بسیاری از محققان در زمینه پزشکی بر این عقیده هستند که چاقی ارثی است و متاسفانه این نگرش در افراد چاق بسیار قدرتمند است و به راحتی می تواند مانع لاغری آنها شود.
چاقی ارثی است یا عادتی است؟
این سوالی است که اگر از بیشتر افرادی که اضافه وزن دارند سوال کنید با قاطعیت پاسخ می دهند: چاقی ارثی است.
سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و من از زمانی که درک و احساس از وجود خودم پیدا کردم چاق بودم بنابراین بیشتر از هر عقیده و نگرش دیگری شنیده بودم که چاقی من بخاطر ارثی بودن است.
هزاران بار از مادرم شنیده بودم که در جواب به افرادی که درباره چاق بودن من سوال می کردند پاسخ می داد: ارثی خانواده پدری اش چاقیه. به عموهاش رفته.
شنیدن این دلیل و منطق برای چاق بودنم سبب شده بود که از همان روزهای اولی که با مشکلات چاقی مواجه شدم و تصمیم گرفتم برای لاغری اقدام کنم هیچ امید و انگیزه ای برای لاغر شدن نداشته باشم چون نه تنها بارها به من گفته شده بود که چاقی تو بخاطر ارثی بودن است بلکه هربار که می خواستم برای لاغر شدن اقدام کنم به من می گفتند که: تلاش بی خودی نکن. تو لاغر بشو نیستی. تو چاقی ارثی است و نمی تونی با رژیم و ورزش لاغر بشی.
چاقی ارثی است، یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن بسیاری از افراد چاق است و این فرمول به تنهایی به اندازه ای قدرتمند است که می تواند مانع لاغر شدن افراد شود.
نگرش چاقی ارثی است در عین حالی که بسیار ساده در ذهن ما شکل می گیرد اما به دلیل تکرار شدن آن از طریق شنیدن بارها و بارهای این جمله که “چاقی ارثی است” و همچنین تایید شدن آنها از طریق دیدن افراد خانواده که اضافه وزن دارند به مرور به باوری قدرتمند تبدیل می شود که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما می شود خیلی ساده سبب اضافه شدن وزن ما می شود.
ارثی بودن چاقی من
از دوران کودکی و قبل از اینکه متوجه شوم چاق هستم هزاران بار از والدینم شنیده بودم که در خانواده ما چاقی ارثی است.
آنچه می شنیدم با دیدن عموها و پسرعموهایم برایم تایید می شد.
همه اعضای خانواده پدری من چاق بودند.
بارها از افراد فامیل شنیده بودم که چاقی نشانه خانوادگی ماست و واقعا هم همینطور بود.
چندین بار در ملاقات با افرادی که من آنها را نمی شناختم اما با اطلاع از فامیل من آنها یکی از اقوام هم فامیل من را می شناختند شنیده بودم که حدث زدم باید از عطارروشن ها باشی چون ماشالا همشون چاق هستند و تو چقدر شبیه فلانی هستی.
بیشتر از آنکه فامیل من باعث اصالت من و ارتباطم با افراد هم خانواده ام باشد، چاقی من نشانه متصل بودم به خاندان عطارروشن ها بود.
شنیدن بارها این صحبت ها سبب شده بود که باور اینکه چاقی ارثی است در ذهن من به یک فرمول قدرتمند تبدیل شود و زمانی که فرمولی در ذهن ما ایجاد شود به واقعیت وجود ما تبدیل می شود.
برای من بسیار بیشتر از آنکه غیرطبیعی باشد که چرا چاق هستم، طبیعی شده بود که باید چاق باشم.
چون من باور کرده بودم چاقی ارثی است.
وقتی ما از طریق شنیدن و دیدن باور کنیم که تحت تاثیر عواملی هستیم که کنترل آن دست ما نیست بنابراین انتظار بودن در آن شرایط را داریم.
وقتی باور کنی که چاقی ارثی است بنابراین انتظار شما برای چاق شدن خیلی قوی تر از انتظار شما برای متناسب بودن است.
در نتیجه به راحتی چاق و چاق تر می شوید و هرچه تلاش کنی که لاغر شوید فایده ای نخواهد داشت چون فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدر قوی و ریشه دار شده است که مانع شکل گیری انتظار لاغری در شما می شود.
تاثیر فرمول های ذهنی بر زندگی
نکته جالب توجه در مورد فرمول های ایجاد شده در ذهن ما این است که نه تنها در مورد وضعیت جسمی بلکه در سایر جنبه های زندگی تحت تاثیر این فرمول ها هستیم.
من از دوران کودکی هزاران بار از پدرم شنیده بودم که اگه می خوای زندگی راحت و بدون دردسری داشته باشی باید کارمند دولت باشی.
سر ماه حقوقت رو بگیری و بیمه شده باشی و بعد از سی سال هم بازنشسته می شی و روزهای آخر عمری محتاج و درمونده کمک کسی نیستی.
اما این را هم می شنیدم که فلانی اگه وضعش خوبه به این دلیله که بازاریه و درآمد بازار بیشتر از کار دولتیه اما به راحتی کار دولتی نیست.
پدر من هیچ وقت شغل آزاد نداشت اما همیشه درباره سختی کار در بازار صحبت می کرد.
شنیدن این گفتگوها سبب شده بود که من تصور کنم اگر می خواهم زندگی راحتی در کنار خانواده داشته باشم باید کارمند باشم.
همین فرمول ذهنی سبب شده که بعد از پایان یافتن دوران دانشگاه به هر شکلی بود وارد کار دولتی شدم و هشت سال کارمند دولت بودم.
همین فرمول ذهنی سبب شد که برادر بزرگتر و برادر کوچکتر از من نیز کارمند دولت باشند.
این فقط یک مثال در مورد تاثیر ایجاد فرمول های ذهنی در شکل دهی سرنوشت ما در زندگی بود.
شاید کسی تا حالا نگفته باشد کارمندی ارثی است اما میلیارها بار گفته شده است که چاقی ارثی است.
هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست و همه این موضوعات عادتی هستند که بر اثر تکرار شنیدن آنها برای ما بودن در آن شرایط طبیعی شده و انتظار تجربه کردن آن شرایط در ما شکل می گیرد.
چه چیزی ارثی است
من و شما هرچه از والدین خود بعنوان تاثیر ژنتیکی به ارث برده ایم تا زمان قبل از تولد صورت گرفته است.
رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست، شکل صورت و سایر ویژگی های جسمی ما تحت تاثیر ژنتیک است و می توان گفت من این ویژگی ها را از خانواده خود به ارث برده ام اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما مشخص می شود هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک ندارد.
همه ما در جنبه های مختلف زندگی تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفته ایم و به این دلیل زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمان دارد.
از زمانی که تاثیر فرمول های ذهنی در چاقی را مواجه شدم و چگونگی پیدا کردن فرمول های مخرب ذهن خودم را یاد گرفتم، موارد زیادی را پیدا کردم که هر کدام به سهم خود مانع از لاغر شدن من شده بودند و از طرفی تاثیر زیادی در چاق تر شدن من داشتند.
در بین همه اون فرمول های تاثیرگذار، چاقی ارثی است از مهمترین و ریشه دارترین فرمول هایی بود که در ذهن ناخودآگاه من وجود داشت و اصلاح کردن این فرمول ذهنی با سعی و تلاش در پررنگ کردن جمله جایگزین آن (چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است) صورت گرفت.
تغییر فرمول های ذهنی
یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه را پیدا می کنیم و فرمول صحیح را جایگزین آن می کنیم برای مدت زیادی سعی کنیم به نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را تایید می کنند تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهن ما پررنگ شده و تثبت شود و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی را کمرنگ کرده و سپس تغییر دهد.
پیدا کردن دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد و به دلیل اینکه بسیاری از هنرجوهای لاغری با ذهن توجهی به اهمیت این موضوع ندارند در شکل گیری فرمول های لاغر کننده ضعیف عمل می کنند.
چرا که آنها تصور می کنند جایگزینی فرمول جدید با چند بار سعی کردن و تایید کردن آن و پیدا کردن نمونه های واقعی منطبق با فرمول صحیح انجام می شود در صورتی که جایگزینی به این سادگی نیست و تغییر فرمول ها نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی دارد.
بنابراین به افرادی که تصمیم گرفته اند از طریق تغییر باورهای خود به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنند توصیه می کنم در شناسایی و تغییر باورهای اشتباه خود دقت و سعی فراوان داشته باشند که این کار در نهایت نتیجه عالی و همیشگی برای آنها به ارمغان می آورد.
دیدن بارها تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای لاغری خود استفاده کرده اند و شگفتی ساز شده اند به ما کمک می کند تا به مرور باور کنیم که چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است و همانگونه که این همه از افراد چاق توانسته اند با تغییر فرمول های ذهنی خود به نتایج عالی در مسیر لاغری با ذهن دست پیدا کنند من هم می توانم آرزوی لاغر شدن خود را محقق کرده و آن را تجربه کنم.
فایل توضیحی این بخش مروری بر چگونگی تغییر باور چاقی ارثی است در ذهن خودم است و نتیجه این سعی و تلاش چندساله را برای دوستانم توضیح داده ام.
امیدوارم که با استفاده از این فایل آموزشی الگوی مناسبی برای چگونگی تلاش در تغییر باورهای چاق کننده خود در ذهن شما ایجاد شود و بر این اساس برای تغییر باورهای چاق کننده به باورهای متناسب کننده اقدام کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدری مهم و تاثیرگذار است که اگر در ذهن شما این فرمول ذهنی وجود داشته باشد به راحتی می تواند مسیر لاغر شدن شما را سخت و پیچیده کند.
بنابراین لازم است با دقت و تمرکز برای اصلاح این فرمول ذهنی اقدام کنید. برای این منظور ابتدا نوشته آموزشی را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.
- نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست؟
- در گذشته چقدر درباره اینکه چاقی ارثی است شنیده اید یا درباره آن با دیگران صحبت کرده اید.
- در گذشته چقدر تلاش کردید تا چاقی ارثی است را بهان و توجیه لاغر نشدن خود معرفی کنید.
- به نظر شما این نگرش چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است.
- اکنون که آگاهی صحیح درباره چاقی ارثی است یا عادتی دریافت کرده اید افرادی را پیدا کنید که در اعضای خانواده اش چاق هستند اما او لاغر است.
- درباره نگرش انسانها در رابطه با ارتباط دادن چاق بودن یا متناسب بودن افراد به ارث یا ژنتیک خانوادگی مثال پیدا کرده و شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.24 از 70 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
به نام خدایی که در این نزدیکیست
سلام_ گام بیستم : چاقی من ارثی است یا عادتی ؟
من از زمانی که یادم میاد تا به امروز همه اعضای خانواده من چاق هستند ومن از بچگی چاقی رو به خوبی آموزش دیدم وبا همه ی زیر و بم اون به خوبی آشنا هستم وتمام نکات چاقی رو بلدم و بارها و بارها از زبون عزیزانم شنیدم که چاقی در خانواده ما ارثیه ومنم کاملا این موضوع رو قبول داشتم و حتی اون زمان هایی هم که متناسب بودم بازم وقتی با اقوام مون در مورد چاقی و اضافه وزن مون صحبت می کردیم کاملاً این موضوع رو تایید میکردم و پذیرش این باور قوی ودیدن الگو های متعدد باعث شد که بعد از ازدواج به شدت چاق شوم و برام خیلی طبیعی بود واصلا تعجب نمی کردم که چرا این اتفاق برام افتاده و دیگران هم که منو میدیدن تعجب نمیکردن و میگفتن چاقی تو قوم و خویش ما طبیعه تازه بچه دار بشی اضافه وزنت بیشتر میشه و همین طور هم بود یعنی منی که قبل از ازدواج ۶۰ کیلو بودم بعد از ازدواج و زایمان به مرز ۹۰ کیلو هم رسیدم و همیشه از این ارثی که سراسر بیماری و رنج و عذاب بود و بهم رسیده بود ناراحت بودم و از دیدن اندام افراد متناسب همیشه حسرت می خوردم غافل از اینکه من هم روزی همون اندامو داشتم (ولی از دست دادن شو به خاطر داشتن باور قدرتمند چاقی من ارثیه ) خیلی طبیعی میدونستم چون هزاران بار در خانواده و از زبان عزیزانم شنیده بودم که بچه های ما فقط تا زمان مجردی لاغر هستند و همه شون بعد از ازدواج چاق میشوند و این باور مخرب برای من آنچنان سند محکمی بود که وقتی به این مسیر زیبا هدایت شدم وشنیدم که استاد میگفتند که چاقی ارثی نیست نمی تونستم بپذیرم وچندین بار تو اینترنت سرچ کردم و دیدم که نه چاقی ارثی نیست بلکه ما تحت تاثیر افکار اعضای خانواده رفتارهای چاق کننده رو آموزش میبینیم و جسم مون شبیه جسم اونا میشه . و ، وقتی که این موضوع رو فهمیدم از خوشحالی تو پوستم نمیگنجیدم همون موقع استاد یه فایل گذاشته بودن و در اون از مون خواسته بودند که باورهای غلط ذهنی مونو پیدا کنیم و با آوردن دلیل و الگو باورهای صحیح رو جایگزین باورهای غلط در ذهن مون کنیم و من همون جا متوجه شدم که چاقی من ارثی نیست و اضافه وزن من بخاطر تاثیر فرمول هاییه که در ذهنم کد نویسی شده و باعث شده که من رفتار های چاق کننده از خودم نشون بدم و طبق باور قوی چاقی در خانواده ما ارثیه چاق شدن برام خیلی عادی و طبیعی بوده و تکرار و تمرین هر روزه رفتار های چاق کننده من برام تبدیل به عادت های غذایی نادرست و اشتباه شده و من دچار اضافه وزن و چاقی شدم و این نتیجه افکاری بوده که از سالها پیش در ذهن من نقش بسته و حالا من باید باور غلط و اشتباه چاقی من ارثی است رو با پیدا کردن الگو از ذهنم برای همیشه پاک کنم و به خودم یاد آوری کنم که چاقی من عادتی بوده و ارثی و ژنتیکی نیست مثلاً من قبلاً عادت داشتم که هر روز بعد از ناهار میخوابیدم و بعد از اینکه از خواب بیدار می شدم باید حتماً چای با شیرینی و کیک و شکلات یا هر چیز شیرین میخوردم._ ویا همیشه اضافه غذای بچه ها
مو چون اموزش دیده بودم که اگه غذا تا آخر خورده بشه صواب داره حتی اگر سیر شده بودم میخوردم . و یا غذا رو در حد سنگینی و فشار شکم میخوردم .ویا اگه بستنی و تنقلات داشتیم حتی اگر سیر بودم بازم با حجم زیاد میخوردم و خیلی عادتهای نادرست دیگه که انجام میدادم و هر روز تکرار میکردم و چون قبول داشتم که چاقیم ارثیه توجهی به رفتار های نادرستم نداشتم و زمان هایی که از روش های مختلف برای لاغرشدن استفاده میکردم چون تغییری در افکار های چاق کننده ذهنم انجام نمی دادم دوباره بعد از تموم شدن مدت استفاده از اون روشها چاقیم برگشت پذیر بود .پس اگه چاقی من ارثی بوده چرا بعد از هدایتم به این مسیر تا الان با آموزش هایی که دیدم کلی از افکار چاق کننده ذهنم تغییر کردند و با تکرار و تمرین افکارم کمکم رفتار ها و عادتهای نادرست غذاییم عوض شدند و روز به روز کاهش وزن و سایزم بیشتر میشه و دیگه اضافه وزنم بر نگشته واین خودش محکم ترین دلیل برای رد این باور غلط و نادرسته ارثی بودن چاقیه وثابت میکنه که چون عادتهای نادرست غذاییم تغییر کردند جسم من هم تغییر کرده وقتی به خودم نگاه میکنم به شجاعت خودم با این همه تغییرات لبخند میزنم . من کلی تغییر کردم دیگه غذاها و خوراکی ها در ذهنم مفهوم تفریح و لذت و سرگرمی رو ندارن و از اونا فقط برای رفع نیاز بدنم استفاده میکنم واین کار برای من عبادت و بندگی خدا رو بجای آوردنه چیزی که چن وقته که دارم تجربه میکنم واین شیرین ترین شیرینیه که میچشم و لذت میبرم .
(چاقی من ارثی است ، یک فرمول بسیار قدرتمند که خودش به تنهایی مانع لاغرشدن افراد چاق میشود) پس خیلی ساده باعث چاق شدن بیشتر افراد چاق میشه و زمانی که باوری چه غلط و چه صحیح در ذهن ایجاد شود سرانجام به واقعیت وجود ما تبدیل میشه.
پس من هر انچه که از والدینم به عنوان ژنتیک مثل رنگ مو ، رنگ چشم ، رنگ پوست ، شکل ظاهری وانواع ویژگی های جسمی تا زمان تولدم صورت گرفته و همیشه همراه منه میشه گفت این ویژگی ها رو از خانوادم به ارث بردم ولی هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی من به وجود بیاد هیچ ارتباطی با ارث و ژنتیک نداره مثل چاقی که در هنگام تولد همراه من نبوده و من به مرور تحت تاثیر عوامل بیرونی در زندگیم به دست آوردم . پس چاقی من ارثی و ژنتیکی نیست و اگه جسم و اندام من شبیه اعضای خانواده و اقواممه بخاطر اینه که من تحت تاثیر آموزش های اونا بودم و اگه لاغر نمیشدم بخاطر این بوده که من لاغرشدن رو بلد نبودم باورهای بسیار قوی و محکمی برای چاق شدن داشتم که اونا رو با جان و دل پذیرفته بودم و ایمان قلبی داشتم که که صحیح و درستند در نتیجه روزبه روز به صورت عادی و طبیعی چاق و چاقتر میشدم ولی الان در مسیر لاغری ذهنی دارم لاغرشدن رو هم آموزش میبینم وهمون طور که چاقی رو آموزش دیدم و به خوبی یاد گرفتم لاغر شدن رو هم با کمک آموزش های استاد به خوبی یاد میگیرم ودر زندگیم تبدیل به عمل میکنم تا با تغییر افکار و رفتار های قبلیم جسمم تغییر کنه . ومن ایمان دارم که در این مسیر با صبر و شکیبایی متناسب میشم .
با آرزوی سلامتی و تندرستی برای استاد گرامی که بی دریغ ما رو به سمت متناسب شدن که آرزوی همه ماست هدایت میکنن و همچنین آرزوی بهترین ها برای همه.
به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️
سلام
مسیر لاغری من : گام 20 : چاقی ارثی است یا عادتی ؟
تمرین آموزشی ✍️
در گذشته به شدت عقیده داشتم که چاقی ارثی است چون بارها در خانواده از از زبان اطرافیان شنیده بودم که چاقی ما ارثیه و هر کاری هم بکنیم لاغر نمیشیم و با دیدن الگو های فراوان این موضوع کاملا برام جا افتاده بود و زمانی هم که به این مسیر زیبا هدایت شدم مدت زمان زیادی طول کشید تا تونستم با این مسأله کنار بیام که چاقی ارثی نیست یادمه اون زمان که بچه بودم یکی از خواهرام با اینکه اون زمان کاملا متناسب بود ولی از همون سن پایین همیشه در حال رژیم گرفتن و لقمه شماری بود و صبحانه و ناهار شو سر ساعت میخورد و شام اصلا و به هیچ عنوان نمیخورد اون زمان با اینکه بچه بودم و خیلی هم لاغر بودم به تقلید از خواهرم تصمیم گرفتم که برای یه هفته مثل اون غذا بخورم و موقع غذا خوردن شروع کردم به لقمه شماری خوب یادمه که اصلا حس خوبی بهم نداد و احساس میکردم که سیر نمیشم به خواهرم گفتم خیلی سخته آدم اصلا سیر نمیشه تو چه طوری تحمل میکنی بهم گفت روز اول چون هنوز معده ت عادت نداره به اندازه هر روزت که غذا می خوردی بخور از روز بعد هر روز یه لقمه از غذا تو کم کن تا حجم غذا ت کم بشه به همین طریق کم کم معده ت هم کوچیک و جمع و جور میشه تو هم به این روش غذا خوردن عادت می کنی و دیگه اذیت نمیشی ولی من اصلا خوشم نمی یومد و به روز دوم نکشیده رها کردم و دیگه ادامه ندادم و همیشه این سوال تو ذهنم بود که خواهرم که لاغر پس چرا این قدر خودشو اذیت میکنه و یه بار که این سوال و ازش پرسیدم گفت چونکه ما چاقی تو خون مونه پس باید همیشه مواظب غذا خوردن مون باشیم و این جمله خواهرم اون زمان که من ابتدایی بودم تو ذهنم موند و من آنچنان باور کردم که تا قبل از هدایتم به این مسیر در مورد اضافه وزنم به همه میگفتم که چاقی ما ارثیه ما آبم بخوریم چاق میشیم الان می فهمم که قدرت کلام در زندگی ما خیلی تاثیر پذیر هستش و الان خیلی مراقب حرف زدنم با دیگران هستم چون کلمات واقعا قدرتمند و تاثیرگذار و تاثیر پذیر هستن.
یکی دیگه از خواهرام از همون اول چاق بود ولی اون زیاد اهل رژیم و کالری شماری نبود اون بیشتر اهل باشگاه رفتن و ورزش کردن بود ولی هیچ وقتم لاغر نشد و و یادم مادرم همیشه می گفت چاقی ما ارثیه ما هر کاریم بکنیم لاغر بشو نیستیم و من که از همه کوچکتر بودم همه این رفتار و اعمال و حرفا رو میدیدم و می شنیدم گذشت تا اینکه همه مون ازدواج کردیم و بعد از ازدواج همه برادر و خواهرام چاق و دارای اضافه وزن شدیم و کاملا برامون طبیعی بود چون انتظار مون از جسم مون چیزی جز داشتن اضافه وزن نبود که اگه چاق نبودیم برامون غیر طبیعی بود و هر وقت دور هم جمع میشدیم در مورد چاقی و مشکلاتش با هم حرف میزدیم و با نشان دادن الگو حرفای همدیگر و تایید میکردیم
تا اینکه من به این مسیر زیبا هدایت شدم و اونقدر هیجان زده بودم که درباره این روش با همه صحبت میکردم و این روش و به خواهرام معرفی و تشویق شون کردم که از این روش استفاده کنن اولش مقاومت میکردن یکی شون قبول کرد ولی چون من تازه یه ماه بود که با این روش آشنا شده بودم و هنوز چاق بودم قبول نکرد.
بعد از یه ماه ماجرایی پیش اومد رفتیم خونه همین خواهرم که اهل رژیم بود
بعد از اینکه جا به جا شدیم و کمی استراحت کردی خواهرم با خنده بهم گفت تو که هنوزم چاقی چرا کاری واسه وضعیت اضافه وزنت انجام نمی دی ولی خوش یکمی جمع و جور شده بود ازش پرسیدم چیکار کرده گفت من یک قطره تازه خریدم که یادم نیست اسمش چی بود باید قبل از وعده های غذایی بخوری یکمی تلخ هست ولی ارزش شو داره چون لاغر میشی شبا هم شام نمیخورم و با اینکه این خواهرم بچه شیر خوار داشت ولی باز از این کارا میکرد بهش گفتم این کار و نکن واسه بچه ات ضرر نداشته باشه گفت نه از عطاری سوال کردم گفته این قطره هیچ ضرری ندارد تازه شیر تم زیاد میکنه و من شروع کردم با ذوق و شوق از این روش براش تعریف کردم من از روش لاغری با ذهن صحبت میکردم اون در مورد قطره ای که داشت استفاده میکرد انصافا لاغرم شده بود ولی من هنوز چاق بودم و زیادم در مورد این روش نمی دونستم ولی همونیم که یاد گرفته بودم با هیجان در موردش توضیح میدادم و خواهرم با تمسخر و خنده بهم گفت ول کن بابا اینا همه چرت و پرته تو اگه دو ماه داری استفاده می کنی چرا پس تکون نخوردی و هنوز چاقی هر چی بهش توضیح دادم که بابا تو این روش نیاید زمان تعیین کنی .. چون خودم هم هنوز چاق بودم قانع نشد و با تمسخر و شوخی بهم گفت حالا هر وقت تو لاغر شدی ما هم استفاده میکنیم یادمه که اون روز صبحانه کله پاچه داشتن و من با لذت به اندازه نیاز بدنم خوردم و خواهرم با خنده میگفت حتما الان با خودت میگی این کله پاچه منو چاق نمیکنه و با همسرش کلی سر به سرم گذاشتن و من گفتم مهم اینه که من الان با اینکه چاقم جرات کردم بدون ترس و با لذت از این کله پاچه بخورم و نوش جون کنم ولی تو حتی جرات نداری مزه شو نگاه کنی ، واقعا هم خواهرم جرات نکرد حتی مزه شو نگاه کنه
گذشت تا اینکه عید شد و اونا اومدن خونه ما و فکر کنم چهار ماهی از زمانی که همدیگر و دیده بودیم و از زمان آشنایی من با این روش شش ماهی گذشته بود و من حدود ده کیلو کاهش وزن داشتم و کلی لاغر شده بودم و زمانی که من و دید شوکه شد و گفت چه قدر لاغر شدی نه انگار این روش جواب میده و از من سوال کرد که چه جوریه ؟ و من بهش توضیح دادم و الان اونم داره از این روش استفاده میکنه و کلی لاغر شده و هم من و هم اون دوتا خواهرم سه تایی مون در مسیر هستیم و لاغر شدیم
و این باور ارثی بودن چاقی اونقدر قدرتمند هستش که اشخاص چاق با داشتن همین یک باور به تنهایی سال های زیادی از عمر شونو با چاقی و اضافه وزن سپری میکنن و در مرداب مشکلات چاقی دست و پا میزنند و آخرم غرق میشن
من اشخاص باسواد زیادی رو دیدم که اتفاقا خود شونو خیلی باکلاس و هم چی بلد و دانا می دونن ولی تا یک فرد چاق و میبینند خیلی زود چاقی اون فرد و به ارث و ژنتیک اون نسبت میدن و هیچ علمی در مورد این موضوع ندارن و سریع واسش نسخه رژیم و ورزش و داشتن فعالیت زیاد و کم خوری میپیچند
اگه من در گذشته به شدت عقیده داشتم که چاقی ارثی و ژنتیکی هست ولی در این مسیر با کسب آگاهی های ارزشمند این باور مخرب در من شکسته شد الان باور دارم که چاقی من به خاطر عادتهای نادرست غذایی که داشتم بوده مثلاً من عادت داشتم که وقتی بعد از ظهر از خواب بیدار میشدم حتما باید چای مو با چیزهای شیرین میخوردم ، و یا سر وعده های اصلی غذایی اگه سیرم بودم طبق عادت می نشستم و در حد سیری و فشار شکمی میخوردم ، همیشه باقی مونده غذای بچه هامون میخوردم ، بلافاصله بعد از غذا چای ، میوه ، تنقلات و یا هر چیزی که بهم تعارف میشد میخوردم ، اصلا بلد نبودم از کلمه میل ندارم استفاده کنم ، همیشه در کنار بچههام برای خوردن خوراکی حتی اگه سیر بودم شریک میشدم ، موقع خرید در فروشگاه اضافه از نیاز مون خرید میکردم که بیشترم خواکی های مورد علاقه خودم بود( چیپس و پفک و بیسکوئیت و شکلات و شیرینی ،تنقلات و نوشیدنی…) بود ، مواد غذایی که در یخچال چند روز می موند و کسی نمی خورد من میخوردم به خیال اینکه دارم فداکاری میکنم و جلوی اسراف شدن شونو میگیرم در حالی که داشتم با انجام این کارها به خودم و جسمم بی احترامی میکردم و خیلی عادتهای نادرست دیگه که الان حضور ذهن ندارم و بی شک و صد درصد علت چاقی و اضافه وزن من داشتن این عادات و رفتار غذایی نادرست بود که در خانوده یاد گرفته بودم و به درستی به آموزشام عمل کرده بودم و هر روز به طور مستمر تکرار کرده بودم نه ارث و ژنتیک پس چاقی یاد گرفتنی و عادتی است نه ژنتیکی و الان در مسیر درست دارم لاغری و آموزش میبینم و تا حدود قابل قبولی یاد گرفتم و دارم درست عمل میکنم
لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست و چاق شدن سخت ترین کار دنیاست 🌹
ممنون استاد به خاطر زحمات بیدریغ تون 🙏🌹
به نام خدایی که در این نزدیکیست….
سلام دوست عزیز نوشته تون عالی بود خیلی براتون خوشحالم که حال دلتون خوبه
من از وقتی که به این مسیر زیبا هدایت شدم صبح که از خواب بیدار میشم چشمامو با عشق و شکر گزاری از خداوند باز می کنم و تمام روز مو با لذت و آرامش به شب 🌃 میرسونم واز تک تک لحظات نفس کشیدنم نهایت استفاده رو میبرم و شب 🌃 موقع خوابیدن دوباره چشمامو با عشق میبندم.
به نام خدایی که در این نزدیکیست…
سلام دوست عزیز نوشته شما رو خوندم من بر عکس شما تو این زمان کلا اشتهام کور میشه و هیچ میلی به مواد غذایی ندارم و فقط دوست دارم که آب یا چایی بخورم ولی من هم فکر میکردم که تو این تایم کلی از انرژیمو از دست میدم و توانم کم میشه واین میشد که خیلی عصبی و بی حوصله میشدم ولی اون قسمت از نوشته تون خیلی روم تاثیر گذاشت که گفتین تو این تایم باعث پاکسازی بدن میشه و بدن به بالاترین حد از توان و آزاد سازی انرژی خودش میرسه از این به بعد سعی می کنم که این باور رو در ذهنم تقویت کنم. موفق باشید.