0

شرایط فعلی من، آرزوی قبلا من است (تکمیلی ۵)

آرزو کردن
اندازه متن

سالها از شرایط زندگی ام ناراضی بودم و تصور می کردم شرایط فعلی من بخاطر متولد شدن در این خانواده و زندگی در ایران و شهر دزفول و نداشتن مدرک یا استعداد خاص، اینچنین است.

بعدها که با موضوع قدرت ذهن و آرزو کردن آشنا شدم درک کردم که شرایط فعلی من، آرزوی قبلا من است درحالی که خودم از آن اطلاع نداشتم.

اخطاریه

انواع آرزو کردن

از روزی که در مسیر تغییر زندگی قرار گرفتم تحت تاثیر کتاب ها و مطالبی که دریافت می کردم تصور می کردم به این دلیل زندگی من سر و سامانی ندارد چون من آرزوی واضح و مشخص ندارم.

به شکل های مختلف تمرینات نوشتاری برای آرزو کردن و مشخص کردن آرزوهایم انجام می دادم. خواسته ها و آرزوهایم را با جزئیات یادداشت می کردم و بعد از چند وقت دفتر آرزو کردن هایم مراجعه می کردم و دوباره شرح آرزو کردن هایم را می خواندن و هرجا که به نظرم نیاز به اصلاح یا تغییر داشت حتما اعمال می کردم.

نکته جالب درباره این روش برای آرزو کردن این بود که برخی از خواسته های کوچک من طی چند روز محقق می شد اما خواسته هایی که از به نظرم بزرگ تر یا مهم تر بودند محقق نمی شدند.

در ابتدا تصور می کردم که چون از نظر من تحقق این خواسته ها سخت یا امکانپذیر نیست به همین دلیل برآورده نمی شوند.

به همین دلیل سعی کردم در مسیر یادگیری آرزو کردن به چگونه برآورده شدن آرزوها توجه نکنم و برای خودم منطقی کردم که برآورده کردن آرزوها به عهده خداوند است و چون عقل من به عقل خدا نمی رسد بنابراین فکر کردن به اینکه خداوند چطور و چگونه می خواهد خواسته من را برآورده کند کار بی هوده ای است که می تواند اشتیاق من برای آرزو کردن را کاهش و مانع برآورده شدن خواسته هایم شود.

از این رو همین درک و دریافت ها را در آموزش های رسیدن به خواسته ها و حتی در نوشته های زندگی با کمک خداوند نیز اعمال کردم.

در جلسات اول از شما خواسته شد درباره خواسته هایتان بنویسید و شرح دهید چه آرزویی دارید. این مرحله اول آرزو کردن است.

همچنین در جلسات بعد شرح داده شد که به چطور و چگونه برآورده شدن خواسته هایتان فکر نکنید و با فکری باز و قلبی آسوده به آرزو کردن ادامه دهید و طریق انجام کارها و رسیدن به خواسته هایتان را به خداوند بسپارید.

مطمئنم به اندازه ای که در انجام همین در مرحله موفق بوده باشید نتایج خوبی در زندگی خود کسب کرده اید.

اما هرچه بیشتر در مسیر تغییر کردن با قدرت ذهن و استفاده از کمک خداوند ادامه دادم بیشتر موضوع درخواست کردن و برآورده شدن درخواست ها برای من واضح شد.

آرزو کردن

من به این درک رسیدم که آرزو کردن یا خواسته هایی که ما به جهان هستی یا خداوند عرضه می کنیم به دو صورت انجام می شود.

اول: خواسته ها یا آرزو کردن ناآگاهانه.

دوم: خواسته یا آرزو کردن آگاهانه.

نکته جالب توجه درباره این دو نوع درخواست کردن اینکه مقدار و تمرکز ما بر آرزو کردن ناآگاهانه بسیار بیشتر از آرزو کردن آگاهانه است.

شما فقط زمانی که به شکل آگاهانه در پاسخ به تمرینات ارائه شده درباره خواسته های خود فکر کردید یا درباره آنها نوشتید در حال ارسال خواسته های آگاهانه به سمت خداوند بوده اید.

این در حالی است که در باقی لحظات زندگی خود در حال ارسال ناآگاهانه خواسته ها و آرزوهای خود به سمت جهان هستی و خداوند هستید.

به همین دلیل است که در ادامه مسیر زندگی در مدت زمان کوتاهی برخی از خواسته های آگاهانه ما برآورده می شوند اما همچنان با شرایط و خواسته هایی مواجه می شویم که در لیست آرزوهای ما نیستند.

حتی ممکن است برخی از آرزوهایی از نظر خودمان کوچک هستند در زمان کوتاهی برآورده شوند ولی در طی ماه های بعد اتفاق دیگری که نشانه ای از تحقق آرزوهای به ظاهر بزرگ تر ما باشد دریافت نمی کنیم.

در این شرایط خیلی از افراد تصور می کنند که ارتباط آنها با خداوند کم رنگ شده است یا حتما کم کاری انجام شده است که خداوند به آرزو کردن آنها توجه یا پاسخ نمی دهد.

این در حالی است که همانطور که قبلا شرح داده شد خداوند به همه جور آرزو کردن ما پاسخ می دهد اما چون

آرزو کردن به دو شکل آگاهانه و ناآگاهانه به سمت خداوند عرضه می شود و ما از آرزو کردن های ناآگاهانه خود اطلاع نداریم در زندگی روزمره منتظر برآورده شدن آرزو کردن های آگاهانه خود هستیم.

در حالی که خداوند به همه آرزو کردن های ما پاسخ می دهد.

از آنجا که تعداد آرزو کردن های ناآگاهانه ما بسیار بیشتر از آرزو کردن های آگاهانه است و در طی زندگی روزمره بیشتر لحظات ما در حال تمرکز بر درخواست های ناآگاهانه هستیم بنابراین از طرف خودمان اولویت پاسخ دهی به درخواست خای ناآگاهانه در اولویت از طرف خداوند قرار می گیرد.

به اندازه ای که این آگاهی درباره انواع آرزو کردن و طریقه آگاهانه یا ناآگاهانه درخواست کردن را درک و بپذیرید می توانید اطمینان پیدا کنید که شرایط فعلی شما همان آرزوهایی است که قبلا به خداوند عرضه کرده اید.

آرزو کردن

درخواست آرزوهای آگاهانه و ناآگاهانه

درک تقاوت بین درخواست کردن های آگاهانه و ناآگاهانه سبب می شود که چرایی پذیرش وضعیت فعلی برای ما واضح تر و آسان تر شود.

درخواست آگاهانه

زمانی که ما به شکل آگاهانه از خداوند درخواست می کنیم با تمرکز و احساس خوب شروع به نوشتن درباره آنچه می خواهیم می کنیم.

هرچه احساس بهتری از انجام این کار داشته باشیم خواسته های خود را با جزئیات بیشتری مشخص می کنیم.

البته میزان باور و اطمینان ما از رسیدن خواسته هایمان به دست خداوند و برآورده شدن آنها هم نقش مهمی در چگونه نوشتن آرزوهایمان دارد.

اگر باور نکرده باشید یا اطمینان پیدا نکرده باشید که خداوند به خواسته های شما پاسخ می دهد زمانی که می خواهید درباره خواسته ماشین داشتن بنویسید فقط به بیان دو سه کلمه بسنده می کنید.

من دوست دارم یا آرزو می کنم ماشین داشته باشم.

به اندازه ای که اطمینان داشته باشید درخواست شما اجابت می شود و به نوشتن آرزوهای خود باور داشته باشید آرزوی خود را با جزئیات بیشتری شرح می دهید.

من دوست دارم ماشین ……. داشته باشم.

من دوست دارم ماشین …….. به رنگ نوک مدادی داشته باشم.

من دوست دارم ماشین ……. به رنگ نوک مدادی صفر کیلومتر با شیشه های دودی داشته باشم.

من دوست دارم ماشین …… به رنگ نوک مدادی صفر کیلومتر با شیشه های دودی و سیستم پخش قوی داشته باشم.

به همین ترتیب می توانید خواسته خود را با جزئیات بیشتری مشخص کنید. این به باور و اطمینان قلبی شما بستگی دارد.

به همین ترتیب درباره خونه،‌ شغل یا حتی فرد مورد علاقه برای زندگی مشترک می توانید درخواست های خود را شرح دهید.

در تمام این مراحل ما به شکل آگاهانه در حال درخواست کردن از خداوند و تمرکز بر خواسته هایمان هستیم.

آرزو کردن

درخواست ناآگاهانه

در تمام لحظاتی که به شکل ناخودآگاه در معرض دریافت اطلاعات و آگاهی قرار می گیریم بدون اینکه حواسمان باشد در حال درخواست کردن از خداوند هستیم.

کلید آگاه شدن از زمانی که به شکل ناآگاهانه در حال درخواست کردن از خداوند هستیم (احساس) می باشد.

هر وقت احساس شما به واسطه مواجه شدن با هر اطلاعات و آگاهی تغییر کند شما در حال درخواست ناآگاهانه به سمت خداوند هستید.

ممکن است با صحنه یا خبری مواجه شوید که احساس خوبی در شما ایجاد کند. این منزله درخواست ناآگاهانه از خداوند برای بودن در شرایطی است که نتیجه آن احساس خوب و شادی در شما باشد.

ممکن است با صحنه یا خبری مواجه شوید که احساس بدی در شما ایجاد کند. این به منزله درخواست ناآگاهانه از خداوند برای بودن در شرایطی است که نتیجه ان احساس بد و ناراحتی در شما ایجاد کند.

شاید از این نحوه عملکرد سیستم جهان هستی تعجب کنید و با خود فکر کنید این چه طریق جمع آوری درخواست ها توسط خداوند است؟!

برای درک بهتر موضوع یادآوری می کنم که قبلا درباره اینکه خداوند سواد خواندن و نوشتن ندارد و حتی می توان گفت کر و لال است توضیح داده شد.

راه ارتباط با خداوند فقط از طریق احساس است. به همین دلیل است که مهم نیست شما با چه زبان یا گویشی در این جهان زندگی می کنید چون خداوند به همه زبان ها و گویش ها مسلط است نه به این دلیل که همه زبان ها را می فهمد بلکه به این دلیل که فقط با احساس شکل گرفته در انسانها ارتباط برقرار می کند و احساس نیاز به زبان یا گفتار ندارد.

حتما با من هم عقیده هستید که دیدن یک صحنه می تواند در انسانها با زبان های مختلف احساس مشترک ایجاد کند. بنابراین شکل گیری احساس نیاز به زبان یا گفتار ندارد و خداوند از این طریق که مشترک بین همه انسانهاست برای ارتباط با آنها استفاده می کند.

درخواست های ناآگاهانه و آگاهانه انسانها از طریق احساسی که در آنها شکل می گیرد در سیستم جهان هستی یا خداوند ذخیره و از طریق ایجاد همزمانی توسط خداوند در دنیای مادی پاسخ داده می شود.

نکته جالب توجه اینکه یکی از پرکاربردترین راه های ارتباط خداوند با انسان نیز از طریق احساس انجام می شود.

حتما بارها این تجربه را داشته اید که در هنگام اتخاذ یک تصمیم دچار دلشوره یا نگرانی شده اید اما به آن اهمیت نداده اید یا اطلاع نداشتید که خداوند از طریق ایجاد احساس ناآرامی در شما در حال هدایت و کمک کردن به شما برای اخذ تصمیم صحیح است.

ما بدون توجه به احساس خود در زمان اخذ تصمیم وارد معامله یا انتخاب یا تصمیم مهم برای زندگی خود شده ایم و چند وقت بعد از نتیجه آن انتخاب یا تصمیم به شدت ناراضی و احساس ناآرامی کرده ایم.

همه افرادی که از سرمایه گذاری های خود نتیجه مطلوب نمی گیرند یا به هر طریق پول و سرمایه خود را از دست می دهند اذعان می کنند که همون روز یا لحظه یه احساسی به من می گفت این کار رو نکن و من دلشوره داشتم اما به حرفش گوش نکردم و الان این اتفاق افتاد. کاش به ندای قلبم گوش کرده بودم.

بنابراین احساس، مهمترین راه ارتباط ما با خداوند است. به همین دلیل است که نوشته های زندگی با کمک خداوند و زندگی با اراده خداوند سرشار از احساس خوب هستند چون در تمام لحظاتی که مشغول مطالعه هستید ناخودآگاه احساس خوب و آرامش بخش را تجربه می کنید و این به منزله درخواست کردن ناآگاهانه از خداوند است.

آرزو کردن

درگیر جزئيات زندگی نشوید

به نظر من فکر کردن به اینکه برای داشتن زندگی سرشار از نعمت و احساس خوب و به طور کلی خوشبخت بودن باید همیشه به شکل آگاهانه درخواست های خود را به خداوند عرضه کنیم کار سخت و پیچیده و البته کسل کننده ای می باشد.

اگر قرار باشد من در تمام مدت زندگی به شکل آگاهانه در حال درخواست کردن جزئيات زندگی خود باشم به نظر می رسد فرصت زندگی کردن و حتی استفاده از همان خواسته های برآورده نشده را نخواهم داشت.

به همین دلیل خداوند مهربان راه ساده تری برای درخواست دادن و شکل دادن به زندگی به شکل کلی ارائه کرده است و آن هم تنظیم احساس خود در زندگی روزمره بر حالت خوب و آرامش بخش است.

احساس آرامش بالاترین سطح از بودن در شرایط ناآگاهانه درخواست کردن زندگی با شرایط مطلوب است.

ذکر این نکته ضرروی است که آرامش داشتن با بی تفاوت بودن فرق دارد.

شاید افرادی را سراغ داشته باشید که نسبت به زندگی و پیرامون خود بی تفاوت هستند، بی تفاوت بودن منجر به شکل گیری زندگی به شکلی که منجر به خوشبختی شود نخواهد شد و نمونه های این افراد را در اطرافیان خود می توانید مشاهده کنید.

فردی که آرامش دارد نسبت به اطراف خود بی تفاوت نیست اما در مواجه شدن با شرایط زندگی احساس آرامش دارد. جهان هستی و خداوند زندگی این افراد را به شکلی که آنها احساس خوشبختی داشته باشند فراهم می کند.

ذکر این نکته ضروری است که ممکن است طبق معیارهای شما زندگی افرادی که آرامش دارند سرشار از نعمت های مختلف نباشد و آنها انسان های خوشبختی نباشند. به این نکته توجه کنید که احساس خوشبختی داشتن ارتباطی با داشته ها و دارایی ها ندارد.

یک فرد می تواند دارایی های فراوان داشته باشد اما احساس آرامش و خوشبختی نداشته باشد.

بنابراین از نشانه های خوشبختی در زندگی افرادی که آرامش درونی دارند این است که زندگی آنها نرم و روان پیش می رود.

به همین دلیل توصیه می شود برای تجربه خوشبختی در زندگی نیاز به تمرکز و توجه بر جزئيات زندگی در جنبه های مختلف آن ندارید بلکه تنها کافی است مراقب احساس خود باشید.

سعی کنید به شکل معمول با احساس خوب زندگی کنید.

از نشانه های بارز فردی که با احساس خوب پایدار زندگی می کنید این است که:

  • ذوق و شوق زندگی کردن دارد.
  • به مسائل ناخوشایند نمی چسبد و به سادگی از آنها می گذرد.
  • از زندگی روزمره خود لذت می برد و احساس رضایت دارد.
  • برای خوشحال بودن وابسته به اطرافیان یا اتفاقات نیست.
  • از خودش راضی است و نیاز به تایید و تحسین دیگران ندارد.
  • در رفتار و عملکرد روزانه خود تعادل دارد.
  • در جنبه های مختلف زندگی حد و مرز دارد و سعی می کند حد و حدود خود را رعایت کند.
  • برای حد و حدود دیگران احترام قائل است و از وارد شدن به حریم خصوصی دیگران خودداری میکند.

در این شرایط زندگی این افراد به شکل نرم و روان ادامه پیدا می کند و همواره در زندگی با شرایطی مواجه می شوند که از از قبل آنها آستانه صبر و گذر از آن شرایط را دارا می باشند.

آرزو کردن

چگونه شکل گرفتن درخواست های ناآگاهانه

درک این مساله به ما کمک می کند که افکار و رفتار خود را بررسی و تحلیل کنیم و هر کجا متوجه شدیم در حال درخواست ناآگاهانه شرایط نامساعد هستیم از ادامه این کار خودداری کنیم.

درخواست ناآگاهانه به دو شکل کلی انجام می شود.

۱- از طریق مشاهده اتفاقات زندگی دیگران

۲- از طریق گله و شکایت کردن از وضعیت خود

مشاهده اتفاقات

زمانی که از مشاهده یا در معرض آگاهی قرار گرفتن احساس خوبی ندارید اما حس کنجکاوی باعث می شود آن صحنه یا شرایط را دنبال کنید در حال درخواست ناآگاهانه قرار گرفتن در شرایط مشابه هستید.

تصور کنید فردی علاقه به تماشای صحنه های سرقت دارد.

چرا صحنه های سرقت را تماشا می کند؟

یکی از مهمترین دلایل آن این است که فکر می کند از این طریق می تواند هشیاری بیشتری برای مراقبت از خود داشته باشد.

یکی دیگر از دلایل آن علاقمندی ناخودآگاه انسان برای دیدن مسائل و مشکلات زندگی دیگران است چون از این طریق احساس برتری یا خوب بودن شرایط خود در مقایسه با دیگران پیدا می کند و حس لذت بخشی است.

دلیل مهم دیگر احساس دلسوزی کردن است. اینکه ما علاقه داریم برای دیگران احساس دلسوزی کنیم و همچنین بسیار مشتاق هستیم تا دیگران برای ما احساس دلسوزی کنند.

همچنین برای اثبات این نگرش که اوضاع دنیا یا کشور یا جامعه خراب است مشتاق دیدن صحنه های نامناسب هستیم.

در تمام این موارد ما در حال ابراز علاقه ناآگاهانه به خداوند برای تجربه شرایط مشابه هستیم.

اگه می خوای بیشتر به این موضوع مهم پی ببری و برات اثبات بشه کافیه به چند تا اتفاقی که در زندگی ات رخ داده و به نظرت ناخوشایند بوده فکر کنی. شما قبلا درباره هما اون اتفاقات شنیده یا دیده بودید. به همین دلیل وقتی برات رخ می ده چیز جدید و عجیبی نیست بلکه خیلی شباهت داره به آنچه قبلا برای دیگران اتفاق افتاده.

آرزو کردن

گله و شکایت

گله و شکایت کردن از وضعیت موجود یکی از عادت های تقریبا عمومی انسان هاست به همین دلیل است که ما در تمام طول عمر خود از بودن در هر شرایطی گله و شکایت داریم.

فردی که دوست دارد بجه دار شود اگر به هر دلیلی این اتفاق برای او رخ ندهد شروع به گله و شکایت از وضعیت موجود می کند. در مدت کوتاهی انسان های زیادی از نارضایتی او از شرایط بچه دار نشدن مطلع می شوند.

به لطف خدا همان فرد صاحب بچه می شود اما باز هم بعد از مدت کوتاهی گله و شکایت ها به شکل دیگری ادامه پیدا می کند.

این الگوی رفتاری را در جنبه های مختلف زندگی خود می توانید مشاهده کنید.

وقتی بیکار هستید با زمانی که صاحب کار می شوید.

وقتی مجرد هستید با زمانی که ازدواج می کنید.

وقتی بیمار هستید با زمانی که دوباره سلامت می شوید.

به این موضوع دقت کردید که وقتی بیمار می شویم چقدر درباره بیماری و شرایط سخت خود با دیگران صحبت می کنیم؟!

دقیقا همین رفتار را زمانی که سلامت می شویم به شکل گله و شکایت کردن از روند درمان و هزینه ها و برخورد پزشک و کادر درمان و غیره ادامه می دهیم.

هم در زمان بیماری گله و شکایت می کنیم و هم در زمان سلامتی گله و شکایت می کنیم.

همه ما در زمان بیکاری گله و شکایت می کنیم و با همه درباره شرایط سخت زندگی و کار نبودن و …. صحبت میکنیم. به محض اینکه صاحب کار می شویم گله و شکایت های ما تغییر پیدا می کند و این بار درباره حقوق و زمان کاری و برخورد صاحب کار و … گله و شکایت می کنیم.

گله و شکایت کردن از وضعیت موجود یکی از پرکاربردترین طریق درخواست ناآگاهانه می باشد که از آن غافل هستیم.

زمانی که گله و شکایت می کنید در حال درخواست نبود آن شرایط هستید.

نکته مهم اینکه شما قطعا از همه آن شرایط ناراضی نیستید بلکه به جنبه هایی از آن شرایط تمرکز کرده اید که باعث گله و شکایت شما از آن شرایط می شود اما خداوند و جهان هستی منظور شما را به صورت جزئیات دریافت نمی کند بلکه همه آن شرایط را به خواست شما دگرگون می کند.

این شرایط را در روابط زناشویی به وضوح می توانید مشاهده کنید.

در شروع رابطه همه چیز عالی است و با شور و اشتیاق عجله داریم که به سرانجام برسیم.

اما بعد از مدتی با هم بودن به مرور از برخی رفتارها یا عادت های طرف مقابل رضایت نداریم. گله و شکایت کردن ها شروع می شود.

در ابتدا گله و شکایت کردن به شکل گفتگوی درونی با خودمان است اما به مرور به گفتگو با دیگران گسترش پیدا می کند و طولی نمی کشد که همان رابطه ای که فقط در برخی موارد مورد رضایت ما نبود در موارد گسترده ای باعث رنج و ناراحتی ما می شود.

سرعت گسترش اختلاف در زندگی زناشویی ارتباط مستقیم با گله و شکایت کردن از وضعیت فعلی دارد. هرچقدر تمرکز افراد بر موارد نادلخواه بیشتر باشد رابطه بین آن دو نفر سریعتر سرد و کسل کننده خواهد شد.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

اخطار

تمرین:

۱- درک خود از درخواست کردن های آگاهانه و ناآگاهانه را شرح دهید؟

۲- مواردی از زندگی خود شرح دهید که خواسته های آگاهانه شما بعد از مدت کوتاهی محقق شده است.

۳- در زندگی خود بررسی کنید که برآورده شدن خواسته های آگاهانه بیشتر بوده است یا خواسته های ناآگاهانه؟

۴- عملکرد خود در درخواست های نااگاهانه را بررسی کنید و شرح دهید چه شرایطی را در زندگی خود خلق کرده اید که اکنون متوجه شدید درخواست خودتان بوده است.


دوره آموزشی (بیداری در آرامش) قدم بعدی برای تجربه آگاهانه زندگی با کمک خداوند در زندگی می باشد.

آرامش در بیداری

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.31 از 48 رای

https://tanasobefekri.net/?p=44198
16 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار نرگس عبداللهی
      1403/07/23 16:12
      مدت عضویت: 176 روز
      امتیاز کاربر: 3870 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 312 کلمه

      بنام خدا ودرود بر استاد نازنین 

      هرچی الان دارم خاسته های قبلا کن بوده من اگر چیزای خوشایند دارم دقیقا همون چیزی بوده که قبلا از خدا درخواستش کرده بودم و متوجه شدم که چیزهای ناخوشایندی هم که الان دارم و رضایت ندارم هم قبلا جزعی از خاسته های خودم بوده ولی کاملا ما اگاهانه بوده و حالا که دارمشون رضایت ندارم به نظرم این یکی از خصلت های انسان هست که هیچوقت از شرایطی که داره راضی نیست وبازهم میخاد گله و شکایت کنه ومن این رفتار رو خیلی زیاد اطراف خودم دیدم یکی از اقوام سالها دنبال این بود که بازنشسته بشه و راحت بشه و آرامش داشته باشه ولی به محض بازنشستگی گله و شکایت از شرایط جدیدش رو.داشت یا مثلا زن شوهری که سالها منتظر فرزند بودند وقتی بچه دار شدند بعداز گذشت یه مدتی همه جا فقط گله و شکایت ازاین که آسایش و راحتی رو ازشون گرفته و هرگز به داشتن ولذت بردن از اون فرزند نگاه نمی‌کردن خود من بارها خاسته های داشتم که خودم درخواستشون میکردم البته الان فهمیدم که به شکل ناخودآگاه بوده چون گله کردن از شرایطی که داری و خلاص شدن از اون شرایط خودش یه درخواست ناآگاهانه هست از خداوند وقتی هم اوندشرابط رو ازت بگیرن بازهم ناراضی هستیم واصلا حواسمون نیست که خودمون اینو میخاستیم وکلا همه چی رو گردن خدا مینداریم من همیشه به خاسته های فکر میکردم که خودم آرزو میکزدمش یعنی کاملا آگاهانه بوده وامروز به این آگاهی رسیدم که چقدر درخواست های ناخودآگاه در اطرافم دیدم وبرام حتمی شد که همه ما مقصر شرایطی هستیم که در اون بسر می‌بریم حالا یا خودآگاه یا ناخودآگاه پس همه چیز درون خود ماست فقط باید یادش بگیریم و بهش عمل کنیم استاد از شما سپاسگزارم برای آگاهی امروز وخدارو شکر میکنم که در این مسیر هستم و به هر روز به خود شناسی و خدا شناسی بیشتری میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا آقچه لو
      1403/05/22 01:32
      مدت عضویت: 158 روز
      امتیاز کاربر: 5485 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 225 کلمه

      به نام خدای مهربان.

      سلام خدمت شما بزرگوار  و همه عزیزان‌

      ۱,درخواست آگاهانه درخواستهایی هست که ما با زبان یا در ذهن خود میگوییم چه چیزهایی را میخواهیم مثل درخواست هایی که اول این دوره نوشتیم. درخواست های ناآگاهانه که به احساس ما مربوط میشود اگر حس خوب داریم در لحظه حال یعنی شرایط دلخواه را تجربه میکنیم و درخواستهای درست را داریم ارسال میکنیم اگر حس بد داریم شرایط نادلخواه را تجربه میکنیم و ارسال ناخواسته ها را داریم.

      ۲,اخ اخ اخ تو این موارد باید بگم درمورد خوردن اخ اخ اخ من این باور را هم داشتم که خدا حاجت شکم را زود براورده میکنه کافی بود چیزی هوس کنم نهایتا ته تهش یک هفته ای یعنی اخر اخرش دیگه یک هفته ای به دستم میرسید. مثل شیرینی، قرمه سبزی، شله زرد اش رشته و….

      این بارزترین مثالی که میتونم بزنم.

      ۳,خب پاسخ این سوال واضح هست درخواست های نا اگاهانه مثلا من همیشه بدون احساس خاصی روی کتابم مینوشتم زنی ز،نی،زنی،زنی خوشش امد حالا خودم نی زن شدم خخخخخ و ……

      ۴،مثلا من همیشه با خواهرم اتاقم مشترک بود دوست داشتم صبح تا شب تنها باشم و حریم شخصی داشته باشم یعنی اون شرایطو نمیخواستم الان شوهرم دائم سرکار و من صبح تا شب تنهام خخخخ

      همیشه تو رمانها میخوندم مرد بی محبته و بی احساس و …شوهر خودم اینجوریه البته الان دیگه به نظرم بخاطر ارتعاشهای خودمه.

      و …..

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهدی ملکی
      1403/04/20 07:55
      مدت عضویت: 289 روز
      امتیاز کاربر: 2340 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 192 کلمه

      به نام خداوند بخشنده وبخشایشگر

      سلام؛ استاد بزرگوارو بچه های سایت تناسب فکری

      موضوع؛ شرایط فعلی من، آرزوهای قبل من است

                              (تکمیلی ۵)

      تمرین؛

      سوال ۱_ درک خود ازدرخواست کردن های           آگاهانه وناآگاهانه را شرح دهید؟!

      درخواست های آگاهانه؛؟؟؟؟ مثلا خرید ماشین پرایدروچند سال پیش آگاهانه درخواست دادم مدل بالا درحدنوو…‌ وبه خواستم رسیدم خدایا سپاسگزارم.

      خرید باخچه کوچک درخواست آگاهانه کردم ورسیدم خدایا سپاسگزارم ومثال فراوان…..

      درخواست های ناآگاهانه؟؟؟؟!!! مثال گله وشکایت کردن ازخداوند. درباره داشته ها البته به لطف خدا اصلاح شده بادستان بی نهایت خداوند استاد بزرگوارخدایا سپاسگزارم

      سوال ۲-مواردی اززندگی خود شرح دهید که خواست های آگاهانه شما بعد از مدت کوتاهی محقق شده است؟

      ندیدن دوستی ازپارسال بعد ازدرخواست. دیدن درتقریبا یک هفته بعد وباهم کارکردن دربحث کسب وکار خدایا شکرررررررر وسپاسگزارمممممممم

      سوال ۳_ درزندگی خودبررسی کنیدکه برآوده شدن خواسته های آگاهانه بیشر بوده است.یا خواسته های نا آگاهانه ؟

      خواسته های نا آگاهانه بیشتربوده

      سوال ۴_ عملکردخوددردرخواست های ناآگاهانه رابرسی کنید وشرح دهید چه شرایطی رادرزندگی خود خلق کرده ایداکنون متوجه شدیددرخواسته خودتان بوده است

      بیشترناسپاسی هاوگله وشکایت هابوده 

      پس ازاین به بعد دقت وتمرکزبالاهرکاری که انجام میدم بایدداشته باشم خدایا سپاسگزارم

      استاد بزرگوارم سپاسگزارم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamdashti90@yahoo.com
      1403/03/26 18:04
      مدت عضویت: 1425 روز
      امتیاز کاربر: 2383 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 274 کلمه

      1- تا کنون درکی از ارزوی آگاهانه و نا آگاهانه نداشتم. 

      2-  زمانی که در سایت فایل رسیدن به آرزوها را مطالعه کردم احساس کردم بعد از آن برخی ارزوهایم  که درست بود کوچک بود اما برای من دست نیافتنی شده بود ند، به واقعیت پیوست.. بعضی وقتا که از شرایط زندگی درمانده می شدم و حال روحی ام خوب نبود به سایت مراجعه می کردم و می نوشتم همین آرزوها را که می نوشتم در کمال ناباوری می دیدم برخی از آنها که کوچکتر  هستند چند روز بعد برآورده می شد.   همین باعث شد تا به آرامشی که در این سایت پیدا می کنم ایمان بیاورم. در واقع وقتی به سایت مراجعه می کردم انگار که خودم برای خودم آن زمان را می گذراندم….و آن آرزو را به شکل آگاهانه می نوشتم و چون خیلی زود و در طی چند روز و حتی گاهی چند ساعت به وقوع می پیوست متوجه آن می شدم. مثلا همین چند روز پیش گفتم: خیلی وقتی دیگه تو اقوام مان عروسی نیست و یکی از اقوام که نامزد بودند به ذهنم رسید و فردای همان روز کارت عروسی شان به دستمان رسید. یا گاهی  رابطمون با دوستامون شکر آب میشد و می نوشتم که دوست دارم با فلان دوستم آشتی کنم و فرداش دوستم برای آشتی می آمد. این ها را من  خودم احساس کرده ام و البته قبلا هم وجود داشته ولی آن موقع با سایت آشنایی نداشتم و متوجه نمی شدم. 

      3- در مورد درخواست های نا آگاهانه هم بارها شده حرف منفی زده ام، فکر منفی کرده ام و ان هم به وقوع پیوسته.

       از امروز تصمیم دارم روی درخواست های نا آگاهانه ام بیشتر کار کنم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سحر
      1403/03/26 14:11
      مدت عضویت: 445 روز
      امتیاز کاربر: 7536 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,262 کلمه

      به نام عشق مطلق هستی❤️💚❤️

      با سلام خدمت استادعشق وعاشقان خدا💖

      سپاسگزارم استادجان بابت این آگاهی‌های ناب و ارزشمندی که با سخاوت و مهربانی در اختیار ما قرار می‌دهیدوآگاهی این جلسه فوق العاده ارزشمند و کلیدی بود👌🌹

      هر آنچه که ما می‌بینیم و می‌شنویم سبب خلق یک فکر در ما میشودو مرورکردن و توجه به آن فکر احساس ما را درگیر میکند و احساس ما همان خدای درون ماست که با ارزشترین دارایی ماست که هر وقت این انرژی هوشمند را آگاهانه یا ناآگاهانه درگیر افکارمان میکنیم بصورت خواسته یا ناخواسته آن را در دنیای مادی تجربه میکنیم و برای خداوند فرقی نمیکند که موضوعی که ما به آن فکر میکنیم مورد رضایت ما هست یا دوستش نداریم چون خداوند بُعد فیزیکی ندارد که از طریق دیدن و شنیدن و سواد و غیره متوجهٔ منظور ما شود خداوند یک انرژی هوشمند و یک عشق روان است که به مرکز توجهٔ افکارما واکنش می‌دهد و نکتهٔ مهم این است که این قدرت مطلق افکار ما را تفکیک نمیکند و همواره ما را در ‌‌شرایطی قرار میگیریم که افکاری که در طول روز در ذهن ما مرور میشود را چه خواسته و چه ناخواسته را تجربه کنیم بنابراین خالق صفر تا صد تمام اتفاقات زندگیمان خودمان هستیم و همهٔ آنها را توسط فکر و احساس خودمان خلق کردیم که درخواست های ناآگاهانه ما از طریق قضاوت کردن و ناشکری و گله و شکایت بوجود آمدند و درخواست‌های آگاهانهٔ ما توسط آرامش و اطمینان و پذیرش و رهایی بوجود آمدند بنابراین هر آنچه را که الان داریم تجربه میکنیم قبلاً بهش فکر کردیم و بقدری به این فکر کردن ادامه دادیم که سبب واکنش احساسی در ما شده و تجربه اش کردیم و من وقتی وقایع و اتفاقات زندگیم را با توجه به این آگاهی مرور کردم دیدم تمام شرایطی را که در طول زندگیم تجربه کردم درخواست‌های آگاهانه و ناآگاهانهٔ خودم بوده مثال واضح همین اضافه وزنم که یک ناخواسته ای است که من یک عمر با توجه و احساس کردن آن هر روز مشغول بروزرسانی آن در خودم بودم وقتی در طول روز بارها به چاقیم توجه میکنم و احساسم را درگیرش میکنم،چه بخواهم چه نخواهم احساس گیر افتاده در فکر چاقم را تجربه میکنم و چون اکثر مواقع توجه ما بر روی ناخواسته هاست بنابراین طبق قانون الهی همیشه کفهٔ سنگین تر یعنی درخواست‌های ناآگاهانه را تجربه میکنیم و از طرفی باورم این بودکه من همیشه سالم و جوانتر از سنم هستم و هوش و استعدادم در یادگیری زیاد است وتوانایی انجام همهٔ کارهایم را دارم و الان دارم همهٔ این درخواست‌های آگاهانه ام را تجربه و زندگی میکنم و در کنار همهٔ اینها کارهای مادرم را هم انجام میدادم اما یه مدت بود فکر میکردم برایم مشکل است که هم به این حجم از کارهای خودم و خانواده ام برسم و هم بروم کارهای مادرم را انجام دهم و خداونددر کنار درخواست های آگاهانه ام به این درخواست ناآگاهانه ام هم پاسخ داد و الان یه مدتی است که مادرم را بخاطر اینکه توان حرکتی اش کم شده آوردم پیش خودم تا راحت‌تر بتوانم ازش مواظبت کنم و با کسب آگاهی این جلسه متوجه شدم که نوع درخواست کردنم اشتباه بوده و من می‌توانستم به جای گله از کمبود وقت از خداوند درخواست کنم که شرایط جسمانی و سلامتی مادرم را بهبود دهد هر چند این درخواست همیشگی و قلبی من بود اما قدرت گله و شکایتم بیشتر از قدرت درخواست خوبم بود و طبق قانون الهی ما همیشه کفهٔ سنگینتر را تجربه میکنیم و در مورد تغییراتم من از وقتی با ایده و هدایت جان مهربانم وارد دورهٔ بینظیر خدا هرگز دیر نمی‌کند شدم اولش تمرکزم روی نتیجه بود اما وقتی استاد آگاهم تاکید کردند که به نتیجه فکر نکنید و فقط سعی کنید از مسیرتان لذت ببرید و با اشتیاق و صبوری ادامه دهید، دیگر نتیجه برایم اهمیتی نداشت و من سعی می‌کردم از قدم های کوچک اما تاثیرگذارم لذت ببرم و تمرکزم را گذاشتم روی تمریناتم و با یادگیری آگاهیهای این دوره مخصوصاً قانون پذیرش و رهایی تغییرات زیادی را تجربه کردم آرامش و شادی درونی و اعتمادبه نفسم بیشتر شده شکرگزاری و پذیرشم بیشتر شده و روز به روز زندگیم راحت‌تر و روان‌تر می‌شود و آرام آرام ورود نعمت‌ها به زندگیم بیشتر میشود و مشکلات و افراد منفی نگرِ اطرافم یکی یکی کم و محو می‌شدند و من زندگیم روز به روز دارد روان‌تر میشود و شرایط بهتر و همزمانیهای زیباتری را تجربه میکنم و الهامات و ایده‌ های جان مهربانم را راحتتر و واضحتر دریافت میکنم و رفتار اطرافیانم با من تغییرکرده و همه دوست دارند به من کمک کنند و هدایای گرانقیمت و زیبایی دریافت میکنم و هر وسیله ای را که میخواهم براحتی وارد زندگیم می‌شودبه عنوان مثال من قبل از عید میخواستم یک میز شیشه ای دودی رنگ دوطبقه بخرم چند تا مغازه هم رفتم دیدم اما هم قیمت‌ها خیلی بالا بود هم موردپسندم نبود و تصمیم گرفتم از قانون درخواست کردن که از استاد عزیزم آموخته بودم استفاده کنم بنابراین به جان مهربانم گفتم من دوست دارم زیباترین میز شیشه ای را با کیفیت بالا و مجانی دریافت کنم و بعد با حس خوب رهایش کردم و دیگه بهش فکر نکردم دو هفته بعد برادرم یک میز شیشه ای دودی رنگِ سه طبقهٔ بسیار شیک و مرغوب برایم هدیه آوردو گفت رفتم برای خودم میز شیشه ای بخرم به فکرم آمدکه یکی هم برای توبگیرم و خیلی درخواست‌های آگاهانهٔ کوچک و بزرگ دیگر داشتم که براحتی بدستم رسیده مثل درخواستم برای داشتن ماشین که خودم هم از جذب راحت و سریع آن شگفت زده شدم و یک نمونهٔ دیگر یک ماه پیش بودکه تصمیم گرفتم برای سالن پذیرایی بزرگ خانه ام چند تا فرش جدید تهیه کنم و اول رفتم چند تا فرش فروشی و زیباترین و مرغوبترین فرشها را دیدم و قیمت کردم و در طول روز با حس خوب و آرامش به این فکر میکردم که این فرشهای زیبا براحتی جایگزین فرشهای فعلیم شدند و مثل خواسته های قبلی اصلاً به چطوری جور شدن پولش فکر نمیکردم و بعد از تجسم کردن رهایش کردم و دیگه بهش فکر نکردم تا اینکه دو هفته پیش بصورت اتفاقی از جلوی یکی از آن فرش فروشی ها رد شدم و دیدم روی شیشهٔ مغازه نوشته فروش اقساطی بدون پیش پرداخت. یه لحظه خوشحال شدم اما بعد یاد صحبت استاد عزیزم افتادم که تاکید کرده بودند به هیچ عنوان جنس نسیه و قسطی نخرید و همیشه سعی کنید درخواست هاتون از خدا نقد باشد بنابراین من از جان مهربانم  آگاهانه درخواست کردم شرایطی فراهم کند که من فرشها را به صورت نقد خریداری کنم تا اینکه هفتهٔ پیش براحتی یه مبلغ قابل توجهی پول بدستم رسید و یه مبلغی هم پسرم کمک کرد و با فروش فرشهای قبلی، پول خرید فرشهای جدید براحتی فراهم شد و من هنوزم باورم نمیشود که این فرشهای نفیس صدفی رنگ با گلهای زیبا و برجسته را بصورت نقد خریده باشم و دیگر اینکه من امسال را برای خودم سال لاغری و تناسب اندام نامگذاری کردم و با توجه به تجربه‌ هایی که از دریافت خواسته هایم دارم ایمان دارم که براحتی به تناسب اندام ایده آلم میرسم و به هیچ عنوان هم به نتیجه فکر نمیکنم و فقط با اشتیاق و صبوری تمریناتم را انجام میدهم و ادامه می‌دهم چون به خوبی این را درک و تجربه کردم که کلید موفقیت من از طریق آموزشهای ذهنی در قدمهای کوچک اما مستمر من است ودارم به آرامی کاهش وزن خودم را احساس میکنم و به این باور رسیدم که تا موقعی که زنده ام برای من خط پایانی وجود ندارد و با عشق و صبوری در این مسیر سبز بهشتی باهمراهی استادآگاه و توانمندم به حرکت خودم تابی نهایت خدا ادامه می‌دهم🌹💚🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1403/03/26 12:03
      مدت عضویت: 670 روز
      امتیاز کاربر: 12490 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 882 کلمه

      سلام .

      من از متن این محتوا استفاده کردم و به بینش جدیدی رسیدم که خیلی عالی می تونم ازش در زندگی روزمره استفاده کنم.

      درخواستهای ناآگاهانه و درخواستهای آگاهانه خیلی برام جالب بود و تا حالا بهش توجه نکرده بودم . خیلی از آرزوهای ما که براورده نمیشه از نوع درخواستهای آگاهانه است . ما آگاهانه آرزو می کنیم اما ناآگاهانه خودمان عامل براورده نشدن آن آرزو هستیم . 

      پس برای رسیدن به آرزو لازم است ما ارتعاش ناآگاهانه ی خود را تغییر دهیم و آن هم به وسیله ایجاد احساس خوب در خودمان در طول روز است .

      این کار ساده ایست . ما میتوانیم به عوامل مختلف حال خود را در طول روز خوب نگه داریم . یکی از آن راهها به فرمایش شما گله نکردن است . یعنی در هر شرایطی که هستیم ابتدا گله کردن را کنار بگذاریم . چقدر عالی به این مطلب اشاره کردید که گله کردن ما در هر شکلی خودش را نشان میدهد چه در نداشتن نعمت و چه در داشتن آن . پس این شرایط نیست که مارا راضی می کند این رضایت  را خودمان در هر شرایطی که هستیم لازم است اجرا کنیم .  این موضوع را من در کسب و کارم خیلی میبینم . چه زمانهایی که مشتری هست میبینم توجهم روی زیادی کار و خسته شدن است و یا سر و کله زدن با افراد مختلف و گله و شکایت از کار است  چه  زمانی که مشتری کم است توجهم روی نبودن مشتری و گله از نبودن مشتریست .پس در هر دو حالت این ناشکری و نارضایتی منست که شرایط زندگی ام را خراب می کنه . 

      اکنون که به این مطلب بهتر واقف شدم  متوجه شدم من باید گله و شکایت از هر شرایط را کنار بگذارم . 

      گرچه این یک عادت روزمره برای اکثر دور و بری هایم است اما قطعا من اگر تغییر کنم و به جای گله احساس سپاسگزاری و قدردانی از خداوند و حس رضایت از هر شرایطی که در آن هستم را داشته باشم قطعا این موضوع وجهی از  انسانهای دور و برم را به سمت من جذب می کنه که سپاسگزار هستند . یا انسانهای شاکی را از زندگی من حذف و انسانهای سپاسگزار را به زندگی من جذب می کند . 

      پس حس قدردانی و حس رضایت در هر شرایطی قطعا شرایط بهتر را در زندگی من رقم میزند . 

      من از همین حالا که به نکته پیوستم سعی خودم را می کنم که در طول روز به عواملی که حس ناسپاسی به من میدهد توجهی نکنم و در هر شرایطی شاکر خداوند باشم تا محیط خودم نیز در اثر فرکانس و ارتعاش من حس خوبی را پیدا کند و افراد دور و برم که وارد حریم من میشوند نیز ناخوداگاه با ورود به حوزه زندگی من افراد قدرشناسی باشند .

      این محتوا خیلی به من نکات خوبی رو گوشزد کرد و یاد گرفتم این عادت خودم رو تغییر بدم . تغییر کردن  در روش تناسب فکری رو دوست دارم برام راحتتره چون میبینم مثلا با یه تغییر کوچیک مسیر بزرگی از زندگی من تغییر می کنه . روش لاغری با ذهن برای من مثل اهرم عمل می کنه برای بلند کردن یه سنگ بزرگ اگه خودم بخوام اقدام کنم خب برام سخته اما وقتی از اهرم استفاده کنم با یه فشار کوچیک میتونم اون سنگ رو به راحتی جابجا کنم و این یعنی قدرت تفکر انسان  . از این جهته که شما همواره میفرمایید لاغر شدن آسانترین کار دنیاست . 

      چون لاغر شدن ما از طریق اهرم ذهن صورت میگیره . کاهش ۴۰ کیلو وزن خب همون سنگ بزرگه است که هیچ وقت نمیتونیم همینجوری بلندش کنیم ولی وقتی از اهرم ذهن استفاده می کنیم با یه تغییر کوچیک خیلی راحت  به این کاهش وزن میرسیم و دقیقا من همینطور راحت وزن کم کردم . 

      حالا همبا همین یه تغییر کوچیک یعنی  گله نکردن در درجه اول میتونم یه تغییرات بزرگی در زندگیم ایجاد کنم و از طرفی وقتی گله نکنی  یه کاری باید جایگزینش کنی و بهترین کار قدردان بودن و تعریف و تمجید از چیزهایی که واقعا لذت میبریم هست .

      مثلا من مغازم رو خیلی دوست دارم . وسایلی که داخلشه ابزارهام رو خیلی دوست دارم . میز کارم رو خیلی دوست دارم موبایلم رو تلفنم رو . شیشه های مغازم رو 

       همسایه های دور و برم رو  . وقتی من احساس خوبم رو ارتعاش بدم این حس خوب به مردم  دیگه هم میرسه کم کم میبینم خب اون راسته بازار رو دوست خواهم داشت . میبینم از مردمش احساس خوبی میگیرم . چون وقتی فرکانس من خوب باشه قطعا افرادی هم که وارد فرکانس من میشن افراد خوبی خواهند بود .  پس مشتریهای خوب سراغم میان وقتی میخوام کار انجام بدم خیلی لذت میبرم از خلق و یا تعمیر وسایل  از اینکه میتونم روشنایی رو به خونه ها بدم . از اینکه میتونم وسایل رو دوباره مثل روز اولش کنم . 

      حتی از افرادی که چونه میزنند گله و شکایت نداشته باشم و سعی کنم از همین مورد هم احساس رضایت داشته باشم تا کم کم افرادی بیان سراغم که اونا هم شاکر خداوند هستن و قیمتهای من رو میپذیرند . 

      خیلی ممنون استاد . من از همین یه نکته کوچیک قطعا میتونم به راحتی استفاده کنم و در زندگیم ازش استفاده کنم و مطمئنم اهرم ذهن خیلی شرایط بهتری رو برام رقم خواهد زد .

      از شما ممنونم که با این محتواهای عالی کمک می کنید به زندگی بهتر ما . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maahsaaa
      1403/03/26 08:13
      مدت عضویت: 373 روز
      امتیاز کاربر: 11725 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 367 کلمه

      آرزوهای اگاهانه درخواستهایی هستن که معمولا تو دفتر آرزوها می نویسیم و نیاز به باور قلبی برای رسیدن بهشون و تمرکز روزانه و آگاهانه روی اونهاست و شاید رسیدن بهشون کمی سخت باشه. ولی آرزوهای نااگاهانه آرزوهایی هستن که شاید حواسمون نباشه ولی ناخوداگاه تمرکز و توجه زیادی به اونها داریم بیشتر زمانهایی که احساسات شدید داریم به موضوعی داریم آرزوی نااگاهانه میفرستیم به کائنات چه احساس خوب چه احساس بد

      هر شرایطی که الان داریم خواسته خودمون بوده و باید مسئولیتش قبول کنیم. دیگران فقط کمک کردن به اونها برسیم. من الان شرایط کاری بسیار عالی و فوق تصورم دارم که روزی آرزوی محالم بوده ولی با شکرگذاری بهش رسیدم بعد از یکسال در اون جنبه هایی که ازش راضی نیستم خیلی گله و شکایت داشتم و هر روز شرایط واسم سخت میشد چون جنبه های مثبت توجه نمیکردم و فکر میکردم حقم هستن. الان شرایط کمی سخت شده و دیگه امتیازات قبلی رو ندارم که دوباره با پذیرش و سپاسگزاری دارم حلش می کنم

      اگه هر روز منتظر باشم پس کی شرایط دلخواهم پیش میاد دارم گله و شکایت می کنم و براحتی بهش نمیرسم. ولی زمانیکه از شرایط ناراضی بودم هر روز منتظر نبودم که شرایطم تغییر کنه  فقط غر میزدم و خداوند شرایطم تغییر داد ولی نه طبق دلخواهم 

      پس باید مراقب آرزوهامون باشیم.

      همه بیماریها خودم جذب کردم. یک سال با یه همکار که مدام بیمار بود هم اتاقی بودم به شکل عجیبی تمام مدت من هم بیمار بودم طوری که اون سال رو سال بیماری نامگذاری کردم. ناخوداگاه تمرکزم روی بیماری بود و آرزوی بیماری ارسال میکردم.

      باید مسئولیت صددرصد همه شرایط زندگی رو بپذیریم. دیگران فقط دستهایی هستن که ما رو به آرزوهای خوب و بدمون میرسونن و هیچ تقصیری ندارن.همه تقصیرها متوجه خودمون هست. با پذیرش این موضوع مهمترین گام برای حل مشکلات رو برداشتیم.

      زمان هایی که مشغول مطالعه دوره هستیم احساسمون خوب هست و باعث میشه در مدار خوشبختی باشیم و همه آرزوهایی که حسمون خوب می کنه براورده میشه.

      بنظر من با پذیرش و سپاسگزاری همه مشکلات رفع و همه آرزوها برآورده میشه. 

      ولی ما یاد گرفتیم بجای سپاسگزار جنبه های مثبت بودن مدام گله و شکایت کنیم و معمولا به ناخواسته ها خیلی میچسبیم و اجازه میدیم مدتها در حس بد باقی بمونیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 53850 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 389 کلمه

      با نام و یاد خداوند مهربان

      سلام استاد عزیز و دوستان‌ هم مسیر 

      توضیحات تکمیلی ۵

      بسیار لذت بردم از توضیحات و‌ فایل امروز ،خیلی ممنونم استاد از شما .

      ۱- درک خود از درخواست کردن های آگاهانه و ناآگاهانه را شرح دهید؟من این موضوع رو‌ درک کردم ،وقتی دوره ی زندگی با کمک خداوند رو مطالعه کردم ،چند تا آرزو به صورت آگاهانه نوشتم و احساس خوب داشتنشون رو تجسم کردم .اما امروز فهمیدم که بسیار برام پیش میاد که ناآگاهانه یه سری آرزو می کنم ، مثلا نداشتن بعضی چیزها در زندگیم رو گاهی به صورت گله و شکایت بیان می کنم البته من اکثرا در ذهن خودم این گله و شکایت ها رو دارم خیلی پیش دیگران گله و شکایت نمی کنم ، در واقع شخصیتم خیلی در این مورد بهتر شده با کمک این سایت .

      ۲- مواردی از زندگی خود شرح دهید که خواسته های آگاهانه شما بعد از مدت کوتاهی محقق شده است.✓خواستن یه زندگی آروم همراه یه شریک زندگی که خودش آرامش درونی داشته باشه آرزوی من بود و خداوند برآورده ش کرد، خدایا شکرت .

      ✓داشتن خونه در منطقه ای که الان ۹سال  اونجا زندگی میکنم .

      ✓داشتن فرزند سالم که خداوند بهم داده و سپاسگذارم ازش .✓داشتن مدرک دانشگاه ، شغل مربیگری ، کارتهای مربیگری ، کسب درآمد ، گواهینامه ی رانندگی و بسیاری آرزوی دیگه که خداوند برآوردشون کرده ،ممنونم خداوند مهربانم .

      ۳- در زندگی خود بررسی کنید که برآورده شدن خواسته های آگاهانه بیشتر بوده است یا خواسته های ناآگاهانه؟در گذشته که خودم خیلی افکار مثبتی نداشتم ، گله و شکایت های درونیم زیاد بود ، خواسته های ناآگاهانه ام بیشتر بود .

      ۴- عملکرد خود در درخواست های نااگاهانه را بررسی کنید و شرح دهید چه شرایطی را در زندگی خود خلق کرده اید که اکنون متوجه شدید درخواست خودتان بوده است.اینکه من الان یه زن خانه‌دار هستم و شغلی در بیرون از خونه ندارم،خواسته ی ناآگاهانه ی من بود و خسته شده بودم از شغل بیرون ،دوست داشتم بیشتر خونه باشم و وقتی بیرون شغل داشتم و بر می گشتم بسیار از لحاظ جسمی و ذهنی خسته بودم اما الان گاهی وقتها پیش میاد که دوست دارم درآمد خودم رو داشته باشم ولی باز هم این شرایط الان برای من بهتره .

      ✓خدایا شکرت برای تمام آرزوهایی که برآورد شون کردی و آرزوهایی که در آینده برآورد شون می کنی .✓

      « استاد گرامیم سپاسگذارم »

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 36687 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,613 کلمه

      با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم 

      استاد منم به این موضوع رسیدم که هر چیزی که الان دارم تجربه اش میکنم یه روزی آرزوی من بوده آرزو داشتم این شرایط داشته باشم  مثلا سلامتی الانم خدایا برای لحظه لحظه سلامتی که دارم تجربش میکنم زندگیش میکنم شکر من چند ماه پیش آرزوم این بود که یکم بهتر بشم یکم که بهتر شدم آرزوم این بود یکم دیگه بهتر بشم و الان شفا الهی تجربه کردم خدایا شکرت 

      وقتی فکر میکنم میبینم هر چیزی که الان دارم چند وقت پیش آرزو داشتنش و داشتم شاید در حد آرزو نبوده ولی میخواستم از خدا مثلا آسیاب من یه قطعه از اون شکست من چند ماهه که سعی کردم تهیه ا ش کنم اما نمیشد الان تهیه کردم درسته که بلد نیستم درست کنم ولی همون قطعه رو تقریبا سه ماهه میخواستم و الان خریدم پس یه جورایی میشه آرزوم برآورده شده خدایا شکرت 

      وقتی نگاه به زندگیم میکنم میبینم هر چیزی که الان دارم اش یه روزی آرزو داشتنش داشتم مثل مبل نو الان دارمش مثل فرش نو الان دارمش و هر چیزی که فکرشو میکنم 

      الان دخترم جلوی چشمانم وقتی فکر میکنم میبینم یه روزی آرزو داشتنش داشتم الان ودارم یه روزی قبل از بدنیا اومدنش آرزو سلامتیش داشتم که بقول معروف چهار چوب بدنش سالم باشه خدا رو شکر سلامت الان مشکل ریزش مو داره ولی سلامت وقتی فکر میکنم میبینم از کوچکترین چیز تا بزرگترین چیز یه روزی آرزوی داشتنش داشتم 

      همین خونه ای که الان دارم ازش ناراضی هستم میگم خیلی کوچیک یه روزی بشدت آرزو شو داشتم  میگفتم خدایا من فقط میخوام از این حیاط برم بیرون برم اون دور دستها که دیگه اینها رو نبینم  الان همون شده اومدم محمد شهر کرج تازه از محمد شهر هم دور تر یه مقدار  اون روزا اصلا برام مهم نبود کجا باشه چه شرایطی باشه فقط میخواستم از اون حیاط که یک لحظه هم آرامش نداشتی رها بشی 

      منم همین جورم الان که فکر میکنم آرزو کوچک من برآورده میشه آرزوهای بزرگم برآورده نمیشه وقتی یکم فکر کردم گفتم برای خداوند که فرقی نمیکنه تو چه آرزویی داری براش کوچیک و بزرگ نداره 

      اگر آرزو کوچیکت برآورده میشه بخاطر اینکه تو باور داری که برآورده میشه و اگر ارزوزهای بزرگت برآورده نمیشه تو باور نداری که خداوند میتونه به شکل اون آرزو خودش تبدیل کنه وارد زندگی تو بشه پس من بخدا ایمانم قوی نیست که تجربش نکردم 

      منم یکم درک کردم که فقط نیاز من بخدا ند ایمان داشته باشم و آرزوم به خدا بسپارم ادامه بدم من به زمانبندی خداوند ایمان دارم و اطمینان دارم به موقعش اون خواسته وارد زندگی من میشه خدایا شکرت 

      استاد منم به این درک رسیدم که آرزوهای نا اگاهانه من خیلی بیشتر از آرزوهای خواسته من من هر کجا به مسئله ای برخورد میکنم سریع همون جا حتی در هنگام نوشتن تمرینات ام آرزوم بیان میکنم ولی آرزوی آگاهانه من فقط زمانهایی بوده خواستم تمرین بنویسم یا تکرار تمریناتم بقیه درخواست‌های من نا آگاهانه بوده 

      دقیقا همین جور منم هواسم به درخواست‌های آگاهانه ام که برآورده نشدن من نمیدونم چه درخواست‌هایی نا آگاهانه داشتم 

      من دوست دارم شفا گوشهام خداوند به من هدیه کنه 

      من دوست دارم شفا گوشهام خداوند به من هدیه کنه و تورم  گوشهام کاملا از بین بره و صداهای گوشم کلا از بین بره شنوایی من به صد در صد برسه من بتونم صداهای تخیلی آهسته رو هم بشنوم خدایا شکرت 

      من دوست دارم تناسب اندام ایدهالم  خداوند به من هدیه کنه من وارد بعد جدیدی از زندگیم بشم و بتونم لباسهایی که سالهاست آرزو پوشیدنش اونها رو دارم به راحتی بپوشم 

      من دوست دارم خداوند قد ۱۶۵ رو هم به من هدیه کنه من سالم و سلامت و تندرست میشم و تناسب اندام ایدهالم خداوند به من هدیه کر ده و الانم قد ۱۶۵ رو هدیه داده و من یه زندگی کاملا جدیدی و شاد ی رو شروع میکنم و هر لحظه سپاسگزار خدا ندم خو اهم بود  و در نتیجه وقتی اطرافیانم برخورد داشته باشم ا نها هم مشتاق میشن من دستان خداوند میشن عده ی زیادی از انسانها وارد این سایت شگفت انگیز میشن تا دنیای خودشونو بسازن خدایا شکرت 

      این برام یادآوری شد که هر وقت تغییر احساسی داشتم که چه تغییر خوش احساس چه تغییری که دوست ندارم در اون زمان‌ها دارم ناآگاهانه رو به خدا ارسال میکنم پس احساس من نشان دهنده مسير زندگی منه 

      استاد میدونید من تقریبا میتونم بگم که احساس آرامش دارم چون بعًی از گزینه های شما گفتید دارا هستم  به چیزی نمی‌چسبد البته سعی میکنم  از مسائل زود می‌گذرم برام اون مسائل مهم نیستن به زندگی دیگران کاری ندارم طلاق گرفت اینجوری شد بچه اش مرد ناراحت میشم ولی بهش فکر نمی‌کنم 

      از خودم راضی هستم در بعضی از جنبه های زندگی  برای خودم ورودیهام خیلی مهم هستند سعی میکنم در طول روز کارهایی انجام بدم که آرامش بیشتری تجربه کنم  

      طبعا حرفهایی هم می‌شنوم ولی سعی میکنم فکرمو درگیر اون موضوعات نکنم در بعضی از شرایط اون فرد به من خیلی نزدیک باشه یکم کندتر عمل میکنم چون ازش انتظار ندارم حق خودم نمیدونم که با من چنین رفتاری بشه من به کسی بی احترامی نمیکنم به بهترین شکل ممکن برخورد میکنم 

      من خیلی به اتفاقات زندگی دیگران کاری ندارم و سعی زیادی دارم گله و شکایت نکنم بپذیرم اون مسائل 

      من دیگه توجه نمیکنم به شرایط کسی مثلا دختر عموی من همسرش بهشتی شد من اعصابش و ندارم که برم باهاش همدردی کنم دلسوزی کنم براشون چون میدونم در این شرایط قرار بگیرم تغییر احساسی شدیدی خواهم داشت در نتیجه احساسم بد میشه و شرایط بد تجربه میکنم من فقط یکم درباره اتفاقات ۳۰ سال پیش حرف زدم سریع تجربش کردم من دیگه دلم میخواد اتفاقات خوب تجربه کنم از این شرایط خارج بشم 

      من همین چند دقیقه قبل شاید نیم ساعت  دیدم شیر دستشویی فشار نداره و کم کم آب میاد فکر میکردیم از آبگرمکن که خراب شده بعد یه حسی به من گفت که ممکن رسوب گیر کرده باشه شلنگ باز کن برسی کن دوباره ببند درست میشه وقتی یک طرف شلنگ باز کردم دیدم پر از رسوب تمیز کردم و بستم فشار آب از قبلشم بهتر شد این آرزو یا خواسته من بود که آب فشار خوبی داشته باشه و من پاسخ حسم دادم آرزوم هدیه کرفتم خدایا شکرت 

      یا دیشب داشتیم از شهرستان میومدیم دلم شیرینی میخواست به همسرم گفتم ایشونم قبول کرد و اینم شاید نیم ساعت بعد خریدم و بعد من تو ماشین خوردم دو تا نون خامه ای اینجوری آرزو من برآورده شد 

      پس استاد دیگه من ناراحت نمیشم از رفتار پدرم من درخواست یه خونه کرده بودم تو شهرستانمون خوب قبلنا میرفتم خونه پدرم و الان متوجه شدن درک کردم که خدا ند منو در همزمانی قرار داد با رفتار پدرم که من از اونجا دلسرد بشم وقتی من کاملا دل کندم خداوند بازم همزملنیهایی رو رقم میزنه تا من صاحب خونه بشم اونجا  و در واقع پدرم به من کمک کرده 

      برای منم یه اتفاقی افتاد که دخترم گفت من پول بیشتر نیاز دارم برم سر کار خلاصه یه کار پیدا شد رفت همسر من صبح باید می‌برد سر کار شب ساعت ۹ هم میرفت می آوردش خلاصه خیلی گله و شکایت داشت تا اینکه اتفاقاتی رخ داد نرفت یکماه شد و الان هر دو آنها خوشحال شدن 

      منم مطمئنم در هر شرایطی هستم در خواست خودم بوده من یکبار براتون تعریف کردم خلاصه اش میگم 

      یه روزی یه خانمی تو شهرستان ما بهشتی شد همه میگفتن درد داشته به کسی نمیگفته اینا اینم گفتن که انگار بهش الهام شده بود که میخواد بهشتی بشه من همون جا گفتم چه خوب چقدر خوبه آدم بدونه کی میخواد بمیره 

      یادم نمیاد چند وقت بعد ولی شرایط خیلی سختر از اونو من تجربه کردم طوری که دکتر جوابم کرد طوری که مرگ با تمام وجودم لمس کردم طوری که فرشته مرگ وقتی خواب بودم احساس می‌کردم میدیدمش  طوری که وقتی فرشته مرگ میومد من چنان تپش قلبی میگرفتم از ترس بیدار میشدم 

      و خداروشکر که الان سالم و سلامت هستم زنده خدایا شکرت که هنوز در وجود من دم و باز دم انجام میدی هستی 

      یه سرودی اون روزا بود میگفت از خوبیهاش بگو 

      من چند وقت پیش یهویی علاقه پیدا کردم به گل حسن یوسف خیلی دوستش دارم اون روزا چند مدل بیشتر نبود اما الان تنوع خیلی زیاد شده 

      قبلا خونه بزرگ بود پراز گل یه دوره از زندگیم دیگه حوصله گل نداشتم الان دوباره علاقه مند شدم رفتم خیلی گشتم تا قیمت مناسبش پیدا کنم تا یه روزی دیدم یه گل فروش تو بازار محله گل آورده از ۱۰ تومن ۲۰ تومن داره تا ۳۰۰تومن من چند تا ده تومنی انتخاب کردم آوردم  گذاشتم روی اپن دفعه بعد رفتم بازار دیدم چند مدل دیگه آورده یه گلدونش چند مدل حسن یوسف داره اونو خریدم اومدم خونه و….

      زیاد شد دیدم رو اپن جا نمیشه به همسرم گفتم تو تراس طبقه بزنه من گلها رو اونجا بزارم چند تا گلدونم بعلت گرمی هوا خشک شد ولی بقیه هستند چند تا انگور هم خریدم 

      خلاصه بگم که خودم خواستم خودم درخواست دادم الان وارد زندگیم شده من ۲۰ یا ۲۵ سال پیش عاشق انگور بودم دلم میخواست تو باغ درخت انگور داشته باشم هی گفتن گرون گرون نخریدم این دفعه گفتم از پول خودم میخرم حق اعتراض ندارید خریدم حالا کوچولو هستن ولی من به آرزوم رسیدم آرزوم لمس کردم 

      پن خودم خواسته بودم خودم درخواست داده بودم الانم تجربش میکنم 

      اگر دیدم شرایطی دارم که نمیخوام دوستش ندارم اون شرایط می‌پذیرم زندگیش میکنم با احساس خوب چیزی که دوست دارم طلب میکنم از خدا و بعد از مدتی اونم تجربش میکنم 

      وقتی فکر میکنم بعضی وقتا با مسائلی برخورد میکنم یادم نمیاد کی درخواستش دادم ولی ایمان دارم خودم درخواست دادم الانم دارم تجربش میکنم اگر دوستش ندارم تغییرش میدم عوضش میکنم من اشرف مخلوقاتم خداوند به من قدرت تفکر تعقل تصور تجسم داده استفاده میکنم چیزهایی که دوست دارم‌ رو برای خودم به بهترین شکل ممکن می‌سازم خدایا شکرت 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریبا فروغی
      1403/03/24 13:38
      مدت عضویت: 736 روز
      امتیاز کاربر: 17050 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 322 کلمه

      باسلام خدمت شما استاد عزیز

      هر انسانی بسته به شرایطی که در آن قرار می‌گیره تصمیماتی می‌گیره که بعدها تبدیل به خواسته‌ای می‌شه که ما در اون زندگی می‌کنیم،

      مثلاً من همیشه می‌خواستم از خداوند که حالت خوبی داشته باشم و شاد باشم و آرامش رو به دست بیارم،

      و این زندگی که من الان تجربه می‌کنم خواسته خودم است که دو سال پیش وارد سایت شدم با خدا حرف زدم و از او خواستم و تغییر خودم رو شروع کردم،

      مثلاً در باره انسان‌ها دیدم که گاهی با رایطی که در اون قرار می‌گیرند بهترین تصمیم رو در اون لحظه می‌گیرند اما با مرور زمان که شرایط تغییر پیدا می‌کنه و در همان موقعیتی که می‌خواستند قرار می‌گیرند تصمیم و احساسشان تغییر پیدا می‌کنه و باز از خدا می‌خواهند که شرایط را براشون عوض کنه،

      اما عادت‌ها باعث میشه که انسان شخصیتشو بسازه مثلاً عادت به این داریم که همیشه حرف بزنیم و این مهمه که در چه مسیری صحبت می‌کنیم از چه آدمی یا درباره چه موضوعی حرفها و گفتگوهای ما هم میتونن شرایط رو تغییر بدن،

      مثلاً اگر دائماً درباره زندگی کسی ایراد بگیریم و یا از یک انسانی که اخلاقش با عقیده و رفتار ما یکی نیست ایراد بگیریم چون که به اون رد توجه می‌کنیم کم کم در همان شرایط قرار میگیریم ،

      یعنی از هم تیکه تاثیر پیدا می‌کنیم و الگوهای رفتاری همو دنبال می‌کنیم اما من سال‌ها تلاش کردم که مسیر ذهنی خودم را داشته باشم و دنبال اهدافم برم و الگوهای ذهنی خودم رو کنترل کنم مراقب افکارم و ورودی‌های ذهنم باشم،

      پس راضی هستم از اونچه که می‌خواستم و الان دارم در اون خواسته خودم زندگی می‌کنم سلامتی که الان دارم احساس خوب شادی آرامش ایمان به خداوند و تمام صفاتی که از خداوند درون ذات من قرار گرفته که تهش فهمیدم باید خودم را دوست داشته باشم این خواسته من بوده که خودم رو پیدا کنم و زندگی با کیفیت و لذتی رو تجربه کنم و همینطور هم شده،

      خدایا سپاسگزارم،

      باتشکرازشما 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1403/03/23 20:10
      مدت عضویت: 651 روز
      امتیاز کاربر: 51416 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 779 کلمه

      سلام برخدایی عزیزم 

      سللم بر دوستان هم‌مسیر 

      شرایط فعلی من.نتیجه اروزی فبلی من هست 

      وفتی امروز به این جمله رسیدم کلی افکار تو سرم  عقب جلو شد که به جه شکل من واین اروزی رو داشتم‌حالا تو همون‌اروزها هستم‌ ولی نا راضی ازهمون‌ ارزیی که بهش رسیدم 

      منزل فبلی ما سه  طبقه بود من‌جون فردی تمیر کاره هستم روی تمیزی حساسیت زیادی داشتم وروی نظافت راه پله حساس بودم  وفتی این‌تمیزکاری روانجام میدام‌از این‌که بازم خاک توراه پله میشینه همسرم‌جون‌پرنده نگه داری داشت و دانه گندم ارزن و توراه پله ریخته میشدم تو دو روز اون نظافت من انکار اصلا انجام‌ نشده بود  از این‌ کاره گلی گله شکایت داشتم‌ که چرا من این همه تمیزی کاری دارم‌ و زود کثیف میشه و خسته میشدم از تکرار اون‌کار ودوست داشتم به شکلی میشد که من دیگه این‌ کاره انجام‌ ندم و شد اون که فبلا ارز داشتم‌

      وزانوم دجارمشکل شد و من به  شکلی که همسرم ازمن‌ انتظار ونظافت روهم نداشته باشه این‌مسئولیت ازمن‌ به شکل واقعی گرفته شد ولی جالب هست من بازم گله شکایت داشتم‌که جرا نمتوانم نطافت راه پله انجام بدم‌ حالا از این‌که توان انجامش رو ندارن وبازم‌گله شکایت داشتم ودوست داشتم پام خوب بشه ومن‌ بازم اون‌کاره رو انجام بدم جون این‌کار  باید به فرزندانم‌ ایمی گفتم‌انها دوست نداستن وبراشون سخت بود  واین ناتواتنی حالا من اذیت میگرد

      همه چیر دست به دست داده شد برای رسیدم من‌ به اروزی خودم  پدر فوت کرد اول حال روحیم به شدت و خراب شد درپی اون مادر دجار مشکل شکستی استخوان هر دو دستش شد کلی هواسم‌ من  به سمت بیماری رفت بازم حال حسم بدتر شد  

      من‌ در اثر سه بار زمین خوردم به شکلهای مختلف دجار این‌ مشکل شدم و مشکل هر بدتر بدتر شد واون‌ پاک کردن راه پله کلا تعطلیل شد اگه بود بادرد ورنج زیاد بود مسئولیت نظافت از من گرفته شد که حال دارم متوجه شدم که چه اروزی رو داشتم‌ این درست ۲۴ سال پیش بود برام اتفاق افتاد وحالا دارم‌ کلا اون اروز رو اصلا دیگه نمبخوام دوست دارم تو سلامتی کامل باشم وهیج زمانی رورتوجه نداشتم‌که با حس بد دارم‌جیری برای خودم وطلب میکنم  واین همه زمان داشتم هرجا گله شکایت میگردم‌ که چه وضعیتی دارم  چقدر دارم‌ناراحت هستم‌ ودوست دارم‌که سلامتی به جسم برکشت کنه  اون با حس بو ازوطصعیت حالا خوب بازن طبق هپون قانون من درخواست مشکل بزکتر روبراپی خود خوان هستم نخ سلامتی اون با حس خوب ولی یادگرفتم یب دوماهی هست کخواین‌ طریق درخواست رورها گررن توبخش حس هوبدارمکاروزررو ارسال میکنم‌اون‌اگهتنهوبا حس خوب توبخش احساس بد وفتی مخواهم وادر بشمکاروزی رودرخواستوکنمکفوریاونکمتوقع کرده رهاش نیکنم‌کخوبازمکمشکلن بدترنسه روبهدسنت خوب شدنوبه پیسربره واینوبخش گله شکایت دارم کنترال میکنن صحبتواز مشکلاورو تعطلیل دارم میکنم اون بازن له ثورت اگاهانه  

      اما چرا دارم مینویسم شاید دلیلی بشه برای اول خودم که اصلا تکرار نکنم وهم دلیلی بشه برای صحبت شما  برای افراد دیگه که من‌ ثابت میکنم‌ که کاملا درست هست برای من‌ که به این شکل بوده حتی خواستم و این متن پاک‌کنم چون توبخش پاک  سازی ذهنم هستم و جقدر برای من به شکلی واقعی نیاز بود این پاک سازی رو برای ذهنم انجام بدم و دوره ه پش رفته  تکمیل کننده این همه گامهای من  هست 

      یی بخش این گفتن و ابزار رو هم‌ دارم‌ کاره میکنم‌ به شکر خدا خیلی داره خوب پیش میره و حالا این‌ دارم مینویسم

       انشالله سعی میکنم‌.  گله شکایت نداشته باشم  برای درستی مسیر اون  اول برای خودم  که ثابت بشه زمانی که اون  اروزی خوب رو داشتم اگ۶ زمانی هواسم نبودخواستم از شرایط گله وشکایت داشته باشم باد و دلیل مدرک که تو مسیر کمک گرفتن از خدایی عزیزم  نوشتم‌که این واحرین  گله شکایت ندارم تو زمانش با افکار ایده خدای  عزیزم و به شکلی اون کاره انجام بدم هم وسلامت باشم هم راضی  باشم  وهم‌ کارم انجام  شده واین رو از این مسبرخواهم داست جون ایده د از طرف خدایی عزیزم وبه من تو اون وزمان داده میشه برای راحترانجام شدن کارم وای خدای من باور  نیمشه انکار دارم‌ شرایط دریافت رو با خدا یاداشت میکنم‌ چقدر خوشحال هستم داره شرایط دریافت برام فراهم  میشه   که وفتی به من دادم دیگه گله شکایت توکارم  نبا شه من دارم مینویسنم واین درخواست اگاهانه هست وتمام‌ هواسم  از این  به بد به درخواستم‌ توجه  باید داشته باشم شاید این درخواست امروز مروو اگه با حس بد باشه  حواسم و بشه هر درخواست واول با حس خوب باشه وبد انتظارم ازاون درخواست توحس خوب هست منتظر  دریافت همون خواسته باشم‌ عجله نکنم ونه گله شکایت کنم   خدای مهربان  کمک کن تو زمانش که کارم اسونتر راحتر و انجام بشه که وسعی کنم  به گله شکایت نداشته باشم  خدایا ممنوتم  دوست دارم ازت بی  نهایت تشکر  وسپاسگزار  هستم 

      خدا پشت وپنا هتون. یا حق. حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار اکبر
      1403/03/23 19:14
      مدت عضویت: 452 روز
      امتیاز کاربر: 2200 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 202 کلمه

       سلام به همه هم مسیران 

      اصولا درخواستهای نا آگاهانه را درک نکرده بودم وتا قبل از آشنایی با شما اطلاعی ازآن نداشتم غافل ازاینکه هرآنچه هست دقیقا از این نوع درخواستهاست وما جایی وشرایطی هستیم که خود خواسته اییم وخیلی پذیرفت که من توانستم این موضوع رابپذیرم قطعا مواردی بسیار اتفاق افتاده بابت درخواست های آگاهانه اما جالب اینجاست که حتی بسیاری از خواسته های ناآگاهانه را فراموش کرده اییم ولی به آن  شرایط رسیده اییم چه خوب چه بد 

      ولی موضوع حیاتی اینجاست که میبایست در هرشرایطی پذیرفت که آن را خودمان خلق کرده اییم حالا میبایست با احساس خوب وآرامش و اصولی که همواره میبایست رعایت کرد (دوری از اخبار وفضای مجازی و عدم دلسوزی  حال بد اضطراب وعصبانیت و خلاصه انچه خوب میدانید)

      هم خواسته های نا آگاهانه را کنترل کنیم بسمت خوبی ها و انموقع میتوان خواسته های آگاهانه رانیز همواره از خداوند دریافت کرد 

      سپاس از جناب عطار که زحمت میکشند واین آگاهی های بینظیر و ناب را در اختیار ما میگذارند کمی تامل در این مباحث درک خواهید کرد که بواقع این آگاهی ها رمزوراز خوشبختی است دمت گرم وسرت خوش باد استاد عزیز

      گردون نگری زقد فرسوده ماست 

      جیحون اثری زاشک پالوده ماست

      دوزخ شرری زرنج بیهوده ماست

      فردوس دمی زوقت آسوده ماست 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار باران
      1403/03/23 17:46
      مدت عضویت: 1831 روز
      امتیاز کاربر: 4656 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 289 کلمه

      سلام استاد گرامي

      من اين موضوع را با گوشت و پوستم لمس كردم من حدود ٥ سال پيش دوره رو خريداري كردم و مدت ٦ ماه دروس شما رو انجام دادم و نتايج فوق العاده اي گرفتم كه كمترينش تناسب اندام بود، يعني من طي ٦ ماه ٢٥ كيلو كم كردم و خيلي شاد شدم و از اون موقع خودم را دوست دارم و از بدنم خجالت نميكشم و خيلي تغييرات در ذهنم رخ داد ولي بعدش يه مشكل خيلي عجيب برام پيش امد و كرونا شد و من مجبور شدم برم ايران ( قبلش فرانسه بودم) و پدرم را تو كرونا از دست دادم و حجم زيادي مشكلات برام پيش امد كه زندگيم روندش تغيير كرد ولي من اون موقع كه دوره را شروع كردم توي يه دفتر ارزوهام رو نوستم و برام خيليييي عجيب بود كه به تك تكشون دارم ميرسم مهمترين و غير باورترينش اين بود كه من هيچ پولي نداشتم فقط ١٥ هزار يورو داشتم ولي ايمان داشتم ميتونم تو فرانسه خانه بخرم و با كمال ناباوري بعد از دوسال من يه اپارتمان تو بهترين جاي شهر خريدم و هنوزم كه هنوزه هر وقت من و همسرم با هم صحبت ميكنيم ميگيم فقط لطف خدا بوده و خودمونم نميدونيم چطوري تونستيم پولش رو جور كنيم، چون من باور داشتم و هميشه بهش فكر ميكردم و چون برگشته بودم ايران خيلي دلم ميخواست تو فرانسه خانه داشته باشم كه هر بار ميخوام بتونم برم اونجا و اين بود كه ايمان توردم كه وقتي به چيزي باور داشته باشم و ايمان داشته باشم خدا اون رو بهم ميده پس حتمااااا ميده و روشش رو هم خدا خودش بلده به قول معروف خدا ادرس نميخواد و خودش ميدونه از كجا بره كه به مقصد برسه🙏🏻

      خداجونم شكرت بابت تمام نعماتت❤️🙏🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1403/03/23 11:11
      مدت عضویت: 569 روز
      امتیاز کاربر: 14252 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 831 کلمه

      سلام استاد 

      امروز با خواندن و گوش دادن به این فایل دقیقا باورم شد که هرچه را درخواست کنیم به ان میرسیم من دیروز داشتم به خودم تکرار میکردم چرا درمحل کار من تنزل پست گرفتم و به دنبال دلایل ان بودم و هی با خودم تکرار میکردم چرا کار درست پیش نمیره و خداوند دقیقا این فایل را برای من فرستاد 

      من دو سال رئیس یک واحد پر تردد و شلوغ اداره بودم 11 نفر زیر مجموعه من بودند از مسئول دفتر مدیر – دبیرخانه – نگهبان – کارگزینی – کارپرداز- مسئول اموال . مسئول نقلیه و…و بسیار سرمن شلوغ بود درحالی که کارها به خوبی پیش میرفت و در برخی روزها سرم شلوغ بود ولی من از کارم زیاد گله داشتم چون دوندگی داشت و چون محیط کاری زیادی داشتم باید به همه جا سرکشی میکردم و کمبود نیرو وسائط نقلیه در سازمان و چون خانم بودم و فرزند خردسال داشتم در بعضی از کارها محدودیت داشتم و متاسفانه دقیقا مدت خدمت من برخورد کرد به سویه کرونا و سختیهای آن برای خود و همکاران و بخشنامه های جدید و کارهای جدید و هی گله و شکایت میکردم که اشتباه کردم امدم این قسمت رئیس مالی بودم برای بعضی از کارها راحتر بودم چون نظرات دوستان درارائه خدمات زیاد بود و هی اینها را دراداره با دوستان و درمنزل با خانواده مطرح میکردم و جالب بود همه هم با من هم عقیده بودند که اره برو بگو نمیخواهم جام را عوض کنید و بعداز تعویض مدیر سابق گله و شکایت همکاران از نحوه عملکرد من در سازمان زیاد شد تا جایی که بدون اطلاع به من و با هماهنگی با کارگزینی و حراست یک فردی را از شهرستان اوردند و شنبه صبح به جای من گذاشتند در حالی که با تمام توان درحال کارکردن بودم حتی روز قبل که جمعه بود کارگر را برای کندن باغچه با ماشین شخصی خودم اورده بودم که باغچه را ببیند و وقتی شنبه صبح سرکار امدم و مدیر من را صدا زد و گفت من نمیتوانم با شما همکاری کنم به قدری شوکه شده بودم که اصلا اعتراضی نکردم و فقط گفتم من کوتاهی از خودم نمیبینم و با ناراحتی اتاق مدیررا ترک کردم حتی اعتراض هم نکردم که چرا و چطور این اتفاق افتاد و وقتی من به اتاقم امدم ابلاغ همکار من امضاء شده برای پست من درکارتابل همکاران ارسال شده بود ووبعضی از همکاران به من مراجعه میکردند که چرا ؟ چطور شده ؟ باید از خودت دفاع میکردی ؟ و…چون شوک بزرگی به من وارد شده بود  هیچ حرفی نداشتم ومنی که از خانواده و خودم گذشته بودم دراین شرایط سخت و کار کرده بودم به جای تشویق تنزل پست پیدا کردم و رفتم به جایی که بسیار دنج و بدون ارتباط با دیگران بود کم کم حالت افسردگی گرفته بودم دیگر نمیخواستم به سرکار بیام ولی به لطف خداوند با این سایت تناسب ذهن آشنا شدم و با وزن 107 کیلو درمدت یکسال به وزن 86 کیلو رسیدم و دراین مدت به خیلی از اشتباهات خودم رسیدم که زیاد از خود گذشتگی کردم و به دیگران اعتماد کردم و کسانی هستند که ازما سوء استفاده میکنند برای اینکه به جایگاه بالاتری برسندو خدارا شکر سلامتی بهتری را دراین جایگاه دارم  ولی همهی اینها را گفتم که بگم من دران شرایط سخت بارها از خداوند درخواست کرده بودم که درجایگاهی قرار بگیرم که استرس و نگرانی نداشته باشم و الان دراین جایگاه هستم و الان دوباره برای ارتقاء شغل درخواست دارم از خداوند و انشاالله با افکار مثبت به این هدفم میرسم چون این یک ارزوی آگاهانه است و من دوست دارم دوباره ارتقاء شغلی خوبی پیدا کنم ان هم با شرایط خیلی بهتر از قبل پس باید با احساس خوب درشرایط فعلی و درخواست ارتقاء شغل بهتر از خداوند بخواهیم که ارزوی من را برآورده کند . و من الان از شرایط استرس کم خود بسیار راضی هستم ولی چون تجربه 24 سال دارم و حقوقم کم شده کمی ناراضی هستم و انشاالله به زودی این شرایط هم تغییر خواهد کرد و من به جایگاهی که دوست دارم میرسم انشاالله 

      ۱- درک خود از درخواست کردن های آگاهانه و ناآگاهانه را شرح دهید؟ من اصلا نمیدانستم درخواست آگاهانه و نا اگاهانه چیست و ما با گله و شکایت از خداوند درخواست نا اگاهانه برای تغییر شرایط را داریم و خبر نداریم 

      ۲- مواردی از زندگی خود شرح دهید که خواسته های آگاهانه شما بعد از مدت کوتاهی محقق شده است. 

      برای خرید یک چیزی که دوست داریم مثل خرید تختخواب که کمتر از 24 ساعت برای من محقق شد 

      ۳- در زندگی خود بررسی کنید که برآورده شدن خواسته های آگاهانه بیشتر بوده است یا خواسته های ناآگاهانه؟ نا اگاهانه بیشتر بوده است چون با احساسمان ان را به دنیا منتقل کردیم و خانم منفی باف بسیار درکارش مهارت دارد .

      ۴- عملکرد خود در درخواست های نااگاهانه را بررسی کنید و شرح دهید چه شرایطی را در زندگی خود خلق کرده اید که اکنون متوجه شدید درخواست خودتان بوده است. همین تنزل پست که خودم آن را با احساس بد برای خودم خلق کردم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صفورا عزیزی
        1403/03/25 16:08
        مدت عضویت: 246 روز
        امتیاز کاربر: 9025 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        محتوای دیدگاه: 129 کلمه

        بنام خدای مهربان 

        سلام عرض می‌کنم خدمت همگی ،و

        زهرا خانم عزیز کامنت خیلی خوبی نوشتید ،سپاسگزارم ، در مورد ۳ که فرمودید .

        ۳. درزندگی خود بررسی کنید خواسته های آگاهانه بیشتر برآورده شده یا خواسته های نا آگاهانه ،که جوابش خواسته های نا آگاهانه بود گفتید چون بااحساس ما آن را به جهان  منتقل کردیم،

          وخانم منفی بافی  در کارش مهارت داره،

        من باب شوخی عرض کنم منفی باف خانم نیست . آقا هم نیست بلکه  فرد منفی بافی  بهش بگیم بهتره ،

        بی نهایت از زهرا خانم دوست فرکانسی ام تشکر می کنم. و خداوند را برای جمع  مان سپاسگزارم از استاد گرامی که فایل های بی نظیری با آگاهی های ناب در اختیار کاربران سایت قرار می دهند خدا قوت موفق و سربلند در دنیا و آخرت باشید . سپاسگزارم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار زهرا
          1403/03/26 06:42
          مدت عضویت: 569 روز
          امتیاز کاربر: 14252 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
          همیاری
          محتوای دیدگاه: 204 کلمه

          سلام صفورا خانم عزیز 

          ممنون که از خواندن دیدگاه من لذت بردید . استاد در فایل ورود به سرزمین لاغرها گفتند حتما افکار منفی را اگر خانم هستیم خانم منفی باف و اگر اقا هستیم اقای منفی باف صدا بزنیم تا بتوانیم ارتباط بهتری برای درک این افکار با ذهن خود داشته باشیم و درموقعی که خواستیم از آن استفاده نکنیم با نام او را صدا بزنیم مثلا من که خانم هستم بگم خانم منفی باف من الان دیگه گوش به حرف تو نمیدهم چون جنس حرفات را کاملا یاد گرفتم و میدانم تو از راههای مختلف مثل سرزنش – ناامیدی – تشویق – نصیحت و… من را تشویق میکنی که از این مسیر منصرف شدم باید بگویم من با کمک فرشته ی مهربان ذهنم دراین مسیر موفق خواهم شد و انشاالله جزء شگفت انگیزان این مسیر خواهم بود . بازم ممنون از جوابگویی شما دوست عزیز انشاالله همگی با هم دراین مسیر به سرزمین لاغرها خواهیم رسید و دراین سرزمین تولد دوباره لاغری خود را با دوستان همسیر جشن خواهیم گرفت و چون آگاهانه و با استمرار دراین مسیر بودیم بعد از رسیدن به وزن ایده ال خود انشاالله به صورت دائمی لاغر و متناسب خواهیم بود و از زندگی خود لذت میبریم .

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 10 از 2 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم