چگونه لاغر شویم مهمترین موضوع زندگی افرادی است که اسیر چاقی شده اند و رویای لاغر شدن دارند.
بهترین و آسان ترین روش لاغری استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید با این تفاوت که باید در سمت مخالف مسیر چاقی به حرکت خود ادامه دهید، در این صورت خودبخود لاغر خواهید شد.
مشترک بودن مسیر چاقی و لاغری
همه راه ها و جاده ها در جهان از دو باند تشکیل شده است، یکی باند رفت و دیگری باند برگشت.
نکته جالب توجه این است که حرکت در باند رفت یا برگشت بر اساس هدف و تصمیم راننده مشخص می شود.
اگر شما قصد کرده باشید از شهر خود به شهر مقصد بروید، مسیر حرکت شما باند رفت محسوب می شود و سمت مخالف باند برگشت نامیده می شود.
شرایط برای فردی که تصمیم گرفته است از شهر مقصد شما به شهری که از آن سفر خود را شروع کرده اید سفر کنید کاملا متفاوت است.
برای او مسیر حرکت از شهر خودش به سمت شهر شما باند رفت محسوب خواهد شد و سمت مخالف باند برگشت می باشد.
بنابراین هدف شما، تعیین کننده ویژگی باند حرکت می باشد.
واضح است که هر مسیری شامل دو باند است که به موازی یکدیگر هستند اما جهت حرکت خودروها در آن خلاف یکدیگر است.
چرا چاق شدم اما لاغر نمی شم
چاقی مسیری است که شما برای زندگی روزمره خود انتخاب کرده اید.
مسیری که شما را از مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام است حرکت داده و به مرور شما را به مقصدی که نتیجه آن اضافه وزن و بیماری است منتقل می کند.
در مدتی که مشغول حرکت در مسیر چاقی بوده اید به دلیل دیدن نشانه هایی که سبب شده از مسیر حرکت خود لذت نبرید تصمیم گرفته اید به مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام بود برگردید به همین دلیل سال هاست به دنبال پیدا کردن راه حل چگونه لاغر شویم هستید.
نکته حائز اهمیت اینکه لاغر شدن هم مانند چاق شدن دارای مسیر حرکت است و برای لاغر شدن باید وارد مسیری شوید که شما را به مقصد لاغری و سلامتی هدایت کند اما مسیرهایی که برای برگشت انتخاب کرده اید نه تنها مسیر صحیح برای برگشتن به مبدا نبوده اند بلکه شما را به جاده های خاکی و پر از دست انداز هدایت کرده اند.
حرکت کردن به سمت لاغری از مسیرهای اشتباه مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو و دمنوش خوردن، عمل جراحی کردن و … به قدری سخت و طاقت فرسا بود که پس از مدت زمان کوتاهی ترجیح می دادید به همان مسیر قبل که حرکت به سمت چاقی بیشتر بود برگردید.
حرکت در مسیر اشتباه به سمت لاغری این نگرش را در ذهن شما ایجاد کرد که لاغر شدن کار سخت و طاقت فرسایی است که من از عهده انجام آن بر نمی آیم پس به ناچار باید به همان مسیر ساده و آسان قبلی که حرکت به سمت چاق تر شدن بود برگردم.
نکته جالب توجه اینکه در ابتدا حرکت در مسیر چاقی به دلیل مواجه شدن با رنج و سختی های چاقی با این فکر کردیم که چگونه لاغر شویم اما در ادامه با وارد شدن به مسیرهای لاغری اشتباه به این نتیجه رسیدیم که رنج و ناراحتی حرکت در این مسیرها برای لاغر شدن به مراتب بیشتر از رنج و ناراحتی حرکت در مسیر چاقی است.
درست است که حرکت در مسیر چاقی سخت بود و باعث آزار و اذیت ما می شد اما حرکت در مسیرهای اشتباه برای لاغری سخت از چاق شدن بود.
به همین دلیل ذهن ناخودآگاه ما تصمیم گرفت همان مسیر قبلی را ادامه دهد، گرچه از نظر ما نتیجه چاق تر شدن بسیار سخت و رنج آور است ولی برای ذهن ما طی کردن مسیر آسان تر اهمیت دارد نه مقصد و نتیجه نهایی.
از آنجا که طی کردن مسیر چاقی زحمت و سختی به همراه ندارد بنابراین از طرف ذهن ناخودآگاه ادامه حرکت در مسیر چاقی به هر روش لاغری ترجیح داده می شود.
شما در یادگیری هر موضوعی در زندگی از آموزش استفاده کرده اید، ممکن است از طریق والدین به شما آموزش داده شده باشد و یا از طریق مختلف و شرکت در کلاس های آموزشی.
چگونه چاق شدن را یاد گرفتیم
هرآنچه در مدت حیات خود تا به امروز یادگرفته ایم از دیگران بوده است و ما ناخواسته شاگرد بزرگترهای خود هستیم.
شما در یادگیری هر موضوعی آموزگار داشته اید.
چاقی یکی از مواردی است که شما آن را از والدین و اطرافیان خود یاد گرفته اید و مهم نیست که از نتیجه این آموزش راضی هستید یا خیر، چون به هر حال هر آموزشی نتیجه ای در بر خواهد داشت.
اما شاید دوست داشته باشید در شرایط فعلی نباشید و به همین دلیل سالها تلاش کرده باشید که تغییر وضعیت بدهید اما موفق نشده باشید به این دلیل که هیچ آموزشی را نمی توان با آموزش دیگر از بین برد، ولی می شود علاوه بر آنچه می دانید موضوع دیگری را نیز یاد بگیرید.
این موضوع را بارها در زندگی تجربه کرده ایم که هر زمان نیاز به یادگیری مهارتی داشته ایم آن را یاد گرفته ایم و هرچه از شروع یادگیری گذشته است تسلط ما بر اجرای آن مهارت بیشتر و بیشتر شده است.
چگونه لاغر شویم
برای رسیدن به این خواسته قلبی که چگونه لاغر شویم می توانید از آموزش لاغری با ذهن لاغر شدن را در کنار چاق بودن یاد بگیرید و به مرور وضعین جسمی خود را از حالت چاق به حالت لاغر تغییر دهید.
برای یادگیری لاغر شدن از مسیر لاغری با ذهن شما نیاز به آموزگار و راهنما دارید، همانطور که ردیاب ماهواره ای (GPS) به شما کمک می کند تا از محلی که هستید به سمت مقصد خود حرکت کنید، آموزش های لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا از وضعیتی که هستید به سمت وضعیتی که می خواهید حرکت کنید.
درباره اینکه چرا مسیر لاغری با ذهن تنها مسیر صحیح برای لاغر شدن است قبلا توضیحات مفصل داده شده است اما فقط به این نکته توجه کنید که مسیر لاغری به این دلیل که دقیقا در جهت مخالف مسیر چاق شدن است بهترین مسیر برای لاغر شدن می باشد.
مسیر لاغری با ذهن پاسخ مناسب برای چگونه لاغر شویم است.
مسیر لاغری با ذهن باند مخالف مسیر چاقی با ذهن است.
از آنجا که شما در مسیر چاقی در حال حرکت هستید و اگر چاق شدن را مسیر رفت خود در نظر بگیرید به خوبی می توانید مسیر برگشت را تشخیص دهید.
نشانه های مسیر صحیح لاغری
با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن در همان روزهای اول به صحت مسیر کاهش وزن خود اطمینان پیدا می کنید.
تغییراتی در خود مشاهده می کنید که دقیقا در جهت مخالف حالت های خود به هنگام حرکت در مسیر چاقی است.
ترس از چاق تر شدن
بکی از افکار همیشگی هر فرد چاق، ترس از چاق تر شدن است و این از نشانه های حرکت در مسیر رفت به سوی چاقی بیشتر است.
با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اولین تغییری که در خود احساس می کنید میزان ترس شما از چاق تر شدن کاهش پیدا می کند و در مقابل احساس اطمینان و امیدواری نسبت به لاغر شدن خود پیدا می کنید.
این احساس دقیقا در جهت مخالف احساسی است که در مسیر حرکت به سمت چاقی تجربه کرده اید.
بنابراین واضح است که شما در باند مخالف چاقی در حال حرکت و برگشتن به مبدا خود که لاغری است قرار گرفته اید.
ترس از خوردن مواد غذایی
یکی دیگر از افکار همیشه مزاحم در ذهن افراد چاق ترس از خوردن مواد غذایی است که نمایانگر حرکت شما در مسیر چاق تر شدن است.
با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن به مرور احساس می کنید که مواد غذایی قدرتی در چاق کردن شما ندارند و از خوردن آنچه قبلا می ترسیدید به مرور کمتر ترس دارید.
این تغییر نگرش و احساس نسبت به مواد غذایی نشانگر قرار گرفتن شما در باند برگشت مسیر چاقی است و ثابت می کند که شما در حال حرکت در مسیر لاغری هستید.
رهایی از یأس و نا امیدی
یکی از نتایج چاقی ایجاد احساس یأس و ناامیدی در افراد است که باعث می شود ذوق و شوق زندگی کردن و انگیزه حرکت کردن برای تجربه شرایط بهتر و موفقیت های بیشتر را از بین می برد. این از نشانه های حرکت در مسیر چاقی با ذهن است.
با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن در همان روزهای اول شاهد تغییر واضح در سطح افکار، احساس و افزایش ذوق و اشتیاق برای زندگی کردن و بالا رفتن انگیزه جهت رسیدن به هدف لاغری و پس از آن به اهداف دیگر در زندگی است.
همانگونه که در هنگام رانندگی به طرف مقصد اگر متوجه شوید وارد مسیر اشتباهب شده اید اقدام به پیدا کردن محل دور زدن می کنید یا سعی می کنید با استفاده از برنامه های رهیاب ماهواره ای یا پرس و جو از افراد وارد مسیر صحیح شوید بعد از دیدن اولین نشانه های حرکت در مسیر صحیح به احساس آرامش می رسید و با اطمینان به مسیر خود ادامه می دهید وقتی از دوره های آموزشی لاغری با ذهن استفاده می کنید در همان روزهای اول به آرامش و اطمینان از حرکت در مسیر لاغری دست پیدا می کنید و با اطمینان هر روز به مسیر خود ادامه می دهید.
در فایل در مسیر لاغری ذهنی GPS لاغری را روشن کنید به شکل بسیار جذاب و تاثیرگذار یکی از مهمترین موانع متناسب شدن را توضیح داده ام و نحوه از سر راه برداشتن این مانع را با علاقمندان یادگیری لاغری با ذهن به اشتراک گذاشته ام.
امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند ضمن بالا بردن آگاهی خود برای کاهش وزن گام مهمی در جهت شروع حرکت خود به سمت لاغر شدن بردارید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای پیدا کردن مسیر صحیح لاغر شدن کار سختی ندارید چون شما اکنون در سرزمین لاغرها هستید. اینجا یک مسیر صاف و هموار با مناظر خیره کننده که هر لحظه می تواند شما را شگفت زده کند به سمت لاغری وجود دارد. فقط کافی است حرکت خود در این مسیر را شروع کنید و با سوار شدن بر آموزش های لاغری با ذهن با اطمینان به سمت شگفتی ساز شدن حرکت کنید.
برای این منظور ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و پس از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در قسمت نظرات همین جلسه پاسخ دهید.
- استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟
- استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟
- چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟
- نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟
- به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟
- تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟
- در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟
- تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟
- نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟
- وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟
- در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟
- به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا؟
- برداشت خود از محتوای ویدیوی آموزشی را به شکل شرح انشایی بنویسید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
به مثال های ذکر شده توجه کنید و توضیحات این جلسه را در زندگی گذشته خود و تلاش هایتان برای لاغر شدن مقایسه کرده و درباره صحیح بودن آن شرح دهید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.25 از 65 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام و درود.
گام ۳۶
جی پی اس لاغری خود را روشن کنید .
خیلی جالب بود این فایل . منم تقریبا داشتم یه تجسمی برای خودم میساختم که باید در ذهنم از چاقی عبور کنم تا بتونم مقصدم رو متصور بشم . ولی با تجسم خودمم ایستگاه لاغری رو بعد از ایستگاه چاقی میدونستم . اما به نظرم این تجسم راحتتره . اینکه مسیر لاغری قبل از مسیر چاقی بوده و فقط کافیه همون مسیر رو برگردی .
چون ما زمانی در وزن ایده آلمون بودیم .
از ایستگاه مثلا ۶۰ کیلو عبور کردیم . لازم نیست انرژی اضافه بزاریم .
ما برای چاق شدن انرژی اضافه گذاشتیم و راه زیادی رو طی کردیم
فقط کافیه به نقطه ی امن قبلیمون برگردیم .
چاقی نقطه امن ما نیست .
وزن ایده آلمون نقطه ی امنه .
فقط کافیه باورش کنیم که من دوباره میتونم به نقطه ی امن قبلیم برگردم .
شاید چندین سال پیش من در وزن ایده آلم بودم .
چیزی که یادم میاد ترس از چاقی رو اون زمانم در خودم ایجاد کرده بودم . نیروی ترس از چاقی نیروی اضافه ای بود که من با خودم حمل کردم و چاقتر و چاقتر کردم خودم رو .
من از ابزار ترس برای چاق شدن خودم استفاده کردم . سوخت بنزین ماشین من برای چاقی ترس بود . من با ترسهام خودم رو هر روز باد کردم .
من مثل یه بادکنک خودم رو هر روز و هر لحظه با هوای ترس باد کردم .
و الان فقط کافیه هوای بادکنک رو خارج کنم .
بادکنک کوچیک میشه .
نیروی اضافه نزارم .
نترسم .
غذا رو عامل چاقی خودم ندونم .
برخورد صحیحم و با مواد غذایی ادامه بدم .
از فرمولهای چاقی استفاده نکنم .
از حسرت و حسادت و نومیدی و نفرت و خشم و ترس و تردید و عجله و سرزنش و غم و جنگ و مبارزه و غرور استفاده نکنم .
سوخت اضافه به خودم ندم .
سوخت ماشین من دیدن خودم و تواناییهامه .
سوخت ماشین من سپاسگزاری و لذت بردن از داشته هامه .
سوخت ماشین من امیده .
سوخت ماشین من عشقه .
سوخت ماشین من ایمان و امنیته .
سوخت ماشین من احساس اطمینان و یقینه .
سوخت ماشین من آرامش و راحتیه .
سوخت ماشین من تایید کردنه .
سوخت ماشین من شادیه .
سوخت ماشین من استفاده از نیروی صلح خود با دیگرانه .
سوخت ماشین من عزت نفسه .
راحتش کنم . با هر تصوری که میشه راه لاغر بودن رو برای خودم راحت کنم
من زمانی در وزن ایده آل بودم پس الانم میتونم با کم کردن انرژیهای منفی خودم دور برگرد کنم .
برگردم به خونه خودم . برگردم به آرامشم .
برگردم به عشق . برگردم به شادی . برگردم به صلح . برگردم به ایمان . برگردم به حال خوب . برگردم و با این نیروها حرکت کنم .
من از مسیر امنیت خارج شدم و حالا که جی پی اسم رو روشن کردم دیدم من به جای استفاده از حال خوب حال بد رو همسفر خودم کردم .
من همراهان خوبم رو در وزن ایده آلم جا گذاشتم و هر روز و هر روز مسافرانی به خودم اضافه کردم که مسیرشون از مسیر من جدا بود . من خودم رو با اونا همراه کردم . الانم فقط لازمه مسافرینم رو تغییر بدم .
من مسافر غم و اندوه رو به مقصدش رسوندم بقیه راهش رو با یه ماشین دیگه بره . هدف غم و اندوه شهر غم بود . من اون رو توی ماشین خودم نگهش داشتم و به مسافرین دیگه توجه نکردم . امید دوست داره برگرده به شهر امید . آرامش دوست داره برگرده به شهر آرام خودش .
من همراهان ایده آل تری برای سفرم انتخاب می کنم و دوباره برمیگردم .
چون حرکت کردن همراه شادی مسیر رو دلپذیرتر می کنه .
حرکت کردن با تایید مسیرم و دلپذیرتر می کنه .
حرکت کردن با عزت نفس صلح با خود و دیگران .عشق به خود و دیگران . امید داشتن و سایر احساسات خوب خیلی راحتتره .
من برمیگردم .
چون لاغر بودن شهر آرامش و شادی و صلح و تایید و امنیته . شهر سپاسگزار بودن و لذت بردن از نعماته .
من در لاغر بودن ایمن هستم .
به شهر امن خودم برمیگردم .
دیگه توجهم رو میبرم سمت مسافرینی که تا حالا به صداشون کمتر گوش میدادم .
فقط همین تغییر مسیر زندگی منو تغییر میده .
اینکه به حرف شیر گوش بدم یا به حرف سگ .
این منم که به صدای اونها توجه می کنم .
من در درس دیروز یاد گرفتم گفتگوهای خودم رو هم در مسیر لاغری بیارم و سطح عظیمی از لاغر شدن رو شناختم .
صحبتهایی که با خودم می کنم جهت صحبتهای ذهنم رو معلوم می کنه .
خودم وقتی شاد باشم ذهن منم در جهت شادی با من حرف میزنه .
خودم وقتی ایمان داشته باشم ذهن منم گفتگوهاش در مسیر ایمان میشه .
من فقط خودم رو باید تغییر بدم و با تغییر خودم ذهنیتم عاداتم احساساتم گفتگوهام و اعمالم رو به جهت لاغری برمیگردونم . در جهت امنیت و آرامش .
من دیگه لازم نیست نیروی عظیم ناخواداگاه رو تغییر بدم .
من همین جهت ۲ درصد نیروی خوداگاه رو تغییر بدم نیروی عظیم ناخوداگاه خود به خود تغییر می کنه . درست مثل موتور یا ماشین فقط یه فرمون رو یکبار تغییر بدیم و جهت رو برگردونیم کل ماشین بزرگ وجودمون خودبه خود برمیگرده .
چرخوندن جهت فرمان هم خیلی راحته چون اون کارش گردشه . لازم نیست نیروی اضافه صرف کنیم .
فقط کافیه به جای اینکه با خودمون صحبتهای سرزنش کننده داشته باشیم صحبت های تایید کننده داشته باشیم .
به جای اینکه نگاه به زندگی دیگران کنیم و حسرتشون رو بخوریم نگاه به زندگی خودمون کنیم و سپاسگزار داشته هامون باشیم و لذتش رو ببریم .
خدایا چقدر مسیر لاغر شدن راحت شده .
فقط منم که باید انتخاب کنم . آیا میخوام در رنج و سختی ادامه بدم یا فرمون رو برگردونم و در جهت آسونی و لذت برگردم .
واقعا امروز که گام ۳۶ هست من به کلی شناخت در مورد خودم رسیدم . در مورد حرکتم . در مورد شخصیتم . در مورد مسیرم .
واقعا حرفاتون انسان رو به فکر کردن تشویق می کنه .
با وجود مسیری به این راحتی کیه که واقعا لاغر بودن رو انتخاب نکنه .
هر چقدر بیشتر مسیر رو میشناسم و راحتیاش رو بهتر دلم میخواد در این مسیر حرکت کنم .
من فقط باید شهر اصلی لاغری رو بهتر بشناسم تا حالا هم که ما راه لاغری رو انتخاب نمیکردیم چون برامون بد معرفیش کردن .
من میتونم لاغر بشم .
من میتونم لاغر بشم .
فقط همینو که تغییر بدم به شهر زیبای لاغری وارد میشم .
من میتونم .
سلام و درود .
امروز برای استمرار حال خوبم به این قسمت سایت هدایت شدم .
استاد همین یه فایل و متن به تنهایی کلییییییی بینش به انسان میده .
به قول معروف که میگن
در خانه اگر کس هست ؛ یک حرف بس است .
واقعا اگه به جمله جمله ی این آموزشها عمل کنیم لاغری به سرعت و به راحتی خودشو نشون میده .
این جملات به انسان ایمان و اطمینان میده .
خدایا شکرت که این مسیر انقدر راحت و لذتبخشه .
نکته ی خوبی که در این متن دریافت کردم اینه که مسیر لاغری از مسیر چاقی راحتتره .
لاغر شدن هم راحتتر از چاق شدنه هم سریعتر .
من خودم سالها طول کشید که چاق شدم . عمر چاقیم هم که حالا دست کم در نظر بگیریم ۱۵ ساله ولی من ۳ ماه مسیر رو یاد گرفتم و ۶ ماهه لاغر شدم .
یعنی سرعت لاغری در من ۳۰ برابر سرعت چاق شدن بوده .
و این نشون میده تناسب اندام چه سرعت فوق العاده ای داره .
اما راحتیش چطور ؟ اونم به خودم ثابت می کنم .
ما راحت چاق نشدیم .
مسیر چاقی سخت بود .
چون طبیعت بدن هر لحظه داشت لاغرمون میکرد .
تنفس . کارکرد قلب مغز کبد غدد لنفاوی پاکسازیهای داخلی و خلاصه کارکرد تمام اندامهای داخلی نشان از حذف مواد زائد از بدن و برقراری سلامتیه . پس من وقتی میخواستم ذخیره کنم بر خلاف طبیعت بدن داشتم حرکت میکردم و این کاری سخت و طاقت فرساست .
چاق شدن خلاف جهت رودخانه شنا کردن بود .
باورهای چاقی باورهایی خلاف جهت آفرینش هستن . خیلییییی انرژی میخوان تا به اثبات برسه .
چون جهت آفرینش بر مبنای سلامتی هست و تناسب اندام هم یکی از زیر مجموعه های سلامتیه .
یعنی سلامتی تناسب اندام رو هم به همراه داره
چاقی برای بدن بیماریه چون خلاف طبیعته .
انرژی همواره میل به رها شدن داره . انرژی هایی که در بدن ذخیره کردیم خیلیییی انرژی روش گذاشتیم که نگهشون داریم . ما برای چاق شدن خیلییییی زحمت کشیدیم .
ولی فراومش کردیم .
اون زمانهایی که آموزشهای چاقی رو میدیدیم ذهنمون اولش نمیپذیرفت .
بارها شده بود پس میزدیم این آموزشها رو .
رومون رو برمیگردوندیم .
خاموش میکردیم . ناراحت بودیم . عذاب میکشیدیم . چون داشتیم سختی میکشیدیم اگه چاق شدن راحت بود ما هیچ وقت از چاقی ناراحت نمیشدیم .
ذخیره کردن چربی مثل پس انداز کردن پول می مونه
هر چقدر ذهنمون رو محدود تر کنیم یعنی از باورهای محدود کننده پرش کرده باشیم میل به ذخیره و پس انداز در اون بیشتر میشه .
ذهنی که با باور فراوانی پر شده باشه میل به رها کردن انرژی در اون بیشتر خودشو نشون میده .
اگه دقت کرده باشید میگن زکات مالتون رو بدید خمس مالتون رو بدین . مالیات بدین . انفاق کنید . بخشش کنید و … میگن اینا پول رو پاک می کنه . اگه این کارا رو نکنید بیمار میشید و این پول صرف بیماری میشه یا مالتون از دست میره . چون انرژی نباید حبس بشه . چون وقتی حبس میشه از اون طرف همیشگیه دائما داره میاد و انرژی هی حبس میشه و انقدر فشار میاره تا راهشو باز کنه . پس اگه خودت راه عبور و مرور رو باز نزاری خود انرژی راهشو باز می کنه .
چون انرژی خاصیت ذخیره شدن نداره . دائما داره از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه .
انسانی که میبخشه قطعا به فراوانی ایمان داره .
فراوانی و ثروت و برکت رو میبینه برای همین میبخشه چون میدونه با هر بخشش ده برابرش برمیگرده .
تازه ۱۰ عددیه که ذهن باور کنه . وگرنه که خداوند بی نهایته .
اگه میخوایم چربیها آزاد بشن باید ذهن رو از قید باورهای محدود کننده رها کنیم .
یکی از اون باورها سخت بودن لاغر شدنه که انسان رو محدود می کنه .
لاغر شدن طبیعت بدنه . هیچ کاری هم که براش نکنیم لاغر میشه .
اگه نیروی لاغری در بدن نبود و طبیعت ما چاقتر شدن بود ؛ الان همه انسانها باید به اندازه تریلیهای عظیم الجثه ای بودن که روز به روز هم در حال بزرگتر شدن بودن .
این باور واقعا منطقیه و نشون میده چاق شدن اصلا وجود نداره و این تعادل و تناسبه که بر این عالم حکمفرماست .
ما از اول عمرمون تا الان هزاران کیلو کاهش وزن رو تجربه کردیم . حتی زمانی هم که ۳۰ کیلو اضافه داشتم بازم لاغری داشت در بدنم اتفاق می افتاد .
نفس کشیدن حاصل چربی سوزی در بدنه .
و نفس کشیدن هر لحظه هست . تازه غیر از سایر کارکرد اندامها
من زمانیکه چاقم بودم نفس میکشیدم چربی سوزی همون زمانم انجام میشد منتها من با ذهنم چاقی رو خلق میکردم .
با مدار ذهنیم چاقی رو خلق میکردم اما نهایت توان من برای چاق شدن ۳۰ کیلو بود .حتی اگه کسی قدرت ذهنش و استمرار در مسیر چاقیش اون رو به ۵۰۰ کیلو هم برسونه بازم لاغری داره در اون اتفاق میفته . بازم طبیعت بدنش لاغریه .
چون اگه لاغریش نبود قطعا با این قدرت ۱۰۰ تن شده بود .
نکته جالب توجه اینه که چاق شدن خلق ذهن ما بوده اما لاغر شدن خلقت خداست .
و نیروی الهی از نیروی ذهن برتره .
حالا اگه نیروی ذهن هدایت بشه و خودشو غرق نیروی الهی کنه و تسلیم تناسب اندام طبیعی بشه باورهای چاقی رو کنار میزاره و حالا دیگه چاق شدنی صورت نمیگیره چون ما چاقی رو متوقفش کردیم . حالا طبیعت بدن خودش مارو لاغر می کنه .
چرا شما همیشه شعارتون اینه که لاغر شدن آسانترین کار دنیاست ؟
چون لاغر شدن داره توسط خدا انجام میشه و اگه ما هیچ کاری نکنیم لاغر میشیم .
چون کاری که ما کردیم چاق کردن خودمون بود
لاغر شدن اراده نمیخواد .
اصلا اراده نمیخواد . چون اراده ی خدا داره انجامش میده .
اما چاق شدن اراده ی ما بود برای همین چاق شدن سختتر از مسیر لاغری واقعیست .
اینا رو ذهن کاملا میپذیره .
پس شعار اینکه لاغر شدن به راحتی به دست میاد دقیقا با این نگرش به اثبات میرسه
لاغر شدن به راحتی و به سرعت حاصل میشه .
لاغر شدن عجله کردن نمیخواد چون داره رخ میده .
لاغر شدن اراده نمیخواد چون داره رخ میده .
لاغر شدن هیچی نمیخواد چون خودش داره رخ میده .
فقط نظاره کنیم چقدر خداوند داره زیبا تناسب اندام رو خلق می کنه .
برداشت من از این قدم پاسخ به سوال آخر
پاسخ به سوالات
احساس رنج و اندوه و سختی و ناتوانی .
اصلا نمیتونستم ادامه اش بدم .
روشهای لاغری گذشته فشار جسمی بود .
سختتر از چاقی بود .
محدودتر بود .
چاقی سخت بود اما لاغر شدن به اون شیوه ها سختتر .
برای همین من هر کاری هم میکردم باز ترجیحم بر این بود که مسیر چاقی رو انتخاب کنم .
چون سخت و طاقت فرسا بود .
پدرم در میومد .
نمیخوام بهش فکر کنم یاد زجرهاش می افتم اذیت میشم .
خیلی کم .
من به سرعت دوباره برمیگشتم سر مسیر چاقی و چون حس کمبود انرژی داشتم سریعا جبرانش میکردم تا کمی از رنجهام کاسته بشه .
هیچی اصلا راضی نبودم . سختی زیادی داشت .توانم رو میگرفت .
من اون موقع هم خوردنم زجر اور بود هم نخوردنم .
آخه همش لاغری رو به خوردن نخوردن ربط میدادن .
لاغری یعنی نخوردن .
خب این یه دیدگاه بسیار غلطیه .
اگه این واقعیت داشت این همه انسان لاغر مگه از همی غذاها نمیخورن چرا انقدر لاغرن .
حتی اگه بگیم پرخوری ندارن .
چون نیازی ندارن .
وگرنه نیاز داشته باشن هزار برابر ما میخورن .
اونا هم اگه نیاز ذهنی که همون چاقیه در ذهنشون فعال بشه قطعا چاق میشن .
چون زبان لاغری رو نا خوداگاه بلدن ولی آگاهانه بلد نیستن . ما آگاهانه زبان لاغری رو توسط شما یاد گرفتیم برای همین ما دیگه چاق نمیشیم .
چون لاغری به این شیوه از چاقتر شدن راحتتره .
زمییییین تا اسموووون .
اصلا قابل قیاس نیست
اصلا در یه مرتبه نیستن که بخوام هم ردیفشون قرار بدم .
استاد مسیر شما مسیر عشقه راه خداست صراط مستقیمه اصلا با راه دیگه قابل قیاس نیست .
لاغر شدن با ذهن درک محتوای لاغری واقعیست .
معرفته .شناخته . عشق و اشتیاقه . قابل استمراره .
این نکته است که واقعا خیلی مهمه .
چرا قابل استمراره چون راحته .
ما ذهنمون رو با طبیعت اصلیمون که تناسب اندامه همسو و هم جهت می کنیم .
چطور همسو می کنیم ؟
لاغریش رو میبینیم
نشانه های لاغریش رو به خودمون اثبات می کنیم .
طبیعت لاغری رو به خودمون اثبات می کنیم .
تمام اندامهای بدن توسط گردش خون با هم در ارتباطن .
گردش خون ما انرژی رو در بین دستگاههای بدن تبادل می کنه .
و هر لحظه به بدن انرژی مثبت میده و انرژی منفی رو از بدن دفع می کنه .
اصلا انرژی نمیتونه یه جا بمونه . این خاصیتشه . مغناطیسشه . فقط چاله های ذهنی هستند که انرژی در اونا ذخیره میشه اما هم وقتی پر میشن باز انرژی ازشون عبور می کنه مثل آبی که داخل لیوان ریخته میشه وقتی به شیر متصل باشه دائما انرژیهای قبلی رو خودش خالی می کنه و همیشه هم لیوان پره .
نیروی فراوانی دقیقا همچین کاری با جسم و دهن می کنه تمام نیازهای ذهن و بدن رو پر می کنه .
رها میشن . انرژیهای کهنه هر لحظه دارن رها میشن .
ما اصلا در این راه به ذهن نیازی نداریم . ذهن یعنی خلاء . چرا ذهن پدید اومد . چون ما حس خلاء کردیم .
فلسفه ی تشکیل ذهن خلاء هست .
وقتی فراوانی رو ببینه خلاء میره . ذهن پر میشه . ذهن الهی میشه . ارتعاشش هم الهی میشه .
دیگه چاقی تولید نمی کنه دیگه بیماری تولید نمی کنه .
انقدر اطلاعات زیاده که زبانم از گفتنش عاجز میشه .
همینا فکر می کنم کافیه . انقدر سرشار از انرژی میشم خودم متوقفش می کنم .
این فراوانیه . همیشه هست . همیشه در جوش و خروشه و کاملا تحت اختیار ما .
هر حس مثبتی که بگم کم گفتم . انقدر که دلم میخواد سکوت کنم و چیزی ننویسم .
انقدر سرشار از ذوق میشم اصلا نمیدونم چطور بیانش کنم .
پر از حرفم . پر از سکوت میم .
من حس فوق العاده ای تجربه کردم .
من در این راه به خدا رسیدم و چه شادی از این بالاتر که من به قدرت درونی خودم پی بردم .
احساسمو در سوال قبل پاسخ دادم . سرشار از حال خوب شدم اعتماد به نفس عشق مهربانی آرامش شادی و ….
نگرشم هم در حال تعالی هست .
هر زمان نگرشم به سمت نگرش خداوند نزدیک و نزدیکتر میشه .
نگرشم الهی تر میشه .
گرچه خدا محدود نیست که یه جایی باشه که من بهش برسم . اما فهمیدم که هر مرحله ای باشم اون مرتبه ای از نگرش الهیه .
و من با نگاه خداوند دارم به جهان دورم نگاه می کنم .
کاملا موافقم . تازه چه بسا از اون راحتتر و سریعتر .
چون کاملا بهم اثبات شده .
عدد خاصی توی ذهنم نیست . بیشتر حس سبکیش رو دوست دارم . ذهنم تناسب رو میشناسه .
برای هرکس یه تناسبی مدنظر هست .
من از وقتی وارد این مسیر شدم دیگه تناسب اندام رو در خودم دیدم .
یعنی شاید ۱۰۰ بودم ولی یه ۱۰۰ متناسب . چون حس تناسب داشتم .
الان که ۸۰ هستم یه ۸۰ متناسبم .
بله من در گذشته در این وزن بودم ولی یه ۸۰ چاق بودم چون حس چاقی داشتم .
میبینید عدد همون عدده منتها حسش فرق داره .
من حس تناسب رو دوست دارم وگرنه عددش ممکنه یکی باشه . اما حسش فرق داشته باشه .
عدد منو متناسب نکرد . حسم منو متناسب کرد .
بله خیلی
ولی هیچ وقت بهش نرسیدم چون سخت بود نمیتونستم ادامه بدم و دوباره راه چاقی رو در پیش می گرفتم .
رسیدن به ۱۰۰ کیلو برای من سخته چون باید حس چاقی رو دوباره در خودم زنده کنم . خب من الان فهمیدم چقدر در چاقی بهم فشار می اومد .
دیگه هر کی ندونه خودم که میدونم یه پسر در اوج جوونی چقدر میتونه توسط نگاه کردن به اندامش ناامید بشه .
من در این راه زنده شدم استاد . چاق شدن خیلی برام سخته . چون حس چاقی واقعا عذابم داد ولی حس تناسب اندام طبیعی و آسون خب خیلی لذت بخشه .
لاغر شدن به شیوه گذشته برام سخته ولی به شیوه ی الانم برام خیلی راحته .
سلام صالحه خانوم .
خط به خط جملاتتون رو باور دارم
چاقی و لاغری اصلا به سن و سال مربوط نمیشه .
نوشته هاتون چقدر آگاهی بخش بود بانو .
ازتون ممنونم .
کاملا درست میفرمایید .
لاغر شدن خیلی راحته .
مسیرشم خیلی راحته .
فقط کافیه هر عاملی رو که دلیل چاقی می دونستیم رو تبدیل کنیم به عاملی برای لاغر شدن .
ما کلییییی دلیل برای چاق بودن داشتیم .
که یکیش همین سن و سال بود .
یا همین سخت بودن لاغری و …
حالا همینا برامون تبدیل به لاغری میشه .
من که هر چی زمان بگذره لاغرتر و لاغرتر میشم .
لاغر شدنم که بدون دخالت من بدنم خیلی خوب داره انجامش میده .
خب خدارو شکر دیگه چی میخوام از این زندگی .
خدارو شکر که همه مون داریم لاغر میشیم و هی باور لاغر شدن آسانترین کار دنیاست رو به خودمون نشون میدیم .
سلام و درود
من قبلا با این روش آشنایی نداشتم .
مسلما همه ی ما قدرت ذهن داریم منتها بلد نبودیم چطور ازش استفاده کنیم .
اون موقع ها نااگاهانه محتویات ذهن خودمون رو با انرژی های منفی پر می کردیم .
پس از قدرت ذهن در جهت خلق چاقی یا اتفاقات منفی استفاده می کردیم .
اون زمانم خلق میکردیم ولی خلق مواردی که با خواست دلمون همسو نبود .
الانم داریم خلق می کنیم با استفاده از همون نیرو منتها در جهت اهداف و آرزوهامون .
فکرمون رو با دلمون همسو کردیم .
افکار و باورهایی رو انتخاب می کنیم که دلمون میخواد .
ذهن رو با دل همسو کنیم . حتی باورهامون هم دلمون خودش میسازه .
باورسازی هم از طرف خدا میاد .
ما در مدار لطف الهی هستیم .
یه زمان فکر می کردم خب کار فیزیکی لازمه یه زمان دیگه فکر میکردم خب کار ذهنی لازمه .
الان به این مدار رسیدم که اصلا اینا همش سر جاش هست و خود به خود ایجاد میشه در مدار الهی همه اش انجام شده هست .
راحت و آسوده خود به خود خلق میشه .
شاید بعضی ها بگن نه باید تلاش کرد کوشش کرد اما هیچ تلاش و کوششی نمیخواد چون هست .
شما فکر کن رفتی هتل . توی این هتل همه چی هست .
اینجا هم هتل خداست . همه چی هم برامون مهیاست . کلید نعمات هم بهمون داده وارد اتاقی میشی که پر از نعمته ناهارت حاضر شامت حاضر تلویزیون تخت . برنامه های تفریحی همه چی هست .
اصلا برای تو همش فراهم شده . کار ما فقط لذت بردن و استفاده کردنه . نعمت ها میاد پشت هم میاد . تو فقط انتخابشون می کنی . منوی رستورانه . .
گارسون میاره میزاره جلوت هر کدوم که باب میلته انتخاب می کنی .
تمام پرسنل خداوند در حال کارن . کار انسان فقط لذت بردنه . بزرگترین سپاسگزاری فقط لذت بردنه .
فقط آدم باید ببینه و قدر دان باشه .
دوست گرامی من قبل این همه زیبایی رو نمیدیدم . خدا منو هدایت کرد به این مسیر تا بتونم با دنیای جدیدی آشنا بشم که در دل همون دنیای قبلیه .
و داره از همون متولد میشه .
فقط میتونیم قدر دان این هدایت باشیم .