0

قانون انتظار، گنج پنهان (قسمت هشتم)

گنج پنهان لاغری
اندازه متن

انسان ها در طول زندگی خود پیوسته در حال تلاش برای تغییر شرایط خود هستند. آنها دوست دارند پیشرفت کنند و به آرزوهایشان برسند اما در بیشتر مواقع آنچه که تجربه می کنند شباهتی با آنچه که آرزو دارند ندارد.

آگاهی نداشتن از قانون انتظار سبب می شود که تلاش های ما برای تحقق خواسته هایمان حتی نتیجه عکس داشته باشد.

قانون انتظار

قانون انتظار

سال هاست در مسیر تغییر کردن و تجربه شرایط دلخواه در زندگی ام هستم. در این مدت آگاهی های متنوع از طریق کتاب ها، دوره های آموزشی و تجربه های شخصی کسب کردم.

درباره قانون انتظار در کتاب های مختلف مطلب خوانده ام و از زبان اساتید متعدد از کشورها و فرهنگ های مختلف درباره قانون انتظار شنیده ام.

اگر برای درک قانون انتظار در اینترنت یا کتاب ها جستجو کنید با نوشته های مشابه این مواجه خواهید شد:

  • انسان‌ها به دنبال راه‌هایی برای کنترل سرنوشت و جذب خواسته‌های خود بوده‌اند. در این میان، قانون انتظار به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای موفقیت و خوشبختی شناخته می‌شود.
  • قانون انتظار بر این اصل ساده استوار است که افکار و باورهای ما نقش تعیین‌کننده‌ای در جذب اتفاقات به زندگی ما دارند. به عبارت دیگر، آنچه را که به شدت انتظار آن را داشته باشیم، به واقعیت تبدیل می‌شود. قانون انتظار: راز جذب آرزوها و خلق زندگی رؤیایی شما

مقدمه:

  • چگونه از قانون انتظار استفاده کنیم؟

برای استفاده از قانون انتظار، باید مراحل زیر را دنبال کنید:

۱. اهداف خود را به طور واضح و مشخص تعریف کنید. دقیقاً بدانید که چه چیزی می‌خواهید به آن دست پیدا کنید.

۲. باور عمیقی به امکان‌پذیری اهدافتان داشته باشید. به خودتان ایمان داشته باشید که می‌توانید به آنچه می‌خواهید برسید.

۳. روی اهدافتان تمرکز کنید. به طور مداوم به خواسته‌های خود فکر کنید و آنها را در ذهن خود تجسم کنید.

۴. احساسات مثبت را در خود پرورش دهید. شادی، سپاسگزاری و عشق را به طور مداوم در وجود خود احساس کنید.

۵. اقدام کنید. منتظر نمانید تا همه چیز به طور معجزه آسایی اتفاق بیفتد. برای رسیدن به اهدافتان تلاش کنید و از فرصت‌هایی که در مسیرتان پیش می‌آید استفاده کنید.

نگرش شخصی من درباره قانون انتظار

به نظر من تنها راز جهان هستی که مایه سعادت و خوشبختی در دو جهان است (قانون انتظار) است.

انتظار هر آنچه را داشته باشید، تجربه خواهید کرد.

اما قانون انتظار را نمی توان با مطالعه آنچه در رسانه ها یا کتاب ها گفته می شود آموخت چون آنچه دیکته شده است مانند دستور العمل های آشپزی است:

اول اهداف خود را مشخص کنید، سپس باورهای عمیق نسبت به امکان پذیر بودن اهداف تان ایجاد کنید و …..

این طریق دستور العمل ها شاید برای تهیه یک وعده غذای ساده کارآمد باشد اما برای سروسامان دادن به زندگی هرگز موثر و کارآمد نیست.

اینکه ما تصمیم می گیریم یا متعهد می شویم که به فلان خواسته خود برسیم یا تصمیم می گیریم فلان کسب و کار را شروع کنیم یک تصمیم آگاهانه است که عمل کردن به آنچه برای تحقق آن نیاز است مستلزم صرف انرژی و تمرکز زیاد ذهنی و مغزی دارد. موضوعی که اصلا مورد علاقه مغز انسان نمی باشد.

صرف انرژی برای مغز مانند زنگ خطر است، زنگ خطر اتلاف انرژی. به همین دلیل است که همه انسانها در مدت حیات خود بارها تصمیم می گیرند تغییری در شرایط خود ایجاد کنند اما چند روز یا چند هفته بعد از تصمیم خود غافل می شوند.

مغز انسان تمایلی به صرف انرژی برای تمرکز کردن ندارد بنابراین یادگیری مهارت استفاده از قانون انتظار بر اساس آنچه در کتاب ها شرح داده شده است نیاز به صرف انرژی زیاد دارد و این شرایط اصلا خوشایند مغز نمی باشد.

به همین دلیل است که قانون انتظار در مغز به شکل ناخودآگاه شکل می گیرد چون هر عملی به صورت ناخودآگاه انجام شود با حداقل صرف انرژی از طرف مغز انجام خواهد شد.

چگونگی شکل گیری انتظار

قانون انتظار به دو شکل کلی در مغز انسان شکل می گیرد:

۱- شکل گیری انتظار بر اساس تصمیمات آگاهانه با صرف انرژی زیاد.

۲- شکل گیری انتظار بر اساس فعالیت ناخودآگاه با صرف انرژی بسیار کم.

زمانی که شما به هر دلیل تصمیم می گرید که زندگی خود را تغییر دهید وارد مرحله تصمیم آگاهانه برای ایجاد انتظار در مغز خود می شوید.

این تصمیم به شدت نیاز به صرف انرژی در مدت زمان طولانی دارد و از طرف مغز پذیرفته نیست.

اما زمانی که شما از طریق در معرض دیدن و شنیدن قرار می دهید با صرف حداقل انرژی قانون انتظار در مغز شما شکل می گیرد و نتایج و شرایط را در زندگی شما رقم می زند.

ما برای شنیدن یا دیدن نیاز به تصمیم آگاهانه نداریم. شاید برای رفتن به سینما نیاز به تصمیم آگاهانه برای خارج شدن از خانه و رفتن تا سینما داشته باشید اما در هنگام تماشای فیلم نیاز به تصمیم آگاهانه و صرف انرژی نیست.

بنابراین انسان در بیشتر اوقات زندگی خود، به شکل ناخودآگاه در حال شکل دادن انتظار خود از زندگی با استفاده از اطلاعاتی است که از طریق دیدن و شنیدن وارد مغز او می شود.

حتما این تجربه را دارید که ساعتها مشغول گفتگو کردن با دیگران بوده اید بدون اینکه احساس خستگی کنید اما زمانی که تصمیم می گیرید مطالعه کنید بعد از خواندن چند صفحه احساس خستگی می کنید.

چون کتاب خواندن یک تصمیم و فعالیت آگاهانه است اما برای صحبت کردن و شنیدن نیاز به تصمیم آگاهانه و صرف انرژی زیاد ندارید.

انتظارشو نداشتم
قانون انتظار

انتظارشو نداشتم!

یکی از مبهم ترین چالش های ذهن افراد مواجه شدن با شرایط و اتفاقاتی است که انتظار آن را ندارد.

بارها در زندگی در شرایطی قرار گرفته بودم که نه تنها به خودم بلکه به دیگران هم می گفتم انتظارشو نداشتم!

بارها از زبان دیگران شنیده ام که در واکنش به اتفاقی که در زندگی شان رخ داده است از عبارت انتظارشو نداشتم استفاده کرده اند.

چرا ما بارها در زندگی با شرایطی مواجه می شویم که انتظارش را نداری؟!

به این دلیل که حجم اطلاعات و آگاهی هایی که به شکل ناخودآگاه و بدون هدف وارد مغز ما می شود به مراتب بیشتر از حجم آگاهی ها و اطلاعات آگاهانه است.

بنابراین این طبعی است که با شرایطی در زندگی مواجه شویم که انتظار آن را نداشته ایم.

حتی ممکن است افراد مدت ها به شکل آگاهانه بر خواسته ها و اهدافشان تمرکز کرده باشند اما باز هم از اینکه با شرایطی مواجه می شوند که انتظارشو نداشتند شوکه می شوند.

باز هم دلیل آن بیشتر بودن اطلاعاتی است که به شکل ناآگاهانه و روزمره در ارتباط با دیگر انسانها وارد مغز ما می شود.

اگر فردی به شکل تکراری در معرض شنیدن و اطلاع از اتفاقات زندگی دیگران قرار بگیرید به شکل ناخوداگاه انتظار تجربه آن شرایط در مغز فرد شنونده ایجاد می شود.

به همین دلیل است که فرد با مواجه شدن با اتفاقات زندگی خویش از آنچه رخ داده متعجب می شود و می گوید انتظارشو نداشتم.

چون آگاهانه برای رخ دادن اتفاقات ناخوشایند برنامه ریزی نکرده یا آرزوی تجربه آنها را نداشته است متعجب می شود که چرا با این شرایط مواجه شده است.

در مشاوره هایی که با افراد مختلف داشته ام بارها با این سوال مواجه شده ام که چرا فلان اتفاق برای من رخ داد با اینکه من هیچوقت به این اتفاق فکر نکرده بودم؟!

پاسخ این است که هیچ کس به شکل آگاهانه و از سر علاقه به وقوع اتفاق بد فکر نمی کند بلکه به شکل ناآگاهانه بارها در معرض شنیدن و دیدن شرایط و اتفاقات بدی که برای دیگران قرار گرفته است قرار می گیرد بدون اینکه بداند در حال جمع آوری اطلاعات برای اساس قانون انتظار است.

نتیجه گیری

خیلی مهم است که به شکل آگاهانه برای زندگی خود برنامه و هدف داشته باشید اما اگر مراقب ورودی های مغز خود نباشید هرچقدر تلاش کنید با استفاده از قانون انتظار زندگی خود را متحول کنید موفقیتی کسب نخواهید کرد.

چون حجم اطلاعاتی که از طریق شنیدن و دیدن بدون نیاز به زحمت و صرف انرژی وارد مغز شما می شود به مراتب بیشتر آن چیزی است که با صرف انرژی و زمان وارد ذهن خودی می کنید.

از آنجا که مغز انسان تمایل به استفاده از آگاهی های تکرار شونده دارند بنابراین همیشه به صورت ناخودآگاه و ناآگاهانه از قانون انتظار در زندگی خود استفاده می کنند.

از آنجا که تصمیمات و واکنش های ناآگاهانه در بیشتر مواقع صحیح و حساب شده نمی باشند بنابراین نتیجه کلی زندگی با عدم رضایت از وضعیت و شرایط موجود همراه خواهد بود.

تکرار کردن محتوایی آموزشی باعث بهبود درک و نفوذ آگاهی در ذهن ناخودآگاه می شود.

نوشتن تمرینات باعث گسترش آگاهی در ذهن و منطبق شدن با شرایط فردی استفاده کننده می شود.

 باور و قدرت ذهن را به شدت قوی می کنم و می گم من لاغری رو به دست آوردم ولی با ذهنم سلامتی  رو به دست میارم چون دارم خالق این ذهن را به شکل خوب می شناسم. 

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن


اطلاعات محتوای این قسمت:

عنوان مطلب آموزشی: با ذهن می شود لاغر شد اما با فکر نه!  (لینک مطلب)

نویسنده دیدگاه: خانم گلی عزیز (پروفایل عمومی)

محتوای دیدگاه: ۳۹۹ کلمه (لینک دیدگاه)

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.43 از 75 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44580
10 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار زهرا
      1403/04/21 14:22
      مدت عضویت: 467 روز
      امتیاز کاربر: 13930 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 627 کلمه

      سلام استاد 

      در این فایل خیلی آگاهی وجود دارد .من اوایل با حس بسیار خوبی و شور و اشتیاق در این مسیر بودم و خوب سایز کم کرده بودم ولی گاهی مواقع روی وزنه می رفتم و احساس خود را خراب می کردم چون وزن من کم نشده بود و انتظار من از خودم کم کردن وزنم بود و اصلا به تغییرات درونی و احساسم و حتی کاهش سایزم هم توجه نمی کردم ووقتی در یکی از فایلها فهمیدم که من نباید به وزنم توجه کنم واگر احساسم خوبه در مسیرم و اضافه وزن میوه ی درخت چاقی است و من باید افت درخت چاقی را از ریشه درمان کنم و  فهمیدم چقدر بین چاقی و اضافه وزن تفاوت است و وزن من هرگزاستپ نمیشه چون تا زمانی که من زنده هستم سرعت ترمیم در بدن من وجود دارد و هر بار من با پرخوری سرعت تخریب را زیاد می کنم و با این آگاهی‌ها خدارا شکر اشتیاق خود را برای بودن در مسیر زیاد کردم و عجله برای لاغری را کاهش دادم 

      استاد من تا سن ۴۶ سال ۵۰ کیلو اضافه وزن را بوجود آوردم وان هم کم کم نه یک دفعه و خدارا شکر در طی یکسال بودن در این مسیر ۲۰ کیلوکم کردم وقتی توجه کردم دیدم سرعت ترمیم در بدن من خیلی بیشتر از تخریب است چون ترمیم جلوی تخریب بیشتر را گرفته است وگرنه من در این ۴۶ سال الان باید خیلی بیشتر اضافه می کردم و اول از خداوند و بعد از شما ممنون هستم که در این مسیر همراه و راهنمای ما هستید و هر کجا که برای من سوالی پیش می آید یا همان روز و یا چند روز بعد فایل مورد نظر را می بینم و جواب سوال خودم را دریافت می کردم و ایمان دارم اگر با همین روش پیش بروم و عجله نکنم انشاالله سال آینده من ۲۰ کیلو را از دست می دهم و کم کم به وزن ایده آل خودم می رسم 

      من نباید به وزن و روند لاغری خودم زیاد توجه کنم با دقت به عکسهای خودم . در آیینه خودم را کنترل کنم . وزن کشی نکنم . به صحبت‌های دیگران در مورد خودم و چاقی توجه نکنم . خودم را با لباسهایم سایز نکنم . به نحوه کاهش چربی در بدن دقت و سوال نکنم . یه حرفهای خانم منفی باف توجه نکنم 

      .به این مسر شک نکنم و با اطمینان و ایمان مسیر را آدمه بدهم و با این کارها انتظار لاغر شدن را در خودم بوجود بیاورم 

      قانون انتظار یعنی اینکه من به هدف خودم که متناسب شدن است ایمان داشته باشم و ایمان و باور داشته باشم من از این مسیر متناسب خواهم شد و برای رسیدن به هدفم تلاش کنم هرروز فایلها را گوش بدهم .باورهای اشتباه را از ذهنم بیرون کنم و فایلهای جدید در مورد لاغری را جایگزین کنم و احساسم را برای رسیدن به لاغری شاد نگه دارم و برای رسیدن به هدفم اقدام کنم و ایمان داشته باشم که همانطور که استاد و بسیاری از دوستان متناسب شدند من هم متناسب خواهم شد فقط عجله نکنم و کم کم در مسیر اطلاعات را یاد بگیرم و گوش به حرف خانم منفی باف ندهم که  می گوید حالا که چی ؟ تو اصلا لاغر نشدی . فلانی با توفرق می‌کند.تو از این مسیر لاغر نمی شوی چون نه ورزش میکنی و نه رژیم میگیری .  و هی خواسته باشه احساس من را بد کند چون ذهن ما می خواهد با  واقعیت ظاهر وجود چاقی ما ابتدا احساس ما را بد کند و اعتماد به نفس ما را پایین بیاورد و در نتیجه ما را از مسیر خارج کند 

      پس من با ایمان و اعتماد به این مسیر که لاغری آسان‌ترین کار دنیاست هرروز در این مسیر هستم و انشاالله تا چند سال دیگه به وزن ایده آل خودم خواهم رسید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم