0

من برای گذشته و آینده‌ام سپاسگزارم (قدم ۶)

اندازه متن

آنچه اکنون هستید نتیجه گذشته ای است که پشت سر گذاشته اید و آنچه در آینده تجربه خواهید کرد نتیجه امروز و فرداهای زندگی تان است.

شما خالق زندگی خود بوده اید چه اکنون نسبت به این موضوع باور داشته یا نداشته باشید.

خداوند در تمام مسیر زندگی تان همواره به شما نزدیک بوده است و نزدیک خواهد بود. برای آنچه هستید شکرگزار خداوند باشید تا برای آنچه می خواهید مورد لطف و رحمت خداوند قرار گیرید.

گذشته من

همیشه در زندگی از والدینم ناراضی بودم و آنها برای آنچه بودم سرزنش می کردم.

اولین موضوعی که از سنین نوجوانی باعث دلخوری من از آنها شده بود چاقی بود. پذیرش این نگرش که چاقی من ارثی است باعث شده بود بارها نسبت به تاثیر آنها در سرنوشتم گله و شکایت داشته باشم.

موضوع بعدی وضعیت تحصیلی بود. هرچقدر که مقطع تحصیلی من بالاتر می رفت والدینم را مقصر ضعف تحصیلی خودم می دانشتم و بارها به آنها گفته بودم که اگر از روز اول که مرا به مدرسه فرستاده بودید نسبت به درس و مشق من اهمیت می دادید الان اوضاع بهتری داشتم.

البته دیدن همسن و سالهای خودم که به واسطه زور و اجبار والدین در کلاس های مختلف حضور داشتند نگرش کم کاری پدر و مادرم را در من تقویت می کرد. تصور می کردم که اگر آنها هم مرا به زور و اجبار در کلاس های مختلف تقویتی ثبت نام می کردند شرایط تحصیلی من بهتر بود.

در زمینه موفقیت مالی هم به شدت نسبت به والدینم گله و شکایت داشتم. عقیده داشتم که اگر آنها شرایط مالی بهتری داشتند یا از قبل به فکر خرید مغازه و خانه و … برای من بودند الان من انقدر در رنج و سختی زندگی نمی کردم.

جالب اینکه در برخی موارد که والدینم مرا به انجام کارهایی مجبور کرده بودند نیز نسبت به آنها گله و شکایت داشتم که این همه به من فشار آوردید که فلان و بهمان کنم الان چه چیزی از آن همه فشار و سخت گیری عاید من شد.

به خاطر دارم تا سن ۳۲ سالگی که هنوز با موضوع قانون جذب و قدرت ذهن آشنا نشده بودم به شدت نسبت به گذشته خودم از خداوند گله و شکایت داشتم.

اینکه چرا خداوند مرا در خانواده ای ثروتمند متولد نکرده است، چرا من در آمریکا، آلمان،‌ فرانسه یا کشور دیگری که سر و سامان داشته است متولد نشده ام.

چرا خداوند مرا جوری خلق کرده است که چاق باشم.

چراهای زیادی در ذهنم بود که نشات گرفته از مشکلات و سختی های زندگی بودند و مقصر آن را اول خداوند و سپس والدینم می دانستم به همین دلیل همیشه نسبت به آنها گله و شکایت داشتم.

خالق زندگی بودن

خالق زندگی بودن

در همان روزهای اول که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم مواجه شدن با این عبارت که: «من خالق زندگی خودم هستم» برای من بسیار عجیب و غیرقابل باور بود.

به هیچ وجه قبول نداشتم که من خالق زندگی ام بوده ام. اطمینان داشتم که والدینم در سرنوشت و شرایط فعلی من دخالت و تاثیر داشته اند.

مطمئن بودم که اگر آنها شرایط مالی بهتری داشتند یا پدرم از سالها قبل که قیمت همه چیز پایین تر بود برای من مغازه، خانه، ماشین و … خریده بود الان من در شرایط بسیار متفاوت و بهتری زندگی می کردم. البته که دیدن اطرافیانم که به واسطه کمک های والدین خود در شرایط بسیار بهتر از من زندگی می کردند پذیرش اینکه خودم خالق زندگی هستم را سخت تر می کرد.

مطمئن بودم که اگر مادرم به شکل دیگری با من رفتار کرده بود الان من چاق نبودم و انقدر بخاطر چاقی رنج و سختی متحمل نشده بودم.

شک نداشتم که اگر در شهر بهتر یا کشور دیگری متولد شده بودم زندگی بسیار متفاوت و شرایط بهتری داشتم.

دلایل منطقی زیادی برای اینکه من خالق زندگی ام نمی توانستم باشم داشتم که اگر در گذشته شرایط من به شکل دیگری بود الان من فرد دیگری بودم که در شرایط کاملا مساعد زندگی می کرد و احساس خوشبختی داشتم.

اما هرچه بیشتر مطالب مربوط به قانون جذب و قدرت ذهن را مطالعه می کردم بیشتر درک کردم که چرا و چگونه من خالق زندگی خودم هستم.

این موضوع زمانی بیشتر برای من باورپذیر شد که متوجه شدم خداوند در قرآن نیز به این موضوع تاکید کرده است که انسانها خالق زندگی خویش هستند.

۱- خداوند نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند، و خدا شنوای داناست. (انفال ۵۳)

۲- در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند. و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی برای آن نیست، و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود. (رعد ۱۱)

۳- و اگر خدا می‌خواست، قطعاً آنان را امتی یگانه می‌گردانید، لیکن هر که را بخواهد، به رحمت خویش درمی‌آورد و ستمگران نه یاری دارند و نه یاوری. (شوری ۸)

در آیه اول تاکید شده که خداوند شرایط انسان را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنچه در دل دارد را تغییر دهد و جالب اینکه از عبارت «خداوند شنوای داناست» استفاده شده است.

خالق زندگی بودن

بنابراین اگر می خواهید شرایط زندگی خود را تغییر دهید باید آنچه در دل دارید را تغییر دهید.

چه چیزی در دل دارید؟ چه چیزی در دل ایجاد و شکل می گیرد؟ انتظار

انتظار ما از زندگی در دل ایجاد و شکل می گیرد.

و از آنجا که خداوند شنوای داناست برای تغییر آنچه در دل ایجاد و شکل می گیرد باید درخواست ها و دعاهای خود با خداوند را تغییر دهیم.

از چه چیزی با خداوند صحبت می کنید یا چه خواسته ای از او دارید؟! او همان را به سمت شما بر می گرداند.

پس باید کلام، نگرش و انتظار خود از زندگی را تغییر دهید تا شرایط زندگی تان تغییر کند و آنوقت است که می توانید خالق زندگی خود باشید.

در آیه دوم نیز تاکید شده است که خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا آنها حال خود را تغییر دهند.

بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم خداوند به فکر بهبود شرایط زندگی ما باشد یا به عبارتی او خالق زندگی ما باشد فکر و نگرش بی هوده ای است بلکه باید خودمان به فکر تغییر حال خود باشیم تا خداوند نیز بر مبنای حال جدید، شرایط جدید را وارد زندگی ما کند.

همچنین تاکید شده است وقتی خداوند بر قومی آسیبی بخواهد هیچ برگشتی برای آن نیست. چون این آسیب به واسطه حال آن قوم به سوی شان روانه شده است و هیچ نیرویی قادر به جلوگیری از آن نیست مگر خود آن قوم که می توانند با تغییر حال خود شرایط را تغییر داده و خالق زندگی خود باشند.

در این آیه خداوند تاکید کرده است که تنها حمایتگر برای انسان خداست. یعنی هم خداست که نتایج را رقم می زند و هم خداست که حمایتگر انسانهاست. بنابراین واضح است که خداوند پاسخ دهنده به حال و انتظار انسانهاست. هم می تواند مشکل و رنج ایجاد کند و هم راحتی و آسایش چون واکنش دهنده به درخواست و احساس انسانهاست.

در آیه سوم تاکید شده است که اگر خداوند می خواست آنها را امتی واحد و یگانه قرار می داد. اما خدا نخواسته که خالق زندگی همه انسان ها به یک شکل باشد و همه در یک شرایط یکسان زندگی کنند بلکه این اختیار را قرار داده که هر انسانی هر آنچه می خواد رو طلب کرده و خداوند شرایط را برای او فراهم می کند. در این صورت اصل مختار و آزاد خلق شدن انسان برای خالق زندگی خود بودن تحقق پیدا می کند.

بنابراین به این نتیجه رسیدم که اگه همسو با قوانین خداوند عمل کنم مورد رحمت قرار خواهم گرفت چون خداوند سیستم جهان هستی را به این شکل طراحی کرده است و اگر همسو با قوانین خداوند قرار نگیرم مورد رحمت قرار نخواهم گرفت بلکه در رنج و سختی زندگی خواهم کرد.

به این ترتیب توانستم باور کنم که من خالق زندگی ام هستم و اگر می خواهم شرایط زندگی بهتری داشته باشم باید خودم دست به کار شوم و دیگر انتظار کشیدن برای دریافت کمک یا تغییر شرایط کشور و خوب شدن شرایط زندگی ام بی فایده است و این شروع قدم گذاشتن من در مسیر تغییر کردن بود.

خالق زندگی بودن

پذیرش گذشته و شرایط فعلی

پذیرش این موضوع کن من خالق زندگی ام هستم نیاز به درک و پذیرش این عبارت دارد که من مسئول شرایطم در زندگی هستم.

برای تغییر شرایط زندگی نیاز است مسئولیت ۱۰۰٪ شرایط فعلی را بپذیریم.

اگر پذیرش این مساله برای تمام جنبه های زندگی سخت است، بهتر است موضوعی که قصد بهبود آن را دارید انتخاب کرده و از پذیرش ۱۰۰٪ مسئولیت شرایط فعلی خود در آن جنبه از زندگی شروع کنید.

برای من این روند از پذیرش شرایط بدهکاری شروع شد.

تا قبل از این تصور می کردم که شرایط مالی خانواده یا اوضاع نابسامان اقتصادی کشور یا به ارث نبردن ثروت و … دلیل بدهکار شدن من در زندگی شده است. اما وقتی تصمیم گرفتم خالق زندگی بدون بدهکاری باشم به خودم گفتم که من مسئول تمام بدهکاری هایی هستم که در زندگی ایجاد کرده ام.

بنابراین خودم باید راهکار مناسب برای حل این مشکل پیدا کنم و نباید منتظر تغییر شرایطی باشم که اختیار آن دست من نیست. بلکه من باید به دنبال تغییر در شرایط مربوط به زندگی خود باشم تا وضعیت بدهکار بودنم تغییر کند.

اگر گذشته خود را نپذیرید نمی توانید به سادگی شرایط فعلی خود بپذیرید و تا وقتی شرایط فعلی خود را نپذیرید نمی توانید آگاهانه خالق زندگی و سرنوشت خود باشید.

بنابراین من آنچه از گذشته مورد اعتراض و عدم پذیرش بود را به صورت کامل‌ پذیرفتم و تصمیم گرفتم خالق زندگی خود به شکلی که دوست دارم باشم.

خالق زندگی بودن

تا زمانی که شرایطم در زندگی را تحت تاثیر افکار و تصمیمات پدرم می دیدم هرگز قادر نبودم برای آینده خودم فکر و اندیشه ای نو داشته باشم چون خودم را اسیر سرنوشت و تصمیمات پدرم می دیدم.

تا زمانی که شرایطم در زندگی را تحت تاثیر افکار و تصمیمات دولت مردان می دیدم هرگز نمی توانستم نسبت به تغییر شرایط و خالق زندگی بودن امیدواری و احساس مسئولیت داشته باشم و تصور می کردم در این شرایط که همه چیز در کشور نابسامان است چگونه می توانم زندگی بهتری داشته باشم؟!

به صلح رسیدن با شرایط خانواده ام و آنچه پدر و مادرم برای من انجام داده بودند نقطه آغاز به صلح رسیدن با شرایط فعلی زندگی ام بود.

مرور کردن این افکار و نگرش ها در این امر نقش مهمی داشت:

  • من باور دارم که والدینم نهایت تلاش خود را برای فراهم کردن نیازهای من انجام داده اند.
  • من باور دارم که آرزوی والدینم خوشبخت کردن فرزندانشان بوده است.
  • من باور دارم که والدینم در زمان خود تلاش کرده اند تا شرایط زندگی خودشان و من را بهبود دهند.
  • من باور دارم که والدینم در حمایت و پشتیبانی من در زندگی کم کاری یا خصومتی نداشته اند و هرآنچه آموخته بودند را اجرا کرده اند.

همین نگرش ها را به شکل های متفاوت درباره آنهایی که در ذهنم مقصر زندگی ام بودند اجرا کردم.

درباره والدینم که آنها را مقصر شرایط زندگی ام می دانستم، درباره برخی از نزدیکانم که آنها را مقصر شرایط شغلی خود می دانستم، در مورد مسئولین کشور که آنها را مقصر شرایط نابسامان زندگی ام می دانستم و همچنین در مورد خداوند که او را مقصر شرایط فعلی زندگی ام می دانستم.

و این کار را ادامه دادم تا به شکل درونی و عمیق نسبت به مقصرهای زندگی ام در صلح و آرامش قرار گرفتم.

از نشانه های موفقیت آمیز بودن این فرایند رسیدن به احساس آرامش، نداشتن خشم و کینه نسبت به انسانها و داشتن امید و ذوق و شوق بهبود شرایط زندگی است.

خالق زندگی بودن

بهبود دهنده باشید

زندگی جریانی است که از گذشته تا آینده ادامه خواهد داشت. روزی از طریق متولد شدن وارد این مسیر می شویم و روزی از طریق مردن از این مسیر خارج می شویم.

آنچه مسلم است هر نوزادی در خانواده ای متولد می شود برای تداوم نسل بشر و ادامه شجره آن خانواده است.

والدین ما انتقال دهند نگرشها، عقاید و عادت های گذشتگان خود به ما بودند و ما نیز این روند را ادامه داده و به فرزندان خود منتقل می کنیم.

در این میان آنان که فقط انتقال دهنده نیستند بلکه بهبود دهنده هستند شرایط و جایگاه بهتری در زندگی و آخرت خواهند داشت.

اگر تمام نگرش ها،‌ عقاید، خوبی ها و ارزش های خانوادگی خود را به نسل بعد از خود انتقال دهید شما فقط یک انتقال دهنده عالی بوده اید که هرآنچه آموخته است را به شکل عالی به نسل بعد از خود انتقال داده است.

اما اگر نسبت به علت اصلی حیات و جضورتان در دنیای مادی آگاه باشید نه تنها یک انتقال دهنده عالی خواهید بود بلکه سعی می کنید با درک و بهبود عملکرد خود آنچه از گذشتگان دریافت کرده اید را بهبود داده و به نسل بعد از خود منتقل کنید.

انسان های زیادی در طول تاریخ با بهبود افکار و نگرش های خود باعث ایجاد تغییرات در سطح گسترده در دنیای مادی شدند.

اما برای جاودانه شدن نیاز نیست حتما در سطح جهانی تغییر ایجاد کنید. همین که بتوانید در افکار، عقاید و نگرش هایی که از طریق شما به فرزندان و اطرافیانتان انتقال پیدا می کند بهبود ایجاد کنید به همان اندازه مهم و ارزشمند است که بتوانید در سطح جهانی تحول ایجاد کنید.

تصور کنید این نگرش در شما از گذشتگان ایجاد شده است که چاقی ارثی است. این نگرش باعث شده که اکنون شما چاق باید و همین نگرش و عقیده را از طریق گفتار، رفتار و عملکرد خود به فرزندانتان منتقل می کنید.

حال اگر شما از طریق کسب آگاهی و علم لاغری با ذهن بتوانید در افکار و عملکرد خود و نتیجه زندگی خود تغییر ایجاد کنید توانسته اید نگرش های گذشتگان خود را بهبود داده و به نسل بعد منتقل کنید.

به این فکر کنید که شما زنجیره چاقی در شجره خانوادگی تان را پاره کنید. در این صورت شما خالق زندگی خود در وضعیت متناسب هستید.

تاثیری که اکنون شما در زندگی خود ایجاد می کنید و سپس به اطرافیان خود منتقل می کنید چه تاثیری و تغییری در نسل های بعد از شما ایجاد خواهد کرد.

بنابراین قدرت خلق کردن . خالق زندگی بودن فقط معطوف به شرایط زندگی خودتان نمی شود بلکه روند زندگی نسل بعد از خود و نسل های آینده را تحت تاثیر قرار خواهید داد.

آنچه شما هستید حاصل افکار و نگرش های چند صد سال زندگی پیشینیان شما بوده است که به مرور توسط افرادی که قبل از شما زیسته اند تغییر و در برخی موارد بهبود پیدا کرده است.

اکنون شما فرصت دارید به لطف خدای مهربان به واسطه هدایت شدن به سایت تناسب فکری افکار و نگرش هایی که در ذهن خود ثبت کرده اید را اصلاح کرده و خالق زندگی خود بودن را تجربه کنید. همچنین افکار و نگرش های دریافت کرده از نسل قبل از خود را به شکل بهبود یافته به نسل بعد منتقل کنید.

خالق زندگی بودن

بازبینی الطاف گذشتگان

همه ما خاطراتی در ذهن داریم که افرادی در گذشته به شکل های مختلف باعث ایجاد نگرش و عملکردهایی در ما شده اند.

شاید مادر بزرگی داشتید که همیشه برای شما دعا می کرده است و آن گفته های دلنشین همیشه در ذهن شما باقی مانده اند.

شاید پدر بزرگی داشتید که همیشه با شما به خوبی و احترام صحبت می کرده است و احساس ارزشمندی را در شما تقویت کرده است.

شاید عمه، دایی، خانه،‌ عمو، برادر، خواهر، همسایه، معلم و …. ای داشته اید که از طریق کلام خود در شما احساس خوب و ارزشمندی ایجاد کرده اند. بخشی از آنچه هستید مربوط به برکت حضور و عمل آن بزرگواران در زندگی شماست.

همچنین حتما افکار، نگرش ها و سخن هایی از گذشتگان خود شنیده اید که باعث ایجاد رنجش و احساس نامناسب و حتی شاید شکل گیری عادت و رفتاری در شما شده باشد.

بنابراین اکنون نوبت شماست که آنچه از گذشته را دریافت کرده اید بهبود داده و از نتایج آن در زندگی فعلی خود و تاثیر آن بر زندگی آیندگان بهره مند شوید.

صدها نفر در گذشته به شکلی بر مسیر زندگی شما تاثیر گذاشته اند که اکنون شما در اینجا و این شرایط هستید. فارغ از اینکه این شرایط تا چه حد مورد رضایت شماست وظیفه دارید آنچه دریافت کرده اید و هستید را بهبود داده و یک نسخه بهبود یافته از گذشتگان را به نسب بعد از خود انتقال دهید.

قطعا همه ما در زندگی دریافت کننده پاداش هایی بوده ایم که از گذشتگان ما که از صدها سال پیش زیسته اند به دست ما رسیده است.

اگر این تجربه را دارید که فردی بدون اینکه شما را بشناسد فقط به واسطه اینکه متوجه می شود فلانی که سالها قبل زندگی میکرده و با او آشنا و همصحبت بوده با شما نسبت داشته است در انجام کارهای شما و رساندن خیر و برکت به زندگی شما در اعمال خود تغییر ایجاد می کند.

در انجام کارهای شما تعجیل می کند، شما را راهنمایی می کند، شما را به فردی معرفی می کند که او می تواند روند کار را بهبود دهد و به صدها شکل مختلف می تواند این کمک ها انجام شود. در این شرایط شما دریافت کننده برکت حضور آن شخص که حتی ممکن است قبل از به دنیا آمدن شما از دنیا رفته باشد، در زندگی خود هستید.

ما به گذشته و آینده خود وصل هستیم و این به دلیل یکی بودن مان با خداوند است.

خالق زندگی بودن

احتمالا آن فردی که امروز شما از برکات حضورش در دنیا بهره برده اید نمی دانسته است که رفتار و عملکردش با انسان ها در صد سال بعد در زندگی یکی از نوادگان خود تاثیرگذار خواهد بود.

شاید آنها امروز در دنیای مادی به شکل فیزیکی حضور ندارند اما برکات حضور و تاثیری که بر دنیای اطراف خود گذاشته اند تا ابد در این دنیا جریان خواهد داشت.

بنابراین تصور نکنید که افکار،‌ نگرش ها و عملکرد شما فقط مربوط به زندگی خودتان است بلکه به شکل مستقیم و غیرمستقیم بر آیندگان شما نیز تاثیرگذار خواهد بود بنابراین خیلی باید نسبت به زندگی نگاه مسئولانه تری داشته باشیم.

به اندازه ای که بتوانید شرایط زندگی خود را با کسب آگاهی و تغییر افکار و نگرش های خود تغییر دهید تاثیری ماندگار و پیش رونده در نسل های بعدی خود به جای خواهید گذاشت و این همان باقی الصالحات است که در قرآن هم به آن اشاره شده است.

مال و پسران زیور زندگی دنیایند، و نیکی‌های ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید بهتر است. 

سوره الکهف آیه ۴۶

نیکی های ماندگار از نظر پاداش برتر از دارایی های زندگی است. یعنی آنچه ما می کوشیم برای دستیابی به نعمت های زندگی کار پسندیده ای است اما سعی ما بر انجام نیکی های ماندگار بهتر و ارزشمند تر می باشد.

چه نیکی ماندگارتر از اینکه با بهبود افکار و نگرش های خود تاثیر مثبتی در زندگی خود و آیندگان خود ایجاد کنید.

در آن زمان که ایده استفاده از قدرت ذهن برای لاغری در وجود من شکل گرفت هرگز تصور نمی کردم این عمل و اقدام به نیکی ماندگار ختم شود.

خالق زندگی بودن

تصور کنید من از طریق تغییر افکار و نگرش های خود توانستم تغییر در شرایط جسمی و زندگی ام ایجاد کنم و شما دوست عزیز از طریق استفاده از آموزش های سایت تناسب فکری در افکار و نگرش های خود تغییر ایجاد کرده و متناسب می شوید.

این اصلاح افکار و رفتاری که در شما به واسطه استفاده از آموزش های لاغری با ذهن ایجاد می شود به سادگی به فرزندان و اطرافیان شما سرایت کرده و باعث بهبود شرایط ذهنی و جسمی آنها می شود.

این روند هرگز متوقف نخواهد شد و از فرد به فرد دیگر و از نسل به نسل دیگری منتقل و پیش خواهد رفت.

جالب توجه اینکه همه آنان که در سال های زندگی ام به طریق مختلف باعث رنج و آزار من به خاطر چاقی شدند در واقع از این رویداد نیک و ماندگار بهره خواهند برد.

اگر آن حرف ها، نصیحت ها و تذکرها نبود چه بسا چاق بودن در نظر من به قدری رنج آور نمی شد که سالها برای لاغر شدن تلاش کنم و در نهایت به مسیر لاغری با ذهن هدایت شوم.

البته که آنها خودشان از این تاثیر بی خبر هستند اما آنچه مسلم است جهان هستی به طریق مختلف ما را به سمت تغییر کردن و خالق زندگی بودن تشویق می کند.

حتما این تجربه را دارید که در جنبه های مختلف زندگی به طریق مختلف از طرف اطرافیان خود مورد انتقاد،‌ نصیحت و یا حتی سرزنش قرار گرفته اید و شاید مدت ها دیگر احساس بد آن گفتگو و برخورد بوده اید.

اگر تغییر نکنید همه آن نیش و کنایه ها در وجود شما تبدیل به کینه و نفرت خواهد شد و آرام آرام وجود شما را از نیکی ها و احساس خوب تهی می کند.

اما اگر قدم در مسیر تغییر کردن و خالق زندگی بودن بگذارید و در این مسیر ثابت قدم باشید نه تنها برکت این اقدام سراسر زندگی شما را در بر خواهد گرفت بلکه همه آن کینه و نفرت ها از وجود شما پاک خواهد شد و چه بسا مانند من در وجود خود از همه آنهایی که باعث رنجش و ناراحتی تان شدند سپاسگزار باشید که باعث حرکت شما به سمت تغییر سرنوشت تان شدند.

علاوه بر همه این برکات شما صاحب عنوان بهبود دهنده زندگانی خواهید شد. نتایج خالق زندگی بودن و تغییری که در افکار و زندگی شما ایجاد می شود به فرزندان و اطرافیان تان منتقل شده و موجب گسترش برکات حضور شما در دنیای مادی خواهد شد.

خالق زندگی بودن

رحمت الهی را ذخیره کنید

در قرآن کریم جمع آوری پاداش و رحمت الهی را در گرو انجام عمل نیک یا عمل صالح معرفی کرده است.

  • هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بیمی بر آنان است، و نه اندوهناک خواهند شد. (بقره ۶۲)
  • هر کس کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزه‌ای، حیات بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام می‌دادند پاداش خواهیم داد. (النحل ۹۷)
  • کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوی خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید: «من از تسلیم‌شدگانم» (فصلت ۳۳)
  • پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد باید به کار شایسته بپردازد، و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد.» (الکهف ۱۱۰)
  • هر که کفر ورزد، کفرش به زیان اوست، و کسانی که کار شایسته کنند،به سود خودشان آماده می‌کنند. (روم ۴۴)

نکته جالب توجه اینکه خداوند همواره انسان را به انجام عمل صالح به طریق مختلف دعوت کرده است اما در هیچ آیه ای درباره نوع و چگونگی انجام آن توضیحی داده نشده است.

به این معنی که خداوند لیستی از کارهایی که از نظر او عمل صالح هستند را مشخص و انسان را به انجام آن کارها مکلف نکرده است.

بنابراین هر عملی می تواند عمل صالح باشد اگر هم برای انجام دهنده منجر به احساس خوب و آرامش قلبی شود و هم برای دریافت کننده باعث ایجاد احساس خوب، آرامش و تغییر در افکار و نگرش او شود.

هرچقدر ما در زندگی و مدت حیات خود عمل صالح بیشتری انجام دهیم علاوه بر اینکه خالق زندگی بهتری برای خود خواهیم بود در واقع کار را برای کسانی که بعد از شما قدم به این جهان مادی خواهند گذاشت آسان تر خواهید کرد و بدین شکل در رشد و گسترش جهان مادی که هدف خداوند از خلقت آن بوده است مشارکت کرده اید.

خالق زندگی بودن

حتی زمانی که در برابر وسوسه انجام کاری که در ابتدا موجب بروز استرس و نگرانی در خودتان و سپس در وجود طرف مقابل می شود مقاومت کرده و پیروز می شوید موجب بهبود افکار و عملکرد خود در جهان و تاثیر مثبت بر اطراف خود شده اید.

جلوگیری از بروز مشکل در جریان زندگی چیزی کم از تلاش برای بهبود آن ندارد.

  • هر زمان که با مهربانی و احترام رفتار می کنید.
  • اگر به نیازمندی کمک می کنید.
  • زمانی که از عمل یا واکنش دیگران نسبت به خود گذشته و آنها را می بخشید.
  • زمانی که از دارایی و امکانات خود بخشی را به دیگران هدیه می دهید.

شما در حال انجام خدمت و عملی هستید که منجر به ذخیره سازی رحمت الهی می شود.

این ذخیره سازی نه تنها باعث بهبود شرایط شما در دنیا و آخرت خواهد شد به واسطه تاثیری که بر جهان پیرامون خود می گذارید می تواند منجر به دریافت برکات الهی برای فرزندانتان یا نسل بعد از خود تا بی نهایت زمان شود.

برای آنچه از گذشته تا کنون بر شما گذشته است سپاسگزار خداوند باشید. شاید درک برکت برخی شرایط و جریانات در زندگی برای ما سخت و غیرممکن باشد اما اگر به مدیریت خداوند در زندگی خود ایمان داشته باشید قطعا هرآنچه در مسیر زندگی تجربه کرده اید برای بهبود شرایط و کمک به شما بوده است تا خالق زندگی خود باشید.

برای آنچه از اکنون تا آینده بر شما خواهد گذشت سپاسگزار خداوند باشید. قطعا درک برکت برخی جریانات در ادامه زندگی برای ما دشوار است اما با توسل به قدرت ایمان می توانید مشاهده گر جریان زندگی خود باشید و هرآنجا که از توان و عهده شما برآمد برای بهبود دادن آن تلاش کنید.

باشد که مورد لطف و رحمت الهی قرار گرفته و پاداش عظیم تجربه زندگی شما در دنیا و سرای آخرت باشد.

تمرین:

۱- در سالهای زندگی که پشت سر گذاشته اید به چه دلایلی دیگران را مقصر شرایط زندگی خود می دانسته اید؟

آیا به این موضوعات فکر کرده اید که اگر در خانواده دیگر یا مکان دیگری متولد می شدید اکنون شرایط متفاوتی داشتید؟!

۲- نگرش شما درباره اینکه (شما خالق زندگی خودتان هستید) را بیان کنید. درک خود از این عبارت را شرح دهید و بنویسید که چقدر با این موضوع موافق هستید. در صورت امکان با ذکر مثال از زندگی خود یا اطرافیانتان اینکه ما خالق زندگی خود هستیم را شرح دهید.

۳- مواردی در زندگی که نیاز است مسئولیت آن را به عهده بگیرید را مشخص کنید و بنویسد که من می پذیرم که خالق این شرایط در زندگی ام بوده ام و اکنون می خواهم از طریق تغییر افکار، نگرش و عملکرد شرایط زندگی خود را تغییر دهم.

۴- مواردی در زندگی تان را شرح دهید که تحت تاثیر گذشتگان خود قرار گرفته اید. مانند اینکه فردی بخاطر اینکه پدر یا مادر یا پدربزرگ شما را می شناخته است در حق شما لطف و محبت کرده است.

۵- تصمیم بگیرید که بهبود دهنده جریان زندگی خانواده خود باشید. اقدام و استمرار شما برای تغییر شرایط خودتان به طور ناخودآگاه بر اطرافیان شما تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین متعهد باشید که بهبود دهنده جریان زندگی خود و خانواده تان باشید.

۶- برنامه خود برای ذخیره کردن رحمت الهی را مشخص کنید. تصور میکنید از چه طریق می توانید رحمت الهی را در وجود خود و جریان زندگی تان ذخیره کنید. شرح دهید.

منتظر کامنت‌های شما هستیم! 💬👇

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.39 از 56 رای

موزیک بی کلام

باکس دانلود

https://tanasobefekri.net/?p=42344
61 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار الهه عابدینی
      ۱۴۰۴/۰۶/۰۳ ۱۱:۱۲
      مدت عضویت: 101 روز
      امتیاز کاربر: 10595 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 89 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      من میپذیرم که هر چه در گذشته در زندگی من اتفاق افتاده است خودم خلق کرده بودم و اگر چه تلخ بوده اما باعث شد من در این مسیر قانون جذب و انرژی مثبت قرار بگیرم و یاد بگیرم که خودم خالق زندگی ام هستم و من هر روز تلاش میکنم که یک مطلب جدید از این سایت بیاموزم و به آن عمل کنم و خالق زندگی بهتر و با آرامش تر برای خودم و خانواده ام و انتقال دهنده به نسل آینده ام باشم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شیرین
      ۱۴۰۴/۰۴/۱۵ ۰۰:۳۴
      مدت عضویت: 822 روز
      امتیاز کاربر: 3955 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 379 کلمه

      به نام خدا

      ۱.من در گذشته همه چیز رو مسئول ناکامی های خودم میدونستم؛خانواده ،شرایط مالی شون،اینکه چرا در فلان موقع اینکار و نکردن؟سیاست مدارها و نمایندگان و رهبر و رئیس جهور و دین و ایرانی بودن و…در کل بگم زمین و زمان رو مقصر تمام شرایط خودم میدونستم…مثلا فکر میکردم که ایران جای خوبی نیست و من در این کشور دیده نمیشم و اینجا لیاقت منو ندارن و …یا شاید اگه در زمان قبل ازین به دنیا میومدم همه چیز برام بهتر پیش میرفت.تفکرات پوچ و بیهوده ی سطح پایین…

      ۲.وقتیکه به این جمله فکر میکنم کاملا میفهمم که جایی که من الان هستم و موقعیتی که الان توش قرار دارم نتیجه ی افکار گذشته ی منه ؛خود من بودم که این لحظات و این روزها رو خلق کردم…پس الان هم در گذشته ی آیندم دارم زندگی میکنم یه جورایی…ینی صد در صد اینجوریه…پس اگر میخام آینده ی فوق العاده ای داشته باشم باید این لحظه رو فوق العاده زندگی کنم…

      ۳.درباره ی شرایط مالیم و بدهی هایی که دارم …اینکه شرایطی که من الان توش هستم نتیجه ی افکار و گفتار و کردار من بوده و من مسئولیت کامل اون رو میپذیرم و میدونم که من در جریان فراوانی قرار دارم و با اصلاح و تغییر افکار و گفتار و کردارم به زودی تمامی بدهی هام رو صاف میکنم و پیشرفت های زیاد و عالی ای میکنم در این زمینه!

      ۴.موارد زیادی بوده که جایی بودم مثلا توی مغازه ای بودم که خیلی اتفاقی متوجه شدم صاحب مغازه از آشنایان پدرم بوده و هزینه ی کمتری از من گرفته…یا شخصی به خاطر آشنایی و دوستی قدیمی و خوبی که با مادرم داشته بسیار با ملاحظه و نهایت دقت و محبت برای من کاری انجام داده

      ۵.من متعهد میشم که بهبود دهنده ی جریان زندگی خودم و خانواده ام باشم!

      ۶.به نظر من یکی از راه هاش اینه که بخشش داشته باشیم…من خودم این مدت به طور مخصوصی روی بخشش کار کردم و نتایج قشنگش رو هرروز دارم میبینم و هرروز تلاش بیشتری میکنم در جهت این که بیشتر این ویژگی خدایی رو یاد بگیرم و اجراش کنم توی زندگیم…هرکاری که میخام انجام بدم به کلمه ی بخشش فکر میکنم و با نهایت انرژی و آرامش اون عمل رو انجام میدم و جریان فراوانی و رحمت خداوند رو کاملا توی زندگیم احساس میکنم…خدایا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار خدیجه علیزاده
      ۱۴۰۳/۱۱/۱۴ ۱۰:۵۸
      مدت عضویت: 381 روز
      امتیاز کاربر: 18490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,755 کلمه

      با عرض سلام ادب و احترام

      سپاسگزار  ننعمت های خداوند هستم من به معجزات الهی ایمان دارم من به زمان بندی خداوند ایمان دارم و شکر گذار انچه از کودکی تا به الان به من داده است هستم  شکر گذار زندگی اینده ام هستم  وو خداوند را هر لحظه حاضر و ناظر و پشتیبان خودم میدانم 

      من خالق زندگی خودم هستم چه خواسته و چه ناخواسته هر چه در زندگی من هست را خودم خلق کرده ام روزهای شادی ام را باعث و بانی خودم بوده دام و روزهای سختم را هم خودم باعث و بانیش بوده ام میپذیرم هر انچه در زندگی دارم

      هر انچه من اکنون در زندگی دارم نتیجه گذشته من است ایکاش و هر انچه در اینده خواهم داشت نتیجه همین زمان من است نتیجه احساس های خوبی که به جهان میفرستم ایکاش میدانستم و خیلی بهتر از این زندگی میکردم به راستی چرا در مدرسه این درسها را به ما ندادن چرا هر چی بهمون یاد دادن سربسته و جمع و جور بود شاید هم کم کاری از خودم بوده البته و من مسولیت میپذیرم و به گردن هیچ کس نخواهم انداخت همه کاره خودم بودم و هستم خدایا شکرت که چنین قدرتی در وجود من هست که بتونم در ادامه راه زندگی خودم را خلق کنم انطور که دوست دارم

      باید شکر گذار باشیم تا مورد لطف و رحمت الهی قرار بگیریم رحمت الهی همان انسان هایی هستند که سر بزنگاه در اوج ناامید ی به سراغت میان و دلتو پر از امید میکنن و چقدر برای من اتفاق خوشایندی هست وقتی در اوج ناامیدی خداوند دری برایم گشود خدایا شکرت من به زمانبندی تو ایمان دارم. رحمت الهی همان فرزندانی هستند که مهربان و درست کارند رحمت الهی یعنی انسان هایی که پا به هر جا میگذارند باعث شادی و شعف هستند و باعث تغییر زندگی دیگران میشوند مثل استاد عطا ر روشن گرامی که باعث تغییر در زندگی خیلی ها شدن خدایا شکرت که انسان های خوبی را به موقع سر راهم قرار میدی 

      خداوند شرایط زندگی ما انسان ها را تا زمانی که خودمون نخواهیم تغییر نمیده باید ما انچه در دل داریم تغییر بدیم تا خودمون خیر و برکت را به سمت ما بفرسته ما چه چیزی در دلمون داریم که منبع این تغییرات است ما انتظار داریم وقتی انتظار خودمون رو تغییر بدیم خداوند طبق انتظار به ما جواب خواهد داد . ما باید کلام نگرش و انتظار خودمون رو تغییر بدیم تا زندگی مون تغییر کنه بدون اینا امکان نداره تغییری در زندگی مون رخ بده تا زمانی که من انتظار م را درست کنم احساسم را تغییر ندم چه توقعی دارم از این دنیا معلومه هر چی بدیم همونو پس میگیریم احساس خوب انرژی خوب  دریافتی جز خوبی و خوشی ندارد قانون هستی همینه و چقد ر خوب قانونی است دیگه لازم نیست ما از کسی کینه و نفرت به دل داشته باشیم دل ما جایگاه خداوند ی مهربان هست من با همه در صلح و ارامشم از هیچ کس کینه ای ندارم چونکه خودم را دوست دارم زندگی ام و بچه ها مو دوست دارم جهان هستی خودش پاسخ انرژی هایی که هر کس فرستاده خواهد داد. و من از زمانی که پی به این موضوع بردم خیلی تلاش میکنم احساسم خوب باشد رفتارم و نگرشم خوب باشد انتظار خوب دارم انتظار خوبی شادی عشق و احساس خوب دارم به چیزهای بد فکر نمیکنم و سعی میکنم ارام باشم هفته گذشته خیلی خودمو خوب کنترل کردم در مقابل همکارم و عصبانتیم را کنترل کردم و ارام بودم این برای من یک شروع عالی هست در مقابل حرفهای شوهرم خیلی ارام تر شدم خیلی دنبال بحث نیستم میسپارم به زمان و سکوت میکنم سکوت و لبخند عالی هستن عالی

      در قران امده است وقتی خداوند بخواهد بر قومی اسیبی برسد هیچ برگشتی در ان نیست معنی شو متوجه نمیشدم میگفتم خوب خدا خواسته الان متوجه میشم خدا براساس انتظار های انها خواسته است که جوابشون رو بده تا خودشون هم نخوان براشون فرجی نخواهد شد چقدر زیبا که خداوند همه چی رو به خودمون داده ولی من همیشه میگم خدایا من خوبی ها رو میخوام شادی رو میخوام حال خوب و میخوام تو هم برام بخواه

      خداوند حامی و حمایتگر است خداوند منتظر درخواست های مااست چه رنج و سختی چه اسایش و ارامش به ما جواب میده خدایا شکرت که همیشه پشتیبان من بودی و هستی چقدر خوبه که خدایی چون تو را دارم 

      ما انسان ها دارای اختیار هستیم خودمون انتخاب میکنیم و خداوند به خواسته های ما جواب خواهد داد پس باید هم سو با قوانین جهان هستی باشیم تا مورد رحمت الهی قرار بگیریم هیچ راه میانبری نیست خوبی بفرستی خوبی دریافت میکنی شر و  بدی بفرستی همان را دریافت خواهی کرد اگر باعث بانی حال خوب در کسی بشیم همان حال خوب در جایی نصیب خودمون خواهد شد و بالعکس نیز وجود دارد دنیای ما اینه ای است در مقابل انچه میفرستیم 

      اگر بخواهیم خالق زندگی خودمون باشیم باسد تغییر کنیم باید شرایط رو بپذیریم باید گذشته را بپذیریم و مسولیت هر انچه در زندگی داریم و هستیم قبول کنیم من میپذیرم که خالق زندگی خودم هستم و مسولیت صد درصد شرایط فعلی ام را میپذیرم و باعث بهبود شرایط زندگی ام خواهم شد تا در نسل های بعدی من هم تاثیر بگذارد

      هیچ کس را مقصر زندگی ام نمیدانم با همه درصلح هستم  همه کاره خودم بودم و هستم من باید الان که به این اگاهی رسید م خودم خالق زندگی ام هستم خوب زندگی کنم احساس خوب داشته باشم و انتقال دهنده خوبی ها به نسلهای بعد از خودم باشم یاید بهبود بدم باورهایم را رفتارم را و کلام و انتظار م را تا در نسلهای بعد از من یک نسخه پیشرفته تر از  من  تحویل جهان هستی بشه

      انچه اکنون ماهستیم نسخه ای از باورها و نگرشهای اجداد ما ن است پس باید بکوشیم ان باورهای مخرب را کشف کنیم در تمام زمینه ها و به نسلهای بعدی مون انتقال بدیم

      نیکی های ماندگار یکی از جذاب ترین قسمت های این متن بود وقتی من خوبی به دنیا ی پیرامون خودم هدیه بدم اگر به خودم برنگرده حتما به نسلهای بعد از من این انرژی خوب برگشت خواهد شد باید با عمل صالح و عمل نیک برای خودمون و ایندگان نیکی های ماندگار ذخیره کنیم تا در زمانی که ما هم در این دنیا نیستیم انرژی‌هایی که از پیش فرستادیم نصیب شون بشه 

      ۱- در سالهای زندگی که پشت سر گذاشته اید به چه دلایلی دیگران را مقصر شرایط زندگی خود می دانسته اید؟

      من کسی که برایم انتخاب رشته کرد را مقصر میدانستم چونکه من اول یه رشته دیگه دوست داشتم  وقتی  که از کلاس و درسم یا اتوبوس دانشگاه جا میموندم دوستانم را مقصر میدونستم وقتی توی زندگی به مشکلاتی بر میخوردم همیشه شوهرم یا بچه ها یا شرایط را مقصر میدونستم و… 

      نگرش شما درباره اینکه (شما خالق زندگی خودتان هستید) را بیان کنید. درک خود از این عبارت را شرح دهید و بنویسید که چقدر با این موضوع موافق هستید. در صورت امکان با ذکر مثال از زندگی خود یا اطرافیانتان اینکه ما خالق زندگی خود هستیم را شرح دهید.

      الان که به این موضوع واقف شدن و به این درک رسیدم که خودم خالق زندگی ام هستم یعنی خداوند بر حسب احساس من و انتظار و نگرش های من  به خواسته هایم جواب خواهد داد من همیشه از خدا میخواستم یه پسر پر انرژی تپلی داشته باشم و همین طور هم شد از خدا میخواستم یک همسر خوش صدا داشته باشم و خدا همین جور همسری بهم داد از خدا میخواستم استخدام بشم و همیشه انتظار ش را داشتم و شد و خیلی از چیزهایی که میخواستم برام رخ داد ولی هیچوقت نمیدونستم اگه اتفاق بدی برام میوفته اونم خودم خلق کردم میگفتم حتما سرنوشت من اینجوره یا صلاح من در این است

      ۳- مواردی در زندگی که نیاز است مسئولیت آن را به عهده بگیرید را مشخص کنید و بنویسد که من می پذیرم که خالق این شرایط در زندگی ام بوده ام و اکنون می خواهم از طریق تغییر افکار، نگرش و عملکرد شرایط زندگی خود را تغییر دهم.

      من مسولیت اضافه وزنم را میپذیرم مسولیت همه اتفاق های بدی که در زندگی مشترکم یا محیط کارم رخ داد را میپذیرم افکار و نگرشم اشتباه بود بیشتر در احساس بد بودم ولی الان دیگه نمی خوام اون شرایط برام تکرار بشه و میخوام عالی زندگی کنم

      ۴- مواردی در زندگی تان را شرح دهید که تحت تاثیر گذشتگان خود قرار گرفته اید. مانند اینکه فردی بخاطر اینکه پدر یا مادر یا پدربزرگ شما را می شناخته است در حق شما لطف و محبت کرده است.

      در خیلی از جاها وقتی ازم میپرسیدن دختر فلانی هستی و من میگفتم بله با من خیلی بهتر رفتار میکردن مادر بزرگ من خیلی زن سرشناسی بود حجاب چشمش برداشته شده بود خیلی از چیزها را میدید همه توی اون روستا و حتی اطراف میشناختنش بواسطه روح بزرگ مادر بزرگم اتفاق های خیلی خوبی برام افتاد چونکه مطمعنم برام دعا کرده یا وقتی توی اداره یا جایی کار داشتم ازم میپرسیدن شما با فلانی یا فلان علیزاده ها چه نسبتی دارید وقتی میگفتم من دختر یا نوه فلانی هستم خیلی منو تحویل میگرفتن 

      ۵- تصمیم بگیرید که بهبود دهنده جریان زندگی خانواده خود باشید. اقدام و استمرار شما برای تغییر شرایط خودتان به طور ناخودآگاه بر اطرافیان شما تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین متعهد باشید که بهبود دهنده جریان زندگی خود و خانواده تان باشید. 

      من تعهد میدهم که مواظب کلام حرکات و رفتار و انتظار های خودم و احساسم باشم تا برای نسل های اینده باورهای خوب به جا بگذارم خیر و برکت برایشان بفرستم و بواسطه من در زندگی شان موفق باشند سعی میکنم تا می توانم در جهان پیرامون خودم شادی بفرستم انرژی خوب بفرستم کار خیر انجام بدم همینجوری که این چند سال مرتب کار خیر انجام دادم خدایا شکرت که من همیشه سعی کردم گره ای و مشکلی از کار کسی باز کنم 

      برنامه خود برای ذخیره کردن رحمت الهی را مشخص کنید. تصور میکنید از چه طریق می توانید رحمت الهی را در وجود خود و جریان زندگی تان ذخیره کنید. شرح دهید.

      از هر راهی که احساس خوب به محیط اطرافم  وو انسان های دور و برم بدهم من رحمت الهی را برای خودم ذخیره کرده ام کمک به دیگران کمک به محیط زیست جمع کردن اشغال های محیط غذا دادن به حیوانات کمک به افراد بی بضاعت  هر کاری که حال جهان درون خودم و جهان اطرافم را بهتر کند کمک به بیماران لبخند زدن به کودکان یاری و کمک به افراد بی سرپرست و از همه مهمتر کمک به خودم که حال و احساسم خوب باشه جون که وقتی من خوب باشم همه چی عالی خواهد بود 

      خیلی ممنونم از این همه اگاهی ناب در پناه خداوند مهربان باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      ۱۴۰۳/۰۸/۱۰ ۰۵:۱۳
      مدت عضویت: 988 روز
      امتیاز کاربر: 12905 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      نویسنده حرفه‌ای (بیش از ۱۵۰ دیدگاه)
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 686 کلمه

      به نام خداي هدايتگرم

      سلامي گرم خدمت استاد عطار روشن و بقيه اعضاء

      منم از اون دسته افرادي هستم كه والدينم رو مقصر شرايط زندگيم ميدونم …هر كدوم رو به نوعي مقصر ميدونستم و البته الان ديگه تا حدود زيادي بخشيدمشون ….پدرم رو صد درصد بخشيدم و مادرم رو خيلي زياد بخشيدم …چرا ميگم خيلي زياد بخشيدم ؟ چون اعتقاد دارم اگر صد درصد بخشيده بودم تا الان شرايط زندگيم بايد خيلي متحول ميشد….خودم اينجوري احساس ميكنم كه شايد اون ته ته هاي دلم هنوز از مادرم دلخورم كه اتفاقات و معجزات بزرگ برام اتفاق نيوفتاده …نميدونم شايدم اشتباه ميكنم ولي چيزي كه ميدونم اينه كه ديگه مثل قديم از مادرم كينه ندارم ….

      تا قبل از آشنايي با قوانين جهان هستي نميدونستم كه خودم خالق زندگيم هستم…ولي نكته اش اينه كه چون تمام اين اطلاعات و آگاهي ها در ضمير ما وجود داره ، حتي زمانيكه درباره چيزي آگاهي اي نداريم ، ولي بعضي وقتا بر اساس يه سري آگاهي هايي كه الان داريم ، 

      در گذشته عمل ميكرديم.

      الان اسمش رو ميدونم كه خلق كردن هست ولي اون زمان اسمش رو شايد ميزاشتم انرژي …شايد خوش شانسي و از اين قبيل

      مثلا من قبلا درباره خالق بودن خودم چيزي نميدونستم ولي ميتونم به ياد بيارم كارهايي كه انجام دادم و روي انرژي خودم خيلي حساب كرده بودم كه من ميتونم فلان كار رو بكنم و رفتم اون كار رو انجام دادم و انرژيم اون اتفاق رو به همون شكل كه ميخواستم رقم زده برام…مادرم هميشه از اين انرژيم به اينكه قدمم خوبه ياد ميكرد…يا ميگفت دستت خوبه …اول ماه ازم يه پولي ميگرفت و ميگفت دستت خوبه…اينا نشات گرفته از اين بود كه من حس ميكردم كارهايي رو ميتونم انجام بدم كه شايد بقيه نميتونن.

      مواردي كه بايد مسوليت صد درصد آنها را بپذيرم مساوي است با تمام زندگيم …اگر به جزء بخوام بگم در حال حاضر و از زمانيكه جدي دارم فايل هاي تناسب فكري رو گوش ميدم تعهد دادم كه مسوليت اضافه وزنم رو بپذيرم هر روز در دفترم مينويسم كه من مسول صد درصد اضافه وزنم هستم و هم اكنون تصميم گرفتم كه اين اضافه وزن را رها كنم و در اين مسير به خدا توكل كردم و هيچ كسي و چيزي را مقصر اضافه وزنم نميدانم …

      بعد از اينكه فايل هايي براي اضافه وزن گوش كردم متوجه شدم هيچ عامل خارجي وجود نداره كه باعث اضافه وزن من شده باشه ، بنابراين پذيرفتم كه خودم مسوول اين اضافه وزن هست و از همون راهي كه رفتم دارم برميگردم به اميد الله

      براي اينكه بهبود دهنده زندگي خودم باشم در درجه اول لازمه كه خودم رو دوست داشته باشم ، عاشق خودم باشم …چون از من يه دونه بيشتر در اين جهان نيست …در اينصورته كه ميتونم همه گذشته خودم رو بپذيرم و همه رو ببخشم فقط چون من لايق آرامش هستم…

      بتونم خودم رو در آرامش غرق كنم، هر كسي كه با من نسبتي داشته باشه در اين آرامش غرق ميشه . اين كار من نيست كه اونا رو در آرامشم غرق ميكنم …اين سيستم جهان هستيه كه خير رو گسترش ميده ..خوبي و روشني رو گسترش ميده…چون اساس اين جهان بر خير و روشني بنا شده ….پس بهترين پس اندازي كه ميتونم براي خير الهي داشته باشم اينه كه با تمام وجود سعي كنم از كوچكترين مسايل تا بزرگترين مسايل وجهه زيبايي از انسانيت رو به نمايش بزارم…كار راحتي هم نيست ..خيلي دارم سعي ميكنم براش …با كلامم نه براي خودم گناه ميكنم و سعي ميكنم براي ديگران هم بد نگم…هر چيزي براي خودم ميخوام براي ديگران هم ميخوام…سعي ميكنم در فروشم عدالت و صداقت داشته باشم خيلي وقتا زياده روي هم ميكنم در اين صداقت كه با قوانين بيزنسي مطابقت نداره ولي من چون ياد گرفتم خوبي ، خوبه و بدي ، بد هست …تحت هر شرايطي در بيزنسم صداقت دارم حتي اگر اين صداقت موجب بشه مشتري خريد نكنه…

      تك تك قدم هايي كه برميدارم براي رسيدن به رحمت الهي موجب ميشه هم رنگ خدا بشم و چون رنگ خدا به قلب ها آرامش ميده نا خود آگاه اگر بتونم به قلب ها آرامش بدم چه با حضورم چه با كلامم چه با برداشتن قدمي ، پس در مسير ذخيره رحمت الهي هستم

      مرسي بابت اين فايل ارزشمند 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره بیابانی
      ۱۴۰۳/۰۸/۰۱ ۲۰:۰۹
      مدت عضویت: 656 روز
      امتیاز کاربر: 11540 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      محتوای دیدگاه: 116 کلمه

      سلام به همگی خیلی عالی بود حالم خیلی خوب شد وقتی یاد این موضوع افتادم که ما یعنی من و خواهر برادرام خیلی مردم بهمون احترام می‌گذارند به خاطر پدرم (خدا رحمتش کنه) اصلا کافیه بگیم ما بچه ی حاج رضاییم اصلا یه جور دیگه با ما رفتار میکنن و این خیلی نعمت بزرگیست که ما هیچ وقت شکر گزارش نبودیم و من با خوندن این مطلب بهم تلنگر خورد ما خیلی دوست داریم مثل پدرم باشیم ولی اون کجا و ما کجا بزرگترین اخلاقش که اون رو برجسته می‌کرد بخشنده بودن و ابهت معنویش بود آن شالله من هم با خوندن این مطلب بتونم مثل او باشم و قطع کننده زنجیر نباشم ممنون از همگی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      ۱۴۰۳/۰۷/۲۲ ۱۴:۲۰
      مدت عضویت: 1103 روز
      امتیاز کاربر: 18200 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 529 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز

      دیگران رو مقصر نمی‌دونستم اما از اون‌ها آگاهی کسب می‌کردم درس می‌گرفتم و بعد ر دیگری زندگی می‌کردم یعنی باعث می‌شدند که عوض بشم و رفتار دیگه‌ای داشته باشم،

      از افکار منفی دست بکشم از بیماری‌ها از توجه به خشم و کینه از این همه حرف زدن راجع به مشکلات و تمام این‌ها گذشته بود که من ازش درس گرفتم و تغییر کردم،

      من تونستم در کنم که خالق زندگیم هستم تونستم بفهمم از اونجایی که سال‌های زیادی شده دیگه احساس آرامش دارم خوشحالم که آدم زیرا خودم انتخاب کردم که دوست دارم به چه چیزهایی در دنیا توجه کنم به چه طعم‌هایی رو بچشم و چقدر دوست دارم که کیفیت زندگیم رو بالا ببرم تصمیم گرفتم خالق زندگیم باشم از زمانی که قدرت ذهن رو یاد گرفتم،مثلاً برای من پیش اومده که در کنار یکنفر بسیار حس خوبی دارم و با اون بهم خوش میگذره ،و برعکس هم شده ولی این دست من نیست پس میتونن با قدرت ذهنم و حق انتخاب و حس خوب واکنش دادن و در شرایط خالق احساس خوب برای خودم باشم،

      مثلاً یک مدت زیادی که به خواسته‌های خودم فکر می‌کنم اونا رو به دست میارم و باورم اینه که واقعاً هر چیزی رو که بخوایم فقط کافیه با احساس خوب بهش فکر کنیم و از خدا درخواست کنیم،اون موقع فهمیدم که خالق زندگی خودمان هستیم،،

      گاهی وقتا توی زندگی باعث میشن که انسان تند خوب و بد اخلاقی بشی شاد آگاهی لازم رو برای زندگی آگاهانه داشته باشی اما عواملی بیرونی باعث میشن که از درون به هم بریزی و بیش از حد واکنش نشون بدی اون لحظه‌ها دوست دارم که مسئولیت خشم خودم رو به عهده بگیرم و از این به بعد سعی کنم که انقدر زود از کوره در نرم،انقدر سر موضوع‌ها و مسائل مختلفی که من مسئولشون نیستم عصبانی نشم و بدن خودم رو زار و اذیت نکنم با خودم بیشتر مهربون باشم و خودم رو برای چیزهای کوچیک و بی‌ارزش خشمگین نکنم،،مسئولیت خشم‌های ناگهانی خودم رو می‌پذیرم مسئولیت حس‌های بدی را که از واکنش‌های شدید نشان دادن خودم می‌پذیرم و از این به بعد سعی می‌کنم تغییر کنم و خالق زندگی بهتری برای خودم باشم و دیگه اینقدر زود خشم نداشته باشم،

      احساس می‌کنم اگر همیشه انسان آگاهی به دست بیاره و در حال خوب زندگی کنه با قدرت ذهن خودآگاهش تشخیص بده که چه چیزهایی رو دوست داره وارد مخزن ذهنش بکنه خیلی بهتره،من از زمانی که تغییر کردم و تونستم خودم رو و بشناسم و حس خوبی به دست بیارم ز طرف خداوند بیشتر نعمت‌ها وارد زندگی من میشه حتی ممکنه توی ذهنم بهش فکر کرده باشم اما،

      بعد از مدت‌ها می‌بینم که وارد زندگی من می‌شه و با حس خوبی اونو تجربه می‌کند حالا به واسطه انسان‌های دیگه می‌خواد باشه از طریق پدر مادر یا دیگران اگر احساس خوبی داشته باشیم همه چیز امکان پذیره فقط کافیست که در مسیر خدا با حس خوب حرکت کنیم ایمان داشته باشیم ه آن چیزی که ما بهش باور داریم انجام میشه و اتفاق می‌افته فقط کافیست که بخواهیم و با حس خوب بهش فکر کنیم،مثل حس خوب آرامش و سلامتی که همیشه من در حال تجربه کردنش هستم این یک رحمت الهی برای من بوده و سپاسگزار اون هستم،

      باتشکرازشما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      ۱۴۰۳/۰۷/۱۱ ۱۰:۳۷
      مدت عضویت: 1019 روز
      امتیاز کاربر: 5915 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 553 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست.

      در تمام سال‌های قبل از آشنایی یا خدای درونم و قانون جهان هستی،پدرم رو مقصر میدونستم که شرایط مالی خوبی نداشتیم که بخواهیم ی زندگیه شیک و لاکچری داشته باشیم،یا مادرمون که زود از دست دادم مقصر میدونستم که چرا منو به دنیا اورد و خودشم زود رقت،یا خدا رو مقصر میدونستم که چرا منو توی ی خونواده ی شلوغ و پر بچه به دنیا اورد و مادرمون رو ازمون زود گرفت،یا توی شرایط مالی برادرمو مقصر میدونستم که چرا پول منو ازم گرفت و وعده ی خونه بهم داد و آخرشم ارزش پولم از بین رفت و خونه رو هم نتونستم به دست بیلرم،یا اینکه همسرمو مقصر تمام اتفاقات بعد از ازدواجم میدونستم که اگر اخلاق خوبی با من داشت حال و روز من بهتر از اینا بود .من خیلی هارو مقصر میدونستم ولی با توجه به آموزشهام به این نتیجه رسیدم که بخشی از این اتفاقات برمیگرده به چرخه ی هستی مثلا فوت مادرم باید اتفاق میفتاده و هیچکسی نمیتونسته جلوشو بگیره،و گاهی به ایم نتیجه میرسم که مرگ آدما هم دست خودشونه چون یادمه مامانم خیلی از زندگیه مشترکش رضایت نداشت و همیشه لا به لای حرفاش میگفت بمیرم بهتره تا این زندگیو داشته باشم.شاید واقعا توی مدار قرار گرفت و زود هم ما رو ترک کرد.و الان به خودم میگم مادرم فقط منو به دنیا اورد و این منم که باید زندگیمو اونجور که دلم میخواد بسازم،شاید اون واقعا لذت زندگی رو نمیبرده،یا اینکه من پدرمو دیگه مقصر نمیدونم که چرا کارمند زاده و حقوق بگیر بوده و نخواسته که زندگیشو گسترش بده،من خودمو متعهد میدونم که من راه اونو نرم و تلاش بکنم که شرایط مالی و کاری خوبی که خدا بهم داده رو ارتقا بدم.من دیگه همسرمو مقصر نمیدونم برای آزارهایی که بهم رسونده چون من خودم با افکارم زندگیمو به اینجا رسوندم.یادمه که همیشه ته ذهنم از همسرم میترسیدم و توی ذهنم مدام داشتم ازش حرف می‌شنیدم و جدل داشتم باهاش خودم باعث این اتفاقات هستم چون قبل از حرف زدن و عنوان کردن باهاش توی ذهنم دعوا داشتم و تحقیر شدم در برابرش ولی الان میخوام بگم مدتیه که دارم روی این افکار پوچ و بیخودی کار میکنم و روابطم با همسرم حیلی بهتر از گذشته ست.

      من میخوام شرایط خودم رو تغییر بدم تا به امید خدا که بچه دار شدم بتونم نگرش‌های درست و صحیح رو به بچه هام انتقال بدم.من از نظر دیگران انسانی هستم که مدام دلم میخواد خوبیها رو به زبون بیارم آدمی هستم که زیاد گلایه و شکایتهامو به زبون نمیارم و به نظرم این کارم باعث شده که اطرافیانم وقتی مشکلی دارن به من درمیون بذارم تا کمی بهشون آرامش بدم و من این موهبت رو از طرف خدا میدونم.دلم میخواد تا لحظه ی آخر مرگم بتونم ی کار خوب و ی حال خوب به آدما بدم.مادرهمسرم همیشه میگه وقتی اسمت روی گوشیم میفته که داری بهم زنگ میزنی خنده به لبهام میشینه میگم مهربون دختر بهم زنگ زده یا دوستانم بهم میگن وقتی حرف میزنی دلمون آروم میگیره،یا خواهرزاده م میگه از مامان برام مامان تری خاله جانم،من وقتی باهات صحبت میکنم میبینم چقدر حس خوب بهم منتقل شده، و … اینا اگر موهبت نیست اگر لطف خدا نیست پس چیه؟؟من انتقال دهنده ی خوبیها هستم و از خدا میخوام این حس رو تا آخر دنیا توی وجودم شعله ور نگه داره.

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      ۱۴۰۳/۰۶/۱۵ ۰۸:۲۸
      مدت عضویت: 526 روز
      امتیاز کاربر: 8455 سطح ۵: هنرجوی متوسطه

      نشان های دریافت شده

      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 526 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان.

      من برای گذشته و آینده ام سپاسگزار خداوند هستم.

      سلام خدمت شما استاد عزیز و همه عزیزان.

      تمرین۱,من در سالهای زندگی ام بزرگترین مقصر زندگی ام را پدر و مادرم میدانستم. بی پولی انها مقصر حسرت ارزوهای بچگی من بود،اعتیاد پدرم مقصر نابودی من و خواهرم بود. کشف نکردن استعداد ما توسط پدر و مادرم مقصر بی هنر بودن ما بود اصلا دلیل تمام بدبختی های من پدر و مادرم بودند. دوم همسرم را بابت بی زبونی جلوی خانوادش، میدانستم که باعث شد نامزدی بدی را تجربه کنم.همسرم را مقصر بی توجهی به خودم میدونم و… ارث بودن چاقی را.و…..

      ۲,من خالق زندگی خودم هستم:خب شاید به کسی که قوانین را نمیدونه ابن خرفو بزنی باور نکنه ولی من خیلی این حرفو باور دارم.من درک کرده ام که هرچه من بخواهم همان میشود درک کرده ام که خودم هستم که با افکار و نگرش مثبت زندگی خودم را بهبود میدهم و شرایط ایده آل را برای خودم میسازم. مثلا من خودم را با زهرای پارسال مقابسه میکنم و میبنم که با دادن ورودی های مثبت چقدر احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس من بالا رفته فقط بخاطر اینکه خودم شروع به تغییر کردم چقدر خدا را بهتر درک میکنم و باهاش ارتباط برقرار میکنم. چقدر تا وقتی خودم را خالق زندگی خودم میدونم حالم خوبه و همه چیز اونطور که میخوام پیش میره. خدایا شکرت که منو خالق زندگی خودم قرار داده ای.

      ۳خب من باید در زمینه لاغری ثروت سلامتی روابط با همسرم و دیگران ارتباطم با خداوند موسیقی و… خودم را بهبود بدهم و من با تمام وجود میپذیرم که خودم خالق این شرایط در زمینه های مختلف در زندگی ام بوده ام و اکنون میخواهم از طریق تغییر افکار،نگرش،عملکرد شرایط زندگی خود را تغییر دهم.(وای چه حس خوبی میده این نوشته).

      ۴,چند وقت پیش دوچرخه ام خراب شد و من پولی همراهم نبود تا آن را درست کنم ولی دوچرخه ساز بواسطه شناخت پدرم دوچرخه مرا درست کرد. خواهرم پرستار هست و همیشه بخاطر او وقتی بیمارستان میرویم توجه خاصی به ما میشود.بارها در زندگی ام بخاطر نوه فلانی بودن یا همشهری بودن مورد توجه دیگران قرار گرفته ام.یا بخاطر فامیلی خودم که تقربیا سرشناس هست.

      ۵,من از همینجا در این تریبون اعلام میکنم که تصمیم قاطع گرفته ام تا بهبود دهنده جریان زندگی خودم و خانواده ام باشم و در این مسیر استمرار می ورزم و از هیچ تمرینی سرباز نخواهم زد.

      ۶,خب اولیش اینکه با تغییر مثبت و درست در سطح غکر و رفتار و عمل باعث بهبود شرایط خودم و دیگران شوم. تصمیم دارم هرجا رفتم حرفهای خوب بگم و به دیگران با لبخندم و حرفهای خوبم شادی و انرژی ببخشم با ساز و اوازم بهبود دهنده شرایط انسانها و افزایش شادی و حال خوب در آنها و خودم باشم.هر موقع توانستم از شرایط مالی هم کمک کنم به دیگران. برای دیگران خانواده ام هدیه بخرم در کل میخواهم حال خوب و احساس خوب را به کل جهان هدیه کنم. تا انجا که میتوانم به خودم و دیگران احترام بگذارم ومهربان باشم. دیگران و خودم را ببخشم از خدای خودم بیشتر سپاسگزارتر باشم.و…..

      سپاسگزارم از شما بابت این مقاله زیبا و از خدای خودم سپاسگزارم بابت هدایت من به این مسیر خدایا شکرت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهام خضرلو
      ۱۴۰۳/۰۶/۱۴ ۱۷:۲۴
      مدت عضویت: 2266 روز
      امتیاز کاربر: 9663 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      نویسنده عالی (بیش از ۵۰ دیدگاه)
      نویسنده ممتاز (بیش از ۱۰۰ دیدگاه)
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 937 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      من به خاطر گذشته وآینده ام سپاسگزارم .

      من مسئولیت زندگیم در گذشته وآینده می‌پذیرم. 

      من به آینده ای روشن ایمان دارم.

      چند روزی هست این قسمت رو مطالعه کردم ولی با خودم به صلح نرسیدم گذشته مثل اینه از جلوی چشمانم رد می‌شود ومن هنوز که هنوز هست با خانواده ام به خصوص با مادرم به صلح نرسیدم.

       برون ریزی های غم انگیزی درین چند روز داشتم و بی مهری های مادرم در ذهنم تداعی می‌شود. من بارها سعی کردم مادرم رو به خاطر گذشته ببخشم ولی حرفها و رفتارهای او در زمان حال باعث میشه باز هم ازو کینه وناراحتی به دل بگیرم وبعضی از مواقع گریه کنم به خاطر نداشتن مادری مهربان .

      من چندماهه یک دختر ومادرم را در یوتوب دنبال میکنم که ذهن بزرگی دارند وبه کانادا مهاجرت کرده اند وقتی رابطه مادر با دختر را می‌بینم حسرت میخورم واقعا داشتن مادر وپدری متعادل و مثبت اندیش در ذهن وروح وپیشرفت  انسانها بسیار تاثیر گذار هست.

       این دختر با اینکه ۲۳ ساله هست از یک استاد قانون جذب بیشتر درک کرده زندگی را و ارزوهای بزرگی دارد و هر روز روتین روزمره ی خود را بااینکه حالش خوب نیس وشاید به خاطر مهاجرت احساس دلتنگی دارد وبه شرایط محیطی عادت نکرده ولی باز هم قوی ادامه می‌دهد و هرروز کارهایی که به او احساس خوب می‌دهد را انجام می‌دهد اون خیلی انسان بی‌نظیری هست.

      به نظر من چون مادرش خیلی با خودش در صلح بوده و خوب اورا بزرگ کرده و به او حس خود ارزشمندی داده او اینچنین خوب عمل میکند.

      او برای خودش درآمد داره و هزینه های زندگی خودش رو در کشور غریب در می‌آورد او با اینکه بعضی مواقع گریه می‌کند ولی ادامه می‌دهد .حرف خیلی خوبی از او شنیدم یک روز که حالش بد بود و گریه کرد گفت که من نباید خودمو حس هامو نادیده بگیرم.ایگنور کنم خودمو 

      آدمها روزهای خوب دارن روزهای بد باید بپذیریم که ما هم آدمیم و همیشه حالمون خوب نخواهد بود ما باید خودمون رو خالی کنیم .

      ما نباید خودمون رو تظاهر به قوی بودن بکنیم یه روزهای هست که آدم کم میاره ونمیتونه حسشو خوب نگه داره پس گریه و اندوه هم در زندگی طبیعی هست .

      تو قانون جذب میگن همیشه حالت باید خوب باشه باید حالتو خوب کنی من با این موضوع هم عقیده نیستم. یه روزهایی آدم باید برای گذشته اش سوگواری کنه تا روحش و ذهنش آروم بشه .

      حال بد داشتن بد نیس زندگی همینه همش که آدم نمیتونه شاد زندگی کنه ما انسان هستیم دل داریم دلمون میشکنه باید به خودمون اجازه بدیم خالی بشیم .

      اگر حالمون بده اصلا اشکال نداره این حال بد تموم میشه باید بپذیریم حال بدمون رو و فکر نکنیم که اگر تو حال بد بمونم اتفاقات بد و تجربه میکنم از قضا آدم بعد گذر از غم آدم قوی تری میشه .

      ازین ناراحت میشم که من به جای پیشرفت توزندگی درین چند سال آشنایی با قانون زخمهایی که خوردم از عزیزترین کسانم رو دارم التیام می‌بخشم و هر سال زخمهای جدیدی را هم براي من درست کرده اند ونمک روی زخمهای قبلیم پاشیده اند . 

      چند روزه باز هم به یاد گذشته وبی مهری های مادرم وخانواده ام افتادم و گریه هم کردم به خودم گفتم تا با گذشته ات به صلح نرسیدی دیدگاه این جلسه رو نباید بنویسی ولی امروز دوست داشتم بنویسم تا خالی بشم تا ذهنم وروحم به آرامش برسه 

      من باید هر روز روی بخشش گذشته کار کنم.

      من چند ساله که یک متن کوتاه از لوئیز هی رو در برگه ای یادداشت کردم ومیخونم .

      خانم لوئیز هی میگه :

      من خودم را دوست دارم ازین رو گذشته را میبخشم و همه ی تجربیات گذشته را رها میکنم وآزادم .

      من خودم را دوست دارم پس کاملا درین لحظه زندگی میکنم و هر لحظه را به خوبی تجربه میکنم ومیدانم که آینده ام درخشان وشادمان وایمن است چرا که فرزند محبوب کائناتم وکائنات به شیوه ای مهر آمیز از من مراقبت می‌کند.

       به راستی که چنین است من تنها مردمان نازنین را به جهانم جذب میکنم چون آنها بازتاب خود من هستند.

      من باید مسئولیت گذشته وآینده ام رو بپذیرم و سپاسگزار آنها باشم . باید قبول کنم که هر آنچه در گذشته رخ داده را من خودم جذب کردم من خودم آنها رفتارها وبی مهری هارو جذب کردم اگرچه ناآگاهانه بود ولی باید قبول کنم خودم مسبب شرایط زندگیم بودم .

      من مسئولیت تمام  بی‌مهری های خانوده ام رو می‌پذیرم .

      من مسئولیت چاقی و تمام بیماری هایم رو می‌پذیرم 

      من مسئولیت نداشتن درآمد وپول را می‌پذیرم. 

      من مسئولیت تمام اتفاقات بدی که برای من افتاده را می‌پذیرم .

      من باید آنچه در دل دارم را تغییر دهم تا شرایط زندگیم تغییر کند من باید حال خودم را تغییر دهم تا حال زندگیم خوب شود .

      من باید انتظار خودم رو از زندگی و آدمها تغییر دهم تا شرايط زندگیم ورفتار آدمها با من تغییر کند .

      من باید بهبود دهنده نسل بعد از خود باشم .من نباید فقط انتقال دهنده باشم من باید نسل بعدیم را در تمام جنبه ها بهبود ببخشم من با بودن درین سایت دارم به بهبود نسل بعدم کمک میکنم وایمان دارم که خداوند پاداش این بهبودها را در زندگی من و نسل بعدیم می‌دهد. 

      من باید براي نسل بعد چیزهای ارزشمند به یادگار بگذارم .

      من احساس ارزشمندی ولیاقت را به نسل بعدم انتقال میدهم .

      من پول وثروت وفراوانی را به آینده گان به جا میگذارم. 

      من عشق امید ایمان وحال خوب را به نسل بعدم به یادگار میگذارم .

      من لاغری وتناسب اندام وخوش تیپی و زیبایی را به نسل بعدم منتقل میکنم .

      من تمام چیزهای خوب را به نسلم منتقل میکنم .

      من باورهای قدرتمند کننده را به آیندگان منتقل میکنم .

      من معنویت وخداشناسی ومعرفت وکمال را به نسل بعدیم منتقل میکنم .

      خداروشکر بابت این آگاهی ها ممنونم از استاد عزیز و تمامی دوستانم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
1 4 5 6