0

گام ۳۶: با GPS لاغری به آسانی لاغر شوید!

چگونه لاغر شویم
اندازه متن

چگونه لاغر شویم مهمترین موضوع زندگی افرادی است که اسیر چاقی شده اند و رویای لاغر شدن دارند.

بهترین و آسان ترین روش لاغری استفاده از همان روشی است که با آن چاق شده اید با این تفاوت که باید در سمت مخالف مسیر چاقی به حرکت خود ادامه دهید، در این صورت خودبخود لاغر خواهید شد.

مشترک بودن مسیر چاقی و لاغری

همه راه ها و جاده ها در جهان از دو باند تشکیل شده است، یکی باند رفت و دیگری باند برگشت.

نکته جالب توجه این است که حرکت در باند رفت یا برگشت بر اساس هدف و تصمیم راننده مشخص می شود.

اگر شما قصد کرده باشید از شهر خود به شهر مقصد بروید، مسیر حرکت شما باند رفت محسوب می شود و سمت مخالف باند برگشت نامیده می شود.

شرایط برای فردی که تصمیم گرفته است از شهر مقصد شما به شهری که از آن سفر خود را شروع کرده اید سفر کنید کاملا متفاوت است.

برای او مسیر حرکت از شهر خودش به سمت شهر شما باند رفت محسوب خواهد شد و سمت مخالف باند برگشت می باشد.

بنابراین هدف شما، تعیین کننده ویژگی باند حرکت می باشد.

واضح است که هر مسیری شامل دو باند است که به موازی یکدیگر هستند اما جهت حرکت خودروها در آن خلاف یکدیگر است.

چگونه لاغر شویم

چرا چاق شدم اما لاغر نمی شم

چاقی مسیری است که شما برای زندگی روزمره خود انتخاب کرده اید.

مسیری که شما را از مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام است حرکت داده و به مرور شما را به مقصدی که نتیجه آن اضافه وزن و بیماری است منتقل می کند.

در مدتی که مشغول حرکت در مسیر چاقی بوده اید به دلیل دیدن نشانه هایی که سبب شده از مسیر حرکت خود لذت نبرید تصمیم گرفته اید به مبدا خود که سلامتی و تناسب اندام بود برگردید به همین دلیل سال هاست به دنبال پیدا کردن راه حل چگونه لاغر شویم هستید.

نکته حائز اهمیت اینکه لاغر شدن هم مانند چاق شدن دارای مسیر حرکت است و برای لاغر شدن باید وارد مسیری شوید که شما را به مقصد لاغری و سلامتی هدایت کند اما مسیرهایی که برای برگشت انتخاب کرده اید نه تنها مسیر صحیح برای برگشتن به مبدا نبوده اند بلکه شما را به جاده های خاکی و پر از دست انداز هدایت کرده اند.

حرکت کردن به سمت لاغری از مسیرهای اشتباه مانند رژیم گرفتن، ورزش کردن، دارو و دمنوش خوردن، عمل جراحی کردن و … به قدری سخت و طاقت فرسا بود که پس از مدت زمان کوتاهی ترجیح می دادید به همان مسیر قبل که حرکت به سمت چاقی بیشتر بود برگردید.

حرکت در مسیر اشتباه به سمت لاغری این نگرش را در ذهن شما ایجاد کرد که لاغر شدن کار سخت و طاقت فرسایی است که من از عهده انجام آن بر نمی آیم پس به ناچار باید به همان مسیر ساده و آسان قبلی که حرکت به سمت چاق تر شدن بود برگردم.

نکته جالب توجه اینکه در ابتدا حرکت در مسیر چاقی به دلیل مواجه شدن با رنج و سختی های چاقی با این فکر کردیم که چگونه لاغر شویم اما در ادامه با وارد شدن به مسیرهای لاغری اشتباه به این نتیجه رسیدیم که رنج و ناراحتی حرکت در این مسیرها برای لاغر شدن به مراتب بیشتر از رنج و ناراحتی حرکت در مسیر چاقی است.

درست است که حرکت در مسیر چاقی سخت بود و باعث آزار و اذیت ما می شد اما حرکت در مسیرهای اشتباه برای لاغری سخت از چاق شدن بود.

به همین دلیل ذهن ناخودآگاه ما تصمیم گرفت همان مسیر قبلی را ادامه دهد، گرچه از نظر ما نتیجه چاق تر شدن بسیار سخت و رنج آور است ولی برای ذهن ما طی کردن مسیر آسان تر اهمیت دارد نه مقصد و نتیجه نهایی.

از آنجا که طی کردن مسیر چاقی زحمت و سختی به همراه ندارد بنابراین از طرف ذهن ناخودآگاه ادامه حرکت در مسیر چاقی به هر روش لاغری ترجیح داده می شود.

شما در یادگیری هر موضوعی در زندگی از آموزش استفاده کرده اید، ممکن است از طریق والدین به شما آموزش داده شده باشد و یا از طریق مختلف و شرکت در کلاس های آموزشی.

چرا چاق شدیم

چگونه چاق شدن را یاد گرفتیم

هرآنچه در مدت حیات خود تا به امروز یادگرفته ایم از دیگران بوده است و ما ناخواسته شاگرد بزرگترهای خود هستیم.

شما در یادگیری هر موضوعی آموزگار داشته اید.

چاقی یکی از مواردی است که شما آن را از والدین و اطرافیان خود یاد گرفته اید و مهم نیست که از نتیجه این آموزش راضی هستید یا خیر، چون به هر حال هر آموزشی نتیجه ای در بر خواهد داشت.

اما شاید دوست داشته باشید در شرایط فعلی نباشید و به همین دلیل سالها تلاش کرده باشید که تغییر وضعیت بدهید اما موفق نشده باشید به این دلیل که هیچ آموزشی را نمی توان با آموزش دیگر از بین برد، ولی می شود علاوه بر آنچه می دانید موضوع دیگری را نیز یاد بگیرید.

این موضوع را بارها در زندگی تجربه کرده ایم که هر زمان نیاز به یادگیری مهارتی داشته ایم آن را یاد گرفته ایم و هرچه از شروع یادگیری گذشته است تسلط ما بر اجرای آن مهارت بیشتر و بیشتر شده است.

چگونه لاغر شویم

برای رسیدن به این خواسته قلبی که چگونه لاغر شویم می توانید از آموزش لاغری با ذهن لاغر شدن را در کنار چاق بودن یاد بگیرید و به مرور وضعین جسمی خود را از حالت چاق به حالت لاغر تغییر دهید.

برای یادگیری لاغر شدن از مسیر لاغری با ذهن شما نیاز به آموزگار و راهنما دارید، همانطور که ردیاب ماهواره ای (GPS) به شما کمک می کند تا از محلی که هستید به سمت مقصد خود حرکت کنید، آموزش های لاغری با ذهن به شما کمک می کند تا از وضعیتی که هستید به سمت وضعیتی که می خواهید حرکت کنید.

درباره اینکه چرا مسیر لاغری با ذهن تنها مسیر صحیح برای لاغر شدن است قبلا توضیحات مفصل داده شده است اما فقط به این نکته توجه کنید که مسیر لاغری به این دلیل که دقیقا در جهت مخالف مسیر چاق شدن است بهترین مسیر برای لاغر شدن می باشد.

مسیر لاغری با ذهن پاسخ مناسب برای چگونه لاغر شویم است.

مسیر لاغری با ذهن باند مخالف مسیر چاقی با ذهن است.

از آنجا که شما در مسیر چاقی در حال حرکت هستید و اگر چاق شدن را مسیر رفت خود در نظر بگیرید به خوبی می توانید مسیر برگشت را تشخیص دهید.

لاغر شدن اصولی و ماندگار

نشانه های مسیر صحیح لاغری

با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن در همان روزهای اول به صحت مسیر کاهش وزن خود اطمینان پیدا می کنید.

تغییراتی در خود مشاهده می کنید که دقیقا در جهت مخالف حالت های خود به هنگام حرکت در مسیر چاقی است.

ترس از چاق تر شدن

بکی از افکار همیشگی هر فرد چاق، ترس از چاق تر شدن است و این از نشانه های حرکت در مسیر رفت به سوی چاقی بیشتر است.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن اولین تغییری که در خود احساس می کنید میزان ترس شما از چاق تر شدن کاهش پیدا می کند و در مقابل احساس اطمینان و امیدواری نسبت به لاغر شدن خود پیدا می کنید.

این احساس دقیقا در جهت مخالف احساسی است که در مسیر حرکت به سمت چاقی تجربه کرده اید.

بنابراین واضح است که شما در باند مخالف چاقی در حال حرکت و برگشتن به مبدا خود که لاغری است قرار گرفته اید.

ترس از خوردن مواد غذایی

یکی دیگر از افکار همیشه مزاحم در ذهن افراد چاق ترس از خوردن مواد غذایی است که نمایانگر حرکت شما در مسیر چاق تر شدن است.

با استفاده از محتوای آموزشی لاغری با ذهن به مرور احساس می کنید که مواد غذایی قدرتی در چاق کردن شما ندارند و از خوردن آنچه قبلا می ترسیدید به مرور کمتر ترس دارید.

این تغییر نگرش و احساس نسبت به مواد غذایی نشانگر قرار گرفتن شما در باند برگشت مسیر چاقی است و ثابت می کند که شما در حال حرکت در مسیر لاغری هستید.

رهایی از یأس و نا امیدی

یکی از نتایج چاقی ایجاد احساس یأس و ناامیدی در افراد است که باعث می شود ذوق و شوق زندگی کردن و انگیزه حرکت کردن برای تجربه شرایط بهتر و موفقیت های بیشتر را از بین می برد. این از نشانه های حرکت در مسیر چاقی با ذهن است.

با استفاده از آموزش های لاغری با ذهن در همان روزهای اول شاهد تغییر واضح در سطح افکار،‌ احساس و افزایش ذوق و اشتیاق برای زندگی کردن و بالا رفتن انگیزه جهت رسیدن به هدف لاغری و پس از آن به اهداف دیگر در زندگی است.

همانگونه که در هنگام رانندگی به طرف مقصد اگر متوجه شوید وارد مسیر اشتباهب شده اید اقدام به پیدا کردن محل دور زدن می کنید یا سعی می کنید با استفاده از برنامه های رهیاب ماهواره ای یا پرس و جو از افراد وارد مسیر صحیح شوید بعد از دیدن اولین نشانه های حرکت در مسیر صحیح به احساس آرامش می رسید و با اطمینان به مسیر خود ادامه می دهید وقتی از دوره های آموزشی لاغری با ذهن استفاده می کنید در همان روزهای اول به آرامش و اطمینان از حرکت در مسیر لاغری دست پیدا می کنید و با اطمینان هر روز به مسیر خود ادامه می دهید.

در فایل در مسیر لاغری ذهنی GPS لاغری را روشن کنید به شکل بسیار جذاب و تاثیرگذار یکی از مهمترین موانع متناسب شدن را توضیح داده ام و نحوه از سر راه برداشتن این مانع را با علاقمندان یادگیری لاغری با ذهن به اشتراک گذاشته ام.

امیدوارم با استفاده از این محتوای ارزشمند ضمن بالا بردن آگاهی خود برای کاهش وزن گام مهمی در جهت شروع حرکت خود به سمت لاغر شدن بردارید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

برای پیدا کردن مسیر صحیح لاغر شدن کار سختی ندارید چون شما اکنون در سرزمین لاغرها هستید. اینجا یک مسیر صاف و هموار با مناظر خیره کننده که هر لحظه می تواند شما را شگفت زده کند به سمت لاغری وجود دارد. فقط کافی است حرکت خود در این مسیر را شروع کنید و با سوار شدن بر آموزش های لاغری با ذهن با اطمینان به سمت شگفتی ساز شدن حرکت کنید.

برای این منظور ابتدا محتوای نوشتاری را مطالعه کنید، سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و پس از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی در قسمت نظرات همین جلسه پاسخ دهید.

  • استفاده از روش های لاغری در گذشته چه احساسی در شما ایجاد می کرد؟
  • استفاده کردن از روش های لاغری آسان تر از روش زندگی شما برای چاق شدن بود یا سخت تر بوده است؟
  • چرا در گذشته استفاده از روش های لاغری را رها کرده اید؟
  • نتایجی که از روش های لاغری در گذشته کسب کرده اید چقدر ماندگار بود؟
  • به طور کلی از استفاده روش های لاغری در گذشته به چه میزان رضایت دارید؟
  • تفاوت لاغری با ذهن با سایر روشهایی که تا کنون برای لاغری استفاده کرده اید چیست؟
  • در مدت حضور خود در سرزمین لاغرها و استفاده از محتوای آموزشی چه احساسی در شما ایجاد کرده است؟
  • تفاوت احساس و نگرش شما در حال حاظر که از روش لاغری با ذهن استفاده می کنید با گذشته را شرح دهید؟
  • نگرش و منطق شما درباره این موضوع که مسیر لاغر شدن سمت مخالف مسیر چاق شدن است چیست؟
  • وزن ایده آل شما چند کیلو می باشد و آیا در گذشته در این وزن بوده اید یا خیر؟
  • در گذشته برای رسیدن به وزن ایده آلی که امروز آرزوی آن را دارید سختی کشیده اید؟
  • به نظر شما رسیدن به وزنی که قبلا داشته اید کار سخت و دشواری است؟ چرا؟
  • برداشت خود از محتوای ویدیوی آموزشی را به شکل شرح انشایی بنویسید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

به مثال های ذکر شده توجه کنید و توضیحات این جلسه را در زندگی گذشته خود و تلاش هایتان برای لاغر شدن مقایسه کرده و درباره صحیح بودن آن شرح دهید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.33 from 48 votes

https://tanasobefekri.net/?p=14794
برچسب ها:
135 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار صبا
      1400/09/18 22:25
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 12516 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 873 کلمه

      سلام

      استاد من این فایلو گوش کردم و خواستم بیام تمرینم و برداشتم رو از فایل بنویسم ولی دیدم واقعا نیاز به کمک دارم. نمیدونستم کجا ازتون کمک بگیرم و تصمیم گرفتم بیام اینجا بنویسم. 

      استاد من چند وقته که دارم هر روز یه گام اندازه ی توانی که دارم بر میدارم و همش به خودم میگم بهتر میشی بهتر میشی ولی رفتارم واقعا با خودم بده ، خیلی خیلی وحشتناک شدم من حتی یادم نمیاد قبل از دوره هم این طور پرخوری کرده باشم ، احساس میکنم تمام چیزایی که در طول دوره یاد گرفتم موقع غذا خوردن از جلوی چشمم رد میشن و من کاملا به همشون بی توجهی میکنم . اصلا توی خوردنم تعادل ندارم و نمیدونم چرا اینطوری شدم ، قصد نداشتم ازتون سوال بپرسم و خیلی سعی کردم خودم حلش کنم ولی دیدم اوضاع داره بدتر میشه برای همین تصمیم گرفتم بیام که شما راهنماییم کنید . استاد من اصلا نمیدونم پرخوری عصبی چیه و چرا این اتفاق میفته ولی ذهنم همش این چند وقته بهم میگفت برو دربارش سرچ کن ببین چیه بیماریش؟ ولی من به حرفش گوش ندادم و به خودم گفتم نه اینا همش ذهنیه و با استمرار توی مسیر ذهنی حل میشه ولی من واقعا دارم به خودم آسیب میزنم ، واقعا کارم وحشتناکه . وقتی یه غذا میبینم فقط و فقط به خوردنش ادامه میدم و حتی بعد از احساس فشار شکم هم حاضر نیستم دست بکشم ازش ، با هر کانالی تحریک به خوردن میشم ، هر جا رو نگاه میکنم آدمای چاقو میبینم و انگار ذهنم داره بهم آلارم میده  و توجم فقط به چاقیه ، اما میدونم که این حالت اصلی من نیست. من بعد از چند وقت بودن توی مسیر لاغری با ذهن خیلی خیلی رفتارم صحیح شد و برای همین بود که من توی دو سه ماه اول نتیجه ی عالی و دلخواهمو گرفتم ولی این چند وقته واقعا برام جای تعجب داره که چرا دارم اینطوری رفتار میکنم ، خیلی برای خودم نوشتم که چرا اینطوری هستم ؟ خیلی سعی کردم ریشه یابیش کنم و نتیجه های مختلف گرفتم اما هیچ کدومو نمیتونم به خودم ثابت کنم ؛ مثلا میگم که من از گرسنه بودن میترسم ولی خب من الان اینطوریم که به خودم میگم هر وقت گرسنت شد میتونی بری یه چیزی بخوری و واقعا هم اون موقع اینو بدون ترس میگم ولی انگار تا یه خوراکی میخورم تمام فرمولای چاقی میان رو و من تا ته اون چیزو میخورم و بعدش احساس خیلی بدی پیدا میکنم توی این چند وقته هر بار بعد از خوردن غذا یه احساس بغض خیلی بدی داشتم همش به خودم میگم تو آدم خطرناکی هستی که به خودتم رحم نمیکنی ، راه حلای زیادی امتحات کردم که توی دوره ی تکرار یاد گرفتم هم اون تمرین فایل شرح رژیم رو انجام دادم یعنی تا گرسنه نشدم نرفتم سمت غذا و بعد خوردن غذا تا حدی که فقط اون احساس گرسنگی از بین بره ادامه دادم و از سر سفره پاشدم اما چند بار بیشتر نتونستم این کارو انجام بدم انگار اینطوری شدم که همش باید سیر سیر سیر باشم و خیلی زود به زود گرسنم میشه ، به حرف شما گوش دادم و گفتم تا نشونه ی فیزیکی مثل غور غور کردن شکم و … نبینم باور نمیکنم که گرسنمه ولی واقعا صدای دلم در میاد با اینکه تازه وعده ی غذاییمو تموم کردم و این خیلی برام ترسناکه ، من حتی دلم نمیخواد غذا بخورم ولی خودمو مجبور میکنم بخورمش و توی اون لحظه ی خوردن یه آرامشی میگیرم ، انگار واقعا یه ماده ی مخدره ، الان واقعا از مواد غذایی میترسم ولی نمیتونمم نخورمشون چون اعصابم خورد میشه و اگه مثلا در حال کتاب خوندن باشم حتی یه کلمشم نمیتونم بفهمم و تمرکز ندارم ، همش فکرم میره سمت خوراکی و تا نرم و در حد ترکیدن اون ماده ی غذایی رو نخورم آروم نمیشم و بعدشم که خوردمش سرزنش ها شروع میشه و خودمو تخریب میکنم . توی این چند وقته شاید من دو سه روزشو تونسته باشم خوب رفتار کنم ولی بر میگردم سر خونه ی اول انگار . من نمیخوام به زور رفتارم رو درست کنم چون اولای دوره هیچ زوری در کار نبود و اون روش درستی بود . 

      بعضی وقتا اونقدر از خودم عصبانی میشم که به خودم میگم دوباره میری رژیم میگیری و چند وقت هیچی نمیخوری انقدر که احساس سنگینی میکنم ولی اصلا تحمل رژیم گرفتن هم ندارم دیگه چون با آگاهی های لاغری با ذهن خو گرفتم و میدونم نیازی به رژیم نیست . ذهنم همش میگه پرخوری عصبی گرفتی ، این یه بیماریه و نمیشه با ذهن درستش کرد ولی اصن نیمدونم چی هست این بیماری و نمیخوامم بدونم چون مطمعنم میشه با ذهنم درستش کنم الان دقیقا مثل یه معتادیم که میخواد اعتیادشو ترک کنه و پاک بشه ولی نمیدونم باید از کجا شروع کنم.

      لطفا کمکم کنید . نمیدونم باید چیکار کنم؟ برم دوره ی لاغری با ذهن رو دوباره از اول ببینم یا همین دوره ی مرور کردنو ادامه بدم؟ دوره ی خدا هرگز دیر نمیکند هم خرید کردم ولی هنوز شروعش نکردم . با هم چیزی رو پیش ببرم مثلا دوتا رو باهم نمیدونم استاد هر چی شما بگید من انجام میدم فقط میخوام از پس این چالش بر بیام و حالمو خوب کنم چون دیگه تحملشو ندارم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/24 07:25
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 12516 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 705 کلمه

      سلام

      من‌با احساس متفاوتی از قبل اومدم که تمرین این بخشم رو انجام بدم .

      این فایل توضیحات استعاری و خیلی مهمی داشت ، مثال زدن باعث میشه یه مطلب خیلی بهتر درک بشه و استاد شما توی این کار عالی هستین . هر وقت مسیر لاغری رو به چیزای مختلف تشبیه میکنید ، من نه تنها اون محتوا رو عالی یاد میگیرم ، بلکه تا چندین وقت بعدش اونو کاملا واضح یادمه و این معجزه ی تصویره ، شما وقتی مسیرلاغری رو به رفت و برگشت یه اتوبوس در جاده تشبیه میکنید ، این خیلی برای ذهن ما جالبه و تصویر با مزه ای ازش میسازه مثلا من تصور کردم ، سوار یه اتوبوس هستم و این اتوبوس داره راه خودشو میره ولی من یه درجه یه درجه فرمون ماشین رو کج‌ میکنم و به جای مقصد خودم یه جای دور افتاده و عجیب غریب پیاده میشم که بهش تعلقی ندارم و اون سرزمین چاق هاست .این مثال دقیقا توی یه کتابی بود که میگفت اگه یه هواپیما فقط با یک درجه چرخش توی آسمون پرواز کنه مثلا به جای اینکه توی مشهد فرود بیاد توی بندر عباس فرود میاد.

      این دقیقا مثال ما توی رفتار های اشتباهمونه ، از یه رفتار اشتباه شروع میشه ، فقط یه لقمه اضافه بر نیاز بدن ، فقط یه فکر درباره ی چاقی ، فقط یه تصویر سازیه غلط و اینکه میگن حرف حرف میاره توی چاقی هم یه فرمول اشتباه فرمول های اشتباه بعدی رو با خودش میاره . اینه که ما وقتی داریم توی اتوبوس زندگیمون مسیرمونو طی میکنیم میبینم ایستگاه سلامتی رو خیلی وقته رد کردیم و الان توی جاده های خاکی کنار شهریم و از مسیر خارج شدیم. اما چیز خیلی جالبی که استاد گفتن اینه که ما بالاخره یه روزی توی ایستگاه سلامتی بودیم ، درسته که پامونو محکم رو گاز گذاشتیم و با سرعت ازش گذشتیم اما نمیشه انکارش کرد که بالا خره ما یه روزی در اون ایستگاه بودیم شاید یادمون نیاد اما چون یادمون نمیاد یعنی از روی اون ایستگاه پرش کردیم؟! 

      من خودم یادمه یه روز وقتی بچه بودم رفتم روی ترازو و حدود چهلو هفت هشت کیلو بودم که برای اون زمانم خیلی زیاد بود ولی قشنگ این خاطره رو یادمه . من یه زمانی ۴۷ کیلو بودم و حتی کمتر پس وقتی یه بار در اون وزن بودم یعنی توانایی بودن در اون شرایط رو همین الان دارم . 

      مثل درسایی که در بچگی خوندیم ، مثلا ما هممون توی راهنمایی اسم غده های بدن ، با کاراییشون و جای دقیقشون توی بدن رو خوندیم ولی الان یادمون نیست مگر اینکه مرورشون کرده باشیم ، لاغری هم مثل یه درس قدیمی میمونه ما یه بار اون درس رو پاس کردیم ولی چون مرورش نکردیم اونو یادمون رفته .

      من تصمیم گرفتم با لاغری و تناسب اندام در صلح باشم به جای اینکه با چاقی بجنگم ، امروز خیلی اتفاقی فایل ۲۰ از توی آهنگام پلی شد و این موضوع رو برام یادآوری کرد . این برای من همون جی پی اسی بود که یه راهنمایی کوچولو بهم داد .

      همین چند روز پیش داشتم‌ میرفتم یه جایی و سوار تاکسی بودم بعد راننده اشتباهی به جای اینکه مستقیم بره پیچید توی راستگرد ولی من سریع بهش گفتم که باید همون راه مستقیم رو میرفتیم و اشتباه اومدیم و راننده هم یه دنده عقب گرفت و ما بر گشتیم به مسیر اصلی . لاغری هم همینطوره ، الان که بهش فکر میکنم اصلا مسیر سختی نیست فقط باید یه دنده عقب بگیریم و نیازی نیست به راه اشتباه ادامه بدیم و پشت کلی چراغ قرمز اضافه بایستیم ، ممکنه اگه به راه اشتباهمون ادامه بدیم و وقتمونو هدر بدیم و الکی بریم توی کوچه پس کوچه هایی که نمی شناسیمشون ، بازم به ساختمان مقصدمون برسیم ولی چه چیز هایی رو در راه رسیدن به اون مقصد قربانی کردیم؟ وقتمونو ، انرژیمونو ، حتی سلامتیمونو .

      واقعا وقتی لاغری با ذهن آسون ترین راهه چرا حتی سعی نمی کنیم یه بار امتحانش کنیم ببینیم واقعا هست یا نه؟ وقتی خودمون به تنهایی نمیتونیم راهمونو بریم از خدا کمک میگیریم و جی پی اسمونو روشن میکنیم تا ساده ترین راه و نزدیک ترین راه و بدون ترافیک ترین راه رو بهمون نشون بده 

      خدایا شکرت بابت این زندگی که به من عطا کردی

      ممنونم استاد ، حالم عالیه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/22 06:41
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 12516 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 277 کلمه

      سلام

      چه قدر قشنگ بود حرفاتون 

      خیلی چیز ازشون یاد گرفتم و با خودم مرورشون کردم.

      واقعا ازتون ممنونم که پاسخ دادین به این دیدگاهم .

      خیلی برام جالب بود که گفتین ،ذهن که نمیفهمه ما پرخوری کردیم یا نه مهم احساسمون بعد از غذا خوردنه و این دقیقا نقطه ی ضعف من در این چند وقت اخیر بود ، یعنی من اصلا مهم نیست چی بخورم چه کم بخورم چه زیاد چه به اندازه ،بعدش همش احساسم بده و با این حرفتون تفاوت بین آدم های متناسب و آدم های با فرمول های اشتباه و چاق رو فهمیدم ، اونا وقتی میخورن احساسشون بد نمیشه و اصلا به غذا اهمیتی نمیدن حتی متناسب هایی با رفتار اشتباه هم احساسشون بعد از خوردن اون همه غذا بد نمیشه و همین دلیلیه که چاق نمیشن چون اصلا به دید چاقی به غذا نگاه نمیکنن ولی من که فرمول های نادرست دارم  همیشه بعد از غذا خودمو سرزنش میکنم.

      ممنونم بابت این آگاهی ، اگه همین یه فرمول رو در ذهنم درست کنم مطمعنم نتیجه ی عالی از آرامشم میگیرم.

      و اینکه درباره ی خوردن بهم گفتین هم خیلی دوست داشتم و از این حرفتون الهام گرفتم ، اینکه فهمیدم میتونم زمان خوردن وعده های غذاییم رو کمی عقب بندازم تا ارزش غذا رو یکم برای خودم کمتر کنم و کمتر بهش توجه نشون بدم.

      بازم سپاس گزارم و مطمعنم نتایج عالی در انتظار شماست که انقدر شجاع هستین.

      و چالش اینو نخوردم عالیه ، عالی 

      همه ی دوره های استاد عالی هستن 

      من تا جلسه ی ۸ اومدم و دیگه دیدگاهمو ننوشتم ، حالا که شما گفتین قصد دارم حتما حتما دوباره شرکت کنم و از اول این آگاهی های ناب رو به خودم هدیه بدم

      ممنونم دوست متناسبم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/09/21 07:31
      مدت عضویت: 1320 روز
      امتیاز کاربر: 12516 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      همیاری
      محتوای دیدگاه: 334 کلمه

      چشم استاد 

      ممنونم که راهنماییم کردین ، ازتون ممنونم .

      نمیدونین چقدر خیالم راحت شد و احساس آرامش پیدا کردم وقتی پیامتونو خوندم .

      حتما سوالایی که بهم گفتین از خودم بپرسم رو توی دفترم مینویسم تا توی ذهنم حک بشن .

      من به کل یادم رفته بود که به شرایطی که نمیخوام توجه نکنم و همه ی زندگیم شده بود حسرت و سرزنش ، اما وقتی اینو گفتین که روی چیزی که میخوام تمرکز کنم یهو انگار دوباره چراغ این فرمول توی ذهنم روشن شد و بیشتر متوجه شدم دلیل اینکه میگید توی مسیر بمونیم حتی اگه به ایده آلمون رسیده باشیم ، چیه؟ چون ما یه سری چیزا رو به وضوح یادمون میره و مثل الان من ، اصلا خبر نداریم که یادمون رفته و با یه جرقه تموم آگاهی های مربوط به اون فرمول میاد تو سرمون.

      ممنونم ازتون

      استاد من این دو روز که منتظر بودم دیدگاهمو بخونید و حرف هاتونو بخونم ، اومدم یه چیزی رو امتحان کردم، توی این دو روز هیچی نخوردم ، یعنی خوردم ولی شاید یه وعده در روز اما دیدم اونم که میخورم اصلا میلی بهش ندارم اما تا پای غذا مینشستم پرخوری میکردم ولی پرخوری اصن مهم‌نیست مهم اینه که من اصلا گرسنم نیست و این خیلی برام عجیب بود ، همش بچه ها رو می دیدم که به این زودیا گرسنشون نمیشه و من همیشه سوالم این بود که این بچه ها چرا هیچ وقت گرسنشون نیست و پدر مادرا به زور بهشون غذا میدن تا اینکه به یه فایلی رسیدم که شما توش گفتید بدن ما خیلی کم مصرفه ، بعدش من اینو توی کمتر غذا خوردن خودم دیدم و فهمیدم خیلی زود سیر میشم ، و الانم کاملا دیدم که در طول روز خیلی گرسنم‌نمیشه ، حالا درسته که فرمول های اشتباه دارم و بعد از سیر شدن ادامه میدم اما مهم این بود که من عملی اینو توی زندگیم تجربه کردم و مهم اینه که من یه زمانی متناسب بودم و به این زبان صحبت میکردم .

      بازم ممنونم استاد ، شما همیشه مظهر آرامش هستین

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم