0

گام ۲۰: چاقی ارثی است یا عادتی؟

چاقی ارثی
اندازه متن

بسیاری از محققان در زمینه پزشکی بر این عقیده هستند که چاقی ارثی است و متاسفانه این نگرش در افراد چاق بسیار قدرتمند است و به راحتی می تواند مانع لاغری آنها شود.

چاقی ارثی است یا عادتی است؟

این سوالی است که اگر از بیشتر افرادی که اضافه وزن دارند سوال کنید با قاطعیت پاسخ می دهند: چاقی ارثی است.

چاقی ارثی است یا عادتی

سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و من از زمانی که درک و احساس از وجود خودم پیدا کردم چاق بودم بنابراین بیشتر از هر عقیده و نگرش دیگری شنیده بودم که چاقی من بخاطر ارثی بودن است.

هزاران بار از مادرم شنیده بودم که در جواب به افرادی که درباره چاق بودن من سوال می کردند پاسخ می داد: ارثی خانواده پدری اش چاقیه. به عموهاش رفته.

شنیدن این دلیل و منطق برای چاق بودنم سبب شده بود که از همان روزهای اولی که با مشکلات چاقی مواجه شدم و تصمیم گرفتم برای لاغری اقدام کنم هیچ امید و انگیزه ای برای لاغر شدن نداشته باشم چون نه تنها بارها به من گفته شده بود که چاقی تو بخاطر ارثی بودن است بلکه هربار که می خواستم برای لاغر شدن اقدام کنم به من می گفتند که: تلاش بی خودی نکن. تو لاغر بشو نیستی. تو چاقی ارثی است و نمی تونی با رژیم و ورزش لاغر بشی.

چاقی ارثی است، یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن بسیاری از افراد چاق است و این فرمول به تنهایی به اندازه ای قدرتمند است که می تواند مانع لاغر شدن افراد شود.

نگرش چاقی ارثی است در عین حالی که بسیار ساده در ذهن ما شکل می گیرد اما به دلیل تکرار شدن آن از طریق شنیدن بارها و بارهای این جمله که “چاقی ارثی است” و همچنین تایید شدن آنها از طریق دیدن افراد خانواده که اضافه وزن دارند به مرور به باوری قدرتمند تبدیل می شود که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما می شود خیلی ساده سبب اضافه شدن وزن ما می شود.

چاقی ارثی

ارثی بودن چاقی من

از دوران کودکی و قبل از اینکه متوجه شوم چاق هستم هزاران بار از والدینم شنیده بودم که در خانواده ما چاقی ارثی است.

آنچه می شنیدم با دیدن عموها و پسرعموهایم برایم تایید می شد.

همه اعضای خانواده پدری من چاق بودند.

بارها از افراد فامیل شنیده بودم که چاقی نشانه خانوادگی ماست و واقعا هم همینطور بود.

چندین بار در ملاقات با افرادی که من آنها را نمی شناختم اما با اطلاع از فامیل من آنها یکی از اقوام هم فامیل من را می شناختند شنیده بودم که حدث زدم باید از عطارروشن ها باشی چون ماشالا همشون چاق هستند و تو چقدر شبیه فلانی هستی.

بیشتر از آنکه فامیل من باعث اصالت من و ارتباطم با افراد هم خانواده ام باشد، چاقی من نشانه متصل بودم به خاندان عطارروشن ها بود.

شنیدن بارها این صحبت ها سبب شده بود که باور اینکه چاقی ارثی است در ذهن من به یک فرمول قدرتمند تبدیل شود و زمانی که فرمولی در ذهن ما ایجاد شود به واقعیت وجود ما تبدیل می شود.

برای من بسیار بیشتر از آنکه غیرطبیعی باشد که چرا چاق هستم، طبیعی شده بود که باید چاق باشم.

چون من باور کرده بودم چاقی ارثی است.

وقتی ما از طریق شنیدن و دیدن باور کنیم که تحت تاثیر عواملی هستیم که کنترل آن دست ما نیست بنابراین انتظار بودن در آن شرایط را داریم.

وقتی باور کنی که چاقی ارثی است بنابراین انتظار شما برای چاق شدن خیلی قوی تر از انتظار شما برای متناسب بودن است.

در نتیجه به راحتی چاق و چاق تر می شوید و هرچه تلاش کنی که لاغر شوید فایده ای نخواهد داشت چون فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدر قوی و ریشه دار شده است که مانع شکل گیری انتظار لاغری در شما می شود.

تاثیر فرمول های ذهنی بر زندگی

نکته جالب توجه در مورد فرمول های ایجاد شده در ذهن ما این است که نه تنها در مورد وضعیت جسمی بلکه در سایر جنبه های زندگی تحت تاثیر این فرمول ها هستیم.

من از دوران کودکی هزاران بار از پدرم شنیده بودم که اگه می خوای زندگی راحت و بدون دردسری داشته باشی باید کارمند دولت باشی.

سر ماه حقوقت رو بگیری و بیمه شده باشی و بعد از سی سال هم بازنشسته می شی و روزهای آخر عمری محتاج و درمونده کمک کسی نیستی.

اما این را هم می شنیدم که فلانی اگه وضعش خوبه به این دلیله که بازاریه و درآمد بازار بیشتر از کار دولتیه اما به راحتی کار دولتی نیست.

پدر من هیچ وقت شغل آزاد نداشت اما همیشه درباره سختی کار در بازار صحبت می کرد.

شنیدن این گفتگوها سبب شده بود که من تصور کنم اگر می خواهم زندگی راحتی در کنار خانواده داشته باشم باید کارمند باشم.

همین فرمول ذهنی سبب شده که بعد از پایان یافتن دوران دانشگاه به هر شکلی بود وارد کار دولتی شدم و هشت سال کارمند دولت بودم.

همین فرمول ذهنی سبب شد که برادر بزرگتر و برادر کوچکتر از من نیز کارمند دولت باشند.

این فقط یک مثال در مورد تاثیر ایجاد فرمول های ذهنی در شکل دهی سرنوشت ما در زندگی بود.

شاید کسی تا حالا نگفته باشد کارمندی ارثی است اما میلیارها بار گفته شده است که چاقی ارثی است.

هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست و همه این موضوعات عادتی هستند که بر اثر تکرار شنیدن آنها برای ما بودن در آن شرایط طبیعی شده و انتظار تجربه کردن آن شرایط در ما شکل می گیرد.

چه چیزی ارثی است

من و شما هرچه از والدین خود بعنوان تاثیر ژنتیکی به ارث برده ایم تا زمان قبل از تولد صورت گرفته است.

رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست، شکل صورت و سایر ویژگی های جسمی ما تحت تاثیر ژنتیک است و می توان گفت من این ویژگی ها را از خانواده خود به ارث برده ام اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما مشخص می شود هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک ندارد.

همه ما در جنبه های مختلف زندگی تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفته ایم و به این دلیل زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمان دارد.

از زمانی که تاثیر فرمول های ذهنی در چاقی را مواجه شدم و چگونگی پیدا کردن فرمول های مخرب ذهن خودم را یاد گرفتم، موارد زیادی را پیدا کردم که هر کدام به سهم خود مانع از لاغر شدن من شده بودند و از طرفی تاثیر زیادی در چاق تر شدن من داشتند.

در بین همه اون فرمول های تاثیرگذار، چاقی ارثی است از مهمترین و ریشه دارترین فرمول هایی بود که در ذهن ناخودآگاه من وجود داشت و اصلاح کردن این فرمول ذهنی با سعی و تلاش در پررنگ کردن جمله جایگزین آن (چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است) صورت گرفت.

تغییر فرمول های ذهنی

یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه را پیدا می کنیم و فرمول صحیح را جایگزین آن می کنیم برای مدت زیادی سعی کنیم به نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را تایید می کنند تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهن ما پررنگ شده و تثبت شود و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی را کمرنگ کرده و سپس تغییر دهد.

پیدا کردن دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد و به دلیل اینکه بسیاری از هنرجوهای لاغری با ذهن توجهی به اهمیت این موضوع ندارند در شکل گیری فرمول های لاغر کننده ضعیف عمل می کنند.

چرا که آنها تصور می کنند جایگزینی فرمول جدید با چند بار سعی کردن و تایید کردن آن و پیدا کردن نمونه های واقعی منطبق با فرمول صحیح انجام می شود در صورتی که جایگزینی به این سادگی نیست و تغییر فرمول ها نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی دارد.

بنابراین به افرادی که تصمیم گرفته اند از طریق تغییر باورهای خود به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنند توصیه می کنم در شناسایی و تغییر باورهای اشتباه خود دقت و سعی فراوان داشته باشند که این کار در نهایت نتیجه عالی و همیشگی برای آنها به ارمغان می آورد.

دیدن بارها تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای لاغری خود استفاده کرده اند و شگفتی ساز شده اند به ما کمک می کند تا به مرور باور کنیم که چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است و همانگونه که این همه از افراد چاق توانسته اند با تغییر فرمول های ذهنی خود به نتایج عالی در مسیر لاغری با ذهن دست پیدا کنند من هم می توانم آرزوی لاغر شدن خود را محقق کرده و آن را تجربه کنم.

فایل توضیحی این بخش مروری بر چگونگی تغییر باور چاقی ارثی است در ذهن خودم است و نتیجه این سعی و تلاش چندساله را برای دوستانم توضیح داده ام.

امیدوارم که با استفاده از این فایل آموزشی الگوی مناسبی برای چگونگی تلاش در تغییر باورهای چاق کننده خود در ذهن شما ایجاد شود و بر این اساس برای تغییر باورهای چاق کننده به باورهای متناسب کننده اقدام کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدری مهم و تاثیرگذار است که اگر در ذهن شما این فرمول ذهنی وجود داشته باشد به راحتی می تواند مسیر لاغر شدن شما را سخت و پیچیده کند.

بنابراین لازم است با دقت و تمرکز برای اصلاح این فرمول ذهنی اقدام کنید. برای این منظور ابتدا نوشته آموزشی را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست؟
  • در گذشته چقدر درباره اینکه چاقی ارثی است شنیده اید یا درباره آن با دیگران صحبت کرده اید.
  • در گذشته چقدر تلاش کردید تا چاقی ارثی است را بهان و توجیه لاغر نشدن خود معرفی کنید.
  • به نظر شما این نگرش چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است.
  • اکنون که آگاهی صحیح درباره چاقی ارثی است یا عادتی دریافت کرده اید افرادی را پیدا کنید که در اعضای خانواده اش چاق هستند اما او لاغر است.
  • درباره نگرش انسانها در رابطه با ارتباط دادن چاق بودن یا متناسب بودن افراد به ارث یا ژنتیک خانوادگی مثال پیدا کرده و شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 3.88 از 43 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12916
برچسب ها:
148 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1402/06/12 13:22
      مدت عضویت: 967 روز
      امتیاز کاربر: 1587 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,489 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️

      سلام

       مسیر لاغری من : گام 20 : چاقی ارثی است یا عادتی ؟

      تمرین آموزشی ✍️ 

      در گذشته به شدت عقیده داشتم که چاقی ارثی است چون بارها در خانواده از از زبان اطرافیان شنیده بودم که چاقی ما ارثیه و هر کاری هم بکنیم لاغر نمی‌شیم و با دیدن الگو های فراوان این موضوع کاملا برام جا افتاده بود و زمانی هم که به این مسیر زیبا هدایت شدم مدت زمان زیادی طول کشید تا تونستم با این مسأله کنار بیام که چاقی ارثی نیست یادمه اون زمان که بچه بودم یکی از خواهرام با اینکه اون زمان کاملا متناسب بود ولی از همون سن پایین  همیشه در حال رژیم گرفتن و لقمه شماری بود و صبحانه و ناهار شو سر ساعت می‌خورد و شام اصلا و به هیچ عنوان نمی‌خورد اون زمان با اینکه بچه بودم و خیلی هم لاغر بودم  به تقلید از خواهرم تصمیم گرفتم که برای یه هفته مثل اون غذا بخورم و موقع غذا خوردن شروع کردم به لقمه شماری خوب یادمه که اصلا حس خوبی بهم نداد و احساس میکردم که سیر نمیشم به خواهرم گفتم خیلی سخته آدم اصلا سیر نمیشه تو چه طوری تحمل می‌کنی بهم گفت روز اول چون هنوز معده ت عادت نداره به اندازه هر روزت که غذا می خوردی بخور از روز بعد هر روز یه لقمه از غذا تو کم کن تا حجم غذا ت کم بشه به همین طریق کم کم معده ت هم کوچیک و جمع و جور میشه تو هم به این روش غذا خوردن عادت می کنی و دیگه اذیت نمیشی ولی من اصلا خوشم نمی یومد و به روز دوم نکشیده رها کردم و دیگه ادامه ندادم و همیشه این سوال تو ذهنم بود که خواهرم که لاغر  پس چرا این قدر خودشو اذیت می‌کنه و یه بار که این سوال و ازش پرسیدم گفت چونکه ما چاقی تو خون مونه پس باید همیشه مواظب غذا خوردن مون باشیم و این جمله خواهرم اون زمان که من ابتدایی بودم تو ذهنم موند و من آنچنان باور کردم که  تا قبل از هدایتم به این مسیر در مورد اضافه وزنم به همه میگفتم که چاقی ما ارثیه ما آبم بخوریم چاق میشیم الان می فهمم که قدرت کلام در زندگی ما خیلی تاثیر پذیر هستش و الان خیلی مراقب حرف زدنم با دیگران هستم چون کلمات واقعا قدرتمند و تاثیرگذار و تاثیر پذیر هستن.

        یکی دیگه از خواهرام از همون اول چاق بود ولی اون زیاد اهل رژیم و کالری شماری نبود اون بیشتر اهل باشگاه رفتن و ورزش کردن بود ولی هیچ وقتم لاغر نشد و و یادم  مادرم همیشه  می گفت  چاقی ما ارثیه ما هر کاریم بکنیم لاغر بشو نیستیم و من که از همه کوچکتر بودم همه این رفتار و اعمال و حرفا رو می‌دیدم و می شنیدم گذشت تا اینکه همه مون ازدواج کردیم و بعد از ازدواج همه برادر و خواهرام چاق و دارای اضافه وزن شدیم و کاملا برامون طبیعی بود چون انتظار مون از جسم مون چیزی جز داشتن اضافه وزن نبود که اگه چاق نبودیم برامون غیر طبیعی بود و هر وقت دور هم جمع می‌شدیم در مورد چاقی و مشکلاتش با هم حرف می‌زدیم و با نشان دادن الگو حرفای همدیگر و تایید میکردیم 

      تا اینکه من به این مسیر زیبا هدایت شدم و اونقدر هیجان زده بودم که درباره این روش با همه صحبت میکردم و این روش و به خواهرام معرفی و تشویق شون کردم که از این روش استفاده کنن  اولش مقاومت میکردن یکی شون قبول کرد ولی چون من تازه یه ماه بود که با این روش آشنا شده بودم و هنوز چاق بودم قبول نکرد.

       بعد از یه ماه ماجرایی پیش اومد رفتیم خونه همین خواهرم که اهل رژیم بود

      بعد از اینکه جا به جا شدیم و کمی استراحت کردی خواهرم با خنده بهم گفت تو که هنوزم چاقی چرا کاری واسه وضعیت اضافه وزنت انجام نمی دی ولی خوش یکمی جمع و جور شده بود ازش پرسیدم چیکار کرده گفت من یک قطره تازه خریدم که یادم نیست اسمش چی بود باید قبل از وعده های غذایی بخوری یکمی تلخ هست ولی ارزش شو داره چون لاغر میشی شبا هم شام نمیخورم و با اینکه این خواهرم بچه شیر خوار داشت ولی باز از این کارا  میکرد بهش گفتم این کار و نکن واسه بچه ات ضرر نداشته باشه گفت نه از عطاری سوال کردم گفته این قطره هیچ ضرری ندارد تازه شیر تم زیاد می‌کنه و من شروع کردم با ذوق و شوق از این روش براش تعریف کردم من از روش لاغری  با ذهن صحبت میکردم اون در مورد قطره ای که داشت استفاده میکرد انصافا لاغرم شده بود ولی من هنوز چاق بودم و زیادم در مورد این روش نمی دونستم ولی همونیم که یاد گرفته بودم با هیجان در موردش توضیح میدادم و خواهرم با تمسخر و خنده بهم گفت ول کن بابا اینا همه چرت و پرته تو اگه دو ماه داری استفاده  می کنی چرا پس تکون نخوردی و هنوز چاقی هر چی بهش توضیح دادم که بابا تو این روش نیاید زمان تعیین کنی .. چون خودم هم هنوز چاق بودم قانع نشد و با تمسخر و شوخی بهم گفت حالا هر وقت تو لاغر شدی ما هم استفاده می‌کنیم یادمه که اون روز صبحانه کله پاچه داشتن و من با لذت به اندازه نیاز بدنم خوردم و خواهرم با خنده می‌گفت حتما الان  با خودت میگی این کله پاچه منو چاق نمیکنه و با همسرش کلی سر به سرم گذاشتن و من گفتم مهم اینه که من الان با اینکه چاقم جرات کردم بدون ترس و با لذت از این کله پاچه بخورم و نوش جون کنم ولی تو حتی جرات نداری مزه شو نگاه کنی ، واقعا هم خواهرم جرات نکرد حتی مزه شو نگاه کنه 

      گذشت تا اینکه عید شد و اونا اومدن خونه ما و فکر کنم چهار ماهی از زمانی که همدیگر و دیده بودیم و از زمان آشنایی من با این روش شش ماهی گذشته بود و من حدود ده کیلو کاهش وزن داشتم و کلی لاغر شده بودم و زمانی که من و دید شوکه شد و گفت چه قدر لاغر شدی نه انگار این روش جواب میده و از من سوال کرد که چه جوریه ؟ و من بهش توضیح دادم و الان اونم داره از این روش استفاده می‌کنه و کلی لاغر شده و هم من و هم اون دوتا خواهرم سه  تایی مون در مسیر هستیم و لاغر شدیم 

      و این باور ارثی بودن چاقی اونقدر قدرتمند هستش که اشخاص چاق با داشتن همین یک باور به تنهایی سال های زیادی از عمر شونو با چاقی و اضافه وزن سپری میکنن و در مرداب مشکلات چاقی دست و پا میزنند و آخرم غرق میشن

      من اشخاص باسواد زیادی رو دیدم که اتفاقا خود شونو خیلی باکلاس و هم چی بلد و دانا می دونن ولی  تا یک فرد  چاق و می‌بینند خیلی زود چاقی اون فرد و به ارث و ژنتیک اون نسبت میدن و هیچ علمی در مورد این موضوع ندارن و سریع واسش نسخه رژیم و ورزش و داشتن فعالیت زیاد و کم خوری می‌پیچند 

      اگه من در گذشته به شدت عقیده داشتم که چاقی ارثی و ژنتیکی هست ولی در این مسیر با کسب آگاهی های ارزشمند این باور مخرب در من شکسته شد الان باور دارم که چاقی من به خاطر عادتهای نادرست غذایی که داشتم بوده مثلاً من عادت داشتم که وقتی بعد از ظهر از خواب بیدار میشدم حتما باید چای مو با چیزهای شیرین می‌خوردم ، و یا سر وعده های اصلی غذایی اگه سیرم بودم طبق عادت می نشستم و در حد سیری و فشار شکمی می‌خوردم ، همیشه باقی مونده غذای بچه هامون می‌خوردم ، بلافاصله بعد از غذا چای ، میوه ، تنقلات و یا هر چیزی که بهم تعارف میشد می‌خوردم ، اصلا بلد نبودم از کلمه میل ندارم استفاده کنم ، همیشه در کنار بچه‌هام برای خوردن خوراکی حتی اگه سیر بودم شریک میشدم ، موقع خرید در فروشگاه اضافه از نیاز مون خرید میکردم که بیشترم خواکی های مورد علاقه خودم بود( چیپس و پفک و بیسکوئیت و شکلات و شیرینی ،تنقلات و نوشیدنی…) بود ، مواد غذایی که در یخچال چند روز می موند و کسی نمی خورد من می‌خوردم به خیال اینکه دارم فداکاری میکنم و جلوی اسراف شدن شونو میگیرم در حالی که داشتم با انجام این کارها به خودم و جسمم بی احترامی میکردم و خیلی عادتهای نادرست دیگه که الان حضور ذهن ندارم و بی شک و صد درصد علت چاقی و اضافه وزن من داشتن این عادات و رفتار غذایی نادرست بود که  در خانوده یاد گرفته بودم و به درستی به آموزشام عمل کرده بودم و هر روز به طور مستمر تکرار کرده بودم  نه ارث و ژنتیک پس چاقی یاد گرفتنی و  عادتی است نه ژنتیکی و الان در مسیر درست دارم لاغری و آموزش میبینم و تا حدود قابل قبولی یاد گرفتم و دارم درست عمل میکنم 

      لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست و چاق شدن سخت ترین کار دنیاست 🌹

      ممنون استاد به خاطر زحمات بیدریغ تون 🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهیمه
      1402/06/12 11:21
      مدت عضویت: 48 روز
      امتیاز کاربر: 1380 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 322 کلمه

      به نام خدای زیبایی ها

      گام 20 : چاقی ارثی است یا عادتی ؟

      باور ارثی بودن چاقی درخانواده ما زیاد پررنگ نبوده با اینکه مادر من چاق هستن ولی اینکه چاقی ارثی باشه زیاد در خانواده ما به اون توجه نشده و بیشتر درشت بودن استخوان بندی رو عامل چاق نشون دادن مادرم میدونستیم ، شاید گاهی در موردارثی بودن چاقی حرف زده شده باشه ولی خیلی بهش توجه نمیکردیم چون من چاقیم رو ارثی نمیدونستم و بیشتر ازدواج و تحرک نداشتن و علاقه زیاد به شیرینی جات و خوردن برنج زیاد رو عامل چاقی خودم میدونستم . ولی مطمئنم که اگه من هم در معرض باور چاقی ارثی است قرار میگرفتم اونو حتماً باور میکردم چون ناآگاه بودم و علت چاقی رو عوامل بیرونی میدونستم، البته که؛؛ ارثی بودن هم یک عامل خارجی بسیار قوی برای چاقی هستش !!!!!!پس باور کردنش خیلی راحته ولی خداروشکر من زیاد در معرض این باور قرار نگرفتم شایدم بیرون از خانواده در معرض این باور قرار گرفته م ولی اصلا برای من اهمیت نداشته و بهش توجهی نکردم که زیاد برای من پررنگ نشده ، ولی از زمانی که با سایت تناسب فکری آشنا شدم و استاد گفتن که چاقی ارثی نیست و برای تثبیت این باور باید دنبال نمونه برای خودتون بگردین که براتون ثابت بشه چاقی ارثی نیست من هم تصمیم گرفتم دنبال نمونه هایی باشم که بهم ثابت بشه چاقی ارثی نیست شاید الان این باور زیاد برام جلب توجه نکنه ولی با  پیدا کردن نمونه ها برای خودم باعث قوی شدن این باور در خودم میشم که  اصلا چاقی به هیچ عامل بیرونی ربط نداره ، یا اگه بعداً در معرض این باور قرار بگیرم پس بهتره از همین الان برای خودم حلش کنم که اگه یه زمانی با این باور روبه رو شدم خیلی راحت بتونم ازش رد بشم و بهش توجهی نکنم وباید تو این عمل استمرار داشته باشم تا این باور در من قوی و ریشه دار بشه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نگین
      1402/06/05 04:30
      مدت عضویت: 91 روز
      امتیاز کاربر: 765 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      سلام به استاد عزیز و کاربران عزیز سایت

      قبل از اینکه با سایت تناسب فکری آشنا بشم باور داشتم که چاقی من ارثی است و من استعداد چاقی دارم  و از خیلی ها شنیده بودم که تپلی تو به عمه و خانواده پدری رفته  و چون خودم هم باور کرده بودم به همه میگفتم من به سختی لاغر میشم و آب هم میخورم چاق مشیم و انقدر باید سختی بکشم و خیلی از مواد غذایی رو حذف کنم تا وزن کم کنم و اگه مقدار کمی رعایت غذایی بکنم تهش روی وزن خودم ثابت میمونم و در آخر هم خسته میشدم و پرخوری رو شروع میکردم

      یکبار با عمویم صحبت از رژیم گرفتن بود و به من گفت عموجان خودت رو خسته نکن من همه این راه ها رو رفتم ما چاقی مون ارثی است عزیزم!و من با باور به این قضیه انگیزه لاغر شدنم کمتر میشد و انتظار چاقی بیشتر و بیشتر 

      عمه ی بزرگم  از زمانی که به یاد دارم اضافه وزن داره اما ۳ فرزند اون همه بیش از اندازه لاغر هستند اما عده ای میگن که اینها به پدرشون رفتن و همچنین  در خانواده ای دیگه از فامیل پدر لاغر و مادر چاق است ولی بعضی فرزندها چاق و بعضی لاغرند که همه میگن لاغر ها به پدر و چاق ها به مادر رفته ان

      پدر و مادر خودم قبل ازدواج کاملا متناسب بودن اما من و برادرم از بچگی اضافه وزن داشتیم که این مسئله هم نسبت میدهند به ارث بردن چاقی از پدر بزرگ پدری و عمه ها

      الان این مسئله تا حد خوبی برایم روشن است و باور دارم که چاقی عادتی است نه ارثی فقط یه سوالی ذهنم رو مشغول کرده استاد خانواده عمویم پدر و مادر و دختر کاملا متناسب هستن و حتی دختر عمویم زیادی لاغر است اما پسرشان از سن حدود ۸ سالگی دچار  پرخوری شدیدی شده و روز به روز چاق تر میشه در صورتی که عادت غذایی خانواده کاملا درست بوده اما پسر عمویم چندین بار در روز غذا میخوره علت چیه؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نگار ملکزاده
      1402/06/04 07:52
      مدت عضویت: 811 روز
      امتیاز کاربر: 1607 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,479 کلمه

      به نام خدای مهربان🌺

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی در سایت تناسب فکری🌸

      گام ۲۰: چاقی ارثی است یا عادتی؟؟

      خیلی از محققین در زمینه پزشکی  عقیده  دارن که چاقی ارثیه و متاسفانه این نگرش در افراد چاق، بسیار قدرتمنده و به راحتی میتونه مانع لاغری اون‌ها بشه.

      خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن بارها بهشون گفته شده که چاقی اون‌ها ارثیه،

       و همین باعث میشه که اون‌ها  هیچ امید و انگیزه‌ای برای لاغر شدن نداشته باشن، و حتی اگر هم خواستن که برای لاغر شدن هم اقدام کنن، همش به اون‌ها گفته شده که تلاش بیخودی نکن، تو لاغر بشو نیستی،تو چاقیت ارثیه،نمیتونی با رژیم و ورزش لاغر بشی.

      و این جمله چاقی ارثیه، یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن بسیاری از افراد چاقه و این فرمول به تنهایی به اندازه ای قدرتمنده که میتونه مانع لاغر شدنشون بشه.

      و این نگرش چاقی ارثیه، در حالی که بسیار ساده در ذهنشون شکل میگیره، اما به خاطر تکرار شدن اون از طریق بارها شنیدن این جمله  وهمچنین تایید شدن اون‌ از طریق دیدن افراد خانواده که اضافه وزن دارن، باعث میشه که به مرور به باوری قدرتمند تبدیل بشه که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدنشون میشه، خیلی ساده باعث اضافه وزن اون‌ها هم میشه.

      و شنیدن این صحبت ها  که چاقی ارثیه باعث میشه که باور اینکه چاقی ارثیه در ذهن اون‌ها به یک فرمول قدرتمند تبدیل بشه، و وقتی که فرمولی در ذهن ما ایجاد بشه به واقعیت وجود ما تبدیل میشه و این برای اون‌ها طبیعی میشه که باید چاق باشن،چون دیگه باور کرده بودن که چاقی ارثیه.

      وقتی که  از طریق شنیدن و دیدن باور کنم که تحت تاثیر عواملی هستم که کنترل اون دست من نیست،باعث میشه که انتظارِ بودن در اون شرایط رو داشته باشم،پس وقتی باورم این باشه که چاقی ارثیه، بنابراین انتظارم برای چاق شدن، خیلی قوی‌تر از انتظارم برای متناسب بودن میشه،در نتیجه به راحتی چاق و چاق‌تر میشم و هر چقدر هم که تلاش کنم که لاغر بشم فایده‌ای نخواهد داشت،چون فرمول ذهنی چاقی ارثیه به قدری قوی و ریشه‌دار شده که مانع شکل‌گیری انتظار لاغری در من میشه.

      نکته جالب در مورد فرمول‌های ایجاد شده در ذهن ما اینه که نه تنها در مورد وضعیت جسمی، بلکه در سایر جنبه‌های زندگی تحت تاثیر این فرمول‌ها هستیم.

      باید بدونم هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگیم باشه ارثی نیست،و همه این موضوعات عادتی‌ان،که بر اثر تکرار شنیدن ‌ها، و بودن در اون شرایط طبیعی شده،و انتظار تجربه کردن اون شرایط در من شکل میگیره.

      چه چیزی ارثیه؟؟هرچی از والدینم به عنوان تاثیر ژنتیکی به ارث بردم، تا زمان قبل از تولد صورت گرفته،رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست، شکل صورت و سایر ویژگی‌های جسمی من تحت تاثیر ژنتیکه،و می‌تونم بگم من این ویژگی‌ها رو از خانوادم به ارث بردم،اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی من مشخص میشه،هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک نداره.

      همه ما در جنبه‌های مختلف زندگی تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفتیم و به این دلیل زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمون داره.

      پس این فرمول تاثیرگذار چاقی ارثیه رو سعی کنم با جمله جایگزین اون که چاقی ارثی نیست بلکه عادتیه عوض کنم.

      تغییر فرمول‌های ذهنی،

      یکی از مهم‌ترین راهکارهای تغییر فرمول‌های ذهنی اینه که وقتی یه فرمول اشتباه رو پیدا میکنم و فرمول صحیح رو جایگزین اون می‌کنم،برای مدت زیادی سعی کنم به نمونه‌هایی توجه کنم که فرمول جدیدم رو تایید می‌کنن،تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهنم پررنگ بشه و تثبیت بشه و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی رو کمرنگ کنه و بعد تغییر بده،پیدا کردن دلایل تایید فرمول‌های صحیح کار ساده‌ایه،اما نیاز به استمرار و توجه داره.

      و باید به این موضوع اهمیت زیادی بدم و به هیچ وجه هم فکر نکنم که جایگزینی فرمول جدید با چند بار سعی کردن و تایید کردن اون و پیدا کردن نمونه‌های واقعی منطبق با فرمول صحیح انجام میشه،در صورتی که جایگزینی به این سادگی نیست و تغییر فرمول هم نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی داره،پس اگه تصمیم گرفتم که از طریق تغییر باورهام به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنم،باید در شناسایی و تغییر باورهای اشتباهم دقت و سعی فراوان داشته باشم که این کار در نهایت نتیجه عالی و همیشگی برام به ارمغان داره.

      دیدن بارها تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای خودشون استفاده کردن بهم کمک میکنه تا به مرور باور کنم که چاقی ارثی نیست،بلکه عادتیه.

      خیلی از افراد هستن که درباره اضافه وزنشون الگوهای ذهنی دارن که از قبل در ذهنشون ایجاد شده،مثل اینکه من اضافه وزنم ارثیه،من اضافه وزنم به خاطر شرایط شغلیه که دارم،اضافه وزنم به خاطر شرایط خانوادگی، محل کارمه،و خیلی از این موضوعاتی که توی ذهن هر فردی وجود داره  به عنوان دلیل و توجیه شرایط جسمیش.

      دلیل خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن اینه که به خاطر اینکه در خانواده ما چاقی ارثیه پس برای همینه که منم اضافه وزن دارم،این یکی از اون باورهای خیلی مهم در ذهن خیلی از افراد چاقه که چون توی افراد فامیلشون خیلی‌ها اضافه وزن داشتن، و حتی این جمله رو هم بارها شنیده بودن که چاقی توی خونواده اونا ارثیه،برای همین باور کرده بودن و اون شرایط رو هم تجربه می‌کردن.

      در روش لاغری با ذهن می‌تونم ذهن ناخودآگاه رو دوباره کدنویسی کنم و اضافه وزن رو هم تغییر بدم،چون ذهن ناخودآگاه رو میشه تغییر داد و اون رو در سمتی و مسیری هدایت کرد که واکنش‌هایی از خودش صادر کنه، یعنی مغزم، دستوراتی از خودش صادر کنه که در نهایت باعث متناسب شدنم بشه.

      باید بدونم که اضافه وزن من به هیچ وجه ارثی نیست،

      وقتی که می‌خوام باوری رو تغییر بدم دو مرحله میشه،بخش اول شناسایی اون باور اشتباه،

       موضوع دوم اینه که چطور بیایم باور صحیح رو جایگزین کنم،خب یک باور باید مقابل اون ایجاد کنم، مثلاً چاقی من ارثیه،باور صحیح اینه که نه، اضافه وزن من به هیچ وجه ارثی نیست،و تمام مسئولیت اون به عهده خودمه.

      حالا باید این باور تایید بشه،چطور باید تایید بشه؟؟با دیدن دلایلی که این جمله جدید رو برام تایید کنه،خیلی مهمه که مدت‌ها به دنبال دلایل اثبات اون باشم،این یه اشتباهه که خیلی از دوستان انجامش میدن که وقتی یک باور صحیح رو در ذهنشون ایجاد می‌کنن،یه مدت روش کار می‌کنن،بعد با دیدن یک دلایلی، یا شنیدن صحبت‌هایی که برخلاف جمله صحیحی هست که اون‌ها در ذهنشون قرار دادن، خودشون یواش یواش اون باور صحیح رو دوباره از دست میدن و بی‌توجه میشن به اون.

        وقتی که یک باور جدید رو در ذهنم ایجاد کردم،باید بارها و بارها براش دلایل تایید پیدا کنم، تا اون برای ذهن ناخودآگاهم کاملاً جا بیفته، تایید بشه و به الگوی ذهنی من تبدیل بشه.

      باید سعی کنم موارد زیادی رو پیدا کنم که دلیل اثبات باورهای جدیدم باشه،

      سعی کنم وقتی که چیزی رو خواستم بخورم به اون مقداری که نیاز داشتم بخورم و اصلاً هم نگم که چون اینو خریدم، یا اینکه دیگه سهم منه و پولش رو دادم باید همش رو بخورم.

      باید بدونیم که اضافه وزن در ما ارثی نیست و افراد چاق تحت تاثیر فرمول‌های ذهنیشون،اون کد نویسی که از کودکی در ذهنشون ایجاد شده،به صورت ناخودآگاه در طول ساعات شبانه روز مشغول خوردن حجم زیادی از مواد غذایی میشن،و اگر سعی کنن کدنویسی جدیدی در ذهنشون انجام بدن،رفتارهای متفاوتی رو از خودشون نشون میدن.

      پس ارث نیست که باعث میشه افراد اضافه وزن پیدا کنن،یا اینکه  افراد نسل بعد شبیه نسل قبل بشن،همه اینها برمی‌گرده به آموزش‌های ذهنی و به اون باورهایی که در ذهن افراد شکل می‌گیره که از نسل‌های قبل به نسل بعد منتقل میشه،

      درسته باورها ژنتیکی نیستن و به صورت پیش فرض به نسل بعد منتقل نمیشن، اما تاثیرگذاری اون‌ها خیلی زیاده،چون باور خیلی نقش داره در نحوه شکل‌گیری رفتار آدم‌ها.

      اضافه وزن به خاطر عادت‌های اشتباهیه که به صورت ناخودآگاه دارم هر روز اون ها رو تکرار میکنم و نتیجه اون عادت‌ها شده این حجمی که الان دارم،اضافه وزن در سن‌های بالاتر یواش یواش تاثیرش خیلی بیشتره،چون مشکلات بیشتری رو به وجود میاره.

      خیلی از افراد بودن که باور کردن که اضافه وزن ارثی نیست،وقتی هم که سعی کردن فرمول‌های ذهنشون رو عوض کنن،سعی کردن باورهای جدیدی رو در ذهشون ایجاد کنن و روی اونا کار کردن، نتیجه‌شون با چندین سال قبلشون بسیار متفاوت شد،

      اضافه وزن نتیجه اون باورها و افکاریه که از سال‌های خیلی قبل در ذهن افراد شکل گرفته و نتیجه اون شده اضافه وزنی که براشون به وجود اومده،باید وقتی که باور اشتباه در زمینه اضافه وزن رو شناسایی کردم و باور صحیح اونو جایگزین کردم این کارو ادامه بدم و دلایل اثبات باور صحیحم رو بارها و بارها مرور کنم و نمونه‌های عینی اونو هم ببینم.

      و اگه هر روز این مسیر رو ادامه بدم، هر روز تفاوت بیشتر درونی رو در خودم تجربه می‌کنم و احساسش می‌کنم و این تغییرات هم به مرور در جسمم هم خودش رو نشون میده.

      فقط باید یه سری کدنویسی‌های ذهنیم تغییر کنه و وقتی اینو یاد بگیرم، خیلی راحت در طی چند ماه،کدنویسی‌ها رو تغییر میدم و واکنش‌های جسمم هم تغییر میکنه،اون وقت جسمی رو که سال‌هاست در رویاهام دارم رو به واقعیت خودم تبدیل می‌کنم.

      سپاس بینهایت از شما استاد گرامی و عزیز💖💖💖🌺🌺🌹🌹🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/30 14:24
      مدت عضویت: 1221 روز
      امتیاز کاربر: 5422 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 390 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      من هم خواهری دارم که بعد ازدواج روند چاقیش سرعت گرفت و وقتی به خونمون می اومد و از چاقیش می نالید مادرم میگفت تو شبیه فلان عمه ات هستی .

      البته قیافش وهمینطور یه سری خصوصیاتش شبیه اون عمه هست واز بس بهش گفته شد اون پذیرفت و با چاقیش کم وبیش کنار اومد .

      بعد مدتی که منم اجرای یه سری فرمولهای ذهنیم درمورد چاقی بعد کنکور سراسری شکل گرفت و من از حالت متناسب بودن خارج شدم و به سمت چاق شدن پیش میرفتم و مادرم مرتب میگفت تو هم شبیه فلان عمه ات هستی وخیلی هم دلایل می آورد که این کارت شبیه عمه ات هست و همش می گفت بچه های من هیچکدوم به من نرفتند .

      و خواهر بزرگترم قدش از من کوتاه تر بود و شبیه یکی از عمه های چاق قدکوتاه تر بود ولی من قدم بلند تر بودم ولی از لحاظ قیافه ربطی به عمه ام نداشتم اما شکل چاقیم چون هر دو قد بلند بودیم وقتی قدبلندا چاق میشن یه جورایی انگار استخوان بندیشون درشت باشه  به نظر میان و من از این نظر شبیه عمه ام بودم .

      بعد خیلی فکر کردم که اصلا چرا عمه ام هیچکدوم از بچه هاش شبیه خودش نیست و یک دونه دخترش شبیه پدرش هست اما دوتاپسراش نه شبیه پدرشون هستند نه شبیه مادرشان ونه خانواده پدری ومادریشان .

      یا یه برادر وخواهرم نه تنها شبیه پدر ومادرم نیستند بلکه حتی شبیه هیچکدوم از ایل وتبار ما نیستند .

      اونجا بود که اصلا ژنتیک پیشم اهمیت خودش رو از دست داد.

      یا پدر ومادر چاقی میشناختم که بچه متناسب اندام هم داشتند و همینطور استاد رو تو ذهنم آوردم که اگه واقعا چاقیش ارثی بود پس چرا الان متناسبه. ارث که نباید تغییر بکنه و …

      و کم کم این باور ارثی بودن هم در ذهنم شکسته شد و من تونستم وزن زیادی رو از دست بدهم و…

      یا  در مورد ازدواج و وضعیت مالی  هم  همینطوره میگن طرف شانس آورد وکاسبیش گرفت یا شانس آورد و با دختر یاپسر همه چی تمام ازدواج کرد اما بعد مدتی می بینیم که طرف ورشکست شد یا زندگیشون پاشید .

      اگه زندگی روی اصل شانس و ارث پیش بره دیگه نباید تغییر کنه پس چرا موردهایی میبینیم که تغییر کردند .

      پس واقعیت اینه ما با کانون توجهاتمون زندگیمون رو خلق میکنیم و شانس و ارث و… وجود نداره .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی کوثری
      1402/04/23 05:00
      مدت عضویت: 112 روز
      امتیاز کاربر: 2720 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,151 کلمه

      به نام خدای بخشنده ام 

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام 

      چاقی ارثی است یا عادتی ؟

      خوب چون من بعد زایمان چاق شدم خودم هرگز به این باور نرسیده بودم که ممکنه چاقی ژنتیکی باشه تا اینکه بعد زایمان چاق شدم و حالا هر کی منو میدید هی میخواست راجع به من نظر بده وای چقدر شبیه عمه ات شدی 

      تو هم مثه عمه ات ژنتیکی چاقی

      ای وای انگار تو و  عمه ات مثل یه سیبی هستید که از وسط نصف شده چقدر شبیه هم هستید 

      وای خدای من یهو من بعد بیست وچند سال سن شبیه عمه ام شده بودم و مدام اطرافیان میخواستن به من تلقین کنن که الکی رژیم نگیر و تلاش نکن سرنوشتت مثل عمه چاقی و بیماریه آخه عمه خدابیامرزه من خیلی چاق بود و طفلک همش مریض بود و حالا من دچار اضطراب شده بودم همش به خودم میگفتم وای نه من خیلی جوونم بچه هام به من نیاز دارن واقعا من نمیخوام شبیه عمه جونیم باشم ،من با اینکه عاشق عمه جونم بودم ولی اصلا دلم نمیخواست همش بدلیل چاقی بیمار باشم گفتم نه من نباید اجازه بدم این آدمها افکار منفی وارد ذهنم کنن و هر وقت هر کس بهم میگفت وای چقدر شبیه عمه ات شدی اصلا اهمیت نمی‌دادم آخه استاد درست میگن ژنتیک تا قبل تولده و واقعا بعد تولد هر آدمی خودشه که سرنوشتش و می‌سازه و من اصلا ژنتیک و حرف و حدیث این دکترها رو قبول ندارم چه بسا بیماری های لاعلاجی که با درمان‌های ذهنی شفا گرفتن و چه بسا انسانهای سالمی که با چنتا حرف یه مثلا پزشک بدنشون شده قلک قرص و دوا و بیماری،ولی خیلی ها رو در اطرافم دیدم که همش چاقی یا ایرادات اندامشان و به ژنتیک نسبت دادن مثلا برادر زاده خودم به شدت لاغره و کلی سعی میکنه چاق بشه و همش میگه عمه کاش من ژنم به تو میرفت  و کمی چاق میشدم پس اگه چاقی ارثی بود الان باید زهرا هم چاق میشد یا مثلا یکی از خواهر شوهرام چاقه و همیشه میگه من چاقیم و از مامانم به ارث بردم در حالی که بقیه خواهر شوهرام یا حتی همسرم و برادرش متناسب هستند پس چاقی و لاغری هیچکدوم ژنتیکی نیست ،پس من فرمول‌های غلط به ذهنم نمیدم اگرم دیگران یه قلقلکی به ذهنم دادن که تو هم چاقی ات ژنتیکه الان با این آموزش قطع به یقین هستم که همچین چیزی نیست آخه تمام خواهر و برادرهای من متناسب هستن خود منم بعد زایمان بخاطر فرمول‌های اشتباه ذهنیم چاق شدم همون عمه ام هم تمام بچه های خودش متناسب هستن واقعا دیگه جایی برای بحث درباره ژنتیک توی ذهنم نمیمونه 

      به نظر من چاقی فقط عادتی هستش

       ما عادت کردیم به هر بهانه ای بخوریم

       عادت کردیم به دیگران اجازه بدیم راجع به ما نظر بدن که گاها این نظرات بسیار روی ذهن تاثیر مخربی داره

       ما عادت کردیم چاقیمون و به هر چیزی ربط بدیم بجز اشتباهات خودمون 

      ما عادت کردیم بگیم چاقی ما ارثیه 

      ما عادت کردیم بگیم چون تیروئید دارم چاقم

      ما عادت کردیم چاقیمون و گردن این و اون بندازیم 

      بیایید عادت کنیم مسئولیت اشتباهاتمون و بپذیریم بیایید نترسیم از روبرو شدن با واقعیت ما این بدن و خودمون برای خودمون ساختیم چه شبها و روزهایی که تا خرتناق خوردیم و لم دادیم و عذاب وجدان داشتیم چه لحظاتی که بخاطر خوردن شخصیت خودمون و له کردیم واقعا اگر دوربینی باشه و کارهای یه روز ما و رفتارمون با مواد غذایی و نشونمون بده قطعا از خودمون و رفتارمون متنفر میشیم آخ که خدا چه صبری داره هر روز ما رو میبینه که چطور وحشیانه انسانیت خودمون و بخاطر شکم نابود میکنیم و هی بهش غر میزنیم که تقصیر تویه ما چاقیم چرا فلانی و لاغر خلق کردی و بقیه هر چی میخوان میخورن بعد من همش تو حسرتم و کلی چرت و پرت میگیم اما نه خدا به ما ظلم نکرده چون اصلا خداوند ظالم نیست این خودمونیم که به خودمون و اطرافیانمون ظلم کردیم اونم بخاطر چی بخاطر یه لذت زودگذر واقعا اینقدر وحشیانه و سریع می‌بلعیم مواد غذایی و که تایمی نمی‌بره مصرفشون و تمام لذت‌های متناسب بودن بخاطر همین لذت زودگذر به نابودی کشیدیم یکی دیگه از فرمول‌های ذهن چاق من همین تند خوردن و با ولع خوردنه درسته الان به اندازه ذهن متناسبم میخورم ولی بازم از این رفتار تند خوردنم متنفرم و میخوام روی این رفتارم تمرکز کنم و اصلاحش کنم انشالله ،من معتقدم که هیچ وقت برای شروع دیر نیست در هر سنی که باشیم اهمیتی نداره سن فقط یه عدده ،به قول یکی از دوستان متناسبم در سایت ما روحمون و از خدا گرفتیم و مگه خداوند پیر شده بعد این همه قرن که جهان و آفریده که ما الان حس پیری داشته باشیم سن فقط تعداد گردش زمین به دور خورشیده پس در هر عددی باشیم فقط باید استارت بزنیم و شروع کنیم به یادگیری تناسب فکری اونوقته که تازه می‌فهمیم لذت بردن از جهان هستی یعنی چی ؟واقعا خوشحالم چاقم چون آدمهای لاغر هیچ وقت احساس زیبای موفقیت کاهش وزن و درک نکردن برای اونا جسمشون و لاغریشون عادیه و درکی از اینکه بعد چاقی متناسب میشی چه لذتی داره ندارن خوب من اگه چاق نبودم هیچ وقت به این مسیر هدایت نمیشدم درسته چاقی منو ناراحت میکنه ولی من چاقیم و پذیرفتم و قراره چاقیم به زودی بره و جای خودش و به تناسبم بده چون مسیر مسافرت تناسب فکریم خیلی توش بهم خوش میگذره حواسم به مقصد نیست و دارم گاماس گاماس جلو میرم شاید بعضی وقتها قدرت ذهن چاقم بیشتر از ذهن متناسبم بشه و لغزش کنم اما من پا پس نمیکشم چون ذهن متناسب من تازه داره رشد میکنه و چون کوچولوئه ممکنه بعضی وقتها بهانه بگیره بازیگوشی کنه ولی من یه کم دعواش میکنم و بعد باهاش حرف میزنم که دختر حرف گوش کنی باشه و دیگه شیطونی نکنه و اونم چون عاشق بزرگ شدنه دختر خوبیه و گوش میکنه و من و ذهن متناسبم با هم تلاش می‌کنیم تا به آرزوی بزرگ متناسب شدن برسیم امشب من یه لغزش ذهن چاق داشتم الان چند روزه به شدت هوس شیرینی خامه ای کردم و با ذهنم درگیر شده بودم و بهش میگفتم نه تا اینکه امشب گفتم چرا دارم با ذهنم میجنگم مواد غذایی که ترس ندارن به همسرم گفتم زحمت کشید و شیرینی گرفت اصلا فکر نمیکردم در مواجهه با شیرینی با ذهن چاقم رفتار کنم من لغزش کردم و به جای یه کوچولو رفع هوس حسابی از خجالت خودم در اومدم و ناراحت بودم که چرا وقتی هوس کردم همون موقع به اندازه کم نخوردم که الان با این ولع روبرو نشم دقیقا یاد مثال اون فایل استاد افتادم که گفتن به هنرجوشون گفتن  ای کاش میرفتی همون  قهوه و کیک ات که هوس کرده بودی و تو کافی شاپ میخوردی و من همینجا به خودم قول دادم  واقعا با ذهنم وارد جنگ نشم و محدودش نکنم در حد رفع هوس از حسرت خارجش کنم که اینجوری هول نشه به امید موفقیت‌های روز افزون همه‌ی دوستان متناسبم و درخواست بهترینها برای استادم الهی به امید تو  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/06 07:11
      مدت عضویت: 162 روز
      امتیاز کاربر: 6755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 289 کلمه

      سلام جواب سوالات را بدهم 

      • نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست؟ نه من با دیدن بعضی از خواهرها و یکی برادرم که متناسب هستند این نگرش را رد میکنم که چاقی ارثی است .
      • در گذشته چقدر درباره اینکه چاقی ارثی است شنیده اید یا درباره آن با دیگران صحبت کرده اید. خیلی در این مورد شنیده بودم و افراد نزدیک را دیده بودم و همه هم با اتفاق تایید می‌کردند که چاقی ما ارثی است و اگر یکی را می دیدند می گفتند این یا مریضه یا ژن آن به بعضی دیگر افراد طایفه رفته 
      • در گذشته چقدر تلاش کردید تا چاقی ارثی است را بهان و توجیه لاغر نشدن خود معرفی کنید. خیلی چون هر چه تلاش میکردیم برای لاغری بعد از مدتی دوباره برمیگشتیم خانه ی اول مثل بازی مار و پله که ما آن را نیش میزد 

      به نظر شما این نگرش چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است.خیلی چون اعتماد به نفس ما را ضعیف می‌کرد و یک مانع بسیار بزرگ برای لاغری است برای تلاش کردن بیهوده 

      اکنون که آگاهی صحیح درباره چاقی ارثی است یا عادتی دریافت کرده اید افرادی را پیدا کنید که در اعضای خانواده اش چاق هستند اما او لاغر است. این افراد خیلی هستند اگر دقت کنیم 

      درباره نگرش انسانها در رابطه با ارتباط دادن چاق بودن یا متناسب بودن افراد به ارث یا ژنتیک خانوادگی مثال پیدا کرده و شرح دهید.

      مثال خودم چون در خانواده ما هم افراد لاغر بودند و هم چاق ، چاقها را به خانواده پدری ، عمه ها و عموها و متناسب ها را به طایفه مادری خاله و دایی ها نسبت می دادند و چقدر لاغرها چیزی می خوردند و میگفتند ما هرگز چاق نمی شویم و واقعا هم چاق نمی شدند 😁😁😁😁

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/06 06:59
      مدت عضویت: 162 روز
      امتیاز کاربر: 6755 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 301 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی 

      چقدر دقیق در مورد این فرمول مهم صحبت می کنید . ما افراد چاق از دوران کودکی هم بارها از اطرافیان شنیده و دیده بودیم که چاقی ما یک امر طبیعی است و ارثی و ما اگر هر کاری بکنیم نمی توانیم لاغر بشویم  و هیچ سعی و تلاشی نمی‌کردیم و اگر هم انجام میشد بعد از چند ماه سرخوردگی بااین ذهنیت که چاقی ما ارثی است و ما نمی توانیم لاغر بشویم خودمان را قانع می کردیم و به خودمان می گفتیم ما اگر آب هم بخوریم چاق می شویم و چه باور اشتباهی بوده و همانطور که استاد گفتند باید ۲ کاررا انجام دهیم 

      ۱_شناسایی باور اشتباه ۲-چطور باور صحیح را جایگزین کنیم که با دیدن و دلایل محکم می توانیم این فرمول را تغییر بدهیم 

      استاد من دیشب در منزل پدری بودم و دوتا از عمه هایم آنجا بودند و همه چاق و متاسفانه با انواع بیماری دیابت،  چربی بالا، تیرویید،  دیسک کمر،  درد زانو،  گفتند چقدر لاغر شدی عمه دیابت تورا لاغر کرده و اگر قرص میخوری برو انسولین بزن تا راحتر همه چیز بخوری و متاسفانه این عاقبت کنار آمدن با چاقی است برایشان کمی توضیح دادم که چه کار میکنم  ولی آنها قبول ندارند و ارثی بودن را تایید می کنند من خدا را شاکرم که در جوانی متوجه شدم که چاقی من ارثی نیست و با متناسب شدن خیلی بیماری‌ها هم درمان می‌شود من دیروز آزمایشی را گرفتم دیدم چربی من صفر شده ، دیابت ناشتا من ۱۲۰ و دیابت بعد از صبحانه ۱۶۴ خیلی خوشحال شدم و از خداوند سپاسگزاری کردم و اطمینان دارم در آزمایش بعدی انشاالله تمام آزمایش من روی نرمال باشد . 

      بازم ممنون از شما استاد عزیز که همه ی فرمولها و موانع چاقی را شناسایی کردید و به ما آموزش می دهید ، بازم ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فهيمه
      1402/03/03 00:04
      مدت عضویت: 214 روز
      امتیاز کاربر: 6105 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 251 کلمه

      به نام خدای هدایتگرم

      سلام خدمت استاد عطار عزیز

      وقتی این فرمول های ذهنیم رو پیدا میکنم ،تمام وجودم ساکت میشه و فقط معذرت میخواهم از خودم 

      پشیمانم از اینکه چه فرصت هایی داشتم توی زندگیم و تبدیلشون کردم به تهدید

      چه ۲۴ ساعت هایی از زیاد خوردن ،دچار سنگینی و سردرد و فشار خون بالا شدم و فقط میخواستم اون روز بگذره و من خوب بشم 

      هر روز در حال درمان ذهنم هستم 

      دارم سعی میکنم در هر زمینه ای ذهنم رو پاکسازی کنم 

      من باورم اینه وقتی یک زمین کشاورزی ،دچار آفت میشه 

      اون آفت به تمام بخش ها سرایت کرده 

      شاید یک بخش هایی بیشتر از بقیه و شاید یک بخش هایی کمتر 

      حرفم اینه 

      وقتی من این همه فرمول غلط درباره تناسب اندام و سلامتی دارم 

      نمیتونم ادعا کنم ،بقیه ذهنم پر فرمول های درست درباره ثروت درباره روابط و دیگر ابعاد زندگی هست

      من دریافتم که تمام ذهنم رو باید شخم بزنم 

      باید همه باورهای قبلی رو تغییر بدم 

      این رو هم همون اول کار نفهمیدم 

      طول کشید تا تونستم این بخش دردناک رو بپذیرم 

      ولی مهم ترین بخشش همون پذیرش هست 

      همون وقت که پذیرفتم ،بلافاصله فهمیدم از قدرت من خارجه ترمیم این همه بخش آسیب دیده 

      به خدای درون پناه بردم و در هر لحظه برای هر بخش دارم ازش کمک میگیرم 

      بهش گفتم تو ضعف منو میبینی 

      تو دیدی من با خودم چه کردم

      تو که اربابی بیا دست این فقیر رو بگیر

      بیا شفا بده 

      بیا رنگ خوشبختی بپاش روی همه ناکامی ها

      به من هم‌قوت بده تا همراهت باشم 

      بپذیرم هر چی که میگی رو

      باهات همقدم بشم و اجازه بدم زمام امورم رو در دست بگیری

      یا حق

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب
      1402/02/25 22:15
      مدت عضویت: 238 روز
      امتیاز کاربر: 2940 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 157 کلمه

      سلام به استاد عزیزم 

      واقعا هرچی از ته دل شکرگزاری کنم کمه ک با این سایت آشنا شدم و این روزها ک دیگه همسرم زیاد بهم نمیگه چرا نمیری باشگاه چون رو بچه دار شدن تمرکز کرده بهتر از قبل میتونم شاهد این باشم ک 

      قطعا لاغری من فقط ب خاطر آشنایی با این سایت و پیدا کردن فرمول های لاغریه 

      چون روز به روز دارم باریک تر میشم و بیشتر از اوایل به این بدن هوشمند عشق میدم 

      واقعا لاغری با آدم حرف میزنه این باریک بودن چنان لذتی داره که وصف نشدنیه 

      با اینکه خیلی دلم برای هیجان و انرژی باشگاهم تنگ شده ولی نمیخوام برم ک لاغریمو به باشگاه ربط بدم فعلا ک نمیرم بعدم هرچی پیش آید خوش آید  

      الان بیشتر از قبل شاهد لاغری با ذهن هستم

      در مورد چاقی ارثی هم خانواده منم یعنی پدر مادرم ی چیزایی میگفتن ولی اون همه پر رنگ نبود

      بیشتر بحث سر تغذیه بود ک نخور چاق تر میشی و فلان  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا اسدزاده
      1402/01/25 20:47
      مدت عضویت: 196 روز
      امتیاز کاربر: 1081 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 327 کلمه

      با عرض سلام و آرزوی شادی و سلامتی برای استاد عزیز و همراهان گرامی

      گام امروز راجب باور غلط(چاقی من ارثی) ک واقعا حق با شماست استاد فک میکنم نود درصد افراد چاق این باورو دارن اگه پدرو مادر یا خانوادشون چاق باشن ک دیگه این باور براشون خیلی راحتتر پذیرفته میشه واگرم ک پدرومادر متناسب باشن میگردن ببینن عمه ای خاله ی دایی پیدا میکنن ک چاق باشن تا بتونن چاقیشونو ربط بدن ب ارثی بودن از عمه یا خاله و کار خودشونو راحت کنن

      خب من خودمو اینجا جدا کردم 😂😂 این موضوع برای خودمم صدق میکنه و یادمه از بچگی همه میگفتن شما هم از سمت پدر وهم مادر ارث دارین خودتم بکشی همینی و هروقت ک میگفتم چرا خواهرم چاق نیست پس این از کی ارث برده میگشتن یک نفر تو فامیل پیدا میکردن میگفتن ب اون کشیده وجوری این قضیه ی ارثی بودن و برای من محکم جاانداخته بودن ک کلا توی ذهنم هک شد و هیچ جوره ازبین نمی‌رفت ….همیشه میگفتم خب راست میگن چیری ک ژنتیکی و ارثی باشه هیچوقت قابل حل نیست…

      و این بی آگاهی والدین برای خوراندن این باورهای غلط فقط باعث ناامیدیو کم کردن اعتماد ب نفس شد و امیدوارم نسل جدید بخاطر آگاهی های بهتره والدینشون دچار این باورهای غلط نشن

      استاد من یجا شنیدم ک زمانی میشه گفت ارث یا ژنتیک ک قابل تغییر نباشه مثل رنگ چشم مثل رنگ پوست یا چهره …اما چاقی و لاغری چون قابل تعییره نمیشه گفت ارث ….مثلا تاحلا نشده بگن فلانی هرچی بزرگتر میشه رنگ چشمش سبز میشه اما وزن وسایز بدن مدام درحال تغییره و با عوامل بیرونی قایل تغییره 

      واقعا ب این موضوع پی بردم ک باور ارثی بودن خیلی خیلی اشتباهه و حس میکنم خیلی تونستم بااین موضوع کنار بیام اما مدام در تلاشم تا با دیدن اطرافیانم و سرچ کردن تو گوگول و همین فایل ها و کمک شما و راهنمایی شما بتونم کامل باور ارثی بودنو در ذهنم پاک کنم ….

      ب امید روزهای روشن و پاکی ذهن😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1401/12/13 20:18
      مدت عضویت: 213 روز
      امتیاز کاربر: 915 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 467 کلمه

      سلام

      ارثی بودن موضوعی هست که اگه باور کنیم هیچ وقت نمی تونیم باورهای غلط خودمون رو بپذیریم(خوشبختانه از زمانی که با این سایت آشنا شدم کلمه ارثی بودن رو  نمیپذیرم) بارها اطرافیانم رو با ارثی بودن از هم جدا میکردم. مثلا با نگاه به یک خانواده، با خودم می گفتم فرزندان به خانواده پدری یا مادری رفتن. اگه مادر چاق باشه و پدر متناسب باشه، هر کدوم از فرزندان که چاق باشن با خودم میگفتم به خانواده مادری رفتن. متاسفانه بسیاری از بیماری ها رو هم ما میگیم ارثی است. خانواده مادری من همه فشار خون دارن، از همین الان با خودم میگم امکان نداره این موضوع ارثی باشه و به من منتقل بشه. کلمه ارثی رو ما خودمون به زندگی وارد کردیم. خانواده عموی مادرم همه سرطان گرفتند و همه فوت کردن. یادمه زمانی که سن و سال کمی داشتم، مادربزرگم می گفت  پدرش سرطان داشت چند تا پسراش سرطان گرفتن حتما دختراش هم سرطان میگیرن(و این اتفاق افتاد و همه سرطان گرفتن و متاسفانه همه ی اعضای خانواده فوت کردن).احتمالا از همان دوران کودکی تک تک فرزندان باورهای غلط رو پذیرفتن .

      البته من اضافه وزنم رو در زمان کرونا بدست آوردم. همون زمان که مدام می گفتن با خونه موندن همه چاق میشن،من روز به روز به وزنم اضافه شد. البته با رژیم و ورزش به نیت لاغری ، اضافه وزنم بیشتر شد…!هر زمان رژیم می گرفتم سه کیلو کم میکردم در ۳ ماه ۶ کیلو اضافه می کردم…… ولی از زمانی که با سایت شما آشنا شدم حال روحیم خیلی خوب شده و روز به روز باورهای غلطم رو شناسایی می کنم و باورهای درست رو جایگزین می کنم …..

      در رابطه با بی میلی نسبت به خوراکی ، می تونم بگم از روز اول که فایل ها رو دیدم به طور ناخودآگاه نسبت به خوراکی های که دوست داشتم، بی میل شدم و دوست ندارم بخورم. حتی الان هم غذای داخل بشقابم رو به طور کامل نمی خورم. ولی قبلن هر چقدر داخل بشقاب بود رو میخوردم. ولی الان مقداری که باقی میمونه رو کنار میزارم و هر زمان گرسنه شدم، می خورم.

      از زمانی که با سایت شما آشنا شدم شاید اوایل به خاطر لاغری بود ولی الان برای خیلی موضوعاتی که مهم هستن هم استفاده می کنم. نگاهم به اطراف تغییر کرده و حال روحی و جسمی ام فوق العاده شده.

      از سال ۹۶ داروی مصرف می کردم. که با گذشت زمان متوجه شدم خیلی عوارض داره. بارها و بارها خواستم کنار بزارم. هر بار نمی تونستم ولی این بار و با حرفهای شما تونستم دارو رو کنار بزارم. هیچ وقت سمت دارو نمیرم. با اینکه دارو رو هنوز دارم حتی یه روز هم نخوردم. حدود ۳ هفته یا چند روز کمتر اصلا سمت دارو نرفتم…..

      فقط می تونم برای شما و خانواده عزیزتان دعا کنم و بهترین ها رو از خدا برای شما بخوام

      \"🙂\"/
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار صالحه
        1402/03/03 09:55
        مدت عضویت: 244 روز
        امتیاز کاربر: 29865 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 104 کلمه

        سلام فهیمه خان عریز 

        امیدادارم درسحت سلامت باشید اینن ظر لطف شمایی عریزهست ازابنکه نوشته من برای شما مفید بود خیلی خوشحال هستم 

        شما تمام سعی خود رو تواین بخش در برطرف کردن باورها اشتباه خودتون کنید که به من ثابث شده باروهای که من تواین قسمت برای خودم ازبین بردم یا کم رنکش کردم تودورام هم نتیجه بهتری تواین زمان کوتاه گرفتم به ما هم پشناهد میدم تواین بخش زمان بزارید باعث شد من با زمان کم چون فبول کامل داشتم سعی در برطرف کردنش کردم باعث شدوزنم همه کم بشه امید درام کمک کوچکی به شمایی عزیزکرده باشم 

        خدا پشت وپناهتون یاحق حق  نگه دارتون 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/10 10:23
      مدت عضویت: 244 روز
      امتیاز کاربر: 29865 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 601 کلمه

      سلام صبح بخیر به استاد مهربانی

      گام امروز موضوعی خوبی دار ارث

      از قدیم وقتی کلمه ارث مشنیدم .

      یاد زمین خونه معازه وسایلی که ازشخص فوت شده بود باقی مانده وبین افرادخانواده اون شخص در گذشته تقسیم می کردن .می افتادم.

      . چیزی به عنوان چاقی که از اون درگذشته باقی نبود که بین اعضای خانوداه تقسیم کنن.

      پس این کلمه من دراوردی ازکجا امده که افراد نامتناسب  به خودمان چسبودیم. که رفتارهایااشتباه خودمان افکار اشتباه وفرمول اشتباه چاقی روربط مییدم به ارثی خودمون باهش توجیح میکنیم.

      اره ارثی بله درسته چون من نمی توم .خودم با غذا خوردن اشتباه باروهای غلط چاق کردم نمی خوام به اشتباهم اعتراف کنم دلیل ومدرک درست میکنم

      .وفتی به اطرافیان دقت میکنم کاری که فیل ازورود به این سایت هرگز هرگز دقت نکرده بدم مینم چقدر افرادیدرخانوده پدری منکه چاقی خودم از اونها میدوستم افرادی هستن تا زمانی که یاد دارم این اقا ۵۳ کلیو وزنش بود بعد گذشت ۵۰ سال هنوز ۵۳نهایتن ۵۶ اخر وزنی بوده داشته حتی وفتی به باطری ترازویی منزلشون بقیه شک دا رن درست کار میکنه از این اقا استفاده میکنم اگه وزن این اقادرسته پس ترازو مشکل نداره. افراداین خانواده همه لاغر خوش فرم هستن وفت مادر خانوده اضافه وزن داره پسن نتجه میگیرم ارثی نیست اون میتونست از فرمو ل ارثی استفاده کنن برای چاقی خودشون.

      وحال اونم جز گروه ما بود چاقها

      فقط فقط ارث ووارث از نظر من مالی که از در گذشته مانده است همین.تمام.

      این فرمل اشتباه توبایگانی ذهن دخیره کردیم اگه زمان از رفتا اشتباه خودمان غذاب کشیدیم برای کمی فشار ناراحتی روحمون تسکین بدیم استفاده کنیم تا سر پوشی باشه برای اشتباهت خودمان تا وفتی کار خودمون قبول نکییم همین اش همین کاسه وفتی من قبول نکنم کارم اشتباه بوده حتی به اطراف خودم نظر نکردم همه پای ارث بی چاره خالی کردم 

      برای سر پوش گذاشتن به اضافه خوری  بد خوری  فکر وفرمول نادرست حالا بیچاره ارث اون چه کناهی کرده

      قبول کردن خطا شجاعت میخواد من انجامش دادم قبول کردم تو ۱۲ گام تعهد دادم از خودم امضا کرفتم پای تویاین مسیر گذاشتم به خودم گفتم این اخرین تیر تدکش باید موفق شی تو با این همه رژیم تو چند سال از راه نادرست بقدری به بدنت ضربه زدی پش خدا جوابگو نیستی خوت درست کن از باقی مونده عمرت به خوبی استفاده کنی 

      من دوباره متولد شدن تولد اگاهنه این تولد دوباره ازشما دارم

      تاریخ تولد دوبارم نوشتم شده یی دفتر گلفت هرروز مرور میکنم یاداشت میکنم روی خودم عملی میکنم تانتیحه بده فعلا حال هوایی دلم خوب خوب مثل جنگل شمال مه الوده تو فضایی درحتان درپرواز شادی این حس زیبا دارم فکرم به پرکاه در امده سبکی مغزم ازاین همه فشار رهاش دارم میکنم 

      اعترف میکنم حتی از فکری دیگه من غذاب مدادن دارم رها میشم حالا تا لاغریی اون به دست میارم 

      من فبلا دوست داشتم لاغربشم ولی حال عاشق لاغریی نبودم

      وفتی شما اویل وردم این کلمه به کار میبریید چرانمیدون حس نمیکردم من خودم عاشق گل گیاه باید دزک میکردفاصله است بین عاشقی ودوست داشتن خالا واقعا عاشق لاغریی شدم عاشقی خیلی خیلی فراتراز دوست داشتن از شما سپاسگزارم من ازخواب بیدار کردید همیشه تولددوباره حس حال خوب همه همه تواین ماه بدست رسید مثل یی سبد گل زیبا از یی دوست که توفراموش کرده بود شاید نه حتما تو غافل بودی اون خدایی مهربان بود تو داره نجات میده تو غاقل بودیخدایی بگ ازبنده ازهمه چیزش خبر داره خدایا ممنونتم به من لطف کردی همیشه درشرایط سخت کمک کردی سپاس یارب بنده در شریط سخت کمک کن ما به حال خود رهانکن  چون اگه کمک خدایی نباشه من خودم میگم بی چاره ام به موقع درزمان مناسب به فریادم رسیدی بازم همیشه هوایی همه بندگانتوداشته باش سپاس بیکران 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فهيمه
        1402/03/03 00:12
        مدت عضویت: 214 روز
        امتیاز کاربر: 6105 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 94 کلمه

        سلام صاحه جان

        چقدر کلید توی کامنت شماست

        گفتید ارث فقط همون چیزهای مقول هست و چیزی به نان چاقی در ارث وجود نداره 

        میتونم از این به عنوان یک باور قدرتمند کننده استفاده کنم و هر روز استفاده اش کنم 

        و چقدر خوب اشاره کردی به تفاوت بین دوست داشتن و عاشق بودن

        منم لاغری رو فقط دوست دارم و الان فهمیدم باید عاشقش باشم 

        فکر میکنم باید بیشتر ابعاد مفید لاغری رو برای خودم تکرار کنم تا عاشقش بشم 

        ممنونم از اینکه تغییرات و آنچه در ذهنت به واسطه این تغییرات میگذره رو با ما به اشتراک میزاری

        پرتوان باشی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/08 22:06
      مدت عضویت: 263 روز
      امتیاز کاربر: 9040 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 903 کلمه

      سلام و درود . 

      این باور رو منم داشتم . ماهم چاقی رو ژنتیکی میدونستیم 

       اونم از طرف مادر . مثلا خاله هام همه تپلن. دخترخاله هام پسرخاله هام کمی تپلن مامان یزرگم تپله خاله های مامانم و … کلا در خانواده مادری من اکثرا تپلن و همه می گفتن منم به خانواده ی مادریم رفتم که تپل شدم . 

      ولی اینجا من فهمیدم این فقط یه باوره که من با این باور میخوام از زیر بار مسئولیت لاغری شونه خالی کنم . 

      از نظر من لاغر شدن همیشه سخت بوده و برای فرار از اون من بارها و بارها دست به دامن عوامل بیرونی میشدم تا چاقی رو برای خودم نگه دارم . 

      اما این روزها فهمیدم لاغر شدن رو بلد نبودم و هر وقت که از لاغری حرف به میون می اومد اون روشهای سخت  تو ذهنم می اومد . مشکلاتش . نخوریهاش . دردش . محرومیتهاش و خلاصه تصویر ذهنی من از لاغری همیشه تلخ و رنج آور بود . 

      اما به لطف خدا من با لاغری با ذهن آشنا شدم و فهمیدم لاغری اون چیزی که من تصور می کردم نبود . فقط کافیه زبان بدنتو متوجه بشی و فرمولهای ذهنت رو تغییر بدی و بعد میبینی خیلی راحت با اجرای این فرمولها لاغر میشی . 

      زبان بدنم خیلی راحت فهمیده میشه . سیری نمیخوری وقتی گرسنه ای میخوری . این اصل فرموله حالا بنا به سلیقه میشه تغییراتی بهش داد . ولی اصل فرمول رفتاریزاینه ولی این فرمول رفتاری زمانی ادامه دار میشه که با  فرمولهای ذهنی مختلف همراه بشه  تا لاغر شدن به آسونی رخ بده . 

      خب حالا وقتی راه ساده ی لاغر شدن رو پیدا کردم دیگه هیچ بهانه ای برای چاق موندنم ندارم . خب چاقی برای من خیلی سخت بود ولی وقتی میخواستم لاغری رو انتخاب کنم و با کوهی از سختی مواجه میشدم خب طبیعیه که من چاقی رو انتخاب می کردم . 

      ولی لاغری با ذهن اون کوه رو برای من برداشت  و تبدیلش کرد به یه کار بسیار ساده . 

      گفت به حجم کاهش وزنت توجه نکن به تغییرات کوچیکی که هر روز داری در جهت لاغری انجام میدی توجه کن . این تغییرات کوچیک کم کم نتایج لاغری رو برات به بار می آرن . 

      پس من شروع کردم به توجه به تغییرات کوچیکم 

       امروز من مقداری برنج رو از ظرفم خالی کردم و نخوردم . 

      سالاد و ماست سر سفره بود من تمرین رها کردن  تنوع طلبی رو انجام دادم و مماست رو نخوردم . 

      من شکر پنیر نخوردم . 

      من قند با چایی نخوردم .

      من یه کاسه پر سمنو نخوردم . 

      خب این تغییراتی کوچک حال منو خوب می کنه و فهمیدم همین قدمهای کوچک منو به مرور متناسب میکنه . 

      اما در مورد ارثی بودن چاقی اینم مثل تمام باورهایی که اصافه وزن رو به گردن چیزی غیر از من میندازه باید رد بشه . تنها دلیل چاقیم خودم بودم . چون بلد نبودم و الان که دارم یاد میگیرم میبینم که هیچ عاملی نمیتونه جلو متناسب شدن منو بگیره مگر خودم . 

      وقتی من بپذیرم خودم بودم که نمیخواستم و دلیلشم تنها و تنها سخت بودن راههای لاغری بود و بلد نبودن مسیر اصلی که منم چون راحت طلب بودم نمیخواستم راههای سخت رو امتحان کنم پس خدا منو به یه راه راحت هدایت کرد و من با کمال میل قدم زدن در مسیر راحت لاغری با ذهن رو پذیرفتم . لاغری با ذهن سخت نیست . چون بر اساس نیاز من سنجیده میشه . نمیگه چی بخور چی نخور میگه خودت تصمیم بگیر و چیزی رو انتخاب کن که حالتو بد نکنه . نمیگه به خودت گرسنگی بده میگه خر وقت گرسنه شدی بخور . نمیگه فقط حق داری ۵ قاشق غذا بخوری میگه هر چی خواستی رو بخور فقط وقتی سیر شدی دست از غذا بکش اونم باز دلیل داره که حالت بد نشه که فشار پرخوری بهت نیاد . میگه هم کم خوری و

       هم پرخوری هر دو حالتو بد می کنند باید نیاز بدنتو پیدا کنی تا همیشه حالت خوب باشه . 

      خب حالا این همه دلیل برای حرکت در این مسیر جذاب دیگه دلیلی نداره چاقیم و گردن کسی بزارم . مسئولیتشو میپذیرم چون فهمیدم که خودم به خاطر راحتیش انتخابش کرده بودم و هر وقت راه راحتتر از چاقی بیاد پیش روم قطعا من اون رو انتخاب می کنم و اون راه راهی نیست جز لاغری با ذهن . 

      چاقی سخت بود . من با هزار تا فرمول ذهنی خودساخته مثل همین باورهای ارثی بودن ، اشتها داشتن ، بیمار بودن ، تیروئید داشتن ، فعالیت نداشتن و … اون رو نگه داشته بودم و حالا که راه شیرین لاغری رو پیدا کردم خب چرا  این راه رو انتخاب نکنم . 

      چرا چاقی رو رها نکنم در حالیکه تنها دلیل  نگهداشتن چاقیم خودم بودم و اونم به دلیل احساس راحتی بود که در مسیر چاقی می کردم اما اون مسیر چون برخلاف طبیعتم بود هرچقدرم با فرمولهای مختلف چربیها رو در بدنم زندانی کرده بودم ته دلم حالش خوب نبود . اون خودشو لایق چاقی نمیدونست و خدا منو از چنگ خودم نجات داد . و حالا این منم که چاقی رو رها می کنم و تمام عناصر متصل به اون رو هم رها میکنم از جمله همین باور . اتفاقا ژنتیک همه انسانها لاغریه چون  بزرگترین ژنتیک طبیعته  و طبیعت همه ی ما لاغریه . 

      من چاقی رو یاد گرفته بودم و بهش عادت کرده بودم . به فرمولهای نامتناسب کننده و رفتار نامتناسب کننده  عادت کرده بودم و حالا که دارم  فرمولها و عاداتم رو تغییر میدم پس قطعا من به طبیعت و ژنتیک اصلی خودم که لاغریه برمیگردم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/11/04 00:00
      مدت عضویت: 303 روز
      امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 392 کلمه

      به نام خالق هدایتگر سلام استاد شما در این فایل از باور اشتباه چاقی ارثی در خودتون که تاثیر گذار تر بود در چاقی تون گفتید و این که با حذف کرنش نتایج عالی گرفتید پس به یاری خدا تصمیم گرفتم از بین تمام باورهای چاقی که دارم روی این باور که وقتی لاغر میشم ضعیف میشم کار کنم جاش بدم به این باور که بدن من هر روز داره رشد میکنه به خصوص از وقتی که داره رها میشه از دست چربی های اضافه باید به خودم یادآور کنم همان طور که زمین در جهت بهبود گسترش پیدا میکنه جسم من هم سالم تر میشه رب بر همه چیز مسلط و او اصلاح کننده امور هست . خودش پر میکنه جا خالی هارو کافی من ذهنم خالی کنم از باور های اشتباه و به خودش ایمان بیارم جوری درست میکنه که من نمی‌فهمم چی شد که همه چی درست شد آنقدر عالی یارب میخواهم به خودت ایمان بیارم و بسپارم به خودت همه چی رو من هر روز با با خودم تکرار میکنم یگانگی و عزیز و اصلاح گر بودنت رو این که به من نزدیکی و اجابت میکنی درخواست من و تو هم مابقی کارها رو انجام میدی تنها نتیجه ای که الان میخواهم بگیرم آرامش خاطر و آسودگی خیال که سالم میمونم مریم تو به حرف بدنت گوش میکنی پس به اندازه غذا میخوری این بدنت قوی ربی که این جسم از يک نطفه ایجاد کرد و آنقدر دقیق عملکردش بهش گفته و انجام میده پس راه درست رفتن کار اصلی و طبیعی این جسم اگه درست کارمیکنم به خاطر باورهای اشتباه تو اون باورها رو بردار ببین چقدر عالی کار میکنه تو در این مسیر استمرار به خرج بده برای جای گزین کردن باورهای قدرتمند ببین چه تغییر و تحولی که در این جسم ایجاد میشه و به عملکرد طبیعی خودش برمیگرده که متحیر میشی . وقتی فرمول غلط دادی به این شکل بر خلاف شکل طبیعیش دراومده پس انجام کار طبیعیش خیلی راحت تر چون در پیش فرضش هست . یک باور قوی که به لطف ربم دریافت کردم این جسم انرژی و من به خاطر باورهام یا گفت و گوهام این انرژی به این شکل درآوردم تغییر حالت داده پس من کافی تنها عوض کنم کد هارو و استمرار داشته باشم در بازگو کردن کد ها به خودم تا این انرژی به حالت طبیعی خودش برگرده .

      یا حق .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1401/10/23 15:58
      مدت عضویت: 319 روز
      امتیاز کاربر: 4290 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

                   “به نام خداوند یاری رسان و مهربان”

      با سلام و درود؛

      گام بیستم : چاقی ارثی است یا عادتی ؟

      امروز جمعه ۲۲ دی ۱۴۰۱ به یاری خدا توانستم گام بیستم را بر دارم.به احتمال زیاد ، بسیاری از افراد چاق ،بعد از تلاش های فراوان برای لاغر شدن از طریق روش های مختلف و شکست خوردن از آن روش ها از دوستان،اطرافیان و خانواده ی خود این جمله را شنیده اند که تو هر کاری کنی لاغر نمی شوی چون چاقی تو ارثی است و این جمله چقدر نا امید کننده است و به یک فرمول قوی ذهنی در افراد چاق تبدیل می شود که همین می تواند مانع بزرگی در راه لاغر شدن آنها باشد.من نیز گاه گداری این جمله را از اطرافیانم شنیده ام و خودم با دیدن افراد خانواده و فامیل نزدیک در آن دوران به این نتیجه می رسیدم که یکی از عوامل مهم چاقی من ارثی بودن آن است.اما الان که به این موضوع دقت می کنم و خوب فکر می کنم ما انسان ها چیزهای مانند رنگ پوست،رنگ چشم،نوع مو،حالت و فرم صورت و چیزهایی مانند این ها را می توانیم از والدین یا نسل های قبل از خود به ارث ببریم اما وضعیت جسمانی ما در اثر رفتار ها و عادت ها ی بد ما به وجود می آید و ارث و ژنتیک هیچ تاثیری در چاقی و لاغری ما ندارند بلکه نوع رفتار و واکنش ما در برابر انواع مواد غذایی در طول سال ها زندگی چاقی یا لاغری را برای ما به ارمغان می آورد و این کاملا در اختیار و کنترل خود ماست پس ما می توانیم با باورهای ذهنی صحیح و درست جسمی کاملا لاغر و متناسب برای خود بسازیم و این امر کاملا امکان پذیر است و ما به راحتی می توانیم فرمول های ذهنی جدید و لاغر کننده برای خود بازگذاری کنیم و پس از آن جسم ما هم با آن هم سو می شود.لاغر شدن راحت ترین و آسان ترین کار دنیاست.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 183 کلمه

      با سلام و دورود

      قانون زندگی قانون باورهاست . شما به هر چیزی که باور داشته باشید در زندگی شما پدیدار خواهد شد و آنچه که باورهای شما را شکل میدهد اظلاعاتی است که شما وارد ذهن خود میکنید و آن را به عنوان واقعیت می پذیرید . این باورها تعیین کننده نوع فرمول های ذهنی شما هستند و بر اساس آنچه تاکنون یاد گرفتم فرمول ها هم به  جسم من شکل میدهند . 

      .

      نکته مهم که باید توجه کنیم اینکه هر آنچه ارثی باشد تا قبل از تولد خود را نشان میدهد و اگر بعد از تولد شاهد تغییری هستیم ناشی از عادت است و بس.

      باور به ارثی بودن چاقی این ذهنیت در شما ایجاد میکند که چاق شدن شما طبیعی است و این تفکر مسولیت مچاقی را از شما سلب می کند و این فکر را در شما ایجاد میکند که من کنترلی بر چاق شدن خود ندارم  چه بهانه ای بهتر از این برای توجیه و ندیدن رفتار ها و عادات غلط خودمان.

      چاقی من به علت عادت ها و رفتارهای اشتباه من است .

      مسولیت چاقی من بر عهده خود من است .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/05/02 18:35
      مدت عضویت: 1221 روز
      امتیاز کاربر: 5422 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      به نام خدا

      درهمسایگی ما هم خانواده ای بود که پدرخانواده لاغر ومادر کمی اضافه وزن ولی یک فرزند اضافه وزن بسیاربالا و مابقی برادرها لاغربودن .

      علیرغم اینکه این برادر همش کارش روی تراکتور وزمین کشاورزی بود اما بسیار چاق بود واین نشون میده که چاقی عادتی هست . 

      یا دریک خانواده ای پدرچاق ومادر هم چاق ولی فرزندان متناسب بودن واین هم نشون میده چاق شدن عادتی هست .

      ومن هم از وقتی یه کم بزرگتر شدم و خودم روشناختم متوجه شدم خیلی شبیه پدرم هست چون یه روز که عکس جوانی پدرم رو بادقت نگاه کردم متوجه شدم چقدرمن شبیه اش هستم و اون اون موقع متناسب بود و گاها میشد که جایی میرفتم که آشنایی بسیاردور باهم داشتند ومدتی منو ندیده بودن میگقتن تو دختر فلانی هستی . و من میگفتم آره . میگفتن ازچشم وابروت مشخصه .

      یا آرایشگاه میرفتم بهم میگفتن چقدر موهات لخته ویا ابروهات پرپشته ومن میگفتم شبیه پدرم هستم وبه پدرم رفتم .

      اونجا بود که احساس میکنم رفته رفته  سرعت چاقی من شدت گرفت و حتی رفتارهای پدرم روهم گرفته بودم اینکه تندتند غذا میخوردم . تو کارها فرزبودم وسرعتی . 

      ومادرم میگفت شبیه عمه هات هستی اونها یه دقیقه نمیتونن گشنگی روتحمل کن و خدا نکنه شکمشون یه کم نصفه بشه آدم رو میخورن .

      البته مادرم هم یواش یواش شکم آورد .

      از اون روزها که میگذره وبادلایل زیاد به خودم اثبات کردم که دلیلی نداره من چون فرم چشم وابروم شبیه پدرمه چاقیم شبیه اون باشه .

      الان یه خواهرم وبرادرم اصلا شبیه نه پدرومادرم هستن نه کل فامیل پدری ومادری . پس شبیه کی هستن . از کره مریخ اومدن . اونجا بود متوجه شدم ژنتیک هم درقیافه اثر نداره .

      یا یه عموم یه دختر وپسر داره هردو چشم آبی ولی مدل چشم وابرو و رنگ مو وابروشان باهم کاملا فرق داره تازه شبیه عموم وزنموم هم نیستن وازاین قبیل مثال .

      من چاقی رو یادگرفتم و باهاش زندگی کردم ‌وکم کم رفتارهای چاقی و بعد عادتهای چاقی درمن شکل گرفت .

      اکه چاقی ارثی بود چرا استاد وکلی دوستان شگفت انگیز متناسب شدن . 

      چرا کلی ازبچه هاعلیرغم داشتن پدرومادر چاق متناسبن .

      وزمانی که این باور شکسته شد روند لاغرشدن منم سرعت گرفت وهر روزه بازم حواسم هست کلی نمونه پیدا کنم وبراش باورپذیرترش کنم واین مسیر همچنان ادامه دارد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/04/08 16:27
      مدت عضویت: 962 روز
      امتیاز کاربر: 6553 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 415 کلمه

      بنام خدا .چاقی ارثی است یا عادتی 

      من برای چاقی خودم دلایل دیگه داشتم اما ارثی بودن در افراد را زیاد می دیدم و می شنیدم و باور کرده بودم چون به قول استاد همه ی خانواد آن فرد چاق بودن فرقی نداشت که خود من به علت ارثی چاقم یا دلایل دیگه چون باور کرده بودم که ارث خیلی دخیل هست در تمام جنبه های زندگی و اینم یک مانع بود چون من چیزهای دیگه را باور کرده بودم اصل هم باوره که ما هر چیزی را باور کنیم برای چاقی یک مانع میشه برای ما که ما باید هر مانعی را با استفاده از فرمول صحیح آن از سر راه برداریم کار ساده ای نیست مثلا من خودم علت چاقی را مواد غذایی می‌دانستم هیچ حواسم نبود که به اطرافیان خودم مثلا خواهرم نگاه کنم که سر یا سفره من چاق،بودم اون متناسب علت دیگه را بارداری میدونستم که باز هم خواهرم بعد بارداری کاملا متناسب اما من دارای اضافه وزن و چند مورد دیگه به همین منوال چون نمیدونستم علت ذهنه منه و الان با اموزشهای لاغ ی با ذهن متوجه این فرمول ها شدم و خدا را شکر تا حدود زیادی راضی هستم اینو اینجا تمام میکنم و از اتفاقی که امروز برام افتاد یه کمی صحبت کنم .

      امروز دوستی که خودش منو با فایلهای رایگان لاغ ی با ذهن آشنا کرد بهم زنگ زد بعد کلی حرف گفت که من تمام کارهای پزشکی را انجام دادم میخوام برم عمل معده انجام بدم بهش گفتم پشیمان میشی بیا برو تو سایت گفت نمیتونم وقت ندارم نمیتونم ریسک کنم و خلاصه از جایی که من او،را می‌شناسم آدم مصممی هست حرف خودشه اسرار نکردم بعد به من گفت فلانی یکم چاق شدی گفتم من گفت آره من یکم توضیح دادم که نه این طور نیست اینا اون به من پیشنهاد عمل معده را داد گفتم عمرن من این کار را کنم خلاصه این مکلمه تمام شد بعد من با خودم گفتم نباید بهش توضیح میدادم هیچ دلیلی نداشت فرض کنیم که اون راست میگه و من چاقتر شدم اشکالی نداره مسیرم درسته دارم با آرامش و لذت ادامه میدم البته اصلا تحت تاثیر حرفش قرار نگرفتم اما محض احتیاط سریع رفتم و فایل قسمت چهارم ۱۳ گام تا ۱۳ بدر را گوش کردم که استاد در این رابطه واقعا عالی توضیح میده البته من چند باره این اتفاق برام می افته ولی اعتنا نمیکنم چون باور کردم لاغری فقط ،فقط از طریق ذهن امکان پذیره و من از این طریق ادامه میدم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5851 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 31 کلمه

        سلام و درود
        مدال طلایی برای بخش آخر نوشته ات داده شد که متوجه سدی حتی نباید در پاسخ به جمله «چاق شدی» توضیح می دادی
        هرگز نباید در اینباره توضیح داد

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/22 17:07
      مدت عضویت: 1432 روز
      امتیاز کاربر: 16891 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,896 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد عطار روشن  گرامی  و دوستان هم مسیرم 

      چقدر عنوان این فایل رو دوست داشتم . کلی حرفها رو در ذهنم برام مرور می‌کنه چون من کسی بودم که درگذشته خودم رو مغلوب چاقی میدونستم و بارها میگفتم دیگه من هم اینطور خلق شدم که باید همیشه برای لاغری بجنگم و به سختی به دستش بیارم و به راحتی از دستش بدم و بارها میگفتم بدن  من با متناسب ها فرق داره  من هر چی بخورم زود چاق میشم اما اونها اینطور نیستن هر چی بخوان میتونن به راحتی بخورن و یا اینکه بارها میگفتم من چون اشتهای زیادی دارم  و یا چون دو  بارداری داشتم و زایمان داشتم و یا . چون تحرکی ندارم چون رژیم غذایی ندارم و ….. من چاق هستم و  همیشه در کنار تمام این دلیلهام مقصر اصلی  چاقی خودم رو اشتها م  می‌دانستم و بارها و بارها اون دلیلهام  رو مرور میکردم و میگفتم دلیل اصلی چاقی  من اشتهای من هست  و همیشه میگفتم  خوش به حال اون افرادی که خیلی اشتها برای خوردن ندارن و همیشه میگن من سیر هستم در حالی که همیشه من خودم گرسنه بودم و  از غذا خوردنم زجر میکشیدم وبا عذاب وجدان و ناراحتی غذا می‌خوردم و یا این اواخر به گفته ی پزشکانم  مصرف دو دارو  رو هم که باید مصرف میکردم  عامل  چاقی بیشتر در خودم می‌دیدم و دیگه  هر  چه دلیل داشتم برای چاقی با این دو تا دیگه دلیل‌هام  و یا همون تو جیه هاتم  برای چاقی خیلی بیشتر شده بود و من روز به روز ترسم و نگرانیم از چاقیم بیشتر میشد و اما پر خوری هام هم بیشتر میشد و ازطرفی   هم میخواستم بیشتر برای ازدست دادن چاقی تلاش کنم و تلاشهام بیشتر شد اما من روز به روز چاقتر میشدم و به لاغرها با حسرت بیشتری  نگاه میکردم که خوش به حالشون چرا  من اشتها دارم اما اونها ندارن  ؟؟؟؟

        اما از  وقتی  که وارد این مسیر شدم واقعا نمی‌دونم اون اشتهایی که همیشه از اون حرف میزدم و اون رو مقصر صد در صد چاقیم میدونستم الان کجا رفته و واقعا چرا دیگه ندارمش؟؟؟.  من در گذشته همیشه کلی غذاهای کم کالری و سبک و پخته که واقعا دوستشون نداشتم  و یا شایدم بد مزه  و  میوه و سالاد در خونه داشتم که اگر گرسنم شد از اونها بخورم و سراغ هیچ چیز دیگه نرم چون بارها گفته بودم من اشتهای زیادی دارم و باید با این چیزها کنترلش کنم و چون یک دفعه بعد از ازدواجم چاق شده بودم هیچ دلیل خاصی که بگم چاقیم  ارثی  هست برای چاقی خودم نداشتم اما چون خواهرم رو هم دیده بودم بعد از ازدواج چاق شده بود میگفتم این در خانواده ی ما رایج هست و طبیعی که بعد از ازدواج  چاق بشم و تنها دلیل این همه رفتارهای پرخوری خودم رو و چاقی خودم رو  بعد ازازدواجم ربط  به اشتهای زیاد خودم میدادم و حتی من که شیرینی خور نبودم این اواخر بعد از بارداری دومم بازم به خاطر باورهای نادرستم شیرینی خور هم شده بودم و  زمانی که رژیم بودم بعد از بارداری دومم برای اینکه این حسم رو هم کنترل کنم و اینقدر شیرینی و کیک و بیسکوییت نخورم کلی خرما تهبیه میکردم که هر وقت هوس  شیرینی  میکردم کلی  میخوردم  و بعدش میگفتم بهتر ازاین هست که شیرینی قنادی و … بخورم  بزار خرما بخورم که کمتر چاق بشم و شاید روزی ده عدد خرما  می‌خوردم و حتی بیشتر اوقات خرما میخورم و اما  کلی هم بیسکوییت و کیک بعدش می‌خوردم یعنی اول خرما بعدش اگر جایی میرفتم و یا بچه ها م کیک و شیرینی میخریدن من هم کلی باهاشون می‌خوردم یا اینکه من عاشق کلوچه های سنتی شهرم دزفول بودمم اما به خاطر محدودیت رژیم سعی میکردم نخرم که نخورم اما یادم میاد یه جاهایی کم میوردم و به همسرم میگفتم بخر و من ازشب تاصبخ یادم میاد تمام اونها رو که نمی‌دونم یک کیلو یا کمی بیشتر بود  به تنهایی می‌خوردم و اما بعدش ناراحت میشدم میگفتم دیگه نمی‌خورم فقط این یه بار و از فردا دوباره رژیم رو شروع میکنم  ودقیقا یادم میاد با چیبس و  پفک هم همینطور رفتار میکردم نمیخریدم که نخورم اما بلاخره در یه زمانی که واقعا هوس میکردم کلی میخریدم و همه رو به تنهایی همون لحظه می‌خوردم و بعدش م هم کلی ناراحتی و عذاب وجدان اما میگفتم این هم استراحتی بود از فردا دوباره شروع میکنم و در فست فودی ها هم همینطور و… اما هیچوقت خواهر متناسب من اینطور رفتار نمی‌کرد همیشه بسیار کم و خیلی کم ازچیزی که خیلی خوشش میومد میخورد یعنی اون وقت که  خوراکی برمیداشت واقعا اون خوراکی رو دوست داشت و گرسنه بود که میخورد اما اگر از خوراکی خوشش  نمیومد محال ممکن بود که بخوره خیلی راحت می‌گفت بدمزه هست و نمی‌خورد و من همیشه تعجب میکردم چرا ایشون غذا نمیخوره ؟؟؟؟

        یعنی می‌خوام بگم در اون زمانهای قبل همه چیزخوار شده بودم کلی  عادت نادرست پیدا کرده بودم واقعا پرخوری میکردم و تمام اون رفتارهام رو هم ربط میدادم به اشتهای زیادم .اما از وقتی وارد این مسیر شدم اصلا دگر گون شدم اصلا انگار من یه فروغ دیگه شدم میتونم به جرات بگم من بیشتر اوقات روز رو سیر هستم و دوست ندارم چیزی وارد جسمم کنم اتفاقا همین دیشب بازم برام یاد آوری شد که اضافه وزن من در گذشته به خاطر عادتهای نادرستم بود چون دیشب مهمان داشتم و  همسر من کلی میوه های نرم و خوشمزه ی تابستانه خریده بود مثل زرد آلو و هلو و آلو و… و من داشتم اونها رو میشستم و یادم اومد در گذشته در همچین فصلهایی در همچین مواقعی  که همینطور داشتم میوه  میشستم اول  کلی از هر مدل‌  میوه همانطور سرپایی حین شستن باید خودم به تنهایی  می‌خوردم و بارها میگفتم دیگه میوه که مجازم و یا اینکه میگفتم چیکار کنم گرسنه هستم با میوه خودم رو سیر کنم بهتر هست  تا با چیز دیگه و یا اینکه به محض  خریدن  زردآلو نرم و شیرین توسط همسرم   من کلی از  اونها  رو جدای اینکه خالی میخوردم خیلی هاشون رو هم   با پنیر باید می‌خوردم  چون میگفتم دوست دارم و خوشمزه هست  و همیشه خواهرم و دوستام میگفتن اصلا دلیل چاقی تو همین زیاد میوه خوردن هست چون می‌دونی میوه هم چاق می‌کنه و ..‌..اما دیشب که  من داشتم اون میوه ها  رو به اون نرمی و خوش‌رنگی که من بسیار دوستشون داشتم میشستم حتی  هوس خوردن یکیشون رو هم نداشتم  و خیلی راحت  گفتم هر وقت مهمانها اومدن یا اگر هر وقت  هوس کردم من میخورم اونها رو داخل سبد گذاشتم و رفتم وخودم بعدا فکرش رو کردم باورم نمیشد اینقدر راحت رفتارم تغییر کرده ؟؟؟ و من به  دنبال الکی خوردن و پر خوری نیستم و اگر سیر باشم دوست ندارم هیچ مواد خوراکی به دور از تعریفهای بقیه که میگن  کم کالری و یا مقوی و یا …. هست بخورم مثل  همین دیشب موقع شستن میوه ها نخوردم اما همزمان با مهمانهام  که اومدن هوس کردم و سه عدد زرد آلو   خوردم و این برای من فوق العاده هست .

      اصلا مدتها هست دلم میخواد میوه رو در زمان گرسنگی بخورم نه سیری و منتظرم که در طول روز درست و حسابی گرسنه بشم که میوه بخورم و هنوز انگار اتفاق نیفتاده .

      ،پس من خیلی  محکم میگم چاقی من ربطی به اشتهای من نداره من باورهای غلطی داشتم که باعث پرخوری من شده بودو چون مدتها هست در سایتم با جایگزین کردن باورهای  صحیح دیگه اون اشتها در وجود من نیست باورهای صحیحی، دارم مثل اینکه :

      من خودم مسول چاقی. خودم هستم 

      اشتها در بدن من نبست و اصلا من عضوی به این نام ندارم .

      اشتها در ذهن من لونه داره 

      من به جای اینکه بگم اشتها دارم باید بگم حق انتخاب دارم 

      این انتخاب‌های  من هست که من روچاق یا لاغر می‌کنه 

      و من بارها میگم هیچ کس  به زور من رو وادار به خوردن نمیکنه این من هستم که باعث چاقی خودم میشم .

      و از وقتیکه من دارم باورهای درست رو جایگزین باورهای اشتباه میکنم دیگه هر گز ازاون رفتارهای اشتباه گذشته در خوردنم نمی‌بینم اصلا انگار اونها رفتن اصلا انگار من یه آدم دیگه شدم تا حدی که همون خواهر متناسب من و تمام اطرافیانم  از این همه تغییرات من تعجب کردن که چرا من غذا نمی‌خورم و یا اینکه همیشه میگم سیر هستم ولی خودم هم دقیق نمی‌دونم چی شد ولی می‌دونم به خاطر کار کردن روی ذهنم هست بلاخره من حدود سه‌  ساله که در سایتم و دارم جدی وقت میزارم و مو به موی حرفهای استاد رو گوش میدم و تایید میکنم و باور دارم و مثال میارم پس این همه تغییرات نتیجه ی  طبیعی. استمرارهای من هست و اگر غیر از این رفتار کنم غیر طبیعی هست و این جسم جدید من حق من هست و حتی انتظارم این هست که یک جسم  متناسب تر هم به زودی پیدا کنم و لذت بیشتری از خودم ببرم چون میبینم که رفتارهای غذایی خودم در حد خواهر زاده ی سه ساله ی خودم شده با چند قاشق در ظهر و شاید چند قاشق کمتر در شب سیر هستم شایدم گاهی اوقات با یک وعده تا یک روز سیر باشم عین دختر متناسبم و یا خواهرم متناسبم غذا میخورم شایدم گاهی اوقات رفتار های من صحیح تر از ایشون باشه (شایدم یه وقت هایی خطاهایی داشته باشم و یا هنوز   شجاعت در خوردن بعضی از مواد خوراکی در من کمتر از ایشون باشه اما تعدادشون بسیار کم هستن ) و من از درون احساس متناسب بودن شدیدی میکنم جدیدا خیلی از  خوراکی‌هایی که با نون در گذشته می‌خوردم دوست دارم به تنهایی خالی بخورم خیلی کم نون برمیدارم  خیلی زود سیر میشم  خیلی دیر گرسنه میشم تسلطم بر خودم در مقابل مواد غذایی عالی شده و انصافا نمی‌دونم  چی بگم  همبن هفته ی پیش در مسافرت  من هیچ وقت اینقدر گرسنه نبودم که یک غذا برای خودم به تنهایی سفارش بدم با دخترم چند لقمه می‌خوردم تازه مابقی  غذامون  رو هم می‌آوردیم با خودمون خونه و من اصلا سعی نداشتم چون پولش رو دادم و یا چون خوشمزه هست و یا چون درمسافرتم و … همش رو بخورم در حالیکه می‌دیدم همسرم یک عدد تنها برای خودش سفارش  میداد و همون رو هم به زور میخورد و اما  من نمیتونستم و یا در خیلی جاهای دیگه  همینطور هست من کاری به اطرافیانم ندارم و فقط به اندازه نیازم ازهر خوراکی میخورم .

      پس بازم میگم اضافه وزن من در گذشته 

      به خاطر داروی کم کاری تیرویید نبود 

      به خاطر داروی هورمونی نبود 

      به خاطر ازدواج نبود 

      به خاطر بارداری و  زایمان نبود 

      به خاطر بی تحرکی نبود 

      به خاطر مواد غذایی نبود 

      به خاطر اشتهام نبود 

      به خاطر هیچ چیز دیگه نبود 

      فقط به خاطر عادتها و رفتارها و باورهای نادرست خودم بود چون من دیده بودم و مثال هم دیده بودم واقعا باورم شده بود که من باید بعد از ازدواج و بارداری چاق بشم  چون حرف پزشک های خودم رو قبول داشتم برام طبیعی بود بعد از خوردن دارو چاق بشم .

      اما همین دیشب موقع شستن میوه ها بارها به خودم گفتم ببین از وقتی دارم روی خودم کار میکنم چقدر نتایج و رفتارهای  من فرق کرده  که من این همه میوه های عالی  که در گذشته دوست داشتم بشورم اما لب نزدم  پس میبینم اختلاف باورهای من  در گذشته و حالا چقدر نتایج جدیدی برام به وجود آورده پس بازم یکی یکی می‌خوام باورهای اشتباهم رو شناسایی کنم تا بازم جسم زیباتری داشته باشم . من اون جسم رویایی خودم رو خلق خواهم کرد  من خالق زندگی و جسم خودم خواهم بود .

      من توانمندم 

      من ارزشمندم 

      من لایقم 

      من خالقم 

      پس به تمام رویاهای خودم میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 53 کلمه

      به نام خدای مهربان
      سلام به استاد عزیزو دوستانکه در مسیر لاغری با ذهن هستن
      سالها به من گفتن مشکل چاقی تو ارثی هست ولی من کلمه جایگزین این هست من لاغر هستم و درمسیر تناسب پیش میرم و تمام باور های غلط رو دور میریزم و به لاغری و تناسب فکر میکنم 🌻🍀🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/03/01 21:32
      مدت عضویت: 1221 روز
      امتیاز کاربر: 5422 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 229 کلمه

      سلام

      با اینکه من روند چاقیم از یه سن خاصی اوج گرفت ولی منم به شدت مورد تهاجم این باورغلط قرارگرفتم که تو شبیه عمه ات هستی قدبلند وهیکلی .

      الان پیش خودم فکرمیکنم میگم چطور من تا قبل از اون سن شبیه عمه نبودم وبعد اون سن شدم . چرا من ساده لوحانه همه چی رو باور کردم .

      آنقدر این جمله رو بهم گفتن که بااینکه عمه ام عینکی بود ومن عینکی نبودم بعد چند سال منم عینکی شدم . 

      کافی بودیه حرکت اشتباهی ازم سربزنه مثلا پام بخوره به میز . انگارمیخاستن مچ بگیرن سریع میگفتن شبیه عمه ات هستی اونهم اینجوریه وجلوی چشمش رو نمیبینه .

      الان که بهشون  میگم کلن منکر میشن .

      حالا بااینهمه دلایل محکمشون من چقدر بایستی تلاش میکردم تا این باور رومنتفی کنم .

      اومدم بررسی کردم تو خونه عمه ام دوتا بچه هاش کوتاه قد هستن ومتناسب ویکی بچه اش لاغرهست .

      چرا بچه هاش شبیه اش نیستن و من ژنتیکم شبیه اونهاست .

      وقتی این روبارها وبارها گفتم کم کم روند لاغریم سرعت گرفت .واین باور قدیمیم تخریب شد و آرامش یافتم .

      من چاق شدن رو آموختم بعدش بایستی باتمرین وتکرار لاغرشدن رو بیاموزم . 

      وقتی اوایل دوره تصاویر استاد ودوستان شگفت انگیز رو میدیدم که تونستن به رویای متناسب شدنشون برسن برام پذیرش اینکه چاقی ارثی نیست و آموختنی هست ومن آموختمش راحت شد و مانع ذهنی که داشتم شکسته شد و درمسیر متناسب شدن قرار گرفتم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1401/01/16 22:36
      مدت عضویت: 1011 روز
      امتیاز کاربر: 10153 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,175 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد 

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋

      سلام و درود دوستان کلاس لاغری با ذهن 

      چاقی من ارثی است یا عادتی ؟

      فرمول ذهنی چاقی من ارثی است در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند بسیار قدرتمند است که هم می تواند مانع لاغری شود و هم باعث چاقی بیشتر!..

      از کودکی بارها شنیدم و دیدم که مادرم چاقی خودش را ارثی از خانواده اش می دانست هر چند که من تا سن ده سالگی بسیار متناسب بودم و پدرم و خانواده پدری ام هم متناسب بودند ولی تمام توجه من به تلاشهای مادرم برای لاغری بود و سرانجام اضافه وزن برگشته ایشون و دلیلی که فایده ای ندارد چون چاقی ما ارثی است خاله و دایی و مادربزرگ و پدربزرگ هم چاق بودند وزمانیکه دورهم جمع می شدیم بیشتر صحبت رژیم و ارث و غیره می شد و تا جائیکه بارها در ذهنم تأیید می شد که مثلا بازوهای این خانواده همه چاق هست یعنی در مورد اندام هم این ارث و ژنتیک دخیل بود الآن با خودم می گویم چرا من به پدرم و خانواده او توجه نمی کردم که لاغر بودند!؟شاید دلیلش این بود که از طرف مادرم و خانواده اش لاغری من در ذهنم باعث دردو رنج شده بود و چون چاقی را قوت و زیبایی می دانستند در نتیجه من هم دوست داشتم چاق بشم که زیباتر باشم و قوی تر …

      و اما ارث و ژنتیک تا زمان تولد در ما اثر گزار بوده است مثل رنگ چشم و پوست و رنگ مو و اتفاقا من یک نوزاد ۲/۷۰۰کیلوگرمی بودم که کاملا متناسب بودم ولی ظاهرا مادرم خیلی مورد سرزنش قرار گرفته بود به طوری که بارها در کودکی شنیدم که این بچه ضعیف بود و وزنش کم بود و مادرش هم شیر نداشت و خلاصه هرچقدر احساس ضعف در من تقویت شده بود به هر صورت، ناخودگاه داشتم با تقلید از رفتارهای چاق کننده و گسترش آنها در ذهنم و زندگی ام خودم را ثابت کنم که من قوی هستم و چربی ذخیره می کردم !..و این فرمولهای ذهنی باعث خلق چاقی در طی سالها در زندگیم شد (عجب گذری کردیم در کوچه پس کوچه های ذهن )موهبت تکرار …

      چاق بودن در خانواده مادرم طبیعی بود و برای من هم همینگونه که پذیرفته بودم باید کنترلش کنم و درمانی نداره فقط باید هرچند وقت یکبار رژیم بگیرم و ورزش کنم که از یه حدی بالاتر نداره یعنی اصلا در ذهنم امکان لاغری دائم وجود نداشت !…

      وزمانیکه با این سایت آشنا شدم آنچه مرا شگفت زد می کرد و از طرفی برام عجیب بود لاغری ماندگار بود !…

      بارها شنیدیم چاقی تو ارثیه (بارها شنیدم افراد خانواده ام به حالت شوخی می گویند ما سرمایه داریم چاقی و قند و فشار و چربی را از خانواده هامون به ارث بریم و در نهایت می خندند!😳)و زمانیکه ما ناآگاهانه صحبت می کنیم با کلاممون زندگی خودمون را می سازیم…(دیروز عیادت دوفرد کرونایی رفته بودم منم در حالتی که انگار پذیرا هستم (همه چیز دان)گفتم بیماری خوبه آدم قدر سلامتیشو می دونه !و بدن قویتر میشه پادزهرش ساخته میشه 🤭😳)اومدم خونه دیدم داره حالم بد میشه و متوجه شدم که چه کردم😰 توبه کردم و متوجه شدم پذیرش درونی است نه اینکه با کلام به اون توهم توجه کنی و در جهان هستی گسترشش بدی !

      خدایا متأسفم 

      لطف منو ببخش 

      سپاسگزارم 

      عاااشقتم 

       ولی خانواده ام هیچوقت نگفتند که توحید و افکار و باورهاتو از ما به ارث بردی !..در آیه ای از قرآن کریم /ابراهیم (ع)می فرماید :من از دین پدرانم پیروی نمی کنم یعنی به روش آنها زندگی نمی کنم با تحقیق و تجربه آزادانه تصمیم میگیرم بارها و بارها از پدرم می شنیدم که آدم عاقل از تجربه های دیگران استفاده می کنه و اگر این کارو نکنه سرش به سنگ می خوره و تمام زندگی من شده بود اسارت و محدودیت و تقلید مثلا فلانی چطور باهمسرش و فرزندش رفتار می کنه منم انجام بدهم ولی نتیجه برای من رضایت بخش نبود .

      بنابراین به این نتیجه رسیدیم که چاقی ما محصول یک سری رفتارهای عادت گونه است که در طول روز بارها به صورت ناخودآگاه تکرار می کنیم و این واکنش به فرمول ذهنی ما هست که دلیل چاقی خود را ارثی بودن می دانیم و البته طبیعی بودن یعنی انتظار چاقتر شدن در ذهن خود داریم !..

      در مسیر لاغری با ذهن اول فرمولهای مخرب را شناسایی می کنیم که خیلی مهم هست و فرمول صحیح را جایگزین می کنیم یعنی فضا نمی تونه خالی بمونه اگر یک فرمول را خط زدی باید یکی اضافه کنی ولی جایگزین کردن فرمول جدید نیاز به تلنگر و استمرار دارد نیاز به سند و مدرک تا در لایه های زیرین ذهنمون نفوذ کنه.

       یعنی بارها و بارها افرادی که اضافه وزن دارند را زیر نظر بگیریم و برای ذهنمون منطقی کنیم که چاقی به خاطر عادتهای بد مصرف غذای ما هست نه خوردن غذا !…دیدن آلبوم شگفتی سازان یک سند معتبر برای ذهن هست که افرادی که فکر می کردند ارثی چاق هستند با آموزش و یادگیری یعنی کدنویسی صحیح در ذهنشون عادتهای رفتاری صحیح را در ذهنشون جایگزین کردند و به صورت ماندگار لاغر شدند .

      وقتی صحبت اون باقلوا شد یک لحظه حالم بد شد از شیرینی زیاد و حجمش اونم با آب هویج شیرین و این تغییر احساس و تمایل من محصول کدهای جدید ذهنی ام است اما کمی بیشتر که فکر کردم و به یاد آوردم، خودم هم قبلا اینگونه بودم ،

      در شهر ما که اصفهان هست شرینی پرشیره ای هست به نام گوشفیل که با دوغ مصرف می کنند اصولا هم تابستانها یعنی شورو شیرین (الآن بزاق دهانم ترشح کرد🤭)ولی خوشحالم که به احساس خود آگاهم یعنی حضور 😍👏

      و من قبلا ها با خانواده و فامیل ،در گشت و گذارهای تابستانه این شیرینی را مصرف می کردم و تا آخرش را می خوردم اصلا انگار عجیب بود بگم نمی خوام یا سیر شدم انگار سهم منه باید بخورم و در واقع لذتی هم نمی بردم فقط می بلعیدم و به خاطر همون فرمول ناخودآگاه چاقی من بود خب فرمولهای چاقی در ذهن من هستند چون آموزش من بوده مثل زبان مادری ام ولی من دارم لاغری را یادمیگیرم و بالاخره استادش می شم و این هنر منه که آگاهانه بیام جسم خودم را هدایت کنم به سمت و سوی حالت اورجینال و طبیعی بودنش و پذیرش تمام مسیولیت زندگی و چاقیم این امکان و قدرت را در من زنده می کنه که با اشتیاق به یادگیری ادامه بدم …

      شاید بارها خطا داشته باشم ولی مهم این هست که من دیگه گام یک نیستم و مدتی است چند قدم جلوترم و اتفاقا این چاقی درسی شد برای اینکه به دیگر بخشهای وجودی ام دسترسی پیدا کنم برای ترمیم و بازسازی برای تعادل در رفتارم از خودم راضی هستم استمرار آموختم و هربار یک کم بیشتر !..

      جسمم و بودنم را همینگونه می پذیرم خدارا بی نهایت بار شاکرم که منو انتخاب کرد برای انجام رسالتی که قطع زنجیره ناآگاهی و چاقی است و این یک سطح ارتعاشی عظیم هست به هستی برای فرکانس حال خوب و درک یکتایی خداوند که فقط زیبایی است و عشق و آرامش 

      سپاس از کلام پر نورتون 

      خدایا شکرت 

      خدایا عاشقتم ❤️

      عشق❤️به تن واحده 

      همواره در مسیر عشق و آگاهی آزادانه زندگی را تجربه کنید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Marjannoori1363@gmail.com
      1400/11/29 22:48
      مدت عضویت: 606 روز
      امتیاز کاربر: 250 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 225 کلمه

      سلام استاد عزیز  

      من امروز به لطف خداوند گام بیستم را برداشتم 

      آیا چاقی ارثی است ؟خیر این فقط یک باور اشتباه است 

      خوب که به زندگی خانواده مادریم که همه آنها چاق بودند نگاه میکنم آنها رفتارهای اشتباه داشتند همیشه در حال خوردن هستند خیلی به خوردن علاقه دارند هنوز ناهارشان تمام نشده میگن شام چی بخوریم اول غذا میخورن بعد کلی سالاد روش میخورن که غذاشون هضم بشه بعد ژله میخورن واین ادامه داره همش فکر این هستند حالا چی بخوریم پس چاقی آنها به خاطر رفتار اشتباهشون با مواد غذایی است نه ارث خوب به نظر من هر کس مثل آنها غذا بخورد چاق می‌شود پس ارث نقشی ندارد آنها رفتارهای اشتباهی دارند وچون فکر می‌کنند ارث چاقی دارند براشون این رفتار در برابر غذاها عادی است 

      ومن این لحظه به لطف خداوند فهمیدم چاقی من ارثی نیست بلکه عادتی است 

      وبرای اثبات این موضوع یک الگوی قوی دارم خود استادکه اگر چاقیش ارثی بود الان چند سال در این وزن نمی‌ماندند ودیدن استاد موضوع ارثی بودن چاقی را برای من رد می‌کند اگر چاقی ارثی بود استاد عطار روشن لاغر نمیشد 

      پس من هرگاه با این جمله مواجه شدم با خودم می‌گویم نه درست نیست چاقی عادتی است ارثی نیست نتیجه تکرار عادت‌های اشتباه است 

      سپاس فراوان بابت این آگاهی‌های عالی 

      خدایا متشکرم که هرلحظه در حفاظت وهدایت وحمایت تو هستم دوستت دارم   آمین یا رب العالمین 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ghaderianashmill@gmail.com
      1400/11/23 19:56
      مدت عضویت: 601 روز
      امتیاز کاربر: 31525 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 13 کلمه

      سلام استاد گرامی
      این مطلب رو خوندم عالی بود
      ممنونم ازتون ، راهنماییه خوبی بود.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متعهد بمان
      1400/09/21 13:35
      مدت عضویت: 1486 روز
      امتیاز کاربر: 4128 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 421 کلمه

      سلام به همه

      موقعی که من چاق شدم طبق شواهد باور کردم چاقیم ارثیه یکی میگفت پاهات چاقه به عمه رفتی یکی میگفت بالاتنت چاقه به مامانت و خالت رفتی، حالا من تا آخر ابتدایی و اوایل راهنمایی کاملا متناسب بودما نمیدونم چرا حرفاشونو میپذیرفتم، البته به خاطر شونه خالی کردن از بار مسئولیت چاقیم و پرخوریم بدم نبود که این حرفارو قبول کنم خب راحت میکردم خودمو دیگه،خب گفتیم چاقی من ارثیه، چرا پس دخترعموهام لاغرن،چرا پسرعمه هام لاغرن درصورتیکه مادراشون که همون عمه های منن که چاقی منو به اونا نسبت میدن چاقن، چرا پس عموم لاغره، چرا پس بعضی پسرخاله هام لاغرن، چرا پاهای خواهرام لاغرن ولی بمن میگن تو به عمت رفتی پات چاقه، اخه عمم چه ربطی به من داره باید به مامان یا بابام میرفتم که هر دو پای لاغری دارن، من خودم موقعی که متناسب بودم پای لاغری داشتم، نمیدونم چرا میگشتن تو فامیل ببینن کی چاقه من و به اون نسبت بدن، انگار کسی مجبورشون کرد واسم دلیل بیارن، به قول استاد ما ممکنه رنگ چشم و پوست و از پدر و مادر به ارث ببریم ولی بعد از تولد دیگه هیچ چیزی در جسممون ربطی به ارث نداره اینکه موهات پرپشته یا کچل اینکه چاقی یا لاغر اینکه قدت چقده اینکه موهات لخته یا فر فقط و فقط به باور و فرکانس خودت ربط داره و چیزهایی که اطرافیان میگن و تو باور میکنی، چون تو مسئول جسمت هستی هر جوری که بخوای میتونی درش بیاری و هیچ محدودیتی وجود نداره جهان پر از فراوانیه و کار جهان فراهم کردن درخواست ماست به شرط رها کردن و اطمینان به رسیدن به خواسته ها، یه جایی استاد گفتن خودتو به خدا نسبت بده به خالقت به موجودی که وجودت از اونه نه عمه و خاله و دایی که تو هیچ ربطی به اونها نداری و اینها فقط نسبتهاییه که تو این دنیا به هم دارین، چقد عالی بود این حرف، خدا انرژیه میگه تو چی میخوای، هرچی بخوای من به همون شکل در جسمت ظاهر میشم، تو فقط باور کن این انرژی شکل میگیره، الان پاهات چاقن؟؟ چون تو شکلش دادی، فکرتو عوض کن شکلش به پاهای متناسب تغییر میکنه به راااحتی، فقط باید باور کنیم همه چی این دنیا انرژیه و به راحتی قابل تغییر، من وجودم از خداست و خدا منبع فراوانی، هیچ محدودیتی برای خدا معنا نداره، اندام زیبا در جهان فراوونه فراوانی رو ببین و باور کن که تو هم میتونی داشته باشیش، مال تو هم هست

      من تمام چیزهای خوب و میخوام از خدا به ارث ببرم، چون سرچشمه اونه

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
      1400/09/05 08:57
      مدت عضویت: 884 روز
      امتیاز کاربر: 168 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 344 کلمه

      سلام و درود بر همه دوستان عزیز و سلام و درود بر استاد گرامی 

      از روز اولی که مطالب ارزنده این سایت بهره بردم، شنیدن اینکه چاقی ارثی نیست ، سد محکمی  را در مسیر لاغری شدن و تناسب اندام من شکست.

      شاید جالب باشه که بگم اعضایی خانواده من بر عکس استاد هیچ کدوم چاق نبوده و نیستند ولی بارها شنیده بودم که چاقی موضعی من رو شبیه به عمه جانم میدانند و گفتند از ایشان ارث گرفتم و من سربسرشون میگذاشتم  که چرا ثروتشون رو ارث نداشتن برای من؟!!

      واقعا جای تبریک داره استاد که با وجود افراد چاق در اعضایی خانواده و این همه دلیل، هوشمندانه از این تله باخبر شدید و فرار کردید هزار آفرین و خیلی خیلی ممنون که دیگران را هم از آن با خبر کردید. برای من که وقتی فهمیدم این اضافه وزن ربطی به ابا و اجدادم نداره و لازم نیست با لشگر گذشتگانم بجنگم، انگار هزارتن بار از دوشم برداشته شد. حالا به جای جنگ ، در مسیر صلح و امید و آرامشم و به جای محکومیت به ثبات در لذت تغییرم.

      همین طور که در متن نوشته هاتون بود ، باورهای نادرست در مورد ثروت، شادی، خوشبختی، لذت زندگی و… در وجودمان هست که با شکستن باور ارثی بودن چاقی و مشاهده نتایج لذت بخشش در جسم و روحم ، سراغ اون باورهام رفتم و میدانم که توانایی پاره کردن کهنه زنجیرها رو دارم.انگار اصل ایستایی میخواهد با این برچسب ها انسانهاو جهان رو از تغییر  عقب بندازه اما از هوش خدادای و قدرت انسانها در تشخیص و حرکت بی خبره.

      یک نکته هم در خصوص مشاهده بستنی خوردن  فرمودید من هم تجربه خودم رو بگم. من همیشه تند غذا میخورم. هر جمعی بودیم بقیه به نصفه غذا نرسیده من تمام کرده بودم.تا اینکه اتفاقی فیلمی از غذاخوردن خودم دیدم . اینقدر بدم اومداز از این رفتار که حد نداره. و واقعا تایید میکنم که چاقی ففقفقفقطفقط وو ففقفقفقط  رفتاریه نه ارثی

      خدای مهربان هر لحظه بی نهایت سپاس برای هدایتم به این مسیر و قدرتی که در تشخیص و تغییر بهم دادی

      استاد عزیزم بی نهایت سپاس برای آگاهی بخشیتون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/30 21:57
      مدت عضویت: 1104 روز
      امتیاز کاربر: 9121 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 729 کلمه

      سلام 

      این فایل خیلی قشنگ بود. 

      من جدیدا خیلی بیشتر به خودم افتخار میکنم ، من کلی اشتباه در گذشته داشتم ولی از همشون گذشتم و ازشون درس گرفتم ، یه روز دوست خاله داشت درباره ی ویژگی های متولدین هر ماه میگفت بعد به من گفت که مهر ماهی ها فلان ویژگی رو دارن و بهمان ویژگی ولی من هیج وقت ازین جور فال ها و حرف های خوشم نمیومد چون هیچ وقت هم درست ازاب در نمیومدن برای من ، خلاصه رسید به این ویژگی که مهر ماهی ها منطقی هستن و از روی عقلشون تصمیم میگرن و همه چیزو سبک سنگین میکنن ، بعد ازم پرسید همین طور هستی؟ منم گفتم نه راستش اصلا اینطوری نیستم اتفاقا خیلی شهودیم و هر چی احساسم گفت انجام میدم ، بعد اون خانمه گفت عهه چه جالب ولی خیلی هم خوب نیست مثلا اگه حست یه چیزو بهت بگه ولی اشتباه باشه چیکار میکنی؟ منم نمیخواستم بحثو کشدار کنم و بگم که حسم امکان نداره اشتباه کنه فقط گفتم : اگه اشتباه کنم ازش درس میگیرم . اون خانمه خیلی از جواب من خوشش اومد و تشویقم کرد ، امشب که داشتم یکی از دیدگاه های این صفحه رو میخوندم یکی از دوستانم درباره ی درس گرفتن از اشتباهات نوشته بود و منم یاد این خاطرم افتادم برای همین نوشتمش .

      الان توی مسیر لاغری با ذهن هم همینطوره ، ما هیچ کدوممون توی لاغر شدن عالی نبودیم و هممون یه سری اشتباهات رو انجام داده بودیم اما موهبت تمام اتفاقات رو درک کردیم و الان اینجاییم با پذیرفتن مسئولیت صد در صد جسممون و هر چیزی توش اتفاق میوفته ، چون این ذهن ماست که فرمانده ست و نباید تقصیرو انداخت گردن ارث و عوامل محیطی و …. 

      من هیچ وقت فرمول اشتباه چاقی ارثیه رو نشنیده بودم چون خانوادم هیچ وقت درموردش حرف نزده بودن عوضش فرمول های اشتباهی درباره ی پرخوری و ترس از غذا و احترام نذاشتن به جسم با ارزشم توی ذهنم بود ، اونم به خاطر این بود که خانوادم از بچگی اون فرمول هارو برام تکرار کرده بودن اما همینجاست که خیلی ها به دام میوفتن با این جمله ، فکر میکنن چون آموزش غلط دیدیم یعنی مسئولیت چاقی مون دست خودمون نیست ولی این درست نیست چون خیلی ها همراه با ما اون آموزش های غلط رو دیدن اما چاق نشدن مثلا خود من فکر میکردم چون رفتم توی مدرسه و ناهاری شدم و مجبور بودم کلی غذا بخورم وگرنه تنبیه میشدم ، چاق شدم اما هیچ کدوم از اون بچه هایی که همراه من غذا میخوردن چاق نشدن ،پس مشکل غذاها یا سرعت خوردن من ، یا حتی اون روغن های چرب نبودن بلکه مسئول چاق شدن من خود خودم بودم ، من حرفای دیگرانو شنیدم ، عاشق چاقی شدم و فرمول های مربوط به چاقی رو در خودم بیدار کردم.

      همه ی ما هیمنطوریم ، مثال خیلی عالی ای از پسر عموتون در فایل زدید ، من با این مثال به رفتار های خودم دقت کردم ، همیشه این منم که دلم یه شیرینی اضافه میخواد وگرنه نه کسی تفنگ نگذاشته بالای سرم که بهم بگه اگه نخوردی میمیری ، اجباری نیست ، هر بار خودم اون لقمه های اضافه رو وارد دهانم کردم و تا وقتی بخوام این اتافاقو گردن ارث و بقیه ی موارد بندازم خب معلومه که کاری از پیش نمیره ، ما فکر میکنیم دیگران مارو چاق کردن و همونام باید بیان ما رو لاغر کنن ، کلا خوشبختی خودمونو در گرو تغییرات بیرونی میدونیم ، تغییر شهر ، کشور ، خانواده ، محل کار ، همکارا ،… هر چیزی جز خودمون ! ولی کیه که به ما اهمیت بده؟ هر کس داره برای خودش زندگی میکنه و امکان نداره ما برای یه نفر مهم تر از خودش باشیم پس انداختن مسئولیت زندگیمون گردن دیگران کار عبثیه ، همه ی آدمای موفق به این اشاره کردن که بهتره مسئولیت زندگیمونو به عهده بگیریم اگه میخوایم زتدگیمون تغییر کنه ، پس وقتی همه ی کسایی که به یه جایی رسیدن و دستاوردی در این زندگی به دست اوردن یه حرفو میزنن و ما هم وقتی به اون حرف عمل میکنیم احساسمون خوب میشه خب یعنی اون حرف درسته دیگه 

      درسته!

      پس تو این مسیر با قدرت ادامه میدیم چون اولین چیزی که استاد بهمون یاد داد و اولین جمله ی میثاق نامه دلالت بر همین موضوع مهم داره

      من مسئولیت تمام زندگی خودم رو به عهده میگیرم و میخوام بهترین خودم باشم

      خدایا شکرت

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 26 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ملکه عشق
        1401/01/16 21:46
        مدت عضویت: 1011 روز
        امتیاز کاربر: 10153 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
        همیار لاغری
        محتوای دیدگاه: 220 کلمه

        سلام و درود بر شما 

        صبای عزیزم بسیار از خواندن دیدگاه شما لذت بردم اینکه قدرت نه گفتن به مباحث فالها را داشتین خیلی تحسین بر انگیز بود و اینکه شما خیلی خردمندانه با فردی که در مسیر آموزشهای ذهنی نبود بحث نکردید و چقدر جواب فوق العاده ای دادین درس گرفتن از اشتباهات واقعا عالی بود درود بر عزت و اقتدار جاری در وجودتون 👏

        از کودکی اینطور آموزش دیدیم که باید عالی باشی اجازه نداری اشتباه کنی و خطا کردن تنبیه داره یا ترد شدن و با این سبک آموزش باعث شد محتاج دیده شدن و پذیرفته شدن از سوی دیگران باشیم حق انتخاب و آزادی و رویاهامون را سر بریدیم که تآیید بشیم اما باز هم از نظر یک سری افراد محکوم به اشتباه کردن بودیم !

        پذیرش اینکه اشتباه کردن قسمتی از مسیر زندگی منه که باعث تجربه و درک و قانون تکامل من در مسیر زندگی ام میشه یعنی خودباوری و ارزشمند بودن یعنی غنی بودن وجودی و بی نیازی از غیرکه تماما سرشار از شوق و آزادی است …

        نمی دونم چطور بگم ولی با کلمات شما دارم پرواز می کنم انگار روح شما را می شناسم و حتما همینطور است چون همه ما از یک تن واحده هستیم …

        سپاسگزار خداوند هستم که در این لحظه هم فرکانس شما قرار گرفتم 

        همواره در مسیر تعالی عزتمندانه گام بردارید 🕊✨

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 4 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/29 18:07
      مدت عضویت: 1398 روز
      امتیاز کاربر: 17223 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,059 کلمه

      روز ۴۷ تکرار 

      سلام و درود به دوستان عزیز و استاد گرامی

      چاقی من ارثی ست یا عادتی؟

      این باور مخرب قدرتمندی در من  بود که باعث شد سالهای زیادی از عمرم در چاقی و عوارضش بگذره ، من قبول کرده بودم و تسلیم ارثی بودن شده بودم و باور کرده بودم که هیچ راهی برای لاغر شدن من وجود نداره 

      ما در زندگیمون با باورهای خودمون برخورد و تجربه میکنیم ،باور من ارثی چاق هستم  درهای خارج شدن از منطقه چاقیو میبنده و هیچ نور امیدی وجود نداره 

      اون وقتا ۹۰ درصد خانواده پدری و مادری م چاق بودن و افراد لاغر محدودی وجود داشت منکه یادم نمیاد شخص لاغری در اون زمانها ،منم پذیرفته بودم باید مثل اونها باشم ،وقتی ذهنم ،گوشم و چشمم با لاغری آشنا نبود و نمیشناختش نمیتونست تصویری هم ازش بسازه ،تنها شخصی لاغر فامیل خواهر من بود که اونم میگفتن تیروئید پر کار داره که لاغره

      پس مسیر و جاده ای از لاغری در من  نبود و برای من ناشناخته بود و بقول استاد نشانه فامیل ما چاقیشون بود که همیشه ازش مینالیدن و غر میزدن و در انتها برای همشون و من طبیعی شد که ما چاق باشیم و اگر لاغر میشدیم غیر طبیعی و خاص بود

      در مورد پول و مسائل مالی منهم از افراد پیر خانواده زیاد شنیدم باید بیمه داشته باشی تا یه آب باریکه ای داشته باشی برای کوری پیری ت ،در واقع با همون جملات عمیق، ریشه پول و ثروت زیادو در ما خشکوندن ،اولا که با گفتن( آب باریکه)به ما فهموندن پول و امکانات کمه ،انقدر کم که تو باید کم بخوری و کم بگردی تا یه چیزی داشته باشی بخوری نمیری

      و بعدش آخر و عاقبت مارو به‌ پیری که همراه با کوریه برنامه ریزی کردن و ما همیشه از عاقبت خودمون ترسیدیم و هر لحظه منتظر یک اتفاق بد بودیم و هنوز هم این برنامه در ما هست و خودمون خبر نداریم و هیچ وقت به ما نوید فرداهای خوبو ندادن ،نگفتن همه چیز عالیه و عالیتر هم میشه ،گفتن اوضاع وخیمه بدتر هم میشه و مغز ما رفت برای تولید هورمون بتای بالا و مارو در موقعیت اضطرار قرار داد ،اینهمه استرس و اضطراب درونیمون از ترشحات همون هورمونه که در ما بصورت اعتیاد ترشح میشه و باز هم خودمون خبر نداریم 

      مثلا مادر من همیشه پول پس انداز میکرد و هنوزم این کارو میکنه برای روزیکه ممکنه بیمار بشه و مدام میگه اگر پول نداشته باشم حتی بچه هام هم نگاهم نمیکنن و از خونه بیرونم میکنن و تا به حال هم ندیدم پولشو برای تفریحاتش خرج کنه ،جمع میکنه یه مقداری که میشه خرج مثلا عمل کمرش  یا چشمش میشه ،حالا من موافق پول پس انداز کردن هستم ولی اون فکری که پشت اون عمله مهمه ،چرایی های کارهای ما نشان دهنده نتایج ما خواهند بود 

      همه ما بینهایت طرز فکر در مموری مغزمون جمع کردیم که همونها سکان زندگی  الان و آینده مارو در دست دارن ،مثل قبلا که سکان فرماندهی مغز ما دست فرمول های چاق کننده بود و کم کم جای داده  های چاق کننده با لاغری عوض شد و همچنان هم داره عوض میشه  

      در مورد ارثی بودن چاقی و مدل و شکل بدن هم قبلا زیاد بهم گفتن ،تو پاهات و بازوهات به عمه ت رفته ،تو مدل بدنت به عمت رفته ،تو چاقی ،مثل دختر عمه باباتی ووو و جالبه عمه من کل بدنشو چندین باره عمل و پیکر تراشی کرده ،مخصوصا بازوهاشو که مدام بمن گفتن بازوهات مثل عمته حتی بازوهاشم کوچیک کرده و زمانیکه به عمه م نگاه میکنم میگم ببین‌فریده عمه ت دیگه بازوهاش درشت نیست تو هم دیگه دست از سر عمه ت بردار ،ولی میدونم اون تصویری که از دیگران در مغز من ثبت شده عمیقتر از گفتن ۱ بار ۲ بار گفتنه 

      یعنی خانواده من میگشتن هر چی نکات منفی دیگران بودو بمن میچسبوندن و یادمه اون زمانها خیلی ناراحت میشدم ،تو بچگی که اسم منو به اسم عمه پدرم و دختر عمه پدرم صدا میزدن ،هر چی هم اعتراض میکردم میخندیدن و مسخره میکردن ،اتفاقا دختر عمه پدرم یک خانم بسیار گنده و سیاه و بی ریختی بود ،یجوری گفته بودن که وقتی میرفتیم منزل همون دختر عمه پدرم اونم میگفت بیا همزادم پیشم بشین و من بیشتر ناراحت میشدم 

      چاقی ما ارثی نیست ،اون رفتارها و عادت های الگوهای ماست که نسل به نسل چرخیده و ما هم رفتارهای مشابه داریم ،ما معمولا شکل اونها حرف میزنیم ،شکل اونها رفتار میکنیم ،شکل اونها واکنش نشون میدیم حتی حرکت های بدنمون هم شبیه اونها شده در واقع اونها دارن در ما هم زندگی میکنن 

      و الان در حال تعویض اون رفتارها و عادت ها هستیم بسمت تناسب فکری و ذهنی که اگر برنامه های جدید در خودمون دانلود کنیم بسمت بهتری هدایت میشیم 

      نقض کردن همین باورها حتی در لایه های سطحی هم باعث شده من الان در شرایط بهتری نسبت به اطرافیانم باشم ،میدونم باورهای چاقی در من زیاد و ریشه ای و عمیق هستن ،همچنین میدونم خیلی روی باورهام کار نکردم فقط شناسایی شون کردم و چندتا دلیل نقض براشون آوردم ،میدونم کار بیشتری میبره، هر چند تو دوره پیشرفته بیشتر روی باورها کار کردیم و تا چند ماهه دیگه که مجدد میرم برای مرور دوره پیشرفته باز هم روی باورسازی هام بیشتر تمرین خواهم کرد 

      چاقی من ارثی نیست چونکه خواهرم لاغره ،اگر ارثی بود که خواهرم هم باید چاق میبود یا خیلی خانواده ها هستن که فقط یک یا دوتا از بچه ها چاق هستن نه همشون و این نشانه ارثی نبودن چاقیست ، ما فقط حمل کننده افکار خانواده هامون بودیم و هستیم که با تغییر فرمولهای قدیمی و وارد کردن داده های جدید به مسیرهای بهتری خواهیم رفت

      امروز داشتیم با دوستم در مورد سیر شدن صحبت میکردیم و بهش از رفتارهای غذایی جدیدم میگفتم ،( دوستم هم در دوره ها هستن )ایشون قبلا عادت به پرخوری داشت، مخصوصا روی نوشیدنی ها حساس بود مخصوصا روی نوشابه ولی الان‌ رفتارهای خوراکیش خیلی بهتر شده و متوجه میشم گاهی اوقات غذاشو کامل نمیخوره 

      امروز که با هم نهار بیرون بودیم و غذاشو کامل نخورد گفت دیگه نمیتونم حتی چند لقمه بیشتر بخورم دل درد میگیرم و خوشحال بود که آلارم های بدنش برای پیغام سیری قویتر شده ،خدایی من هیچ وقت باور نمیکردم دوستم بتونه متناسب غذا بخوره ولی الان میبینم که یک شخص بسیار پرخور تبدیل شده به یک فرد نرمال و این خوشحال کننده است 

      خدارو شکر میکنم برای مرور آگاهی ها و تثبیتشون در ناخوداگاه که وقتی در غالب رفتارهای ما در بیاد لاغر شدن خودبخود اتفاق میفته 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 27 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/26 21:43
      مدت عضویت: 1011 روز
      امتیاز کاربر: 10153 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,088 کلمه

      سلام بر همگان (همه چیز در جهانم نیکوست)😊

      موضوع چاقی ارثی هست یا عادتی؟

      خدارا هزاران بار شکر که در تکرار این دوره اینبار توجهم رفت به عادتی بودن چاقی و این یک نشونه فوق العاده بود که فرمول ذهنی من در این مورد تا حدودی اصلاح شده 😇🙏🏻

      ولی پارسال که برای اولین بار در این دوره پرمحتوا و پرمغز شرکت کردم یکی از فرمولهای ذهن چاق من هم ارثی بود بارها شنیده بودم تو هم به ما رفتی ران و بازوی چاقت به ما رفته کودکی من بسیار لاغر و ظریف اندام بودم یادمه به زور بهم غذا می دادند و بزرگترها مادرم را مقصر می دونستند که بهم شیر درست حسابی نداده و نرسیده …تا از کلاس چهارم دبستان شروع کردم به چاق شدن و ادامه پیدا کرد تا امروز الآن دختر ۴ساله خودم مثل کودکی خودم هست و پدر مادرم دائم می گویند این بچه چقدر لاغر مردنیه !ببر دکتر و بهش برس یه خرده و اگر من جواب بدم که کاملا سالم هست و رفتار متناسب داره باز می گویند اینم مثل خودته بزرگ بشه خوب میشه و چاق میشه !….ولی پسرم که۱۲سالشه چاقه و ذهنش پر از فرمولهای چاقیه تمام رفتار ذهن چاق را داره و دوست نداره اصلاح کنه لذت میبره فقط وقت لباس خریدن ناراحتیشو میبینم که باید از مردونه فروشی خرید کنه و برای همین تقاضای لباس نمیکنه و ترجیح میده تو خونه بمونه و از لباسهای کهنه و قدیمیش استفاده کنه…و جالبه که اون هم کودکیه متناسبی داشت …بارها شنیده گفتند تو به داییت رفتی و برادرم اضافه وزن بالایی داره …

      🌟این هم یک عادت بدیه که ما داریم قیافه و رفتار بچه را وصل می کنیم به داییش یا پدرش یا یک فردی ؟!

      ما باید یگانه بودن و خاص بودن را به فرزندانمون القا کنیم تا بتوانند سبک هنری وجودشون را خلق کنند و قدرتمندانه به روش خود زندگی کنند 

      اما به لطف خداوند من در حدود ۱۰ماهی که در این سایت هستم و با توجه با کاهش اضافه وزنم در حدود ۱۰کیلو و کمتر از دوماه و با دیدن تصویر شگفتی سازان و تجزیه تحلیل فکری متوجه شدم عملکرد و رفتاری عادتی دارم …

      جنین در مراحل تکاملش در رحم مادر از رنگ پوست و رنگ چشم و مو ممکنه ژنتیکی شباهتهایی دریافت کنه و وقتی متولد بشه رشته های ارث و ژنتیک قطع می شوند و قطعا برنامه ریزی و الگوسازی ذهن از طریق دیده و شنیده ها و توجه بر اون موضوعات شروع می شه …

      من تمام مسئولیت چاقی خودم را می پذیرم و قطعا به من چیزی تحمیل نشده می تونستم نپذیرم مثل افرادی در خانواده که نپذیرفتند …و با قدرت و عشق خودم اصلاحش می کنم 💪🏻💪🏻😍

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      اولین مرحله برای اینکه در مسیر صحیح لاغری با ذهن قرار بگیریم اینه که فرمولهای ذهنی و عامل چاقی خود رآ شناسایی کنیم و آموزش این شناسایی را هر روز در هر گام فرا میگیریم  و جرقه ای در ذهن ما ایجاد میشه که با تجزیه و تحلیل فکری میتونیم عمیقتر به شناسایی این موضوعات بپردازیم اما مسئله بعد اصلاح و جایگزینی فرمول صحیح و جدید هست که بسیار ساده است اما ماندگاری فرمول جدید با توجه و استمرار قدرتمند میشه و خیلی از دوستان فکر می کنند با چندبار تکرار فرمول جدید سر جاش میشینه ولی اینطور نیست باید با پیدا کردن الگوهای جدید به ذهن ثابت کنیم که فرمول صحیح هست (دیدن تصویر شگفتی سازان و شنیدن صحبتهاشون میتونه خیلی دلایل محکمی در ذهن ما ایجاد کنه )

      مثال استاد/بسیار قابل تأمله 🤔….فردی که یک زندگی روزمره و تکرار تکرار را انتخاب کرده باشه تمام اتفاقات زندگی را طبیعی می دونه حالا اگر یک کم اهل خدا و پیغمبر باشه که حتما طبیعیتر میدونه و میگه همش امتحانه🤯😏

      تمام روزهایی که با درد و رنج بر ما گذشتند به خاطر این بود که یکبار نپرسیدیم خدا تو گفتی مسیر مستقیم و پرنعمت این راه که فقط دردو غضبه؟!….ما هم مثل اکثرهم لایعقلون گفتیم طبیعیه …؟!🤔

      🌟زندگی آگاهانه یعنی پرسش از خود و پاسخ به خود در هر قدم 

      استاد یک روز تصمیم گرفتند آگاهانه فرمولهای ذهنیشون را اصلاح کنند و آموزش دیدند و بارها عملکرد صحیح داشتند که امروز از این آموزشها بهره مند هستند و ناخودآگاه میلی ندارند به اضافه خوردن و یا غذا ها را از هم سوا کنند 

      ولی اون هموطن عزیز در حالت خواب و ماتریکس فقط طبق برنامه جامعه عمل می کنند و واقعا نمیتونه دست از خوردن بکشه …🤔

      اما اینکه انقدر شوق داشته باشی که حتی وقتی یاد خاطره هات می افتی حالت بد نشه و بیشتر از اون موضوع به نفع خودت استفاده کنی یعنی شرافت انسانی درود بر استاد عزیز🌹 

      حتی تو بستنی فروشی هم تجزیه تحلیل فکری داشتند و آموزش لاغری را در ذهنشون تقویت می کردند و از الگوی چاق به نفع لاغری خود استفاده کردند 

      🌟خوب دیدن و درست دیدن یعنی به نفع خود دیدن و این یک مهارته که با توجه و تکرار و تمرین به دست می آید  

      ما سالها چاقی را یادگرفتیم و بارها تکرار کردیم و یک مقلد شدیم ….

      حالا باید مشتاقانه بیاییم لاغری را یاد بگیریم و فرمولهای جدید را درعمق چند ریشتری ذهنمون بکاریم نوشتن خیلی میتونه مؤثر باشه و بهای وقت و انرژی 

      یک عامل اساسی همون شناسایی گرسنگی واقعی و البته نقطه سیری هست که با توجه به دست میاد .

      البته اینم بگم این منفی باف انقدر از خوردن لذت برده که الأن چند روز رو مخ منه یعنی فکر کرده من میخوام محدودش کنم و حالیش نمیشه که پرخوری خسارته ضرره حالم بد میشه درد میکشم عذاب می کشم نفس نفس می زنم احساس خفگی دارم سنگین میشم 😏🤢🤮🤕

      من هر بار گرسنگی را احساس می کنم قبل از شروع غذا چشمامو میبندم سپاس می گویم و اینکه می خواهم رفتار انسانی داشته باشم و در جایگاه و شآن الهی ام باشم اما سناریو میچینه که همون لحظه دختر ۴ساله ام با من هم غذا بشه یک لقمه اون و یک لقمه من و به خود میام میبینم کمی فشار احساس می کنم 

      (۱اهرم رنج من از غذا فعال نشده همچنان لذته 

      ۲)چون توجهم بسیار رفته روی اصلاح این موضوع درواقع گیر دادم ذهنم احساس خطر کرده 

      ولی الآن با خود گفتم من سری قبل و البته همین ۵روز پیش ناخودآگاه میل نداشتم و این حالت طبیعی نیست خودش داره آلارم میده اصلاحم کن می دونم برای همیشه حل میشه همیشه درد برام نشونه یک آزادیه😇یک کد باز میشه  

      خدایا عاشقتم ♥️هستی بخشم 

      مهربونم بزن قدش🙌🦋باز رهااااتر بااااااااااااز  آزاد تر 

      حلش می کنی مثل آب خوردن 

      من از امروز آب می خورم و میگم مثل آب خوردن لاغر و طبیعی میشم 😉حالا ببین اون هوش آب چه می کنه عشق به عصر هوشمندی و تمام ذرات هوشمند جهاااانم 

      لحظه هاتون سر مست جااام آگاهی 

      پاینده باشید 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohannaf1396@gmail.com
      1400/08/25 14:03
      مدت عضویت: 690 روز
      امتیاز کاربر: 57
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 357 کلمه

      همیشه تو بچگی می گفتم چاقی من ارثیه چن بچه اول بودم همش ب من رسیده و ب خواهرم نرسیده
      اما الان میبینم ک یک باور اشتباه چندین ساله با خودم حمل کردم
      بعد خواهرم برادرم ب دنیا اومده و چاقه
      با دختر دایی خودم با اینک همشون لاغرن و فقط اون چاقه یا دختر دایی همسرم لاغرن و خواهرش چاقه
      چاقی رفتار و افکار و باورهای اشتباه است و هیچ وقت از عوامل بیرونی ب من تحمیل نشده من شنیدم بارها تکرارش کردم تا اینک این اون رفتار کردم اجرا کننده خودم بودم تحمیل نشده میتونستم عین خواهر بشنوم و محل ندم
      کلا تو طایفمون میگن ارثیه و پاهای ما بزرگه در حالی ک خیلی از دختر خاله دایی های من پاهاشون لاغره
      ومن وقتی ب اون دختر دایی چاقم دقت کردم دیدم پاهش پره و خواهرش ک لاغره کاملا متناسبه پاهاش لاغره این یک باور اشتباه است
      الان درک میکنم و چاقی ارثی نیس بلکه عادتی است و من خودم مقصر چاقی خودم هستم و بس
      ب باور دیگه داشتم ک من استعداد چاقی دارم ب همه اینک می گفتم
      اصلا استعداد چاقی فریبا جون چ مفهومی داره استعداد یعنی ب چیز خارق العاده ب مهارت ی ویژگی زیبا و منحصر ب فرد
      خب چاقی ی چیز منحصر فرده مگه باور کن و این باور پوچه و تو اسیر همین باورها یی و جسمت زیبات اسیر چاقیه ناشی از این باورهای پوچه ن از چاقی و استعداد ن ارث و از خوردن
      بلکه از فکر باور نگرش و رفتارهای اشتباه است
      چاقی ناشی از تعریف های اشتباه ما از مواد غذایی از خیلی چیزهای دیگس و از اینها نیس
      من این فایل قبلا نزدیک 7 دفعه دیدم ولی هیچ وقت اینو نشنیدم ک فرمولها رو اونقدر تکرار کنم ک کمرنگ بشه و باورم تغییر پیدا کنه
      حالا میبینم ک من فرمولها رو در اوردم و نوشتم گاهی تکرار میکنم و تکرارم کمه و خوشحالم و ایراد کارم و پیدا کردم
      من عاشق تو هستم فریبا هیچ کس مهمتر از تو زیباتر از تو باحالتر از تو نیس
      همین ک اینقدر پایه هستی ک حتی از اشتباهاتتم درس میگیری کافیه
      خدا برای من کافیه من خدارو دارم شکر میکنم ک دارمش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار ZahraKasaeipour@gimal.com
        1400/09/06 16:48
        مدت عضویت: 884 روز
        امتیاز کاربر: 168 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 11 کلمه

        سلام و درود بر تو فریبا جان موفق باشی تو بهترینی

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار mohannaf1396@gmail.com
          1400/09/07 00:05
          مدت عضویت: 690 روز
          امتیاز کاربر: 57
          محتوای دیدگاه: 10 کلمه

          ممنون از محبت و انرژی ک ب من تزریق کردی

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار پونه عدل تهرانی
      1400/07/29 02:44
      مدت عضویت: 1491 روز
      امتیاز کاربر: 11355 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 298 کلمه

      به نام خدا

      وقت بخیر عزیزان

      من هم این ارثی بودن و خیلی شنیده بودم الان فکر می کنم می بینم مثلا بابام که خیلی متناسب بود خدا رحمتش کنه ، مادرم که جدیدا اون هم چند سالی هست گه چاق شده . خالم اینا داییم مادر بزرگم هیچ کدوم چاق نیستن ولی یادمه مامانم همش می گفت ماها پاهامون چاق تره بالا تنه مون کوچیک . گاهی هم به من می گفت تو پاهات به عمه هات رفته … منم خیلی عمه هام و ندیدم چون همیشه خارج بودن به غیر از یکیشون اونم یه خپرده تپلی بود . حالا پدربزرگم از طرف پدری خیلی متناسب بود ولی مادربزرگم و یادم نیست چون خیلی کوچیک بودم فوت کردن . در هر صورت اینها رو شنیده بودم من از بچگی و این پاهام برای من یه باور ریشه دار شده بود الان هم خیلی کار کردم  روی این مسله ولی هنوزم فکر می کنم اونطوری که باید نیستن از بس مامانم همیشه اینها رو گفته بود دامن کوتاه نپوش و جورابت کلفت باشه پاهات اینجور من احساس خوبی نداشتم البته الان خیلی بهتر شدم یه سری چیزهایی که اون موقع نتونستم بپوشم و الان می پوشم .اون موقع تو خونه هم نمی پوشیدم یه چیزهایی و …

      یا مثلا ایران استخر می رفتم زیاد راحت نبودم …

      پس الان دیگه می دونیم که هر موضوعی بعد از تولد در زندگی ما مشخص می شود هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک ندارد.

      باید باور چاقی ارثی است و با باور چاقی عادتی است جایگزین کنیم دلیل بیاریم مثل همین فامیل شما تو بستنی فروشی. همه این باورها کد نویسی شده در ذهن و ذهن بر اساس اون کدها دستور می ده و همه ناخوداگاه هستش .

      خیلی هیجان زده ام برای محصول جدید شناسایی باورها  انشالله آگاهی های بیشتری نصیبمون می شه ممنون استاد گرامی.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/07/21 22:22
      مدت عضویت: 821 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 427 کلمه

      سلام
      ب نظر من ما ادمها ی چاق اسیر بهانهایمان شدیم اسیر باورهایی ک از این اون شنیدیم و باورشون کردیم باور کردیم من ژنتیکی چاقم در حالی ک این همه افراد هستن ک تایید میکنن این موضوع اشتباهه
      باورهای اشتباهی ک رسانه ها اینترنت ب وضوح دارن گسترش میدن
      اون روز ی تبلیغی دیدم ک داشت کاسه بشقاب بچه تبلیغ میکر ک کارتونی زیبا بود و یک بچه کاملا چاق ک داش میترکید داشت تبلیغ انجام میداد
      منک اینو دیدم گفتم چ عجب ی بچه ک انقد چاقه رو گذاشتن برا تبلیغ بعدش گفتم ببین واین میخواد بگه این کاسه بشقاب ک کارتونی جذاب باعث خوردن بچه میشه و بچه میخوره و چاق میشه
      متاسفانه ما والدین اول دوس داریم بچه هامون چاق بشه بعد ی سنی ب بعد دوس داریم بچه لاغر بشه انگار ک خمیر بازیه هر جور ک مادوس داریم باید باشه
      من خودم خالم بچش غذا نمیخورد همش دنبالش بود و بهش غذا میداد و فلان دکتر بهمان این بچه بزرگ شد مدرسه میرف چاق شد شکم دراورد بچه نوشت اسکیت و باشگاه و رقص اینا
      یبار ما مهمونشون بودیم بعد برگشت بچه نمیدونم گف نمیرم اسکیت برگشت گف بیشور اینهمه پول دادم شکمتو ببین وفلان بهمان
      اول یاد میدیم بعد نمیدونم چرا انتظاراتمون ۱۸۰ در جه فرق میکنه
      نمیدونم ما والدین چرا انقدر کوته فکر شدیم
      خب بابا تو فرمولها رو تو مغز بچه کرد ی چ انتظاری داری اخه
      فقط و فقط ما باید مسئولیت چاقی خودمونو ب عهده بگیریم و قبول کنیم ک ذهن ما پراز باورهای اشتباهه ک باید درمان شیم مثل مریضی ک دوره داره
      چرا وقتی مریضیم دکتر میگه فلان قرص دوهفته بخوره نمیگیم چرادوهفته الانم باید دوره درمان ما کامل بشه تا درمان بشیم اسیر عجله نشیم میدونم من خودم از اطرافیانم خیلی تحت فشارم ولی هی ناز خودمو میکشم شدم دوست خودم دارم جای همه کسایی ک دارم و در اصل انگار ک نیستن پر میکنم یک دوس همراه یک همسر همراه یک پدر و مادر همراه ی ک رفیق همراه خواهر همراه
      ماانسانها تهی هستیم از همه چیزهایی ک داریم ولی در اصل نیستن فقط اسمشون و ادعاهاشون هس
      الانم باید چاقی روهم نبینیم در حالی ک هس
      چاقی ن ژنتیکیه ن ارثیه ن از خوابه ن از مواد غذایی ن از خوردنه
      بلکه از عدم اگاهی ماست
      شنیدین ک میگن ی قوری ک شکست دیگه اون قوریه اول نمیشه حکایت ماچاقهاست
      قوری ذهن لاعری ما شکسته ابندی شده پرشده از چاقی
      برای خالی کردنش باید بشکنیمش نترسیم وباورگنیم ک ما عوض میشبم و یک قوری زیبا پراز ذهن ارام و دوباره و پر کنیم از چای زلال و صاف لاغری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار jahan.1368
        1400/08/23 15:18
        مدت عضویت: 1394 روز
        امتیاز کاربر: 383 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 68 کلمه

        سلام فریبا جان دوست خوبم، چقدر این جمله ی شما:

        متاسفانه ما والدین اول دوس داریم بچه هامون چاق بشه بعد ی سنی ب بعد دوس داریم بچه لاغر بشه انگار ک خمیر بازیه هر جور ک مادوس داریم باید باشه

         در عین حال که بامزه بود، واقعیت محض بود، و از اون جملاتی هستش که توی ذهنم می مونه. چون این مثال رو بارها دیدیم و شنیدیم. ممنونم عزیزم.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار faribadeghani1371@gmail.com
          1400/08/24 10:09
          مدت عضویت: 821 روز
          امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 8 کلمه

          خواهش میکنم عزیزم خوشحالم
          ارزوی موفقیت برات دارم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/07/13 14:33
      مدت عضویت: 756 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 728 کلمه

      گام 20(تکرار1)

      بنام خداوند بخشنده ی مهربان 

      آیا چاقی ارثی است ؟؟

      این فرمول که در ذهن بسیاری از افراد چاق است به اندازه ای  قدرتمنده که میتواند مانع لاغر شدن افراد بشه .

      این باور به سادگی در ذهن شکل میگیرد ولی به دلیل تکرار شدن آن از طریق بارها شنیدن این فرمول چاقی تو ارثی است وبا بارها دیدن نمونه های آن در اعضای خانواده که اضافه وزن دارند تبدیل به باوری قدرتمند شد که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما میشود ، خیلی ساده سبب چاق شدن ما هم میشود !

      من هم از یک سنی در دوران کودکی بارها شنیده بودم که چاقی در خانواده ما ارثی است  و نمونه هاشو تو مادرم و داییم و مادربزرگم و … دیده بودم ولی خب اونموقع چون بچه بودم زیاد متوجه این چیزها نمیشدم و بهش اهمیت نمیدادم 

      ولی خب از وقتی که کم کم بزرگتر شدم و جسمم هم چاق تر شد و خودم تصمیم گرفتم که برای خودم کاری بکنم و هردفعه هم که شکست میخوردم کم کم این باور داشت در من شکل میگرفت که نکنه من ژنتیک مادرم و در چاقی به ارث بردم ؟؟ چون پدرم از اون لاغر های خوش شانس بود . و بخاطر همیین اعصابم خورد بود که چرا من باید ژن های بد پدر و مادرم و به ارث ببرم ؟؟؟ و اصلا هم نمیتونستم قبول کنم که من باید تا آخر عمرم چاق و همچنین مریض زندگی کنم و بخاطر همین خیلیی کارهاا هم کردیم تا ژنتیکم و تغغیر بدم !!!

      البته ما در همه ی جنبه های زندگیمون ، فرمول هایی داریم که زندگی ما تحت تاثیر این فرمول ها هستند . 

      در واقع هیچ موضوعی که  مربوط به شرایط بیرونی در زندگی ما باشد ارثی نیست بلکه عادتی هستند .

       همه ی افراد هرچه از والدین خود به عنوان تاثیر ژنتیکی به ارث  برده اند تا زمان تولد صورت گرفته است .

      اما استاد من میگم که حتی رنگ مو و رنگ چشم و.. هم ژنتیکی نیست در خانواده ما فقط من چشمان روشن و موهای بوری دارم و بقیه اعضای خانواده مادرم و پدرم و برادرم چشمان تیره و … دارند ! 

      حتی در خانواده های دیگه ای هم دیدم که مادر پدر تقریبا تیره هستند ولی کودک کاملا بور و چشم روشن !

      هیچ موضوعی در ما ارتباط به ارث و ژنتیک ندارد !

      همه ی ما در جنبه های مختلف زندگی به دلیل اینکه تحت تاثیر رفتار و افکار والدینمون قرار گرفتیم بخاطر همین زندگی ما شبیه به نزدیکانمون شد !

      یکی از راهکار های تغییر و تثبیت فرمول های ذهنی اینه که بعد از شناسایی فرمول اشتباه و جایگزین کردن فرمول درست به جای آن و ایجاد باور جدید و صحیح  باید برای مدتی نمونه های مرتبط با فرمول جدید توجه کنیم تا فرمول های جدید ما تایید و پررنگ تر و تثبیت بشن و به همین طریق رفتار های ما هم تغییر پیدا کنه .

      پس چاقی ما ارثی نیست بلکه عادتی است !

      پیدا کردن دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد . این موضوع اهمیت بسیار مهمی در شکل گیری فرمول های لاغر کننده دارد .

      به هر حال هر فرد چاقی برای توجیه چاقی خودش ، خیلیی دلایل داره ، مثل شرایط شغلی و ارثی و… 

      ولی مهم اینه که اضافه وزن رو هم میشه تغییر داد، ذهن نا خودآگاه رو هم میشه تغییر داد و در مسیر هایی اون و قرار داد که واکنش ها و رفتار هایی صادر کنه که در نهایت باعث متناسب شدن بشه !

      وقتی یک باور جدید رو در خودمون ایجاد میکنیم باید بارها و بارها اون رو تکرار کنیم نباید بعد از مدتی بهش بی توجه بشیم . باید با آوردن نمونه ها برای تایید اون باور به الگوی ذهنی مون  تبدیلش کنیم.

      باورها ژنتیکی نیستن و به صورت پیشفرض به نسل بعد منتقل نمیشن اما تاثیر گذاری زیادی دارند ، چون باور نقش زیادی در شکل گیری نحوه رفتار داره !

      چاقی ارثی نیست بخاطر عادت های اشتباهی است که به صورت ناخوداگاه هر روز تکرار میشه و نتیحه آن هم ، چنین جسمی است .

      اضافه وزن نتیجه باور ها و افکاریه که از سال ها قبل در ذهن افراد شکل گرفته .

      و اینکه تاثیر اضافه وزن در سن های بالاتر بیشتره و همجنین مشکلات بیشتری هم به وجود میاره !

      خیلی باید رو باورهاون کار کنیم و باورهای اشتباه رو اصلاح کنیم.

      همه میتونیم لاغر بشیم و خیلی هم ساده است. فقط باید یاد بگیرم .

      شاد و پیروز و متناسب باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/07/07 04:26
      مدت عضویت: 1491 روز
      امتیاز کاربر: 16727 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 602 کلمه

      سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم

      در مورد ارثی بودن چاقی خوشبختانه این فرمول اشتباه در من ایجاد نشده است

      اما قبل از ورود به دوره لاغری با ذهن وقتیکه با یکی از دوستانم راجع به چاقی ام حرف میزدم (اشتباه بزرگی که الان تکرار نمیشود) او به من گفت آیا آزمایش تیروئید دادی که ببینی درست کار میکند یا نه چونکه دکترها میگویند کم کاری و یا پرکاری تیروئید باعث چاقی میشود 

      من گفتم نه اینرا نمی دانستم پس باید آزمایش بدم 

      به دکترم مراجعه کردم و تقاضای انجام آزمایش تیروئید را دادم

      جواب آزمایش آمد که یکی از غدد تیروئید کم کار است و دکتر برایم دارو تجویز کرد

      خوب دیگر دلیل چاق شدنم را پیدا کردم و یک جورهایی خودم را قانع کردم که تا این مشکل برطرف نشود من کنترلی بر چاق نشدنم ندارم

      تا اینکه با سایت تناسب فکری آشنا شدم و وارد دوره ورود به سرزمین لاغرها شدم

      در اینجا بود که این باور درست در من ایجاد شد که من فقط خودم مسئول چاقی ام هستم نه هیچ عامل دیگر

      در آنجا بود که تصمیم گرفتم مقصر بودن چاقی ام را از گردن کم کاری تیروئیدم بردارم و بر روی خودم بگذارم

      در طول سه ماه اول دوره تغییرات جسمی چشم گیری داشتم و در همان زمان دیگر از دارویی که برای این مورد برایم تجویز شده بود استفاده نکردم

      زمانیکه برای چک آپ بیش دکتر رفتم و به او گفتم که مدتی است که دیگر از قرص کنترل تیروئید استفاده نمیکنم او گفت نه باید ادامه بدهی گفتم تا کی گفت تا آخر عمرت اصلا از این حرفش خوشم نیامد

      او گفت اگر این قرص را نخوری چاق میشوی و من به او گفتم من نسبت به سه ماه گذشته نه تنها چاق نشدم بلکه لاغر هم شده ام

      او به این نتیجه من اهمیتی نداد و اصرار داشت که من داروهایم را مصرف کنم

      من پیش خودم گفتم اگر من دنبال مقصر برای چاقی ام نمی گشتم اصلا آزمایش برای تیروئید نمی دادم و متوجه این کم کاری یکی از تیروییدها نمی شدم

      من که در بدنم مشکلی ندیدم که این آزمایش برایم الزامی شود پس دلیلی برای خوردن قرص نمی بینم

      من به خوردن قرصها ادامه ندادم

      زمانیکه برای چک آپ بعدی رفتم نتیجه آزمایش در مورد تیروئید بر وفق مرادم نبود 

      دکتر پرسید آیا داروی تیروئید را مصرف میکنی گفتم نه نمیکنم

      او گفت دلیل این جواب ناخوشایند مصرف نکردن آن دارو است

      خلاصه دوباره مجبور شدم از دارو استفاده کنم اما هیچ احساس خوبی نسبت به مصرف آنها نداشتم و دلم میخواست بدون مصرف دارو مشکل تیروئیدم حل شود که البته در سلامتی ام تغییری به خاطر کم کاری تیروئیدم نمی بینم

      بعد از مدتی برای چک آپ بعدی رفتم وقتی جواب آزمایش آمد تغییر چندانی در بهبود آن دیده نمی شد

      دکتر مقدار مصرف را کمی اضافه کرد و از من خواست که باز ادامه بدهم و بار دیگر آزمایش بگیرد

      اینبار نگرشم را نسبت به مصرف این دارو عوض کردم 

      به خودم گفتم که من این دارو را با میل مصرف میکنم چون برای بهبود شرایط تیروئیدم لازم است و دیگر اجازه ندادم که احساس بد در من ایجاد شود

      حالا فردا صبح برای آزمایش مجدد پیش دکترم میروم ببینم نتیجه اینبار چطور میشود و آنوقت تصمیم میگیرم ادامه بدهم یا نه ولی آنچه که برایم مسلم است تا آخر عمر ادامه نخواهم داد

      من اصولا از مصرف دارو خوشم نمی آید

      یادم هست که بعضی از دوستان گفتند که مشکل تیروییدشان با متناسب شدنشان برطرف شد

      اگر این دوستان توانستند این نتیجه را بگیرند پس من هم میتوانم

      من وقتی مشکلی در بدنم برای این کم کاری تیروئید نمی بینم چرا باید تا آخر عمر دارو مصرف کنم 

      نظر دکترها این است که باعث اضافه وزن میشود و من که خلاف اینرا ثابت کردم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار marzieh753@gmail.com
      1400/07/03 13:55
      مدت عضویت: 801 روز
      امتیاز کاربر: 6392 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 387 کلمه

      سلام به همه دوستان همراه! چاقی ارثی است یا عادتی؟ من خودم این باور را نداشتم که چاقی من ارثی است با اینکه این جمله را هم زیاد شنیده بودم چون پدر و مادرم تا همین چند وقت پیش متناسب بودند و خودم هم تا اوایل مقطع دبیرستان متناسب بودم. اما در کل باور ارثی بودن چاقی یک فرمول قدرتمند است که به تنهایی می تواند مانع لاغر شدن افراد بشود. البته این فرمول‌های ذهنی که از طریق والدین، خانواده، اجتماع و… به ما تحمیل شده است، نه تنها روی لاغری بلکه روی تمام جوانب زندگی ما تاثیر دارد. مثلا خانواده من هیچ وقت اهل ریسک کردن نبودند و همیشه به وضعی که داشتند راضی بودند و این باعث شده که الان من هم دنبال ریسک و وضعیت مالی آنچنانی نباشم که البته به امید خدا همزمان با تغییر فرمول‌های چاقی میخواهم مابقی فرمول‌های ذهنی ام را تغییر بدهم. 

      همه موضوعاتی که به شرایط بیرونی زندگی ما مربوط باشند عادتی هستند نه ارثی! 

      عوامل ژنتیکی مثل رنگ مو، پوست، دی ان ای و… را از زمان تولد به ارث برده ایم ولی هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما رخ داده هیچ ارتباطی با ارث و ژنتیک ندارد. بنابراین در گام اول باید این فرمول ذهنی چاق کننده را با این فرمول که “چاقی من ارثی نیست بلکه عادتی است” جایگزین کنید. برای کلیه فرمولهای ذهنی یک راهکار مشخص وجود دارد: 

      اول شناسایی فرمول اشتباه

      دوم جایگزین کردن فرمول صحیح

      سوم مشاهده نمونه های مشابه که فرمول جدید ما را تایید می کنند تا این فرمول در ذهن ما تثبیت و کاملا فرمول اشتباه کمرنگ شود و در نهایت کلا تغییر کند. 

      بخش سوم یعنی تایید فرمول‌های صحیح بسیار مهم و البته ساده است اما نیاز به استمرار و توجه دارد و دقت نکردن به این موضوع باعث نتیجه ضعیف در زمینه لاغری با ذهن می‌شود. بنابراین همیشه دنبال نشانه ها و نمونه های تایید کننده باشید و آنها را در ناخودآگاه ذهنتان ثبت کنید. درمورد خانواده خودم با اینکه چاق زیاد داریم ولی باز هم در هر خانواده یکی دو نفری هستند که چاق نیستند و این ثابت می کند که چاقی ما ارثی نیست و من برادری دارم که هرچقدر من برای لاغر شدن تلاش میکردم او برای چاق شدن سعی می کرد با اینکه هر دو از یک پدر و مادر و در یک شرایط غذایی یکسان بودیم. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 2 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار kouroshzamany95@gmail.com
      1400/06/28 23:21
      مدت عضویت: 775 روز
      امتیاز کاربر: 1850 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 160 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      سلام 

      من هم فرمول چاقی ارثی است رو داشتم که زیر مجموعه این فرمول این فرمولها شکل گرفته بود:

      و اینکه سوخت وساز بدن من فوق العاده پاایینه و من هرچقدر بخورم چاق میشم 

      و اینکه من حتما باید رژیم بگیرم و ورزش کنم تا چاق نشم وگرنه روز به روز چاقتر خواهم شد 

      من آب هم بخورم چاق میشم 

      من بعد از ازدواج چاق میشم ارثی 

      من در حاملگی چاق میشم  

      من حتی با رژیم هم لاغر نمیشم و فقط باید نخورم اصلا نخورم و فقط نخوردن من و لاغر میکنه 

      واین فرمولها مرتب فرمان صادر میکرد و من از زندگی سیر میشدم گاهی 

      میگفتم ای خدا چرا منم مثل بعضیها نباید از خوردن لذت ببرم؟چرا همیشه خوردنم با ناراحتیه 

      و همیشه به دنبال لذت خوردن بودم و با اینکه میخوردم هیچوقت لذت نمیبردم چون با عذاب بود خوردنم و این باعث میشد که بخوام بیشتر بخورم تا شاید لذت اون خوردن و بچشم ولی در آخر فقط عذاب وجدان بود و ناراحتی و سنگینی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryammansoori20@gmail.com
      1400/06/20 13:32
      مدت عضویت: 807 روز
      امتیاز کاربر: 51
      محتوای دیدگاه: 242 کلمه

      به نام خالق بي همتاسلام به همه عزيزانگام ٢٠:در اين فايل تمركز استاد بر شناسايي و تشخيص و اثبات تفاوت ميان * عادات و ژنتيك * بود، • اينكه ما بايد انها را به درستي *تشخيص * و بعد از هم * تفكيك * كنيم .• اينكه اين دو موضوع كاملا از هم متفاوت و جدا هستند.• اينكه هر عادت اشتباهي را كه از طريق بينايي و شنوايي ملكه ذهن خود كرده ايم براي توجيه و قبول كردن اينكه اين سرنوشت من است به * ارث و ژنتيك * ربط ندهيم.• اينكه با تكرار و تكرار عادات انها را تبديل به * ارث * براي خودمان و نسل هاي بعدي نكنيم.

      در گام قبل هم اين توضيح را دادم كه وقتي در خانواده اي دائما بر مسئله اي تكرار شود ان موضوع تبديل به يك * باور و فرمول * در ذهن تمام افراد خانواده ميشود و طبيعتا ما به چشم * وراثت * به ان نگاه ميكنيم و ميپذيريم. * پس قطعا ميتوان گفت اين خوراك هاي ذهني ما هستند كه تبديل به ارث و ژنتيك شده اند نه شرايط بيروني زندگي و جسمي ما*براي مثال در خانواده ما هميشه صحبت از :•• چاقي بعد از ازدواج به دليل تغييرات هورموني بود.•• طبيعي تلقي كردن چاقي بعد از زايمان•• تلقين كردن چاقي عصبي•• باور كردن چاقي دارويي و بيماري•• اينكه خانمها بايد بيشتر خودشون رو تقويت كنند ( از طريق عادات بد غذايي ) چون بايد زايمان داشته باشند، بچه شير دهند و ….

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار hosynzadh66@gmail.com
      1400/06/18 11:54
      مدت عضویت: 767 روز
      امتیاز کاربر: 81
      محتوای دیدگاه: 97 کلمه

      سلام به استاد  عزیزم 

      گام ۲۰ 

      باور ارثی یه باور ساده است که بخاطر تکرار شدن زیاد و دیدن افراد خانواده قدرتمند شده 

      هر موضوع بعد تولد ما هم ارتباطی به ارث نداره 

      الانم این باور مخرب با یه باور جدید که چاقی من عادتی است و مسئولیت ان به خودم است جایگزین میکنم 

      بقول دوست عزیزی ما چاقی رو به ارث نبردیم ما رفتار “اگه دیدی بخور”و “اضافه خوردن” و هزار تا کلمه دیگه به ارث بردیم 

      من خیلی خوشحالم که در این مسیر هستم و خودم مشتاق ادامه این راه هستم 

      از گام ۱۹ دارن اجرا میکنم واقعا عالی بوده 

      با سپاس فراوان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Fateme Bologh
      1400/06/15 17:46
      مدت عضویت: 1483 روز
      امتیاز کاربر: 123 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 230 کلمه

      درود و خداقوت : 

      گام بیستم : 

      نقش باورها در چاقی .و الگوهای ذهنی که از قبل در ذهن ما ایجاد شده باعث چاقی ماست .

      مثل ارثی بودن .کم تحرکی .بیماری و … ارثی بودن  اضافه وزن یکی از باورهای است که خیلی راحت در ذهن افراد نقش بسته و توسط فرد پذیرفته شده و باعث چاقی فرد میشود .

      وقتی بخواییم باوری رو تعغیر بدهیم به دو مورد بر میخ‌ریم 

      یکی باور غلط رو شناسایی کنیم 

      مورد دوم یک باور درست رو ایجاد کنیم و جایگزین کنیم 

      و مراقب باشیم بعد از مدتی باور درست رو نفع  نکتیم و رد نکنیم  و باید بارها براش دلایل تایید پیدا کنم  تا کامل در ذهن من ذخیره بشه 

      چون باورهای اشتباه مثل همون ارثی بودن چاقی اینقد از اطرافیان شنیدیم و تایید شده  تا ما پذیرفتیم ما به همون روشی که این باور رو در ذهنمون ذخیذه کردیم با ید به همین راحتی باور درست رو ایجاد کنم و بارها روش کار کنم خودم تاییدش کنم  تا در ذهمن جا بگیره و ذخیره بشه و جایگزین 

      و وقتی به دلایل چاقی فکر کنیم گاهی اوقات متوجه میشیم یک سری فرمولهای  غلط در ذهن ما ایجاد شده 

      خود من در این مدتی که فایلهای اموزشی رو گوش دادم کاملا بعضی از رفتارهام تعغیر کرده و اگر تا به امروز یک سری فرمول درست رو در ذهنم ایجاد با تکرار ان ها و تایید ان ها انهارو در ذهنم  ذخیره کنم 💞💞

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mzt.zahra.malakouti.ir
      1400/06/14 11:56
      مدت عضویت: 1206 روز
      امتیاز کاربر: 3665 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 367 کلمه

      سلام 

      این متن رو تو اینترنت پیدا کردم خیلی جالب بود گفتم اینحا با شماها به اشتراک بزارم

      ژنها مثل ژن رنگ پوست یا چشم غیر قابل تغییرند. ژنها را نمی توانیم تغییر دهیم چون داخل سلولهای بدن هستند و از اجداد و نیاکان به ما منتقل شده‌ است. پس از آنجا که چاقی و لاغری تغییرپذیر است، هیچکدام ژن محسوب نمی‌شوند و با برنامه غذایی متناسب و ورزش به هدف اصلی خواهید رسید. دکتر کرمانی درباره ژن چاقی و لاغری می گویند:   چرا گاهی همه اعضای خانواده چاق یا لاغرند؟ رفتارهای انسانها طبق قواعد ژنتیک است. هر فردی ژنهای رفتاری خاص خود را از نیاکانش به ارث می‌برد. یکی از این آنها ‌ژن رفتاری خوراکی است که در خانواده‌ای با ژن رفتاری پرخوری سبب چاقی افراد و در خانواده‌ای دیگر هم با رفتار معتدل در تغذیه، باعث خوش‌اندامی‌ و در نهایت خانواده‌هایی با رفتار علاقه نداشتن به خوردن یا نفرت از غذا، سبب لاغری در آنها می‌شود. دو خانواده را در نظر بگیرید که در یکی، همگی لاغر و در دیگری همگی اضافه وزن دارند. یک جعبه شیرینی در یخچال خانه هر دو خانواده وجود دارد. در خانواده لاغرها تعداد زیادی از قطعات شیرینی پس از چند روز خراب و در سطل آشغال ریخته می شود زیرا پدر یا مادر خانواده می‌گویند شیرینی را برای بچه‌ها خریدند. بچه‌ها نیز هر یک بهانه‌ای می‌آورند. یکی می‌گوید: میل ندارم؛ دومی می‌گوید: الان سیر هستم؛ سومی می‌گوید: حوصله ندارم. چهارمی می‌گوید: باشد برای فردا و پنجمی … خلاصه هر یک، به به نحوی از خوردن دوری کردند. ولی در خانواده چاقها وقتی پدر از سر کار برمی گردد، می‌بیند علاوه بر شیرینی ها، جعبه ‌شیرینی هم نیست! بچه‌ها شیرینی را خورده‌ و جعبه را هم دور ریختند. این خانواده رفتار بخور بخور را به ارث بردند و هر کدام که در یخچال را باز کردند یک قطعه از شیرینی خوردند. اینها چاقی را به ارث نبردند رفتار «اگر دیدی بخور» یا اضافه خوردن را به ارث بردند. بنابراین، فرق زیادی بین رفتار‌ و ژن وجود دارد. اگر ژن چاقی یا ژن لاغری وجود داشت، هیچ امیدی به کاهش یا اضافه وزن نداشتیم ولی چون رفتار افراد قابل کنترل است، به راحتی می‌توان لاغرها را چاق و چاقها را لاغر کرد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار منیره.ف
        1400/06/15 06:34
        مدت عضویت: 1465 روز
        امتیاز کاربر: 4926 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 10 کلمه

        ممنون که این مطلب مهم با ما به اشتراک گزاشتید

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار shahrbanou1346
        1400/06/15 12:47
        مدت عضویت: 1172 روز
        امتیاز کاربر: 21746 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
        همیار لاغری
        محتوای دیدگاه: 723 کلمه

        سلام دوست عزیزخانم زهرا ملکوتی 

        نظرات دکتر کرمانی جالبه  ولی متد کالری شماری در دراز مدت قابل اجرا نیست و ایجاد استرس می کنه .

        من چند روز یک‌فکری رو که‌چند وقت بود در ذهنم می چرخید رو اجرایی کردم  یک جور تحقیق در مورد چقدر خوردن .

        به کارشناس تغذیه پیغام‌دادم شما با توجه به سن وقد و وزن من و نوع فعالیتهای معمول روزانه ی من برام یک برنامه غذایی به اندازه ی نیاز روزانه ام بنویس  ازش چیزی کم نکن  تا ببینم این حدی که شما به عقیده خودتون به شکل علمی برای ما چاقها تنظیم می کنید آیا به شکل عملی قابل اجراست یا خیر ؟

        یعنی من بیام طبق همین برنامه که چیزی ازش کم نکرده باشید غذا بخورم بعد ببینم آیا  احساس خوب سیری رو می تونم تجربه کنم یا خیر .؟ گفت باشه .

        شب که شد برنامه ۲۵۰۰ کالری رو برام فرستاد .

        حس خوبی بهم داده شد که  می تونم از طریق محاسبات علمی یه کارشناس به اندازه بخورم .

        ولی وقتی ۲۴ ساعت طبق همین برنامه غذا خوردم اصلا حس سیری از هیچکدوم از اون وعده ها بهم داده نشد .

        مثلا ناهارو نوشته بود ۱۵ قاشق برنج و ۹۰ گرم گوشت .و یک لیوان سرخالی ماست و سبزیجات آزاد .

        اولا مقدار گوشتی که داشتم ۹۰ گرم نبود ۵۰ یا ۶۰ گرم بود  ماست هم نداشتم کمی سبزی خوردن موجود بود .

        وقتی دو کف دوست نون و ۵ قاشق برنج به این ترکیب اضافه کردم اونوقت سیر شدم‌.

        به کارشناس پیغام دادم  یا من به شکل غیر طبیعی غذام بیش از ایناس  .یا اینکه محاسبات شما مطابق با واقعیت نیست .

        چون من از شما خواسته بودم برنامه ای برام در نظر بگیری که باهاش احساس سیری کنم و از طرفی زیادی هم نخورده باشم .

        ولی این مقادیری که برام تعیین کردی جوابگو نیست .

        مثلا برای عصرانه نوشتی دو واحد میوه  اما من تا چندلقمه نون و پنیر کنار این نذارم امکان نداره بتونم راحت و با فکری آزاد خودمو به شام برسونم .

        و برنامه ارو کنار گذاشتم .

        یه چیز دیگه هم به کارشناس گفته بودم چون پیش بینی می کردم حتی اگر کالری که طبق برنامه جهت به اندازه خوردن برام تنظیم کنه بازم جوابگوی نیاز درونی و ذهنی من نخواهد بود گفتم اگر طبق برنامه و مقادیری که برام تعیین کردی خوردم و احساس سیری مطلوب نکنم حتما بهش به مقدار لازم اضافه می کنم .

        که همین اتفاق هم افتاد .

        من حتی به برنامه به اندازه خوردن یه کارشناس تغذیه نتونستم اکتفا کنم . دیدم اگر بخوام طبق برنامه ۲۵۰۰ کالری هم احساس سیری نکنم و خودمو مجبور به رعایت برنامه کنم این باز میشه محدودیت و رژیم .کخ ما اصلا نمی خوایم اینجوری بشه 

        چند ماهه داریم به خودمون میگیم که بدون رژیم و محدودیت و فقط با جواب دادن به حس گرسنگی واقعی و فقط رعایت حد سیری می تونیم لاغرتر بشیم و در صورت ادامه متناسب بشیم حالا بیام دوباره خودمو دچار استرس و محدودیت کنم   نه این امکان نداره  و برمی گردم به برنامه پر از آرامش تناسب فکری .  این متد جوابگوی هدف من هست این همه شگفتی ساز در این دوره  و خود استاد از همین روش به تناسب رسیدن پس منم می رسم . 

        مصاحبت با لاغرها و یا متناسبها اینو نشون داده که این تیپ شخصیتهای رفتاری   موقع غذا خوردن هیچوقت به چقدر خوردن فکر نمی کنن به کالری و ارزش انرژیکی غذاشون کاری ندارن و ما تا به این مرحله نرسیم نمی تونیم بگیم لاغر شدیم .  و البته که  این حالت صحیح  ابتدا باید پذیرفته بشه سپس بهش عمل بشه .

        ما که اضافه وزن داریم هم دلمون می خواد که کم بخوریم و از غذا نترسیم و به چقدر خوردن و به کالری هاشون کاری نداشته باشیم تا بتونیم هر بار که غذا می خوریم همراه با لذت و آسودگی خیال باشه منتها عوامل ذهنی اشتباهی که ما با اونا همراهی می کنیم اجازه نمی ده که با خوردن مقدار به اندازه به تناسب برسیم .دستورات مربوط به خوردنهای مکرر از  ذهن ما می آد و راه اصلاح ذهن ،زور و فشار آگاهانه از بیرون نیست .فقط ما در حال حاضر  باید سعی کنیم نقطه سیری رو پیدا کنیم  و با اهمیت دادن به چرایی خوردن ،فقط زمانی بخوریم که گرسنه باشیم .گرسنگی واقعی رو چطوری تشخیص بدیم ؟ 

        وقتی که از ریزه خواری و خوردن با فاصله کم خودداری کنیم تا جایی که احساس گرسنگی اولیه به واکنش جسمانی تبدیل بشه 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار منیره.ف
      1400/06/13 21:45
      مدت عضویت: 1465 روز
      امتیاز کاربر: 4926 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 121 کلمه

      سلام استاد گرامی سلام دوستان متعهد

      استاد چرا تازگیها نسبت به نظرات هیچ باز خوردی نمیشه؟

      چند روز که به یک باور مخفی و بسیار مهم در ذهنم که مانع لاغری میشه پی بردم و دارم روش کار میکنم‌ و امیدوارم خیلی بتوتم عملکرد خیلی خوبی داشته باشم

      چند شب پیش برای خوردن بستنی از خونه بیرون رفتیم تهران هم مثل دزفول شب ها مردم تا اخر شب در اغذیه فروشیها شب گردی میکنند و صفوف بستنی فروشی ها خیلی شلوغ 

      استاد من موقع خوردن بستنی عذاب وجدان داشتم و اصلا حسم خوب نبود با اینکه سعی میکردم مدام به خودم بگم که این بستنی من چاق نمیکنه ولی فهمیدم که چه قدر باید بیشتر روی باور خوردن کار کنم و چه باور ریشه داری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5310 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 578 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      روز ۱۴۳: روز ۴۷ تکرار ، پنج شنبه ۱۴۰۰/۶/۱۱

      سلام 

      من کودکی متناسب را تجربه کرده ام ولی کودکی ضعیف در برابر بیماریها بودم و پزشک خانوادگی ما تاکید شدیدی به پدر و مادرم داشت که” یه چیزی بدین این بچه بخوره، تا قوی بشه” . یادمه در یکی از مراجعات من و پدرم نزد اون پزشک ، دارویی برای من تجویز نکرد و به پدرم گفت فقط بهش بده بخوره خودبخود خوب میشه. اون روز در ماشین بودم و پدرم گفت چی دوست داری بخوری تا برات بگیرم و من اون موقع گفتم ساندویچ میخوام و مربای هویج ، و اون ساندویچ واقعا به من مزه داد. خلاصه اینکه به لطف آن پزشک محترم فرمول “خوردن بیشتر= سلامتی و قدرت بدنی” در ذهن من شکل گرفت. و بعدها که از تناسب اندام فاصله گرفتم، با دیدن اندام مادرم و شباهت ظاهری که به ایشان دارم ناخودآگاه آینده خودم را همان ظاهر تجسم می کردم و در حقیقت از آن وضعیت بیزار هم بودم ولی خودم را محکوم به آن آینده جسمی می دانستم. و شکست های متعددم در نگهداشتن وزن و اندام ایده آلم این باور را در من تقویت کرد که “ چاقی من ارثی است” وبه همین دلیل هر چه تلاش کنم و لاغر شوم ، نمی توانم لاغر بمانم و خودم را یک محکوم به مبارزه ابدی با چاقی می دانستم و در یک جستجوی مسیر جدید برای مبارزه با چاقی با این سایت آشنا شدم.

      هم اکنون خوشحالم که محکوم به چاق ماندن نیستم، خوشحالم که چاقی ارثی وجود ندارد بلکه چاقی عادتی است. چاقی امروز من که در حال خداحافظی با آن هستم و در حال ترک نمودن بدن من است را خودم با ایجاد باورهای چاق کننده در خودم ایجاد کرده ام، پس خودم هم قادر به اصلاح آنها هستم.

      بسیار خوشحالم که خودم مسئول چاقی خودم هستم و علت چاقی من هیچکس بجز خودم ، باورهایم و رفتارهایم نیست. مسلما تغییر خودم ممکن است ولی تغییر دیگران بدست من غیر ممکن است،پس من برای در آغوش کشیدن جسم متناسب خودم به دیگران محتاج نیستم و من قدرت متناسب کردن خودم را دارم. چه از این بهتر که برای بهبود وضعیت خودم صرف وقت آموزش بیشتر و افزایش آگاهی های خودم نمایم و تلاش کنم هر روز بهتر از دیروز باشم. تجربه ۱۴۲ روز بودن من در دوره این است که اگر با آرامش و اشتیاق و خوشحالی ادامه دهم و بر اصلاح باورهای غلط ذهنی خودم تمرکز کنم و بر رفتارهای خود نظارت داشته باشم و خودم را بپذیرم و دست از سرزنش و محاکمه خود بردارم و با خودم مهربان باشم و در کمال احترام به خودم سعی در بهبود عملکردم داشته باشم ، خودبخود لاغر خواهم شد.

      دیروز که لباس ورزشی ام را پوشیدم، خانواده می گفتن این ۴ ماه تاثیر ورزشهایی که انجام دادی خیلی بیشتر بوده و حسابی لاغر شدی و من ضمن جمع کردن این شبنم های باطراوت برای رشد جوانه های لاغری ام با خودم گفتم: من همیشه ورزش کرده و می کنم و آنچه در ۴ ماه گذشته سبب لاغر شدن من شده باورهای ذهنی جدید و تصویر ذهنی لاغری است که در من ایجاد شده و با ورزش فقط سرعت تخریب خودم را کم کرده ام ، الان کفه لاغری ترازوی ذهنی من سنگین تر از کفه چاقی آن است و با مداومت و اشتیاق سنگین تر هم خواهد شد و در نهایت به جسم ایده آلم و هدف متعالی متناسب شدن خواهم رسید. 

      همگی سلامت باشید و گامهایتان برای بهتر و بهتر شدن استوار.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار roshaam2002@gmail.com
        1400/07/13 15:31
        مدت عضویت: 756 روز
        امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 12 کلمه

        خیلی عالی بود عزیزم، واقعا لذت بردم و واقعا براتون خوشحالم 🙏🏻❤️🌷

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/31 16:40
      مدت عضویت: 1432 روز
      امتیاز کاربر: 16891 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,452 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

      نقش باورها در چاقی بسیار زیاد هست و افراد چاق  از قبل کلی باورهای غلط دارن که چاقی من ارثی هست چاقی من به خاطر فعالیت کم من هست و …

      و اما این باور چاقی ارثی هست خیلی باور قوی در افراد هست .ولی از وقتی با لاغری با قدرت ذهن آشنا شدم متوجه شدم میشه ناخود آگاه رو تغییر داد  تا به سمت لاغری حرکت کنه .

      پس اول باور های غلط رو شناسایی کنید و بعد باید باور صحیح رو جایگزین کنیم  مثلا در مقابل باور غلط چاقی ارثی هست  بگو چاقی من ارثی نیست و تمام مسولیت چاقی من با خودم هست .وقتی یک باور جدید  ایجاد میکنید بارها براش دلایل و نمونه بیارید تا  ذهن باور کنه و براش اثبات بشه .مثلا استاد (اونحا که پسرعموی خودشون رو اخرشب در حال خوردن باقلوا با اب هویچ  دیدین )بارها به خودشون  گفتن ببین منم قبلا اینطور بودم و این طور رفتار میکردم و میخوردم  ولی حالا با تغییر فرمولهای ذهنی    رفتار من  و جسم من تغییر کرده   همین اثبات میکنه چاقی ارثی نیست عادتی هست  و چاقی نتیجه ی تکرار عادتها هست و جسم ما رو یواش یواش  چاق میکنه .

       پس باور خیلی نقش داره  در نحوه ی شکیل گیری رفتارها .

      دلایل اثبات باور صحیح رو بارها مرور کن و نمونه های عینی رو هم ببین تا بپذیری که باور جایگزین ، درست هست مثلا پسرعموی استاد هنوز میگن چاقی  ارثی هست و هنوز چاق هستن و اما استاد که به خاطر تعییر فرمولها ی ذهنی لاغر شدن پذیرفتن چاقی عادتی هست و کلی جسمشون تغییر کرده و متفاوت شده .

      و اما من هم قبلا که در این مسیر نبودم کلی دلیل و باور غلط داشتم که چاقی در من طبیعی هست  درستههیچ وقت نگفتم چاقی من ارثی هست چون از یه مقطعی به بعد من چاق شدم و اما منم کلی دلیل دیگه  برای خودم داشتم  و اما از وقتی وارد این  مسیر شدم دیگه اونها رو نقض کردم و نپذیرفتم و خدا رو شکر کلی جسم من و رفتار من تغییر کرده مثلا 

      قبلا باور داشتم چون ازدواج کردم طبیعی که چاق بشم اما الان میگم نه خیلیها هستن که از دواج کردن و متناسب هستن مثل دوستم خواهر همسرم و .. .

      قبلا باور داشتم چون فعالیتم کم هست طبیعی که چاق باشم اما الان میگم خیلیها مثل دختر خودم و یا  خواهر خودم  بدون ذره ای فعالیت خاص بسیار لاغر هستن .

      قبلا باور داشتم غداهایی مثل نو ن و برنج و روغن و شیرینی و ..  که میخورم  من رو چاق کردن اما الان میگیم خیلیها در اطراف خودم هستن که با خوردن همین عذاها همچنان لاغرن مثل دختر خودم هر چی من میخورم ایشون هم میخوره اما مقدار خوردن ما متفاوت هست که اندام ما رو متفاوت کرده نه مواد غذایی 

      قبلا باور داشتم چون دو زایمان داشتم طبیعی که  شکم داشته باشم اما افراد بسیار زیادی مثل دوست صمیمی خودم رو سراغ دارم که با  وجود دوزایمان که داشتن  اصلا  شکم ندارن  و بسیار لاغر هستن 

      قبلا باور داشتم بدن من با متناسبها یه فرقی داره که من چاقم و اونها لاغر اما الان میگم هیچ تفاوتی در  بدن چاقها و لاغرها نیست مگر در ذهن این افراد که تفاوت در جسم رو هم میاره نمونه اش فروغ قبلی و فروغ جدید که ذهنم تغییر کرده  رفتارم تغییر کرده و بعد جسم من هم کلی تغییر کرده .

      قبلا باور داشتم  چاقی من به خاطر اشتهای من هست که لاغرها این  اشتها رو ندارن اما من دارم اما الان میگم اصلا همچین چیزی  به نام اشتها در بدن من وجود نداره بلکه در ذهن من لونه داره تا توجیه پرخوری من باشه و گرنه اصلا وجود خارجی نداره .

      قبلا میگفتم چاقی من به خاطر کم کاری تیرویید هست ولی چطور باوجود این مشکل من وقتی وارد دوره ها شدم  کلی لاغر تر شدم پس با وجود همین مشکل بازم من میتونم متناسب تر بشم .

      قبلا میگفتم چاقی من به خاطر خوردن فلان قرص هورمونی هست و لی الان  که در دوره ها هستم با وجود خوردن همین قرص کلی متناسب تر شدم پس بازم میتونم متناسب تر بشم و حتی خواهر همسر من باوجود خوردن همین قرص سالها بسیار لاغر و زیبا اندام بود و هست و هیچ مشکلی برای لاعری من نیستن  .

      قبلا میگفتم چاقی من به خاطر خوردن فلان مواد عدایی هست مثل چیپس و پفک ولی الان دیگه این حرف رو نمیزنم چون مواد غذایی اصلا باعث چاقی ما نمیشن وبلکه این رفتار ما هست که ما رو چاق میکنه من هر وقت چیپس و پفک  هوس کردم میتونم به اندازه رفع هوس بخورم نه به اون اندازه که کارخانه برای من تعیین کرده مثلا یه پاکت کامل از هر کدوم  هر چند دیگه میل من مثل گدشته نیست و زیاد هوس نمیکنم ولی اگر هم باشه شاید چند دونه بخورم شایدم نه نخورم بستگی به بدنم داره که میخواد یا نه .

      قبلا کلی باورهای غلط داشتم که با باورهای درست و صحیحی  مثل بالا جایگزین کردم و دیگه کاملا مسولیت چاقی خودم رو قبول کردم و تمام تلاشم این هست  که درست رفتار کنم با مواد غذایی تا جسمم درست بشود بدون اینکه هیچ بار اضافی داشته باشم پس تمام تمرکز من بر روی درست رفتار کردن با مواد غدایی هست به قول دوستان در جلسه ی قبل در شان یک انسان که اشرف مخلوقات هست بخورم و رفتار کنم  و از این همه مواد غذایی که خدا در اطراف من قرار داده بخورم و لدت ببرم و ترسی نداشته باشم اما به اندازه نیازم نه بیشتر از نیاز که بازم متناسب تر از الان بشم و اگر من همین به اندازه خوردن رو یاد بگیریم که استاد در جلسه ی قبل به ما دوباره یاد آوری کردن بسیاز راحت و طبیعی لاغر میشم  پس من هیچ دلیلی برای چاقی خودم ندارم و در مسیر درست رفتار کردن هستم و به زودی به تناسب ایده الم میرسم و لذت میبرم چون دارم به ذهنم آموزش میدم غدا چی هست خوردن ما چطور هست گرسنگی و سیری چی هست و … پس چاقی هیچ چیز نیست نه ارثی  هست نه وابسته به هیچ عامل بیرونی  مثل کم تحرکی و .. هست علت  چاقی خودم هستم  رفتار خودم هست و من خودم باعث چاقی خودم شدم و حالا هم خودم باید درستش کنم بدون نیاز به هیچ عامل بیرونی فقط با درست رفتار کردن پس من اینجا هستم که لاغری رو آموزش ببینم و درست رفتار کنم و بعد چه بخوام چه نخوام لاعر میشم .

      استاد اینقدرراین باورها خوب در ذهن من نشستن که اگر کل پزشکان دنیا هم بیان بگن چاقی ارثی هست من باور نمیکنم یا اگر کل پزشکان بگن این قرصها چاق میکنن من باور نمیکنم چون خودم نمونه عینی کسی هستم که با  وجود خوردن این داروها کلی لاغر تر شدم و  یا اگر کل پزشکان بیان بگن در بدن چیزی به نام اشتها هست من باور نمیکنم چون الان با یک سال و نیم در مسیر بودن اصلا همچین چیزی در خودم نمیبینم و کلی چیز دیگه که در بالا گفتم به خدا وجود ندارن چاقی فقط در ذهن من هست  چاقی فقط در ذهن من هست من باید ذهنم رو لاغر کنم چطور ؟؟؟با آموزش دادن   از طریق سایت و عمل کردن به آموزشها خود به خود متناسب میشم من خودم اینقدر عالی دارم روی به اندازه خوردن کار میکنم (که قبل از فشار شکمی غدا رو رها کنم ) که عدا خوردن من برای  بقیه  جای تعجب داره که یعنی این سهم تو  هست همین  چند لقمه سهم تو  هست اما ذهنم  و خودم میگه اره  سیری یعنی در این حد خوردن و این درسته و کاملا ذهن من با من هماهنگ شده در به اندازه خوردن و من رو تشویق به خوردن بیشتر نمیکنه و همیشه به حدی بخور که شکمت دردنگیره و سنگین نشی و انصافا مشخصه اون حالت براش بسیار زشت و زننده شده و از اون بدش میاد که به جا و درست پیام سیری رو میده و منم  خیلی عالی دست میکشم استاد همین دیشب به اندازه نیازم شام خوردم و اما کمی بعد بچه هام سفارش فست فود از بیرون دادن و بسیار هم وسوسه برانگیز بود این قیافه ی عدا اما خدا شاهده یک بار من وسوسه نشدم بر عکس گدشته تمام منطقم این بود اگر خوردی به اون حالت شکم درد میرسی و به اون سنگینی میرسی که دوست نداری که بدت میاد که برده ی غداها هستی که مدیریت میکنن تو رو و ….. پس نخور و اصلا دستور خوردنی نبود و من خیلی راحت نخوردم و بچه هام خوردن و ما بقی رو داخل یخچال گداشتم و بارها خودم رو تحسین کردم و به خودم افرین گفتم و اینقدر باید این رفتارها تکرار بشه و این منطق من پررنگ بشه که دیگه هیچ وقت اون رفتار  پرخوری رو نداشته باشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s99malekan
      1400/05/17 19:20
      مدت عضویت: 1125 روز
      امتیاز کاربر: 5870 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 359 کلمه

      استاد عزیرم سلام….

      من مدت هاست قبول کردم که چاقی من اصلا و ابدا ارثی نیست.‌دیگه فکر نمیکنم نه الان نه تا آخر عمرم کسی بتونه در این زمینه شبهه در ذهن من بوحود بیاره و منو عوض کنه…..ولی…..

      استاد چند روز دیگه میشه یکسال که با شمام. نا امسد نیستم و ادامه میدم.‌چون من سالها قبل به مدت هفت سال در یک جو ناپایدار و عصبی خونوادم بودم و فوت پدرم هم به اون اضافه شد بسیار بسیار عصبی شدم.‌طوری که نه من بلکه همه خواهرام هم همینجوری شدن. از موقعی که چند ماه از بودنم با شما گذشت و من نتیجه دلخواهم رو نگرفتم نشستم و مثلا تحلیل کردم چون من فکرم ناآرامه و هنوزم بخاطر شرایط شغلی که من پرستارم و‌دا،م با بیماران کووید در ارتباطم و بازم استرس همرامه پس من تا آروم نشم نمیتونم از دوره شما تاثیر مثبتی بگیرم.چون شما همیشه میگفتین باید شش دانگ حواستون پیش من و دوره باشه. منم تموم سعی مو میکردم یه روزم از برنامه عقب نیفتم و عین تمرینات رو انجام بدم ولی در عمل اصلا دقیق اجرا نمیکردم.یعنی این باور نگهبان نمیذاشت.‌باورش کردم آخه.‌فقط دو هفته یه فایل عالی شما چنان در من اثر کرد که من کلی سایز کم کردم و فهمیدم دارم درست انجام میدم.ولی باز موضوع کرونا گرفتن خودم پیش اومد و الانم پیک پنجم کرونا که بیمارستان غلغله است و منم درگیر این استرس ها باز این باور نگهبان ذهنم فعال شده که تو ذهنت درگیره درست انجام نمیدی.استاد حرف شما در من تاثیر زیادی داره.‌لطفا به من بگین این فقط یه باورنگهبانه یا درسته؟من باید اول آروم بشم که اصلا استرس نداشته باشم یا نه میشه در همین شرایطم درست اجرا کنم.من واقعا آشفته م…………..

      آخ استاد چرا من اینقد فراموش کارم….چرا نمیتونم جلوی فرمولای چاق کننده ذهنمو بگیرم.چرا جلو در یخچال با اینکه از ذهنم رد میشه تو که گشنت نیست نباید بخوری ولی بازم‌ برمیدارم میخورم…..چرا وقتی تکرار میکنم من میخوام از نخوردن این غذا لذت ببرم دیگه مثل قبل قوی روی من اثر نداره….چرا راه درست رومیدونم ولی بازم در راه غلط پا میذارم؟ چرا چرا….

      استاد کمکم کنین.‌من نیاز به یه راهنمایی از سمت شما دارم….چیزی که کلید طلایی باشه برام

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5851 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 46 کلمه

        چون در راه غلط نیاز نیست چیزی به دست بیاری
        تازه خیلی راحت تری وقتی چیزی رو از دست میدی
        در راه غلط سلامتی، اعتماد به نفس، آینده، احساس و خیلی چیزها رو از دست می دی
        ظاهرا از دست دادن برای ما راحت تر از به دست آوردنه

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شقایق
      1400/05/16 20:06
      مدت عضویت: 924 روز
      امتیاز کاربر: 395 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 524 کلمه

       گام  ۲۰

      چاقی ارثی است یا عادتی ؟؟

      به نام خدا برای اینکه این مطلب رو مورد بررسی قرار بدم اول باید به این مسئله بپر دازم که واقعا ارثی بودن یعنی چی ؟ 🤔

      یعنی  یک واکنش یا اتفاق خاصی در خانواده ی ما نسل به نسل رخ بده مثلا بعضیها معتقدن بیماری قند در خانواده ی ما ارثیه یا من قبلا اعتقاد داشتم زانو درد در خانواده ی ما ارثی هست یا موارد اینچنینی اما واقعا چرا ؟ چرا من این باور اشتباه و قبول کردم و پذیرفتم اخه پا درد ژن خاصی  نداره که نسل به نسل بچرخه تا به من برسه من این حرف و باور کردم و فرمولشو تو ذهنم ساختم ، منتظرش شدم و خیلی شیک و مجلسی☺️این اتفاق رقم خورد .

      یا مواردی اینچنینی و خب چون  افراد یک خانواده بیشتر باهم هستند و در معرض اینگونه حرفا قرار میگیرن و چون  همگی باور میکنن و برای تک تکشون این اتفاق می افته

      یه مهر تایید میشه که ما  همگی ارثی فلان رفتار و داریم

      گفتم رفتار ، ما دیگه میدونیم رفتار ما نشات گرفته از یک سری فرمول در ذهنه پس قطعا رفتارها و اتفاقاتی که برای من یا حتی خواهرام رخ میده هم طبق همون شنیده های مشترکمان بوده که برایمان اتفاق مشترکی را رقم زده و ما ربطش میدیم به ارثی بودن

      پس هیچ چیز ارثی نیست  ، حتی  رنگ مو ، رنگ چشم و تمام چیزهایی که ما میگیم  ژنتیکه

      فرموله اینها هم طی سالهای طولانی  در ذهن اجداد ما  تشکیل شده و به دی ان ای انتقال یافته و در جسمشان نمایان شده و  نسل به نسل به ما منتقل شده

      دلیل این مسئله هم اینه که  دو قولوهای همسانی که در مکانهای مختلفی رشد میکنند در اثر محیط زندگیشون حتی رنگ پوست و موهاشون تغییر میکنه یا لهجه ی ادما دختر عموی من که تهرانی بود و ده سال پیش ازدواج کرد و به اصفهان رفت الان لهجه اش کاملا اصفهانی شده و یا خواهرش به یکی از شهرهای شمالی ازدواج کرد او هم لهجه ی گیلکی داره

      اینها نشون میده که حتی لهجه ی ما که میگیم زبان مادریمونه و از خانوادمون به ما رسیده نیز طی محیط و عادت ها و شنیده های ما تغییر میکنه

      پس  تمام رفتارهای ما طبق یکسری شنیده ها و دیده ها  یی استکه در اثر تکرار و تکرار و پذیرش ما در ذهن ما تبدیل به باور و فرمول ذهنی شده  و هیچ ربطی هم به ژنتیک ما  و ارثی بودن ندارد

      اصلا من میخوام بگم ژنتیک یا ارثی بودنی وجود نداره همه ی اینها یکسری باور هست  که ما دیدیم ، شنیدیم و رفت در ناخودآگاه ذهنمون و تبدیل شد به یک باور ، باور اینقدر قوی شد که حتی روی ژن و  DNAما  هم تاثیر گذاشت و  سالها  در خانواده و نسل ما چرخید که البته  باز هم بر میگرده به پذیرش ما

      یکی از دوستان من که والدینش دیابت  داشت و اکثر فک و فامیلش قند داشتن میگفت مادرم مرتب به من میگفت تو هم در فلان سن  دیابت  خواهی گرفت اما دوستم چون از موفقین قانون جذب بودو قوانین و میدونست نپذیرفت   و خدا رو شکر هنوز هم بسیار عالی و در کمال  سلامتیست

      پس من هیچ رفتاری رو ژنتیک و وراثتی نمیدونم حتی چاق شدنم و با اینکه اکثر  خانواده ی من و مادریم چاق بودند یا هستند چاقی یک عادته و براحتی با تغییر باورا از بین میره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار nargesaslanian2021@gmail.com
      1400/05/16 16:39
      مدت عضویت: 821 روز
      امتیاز کاربر: 33
      محتوای دیدگاه: 194 کلمه

      سلام خدمت همه دوستان.

      یکی از باورها و الگوهای غلط در بین ما افراد چاق  این هست که چاقی ما ارثی یا ژنتیکی هست وین طوری علت چاقی خودمون رو گردن ارث می اندازیم.در صورتیکه اگه به دنبال اثبات این باور باشیم اول از خانواده خودمون شروع میکنیم میبینیم که دونفر چاق و بقیه مناسبند اگر این باور درست باشه ،که باید همه چاق باشیم، یادر افراد فامیل هم اصلا همه افراد چاق نیستن.ما نتیجه میگیریم علت چاقی ما به خاطر الگوهای غلط ذهنی و عادتهای ماست که چندین ساله که با خودمون همراه داریم.واینکه چگونه این باور غلط که چاقی به خاطرارث  هست رو فراموش کنیم باید مقابل اون جمله درست پیدا کنیم واونو به عنوان الگو به ذهن بدهیم واون جمله درست این هست که چاقی یک نوع عادت هست.واین رو با مثال بالا که ذکر شد به ذهن میدم وتا اونو تأیید بکنه.

      اضافه وزن به هیچ وجه ارثی نیست فقط به خاطر الگوهای ذهنی غلط هست .ما باید برای تغییر در جسم اول باید الگوهای غلط ذهنی رو پیدا کنیم وباور درست رو با پیدا کردن نمونه های تایید شده به ذهن بدهیم تا نتیجه اش در جسم ما نمود پیدا کنه.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 3 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/05/10 14:57
      مدت عضویت: 1300 روز
      امتیاز کاربر: 613 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,036 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹
      همیشه توی زندگی افراد مختلفی رو دیدیم که کارهای مختلفی انجام میدادن یکی رو دیدیم که  دست به خیر بود و کمک افراد مختلفی می کرد و طوری که هیچ وقت دوست نداشت دیگران از کارهای خیرش خبردار بشن وقتی توی بحث ها یه هویی حرف این بنده خدا میشه میگن  این روی باباش رفته آخه اونم  هم  همینطور دست به خیر بود 😊یا می بینیم یکی رفته شغل آخوندی انتخاب کرده  وقتی میپرسیم میگن این روی جدش  رفته آخه اون هم آخوند بوده و منبر میرفته😊 یامی بینیم یکی دست به دزدی زده یا معتاد شده وقتی به قول گفتنی بقیه  آمارش در میارن میبینن که از کوچیکی پیش فرد معتاد بوده و زندگی میکرده و روی اون فرد معتاد رفته😔وقتی  متوجه تفاوت جسمی خودمون با دوستانمون شدیم هم به دنبال علت ماجرا کنجکاو شدیم که چرا من چاق شدم و اضافه وزن دارم ولی دوست هام لاغرن 🤔جوابی که اکثر ما شنیدیم این بود که خب ما ژنتیکی چاق هستیم و چاقی ما ارثی هست پدر  و مادر بزرگتم چاق بود 😔 عموهاتو ببین چقدر چاقن 😔پسر عمه هاتو ببین همه شکم دارن 😔 ما آب هم بخوریم چاق میشیم😔 اونا که لاغرن روی پدر و مادرهاشون رفتن اونا هم ببین لاغرن😔
      👈 خلاصه اینکه سر هر موضوعی که از بزرگترها دلیل می خواستیم همیشه به بحث ارث بردن از قدیمی ها و وراثتی بودن اشاره می کردن و با آوردن مثال و مهمتر از اون  با نشون دادن نمونه بارز مثال هاشون ما رو به یقین می رسوندن که تمام حرف هاشون جز حقیقت نیست و این قانون بر  زندگیمون حکم فرماست که ما چاق باشیم 😔
      از اونجایی که الفبای زندگی رو ما از اونا یاد گرفته بودیم  هیچ وقت به گفته های اونا شک نکردیم و تمام حرف هاشون رو باتمام وجود قبول می‌کردیم و اگه جایی هم بحثش پیش میومد خیلی قاطعانه حرف های بزرگترامون تکرار وازش دفاع میکردیم 😊همین عامل سبب شده بود که ذهن ما با دل و جون بپذیره که علت اصلی چاقی ما ژنتیک و ارثی بودنه😔😔و تلاش برای لاغر شدن فایده ای نداره و ما همیشه چاق خواهیم موند😔 
      همین یک باور اشتباه کافی بود تاخیلی راحت  کیلو کیلو اضافه وزن رو نصیب خودمون کنیم و کوچک ترین عذاب وجدانی نداشته باشیم که چاق شدیم😔
      👈👈چون خودمون رو مسئول چاقی به وجود اومده نمیدونستیم وچاق شدن رو خارج از اختیار خودمون میدونستیم 😔😔
      اما خدا رو شکر با قدرت ذهن و تاثیر گذاری و بهتر بگم باقدرت فرمانروایی ذهن آشنا شدیم و فهمیدیم که تمام مشکل چاقی ما به خاطر پذیرفتن همین باور اشتباه بوده که ارث عامل چاقی ما و هزاران اتفاق دیگر هست 😔😔
      الان میبینم خیلی راحت هزاران دلیل برای نقض این باور اشتباه هست 🌹 صفات ارثی برای جسم زمانی اتفاق میافته که هنوز ما متولد نشدیم و در حال تکامل جسم هستیم 🌹ولی از زمانی که ما به دنیا می آییم بر اساس  آموزش های بزرگترها و اطرافیانمون یک سری هنر ها رو کسب میکنیم که  مثل راه رفتن و سخن گفتن و نقاشی و ورزشکاری و …. چاقی هم جز همین هنر های اکتسابی ما بوده چون خداوند ما رو متناسب  آفریده و همیشه دوست داشته ما توی بهترین حال باشیم😊 نه اینکه توی مریضی و سختی و درد و افسردگی باشیم 😔 یادمه کوچیک که بودم توی یک سخنرانی شنیدم  فکر کنم ماجرا اینجور بود که یه پیرزنی میره پیش پیامبر که یا رسوالله از خدا بخواه که من همینجوری توی قیامت باشم و پیامبر گفته بوده نمیشه چون خداوند انسان را در قیامت جوان خلق میکنه و پیری و مریضی و درد و سختی توی اون دنیا نیست 😊 خدایی که بهترین ها رو  برای بنده هاش میخواد و اینگونه زندگی رو برای انسان تدارک دیده مگه میشه صفات  نا زیبا مثل چاقی رو برای آدم به ارث بگذاره تا انسان نتونه از لذت های زندگی استفاده کنه  😊فرق انسان با حیوان قدرت تفکر هست گاهی انسان دنبال زیاده خواهی هست و چشمش دنبال مال مردم هست و گاهی هم به قدرت و توانایی خودش ایمان داره و خودش مسیر زندگیش رو قشنگ می سازه پس تفاوت انسان ها در نوع رفتارهاشون هست برای همینه که 👈👈 توی یه خانواده هم فرد دست و دلباز هست و هم خشک حساب . هم مومن و اهل با خدا بودن هست و هم دزد و معتاد (نمونه بارزش هر روز جلو چشمم هست ). هم فرد موفق و پر امید هست و هم فرد ناموفق و نا امید .و مهمتر از همه هم فرد چاق و شکمو هست و هم فرد متناسب 😊پس دنیا دنیای باورها هست .اگه باور داشته باشی لایق بهترین ها هستی پس مطمئنا به بهترین حال ممکن میرسی توی همه جوانب زندگی😊
      یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه را پیدا  کنیم و فرمول صحیح را جایگزین آن  کنیم همونجوری که از کوچیکی نمونه بارز مثال هاشون برامون نشون دادن و توی طول سالها نمونه ها دیدیم الانم برای مدت زیادی باید سعی کنیم نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را تایید کنند تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهن ما پررنگ شده و تثبت شود و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی را کمرنگ کرده و سپس تغییردهد.
      الان که دلایل مختلف لاغری پیدا کردیم و اصلاح فرمول چاقی و پیدا کردت دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد وباید همون قدر که باورهای چاقی رو پذیرفتیم و خیلی جاها قاطعانه ازش دفاع کردیم باید فرمول های ذهنی صحیح رو خیلی مصرانه جایگزین باورهای اشتباه کنیم و به تبع اون رفتارمون اصلاح کنیم و در مسیر لاغری استمرار داشته باشیم همون قدر که به اون باورهای اشتباه بها می دادیم به این باورهای صحیح و سرنوشت ساز بها بدهیم😊
      دیدن مداوم تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای لاغری خود استفاده کردند  که نه تنها به اندام متناسب رسیدن بلکه توی جنبه های مختلف زندگیشون قوی شدن و رشد کردند  شگفتی ساز شدند به ما کمک می کند تا به مرور باور کنیم که چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است که ما خودمون باعث ساختنش شدیم الانم  با تغییر فرمول های ذهنی میشه  به نتایج عالی در مسیر لاغری با ذهن دست پیدا کنیم.اونا تونستند پس  من هم می توانم آرزوی لاغر شدنم برسم😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/01 11:02
      مدت عضویت: 821 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 726 کلمه

      سلام
      من پراز باورهای اشتباه بودم ک تو مغزم فرو کردم از بچگی همش اینو نخور چاق می کنه اون کارو بکن اون ورزش انجام بده و فلان همش پرا از فرمول های اشتباه هستم
      ولی الان ک نگاه میکنم میبینم اونقدر ک گفتیم رفته تو معزمون و من خودم ب شخصه غذامو انداره بچه دوساله نیس انقد چاق شدم من خودم خیلی وقت بود ک میگفتم اصلا از خوردن نیس چن من ب اطرافیانم نگا میکنم و میبینم ک اونا در حد ۱۰دبرابر من میخورن
      پس قصیه ی چیز دیگس وقتی ب این مسیر هدایت شدم دقیقا انگار حواب این سوالم لهم دادم
      من یکی یکی اشتباهاتم رو شناسایی میکنم ولی متاسفانه نمیدونسم ک باید استمرار داشته باشم در نقص باورهای استباه و تایید باورهای صحیح
      چاقی ارثیه من ردش مسکنم چن اگه ارثی بود دختر من الان چاق بود خواهر من چاق بود پس ارثی نیس بلکه عادتی هستش
      میگفتم چاقی من از خوردن برنج و هروز بخصوص شبها هستش .از خوردن سرخ کردنی . غذاهای پر از روغن . یا خوردن تنقلات یا نوشابه هستش ک همش اشتباهه چن خواهرم همش تنقلات میخوره متناسبه نگار و اعظم و سهیلا همش برنج میخورن سرخ کردنی سبک خوردنشون عین ماست لاغرن
      چاقی من از حاملگی ک کاملا اشتباهه اونوقت باید پریسا و سمیه ک بعد زایمان ن شکم دارن ن چاقن و این یک باور اشتباهه
      از فکر و خیاله و اعصاب خوردی و افسردگیه ک اینم نقص میکنم چرا ک اونوقت باید سهیلا ک انقد فکر وخیال داره بترکه در حالی ک متناسبه
      همه بهم میگفتن چاقیت از استعداد تو همین دیشب همسرم گف بدن تو این شکلیه چاق میشه خو ب خود درحالی ک میدونیم این خنده دار و چاقی ی استعداد نیس ک در من باشه بلکه مجموع رفتار ها و باورهای غلط در من هستش
      اینکه سردت شده حتما گشنه ای نمیدونم ضعف کرد بخور اعصابت خورده حتما گشنه ای
      حالت خوب نیس بخور همه اینها باور اشتباه هستن در حالی خوردن فقط فقط برای تامین انرژی بدن هست ربطی ب گرمی و سردی بدن نداره و گشنگی علامتی ک داره قارو قور کردن سکم و و احساس درد تو معده هست پس ربطی ب خوردن ندازه و خوردن نا فقط و فقط ور اثر گرسنگی باید اتفاق بیافته ن برای رفع ناراحتی بیحوصلگی سردی گرمی
      فقط فقط برای تامین انرژی بدن
      در اثر بیتحرکی هستش ک اشتباه هستش چن پریسا و زهرا بیتحرک هستن اونقدر متناسبن ک انگار عمل کردن بدنشونو پس ب این ربطی نداره و چاقی من نتیجه عادتهای من هستش
      من شیرینی دوس دارم ترش دوس ندارم کیک و اینا در اثر اونه چاقی من ک کاملا اشتباهه و چاقی من در اثر خورون نیس در اثر باور چاق بودن اینهاس و ولع و حرصی ک ب اینها دارم و من هر انچه ک دوس دارم رو ب اندازه نیازم میخورم و خواهرم و دختر دایی همش شکرو شیرینی و کیک و پیراشکی شربت و قهوه پراز شکر و شکلات و اینا میخورن و خیلی اندام زیبایی دارن پس مشکل از خوردن نیس ازرفتار خوردنه
      از ناسالم خوردنه و سبزیجات کم استفاده کردنه ک کاملا اشتباهه چرا ک اون موقع بابد زهرا سهیلا و پریسا وااینا سبزیجات نمیخورن عذای سفره میخورن چاق باشن
      همراه غذا پیاز و ترشی بخوری چاق میکنه ک کاملا اشتباهه چرا ک خواهرم همش ترشی میخوره نگار اینا همش ترشی میخورن سمیه همش پیاز میخوره و همه اینا لاغرن اشتباهه محضه
      تا یادم میاد همه بهم میگفتن ک استخون درشتی چاقی و هیچ وقت لاعر نمیشی در حالی خیلی ادم ها ی استخوان درشت هستن ک لاعرن مثل معصومه مینا وسمیه
      فست فود چاق میکنه چن من پیتزا میخورم چاقم در حالی ک پریسا همش پیتزا میخورن متناسبه
      نمیدونم مسافرت برم چاق مبشم در جالی اون موقع باید شراره ک دائم تو مسافرت و کافی شاپ و رستوران و گردش و جلیه هستش بترکه در حالی ک مناسبترین اندام داره
      چن من هر هفته میرم پیک نیک چاق میشم در حالی ک زهرا همش هرهفته میره حتی بیشتر باید چاق باشه نگار و سهیلا اعطم واینا در حالی ک متناسبن
      چن من نزدیک مامانم رندگی میکنم عدای مادر ی چیز دیگی چاق میشم در حالی ک زهرا همونو را میخوره و لاعره
      پس میببنبم ک رفتار خوردن و باور صحیح خوردن چقد تو چاقی و لاغری موثره ما در اثر باورهای اشتباه دچار حرص و و لع شدیم همه چبو در خوردن میبینیم همه چبو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/04/21 01:05
      مدت عضویت: 1209 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 717 کلمه

      سلام استاد عزیز 🌸

      سلام دوستان گل 🌸

      استاد من مدتیه که تمام وقتمو گذاشتم برای اصلاح باورهام .ازبین کل فرمول های چاق کننده که لیست کرده بودم چند تا باور خیلی مهم از نظر خودم رو کشیدم بیرون فایل های مربوط بهشون هم گوش میدم  که اول این هارو تغییر بدم بعد برم سراغ باقیشون . توی سایت کاملا حضور دارم فایلای جدید و دنبال میکنم نظرات دوستانمو میخونم فقط کامنت نمیزاشتم .امشب این فایل و یجور دیگه ای گوش دادم اصلا . انقدر درکم متفاوته با چندماه قبل که کلی ذوق کردم و حس نوشتنم برگشت .💖💖

      باوری که خیلی در ذهن من قدمت و قدرت  داره یکی همین چاقیه من ارثیه ! این جمله  رو انقد گفتم و شنیدم  که اتوماتیک وار ذهنم تنظیم شده  و بشدت مانعم بوده تاالان . من حدودا یکسال و خورده ایه که باافتخار شاگرد شما هستم و خیلی هم از لحاظ احساسی و رفتاری تغییر کردم خداروشکر 😍😍😍 ترس از خوردنم رفع شد نیاز بدن و پالس سیری رو کاملا تحت کنترل خودم دراوردم بقول شما امیر برخوردن شدم نه اسیر خوردن لباسام برام آزادتر شدن دیگه عاملی بیرونی رو برای لاغر شدنم قبول ندارم مثل رژیم  ورزش و ……

        اما متعهد شدم که خیلی موشکافانه تر خودم و بررسی کنم ببینم هنوز چه باورهایی در ذهنم دارن کار خودشونو طبق روال قبل انجام میدن که نتیجه خیلی ملموسی در جسمم نمیبینم . که اولین و مهمترینش باور چاقی ارثیه بود . هرچقد روی این باور کار کنم کمه چون حدود 20ساله دارم میشنوم و انقدر بادیدن اطرافیانم و گفتن اونا بخودم تایید شده برام که حدو حساب نداره . بااینکه زبانا میگم که قبول ندارم چاقیم ارثیه و خوردن چاق نمیکنه و ….. اما صدرصد  اثبات نشده بوده این موضوع .چون هنوز تو اون لایه های زیرین ذهنم خودمو یه فرد بااستخون بندی درشت میدونستم که به عمه و خاله و دایی و …. کشیده !

       ولی خبر خوب اینکه تو اینمدت کار روی فرمولای مهم ، بقدری غذاخوردنم کم و بموقع  (خوردن موقع قار و قور شکم و دست کشیدن بعد رفع شدن این حالت )شده که بینهایت ازخودم راضیم .بدون هیچ زحمتی هیچ فشار و محدودیتی خودبخود این اتفاق افتاده .همیشه ی خدا سبکم و سرحال .😍😍😍😍😍

      با چندین بار گوش دادن فکر کردن درباره این فایل فوق العاده، کم کم دارم برای خودم منطقیش میکنم که من کاملا متناسب به دنیا اومدم و چندسال بعدش هم متناسب و حتی لاغربودم طوریکه  دنده هام مشخص بوده  تا 6 یا 7 سالگیت . و طبق فرمایش شما چیزی که بعد تولد در جسم ما ایجاد بشه دیگه ژنتیکی نیست .رنگ چشم و مو و چهره و ایناست که قبل تولد از والدین به ما به ارث میرسه .پس قطع به یقین چاقی من عادتی بوده نه ارثی . من خیلی غذا نمیخوردم اما بی موقع میخوردم یا بخاطر تعارف بقیه مهمونی و ….. میخوردم و وقتی بدنت نیازی نداره سه چهار لقمه یا یه بشقاب فرقی نداره ذخیره میشه . پس اینا عادته . خوردن میوه وقتی سیری و میل نداری اما میگی بابا میوه که چاق نمیکنه تازه فایده هم داره عادته غلطه ! اینکه هربار غذاتو باترس و عذاب وجدان میخوردی نه با لذت و حس سپاسگزاری عادته ! اینکه با یدونه شیرینی سیر میشدی اما میگفتی تازه و نرمه یکی دیگم بردارم  ارث نیست عادت رفتاریه !!!!!!و وووووو……….

      خیلی دلایل هست که ثابت بشه بهم من به کسی نرفته اندامم و استخون بندیم .فقط و فقط خودم باعثش بودم . همونایی که منو بهشون شباهت میدادن بچه هاشون همه متناسب و خوش اندامن چرا چاقی به اونا ارث نرسیده!!!!!!!! باور کنید بخاطر فرمولای اشتباه ذهنم یکبار به این قضیه فکر نکرده بودم و کاملا بااطمینان میگفتم اره ما انداممون مثل فلانی و فلانیه ژنتیکیه دیگه هرکی یه چیزی به ارث میبره ماهم چاقی و ……. حالا هزاران هزار بارم بقیه اینو تو گوشم میخوندن و این باور قوی و قوی تر شد درمن . به لطف خدا اینمدت دارم به یه شکل عالی و متعهدانه روباورام کار میکنم فعلا روی همین باور توقف کردم که کامل جایگزین بشه منطقی بشه براذهنم بعد برم سراغ بقیه …. تو این مسیر زیبا هرروز اشتیاقم انرژیم و انگیزم بیشتر و بیشتر میشه خدایا شکررررررت 💖💖💖💖💖

      استاد بی اندازه ازتون سپاسگزارم .یکی از چیزایی که همیشه بابتش از خدا تشکر میکنم داشتن استادی مثل شماست.

      براتون عمر طولانی توام باسلامتی و شادی آرزو میکنم .🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 453 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 125 کلمه

      سلام وقت بخیر

      باور ارثی بودن شاید یکی از قویترین باورهایی است که من داشتم البته شاید حالا هم گاهی به سراغم میاد مثل یه عادت واینکه مثلا من عادت کردم به فکر های تکراری وهرز گاهی بهشون یه سر میزنم 😂

      هر وقت وزنم اصافه میشدبا خودم  میگفتم دیدی چاقی تو  ارثیه هر چقدرم کم کنی باز هم برمیگرده ولی خودم رو با این باورهای غلط گول میزدم وتوجیه میکردم به لطف خدا وقتی این باور اشتباه رو از زبون استاد شنیدم پی بردم که باور چقدر میتونه افسار دهن رو بدست بگیره وادم رو به مسیر اشتباه ببره ان شالله با بودن در مسیر درست این باور وبقیه باورهای اشتباه رو با تکرار وتمرین واستمرار برطرف خواهم کرد من میتونم لاعری اسانترین کار دنیاست  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/04/12 17:51
      مدت عضویت: 1170 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 627 کلمه

      گام بیستم در مسیر لاغری من 

      چاقی من ارثی است یا عادتی 

      من قبل از اینکه به این مسیر هدایت بشم متعقد بودم که چاقی من ارثی اسن و دلایل زیادی هم برای این حرفم داشتم و دیگه وقتی اسم چاقی میومد و تلاش هام که همیشه جز شکست چیزی نبود به خودم دیگران میگفتم اره چاقی من ارثی است ارث که نمیشه تغییر داد من روی خانواده بابام رفتم عموهام چاق هستند پس طبیعی است من چاق باشم و لاغر نشم و این حرفها هم خودم راضی میکرد که تقصیر تو نیست تو گناهی نداری اشتباهی نکردی و جلوگیری میکردم سرزنش نصحیت بقیه رو واسه اینکه بگم من مقصر این کار نیستم 

      ولی وقتی به این مسیر هدایت شدم و اموزش دیدم اول کار من دلایل چاقیم نوشتم یکی و ردشون کردم با دلیل و یکی از دلایل  چاقیم  من ارثی بودن بود که ردش کردم با دلیل چون چون اگه ارثی بود باید خانواده من به یک مقدار از این چاقی بهر میبردند پس وقتی داداش من لاغر است و عموهام پسر دخترهاشون لاغر است پس این دلیل رد میشه و چاقی من ارثی نیست 

      بلکه من با حرفهایی که شنیدم از بچگی و هرکسی که من دیده گفته اره هیکل تو روی بابات رفته ،و شکستهایی که خودم خوردم باورکردم که اره چاقی من ارثی است و اینجوری این باور مخرب در ذهن من شکل گرفته و باعث چاقی بیشتر من شده طبیعی کرده چاقی در ذهنم و هم مانع لاغری من شده 

      تا قبل تولد هر ساختاری که در ما شکل بگیره مث رنگ چشم ،ابرو،رنگ مو،لب دماغ دهن میتوان اینهارو گفت از والدین به ارث برد ولی بعد تولد ارثی نیست بلکه عادتی است و خودمان خلق کردیم برای خودمان 

      پس باید این باور که چاقی من ارثی است تغییر بدیم و بگیم چاقی من ارثی نیست بلکه عادتی است  حالا باید این باور در ذهن ما تایید بشه ما یه حرفهایی شنیدیم و نگرش هایی داریم و رفتارهایی تکرار کردیم که بهش عادت کردیم من از خودم مثال میزنم من قبلا باور کرده بودم تا نان با برنج نخورم سیر نمیشم و دیگه عادتم شده بود که حتمان نان با هرچی که میخوام بخورم استفاده کنم بعد که با این روش اشنا شدم بدون اینکه بخوام کاری کنم نان که دیگه نمیخورم با برنج هیچ کمتر از حد معمول هم میخورم و یدف هایی پیش میاد که من با چند لقمه نان ماست هم سیر میشم در صورتی که قبلا حتما باید شب برنج میخورم یا یه غذا دیگه پختنی و خیلی زیاد میخوردم که یا دیگه روی سفره نبود یا دیگه خفه میشدم دیگه میگفتم اره سیر شدم ترک میکردم سفره رو پس وقتی من تو نستم اینقدر خوب تغییر کنم از نظر جسمی هم متناسب تر بشم پس چاقی من ارثی نیست بلکه عادتی است 

      من یکسری باورها در هر جنبه ای داشتم و باعث شده مانع رسیدن من به ان هدف بشه مثلا یکی از باورهام این بود کار دولتی نیست فقط ادمی که پارتی داره یا خیلی پولداره و میتونه رشوه بده میتونه بره سر کار دولتی و همین موضوع باعث شد که من هیچوقت نرم سرکار دولتی با اینکه بعدا دیدم خیلی افراد هم طبقه من رفتن سر کار دولتی بدون پارتی یا کمک کسی 

      این همه افراد چاق با ورود به سایت تناسب فکری شگقت ساز شدن و خیلی خیلی تغییر کردن پس چاقی ارثی نیست بلکه عادتی 

      همین خود من وقتی تونستم خیلی راحت رفتارهام تغییر کنه پرخوریم خیلی کم شده و به حد نیازم رسیده تازه احساس میکنم از حد نیازم کمتر شده و توجه ام روی اندامم برداشته شده به چافیم دیگه توجه نمیکنم احساس بدی ندارم این ها همه تغییر است من فرمول ها ذهنیم تغییر دادم الانم رفتارم تغییر کرده و جسمم در حال تغییر است پس چاقی ارثی نیست بلکه عادتی 😊☺😍

      شاد شاد باشید دوستان شگفت ساز من😊☺😉

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار sarasgry04@gmail.com
      1400/04/12 00:56
      مدت عضویت: 852 روز
      امتیاز کاربر: 0
      محتوای دیدگاه: 51 کلمه

      سلام دوستان عزیز. بنظرمن هم چاقی عادتی ست من در سن کودکی تا پانزده سالگی بسیار لاغربودم و جثه ریزی داشتم از زمان دبیرستان کم کم اضافه وزن پیداکردم. به امیدخدا و استاد عزیزم میتونم متناسب بشم و ذهن وافکارم رو به سمت متناسب شدن هدایت کنم… ایمان دارم که میتوانم💪💪❤️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam
      1400/04/11 05:53
      مدت عضویت: 1468 روز
      امتیاز کاربر: 870 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,765 کلمه

      به نام قادر پاک توانا 💜💖💜

                     💜💖💜 به نام آنکه جان بخشید ما را 

      سلام خدمت استاد عزیز و همراهان خوبم 💐💐💐 

      گام بیستم : چاقی من ارثی است یا عادتی؟

      این سوالیه که بیشتر افرادی که اضافه وزن دارن با اطمینان پاسخ میدن که ارثیه ! 

      من هم تا قبل از آشنایی با استاد قطعاً همین جواب رو میدادم ولی الان با اطمینان میگم که چاقی ربطی به ارث نداره 😊😊😊 

      این فرمول به صورت خیلی قوی و قدرتمند در ذهن اکثر افراد چاق ذخیره شده ! برای همین هر چی تلاش می کنند که لاغر بشن موفق نمیشن یا نتیجه ای کاملاً کوتاه مدت می گیرن و خیلی زود به محض اینکه رژیم یا ورزش یا دارو رو کنار بگذارند چاقی اونا دوباره بر می گرده ! 

      چون افراد چاق هر گونه تلاشی برای لاغری خودشون بکنن چون برای از بین بردن اضافه وزنشونه و از طریق فشار وارد کردن و محدود کردن جسمه بی فایده ست .

      چون جسم ما هیچ گونه اراده و توانایی از خودش نداره و از مغز دستور می گیره و مغز ما مسئولیت کنترل بدن ما رو بر عهده داره اما مغز هم از ذهن دستور می گیره و تمام رفتارهای ارادی و غیر ارادی ما توسط ذهن کنترل میشه ! 

      و ذهن ما هم تحت تاثیر محیط زندگی و اطرافیان ماست و تمام اطلاعاتی که از دوران کودکی دیده ایم و شنیده ایم و یاد گرفتیم در ذهن ما ضبط شده و به صورت الگوی رفتاری ذخیره شده تا ما بتونیم در مواقع لزوم از آنها استفاده کنیم .

      و یکی از چیزهایی که از دوران کودکی بهش توجه کردیم و یاد گرفتیم چاقیه ! 

      چاقی ارثی نیست بلکه یاد گرفتنیه ! 

      ما چاقی رو یاد گرفتیم و ذهن ما الگوهای رفتاری چاق کننده رو به صورت ناخودآگاه ذخیره کرده و ما در زمان مواجهه با غذا و مسائل مربوط به چاقی از این الگوهای رفتاری استفاده می کند و عادت  های غذایی ما به این صورت شکل گرفته . 

      و زمانی که ما سایر رژیمهای غذایی و ورزش و … رو انجام دادیم فقط به جسممون فشار وارد کردیم و ذهن ما تغییری نکرده ! 

      و چون جسم ما تابع ذهنمونه مجبوره اون کاری رو انجام بده که ذهن ازش می خواد و اگر ما میلیونها بار رژیم بگیریم و لاغر بشیم دوباره چاق میشیم چون ذهن ما فقط بلده چاق بشه و لاغری رو یاد نگرفته . 

      ما برای لاغر شدن فقط یک راه داریم و اون هم اینه که همون طوری که چاقی رو یاد گرفتیم لاغری رو هم یاد بگیریم تا الگوهای لاغری در ذهن ما به صورت عادت در بیاد و به صورت ناخودآگاه از اونا استفاده کنیم و همون طوری که راحت و بدون دردسر چاق شدیم راحت تر و بدون درد سر لاغر بشیم ! 😍😍😍 

      دیروز یک مطلب جالب یادم اومد که بد نیست برای شما هم بگم 

      پدر همسر من ۷ تا برادر داره که نصفشون چاق هستند و نصفشون لاغر و اونایی که از نظر قیافه ی ظاهری بیشتر شبیه مادرشون هستند چاق هستند و اونابی که شبیه پدرشون هستند لاغرن چون مادرشون چاقه ولی پدر خدا بیامرزشون لاغر بود ! 

      و اتفاقاً شدیداً به ارثی بودن چاقی و لاغری معتقدن و بارها ازشون شنیدم که چون مثلاً من به بابام رفتم لاغرم و یا چون من به مادرم رفتم چاقم ! 

      یکی از برادرانشون که چاق بود و وزن بالای صد کیلو داشت  در اثر یک حادثه ۸ ماه در کما فرو رفته بود و در طول این ۸ ماه به قدری لاغر شده بود که به قول پدر همسرم فقط استخوان هاش باقی مونده بود و یک لایه پوست ! 

      می گفت به حدی سبک شده بود وه وقتی می خواستن ملافه ی زیرش رو عوض کنند پدر همسرم مثل یک بچه بغلش می کرده و خیلی راحت ملافه اش رو عوض می کردند . 

      خلاصه وقتی بعد از ۸ ماه به هوش میاد با اینکه نمی تونسته هر غذایی بخوره و بیشتر سوپ و مایعات می خورده و خیلی کمتر از قبل هم می خورده اما خیلی زود دوباره بر می گرده به وزن قبلش ! 

      دقت کنید وقتی توی کما بوده رابطه ی ذهنش با جسمش قطع شده بوده و بدن در حالت عادی طبیعی رفتار می کنه و اینطوری لاغر شده بوده اما به محض اینکه به هوش میاد ذهن تلاش می کنه که اون رو به صورت تصویری که از قبل داشته در بیاره و چاق میشه ! 

      چون باورهاش تغییری نکرده بود دوباره خیلی زود به وزن قبل از کما برگشت . 

      اگر واقعاً چاقی و لاغری ارثی بود پس زمانی که در کما بود چرا لاغر شد ؟ 

      اگه ارثی بود باید چاق می موند نباید لاغر میشد !

      چون ذهنش نبود که بخواد با باور ها و الگو های غلط چاق کننده جلوی سیر طبیعی بدنش یعنی لاغر شدنش رو بگیره ! 

      پس با این مثال میشه به وضوح باور کرد که چاقی و لاغری همه ی افراد از ذهنشونه و ربطی به ارثی بودن و یا هیچ گونه عامل بیرونی دیگه ای نداره . 

      یکی از عوامل بسیار مهمی که باعث میشه ما نتونیم لاغر بشیم همین فرمولها و باورهای چاق کننده ست که اجازه نمیده ما بتونیم لاغر بشیم . 

      برای لاغر شدن ما باید این الگوها و باورهای غلط رو شناسایی کنیم و به ذهنمون ثابت کنیم که این الگوها اشتباه بودن . 

      من حس می کنم خیلی به این تمرین نیاز داشتم چون باورهای چاق کننده ای که توی ذهن من ذخیره شده از کودکی تا به امروز قدمت داره و نیاز به تمرین و تاکید بیشتری داره که ذهنم بپذیره اشتباه بوده 

      قبل از هر چیزی بگم من در تمام سالهای چاقیم مدام با ذهنم در جنگ بودم و سایر روشهای لاغری رو به جز عمل جراحی انجام دادم و ذهنم که تصمیمی برای لاغری نداشت مرتب با من به مبارزه مشغول بود که نگذاره لاغر بشم 

      و همیشه در این مبارزه ذهن من برنده بود چون تواناتر از من بود ! 

      حالا نکته ی مهمش اینجاست که در تمام روشهای لاغری ما باید با ذهنمون مبارزه ی شدیدی رو شروع کنیم تا کمی به نتیجه برسیم ولی در نهایت ذهن ما برنده ست و دوباره هر مقدار وزنی که با رژیم و ورزش و دارو و … کم کردیم بر می گردونه . 

      پس اون روشها به این دلیل فایده نداره . 

      حالا اینبار می خوایم از روش ذهنی لاغر بشیم و فرق این روش با اون روش ها اینه که قرار نیست با ذهنمون بجنگیم بلکه قراره در نهایت صلح و آرامش با ذهنمون ، 

      و با کمک ذهن توانمندمون که همیشه پیروز میدونه لاغر ی رو یاد بگیریم و لاغر بشیم و لاغر بمونیم 😍😍😍 

      اینبار ما یک نیروی کمکی خیلی قوی و قدرتمند داریم 🥰🥰🥰 

      این همون نیروییه که نفهمیدیم چطوری چاقمون کرد حالام قراره یکدفعه به خودمون بیاییم و ببینیم کلی لاغر شدیم و نفهمیدیم چی شد 😍😍😍 

      خودتون قضاوت کنید این لاغری شیرینه یا اون لاغری ؟ 

      شناسایی باور اشتباه :

      ❌ چاقی ارثیه 

      ✅ این باور صد درصد غلطه چاقی به هیچ عنوان نمی تونه ارثی باشه چون اینهمه نمونه ی کاملاً واضح در اطراف من هست که ثابت می کنه چاقی ارثی نیست مثل عمو محمود که وقتی تو کما بود اینقدر لاغر شد 😊😊😊 

      ❌ چاقی به خاطر کم تحرکیه 

      ✅ چاقی ربطی به کم تحرکی نداره ! اینهمه آدم کم تحرک می شناختی که لاغر بودند مثل فاطمه خدا بیامرز یا وقتی مریم مجرد بود یا وقتی طاهره مجرد بود هیچ کدوم اینا تحرک نداشتند ولی خیلی هم لاغر بودند . 

      ❌ خوردن غذاهایی مثل برنج ، نون ، ماکارونی ، نوشابه ، بستنی ، شیرینی ، شکلات ، روغن ، فست فود ، سس مایونز ، قند و شکر ، غذاهای سرخ کرده  و تنقلات و … چاق می کنه ! 

      ✅ هیچ غذایی چاق کننده نیست و همه ی غذاها برای برطرف کردن حس نیاز بدن ما واجب هستند و تمام این غذاها رو افراد لاغر هم دارن می خورن پس چرا اونا چاق نمیشن ؟

      همسرم با تمام غذاهاش نوشابه می خوره غذاهای پر روغن دوست داره ، سس مایونز و قند و شکر و غداهای سرخ کرده و فست فود و برنج و نون و ماکارونی خیلی دوست داره و خوبم می خوره اما همیشه خوش هیکل و متناسب بوده و هست 😍😍😍 

      دخترام محدثه و لیلا عاشق نوشابه و شیرینی و شکلات و تمام غذاهایی که در بالا گفتم هستند خیلی هم بیشتر از من این غذاها رو می خورن و خیلی خیلی هم تنقلات می خورن اما کاملاً لاغر و خوش اندام هستند 😍😍😍 

      فاطمه ی خاله معصومه عاشق شکلاته و وقتی یک جعبه شکلات رو توی یک ساعت می خوره تنها اتفاقی که براش میفته اینه که بدنش جوش میزنه ! 

      مریم در زمان مجردی غذاش دو برابر من بود ولی خیلی لاغر بود ! و … 

      ❌ بیماری کم کاری تیروئید و کم خونی باعث چاقیم شده ! 

      ✅ اولاً کم خونی و کم کاری تیروئید در حادترین حالت ممکن فقط مب تونن ۳ تا ۵ کیلو چاق کنند ! 

      ثانیاً تو هم کم کاری تیروئیدت با طب اسلامی درمان شد هم کم خونی پس چرا لاغر نشدی ؟ 

      پس چرا اینهمه آدم در اطرافت هستند که این بیماریها رو دارن ولی لاغرن ؟ مثل زهرای عمو که خیلی کم خونه ولی فوق العاده لاغره ! 

      الهه کم خونی شدید داره ولی کاملاً متناسبه ! 

      فاطمه کم خونه ولی لاغره ! محدثه کم خونه ولی لاغره و … 

      ❌ من به خاطر بلغمی مزاج بودنم و رطوبت معده ام چاق شدم ! 

      ✅ اینهمه آدم با طبع بلغم اطرافت می سناسی ولی لاغرن ! فاطمه خدا بیامرز مزاجش شدیداً بلغمی بود ولی خیلی لاغر بود ! 

      طاهره قبل بارداریش دقیقاً مثل من بلغمی بود ولی کاملاً متناسب ! 

      همسر خودم بلغمی شده ولی کاملاً متناسبه ! و …

      ❌ زایمان و سزارین باعث چاقی میشه ! 

      ✅ اینهمه در اطرافت خانمهایی رو می بینی که زاینان کردند یا سزارین کردند ولی لاغرن ! 

      فاطمه ی خاله معصوم زایمان کرده ولی از قبل زایمانش هم لاغرتر شده ! 

      خود خاله معصوم سه بار زایمان کرده ولی کاملاً متناسبه ! 

      جاری خاله اعظم بعد سزارین کاملاً لاغر شده بود 

      ❌ خوردن داروهای تقویتی و زدن آپولهای تقویتی باعث چاقیم شد ! 

      ✅ اگر این قرص و داروها چاق می کرد اولین نفر همسر خودم باید چاق میشد که خیلی بیشتر من هم داروی تقویتی خورد هم یکسره آمپول تقویتی میزدم براش !

      پدر همسرم هم خیلی از این آمپولا زد و چاق نشد . 

      فاطمه مرتب آمپول تقویتی میزد اما چاق نشد و … 

      ❌ خوردن غذاهای سرد و تر باعث چاقی من شد ! 

      ✅ همه ی اطرافیانت و خانواده ات از همین غذاهای سرد و تر خوردن و چاق نشدند مث دخترای خودم و همسرم ! 

      خودم اینهمه غذاهای گرم خوردم که لاغر بشم ولی تغییری نکردم ! پس این باور هم کاملاً اشتباهه . 

      پس نتیجه می گیریم که : 

      من فقط خودم مقصر چاقیم هستم و هیچ عاملی بیرونی نمی تونسته من رو چاق کنه 😍😍😍 

       من خیلی زود لاغر میشم و به رویای زیبای تناسب اندام خودم مبرسم 🥰🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/04/09 11:17
      مدت عضویت: 845 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 626 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام بیستم چاقی ارثی یا عادتی:

      افراد یه سری دلایلی دارن برای چاقیشون مثل شرایط کاری و خانوادگی، ارثی بودن و …

      ارثی بودن دلیل خیلی از افراد بوده و هست و این باور را دارن که چاقی به اون ها ارث رسیده! 

      ولی با لاغری با ذهن این باور را رد میکنیم چرا که افراد شگفتی ساز زیادی میبینیم که به تناسب رسیده اند درصورتی‌ که اگر واقعاً اضافه وزنشان ارثی بود آن را نمیتوانست تغییر داد!

      برای اصلاح باورها نیازمند چند مرحله هستیم:

      مرحله اول شناسایی باور اشتباه

      مرحله دوم ایجاد باور صحیح در مقابل اون مثلا چاقی من ارثیه، نه اضافه وزن من ارثی نیست و مسئولیتش با خودمه!!!

      مرحله سوم تأیید این باور صحیح، چطور؟ با دیدن دلایلی که جمله جدید را برامون تایید کنه و مدت ها باید دنبال اثبات اون باشیم و زود رها نکنیم چون اگه چندبار برخلاف باور صحیح حرفی بشنویم دوباره باور صحیح از بین میره!!

      وقتی یه باور صحیح در ذهن ایجاد میکنیم باید بارها و بارها براش دلایل تایید پیدا کنیم تا اون برای ذهن ناخودآگاه کاملا جا بیفته، تایید بشه و به الگوی ذهنی تبدیل بشه 👍

      مثال استاد برای دیدن پسرعمویشان ساعت یک شب و ایشان یک باقلوای بزرگ و پر از شیره و یه لیوان آب هویج بزرگ که با لذت همه را میل کردن و استاد بستنی که گفته بودن از بقیه کمتر بذارن را هم نتونستن کامل بخورن و این موضوع را ثابت میکرد که چاقی ارثی نیست و ناشی از رفتار های غلط ناشی از باورهای غلط ذهنی است!

      باورها از نسل قبل به نسل بعد منتقل میشن، درسته که باور ها ژنتیکی نیستن و به طور پیش فرض به نسل بعد منتقل نمیشن اما تأثیرگذاری آن ها خیلی زیاده چون باور خیلی نقش داره در نحوه شکل گیری رفتار آدم ها !!!

      هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست اما همه این موضوعات عادتی هستند، نتیجه عادت های اشتباه مساوی جسم کنونی!!

      وقتی نمونه هایی پیدا میکنیم که باور صحیح ما را تایید میکنن باید بارها به ذهن یادآور بشیم تا این باور کاملا در ذهن تثبیت بشه!

      من هم اکثراً باور ارثی بودن چاقی را داشتم چون مامانم و عمه هایم چاق بودن چاقی خودم را طبیعی میدونستم و همه چیز را هم به اندازه زیاد میخوردم و هیچ وقت فکر نمیکردم که این عادات و رفتارهای منه که باعث اضافه وزن من شده و میشه و نه ارثی بودن چاقی!!

      اینکه این باورها از خانواده به ما منتقل میشن کاملا درسته و من به یاد می‌آورم روزی را که یک شلوار برایم تنگ بود و مامانم بهم گفت که نگا پاهات داره مثل عمه هات گنده میشه تو هم که تنبل همش نشستی یکم باید فعالیت کنی و من اون روز رو به وضوح به خاطر دارم و خیلی از این بابت ناراحت شدم و از همون روز هم بیشتر من به فکر لاغر شدن و لاغری و رژیم و ورزش و … افتادم و البته تا حدودی هم کاهش داشتم ولی همیشگی نبود!

      الان با روش ذهنی خیلی از باورهای غلط ذهنیم را کم رنگ کردم و هر فایل هم باورهای صحیحم را پررنگ تر میکنن و خودم هم سعی در پیدا کردن نمونه های عینی در اطرافم دارم که این باورها تثبیت شوند!

      یک نمونه خیلی نزدیک آن برادرم که بسیار متناسب است پس اگر قرار به ارثی بودن چاقی بود برادرم هم باید چاق بود ولی اون کاملا متناسب است با رفتارهای صحیح و متناسب، قبلا که میدیدم مثلا دو قاشق از غذاش رو نمیخوره و میگه دیگه نمیخوام متعجب میشدم که اخه مگه میشه ادم برا دو قاشق جا نداشته باشه ولی الان کاملا این رفتار درست را متوجه میشم و درک میکنم پس چاقی ناشی از رفتار و عادات غلط است که از باورهای غلط نشأت میگیرن نه ارثی بودن و دلایل دیگه!

      مه تاب متناسب با انگیزه با رفتارهای صحیح🥰💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mah.sana.motalebi.khah@gmail.com
      1400/04/09 07:11
      مدت عضویت: 820 روز
      امتیاز کاربر: 81
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

      به نام خداوند جان و خرد❤

      سلام و درود…

      چاقی ما ارثی نیست…من خودم حدود دو سه سال پیش این باور رو شکستم…از بچگی شنیدم سنا درشته،چاقی ارثیه،به مادرش رفته و استخون بندی درشته  و هزاران حرف مشابه….ولی به جایی رسیدم که نمیخواستم اضافه وزن داشته باشم.

      رژیم و ورزش رو با هم شروع کردن انقد عالی لاغر شدم که تمام اون باور ارثی بودن و درشت بودن شکست.

      ولی این باورها تو ناخودآگاه من ریشه دونده بودن و با اومدن قرنطینه و ورزش نکردن و نگاه تفریحی به غذا دوباره وزنم برگشت.

      ولی اون تجربه خیلی بهم روحیه میده که ببین اون موقع تونستی…مطمئن باش  با روش لاغری با ذهن هم میتونی💪تازه خیلی عالی تر میتونی.

      چون روش قبلی اشتباه بوده❎

      ولی روش لاغری با ذهن روشی درست هستش✅

      واقعا چاقی ارثی نیست عادتی هستش…وقتی استاد صحبت میکردن یه خاطره که تو این چند وقته برام رخ داد اومد جلو چشمم.

      با خاله ها و دختر خاله ها دور هم نشسته بودیم و یه جعبه شیرینی گرفتیم…یکی از دختر خاله هام با دخترش متناسب هستن.

      شیرینی که گرفته بودیم مونده بود و این دو نفر که تو جمع متناسب بودن به محض خوردن شیرینی اول گفتن مونده هستش و دیگه نخوردن.

      ولی بقیه یه جعبه شیرینی رو دور هم با چایی خوردن با این توجیح که بخورید نمونه😐

      خوب این نشون میده چاقی عادتیه نه ارثی…بعد هم که صحبت از چاقی و لاغری میشه میگن فلانی به باباش رفته لاغره ما هم به مادرجون رفتیم چاقیم…

      اصلا رفتار رو در نظر نمیگیرن که اون مواد مازادی که وارد بدنت میکنی باعث اضافه وزن تو میشه…

      صد در صد چاقی ما عادتی هستش…مثل همین تمرین استاد که وقتی احساس سیری کردید دیگه نخورید،نزارید به احساس بد سنگینی برسید و من این چند وقت واقعا تو خودم تغییرات رو میبینم…مثل دیشب با اینکه سیر بودم ولی چون غذا خوشمزه بود و بابام تاکید داره همه سرسفره دور هم باشیم نشستم و یکم غذا خوردم…با اینکه مقدار کمی خوردم،یک چهارم نون تافتون رو خوردم ولی خودم میدونستم مازاد هستش و نیاز بدنم نیست.

      خوب این یه عادته،عادتی که باعث اضافه وزن میشه و ربطی به ارثی بودن نداره.

      ما عادت کردیم حوصلمون سر بره غذا بخوریم🍔

      احساس مریضی کنیم غذا بخوریم🌯

      کاری نداریم بکنیم غذا میخوریم🌮

      میخوایم استراحت کنیم غذا میخوریم🥪

      میخوایم تفریح کنیم غذا میخوریم🌭

      حسمون بده غذا میخوریم🍕

      حسمون خوبه غذا میخوریم🍟

      حس خاصی نداریم غذا میخوریم🥣😐

      در همه حال از غذا استفاده میکنیم🍳🥘🍲🫕🍿🧈🍱🍚🍛🍜🍝🍠🍢🍣🍤🍥

      همه اینا عادته ✔✔✔✔✔✔✔✔و ربطی به ارث نداره❌❌❌❌❌❌❌❌

      وقتی یکی از دوستانم مریض شد و رفتیم ملاقاتش و اولین جمله ای که گفت…نمیدونید این بیمارستان چه غذاهایی داره😐یعنی عادت…

      من این عادت رو تبدیل به لاغری و تناسب اندام میکنم🥰من موفق ترین شگفتی ساز میشم😍لاغری آسان ترین کار دنیا هستش🤩طبیعت بدن من لاغری هستش🌟

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت من توانستم به سادگی و به زیبایی و عزتمندانه به تناسب اندام برسم🦋🌟🦋🌟🦋🌟

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بهترین استاد و بهترین آموزش و بهترین مسیر را سرراهم قرار دادی😇😊😇😊😇😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 26 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5851 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 50 کلمه

        سلام دوست عزیز
        چقدر عالی نوشتی
        وقتی نوشته ای از بجه ها می خونم که برای تایید آگاهی فایل آموزشی از مثال هایی که در اطرافشون هست استفاده می کنند خیلی لذت می برم
        این بهترین طریق منطقی کردن آگاهی جدید در ذهنه و این کار رو به خوبی انجام دادی
        سپاسگزارم از شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/04/08 12:37
      مدت عضویت: 1194 روز
      امتیاز کاربر: 2038 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 838 کلمه

      سلام استاد گرامی ودوستان پر تلاش من اول فایل رو که گوش دادم گفتم این باور مربوط به من نیست چون من این باور رو ندارم ولی بعد کمی فکر کردم گفتم بزار ببینم پسچه باوری من رو چاق کرده اخه هی میگم فرمولهای اشتباه ذهنم الان به خودم گفتم بلاخره یک باور یا چند باور استباه داستی که این طوری شده که اون باورها با فرمولهای اشتباه در معز نشسته اند ودستور کارهای اشتباه رو میدن کمی دست از نوشتن برداشتم وفک کردم اونم عمیق حالا که فک کردم به گذشته خودم از عکسهای بچگی ام همیشه تپل ومپل بودم اخه بچه اول هم بودم فک کنم تمام تلاش مامانم رو این بوده که من رو خوب چاق کنه  وبعد از اون اومدم روی دوتا بچه هایم فک کردم پن پسرم زیاد لاعر ولی متناسب نیست چون از نطر من متناسب به ادم بیش از حد لاعر نمیگن پسرم وزن تولدش از دخترم بیشتر بود سه کیلو ودویست بود ولی دخترم دو کیلو نیم بود حالا پسرم خیلی لاعر ودختر متناسب متوسطه نه میشه جز دسته خیلی لاعر ها حسابش کنی نه جزدسته خیلی چاقها حالا چرا این طوری شدند اومدم خودم رو به عنوان مادر بررسی کردم اولش با خودم گفتم پسرم از اول هرچی رو نمیخورد و به عبارتی بد ۵دا بود حالا دخترم بد عدا نبود ولی به اندازه نیازش میخورد ولی من چون وزن اول دخترم توی دهنم کم بود هی میبردم دکتر واونم به خاطر اصرار من دو قوطی شیر خشک تجویز کرد با وجودی که بچه شیر خودم رو خوب میخورد وغداشم اندازه نیازش میخورد وخودم بعداز اون وزن زیادتری گرفت ووقتی هم بزرگ شد هی به همه میگفتم که دخترم خوب میخوره وهمه چیز رو میخوره وپسرم بد عداست پسرم هی لاعر ولاعرتر شد وخترم هی چاقتر شد پس خودم یک سری باور اشتباه رو توی دهن بچه هام بوجود اوردم اخه وقتی نوزاد بودند هردو نسبت به وزن اولسون بچه های نرمالی بودند من این طکری شون گردم حالا که با این سایت اشنا شدم دارم به پسرم میگم که اون حرفها وباورهای توی دهنت اشتباه هاست ولی مبگه مامان من از صحبتهای شما پیرامون من دیگه باور هام عمیق شدند میبینم که چطور خودم فرمولهای استباه رو وارد دهن بچه هام با گفتارهای نادرست ورفتار نادرست  خودم کردم حالا به خودم هم همین طور حتما بوده ومن از روزی که یادم میاد چاق بودم وهمه فامیل من رو ادم چاق  می دیدند وهمیسه تصور ذهنی شون از من همین بوده وبعصی وفتها وقتی خوب فک میکنم میبینم که شاید همین که این چاق بودن توی دهنم طبیعی شده من زیتد تمایلی به لاعر شدن نداسته ام ولی فک کردم هیچ وقت این باور که چاقی من ارثی است خدا رو شکر توی دهن من نبست باور های دیگه مثل همین باور چاقی ام طبیعی هست توی دهنمه ویا باور ترس از خوردن که خیلی مخفی کار خودش رو میکنه وتویدهن من واقعا عمیق ولی خدارو شکر داره کمرنگ تر میشه ولی هنوز داره کار میکنه وبه فعالیت خودش ادامه میده شاید همین پذیرفتن اینکه من حالا که در نظر همه دیگه چاق هیتم ومن رو این طوری پدیرفتنه که وقتی یک وعده حسابی میخورم میگم امروز رو دیگه بیخیلا من که یک عمر همه چاق دیدنم حالا این دویه روز هم روش وهمینه که من هی قوانینیکه برای خودم وضع کردم رو اولش خراب میکردم ولی خدارو شکر وسپاس از بی همتا خداونو وبنده پاک ومهربان ودلسوزش استاد گرامی من دارم خیلی خوب باورهای اشتباهم رو میشناسم وبرطرف ان شالله میکنم یا لااقل کمرنگ میکنم همین چاقی طبیعی رو گفتم نه خداوند در عدالتش نیست که بعصی از ادمها رو متناسب وبعصی ها رو چاق بیافریند ما ادمها هستیم که میایم فرمول الکی میسازیم برای تبرئه کارهای اشتباه خودمون به خودم گفتم بدن من خودش هم دوست داره متناسب باشه در این راه خود اون هم به من کمک میکنه چون اون برنامه ریزی اش برمبنای متناسب شدنه پس همه ارگانهای بدن من با من موافقن ونمونه های مختلفی رو نگاه میکنم وفک میکنم خلاصه استاد دارم به لطف خدا وبعد شما استاد گرامی خیلی خیلی پیشرفت میکنم به مباحث گفته شده خیلی دقت میکنم وخیلی فک میکنم وخیلی بالا وپایین میکنم ود اخر که گام بسیار مهمه موفق عمل میکنم واستمرار خیلی خوبی دارم به طوری که اگه شب وروز وقت داسته باشم فقط ترجیح میدم توی سایت وفایلهای رایگانتون رو بینم وفک کنم خدارو شکر خسته نمیشم وبه خودم م یگم چه اشتیاقی داری اخه کار خدا هروقت دهنم به بن بست میرسه با گوش دادن فایل روز بعد یا فایلهای دیگه بلافاصله مشکلم حل میشه فقط باید این باور مخفی وخطرناک ترس از خورون ولاعر نشدن رو زیاد کار کنم وطبیعی وبدون هیچ مسکلی بخورم به اندازه نیازم وخدارو شکر کنم بارها وبارها خدایا دیگه خودت کمک کن در این راه درست که درستی اش واقعا در قلبم حک شده این رو از صمیم قلب گفتم خیلی برام وا۱ح هستش که یکی از شگفتی سازان نه چندان دور من هستم مطمین باشید با ارزوی موفقیت برای همه ما سگفتی سازان ودر اخر دوباره وصدباره خداروشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/04/07 10:54
      مدت عضویت: 1383 روز
      امتیاز کاربر: 3326 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 849 کلمه

      سلام🙂

      اسم فایل خودش به تنهایی آدم رو به فکر فرو میبره…. واقعا عادتی هست یا ژنتیک؟؟؟؟؟

      باور ارثی بودن چاقی بگرو فکر میکنم تمام کسانیکه چاق هستن دارن و چون همگی از بچگی بارها شنیدیم که چاقی در خانواده ما ارثی هست یه باور ریشه دار و عمیقه که به قول شما هم مانع متناسب شدن میشه و هم به راحتی باعث چاق شدن بیشتر ما میشه به همین دو تا دلیل واضح باید حسابی روش کار کنیم و با باور زیبای عادتی بودن جایگزینش کنیم تا بهتر در مسیر تناسب قرار بگیریم

      من تا قبل از آشنایی با تناسب فکری یه عالمه رفتار غذایی چاق کننده داشتم که عادت شده بود برای من و کاملا عادی و طبیعی بود برام

      مثل اینکه بعد از ناهار علاقه داشتم کیک کلوچه یا شکلات بخورم یا حتما با چای عصر بیسکوییت یا شیرینی بخورم

      حتما بایستی بعد از خوردن غذاهایی که مزاج سرد دارن چای نبات بخورم چون فکر میکردم سردرد میشم و جالبه که واقعا هم سردرد میشدم

      تایم استراحت موقع کار حتما چایی رو با یه خوراکی خوشمزه میخوردیم چون اطراف محل کارم هم شیرینی فروشی و و هم فروشگاه کوروش بود خوراکی های شیرین دم دستمون بود

      بین وعده صبحانه و ناهار حتما گرسنه میشدم و میلم فقط به خوراکیهای شیرین و هله هوله بود 

      موقع دیدن فیلم حتما بایستی یه چیز شیرین با شیر یا چای میخوردم چون لذتش رو بیشتر میکرد

      عید دو سال قبل با همسرم همه آخر شبها که از عید دیدنی برمیگشتیم میرفتیم بستنی میخوردیم

      کنار شیرینی فروشی رد میشدم بوی پخت شیرینی پاهام رو سست میکرد و باید حتما یه مقداری میخریدم میخوردم

      موقعی که چشمم به کیک خونگی میخورد امونم نبود بخورمش و در موقع تولد و عروسی تمام فکر و ذهنم درگیر این بود که کی شیرینی خامه ای میارن بخوریم

      عاشق شیرینی خامه ای بودم  و اگه جایی میدیدم اصلا صبرم نبود تا زمانی که نمیخوردمشون

      توی فامیل همسرمون به شیرینی خوردن معروف بودم وبارها اینو از آقایون فامیل همسرم شنیده بودم که شما که خیلی شیرینی دوس داری😑و یه جورایی به خاطر اضافه وزن و میل به شیرینی خجالت زده بودم 😶

      بارها دیده بودم که افراد متناسب و لاغر در اطرافیانم میل زیاد به ترشی و ترشک و…دارن ولی من اصلا خوشم نمی اومد هنوزم میل ندارم و بر عکس اونا بسیار به شیرینیجات علاقمند بودم 

      در مدتی که با سایت شما همراهم تغییرات زیادی کردم در عادتهام و در میلم به شیرینیها مثل اینکه مدتهاست چای نبات نخوردم با وجودیکه غذاهای طبع سرد هم درست کردم و خوردیم و جالبه که اصلا سردرد هم نشدم که بخوام چای نبات بخورم🙂

      میل به خوردن کیک و کلوچه و شکلات در من خیلی کم شده مخصوصا بعد از خوردن ناهار که اصلا میل ندارم🙂

      قبلا رقیب پسرم بودم برای خوردن خوراکیهایی که همسرم میخریدن الان یا اصلا نمیخورم یا یه دونه مصرف کردم🙂 (بعد از چالش اینو نخوردم خیلی عالی میلم به خوراکی تغییر کرد👌)

      حرص و ولعم به خوردن کیک خونگی یا شیریتی خامه ای واقعا کم شده نمیگم نمیخورم ،یه تکه میخورم ولی میل بیشتر ندارم و از اون مهمتر فکر و ذهنم درگیر خوردنش نیست 🙂

      بعد از صرف صبحانه معمولا تا وعده ناهار گرسنه نمیشم که بخوام چیزی بخورم ولی اگه هم میل داشته باشم میوه رو ترجیح میدم

      قبلا اگه همسرم تا ساعت ۲ نمیومدن برای ناهار اعصابم خراب میشد چون گرسنگی فشار می آورد ولی الان نه خیلی آروم تر بر خورد میکنم و دعوا ندارم سر دیر اومدن ایشون😅

      هفته گذشته که برای خرید بیرون بودم بارها از جلوی مغازه های مختلف شیرینی فروشی رد شدم ولی اصلا میلی برای خرید و خوردن شیرینی حس نکردم و الان که فکر میکنم بوی شیرینی رو هم یادم نمیاد حس کرده باشم🙂

      تایم استراحت مطب الان دیگه خرما با چای مصرف میکنم اونم یه دونه  و بعضی وقتها چای رو تنها مصرف میکنم 🙂

      الان دیگه تلویزیون که اصلا نمیبینم فیلم هم خیلی کم و اگه هم ببینم نهایتا مقداری تخمه مصرف میکنم🙂

      اینا قسمتهایی از تغییرات عادتی من در این مدت بوده که برای خودم خیلی جذابه😊

      جالبتر برام اینه که متوجه رفتارهای افراد چاق و لاغر هستم مثلا دیدم که افراد چاق برای خوردن شیرینی یا کیک یا فست فود عجله دارن و صبرشون نیست با بقیه بخورن یا دیدم سر سفره اول برای خودشون نوشیدنی میریزن که خیالشون برای خودشون راحت باشه یا موقعی که ظرف شیرینی وسط گذاشته باشه و نزدیکشون باشه بارها ازش بر میدارن ولی متناسبها همون یه دونه رو برمیدارن و تازه تعارفشون هم میکنی باز هم میگن میل ندارن ولی من یادمه قبلا خودم اکه از ردی تعارف هم یه دونه برمیداشتم دلم میخواست صاحبخونه باز هم تعارف کنه تا باز هم بردارم😬

      اره تمام این عادتها دستورات ذهن ناخودآگاه ما هستن که صادر شدن و ما کنترلی بر اجرا نکردن اونا نداریم و این ها هم همون فرمولهای تکراری ای هستن که از بچگی بارها شنیدیم و بعدها بر اثر تکرار عادت ما شده و همین عادتها باعث شده چاق شدن و چاقتر شدن برای ما عادی و طبیعی باشه و به این صورت چاق و چاقتر شدیم خیلی آسون و راحت😑😑😑😑

      خبر خوب اینه که با آموزش جدید و تکرار و استمرار در این مسیر عادتهای ما تغییر میکنن و تکرار این عادتهای جدید جسم متناسب رو ررامون میسازن🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/03/28 22:29
      مدت عضویت: 1043 روز
      امتیاز کاربر: 4783 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 864 کلمه

      با سلام حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی ،  

      استاد دقیقا به مسئله بسیار مهمی اشاره کردید مثل همیشه،

      حالا که خوب فکر می کنم چاقی ما حاصل یکسری از باورهایی بوده که به مرور تبدیل به عادت شده درما، من بعد از گوش دادن به هر فایلی سعی می کنم که  آن موضوع  قابل بحث را عمیقا روش فکر کنم ویک فلش بک می زنم به زندگی گذشته خودم، واین باورها در همه زمینه های مختلف زندگی  بطور گسترده ای بوده که در بوجود آمدن نه تنها جسم فعلی ،بلکه در تمام ابعاد زندگی ما اثر گزار بوده، وشرایط را به اینگونه که هستیم فراهم آورده است ،یکی از باورهای من قبلا همین بود که آدم‌ها براثر حاملگی یا بالا رفتن سن است که بطور طبیعی چاق می شوند ومن در ایران بیشتر مشاهده می کردم که وضعیت به همین صورت است ،ولی از موقعیکه به این واقعیت پی بردم که طبیعیه که من متناسب ولاغر  باشم ،اتفاقا انسانهای پیر وجوان وبارها ویا تازه فارغ شده بیشماری را مشاهده می کنم که اکثرا لاغر ومتناسبند، وهر رفته با دیدن آنها به خودم یادآوری می کنم  ،ببین این طبیعیه که  آدم لاغر  ومتناسب باشه ،وانگار که دارم جذب می کنم ،مرتب آدمهای متناسب  را بیشتر می بینم وجلوی راه من سبز میشن وسعی می کنم که این باور را در ذهنم بسپارم با نشان داده الگوهای مناسب ،ودوم اینکه این عادت را درخودم بوجود  آوردم که به اندازه نیازم غذا بخورم ،چطوری؟ با نشان دادن نمونه ها ،بطور مثال در محل کارم هنگام ناهار می بینم که آنها بطور خیلی مختصر ناهار می خورند ،اغلب یک اسلایس نان تست با یک ورقه پنیر ویا یک ورقه کالباس ،اوایل که با این روش آشنا نبودم ،باخودم می گفتم که آخه اینها چطور با یک ورقه کالباس سیر میشن، در صورتیکه من اگر می خواستم بطور مثال  یک ساندویچ  کالباس بخورم از پنیر ورقه ای تا دوبرش نان و دوتا کالباس وکاهو وخیارشور وگوجه فرنگی باید درست می کردم تا به من بچسبد!! ببینید ما درخوردن غذا ،عادت داشتیم بیشتر غذا به ما بچسبه تا تنها به اندازه نیاز مون غذا بخوریم ،واین یک عادت اشتباه بود ،حالا که با این روش  آشنا شدم ،متوجه میشم ،که می شود به همان  اندازه یک! عدد نان و کالباس  سیرشد !  ومن باید عادت کنم که به اندازه نیازم غذا بخورم ،ویا عادت به شیرینی  خوردن ،که بیشتر جزو مرسولات ما می باشد ،اینجا هم دسرهای شیرین وخوشمزه زیاد دارند ولی مثل کشور ما مرسوم نیست، والان با اینکه درخانه ما انواع واقسام شکلات‌ها وشیرینیجات هست ،ولی ازشون زده شدم وتا جائیکه حتی با قهوه تلخم حاضر نیستم با شیرینی بخورم وطوری شده که مزه شیرینی در دهانم بدمزه میشه واصلا دوست ندارم ،منظور من از این صحبت‌ها  ومثالها ،خواستم بگم من به نوبه خودم  وقتی افکار وباورهای  ذهنیم فرمولها وباورهایم را تغییر میدم چقدر عادت‌ها ی من هم عوض می شوند ،به همین‌خاطر به قول فرمایش استاد باورهای اشتباه در ذهن ما تبدیل به عادت شده وکافیه که با جایگزین کردن باورهای درس   وصحیح  عادت های جدید را درخود پدید اوریم ،

      یک دیگر از باورهای زیادی که بخصوص در ما ایرانیها بسیار زیاده ،بطور مثال  فکر می کنند که وقتی سن آدم می رود بالا دیگه زشته که بعضی از کارها را بکنند، وباید دست از دنیا بشویند وخانه نشین بشوند ، در صورتیکه من اینجا خانمهای مسن هفتاد ،هشتاد ساله ویا پیرمردهای زیادی را می بینم که با دوچرخه نامه رسانی می کنند ،زنها پابه پای آقایون کارهای سنگین مردانه انجام می دهند ، تعمیرات خانه را اغلب خانمها انجام می دهند وهیچگاه ناتوانی نسبت به آقایون درخود احساس نمی کنند واین باورهای آنهاست که مردوزن باهم مساویند  وبصورت عادت معمولی درزندگی آنها رواج دارد ،ویا بچه ها از زمان دبستان باید خودشان به تنهایی به دبستان ویا کلاسهای بالاتر بروند وهیچ پدر ومادر حق ندارد آنهارا به مدرسه برساند واغلب این مدارس را درنزدیکی محل سکونتشان انتخاب می کنند تا آنها با دوچرخه یا پیاده به راحتی دررفت وآمد باشند واین جزو عادت همیشگی آنها شده است ،چون بصورت باور در ذهن همه آنها وجوددارد ،برای همین آدمهای اینجا بسیار با اعتماد به نفس وامستقل ومحکم هستند ،ویکسری از باورها ی آنها جزو عادت‌های آنها شده ،افرادپیر اینجا اغلب خودشان چه از لحاظ خرید ورفت وآمد خودشان کار خودشان را انجام می دهند با واکنشهایی که دارند وبا اتوبوس وواکرهاشون در رفت وآمد هستند وتوقعی از نزدیکان خود ندارند که کمکشون کند واین جزو عادت‌های آنها شده ، 

      ماهم باید با تغییر دادن باورهای اشتباه خودمان ،عادت‌های جدیدی درخود بوجود  بیاوریم ودرمرتبه اول باورداشته باشیم که هم قدرتمندیم وتوانمند واعتماد به نفس بیشتری را در خود بوجود بیاوریم وداشتن اعتماد به نفس یکی از مهمترین  اصل  در زندگی می باشد ،با باور اینکه خودمان را دوست داشته باشیم برای خودمان ارزش قائل باشیم ،مستقل ودرست فکر کنیم ،وبه خودمان احترام بگذاریم وباور توجه کردن به خودمان را بصورت یک عادت همیشگی قرار دهیم، ،توجه کردن یعنی اینکه چه بخوریم چی بپوشیم چگونه رفتار کنیم چطور خرج کنیم ،چطور رفتار مناسب داشته باشیم  تا در شرایط دلخواهی که می خواهیم برسیم قر ار بگیریم ودر خود این لیاقت وشایسگی  را تبدیل به یک عادت وباور قوی بکنیم .

      با سپاس از استاد گرامی با آموزش‌های عالی وتاثیر گزارشان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار yasaminhasanloo76@gmail.com
      1400/03/10 10:52
      مدت عضویت: 891 روز
      امتیاز کاربر: 48
      محتوای دیدگاه: 136 کلمه

      به نام خدا 

      سلام بله اکثرا  افراد با اضافه وزن فک میکنن چاقی شون به خاطر ارث هست به دلیل همینه که اکثرا قبل یه سنی لاغر هستن اما چون باورشون اینه که سن ما بره بالا شکم میاریم ما ارثی اینجوری هستیم و باو ها شون شکسته میشه و دقیقا در ناحیه شکم چاق میشن 

      باید ذهن رو کنترل کرد و با تمرین آگاهانه و کنترل خودمون  به سمت لاغری حرکت میکنیم

      به لطف خدا تغییر اتی در جسم روح من هر روز که پیش میرم بهتر میشه کرده  به خاطر  همین مدیرت ذهن رو تمرین کردم وزمان های گرسنگی غذا خوردم و اندازه ایی میخورم که حس خوب بهم دست بده  و با کمک خدای مهربون و استاد و کلی از صحبت های مفید ایشون استفادع کردم به عالی ترین شکل به سمت متناسب شدن حرکت میکنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار s.mohammadi8195
      1400/03/08 13:43
      مدت عضویت: 1221 روز
      امتیاز کاربر: 5422 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 447 کلمه

      سلام و درود برمشتاقان تناسب اندام

      از روزی که آموزشها رو مستمرا دنبال میکنم  در ذهنم روی گذشته ام  بیشتر متمرکز میشم دقیق تر علت های چاقیم رو شناسایی میکنم .

      منم تا ۲۶. ۲۷ سالگی متناسب بودم و به خاطر یه سری فرمولهای ذهنی چاق شدم . ابتدا خواهر بزرگترم که بعد از ازدواج  اضافه وزن  پیدا کرد و بعد از اون سال مرتب وزنش بیشتر و بیشتر میشد و مادرم بهش میگفت تو تا لنگ ظهر میخابی و تحرک نداری چاق شدی بعدش که خواهرم صحبت زود بیدار میشد و فعالیت کاریش بیشتر شد بهش میگفت تو به عمه هات رفتی شکم و پهلو و… و خواهرم همش حسادت منو میکرد میگفت خوش به حالت هرچی میخوری و متناسبی.

      مادرم میگفت اون چون صبح زود پا میشه میره سرکار و فعالیت کاریش داره متناسب .

      تا اینکه این باور در منم شکل گرفت که خواهرم چون تحرک نداره و شبیه عمه هامه چاقه .یادم میاد موقع خوردن غذا مرتب بهش می گفتم یه کم کمتر بخور . و اونم همچنان باب میلش  میخورد .

      کم کم منم چاق شدم . تا اینکه یه روز به خودم اومدم دیدم ۵ کیلو اضافه وزن پیدا کردم و مرتب همکارم بهم میگفت   حالم بد میشد تا اینکه مادرم گفت چاقیتون  ارثیه و به عمه هات رفتین . ومنم مثل باقی دوستان باورم شده بود و کم کم در محیط همکارهای چاق قرارگرفتم و اونها هم می گفتند چون ما غذای خوب نمیخوریم چاق شدیم و یه همکارم که به چاقی عشق میورزید و مرتب قرص چاقی میخورد که زیباتر باشه . منم چند باری قرص  چاقی خوردم تا صورتم پر بشه .

      دیگه کم کم پیاده روی و رژیم رو اضافه کردم وزنم اومد پایین و وقتی کنارگذاشتمش مجددا ۱۰ کیلو بیشتر شدم و خسته شده بودم و حرف مادرم رو پذیرفتم که من به عمه هم رفتم و چاقم .

      اما الان که فهمیدم چقدر افکار و باورهای اشتباه رو وارد ذهنم کردم که اگه چاقی ارثی بود هیچکدوم از عمه هام بچه هاشون چاق نیستند پس چطور من و خواهرم به اونها رفتیم .

      و اگه تحرک نقش داره من چطور چندین سال متناسب بودم با اینکه  کارم پشت میز نشینی هست و کلی همکار دارم که اونها هم کارشون شبیه منه و متناسبن.

      پس با شکوندن باور ارثی چاقی و خیلی باورهای غلط دیگه   به خودم دوباره فرصت شاد بودن و درست کردن افکار و باورهای لاغرکننده با آموزش و تمرین و تکرار دوباره مثل قبل متناسب میشم .

      فقط یه سوالی ذهنم رو مشغول کرده واینکه چرا استاد با اینکه پسرعمویش رو دید و اون تو وضع چاقی بودند و راهش  رو ازش خواستند سایت خودش رو معرفی نکرد ؟  

      علیرغم اینکه استاد خودشون قبلا چاق بودند و عوارضی چاقی رو میدانستند؟ 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        امتیاز کاربر: 5851 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 84 کلمه

        سلام دوست عزیز
        “فقط یه سوالی ذهنم رو مشغول کرده واینکه چرا استاد با اینکه پسرعمویش رو دید و اون تو وضع چاقی بودند و راهش رو ازش خواستند سایت خودش رو معرفی نکرد ؟ ”
        برای اینکه بارها قبل این کار رو کردم و فقط مسخره کردند
        کسی که از وضع خودش ناراحت باشه در پی حل مساله خودش خواهد بود
        و کسی که جستجو کنه، بالاخره راه صحیح رو پیدا میکنه
        مثل هزاران نفری که من رو ندیدند اما اکنون ساکن سرزمین لاغرها هستند
        مثل شما

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار solmazmilan@gmail.com
      1400/03/04 12:04
      مدت عضویت: 943 روز
      امتیاز کاربر: 6995 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 314 کلمه

      با سلام گام بیستم.

      مطالبی که از این گام یادگرفتم:

      ۱_فرمول ذهنی اکثر افراد چاق این است که چاقی آنها ارثی است نه عادتی.

      ۲_ارثی بودن چاقی یک فرمول قدرتمند است که به راحتی مانع لاغری افراد چاق می شود.

      ۳_تکرار شدن این فرمول از طریق شنیده ها و دیدن نمونه های آن در افراد چاق خانواده و فامیل باعث شده به یک باور قوی و قدرتمند در چاق شدن شود.

      ۴_زمانی که فرمولی در ذهن ما ایجاد شود به واقعیت وجود ما تبدیل می شود. و این باعث میشه که برای ذهن ما مشکل چاقی طبیعی و عادی شود و به راحتی اون رو بپذیریم.

      ۵_نکته قابل توجه این است که اون فرمول ذهنی نه تنها جسم بلکه جنبه های دیگه ای از زندگی مارو هم دربرمی گیره که باعث شکل دهی سرنوشت ما در زندگی می شود. 

      ۶_هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست بلکه عادتی هستند.

      ۷_هرچیزی که ما به عنوان ژن از والدین خودمون به ارث بردیم تا زمان تولید است مثل رنگ مو،رنگ چشم و رنگ پوست.

      ۸_هرموضوعی که بعد از تولد در ما به وجود می آید هیچ ربطی به ژنتیک و ارث ندارد.

      ۹_همه ما در زندگی تحت تاثیر افکار و رفتارهای والدین و اطرافیانمون قرار گرفتیم و دلیل شباهت زندگی ما با اونها هم همین موضوع است. 

      ۱۰_یکی از راهکارهای مهم این است که وقتی فرمول اشتباه رو پیدا کنیم باید با فرمول صحیح جای گذاری کنیم و نمونه های رو پیدا کنیم که فرمول جدید ما رو تایید کند این پروسه نیاز به زمان استمرار و توجه و سعی زیاد دارد.

      ۱۱_بعد از طی کردن این مرحله تاثیر فرمول اشتباه قبلی کم رنگ میشه و در نتیجه فرمول تغییر می کند. مثال دیدن تصاویر شگفتی سازان این مسیر و این سایت است که سبب ایجاد انگیزه و کسب نتیجه عالی و چشمگیر می شود. 

      ۱۲_ نکته آخر اینکه فقط خودت میتونی برای خودت راه حل باشی،متعهد باش و خودت قهرمان زندگی خودت باش.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/03/03 01:56
      مدت عضویت: 967 روز
      امتیاز کاربر: 1587 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,150 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست

      سلام_ گام بیستم : چاقی من ارثی است یا عادتی ؟

      من از زمانی که یادم میاد تا به امروز همه اعضای خانواده من چاق هستند ومن از بچگی چاقی رو به خوبی آموزش دیدم وبا همه ی زیر و بم اون به خوبی آشنا هستم وتمام نکات چاقی رو بلدم و بارها و بارها از زبون عزیزانم شنیدم که چاقی در خانواده ما ارثیه ومنم کاملا این موضوع رو قبول داشتم و حتی اون زمان هایی هم که متناسب بودم بازم وقتی با اقوام مون در مورد چاقی و اضافه وزن مون صحبت می کردیم کاملاً این موضوع رو تایید میکردم و پذیرش این باور قوی ودیدن الگو های متعدد باعث شد که بعد از ازدواج به شدت چاق شوم و برام خیلی طبیعی بود واصلا تعجب نمی کردم که چرا این اتفاق برام افتاده و دیگران هم که منو میدیدن تعجب نمیکردن و میگفتن چاقی تو قوم و خویش ما طبیعه تازه بچه دار بشی اضافه وزنت بیشتر میشه و همین طور هم بود یعنی منی که قبل از ازدواج ۶۰ کیلو بودم بعد از ازدواج و زایمان به مرز ۹۰ کیلو هم رسیدم و همیشه از این ارثی که سراسر بیماری و رنج و عذاب بود و بهم رسیده بود ناراحت بودم و از دیدن اندام افراد متناسب همیشه حسرت می خوردم غافل از اینکه من هم روزی همون اندامو داشتم (ولی از دست دادن شو به خاطر داشتن باور قدرتمند چاقی من ارثیه ) خیلی طبیعی میدونستم چون هزاران بار در خانواده و از زبان عزیزانم شنیده بودم که بچه های ما فقط تا زمان مجردی لاغر هستند و همه شون بعد از ازدواج چاق می‌شوند و این باور مخرب برای من آنچنان سند محکمی بود که وقتی به این مسیر زیبا هدایت شدم وشنیدم که استاد می‌گفتند که چاقی ارثی نیست نمی تونستم بپذیرم وچندین بار تو اینترنت سرچ کردم و دیدم که نه چاقی ارثی نیست بلکه ما تحت تاثیر افکار اعضای خانواده رفتارهای چاق کننده رو آموزش میبینیم و جسم مون شبیه جسم اونا میشه . و ، وقتی که این موضوع رو فهمیدم از خوشحالی تو پوستم نمی‌گنجیدم  همون موقع استاد یه فایل گذاشته بودن و در اون از مون خواسته بودند که باورهای غلط ذهنی مونو پیدا کنیم و با آوردن دلیل و الگو باورهای صحیح رو جایگزین باورهای غلط در ذهن مون کنیم و من همون جا متوجه شدم که چاقی من ارثی نیست و اضافه وزن من بخاطر تاثیر فرمول هاییه که در ذهنم کد نویسی شده و باعث شده که من رفتار های چاق کننده از خودم نشون بدم و طبق باور قوی چاقی در خانواده ما ارثیه چاق شدن برام خیلی عادی و طبیعی بوده و تکرار و تمرین هر روزه رفتار های چاق کننده من برام تبدیل به عادت های غذایی نادرست و اشتباه شده و من دچار اضافه وزن و چاقی شدم و این نتیجه افکاری بوده که از سالها پیش در ذهن من نقش بسته و حالا من باید باور غلط و اشتباه چاقی من ارثی است رو با پیدا کردن الگو از ذهنم برای همیشه پاک کنم و به خودم یاد آوری کنم که چاقی من عادتی بوده و ارثی و ژنتیکی نیست مثلاً من قبلاً عادت داشتم که هر روز بعد از ناهار میخوابیدم و بعد از اینکه از خواب بیدار می شدم باید حتماً چای با شیرینی و کیک و شکلات یا هر چیز شیرین می‌خوردم._ ویا همیشه اضافه غذای بچه ها

      مو چون اموزش دیده بودم که اگه غذا تا آخر خورده بشه صواب داره حتی اگر سیر شده بودم میخوردم .  و یا غذا رو در حد سنگینی و فشار شکم می‌خوردم .ویا اگه بستنی و تنقلات داشتیم حتی اگر سیر بودم بازم با حجم زیاد می‌خوردم و خیلی عادت‌های نادرست دیگه که انجام میدادم و هر روز تکرار می‌کردم و چون قبول داشتم که چاقیم ارثیه توجهی به رفتار های نادرستم نداشتم و زمان هایی که از روش های مختلف برای لاغرشدن استفاده میکردم چون تغییری در افکار های چاق کننده ذهنم انجام نمی دادم دوباره بعد از تموم شدن مدت استفاده از اون روشها چاقیم برگشت پذیر بود .پس اگه چاقی من ارثی بوده چرا بعد از هدایتم به این مسیر تا الان با آموزش هایی که دیدم کلی از افکار چاق کننده ذهنم تغییر کردند و با تکرار و تمرین افکارم کم‌کم رفتار ها و عادت‌های نادرست غذاییم عوض شدند و روز به روز کاهش وزن و سایزم بیشتر میشه و دیگه اضافه وزنم بر نگشته واین خودش محکم ترین دلیل برای رد این باور غلط و نادرسته ارثی بودن چاقیه وثابت میکنه که چون عادت‌های نادرست غذاییم تغییر کردند جسم من هم تغییر کرده وقتی به خودم نگاه میکنم به شجاعت خودم با این همه تغییرات لبخند میزنم . من کلی تغییر کردم دیگه غذاها و خوراکی ها در ذهنم مفهوم تفریح و لذت و سرگرمی رو ندارن و از اونا فقط برای رفع نیاز بدنم استفاده می‌کنم واین کار برای من عبادت و بندگی خدا رو بجای آوردنه چیزی که چن وقته که دارم تجربه میکنم واین شیرین ترین شیرینیه که میچشم و لذت میبرم .

      (چاقی من ارثی است ، یک فرمول بسیار قدرتمند که خودش به تنهایی مانع لاغرشدن افراد چاق میشود) پس خیلی ساده باعث چاق شدن بیشتر افراد چاق میشه و زمانی که باوری چه غلط و چه صحیح در ذهن ایجاد شود سرانجام به واقعیت وجود ما تبدیل میشه. 

      پس من هر انچه که از والدینم به عنوان ژنتیک مثل رنگ مو ، رنگ چشم ، رنگ پوست ، شکل ظاهری وانواع ویژگی های جسمی تا زمان تولدم صورت گرفته و همیشه همراه منه میشه گفت این ویژگی ها رو از خانوادم به ارث بردم ولی هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی من به وجود بیاد هیچ ارتباطی با ارث و ژنتیک نداره مثل چاقی که در هنگام تولد همراه من نبوده و من به مرور تحت تاثیر عوامل بیرونی در زندگیم به دست آوردم . پس چاقی من ارثی و ژنتیکی نیست و اگه جسم و اندام من شبیه اعضای خانواده و اقواممه بخاطر اینه که من تحت تاثیر آموزش های اونا بودم و اگه لاغر نمیشدم بخاطر این بوده که من لاغرشدن رو بلد نبودم باورهای بسیار قوی و محکمی برای چاق شدن داشتم که اونا رو با جان و دل پذیرفته بودم و ایمان قلبی داشتم که که صحیح و درستند در نتیجه روزبه روز به صورت عادی و طبیعی چاق و چاق‌تر می‌شدم ولی الان در مسیر لاغری ذهنی دارم لاغرشدن رو هم آموزش میبینم وهمون طور که چاقی رو  آموزش دیدم و به خوبی یاد گرفتم لاغر شدن رو هم با کمک آموزش های استاد به خوبی یاد میگیرم ودر زندگیم تبدیل به عمل میکنم تا با تغییر افکار و رفتار های قبلیم جسمم تغییر کنه . ومن ایمان دارم که در این مسیر با صبر و شکیبایی متناسب میشم .

      با آرزوی سلامتی و تندرستی برای استاد گرامی که بی دریغ ما رو به سمت متناسب شدن که آرزوی همه ماست هدایت میکنن و همچنین آرزوی بهترین ها برای همه. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار tahahydary607@Emil.com
      1400/03/02 06:53
      مدت عضویت: 883 روز
      امتیاز کاربر: 18
      محتوای دیدگاه: 213 کلمه

      باسلام به دوستان عزیز و استاد گرامی :

      گام بیستم چاقی ما ارثی یا عادتی واز وقتی یادم هست بیشترین عامل چاقی خودمو ارثی میدونستم و همیشه فکر میکردم چون چاقی من ارثی هستش وبا وجود تلاش‌های که برای لاغری میکنم اما چون چاقی من ارثی هست پس هیچفاید نداره اگر هم لاغر بشم پس موقتیه و من در نهایت دباره چاق میشم و این ارثی بودن رو از دلایل بی نهایتی که برای چاقی داشتم پررنگتر بود اما الان از وقتی وا د این سایت بی – ظیر شدم و دلایل وموانع چاقی خودمو پیدا کردم فهمیدم ای بهانه بوده که من برای خودم درست کردم واطرافیانم و خانواده اونو برام پر رنگ کردن و من هم تسلیم این افکار و فرمول‌های نادرست شدم اما از این به بعد این و هروز با شناسایی فرمول های نادرست و جایگزین کردن فرمول‌های صحیح این افکار رو تبدیل به فرمولی لاغری میکنم و هر عامل خارجی که باعث چای من شده رو ازبین میبرم و از غذا ها و خوراکی ها در حد نیازم استفاده میکنم و خدارو شکر میکنم در طی این چند وقت تونستم خودمو کنترل کنم و رفتارهای خودمو عوض کنم وبا توکل برخدا و کمک استاد عزیز این راه رو ادامه میدم تا به تناسب اندام و رفتارهای ایده الم برسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Salimeh
      1400/02/25 01:06
      مدت عضویت: 1038 روز
      امتیاز کاربر: 915 سطح ۲: کاربر متوسطه
      محتوای دیدگاه: 509 کلمه

      بنام حق❤

      رسیدیم به گام 👣2️⃣0️⃣ چاقی من ارثی است یا عادتی؟

      قبل از آشنایی با سایت تناسب فکری و استاد عطارروشن،بدون ذره ایی شک و تردید فکر میکردم چاقی من ارثی و ژنتیکی هست

       از اونجایی که از دوران کودکی بچه ی چاق و تپلی بودم حتی از زمان ۶ماهگی و ۱سالگی به عکسهایم نگاه میکنم چاق بودم، و پدر و مادرم و تمام عمه هام چاق بودند و همیشه توی جمع های خانوادگی از ارث بودن چاقی خانوادگی صحبت میشد دیگه مطمئن بودم چاقی در خانواده ما ارثی هست، حتی داشتن سینه و پهلو و شکم بزرگ هم در خانواده ما ارثی هست، و این اگه حتی ما لاغر هم بشیم بازم این قسمت ها آب و کوچک نمی‌شود، اینکه ما همیشه از صورت لاغر میشیم و از سایز شکم و سینه و پهلو هم کاسته نمی‌شود و…

      این باورها مانع لاغری من شده بودند

      این باورها باعث شده بود، حتی زمان هایی که از روش هایی اشتباه برای لاغری استفاده میکردم مثل ورزش های سخت و شنا و درازنشست و حلقه و… و حتی کمربند حرارتی لاغری که دور شکمم میبستم، یا ژل ها و کرم های لاغری به شکمم می مالیدم و روش نایلون میکشیدم و گن میپوشیدم و میرم باشگاه یا ورزش و پیاده روی کردم، یا زمان هایی که از طب سوزنی و ماساژ برای ناحیه شکمم استفاده میکردم، زمان هایی که از دستگاه های لاغری برای شکم و پهلوها استفاده میکروم، یا آمپول هایی برای لاغری به نواحی مختلف شکم و پهلوهام میزدم، یا زمانی که کاشت نخ یا امبدینگ در ناحیه پهلو و شکمم انجام دادم و… هیچوقت هیچ تغییری توی این نواحی ایجاد نمیشد چون اولا روشم اشتباه بود و دوما سخت بر این باور بودم که چاقی من ارثی و ژنتیکی هست مخصوصا در این نواحی، و اینکه هیچوقت نمیتونم لاغر کنم، و طبیعی که اینجوری و چاق باشم و همیشه هم از صورت لاغر میشدم و بقیه جاها هم هیچ تکونی نمی‌خورد…

      واقعا چه فکر و باور اشتباهی در مورد چاقی ارثی هست داریم، اولا که توی علم پزشکی و ژنتیک، ژن و چیزی بنام ژن چاقی وجود نداره بعدش اگه واقعا ارث و ژنتیک هست پس چرا یه خواهرم خوش اندام و متناسب هست؟ پس چرا اکثر بچه های عمه هام لاغر و باربی هستند؟! ژل اونا فقط باید مستقیم میرفت توی جسم من؟!!!! پس چرا بعد تولدم اضافه وزن نداشتم دقیقا موقعی که بدنیا اومدم چاق نبودم و وزن نرمال و طبیعی داشتم اون موقع ژن چاقی توی جسمم نبود و بعد از ۶ ماه و یکسال و …خودش بروز داد؟!!!!🙄

      چیزی چاقی ارثی یا ژنتیکی وجود نداره

      چاقی ما ناشی از فرمول ها و افکار و باورهای و عادت های اشتباه ما هست، و تا زمانی که اینا اصلاح نشوند لاغری دائمی و پایدار بوجود نمی آید.

      و در نهایت  یه چیز جالب اینکه از وقتی با این سایت و استاد آشنا شدم و این آگاهی و اطلاعات رو بدست آوردم و این باور اشتباه رو در خودم شکستم، برعکس همیشه لاغر شدن و تغییر سایز من بجای صورت، از همین شکم و پهلو شروع شده🥰💪

      با آرزوی تناسب افکار و اندام برای تمامی دوستان🧠💪🫀

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
      1400/02/01 19:04
      مدت عضویت: 991 روز
      امتیاز کاربر: 358 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 327 کلمه

       بنام خداوند مهربان و هدایتگر سلام ب استاد عزیز و دوستان همراه .گام بیستم چاقی من ارثی است یا عادتی ؟ چاقی ارثی است یا عادتی ؟سوالی اگه ازتمام افراد چاق بپرسیم ،همه با اطمینان ک پاسخ میدن ارثی است این جمله ،فرمول بسیار قوی هست در ذهن افراد چاق و این فرمول خودش ب تنهایی می تونه مانع لاغر شدن بشه ،ب خاطر تکرار شدن زیاد این جمله و تایید کردن افراد ک اضافه وزن دارندو  اطراف ما هستند و ب مرور زمان ب باوری قدرتمند تبدیل شده ک نمیزاره ما لاغر بشیم و باعث چاق تر شدن ما میشه .هیچ موضوعی ک مربوط ب  شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست اما همه این موضوعات عادتی هستند ،هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما مشخص می شود هیچ ارتباطی ب ژنتیک ندارد،همه ما در جنبه های مختلف زندگی تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفته ایم وبه این دلیل زندگی ما شباهت زیادی ب نزدیکان ما دارد یکی از مهمترین راهکار هایی تغییر فرمول های ذهنی این است ک وقتی فرمول اشتباه را پیدا می کنیم فرمول صحیح را جایگزین آن  می کنیم برای مدت زیادی سعی کنیم نمونه هایی توجه کنیم ک فرمول جدید ما را تایید کنند تا فرمول جدید در ذهن ما پررنگ و تثبیت شود وب مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی را کمرنگ کرده و تغییر دهد .پیدا کردن دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز ب استمرار و توجه داره جایگزین فرمول جدید با چند بار سعی کردن و تایید کردن انجام نمی شود در واقعه جایگزین به این سادگی نیست و تغییر فرمول ها نیاز ب سعی و استمرار طولانی دارد ،دیدن بارها عکس شگفتی سازان ب ما کمک می کنه ک ب مرور متوجه بشیم ک چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است و چون ک این همه دوستان عزیز و تغییر باورهای خود توانسته اند شگفتی ساز بشن پس من همه می توانم ب آرزو خود برسم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/01/25 21:33
      مدت عضویت: 1300 روز
      امتیاز کاربر: 613 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 431 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹چاقی من ارثی هست یا عادتی🤔خب باید به عرضتون برسونم منم تا پارسال معتقد بودم که چاقی من به خاطر ارثی بودن چاقی توی خانواده ما هست و بی تحرکی خودمه😔 البته نمونه بارزشم که پدرو مادر و خواهر بزرگم بود دیده بودم که حسابی شکم و پهلو داشتن و ما هم رفته رفته به وضع اونا دچار شدیم و خیلی راحت پذیرفتیم که سرنوشت ما چاق شدنه و تا تونستیم از نظر غذایی پرخوری کردیم 😔بهونه هم داشتیم که ما چاق شدن ارثیمونه راحت خوردیم اما از پارسال که با سایت آشنا شدم و استاد فرمودند که دلایل چاقی خودتون رو بنویسید منم خیلی راحت نوشتن ارثیه بودن چاقی و بی تحرکی 😔 اما استاد خیلی قشنگ و موشکافانه بهم فهموند که ارثیه دلیل چاقی نیست با یه تمرین عالی خیلی راحت پذیرفتم که ارثی بودن سبب چاقی نیست چون نمونه بارزش داداشم بود  پس چرا اون از پدرو مادر مون چاقیرو به ارث نبرده🤔اونم مثل ما از همون غذایی می خورد که ما می خوردیم توی همون خونه ای زندگی میکرد که ما زندگی میکردیم پس چرا هیکلش مثل ما اینقدر چاق نیست🤔 این ها همه دلایلی بود که خیلی راحت ارثی بودن چاقی رو از ذهنم پاک کرد و پذیرفتم من خودم باعث به وجود اومدن چاقی خودم شدم و ارث و استخوان بندی  خانوادگی و… هیچ نقشی در چاق شدن من ندارند😊بعد از پی بردن به این دلایل متوجه شدم به خاطر یک سری باورهای اشتباه که بزرگترها با گفتار و اعمال خود در ذهن ما وارد کردن چاق شدن برای ما یک روند عادی و عادتی شده که دم و دقیقه ما به غذاها ناخونک میزنیم یا بر اساس یک سری باورهای دیگه مثل تبرکی بودن باوجود اینکه سیر هستیم و غذا مورد نیاز ما نیست ولی به بهونه تبرک جستن از غذاهای نذری میخوریم یا دوستمون تعارفمون میکنه از غذاهاش میخوریم و… کلا عادت کردیم به خوردن که این اصلا خوب نیست و باید رفتار خودمون اصلاح کنیم چون اگر خواستار تناسب اندام دائم هستیم پس باید به شیوه افراد متناسب هم رفتار کنیم 😊رفتار افراد متناسب 👈 به اندازه نیازشون غذا میخورن .حرص و وله خوردن ندارن. غذاها رو با عشق و لذت میخورن.از خوردن ترس ندارن چون مطمئنا غذا باعث چاقیشون نمیشه .غذاها رو به عنوان یک عامل انرژی بخش که برای فعالیت روزمره بهش نیاز داریم میبینن.اگه ما هم خواستار زندگی با لذتیم پس باید به اصلاح روش رفتاری خودمون با غذاها دست بزنیم 😊انتخاب با خودتون متناسب بودن دائم یا چاقی دائم 🤔ما یک بار بیشتر زندگی‌نمیکنیم پس چرا با لذت زندگی نکنیم 😊پس پیش‌به سوی تناسب😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Tavassoli
      1400/01/24 19:36
      مدت عضویت: 1342 روز
      امتیاز کاربر: 15278 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 420 کلمه

      سلام به استاد و دوستان عزیز
      من تا اول راهنمایی فردی کاملا متناسب بودم و همه اعضای خانواده ام هم متناسب بودن و هیچ باور چاقی، ارثی، ژنتیکی و اینا در خانواده ما مطرح نبود، اما از اول راهنمایی به دلیل تغییر سبک زندگیمون (از باغ داری به خونه نشینی) عادت های غذایی ما تغییر کرد و ما پرخوری شدیم و رفته رفته به وزن و سایز ما اضافه شد و ما چاق شدیم، بعد از اینکه چاق شدیم به دنبال دلیل چاقی گشتم و مدام از خانواده ام سوال میکردم که چرا ما چاق شدیم؟ جوابی هم که میشنیدم این بود چاقی ما ارثیه، ما استخون بندیمون درشته، … مادرم همیشه میگفت که مادرش (یعنی مادربزرگ من) چاق بوده و این چاقی به ما ارث رسیده 😐( مادربزرگم 6-7 سال قبل از تولد من فوت شده بود)، منم چون اصلا مادر بزرگم رو ندیده بودم، حرف مادرم رو باور کردم و این باور مخرب چاقی من ارثی هست به تنهایی باعث شد که تمام تلاش من رو برای لاغر شدن خنثی کنه، خیلی دلم برای خودم میسوزه که چقدر زود باور بودم و به راحتی پذیرفتم که چاقیم ارثیه، در صورتی که برادرم که در خانواده ما و با ما زندگی میکرد کاملا متناسب بود و من اصلا هیچ توجهی به این موضوع نداشتم که اگه ارثی هست، پس چرا به برادرم ارث نرسیده؟
      خداروشکر از زمانی که با لاغری با ذهن آشنا شدم، کلی از باورهای اشتباهم رو شناسایی کردم، دیگه متوجه شدم که چاقی من ارثی نیست، چون هر چی از والدینم به من ارث رسیده (رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست و…) تا زمان تولد بوده، بعد از تولد هر موضوعی که در زندگی من اتفاق بیفته هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک نداره. من تحت تاثیر افکار و رفتار والدینم قرار گرفتم و عادت های غلط غذایی رو از آنها یاد گرفتم و مدام در زندگیم تکرارش کردم و روز به روز چاق تر شدم. حالا هم که اگه میخوام لاغر بشم باید مسیری که رفتم رو برگردم، مسیر چاقی من: افکار چاق ==> رفتار چاق ==> جسم چاق .برای لاغر شدن هم باید همین مسیر رو طی کنم،مسیر لاغر من: افکار لاغر ==> رفتار لاغر ==> جسم لاغر.
      تا زمانی که افکار من تغییر نکنه، رفتار من تغییری نخواهد کرد و بالطبع جسمم تغییری نخواهد کرد. پس اولین قدم این هست که در افکارمون تغییر ایجاد کنیم و این تغییر افکار از طریق آموزش ذهنی امکانپذیره، پس ما باید آموزش ذهنی یاد بگیریم و در یادگیری و عمل به آموزش ها استمرار داشته باشیم تا به هدفمون برسیم😊.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار rastegar.moradzadah.6939@gmail.com
      1400/01/18 18:14
      مدت عضویت: 964 روز
      امتیاز کاربر: 2317 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 138 کلمه

      سلام خدمت استاد بزرگوار ودوستان هم مسیرم. ببخشین استاد من یه سوال از خدمتتون دارم. از شما وبقیه دوستان می خوام کمکم کنید اون اینکه آیاررشد قد هم مثل وزن هست. یعنی می تونیم همین باور که واقعا چاقی ارثی نیست واز طریق ژن منطق نمی شه برای قد هم اعمال کنیم من خیلی ذهنم درگیر این ماجراست. دخترم رو بردم دکتر می گه رشد قدیش 95 درصد ارثیه. از طرفی افراد کوتاه قد که بارها تو تلوزیون ومحیط اطراف دیدم بچه هایی قد بلند دارند ووقتی تحقیق می کنم می گن حتما مادرش قد بلنده یا به یه نسل قبل کشیده. می دونم این موضوع خارج از بحث ماست ولی برای من خیلی درگیری ذهنی درست کزده ازتون می خوام نظرتون رو بگین هرکسی این دیدگاه رو خوند می خوام این مانع رو از ذهنم کامل بردارم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار maryamkhazaie0000@gmail.com
        1400/02/01 14:43
        مدت عضویت: 991 روز
        امتیاز کاربر: 358 سطح ۱: کاربر مبتدی
        محتوای دیدگاه: 71 کلمه

        سلام و خدمت دوست عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه در رابطه با سوالتون ک پرسیده بودید ک قد هم مث وزن هست ب نظر من و طبق اطلاعاتی ک من دارم اگر انسان باوراش درس باشه و ب صلح درونی رسیده باشه بله میتونه حتی قدش هم بلند تر کنه  وحتی کوتاه تر، هر کسی با خودش ب صلح درونی برسه  میتونه ناممکن و ممکن کنه  امیدوارم مفید بوده باشه 🌹🌹🌹🌹🌹

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار rastegar.moradzadah.6939@gmail.com
          1400/02/02 16:49
          مدت عضویت: 964 روز
          امتیاز کاربر: 2317 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 28 کلمه

          سلام عزیزم ممنونم که وقت گذاشتین وجواب دادین خیلی لطف کردین بله شما درست می گین انشالا هممون بتونیم باورهای صحیح رو در زندگیمون اجرا کنیم وموفق باشیم

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mv.abtahi
      1400/01/13 10:47
      مدت عضویت: 1415 روز
      امتیاز کاربر: 2767 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 842 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان
      سلام
      چه متن خوب و آموزنده ای اول این صفحه نوشتین…….منم پدرم کارمند بودن و هستند و البته برادرم هم کارمند شد ….من کارمندی رو با آسایش دیدم و یاد گرفته بودم که کارمندی یه پرستیژ خاصی داره و نظم توش بیشتر دیده میشه و امنیت داره و البته میشه رو حقوقش حساب کرد و وام گرفت و با همین وام و قسط ها همه چی خرید
      و به قوله پدر و مادرم ما با وام و قسط به همه چی رسیدیم
      خب شاید اون روش برای اون زندگی جواب میداده ولی من اصلا از اینکه بخوام هر روز برم برای کسی کار کنم متنفر بودم …از اینکه آزادی نداشته باشم….از طرفی مثل شما اینو بهم گفته بودن که کار آزاد دردسرای زیاد تری نسبت به کارمندی داره ولی پولش بیشتره و پدر بزرگمو میدیدم که املاک و آزادی زیادی داره ولی بعضی وقتا به خاطر چکی که زمان پاس شدنش نزدیک میشد و هنوز فروش نکرده بودن چه تنشی تو خونشون به وجود میومد و میگفتن باهاشون صحبت نکنیم دوروز دیگه چک دارن اعصابشون خورده……………حالا مسیرهای اشتباه هر دو طرف رو میشناسم
      ولی خب من نه کامل کارمند شدم ونه بازاری این فایل کمک کرد حداقل بتونم رفتارامو در مورد این بلاتکلیفی شغلی بفهمم
      و بفهمم که روند شغلی من میتونه کاملا شخصی باشه نه کارمندی نه شغل آزاد مثل پدر بزرگم( در اصل این پدر بزرگ پدرِ مادرم میشن)
      در مورد ارثی بودن هم من هیچ وقت از دیگران کامل این موضوع رو در مورد خودم نشنیدم ، چون اونایی که از فامیلم چاق بودن قد بلند نبودن و من هم چاق بودم هم قدبلند، اما قسمتی از چاقی بدنم رو همیشه بهم میگفتن ، آخه این قسمت از بدنت به عمه ات رفته……..
      حالامن هزارتا تفاوت دیگه با عمه ام داشتم ولی به خاطر این شباهت این شده بود ارث من
      وقتی تو این دوره با تعریف ارث آشنا شدم اینکه ارث به معنای اینه که چیزی به ما برسه که براش تلاشی نکرده باشیم، تازه متوجه شدم که چرا این همه سال هر بار که لاغر میشدم و با روش های دیگه وزن کم می کردم همه ی بدنم لاغر میشد ولی این قسمت که می گفتن به عمه ام رفته نه……
      بعد با خودم گفتم که این که از عدالت خدا خارجه که من چیزی رو نخوام ولی بدون تصمیم من و بدون اختیار من وارد زندگیم بشه و بمونه……..
      تو این دوره با کدهای جدید متناسب کننده و با فرمول های جدید لاغری من ذهنم شروع میکرد به ویروس یابی
      و بعد میتونستم برای اون ویروس آنتی ویروس نصب کنم
      چون بعضی از این کدهای اشتباه مثل ویروس در زمان نتیجه گرفتنم یا بعضی مکانها اجازه نمیداد درست رفتار کنم و نتیجه بگیرم
      تو این فایل و فایلهای دوره تناسب فکر ی متوجه شدم که
      اول باید باورهای اشتباه رو پیدا کنم
      دوم باید باورهای صحیح رو جایگزین کنم
      سوم بدوننم این جایگزین شدن باید از طریق اثبات و دلیل آوردن برای درستی باور جدید به صورت مستمر تکرار کنم

      مثلا من زمان قبل از قاعدگی خوراکم بیشتر میشه
      خب این کد ، این باور کاری میکنه که تناسب من به تاخیر بیافته و من قلبا غلط بودن این باور رو می دونستم
      ولی بهش بی محلی میکردم تا این بار گفتم باید با خودم راجع به این موضوع صحبت کنم
      صحبت هامو روی کاغذ آوردم
      من چرا چند روز قبل از این زمان خوراکم بیشتر میشه ؟ چه فکری چه باوری باعث این فرمان میشه؟
      گفتم قبلا بهم گفتن که این زمان ضعف و ناتوانی میاره وباید خودمو قبلش تقویت کنم و به خودم با خوراکی های خوب مثل خوردن مغزیجات برسم تا ناتوان نشم
      آیا این باور درسته؟
      نه همش غلطه
      چون این دوران نه تنها منو ناتوان نمی کنه بلکه باعث یک پاکسازی میشه که خداوندم برای بدن خانم ها قرار داده و به قوله مربی یکی از دوستانم در این زمان بدن نه تنها نباید کم توان باشه ، بلکه به بالاترین حد از انرژی و آزادسازی انرژِی میرسه و دوستم که به این دلیل همیشه کلاس یوگاشو کنسل میکرد ، بعدش که فهمیده بود ، تو این دوره اش سرحال می رفت کلاس و کلی لذت می برد.

      یه دلیل دیگه اینکه افراد متناسب تو این زمان دو حالت دارن یا بیشتر خوردنشون بازم یه جوری نیست که از حالت تعادل خارج بشه و بخواد حالشنون بد کنه یا اینکه اصلا کم اشتها هم میشن
      من بارها آدمای متناسبی رو دیدم که قبل از دوره قاعدگیشون از خوردن معمولی هم حالشون بد میشده

      حالا باور درست چیه؟
      اینکه که این بازه زمانی مثل زمان های دیگه میمونه و نیاز به به اصطلاح تقویت ( و تازه آشغال وارد بدن کردن) نداره و من به بدنم و ذهنم با مثال هایی که آوردم و الگوهایی که دیدم اعتماد میکنم وزمان گرسنگی به اندازه نیازم می خورم
      اگه غیر از این بود از عدالت خدا خارج بود و همه خانوما باید به این علت چاق می بودن

      من با شناسایی و دلیل آوردن و جایگزینی صحیح این باور تونستم رفتار درستی رو در این بازه زممانی از خودم نشون بدم و بی نهایت از این آموزش که باعث کمک به من شد ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار فرشته مهربانF.s
        1400/01/19 18:06
        مدت عضویت: 1137 روز
        امتیاز کاربر: 7531 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
        محتوای دیدگاه: 82 کلمه

        سلام دوست عزیزاز نوشته هاتون بسیار لذت بردم چقدر جالب که منم یک باور تقریبا مشابه دراین تایم دارم ومن همیشه فکر میکردم قبل این دوره وحین دوره به شدت بدنم شیرینی ومخصوصا شکلات میطلبه ومیخواد واگه نخورم عصبی میشم وانرژیم پایین میاد امروز با دلیلی که شما گفتین برام اثبات شد که دراصل این تایم از زندگی هر زنی با دوران دیگه نه تنها فرقی نداره بلکه اگرم قرار به فرق باشه توان ما در این دوران افزایش سطح انرژی است 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 3 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار mv.abtahi
          1400/01/19 21:46
          مدت عضویت: 1415 روز
          امتیاز کاربر: 2767 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 7 کلمه

          خیلی ممنون دوست عزیزم که دیدگاهمو خوندیم🥰

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار mv.abtahi
          1400/01/19 21:47
          مدت عضویت: 1415 روز
          امتیاز کاربر: 2767 سطح ۳: کاربر پیشرفته
          محتوای دیدگاه: 7 کلمه

          خیلی ممنون دوست عزیزم که دیدگاهمو خوندین🥰

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
        آواتار fatmhadly85@gmail.com
        1400/02/29 01:29
        مدت عضویت: 967 روز
        امتیاز کاربر: 1587 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        همیار لاغری
        محتوای دیدگاه: 117 کلمه

        به نام خدایی که در این نزدیکیست…

        سلام دوست عزیز نوشته شما رو  خوندم من بر عکس شما تو این زمان کلا اشتهام کور میشه و هیچ میلی به مواد غذایی ندارم و فقط دوست دارم که آب یا چایی بخورم ولی من هم فکر میکردم که تو این تایم کلی از انرژیمو از دست میدم و توانم کم میشه واین میشد که خیلی عصبی و بی حوصله میشدم ولی اون قسمت از نوشته تون خیلی روم تاثیر گذاشت که گفتین تو این تایم باعث پاکسازی بدن میشه و بدن به بالاترین حد از توان و آزاد سازی انرژی خودش میرسه از این به بعد سعی می کنم که این باور رو در ذهنم تقویت کنم. موفق باشید.

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 0 از 0 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار angelikia4040
      1400/01/05 08:38
      مدت عضویت: 1139 روز
      امتیاز کاربر: 217 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 334 کلمه

      گام بیستم. همیشه فکر میکردم که چاقی من ارثی هست که بمن که کوچکترین عضو خانواده بودم و به خواهرم که بزرگترین عضو خانواده هست به ارث رسیده است و از این قضییه خیلی ناراحت بودم ولی از وقتی که با سایت شما آشنا شدم فهمیدم چاقی من از فرمولهای ذهنی هست که خانواده بمن آموزش دادن و چون بچه ته تغاری خانواده بودم بااصطلاح بمن خیلی می رسیدن و منو خیلی دوست داشتن ،قبلا این موضوع برام طبیعی بود چون خواهر بزرگ من هم چاق بودن و خواهرهای دیگرم مقداری چاق بودن که الان همشون بجز من و خواهر بزرگم خیلی متناسب هستن ولی الان میدونم چاقی من ارثی نیست و ازدواج و بارداری باعث چاقی نمیشه چون خواهرهای دیگرم بارداری بیشتری نسبت بمن داشتن ولی چاق نیستن به فرمایش استاد برای ایجاد فرمولهای لاغری باید توی زندگی مون دنبال نمونه هایی باشیم که این فرمولها برای ما تایید و منطقی بشه و من تمام دلایل چاقی رو در خانواده خودم می تونم ببینم و برای ذهنم منطقی کنم یکی دیگه از دلایل چاقی من سن و سال بود و اینکه سوخت و ساز بدن کاهش پیدا میکنه ولی آبجی های من از من بزرگتر هستن ولی متناسب هستن ،دلیل دیگه خوردن شیرینی و موادغذایی بود که یکی از آبجی های من عاشق شیرینی هستن و هر روز شیرینی میخورن و غذاشون از من بیشتره ولی خیلی متناسب هستن یا خوردن داروی اعصاب که بخاطر فوت پدر و سه تا از برادرانم داروی اعصاب میخورن ولی لاغر هستن و همه اینها نمونه هایی از فرمولهای چاق کننده در ذهنم بودن که همه بصورت منطقی حذف شدن و من با فرمولهای جدیدی که جایگزین این فرمولها کردم دارم براحتی متناسب میشم و خوشحالم در این مسیر قرار گرفتم ممنونم استاد گرامی ،خدایاااااااااا شکرت

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faridehhasani5455
      1399/12/29 15:14
      مدت عضویت: 1398 روز
      امتیاز کاربر: 17223 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 291 کلمه

      گام ۲۰

      سلام وقت بخیر

      ارثی بودن چاقی من ،یکی از مخربترین و اصلیترین باور من بود که وقتی با این روش شناساییش کردم ،تعجب کردم ،آخه من سالها شنیده بودم که این طبیعیه که من چاق باشم چونکه ارث خانواده ماست ،وقتی هم که اون مسئله رو پذیرفتم دیگه هیچ کاری نمیتونستم ریشه ای براش انجام بدم،فکر میکردم باید همیشه تو رژیم باشم تا گاهی بتونم چند کیلویی لاغر بشم و مجدد چند ماهی چاق باشم و این پروسه مرتب تکرار میشد و من فکر میکردم واقعیت زندگی من همونه ،وارد دوره ها که شدم ،مطالب جدید داشت بمن میگفت ،که چاقی من ارثی نیست ! پس من برای چی چاقم ،هر چقدر بیشتر روی این باور کار کردم ،موانع ذهنی من بیشتر برداشته شد ،خوشحال شدم ، یاد گرفتم که محتویات ذهنی من با آدم های متناسب فرق داره، مغز اونها فرمان های مخصوص خودشونو میفرسته و مغز منهم فرمان های چاقی ،ولی من سالها به فرمانها کاری نداشتم فقط روی جسمم فشار می آوردم‌ ،مدل غذاهارو تغییر میدادم ،حالم بد میشد ،از خودم متنفر میشدم و بودنم سالها در این پروسه ،باعث شده بود که من باور کنم باید چاق باشم و وقتی باور کردم ،باور من ،منو در مسیر چاق و چاقتر شدن قرار داد ،خدارو شکر با کمک خداوند در این سایت ،تمام اون باورها شکسته شد و من در مسیر تغییر و پیشرفت قرار گرفتم در حال یادکیری زبان لاغری هستم ،فرمول های لاغری داره جای فرمول های چاقی منو میگیره ،آرامش بر وجود من برگشته ،احساساتم بهتر شده ،امیدوار شدم ،مطمئن شدم،لاغر تر شدم ،قویتر شدم،شجاعتر شدم ،با اعتمادبنفس تر شدم ،شخصیت من متفاوت از گذشته شده و من در حال لذت بردن از زندگی جدیدی هستم که ساخته افکار و ذهنیت هام هستند

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار من میتوانم
      1399/12/23 02:05
      مدت عضویت: 1319 روز
      امتیاز کاربر: 7613 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 522 کلمه

      باور چاقیِ ارثی
      با سلام.🤩 برای ما افراد چاق شاید ریشه ای ترین و پرتکرار ترین باور و حرفی هستش که شنیدیم..چون برخی بهانه هایی که دلیل چاقی میدونیم شاید برای همه اتفاق نیوفته مثل باور کار پشت میزی ،خیلی ها شغل اینجوری ندارن و چاق هستند ،باور ازدواج باعث چاقی میشه ،هستند کسانی که مجردند ولی چاق شدند ،باور زایمان باعث چاقی میشه، آقایون که دیگه اصلا این شرایط رو ندارند😅 ولی باز چاق در بین آنها دیده میشه…
      تنها عاملی که همگی میتونیم خیلی سفت و محکم بهش بچسبیم و برای تمام دنیا منطقی هستش،ارتباط دادنِ چاقی به ژنتیک و ارث خانوادگی هستش ..ژنتیک تنها چیزی هستش که عمرا بتونیم تغییرش بدیم بنابراین ریسمانی بسیار محکم و مناسب و دلیلی برای همه قابل قبول هستش که آقاجان من اگر چاق هستم و چاق تر میشم ارثیمه دیگه چکارش کنم؟🤔
      همه هم میگن بنده خدا راست میگه دیگه و قائله ختم میشه…

      به این خاطر روی این باور ارثی بودن چاقی خیلی باید عالی کار کنیم چون بیشتر از همه تکرار شده…

      باید با مثال زدن به خودمون اثبات کنیم که بابا فقط چند نفر افراد خانواده و فامیلت رو نبین ،این دنیا به این بزرگی همه جور مثالی میشه پیدا کرد…خانواده ی چاق ،بچه ی لاغر / خانواده ی لاغر ،بچه ی چاق/ خانواده ی چاق،بچه ی چاق/ و در نهایت خانواده ی متناسب ،بچه ی متناسب ، هر چهار گروه در این دنیا به فراوانی وجود دارند در واقع این مثال خیلی بی ربط هستش چون اخه شرایط جسمی یک فرد به هیچ کس دیگه وابسته نیست و واقعا این دوتا هیچ ربطی بهم ندارن .ما هرچیزی که قرار بوده از پدر و مادرمون ( نه عمه دایی خاله عمو پسردایی و دخترعمه) به ارث ببریم همون بدو خلق شدن ما بوده وقتی پا به این دنیا گذاشتیم بر اساس عاداتی که خانواده داشتند ،تربیت شدیم طبق رفتار و مدل اونا رفتار کنیم و شدیم اینی که الان هستیم..ما هرچی بهمون گفتن باور کردیم ..حالا وقتشه مثل حذف برنامه گوشی و غیرفعال کردنشون ،این باورها رو غیر فعال کنیم،پاکسازی کنیم و نتیجه ی منحصر به فرد و اختصاصی خودمون رو تجربه کنیم.
      در این مسیر ،وظیفه ی امید دادن،تکرار کردن،استمرار داشتن ،احساس خوب داشتن و.. همه و همه چیز به عهده ی خودمونه..برای باورهای اشتباه و غلط همیشه یک دوجین آدم هست که پرتت کنه به سمت افکار منفی بیشتر اما در مسیر تغییر تنهایی ،البته دوستانی داری که مثل این سایت بتونی حرف هات رو به اشتراک بگذاری،اما واقعیت اینه که این مسیر رو باید به تنهایی طی کنی و لشکر یک نفره ای باشی برای رسیدن به اهدافت .
      باورهای اشتباه،افکار منفی،چرت و پرتیات😅 همیشه بوده و هست و خواهد بود اما در کنارش باورهای صحیح و زندگی ساز،افکار مثبت،مطالب مفید هم همیشه بوده و هست و خواهد بود کافیه به سمت اونها بچرخی و در مسیر درست و تغییر حرکت کنی و هرروز چیزی برای تغییر دادن و بهتر کردن داشته باشی ،اینجوری زندگیت لذت بخش میشه..از ریشه ای بودن باور چاقی ارثی نترس،خوشحال باش که پیداش کردی و از امروز موضوعی برای تغییر دادن در زندگی داری ،به آموزش ها عمل کن و از تنوع در زندگیت لذت ببر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/12/19 18:31
      مدت عضویت: 1479 روز
      امتیاز کاربر: 1861 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,368 کلمه

      سلام ‌
      گام ۲۰ : آیا چاقی ژنتیکیست ؟
      نکات استخراج شده از محتوای آموزشی
      (متن و فایل)
      ۱- باور (چاقی ژنتیکیست ) یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن افراد چاق است .
      ۲- قدرت این باور اونقدر زیاد است که به تنهایی میتواند مانع لاغر شدن افراد شود .
      ۳- این باور چگونه شکل گرفته ؟
      ⬅۱- شنیدن بارها و بارهای این جمله (تکرار )
      ⬅۲- تایید شدن آن از طریق دیدن افراد خانواده
      ( مثال خود استاد و خانواده شان برای درک بهتر مطلب )
      ۴- این باور چه تاثیری در ما دارد ؟
      علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما میشود خیلی ساده سبب اضافه وزن ما میشود .
      ۵- این باور باور طبیعی بودن چاقی را در ما نیز ایجاد می کند .
      ۶- برای ما بیشتر از آنکه غیر طبیعی باشد که چرا چاق هستیم طبیعی شده بود که باید چاق باشیم . چون باور کرده بودیم چاقی ما ارثیست .
      ۷- این باور در سایر جنبه های زندگی ما نیز هست . مثال حقوق دولتی در خانواده ی استاد برای درک بهتر مطلب .
      ۸- هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست اما همه ی این موضوعات عادتی هستند .
      ۹- رنگ مو و پوست و …. ارثیست . اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما مشخص میشود هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک ندارد .
      ۱۰- ما تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفته ایم و زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمان دارد .

      ۱۱- تاثیر فرمولهای ذهنی در چاقی ، یادگیری چگونگی پیدا کردن فرمولهای مخرب ذهن ، سبب پیدا کردن موارد زیادی میشود که هر کدام به سهم خود مانع از لاغری ما میشوند و از طرفی تاثیر زیادی در چاقتر شدن ما دارند .
      ۱۲- ارثی بودن چاقی از مهمترین و ریشه دار ترین فرمولهای ذهنیست که در ذهن ناخوداگاه ما وجود داشت .
      ۱۳- یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمولهای ذهنی اینست که اشتباه را پیدا کنیم ، فرمول صحیح را جایگزین کنیم و برای مدت زیادی برای ثبیت شدن فرمول جدید و کمرنگ شدن فرمول قبلی سعی کنیم به نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را🏳🏳🏳🏳 تایید🚩🚩🚩🚩 کنند . تایید کنند .
      ۱۴- پیدا کردن دلایل تایید فرمولهای صحیح کار ساده ایست و نیاز به استمرار و توجه دارد .(اگر به این موضوع توجه نکنیم فرمولهای لاغر کننده ضعیف عمل می کنند.)
      ۱۵- تغییر فرمولها نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی دارد .
      ۱۶- در شناسایی و تغییر باورهای اشتباه خود دقت و سعی فراوان داشته باشیم
      که این کار در نهایت نتیجه ی عالی و همیشگی برای ما دارد . (مثال بستنی و دیدن پسر عموی استاد برای درک بهتر مطلب )
      ۱۷- دیدن تصاویر افراد لاغر شده از مسیر لاغری با ذهن کمک میکند به مرور باور کنیم چاقی ارثی نیست بلکه عادتیست .
      ۱۸- همانگونه که این همه افراد توانستند با تغییر فرمولهای ذهنی خود به نتایج عالی لاغری با ذهن دست پیدا کنند من هم میتوانم آرزوی لاغرشدن خود را محقق کنم و آن را تجربه کنم .

      ژنتیک یک مبحث کاملا علمیست اما چون اینجا در مورد باور ژنتیک بودن چاقی صحبت به میان آمد بهتره در مورد خود واژه ی ژنتیک هم تحقیق کنم البته به طور کلی و مرتبط با موضوع

      ژنها بخشی از ساختمان دی ان ای هستند که قابل انتقال و کپی شدن هستند .
      دی ان ملکول بزرگیست که از قرار گرفتن ۴ ملکول پروتئین کوچکتر (آدنین ، تیمین ، گوانین و سیتوزین ) تشکیل شده و ژنها توالی قرار گرفتن تعداد و نظم این ملکولها هستند یعنی به عنوان مثال ممکنه ۲ تا آدنین یک تیمین سه سیتوزین و ۲ گوانین یک ژن رو تشکیل بدن . باز مثلا ژن بعدی یک توالی دیگه که اینها در سطح دی ان ای هستند . نکته ی بسیار بسیار مهم که حتی خود علم این رو میگه این هست که این ملکولها هر توالی که داشته باشند حاصل انتخاب طبیعی هستند و ژنهای معیوب و جهش منفی یافته از سوی طبیعت انتخاب نمیشن و طبیعت ، اونها رو از چرخه خارج می کنه . یعنی حتی اگه ما توالی ملکولهامونم (ژن) رو طوری قرارش دادیم که ثمره ی اون چاقی بوده قدرتی که اون رو ایجاد کرده از آسمون و زمین نیست . خودمون و انتخابهامون هست . در حالیکه انتخاب طبیعی ژنهای سالم رو در چرخه نگه میداره و ما میدونیم که تجمع چربی برای بدن بیماریست و انتخاب طبیعی قطعا این ژنهای جهش یافته ی معیوب رو از چرخه ی طبیعی دور میکنند و مرتب دارند این کار رو انجام میدن . قدرت ایجاد کننده ی ژنهای ما انتخاب ماست و چون این انتخاب ما با انتخاب طبیعت همسو نیست ما چاق شدیم و اگر ما انتخاب خودمون رو مطابق با انتخاب طبیعت کنیم خود طبیعت بدن چاقی مارو از بین میبره و سلولهای جهش یافته و ناسالم که به صورت بافت چربی و بیماری در بدن ذخیره شده خودبخود و به صورت کاملا طبیعی از بین میبرن .
      چون انتخاب طبیعت ، ژنهای سالم و ماندگار و پرقدرت است نه ژنهای معیوب و بیمار . پس نسبت دادن چاقی به ژنتیک یک امر کاملا خیالیست و حتی اگه تصور ما اون رو ایجاد کرده باشه نشان از عظمت خواست و اراده ی انسان داره که چطور میتونه به راحتی طبیعتی رو که بر خیر جریان داره به سمت شر هدایت کنه و تازه گناه خودش رو گردن ژنتیک و طبیعت هم بزاره . این ما بودیم که خواستیم و به خاطر قدرت اختیاری که در نهاد انسانهاست ما ژنتیک خود را تغییر داده و سلولهای معیوب و ناتوان خلق کردیم . ما با افکار و رفتار و عادات خودمون (بخش متافیزیکی وجودمون ) ژنهای خودمون (بخش فیزیکی وجودمون) رو خلق کردیم و آفریدیم . ما آفریننده ی ژنهامون هستیم . چون ژنها حاصل انتخاب طبیعی هستند .
      و انتخاب ماست که اجازه میده چه ژنی باقی بمونه و چه ژنی از بین بره .

      باور غلط : چاقی ژنتیک ماست .
      باور صحیح : چاقی انتخاب ماست . چاقی امری عادتیست .

      طبیعت بر سلامتی و تناسب جاریست و انتخاب طبیعت همواره ژنهای سالم متناسب و عالیست .
      هیچ کس چاقی را دوست ندارد . چون چاقی بیماریست . تجمع چربیها بیماریست و ما با عادات مخرب خود روند طبیعت بدن را مختل کردیم . حتی اگر کسانی چاق هستند و خود چاقی را بیماری نمیدانند همین روند را که ادامه بدهند قطعا بیماریهای دیگری را هم علاوه بر چاقی در پی چاقی به دست خواهند آورد .
      در حالیکه لاغر شدن طبیعت بدن است و ما به محض اینکه میخواهیم و خواستمان را در لاغر شدن استمرار می دهیم و دست از چاق کردن خود بکشیم طبیعت بدن تمام سلولهای چاق و بیمار را از بین میبرد و سلولهای سالم و توانمند خلق می کند .

      البته به نظرم میاد ژنتیک امری قابل تغییر است اگر ما این باور را داشته باشیم که ژنتیک غیر قابل تغییر است قدرت را از خود گرفته ایم و فکر می کنیم چیز دیگری غیر از خودمان بر ما حاکم است . در حالیکه باور صحیح اینست که ما آفریننده ی ژنهای خود هستیم . یعنی قدرت دست ژنهای ما نیست . قدرت دست خود ماست .
      ژنهای ما از آسمان و زمین نمی آیند خودمان دائما داریم ایجادشان می کنیم .
      خواست ما انرژی ما را تغییر میدهد انرژی در هسته ی اتمهای ما جاری میشود اتمهای ما ملکولها را ایجاد می کند و این ملکولها به هم میپویندند و دی ان ای را تشکیل میدهند و دی ان ای هم به آر ان ای انتقال داده میشود و تکثیر میشود و سلولها خلق میشوند . این که چه ملکولهایی به هم میپوندند کاملا تحت تاثیر نیروی مغناطیس وجودمان است . انرژی ما چینش ملکولها را مطابق انرژی خود قرار می دهد درست مثل براده های آهن در مقابل آهن ربا که مطابق مغناطیس آهن ربا نوع چینش تغییر می کند .
      پس اینکه چه ملکولهایی جذب هم شوند تا ژنهای ما تشکیل شوند کاملا تحت تاثیر انرژی هدایتگریست که افکار و رفتار و عادات درونی ما آن را شکل میدهد .
      یعنی نه تنها چاقی امری عادتیست به نظر من ژنتیک ما هم کاملا تحت فرمان افکار و رفتار و عادتهای ما هستند و دلیل اثبات کننده ی آن هم تفاوت بین فرزندان ماست اگر ژنهای ما غیر قابل تغییر بود تمام فرزندان ما باید شبیه هم میشدند در حالیکه آنها با هم متفاوتند و چیزی که موقع به دنیا آمدن از ما گرفته اند در حقیقت تحت تاثیر رفتار و عادات ما شکل گرفته و به آنها انتقال داده شده . اگر ژنها غیر قابل تغییر بودند باید دقیقا تمام فرزندان ما کپی هم بودند در حالیکه واقعیت و طبیعت چنین نیست و ژنهای ما دائما در حال تغییرند و نمونه ی دیگر هم برای تایید این باور ، تکامل هست . گونه های انسانی و حیوانی از هزاران سال پیش تا الان دستخوش کلی تغییر شده اند در اندازه ابعاد و شکل ظاهری کلی تغییر کرده اند . پس ژنتیک قابل تغییر است و در هر فردی که وارد میشود و به بعدی انتقال داده میشود مطابق ویژگیها و تطابق و عادات این نوع تغییر میکنند . مثلا همین پره دار شدن پای مرغابیان به مرور و طبق نیاز مرغابیان در طی مدت زمان تشکیل شد .
      یا ادمهای نسلهای گذشته بسیار غول پیکر بودند ولی کم کم در هر فرد و نسل ظاهر اندامها تغییر کرد . پس نه تنها چاقی که یک ویژگی بیرونیست که ژنتیک هم یک امر درونیست کاملا عادتیست و قابل تغییر .

      ما هر لحظه قادریم مغناطیس خود را جهت دهیم . ما بوسیله ی افکار و عادات و رفتار خود انرژی خود را جهت چاقی یا جهت لاغری میدهیم برای همین لاغری یا چاقی رخ میدهد .
      پس مسئولیت چاقی خود را بپذیریم و بپذیریم ما با انتخابهای خود آفریننده ی ژنهای خود هستیم . ما با انتخابهای مکرر خلاف طبیعت خود توالی طبیعی ژنها را تغییر دادیم و چاقی را طبیعت وجود خود کردیم . پس ما اصل ژنتیک خود را تغییر دادیم . طبیعت خود را تغییر دادیم . این موضوع کاملا دست ماست و ما اگر انتخابها و عادات خود را تغییر دهیم توالی چینش ملکولها دوباره حالت طبیعی به خود می گیرد و تغییر می کند.

      مبحث بعدی که در این قسمت خیلی مهم است اینست که ما زندگی خود قبل از تولد در شکم مادر و بعد از تولد را از هم جدا می کنیم در حالیکه ما قبل از تولد هم تحت تاثیر عادات شخصیتی پدر و مادرمان بودیم و عادات آنها مارا شکل داد . همین حالا روانشناسان می گویند در هنگام بارداری مادر بسیار مراقب اعمال و رفتار خود باشد حتی ناراحتی و خوشحالی ما روی ساختمان سلولهای فرزندمان اثر می گذارد .
      تازه این موضوع تاثیر عادات بر ژنتیک از لحاظ انرژی الهی هم قابل اثبات و تایید است .
      انرژیِ خواستن فرزند در وجود پدر و مادرمان شکل گرفت و در همان زمان انرژی و خواست ما بر خلق شدن و اینها همه یک خواست است و بنابه حدیث قدسی که خداوند می فرماید : کنت کنزا مخفیا و احببت ان اعرف و خلقت الخلق لکی اعرف . من گنجی مخفی بودم خواستم شناخته شوم پس آفریدم انسان را تا شناخته شوم و دقیقا این انرژی که نام آن خداوند است که همان ما هستیم خواستیم و تمام ملکولها جذب این مغناطیس و انرژی شدند و شکل گرفتند که حتی خود همان ملکولها هم باز خارج از انرژی نیستند همان انرژیست که شکل به خود گرفته شکل اتم شکل ملکول شکل پیوند شکل دی ان ای شکل آر ان ای شکل …… چیزهایی که تا برسد به سلول و جسم .
      همان انرژی متراکم شد و درست مثل آبی که بخار است و مایع است و یخ میشود و شکلهای گوناگون بنا به ظروف مختلف به خود میگیرد اما اصل همه اش آب است اصل تمام وجود ما نیز انرژی است و نام آن انرژی خواستن است . عشق است . حب است . جذبه است .
      و اساس آفرینش عشق و خواستن است .
      و ژنتیک ما حاصل این عشق و خواستن است .
      عقل و تدبیر ما حاصل این عشق و خواستن است .
      و حالا برای لاغر شدن خواستن و انتخاب و عشق ما با اصل آفرینشمان و طبیعتمان همسو شده و ما بر مسیر لاغری جاری هستیم و تنها و تنها و تنها چیزی که سبب میشود خلقت ادامه یابد استمرار در این خواستن است .
      باید در مسیر لاغر شدن استمرار داشت تا عادتمان شود . تا لاغر شدن عادتمان شود . تا لاغر ماندن عادتمان شود . تا عادت کنیم همسو با طبیعت خود حرکت کنیم تا عادت کنیم خود را بیمار نکنیم . تا عادت کنیم روند توالی ملکولها را تغییر ندهیم .
      روند توالی ملکولها بر تناسب استوار است ‌ ژنتیک ما لاغر شدن است . ژنتیک تمام افراد بشر لاغر شدن است . طبیعت تمام افراد بشر لاغر شدن است .
      پس باورهای خود را اصلاح کنیم و لاغر شدن را انتخاب کنیم . چاقی چیزی نیست به جز انتخاب ما . دست از انتخابهای چاق کننده ی خود برداریم و اجازه دهیم طبیعت روند خود را طی کند .
      بزرگترین کمکی که به طبیعت خود می توانیم کنیم اینست که دست از چاق کردن خود برداریم . چگونه ؟
      طبق درسهای گذشته
      ۱- تغییر محتوای ذهنی
      ۲- هدایت محتوای ذهنی در عملکرد .
      ۳- انتخاب رفتار صحیح و مهمتر از همه ی اینها استمرار و استمرار و استمرار و باز مهمتر از آن عجله نداشتن برای کسب نتیجه .
      چیزی که استاد بسیار تاکید دارند و همواره مارا به این دو مورد سفارش کردند .

      یعنی واقعا یک حساب دو دوتا چهارتاست . همون قدر که پول بدی آش میخوری . همونقدر که بها بدی نتیجه میگیری ‌ .
      بهای ما در آموختن است . باید بیاموزیم و استمرار داشته باشیم . رها نکنیم . اجازه دهیم لاغر شدن به جسم برسد . اتفاقا وقتی تمرکز بر یادگیری و تغییر محتوای ذهنی و استفاده ی مکرر در زندگی روزمره است نتیجه در عرض دو سه روز خود را نشان میدهد . اما باز هم عجله نکنیم . بگذاریم طبیعت بدنمان کار خودش را بکند . قطعا وقتی داریم از مسیر درست حرکت میکنیم نتیجه به دست ما میرسد . اگه ما نتیجه نگیریم پس کی قراره نتیجه بگیره .
      اگر نتیجه هنوز خود را نشان نداده عجله نکنیم . مطمئن باشیم یا محتوای ذهن را هنوز تغییر ندادیم یا اگر از آموزشها استفاده کردیم در زندگی روزمره از آن استفاده نکردیم وگرنه نتیجه بی برو برگرد در اثر استمرار ما حاصل میشود . پس با خیال راحت لذت ببریم و استفاده کنیم و عجله نکنیم و در زندگی روزمره از محتوای آموزشی استفاده کنیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1399/12/12 18:05
      مدت عضویت: 1088 روز
      امتیاز کاربر: 8179 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 756 کلمه

      (شرح عالی، اشتیاق در انجام تمرینات، استمرار و تعهد)
      .
      به نام خدا🌸گام بیستم :
      چاقی ارثی است یاعادتی؟
      درتمام زندگیم عقیده داشتم که چاقی درمن یک امر کاملاً طبیعی وعادیه چون ژنتیکیه
      درزمانی که رژیم میگرفتم ودوباره به حالت اول زندگیم برمیگشتم به خاطر این بود که فکر میکردم چاقی من ارثیه وبه همین خاطر نتیجه ی مطلوب نمیگرفتم واگرمیگرفتم به خاطر این باورازدست می‌دادم چاقی یک عادته عادت به خوردن های اضافه بدون دلیل بدون سیری وبدون گرسنگی بدون درک کردن احساس خودم چاقی .چاقی یک عادت فکری یک عادت رفتاری ویک عادت به یک روش خاص اززندگیه چاقی عادته یک مشکل فیزیکی نیس بلکه یک مشکل ذهنی هستش .چاقی عادت به زندگی چاقه عادت به شخصیت چاق . وچاقترشدن جسم عادتهامشکل فیزیکی نیستن بلکه افکارتکرارشدن که به دستورمغزی تبدیل شدن ب وجسم چاق به خاطر واکنش دادن به افکارچاق ورفتارچاق. درمن شکل گرفته من چطورچاق بودن به عادتم تبدیل شده . عادت‌ها همه ی اون هاپایشون لذت بوده همه ی رفتارهایی که الان انجام میدم وازشون راضی نیستم به خاطر این هست که زمانی این رفتاررودوست داشتم ازش خوشم اومده و در نهایت تصمیم گرفتم که به تکرارکردنش ادامه بدم وبعدازمدتی به رفتارم تبدیل شده و بعد به زندگیم چاقی هم به همین شکله هیچکدوم از ماانتخاب نکردیم که چاق باشیم و تصمیم به چاق شدن نگرفتیم زمانی ممکن بوده کسی ازچاقی ماتعریف کرده باشه ومادربچگی ازتعریفش خوشحال شدیم و نهایت این تصمیم در ذهن ما شکل گرفته برای اینکه بازاین لذت روتجربه کنیم دوباره انجامش بدیم وبعدسالهاادامش دادیم ودرانتهابه زندگی ماتبدیل شده و این فرمول غلطکه مااسیرعادتهامون هستیم در ذهن ماثبت شده درحالیکه مااسیرعادتهامون نیستیم بلکه چون این رفتاررودوست هاترا کردیم این باوردرماشکل گرفته درحالیکه این رفتاررودوست بارها انجامش دادیمخوردن اضافه برنیازعادت به خوردن بدون توجه به احساس سیری وگرسنگی همگی اینها بخشی ازعادتهایی هستن که ماافرادچاق داریم چاقی ارثی نیست و مشکل فیزیکی نیست بلکه عادت به زندگی چاق است روندتکامل درهمه چیزوجودداره لاغری طبیعت انسانه به همین خاطر زمانیکه احساس فشاردرشکم میکنیم ویامشکلی پیش میاددرجسم مایعنی از طبیعت خارج شدیم وچیزی به اون اضافه کردیم یادراون اختلال ایجاد کردیم چاقی یک اختلال ذهنیه که اونوبه صورت اختلال فیزیکی نشون میده و همه ی مافکرمیکنیم چاقی یک اختلال جسمیه درحالیکه یک اختلال ذهنیه یک اختلال در روند طبیعی بودن برای ذهن درذهن ماطببعت جسمنامساوی باچاقیه وخواسته ی ذهن ماچاقیه تصاویر هنری ما مملوازتصاویرچاقی ترس ازچاقی هست همه ی ما دوست داریم که لاغربشم اما ترس ازرفتارخودمون داریم عادتی که خودمون داریم تکرارمیکنیم تنها سازنده ی اون خودمون هستیم وچاقی یک مانع برای راحتی جسم هستش این عادت‌ها هستن که زندگی رومیسازن براساس افکاری نوشت روتغییرمیدن تازمانی که افکارتغییرنکنن عادت‌ها هم تغییرنمیکنن ونتیجه همون چیزی خواهد شدکه درفکرهست فرمول های ذهنی در تمام جنبه های زندگی به صورت یکسان عمل میکنن وطبق آن چیزی که مافکرمیکنیم درستی جنبه ها نتیجه میدهند وسرنوشت رومیسازن سرنوشت انسانها هم براین اساس تنظیم میشه وعادی این اساس هرکدام ازمادنیای متفاوتی داریم درسته که دریک جهان پدریم طبیعت زندگی می‌کنیم اما هنوز ما وافکارمون اون باهم متفاوته بنابراین دنیای متفاوتی روتجربه میکنیم به همین خاطر یکی چاق میشه یکی لاغریکی سالم میشه یکی بیماریکی غمگین میشه یکی خوشحال یکی فقیرمیشه یکی ثروتمند زندگی براساس همین فرمول برای مابناشده لذت بردن از هرچیزی درزمانی تبدیل میشه به خواسته ی ماکه درذهن تایید میشه ودرنهایت سرنوشت مارورقم میزنه آدمهایی که تنبان ازتنبای لذت می‌برم آدمهای چاق ازچاقی آدمهای معنادار اعتیاد آدمهای پرحرف ازپرحرفی آدمهای مریض ازمریضی وادمهای تنهاازتنهایی درواقع فرمول اول اول براساس لذت بناشده ودرنهایت به رفتاروتکراربه عادت وعادت سرنوشت رو ژنتیک و وروغن ووررزش کردن وچیزهاییکه میگیم اینها همه بهانه ای برای چاق موندن خودم هست احساس بدوحال بدهم همین طورزمانیکه این اتفاق مبفته ماعادت داریم به دیگران متکی بشیم درحالیکه حال خوب درون ماست مابایدارانجام اون عادت دوری کنیم تاحالمون خوب باشه فرمول زندگی یعنی زندگی کردن قبل از زنده موندن زنده موندن چه فایده ای داره تازمانی که این فرمول رودرست درک نکنیم وبهش عادت نکنیم واونوبه عنوان زندگی نپذیریم بایدبپذیریم زندگی یعنی زندگی کردن نه فقط زنده بودن مابرخلاف سایر موجودات حق انتخاب داریم و این ماهستیم که فرمول رومیتونیم برای اون جایگزین پیداکنیم ومیتونیم انتخاب کنیم که به اون عادت کنیم یانه ماسالهاچاقی رونه فقط تجربه بلکه زندگی کردیم و بهش عادت کردیم عادت به این میگن که چیزی روبه عنوان زندگی بپذیری ومن اونونپذیریم وحالادارم درمسیری قدم برمیدارم که ازاین زندگی به زندگی نقل مکان کنم و فرمول لذت روبه لاغری جایگزین کنم وچون حق انتخاب دارم انتخاب کردم که لاغربشم وبرای همیشه لاغربمونم .وتازنده ام زندگی کنم.به امیدحق یاعلی. خیلی ممنون از اینکه این نوشته رووقت میزارین ومیخونین. ممنون ازاستادهمراه،🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      مشاهده پاسخ ها
        آواتار مریم
        1401/11/03 11:15
        مدت عضویت: 303 روز
        امتیاز کاربر: 1406 سطح ۳: کاربر پیشرفته
        محتوای دیدگاه: 125 کلمه

        سلام دوست عزیز بی نهایت از ربم متشکرم که من به خواندن کامنت شما هدایت کرد . و از شما که این کامنت زیبا رو که پر بود از نکات عالی درباره قوانین جهان متشکرم . 

        با خواندن کامنت شما یه کد اشتباه که به نظرم اکثرا داریم شناسایی کردم ترک عادت موجب مرض است . و فهمیدم چون من از یه کار لذت می‌بردم تبدیل به عادتم شد حالا هم باید همون کار با یه کار دیگه که ازش لذت بیشتری میبرم جای گزین کنم . 

        خوش حالم که هدایت شدید به سمت نوشتن این کامنت 

        کامنت شمارو به علاقه مندی هام اضافه کردم تا دوباره و دوباره بخوانم.  

        هر جا هستید در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سربلند باشید و در مسیر تناسب فکری 

        یاحق 

        برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
        امتیاز: 5 از 1 رأی
        افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
          آواتار asmagazban
          1401/11/03 23:23
          مدت عضویت: 1088 روز
          امتیاز کاربر: 8179 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
          محتوای دیدگاه: 44 کلمه

          سلام دوست عزیز وهم مسیرم . 

          خوشحالم که از این نوشته لذت بردید  وتونستین  کد ذهنی  که در ذهن داشتین رو پیدا کنین . برای من مایه ی افتخار  هست که کنار دوستان عزیزی مثل شما واستاد عزیز هم قدم باشم . سپاسگزارم . 🌹🌹🌹🌹

          برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
          امتیاز: 0 از 0 رأی
          افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار zary.ahmadi
      1399/12/10 11:39
      مدت عضویت: 1157 روز
      امتیاز کاربر: 9427 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 262 کلمه

      با سلام گام ۲۰—چاقی من ارثی است یا عادتی
      لیستی از عوامل چاقی۱–چاقی ارثی است—۲-/فعالیت کم باعث چاقی می شه.۳–خوردن غذاهای چرب.۴–خوردن کربوهیدرت۵–خواب زیاد۶–خوردن بعضی داروها۷–ازدواج۸–زایمان۹–سن و سال مورد ارثی بودن ؟ما ۵تا خواهر و ۵تا برادر هستیم که از بین ما فقط یک خواهر کمی چاق بود اما ۹نفر دیگه کاملا متناسب تا همین جا می فهمیم که چاقی ارثی نیست !!!اما؟؟؟همه خانواده و فامیل اعتقاد داشتند که خواهرم چاقی را از عمه آش به ارث برده و چون زن عمه در اوست بنابراین او چاق آست .وخودش هم آن را قبول کرده و با آن کنار آمده چون باور دارد که غذا کم می خورد تحرک زیاد دارد شیرینی اصلا دوست ندارد ولی باز هم چنان چاق است چرا ؟چون باور کرده که ارثی آست.ومن همیشه می گفتم چقدر خوش شانسم که ژن عمه در من نیست اما در ذهن من فرمول دیگری نهادینه شده بود !!؟تولد فرزند با زایمان دوم باعث شد که کم کم کمی اضافه کردم غافل از اینکه اینها مربوط به شرایط بیرونی و فرمول های اشتباهی که از طریق افکار و رفتار والدین و نزدیکان شنیده ام در ذهن من نهادینه شده و آن باور کرده بودم درست مثل خواهرم که قبول کرده چاقی او ارثی آست و اکنون با آموزش لاغری با ذهن فهمیدم که تمام لیست چاقی که نوشتم فرمولهای اشتباهی هستند که باید با تمرین و استمرار فرمولهای درست را جایگزین فرمولهای اشتباه کنیم از جمله چاقی ارثی نیست بلکه عادتهای اشتباه که داریم باعث چاقی می شود چاقی یک اعتیاد از پر خوری آست .نه ارث و نه ژن .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      محتوای دیدگاه: 112 کلمه

      با سلام به همه هم گروه های عزیزم 

      از زمانی که یادمه من هم فکر میکردم که چاقی و لاغری میتونه ارثی باشه و این باور غلط رو در بیشتر افراد میدیدم نمونه بارز اون خودم و خواهرم و چون خواهرم چاق هست و من لاغر بودم هما میگفتن که خواهرم که خانواده پدریم کشیده و من کا لاغرم به خانواده مادریم و همیشه خواهرم از این موضوع در عذاب بود و از خدا گله میکرد که چرا منو به خانواده پدریم کشیدی و خواهرم از لحاظ اندام به خانواده مادریم کشیده و این شده بود قوی ترین باور غلط در من و خواهرم و میگفت که من آب هم بخورم چاق میشم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/12/05 07:05
      مدت عضویت: 1449 روز
      امتیاز کاربر: 234 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,591 کلمه

       باسلام گام بیستم  : چاقی ارثی است یا عادتی ؟
      وقتی این فایل رو گوش دادم عکس دوره راهنمایی ودبیرستانمو نگاه میکردم چقدر خوش ترکیب ومتناسب بودم عکسهای ازدواج وبعد ان بار داری وبعد زایمانم رو هم نگاه میکردم چقدر خوشایند بود خاطرات خوب لاغری وتناسب اندامم رو دوباره بیاداوردم حتی دوره باردایم هم بسیار متناسب بودم واصلا شکم بزرگ نداشتم کمی بیرون بودودردوران بارداری بچه هام فقط ۳ کیلو اضافه وزن داشتم بعد از بارداری هم متناسب بودم درسن  ۳۰ سالگی باپرخوری ، بهانه های حرص وجوش خوردن و داشتن سردرد میگرنی ومصرف داروهای ان و تهیه غداهای متنوع برای مهمانها ودادن مهمانیهای زیاد چاق شدم واضافه وزن پیدا کردم.باورزش ورژیم تا ده سال پیش بسیار متناسب وخوب بودم در طی این ده سال ورزش ورژیم نداشتم وکم کم ۱۲ کیلو تا حالا اضافه کردم که بهانه بی تحرکی واپارتمان نشینی وتیرویید وفشار خون مزید بر علتهای چاقی قبلی برای چاق شدنم بود. خیلی از عادتهای غلط رفتار غذایی را از خانواده در من جامانده بود دست پخت بسیار عالی مادرم وفراوان مهمان داشتن والدینم با تنوع غذایی با اب ورنگ وطعم بوی مست کننده انها همراه مخلفات وپیک نیک رفتن ها وپارک ورستوران ها با غذاهای عالی وسفارش غذاهای مختلف خوشمزه و………..همه وهمه عادتهای رفتار غذایی من وحتی خواهرهامو شکل داده بود .طوریکه وقتی میخواستیم به مسافرت برویم اذوقه راه برای فرزندام مقدار زیادی تنقلات وهله هوله وغذا به همراه میبردم که در طول مسیر راه بخوریم با اینکه دربین راهها پراز متل و کاروانهای استراحت بود تا به شهر بعدی برسیم ووقتی هم درجایی توقف داشتیم باز هم از شیرینی وتنقلات واجیل وبستنی وغذای مربوط به ان مکان هم خرید می کردیم .همینطور عادت خوردن عصرانه هر روز کیک وکلوچه وشیرینی یک روال عادی روزانه بود . درخانه همیشه کارتن کارتن از انواع بیسکوییت وکلوچه وویفر وچیپسهاوپفکهای خانوادگی بزرگ به بلندی ۵۰ سانت را کارتنی همیشه در خانه برای خوردن اخرشب دورهمی با بچه ها وحتی مهمانها داشتم که مهمانها خیلی لذت میبردن از پذیرایی های ما تا اخر شب که همش وبقول خودشون دم بدم خوردن بود وخوردن . 
      خلاصه اصل زندگی خوردن بود وعامل اصلی چاقی . اینکه عامل چاقی ارثی هست رو چند باری از مادرم شنیده بودم وهمینطور از اطرافیانم بخصوص چاق شدن به هنگام پا به سن گذاشتن چون مادرم هم تاسن ۴۵ سالگی متناسب بودند ولی پدرم همیشه لاغر ومتناسب هستند .مادرم میگفتند چاقی در ما مثل چیزهای دیگه ارثیه مادربزرگ وخاله هایم ودخترهای یکی ازخاله هم چاق هستند اما خاله دیگرم هیچکدام از فرزندانش چاق نیستند وهمه متناسب هستند . به همین خاطر در ذهنم پیدا کردن اضافه وزنم بیشتر بر حول محور دلایل پا به سن گذاشتن ژنتیکی وعوارض بیماری برایم مسجل شده بود نه بیش از اندازه خوردنم . از وقتی که با لاغری با ذهن اشنا شدم فهمیدم که توجه به این مطلب که چاقی من ارثییه باعث بی نتیجه ماندن تلاشهایم برای لاغر شدن وبرگشت به جسم اولیه ام بود . جمله چاقی من ارثیه در دهنم ذخیره شده بود ویک باور بزرگ که نمی توان لاغر شد که چون ژنتیک چاق شدی یک مانع محکم برای متناسب نشدنم شده بود. این باور قدرتمند از طریق دیدن وشنیدن جمله چاقی ارثی است از خانواده واطرافیان وفامیل در ذهنم ذخیره وبه واقعیت تبدیل شده بود . توجه وتکرار این واقعیت باعث طبیعی جلوه دارشدن چاقی وهمینطور عادی بودن ان در من واطرافیانم را دنبال داشت . برایمان چاقی عادی وطبیعی بود که همینه که هست کاریش نمی شه کرد دیدین که هرچه کردیم بی فایده بود ودوباره بر می گردیم سرجای اول .قطعا این چاقی ما در همه جنبه های زندگی اثردارد وهرچیز از زندگی که برایمان ناخوشایند است مثل چاقی     موفق نبودن     ارتباط برقرارنکردن      سلامتی
      درامد کم و………رابه نداشتن شانس   نگاه نکردن خدا به ما و..‌..‌.‌…ارتباط دهیم .
      باید بدانیم چاقی یک عامل بیرونی است که ربطی به شانس وارث وژنتیک و……. ندارد وهیچیک از شرایهای درونی وبیرونی ما ارثی نیست و همه ان شرایط وموضوعات در زندگی ما عادت به انجام دادن ان کار علت بوجود امدن ان شرایط را برای ما فراهم کرده است 🏵یعنی اینکه چیزهایی مثل قیافه   حرکات     شکل چشم وبینی وابرو ومو وبطور کلی صورت         رنگ پوست وچشم و……ممکن است ژنتیکی وارثی از خانواده یا نسلهای قبل به ما رسیده باشد که این شرایط بوجود امده متعلق به قبل از تولد ماست اما شرایط بوجود امده بعد از تولد ما دست خودمان است و هیچ ارتباطی با ارث وژنتیک ندارد.تکرار رفتارهای اشتباه چاق کننده درواقع عادت به انجام رفتارهای اشتباه غذایی باعث شکل گیری چاقی در ما شده ووجود الگوهای ذهنی اشتباه چاقی مثل ارث یکی از دلایل چاق ماندن ما بوده که برای لاغر شدن باید انها را صحیح کنیم .یعنی باید فرمولهای ذهنی اشتباه را پیدا کنیم وبعد برای ازبین بردن ویا کم رنگ کردن این فرمولهای ذهنی غلط به جایگزینی فرمولهای صحیح اقدام کنیم .
      بعنوان مثال وقتی در ذهن ما نمونه های تایید کننده دیده وشنیده شده ء چاقی ارثی است وجود دارد برای تغییر دادن این فرمول ذهنی باید تلاش زیادی کنیم و برای خودمان نمونه های زیادی پیدا کنیم که دلیل موجهی برای نقض الگوی ذخیره شده اشتباه قبلی در ذهن ما باشد وبرروی ان توجه وتمرکز زیاد داشته باشیم تا بااین روش فرمولهای جدبد ارام ارام در ذهن ما تصویر سازی وذخیره شود و ذهن راحت بپذیرد که چاقی ارثی نیست .درست است که پیداکردن الگوهای صحیح کار اسانی هست اما تغییر دادن باورهای اشتباه وجایگزین وذخیره کردن باورصحیح درذهن وتوجه وتمرکز واستمرار اینها کاراصلی وبنیادین مااست که باید درست انجام شود .اگر نتوانیم در وارد و ذخیره کردن وشکل گیری باور صحیح درست عمل کنیم وضعف داشته باشیم باعث توجه نکردن به ان ودرنتبجه موفق نشدن دررسیدن به تناسب می شویم. تنها راه ایجاد وذخیره کردن فرمولهای صحیح در ذهن ، پیدا کردن نمونه های واقعی هماهنگ با فرمولهای صحیح ومخالف باور غلط چاقی است با توجه وتمرکز کردن واستمرار در جستجوی نمونه ها امکان پذیر است . توجه داشته باشیم که جایگزین کردن صرف فرمولهای صحیح بجای فرمولهای اشتباه کافی نیست بلکه باید در پیدا کردن نمونه ها وجایگزینی حتما توجه وتمرکز واستمرار باشد تا به هدف لاغری برسیم .یکی از راههای درست رسیدن به لاغری نگاه کردن به نمونه های خلاف تصور چاقی و همینطور دیدن تصاویر شگفتی سازان ونمونه های که دراطراف ما یا خانواده یا فامیل که تغییر کرده اند وجود دارد وثابت کرده اند واین باور را بوجود اورده اند که چاقی ارثی نیست بلکه یک عادت است روشی بسیار موثر می باشد پس باید عادت رفتاری را تغییر دهیم .افرادچاق باید الگوهای ذهنی غلط خود را یک به یک شناسایی وانها راتغییر دهند ان وقت می توانند خیلی راحت واسان به باورهای درست برسند و با تمرین وتکرار انها را در ذهن خود ذخیره کنند وبه صورت عادت رفتاری در خود دراورند .
      شناسایی موانع لاغری به ما کمک می کند سزیعتر وراحت تر لاغر شویم . باشناسایی باورهای غلط متوجه می شویم همه انها توجیه ها وبهانه هایی هستند که ما برای شکل ظاهری جسم خود بیان می کنیم تا تلاشی برای رفع ان نکنیم مثل جمله چاقی ارثی است که با بیان ان خیال خود راراحت می کنیم که دنبال راه کار درست برای لاغر شدن نرویم .این ذهن ناخوداگاه مااست که با الگوهای اشتباه باورکرده چاقی ارثی است وکاری نمی توان کرد پس ما باید ذهن ناخوداگاه راتغییردهیم .مامی توانیم ذهن ناخوداگاه راتغییردهیم وانرا به جهتی هدایت کنیم که دستوراتش مارابه سمت تناسب ببرد ومالاغرشویم .
      برای تغییر هر باور غلط به صحیح ابتدا باید باورهای اشتباه راشناسایی کنیم وبفهمیم که الگو واگاهی که در ذهن ماهست اشتباه بوده دوم اینکه چگونه می توانیم باور صحیح را جایگزین باور غلط کنیم .
      بادیدن عکسهای شگفتی سازان والگوهایی که دراطرافمان هست باورهای اشتباه را شناسایی می کنیم که چاقی ارثی نیست وبرای اینکه قبول کنیم باور قبلی ما درست نیست باید یک دلیل وباوردرست درمقابل باورغلط ذهن خود بیاوریم واین باور را که مسئولیت چاق شدنمان خودمان هستیم را به عهده بگیریم وبرای تایید این جمله خود باید دلایل قابل قبولی برای ذهن بیاوریم تا بپذیرد چاقی ما ارثی نیست بلکه از عادت رفتاری ماست ومسئول چاق شدنمان همان عادات رفتار غذایی اشتباه ما بوده است . مثل من که نمونه هایی در خانواده پیدا کردم مثل دخترخاله هاوپسرخاله ها وبرادرم و دایی ودختروپسرداییهایم وعمو وعمه زاده هایم که متناسبند و اصلا چاق نیستند که می گفتند چاقی شما ارث خانوادگی می باشد.
      صرف زمان برای پیداکردن نمونه های واقعی مطابق با فرمولها والگوهای صحیح در ذهن بسیار مهم است چون این تلاش وعملکرد ما باعث کم کم ذخیره وتصویر سازی باورهای صحیح ما که مخالف انچه در ذهن ما نقش بسته می شود ودرواقع یک باورجدید در ذهن ایجاد شده وارام ارام باور غلط تصحیح شده وذهن باوراشتباه قبلی خود را ازدست داده ونسبت به ان بی توجه می شود .🌹پس باید دنبال دلایل تایید باورصحیح بگردیم تاذهن نا خوداگاه ما کاملا ان باورصحیح رابپذیرد وباور غلط را براحتی به رفتار درست تبدیل کند .وقتی ما درموقعیت خوردن قرارمیگیریم این ماهستیم که تصمیم به چگونه رفتار کردن به خوردن را داریم درحقیقت عادت غذایی ماهست که نحوه خوردن ماراتعیین می کند نه رفتار ارث وژنتیک که از نسلهای قبلی به م