0

گام ۳۶: با GPS لاغری به آسانی لاغر شوید!

چگونه لاغر شویم
اندازه متن

چگونه لاغر شویم مهمترین موضوع زندگی افرادی است که اسیر چاقی شده اند و رویای لاغر شدن دارند.

بهترین و آسان ترین روش لاغری استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید با این تفاوت که باید در سمت مخالف مسیر چاقی به حرکت خود ادامه دهید، در این صورت خودبخود لاغر خواهید شد.

مشترک بودن مسیر چاقی و لاغری

همه راه ها و جاده ها در جهان از دو باند تشکیل شده است، یکی باند رفت و دیگری باند برگشت.

نکته جالب توجه این است که حرکت در باند رفت یا برگشت بر اساس هدف و تصمیم راننده مشخص می شود.

اگر شما قصد کرده باشید از شهر خود به شهر مقصد بروید، مسیر حرکت شما باند رفت محسوب می شود و سمت مخالف باند برگشت نامیده می شود.

شرایط برای فردی که تصمیم گرفته است از شهر مقصد شما به شهری که از آن سفر خود را شروع کرده اید سفر کنید کاملا متفاوت است.

برای او مسیر حرکت از شهر خودش به سمت شهر شما باند رفت محسوب خواهد شد و سمت مخالف باند برگشت می باشد.

بنابراین هدف شما، تعیین کننده ویژگی باند حرکت می باشد.

واضح است که هر مسیری شامل دو باند است که به موازی یکدیگر هستند اما جهت حرکت خودروها در آن خلاف یکدیگر است.

چگونه لاغر شویم

چرا چاق شدم اما لاغر نمی شم

چاقی مسیری است که شما برای زندگی روزمره خود انتخاب کرده اید.

مسیری که شما را از مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام است حرکت داده و به مرور شما را به مقصدی که نتیجه آن اضافه وزن و بیماری است منتقل می کند.

در مدتی که مشغول حرکت در مسیر چاقی بوده اید به دلیل دیدن نشانه هایی که سبب شده از مسیر حرکت خود لذت نبرید تصمیم گرفته اید به مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام بود برگردید به همین دلیل سال هاست به دنبال پیدا کردن راه حل چگونه لاغر شویم هستید.

نکته حائز اهمیت اینکه لاغر شدن هم مانند چاق شدن دارای مسیر حرکت است و برای لاغر شدن باید وارد مسیری شوید که شما را به مقصد لاغری و سلامتی هدایت کند اما مسیرهایی که برای برگشت انتخاب کرده اید نه تنها مسیر صحیح برای برگشتن به مبدا نبوده اند بلکه شما را به جاده های خاکی و پر از دست انداز هدایت کرده اند.

حرکت کردن به سمت لاغری از مسیرهای اشتباه مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو و دمنوش خوردن، عمل جراحی کردن و … به قدری سخت و طاقت فرسا بود که پس از مدت زمان کوتاهی ترجیح می دادید به همان مسیر قبل که حرکت به سمت چاقی بیشتر بود برگردید.

حرکت در مسیر اشتباه به سمت لاغری این نگرش را در ذهن شما ایجاد کرد که لاغر شدن کار سخت و طاقت فرسایی است که من از عهده انجام آن بر نمی آیم پس به ناچار باید به همان مسیر ساده و آسان قبلی که حرکت به سمت چاق تر شدن بود برگردم.

نکته جالب توجه اینکه در ابتدا حرکت در مسیر چاقی به دلیل مواجه شدن با رنج و سختی های چاقی با این فکر کردیم که چگونه لاغر شویم اما در ادامه با وارد شدن به مسیرهای لاغری اشتباه به این نتیجه رسیدیم که رنج و ناراحتی حرکت در این مسیرها برای لاغر شدن به مراتب بیشتر از رنج و ناراحتی حرکت در مسیر چاقی است.

درست است که حرکت در مسیر چاقی سخت بود و باعث آزار و اذیت ما می شد اما حرکت در مسیرهای اشتباه برای لاغری سخت از چاق شدن بود.

به همین دلیل ذهن ناخودآگاه ما تصمیم گرفت همان مسیر قبلی را ادامه دهد، گرچه از نظر ما نتیجه چاق تر شدن بسیار سخت و رنج آور است ولی برای ذهن ما طی کردن مسیر آسان تر اهمیت دارد نه مقصد و نتیجه نهایی.

از آنجا که طی کردن مسیر چاقی زحمت و سختی به همراه ندارد بنابراین از طرف ذهن ناخودآگاه ادامه حرکت در مسیر چاقی به هر روش لاغری ترجیح داده می شود.

شما در یادگیری هر موضوعی در زندگی از آموزش استفاده کرده اید، ممکن است از طریق والدین به شما آموزش داده شده باشد و یا از طریق مختلف و شرکت در کلاس های آموزشی.

چرا چاق شدیم

چگونه چاق شدن را یاد گرفتیم

هرآنچه در مدت حیات خود تا به امروز یادگرفته ایم از دیگران بوده است و ما ناخواسته شاگرد بزرگترهای خود هستیم.

شما در یادگیری هر موضوعی آموزگار داشته اید.

چاقی یکی از مواردی است که شما آن را از والدین و اطرافیان خود یاد گرفته اید و مهم نیست که از نتیجه این آموزش راضی هستید یا خیر، چون به هر حال هر آموزشی نتیجه ای در بر خواهد داشت.

اما شاید دوست داشته باشید در شرایط فعلی نباشید و به همین دلیل سالها تلاش کرده باشید که تغییر وضعیت بدهید اما موفق نشده باشید به این دلیل که هیچ آموزشی را نمی توان با آموزش دیگر از بین برد، ولی می شود علاوه بر آنچه می دانید موضوع دیگری را نیز یاد بگیرید.

این موضوع را بارها در زندگی تجربه کرده ایم که هر زمان نیاز به یادگیری مهارتی داشته ایم آن را یاد گرفته ایم و هرچه از شروع یادگیری گذشته است تسلط ما بر اجرای آن مهارت بیشتر و بیشتر شده است.

چگونه لاغر شویم

برای رسیدن به این خواسته قلبی که چگونه لاغر شویم می توانید از آموزش لاغری با ذهن لاغر شدن را در کنار چاق بودن یاد بگیرید و به مرور وضعین جسمی خود را از حالت چاق به حالت لاغر تغییر دهید.

برای یادگیری لاغر شدن از مسیر لاغری با ذهن شما نیاز به آموزگار و راهنما دارید، همانطور که ردیاب ماهواره ای (GPS) به شما کمک می کند تا از محلی که هستید به سمت مقصد خود حرکت کنید، آموزش های لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا از وضعیتی که هستید به سمت وضعیتی که می خواهید حرکت کنید.

درباره اینکه چرا مسیر لاغری با ذهن تنها مسیر صحیح برای لاغر شدن است قبلا توضیحات مفصل داده شده است اما فقط به این نکته توجه کنید که مسیر لاغری به این دلیل که دقیقا در جهت مخالف مسیر چاق شدن است بهترین مسیر برای لاغر شدن می باشد.

مسیر لاغری با ذهن پاسخ مناسب برای چگونه لاغر شویم است.

مسیر لاغری با ذهن باند مخالف مسیر چاقی با ذهن است.

از آنجا که شما در مسیر چاقی در حال حرکت هستید و اگر چاق شدن را مسیر رفت خود در نظر بگیرید به خوبی می توانید مسیر برگشت را تشخیص دهید.

لاغر شدن اصولی و ماندگار

نشانه های مسیر صحیح لاغری

با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن در همان روزهای اول به صحت مسیر کاهش وزن خود اطمینان پیدا می کنید.

تغییراتی در خود مشاهده می کنید که دقیقا در جهت مخالف حالت های خود به هنگام حرکت در مسیر چاقی است.

ترس از چاق تر شدن

بکی از افکار همیشگی هر فرد چاق، ترس از چاق تر شدن است و این از نشانه های حرکت در مسیر رفت به سوی چاقی بیشتر است.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اولین تغییری که در خود احساس می کنید میزان ترس شما از چاق تر شدن کاهش پیدا می کند و در مقابل احساس اطمینان و امیدواری نسبت به لاغر شدن خود پیدا می کنید.

این احساس دقیقا در جهت مخالف احساسی است که در مسیر حرکت به سمت چاقی تجربه کرده اید.

بنابراین واضح است که شما در باند مخالف چاقی در حال حرکت و برگشتن به مبدا خود که لاغری است قرار گرفته اید.

ترس از خوردن مواد غذایی

یکی دیگر از افکار همیشه مزاحم در ذهن افراد چاق ترس از خوردن مواد غذایی است که نمایانگر حرکت شما در مسیر چاق تر شدن است.

با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن به مرور احساس می کنید که مواد غذایی قدرتی در چاق کردن شما ندارند و از خوردن آنچه قبلا می ترسیدید به مرور کمتر ترس دارید.

این تغییر نگرش و احساس نسبت به مواد غذایی نشانگر قرار گرفتن شما در باند برگشت مسیر چاقی است و ثابت می کند که شما در حال حرکت در مسیر لاغری هستید.

رهایی از یأس و نا امیدی

یکی از نتایج چاقی ایجاد احساس یأس و ناامیدی در افراد است که باعث می شود ذوق و شوق زندگی کردن و انگیزه حرکت کردن برای تجربه شرایط بهتر و موفقیت های بیشتر را از بین می برد. این از نشانه های حرکت در مسیر چاقی با ذهن است.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن در همان روزهای اول شاهد تغییر واضح در سطح افکار،‌ احساس و افزایش ذوق و اشتیاق برای زندگی کردن و بالا رفتن انگیزه جهت رسیدن به هدف لاغری و پس از آن به اهداف دیگر در زندگی است.

همانگونه که در هنگام رانندگی به طرف مقصد اگر متوجه شوید وارد مسیر اشتباهب شده اید اقدام به پیدا کردن محل دور زدن می کنید یا سعی می کنید با استفاده از برنامه های رهیاب ماهواره ای یا پرس و جو از افراد وارد مسیر صحیح شوید بعد از دیدن اولین نشانه های حرکت در مسیر صحیح به احساس آرامش می رسید و با اطمینان به مسیر خود ادامه می دهید وقتی از دوره های آموزشی لاغری با ذهن استفاده می کنید در همان روزهای اول به آرامش و اطمینان از حرکت در مسیر لاغری دست پیدا می کنید و با اطمینان هر روز به مسیر خود ادامه می دهید.

در فایل در مسیر لاغری ذهنی GPS لاغری را روشن کنید به شکل بسیار جذاب و تاثیرگذار یکی از مهمترین موانع متناسب شدن را توضیح داده ام و نحوه از سر راه برداشتن این مانع را با علاقمندان یادگیری لاغری با ذهن به اشتراک گذاشته ام.

امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند ضمن بالا بردن آگاهی خود برای کاهش وزن گام مهمی در جهت شروع حرکت خود به سمت لاغر شدن بردارید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای پیدا کردن مسیر صحیح لاغر شدن کار سختی ندارید چون شما اکنون در سرزمین لاغرها هستید. اینجا یک مسیر صاف و هموار با مناظر خیره کننده که هر لحظه می تواند شما را شگفت زده کند به سمت لاغری وجود دارد. فقط کافی است حرکت خود در این مسیر را شروع کنید و با سوار شدن بر آموزش های لاغری با ذهن با اطمینان به سمت شگفتی ساز شدن حرکت کنید.

برای این منظور ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و پس از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در قسمت نظرات همین جلسه پاسخ دهید.

  • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟
  • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟
  • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟
  • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟
  • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟
  • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟
  • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟
  • تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟
  • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟
  • وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟
  • در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟
  • به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا؟
  • برداشت خود از محتوای ویدیوی آموزشی را به شکل شرح انشایی بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

به مثال های ذکر شده توجه کنید و توضیحات این جلسه را در زندگی گذشته خود و تلاش هایتان برای لاغر شدن مقایسه کرده و درباره صحیح بودن آن شرح دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.27 از 67 رای

https://tanasobefekri.net/?p=14794
154 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مریم نیکروان
      1403/11/06 11:40
      مدت عضویت: 193 روز
      امتیاز کاربر: 7550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 212 کلمه

      سلام درگذشته چاق بودیم وخیلی دوست داشتیم لاغربشیم وبرالاغری نگاه میکردیم به روشهاای دوست وفامیل اونا رژیم ورزش یادمنوش استفاده میکردن وبماپیشنهادمیدادن ازاین روشها استفاده کنیدجواب میده وما ازدکترتغذیه برنامه رژیمی میگرفتیم واولش باشوراشتیاق دنبال میکردیم یک هفته بعدش دیگه ادامه نمیدادیم وشروع میکردیم به پرخوری وهمون ورزش هم همینجورکلا ارامش دهنی نداشتیم همیشه توذهن درگیری درباره خوراکی ها داشتیم وچشم ماسیرنبودبادیدن خوراکی ها دوست داشتیم بیشتربخوریم ولی من خودم دوست داشتم ۶۰کیلوبشم وارزوی من بوده وطبق روش قبلی این ارزومن تحقق پیدانکردولی درروش ذهنی وقتی واردسایت تناسب فکری شدم اول شروع کارخیلی مغزم مقاومت میکردچراچون پربودازفرمول اشتباه چاقی وبماگفته بودن چاقی ارث وراثت یابیماری بوده وماباورش کردیم ولی درروش ذهنی ما یادمیگیریم که چاقی ارث نیست همش برمیگرده به نتیجه افکارما ورفتارما وباورها ومابااموزش یادمیگیریم این باورصحیح روجایگزین کنیم ودنباله رو رزیم ورزش نباشیم نه درباره چاقی حرف بزنیم نه بهش فکرکنیم رسیدن به وزن ایدال بایداون رودرذهن خوردکردیعنی کوچک کردمثل یک سیب چطوری به تیکه های کوچیک تقسیم میکنیم لاغری روبایدهمونجورکوچیک کردیعنی وقتی ۱۰کیلواضاف وزن دلریم بگیم من هرماه دوکیلومیتونم کم کنم مغزروگول زد وراحت کردبرادهن لاغری رو یاطبق این فایل وقتی به جایی میریم وراه گم میکنیم جی پی اس روروشن میکنیم تامیسیریاب بماکمک میکنه راه روپیدامیکنیم درموردلاغری دهنی هم مسیرروبایدیادگرفت تا به اون اندام موردنظررسیدیعنی ایستگاه متناسب شدن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/11/01 18:55
      مدت عضویت: 252 روز
      امتیاز کاربر: 5030 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 705 کلمه

      به نام خداوند بخشنده و مهربان.

      سلام استاد گرامی،سپاس از شما بابت یک فایل عالی دیگر استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟استفاده از روشهای لاغری در گذشته احساس نگرانی ترس وای اگه ول کنم دوباره چاق میشم وای رژیممو امروز رعایت نکردم چاق میشم و در یک کلام برهم زدن ارامش .استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟قطعا سخت تر بوده است چون همیشه نگرانی به همراه داشت اضطراب و ترس به همراه داشت نخوردن همراه داشت ورزش سخت همراه داشت.چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟چون هم سخت بود هم منو پر از احساس نگرانی میکرد و گزینه اخر من دائم پول نداشتم که خرج این روشها و مواد غذایی کنم.نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟ تا زمانی که رژیمم ادامه داشت ماندگار بود به محض رها کردن آنها هم پر پر میشدند.به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟سی درصد ازشون رضایت دارم نه کمتر از سی درصد بیست درصدتفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟ لاغری با ذهن راه درست هست راه برگشت من سالها مسیر رسیدن یه لاغری گم کرده بودم حالا با پیدا کردنش دور زدم و برگشتم تو مسیر برگشت و دارم به سمت ایستگاه خودم حرکت میکنم با ارامش با لذت با حس خوب در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟ من در حال استفاده از فایلهای رایگان هستم و در این مدت احساس آرامش رهایی ترس نداشتن احساس خوب فراوان دست از خودسرزنشی برداشتن را تجربه کردم.تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟ در گذشته نگرش ترس داشتم اضطراب وای اگه ورزش نکنم چاق میشم احساس نا آرامی ترس از تمسخر دیگران.

      الان احساس ارامش نترس بودن پیدا کردن راه درست اینکه من توانایی لاغر شدن را دارم من راحتم من میتونم بدون رژیم و ورزش لاغر بشم‌.نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟ما یک شبه چاق نشدیم بلکه چاقی را یاد گرفتیم حالا هم باید لاغری را یاد بگیریم ولی مخالف چاقی باید حرکت کنیم من وقتی مسیری را اشتباه برم از شهرم مسبر درستش میشه مسیر مخالف.وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟۵۶تا۶۰ خخخ حتی باور نمیکنم به ۵۶برسم شصت را راحتر باور میکنم قطعا بودم خب یکدفعه که به وزن الانم نرسیدمدر گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟بله بارها رژیم و ورزش به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا؟اگر خودم پاسخ بدم بله سخته چون بارها با استفاده از روشهای مختلف خواستم به این وزن برسم امانتونستم اما با توجه به محتوای این فایل باید بگم نه چون قبلا هم توی این وزن بودم پس توانایی اش را دارم.برداشت خود از محتوای ویدیوی آموزشی را به شکل شرح انشایی بنویسید. برای رسیدن به هر موفقیتی باید علاوه بر تلاش در راه رسیدن به اون موفقیت یکسری از موانع ذهنی را نیز از میان برداشت تا سریعتر به آن موفقیت رسید‌. یکی از اون موانع این هست که باور نداریم به توانایی های خود در راه رسیدن به اون خواسته اما باید این باور را در خود ایجاد کنیم در نسیر لاغری با ذهن میتونیم به یاد بیاریم که قبلا در اون وزن بوده ایم یا جسم ما بارها لاغر شده و توانایی لاغر شدن را داریم. مسیر لاغری با ذهن همون جی پی اسی هست که ما را به سوی مقصد همیشگی یعنی لاغری و اندام ایده آل میرساند و باعث میشود هزاران رویای از دست رفته خود را بازیابی کنیم.از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

      بارها با خودم تکرار کنم توانایی لاغر شدن را دارم بارها فایلها را تکرار کنم و با شاهد های عینی به خودم ثابت کنم توانایی لاغر شدن را دارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 9650 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 75 کلمه

      سلام به همگی

      برای من همین خیلی عالی هست که من اینجا و در این سایت و دوره به وزنی که دوست داشتم فکر کردم من همیشه میگفتم من فقط ۶۵ باشم خوبه دیگه ولی الان میگم فقط ۵۰ 

      من در سال‌های خیلی دور در این وزن بودم یک بار هم توسط رژیم به این وزن رسیدم و کاری نداره خیلی راحته چرا فکر می‌کنیم دور از ذهن است 

      لاغری با ذهن آسون ترین کار دنیاست 

      خدایا شکرت ۲۲۰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1403/10/04 23:55
      مدت عضویت: 714 روز
      امتیاز کاربر: 11760 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,651 کلمه

      به نام خدای خدایتگرم 

      سلامی گرم به استاد عطار روشن عزیز و بقیه اعضاء

      باور به اینکه من میتونم لاغر بشم

      به یاد بیارم که تا به حال چند تا کار تونستم انجام بدم و توش موفق شدم

      من به دفعات تلاش کردم که متناسب بشم و متناسب هم میشدم ولی چون باورهای مخرب وجود داشتن نمیذاشتن پایدار باشه،اما الان شرایط فرق میکنه من هم دارم باورهای مخرب رو برمیدارم هم دارم اقدام میکنم در جهت رسیدن به ایستگاه خودم در تناسب اندام …هم الان فهمیدم جی پی اس من کلا روی وزن متناسب تنظیم هست…چون اونو خدا نصب کرده …و همیشه هم آپدیت میشه …

      چطور؟

      اینطوری که هر ۹ ماه کل سلول های بدنم نو میشن

      این یعنی جی پی اس سلامتی و تناسب اندام همیشه و تا آخرین روز عمرم در حال آپدیت شدن هست و من فقط باید نگاهم به اون باشه …به هیچ تابلوی رنگی دیگه ای که توی مسیر میبینم نگاه نکنم …

      توی این مسیر به دلیل اینکه جهان باید رشد کنه ، هر روز بیزنس های جدید خلق میشه و از اونجایی که خدای من ،خدای اون بیزنس ها هم هست و اونها درخواستشون اینه که چطور خلاقانه عمل کنن تا عالی بفروشن ،خدا به اونها هم میگه چطور خلاق عمل کنن تا خوب بفروشن …اونها هم هدایت میشن به بهترین مسیر خودشون …همونطور که من هدایت شدم به بهترین مسیر خودم…

      پس بايد حواسم به اتفاقات اطرافم باشه و هر روز به خودم یادآوری کنم من در مسیر دیگری هستم و نباید نگاه بندازم به کسب و کار بقیه…نباید گوش کنم به تبلیغات بقیه…همه آزادن هر طوری دوست دارن زندگی کنن …

      من باید حواسم به جی پی اس خودم باشه .‌‌راه در جهان بسیاره…هر کی باید راه خودش رو بره 

      کاری هم به کار بقیه نداشته باشم …

      من چند کیلوام؟

      آخرین باری که خودم رو وزن کردم شهریور امسال ۷۸ بودم …الان ۴ دی ماه هست و نمیدونم چند کیلو هستم.

      چند کیلو اضافه وزن دارم؟با احتساب وزن شهریور ۲۲ کیلو حدودا اضافه وزن دارم 

      .

      دوست دارم به چه وزنی برسم؟ دوست دارم ۵۶ کیلو بشم.

      تا حالا در این وزن بودم؟ بله مدتی در این وزن بودم ولی یادم نمیاد دقیقا چند سالم بوده.

      باید ایستگاه‌های قبلی رو به یاد بیارم 

      من حس های وزن ۶۲ کیلویی ام رو یادمه و همیشه توی ذهنم مرورش میکنم 

      من وزن ۷۰ کیلویی ام رو یادمه و حسش رو یادمه،   یادمه توی اون ایستگاه چه حسی داشتم و چه کارهایی انجام می‌دادم…خیلی خوشحال بودم 

      من ایستگاه ۶۸ کیلویی ام رو یادمه ،حس پرواز داشتم حس میکردم من سد ۷۰ رو شکستم ،،احساس قدرت زیادی میکردم ،کاهش،وزنم برام خیلی بدیهی شده بودو نگران نبودم …به خودم میگفتم من که از ۸۰ رسیدم زیر ۷۰ ،بقیه اش هم به راحتی انجام میشه…

      من وزن زیر ۶۰ کیلو رو دقیق یادم نمیاد…ولی میتونم حسش کنم به لطف تصویر سازی های شبانه که در دوره ضمیر ناخودآگاه یاد گرفتم ،..

      ایستگاه من وزن ۵۵ یا ۵۶ هست..من بهترین و شاد ترین و شاداب ترین روزهای زندگیم رو در این وزن ها بودم چون زیر بیست سال بودم …و زیر بیست سالگی پر شور ترین روز های زندگی هر شخصی هست …  چون این انرژی همراه وزن ۵۶ کیلو گرمی من هست ،پس حتما بهش میرسم …جهان با انرژی خیر پیش میره و انرژی از بین نمیره ، من اون انرژی رو در خودم داشتم که تونستم این همه سال هم چنان دست از تلاش نکشم برای لاغری…اون انرژی خالص و ناب همیشه مثل جی پی اس در من هست و هدایتگره منه،،،باید گوشام تیز کنم همه جا باهام حرف میزنه و بهم میگه چقدر باید بخورم چی باید بخورم کی باید بخورم …اون قوی تر از هر رژیمیه….اون رژیمی هست که خدا بهم داده و بدنم روی اون تنظیمه…من لازم ندارم کاری کنم …من فقط لازمه باورهای مخرب رو رها کنم .

      .

      • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟

      احساس ناتوانی …همیشه ته دلم این بود که اگر نشه چی میشه…یا همیشه خسته بودم از تکرار رژیم ها.

      • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟

      روش های لاغری برام آسان تر نبود…یه این دلیل که من توی ذهنم باور چاقی داشتم ولی در عمل داشتم برای لاغری قدم برمی‌داشتم..و این دو جهت مخالف من رو به هدفم نمیرسوندن …باورها قدرتشان خیلی زیاد ه و رژیم حریفش نیست.

      .

      • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟

      چون همونطور که میدونیم قدرت باورها ورای همه اعمالی هست که من انجام میدم….اونا به مغز من که فرمانده بدنم هست دستور میدن چه کاری بکنم …پس من مجبور میشدم و خسته و آزرده میشدم و رژیم ها رو رها میکردم…

      مثل اینکه من میخوام از یه کوهی بالا برم در حالیکه یه کش به خودم بسته باشم و میخ کرده باشه توی زمین و بخوام با اون حالت کوه رو برم بالا….معلومه که تلاشم بی نتیجه خواهد ماند.

      درستش اینه که ببینم چه چیزهایی توی زمین ذهنم میخ کردم ،اونها رو پیدا کنم و باز کنم …و خود به خود شرایط جوری فراهم میشه که من سبک میشم و راحت کوه رو بالا میرم ….

      • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟

      نتایج من با تلاش زیاد می آمدن و با سرعت برق میرفتن و ناپدید میشدن…گاها به یک هفته نمی کشید که من مثلا لباسی رو میخریدم در زمانی که در دوره رژیم بودم …یه هفته به هر دلیلی رژیم رها میشد..و اون لباس دیگه اندازه ام نبود…

      • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟

      اصلا راضی نیستم ‌..درک کردم که چقدر کودک درونم رو آزار دادم با روش های قبلی…چقدر هی به خودم بر چسب بی عرضه گی زدم…چقدر به خودم برچسب نا توانی میزدم با اونها…چقدر خودم رو دوست نداشتم …چقدر بهترین و گرون ترین روزهای زندگیم رو ارزون فروختم به روش های دیگران حالا چه رژیم بود…چه نظراتشون درباره مواد غذایی و غیره

      .

      • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟

      لاغری با ذهن یه من آرامش زیادی داده…اصلا موقع غذا استرس ندارم…باورهای جدید مثل یه دوست مهربون مثل یه مادر مهربون موقع غذا خوردن بهم گفته میشه…فهیمه جان فکر نمیکنی سیر شدی .یه لحظه صبر کن شاید سیر شدی…یا موقع غذا کشیدن بهم میگه عزیزم غذا زیاده ،همین رو بخور اگر کم بود بازم میکشیم …یا بهم میگه ،بیخود دلت رو با این غذاهای تکراری پر نکن …به جاش برو یه یوگا کن اون برای سلامتیت لازمه…

      صدای این مادر مهربون همون باورهایی هستن که دارم اینجا میسازم…

      وقتی جی پی اس به این مهربانی در وجودم هست،دیگه چه نیازی هست این قدرتم رو نا دیده بگیرم و برم سراغ رژیم خریدن…

      • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟.

      .احساس شادی که توی این مدت حین غذا خوردن دارم رو هیچ موقع نداشتم ، ..همیشه میگم خدایا از این حس خوب من نسیب استاد  عطار روشن کن که من رو با این مسیر آشنا کرد…

      احساس ارزشمند بودن میکنم که من لایق هستم و من هم هدایت میشم به اینکه چه کاری برای سلامتیم و تناسب اندامم انجامم بدم…احساس میکنم خدا از رگ گردن بهم نزدیک تره وقتی قبل از غذا ازش سوال میکنم به نظرت چقدر بخورم و دقیقا جوابی رو بهم میده که هیچ رژیم فروشی نمیتونست اون جواب رو بهم بده …و کاملا سیر میشم

      شادم 

      آزادم 

      • تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟

      قبلا سرخورده و بدبخت خودم رو میدیم..همه اش به خودم میگفتم تو عرضه لاغر شدن رو نداری ..‌تو کم کاری میکنی…ببین فلانی رو کم میخوره ولی تو انقدر زیاد میخوری …

      در گذشته به خودم خیلی توهین میکردم

      • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟

      با توجه به مثالی که در این فایل زده شد که ما مسیری رو میریم و بعد متوجه میشیم سه کیلو متر اشتباه رفتیم و دور می‌زنیم و دوباره راه رو ادامه میدیدم…من احساس میکنم مسیر لاغری از همون مسير چاقی رد میشه 

      یعنی ما باید دور بزنیم و ایستگاه‌هایی که رد کردیم رو بهشون برسیم 

      با استفاده از جی پی اس درونمون یکی یکی به ایستگاه‌ها برسیم

      مثلا قبلا که چاق بودم وزن ۷۰ رو داشتم در امون وزن عروسی و مهمونی و سفر هم میرفتم،  باید الان یادم بیاد که وقتی در اون وزن بودم چطو. رفتار میکردم و دوباره همون رفتار ها رو تکرار کنم …شاید الان باورهای غلط جدید اومده باشه روی اون باورهایی که من رو روی ۷۰ کیلو نگه داشته بود …ولی خوبیش اینه من اینجام و دارم باورهای خوبی که من رو در ایستگاه ۷۰ برده بود بهم نشون داده میشه

      همینطور ایستگاه‌های کمتر از ۷۰ به من یادآوری میشه 

      و همینطور این روند ادامه داره 

      من هر چی متناسب تر بشم ،به رشد و گسترش جهان کمک میکنم …انرژیم بیشتر میشه برای اینکه برای اهداف دیگرم قدم بردارم و این باعث گسترش جهان میشه…لباس های بیشتر میخرم متنوع تر میخرم و این جهان رو گسترش میده…شاد تر خواهم بود ،انسان های شاد به خدا نزدیکترن…هر چی به خدا نزدیکتر ،ثروت ساز تر

      هر چی به خدا نزدیکتر، سلامت تر

      هر چی به خدا نزدیکتر، جهان گشا تر

      هر چی به خدا نزدیکتر ، رها تر

      آزاد تر

      و چه کسی نزد خدا محبوب تر است از این شخص با نشانه های بالا

      پس من در مسیر لاغری تنها نیستم ،خدا از دل من خبر داره و میدونه که لاغری من چه گسترشی در جهان ایجاد میکنه من چه بخوام چه نخوام از جام لاِغری با ذهن چشیدم و دیگه نمیتونم از این مسیر خارج بشم 

      این سر مستی رو هیچ مسیر دیگه ای به من نداده و نخواهد داد..این مسیر راحته…شیرینه…جذابه…تکراری نیست…

      همه چیز باید راحت انجام بشه ،چون این جهان داره راحت پیش میره 

      میلیون ها سال هست که این خورشید و ماه هستن 

      میلیون ها سال آب دریاها دارن ساده تصفیه میشن 

      میلیون ها سال هست جنگل های آمازون هستن 

      به همین ترتیب پی میبرم ،میلیون ها سال بدن من و اجداد من جی پی اس داشته برای متناسب بودن و من نیازی به هیچ عامل بیرونی ندارم برای متناسب شدن 

      .

      استاد سپاس 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/09/10 17:08
      مدت عضویت: 193 روز
      امتیاز کاربر: 7550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 86 کلمه

      سلام یکی ازبزرگترین موانع لاغری باورافراددرمورد لاغری که میتونن لاعرکنن ماها خیلی راهاروامتحان کرده بودیم الا لاغری بادهن هست واین روش ماندگاروپایدارترین روش هست وماخیلی بایدرو باورکارکنیم وقتی میخوایم بریم یک شهردیگه ممکنه مسیررواشتباه رفته باشیم ولی باپرس وجومقصدروپیدامیکردیم درموردلاعری هم زمانی چاف بودیم ولی بلطف خدا اشنایی باسایت داریم به اون وزن متناسب داریم نزدیک میشیم مسیرخیلی اسان ولدت بخش هست لاعری بادهن مثل جی پی اس هست میگه چپ برویامسیرروقدم به قدم میگه درموردلاغری هرسوالی دردهن ماست هرفایل که گوش میدیم جواب سوال ماهست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم حیدری
      1403/08/21 18:12
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 120 کلمه

      بنام خدا 

      با jqsلاعری آسان تر لاغر شوید 

      فایل ۳۶ 

      سلام استاد عزیز و دوستان همراه 

      از همان راهی که چاق شدیم دوباره لاغر می‌شویم ما میخواییم از شهری به شهر دیگر سفر کنیم و تو مسیر متوجه می‌شویم مقداری از مسیر را اشتباه رفتیم خوب با پرس و جو و تابلوها مسیر درست را پیدا می‌کنیم و برمیگردیم لاغری هم همینه ما اول لاغر بودیم مثلا من خودم اول ۵۶ کیلو بودم و الان ۶۶ هستم پس اول متناسب بودم و بعد چاق شدم حالا هم با آموزش لاغری و با باور اینکه می‌توانم لاغر شوم دوباره دور میزنم و از همان مسیر که چاق شدم فرمول های چاقی را شناسایی و فرمول صحیح جای گزین میکنم و برای همیشه لاغر میشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار servehchopani_1
      1403/08/11 23:07
      مدت عضویت: 1704 روز
      امتیاز کاربر: 16963 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 174 کلمه

      بنام خدا سلام گام 36:  باGPSلاغری به آسانی لاغر شوید اگر بخواهیم لاغر شویم باید مخالف چاقی حرکت کنیم وباید اون مسیر سالها درحرکت بودیم والان میخواهم اون موانع های که در ذهنم هست یکی یکی بر طرف کنم وبه مقصدی که سالهای نوجوانی در اون وزن ایده‌آل 54 کلیو بودم به اون برگردم باید اون مسیر رو حرکت کنم وبه مقصد نهایی برسم که اونم لاغری هست وایمان اطمینان داشته باشیم وانتظار لاغری در خودم داشته باشیم واون وزنی که قبلا داشتم برگردم واگر بیام موانع هارو برطرف کنم به اون وزن دلخواهم برمیگردم ودر ایستگاه چاقی به لاغری حرکت کنم به مقصد نهایی می‌رسیم که لاغری دائمي است واگر در راه که حرکت اشتباه کنم برم باید GPS روشن کنم که راه درست روپیدا کنم ولاغر هم هیمن جورهست این خودمان هستیم که لاغر رو از خودمان دور کرده ایم باافکار نگرش اشتباه درباره خودمان داشتیم وباید به ایستگاه لاغری برگردیم اونم بااستمرار داشتن دراین مسیر به هدفمان نزدیکتر می‌شویم وباور اشتیاق به لاغری دا ئم می‌رسیم ممنونم استاد گرامی سپاس فراوان. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مژگان نوحی
      1403/08/08 12:56
      مدت عضویت: 156 روز
      امتیاز کاربر: 7290 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 345 کلمه

      سلام بر همگی برید کنار من با ماشین بنز Gps دارم اومدم 

      گام ۳۶ : با Gps لاغری به آسانی لاغر شوید 

      بچه ها این مسیر برای رسیدن به شگفتی ساز شدن مثل دنبال کردن ماشین عروس بعد عروسی میمونه 

      هر کسی سوار ماشین خودشه و همه با بوق زدن و شور و شوق و شادی کنان داریم به سمت خونه ی عروس میریم 

      یکی با ژیانش اومده سرعتش کمه مهم نیست یکی هم مثل من با شاسی بلند اومده سرشم می‌بره بیرون و کلی هیجان و جیغ و هورا می‌کشه و برای همه دست تکون میده برای شهپر وسهیلا وزهرا و مریم و ساناز جون اکبر آقا محمد آقا عطا آقا همه و همه ی بچه های گروه تناسب فکری 

      آسفالت اتوبان رو با عوارضی که گرفتند نو و جدیدش کردند و چقدر این برگشتمون به وزن قبلی و دلخواهمون شیرین و لذت بخش شده

       تو راه می‌زنیم کنار یه چایی کنار هم میخوریم شهپر بانو یه شعر از مولانا و یه داستان از خیام میگه من و اکبر آقا یکم سر به سر هم میزاریم آسیه جون یه آیه پرمعنای قرآنی برامون میگه دوباره سوار ماشینامون میشیم و به سمت خونه عروس بوق زنان و هل هله کشان حرکت میکنیم 

      بعد رسیدن همگی به وزن دلخواه مون هم یه برنامه دورهمی تو دزفول یا شایدم ویلای لاهیجان ما میزاریم و بازم رقص و پایکوبی و شادی میکنیم و شکرانه این نعمت به تناسب رسیدن را در کنار استاد روشن عزیز مون که مثل Gps راه رو بهمون نشون داد جشن میگیریم 

      و میشیم دوستای خوب و مهربون برای هم در این دنیای دوستیای کم یاب که بسیار ارزشمنده

      راستی عدد شانس من ۷۹ عه شماره شناسنامه م ۷۹ عه سال ۷۹ دانشگاه قبول شدم اصلا عدد اتمی طلا  ۷۹ 

      منم فعلا وزن ایده آلم ۷۹ عه و بارها تو اون وزن بودم و  ایمان دارم به خودم که به زودی بهش میرسم چون روی رفتار و افکارم شدیداً تمرکز پیدا کردم اصلا دیگه ذهنم بدنم خودش میگه چیکار کنم و خودش منو به سمت تناسب داره میبره 

      مژگان همون مادر پر شور و هیجان در کنار دوستای عشقم که همه تون رو دوست دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم نیکروان
      1403/08/07 23:27
      مدت عضویت: 193 روز
      امتیاز کاربر: 7550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 103 کلمه

      سلام استفاده ازرژیم وورزش پیاده روی خوردن چای سبز همش یجورگول زدن مغزبوده تاثیردایم نداشته بلکه موقت بوده یه مقطع زمانی استفاده میکردم تایه حدی جواب میدادبعدش ول میکردم ودوباره به پرخوری ادامه میدادم ولی اززمان اشنایی بالاغری باذهن به نظرم خیلی راحت تروبدون ترس هست این روش ماندگاره چون همچی خورده میشه بدون ترس ویه تایمی وقت گذاشته میشه فایل گوش دادن وحل تمرین من دوست دارم وزنم ۶۵بشه ولی عجله ندارم بقول استاد بایدچشم ازاندام برداشت تاجسم شروع کنه به لاغرشدن درواقع بایدرهاکردتابه هدف رسید درگذشته وزن بالا اونم بارژیم ورزش ولی به هدف نمیرسیدم انشالله دراین روش به هدفم برسم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Paris.R
      1403/07/15 23:52
      مدت عضویت: 207 روز
      امتیاز کاربر: 4500 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 90 کلمه

      سلام الان که فکر میکنم می بینم چقدر به ریسمان‌ها ی پوسیده ای که فقط درخشش داشتند چنگ می زدم که شاید وزنم کم بشه وهمه این تلاش‌های من تحت تاثیر تبلیغهای بیهوده اطرافیان  بود وهربار بعد از مدتی نامید می شدم  ومسیرم غلط بود ولی خدارا شکر که بامسیر لاغری بادهن آشنا شدم وآرام آرام قدم برمی دارم تا به ایستگاهی  که قبلا در آن بودم وان را بدلیل باورهای اشتباهی که در  ذهنم بوده رد کردم وحق من بود ه برگردم پرقدرت ادامه می‌دهم تا به هدفم برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدیه
      1403/07/06 16:45
      مدت عضویت: 746 روز
      امتیاز کاربر: 9020 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 195 کلمه

      و خدایی که در این نزدیکیست.

      سوالاتی که پرسیده شد و مهم ترین سوال این بوده ک وزن ایده آلم رو قبلا هم داشتم؟؟بله یادمه زمانی رو که وزن ۵۴ رو داشتم و دوران نوجوانیم بود و چقدر راضی بودم ولی الان هم ایمان دارم که میتونم به ایستگاه ۵۴ کیلو برگردم.من روزی قدم توی مسیر چاقی گذاشتم و چقدر ناراحتی داشتم ولی الان خداروشکر هدایت شدم که دوباره برگردم به خونه ی متناسب شدنم و تجربه ی وزن ایده آلم رو دوباره داشته باشم.منم ی زمانی با دیدگاه و باورهای اشتباه از خونه ی امن و سالم و متناسب کوچ کردم و بدون آگاهی زدم بیرون و توی جاده گم شدم از اونجایی که خدارو صدا کردم و اونم جوابگو بود دوباره برگشتم توی باند و جاده ای که چراغ و روشنایی داره و اینترنتم هم قوی شد و جی پی اس خوب کار میکنه تا من بتونم برگردم به خونه ی قبلیم..

      منم روزایی رو به خاطر دارم ک لاغر بودم و به خاطر لاغری همه جا نفر اول بودم مخصوصا توی مدرسه و کلاسهای ورزش.الانم میتونم که با کمک عوض کردن افکارم برگردم به روزای خوش اندامی م و تا آخر عمرم متناسب بمونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مینا
      1403/07/05 09:01
      مدت عضویت: 289 روز
      امتیاز کاربر: 5485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 240 کلمه

      سلام روز بخیر 

      من در روشهای کاهش وزن قبلی از افراد نابلد آدرس ایستگاه ایده‌آلم را می پرسیدم من وقتی چاق شدم ایستگاه وزن ایده‌آلم راگم کردم و از هر کس کمک می خواستم یک راه بهم نشان می داد ولی آن راه من را به مقصد مورد نظرم نمی رساند و این احساس نا آمیدی در من ایجاد می کرد و باعث شد که دیگر باور نکنم که ایستگاهم را پیدا کنم.درمسیر چاقی خیلی راحت بدونه اینکه متوجه بشم وزن ایده آلم را رد کردم ولی برای برگشتن خیلی سختی کشیدم.وکار به جایی رسید که دیگر فقط سردرگم ادامه می دادم تا اینکه جی پی اس لاغری با ذهن را روشن کردم و حالا با اطمینان کامل و خیال راحت دارم به سمت لاغری و ایستگاه وزن ایده‌آلم پیش می روم.وبودن در این مسیر حالی خوب را برایم همراه داشته است.من در این سفر با خوشحالی و لذت و رضایت به سوی مقصد مورد نظرم در حرکت هستم و دیگر ترس از گم شدن ندارم.

      ترس از خوردن غذا ،ترس از چاق تر شدن و…. دوراهی هایی هستند که موقع رسیدن به آنها من سراغ جی پی اس لاغری با ذهن می روم.

      به نظر من راحت تر ین و آسان ترین و نزدیک ترین مسیر باند برگشت همان راهی است که آمده ایم.

      وزن ایده آل من 65کیلوگرم است ومن دوبار در این وزن بودم و حالا برای بار سوم و برای همیشه به آن می رسم و در آن خواهم ماند.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار یلدا
      1403/07/01 17:42
      مدت عضویت: 473 روز
      امتیاز کاربر: 2405 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 165 کلمه

      باسلام وقتتون بخیر

      باتشکر از این اگاهی جذاب و قابل تامل و شگفت انگیر

      ک بعد از چندبار گوش کردن واقعا ازش لذت بردم و لحظه ب لحظه فایل و تمام کلماتش مهم بود 

      من اینبار ک شما گفتید ایا قبلا در وزن ایده التون بودید پاسخم مثبت بود و جالب ترش این بود که دقیقا یادم افتاد ک من در حدود ۱۲ سالگیم دقیقا ۶۸ کیلو بودم و الان در ۲۰ سااگی فاصله چندانی تا اون ندارم احساس میکنم الان ب ۷۶ کیلو گرم رسیدم البت فکرم میکنم و ینی خیلییی عالی بوده ینی با همین دوره ۱۰۰ گام  من انقدر تاثیرات عالی گرفتم 

      دقیقا یادمه ک دفه اولی ک میخواستم این دوره را استارت بزنم ۸۶ کیلو شده بودم و من ب تنهایی فقط با استفاده از این دوره به همچین نتیجه شگفت انگیزی رسیدم و اطمینان دارم اینبار با ب پایان رساندن این. دوره و ذهن ناخوداگاه من قطعا یک فرد متناسب هستم اون هم برای همیشه 

      ممنونم از اگاهی های به موقعتون دقیقا وقتی ک نیازه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjan
      1403/06/11 00:25
      مدت عضویت: 481 روز
      امتیاز کاربر: 3755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 955 کلمه

      سلام استاد.بی نهایت سپاسگزارم بابت فایل و صفحه فوق العاده عالی.خداقوت بهتون.سلامت باشید.

      چندتا خلاصه نکته برای خودم:

      ✓چه موانعی مانع موفقیت میشه

      ✓با برطرف کردن موانع ذهنی رسیدن به هدف رو راحت تر و لذت بخش تر کنیم نه صرفا سریع تر

      ✓این باور در تو ایجاد بشه که میتونی متناسب و لاغر بشی

      ✓دوست داشتن تناسب و خواستن متناسب شدن جای باور اینکه میتونم متناسب باشم نمیگیره

      ✓من یک روزی در وزن ایده الم بودم الان میخام برگردم به همون وزن

      ✓ما حواسمون نبوده و مقصد اصلی رد کردیم،الان میتونیم برگردیم

      ✓برچسب هایی که به خودت میزنی باعث میشه احساس ناتوانی کنی در متناسب شدن. واگر باور کنی نا توانی ناتوان باقی میمونی

      ✓چطور باور کنیم؟باور ایجاد کنیم؟ سختی رو باید اسون کنی ،یجوری نگاه کنی که تاحالا نگاه نکردی و مسیر برات اسون بشه

      ✓من قبلا با وزن ایده الم زندگی کردم. من قبلا وزن کم کردم و بازم به اون وزن ایده الم رسیدم. پس دوباره میتونم اون شرایط تجربه کنم و خلق کنم تو زندگیم

      ✓اموزشا مثل جی پی اس میمونن، که من راهمو پیداکنم

      برگردم به ایده الی که بودم

      اون وزن من بوده‌.ایده ال من بوده

      دقیقا مثل بیمار شدنه.حالت طبیعی جسم ما سلامتیه و وقتی مریض میشیم (که اونم علتش ذهنیه)از ایده ال سلامتی فاصله گرفتیم ولی بازم میتونیم برگردیم.

       ✓خیلی مهمه که افکارمون رو درمورد خودمون،اضافه وزن،لاغری تغییر بدیم

      ✓من میخام به وزن ایده الی برسم که قبلا در اون وزن بودم.باهاش زندگی کردم.

      چیز عجیبی نیست. مثل این میمونه که سرماخوردگیت بعد چند روز خوب میشه

      ✓اصلا به خودت اجازه نده بخای به این فکر کنی که: ایا من میتونم؟. صد در صد میتونی. من همینکه با این راه اشنا شدم نصف مسیرو اومدم

      ✓تغییر نگرش نسبت به وزن ایده ال: من در اون وزن بودم. اون طبیعت من بوده.من در ایده الم بودم الان فقط باید مسیر اشتباه برگردم

      ✓چگونه لاغر شویم: از همون مسیری که چاق شدی برگردی

      ✓مسیر چاقی و لاغری یکسانه.یک باند دوطرفست

      •یکی از بستگان کاملا یهویی بیمار شدن و دکترای مختلفی رفتن. هرکدوم از دکترها بیماری ایشون ربط دادن به تخصص خودشون. دکتری که تخصصشون مغز و اعصاب بود ،گفتن اعصاب ایشون مشکل داره و یه ویروسی هست و درمانی پیشنهاد دادن که یک عالمه هزینه داشت.متخصص دیابت گفتن مشکل از قند ایشونه. دکتر عمومی میگفتن هردو دکتر اشتباه میکنند. خلاصه خدارو شکر ایشون درمان و مسیر درست پیدا کردن و طی ۴ ماه کاملا خوب شدن. حالا من جزعیات وخیم بودن وضعیتشون و راه حل درمانشونوضیح ندادم .ولی در کل یک عالمه مسیر غلط بود که جواب هم ندادن و مسیر درست هم بود، که اتفاقا مسیر درست مورد تایید هیچ کدوم از دکترا نیست احتمالا. ولی جواب داد. درست مثل رژیمای لاغری که طبیعی شده برامون که تنها راه لاغر شدن همینه. و هر متخصصی ام الان میگه روش لاغری من چیز دیگست و راه حل اصلیه.و پیش هر دکتری ام بری میگه کم تر بخور بیشتر ورزش کن.قند و نون و برنج و روغن حذف کن.

      ✓برای ذهن ما طی کردن مسیر آسان تر اهمیت دارد نه مقصد و نتیجه نهایی.

      ✓چاقی رو اموزش دیدیم.اموزش دیدیم که چطور فکر کنیم و عمل کنیم و صحبت کنیم و رفتار کنیم.حالا لاغری ام باید اموزش ببینیم.

      حرکت کردن در مسیر چاقی :(در حرکت بسوی لاغری همه اینا برعکس میشه.)

      •ترس از چاق تر شدن

      میزان ترس شما از چاق تر شدن کاهش پیدا می کند و در مقابل احساس اطمینان و امیدواری نسبت به لاغر شدن خود پیدا می کنید

      •ترس از خوردن مواد غذایی

      به مرور احساس می کنید که مواد غذایی قدرتی در چاق کردن شما ندارند و از خوردن آنچه قبلا می ترسیدید به مرور کمتر ترس دارید.

      •یأس و نا امیدی

      شاهد تغییر واضح در سطح افکار،‌ احساس و افزایش ذوق و اشتیاق برای زندگی کردن و بالا رفتن انگیزه جهت رسیدن به هدف لاغری و پس از آن به اهداف دیگر در زندگی،خواهید بود

      در حرکت بسوی لاغری همه اینا برعکس میشه.

      •من وقتی ایده ال بودم شروع کردم به ترسیدن از اینکه چاق بشم.و مطمعن بودم چاق میشم.هرچی میخوردم میگفتم این منو چاق میکنه از فردا نمیخورم یا کمتر میخورم ولی فرداهم همونو میخوردم.میگفتم بی تحرکم چاق میشم پس ورزش شروع میکنم ولی ورزش نمیکردم.میگفتم خوابیدن بعد غذا چاق میکنه ولی میخابیدم و میگفتم از فردا این کارو نمیکنم. خلاصه سال ها همینجوری گذشت .من میترسیدم مواد غذایی منو چاق کنند و چاق کردند.و جالبه هرچی اطلاعاتم از مواد غذایی بیشتر شد ترسمم بیشتر شد و سرعت چاق شدنم بیشتر.و همینطور جالبه ما طی سال ها به وزن مشخصی رسیدیم ولی وقتی رژیم میگیریم و لاغر میشیم طی چند ماه برمیگردیم به وزن قبل شروع رژیم درحالی که اون وزن رو ما طی سالها بدست اورده بودیم ولی بعد رژیم تو چند ماه برمیگرده.

      من سرعت چاق شدنم بعد رژیم هایی که امتحان کردم بیشتر شد.قبل رژیم مواد غذایی معمولی میخوردم ولی سرعت چاق شدنم خیلی کند بود و اینقدر زیاد نبود که بعد رها کردن رژیم تجربش کردم.چون وسواس من نسبت به غذا بیشتر شد. باورم به چاق کننده بودن مواد غذایی بیشتر شد.اعتقادم به تحرک بیشتر شد.

      •من تاحالا فقط فکر کردم به اینکه چاقی من طبیعیه.چاق شدنم راحته.لاغر شدن سخته.شاید دیگه نتونم لاغر بشم.یا اینکه باید کلی تلاش کنم زجر بکشم لاغر بشم.درکل دنبال اثبات این بودم به خودم چاق شدن راحته و لاغر شدن غیر ممکن.

      الان فقط میخام دنبال این باشم که منطقی کنم برای خودم و ثابت کنم به خودم که چرا میتونم لاغر بشم‌.لاغر شدن ممکنه. میشه ایده ال شد و ایده ال موند.چرا لاغر شدن اسونه.روشای قبلی غلط بوده.

      و خداروشکر یک عالمه مثال و کامنت از ادما هست که درواقع شاهد هایی هستن که نشون میدن این مسیر درسته و جواب میده. کلی ادم با سن و سال مختلف با سطح سواد مختلف از شهر های مختلف با شرایط زندگی مختلف نتیجه گرفتن.

      فقط باید اطلاعات و شاهد جمع کنم که میشه لاغر شد.میشه از مسیری خلاف رژیم لاغر شد.تموم اون عوامل چاقی که براخودم ساخته بودم توهم و دروغ بود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1403/06/01 20:14
      مدت عضویت: 714 روز
      امتیاز کاربر: 8125 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 368 کلمه

      به نام خدا

      خداوند را شاکرم که من را در مسیر لاغری با ذهن قرار داد تا با یادگیری آن به سمت متناسب شدن دائم گام بردارم

      من هر چقدر به گذشته خودم نگاه می کنم جز تغییر عادات غذایی اشتباه چیزی نمیبینم. یادمه زمانی که متناسب بودم و همه میگفتن چاق شو، در روز دو وعده میخوردم و خیلی کم. از یه جایی به بعد زیاد خوردم. هر چی هم میخوردم ته نداشت(البته منظورم نسبت به گذشته هست). قطعا پر خوری خوب نیست. هم در طول روز هم شب. در اسلام هم سفارش شده شامت رو با دشمنت بخور. 

      یادمه اون زمان ها مدام در حال درس خوندن و بدو بدو بودم، چیزی نمی خوردم. ولی به مرور خوردم و نشستم. وقتهایی که فیلم میدیدم تخمه میشکستم بستنی میخوردم. ریزه خواری داشتم در طول روز. خوردن زیاد هم خوب نیست. معده و دستگاه گوارش باید یه استراحتی داشته باشه یا نه؟ امروز حدود ۱۹ ساعت از وعده قبلیم گذشت و بعد غذا خوردم. وقتی من تونستم ۱۹ ساعت بدون غذا باشم بدون هیچ فشاری، قطعا روزهای بعد هم می تونم. اون صدایی که میگه پاشو بخور اصلا حرف نزد. گرسنه نبودم. بعد که غذا خوردم، با لذت خوردم و از کار امروزم راضی بودم. نخوردن خیلی لذت بخشه. حتی بیشتر از خوردن. اینکه ولع نداری خیلی خوبه. به راحتی می تونی بگی میل ندارم.

      خب سه وعده که باید بخوریم رو چه کسی خلق کرده.خیلی وقتا من گرسنه نبودم و وعده بعدی سر سفره نشستم و خوردم. خب اشتباست. هر کسی هر چیزی تعارف کرد با اینکه میلی نداشتم، دستشو رد نکردم. ولی این چند وقت یاد گرفتم به بدنم احترام بزارم و برگردم به روزهای که متناسب بودم و به اندازه میخوردم. می خوام این ذهن چاق رو لاغر کنم. می خوام اون سر و صداها قطع بشه. می خوام برای همیشه با چاقی خداحافظی کنم و بدنم سر حال و سالم بشه. نمی خوام چند سال آینده دچار هزار تا مریضی بشم. البته ناخودآگاه خیلی تاثیر گزاره. به هر چی فکر کنی همون میشه. من سالمم و به مریضی ها فکر نمی کنم…….

      وقتی اینجا هستم خبری از پر خوری نیست. خبری از سر و صدا توی سرم نیست. من میدونم می تونم. همین مدت هم نتایج خوبی بدست آوردم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهره
      1403/05/06 02:16
      مدت عضویت: 578 روز
      امتیاز کاربر: 15255 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      به نام خدای مهربان 🙏🏻

      سلام به استاد عزیزم و دوستان همراهم 🌹❤

      باGPS لاغری میشه به راحتی لاغر شد 

      همون طور با GPS چاقی ،خودم رو چاق کردم پس حالا با Gps لاغری خودم رو لاغر میکنم من وقتی چاقی رو باور کردن در مسیر چاقی افتادم ونا خودآگاه شروع کردم به حرکت وبا روبه روشدن هر چیزی که دلیل چاقی می دونستم بر چسب چاقی تر شدنم بود ترس در من شکل گرفت واین حرکت در مسیر درست خودش به سرعت حرکت کرد ومن چاق شدم من قبلا مسیر چاقی رو بلد نبودم واین خانواده و جامعه بود که راه چاق شدن رو به من آموزش دادن ومن هم این  مسیررو باور کردم و به خوبی با عادتهای چاقی که اولین و مهم ترین شون افکار چاقی در ذهنم  بود همش افکار رو در ذهنم تکرار می کردم واین شده بود یک عادت وبعد عادت های رفتار که دلیل چاقی من بود چون چاقی رو باور کردم وفکر گردم و رفتارهای غذایی رو بیشتر بلد کردم و گفتم خوب زیاد خوردن و تند خوردن شیرینی خوردن و خوابیدن وبی تحرکی والی آخر رو دلیل های محکم چاقی در من بود 

      خدارو شکر حالا فهمیدم و مسیر درست برای لاغریم انتخاب کردم این که با فرمولهای درست لاغری در ذهنم در خودم انتظار لاغری ایجاد می کنم و باورم شده که من لاغر میشم و تکرار این افکار درست در من عادتهای درست ایجاد می کنه که در حین خوردن ترس نداشته باشم 

      و حرص وله کم تر بشه

       وازاین به بعدش هر زمانی که خوردن رو دلیل چاقی در ذهنم شد مچ ذهنم رو بگیرم که خوردن من به اندازه نیازم بود ودر بدنم  به انرژی تبدیل میشه و مابقی دفع وخارج میه 

      چاقی در ذهنم دیگه جای نداره 

       ذهنم فقط جایگاه لاغریست   

      انتظارم از خودم لاغری شده 

      من در گذشته انتظارم از لاغری به سمت چاقی رفت ومن چاق شدم وبا هیچ روشی نتونستم لاغر بشم چون هیچ روشی نمیتونه در مقابل انتظار چاقی پیروز بشه فقط با لاغری با ذهن میشه اول انتظار رو از چاقی به لاغری تغییر داد ودر مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته و بعدش با بودن واستمرار داشتن و ادامه دادن به راحتی میشه به هدف لاغری رسید 

       تمام روش های گذشته فقط درما باعث نا امیدی شد و با هر بار شکست ما محکوم تر و ناتوان تر از قبل میشدیم  وهر بار انتظارمون از خودمون چاقی بیشتر شد و انتظار چاقی پررنگ تر شد واحساس ما به شدت بد میکرد وروش های لاغری همگی با سختی بودن ولی چاق شدن به راحتی انجام میشد بدون سختی بود چون کار ذهن وافکار انتظارم بود 

      تمام روشهای لاغری رو رها میکردم چون به من احساس بد میداد و آزادی من رو درنوع  خوردن و زمان خوردن و تعداد خوردن می گرفت وچون مغز من به اون روش عادت کرده بود  و نمی تونست ادامه بده شرایط سختی رو پس من هم قدرت مقابله بافرمانهای مغزم رو نداشتم وبرام درد آور هست که گرسنه باشم ونخورم پس رها می کردم هبچ رضایتی از این روشها ندارم و نتیجه چندانی نگرفتم 

      تنها روش  لاغری با ذهن من در این یک سال با دورهای رایگان خوب پیش رفتم وبه آسونی دارم لاغر میشم فقط باید ادامه بدم ودرمن احساس امید ایجاد شد و بسیار خوشحال شدم ودرمن باور  رو از چاقی به لاغری تغییر داد من انتظارم از خودم لاغری شده که باید از این دورههای رایگان هم دارم نتیجه می گیرم  

      در گذشته احساس خوبی نداشتم و امید نداشتم که من هم دوباره لاغری ام رو تجربه کنم ونگرشمو هم این بود که چاقتر میشم ولی لاغر نخواهم شد باید مراقب باشم چاق تر نشم 

      ولی از وقتی که به مسیر لاغری با ذهن دعوت شدم !GPS لاغری از طرف خدا در ذهنم بار گزاری شد وخود خدادر طی این مسیر هواسش به من هست که از مسیر خارج نشم پس مطمئن هستم من به هدفم میرسم و شگفتی ساز میشم 

      وزن ایده آل  من ۶۵ کیلو هستش وقبلا در این وزن بوده ام   ودوباره به ایستگاه لاغریم بر میکردم چون قبلا هم  و بازهم دوست دارم و باور دارم که باز هم تجربه می کنم در گذشته برای رسیدن به وزن ایده عالم هیچ سختی نکشیدم و حالا باز به راحتی به وزن سابقم بر می گردم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1403/03/14 16:03
      مدت عضویت: 544 روز
      امتیاز کاربر: 2985 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 841 کلمه
      • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟
      • استفاده کردن از روش های لاغری قبلی درمن با ناامیدی و خیلی دشوار بود چون من آن لاغری را خیلی سخت در نظر میگرفتم و همیشه در ذهن من لاغر شدن نا ممکن بود چون لاغری من همیشه با گشنگی زیا  د. و دست کشیدن از چیزهایی که همیشه دوست داشتیم از آن ها استفاده کنم و یا اگر هم استفاده می‌کردم باز هم بعد آن در ذهن خودم خیلی از این کلمه استفاده می‌کردم که این را خوردی چاق میشوی و هرگز از خوردن خودم لذت نبردم چون همه خوردنم با ترس بود نه با لذت و لی حالا همه چیز میخورم و به اندازه و بدون ترس از خوردن
      • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است
      • در روش های قبلی که می‌خواستم لاغر شوم خیلی دشوار بود. و چاق شدن آسان‌تر چون هر چی میخواستم میتونستم بخورم و بدون ترس ولی در رژیم لاغری همه چیز منع بود  و خوردن چیزها دشوار. ولی حالا که با این سایت آشنا شده ام لاغری هم مثل چاق شدن آسان است
      • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟
      • چون من برای همیشه نمی توانستم از خوردن خیلی چیزها دست بکشم و برای من امکان پذیر نبود ادامه دادن رژیم ها و آن را رها کردم و من باز به حالت قبلی خودم باز گشتم
      • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟
      • نتایجی که من در گذشته کسب کردم برای من ماندگار نبودچون آن را باور نداشتم و اگر انسان چیزی را باور نداشته باشه به آن نمی‌رسد و از آن نتیجه ای نمی بینیم
      • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟
      • من در گذشته چند کیلو وزن کم کردم ولی چون آن را خیلی دشوار می‌دانستم و برای ما لاغر شدن خیلی سخت بود من رضایتی از آن ندارم
      • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟
      • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشها این است که ما از خوردن ترس نداریم و هر چه دوست داریم میخوریم ولی در روش های قبلی همیشه از خوردن ترس داشتیم و بعد از آن هی خودمان را سرزنش میکردیم که چرا این همه خوردیم و احساس ناراحتی میکردیم ولی از وقتی با این سایت آشنا شدم دیگر از خوردن ترس ندارم و حتی به اشتباهات گدشته ام که انجام می‌دادم هم پی بردم که من قبلا چقد. کارهای اشتباهی انجام می‌دادم و از آن ها خیلی ناراحت هم میشدم ولی حالانه
      • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟
      • واقعا از وقتی من مطالب این سایت را گوش دادم به خیلی از اشتباهات خودم پی بردم و فهمیدم که لاغری خیلی آسان است و من همیشه لاغری را غیر ممکن می‌دانستم و امیدوارم که بتوانم این فایل های این سایت را به خوبی گوش بدهم و تکالیف آن ها را انجام دهم و به هدف خودم برسم 
      • تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟

      قبلا احساس و نگرش من با هم یکی نبودن و هر کدام راه جدا گانه ای داشتند ولی حالا احساس و نگرش من یکی شدن و وقتی با هم یکی باشند در همه کار پیشرفت میکنم وهمیشه موفق میشوم مثلا همین لاغری من قبلا هم انجام داده ام این مسیر ولی در آن موفق نبودم چون همیشه لاغری را کاری غیر ممکن و دست نیافتنی بود ولی حالا سعی خودم را میکنم که باورم را تقویت کنم که چیزهای خوب را بپذیرد و ناامید نشود 

      • وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟
      • وزن ایده‌آل من ۶۰ است و من قبلا این وزن را داشتم و خیلی برای خودم متاسف هستم که با فکر و اشتباهات غلط نتوانستم این وزن ایده‌آل خودم را نگه دارم و امید دارم به لطف خداوند و به کمک استاد عزیز به وزن ایده‌آل که رویای دست نیافتنی من بود حالا آن را بدست آورم و من منتظر آن روز هستم و مقاومت میکنم که به وزن دلخواه خودم برسم انشاءالله 
      • در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید
      • نه سختی نگشیدم ولی آن را باور نداشتم و به مرور زمان و با شاهد هایی که برای خودم تهیه کرده بودم من رابرای چاق شدن تشویق می‌کردند و من هم به تصمیماتی که داشتم پافشاری کردم و حالا این حال.  روز را دارم. من که حالا باید ۳۰ کیلو اضافه وزن خودم را کم کنم میفهم که وزن ایده‌آل چقدر سخت بدست می‌آید ولی حالا انشاءالله این سختی من با آسانی بدستش می‌آورم 
      • به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا
      • حالا که با این سایت آشنا شدم فکر نکنم که سخت باشه زیاد و لی قبلا چرا چون لاغری را باور نداشتم ولی حالا باور ش کرده‌ام ومن به خودم می‌گویم لاغری آسان‌ترین کار دنیاست 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/12/13 11:03
      مدت عضویت: 524 روز
      امتیاز کاربر: 7790 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 197 کلمه

      من قبلا ۶۰کیلو بودم و الان میخوام برگردم به همان ۶۰کیلوی سابق 

      من با قرار گرفتن در مسیر چاقی الان ۷۰کیلو هستم و وزن ۶۰کیلوی سابقم با دور زدن از مسیر چاقی دوباره بدست می آورم.

      روشهای لاغری که اکثرا رژیم و ورزش هستند ،خب مسلما سخت هستند چون باید انرژی زیادی براشون بذاریم 

       ورزش کردن انرژی و حوصله زیادی میخواد.

      و رژیم گرفتن هم که مثه جنگ با ذهن است ،چون رهنمون دلمون یه چیزی رو میخواد و نیاز داره اما رژیم اجازه نمیده اون چیز وارد بدن بشه ،رژیم یه جورایی اختیار و آزادی عمل رو از انسان می گیره.وذمن به شخصه اصلا دلم نمی‌خواد اختیارم رو چیزی یا کسی ازم بگیره و مقابله می کنم باهاش.

      • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟

       

         روزی که وارد سایت تناسب شدم عاشق این جمله شدم و سادگی و منطقی بودن همین جمله باعث شد ادامه بدم. این جمله نشون میده که مسیر لاغری چقدر واضحه 

                   «از همون راهی که اومدی برگرد»

      به همین سادگی!

      با توجه به این جمله کافیه هر جور تا الان عادتهای خورد و خوراک، نگرشهای جسمی و غذایی ،فقط کافیه برعکسشون کنیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 279 کلمه

      به نام خداوند همیشه حاضر و خواهان پیشرفت ما،

      و درود و رحمت برکت سلامتی ثروت شادی ارامش و عمر با عزت و طولانی جاری بر هر لحظه زندگی شما استاد ارجمند و گرامی،

      استاد بزرگوار طبق آموزش و فرمایش شما واقعا یک راهنما برای هر کاری لازم و این مسیری که شما استاد گرامی و بی نظیر و عالیقدر اموزش میدهید،

      معجزه ای از طرف خدا و بنده خوب برگزیده اش استاد گرامی ،برای خودم در طی کردن این مسیر میبینم حتما باید باور کنم و خدا کمکم کنه از ته دلم و در اعماق ذهنم نفوذ کنه 

      این آموزشها و فایلها و زحمات شما برای ما نعمت و چراغ و همان GPS راه شده خدا خیرتون بده استاد بزرگوار،

      و دقیقا درست می‌فرمایید :باور کل زندگی، ایمان کلید خوشبختی ماست ،

      خدایا کمکم کن که تا اینجا اومدم بقیشم هم خودت باور و ایمانمو درست کنی،

      هر چند من انتخابم را انجام دادم همین راهی که خدا ناگهان شما رو گذاشت سر راهم

      و حالا مصمم و کوشش میکنم البته در راه آسان و عزتمندانه و با همون حس اطمینان و لذت و حس خوب بالاخره منم ایمانی واقعی پیدا می‌کنم که لازمه این راه ،

      و در کل استاد مواردی اومده تو ذهنم :

      به نام۱ تعادل و ۲ فکر پاک و مثبتی داشتن ، 

      یعنی نگاه میکنم افراد متناسب آنقدر نمی‌خورن تا حال جسمشون بد بشه متعادل میخورن،

      یااا  اگر  هم میخورن و  پر خوری میکنند فکرشون مثبت ربطی به چاقی نمیدن هیچیو ،

      خداوندا این تعادل و فکر پاک و مثبت را در باور ما ذهن ما و فکر و مغز ما و میل ما و رفتار ما قرار بده با کمک دستانت مانند استاد گرامی و عالیقدر خدایا هزاران بار شکرت استاد واقعا ممنون هستیم 🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/07/30 09:21
      مدت عضویت: 764 روز
      امتیاز کاربر: 12610 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,126 کلمه

      پاسخ به سوالات

      • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟

      احساس رنج و اندوه و سختی و ناتوانی . 

      اصلا نمیتونستم ادامه اش بدم . 

      • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟

      روشهای لاغری گذشته فشار جسمی بود . 

      سختتر از چاقی بود . 

      محدودتر بود . 

      چاقی سخت بود اما لاغر شدن به اون شیوه ها سختتر .

      برای همین من  هر کاری هم میکردم  باز ترجیحم بر این بود که مسیر چاقی رو انتخاب کنم . 

      • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟ 

      چون سخت و طاقت فرسا بود . 

      پدرم در میومد . 

      نمیخوام بهش فکر کنم یاد زجرهاش می افتم اذیت میشم . 

      • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟

      خیلی کم . 

      من به سرعت دوباره برمیگشتم سر مسیر چاقی و چون حس کمبود انرژی داشتم سریعا جبرانش میکردم تا  کمی از رنجهام کاسته بشه .

      • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟

      هیچی اصلا راضی نبودم . سختی زیادی داشت .توانم رو میگرفت . 

      من اون موقع هم خوردنم زجر اور بود هم نخوردنم . 

      آخه همش لاغری رو به خوردن نخوردن ربط میدادن .

      لاغری یعنی نخوردن . 

      خب این یه دیدگاه بسیار غلطیه .

      اگه این واقعیت داشت این همه انسان لاغر مگه از همی غذاها نمیخورن چرا انقدر لاغرن . 

      حتی اگه بگیم پرخوری ندارن . 

      چون نیازی ندارن . 

      وگرنه نیاز داشته باشن هزار برابر ما میخورن . 

      اونا هم اگه نیاز ذهنی که همون چاقیه در ذهنشون فعال بشه قطعا چاق میشن . 

      چون زبان لاغری رو نا خوداگاه بلدن ولی آگاهانه بلد نیستن . ما آگاهانه زبان لاغری رو توسط شما یاد گرفتیم برای همین ما دیگه چاق نمیشیم . 

      چون لاغری به این شیوه از چاقتر شدن راحتتره . 

      • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟

      زمییییین تا اسموووون . 

      اصلا قابل قیاس نیست ‌ 

      اصلا در یه مرتبه نیستن که بخوام هم ردیفشون قرار بدم . 

      استاد مسیر شما مسیر عشقه راه خداست صراط مستقیمه اصلا با راه دیگه قابل قیاس نیست . 

      لاغر شدن با ذهن درک محتوای لاغری واقعیست .

      معرفته .شناخته . عشق و اشتیاقه . قابل استمراره . 

      این نکته است که واقعا خیلی مهمه . 

      چرا قابل استمراره چون راحته . 

      ما ذهنمون رو با طبیعت اصلیمون که تناسب اندامه همسو و هم جهت می کنیم . 

      چطور همسو می کنیم ؟ 

      لاغریش رو میبینیم 

       نشانه های لاغریش رو  به خودمون اثبات می کنیم .

      طبیعت لاغری رو به خودمون اثبات می کنیم . 

      تمام اندامهای بدن توسط گردش خون با هم در ارتباطن . 

      گردش خون ما انرژی رو در بین دستگاههای بدن تبادل می کنه . 

      و هر لحظه به بدن انرژی مثبت میده و  انرژی منفی رو از بدن دفع می کنه . 

      اصلا انرژی نمیتونه یه جا بمونه . این خاصیتشه . مغناطیسشه .  فقط چاله های ذهنی هستند که انرژی در اونا ذخیره میشه اما هم وقتی پر میشن باز انرژی ازشون عبور می کنه مثل آبی که داخل لیوان ریخته میشه وقتی به شیر متصل باشه دائما انرژیهای قبلی رو خودش خالی می کنه و همیشه هم لیوان پره . 

      نیروی فراوانی دقیقا همچین کاری با جسم و دهن می کنه ‌ تمام نیازهای ذهن و بدن رو پر می کنه . 

      رها میشن . انرژیهای کهنه هر لحظه دارن رها میشن . 

      ما اصلا در این راه به ذهن نیازی نداریم . ذهن یعنی خلاء . چرا ذهن پدید اومد . چون ما حس خلاء کردیم . 

      فلسفه ی تشکیل ذهن خلاء هست . 

      وقتی فراوانی رو ببینه خلاء میره . ذهن پر میشه . ذهن الهی میشه . ارتعاشش هم الهی میشه . 

      دیگه چاقی تولید نمی کنه دیگه بیماری تولید نمی کنه . 

      انقدر اطلاعات زیاده که زبانم از گفتنش عاجز میشه . 

      همینا فکر می کنم کافیه . انقدر سرشار از انرژی میشم  خودم متوقفش می کنم . 

      این فراوانیه . همیشه هست . همیشه در جوش و خروشه و کاملا تحت اختیار ما . 

      • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟

      هر حس مثبتی که بگم کم گفتم  . انقدر که دلم میخواد سکوت کنم و چیزی ننویسم . 

      انقدر سرشار از ذوق میشم اصلا نمیدونم چطور بیانش کنم . 

      پر از حرفم . پر از سکوت میم . 

      من حس فوق العاده ای تجربه کردم . 

      من در این راه به خدا رسیدم و چه شادی از این بالاتر که من به قدرت درونی خودم پی بردم . 

      • تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاضر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟

      احساسمو در سوال قبل پاسخ دادم . سرشار از حال خوب شدم اعتماد به نفس عشق مهربانی آرامش شادی و …. 

      نگرشم هم در حال تعالی هست . 

      هر زمان نگرشم به سمت نگرش خداوند نزدیک و نزدیکتر میشه . 

      نگرشم الهی تر میشه .

      گرچه خدا محدود نیست که یه جایی باشه که من بهش برسم . اما فهمیدم  که هر مرحله ای باشم اون مرتبه ای از نگرش الهیه . 

      و من با نگاه خداوند دارم به جهان دورم نگاه می کنم . 

      • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟

      کاملا موافقم . تازه چه بسا از اون راحتتر و سریعتر . 

      چون کاملا بهم اثبات شده . 

      • وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟

      عدد خاصی توی ذهنم نیست . بیشتر حس سبکیش رو دوست دارم  . ذهنم تناسب رو میشناسه . 

      برای هرکس یه تناسبی مدنظر هست . 

      من  از وقتی وارد این مسیر شدم  دیگه تناسب اندام رو در خودم دیدم . 

      یعنی شاید ۱۰۰ بودم ولی یه ۱۰۰ متناسب . چون حس تناسب داشتم . 

      الان که ۸۰ هستم یه ۸۰ متناسبم . 

      بله من در گذشته در این وزن بودم ولی یه ۸۰ چاق بودم چون حس چاقی داشتم . 

      میبینید عدد همون عدده منتها حسش فرق داره .

      من حس تناسب رو دوست دارم وگرنه عددش ممکنه یکی باشه . اما حسش فرق داشته باشه . 

      عدد منو متناسب نکرد . حسم منو متناسب کرد . 

      • در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟

      بله خیلی 

      ولی هیچ وقت بهش نرسیدم چون سخت بود نمیتونستم ادامه بدم و دوباره راه چاقی رو در پیش می گرفتم . 

      • به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا

      رسیدن به ۱۰۰ کیلو برای من سخته چون باید حس چاقی رو دوباره در خودم زنده کنم . خب من الان فهمیدم چقدر در چاقی بهم فشار می اومد . 

      دیگه هر کی ندونه خودم که میدونم یه پسر در اوج جوونی چقدر میتونه توسط نگاه کردن به اندامش ناامید بشه .

      من در این راه زنده شدم استاد . چاق شدن خیلی برام سخته . چون حس چاقی واقعا عذابم داد ولی حس تناسب اندام طبیعی و آسون خب خیلی لذت بخشه . 

      لاغر شدن به شیوه گذشته برام سخته ولی به شیوه ی الانم برام خیلی راحته  . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار s99malekan
        1402/08/07 21:50
        مدت عضویت: 1625 روز
        امتیاز کاربر: 7610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 94 کلمه

        و باز هم شگفتی دیگری از برادرم عطا

        عطا میدونی چقد ذهن فعالی داری.‌میخوام بدونم به لطف لاغری با ذهن و بودن در مسیر بینهایت زیبای روش استاد نازنین به این حال رسیدی یا قبلنانم این استعداد رو داشتی.‌مدتیه دارم به روش تو عمل کنم.به روش یه متناسب دوست داشتنی و همیشگی….عاشق جمله ت شدم وقتی نوشتی شاید صد کیلوبودم ولی یه صد کیلیویی متناسب …احساست لاغر بوده و هممون میدونم استاد همیشه میگه در مسیر موفقیت خاصه لاغزی فقط باید احساست عالی باشه لاغری خودش اتفاق میفته

        موفق باشی

        پیش ما بمون و برامون بنویس برادرم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1402/08/08 09:52
          مدت عضویت: 764 روز
          امتیاز کاربر: 12610 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 356 کلمه

          سلام و درود ‌ 

          من قبلا با این روش آشنایی نداشتم . 

          مسلما همه ی ما قدرت ذهن داریم منتها بلد نبودیم چطور ازش استفاده کنیم .

          اون موقع ها نااگاهانه محتویات ذهن خودمون رو با انرژی های منفی پر می کردیم .

          پس از قدرت ذهن در جهت خلق چاقی یا اتفاقات منفی استفاده می کردیم . 

          اون زمانم خلق میکردیم ولی خلق مواردی که با خواست دلمون همسو نبود . 

          الانم داریم خلق می کنیم با استفاده از همون نیرو منتها در جهت اهداف و آرزوهامون . 

          فکرمون رو با دلمون همسو کردیم . 

          افکار و باورهایی رو انتخاب می کنیم که دلمون میخواد .

          ذهن رو با دل همسو کنیم . حتی باورهامون هم دلمون خودش میسازه .

          باورسازی هم از طرف خدا میاد .

          ما در مدار لطف الهی هستیم .

          یه زمان فکر می کردم خب کار فیزیکی لازمه یه زمان دیگه فکر میکردم خب کار ذهنی لازمه . 

          الان به این مدار رسیدم که اصلا اینا همش سر جاش هست و خود به خود ایجاد میشه در مدار الهی همه اش انجام شده هست .

          راحت و آسوده خود به خود خلق میشه .

          شاید بعضی ها بگن نه باید تلاش کرد کوشش کرد اما هیچ تلاش و کوششی نمیخواد چون هست . 

          شما فکر کن رفتی هتل . توی این هتل همه چی هست . 

          اینجا هم هتل خداست  . همه چی هم برامون مهیاست . کلید نعمات هم بهمون داده وارد اتاقی میشی که پر از نعمته  ناهارت حاضر شامت حاضر تلویزیون تخت . برنامه های تفریحی همه چی هست . 

          اصلا برای تو همش فراهم شده . کار ما فقط لذت بردن و استفاده کردنه . نعمت ها میاد پشت هم میاد . تو فقط انتخابشون می کنی . منوی رستورانه . .

          گارسون میاره میزاره جلوت هر کدوم که باب میلته انتخاب می کنی .

          تمام پرسنل خداوند در حال کارن . کار انسان فقط لذت بردنه . بزرگترین سپاسگزاری فقط لذت بردنه . 

          فقط آدم باید ببینه و قدر دان باشه . 

           دوست گرامی من قبل این همه زیبایی رو  نمیدیدم . خدا منو هدایت کرد به این مسیر تا بتونم با دنیای جدیدی آشنا بشم که در دل همون دنیای قبلیه . 

          و داره از همون متولد میشه . 

          فقط میتونیم قدر دان این هدایت باشیم .  

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار abirozeh
        1403/03/13 21:20
        مدت عضویت: 1784 روز
        امتیاز کاربر: 4779 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 19 کلمه

        احسنت بر شما ..آقا عطا چه حس خوبی از نوشته ی شما گرفتم …امیدوارم منم نتیجه رو ببینیم..به زوری 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1402/07/30 08:42
      مدت عضویت: 764 روز
      امتیاز کاربر: 12610 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,017 کلمه

      سلام و درود . 

      امروز برای استمرار حال خوبم به این قسمت سایت هدایت شدم . 

      استاد همین یه فایل و متن به تنهایی کلییییییی بینش به انسان میده .

      به قول معروف که میگن 

      در خانه اگر کس هست ؛ یک حرف بس است .

      واقعا اگه به  جمله جمله ی این آموزشها عمل کنیم  لاغری به سرعت و به راحتی خودشو نشون میده . 

      این جملات به انسان ایمان و اطمینان میده . 

      خدایا شکرت که این مسیر انقدر راحت و لذتبخشه .

      نکته ی خوبی که در این متن دریافت کردم اینه که مسیر لاغری از مسیر چاقی راحتتره . 

      لاغر شدن هم راحتتر از چاق شدنه هم سریعتر .

      من خودم سالها طول کشید که چاق شدم . عمر چاقیم هم که حالا دست کم در نظر بگیریم ۱۵ ساله ولی من ۳ ماه مسیر رو یاد گرفتم و  ۶ ماهه لاغر شدم . 

      یعنی  سرعت لاغری در من ۳۰ برابر سرعت چاق شدن بوده . 

      و این  نشون میده تناسب اندام چه سرعت فوق العاده ای داره . 

      اما راحتیش چطور ؟ اونم به خودم ثابت می کنم . 

      ما راحت چاق نشدیم .

      مسیر چاقی  سخت بود . 

      چون طبیعت بدن هر لحظه داشت لاغرمون میکرد .

      تنفس . کارکرد قلب مغز کبد غدد لنفاوی پاکسازیهای داخلی و خلاصه کارکرد تمام اندامهای داخلی نشان از حذف مواد زائد از بدن و برقراری سلامتیه . پس من وقتی میخواستم ذخیره کنم بر خلاف طبیعت بدن داشتم حرکت میکردم و این کاری سخت و طاقت فرساست . 

      چاق شدن خلاف جهت رودخانه شنا کردن بود .

      باورهای چاقی باورهایی خلاف جهت آفرینش هستن . خیلییییی انرژی میخوان تا به اثبات برسه . 

      چون جهت آفرینش بر مبنای سلامتی هست و تناسب اندام هم یکی از زیر مجموعه های سلامتیه . 

      یعنی سلامتی  تناسب اندام رو هم به همراه داره  

      چاقی برای بدن بیماریه چون خلاف طبیعته .

      انرژی همواره میل به رها شدن داره . انرژی هایی که در بدن ذخیره کردیم خیلیییی انرژی روش گذاشتیم که نگهشون داریم . ما برای چاق شدن خیلییییی زحمت کشیدیم . 

      ولی فراومش کردیم . 

      اون زمانهایی که آموزشهای چاقی رو میدیدیم ذهنمون اولش نمیپذیرفت . 

      بارها شده بود پس میزدیم این آموزشها رو . 

      رومون رو برمیگردوندیم ‌ .

      خاموش میکردیم . ناراحت بودیم . عذاب میکشیدیم . چون داشتیم سختی میکشیدیم اگه چاق شدن راحت بود ما هیچ وقت از چاقی ناراحت نمیشدیم .  

      ذخیره کردن  چربی مثل پس انداز کردن پول می مونه ‌ 

      هر چقدر ذهنمون رو  محدود تر کنیم  یعنی از باورهای محدود کننده پرش کرده باشیم  میل به ذخیره و پس انداز در اون بیشتر میشه .

      ذهنی که با باور فراوانی  پر شده باشه میل به رها کردن انرژی در اون بیشتر خودشو نشون میده .

      اگه دقت کرده باشید میگن زکات مالتون رو بدید خمس مالتون رو بدین . مالیات بدین . انفاق کنید . بخشش کنید و … میگن اینا پول رو پاک می کنه . اگه این کارا رو نکنید بیمار میشید و این پول صرف بیماری میشه یا مالتون از دست میره . چون انرژی نباید حبس بشه . چون وقتی حبس میشه از اون طرف همیشگیه  دائما داره میاد و انرژی هی حبس میشه  و انقدر فشار میاره تا راهشو باز کنه . پس اگه خودت راه عبور و مرور رو باز نزاری خود انرژی راهشو باز می کنه . 

       چون انرژی خاصیت ذخیره شدن نداره . دائما داره از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه . 

      انسانی که میبخشه قطعا به فراوانی ایمان داره . 

      فراوانی و ثروت و برکت رو میبینه برای همین میبخشه چون میدونه با هر بخشش  ده برابرش برمیگرده . 

      تازه ۱۰ عددیه که ذهن باور کنه . وگرنه که خداوند بی نهایته  . 

      اگه میخوایم چربیها  آزاد بشن باید ذهن رو از قید باورهای محدود کننده رها کنیم . 

      یکی از اون باورها سخت بودن لاغر شدنه ‌ که انسان رو محدود می کنه . 

      لاغر شدن طبیعت بدنه . هیچ کاری هم که براش نکنیم لاغر میشه . 

      اگه نیروی لاغری در بدن نبود و طبیعت ما چاقتر شدن بود ؛ الان همه انسانها باید به اندازه تریلیهای عظیم الجثه ای بودن که روز به روز هم در حال بزرگتر شدن بودن . 

      این باور واقعا منطقیه و نشون میده چاق شدن اصلا وجود نداره و این تعادل و تناسبه که بر این عالم حکمفرماست . 

      ما از اول عمرمون تا الان هزاران کیلو کاهش وزن رو تجربه کردیم . حتی زمانی هم که ۳۰ کیلو اضافه داشتم بازم لاغری داشت در بدنم اتفاق می افتاد .

      نفس کشیدن حاصل چربی سوزی در بدنه .

      و نفس کشیدن هر لحظه هست . تازه غیر از سایر کارکرد اندامها 

      من زمانیکه چاقم بودم نفس میکشیدم چربی سوزی همون زمانم انجام میشد منتها من با ذهنم چاقی رو خلق میکردم .

      با مدار ذهنیم چاقی رو خلق میکردم اما نهایت توان من برای چاق شدن ۳۰ کیلو بود .حتی اگه کسی قدرت ذهنش و استمرار در مسیر چاقیش اون رو به ۵۰۰ کیلو هم برسونه بازم لاغری داره در اون اتفاق میفته . بازم طبیعت بدنش لاغریه . 

      چون  اگه لاغریش نبود قطعا با این قدرت  ۱۰۰ تن شده بود . 

      نکته جالب توجه اینه که چاق شدن خلق ذهن ما بوده اما لاغر شدن خلقت خداست . 

      و نیروی الهی از نیروی ذهن برتره . 

      حالا اگه نیروی ذهن هدایت بشه و خودشو غرق نیروی الهی کنه  و تسلیم تناسب اندام طبیعی بشه  باورهای چاقی رو کنار میزاره و حالا دیگه چاق شدنی صورت نمیگیره چون ما چاقی رو متوقفش  کردیم . حالا طبیعت بدن خودش مارو لاغر می کنه . 

      چرا شما همیشه شعارتون اینه که لاغر شدن آسانترین کار دنیاست ؟ 

      چون لاغر شدن داره توسط خدا انجام میشه و اگه ما هیچ کاری نکنیم لاغر میشیم .

      چون کاری که ما کردیم چاق کردن خودمون بود ‌ 

      لاغر شدن اراده نمیخواد .

      اصلا اراده نمیخواد . چون اراده ی خدا داره انجامش میده .

      اما چاق شدن اراده ی ما بود برای همین چاق شدن  سختتر از مسیر لاغری واقعیست . 

      اینا رو ذهن کاملا میپذیره . 

      پس شعار اینکه لاغر شدن به راحتی به دست میاد دقیقا با این نگرش به اثبات میرسه  

      لاغر شدن به راحتی و به سرعت حاصل میشه . 

      لاغر شدن عجله کردن نمیخواد چون داره رخ میده . 

      لاغر شدن اراده نمیخواد چون داره رخ میده .

      لاغر شدن هیچی نمیخواد چون خودش داره رخ میده . 

       فقط نظاره کنیم چقدر خداوند داره زیبا تناسب اندام رو خلق می کنه . 

      برداشت من از این قدم پاسخ به سوال آخر 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 55 از 11 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1402/08/06 12:55
        مدت عضویت: 744 روز
        امتیاز کاربر: 57316 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 437 کلمه

        سلام آقا عطا 

        تودید من یی چندوفتی هست که این شعار استاد و این مسیر  قوتش بسیار زیاد شده که لاغر شدن آسان ترین کار دنیاست چون من که نه جوان هستم نه رژیم دارم  نه ورزش دارم‌. نه حرکتی که بشه بهش  گفت راه رفتن  وبه شکل عالی وزن کم میکنم با شرایط من این لاغری سرعت خیلی خوبی رو داره خواستم اینجا این بگم‌که افرادی که سن بالایی دارن با دین دیگاه شما این حرف روخواهن زد که شما به شکرخدا جو ان هستین این امکان برای انها نیست من با دلیل و مدرک ثابت کردم برای ذهن جوان پیر وجود نداره  چون ذهنم داره خودش این کار روانجام میده پس جوان پیر تواین مسیر برای ذهن وجودندارد  اگه تا این زمان نشده چون من خودم  مانع براش درست کردم 

        واون داره  این کاره رو  براپم انجام میده و  چه شکوه  با قدرتی که خداوند دورنش قراد داده بود ومن طی این همه سال اون با گلی مشکل برای خودم به  قدرسخت کردم که نشد لاغریی روبا کلی روش که شاید به ۳۹ مدل یا شاید خیلی بیشتر نتونستم ازقدرتش که خودم درست کردم اون لاغر کنم چون ذهنم رو پراز باورهای وفرمولهی اون باوره کرده بودم   پس  چاق  شدن تودید من کاری بیسار سخت بود که بازم اون من با  افکار ورفتار  و عمل کردم بهش بها دادم وشد این جیزی  این همه سال با من  همراه بود  با زمانی کمی که من گذاشتم تا ۱۰ ماه گذشته یادگرفتم   

        چطور اول باورهام رو شناسایی کنم اونها رو کم رنک کنم تو سه بخس بالای  اون ازذهنم‌چاق کننده به  ذهنم‌لاغر کننده که اولش  خدا برام داده بود برکشت بدم  و این 

        بخش کاره خودش رواتوماتیک انجام بده  من خودم رو از توفان چاقی  نجات یافته  پیدا  کردم  تو سر زمین نجات یادفتگان میبینم  با شرایط من‌ این لاغریی خیلی سریع داره انجام‌ میشه  این همه سال کلی باوره رو دورن ذهنم جا داشت با ید این همه سالم اونها روطی سالها  رواول  کم‌رنک میکردم  تازه اون زمان شروع لاغریی من‌ اتفاق می افتاد

        امید دارم هر روز تعداد بیشتری نجات یافته به ساحل این سرزمین لاغر خودشون رو برسون که وفتی به این ساحل امن  قدم می زاریم  و دورنش اون  اگهی خوب رو  به خودمون وذهنمون میدن   تازه جلوه. چیزی  رو که خداوند به ما داده متوجه میشیم و مشکلاتی  رو که خودمون براش ساختیم روبرطرف میکنم اون طبق کاری که باید انجام بده تازه شروع به فعالیت  اصلی خودش میشه وکم کم اون رو توجسم خودمون به شکل لاغریی تجربه میکنیم و چه تجربه ریبا ودوست داشتنی این برگشت چقدر در دید من که زبیا و پز از شگفتی هست 

        خدا  پشت  و پنا هتون  باشه 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار عطا
          1402/08/08 23:07
          مدت عضویت: 764 روز
          امتیاز کاربر: 12610 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 137 کلمه

          سلام صالحه خانوم .

          خط به خط جملاتتون رو باور دارم ‌

          چاقی و لاغری  اصلا به سن و سال مربوط نمیشه .

          نوشته هاتون چقدر آگاهی بخش بود بانو . 

          ازتون ممنونم .

          کاملا درست میفرمایید . 

          لاغر شدن خیلی راحته . 

          مسیرشم خیلی راحته . 

          فقط کافیه هر عاملی رو که دلیل چاقی می دونستیم رو تبدیل کنیم به عاملی برای لاغر شدن . 

          ما کلییییی دلیل برای چاق بودن داشتیم . 

          که یکیش همین سن و سال بود . 

          یا همین سخت بودن لاغری و …

          حالا همینا برامون تبدیل به لاغری میشه . 

          من که هر چی زمان بگذره لاغرتر و لاغرتر میشم . 

          لاغر شدنم که بدون دخالت من بدنم خیلی خوب داره انجامش میده . 

          خب خدارو شکر دیگه چی میخوام از این زندگی . 

          خدارو شکر که همه مون داریم لاغر میشیم و هی باور لاغر شدن آسانترین کار دنیاست رو به خودمون نشون میدیم . 

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار abirozeh
        1403/03/13 21:27
        مدت عضویت: 1784 روز
        امتیاز کاربر: 4779 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 23 کلمه

        بسیار بسیار تاثیر گذار بود …چقدر زود این مسیر رو یاد گرفتید …نمیدونم‌چرا برا من هنوز اتفاق نیفتاده ..ولی ایمان دارم میشه …ممنون

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/07/22 18:28
      مدت عضویت: 613 روز
      امتیاز کاربر: 2916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 932 کلمه

      به نام خداوند کریمم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات با جی پی اس لاغری براحتی لاغر شوید 

      • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟
      • استفاده ز روش‌های لاغری در گذشته به من فقط احساس رنج و فشار و عذاب میداد گویا مجبور بودم برای رسیدن به آرزویم تن به هر کاری بدهم و همین اجبار حال مرا بد می‌کرد دچار خشم و نفرت به خودم و تمام کائنات میشدم و همیشه مواقعی که از این روش‌ها استفاده میکردم به شدت عصبی بودم و به معنای واقعی سگ درونم فعال میشد و من پاچه همه را میگرفتم و بعد کلی ناراحت میشدم که چرا بخاطر یک چیز کوچک اینقدر سریع از کوره در رفتم و من خیلی در آن دوران باعث آزار دخترانم و همسرم میشدم بخاطر این ضعف اعصاب و الان بسیار شرمنده آنها هستم و در حال جبران اشتباهات گذشته ام هستم و از خداوند هدایتگرم خیلی سپاسگزار و شکرگزارم که مرا آگاه کرد و در مسیر درست قرار داد تا زندگی ام سرشار از حس خوب و آرامش شود و بتوانم مادری خوب و همسری خوبتر باشم الهی شکرت 
      • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟
      • استفاده از روش‌های لاغری وحشتناک سخت بود من باید علیه تمامیت خودم به جنگ می‌پرداختم 
      • باید تمام عادات و تمایلاتم را سرکوب میکردم 
      • کلی حسرت و فشار و رنج باید تحمل میکردم 
      • در حالی که برای چاق شدن هیچ کدام از این فشارها و رنجها را حتی ندیده بودم و با لذت چاق شده بودم اما حالا باید گویا تاوان تمام آن لذت‌ها را میدادم و کلی رنج می‌بردم 
      • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟
      • از بس این روش‌ها سخت و طاقت فرسا بودند و من باید برای آنها با خودم میجنگیدم و هیچ وقت احساس خوبی نداشتم و پر از خشم بودم تحمل این اوضاع برایم غیر ممکن میشد و من بعد اتمام دوره آن ها را رها میکردم چون نمی‌توانستم تا آخر عمرم تحت آن فشار باشم 
      • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟
      • خیلی کم ماندگار بود البته اوایل که اقدام کرده بودم برای لاغری نتایج قابل قبولی هم در مدت کوتاه بدست می آوردم و مدتی برایم میماند حتی یکبار نزدیک یکسال کاملا متناسب مانده بودم اما به مرور زمان و استفاده از روش‌های مختلف دیگر نه تنها لاغری ام که با آن همه سختی بدست آورده بودم راحت جای خودش را در کوتاهترین زمان به چاقی میداد بلکه هر چقدر تلاش میکردم دیگر لاغری اتفاق نمی افتاد که بخواهد بماند یا نماند 
      • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟
      • اصلا رضایت ندارم چون حالم حتی با فکر کردن به آن رنجها بد می‌شود و من به خودم و استادم قول داده ام نگذارم احساسم بد شود پس عدم رضایت و والسلام 
      • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟
      • لاغری با ذهن با تمام آن روش‌ها از زمین تا آسمان تفاوت دارد اینجا من رنج که نمیکشم فشار که تحمل نمیکنم خشم که ندارم هیچ خدا رو شکر در کمال آرامش بدون محرومیت بدون زحمت بدون خشم و عصبانیت در کمال آرامش و احساس خوب در حال لاغر شدن هستم 
      • حتی همسرم هم بارها به این موضوع لاغر شدنم اشاره کرده و گفته بسیار عالی در حال لاغری و تناسب هستم و من کلی انرژی گرفته ام و بیشتر شکرگزاری کرده ام خدایا شکرت
      • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟
      • احساس آرامش،شادی،اعتماد به نفسم کلی بالا رفته ،عزت نفسم خیلی بالا رفته ،دیدگاهم به جهان هستی کلی تغییرات مثبت داشته ،مطمئنم لاغر میشوم و………………………………………………………………………………………….
      • تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟
      • قبلا باور نداشتم لاغر میشوم و لاغر می‌مانم اما الان یقین دادم که لاغر میشوم و لاغر می‌مانم 
      • قبلا احساسم بد بود اصلا آرامش نداشتم بی هدف بودم اما الان آرامش دارم احساسم عالی است و هدفمند شده ام 
      • قبلا تمایلاتم به پرخوری و قاطی خوری و هرزه خوری و خیلی تمایلات اشتباه دیگر بسیار زیاد بود الان خیلی بهتر عمل میکنم 
      • و خیلی تغییرات عالی داشته ام که مجال نوشتن ندارم 
      • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟
      • خوب الان من مسیر چاقی را طی کرده ام و بهترین مسیر برای لاغری برگشت از همان مسیر چاقی است و به آن ایمان دارم و کلا عاشق مسیر برگشت از چاقی هستم و با هیجان و شوق در حال رسیدن به ایستگاه لاغری ام هستم 
      • وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟
      • وزن ایده آل من ۶۰ کیلو بود در گذشته و البته هیچ وقت به آن نزدیک هم نشدم و این وزن دوران مجردی من است که قبلا در این وزن بوده ام اما استاد الان اصلا دنبال عدد وزنی خاصی نیستم به بدنم گفته ام لاغر و متناسب بشو هر جا حالت خوب است هر وزنی حالت را خوب می‌کند و دیگر اعداد برایم معنا و مفهوم ندارند 
      • در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟
      • بله خیلی سختی های زیادی میکشیدم اما هرگز حتی به آن وزن نزدیک هم نشدم 
      • به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا؟
      • با روش لاغری با ذهن رسیدن به وزن و اندام دوران مجردی ام نه کار سختی است نه غیر ممکن من یقین دارم می‌توانم حتی از آن عدد هم بیشتر لاغر شوم و اصلا دور از انتظارم نیست 
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/07/01 09:51
      مدت عضویت: 549 روز
      امتیاز کاربر: 8550 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 371 کلمه

      به نام خدای هستی بخش

      گام 36 :با جی پی اس لاغری به آسانی لاغر شوید 

      چقدر استاد گفته های این فایل تون به من آرامش داد وقتی اون سوالات رو که توی فایل پرسیدین رو دونه به دونه جواب دادم و رسیدم به اینکه وزن آیده آلم چقدره جواب دادم که 55-56 و وقتی پرسیدین که آیا در قبلاً در این وزن بودین جواب من بله بود چون من تا سن 20 سالگی در این وزن بودم و کاملا متناسب که متاسفانه به مرور زمان از اون وزن فاصله گرفتم و چاق شدم در واقع یعنی ایستگاه خودمو رد کردم ولی هرچه از اون وزن ایده الم فاصله میگرفتم و چاق تر میشدم باور اینکه من در اون وزن باشم برام غیرقابل باور بود و تا جایی ادامه پیدا کرد که من دیگه کلا نامید شدم . تا اینکه در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم و با بودن در این مسیر به آرامش نسبی رسیدم و با گوش دادن فایل امروز و اینکه شما گفتین که اگر شما حتی یک روز در وزن آیده التون بودین پس دوباره میتونید به وزن آیده التون برسید.  فقط در این مدت به علت نبودن راهنما و جی پی اس از ایستگاه تون رد شدین ولی حالا با پیدا کردن راهنمای خودم میتونم به ایستگاه مورد نظرم برسم خیلی راحت و آسون ولی قبلا با رژیم ها و ورزش های غیر اصولی بدون راهنما و جی پی اس فقط سردرگم بودم ودر حال امتحان کردن همه راه ها به امید اینکه بتونم به مقصد برسم همون طوری که همه ما میدونیم چندین راه برای رسیدن به مقصد هست ولی تنها یک راه درست ترین و هموارترین راه به مقصده که من با امتحان کردن روش های اشتباه هم انرژی و هم وقت زیادی صرف کردم که نهایتاً باعث ناامیدی و درماندگی من شد چون در حال آزمون و خطا بودم ولی لاغری با ذهن همون راهنما و جی پی اس که منو به درست ترین و هموارترین راه هدایت کرده که بدون اینکه انرژی و وقت من مثل روش های دیگه صرف بشه در مسیر درست قرار بگیرم و بتونم به مقصد نهایی خودم برسم . پس فقط باید باور کنم میتونم به اونی وزنی که یک روزی در اون وزن زندگی کردم برسم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/06/23 14:17
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 286 کلمه

      سلام و درود بر استادعزیز و دوستان همراه

      من وقتی فکر میکنم تا سن ۲۱…۲۳ سال حدودا  متناسب بودم چون یادم میاد جشن پسرخاله ام بود ومن لباس شیری رنگ خریدم و پوشیدم اون موقع ها من دانشجو بودم واسترس درس وامتحانات رو داشتم .

      مسیر چاقیم بعد دوران دانشگاه ام استارت خورد بعد رهایی از اونهمه استرس درس و مدرسه .

      آنقدر آرام آرام چاق شدم که به چشم نمی اومد اما وقتی خوب فکر میکنم همون موقع هایی بود که دکمه پایین مانتوم همش کنده میشد و من مقصر خیاط رو میگرفتم که بلد نبود خوب اندازه بگیره .

      مرتب این دکمه کندن ها و دوختنش ادامه داشت و کم کم شاغل شدم اونوقت کلی از نگرانیهام بابت کارپیدا کردن کمتر شد و من آرامش گرفتم و من چون این کد آرامش رو به چاقی ارنباط داده بودم و کم کم چاقیم سرعت بیشتری گرفت .

      به طوریکه همکارام هم بهم میگفتند  و کم کم ترس ونگرانی ها شروع شد و  نسخه های لاغری که دوستان انجام میدادن من انجام میدادم .

      مرتب باورهای چاقی بیشتر شد و تا اونجایی که چاقیم رو به عمه ام نسبت دادن ومرنب حرف وحدیث .

      منم مثل باقی دوستان خیلی تلاش میکردم اما هرسری ترسها ونگرانیها بیشتر میشد ومن به وزن ۷۴ کیلو رسیدم .

      و خدای بزرگ منو هدایت کرد به این مسیر زیبا .

      بله منم تو وزن ۵۸ کیلو بودم وآرام آرام به ۷۴ کیلو رسیدم.

      من یه بار متناسب بودم و رفتارهام شبیه فرد متناسب بود پس باز هم میتونم دوباره به وزن دلخواهم برسم و چقدر خوب هم رسیدم و دوباره تلاش میکنم برای تناسب اندام بیشتر وسلامتی بیشتر  .

      واز gPS هم کمک میگیرم  و باتوحه به احساسم ترس یا شادی. نگرانی یا امید قدم بر میدارم  تا به تناسب دلخواهم برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/06/14 20:38
      مدت عضویت: 613 روز
      امتیاز کاربر: 2916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,335 کلمه

      به نام خداوند راهنمایم

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      استفاده از مسیریاب لاغری 

      همه انسانها روزگاری در خانه امن و زیبای تناسب اندام قرار داشتند چون خداوند همه انسانها رو متناسب خلق کرده و این تناسب همون خونه ی پر از عشق و سلامتی و رویایی ما انسانها است .

      اما انسانهایی که بدلیل اشتباهات رفتاری  و آموزش‌های غلط شروع کردند به رفتن به سفری به نام سفر چاقی از خونه تناسب زدن بیرون و هر روز و هر لحظه در مسیری شروع به مسافرت کردند که اون مسیر پر تلاطم و پر از سنگلاخ و چاله چوله و دست اندازهای وحشتناک بود وخیلی جاده ترسناکی بود جاده ای که بخاطر مشکلاتی که توش تجربه میکردیم حالمون اصلا خوب نبود،

       حتی وقتهایی که فکر میکردیم عاشق پرخوری هستیم و از خوردن لذت میبردیم ،هم ما واقعا حالمون خوب نبود، کلا توی این جاده جز رنج سفر و افسردگی و حال بد و انواع بیماری ،چیزی نصیب ما نمیشد؛

       هر از گاهی از یکنواختی جاده و عذابهاش به تنگ میومدیم و قصد میکردیم این سفر و پایان بدیم ،چون خسته شده بودیم از این سفر اما چون جاده درست و بلد نبودیم و هیچ مسیر یابی هم نداشتیم که ما رو وارد جاده درست کنه، تا برگردیم به خونه عشقمون به خونه تناسبمون و از این سفر خسته کننده برگردیم و نجات پیدا کنیم ،متاسفانه وارد جاده های بیراهه زیادی میشدیم که بسیار پر خطر تر از جاده چاقی بودن ؛

      جاده بیراهه رژیم و ورزشهای آسیب زا 

      یا جاده ی بیراهه داروهای سنتی و صنعتی لاغری

       یا جاده بیراهه عملهای جراحی 

      یا جاده بیراهه استفاده از ابزار لاغری 

      یا جاده بیراهه …………………

      و توی هر کدوم از این جاده های بیراهه احتمال مرگ و بیماری برای ما بسیار زیاد بود، اما از بس از مسیر چاقی به تنگ اومده بودیم و دلمون میخواست این سفر تموم بشه که تن به هر جاده بیراهه ای میدادیم تا نتیجه بگیریم ؛

      تا اینکه اومدیم و از خداوند منان خواستیم ما رو نجات بده و این سفر ملال آور، و برامون تموم کنه و هدایتمون کنه و خدای راهنما و هدایتگر ما ،مثل همیشه لطفش و شامل حالمون کرد و ما رو وارد سایت تناسب فکری کرد، تا از این سایت مسیریاب تهیه کنیم و به خونه برگردیم و لذت ببریم از خونه تناسب و عشقی که خداوند از همون آغاز خلقتمون برامون ساخته بود .

       توی این سایت هم مسیریاب رایگان وجود داشت، هم مسیریابی که باید بهاش و پرداخت کرد، اینجا استاد روشن ضمیری وجود داره که برای پول و مارکت و شغل خودش سایت نزده ،اینجا استادی وجود داره که راهنماست و بسیار قلب پاکی داره و دلش میخواد همه کسانی که وارد سفر چاقی شدن برگردن به خونه عشق و تناسبشون اون به فکر همه بوده و تلاش کرده به کسانی هم که نمیتونن مسیریاب بخرن کمک کنه و مسیریاب رایگان بده و حالا اگر کسی قدر این هدایت و نفهمه و عجله کنه و مسیریاب و خاموش کنه چه رایگان چه دوره ها این دیگه مقصر خودشه که دلش رنج و گمراهی میخواد ؛

      اینجا اینقدر به فکر انسانها و هدایتشون بودن استاد که حتی دوره ها رو خرید مرحله ای کردند و یا حتی در گردونه شانس کلی تخفیف قرار دادن ،پس هیچ وقت شک نکنید و گمان نکنید اینجا برای پول ساخته شده نه این سایت رنگ خدا درش جاریه، به چیزی که میگم ایمان کامل دارم ،چون میدونم تهیه دوره ها چقدر زحمت داره ،چون من معلمم و زمان کرونا باید مجازی تدریس میکردم و ضبط یک ویدئو یا وویس آموزشی ،اینقدر سخت و زمان‌بر بود که آرزو میکردیم کاش کرونا تموم بشه و مدارس حضوری بشه .تازه ما چیزهایی و تدریس میکردیم که قبلا افرادی زحمت تهیه و تدوین اونها رو کشیده بودن یا حتی کشف اون دروس رو و ما فقط باید طوطی وار درسش می‌دادیم ،

      اما استاد روشن برای تک تک این فایلها باید مطلب آماده کنند متن و تصویر و ضبط و و و ……………و واقعا بهای این تلاش و آموزش‌ها هیچ طوری پرداخت نمیشه، استاد روشن با تمام وجودش توی این سایت برای هدایت ما تلاش می‌کنه.

       استاد ممنونم، استاد کلمات قدرت بیان احساس من به محبتها و تشکر بابت این زحمات شما رو ندارن، من با دعا کردن و فرستادن فرکانس‌های عالی به سمت شما و خانواده عزیزتون قدردانی خودم و بیان میکنم ،الان که به اینجای نوشتم رسیدم گریه ام گرفته و اشک شوق بخاطر این حجم از انرژی داره از چشمام میریزه ،خدایا سپاسگزارم برای هدایتم به سمت انسانی که تو برگزیدی تا راهنمای گمراهانی چون من باشه در زندگی ؛

      خوب بریم سراغ ادامه درس امروز

       الان توی سایت تناسب فکری مسیریاب داره ما انسانهای چاق و برمیگردونه به خونه عشق و تناسب ما داریم از سفر چاقی برمیگردیم، ما با مسیر یاب وارد مسیر درست شدیم و یه سفر شیرین و پرخاطره با جاده ای عالی پر از مناظر زیبا ،آسفالت شده و بدون چاله و چوله بدون سنگلاخ و دست انداز پر از عشق و شروع کردیم حالا دیگه مهم نیست کی این سفر تموم میشه و به خونه می‌رسیم 

      لحظه شماری برای برگشتن به خونه مال وقتاییه که راه خسته کننده باشه دیدید بعضی جاها  میریم وقتی برمیگردیم به خونه خودمون میگیم آخيش ،الهی شکر ،برگشتیم خونه ،هیچ جا خونه خود آدم نمیشه؛

       ولی واقعا برای من زیاد پیش اومده که سفری رفتم و اینقدر این سفر بهم لحظه به لحظه اش خوش گذشته با اینکه عاشق خونمونم ولی دلم نمی‌خواسته سفر تموم بشه و برگردم و چقدر هم زیاد اتفاق افتاده به مهمانی یا سفری رفتم و هر لحظه آرزوی برگشتن به خونمون و داشتم و حالم خوب نبوده 

      به شکرانه پروردگارم سفر تناسب فکری جز اون سفرهای هیجان انگیز و دوست داشتنی هستش که دلم نمیخواد تموم بشه وای که چقدر عاشق این سفرم هیجان زده ام و کلی کیف میکنم البته ناگفته نمونه، که خوش گذرونی توی این سفر علاوه بر جاده زیباش بخاطر همسفرهای بی‌نظیرش هم هست هم سفرانی خوش مسافرت مثل همسر عزیزم که بزرگترین حس‌های شادمانی و توی این سفر بهم میده و استادی که حرف نداره و دوستان همگامی که هر کدومشون کوهی از احساس هستند .

      من نمیدونم الان چند کیلو هستم یا سایزم چقدره ولی بسیار احساس تناسب و سبکی دارم دلم هم نمیخواد عدد تعیین کنم برای وزن ایده آلم چون با تعیین هدف و رسیدن به اون عدد احتمال خروج از مسیر بعد کسب نتیجه ،بسیار زیاده برام چون قبلا که رژیم میگرفتم ،میگفتم من اینقدر کیلو بشم عالیه ام و وقتی به اون عدد می‌رسیدم هر روز یک قدم به برگشت چاقی نزدیکتر میشدم .

      اما اینبار اهداف من عددی و سایزی نیست اینبار هدف من تناسب فکریه ،تناسبی که اگه کسبش کنم تا آخر عمرم در خونه زیبای تناسب میمونم و چون سفر تناسب فکری و عاشقانه دوست دارم، یقین دارم حتی اگر به کمک مسیریاب تناسب فکری به خونه عشق و امن تناسبم، هم برسم، باز هم مسافرت تناسب و ترک نمیکنم و با تکرار فایلها و لذت بردن از آموزش‌ها عشق و لذت سفر و از خودم نمیگیرم چون من عاشق مسافرتهایی هستم که توی اونها حالم عالیه و این سفر تناسب فکری جز اون سفرهایی هستش که توش حالم عالیه پس با عشق در مسیر صحیح سفر میکنم و هر روز به خونم نزدیکتر میشم و وقتی به خونم رسیدم هر روز مثل پارک رفتن فایلی و برای حال بی نظیرش با جان دل گوش میدم و میام در سایت و مینویسم و دلی به جاده قشنگ تناسب فکری میزنم من هدفهای مشخص و والایی دارم و برای اون اهدافم نهایت تلاشم و میکنم من شگفتی ساز شگفتی سازان میشم من حیرت انگیزم بله من حیرت انگیزم 

      برای انتخاب نام حیرت انگیز بسیار فکر کردم و با توجه به اهداف و انگیزه هام مناسبترین نام برای خودم و حیرت انگیز دیدم چون من از خرابه ها برج می‌سازم حالا برگشتن از یه سفر خسته کننده چاقی که دیگه چیزی نیست.

       من پر از انرژی هستم 

      من نماد مقاومت هستم

       من سرشار از احساسم 

      موفقیت برای منه

       ،من خستگی ناپذیرم 

      من بی نظیرم 

      و همه کسانی که منو می‌شناسن گواه این خصلت‌های ناب من هستن

       من هر آنچه رو که بخوام بدست میارم

       من عاشق بهتر شدنم 

      من اینجا به یاری خداوند بهترین ورژن خودم و می‌سازم پس پیش به سوی موفقیت 

      الهی به امید تو 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/05/04 09:45
      مدت عضویت: 663 روز
      امتیاز کاربر: 20122 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 697 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی

      من خیلی خوشحالم که توانستم گام 36 را گوش بدهم و با خواندن نظرات دوستان به جواب خیلی از سوالاتم رسیدم 

      استاد وقتی شما گفتید 1- ابتدا باید موانع را برطرف کنیم تا کار به سهولت انجام گیرد و2- باید باور لاغر شدن در خود را روزبه روز تقویت کنید و ایمان کامل داشته باشیم که لاغر خواهیم شد  3- نحوه کسب نتیجه خیلی مهم است و 4- نتیجه ماندگاری وزن خیلی مهم تر از همه است فهمیدم که تمام این 4 مرحله به هم وابسته هستند و اگر یکی را انجام ندهیم یک حلقه مفقودی در این بین است و کار لاغر شدن ما را سخت میکنه چون اول باید تناسب فکر صورت پذیرد و دوم تناسب جسم انجام شود 

      معنی جمله ی من دوست دارم لاغر بشوم تا باور داشته باشم لاغر میشوم خیلی باهم متفاوت است و چقدر زیبا این مفاهیم را ازهم تفکیک نمودید 

      4 سوال که گفتید پاسخ بدهیم 

      1- وزن الان 89 کیلو                                                2- چند کیلو اضافه وزن داری ؟ 30کیلو 

      وزن ایده ال من چقدر است ؟ 60کیلو                           4- تا حالا دراین وزن بودی ؟ بله در دوران نوجوانی 

      من خیلی خوشحال شدم که درجواب سوال 4 جواب بله دادم چون هنوز رسیدن به وزن ایده ال در ذهن من پررنگ است فرض کنیم من در اتوبان زندگی هستم وقتی به تابلو وزن ایده ال یعنی 60کیلو رسیدم چون با سرعت خیلی بالا در حرکت بودم آن تابلو را ندیدم واز آن رد شدم و الان با وزن 89 و با خستگی زیاد با استفاده از gps تناسب فکری میخواهم انشاالله به مقصدو وزن ایده ال  برسم ولی با سرعت مجاز چون که با شنیدن و اشتیاق رسیدن به سرزمین لاغرها از مسیر هم لذت کافی را ببرم و دوباره از بعضی از تابلوها و مناظر عبور نکنم 

      • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟احساس شک که ایا لاغر میشوم یا وسط کار رها میکنم 
      • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟ سخت بوده چون ساعت و مقدار غذا را برای ما مشخص میکرد ولی در چاقی هرچه دوست داشتیم میخوردیم 
      • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟ چون نتوانستم طبق زمان و مقدار آن رژیم در طولانی مدت استفاده کنم 
      • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟ حداقل 6 ماه 
      • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟ رضایت ندارم چون اگر داشتم با علاقه ادامه داده بودم 
      • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟ دیگر نگران خوردن مقدار غذا و رعایت زمان و نوع غذایی که میخورم نیستم و با احساس لذت غذا میخورم 
      • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟ احساس بسیار خوب و عالی چون که بسیار به آگاهیهای من اضافه شده و یقین پیدا کردم این روش بهترین روش لاغری است 
      • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟ دقیقا درست است مخالف چاقی لاغری است و این مسیر دوباندی است و ما باید از باند مخالف برگردیم تا به  لاغری و وزن ایده ال برسیم 
      • وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟ 60کیلو بله قبلا حتما دراین وزن بودم که الان 89 کیلو شدم 
      • در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟ خیر اصلا سختی نداشته و با سرعت از این وزن عبور کردم 
      • به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا؟ خیر چون من قبلا هم توانستم به راحتی و بدون زحمت به این وزن برسم 
      • برداشت خود از محتوای ویدیوی آموزشی را به شکل شرح انشایی بنویسید. استاد از شما ممنون که در این محتوای آموزشی قشنگ مسیر چاق شدن و برگشت به لاغری را برایمان ترسیم کردید 
      •  
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 168 کلمه

      سلام استاد عزیزم

      وای ک شما تا ته چاقی لاغری رفتینا 

      اینو از جایی میشه فهمید که واقعا ما رو به عقب برمیگرونید دلایل چاقی رو برامون واضح تر میکنید

      آخه کی به ذهنش میرسه آره من ی روزی واقعا ۵۸ کیلو بودم 

      به هرکی بگی چنان با حسرتی میگم آره وزنی ک میخوام ۵۸ انگار ن انگار ک بابا من خودم ی روزی تو این وزن بودم

      به نظرم شما رفتین از ذهن ناخودگاه دزدی کردین 

      گولش زدین همون ذهنی ک پنهون کرده وزنی ک قبلا توش بودیم رو

      هممون میگم که الان چه وزنی هستیم 

      ولی کسی اصلا برنمیگرده عقب 

      ما در هر گام از این صدگام  هر سری عوامل چاقی رو بررسی میکنیم هرسری از همین راهی ک اومدیم برمیگردیم عقب

      به کمک شما GPS ذهن رو روشن میکنیم و برمیگردیم عقب بله بعد روشن کردن به ذهنمون آدرس میدیم خب منو ببر به وزن ۵۸ کیلو 

      چون برای من شادی و نشاط میاره این لاغری این باریک بودن واقعا هیچی لذت بخش تر از باربی بودن نیس 

      الهی شکرت ب خاطر این سایت و این اطلاعات

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1401/12/03 01:10
      مدت عضویت: 894 روز
      امتیاز کاربر: 34379 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 682 کلمه

      به نام خدای یگانه 

      باتشکر از استاد و خسته نباشید،بله کاملا درست است منم دقیقا هر وقت مقداری نگران می شوم اتفاقا همین فکرها می کنم وهر وقت یادم می‌آید در فکر تجسم خودم در لاغری هستم ولی چون تصویری از لاغری خودم تا به حال نداشتم یک مقداری تجسمش برایم سخت است.

      ولی دوستانی که اول وزن متناسبی داشتند به مراتب می توانند تجسم سازی بهتری ازین موضوع داشته باشند وبرای آنها کاملا راحت تر می باشد.بله من الان فلان وزن هستم فلان مقدار اضافه دارم دوست دارم در وزن مورد نظر باشم.ولی  ایا تا به حال من در این وزن بوده ام خوب حتما بوده ام مطمعنا بوده ام خوب ولی متاسفانه یادم نمی‌آید که چه زمانی در این وزن بوده ام ولی این که من یادم نمی آید دلیل بر این نمی شود که من تا به حال در این وزن نبوده ام واگر کسی بگوید که تا به حال در وزن مورد علاقه اش نبوده این حرف کاملا نادرست می باشد 

      واین به این معناست که او گذشته خود را انکار می کند ودر واقع باور پذیری او برای رسیدن به همان وزنی که قبلا بوده خیلی کم می باشد.اتفاقا من به عناوین مختلف برای خودم برای لاغری تجسم سازی می کنم‌ ولی بعضی اوقات ذهن انسان فراموش می کند ولی دلم می خواهد همیشه یادم باشد وهمین تجسم سازی‌ها را برای خودم انجام دهم.

      استاد مثال چی پی اس یا مسیریاب را آوردند.اتفاقا برای این که این موضوع برایم باور پذیر تر شود 

      مثلا همین چن روز اخیر به‌ خودم گفتم خوب من آخرین بار که کمترین وزنی که یادم می آید در کلاس چهارم و یا پنجم ابتدایی بوده‌ام وبه خودم گفتم پس من در اون زمان این وزن را داشتم وباز هم به آن وزن می رسم وحتی کمتر از آن هم می شوم وبه خودم تکرار کردم من در کلاس چهارم در ان‌ وزن بوده ام پس این برایم دور و غیر ممکن نمی باشد 

      پس من حتما به آن وزن می رسم واین طور به خودم آرامش دادم واز این ور قضیه نگاه کردم من به آن وزن می رسم چون اول در آن وزن بوده ام..

      خوب من میگم در مسیر سربالایی چاقی بوده ام سربالایی که پراز سختی وونفس نفس زدن وپراز سنگلاخ بوده من داشتم حرکت می کردم سربالایی که مرا به چاقی رسانده بود ولی الان در‌ سرازیری هستم در سرپایینی لاغری هستم مسیرم رابه سمت لاغری برگشت داده ام پس من در سراشیبی لاغری به سمت لاغری و سلامتی پیش می روم.

      مثلا اگر الان از کسی بپرسیم ایا شما نوزادی خودت را به یاد می آوری؟مسلما می گوید نه ولی اگر بپرسیم که آیا از اول نوزاد بوده ای یا نه،آیا می تواند بگوید نه،من تا به حال نوزاد نبوده ام،چون به خاطر نمی آورم،پس محققادوران نوزادی را پشت سر گذاشته است،در مورد لاغری هم همین طور صدق می کند پس ما دوران لاغری خودمان را در یک مقطع و دورانی ولو یک روز هم که بوده باشد پشت سر گذاشته ایم.یک مورد در مورد قدرت عجیب ذهن برایم پیش آمد دیروز که کاملا مرا شگفت زده کرده است.

      من دیروز غروب داروی قندم را خوردم که روزی یک عدد باید مصرف کنم یک مرتبه به خودم گفتم نکنه امروز من خورده باشم چون موقع ظهر هم یک عدد قرص خورده بودم ولی یادم رفت چه قرصی بوده، ناگهان استرس خیلی شدیدی بهم دست داد به خودم گفتم اگه دوتا خورده باشم چه کار کنم همش داشتم فکر می کردم حالم بد نشود یک لحظه احساس کردم حال جسمیم دارد عوض می شود همش به ذهنم فشار آوردم که آیا من امروز قرصم را خوردم یا نه.که یادم آمد که یک کپسول مسکن مصرف کرده بودم وخیالم راحت شد که من فقط یک قرص قند مصرف کردم.

      واینجا من با یک تجربه شخصی متوجه شدم که ذهن ما چقدر قدرت بالای دارد و چطور می تواند بر جسم ما تاثیر گذار باشد من با اینکه دارو نخورده بودم وهمین که فکر کردم خوردم داشتم باور می کردم که داروی اضافه خوردم واین تلقین من داشت بر جسم من اثر می گذاشت در حالی که من اصلا نخورده بودم.

      ودراینجا من واقعا به قدرت شگفت انگیز ذهن پی بردم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/12/01 08:54
      مدت عضویت: 764 روز
      امتیاز کاربر: 12610 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,052 کلمه

      سلام و درود.

      گام ۳۶ 

      جی پی اس لاغری خود را روشن کنید . 

      خیلی جالب بود این فایل . منم تقریبا داشتم یه تجسمی برای خودم میساختم که باید در ذهنم از چاقی عبور کنم تا بتونم مقصدم رو متصور بشم . ولی با تجسم خودمم ایستگاه لاغری رو بعد از ایستگاه چاقی میدونستم .  اما به نظرم این تجسم راحتتره . اینکه مسیر لاغری قبل از مسیر چاقی بوده و  فقط کافیه همون مسیر رو برگردی . 

      چون ما زمانی در  وزن ایده آلمون بودیم . 

      از ایستگاه مثلا ۶۰ کیلو عبور کردیم . لازم نیست  انرژی اضافه بزاریم . 

      ما برای چاق شدن انرژی اضافه گذاشتیم و راه زیادی رو طی کردیم  

      فقط کافیه به نقطه ی امن قبلیمون برگردیم .

      چاقی نقطه امن ما نیست . 

      وزن ایده آلمون نقطه ی امنه .

      فقط کافیه باورش کنیم که من دوباره میتونم به نقطه ی امن قبلیم برگردم . 

      شاید چندین سال پیش من در وزن ایده آلم بودم .

      چیزی که یادم میاد ترس از چاقی رو اون زمانم در خودم ایجاد کرده بودم . نیروی ترس از چاقی نیروی اضافه ای بود که من با خودم حمل کردم و چاقتر و چاقتر کردم خودم رو . 

      من از ابزار ترس برای چاق شدن خودم استفاده کردم . سوخت بنزین ماشین من برای چاقی ترس بود . من با ترسهام خودم رو هر روز باد کردم . 

      من مثل یه بادکنک خودم رو هر روز و هر لحظه با هوای ترس  باد کردم . 

      و الان فقط کافیه هوای بادکنک رو خارج کنم . 

      بادکنک کوچیک میشه . 

      نیروی اضافه نزارم .

      نترسم . 

      غذا رو عامل چاقی خودم ندونم . 

      برخورد صحیحم  و با مواد غذایی ادامه بدم . 

      از فرمولهای چاقی استفاده نکنم . 

      از حسرت و حسادت و نومیدی و نفرت و خشم و ترس و تردید و عجله و سرزنش و غم و جنگ و مبارزه و غرور  استفاده نکنم . 

      سوخت اضافه به خودم ندم . 

      سوخت ماشین من دیدن خودم و تواناییهامه . 

      سوخت ماشین من سپاسگزاری و لذت بردن از داشته هامه . 

      سوخت ماشین من امیده .

      سوخت ماشین من عشقه . 

      سوخت ماشین من ایمان و امنیته . 

      سوخت ماشین من احساس اطمینان و یقینه . 

      سوخت ماشین من آرامش و راحتیه . 

      سوخت ماشین من تایید کردنه . 

      سوخت ماشین من شادیه . 

      سوخت ماشین من استفاده از نیروی صلح خود با دیگرانه . 

      سوخت ماشین من عزت نفسه . 

      راحتش کنم  . با هر تصوری که میشه راه لاغر بودن رو  برای خودم راحت کنم 

      من زمانی در وزن ایده آل بودم پس الانم میتونم با کم کردن انرژیهای منفی خودم دور برگرد کنم . 

      برگردم به خونه خودم . برگردم به آرامشم .

      برگردم به عشق . برگردم به شادی . برگردم به صلح . برگردم به ایمان . برگردم به حال خوب . برگردم و با این نیروها حرکت کنم . 

      من از مسیر امنیت خارج شدم و حالا که جی پی اسم رو روشن کردم دیدم من به جای استفاده از حال خوب  حال بد رو همسفر خودم کردم .

      من همراهان خوبم رو در وزن ایده آلم جا گذاشتم و هر روز و هر روز مسافرانی به خودم اضافه کردم که مسیرشون از مسیر من جدا بود . من خودم رو با اونا همراه کردم . الانم فقط لازمه مسافرینم رو تغییر بدم . 

      من مسافر غم و اندوه رو به مقصدش رسوندم بقیه راهش رو با یه ماشین دیگه بره ‌ . هدف غم و اندوه شهر غم بود . من  اون رو توی ماشین خودم نگهش داشتم و به مسافرین دیگه توجه نکردم .  امید دوست داره برگرده به شهر امید . آرامش دوست داره برگرده به شهر آرام خودش   . 

      من همراهان ایده آل تری  برای سفرم انتخاب می کنم و دوباره برمیگردم  . 

      چون حرکت کردن همراه شادی مسیر رو دلپذیرتر می کنه .

      حرکت کردن با تایید مسیرم  و دلپذیرتر می کنه . 

      حرکت کردن با عزت نفس صلح با خود و دیگران .عشق به خود و دیگران . امید داشتن و سایر احساسات خوب خیلی راحتتره .

      من برمیگردم . 

      چون لاغر بودن شهر آرامش و شادی و صلح و تایید و امنیته . شهر سپاسگزار بودن و لذت بردن از نعماته . 

      من در لاغر بودن ایمن هستم .

      به شهر امن خودم برمیگردم . 

      دیگه توجهم رو میبرم سمت مسافرینی که تا حالا به صداشون کمتر گوش میدادم . 

      فقط همین تغییر مسیر زندگی منو تغییر میده .

      اینکه به حرف شیر گوش بدم یا به حرف سگ . 

      این منم که به صدای اونها توجه می کنم . 

      من در درس دیروز یاد گرفتم گفتگوهای خودم رو هم در مسیر لاغری بیارم و سطح عظیمی از لاغر شدن رو شناختم . 

      صحبتهایی که با خودم می کنم جهت صحبتهای ذهنم رو معلوم می کنه . 

      خودم وقتی شاد باشم ذهن منم در جهت شادی با من حرف میزنه . 

      خودم وقتی ایمان داشته باشم ذهن منم گفتگوهاش در مسیر ایمان میشه . 

      من فقط خودم رو باید تغییر بدم و با تغییر خودم ذهنیتم عاداتم احساساتم گفتگوهام و اعمالم رو به جهت لاغری برمیگردونم . در جهت امنیت و آرامش . 

      من دیگه لازم نیست نیروی عظیم ناخواداگاه رو تغییر بدم . 

      من همین جهت ۲ درصد نیروی خوداگاه رو تغییر بدم نیروی عظیم ناخوداگاه خود به خود تغییر می کنه . درست مثل موتور یا ماشین فقط یه فرمون رو یکبار تغییر بدیم و جهت رو برگردونیم کل ماشین بزرگ وجودمون خودبه خود برمیگرده . 

      چرخوندن جهت فرمان هم خیلی راحته چون اون کارش گردشه .  لازم نیست نیروی اضافه صرف کنیم . 

      فقط کافیه به جای اینکه با خودمون صحبتهای سرزنش کننده داشته باشیم صحبت های تایید کننده داشته باشیم .

      به جای اینکه نگاه به زندگی دیگران کنیم و حسرتشون رو بخوریم نگاه به زندگی خودمون کنیم و سپاسگزار داشته هامون باشیم و لذتش رو ببریم . 

      خدایا چقدر مسیر لاغر شدن راحت شده . 

      فقط منم که باید انتخاب کنم . آیا میخوام در رنج و سختی ادامه بدم یا فرمون رو برگردونم و در جهت آسونی و لذت برگردم . 

      واقعا امروز که گام ۳۶ هست من به کلی شناخت در مورد خودم رسیدم . در مورد حرکتم . در مورد شخصیتم . در مورد مسیرم . 

      واقعا حرفاتون انسان رو به فکر کردن تشویق می کنه . 

      با وجود مسیری به این راحتی کیه که واقعا لاغر بودن رو انتخاب نکنه . 

      هر چقدر بیشتر مسیر رو میشناسم و راحتیاش رو بهتر دلم میخواد در این مسیر حرکت کنم . 

      من فقط باید شهر اصلی لاغری رو بهتر بشناسم تا حالا هم که ما راه لاغری رو انتخاب نمیکردیم چون برامون بد معرفیش کردن . 

      من میتونم لاغر بشم . 

      من میتونم لاغر بشم .

      فقط همینو که تغییر بدم به شهر زیبای لاغری وارد میشم . 

      من میتونم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/11/28 15:21
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 170 کلمه

      بنام خدا 

      عرض سلام خدمت همه ی دوستان و استاد روشن 

      فایل ۳۶

      من این فایل را بارها گوش کردم و هر بار یه نکته جدید برام داشته 

      من از اوایل جوانی شروع به چاق شدن کردم البته اول فکر نمیکردم که چاقی خیلی هم خوبه چون دیگران خیلی تشویق میکردن و من هم کاری ن هشتم اصلا نگران نبودم بعد باور داشتم ‌که مواد غذایی چاقم می‌‌کنه تا اینکه چند سال گذشت و من چاقتر ‌کنم برا ازدواجم دچار مشکل شدم برا لباسم و نگرانی های من بیشتر شد رژیم های من شروع شد ورزش کردن دمنوش خوردن صحبت کردن در مورد چاقی تنفرم از خودم دوست نداشتم خودم را تو آینه ببینم ووووو اینها همه هر کدوم به نوبت یک مانع لاغری بودن و من در این باند چاقی میتازیدم و هیچ نتیجه ای هم نداشت و الان من الان میخوام از باند مخالف برگردم از طریق آموزش ذهنی برای لاغری و تنها روشی که می‌توان برای همیشه لاغر شد و من هر روز ادامه میدم و پیش به سوی لاغری .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/25 10:44
      مدت عضویت: 744 روز
      امتیاز کاربر: 57316 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 559 کلمه

      سلام بر کسانی که باور کردن میتونن لاغر شن سلام برکسانی که باور کردن میسر برگشت واقعا زیباست جاده خیلی ددل انگیزه وروح بخشه باور کردن فقط فقط ایستگاه عشقشون رعد کردن  زمانی تویی این ایستگاه بودن پارک کردن از هوایی داشتنش لذت بردن ولی قدرشو ندوستن ازش رعد شدن حالا دلشون هوایی برگشتن به اون مکان داره ولی دچار شک نا امیدی افکار نادرست عادتهای اشتباه  وبرترنش اصلا من تو اون ایستگاه بودم شما نبودید کی بوده.

      من خودم رکورد داره این مسیرم فکر کنم پیش کسوتم تویی مسیر برگشت حدود ۴۰ سالی هست من از ایستکاه عشقم وزن مورد نظرم گذشتم برای من سختره ورویایی شده چون زمانی زیادی از دست دادم شاید قبل از ورد به سایت باورش برای منی با ابن شرایط اصلا اصلا قابل قبول نبود که میشه حتما میسه من در مرحله شدنش هم شک داشتم جه برسه به حتما میشه .

      حالا بعدازورد به سایت با یقین اطمینان دل قرص با ارامش واحساس خوب به خودم وشما غزیز میگم به ایستگاه مورد نظرت میرسی .چون مسیر یاب روشن کردی از میسر درست میرسی .

      سالها یپیش ما برای رفتن به مشهد تو شمال بودیم از یی جونی مسیر پرسیدیم اون جوان خدا خیرش بده ادرسی به ما داد گفت ازاین مسیر زودتر میرسی به مسیر اصلی کوتاهتره زمان کمتری تو مسیرهستی 

      از پی پیر مرد سوال کردیم اون به ما گفت میسر خوبی نیست .

      از میسر همشکی برید ولی ما چون جوان بودیم گوش نکرده تومسیر تازه افتادیم چشموتون روز بد نبینه یی مسر سیاه تاریک که چشم چشمو نمی دید کسی جز ما نبود اطراف تاریکی مطلق دست اندزهایی بلند وماشین سالم دچارخرابی نور شد به یی سختی نور ماشین درست کردیم با کلی سختی میسر اصلی پیدا کردیم تو مسیر که افتادیم من دیدم ما تویی نیزار  کامل قرار داستیم .واطرافمون بخاطر ابن تاریکی مطلق بوده.

      ابن همون رژیمهای اشتباه بود ومسیر اشتباه ای کاش اون زمان مسر یاب داشتیم وزد خودمن ا اون وضعیت نجات می دابم .

      حالا به شما خودم میگم باور کنید که میشه باور کنید که ما اموزش دیدیم مسیر یاب روشن کردیم دیگه کم نمشیم اون رمان که ما کم میشدیم مسیر  خوب رو نمشناختیم اگه ما رو تو مسیراشتباه انداختن تقصیر مانبود خوشون بلد مسیرنبودن

      من شما برای رسیدن به نتیجه باید افکار وعادتهای اشتباه شناسی کنیم در برطرف کردنش عملی انجام بدبم نتیجه از فکر خودمون بیشتره اولش احساس ارامش وحس خوبه که من به شخصه دارم از بودنش تا به مقصد رسیدن لذت میبرم

        خداوند مارو تویی این مسیر انداخته به انتخاب خداوند ابمان دادم دلسرد نمیشم گام به گام حلو میره عجله نمکنم من ارارم ارام گرم به گرم به این وضعیت رسیدم درمسیر برگشت هم ارارمارام گرم به گرم کم مبکنم وبا افتخار ار مسیر برگشت بیشترین لذت میبرم. اطلاعات زیاد میشه جیزهای خوبه علاو بر لاغریی یادمیگیرم تودنیای جدید وارد شدم حس خوب داشتن ابن دنیا به ادم توان حرکت میده ایده میده من کسی هستم که روز اول برای نوشتن دیگاهم فقط توستم چند خطی بنوسم دیدم باز شده بهتراطرافم میبینم وعلت مشکل دارم کم کم متوجه میشم چرا ۴۲ روز پیش این طور نبودم همه همه بخاطر قرار گرفتن توی ابنجاست تناسب فکری

      ره رو ان نیست که گهی تند گهی خسته رود 

                                 ره رو ان است که اهسته پوسته رود 

                   حق نکه دارتون یاحق درپناه خدا

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 694 کلمه

                “به  نام ”او” که  بخشنده است  و  مهربان “

      سلام به دوستان ندیده ولی هم مسیرم و استاد گرامی ؛

      گام سی و ششم : GPS لاغر شدن را روشن کنید !!!

      خداوند بزرگ را سپاس گزارم که به من توفیق داده است که امروز ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ بتوانم گام سی و ششم را بردارم . در زندگی همه ی ما ،مسیرهای زیادی برای پیمودن وجود دارد که توسط خود ما انتخاب می شوند و خود ما تصمیم می گیریم که از کدام مسیر عبور کنیم و آن را طی کنیم تا به مقصد نهایی خود برسیم.قطعا هر راه و مسیری شامل مسیر رفت و برگشت می باشد که با توجه به مقصد ما مشخص می شود که باید از کدام مسیر عبور کنیم.در زمینه ی لاغری و چاقی می توان گفت که ما از مسیر درست و صحیح لاغری عبور کرده ایم و در طول مسیر منحرف شده ایم و وارد مسیر نادرست و غلط چاقی شده ایم و آنقدر در این مسیر طی طریق کرده ایم که مسیر درست را گم کرده ایم غافل از آنکه مسیر چاقی و چاق شدن ، مسیر رفت است و مسیر لاغری و تناسب ، مسیر برگشت می باشد و ما با توجه به تابلوها و راهنماهایی که در طول مسیر وجود دارد می توانیم به راحتی از  پیمودن مسیر اشتباه دست بر داشته و با یک دور زدن خود را وارد مسیر برگشت کنیم تا به مقصد خود یعنی لاغری و تناسب اندام برسیم .درست زمانی که در مسیر برگشت و درست قرار گرفتیم باید مسیر یاب یا GPS مسیر خود را روشن کنیم تا راحت تر و بهتر به مقصد نهایی خود برسیم و هر گاه از راه و مسیر درست منحرف و یا خارج شدیم بتوانیم از طریق راهنما یا GPS موجود ، دوباره به مسیر درست هدایت شویم و راه خود را به خوبی ادامه دهیم .قطعا می توانم بگوئیم که مسیر درست ، با لاغری با ذهن ، هم سو می باشد و در واقع مسیر لاغری با ذهن همان مسیر درست و صحیح می باشد و نقش خود استاد عطار روشن به این دلیل که خود استاد این مسیر را به خوبی و به شایستگی طی کرده اند به عنوان یک راهنمای خوب و کار بلد به حساب می آید که در زمان مناسب ما را به مسیر درست هدایت می کنند تا راحت تر و بهتر به مقصد خود که لاغری است برسیم و این خیلی مطمئن و آرامش بخش است و باعث می شود که من و شما دوستان هم مسیر با خیال راحت و آرامش کامل و بدون ترس و نگرانی به راه و مسیر خود ادامه دهیم .مطمئنا وقتی که ما یک مسیر را برای پیمودن انتخاب می کنیم در طول مسیر از ایستگاه های مختلفی رد می شویم و گاهی زمانی را در یک ایستگاه به خصوص توقف می کنیم و زمانی را در آن ایستگاه سپری می کنیم .وقتی من و شما عزیزان در طول زندگی خود دچار چاقی و اضافه وزن شده ایم به یکباره و یک شبه این وزن جدید را به دست نیاورده ایم و آن را گرم به گرم و کیلو به کیلو به جسم خود اضافه کرده ایم پس حتما در یک برهه از زمان من و شما دوستان هم ، در وزن ایده آل خود بوده ایم و چون شاید زمان زیادی است که از آن ایستگاه رد شده ایم و گذشته ایم به سختی به یاد می آوریم اما به طور حتم ما هم در آن ایستگاه بوده ایم و توقف داشته ایم و باز هم در مسیر برگشت مطمئنا دوباره به آن ایستگاه خواهیم رسید و توقف خواهیم کرد و از حال و هوا و شرایط خوب و لذت بخش آن استفاده می کنیم و لذت می بریم . من که مطمئنم دوباره به آنجا میرسم اما نه با عجله بلکه با صبر و شکیبایی و مانند مسیر رفت خودم ، قدم به قدم ولی پیوسته و به هر حال من دوباره به ایستگاه مورد نظر خودم خواهم رسید و از آن لذت خواهم برد ، شما هم همین طور دوستان هم مسیر عزیز چون لاغر شدن آسان ترین و راحت ترین کار دنیاست کافی است که باور و ایمان داشته باشید.

      “ یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 122 کلمه

      به نام خدا وسالم به استاد ارجمند چه زیبا استاد به یادم آورد که  من هم روزی اون وزن ایده الم را داشتم ودیدم که چقدر تو اون وزن متناسب ولاغر بودم استاد گرامی من همیشه خودم را چاق میدونستم فکر میکردم که من از همان اول چاق بودم اما الان با شنیدن گفته هاتون واقعا راست گفتید که اگه من الان تو این وزن هستم یه دفعه به این وزن نرسیدم کم کم به این وزن رسیدم پس مطمئنا من یه زمانی وزن ایده آلی داشتم پس من میتونم بازهم به اون وزن ایده الم میرسم ممنون از استاد عزیز که  ذهنمون را باز کردن و مارا نسبت به خودم گذشتم روشن کردن  و باعث شدن که متوجه اشتباهم بشم 🌹🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Sara
      1401/09/07 21:28
      مدت عضویت: 852 روز
      امتیاز کاربر: 7704 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 90 کلمه

      سلام خدمت استاد گرامی و همراهان محترم. چقدر لذت بخش بود یادآوری وزن ایده آلی که یک روز که نه،۳ سال در اون بودم و استاد چه زیبا شفاف سازی کردند و تصویر اون دوران رو به صورت نزدیک ترین تصویر ممکن تو ذهنم درآوردن.یاداودی اون همه لباس زیبا که به قشنگ ترین حالت  به تنم می‌نشستن. حس سبکبالی که تو اون وزن داشتم.حق انتخاب زیادی که تو رنگ و مدل داشتم .هیچ محدودیت و ممنوعیتی برام وجود نداشت .و خیلی خوشحالم که تو مسیر بازگشت به اون ایستگاه هستم‌

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/06/02 19:24
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 693 کلمه

      به نام خدا

      منم که مدتیه برگشتم تقریبا به ایستگاهی که ردش کرده بودم ایستگاه دل انگیز متناسب شدن 

       .  GPS لاغری تو این مسیر کمکم کرد که هر لحظه متوجه بشوم کدوم قسمت مسیرم .

      میخام بگم حال وهوای اینجا خیلی خوبه .  تو مسیر متناسب شدن خیلی مراقب بودم وحواسم به GPSام بود که مبادا مسیر رو بیراهه برم .

      یه جاهایی دست انداز حرفهای منفی دیگران بود که میخاست منحرفم کنه نزاشتم . ومصمم جلو رفتم 

      همش هوا صاف ودل انگیز نبود گاه گاهی بنا به دلایل مختلف سرعتم کم میشد ولی نمیزاشتم ماشینم خاموش بشه .

      جاهایی سوخت کم میاوردم اما با خودم صحبت میکردم واستاد  ودوستان شگفت انگیز رو میدیدم و ادامه میدادم .

      فکر میکردم همه جای بدنم وزن کم بکنه این شکمم همین جوری میمونه واحساسم میخاست بد بشع اما میگفتم اینهمه دوستان واستاد تونستن پس من چرا نتونم .

      همشون با قدرت ذهن شون تونستن لاغر بشن پس منم میتونم .

      تغییرات  اساسی من از ۱۳ بدر امسال یهو سرعت گرفت طوریکه خالم اینا برای عید اومدن خونه ما زباد متوجه لاغری من نشدن اما مرداد ماه که دوباره خونمون اومدن خیلی تعجب کردن و ازم خاستن اینقد خودم رو لاغر نکنم .

      اونها فکر میکردن من با رژیم و پیاده روی وزن خودم رو کم کردم منم سکوت کردم و لذت میبردم .

      کم کم یکی یکی بهم میگفتن و دلیلشو میپرسیدن چی کار کردم .

      راستش اوایل میترسیدم منو مسخره کنند بگم با ذهنم لاغر شدم . 

      اما الانا میگم بخان باور کنن بخان باور نکنن . خوب من میگم ولی اصراری به واردشدن اونها دراین دوره ندارم .

      تو مدارش باشن خودشان هدایت میشن و دنبال میکنن آموزشها رو .

      هنوز که هنوزه فرد متناسبی میبینم ذوق میکنم و لذت میبرم و تو دلم تحسینش میکنم که با وارد کردن باورهای مخرب چاقی فرمولهای فابریکی ذهنشون رو دستکاری نکردن .

      دوستان وقتی نتیجه منو میبینن و در کامنتهام بهم میگن چی کار کردی بهمون بگو .

      همین جا اعلام میکنم به خدا همین فایل ها. همین متن های قبل فایل ها . همین کامنتهای دوستان . و نوشتن کامنت برای هر فایل و تمرینات عملی وتفکر درمورد باورهای مخربم کمکم کرد که متناسب بشوم .

      نه هیچ چیز دیگه .آموزشهای استاد آنقدر کامل و ساده وشیواست که احتیاج به هیچ چیز دیگه نیست.

      من چون عاشق متناسب شدن بودم  وقت گذاشتم برای این کار .

      و بهترین زمان که دوربرم سکوت باشه وکسی پیشم نباشه صداش رو بلند میکردم و گوش میدادم و یک دفتر داشتم و نکات مهم رو حین گوش دادن مینوشتم و فکر میکردم وبازم فکر میکردم که من اینجا اون موقع چطور عمل کردم 

      بعدش تمامی متن قبل فایل رو میخوندم . شاید باورتان نشه اما من تمامی کامنتهای دوره ۱۲ قدم و صد گام همه رو خوندم ودیدگاه بچه ها کمکم کرد اگه حواسم به یه فرمول مخرب نبود یهو مخم سوت میکشید و پیداش میکردم و سریع مینوشتم .

      همین کار رو میکردم ومرتب ادامه میدادم . موقع خواب فکرم میرفت سمت گذشتم که من از کجا چاقیم شدت گرفت و چی شد اون موقع .

      البته همه اونها رو مو به مو توکامنتهام نوشتم .

      کاش سایت این امکان رو داشت که نام کاربر رو میزدیم تمامی کامنتهای که با اون شماره موبایل ثبت شد میومد .

      چون الان اگه بخام همشو بگم شاید یه کتاب بشه.

      من فقط جمعه ها فایل گوش نمیدادم . حتی موقعی که کرونا گرفتم واصلا اشتهام رفت و تو وضعیت بسیار بدی بودم به طوریکه دستام قدرت نوشتن نداشت اما گوش میدادم وفکر میکردم وخدا رو شاهد میگیرم یه باور مخرب رو همون هفته ها پیدا کردم .

      منم مثل همتون جاهایی کم مباوردم . سرزنش اطرافیان داشتم . گاهی بد رفتار میکردم اما ادامه میدادم و این GPS

      خیلی بهم کمک کرد تا متوجه باشم کجای کارم .

      هر صبح که میرفتم بیرون به خودم میگفتم حواسم باشه ببینم کیا متناسبن وتحسینشون کنم و کیا رو فکر میکردم الان باید طبق باورهام چاق باشن اما لاغرن .واونها رو به خودم گوشزد میکردم که نگاه باورت اشتباه بود ‌ پس چرا این آقا متناسبه و….

      خدا رو شاکرم بابت هدایت به این سایت آموزشی که چگونه زیستن رو بهم آموخت .

      از استاد عالیقدر هم سپاسگزارم بابت آموزشهای بی بدلیلش .که عاشقانه کمکمون میکنن تا با قدرت ذهن خودمان به راحتی متناسب بشیم و از زندگی لذت بیشتری ببریم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار عشق
        1401/06/03 11:42
        مدت عضویت: 1992 روز
        امتیاز کاربر: 4727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 88 کلمه

        اینو می‌گن یه دیدگاه تاثیر گذار!

        مثل چراغی می‌مونه که رهروان مسیر لاغری با ذهن روشن می‌کنن‌ تا نور دل‌انگیز و امیدبخششو اونایی که در حال پیشروی هستن ببینن و دلشون گرم شه و با قدرت بیشتری ادامه بدن. 

        یه یاداوری مجدد تا یادمون باشه برای لاغر شدن  به هیچ  چیز نیاز نداریم جز وقت گذاشتن و تفکر در مورد لاغری ذهنی و بقیه کارها رو میتونیم با خیال راحت به همون بدنی بسپریم که قبلا با توجه به چاقی چاقش کردیم. به خودش بسپریم تا این دفعه لاغر بشه. 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار Shahrbanou
        1401/06/03 22:51
        مدت عضویت: 1672 روز
        امتیاز کاربر: 28681 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 50 کلمه

        دوست  عزیز  خانم متناسب شاد سلام ،

        وقت بخیر 

        این همون دیدگاهیه که از شما به عنوان یک‌هنرجوی موفق لاغری  انتظارشو داشتم  ….

        حتما در اولین فرصت  احتمالا پس فردا  تنظیمش می کنم  به عنوان  راهنمای یک شگفتی ساز دیگر  و به  قسمت  مربوطه  می فرستم …

        ممنون از این نظر و دیدگاه عالی 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار mrmr19791357@gmail.com
        1401/12/02 23:08
        مدت عضویت: 894 روز
        امتیاز کاربر: 34379 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 215 کلمه

        سلام وای دوست عزیزم خیلی لذت بردم از نوشتتون وهیجان زده شدم خدارو شکر خدارو شکر که شما راضی هستید از نتایتتون بازم خداوند شکر که من نوشته شخصی رو خوندم که کاملا راضی بوده واقعا نور امیدم بیشتر شده آرامشم بیشتر شده خیلی دلگرمی گرفتم خیلی روحیه گرفتم من بعضی کامنتهای منفی رو می خوندم می گفتم یا کسایی که مدت خیلی خیلی زیادی بودند وخیلی نتیجه نگرفته بودند ولی امیدشان از دست نداده بودند.

        همش به خودم میگفتم وای خدایا‌ چطور ممکن با این همه فایل گوش کردن یا انجام تمریناتشون یا چن بار تکرار کردن چطور ممکن نتیجه نگرفته باشند دیکه در بدترین بدترین شرایط مثلا نمی بایست در زمان۷۰۰ روز یا ۹۰۰ روز یا بالاتر از این روزها آنها هیچ نتیجه ای نگرفته باشند واقعا فکر می کردم یعنی کجای کارشان اشکال داشت؟ولی خیلی دوست داشتم بدونم موفقیت‌های شما دوست عزیز چگونه ودر چه زمانی بوده و چقدر کاهش داشتین؟ بازم در هر صورت فرقی نمی کنه ولی من خیلی خوشحال شدم که با شما دوست گرامی آشنا شدم انشالله که با افراد دیگری هم آشنا شوم که موفق شدند واز آنها روحیه بگیرم انشاالله خودم هم در یک زمانی خیلی نزدیک میام همین جا وبا خوشحالی تمام،موفقیتم را اعلام می کنم به امید خداوند متعال شاد باشید ودر مسیر متناسب شدن…

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/04/28 15:58
      مدت عضویت: 1462 روز
      امتیاز کاربر: 16883 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 145 کلمه

      بنام خدا 

      Gpsلاغر شدن را روشن کنید ‌

      من میخوام به وزن ایده آل خودم که وزن ۵۶ هست برسم بادیدن این فایل متوجه شدم که من سال ۷۳ در این وزن بودم و من اون وزن را رد،کردم تا به اینجا رسیدم و متوجه شدم که مسیرم اشتباه بوده که از وزنم فاصله گرفتم من با استفاده از فرمول های اشتباه ذهنی مسیرم را اشتباه رفتم همیشه دوست داشتم لاِغر شوم اما چرا لاغر نمی‌شدم چون باور نداشتم که می‌توانم لاغر شوم دوست داشتن با باور کردن خیلی تفاوت داره قدرت باور خیلی قوی هست و من از وقتی به لطف خدا هدایت شدم به این سایت باور کردم که میتوام لاغر شوم و مسیری را که اشتباه رفتم دارم برمیگردم با استفاده از جی پی اس لاغری به همین راحتی دا رم‌ موانع از سر راهم بر میدارم و به سمت لاِغری حرکت میکنم ‌.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتونم تغییر کنم
      1400/12/17 15:09
      مدت عضویت: 1322 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 495 کلمه

      بارها این فایل شنیدم
      و خاطرات ک رژیم داشتم ب اون وزن رسیدم ب وزن ۵۹ برام مرور میشه
      منفی باف ذهنم میگه بابا تو حتی تو اون سن تو وزنو۵۹ چاق بودی شاید
      ولی من میگم من میتونم و تصمیم گرفتم جوری دیگه ای عمل کنم
      و وزنی ک خیلی لمسش کردم رو بگم تا یواش یواش ب اون وزن هم برسم اینطوری اون مقطع رو بیشتر و بیشتر باور میکنم
      من نمیدونم چندمو و لی خودم ۸۵ ۸۳ تصور میکنم و من وزن ۸۰و واقعا لمس کردم بارها تو ۸۰ بودم پس وزن ۸۰ برا من چیزی نیس
      فر یبا تو چندین بار رو وزن ۸۰ بودی پس میدونی ک میتونی دوباره تو اون وزن باشی
      پس من تصمیم گرفتم دوباره وزن ۸۰ رو تجربه کنم جسم عزیزم ذهن عزیزم من میخوام ب ایستگاه ۸۰ برگردم کمکم کن
      من تو سایز ۴۲ بودم ومیخوام دوباره اون سایز بچشم طعم زیباشو من خیلی لباس دارم برا وزن ۸۰ برسم ب اون ایستگاه
      میتونم همشو استفاده کنم این همه لباس داری ک مال سایز۴۲ و وزن ۸۰ هستش پس دوباره ام میتونی تو اون سایز باشی عزیز من
      ذهن و جسم عزیزم کمکم کن بهم بگو فرمولهای اشتباه رو رفتارهای اشتباه رو تا من دوباره اون طعم رو بچشم
      من عاشق جسم و بدن خودم هستم من لایق وزن ۸۰ هستم
      من لایق تجربه سایز ۴۲ هستم
      من لایق رسیدن ب هرآنچه میخوامو هستم
      طبیعیش اینه ک الان ک من تو وزن بالای ۸۰هستم ۸۰ رو ردکردم
      پس میتونم دوباره داشته باشمش
      اگه ب وزن ۸۰ برسم سبکتر میشم از الانم
      احساس لاغری خواهم داشن تنوع لباسهام بالا میره
      تموم مانتوهامو میتونمو استفاده کنم
      جسمم خیلی جمعتر میشه پس ببین ذهن و جسم عزیزم چقدر خوبه ک برگردی ب وزن ۸۰
      افرین من ب تو افتخار میکنم
      و میدونم ک دوست منی و منو ب خواستم میرسونی چن تو توانمندی

      قبلا من از رنده میترسیدم اصلا رنده میدیم تصورم این بود ک دستمو ببره و خون بیاد
      اصلا نمیخواستم امتحان کنم
      ولی ب خودم گفتم تو میتونی امتحان کردم و هر روز بهتر از دیروزم این کارو انجام میدم چن توانمندم
      پیاز داغ مجلسی اصلا زیر بارش نمیرفتم
      میگفتم کارش زیاد من بلدش نیستم ک رنده کنم اما گفتم تو میتونی و انجامش دادم و اونقدر تکرار میکنم اوستای کار بشم پس تو توانمندی و میتونی من ایمان دارم ب تو
      تو کارهای سخت زیادی انجام دادی لاغری هم چیزی نیس فقط باورکن ک میتونی
      ی زمانی وحشت داشتم برا وزن ۸۰ الان اون وزن رو می خوام ی زمانی ۸۰ میدیم دنیا رو سرم خراب میشد
      اما الان میخوامش
      پس انسان باید تو هر شرایطی اون شرایط رو بپذیره و باهاش ب صلح برسه و تغییر رو شروع کن چن معلوم نیس شاید روزی تو اون جایگاه و موقعیت باشه پس باید قضاوت نکنی پیش داوری نکنی فریبا
      دنیا همینقدر کوچیکه
      من میدونم ک من خیلی زیبا و لاکچری ب وزن ۸۰ میرسم و دارم تو وجود خودم حسش میکنم ۸۰ چیزی نیس من بارها تو وزن ۸۰ بودم
      پس تو میتونی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjannoori1363@gmail.com
      1400/12/16 21:17
      مدت عضویت: 1106 روز
      امتیاز کاربر: 450 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 209 کلمه

      سلام به استاد عزیز  

      من به لطف خداوند امروز گام ۳۶ را برداشتم 

      Gpsلاغر شدن را روشن کردم یعنی حواسم به مسیر باشه وپیامهای استاد را در هر فایل آموزشی دریافت کنم تا در مسیر صحیح باشم وخداراشکر من هم در مسیر برگشت قرار گرفتم چون نگرشم نسبت به مواد غذایی تغییر کرده وامروز غذایی را همراه بچه ها خوردم که مدتها بود ازش میترسیدم وهر وقت میخوردم معده درد میگرفتم اما این بار خیلی خوب بودم 

      وبه این نتیجه رسیدم خوراکی ها نسبت به نگرش ما برامون خوب یا بد میشن اگر خوراکی را استفاده کنی وبهش حس بدی داشته باشی قطعااون خوراکی برای تو همون می‌شود که تو بهش فکر میکنی من فرکانس بد نسبت به خوراکی ها ایجاد میکردم وهمون را نیز دریافت میکردم 

      حالا به لطف خداوند در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم وخداوند حامی من است واستاد هم لطف خداوند است وراهنمای من در این مسیر ودور میزنم در مسیر برگشت که همین گام ها هستند به مرور آموزش میبینم تا مقصد برسم ودراین مسیر کلی آگاهی های جدید دریافت میکنم که در تمام جوانب زندگی ام به من کمک می‌کنند واین مسیر پر از صداقت پاکی است چون استاد عزیز مطالب را با عشق وساده برای ما بیان می‌کنند

      سپاس فراوان ازشما 

      خدایا متشکرم که دوستت دارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عاطفه ریحانی
      1400/11/14 13:40
      مدت عضویت: 1102 روز
      امتیاز کاربر: 6966 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 335 کلمه

      با درود به همراهان عزیز و استاد بزرگوار

      از نظر من بزرگترین و بهترین اعمالی ک مسیر لاغری با ذهن برای ما داشت اینکه توجه ی ما بر روی خودمون معطوف کرد.ما در این راه آموزش دیدیم تمامی افکار، رفتار و احساس رو خودمون متمرکز باشه.وقتی پزشک برای ما رژیم مینوشت و ما مطابق رژیم باید رفتار میکردیم توجه ما روی غذا یا ورزش بود نه روی خودمون،وقتی ما این آموزش رو یاد گرفتیم که قبل از پرخوری کردن غذا رو ول کن اینجا تمرکز روی رفتار خودمونه،خب این خیلی موثرتره که ما روی افکار و رفتار خودمون متمرکز باشیم تا عوامل بیرونی، این فایل ارزشمند داره این رو میگه تمرکزتو بذار روی زمانیکه(خودمو میگم) وقتی ۶۶ بودی، الان ۸۷ هستی به خودت ایمان داشته باش که تو میتونی دوباره برگردی به وزن ایده آلت،الان اتوبوس ما در حال برگشت به وزن دلخواه قبلیشه،فقط باید ی زمانی بهش بدیم ک بتونه دور بزنه بره سر مسیر قبلیش،اون تصورات و آموزش های اشتباه باید از ذهن برداشته بشه طبق تمرینات استاد پیش بریم و افکار درست جایگزین بشه بدن ما ما رو هدایت میکنه به سمت متناسب شدن، چون اون موجود متناسبی ک در درون ما محبوس شده متوجه شده ما مسیر رو پیدا کردیده فریاد میزنه همینه دور بزن منو پیدا کن و ما تبدیل میشیم به فرد متناسب،چه چالش زیبایی بود، من دقیقا جواب نه دادم، تا الان فکر میکردم من باور دارم که لاغر میشم اما متوجه شدم ذهن من هنوز به این باور نرسیده میتونه متناسب باشه،باید نحواهای ذهنی من میتونم رو زیاد کنم،همیشه دنبال این بودم چون میدونستم یجای کارم میلنگه، خدا رو بی نهایت شکر که در این مسیر جی پی اس های زیادی وجود داره ک اولا نه بهانه ایی برای اینکه نه نمیشه،من نمیتونم باقی نذاشته و در ثانی راهنمایی بسیار مهربان هست ک اگرم جی پی اس مشکل پیدا کرد بهشون مراجعه کنیم و رهنمودمون کنن پس اطمینان داشته باشیم و به مسیر ادامه بدیم قطعا ما جز شگفتی سازان خواهیم شد.

      خدا یا شکر

      استاد مهربان بی نهایت سپاسگذارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/10/15 11:44
      مدت عضویت: 1987 روز
      امتیاز کاربر: 6383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 293 کلمه

      سلام به همه

      میدونین چی متوجه شدم از این فایل، اینکه gps ما همون احساس ماست، این احساس رو خدا در وجود همه ما قرار داده تا درست رو از غلط تشخیص بدیم، امروز صبح که از خواب بیدار شدم ذهنم گفت وقت صبحانست ولی احساسم گفت تو گرسنه نیستی، پس به حرفش گوش دادم و گذاشتم هر وقت بهم گفت گرسنمه غذا بخورم، این خوردن لذت بخش تر نیست واقعا؟؟؟ دیروز خیلی تمرکزی به احساس سیری و گرسنگیم توجه کردم و دیدم چقدر بدنم کم مصرفه و چقدر من دیروز غذای کمی مصرف کردم، یعنی بقیه مقدار غذاها رو که میخوریم ذهن درخواست میکنه در صورتیکه بدن واقعا بهش نیازی نداره، احساس، مهمترین دارایی ما در این دنیاست که خدا در وجود ما قرار داده، برای لاغر شده فقط کافیه به این ابزار قدرتمند توجه کنیم تا صداشو بشنویم این همون صدای لاغریه که در وجود ماست، به هیچی بیرون از خودمون نیاز نداریم، این صدا همه چیزه، بعصی وقتا وقت ناهار احساسم گفته الان دلم میوه میخواد ما بهش گوش ندادیم و ناهار خوردیم ولی اون به میوه نیاز داشت،دیروز حدود ساهت 2 و نیم ناهارم حاضر بود ولی من دلم قهوه میخواست، یه گفتگویی در من شکل گرفت که الان وقت قهوه نیست ناهارتو بخور ولی من دیدم اگه این لحظه قهوه بخورم بیشتر لذت میبرم و به احساسم گوش دادم و ناهارم و 4 و نیم وقتی کامل گرسنم شد خوردم، میدونین چی میخوام بگم؟؟ میخوام بگم همه حواسمونو بدیم به احساسمون ببینیم چی میگه هر چی گفت بهش عمل کنیم که هم لذت ببریم هم جوری که فکرشو نمیکنیم خودشو متناسب میکنه،دیدین وقتی به اندازه میخوریم احساس خوبی داریم؟؟ این احساس همون صدای خداست 

      از امروز بیشتر حواسمون به این صدا باشه، چراغ راه ماست در این مسیر زیبا

      شاد باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/24 07:25
      مدت عضویت: 1604 روز
      امتیاز کاربر: 13206 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 705 کلمه

      سلام

      من‌با احساس متفاوتی از قبل اومدم که تمرین این بخشم رو انجام بدم .

      این فایل توضیحات استعاری و خیلی مهمی داشت ، مثال زدن باعث میشه یه مطلب خیلی بهتر درک بشه و استاد شما توی این کار عالی هستین . هر وقت مسیر لاغری رو به چیزای مختلف تشبیه میکنید ، من نه تنها اون محتوا رو عالی یاد میگیرم ، بلکه تا چندین وقت بعدش اونو کاملا واضح یادمه و این معجزه ی تصویره ، شما وقتی مسیرلاغری رو به رفت و برگشت یه اتوبوس در جاده تشبیه میکنید ، این خیلی برای ذهن ما جالبه و تصویر با مزه ای ازش میسازه مثلا من تصور کردم ، سوار یه اتوبوس هستم و این اتوبوس داره راه خودشو میره ولی من یه درجه یه درجه فرمون ماشین رو کج‌ میکنم و به جای مقصد خودم یه جای دور افتاده و عجیب غریب پیاده میشم که بهش تعلقی ندارم و اون سرزمین چاق هاست .این مثال دقیقا توی یه کتابی بود که میگفت اگه یه هواپیما فقط با یک درجه چرخش توی آسمون پرواز کنه مثلا به جای اینکه توی مشهد فرود بیاد توی بندر عباس فرود میاد.

      این دقیقا مثال ما توی رفتار های اشتباهمونه ، از یه رفتار اشتباه شروع میشه ، فقط یه لقمه اضافه بر نیاز بدن ، فقط یه فکر درباره ی چاقی ، فقط یه تصویر سازیه غلط و اینکه میگن حرف حرف میاره توی چاقی هم یه فرمول اشتباه فرمول های اشتباه بعدی رو با خودش میاره . اینه که ما وقتی داریم توی اتوبوس زندگیمون مسیرمونو طی میکنیم میبینم ایستگاه سلامتی رو خیلی وقته رد کردیم و الان توی جاده های خاکی کنار شهریم و از مسیر خارج شدیم. اما چیز خیلی جالبی که استاد گفتن اینه که ما بالاخره یه روزی توی ایستگاه سلامتی بودیم ، درسته که پامونو محکم رو گاز گذاشتیم و با سرعت ازش گذشتیم اما نمیشه انکارش کرد که بالا خره ما یه روزی در اون ایستگاه بودیم شاید یادمون نیاد اما چون یادمون نمیاد یعنی از روی اون ایستگاه پرش کردیم؟! 

      من خودم یادمه یه روز وقتی بچه بودم رفتم روی ترازو و حدود چهلو هفت هشت کیلو بودم که برای اون زمانم خیلی زیاد بود ولی قشنگ این خاطره رو یادمه . من یه زمانی ۴۷ کیلو بودم و حتی کمتر پس وقتی یه بار در اون وزن بودم یعنی توانایی بودن در اون شرایط رو همین الان دارم . 

      مثل درسایی که در بچگی خوندیم ، مثلا ما هممون توی راهنمایی اسم غده های بدن ، با کاراییشون و جای دقیقشون توی بدن رو خوندیم ولی الان یادمون نیست مگر اینکه مرورشون کرده باشیم ، لاغری هم مثل یه درس قدیمی میمونه ما یه بار اون درس رو پاس کردیم ولی چون مرورش نکردیم اونو یادمون رفته .

      من تصمیم گرفتم با لاغری و تناسب اندام در صلح باشم به جای اینکه با چاقی بجنگم ، امروز خیلی اتفاقی فایل ۲۰ از توی آهنگام پلی شد و این موضوع رو برام یادآوری کرد . این برای من همون جی پی اسی بود که یه راهنمایی کوچولو بهم داد .

      همین چند روز پیش داشتم‌ میرفتم یه جایی و سوار تاکسی بودم بعد راننده اشتباهی به جای اینکه مستقیم بره پیچید توی راستگرد ولی من سریع بهش گفتم که باید همون راه مستقیم رو میرفتیم و اشتباه اومدیم و راننده هم یه دنده عقب گرفت و ما بر گشتیم به مسیر اصلی . لاغری هم همینطوره ، الان که بهش فکر میکنم اصلا مسیر سختی نیست فقط باید یه دنده عقب بگیریم و نیازی نیست به راه اشتباه ادامه بدیم و پشت کلی چراغ قرمز اضافه بایستیم ، ممکنه اگه به راه اشتباهمون ادامه بدیم و وقتمونو هدر بدیم و الکی بریم توی کوچه پس کوچه هایی که نمی شناسیمشون ، بازم به ساختمان مقصدمون برسیم ولی چه چیز هایی رو در راه رسیدن به اون مقصد قربانی کردیم؟ وقتمونو ، انرژیمونو ، حتی سلامتیمونو .

      واقعا وقتی لاغری با ذهن آسون ترین راهه چرا حتی سعی نمی کنیم یه بار امتحانش کنیم ببینیم واقعا هست یا نه؟ وقتی خودمون به تنهایی نمیتونیم راهمونو بریم از خدا کمک میگیریم و جی پی اسمونو روشن میکنیم تا ساده ترین راه و نزدیک ترین راه و بدون ترافیک ترین راه رو بهمون نشون بده 

      خدایا شکرت بابت این زندگی که به من عطا کردی

      ممنونم استاد ، حالم عالیه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/18 22:25
      مدت عضویت: 1604 روز
      امتیاز کاربر: 13206 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 873 کلمه

      سلام

      استاد من این فایلو گوش کردم و خواستم بیام تمرینم و برداشتم رو از فایل بنویسم ولی دیدم واقعا نیاز به کمک دارم. نمیدونستم کجا ازتون کمک بگیرم و تصمیم گرفتم بیام اینجا بنویسم. 

      استاد من چند وقته که دارم هر روز یه گام اندازه ی توانی که دارم بر میدارم و همش به خودم میگم بهتر میشی بهتر میشی ولی رفتارم واقعا با خودم بده ، خیلی خیلی وحشتناک شدم من حتی یادم نمیاد قبل از دوره هم این طور پرخوری کرده باشم ، احساس میکنم تمام چیزایی که در طول دوره یاد گرفتم موقع غذا خوردن از جلوی چشمم رد میشن و من کاملا به همشون بی توجهی میکنم . اصلا توی خوردنم تعادل ندارم و نمیدونم چرا اینطوری شدم ، قصد نداشتم ازتون سوال بپرسم و خیلی سعی کردم خودم حلش کنم ولی دیدم اوضاع داره بدتر میشه برای همین تصمیم گرفتم بیام که شما راهنماییم کنید . استاد من اصلا نمیدونم پرخوری عصبی چیه و چرا این اتفاق میفته ولی ذهنم همش این چند وقته بهم میگفت برو دربارش سرچ کن ببین چیه بیماریش؟ ولی من به حرفش گوش ندادم و به خودم گفتم نه اینا همش ذهنیه و با استمرار توی مسیر ذهنی حل میشه ولی من واقعا دارم به خودم آسیب میزنم ، واقعا کارم وحشتناکه . وقتی یه غذا میبینم فقط و فقط به خوردنش ادامه میدم و حتی بعد از احساس فشار شکم هم حاضر نیستم دست بکشم ازش ، با هر کانالی تحریک به خوردن میشم ، هر جا رو نگاه میکنم آدمای چاقو میبینم و انگار ذهنم داره بهم آلارم میده  و توجم فقط به چاقیه ، اما میدونم که این حالت اصلی من نیست. من بعد از چند وقت بودن توی مسیر لاغری با ذهن خیلی خیلی رفتارم صحیح شد و برای همین بود که من توی دو سه ماه اول نتیجه ی عالی و دلخواهمو گرفتم ولی این چند وقته واقعا برام جای تعجب داره که چرا دارم اینطوری رفتار میکنم ، خیلی برای خودم نوشتم که چرا اینطوری هستم ؟ خیلی سعی کردم ریشه یابیش کنم و نتیجه های مختلف گرفتم اما هیچ کدومو نمیتونم به خودم ثابت کنم ؛ مثلا میگم که من از گرسنه بودن میترسم ولی خب من الان اینطوریم که به خودم میگم هر وقت گرسنت شد میتونی بری یه چیزی بخوری و واقعا هم اون موقع اینو بدون ترس میگم ولی انگار تا یه خوراکی میخورم تمام فرمولای چاقی میان رو و من تا ته اون چیزو میخورم و بعدش احساس خیلی بدی پیدا میکنم توی این چند وقته هر بار بعد از خوردن غذا یه احساس بغض خیلی بدی داشتم همش به خودم میگم تو آدم خطرناکی هستی که به خودتم رحم نمیکنی ، راه حلای زیادی امتحات کردم که توی دوره ی تکرار یاد گرفتم هم اون تمرین فایل شرح رژیم رو انجام دادم یعنی تا گرسنه نشدم نرفتم سمت غذا و بعد خوردن غذا تا حدی که فقط اون احساس گرسنگی از بین بره ادامه دادم و از سر سفره پاشدم اما چند بار بیشتر نتونستم این کارو انجام بدم انگار اینطوری شدم که همش باید سیر سیر سیر باشم و خیلی زود به زود گرسنم میشه ، به حرف شما گوش دادم و گفتم تا نشونه ی فیزیکی مثل غور غور کردن شکم و … نبینم باور نمیکنم که گرسنمه ولی واقعا صدای دلم در میاد با اینکه تازه وعده ی غذاییمو تموم کردم و این خیلی برام ترسناکه ، من حتی دلم نمیخواد غذا بخورم ولی خودمو مجبور میکنم بخورمش و توی اون لحظه ی خوردن یه آرامشی میگیرم ، انگار واقعا یه ماده ی مخدره ، الان واقعا از مواد غذایی میترسم ولی نمیتونمم نخورمشون چون اعصابم خورد میشه و اگه مثلا در حال کتاب خوندن باشم حتی یه کلمشم نمیتونم بفهمم و تمرکز ندارم ، همش فکرم میره سمت خوراکی و تا نرم و در حد ترکیدن اون ماده ی غذایی رو نخورم آروم نمیشم و بعدشم که خوردمش سرزنش ها شروع میشه و خودمو تخریب میکنم . توی این چند وقته شاید من دو سه روزشو تونسته باشم خوب رفتار کنم ولی بر میگردم سر خونه ی اول انگار . من نمیخوام به زور رفتارم رو درست کنم چون اولای دوره هیچ زوری در کار نبود و اون روش درستی بود . 

      بعضی وقتا اونقدر از خودم عصبانی میشم که به خودم میگم دوباره میری رژیم میگیری و چند وقت هیچی نمیخوری انقدر که احساس سنگینی میکنم ولی اصلا تحمل رژیم گرفتن هم ندارم دیگه چون با آگاهی های لاغری با ذهن خو گرفتم و میدونم نیازی به رژیم نیست . ذهنم همش میگه پرخوری عصبی گرفتی ، این یه بیماریه و نمیشه با ذهن درستش کرد ولی اصن نیمدونم چی هست این بیماری و نمیخوامم بدونم چون مطمعنم میشه با ذهنم درستش کنم الان دقیقا مثل یه معتادیم که میخواد اعتیادشو ترک کنه و پاک بشه ولی نمیدونم باید از کجا شروع کنم.

      لطفا کمکم کنید . نمیدونم باید چیکار کنم؟ برم دوره ی لاغری با ذهن رو دوباره از اول ببینم یا همین دوره ی مرور کردنو ادامه بدم؟ دوره ی خدا هرگز دیر نمیکند هم خرید کردم ولی هنوز شروعش نکردم . با هم چیزی رو پیش ببرم مثلا دوتا رو باهم نمیدونم استاد هر چی شما بگید من انجام میدم فقط میخوام از پس این چالش بر بیام و حالمو خوب کنم چون دیگه تحملشو ندارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6241 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 78 کلمه

        سلام و درود
        خیلی ساده میتونی این وضعیت رو تغییر بدی
        به جای اینکه دنبال دلیل رفتار فعلی باشی و بخوای حلش کنی بیا روی رفتار جدید تمرکز کن
        میخوای چطور باشی؟
        اگه اونجور که دوست داری باشی چه احساسی خواهی داشت؟
        برای رسیدن به شرایطی که میخوای باید چطور رفتار کنی؟
        باید به شکل های مختلف تمرکزت رو بذاری روی حالتی که میخوای تجربه کنی
        ضمنا پذیرش وضعیت فعلی خیلی مهمه
        ناراحت تباش
        مبارزه نکن و سرزنش نکن
        با رفتار فعلیت راحت باش و رهاش کن
        هیچچچچچی نمیشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 15 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صبا
          1400/09/21 07:31
          مدت عضویت: 1604 روز
          امتیاز کاربر: 13206 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 334 کلمه

          چشم استاد 

          ممنونم که راهنماییم کردین ، ازتون ممنونم .

          نمیدونین چقدر خیالم راحت شد و احساس آرامش پیدا کردم وقتی پیامتونو خوندم .

          حتما سوالایی که بهم گفتین از خودم بپرسم رو توی دفترم مینویسم تا توی ذهنم حک بشن .

          من به کل یادم رفته بود که به شرایطی که نمیخوام توجه نکنم و همه ی زندگیم شده بود حسرت و سرزنش ، اما وقتی اینو گفتین که روی چیزی که میخوام تمرکز کنم یهو انگار دوباره چراغ این فرمول توی ذهنم روشن شد و بیشتر متوجه شدم دلیل اینکه میگید توی مسیر بمونیم حتی اگه به ایده آلمون رسیده باشیم ، چیه؟ چون ما یه سری چیزا رو به وضوح یادمون میره و مثل الان من ، اصلا خبر نداریم که یادمون رفته و با یه جرقه تموم آگاهی های مربوط به اون فرمول میاد تو سرمون.

          ممنونم ازتون

          استاد من این دو روز که منتظر بودم دیدگاهمو بخونید و حرف هاتونو بخونم ، اومدم یه چیزی رو امتحان کردم، توی این دو روز هیچی نخوردم ، یعنی خوردم ولی شاید یه وعده در روز اما دیدم اونم که میخورم اصلا میلی بهش ندارم اما تا پای غذا مینشستم پرخوری میکردم ولی پرخوری اصن مهم‌نیست مهم اینه که من اصلا گرسنم نیست و این خیلی برام عجیب بود ، همش بچه ها رو می دیدم که به این زودیا گرسنشون نمیشه و من همیشه سوالم این بود که این بچه ها چرا هیچ وقت گرسنشون نیست و پدر مادرا به زور بهشون غذا میدن تا اینکه به یه فایلی رسیدم که شما توش گفتید بدن ما خیلی کم مصرفه ، بعدش من اینو توی کمتر غذا خوردن خودم دیدم و فهمیدم خیلی زود سیر میشم ، و الانم کاملا دیدم که در طول روز خیلی گرسنم‌نمیشه ، حالا درسته که فرمول های اشتباه دارم و بعد از سیر شدن ادامه میدم اما مهم این بود که من عملی اینو توی زندگیم تجربه کردم و مهم اینه که من یه زمانی متناسب بودم و به این زبان صحبت میکردم .

          بازم ممنونم استاد ، شما همیشه مظهر آرامش هستین

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار الهام خضرلو
        1400/09/20 10:08
        مدت عضویت: 1992 روز
        امتیاز کاربر: 8318 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 300 کلمه

        سلام صبای عزیزم 

        امیدوارم حالت خوب باشه وبا رفتارهات به صلح رسیده باشی .منم مدتی رفتارم اینطور شده بود از دستم خارج شده بود رفتارم ومن این وضعیت رو دوست نداشتم نگران بودم هرچی بیشتر به رفتار اشتباهمون توجه کنیم یا گیر بدیم بیشتر میشه پس سعی کن بی توجه باشی این حالت گذراست میگذره باید حالتو بتونی خوب کنی از این رفتارهای به اصطلاح اشتباه .مهم احساست هست ذهن که نمیدونه چقدر خوردی یا زیاد خوردی اون به احساست بعد غذا خوردن توجه میکنه اگر بتونی راحت باشی واحساس بعد از خوردن غذا رو کنترل کنی همه چیز حل میشه و هیچی نمیشه 

        منم چند روز بود حالم با خودم خوب نبود ولی تونستم حالم رو خوب کنم .

        میدونی صبا جان من به این نتیجه رسیدم که ما نمیتونیم یکهویی مثل افراد متناسب رفتار کنیم مثلا من هشت ساعت بدون غذا نمیتونم باشم ولی حداقلش میتونم یک ساعت غذا خوردن م رو بتعویق بندازم الآن چهار ساعته گرسنه میشم میتونم اولش نیم ساعت یا یه ساعت صبر کنم نمی میرم که 

        یا وقتی تحریک به خوردن میشم از طریق چشایی یا بینایی موقع سیری خوبه کلا نخورم واز نخوردن لذت ببرم ولی این سخته بر من با ذهن چاق .میتونم یه ذره بچشم یا بخورم که ذهنم درگیر نشه مثلآ پفک دیدم دو سه تابخورم یا شکلات یه دونه بخورم آرام آرام رفتارم رو عوض کنم .

        گلم من دو روزه چالش من اینو نخوردم رو شروع کردم خیلی احساسم خوبه تو هم شروع کن بهتر میشی

        من تو کار ذهنی خوبم چون عاشق درس بودم ولی مدتی هست فرشته درونم میگه روی عملکردت کار کن نتیجه بگیری با خوب درس خودن و معدل بالا به جایی نرسیدم اینجا رم مثل درس خوندن کرده بودم زیاد نمی خواستم عمل کنم می گفتم خود به خود درس میشه رفتارم ولی زهی  خیال باطل 

        موفق باشی گلم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار صبا
          1400/09/22 06:41
          مدت عضویت: 1604 روز
          امتیاز کاربر: 13206 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 277 کلمه

          سلام

          چه قدر قشنگ بود حرفاتون 

          خیلی چیز ازشون یاد گرفتم و با خودم مرورشون کردم.

          واقعا ازتون ممنونم که پاسخ دادین به این دیدگاهم .

          خیلی برام جالب بود که گفتین ،ذهن که نمیفهمه ما پرخوری کردیم یا نه مهم احساسمون بعد از غذا خوردنه و این دقیقا نقطه ی ضعف من در این چند وقت اخیر بود ، یعنی من اصلا مهم نیست چی بخورم چه کم بخورم چه زیاد چه به اندازه ،بعدش همش احساسم بده و با این حرفتون تفاوت بین آدم های متناسب و آدم های با فرمول های اشتباه و چاق رو فهمیدم ، اونا وقتی میخورن احساسشون بد نمیشه و اصلا به غذا اهمیتی نمیدن حتی متناسب هایی با رفتار اشتباه هم احساسشون بعد از خوردن اون همه غذا بد نمیشه و همین دلیلیه که چاق نمیشن چون اصلا به دید چاقی به غذا نگاه نمیکنن ولی من که فرمول های نادرست دارم  همیشه بعد از غذا خودمو سرزنش میکنم.

          ممنونم بابت این آگاهی ، اگه همین یه فرمول رو در ذهنم درست کنم مطمعنم نتیجه ی عالی از آرامشم میگیرم.

          و اینکه درباره ی خوردن بهم گفتین هم خیلی دوست داشتم و از این حرفتون الهام گرفتم ، اینکه فهمیدم میتونم زمان خوردن وعده های غذاییم رو کمی عقب بندازم تا ارزش غذا رو یکم برای خودم کمتر کنم و کمتر بهش توجه نشون بدم.

          بازم سپاس گزارم و مطمعنم نتایج عالی در انتظار شماست که انقدر شجاع هستین.

          و چالش اینو نخوردم عالیه ، عالی 

          همه ی دوره های استاد عالی هستن 

          من تا جلسه ی ۸ اومدم و دیگه دیدگاهمو ننوشتم ، حالا که شما گفتین قصد دارم حتما حتما دوباره شرکت کنم و از اول این آگاهی های ناب رو به خودم هدیه بدم

          ممنونم دوست متناسبم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار الهام خضرلو
            1400/09/23 10:59
            مدت عضویت: 1992 روز
            امتیاز کاربر: 8318 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
            محتوای دیدگاه: 48 کلمه

            سلام صبای زیبایم 

            خواهر گلم

            خدا رو شکر که حالت بهتر شده گلم 

            مطمئنم که مثل همیشه عالی عمل میکنی 

            من خودم بیشتر از تو به این آگاهی ها نیاز داشتم 

            وباید همیشه بخونم یادم نره 

            راستی من عاشق خوندن نظرات تو هستم وجزو فالور های دو ست داشتنی منی 

            موفق باشی خواهر کوچولوی من

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
            ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار منیره.ف
        1400/09/26 09:17
        مدت عضویت: 1965 روز
        امتیاز کاربر: 15826 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 141 کلمه

        سلام صبا جان عزیز

        خوب بخور چه اشکالی داره هر چه قدر دوست داری بخور انقدر بخور که ارامش بگیری اگر وقعا به جمله های من ایمان داشته باشی دیگه اسیر غذا نمیشی و غذا اسیر تو میشی

        میتونستم بهت بگم ادامه بده دورت

        میتونستم بگم حال بدت بعد خوردن اتقدر بزرگ نمایی کن تا ازش متنفر شی

        ولی من میدونم مشکلت کجاست یادت رفته که داری ذهنی لاغر میشی دقیقا این اتفاق تو دوره برای منم افتاده بود وقتی یادم رفت که کارم ذهنی و داشتم دستی خوردنم کنترل میکردم ولع و پر خوریم بیشتر شد

        یادت رفته غذا قدرت چاق کردن نداره تو اون قدرت بهش میدی تو داری بزرگش میکنی

        و یادت رفته اشتها یک برنامه نیست که روت نصب کرده باشن بلکه خودت باورش کردی

        از خوردنت نترس حتی ادم های لاغر گاهی خیلی میخورن ولی چون از خوردنشون نمیترسن براشون ادامه دار نمیشه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/09/18 17:50
      مدت عضویت: 1899 روز
      امتیاز کاربر: 23648 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,746 کلمه

      جلسه ۵۶ تکرار 

      جی پی اس   لاغر شدن را روشن کنید

      سلام به هم قدمان عزیز و استاد گرامی ،خوشحالم که یک روز عالی دیگه که  میخوام کشف کنم محتویات ذهن عزیزمو که بوسیله هر آنچه در آن کاشتم و کاشتن دارم برداشت میکنم و حالا بعد از شناسایی میخوام با تغییرشون بسمت مخالف آنچه رفته بودم برگردم،خدایا به امید تو 

      جالبه که مسیر برگشتمون بسمت لاغری ،همون لاین مخالفیه که سالها در اون تردد داشتیم و ما انتخاب کردیم که در لاین جاده ی بسمت چاقی باشیم 

      در جاده چاقی که بودیم بارها به ما هشدار داده شد و ما به اشتباه به جاده های انحرافی هدایت شدیم ،چاقی یه معضل بزرگ و پر از عوارض بود که سالها با ناراحت بودنمون داشت به ما هشدار میداد که مراقب باش یک چیزی در درون تو خراب است که باید ترمیم شود

      حتی همون زمانها هم که در رژیم و سختی ورزش بودیم ،هم جهان داشت با حال بد ،رنج و درد به ما آلارم اشتباه بودن چیزهاییو خبر میداد ولی ما باز هم ناآگاه فقط حرکت میکردیم بدون اینکه چشمان خود را باز کنیم و ببینیم‌ که اصلا کجا هستیم،   فقط رفتیم و رفتیم 

      و سکان زندگی ما در دستان فرمولهای ذهن ناخوداگاه به هر سمتی کشیده میشد ،به قول فروید میگه وقتی داریم با ناخوداگاه خودمون زندگی میکنیم انگار سوار اتوبوسی شدیم که راننده ش کله نداره و معلوم نیست به کجا برده میشیم و ما دقیقا در ماشین زندگی خودمون خواب بودیم و راننده شخص های دیگه ای بودن 

      شخص ناامیدی ،هویت ترس ،شخصیت غم ،هویت قربانی ،مظلوم ،شخصیت نگرانی و اضطراب وووو

      چندین تا شخصیت از صبح تا شب مارو هدایت کرده و هنوز هم هدایت میکنه تا زمانیکه اونهارو بشناسیم و بی اعتبارشون کنیم و اون وقته که صدای منفی های درونمون که متشکل از چندین تا کاراکتوره، کمرنگ میشه و اونوقته که میشه صدای خدارو شنید 

      صدایی که تورو هدایت کرد به مسیر صحیح ،بهت میگه و حمایتت  هم میکنه ،هر چند شخصیت های منفی درونم با من حرف های خوبی نمیزنن ،بمن پیش بینی های بدی میدن و میخوان ناامیدم‌ کنن از مسیرم ولی من باید باید آگاه باشم و دستمو بذارم تو دستای خدا تا اون منو ببره و مهم ترین تمرین اینه که به صدای ذهنمون گوش نکنیم تا منحرف نشیم 

      در تمام مدتی که داشتیم رنج میبردیم از رژیم ها و ورزش های اجباری که فقط منتهی میشد به دردهای استخوانی و عوارضش ، در حال از بین بردن حس توانمندی و خودباوری خودمون  بودیم که در انتها تصمیم میگرفتیم برگردیم به مسیر قبلی حتی به قیمت چاقتر شدنمون 

      الان مابین  نوشتن کامنتم یه چایی برای خودم ریختم با گز اصفهان ،اومدم بخورم با خودم فکر کردم ،که من سالهای طولانی از گز و خوراکی های شیرین میترسیدم ،به گزه گفتم من به این گندگی از تو یه دونه گز ۵ گرمی میترسیدم ،آخه مگه  تو ، جز شکر و پسته ای ؟ که همه میخورن ،وای که چقدر افکار من مسموم بوده 

      خدارو شکر میکنم که الان در مسیری قرار گرفتم که دارم لاغر شدن رو کنار یک استاد بینظیر و دوستان و همراهانی عالی و متفاوت ،آموزش میبینم و جا پای جای مربی م میذارم 

      الان مطمئن هستم که در مسیر مخالف جاده چاقی ،بسمت لاغر شدنم ،از همون روزهای اول احساس ترس از چاقتر شدن در من آرام آرام کمرنگ شد و حس اطمینان به مسیر و خودم بیشتر شد

      قبلا همش حس ترس بود و نگرانی ،الان مخالف اون ترس ها در من بیشتره ،حس آزادی ،رهایی ،عشق به خود،امنیت ،امید،اطمینان، غرور مثبت،آگاهی ،حس لیاقت،ارزشمندی،شایستگی،لاغر شدن ،حق انتخاب ،شادی،لذت،مسافرت بدون استرس و چاقی،رستوران رفتن با آرامش و لاغر شدن ، ورزش نکردن های اجباری ،نداشتن رژیم ،وای که چقدر این‌ زندگی بدون محدودیت قشنگه خدایا با تمام و تک تک سلول هام خوشحالم و سپاسگذارم 

      اینهمه حال خوب نشانه بودنم در جاده لاغریست و بس ،من الانم  کجا و اون فریده چند سال پیش کجا ، انگار داره خاطراتم یادم میره ،خیلی ازم فاصله داره اون شخصیت ناتوان که فقط سناریوی ضعف ،شکست و قربانی بودن رو برام مینویشت و من هم هنرپیشه بینظیری بودم در ایفای اون نقش ها ،خدایا شکرت منو دور کردی از اونهمه حس های بد

      ترس از خوردن برای منهم یک کابوس وحشتناک بود که خدارو شکر تا حدود زیادی حل شده ،به ظاهر که نمیترسم حالا اگر جایی فرمولی هنوز مونده باشه من نمیدونم و از این به بعد اگر جایی متوجه شدم هنوز فرمولی هست ،نجوایی هست باهاش منطقی صحبت و رفعش میکنم 

      سالهاست که دارم با اساتیدی آموزش میبینم که حرف اصلی تمام اونها اینه که آموزش هارو باور کن و من همیشه دلم میخواسته و میخواد که حرف های اساتیدمو باور کنم ،دلم میخواد باور کنم که آموزش های لاغری با ذهن میتونه منو لاغر کنه هر چند لاغر هم شدم ،دلم میخواد باور کنم که میتونم با باور کردن آموزش های ذهنی ثروتمندتر میشم ،سلامتر میشم و زندگی با کیفیتری  داشته باشم ،من دوست دارم باور کنم و همه هنرجو ها هم دوست دارن باور کنن

      ولی چجوری میتونم باور کنم ؟ چه چیزی باعث میشه به من کمک بشه که من راحتر باور کنم؟

      وقتی من آموزش جدیدی رو میشنوم و میخوام که باورشون کنم و میخوام که این حرف ها در من نفوذ کنه ،باید یه چیزایی این وسط کنار بره ، آیا من صدای اساتید و آگاهی هارو مستقیم میشنوم یا با واسطه ؟

      موانع بزرگی که اجازه نمیدن من بدون واسطه صدای اساتیدم رو بشنوم خوده باورهای من هستن ،یعنی من چیزهارو از پشت فیلتر ذهنیت هام عبور میدم ،در واقع هر آگاهی که در من وارد میشه ،این باورهای من ،اونو جوری فیلتر میکنن و به من انتقال میدن که خودشون دوست دارن ،یعنی من جوری میشنوم که باور دارم 

      برای همینه وقتی یه حرفی تو یه جمع ۱۰ نفره گفته میشه هر کسی روی استنباط شخصی خودش میشنوه و تعریفش میکنه ،یعنی منکه قبلا پر بودم از باورهای چاق کننده ،تمام اگاهی های استاد رو با فیلتر باورهای چاق کننده م میشنیدم و استباط میکردم ،پس بهترین راه برای کمتر کردن فیلترهای مغزی ،گوش نکردن به صدای کریح ذهنه 

      با تکرار گوش کردن و کنار رفتن واسطه های مغزی ،مطالب بیشترو بیشتر برای ما باور پذیر میشه و در انتها ما درصد بیشتری از صحبت های اساتید رو میشنویم ،پس باور کردن لاغر شدنمون هم برمیگرده به تکرار و استمرار دوره ها ،به میزانی که واسطه ها یا موانع بیشتر باشن تمرینات ما باید قویتر باشه ،تا در یک جایی ما بیدار بشیم و بگیم آره میپذیرم آره باور میکنم که من هم میتونم لاغر بشم 

      حالا اگر میخوایی صدای ذهنتو گوش نکنی میتونی برای خودت دلایلی بیاری که خودت مجاب بشی و بهشون گوش ندی ،نوشتن عوارض تاثیر گرفتن از ذهنو اگر بنویسیم که چه ضررهایی برای ما داشته ،دیگه به این راحتی تو چنگالش زندانی نمیشیم ،همینکه تمام عمر و جوانی من در چاقی و گوش کردن به ترس های درونم ،به استرس ها،اضطراب ها  نخوری ها وووو گذشت بزرگترین دلیل گوش نکردن ذهنه 

      من دلم میخواد بشم ۶۰ کیلو ولی نمیدونم چه سنی بودم که ۶۰ کیلو رو تجربه کردم و خیلی زود ردش کردم ،شاید ۱۳ سالگی ،چونکه من در ۱۷ سالگی ۷۲ کیلو بودم پس ۶۰ کیلو رو در سنین نوجوانی تجربه کردم که مثلا برای یک نوجوان ۱۲ یا ۱۳ ساله وزن ۶۰ کیلو خیلی زیاد بوده ولی دوست دارم مجدد تجربش کنم 

      فقط یکبار چندین سال پیش به زور دارو و رژیم و ورزش  تا ۶۷ کیلو رسیدم و خیلی زود برگشتم به وزن ۷۵ کیلو ،انگار نمیپذیرفتم که ۶۷ کیلو باشم ،در واقع تصویری از خود ۶۷ کیلویی م نداشتم 

      ولی الان میخوام که باور کنم که میتونم براحتی ۶۰ کیلو بشم و ۶۰ کیلو بمونم به سادگی ،باید ۶۰ کیلو بودنو کوچیک کنم و خودم و توانایی هامو و همینطور سیستم باورهامو بزرگ و قوی کنم که برام ۶۰ کیلو شدن هیچی نباشه،باید باور پذیر بشه ،باید خودمو قانع کنم که میتونم ۶۰ کیلو باشم تا ۶۰ کیلو بشم اونم براحتی ،اصلا ۶۰ کیلو بودن ساده ترین کار دنیاست ،وقتی واسطه ها از بین برن من براحتی به ۶۰ کیلو شدن خواهم رسید 

      همین الان که دارم این کامنتو مینویسم و فایلو گوش میکنم ،مانعی داره باهام حرف میزنه و اجازه نمیده حرف های استاد رو درونی کنم ،من این مانعو شناسایی کردم ،داره بهم میگه نه تو نمیتونی ۶۰ کیلو بشی ،چونکه ،  تو در ۱۳ سالگی ۶۰ کیلو بودی ،اون سن خیلی بهت دوره ،نه امکان نداره ،خیلی زمان میبره ،حالا انقدرها هم مهم نیست ۶۰ کیلو بشی ،تا همین جا هم بسه ،اگر لاغرتر بشی گوشت بدنت شلتر میشه ،خط خطی میشه خیلی زشت میشی وووو

      و حالا من باید بتونم این موانعو بردارم تا قشنگ حرف های استادو بشنوم ،که عزیز من فریده لایق و قدرتمندم ،قرار نیست  سالها طول بکشه تا  برگردیم به ۱۳ سالگیت ،همونجوری که استاد اینهمه وزن کم کردن و همینطور دوستان دیگه و همینطور که خودم چند سایز کم کردم ،این چند سایز دیگه هم کم میشه 

      به تلاش سختی نیاز نیست ،خیلی راحت انجام میشه ،اصلا من نباید کاری کنم ،موانع برداشته بشه همه چیز درست میشه ،پس نگران نباش تو فقط تسلیم باش 

      یا وقتیکه ما لاغر بشیم قرار نیست بدنمون شلتر بشه ،اگر قبلا شل شدیم بخاطر مسیر اشتباهی بود که رفتیم ،بخاطر رفتار نازیبایی بود که با بدنمون کردیم ،بخاطر گرسنگی های طولانی بود ،بخاطر ورزش های بی اساس بود ،ولی الان نه رژیم داریم و نه ورزش اجباری ،همه چیز دست تغییرات ذهن و بدنه 

      قرار نیست من زشت بشم  اتفاقا جوانتر و خوشگلتر میشم ،اگر در مسیرهای قبلی زشت و بی رنگ و رو شدم ،بخاطر گرسنگی های دائمی و رنج هاش بود ،الان راه و روشم متفاوته و اصلا هیچ شباهتی به گذشته نداره 

      فریده عزیزم تو ارزشمندی و باید ارزشمندانه زندگی کنی ،تو باید حس لاغر بودنه با لذت و آرامشو لمس کنی ،حق توست ،تو باید لباس های رنگی و کوتاهو تجربه کنی ،تو باید خوب و شاد زندگی کنی ،تو لایق بهترین جسم و بدن هستی ،عزیزم تو روح پاک خداوند هستی که باید با شکوه زندگی کنی 

      سئوالی که من این روزها از خودم میپرسم و باعث میشه ایمانم قویتر بشه مخصوصا وقتاییکه میکروفون دست ذهنمه و داره اذیتم میکنه  اینه که از خودم میپرسم فریده اگر ایمان داشتی که به زودی تا یه مدت دیگه تو در بهترین سایز مورد دلخواهت هستی چکار میکردی ؟ چه احساساتی داشتی ؟ چه افکاری ازت کنده میشد؟ حالت چجوری بود ؟ چه حس هایو از خودت دور میکردی ؟ و این سئوال ها منو میبره بسمت تجربه ی  بودن در سایز دلخواهم و حالم عالی میشه 

      که هر چقدر حس و حال ما خوب باشه مسیرمون راحتر ،زیباتر و  کوتاهتر میشه 

      خدارو سپاسگذارم برای شناسایی و خارج کردن موانع بین من و خواسته هام  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فرشته مهربانF.s
        1400/09/25 09:36
        مدت عضویت: 1637 روز
        امتیاز کاربر: 11381 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        همیاری
        محتوای دیدگاه: 173 کلمه

        فریده خانم عزیز سلام 

        امیدوارم که خوب وسلامت باشید 

        نوشته شما رو خواندم  ،خودم به شخصه روشی رو استفاده میکنم که به احتمال زیاد بتونه مشکل شمارو هم با نجواهای ذهنیتون رو رفع کنه 

        من همون طوری که استاد فرمودند با خانم منفی باف خودم به صلح رسیدم وباهاش مذاکره کردم 

        دیگه اونو از خودم جدا وکریح وبدخواه خودم نمیبینم 

        اتفاقا خداوند بسیار شاکرم که خانم منفی باف دارم وتا یکم اشتباه میکنم میاد وخلافشو بهم میگه 

        طی مذاکراتی که من با خانم منفی باف خودم داشتم اولا از بودنش بسیار تشکر کردم درثانی به محض شنیدن حرفاش میگم آها ایول من پس عکسشو انجام میدم خوب شد یادآوری کردی بهم 

        یعنی میاد میگه تو که نمیتونی به فلان سایز برسی  میگم ایول ممنون که گفتی این حرفت ثابت میکنه که من قطعا به سایز دلخواهم میتونم ومیرسم که تو داری جز میزنی که نمیشه یعنی واقعا میشه پس 

        اگه تا الان شک داشتم از الان اطمینان دارم که میشه 

        خیلی تجربه جالبیه ویه عالم آرامش خاطر میاره برام 

        امیدوارم استفاده کنید ونتایج عالیتونو بنویسید 

        با آرزوی موفقیت برای شما  خودم وهمه دوستان عزیزم

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار فریده حسنی
          1400/09/25 17:27
          مدت عضویت: 1899 روز
          امتیاز کاربر: 23648 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 73 کلمه

          سلام دوست عزیز

           ممنون از شما و پیشنهاد عالیتون ،این سبکو استاد در فایلی توضیح دادن ولی من انجامش ندادم ولی از این به بعد از این روش هم استفاده میکنم ،خیلی وقته نجواهای منفیم بسمت لاغریم نیست بیشتر از نواحی دیگه داره ضربه میزنه و فعلا که سرگرمم کرده ،منم بلخره از اینهمه روش که یاد گرفتم چندتایی شونو استفاده میکنم و متد پیشنهادی شما هم مد نظرم خواهد بود

          ممنونم دوست مهربانم 🌷🥰

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1400/09/15 22:18
      مدت عضویت: 1511 روز
      امتیاز کاربر: 10463 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,157 کلمه

      سلامی پر انرژی و شادمانه تقدیم حضور گرانبهاتون 

      GPSلاغری را روشن کنید !…

      مسیر چاقی و لاغری مثل یک جاده دوبانده و دوطرفه هستند که هر فردی با توجه با تصمیم و مقصدش از مبدا به مقصد حرکت کرده است درست مثل زمانیکه ما از مبدا که شهر خودمان هست قصد سفر می کنیم و در جاده رفت هستیم و هر زمان بخواهیم برگردیم اول استپ می کنیم و بعد دور میزنیم یعنی در مسیر برگشت همون مسیر رفت قرار میگیریم و اینبار مقصد میشه مبدا ما که محل زندگیمون بوده منطقه امن و طبیعی جسممان…ما از مبدا که تناسب اندام و سلامتی بوده حرکت کردیم به سمت چاقی و تمام عوارضش . با توجه به نشانه هایی که درمسیر دیدیم و ناخوشایند بودند تصمیم گرفتیم مسیر را برگردیم و با انتخاب روشهای لاغری که رژیم گرفتن و ورزشهای سخت و دمنوش و قرص و جراحی و غیره بودند راههای بیراهه ای را انتخاب کردیم و اینبار سختی راه و طاقت فرسا بودنش باعث شده که ذهن ما بین بد و بدتر انتخاب کنه ما را در همون مسیر چاقیمون برگردونه و به همین دلیل در تمام روشهایی که قبلا انتخاب کردیم هم سختی و فشارهای زیادی متحمل شدیم و هم نتیجه ماندگار نداشتیم ولی تو همون بیراهه ها و درماندگی ها GPSهمراهمون بود ولی خاموش!…و به لطف خداوند هدایت شدیم به مسیر صحیح و تنها مسیر صحیح لاغری آسان و ماندگار لاغری با آموزش ذهن است که دقیقا مسیر برگشت از چاقی است که این دو به موازای هم هستند و فقط مسیر بازگشت از چاقی میتونه آسون باشه چون ما برای چاق شدن سختی نکشیدیم !…

      همانطور که در مسائل اعتقادی برای خودسازی هم می گویند (شما نمی خواد ثواب کنی سعی کن گناه نکنی و این عملا بسیار بهتر است )

      بهتر است ما موانع ذهنی را برداریم و این کار بسیار مهم و ضروریست برای اینکه در مسیر لاغری بهتر حرکت کنیم .بنابراین همانطور که برای چاقی آموزش دیده ایم برای مسیر لاغری هم باید یک راهنما و بلد راه داشته باشیم و آموزه های لاغری با ذهن راهنمای مسیر هستند (تابلوهایی که به اطمینان می دهند در چه مسیری در حرکت هستیم )ما متناسب و طبیعی خلق شدیم یه روزی فکر می کردیم که چاقی ما ارثی هست و ژنتیکیه و برای خوردن زیاد هست و از چاق شدن می ترسیدیم و تمام این افکار و احساسات ما نشان دهنده این بود که ما در مسیر چاقی در حرکت هستیم ولی الان به اون صورت ترس از مواد غذایی و یا چاقتر شدن نداریم چون متوجه شدیم قدرت ما هستیم و این افکار ما هستند درون ذهن ما که نتیجه را رقم می زنند نه عوامل بیرونی و این تغییر افکار و بینش که ارتباط مستقیم با احساس ما دارد نشان دهنده آن است که ما در مسیر لاغری و صحیح در حرکت هستیم .

      یک عامل مهم که مانع از لاغری افراد چاق می شود عدم خودباوری است ما زبانی می گوییم که باور دارم لاغر می شوم ولی اگر هنوز چاق هستیم و در وزن فعلی خود درجا می زنیم مشخص است که این باور عمیق را نداریم که می توانیم لاغر شویم و به وزن دلخواه خود برسیم !..🌟

      بنابراین خیلی مهمه که روی باور توانمندی خودکار کنیم و افراد چاق هر چه سالهای بیشتری از وزن ایده آل خود دور مانده باشند و هرچه از روشهای بیشتری برای لاغری استفاده کرده باشند احساس شکست بیشتری تجربه کردند و احساس ناتوانی و ضعف را با خود حمل می کنند و خیلی مهم هست که باور توانمندی خود را تقویت کنیم و با تشویق خود در به ظاهر کوچکترین کارها ودرضایت خاطر از خود داشتن بابت توان انجام کارهای روزانه و توجه مداوم می توان این باور را قدرتمند کرد که من می خواهم و می توانم و میشود🦋

      خودم را محک می زنم تا یک سفر ذهنی داشته باشم 

      وزنم الآن چقدره ؟

      ۷۰کیلوگرم (وزن نکردم ولی اینطور فکر می کنم )

      حدودا چقدر اضافه وزن دارم ؟۱۲کیلوگرم 

      وزن ایده آلم چنده ؟۵۸کیلوگرم  

      تا به حال در وزن ایده آل خود بودم ؟من سریع جواب دادم آخرین بار یادم میاد که  ۲۰سال پیش زمان دیپلم گرفتنم بود و حدود۴تا ۵ماه تو این وزن بودم من قبلا بهش فکر کرده بودم ولی واقعیتش چون ۲۰سال پیش بود زمانش باعث می شد خواسته خودم را دور ببینم و همین دوسال پیش وزن ۶۴را چندین سالربرای چندین ماه  تجربه کردم 

      خب حتما دفعات زیادی من در ایستگاه ایده آل و دلخواهم بودم ولی رد کردم مثل خیلی وقتها که موقع آدرس پیدا کردن کوچه و نشانی را رد می کنیم و بعد از شخصی میخواهیم ما را راهنمایی کنه یا اگر از نرم افزار Wazeاستفاده کنیم راهنماییمون می کنه و نکته مهم اعتماد به راهنما است و اطمینان به GPS که هرگز اشتباه نمی کنه بنابراین ما باید به فایلهای آموزشی هم  اعتماد کنیم و در آنها مداخله نکنیم بیاییم یه روشی یه کتابی یه صحبتی از اساتید موفقیت دیگه برداریم و با این آموزه ها قاطی کنیم تازه من حالت خوبشو گفتم و اگر روشهای قبلی ادغام بشه یعنی ما اصلا راهنما را قبول نداریم بنابراین باز سرگردان کوه و دره ها و بیراهه ها میشویم .من هرروز خودم شگفت زده ام که چطور میشه با توجه به احوالاتم فایل رو سایته !؟و من متوجه مسیرم میشم .و این شون میده راهنما اورجیناله و خطا نمی کنه 

      بالاخره من یهویی نشدم ۷۰کیلو حتما روزهایی را در وزن ۵۸کیلو سپری کردم روزهای خوبی که احساس ارزشمندی داشتم چقدر خودمو دوست داشتم چقدر با عزت نفس راه می رفتم چقدر با آینه دوست بودم چقدر دوست داشتم برم خرید و مهمونی چقدر دوست داشتم وجود خودم را ابراز کنم و من بودم خود من اصلا از من دور نیست و غیر ممکن نیست ولی آیا من افکاری دارم که داره مانع میشه !؟بیام تو دفترم بنویسم مثلا بابا اوووه ۲۰سال پیش (یعنی ۲۰سال طول میکشه بهش برسم !؟اینکه خیلی مسخره است😄)این فکر تحقیر شد رفت پی کارش😉اون موقع مجرد بودی نه حالا با دوتا بچه!؟پس این همه خانم و آقای مسن که میبینم با نوه و نتیجه باید ۲۰۰کیلو وزن داشته باشند😄این فکر هم آب شد از خجالت رفت پی کارش 😉اگر هم بشی شل و آویزون میشی و بدریخت!؟والا استاد ما که از روز اولشون جوانتر شدند و یعنی کلاژن سازی هوشمند خدا از کار می افته !؟😄این یکی به فکر فرو رفت (حرفی برای گفتن نداره )آخ جوون حل شد آزاد شدم و رهاااااا🦋 

      ✨باید این مسیر رو آسون گرفت و تصویرسازی کرد که دقیقا مثل آدرس پیدا کردنه من دارم دور میزنم در مسیر برگشت از چاقی هستم به سمت لاغری راهنما هم هست پس صددرصد من به ایستگاه خودم میرسم تنها هم نیستم استاد و دوستان بسیاری با من هم مسیر هستند و امکان رسیدن به ایستگاهم صددرصدیه .

      به زودی در ایستگاه ۵۸کیلویی شیرینی میدم 😄

      نه !…براتون غزل میگم (جام و باده و اینها که چاق نشینفرمول ترس از شیرینی هنوز فعاله!… 

      )من همیشه لبخند روی لب دارم و خیلی شوخم و پرانرژی ام و از گام قبل دیگه دلم خواسته از خودم تعریف کنم شما شاهد باشین ☺️ 

      بدرود تا لحظاتی شادمانه تر دیگر🤝😇

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/09/06 17:19
      مدت عضویت: 1468 روز
      امتیاز کاربر: 6712 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,395 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست 💖💖💖

      سلام به دوستان هم مسیرم 🖐️

      مسیر لاغری من : گام سی و شش :جی پی اس لاغر شدن را روشن کنید .🌹

      چه قدر این فایل عالی و ارزشمند بود من که از اول تا آخرش لبخند رو لبم بود شنیدن کلمه جی پی اس چه قدر بهم اطمینان و آرامش منتقل کرد همه مون میدونیم که جی پی اس هیچ وقت اشتباه نمیکنه و خاصیتش اینه که اگه روشنش کنی تو چه بخوای و چه نخوای  مسیر درست و بهت نشون میده .🤗🤗🤗

      پاسخ به سوالات استاد:سوال اول شما الان چند کیلو هستین؟ من خیلی وقته که روی ترازو نرفتم  زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم ۷۵ کیلو بودم ولی الان  خودم احساس میکنم که باید ۶۵ کیلو شده باشم . سوال دوم فکر میکنی چند کیلو اضافه وزن داشته باشی ؟  فکر می‌کنم که یه ۷- ۸کیلویی تا رسیدن به وزن ایده آلم اضافه داشته باشم. سوال سوم دوست داری که چند کیلو باشی؟ دوست دارم که ۵۸ کیلو بشم .و زمانی که استاد در سوال چهارم پرسیدند که آیا به حال در این وزن بودی؟ یک لحظه گفتم نه من تا به حال در این وزن نبودم  آخه از اون زمان تا الان خیلی وقته که گذشته و این وزن  مربوط به زمان دبیرستان من میشه و انگار که دیگه فراموشش کرده بودم .🤔🤔

      .ولی وقتی که استاد در ادامه حرفا شون گفتن که تو بالاخره یک روزی در این وزن بودی انگار دنیا رو به من داده باشن از خوشحالی دوست داشتم فریاد بکشم و یک لحظه اون وزن و دوران دبیرستان و دانش آموزیم اومد جلوی چشمم و خودمو در اون وزن تصور کردم اون لحظه خیلی حس و حال خوبی داشتم🤩😍. آخه چرا خودم تا به حال بهش فکر نکرده بودم از بس که بهمون گفتند چیزی رو که از دست دادی دیگه رفته ، بر نمیگرده ، باید فراموشش کنی خب باورهای ما در همه جنبه های زندگی مون تاثیر میزاره لاغری هم یکی از جنبه های زندگی مونه دیگه منم طبق همون باورای نادرستی که هنوزم دارم و زمان می‌بره تا یکی یکی شکسته بشن و از بین برن جواب سوال استاد و دادم ، وزن ایده آلی رو که یک زمانی داشتم فراموش کرده بودم و فکر میکردم که اون دیگه مال همون زمان مجردیم بوده و حالا که ازدواج کردم دیگه باید با اون وزنم خداحافظی کنم و این وزنی رو که بعد از ازدواج به دست آوردم و دارم بپذیرم و قبول داشتم که اگه خانمی بعد از ازدواج چاق شد ایرادی نداره یا اگه بعد از بارداری و زایمان شکمش آویزون بود طبیعیه چون این جوری بهمون یاد داده بودن و همه مون الگو زیاد دیده بودیم و من همه اینا رو باور کرده بودم  آخه من نمی‌دونم که این حرفا رو از کجا در آوردند و تو کله ما کردند مگه بعد از ازدواج چه اتفاقی میوفته🤔 که باید من چاق بشم  وتازه اگه خانمی بعد از ازدواج چاق و تپل نشه همه مون دل مون براش میسوزه🤨 که یا همسرش آدم خوبی نیست ، یا خورد خوراک خوبی ندارن و از نظر عموم مردم خانمی که بعد از ازدواج چاق میشه حتما خوشبخته و همه چیز  به کامشه و الان این باور نادرست ذهنی مو این جوری تغییرش میدم که خانمی که بعد از ازدواج چاق میشه تازه بدبختی هاش شروع میشه چون تازه مشکلات چاقی و اضافه وزن و بیماریها گریبان گیرش میشه و باید طعم بدمزه چاقی و بد اندامی رو تجربه کنه و اگه درگیر روش ها و مسیرهای نادرست بشه که دیگه….. 😬🥺😔ولی در عوض خانمی که بعد از ازدواج همچنان متناسب و خوش اندام می مونه شاد و خوشبخت و سلامته چون فرمول‌های ذهنیش در مورد تناسب اندام درسته و هیچ چیز حتی ازدواج هم روی فرمول‌های ذهنیش تأثیر نداشته و برای همیشه طعم سلامتی و خوش اندامی رو تجربه می کنه واین آرزوی هر خانمیه و جزو اولویت‌های زندگیشه🥰😍🤩 و  یکی از موانع لاغری من همین بود و در این گام این باور من در هم شکست و من خیلی سبک شدم الان متوجه شدم که چرا مدتیه استپ وزنی پیدا کردم من با اینکه در مسیر درست هستم ولی هنوز باورای قبلیم کاملا شکسته نشدن و هرز گاهی چشمک میزنن خب پس من باید باورامو تغییر بدم تا استپ وزنیم شکسته بشه و باید سختی کارو واسه خودم آسون کنم و اگه  الان مثلاً ۶۵ کیلو هستم و دلم میخواد که ۵۸ کیلو بشم ولی هنوز بهش نرسیدم و در ذهنم این بوده که دیگه از این لاغر تر نمیشم باید گفت و گوی ذهنی مو این طور تغییر بدم که من یک روزی ۵۸ کیلو بودم و در ایستگاه ایده آل وزنی خودم که الان دوست دارم باشم زندگی کردم فقط مسیر و اشتباه رفتم و میتونم جی پی اس لاغری مو روشن کنم و دوباره به همون ایستگاه دوست داشتنی خودم بر گردم واین اصلا سخت و غیر ممکن نیست چون خاصیت جی پی ای نشون دادن مسیر درست و بدون مشکل و سختی کشیدنه پس من صد در صد به مقصدم میرسم و اگر تا الان هم نرسیدم مشکل از من نبوده چون من زیاد تلاش کردم که به مقصد مد نظرم برسم در مسیر هم قرار می‌گرفتم ولی مشکل اینجا بود که من در مسیر از افرادی که آدرس و می‌پرسیدم اونا خود شونم مسیر و بلد نبودن  ولی ادعاشون میشد که بلدند و بدون داشتن ذره ای عذاب وجدان آدرس و اشتباهی میدادند ولی من چون بهشون اعتماد داشتم و عاشق رسیدن به مقصدم بودم با همه رنج و سختی آدرس مسیری و که اون افراد میدادند طی میکردم و با خستگی و رنج به مقصد میرسدم ولی افسوس که وقتی به مقصد میرسدم می‌فهمیدم که مسیر و اشتباه رفتم و کمی استراحت میکردم و دوباره فرد دیگری از راه می‌رسید و منو در اون وضع نا دلخواه میدید و دوباره مسیر و با یک آدرس جدید نشونم میداد و من باز دوباره شروع به طی کردن مسیر میکردم ولی باز روز از نو روزی نو ولی هیچ وقت نرفتم از اون افرادی که آدرس نادرست و نشونم دادند اعتراضی کنم و یا هیچ وقت به اون مسیر نادرست و آدرس اشتباه شک نکردم و همیشه خودمو مقصر و سرزنش کردم که من بی‌اراده ام و به خودم بر چسب زدم ولی از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم دیگه روی تموم اون مسیر و آدرس ها یک خط قرمز بزرگ کشیدم و اصلا قبول شون ندارم و بارها خودمو بوسیدم و از خودم عذر خواهی کردم که با وجود نادرست بودن اون مسیر و افراد نا راهنما و آدرسای مزخرف شون اونا رو تحسین و خودمو سرزنش کردم ، خودمو در آغوش گرفتم و عاشق خودم هستم و این جسم نازنینم بوده که همیشه همراه من بوده و هست و تا ابد خواهد بود. پس وظیفه منه که مراقبش باشم. 

      الان که در مسیر🛤️ درست و صحیح هستم با وجود راهنمایی چون استاد خیالم راحت راحته که بدون سختی به مقصدم میرسم .ودراین مسیر محتوای آموزشی حکم جی پی اس و دارند جی پی اس هم که کارش نشون دادن مسیر درست بدون رنج و سختی کشیدنه پس دیگه نگران چی باشم تا الان که دارم این مسیر و طی میکنم که کوچک ترین رنج و سختی نکشیدم و هرچه بوده آرامش و ، خوشحالی و رضایت و سلامت و دیدن زیبایی های لذت بخش مسیر بوده بعد از این هم همینه من جی پی اس لاغری مو روشن کردم ، مسیرم که درسته ، استاد هم که به عنوان راهنما در مسیر هستند و هر جا اشتباه کنم ایشون اخطار میدن که در مسیر درست حرکت کنم ، مسیرم🛤️ که از ابتدا تا مقصد در تموم ایستگاه ها تابلو های درست و صحیح نصب شده و این مسیر هیچ محدودیت سنی و جنسی و نژادی …نداره حتی بچه ها و افراد بیسواد که دارند در این این مسیر حرکت می‌کنند با دیدن این تابلوها در این مسیر گم نمی‌شوند و بالاخره به مقصد میرسن و رسیدن به مقصد و گرفتن نتیجه دلخواه پاداش صبر و تحمل و شکیبایی و بودن در مسیر برای افراد این مسیر زیباست 👏👏👏

      جی پی اس ۵۸ کیلویی من روشنه و داره چشمک میزنه و چراغش روشنه و علامت می‌ده که داریم به مقصد مورد نظر نزدیک میشیم💃💃💃 .جی پی اس شما چطور؟

      لاغر شدن حق طبیعی من و همچنین آسون ترین کار دنیاست اگه راه شو بلد باشیم 🌹🌹🌹

      با تشکر از راهنمایی و زحمات استاد گرامی 🙏🙏🙏🌹🌹🌹

      با آرزوی بهترین ها برای خودم و همه دوستان 🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ملکه عشق
        1400/09/15 20:46
        مدت عضویت: 1511 روز
        امتیاز کاربر: 10463 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 41 کلمه

        سلام و درود هم مسیری عزیزم😍 

        دیدگاه فوق العاده ای بود و انگار قلم من در حال نوشتن بود وزن ایده آلتون و در کل در دیدگاهتون یک حس مشترک بودن پیدا کردم ….انشالله تو ایستگاه ۵۸کیلویی همو ملاقات می کنیم 🤝🥰🌹 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار fatmhadly85@gmail.com
          1400/09/16 16:40
          مدت عضویت: 1468 روز
          امتیاز کاربر: 6712 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 60 کلمه

          به نام خدایی که در این نزدیکیست💖💖💖

          سلام دوست عزیز.🌷

          خوشحالم که نوشته من حس خوبی به شما منتقل کرد نوشته شما هم بسیار زیبا بود و از خواندنش لذت بردم.

          ان شا الله که با آرامش و لذت به ایستگاه ۵۸ کیلویی مون که حق الهی و طبیعی مونه برسیم 

          و آرزو می‌کنم که همیشه تن تون سالم و لب تون خندون باشه.🌷🌷🌷

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
            آواتار ملکه عشق
            1400/10/01 14:39
            مدت عضویت: 1511 روز
            امتیاز کاربر: 10463 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
            محتوای دیدگاه: 6 کلمه

            سپاس مهربان 

            روزگار مملو برکت جانا ❤️🍃🌸

            برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
            ثبت امتیاز
            امتیاز: 0 از 0 رأی
            افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 18550 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 274 کلمه

      به نام خدا 

      وقت بخیر عزیزان

      همه ما حتی یه روز هم که شده در وزن ایده ال خودمون بودیم ولی همش می گیم الان خیلی دور شدیم چیکار کنم این همه وزنم بیاد ‌پایین هر کاری می کنم نمی شه البته این حرف‌ها مال قبل از شروع دوره بوده ولی حالا که با این مسیر هدایت شدیم جی پی اس رو روشن کردیم و باورمون این شده که پس یه روزی در اون وزن بودیم ولی حالا مسیر رو گم کرده بودیم راههای اشتباه می رفتیم حالا که جی پی اس و پیدا کردیم که همون مسیر لاغری با ذهن هستش  دوباره ما رو داره به وزن ایده المون می رسونه چیز عجیبی نیست داریم می رسیم .وقتی بتونیم موانع و برداریم در این راه خیلی راحت به وزن ایده المون می رسیم . باور کنیم که این تنها راه رسیدن به تناسب اندامه .

      هر روز خودمو جلوی ایینه نگاه می کنم اولا صورتم و خیلی دوست دارم الان چون خیلی متناسب تر شده خیلی خدا رو شکر . و بعد یه لباس خوب که می پوشم معلوم می شه که چقدر تغییر کردم خوشم میاد .مثلا دیروز صبحونه املت خوردیم من و همسرم بعد رفتیم خرید فارمرز مارکت بعد اومدیم خونه اینا رو گذاشتیم رفتیم پیاده روی کردیم بعد دیگه اومدیم خونه قهوه نیمروزی خوردیم بعد ساعت ۵:۳۰ غذا خوردیم بعدش فیلم دیدیم من میوه اوردم خوردیم و آخر شب که  همسرم یه بستنی اورد منم خوردم این یه روز از روزهای من بود .دیگه هی ترس داشته باشم چی می خورم و الان دیروقته نخورم و آب باید خیلی بخورم و ….. عین یه فرد متناسب عمل کردم ها بزنم و اینا نبود 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mzt.zahra.malakouti.ir
      1400/08/04 08:37
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 1610 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 270 کلمه

      به نام خدا 

      پونزده سال پیش تو ایستگاه ۵۴ کیلو بودم و فوق العاده عالی و متناسب و بعد به ایستگاه ۷۷ رسیدم و حالا دور زدم و دوباره دارم برمیگردم به ایستگاه ۵۴ کیلو، به جایی که بودم. خیلی راحت و آسون، بدون سختی و زحمت، قدم به قدم هر روز با آگاهی‌های بیشتر با نقشه واضحتر،حالا احساس می کنم چیزی که منتظرش بودم داره برای من هم اتفاق می‌افته. افتادن در سرازیری لاغری.

       تغییر درنگرشهام ، رفتارهام، چیزهایی که سال‌ها نمیتونستم تغییرش بدم حالا خیلی عادی و برنامه روتین زندگیم شده .کنترل اینکه همش چقدر خوردم پرخوری کردم رو اعصابم بود. حالا چند وقتی که به میزان غذا اهمیت نمیدم به حجم غذا فکر نمی‌کنم فقط و فقط به احساسم.  احساس سیری و خیلی خوب و عادی این حالت برای من به وجود میاد. حالا که شاید با نصف بشقاب غذا سیر میشم فکر می کنم واقعاً چطور من قبلا با یه بشقاب و نصفی احساس سیری می کردم  البته شاید ه م احساس انفجار نه سیری. همون  آدم الان با نصف بشقاب احساس سیری می کنه و شاید ساعتها هم اصلاً گرسنم  نشه چیزی که تو رژیم های قبلی نبود  بیشتر از نصف بشقاب غذا میخوردم ولی با احساس گشنگی از سفره بلند میشدم و دائم هم احساس  گشنگی داشتم و فکر می کردم کم غذا خوردم و گشنمه  و همین باعث میشد خیلی زود اون رژیمها رو بی خیال بشم. وقتی به رفتارهای  الانم دقت می‌کنم واقعاً قدرت ذهن برای خودم هم جالب میشه. خیلی خوشحالم که از مسیر چاقی دور زدم و به مسیر لاغری برگشتم .

      تا مقصد چیز نموده فقط باید همچنان تو مسیرم ادامه بدم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/07/20 12:49
      مدت عضویت: 1302 روز
      امتیاز کاربر: 6512 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 583 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! برای طی کردن هر مسیری به راهنما نیاز داریم و اگر برای لاغری هم راهنما داشته باشیم سریع تر و زودتر به مقصد میرسیم. همانطور که برای پیدا کردن مسیر از Gps استفاده می‌کنیم, برای لاغری هم باید از GPS درونی خودمان بهره ببریم. مسیر لاغری ذهنی با مسیر چاقی کنار هم هستند، فقط جهت آنها متفاوت است. مثل جاده‌ای که دو باند دارد یکی برای رفت و دیگری برای برگشت و این ما هستیم که تصمیم میگیریم کدام باند برایمان مسیر رفت و کدام باند، مسیر برگشت باشد. 

      تاکنون مسیر چاقی مسیر رفت، برایمان بوده است که ما را از مبدا سلامتی و تناسب اندام به مقصد چاقی رسانده است. بعد از حرکت در مسیر چاقی و دیدن نشانه ها و عوارضی که به ما فشار می آورند تصمیم میگیریم مسیر را دور بزنیم و به مقصد سلامتی و تناسب اندام خودمان برگردیم اما چون مسیرهایی که انتخاب می کردیم بسیار سخت و طاقت فرسا و پر از دست‌انداز و مانع بوده است، خسته شدیم و به همان مسیر آسفالت و صاف چاقی برگشتیم. گرچه برای ما چاق تر شدن و ادامه دادن در مسیر چاقی بسیار طاقت فرسا و زجرآور است ولی ذهن ما طی کردن مسیر راحت‌تر را به مسیر پر پیچ و خم و پر از موانع ترجیح می دهد. 

      ما هر چیزی را از طریق آموزش دیدن، یاد میگیریم. چاقی را هم از طریق والدین و اطرافیان آموزش دیده ایم. با اینکه اگر لاغری را یاد بگیریم آگاهی‌هایمان در مورد چاقی از بین نمیرود ولی میتوان لاغری را هم در کنار چاقی بیاموزیم و به مرور زمان این آموزش ها جایگزین آموزه های قبلی می‌شود و وضع جسمی مان از حالت چاق به حالت متناسب تغییر می‌کند. اما در این مسیر ما به راهنما احتیاج داریم که همان آموزشهای لاغری است. باید بدانیم که تنها مسیر صحیح برای لاغری همان مسیر لاغری با ذهن است که عکس مسیر چاقی می باشد. یعنی برای لاغر شدن باید از همان مسیری برگردیم که با آن چاق شده ایم، فقط این بار حرکتمان در جهت مخالف آن است. 

      از جمله نشانه های این که مسیرمان از چاقی به سمت لاغری تغییر کرده این می باشد، که دیگر ترس از چاق شدن و ترس از مواد غذایی در ما از بین رفته است و ما باور کردیم که می‌توانیم متناسب شویم. 

      همه ما دوست داریم متناسب باشیم ولی خیلی ها باور ندارند که می‌توانند به وزن ایده‌آل شان برسند در حالیکه اگر درست فکر کنیم همه ما روزی در وزنی که الان آرزویش را داریم بوده ایم و هیچ کدام از ما نمی تواند الان به طور مثال ۹۰ کیلو وزن داشته باشد ولی از وزن ۶۰ کیلو گذر نکرده باشد، بنابراین وزن اگر ۶۰ کیلو ایده‌آل ما باشد ما یک زمان در این وزن بوده ایم و باید بدانیم و باور کنیم که باز هم می‌توانیم این کار را انجام بدهیم. ابتدا باید سختی کار را برای خودمان آسان کنیم و به این شکل باورمان را تغییر بدهیم که من یک روز در ایستگاه وزن ایده آلم حضور داشته ام و فقط به اشتباه از آن رد شده ام و حالا با آموزش های ذهنی لاغری که همان GPS لاغری است, دوباره مسیر درست را پیدا می کنم و به مقصد صحیح می رسم. تاکنون فقط به خاطر نداشتن GPS و راهنما و انتخاب مسیر های غلط و دشوار از مسیر خودم دور شده ام ولی به زودی به ایستگاه وزن ایده آلم که در من وجود دارد و فقط از آن عبور کرده ام به امید خدا برمی گردم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/07/18 12:05
      مدت عضویت: 1992 روز
      امتیاز کاربر: 31477 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 86 کلمه

      سلام استاد عزیز و گرامی و همه همراهانم

      این فایل GPS فوق العاده بود

      از این آسانتر نمی شد مسیر برگشت به تناسب اندام را توصیف کرد

      چقدر شنیدن این فایل به ما انرژی و امید و دلگرمی میدهد

      دست مریزاد استاد ممنونم که اینقدر عالی مسائل را موشکافی کرده و درک آنرا برای ما هنرجویان آسان میکنید

      همین یک فایل ایجاد شور و اشتیاق چند برابر در ما کرده و این مسیر زیبا را با این GPS قدرتمند طی کرده و در نقطه پایانی رسیدن به هدف را جشن میگیریم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/07/17 08:59
      مدت عضویت: 1322 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 272 کلمه

      سلام
      من جی پی اس لاغری زمانی از همه بردیم روشن کردم اون روز از خودم بریدم ناخواسته گفتم خدا دیگه خستم واقعا خستم از رژیم گرفتن و چاق شدن خستم من میدونم ک مشکل من از رژیم نیس من دیگه خستم خودت نشون بده چیکار کنم
      دقیقا اینطوری
      شب موقع خواب در حالی بغض داشتم تو اینستا نمیدونم چی نوشتم چندین پست بالا اورد از سه تا پیج من هر سه رو ذخیره کردم ولی فرداش از بین اونها پیج استاد باز کردم و شکر میکنم خیلی خدا من.و دوس داره
      همین ک الان من بدون عذاب وجدان بدون ترس دارم یه لقمه میخورم اونم با ارامش برام خیلی میارزه
      خدا رو شکر ک این راه راه برگشت داره
      میشه برگشت و لذت برد
      با مخالفتهای زیاد ک همسرم داره و خانواده بدون هیچ پشتیبانی حمایت کننده ای شروع کردم رایگان ها رو استفاده میکنم
      تنها حمایت کننده من خدا و استاد عزیز هستن
      نمیدونم چجوری ولی از خدا میخوام روزی من تناسب باشه
      زندگی من مثل بازی مار پله بود
      هر دفعه از بالا از تموم راههای ک رفتم بودم میومدم پایین و تموم زحمتهام ب باد میرفت
      می افتادم تو دست انذار یا اشتباه میرفتم
      ولی خواستم ک از مسیر درست برم مسیر لاغری با ذهن مسیری ک فقط و فقط قصدش اینک ب ما نشون بده ما میتونیم بابا ما از گنجهایی ک خدا برامون گذاشته ذاتا داریمش دور شدیم اونا هستن و فقط باید من مسیر و برگردم
      مثل خونه تکونی باید بتکونیم همه غبارهای چاقی رو
      و تمیزی ب وجود خودمون ب ذهنمون بیاریم
      باید این‌‌‌ مهمون ناخوانده رو بزاریم ک بره با رفتارمون بهش بفهمانیم ک باید
      بره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/06/28 01:29
      مدت عضویت: 1256 روز
      امتیاز کاربر: 431 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,523 کلمه

      بنام خدا 

      گام 36  1400/06/27

      مسیر لاغری ذهنی ، همانند مسیر چاق شدن است ، فقط جهت آنها تفاوت دارد.مثل جاده اتوبان که دوتا باند داره ، رفت ، برگشت.

      و باند رفت و برگشت هم براساس تصمیم و هدف راننده مشخص میشود.

      چاقی مسیری است که ما برای زندگی کردن انتخاب کرده ایم. مسیری که مارو از مبدا خود که سلامتی ، زیبایی  و لاغری بوده به مقصدی که نتیجه اش اضافه وزن و بیماری است منتقل کرد.

      و ما در مسیر خودمون که چاقی بوده ، نشانه هایی دیدیم که سبب شد از مسیر حرکت خودمون لذت نبریم تصمیم گرفتیم که به مبدا خودمون که همون لاغری و زیبایی برگردیم.اما مسیر هایی که برای بازگشت و دور زدن رفته بودیم ، صحیح نبوده اند و جاده هایی خاکی و خراب بودند.

      و حرکت کردن ما در این مسیر ها ( رژیم و ورزش) اونقدر سخت و طاقت فرسا بود که بعد از مدت زمان کوتاهی ترجیح میدادیم که تو همون مسیر قبلی چاقی برگردیم و حرکت کنیم.

      چون که حرکت در مسیرهای اشتباه برای لاغری سخت تر از چاق شدن بود .

      به همین دلیل هم ذهن ترجیح میداد که همون مسیر قبلی رو طی کنه ، با این که میدونست نتیجه چاق تر شدن بسیار سخت و رنج اوره ولی برای ذهن ما طی کردن مسیر اهمیت داره نه نتیجه نهایی. و از اونجایی که طی کردن این مسیر ، سختی و زحمتی به همراه نداره ، ذهن ناخوداگاه ما اونو به روش لاغری ترجیح  میداد.

      ما در یادگیری هر موضوعی اموزش دیدیم ، از طریق والدین ، جامعه و….پس بنابراین در یادگیری هر موضوعی آموزگار داشتیم.

      حالا ما چاقی رو از خانواده و اطرافیانمون یاد گرفتیم و مهم هم نیست که از نتیجش راضی باشیم یا نه ، چون به هر حال هراموزشی نتیجه ای به همراه داره . و شاید الان این شرایط و دوست نداشته باشیم و بخوایم تغییرش بدیم و هر کاری هم که کردیم ،موفق نشدیم. به این دلیل که  هیچ اموزشی رو نمیشه با اموزش دیگه از بین برد ولی میشه در  کنار اون اموزش قبلی موضوع دیگه ای رو هم یادگرفت.

      وقتی یک موضوعی رو یادبگیریم و هرچه از شروع ان یادگیری بیشتر بگذره، تسلط ما براجرای آن مهارت ، بیشتر شده .

      ما میتوونیم با یاد گرفتن لاغری با ذهن ، لاغرشدن رو در کنار چاق بودن یادبگیریم و به مرور وضعیت جسمیمون از حالت چاق به حالت متناسب تغییر پیدا کنه .

      و ما در این مسیر نیاز به راهنما داریم ، مثل جی پی اس که وقتی  در جایی گم میشیم ، مسیر رو به ما نشون میده. و آموزش های لاغری با ذهن راهنمای ما برای رسیدن به سمت وضعیتی که میخوایم داشته باشیم هست .

      ما باید از همان مسیری که چاق شدیم ، از همان مسیر هم لاغر بشیم.و لاغری با ذهن دقیقا در جهت مخالف مسیر چاق شدن است و بهترین مسیر برای لاغر شد ن .

      و تغییراتی که با استفاده از محتواهای آموزش لاغری با ذهن تجربه میکنیم ، دقیقا در خلاف جهت حرکت خود در مسیر چاق شدن است و به صحت و مسیر لاغرشدن اطمینان پیدا میکنیم.

      یکی از افکار همیشگی فرد چاق، ترس از چاق تر شدن است.و این از نشانه های حرکت در مسیر چاقی است. که با قرار گرفتن در مسیر لااغری با ذهن، تغییر نگرش ها و احساسات به مواد غذایی ، ثابت میکند که ما در مسیر لاغری هستیم .

      پس جی پی اس خودمون و روشن کنیم و ادامه بدیم .

      در هرموضوعی درزندگی مهم تر از این که چه دلایلی باعث موفقیت میشه ، اینه که چه موانعی مانع موفقیت میشه . چون اگه مانع رو برطرف کنیم ، موفق شدن خیلی ساده و راحت تر میشه .

      بیشتر اموزش ها در جنبه های مختلف  بر این پایه ان که چه تلاشی برای موفق شدن باید انجام داد اما برطرف کردن موانع بهترین راه حل برای موفق شدن است.این موضوع در لاغری با ذهن به شدت اهمیت داره ، و ما به اندازه ای که بتونیم موانع لاغ شدن رو در ذهنمون برطرف کنیم ، نتیجه خیلی راحت تر به دست میاد . به دلیل سالها درگیری با چاقی و به اندازه اضافه وزن  خود، افراد خیلی عجله بیشتری برای متناسب شدن دارند . 

      یکی از مهم ترین و اصلی ترین موانع لاغرشدن ، این است که افراد باید باور کنن که میتونن متناسب و لاغر بشن.

      دو عامل مهم در رسیدن به نتیجه خیلی نقش داره 

      1. نحوه کسب نتیجه !(میزان سختی و تلاش و رنج و..)
      2. ماندگاری نتیجه کسب شده

      درسته که روش های قبلی برای ما نتیجه داشت ولی اگه ماندگار بود که ما اینجا نبودیم!

      نتیجه ی داعمی لاغری ، با ذهن به وجود میاد.چون که ما اول از همه ذهنمون و متناسب میکنیم ،تصویر های  ذهنی و تفکر خودمون نسبت به خودمون و مواد غذایی، چاقی و لاغری  رو تغییر میدیم و اصلاح میکنیم .

      و مجموعه این تغییرات ، ابتدا باغث ایجاد تناسب فکری و سپس تناسب جسمی افراد میشه .

      باید باور کنیم که میتونیم لاغر بشیم ، دوست داشتن با باورکردن تفاوت زیادی داره .

      باور کردن یعنی اینکه صد در صد به اتفاق افتادن چیری مطمعن باشیم ، ولی دوست داشتن اینطوریه که میخوایم چیزیو داشته باشیم که نمیدونیم ، میتونیم داشته باشیمش یا نمیتویم .

       فکر میکنم 66 کیلو هستم .                   حدود 26 کیلو اضافه وزن دارم .               دوست دارم به وزن 40 کیلو برسم . وزن ایده ال من 40 کیلوعه و تناسب ایده ال خودم رو در وزن 40 کیلومیبینم و دوست دارم در اون وزن باشم .     بله شاید یادم نباشه ولی وقتی بچه تر بودم ، در اون وزن بودم .

      ما یهویی از وزن مثلاا 40 کیلویی، نپریدیم که بشیم 60 کیلو و.. ، همه ی عدد هارو بالا رفتیم تا به این عدد رسیدیم ، حتی شده یک روز هم در وزنی که دوست داریم داشته باشیم ، بودیم ، در واقع همه ی ما یک روزی تو اون وزنی که الان برای خودمون غیر ممکن میبینیم بودیم و نمیتونیم باورش کنیم !

      *بنابراین منی که در اون وزن بودم ، مجددا هم میتونم در اون وزن باشم *

      ما یک روزی در وزن ایده ال خودمون بودیم  یک روزی ایده ال بودیم ، یک روزی عالی بودیم  ولی اون ایستگاه رو رد کردیم و میخوایم که دوباره به اون ایستکاه برگردیم .

      الان اگه ما یا خودمو میگم که در حال حاظر 66یا نمیدونم شاید بیشتر و یا شاید هم  کمتر وزن دارم و میخوام که به وزن دلخواه ایده ال خودم 40 کیلویی برسم ، نگم الان باید برای کم کردن این 26 کیلو ، یک عالمه تلاش کنم ، سختی بکشم و…. 

      بلکه اینو به خودمون یاداوری کنم که  من یکروزی در اون وزن بودم  الان دوباره میخوام برگردم به ایستگاه 40 کیلویی .

      بارها در زندگی پیش اومده که ما مقصدی رو رد کردیم . مثلا میخواستیم جایی بریم که مقصد و رد میکنیم ولییی هیچوقت ناامید نمیشیم که الان مقصد و رد کردیم و دیگه چبکار کنیم و … بلکه مسیر مقصد رو میپرسیم و جویا میشیم و دور میزنیم و دوباره به سمت مقصد میریم ، مثلا الان امروزه جی پی اس ر اهنمای ما در مسیر ورسیدن به مقصد هست .

      چاقی و اضافه وزن هم کاملا اینطوره . در واقع تصورات ما و حرف های ما د ر مورد اضافه وزن ، سبب ایجاد باری سنگین در ما میشه که توان متناسب شدن رو در خود نمیبینم (من چاقم ، بدشانسم و…) با برچسب هایی که به خودمون میزنیم ، توان و اراده و امکان متناسب شدن رو در خودمون نمیبینیم ، باید موضوع رو برای خودمون ساده و قابل باور کنیم.باید سختی کار اسون بشه وباید گفتگوی ذهنیمون تغییر پیدا کنه. 

      و تمام این فایل ها برامون حکم جی پی اس رو داره . در واقع لاغر ی با ذهن جی پی اس ما برای رسیدن به مقصد داعمی لاغریه .

      و ما وقتی متوجه شدیم که یروزی در اون مقصد بودیم . اون رو رد کردیم و دوباره میخوایم برگردیم ، جی پی اس رو روشن و فعال کردیم . 

      و دقیقا هم مثل جی پی اس مارو راهنمایی میکنه و مسیر رو بهمون نشون میده و نمیزاره گم بشیم وهمین الان تو فایل گام 36 ام متوجه شدم که چرا قبل از اینکه فایل جدید و ببینم و سوال و یا رفتاری برام پیش میومد و اتفاق می افتاد که جوابش در فایل بعدی بود ! خدایا شکرت  که جی پی اسم فعال شده ! الهی شکرت 

      خیلی مهمه که افکارمون رو درباره لاغری و اضافه وزن و .. تغییر بدیم.

       همه ما به دنبال برگشتن به وضغیت ایده ال خودمون هستیم که الان اینجاییم و این به دنبال بودن باعث شده که ما چند سال راه های مختلف رو طی کرده باشیم ، که همه اشتباه بوده و نرسیدیم  و خسته شدیم و از خداوند کمک خواستیم و تسلیم شدیم و به طریقی که اونو اتفاقی میدونیم با این مسیر اشنا شدیم .ولی این اتفاقیه  همون جی پی اسیه که خدا برامون روشنش کرد ! خدایا شکرت 

      بنابراین  الان که اینجا هستیم بخاطر اینه که جی پی اسمون ر روشن کردیم واون ما رو در رسیدن به ایستگاه ایده المون کمک میکنه.و این کار  اصلا هم  چیز سختی نیست .

      باید باور کنیم که میتونیم لاغر بشیم و اینوباور کنبیم که یک روزی ما در حالت ایده ال خودمون بودیم واین باور خودش به کلی ارامبخشه.

      شاد و پیروز و متناسب باشید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/06/21 22:52
      مدت عضویت: 1800 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,365 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی

      چه موانعی مانع موفقیت ما میشه ؟

      اکثر آموزش ها برای اینه که  ما باید چه تلاش هایی رو باید بکنیم تا موفق بشیم

      برای لاغری گفتند این دارو رو باید سر ساعت بخوری تا لاغر بشی .این ورزش رو باید انجام بدی تا لاغر بشی. این خوراکی ها رو نباید بخوری چون چاق کننده هست . این کمربند رو باید ببندی چون باعث چربی  سوزی میشه و..

      همه روش ها سعی در تغییر نتیجه داشتند و هیچ کدومشون  نگفتند این عامل باعث چاقی تو شده و ریشه یابی مشکل نکردند.

      برای همین هیچ کدوم از روش ها نتیجه ماندگاری  نداد و ما فقط  فشار و سختی به خودمون وارد کردیم  و بعد از پایان دوره همچنان دچار اضافه وزن بودیم.

      برای رسیدن به هر خواسته ای نتیجه ماندگار خیلی مهمه

      الان متوجه شدیم که مشکل لاغر نشدنمون به خاطر باورهای اشتباهمون بوده که سال ها برروی  ذهن ما تاثیر گذاشته و باعث شده این قدر ما در برابر لاغری مقاوم باشیم .

      در واقع باورهای اشتباهمون مانع لاغری ما شده

      هرچه موانع ذهنی  رفع بشه ما راحت تر به لاغری می رسیم.

      مهمترین موانع لاغری اینه که افراد باور کنند می تونند متناسب بشوند

      دوست داشتن به تنهایی کفایت نمی کند چون آدمی توی هر مرحله از زندگی خواستار خوبی ها و زیبایی هاست .ولی زمانی به اون خوبی ها و زیبایی ها می رسه که به خودش ایمان بیاورد و باور کنه که لایق اون خوبی هست .

      توی مسیر لاغری با ذهن هم  اول تناسب فکری بعد تناسب جسمی

      باید باور کنیم و به خودمون  ایمان  بیاوریم که می توانیم لاغر بشویم.

      ما از ابتدای کودکی خیلی متناسب بودیم و با خیال راحت و بدون هیچ گونه دغدغه ی فکری زندگی می کردیم تا اینکه  در یک برهه زمانی  نه چندان دور گرم به گرم به وزن ما اضافه شده و کم کم دچار اضافه وزن شدیم

      و برای رسیدن به لاغری هزاران راه رو امتحان کردیم

      اینقدر بعضی هامون  در مسیر این راه ها سختی کشیدیم که اون  مقدار اضافه وزنی که سال ها در صدد کم کردنش بودیم و هی دوباره بر می گشت توی چشمامون خیلی بزرگ شده و برای خودمون رسیدن به لاغری مثل رفتن به  یه کوه بزرگی که توی ذهنمون ساختیم هست  و از طرفی  چون سال ها اون وزن رو تحمل کردیم الان از خدامون هست زودتری از دستش خلاص بشیم .

      توی باور خودمون هم رسیدن به لاغری امری دشوار هست وهم عجله داریم برای رسیدن به اون.

      به زندگی خودمون توجه کنیم ما یه هویی به این سن و وزن نرسیدیم

      اول جنین بودیم و بعد شدیم نوزاد و کودک و مهد کودکی  و بچه مدرسه ای و  نوجوان و  و جوان و دانشجو بعد شاغل و …تا اینکه رسیدیم به سنی که الان هستیم

      وزنمون هم همین طوری گذشته

      اول نیم کیلو بعد یک کیلو و یک کیلو و نیم و بعد دو و سه و پنج و ده و پانزده و سی و چهل و هفتاد و …

      اصلا کل جهان هستی روی مدار نظم پا برجاست

      یه درخت تنومند اول بذر و هسته بوده و بعد مرحله به مرحله رشد کرده و شده نهال و درخت

      زندگی و روند چاق شدن  ما هم همینطور مرحله به مرحله طی شده .

      خیلی مهمه باور کنیم ما توی سن ایده آلمون بودیم و بعد چاق شدیم

      مسیر‌ چاق شدن ما مثل اینه که از تناسب انداممون که شهر سرسبز و خوش آب و هوایی بوده  سوار بر قطار اضافه وزن شدیم و راهی شدیم به  سرزمین چاقی که شهری پراز ممنوعیت های خوراکی و پوشاکی و پر از درد و رنج و بیماری و… هست .از اونجایی که فاصله ی شهری تا  سرزمین چاقی خیلی زیاد بود و قطار یک سره نبود مجبور شدیم  برای رسیدن به سرزمین چاقی چندین ایستگاه عوض کنیم.

      توی مسیر و ایستگاه های مختلف گاهی یک سری حرکاتی مثل تموم شدن بلیط و گم کردن مسیر و .. (که همون انواع رژیم ها) که انجام می دادیم باعث می شد ساعت ها توی ایستگاه منتظر قطار باشیم کمی  دیر تر به ایستگاه های بعدی برسیم .

      توی همین مسیر سفر بود که اضافه وزن و چاقی حسابی بهمون فشار آورد و کلی از نظر روحی و روانی ما رو به هم ریخت هی ایستگاه عوض کردیم و هی این حال بد همراه ما بود و دیگرانم هیچ توجهی به حال ما نداشتن و براشون اصلا مهم نبود ما کی هستیم و چه حالی داریم هرکی سرش توی زندگی خودش  بود .اونایی هم که حس دلسوزیشون گل می کرد یا طعنه میزدن یا نسخه رژیمی برامون می گرفتن نا امید و دل خسته راه رو طی کردیم تا اینکه ایستگاه دهم که منتظر قطار بودیم و روی صندلی  نشسته بودیم  که یک هو استادی توانا  روی صندلی کناری ما نشست و منتظر قطاری بود که مسیرش رفتن به همون شهر سرسبز و خوش آب و هوایی بود که ما سال ها پیش اون رو رها کرده بودیم و  متوجه شد که ما اهل اون دیار خوش آب و هوا بودین و الان به خاطر دوری از اون شهر کلی  حالمون دگرگون  شده  با هم کمی بحث و گفتگو کردیم و با حرفاش  در هایی از نور و  امید  رو به روی ما گشود.

      الان ایستگاه دهم چاقی بودیم که متوجه شدیم تمام راه رو اشتباه رفتیم و باید از همون مسیری که رفتیم بر‌گردیم .

      باید بپذیریم که ما قدرت بازگشت به شهر سرسبز خودمون داریم و افکار و باورهای چاقی رو توی همون ایستگاه جا بذاریم و با اراده قوی بر گردیم به ایستگاه اول.

      برگردیم  تا حالمون مثل روز اول خوب خوب بشه و با خیال راحت و همیشه توی اون شهر زیبای خودمون (سرزمین لاغری)  با دلی خوش زندگی کنیم.

      روز اولی که دانشگاه قبول شدم و راهی شهر دیگری شدم هیچ وقت یادم نمیره آخه آدرس رو بلد نبودیم و مکان دانشگاه رو چیزی که زده بودن توی سایت با آدرسی که محل ثبتنام بود فرق داشت و ساختمون دانشگاه به دلیل پاره ای از تعمیرات محل رفت و آمد کارگران ساختمانی بود .از اونجایی که ما ماشین نبرده بودیم مجبور بودیم با تاکسی جا به جا بشیم و هی تاکسی سوار می شدیم و هی آدرس اشتباه نصیبمون می شد و هی پیاده و دوباره مسیر جدید یعنی چندین تاکسی عوض کردیم و مسیرها رو بر می گشتیم تا دست آخر به مقصد اصلی رسیدیم.

      یا روز اولی که توی بنگاه رفتم و قرار بود قولنامه ثبت سیستمی بنویسم و از اونجایی که متن توضیحات توی سایت می نوشتم و متنش  زیاد بود و از طرفی هم  اختلاف بود بین فروشنده و خریدار بر سر تخلیه خانه خریداری شده توی همین اوضاع و احوال  سایت بسته شد و کل متنی که تایپ کرده بودم پاک شد و پی به اشتباهم بردم که باید این گونه قرارداد ها رو توی ورد تایپ کنم بعد کپی پیس کنم چون زمان باز بودن سایت برای نوشتن توضیحات خیلی کم هست.

      من کارهای نقشه کشی هم انجام میدهم و شده که نقطه های جی پی اس  نقشه زمین های هکتاری رو درست وارد سیستم کردم ولی به دلیل قاطی بودن شماره نقاط  خط هاش رو اشتباه به هم وصل  کردم و باعث شده که نقشه و متراژ زمین  جزئی عوض بشه و  پی به اشتباهم بردم و تنظیمات جی پی اس رو تغییر دادم که نقاط رو مرتب ذخیره کنه و مشکل پیش نیاد.

      این سه  روز از زندگی من بود که مسیر رو اشتباه رفتم و چون هدفم که ثبتنام دانشگاه و بهترین خدمات به مشتری هست خیلی برام مهم بود همه سختی راه رو به جون میخریدم و مشکل یابی کردم و بر می گشتم تا به سر مقصد اصلی ام برسم.

      گاهی وقت ها تا اشتباه نکنی و مسیرش رو طی نکرده باشی  چیز جدیدی رو کشف نخواهی کرد .من با هر اشتباه کلی چیز جدید یاد گرفتم که باعث پیشرفتم توی زندگی شد که اگه اون اشتباه رو نمی کردم شاید هیچ وقت هنر جدیدی رو کسب نمی کردم و تمام زندگیم رو تحت تاثیر قرار نمی داد.

      الانم خدا رو شکر متوجه اشتباه بودن باورها و  مسیر چاقیم شدم و پی به مشکلم بردم و انشالله با اراده خیلی قوی مسیر برگشت رو در حال طی کردن هستم و خیلی زود به سرزمین لاغرها می رسم.

      لاغری با ذهن تمام جنبه های زندگی من رو تحت تاثیر قرار میده و این روش عالیه .من همیشه دنبال بهترین ها هستم و خیلی محکم توی مسیر هستم.

      چیزی نشد برای من وجود نداره و نخواهد داشت.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/06/21 16:55
      مدت عضویت: 1932 روز
      امتیاز کاربر: 36916 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,538 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

      من اگر موانع ذهنی رو برای لاغری بردارم نتیجه خیلی راحت تر برای من به وجود میاد  .

      در بحث لاغری دو موضوع خیلی مهم هست یکی نحوه ی کسب نتیجه در لاغری  هست و دیگری ماندگاری اون روش هست که  چقدر ماندگاری داره . از خودت بپرس  آیا میتونیم چند سال با اون روش در تناسب باشیم ؟؟؟ اگر میتونیم پس حتما روش خوبی هست و باید ادامه اش بدیم .

       اما این دو مورد رو هر چقدر  من دقیق تر نگاه میکنم در روشهای گذشته ی خودم به هیچ عنوان پیدا نمیکنم من کسی بودم که سالها با ورزش سنگین و رژیم خودم رو به زور و چنگ و دندون لاغر نگه داشتم  و چاقی رو هیچ وقت قبول نکردم  حتی بوده یه جاهایی  دیگه خسته شدم و اونها رو برای یه مدت  رها کردم  و وزنم خیلی سریع برگشته اما بعد از مدتی دوباره  به عشق لاغری شروع کردم و خودم رو لاغر کردم اما همیشه  لاغری برای من همراه با سختی و رنج و محدودیت بوده و نتیجه هم که مقطعی بوده و  هیچ وقت در اون نتیجه ی عالی نموندم و همین مورد بیشتر من رو اذیت میکرد که چرا  نتیجه ماندگار نیست .

      اما در این روش ذهنی که وارد شدم  دقیقا همه چیز برعکس هست اول اینکه من هر روز از بودن در مسیر لذت میبرم و خوشحالم و هیچ رنج و سختی که نداره هیچ بسیار آسان هم هست  و دوم اینکه در این مدت ۲۲ ماه که در سایتم هیچ برگشت وزنی نداشتم و تازه هر روز دارم متناسبتر و لاغر تر و شاداب تر  و  سلامت تر  میشم .

      من از وقتی وارد این مسیر شدم و دلیلهای چاقی خودم رو رد کردم و پذیرفتم هیچ عامل بیرونی در چاقی و لاغری من دخالت نداره و خودم مسول چاقی  و لاغری خودم  هستم اونحا بود که  باور کردم میتونم لاغر بشم و همین باور کردن راه رو برای من خیلی هموارتر کرد و این باور کردن بسیار مورد مهمی در این روش هست که خیلی فرق داره با دوست داشتن که من دوست دارم لاغر بشم من هم دوست دارم هم باور دارم که میتونم لاغر بشم و این دو کنار هم برای من غوغا میکنن و قطعا در رسیدن به هدفم بسیار کمک من خواهند کرد .

      من  خوشبختانه جز افرادی بودم و هستم که وقتی  جواب تمام سوالت استاد در رابطه با وزن الان و وزن دلخواه و .. رو دادم و در آخر  که استاد پرسیدن آیا در این وزن بودی خیلی راحت گفتم آره بودم همین ۷ و یا ۶ سال پیش با رژیم  و ورزش سنگین  به این وزن رسیدم و قبل از ازدواح هم که سالها در این وزن بودم و اصلا برام چیز محال و غیر ممکنی نیست و میگم من که در این وزن سالها  بودم حتی هنوز لباسها و مانتوها ی اون دوران ۵۹ کیلویی خودم رو دارم و حتی کلی عکس و فیلم هم دارم و تا چند وقت پیش عکس  پروفایل  خودم هم  مال دوران تناسب ۵۹ کیلویی خودم بود که بگم ببین تونستم  ببین این وزن مال من هست که چون راهم غلط بوده  از دستش دادم اما دوباره به دستش میارم  .

      من سالها ایده ال و عالی بودم ولی از اون ایستگاه رد شدم  و اما حالا میخوام دوباره برگردم به اون ایستگاه ۵۹ کیلو و اصلا کار سختی نیست . 

      به خودم میگم مثل این هست که من از شهر مبدا به سمت  شهر مقصد رفتم و مدتها اونجا بودم حالا دوباره تصمیم گرفتم بر گردم به سمت شهر مبدا که بهترین راه  میشه از باند مخالف همون مسیر رفت که موازی هم هستن فقط در جهت مخالف  هم دیگه هستن و در مورد اضافه وزن هم دقیقا همینطور هست همه ی ما یک روز ی لاغر بودیم.

      من بعد از ۲۲ ماه در سایت بودن  یاد گرفتم که دیگه فقط  برچسبهای خوب به خودم میزنم  وبا خودم در صلح باشم و برای همین بارها به خودم میگم تو میتونی تو این روش رو باور داری تو توانایی  داری تو به هدفت میرسی چون متعهدی چون پشتکار و انگیزه و استمرار داری و بارها میگم اگر من نرسم پس کی برسه ؟؟؟ بارها میگم این اضافه وزن در جسم من  فیک من قبولش ندارم این یک مهمان ناخوانده هست که به زودی از جسم من میره من ایمان دارم به خودم به خدای خودم کم کمکم میکنه تا رفتارها و باورهای همسو با هدفم قویتر بشه تا من به هدفم برسم .

      من بارها به خودم میگم فوق فوق اضافه وزن من ۵ یا ۶ کیلو هست برام مهم نیست کی کم میشه چون همین الانم از خودم راضیم از این همه آزادی و حال خوب و سلامتی و .. راضیم اما به راهم ادامه میدم اونم با عمل کردن به آموزشها  و اصلا نگران هیچ چیز نیستم  و مطمعنم چه بخوام چه نخوام من به وزن دلخواهم که ۵۹ کیلو هست خواهم رسید و لذت خواهم برد و واقعا دوست دارم یک بار دیگه تجربه ی این وزن ۵۹ کیلو رو در زندگیم داشته باشم حالا  اگرشد  تجربه کنم که چه بهتر که مطمعنم میشه چون من خالق زندگی و جسم خودم هستم حالا اگر هم نشد که مهم نیست چون اصل این هست که  زندم و سلامتم و  زندگی میکنم و لذت مببرم.

      و تمام این دوره ها حکم جی پی اس داره  که من جی پی اس رو روشن کردم که به مقصد مورد نظرم برسم و من  دقیقا بااین  آموزشها یاد گرفتم این عادتم غلطه نباید تکرار بشه این رفتارم درست نیست نباید انجامش بدم و یا این فکر م غلطه نباید اون رو داشته باشم و دقیقا مثل همون جی پی اس هست که به ما راه رو نشون میده از کدوم راه برو و به کجا بپیچ و … و استاد داره قدم به قدم به ما میگه چه کارهایی باید انجام بدی .پس من با این راه به مقصدم میرسم اگر به اموزشها و باید و نبایدهای این راه عمل کنم اگر  عمل نکنم که رسیدنی در کار نیست .

      من خودم یک مانع ذهنی که برای لاغری خودم داشتم این بود که روند گاهش وزن من انگار استپ شده ولی چند روز پیش در یکی از نوشته های استاد خوندم که   اصلا همچین موردی وجود نداره بدن هر لحظه داره کار خودش رو انجام میده و فرایند هضم غدا و تبدیل اون به انرژی وجود داره ولی اگر من جسمم تغییر نکرده چون بهش خودم فرصت ندادم و این نشون میده من زیادتر خوردم و جسم من تمام تلاشش رو صرف اون مقدار اضافه کرده پس همواره جسم من در حال فرایند ترمیم هست و هیچ استپی در کاری نیست مگر زمان مرگ ما جسم ما استپ میکنه و تمام اون باور غلط من شکسته شده چون بارها در ذهنم مروز میکردم که انگار کاهش وزن من استپ شده ولی همچین چیزی محال ممکنه و وجود ندازه و این نشون میده  من خودم در این مدت ر فتارهای درست و در مدار وزنی دلخواهم رو نداشتم که شاهد اون جسم سبکتر و لاغر تر نبودم و به خودم تعهد دادم بهتر عمل کنم تا به جسمم فرصت ترمیم بدم در واقع باوجود بودن در سایت و آموزشها بازم میخواستم با این باور غلط رفتارهای نادرست چاقی خودم رو توجیه کنم بازم مچ ذهن چاقم رو گرفتم نه خیر تو دستور پرخوری صادر میکنی و من بیشتر میخورم که  به اون وزن دلخواهم نزدیک نشدم پس استپی در کار نیست خودم عامل کم نشدن وزن خودم بودم .بازم میخوام بهتر عمل  کنم و خودم عامل لاغری خودم باشم و در اون مدار وزنی ۵۹ کیلو قرار بگیریم و درست رفتار کنم  تا به ایستگاه ایده ال خودم برسم .

      خدا من رو هدایت کرده به این راه پس به مقصد میرسم  و اصلا برای من چیز محال و دوری نیست که در وزن ۵۹ کیلو باشم  آخه من سالها درراین وزن بودم  آخه ۶ سال پیش هم در این وزن بودم و بسیار زیبا و خوش اندام و خوش پوش و سبک  بودم و بسیار از خودم عکس و فیلم  دارم همین دیروز چشمم به مانتویی خورد در کمد که مال همون دوران ۵۹ کیلو بود من به این راه هدایت شدم پس حتما به نتیجه خواهم رسید پس من میتونم من میتونم اما به شرط عمل کردن به اموزشهای استاد به شرط بودن در مسیر و باور داشتن مسیر به شرط تعهد به این روش و استمرار داشتن در این مسیر من قطعا به نتیجه خواهم رسید به قول استاد میگه چه بخواهید چه  نخواهید اگر در این راه باشی به مقصد  میرسی و نتیجه برای همه وجود داره پس منم به زودی وزن دلخواهم رو تجربه خواهم کرد.

      من چون یک بار در این وزن بودم دوباره هم میتونم به اون وزن برگردم فقط راهش رو گم کردم دارم پیداش میکنم که بر گردم دوباره به وزن ۵۹ کیلو میخوام  بر گردم .

      برگشتن به اون وزن ۵۹ کیلو حق من هست و اصلا چیز پیچیده ای نیست و هر روز دارم حرکت میکنم تا برگردم به ایستگاه خودم و اون وزن من بوده و میخوام دوباره برگردم اگر این همه سال راه اشتباه رفتم عیب نداره دوباره به لطف خدا و با تلاشهای خودم دارم برمیگردم به ایستگاه ۵۹ کیلویی خودم  و شگفتی ساز این سایت تناسب فکری میشم و لذت میبرم ..

      چقدر این فایل انگیزاننده بود چقدر به من احساس توانایی داد  چقدر احساس  خوب داد سپاسگزارم استاد گرامی 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5410 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 564 کلمه

      به نام خدای بخشنده و مهربان 

      روز 151: روز 55 تکرار، شنبه 1400/6/20

      سلام 

      یکی از راههای رسیدن به هدف و در آغوش گرفتن موفقیت شناخت موانع و برطرف کردن آنهاست. یکی از موانع نداشتن باور به خودمان است.

      در زمینه متناسب شدن باید نخست باور کنیم که می توانیم متناسب شویم و توانایی لاغر شدن را داریم. و دوم اینکه راه درست رسیدن به موفقیت و هدف را پیدا کنیم. عید 1400 که با این روش آشنا شدم و دیدم حتی بسیاری نوجوان در این مسیر قرار دارند از خودم شاکی شدم که چرا زودتر با این روش آشنا نشدم و اون همه در مسیر غلبه بر چاقی زجر کشیدم و اون همه مثل یویو هی وزنم کم و زیاد شد و …. الان میدونم اگر زودتر با این روش آشنا می شدم مطمئنم این روش را باور نمی کردم دلیل باور من به درستی این روش این است که همه روشهای منطقی کاهش وزن را آزموده ام و چون از آنها به نتیجه نرسیدم به این روش ایمان پیدا کردم الان کاملا مطمئن هستم دلیل عدم موفقیت من در روشهای قبلی این است که باید به دو تناسب دست پیدا کنم اول تناسب ذهنی و بعد تناسب جسمی. 

      در روشهای قبلی بدون تناسب ذهنی با تلاش فراوان به تناسب جسمی می رسیدم ولی چون ذهنم با من همراه نبود مرا دوباره به چاقی می کشاند.

      هم اکنون نخست روی ذهنم متمرکز شده ام. قدرت را از ژنتیک و غذا و …. گرفته و به خودم داده ام و با ارامش و حس خوب در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفته ام. حال باور دارم من می توانم بصورت پایدار به تناسب اندام برسم. اکنون ترموستات ذهن من روی وزن 56 کیلوگرم است و کافیست با آرامش و حس خوب ادامه بدهم و از این سفر لذت بخش خوشحال باشم ذهنم با راهنمایی احساس خوبم مرا به مقصد می رساند.

      باید به خودم باور داشته باشم که برای متناسب شدن و رسیدن به وزن ایده الم و جسم متناسبم توانایی لازم را دارم من بارها این وزن را تجربه کرده ام و عدم موفقیت من به دلیل مسیر غلط بوده است و اکنون که به یاری خداوند در مسیر درست قرار دارم بی شک به مقصد خودم و ایستگاه ایده الم می رسم و محال است دوباره در مسیر چاقی قرار بگیرم و از ایستگاه خوشبختی ام دور شوم.

      دخترم که کنکور داشت من تشویقش می کردم یکبار تراز بالای 6000 بدست بیاره می گفتم اگر یکبار این تراز رو بدست بیاری ابهت و سختی و دست نیافتنی بودنش درذهنت شکسته می شود و برایت باور پذیر می شود که می توانی موفق باشی و درصدهای بالاتری را بدست آوری. و جالب اینکه برایش آسان شد که می تواند دوباره و چند باره این تراز را بدست آورد. 

      من نخست متناسب و در اندام ایده الم آفریده شدم و خودم با طی مسیر چاقی جسمم را با مشکل روبرو کردم و اکنون که مسیر صحیح را یافته ام به لطف و یاری خدای مهربان دوباره می توانم به آنچه قبلا بوده ام بازگردم و دوباره طعم زندگی با جسم و ذهن متناسب را تجربه کنم.

      می دانم هر چیزی حکمتی دارد و شاید حکمت چاقی ما هم کسب آگاهی ها و دانشی باشد که در مسیر دوباره متناسب شدن کسب می کنیم و همراهانی که در این مسیر می یابیم و ……. خدایا شکرت برای همه این تجارب لذت بخش و رسیدن به مقصد تناسب اندام با یک عالمه دستاورد با ارزش دیگر.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/06/18 12:44
      مدت عضویت: 1965 روز
      امتیاز کاربر: 15826 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 264 کلمه

      سلام استاد سلام دوستان

      یکی از موثرترین راه ها که کمک به لاغری میکنه اینکه افراد باور کنند که لاغر میشن

      دو تا ایتم داره لاغری یکی روشی که قرار باهاش لاغر شیم و دیگری ماندگاری

      هر وقت پیش دکتر تغذیه میرفتم میپرسیدم که برنمیگرده

      همه ما دوست داریم لاغر شیم ولی باورش همه ندارن

      سوال اول وزنم نمیدونم

      اضافه وزن ۳۵ فکر کنم

      وزن ایده ال ۶۸

      تا حالا تو این وزن نبودم 

      بله من هم یک زمانی حتما ۶۸ بودم چون از وزن ۶۷ یهو به ۶۹ نپریدم حتما مدتها شاید یکسال ۶۸ بودم 

      فکر نمیکردم که برام اتقدر غیر قابل باور رسیدن به اون وزن

      یادم از ۹۴ طی رژیم و ورزش خودم به ۷۲ رسوندم ولی هر کاری کردم ۶۸ نشدم

      ولی من یک روز ایده ال بودم یک روز در ایستگاه ۶۸ بودم

      بارها از مقصد عبور کردیم و میبینم که اون مقصدر رد کردیم و به راحتی برمیگردیم 

      GPSقدم به قدم راهنمایی می دهد و من به نقصد میرسونه در مورد اضافه وزن هم همین ما مسیر را اشتباه اومدیم 

      باید سختی کار را اسون کنید من یک روز در این وزن بودم و میخوام برگردم و تمام این فایل ها حکم GPSدارد اموزش های لاغری با ذهن دقیقا حکم GPSدارد

      مرحله مرحله به ایستگاه مورد نظر میرسیم

      من یک روز در وزن ۶۸ کیلو بودم و دوباره به همون وزن میرسیم

      برای خیلی ها اون روز نزدیک و برای من اون زمانی که ۶۸ بودم مربوط به زمانی دور ولی در هر حال بودم تو اون وزن بودم ممنون استاد که این نکته مهم با ما در جریان گزاشتید 

      باور میکنم در حالت ایده ال بودم و مسیرم گم کردم حالا میخوام برگردم به اون ایستگاه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/18 11:01
      مدت عضویت: 1322 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 178 کلمه

      سلام
      واقعا فایل بینظیری بود خیلی زیبا قابل درک بود
      من یادگرفتم تو این فایل ک من قبلا خیلی خولستم برگردم ب اون ایستگاه ولی چن مسیر و راهها اشتباه بود نرسیدم ولی الان تو راه درستم ویقینددارم ک روز ب روز دارم ب اون ایستگاه نزد یک و نزدیکتر میشم و باوردارم ک بهش میرسم من یکبار. خودم تو اون وزن بودم یکبارم ک با رزیم و راه نادرست رسیدم بهش و خیلی اون ایستگاه برامن شیرین و لذت بخش بود و زندگی تو اون ایستگاه برادمن خیلی طعمش لذت بخش بود و خواهد بود لاعر شدن اسانترین کار دنیاست اگر تو مسیر درست باشیم
      بلید موانع ذهنی دو از سر راه برداریم موانعی ک عین یک ا پلیسراه جلو راه هستن اگه یک ب یک حل بشن ما از ایستگاهها رد میشیم و ب ایستگاه مورد نطر میریسیم من ک خیلی وقتی تو مسیرم و راه افتادم اول مسیر کوله بارم زیاد بود ولی دارم یک ب یک از مشکلاتم از کوله بار رها میکنم تا راحتر بتونم از پلیسراه رد بشم و بریم ب مقصد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/05/16 10:35
      مدت عضویت: 1694 روز
      امتیاز کاربر: 3608 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 765 کلمه

      با سلام خدمت دوستانم واستاد گرامی در قسمت خواندن فایل این بود که ما حالا طبق شرایطی وعلتهایی به مسیر چاقی رهنمون شدیم وتا قسمتی از مسیر حالا من در مورد خودم به لطف مادرم تخت گازم این مسیر چاقی رو رفتم وبعد هم به لطف خودم که به بعضی از رفتارها عادت کرده بودم تند رفتم  وحتی در بعضی از مسیر از خواهر وبرادرم ودوستانم سبقت گرفتم تا به جایی از مسیر که رسیدم دیدم دیگه پاهایم جواب نمیده وحتی دستهایم دیگه برای حملکردن اون کوله بار توان ندارهو تصمیم گرفتم که مسیر رو با اتوبوس ویا تاکسی که اینها همون رژیم وورزشهای سخت هست ادامه بدم سوار اولین اتوبوس شدم اولش گفتم اخیش چه قدر راحت شدم ورفتن در مسیر ساده شد وبعد دیدم در اتوبوس سوار شدم قوانینی هست که با من جور در نمیاد مثلا صبحونه باید ۲کف دست میخوردم ونهار باید قاشقم رو میشمردم ویا فقط سالاد میخوردم وشام هم به همین صورت خلاصه بعد از پیمودن قسمتی از مسیرم با اون اتوبوس پیاده شدم وگفتم بزار سوار تاکسی بشم این بار توی تاکسی باید هم اون نحوه غداخوردن رو میداشتم وهم در بعصی جاها نگاه میداست ومن باید ورزش سخت وطاقت فرسا انجام میدادم  وهی به همین صورت اتوبوس وتاکسی عوص کردم ومسیرم رو که مسیر چاقی بود هی رفتم تا جایی که این بار دیگه ذهنم هم خسته شده بود وبدنم هم از سوار شدن وپیاده شدن خسته شد ویک دفعه ای همانطور که خطته ودل شکسته وبیحال بودم به مسیر برگشت خودم که در اون طرف مسیر من بود نگاه کردم دیدم همه اونهایی که از مسیر من برمیگردند چقدر تناسب دارند ولاعر هستم  همین طور که اروم اروم مسیر چاقی رو میرفتم این بار برای یکی از اونها دست تکان دادم وسوال کردم گفتند ما در مسیر لاعری با ذهن هستیم وبه من گفتند در گوگل سرچ کن پیدا میکنی وبلخره من هم پیدا کردم وهمین طور که مسیر چاقی رو اروم میرفتم بلاخره مسیر لاعری رو توی گوگل پیدا کردم وسایت تناسب دهنی رو پیدا کردم در طی مسیر چاقی ام اون سایت رو با دقت خوندم حالا دیگه توی طی کردن مسیرم سوار اون اتوبوسها با اون قوانینهایش نمیرفتم هر چه قدر تاکسی ها بوق زدند من سوار نشدم وهمین طور سایت رو خوندم واولش چاق تر شدم وبعد دیدم داره نحوه خوردنم عوصمیشه وحتی دیگه نحوه تفریح کردنم از مسیر تغییر کرد دیگه تفریحم این نشد کهبشینم وفقط بخورم دیگه کوله بار خوردن سبک شد و دیگه از فضای سبز اطرافم لذت بردم ودیگه از خوردن مواد غذایی ترس نداشتم ودیگه از غذاخوردن نترسیدم اخه کمکم اندازه میخوردم ووقتی یک دفعهای نگاه کردم دیدم دلم میخواد دیگه بر گردم به خانه لاعری خودم گفتند در مسیر برگشت هر کسی خداوند براش یک خونه لاغری گذاشته دیگه دلم خواست بر گردم رفتم به کنار جاده ودستی تکان دادم برای همسفرانم ومن هم قاطی اونها شدم ودارم میرم که به خونه لاعری خودم برسم ودیگه جی پی اس لاغری ام رو روشن کردم به خاطر اینکه دیگه مسیر رو اشتباه نرم واگه حتی بخوام جایی رو اشتباه برم کسی باسه بهم بگه استباه رفتی دور بزن والان دارم ادمه میدم وحتی توی این مسیر استادی دارم که هر روز وهر ساعت داره بهم راه رو اموزش میده بهم میگه کجا دست اندازه توی مسیرت لیز نخوری نیفتی خدای نکرده دست وپات بشکنه ویا خدای نکرده با سر به زمین نخوری خلاصه توی این مسیر من دارم اموزش میبینم ولی گهگاهی دست اندازهایی داری که باز روز بعد با دیدن استاد یعنی همون فایلهایش دوباره بلند میشیم وراهمون ادامه میدیم خدایا شکرت که من رو هدایت کردی وبه من لطف کردی راستی بچه ها این مسیر برگشت عالیه اخه محیط مسیر که من مبسناسم از نظر طبیعتش این ور بهتره ووقتی سوار اتوبوس وتاکسیهای مسیر برای برگست میشی اثری از اون قوانین یخت وطاقت فرسا وورزسهای سخت نیست این جاهمش همه بهم کمک میکنند واز همه مهمتر این جا همه ارامش دارند وهمه احساس شادی دارند وهمه بهم حس خوسحالی میدند وهمه اعتماد به نفس دارند وهمه به اندازه نیازشون میخورن واسراف نمیکنند وهمه اینکه لاعری حق ما است رو اعتقاد دارند وهمه حتی میگن خوردن حق طبیعی ما است وترسی ندارن از مواد غذایی وخودن خلاصه این جا خیلی خیلی بهتر از اون طرفه فقط باید مواظب باشم جی پی اسم خاموش نشه واین جا فهمیدم که من قبلا وزن ممورد ایده ال خودم رو داشتم ولی با رفتارهایم از اون ایستگاه رد شدم ولی اون طرف مسیر بوده حالا توی این طرف وقتی رسیدم به ایستگاه مورد نظر حواسم رو جمع میکنم باز ازش رد نشم وتوی ایستگاه وایستم  لذتشو ببرم خدایا شکرت شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/05/08 01:37
      مدت عضویت: 1671 روز
      امتیاز کاربر: 787 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 882 کلمه

      سلام گام ۳۶در مسیر لاغری من 

      مهمترین عامل موفقعیت در رسیدن به هر هدفی شناسایی موانع رسیدن به هدف است یعنی اگه ما موانع برداریم خیلی راحت تر به هدف خود میرسیم 

      یکی از موانع مهم در رسیدن به تناسب اندام این است که من باور ندارم که بتونم به وزن ایده الم برسم برای ما افراد چاق رسیدن به وزن ایده ال سخت دور از ذهن است و یه چیز شبیه رویا است رسیدن به وزن ایده ال برای ما افراد چاق به این دلیل برای ما سخت به دور از ذهن شده چون همیشه در حال تلاش بودیم که به متناسب بشیم شکست خوردیم حالا این باور در ما شکل گرفته که رسیدن به وزن ایده ال سخت است چیزی شبیه رویا است 

      حالا باید این مانع برداریم چطوری با شفاف سازی ساده کردنش در ذهن مان

      من خودم مثال میزنم وزن الان من ۸۲ کیلو گرم است وزن ایده ال ام ۶۰کیلو گرم است خب من برای رسیدن به وزن ۸۲از ۶۰رد شدم یه چیزی ساده روشن ایت پس یعنی یه زمانی من در وزن ایده ال خودم بودم و حالا به دلیل ورودی ها چاق کننده از وزن ایده ال خودم رد شدم حالا باید دور بزنم برگردم تا به وزن ایده الم برسم همین

      قبلا ما اگه جایی گم میشدیم مسیری بلد نبودیم از افراد سوال می‌پرسیدیم تا مسیری که میخواهیم بریم به ما نشان دهند راهنمایی کنند از کدام مسیر حرکت کنیم تا به مقصد برسیم امروزه که دنیا پیشرفت کرده با کمک برنامه ای به اسم gps هر مقصدی که بخواهیم پیدا میکنیم و راحت روی نقشه نشان میدهد برای رسیدن به فلان مطلب دکتر به کدام مسیر حرکت کنیم چپ بریم فلان تا برسیم 

      حالا ما افراد چاق برای رسیدن به وزن ایده ال مان باید برگردیم با کمک gpsکه دراینجا همان روش لاغری با ذهن است خیلی راحت به مقصد که همان وزن ایده ال مان است میرسیم 

      پس اول باید رسیدن به وزن ایده ال مان رو در ذهن مان ساده کنیم اسان کنیم که ذهن مان بپذیره رسیدن به وزن ایده ال راحت است باور کنیم خب چطور باور کنیم بگیم ما الان در هر وزنی هستیم مهم نیست مهم اینه که ما قبلا در وزن ایده ال خود بودیم زندگی کردیم حالا رد کردیم از وزن ایده ال خودمان با ورودی های چاق کننده و اموزش چاقی حالا میخواهیم برگردیم همین کار عجیب غریبی نیست میخواهیم برگردیم به وزنی که قبلا بودیم وزن ایده ال خودمان بوده همین 

      با کمک  gps که همان مسیر لاغری با ذهن است خیلی راحت برمیگردیم به وزنی که قبلا بودیم فقط،کافیه باور مان افکارمان رو تغییر بدیم موانع برداریم که کار مسیر لاغری باذهن همین است که اصلاح کنه ذهن مان رو و راحت ساده کنه رسیدن به هدف رو در ذهن مان 

      شکستها قبلا ما بدلیل انتخاب کردن مسیر اشتباه بوده که مارو از هدف مان دورتر میکرد الان که هدایت شدیم از طرف خداوند و داریم اموزش مبینیم و عمل میکنیم به انچه اموختیم مطمعن باسیم متناسب میشیم و به وزن ایده ال قبلا خود برمیگردیم همین این همان تغییر باور ها است 

      باور با دوست داشتن تصمیم گرفتن و فک کردن خیلی فرق دارد الان یه نگاهی به گذشته خود کنیم قبل اینکه با این مسیر اشنا بشیم 

      ما دوست داشتیم لاغر بشیم تصمیم میگرفتیم که من از شنبه شروع میکنم رژیم میگیرم ورزش میکنم که متناسب بشم من دوست دارم متناسب بشم ولی بعد مدتی باز شکست میخوردیم چرا چون باور داشتیم لاغر شدن سخت است نمیشه باید سختی زیاد بکشی تا لاغر بشیم پس چون همیشه هم نمی‌توانستیم به زور خودمان وادار به انجام کاری کنیم بر علیه ذهن ناخوداگاه خودمان خسته می شدیم رها میکردیم و چون باور ها تغییر نکرده بود باز چاق میشدیم و این خیلی راحت نشان میدهد باور با دوست داشتن خیلی فرق دارد 

      مثلا من دوست دارم ثروتمند بشم ولی نیستم چون باور کردم که من ادم فقیری هستم  با اینکه دوست دارم ثروت رو ولی بهش نمیرسم چون باورم اینه من ادم فقیری هستم ثروتمند بشو نیستم و از این برچسپ ها 

      حالا من دوست دارم متناسب بشم ولی نمیشم چون باور دارم متناسب شدن سخت است رسیدن به وزن ایده ال غیر ممکن است پس خیلی راحت از هدفم دور میشم 

      پس باید باور مان رو تغییر بدیم تا متناسب بشیم بگیم ما یه زمانی در وزن ایده ال خودمان بودیم زندگی کردیم حتی اگه یک روز بوده باشه پس الانم میخواهیم به وزنی که قبلا بودیم برگردیم همین این شکست موانع ذهنی و ایجاد باور جدید است که اره من قبلا در این وزن بودم الانم باروش لاغری با ذهن برمیگردم به وزن ایده ال خودم همین  کار سخت پیجیده ای نیست

       با کمک gps همان روش لاغری با ذهن برمیگردم  به وزن ایده ال  خودم که قبلا بودم و به اشتباه رد کردم میرسم همین این همان تغییر باور است

      و خیلی راحت میشه برای ذهن که رسیدن به وزن ایده ال اسان است راحت است فقط،باید مسیر برگردیم ما قبلا در این وزن ایده ال بودیم الانم راحت بهش دست می یابیم با روش لاغری با ذهن و عمل کردن به انچه اموزش مبینیم همین 

      پس باید برای ذهن اسان کنیم تا ذهنم باور کنه که رسیدن به هدف اسان است و راحت تر با اطمینان بیشتر مسیر طی کنبم و با ارامش راحت اسان به مقصد که همان وزن ایده ال خودمان که قبلا هم بودیم برسیم همین 

      شاد پیروز موفق باشید دوستان گلم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/05/05 10:31
      مدت عضویت: 1346 روز
      امتیاز کاربر: 454 سطح ۱: کاربر مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 900 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام سی و ششم GPS لاغری را روشن کنید:

      در موضوع لاغری با ذهن و کلا هر موضوعی در زندگی مهمتر از اونکه چه دلایلی باعث موفقیت میشه اینه که ما متوجه بشیم چه موانعی مانع موفقیت میشه، ما اگر موانع را برطرف کنیم موفق شدن خیلی ساده میشه! اکثر آموزش ها درباره اینه که چه تلاشی انجام بدی تا موفق بشی اما خیلی مواقع برطرف کردن موانع بهترین راه حل برای موفق شدن هست و این موضوع در لاغری با ذهن به شدت تاثیر گذاره به اندازه ای که بتونی موانع لاغر شدن را در ذهنت برطرف کنی نتیجه شما خیلی راحت تر به تناسب اندام دلخواهتون می‌رسید! 

      مهمترین و بزرگترین و تاثیرگذارترین موانع لاغر شدن اینه که افراد باور کنند که میتونن متناسب بشن و در خیلی از فایل ها این باور آموزش داده شده، همینو کسی باور کنه خیلی روند متناسب شدنش بهتر میشه! افراد در روش های مختلف سختی های زیادی متحمل شدن و اینکه نتیجه ماندگاری هم نمی‌گرفتن، نتیجه دائمی فقط در لاغری با ذهنه چون ذهن تغییر کرده و به این صورته که اول تناسب فکری و بعد تناسب جسمی!! 

      خیلیا نمیتونن باور کنن که میتونن متناسب بشن، میگیم دوست داریم ولی دوست داشتن با باور کردن خیلی تفاوت داره، همه ما دوست داریم متناسب بشیم اما چرا متناسب نشدیم؟! باور نکردیم میتونیم متناسب بشیم!! باور کردن با فکر کردن یا دوست داشتن خیلی تفاوت داره، خیلی از بچه ها به اشتباه میگن من خیلی دوست دارم لاغر بشم!!

      دوستی به استاد گفتن که ۱۱۵ کیلو وزن دارن و استاد گفتن که دوس داری چه وزنی باشی گفت ۸۰ و گفتن که تالا در این وزن بودی؟ بلافاصله گفته نه!! بهش گفتن مگه میشه مثلا از از وزن ۶۰ که یهو نشدی ۱۱۵ کیلو به هرحال همه عدد ها را سپری کردی!! شما دوست داری بشی ۸۰ کیلو ولی باور نداری که بشی در صورتی که یه روزی خودت ۸۰ کیلو بودی!!! و این برای همه ما وجود داره!! منی که در اون وزن بودم پس مجددا هم میتونم در اون وزن باشم، چرا فکر میکنی که نمیتونی باشی؟! شما که یک روزی در وزن ایده آلت بودی و این خیلی مهمه که باور کنیم ما یک روزی ایده آل بودیم یک روزی عالی بودیم، از اون ایستگاه رد کردیم و الان میخوایم برگردیم به اون ایستگاه!!

      شاید تصورت اینه که برای رسیدن به وزن ایده‌آلت باید رنج و سختی بکشی، همین رو تغییر بده به اینکه من یه روزی در اون وزن بودم و میخوام برگردم به اون وزن من یه روزی در اون ایستگاه بودم الان دوباره میخوام برگردم به اون ایستگاه!!

      ببینید ما در زندگیمون بارها برامون پیش اومده که از مقصدمون عبور کردیم مثلا در یک شهری دنبال آدرسی بودی بعد به خودت میای میبینی اون محل را رد کردی و بعد دور میزنی برمیگردی و هیچ وقت ناامید نمیشی و بگی نه دیگه من گذشتم از مقصد خودم وای خدایا من چیکار کنم حالا! شما خیلی راحت سوال میکنی و بهت میگن چرا شما رد کردی و برمیگردی میرسی اونجا، حالا امروزه تکنولوژی پیشرفت کرده و GPS هست و اون قدم به قدم به شما میگه که چقدر فاصله داری تا مقصدت و از کجا برو چپ برو راست برو!!! در مورد اضافه وزن هم دقیقاً همین شکله همه ما روزی در وزن ایده آلمون بودیم و الان در شرایطی هستیم که از نظر ما خوب نیست اشتباهه این شرایط اصلا مسیر را اشتباه اومدیم، خیلی وقت ها تصورات ما و اون حرف هایی که درباره اضافه وزن میزنیم چنان بار سنگینی را در ذهن ما به وجود میاره که اصلا ما توان متناسب شدن را در خودمون نمی‌بینیم که من چاقم من بدشانسم من فلانم انقدر به خودمون برچسب میزنیم که من توان و اراده و اصلا امکان اینکه متناسب بشم را در خودم نمیبینم در صورتی که باید به این شکل موضوع را برا خودت ساده کنی که این طریق باور کردنه! باید سختی کار را آسون کنی اگر در ذهنت خیلی سخت و غیرقابل باوره که من به وزن ایده‌آلم برسم باید به این شکل باورت رو تغییر بدی باید به این شکل گفتگوی ذهنیت را تغییر بدی که من یک روزی در این وزن بودم من یک روزی در ایستگاه مورد علاقم بودم اما الان رد کردم از اون و الان میخوام برگردم و به اون ایستگاه برسم و دور میزنی برمیگردی تمام فایلها حکم GPS رو داره و شما رو به مقصدتون برمیگردونه!! 

      خیلی مهمه که افکارمون را در مورد اضافه وزن ، لاغری و خودمون تغییر بدیم که یک نمونش این بود که تاحالا خیلی از ما فکر میکردیم که نمیتونم به وزن قبلیم برگردم و نمیتونم به وزن ایده‌آل برسم و به این شکل باید تفکر خودت رو تغییر بدی که من در اون وزن بودم حتی یک روز ! 

      در روش های قبلی GPS نبود و مسیرهای اشتباهی رفتیم و به مقصد نرسیدیم با این روش از همون اول که هدایت شدیم GPS رو روشن کردیم و در حال حرکت به مقصد و ایستگاه وزنی قبلیمون و در مسیر درست هستیم!

      باور کن که میتونی متناسب بشی و یه روزی در حالت ایده‌آل بودی و الان میخوای برگردی!! 

      من یه روزی در وزن ۵۵ و ۵۸ بودم و عالیترین بودم و الان یکم مسیر رو اشتباهی رفتم و چند وقتی میشه که متوجه شدم و دور زدم و دارم به ایستگاه وزنی ایده آلم نزدیک میشم و با فایل ها و لاغری با ذهن به هدفم میرسم چون این راه تنها راه درسته!

      مه تاب متناسب همراه با GPS لاغری😍✌️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/04/25 10:52
      مدت عضویت: 1883 روز
      امتیاز کاربر: 3526 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 497 کلمه

      سلام🙂

      برداشتن موانع خیلی راحت تر از ساختن یه مسیر جدیده 

      در لاغری با ذهن هم وقتی موانع ذهنی رو بشناسیم و برداریم مسیر لاغر شدن خیلی هموارتر میشه🙂

      یکی از مهمترین و اولین مانع باور به متناسب شدنه چون بسیاری از ما باور نداریم که میتونیم متناسب بشیم و دلیلش هم اینه که بارها و بارها از راههای مختلف تلاش کردیم متناسب بشیم ولی نشدیم و این شکستهای زیاد ما رو نا امید و ناتوان کردن در رسیدن به این آرزو

      یعنی هر چه تعداد دفعاتی که فرد تلاش کرده به تناسب برسه (تناسب دائمی)بیشتر باشه این باور نتوانستن در او پر رنگتره چون هم خودش و هم شاهدانی که جمع کرده بیشتر باور دارن که او هر کاری بکنه لاغر نمیشه 

      اینجاست که بسیاری از ما تقصیر رو به گردن ژنتیک و خدا و آفرینشمون میندازیم 😑

      جالبه نه خودمون تا حالا بهش فکر کرده بودیم که شاید مسیر ها اشتباه بوده و نه کسی بهمون گفته بود که راههایی که رفتیم اشتباه بوده تا اینکه با لاغری با ذهن آشنا شدیم و در همون فایلهای اولی که گوش کردیم از زبان استاد عطار روشن حرف دلمون رو شنیدیم که مشکل از ما و نحوه خلقتمون و ژنهامون نیست مشکل از مسیرهای اشتباهه و نور امیدی در دل ما روشن شد که پس ما هم میتونیم لاغر بشیم اگه مسیر صحیح رو ادامه بدیم

      یه راهکار عالی برای باور کردن لاغری اینه که فکر کنیم چه وزنی ایده آلمونه؟؟؟ برای من ۶۰ کیلو هست بعد بیایم بگیم من تا حالا در اون وزن بودم؟؟؟ بله سالهاااااا

      سالها در وزن ۶۰ کیلو بودم و عکسهایی که از اون سالها دارم همگی شاهدی هستند که من مدتها در وزن ۶۰ کیلو بودم 

      خوب پس این وزن متعلق به من بوده ایستکاه خودم بوده و من مدتها در اون ایستکاه بودم پس میتونم باز هم اون وزن رو داشته باشم و اگه از مسیری که اومدم برگردم باز هم به اون ایستگاه زیبا میرسم 

      ایستگاهی که سبک و متناسب و زیبا بودم ایستگاهی که در اون هرگز دغدغه چاقی رو نداشتم ایستگاهی که در اون بارها از دیدن خودم در آینه لذت میبردم ایستگاهی که هر لباسی به تن میکردم به تنم مینشست ایستگاهی که هر مغازه ای میرفتم سایز تنم لباسهای زیبا داشت ایستگاهی که در اون موقع غذا خوردن به چاقی فکر نمیکردم 

      باز هم میتونم به اون ایستگاه برسم اونم با یه مسیر درست با مسیر راحت و لذت بخش مسیری که هیچ سختی و محدودیت و رنجی نداره مسیری که راحته ذهنم هم میپذیرتش چون ذهن ما به راحتی و سادگی عادت داره و سختی و محدودیت رو قبول نمیکنه 

      این مسیر رو خدا جلو راهم گذاشته جی پی اس این مسیر رو خداوند روشن کرده و خداوند هرگز اشتباه نمیکنه هم مسیر درست رو میشناسه و هم توانایی من رو برای این مسیر باور داره چون خودش خلقم کرده 😍

      با تعهد و با شور و اشتیاق این مسیر رو ادامه میدم تا به ایستگاه طبیعی و ایده آل خودم که حق خودم هست برسم و تمام لذتهای بودن در این ایستگاه رو دوباره تجربه کنم🙏🙏🙏🙏🤗🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/04/06 14:30
      مدت عضویت: 1544 روز
      امتیاز کاربر: 4983 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 904 کلمه

      با درود حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی ، 

      GPS لاغر شدن را روشن کنید!

      مسیر لاغری وچاقی جاده ای است دوانده ،  یکی رفت، یکی برگشت، که بر اساس هدف وتصمیم راننده می باشد!.

      درواقع بشر به مرور زمان همواره بر آسان کردن وسایل کردن مسیر زندگی ،تلاش کرده است .

      در گذشته های دور ،وقتی می خواستند ،خبری را از یک‌جایی ویا از یک شهری به شهر دیگر برسانند ،آن پیک مجبور بود که مسیرهای طولانی وسخت وجانفرسا را شبانه روز چه در خواب وچه در بیداری طی کند تا به مقصد برسد. ویا برای مسافرت کردن هم به همین صورت بود وبا پای پیاده ،طی مسیر می کردند .ولی کم کم به این فکر افتادند که از چهارپایان برای سهولت کار استفاده کنند ،وبه مرور کهاگاهیها بیشترو بیشتر شد ،به فکر اختراع ماشین افتادند وهمینطور علم وآگاهی روز به روز بیشتر شد وبه فکر اختراع هواپیما ودیگر وسایل راحتی بیشتر افتادند وهمینطور که اینروزها ودر این زمانه مشاهده می کنیم ،همواره بشر درفکر راحت کردن روند زندگی گام برداشته است وتا به امروز که با دستیابی به اینترنت وسخت افزارها ونرم افزارها ،ارتباطات ودستیابی با اطلاعات واگاهیها روزبه روز آسان‌تر در موارد دسترسی بیشتر واسانتر شد .

      بخاطر می آورم در سال ۲۰۰۶ بود که من در لندن برای سرکشی به دخترم آنجا بودم ،یک روزی دخترم به من گفت که از این به بعدمی توانیم با گوشی های جدید یکدیگر را ببینیم وحرف بزنیم ،وان زمان برایم بسیار جالب بود که اگر این اتفاق بیفتد چقدر از دلتنگیهای من از دوری عزیزان کمتر می شود .که خوشبختانه طولی نکشید این اتفاق افتاد .

      در صورتیکه یادم می آید که مادرم سال‌های سال که برادرم در غربت بود تنها راه ارتباطی با نامه بود ویک ماه طول می کشید که یک نامه برود ویک ماه طول می کشید که جواب نامه برگردد وچهارده سال مادرم از دیدن خواهر وبرادر محروم بود وعاقبت آنهارا ندیده واز جهان پرگشودورفت!

      بهرحال منظور از این صحبت‌ها این بود که خدارا شکر می کنم که این روزها ما با این مشکلات روبرو نیستیم وزندگی کردن چقدر سهل واسان ،ودر عین حال پراز فراوانی ونعمت شده است ،

      مسئله مورد بحث امروز که چاقی می باشد یکی از مواردی است که ما از اطرافیان ،رسانه ها، خانواده آموختیم ، ومهم نیست که از نتیجه آن راضی باشیم، چون بهر حال هر آموزشی ،  یک نتیجه ای دارد مثل آموزش ریاضی ،فیزیک ،شیمی ودیگر آموزش‌ها مثل آموزش زبان ،که بالاخره  آموختیم ودر هرکدام به مهارت‌هایی دست یافتیم .

      ما دراین مسیر لاغری با  ذهن ویا هر مسیری ،آموزش دیگری را از یاد نمی بریم بلکه به آموخته های ما کمک می کند تا موضوع دیگری را به دانشمان بیافزاییم 

      ومهارت هم کسب کردیم، مثل آموزش زبان آلمانی که در ابتدا برای من خیلی سخت بود وبه مرور دراثر تکرار وممارست در آموزش آن مهارت پیدا کردم..

      آنچه که ما از مسیر لاغر  شدن در کنار چاق بودن می اموزیم، به مرور خواهیم توانست وضعیت خودمان را از حالت چاقی به حالت متناسب بودن ، تغییر بدهیم.

      وبا استفاده از جی پی اس مسیر مبدا چاقی را به مقصد اصلی لاغری  تنظیم کنیم.وچون مسیر لاغری  در باند مخالف مسیر چاقی است ،با استفاده از محتویات آموزشی لاغری با ذهن به درست بودن این مسیر اطمینان پیدا کنیم .وداشتن احساس خوب واطمینان بخش به ما کمک می کند که در یابیم در مسیر درست برگشت به سمت لاغری ومخالف مسیر چاقی قرار گرفته ایم.

      ترس از خوردن مواد غذایی وهمچنین ترس از چاق شدن یکی از نشانه های حرکت در مسیر رفت به سوی چاقی می باشد .وزمانی که ما در می یابیم که مواد غذایی ، هیچ قدرتی در چاق شدن ما ندارد وترس ما کم می شود یعنی اینکه ما در مسیر درست لاغر  شدن هستیم.ویکی دیگر ازراههای پر اهمیت برای رسیدن به لاغری ،  برداشتن مانع باور نتوانستن است.! 

      ما بارها توانسته ایم که لاغر  بشویم ،گرچه مسیرها اشتباه بوده ،ولی بهرحال نتیجه  گرفته ایم ولی با سختی وزجر همراه بوده،وچون ذهن ناخودآگاه  ما کاری به نتیجه نداشت واحساس ما مهمترین عامل بود،که بتواند ذهن را قانع کند،بخاطر همین مارا به همان احساس  راحتی ودر مسیر چاقی برگرداند!ودر نتیجه ماندگاری هم نداشت!

      مادر راه رسیدن به لاغری  وتناسب  اندام ابتدا باید به تناسب فکری که همان احساس شور واشتیاق  ولذت بردن می باشد برسیم تا به تناسب همیشگی دست پیدا کنیم.

      وباید بیاد بیاوریم که ما زمانی در وزن ایده آل ومتناسب خودمان بوده ایم واین بسیار طبیعی است که متناسب ولاغر  باشیم !

      وخیلی مهم است که در برگشت به مقصد اصلی ونهایی از یک راهنما استفاده  کنیم ،واگر از یک جی پی اس ،که همان آموزش‌های درست لاغری  با ذهن می باشد اسفاده نکنیم در این مسیر بازگشت ،مسیر را گم می کنیم وبه مقصد نمی رسیم ،خوشبختانه جی پی اس وجود دارد ومی توانیم به راحتی مسیر دلخواه را پیدا  کنیم! 

      همه ما در وزن ایده آل بودیم ودر حال  حاضر مسیر را اشتباه  طی کردیم.وبارها چون از مسیر گم شدیم وراهنمایی درستی نداشتیم ،دچار ناامیدی وسرگشتگی شدیم وبه خودمان برچسب های بد شانسی وبد اقبالی وبی عرضگی واز این قبیل زدیم! 

      ودر حال حاضر زمانی موفق می شویم که سختی راه را برای خودمان آسان کنیم ،وبا علم به اینکه ،یک روزی من در وزن ایده الم بوده ام ومی خواهم به آن برگردم ،با استفاده از جی پی اس لاغری  به مقصد دلخواه ودرست برسیم. 

      برای رسیدن به مقصد اصلی ،لازم است که با ذهنی آرام وبا شور واشتیاق وامید ،با این اطمینان که به مقصد اصلی می رسیم به این مسیر شگفت انگیز ادامه بدهیم.

      با آرزوی سلامتی وموفقیت همگی همراهان گرامی!

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/17 14:38
      مدت عضویت: 1722 روز
      امتیاز کاربر: 4097 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 340 کلمه

      سلام بر مشتاقان تناسب اندام

      وقتی که عکس خودم رو با مادرم و برادرم که به مشهد رفته بودیم نگاه کردم در وزن ایده آلم بودم  و انگار همین دیروز بود که برای زیبایی اندامم به باشگاه رفته بودم و خانم ها رو میدیدم که بهم می گفتند تو دیگه برای چی میای باشگاه.

      تو که متناسبی و مشکلی نداری . اون موقع روی ایستگاه خودم بودم . ایستگاه تناسب اندام .

      الان مدتهاست از ایستگاه خودم دورشدم و الان که وارد این سایت شدم آموزشها و تمرینات رو با اشتیاق  دنبال میکنم و باور دارم که میتونم به ایستگاه برسم .

      الان که یک ماهه تقریبا وارد این دوره شدم به لطف الهی و با آموزشهای بی بدلیل استاد ترس از چاقی تر شدن و ترس از مواد غذایی در من ازبین رفت . تازه اعتمادبه نفسم هم خیلی زیاد شد وقتی فهمیدم که با باورهای غلط وآگاهیهای نادرست  وارد این مسیر شدم خوب اگه باورهای غلط خودم رو شناسایی کنم و آموزشهای استاد عزیز  و تمرینات رو دنبال کنم به نتیجه دلخواهم میرسم .

      وقتی خواهرم رو میبینم که با آب وتاب در موردغذاصحبت میکنه  میگم خاطره درست نکن با مواد غذایی و اون هم  گوش میکنه .یا وقتی قرص های مامانم رو ساعتش رو بهش میگم بهم میگه عوارضش چیه ؟میگم عوارض رو نمیگم از کاه کوه می سازی و اگه نوشته باشه سردرد و… باور ذهنت میشه و به اون عارضه دچارمیشی.  قرصت بخور اگه خوب حالت خوب شد که معلومه به عوارضش کاری نداشته باش .اینها رو بهشون میگم هم مروری بر آگاهیم بشه وهم یه آگاهی داده باشم .

      ما از مبدا تناسب اندام حرکت کردیم و نا آگاهانه به مقصد چاقی رسیدیم حالا آگاهانه همون مسیر رو دور میزنیم و به ایستگاه تناسب اندام میرسیم و در همون مسیر میمونیم و لذت میبریم . من لایق وشایسته تناسب اندام هستم و من باور دارم که به راحتی وآسونی متناسب میشم . و به وزن ایده آلم میرسم و از زندگی کردن بیشتر لذت میبرم . من خودم رو همچنان دوست دارم و به خودم عشق می ورزم .  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 16492 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 941 کلمه

      بنام خداوندی که هدایتم می کند به بهترین مسیر.     گام 36  جی پی اس لاغری را روشن کنید.            سلام خدمت استاد عزیز ومهربانم ودوستان هم مسیرم                                                              قبل از هرچیزی باید بگم من تو این مسیر بی نظیر متاسفانه لیز خوردم واز این گام دیگه دیدگاه ننوشنم یه مدته. امروز پست استاد رو تو صفحشون خوندم که نوشتن بچه های مسیر لاغری فعالیتشون کمرنگ شده مراقب باشین لیز نخورده باشین منم به خودم گرفتم وگفتم اره استاد من لیز خوردم. علتشم این بود که خودمو وزن کردم ودیدم به کیلو اضافه کردم کلا. ترس هام برگشت وهمش توجهم رفت رو جسمم. این مدت باز گام هارو ادامه دادم ولی تمرین ننوشتم. اعتماد به نفس پایین اومد. امروز امروز که این پست روخوندم. یه حس خوب پیدا کردم. وتصمیم گرفتم برگردم به این گام وشروع کنم به نوشتن. در واقعه  صدای جی پی اس منو کشوند به این گام                                                               وقتی در جاده در حالت حرکت هستیم یه سری ماشین ها در همون جاده ولی در جهت عکس ما در حرکت هستن در واقعه مسیر رفت ما برای ماشین مقابل مسیر برگشته ومقصد ما مبدا اون بوده.    هر جاده ای دو طرفه است ودو باند دارد مسیر رفت ومسیر برگشت. جاده ای که ما برای حرکت انتخاب کردیم جاده چاقی هست. ما یه روزی از ایستاده تناسب وسلامتی حرکتمون رو در این مسیر آغاز کردیم والان به جایی رسیدیم که چاقی وبیماری وخستگی برامون به ارمغان آورده.                           حالا که متوجه شدیم این جاده مارو به مقصد دلخواهمون نرسونده وازش ناراضی هستیم در تلاش برای برگشت به جای قبلی که همون تناسب اندام وسلامتی هست هستیم  مدتها دست به کارهای عجیب وغریب زدیم کم خوری ورزش رژیم با این کارها نه تنها برنگشتیم به جای قبل بلکه مسیر رو بری خودمون پر پیچ وخم ودور تر کردیم. حالا که به لطف خدا با ذهن وقدرت ذهن برای لاغری آشنا شدیم. یه جی پی اس تو مسبر برامون شروع کرده به آلارم زدن وداره می گه مسبر کجاست وبابد چه جوری برگردیم. از کجا می دونیم که روش لاغری با ذهن بهترین روش برای لاغر شدن هست؟ از اینجا که این مسیر کاملا موازی با مسیر چاقی هست اما در جهت عکس. در واقعه مسیر لاغری با ذهن باند مخالف مسیر چاقی ماست. از همان گفته های اولیه که با دیدن اولین فایل از استاد شنیدیم. حرکت در باند مخالف چاقی شروع شده برامون. اون سوال اول که استاد پرسیدن آیا می خواهی چاقی را از بین ببری یا علت چاق شدن را بفهمی خودش حرکت در باند مخالف چاقی بود سالها بدون توجه به اینکه چرا چاق هستیم خواستیم چاقی رو از بین ببریم. بعدش ترس از چاق تر شدن هست که فهمیدیم وبرامون روشن شد که با توجه نکردن به چاقی واینکه چاقی طبیعی نیست بلکه تناسب اندام طبیعت ماست وحق ماست. چاق شدن رو متوقف کردیم اینم حرکت در باند مخالف چاقی هست. بعدم ترس از غذا ها که مانع لاغری بود وخودش علت چاق شدن وحرکت در مسیر چاقی بود. حالا با دلایلی که آوردیم متوجه شدیم خوراک ها باعث چاقی نمی شن وبدون ترس غذا می خوریم. اینم حرکت در باند مخالف چاقی هست وهر کدام آلارم چی پی اس بوده. یکی یکی موانع چاقی رو کشف می کنیم وبرداشت همین موانع خودش حرکتموم رو در باند مخالف که همون لاغری هست به پیش می بره.                                                                   یکی از مهم ترین موانع لاغری باور ما ست چیزی که من متوجه شدم استاد در تمام نوشته ها وفایل هاشون تلاش می کنن ما بهش برسیم باور کردن خودمون وپی بردن به توانایی وقدرت خودمون در لاغر شدن هست. اگه باور کنیم که میشه ومی تونیم  گام اساسی رو برداشتیم. چیزی که سالها برای من روشن بود این بود که وزن دلخواهم چیزی هست که باید بهش برسم در واقعه اون رو مقابل راهم می دونستم وتصورم دویدن وتلاش برای رسبدن به اون بود. حالا در این گام فهمیدیم سالها در اشتباه بودم. چیزی که می خواهم در مقابلم نیست بلکه در پشت سرم بوده واونو جا گذاشتم سالها از ایستگاهش عبور کردم وجا مونده وحالا باید دور بزنم وبرگردم به همون ایستادگاه. من کلاس اول دبیرستاد 56 کیلو بودم وحالا در سن 34 سالگی 76 کیلو هستم. پس من 56 کیلو بودم چیزی که الان برام رویاس واقعیت بدنم بوده وجود داشته ومن یه شبه بیست کیلو اضافه نکردم گرم به گرم ازش فاصله گرفتم وحالا باید گرم به گرم برگردم به عقب تا بهش برسم نیاز به حرکت رو به جلو نیست. حرفهای استاد مسبری که خودشون رفتن وبه نتبجه رسیدن همون جی پی اسی هست که حالا برای ما روشن شدن وداره در وجود ما مسبر درست رو ردیابی می کنه تا برگردیم به جایی که قبلا بودیم. من ایمان دارم هدایت شده خداوند هستم ایمان دارم آشنایی با ذهن دست خداوند بوده برای نوازشم برای حمایتم وبرای هدایتم. این باور وایمان خودش سرمایه ی منه. کمکم می کنه هزار بار دیگم لیز بخورم برگردم به مسبر استاد حرف امروز شما منو به خودم آورد که باز بیام وبنویسم وبا قدرت واشتیاق فراوان ادامه بدم  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 6241 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 54 کلمه

        سلام دوست عزیز
        از اینکه شجاعت به خرج دادی و اینجا هستی به شما تبریک میگم
        هیچ برنامه قبلی برای نوشتن استوری امروز اینستاگرام نداشتم
        یک لحظه این جمله در ذهنم مرور شد و من نوشتم
        خدا رو شکر عده ای از دوستان با خوندن این استوری به مسیر لاغری با ذهن برگشتن و این خبر خیلی خوبیه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
        ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          امتیاز کاربر: 16492 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 25 کلمه

          ممنونم استاد خوبم  واقعا شما دست خدا هستین برای کمک به کسانی مثل من انشالا همیشه بهترین ها نصیب خودتون وخانوادتون بشه سپاس بی کران

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
          ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب موفق
      1400/03/07 20:41
      مدت عضویت: 1435 روز
      امتیاز کاربر: 14619 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 608 کلمه

      گام ۳۶

      Gps لاغرشدن را روشن کنید .

      به نام خدا 🌺🌺🌺

      این فایل من رو یاد مسافرت های که به مشهد داشتم انداخت .قبلا که مشهد می رفتیم برای رسبدن به مقصد از اشخاص بخصوص راننده تاکسی کمک میگرفتیم بیشتر وقت مون صرف پیدا کردن  میشد بعضی وقتها خسته وکلافه ، یکی می گفت رد کردی یکی می گفت هنوز باید بری .

      این گذشت تا از نقشه کمک گرفتیم ، اونم نقایص خودشو داشت معمولا در ترافیک گیر میفتادیم وجزئیات رو مسخص نمیکرد گم میشدیم بازم مجبور به پرسش از افراد میشدیم .

      تا این اواخر با Gps و یک نرم افزاری خیلی کاربردی به نام بلدآشنا شدیم.اینبار خیلی راحت بدون اینکه در ترافیک بمانیم  مسیرهای خلوت و آرام  رو نشان ما میداد اگه جایی هم نت به مشکل میخورد وقطع ووصل میشد و ما پیچ میخوردیم نزدیک ترین مسیر رو نشون میداد.

       قبل از حرکت ما مسیر را باخط آبی مشخص می کند وبا فایل صوتی به ما اطمینان می دهد که درمسیر درست هستیم .من دیگه نگران گم شدن در بزرگراه ها نیستم میدونم بلد همراه ماست .

      اینو گفتم که بگم این داستان برایمان آشناست داستان لاغری ماست که چقدر تلاش کردیم که به مقصد برسیم کسانی ما را به خیال خودشون راهنمایی می کردند ولی بیشتر ما را باور های غلط فراوان آشنا میکردند و ما را بااعصاب خورد واراده ایی داغون رها میکردند درحالی که میدانستیم یک اشکالی هست والا ما افراد کوشا و تلاشگر بودیم .

      خداروشکر که مسیری درست وراهنمای که خودش با همه چم وخم راه آشنا است ، آشنا شدیم .🙌🙌

      این نرم افزار مثل مسیرلاغری باذهن است که استاد در جلو مسیر برگشت حرکت می کند و به ما اطمینان میدهد که بلد راه است .

      به ما بارها گوشزد کرده که اگر ناراحت اگر ناامید اگر خسته اگر بی انرژی شدید فقط ادامه بدهید و استمرار داشته باشید واین راه رو رها نکنید .این راه صحیح ترین وآسانترین مسیر است همه راه های دیگه که رفتیم باعث شد گم بشیم و اراده واعتماد به نفسی برایمان باقی نماند .

      من سعی میکنم توجه به جسم و لاغر شدن را رها کنم بجز مواقعی  که درآینه نگاه میکنم اکثرا مواقع حس تناسب ولاغری دارم .آرامش دارم و انرژی خوبی برای کارکردن دارم و وقتی که بی انرژی میشوم فایل گوش میدهم کلا از این رو به اون رو میشوم .از بودن درسایت خسته نمیشوم .

      هرچیزی که خواستم بدون ترس به اندازه خوردم ( البته هنوز دویاسه لقمه از اون نقطه سیری بیشتر میشود که میدانم ان هم درست میشود .) اینها نشان دهنده اینه که Gpsلاغری من داره مسیر رو نشان میده و من درباند برگشت هستم .و استاد بادادن مدال های خود به اطمینان میدهد که لاغری ذهن ما شروع شده و به زودی لاغری جسم رو هم میبینیم فقط باید باور کنیم .😍😍😍

      من عاشق ۶۰کیلو شدن هستم وسالها در این وزن بودم ( این شیرین ترین یادآوری بود برایم ) ۲سال پیش با مسیری اشتباه به ۶۹ کیلو رسیدم ولی بعد از سرگردانی واسترس فراوان به ۸۰برگشتم .

       به وزن ۷۴تا ۸۰ رو قبل از عید بدون اینکه بفهمم رسیدم اینقدر برایم غیر قابل باور بود که فکر میکردم ترازو خراب شده .

      پس درمسیر برگشت هم میتوانم به راحتی از ۸۰به ۷۴و وزن های پایین تر برسم .فقط باید باور کنیم .لازم نیست که حتما به وزن ۶۰ برسم هرجور که بدنم خودش بخواهد منم همان را میخواهم .قبلا که از ۸۳به ۶۹ رسیدم در وزن ۷۴ کیلو اینقدر اتفاقات قشنگی برایم افتاد که هنوز لذت آن را فراموش نمی کنم .و میدانم کافی است که لاغری جسم شروع شود باور وانرژی ما چندین برابر میشود چون نتایج باورمان را باچشم میبینیم فعلا گام نشانه های ذهنی رو محکم برمیداریم که پایه آن همیشگی است .❤❤

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1400/02/27 03:07
      مدت عضویت: 1491 روز
      امتیاز کاربر: 558 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 196 کلمه

      بنام خداوند بخشنده مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان نازنین گام سی و ششم Gps لاغرشدن روشن کنید .چقد این جملتون استاد ب دلم نشست ک مثال آدرسی و زدید ک رد کردیم و بعدش متوجه میشیم ک ما مقصد رو رد کردیم و می پرسیم و بعدش دوباره بر میگردیم ب مقصدمون و چقدر قشنگه ک ما ی روزی در وزن ایده آلمون بودم و بهترین اندام رو داشتم و حالا برحسب خانواده ، دوستان ،معلمان ،ما از مسیر اصلی خارج شدیم و رد کردیم و ما دوباره باید دور بزنیم و بر گردیم بیفتیم تو مسیر اصلی و صحیح ک مسیر لاغر شدن از طریق ذهن چرا که یکی از دلایلش حس و حال خوب داشتنه دقیقا از اون مسیری ک رفتیم باید دور برگردون بزنیم و برگردیم و این درستشه چرا ک ما زحمتی نکشیدیم برای چاقی ،عرقی نریختیم ،در کمال راحتی بدون درد سر ما وزنمون اضافه شده والانم ب لطف خدای مهربون دور برگردون و زدیم افتادیم تو مسیر برو ک رفتی ب سمت مقصدی ک چند سال پیش ردش کردیم چقدر من خوشحالم ممنونم ازتون استاد درواقع الان من خوشحال ترینم و این حال مطمئنم همتون دارید عاشقتونم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1400/02/08 01:35
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 317 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 573 کلمه

      سالها از زمانی که من از ایستگاه ایده آل خودم گذشتم و آهسته و پیوسته در مسیر چاقی پا گذاشتم میگذره ولی با وجود این همه سال وقتی بهش فکر میکنم یک ذهنیت عالی بمن میده هنوز اندام متناسب و سبکباری رو یادمه چون نوجوون بودم و احساس غرور میکردم وقتی مورد توجه دیگران بودم و حتی الان که عکسهای قدیمی رو به فرزندانم نشون میدم به خودم می بالم که چقدر متناسب و زیبا بودم البته الان نیازمند لاغری نیستم دارم زندگی میکنم احساس خوبی دارم ولی میخوام دوباره اون حال رو تجربه کنم و چقدر آرام آرام از اون ایستگاه ایده آل فاصله گرفتم و بعد از مدتی اونقدر دور شده بودم که دیگه اون ایستگاه رو نمی دیدم  ولی همچنان به جلو پیش می رفتم البته تو این مسیر هم لذتهای زیادی رو تجربه کردم ولی باز هم ترس داشتم چون نمی دونستم چقدر باید پیش برم مقصد برام ناشناخته بود هر چند وقت یکبار در این مسیر یک راه فرعی پیدا میکردم وبه اون راه می  رفتم  فرعی های اشتباه زیادی رو رفتم  مثل انواع رژیم ها ،ورزش های سخت ، استفاده از داروها و …و بدون نتیجه بعد از مدتی دوباره به راه اصلی می ر سیدم البته من فقط میخواستم چند کیلو چاق تر یا باصطلاح تو پر بشم و چند وقت قرص اشتها می خوردم و حتی خونه فامیل که می رفتم برنج ته قابلمه که چرب تر بود بمن میدادن که من جون بگیرم و  نمی دونم چه جوری،، ولی به جایی رسیدم که احساس کردم خیلی چاق شدم و خیلی جالبه موقعی که بیشتر غذا میخوردم مطمئن بودم چاق میشم ولی وقت هایی که رژیم داشتم مطمئن نبودم که لاغر میشم و الان میدونم علتش در نوع باورهای من بود درسته من متناسب بودم ولی چون سالها ازش میگذره باورهای من رنگ چاقی گرفته و خیلی پررنگتر از باورهای متناسب من شدن ، باورهای چاق من یک پرده سیاه روی افکار متناسب من کشیدن  و من سردرگم شدم به بیراهه زدم اصلا امکان نداره باورت چاقی باشه و انتظارت لاغری ،چون باورم عادتها و عادتهام باعث شد رفتارهایی در من ایجاد بشه که نتیجش چاقی در جسمم بود من دراین مسیر راهنمایی نداشتم که راه برگشت رو پیدا کنم ولی از روزی که هدایت شدم GPS من روشن شد همونجایی که بودم متوقف شدم وفهمیدم از این راه باید برگردم تا به ایستگاه ایده آل خودم برسم از همون روز ابتدا جلوی چاق شدنم گرفته شد و با گوش دادن به  فایل ها و انجام تمرینات و عملی کردن اونها در زندگی روزمره همونطوری که آرام و آهسته شروع به آمدن کردم دارم برمیگردم ولی اینبار این راه. برگشت برام آشناست وبا تسلط و کنترل بر ذهن و تغییر.باورها نتایج بسیار بزرگی رو بدست خواهم آورد من باید باورم این باشه من توانایی لاغر شدن رو دارم من می تونم لاغر بشم .    من مسیرم رو گم کردم و الان میخوام برگردم به ایستگاه ایده آل ،این حق منه و این مسیر خیلی راحت تر از مسیر چاقیه چون من قبلا در اون ایستگاه بودم پس مجددا می تونم در اون وزن باشم پس باید از برچسب زدن به خودم و از افکار منفی که من توانائی بازگشت ندارم دست بردارم و سختی راه رو از بین ببرم با گفتن این جمله جادوئی که: من یک روز در اون ایستگاه ایده آل بودم ، با اطمینان و اشتیاق و عشق به مسیر لاغری با ذهن ادامه بدم ، موفقیت حتمی و ابدی است

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1400/02/06 13:36
      مدت عضویت: 1819 روز
      امتیاز کاربر: 13098 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 503 کلمه

      سلام سلام 😍😍 

      گام سی و ششم

      GPS لاغر شدن خود را روشن کنید.

      ✔علت نتیجه ی موقت ما در سایر روش هایی که برای لاغری استفاده کرده ایم ، این است که ما مدتی از مبدا خود که چاقی بوده ، فاصله گرفته ایم اما چون راه اشتباه بوده به هدف لاغری و تناسب اندام ایده آل نرسیده ایم.

      ✔مسیر لاغری ، نزدیک ترین و چسبیده ترین راه به چاقی است اما در جهت عکس.. 

      ✔🟣 میخواهم از تجربه ی این چند روز خودم درباره ی تغییر تصاویر ذهنی بنویسم:

      👈🏻 من یک ماه تقریبا در مسیر لاغری آنطور که باید نبودم ، بعد از اواسط فروردین دوباره برگشتم💪🏻 در واقع خداوند دوباره من را به این مسیر هدایت کرد 💖

      از آن زمان تا امروز مدت زیادی نگذشته اما سه نفر به اعلام کرده اند که لاغر شدی 🤩 و من متوجه شده ام که آن ها تغییر تصاویر ذهنی و برداشت من از جسمم را دریافت کرده اند و  خوشحال شدم چون تغییر و تناسب ذهنی تضمین تداوم تناسب جسمی برای همیشه است.

      فایل تصویری💻🎧📖✏:

      ✅خیلی وقت ها برطرف کردن موانع باعث می شود نتیجه راحت تر به دست بیاید مخصوصا در لاغری.

      ✅یکی از بزرگترین موانع این است که بتوانی باور کنی تو ، میتوانی متناسب بشوی.

      ✅نتیجه ی همیشگی و دائمی ، راحتی  و آرامش فقط در لاغری با ذهن وجود دارد..

      ✅فکر که به تناسب برسه خیلی طبیعی و راحت جسم هم متناسب میشه.

      ✅تفاوت دوست داشتن با باور کردن

      دوست داشتن باعث نتیجه نمیشه که اگر اینطور بود همه باید در شرایط خوبی بودند چون هرکسی برای خودش همه خوبی ها را دوست دارد و میخواهد.

      اما باور کردن است که باعث شکل گیری و رسیدن ما به مقصد می شود..

      ✅من دوست دارم ۵۴ کیلو باشم و دقیقا به یاد دارم کلاس پنجم که ده ساله بودم وزنم همین حدود بود البته اون موقع اضافه وزن محسوب میشد 😄 ولی الان وزن دلخواه و ایده آل منه..یادم میاد که خاله ام بهم گفت اگر بتونی همین وزن رو نگه داری خیلی خوبه و من هدفم ثابت ماندن روی ۵۴ کیلو بود اما مثل ماهی🐠 خیلی راحت از دستم سُر خورد و رفت …

      اما مهم اینه که من یک روزی در وزن ۵۴ کیلو بوده ام.

      ✅GPS ویژگی خوبی داره که اگر تو صدبار هم گم بشی اون راه رو گم نمیکنه و هربار مسیری برای رسیدن به مقصد را اعلام میکنه .

      ✅باید سختی کار را برای خودت آسان کنی ، این شیوه ی باور کردن است 👇🏻

      من یک روزی در وزن ایده آلم بودم ..من GPS لاغری رل روشن کرده ام و در حال حرکت به سمت ایستگاه ایده آل خودم هستم..ایستگاهی که مدت ها در آن زندگی کرده ام و برای من آشناست🥰🥰🥰

       

      راه لاغری ، باند مخالف مسیر چاقی است.
      ✅انگار ما عادت کردیم فقط در راه لاغر شدن باشیم 🤣 از بس که تلاش کردیم و نشده اما امروز وقتشه که باور کنیم. باور به رسیدن ، باور به ثبات وزن در شرایط ایده آل، باور به اینکه دیگه لازم نیست در تقلا برای لاغری باشم، باور اینکه من میتوانم رها زندگی کنم و فکرم دیگه درگیر جسمم نباشه …

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.
      ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 67 کلمه

      سلام و درود 

      من خیلی راحت میتونم در وزنی که قبلا بودم باز هم برسم من قبلا وزنم 48کیلو بوده الان هم مثل آب خوردن به این وزنم برسم و میتونم این مسیری که ازش رد شدم رو برگردم و ایمان و باور دارم که این کار برای من آسانترین کاره و من حتما میتونم متناسب بشم وهیچ چیز نمیتونه من رو از هدف و مسیرم منحرف کنه 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید.