0

گام ۳۶: با GPS لاغری به آسانی لاغر شوید!

چگونه لاغر شویم
اندازه متن

چگونه لاغر شویم مهمترین موضوع زندگی افرادی است که اسیر چاقی شده اند و رویای لاغر شدن دارند.

بهترین و آسان ترین روش لاغری استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید با این تفاوت که باید در سمت مخالف مسیر چاقی به حرکت خود ادامه دهید، در این صورت خودبخود لاغر خواهید شد.

مشترک بودن مسیر چاقی و لاغری

همه راه ها و جاده ها در جهان از دو باند تشکیل شده است، یکی باند رفت و دیگری باند برگشت.

نکته جالب توجه این است که حرکت در باند رفت یا برگشت بر اساس هدف و تصمیم راننده مشخص می شود.

اگر شما قصد کرده باشید از شهر خود به شهر مقصد بروید، مسیر حرکت شما باند رفت محسوب می شود و سمت مخالف باند برگشت نامیده می شود.

شرایط برای فردی که تصمیم گرفته است از شهر مقصد شما به شهری که از آن سفر خود را شروع کرده اید سفر کنید کاملا متفاوت است.

برای او مسیر حرکت از شهر خودش به سمت شهر شما باند رفت محسوب خواهد شد و سمت مخالف باند برگشت می باشد.

بنابراین هدف شما، تعیین کننده ویژگی باند حرکت می باشد.

واضح است که هر مسیری شامل دو باند است که به موازی یکدیگر هستند اما جهت حرکت خودروها در آن خلاف یکدیگر است.

چگونه لاغر شویم

چرا چاق شدم اما لاغر نمی شم

چاقی مسیری است که شما برای زندگی روزمره خود انتخاب کرده اید.

مسیری که شما را از مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام است حرکت داده و به مرور شما را به مقصدی که نتیجه آن اضافه وزن و بیماری است منتقل می کند.

در مدتی که مشغول حرکت در مسیر چاقی بوده اید به دلیل دیدن نشانه هایی که سبب شده از مسیر حرکت خود لذت نبرید تصمیم گرفته اید به مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام بود برگردید به همین دلیل سال هاست به دنبال پیدا کردن راه حل چگونه لاغر شویم هستید.

نکته حائز اهمیت اینکه لاغر شدن هم مانند چاق شدن دارای مسیر حرکت است و برای لاغر شدن باید وارد مسیری شوید که شما را به مقصد لاغری و سلامتی هدایت کند اما مسیرهایی که برای برگشت انتخاب کرده اید نه تنها مسیر صحیح برای برگشتن به مبدا نبوده اند بلکه شما را به جاده های خاکی و پر از دست انداز هدایت کرده اند.

حرکت کردن به سمت لاغری از مسیرهای اشتباه مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو و دمنوش خوردن، عمل جراحی کردن و … به قدری سخت و طاقت فرسا بود که پس از مدت زمان کوتاهی ترجیح می دادید به همان مسیر قبل که حرکت به سمت چاقی بیشتر بود برگردید.

حرکت در مسیر اشتباه به سمت لاغری این نگرش را در ذهن شما ایجاد کرد که لاغر شدن کار سخت و طاقت فرسایی است که من از عهده انجام آن بر نمی آیم پس به ناچار باید به همان مسیر ساده و آسان قبلی که حرکت به سمت چاق تر شدن بود برگردم.

نکته جالب توجه اینکه در ابتدا حرکت در مسیر چاقی به دلیل مواجه شدن با رنج و سختی های چاقی با این فکر کردیم که چگونه لاغر شویم اما در ادامه با وارد شدن به مسیرهای لاغری اشتباه به این نتیجه رسیدیم که رنج و ناراحتی حرکت در این مسیرها برای لاغر شدن به مراتب بیشتر از رنج و ناراحتی حرکت در مسیر چاقی است.

درست است که حرکت در مسیر چاقی سخت بود و باعث آزار و اذیت ما می شد اما حرکت در مسیرهای اشتباه برای لاغری سخت از چاق شدن بود.

به همین دلیل ذهن ناخودآگاه ما تصمیم گرفت همان مسیر قبلی را ادامه دهد، گرچه از نظر ما نتیجه چاق تر شدن بسیار سخت و رنج آور است ولی برای ذهن ما طی کردن مسیر آسان تر اهمیت دارد نه مقصد و نتیجه نهایی.

از آنجا که طی کردن مسیر چاقی زحمت و سختی به همراه ندارد بنابراین از طرف ذهن ناخودآگاه ادامه حرکت در مسیر چاقی به هر روش لاغری ترجیح داده می شود.

شما در یادگیری هر موضوعی در زندگی از آموزش استفاده کرده اید، ممکن است از طریق والدین به شما آموزش داده شده باشد و یا از طریق مختلف و شرکت در کلاس های آموزشی.

چرا چاق شدیم

چگونه چاق شدن را یاد گرفتیم

هرآنچه در مدت حیات خود تا به امروز یادگرفته ایم از دیگران بوده است و ما ناخواسته شاگرد بزرگترهای خود هستیم.

شما در یادگیری هر موضوعی آموزگار داشته اید.

چاقی یکی از مواردی است که شما آن را از والدین و اطرافیان خود یاد گرفته اید و مهم نیست که از نتیجه این آموزش راضی هستید یا خیر، چون به هر حال هر آموزشی نتیجه ای در بر خواهد داشت.

اما شاید دوست داشته باشید در شرایط فعلی نباشید و به همین دلیل سالها تلاش کرده باشید که تغییر وضعیت بدهید اما موفق نشده باشید به این دلیل که هیچ آموزشی را نمی توان با آموزش دیگر از بین برد، ولی می شود علاوه بر آنچه می دانید موضوع دیگری را نیز یاد بگیرید.

این موضوع را بارها در زندگی تجربه کرده ایم که هر زمان نیاز به یادگیری مهارتی داشته ایم آن را یاد گرفته ایم و هرچه از شروع یادگیری گذشته است تسلط ما بر اجرای آن مهارت بیشتر و بیشتر شده است.

چگونه لاغر شویم

برای رسیدن به این خواسته قلبی که چگونه لاغر شویم می توانید از آموزش لاغری با ذهن لاغر شدن را در کنار چاق بودن یاد بگیرید و به مرور وضعین جسمی خود را از حالت چاق به حالت لاغر تغییر دهید.

برای یادگیری لاغر شدن از مسیر لاغری با ذهن شما نیاز به آموزگار و راهنما دارید، همانطور که ردیاب ماهواره ای (GPS) به شما کمک می کند تا از محلی که هستید به سمت مقصد خود حرکت کنید، آموزش های لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا از وضعیتی که هستید به سمت وضعیتی که می خواهید حرکت کنید.

درباره اینکه چرا مسیر لاغری با ذهن تنها مسیر صحیح برای لاغر شدن است قبلا توضیحات مفصل داده شده است اما فقط به این نکته توجه کنید که مسیر لاغری به این دلیل که دقیقا در جهت مخالف مسیر چاق شدن است بهترین مسیر برای لاغر شدن می باشد.

مسیر لاغری با ذهن پاسخ مناسب برای چگونه لاغر شویم است.

مسیر لاغری با ذهن باند مخالف مسیر چاقی با ذهن است.

از آنجا که شما در مسیر چاقی در حال حرکت هستید و اگر چاق شدن را مسیر رفت خود در نظر بگیرید به خوبی می توانید مسیر برگشت را تشخیص دهید.

لاغر شدن اصولی و ماندگار

نشانه های مسیر صحیح لاغری

با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن در همان روزهای اول به صحت مسیر کاهش وزن خود اطمینان پیدا می کنید.

تغییراتی در خود مشاهده می کنید که دقیقا در جهت مخالف حالت های خود به هنگام حرکت در مسیر چاقی است.

ترس از چاق تر شدن

بکی از افکار همیشگی هر فرد چاق، ترس از چاق تر شدن است و این از نشانه های حرکت در مسیر رفت به سوی چاقی بیشتر است.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اولین تغییری که در خود احساس می کنید میزان ترس شما از چاق تر شدن کاهش پیدا می کند و در مقابل احساس اطمینان و امیدواری نسبت به لاغر شدن خود پیدا می کنید.

این احساس دقیقا در جهت مخالف احساسی است که در مسیر حرکت به سمت چاقی تجربه کرده اید.

بنابراین واضح است که شما در باند مخالف چاقی در حال حرکت و برگشتن به مبدا خود که لاغری است قرار گرفته اید.

ترس از خوردن مواد غذایی

یکی دیگر از افکار همیشه مزاحم در ذهن افراد چاق ترس از خوردن مواد غذایی است که نمایانگر حرکت شما در مسیر چاق تر شدن است.

با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن به مرور احساس می کنید که مواد غذایی قدرتی در چاق کردن شما ندارند و از خوردن آنچه قبلا می ترسیدید به مرور کمتر ترس دارید.

این تغییر نگرش و احساس نسبت به مواد غذایی نشانگر قرار گرفتن شما در باند برگشت مسیر چاقی است و ثابت می کند که شما در حال حرکت در مسیر لاغری هستید.

رهایی از یأس و نا امیدی

یکی از نتایج چاقی ایجاد احساس یأس و ناامیدی در افراد است که باعث می شود ذوق و شوق زندگی کردن و انگیزه حرکت کردن برای تجربه شرایط بهتر و موفقیت های بیشتر را از بین می برد. این از نشانه های حرکت در مسیر چاقی با ذهن است.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن در همان روزهای اول شاهد تغییر واضح در سطح افکار،‌ احساس و افزایش ذوق و اشتیاق برای زندگی کردن و بالا رفتن انگیزه جهت رسیدن به هدف لاغری و پس از آن به اهداف دیگر در زندگی است.

همانگونه که در هنگام رانندگی به طرف مقصد اگر متوجه شوید وارد مسیر اشتباهب شده اید اقدام به پیدا کردن محل دور زدن می کنید یا سعی می کنید با استفاده از برنامه های رهیاب ماهواره ای یا پرس و جو از افراد وارد مسیر صحیح شوید بعد از دیدن اولین نشانه های حرکت در مسیر صحیح به احساس آرامش می رسید و با اطمینان به مسیر خود ادامه می دهید وقتی از دوره های آموزشی لاغری با ذهن استفاده می کنید در همان روزهای اول به آرامش و اطمینان از حرکت در مسیر لاغری دست پیدا می کنید و با اطمینان هر روز به مسیر خود ادامه می دهید.

در فایل در مسیر لاغری ذهنی GPS لاغری را روشن کنید به شکل بسیار جذاب و تاثیرگذار یکی از مهمترین موانع متناسب شدن را توضیح داده ام و نحوه از سر راه برداشتن این مانع را با علاقمندان یادگیری لاغری با ذهن به اشتراک گذاشته ام.

امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند ضمن بالا بردن آگاهی خود برای کاهش وزن گام مهمی در جهت شروع حرکت خود به سمت لاغر شدن بردارید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای پیدا کردن مسیر صحیح لاغر شدن کار سختی ندارید چون شما اکنون در سرزمین لاغرها هستید. اینجا یک مسیر صاف و هموار با مناظر خیره کننده که هر لحظه می تواند شما را شگفت زده کند به سمت لاغری وجود دارد. فقط کافی است حرکت خود در این مسیر را شروع کنید و با سوار شدن بر آموزش های لاغری با ذهن با اطمینان به سمت شگفتی ساز شدن حرکت کنید.

برای این منظور ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و پس از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در قسمت نظرات همین جلسه پاسخ دهید.

  • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟
  • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟
  • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟
  • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟
  • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟
  • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟
  • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟
  • تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟
  • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟
  • وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟
  • در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟
  • به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا؟
  • برداشت خود از محتوای ویدیوی آموزشی را به شکل شرح انشایی بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

به مثال های ذکر شده توجه کنید و توضیحات این جلسه را در زندگی گذشته خود و تلاش هایتان برای لاغر شدن مقایسه کرده و درباره صحیح بودن آن شرح دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.33 from 48 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14794
برچسب ها:
135 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار faridehhasani5455
      1400/01/15 21:26
      مدت عضویت: 1614 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 753 کلمه

      گام ۳۶

      سلام استاد و دوستان همراهم

      لاغر شدن به سبک روش های گذشته برای ذهن ما ناراحت کننده و رنج اور بوده ،قسمت مغز احساسی ما کارهاییکه با لذت باشد را دوست دارد ،برای همین مادرها وقتی قصد خوراندن خوراکیو به فرزندانشون دارند از کارهای هیجان انگیز استفاده میکنند که برای کودک خوردن لذت بخش تعریف بشه ،برای همین در سمینارهای موفقیت از آهنگ و دست و شوخی و خنده استفاده میکنن که مغز احساسی ما لذت ببره و اون محتویاتو بپذیره

      و آیا لاغر شدن در قبل برای من لذت بخش بوده؟

      معلومه که اصلا لذت بخش نبوده ،زجر آور و ناراحت کننده بوده ،آخه کی دوست داره همیشه احساس گرسنگیو تجربه کنه ؟ کی دوست داره در اوج گرسنگی ،خوراکی مورد علاقتو نشونت بدن ولی اجازه نداشته باشی ازش بخوری

      کی دوست داره به افتخار تو، مهمونی شام داده باشن ولی تو توی رژیم باشی و حتی میز غذارو هم نگاه نکنی چونکه زجر میکشی از وضعیتت

      کی دوست داره از صبح بره باشگاه تا ظهر ، عصر هم دوباره بری باشگاه دیگه ای ،کی دوست داره انقدر پاهاش توی کفش ورزشی باشه که انگشتای پاش همیشه تاول زده باشه ،

      تقریبا ۲ ساله که هفته ۱ روز ۲ ساعت میرم تنیس و ۱ روز هم میرم کلاس رقص و انعطاف ،،امروز هم تنیس بودم ،وقتی از تنیس  برمیگردم انگار بدنمو توی هاونگ کوبیدن ،الان پاهامو گذاشتم توی ماساژور تا ماهیچه هاش سرحال بشه، امروز داشتم،با خودم فکر میکردم آخه من چجوری اونهمه ورزش های سخت انجام میدادم و بدن نازنینمم باهام همکاری میکرد

      الان اجازه نمیدم با ورزش های سنگین خودمو ناراحت کنم ،همه چیز باید در تعادل باشه ولی اون روزا انگار میخواستم از بدنم و چاقیم انتقام بگیرم ،قبلا به پاهام و دستام وزنه میبستم که حین بدمینتون یا تردمیل به بدنم حسابی فشار بیاد ،عرق کنم تا بیشتر لاغر بشم و هر چقدر من فشار بیشتری میوردم بدنم ناتوانتر و آسیب خورده تر میشد و از هر چی لاغر شدنه زده میشد ولی من متوجه نبودم بازم بیشترو وبیشتر اذیتش میکردم تا اونجاییکه بدنم عکس العمل نشون داد و آسیب های جدی دید و دیگه نتونستم مثل قبل بهش فشار بیارم و برای ۵ سال خونه نشین شدم و نتونستم تحرک خاصیو انجام بدم

      اولین مزیت لاغری با ذهن نداشتن محدودیت هاست که برای من و مغز احساسیم بسیار مهمه یعنی زجر آور نیست و بعد از اون ،از بین رفتن ترس ها و نگرانی های بین مسیر لاغر شدنه که میتونم با آموزش دیدن یاد بگیرم که خوردن باعث چاقی نمیشه ،خوراکی ها چاق کننده نیستن،نوع نگاه ما به خوراکی ها مهمه و اینکه در انتها مطمئنی که وقتی در دوره ها باشی مسیرهای ذهنی لاغر کننده در ما شکل میگیره و بخواییم نخواییم لاغر خواهیم شد مهم اینه که باور کنیم ما میتونیم از این روش لاغر بشیم و با اشتیاق در مسیر بمونیم و تغذیه مناسب به ذهنمون وارد کنیم و اجازه ندیم آلودگی های بیشتری وارد ذهنیت هامون بشه

      حس خوبیه که وقتی ترس از خوردن نداری متوجه میشی که در باند رفتن به جاده تناسب هستی دقیقا بر عکس جاده چاقی،

      به کمترین وزنی که تونستم دست پیدا کنم چندین سال پیش ،۶۷ کیلو بوده و من الان دوست دارم ۶۵ کیلو باشم و بلخره یه روزی من ۶۵ کیلو رو رد کردم و از اون ایستگاه گذشتم و مجدد میتونم به اون ایستگاه برسم

      بخاطر سخت لاغر شدن های سابق ،ذهن ما تصور میکنه الان هم باید خیلی در انتظار لاغر شدن باشه و برای من خود لاغرم

      ازم خیلی دوره یعنی احساس میکنم فاصله ش از من زیاده ،با این آموزش ها فاصله منه لاغرم با من کمتر میشه و در انتها من میتونم شخصیت متناسب و لاغرمو تجربه کنم ولی اینبار به یه شکل و تفکر متفاوت که این منه لاغر اومده که بمونه و سکان زندگیه منو دستش بگیره یعنی بدنم به اصل خودش که تناسبه برمیگرده و اینها باید در من باور پذیر بشه و اون وقت من خودبخود لاغر و متناسب خواهم شد اگر لاغر بودن رو حق طبیعیه خودم بدونم و به خودم بارها بگم   من باید لاغر بشم، من لاغر نشم پس کی لاغر بشه؟ ،مهم اینه که من خودمو لایق بدن متناسب بدونم ،قبلا که اصلا از حق های طبیعی خودم با خبر نبودم فکر میکردم من با همه فرق دارم و باید وضعیت چاق خودمو تا آخر عمر بپذیرم و قبول کرده بودم ،حالا در این متد داره به من یاد میده حق تو متناسب بودنه ،حقتو با آموزش دیدن صحیح پس بگیر و برو لذتشو ببر ،کافیه من فقط انتخاب کنم که لاغر باشم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/09/18 17:50
      مدت عضویت: 1614 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,746 کلمه

      جلسه ۵۶ تکرار 

      جی پی اس   لاغر شدن را روشن کنید

      سلام به هم قدمان عزیز و استاد گرامی ،خوشحالم که یک روز عالی دیگه که  میخوام کشف کنم محتویات ذهن عزیزمو که بوسیله هر آنچه در آن کاشتم و کاشتن دارم برداشت میکنم و حالا بعد از شناسایی میخوام با تغییرشون بسمت مخالف آنچه رفته بودم برگردم،خدایا به امید تو 

      جالبه که مسیر برگشتمون بسمت لاغری ،همون لاین مخالفیه که سالها در اون تردد داشتیم و ما انتخاب کردیم که در لاین جاده ی بسمت چاقی باشیم 

      در جاده چاقی که بودیم بارها به ما هشدار داده شد و ما به اشتباه به جاده های انحرافی هدایت شدیم ،چاقی یه معضل بزرگ و پر از عوارض بود که سالها با ناراحت بودنمون داشت به ما هشدار میداد که مراقب باش یک چیزی در درون تو خراب است که باید ترمیم شود

      حتی همون زمانها هم که در رژیم و سختی ورزش بودیم ،هم جهان داشت با حال بد ،رنج و درد به ما آلارم اشتباه بودن چیزهاییو خبر میداد ولی ما باز هم ناآگاه فقط حرکت میکردیم بدون اینکه چشمان خود را باز کنیم و ببینیم‌ که اصلا کجا هستیم،   فقط رفتیم و رفتیم 

      و سکان زندگی ما در دستان فرمولهای ذهن ناخوداگاه به هر سمتی کشیده میشد ،به قول فروید میگه وقتی داریم با ناخوداگاه خودمون زندگی میکنیم انگار سوار اتوبوسی شدیم که راننده ش کله نداره و معلوم نیست به کجا برده میشیم و ما دقیقا در ماشین زندگی خودمون خواب بودیم و راننده شخص های دیگه ای بودن 

      شخص ناامیدی ،هویت ترس ،شخصیت غم ،هویت قربانی ،مظلوم ،شخصیت نگرانی و اضطراب وووو

      چندین تا شخصیت از صبح تا شب مارو هدایت کرده و هنوز هم هدایت میکنه تا زمانیکه اونهارو بشناسیم و بی اعتبارشون کنیم و اون وقته که صدای منفی های درونمون که متشکل از چندین تا کاراکتوره، کمرنگ میشه و اونوقته که میشه صدای خدارو شنید 

      صدایی که تورو هدایت کرد به مسیر صحیح ،بهت میگه و حمایتت  هم میکنه ،هر چند شخصیت های منفی درونم با من حرف های خوبی نمیزنن ،بمن پیش بینی های بدی میدن و میخوان ناامیدم‌ کنن از مسیرم ولی من باید باید آگاه باشم و دستمو بذارم تو دستای خدا تا اون منو ببره و مهم ترین تمرین اینه که به صدای ذهنمون گوش نکنیم تا منحرف نشیم 

      در تمام مدتی که داشتیم رنج میبردیم از رژیم ها و ورزش های اجباری که فقط منتهی میشد به دردهای استخوانی و عوارضش ، در حال از بین بردن حس توانمندی و خودباوری خودمون  بودیم که در انتها تصمیم میگرفتیم برگردیم به مسیر قبلی حتی به قیمت چاقتر شدنمون 

      الان مابین  نوشتن کامنتم یه چایی برای خودم ریختم با گز اصفهان ،اومدم بخورم با خودم فکر کردم ،که من سالهای طولانی از گز و خوراکی های شیرین میترسیدم ،به گزه گفتم من به این گندگی از تو یه دونه گز ۵ گرمی میترسیدم ،آخه مگه  تو ، جز شکر و پسته ای ؟ که همه میخورن ،وای که چقدر افکار من مسموم بوده 

      خدارو شکر میکنم که الان در مسیری قرار گرفتم که دارم لاغر شدن رو کنار یک استاد بینظیر و دوستان و همراهانی عالی و متفاوت ،آموزش میبینم و جا پای جای مربی م میذارم 

      الان مطمئن هستم که در مسیر مخالف جاده چاقی ،بسمت لاغر شدنم ،از همون روزهای اول احساس ترس از چاقتر شدن در من آرام آرام کمرنگ شد و حس اطمینان به مسیر و خودم بیشتر شد

      قبلا همش حس ترس بود و نگرانی ،الان مخالف اون ترس ها در من بیشتره ،حس آزادی ،رهایی ،عشق به خود،امنیت ،امید،اطمینان، غرور مثبت،آگاهی ،حس لیاقت،ارزشمندی،شایستگی،لاغر شدن ،حق انتخاب ،شادی،لذت،مسافرت بدون استرس و چاقی،رستوران رفتن با آرامش و لاغر شدن ، ورزش نکردن های اجباری ،نداشتن رژیم ،وای که چقدر این‌ زندگی بدون محدودیت قشنگه خدایا با تمام و تک تک سلول هام خوشحالم و سپاسگذارم 

      اینهمه حال خوب نشانه بودنم در جاده لاغریست و بس ،من الانم  کجا و اون فریده چند سال پیش کجا ، انگار داره خاطراتم یادم میره ،خیلی ازم فاصله داره اون شخصیت ناتوان که فقط سناریوی ضعف ،شکست و قربانی بودن رو برام مینویشت و من هم هنرپیشه بینظیری بودم در ایفای اون نقش ها ،خدایا شکرت منو دور کردی از اونهمه حس های بد

      ترس از خوردن برای منهم یک کابوس وحشتناک بود که خدارو شکر تا حدود زیادی حل شده ،به ظاهر که نمیترسم حالا اگر جایی فرمولی هنوز مونده باشه من نمیدونم و از این به بعد اگر جایی متوجه شدم هنوز فرمولی هست ،نجوایی هست باهاش منطقی صحبت و رفعش میکنم 

      سالهاست که دارم با اساتیدی آموزش میبینم که حرف اصلی تمام اونها اینه که آموزش هارو باور کن و من همیشه دلم میخواسته و میخواد که حرف های اساتیدمو باور کنم ،دلم میخواد باور کنم که آموزش های لاغری با ذهن میتونه منو لاغر کنه هر چند لاغر هم شدم ،دلم میخواد باور کنم که میتونم با باور کردن آموزش های ذهنی ثروتمندتر میشم ،سلامتر میشم و زندگی با کیفیتری  داشته باشم ،من دوست دارم باور کنم و همه هنرجو ها هم دوست دارن باور کنن

      ولی چجوری میتونم باور کنم ؟ چه چیزی باعث میشه به من کمک بشه که من راحتر باور کنم؟

      وقتی من آموزش جدیدی رو میشنوم و میخوام که باورشون کنم و میخوام که این حرف ها در من نفوذ کنه ،باید یه چیزایی این وسط کنار بره ، آیا من صدای اساتید و آگاهی هارو مستقیم میشنوم یا با واسطه ؟

      موانع بزرگی که اجازه نمیدن من بدون واسطه صدای اساتیدم رو بشنوم خوده باورهای من هستن ،یعنی من چیزهارو از پشت فیلتر ذهنیت هام عبور میدم ،در واقع هر آگاهی که در من وارد میشه ،این باورهای من ،اونو جوری فیلتر میکنن و به من انتقال میدن که خودشون دوست دارن ،یعنی من جوری میشنوم که باور دارم 

      برای همینه وقتی یه حرفی تو یه جمع ۱۰ نفره گفته میشه هر کسی روی استنباط شخصی خودش میشنوه و تعریفش میکنه ،یعنی منکه قبلا پر بودم از باورهای چاق کننده ،تمام اگاهی های استاد رو با فیلتر باورهای چاق کننده م میشنیدم و استباط میکردم ،پس بهترین راه برای کمتر کردن فیلترهای مغزی ،گوش نکردن به صدای کریح ذهنه 

      با تکرار گوش کردن و کنار رفتن واسطه های مغزی ،مطالب بیشترو بیشتر برای ما باور پذیر میشه و در انتها ما درصد بیشتری از صحبت های اساتید رو میشنویم ،پس باور کردن لاغر شدنمون هم برمیگرده به تکرار و استمرار دوره ها ،به میزانی که واسطه ها یا موانع بیشتر باشن تمرینات ما باید قویتر باشه ،تا در یک جایی ما بیدار بشیم و بگیم آره میپذیرم آره باور میکنم که من هم میتونم لاغر بشم 

      حالا اگر میخوایی صدای ذهنتو گوش نکنی میتونی برای خودت دلایلی بیاری که خودت مجاب بشی و بهشون گوش ندی ،نوشتن عوارض تاثیر گرفتن از ذهنو اگر بنویسیم که چه ضررهایی برای ما داشته ،دیگه به این راحتی تو چنگالش زندانی نمیشیم ،همینکه تمام عمر و جوانی من در چاقی و گوش کردن به ترس های درونم ،به استرس ها،اضطراب ها  نخوری ها وووو گذشت بزرگترین دلیل گوش نکردن ذهنه 

      من دلم میخواد بشم ۶۰ کیلو ولی نمیدونم چه سنی بودم که ۶۰ کیلو رو تجربه کردم و خیلی زود ردش کردم ،شاید ۱۳ سالگی ،چونکه من در ۱۷ سالگی ۷۲ کیلو بودم پس ۶۰ کیلو رو در سنین نوجوانی تجربه کردم که مثلا برای یک نوجوان ۱۲ یا ۱۳ ساله وزن ۶۰ کیلو خیلی زیاد بوده ولی دوست دارم مجدد تجربش کنم 

      فقط یکبار چندین سال پیش به زور دارو و رژیم و ورزش  تا ۶۷ کیلو رسیدم و خیلی زود برگشتم به وزن ۷۵ کیلو ،انگار نمیپذیرفتم که ۶۷ کیلو باشم ،در واقع تصویری از خود ۶۷ کیلویی م نداشتم 

      ولی الان میخوام که باور کنم که میتونم براحتی ۶۰ کیلو بشم و ۶۰ کیلو بمونم به سادگی ،باید ۶۰ کیلو بودنو کوچیک کنم و خودم و توانایی هامو و همینطور سیستم باورهامو بزرگ و قوی کنم که برام ۶۰ کیلو شدن هیچی نباشه،باید باور پذیر بشه ،باید خودمو قانع کنم که میتونم ۶۰ کیلو باشم تا ۶۰ کیلو بشم اونم براحتی ،اصلا ۶۰ کیلو بودن ساده ترین کار دنیاست ،وقتی واسطه ها از بین برن من براحتی به ۶۰ کیلو شدن خواهم رسید 

      همین الان که دارم این کامنتو مینویسم و فایلو گوش میکنم ،مانعی داره باهام حرف میزنه و اجازه نمیده حرف های استاد رو درونی کنم ،من این مانعو شناسایی کردم ،داره بهم میگه نه تو نمیتونی ۶۰ کیلو بشی ،چونکه ،  تو در ۱۳ سالگی ۶۰ کیلو بودی ،اون سن خیلی بهت دوره ،نه امکان نداره ،خیلی زمان میبره ،حالا انقدرها هم مهم نیست ۶۰ کیلو بشی ،تا همین جا هم بسه ،اگر لاغرتر بشی گوشت بدنت شلتر میشه ،خط خطی میشه خیلی زشت میشی وووو

      و حالا من باید بتونم این موانعو بردارم تا قشنگ حرف های استادو بشنوم ،که عزیز من فریده لایق و قدرتمندم ،قرار نیست  سالها طول بکشه تا  برگردیم به ۱۳ سالگیت ،همونجوری که استاد اینهمه وزن کم کردن و همینطور دوستان دیگه و همینطور که خودم چند سایز کم کردم ،این چند سایز دیگه هم کم میشه 

      به تلاش سختی نیاز نیست ،خیلی راحت انجام میشه ،اصلا من نباید کاری کنم ،موانع برداشته بشه همه چیز درست میشه ،پس نگران نباش تو فقط تسلیم باش 

      یا وقتیکه ما لاغر بشیم قرار نیست بدنمون شلتر بشه ،اگر قبلا شل شدیم بخاطر مسیر اشتباهی بود که رفتیم ،بخاطر رفتار نازیبایی بود که با بدنمون کردیم ،بخاطر گرسنگی های طولانی بود ،بخاطر ورزش های بی اساس بود ،ولی الان نه رژیم داریم و نه ورزش اجباری ،همه چیز دست تغییرات ذهن و بدنه 

      قرار نیست من زشت بشم  اتفاقا جوانتر و خوشگلتر میشم ،اگر در مسیرهای قبلی زشت و بی رنگ و رو شدم ،بخاطر گرسنگی های دائمی و رنج هاش بود ،الان راه و روشم متفاوته و اصلا هیچ شباهتی به گذشته نداره 

      فریده عزیزم تو ارزشمندی و باید ارزشمندانه زندگی کنی ،تو باید حس لاغر بودنه با لذت و آرامشو لمس کنی ،حق توست ،تو باید لباس های رنگی و کوتاهو تجربه کنی ،تو باید خوب و شاد زندگی کنی ،تو لایق بهترین جسم و بدن هستی ،عزیزم تو روح پاک خداوند هستی که باید با شکوه زندگی کنی 

      سئوالی که من این روزها از خودم میپرسم و باعث میشه ایمانم قویتر بشه مخصوصا وقتاییکه میکروفون دست ذهنمه و داره اذیتم میکنه  اینه که از خودم میپرسم فریده اگر ایمان داشتی که به زودی تا یه مدت دیگه تو در بهترین سایز مورد دلخواهت هستی چکار میکردی ؟ چه احساساتی داشتی ؟ چه افکاری ازت کنده میشد؟ حالت چجوری بود ؟ چه حس هایو از خودت دور میکردی ؟ و این سئوال ها منو میبره بسمت تجربه ی  بودن در سایز دلخواهم و حالم عالی میشه 

      که هر چقدر حس و حال ما خوب باشه مسیرمون راحتر ،زیباتر و  کوتاهتر میشه 

      خدارو سپاسگذارم برای شناسایی و خارج کردن موانع بین من و خواسته هام  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/09/25 17:27
      مدت عضویت: 1614 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 73 کلمه

      سلام دوست عزیز

       ممنون از شما و پیشنهاد عالیتون ،این سبکو استاد در فایلی توضیح دادن ولی من انجامش ندادم ولی از این به بعد از این روش هم استفاده میکنم ،خیلی وقته نجواهای منفیم بسمت لاغریم نیست بیشتر از نواحی دیگه داره ضربه میزنه و فعلا که سرگرمم کرده ،منم بلخره از اینهمه روش که یاد گرفتم چندتایی شونو استفاده میکنم و متد پیشنهادی شما هم مد نظرم خواهد بود

      ممنونم دوست مهربانم 🌷🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/01/28 18:03
      مدت عضویت: 1614 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 446 کلمه

      روز ۵۵تکرار
      سلام استاد عطارروشن ودوستانم
      دومین باره که این فایلو گوش میکنم ،الان تقریبا ۴ماهه دارم با جی پی اس لاغری مسیر متناسب شدند دنبال میکنم،وقتی میخوام با جی پی اس مسیریو با ماشینم برم وچقدر احساس آرامش دارم که میدونم اون بهم میگه الان به چپ برم یا راست یا دور بزنم ،با خیال راحت به مسیرم ادامه میدم،هوشیار رانندگی میکنم وحواسم مرتب هست که مسیریو رد نکنم وگاهی هم پیش میاد رد میکنم ولی اون بهم مسیر جدیدو میگه ومن برمیگردم ودر انتها به مقصدم میرسم ،ومیبینم زمانیکه نت قطع باشه یا نتونم از اون استفاده کنم چقدر مسیرهارو پیچ در پیچ میرم ومسیرم طولانی تر میشه وسختی های خودشو داره
      الانم جی پی اس لاغریو دارم خدارو شکر،هر روز مسیر وهدفمو بهم میگه ،بهم میگه امروز هم باید میقاق نامه رو بخونی
      فایلارو گوش بدی ،با انجام اینکارها دارم مسیر درستو پیدا میکنم،بهم میگه برو تو سایت نظرتو بنویس،کامنت دوستانتو بخون ومن هر لحظه به مسیر بهتری هدایت میشم
      وزن ایده آل من ۶۷ کیلو ولی اگرم پایین تر رفتم که چه بهتر
      تقریبا ۸سال پیش که با قرص وورزشای سنگین به ۶۷کیلو رسیدم ،دنیام یه شکل دیگه شده بود ،این دومین بار بود که وزن ۶۷ تجربه میکردم،یکبار وقتی ۱۵ساله بودم و وزنم داشت بالاتر میرفت ویکبارم ۸سال پیش، احساس بسیار زیبایی بود،خیلی خوش اندام وظریف وشیک شده بودم ،وزن نرمال خودم ? میخوام منم به ایستگاهم برسم و اعلام کنم آفرین فریده بلخره به مقصد رسیدی ،میخوام هر روز خودمو تشویق کنم که تصمیم قاطع خودمو گرفتم که برم تو مسیر سلامتی ،میخوام خودمو بیشتر دوست داشته باشم که انقدر شجاعت داشتم ودارم که برای بار شاید پنجاهم ،دارم برای تناسب اندامم تلاش میکنم ،اون زمان ها که زیاد ورزش میکردم و مراقب خودم بودم ،اطرافیانم مسخره م میکردن،میگفتن فریده همیشه در حال تست کردن یه راهیه ،یه رژیمیه،یه ورزشیه،یه فایلیه،یه استادیه،یه آموزشیه ،،،بهم میگفتن اینهمه تلاش میکنی دنبه ت کو ،تو الان باید کلی از دوره هایی که رفتی پول درمیوردی ،یه کاریو شروع میکردی ،خلاصه همیشه منو دیدن در حال فعالیت های مورد علاقم و یکی از خواهرام که ایران هم زندگی نمیکنه،۱ماه پیش بهم میگفت فریده اینجا به دوستام میگم،پشتکار وتلاش واراده و شجاعت میخوایید ،خواهر من ،نمونه بارز هر تلاش وپشتکاریه ،،اینا همون آدم هایی بودن که مسخره م میکردن ،،حالا وقتی مسائلی براشون پیش میاد ومن به خوبی میتونم راهنمایی شون کنم ،بهم میگن ،از اون روش ومتدی که سالها پیش شروع کردی به استفاده به ما هم بگو ،واسه ما هم بفرست ،بلخره براب رسیدن به هدف هات باید تلاش کنی ،منکه تمام راه هاییو که رفتم دوستشون داشتم وبا عشق انجام دادم ،تمرینات این دوره ها هم که گل سرسبد همشونه وبا دل وجون تمرین واجرا میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم