0

گام ۸۲: چطور لاغر بشم؟ با رنج یا آسانی

چطور لاغر بشم
اندازه متن

چطور لاغر بشم؟ سوالی است که بارها در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند مطرح می شود و برای یافتن جواب آن روش های مختلفی را اجرا کرده اند اما پاسخ مناسبی برای سوال خود پیدا نکرده اند.

واکنش ما به مسائل زندگی

همه ما در زندگی به مسائل و مشکلاتی برمی‌خوریم و سپس به چگونگی برطرف کردن آن فکر می کنیم.

زمانی که با چاقی مواجه می‌شویم به چطور لاغر بشم فکر می‌کنیم.

وقتی به مشکلات مالی برمی‌خوریم به چگونه ثروتمند شدن فکر می‌کنیم. و زمانی که در رابطه‌ای احساس شکست و ناامیدی می‌کنیم به چگونه داشتن رابطه‌ای عاشقانه فکر می‌کنیم.

حل مسائل زندگی

مواقعی هم در زندگی هست که با مشاهده شرایطی که فرد دیگری در زندگی دارد به چگونه رسیدن و داشتن آن شرایط فکر می کنیم.

وقتی فردی را می بینیم که هرچه دلش می خواهد می خورد اما متناسب است، دوست داریم در شرایط آن فرد باشیم و با خود درباره چطور لاغر بشم؟ فکر می کنیم.

نکته قابل توجه در پیدا کردن پاسخ مناسب برای چگونه‌هایی که در ذهن ما شکل می‌گیرد این است که ما برای برخی از چگونه‌های ذهن خود می‌دانیم که باید آموزش ببینیم.

به عنوان مثال:

اگر این سوال در ذهن ما شکل بگیرد که چگونه نوازنده شوم؟ شاید اولین پاسخی که در ذهن ما شکل می‌گیرد این باشد که باید در کلاس آموزشی شرکت کنم.

اگر بخواهیم مکانیک شویم می‌دانیم باید نزد فردی که تخصص در تعمییر خودرو دارد مشغول کار شویم یا در کلاس‌های آموزش مکانیک شرکت کنیم.

اما هر بار که این سوال در ذهن ما شکل گرفته است که چطور لاغر بشم؟ پاسخ های متفاونی در ذهن ما ایجاد شده است.

  • باید برنامه رژیم غذایی برای لاغر شدن داشته باشم.
  • باید ورزش کردن را شروع کنم و در باشگاه ثبت نام کنم.
  • باید از داروهای چربی سوز استفاده کنم.
  • باید فعالیت بیشتری داشته باشم تا سوخت و ساز بدنم بیشتر شود.
یادگیری موضوعات مختلف

یادگیری موضوعات مختلف در زندگی

اگر شما برای پاسخ هر چگونه ای که در زندگی با آن مواجه شده باشید اقدام کرده باشید،‌ حتما مقداری در رسیدن به پاسخ آن موفق بوده اید.

اگر در زندگی به چگونه رانندگی یاد بگیرم، برخورد کرده باشید، احتمالا در کلاس های آموزش رانندگی شرکت کرده‌اید و به اندازه علاقه و استمرار خود رانندگی را یاد گرفته اید.

اما چرا برای پاسخ چطور لاغر بشم؟ موفقیتی کسب نکرده‌اید!!

چون هر بار که به دنبال پاسخ چطور لاغر بشم؟ بوده ایم از روش هایی استفاده کرده‌اید که لاغر شدن را به ما آموزش نداده‌اند بلکه سعی و تلاش کرده‌اند چاقی ما را برطرف کنند و از آنجایی که مرکز یادگیری جسم ما مغز است،‌ بنابرین تلاش برای یاد دادن لاغری به جسم بی فایده خواهد بود.

همانطور که یادگیری هر موضوعی در زندگی مثل نواختن گیتار،‌ رانندگی،‌ آشپزی،‌ خیاطی،‌ مکانیکی و هرچیزی از مغز شروع شده و پس از یادگیری از طریق جسم می‌توانیم آن را تجربه کنیم،‌ یادگیری لاغری هم باید از مغز شروع شود و سپس نتیجه آن در جسم نمایش داده می‌شود.

به همین علت است که رژیم گرفتن پاسخ مناسب به سوال چطور لاغر بشم؟ نیست. چون انواع رژیم‌ها را گرفتن و پیروی از برنامه غذایی به ما لاغر شدن را آموزش نمی‌دهد بلکه سعی می‌کند با محدود کردن جسم از خوردن باعث لاغری جسم شود و چون شروع هر فعالیتی از مغز شروع شده و به جسم ختم می‌شود،‌ بنابراین نمی‌توان به صورت معکوس این روند را انجام داد.

رژیم گرفتن به امید لاغر شدن دقیقا مانند این است که بخواهیم جسم را آموزش دهیم تا مغز یاد بگیرد یا در مثالی مشابه تصمیم بگیریم به دست خود گیتار زدن را بیاموزیم بدون اینکه مغز را در امر یادگیری دخالت دهیم.

همه چیز از مغر شروع می‌شود و ما این تجربه را در جنبه های مختلف زندگی تجربه کرده ایم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

چطور لاغر بشم؟!

از تجربه چاق شدن برای لاغر شدن استفاده کنیم.

همه ما در مورد چاق شدن این تجربه را داریم.

قبل از اینکه جسم ما به اضافه وزن مبتلا شود،‌ انتظار چاقی در ذهن ما شکل گرفته است،‌ و برای ما طبیعی شده است که چاق شویم. این انتظار از طریق شنیدن حرف‌اطرافیان و یادگیری رفتارها و عادت های دیگران صورت گرفته است.

سپس انتظار چاقی به دستورالعمل های مغزی تبدیل شده و در مغز ما ذخیره شده است و ما بر اساس دستورات مغزی رفتارمان تغییر کرده است و نتیجه این پروسه در مدت زمانی چند ماهه یا حتی چند ساله اضافه وزن شده است.

اگر به پروسه چاق شدن خود توجه کنید به وضوح به این اطمینان می‌رسید که ابتدا احساس چاق شدن،‌ نگرانی از چاق شدن، انتظار چاق شدن در ذهن شما شکل گرفته است و بعد از مدتی چاقی را در جسم خود تجربه کرده‌اید.

بنابراین اگر با این سوال در ذهن خود مواجه شده‌اید که چطور لاغر بشم؟ باید بدانید که فقط از طریق یادگیری لاغری می‌توانید لاغر شوید.

هیچ طریق دیگری برای لاغر شدن ساده و دائمی وجود ندارد.

سیستم عملکرد ذهن

چرا برای یافتن پاسخ چطور لاغر بشم، تاکید به لاغر شدن ساده می‌کنم؟! چون ما برای چاق شدن سختی و زجر نکشیده‌ایم. بنابراین روشی برای لاغری ماندگار، صحیح است که ما را در سختی و رنج قرار ندهد.

چون ذهن ما به شدت با رنج کشیدن مخالف است و انجام هرکاری که با سختی و رنج توام باشد را نمی‌پذیرد و انقدر مقاومت می‌کند تا ما را از انجام دادن آن منصرف کند.

این تجربه را در بارها اقدام کردن برای لاغر شدن از طریق رژیم گرفتن، ورزش کردن،‌ دمنوش خوردن و هر طریقی که برای لاغر شدن انجام داده ایم، داریم.

چون برای ذهن ما رژیم گرفتن،‌ ورزش کردن و … برای لاغر شدن سخت و رنج آور بوده است، آنقدر در انجام آنها مقاومت کرده است که ما نتوانسته ایم برای مدت طولانی برنامه لاغری خود را ادامه دهیم.

و این تجربه را در جنبه های مختلف زندگی داشته‌ایم که اگر انجام کاری برای ما سخت و رنج آور شده است از انجام آن منصرف شده‌ایم چون ذهن ما طاقت تحمل سختی و رنج را ندارد.

تصمیم صحیح برای چطور لاغر بشم

تا وقتی از روش‌های سخت و رنج آور برای لاغر شدن استفاده کنید،‌ شما لاغر نخواهید شد و همچنان چاق و چاق‌تر می‌شوید.

چون در ذهن شما لاغر شدن سخت و رنج آور اما چاق شدن سهل و آسان است.

بنابراین طبیعی است که ذهن شما چاق شدن را انتخاب و ادامه می‌دهد.

اگر می‌خواهید به پاسخ مناسبی برای چطور لاغر بشم؟ برسید، باید روشی را انتخاب کنید که برای ذهن شما ساده،‌ لذت بخش و آسان باشد.

 لاغری با ذهن تنها روشی است که تمام ویژگی های مورد علاقه ذهن را دارا می‌باشد.

دوره ورود به سرزمین لاغرها از طریق یاد دادن لاغری به شما با روش‌هایی ساده،‌ جذاب و لذت بخش،‌ ذهن شما را به راحتی متقاعد می‌کند که لاغر شدن آسان‌تر از چاق شدن است.

از آنجا که سیستم ذهنی انسان به گونه‌است که تمایل به مصرف انرژی کمتر دارد،‌ بنابراین هر روشی که ساده و آسان‌تر باشد را برای ادامه حیات خود انتخاب می‌کند.

تمام پیشرفت‌های بشر به دلیل همین سیستم شگفت انگیز ذهن است.

چون ذهن انسان تمایل به انجام کارها به شکل ساده تر و لذتبخش تر دارد بنابراین ایده هایی به ذهن انسان‌ها داده می‌شود که با کشف و تولید کردن وسایل و ابزار گوناگون زندگی را ساده تر کند.

اگر به اطراف خود توجه کنید،‌وسایل زیادی در زندگی شما وجود دارد که در چند سال قبل در جهان وجود نداشته است و همه آنها در جهت ساده‌تر کردن مساله‌ای از زندگی ما تولید شده‌اند.

پس به راحتی می‌توان به این نتیجه رسید که پاسخ سوال مهمی که در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند شکل گرفته است،‌که چطور لاغر بشم؟ فقط باید روشی ساده و لذتبخش برای لاغر شدن باشد.

تا زمانی که انجام روش‌ انتخابی شما برای لاغر شدن،‌ سخت‌تر و رنج‌آورتر از چاق شدن باشد،‌ امکان ندارد شما لاغر شوید. اما به وضوح امکان دارد که شما چاق‌تر شوید. چون انتخاب چاق شدن برای ذهن شما ساده‌تر،‌ لذت‌بخش‌تر و آسان‌تر است.

این نوشته را بارها بخوانید و به آگاهی مطرح شده درباره چاقی و لاغری در آن فکر کنید و با آنچه در زندگی در حال تجربه کردن هستید مقایسه کنید.

به راحتی به صحیح بودن آن پی خواهید برد و در گام بعد می‌توانید تصمیم صحیح برای رسیدن به پاسخ سوال خود که چطور لاغر بشم؟ است را اتخاذ کنید.

چطور لاغر بشم لاغری آسان با قدرت ذهن

تجربه هنرجوی لاغری با ذهن

چطور لاغر بشم!؟ با رنج و سختی یا به آسانی؟!

تنها سوالی که در طی تمام سالهایی که چاق بودیم و هیچ پاسخ درستی براش پیدا نکردیم چگونگی لاغری ما بود!!؟ برای هر کاری از خود می پرسیدیم چگونه رانندگی یا شنا یا خیاطی یا آشپزی را تجربه کنم؟ یک جواب کاملا مشخص داشتیم باید آموزش ببینم و تکرار و تمرین داشته باشم.

اما برای چگونگی لاغری همیشه جوابهای متفاوت و زیادی از ذهن خود و دیگران دریافت می کردیم که اصلا علاقه ای هم به انجام دادن اون کارهای پیشنهادی نداشتیم ولی یه جورایی مجبور بودیم آنها را انجام دهیم.

وقتی به ما می گفتند باید برای لاغر شدن رژیم غذایی داشته باشی و یا بالاجبار ورزش کنی حالمون بد میشد اما چاره ای نداشتیم که برای رسیدن به رویای خود این سختی را بپذیریم و با امید به نتیجه لاغری قبول می کردیم و در نهایت بعد از مدت کوتاهی خسته می شدیم از این اسارت و محدودیت و دردو رنج و مسیر را رها می کردیم.

همه پزشکان یا نزدیکان ما سعی داشتند چاقی ما را برطرف کنند بدون اینکه بدونند ریشه و مشکل اصلی چاقی کجاست !؟ یا اصلا اطلاعاتی از پرونده ای بخشهای مختلف وجودمون در رابطه با چاقی نداشتند و خیلی از اون افراد خودشون متناسب بودند و اصلا درکی از چاقی و آنچه ما هرروز تجربه می کردیم، نداشتند و فقط با اعداد و ارقام و دانش خود می خواستند چاقی ما را رفع کنند و در نهایت هربار ما با شکست روبرو شدیم.

روش مورد علاقه من

تنها روش لاغری که تمام ویژگی های مورد علاقه ذهن ما برای چطور لاغر بشم را دارد روش لاغری با ذهن است.

روشی آسان که هیچ خبری از ورزش و رژیم و محدودیت در آن نیست و البته که بسیار هم لذت بخش است چون با آرامش و شناخت و صلح با بخشهای مختلف وجودیمون در این مسیر حرکت می کنیم.

طی تمام سالهایی که چاق بودیم فرمولهای ذهنی چاق بسیاری در ذهن ما ذخیره شده اند که به صورت خودکار دستورات را از طریق مغز ما به اندامهای ما صادر می کنند و به صورت خودکار رفتارهایی از ما سر می زند که باعث چاقی ما می شود چون بینش خود ما نسبت به اون رفتارها نتیجه چاقی دارد.

در مسیر آموزش ذهنی ما فرمولهای چاقی را شناسایی می کنیم و بعد فرمولهای صحیح لاغری را جایگزین می کنیم ولی این جایگزینی کمی زمانبر هست چون صفحه سفید ذهن ما سالها قبل با فرمولها و انبوه فکر و تجربه چاقی، خط خطی شده است و حالا باید بین خط و خطوط ذهنیمون، فرمولهای صحیح لاغری را پررنگ کنیم و این سیستم خودکار ذهن هست که ما با تکرار رفتاری خودمون مجوز صحیح بودن صادر کردیم و به طور ناخودآگاه یک سری رفتارها به صورت عادت در ذهن ما شکل گرفتند و هرروز بارها اجرا می شوند.

بارها شده الگوی رمز ورود به گوشی را تغییر دادیم و بعد از اون چندین بار الگوی قبلی را تکرار کردیم با اینکه می دونستیم و خودمون رمز جدید وارد کردیم یا وسایل داخل کابینت را جابه جا کردیم و چندین بار به جای قبلی رجوع کردیم و حالا نسبت به قدمت هر موضوعی در ذهن ما زمان نیازه که این جایگزینی انجام بشه.

مثلا استاد که حدود ۳۰ سال عینک بر چشم داشتند بعد از عمل چشم چندین ماه زمان برده تا حرکات مربوط به عینک را ترک کنند بنابراین در مسیر لاغری با ذهن هم ممکنه ما بارها اشتباه کنیم و همون لحظه یا بعد متوجه بشیم و این عالیه، یعنی هر بار متوجه شدن خودش درخواست رد فرمول چاقی و قبلی هست (یعنی فکر و ایجاد دستور جدید) و شاید چند ماه طول بکشه اما هر بار فاصله بین اشتباه کردن ما بیشتر میشه و اگر در این مسیر استمرار داشته باشیم به کارگیری فرمولهای قبلی و غیر صحیح چاقی شاید به ندرت اتفاق بیفتند ولی در عوض به صورت ریشه ای این مسئله درمان میشه.

بارها شنیدم افرادی  به اراده و خواسته خودشون از این طور چالشها در زندگی روزمره خود ایجاد می کنند مثلا روزانه تایمی را به صورت عقب عقب راه می روند یا با دست چپ غذا می خورند یا ساعت خوابشون را تغییر می دهند تا ذهنشون قدرتمند بشه یعنی هم تسلط بیشتری روی ذهن و کارایی اش پیدا می کنند و حتما تجربه هایی کسب می کنند و هم اینکه می پذیرند که تغییر یک پروسه زمانبر هست و به نوعی انعطاف پذیری می رسند.

از استادی شنیدم که می گفتند: حداقل ۶ ماه برای تغییر پایه ای یک رفتار زمان لازمه شاید شما ۱ ماه هرشب مسواک بزنید و خوشحال باشید اما نه! هرگاه ۶ ماه هرشب مسواک زدید این تغییر در ناخودآگاه شما اتفاق افتاده است و به صورت خودکار دیگه بدون مسواک زدن خوابتون نمی بره!

خب نتیجه تغییر بینش من در مسیر این دوره در طول هفته پیش به اینجا رسید که گفتم باید هر طور شده تصویر ذهنی خودم را عوض کنم. عکسهای کودکی و  نو جوانی خودم را پیدا کردم و هرروز نگاهشون کردم و گفتم من این هستم خیلی احساسی شدم و عجیب در طول چند روز داشتم تغییر می کردم کاملا متوجه بودم اما یهو نمی دونم چی شد یهو تصویر قدیمی اون هم تیکه تیکه باز در ذهنم نقش بست یعنی انگار تصویر ذهنی من یک پازله که تشکیل شده از یک تنه با بازو و با شکم و با پهلو و ران !؟

دائم تصویری که نمی خواستم و دوسش نداشتم در ذهنم نقش می بست (همون فرمول قدیمی و تصویرش) و البته تو کوچه خیابان یا اتفاقی هم این نوع اندام را می دیدم البته اتفاقی که نداریم چون تو ذهنم اومده بود خودم کائنات اجرا می کرد و می دونم چرا!؟

چون بارها و بارها از کودکی از مادرم و خانواده مادری ام شنیده ام که ما زود لاغر میشیم ولی قسمتهای چاق بدنمون تکون نمی خورند !..و همین باعث یک تصویر ذهنی نامتناسب و بدفرم در ذهن من شده است. و توجه من دوباره باعث شد که من چاق بشوم در این قسمتها! تجربه کردم به نوعی یک تصویر و فرمول شناسایی شد که مشکل کجاست!؟

تصویر ذهنی من تیکه تیکه است کلی فکر کردم که آخه کدوم گل و گیاه یا حیوانی چاقی شکمی دارند!؟ اصلا مگه میشه کار خدا نقص داشته باشه!؟ عکسهای کودکی هم که کاملا متناسب هستند!؟ مگه میشه یه قسمت لاغر بشه بعد یه قسمت نشه!؟ این فرایند به صورت کلی هست سراسر بدن من سلولهای هوشمند داره در یکپارچگی. اصلا جدا کردن کار شیطانه! من یک عضو هستم از هستی تمام عضوهای من باهم یک اسم دارند به نام انسان.

خب عصبانی شدم و کلافه و سردرگم شدم و صدای منفی باف هم بالا (که سخته و نمی تونی و ول کن و غیره …) داشت باز منو محتاج لاغری می کرد و دور از خود.

اما درسش اینه فقط ادامه بدهم، تصویر ذهنی هم خودبه خودی باید ایجاد بشه و به زور نمیشه! ولی فکر کردم من خیلی تغییر بینش داشتم مثلا به راحتی صدای روغن داغ را می شنوم و میبینم و آرومم یا مثلا دیروز که احساسم بد بود از این موضوع تصویر ذهنی وقتی ناهارم را خورده بودم و سیر بودم رفتم که یک ساندویچ دیگه و اضافه برای خودم آماده کنم که بخورم ولی قبل خوردن گفتم اینم بخورم حالم از اینم بدتر میشه و نخوردم و بعد همون باعث شد دستان خودم را نوازش کنم بگم آفرین تو داری عالی عمل می کنی.

ترسهات از خوردن کمتر شده یا به بچه هات اجبار نمی کنی اضافه بخورند یا اینکه من قبلا در هفته چند بار نان شیرین تو خونه می پختم همسرم هم خیلی استقبال می کرد، عصرون می خوردیم اما دیروز متوجه شدم من حدود دو ماهه دیگه شیرینی نپختم!؟ یا اینکه صبحانه وقتی گرسنه باشم غذا می خورم نه طبق ساعت، بارها شده لقمه اضافه داخل دهانم را متوجه شدم انداختم سطل زباله و خیلی خیلی تغییرات شگفت انگیزدیگه

 از قدیم می گفتند عقل به چشمه! عقل من جسمم را میبینه و دائم می گه چی شد پس؟! و این در حالیست که هیچ راه دیگری هم نیست هیچ راهی! اما تغییرات بینشی بسیاری در این مدت داشتم که قابل به دیدن نیست و من امروز باز امیدم به خداست و هدایتش و لطفش و می دانم که ذهنم داره پالایش میشه و فرمولهای زیرین ذهن هم اصلاح می شوند

خدایا شکرت، خدایا عاشقتم ❤️ همواره در مسیر کسب آگاهی شادمانه حرکت کنید 🍃🌸 

(نوشته ملکه عشق عزیز در بخش نظرات)

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای انجام عالی تمرین جلسه آموزشی چطور لاغر بشم؟ توصیه می شود ابتدا توضیحات نوشتاری آموزشی را با دقت مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را با تمرکز تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده در بخش نظرات به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • تجربه شما از شروع با ذوق و اشتیاق روش های مختلف لاغری را شرح دهید.
  • آیا شما هم بعد از شروع رژیم لاغری، ورزش یا هر روش دیگری به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادید؟ شرح دهید.
  • چرا در استفاده از روش های مختلف برای لاغر شدن به مرور ذوق و شوق خود را از دست می دادیم؟!
  • تجربه خود از ادامه دار بودن ذوق و شوق در جنبه های مختلف زندگی را شرح دهید که چگونه شد که مدتها با اشتیاق موضوعی را دنبال می کردید؟
  • تجربه خود از رها کردن دنبال کردن هر موضوعی در زندگی را شرح دهید و عنوان کنید چه عواملی باعث از بین رفتن انگیزه شما شده است.
  • چه عاملی در روش لاغری با ذهن سبب شده که ذوق و شوق خود برای ادامه دادن را حفظ کنید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.00 از 35 رای

https://tanasobefekri.net/?p=21332
80 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/06/07 01:51
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 460 کلمه

      سلام استاد
      من همین الان پسرم یه بسته چیپس رو باز کرد که بخوره و من محال بوده چیپس و پفک و کرانچی و … ببینم و نخورم حالام هم نیم خیز شدم که برم از تو بسته اش یه مشت بردارم بخورم ولی برا یه لحظه فکر کردم اخه چرا باید برم بخورم نیاز که ندارم فقط با دیدن و شنیدن صدای خوردن پسرم داشتم تحریک میشدم که منم بخورم ولی جایگزین کردم که نه نرم نخورم هیچ اتفاقی هم نمیفته بلخره تونستم استاد انتخاب کنم نخوردن دیر وقت چیپس رو به جای خوردن همیشه اگه شده چند دونه ولی خوردم ولی امشب خیلی راحت انتخاب کردم نخورم به نظرم داره یه سری تغییرات رفتاری در من ایجاد میشه و در واقع به جای تایپ نشانه ی پ ممکنه ژ رو ب حسب عادت شما بزنید ولی بعد از یه مدت این تغییر رو باید بپدیریم و دیگه دستت رو به جای جدید برای تایپ پ ببریید که نتیجه
      دلخواه رو در تایپ ببینید هر چند که طول بکشه ولی با استمرار حل میشه منم تونستم این برخورد جدید رو با چیپس داشته باشم میخوام این همه تغییر که در افکارم به وجود اومده رو در عمل نشون بدم تا ذهنم ببینه که دارم تغییر میکنم
      میشد برم یه مشتم بخورم هااا فقط برای لدتی که یه لحظه با خوردن پیدا میکنم ولی بعدم حال بد و غذاب وجدان و … ولی فقط برای اثبات به خودم که نشون بدم دارم تغییر میکنم یه حرکت رو انجام ندادم و مطمعنم نتیجه در جسم هم پیدا خواهد شد
      حالا یه قدم به یک قدم شاید در طول روز یه جایی هم رفتار غذاییم خیلی پسندم نبوده ولی تونستم این رفتار رو انجام بدم که نخورم و فقط برای خودم که من خیلی فکر های گذشته رو در مقابل مواد غذایی ندارم و میتونم تغییر کنم
      استاد کلا اگه میخواییم تغییر کنیم باید عمل کنیم مثلا من میخوام رنگ خونم عوض بشه به حرف که عوص نمیشه باید رنگ بخرم بزنم به دیوار تا رنگ خونه ام عوضم بشه شما هم میخوایین ژ تایپ نکید باید سمتی رو که انگشت شما میره برای تایپ تغییر نکنه که پ تایپ بشه و گرنه هی بگو جاش عوض شده من مشکل دارم میدونی جاش عوض شده ولی مشکل شما حل نخواهد شد تا زمانی که تضمیم بگیری به سمت جدید حرکت کنی برای تایپ نشانه ی ژ
      پس منم میدونم به سمت عادتها ی قبلی ام هر چقد سماجت
      در انجام اونها به خرج بدهم هیچ تغییری نخواهم کرد مگر اینکه به سمت جدید که کلی افکار و شنیده ها و دیدهای جدید در خصوص لاغری در سایت شما هست بخواهم حرکت کنم با عمل کردن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/10/06 16:45
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 716 کلمه

      من با ذوق و شوق هر روز در مسیر متناسب شدن هستم .
      فرمولهای ذهنی با عجله کردن تغییر پیدا نمیکنه
      و با یه هفته و ده روز تغییر نمیکنه که ما بخواییم لاغر بشیم.
      ما برای تغییر کردن باید صبور باشیم تا کم کم عادت های ماو فرمولهای دهنی ما تغییر پیدا کنه تا بتونیم فرمولهای جدید و عادتهای جدید رو جایگزین کنیم .
      پس در اوایل تغییر کردن عادتهای ما و رفتارهای ما چون به صورت پیش فرض هستن هر چند که میدونیم عادتمون و رفتارمون اشتباه هست ولی دوباره تکرار میشه اما ما نباید نا امید بشیم و حالمون بد بشه ما باید در حال خوب بمونیم و ناامید نشیم و این فرمولهای ذهنی طول میکشه تا تغییر کنه .
      پس ناخود آگاه ما کاری به دانستهای ما نداره که این کار غلط و نا درست هست اون بر اساس ذخیره ی اطلاعاتی که داریم همون فرمولهای ذهنی گدشته کار انجام میده.
      پس تا ذخیره ی فرمولهای ذهنی جدید که در اثر گوش دادن به فایلهاو انجام تمرینات به وجود میان و باعث میشه به صورت عادت دربیان یه مدت زمان میبره و در هر کس این زمان متفاوت هست .
      هر چیزی رو تکرار کنیم به صورت عادت در ناخوداگاه ما در میاد .
      مثال :،من با تغییر دکور خونه بعد از کاغذ دیواری جای ساعت دیواری رو تغییر دادم و لی طبق عادت هر وقت میخوام نگاه ساعت کنم همون جای قبلی رو نگاه میکنم و این زمان میبره تا من به جای جدید ساعتم عادت کنم لاعری با دهن کاری میکنه که وقتی فایلها رو گوش بدی و تمرینها رو انجام بدی رفتار درست حایگزین رفتار قبلی میشه و لاغر میشین .
      پس فرمولهای چاقی که همون رفتارهای اشتباه هست یه مدت طول میکشه تا تغییر بکنه پس اگر تا حالا اشتباه داشتی نگران نباش طول میکشه تا تو رفتار درست رو یاد بگیری .
      پس زمان باید به خودمون بدیم تا رفتارهای درست حایگزین رفتارهای علط ما که سالها تکرار شده بشه پس به این سادگی نیست که زودی حایگزینی انجام بشه و ذهن به راحتی قبولش نمیکنه باید تکرارش کنیم تا بپدیره .
      پس کسی که سالها چاق هست حالا میخواد با رژیم یا عمل یا قرص خوردن یا ورزشهای سنگین لاعر بشه نمیتونه چون ذهن اصلا تغییر نکرده و نمیتونه رفتار شما رو تغییر بده و با هیچ روشی برای لاغری ذهن ما با ما همکاری نمیکنه مگر روش لاعری با ذهن هست که ذهن درهماهنگی با تصمیم ما هست .
      انتطار نداشته باشید این چاقی که باعث درد و مرض و اعصاب خوردی و بی اعتمادی و خیلی مشکلات دیگه در من شده با یه هفته و یه ماه همه چیز تغییر کنه نه تکرار میخواد و با تکرار و تمرین موفق میشین و اگر جایی خطایی داشتی که همون پرخوری هست نگران نباش و کم نیار بگو طول میکشه تا این جایگزینی کامل انجام بشه .
      پس تکرار و استمرار میخواد تا فرمولهای جدید جایگزین فرمولهای گدشته بشه .
      پس ممکنه بعد یه مدت ببینید که خیلی از رفتارهای شما و علاقه های شما و عادتهای شما تغییر کنه ولی اگر اشتباهی هم داشتی نگران نباش چون طول میکشه تا جایگززینی انجام بشه و این به معنای شکست نیست و ما باید با اشتیاق و انگیزه ادامه بدیم و انجام بدیم .
      پس اگر در مسیر متناسب شدن هستی و اشتباهی داری باید با تکرار کردن و نوشتن و خوندن من دوباره رفتارم رو تصحیح میکنم پس اگر یه روزهایی همه چیز تغییر میکنه و رفتارهات بهم میخورن هیچ مشکلی نیست و ما با تکرار بهتر و عالیتر عمل میکنیم

      من برنامه ام این هست هر روز یه قدم برای لاعری رو بردارم .مثال ما برای رسیدن به هر شهر حدیدی باید یه قدم رو میلیون بار تکرار کنیم تا برسیم به شهر جدید پس با تکرار یه قدم به شهر جدید میرسیم فقط با تکرار همون یه قدم .
      من هر روز خودم رو متعهد کردم که باید یه قدم بردارم با گوش دادن و نوشتن فایلها و من با تکرار همین یه قدم رفتن به سایت و گوش دادن به فایلها و نوشتن من هم به هدفم میرسم
      و اگر به هدفم برسم زندگیم متحول میشه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/02/04 21:03
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,855 کلمه

      فرمول ذهنی به این راحتی عوض نمیشه و شمایی که با یه هفته و ده روز کار کردن مبخواید لاعر بشید به این راحتی نیست  زمان میبره .(من حدود ۱۸ ماه هست که داخل سایتم و هر   روز  دارم روی خودم کار میکنم رفتارهای بسیار عالی و متناسب گونه ای دارم که خودم رو شگفت زده میکنه و اما افکارم هم خیلی تغیر کرده ولی  خیلی وقتا منفی باف میاد که من رو اذیت کنه و اما من باید هنوزم  روی باورهام کار کنم و هیچ وقت معلوب اون نشم )

      مثال اینکه :

       در صفحه کلبد استاد جای ژ و پ تغییر کرده و هر بار استاد میخواد  تایپ میکنه به مشکل بر میخوره اما  استاد عصبانی نمیشه و میگه این کار ذهن من هست که در ناخود اگاه من  ذخیره شده کلید ژ اینجا هست و زمان میبره تا ذهن به حای جدید عادت کنه و خیلی از این مثالها در زندگی ما هست  که به ذهن ناخود اگاه ما سپرده شدن و هر بار ما تکرار میکنیم  بدون اینکه فکر کنیم مثل تغییر  استاد از عینکی بودن به عینک نداشتن تا چندین ماه بعد از عمل استاد تمام کارهای همیشگی و عا تها رو انجام میداد تا فرمولهای جدید در ذن استاد ثبت شده که تغییر کرده و عینک نداره .

      پس با تکرار کردن  یه عمل و یا رفتار ذهن متوجه  تغییرات میشه.(من خودم قبلا خیلی عادتها و رفتارها داشتم که الان دیگه ندارم  من چون سالها رژیم بودم در رژیم به من تاکید میشد با خوردن عدا فقط سالاد و یا سبزی خوردن باشه وحتی  ماست رو با هر عذایی نخوری من عادت کردم غدای خودم رو بدون هیچ دسری و یا نوشیدنی خالی بخورم و گاهی که میلم بکشه ماست بخورم سریع شکمم پر میشه و به اون حالت سیری میرسم و هر گز خوردن رو ادامه نمیدم من هم به خاطر همین  فقط غدا رو انتخاب میکنم   میخورم و هر سالاد و ماست رو اگر هوس کردم به عنوان میان وعده استفاده میکنم و عادت کردم هیچ دوغ و یا نوشیدنی نخورم و این هم یه تغییر در رفتارهای من هست که سالها رژیم داشتم )

      ممکنه یه سری رفتارهای اشتباه داشته باشیم که قبلا هزاران بار اونها رو  داشتیم و حالا هم اگر برمیگردیم به اون اشتباه ها نگران نباشید و زمان میبره تا ما تغییر کنیم .(هر وقت رفتار غلطی از من سز بزنه  اصلا خودم رو سرزنش نمیکنم و تحقیر نمیکنم و می گم  این کار  توجه به چاقی هست  و این رفتارهای غلط  من  بسیار کم و محدود هستن و اما چندین فکر و باور غلط دارم که باید اونها رو برطرف کنم  مثلا بارها بگم :هر روز جسم من داره از روز قبل لاعر تر میشه و من متناسب تر میشم و این متناسب شدن من فقط از طریق ذهنم داره اتفاق میفته نه فعالیت و یا خوردنم .

      من هر مواد عذایی که میخورم برای رفع نیاز جسمی من هست  و برای  سلامتی بدن من ضروری  هست و هیچ قدرت چاق کنندگی نداره .

       جسم من مشتاقانه دوست داره من افکار همسو با خواسته ام پیدا کنم  تا من رو هر روز به لاغری نزدیکتر بکنه )

      رفتارهای چاقی در ما سالها تکرار شده پس با چند ماه گوش دادن انتطار نداشته باش تغییر کنی چون قبلا میلیون بار تکرار میکردی و حالا ذهن سریع تغییر نمیکنه  باید بارها تکرار کنید .

      من اگر میخوام با رژیم لاعر بشم این تصمیم خودم هست تصمیم ذهنم نیست پس سخته  لاعر شدن  و لاغر ماندن با روشهای دیگه مگر سالها رژیم داشتی تبدیل به عادتهایی در شما بشه .(ذهن ما اگر تغییر کنه جسم ما هم تغییر میکنه  و اصلا جسم ما نشانده افکار وباورها و  رفتارهای ما هست من خودم تا به الان  کلی وزن کم کردم و هنوزم دارم تغییر میکنم اما دوباره به ذهنم میگم تو به راحتی این اصافه رو از دست میدی چون در مسیر درستی چون داری لاعری رو اموزش میبینی چون باورهای درستی داری که لاعر شدن اسانترین کار دنیا هست و یا لاعر شدن خود به خود در جسم ما اتفاق میفته و یا اینکه لاعر شدن  حق طبیعی من هست که باید در اون وضعیت باشم و اگر نیستم اون غیر طبیعیه من باید باور کنم هر روز میتونم وزن کم کنم و در چند وقت اینده لاعر بشم و متناسب  بشم همانطور که قبلا بودم و از دستش دادم بدون زجر و سختی من در وزن ۵۹ کیلو بودم )

      حتی با عمل معده هم نمیشه ذهن رو تغییر بدیم و دوباره از چاقی  شکست میخوریم .

      هر چیزی رو در خونه جاش رو تغییر بدی مثل ساعت خیلی زمان میبره تا دهن ناخود اگاه اون رو بپذیره و ثبت کنه .

      فرمولهای چاقی ما باعث اعصاب خوردی و افسردگی و بیماری و درد و ..شده و این همه تاثیر منفی گزاشته به راحتی در ما از بین نمیرن و تکرار میخوان .

       اگر اشتباه کردی بهم نریز  و با حس خوب بگو من میدونم در مسیر تغییر هستم و زمان میبره تا فرمولهام تغییر کنه و اینجور نیست با ده جلسه تغییر کنی استمرار میخواد تا فرمولهای جدید جایگزین فرمولهای گدشته بشه .(من هنوزم بعد از این همه مدت ذهنم مقاومت داره که لاعر لاعر بشم مثل قبلا چند سال پیشم در وزن نرمال ۵۹ کیلو باشم میترسه زشت بشم میترسه سختی بکشه و یا اینکه میگه چطور تو که کاری نمیکنی ولی من بارها بهش گفتم من اون چهره رو بسبار دوست دارم و زیبا هستم و دیگه برعکس گذشته ام  از هیچ اندام و جهر ی چاقی خوشم نمیاد و لدت نمیبرم حتی وقتی عکسهای گدشته ی خودم رو که لاعر بودم میبینم میگم چقدر زیبا بودم چطور گفتم صورتم لاعر  هست ؟من میخوام به این چهره برسم و یا میترسه  با سختی و رنج باشه ولی همیشه ارومش میکنم ببین هر چی بخوام میخورم به اندازه نیازم در هر زمانی پس نگران نباش با خیال راحت برو جلو هر وقت دیدیم گرسنه هستم حتما غدای مورد علاقه ام رو میخورم پس تو فقط به سمت لاعری برو و یا هر وقت میگه بدون هیچ سختی و رزیم و ورزش من تو رو به این وزن  که سالها پیش  در اون بودی  برسونم مگه میشه؟ بهش  میگم اره من دارم درست رفتار میکنم و درست فکر میکنم و به این نیاز  درست جواب میدم و هر چیزی میخورم حق  این بدن من هست که احتیاج داره و من بیشتر که نمیخورم پس باید به اون لاعری برسم که دارم رفتار میکنم و اصلا برای تو چیز سختی نیست که من رو هماهنگ کنی با اون رفتارهام و خواستم چون از درون متناسبم و اگر گاهی هم اشتباهی دارم مهم نیست به مرور بهتر میشم  ) 

      با تکرار  کردن حرص؛ ولع تو کمتر میشه و خیلی از چیز ا که قبلا عشق تو بوده و باید هر روز میخوردی حالا دیگه اگر نخوردی اصلا بهم نمیریزی و  تمایل نداری .

      فرمولهای ذهنی با تکرار فرمولهای جدید عوض میشن .

      با اشتیاق و احساس خوب ادامه بده و تمرین بنویس و بخون  تا روند جایگزینی بهتر بشه .

      اگر در مسیر  متناسب شدن هستی  باتکرار کردن روند تغییر کردن فرمولهای ذهنی بهتر میشود .

      من از شهر محل سکونت به هر شهری بخوام برم باید یک قدم بردارم و فقط اون قدم رو باید یک میلیون بار تکراررکنی تا به شهر دیگه برسی .

      پس هر روز بیا داخل سایت یک قدم بردار و بنویس و خودت رو موظف و متعهد کن تا قدم برداری .

      و از تکرار این کار شما به هدف میرسی .(خیلی از رفتارهای جدید که در من به وجود اومده رو میگم :

      قبلا  قبل از ناهار باید تمام ته دیگ رو خالی میخوردم و یا دو کاسه خورشت خالی میخوردم ولی حالا در حد چند تکه ته دیگ به زور با عدا میخورم و ۹۹ در صد روزها میندازم برای پرندگان چون  جز خودم هیچ کس  علاقه نداره و نمیخوره و منم دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم در حد یک لقمه از اون کفایت میکنه .

      قبلا باید بعد از صبحانه حتما کیک و بسکوییت میخوردم حالا به هیچ وجه بسکوییت دلخوام رو به راحتی به اندازه نیاز با شیر صبح میخورم و دیگه هیچ چیز نمیخورم .

      قبلا هر بار که به پسرم غدا میدادم باید نصفش رو خودم میخوردم و اما مدتها هست حالم بهم میخوره  وقتی که خودم سیرم کسی جلوم عدا بخوره و یا پسرم رو غدا بدم و اگر هم بخوام نوک بزنم اگاهانه صدایی رو میشنوم که میگه این کار رو نکن چون سیرم و نمیتونم بخورم و اگر اضافه موند میمونه برای وعده ی بعدی پسرم  یا عدای پرنده ها میشه .

      قبلا موقع جمع کردن سفره هر چی داخل بشقاب ها میموند من میخوردم  ولی حالا چون سیرم اصلا همچین کاری نمیکنم  چون سیرم و میزارم تا دوباره گرسنه بشم  و بعد عذا میخورم .

      قبلا هر وقت میرفتم خونه مادرم باید حتما از عدای اونجا میخوردم حالا التماس میکنه بخور میگم آخه سیرم جا ندارم و خیلی وقتا  حتی لب نمیزنم و میام خونه و بعصی وقتا یه  قاشق میخورم و میلم نمیکشه و ادامه نمیدم .

      قبلا هر وقت میرفتم سوپری کلی چیپس و پفک میخریدیم و یه جا همه رو به تنهایی میخوردم اما حالا یه بسته  پفک ویا  چیپس رو در دودفعه میخورم و  مثل قبلا میلم نمیکشه  که هر روز بخورم و هر چیزی رو نمیخورم هر وقت میلم  شد میخورم .

      قبلا موقع درست کردن عدا کلی خالی خالی میخوررم حالا اصلا نمیتونم این کار رو بکنم یا شاید در حد یه نوک زدن باشه و اگاهانه انجام نمیدم .

      قبلا وقتی دورهمی و تفریحی بود فقط میخواستم بخورم حالا به دنبال  لذت بردن از هوا  و آدمها و اون تفریح و مکانشو مناظرش  هستم و به دنبال خودم هستم که  حالم رو خوبتر کنم  و به حد نیازم غدا میخورم و بس و اگر قبلا بود فقط باید از طریق خوردن لدت میبرم و تا خوراکی بود به من خوش میگذشت  .

      و یا قبلا هر کس هر چیزی میخورد  من هم دلم میخواست بخورم ولی حالا به راحتی میگم نه سیرم و من میل ندارم و نمیخورم  و یا هر کس هر چیزی تعارف کنه من بر نمیدارم و کاملا اگاهانه و جواب به نیاز بدن رفتار میکنم 

      قبلا بسیار نسکافه و شیرینی و بیسکوییت و … میخوردم حالا اصلا علاقه ای به شیرینی ندارم و زود دلم رو میزنه مگر یه نوع خاصی هست  که صبح هامیخورم و اگر عصر خواستم چایی بخورم فقط با خرما در حد یک دونه شایدم نخورم بستگی داره و بسیار شیرینی خوردنم کم شده و دلم رو میزنه  .

      و این همه تغییرات عالی در من به وجود اومده فقط در اثر تکرار و تکرار مداوم و به خودم و به ذهنم میگم اگر من لاعر نشم پس کی لاغر بشه؟؟؟…  از من  لایق تر  مگر  هست .؟؟؟؟؟.

       حق من لاغری هست  و لاعری به این راحتی  که تغییر رفتار داشتم به این راحتی در جسمم هم به وجود میاد لاعری هر روز در من پر رنگتر میشه و من  فقط با قدرت ذهنم  میتونم  هر اضافه وزنی رو از بین برم و این مقدار کم مثل یه قطره هست در مقابل دریا چون تا حالا هر خوردنی که وارد جسم من شده یا دفع شده یا سوخته و از بین رفته و فقط این ۵ کیلو مانده که به زودی از بین میره و من متناسب میشم .من هر روز یک قدم برمیدارم .

      من به زودی یک شگفتی ساز خواهم شد 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/08/23 17:31
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,255 کلمه

      سلام  خدمت استاد گرامی و دوستان خوب و پر تلاشم .

      فرمولهای ذهنی با تکرار و استمرار و تعهد عوض میشن و با یک روز و ده روز   و دو ماه عوض نمیشن  و انصافا  این تغییر کار میبره و من خودم کسی هستم که دو ساله در سایت هستم و انصافا دارم خوب ر وی  خوم کار میکنم حالا  از کجا متوجه میشم خوب دارم روی خودم کار میکنم و فرمولهای ذهنیم داره تغییر میکنه  ؟؟؟از تغییر رفتارهام متوجه میشم همین دو شب پیش من مهمان داشتم و اونها رو برای شام دعوت کردم که بریم  بیرون شام بخوریم و اتفاقا انتخاب همه فست فود بود و من اون شب من  یه دونه پیتزا به ناچار سفارش دادم (چون مدتها هست من و دخترم اشتراکی یک دونه با هم میخوریمو بیشتر نمیتونم بخورم )  ولی خیلی راحت دیدم  نصف اون پیتزا رو گذاشتم  و به خوردن ادامه ندادم  و کلی از مابقی پیتزاهای بچه ها هم موند که اوردم خونه اما شب اصلا دوست نداشتم بخورم و یا دست دست کنم در واقع باید بگم میلم نکشید که بخورم در حالی که اگر گذشته بود رحم نمیکردم علاوه بر اینکه یه پیتزای خودم رو در رستوران کامل میخوردم شب هم باقی مانده ی اونها رو  هم میخوردم .و از طرف دیگه فردای اون روز من کلی تنقلات در خونه داشتم که به خاطر مهمانی تهییه کرده بودم که همه مونده بودن  که من هیچ وقت برای خودم این همه تنقلات  با هم تهییه نمیکنم مثلا شیرینی قنادی و تخمه و میوه خشک و آجیل و کاکاییو و … بود .ولی من  الان به حدی رسیدم و بر خودم در خوردن مواد غذایی کنترل دارم که خیلی راحت انتخاب  میکنم  که من نباید از تمام اونها  با هم در زمان سیری بخورم من هر وقت نیاز داشتم  در زمان گرسنگی از هر مواد غذایی که انتخاب کنم میتونم  به اندازه نیازم بخورم و هر وقت بخوام برم پرخوری کنم ذهنم الارم میده فعلا نخور تا گرسنه باشی و من راحت از خوردنش صرف نظر میکنم این از تغییرات عالی خودم بماند که همین دوستم بعد از چند ماه دیدنم  بارها میگفت چقدر تو  لاغرتر  شدی و همش میگفت اخه دخترت  رو چیکار کردی که اینقدر عالی لاغر شده و تعجب میکردن از روند لاغری دخترم و اتفاقا گفت توکه اینقدر  لاغر تر شدی چرا صداش رو در نمیاری ؟؟ و همینجا بود که بازم بیاد آموزشها افتادم که لاغری با ذهن واقعا  بی سر و صدا هست و خیلی آسان هست و نه تنها خودم بلکه خانوادی منم دارن همینطور لاغر تر و متناسب تر میشن و این کم نعمتی نیست و بارها از خدا برای بودن در این مسیر سپاسگزاری کردم و اتفاقا خود این دوستم و دخترش و همسرش سالها هست رژیم دارن و ترس از خوردن دارن و کلی مراقبت غذایی دارن و اما دختر ایشون یه کم تپل بود و این دختر ناز ایشون با وجود کلی مهارتهای بالا که داره مثل مسلط بودن به چندین ساز زیبا و زبان خارجی و کلی کارهای هنری و …. کلی مقامهای بالا ی  علمی در سطح کشور داشتن ولی به خاطر یه مقدار تپلی اعتماد به نفس لازم رو نداشتن و بسیار خجالت میکشیدن و بارها همین دخترش به زبون میاوردکه من چاقم و اصلا خوب نیستم و به دختر من حسرت میخورد و همین جا بود که  من به خاطر این اگاهی ها که دارم دوباره متوجه شدم  که یه مقدار چاقی در این دختر خانم ناز باعث شده که اعتماد به نفس خوبی  ند اشته باشه چون مرتب در رژیم بود و بارها مادرش تذکر میداد که نخور و حواست رو بده و …معلوم بود تحت فشار هست و خودش رو با وجود اون همه موفقیت عالی که داره  فردی موفق نمیدونه و من در دلم افسوس خوردم و اتفاقا من قبلا همین راه رو به دوستم معرفی کرده بودم اما چون خوشش نیومده بود پیگیری نکرد و دیگه دنبالش نکرد برای همین دوباره بهش حرفی نزدم .

      پس با استمرار در مسیر فرمولهای ذهنی ما تغییر میکنن و حالا اگر جایی  در رفتارمون  اشتباهی داشتیم و از ما خطایی سر زد که خطا نیست همون فرمولهای گذشته هستن که بالا مبان پس نباید من نگران بشم و ناامید بشم و یا عصبانی بشیم  که انگار فایده نداره نه  باید  بازم ادامه بدیم تا در مسیر درست قرار بگیریم و  به هدف برسیم  دقیقا مثل  چالش جابه جایی دکمه های کیبورد در لپ تاب استاد که به جای عصبانی شدن  استاد  داره سعی میکنه که این تغییر رو برای ذهن خودش عادی کنه و دیگه بدون تقلا اون رو بپذیره  اتفاقا خود من زمانی که  تازه مایکرو ویو رو تهییه کرده بودم چون عادت نداشتم بارها میرفتم که غدا رو  روی اجاق گاز گرم کنم و بعد که یادم میفتاد با بشقاب خودش خیلی راحت داخل مایکرو گرم میکردم و برعکس الان اینقدر بهش عادت کردم که وقتی خونه ی مادرم و یا جایی میرم که باید غذا رو  روی گاز گرم کنم اما من طبق عادت  به دنبال مایکرو هستم که سریع و راحت با بشقاب خودش گرم بشه و اما به ناچار باید دنبال تابه و قابلمه برم یعنی میخوام بگم ذهن ما آدمها به شرایط جدید و فرمولهای حدید   عادت میکنه فقط کافیه استمرار داشته باشیم .

       من خودم با وجود این همه رفتار صحیحی که در این مدت  داشتم همین الان یه خطایی داشتم که میگم  ولی ناامید نمیشم من بارها گفتم عاشق انجیر خشک و توت خشک و  میوه  ی خشک هستم (که این غلطه و من نباید  به  مواد خوراکی خیلی  برچسب بزنم که این رو  دوست دارم و نباید از اونها خاطره داشته باشم )و حالا که بعد از مدتها به خاطر مهمانی میوه ی خشک  خریدم  به خاطر همین تعریفها که در ذهنم  از مواد خوردکی داشم  چند دونه با هم میوه ی خشک خوردم و  الان یکم فشار شکمی رو حس میکنم ولی  به خودم میگم بازم عالی رفتار کردم چون این همه شیرینی و کاکاییو اجیل و بستنی و تخمه و . .. بود میلم نشد چند دونه انجیر خشک دلم خواست خوردم بازم این خودش یه تعییر بزرگ هست  و همینکه زودی احساس سیری و یا فشار شکمی رو حس میکنم این خودش یک تغییر بزرگ هست و باید خوشحال باشم و به مرور  با تکرار دوره ها این فرمولهای جدید لاغری قویتر میشن و من بازم بهتر رفتار میکنم آخه وقتی من در مسیر چاقی بودم فرمولهای چاقی سالها تکرار شدن تا من چاق شدم و من میلیونها بار رفتار های چاق کننده رو تکرار کردم تا چاق شدم  پس حالا در این راه هم استمرار خواهم داشت و فرمولهای جدید رو  تکرار میکنم تا موفق  بشم .

      من با رژیم و عمل و قرص نمیتونم فرمولها و رفتارها و تصاویر چاقی رو درر ذهنم تعییر بدم پس  شکست میخورم .

      من در این مسیر باید صبور باشم تا فرمولهای جدید جایگزین فرمولهای قدیم بشن و من لاغر بشم پس ادامه میدم و تمرین میکنم تا همچنان تعییراتم بزرگتر و پررنگتر بشه همین  منی که عاشق چیپس و پفک خوردن بودم و باید هر روز میخوردم حالا خیلی راحت میتونم نخورم اگر جلوم نباشه و نبینم اصلا میل به خوردن اونها ندارم و دیگه نمیرم پفک و چیبس بخرم ولی حالا اگر به بارم هوس کردم خوردم اصلا از خودم ناامید نمیشم میگم  با تکرار کردن بازم بهتر میشم  و فرمولهای ذهنیم تعییر میکنن پس با تکرار کردن روند تغییر فرمولهای ذهنیم  سریعتر میشه .

      من هر روز یک قدم برای خودم برمیدارم با گوش دادن  به فایلها و انجام تمرینات من مطعنم به هدفم میرسم و به وزن ۵۹ کیلو میرسم فقط باید استمرار و تعهد و انگیزه و داشته باشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/02/05 12:00
      مدت عضویت: 1857 روز
      امتیاز کاربر: 34516 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 113 کلمه

      سلام استاد عزیز

      بسیار از لطف و محبت  شما سپاسگزارم 

       من هر روز برای بودن در این مسیر و آگاهی های شما  از خدا  تشکر میکنم .

      وقتی آدم هایی  در اطراف من هست که هر روز  دارن از   رنج و درد و سختی های  رژیم با هم  حرف میزنن و  برای هم  دلیل میارن که من به این دلیل برای لاغری می جنگم و به هم میگن   لاغری  سخت  هست  من فقط و فقط به یاد شما و دورهای شما میفتم و خدا رو سپاسگزارم  که در این راه عالی و ناب و سرشار از اگاهی هستم .

       همیشه شاد و موفق و سربلند و پیروز و تندرست  در  پناه  خداوند باشید باشید .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم