذتی از انجام این کارها نمی بردم.
هر سال با رنج و سختی روزه می گرفتم چون تصورم این بود که این همه سال نماز و روزه گرفتم در این حال و شرایط هستم حالا اگه نگیرم در چه شرایطی خواهم بود. در واقع ترس از این که بیشتر از این مورد عذاب قرار نگیرم باعث می شد به هر شکلیی که شده واجبات را انجام دهم.
سال ها به این شکل گذشت تا به مرور در رسانه ها درباره فواید علمی نماز و روزه صحبت می کردند. مثلا اینکه وقتی پیشانی بر زمین می گذاری انرژی منفی یا خستی از تن آدم خارج میشه یا وقتی روزه می گیری بدنت پاکسازی می شه و از این جور حرفها.
اما این فواید به ظاهر …. نمی توانست رنج و سختی که سالها برای جلب رضایت خداوند متحمل شده بودم را جبران کند.
سالها تلاش برای جلب رضایت خداوند و زندگی در شرایط نامساعد سبب شده بود که به کلی امیدم را نسبت به خداوند از دست داده و تصور می کردم حتما خداوند مرا ترد کرده است.
چون می دانستم در کنار همه تلاش هایم برای جلب رضایت او انواع گناهان صغیره و کبیره را انجام داده بودم و با یک حساب سر انگشتی به این نتیجه می رسیدم که حتما گناهان من از اعمالم بیشتر است که هر سال شرایط زندگی من سخت و سخت تر می شود.
سی و چند سال از عمر من در این شرایط گذشت تا به لطف خداوند با موضوع قانون جذب و قدرت ذهن و ایمان به خداوند برای تغییر زندگی مواجه شدم.
البته آن زمان این عقیده را نداشتم که مورد لطف خداوند قرار گرفته ام که به این مسیر هدایت شده ام چون عقیده ای به اینکه من بنده ای هستم که توانسته رضایت خداوند را جلب کند نداشتم.
سالها بعد که شناخت بهتری نسبت به خداوند پیدا کردم و مباحث زندگی با کمک خداوند را در زندگی شخصی ام اجرا کردم و نتایج عالی کسب کردم به این نتیجه رسیدم که همان زمان که من عقیده ای به مورد لطف خداوند قرار گرفتن نداشته ام نیز خداوند مرا مورد لطف خود قرار داده به این مسیر هدایت کرده است.
خداوند یکتا و بدون تغییر است
اولین و عجیب ترین موضوعی در شروع مسیر شناخت خداوند با آن مواجه شدم این بود که خداوند یکتا و بدون تغییر است.
پذیرش این موضوع که خداوند بدون تغییر است برای من سخت و باورنکردنی بود.
من سالها برای جلب رضایت خداوند تلاش کرده بودم اما اکنون به این آگاهی رسیده بودم که خداوند تغییر پذیر نیست و تلاش من برای تحت تاثیر قرار دادن او بی ثمر بوده است.
البته از یک نظر این آگاهی برام قابل قبول بود چون سالها به این موضوع فکر میکردم که دیگه باید چیکار کنم که مورد لطف خداوند قرار بگیرم! یعنی خودم هم از اینکه هیچ نشانه ای از تغییر شرایط در زندگی ام نمی دیدم متعجب بودم.
حتی یه وقت هایی با خودم فکر می کردم یعنی من انقدر انسان گناهکار و دور افتاده ای از خداوند هستم که هرکاری می کنم اصلا به چشم خدا نمی یاد؟!
این نوع افکار که سالها ذهن مرا مشغول کرده بود باعث شد که مقاومت من در برابر این آگاهی که خداوند هرگز تغییر نمی کند کمتر شود و به مرور توانستم این واقعیت را بپذیرم که خداوند یکتا و بی تغییر است.
برای درک بهتر این موضوع به دنبال نشانه ای در قرآن گشتم که با این آیه مواجه شدم:
این کارشان فقط گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت بود، و نیرنگ زشت جز [دامن] صاحبش را نگیرد. پس آیا جز سنّت [ سرنوشت] پیشینیان را انتظار میبرند؟ و هرگز برای سنّت خدا دگرگونی نخواهی یافت.
(سوره فاطر آیه ۴۳)
این آیه در قرآن سبب شد که درک بهتری از بدون تغییر بودن خداوند پیدا کنم.
داستان این آیه به این شرح است که عده ای از کافران وعده ایمان به خداوند می دهند اتفاقا تاکیید می کنند که کسی را با ایمان تر از آنها نخواهد بود در حالی که همچنان مشغول ظلم و ستم در زندگی بودند و به همان شرایط و گرفتاری هایی که گذشتگان آنها دچار بودند گرفتار می شوند درحالی که انتظار داشتند به واسطه اینکه اعلام کردند به خداوند ایمان آورده اند شرایط آنها دگرگون شود.
در اینجا خداوند می فرماید که کار زشت دامن صاحبش را می گیرد همانطور که دامن گذشتگانتان را گرفته است و خداوند تاکید می کند که سنت یا قوانین خداوند تغییر نمی کند.
همچنین در چند آیه دیگر به تغییر ناپذیر بودن خداوند اشاره شده است:
سنّتی که همواره در میان فرستادگانی که پیش از تو فرستاده ایم بوده است، و برای سنت ما تغییری نخواهی یافت.
(سوره الاسرا آیه ۷۷)
درباره کسانی که پیشتر بودهاند [همین] سنّت خدا [جاری بوده] است؛ و در سنّت خدا هرگز تغییری نخواهی یافت.
(سوره الاحزاب آیه ۶۲)
سنّت الهی از پیش همین بوده، و در سنّت الهی هرگز تغییری نخواهی یافت.
(سوره الفتح آیه ۲۳)
من به این درک رسیدم که تنها راهی می تونه منجر به تغییر شرایط زندگی بشه این نیست که من تلاش کنم نظر خدا رو به خودم جلب کنم بلکه باید تلاش کنم خودم رو بر اساس قوانین یا سنت خداوند اصلاح کنم.
به این شکل خودبخود شرایط زندگی من تغییر خواهد کرد.
با درک این موضوع به این نتیجه رسیدم که در سی و چند سالی که تلاش می کردم رضایت خداوند رو جلب کنم من تغییری در افکار و نگرش و عملکرد خودم ایجاد نمی کردم.
همیشه همون حرفها، همون کارها و همون طریق زندگی رو دنبال می کردم و همیشه هم نتیجه بدتر از قبل می شد.
بنابراین متوجه شدم که اگر دوست دارم شرایط زندگی ام تغییر کنه باید سعی کنم خودم رو بر اساس قوانین و سنت خداوند تغییر بدم و به اندازه ای که موفق به انجام این کار بشم خودبخود جریان زندگی من تغییر خواهد کرد.
تصور کنید سی و چند سال تلاش می کردم به طریق مختلف رضایت خداوند را جلب کنم اما هیچ فایده ای نداشت اما به محض اینکه سعی کردم افکار و نگرش هایی که از ابتدای دوره زندگی با کمک خداوند با شما به اشتراک گذاشته ام را در زندگی ام عمل کنم جریان زندگی من دگرگون شد.
چگونه شرایط خود را تغییر دهیم
خیلی از افراد مانند گذشته من عقیده دارند که خانواده مسئول شرایط فعلی آنهاست و اگر خانواده آنها در هر شرایطی که احساس کمبود دارند شرایط بهتری داشت قطعا آنها هم اکنون در شرایط بهتری بودند.
البته این نگرش که دولت و اوضاع اقتصادی کشور و همچنین قدرت های جهان در شرایط زندگی تاثیرگذار است یکی از افکار و نگرش های قدرتمند در جامعه است.
من هم سالها این عقیده را داشتم که اگر خانواده من وضعیت بهتری داشتند شرایط من در زندگی قطعا بهتر بود و همچنین دولت و شرایط کشور را مقصر شرایطم می دانستم.
به همین دلیل است که بسیار از افراد در شرایط مشابه و حتی بدتر از خانواده خود زندگی می کنند چون خودشان را مسئول زندگی شان نمی دانند و از آنجایی که خانواده و شرایط جامعه را تاثیرگذار در شرایط خود می دانند و از آنجایی که از نظر عموم مردم اوضاع کشور به نسبت گذشته نابسمان تر شده بنابراین از نظر آنها طبیعی است که شرایط فعلی آنها از خانواده شان حتی بدتر هم باشد.
اما وقتی برای زندگی روی کمک خداوند حساب باز کنید دیگر خانواده، دولت، سیاستمداران و حتی هیچ کشوری را تاثیرگذار بر سرنوشت خود نخواهید دانست بلکه فقط خودتان را مسئول شرایط فعلی و همچنین مستعهد کمک کردن به تغییر شرایط زندگی تان می دانید.
فقط شما مسئول زندگی تان هستید و دیگر هیچ.
خداوند در قرآن به این موضوع چنین اشاره کرده است:
اين نتیجه اعمالى است كه پيشاپيش به جاى آوردهايد وگرنه خداوند به بندگانش ستم روا نمىدارد.
(سوره آل عمران آیه ۱۸۲)
نکته جالب توجه اینکه در قرآن هیچ آیه ای وجود ندارد که شرایط انسان را به خانواده یا حکومت یا … ارتباط داده باشد.
همیشه صحبت از شخص است نه اشخاص.
در این آیه هم آمده است که شرایط فعلی شما بخاطر اعمالی است که قبلا انجام داده اید و تاکید کرده است که خداوند به بندگانش ستم نمی کند.
همین یک آیه کافی است تا باور کنید اگر در شرایط نامساعد هستید یا در حال تجربه شرایطی است که موجب رنج و ناراحتی شماست این خواست خدا نیست.
چون خیلی وقت ها به اشتباه فکر می کنیم حتما خدا برام خواسته که در این شرایط باشم. درصورتی که خداوند تاکید کرده است که بر بندگان ستم نمی کند بنابراین هیچ شرایط نامساعدی را نباید به گردن خدا انداخت.
اینکه در نوشته های قبلی ذکر شد که پذیرای تغییرات الهی باشید با این موضوع که خداوند را مقصر شرایط فعلی خود بدانیم تفاوت دارد.
تغییرات الهی برای این در زندگی ما شکل می گیرند که ما را به حرکت به سمت مرحله جدیدی از زندگی هدایت کنند نه اینکه در شرایطی که بواسطه تغییر الهی در زندگی ما رخ داده است سالها باقی بمانیم و تصور کنیم خداوند برای من این شرایط را خواسته است. ابدا اینگونه نیست.
عمل به آگاهی های زندگی با کمک خداوند
همانطور که گفته شد خداوند زندگی هیچ امت یا شخصی را تغییر نمی دهد مگر اینکه ابتدا خودش را تغییر دهد. همچنین خداوند تاکید کرد که شرایط فعلی شما بخاطر آنچیزی است که از قبل فرستاده اید. بنابراین برای تغییر وضعیت زندگی به شرایط جدید باید ابتدا چیزی که به سمت خداوند می فرستیم را تغییر دهیم.
ما چه چیزی به سمت خداوند می فرستیم؟ فقط احساس
الان چه احساسی داری؟ داری به خدا میگی که آینده من بر اساس این احساس باشه.
درک کردن این ماجرا سخته؟ اصلا سخت نیست
عمل کردن به این ماجرا سخته؟ بله می تونه سخت باشه.
چون شما در همین شرایطی که هستی باید بتونی احساست رو مطابق با شرایطی که دوست داری داشته باشی تغییر بدی.
اگه اون شرایطی که دوست داری داشته باشی رو تجربه کنی چه احساسی خواهید داشت؟
همون احساس رو باید از همین الان در خودت ایجاد و پایدار کنید.
مطالعه نوشته های زندگی با کمک خداوند مانند ابزاری است که به شما کمک می کند به احساس بهتر از احساس مرتبط با شرایط فعلی خود برسید.
به همین دلیل است که هرچه بیشتر ذهن خود را از آگاهی های این نوشته ها پر کنید احساس شما بهتر و متفاوت از احساس مربوط به شرایط فعلی خواهد شد و همین کار ساده بخش زیادی از تغییر شرایط زندگی را میسر خواهد کرد.
با مطالعه نوشته های بخش زندگی با کمک خداوند و همچنین زندگی با اراده خداوند شما به درک و نگرش بهتری نسبت به خداوند دست پیدا می کنید.
وقتی نگرش شما نسبت به خداوند تغییر پیدا می کند به شکل خودبخودی انتظار شما از خداوند تغییر خواهد کرد.
شما همواره انتظار مشاهده و تجربه لطف خداوند را خواهید داشت.
نکته مهمی که برخی از دوستان به آن توجه نمی کنند این است که همزمان با دریافت آگاهی های زندگی با کمک خداوند باید تا جایی که می توانید آگاهی و اطلاعاتی که از دنیای پیرامون دریافت می کنید را کاهش و کنترل کنید.
چون تقریبا همه اطرافیان شما درباره موضوعات و شرایطی صحبت و تبادل اطلاعات می کنند که هیچ نشانه ای از کمک خداوند در آن شرایط یاقت نخواهید کرد. بنابراین طبیعی است که مردم به شکل فزاینده احساس می کنند تسلطی بر سرنوشت و زندگی خود ندارند.
اینکه مردم به شکل عموم عقیده دارند دولت و شرایط اقتصادی و شاید آمریکا و … مقصر شرایط فعلی زندگی شان است این است که همواره درباره مشکلات خود و نابسامانی اوضاع با یکدیگر صحبت می کنند.
دریافت اطلاعات زیاد و مشابه درباره یک شرایط سبب می شود که به مرور افراد نقش خداون در زندگی خود را فراموش کنند و تصور کنند انسانها (دولت، خانواده، شرایط اقتصادی و …) نقش زیادی در اوضاع و شرایط آنها دارند.
بنابراین همزمان با دریافت آگاهی درباره کمک خداوند در زندگی باید دریافت آگاهی درباره نقش دیگران در اوضاع و شرایط زندگی را کاهش دهید تا به مرور نقش خداوند در ذهن شما پررنگ تر از نقش انسانها شود.
- تا می توانید ذهن خود را از انباشته های افکار منفی و نگران کننده خالی کنید و در مقابل افکار خوب و امیدبخش را جایگزین کنید.
- در مواردی که افکار نامناسب دریافت می کنید بدون واکنش دادن و درگیر کردن خود با آن افکار و مباحثه کردن درباره آنها سعی کنید به افکار مناسبی که در ذهن خود دارید توجه کنید تا کمتر تحت تاثیر قرار گیرید.
- عبارت هایی که در قسمت های مختلف زندگی با کمک خداوند مطرح شده است را بعنوان نگرش های جدید و صحیح درباره خداوند بپذیرید تا احساس امنیت و در پناه خداوند بودن در شما ایجاد شود.
- علاوه بر داشتن برنامه روزانه برای مطالعه این نوشته ها در مواردی که در معرض هجوم افکار منفی قرار می گیرید خود را مشغول مطالعه این نوشته ها و حتی دیدگاه های دوستانتان کنید تا فضای فکری خود را از شر افکار منفی خلاص کنید.
- خود را به طور پیوسته در معرض لطف خداوند بدانید و هر زمان تحت تاثیر افکار عمومی قرار گرفتید، در ذهن چند ثانیه تجسم کنید که در معرض دائمی لطف خداوند هستید و جای هیچ ترس و نگرانی نیست. همه امور تحت مدیریت خداوند است.
هیچ فکر یا عملی نمی تواند شما را از لطف خداوند محروم کند. این وعده خداوند است و خداوند به عهد خود وفادار است.
بگو: ای بندگان من از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را میآمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.
(سوره الزمر آیه ۵۳)
دقت داشته باشید آیه هایی که با (بگو) شروع می شوند از آن دسته آیه هایی هستند که خداوند به شکل یک طرفه و بدون اینکه سوال یا مساله ای مطرح باشد به پیامبر وحی کرده است و به نظر من اهمیت بسیار زیادی دارند و همیشه این آیه ها هدایت کننده هستند و در جهت بالابردن ایمان بندگاه به خداوند می باشند.
در این آیه هم خداوند به بندگان وعده داده است که هرگز از شرایط و وضعیت خود ناامید نشوید. خداوند همه گناهان را می بخشد.
پس اینکه گناه کنید امری طبیعی و قابل رخ دادن است اما اینکه تصور کنید خداوند شما را نخواهد بخشید امری غیرطبیعی است چون خداوند این وعده را به بندگان داده است.
توجه داشته باشید که هیچ شرط و شروطی هم توسط خداوند ذکر نشده است که اگر در این حد گناه کردید چه کنید یا اگر در اون حد گناه کردید چه کنید.
بدون حد و شرط و شروط وعده آمرزش همه گناهان را داده است.
بنابراین اگر تا کنون هر نگرش درباره خود و جایگاهتان نزد خداوند داشته اید بدانید که در اشتباه بوده اید و از همین لحظه از خداوند طلب بخش و پاکی کنید و مطمئن باشید خداوند به وعده خود با شما عمل می کند و از همین لحظه خود را مشمول لطف خداوند بدانید.
ناامیدی تو از رحمت خدا، بزرگتر از گناهان توست.
امام علی (ع)
همچنین امام علی (ع) درباره آیه ۵۳ سوره زمر که در چند خط قبل به آن اشاره شد می فرماید:
در تمام قرآن آیه ای وسیعتر از آیه ۵۳ سوره زمر نیست، که خداوند، بندگان گناهکار خود را مورد خطاب قرار داده و با نهایت لطف و محبت، آغوش رحمت خود را باز نموده و فرمان عفو عمومی صادر کرده است.
عموم بندگان مورد لطف و بخشش قرار گرفته اند. بدون در نظر گرفتن جنسیت یا ملیت یا دین یا هر ویژگی دنیایی دیگری.
لطف خداوند
برای درک و باور به لطف خداوند به نشانه های آن در قرآن مراجعه می کنیم.
پروردگار شما بخشنده و دارای رحمت است. کهف/۵۸
خداوند رحمت را بر خویش واجب فرموده است. انعام/۱۲ و ۵۲
رحمت الهی واسع است و شامل هر چیزی میشود. اعراف/۱۵۶
رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. اعراف/۵۶
ای کسانی که به خود ظلم کرده اید! هرگز از رحمت خدا ناامید نشوید. زمر/۵۳
از رحمت مایوس نمیشوند، مگر گمراهان. حجر/۵۶
حقیقتاً هیچ کسی نمیتواند مانع نزول رحمت الهی بر انسان شود و اگر خداوند رحمتی را از شخصی دریغ دارد، هیچ کس نمیتواند آن رحمت را بر وی فرود آورد. فاطر/۲
خداوند از قبل از به دنیا آمدن شما وعده لطف داده است که همواره مورد لطف خداوند هستید. اکنون نوبت شماست که با خداوند به توافق کامل برسید.
توافق با خداوند به این معنی که شما هم وعده الهی را باور کنید و از همواره در وجود خود به خاطر داشته باشید که با خداوند توافق کرده اید که لطف خداوند را باور کرده اید. این به معنای ایمان آوردن به وعده خداوند است.
- ممکن است به هر دلیل احساس خوبی نداشته باشید.
- شاید اختلافی بین شما و خانواده تان اتفاق افتاده باشد.
- ممکن است در مورد کارتان مساله ای پیش آمده باشد.
- شاید سلامتی تان با مشکل مواجه شده باشد.
در این شرایط افکار و نجواهای ذهنی به سمت شما هجوم می آورند و به شما می گویند که این اتفاق نباید برای من رخ می داد. پس معلوم است لطف خداوند شامل حالم نیست.
در این شرایط است که باید به توافقنامه خود با خداوند رجوع کنید و با استناد به ان افکار مهاجم و منفی را در ذهن خود آرام کنید.
من به وعده لطف خداوند در زندگی ام باور و ایمان دارم.
مسائل و شرایط زندگی ممکن است ما را در شرایطی قرار دهد که در جنبه هایی از زندگی تحت فشار قرار بگیریم. اما همیشه باید به خاطر داشته باشیم که قدرت نهایی از آن خداوند است.
برای به واقعیت تبدیل کردن لطف خداوند از دنیای مرئی به جهان مادی باید با خداوند در مورد پذیرش لطف او به توافق برسید و همواره بر توافق خود پایدار بمانید تا آنچه در غیب به نام شما نوشته شده است به واقعیت زندگی تان تبدیل کنید.
خیلی وقت ها انسانها با دیدن شرایط دیگران حسرت می خوردند با خود می گویند کاش خدا هم نصیب ما می کرد.
این افکار در تضاد با توافق با خداوند برای ایمان به لطف خداوند است. باید در افکارتان را اصلاح کنید.
این نگرش را در ذهن خود جای دهید که وعده لطف خداوند از قبل از اینکه شما قدم به جهان مادی بگذارید توسط خداوند داده شده است.
خداوند نمی تواند به شما لطف کند چون به طور پیوسته در معرض لطف خداوند هستید. مانند این است که در دریا باشید و انتظار داشته باشید فردی از بیرون شما را خیس کند!
اینکه انتظار داشته باشید مورد لطف خداوند قرار گیرید نگرش اشتباهی است. شما همواره در معرض لطف خداوند هستید و فقط باید پذیرای لطف خداوند باشید.
انسانی که به لطف خداوند باور دارد و پذیرای لطف خداوند است آرامش و احساس متفاوت با فردی دارد که باور به لطف خداوند ندارد یا حتی به زبان می گوید که خداوند رحمان و رحیم است اما پذیرای لطف خداوند نیست چون تصور می کند خداوند رحیم است اما حتما او لایق لطف خداوند نیست.
اینکه خود را لایق لطف خداوند بدانید یا ندانید فقط بستگی به خودتان دارد و همانگونه که خداوند فرموده است تا وقتی خودتان نخواهید سرنوشت تان را تغییر دهید خداوند اصراری به این کار ندارد.
بنابراین برای تغییر شرایط زندگی باید نگرش ها و افکار خود درباره خداوند را اصلاح کنید تا در وجودتان انتظار تجربه ویژگی های خداوند در زندگی مادی را داشته باشید.
شاید نتوانید ببیند اما آگاه باشید که همین الان در هر شرایطی هستید نشانی از لطف خداوند بر قلب شما زده شده است.
قابل دیدن نیست اما می توانید آرامشی که در این لحظه از طریق این نشان در وجود شما گسترش پیدا کرده است را احساس کنید.
اگر می خواهید لطف خداوند را در زندگی خود به جریان بیندازید باید باور کنید که: لطف خداوند شامل حال من است.
با خودتان این عبارت الهی را تکرار کنید:
لطف خداوند شامل حال من است
لطف خداوند شامل حال من است
لطف خداوند شامل حال من است
نباید به این افکار اجازه تکرار شدن و قدرت گرفتن در وجودتان را بدهید:
- چرا همیشه کمتر از آنچه حقم است دریافت می کنم!
- چرا همیشه شکست می خورم!
- چرا به هرکی خوبی می کنم جواب عکس می گیرم!
- چرا هر کاری می کنم رابطه من و همسرم خوب نمی شود!
- چرا هر کاری می کنم بچه دار نمی شم!
- چرا هرچقدر تلاش می کنم نتیجه نمی گیرم!
خودتان را از شر (چراها) در ذهنتان خلاص کنید. وقتی درگیر افکاری می شوید که شما را با (چرا) مواجه می کند احساس ضعیف بودن در شما گسترش پیدا می کند.
ایمان و امید شما به خداوند به شدت کاهش می یابد و در معرض خطر شرک به خداوند قرار می گیرید.
هر زمان به هر دلیل افکار دلسرد کننده به سما شما هجوم می آورند و سعی می کنند قانعتان کنند که هیچ اتفاق خوبی در آیندهتان وجود ندارد، تنها کاری که باید انجام دهید به نشان لطف خداوند بر قلب خود رجوع کنید و خود را مزین به نشان نورانی لطف خداوند ببینید.
دقت کنید که دقیقا در مقابل نشان زرین و نورانی لطف خداوند ایستاده اید و نور درخشان آن بر سراسر وجودتان در حال تابیدن است.
همیشه طوری رفتار کنید که نشان دهنده این باشد که مورد لطف خداوند قرار دارید.
جوری حرف بزنید، جوری رفتار کنید و به شکلی زندگی کنید که نشان دهنده این باشد که مورد لطف خداوند هستید.
تمرین:
۱- نگرش شما درباره جلب رضایت خداوند چیست؟ چقدر به آن عقیده دارید و چه کارهایی برای جلب رضایت خداوند انجام داده اید؟
۲- درک شما درباره بدون تغییر بودن خداوند چیست؟
۳- اگر خداوند بدون تغییر است تلاش برای رضایت خداوند چه فایده ای دارد؟!
۴- برای تغییر زندگی باید روی تغییر خودمان تمرکز کنیم یا روی تغییر خداوند؟!
۴- نگرش شما درباره لطف خداوند چیست؟ آیا شامل همه انسانها می شود؟!
۵- مثال هایی از زندگی خود شرح دهید که شامل لطف خداوند شده اید درحالی که انتظار آن را نداشتید؟
۶- در حال حاظر چقدر خودتان را مستحق دریافت لطف خداوند می دانید؟
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.60 از 42 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
بسم الله الرحمن الرحیم.
لطف خداوند،همواره شامل حال من هست.
سلام استاد عزیز و همه دوستان. چقدر جالب درمورد لطف خداوند گفتید که مثل این میمونه که تو دریا باشی و توقع داشته باشی کسی از بیرون خیست کنه.نمیتونه چون تو در دریا هستی،تو خیسی را گذروندی و غرق آب هستی، ماهم غرق لطف خداوند هستیم پس انتظار لطف خداوند را داشتن یک کار بیخوده،ماهمواره مورد لطف خداوند هستیم.
تمرین:۱،من در گذشته مثل شما فکر میکردم باید همواره خدا را راضی نگه دارم و به شدت دنبال جلب رضایت او بودم،اگر اشتباهی انجام میدادم یا تقی به توقی میخورد فکر میکردم خدا مثل بچه دو ساله هست و الان ناراحت شده و مرا مورد خشم قرار میده،خلاصه نماز اول وقت روزه توبه ،رعایت حجاب و چیزهایی که در دین گفته اند را انجام میدادم. ولی الان فهمیدم که خداوند به این چیزها نیاز ندارد و او همواره از من راضی هست و میداند که ماهیت انسان خطا کردن هست،بنابراین مرا میبخشد، به شرطی که آن اشتباه را دوباره تکرار نکنم.
2,خداوند بدون تغییر هست،یعنی او کاری به این ندارد که من چه کاری را انجام میدهم درست هست یا غلط،مهم این است که خودم از انجام آن کار چه احساسی دارم. خداوند کاری به گریه و زاری های من ندارد،به احساس من کار دارد و جهان بیرون آینه جهان درون من هست هرچه کنم به خود کنم و در سنت الهی تغییری نخواهی یافت.
3,تلاش برای جلب رضایت خداوند هیچ فایده ای ندارد ما فقط باید خودمون را از خودمون و شرایط کنونی راضی نگه داریم و احساس خود را خوب کنیم.
4,برای تغییر زندگی باید روی احساس خوب خودمون کار کنیم،چرا که خداوند،همواره بدون تغییر هست و خداوند همواره از ما راضی هست،فقط باید روی احساس خوب خودمون متمرکز بشویم.
5,لطف خداوند،شامل همه انسانها میشود،همه انسانها غرق در لطف و رحمت الهی هستند.لطف الهی محبتی هست که خداوند همواره و بدون هیچ منتی به زندگی من عطا کرده است،مثلا داشتن پدر و مادر لطف الهی هست.
6,البته همانطور که گفتید من همواره مورد لطف خداوند هستم اما چند مثال بزنم مثل وارد کردن همسرم به زندگی من،هدایت من به دنیای موسیقی، خرید ماشین ظرفشویی،گرفتن گواهینامه،آشنایی با گروه بی تی اس، رفتن روی سن و اجرای آهنگ ها. استاد عزیزم. پدر و مادرم خواهرم و خواهر زاده ام، اوه نمیدونم هزارتا ده هزارتا. اینجاست که میگن اگر دریاها مرکب شود و درختان قلم،نمیتوانی نعمت هایی که خداوند به شما داده را بنویسد،همش از لطف او هیت،سالهایی چند مادرم مریض بود و لطف و شفا خداوند شامل حال ما شد و مادرم دوباره به آغوش ما برگشت.و…… واقعا خیلی زیاده خدایا شکرت.هدایت من به کلاس قرآن،یاد گرفتن و بافت عروسکهای متنوع وبزرگترین لطفش آشنایی باقانون جذب
7,اگر بگویم صد در صد خودم را مستحق دریافت پاداشهای الهی و لطف او میدانم دروغه چون اگر صد در صد بود واقعا دریافت میکردم ولی نسبت به گذشته خیلی پیشرفت کردم،اگر در گذشته صفر یا یک یا نهایتا ده بود الان چهل تا پنجاه هست و من لایق و مستحق دریافت لطف خداوند هستم. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایاشکرت. استاد عزیز سپاسگزارم از شما بابت این دوره.
و خدایی که در این نزدیکیست.
– نگرش شما درباره جلب رضایت خداوند چیست؟ چقدر به آن عقیده دارید و چه کارهایی برای جلب رضایت خداوند انجام داده اید؟قبلا تلاشهایی رو برای اینکه خدا بهم نظر کنه انجام میدادم،یادمه دعاهای مختلفی رو توی روزها و شبهای خاصی میخوندم و یا به زور گریه میکردم که مثلا دل خدا رو به دست بیارم،چه شبهایی که نماز شب میخوندم و یا شبهای قدر به نیایش مشغول میشدم و با گریه از خدا درخواست میکردم که ببین فلان کار رو کردم با فلان نذر رو برای تو انجام میدم تا خواسته مو اجابت کنی،منم حدود سی سال از زندگیم دنبال جلب توجه خدا بودم همش میخواستم ی کاری کنم که خدا دلش برام بسوزه و بگه این بنده ی منو دریابید و هر چی میخواد رو بهش بدید ولی الان فکرشو میکنم میگم خدایا شکرت که خواسته هامو اون موقعها اجابت نکردی چون اگر میشد شاید به این صفحه و این آگاهی ها وشناختها از خودت نمیرسیدم.
۲- درک شما درباره بدون تغییر بودن خداوند چیست؟خدا رو نمیشه تغییر داد ما با حرفهای بی ریشه همش داشتیم خودمونو گول میزدیم که با انجام فلان نذری یا فلان کار دل خدا رو به رحم بیاریم ولی توی دو سه سال گذشته متوجه شدم خدا همون خداست،این منم که باید تغییر رفتار بدم این منم که باید احساسم رو خوب نگه دارم تا خدا منو توی مسیر رسیدن به آرزوهام قرار بده
۳- اگر خداوند بدون تغییر است تلاش برای رضایت خداوند چه فایده ای دارد؟!خدا بدون تغییره تلاش نمیخواد فقط ایمان میخواد ایمان به بودنش ایمان به شنیدن صدای ما میتونه خیلی راحت ما رو به خدا نزدیکتر کنه.نباید تلاش کرد که خدا رو راضی کنیم باید خودمون رو راضی کنیم که حالمون خوب باشه،فکر و ذهنمون باز باشه و آرامش داشته باشه.
۴- برای تغییر زندگی باید روی تغییر خودمان تمرکز کنیم یا روی تغییر خداوند؟!برای تغییر زندگی قطعا و فقط باید روی تغییر خودمون اصرار و کار داشته باشیم.وقتی من ایمانم قوی باشه به بودن خدا پس به راحتی اتفاقات خوب پشت سر هم اتفاق میفته،تازگیا وقتی با اطرافیانم همصحبت میشم درباره ی زندگی روزمره ناراحت میشم میبینم کسی انگار خدا رو دخیل نمیدونه همه فقط دلار و سردمداران و دولت و کشور های دیگه رو بت کردن برای خودشون و حالشون از این همه فشار خرابه دلم میخواد همه شون رو دعوت کنم به آرامش و به حقانیت خدا دلشون رو روشن کنم ولی چه کنم که نمیشه به زور کاری کرد.
۴- نگرش شما درباره لطف خداوند چیست؟ آیا شامل همه انسانها می شود؟!خداوند همواره در حال رسوندن لطف خودش ب ما هست این ماهستیم که خودمون رو نالایق میدونیم.
۵- مثال هایی از زندگی خود شرح دهید که شامل لطف خداوند شده اید درحالی که انتظار آن را نداشتید؟فکر میکنم یکی از مهم تریناش این بوده که بچه دار نشدم و تازه گیا به دلم انداخته که تنه از خودش بخوام.چون اگر قبلا بهم میداد معلوم نبود چه آگاهی های اشتباهی به بچه هام میدادم.
۶- در حال حاظر چقدر خودتان را مستحق دریافت لطف خداوند می دانید؟خیلی زیاد چون من به انسان بودنم و خلیفه ی خدا بر روی زمین ایمان آوردم.ایمان آوردم که همه چیز رو برای رسیدن من به آرزوهام خداوند خلق کرده.پس من بیشتر از هر موجودی مستحق دریافت لطف خداوندم مثه گیاهان که مستحق دریافت نور خورشیدن. من لایق رسیدن به آرزوهام هستم.الهی شک
سلام و درود بر استاد توانا
من بارها در طول زندگی خودم لطف خداوند رو مشاهده کردهام به نظرم اگر در این دنیا هر شخصی مسولیت رفتار خودش رو به عهده بگیره دنیا حتما جای بهتری برای زیستن هست
یعنی نگرش مثبت داشتن به شرایطی که در زندگی رخ میده میتونه اوندشرابط رو تغییر بده اگر بتونیم از خودمون شروع کنیم و تغییر کنیم دنیا وزندگی هم برای ما تغییر خواهد کرد
نگرش ها و افکاری که در بچگی والدین به ما گوشزد کردن ذهن مارو ساخته
در ۹سالکی منو مجبور به روزه گرفتن میکردن من حتی معنی این کلمه رو درست نمیدونستم ولی باید با سختی زیاد این کار رو انجام میدادم میدانید چرا چون میکفتن اگر روزه بخوری خدا تورو دوست نداره و میری جهنم
یعنی فقط از خشمو قضب خداوند برامون حرف میزدن هیچ وقت از لطف مهربانی خدا برامون نمیکفتن همیشه نقاط منفی در ذهن ما بود ومثلا اگر خاسته ای از خدا داشتیم میگفتیم که چون فلان کار خوبی رو نکردیم پس نتیجه ای نمیبینیم و خدا جواب مارا نمیدهد این طرز فکر کاملا اشتباه و غلط هست وقتی بزرگتر شدم بشدت سوال در ذهن داشتم که مثلا اگر خداوند فقط بندگان مومن رو دوست داره پس چرا این همه آدم با ادیان مختلف یا حتی بی دین در کشورهای دیگر راحت زندگی میکننن پس باید خدا بهشون غضب کنه یا مثلاً بچه دار نشوند ازدواج نکننن چیزی برای خوردن نداشته باشن و همیشه این سوالات بی جواب میماند
من بارها لطف خداوند رو پر زندگی شخصی دیدم با وجود این که شاید گناهکار هم بودم واز نظر خودم خوب فرایض دینی رو انجام ندادم
من به این جمله ایمان دارم که لطف خدا شامل حال من است
اگر در زندکی برای هر شرایطی یعنی خوب یا بد که برامون پیش بیاد سپاسگزاری کنیم وهر آنچه که وفق مراد ما نیست رو گردن خدا نندازیم رضایت خداوند رو جلب کردیم چون واقعا در زندکی خودم بارها این اتفاق افتاده که در شرایط سخت شکر خدا کردم و گفتم حتما مورد های بهتری را برایم در نظر گرفته و اصلا و ابدا به بد شانسی خودم ربطش ندادم و در کمال تعجب دیدم که اون اتفاق خوبه برایم رخ داد
۲-ازرنظر من خداوند هیچ وقت تغییر نمیکند خدا همون خدای بچگی ماهست وقتی بزرگتر شدم فهمیدم که این من هستم که باید تغییر کنم نه خدای من وقتی افکار غلط و اشتباه در من تغییر کنه همه چی در جهت همسو شدن برای من میشه خدا هرگز تغییر نمیکند این احساس خوب یا بد در ما هست که نتبجه خوب یا بد بودن زندگی ما میشه مثبت اندیشی نسبت به خداوند همان میشود که دوست داری و افکار منفی همان میشود حال من و حال زندگی منو خراب میکنه
انسان لیاقت این رو داره که به تمام آرزوهای خود در این دنیا برسه وهمه اونها رو میتونه مستقیما فقط از خود خدا دریافت کنه اگر واقعا بخواهد و تغییر کندوذهن خود را در جهت همسو شدن با خدا کند به تمام خواسته های خود میرسد بارها شاهد این بودم که اطرافیانم از بی توجهی خداوند نسبت به خودشون گله مند بودن اصلا نخواستن به رفتارهای خودشون هم فکری کننن وفقط همه چیز رو گردن خدا انداختنند و هیچ وقت هم در زندگی شونتغییری ندیدن به نظر من هرکسی باید لیاقت رو در خودش بوجود بیاره و از تمام خدا بهره ببره
من از سالهای خیلی پیش نکرشم نسبت به خداوند خیلی خوب بود و همه اطرافیانم بهم میگفتن تو خیلی راحت هستی ولی من ایمان داشتم که هدایت میشوم و ارتباطم با خدا عالی میشود هر روزی که در سایت هستم
و مطالعه میکنم آگاهی های فراوانی پیدا میکنم و یک قدم بیشتر بهش نزدیک تر میشوم خدارو شکر
سلاااامم به استاد عزیزم،این گام هم فوق العاده بود 🤩💪🏻
بهش فکر کردم و سعی کردم مطالب رو درک کنم، اینم تمرینات:
۱- نگرش شما درباره جلب رضایت خداوند چیست؟ چقدر به آن عقیده دارید و چه کارهایی برای جلب رضایت خداوند انجام داده اید؟
منم خیلی وقتا فکر میکردم انسان باید کار خاصی بکنه که مورد لطف قرار بگیره …مگه میشه همه مورد لطف باشن؟اگه اینطوریه پس چرا زندگی ها خوب نیس؟!برای همینم بود که سعی میکردم طبق توصیه ها فلان دعا رو برای موفقیت بخونم یا فلان کار رو برای مهر و محبت انجام بدم یا حتما حواسم به واجبات و محرمات باشه یا سعی کنم طبق روایاتی که مطئنم نبودم منبعش کیه و چیه یکسری رفتارها رو انجام بدم ولی آخرشم احساس خوبی بهم دست نمیداد چون مطمئن نبودم مورد قبول خداوند بوده باشه
تا اینکه اومدم و به این محتواها برخوردم !فهمیدم همه ما مورد لطف پروردگار هستیم ولی هممون پذیرای اون نیستیم و برای پذیرا بودن باید وعده های خدا رو باور کنیم و طبق اونا فکر کنیم ، باید باور کنیم که خدا لطف کردن به ما رو واجب کرده به خودش، باید باور کنیم که هر لحظه تحت حمایت خدا قرار داریم!!😃
۲- درک شما درباره بدون تغییر بودن خداوند چیست؟
خیلی جالبه اولین جایی که شنیدم خدا یکتا و بدون تغییره این جاست،خدا دیگه تحت تاثیر اعمال من قرار نمیگیره من نمیتونم خلاف قوانین عمل کنم مثلاً توی دلم امیدم به فلان فرد باشه بعد بیام دعا بخونم و نذر و نیاز کنم با خدا که حاجتمو بده و بعد خدا تحت تاثیر دعاها و نذوراتم قرار بگیره و جواب درخواستمو بده ،خیلی عالی بود این آگاهی !!
خدا از دورن من اگاهه به همه چیز احاطه و تسلط داره بنابراین خوب میدونه الان ایمانم چطوریه!! امیدواریم به چیه!!توی ذهنم چی داره میگذره !!!اگه طبق قرآن که گفته توکل رو به خدا کنین ، امیدت به خداست یعنی طبق قانونش داری پیش میری و مسیر درسته و به نتیجه میرسی و گرنه آسمون و زمین رو هم به هم بدوزی نمیشع که نمیشه !!!
۳- اگر خداوند بدون تغییر است تلاش برای رضایت خداوند چه فایده ای دارد؟!
هیچ فایده نداره، چند وقتی تلاش کردم که حتما فلان دعا رو ،چهل روز سر ساعت خاص یا حتما بعد نماز بخونم ،اگه یه روز نمیشد که بخونم دیگه فایده نداشت و باید از اول شروع میکردم.
الانم توی اطرافیان میبینم که دارن اینکار رو انجام میدن ولی نتیجه خاصی هم نمیگیرن چون خدا تغییر نمیکنه و تحت تاثیر قرار نمیگیره
فهمیدم خدا با درون ما کار میکنه اگه من تغییر کنم و افکار و باور ها و احساس بهتری داشته باشم خداهم طبق وعده و قانونش زندگیم رو تغییر میده
۴- برای تغییر زندگی باید روی تغییر خودمان تمرکز کنیم یا روی تغییر خداوند؟!
باید روی خودمون کار کنیم ، خدا هیچ نیازی به تغییر نداره در بهترین حالت خیر و خوبی و خوشبختی قرار گرفته و قوانین زندگی انسان رو هم براش شرح داده هر چه انسان افکار و نگرش و اعمالش رو همسو تر کنه نتایج عالی تری رو میگیره
۴- نگرش شما درباره لطف خداوند چیست؟ آیا شامل همه انسانها می شود؟!
بله همه مورد لطف هستن،لطف خدا بوده هست و خواهد بود ، همه جاهایی از زندگی رو یادشونه که فقط کار خدا بود که کمک کرد. خداوند همواره همه لطفش ،رحمتش،نعماتش رو برای انسان ها روانه میکنه ولی ما با افکار و باور های مخرب مون باعث میشیم که دریافتی صورت نگیره،باعث میشیم که زمین ذهنمون شوره زار باشه و نبینیم لطف خدا رو …بعدش امیدمون و ایمان مون رو از دست می دیم و دیگه برای تغییر زندگی هیچ کاری نمیکنیم بعدش که چند سال گذشت میگیم خدا بهمون لطف نکرد و گرنه ما هم باید فلان زندگی رو میداشتیم.ولی واقعیت اینه که این نتیجه افکار و باور های سمی خودمون بود .ولی الان که میدونیم لطف و ویژگی های خدا جاودانه اس ایمان و امید و انتظار مون تغییر میکنه ،دیگه میگیم خدا خودش کافیه پس منم برای بهتر کردن زندگیم اقدام میکنم و نتایج خیلی بهتری بدست میاریم
۵- مثال هایی از زندگی خود شرح دهید که شامل لطف خداوند شده اید درحالی که انتظار آن را نداشتید؟
۶- در حال حاظر چقدر خودتان را مستحق دریافت لطف خداوند می دانید.
وقتی همه مورد لطف خداوند هستند،پس منم حقمه که الطاف بینهایت خداوند رو توی زندگیم بیشتر و بیشتر تجربه کنم .من توی این مسیر حرکت میکنم و مطمئنم نتایج خیلی خوبی برام داره.من مهم ترین درس های زندگیم رو توی این مسیر یاد گرفتم و خدا منو آورد اینجا ، پس خودشم بهترین ها رو برام جور میکنه
خدایا بینهایت بار شکرت🌱🙏🏻
بازم ممنون ازتون استاد آگاهی ها و تجربیات تون فوق العاده اس🥰🙏🏻
به نام خداوندی که مرا دوست دارد بی آنکه نیازی به داشته باشد.
به نام خداوندی که به من لطف همواره دارد بی آنکه به لطف من نیازی داشته باشد.
به نام خداوندی که همواره نعمت ها را در زندگی من فرو ریخته بی آنکه به شکرگزاری من نیازی داشته باشد.
تمام این نوشته ها را با اشک دارم مینویسم آخ خداجونم قصد کردی منو دیوونه کنی ساعت دو شب ولی من از فکر تو نمیتونم بخوابم. خدایا بابت سالها اشتباه شناختند معذرت میخوام خدایا عاجز و درمانده روی به تو آوردم خدایا داری با شناسوندن خودت بهم منو دیوونه میکنی تو کی هستی تو چی هستی منبع خیر منبع قدرت تو کسی هستی که اگه وصل بشم بهت کارم تموم اگه ایمانم بهت بیشتر و بیشتر بشه آرزوهام میشه خاطره برام خدایا اگر عشقت گناه است ببین غرق گناهم
خدایا عاشقتم عاشق ترم کن
خدایا دیوونه تو هستم. خدایا کاش هیچوقت این آگاهی های زندگی با کمک خدا را نمیخوندم حالا که هدایتم کردی حالا که بهم نشون دادی ازت سپاسگزارم بی نهایت ولی میدونی خدا من دارم دیوونه میشم دیوونه لطف و کرم و رحمان و رحیم و بزرگوار بودن تو میگن تنها یک نیرو در جهان هستی وجود دارد و اونم تویی فهمیدم که شیطان وجود خارجی نداره و شیطان چیزی که منو ناراحت نگران و ترس میندازه تو وجودم
خدایا در هر لحظه از زندگیم پناه میبرم به تو از هرگونه افکار ناراحت کننده و نگران کننده از هرگونه ترسی از هر چیز وسوسه کننده ای
خدایا تنها تو را بندگی میکنم و تنها از تو یاری میطلبم پس مرا به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای هدایت فرما.
خدایا میدونم که هرچقدر ایمانم بهت قویتر بشه آرزوهام دستیافتنی تر و برام جوک میشن پس در پایان نامه ام ازت میخوام هر لحظه به ایمان من ایمان عملی من بیفزایید. آمین یا رب العالمین
به نام خداوند یکتا و بدون تغییر.
من قبلاً برای جلب رضایت خدا نماز و روزه میخوندم و میگرفتم نماز شب میخوندم توسل به ائمه داشتم و خلاصه مراسمات مذهبی داشتم دیگه ولی الان فهمیدم برای جلب رضایت و لطف خدا هیچکدام اینها لازم نیست چون خداوند همواره از من راضی هست و به من لطف میکند.
درک من درمورد بدون تغییر بودن خداوند این هست که مهم نیست من چجور آدمی هستم با چجور افکار و نگرش و رفتاری چرا که خداوند همواره به من لطف میکند من در اقیانوس لطف خدا غرق شده ام حالا اگر به وسیله زیر دریایی بیام تو این اقیانوس نمیتونم از اون آب بهره ای ببرم من نباید با افکار منفی خودم را از اقیانوس لطف خدا دور کنم اقیانوس همیشه هست فقط منم که باید بیام داخلش و شنا کنم.
خداوند بدون تغییر هست پس تلاش برای جلب رضایت او فایده ای ندارد چرا که او همواره از ما راضی هست ولی اگر ذکری نمازی گفته میشود بیشتر بخاطر آرامش و حس خوب خودمون هست مثلا نماز خواندن من همین آگاهی های زندگی با کمک خداوند هست نماز شبم بیدار شدن از خواب و صحبت کردن درمورد خواسته هایم هست قدرت دست خداست و ما فقط باید اینو درک و به مرحله عمل برسانیم.
برای تغییر باید روی خودمون کار کنیم وگرنه خدای مهربان که هرگز تغییر نمیکند باید من فرکانس و مدارهای خودم را تغییر دهم. تا لطف خدا را حس کنم لطف او همیشه هست.
قبلنا فکر میکردم هرکس که بیشتر نماز بخونه روزه بگیره ذکر بگه قرآن بخونه مورد لطف خدا هست مخصوصا در آخرت ولی الان فهمیدم که لطف خدا شامل همه هست چه مومن چهکافر این خود کافر هست که با اعمال و رفتار خود را از لطف خدا دور میکند وگرنه لطف خدا که تغییر نمیکند و دور و نزدیک نمیشود.
لطف خداوند هر لحظه در زندگی من هست همین که الان این گوشی را دارم و تایپ میکنم لطف خداست همین که زیر کولرم لطف خداست دیدن خانوادم لطف خداست خوردن شام و غذاهای خوشمزه امروز لطف خداست جسم سالمم لطف خداست اصلا اینکه به این دنیا اومدم و از نعمتهای آن استفاده می کنم لطف خداست.
خب در حال حاضر با خواندن این مطلب میتوانم بگم صد در صد ولی باید این جمله به باور من سپس عمل تبدیل شود.
سپاسگزارم از شما بزرگوار بابت تهیه این فایل
خدایا شکرت بابت هدایت من به این سایت
من به معجزات الهی در زندگی ام ایمان دارم
من به لطف الهی در زندگی ام ایمان دارم.لطف الهی در زندگی شامل حال من هست همواره.
به نام خدای مهربان
با سپاس از استاد عزیزم
من برای جلب رضایت خداوند بعضی وقتها به کسی کمک کردم یا برای کسی کار خوبی کردم اما باید بدونم خداوند نیاز به رضایت نداردخدا تغییر پذیرنیس خدا لطفش رو همیشه شامل حال ما کرده ما باید از لطفش بهره ببریم
ما باید به او امید داشته باشیم و در مشکلات و نگرانی ها فقط اورا صدا نکنیم در مواقع شادی و احساس خوب هم به یاد خدا باشیم
همین که لطفش در زندگی شمال حال ما شده و ما از لطفش غافل بودیم و او دوباره برای ما فرستاده یعنی که خدا به رضایت ما نیاز نداره
برای تغییر زندگی خودمان باید خودمان رو تغییر بدیم تلاش کنیم احساس خوب داشته باشیم اعتقاد قلبی به لطف بیکران خدا داشته باشیم از چون چرا حرف نزنیم کفر نکنیم نسبت به نعمتهای خدا
خداوبه همه بندگانش دریا بیکران لطف رو قرار داده این ماییم که باید چطور استفاده کنیم بعضی وقتها به کسی بچه سالم داده ولی اصلا براش مهم نیست میگه پس لطفش چی بوده نسبت به من ،پس چرا شمال حال ما نشده در صورتی که داده ما بینش ضعیفی داریم نسبت به الطافش و چون خودمون رو تغییر ندادیم متوجه لطف نشدیم دنبال یه تغییر بزرگ در دنیا هستیم ببینم شامل حال ما هم میشه در صورتی که در درون ما هست این تغییرات
خدا به من همسر خوبی داده و من خیلی راضی هستم
خدا به من فرزندان سالم داده
خدا به من سلامتی داده
خدا مواظب من بوده تا الان تا مشکلی برام پیش نیاد
خدا در مسیرها به من لطف کرده به سلامت رسیدم
خدا در مشکلات به من لطف کرده و آنها رو حل کرده
خدا به من لطف داشتن پدر و مادرم رو داده
خدا به من کار داده
خدا به من احساس داده
خدا به من بینش تشخیص خوب یا بد بودن رو داده
خدا به من هنر داده
خدا به من لطف مادر شدن داده
خدا به من خواهر و برادر خوب داده
من خودم رو لایق لطف خداوند میدونم و چون درون خوبی دارم احساس میکنم خداوند همیشه به من لطف میکنه من کلا از درونم احساس رضایت دارم ،احساس میکنم بدی کسی رو نمیخوام ،احساس میکنم بع دیگران تا جایی کا بتونم کمک میکنم و همین باعث شده خدا االطافش رو برای من بفرسته من هر چی دارم از خدا دارم اگر جایی نا امید شدم خودش درهای امیدش رو به روی من باز کرده
خدایا شکرت
با سلام به نام الله یکتا
رضایت خداوند چیزی نیست که بخواهیم جلب کنیم چون خداوند که نیاز به این ندارد ما نیاز داریم قوانین بدون تغییر خداوند را خوبفراگرفته و عمل کنیم تا به رضایت در دنیا و اخرت برسیم
این کار هم با کسب آگاهی و عمل به ان میسر می شود .
خداوند در رابطه با جهان کاملا سیستمی عمل میکند خواه بنده گناه کار باشی خواه پیامبر همه از یک سیستم تاثیر میبینند و اینسیستم برای هیچ کس قابل تغییر نیست مگر خود شخص نگرش و احساس و عملش را تغییر دهد و همسو با قوانین شود
تلاش ما برای رضایت خداوند نیست تلاش ما به خود ما کمک میکند و خداوند هم هر فرکانسی را که بفرستیم طبق همان عمل میکند
قطعا باید روی تغییر افکار احساسات و نگرش خودمان کار کنیم
لطف خداوند همواره با ماست و ما از قبل از به دنیا آمدن تا بی نهایت دائما در لطف پروردگار هستیم و این شامل همه ی انسان هامیشود
مثال هایی از لطف خداوند:
سالم و صحیح به دنیا آمدن فرزندانم
هر روز نفس کشیدنم
تمام اعضای بدن سالمم
وجود خانواده و عزیزانم
روابطم
همزمانی های مختلف به نفع من
بارها نجات پیدا کردنم
بارها محافظت از من
و بی نهایت لطف های دیگه …
هر انسانی مستحق لطف پروردگار است چون ما لایق هستیم که زنده ایم لایقیم که خلق شده ایم لایقیم که پروردگار در ما دمیده لایقیمقدرت خلق و اراده داریم
به نام انرژی برتر جهان هستی
من سال ها برای جلب رضایت خداوند تلاش کرده بوده ام اما اکنون به این آگاهی رسیده بوده ام که خداوند تغییر پذیر نیست و تلاش من برای تحت تاثیر قرار دادن او بی ثمر بوده است، استاد چقدر این جمله درد داره چقدر نیاز به ساعت ها فکر کردن به حال گذشته خودم داره من سال ها برای کسب رضایت خداوند تلاش مستمر میکردم من از ۷ سالگی نماز میخوندم و زمانی که در ۹ سالگی و همان سوم دبستان در اوج بچگی به سن تکلیف رسیدیم به جای لذت از بازی های کودکانه و شادی و خوشحالی تازه شروع محدودیت ها و باید و نبایدها شروع شد و من همیشه در ذهنم بود چرا دختران سن تکلیفشان ۹ سالگی ولی پسران ۱۵ سالگی و اولین تبعیض خداوند در بین دختر بودن و پسر بودن در ذهن من نسبت به خدا شکل گرفت و من تک دختر بودم با ۳ تا پسر و سن باید و نبایدها من خیلی زود شروع شده بود ولی بردارهای من آزاد داشتند از زندگی کردن لذت میبردن و در ذهن من خدای تبعیض گر خودش رو نشون داده بود و بچه دبستانی باید به جای لذت از زندگی، ترس از زندگی کردن رو تجربه کنه من طبق دستورات دینی نماز میخوندم ولی توان روزه گرفتن نداشتم چون سنم کم بود ولی از راهنمایی من روزه گرفتن رو شروع کرده بوده ام و قرآن خواندن رو از سن کم شروع کرده بوده ام طوری که همیشه براحتی من میتوانستم قرآن را چه در کلاس و هر جا براحتی قرائت کنم و من انواع و اقسام کتاب های دعا رو داشتم که بخوانم بلکه لطف خداوند شامل حال من شود و اگر روزی نتونستم نماز یا قرآن بخوانم انتظارم میشد اتفاقات بد در اون روز که اتفاقات بد رو ربط میدادم به نماز نخوندم و اینکه خدا عصبانی شده و داره از من اینطوری انتقام میگیره و من باید بیشتر از این به بعد تمرکزم روی نماز و قرآن خوندن و انجام مستحبات و واجبات باشد هر کاری را میکردم در ذهنم میگفتم ثواب و خوبه و ادامه میدادم و دریک ترس و عذاب زندگی میکردم که آیا خداوند از من رضایت دارد یا نه؟
که مسلما این نوع زندگی کردن در حصار و از بیرون گفتن که یک سری اعمال از قبل تعیین شده رو هر روز تکرار کنی و مسیری رو بروی که هزاران نفر قبل از تو رفتن ولی نتیجه نداده ولی تو با خودت میگه اون کم گذاشتن من بیشتر تلاش میکنم که خدا رو از خودم راضی کنم ولی باز هم نتیجه نمیدهد وباید با خودم فکر کنم که مسیر اشتباه ، دقیقا مثل رژیم گرفتن در مسیر لاغری که یک برگه رژیم غذایی بهت میدن که در اون نوشته صبحانه و ناهار و شام باید چی بخوری و تو به جای اینکه لذت لاغری داشته باشی با هر روز تکرار کردن اون رژیم فقط ترس و عذاب اینکه نکنه چاق بشم رو دارم و نتیجه به جای لاغری میشود چاقی و ما هم در مسیر رضایت خداوند با انجام اعمال تکراری به جای لذت و آرامش ترس از عذاب و بدتر شدن اوضاع را داشتیم و نتیجه میشد بدتر شدن اوضاع زندگیمان.
ولی وقتی این جمله رو درک کنیم که خداوند بدون تغییر است و در همه حال از من آرزو راضی هست و من باید تغییر کنم و خداوند در بهترین حالت قدرت و انرژی منتظر من است چرا با این اعمال و انتظارات منفی خودم رو از منبع نور و انرژی دور کنم در حالی که همیشه در معرض لطف خداوند بوده ام.
در واقع با این کارها که تو نماز و روزه و نذر و نیاز کن و خداوند بهت میده ما رو شرطی کردن که از پدر و مادر و همسر و دولت هم انتظار داشته باشیم که اگر داریم به کسی لطف میکنیم اون همه برگرده برای ما جبران کنه و این جبران کردن از خدا گرفته تا بنده خدا و دولت در ذهن ما ایجاد شد و ما به جای تغییر دادن خودمان به فکر تغییر دادن دیگر بودیم تا برای ما جبران کنند و این شد کا الان در همین ایستگاه فعلی زندگی مان هستیم که از همه انتظار داریم برای تغییر شرایط زندگیمان الا خودمان…
انگار خودمون گم کردیم از بس همه چیز و همه کس اولویت در زندگی ماشد ما خودمون رو گم کردیم ما له شدیم در خرافات و رفتارها و واجبات و افکار نادرست ولی دائم با خودمان میگویم چرا اوضاع زندگی ما تغییر نمیکند. مگه نه عبادت خداوند باید آرامش و ثروت و سلامتی با خودش بیاره ولی کشورهای به خیال خودشان مسلمان لحظه آرامش رو تجربه نمیکنن باید به خودم نهیب بزنیم که آرزو تا الان مسیر رو اشتباه رفتی و باید اعتراف کنم که مقصر ۱۰۰ در صد زندگی ام خودم هستم و باید تغییر کنم و الان که لطف خداوند شامل حال من شده و وارد سایت تناسب فکری شده ام و انقلاب فکری و رفتاری در من ایجاد شده و تا بینهایت ادامه دارد باید تصمیم قاطع خود را بگیرم که من باید تغییر کنم نه پدر و مادر و همسر و دولت و خداوند بلکه من باید در گام اول افکار و نگرش ام رو اصلاح کنم سپس رفتار هایم را عوض کنم و کمکم که بهتر شده ام اوضاع بیرونی نیز عوض میشود من در این سه سالی که عضو سایت هستم و به لطف خداوند تونستم کمی افکار و نگرش ام رو نسبت به خودم و توانمندی هایم عوض کنم و خودم رو توانمند ببینم انتظارم از خداوند هم عوض شد که خداوند هم توانمند در انجام همه کارهاست در واقع از شناخت خودم به شناخت خداوند پی برده ام، من هر نعمتی رو که میدیم کسی داره و من ندارم قبلا شاید حسرت میخوردم و حسادت میکردم و با شوهرم دعوا میکردم ولی الان وقتی خودم رو لایق دریافت نعمت های خداوند میبینم و خداوند در اوج قدرت و توانمندی میبینم واقعا احساس شرمندگی میکنم اگر بخواهم نعمتی را در زندگی دیگران ببینم و بگویم کاش من اون را هم داشتم واین اوج شرک هم به خودم و هم به خداوند هست و باید اون نعمت رو تحسین کنم و خدا رو شکر بگویم که هست و برای من نیز به لطف خداوند و تلاش خودم خلق خواهد شد و مسیر بهتر زندگی کردن را ادامه دهم.
وقتی روی خودت و بهتر زندگی کردن و شناخت خداوند تمرکز میکنی پر میشوی از خودت و خداوند و تمرکزم بیشتر روی خودت است و کمتر به مسائل بیرونی توجه میکنه و کم کم مقایسه کردن ها کمتر میشود و حسرت و حسادت ها به تحسین کردن ها تبدیل میشود و غر زدن ها و گله و شکایت کردن ها به سپاسگذاری و تشکر از خداوند برای بهتر بودن و بهتر شدن تبدیل میشود و این خدا را شناخت کجا و اون خدا را شناختن کجا به هر حال هر کدام تجربه ای بود برای بهتر زندگی کردن و من برای گذشته و آینده ام سپاسگذار هستم که از زمانی که خداوند را جور دیگر شناختم الان کاملا لاغر و متناسب هستم و آرامتر و خوشتیپ تر شده ام و از من تعریف میکنن میپذریم و مثل قدیم نمیخندم و نمیگویم این حرفا چیه نه کاملا میپذریم و میگویم نظر لطف شماست و خودم هم چند تا هنر دیگه هم از خودم اضافه میکنم و چند تا از ویژگی مثبت اون فرد رو هم بهش میگم ودر آخر ازش تشکر میکنم من این جور نبودم ولی انسان با تغییر افکار و نگرش، رفتار و شخصیت اون عوض میشود من حتی موقع خرید هم از فروشنده تشکر میکنم کاری که قبلا انجام نمیدادم ولی الان باعشق انجام میدهم من در این دوره به لطف خداوند حقوق شوهرم رو یک مبلغی نوشته بوده ام که الان شاید ۱۰ میلیون بالاتر از اون مبلغ وارد زندگی ما شد و این لطف خداوند وقتی تو خواسته ای را تعیین میکنی خداوند چندین برابرش رو بهت میده من وقتی وارد سایت تناسب فکری شده ام حتی لحظه هم فکر نمیکردم شوهرم هم همسیر من شود ولی از آنجایی که لطف خداوند بینهایت است الان شوهر من نیز در دوره ورود به سرزمین لاغرهاست و در مسیر تغییر کردن است.
ما باید اول تغییر کردن را از خودمان شروع کنیم سپس تغییرات در تمام جوانب شروع میشود و هر چقدر در مسیر استمرار بیشتری داشته باشی تغییر شخصیت نیز بیشتر میشود و به خودت که میایی میبینی یک انسان کاملا متفاوت با چند سال قبل خودت هستی پس بهترین سرمایه گذاری اول باید روی خودمان و تغییر افکار و نگرشمان باشد و ثروت ها و نعمت ها می آید و من صد درصد خودم را لایق دریافت نعمت ها و فراوانی های خداوند میدانم بدون دلیل و فقط چون بنده خداوند هستم پس لایق دریافت نعمت های خداوند نیز هستم دلیل و بهانه باعث دور افتادن از هر چیزی میشود. پس بدون دلیل من لایق دریافت نعمت ها و فراوانی های الله همیشه مهربانم هستم.
لطف خداوند همیشه شامل حال من است.
به نام حضرت حق😇
سلامی به زیبایی صدای بارون روی شیروانی و نغمه و ستایش گنجشکان روی درختان ،به تکتک شما عاشقان راه حق 👋🏻
و سلام و آرزوی هزاران بار سلامتی خدمت استاد🌹
بازم گامی فوق العاده ،الهی شکرت
این گام از همون اول که شروع شد دارای نکته هست اما من نمیخوام خیلی طولانی بشه برای همین نکات در دفتر یادداشت میشود 😉
و اما برداشت من :
راستش برداشت من زیاده اما خلاصه میکنم که به تمرینات برسیم یاعلی مدد:
ما سال ها در زندگیمون برای جلب توجه خداوند تلاش کردیم
به ما گفتن اگه میخوای خدا دوسِت داشته باشه و ازت راضی باشه باید یک سری کار انجام بدی
اگر نکنی خدا خشمگین میشود و قهر خدا و …
خدایا همه مارو ببخش که چقدر تورو بد تصور کردیم 😔😔
خدا بارها در قران اورده که بسیار امرزنده ،بخشنده ،و مهربان هست اونوقت تو تا یک کار اشتباه میکنی چرا به خدا تهمت بد میزنی 😕
اگر ازش عذر خواهی کنی و دیگه با تمام وجودت سعی کنی انجامش ندی ،خدا هم می آمرزد
شک داشتن به اینکه میبخشد بد ترررررییییین گناهه😣
پس از رحمت خدا ناامید نشوید ،زیرا خداوند می آمرزد همه گناهان را که او خود آمرزنده مهربان است و….. کلی حدیث و ایه هست و کلی هم استاد مثال زدن برای اثباتش،من هنوز مدرک دارم اما قرار بود خلاصه بگم 😊
خداوند تغییر نمیکند ،اگر فکر میکنی الان مورد توجه نیستی بعدا قرار میگیری سخت در اشتباهی چون الان غرق دریای پر مهر خدایی
تغییر و انحراف خودته که باعث شده رحمتش رو نبینی
خدای من از گناهانم میگذرد
و این یکی از هزاران ویژگی خداست که تغییر نمیکند یعنی :(غفّار،رَحمان،رَحیم)
پس فکر نکن که خدا الان خشمگین هست بعدا درست میشه نه خدا زمانی خشمگین میشه که ببینه بهش شک داری ،البته به نظر من بازم خدا همون موقع هم با مهربونیرفتار میکنه ،اون لحظه خودمونیم که از شدت گمراهی ،حکم مجازات خودمون رو صادر میکنیم
چون همه چیزی در دستان خودمونه ،بهشت و جهنم با اعمال خودمونه. پس!
(فقط شما مسئول زندگی تان هستید و دیگر هیچ)
ایاتی که بالا اشاره شده به روشنی نشدن میده که خدا به هیچ اندازه ای در گمراهی ما مقصر نیست همه و همه خودمون درست کردیم
مسئولیت رو قبول کنیم و عوض کنیم انشاالله🤗
چند تا نکته ،وچندکار که باید انجام بدم:
هیچ فکر یا عملی نمی تواند شما را از لطف خداوند محروم کند. این وعده خداوند است و خداوند به عهد خود وفادار است.
اگر می خواهید لطف خداوند را در زندگی خود به جریان بیندازید باید باور کنید که: لطف خداوند شامل حال من است
نباید به این افکار اجازه تکرار شدن و قدرت گرفتن در وجودتان را بدهید:
خودتان را از شر (چراها) در ذهنتان خلاص کنید. وقتی درگیر افکاری می شوید که شما را با (چرا) مواجه می کند احساس ضعیف بودن در شما گسترش پیدا می کند.
ایمان و امید شما به خداوند به شدت کاهش می یابد و در معرض خطر شرک به خداوند قرار می گیرید
همیشه طوری رفتار کنید که نشان دهنده این باشد که مورد لطف خداوند قرار دارید.
جوری حرف بزنید، جوری رفتار کنید و به شکلی زندگی کنید که نشان دهنده این باشد که مورد لطف خداوند هستید.
(لطف خداوند شامل حال من است)
والسّلام!
نگرش شما درباره جلب رضایت خداوند چیست؟ چقدر به آن عقیده دارید و چه کارهایی برای جلب رضایت خداوند انجام داده اید؟
به نظر من جلب رضایت خدا در ایمان داشتن بهش هست
در خواندن نماز ،داشتن حیا و پاکدامنی و…. باعث میشه خدا رو بیشتر جلب خودمون کنیم البته همه این ها بدون ایمان اصلا ارزشی نداره
من تا الان کار هایی که کردم ،یکی همین نماز و…
و یکی ایمان و توکل به خودش بود
و خیلی کار های دیگر …
۲- درک شما درباره بدون تغییر بودن خداوند چیست؟
من امروز فهمیدم که خدای من تغییر نمیکنه اون همیشه مهربون و بخشنده میمونه
این خودمم که با طرز فکر و عملم تغییر کردم و
باعث دوری از خدا شدم و در اخرم بازم این خودمم که از شدت شرمندگی به خودم میگم باید برم جهنم و گرنه که خدا میبخشه
روز قیامت وقتی که نشون میده چقدر گمراه بودم ، این خودمم که میگم اره من لایق سوختنم وگرنه خدا همیشه مهربون و غفّار و بخشنده هست
الهی شکر که اگاه شدم 🤲🏻
۳- اگر خداوند بدون تغییر است تلاش برای رضایت خداوند چه فایده ای دارد؟!
خداوند همیشه از ما راضی هست و تلاش ما الکی هست
به نظر من تنها یک تلاش کاملا درسته
این که ایمان داشته باشی و در حال استفاده از قدرت ذهنت در زندگی باشی
نماز و روزه هم برای ارامش خودمونه که باید انجام بشه .تا با ارامش و انرژی و ایمان قوی زندگی کنیم وگرنه خدا هیچ نیازی به عبادت ما نداره مانیازمندیم❤توکل توکل توکل ماه بازم ندم
۴- برای تغییر زندگی باید روی تغییر خودمان تمرکز کنیم یا روی تغییر خداوند؟!
تغییر خودمون چون خدا تغییر نمیکنه و همیشه مهربون و…. میمونه اما این ماییم که اشتباه فکر و عمل می میکنیم
پس ما مسئولیم ،خدا تغییر نمیکند و تلاش ما بی فایده هست
خدا تا ابد با همون قدرت عظیم میماند ،پس خودتو تغییر بده یاعلی مدد👊🏻
۴- نگرش شما درباره لطف خداوند چیست؟ آیا شامل همه انسانها می شود؟!
لطف خدا یعنی همین که انسان رو غرق در دریای نعمتش کرده
لطف خدا یعنی با این که هیچ نیازی به ما نداره اما باتمام ناشکری هایی که کردیم
بازم تا ببینه پشیمونیم میبخشه 😇
لطف خدا یعنی هدایتمون به راه راست ☺
لطف خدا یعنی ….
میلیارد ها چیزی دیگر که نمیشه نوشت
حالا من میپرسم این همه لطف آیا شامل همه انسان ها نشده؟!
حتی انسان های گناه کار شامل میشن ،چون خدا میبخشه و گفته که ناامید نشو من دوسِت دارم ،میبخشمت ،فقط بهم ایمان و به بخششم امید داشته باش
واااای عجب خدایی،عجب لطفی،الهی بیکران شکرت
یاالله کمکمون کن که گمراه نشیم و قدر دانت باشیم😍😍🤲🏻
۵- مثال هایی از زندگی خود شرح دهید که شامل لطف خداوند شده اید درحالی که انتظار آن را نداشتید؟
مثلا زمان هایی که احساس گناه میکردم و اصلا فکر نمیکردم خدا بهم بده ولی داد و نشونم داد هوای تمام بندهاشو داره حتی گناه کار هارو
مثلا چشمم که فکر میکردم به خاطر گناهم این طورشده موقعی که دعا میکردم فکر نمیکردم که دقیقا همون زمانی که بخوام، خوب بشه ولی شد و نشونم داد بزرگی و مهربونیش رو
۶- در حال حاظر چقدر خودتان را مستحق دریافت لطف خداوند می دانید؟
من خودم را مستحق لطف الهی میدونم چون با تمام وجودم بهش ایمان آوردم
و تمام کارهایی که برای آرامشم گذاشته رو انجام میدهم و لذت میبرم (نماز ،روزه، حیاوعفت ،)
چون انسانم و خدا منو دوست داره …
من مستحق دریافت لطف خداوند هستم چون با تمام وجودم بهش توکل مردم و خوب میدونم که…
وَتَوَکل عَلَی الله وَکَفیٰ بِاالله وَکیلا
وتوکل من بر خدا ،که خدا کافیست برای مدافع و پشتیبان بودن
الهی شکرت که مستحق لطفتم به دلایل زیاد…😍
استاد ممنونم بابت این گام عاااالی 🌹اجرتون با خدا🤲🏻
الهی که زندگیاتون لبریز از عشق خدا باشه🤲🏻😍
یاحق مدد👋🏻
دوشنبه بیست و نهم اپریل بیست بیست و چهار:
سپاسگزار خدایی هستم که همواره من را بسمت خواسته هایم حمایت و هدایت میکند
سلام و درود به هم مسیران راه رشد و پیشرفت
خداوند همه جا هست، مثل نور خورشید در طی روز اینکه من بروم داخل غار و نور خورشید را نبینم دلیل بر نبودن خورشید نیست!اینکه من داخل غار بروم و بگویم چرا خورشید نورش را از من دریغ میکند ناشی از عدم آگاهی من هست
آیا برای دیدن خورشید در طول روز باید کار خاصی انجام بدهم؟ آیا باید دنبال جلب رضایت خورشید باشم تا از گرمای بیشتری بهره ببرم؟
من هم از دوران کودکی تحت تاثیر تلویزیون و روزنامه ها و کتابها و جامعه خدای عذاب بهم معرفی شده بود که اگر فلان کار را نکنی خداوند ناراحت میشود و عذابت میکند و اگر فلان کار را بکنی هم خداوند عذابت میکند
و یا خداوند انسانها را با پول و ثروت و … آزمایش میکند و در تمام داستانها هم انسان ثروتمند از این آزمایش الهی سربلند بیرون نمی آمد و فرد دچار عذاب میشد و من فکر میکردم خداراشکر که خداوند بمن ثروت نداده است چون قطعا در این آزمایش سربلند بیرون نمی آمدم
افراد ثروتمندی را که دیده بودم همگی روابط بدی با همسرانشان داشتند و وقتی در اینجا با ادمهای بسیار ثروتمندی شدم که الویت اولشان همسر و فرزاندشان بود اون پیش فرضهای ذهنی ام شکست
من هم مدتها نماز میخواندم و البته خیلی اوقات نماز خواندن را فراموش میکردم و مجبور بودم که فضای آن را هر روز بخوانم تا خداوند از من راضی باشد و بعد دیدم که هیچ کدام از این کارهای من تاثیری در جلب رضایت خداوند نداشته است و بنابراین مورد لطف و رحمت خداوند قرار نمیگیرم و اونوقت با خودم میگفتم که بهتره به خودم زحمت ندهم و نماز را هم نخوانم چون هیچ تاثیر مثبتی در زندگیم ندارد و بعد به جایی رسیده بودم که اگر به موفقیتی دست پیدا میکردم انرا ناشی از توانایی و استعداد خودم میدانستم و اونجایی هم که موفق نمیشدم را به بدشانسی که خداوند ایجاد کرده است ارتباط میدادم
الان برداشت دیگری پیدا کردم اینکه همواره لطف خداوند شامل حال همه هست ولی کسی میتواند که از این موضوع برای رسیدم به خواسته هایش استفاده کند که خودش را لایق دریافت لطف خداوند بداند
و متوجه شدم که خداوند و قوانین حاکم بر این جهان که خداوند وضع کرده اند بدون تغییر هست و هر کس که مطابق با آن قوانین رفتار کند به خواسته اش میرسد و هیچ ارتباطی به رمان و مکان و دین و جنسیت و … ندارد
اصلا دلیل اینکه من اومدم دنبال یادگیری قوانین زندگی توی این سایت همین بود چون طی مصاحبه های زیادی که با افراد ثروتمند داشتم، متوجه شده بودم که افراد موفق همگی از یکسری اصول پیروی میکنندو به خودم گفتم می ایم دوره لاغری با ذهن را یاد میگیرم که بتوانم قوانین بازی زندگی را یاد بگیرم و برای رسیدن به بقیه خواسته هایم از آن استفاده کنم
الان بهتر درک میکنم که دلیل موفقیت اون دسته افرادی که اصلا خدا را قبول ندارند و این مطالب هم به گوششان نرسیده چیست!
اونها خواسته یا ناخواسته طبق قوانین بدون تغییر جهان عمل میکنند
از اونجایی که خودم و تنها خودم مسوول زندگیم و حال خوب خودم و خالق شرایطم هستم اصلا نباید دنبال جلب رضایت خداوند باشم
چون این هم از نظر من نوعی شرک محسوب میشود که دارم قدرت را به عوامل بیرونی میدهم یعنی اون اقداماتی که انجام میدهم تا رضایت خداوند را جلب کنم تا مورد لطف و رحمت خداوند قرار بگیرم !
معنی کلمه «لطف» چیست؟
لطف یعنی مهربانی یعنی نرمی و مدارا کردن
یعنی ما همینجوری چون نمیتوانیم تمام اعمال و رفتاری که شایسته دریافت نعمتهای الهی هست را انجام بدهیم پس بایستی دنبال جلب رضایت خداوند باشیم ( با عجز و ناتوانی) تا مگر اینکه خداوند بما لطف کند و فراتر از لیاقت مان بما ببخشد
دقیقا خداوند را یک انسان با ویژگی های انسانی در نظر میگیریم
یک انسان چه زمانی به یک انسان دیگر لطف میکند؟ وقتی که طرف مقابل کاری در جهت جلب رضایت فرد انجام بدهد
اتفاقا این جلسه گشایشی در رابطه با ثروت برایم داشت که توانستم یکی از ترمزهای ذهنی ام را شناسایی بکنم.
من متوجه شدم که دنبال این هستم که پول جمع کنم برای روز مبادا که اگر اتفاقی رخ داد پول به اندازه کافی پس انداز داشته باشم و اومدم لیست مواردی که میخواهم در طی این چند هفته آینده خریداری کنم را نوشتم و بعد به خودم گفتم که مهرداد تو با پول کمی که داری میتوانی چند تا از این وسایل را بخری پس چرا اینکار را انجام نمیدهی تا از اون وسایل لذت ببری؟ جواب دادم که من نگران آینده هستم و میخواهم برای روز مبادا پول ذخیره داشته باشم و این یعنی اینکه من به جریان نعمت و فراوانی الهی ایمان ندارم و یعنی اینکه من ایمان ندارم که در آینده میتوانم پول بیشتری بسازم
در حقیقت متوجه شدم که من دنبال این هستم که کاری انجام بدهم تا یک درآمد ثابت و همیشگی وارد زندگیم بشود و خیالم از بابت خرج و مخارج خانه راحت باشدبعد مثال از زندگی ام زدم و از کسب و کارهای اطرافیانم نمونه پیدا کردم که هیچ کس نمیتواند خیالش راحت باشد که یک درآمد ثابت و همیشگی داشته باشد حتی استاد هم اگر مدتی فایل تازه ضبط نکند و سایت را بروز رسانی نکند، بعد از چندین سال دیگر اثری از سایت و افراد علاقمند باقی نمیماند
یعنی دیدم که من دنبال لطف خداوند بودم که یک درآمد دایمی داشته باشم که خیالم از بابت اون درآمد راحت باشد و کاری برایش انجام ندهم یعنی در حقیقت شرک داشتم چون باور نداشتم که خدای فراوانی ها هر لحظه که بخواهد میتواند نعمت وارد زندگیم کندو یعنی لطف خداوند را در این میدیدم که من را به چنین شرایطی هدایت بکند
و بنابراین محکم و با اطمینان از خداوند خواستم که من میخواهم تمام قدرت را در این زمینه به تو بدهم و به چجوری اش کاری ندارم و میخواهم موجودی حسابم از فلان مبلغ کمتر نشود
توی این دو هفته کلی اتفاقات برایم رخ داده است، دو تا مشتری پیدا شده است که نیازمند تخصصم هستند و هنوز هیچ چیزی معلوم نیست و داریم حرف میزنیم ولی این خودش بزرگترین نشانه هست برای من که من فقط با قدم گذاشتن در مسیر توحید و استمرار داشتن میتوانم موقعیت های این چنینی را خلق کنم قبلا چنین مشتری هایی اصلا سمت من نمی آمدند
حالا که تا الان دو بار این اتفاق رخ داده است پس باز هم میتواند دوباره رخ بدهد
قرار نیست که من کاری کنم که مورد لطف خداوند قرار بگیرم بلکه من باید مطابق قوانین جهان هستی رفتار کنم و بعد طبق قانون بدون تغییر خداوند خواسته هایم وارد زندگیم میشود و تا الان اینکار را نااگاهانه انجام میدادم ولی از الان میخواهم آگاهانه انجام بدهم
و چون الان قانون جهان را بهتر درک کرده ام خودم را لایق دریافت نعمتها میدانم و بیشتر درک کردم که تا زمانیکه من در این مسیر باقی بمانم و حرکت کنم خواسته هایم وارد زندگیم میشودجهان هر لحظه در حال رشد و گسترش هست و منتظر من نمی ماند
نکته مهم این متن برایم این بود که
« کسی که به لطف خداوند باور دارد، آرامش دارد»
یعنی کسی که خود را لایق لطف خداوند میداند خیالش راحت هست و ترس و غم و نگرانی ندارد
برای خودم مثال زدم از اتفاقات زندگیم مثل لاغری که آرامش بسیار زیادی داشتم و باور داشتم که بهش میرسم و نتایج شگفت انگیزی هم گرفته ام
اصلا من از خیلی وقت قبل دنبال آرامش بودم و تا این دوره جدید روی سایت آمد بدون خواندن توضیحات و صحبتهای استاد بلافاصله انرا تهیه کردم و البته هنوز انرا شروع نکرده ام
ولی دقیقا هر وقت هر وقت اتفاقات زندگیم را مرور میکنم میبینم که خواسته هایی که بدون زحمت وارد زندگیم شده است آنهایی بوده است که در مسیر رسیدن به آنها آرامش بسیار زیادی داشته ام
بیصبرانه منتظر جلسه بعدی هستم
منتظر خبرهای عالی من باشید
شاد و رو به رشد باشید
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز
ما یاد گرفتیم برای اینکه لطف خدا شامل حال مابشه باید خدارو از خودمون راضی کنیم با انجام واجبات و مستحبات مثل نماز ،روزه،احترام به پدرو مادر،کمک به نیازمندان ،…
ولی خیلی به ندرت احساس کردم مورد لطف خداوند قرار گرفتم!
در صورتی که لطف خداوند همیشه شامل حال ماست و اگرنه من الان اینجا و در حال دریافت این آگاهی های بینظیر نبودم
خداوند یکتا و بدون تغییر است
اگه خداوند تغییر نمیکنه پس اینهمه تلاشی که برای راضی کردنش انحام دادیم بیهوده بوده !
خداوند در آیه های قرآنی فرموده :
هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نیست
یعنی روش خداوند،قوانین خداوند ثابته و تغییر نمیکنه ،تبدیل نمیشه،کم و زیاد نمیشه، ضعیف و شدید نمیشه
این سنت پروردگار است که در گذشته نیز بوده و هرگز سنت الهی تغییر نمیکند
پس ما باید تغییر کنیم ،ما باید قوانین ثابت خداوند رو بهتر بشناسیم و بر اساس اونا افکار و باورهامون رو تغییر بدیم تا انتظارمون از خداوند تغییر کنه و خودبخود جریان زندگی ما هم تغییر میکنه
لطف خداوند همیشه شامل حال منه
من همیشه منتظر بودم که همسرم و خانواده ام و یا مسولین کاری برام انجام بدن و هیچ وقت از خودم و یا خداوند انتظاری نداشتم
الان که متوجه شدم مسئول زندگی خودم هستم و هر شرایطی که تجربه میکنم بخاطر باورها و عملکرد خودمه فقط روی کمک خداوند و حرکت خودم حساب میکنم
خداوند در قرآن میفرماید:
این به خاطر کار و کردار پیشین شماست و خداوند هرگز به بندگانش بیدادگر نیست
و ایم نشون میده گه من خودم این شرایط رو ساختم خودم مقصرم و دوباره هم میتونم زندگیم رو بسازم ،با تغییر افکار و باورهام و شناخت خداوند و تغییر انتظارم میتونم زندگی رو بسازم که دوست دارم
لطف خداوند شامل حال من است
اگر میخوام زندگیم تغییر کنه باید فرکانس ارسالی رو تغییر بدم باید احساسم رو تغییر بدم
اگر بتونیم احساسی رو که از تجربه خواسته ها مون پیدا میکنیم رو الان در همین شرایط داشته باشیم به صورت پایدار ،یعنی خواسته هامون رو داریم جذب میکنیم
این نوشته های با ارزش ابزاری هستند که احساسمون بهتر از شرایطمون بشه و این یعنی اعلام آمادگی برای دریافت نعمتهای بیشتر
یعنی من احساسم خوبه ،بازم از این احساس ها میخوام
وقتی خداوند رو ،قوانینش رو بشناسیم خودبخود انتظارمون از خداوند تغییر میکنه
من همیشه انتظار دارم لطف خداوند رو حس کنم ،من همیشه منتظر هدایتهای عالی خداوند هستم
حالا که داریم از طریق دریافت این آگاهی ها ورودی مثبت به خودمون میدیم ،باید ورودی های منفی رو هم کم کنیم ،وقتی صحبتهایی میشنویم که منفیه باید وارد بحث نشیم و این آگاهی های مثبت رو در ذهنمون مرور کنیم تا حسمون خوب باقی بمونه
هیچ فکر یا عملی نمیتونه منو از لطف خداوند محروم کنه این وعده خداونده و خداوند به عهدش وفاداره
بگو ای بندگان من از رحمت خدا غافل نشوید ،در حقیقت خداوند گناهکاران را می آمرزد که او آمرزنده مهربان است
من همینجا از خداوند بخاطر افکار منفی و نا امیدی و انتظارم از دیگران طلب بخشش میکنم و میدونم که خداوند منو بخشیده
برای اثبات لطف خداوند کافیه به قرآن مراجعه کنیم
خداوند رحمت را بر خویش واجب فرموده
رحمت الهی واسع است و شامل هر چیزی میشود
ای کسانی که به خود ظلم کرده اید هرگز از رحمت خداوند نا امید نشوید
خداوند خودش رو در قرآن مهربان و بخشنده معرفی کرده
پس من میپذیرم که لطف خداوند شامل حال من است
خداوند نمیتونه به من لطف کنه چون به طور پیوسته در معرض لطف خدا هستم ،لطف خداوند همیشه و همه جا گسترده هست و این من هستم که باید باهاش همسو بشم و باور کنم که خداوند لطیفه مهربونه ،من باید با تغییر افکارم و عقایدم ،لطف خداوند رو ببینم،بپذیرم و در جریانش قرار بگیرم
اگر تا حالا به دنبال لطف خدا بودم و ازش درخواست میکردم به من لطف کنه ،من در اشتباه محض بودم ،من باید تغییر کنم من باید با خداوند همسو باشم ،من باید پذیرای لطف خداوند باشم چون لطف خداوند همیشه هست ولی من با موانع ذهنی که برای خودم ایجاد کرده بودم نمیدیدمش
نشانه پذیرش لطف خداوند آرامش و احساس خوب داشتن هست
تمرین:
قبلا طبق آموزشهایی که دیده بودم یاد گرفته بودم که باید کارهایی انجام بدم تا خدا خوشش بیاد و ازم راصی بشه مثل صدقه دادن،نماز خوندن،روزه گرفتن،احترام به پدرو مادر، چشم پاک بودن،عزاداریها مذهبی،زیادی شادی نکردن،رعایت حجاب ،گذشتن از خودم، دعا با گریه و زاری، نذری دادن،خوب من هم سعی میکردم انجامشون بدم تا خداوند ازم راضی بشه و لطفش شامل حال من بشه
ولی الان یاد گرفتم که خداوند تغییر نمیکنه، خداوند همیشه از من راضیه لازم نیست کاری انجام بدم که ازم راضی بشه و لطفش رو نصیب من کنه ،لطف خداوند در قوانین جهان هستی جریان داره فقط کافیه من خداوند و قوانین ثابتش رو بهتر بشناسم و باهاش همسو بشم یعنی طوری تغییر کنم که هماهنگ با قوانین خداوند بشم اون موقع هست که در جریان دریافت لطف خداوند قرار دارم و میتونم نعمت های بیشتری رو تجربه کنم
خداوند یکسری قوانین داره که منشأ ش لطف و عشق بي نهایته و همیشه ثابته و تغییر نمیکنه، من با یادگرفتن اونها و ربط دادن مسائل و جریانات زندگیم به اون قوانین و ایمان به خداوند مهربان میتونم با خداوند همسو تر بشم و از این قوانین استفاده کنم و زندگی دلخواهم رو خلق و تجربه کنم و لدت ببرم ،اینکه چطوری خداوند و قوانینش رو بهتر بشناسم ،همین آگاهی هایی هست که از دوره های بینظیر استاد عزیز دریافت میکنیم و سعی میکنم با تکرار و عمل کردن بهشون در مسیر رسیدن به خواسته هامون قرار بگیریم
من از وقتی متوجه شدم خداوند تغییر نمیکنه و همیشه از من راضیه، یعنی دیگه لازم نیست کاری انجام بدم تا مورد لطف خداوند قرار بگیرم ،دیگه کارهای قبلی رو برای رصایت خداوند انجام نمیدم بلکه سعی میکنم کارهایی رو انجام بدم که حس خوبی به خودم میده و سعی میکنم خداوند و قوانینش رو بهتر بشناسم و با خداوند همسو تر بشم و موانعی رو که نمیزاره من خداوند رو هر لحظه با خودم و هادی و حامی خودم حس کنم بشناسم و بردارم و همینکه که از درون احساس آرامش و رضایت پیدا میکنم یعنی داره ایمانم به خداوند بیشتر میشه و لطفش رو دارم حس میکنم
پس من فقط روی تغییر خودم تمرکز میکنم چون خداوند تغییر ناپذیر هست و من باید باهاش یکی بشم ،من باید مثل خدا بشم ،من باید با خدا هماهنگ و همسو بشم ،برای اینکار باید اول خداوند رو بهتر بشناسم تا بتونم تغییر کنم باید تمرکزم روی خودم باشه آگاهی های جدید رو دریافت و تبدیل به باورم بکنم و این مسیر،بسیار لذتبخش،آرامش بخش،راضی کننده و بی نهایته و من دوست دارم تا زمانی که فرصت زندگی دارم روی تغییر خودم کار کنم تا ایمان و آرامشی عمیق رو تجربه کنم ،تا خالق زندگی دلخواهم باشم ،تا همیشه وجود خداوند رو درونم حس کنم ،تا بدون درنگ الهامات خداوند رو حس کنم و با اطمینان قلبی بهشون عمل کنم تا به خداوند کمک کنم دنیا رو گسترش بدم و با کوله باری از حس خوب تجربه هام به جایی برگردم که چیزی جز آرامش و شادی نیست
لطف خداوند همیشه همه جا جریان داره هر چیزی رو که در اطرافمون ببینیم لطف خداست گیاهان ،انسان ها،حیوانات،روز و شب ،برف و باران ،آگاهی ها،فصل ها،ماه و خورشید و ستاره ها و سیاره ها ،هوا،خوردنی ها،…
لطف خداوند گسترده هست و شامل حال همه ولی اینکه چقدر حسش کنیم به هماهنگی ما با خداوند بستگی داره ،خداوند هر لحظه و همیشه در حال هدایت ماست ولی ما انتخاب میکنیم که بهش عمل کنیم یانه
همین حق انتخاب و آزادی ما لطف خداونده ،ما غرق در لطف خداوندیم
و انگار با دریافت آگاهی ها تازه چشمامون باز شده داریم کمی از لطف خداوند رو میبینیم و حسش میکنیم
اون موقع که فکر نمیکردم لطف خداوند شامل حال منم هست ،گاهی لطف خداوند رو میدیدم مثل وقتی که هدایت شدم به مطالب ذهنی ،هدایتم به سایت تناسب فکری و آگاهی های موجود در دوره های بینظیر استاد ،مثل وقتایی که پولی یا وسیله ای میخواستم و بهم رسید ،مثل وقتی که فرزندانم به دنیا اومدن ،مثل وقتایی که از بودن در کنار همسرم حس خوبی داشتم ،مثل وقتایی که همون لباس یا کفش دلخواهم رو میدیدم و میخریدم،مثل وقتی که اتفاقی میوفتاد و من جون سالم بدر میبردم
ولی الان که میدونم هر لحطه لطف خداوند شامل حال منه ،بودنم در این دنیا،نفس کشیدنم،هوایی که رایگان تنفس میکنم ،جسمی که باهاش کارهام رو انجام میدم ،…
هر لحظه لطف خداوند شامل حال منه چون خداوند ذاتش لطیفه و غیر از این نمیتونه باشه
لطف خداوند بینهایته و شامل حال من و همه دنیاست ولی اینکه من چقدر خودم رو مستحق دریافتش میدونم فکر کنم برمیگرده به شرایطی که دارم ،احساسی که دارم ،به اندازه ای که حالم خوبه و دارم تغییر میکنم و احساس ارزشمندی رو در خودم ایجاد میکنم دارم کمی بیشتر خودم رو لایق دریافت لطف الهی میبینم
به اندازه ای که دارم موانع ذهنیم رو شناسایی میکنم و برمیدارم و با خداوند همسوتر میشم و احساس رضایت و آرامش رو تجربه میکنم خودم رو مستحق دریافت لطف الهی میدونم
ولی لطف خداوند بینهایته مثل هر ویژگی دیگه اش
خداوند منو ارزشمند خلق کرده پس من لایق دریافت لطفش هستم ،دوست دارم این حس درونی رو در خودم تقویت کنم تا خودم رو لایق لطف بیشتر و بیشتر خداوند حس کنم
خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم
استاد عزیز بینهایت سپاسگزارم
به نام خدایی که لطفش همیشه شامل حال من است.
با درود
آگاهی های این دوره برام مثل یه مروارید ناب میمونه و چقد راحت خدا داره مسیرو برام روشن می کنه البته به لطف استاد که واقعا مثل دست خدا رو زمین هستش برای هدایت و راهنمایی ما.🙏🙏
تموم سال های عمرم همیشه بر این باور بودم که باید برای رضای خدا خودمو به آب و آتیش بزنم،کلی نماز بخونم و روزه بگیرم و دعا و قرآن و عبادت وزیارت و… بکنم تا شاید مورد لطف خدا قرار بگیرم.
خیلی تو این سال ها تلاش کردم و هیچوقت هم به نظرم نتونستم اون رضایتمندی رو در وجود خودم و خدای خودم به وجود بیارم.
هرجا که کارم خراب میشد ومشکلم حل نمیشد کلی با خدا کلنجار می رفتم که دیگه باید چیکار کنم؟ چرا اینجوری شد؟ چرا مشکلم حل نمیشه و…
من به خدا دیدگاه انسانی داشتم فکر می کردم که خوب من خیلی کوتاهی کردم تو عبادتام یا مثلا نماز اول وقت نمی خوندم یا روزه هام یکی درمیون بود یاموهام بیرون بود پس حقمه و خدا داره تلافی می کنه و منو اینجا عذاب میده وتازه راضی هم بودم که سختی این دنیا عیبی نداره بهتره تا عذاب اون دنیا.
اصلا فکرشو هم نمی کردم که تو تمام این سال های عمرم من مورد لطف و مهر خداوند بودم.
خیلی جاها خدا بهم کمک کرده که اگه کمک ولطف اون نبود دچار مشکلات زیادی می شدم.دخترم یه بار از پشت ماشین بلندی افتاد و فقط یه خراش کوچک تو سرش ایجاد شد و یه کم خون اومدکه همه تعجب کردن.
بیماری زردی پسرم که شدید بود و به لطف خدا درمون شد و عملی که تو دوماهگی مجبور شدیم انجام بدیم و چقدر اون موقع می ترسیدم ولی با لطف خدا پسرم خیلی سریع حالش خوب شد.
دوبار تصادف کردیم که هر دو بار کوچک ترین آسیبی ندیدیم و فقط خسارت مالی بود و تموم اینا لطف خدا بوده.
چقدر زیبا بیان کردید که خداوند بدون تغییر است و این ماییم که باید تغییر کنیم.
تغییر کردن تا قبل از آشنایی با این مباحث برای من یعنی نماز خوندن بیشتر و به وقت خوندنش، روزه گرفتن و خوندن انواع دعاها و غیبت نکردن و پوشش درست و…خوب این کارها بهم حس و حال خوب نمی دادیه جورایی انگار از روی اجبار بود و من متوجه نبودم که فقط احساسی که دارم به سمت خدا می فرستم تعیین کننده همه چیزه و حس و حالی که انجام اون کار برام داره مهمه. من همیشه درپی رضایت خدا بودم و غافل بودم که خدا لطفشو همیشه نسبت به بنده هاش داشته.
وقتی نمازی با حال کسل میخوندم وقتی عبادت من همه از ترس خداست وقتی حال خوشی بعد از روزه گرفتن نداشتم و فقط منتظر بودم وقت افطار برسه تو تموم این لحظات احساس خوبی نداشتم و فلسفه هیچ کدوم از اون کارها رو هم نمی دونستم،تازه وقتی می دیدم زندگیم هیچ تغییری نمی کنه از دست خدا شاکی هم می شدم که پس چرا به من توجه نمی کنی؟!🥺
الان نگاهم به خودم و به خدای خودم خیلی تغییر کرده آگاه شدم که خداوند همیشه یکتاست و همیشه به یک حال بوده اون همه ما رو آفریده و از اول هم که منو خلق کرده ارزشمند بودم مورد لطف و رحمتش بودم ولی اطلاعی نداشتم و خودمو از درگاه لطف و رحمتش دور می دیدم و همین باعث میشد تو دلم از خدا بترسم و فقط به عذاب هاوبلاهایی که قراره سرم بیاد فکر می کردم.
الان نمازمو با حال خوب می خونم نه برای رضایت مندی خدا، امسال روزه رو با احساس خیلی متفاوت گرفتم و حالم عالیه.
لطف خدا شامل حال منه این وعده خدا غیرقابل تغییره خداوند تاکید می کند که سنت یا قوانین خداوند تغییر نمی کند
سنت الهی از پیش همین بوده ودر سنت الهی هرگز تغییری نخواهی یافت.
اون راهی که می تونه منجر به تغییر شرایط زندگی من بشه این نیست که من تلاش کنم نظر خدارو به خودم جلب کنم بلکه باید تلاش کنم خودم رو بر اساس قوانین یا سنت خداوند اصلاح کنم.
با تغییردر افکار و نگرش و عملکرد خودم بایدشرایط را برای خودم بهتر کنم و اگر دوست دارم شرایط زندگی من تغییر کنه باید سعی کنم خودم رو بر اساس قوانین و سنت خداوند تغییر بدم وبه اندازه ای که موفق به انجام این کار بشم خود به خود جریان زندگی من نیز تغییر خواهد کرد و لطف خداوند را آسانتر دریافت می کنم.
من باید حس خوب به سمت خدا بفرستم باید حواسم باشه که رفتار دیگران به خودشون مربوطه و در هر اتفاقی که پیش میاد مقصر من هستم چون وقتی در حس و حال خوب نباشم همزمانی های خوب هم برام اتفاق نمی افته.
با آگاه شدن از این نوشته ها درحال حاضر خودم رو مورد لطف کامل خداوند می بینم اگه لطف خدا شامل حالم نمیشد مطمئنا با سایت استاد عطار روشن آشنا نمی شدم و از دریافت این اطلاعات محروم میشدم.
من الان لطف خداوند را با همه وجودم باور دارم و مثل قبل پر از اضطراب ونگرانی نیستم و درآرامش به سر می برم و احساسم نسبت به قبل خیلی متفاوت هست
من لایق لطف خداوندم.🙏🌸
این بخش نوشته استاد رو خیلی دوست دارم و میخوام همیشه تو ذهنم تکرارش کنم.
خود را به طور پیوسته در معرض لطف خداوند بدانید و هر زمان تحت تاثیر افکار عمومی قرار گرفتید، در ذهن چند ثانیه تجسم کنید که در معرض دائمی لطف خداوند هستید و جای هیچ ترس و نگرانی نیست. همه امور تحت مدیریت خداوند است.
هیچ فکر یا عملی نمی تواند شما را از لطف خداوند محروم کند. این وعده خداوند است و خداوند به عهد خود وفادار است.
بگو: ای بندگان من از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را میآمرزد، که او خود آمرزنده مهربان است.
خدایا برای دریافت این اطلاعات ممنونم.
سپاسگزارم که منو مورد لطف خودت قرار دادی🙏🍀
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر
قدم ۱۶ :
✓ لطف خداوند شامل حال من است ✓
تمرین:
۱- نگرش شما درباره جلب رضایت خداوند چیست؟ چقدر به آن عقیده دارید و چه کارهایی برای جلب رضایت خداوند انجام داده اید؟
۲- درک شما درباره بدون تغییر بودن خداوند چیست؟
۳- اگر خداوند بدون تغییر است تلاش برای رضایت خداوند چه فایده ای دارد؟!
۴- برای تغییر زندگی باید روی تغییر خودمان تمرکز کنیم یا روی تغییر خداوند؟!
۴- نگرش شما درباره لطف خداوند چیست؟ آیا شامل همه انسانها می شود؟!
۵- مثال هایی از زندگی خود شرح دهید که شامل لطف خداوند شده اید درحالی که انتظار آن را نداشتید؟
۶- در حال حاظر چقدر خودتان را مستحق دریافت لطف خداوند می دانید؟
✓ هر روز که می گذره بیشتر متوجه عظمت این دوره میشم .بسیار بسیار حس و حال خوبی به آدم میده .✓
۱_باید بگم این حالت رو من بارها داشتم و بهش فکر کردم که اینجوری میتونم خداوند رو خوشحال کنم ، اگر فلان کار رو نکنم خدا ازم راضی خواهد بود ،اما همیشه این جمله رو از پدر و مادرم شنیدم که میگفتن نماز خوندن به نفع خودمون ، خداوند هیچ نیازی به نماز و روزه ی ما نداره بلکه از این طریق به ما کمک میکنه چون ما آرامش میگیریم از انجامشون .در کل با بودنم در این مسیر نگرشم خیلی تغییر کرده .
۲_ درک این قسمت برام سخت بود بخاطر همین چند بار مطالعه ش کردم و متوجه شدم خداوند بدون تغییر است یعنی اگر من میخوام تغییری در شرایط زندگیم ایجاد بشه باید خودم رو عوض کنم ،نگرشم به زندگی باید تغییر کنه ، افکار منفی رو رها کنم و همیشه در فکرم افکار مثبت و حس و حال خوب جریان داشته باشه .سنت و قانون خداوند تغییر نخواهد کرد و برای همه یه چیزه ،این ماییم که با احساسمون سرنوشتمون رو تغییر میدیم .
۳_در این مورد باید بگم تلاش برای رضایت خداوند یه جورایی احساس خوبی به من میده وقتی من کاری کنم که مورد پسند خداوند هست ،حس خودم بهتره ، آرامشم بیشتره و انتظار نعمتهای بیشتری از طرف خداوند دارم .
۴_درک کردم که برای تغییر زندگی حتما خودم را تغییر دهم نه خداوند .
۵_لطف خداوند شامل همه ی انسانها می شود اما تنها کسانی که باور واقعی دارند که این لطف شامل حال آنهاست ،ازش بهره می برند و کسانی که خود را لایق نمی دانند و یا به خداوند ایمان ندارند ،لطفی هم دریافت نمی کنند .
۶_ در زندگیم دفعات بسیار زیادی مورد لطف خداوند قرار گرفتم ،از بچگی که نیاز به عمل داشتم و خداوند مرا شفا داد ،اینکه پدر و مادر بسیار مهربان و دلسوزی داشته ام ،خواهر و برادران با اخلاقی داشته ام ، آرزوی رفتن به دانشگاه و خواندن رشته ی تربیت بدنی ، موفقیت هایی که در چند سال دوران تحصیل و دانشگاه کسب کردم ، آرزوی زندگی آرام و بدون تنش ،داشتن فرزند سالم و بسیاری از خواسته هایی که در طول ۳۶سال زندگی داشته ام و خداوند به من لطف داشته است و بهش رسیدم .
۷_ در حال حاضر بسیار بیشتر از گذشته نگاهم به خودم مثبت تر و لایق تر شده و انتظار فراوانی نعمت از طرف خداوند را دارم و خود را مستحق بهترین ها می دانم .
خدایا شکرت برای همه ی لحظاتی که حالم خوبه و می تونم نفس عمیق بکشم .
استاد گرامیم خسته نباشید .
بنام خالق هستی
سلام خدمت استاد عزیزم وتمام دوستان وسال نو را به همه تبریک میگموامیدوارم سالی پر از دریافت آگاهی وعمل به آنها برای هممون باشه
لطف الهی شامل حال من هست
من تمام سعیم را میکردم تا با انجام آنچه که شنیده بودم کاری کنم که رضایت خداوند را جلب کنم تا شاید گوشه نگاهی به من بندازه ولی متاسفانه همش فکر میکردم وشکاک بودم که شاید در انجامشون ذره ای اشتباه کردم وبه همین خاطر همیشه پیش خودم فکر میکردم که خدا ازم راضی نیست ومسلما خواسته هام هم براورده نمیشن یا اگه هم بشن ناقص هستند وهیچوقت آرامش لازم را برام به وجود نمی آوردن وهر بار سعیم را بیشتر وبیشتر میکردم ولی فایده چندانی نداشت،وفکر میکردم که نظر خداوند باید تغییر کند تا من هم تغییری در زندگیم ایجاد شود ولی به لطف همیشه جاری خداوند در زندگیم ووجود مبارک استاد عزیزم آگاه شدم که من باید تغییر کنم وخداوند همچنان ثابت بوده وهست وخواهد بود ودریافت نعمت ولطف او از قبل تولد با من بوده وخداوند به وعده هاش وفاداره من باید نگرشمو درمورد خداوند وخودم که از همان روز اول ارزشمند ولایق آفریده شده ام تغییر دهم تا زندگیم هم تغییر کند خداوند چیزی جدا از قوانینش نیست من اگه میخوام همسو با خداوند شوم باید قوانینش را یاد بگیرم وبه آنها در جهت درست استفاده وعمل کنم وبی درنگ خداوند نعمتهایش را وارد زندگیم میکندولطف اودر زندگیم همچنان جاری هست واین نگرش که فکر کنم خداوند باید به من لطف کند اشتباهه چون اون همیشه به من لطف کرده وداره در زندگیم بارها شاهد لطفش بودم همون زمانی که بچه بودم ودر رود خانه غرق شدم ومنو نجات داد همون زمانی که منو از یک بیماری نجات داد همون زمانی که گم شدم ومنو دوباره به خانواده ام برگردون همون زمانی که مادرمو از دست دادم وخودش کمک کرد که با سربلندی بزرگ بشیم همون زمانی که دستم توی دست بچم بود واونو میچرخوندم وبچم از دستم در رفت وبه میز تلوزیون خورد ومدتی نفسش قطع شد ودوباره به لطف خداوند نفسش برگشت همون زمانی که همسرم بیهوش شد ومن فکر کردم اونو از دست دادم ولطف خداوند اونو به من برگردون وخیلی موارد دیگه ومن با دریافت این آگاهی ها خودم را مستحق دریافت بینهایت لطف خداوند میدانم چون خداوند بی قید وشرط به همه بندگان ومخلوقاتش لطف ومرحمت دارد خدایا شکرت زندگی بااین خدای جدیدم چقد آرام ولذت بخش هست ،استاد آرامشی که در وجودمان ایجاد میشود را مدیون شما وآموزه هاتون هستیم بسیار ممنونم وبهترینها را براتون خواستارم
موفق وسربلند در دنیا وآخرت باشید
به نام خدای مهربانم که همیشه لطف اون شامل حالم بوده 🥰🙏🙏🙏
باسلام 🙋♀️به استاد عزیزم و دوستان همراهم و سال نو رو تبریک میگم 🥰وسالی پر از احساس خوب رو برای همگی خواهانم😍❤
قدم ۱۶ از زندگی با کمک خداوند🙏🙏🙏
لطف خداوند شامل حال من است🙏🙏🙏😇
من هم همیشه دنبال رضایت خداوند بودم با انجام واجبات و مستحبات وبا کمک کردن به دیگران و انجام کارهای خدا پسند تا خدا از من راضی باشه در صورتی که لطف خداوند شامل حال من بوده ولی من باور نداشتم فکر می کردم من انسان خطا کار وناسپاسی هستم وخدا از من ناراحت ودر این شرایط به سر می برم یا فکر می کردم خدا دوستم داره چون من رو در این امتحان الهی قرار داده تا در این دنیا گناهم کم بشه ودر آخرت وارد بهشتم کنه ولی من هم انسان هستم نمی تونستم در شرایط بد صبوری کنم گله و شکایت داشتم وبه خاطر همین می گفتم از امتحان الهی مردود شدم و انگار نا خودآگاه منتظر بودم دوباره امتحان بدم تا قبول بشم بازم همین داستان ادامه داشت وفکر می کردم خدا دیگه من رو دوست نداره چنین شرایط رو برام رقم می زنه ولی خودم مقصر بودم با باورهای نادرست و نگاه اشتباه به خدا داشتم و اون رو با ویژگی های انسان ها میسنجیدم و خدارو آنقدر کوچیک کرده بودم مثل پدر و مادرم میدونستم که اون از کار خوب من خوشحال میشن واز کار اشتباه من ناراحت میشن ودنبال بدست آوردن دل خداوند بودم می خواستم با انجام واجبات ومستحبات اونو از خودم راضی کنم در صورتی که اون اعمال برای خودم خوب بودن نه برای رضای خدا وخدا همیشه از مخلوقش در هر شرایطی راضی هستش و لطف و رحمتش شامل حال اونهاست
فهمیدم خداوند یکتا وبدون تغییر هستش این که باور کنم خدا بدونه تغییر خیلی برام سخت بود چون در طول زندگیم همش شنیده بودم خداوند در حال تغییر روزی که کار خوب انجام بدم از من راضی و اتفاق خوبی برام رقم می زنه واگه اشتباه کنم باید منتظر بلا باشم وحشم خدا دامن من رو می گیره از یک طرف مهربان و بسیار بخشنده واز طرف دیگه بسیار عادل وخشمگین هستش واین تغییر رفتار خدا به خاطر اعمال ماهستش ولی الان با درک کردن آگاهی ها فهمیدم خداوند فقط عشق که غییرقابل تغییر واین احساس شادی وخشم وخوب وبد رو من از این دنیا به آخرت میبرم این خود من هستم که بهشت وجهنم روخودم می سازم خداوند فقط برای انسانها بهشت و رحمت ولطف رو در نظر گرفته
لطف خدا شامل حال من است این وعده خدا غیرقابل تغییر هستش وکار اشتباه و زشت دامن صاحبش رو میگیره همان طور که دامن گذشتگان تان را گرفته است و خداوند تاکید می کند که سنت یا قوانین خداوند تغییر نمی کند
سنت الهی از پیش همین بوده ودر سنت الهی هرگز تغییری نخواهی یافت
تنها راه که می تونه منجر به تغییر شرایط زندگی من بشه این نیست که من تلاش کنم نظر خدارو به خودم جلب کنم بلکه باید تلاش کنم خودم رو بر اساس قوانین یا سنت خداوند اصلاح کنم
تلاش برای رضایت خداوند لازم نیست بلکه تغییردر افکار و نگرش و عملکرد خودم باید ایجاد کنم اگر دوست دارم شرایط، زندگی من تغییر کنه باید سعی کنم خودم رو بر اساس قوانین و سنت خداوند تغییر بدم وبه اندازه ای موفق به انجام این کار بشم خود به خود جریان زندگی من تغییر خواهد کرد
چگونه شرایط خودم رو تغییر بدم ؟
باید مسئولیت شرایط خودم رو به عهده بگیرم واز مسئول قلمداد کردن همسرم ،فرزندم ،خانواده ام ،ودولت ودیگران بر داشته و روی افکار و باورهای خودم متمرکز بشم و باورهای درستی نسبت به خداوند داشته باشم و روی کمک خداوند حساب باز کنم
فقط شما مسئول زندگی تان هستید ودیگر هیچ ؟
این شرایط زندگی اکنون من نتیجه اعمالی بوده که پیشاپیش به جای آوردم وگرنه خداوند به بندگانش ستم روا نداره
خداوند تاکید کرده است که بر بندگان ستم نمی کند بنابراین هیچ شرایط نا مساعدی را نباید گردن خداوند انداخت
نکته : این که پذیرای تغییرات الهی باشید با این موضوع که خداوند را مقصر شرایط فعلی خود بدانید تفاوت داره .تغییرات الهی برای زندگی ما شکل می گیرند که مارا به حرکت به سمت مرحله جدیدی از زندگی هدایت کنند نه اینکه در شرایطی که بواسطه تغییر الهی در زندگی ما رخ داده است سالها باقی بمانیم باید از تغییرات الهی به نحو احسن بایدبهره برد
خداوندزندگی هیچ امتی یا شخصی رو تغییر نمیده مگر اینکه ابتدا خودش رو تغییر بده
شرایط فعلی من به خاطر آن چیزی است که از قبل فرستاده ام بنابراین برای تغییر موقعیت زندگی به شرایط جدید باید ابتداچیزی که به سمت خداوند می فرستم را تغییر بدم
من چه چیزی رو به سمت خدا می فرستم؟ فقط احساس
الان چه احساسی دارم ؟ داری به خدا میگم که آینده من بر اساس این احساس باشه
درک کردن این ماجرا سخت نیست بلکه عمل کردن به آنها سخت هستش
چون من باید در شرایط نا جالب خودم مراقب احساسم باشم واحساس مخالف شرایطم از خودم متساعد کنم خوب، انجام این کار به تمرین نیاز داره نباید نا امیدشد
اگر اون شرایطی که دوست دارم داشته باشم وتجربه کنم چه احساس داره ؟ همون احساس رو باید ازهمین الان در خودم ایجاد کنم وپایدارکنم با مطالعه نوشته های زندگی با کمک خداوند مانند ابزاری هستش که به من کمک میکنه از احساس بد به احساس خوب برسم وهر زمان که افکار منفی بر من هجوم میآورند باید وارد نوشته های زندگی با کمک خدا بشم
هر چه به ذهنم خوراک درست بدم خروجی بهتری دریافت می کنم اون خوراک درست در بودن در سایت محقق میشه وقتی نگرش درست نسبت به خدا پیدا کنم خود به خود انتظارم از خداوند تغییر کرده ومن همواره انتظارم مشاهده کردن وتجربه کردن لطف خداوند هستش باید آگاهی واطلاعات پیرامونم رو گاهش بدم و مراقب ورودی ذهنم باشم
هم زمان با دریافت آگاهی های زندگی با کمک خداوند باید مراقبه آگاهی ها از طرف دیگران در اوضاع و شرایط زندگیم باشم ورودی ها رو کاهش بدم تا به مرور نقش خداوند در ذهنم من پر رنگ تر از نقش دیگران باشه
باید ذهنم رو از افکار منفی خالی نگه دارم وپر کنم از افکار مثبت باید پیوسته خودم رو در معرض لطف خداوند بدونم ودر زمان تحت تاثیر افکارعمومی و منفی باید در ذهنم تجسم کنم در معرض دائمی لطف خداوند هستم و جای هیچ ترس و نگرانی نیست همه امور تحت مدیریت خداوند است
هیچ عمل و فکری نمی تونه من رو از لطف خداوند محروم کنه این وعده خداوند است و خداوند به وعده خودش وفادار هستش خداوند همه گناهان ما رو بخشیده ودر مسیر درست هدایتمون کرده گناه کردن یک امر طبیعی هستش و قابل رخ داد ولی نباید تصور کنیم که خدا ما رو نمی بخشه
نبخشیدن خداوند امر غیر طبیعی هستش چون خدا وعده بخش داده
لطف خداوند شامل حال همه انسانهاست بدونه شرط وشروطی
حقیقتا هیچ کس نمی تونه مانع نزول رحمت الهی بر انسان شود واگر خداوند رحمتی را از شخص دریغ دارد هیچ کس نمی تونه آن رحمت را بر وی فرود آورد
خداوند از قبل از بدنیا آمدن من لطفش شامل حالم شد تا این زمان که زنده هستم و ادامه داره تا ابد
توافق با خداوند به این معنی هستش که من هم وعده الهی را باور کنم و همواره در وجودم خودم به خاطر داشته باشم که با خداوند توافق کرده ام که لطف خداوند رو باور کنم وبه معنای واقعی به وعده خداوند ایمان بیارم
ممکن به هر دلیلی احساس خوبی نداشته باشم
در ذهنم تجسم می کنم و مرور می کنم که من به لطف خداوند باور دارم که خداوند در زندگی من،با من همراه هستش
من به وعده لطف خداوند در زندگی ام باور وایمانم دارم
در بد ترین شرایط زندگی ،باید به قدرت نهایی که از آن خداوند است ایمان بیارم
برای به واقعیت تبدیل کردن لطف خداوند از دنیای مرئی به جهان ماده باید با خداوند در مورد پذیرش لطف او به توافق برسم و همواره بر توافق خود پایدار بمانم تا آنچه در غیب
به نامم نوشته شده به واقعیت زندگی من تبدیل بشه
من نباید با دیدن نعمت هادر زندگی دیگران حسرت بکشم چون این کار در تضاد با توافق با خداوند برای ایمان به لطف خداوند است ،باید افکار رو با مواجه شدن با نعمت های دیگران کنترل کرده وبا احساس خوب سپاس گذار وجود اون نعمت در جهان هستی باشم و ایمان داشته باشم خداوندلطفش شامل حال من هم هستش
واین نگرش رو در ذهن خودم جای میدم که وعده لطف خداوند از قبل از اینکه من قدم به جهان مادی بگذارم توسط خداوند داده شده است خداوند پیوسته در حال لطف کردن به من هستش فقط باید پذیرای لطف خداوند باشم نه انتظار لطف خدارو داشته باشم ونشانه پذیرای بودن این هستش که در آرامش واحساسی متفاوت تر از دیگران رو تجربه می کنی
پس اگر می خوام لطف خداوند در زندگی خودم رو به جریان بندازم باید باور کنم که لطف خداوند شامل حال من است و نباید به افکاراجازه تکرار شدن وقدرت گرفتن در وجودم رو بدم
مثل چرا همیشه حقم رو نمی دن
چرا شوهرم این قدر کند کار هارو انجام میده و زمان رو تلف می کنه
چرا من در آمد از خودم ندارم
والی آخر
خودم رو باید از شر چرا ها در ذهنم خلاص کنم وقتی در گیر افکاری می شوم که من رو با چرا مواجه می کنه احساس ضعیف بودن در من گسترش پیدا می کنه وحس قربانی شدن رو دارم و ایمان و امیدم به خدا وند به شدت کاهش پیدامی کنه ودر معرض خطر شرک به خدا وند قرار می گیرم
واین افکار سعی می کنن که من رو قانع کنند که در آینده اتفاقات بدتری در پیش هستش تنها کاری که باید انجام بدم به نشان لطف خداوند بر قلب خودم رجوع کنم وخود رو مزین به لطف خداوند ببینم باید جوری رفتار کنم وبه شکلی زندگی کنم که نشان دهنده این باشد که مورد لطف خداوند هستم
سپاس فراوان از استاد عزیزم 🙏🙏🙏🙏❤❤❤
خدایا شکرت که لطفت شامل حال من و تمام انسانها هستش بدونه هیچ شرط وشروطی 🙏🙏🙏🙏🙏🙏
جالبه جلب رضایت خداوند
تا اونجایی که یادم میاد خداوند فقط موقعی که گرفتاری ای در زندگی ام اتفاق میوفتاد به یادش بودم چون خدا،خدای مشکل ها بود
خدا،خدایی بود که هر وقت مشکلی دارم وجود دارد،اونهم نه مستقیم،بلکه با نذر و نیاز ،از طریق امامان و پیامبران
این خدا برای من خدای لعن و نفرین بود
خدایی که از اول بهم او را به صورت یک فرد عصبانی و ظالم نشان داده بودند که کافیست من اشتباهی کنم و دیگه کارشکنی هاش شروع میشه
من از همون اول ورودم به این دنیا مورد غضب الهی قرار گرفته بودم و من گناه کار بودم وای به روزی که اشتباهی هم انجام بدهم
این خدا سرتاسر اجبار بود و باید براش چه کارهایی انجام بدهی که شاید پایش را از روی دُممان بردارد
از این خدا باید سختی بیشتری میخواستم تا براش عزیز بشوم و اینقدر برام عادی شده بود که دیگه خودم را لایق آسونی و راحتی نمیدونستم و خودکارم عذاب بود
مگه میشه کارهام با آسونی پیش بره اصلا قابل قبول نیست خدای ما خدای سختگیر بود و خدای دیگران خدای ثروت بود که اینقدر بهشون بدهد که صداش نزند پس من از این خدا متنفر شدم دیگه به دنبال نه خوبی اش بودم و نه بدی اش
این چه خدایی هست که فقط هر کجا اتفاقی برای من میدفته سروکله اش پیدا میشه حتی جاهایی که شانس می اوردم میپرسیدم چی شده و برای من اتفاق افتاده
و همیشه منتظر یک اتفاق ناگوار بودم چون خدای عذاب دهنده به امامانش رحم نکرده هر کدام را یک بلایی سرشون اورده اونها که معصوم بودند وای به حال من
هیچ چیزی هم اگر موفق میشدم ربطی به خدا نداشت خودم انجام میدادم چون خدا کجا و من کجا
البته تا زمانی که سپاسگذاری میکردم همه چیز خوب بود چون روشی برای چاپلوسی پیش خداوند برایم بود که بهش نشون بدهم من حواسم هست و ازت ممنونم و هر کجا هم ازش چیز بیشتری میخواستم زیاده خواهی بود ولی اون خدا مدت هاست از بین رفته برای اینکه اون خدایی نبود که قرار بود من بشناسم اون خدای پدر و مادرم بود
اون خدای جامعه و اطرافیانم بود
الان خدای من خدای مهربانی هاست
خدایی که هر لحظه باهام هست و مرا لحظه به لحظه هدایت حمایت و حفاظت میکند
خدایی که لطفش هر لحظه شامل حال من بوده هست و خواهد بود.
لطف خداوند همیشه شامل حال من است
من آگاهانه دوست دارم الان دکمه ریست خودم را بزنم و هر آنچه از خدایی که میشناختم که باعث ناراحتی و دوری من میشد را فراموش کنم و به دور بریزم و به تنظیمات کارخونه برگردم
بخاطر اینکه این خدا از اول مرا در آغوش خودش گرفته و با ناز و نوارش مرا هدایت میکند و همه چیز را برایم محیا کرده.
خداوند نمی تواند به شما لطف کند چون به طور پیوسته در معرض لطف خداوند هستید. مانند این است که در دریا باشید و انتظار داشته باشید فردی از بیرون شما را خیس کند!
اینکه انتظار داشته باشید مورد لطف خداوند قرار گیرید نگرش اشتباهی است. شما همواره در معرض لطف خداوند هستید و فقط باید پذیرای لطف خداوند باشید.
من همیشه مورد لطف خداوند بوده ام
این آگاهی چقدر نفوذ پذیر بود نمیدانم چطور شد یک لحظه در ذهنم در وجودم انگار سدی محکم در افکارم شکسته شد و فرو ریخت انگار یک زلزله هزار ریشتر این سدی که از محکم ترین مصالح ساخته شده بودند را منهدم کرد
در تموم درخواست هایم در هر آن چیزی که تا این لحظه میخواستم با این نظر و افکار بود که اول چیکار کنم خدا از من راضی باشد و خوشش بیاید و بعدش اینکه لطفش یک درصدی شامل حال من بشود و با این جمله کلی از یخ های ذهنی ام درجا آب شدند
مانند این است که در دریا باشید و انتظار داشته باشید فردی از بیرون شما را خیس کند!
من هر لحظه در حال دریافت نعمت های خداوند هستم بارش باران رحمت های خداوند همیشه وجود دارد من خودم را لایقش نمیدونستم و فکر میکردم باید چیکار کنم و چطوری باشم که شامل لطف خداوند شوم
و حالا تمرینات دوره پیشرفته شما را درک میکنم که هر روز از توانایی هامون بنویسیم هر روز خودمون را لایق بدونم هر روز از خودمون تعریف کنیم را فهمیدم که اعتماد به نفسمون بره بالا
اینکه بفهمیم چطور خداوند همیشه بوده و کمکمون کرده
خداوندا سپاسگذارم
لطف خداوند هر لحظه شامل حال من است
زمانی که میخواستم ازدواج کنم همه شرایط و امکانات را به راحتی برایم محیا کرد و آسونی برایم قرار داد
زمانی که کسب و کار خودم را میخواستم راه اندازی کنم از زمین و زمان از در و دیوار برایم همه دستانش را فرستاد تا مرا حمایت کنند و کارهای مرا انجام دهند
هر موقع در کاری فعالیت کردم بهترین های اون کار را برای من قرار داد که آموزشم بدهند
هر وقت هر کاری خواستم انجام بدهم مسیر را برایم محیا کرد و هموار ساخت
این افکار در من قوی کرد که خواسته های خودم را بشناسم و بدانم واقعا چی میخواهم و چگونه دارم حرکت میکنم من را دررمسیر تناسب افکار و اندام قرار داده
لطف خداوند هر لحظه شامل حال من هست
خداوندا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
با نام زیبای خدا بی که لطف ش همیشگی وابدیست
سلام خدمت استاد وهمه بچهها سایت تناسب فکری، نوروز مبارک باشه ،برهمه مان
1* نظر بنده این
توبندگی چو گدایان به شرط مزد مکن ،
که خواجه خود روش بنده پروری داند،
خداوند همیشه در همه حال منو مورد لطف بی نهایت قرار داده ، ومطمین هستم ،این از ازل تا ابد همیشگی
خواهد بود ، امروز روز تولد منه ، وعزیز ترین کس من خداوند مهربان رفیق و همراه همیشگی ام که حتی یک لحظه ودم منو رها نکرده ، توان نوشتن دیدگاه وبودن دراین جمع نورانی سایت را به بنده عیدی وکادوی داده
نمونه های از رضایت ولطف خدایم ،درحق بنده با وجود این که در کودکی مادر نداشتم ،ولی خدا مادر ی کرد برام ، پدر عزیزم تنها منو خواهر م را بزرگ ،وبه دلیل عقاید مذهبی نمی خواست دخترانش مدرسه بروند ،
اما خداوند منو به آرزو م که باسواد بودن بود رساند ، خیلی معجزه وار ، خیلی معجزه وار،
بصورت متفرقه، بزرگسالان درس خواندم بامعدل ها عالی خیلی خوب قبول میشدم این در حالی بودکه از روی کتابهای کمک درسی، یا کمک معلم بود آن زمان اسمش یادم نمانده وخیلی معجزه وار هرسوالی را پر رنگ میشد جلو چشمم وهمان سوال امتحانی بود ،
آیا این عشق و رضایت تنها معبودم ازمن نیست پس چه اسمی دارد،
* ببخشید استادعزیز یعنی سوال یک متن بالا جواب سوال نگرش شمادر جلب رضایت خداوند چیست ؟ ا
۲_درک شما دربارهی بدون تغییر بودن خداوند چیست ؟
خداوند خود کامل ودرکمال مطلق ثابت است ،چون عادل مطلق وبی نیاز از تغییر است ،
۳_ به نظر من خدایی که بی منت وبدون چشمداشت ، باران می بارند ،بی منت بهار زیبا دل انگیز خلق میکند
خدا در رضایت کامل ست ،ما نبودم پدر خواست نکردیم ما او بود و از روح مبارک خودش در مادمید ،نیاز ی ندارد به جلب رضایت کس ،چون بی نیاز است ، خداند عاری از نقص ، اگر نیازمند رضایت باشه استغفرالله نقص محسو ب میشود ،اما او غنی وقایم به ذات است ،
۴_ جواب روی تغییر خودمان باید تمرکز کنیم نه تغییر خداوند ، .
۵_ جواب، خداوند متعال خودش را لطیف به معنی بی نهایت لطف کننده وصف فرموده و شامل همه انسانها وهمه ی موجودات وذرات میگردد،
۶_ جواب ،مثال های زیادی دارم که حضرت حق ،در زمانی که من امیدی زنده ماندن فرزندم عزیزتر از جانم نداشتم ، بدلیل بسیار از بیمارها و مثل کم کاری تیرویید مشکل وارهاش منفی بودن خونم ،و و همزمان داشتن مشکلات زیاد، ،درزندگی
ولی خداوند بهترین فرزند را به بنده هدیه فرمود ، او از اول ابتدایی تا پایان دانشگاه معدل عالی و معدل الف بود،
درسال ۹۳ حالتی نزدیک به مرگ را تجربه کردم اما خداوند توانا مرا به زندگی برگرداند ،در سال 97,دوبا ر سکته مغزی را تجربه کردم ولی خداوند زندگی دوباره به من بخشید، خوشحالم که اکنون در این سایت حضور دارم ،
خدایا با زبان عشق تو را ستایش میکنم و عاشقانه
شکر گزارت هستم ، وفقط خودت می توانی شکر خودت بجابیاری وصفت زیبا شکور بودن برازنده وجود مهربان و محترم خودت است،
هرکس به زبانی صفت حمد توگوید ،
بلبل به ترانه قمری به غزل خوانی ،
هزاران بار شکر ت شکرت وشکرت
خدایا از درگاه بی نیازیت تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هرمژه چون سیل روانه ، خدا یا حافظ همه مان باشه ،از کمی و کاستی هایی که در متن هست معذرت خواهی میکنم ،از استاد عزیز و اعضای محترم سایت ،
سلام خدمت استاد عزیز و مهربونم و دوستان گرامی
سال نو رو به استاد عزیزم و همه دوستان خوبم تبریک میگم انشالله به یاری خدا امسال هم بتونیم با ادامه دادن این مسیر زیبا در زندگی خودمون روز به روز به تناسب فکری و جسمی بیشتر و آرامش عمیق تر و احساس خوب پایدارتر و نگرش های عالی در جهت ساخت یک زندگی سعادتمند، برسیم.آمین
_استاد من در گذشته تمام نگرشم این بود که از وقتی به سن تکلیف شرعی رسیدیم دیگه موظف و مقید میشیم به انجام یک سری عبادات و تکالیف شرعی تا بتونیم خدارو راضی نگه داریم و اونوقت ما لایق دریافت توجه و کمک خدا هستیم و در غیر اینصورت مورد غضب خداوند قرار میگیریم و از لطف خدا محروم میشیم. دقیقا همون بحثی که در مورد احساس لیاقت فرمودین ما دقیقا نگرشمون این بود که باید یک کاری انجام بدیم تا لایق دریافت توجه خداوند باشیم در غیر اینصورت لایق نمیشیم.
منم در گذشته کلی نماز میخوندم، کلی قرآن ختم میکردم، نماز مستحب میخوندم، ذکر میگفتم،به نیت برآورده شدن خواسته ام کلی نماز حاجت میخوندم و کمک های مالی میکردم به نیت برآورده شدن خواسته ام، نذر میکردم ، دعاهای معروف رو تا ۴۰ روز میخوندم به نیت دریافت کمک خداوند، و در آخر سر هم مطمئن نبودم به کمک خداوند در واقع چون مطمئن نبودم که تونستم رضایت خدارو جلب کنم یا نه. همیشه خودم رو بنده خوبی نمیدیدم و برای هر چیزی احساس گناه میکردم.
اما الان واقعا مطلب برام روشن شد که ما نیازی به جلب رضایت خداوند نداریم این واقعا نگرش درستیه که بر مبنای ارزشمندی ما انسان ها هست یعنی چون خداوند حکم ارزشمندی مارو قبل از اینکه ما وارد دنیای مادی بشیم داده ما نیازی به جلب رضایت خدا نداریم و خداوند هیچ جا نگفته که رضایت منو باید جلب کنید این موضوع واقعا خیال مارو راحت کرد استاد انگار باری از رو دوشمون برداشت.
_من با آگاهی هایی که از ورود به سایت و بخصوص آگاهی های این دوره متوجه شدم خداوند از ازل تا ابد غیر قابل تغییر هست و این خیلی عالیه چون به ما اطمینان میده که خداوند همیییشه در هررر شرایطی در هر حالتی با تمام صفاتش برای کمک به حضور داره و هست فقط کافیه ما باور کنیم هررر چیزی که بشه هررر اتفاقی که بیوفته خداوند همواره تماما هست فقط من باید با طرز نگرشم با باورم ظرفم رو بزرگتر کنم تا دریافتم از خدا بیشتر و ببشتر بشه در واقع خداوند همیشه هست و من میتونیم هر بار با تقویت ایمان و باورم بیشتر از خدا دریافت کنم یعنی همه چیز دست خودمه اختیار با منه و این عالیه و با فهم و درک این مساله؛ جلب رضایت خداوند موضوعاً منتفی میشه، اصلا معنا پیدا نمیکنه و متوجه میشیم چقدررر در این باره به ما نگرش اشتباه القا شده بود که همگییی جز تکلف و خستگی و ناامیدی نتیجه ی دیگه ای برامون نداشت.هر روز ناامیدتر و خسته تر بودیم نمیدونستیم تا کجا باید پیش بریم برای جلب رضایت خدا چقد تلاش لازمه نمیدونستیم فقط میدونستیم تمومی نداره و جالب اینجاست که مواردی که بهمون گفته بودن باید برای جلب رضایت خدا رعایت کنی با ذات و ویژگی های انسان در تضاد بود و ما همیشه دچار تناقض بودیم که اگر این نباید باشه پس چرا ذات ما متمایل به این موارده؟ یعنی همیشه پر از تضاد و تناقض و ابهام و سردرگمی و خستگی بودیم. خدارو شکر واقعا که داریم آگاه میشیم خدایا شکرت.
متوجه شدیم که انسان بما هو انسان نزد خدا عزیزه محترمه ارزشمنده صرف نظر از هرررر چیزی و خداوند به ما انسان ها نگاه انسانی نداره عاری از هر گونه قضاوته و جالبه که خیلی از وژگی های انسان رو بهشون اشاره کرده و گفته طبیعی ان.
_از اونجایی که خداوند همیشه بدون تغییر بوده و هست و خواهد بود ما باید روی تغییر خودمون متمرکز بشیم و تغییر ما از تغییر افکار و نگرش های ما شروع میشه زمانی که ما از درون تغییر کنیم دریافت ما هم تغییر میکنه در واقع این منم که مشخص میکنم چقدر میتونم از خدا کمک بگیرم اونکه همیشه هست همیشه در حال جریانه همیشه لطف خداوند و رحمت خدا و تمام ویژگی های خداوند برای انسان ها در جریانه در واقع برای تمام موجودات و مخلوقات در جریانه این ماییم که باید با تغییر باورها و نگرشمون خدا رو دریافت کنیم.
مثل زمانی که ما از همه تقلاهای خودمون برای لاغری دست کشیدیم و تسلیم خدا شدیم و اجازه دادیم که هدایت و کمکمون کنه و همممه ما شاهد بودیم که در کوتاه ترین زمان ممکن هدایت شدیم به روشی که منبعش درون خودمونه منبعش ذهن ماست. خداوند که از ابتدا این روش رو میدونست اما ما کی در این سایت ارزشمند حضور پیدا کردیم وقتی ما خواستیم، خواستیم و هدایت شدیم پس ماییم که باید اعتماد کنیم با تمام وجودمون.
لطف خداوند همیشه برای ما در جریان بوده و من نیاز نیست هیییچ کاری کنم که لطف خدارو دریافت کنم جز اینکه باورش کنم و وقتی باورش کنم در من در زندگیم جریان پیدا میکنه در واقع باور های ما مثل پنجره میمونه مثل در میمونه وقتی که باور کردم دقیقا مثل باز کردن درو پنجره هست که به محض باز شدن اون همه نعمت که پشت درو پنجره مونده بود وارد زندگیم میشه.
خدایا خودت موانع ذهنی مارو اصلاح و پاکسازی کن تا بتونیم لطف و رحمتت رو دریافت کنیم و ما به هر خیری که از سما تو به ما برسه فقیریم🙏🏻
استاد سایه تون مستدام باشه خیلی دوستتون دارم و بینهایت ازتون سپاسگذارم🙏🏻🌹
سلام و درود
از لطف و محبت شما سپاسگزارم و خوشحالم احساس بهتری داری😊
با این تغییر احساسی که در شما می بینم حتما سال جدید تجربه های عالی خواهی داشت و ما هم از شنیدن آن خوشحال خواهیم شد.
منتظر خبرهای عالی شما هستم👌
سلام استاد عزیز و مهربونم
ممنونم از حسن توجه شما
خدارو همیشه شکر میکنم که منو با شما آشنا کرد
خدارو شکر که در مسیر دریافت این آگاهی ها هستیم
انشالله همیشه تندرست باشید سایه تون مستدام باشه 🙏🏻
به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️❤️❤️
سلام
زندگی با کمک خداوند:گام شانزدهم: لطف خداوند شامل حال من است
تمرین آموزشی ✍️
من فکر میکردم که برای رضایت خداوند باید نماز بخونی ، روزه بگیری ، دروغ نگی ، غیبت نکنی ، کارهای خیر انجام بدی ، به بزرگ تر احترام بزاری ، حجاب تو رعایت کنی ، قرآن بخونی ، صدقه بدی … و هزاران کار خوب دیگه
من همه ی این کارها رو برای رضایت خداوند انجام میدادم و همیشه فکر میکردم که خداوند برحسب انجام کارهای خوبم به من پاداش میده و از من راضی و خرسند میشه
لطف خداوند همیشه شامل حال من بوده حتی زمانیکه من من هنوز به دنیا نیامده بودم لطفش شامل حال من بوده برای من شیر در پستان مادرم قرار داده بود و پدر و مادر و اطرافیان رو نسبت به من رعوف و مهربان قرار داد تا با دل سوزی از من حمایت و نگهداری کنند تا من رشد و پرورش پیدا کنم
زمانی که پدرم فوت کرد من و برادر و خواهرام کوچیک بودیم درسته که از داشتن مهر و محبت و پدر خیلی زود محروم شدیم ولی در عوض مادرم اونقدر مهربون و فداکار و دلسوز بود که عمر و جوانی شو وقف بچههاش کرد درسته که زن بود ولی شیر زن بود و ما رو با چنگ و دندون بزرگ کرد و نمیزاشت آب تو دل مون تکون بخوره و خدا رو شکر همه مونو با عزت و احترام سر و سامان داد و خونه بخت فرستاد
زمانی که بچه بودم داشتم تو کوچه با دوچرخه بازی میکردم و یهو با صورت خوردم زمین و یک سنگ ریزه خورد به ابروم و ابروم شکست و خدا روشکر با چند تا بخیه مشکل بطرف شد و خدا رحم کرد که به چشمم نخورد وگرنه چشمم کور میشد
اینا یعنی اینکه لطف خداوند در زندگی شامل حالم بوده اون زمان شاید در عالم بچگی این چیزا رو درک نمیکردم و همیشه با خدا قهر بودم مخصوصا زمانی که میدیدم بقیه بچه ها پدر دارن و من از داشتن این نعمت محروم بودم خدارو مقصر این مشکل میدونستم ولی الان که فکر میکنم میبینم خداوند هیچ مشکلی با من ندا شته و نداره و مرگ و زندگی هم در عالم دنیایی یه امر طبیعیه
خداوند تغییر ناپذیره این منم که باید تغییر کنم
من اگه میخوام زندگیم تغییر کنه باید اول خودم تغییر کنم نگرش ، افکار و عقایدم نسبت به خدا و همچنین در جنبههای مختلف زندگیم تغییر کنند تا زندگیم تغییر کنه
آگاهی های که در این مسیر دریافت میکنم بسیار ناب و ارزشمند هستند
استاد ممنون از زحمات تون
سلام استاد
۱- نگرش شما درباره جلب رضایت خداوند چیست؟ چقدر به آن عقیده دارید و چه کارهایی برای جلب رضایت خداوند انجام داده اید؟ من از بچگی آموزش دیده بودم که باید کارهایم را طوری انجام بدهم که خداوند ودیگران رضایت داشته باشند حتی اگر من به زحمت بیفتم و یا خوشم نیاد و گاهی از مواقع لذتی از انجام آنها نداشتم وفقط تایید دیگرانو بزرگترها مهم بود و بسیاری از کارهایم را ابتدا با عقل و سپس رضایت خداوند انجام دادم و خداراشکر زیاد ناراضی هم نیستم چون نتایج بسیار خوبی برایم داشته چون مثل ترمز دستی خیلی جاها از انجام کارهای ناپسند جلو گیری کرده و من از خداوند سپاسگزارم
۲- درک شما درباره بدون تغییر بودن خداوند چیست؟
خداوند بدون تغییر است و از اول خلقت انسان تغییری نکرده فقط با احساس ما جواب میدهد نه به گریه و ناله های ما پس ما با احساس شاد و سپاسگزاری باعث جذب نعمتهای بیشتری می شویم من باید تلاش کنم خودم رو بر اساس قوانین و سنت خداوند تغییر بدم و به اندازه ای که موفق به انجام این کار بشم خودبخود جریان زندگی من تغییر خواهد کرد.
۳- اگر خداوند بدون تغییر است تلاش برای رضایت خداوند چه فایده ای دارد؟ ما باید خود را براساس قوانین و سنت خداوند تغییر بدهیم و تلاش برای رضایت خداوند بی فایده است چون همیشه ما مورد لطف خداوند هستیم و احتیاجی نیست که خود را به زحمت بیندازیم چون ما از وقتی خلق شدیم ارزشمند هستیم و مورد لطف خداوند هستیم
۴- برای تغییر زندگی باید روی تغییر خودمان تمرکز کنیم یا روی تغییر خداوند؟ برروی خودمان باید تغییر ایجاد کنیم چون فقط شما مسئول زندگی تان هستید و دیگر هیچ چون تغییرات از ذهن و افکار و احساس ما شکل می گیرد و اتفاقات ایجاد میشودپس هیچ کس جزء ما دسترسی به ذهن ما ندارد و نمی تواند زندگی ما را تغییر دهد
۵_ مثالهایی از زندگی خود شرح دهید که شامل لطف خداوند شده اید درحالی که انتظار آن را نداشتید؟
در زندگی خیلی جاها مورد لطف خداوند بودم . از کودکی بیماری سختی گرفتم دکترها قطع امید کرده بودند شفاء گرفتم . در درس خواندن همیشه بهترین بودم و تا کارشناسی ارشد با ۴ تا بچه درس خواندم . در پیدا کردن کار خداراشکر به راحتی استخدام دولتی و رسمی شدم . در ازدواج و خانه خریدن و ماشین بسیار موفق بودم . در تربیت فرزندانم از خدا سپاسگزارم فرزندان خوب و صالحی دارم. خیلی جاها کار به مو رسیده ولی پاره نشده چون لطف خداوند شامل من است
۶- در حال حاظر چقدر خودتان را مستحق دریافت لطف خداوند می دانید؟ خیلی چون الان می دانم من در هر لحظه مورد لطف و رحمت الهی هستم و با این افکار چقدر آرامش و نشاط و شادی در وجود من بوجود می آید و از خداوند متعال سپاسگزارم که من را اشرف مخلوقات خلق کرده است و همیشه با خود زمزمه می کنم من همیشه و در تمام لحظات زندگی شامل لطف خداوند هستم و با این افکار چقدر احساس رهایی و سبکی می کنم خدایا شکرت که من با این سایت آشنا شدم تا تورا و خودم را بهتر بشناسم و دچار یاس و ناامیدی نباشم 🤲🤲🤲🤲🙏🙏🙏🙏🙏🙏
به نام خدا
سلام به همگی دوستانم
بعد ثبت دیدگاهم یک فکری در ذهنم مرور شد وآن را الهام از طرف خداوند دانستم وخواستم این مطلب رو اینجا بیارم که بی ربط به موضوع امروز واین قسمت نیست من عاشق این متن هستم ودر گوشیم ذخیره کردم
من به خدای اسپينوزا اعتقاد دارم…
وقتی “انیشتین” در دانشگاههای ایالات متحده سخنرانی میکرد، سوال تکراری بیشتر دانشجویان از او این بود :آیا به خدا اعتقاد داری.…؟
و او همیشه پاسخ میداد :- من به خدای اسپینوزا ایمان دارم…”
باروخ دو اسپینوزا” فیلسوف هلندی، به همراه دکارت، از بزرگ خِردگرایان فلسفه قرن 17 بود.
اسپینوزا میگفت :خدا میگوید :دست از دعا بردارید.کاری که من میخواهم انجام دهی این است که از زندگی لذت ببری.من از تو میخواهم آواز بخوانی و لذت ببری.
از همه چیزهایی که برای تو ساختهام.دیگر از رفتن به آن معابد تاریک و سرد که خود ساختهای دست بردار و نگو آنجا خانه خداست.خانه من در کوهها، جنگلها، رودخانهها، دریاچهها و سواحل است.من در همه جا با تو زندگی میکنم و عشق خود را به تو ابراز میکنم.
از سرزنش خود در زندگی دست بردار.من هرگز به تو نمیگویم مشکلی داری یا گناهکاری.مرا بخاطر هر آنچه باور تو را برانگیختند سرزنش نکن.اگر نمیتوانی مرا در طلوع آفتاب،در منظره ای،در نگاه دوستان یا در چشمان پسرتیا ذره ذره وجودت دریابی…در هیچ کتابی پیدا نخواهی کرد…!!!
دیگر از من نپرس که چگونه کارم را انجام میدهم؟به عقلت رجوع کن خواهی فهمید.دست از ترس من بردار.من تو را نه قضاوت میکنم،نه انتقادی.نه عصبانی میشوم و نه اذیت میشوم.من عشق خالص هستم.تقاضای بخشایش را متوقف کن،چیزی برای بخشش وجود ندارد…اگر تو را ساختهام …پر از احساسات،محدودیتها،لذتها،نیازها،ناسازگاریها …و اراده آزاد و اندیشمند ساختهام…اگر به چیزی که در تو قرار دادهام پاسخ دهی چگونه میتوانم تو را سرزنش کنم….؟؟؟چگونه میتوانم تو را مجازات کنم که چرا اینگونه هستی، اگر من آنم که تو را ساخته…؟؟؟فکر میکنی آیا میتوانم مکانی برای سوزاندن همه فرزندانم که رفتار بدی داشتهاند ایجاد کنم…؟؟؟چه خدایی این کار را میکند…؟؟؟
به همسالان خود احترام بگذار و آنچه را برای خود نمیخواهی برای دیگران هم نخواه…تنها چیزی که از تو میخواهم این است…به زندگی خود توجه کن، هوشیاری راهنمای توست. محبوب من، این زندگی نه امتحان است،نه یک قدم در راه،نه یک تمرین و نه مقدمهای برای بهشت…این زندگی در اینجا و اکنون تنها چیزی است که به آن نیاز داری. من تو را کاملا با اراده آزاد و عقل خلق کردهام،نه جایزه و مجازاتی،نه گناه و فضیلتی،هیچکس سابقهای را ثبت نمیکند.در زندگی کاملا آزادی…بهشت یا جهنم…؟؟؟
من به تو نمیگویم که آیا چیزی بعد از این زندگی وجود دارد یا نه،اما میتوانم یک نکته را به تو بگویم :طوری زندگی کن که انگار بعد از این زندگی چیزی نیست.این تنها شانس برای لذت بردن و دوست داشتن است.بنابراین، اگر بعد از این چیزی وجود نداشته باشد، از فرصتی که به تو دادهام لذت خواهی برد.و اگر وجود دارد، مطمئن باش که نمیپرسم که آیا رفتار صحیحی داشتهای یا اشتباه،من میپرسم :خوشت آمد….؟خوش گذشت…؟از چه چیزی بیشتر لذت بردی…؟چی یاد گرفتی…؟به چه حدی از کمال رسیدی…؟
دیگر از اعتقاد به من دست بردار.ایمان، فرض و حدس و تخیل است.من نمیخواهم به من ایمان داشته باشی،میخواهم که به خود ایمان داشته باشی.میخواهم وقتی معشوق خود را میبویی،وقتی دختر کوچک خود را لمس میکنی،وقتی سگ خود را نوازش میکنی،وقتی در دریا استحمام میکنی،مرا در خود حس کنی…دیگر از تعریف و تمجید من دست بردار،فکر میکنی من چه نوع خدای خودخواهی هستم…؟حوصله ستایش ندارم.خسته شدم از تشکر،احساس قدردانی میکنی…؟این را با مراقبت از خود،سلامتی، روابط خود و دنیا ثابت کن.شادی را ابراز کن….این راه ستایش من است.
دیگر چیزهای پیچیده را متوقف کن و آنچه را در مورد من آموختهای یک بار دیگر مرور کن.به چه معجزات بیشتری نیاز داری…؟این همه توضیح…؟تنها چیز مطمئن این است که تو اینجایی و زنده.و این دنیا پر از شگفتی است.پس انسان باش و زندگی کن.
به نام خدای مهربان
من ایمان دارم لطف الهی شامل حال من است.
من ایمان دارم لطف الهی بدون اینکه کار خاصی کنم شامل حال من است.
من به لطف الهی ایمان دارم.
خیلی از ماهاسالها برای جلب رضایت خداوند اعمال دینی یا مذهبی انجام دادیم شاید که مورد لطف ورحمت خداوند قرار بگیریم ویا اگر زیاد درگیر عبادات مذهبی نبودیم ومتعهد انجام واجبات نبودیم در اعماق قلبمان عذاب وجدان داشتیم و وقتی اتفاق بدی رو تجربه میکردیم فکر میکردیم مورد غضب خداوند قرار گرفتیم به خاطر سرپیچی از دستورات الهی.
در حالی که ما خبر نداشتیم که خداوند هیچ گاه مارو قضاوت نمیکنه وبراساس قوانین وسنت تغییر ناپذیر خود کار میکند وما باید خودمان را تغییر دهیم ومواظب احساسی که به جهان میفرستیم باشیم تا فرکانسهای مثبت وانرژی بخش به جهان ساطع کنیم تا زندگی مان تغییر کند .
این جهان وخداوند با احساس ما کار میکند وکاری به اعمال ظاهری وبیرون ما ندارد احساس ما در جهان در سرنوشت ما تاثیر بینهایت دارد .اگر حالا واجبات دینی رو با احساس خوب انجام بدیم ودر ارامش درونی ما تاثیر گذار باشد انجام واجبات برای او خوب است حتی روزه اگر به تو احساس خوبی بدهد خوبه هر عملی که به ما احساس خوب بدهد برای ما خوبه
ما باید باور کنیم که همواره مورد لطف خداوند هستیم و همه ی نعمتهای جهان را خداوند برای ما قرار داده تا ما از آنها استفاده کنیم وهر کسی به قوانین جهان آشنا باشد به راحتی غرق در نعمت خواهد بود وکسانی که قانون را درک نکنن همواره در بدبختی زندگی خواهند کرد .
خداوند هیچ گاه تغییر نمیکند این ما هستیم که باید تغییر کنیم ماهستیم که باید احساس خودمان را کنترل کنیم وهمواره با احساس خوب زندگ کنیم تا همواره مورد لطف وعنایت خداوند واقع بشیم
بله من باور دارم که همه شامل لطف الهی هستند به شرط اینکه در احساس خوب باقی بمانند واکثر اوقات حال خوبی داشته باشند
من در زندگی خیلی مورد لطف الهی قرار گرفتم من همین که از سمت خداوند به این مسیر هدایت شدم مورد لطف الهی هستم من همین که پنج شش سال هست درین مسیر ماندگار بودم ومتعهد بودم خیلی مورد لطف الهی هستم منی که درهیچ مسیری به این شکل متعهد نبودم وهمه چیز را به مدت کوتاهی رها کردم وادامه ندادم .
من به خاطر همسر وفرزند مهربانی که دارم مورد لطف خداوند واقع شدم من به خاطر زندگی درشهر زیبا وبهشتی مورد لطف بزرگ خداوند واقع شدم من وقتی کوچک بودم و کارتون های دوران کودکی مثل هایدی یا بچه های کوه آلپ یا ..را میدیدم در ناخودآگاهم آرزو میکردم که درین جور جاها زندگي کنم واینجوری جاها راببینیم در حالیکه قبلا هیچ اطلاعی از قانون نداشتم وحالا من از سن ۲۵ سالگی با ازدواج به شهری زیبا وبهشتی وجنگلی مهاجرت کردم وطبعیت زیبای مث کارتون ها را تجربه کردم من همیشه از گرما بیزار بودم هوای شهر ما خیلی از مواقع سال مه الود وکوهستانی وخنک هست ومن هر روز از پنجره طبیعت و کوههای زیبای شهرم را میبینم وروبه پنجره ی باز شده به طبیعت زیبا سپاسگزاری هایم رو در دفترم مینويسم اینها همش لطف الهی بوده .
من در دوران تحصیل هم همواره مورد لطف الهی بودم وهمواره نمره های عالی میگرفتم
امسال هم لطف الهی شامل من شد وبعد سه سال تا به الان به راحتی روزه گرفتم وحسم خیلی عالیه که تونستم یه تغییر در زندگیم بدهم وبرای خودم چالش تعیین کنم
امسال لطف الهی شامل شد ومن به کلاس کامپیوتر رایگان هدایت شدم
من امسال لطف الهی شاملم شد و اتاق های خانه مان رو به زیبایی رنگ کردیم واز آنچه داشتیم خانه مان رو به زیبایی تغییر دادیم و تابلوهای زیبایی از میوه درخت کاج برای اتاق دخترم درست کردیم وخیلی زیبا شده وهرکس میبیند خیلی خوشش می آید
امسال لطف الهی شامل حال من شده وبه امید خدا به همراه همسرم کسب وکار شخصی را راه اندازی خواهیم کرد ومن هم صاحب درآمد خواهم شد از کاری که علاقه دارم وعاشق آن هستم
خدایا تورا شکرت میکنم بابت لطف هایی که در حق من روا داشتی خدایا شکرت
نگرش من راجع به جلب رضایت خداوند:
من مثل همه افردادی که در مسیر تناسب نبوده اند فکر میکردم که برای جلب رضایت خداوند باید تلاش کرد.
شنیده بودم خداوند نماز صبح رو خیلی دوست داره وقتی مساله ای واسم پیش میومد که میخواستم خدا حلش کنه با اینکه خیلی خوش خواب بودم صبح ها بزور بیدار میشدم و تحت هر شرایطی نماز صبح میخوندم بهوای جلب رضایت خدا ولی تعجب میکردم که چرا خدا تحت تاثیر قرار نگرفته و مشکلم حل نشده و اعتقادم به نماز و ایمان به خدا کمتر میشد و بعد از ادامه دار شدن مشکل فکر میکردم خدا منو تو دنیای به این بزرگی رها کرده
هر سال همه اعمال شبهای قدر رو سعی میکردم تمام و کمال انجام بدم که سرنوشت خوبی واسم مقدر بشه ولی هر سال بدتر از سال پیش میشد.
روزه رو تمام وکمال میگرفتم حتی اگه واسم خیلی سخت و طاقت فرسا بود صرفا بخاطر جلب رضایت خداوند.
خدا رو یه موجود خیلی عظیم و پادشاه و فرمانروای کائنات میدیدم که اتفاقا از من خشمگینه برای گناهانی که نکردم!و داره تنبیهم می کنه و گاهی دچار شرک میشدم و به جادو جنبل فکر میکردم.
یعنی نیرویی که در کنار قدرت پرورگار قرار میگیره و از اون قویتر هست یعنی اجازه نمیده سرنوشتی که خدا واسم مقدر کرده رقم بخوره.فکر میکردم اگه خدا مهربونه پس شرایط من در اثر نیرویی غیر از نیروی پروردگار هست که این خودش عین شرک بود.چون خداوند گفته برگی از درخت بدون اذن من نمی افته.
این افکار در نتیجه جواب نگرفتن از راه حل های توصیه شده برای جلب رضایت خدا و اجابت او واسم پیش میومد.
همیشه پیش خودم فکر می کردم که چیکار کردم که خدا اینقدددر خشمگینه و هر چی فکر میکردم به نتیجه ای نمیرسیدم چون همیشه سعی کرده بودم انسان خوبی باشم و هیچ وقت نفهمیدم علت خشم خداوند رو
وقتی به کاهلی در انجام واجبات ربط میدادم میدیدم عده زیادی از مردم هرگز عبادت نمیکنن به سبک ما و خیلی از من خوشبخترن یعنی خدا خیلی هواشون رو داره
یه سال شب قدر دعای جوشن کبیر رو نصفه نیمه خوندم و همون سال بیماری واسم پیش اومد و فکر میکردم دعای جوشن زره بلایا بود و چون نخوندمش بلا سرم اومد. این فکر چندین بار تو ذهنم میچرخه ولی الان میدونم هیج فکر یا عملی جلوی لطف خدا رو نمیگیره و خداوند قطعا به وعده هاش عمل می کنه و هیچ کس وفادارتر از خداوند به عهدش نیست.
الان فهمیدم همه اینا فقط تو ذهن من بود . نگرش من باعث شده بود مورد لطف خداوند قرار نگیرم چون خودم رو لایق نمیدونستم.چون نگرش اشتباه داشتم .
اگه در شرایط بدی قرار داریم و توسط خداوند برای ما ایجاد شده برای هل دادن ما و تغییر جهت زندگی است ولی ما با ماندن در همون شرایط و گله وشکایت بجای تغییر شرایط باعث میشیم خدا شرایط رو بدتر و بدتر کنه تا انگیزه قویتری برای تغییر پیدا کنیم.
خداوند ثابت است و تمام صفات کمال رو یکجا داره و نمیتونه مثل ما کم کم به تکامل برسه.
خداوند از همون ازل تمام و کمال بوده و اصلا نیازی به تغییر نداره.این ما هستیم که باید تغییر کنیم و نیاز به تغییر داریم برای رشد و تکامل.
خداوند بارها گفته سنت من بدون تغییر است حتی برای پیامبران.
تمام قوانین خداوند مثل قانون جاذبه ثابت و پایدار است.این ما هستیم که باید خودمون رو با قوانین تطبیق بدیم. خداوند عشق خالص است و هرگز تغییر نمی کنه که بخواد همراستای عملکرد ما تغییر کنه و ناراضی یا راضی باشه.
نباید برای رضایت خداوند کاری کنیم باید برای رضایت خودمان مطابق با قوانین خداوند عمل کنیم. اگر خداوند توصیه ای کرده برای خواندن نماز یا گرفتن روزه صرفا برای رشد و رضایت خودمون بوده برای سلامتی بیشتر و احساس بهتر از رابطه با خدا.
برای تغییر زندگی باید روی تغییر خودمان تمرکز کنیم باید نگرش صحیح راجع به خداوند ایجاد کنیم با انجام تمرین های این دوره و استمرار در ان میشه نگرشمون رو تغییر داد با هوشیاری نسبت به افکار و احساسات و جایگزینی افکار مثبت و قوی در مواقعی که احساس و یا افکار منفی غالب میشه. باید تمرکز کنیم که حس غالبمون حس خوب باشه و اجازه ندیم هر موضوع کوچک یا بزرگی حسمون روبرای مدتها بد کنه.
خداوند با احساس با ما اراتباط برقرار می کنه و فقط زبان احساس رو میفهمه پس هرچقدر بیشتر حس خوب داشته باشیم بیشتر میتونیم روی خدا تاثیر بزاریم.خداوند ناله و شکایتهای ما رو نمیفهمه فقط احساس منفی ما رو میفهمه پس از همون بیشتر میده.
ما یاد نگرفتیم وقتی خواسته ای داریم احساس رسیدن به اون خواسته رو تمرین کنیم.و قبل از بدست اوردنش با ایمان قوی حس داشتنش رو تجربه کنیم.
لطف خداوند شامل تمام کائنات میشه حتی انسان های بد . پس چرا فکر می کنیم شامل لطف خداوند نیستیم؟ چون شرایط بدی رو تجربه می کنیم فکر می کنیم خدا به ما لطف نداره در حالیکه همه در دریای لطف خداوند همیشه غرق هستیم و برای ما عادی شده
به شخصه خیلی مواقع پیش اومده که خودم رو شامل لطف خداوند ندیدم و فقط مواقعی که به خواسته ای رسیدم لطف خدا رو شامل حال دونستم.
باید این نگرش رو تغییر بدم و لطف خدا رو بیشتر وارد زندگیم کنم.
مثال هایی از لطف خداوند که شاملم شده بدون اینکه من تلاشی کنم یا انتظار داشته باشم:
و هزاران هزار لطف دیگه که هرگز متوجه نشدم
خدایا ممنونم ازت بخاطر اینکه منو در دریای الطاف الهی غرق کردی
هرچه پیش میرم در این دوره امید و انتظارم به خداوند بیشتر میشه و نعمتهای بیشتری وارد زندگیم میشه وقتی نگرش نسبت به خدا تغییر کنه خودبخود انتظار بیشتری از خدا در ما ایجاد بشه و در نتیجه نعمتهای بیشتری وارد زندگی ما میشه بقول معروف با تغییر نگرش درهای نعمت ها بروی ما باز میشه و نعمتها که مدتها پشت در منتظر ورود بودن یکباره از همه جهت وارد زندگی ما میشن
خدایا شکرت بخاطر بودنت بخاطر رحمت و مهربانیت بخاطر قوانینت
خدایا ممنونم و سپاسگزار بخاطر همه چیز بخاطر اینکه دستم رو میگیری و بلندم میکنی و راهم میبری و حالم رو خوب می کنی و امیدوار
باسلام خدمت استاد عزیز.باید بگم که .جانا سخن از زبان ما میگویی..استاد من قبل از مطا لعه مطلب .چقدر احساس گناه میکردم که بنده خوبی برای خدا نبودم .قضاوت کردم بد دهنی کردم بد اخلاقی کردم وخلاصه اینکه گناه کردم و خدالطفش را از من دریغ کرده بخاطر کارهایی که کردم ..وناامید بودم ..ولی الان میدانم که خداوند روی قلبم مهر لطفش را حک کرده واز این بابت ممنون وسپاسگزارم و از این به بعد حسم را تغییر میدهم و فهمیدم که خدا تغییر نمیکند بلکه این منم که باید نگرشم را تغییر بدهم و میدهم به امید خدا .الان می بینم خداوند چقدر در زندگی دستم را گرفته در صورتیکه میتوانست مچم را بگیرد .پس لطف خدا همیشه بوده ولی من نمیدیدم
به نام خدای مهربان لطف خدا شامل حال من هست چقدر حس خوب پشت این جمله خوابیدهمنم دقیقا استاد همیشه تلاش میکردم رصایت خدا رو جلب کنم تا لطفش شامل حالم بشه یعنی فکر میکردم همینجوری الکی که لطفش شامل حالم نمیشه باید یه کار خوب بکنم دقیقا هیچ کسی از لطف خدا با ما حرف نزد همیشه اگه از قرآن صحبت میشد فقط از خشم خدا دربرابر گناه کاران گفته میشد کسی نگفت این خدا چقدرمهربون یادمه وقتی بچه بودیم شب های قدر با دوستام جمع میشدیم و بازی و خنده خاله من هم سن من بود اون روزا خیابون ها حتی نصف شب هم شلوغ بود عاشق شب های قدر بودیم چون تا صبح کنا. هم بودیم و میخندیدم ک بازی میکردیم یه بار که تخمه هم گرفته بودیم یکی از همسایه ها دیده بود و به ماد. بزرگم گفته بود و خاله ام یه کتک حسابی خورده بود گفتن بهمون که خدا قرار سرنوشتت رو این شب بنویسه خجالت بکشید جای این کارا برید نماز بخونید دعا کنیدآروم آروم رفت تو ذهنمون که باید این شبا تا میتونی گریه کنیخنده گناه بزرگی دارهوگرنه خدا قهرش میگیره عذابت میکنه دلم چنین خدایی رو نمیتونست دوست داشته باشه اما فکر میکردم بزرگتر ها درست میگن سالها گدشت ولی اون حس عداب وجدانی که از خندیدن تو مسجد بهمون میدادن همراه من بود ماه محرم که جمع میشدیم مسجد اگر یه حزف خنده وار میزدیم آنقدر بهمون چشم غره میرفتن که ترس تمام وجودمون رو برمیداشت که وای خدا چه بلاهایی قرار سرمون بیاره سالها فکر میکردم خدا اون کارهامو نمیبخشه مگه بخشش خدا الکیباید آداب و رسوم خودش رو رعایت کنی بهم گفته بودن فکر کردی بشینی ۱۰۰۰ باز استعفر الله بگی حله ؟نخیرباید واقعا پشیمون باشی و دیگه اون اشتباه رو تکرار نکنی ولی مگه میشدبازم سال بعدش یه شادی میکردمیادم میرفت بعد میگفتم هی خدا ببخشش تو رو ت باز آدم نمیشی دیگه به این نتیجه رسیدم که لطف خدا دیگه شامل حالم نمیشه آنقدر گناه کردم که دیگه هر چقدر استعفار کنم خدا نمیبخشه دیگه من از درگاه خدا رانده شدم هنوزم تاثیر این نگرش تو زندگیم هستوقتی به رفتارم دقت میکنم میبینم هنوزم از خنده تو مسجد میترسم حس عداب وجدان میگیرمحتی هدایتم به این مسیر رو هم لطف خدا نمیدیدم باز یعنی همش با خودم میگفتم مگه چیکار کردم که خدا کمکم کرده حتما از دستشش در رفتهوگرنه من اونقدر ها هم لایق نیستم و الان متوجه شدم حای وقتایی هم که منفکر میکردم لطف خدا شامل حالم نمیشه بازم لطف خدا شامل حالم بوده و هست تنها راهی که میتونه منجر به تغییرزندگی بشه اینه که من خودم رو همسو کنم با قوانین خدا خدا قوانینش تغییر نمیکنه چندین سال نماز هامو سعی میکردم اول وقت بخونم روزه های قضا رو تعدادش رو مینوشتم چرا توی پاییز بگیرم و اگه نمیگرفتم که خدا میدونست چه حس گناهی داشتیم بهم میگفتن وای چقدر باید کفاره بدی اون دنیا برای همه اش باید پاسخگو باشی تازه هر چقدر سال از اون روزها های قصا بگذره که دیگه هیچی تا اینکه خدا رو شکر با قوانین آشنا شدم و فهمیدم همه جیز حال خوبسالها با اون نماز خوندن الکی حس خوب و آرامش رو تجربه نکرده بودم اما حرفایی که اینجا میشندیم امید و انتطار از خدا رو تعییرداده بودو استاد هزار بار ازتون تشکرمیکنم بابت اجرای این ایده وقتی دارم لین آگاهی ها رو درک میکنم دیدگاهم نسبت به همه اتفاقات زندگی داره تعییر میکنه دیگه به مشکلی میخورم از زمین و زمان گلایه نمیکنم یه جایی سر دو راهی میمونم از عالم و آدم نظرسنجی نمیکنم از خدای خودم هدایت میخام چون قبلا فکر میکردم خدا هر کسی رو هدایت نمیکنه ولی به لطف آگاهی های این دورهمیدونم میتونم رو این خدا حساب باز کنم اون همراهمه و عاشقانه کنارمهو کمکم میکنه هدایت خدا هم شامل حال من میشه تحت هر شرایطی
این بند به یه سوال مهم من پاسخ دادتغییرات الهی در راستای رسیدن ما به خواسته هامون ایجاد میشهبا خودم میگفتم پس چرا آخرش خوب نمیشه برای من و پاسخ این بود چون تو از اون برای رشد و حرکت استفاده نمیکردی سالها موندی توش و فکرمیکردی خدا دوستت ندارهخدا مقصرنبوده تو بودی که میموندی تو اون وضعیت پس من برای خروج از این تغییرات باید اون چیزیکه به سمت خدا میفرستم رو تغییربدم که همون احساس اگه اون شرایطی که دوست داری داشته باشی رو تجربه کنی چه احساسی خواهید داشت؟صد درصد احساس خوب پس باید اون احساس رو در خودم ایجاد کنم و این احساس با دادن ورودی خوب و افکار مثبت ایجاد میشه که به لطف خدا دارم تو این دوره یادمیگیرمو دقیقا دارم هر روز بهتر در میکنم که وقتی نگرش من تغییر میکنه انتطارم هم عووص میشه وقتی من این نگرش رو تغییر دادم که خدا منو دوست داره و رهام نکرده حسم خیلی بهتر شد انتطارم تغییر کرد و مطمئنن احساس خوب بفرستم نتیجه خوب هم میگیرمامسال وضعیت مالی خوبی رو تجربه نکردم هر سال دم عید نگران خرید های عید میشدم امسال با اینکه شرایط یکم برام سخت تر شده بود کلی دل به، روزی بی حساب خدا بستم مدام نگرشهای این دوره رو برای خودم مروز میکنم و پولهایی به دستم میرسه که انتطارش رو نداشتم یه حس آرامش دارم که خدا بزرگه خدا هوامو داره خدا کمکم میکنه هیچ فکر یا عملی نمی تواند شما را از لطف خداوند محروم کند. این وعده خداوند است و خداوند به عهد خود وفادار است.یکی از بهترین نگرش های که دروجود داره شکل میگیره اینه که طبیعی من گناه کنم ولی وقتی طلب بخشش میکنم همون لحطه خدا منو میبخشه و لطفش شامل حالم هست همیشه من همواره در معرض لطف خدا هستم الهس شکر بابت این آگاهی ها سپاسگزار استاد هستم ممنونم استاد خدایا شکرت
نشان های دریافت شده
با عرص سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
استاد من هم همین کارو انجام دادم چه شبها که تا صبح بیدار نبودم چه روزها که مخصوصا سحرها بیدار میشدم چون میگفتن سحر خدا فقط با آدمها حرف میزنه چه نماز شبها نخوندم من نمیدونم من که عقیده دارم من آدم خوبی هستم انسان گناهکاری نیستم چرا این کارها رو انجام میدادم همش هم بخاطر اینکه خدا منو ببخشه و از من راضی باشه که من مورد لطف و محبت خداوندم قرار بگیرم نمیدونستم که من همیشه و هر لحظه مورد لطف و محبت خدا قرار دارم
من هم روزه میگرفتم خیلی زیاد روزهای دوشنبه و پنج شنیه رو در یه دورهای از زندگیم همیشه روزه میگرفتم ماه رجب رمضان همیشه روزه میگرفتم تمام روزهایی که روزه ام خورده بودم قرضش و میگرفتم چجوری اینجوری که من سحری که نمیخوردم از شب تا ظهر تو رختخواب بودم بعدش بلند میشدم یه نماز به زوری میخوندم دوباره میرفتم تو رختخواب تا افطار بعدش هی میپرسیدم چند ساعت دیگه افطار میشه خلاصه لحظه شماری میکردم تا افطار بشه
بعد که ازدواج کردم همین منوال فقط در زمان نماز خوندم ناهار دادن به همسر هم اضافه میشد
منم اینو قبول دارم میپذیرم که باید بجای اینکه کاری کنم که خدا از من راضی باشه باید خداوندم بهتر بشناسم تا خودبه خود تا به این شکل زندگیم تغییر کنه
من این موصوع یکم درک کردم که من خودم مسئول تمام شرایط زندگیم هستم منم مثل همه اطرافیانم که هنوز این عقیده رو دارن همه و همه رو مقصر شرایط بد زندگیم میدونستم بجز خودم ولی الان درک کردم که اگر الان بیمار هستم مسئولش تنها خودم هستم چه افکاری درباره بیماری در ذهنم دارم که باعث شده من بیمار بشم من افکاری درباره بیماری گوشم نداشتم
چند وقت پیش مادر یکی از دوستای دخترم درباره بیماری گوشش بامن صحبت کرد منم اون زمان در اوج بیماری خودم بودم خیلی ترسیدم خیلی نگران شدم چون اون خانم عمل کرده بود و حالا من همون بیماری گرفتم
اما خوشبختانه دیگه اون ترس و نگرانی ها و…رو ندارم میگم این یه بیماری از این طرف اومده از اون طرف هم میره این فقط میخواد منو وارد بعد جدیدی از زندگیم کنه فقط میخواد من از یه تکونی به خودم بدم از شرایط امن خودم بیرون برم مرحله بعدی زندگیم تجربه کنم و خدارو شکر سرگیجهام کلا خوب شده گوشمم خوب میشه
واقعا خیلی قبول دارم خداوند به بنده خودش ستم نمیکنه این حاصل چیزهایی که از قبل براش فرستادم و اینو درک کردم هر آنچه خوبی به تو رسد از جانب خداوند است و هر آنچه که بدی رسد از جانب خود توست یا از جانب شنیدهای توست
از قدیم هم گفتن هر چی بکاری همونو درو میکنی خوبی بکاری خداوند تو رو در زندگیت با همزمانیهایی روبه رو میکنه که حالتو بهتر میکنه اتفاقات خوبی برات میافته شاد ی درون در تو ایجاد میشه
و بدی بکاری فرکانس بد که همون احساس خوب نیست میفرستی در همزمانیهایی قرار میگیری که حال بدت پایدار تر بشه و تو مدت بیشتری در حال بد بمانی و خداروشکر یاد گرفتم که تو حال بد نمونم
من همیشه همین کارو انجام میدم هر وقت به هر دلیلی احساس کنم حالم خوب نیست دارم احساس بد به جهان هستی صانع میکنم فورا میام یه فایل گوش میدم خلاصه یه کاری میکنم که هواسم پرت بشه دیگه اون فکر بد نداشته باشم الانم که تازه یاد گرفتم که چطور حالم خوبتر بهتر امیدوارتر شادتر و…کنم یاد گرفتم از نگاه خداوند به خودم شرایطم نگاه کنم اینجوری خیلی سریعتر حالم خوی میشه واقعا قدرت کلام معجزه میکنه
من قدرت کلامی که در دل نوشته قبلی ها گفتید خیلی دوست دارم الان خیلی حضور ذهن ندارم ولی از جانب خدا درباره خودمون فکر کردیم
من به معجزات الهی خداوند ایمان دارم و مطمئنم که در موقع مقرر فرمان کن فیکون باش پس موجود میشود صادر میکنه من شاهد بارش تند نعمتهای خداوند پشت سر هم در زندگیم هستم و خداوند نعمتها رو پشت سر هم به من هدیه میکنه منم سجده شکر بجا میارم برای لحظه لحظه اون لحظاتم از خداوندم تشکر و قدردانی میکنم خدایا ممنون و سپاسگزار و متشکرم که قرار باران رحمت الهی در زندگی من ایجاد کنی خدایا شکرت
من قبلا هم یاد گرفتم که تو به هر چی که فکر کنی و در ذهنت مرور کنی به هر چیزی توجه کنی درباره هر چیزی صحبت میکنی چه چیزی میشنوی چه چیزی رو میبینی در تمام این مدت احساسی شما تغییر میکنه و شما در حال ارسال پیام به خداوند هستی که خدای مهربانم خدای عزیزم من اینها رو خیلی دوست دارم و خداوند هم پاسخ احساس شما رو میده اون چیز در زندگی شما گسترش میده زیادش میکنه و خدا هم نمیدونه که این چیز به نفع شماست یا به ضرر شما اون فقط و فقط با احساس شما کار داره پس ما خودمون از قبل همه چیز ایجاد کردیم الان داریم تجربش میکنم
پس مراقب آنچه میبینی آنچه میشنوی آنچه در کلامت به زبان میآوری و…باش که اونها آینده شما رو میسازن
استاد عزیزم ممنون متشکر و سپاسگزارم که به من اموزش دادید تا بتونم آینده بهتری رو برای خودم بسازم بینهایت بینهایت بینهایت بار به توان هزار از شما ممنون متشکر و سپاسگزارم
راستی استاد به شما گفتم یعنی ایده بود که قدرت کلام مثل میثاق نامه بنویسم و بخونم یا در دهنم باشه که موقع لزوم ازش استفاده کنم دیروز نشستم از اول تا اینجا نکات مهم آوند از نگاه الانم پیدا کردم نوشتم
و قرار بشینم بنویسم قدرت کلام های اونها رو من عاشق این قدرت کلام ها هستم حالم عجیب خوب میکنه شادی درون هنوز ننوشتم احساس میکنم
استاد خیلی لدت بخش خیلی گواراست خیلی دوست داشتنی خیلی حالم خوب میکنه وقتی به شرایطی که دوست دارم فکر میکنم مثلا به سلامتی و تناسب اندام ایدهالم برسم مثلا پولدار بشم چقدر خوبه دیگه نمیرم چند ساعت وقتمو بدارم فقط تو حراجی ها رو ببینم آخرش هم هیچی نخرم بیام خونه میرم مغازه بهترین تهیه میکنم لذتشو میبرم سپاسگزارخداوندم میشم خدایا شکرت که قرار ب منو ثروتمند کنی خدایا شکرت که قرار من افکار مربوط به بی پولی چاقی و…رو پاک کنم تا اون زندگی که تو از اول خلقتم در بهترین و بالاترین حد خودش برام در نظر گرفتی نمایان بشه خدایا برای لحظه لحظه زندگیم ازت سپاسگزارم
بله استاد این قسمتش یکم سخته دارم روی خودم کار میکنم ولی هنوز دارم به کم بود فکر میکنم در صورتی که هر لحطه دارم فراوانی نعمتها در تمام جنبه های زندگی رو میبینم اما هواسم نیست
من واقعا دارم تجربه میکنم که اطرافیان من طفلکا از هیچ چیز خبر ندارن به من زنگ میزنه میگه مامان جون هر وقت وقت کردی برو شهرستان برو امامزاده محمد پول بذار ازش بخواه که ای امام زاده محمد به من شفا بده
یعنی حتی افرادی که در اطرافیان فامیل دوست آشنا میشناسم در حرفاشون هیچ خبری از خداوند نیست هیچ انتظاری از خداوند ندارن انگار اصلا خدا رو نمیشناسه نمازشون روزشون عبادتهای ن ترک نیست تا حالا یه تار موهاشون کسی ندیده ببین رنگ موهاش چه رنگی آنقدر هم آدم مهربون خوب خیری هستند که نگو ولی ندیدم که حرف از خدا بزنن من گفتم الهی خدا شاتون بده یه تکونی به خودش خورد چشماش بازتر شد به معنی تعجب فکر نمیکردن این فرد خدا رو هم میشناسه
ولی استاد من خیلی از شما سپاسگزارم برای تهیه این دوره من هر دورهای شروع کردم گفتم این دیگه همونی که من میخوام ولی این دوره بهترین حرف نداره من حالم با این دوره خیلی خیلی خیلی بهتر شده بینهایت بار ممنونم
استاد من سخن امام علی (ع) رو خیلی شنیدم و اون روزا بصورت تابلو روی دیوار مغازها خیلی میدی یکی اینو یکی یه تصویر دیگه بود عاقبت نسیه فروشی و عاقبت نقد فروشی
لطف خداوند شامل حال من است را باور دارم من به لطف خداوند به خودم ایمان دارم
من بدون تغییر بودن خداوند رو درک میکنم چون خداوند من انسان بزرگتری نیست خداوندم من یه سیستم که اون زمانی که انسان آفرید به تمام فرشتگان گفت به اوسجده کنن یکم درک میکنم ولی نتونستم توضیح بدم
خداوند اصلا نیازی به اینکه من کارهای خاصی انجام بدم تا از من راضی باشه نداره خداوند همیشه از من راضی بوده و هست حتی زمانیکه من بزرگترین گناهان از نظر دنیای مادی انجام داده باشم من از خدایم و بسوی او باز میگردم من نماینده خدا بر روی زمین هستم اومدم تا در دنیای مادی خلق کردن توسط خداوندم به کمک خداوندم تجربه کنم منو خدا به هم چسبیدهایم
من یاد گرفتم برای تغییر کردن به طرف مقابلم کاری نداشته باشم اگر از رفتار همسرمناراحت هستم باید فکر کنم که من چه افکاری نسبت به همسرم دارم که الان در این همزمانی نامناسب قرار گرفتم پس تقصیر با منه من فکر خوبی ندارم
نسبت به همسرم
یا هر کس دیگه باشه همین فرمول اجرا میشه من چه فکری دارم که در اون همزمانیها قرار میگیرم
نگرش من در مورد لطف خدا شامل حال انسانهاست کاملا میپذیرم چون میدونم مطمئنم ایمان دارم که خداوند در اول خلقت من همه چیز که من نیاز داشتم برای یه زندگی خوب و عالی رو برای من در بالاترین حد خودش قرار داده من ناخواسته نا دانسته افکاری شنیدم در ذهنم پرورش دادم نتونستم اون شرایط عالی تجربه و زندگی کنم پس در نتیجه الان اینجا هستم من خیلی قبول دارم ما همیشه مورد لطف و محبت خداوند قرار داریم چون لطف و محبت خداوند هم یکی از اون چیزهایی که خداوند در اول خلقتم به من هدیه داده
من خودم رو نه تنها شامل لطف و محبت خداوند میدانم بلکه هر موصوع دیگهای رو هم خودم شمال حال اون موصوع میدانم چون خداوندم در اول خلقتم همه اونها رو به من هدیه کرده من نمیدونستم اونها رو نمیشناسم بلد نبودم
من امروز داشتم از خیابون رد میشد م ماشینها خیلی تند میرفتن من با تمام احتیاطی میکردم نزدیک بود تصادف کنم یه لحظه دو قدم رفتم عقب ماشین رد شد من اینو شامل لطف و محبت خدا میدونم
من امروز رفتم بیرون یه لباس قیمت مناسب پیدا کردم آقاهه offزده بور من تونستم تهیه کنم این شمال لطف و محبت خداوند قرار گرفتن
من چند بار شفا گرفتم این شمال لطف و محبت خداوند
اینکه الان حالم خوب آرامش دارم شادم شمال لطف و محبت خداوند قرار گرفتن
اینکه الان من عضو سایت تناسب فکری و عضو این دوره شگفت انگیز هستم شمال لطف و محبت خداوند قرار گرفتن
اینکه من این آگاهیها رو درک میکنم حتی یکم این شمال لطف و محبت خداوند
اینکه من الان زنده هستم این شمال لطف و محبت خداوند
من هنوز یاد نگرفتم چطور حرف بزنم چطور رفتار کنم که مورد لطف و محبت خداوند قرار دارم ولی میدونم که قرار گرفتم وگرنه من این آگاهیها رو دریافت نمیکردم من اصلا این دوره رو نمیدیدم نه اینکه همون فایل مقدمه من بیام صفحه اول اونو ببینم اسم دل نوشته به من آرامش بده متعهد بشم تا آخر دوره من هستم
من کلا خیلی به صفحه اول نمیومدم مگر زمانی که حالم بد بود میخواستم یه فایل دیگه ای که جز درسهام دورهام نباشه رو گوش کنم تا حالم خوب بشه
بنام خداوند بخشنده و مهربان.
سلام به همه دوستان تشکر از شما دوست عزیز خانم ابوالحسنی ،
دیدگاه تان عالی و تاثیر گذار ه و من خیلی شبیه به جنابعالی رفتار و عمل می کردم وخیلی ونماز روزه صدقه و مخصوصاً زکات اهمیت میدادم.وزکات البته چون بانیت اطاعت فرمان خدا انجام میدم واقعاً برکت مالی برام داشته وداره .
این درشت نوشتن کامنت را از شما عزیز یاد گرفتم سپاسگزارم .
مرسی وخدارا شکر برای وجود، سایت ، استاد عزیز و شما خواهر خوشگل ومتین ام دوستتون دارم ،تحسین تون میکنم .
خدا یا شکرت خدایا شکرت ،خدایاشکرت
بنام خداوند بخشنده ومهربان
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان هم مسیرم
گام 16 از دوره زندگی با کمک خداوند
امروز که این آگاهی را دریافت کردم اون قسمت که نوشته شده بود الان که داری این نوشته را می خوانی نشانی از لطف خداوند به توست تمام وجودم غرق آرامش شد حال بسیار خوبی پیدا کردم
بله درسته همین که به این مسیر هدایت شدم تا برای شرایطم کاری کنم وتاقبل از مردنم در زندگیم تعقیر ایجاد کنم لطف خداست به من
سالهاست وقتی به نماز می ایستم می گویم خدایا دو رکعت نماز صبح می خوانم برای رضایت وخوشنوی تو وهمیشه تصورم این بوده با نماز خواندن وروزه گرفتن وحجاب داشتن وکارهای دیگه دارم رضایت خداوند را جلب می کنم اما هیچ وقت به این موضوع فکر نکرده بودم اگر من داعم دارم برای جلب رضایت خداوند کارهایی می کنم پس چرا نشانه ای از این رضایت در زندگیم نمی بینم؟
چکار دیگه ای باید بکنم تا رضایت خداوند به حد نصاب برسد واگر قبل از خواندن این نوشته ودیگر گام های دوره زندگی با کمک خداوند وزندگی با طعم خدا این سوال را از من می پرسیدن می گفتم چون خدا منو لایق نعمت هاش نمی دونه چون من آدم گناهکاری هستم چون گناه های زیادی دارم در کنار نماز واعمال مذهبی دیگه
اما در این دوره فهمیدم من پیش خدا ارزشمندم وبرای این احساس ارزشمندی لازم نیست هیچ کاری بکنم وهمواره خداوند با بخشیدن روح خودش در کالبد من وزنده بودنم وتجربه زندگی در زمین مرا ارزشمند کرده وبرای این ارزشمندی هیچ خللی نیست
درک من در باره بدون تغییر بودن خداوند الان با خواندن این نوشته این است که خداوند از ازل تا به ابد یکتاست وبدون تعقیر یعنی برای جلب رضایت تو هرکاری هم بکنی اون تعقییری نمی کند یعنی تلاش برای جلب رضایت باعث تعقیر او نمی شود که دلش بسوزه یا نظرش عوض بشه وزندگی منو تعقیر بده اون همواره سنتش و ذاتش بدون تعقیر هست که اگر این چنین نبود برای همه یک جور نبود یک خدای واحد نبود بنا به تلاش برای جلب رضایتش بین انسان ها فرق می گذاشت وقتی خدا همه را انسان خطاب کرده وهمه را به یک اندازه دوست داره پس چطور می شه انتطار داشت متغیر باشه این با ذات وجودی خداوند همخوانی نداره واینکه من تا حالا فکر می کردم باید در نیت نمازم تاکید کنم که برای جلب رضایت تو نماز می خوانم تاثیری برا وجود اون نداره
من دریافتم برای جلب رضایت خداوند هر کاری بکنم بی فایده است چون او هر تصوری از من داشته باشد با هیچ عملی از جانب من تعقیر نمی کند واین من هستم که باید خودم را تعقیر دهم
من باید تلاش کنم از این شرایط واز این طرز فکر ونگرش راجب خداوند دست بکشم وخودم را به سنت وقانون جهان اون نزدیک کنم من اگر قصد تعقیر در شرایط زندگیم را دارم دیگر بعد این همه سال باید متوجه شده باشم با هیچ کاری می توانم نظر خدا را به نفع خودم تعقیر دهم که اگر می شد این همه سال باید می شد از الان به بعد باید رویه دیگری را در پیش بگیرم وان هم تعقیر در وجود خودمه
در مورد لطف خداوند باید بگویم من هیچ وقت فکر نمی کردم بدون انجام دادن اعمال مذهبی همین طوری خودبه خودی می توانم مورد لطف خدا باشم وحتما حتما باید چیزهایی که گفته شده راجب خواسته خداوند وشرط خداوند برای بودن انسان خوب انجام دهم واگر غیر از این باشد باید منتظر هر عذاب وعقوبتی باشم هر گاه برایم اتفاقی می افتاد اگر سر نماز گریه نمی کزدم اگه دعا نمی کزدم اطمینان داشتم مشکلم حل نمی شود یعنی من انتظارم از خداوند رو اینجوری تعریف کرده بودم اینکه بدون تلاش و زجر دادن به خودم وگریه فراوان او لطفی وتوجهی به من نمی کند
غافل بودم سالها غفلت چشمم را کور کرده بود نمی دیدم چقدر مورد لطف خدا هستم اگر زندم اگر دارم نفس می کشم اگر این جهان با تمام عظمتش همه وهمه داره برای ایجاد احساس شادی ورضایت من از زندگی با نظم وبدون هیچ توقف وخللی در جریانه نشانه لطف خداست به من دیگر چطور باید نشان دهد مرا مورد لطف خودش دارد مگر جز او کسی قادر است کاری برای من بکند کسی قادر است اگر او نخواهد حتی سر سوزنی قدمی برای من بردارد اگر لطف او نباشد که من خیلی خیلی قبل تر ها باید می مردم وبا اولین بلایی که سر راهم بود نابود می شدم اصلا اون قبل از تولد من منو مورد لطف خودش قرار داده و با عشق فراوان وبی حد وحساب داره با ناز منو حمایت وهدایت می کنه
خیلی جاها واقعا شرایطم جوری بوده که آبروم در معرض خطر بوده وتوی اون لحظه فقط وفقط خداوند تونسته کمکم کنه آبرومو حفظ کنه ومنو مورد لطف خودش قرار بده خیلی اتفاقات تو مسیر زندگیم افتاده که اگه مورد لطف خداوند نبودم بدترین بلاها سرم می اومد دخترم از بچگی چند حادثه از سر گذرونده که فقط لطف خدا بوده الان سلامته وزندگی می کنه وهزاران موارد دیگه که خجالت می کشم بنویسم چون حتی اگه اونام نبوده باشه من بی نهایت مورد لطف خدا هستم که الان تو این مسیرم ودارم این نوشته رو می نویسم
من حقیقتش رو بگم تا قبل از دوره زندگی با کمک خداوند ودوره تعقیر زندگی و طعم خدا اصلا نمی دونستم منظور از تعقیر کردن تعقیر دادن خودم چیه اگه می شنیدم باید خودم تعقیر بدم. درکم این بود باید بیشتر نماز بخونم کمتر غیبت کنم حجاب داشته باشم سختی هارا تحمل کنم تا صابر باشم دروغ نگم کسی چیزی گفت جواب ندم اما الان متوجه شدم تنها راه ارتباط من با خدا فقط وفقط احساسه خدا نه سواد داره نه زبان خاصی ر.و برای ارتباط تایین کزده نه نیازی به تلاش برای جلب رضایتش داره فقط وفقط کافیه باورش کنم فکرم ونگرش رو راجبش عوض کنم اگه شرایطم رو دوست دارم ومی خوام تعقیر کنم راهش فقط تعقیر باورها ونگرش هامه وباید احساسی که به سمتش می فر ستم هماهنگ با خواسته ای باشه که ازش دارم یعنی احساسم مثل وقتی باشه که آروز وخواسته ام برآورده شده واینکه اگه می خوام زندگی گذشته گانم رو تجربه نکنم باید هیچ کس رو مقصر شرایط الانم ندونم وفقط وفقط خودم رو مسعول زندگی وسرنوشتم بدانم چون وقتی بدانم خودم چیزی را خراب کردم حتما راه درست کردنش برایم راحت تر خواهد بود هر چقدر فکر کنم شرایط جامعه دولت کشورها وتحریم ها واقتصادباعث مشکلات من هستند در آینده شرایط بدتری را تجربه خواهم کرد چون از طرف دیگه انتظارم از اوضاع مملکت رو به بهبودی نیست همش رو به بدتر شدنه پس طبیعی اوضاع من هم بدتر بشه
استاد این آگاهی چقدر به موقع بود الان ایام عیده وما می ریم مسافرت وبین آدمای که همه طرز فکر قبلا خودمون رو دارن ومدام راجب بدی ها نازیبایی ها ومشکلات و گرانی وخلاصه صحبت های منفی هستند وشرایط کمی برای ما سخت می شه شما با این آگاهی به ما کمک کردیم جملات جایگزین خوبی برای هجوم افکار منفی داشته باشیم
من همواره مورد لطف خدا هستم واین لطف از ازل تا به ابد شامل حال من است وهیچ نیازی برای جلب رضایت خداوند ندارم چون اون بی نهایت عاشق منه بی نهایت معجزه وحال خوب.در زندگیم جاری می کنه فقط کافیه باهاش سر این قضیه توافق کنم ومنم قبول کنم و بپذیرم خداوند همیشه مرا مورد لطف خودش قرار داده
من اگر گناهی مرتکب بشم طبیعی وفرصت جریانش همیشه هست کافیه عذاب وجدان نداشته باشم از خدا لطب ببخشش کنم وبه بخشندگی ایمان داشته باشم وتلاش کنم اون اشتباه رو تکرار نکنم بدونم خشم خدا وعذاب الهی هست که غیر طبیعی وخداوند هرگز برای من بدی نمی خواد این جمله خیلی به من کمک می کنه
هرچی خیر وخوبی هست در زندگیم از جانب خداست واگر کمی کاستی هست از جانب من است
الان احساس آرامش درونی خیلی زیادی دارم نگران هیچ چیزی نیستم برای هیچ چیزی ترسی ندارم همه وهمه را به خدا می سپارم وایمان دارم وسر توافقم هستم که تحت حمایت ولطف ورحمت خد ای عزیز ومهربان وبخشنده ام هستم واز این لحظه تصمیم گرفتم فقط برای عشق بازی با خدا وند وسپاسگزاری از انسان بودنم نماز بخونم ودیگه در نیت نمازم نمی گم برای جلب رضایت و خشنودی تو بلکه می گم خدایا سه رکعت نماز مغرب می خوانم برای سپاسگزاری از مورد لطف بودنم. عزیز بودنم نزد خودت😭
به نام خدای هستی بخش
همه ی ما انسان ها همیشه برای جلب رضایت خداوند خیلی از کارها و انجام دادیم ولی در پس انجام این کارها باور و نگرش ما نسبت به خداوند چیز دیگه ای بوده ظاهر نماز خواندن و روزه گرفتن اطاعت از خداوند و ایمان به یکتا بودن خداوند. ولی اعمال ما چیزی خلاف این عبادت های ظاهری بوده هروقت به تنگنا افتادیم انتظار کمک از هر کسی داشتیم و کلا خداوند رو فراموش میکردیم دست به دامن هرکس وناکسی میشدیم الا اینکه از همون خدایی که مثلاً داریم پرستشش میکنیم و ادعای ایمان داشتن بهش رو داریم بخوایم. نمازی مورد قبوله که کلمه به کلمه اون که خداوند رو توصیف میکنه درک کنیم نه فقط خم و راست بشیم و یکسری حرکات و جملات رو به زبون بیاریم اگر ما از همون ابتدا بهمون آزموش میدادن که انجام این اعمال برای شناخت خداوند برای خودمونه خداوند اینها و فرستاده که مارو راهنمایی کنه نقشه راه بهمون داده و بقیه شو به عهده خودمون گذاشته که ازشون چطوری استفاده کنیم .اون هارو فقط اعمالی که باید انجام بدیم میدونیم یا وسیله سعادت خودمون ؟هیچ کار خداوند عبس و بیهوده نیست اون آفریدگار ماست پس مارو بهتر از هر چیزی میشناسه و میدونه وسیله سعادت ما چیه .ولی متاسفانه ما تمام این اعمال رو از سر اجبار و زور انجام دادیم بدون کمترین درکی .اینکه همیشه فکر کردیم خداوند دائما از ما ناراضیه و ما باید یه سری اعمال رو انجام بدیم که شاید مورد لطف خداوند قرار بگیریم ولی قضیه چیز دیگه ای ما دائما مورد لطف خداوندیم اصلا نیازی نیست کاری انجام بدیم ،خداوند به وسیله این اعمال میخواسته به ما بفهمونه که ما همواره مورد لطف ش هستیم و همیشه به فکر ماست و تنها خواسته ش سعادت و خوشبختی ماست خداوند اصلا به این اعمال ما نیازی نداره پس هرچیزی بوده برای ما بوده این یعنی لطف خداوند .همه قوانین جهان رو برای سعادت ما تنظیم کرده که فقط کافیه ما باهاش هماهنگ بشیم و سعادت و خوشبختی رو نصیب خودمون بکنیم
سلام به همراهان
مرتب وسالهای طولانی که فکر میکردم فقط یکسری رفتارهای مذهبی واعتقادی باعث رضایت خداست وسپس لطف خدا
اگرچه با حال بد بیشتر اوقات این مناسک بجا می امد وتاثیری نداشت الا ناامیدی و حال بد
خداوند وقوانین الهی او از ازل بیتغییر ودست نخورده بوده اند وپایدار واین جزو ذات پروردگار وکائنات وجهان وهستی است این ماییم که میبایست براساس این قوانین ثابت عمل کنیم وتغییر کنیم تا مورد لطف خدا قرار بگیریم
میبایست متمرکز برخود براساس قوانین ثابت الهی راسخ قدم تغییرکنیم وپیشرفت تا شامل حال لطف خدا قرار بگیریم
اگرچه بایدپذیرفت که ما همواره ودرطول زندگی مورد رحمت ولطف دائمی خدا بوده اییم واگرنبود لطف رب که هیچ
من هم اکنون ودراین لحظه بر این باورم که مورد رضایت خداوند هستم واومرا همواره مورد رحمت خودش قرار میدهد همچنان که برای همه بنده ها چنین عمل میکند اگر بخواهند
واوست تغییر ناپذیر و ماندنی وجاودان
من فکر میکنم همیشه مورد لطف خداوند هستم و خدا خیای به من توجه ویژه ای داره ولی وقتی گناه میکنم به خودم ظلم میکنم مثلا ارزش من خیلی فراتر از اون که غیبت کنم یا مثلا اینکه من خیلی بزرگتر از اونم که حسادت کنم اگر حسادت کنم یعنی من کم هستم کمبود دارم و فکر میکنم باید لا خوشی دیگران خوش باشم نگاه من به گناه اینطوری
خداوند بدون تغییر یعنی اینکه همواره محبتش در جریان بخشندگی و عفو را دارد و این بستگی داره که تو از اون چشمه چه قدر برداری و اگر گرفتار سختی میشی از خودته مثلا من اگر خودم رو با سطحی بالاتر مقایسه کنم و حرص بخورم و احساس کمبود کنم و راضی نباشم از زندگیم یا فردی که حتی همه ما میبینیم در اطرافیانمان که امکانات کمی هم داره ولی شاده و قشنگ زندگی میکنه
مثلا برای دخترم پیراهنی میخرم اون پرت کنه و بگه دوسش ندارم من دفعه بعد براس نمیخرم چون به من گفته دوست ندارم پس در واقع من مقصر نیستم اون با رفتارش با احساسش به من فهموند نمیخواد
من باید خودم را تغییر بدم چون قادر به تغییر ذات لایتناهی نیستم
یک سری از نعمتها شامل همه میشود مثل باران شما وقتی باغی را اب بدهی علف هرز و درخت زردالو هر دو اب میخورن
یک سری نعمتها شامل بعضی ها میشود انها که خودشان خواستند
من خودم را دریافت لطف خدا میبینم جون زمان ان رسیده که تغییر کنم
سلام برخدایی مهربان وبخشتده من
سلام براستاد عطار روشن وهمه دوستان هم مسیر
من وفتی وارد سایت شدم کلی افکار داشتم که چرا من چاق شدم دانش این رو نداشتمکه جطور چاق شدم کلی بهانه داشتم. که. همه. وهمه. ازخودم نبود به.بیرون از خودم. کشیده میشدوهیچ. مسئولیتی رو فبول نداشتم که من باعث این وضعیت. هستم.
شاید باره. میگفتمکه من زیاد ازنیازم. مصرف کردم وجاق شدم ولی بازم بهانه ژنتیک مواد نگه دارنده وگلی بهانه برای. رهایی از این مسئولیت بود
اول فبول این مسئولیت بود تازه دریافتم اکه همه و همه. خودم مسئول هستم با گردن کرفتن این کاره تازه رنک نور تازهای به وجود زده شد چون اگه. من خراب. گردم پس برای درست گردن هیچ. نیاز به دیگران نیست کاره خودم هست. وبه این شکل اون بزرگی چاقی تو ذهنم از قدرتش بسیار. کاسته شد.
باوره محمکی تو. مسیر برای ایجاد شد من حتما نتیجه می گیرم وارام آرام مسیر تناسب رو طی. کردم و تازه متوجه شدمدکه این مسیر یی قانون بزرکی رود نبال میکنه
تو هر بخش هز زندگی که من دجار مشکل شدم همه و همه توحه تو بخش منفی زمان بیشتر بودن حرف زدن تکرار کردن و صحبت هم تو ذهنم و هم در برخورد با دیگران بود
وفتی دانش این مسیر رو دارم کم کم تو ذهنم راول اندوخته می کنم اون به شکل کار آمدی تودزندگی من داره خودش نشون میده زمان نیاز داره که اوننتیجه جلوه کنه اویل کاره انتطار اون جلوه کاره، اشتباهی هست
که متاسفانه همه افراد داران از جمله خود من داشتم
چون بعد از اندوختن. اطلاعات به شکل عمل کرد رو در بیاریم ارام ارم هم راهکار و هم توجه تو بخش مثبت
بره ودر نتیجه در اثر تکرار اون به راه روش زندگی تبدیل میشه و در ادامه نتیجه اول بازمو کم کم و بد به شکل بزرکتر وارد زندگی میشه در اثر تکرارها روش جدید اشتباه هم داریم در اثر کم کردن اشتباهات اون مپیشه راه زندگی جدید تازه خودمون وزندگی آهسته به سمت تغییر به پیش میره
ویی زمان باراش نعمت و فراوانی به سمت ما میاد اویل اون نتیجه کم هست تو زمان طولانی که من وقت دادم هی بازم تومسبر بودم تکرار کردم حس حال خوب بود حالا اون به شکل باراش خودش نشون میده تپ در هربخش که پا داریم روی خودم کاره میکنم چه بخواد تناسب جسمی باشه چه بخواد روابط باشه و توبخش خداشناسی که تو نگاه واقعا من نیاز به این نگاه عالی به خدایی خودم داشتم برای من نیاز واقعی زندگی بود که با کمک خدایی عزیزم حالا اون تغییرات داره نتجه وارد سه بخش از زندگی من میشه
بخش اول تناسب بخش دوم کمک خدا وبخش سوم روابط با دیگران هست هنوز توبخش استقال مالی اون نتیجه رو دنمیشه برام ایجاد بشه توسال آینده روی این بخش هم باید کاره انجام بدم برای یی سال تو زمان کم که من دورن این مسبر هستم دست اداره عالی رو شاهد هستم
تو این. مدت که ۱۹ فرودین تازه میشه یی سال که تو بخش درست قرا گرفتمدوره تهیه کردم از ریشه کاره روی خودم بخشهای انجام دادم تونگاه من اگه مندوره تهیه نمیگردم امکان برطرف کردن اون به شکل خوب نبودچون من اون زمانکه توبخش رایگان بودم
وبه شکل پراکنده بودولی وفتی وارد مسبردوره ورده به سرزمین لاغرها شدم اونوریشه یابی کمک بزرگی رو به منگرد چون دریافتمکه ریشه توبخش لاغری چقدراسیب دیده اون وبخش رو با کمک گرفتن ازخدایی خودم به شکلی که خودم کاملا فبول دارم ترمیم کردم ولی بازم زمان نیاز هست که تناسب اون بخش هم به منبه شکل کامل برسه
بعد وفتی دوره خدا هرکزدیرنمیکند رو شرکتکردن باره هی میگفتم که چه خوب من اول دوره تناسب لاغری رو آموزش دیدم اگه اون بخش نبود امکاندریافت خوب اون با تمرنهای این بخش که واقعا برای انجام بعضی انقدرانرژی زمان قرار دادم که به شکل خستکی کاره سخت آنجا شد و این زمان. اون داره تو بخش وربط و کمک گرفتم از خدای خودم اون رشت پیشرفت رو داره انجام میشه من تو همه این مسبر کمک دریافت کردم من حس ازشمندی ولایقت رو پر رنک کردم در. نتیجه متوجه شدم
من لایق بهترینه هستم و بد از ۱۲ سال وسایل منزلم رو با سلیقه خودم خرید کردم اون با شرایط. من همسو شد خرید به شکلی انجام بشه که اولین حرکت کردن درخواست کمک ازخدای خودم بود
اونم به شکل اسونو راحت خواستمدوکمک به شکلی بود که تو مکانی ماشین نگه داشتیمهمه حا رو بچه چرخیدن برکشتن من با هشون همراه شدم واسون انجام شد که من دچار مشکل نشم وهمه کمک خدایی عزیزم بود
جون افکار تو بخش درستش وفراونی نعمت رسیده حتی برای خرید پرده مبل دخترها هی میگفتن دیر اقدامکردی بهت تحویل نمیدن امکان نداره درصورتی که طی ۶ روز پرده به دستم رسبد اون زدم مبلم تویی ۲۴ ساعت خرید آمد آنها رو چیدم و خونه از تازکی داره موج میزنه و حس شادی تو خونه حس میشه ودریافت یی سال کار کرده من هست
اول این باروه تو بخش خداشناسی داشتم که خرید بیش ازدنیازم اسراف هست و اگه بشه مصرف بشه بهتر هست وگناه. نمیشه وسایل که نیازه داریی اگه بشه استفاده کنم بهتر است
چون خرید به این شکل اسراف هست ونباید انجام بدم به این باوره من بود ولی دریافتم که خدای عزیزم این نگاه من رو گناه نمیبینه اون تو نگاه من وباره منهست
چون خدایی مهربان نعمت رو برای استفاده هر بنده به خلق کرده نه برای بودن و استفاده نکردن پس باوره من اشکال داشت تو بخش لاغری کلی باوره رو برطرف کردم و تو بخش خدایی عزیز کلی باوره مشکل دار داشتم که آنها رو برطرف کردم متوجه شدم و تو. روابط بازم باوره اشتباه دارم با بر طرف کردم.و اون بخش داره نتیجه خوب تو زندگی ایجاد شده
خدا پشت وپنا هتون یا حق. حق. نگه ددارتون
باسلام خدمت شما استاد عزیز
۱_نگرش من از کودکی و زمانی که تحت تربیت بزرگتر ها بودم این بوده که برای جلب رضایت خداوند باید هرچه در انجام اعمالش گفته شده را سروقت و کامل انجام بدیم ،اون زمان من از روی احساس ترس از گناه و ترد شدن از درگاه خداوند همیشه وظایف و اعمال دینی رو به صورت خیلی خوب و کاملی رعایت میکردم ولی حال درونم خوب نبود،
۲_خیلی از کارایی که من در بیستو چند سال از زندگیم انجام میدادم که همیشه احساس کنم خدا از من راضی هست نماز اول وقت بوده روزه گرفتن بوده حتی گاهی از شدت گرسنگی حالم بد میشد ادامه میدادم که خدایا نکنه گناب کنم ، حجاب کامل من بوده که سعی میکردم از ترس عذاب خدا و این که شنیده بودم از تار موهایمان اویز میشویم رو رعایت کنم که گناه نکنم،و همینطور زندگی من در بیست و یک سال گذشت ،
خداوند یکتاست و او تغییر نمیکند بلکه من درک کردم از زمانی که افکار و نگرش من تغییر کرده است بر اساس تغییرات من است که مورد لطف خداوند هستم و در زندگیم به تجربه س خواسته هام میرسم و به نعمت های خداوند، من درک کردم هر کس بر اساس افکار خودش هست که اتفاق ها و شرایط زندگیش زو میسازد و خلق میکند و خدا بر اساس تغییرات ما تغییر میکند ر اساس باور و شناخت درست ما یعنی انتخاب مارا به ما میدهد،
۳_ وقتی میگیم خدا بدون تغییر است پس یعنی خدا خق و قدرت انتخاب رو به ما داده است تا با انتخاب خوبی یا بدی زندگی کنیم و تجربه بدست بیاریم حالا این انتخاب میتونه خوبی باشه یعنی اگاهی شناخت خود و خدا و یا عشق و مهربانی و ارامش که از افکاری درست نعشت میگیرد،پس لازم نیست کارخاصی برای رضایت خدا انجام بدیم فقط باید با انتخاب درست افکاری درست نسبت به خود و زندگی و خداوند داشته باشیم لون خودش راضی هست وقتی ما راضی باشیم
۴_ قطعاً باید برای تغییر زندگی اول خودمان رو تغییر بدیم یعنی افکار و باورها و شنیدهها و آنچه به ما گفتهاند و این کار آسونی هم برای بعضی انسانها نیست چون سخته که باورهایی که یک عمر شنیدهای تغییر بدی اما من خواستم و موفق به این تغییرات خوب شدم و نتیجه تغییر درست اتفاق ها و قدرت ذهنم،
۴_ از زمانی که خواستم و تغییر کردم لطف خداوند شامل حال من هم شد دیگه احساس غمگین بودن ندارم و احساس شادی درونی رو با تغییر باورهای خودم خلق کردم ،
خداوند نعمتهای خودش را از روی لطف و رحمت به همه انسانها نازل میکند و این شامل همه انسانهای خوب و با خدا میشود انسانهایی که خلق او هستند ،و تنها خدا هست که بین بندههایش تفاوتی قائل نمیشود،
۵_ من در زندگیم بسیار مورد لطف خداوند قرار گرفتهام مثلاً زمانی که نوزاد بودم و زردی خون بالایی داشتم با لطف خدا سلامتی یافتم ، زمانی که به دلیل بیاحتیاطی از روی دوچرخه افتادم و سرم آسیب دید باز هم مورد لطف خداوند قرار گرفتم، همین که من آرامش یافتم و دیگه مثل گذشته انسانی زودرنج و ناراحت نیستم و افکاری مناسب دارم یعنی خداوند خواسته قلبم توجه کرده است و مرا در این مسیر خوب هدایت کرده پس مورد لطف خداوند قرار گرفتهام ،
۶_ من امروزه به دلیل آگاهی و باورهای خودم ایمان و توکل خودم به خدایی که نشانههای خوبی برای من فرستاده و گفته که وعده خودش را عملی میکند و درهای لطف و رحمتش رو بر انسانهایی که این نشانهها رو میبینند و باور میکنند و آگاهی خوبی درباره شناخت خود و خداوند دارند میفرستد و لطف خداوند مستحق من هم هست و من خودم رو لایق این لطف میدانم زیرا من بنده خوب اون هستم که از روح خدا در من دمیده شده است،
باتشکرازشما