0

گام ۲۰: چاقی ارثی است یا عادتی؟

چاقی ارثی
اندازه متن

بسیاری از محققان در زمینه پزشکی بر این عقیده هستند که چاقی ارثی است و متاسفانه این نگرش در افراد چاق بسیار قدرتمند است و به راحتی می تواند مانع لاغری آنها شود.

چاقی ارثی است یا عادتی است؟

این سوالی است که اگر از بیشتر افرادی که اضافه وزن دارند سوال کنید با قاطعیت پاسخ می دهند: چاقی ارثی است.

چاقی ارثی است یا عادتی

سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و من از زمانی که درک و احساس از وجود خودم پیدا کردم چاق بودم بنابراین بیشتر از هر عقیده و نگرش دیگری شنیده بودم که چاقی من بخاطر ارثی بودن است.

هزاران بار از مادرم شنیده بودم که در جواب به افرادی که درباره چاق بودن من سوال می کردند پاسخ می داد: ارثی خانواده پدری اش چاقیه. به عموهاش رفته.

شنیدن این دلیل و منطق برای چاق بودنم سبب شده بود که از همان روزهای اولی که با مشکلات چاقی مواجه شدم و تصمیم گرفتم برای لاغری اقدام کنم هیچ امید و انگیزه ای برای لاغر شدن نداشته باشم چون نه تنها بارها به من گفته شده بود که چاقی تو بخاطر ارثی بودن است بلکه هربار که می خواستم برای لاغر شدن اقدام کنم به من می گفتند که: تلاش بی خودی نکن. تو لاغر بشو نیستی. تو چاقی ارثی است و نمی تونی با رژیم و ورزش لاغر بشی.

چاقی ارثی است، یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن بسیاری از افراد چاق است و این فرمول به تنهایی به اندازه ای قدرتمند است که می تواند مانع لاغر شدن افراد شود.

نگرش چاقی ارثی است در عین حالی که بسیار ساده در ذهن ما شکل می گیرد اما به دلیل تکرار شدن آن از طریق شنیدن بارها و بارهای این جمله که “چاقی ارثی است” و همچنین تایید شدن آنها از طریق دیدن افراد خانواده که اضافه وزن دارند به مرور به باوری قدرتمند تبدیل می شود که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما می شود خیلی ساده سبب اضافه شدن وزن ما می شود.

چاقی ارثی

ارثی بودن چاقی من

از دوران کودکی و قبل از اینکه متوجه شوم چاق هستم هزاران بار از والدینم شنیده بودم که در خانواده ما چاقی ارثی است.

آنچه می شنیدم با دیدن عموها و پسرعموهایم برایم تایید می شد.

همه اعضای خانواده پدری من چاق بودند.

بارها از افراد فامیل شنیده بودم که چاقی نشانه خانوادگی ماست و واقعا هم همینطور بود.

چندین بار در ملاقات با افرادی که من آنها را نمی شناختم اما با اطلاع از فامیل من آنها یکی از اقوام هم فامیل من را می شناختند شنیده بودم که حدث زدم باید از عطارروشن ها باشی چون ماشالا همشون چاق هستند و تو چقدر شبیه فلانی هستی.

بیشتر از آنکه فامیل من باعث اصالت من و ارتباطم با افراد هم خانواده ام باشد، چاقی من نشانه متصل بودم به خاندان عطارروشن ها بود.

شنیدن بارها این صحبت ها سبب شده بود که باور اینکه چاقی ارثی است در ذهن من به یک فرمول قدرتمند تبدیل شود و زمانی که فرمولی در ذهن ما ایجاد شود به واقعیت وجود ما تبدیل می شود.

برای من بسیار بیشتر از آنکه غیرطبیعی باشد که چرا چاق هستم، طبیعی شده بود که باید چاق باشم.

چون من باور کرده بودم چاقی ارثی است.

وقتی ما از طریق شنیدن و دیدن باور کنیم که تحت تاثیر عواملی هستیم که کنترل آن دست ما نیست بنابراین انتظار بودن در آن شرایط را داریم.

وقتی باور کنی که چاقی ارثی است بنابراین انتظار شما برای چاق شدن خیلی قوی تر از انتظار شما برای متناسب بودن است.

در نتیجه به راحتی چاق و چاق تر می شوید و هرچه تلاش کنی که لاغر شوید فایده ای نخواهد داشت چون فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدر قوی و ریشه دار شده است که مانع شکل گیری انتظار لاغری در شما می شود.

تاثیر فرمول های ذهنی بر زندگی

نکته جالب توجه در مورد فرمول های ایجاد شده در ذهن ما این است که نه تنها در مورد وضعیت جسمی بلکه در سایر جنبه های زندگی تحت تاثیر این فرمول ها هستیم.

من از دوران کودکی هزاران بار از پدرم شنیده بودم که اگه می خوای زندگی راحت و بدون دردسری داشته باشی باید کارمند دولت باشی.

سر ماه حقوقت رو بگیری و بیمه شده باشی و بعد از سی سال هم بازنشسته می شی و روزهای آخر عمری محتاج و درمونده کمک کسی نیستی.

اما این را هم می شنیدم که فلانی اگه وضعش خوبه به این دلیله که بازاریه و درآمد بازار بیشتر از کار دولتیه اما به راحتی کار دولتی نیست.

پدر من هیچ وقت شغل آزاد نداشت اما همیشه درباره سختی کار در بازار صحبت می کرد.

شنیدن این گفتگوها سبب شده بود که من تصور کنم اگر می خواهم زندگی راحتی در کنار خانواده داشته باشم باید کارمند باشم.

همین فرمول ذهنی سبب شده که بعد از پایان یافتن دوران دانشگاه به هر شکلی بود وارد کار دولتی شدم و هشت سال کارمند دولت بودم.

همین فرمول ذهنی سبب شد که برادر بزرگتر و برادر کوچکتر از من نیز کارمند دولت باشند.

این فقط یک مثال در مورد تاثیر ایجاد فرمول های ذهنی در شکل دهی سرنوشت ما در زندگی بود.

شاید کسی تا حالا نگفته باشد کارمندی ارثی است اما میلیارها بار گفته شده است که چاقی ارثی است.

هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست و همه این موضوعات عادتی هستند که بر اثر تکرار شنیدن آنها برای ما بودن در آن شرایط طبیعی شده و انتظار تجربه کردن آن شرایط در ما شکل می گیرد.

چه چیزی ارثی است

من و شما هرچه از والدین خود بعنوان تاثیر ژنتیکی به ارث برده ایم تا زمان قبل از تولد صورت گرفته است.

رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست، شکل صورت و سایر ویژگی های جسمی ما تحت تاثیر ژنتیک است و می توان گفت من این ویژگی ها را از خانواده خود به ارث برده ام اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما مشخص می شود هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک ندارد.

همه ما در جنبه های مختلف زندگی تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفته ایم و به این دلیل زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمان دارد.

از زمانی که تاثیر فرمول های ذهنی در چاقی را مواجه شدم و چگونگی پیدا کردن فرمول های مخرب ذهن خودم را یاد گرفتم، موارد زیادی را پیدا کردم که هر کدام به سهم خود مانع از لاغر شدن من شده بودند و از طرفی تاثیر زیادی در چاق تر شدن من داشتند.

در بین همه اون فرمول های تاثیرگذار، چاقی ارثی است از مهمترین و ریشه دارترین فرمول هایی بود که در ذهن ناخودآگاه من وجود داشت و اصلاح کردن این فرمول ذهنی با سعی و تلاش در پررنگ کردن جمله جایگزین آن (چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است) صورت گرفت.

تغییر فرمول های ذهنی

یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه را پیدا می کنیم و فرمول صحیح را جایگزین آن می کنیم برای مدت زیادی سعی کنیم به نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را تایید می کنند تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهن ما پررنگ شده و تثبت شود و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی را کمرنگ کرده و سپس تغییر دهد.

پیدا کردن دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد و به دلیل اینکه بسیاری از هنرجوهای لاغری با ذهن توجهی به اهمیت این موضوع ندارند در شکل گیری فرمول های لاغر کننده ضعیف عمل می کنند.

چرا که آنها تصور می کنند جایگزینی فرمول جدید با چند بار سعی کردن و تایید کردن آن و پیدا کردن نمونه های واقعی منطبق با فرمول صحیح انجام می شود در صورتی که جایگزینی به این سادگی نیست و تغییر فرمول ها نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی دارد.

بنابراین به افرادی که تصمیم گرفته اند از طریق تغییر باورهای خود به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنند توصیه می کنم در شناسایی و تغییر باورهای اشتباه خود دقت و سعی فراوان داشته باشند که این کار در نهایت نتیجه عالی و همیشگی برای آنها به ارمغان می آورد.

دیدن بارها تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای لاغری خود استفاده کرده اند و شگفتی ساز شده اند به ما کمک می کند تا به مرور باور کنیم که چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است و همانگونه که این همه از افراد چاق توانسته اند با تغییر فرمول های ذهنی خود به نتایج عالی در مسیر لاغری با ذهن دست پیدا کنند من هم می توانم آرزوی لاغر شدن خود را محقق کرده و آن را تجربه کنم.

فایل توضیحی این بخش مروری بر چگونگی تغییر باور چاقی ارثی است در ذهن خودم است و نتیجه این سعی و تلاش چندساله را برای دوستانم توضیح داده ام.

امیدوارم که با استفاده از این فایل آموزشی الگوی مناسبی برای چگونگی تلاش در تغییر باورهای چاق کننده خود در ذهن شما ایجاد شود و بر این اساس برای تغییر باورهای چاق کننده به باورهای متناسب کننده اقدام کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدری مهم و تاثیرگذار است که اگر در ذهن شما این فرمول ذهنی وجود داشته باشد به راحتی می تواند مسیر لاغر شدن شما را سخت و پیچیده کند.

بنابراین لازم است با دقت و تمرکز برای اصلاح این فرمول ذهنی اقدام کنید. برای این منظور ابتدا نوشته آموزشی را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست؟
  • در گذشته چقدر درباره اینکه چاقی ارثی است شنیده اید یا درباره آن با دیگران صحبت کرده اید.
  • در گذشته چقدر تلاش کردید تا چاقی ارثی است را بهان و توجیه لاغر نشدن خود معرفی کنید.
  • به نظر شما این نگرش چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است.
  • اکنون که آگاهی صحیح درباره چاقی ارثی است یا عادتی دریافت کرده اید افرادی را پیدا کنید که در اعضای خانواده اش چاق هستند اما او لاغر است.
  • درباره نگرش انسانها در رابطه با ارتباط دادن چاق بودن یا متناسب بودن افراد به ارث یا ژنتیک خانوادگی مثال پیدا کرده و شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.12 from 59 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12916
برچسب ها:
157 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار مهلا
      1402/11/25 09:06
      مدت عضویت: 238 روز
      امتیاز کاربر: 6280 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 550 کلمه

      با سلام 

      خب چاقی ارثی هست باوری هست که سالهای سال در ما نهادینه شده و به روزی در جسم خودش رو نشون میده،

      هر چند که من با ورود به سایت این قبیل باورهای در مورد چاقی متزلزل شده و به لطف سایت تناسب فکری در حال فرو ریختن هست.

      در گذشته و همین الان بارها و بارها در مورد چاقی ارثی شنیده ام مخصوصا که خواهرم چاق هست و همیشه از فامیل می شنیدم که خواهرم به مادربزرگ پدریمون رفته که چاقه و منی که چاق نبودم رو میگفتن تو به اونا نرفتی.

      من همیشه خواهرم می‌گفت که اینم شانسه ما داریم هیچ کس دیگه ای نبود که به اون خدا بیامرز بره و من به اون رفتم .  و برای من هم که الان با ده کیلو اضافه وزن به مرحله چاقی رسیدم ،کم کم طبیعی شد که بله خواهرت چاقه مادرت هم  اضافه وزن داره پس چاقی تو چیز غیر طبیعی نیست البته خدا رو شکر  این باور در من زیاد قوی نیست و به اندازه دلیل منطقی  بر چاقی بر بدن من حاکم هست ، و متاسفانه خواهرم دراین مورد فدای من شد.

      جای دوری نمی رم خود چند سال پیشم دلیل محکمی هستم که ثابت کنم چاقی ارثی نیست،و خدا رو شکر با این که این باور در خاندان ما هم هست که چاقی ارثیه اما ازونجا که من خودم نمونه عکسش بودم هیچ وقت به طور قطع به این باور نرسیدم و طبق شنیده ها  میگفتم ارثیه،اما ارثی که به من نرسیده🤭

      ما آدما یه عادت جالب یا شایدم زشت داریم که سعی می کنیم همه چیو به هم ربط بدیم  فلانی اخلاقش به مامانش رفته،راه رفتنش به باباش رفته ،حرف زدنش به مادر بزرگش رفته…

      آخه چرا یه آدم رو همون جور که هست نپذیریم و تمام کارهاش رو به اطرافیان ربط بدیم و همش دنبال ارث و میراث رفتاری و ظاهری توی دیگران میگردیم.

      من تا چند سال پیش که رفتار دخترم رو شبیه میکردم به کسی یا حتی خودم این کار رو می کردم باز در مقابلش مقاومت میکردم که نه دختر من به هیشکی نرفته و منحصر بفرده فقط به خود خودش رفته، اما از وقتی برای زندگی به شهر خودمون برگشتیم ، خانواده مدام برای پسرم میگن و حتی عادت خودم هم شده که بگم پسرم فلان اخلاقش به فلان عموش رفته و فلان به داییش 

      این گفتن ها باعث الگوی ذهنی در بچه ها میشه و فردا که بزرگ بشن قدرت تغییر کردن رو ازشون میگیره،چون به این باور رسیدن که فلان رفتارشان ارث هست و کاری باهاش نمیشه کرد.

      و ازونجا که اینجا «تناسب فکری » هست ،از همین لحظه تصمیم می گیرم دیگه در مورد رفتارهای پسرم هم قضاوتی نداشته باشم و همه کارهاش رو به خودش ربط بدم نه به دایی و عمو و پدربزرگ،

      ببخشید از بحث چاقی خارج شدم !

      اما خب ارث چاقی هم به همین صورت هست وقتی ما به عنوان بزرگتر ظاهر کوچکترهامون رو قضاوت می کنیم و دنبال دلیل و شباهت با اطرافیان میگردیم ،فقط راه تناسب اندام اون بچه رو می بندیم .چون بچه ها به ما بزرگترها اعتماد دارن و باور دارم که حرف ما درسته ،اگه ما چیزی بگیم گاهی وقتا بی چون و چرا باور میکنن،قبول می کنند.

      پس بخاطر همین اعتمادی که بچه ها به ما دارن سعی کنیم فرمول های درست در هر جنبه از زندگی  رو بهشون آموزش بدیم ،تا زندگی بهتری داشته باشن.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار افسر
      1402/10/11 14:32
      مدت عضویت: 258 روز
      امتیاز کاربر: 1670 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 571 کلمه
      • نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست؟
      • من اول فکر میکردم که چاقی من ارثی است ووقتی در این سایت  امدم واقعا پی بردم که چاقی ارثی نیست چون من تا چند سال قبل یعنی دوره ی قبل بلوغ که فکر میکنم خیلی لاغر بودم و من بعد از بلوغ خودم عامل چاقی خودم شدم و دیگر نتوانستم جلوی مغز خودم را بگیرم که به سوی چاقی حرکت نکند و این ها عامل دیدگاه بد من است ووقتی در خانواده خودم هم چند نفر لاغر دیدم فهمیدم این ها ارثی نیست 
      • در گذشته چقدر درباره اینکه چاقی ارثی است شنیده اید یا درباره آن با دیگران صحبت کرده اید
      • خیلی زیاد در گذشته درباره چاقی ارثی شنیده بودم چون خیلی از اعضای خانواده ما چاق هستند و همیشه مد نظر ما چاقی افراد اطراف خودمان بود و به لاغرها ی در خانواده توجه نداشتیم چون همیشه چاق ها بیشتر به چشم می امدن و من همیشه به دیگران هم میگفتم چاقی ما ارثی است ما اگر اب هم بخوریم چاق میشویم چه برسه به غذاهای چرب واین موضوع خیلی در ذهن ما پر رنگ بود و پر رنگ تر هم شد تا من به وضع الان رسیدم 
      • در گذشته چقدر تلاش کردید تا چاقی ارثی است را بهان و توجیه لاغر نشدن خود معرفی کنید
      • خیلی چون من خیلی رژیم غذایی و پیاده رویی انجام دادم و وزن هم کم میکردم ولی همیشه در ذهن من بود که اگر ورزش و رژیم  را رها کنی باز به حالت اول بر میگردی و چون چاقی تو ارثی است و فقط با این کارجلو بیشتر چاق نشدن را میتونی بگیری ولی تو بنا نیست که لاغر شوی این همیشه در فکر و ذهن من بود
      • به نظر شما این نگرش چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است.
      • چون من انتظار چاقی را در ذهن خودم پرورش   میدادم و فکر و ذهن من به این کار عادت میکردن و همیشه فکر من را به ان سوی حرکت میداد شاید با رژیم چند وقتی متوقف میشد ولی چیزی در ذهن قوی تر بود که همیشه چاقی ارثی هستش را جلو تر میفرستاد و من نمیتوانستم به ان غلبه کنم چون در اطراف خودم دیده میشد و مغز انسان اول چیزهای درشت را میبینه نه چیزهای ریز چون ما انسان ها درشت بین هستیم و چیزهای ریز مطلب را دیرتر درک میکنیم 
      • اکنون که آگاهی صحیح درباره چاقی ارثی است یا عادتی دریافت کرده اید افرادی را پیدا کنید که در اعضای خانواده اش چاق هستند اما او لاغر است.
      • مثلا خانواده خواهرم چند دختردارد دوتای ان هاچاق و یکی از ان ها لاغر خیلی هم بیشتر از ان ها غذا میخوره و او همیشه لاغر است و اطرافیان میگویند اون هایی که چاق هستند به خانواده مادر ی رفتن و ان یکی به خانواده پدری ولی هر دو خانواده هم افراد لاغر دارن هم افراد چاق و یا در ان خانواده برای خودشان میگویند بزار وقتی ازدواج کرد اون هم چاق میشه ولی او میگوید نه من هر چه بخورم هم چاق نمیشوم چون ان در فکر و ذهنش چاقی را به وجود نیاورده و ان همیشه لاغر است و خیلی خوبه ومن هم پی بردم با ذهن چه کارهایی میتوان انجام داد و من حالا با در این سایت فهمیدم واقعا سر نوشت یعنی چه یعنی هر چه سر یا همان فکر برای تو بگوید یعنی سر نوشت تو و انشاالله من هم با همراهی و هر روز گوش دادن فایل ها به وزن ایده ال خودم برسم
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نگین
      1402/06/05 04:30
      مدت عضویت: 305 روز
      امتیاز کاربر: 9377 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 330 کلمه

      سلام به استاد عزیز و کاربران عزیز سایت

      قبل از اینکه با سایت تناسب فکری آشنا بشم باور داشتم که چاقی من ارثی است و من استعداد چاقی دارم  و از خیلی ها شنیده بودم که تپلی تو به عمه و خانواده پدری رفته  و چون خودم هم باور کرده بودم به همه میگفتم من به سختی لاغر میشم و آب هم میخورم چاق مشیم و انقدر باید سختی بکشم و خیلی از مواد غذایی رو حذف کنم تا وزن کم کنم و اگه مقدار کمی رعایت غذایی بکنم تهش روی وزن خودم ثابت میمونم و در آخر هم خسته میشدم و پرخوری رو شروع میکردم

      یکبار با عمویم صحبت از رژیم گرفتن بود و به من گفت عموجان خودت رو خسته نکن من همه این راه ها رو رفتم ما چاقی مون ارثی است عزیزم!و من با باور به این قضیه انگیزه لاغر شدنم کمتر میشد و انتظار چاقی بیشتر و بیشتر 

      عمه ی بزرگم  از زمانی که به یاد دارم اضافه وزن داره اما ۳ فرزند اون همه بیش از اندازه لاغر هستند اما عده ای میگن که اینها به پدرشون رفتن و همچنین  در خانواده ای دیگه از فامیل پدر لاغر و مادر چاق است ولی بعضی فرزندها چاق و بعضی لاغرند که همه میگن لاغر ها به پدر و چاق ها به مادر رفته ان

      پدر و مادر خودم قبل ازدواج کاملا متناسب بودن اما من و برادرم از بچگی اضافه وزن داشتیم که این مسئله هم نسبت میدهند به ارث بردن چاقی از پدر بزرگ پدری و عمه ها

      الان این مسئله تا حد خوبی برایم روشن است و باور دارم که چاقی عادتی است نه ارثی فقط یه سوالی ذهنم رو مشغول کرده استاد خانواده عمویم پدر و مادر و دختر کاملا متناسب هستن و حتی دختر عمویم زیادی لاغر است اما پسرشان از سن حدود ۸ سالگی دچار  پرخوری شدیدی شده و روز به روز چاق تر میشه در صورتی که عادت غذایی خانواده کاملا درست بوده اما پسر عمویم چندین بار در روز غذا میخوره علت چیه؟

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1402/05/30 14:24
      مدت عضویت: 1436 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 390 کلمه

      سلام بر استاد عزیز و دوستان همراه

      من هم خواهری دارم که بعد ازدواج روند چاقیش سرعت گرفت و وقتی به خونمون می اومد و از چاقیش می نالید مادرم میگفت تو شبیه فلان عمه ات هستی .

      البته قیافش وهمینطور یه سری خصوصیاتش شبیه اون عمه هست واز بس بهش گفته شد اون پذیرفت و با چاقیش کم وبیش کنار اومد .

      بعد مدتی که منم اجرای یه سری فرمولهای ذهنیم درمورد چاقی بعد کنکور سراسری شکل گرفت و من از حالت متناسب بودن خارج شدم و به سمت چاق شدن پیش میرفتم و مادرم مرتب میگفت تو هم شبیه فلان عمه ات هستی وخیلی هم دلایل می آورد که این کارت شبیه عمه ات هست و همش می گفت بچه های من هیچکدوم به من نرفتند .

      و خواهر بزرگترم قدش از من کوتاه تر بود و شبیه یکی از عمه های چاق قدکوتاه تر بود ولی من قدم بلند تر بودم ولی از لحاظ قیافه ربطی به عمه ام نداشتم اما شکل چاقیم چون هر دو قد بلند بودیم وقتی قدبلندا چاق میشن یه جورایی انگار استخوان بندیشون درشت باشه  به نظر میان و من از این نظر شبیه عمه ام بودم .

      بعد خیلی فکر کردم که اصلا چرا عمه ام هیچکدوم از بچه هاش شبیه خودش نیست و یک دونه دخترش شبیه پدرش هست اما دوتاپسراش نه شبیه پدرشون هستند نه شبیه مادرشان ونه خانواده پدری ومادریشان .

      یا یه برادر وخواهرم نه تنها شبیه پدر ومادرم نیستند بلکه حتی شبیه هیچکدوم از ایل وتبار ما نیستند .

      اونجا بود که اصلا ژنتیک پیشم اهمیت خودش رو از دست داد.

      یا پدر ومادر چاقی میشناختم که بچه متناسب اندام هم داشتند و همینطور استاد رو تو ذهنم آوردم که اگه واقعا چاقیش ارثی بود پس چرا الان متناسبه. ارث که نباید تغییر بکنه و …

      و کم کم این باور ارثی بودن هم در ذهنم شکسته شد و من تونستم وزن زیادی رو از دست بدهم و…

      یا  در مورد ازدواج و وضعیت مالی  هم  همینطوره میگن طرف شانس آورد وکاسبیش گرفت یا شانس آورد و با دختر یاپسر همه چی تمام ازدواج کرد اما بعد مدتی می بینیم که طرف ورشکست شد یا زندگیشون پاشید .

      اگه زندگی روی اصل شانس و ارث پیش بره دیگه نباید تغییر کنه پس چرا موردهایی میبینیم که تغییر کردند .

      پس واقعیت اینه ما با کانون توجهاتمون زندگیمون رو خلق میکنیم و شانس و ارث و… وجود نداره .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/06 06:59
      مدت عضویت: 377 روز
      امتیاز کاربر: 21950 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 301 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی 

      چقدر دقیق در مورد این فرمول مهم صحبت می کنید . ما افراد چاق از دوران کودکی هم بارها از اطرافیان شنیده و دیده بودیم که چاقی ما یک امر طبیعی است و ارثی و ما اگر هر کاری بکنیم نمی توانیم لاغر بشویم  و هیچ سعی و تلاشی نمی‌کردیم و اگر هم انجام میشد بعد از چند ماه سرخوردگی بااین ذهنیت که چاقی ما ارثی است و ما نمی توانیم لاغر بشویم خودمان را قانع می کردیم و به خودمان می گفتیم ما اگر آب هم بخوریم چاق می شویم و چه باور اشتباهی بوده و همانطور که استاد گفتند باید ۲ کاررا انجام دهیم 

      ۱_شناسایی باور اشتباه ۲-چطور باور صحیح را جایگزین کنیم که با دیدن و دلایل محکم می توانیم این فرمول را تغییر بدهیم 

      استاد من دیشب در منزل پدری بودم و دوتا از عمه هایم آنجا بودند و همه چاق و متاسفانه با انواع بیماری دیابت،  چربی بالا، تیرویید،  دیسک کمر،  درد زانو،  گفتند چقدر لاغر شدی عمه دیابت تورا لاغر کرده و اگر قرص میخوری برو انسولین بزن تا راحتر همه چیز بخوری و متاسفانه این عاقبت کنار آمدن با چاقی است برایشان کمی توضیح دادم که چه کار میکنم  ولی آنها قبول ندارند و ارثی بودن را تایید می کنند من خدا را شاکرم که در جوانی متوجه شدم که چاقی من ارثی نیست و با متناسب شدن خیلی بیماری‌ها هم درمان می‌شود من دیروز آزمایشی را گرفتم دیدم چربی من صفر شده ، دیابت ناشتا من ۱۲۰ و دیابت بعد از صبحانه ۱۶۴ خیلی خوشحال شدم و از خداوند سپاسگزاری کردم و اطمینان دارم در آزمایش بعدی انشاالله تمام آزمایش من روی نرمال باشد . 

      بازم ممنون از شما استاد عزیز که همه ی فرمولها و موانع چاقی را شناسایی کردید و به ما آموزش می دهید ، بازم ممنون

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 0
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 327 کلمه

      با عرض سلام و آرزوی شادی و سلامتی برای استاد عزیز و همراهان گرامی

      گام امروز راجب باور غلط(چاقی من ارثی) ک واقعا حق با شماست استاد فک میکنم نود درصد افراد چاق این باورو دارن اگه پدرو مادر یا خانوادشون چاق باشن ک دیگه این باور براشون خیلی راحتتر پذیرفته میشه واگرم ک پدرومادر متناسب باشن میگردن ببینن عمه ای خاله ی دایی پیدا میکنن ک چاق باشن تا بتونن چاقیشونو ربط بدن ب ارثی بودن از عمه یا خاله و کار خودشونو راحت کنن

      خب من خودمو اینجا جدا کردم 😂😂 این موضوع برای خودمم صدق میکنه و یادمه از بچگی همه میگفتن شما هم از سمت پدر وهم مادر ارث دارین خودتم بکشی همینی و هروقت ک میگفتم چرا خواهرم چاق نیست پس این از کی ارث برده میگشتن یک نفر تو فامیل پیدا میکردن میگفتن ب اون کشیده وجوری این قضیه ی ارثی بودن و برای من محکم جاانداخته بودن ک کلا توی ذهنم هک شد و هیچ جوره ازبین نمی‌رفت ….همیشه میگفتم خب راست میگن چیری ک ژنتیکی و ارثی باشه هیچوقت قابل حل نیست…

      و این بی آگاهی والدین برای خوراندن این باورهای غلط فقط باعث ناامیدیو کم کردن اعتماد ب نفس شد و امیدوارم نسل جدید بخاطر آگاهی های بهتره والدینشون دچار این باورهای غلط نشن

      استاد من یجا شنیدم ک زمانی میشه گفت ارث یا ژنتیک ک قابل تغییر نباشه مثل رنگ چشم مثل رنگ پوست یا چهره …اما چاقی و لاغری چون قابل تعییره نمیشه گفت ارث ….مثلا تاحلا نشده بگن فلانی هرچی بزرگتر میشه رنگ چشمش سبز میشه اما وزن وسایز بدن مدام درحال تغییره و با عوامل بیرونی قایل تغییره 

      واقعا ب این موضوع پی بردم ک باور ارثی بودن خیلی خیلی اشتباهه و حس میکنم خیلی تونستم بااین موضوع کنار بیام اما مدام در تلاشم تا با دیدن اطرافیانم و سرچ کردن تو گوگول و همین فایل ها و کمک شما و راهنمایی شما بتونم کامل باور ارثی بودنو در ذهنم پاک کنم ….

      ب امید روزهای روشن و پاکی ذهن😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1401/11/10 10:23
      مدت عضویت: 458 روز
      امتیاز کاربر: 50035 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 601 کلمه

      سلام صبح بخیر به استاد مهربانی

      گام امروز موضوعی خوبی دار ارث

      از قدیم وقتی کلمه ارث مشنیدم .

      یاد زمین خونه معازه وسایلی که ازشخص فوت شده بود باقی مانده وبین افرادخانواده اون شخص در گذشته تقسیم می کردن .می افتادم.

      . چیزی به عنوان چاقی که از اون درگذشته باقی نبود که بین اعضای خانوداه تقسیم کنن.

      پس این کلمه من دراوردی ازکجا امده که افراد نامتناسب  به خودمان چسبودیم. که رفتارهایااشتباه خودمان افکار اشتباه وفرمول اشتباه چاقی روربط مییدم به ارثی خودمون باهش توجیح میکنیم.

      اره ارثی بله درسته چون من نمی توم .خودم با غذا خوردن اشتباه باروهای غلط چاق کردم نمی خوام به اشتباهم اعتراف کنم دلیل ومدرک درست میکنم

      .وفتی به اطرافیان دقت میکنم کاری که فیل ازورود به این سایت هرگز هرگز دقت نکرده بدم مینم چقدر افرادیدرخانوده پدری منکه چاقی خودم از اونها میدوستم افرادی هستن تا زمانی که یاد دارم این اقا ۵۳ کلیو وزنش بود بعد گذشت ۵۰ سال هنوز ۵۳نهایتن ۵۶ اخر وزنی بوده داشته حتی وفتی به باطری ترازویی منزلشون بقیه شک دا رن درست کار میکنه از این اقا استفاده میکنم اگه وزن این اقادرسته پس ترازو مشکل نداره. افراداین خانواده همه لاغر خوش فرم هستن وفت مادر خانوده اضافه وزن داره پسن نتجه میگیرم ارثی نیست اون میتونست از فرمو ل ارثی استفاده کنن برای چاقی خودشون.

      وحال اونم جز گروه ما بود چاقها

      فقط فقط ارث ووارث از نظر من مالی که از در گذشته مانده است همین.تمام.

      این فرمل اشتباه توبایگانی ذهن دخیره کردیم اگه زمان از رفتا اشتباه خودمان غذاب کشیدیم برای کمی فشار ناراحتی روحمون تسکین بدیم استفاده کنیم تا سر پوشی باشه برای اشتباهت خودمان تا وفتی کار خودمون قبول نکییم همین اش همین کاسه وفتی من قبول نکنم کارم اشتباه بوده حتی به اطراف خودم نظر نکردم همه پای ارث بی چاره خالی کردم 

      برای سر پوش گذاشتن به اضافه خوری  بد خوری  فکر وفرمول نادرست حالا بیچاره ارث اون چه کناهی کرده

      قبول کردن خطا شجاعت میخواد من انجامش دادم قبول کردم تو ۱۲ گام تعهد دادم از خودم امضا کرفتم پای تویاین مسیر گذاشتم به خودم گفتم این اخرین تیر تدکش باید موفق شی تو با این همه رژیم تو چند سال از راه نادرست بقدری به بدنت ضربه زدی پش خدا جوابگو نیستی خوت درست کن از باقی مونده عمرت به خوبی استفاده کنی 

      من دوباره متولد شدن تولد اگاهنه این تولد دوباره ازشما دارم

      تاریخ تولد دوبارم نوشتم شده یی دفتر گلفت هرروز مرور میکنم یاداشت میکنم روی خودم عملی میکنم تانتیحه بده فعلا حال هوایی دلم خوب خوب مثل جنگل شمال مه الوده تو فضایی درحتان درپرواز شادی این حس زیبا دارم فکرم به پرکاه در امده سبکی مغزم ازاین همه فشار رهاش دارم میکنم 

      اعترف میکنم حتی از فکری دیگه من غذاب مدادن دارم رها میشم حالا تا لاغریی اون به دست میارم 

      من فبلا دوست داشتم لاغربشم ولی حال عاشق لاغریی نبودم

      وفتی شما اویل وردم این کلمه به کار میبریید چرانمیدون حس نمیکردم من خودم عاشق گل گیاه باید دزک میکردفاصله است بین عاشقی ودوست داشتن خالا واقعا عاشق لاغریی شدم عاشقی خیلی خیلی فراتراز دوست داشتن از شما سپاسگزارم من ازخواب بیدار کردید همیشه تولددوباره حس حال خوب همه همه تواین ماه بدست رسید مثل یی سبد گل زیبا از یی دوست که توفراموش کرده بود شاید نه حتما تو غافل بودی اون خدایی مهربان بود تو داره نجات میده تو غاقل بودیخدایی بگ ازبنده ازهمه چیزش خبر داره خدایا ممنونتم به من لطف کردی همیشه درشرایط سخت کمک کردی سپاس یارب بنده در شریط سخت کمک کن ما به حال خود رهانکن  چون اگه کمک خدایی نباشه من خودم میگم بی چاره ام به موقع درزمان مناسب به فریادم رسیدی بازم همیشه هوایی همه بندگانتوداشته باش سپاس بیکران 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار متناسب شاد
      1401/05/02 18:35
      مدت عضویت: 1436 روز
      امتیاز کاربر: 6727 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 372 کلمه

      به نام خدا

      درهمسایگی ما هم خانواده ای بود که پدرخانواده لاغر ومادر کمی اضافه وزن ولی یک فرزند اضافه وزن بسیاربالا و مابقی برادرها لاغربودن .

      علیرغم اینکه این برادر همش کارش روی تراکتور وزمین کشاورزی بود اما بسیار چاق بود واین نشون میده که چاقی عادتی هست . 

      یا دریک خانواده ای پدرچاق ومادر هم چاق ولی فرزندان متناسب بودن واین هم نشون میده چاق شدن عادتی هست .

      ومن هم از وقتی یه کم بزرگتر شدم و خودم روشناختم متوجه شدم خیلی شبیه پدرم هست چون یه روز که عکس جوانی پدرم رو بادقت نگاه کردم متوجه شدم چقدرمن شبیه اش هستم و اون اون موقع متناسب بود و گاها میشد که جایی میرفتم که آشنایی بسیاردور باهم داشتند ومدتی منو ندیده بودن میگقتن تو دختر فلانی هستی . و من میگفتم آره . میگفتن ازچشم وابروت مشخصه .

      یا آرایشگاه میرفتم بهم میگفتن چقدر موهات لخته ویا ابروهات پرپشته ومن میگفتم شبیه پدرم هستم وبه پدرم رفتم .

      اونجا بود که احساس میکنم رفته رفته  سرعت چاقی من شدت گرفت و حتی رفتارهای پدرم روهم گرفته بودم اینکه تندتند غذا میخوردم . تو کارها فرزبودم وسرعتی . 

      ومادرم میگفت شبیه عمه هات هستی اونها یه دقیقه نمیتونن گشنگی روتحمل کن و خدا نکنه شکمشون یه کم نصفه بشه آدم رو میخورن .

      البته مادرم هم یواش یواش شکم آورد .

      از اون روزها که میگذره وبادلایل زیاد به خودم اثبات کردم که دلیلی نداره من چون فرم چشم وابروم شبیه پدرمه چاقیم شبیه اون باشه .

      الان یه خواهرم وبرادرم اصلا شبیه نه پدرومادرم هستن نه کل فامیل پدری ومادری . پس شبیه کی هستن . از کره مریخ اومدن . اونجا بود متوجه شدم ژنتیک هم درقیافه اثر نداره .

      یا یه عموم یه دختر وپسر داره هردو چشم آبی ولی مدل چشم وابرو و رنگ مو وابروشان باهم کاملا فرق داره تازه شبیه عموم وزنموم هم نیستن وازاین قبیل مثال .

      من چاقی رو یادگرفتم و باهاش زندگی کردم ‌وکم کم رفتارهای چاقی و بعد عادتهای چاقی درمن شکل گرفت .

      اکه چاقی ارثی بود چرا استاد وکلی دوستان شگفت انگیز متناسب شدن . 

      چرا کلی ازبچه هاعلیرغم داشتن پدرومادر چاق متناسبن .

      وزمانی که این باور شکسته شد روند لاغرشدن منم سرعت گرفت وهر روزه بازم حواسم هست کلی نمونه پیدا کنم وبراش باورپذیرترش کنم واین مسیر همچنان ادامه دارد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1401/04/08 16:27
      مدت عضویت: 1176 روز
      امتیاز کاربر: 10543 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 415 کلمه

      بنام خدا .چاقی ارثی است یا عادتی 

      من برای چاقی خودم دلایل دیگه داشتم اما ارثی بودن در افراد را زیاد می دیدم و می شنیدم و باور کرده بودم چون به قول استاد همه ی خانواد آن فرد چاق بودن فرقی نداشت که خود من به علت ارثی چاقم یا دلایل دیگه چون باور کرده بودم که ارث خیلی دخیل هست در تمام جنبه های زندگی و اینم یک مانع بود چون من چیزهای دیگه را باور کرده بودم اصل هم باوره که ما هر چیزی را باور کنیم برای چاقی یک مانع میشه برای ما که ما باید هر مانعی را با استفاده از فرمول صحیح آن از سر راه برداریم کار ساده ای نیست مثلا من خودم علت چاقی را مواد غذایی می‌دانستم هیچ حواسم نبود که به اطرافیان خودم مثلا خواهرم نگاه کنم که سر یا سفره من چاق،بودم اون متناسب علت دیگه را بارداری میدونستم که باز هم خواهرم بعد بارداری کاملا متناسب اما من دارای اضافه وزن و چند مورد دیگه به همین منوال چون نمیدونستم علت ذهنه منه و الان با اموزشهای لاغ ی با ذهن متوجه این فرمول ها شدم و خدا را شکر تا حدود زیادی راضی هستم اینو اینجا تمام میکنم و از اتفاقی که امروز برام افتاد یه کمی صحبت کنم .

      امروز دوستی که خودش منو با فایلهای رایگان لاغ ی با ذهن آشنا کرد بهم زنگ زد بعد کلی حرف گفت که من تمام کارهای پزشکی را انجام دادم میخوام برم عمل معده انجام بدم بهش گفتم پشیمان میشی بیا برو تو سایت گفت نمیتونم وقت ندارم نمیتونم ریسک کنم و خلاصه از جایی که من او،را می‌شناسم آدم مصممی هست حرف خودشه اسرار نکردم بعد به من گفت فلانی یکم چاق شدی گفتم من گفت آره من یکم توضیح دادم که نه این طور نیست اینا اون به من پیشنهاد عمل معده را داد گفتم عمرن من این کار را کنم خلاصه این مکلمه تمام شد بعد من با خودم گفتم نباید بهش توضیح میدادم هیچ دلیلی نداشت فرض کنیم که اون راست میگه و من چاقتر شدم اشکالی نداره مسیرم درسته دارم با آرامش و لذت ادامه میدم البته اصلا تحت تاثیر حرفش قرار نگرفتم اما محض احتیاط سریع رفتم و فایل قسمت چهارم ۱۳ گام تا ۱۳ بدر را گوش کردم که استاد در این رابطه واقعا عالی توضیح میده البته من چند باره این اتفاق برام می افته ولی اعتنا نمیکنم چون باور کردم لاغری فقط ،فقط از طریق ذهن امکان پذیره و من از این طریق ادامه میدم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mohannaf1396@gmail.com
      1400/08/25 14:03
      مدت عضویت: 905 روز
      امتیاز کاربر: 57
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 357 کلمه

      همیشه تو بچگی می گفتم چاقی من ارثیه چن بچه اول بودم همش ب من رسیده و ب خواهرم نرسیده
      اما الان میبینم ک یک باور اشتباه چندین ساله با خودم حمل کردم
      بعد خواهرم برادرم ب دنیا اومده و چاقه
      با دختر دایی خودم با اینک همشون لاغرن و فقط اون چاقه یا دختر دایی همسرم لاغرن و خواهرش چاقه
      چاقی رفتار و افکار و باورهای اشتباه است و هیچ وقت از عوامل بیرونی ب من تحمیل نشده من شنیدم بارها تکرارش کردم تا اینک این اون رفتار کردم اجرا کننده خودم بودم تحمیل نشده میتونستم عین خواهر بشنوم و محل ندم
      کلا تو طایفمون میگن ارثیه و پاهای ما بزرگه در حالی ک خیلی از دختر خاله دایی های من پاهاشون لاغره
      ومن وقتی ب اون دختر دایی چاقم دقت کردم دیدم پاهش پره و خواهرش ک لاغره کاملا متناسبه پاهاش لاغره این یک باور اشتباه است
      الان درک میکنم و چاقی ارثی نیس بلکه عادتی است و من خودم مقصر چاقی خودم هستم و بس
      ب باور دیگه داشتم ک من استعداد چاقی دارم ب همه اینک می گفتم
      اصلا استعداد چاقی فریبا جون چ مفهومی داره استعداد یعنی ب چیز خارق العاده ب مهارت ی ویژگی زیبا و منحصر ب فرد
      خب چاقی ی چیز منحصر فرده مگه باور کن و این باور پوچه و تو اسیر همین باورها یی و جسمت زیبات اسیر چاقیه ناشی از این باورهای پوچه ن از چاقی و استعداد ن ارث و از خوردن
      بلکه از فکر باور نگرش و رفتارهای اشتباه است
      چاقی ناشی از تعریف های اشتباه ما از مواد غذایی از خیلی چیزهای دیگس و از اینها نیس
      من این فایل قبلا نزدیک 7 دفعه دیدم ولی هیچ وقت اینو نشنیدم ک فرمولها رو اونقدر تکرار کنم ک کمرنگ بشه و باورم تغییر پیدا کنه
      حالا میبینم ک من فرمولها رو در اوردم و نوشتم گاهی تکرار میکنم و تکرارم کمه و خوشحالم و ایراد کارم و پیدا کردم
      من عاشق تو هستم فریبا هیچ کس مهمتر از تو زیباتر از تو باحالتر از تو نیس
      همین ک اینقدر پایه هستی ک حتی از اشتباهاتتم درس میگیری کافیه
      خدا برای من کافیه من خدارو دارم شکر میکنم ک دارمش

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/07/21 22:22
      مدت عضویت: 1036 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 427 کلمه

      سلام
      ب نظر من ما ادمها ی چاق اسیر بهانهایمان شدیم اسیر باورهایی ک از این اون شنیدیم و باورشون کردیم باور کردیم من ژنتیکی چاقم در حالی ک این همه افراد هستن ک تایید میکنن این موضوع اشتباهه
      باورهای اشتباهی ک رسانه ها اینترنت ب وضوح دارن گسترش میدن
      اون روز ی تبلیغی دیدم ک داشت کاسه بشقاب بچه تبلیغ میکر ک کارتونی زیبا بود و یک بچه کاملا چاق ک داش میترکید داشت تبلیغ انجام میداد
      منک اینو دیدم گفتم چ عجب ی بچه ک انقد چاقه رو گذاشتن برا تبلیغ بعدش گفتم ببین واین میخواد بگه این کاسه بشقاب ک کارتونی جذاب باعث خوردن بچه میشه و بچه میخوره و چاق میشه
      متاسفانه ما والدین اول دوس داریم بچه هامون چاق بشه بعد ی سنی ب بعد دوس داریم بچه لاغر بشه انگار ک خمیر بازیه هر جور ک مادوس داریم باید باشه
      من خودم خالم بچش غذا نمیخورد همش دنبالش بود و بهش غذا میداد و فلان دکتر بهمان این بچه بزرگ شد مدرسه میرف چاق شد شکم دراورد بچه نوشت اسکیت و باشگاه و رقص اینا
      یبار ما مهمونشون بودیم بعد برگشت بچه نمیدونم گف نمیرم اسکیت برگشت گف بیشور اینهمه پول دادم شکمتو ببین وفلان بهمان
      اول یاد میدیم بعد نمیدونم چرا انتظاراتمون ۱۸۰ در جه فرق میکنه
      نمیدونم ما والدین چرا انقدر کوته فکر شدیم
      خب بابا تو فرمولها رو تو مغز بچه کرد ی چ انتظاری داری اخه
      فقط و فقط ما باید مسئولیت چاقی خودمونو ب عهده بگیریم و قبول کنیم ک ذهن ما پراز باورهای اشتباهه ک باید درمان شیم مثل مریضی ک دوره داره
      چرا وقتی مریضیم دکتر میگه فلان قرص دوهفته بخوره نمیگیم چرادوهفته الانم باید دوره درمان ما کامل بشه تا درمان بشیم اسیر عجله نشیم میدونم من خودم از اطرافیانم خیلی تحت فشارم ولی هی ناز خودمو میکشم شدم دوست خودم دارم جای همه کسایی ک دارم و در اصل انگار ک نیستن پر میکنم یک دوس همراه یک همسر همراه یک پدر و مادر همراه ی ک رفیق همراه خواهر همراه
      ماانسانها تهی هستیم از همه چیزهایی ک داریم ولی در اصل نیستن فقط اسمشون و ادعاهاشون هس
      الانم باید چاقی روهم نبینیم در حالی ک هس
      چاقی ن ژنتیکیه ن ارثیه ن از خوابه ن از مواد غذایی ن از خوردنه
      بلکه از عدم اگاهی ماست
      شنیدین ک میگن ی قوری ک شکست دیگه اون قوریه اول نمیشه حکایت ماچاقهاست
      قوری ذهن لاعری ما شکسته ابندی شده پرشده از چاقی
      برای خالی کردنش باید بشکنیمش نترسیم وباورگنیم ک ما عوض میشبم و یک قوری زیبا پراز ذهن ارام و دوباره و پر کنیم از چای زلال و صاف لاغری

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار roshaam2002@gmail.com
      1400/07/13 14:33
      مدت عضویت: 970 روز
      امتیاز کاربر: 331 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 728 کلمه

      گام 20(تکرار1)

      بنام خداوند بخشنده ی مهربان 

      آیا چاقی ارثی است ؟؟

      این فرمول که در ذهن بسیاری از افراد چاق است به اندازه ای  قدرتمنده که میتواند مانع لاغر شدن افراد بشه .

      این باور به سادگی در ذهن شکل میگیرد ولی به دلیل تکرار شدن آن از طریق بارها شنیدن این فرمول چاقی تو ارثی است وبا بارها دیدن نمونه های آن در اعضای خانواده که اضافه وزن دارند تبدیل به باوری قدرتمند شد که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما میشود ، خیلی ساده سبب چاق شدن ما هم میشود !

      من هم از یک سنی در دوران کودکی بارها شنیده بودم که چاقی در خانواده ما ارثی است  و نمونه هاشو تو مادرم و داییم و مادربزرگم و … دیده بودم ولی خب اونموقع چون بچه بودم زیاد متوجه این چیزها نمیشدم و بهش اهمیت نمیدادم 

      ولی خب از وقتی که کم کم بزرگتر شدم و جسمم هم چاق تر شد و خودم تصمیم گرفتم که برای خودم کاری بکنم و هردفعه هم که شکست میخوردم کم کم این باور داشت در من شکل میگرفت که نکنه من ژنتیک مادرم و در چاقی به ارث بردم ؟؟ چون پدرم از اون لاغر های خوش شانس بود . و بخاطر همیین اعصابم خورد بود که چرا من باید ژن های بد پدر و مادرم و به ارث ببرم ؟؟؟ و اصلا هم نمیتونستم قبول کنم که من باید تا آخر عمرم چاق و همچنین مریض زندگی کنم و بخاطر همین خیلیی کارهاا هم کردیم تا ژنتیکم و تغغیر بدم !!!

      البته ما در همه ی جنبه های زندگیمون ، فرمول هایی داریم که زندگی ما تحت تاثیر این فرمول ها هستند . 

      در واقع هیچ موضوعی که  مربوط به شرایط بیرونی در زندگی ما باشد ارثی نیست بلکه عادتی هستند .

       همه ی افراد هرچه از والدین خود به عنوان تاثیر ژنتیکی به ارث  برده اند تا زمان تولد صورت گرفته است .

      اما استاد من میگم که حتی رنگ مو و رنگ چشم و.. هم ژنتیکی نیست در خانواده ما فقط من چشمان روشن و موهای بوری دارم و بقیه اعضای خانواده مادرم و پدرم و برادرم چشمان تیره و … دارند ! 

      حتی در خانواده های دیگه ای هم دیدم که مادر پدر تقریبا تیره هستند ولی کودک کاملا بور و چشم روشن !

      هیچ موضوعی در ما ارتباط به ارث و ژنتیک ندارد !

      همه ی ما در جنبه های مختلف زندگی به دلیل اینکه تحت تاثیر رفتار و افکار والدینمون قرار گرفتیم بخاطر همین زندگی ما شبیه به نزدیکانمون شد !

      یکی از راهکار های تغییر و تثبیت فرمول های ذهنی اینه که بعد از شناسایی فرمول اشتباه و جایگزین کردن فرمول درست به جای آن و ایجاد باور جدید و صحیح  باید برای مدتی نمونه های مرتبط با فرمول جدید توجه کنیم تا فرمول های جدید ما تایید و پررنگ تر و تثبیت بشن و به همین طریق رفتار های ما هم تغییر پیدا کنه .

      پس چاقی ما ارثی نیست بلکه عادتی است !

      پیدا کردن دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد . این موضوع اهمیت بسیار مهمی در شکل گیری فرمول های لاغر کننده دارد .

      به هر حال هر فرد چاقی برای توجیه چاقی خودش ، خیلیی دلایل داره ، مثل شرایط شغلی و ارثی و… 

      ولی مهم اینه که اضافه وزن رو هم میشه تغییر داد، ذهن نا خودآگاه رو هم میشه تغییر داد و در مسیر هایی اون و قرار داد که واکنش ها و رفتار هایی صادر کنه که در نهایت باعث متناسب شدن بشه !

      وقتی یک باور جدید رو در خودمون ایجاد میکنیم باید بارها و بارها اون رو تکرار کنیم نباید بعد از مدتی بهش بی توجه بشیم . باید با آوردن نمونه ها برای تایید اون باور به الگوی ذهنی مون  تبدیلش کنیم.

      باورها ژنتیکی نیستن و به صورت پیشفرض به نسل بعد منتقل نمیشن اما تاثیر گذاری زیادی دارند ، چون باور نقش زیادی در شکل گیری نحوه رفتار داره !

      چاقی ارثی نیست بخاطر عادت های اشتباهی است که به صورت ناخوداگاه هر روز تکرار میشه و نتیحه آن هم ، چنین جسمی است .

      اضافه وزن نتیجه باور ها و افکاریه که از سال ها قبل در ذهن افراد شکل گرفته .

      و اینکه تاثیر اضافه وزن در سن های بالاتر بیشتره و همجنین مشکلات بیشتری هم به وجود میاره !

      خیلی باید رو باورهاون کار کنیم و باورهای اشتباه رو اصلاح کنیم.

      همه میتونیم لاغر بشیم و خیلی هم ساده است. فقط باید یاد بگیرم .

      شاد و پیروز و متناسب باشید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mzt.zahra.malakouti.ir
      1400/06/14 11:56
      مدت عضویت: 1420 روز
      امتیاز کاربر: 3810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 367 کلمه

      سلام 

      این متن رو تو اینترنت پیدا کردم خیلی جالب بود گفتم اینحا با شماها به اشتراک بزارم

      ژنها مثل ژن رنگ پوست یا چشم غیر قابل تغییرند. ژنها را نمی توانیم تغییر دهیم چون داخل سلولهای بدن هستند و از اجداد و نیاکان به ما منتقل شده‌ است. پس از آنجا که چاقی و لاغری تغییرپذیر است، هیچکدام ژن محسوب نمی‌شوند و با برنامه غذایی متناسب و ورزش به هدف اصلی خواهید رسید. دکتر کرمانی درباره ژن چاقی و لاغری می گویند:   چرا گاهی همه اعضای خانواده چاق یا لاغرند؟ رفتارهای انسانها طبق قواعد ژنتیک است. هر فردی ژنهای رفتاری خاص خود را از نیاکانش به ارث می‌برد. یکی از این آنها ‌ژن رفتاری خوراکی است که در خانواده‌ای با ژن رفتاری پرخوری سبب چاقی افراد و در خانواده‌ای دیگر هم با رفتار معتدل در تغذیه، باعث خوش‌اندامی‌ و در نهایت خانواده‌هایی با رفتار علاقه نداشتن به خوردن یا نفرت از غذا، سبب لاغری در آنها می‌شود. دو خانواده را در نظر بگیرید که در یکی، همگی لاغر و در دیگری همگی اضافه وزن دارند. یک جعبه شیرینی در یخچال خانه هر دو خانواده وجود دارد. در خانواده لاغرها تعداد زیادی از قطعات شیرینی پس از چند روز خراب و در سطل آشغال ریخته می شود زیرا پدر یا مادر خانواده می‌گویند شیرینی را برای بچه‌ها خریدند. بچه‌ها نیز هر یک بهانه‌ای می‌آورند. یکی می‌گوید: میل ندارم؛ دومی می‌گوید: الان سیر هستم؛ سومی می‌گوید: حوصله ندارم. چهارمی می‌گوید: باشد برای فردا و پنجمی … خلاصه هر یک، به به نحوی از خوردن دوری کردند. ولی در خانواده چاقها وقتی پدر از سر کار برمی گردد، می‌بیند علاوه بر شیرینی ها، جعبه ‌شیرینی هم نیست! بچه‌ها شیرینی را خورده‌ و جعبه را هم دور ریختند. این خانواده رفتار بخور بخور را به ارث بردند و هر کدام که در یخچال را باز کردند یک قطعه از شیرینی خوردند. اینها چاقی را به ارث نبردند رفتار «اگر دیدی بخور» یا اضافه خوردن را به ارث بردند. بنابراین، فرق زیادی بین رفتار‌ و ژن وجود دارد. اگر ژن چاقی یا ژن لاغری وجود داشت، هیچ امیدی به کاهش یا اضافه وزن نداشتیم ولی چون رفتار افراد قابل کنترل است، به راحتی می‌توان لاغرها را چاق و چاقها را لاغر کرد.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 13 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 5410 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 578 کلمه

      به نام خدای مهربان 

      روز ۱۴۳: روز ۴۷ تکرار ، پنج شنبه ۱۴۰۰/۶/۱۱

      سلام 

      من کودکی متناسب را تجربه کرده ام ولی کودکی ضعیف در برابر بیماریها بودم و پزشک خانوادگی ما تاکید شدیدی به پدر و مادرم داشت که” یه چیزی بدین این بچه بخوره، تا قوی بشه” . یادمه در یکی از مراجعات من و پدرم نزد اون پزشک ، دارویی برای من تجویز نکرد و به پدرم گفت فقط بهش بده بخوره خودبخود خوب میشه. اون روز در ماشین بودم و پدرم گفت چی دوست داری بخوری تا برات بگیرم و من اون موقع گفتم ساندویچ میخوام و مربای هویج ، و اون ساندویچ واقعا به من مزه داد. خلاصه اینکه به لطف آن پزشک محترم فرمول “خوردن بیشتر= سلامتی و قدرت بدنی” در ذهن من شکل گرفت. و بعدها که از تناسب اندام فاصله گرفتم، با دیدن اندام مادرم و شباهت ظاهری که به ایشان دارم ناخودآگاه آینده خودم را همان ظاهر تجسم می کردم و در حقیقت از آن وضعیت بیزار هم بودم ولی خودم را محکوم به آن آینده جسمی می دانستم. و شکست های متعددم در نگهداشتن وزن و اندام ایده آلم این باور را در من تقویت کرد که “ چاقی من ارثی است” وبه همین دلیل هر چه تلاش کنم و لاغر شوم ، نمی توانم لاغر بمانم و خودم را یک محکوم به مبارزه ابدی با چاقی می دانستم و در یک جستجوی مسیر جدید برای مبارزه با چاقی با این سایت آشنا شدم.

      هم اکنون خوشحالم که محکوم به چاق ماندن نیستم، خوشحالم که چاقی ارثی وجود ندارد بلکه چاقی عادتی است. چاقی امروز من که در حال خداحافظی با آن هستم و در حال ترک نمودن بدن من است را خودم با ایجاد باورهای چاق کننده در خودم ایجاد کرده ام، پس خودم هم قادر به اصلاح آنها هستم.

      بسیار خوشحالم که خودم مسئول چاقی خودم هستم و علت چاقی من هیچکس بجز خودم ، باورهایم و رفتارهایم نیست. مسلما تغییر خودم ممکن است ولی تغییر دیگران بدست من غیر ممکن است،پس من برای در آغوش کشیدن جسم متناسب خودم به دیگران محتاج نیستم و من قدرت متناسب کردن خودم را دارم. چه از این بهتر که برای بهبود وضعیت خودم صرف وقت آموزش بیشتر و افزایش آگاهی های خودم نمایم و تلاش کنم هر روز بهتر از دیروز باشم. تجربه ۱۴۲ روز بودن من در دوره این است که اگر با آرامش و اشتیاق و خوشحالی ادامه دهم و بر اصلاح باورهای غلط ذهنی خودم تمرکز کنم و بر رفتارهای خود نظارت داشته باشم و خودم را بپذیرم و دست از سرزنش و محاکمه خود بردارم و با خودم مهربان باشم و در کمال احترام به خودم سعی در بهبود عملکردم داشته باشم ، خودبخود لاغر خواهم شد.

      دیروز که لباس ورزشی ام را پوشیدم، خانواده می گفتن این ۴ ماه تاثیر ورزشهایی که انجام دادی خیلی بیشتر بوده و حسابی لاغر شدی و من ضمن جمع کردن این شبنم های باطراوت برای رشد جوانه های لاغری ام با خودم گفتم: من همیشه ورزش کرده و می کنم و آنچه در ۴ ماه گذشته سبب لاغر شدن من شده باورهای ذهنی جدید و تصویر ذهنی لاغری است که در من ایجاد شده و با ورزش فقط سرعت تخریب خودم را کم کرده ام ، الان کفه لاغری ترازوی ذهنی من سنگین تر از کفه چاقی آن است و با مداومت و اشتیاق سنگین تر هم خواهد شد و در نهایت به جسم ایده آلم و هدف متعالی متناسب شدن خواهم رسید. 

      همگی سلامت باشید و گامهایتان برای بهتر و بهتر شدن استوار.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 19 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شقایق
      1400/05/16 20:06
      مدت عضویت: 1138 روز
      امتیاز کاربر: 495 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 524 کلمه

       گام  ۲۰

      چاقی ارثی است یا عادتی ؟؟

      به نام خدا برای اینکه این مطلب رو مورد بررسی قرار بدم اول باید به این مسئله بپر دازم که واقعا ارثی بودن یعنی چی ؟ 🤔

      یعنی  یک واکنش یا اتفاق خاصی در خانواده ی ما نسل به نسل رخ بده مثلا بعضیها معتقدن بیماری قند در خانواده ی ما ارثیه یا من قبلا اعتقاد داشتم زانو درد در خانواده ی ما ارثی هست یا موارد اینچنینی اما واقعا چرا ؟ چرا من این باور اشتباه و قبول کردم و پذیرفتم اخه پا درد ژن خاصی  نداره که نسل به نسل بچرخه تا به من برسه من این حرف و باور کردم و فرمولشو تو ذهنم ساختم ، منتظرش شدم و خیلی شیک و مجلسی☺️این اتفاق رقم خورد .

      یا مواردی اینچنینی و خب چون  افراد یک خانواده بیشتر باهم هستند و در معرض اینگونه حرفا قرار میگیرن و چون  همگی باور میکنن و برای تک تکشون این اتفاق می افته

      یه مهر تایید میشه که ما  همگی ارثی فلان رفتار و داریم

      گفتم رفتار ، ما دیگه میدونیم رفتار ما نشات گرفته از یک سری فرمول در ذهنه پس قطعا رفتارها و اتفاقاتی که برای من یا حتی خواهرام رخ میده هم طبق همون شنیده های مشترکمان بوده که برایمان اتفاق مشترکی را رقم زده و ما ربطش میدیم به ارثی بودن

      پس هیچ چیز ارثی نیست  ، حتی  رنگ مو ، رنگ چشم و تمام چیزهایی که ما میگیم  ژنتیکه

      فرموله اینها هم طی سالهای طولانی  در ذهن اجداد ما  تشکیل شده و به دی ان ای انتقال یافته و در جسمشان نمایان شده و  نسل به نسل به ما منتقل شده

      دلیل این مسئله هم اینه که  دو قولوهای همسانی که در مکانهای مختلفی رشد میکنند در اثر محیط زندگیشون حتی رنگ پوست و موهاشون تغییر میکنه یا لهجه ی ادما دختر عموی من که تهرانی بود و ده سال پیش ازدواج کرد و به اصفهان رفت الان لهجه اش کاملا اصفهانی شده و یا خواهرش به یکی از شهرهای شمالی ازدواج کرد او هم لهجه ی گیلکی داره

      اینها نشون میده که حتی لهجه ی ما که میگیم زبان مادریمونه و از خانوادمون به ما رسیده نیز طی محیط و عادت ها و شنیده های ما تغییر میکنه

      پس  تمام رفتارهای ما طبق یکسری شنیده ها و دیده ها  یی استکه در اثر تکرار و تکرار و پذیرش ما در ذهن ما تبدیل به باور و فرمول ذهنی شده  و هیچ ربطی هم به ژنتیک ما  و ارثی بودن ندارد

      اصلا من میخوام بگم ژنتیک یا ارثی بودنی وجود نداره همه ی اینها یکسری باور هست  که ما دیدیم ، شنیدیم و رفت در ناخودآگاه ذهنمون و تبدیل شد به یک باور ، باور اینقدر قوی شد که حتی روی ژن و  DNAما  هم تاثیر گذاشت و  سالها  در خانواده و نسل ما چرخید که البته  باز هم بر میگرده به پذیرش ما

      یکی از دوستان من که والدینش دیابت  داشت و اکثر فک و فامیلش قند داشتن میگفت مادرم مرتب به من میگفت تو هم در فلان سن  دیابت  خواهی گرفت اما دوستم چون از موفقین قانون جذب بودو قوانین و میدونست نپذیرفت   و خدا رو شکر هنوز هم بسیار عالی و در کمال  سلامتیست

      پس من هیچ رفتاری رو ژنتیک و وراثتی نمیدونم حتی چاق شدنم و با اینکه اکثر  خانواده ی من و مادریم چاق بودند یا هستند چاقی یک عادته و براحتی با تغییر باورا از بین میره

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار faribadeghani1371@gmail.com
      1400/05/01 11:02
      مدت عضویت: 1036 روز
      امتیاز کاربر: 1306 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 726 کلمه

      سلام
      من پراز باورهای اشتباه بودم ک تو مغزم فرو کردم از بچگی همش اینو نخور چاق می کنه اون کارو بکن اون ورزش انجام بده و فلان همش پرا از فرمول های اشتباه هستم
      ولی الان ک نگاه میکنم میبینم اونقدر ک گفتیم رفته تو معزمون و من خودم ب شخصه غذامو انداره بچه دوساله نیس انقد چاق شدم من خودم خیلی وقت بود ک میگفتم اصلا از خوردن نیس چن من ب اطرافیانم نگا میکنم و میبینم ک اونا در حد ۱۰دبرابر من میخورن
      پس قصیه ی چیز دیگس وقتی ب این مسیر هدایت شدم دقیقا انگار حواب این سوالم لهم دادم
      من یکی یکی اشتباهاتم رو شناسایی میکنم ولی متاسفانه نمیدونسم ک باید استمرار داشته باشم در نقص باورهای استباه و تایید باورهای صحیح
      چاقی ارثیه من ردش مسکنم چن اگه ارثی بود دختر من الان چاق بود خواهر من چاق بود پس ارثی نیس بلکه عادتی هستش
      میگفتم چاقی من از خوردن برنج و هروز بخصوص شبها هستش .از خوردن سرخ کردنی . غذاهای پر از روغن . یا خوردن تنقلات یا نوشابه هستش ک همش اشتباهه چن خواهرم همش تنقلات میخوره متناسبه نگار و اعظم و سهیلا همش برنج میخورن سرخ کردنی سبک خوردنشون عین ماست لاغرن
      چاقی من از حاملگی ک کاملا اشتباهه اونوقت باید پریسا و سمیه ک بعد زایمان ن شکم دارن ن چاقن و این یک باور اشتباهه
      از فکر و خیاله و اعصاب خوردی و افسردگیه ک اینم نقص میکنم چرا ک اونوقت باید سهیلا ک انقد فکر وخیال داره بترکه در حالی ک متناسبه
      همه بهم میگفتن چاقیت از استعداد تو همین دیشب همسرم گف بدن تو این شکلیه چاق میشه خو ب خود درحالی ک میدونیم این خنده دار و چاقی ی استعداد نیس ک در من باشه بلکه مجموع رفتار ها و باورهای غلط در من هستش
      اینکه سردت شده حتما گشنه ای نمیدونم ضعف کرد بخور اعصابت خورده حتما گشنه ای
      حالت خوب نیس بخور همه اینها باور اشتباه هستن در حالی خوردن فقط فقط برای تامین انرژی بدن هست ربطی ب گرمی و سردی بدن نداره و گشنگی علامتی ک داره قارو قور کردن سکم و و احساس درد تو معده هست پس ربطی ب خوردن ندازه و خوردن نا فقط و فقط ور اثر گرسنگی باید اتفاق بیافته ن برای رفع ناراحتی بیحوصلگی سردی گرمی
      فقط فقط برای تامین انرژی بدن
      در اثر بیتحرکی هستش ک اشتباه هستش چن پریسا و زهرا بیتحرک هستن اونقدر متناسبن ک انگار عمل کردن بدنشونو پس ب این ربطی نداره و چاقی من نتیجه عادتهای من هستش
      من شیرینی دوس دارم ترش دوس ندارم کیک و اینا در اثر اونه چاقی من ک کاملا اشتباهه و چاقی من در اثر خورون نیس در اثر باور چاق بودن اینهاس و ولع و حرصی ک ب اینها دارم و من هر انچه ک دوس دارم رو ب اندازه نیازم میخورم و خواهرم و دختر دایی همش شکرو شیرینی و کیک و پیراشکی شربت و قهوه پراز شکر و شکلات و اینا میخورن و خیلی اندام زیبایی دارن پس مشکل از خوردن نیس ازرفتار خوردنه
      از ناسالم خوردنه و سبزیجات کم استفاده کردنه ک کاملا اشتباهه چرا ک اون موقع بابد زهرا سهیلا و پریسا وااینا سبزیجات نمیخورن عذای سفره میخورن چاق باشن
      همراه غذا پیاز و ترشی بخوری چاق میکنه ک کاملا اشتباهه چرا ک خواهرم همش ترشی میخوره نگار اینا همش ترشی میخورن سمیه همش پیاز میخوره و همه اینا لاغرن اشتباهه محضه
      تا یادم میاد همه بهم میگفتن ک استخون درشتی چاقی و هیچ وقت لاعر نمیشی در حالی خیلی ادم ها ی استخوان درشت هستن ک لاعرن مثل معصومه مینا وسمیه
      فست فود چاق میکنه چن من پیتزا میخورم چاقم در حالی ک پریسا همش پیتزا میخورن متناسبه
      نمیدونم مسافرت برم چاق مبشم در جالی اون موقع باید شراره ک دائم تو مسافرت و کافی شاپ و رستوران و گردش و جلیه هستش بترکه در حالی ک مناسبترین اندام داره
      چن من هر هفته میرم پیک نیک چاق میشم در حالی ک زهرا همش هرهفته میره حتی بیشتر باید چاق باشه نگار و سهیلا اعطم واینا در حالی ک متناسبن
      چن من نزدیک مامانم رندگی میکنم عدای مادر ی چیز دیگی چاق میشم در حالی ک زهرا همونو را میخوره و لاعره
      پس میببنبم ک رفتار خوردن و باور صحیح خوردن چقد تو چاقی و لاغری موثره ما در اثر باورهای اشتباه دچار حرص و و لع شدیم همه چبو در خوردن میبینیم همه چبو

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار جاودانگی
      1400/04/21 01:05
      مدت عضویت: 1424 روز
      امتیاز کاربر: 490 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 717 کلمه

      سلام استاد عزیز 🌸

      سلام دوستان گل 🌸

      استاد من مدتیه که تمام وقتمو گذاشتم برای اصلاح باورهام .ازبین کل فرمول های چاق کننده که لیست کرده بودم چند تا باور خیلی مهم از نظر خودم رو کشیدم بیرون فایل های مربوط بهشون هم گوش میدم  که اول این هارو تغییر بدم بعد برم سراغ باقیشون . توی سایت کاملا حضور دارم فایلای جدید و دنبال میکنم نظرات دوستانمو میخونم فقط کامنت نمیزاشتم .امشب این فایل و یجور دیگه ای گوش دادم اصلا . انقدر درکم متفاوته با چندماه قبل که کلی ذوق کردم و حس نوشتنم برگشت .💖💖

      باوری که خیلی در ذهن من قدمت و قدرت  داره یکی همین چاقیه من ارثیه ! این جمله  رو انقد گفتم و شنیدم  که اتوماتیک وار ذهنم تنظیم شده  و بشدت مانعم بوده تاالان . من حدودا یکسال و خورده ایه که باافتخار شاگرد شما هستم و خیلی هم از لحاظ احساسی و رفتاری تغییر کردم خداروشکر 😍😍😍 ترس از خوردنم رفع شد نیاز بدن و پالس سیری رو کاملا تحت کنترل خودم دراوردم بقول شما امیر برخوردن شدم نه اسیر خوردن لباسام برام آزادتر شدن دیگه عاملی بیرونی رو برای لاغر شدنم قبول ندارم مثل رژیم  ورزش و ……

        اما متعهد شدم که خیلی موشکافانه تر خودم و بررسی کنم ببینم هنوز چه باورهایی در ذهنم دارن کار خودشونو طبق روال قبل انجام میدن که نتیجه خیلی ملموسی در جسمم نمیبینم . که اولین و مهمترینش باور چاقی ارثیه بود . هرچقد روی این باور کار کنم کمه چون حدود 20ساله دارم میشنوم و انقدر بادیدن اطرافیانم و گفتن اونا بخودم تایید شده برام که حدو حساب نداره . بااینکه زبانا میگم که قبول ندارم چاقیم ارثیه و خوردن چاق نمیکنه و ….. اما صدرصد  اثبات نشده بوده این موضوع .چون هنوز تو اون لایه های زیرین ذهنم خودمو یه فرد بااستخون بندی درشت میدونستم که به عمه و خاله و دایی و …. کشیده !

       ولی خبر خوب اینکه تو اینمدت کار روی فرمولای مهم ، بقدری غذاخوردنم کم و بموقع  (خوردن موقع قار و قور شکم و دست کشیدن بعد رفع شدن این حالت )شده که بینهایت ازخودم راضیم .بدون هیچ زحمتی هیچ فشار و محدودیتی خودبخود این اتفاق افتاده .همیشه ی خدا سبکم و سرحال .😍😍😍😍😍

      با چندین بار گوش دادن فکر کردن درباره این فایل فوق العاده، کم کم دارم برای خودم منطقیش میکنم که من کاملا متناسب به دنیا اومدم و چندسال بعدش هم متناسب و حتی لاغربودم طوریکه  دنده هام مشخص بوده  تا 6 یا 7 سالگیت . و طبق فرمایش شما چیزی که بعد تولد در جسم ما ایجاد بشه دیگه ژنتیکی نیست .رنگ چشم و مو و چهره و ایناست که قبل تولد از والدین به ما به ارث میرسه .پس قطع به یقین چاقی من عادتی بوده نه ارثی . من خیلی غذا نمیخوردم اما بی موقع میخوردم یا بخاطر تعارف بقیه مهمونی و ….. میخوردم و وقتی بدنت نیازی نداره سه چهار لقمه یا یه بشقاب فرقی نداره ذخیره میشه . پس اینا عادته . خوردن میوه وقتی سیری و میل نداری اما میگی بابا میوه که چاق نمیکنه تازه فایده هم داره عادته غلطه ! اینکه هربار غذاتو باترس و عذاب وجدان میخوردی نه با لذت و حس سپاسگزاری عادته ! اینکه با یدونه شیرینی سیر میشدی اما میگفتی تازه و نرمه یکی دیگم بردارم  ارث نیست عادت رفتاریه !!!!!!و وووووو……….

      خیلی دلایل هست که ثابت بشه بهم من به کسی نرفته اندامم و استخون بندیم .فقط و فقط خودم باعثش بودم . همونایی که منو بهشون شباهت میدادن بچه هاشون همه متناسب و خوش اندامن چرا چاقی به اونا ارث نرسیده!!!!!!!! باور کنید بخاطر فرمولای اشتباه ذهنم یکبار به این قضیه فکر نکرده بودم و کاملا بااطمینان میگفتم اره ما انداممون مثل فلانی و فلانیه ژنتیکیه دیگه هرکی یه چیزی به ارث میبره ماهم چاقی و ……. حالا هزاران هزار بارم بقیه اینو تو گوشم میخوندن و این باور قوی و قوی تر شد درمن . به لطف خدا اینمدت دارم به یه شکل عالی و متعهدانه روباورام کار میکنم فعلا روی همین باور توقف کردم که کامل جایگزین بشه منطقی بشه براذهنم بعد برم سراغ بقیه …. تو این مسیر زیبا هرروز اشتیاقم انرژیم و انگیزم بیشتر و بیشتر میشه خدایا شکررررررت 💖💖💖💖💖

      استاد بی اندازه ازتون سپاسگزارم .یکی از چیزایی که همیشه بابتش از خدا تشکر میکنم داشتن استادی مثل شماست.

      براتون عمر طولانی توام باسلامتی و شادی آرزو میکنم .🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1400/04/12 17:51
      مدت عضویت: 1385 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 627 کلمه

      گام بیستم در مسیر لاغری من 

      چاقی من ارثی است یا عادتی 

      من قبل از اینکه به این مسیر هدایت بشم متعقد بودم که چاقی من ارثی اسن و دلایل زیادی هم برای این حرفم داشتم و دیگه وقتی اسم چاقی میومد و تلاش هام که همیشه جز شکست چیزی نبود به خودم دیگران میگفتم اره چاقی من ارثی است ارث که نمیشه تغییر داد من روی خانواده بابام رفتم عموهام چاق هستند پس طبیعی است من چاق باشم و لاغر نشم و این حرفها هم خودم راضی میکرد که تقصیر تو نیست تو گناهی نداری اشتباهی نکردی و جلوگیری میکردم سرزنش نصحیت بقیه رو واسه اینکه بگم من مقصر این کار نیستم 

      ولی وقتی به این مسیر هدایت شدم و اموزش دیدم اول کار من دلایل چاقیم نوشتم یکی و ردشون کردم با دلیل و یکی از دلایل  چاقیم  من ارثی بودن بود که ردش کردم با دلیل چون چون اگه ارثی بود باید خانواده من به یک مقدار از این چاقی بهر میبردند پس وقتی داداش من لاغر است و عموهام پسر دخترهاشون لاغر است پس این دلیل رد میشه و چاقی من ارثی نیست 

      بلکه من با حرفهایی که شنیدم از بچگی و هرکسی که من دیده گفته اره هیکل تو روی بابات رفته ،و شکستهایی که خودم خوردم باورکردم که اره چاقی من ارثی است و اینجوری این باور مخرب در ذهن من شکل گرفته و باعث چاقی بیشتر من شده طبیعی کرده چاقی در ذهنم و هم مانع لاغری من شده 

      تا قبل تولد هر ساختاری که در ما شکل بگیره مث رنگ چشم ،ابرو،رنگ مو،لب دماغ دهن میتوان اینهارو گفت از والدین به ارث برد ولی بعد تولد ارثی نیست بلکه عادتی است و خودمان خلق کردیم برای خودمان 

      پس باید این باور که چاقی من ارثی است تغییر بدیم و بگیم چاقی من ارثی نیست بلکه عادتی است  حالا باید این باور در ذهن ما تایید بشه ما یه حرفهایی شنیدیم و نگرش هایی داریم و رفتارهایی تکرار کردیم که بهش عادت کردیم من از خودم مثال میزنم من قبلا باور کرده بودم تا نان با برنج نخورم سیر نمیشم و دیگه عادتم شده بود که حتمان نان با هرچی که میخوام بخورم استفاده کنم بعد که با این روش اشنا شدم بدون اینکه بخوام کاری کنم نان که دیگه نمیخورم با برنج هیچ کمتر از حد معمول هم میخورم و یدف هایی پیش میاد که من با چند لقمه نان ماست هم سیر میشم در صورتی که قبلا حتما باید شب برنج میخورم یا یه غذا دیگه پختنی و خیلی زیاد میخوردم که یا دیگه روی سفره نبود یا دیگه خفه میشدم دیگه میگفتم اره سیر شدم ترک میکردم سفره رو پس وقتی من تو نستم اینقدر خوب تغییر کنم از نظر جسمی هم متناسب تر بشم پس چاقی من ارثی نیست بلکه عادتی است 

      من یکسری باورها در هر جنبه ای داشتم و باعث شده مانع رسیدن من به ان هدف بشه مثلا یکی از باورهام این بود کار دولتی نیست فقط ادمی که پارتی داره یا خیلی پولداره و میتونه رشوه بده میتونه بره سر کار دولتی و همین موضوع باعث شد که من هیچوقت نرم سرکار دولتی با اینکه بعدا دیدم خیلی افراد هم طبقه من رفتن سر کار دولتی بدون پارتی یا کمک کسی 

      این همه افراد چاق با ورود به سایت تناسب فکری شگقت ساز شدن و خیلی خیلی تغییر کردن پس چاقی ارثی نیست بلکه عادتی 

      همین خود من وقتی تونستم خیلی راحت رفتارهام تغییر کنه پرخوریم خیلی کم شده و به حد نیازم رسیده تازه احساس میکنم از حد نیازم کمتر شده و توجه ام روی اندامم برداشته شده به چافیم دیگه توجه نمیکنم احساس بدی ندارم این ها همه تغییر است من فرمول ها ذهنیم تغییر دادم الانم رفتارم تغییر کرده و جسمم در حال تغییر است پس چاقی ارثی نیست بلکه عادتی 😊☺😍

      شاد شاد باشید دوستان شگفت ساز من😊☺😉

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مه تاب
      1400/04/09 11:17
      مدت عضویت: 1060 روز
      امتیاز کاربر: 354 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 626 کلمه

      سلام همگی دوستان

      گام بیستم چاقی ارثی یا عادتی:

      افراد یه سری دلایلی دارن برای چاقیشون مثل شرایط کاری و خانوادگی، ارثی بودن و …

      ارثی بودن دلیل خیلی از افراد بوده و هست و این باور را دارن که چاقی به اون ها ارث رسیده! 

      ولی با لاغری با ذهن این باور را رد میکنیم چرا که افراد شگفتی ساز زیادی میبینیم که به تناسب رسیده اند درصورتی‌ که اگر واقعاً اضافه وزنشان ارثی بود آن را نمیتوانست تغییر داد!

      برای اصلاح باورها نیازمند چند مرحله هستیم:

      مرحله اول شناسایی باور اشتباه

      مرحله دوم ایجاد باور صحیح در مقابل اون مثلا چاقی من ارثیه، نه اضافه وزن من ارثی نیست و مسئولیتش با خودمه!!!

      مرحله سوم تأیید این باور صحیح، چطور؟ با دیدن دلایلی که جمله جدید را برامون تایید کنه و مدت ها باید دنبال اثبات اون باشیم و زود رها نکنیم چون اگه چندبار برخلاف باور صحیح حرفی بشنویم دوباره باور صحیح از بین میره!!

      وقتی یه باور صحیح در ذهن ایجاد میکنیم باید بارها و بارها براش دلایل تایید پیدا کنیم تا اون برای ذهن ناخودآگاه کاملا جا بیفته، تایید بشه و به الگوی ذهنی تبدیل بشه 👍

      مثال استاد برای دیدن پسرعمویشان ساعت یک شب و ایشان یک باقلوای بزرگ و پر از شیره و یه لیوان آب هویج بزرگ که با لذت همه را میل کردن و استاد بستنی که گفته بودن از بقیه کمتر بذارن را هم نتونستن کامل بخورن و این موضوع را ثابت میکرد که چاقی ارثی نیست و ناشی از رفتار های غلط ناشی از باورهای غلط ذهنی است!

      باورها از نسل قبل به نسل بعد منتقل میشن، درسته که باور ها ژنتیکی نیستن و به طور پیش فرض به نسل بعد منتقل نمیشن اما تأثیرگذاری آن ها خیلی زیاده چون باور خیلی نقش داره در نحوه شکل گیری رفتار آدم ها !!!

      هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست اما همه این موضوعات عادتی هستند، نتیجه عادت های اشتباه مساوی جسم کنونی!!

      وقتی نمونه هایی پیدا میکنیم که باور صحیح ما را تایید میکنن باید بارها به ذهن یادآور بشیم تا این باور کاملا در ذهن تثبیت بشه!

      من هم اکثراً باور ارثی بودن چاقی را داشتم چون مامانم و عمه هایم چاق بودن چاقی خودم را طبیعی میدونستم و همه چیز را هم به اندازه زیاد میخوردم و هیچ وقت فکر نمیکردم که این عادات و رفتارهای منه که باعث اضافه وزن من شده و میشه و نه ارثی بودن چاقی!!

      اینکه این باورها از خانواده به ما منتقل میشن کاملا درسته و من به یاد می‌آورم روزی را که یک شلوار برایم تنگ بود و مامانم بهم گفت که نگا پاهات داره مثل عمه هات گنده میشه تو هم که تنبل همش نشستی یکم باید فعالیت کنی و من اون روز رو به وضوح به خاطر دارم و خیلی از این بابت ناراحت شدم و از همون روز هم بیشتر من به فکر لاغر شدن و لاغری و رژیم و ورزش و … افتادم و البته تا حدودی هم کاهش داشتم ولی همیشگی نبود!

      الان با روش ذهنی خیلی از باورهای غلط ذهنیم را کم رنگ کردم و هر فایل هم باورهای صحیحم را پررنگ تر میکنن و خودم هم سعی در پیدا کردن نمونه های عینی در اطرافم دارم که این باورها تثبیت شوند!

      یک نمونه خیلی نزدیک آن برادرم که بسیار متناسب است پس اگر قرار به ارثی بودن چاقی بود برادرم هم باید چاق بود ولی اون کاملا متناسب است با رفتارهای صحیح و متناسب، قبلا که میدیدم مثلا دو قاشق از غذاش رو نمیخوره و میگه دیگه نمیخوام متعجب میشدم که اخه مگه میشه ادم برا دو قاشق جا نداشته باشه ولی الان کاملا این رفتار درست را متوجه میشم و درک میکنم پس چاقی ناشی از رفتار و عادات غلط است که از باورهای غلط نشأت میگیرن نه ارثی بودن و دلایل دیگه!

      مه تاب متناسب با انگیزه با رفتارهای صحیح🥰💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parsasaryna04
      1400/04/08 12:37
      مدت عضویت: 1408 روز
      امتیاز کاربر: 2653 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 838 کلمه

      سلام استاد گرامی ودوستان پر تلاش من اول فایل رو که گوش دادم گفتم این باور مربوط به من نیست چون من این باور رو ندارم ولی بعد کمی فکر کردم گفتم بزار ببینم پسچه باوری من رو چاق کرده اخه هی میگم فرمولهای اشتباه ذهنم الان به خودم گفتم بلاخره یک باور یا چند باور استباه داستی که این طوری شده که اون باورها با فرمولهای اشتباه در معز نشسته اند ودستور کارهای اشتباه رو میدن کمی دست از نوشتن برداشتم وفک کردم اونم عمیق حالا که فک کردم به گذشته خودم از عکسهای بچگی ام همیشه تپل ومپل بودم اخه بچه اول هم بودم فک کنم تمام تلاش مامانم رو این بوده که من رو خوب چاق کنه  وبعد از اون اومدم روی دوتا بچه هایم فک کردم پن پسرم زیاد لاعر ولی متناسب نیست چون از نطر من متناسب به ادم بیش از حد لاعر نمیگن پسرم وزن تولدش از دخترم بیشتر بود سه کیلو ودویست بود ولی دخترم دو کیلو نیم بود حالا پسرم خیلی لاعر ودختر متناسب متوسطه نه میشه جز دسته خیلی لاعر ها حسابش کنی نه جزدسته خیلی چاقها حالا چرا این طوری شدند اومدم خودم رو به عنوان مادر بررسی کردم اولش با خودم گفتم پسرم از اول هرچی رو نمیخورد و به عبارتی بد ۵دا بود حالا دخترم بد عدا نبود ولی به اندازه نیازش میخورد ولی من چون وزن اول دخترم توی دهنم کم بود هی میبردم دکتر واونم به خاطر اصرار من دو قوطی شیر خشک تجویز کرد با وجودی که بچه شیر خودم رو خوب میخورد وغداشم اندازه نیازش میخورد وخودم بعداز اون وزن زیادتری گرفت ووقتی هم بزرگ شد هی به همه میگفتم که دخترم خوب میخوره وهمه چیز رو میخوره وپسرم بد عداست پسرم هی لاعر ولاعرتر شد وخترم هی چاقتر شد پس خودم یک سری باور اشتباه رو توی دهن بچه هام بوجود اوردم اخه وقتی نوزاد بودند هردو نسبت به وزن اولسون بچه های نرمالی بودند من این طکری شون گردم حالا که با این سایت اشنا شدم دارم به پسرم میگم که اون حرفها وباورهای توی دهنت اشتباه هاست ولی مبگه مامان من از صحبتهای شما پیرامون من دیگه باور هام عمیق شدند میبینم که چطور خودم فرمولهای استباه رو وارد دهن بچه هام با گفتارهای نادرست ورفتار نادرست  خودم کردم حالا به خودم هم همین طور حتما بوده ومن از روزی که یادم میاد چاق بودم وهمه فامیل من رو ادم چاق  می دیدند وهمیسه تصور ذهنی شون از من همین بوده وبعصی وفتها وقتی خوب فک میکنم میبینم که شاید همین که این چاق بودن توی دهنم طبیعی شده من زیتد تمایلی به لاعر شدن نداسته ام ولی فک کردم هیچ وقت این باور که چاقی من ارثی است خدا رو شکر توی دهن من نبست باور های دیگه مثل همین باور چاقی ام طبیعی هست توی دهنمه ویا باور ترس از خوردن که خیلی مخفی کار خودش رو میکنه وتویدهن من واقعا عمیق ولی خدارو شکر داره کمرنگ تر میشه ولی هنوز داره کار میکنه وبه فعالیت خودش ادامه میده شاید همین پذیرفتن اینکه من حالا که در نظر همه دیگه چاق هیتم ومن رو این طوری پدیرفتنه که وقتی یک وعده حسابی میخورم میگم امروز رو دیگه بیخیلا من که یک عمر همه چاق دیدنم حالا این دویه روز هم روش وهمینه که من هی قوانینیکه برای خودم وضع کردم رو اولش خراب میکردم ولی خدارو شکر وسپاس از بی همتا خداونو وبنده پاک ومهربان ودلسوزش استاد گرامی من دارم خیلی خوب باورهای اشتباهم رو میشناسم وبرطرف ان شالله میکنم یا لااقل کمرنگ میکنم همین چاقی طبیعی رو گفتم نه خداوند در عدالتش نیست که بعصی از ادمها رو متناسب وبعصی ها رو چاق بیافریند ما ادمها هستیم که میایم فرمول الکی میسازیم برای تبرئه کارهای اشتباه خودمون به خودم گفتم بدن من خودش هم دوست داره متناسب باشه در این راه خود اون هم به من کمک میکنه چون اون برنامه ریزی اش برمبنای متناسب شدنه پس همه ارگانهای بدن من با من موافقن ونمونه های مختلفی رو نگاه میکنم وفک میکنم خلاصه استاد دارم به لطف خدا وبعد شما استاد گرامی خیلی خیلی پیشرفت میکنم به مباحث گفته شده خیلی دقت میکنم وخیلی فک میکنم وخیلی بالا وپایین میکنم ود اخر که گام بسیار مهمه موفق عمل میکنم واستمرار خیلی خوبی دارم به طوری که اگه شب وروز وقت داسته باشم فقط ترجیح میدم توی سایت وفایلهای رایگانتون رو بینم وفک کنم خدارو شکر خسته نمیشم وبه خودم م یگم چه اشتیاقی داری اخه کار خدا هروقت دهنم به بن بست میرسه با گوش دادن فایل روز بعد یا فایلهای دیگه بلافاصله مشکلم حل میشه فقط باید این باور مخفی وخطرناک ترس از خورون ولاعر نشدن رو زیاد کار کنم وطبیعی وبدون هیچ مسکلی بخورم به اندازه نیازم وخدارو شکر کنم بارها وبارها خدایا دیگه خودت کمک کن در این راه درست که درستی اش واقعا در قلبم حک شده این رو از صمیم قلب گفتم خیلی برام وا۱ح هستش که یکی از شگفتی سازان نه چندان دور من هستم مطمین باشید با ارزوی موفقیت برای همه ما سگفتی سازان ودر اخر دوباره وصدباره خداروشکر

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار saberizahra80
      1400/04/07 10:54
      مدت عضویت: 1597 روز
      امتیاز کاربر: 3426 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 849 کلمه

      سلام🙂

      اسم فایل خودش به تنهایی آدم رو به فکر فرو میبره…. واقعا عادتی هست یا ژنتیک؟؟؟؟؟

      باور ارثی بودن چاقی بگرو فکر میکنم تمام کسانیکه چاق هستن دارن و چون همگی از بچگی بارها شنیدیم که چاقی در خانواده ما ارثی هست یه باور ریشه دار و عمیقه که به قول شما هم مانع متناسب شدن میشه و هم به راحتی باعث چاق شدن بیشتر ما میشه به همین دو تا دلیل واضح باید حسابی روش کار کنیم و با باور زیبای عادتی بودن جایگزینش کنیم تا بهتر در مسیر تناسب قرار بگیریم

      من تا قبل از آشنایی با تناسب فکری یه عالمه رفتار غذایی چاق کننده داشتم که عادت شده بود برای من و کاملا عادی و طبیعی بود برام

      مثل اینکه بعد از ناهار علاقه داشتم کیک کلوچه یا شکلات بخورم یا حتما با چای عصر بیسکوییت یا شیرینی بخورم

      حتما بایستی بعد از خوردن غذاهایی که مزاج سرد دارن چای نبات بخورم چون فکر میکردم سردرد میشم و جالبه که واقعا هم سردرد میشدم

      تایم استراحت موقع کار حتما چایی رو با یه خوراکی خوشمزه میخوردیم چون اطراف محل کارم هم شیرینی فروشی و و هم فروشگاه کوروش بود خوراکی های شیرین دم دستمون بود

      بین وعده صبحانه و ناهار حتما گرسنه میشدم و میلم فقط به خوراکیهای شیرین و هله هوله بود 

      موقع دیدن فیلم حتما بایستی یه چیز شیرین با شیر یا چای میخوردم چون لذتش رو بیشتر میکرد

      عید دو سال قبل با همسرم همه آخر شبها که از عید دیدنی برمیگشتیم میرفتیم بستنی میخوردیم

      کنار شیرینی فروشی رد میشدم بوی پخت شیرینی پاهام رو سست میکرد و باید حتما یه مقداری میخریدم میخوردم

      موقعی که چشمم به کیک خونگی میخورد امونم نبود بخورمش و در موقع تولد و عروسی تمام فکر و ذهنم درگیر این بود که کی شیرینی خامه ای میارن بخوریم

      عاشق شیرینی خامه ای بودم  و اگه جایی میدیدم اصلا صبرم نبود تا زمانی که نمیخوردمشون

      توی فامیل همسرمون به شیرینی خوردن معروف بودم وبارها اینو از آقایون فامیل همسرم شنیده بودم که شما که خیلی شیرینی دوس داری😑و یه جورایی به خاطر اضافه وزن و میل به شیرینی خجالت زده بودم 😶

      بارها دیده بودم که افراد متناسب و لاغر در اطرافیانم میل زیاد به ترشی و ترشک و…دارن ولی من اصلا خوشم نمی اومد هنوزم میل ندارم و بر عکس اونا بسیار به شیرینیجات علاقمند بودم 

      در مدتی که با سایت شما همراهم تغییرات زیادی کردم در عادتهام و در میلم به شیرینیها مثل اینکه مدتهاست چای نبات نخوردم با وجودیکه غذاهای طبع سرد هم درست کردم و خوردیم و جالبه که اصلا سردرد هم نشدم که بخوام چای نبات بخورم🙂

      میل به خوردن کیک و کلوچه و شکلات در من خیلی کم شده مخصوصا بعد از خوردن ناهار که اصلا میل ندارم🙂

      قبلا رقیب پسرم بودم برای خوردن خوراکیهایی که همسرم میخریدن الان یا اصلا نمیخورم یا یه دونه مصرف کردم🙂 (بعد از چالش اینو نخوردم خیلی عالی میلم به خوراکی تغییر کرد👌)

      حرص و ولعم به خوردن کیک خونگی یا شیریتی خامه ای واقعا کم شده نمیگم نمیخورم ،یه تکه میخورم ولی میل بیشتر ندارم و از اون مهمتر فکر و ذهنم درگیر خوردنش نیست 🙂

      بعد از صرف صبحانه معمولا تا وعده ناهار گرسنه نمیشم که بخوام چیزی بخورم ولی اگه هم میل داشته باشم میوه رو ترجیح میدم

      قبلا اگه همسرم تا ساعت ۲ نمیومدن برای ناهار اعصابم خراب میشد چون گرسنگی فشار می آورد ولی الان نه خیلی آروم تر بر خورد میکنم و دعوا ندارم سر دیر اومدن ایشون😅

      هفته گذشته که برای خرید بیرون بودم بارها از جلوی مغازه های مختلف شیرینی فروشی رد شدم ولی اصلا میلی برای خرید و خوردن شیرینی حس نکردم و الان که فکر میکنم بوی شیرینی رو هم یادم نمیاد حس کرده باشم🙂

      تایم استراحت مطب الان دیگه خرما با چای مصرف میکنم اونم یه دونه  و بعضی وقتها چای رو تنها مصرف میکنم 🙂

      الان دیگه تلویزیون که اصلا نمیبینم فیلم هم خیلی کم و اگه هم ببینم نهایتا مقداری تخمه مصرف میکنم🙂

      اینا قسمتهایی از تغییرات عادتی من در این مدت بوده که برای خودم خیلی جذابه😊

      جالبتر برام اینه که متوجه رفتارهای افراد چاق و لاغر هستم مثلا دیدم که افراد چاق برای خوردن شیرینی یا کیک یا فست فود عجله دارن و صبرشون نیست با بقیه بخورن یا دیدم سر سفره اول برای خودشون نوشیدنی میریزن که خیالشون برای خودشون راحت باشه یا موقعی که ظرف شیرینی وسط گذاشته باشه و نزدیکشون باشه بارها ازش بر میدارن ولی متناسبها همون یه دونه رو برمیدارن و تازه تعارفشون هم میکنی باز هم میگن میل ندارن ولی من یادمه قبلا خودم اکه از ردی تعارف هم یه دونه برمیداشتم دلم میخواست صاحبخونه باز هم تعارف کنه تا باز هم بردارم😬

      اره تمام این عادتها دستورات ذهن ناخودآگاه ما هستن که صادر شدن و ما کنترلی بر اجرا نکردن اونا نداریم و این ها هم همون فرمولهای تکراری ای هستن که از بچگی بارها شنیدیم و بعدها بر اثر تکرار عادت ما شده و همین عادتها باعث شده چاق شدن و چاقتر شدن برای ما عادی و طبیعی باشه و به این صورت چاق و چاقتر شدیم خیلی آسون و راحت😑😑😑😑

      خبر خوب اینه که با آموزش جدید و تکرار و استمرار در این مسیر عادتهای ما تغییر میکنن و تکرار این عادتهای جدید جسم متناسب رو ررامون میسازن🤗🤗

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار FARIDEH. T
      1400/03/28 22:29
      مدت عضویت: 1258 روز
      امتیاز کاربر: 4883 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 864 کلمه

      با سلام حضور محترم استاد عزیز وهمراهان گرامی ،  

      استاد دقیقا به مسئله بسیار مهمی اشاره کردید مثل همیشه،

      حالا که خوب فکر می کنم چاقی ما حاصل یکسری از باورهایی بوده که به مرور تبدیل به عادت شده درما، من بعد از گوش دادن به هر فایلی سعی می کنم که  آن موضوع  قابل بحث را عمیقا روش فکر کنم ویک فلش بک می زنم به زندگی گذشته خودم، واین باورها در همه زمینه های مختلف زندگی  بطور گسترده ای بوده که در بوجود آمدن نه تنها جسم فعلی ،بلکه در تمام ابعاد زندگی ما اثر گزار بوده، وشرایط را به اینگونه که هستیم فراهم آورده است ،یکی از باورهای من قبلا همین بود که آدم‌ها براثر حاملگی یا بالا رفتن سن است که بطور طبیعی چاق می شوند ومن در ایران بیشتر مشاهده می کردم که وضعیت به همین صورت است ،ولی از موقعیکه به این واقعیت پی بردم که طبیعیه که من متناسب ولاغر  باشم ،اتفاقا انسانهای پیر وجوان وبارها ویا تازه فارغ شده بیشماری را مشاهده می کنم که اکثرا لاغر ومتناسبند، وهر رفته با دیدن آنها به خودم یادآوری می کنم  ،ببین این طبیعیه که  آدم لاغر  ومتناسب باشه ،وانگار که دارم جذب می کنم ،مرتب آدمهای متناسب  را بیشتر می بینم وجلوی راه من سبز میشن وسعی می کنم که این باور را در ذهنم بسپارم با نشان داده الگوهای مناسب ،ودوم اینکه این عادت را درخودم بوجود  آوردم که به اندازه نیازم غذا بخورم ،چطوری؟ با نشان دادن نمونه ها ،بطور مثال در محل کارم هنگام ناهار می بینم که آنها بطور خیلی مختصر ناهار می خورند ،اغلب یک اسلایس نان تست با یک ورقه پنیر ویا یک ورقه کالباس ،اوایل که با این روش آشنا نبودم ،باخودم می گفتم که آخه اینها چطور با یک ورقه کالباس سیر میشن، در صورتیکه من اگر می خواستم بطور مثال  یک ساندویچ  کالباس بخورم از پنیر ورقه ای تا دوبرش نان و دوتا کالباس وکاهو وخیارشور وگوجه فرنگی باید درست می کردم تا به من بچسبد!! ببینید ما درخوردن غذا ،عادت داشتیم بیشتر غذا به ما بچسبه تا تنها به اندازه نیاز مون غذا بخوریم ،واین یک عادت اشتباه بود ،حالا که با این روش  آشنا شدم ،متوجه میشم ،که می شود به همان  اندازه یک! عدد نان و کالباس  سیرشد !  ومن باید عادت کنم که به اندازه نیازم غذا بخورم ،ویا عادت به شیرینی  خوردن ،که بیشتر جزو مرسولات ما می باشد ،اینجا هم دسرهای شیرین وخوشمزه زیاد دارند ولی مثل کشور ما مرسوم نیست، والان با اینکه درخانه ما انواع واقسام شکلات‌ها وشیرینیجات هست ،ولی ازشون زده شدم وتا جائیکه حتی با قهوه تلخم حاضر نیستم با شیرینی بخورم وطوری شده که مزه شیرینی در دهانم بدمزه میشه واصلا دوست ندارم ،منظور من از این صحبت‌ها  ومثالها ،خواستم بگم من به نوبه خودم  وقتی افکار وباورهای  ذهنیم فرمولها وباورهایم را تغییر میدم چقدر عادت‌ها ی من هم عوض می شوند ،به همین‌خاطر به قول فرمایش استاد باورهای اشتباه در ذهن ما تبدیل به عادت شده وکافیه که با جایگزین کردن باورهای درس   وصحیح  عادت های جدید را درخود پدید اوریم ،

      یک دیگر از باورهای زیادی که بخصوص در ما ایرانیها بسیار زیاده ،بطور مثال  فکر می کنند که وقتی سن آدم می رود بالا دیگه زشته که بعضی از کارها را بکنند، وباید دست از دنیا بشویند وخانه نشین بشوند ، در صورتیکه من اینجا خانمهای مسن هفتاد ،هشتاد ساله ویا پیرمردهای زیادی را می بینم که با دوچرخه نامه رسانی می کنند ،زنها پابه پای آقایون کارهای سنگین مردانه انجام می دهند ، تعمیرات خانه را اغلب خانمها انجام می دهند وهیچگاه ناتوانی نسبت به آقایون درخود احساس نمی کنند واین باورهای آنهاست که مردوزن باهم مساویند  وبصورت عادت معمولی درزندگی آنها رواج دارد ،ویا بچه ها از زمان دبستان باید خودشان به تنهایی به دبستان ویا کلاسهای بالاتر بروند وهیچ پدر ومادر حق ندارد آنهارا به مدرسه برساند واغلب این مدارس را درنزدیکی محل سکونتشان انتخاب می کنند تا آنها با دوچرخه یا پیاده به راحتی دررفت وآمد باشند واین جزو عادت همیشگی آنها شده است ،چون بصورت باور در ذهن همه آنها وجوددارد ،برای همین آدمهای اینجا بسیار با اعتماد به نفس وامستقل ومحکم هستند ،ویکسری از باورها ی آنها جزو عادت‌های آنها شده ،افرادپیر اینجا اغلب خودشان چه از لحاظ خرید ورفت وآمد خودشان کار خودشان را انجام می دهند با واکنشهایی که دارند وبا اتوبوس وواکرهاشون در رفت وآمد هستند وتوقعی از نزدیکان خود ندارند که کمکشون کند واین جزو عادت‌های آنها شده ، 

      ماهم باید با تغییر دادن باورهای اشتباه خودمان ،عادت‌های جدیدی درخود بوجود  بیاوریم ودرمرتبه اول باورداشته باشیم که هم قدرتمندیم وتوانمند واعتماد به نفس بیشتری را در خود بوجود بیاوریم وداشتن اعتماد به نفس یکی از مهمترین  اصل  در زندگی می باشد ،با باور اینکه خودمان را دوست داشته باشیم برای خودمان ارزش قائل باشیم ،مستقل ودرست فکر کنیم ،وبه خودمان احترام بگذاریم وباور توجه کردن به خودمان را بصورت یک عادت همیشگی قرار دهیم، ،توجه کردن یعنی اینکه چه بخوریم چی بپوشیم چگونه رفتار کنیم چطور خرج کنیم ،چطور رفتار مناسب داشته باشیم  تا در شرایط دلخواهی که می خواهیم برسیم قر ار بگیریم ودر خود این لیاقت وشایسگی  را تبدیل به یک عادت وباور قوی بکنیم .

      با سپاس از استاد گرامی با آموزش‌های عالی وتاثیر گزارشان

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 14 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1400/03/03 01:56
      مدت عضویت: 1182 روز
      امتیاز کاربر: 5402 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,150 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست

      سلام_ گام بیستم : چاقی من ارثی است یا عادتی ؟

      من از زمانی که یادم میاد تا به امروز همه اعضای خانواده من چاق هستند ومن از بچگی چاقی رو به خوبی آموزش دیدم وبا همه ی زیر و بم اون به خوبی آشنا هستم وتمام نکات چاقی رو بلدم و بارها و بارها از زبون عزیزانم شنیدم که چاقی در خانواده ما ارثیه ومنم کاملا این موضوع رو قبول داشتم و حتی اون زمان هایی هم که متناسب بودم بازم وقتی با اقوام مون در مورد چاقی و اضافه وزن مون صحبت می کردیم کاملاً این موضوع رو تایید میکردم و پذیرش این باور قوی ودیدن الگو های متعدد باعث شد که بعد از ازدواج به شدت چاق شوم و برام خیلی طبیعی بود واصلا تعجب نمی کردم که چرا این اتفاق برام افتاده و دیگران هم که منو میدیدن تعجب نمیکردن و میگفتن چاقی تو قوم و خویش ما طبیعه تازه بچه دار بشی اضافه وزنت بیشتر میشه و همین طور هم بود یعنی منی که قبل از ازدواج ۶۰ کیلو بودم بعد از ازدواج و زایمان به مرز ۹۰ کیلو هم رسیدم و همیشه از این ارثی که سراسر بیماری و رنج و عذاب بود و بهم رسیده بود ناراحت بودم و از دیدن اندام افراد متناسب همیشه حسرت می خوردم غافل از اینکه من هم روزی همون اندامو داشتم (ولی از دست دادن شو به خاطر داشتن باور قدرتمند چاقی من ارثیه ) خیلی طبیعی میدونستم چون هزاران بار در خانواده و از زبان عزیزانم شنیده بودم که بچه های ما فقط تا زمان مجردی لاغر هستند و همه شون بعد از ازدواج چاق می‌شوند و این باور مخرب برای من آنچنان سند محکمی بود که وقتی به این مسیر زیبا هدایت شدم وشنیدم که استاد می‌گفتند که چاقی ارثی نیست نمی تونستم بپذیرم وچندین بار تو اینترنت سرچ کردم و دیدم که نه چاقی ارثی نیست بلکه ما تحت تاثیر افکار اعضای خانواده رفتارهای چاق کننده رو آموزش میبینیم و جسم مون شبیه جسم اونا میشه . و ، وقتی که این موضوع رو فهمیدم از خوشحالی تو پوستم نمی‌گنجیدم  همون موقع استاد یه فایل گذاشته بودن و در اون از مون خواسته بودند که باورهای غلط ذهنی مونو پیدا کنیم و با آوردن دلیل و الگو باورهای صحیح رو جایگزین باورهای غلط در ذهن مون کنیم و من همون جا متوجه شدم که چاقی من ارثی نیست و اضافه وزن من بخاطر تاثیر فرمول هاییه که در ذهنم کد نویسی شده و باعث شده که من رفتار های چاق کننده از خودم نشون بدم و طبق باور قوی چاقی در خانواده ما ارثیه چاق شدن برام خیلی عادی و طبیعی بوده و تکرار و تمرین هر روزه رفتار های چاق کننده من برام تبدیل به عادت های غذایی نادرست و اشتباه شده و من دچار اضافه وزن و چاقی شدم و این نتیجه افکاری بوده که از سالها پیش در ذهن من نقش بسته و حالا من باید باور غلط و اشتباه چاقی من ارثی است رو با پیدا کردن الگو از ذهنم برای همیشه پاک کنم و به خودم یاد آوری کنم که چاقی من عادتی بوده و ارثی و ژنتیکی نیست مثلاً من قبلاً عادت داشتم که هر روز بعد از ناهار میخوابیدم و بعد از اینکه از خواب بیدار می شدم باید حتماً چای با شیرینی و کیک و شکلات یا هر چیز شیرین می‌خوردم._ ویا همیشه اضافه غذای بچه ها

      مو چون اموزش دیده بودم که اگه غذا تا آخر خورده بشه صواب داره حتی اگر سیر شده بودم میخوردم .  و یا غذا رو در حد سنگینی و فشار شکم می‌خوردم .ویا اگه بستنی و تنقلات داشتیم حتی اگر سیر بودم بازم با حجم زیاد می‌خوردم و خیلی عادت‌های نادرست دیگه که انجام میدادم و هر روز تکرار می‌کردم و چون قبول داشتم که چاقیم ارثیه توجهی به رفتار های نادرستم نداشتم و زمان هایی که از روش های مختلف برای لاغرشدن استفاده میکردم چون تغییری در افکار های چاق کننده ذهنم انجام نمی دادم دوباره بعد از تموم شدن مدت استفاده از اون روشها چاقیم برگشت پذیر بود .پس اگه چاقی من ارثی بوده چرا بعد از هدایتم به این مسیر تا الان با آموزش هایی که دیدم کلی از افکار چاق کننده ذهنم تغییر کردند و با تکرار و تمرین افکارم کم‌کم رفتار ها و عادت‌های نادرست غذاییم عوض شدند و روز به روز کاهش وزن و سایزم بیشتر میشه و دیگه اضافه وزنم بر نگشته واین خودش محکم ترین دلیل برای رد این باور غلط و نادرسته ارثی بودن چاقیه وثابت میکنه که چون عادت‌های نادرست غذاییم تغییر کردند جسم من هم تغییر کرده وقتی به خودم نگاه میکنم به شجاعت خودم با این همه تغییرات لبخند میزنم . من کلی تغییر کردم دیگه غذاها و خوراکی ها در ذهنم مفهوم تفریح و لذت و سرگرمی رو ندارن و از اونا فقط برای رفع نیاز بدنم استفاده می‌کنم واین کار برای من عبادت و بندگی خدا رو بجای آوردنه چیزی که چن وقته که دارم تجربه میکنم واین شیرین ترین شیرینیه که میچشم و لذت میبرم .

      (چاقی من ارثی است ، یک فرمول بسیار قدرتمند که خودش به تنهایی مانع لاغرشدن افراد چاق میشود) پس خیلی ساده باعث چاق شدن بیشتر افراد چاق میشه و زمانی که باوری چه غلط و چه صحیح در ذهن ایجاد شود سرانجام به واقعیت وجود ما تبدیل میشه. 

      پس من هر انچه که از والدینم به عنوان ژنتیک مثل رنگ مو ، رنگ چشم ، رنگ پوست ، شکل ظاهری وانواع ویژگی های جسمی تا زمان تولدم صورت گرفته و همیشه همراه منه میشه گفت این ویژگی ها رو از خانوادم به ارث بردم ولی هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی من به وجود بیاد هیچ ارتباطی با ارث و ژنتیک نداره مثل چاقی که در هنگام تولد همراه من نبوده و من به مرور تحت تاثیر عوامل بیرونی در زندگیم به دست آوردم . پس چاقی من ارثی و ژنتیکی نیست و اگه جسم و اندام من شبیه اعضای خانواده و اقواممه بخاطر اینه که من تحت تاثیر آموزش های اونا بودم و اگه لاغر نمیشدم بخاطر این بوده که من لاغرشدن رو بلد نبودم باورهای بسیار قوی و محکمی برای چاق شدن داشتم که اونا رو با جان و دل پذیرفته بودم و ایمان قلبی داشتم که که صحیح و درستند در نتیجه روزبه روز به صورت عادی و طبیعی چاق و چاق‌تر می‌شدم ولی الان در مسیر لاغری ذهنی دارم لاغرشدن رو هم آموزش میبینم وهمون طور که چاقی رو  آموزش دیدم و به خوبی یاد گرفتم لاغر شدن رو هم با کمک آموزش های استاد به خوبی یاد میگیرم ودر زندگیم تبدیل به عمل میکنم تا با تغییر افکار و رفتار های قبلیم جسمم تغییر کنه . ومن ایمان دارم که در این مسیر با صبر و شکیبایی متناسب میشم .

      با آرزوی سلامتی و تندرستی برای استاد گرامی که بی دریغ ما رو به سمت متناسب شدن که آرزوی همه ماست هدایت میکنن و همچنین آرزوی بهترین ها برای همه. 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mv.abtahi
      1400/01/13 10:47
      مدت عضویت: 1630 روز
      امتیاز کاربر: 2887 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 842 کلمه

      به نام خداوند بخشنده مهربان
      سلام
      چه متن خوب و آموزنده ای اول این صفحه نوشتین…….منم پدرم کارمند بودن و هستند و البته برادرم هم کارمند شد ….من کارمندی رو با آسایش دیدم و یاد گرفته بودم که کارمندی یه پرستیژ خاصی داره و نظم توش بیشتر دیده میشه و امنیت داره و البته میشه رو حقوقش حساب کرد و وام گرفت و با همین وام و قسط ها همه چی خرید
      و به قوله پدر و مادرم ما با وام و قسط به همه چی رسیدیم
      خب شاید اون روش برای اون زندگی جواب میداده ولی من اصلا از اینکه بخوام هر روز برم برای کسی کار کنم متنفر بودم …از اینکه آزادی نداشته باشم….از طرفی مثل شما اینو بهم گفته بودن که کار آزاد دردسرای زیاد تری نسبت به کارمندی داره ولی پولش بیشتره و پدر بزرگمو میدیدم که املاک و آزادی زیادی داره ولی بعضی وقتا به خاطر چکی که زمان پاس شدنش نزدیک میشد و هنوز فروش نکرده بودن چه تنشی تو خونشون به وجود میومد و میگفتن باهاشون صحبت نکنیم دوروز دیگه چک دارن اعصابشون خورده……………حالا مسیرهای اشتباه هر دو طرف رو میشناسم
      ولی خب من نه کامل کارمند شدم ونه بازاری این فایل کمک کرد حداقل بتونم رفتارامو در مورد این بلاتکلیفی شغلی بفهمم
      و بفهمم که روند شغلی من میتونه کاملا شخصی باشه نه کارمندی نه شغل آزاد مثل پدر بزرگم( در اصل این پدر بزرگ پدرِ مادرم میشن)
      در مورد ارثی بودن هم من هیچ وقت از دیگران کامل این موضوع رو در مورد خودم نشنیدم ، چون اونایی که از فامیلم چاق بودن قد بلند نبودن و من هم چاق بودم هم قدبلند، اما قسمتی از چاقی بدنم رو همیشه بهم میگفتن ، آخه این قسمت از بدنت به عمه ات رفته……..
      حالامن هزارتا تفاوت دیگه با عمه ام داشتم ولی به خاطر این شباهت این شده بود ارث من
      وقتی تو این دوره با تعریف ارث آشنا شدم اینکه ارث به معنای اینه که چیزی به ما برسه که براش تلاشی نکرده باشیم، تازه متوجه شدم که چرا این همه سال هر بار که لاغر میشدم و با روش های دیگه وزن کم می کردم همه ی بدنم لاغر میشد ولی این قسمت که می گفتن به عمه ام رفته نه……
      بعد با خودم گفتم که این که از عدالت خدا خارجه که من چیزی رو نخوام ولی بدون تصمیم من و بدون اختیار من وارد زندگیم بشه و بمونه……..
      تو این دوره با کدهای جدید متناسب کننده و با فرمول های جدید لاغری من ذهنم شروع میکرد به ویروس یابی
      و بعد میتونستم برای اون ویروس آنتی ویروس نصب کنم
      چون بعضی از این کدهای اشتباه مثل ویروس در زمان نتیجه گرفتنم یا بعضی مکانها اجازه نمیداد درست رفتار کنم و نتیجه بگیرم
      تو این فایل و فایلهای دوره تناسب فکر ی متوجه شدم که
      اول باید باورهای اشتباه رو پیدا کنم
      دوم باید باورهای صحیح رو جایگزین کنم
      سوم بدوننم این جایگزین شدن باید از طریق اثبات و دلیل آوردن برای درستی باور جدید به صورت مستمر تکرار کنم

      مثلا من زمان قبل از قاعدگی خوراکم بیشتر میشه
      خب این کد ، این باور کاری میکنه که تناسب من به تاخیر بیافته و من قلبا غلط بودن این باور رو می دونستم
      ولی بهش بی محلی میکردم تا این بار گفتم باید با خودم راجع به این موضوع صحبت کنم
      صحبت هامو روی کاغذ آوردم
      من چرا چند روز قبل از این زمان خوراکم بیشتر میشه ؟ چه فکری چه باوری باعث این فرمان میشه؟
      گفتم قبلا بهم گفتن که این زمان ضعف و ناتوانی میاره وباید خودمو قبلش تقویت کنم و به خودم با خوراکی های خوب مثل خوردن مغزیجات برسم تا ناتوان نشم
      آیا این باور درسته؟
      نه همش غلطه
      چون این دوران نه تنها منو ناتوان نمی کنه بلکه باعث یک پاکسازی میشه که خداوندم برای بدن خانم ها قرار داده و به قوله مربی یکی از دوستانم در این زمان بدن نه تنها نباید کم توان باشه ، بلکه به بالاترین حد از انرژی و آزادسازی انرژِی میرسه و دوستم که به این دلیل همیشه کلاس یوگاشو کنسل میکرد ، بعدش که فهمیده بود ، تو این دوره اش سرحال می رفت کلاس و کلی لذت می برد.

      یه دلیل دیگه اینکه افراد متناسب تو این زمان دو حالت دارن یا بیشتر خوردنشون بازم یه جوری نیست که از حالت تعادل خارج بشه و بخواد حالشنون بد کنه یا اینکه اصلا کم اشتها هم میشن
      من بارها آدمای متناسبی رو دیدم که قبل از دوره قاعدگیشون از خوردن معمولی هم حالشون بد میشده

      حالا باور درست چیه؟
      اینکه که این بازه زمانی مثل زمان های دیگه میمونه و نیاز به به اصطلاح تقویت ( و تازه آشغال وارد بدن کردن) نداره و من به بدنم و ذهنم با مثال هایی که آوردم و الگوهایی که دیدم اعتماد میکنم وزمان گرسنگی به اندازه نیازم می خورم
      اگه غیر از این بود از عدالت خدا خارج بود و همه خانوما باید به این علت چاق می بودن

      من با شناسایی و دلیل آوردن و جایگزینی صحیح این باور تونستم رفتار درستی رو در این بازه زممانی از خودم نشون بدم و بی نهایت از این آموزش که باعث کمک به من شد ممنونم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 8 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار asmagazban
      1399/12/12 18:05
      مدت عضویت: 1303 روز
      امتیاز کاربر: 6149 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 756 کلمه

      (شرح عالی، اشتیاق در انجام تمرینات، استمرار و تعهد)
      .
      به نام خدا🌸گام بیستم :
      چاقی ارثی است یاعادتی؟
      درتمام زندگیم عقیده داشتم که چاقی درمن یک امر کاملاً طبیعی وعادیه چون ژنتیکیه
      درزمانی که رژیم میگرفتم ودوباره به حالت اول زندگیم برمیگشتم به خاطر این بود که فکر میکردم چاقی من ارثیه وبه همین خاطر نتیجه ی مطلوب نمیگرفتم واگرمیگرفتم به خاطر این باورازدست می‌دادم چاقی یک عادته عادت به خوردن های اضافه بدون دلیل بدون سیری وبدون گرسنگی بدون درک کردن احساس خودم چاقی .چاقی یک عادت فکری یک عادت رفتاری ویک عادت به یک روش خاص اززندگیه چاقی عادته یک مشکل فیزیکی نیس بلکه یک مشکل ذهنی هستش .چاقی عادت به زندگی چاقه عادت به شخصیت چاق . وچاقترشدن جسم عادتهامشکل فیزیکی نیستن بلکه افکارتکرارشدن که به دستورمغزی تبدیل شدن ب وجسم چاق به خاطر واکنش دادن به افکارچاق ورفتارچاق. درمن شکل گرفته من چطورچاق بودن به عادتم تبدیل شده . عادت‌ها همه ی اون هاپایشون لذت بوده همه ی رفتارهایی که الان انجام میدم وازشون راضی نیستم به خاطر این هست که زمانی این رفتاررودوست داشتم ازش خوشم اومده و در نهایت تصمیم گرفتم که به تکرارکردنش ادامه بدم وبعدازمدتی به رفتارم تبدیل شده و بعد به زندگیم چاقی هم به همین شکله هیچکدوم از ماانتخاب نکردیم که چاق باشیم و تصمیم به چاق شدن نگرفتیم زمانی ممکن بوده کسی ازچاقی ماتعریف کرده باشه ومادربچگی ازتعریفش خوشحال شدیم و نهایت این تصمیم در ذهن ما شکل گرفته برای اینکه بازاین لذت روتجربه کنیم دوباره انجامش بدیم وبعدسالهاادامش دادیم ودرانتهابه زندگی ماتبدیل شده و این فرمول غلطکه مااسیرعادتهامون هستیم در ذهن ماثبت شده درحالیکه مااسیرعادتهامون نیستیم بلکه چون این رفتاررودوست هاترا کردیم این باوردرماشکل گرفته درحالیکه این رفتاررودوست بارها انجامش دادیمخوردن اضافه برنیازعادت به خوردن بدون توجه به احساس سیری وگرسنگی همگی اینها بخشی ازعادتهایی هستن که ماافرادچاق داریم چاقی ارثی نیست و مشکل فیزیکی نیست بلکه عادت به زندگی چاق است روندتکامل درهمه چیزوجودداره لاغری طبیعت انسانه به همین خاطر زمانیکه احساس فشاردرشکم میکنیم ویامشکلی پیش میاددرجسم مایعنی از طبیعت خارج شدیم وچیزی به اون اضافه کردیم یادراون اختلال ایجاد کردیم چاقی یک اختلال ذهنیه که اونوبه صورت اختلال فیزیکی نشون میده و همه ی مافکرمیکنیم چاقی یک اختلال جسمیه درحالیکه یک اختلال ذهنیه یک اختلال در روند طبیعی بودن برای ذهن درذهن ماطببعت جسمنامساوی باچاقیه وخواسته ی ذهن ماچاقیه تصاویر هنری ما مملوازتصاویرچاقی ترس ازچاقی هست همه ی ما دوست داریم که لاغربشم اما ترس ازرفتارخودمون داریم عادتی که خودمون داریم تکرارمیکنیم تنها سازنده ی اون خودمون هستیم وچاقی یک مانع برای راحتی جسم هستش این عادت‌ها هستن که زندگی رومیسازن براساس افکاری نوشت روتغییرمیدن تازمانی که افکارتغییرنکنن عادت‌ها هم تغییرنمیکنن ونتیجه همون چیزی خواهد شدکه درفکرهست فرمول های ذهنی در تمام جنبه های زندگی به صورت یکسان عمل میکنن وطبق آن چیزی که مافکرمیکنیم درستی جنبه ها نتیجه میدهند وسرنوشت رومیسازن سرنوشت انسانها هم براین اساس تنظیم میشه وعادی این اساس هرکدام ازمادنیای متفاوتی داریم درسته که دریک جهان پدریم طبیعت زندگی می‌کنیم اما هنوز ما وافکارمون اون باهم متفاوته بنابراین دنیای متفاوتی روتجربه میکنیم به همین خاطر یکی چاق میشه یکی لاغریکی سالم میشه یکی بیماریکی غمگین میشه یکی خوشحال یکی فقیرمیشه یکی ثروتمند زندگی براساس همین فرمول برای مابناشده لذت بردن از هرچیزی درزمانی تبدیل میشه به خواسته ی ماکه درذهن تایید میشه ودرنهایت سرنوشت مارورقم میزنه آدمهایی که تنبان ازتنبای لذت می‌برم آدمهای چاق ازچاقی آدمهای معنادار اعتیاد آدمهای پرحرف ازپرحرفی آدمهای مریض ازمریضی وادمهای تنهاازتنهایی درواقع فرمول اول اول براساس لذت بناشده ودرنهایت به رفتاروتکراربه عادت وعادت سرنوشت رو ژنتیک و وروغن ووررزش کردن وچیزهاییکه میگیم اینها همه بهانه ای برای چاق موندن خودم هست احساس بدوحال بدهم همین طورزمانیکه این اتفاق مبفته ماعادت داریم به دیگران متکی بشیم درحالیکه حال خوب درون ماست مابایدارانجام اون عادت دوری کنیم تاحالمون خوب باشه فرمول زندگی یعنی زندگی کردن قبل از زنده موندن زنده موندن چه فایده ای داره تازمانی که این فرمول رودرست درک نکنیم وبهش عادت نکنیم واونوبه عنوان زندگی نپذیریم بایدبپذیریم زندگی یعنی زندگی کردن نه فقط زنده بودن مابرخلاف سایر موجودات حق انتخاب داریم و این ماهستیم که فرمول رومیتونیم برای اون جایگزین پیداکنیم ومیتونیم انتخاب کنیم که به اون عادت کنیم یانه ماسالهاچاقی رونه فقط تجربه بلکه زندگی کردیم و بهش عادت کردیم عادت به این میگن که چیزی روبه عنوان زندگی بپذیری ومن اونونپذیریم وحالادارم درمسیری قدم برمیدارم که ازاین زندگی به زندگی نقل مکان کنم و فرمول لذت روبه لاغری جایگزین کنم وچون حق انتخاب دارم انتخاب کردم که لاغربشم وبرای همیشه لاغربمونم .وتازنده ام زندگی کنم.به امیدحق یاعلی. خیلی ممنون از اینکه این نوشته رووقت میزارین ومیخونین. ممنون ازاستادهمراه،🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه
      1399/12/05 07:05
      مدت عضویت: 1664 روز
      امتیاز کاربر: 234 سطح ۱: کاربر مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,591 کلمه

       باسلام گام بیستم  : چاقی ارثی است یا عادتی ؟
      وقتی این فایل رو گوش دادم عکس دوره راهنمایی ودبیرستانمو نگاه میکردم چقدر خوش ترکیب ومتناسب بودم عکسهای ازدواج وبعد ان بار داری وبعد زایمانم رو هم نگاه میکردم چقدر خوشایند بود خاطرات خوب لاغری وتناسب اندامم رو دوباره بیاداوردم حتی دوره باردایم هم بسیار متناسب بودم واصلا شکم بزرگ نداشتم کمی بیرون بودودردوران بارداری بچه هام فقط ۳ کیلو اضافه وزن داشتم بعد از بارداری هم متناسب بودم درسن  ۳۰ سالگی باپرخوری ، بهانه های حرص وجوش خوردن و داشتن سردرد میگرنی ومصرف داروهای ان و تهیه غداهای متنوع برای مهمانها ودادن مهمانیهای زیاد چاق شدم واضافه وزن پیدا کردم.باورزش ورژیم تا ده سال پیش بسیار متناسب وخوب بودم در طی این ده سال ورزش ورژیم نداشتم وکم کم ۱۲ کیلو تا حالا اضافه کردم که بهانه بی تحرکی واپارتمان نشینی وتیرویید وفشار خون مزید بر علتهای چاقی قبلی برای چاق شدنم بود. خیلی از عادتهای غلط رفتار غذایی را از خانواده در من جامانده بود دست پخت بسیار عالی مادرم وفراوان مهمان داشتن والدینم با تنوع غذایی با اب ورنگ وطعم بوی مست کننده انها همراه مخلفات وپیک نیک رفتن ها وپارک ورستوران ها با غذاهای عالی وسفارش غذاهای مختلف خوشمزه و………..همه وهمه عادتهای رفتار غذایی من وحتی خواهرهامو شکل داده بود .طوریکه وقتی میخواستیم به مسافرت برویم اذوقه راه برای فرزندام مقدار زیادی تنقلات وهله هوله وغذا به همراه میبردم که در طول مسیر راه بخوریم با اینکه دربین راهها پراز متل و کاروانهای استراحت بود تا به شهر بعدی برسیم ووقتی هم درجایی توقف داشتیم باز هم از شیرینی وتنقلات واجیل وبستنی وغذای مربوط به ان مکان هم خرید می کردیم .همینطور عادت خوردن عصرانه هر روز کیک وکلوچه وشیرینی یک روال عادی روزانه بود . درخانه همیشه کارتن کارتن از انواع بیسکوییت وکلوچه وویفر وچیپسهاوپفکهای خانوادگی بزرگ به بلندی ۵۰ سانت را کارتنی همیشه در خانه برای خوردن اخرشب دورهمی با بچه ها وحتی مهمانها داشتم که مهمانها خیلی لذت میبردن از پذیرایی های ما تا اخر شب که همش وبقول خودشون دم بدم خوردن بود وخوردن . 
      خلاصه اصل زندگی خوردن بود وعامل اصلی چاقی . اینکه عامل چاقی ارثی هست رو چند باری از مادرم شنیده بودم وهمینطور از اطرافیانم بخصوص چاق شدن به هنگام پا به سن گذاشتن چون مادرم هم تاسن ۴۵ سالگی متناسب بودند ولی پدرم همیشه لاغر ومتناسب هستند .مادرم میگفتند چاقی در ما مثل چیزهای دیگه ارثیه مادربزرگ وخاله هایم ودخترهای یکی ازخاله هم چاق هستند اما خاله دیگرم هیچکدام از فرزندانش چاق نیستند وهمه متناسب هستند . به همین خاطر در ذهنم پیدا کردن اضافه وزنم بیشتر بر حول محور دلایل پا به سن گذاشتن ژنتیکی وعوارض بیماری برایم مسجل شده بود نه بیش از اندازه خوردنم . از وقتی که با لاغری با ذهن اشنا شدم فهمیدم که توجه به این مطلب که چاقی من ارثییه باعث بی نتیجه ماندن تلاشهایم برای لاغر شدن وبرگشت به جسم اولیه ام بود . جمله چاقی من ارثیه در دهنم ذخیره شده بود ویک باور بزرگ که نمی توان لاغر شد که چون ژنتیک چاق شدی یک مانع محکم برای متناسب نشدنم شده بود. این باور قدرتمند از طریق دیدن وشنیدن جمله چاقی ارثی است از خانواده واطرافیان وفامیل در ذهنم ذخیره وبه واقعیت تبدیل شده بود . توجه وتکرار این واقعیت باعث طبیعی جلوه دارشدن چاقی وهمینطور عادی بودن ان در من واطرافیانم را دنبال داشت . برایمان چاقی عادی وطبیعی بود که همینه که هست کاریش نمی شه کرد دیدین که هرچه کردیم بی فایده بود ودوباره بر می گردیم سرجای اول .قطعا این چاقی ما در همه جنبه های زندگی اثردارد وهرچیز از زندگی که برایمان ناخوشایند است مثل چاقی     موفق نبودن     ارتباط برقرارنکردن      سلامتی
      درامد کم و………رابه نداشتن شانس   نگاه نکردن خدا به ما و..‌..‌.‌…ارتباط دهیم .
      باید بدانیم چاقی یک عامل بیرونی است که ربطی به شانس وارث وژنتیک و……. ندارد وهیچیک از شرایهای درونی وبیرونی ما ارثی نیست و همه ان شرایط وموضوعات در زندگی ما عادت به انجام دادن ان کار علت بوجود امدن ان شرایط را برای ما فراهم کرده است 🏵یعنی اینکه چیزهایی مثل قیافه   حرکات     شکل چشم وبینی وابرو ومو وبطور کلی صورت         رنگ پوست وچشم و……ممکن است ژنتیکی وارثی از خانواده یا نسلهای قبل به ما رسیده باشد که این شرایط بوجود امده متعلق به قبل از تولد ماست اما شرایط بوجود امده بعد از تولد ما دست خودمان است و هیچ ارتباطی با ارث وژنتیک ندارد.تکرار رفتارهای اشتباه چاق کننده درواقع عادت به انجام رفتارهای اشتباه غذایی باعث شکل گیری چاقی در ما شده ووجود الگوهای ذهنی اشتباه چاقی مثل ارث یکی از دلایل چاق ماندن ما بوده که برای لاغر شدن باید انها را صحیح کنیم .یعنی باید فرمولهای ذهنی اشتباه را پیدا کنیم وبعد برای ازبین بردن ویا کم رنگ کردن این فرمولهای ذهنی غلط به جایگزینی فرمولهای صحیح اقدام کنیم .
      بعنوان مثال وقتی در ذهن ما نمونه های تایید کننده دیده وشنیده شده ء چاقی ارثی است وجود دارد برای تغییر دادن این فرمول ذهنی باید تلاش زیادی کنیم و برای خودمان نمونه های زیادی پیدا کنیم که دلیل موجهی برای نقض الگوی ذخیره شده اشتباه قبلی در ذهن ما باشد وبرروی ان توجه وتمرکز زیاد داشته باشیم تا بااین روش فرمولهای جدبد ارام ارام در ذهن ما تصویر سازی وذخیره شود و ذهن راحت بپذیرد که چاقی ارثی نیست .درست است که پیداکردن الگوهای صحیح کار اسانی هست اما تغییر دادن باورهای اشتباه وجایگزین وذخیره کردن باورصحیح درذهن وتوجه وتمرکز واستمرار اینها کاراصلی وبنیادین مااست که باید درست انجام شود .اگر نتوانیم در وارد و ذخیره کردن وشکل گیری باور صحیح درست عمل کنیم وضعف داشته باشیم باعث توجه نکردن به ان ودرنتبجه موفق نشدن دررسیدن به تناسب می شویم. تنها راه ایجاد وذخیره کردن فرمولهای صحیح در ذهن ، پیدا کردن نمونه های واقعی هماهنگ با فرمولهای صحیح ومخالف باور غلط چاقی است با توجه وتمرکز کردن واستمرار در جستجوی نمونه ها امکان پذیر است . توجه داشته باشیم که جایگزین کردن صرف فرمولهای صحیح بجای فرمولهای اشتباه کافی نیست بلکه باید در پیدا کردن نمونه ها وجایگزینی حتما توجه وتمرکز واستمرار باشد تا به هدف لاغری برسیم .یکی از راههای درست رسیدن به لاغری نگاه کردن به نمونه های خلاف تصور چاقی و همینطور دیدن تصاویر شگفتی سازان ونمونه های که دراطراف ما یا خانواده یا فامیل که تغییر کرده اند وجود دارد وثابت کرده اند واین باور را بوجود اورده اند که چاقی ارثی نیست بلکه یک عادت است روشی بسیار موثر می باشد پس باید عادت رفتاری را تغییر دهیم .افرادچاق باید الگوهای ذهنی غلط خود را یک به یک شناسایی وانها راتغییر دهند ان وقت می توانند خیلی راحت واسان به باورهای درست برسند و با تمرین وتکرار انها را در ذهن خود ذخیره کنند وبه صورت عادت رفتاری در خود دراورند .
      شناسایی موانع لاغری به ما کمک می کند سزیعتر وراحت تر لاغر شویم . باشناسایی باورهای غلط متوجه می شویم همه انها توجیه ها وبهانه هایی هستند که ما برای شکل ظاهری جسم خود بیان می کنیم تا تلاشی برای رفع ان نکنیم مثل جمله چاقی ارثی است که با بیان ان خیال خود راراحت می کنیم که دنبال راه کار درست برای لاغر شدن نرویم .این ذهن ناخوداگاه مااست که با الگوهای اشتباه باورکرده چاقی ارثی است وکاری نمی توان کرد پس ما باید ذهن ناخوداگاه راتغییردهیم .مامی توانیم ذهن ناخوداگاه راتغییردهیم وانرا به جهتی هدایت کنیم که دستوراتش مارابه سمت تناسب ببرد ومالاغرشویم .
      برای تغییر هر باور غلط به صحیح ابتدا باید باورهای اشتباه راشناسایی کنیم وبفهمیم که الگو واگاهی که در ذهن ماهست اشتباه بوده دوم اینکه چگونه می توانیم باور صحیح را جایگزین باور غلط کنیم .
      بادیدن عکسهای شگفتی سازان والگوهایی که دراطرافمان هست باورهای اشتباه را شناسایی می کنیم که چاقی ارثی نیست وبرای اینکه قبول کنیم باور قبلی ما درست نیست باید یک دلیل وباوردرست درمقابل باورغلط ذهن خود بیاوریم واین باور را که مسئولیت چاق شدنمان خودمان هستیم را به عهده بگیریم وبرای تایید این جمله خود باید دلایل قابل قبولی برای ذهن بیاوریم تا بپذیرد چاقی ما ارثی نیست بلکه از عادت رفتاری ماست ومسئول چاق شدنمان همان عادات رفتار غذایی اشتباه ما بوده است . مثل من که نمونه هایی در خانواده پیدا کردم مثل دخترخاله هاوپسرخاله ها وبرادرم و دایی ودختروپسرداییهایم وعمو وعمه زاده هایم که متناسبند و اصلا چاق نیستند که می گفتند چاقی شما ارث خانوادگی می باشد.
      صرف زمان برای پیداکردن نمونه های واقعی مطابق با فرمولها والگوهای صحیح در ذهن بسیار مهم است چون این تلاش وعملکرد ما باعث کم کم ذخیره وتصویر سازی باورهای صحیح ما که مخالف انچه در ذهن ما نقش بسته می شود ودرواقع یک باورجدید در ذهن ایجاد شده وارام ارام باور غلط تصحیح شده وذهن باوراشتباه قبلی خود را ازدست داده ونسبت به ان بی توجه می شود .🌹پس باید دنبال دلایل تایید باورصحیح بگردیم تاذهن نا خوداگاه ما کاملا ان باورصحیح رابپذیرد وباور غلط را براحتی به رفتار درست تبدیل کند .وقتی ما درموقعیت خوردن قرارمیگیریم این ماهستیم که تصمیم به چگونه رفتار کردن به خوردن را داریم درحقیقت عادت غذایی ماهست که نحوه خوردن ماراتعیین می کند نه رفتار ارث وژنتیک که از نسلهای قبلی به ما رسیده باشد ویا قبل از تولد ما انرا اموزش دیده باشیم و این الگوبرداریهای غلط ذهنی مااست که بصورت رفتارهای اشتباه خوردن و عادت چاقی در ما بوجود امده وماچاق هستیم .بعنوان مثال قبل از استفاده از این دوره من از همه غذا به مقدار زیاد ومرتب میخوردیم با اینکه سیر بودم اما الان دربعضی مواقع تمرین درست خوردن دارم ودربعضی مواقع واقعا میل به خوردن ندارم واینها تغییر عادات غذایی من را نسبت به غذاخوردن دراثرتمرین واستمرار اموزشها درمن بوجود امده مثلا عصرها هرروز خامه یا کیک با چای می خوردم ولی مدتهاست که اصلا چای عصر نمی خورم وگاهی فقط یک بیسکوییت کرم دار کوچک می خورم بدون رنج وناراحتی وحرص برخوردن واین نشان دهنده رفتار غلط غذایی من بوده است نه ارث که اصلاح شده بوده
      خدایا بابت همه چیز متشکرم از شما استادگرامی نیز بسیار متشکرم🖐🖑

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الهه
      1399/11/30 03:05
      مدت عضویت: 1233 روز
      امتیاز کاربر: 13323 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 764 کلمه

      به نام خدای بخشنده و مهربان.
      در طول زندگی خود یک لیست بلند از عوامل چاقی داشتم و در هر مرحله از زندگی تعدادی عامل جدید به آن اضافه میشد و تصور می‌کردم به خاطر این عوامل چاق هستم و با پیدا شدن عوامل جدید، میزان اضافه وزن من هم بیشتر میشد. برای من قویترین و محکم‌ترین دلیل این لیست، ارث چاقی بود. سایر عوامل چاقی مانند کارمند بودن، کم تحرکی، ازدواج، زایمان، هله هوله خوردن و …به راحتی از طریق افردی که در اطراف خودم می‌دیدم، مورد تردید من قرار می‌گرفتند و از اعتبارشان کاسته میشد، هر چند که در نهایت این تفاوت را به خوش شانسی دیگران و بدشانسی خودم نسبت می‌دادم. اما صادقانه بگویم که به جز ارثی بودن چاقی، اعتبار سایر عوامل چاقی که به خود نسبت می‌دادم بسیار شکننده بودند و صرفا جهت رفع مسئولیت چاقی از خودم سعی در حفظ این دلایل داشتم. تنها و تنها عامل چاقی که هیچگاه به آن تردید نکردم ارث چاقی بوده ‌است. زیرا همه افراد چاقی که می‌شناختم، پدر یا مادرشان و یا هر دوی آنها چاق بودند و حتی اگر پدر و مادر متناسبی داشتند بالاخره خاله‌ای، دایی‌ای، عمه‌ای، عموای، مادربزرگ و یا پدربزرگ چاقی داشتند که بتوانم ارثی بودن چاقی‌شان را به آن نسبت دهم و باور خودشان هم ارثی بودن چاقی‌شان بوده است. بسیاری از افراد چاقی که می‌شناسم از ابتدا متناسب بوده‌اند و از یک زمانی چاقی شده‌اند، موضوع خنده‌دار و جالب این است که این افراد هم چاقی خودشان را ارثی می‌دانند. مثلا می‌گفتند در خانواده ما چاقی بعد از بلوغ ارثی است یا چاقی به علت ازدواج یا چاقی به علت بارداری یا چاقی بعد از یائسگی و یا چاق شدن بعد از چهل سالگی در خانواده ما ارثی است. چون مادر و خاله‌هایش بعد از ازدواج چاق شده‌اند یا مثلا پدر و عمه‌هایش بعد از چهل سالگی چاق شده‌اند. فکر کنید چقدر خنده دار است که در سلول‌های ما ژن چاقی ازدواج یا ژن چاقی چهل سالگی وجود دارد !!!!
      باور ارثی بودن چاقی به قدری در ذهن من قدرتمند و قوی بود که در گام سیزدهم (بایستی عوامل چاقی را با پیدا کردن نمونه مخالف رد می‌کردیم) دچار مشکل شدم. کل لیست عوامل چاقی خودم را به راحتی با نمونه‌های فراوان رد کردم ولی ارثی بودن چاقی را نمی‌توانستم به راحتی رد کنم. متأسفانه اطلاعاتی هم راجع به علم ژنتیک و انتقال ژن داشتم که به این موضوع دامن می‌زد. مدت زمان زیادی فکر کردم و با خودم کلنجار رفتم و در ارتباط با ژن چاقی سرچ کردم و بالاخره موفق شدم عامل ارثی بودن چاقی را هم رد کنم. به این نتیجه رسیدم که اگر یک ویژگی جسمی از طریق ژنتیک به من منتقل شده باشد از لحظه تولد همراه من است، پس اگر چاقی من ارثی است‌ چرا تا ۹ سالگی لاغر بودم و بعد از آن چاق شدم. مثل اینکه فردی در بدو تولد چشم‌‌های قهوه‌ای داشته باشد و ناگهان از هفت سادگی چشم‌هایش آبی شود!
      در تمام مقالات و مطالبی که در رابطه با ارثی بودن چاقی بودند به هیج وجه عنوان نمی‌کردند که ژنی به نام ژن چاقی وجود دارد بلکه همه آنها عنوان می‌کردند که چند ویژگی در ژنتیک برخی از افراد وجود دارد که تحت شرایط خاصی می‌تواند ‌احتمال افزایش وزن را نسبت به سایر افراد بالا ببرد، که قطعا اضافه وزن ۵۰ کیلویی من نمی‌تواند به این علت باشد.
      مورد دیگری که به آن رسیدم این بود که اگر چاقی من ارثی است چطور توانسته‌ام بارها مقدار زیادی وزن کنم و حتی آخرین بار ۳۰ کیلو وزن کم کردم و آنرا تا یکسال حفظ کردم. مگر کسی می‌تواند مثلا کاری انجام دهد که قدش ۱۰ سانت افزایش پیدا کند و بعد از دو ماه به قد اول خود برگردد! تمام ویژگی‌های ارثی ثابت و تغییر ناپذیر هستند.
      در حقیقت چاقی من ارثی نیست بلکه باورهای چاقی من ارثی است. باورها و فرمول‌های چاقی را من از طریق خانواده و اطرافیانم آموزش دیده‌ام، این باورها را در طول زندگی بارها شنیده‌ام و برایم تکرار شده است و با مشاهده افراد چاق خانواده، این باورها برای ذهن من تایید و تثبیت شده است‌ و در نهایت به واقعیت وجود من تبدیل شده است.
      برای غلبه بر فرمول غلط ارثی بودن چاقی باید آن را با فرمول صحیح جایگزین کنم. فرمول صحیح این است که “چاقی من عادتی و آموزشی است” . باید این فرمول جدید را تکرار کنم و با توجه به مثالها و موارد اثبات آن، فرمول صحیح جایگزین را به یک فرمول قدرتمند ذهنی تبدیل کنم. در نتیجه واقعیت وجود من تناسب اندام خواهد شد و من به حق طبیعی خودم که اندام زیبا و متناسب است خواهم رسید.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار farkhondeshahrivar280
      1399/11/21 00:17
      مدت عضویت: 1385 روز
      امتیاز کاربر: 687 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,044 کلمه

      سلام سلام خوب هستید ،😌اولا خداروشکر تا این گام پیش رفتم بدون لغزش و گام بیستم هم تحلیل کردم واسه خودم ،🤗من هم یکی از باورهام که دلیل چاقی خودم میدونستم چاقی من ارثی است اولا که من معنی ارث بلد نبودم و فک میکردم چون بابام عموم چاق هستن منم شبیه اونها شدم میخام یه اعتراف کنم وقتی از همه روش ها شکست می‌خوردم ناامید میشدم واسه اینکه تقصیر از گردن خودم بردارم مینداختم گردن ارثی است چاقی من و بیشتر وقتها هم بهم میگفتن این روی باباش رفته واسه همین دیگه خودم رها میکردم میگفتم من هرکاری کنم لاغر نمیشم چون ارثی است استخون بندیم بزرگه و یجورهای خودم بی گناه نشون میدادم و سر میزدم به بی‌خیالی و رفتارهای غیر انسانی مث خوردن زیاد و میگفتم من بی تقصیرم بخورم نخورم ورزش کنم نکنم همینم و دیگه خودم گول میزدم. ولی در این گام فهمیدم اصلا ارث چیه و هر تغییری که بعد تولد ایجاد بشه ارث نیست بلکه آفریده ذهن خودمان است ووقتی داشتم فایل استاد نگاه میکردم دقیقا مث یه پرده جلو چشمم نمایش داده شد و آلبوم عکس ها اومدجلو چشمم که بابام تو سربازی چقدر لاغر بوده تو ازدواجش لاغر بوده حتی قبلا هم که من دنیا اومده بودم و تو دستها بابام بودم خیلی لاغر بوده بابام مامانم وعکس داداشهام اومدجلو چشمم که چقدر لاغر بودن و دقیقا برام واضح روشن شد که ارثی نیست چاقی من و تعجب کردم تو این مدت نفهمیده بودم و خودم با این باور اشتباه گول زده بودم والان فهمیدم صدرصد من مقصر چاقی خودم بودم و هیچ عامل بیرونی تقصیر چاقی من نیست فقط این فرمول ها اشتباه بوده که مانع لاغری من شده و باعث چاقی بیشتر منم شده الان فهمیدم که من خودم با باور ها اشتباه باعث چاقی خودم شدم و همیشه خودم زدم بخواب نخواستم واقعیت ببینم که اصلا من برای چی چاق شدم و اومدم کور کورانه تقلید کردم باور ها اشتباه دیگران و روش ها اشتباه بقیه رو پیش گرفتم و با دیدن افراد خانوادم این باور در ذهنم قوی تر کردم و شد یکی از باورها قوی من ومانع لاغرشدن من شد اما حالا که این باور اشتباه شناسایی کردیم باید باور صحیح مقابلش بیاریم که چاقی من به هیچ وجه ارثی نیست ومن مسولیت صدرصد چاقیمو میپذیرم و بادیدن آلبوم وعکس ها بابام مامانم داداشم برام قشنگ روشن شد که من چاقیم ارثی نیست و همین الانم داداش من لاغر است پس چاقی من ارثی نیست بعد دیدن آلبوم شگفتی سازان این همه آدم با هر وزن سنی لاغرشدن ومتناسب پس چاقی ارثی نیست دلیل چاقی من آموزش های است که درباره چاقی یاد گرفتم فرمول ها اشتباه است چاقی ما ارثی نیست بلکه عادت های اشتباهی است که هر روز تکرار میکنم اون رفتارها اشتباه رو اضافه وزن نتیجه افکار و باورها اشتباه ما است پس بیاییم هر روز نمونه های واضح بیاریم برای خودمون که چاقی من ارثی نیست و اصلا ربطی به عوامل بیرونی نداره همش برمیگرده به خودم به اینکه چی به ذهنم یاد دادم و الان دارم نتیجه آموزش ها ذهنم مبینم در زندگیم یه مثال بزنم تا برامون کلا روشن بشه فک کن من کشاورزم
      خب من اومدم تو زمین گندم کاشتم اما انتظار دارم جای گندم ذرت سبز بشه خب این کشاورز الان تا صد سال دیگه بزرگترین امکانات کشاورزی به کار بگیره نمیتونه تخم گندم بریزه ولی ذرت برداشت کنه. وحالا شده حکایت ما افراد چاق اومدم به ذهنمون آموزش چاقی دادیم ولی خواستیم با هر روشی لاغری تجربه کنیم خب معلومه شکست میخوریم و هرچی به ذهن آموزش بدی نتیجه میگیری و تجربه می‌کنی در همه جوانب زندگی نه فقط چاقی. ‌‌ این ذهن ما است که آینده مارو رقم میزنه پس بیاییم همونجور که هزار بار دلیل مدرک می‌آوردیم ما به این دلیل ها چاقیم و براش نمونه می‌آوردیم الانم برای باور ها صحیح که تو رهنمون ایجاد کردیم هر روز مدرک دلیل بیاریم و استمرار داشته باشیم این آموزش ها زندگی کنیم من قبلا اصلا معنی ارث بلد نبودم و فک میکردم چون بقیه چاقن منم ارثی است چاقی در من و اما الان که واقعیت فهمیدم ومعنی کلمه ارث فهمیدم میپذیرم من مقصر چاقی خودم هستم وچاقی من براساس تکرار عادت ها اشتباه است همین و خیلی نمونه ها واضح دارم که دلیل چاقی من ارثی نیست بریم آلبوم شگفتی سازان میفهمیم که همه این اضافه وزن آفریده ذهن ماست براساس آنچه بهش آموزش دادیم. در پناه حق تا گام بعدی موفق پیروز باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ☺️s-moazamiy0🤗
      1399/11/20 21:44
      مدت عضویت: 1203 روز
      امتیاز کاربر: 734 سطح ۲: کاربر متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 1,091 کلمه

      سلآاام سلااااااامممم وقتتون بخیر و خوشی انشاالله حالتون خوب و عالی باشه😍😍 وآااااای من ک انقدر انرژیم بالا و خوشحال و شادم خداروشکر ک حد نداره.حال عالییی، حس عالییی ،ذهن آروم، تغیرات عالیترهمش لذته خدا میدونه..خب خب امروزم ک ایستگاه بیستم از مسیر لاغری من،روزه بیستم ماه هم هستیم ،فایلم ک بیست ، استادم ک بیست و عالی و خودمون بیست و درجه یک،،،،قبل شرح فایل امروز بچها واقعا من از تک تک نوشته هاتون لذت میبرم بهتون تبریک میگم بابت حال خوب و آگاهی هاتون و تغییراتتون … انشائ الله ک پرانرژی تر ادامه میدیم💪😍😍
      من داشتم فایل گوش میکردم این ذهنم انقدر باهام حرف انقدر هول م کرد ک بدو بنویس راجبه این راجبه اون دیگ بهش گفتم چشم حالا هستم در خدمتتون ک بریم باز بترکونیم،آماده اید بزنید بریم👣🤸🏃
      امروزه روز ما داریم تو جامعه ای زندگی میکنیم ک مردمش همیشه حرف دارن برای گفتن چ حرف خوب چ بد…
      چ پول دار چ فقیر..چ چاق چ لاغر…
      اگ پول دار باشی حرف مردم (از راه دزدیه و خلاف و اصلا قاچاق چیه😐)
      اگ فقیر باشن(ببینم چیکار کرده خدا اینجوری گذاشته تو کاسه اش)
      اگ لاغر باشه(هیچی ندارن ک بخورن ، معتاده ،،مریضن ،،مشکل داره ،،شوهرش اذیتش میکنه ،،باباش خرجی نمیده .و…) اگ چاق باشه (ارثیه ، خوشبحالشه ها صبح تا شب میخوره و میخابه )و…
      کلمه ارث🤔🤔
      راستش نمیدونم چرا ما ارث و از چیزای بد میدونیم مثل چاقیش ارثیه ، اخلاقش بده مثل باباشه ارثیه ، دستش کجه مثل عموشه ارثشون بابا ، چاق شدیآ حالا شوخی دوستان مگه ارث باباتو خوردم ، پول داره خودش ک منگله از باباش ی ارث کلون بهش رسیده 😐 هیچ وقت نمیتونیم درک کنیم ک بابا چرا ارث نمیتونه برای یکی باشه ..یکی اخلاقش خوب باشه یکی گَنده دماغ ..گَنده دماغ چرا باید ارث باشه🤔😐
      بنظر من شعور میتونه ارثی باشه ، فرهنگ میتونه ارثی باشه ،و چ خوبه ک این اگ چیزه خوبیه جاش بندازیم برای تعریف های خوب خوب ..پیشرفتها و موفقیت ها…ک اگ جواب و نتیجه تلاش ها و زحمت هاش رو گرفت از شانسش ..از خدا خواسته براش ..از پارتی داشته ندونیم و ب هیچی ربطش ندیم…😊
      خب خب از بحث خارج نشیم چاقی ارثی….چاقی نمیتونه ارثی باشه نمیتونه طبیعی باشه..وقتی ماازیک خانواده ایم ک فقط یکی دونفر چاق هستن بقیه لاغر این نمیتونه دلیل بر چاقی باشه،،اگ ما توی فامیل و اقوامی داریم ک از حرص و ولع چاق شده و ما بادیدن اون شخص ناخدآگاه رفتار اون و انجام بدیم و چاق بشیم دلیل نمیشه ک چاقی ما ارثی و طبیعی باشه،،وقتی داریم تو جامعه ای زندگی میکنیم ک خانواده های تو دلش هستن ک یکی چاق است و یکی لاغر پس چاقی حتی لاغری هم نمیتونه ارثی باشه و طبیعی….
      اصلا من سراغ دارم خانواده ای رو ک همه ماشاءالله هیکلی و قد بلند یک نفرشون قدش کوتاه و همیشه مریضه پس ارث بودن ن تو چاقی ن تو لاغری .ن رنگ چشم . ن قد بلند و کوتاهی ،..

      خب حالا ک این بهانه بهتر بگیم افکار اشتباه روشناسایی کردیم و دلیل و منطق براش اوردیم ، باز بیاییم بپذیریم ک تنها و تنها خودمون بودیم ک باعث چاقی جسم و افکارمون شدیم ..و ربطی ب عوامل بیرونی ، ژنتیک ، ارث و …..نداره…خب حالا ک پذیرفتیم و برای ذهن منطقیش کردیم و تا حدودی دچار دوگانگیش کردیم ک عه آره این درسته بیایید تقویتش کنیم و کنار این اصلاعات و آگاهی ،تصاویر هم نشونش بدیم من آبجیمو نشون میدم و بهش میگم ک ببین ذهن عزیزم آروم باش آرووووم ببین من و خواهرم از یک خانواده و یک پدرومادر هستیم ،، خوراک و تحرکمون یکیه اما ببین اون چقدر لاغر و متناسبه ولی من چاق …ذهن عزیزم برای من دلیل میاره و میگه اما تو عمو و مادر بزرگ هم چاقن…و من در جوابش میگم .میدونم عزیزم …اما اگ تو خانواده همه چاق باشن و حتی ..وحتی یک نفر لاغر باشه اون دیگ ارث ب حساب نمیاد.در حالی ک در کنار خواهرم .دختر عموم دختر عمه ام پسر عمه ام و خیلی های دیگ لاغرین خودت ک بهتر میدونی..و ذهنم سکوووت کرد😍💪 و خدارو شکر ک با حرف زدن ابهاماتمون حل شد …و تنها عامل چاقی من فقط دررفتار غذایی من هست ک بر اثر ی سری افکار و باورها و در نهایت عادت و تکرار اون عادتها بوجود اومده و حالا در تلاشی با لذت هستیم برای بازیابی تنظیمات پیش فرض…از طریق لاغری با ذهن…. و من از امروز تصمیم میگیرم ک با صلح با ذهنم اگ ب موانعی برخوردبم ک هرکدوم دلیل و منطقی برای خودمون داشتیم با حرف زدن حلش کنیم…و باور های صحیح و کاربرد ی رو جایگزین فرمول های اشتباه کنیم…ب امید موفقیت همگی 😍😍😊🤸
      من همیشه تو زمانهایی ک میخاستم رژیم یا ورزشی کنم همه ش میگفتم از شنبه ، از بعد مهمونی، عروسی ، دورهمی ، فردا ،ووقتی ک زمان تعیین میکردم این تصمیم من گرفتنی نبود و هی توش حنقولت میومد ، من دیگ از فردا هایی ک هیچوقت نیومد و محقق نشد شروع نمیکنم بلکه من از امروز شروع میکنم یعنی شروع کردم ولی ب ذهنم وعده ندادم ، ک هی سنگ بندازه سر راهم یا منصرفم کنه ک حالا هی از فرداهآ،😐و الان ک با خودش در مسیر لاغری هستم . خودش همراهمه شنیدین ک میگن آدما رو باید تو سفر شناخت .من الان این و میگم ک ذهن رو باید تو سفر شناخت ..سفری ک خودش یاد میگیره موانع رو بر داره و دست انداز هارو ترمز بگیره و جوری بالذت و آرامش ب انتهای مسیر میسونتد ک آب تو دلت تکون نمیخوره،،،،بخدا حرفام شعار نیست یا بخام بگم ک من عالی هستم ،،،خدا میدونه این حس ها تو وجودم شکوفا شده و لمسشون میکنم🤩🤸😊
      و کلام آخر: بعضی هامون واقعا طلب داریم اززندگی از عالم و آدم ،همش ناله و نامیدی ، همش غم و غصه ، در حالیکه اگ چشمامون رو بهتر باز کنیم بهتر متوجه زیبایی ها میشیم ،،،ما همه روزایی رو داشتیم ک چاق بودیم ، رنج کشیدیم ، غمگین بودیم ، عرق ریختیم ، همه کاری کردیم برای لاغری و نشد😐
      اما الانم چاقیم ، رنج نمیکشیم ، ب نسبت قبل غمگین نیستیم ، اون تلاش ها و عرق ریختن ها رو نداریم ، و حالمون خوبه ، امیدوار شدیم ، تغییر کردیم ، دیگ آدم چی میخاد اززندگی ،،،من روز تعیین نکردم برای لاغری ک تا فلان ماه و سال لاغر بشم ،،من تصمیم گرفتم روزامو خاطره کنم تا اون روزی ک دارم یادش میکنم مثل الان خنده روی لبام باشه و بگم عجب روزایی بود و لاغری چقدر آسون بود ولاغر شدن لذت داشت…
      و من با ذهنم دوتا مسافر ازین مسافرها بودیم و مکمل هم دیگ 😍😊
      ب امید موفقیت هممون انشاءالله 🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار maryamabdollahi
      1399/11/11 14:29
      مدت عضویت: 1534 روز
      امتیاز کاربر: 5455 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 505 کلمه

      با عرض سلام وادب ، خدمت استاد عزيز وهمراهان عزيز وهمنوردان قله تناسب فكري🌺❤️🌹
      از فايل صوتي امروز آنچه متبادر به ذهن ميشود اين است كه چاقي من ارثي نيست بلكه عادت ورفتار غلط غذايي است( كه در اثر تكرار تبديل به يك رفتار نادرست وعجين شده در ناخودآگاهم تحت عنوان باور وايمان اينكه من چون در خانواده ايي با افرادي چاق متولد شدم پس ناچارا چاق هستم واين تقدير من و غير قابل تغيير است) كه من بايستي حال كه آموختم ودانستم در صدد رفع اين باور غلط بر آيم . چگونه؟؟؟؟؟👌🏻👌🏻
      ١- بايستي اولا خودم مسئوليت چاقي را بپذيرم وخودم را مقصر اصلي چاقي خود بدانم ودر صدد توجيه كردن ودنبال مقصر گشتن ودر نهايت شانه خالي كردن از رفع آن با اين توجيهات نابجا بر نيايم👌🏻❤️
      ٢- در صدد تصحيح اين باور غلط وهر باور غلط ديگري با شناسايي اش بر آيم . از چه طريقي؟؟🤔🤔
      اولا: با ايجاد شكاف ويا خط خطي كردن عادت ناصحيحي( مثل اينكه هروز يك اسلايس كيك با چاي عصرانه خوردن) كه يك رفتار غلط وچاق كننده محسوب ميشود. بدون آنكه اصل آن رفتار را به كل زير سوال ببرم ويكدفعه ترك كنم ( چرا كه اين يعني انكار خودم وذهنم نمي تواند با چيزي كه خودم را زير سوال ببرد موافقت كند چرا كه اينكار به من حس نااميدي وسختي ترك آن عادت را مي دهد وذهن اگر ناشادي وحس بد من را بببيند موافقت نميكند) شروع به تغيير وايجاد يك خط در ان رفتار ناصحيح( فرضاً نصف اسلايس آن كيك عصرانه رابا چاي خوردن) ايجاد كنم تاضمن راضي نگه داشتن ذهنم واحساس خوب بودن ورضايت خودم از اينكار ، آهسته وكم كم اين رفتار غلط رادر ذهنم كمرنگ تر ونهايتا محونمايم👌🏻❤️👏💃💃.
      ثانيا:تغيير اين باور غلط را با جايگزين كردن باور صحيح وپيدا كردن دلائلي جهت تاييد آن باور صحيح منطقي ذهنم كنم . چگونه؟؟؟
      ١- اينكه با سوال مطرح كردن وجواب دادن مبني بر نفي اين باور غلط، ذهنم را قانع كنم ، مثلا فرضا ، چون پدر بزرگ ودايي من چاقند وشكم دارند پس چاقي منم ارثي است ؟؟ نه!نه منكه مادرم لاغر است واز همان خانواده ، پس چاقي من ارثي نيست.👌🏻❤️
      ويا اينكه تو خونواده خودم ، خواهرام با رژيم ورعايت متناسبند وگرنه چاقيمون ارثي است ومنم چون رعايت رژيم نكردم ويا ولش كردم چاقم؟؟؟ نه! نه پس خواهراي كوچكترم خصوصا مليحه طبيعتا حتي بعد از دو تا زايمان باز باربيه ، پس چاقي ما ارثي نيست وعادتي است👌🏻❤️💃💃
      ٢- دوم اينكه در پيدا كردن دلائل جهت باور صحيح جايگزين استمرار وتدوام وسعي هميشكي وزياد بكنم ، چرا كه آن باور غلط به تعداد سالهاي عمرم در من ايمان وباوري محكم بوده است وريشه دارد واين باور صحيح جايگزين نو نهالي است كه نياز به مراقبت هر روزي دارد تا آفات وعلف هاي هرز مانع از رشد واستحكام آن نشود. وخلاصه اينكه:
      با مراقبه وتلاش ميتوانم باورهاي صحيح را جايگزين هر نوع باور و رفتار غلط غذايي كنم ، تا بذرم درخت شود وثمره تناسبم به بار نشيند وبشوم آنچه كه لايقش هستم وهدف از خلقتم ( احسن الخالقين) بوده ❤️👌🏻👏👏💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم