0

منتظر دریافت پاداش های الهی هستم (قدم ۹)

پاداش های الهی
اندازه متن

بسیاری از انسان ها خود را لایق دریافت پاداش های الهی نمی دانند چون تصور می کنند آنطور که باید، نتوانسته اند نظر خداوند را به سمت خود جلب کنند.

پاداش های الهی بر مبنای عملکرد شما به منظور جلب رضایت خداوند به سوی شما جاری نمی شوند بلکه مهم این است که انتظار دریافت پاداش از سوی خداوند را داشته باشید.

اخطاریه

خداوند مرا دوست ندارد

سال های زیادی از زندگی ام این نگرش را داشتم که خداوند مرا دوست ندارد. دلیل من این بود که چون گناهان زیادی مرتکب شده ام خداوند مرا دوست ندارد و من از خداوند خیلی دور شده ام.

همین نگرش باعث شده بود که هر اتفاقی در زندگی من رخ می داد آن را تنبیه و شکنجه ای از سوی خداوند می دانستم و چون شنیده بودم خداوند با بلاهایی که در دنیای مادی بر سر ما می آورد از بار گناهان ما در روز آخرت کم می کند خوشحال بودم که به این طریق مقداری از گناهان من توسط خداوند بخشیده می شود.

از کودکی بارها از خانواده و اطرافیانم بارها شنیده بودم که بخاطر انجام دادن این کار خدا تو را دوست ندارد یا بخاطر انجام ندادن این کار خدا تو را دوست ندارد.

شنیده بودم که اگر دروغ بگویم خداوند مرا دوست ندارد و چون بارها بخاطر ترس از تنبیه شدن دروغ گفته بودم، تصور می کردم بخاطر این همه دروغ گفتن ها خداوند مرا دوست ندارد.

شنیده بودم که اگر نماز نخوانی، روزه نگیری یا بسیاری از اعمالی که واجب هستند را انجام ندهی خداوند تو را دوست ندارد و من چون در انجام وظایف دینی بارها تعلل کرده بودم تصور می کردم دیگر خداوند مرا دوست ندارد.

همه ما هزاران بار به شکل های مختلف شنیده ایم که خداوند چه کسانی را دوست ندارد و از آنجا که بارها خود را مشابه آن انسانها دانسته ایم باور کردیم که خداوند ما را دوست ندارد.

شاید این عبارت را به زبان نیاورده باشیم یا به کسی نگفته باشیم ولی هزاران بار به شکل های مختلف در ذهن خود این نجوا را شنیده ایم که به این دلیل و آن دلیل خداوند تو را دوست ندارد. تو از خداوند دور شده ای و خداوند به تو کمک و یاری نمی رساند.

باور کردن دور شدن از خداوند یا رها شدن توسط خداوند قوی ترین نگرشی است که انتظار بدبختی را در وجود انسان ایجاد می کند و از آنجا که جهان هستی به انتظار انسانها پاسخ می دهد فرد در همزمانی هایی قرار می گیرد که باعث ایجاد احساس بد و ناراحتی در او می شود و باور او قوی تر می شود که خداوند او را دوست ندارد و او را مورد عذاب و شکنجه قرار می دهد.

پاداش های الهی

هدایت به مسیر تغییر زندگی

به لطف خدای مهربان در سن سی و چهار سالگی با موضوع قانون جذب و قدرت ذهن آشنا شدم. از همان روزهای اول مواجه شدن با آگاهی های مربوط به شناخت خداوند برای من بسیار جذاب و آرامش بخش بود.

اگرچه نشانه ای از لطف و محبت خداوند در زندگی خود نمی دیدم و سالها تصور می کردم خداوند مرا دوست ندارد اما دریافت آگاهی درباره صفات خداوند و رابطه ای که خداوند با انسان دارد برای من لذتبخش بود.

اولین باری که یک مطلب درباره اینکه: خداوند همیشه من را دوست دارد، مطالعه کردم اگر چه احساس خیلی خوبی داشتم ولی نمی توانستم باور کنم که خداوند مرا که سالهاست خودم را گناهکار می دانم را هم دوست دارد.

هربار که عبارتی درباره عشق خداوند نسبت به خودم مطالعه میکردم در ذهن من اعمال و رفتار ناشایستی که در سالها زندگی ام داشتم مرور می شد و احساس مرا خراب می کرد اما نور امیدی در قلبم مرا به ادامه دادن و دریافت آگاهی های صحیح درباره خداوند دعوت می کرد.

رمز و راز تغییر زندگی

چندین ماه به همین روال ادامه دادم و مطالب زیادی درباره عشق خداوند به انسان مطالعه کردم تا به مرور توانستم باور کنم که خداوند مرا هم دوست دارد.

از أن پس بود که احساس کردم رابطه من با خداوند تغییر کرده است و خداوند را باعث و بانی تمام مسائل و مشکلات زندگی ام نمی دانستم بلکه پذیرفته بودم که مقصر اصلی شرایطم در زندگی خودم هستم.

من هر روز با احساس یاس و ناامیدی زندگی می کردم و انتظار مواجه شدن با مسائل و مشکلات را داشتم و خداوند تنها به انتظار من پاسخ می داد. او از سر کینه و دشمنی مرا عذاب یا شکنجه نمی کرد بلکه همان چیزی که من انتظارش را داشتم وارد زندگی ام می کرد.

پاداش های الهی

در مطالعه قرآن به این درک رسیدم که خداوند اعلام کرده است تمام خوبی هایی که به انسان می رسد از جانب اوست و اما بدهی هایی که وارد زندگی ما می شود انتخاب خودمان است. درک این عبارت به من کمک کرد تا احساس بهتری نسبت به رابطه خود و خداوند داشته باشم.

در قرآن کریم آمده است:

هر چه از خوبیها به تو می‌رسد از جانب خداست؛ و آنچه از بدی به تو می‌رسد از خود توست؛ و تو را به پیامبری، برای مردم فرستادیم، و گواه بودن خدا بس است.

سوره نساء آیه ۷۹

تأمل کردن به این بخش از آیه که: آنچه از بدی به تو می رسد از خود توست، باعث واضح تر شدن نقش خودمان در نتایج و شرایط زندگی مان دارد.

شاید تصور عموم این باشد که شرایط زندگی آنها بخاطر تصمیمات یا رفتار دیگران است اما آنچه خداوند فرموده است واضح می کند که نتیجه زندگی هر کس بخاطر خودش است و اینکه ما تصور کنیم اگر والدین من افراد دیگری بودند یا مسئولین کشور افراد دیگری بودند شرایط زندگی من بهتر بود تصور اشتباهی است چون آنچه از خوبی در زندگی تجربه می کنیم همه از سوی خدا و آنچه از بدی تجربه می کنیم همه بخاطر خودمان است.

در قرآن بارها به موضوع تجربه آنچه توسط انسان ها از پیش فرستاده شده اشاره شده است. توجه به این موارد موضوع مهم دیگری را واضح می کند.

  • به سبب کارهایی که از پیش کرده‌اند. (بقره ۹۵)
  • این به خاطر کار و کردار پیشین شماست، خداوند هرگز نسبت به بندگان بیدادگر نیست. (آل عمران۱۸۲)
  •  آنجاست که هر کسی آنچه را از پیش فرستاده است می‌آزماید. (یونس ۱۰)
  • آنچه برای خود پیش فرستادند که [در نتیجه‌] خدا بر ایشان خشم گرفت، و پیوسته در عذاب می‌مانند. (المائده ۸۰)
  • این دستاوردهای پیشین شماست، و خدا بر بندگان [خود] ستمکار نیست. (انفال ۵۱)
  • این به سزای چیزهایی است که دستهای تو پیش فرستاده است و خدا به بندگان خود بیدادگر نیست. (الحج ۱۰)
  • روزی که آدمی آنچه را با دست خویش پیش فرستاده است بنگرد (انبیا ۳۹)

در ۱۴ آیه و به شکل های مختلف خداوند به موضوع تجربه کردن آنچه از پیش فرستاده اید اشاره کرده است و این نشان از اهمیت افکار، احساس و اعمال ما در زندگی روزمره دارد.

پاداش های الهی

شاید تصور عموم این باشد که نتیجه اعمال خود را در روز آخرت تجربه خواهیم کرد اما این نگرش صحیح نیست بلکه هم در این دنیا به شکل فیزیکی و هم در دنیای آخرت به شکل درک کردن نتایج آنچه از پیش فرستاده ایم را تجربه خواهیم کرد.

بنابراین من به این درک رسیدم که آنچه در زندگی در حال تجربه کردن هستم به واسطه افکار و احساسی است که در زندگی روزمره در حال ارسال به سمت جهان هستی و خداوند هستم و شرایطی که در زندگی تجربه می کنم به دلیل خشم خداوند یا تنبه من توسط خداوند نیست بلکه دقیقا نتیجه آنچیزی است که در روزهای قبل به سمت خداوند ارسال کرده ام.

از این رو تصمیم گرفتم به شکل آگاهانه افکار، احساس و عملکرد خود را تغییر دهم تا این وعده خداوند را به شکل واقعی تجربه کنم که آنچه در زندگی تجربه میکنم به واسطه خودم است و این نگرش که دیگران باعث رقم خوردن شرایط زندگی من می شوند نگرش اشتباهی است.

آگاهی که در قسمت های قبلی دریافت و درک کرده اید می تواند باعث تغییر افکار و احساس شما شده باشد. بنابراین چه بدانید چه ندانید نتایج زندگی شما تغییر خواهد کرد.

هر آگاهی که درباره رابطه خود با خداوند دریافت کنید و باعث تغییر نگرش شما نسبت به خداوند شود و احساس تان نسبت به خداوند را تغییر دهد باعث تغییر نتایج زندگی شما خواهد شد.

یکی از مهمترین موانع در ذهن ما در رابطه با تغییر نتایج زندگی این است که نمی دانیم به چه شکل یا از چه طریق قرار است نتایج زندگی ما تغییر کند.

فکر کردن به این موضوع نه تنها هیچ کمکی به تغییر شرایط زندگی تان نخواهد کرد بلکه دیوارهای بلند و ضخیم در برابر تغییر شرایط زندگی خود ایجاد خواهد کرد.

هر زمان که در حال فکر کردن به چگونه و چطور تغییر پیدا کردن شرایط زندگی خود هستید مانند این است که در حال آجرچینی برای بلندتر و ضخیم تر کردن دیوار ما بین خود و دریافت نعمت های الهی هستید.

پاداش های الهی

دریافت پاداش های الهی

زمانی که با این موضوع مواجه شدم که خداوند به تغییر افکار و احساس من در زندگی پاسخ می دهد و شرایط زندگی من را تغییر می دهد اشتیاق و انگیزه من برای تجربه این تغییرات به شدت افزایش پیدا کرد و هر روز این نگرش که خداوند پاداش تغییرات مرا خواهد داد را در وجودت تقویت می کردم.

من به این درک رسیدم که:

  • خداوند برای باز کردن درهای جدید در زندگی من نیاز به سعی و تلاش ندارد.
  • خداوند برای حل مشکلات زندگی من دچار سردگمی و ناامیدی نمی شود.
  • خداوند برای تغییر شرایط زندگی من نیاز به کسب تجربه یا دانش خاصی ندارد و در لحظه می تواند زندگی من را دگرگون کند.

شکل گیری این نگرش ها در ذهنم سبب شد که نگاه و نظر من درباره خداوند به کلی تغییر کند.

قبلا درباره خداوند این نگرش را داشتم که او هر روز به دنبال فرصتی برای عذاب دادن یا امتحان کردن من با یک سختی و مشکل جدید است.

اما بعد از چند ماه مطالعه درباره رابطه با خداوند نگرش من به این شکل تغییر کرد که خداوند به دنبال فرصتی است که نعمت ها و شرایط جدید را وارد زندگی من کند.

این نگرش درباره خداوند را به این شکل برای خودم منطقی کردم:

  • خداوند می تواند به راحتی افراد را برای خرید کردن به سمت من هدایت کند.
  • خداوند می تواند به سادگی اتفاقات خوب را در مسیر زندگی من قرار دهد.
  • خداوند می تواند به آسانی انسان های خوب، اتفاقات عالی و فرصت های بی نظیر را وارد زندگی من کند.

مدت ها بر این افکار تمرکز داشتم و سعی می کردم نگرش های صحیح درباره خداوند در وجود خودم ایجاد کنم.

پاداش های الهی

تجربه معجزات الهی

در آن زمان یکی از ضروری ترین تغییراتی که دوست داشتم خداوند در زندگی من ایجاد این بود که شرایطی ایجاد کند تا بتوانم بدهکاری هایم را پرداخت کنم.

مبلغ زیادی به یکی از دوستانم بدهکار بودم و چند سال بود از موعد پرداخت آن می گذشت و من نتوانسته بودم طلب دوستم را پرداخت کنم.

از خداوند خواستم تا مرا در پرداخت طلب دوستم یاری کند و به این طریق شرایط زندگی مرا دگرگون کند.

به این نکته توجه کنید که چند سال بود من تلاش می کردم تا بتوانم طلب دوستم را پرداخت کنم اما موفق نمی شدم و همه راه هایی که امتحان کرده بودم به نتیجه نرسیده بود. من برای اولین بار در زندگی ام به شکل واضح و آگاهانه از خداوند درخواست کرده بودم که این مشکل مرا حل کند.

تا قبل از این تصور من این بود که مشکلات زندگی ام را خداوند ایجاد کرده است بنابراین هرگز برای حل مشکلات سمت خداوند نمی رفتم چون به نظرم بی فایده بود. اما تغییر نگرش درباه خداوند و درک این موضوع که خداوند فقط خیر و خوبی وارد زندگی انسانها می کند و هرآنچه از مشکل و گرفتاری است را خودشان به واسطه آنچه از قبل فرستاده اند در زندگی شان ایجاد کرده اند سبب شد که نگرش من درباره خداوند و درخواست کمک از او تغییر کند.

در همان روزهای اول که از خداوند طلب کمک کردم ایده ای به ذهن من رسید و آن فروش بیمه نام های عمر و سرمایه ای بود که برای فرزندانم تهیه کرده بودم.

به محض اینکه این ایده در ذهنم شکل گرفت برای فروش آنها اقدام کردم و توانستم یک میلیون تومان از حدود سی میلیون بدهی خود را پرداخت کنم.

خیلی خوشحال بودم و با اینکه از طریق فروش بیمه نامه ها آن هم در شرایطی که به خاطر زودتر از موعد درخواست ابطال کردن با کسر جریمه حدود ۴۰٪ از مبلغ اصلی را کم کرده بودند این کار را کرده بودم اما تصور می کردم که این ایده از طرف خداوند به من داده شده است.

بعد از آن اتفاقات به شکل معجزه وار در زندگی من رخ داد.

فروش روزانه من بعد از سالها که از شروع کسب و کارم می گذشت افزایش پیدا کرد و در همان ماه اول توانستم یک میلیون تومان دیگر از طلب دوستم را پرداخت کنم.

پاداش های الهی

اطمینان و ایمان من نسبت به خداوند که دارد مشکل بدهکاری مرا حل می کند بیشتر شد و منتظر رخ دادن معجزه در زندگی ام بودم.

چند روز بعد معجزه رخ داد و من به واسطه برادرم که در شرکت آب و فاضلات مشغول به کار بود چکی به مبلغ شش میلیون تومان دریافت کردم در حالی که آنها جنس نمی خواستند و اعلام کردند که این مبلغ نزد من باشد تا بعدا به مرور اجناس مورد نیاز را درخواست می دهند.

این را هدیه از طرف خداوند دیدم و بیشتر آن مبلغ را بعنوان به حساب دوستم واریز کردم و بخش دیگری از بدهکاری من پرداخت شد.

بعد از آن چند مشتری جدید به سمت من آمدند و برای اولین بار در مدت چند سال کسب و کارم خرید های چند میلیونی انجام دادند و به راحتی توانستم مرحله به مرحله طلب دوستم را پرداخت کنم.

تصور کنید بدهکاری که چند سال بود از عهده پرداخت آن بر نیامده بودم در کمتر از شش ماه به طور کامل‌ پرداخت شد.

ایمان داشتم پرداخت طلب دوستم معجزه ای از طرف خداوند در زندگی ام بوده است و اطمینان و اشتیاق من برای دوباره درخواست کردن از خداوند بیشتر شد.

اینبار از خداوند درخواست کردم به من کمک کند تا همه اقساط بانکی خود را پرداخت کنم.

باز هم مراحل به شکل معجزه وار در زندگی من رخ داد و در کمتر از شش ماه توانستم همه اقساط بانکی را پرداخت کنم.

ده ها میلیون تومان بدهکاری را در کمتر از یک سال پرداخت کرده بودم و این جز معجزه خداوند هیچ چیز نبود.

بعد از آن درخواست های دیگری از خداوند داشتم که یکی پس از دیگری به شکل معجزه وار در زندگی من رخ دادند.

این فقط بخشی از تغییراتی است که به واسطه ایمان و اطمینان به دریافت پاداش های الهی در زندگی من رخ داد و در مدت فقط چند سال زندگی من در تمام جنبه های زندگی تغییر کرد.

ذکر این نکته جالب توجه است که حتما با من هم عقیده هستید که لاغر شدن در ذهن هر فرد چاق به حدی غیرممکن و محال است که شاید حتی نتواند باور کند خداوند می تواند از طریق معجزه کردن باعث لاغری فرد شود.

پاداش های الهی

معجزه لاغری با ذهن

لاغر شدن آرزوی من بود اما تحقق رؤیایی لاغری در ذهن من محال ممکن بود. سالها برای لاغر شدن تلاش کرده بودم و از بچگی به طریق مختلف شنیده بودم که چاقی من ژنتیکی است و من لاغربشو نیستم.

اما پرداخت شدن بدهکاری هام توسط خداوند درحالی که تصور می کردم هرگز پرداخت نخواهند شد باعث شد تا نسبت به معجزه خداوند برای لاغر شدن ایمان و اطمینان در وجودم شکل بگیرد و اشتیاق پیدا کردم تا این خواسته را از خداوند داشته باشم و نتیجه آن را در وجودم تجربه کنم.

لاغری با ذهن رضا عطارروشن

لاغری با ذهن معجزه دیگری بود که از طرف خداوند در زندگی من وارد شد و باعث شگفتی تناسب اندام در من و سپس افرادی که از این روش استفاده کردند شد.

نکته حائز اهمیت در رخ دادن تمام معجزات الهی در زندگی ام این بود که من منتظر منتظر دریافت پاداش های الهی بودم.

من هر روز زمان زیادی را صرف مطالعه و تحقیق درباره نقش خداوند در زندگی بشر و رابطه انسان با خداوند می کردم و از نظر خودم این سعی من باعث تغییر افکار و احساس من در زندگی روزمره شده بود و خودم را لایق و مستحق دریافت پاداش های الهی می دیدم.

اینکه خودتان را لایق دریافت پاداش های الهی بدانید یک امر مهم در تحقق آرزوها و تغییر شرایط زندگی است.

توجه به این نکته بسیار مهم است که معیار لایق بودن دریافت پاداش های الهی انجام کارهای خاص نیست بلکه نیاز به تغییر افکار، احساس و عملکرد روزمره دارد که از طریق مطالعه همین نوشته و قسمت های قبل در حال انجام این کار مهم هستید.

باید نگرش خود نسبت به خداوند و تاثیری که می تواند در زندگی شما ایجاد کند را به طور کلی تغییر دهید.

نباید میزان لیاقت خود برای برخورداری از پاداش های الهی را بر مبنای عملکرد خود در جهت راضی کردن خداوند قرار دهید در این صورت همیشه کارها و اعمالی هست که شما نتوانسته اید به نحو احسن آن را انجام دهید بنابراین خود را فاقد صلاحیت و لایق دریافت پاداش های الهی نمی دانید.

پاداش های الهی

رابطه خداوند با خود

رابطه خود با خداوند را یک طرفه بدانید که از سمت خداوند شروع شده است و هرگز تغییر پیدا نخواهد کرد.

خداوند با خلق کردن شما و از طریق دمیدن خود در وجود شما رابطه اش با شما را شکل داده است و این رابطه هرگز قطع یا کمرنگ یا بی اثر نخواهد شد.

فارغ از اینکه شما از عملکرد خود در رابطه با خداوند راضی باشید یا خیر رابطه خداوند با شما هرگز تحت تاثیر هیچ چیز قرار نمی گیرد.

همواره باید این نگرش را در وجود خود حفظ کنید که خداوند شرایط و موقعیت های فوق العاده ای در آینده شما قرار داده است.

او درهایی به رویتان باز خواهد کرد که هرگز تصور و انتظار آن را نداشته اید. اگرچه همه انسانها این تجربه را دارند که در زندگی خود در شرایطی قرار گرفته اند که هرگز انتظار آن را نداشته اند.

شاید به شکل معجزه وار موفق به خرید خانه ای شده اید که هرگز تصور آن را نمی کردید.

شاید به شکل معجزه وار مشکل یا مساله ای که تصور می کردید هرگز حل نخواهد شد به ساده ترین شکل ممکن حل شده باشد.

شاید انسانهایی در مسیر زندگی شما قرار گرفته باشند که کارهای مهم و تاثیرگذاری برای شما انجام داده اند که تا قبل از آن هرگز تصور و حتی آرزوی آن را نداشته اید.

همه ما به شکل های مختلف تجربه حضور و تاثیر خداوند در مراحل مختلف زندگی خود را داشته ایم اما گمان نمی کنیم که این ها همان معجزات و پاداش های الهی هستند که به طریق مختلف وارد زندگی ما شده اند.

مهمترین دلیل اینکه تصور نمی کنیم مورد لطف و رحمت خداوند و دریافت پاداش های الهی قرار گرفته ایم این است که خود را لایق و مستحق دوست داشته شدن توسط خداوند نمی دانیم.

شاید شما هم مثل من تصور می کنید در انجام واجبات دینی خود عالی نبوده اید، شاید رفتار یا اعمالی از شما سرزده باشد که تصور می کنید گناه بزرگی مرتکب شده اید و به این دلیل خداوند شما را دوست ندارد، شاید بارها شنیده باشید که به این دلیل و آن دلیل خداوند شما را دوست ندارد. همه اینها می تواند باعث ایجاد احساس عدم لیاقت و باور نکرده دوست داشته شدن توسط خداوند می شود.

پاداش های الهی

خداوند همه انسان ها را به یک اندازه دوست دارد و عاشقانه منتظر است تا شرایط دریافت پاداش های الهی توسط انسانها فراهم شود تا هرآنچه برای خوشبختی در دنیا و آخرت نیاز دارند را وارد زندگی آنها کند.

اما افسوس از انبوه افکار و نگرش های اشتباهی که درباره خداوند وارد ذهن ما شده است.

به همین دلیل برای تجربه دریافت پاداش های الهی نیاز است که افکار و نگرش خود درباره خداوند را اصلاح کنیم.

باید این نگرش را در وجود خود نهادینه کنید که: خداوند می تواند فرصت هایی فراتر از تصورتان را جلوی پایتان بگذارد.

ممکن است فکر کنید توانایی های شما محدود است، اعتماد به نفس ندارید، سرمایه کافی ندارید، شرایط خانوادگی شما مساعد نیست و به هزار و یک دلیل نمی توانید به رؤیاهایتان جامه عمل بپوشانید.

اما شما نمی دانید خداوند چه چیزی را برای شما آماده و فراهم کرده است.

شما نمی دانید خداوند چه چیزهای بی نظیری را می تواند وارد زندگی تان کند.

نمی دانید که خداوند به قلب چه افرادی دسترسی دارد که با یک اشاره به سمت شما می آیند و در تحقق رؤیاهایتان شما را یادی می دهند.

شاید در این مرحله باور کردن اینکه خداوند بدون نیاز به انجام کار خاص یا عمل خاصی آماده وارد کردن پاداش های الهی به زندگی تان است سخت و غیرقابل باور باشد.

بنابراین باید از طریق توجه کردن به نشانه های کوچک ایمان خود را تقویت کنید.

اینکه چه شد که اکنون در حال دریافت این آگاهی ها هستید. این یک نشانه واضح از توانایی خداوند برای تغییر شرایط زندگی شماست.

زمانی که به کوچکترین نشانه های حضور و تاثیر خداوند در زندگی خود توجه و ایمان داشته باشید خداوند چیزهای بزرگتری را وارد زندگی شما می کند.

این وعده خداوند در قرآن کریم است:

و آنگاه که پروردگارتان اِعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزاری کنید، شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.» 

سوره ابراهیم آیه ۷

سپاسگزاری و توجه به نشانه ها سبب می شود تا خداوند شما را بزرگ کند.

ظرف شما را بزرگ می کند و نعمت ها و شرایط در جنبه های مختلف وارد زندگی شما خواهد شد.

وقتی با ایمان زندگی کنید قطعا پاداش های الهی را دریافت خواهید کرد این وعده خداوند است و خداوند به عهد خود وفادار است.

خداوند کسانی را که در جستجوی او باشند را پاداش می دهد. اگر در جستجوی خداوند باشید قطعا نمی توانید در جستجوی دیگران باشید.

اگر امید و ایمان شما به خداوند باشد دیگر امید و چشم داشتی به سوی دیگران نخواهید داشت.

اگر توجه شما به خداوند باشد دیگر به اطراف خود توجه نمی کنید تا بلکه مورد توجه و لطف دیگران قرار گیرید.

خداوند عاشقانه آماده است تا پاداش های الهی را از طریق مختلف وارد زندگی شما کند. تنها کاری که شما باید انجام دهید تغییر افکار،‌ احساس و عملکرد روزمره تان است و تنها کاری که خداوند باید انجام دهد شاید یک صحبت ساده درگوشی با فردی باشد که باید در مسیر تحقق رؤیاهایتان به شما کمک کند. به همین سادگی.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

اخطار
با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.63 از 54 رای

https://tanasobefekri.net/?p=42490
51 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1402/11/30 10:52
      مدت عضویت: 446 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 678 کلمه

      نقطه عطف زندگی من هم ۳۴سالگی ام بود.زمانی که متوجه شدم ام اس دارم. دو هفته برای خودم گریه کردم و دل سوزاندم.اما دو هفته کافی بود،اگه بیشتر میشد بر می‌گشتم به حالت افسردگی و عصبی بودن گذشته ام.

      افسردگی که بخاطر دوری از خدا بود ،طرز فکر من نسبیت به خدا اصلا درست نبود فکر نمی‌کردم منو دوست داشته باشه،فکر نمی‌کردم اصلا منو ببینه،نه خودم خودم رو دوست داشتم ،نه فکر میکردم شاید خدا منو دوست داشته باشه،دقیقا نسبت به مهمترین کسایی زندگیم (خودم و خدا)خیلی بی مهر و بی تفاوت بودم.

      وقتی فهمیدم ام اس دارم همش دنبال دلیلش بودم ،دنبال دلیلی برای مرضی که پزشکان هنوز دلیل قطعی برای اون پیدا نکردند.

      از همسرم شروع کردم و مریضی ام را گردن او انداختم،اما منطق و وجدانم اجازه نداد چون همسرم آدم خوبیه و هیچ وقت قصد آسیب زدن به من رو نداشته،

      مادرم و پدرم رو نشانه گرفتم و ازین بابت خیلی غصه دار بودم که چطور یه پدر و مادر تونستن با بچه شون ندونسته همچین کاری بکنن،اما باز هم وجدانم اجازه نداد.

      خواهر و برادر ،خانواده همسر،فامیل همه اینا افرادی بودن که من میخواستم بیماری ام رو کردن اونها بیندازم.

      اما برای هر کدام دلیلی آوردم،خاطره تلخی آوردم،منطفی آوردم،وجدانم قبول نکرد و در آخر  وجدانم خودم رو نشونه گرفت و مقصر دونست.

      من متوجه کم کاری دیگران در حق خودم بودم،اما هیچ وقت متوجه کم کاری «خودم»در حق خودم نشدم و وجدانم ،خدای درونم، به من ثابت کرد که اگر درین مسیر قرار گرفتی خودت خواستی،امکان نداره ،دیگران منفی باشن و نتیجه بدش گرفتار تو بشه،مگه این که خودت خواسته باشی!

      من خودم خواستم در زندگی زودرنج باشم.

      من خودم انتخاب کردم برای دفاع از خودم فقط سکوت کنم وهیچ کار دیگه ای نکنم.

      من خودم خواستم بی احترامی دیگران و بی محبت ها رو در ذهنم انباشته کنم .

      من خودم خواستم خودمو ی کنم اون هم بابت رفتار دیگران،و جایی این خودمو ی های ذهنی رو انجام بدم که در جسمم به واقعیت تبدیل بشه و سلولهای مغزیم خورده بشن اون هم توسط عضوی از بدن خودم

      خودم مغزم رو پر زباله کردم.

      خودم باعث و بانی مریضی برای خودم شدم،

      حتی میگفتم این تنبیه خداست،این توگوشی از طرف خداست که به خودم بیام،اما باز هم منطقم قبول نکرد،چون خدا برای انسان بد نمیخواد،خدا سراسر عشقه نه نفرت و کینه و تنبیه و انتقام.

      با خودم خیلی کلنجار رفتم و هیچ دلی منطقی دیگه ای جز خودم برای مریضی ام پیدا نکردم.

      و وقتی این رو با دل و جون قبول کردم،خدا هم الطافش رو سرازیر کرد،

      نمی‌دونم باور می کنید یا نه،اما دیگه« ام اس »برای من درد نبود،موهبت بود،توگوشی خدا نبود،بلکه لطف و هدیه خدا بود .

      حالا ام اس پاداش بی دلیل خدا به بنده ش شده 

      از وقتی ام اس با من همراه شد مثل دوستی هست که هوامو داره و دیگه نمی‌ذاره با افکارم خودمو اذیت کنم،

      افکارم عوض شده حال و روحیم عوض شده 

      خودمو دوست دارم،

      و با ورود ام اس به زندگیم فهمیدم خدا چقدر منو دوست داره!

      تا قبل از ام اس فکر میکردم خدا نسبت به من بی تفاوتی و اصلا منو نمی بینه که حالا بخواد منو دوست داشته باشه یا نه، اما من فقط توجه خدا رو میخواستم ،حالا به هر شکلی،و خدا به روشی که صلاح خودش بود به من نشون داد که منو دوست داره و نسبی به من بی توجه نیست.

      نمی‌دونم این طرز فکر درسته یا نه اما توی این دردی که دارم جز خدا و خوبی چیزی ندیدم و نمی بینم.

      و برای اینکه بهم ثابت بشه که تا آخر همین طوری باقی می مونه،به هیچ کس راجع به مریضیم نگفتم به جز خانواده خودم،

      نمیخواهم کسی برام دل بسوزونه،چون خدا رو دارم و احتیاجی به دلسوزی دیگران ندارم،

      نمیخواهم کسی قضاوتم کنه،چون به اندازه کافی خودم، خودم رو قضاوت کردم.

      نمیخواهم کسی نصیحتم کنه،چون تا در دستان خدا هستم احتیاجی به نصیحت بنده خدا ندارم.

      حالا می فهمم که این من بودم که خدا رو دوست نداشتم و نسبت بهش بی تفاوت بودم،نه اون نسبت به من.

      خدایی که آنقدر بخشنده و مهربانه که با دیدن تمام بی مهری های من نسبت به خودش اما باز هم به من لطافت داشت و وقتی من به او برگشتم با آغوش باز منو پذیرفت .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/12/04 02:54
      مدت عضویت: 446 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 196 کلمه

      سلام تینای عزیز،

      ممنون از نگاهتون.

      چه جالب تو این چند وقت که در سایت هستم  همیشه پیامهای شما رو میخونم و ندیده و نشناخته ،فقط از روی پیام ها تون حس کردم زن قوی و فعالی  هستین .( شما تنها کسی هستین که توی سایت خیلی از کامنتهاتون رو خوندم) و تعامل فعلی منو شما یه نمونه ریز و کوچیک از قدرت جذب هست. 

      وقتی از خدا کمک میخوای بدون شک دستت رو رد نمیکنه! این دنیا سراسر خوبیه،هر اتفاقی برای ما میوفته یک خیر پشتش هست حتی اگه روی بد و به هم ریخته داشته باشه .پشتش پر از زیبایی هست و چون ما محدود هستیم ممکنه عجله کنیم و خدا و اتفاقات پیرامون مون رو قضاوت کنیم.

      بیماری شما هم قطعا همینطوره ،با روح بزرگی که در شما حس کردم ،قطعا این بیماری بهانه رشد شما در یک زمینه خاص هست .

      با امید و پشتکاری که شما دارین حتما به این مریضی غلبه می کنید.

      تا تینا و مهلا فرماندار جسمشون هستن ،هیچ مریضی اونا رو از پا نمیندازه!😉😉💪💪💪

      امیدوارم توی این مسیر مشترک که اتفاقا باعث دوستی مون هم شد ،هر دومون موفق بشیم و به وزن دلخواه مون برسیم،هر چند من هنوز در دوره ها شرکت نکردم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم