0

من برای گذشته و آینده‌ام سپاسگزارم (قدم ۶)

اندازه متن

آنچه اکنون هستید نتیجه گذشته ای است که پشت سر گذاشته اید و آنچه در آینده تجربه خواهید کرد نتیجه امروز و فرداهای زندگی تان است.

شما خالق زندگی خود بوده اید چه اکنون نسبت به این موضوع باور داشته یا نداشته باشید.

خداوند در تمام مسیر زندگی تان همواره به شما نزدیک بوده است و نزدیک خواهد بود. برای آنچه هستید شکرگزار خداوند باشید تا برای آنچه می خواهید مورد لطف و رحمت خداوند قرار گیرید.

اخطاریه

گذشته من

همیشه در زندگی از والدینم ناراضی بودم و آنها برای آنچه بودم سرزنش می کردم.

اولین موضوعی که از سنین نوجوانی باعث دلخوری من از آنها شده بود چاقی بود. پذیرش این نگرش که چاقی من ارثی است باعث شده بود بارها نسبت به تاثیر آنها در سرنوشتم گله و شکایت داشته باشم.

موضوع بعدی وضعیت تحصیلی بود. هرچقدر که مقطع تحصیلی من بالاتر می رفت والدینم را مقصر ضعف تحصیلی خودم می دانشتم و بارها به آنها گفته بودم که اگر از روز اول که مرا به مدرسه فرستاده بودید نسبت به درس و مشق من اهمیت می دادید الان اوضاع بهتری داشتم.

البته دیدن همسن و سالهای خودم که به واسطه زور و اجبار والدین در کلاس های مختلف حضور داشتند نگرش کم کاری پدر و مادرم را در من تقویت می کرد. تصور می کردم که اگر آنها هم مرا به زور و اجبار در کلاس های مختلف تقویتی ثبت نام می کردند شرایط تحصیلی من بهتر بود.

در زمینه موفقیت مالی هم به شدت نسبت به والدینم گله و شکایت داشتم. عقیده داشتم که اگر آنها شرایط مالی بهتری داشتند یا از قبل به فکر خرید مغازه و خانه و … برای من بودند الان من انقدر در رنج و سختی زندگی نمی کردم.

جالب اینکه در برخی موارد که والدینم مرا به انجام کارهایی مجبور کرده بودند نیز نسبت به آنها گله و شکایت داشتم که این همه به من فشار آوردید که فلان و بهمان کنم الان چه چیزی از آن همه فشار و سخت گیری عاید من شد.

به خاطر دارم تا سن ۳۲ سالگی که هنوز با موضوع قانون جذب و قدرت ذهن آشنا نشده بودم به شدت نسبت به گذشته خودم از خداوند گله و شکایت داشتم.

اینکه چرا خداوند مرا در خانواده ای ثروتمند متولد نکرده است، چرا من در آمریکا، آلمان،‌ فرانسه یا کشور دیگری که سر و سامان داشته است متولد نشده ام.

چرا خداوند مرا جوری خلق کرده است که چاق باشم.

چراهای زیادی در ذهنم بود که نشات گرفته از مشکلات و سختی های زندگی بودند و مقصر آن را اول خداوند و سپس والدینم می دانستم به همین دلیل همیشه نسبت به آنها گله و شکایت داشتم.

خالق زندگی بودن

خالق زندگی بودن

در همان روزهای اول که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم مواجه شدن با این عبارت که: «من خالق زندگی خودم هستم» برای من بسیار عجیب و غیرقابل باور بود.

به هیچ وجه قبول نداشتم که من خالق زندگی ام بوده ام. اطمینان داشتم که والدینم در سرنوشت و شرایط فعلی من دخالت و تاثیر داشته اند.

مطمئن بودم که اگر آنها شرایط مالی بهتری داشتند یا پدرم از سالها قبل که قیمت همه چیز پایین تر بود برای من مغازه، خانه، ماشین و … خریده بود الان من در شرایط بسیار متفاوت و بهتری زندگی می کردم. البته که دیدن اطرافیانم که به واسطه کمک های والدین خود در شرایط بسیار بهتر از من زندگی می کردند پذیرش اینکه خودم خالق زندگی هستم را سخت تر می کرد.

مطمئن بودم که اگر مادرم به شکل دیگری با من رفتار کرده بود الان من چاق نبودم و انقدر بخاطر چاقی رنج و سختی متحمل نشده بودم.

شک نداشتم که اگر در شهر بهتر یا کشور دیگری متولد شده بودم زندگی بسیار متفاوت و شرایط بهتری داشتم.

دلایل منطقی زیادی برای اینکه من خالق زندگی ام نمی توانستم باشم داشتم که اگر در گذشته شرایط من به شکل دیگری بود الان من فرد دیگری بودم که در شرایط کاملا مساعد زندگی می کرد و احساس خوشبختی داشتم.

اما هرچه بیشتر مطالب مربوط به قانون جذب و قدرت ذهن را مطالعه می کردم بیشتر درک کردم که چرا و چگونه من خالق زندگی خودم هستم.

این موضوع زمانی بیشتر برای من باورپذیر شد که متوجه شدم خداوند در قرآن نیز به این موضوع تاکید کرده است که انسانها خالق زندگی خویش هستند.

۱- خداوند نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند، و خدا شنوای داناست. (انفال ۵۳)

۲- در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند. و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی برای آن نیست، و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود. (رعد ۱۱)

۳- و اگر خدا می‌خواست، قطعاً آنان را امتی یگانه می‌گردانید، لیکن هر که را بخواهد، به رحمت خویش درمی‌آورد و ستمگران نه یاری دارند و نه یاوری. (شوری ۸)

در آیه اول تاکید شده که خداوند شرایط انسان را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنچه در دل دارد را تغییر دهد و جالب اینکه از عبارت «خداوند شنوای داناست» استفاده شده است.

خالق زندگی بودن

بنابراین اگر می خواهید شرایط زندگی خود را تغییر دهید باید آنچه در دل دارید را تغییر دهید.

چه چیزی در دل دارید؟ چه چیزی در دل ایجاد و شکل می گیرد؟ انتظار

انتظار ما از زندگی در دل ایجاد و شکل می گیرد.

و از آنجا که خداوند شنوای داناست برای تغییر آنچه در دل ایجاد و شکل می گیرد باید درخواست ها و دعاهای خود با خداوند را تغییر دهیم.

از چه چیزی با خداوند صحبت می کنید یا چه خواسته ای از او دارید؟! او همان را به سمت شما بر می گرداند.

پس باید کلام، نگرش و انتظار خود از زندگی را تغییر دهید تا شرایط زندگی تان تغییر کند و آنوقت است که می توانید خالق زندگی خود باشید.

در آیه دوم نیز تاکید شده است که خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنها حال خود را تغییر دهند.

بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم خداوند به فکر بهبود شرایط زندگی ما باشد یا به عبارتی او خالق زندگی ما باشد فکر و نگرش بی هوده ای است بلکه باید خودمان به فکر تغییر حال خود باشیم تا خداوند نیز بر مبنای حال جدید، شرایط جدید را وارد زندگی ما کند.

همچنین تاکید شده است وقتی خداوند بر قومی آسیبی بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست. چون این آسیب به واسطه حال آن قوم به سوی شان روانه شده است و هیچ نیرویی قادر به جلوگیری از آن نیست مگر خود آن قوم که می توانند با تغییر حال خود شرایط را تغییر داده و خالق زندگی خود باشند.

در این آیه خداوند تاکید کرده است که تنها حمایتگر برای انسان خداست. یعنی هم خداست که نتایج را رقم می زند و هم خداست که حمایتگر انسانهاست. بنابراین واضح است که خداوند پاسخ دهنده به حال و انتظار انسانهاست. هم می تواند مشکل و رنج ایجاد کند و هم راحتی و آسایش چون واکنش دهنده به درخواست و احساس انسانهاست.

در آیه سوم تاکید شده است که اگر خداوند می خواست آنها را امتی واحد و یگانه قرار می داد. اما خدا نخواسته که خالق زندگی همه انسان ها به یک شکل باشد و همه در یک شرایط یکسان زندگی کنند بلکه این اختیار را قرار داده که هر انسانی هر آنچه می خواد رو طلب کرده و خداوند شرایط را برای او فراهم می کند. در این صورت اصل مختار و آزاد خلق شدن انسان برای خالق زندگی خود بودن تحقق پیدا می کند.

بنابراین به این نتیجه رسیدم که اگه همسو با قوانین خداوند عمل کنم مورد رحمت قرار خواهم گرفت چون خداوند سیستم جهان هستی را به این شکل طراحی کرده است و اگر همسو با قوانین خداوند قرار نگیرم مورد رحمت قرار نخواهم گرفت بلکه در رنج و سختی زندگی خواهم کرد.

به این ترتیب توانستم باور کنم که من خالق زندگی ام هستم و اگر می خواهم شرایط زندگی بهتری داشته باشم باید خودم دست به کار شوم و دیگر انتظار کشیدن برای دریافت کمک یا تغییر شرایط کشور و خوب شدن شرایط زندگی ام بی فایده است و این شروع قدم گذاشتن من در مسیر تغییر کردن بود.

خالق زندگی بودن

پذیرش گذشته و شرایط فعلی

پذیرش این موضوع کن من خالق زندگی ام هستم نیاز به درک و پذیرش این عبارت دارد که من مسئول شرایطم در زندگی هستم.

برای تغییر شرایط زندگی نیاز است مسئولیت ۱۰۰٪ شرایط فعلی را بپذیریم.

اگر پذیرش این مساله برای تمام جنبه های زندگی سخت است، بهتر است موضوعی که قصد بهبود آن را دارید انتخاب کرده و از پذیرش ۱۰۰٪ مسئولیت شرایط فعلی خود در آن جنبه از زندگی شروع کنید.

برای من این روند از پذیرش شرایط بدهکاری شروع شد.

تا قبل از این تصور می کردم که شرایط مالی خانواده یا اوضاع نابسامان اقتصادی کشور یا به ارث نبردن ثروت و … دلیل بدهکار شدن من در زندگی شده است. اما وقتی تصمیم گرفتم خالق زندگی بدون بدهکاری باشم به خودم گفتم که من مسئول تمام بدهکاری هایی هستم که در زندگی ایجاد کرده ام.

بنابراین خودم باید راهکار مناسب برای حل این مشکل پیدا کنم و نباید منتظر تغییر شرایطی باشم که اختیار آن دست من نیست. بلکه من باید به دنبال تغییر در شرایط مربوط به زندگی خود باشم تا وضعیت بدهکار بودنم تغییر کند.

اگر گذشته خود را نپذیرید نمی توانید به سادگی شرایط فعلی خود بپذیرید و تا وقتی شرایط فعلی خود را نپذیرید نمی توانید آگاهانه خالق زندگی و سرنوشت خود باشید.

بنابراین من آنچه از گذشته مورد اعتراض و عدم پذیرش بود را به صورت کامل‌ پذیرفتم و تصمیم گرفتم خالق زندگی خود به شکلی که دوست دارم باشم.

خالق زندگی بودن

تا زمانی که شرایطم در زندگی را تحت تاثیر افکار و تصمیمات پدرم می دیدم هرگز قادر نبودم برای آینده خودم فکر و اندیشه ای نو داشته باشم چون خودم را اسیر سرنوشت و تصمیمات پدرم می دیدم.

تا زمانی که شرایطم در زندگی را تحت تاثیر افکار و تصمیمات دولت مردان می دیدم هرگز نمی توانستم نسبت به تغییر شرایط و خالق زندگی بودن امیدواری و احساس مسئولیت داشته باشم و تصور می کردم در این شرایط که همه چیز در کشور نابسامان است چگونه می توانم زندگی بهتری داشته باشم؟!

به صلح رسیدن با شرایط خانواده ام و آنچه پدر و مادرم برای من انجام داده بودند نقطه آغاز به صلح رسیدن با شرایط فعلی زندگی ام بود.

مرور کردن این افکار و نگرش ها در این امر نقش مهمی داشت:

  • من باور دارم که والدینم نهایت تلاش خود را برای فراهم کردن نیازهای من انجام داده اند.
  • من باور دارم که آرزوی والدینم خوشبخت کردن فرزندانشان بوده است.
  • من باور دارم که والدینم در زمان خود تلاش کرده اند تا شرایط زندگی خودشان و من را بهبود دهند.
  • من باور دارم که والدینم در حمایت و پشتیبانی من در زندگی کم کاری یا خصومتی نداشته اند و هرآنچه آموخته بودند را اجرا کرده اند.

همین نگرش ها را به شکل های متفاوت درباره آنهایی که در ذهنم مقصر زندگی ام بودند اجرا کردم.

درباره والدینم که آنها را مقصر شرایط زندگی ام می دانستم، درباره برخی از نزدیکانم که آنها را مقصر شرایط شغلی خود می دانستم، در مورد مسئولین کشور که آنها را مقصر شرایط نابسامان زندگی ام می دانستم و همچنین در مورد خداوند که او را مقصر شرایط فعلی زندگی ام می دانستم.

و این کار را ادامه دادم تا به شکل درونی و عمیق نسبت به مقصرهای زندگی ام در صلح و آرامش قرار گرفتم.

از نشانه های موفقیت آمیز بودن این فرایند رسیدن به احساس آرامش، نداشتن خشم و کینه نسبت به انسانها و داشتن امید و ذوق و شوق بهبود شرایط زندگی است.

خالق زندگی بودن

بهبود دهنده باشید

زندگی جریانی است که از گذشته تا آینده ادامه خواهد داشت. روزی از طریق متولد شدن وارد این مسیر می شویم و روزی از طریق مردن از این مسیر خارج می شویم.

آنچه مسلم است هر نوزادی در خانواده ای متولد می شود برای تداوم نسل بشر و ادامه شجره آن خانواده است.

والدین ما انتقال دهند نگرشها، عقاید و عادت های گذشتگان خود به ما بودند و ما نیز این روند را ادامه داده و به فرزندان خود منتقل می کنیم.

در این میان آنان که فقط انتقال دهنده نیستند بلکه بهبود دهنده هستند شرایط و جایگاه بهتری در زندگی و آخرت خواهند داشت.

اگر تمام نگرش ها،‌ عقاید، خوبی ها و ارزش های خانوادگی خود را به نسل بعد از خود انتقال دهید شما فقط یک انتقال دهنده عالی بوده اید که هرآنچه آموخته است را به شکل عالی به نسل بعد از خود انتقال داده است.

اما اگر نسبت به علت اصلی حیات و جضورتان در دنیای مادی آگاه باشید نه تنها یک انتقال دهنده عالی خواهید بود بلکه سعی می کنید با درک و بهبود عملکرد خود آنچه از گذشتگان دریافت کرده اید را بهبود داده و به نسل بعد از خود منتقل کنید.

انسان های زیادی در طول تاریخ با بهبود افکار و نگرش های خود باعث ایجاد تغییرات در سطح گسترده در دنیای مادی شدند.

اما برای جاودانه شدن نیاز نیست حتما در سطح جهانی تغییر ایجاد کنید. همین که بتوانید در افکار، عقاید و نگرش هایی که از طریق شما به فرزندان و اطرافیانتان انتقال پیدا می کند بهبود ایجاد کنید به همان اندازه مهم و ارزشمند است که بتوانید در سطح جهانی تحول ایجاد کنید.

تصور کنید این نگرش در شما از گذشتگان ایجاد شده است که چاقی ارثی است. این نگرش باعث شده که اکنون شما چاق باید و همین نگرش و عقیده را از طریق گفتار، رفتار و عملکرد خود به فرزندانتان منتقل می کنید.

حال اگر شما از طریق کسب آگاهی و علم لاغری با ذهن بتوانید در افکار و عملکرد خود و نتیجه زندگی خود تغییر ایجاد کنید توانسته اید نگرش های گذشتگان خود را بهبود داده و به نسل بعد منتقل کنید.

به این فکر کنید که شما زنجیره چاقی در شجره خانوادگی تان را پاره کنید. در این صورت شما خالق زندگی خود در وضعیت متناسب هستید.

تاثیری که اکنون شما در زندگی خود ایجاد می کنید و سپس به اطرافیان خود منتقل می کنید چه تاثیری و تغییری در نسل های بعد از شما ایجاد خواهد کرد.

بنابراین قدرت خلق کردن . خالق زندگی بودن فقط معطوف به شرایط زندگی خودتان نمی شود بلکه روند زندگی نسل بعد از خود و نسل های آینده را تحت تاثیر قرار خواهید داد.

آنچه شما هستید حاصل افکار و نگرش های چند صد سال زندگی پیشینیان شما بوده است که به مرور توسط افرادی که قبل از شما زیسته اند تغییر و در برخی موارد بهبود پیدا کرده است.

اکنون شما فرصت دارید به لطف خدای مهربان به واسطه هدایت شدن به سایت تناسب فکری افکار و نگرش هایی که در ذهن خود ثبت کرده اید را اصلاح کرده و خالق زندگی خود بودن را تجربه کنید. همچنین افکار و نگرش های دریافت کرده از نسل قبل از خود را به شکل بهبود یافته به نسل بعد منتقل کنید.

خالق زندگی بودن

بازبینی الطاف گذشتگان

همه ما خاطراتی در ذهن داریم که افرادی در گذشته به شکل های مختلف باعث ایجاد نگرش و عملکردهایی در ما شده اند.

شاید مادر بزرگی داشتید که همیشه برای شما دعا می کرده است و آن گفته های دلنشین همیشه در ذهن شما باقی مانده اند.

شاید پدر بزرگی داشتید که همیشه با شما به خوبی و احترام صحبت می کرده است و احساس ارزشمندی را در شما تقویت کرده است.

شاید عمه، دایی، خانه،‌ عمو، برادر، خواهر، همسایه، معلم و …. ای داشته اید که از طریق کلام خود در شما احساس خوب و ارزشمندی ایجاد کرده اند. بخشی از آنچه هستید مربوط به برکت حضور و عمل آن بزرگواران در زندگی شماست.

همچنین حتما افکار، نگرش ها و سخن هایی از گذشتگان خود شنیده اید که باعث ایجاد رنجش و احساس نامناسب و حتی شاید شکل گیری عادت و رفتاری در شما شده باشد.

بنابراین اکنون نوبت شماست که آنچه از گذشته را دریافت کرده اید بهبود داده و از نتایج آن در زندگی فعلی خود و تاثیر آن بر زندگی آیندگان بهره مند شوید.

صدها نفر در گذشته به شکلی بر مسیر زندگی شما تاثیر گذاشته اند که اکنون شما در اینجا و این شرایط هستید. فارغ از اینکه این شرایط تا چه حد مورد رضایت شماست وظیفه دارید آنچه دریافت کرده اید و هستید را بهبود داده و یک نسخه بهبود یافته از گذشتگان را به نسب بعد از خود انتقال دهید.

قطعا همه ما در زندگی دریافت کننده پاداش هایی بوده ایم که از گذشتگان ما که از صدها سال پیش زیسته اند به دست ما رسیده است.

اگر این تجربه را دارید که فردی بدون اینکه شما را بشناسد فقط به واسطه اینکه متوجه می شود فلانی که سالها قبل زندگی میکرده و با او آشنا و همصحبت بوده با شما نسبت داشته است در انجام کارهای شما و رساندن خیر و برکت به زندگی شما در اعمال خود تغییر ایجاد می کند.

در انجام کارهای شما تعجیل می کند، شما را راهنمایی می کند، شما را به فردی معرفی می کند که او می تواند روند کار را بهبود دهد و به صدها شکل مختلف می تواند این کمک ها انجام شود. در این شرایط شما دریافت کننده برکت حضور آن شخص که حتی ممکن است قبل از به دنیا آمدن شما از دنیا رفته باشد، در زندگی خود هستید.

ما به گذشته و آینده خود وصل هستیم و این به دلیل یکی بودن مان با خداوند است.

خالق زندگی بودن

احتمالا آن فردی که امروز شما از برکات حضورش در دنیا بهره برده اید نمی دانسته است که رفتار و عملکردش با انسان ها در صد سال بعد در زندگی یکی از نوادگان خود تاثیرگذار خواهد بود.

شاید آنها امروز در دنیای مادی به شکل فیزیکی حضور ندارند اما برکات حضور و تاثیری که بر دنیای اطراف خود گذاشته اند تا ابد در این دنیا جریان خواهد داشت.

بنابراین تصور نکنید که افکار،‌ نگرش ها و عملکرد شما فقط مربوط به زندگی خودتان است بلکه به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر آیندگان شما نیز تاثیرگذار خواهد بود بنابراین خیلی باید نسبت به زندگی نگاه مسئولانه تری داشته باشیم.

به اندازه ای که بتوانید شرایط زندگی خود را با کسب آگاهی و تغییر افکار و نگرش های خود تغییر دهید تاثیری ماندگار و پیش رونده در نسل های بعدی خود به جای خواهید گذاشت و این همان باقی الصالحات است که در قرآن هم به آن اشاره شده است.

مال و پسران زیور زندگی دنیایند، و نیکی‌های ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید بهتر است. 

سوره الکهف آیه ۴۶

نیکی های ماندگار از نظر پاداش برتر از دارایی های زندگی است. یعنی آنچه ما می کوشیم برای دستیابی به نعمت های زندگی کار پسندیده ای است اما سعی ما بر انجام نیکی های ماندگار بهتر و ارزشمند تر می باشد.

چه نیکی ماندگارتر از اینکه با بهبود افکار و نگرش های خود تاثیر مثبتی در زندگی خود و آیندگان خود ایجاد کنید.

در آن زمان که ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغری در وجود من شکل گرفت هرگز تصور نمی کردم این عمل و اقدام به نیکی ماندگار ختم شود.

خالق زندگی بودن

تصور کنید من از طریق تغییر افکار و نگرش های خود توانستم تغییر در شرایط جسمی و زندگی ام ایجاد کنم و شما دوست عزیز از طریق استفاده از آموزش های سایت تناسب فکری در افکار و نگرش های خود تغییر ایجاد کرده و متناسب می شوید.

این اصلاح افکار و رفتاری که در شما به واسطه استفاده از آموزش های لاغری با ذهن ایجاد می شود به سادگی به فرزندان و اطرافیان شما سرایت کرده و باعث بهبود شرایط ذهنی و جسمی آنها می شود.

این روند هرگز متوقف نخواهد شد و از فرد به فرد دیگر و از نسل به نسل دیگری منتقل و پیش خواهد رفت.

جالب توجه اینکه همه آنان که در سال های زندگی ام به طریق مختلف باعث رنج و آزار من به خاطر چاقی شدند در واقع از این رویداد نیک و ماندگار بهره خواهند برد.

اگر آن حرف ها، نصیحت ها و تذکرها نبود چه بسا چاق بودن در نظر من به قدری رنج آور نمی شد که سالها برای لاغر شدن تلاش کنم و در نهایت به مسیر لاغری با ذهن هدایت شوم.

البته که آنها خودشان از این تاثیر بی خبر هستند اما آنچه مسلم است جهان هستی به طریق مختلف ما را به سمت تغییر کردن و خالق زندگی بودن تشویق می کند.

حتما این تجربه را دارید که در جنبه های مختلف زندگی به طریق مختلف از طرف اطرافیان خود مورد انتقاد،‌ نصیحت و یا حتی سرزنش قرار گرفته اید و شاید مدت ها دیگر احساس بد آن گفتگو و برخورد بوده اید.

اگر تغییر نکنید همه آن نیش و کنایه ها در وجود شما تبدیل به کینه و نفرت خواهد شد و آرام آرام وجود شما را از نیکی ها و احساس خوب تهی می کند.

اما اگر قدم در مسیر تغییر کردن و خالق زندگی بودن بگذارید و در این مسیر ثابت قدم باشید نه تنها برکت این اقدام سراسر زندگی شما را در بر خواهد گرفت بلکه همه آن کینه و نفرت ها از وجود شما پاک خواهد شد و چه بسا مانند من در وجود خود از همه آنهایی که باعث رنجش و ناراحتی تان شدند سپاسگزار باشید که باعث حرکت شما به سمت تغییر سرنوشت تان شدند.

علاوه بر همه این برکات شما صاحب عنوان بهبود دهنده زندگانی خواهید شد. نتایج خالق زندگی بودن و تغییری که در افکار و زندگی شما ایجاد می شود به فرزندان و اطرافیان تان منتقل شده و موجب گسترش برکات حضور شما در دنیای مادی خواهد شد.

خالق زندگی بودن

رحمت الهی را ذخیره کنید

در قرآن کریم جمع آوری پاداش و رحمت الهی را در گرو انجام عمل نیک یا عمل صالح معرفی کرده است.

  • هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بیمی بر آنان است، و نه اندوهناک خواهند شد. (بقره ۶۲)
  • هر کس کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه‌ای، حیات بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‌دادند پاداش خواهیم داد. (النحل ۹۷)
  • کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید: «من از تسلیم‌شدگانم» (فصلت ۳۳)
  • پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد، و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد.» (الکهف ۱۱۰)
  • هر که کفر ورزد، کفرش به زیان اوست، و کسانی که کار شایسته کنند،به سود خودشان آماده می‌کنند. (روم ۴۴)

نکته جالب توجه اینکه خداوند همواره انسان را به انجام عمل صالح به طریق مختلف دعوت کرده است اما در هیچ آیه ای درباره نوع و چگونگی انجام آن توضیحی داده نشده است.

به این معنی که خداوند لیستی از کارهایی که از نظر او عمل صالح هستند را مشخص و انسان را به انجام آن کارها مکلف نکرده است.

بنابراین هر عملی می تواند عمل صالح باشد اگر هم برای انجام دهنده منجر به احساس خوب و آرامش قلبی شود و هم برای دریافت کننده باعث ایجاد احساس خوب، آرامش و تغییر در افکار و نگرش او شود.

هرچقدر ما در زندگی و مدت حیات خود عمل صالح بیشتری انجام دهیم علاوه بر اینکه خالق زندگی بهتری برای خود خواهیم بود در واقع کار را برای کسانی که بعد از شما قدم به این جهان مادی خواهند گذاشت آسان تر خواهید کرد و بدین شکل در رشد و گسترش جهان مادی که هدف خداوند از خلقت آن بوده است مشارکت کرده اید.

خالق زندگی بودن

حتی زمانی که در برابر وسوسه انجام کاری که در ابتدا موجب بروز استرس و نگرانی در خودتان و سپس در وجود طرف مقابل می شود مقاومت کرده و پیروز می شوید موجب بهبود افکار و عملکرد خود در جهان و تاثیر مثبت بر اطراف خود شده اید.

جلوگیری از بروز مشکل در جریان زندگی چیزی کم از تلاش برای بهبود آن ندارد.

  • هر زمان که با مهربانی و احترام رفتار می کنید.
  • اگر به نیازمندی کمک می کنید.
  • زمانی که از عمل یا واکنش دیگران نسبت به خود گذشته و آنها را می بخشید.
  • زمانی که از دارایی و امکانات خود بخشی را به دیگران هدیه می دهید.

شما در حال انجام خدمت و عملی هستید که منجر به ذخیره سازی رحمت الهی می شود.

این ذخیره سازی نه تنها باعث بهبود شرایط شما در دنیا و آخرت خواهد شد به واسطه تاثیری که بر جهان پیرامون خود می گذارید می تواند منجر به دریافت برکات الهی برای فرزندانتان یا نسل بعد از خود تا بی نهایت زمان شود.

برای آنچه از گذشته تا کنون بر شما گذشته است سپاسگزار خداوند باشید. شاید درک برکت برخی شرایط و جریانات در زندگی برای ما سخت و غیرممکن باشد اما اگر به مدیریت خداوند در زندگی خود ایمان داشته باشید قطعا هرآنچه در مسیر زندگی تجربه کرده اید برای بهبود شرایط و کمک به شما بوده است تا خالق زندگی خود باشید.

برای آنچه از اکنون تا آینده بر شما خواهد گذشت سپاسگزار خداوند باشید. قطعا درک برکت برخی جریانات در ادامه زندگی برای ما دشوار است اما با توسل به قدرت ایمان می توانید مشاهده گر جریان زندگی خود باشید و هرآنجا که از توان و عهده شما برآمد برای بهبود دادن آن تلاش کنید.

باشد که مورد لطف و رحمت الهی قرار گرفته و پاداش عظیم تجربه زندگی شما در دنیا و سرای آخرت باشد.

اخطار

تمرین:

۱- در سالهای زندگی که پشت سر گذاشته اید به چه دلایلی دیگران را مقصر شرایط زندگی خود می دانسته اید؟

آیا به این موضوعات فکر کرده اید که اگر در خانواده دیگر یا مکان دیگری متولد می شدید اکنون شرایط متفاوتی داشتید؟!

۲- نگرش شما درباره اینکه (شما خالق زندگی خودتان هستید) را بیان کنید. درک خود از این عبارت را شرح دهید و بنویسید که چقدر با این موضوع موافق هستید. در صورت امکان با ذکر مثال از زندگی خود یا اطرافیانتان اینکه ما خالق زندگی خود هستیم را شرح دهید.

۳- مواردی در زندگی که نیاز است مسئولیت آن را به عهده بگیرید را مشخص کنید و بنویسد که من می پذیرم که خالق این شرایط در زندگی ام بوده ام و اکنون می خواهم از طریق تغییر افکار، نگرش و عملکرد شرایط زندگی خود را تغییر دهم.

۴- مواردی در زندگی تان را شرح دهید که تحت تاثیر گذشتگان خود قرار گرفته اید. مانند اینکه فردی بخاطر اینکه پدر یا مادر یا پدربزرگ شما را می شناخته است در حق شما لطف و محبت کرده است.

۵- تصمیم بگیرید که بهبود دهنده جریان زندگی خانواده خود باشید. اقدام و استمرار شما برای تغییر شرایط خودتان به طور ناخودآگاه بر اطرافیان شما تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین متعهد باشید که بهبود دهنده جریان زندگی خود و خانواده تان باشید.

۶- برنامه خود برای ذخیره کردن رحمت الهی را مشخص کنید. تصور میکنید از چه طریق می توانید رحمت الهی را در وجود خود و جریان زندگی تان ذخیره کنید. شرح دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.54 از 46 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42344
58 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      امتیاز کاربر: 37912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,198 کلمه

      با سلام خدمت استاد عزیزم م و دوستان گرامیم 

      من کاملا می‌پذیرم که آنچه که اکنون هستم نتیجه گدشته من است که پشت سر گذاشتم  و آنچه در آینده تجربه خواهم کرد نتیجه امروز و فرداهای من است و من آرزو دارم که خدایا کمکم کن طوری فکر کنم طوری رفتار کنم که نتیجه آینده‌ام زمین تااسمان با نتایجی که الان دارم تجربه میکنم متفاوت باشه 

      خداروشکر نتایجی که الان دارم تجربه میکنم در بعصی شرایط خوب در بعصی شرایط خیلی راضی نیستم  

      من  کاملا پذیرفتم که من خالق زندگی خودهستم  و سعی میکنم مسئولیت زندگی افکار رفتار واکنش‌های همزمانیهام بپذیرم من اینم یکم درک کردم که خدا وند به من نزدیک است و سعی می‌کنم انسان سپاسگزاری باشم تا مورد لطف و رحمت خدا ند قرار بگیرم و انتطار دارم از خدا ند که مرا مورد لطف و محبت خود قرار داده 

      من برای گذشته و آینده‌ام از خالق خودم سپاسگزارم  

      همه انسانها اینجوری فکر میکنن اولش باور ندارن که خالق زندگی خودشون هستن خیلی چیزها هم شاید شنیده باشن در رابطه با این موضوع من فکر میکردم خداوند خالق زندگی منه اونه که شرایط زندگی منو رقم میزنه بعدش پدرو مادرممم سهیم دونستم بعدش جامعه گرانی و…و همسرم همه رو دخیل میدونستم که اینها شرایط زندگی منو دارن رقم میزنن ظاهرا با عقل هم جور در میومد 

      ولی وقتی با قدرت ذهن و قانون جذب آشنا شدم کم کم متوجه شدم که اینها هیچ نقشی در سرنوشت من ندارن این خود من هستم که خالق زندگی خودم هستم اولش باورم نمیشد ولی وقتی درسام میخوندم متوجه میشدم نمونه هم میدیدم که من فکر میکنم یه شرایطتی برای پن رقم میخوره 

      درباره بیماری نمیخوام اصلا دیگه صحبتی کنم‌ اتفاقات جدید مثال میزنم مثلا  من فکر کردم هنذفری نیاز دارم  کمتر از ۱۰ دقیقه بعد هنسفری من تو گوشم بود  پس من خالق زندگی خودم هستم چیزی نیاز داشتم رفتم خریدم 

      یا من اصلا به هد ست فکرم نکرده بودم هد ستم خراب شد دخترم به پدرش گفت بابا برای من هد ست میخری منم همون لحظه به نظر خودم سو استفاده کردم گفتم میشه خواهش کنم برای منم بخری همسرم قبول کرد همون روز بعد از ظهر رفتیم مغازه دوستش و قسطی دو تا هد سط خریدم من هد سط وایرلس رو انتخاب کردم همون نگاه اول عاشقش شدم گفتم من اینو میخوام  پسپن خالق زندگی خودم هستم درستکه اون لحطه من به داشتن هد سط نو فکر نکرده بودم اما قبلش خیلی فکر کرده بودم که هد سط ندارم  سخت نمیتونم ور هر شرایطی فایل گوش بدم و اون همزمانی اتقاق افتاد پن هم صاحب هد سط نو شدم 

      من خالق زندگی خودم هستم از بیماری ترسیدم بیمار شدم 

      من خالق زندگی خودم هستم ساعت دیواری نداشتم و بهش فکر کردم و خریدمش و الان هر وقت بهش نگاه میکنم به خودم میبالم که عه این ساعت اولین نعمتی بود که پن خودم با اگاهیهایی که کسب کرده بودم خلقش کر دم خلاصه با تماموجودم می‌پذیرم که من خالق زندگیم هستم چه در بخش‌هایی  از زندگیم که راضی هستم چون در بخش‌هایی زندگیم که نا راصی هستم همه شو خودم خلق کردم 

      و میخوام از خدا ند بزرگم از استا  عزیزمنهایت تشکر و قدر دانی داشته باشم چو ن اگر هدایت خدا وند نبود اگر راهنمایی های استادم نبود من همون فرزانه ۵ سال قبلم بودم که داشتم باری به هر جهت زندگی میکردم هر چه پیش آید خوش اید زندگی میکردم 

      الان کاملا فرد متفاوتی شدم به وضوح  میتونم بگم اون فرزانه قبلی مرد الان یه فرزانه جدید آگاه  دانا متفاوت بدنیا آمده من از وقتی عضو سایت شدم برای بار دوم بدنیا اومدم 

      بله وقتی فکر میکنم  به گذشته خودم میبینم در چه شرایط سختی زندگی کردم خوب هیچ وقت نمیتونم قبول کنم که اون شرایط به او ن سختی خودم خلق کر ده باشم  برام سخت باور کردنش اما من الان این موضوع خوب درک کردم که خودم دارم شرایط زندگیم رقم میزنم به نوعی خودم خالق زندگیم هستم باافکاری که در سر دارم دارم زندگیم می‌سازم  این موضوع هم خیلی درک نکردم چون خیلی خیلی خیلی عقیده دارم که پن هر روز دارم افکار خوبی در دهنم پرورش میدم پس چرا شرایطتم اینکه خداروشکر راضی هستم بعًی جنبه‌ای رو اصلا راضی نیستم میدونم  خودم مسئول اون شرایط که راضی هستم هستم و خودم مسئول اون شرایطی که راضی نیستم هستم  چون من خالق زندگی خودم هستم  البته با کمک خدا وند میخوام خالق بهتری باشم 

      من هم خیلی فکر میکردم اگر پدر پولداری داشتم برای پن یه جهیزیه خوب می‌داد من آنقدر سرزنش نمی‌شدم اگر  پادر من اسرا ر نداشت من با پسر داییم ازدواج کنم من حتما الان خوشبختی بودم  یا اگر پدر پن مثل بعضی از پدرها به منم خونه هدیه  می‌کرد من راحتر زندگی میکردم اول زندگی مجبور نبود با خواه  همسرم زندگی کنم اون مشکلات داشته باشم وقتی به این چیزا فکر ک نم طبعا پذیرش من خالق زندگیم هستم سختر ه و اگر آگاهی نداشته باشم که باورش غیر ممکن بود برام اما الان براحتی می‌پذیرم 

      واقعا قبول دارم خدا ند نعمتی که به من داده رو از من نمیگیره اگر چنین بود پسرا از ا ول به من داده پس این من هستم با افکار و رفتار نادرست نعمت را از دست میدم خدا ا نو از من نگرفت مثل چاقی همه ما انسانها وقتی بدنیا ا میدم از نت تناسب اندام ایدهالمون بهرمند بودیم که خدا ند به ما ارزانی کرده بود اما ناخواسته استه به دلایل مختلفی اون رو از دست دادیم به انسان چاق تبدیل شدیم پس خدا ند آنچیزی که در دل ما قرار داده رو تغییر نمیده خدا دانا و شنواست  

      من هم میخوام‌  خالق زندگی خود باشم و برای این کار اول میخوام مسئول ۱۰۰درصد بی پولی خود باشم 

      من هم فکر میکردم اگر من شغلی ندارم و بی پول هستم بدلیل اینکه سنم زیاد به من کسی کاری نمیده اون زمانکه باید کار میکردم نکردم الان دیر ه و من زمان کافی ندارم تا بتونم از شغلم درامد کسب کنم الان تصمیم گرفتم‌خالق زندگی خود بی پولم باشم میخوام شرایط زندگیم تغییر بدم 

      پس من هم باید راهکاری برای حل مشکل بی پولی خودم پیدا کنم که فعلا هیچ ایدهای ندارم 

      پس پن متوجه شدم اگر شرایط گذشته خودم نپذیرم نمیتونم شرایط فعلی خودم رو بپذیرم و اگر شرایط فعلی خودم نمیدیدم نمیتونم خالقزندگی خود باشم 

      پس در نتیجه تصمیم می.گیرم  در گذشته هر چیزی که من دوست نداشتم ازش شکایت میکردم بپذیرم من سعی می‌کردم خیلی به گذشته خودم فکر نکنم چون باعث حسرت در من میشد الانم فکر نمی‌کنم و می‌پذیرم که در گذشته من هر چیزی بوده که من دوست نداشتم یا از ا ن ناراحت بودم نمی‌نمیپذیرفتم  الان می‌پذیرم و دیگه به گذشته خودم فکر نمی‌کنم غصه و حسرت گذشته رو نمیخورم  و در مورد بی پولی پ ل نداشتن و…دی.ه حرفی نمیزنم شکایتی نمیکنم و  تصمیم گرفتم از الان خالق زندگی خود باشم دیگه فکر بی پولی نکنم یه شرایط متفاوتی برای خودم خلق ‌کنم 

      استاد من هم برای درباره مقصر کردن انسانها در زندگی خودم این تمرین رو انجام دادم و بطور کلی میدم میشینم فکر میکنم ببینم چه کسانی رو نسبت به شرایط زندگیم مقصر میدونم در تمام جنبه‌ای زندگی انجام میدم 

      منم پدرو مادرم مقصر زندگیم میدونستم برای اینکه پولدار نبودن شرایطی مناسبی برای من فراهم کنن من قبلا به این موصوع فکر کردم که اونها هم تلاش خودشونو کردن که برای پن بهترین جهیزیه رو درست کنن وقتی آدم چهار تا دختر داره طفلک بیشتر از این ازش بر نمیاد دیگه برای اولی جهیزیه درست می‌کنه هنوز اقساطش تموم نشده سیسمونی باید درست کنه منم بچه سوم خانواده بودم خوب هر چه می‌گذشت شرایط براش سختر میشد در نتیجه جهیزیه کمتری میتونست بهمون بده 

      همسرم اونم طفلک خیلی زحمت میکشه یک نفر هزینه کلی آدم باید ساپورت کنه من و دخترم ماشینش کارش ماشین پراید قسط بیمه قسط تلوزیون و….رو باید ساپورت کنه طبعانمیتونه  

      خانم فلانی رو خیلی باعث نابسامانی شرایطم میدونستم که به من زور گفت باید جهیزیه فلان درست کنی درصورتی که کسی که میگه جهیزیه فلان باید درست کنی خودش بهترین کادوها رو برای عروسش می‌خره بهترین عروسی میگیره اگر شما کادویی دیدید دختر من هم دید  و خدا شاهده حتی یه شام خودمونی خانواده ما و خودشونم نداد  خونه هم که خودم دادم در واقع داداماد سر خونه آوردم زبونشون خیلی دراز این منو خیلی اذیت میکنه ولی با دیدگاه میبینم که خدا ند میخواسته من بزرگتر داناتر بشم خیلی سخته ولی سعیم می‌کنم 

      خواهر همسرم که خیلی ادیت شدم از دستش هم میگم اونم میخواست ما خوشبخت بشیم آخه  به پن گفته بودن فلانی رفت از فلانی تو شهرستانمون دعا گرفت که ما با هم ازدواج کنیم‌ و این ازدواج به این صورت شکل  گرفته نظر ا ن روزا بود دیگه و میگم ا ن نیتش این بود من خوشبخت بشم و قصد آزار و اذیت مرا نداشت 

      آنقدر مینویسم تا با خودم و شرایط فعلی به صلح برسم 

      چقدر خوبه ما فقط انتقال دهنده نیستیم  ما انتقال دهنده بهترینها هستیم و خداروشکر میکنم نسل من به بعد نسل‌های خوبی میشن 

      ما یک صاحب خونه داشتیم که اولین صاحب خونه‌ای بود که من تو ا ن حیاط بزرگ شدم یه مردی بود که من خیلی ازش میترسیدم برای همین هر وقت صدای موتور شو می‌شنیدم دست خودم نبود حتما  خودم خیس میکردم آقا بود ها اما میگفت مامان جون چرا از من می‌ترسی  و من الان یکی از تکه کلامها مامان جون 

      استاد من  خداروشکر خیلی سعی میکنم افکاری نکردم به دیگران انتقال ندم مثلا دختر دومم تپلی من به هیچ وجه بهش نمیگم اینو بخور ا نو نخور افکار چاق کننده خودم بهش انتقال نمیدم و خداروشکر خودش هم خیلی این افکار نداره  اگر سوالی کنه یا شرایط حادی پیش میاد من یه چیزی بهش میگم همونها باعث میشه نگرش عوض بشه من احتمال میدم زود یادش بره کلی اونو نمیدونم که یادش میره یا نه 

      من همیشه در افکار و نگرش م تغییر ایجاد میکنم مثلا مادرم از خواهرم به من یه حرفی میزنه اگر خواهرم بشنوه خیلی ناراحت میشه وقتی خواهرم با من ح ف میزنه حرفی میشه پن ا ن حرف ‌املا تعییر میدم به سمت مثبتبه خواهرم میگم تا اگر خواهرم نسبت به مادرم یا بعکس ناراحتی در دل دارن اینجوری هر دو ازهم خوشحال میشن ناراحتیشون برطرف میشه و اینجوری نگرش انسانها به هم تعییر میکنه 

      من فکر میکردم وقتی پن خالق زندگی خودم هستم یعنی اینکه افکارم نگرش تغییر میدم تا شرایط بهتر تجربه کنم لذت ببرم اما الان سطح بالاتری از خالق زندگی خود باش تجربه کردم این خیلی لدت بخش تر که همون طور که زندگی خودتو تغییر میدی میتونی زندگی شرایط نسل بعد بعدیهای خودتم تغییر بدی و این خیلی خوبه خدایا شکرت 

      من پدربزرگ و مادر بزرگ نداشتم ولی دایی داشتم که پدر همسرم بود وقتی بهشتی نشده بود اومد پیش ما پا بردیم دکتر و اینا همش میگفت عروس دستت درد نکنه چه سوپ خوشمزه‌ای یا دستت درد نکنه کمک کردی تا سرویس برم و…و این همیشه در ذهنم هست و همیشه بخوبی ازش یاد می‌کنم 

      یا همسر من در بچگی مادر خودش از دست داد و پدرش یه همسر دیگه اختیار کرد اون خانم با اینکه به اصطلاح می‌کن زن بابا بود همه بد می‌دونستن من خیلی دوستش داشتم الانم دارم چون همیشه وقتی من نامزد بودم اون بعنوان مادر شوهر برای من هر عید یه کادویی تهیه میدیدشاید کادو ایشون یه پارچه قدیمی از توی صندوقچه خودش بود ولی اون برای من بسیار ارزشمند بود اما خواهرهای همسرم یا نمیومد یا یه چیز بیخودی میکردن برای من ارزشی نداشت 

      اسناد من یه پسر عمو دارم که سه تا دختر دارن و ایشون خیلی اسرار داشتن که همزمان دو تا رشته رو با هم بخونن دو تا دختر بز رگها و م فق شدن ی‌ی استاد دانشگاه شد یکی هم مهندس کامپیوتر تر رشته دوم ا نها رو نمیدونم پسر عموی من عقیده ه داشت شاید ثروتی برای ا ونها بجا نگذاشته باشم ولی چیزی به اونها دادم تا آخر عمرشون ثروت دارن 

      تمرین 

      من خواهر همسرم مقصر زندگی و بدبختی خود مبدانستم و میگفتم اگر تو دعا نمیگرفتی این ازدواج صورت نمی‌گرفت من با کسدیگه ازدواج میکردم خوشبخت میشدم 

      پدرم مقصر شرایط بدم می‌دانستم میگفتم اگر به من جهیزیه خو بی می‌داد آنقدر من سرزنش نمی‌شدم 

      دولت مقصر میدونستم میگم کشورهای دیگه آنقدر یارانه میگیرن ما آنقدر تا بیایی نگاش کنی تموم شده 

      دولت مقصر میدونستم میگفتم اگر گرانی نمیشد من هم توان خرید داشتم 

      و خیلی ها رو مقصر  زندگیم میدونستم میگفتم اگر این اینکارو نمی‌کرد اون اون کارو نمی‌کرد پن خوشبخت بودم 

      من صد در صد موافق این جمله هستم من خالق زندگی خودم هستم  امروزم که متوجه شدم علاوه بر خلق کردن هر نعمتی بازم من مدل دیگه خالق زندگی خودم هستم که من میتونم با تعییر افکار و نگرش و عملکر دم در زندگیم باعث تغییر و احساس خوب در دیگران بشم اینم یه مدل خالق زندگی بودن 

      من مسئولیت چاقی بی پولی روابط بد سلامتی تناسب اندام اخلاق خوب رفتار خوب کلا مسئول صد در صد افکار و رفتار و احساس و عملکرد واکنش‌های همه زندگیم هستم  و الان میخوام افکارم نکردم عملکردم تغییر بدم خالق زندگی خودم بشم 

      من مواردی پیدا نکردم که بخاطر پدر یا مادرم با کس دیگه به من کمکی کرده باشن 

      مجموعه میشم برای بهبود زندگی خودم و خانواده‌ام و اطرافیانم تلاش کنم 

      من قبلا موضوع اعمال نیک یا اعمال صالح یاد گرفتم سعی میکنم اعمال صالح بیشتری انجام بدم تا از اینطوری مورد لطف و رحمت الهی قرار گرفته و آنها رو دخیره کنم تا در دنیا و آخرت سعادتمند شوم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 37912 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,720 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      استاد من کاملا باور دارم که من خالق زندگی خودم هستم چیزهاییکه الان دارم تجربه میکنم دقیقا حاصل افکار و احساس و عملکرد دیروز پریروز هفته پیش ماه پیش من بوده و چیزی هائیکه در آینده تجربه خواهم کرد نتیجه افکار و احساس و عملکرد امروزم فردای ماه بعد منه پس تینا ثابت میکنن برای من که من خالق زندگی خودم هستم و من الان دقیقا دارم با افکار و احساس قبلم زندگی میکنم 

      هر جا که حالم خوبه شادم سلامتم و…نشان از افکار احساس خوب منه و هر کجا که افکار و احساس خوبی ندارم نتیجه افکار و احساس بد منه که قبلا داشتم 

      استاد احساس میکنم هنوز نزدیک بودن خداوند به خودم خیلی درک نکردم تازه دارم درک میکنم در صورتیکه داستان یا فایلهای خدا نزدیک است گوش دادم خیلی لذت بردم که خداوند مرحله به مرحله به شما کمک کرده تا به مقصد برسید 

      وقتی الان فکر میکنم میبینم خدا ند به منم نزدیک مرحله به مرحله به من کمک کرده تا من شفا الهی تجربه کنم وقتی فکر میکنم میبینم خداوند مرحله به مرحله مرا همراهی کرده تا کم کم بزرگ بشم  رشد کنم راه رفتن حرف زدن و ایستادن و…رو یاد بگیرم 

      خداوند مرا همراهی کرده تا مدرسه برم درس بخونم ازدواج کنم بچه دار بشم و به این سن برسم و بازم مرحله مرحله کمک میکنه تا لحظه ای که مرگ تجربه کنم پس خداوند در تمام لحظه ها به من نزدیک است خدایا شکر ت 

       منم از گذشته خودم ناراضی بودم  اینکه هیچ اسباب بازی نداشتم اینکه با من قهر کردن هیچ چیزی برای من نمیکردن حتی عیدها به زور گفتن باید با فلانی ازدواج کنی نخریدن جهیزیه یه مقدار خیلی خیلی کم خریدن  بعد کل چیز دیگه ولی خیلی گله و شکایت نمیکردم انگار بلد نبودم موقع سیسمونی خیلی خوب گله و شکایت میکردم باید برای من سیسمونی حسابی بخرین من مردم از بس سرزنش شدم برای کم بودن جهیزیه 

      و تازه بزرگ که شدم هم کلی دیگران مقصر میدونستم اگر فلان چیز گرون نبود منم میتونستم بخرم  و…و کم کم درک کردم که گله و شکایت نکنم مسئولیت صد در صد زندگیم بپذیرم اینکه همه چیز خودم انتخاب کردم و…تونستم دیگه کمتر گله و شکایت کنم 

      استاد برای من هم اولش سخت بود من خالق زندگیم هستم یعنی چه یه عمری شنیده بودم خداوند خالق همه چیز الان می‌شنوم من خالق زندگیم هستم درکش برام سخت بود و نمیتونستم باور کنم  چجوری میشه که من خالق زندگی خودم باشم 

      من اوایل ازدواجم زندگی متشنجی داشتم و همیشه مادر همسرم را که وقتی من سه ساله بودم بهشتی شدن به مادر من وصیت کرده بود از سه تا دخترها ت یکیش برای پسر من ایشون دو تا پسر داشت و من و همسرم دخترعمه پسر دایی هستیم و خواهر همسرم بدون اینکه از من سوالی بپرسن یه حلقه که مال نامزد قبلی بور  یه چادر یه کله قند   برای من آورده بود زمانی که من نبودم بعنوان خواستگاری بماند بقیه اش 

      من همیشه وقتی با هم دعوا می‌کردیم اونها رو نفرین میکردم که باعث شدن من با همسرم ازدواج کنم البته ایشون هم خیلی تمایل نداشته چون مادرش وصیت کرده  هیچی نگفته 

      مادرو پدرم مقصر شرایط زندگیم میدونستم چون برای من جهیزیه کم خریدن و علت‌هایی ‌که گفتم 

      جامعه رو مقصر میدونستم چون همه چیز گرون کرده بودن من هم یه جورایی آرزوهام بدلم مونده بود یعنی نتونسته بودم برآورده کنم چون همه چیز گرون شد 

      فلانی رو مقصر شرایطم میدونستم چون سرم کلاه گذاشته یود با نقشه قبلی وارد زندگیم شد نه بعدا از سادگی من سواستفاده کرد گفتم بعدها پازل ها کنار هم چیده میشد در ذهنم مسئله برام فاش میش 

      مثلا پسر خاله فلانی زنگ زد به من اول ما همسایه مون که مستجر ما بود ازشون خواستیم خونه ما رو تحویل بدن برن جای دیگه زندگی کنن 

      نمیدونم رو چه حسابی با پسر خاله اش صحبت کرده بود ایشون هم به من زنگ زد گفت ندارن بدبختن  دارن میرن یه خونه ای پیش خرید کنن که فقط چهار تا دیوار داره تو سرما زمستون و…گذشت یه روز پسر خاله دچار حادثه سوختگی شد اونها آوردن خونشون ازش مراقبت کنن ایشون عقیده داشته چون به من دروغ گفته سر منو کلاه گذاشته این حادثه براش اتفاق افتاده 

      منم خیلی براش ناراحت بودم بهشون گفتم الهی خدا شفا بده زودتر خوب بشید اینا فهمید اون چیزی که شنیده دروغ بوده گفت بذار بهش بگم همه جلوی دهنشو گرفتن نذاشتن حرف بزنه پسر خاله دیگه با اونا قط رابطه کرد بعدا که دخترم یه چیزهایی گفت متوجه شدم و اونو مقصر میدونستم چون از سادگی من خیلی خیلی خیلی سو استفاده کرد این فقط یه مورد بود 

      ولی خداروشکر آبان که فکر میکنم هیچ کسی رو مقصر شرایط زندگی خودم نمیدونم میدونم خودم خالق زندگیم هستم اونها اومدن تا من بزرگتر بشم از کسی کینه ای بدل ندارم ولی گاهی که دخترم جیزو ولیزش در میاد خیلی حالم بد میشه و دیگه گذشته خودم پذیرفتم و رها کردم و شرایط فعلی خودم و آینده خودمم پذیرفتم میدونم ایمان دارم که خودم این شرایط ساختم حالا یا خواسته یا ناخواسته و سعی زیادی میکنم گله و شکایت نکنم مسئولیت صد در صد زندگیم بپذیرم 

      منم به این موضوع خیلی فکر میکردم فقط زمانی که غصه داشتم ناراحت میشدم  مخصوصا قبل از ازدواجم چون مادرم همیشه مواقعی که از دست من عصبانی میشد میگفت تو بچه سر راهی هستی یعنی پدر مادر اصلی من منو سر راه گذاشتن این پدر مادرم منو برداشتن به فرزند خوندمش پذیرفتن همیشه فکر میکردم پدرو مادر اصلی من کی بودن اینا وقتی یکبار مادرم جلوی خواهرم گفت خواهرم با مادرم تند ب خورد کرد که این چه حرفی به بچه میزنی باور کرده خواهرم عکسهای خانوادگی رو به من نشون داد کلی با من حرف زد که تو خواهر واقعی ما هستیم طوری که می‌خواست ببره آزمایش دی ای آن بگیره پن باور کردم پذیرفتم 

      ولی بعد از ازدواج دیگه این فکر کلا از سرم رفته بود تکرار نشد خداروشکر 

      من مسئولیت صد در صد زندگیم می‌پذیرم خدایا من میخوام افکارم نگرش عملکردم تغییر بدم و شرایط جدیدی ب ای خودم بسازم و می‌پذیرم که من خالق کل زندگیم هستم 

      من مسئولیت صد در صد سلامتی و تناسب اندام ایدهالم می‌پذیرم و از خداوند منان خو استادم که به من کمک کنه تا من می‌پذیرم خالق این شرایطم بوده‌ام و می‌خواهم که  اکنون با تغییر افکار رفتار نگرشم شرایط جدیدی رو برای خودم خلق کنم الهی آمین 

      من می‌پذیرم که مسئول صد در صد شرایط شغلی خودم هستم و می‌پذیرم که این شرایط بیکاری و بی شغلی و بی پولی رو خودم خلق کردم و اکنون از خدا وند بزرگم خواستارم به من کمک کند تا با تغییر افکار رفتار عملکرد نگرشم شرایط بهتری را برای خودم خلق کنم الهی آمین 

      من می‌پذیرم که مسئول صد در صد زندگیم هستم و می‌پذیرم که این شرایط خودم ناخواسته خلق کردم و از خداوند متعال خواستارم که به من کمک کند تا با تغییر افکار نگرش عملکردم شرایط کاملا متفاوتی را برای خودم خلق کنم الهی آمین. 

      من صد در صد نه هزار در هزار ایمان دارم که من خالق  شرایط زندگی خودم هستم و کاملا با اطمینان موافقتم را اعلام می‌کنم 

      چرا چون من همین یک ساعت پیش اینجا فروشگاهای نمیدونم فکر کنم دولتی داریم بنام کوروش رفاه و…که گاهی از اونها پیامکی می‌رسد حاوی کد تخفیف برای تهیه کالا  مشخص شده گاهی اوقات هم کالاهایی که من نیاز دارم میتونم تهیه کنم با استفاده از کد 

      امروز برام یه کد تخفیف اومد منم نگاه به لیست پر تخفیف کردم خیلی وقت بود دلم شکلات صبحانه لیوانی با طعم فندق داشت دیدم اینجا داره من سریع از کدم استفاده کردم خریدم 

      حالا این موضوع چه ربطی داره به اینکه پن خالق زندگی یا شرایط خودم‌هستم 

      چند روز پیش من با هوس کردن شکلات صبحانه من با نون نمیخورم گاهی میخرم خالی میخورم به خداوند درخواست دادم با دیدن شکلات صبحانه لیوانی در مغازه لبنیاتی محل اونجا گرون بود نخریدم 

      خوب من سفارش دادم به خدا که من شکلات صبحانه فندقی میخوام و خداوند همزمانیهایی رو رقم زد که نمیدونم به چه دلایلی اکالا یا کوروش این فروشگاه تخلفاتی برای بعضی از اقلام خود در نظر گرفتن که یکی از اونها شکلات صبحانه مورد علاقه من بود که چند وقت پیش به خدا درخواست داده بودم از طرفی هم خداوند همزمانی برای من رقم زد کد تخفیف اومد تا من بتونم به راحتی به خواسته خودم برسم یا خواسته خودم وارد زندگیم کنم لمسش کنم بخورم لذت ببرم سپاسگزار خدوا ندم بشم پسره این شکل من خالق زندگی خودم یا خالق شرایط زندگی خودم هستم و خدارو شکر میکنم شاید سه هفته طول کشید تا من به خواسته ام برسم خدایا شکرت 

      موارد خاصی ندارم ولی الان که بزرگ شدم بخاطر پدرو مادرم بخاطر این‌ه اونها اقوام نزدیک پدرو مادر من هستم با من احوال پرسی میکنن و مرا سرشار از لطف و محبت خود میکنن و محبت خودشون نثار من  میکنن با من احوالپرسی گرمی دارن 

      یا خواهر بزرگم به من محبت داشته و از شیره توتی که درست کرده برای من مقداری آورده بخاطر پدرو مادر بوده که ما خواهر شدیم 

      من تصمیم گرفتم و عاشق اینم که بهبود دهنده زندگی و شرایط خودم باشم و همچنین زندگی و شرایط تک تک خانواده‌ام باشم  و من فکر میکنم وقتی من سلامتی و تناسب اندام ایدهالم لمس کنم خدا ند به من هدیه کند من دستان خدا وند خو اهم شد و باعثبهبود عده زیادی از همشهریان آشنایان اقوام خود خواهم بور الهی آمین و خدارو شکر 

      و اینم بگم همین الانم پن در زندگی همسرم و فرزندانم تاثیر چشمگیری گذاشتم چرا که دختر کوچکم چاق بور الان گلی وزنش کم شده همسرم خدا شاهده اگر من چیزی به او گفته باشم ایشون خود به خود درسهای منو تکرار میکنه بعنوان نصیحت به دخترم میگه مثلا امروز میگفت مسئولیت زندگیت بپذیر کسی رو مقصر نکن در صورتی که نه یک کلمه از فایلهای منو گوش داده یا من حرفی بهشون زده باشم 

      و من متعهد میشم برای بهبود زندگی خودم و اطرافیانم تلاش کنم تا بوسیله من بتونن شرایط زندگیشونو تغییر بدن خدایا کمکم کن 

      من سعی زیادی دارم انجام میدم که بتونم سپاسگزار خداوند م باشم تا بتونم مورد لطف و رحمت خداوند قرار بگیرم سعی میکنم گذشته خودم بپذیرم و سعی میکنم افرادی که از اونها ناراحت هستم ببخشم سعی میکنم گله و شکایت نکنم سعی میکنم مسئولیت تک تک جنبه‌ای زندگیم بپذیرم   سعی میکنم خالق زندگی خودم باشم  سعی میکنم برای بهبود زندگی خودم و اطرافیانم تلاش کنم تا بتونم مورد لطف و محبت خداوند قرار بگیرم الهی آمین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم