بیشتر افراد چاق حداقل یک بار از پیاده روی برای لاغری استفاده کرده اند اما نتیجه مطلوب کسب نکرده اند.
پیاده روی کردن بعد از ورزش کردن یکی از مهمترین پیشنهادات جهانی برای لاغر شدن است. این در حالی است که بیشتر افراد چاق مدتی از پیاده روی کردن برای لاغر شدن استفاده کرده اند اما نتیجه ای کسب نکرده اند.
تاثیر پیاده روی برای لاغری
استفاده از پیاده روی برای لاغری یکی از توصیه های مهم متولیان علم لاغری در جهان است درحالی که خودشان برای متناسب بودن هرگز پیاده روی نکرده اند.
از آنجایی که عموم افرادی که تحت عنوان پزشک، محقق یا پروفسور در صنعت لاغری جهان فعالیت دارتد متناسب هستند هرگز خودشان از روش هایی که برای لاغر شدن افراد چاق تجویز و توصیه می کنند استفاده نکرده اند و دلیل اصلی شکست خوردن همه برنامه های رژیمی و روش های لاغری در جهان متناسب بودن ارائه کنندگان است.
تلاش برای لاغری با پیاده روی
در دورانی که چاق بودم بارها از دیگران می شنیدم برای لاغر شدن باید پیاده روی کنم.
بارها تصمیم گرفتم از پیاده روی برای لاغری استفاده کنم.
برای اینکه نتیجه بهتر کسب کنم و بتوانم مسافت بیشتری را طی کنم کفش مخصوص پیاده روی برای لاغری که آن زمان به شکل گسترده ای در رسانه ها تبلیغ می شد را تهیه کردم.
چند هفته با کفش های مخصوص پیاده روی مسافت های زیادی را طی کردم اما نه تنها لاغر نشدم بلکه مبتلا به مشکل خار پاشنه شدم.
برای رفع مشکل خارپاشنه چندین بار به پزشک مراجعه کردم، از داروهای عطاری استفاده کردم، هر روز در حمام با سنگ پا محل خارپاشنه را می سائیدم و در نهایت به وسیله دارویی که یک پزشک برای من تجویز کرد از شر این مشکل و درد ناشی از آن رها شدم.
در ذهن من تاثیر پیاده روی برای لاغری به حدی زیاد بود که بعد از رفع خارپاشنه دوباره اقدام به پیاده روی کردم و این بار برای اینکه سوخت و ساز بدنم رو بالاتر ببرم علاوه بر راه رفتن هر زمان که کسی در خیابان نبود چند متر می دویدم.
با دویدن ضربان قلبم را بالاتر می بردم و بیشتر نفس نفس می زدم و عرق می کردم و از اینکه برای لاغر شدن تلاش بیشتری کرده بودم احساس خوبی داشتم.
اما این بار هم لاغر نشدم و به جای آن دچار کمر درد شدم که تا چند سال بعد، از درد کمر هنگام نشستن اذیت می شدم.
من بهای زیادی برای باور کردن تاثیر پیاده روی برای لاغری پرداخت کردم و به شدت از پیاده روی متنفر شده بودم.
پیاده روی در لاغری با ذهن
به لطف خدا از زمانی که در مسیر لاغری با ذهن قرار گرفتم، درک کردم که با قدرت ذهن خودم، چاق شده ام و به همین دلیل در تمام سالهای چاقی هرچه تلاش کرده ام از طریق روش های مختلف، لاغر شوم بی فایده بوده است. چون روش های لاغری مرسوم هیچ تاثیری بر محتوای ذهنی ندارد و فقط در تلاش است تا از طریق تحت فشار قرار دادن جسم فرد را لاغر کند.
با درک قدرت ذهن و نقش ذهن در رفتار و واکنش های جسمی به این نتیجه رسیدم که پیاده روی برای لاغری فقط یک عمل فیزیکی است که تاثیری بر ذهن ندارد و از آنجا که ریشه چاقی در ذهن است، تاثیر پیاده روی برای لاغری بسیار ناچیز است و از طرفی به هر مقدار که به واسطه پیاده روی کاهش وزن داشته باشیم بعد از چند روز پیاده روی نکردن دوباره به حالت قبل بی می گردیم.
نکته جالب توجه برای من تاثیر ذهن بر مغز بود.
به این ترتیب که فرمول ها و تصاویر چاق کننده در ذهن همواره بر مغز تاثیر می گذارند و از طریق مغز فرمان های پرخوری یا ترس از چاقی و … را صادر می کنند.
از این رو تصمیم گرفتم با استفاده از تمرینات مخصوص تاثیر ذهن بر مغز را کاهش دهم.
از آنجایی که عقیده داشتم راه حل هر مشکلی در دل خودش است بنابراین تصمیم گرفتم از پیاده روی کردن که در ذهن بسیاری از افراد چاق مانعی برای لاغر نشدنشان است برای ایجاد فاصله بین ذهن و مغز استفاده کنم.
تمرینات ذهنی را به صورت فایل صوتی آماده کردم و هنگام پیاده روی برای لاغری به آنها گوش می دادم و سعی کردم به آنچه گفته می شود به صورت ذهنی عمل کنم.
در روزهای اول موفقیت چندانی کسب نکردم و فقط انجام تمرینات برای من لذت بخش بود.
اما بعد از چند روز استفاده از تمرینات ذهنی در حین پیاده روی کردن متوجه شدم که تسلط من بر ذهنم در هنگام پیاده روی کردن بیشتر شده است.
به عبارتی تازه متوجه شده بودم که ذهن از مغز جداست و می توان در حالی که با مغز مشغول انجام کاری مانند پیاده روی هستم در ذهنم محاسباتی را انجام دهم بدون اینکه در عملکرد مغز تاثیری داشته باشد.
تمرینات ذهنی در پیاده روی
به مرور به انجام تمرینات ذهنی در حین پیاده روی مسلط شدم و مشتاق شدم تا سطح تمرینات سخت تری را تجربه کنم بنابراین سری دوم از تمرینات ذهنی را آماده کرده و به هنگام پیاده روی گوش می دادم.
نتیجه مانند سری قبل بود، در چند روز اول به خوبی نمی توانستم تمرینات ذهنی سخت تر را انجام دهم اما به نسبت شروع تمرین کردن با ذهن به هنگام پیاده روی بهتر عمل می کردم.
پس از چند روز به مرور بر انجام تمرینات سخت تر ذهنی مسلط شدم و کار به مرحله سوم تمرینات رسید و این بار سطح بالاتری را انتخاب کردم.
با انجام مرحله به مرحله تمرینات ذهنی در حین پیاده روی توانستم در حالی که مغز مشغول صادر کردن دستورات فیزیکی مربوط به پیاده روی کردن است در ذهنم به صورت کاملا مسلط تمرینات مربوطه را انجام دهم و کمرنگ شدن تاثیر ذهن بر مغز برای من واضح شد.
شاید شما هم این تجربه را داشته باشید که هنگام خوردن مواد غذایی به موضوع دیگری فکر می کنید، یا هنگام تماشای تلویزیون در حال پردازش افکاری در ذهن خود هستید که هیچ ارتباطی با آنچه می بینید ندارد.
این حالت به دلیل تاثیر گذاشتن ذهن بر مغز است.
بسیاری از رفتارهای چاق کننده که به صورت اتوماتیک در ما ایجاد شده اند به خاطر تاثیر ذهن بر مغز است و با استفاده از محتوای پیاده روی موثر می توانید به مرور این تاثیر را کم و کمتر کنید.
زمانی که موفق با کاهش تاثیرگذاری ذهن بر مغز می شوید، رفتارهای واکنشی شما مثل پرخوری کردن هایی که اختیاری نیستند به شکل باورنکردنی کاهش پیدا می کنند.
تسلط شما بر تصمیم گیری برای انتخاب مواد غذایی و میزان مصرف به مراتب بیشتر می شود.
این توانایی به دلیل فاصله ایجاد کردن بین ذهن و مغز در شما ایجاد می شود و بعبارتی شما بر عملکرد ذهن و مغز خود مسلط می شوید.
پیاده روی برای لاغری
آنچه در فایل های مخصوص پیاده روی موثر برای علاقمندان به استفاده از پیاده روی آماده کرده ام، مجموعه ای از تاثیرگذارترین تمرینات ذهنی به همراه تجسم های عملی است که با استفاده از آنها بعد از چند روز به شکل واضح به تغییراتی که در سطح افکار و اعمال شما ایجاد شده استپی خواهید برد.
در فایل آموزشی تاثیر پیاده روی در لاغری درباره دو موضوع بسیار مهم توضیح داده شده است.
1- تاثیر پیاده روی بر لاغر به روشی که همه ما در دوران چاقی از آن استفاده کرده ایم.
2- تاثیر پیاده روی بر کمرنگ کردن تاثیر ذهن بر مغز و نتایج عالی آن برای استفاده کنندگان از مجموعه فایل های پیاده روی موثر
اطمینان دارم با استفاده از آگاهی های این فایل آموزشی می توانید به شکل بهتری مدیریت ذهن و تاثیر آن بر مغز و جسم را مدیریت کنید.
✍️ تمرین آموزشی 📖
برای کشف فرمول های ذهنی خود درباره تاثیر پیاده روی برای لاغری بعد از خواندن نوشته محتوای ذهنی و دیدن فایل تصویری به سوالات مطرح شده با شرح انشایی پاسخ دهید.
- نگرش خود درباره استفاده کردن از پیاده روی برای لاغر شدن شرح دهید.
- در گذشته چه اطلاعاتی درباره تاثیر پیاده روی برای لاغری شنیده اید. شرح دهید
- در گذشته به شکل از پیاده روی برای لاغری استفاده کردید.
- نتایج خود در گذشته از پیاده روی کردن های خود برای لاغر شدن را بنویسید.
- به نظر شما پیاده روی به شکل باعث تحریک فرمول های چاقی و ایجاد واکنش های رفتاری در ما می شود؟ شرح دهید
- برداشت خود از توضیحات فایل تصویری را به شکل انشایی شرح دهید.
- از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن
-
پیاده روی موثر (هماهنگی ذهن و جسم)1,020,000 تومان
-
برنامه ریزی ذهن برای ورزش کردن406,000 تومان
امتیاز 4.24 از 45 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
سلام به همگی
من زیاد به ورزش و اینها اعتقاد نداشتم چون من عامل رو همیشه خوردن میدونستم و یک بار که رفتم پیاده روی چون رژیم بودم نتیجه گرفتم ولی دفعه ی بعدی که بدون رژیم پیاده روی کردم نتیجه نداد پس باز هم بستگی به باورها داره اگر باورت این باشه که نتیجه میده خوب پیاده روی نتیجه میده وگرنه که نه جواب نمیده ولی کلا من با پیاده روی میخواستم برای خودم زمان ایجاد کنم که فایل گوش بدم و حالم خوب بود ولی نیت لاغری بود حالا با گوش دادن به این فایل خیلی چیز ها برام واضح شد
ممنون ۲۲۰
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام خدمت استاد عزیز.خداقوت بهتون بابت تهیه این فایل بی نظیر.
تمرینات را به صورت کلی توضیح میدهم.
در گذشته فکر میکردم برای لاغر شدن حتما باید پیاده روی و ورزش کرد،اگر این دوتا نباشد ما هرگز لاغر نمیشویم.
درگذشته شنیده بودم چون پیاده روی باعث میشود کل بدن تحرک پیدا کند و ضربان قلب بالا برود باعث لاغری میشود همچنین اگر میخواهی بالا تنه لاغر شود در حین پیاده روی دستاتو محکم عقب جلو کن.پیاده روی باعث لاغری میشه.
در گذشته روزی یکی دو ساعت میرفتم پیاده روی با تمرکز روی پباده روی و تجسم اینکه الان چربی ها داره آب میشه
خب واقعا نیازه نتایج خودم را بنویسم همه از نتایج خبر داریم. پیاده روی های من همراه با رژیم بود که لاغر میشدم اما به محض رها کردن و حمله افکار منفی دوباره چاق میشدم.در واقع پیاده روی موثری نداشتم.
پیاده روی که تمرکز مغز نیز بر روی پیاده روی برای لاغر شدن باشد،همچنین بعد از پیاده روی همش ما را تحریک به خوردن بیشتر به بهونه پیاده روی میکند
برداشت من از این فایل:هر کاری ابزار مناسب خودش را میخواد تا کارها بهتر و سریعتر صورت گیرد.پیاده روی نیز یک ابزار هست که برای افراد چاق بسیار نامناسب هست چون به شیوه نامناسب استفاده میشود. مغز ما تحت تاثیر ذهن ما هست و اگر بتوانیم مغز خود را از ذهن تفکیک دهیم پیاده روی یک ابزار بسیار موثر میشود. پیاده روی برای لاغری فقط گول زدن خودمون هست اگر اصول و صحیح نباشد. زمانی که بتوانیم ذهن را از مغز تفکیک کنیم حرص و ولع و ترس و رفتارهای چاق کننده ما بشدت کاهش پیدا میکند و باعث لاغری ما میشود.با در دست گرفتن افسار ذهن و تفکیک از مغز در تمام جنبه های زندگی محرک برای ما دیگه واکنش گرا نخواهد شد. ما میتوانیم تمرینات را با تکرار یاد بگیریم و حرفه ای شویم و در حین عمل و حرکات فیزیکی مدیتیشن کنیم.
تمرین منم از محتوای فایل ویدیویی شمردن صدگام پای راست هست.
به نام خدای هدایتگرم
سلامی گرم خدمت استاد عطار روشن و بقیه عزیزان
در گذشته منم جز اون دسته بودم که از گام شمار استفاده میکردم و هر روز حتما ۱۰۰۰۰ گام راه میرفتم . بعضی وقتا که به اضافه این ده هزار تا ،چند هزار تای دیگه به عناوین مختلف زیاد میشد خیلی خوشحال بودم. و اعتراف میکنم که خوردنم بیشتر میشد چون کالری هارو میشماریم. ناگفته نماند که با پیاده روی خیلی هم لاغر میشدم چون باورش در ذهنم خیلی قوی بود.
ولی از اونجایی که زانوهای ضعیفی دارم و همیشه این
رابطه پیاده روی =با خوردن بیشتر در ذهنم فعال بود، به همین دلیل مقداری که با پیاده روی لاغر میشدم برابر نبود با مقداری که غذا میخوردم و همین باعث میشد من نتیجه دلخواهم برام خیلی آزار دهنده بود. میرفتم روی وزنه و میدیدم خوب مثلا ۵۰۰ گرم امروز با ورزش و پیاده روی لاغر تر شدم.اما اتفاقی که میوفتاد اون ترسی که اگر ورزش نکنم و پیاده روی نکنم همه اش برمیگرده مثل دیو سیاه توی نظرم بود.
و خوب نتیجه معلومه چی میشد…اون انرژی ترس ،درد و رنج بیشتری با خودش به همراه داشت تا لذت بیشتری.
از مرداد امسال که دوباره فایل گوش کردن و دوره ذهن ناخودآگاه رو شروع کردم ،دیگه ورزش نکردم و پیاده روی رو گذاشتم کنار .گفتم تا لاغر نشم و یک مدرک ذهن پسند نداشته باشم هیچ کدوم رو انجام نمیدم.
تا اینکه یکماه پیش دیدم خیلی دلم تنگ شده برای ورزش و پیاده روی .
در کانال تلگرامی گفتم من دلتنگ ورزش و پیاده روی شدم ولی طبق قرارم با خودم نمیخوام هیچ کدومشون استارت بزنم .
بچه های پیشکسوت جوابم رو دادن و گفتن اصلا ورزش باعث لاغری نمیشه حتی زمانیکه باشگاه میریم ،وزنمون از وقتیکه باشگاه نمیرفتیم بیشتر میشه.
اینجا یک دلیل محکم پیدا کردم برای ذهنم و یاد خودم افتادم که مربی همیشه میگفت علت این اضافه وزن اینه که وزنه زدید و ماهیچه ها اصطلاحا دم میکنه و وزن بالا میره.
این دلیل بسیار برای خودم قابل قبول بود و اصلا اینکه ورزش باعث لاغری میشه از ذهنم پاک شد
دلیل دیگه ای عزیزان برام آوردن این بودش که ورزش کردن مثل اتو کشیدن بدن هست.
آنقدر خوشم اومد این باور قشنگرو شنیدم که نگو
رفتم سرچ کردم و عکس هایی دیدم افراد با دو وزن مشابه ولی با فرم بدن متفاوت رو پیدا کردم…این هم خیلی برام قابل قبول بود و کلا مثل آبی بود که روی باورهای چاقی و ورزش ریخته شد.
انگار اون باورهای ورزش و چاقی آتشی بود که داشت من رو میسوزاند و این باورها خاموشش کرد.
بعدش رفتم درباره مدیتیشن حین پیاده روی تحقیق کردم و به نکات جالبی برخوردم . مثلا اینکه در مسیری که راه میرید بگردید یکسری متشابه ها رو پیدا کنید.
مثلا اگر درخت توی مسیرتان هست ، یک رنگ از سبز رو مد نظر قرار بدید و فقط چشمتون همون سبز رو پیدا کنه ..
و موارد دیگری که در مدیتیشن هنگام پیاده روی یاد میدادن .
از اون روز به بعد ،من پیاده روی رو شروع نکردم
ورزش رو هم هنوز شروع نکردم
در عوض به صدای روحم گوش دادم که چی دوست داره
دوست دارم خودم برای خودم تصمیم بگیرم …خودم انتخاب کنم چه تحرکی برای روحم مناسبه و من رو راضی میکنه …تا حالا با باورهایی که جامعه القا کرده بود ورزش و پیاده روی میکردم الان دیگه میخوام روش خودم رو داشته باشم.
دیدم روحم یوگا رو دوست دارم
چندین بار قبلا کوتاه کوتاه انجامش میدادم ولی چون ورزشی نبود که مثل پیاده روی نتایجش رو در وزنم مشاهده کنم، ذهنم اجازه ادامه رو ازم میگرفت.
خلاصه، الان فک کنم بیش از دو هفته ست که یوگا رو شروع کردم …بسیار سختمه،چون هم وزنم بالاتر رفته توی این مدت که ورزش نکردم و همون باور های قبلی کار خودشون رو کردن ،هم اینکه بدنم به شدت خشک شده .
اتفاقا استاد یک فایلی هم دارن که اگر در این مسیر وارد شدید و چاقتر شدید خوشحال باشید ،خیلی فایل خوبیه .
و حالا هر روز که یوگا میکنم اصلا برای لاغر شدن نیست…اون باور که ورزش مثل اتو کشیدن بدن هست داره برام کار میکنه .دوست دارم بدنم اتو کشیده باشه …دوست دارم بدنم منعطف باشه…
منعطف بودنم در حال حاضر بیشترین اولویت رو برام داره
هر روز به خودم انگیزه میدم و میگم ،هنر در اینه که بتونی اینطوری بدنت رو تحت فرمان خودت بگیری…هنر در ابنه که بدنت عین ماکارونی گره بخوره …هنر در اینه که بتونی با آساناهای مختلف حتی قد دست و پات رو تغییر بدی و کشیده تر بشم…
الان که دو هفته ست از یوگا کردنم میگذره،دیروز بهدلم افتاد یواش یواش در حد وزنه خیلی سبک یکی دو کیلویی ورزش رو شروع کنم تا بیشتر دست و پاهام و عضلاتم کمکم کنن موقع یوگا…
یوگا برخلاف اون چیزی که شاید به نظر نیاد،نیاز به قدرت بدنی بالاداره
نیاز به تمرکز ذهنی بالاداره
و این دو تا عامل باعث میشه کل زندگی یکفردی که یوگا میکنه تحت تاثیرش تغییر کنه .
و بعد از چند سال اسمشون میشه یوگی …چون کلا سبک زندگی و فکر اون آدم تغییر میکنه.
یک باور قشنگ دیگه که اون دوستان پیشکسوت بهم یاد دادن این بودش که ورزش کردن قدردانی از بدنت هست چون بدن ساخته شده که به چالش کشیده بشه و وقتی ورزش میکنی و به چالش میکشیش، بدنت ازت تشکر میکنه و حال خوب بهت هدیه میده…
این باور آنقدر در من ریشه گرفت که الان که یوگا میکنم حس میکنم بعد از تمرینات بدنم داره باهام حرف میزنه و ازم تشکر میکنه ….بعد از تمرین خودم رو در آغوش میگیرم و برای لطفی که در حقم میکنه با وجود خشکی عضلات باوجود سنگینی داره حرکات رو انجام میده ازش تشکر میکنم .
و هر بار قبل از یوگا ازش میخوام کمکم کنه امروز رو هم با موفقیت یوگا کنم و بتونم حرکات رو انجام بدم و در تمام موارد بدنم پشتم بوده و همراهم بوده و حرکات این هفته دومم نسبت به هفته اولم خیلی بهتر شده …
جلوی آینه بهخودم میگم منو ببخش که آنقدر با ورزش و پیاده روی های سنگین آزرده ات کردم …از پاهام معذرت خواهی میکنم که آنقدر فشار زیادی در پیاده روی ها متحمل شدن.
در آخر خدا رو شکر که با بودنم در این سایت هر روز آگاهی هام بیشتر میشه چه به خاطر فایل هایی که گوش میدم چه به خاطر فایل ها میرم سرچ میکنم و اطلاعاتی در اون زمینه پیدا میکنم .
ممنونم از استاد عطار روشن
سلام من درگذشته فکرمیکردم هرروزبایدبرم پیاده روی وعامل لاغری هست اصلا نبودچون بعدش پرخوری میکردم واستفاده از پیاده روی درذهن چاق ها باعث بیشترچاق شدنه وذهن تخریب میکنه وباعث پادردوکمردردمیشه وهنگام پیاده روی بایه همراه شروع میکنیم به حرف زدن وکلی افکارمنفی وباعث تخریب مامیشودوبیشترروبه چاقی پیش میریم وباعث فعالترشدن فرمول چاقی میشودنه لاغری بعدپیاده روی میگفتم نه نخورم ولی بازنمیتونستم کنترل کنم وهی میخواستم بخورم کافی بودیکروزنمیرفتیم کلی توذهن نجوابود ای نرفتی تولاغربشونیستی وباعث یاس وناامیدی میشد پرخوری تحت تاثیر مغز ودرذهن انجام میشودوقتی تصاویرچاقی درذهن شکل میگیردماروبه چاقی پیش میگیره به لطف خدا واستفاده ازاین فایل ها باعث شده تاحدودی تمرکز پیداکردهدقبلا تمرکزنداشتم خیلی بدبودوخودم حالم بدمیشد ولی الان خیلی بهترشده وقتی فایل گوش میدم سعی میکمم حواسم به حرفهایی که استادمیگه گوش کنم ونکته برداری کنم همین باعث میشه تمرکزم بهتربشه
در گذشته هزار بار پیاده روی کردم یا توی حیاط خونمون که فصای خیلی کمی داشت و مدام چشمم به ساعت بود .
یا اینکه دسته جمعی میرفتیم پیاده روی و برمیگشتیم خونه با پاهای تاول زده .
خلاصه اینکه اصلا پیاده روی رو دوست ندارم .
همیشه شروع میکردم به پیاده روی تا یه مهمونی چیزی میومد خونمون نمیتونستم طبق اصولم رفتار کنم سرزنش های بعدش و احساس گناهش که وای امروز نشد برم ولم نمیکرد . و اگر یه روز نمیرفتم دوباره مجاب کردن خودم به پیاده روی کار حضرت فیل بود . چون ذهنم به شدت مقاومت میکرد . من یه اعتقادی داشتم اگر یه روز انجامش ندی بعدش خیلی سخته دوباره عادت کنی .
خار پاشنه هم من تجربشو داشتم اما دوباره با همون پیاده روی ها درمان شد خدا رو شکر
خب همیشه شنیده بودم که پیاده روی لاغر کننده است و باید هر روز برم پیاده روی اینکه با پیاده روی خیلی قشنگ میتونم وزن کم کنم و خوشگلتر لاغر بشم . و باید بیشتر از ۴۵ دقیقه باشه اگر اونقدر نباشه چربی سوزی اتفاق نمی افته اگر بیشتر از یک ساعت باشه آسیب زننده است .
این اواخر هم شنیده بودم بالای سی سال نباید پیاده روی کنن عضلاتشون تحلیل میره و از دست میدن عضلاتشون رو . یعنی هر کسی شده استاد و یه چیزی بلغور میکنه .
یه بار با خواهرم و دوستاش میرفیم پیاده روی طولانی و اصلا نمیفهمیدم چطور میگذره ولی خیلی لاغر شدم
دفعه ی دوم هم لب دریا توی پارک و … با خواهرام میرفتیم پیاده روی میرقصیدیم ورزش میکردیم تا لاغر بشیم ک هر کدوممون کلی وزن کم کردیم مسابقه با جوایز خیلی با ارزش هم گذاشته بودیم که هر کس ترس از دست دادنش رو داشته باشه و تمام تلاش خودشو بکنه ما خلاقیتمون خیلی زیاد بود .اینم بگم من برنده شدم ولی هیچی بهم ندادن . یکی از بزرگترین ضربه های روحی زندگیم رو خوردم 😅😁
یه مدت هم بعد ازدواج و زایمانم من داخل حیاط خونمون میرفتم پیاده روی و واقعا وحشتناک بود کتابهای صوتی گوش میدادم چشممم به ساعت بود مدام . جا تنگ و کوچیک بود . بچه ی کوچیکمو تنها میزاشتم کلی استرس و واقعا دوره ی افتصاحی بود و من این دفعه ی سوم هیچی کم نکردم . تازه خدا نمیکرد من تایم پیاده روی دلم برای مادرم تنگ میشد که برم خونشون دیگه نمیتونستم پیاده روی کنم اون روز رو و با سرزنش های ذهنم روبرو میشدم . یا اگر میرفتیم مسافرت و نمیشد یه هفته برم پیاده روی کفشامو ور میداشتم ولی توی مسافرت همیشه نمیشه تو تمام برنامه های تو خونه ات رو داشته باشی دلت میخواد بری بگردی خوش بگذرونی و ….
یا اگر خواهر و برادرام همه میومدن شهر ما تا مادرم رو ببینند از شهرای دور بعد از یکسال به جای اینکه خوشحال بشم ناراحت میشدم چون دوباره باید یه هفته پیاده روی هامو تعطیل میکردم و خیلی خوش میگذشت دلم همش با خونه ی مادرم بود که همه جمعن . اونوقت تو این موقعیت من ناراحت بودم .چون فک میکردم رویای لاغری دیگه محال شد با این وقفه ها که در اون افتاده .
یه بار ۱۶ کیلو کم کردم یه بار ۱۸ کیلو و یه بار دیگه هم ۲۰ کیلو و یه بار دیگه ۵ کیلو .
پیاده روی اینطوری بود اگر نرم سرزنش های بعدش شروع میشه اگر برم تا ۴۵ دقیقه نشه تاثیر نداره و زمان خیلی دیر میگذره همه جام درد میگیره .
و یکی از مشکلات من این که شهر ما شهر کوچیکی هست و لب مرز هستیم اینجا امنیت درست و حسابی نداره یعنی اینطور بگم ادم همش وقتی تنهایی بیرون میره میترسه و شما درک نمیکنید من به جای اینکه حالم خوب بشه بدتر استرس و ترس رو تجربه میکردم که نکنه الان یکی منو بکنه تو گونی و فلان یا نکنه دزد جلومو بگیره گوشیو وسایلمو ببره . نکنه یکی متلک بگه . ترس از نگاهای دیکران و هزار تا دلیل. یه مدتی از سرکار پیاده میرفتم تا خونه دو تا مشکل عمده داشتم یکی همین نبود امنیت و اینکه تنها بودم و دیگری این که ۳۵ دقیقه بود تایمش😁 و با اینکه من یکی دو ماهی رفتم اما یک گرم هم کم نکردم ولی یه فایده داشت خار پاشنه ام از بین رفت .
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم مسیر
پیاده روی جز ورزشهای مادره چون در پیاده روی های صحیح فرم بدن اگر درست باشد و گامها بطور درست برداشته شود تنفس ها منظم باشد و زمان ها با برنامه ریزی صحیح انجام شود بسیار هم میتواند مفید و کار ساز باشد اما بیشتر کاربران به اصل توجه نمیکنند بلکه از پیاده روی که ابزاری برای متناسب شدن است به فرع توجه میکنند و پیاده روی های طولانی را با فرم بدنی اشتباه به ابزاری مخرب بدل میکنند. و بر اثر این اشتباه بعد از مدتی یک فرد خسته و ناتوان میگردند زمانی میشود از پیاده روی درست بهره برد که ذهن و مغز و جسم در یک راستا با هماهنگی هم قرار بگیرند حالا چطور میتوانیم در حین پیاده روی به این مهم دست پیدا کنیم و باز هم باید این آموزش را یاد بگیریم استاد در این مسأله توانستند با مجموعه پیاده روی های موثر این پروسه را بصورت بسیار دلنشین ذهن و مغز و جسم را هماهنگ کنند
زمانی که پیاده روی را استارت میزنیم اولش کلی ذوق و شوق داریم اراده خود را بعد از کلنجار رفتن با خود شروع میکنیم پیاده روی را با زمان زیادتر آغاز میکنیم چون فکر میکنیم هرچه بیشتر پیاده روی کنیم بیشتر لاغر میشویم کلی خسته میشیم در حین پیاده روی کلی فکر منفی به سراغمون میآید.ودر واقع با استایل نادرست هم پیاده روی میکنیم کلی فشار به کمر و زانو هم میآوریم آخر سر هم بعد از چند وقت خسته تر و با آسیب بیشتر دست از پیاده روی برمیداریم نه تنها لاغر نشدیم بلکه دچار آسیب جسمی هم شدیم اما در فایل های پیاده روی استاد که خودم هم تهیه کردم عالی است چون با کمک این فایل ها اصلا متوجه گذر زمان نمیشوید ذهن و مغز و جسم را هماهنگ میکند. و باعث میشود در آرامش کامل آگاهانه و حتی در قسمتی تا آگاهانه پیاده روی را به اتمام رساندی و حتی این روند چنان تأثیری روی ذهن میگذارد که برای خوردن هم موثر واقع میشود و آگاهانه میتوانی غذا بخوری و دستور سیری را زودتر متوجه شوید وقتی این هماهنگی بوجود میآید فاصله آیی بین ذهن و مغز ایجاد میشود و مهارتی بدست میآید که بتوانی واکنش کنترل شده داشته باشید.
استاد عزیزم من که به نوبه خود از این فایل های پیاده روی راضی بودم چون آن زمان که با این فایل ها پیاده روی میکردم کلی شور و نشاط بیشتری داشتم. امروز که این فایل را گوش دادم ترغیب شدم دوباره شروع کنم و تجربه آیی که در بالا نوشتم چنان تجربه خوب و دلنشینی بود که دوباره به ذوق آمدم برای شروعی دوباره.
با سپاس از شما استاد گرامی
سهیلا عظیمی
بزرگی هست در عالم خدا نام که دل با یاد او می گیرد آرام
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم مسیر
وقتی که متن رو خوندم و بعدش به حرفایی استاد
گوش کردم تمام خاطرات خودم مرور میشد از پیاده
رویهای صبح هایی زود خیلی سرد بود پا میشیدیم
میرفتیم یه جاده بود تو شهرمون، جاده ریل قطار بهش
میگن ،اونو کلی راه میرفتیم وقتی میومدم خونه
از پادرد نا نداشتم کارای روزانمو کنم ،به قول استاد وقتی
میری پیاده رویی هم یه ادم متناسب نمی بینی همه
اضافه وزن دارن بد تر تمرکز ذهن میره روی چاقی
و حال بد من که این طور بودم به هیچ وج حاضر
نیستم قدم از قدم بر دارم برم پیاد رویی به عنوان ورزش
خاطره هایی خوبی ندارم ازش، ولی باشگاه رو
محیطش و اهنگ و تو جمع بودن دوست دارم برم
ولی اونجام میری تمام همه در مورد رژیم و لاغری
نوع غذا اگه به خاطر این حرفا نبود دوست داشتم
برم باشگاه ،بحث ورزش و پیاده رویی بحث بالا رفتن
سوخت و ساز هستش و چربی سوزوندن که ادامایی
چاق که یا قبل باشگاه پرخوریی میکنن به بهانه ی میرم
ورزش میکنم می سوزنمش ،قند خون افت نکنه اوه
یه بهانه ی داره ،یا بعدش حسابی از خودمون پذیرایی
میکنبم چون که ورزش میکنیم یا ورزش کردیم حالا
می سوزنینیش ،خلاصه ذهن ادم که کم نمیاره الا ماشالله
راه برات میاره کف میکنه ادم .من که از هر چی ورزش و
پیاده رویی که کردم هیچ کدوم نتیجه ی دائم ندیدم
و بعد کلی زحمت راحتی اب خوردن همه زحمت هام
دود میشد میرفت هوا ،من هنوز درک نکردم که چطور
تکنیک هایی هستش که تاثیر میزاره بر روند لاغری
انشالله بتونم درکش کنم ممنون از استاد عزیز .
سلام بر همگی مژگانم مادر شاد خوش شانس
روز سوم از ماه دوم در این بهشت
استاد من الان دیگه اون آدم تنبل افسرده ناامید ۳۳ روز قبل نیستم
استاد من کلا میل و اشتهام خود به خود تغییر پیدا کرده میتونم بین فرمانهای مغز و ذهنم تفکیک قائل بشم
استاد من الان واکنش های لحظه ایم به رفتار و کارای رو مخی دیگران تغییر کرده واکنش نشون نمیدم آرومتر شدم
اول خواستم اینا رو بگم و بعد برم سراغ تجربه م از این فایل
منم تجربه ی استفاده از تردمیل رو در دوسالگی پسرم داشتم و به تناسب هم رسیدم و استارت این چاقی لاغری من تقریبا از همون موقع زده شد
چرا چون اون تردمیل برای من مجوز خوردن بیشتر بودولی ایندفعه بدون عذاب وجدان
میبینید دیگه ، الان اینجام و بازم چاقم چون نتیجه عکس داد و من هر بار حریص تر به خوردن میشدم اونقدر گرسنه میشدم که دیگه هیچ کنترلی رو خوردنم نداشتم و یجورایی بخاطر همین ورزش اضافه خوردن بیش از نیازم رو توجیه میکردم
من از وقتی اومدم سایت ذهنم ساکت تر شده دیگه خیلی نمیتونه تاثیر منفی رو مغزم بزاره
خودم ورودی های شادتر و مناسبتری در راستای هدفم به ذهنم میدم و زندگیم زیرو رو شده
مثال بزنم قبلا کارای رو مخی خواهر شوهرم رو بارها تو ذهنم مرور میکردم اس مس هاش یه همسرم رو چک میکردم در موردش با دوستام صحبت میکردم
الان چنین کسی تو ذهنم نیست بخشیدمش رهاش کردم بخاطر آرامش خودم ،جاش لاغری با ذهن اومده بجای فکر کردن به اون رو هدفم تمرکز دارم چون ذهنم ساکت و آروم شده چنین قدرتی پیدا کردم
یه مثال دیگه همین جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳ طبق معمول جمعه ها که روز طبیعتگردیه با همسرم دو تایی رفتیم روستای زیبای سرهه نزدیک کرج
قبلا من تو طبیعتگردی هام گام شمار مانکن رو روشن میکردم و قدم هام رو چک میکردم حتما به ده هزار برسه
اصلا توجه من به اون همه زیبایی اطرافم نبود
ولی اونروز من خیلی کم راه رفتم آهسته راه میرفتم در حد دو سه تا کوچه باغ رفتیم تمرکز من فقط روی صدای جویبار وسط روستا بود که بسیار بهم آرامش میداد دیدن برگهای رنگارنگ پاییزی بود و لمس تنه درختان که بهم انرژی میده و اینکه دستم تو دستان عشقم یعنی همسرم بود و این قدم زدن دست تو دست یارتو اون هوای خوب بهم لذت میداد
الآنم یه وقتایی شبا به عشق دیدن همسرم و بودن کنارش تا مغازه پیاده میرم و تو مسیر موزیک گوش میدم آهنگهای دلکش و مرضیه و هایده وابی و سهراب پاکزاد
یوقتایی موقع گوش دادن به فایلهای استاد تو اون یکساعت تو خونه دوچرخه ثابت پشتی دار رو میزنم مغزم دوچرخه میزنه و ذهن من داره یه فایلها و تمرینات لاغری با ذهن استاد گوش میده و اصلا متوجه دوچرخه زدنم نیستم
و حالا من اینجام از سایز ۵۰ به سایز۴۶ رسیدم
باورش سخته براتون میدونم حق دارید
ولی همش نتیجه تمرین استمرار گوش دادن هر روزه فقط به یک فایل درست و حسابی و عمل بهش
تاکید میکنم عمل بهش
من ملا بنویس نیستم من عمل گرام
من یه شبم نشده تجسم شبانه انجام ندم
یک روزم نشده به گروه تلگرامی و سایت سر نزنم و به خودم و بچه ها روحیه ندم
من بمب انرژی شاد و مثبت گروه شدم
هر روزم دارم لاغرتر میشم خودم دارم میبینم تغییراتم رو
و همه ی اینا رو مدیون استاد روشن عزیز دهه شصتی مهربانی هستم که اینهمه آگاهی و نور بمن داد
تا عمر دارم این خوبیه استاد رو فراموش نمیکنم
الهی که نور بشه بشکل برکت و سلامتی خودش همسرش و سه تا فرزندان گلش برگرده به زندگیش
راستی بچه ها من تازه کشف کردم استاد سه تا بچه داره
تا چند روز پیش فکر میکردم فقط یه دختر به اسم آوا داره
تا اکتشافات بعدی بدرود
سلام من درگذشته هروزبایدپیاده روی میکردم ویاباشگاه رفتن اصلا رولاغری تاثیرنداشت بیشترچاقترمیشدم میگفتم چون ورزش کردم بایدبخورم واون وزن رفته برگرده ولی به لطف خداوگوش دادن به فایل استادمتوجه شدم فقط ذهن میتونه کمک کنم برامتناسب شدن وبایادگرفتن لاغری باذهن وگرنه نه ورزش نه پیاده روی نه رژیم نمیتونه عامل موفقیت بشه باللغری
بنام خدا
گام ۱۹ از صد گام
روش صحیح پیاده روی و تاثیر آن در لاغری
من در گذشته ای نه چندان دور پیاده روی و ورزش را ابزاری برای لاغری میدانستم و به این معتقد بودم که حتما رژیم باید در کنارش پیاده روی ویا ورزش باشه وگرنه هر کدام از اینا به تنهایی کار ساز نیست و مت لاغر نمیشم سالها به همین منوال گذشت و نتیجه ای ندیدم آخه من در کل پیاده روی را دوست نداشتم پاهام درد میگرفت کمر درد باید وقتی را صرف میکردم که برم پیاده روی و بیشتر اوقات جور نمیشد و جالب اینکه وقتی میرفتم و برمیگشتم انتظار داشتم لاغرتر بشم اما همون موقع میگفتم پس چرا من چاقتر شدم و ناراحت میشدم دیگه بدتر زده میشدم از پیاده روی ورزش هم همین طور من بعد ورزش حس چاقتر شدن میکردم اما الان که این باور لاغری از طریق ورزش را حذف کردم و مطمئن شدم باشگاه میرم هیچ حسی نسبت به چاقی و لاغری در من نیست فقط حس خوش اندامی و خوش فرمی دارم و خیلی خوشحالم و مرتب باشگاه میرم با اشتیاق اما اون موقع به زور میرفتم .
و یک نکته مهم که استاد رابطه بین ذهن و مغز را توضیح داد یه چیزهایی قبلا شنیده بودم که موقع پیاده روی نباید با کسی و یا حتی موبایل صحبت کنی وگرنه لاغر نمیشی من در این حد قبلا شنیده بودم و اما از سال گذشته که این فایل را گوش کردم متوجه شدم که هم ذهن در موقع پیاده روی کار خودشه بکنه هم مغز حرکات فیزیکی را انجام بده با اینکه پیاده روی نمیرم اما یاد گرفتم اگه یه روزی رفتم بتونم طوری پیاده روی کنم که به سهولت لاغری من کمک کنه و من بتونم راحت تر لاغر شوم .
تشکر فراوان از شما استاد عزیز
به نام خدای هدایتگرم
سلامی گرم خدمت استاد عطار روشن و بقیه اعضاء
گام ۱۹: اصول صحیح پیاده روی برای لاغری
من بهای زیادی برای باور کردن تاثیر پیاده روی برای لاغری پرداخت کردم
این جمله طلایی متن ، من رو یاد خودم انداخت که چه زانو دردهایی رو تحمل نکردم از این پیاده روی
چقدر زانو بند بستم ولی به پیاده روی ادامه دادم .
من هم بهای زیادی برای پیاده روی پرداخت کردم.
استاد از قدرت ذهن گفتن و من هم کاملا موافقم
ذهن انسان قدرتی ماورائی دارد.
احتمالا درباره دارونما یا پلاسیبو شنیده اید.
دارونما ها ،در علم پزشکی دارو هایی هستند که هیچ تاثیر درمانی ندارند ولی به بیمارانی که گروه آزمایشی هستند ،داده میشود و به آنها گفته میشود این برای بیماری شماست و مثلا میگن با خوردن این قرص فلان نتیجه رو میگیرید.
این درحالی که اون چیزی که به بیمار دارن میدن به عنوان قرص، هیچ جنبه دارویی نداره
ولی چون به بیمار گفته میشه ، این قرص رو بخوری قراره فلان اتفاق برای بیماریت بیوفته ،بیمار هر روز این اطلاعاتی که از دکتر گرفته رو با خودش تکرار میکنه و طبق قانون انتظار ،اون بیمار اون نتیجه ای که دکترا گفته بودن رو از اون دارونما که هیچ خاصیت درمانی نداره رو میگیره.
این چیو به ما میگه ؟
پلاسیبو رابطه مستقیم با قدرت ذهن بیمار داره .وقتی پلاسیبو نتیجه داد،جامعه پزشکی با حیرت رو به رو شد .
ذهن بیمار
نحوه تفکر بیمار
و قدرت تفکر بیمار
مواردی بودند که نتیجه ی پلاسیو رو معجزه آسا کردن.
اتفاقی که داره توی دوره ضمیر ناخودآگاه میوفته با قدرت ذهن هست .
اطلاعاتی رو قبل از خواب به ذهن میدیم، که با این لطلاعات احساسات خاصی در ما شکل میگیرد که این احساسات نقشه راه ما رو به مغز میده و مغز هم شروع به ترسیم میکنه .
همه اینا قدرت ذهنه
من یادمه پارسال که این فایل رو گوش کردم ،همچنان به پیاده روی ام ادامه دادم
ولی خوشحالم که امسال دیگه از ورزش و پیاده روی دست کشیدم
نمیگم ورزش و پیاده روی بد هست
ورزش و پیاده روی در ذهن من معادل هست با باورهایی که نتیجه اش اضافه وزن هست ،
واسه همین ترک کردم
هر وقت به تناسب اندامم رسیدم و ذهن من صد درصد دریافت که ورزش و پیاده روی عاملی برای چاقی و لاغری نیست ، اون موقع با باورهایی درست شروع میکنم و به احتمال زیاد یوگا رو حرفه ای یاد میگیرم .خیلی خیلی یوگا رو دوست دارم .این از حد تمرکز در یوگا من رو حیرت زده میکنه .
چون یوگا هم میکردم و هیچ وقت نتونستم مثل مربی ها تمرکز داشته باشم ،میدونم که ذهن رو بی نهایت تربیت میکنه برای تمرکز.
و از اونجایی که به قدرت تمرکز ایمان دارم ،دوست دارم یوگا رو حرفه ای یاد بگیرم.
منم همیشه وقتی پیاده روی میکردم ،پرخوری هم میکردم چون میگفتم میسوزونم.
چیزی که از این فایل فهمیدم اینه که ، پیاده روی با اطلاعاتی که مطابقت داره برای تناسب اندام میتونه خیلی تاثیر گذار باشه.
استاد مثال زد گروهی با هممیرن پیاده روی و دائما حرفهای منفی میزنن در طی پیاده روی که نه تنها تاثیری بر لاغری نداره بلکه تاثیر منفی بیشتری بر اونها وارد میکنه .
تفکیک کردن ذهن از مغز
مغز ما فرمانده بدن ماست ،مغز تحت تاثیر ذهن هست .
وقتی در ذهنت فرمول های چاق کننده باشه ،این انتظار بر مغز تاثیر میزاره و نتیجه میشه چاقی.
ذهن قابل دیدن نیس ولی تاثیرش رو بر بدن میشه دید.
مثل فرمان پرخوری
فرمان های عصبی بعد از پر خوری.
منمتوجه شدم اگر موقع پیاده روی ،اطلاعاتی وارد کنیم که احساس بهتری به ما بده و با تناسب اندام در ارتباط باشه ،نتیجه شگفت انگیز خواهد بود.
شاید تصویرسازی خلاق نتیجه خوبی داشته باشه
ولی با توضیحات استاد که گفتن مثلا صد گام پای راست رو بشمارید من یکم گیج شدم که این تمرین چطور قراره اطلاعاتی مرتبط با تناسب اندام رو به ذهن بده .
چون من کارکرد مغز و ذهن رو مثل همون پلاسیبو میدونم
یعنی ارتباطی باید باشه بین نتیجه و کاری که داریم میکنیم .
در ادامه استاد گفتن باید بین ذهن و مغز فاصله بیوفته
و خدایی که در این نزدیکیست.
توی این فایل استاد فرمودند که برای انجام هرکاری باید برای آسونتر شدنش از ابزار استفاده کنیم.ابزار همیشه به کمک انسان میاد تا زندگیو راحتتر کنه توی ی مستند دیدم حتی حیوانات هم از ابزار استفاده میکنن پس ابزار توی دنیای ما بهترین گزینه ست.
متاسفانه از وقتی چاقیو تجربه کردم مدام از رسانه و … میشنیدم که تنها ابزار لاغر شدن رژیم و در کنارش برلی اثربخشی بیشتر باید پیاده روی یا ورزش کرد.چقدر برام سخت بود که بخوام پیاده روی کنم چون اصلا علاقه ای به ورزش و پیاده روی ندارم،اصلا احساس خوبی نمیگیرم همیشه به این فکر میکردم کاش میشد که بدون ورزش لاغر شد و برام انگار حل نشدنی بود ولی از وقتی با سایت آشنا شدم و دیدم اصلا نمیخواد ب جسمم فشار بیارم و کارای بیهوده انجام بدم دنیا برام عوض شد چون به بهترین شکل تونستم خودمو به باورهای درست برسونم که من خودمو اذیت کردم.دلم میخواست توی خونه بمونم و با درست زندگی کردن و درست غذا خوردن وزن کم کنم که به لطف خدا با اینجا بودن تونستم به خواسته هام برسم.حالا اگر روزی دلم خواست و اشتیاق سوزان پیدا کروم براس ورزش و پیاده روی باید برای ذهنم این مسئله رو حل کنم که با لذت برم سراغ ورزش.و ی نکته ی دیگه اینکه باید خودمو همسو کنم با خواسته هام تا بتونم دسترسیه بهتری بهشون پیدا کنم.یا حق
سلام صبح بخیر
من چند سال پیش از پیاده روی برای لاغر شدن استفاده می کردم مسافت طولانی را میرفتم و کلی بدنم را تحت فشار قرار می دادم تازه هرروز به نوعی آن را تغییر می دادم هرکس می گفت به چه صورت بهتر نتیجه میگیری آن را عملی می کردم و تازه مواظب خوردنم هم بودم ولی همه مسیر به فکر چاقی خودم بودم و حتّی صحبت هام هم با همراهم در مورد چاقی بود تا اینکه به خاطر مشکلی که در لگن داشتم درد امانم را برید و حتی کمر درد شدید هم گرفتم و ناچار پیادهروی را رها کردم بدونه ذرهای نتیجه مثبت که گرفته باشم.پیاده روی برای من با مشکلی که داشتم خطرناک بود ولی برای رسیدن به لاغری خطر آن را به جان خریدم ولی موفق هم نشدم.من از پیادهروی حتّی لذت هم نمی بردم به خاطر همین جزئ مانع های رد شده است و به پیادهروی برای لاغر شدن اصلأ اعتقاد ندارم .
ولی امروز که استاد در مورد پیادهروی به عنوان یک ابزار مفید نام برد بهش فکر کردم البته تا زمانی که به سلامتی من لطمه نزند و ذهن من را از مغزم جدا کند وگرنه که من برای لاغر شدن اصلأ قبول ندارم.
این حرف استاد خیلی درست است و من شده که بر موضوعی تمرکز کنم و درحال انجام کار دیگری باشم و این را قبول دارم.انشاالله که بتوانم این تمرین را به خوبی انجام بدم.از شما استاد بزرگوار سپاسگزارم که خیلی خوب راهنمایی می کنید با آرزوی روزی شاد و با برکت برای همگی.
به نام خدا سلام استاد گرامی ودوستان هم مسیرم گام 19:اصول صحیح پیاده روی برای لاغری بیشتر افراد چاق حداقل یک بار پیاده روی برای لاغری استفاده میکنند واما نتیجه ای کسب نمیکنند پیاده روی بعد از ورزش یکی از مهم ترین پیشنهادات جهانی برای لاغر شدن است درحالی که بیشتر افراد چاق پیاده روی کردن برای لاغر نتیجه ای نگرفتن تاثیر پیاده روی برای لاغری استفاده از پیاده روی برای لاغری توصیه علم پزشکی لاغری درجهان است ودر حالی که خودشان متناسب هستند وهرگز پیاده روی نکرده اند از آنجای که عموم افراد که تحت عنوان پزشک محقق یا پرفسور در صنعت لاغری جهان فعالیت دارند متناسب هستند هرگز خودشان روشهای که به لاغر شدن افراد چاق تجویز کردن واگر توجه کنید استفاده نکرده اند ودلیل اصلی شکست خوردن همهی برنامه های رژیمی روشهای لاغری در جهان متناسب بودن ارائه كنندگان است تلاش برای لاغری با پیاده روی من که شنیده بودم از اطرافیان پزشک ومربی که ورزش وپیاده روی هم زمان باهم باعث لاغری میشود چون مغز ما تحت تاثیر ذهن بود وماهم باور کرده بودیم وقتی که پیاده روی وورزش میکردیم یه کم لاغر میشدیم ووقتی رهاش میکردیم مثل قبل میشدم چون ذهن ما تصویر چاقی داشت چون باور کرده بود ذهن ناخودآگاه ودر لاغر با ذهن ما میایم مغز مون که تحت تاثیر ذهن میام هرروز روی ذهنمون کار میکنیم وقدم های کوچکی برمیداریم فرمولهای جدید جایگزین میکنیم وریشه چاقی که در ذهن هست به مرورتغییر میکند که ذهن ما نسبت به هر چیزی واکنش نشان ندهید واین توانایی به دلیل فاصله ایجاد کردن بین ذهن ومغز در شما ایجا د میشود وبه عبارتی شما بر عملکرد ذهن و مغز خود مسلط میشوید ممنونم استاد بابت آگاهی ارزشمندتون.
سلام پیاده روی روش مناسبی برای لاغری نیست بهانه ای است برای کسانیکه که هنوز مطمئن درراه لاغری با ذهن گام بر نداشتندوباتردید حرکت می کنند ودرکوشه ذهنشان به آن اعتقاد دارند ومیخواهند همزمان باهم انجامشان دهند ولی باید اول باور کنند تنها وتنها راهکارلاغری لاغری با ذهن است.با آرامش واطمینان دراین راه کام بردارند تا به نتیجه برسند
سلام استاد بسیار ممنونم بابت آگاهیهای که ازاین فایل تصویری بدست آوردم دقیقا در گدشته وقتی پیاده روی مردم ۲ساعت یا بیشتر خیابانهارا طی میکردم بعد ازآن خسته برمیگشتم واحساس گرسنگی شدید داشتم مدتی چیزی نمی خوردم ولی بعد از آن شروع به خوردن می کردم وبه خودم هم حق می دادم چو ن خسته شده بودم بعد عذاب وجدان می گرفتم وتازه وزنم هم تغییر نمی کرد اگر هم همسفرر داشتم انقدر انرژی منفی بهم می دادیم که تا چند روز این انرزی درمن بود وکلمات در ذهنم مرور میشد وحسهای بدی داشتم خدارا شاکر که مرا با سایت تناسب فکری وبا شما آشنا گرد
سلام استاد روزتون بخیر.بسیار سپاسگزار بابت فایل فوق العادتون. خدا قوت و سلامت باشید.
چندتا نکته برای خودم:
✓اگر ذهن پیغامی نفرسته به مغز ما یکسری رفتار عاداتمون تغییر میکنند
✓کمرنگ شدن تاثیر ذهن بر مغز
✓پیاده روی به منظور لاغر شدن به بهانه احساس خوب
✓پیاده روی افراد چاق رو داغون میکنه
✓چرا اینقدر دوس داریم پیاده روی کنیم؟یا بریم باشگاه؟ چون میلیارد ها بار شنیدیم و در اطرافیان دیدیم که راه حل لاغری پیاده رویه.و پیاده روی تاثییر میزاره بر لاغر شدن.و کلی تصاویر دیدیم که این افراد با ورزش لاغر شدن.
✓به خاطر ورودیایی که داشتیم فکر میکنیم یکی از راه حل های لاغر شدن پیاده رویه
✓خوردن های بی مورد
✓تفکیک ذهن و مغز
✓انتظار تو تاثیر میزاره بر دستورات مغز
✓ذهن بر مغز تاثییر میزاره و مغز فرمان میده
✓کل دلیل اضافه وزن اینه که: مغز تحت تاثییر ذهنته
✓چون فکر میکنم دلیل چاقی غذا هست، هر وقت که میترسم از چاقی و نگرانم بابت چاق شدن و به چاقی فکر میکنم خوراک و اشتها و میل من به خوردن بیشتر میشه تا من چاق تر بشم.و وقتی موقع خوردن مطمعنم چاق میشم، جسمم در نهایت چاق تر میشه.
✓ تمرکز ذهن بر خواسته _ایجاد فاصله بین ذهن و مغز = نتیجه بهتر
✓کم شدن تاثییر ذهن بر مغز=زندگی بهتر و واکنش های بهتر
✓اجازه بدیم مغز کارشو بکنه.اینقدر ذهنمون رو در همه چیز دخالت ندیم.یاد بگیریم وقتی احتیاجی به ذهن نیست فکر کردن رو بزاریم کنار و اروم بگیریم و کمی سکوت تجربه کنیم.
✓تسلط بر ذهن و فاصله بین ذهن و مغز
✓مراقبه حین حرکت.حین زندگی روزمره
✓با درک قدرت ذهن و نقش ذهن در رفتار و واکنش های جسمی به این نتیجه رسیدم که پیاده روی برای لاغری فقط یک عمل فیزیکی است که تاثیری بر ذهن ندارد و از آنجا که ریشه چاقی در ذهن است، تاثیر پیاده روی برای لاغری بسیار ناچیز است و از طرفی به هر مقدار که به واسطه پیاده روی کاهش وزن داشته باشیم بعد از چند روز پیاده روی نکردن دوباره به حالت قبل بی می گردیم.
✓به این ترتیب که فرمول ها و تصاویر چاق کننده در ذهن همواره بر مغز تاثیر می گذارند و از طریق مغز فرمان های پرخوری یا ترس از چاقی و … را صادر می کنند.
✓تصمیم گرفتم با استفاده از تمرینات مخصوص تاثیر ذهن بر مغز را کاهش دهم.
✓تسلط شما بر تصمیم گیری برای انتخاب مواد غذایی و میزان مصرف به مراتب بیشتر می شود.
این توانایی به دلیل فاصله ایجاد کردن بین ذهن و مغز در شما ایجاد می شود و بعبارتی شما بر عملکرد ذهن و مغز خود مسلط می شوید.
بسیاری از رفتارهای چاق کننده که به صورت اتوماتیک در ما ایجاد شده اند به خاطر تاثیر ذهن بر مغز است.
✓زمانی که موفق با کاهش تاثیرگذاری ذهن بر مغز می شوید، رفتارهای واکنشی شما مثل پرخوری کردن هایی که اختیاری نیستند به شکل باورنکردنی کاهش پیدا می کنند.تسلط شما بر تصمیم گیری برای انتخاب مواد غذایی و میزان مصرف به مراتب بیشتر می شود.
۱- فکر میکنم پیاده روی حتما تاثییر گذاره روی لاغری .فکر میکنم پیاده روی بسیار واجبه برای لاغر شدن.بیشترین برنامه ورزشی که داشتم برای لاغر شدن پیاده روی بوده.
۲-بر اساس چیزایی که تا الان شنیدم و یادگرفتم الان نگرشم راجب پیاده روی اینجوریه که باعث کاهش سایز بدن میشه و خیلی خوبه برا لاغر شدن پاها و همینطور خیلی مفیده برای عملکرد بهتر مغز و بدن .و بسیار ظروریه برای سلامتی.ولی صادقانه هیچ وقت حتی الان پیاده روی رو برای سلامتی نخواستم انجام بدم و هیچ توجهی به بخش تاثییرات مثبتش روی سلامتیم نداشتم.
۳- راستش الان که برمیگردم و نگاه میکنم به گذشته تاثیری ندیدم از پیاده روی فقط چون اولین رژیم زندگیم رو با پیاده روی انجام دادم و و اون موقع بنظر خودم خیلی خوب نتیجه گرفته بودم این دیگه رفته تو ناخوداگاهم که پیاده روی کنم با رژیمم حتما نتیجه میگیرم و اینم یادمه اون موقع لذت میبردم از پیاده رویم و تمرکزم بیشتر رو لاغری بود و تجسمش میکردم و بعد تو مقطع های مختلف میومدم از پیاده روی استفاده میکردم باز ولی اون جوابی که میخاستم رو اصلا نمیداد و تعجب میکردم.
۴-پیاده روی رو اول شروع میکنی برای لاغر شدن.روز اول دوم به خودت سخت نمیگیری میگی تازه شروع کردم حالا از روزای بعدی سریع تر راه میرم و بیشتر زمان میزارم و کلی خوشحالی که کار جدیدی شروع کردی و اقدام جدیدی کردی برا لاغر شدنت.کم کم سرعتت میره بالاتر و زمان بیشتری میزاری و بازم حالت خوبه.کمی بعد اگر یک روز حتی پنج دقیقه کمتر راه بری یا سرعتت کم بشه میگی خب لاغر تر نمیشم.چقدر بی اراده و تنبل و ضعیفم.و یک عالمه سرزنش عجیب و غریب دیگه.به مرور حوصلت سر میره موقع پیاده روی و میخای زودتر تموم بشه یا تایم شروع پیاده رویتو هی میندازی عقب و از چند ساعت قبل هم درگیری برم نرم چرا اینقد بی ارادم چرا حالشو ندارم.موقع پیاده روی به خودت گیر میدی تند تر راه برو بیشتر راه برو.
واقعا حالا که نگاه میکنم کل پروسه پیاده روی تمرکز بر نکات منفی بود.کلی غصه و فشار و سرزنش قبل پیاده روی و اینکه چون دلیل اصلی پیاده روی چاقیم بود یک دور هم چاقیمو و شانسم رو سرزنش میکردم .کلی فشار ذهنی روم بود که بیشتر تلاش کن تا بهتر نتیجه بگیری و از طرفی دلم نمیخاست این کارهارو.
۵- فهمیدم باید فاصله بیفته بین ذهن و مغز.ذهن تاثییر میزاره بر مغز و مغز تاثییر میزاره بر جسم.ذهن خودش از اطلاعاتی که از بچگی تا الان دریافت کردیم ساخته شده و پر از باور ها و فکراییه که هر روز و هر ساعت اوتوماتیک وار مرور میشن شاید سالهاست یکسری چیزای تکراری رو داریم تکرار میکنیم.و طبیعتا در جسممون نتایج تکراری و مشخص میگیریم.هرچی ذهنمون اصلاح بشه و باورایی که به ما کمک میکنند و به نفع ما هستن ایجاد بشه و افکارمون مثبت و توجهمون به خواسته هامون باشه نتیجه ما تغییر میکنه و بهتر میشه هر چقدر ذهنمون ساکت تر و اروم تر باشه و باورای مخرب قبلی و انتظارات قبلی رو مرور نکنه و شاخ و برگ بهشون نده مغز ما کارشو بهتر انجام میده و جسممون بهبود پیدا میکنن.
•این فایل منو یاد حضور و زندگی در لحظه حال و مدیتیشن انداخت.یاد مطالبی افتادم که مطالعه کرده بودم و یاد گرفته بودم.
اگر این لحظه دارم یکاری میکنم فقط اون کارو بکنم و کل تمرکزم روی اون کار باشه .هر لحظه میشه تمرکز کرد رو یکی از حواس پنج گانه برای اینکه ذهن برا خودش هرجا میخاد نره.میشه توجه رو داد به نفس.و هر موقعی که احتیاجی به ذهن نیست ذهن بزاریم کنار.هرموقع که نیازی به استفاده از فکر نیست و ذهن داره افکاری رو از سر عادت تکرار و مرور میکنه در حالی که الان هیچ احتیاجی به اون اطلاعات ندارم، فکر متوقف کنیم و حواسمون بدیم به این لحظه از زندگیمون.صداهای دنیای اطرافمون رو گوش بدیم.بتونیم ذهن رو چیزی جدا از خودمون بدونیم و بتونیم بدون قضاوت فقط تماشاش کنیم و ناظرش باشیم.
هرچی ذهنمون ساکت تر بشه و کمتر تاثییر منفی بزاره روی مغزمون و سیستم عصبیمون، بدنمون بهتر و اونطور که باید کار میکنه.هرچی ذهنمون ساکت تر باشه و از طرفیم ورودی مناسب بهش بدیم اون چرخه مخرب باور ها و نگرش ها و واکش های منفی کند تر میشه و تاثیرشون روی زندگیمون کمرنگ تر و کمرنگ تر میشه و زندگیمون بهبود پیدا میکنه.
با سلام خدمت استاد و دوستان عزیز متناسب
این فایل بسیار کارامد بود و میشه گقت برای من دوست داشتنی
من ب طور کلی خیلی کم از پیاده روی برای لاغری استفاده نکردم ولی از ورزشهای سنگین زیادی استفاده کردم و بیشتر از همه بسکتبال و ب طور ادامه دار و خب مقداری هم لاغر میشدم اما طبق انتظاری ک از خودم داشتم بعد از رها کردنش ۲ برابر برمیگشت وزنم و خب مث همیشه اولش با ذوق و شوق و بعد هم ک کار ب رهایی میرسید.
و کم کم من ورزشو گزاشتم کنار و با دوره ها اشما شدم و نتایج زیادی هم گرفتم
و تا اینک ۲ سال پیش وارد حرفه فوتسال شدم و از اول هم برای لاغری در اون شرکت نکردم و فقط از رو علاقه رفتم .حتی مربیم هم روز اول ک منو دید گفت برای لاغری اومدی و من مستحکم گفتم ن .
و خیلیی عالییی تونستم حرفه ام رو بدون هیچ ترسی ادامه بدم و ازش لذت ببرم و حس خوبی داشته باشم و ناخوداگاه عکسایه اوایل استارت فوتسالمو نگاه میکنیم میبینم ک تغیرات خیلی زیادی هم داشتم و خب باید اشاره کرد ک ب طور مستمر هم در دوره ها بودم و توجه هم و علاقم انقدر ک ب سمت فایل ها و اموزش هاا بوده بااا عشق حرفه و دوره ام رو در کنار هم ادامه میدهم و لذت میبرم.
وتقریبا بعضی اوقات خودم هم ناخوداگاه از تکنیکی شما گفتید استفاده میکردم و الان مطمئن تر ب کار میبرم.
با تشکر از اگاهی های زیباتون
هر چقدر بیشتر تو زندگی دارم پیش میرم اینو بیشتر میفهم ک فرق انسان با دیگر مخلوقات در همین ی خصلت هس ک ذهن رو ببینی
قبلا ک پیاده روی میکردم برای لاغری بود ب اجبار شاید کل خونه رو میسابیدم اونقدر خسته نمیشدم این از این بود ک من ب زور این کار رو میکردم اونقد روحم خسته بود ک حد نداشت
حتی برای اینک راحت باشم با چ مکافاتی تردمیل خریدم نگاه ام اینطور بود ک اگه زیاده روی کردم میرم رو تردمیل ولی هر چقدر جون میکندم کالری ی سیب نمیشد ومن بیشتر وبیشتر ناامید میشدم حتی بدنم هم مقاومت میکرد و کلی بیماری در رابطه با پا پیاده روی کردن گرفتم
اما الان نگاهم نسبت ب پیاده روی این نیس ک لاغر بشم زمانیک راه میرم کیف میکنم انگار اسمون وابرها باهام حرف میزنند انگار درختها نگام میکنند پرنده ها برام میخونند اما زمانی ک تنهام ب این حس میرسم اما زمانی ک کسی همراه باشه اصلا نمیتونم تمرکز کنم بقول استاد از همه چی صحبت میشه
حتی من قبلا فایلهارو برای لاغری گوش میدادم اما الان برای حس خوب انجامش میدم نمیدونم همینجوری دلم میخواد اما قبلا با زور بود واسه همین باون حس خوبه نمیریسیدم
انتظار ما از خودمون باعث میشه ک خودمون رو زور کنیم انگار خودمون رو درک نمیکنیم نمیبینیم واین باعث خشم درونی ما میشه
در مورد مراقبه اصلا ارتباط نمیگرم باهاش اصلا در درون شدیدا بی میل ب این مراقبه هس
یعنی اینجور فهمیدم ک مراقبه ی تمرین کوچک هس ک باید ب عمل تو زندگی تبدیل بشه
مراقبه همین هس ک وقتی دیدی رد دادی دست خودتو بگیری بیاری رو احساس خوب در هرزمینه اینو معنی میدی ک خودتو ببینی ذهن رو ببینی واقعیت رو بینی وتحلیل مثبت برا خودت داشته باشی
همه این مشکلات از ندیدن خودمون میاد ما از خودمون دور شدیم ک اواره شدیم
ما اواره کوچه ها شدیم وهرکی گفت بیا رفتیم
هرکی هر فکری وهر نظری رو ب ما گف قبولش کردیم من از خودم دور شدم جوری ک اصلا حس میکردم نیستم
من مرده بودم قبل اینک بمیرم من مرده متحرک بودم
اما زمانی ک فهمیدم ن من انسانم ن رباط
زندگیمن آغاز شد وقتی فهمیدم جور دیگا نگاه میشه کرد وقتی فهمیدم میتونم تغییر ایجاد کنم زندگی من آغاز شد
مراقب خودم بودن رو دارم یاد میگیرم بجای این ک انتظار داشته باشم دیگران ازم مراقب باشن
بجای پذیرش مشکلات خودم برای تغییرشون گام برمیدارم
چن من انسانم وبی نهایت عاشق خودم و تجربه هایی هستم ک برای خودم اگاهانه میشازم
زندگی رو باید زندگی کرد ن سپری کرد
ممنکن از نگاه زیبای شما استاد عزیز
به نام خدای مهربانم🙏😇
باسلام به استاد عزیزم ودوستان همراهم🙋♀️❤🥰
گام ۱۹:اصول صحیح پیاده روی برای لاغری 🤔
افراد چاق یک بار هم شده از پیاده روی برای لاغری استفاده کرده اند اما نتیجه مطلوب نگرفتن
من هم زیاد شنیده بودم که پیاده روی برای لاغری خیلی خوب وبرای لاغر شدن باید با سرعت بالا پیاده روی کرد
من هم الان که فکر می کنم برای چاق تر نشدن پیاده روی میکردم نه برای لاغر شدن چون کمی جمع و جور میشدم ولی هرگز شکمم تخت نمی شد وزیاد شنیده بودم برای آب کردن چربی شکم باید دراز و نشست برم ومن که اصلا توان دراز ونشست رو نداشتم به همین خاطر از پیاده روی برای لاغری کامل و ماندگار نتیجه ای نگرفتم و بیشتر اوقات هم می گفتم برای احساس خوب پیاده روی می کنم ولی در اصل برای چاق تر نشدن بود
حالا متوجه شدم که پیاده روی فلسفه ای داره وهدف از پیاده روی لاغری نیست بلکه به تعادل رساندن ذهن ومغز و جسم هستش رسیدن به آرامش وقتی مغز و ذهن و جسم به حالت تعادل وآرام خود برسن کلی اتفاقات خوب برام رخ میده که لاغری هم یکی از اون اتفاقات خوب برام هستش
پیاده روی برای لاغری فقط یک عمل فیزیکی است که تاثیری بر ذهن ندارد واز اونجا که ریشه چاقی در ذهن است تاثیر پیاده روی برای لاغری بسیار ناچیز است واز طرفی به هر مقدار که به واسطه پیاده روی کاهش!وزن داشته باشیم بعد از چند روز پیاده روی نکردن دوباره به حالت قبل بر میگردیم
جالب این که ذهن بر مغز تاثیر گذاره ومن با فرمولهای چاقی وتصاویر چاق کننده در ذهنم همواره بر مغزم تاثیر میگذارم واز طریق مغز فرمانهای پرخوری یا ترس از چاقی رو صادر کردم من با باور این که من چاق میشم وچاقی وجود داره وبرای من هم در حال رخ دادن وترس از آینده چاق, در من باعث شد که ذهنم بپذیر چاقی من رو وبه مغزم دستور هایی برای چاق تر شدن من صادر کنه که من همش احساس گرسنگی داشتم دیر تر سیر میشدم وبعد از خواب ویا پیاده روی احساس گرسنگی می کردم ومی خوردم واز غذاه ترس داشتم!ولی علاقه به خوردنشون هم داشتم!و بعداز فرمان خوردن ,مغزدوباره فرمان احساس سرزنش رو برای من صادر می کزد تمام این اتفاقات ناجالب ووحشناک از یک باور ساده در ذهنم ایجاد شد وخدا رو شاکرم که زود فهمیدم و راه برگشت رو انتخاب کردم
راهش ساخت باور درست این که!بابا جون چاقی یک دروغ بودکه من باور کرده بودم در وجودم واصل الهی من لاغری هستش حتی اگه الان دیده نمیشه من ایمان دارم به نادیدنی ها ودست از دیدنیهای دروغ اطرافم بر میدارم
من دیگه زهره قبل نیستم من خود واقعیموپیداکردم زهره ی زیبا و جوان وسالم ومتناسب و ثروتمند ومهربان وپر ااز عشق رو در وجودم دارم زهره تو فقط باید خودت رو باور کنی که سلامتی اصل تمام سلولهای بدنمت هست هیچ بیماری در وجودت خلق نمیشه چون در وجودت فقط خیر وسلامتی وشادی و جوانی در حال کار هستن
من فوقالعاده ام
من زیبا وجوانم
من سالم ومتناسبم
من ثروتمند وخوشبخت ورستگارم
من شاد ودوست داشتنی ام
من برای همیشه لاغرم
من ذهن قوی دارم ذهنی که با توجه کردن به خوبیها هش رو جذب میکنم من احتیاج به کسی و عوامل بیرونی برای رسیدن به خواسته هام ندارم من تنها تنها تنها قدرت الیهم را به جریان می اندازیم فقط انرژی الهی ویا همان عشق الهی که در وجودم هستش رو به اوج می رسونه
من همین لحظه درآغوش پروردگارم در آغوش خدای قدرتمند م هستم
راه حل هر مشکلی در دل خودش هستش پس در دل چاقی لاغری است فقط تنها کار این که چاقی رو تکذیب کنی ونبینیش نه در جسمت ونه در پیرامون اطرافت وفقط باید تصویر لاغری از خودم داشته باشم و انتظار لاغری و تحسین کردن افراد لاغر جامعه همین یک کار برای من مثل سرعت جد برای رسیدن به سر زمین لاغری در جسمم هستش
من با ذهنم چاق شدم و پس راه حل لاغری من فقط از ذهنم هستش!
می تونم از ایجاد فاصله بین ذهن ومغز استفاده کنم
ذهن از مغز جداست می تونم در حالی که با مغز مشغول انجام کاری هستم مانند پیاده روی در حین این کار ذهنم رو از مغزم جدا کنم ومحاسباتی را انجام بدم بدونه این که در عملکرد مغزم تاثیر ی داشته باشه
من دیروز که رفتم بیرون در حال پیاده روی قدم های پای راستم رو شمارش میکردم به وسیله ذهنم خیلی عالی انجامش دادم
ماانسانها خیلی این تجربه رو داریم که در حین کاری که مهارت داریم کلا مغز خودش انجام میده و ذهن ماهم ساعت ها در گیر موضوع دیگه هست و فاصله ایجاد شده بین مغز ذهنمون رو در افکار ومحاسباتی منفی بکار میبردیم وبه همین خاطر که پیاده روی برای ما نتیجه نداشته یا زندگی ما به طور عالی پیش نرفته چون ما در ذهنمون همش باورهای اشتباهمون رو تکرار می کردیم
و الان فهمیدم باید به طور آگاهانه تر بین مغز و ذهنم فاصله ایجاد کنم واز این فاصله ذهنم برای ساخت باورهای درست استفاده کنم
مثلا اگه دارم مطلبی می نویسم ویا می خونم مراقب باشم که در ذهنم دارم به چه چیزی توجه می کنم
بسیاری از رفتارهای چاق کننده به صورت اتوماتیک در ما ایجاد شده اند به خاطر تاثیر ذهن بر مغز است با استفاده از محتوی پیاده روی موثر میشه به مرور این تاثیر را کم کم تر کنیم
مطمئنا با این روش پرخوری کردنهای که اختیاری نیستن به شکل باور نکردنی کاهش پیدا میکند
مطمئنا تسلط من بر تصمیم گیری درست برای انتخاب مواد غذایی و میزان مصرف به مراتب بهتر شده و باورم شد که بااین روش می تونم در تمام مسائل زندگیم تصمیمات بهتر بگیرم
به خاطر فاصله ایجاد کردن بین ذهن ومغز است که نتایج عالی بوجود میاد
به عبارتی من بر عملکرد ذهن ومغز خود مسلط میشم
هربار که برای لاغر شدن پیاده رویی می کردم بعد از رسیدن به خونه فرمول های چاقی ایجادشد ه در ذهنم به مغزم دستور میداد که فرمان خوردن رو صادر کنه ودر من واکنش به خوردن میداد چون خوردن بعد از ورزش و پیاده روی در ذهنم طبیعی بودو گرسنه شدن عادی بود ولی افراد متناسب زیادی دیدم که پیاده رویی میکنن ولی بعدش شروع به پر خوری نمی کنن برای رسیدن به احساس خوب در من لازم نیست به پیاده روی برم چون ممکنه بهانه ای برای لاغری باشه
من پیاده رویی میرم چون احساسم خوب ودنبال احساس خوب از بیرون نیستم وبرای سپاس گذار بودن از سلامتی پاهایم وبدن سالم ام وپیرامون اطرافم پیاد ه روی می کنم
پیاده روی یک ابزار رایگان وپر سود در دست انسانهاست اگه با نیت درست ودر جای درست وبا درک درست استفاده بشه نتیجه عالی برای ما به ارمغان میاره
پیاده روی اگه برای لاغری باشه لاغری رو تخریب می کنه چون همین نیت اشتباه در ما باعث میشه مابعد از پیاده روی تحریک به خوردن بشیم خوردن بیشتر از نیاز بدن واگه پیاده روی نریم عذاب وجدان میگیریم که چاق تر شدم باعث استرس عصبانیت میشه ودر من باعث خوردن بیشتر میشه
واین نوع نگرش که برای لاغری میرم پیاده روی در من این نیاز ایجاد میشه که گروهی بریم بیرون وبا دیگران درباره مسائل منفی صحبت میکنیم و اینها همه تاثیر منفی در روند لاغری وروحیه من ایجاد می کنه پیاده روی باید به تنهای باشه تا در من اثر منفی نذاره
حالا دیگه پیاده روی در ذهنم فقط برای جدا کردن ذهن از مغزم هستش وبرای تمرکز کردن به زیبای ها و سپاس گذاری کردن از جهان هستی هستش و اون وقت که نتایج فوق انتظارم از طرف خداوند به من داده میشه
خدارو شکر روز به روز آگاه تر میشیم ودر راستای بهبود خود در حرکت هستیم
استاد با سپاس فراوان از دادن آگاهی های ناب تون🙏🏻🙏🏻🙏🏻
خدایا به امید تو👌👌👌🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤
با سلام
طبق چیزایی که تو سایت یاد گرفتم،همونطور که پرخوری باعث چاقی نمیشه، بنابراین پیاده روی هم باعث لاغری نمیشه!
من پیاده روی رو خیلی دوست دارم،اسم این گام رو که خوندم چشمم روشن شد که اااا چه خوب که میتونم پیاده روی کنم و کنجکاو شدم ببینم پیاده رویش چه فرقی داره!
من فقط به نیت لاغری پیاده روی نمیکنم چون پیاده روی رو دوست دارم وقتایی که هوا خوبه ترجیح میدم بعضی مسیرها رو پیاده برم .
اما وقتی به نیت لاغر شدن و وزن کم کردن پیاده روی میکنم بیشتر عصبی میشم چون آنقدر فکر ازین ور و اون ور میاد توی ذهنم که خدا میدونه،اکثر اوقات که تنها میرفتم پیاده روی لاغری حالم گرفته تر میشه چون نکات منفی زندگیم خیلی میاد سراغم ،برای همین حالا مخصوص لاغری پیاده روی نمیکنم .مگه اینکه کاری داشته باشم.
دوست دارم پیاده رویم یه مقصد معلومی داشته باشه ,یعنی یه جایی کاری داشته باشم و هوا خوب باشه ،خب تصمیم میگیرم پیاده برم و کارمو انجام بدم ،اینطوری هم وقتم به بطالت تموم نشده هم کاری که قرار بوده بکنم رو انجام میدم پیاده روی مخصوص لاغری برام خوشایند نیست و اونو یه کار بیهوده می بینم.
همیشه همه میگن پیاده روی برای لاغری و برای جلوگیری از افسردگی خیلی خوبه.
یادمه وقتی دبیرستانی بودم موقع امتحانات خرداد با مادرم و خواهرم هر روز صبح میرفتیم پیاده روی اونا برای لاغری منم که متناسب بودم چون هوا اون موقع صبح عالی بود میرفتم باهاشون بعد که بر می گشتیم یه مروری میکردم و میرفتم امتحان .خیلی خاطرات خوبی ازون روزها و تاثیر هوای خوب روی من برام مونده،
یه مدت مخصوص لاغری هم پیاده روی میکردم ،ولی اصلا حالم رو خوب نمیکرد نه از لحاظ احساسی و نه از لحاظ جسمی.
اما پیاده روی با مقصد و هدف انجام کار ،واقعا حالم رو خوب میکنه.!
برنامه کالری شماری که داشتم گام شمار هم داشت،و خیلی وقتها فعالش میکردم و پیاده روی میکردم ،اما کالری سوزی از طریق گام خیلی پایینه و اصلا امیدوار کننده نبود برام و اینکه چون گام شمار فعال بود پس من طبق برنامه میتونستم به همون اندازه که سوزوندم ،باز چیزی بخورم،
بعضی وقتا که بیشتر از حد کالری تعیین شده می خوردم،
گام شمار رو روشن میکردم و پیاده روی میکردم تا با ثبت کالری سوزانده شده دوباره مقدار کالری مصرفیم به حد نصاب برسه،برام خیلی جالب بود و مثه یه بازی بود ،اما من همیشه وقت بازی کردن رو نداشتم و متاسفانه هیچ تاثیری روی لاغر کردنم نمیذاشت و من به دنبال راه موثرترین برای لاغری بودم که با شما آشنا شدم و طبق صحبتهای شما برنامه رو برای همیشه از روی گوشیم حذف کردم .😍
وقتی برای لاغری پیاده روی می کنی صد درصد ذهنت درگیر چاقی هست و پیشگیری از چاقی بیشتر ،ینی اگه نیم ساعت پیاده روی کنی حداقل یک ربع ذهن ما متمرکز بر چاقی هست مخصوصا وقتی با یه نفر دیگه با همین هدف هم همسری میشی دیگه بدتر،مدام صحبت میکنی از فلانی که چاقه،فلان غذا که لاغر میکنه یا کلی خاطره چاقی با هم مسیرها میگی و میشنوی ،پس هر چه بیشتر به یه همچین پیاده روی بروی ذهنت چاقتر میشه چون علاوه بر فرمولهای چاقی خودت ،فرمولهای چاقی دوستت رو هم جذب میکنی!
اما این مدل پیاده روی که شما آموزش میدین خودش یه مراقبه هست و قدرت تمرکز رو بالا میبره،
ازین به بعد سعی میکنم در پیاده روی هام حتما فایلهای لاغری رو گوش بدم و بر قدمهام متمرکز بشم😍
به نام خداوند همیشه مهربان نسبت به ما،
و درود و رحمت بر شما استاد ارجمند و گرامی :
استاد فکر نمیکنم در این جهان کسی مثل من پیاده روی کرده باش روزهایی که به پنج شش ساعت میرسوندم همینطوری پشت سرهم اصلا واینمیسادم یعنی دیگه مکان و مسافت کممیوردم برای پیادهروی و اگر همه اون مسافتها رو اون روزها جمع میکردم فکر کنم تا اروپا رفتم از طریق زمینی،و
حالا نگرش های من:
• نگرش خود درباره استفاده کردن از پیاده روی برای لاغر شدن شرح دهید.؟فکر میکردم سلطان تمام ورزشهاست و من دیر کشفش کردم و بهترین سلامتترین و آرامترین و ماندگارترین ورزش هست که باعث ماندگارترین و بیشترین لاغری برای من میشود.
سلام خسته نباشی خدمت استاد عزیز و دوستان عزیزترین که در مسیر قدرت لاغری با ذهن به متناسب شدن دست پیدا میکنند به نظر من پیاده روی مادر همه ی ورزشهاست من به خاطر سلامتی و خرید به پیاده روی میرم و تو ذهنم همش مرور میکنم من ورزش میکنم به خاطر سلامتیم و این جمله رو تکرار میکنم از وقتی که با سایت آشنا شدم لاغری آسانترین کار دنیاست من برای حس خوب آهنگ گوش میدم میرم طبیعت یا آشپزی میکنم یا میرقصم یا با طوطیمون حرف میزنم یا گلهامو رسیدگی میکنم برای حال خوبم به یه طریقی کاری پیدا میکنم استاد منم وقتی بیرون میرم اصلا سر گرم بازار خرید میشم نمیفهمم چقدر راه رفتم من عادت دارم با چشم مطالعه میکنم وقتی تمرکز میکنم در راه رفتن به راحتی تمرینات مرور میکنم امروز تمرین راه رفتن و شمرده صد گام راست یاد گرفتم خیلی جالب بود برم بیرون حتما انجام میدم البته ناگفته نماند از وقتی با سایت آشنا شدم و فایلها رو گوش میدم تونستم افکار و رفتار اشتباهمو ترک کنم و افکار صیح جایگزینش کنم الهی شکرت ممنون از استاد عزیز که در مسیر متناسب شدن ما را همراهی میکنید خدا خیرتون بده
سلام خسته نباشی خدمت استاد عزیز و دوستان عزیزترین که در مسیر قدرت لاغری با ذهن به متناسب شدن دست پیدا میکنند به نظر من پیاده روی مادر همه ی ورزشهاست من به خاطر سلامتی و خرید به پیاده روی میرم و تو ذهنم همش مرور میکنم من ورزش میکنم به خاطر سلامتیم و این جمله رو تکرار میکنم از وقتی که با سایت آشنا شدم لاغری آسانترین کار دنیاست من برای حس خوب آهنگ گوش میدم میرم طبیعت یا آشپزی میکنم یا میرقصم یا با طوطیمون حرف میزنم یا گلهامو رسیدگی میکنم برای حال خوبم به یه طریقی کاری پیدا میکنم استاد منم وقتی بیرون میرم اصلا سر گرم بازار خرید میشم نمیفهمم چقدر راه رفتم من عادت دارم با چشم مطالعه میکنم وقتی تمرکز میکنم در راه رفتن به راحتی تمرینات مرور میکنم امروز تمرین راه رفتن و شمرده صد گام راست یاد گرفتم خیلی جالب بود برم بیرون حتما انجام میدم البته ناگفته نماند از وقتی با سایت آشنا شدم و فایلها رو گوش میدم تونستم افکار و رفتار اشتباهمو ترک کنم و افکار صیح جایگزینش کنم الهی شکرت ممنون از استاد عزیز که در مسیر متناسب شدن ما را همراهی میکنید خدا خیرتون بده
نگرش خود درباره استفاده کردن از پیاده روی برای لاغر شدن شرح دهید
من قبلا با پیاده رویی چند کیلو وزن کم کردم وخیلی وقتا وقتي پیاده رویی میرفتم روحیه من عوض می شد شاد و سرحال بودم وبعد چند وقت که کسی نبود با هم به پیاده رویی برم خیلی روزها کسل کننده هست برام ومن همیشه در فکر خودم میگویم اگر ورزش و پیاده رویی میرفتم و ادامه میدادم اینقدر چاق نمیشدم و روحیه خوبی داشتم
به نام خدا سلام به همگی سال پیش که با موضوع باور آشنا شدم و فهمیدم چاقی حاصل افکار خودم بود و بعد با تمرین اهرم رنج و لذت ورزشو پیاده روی رو برای خودم لدت بخش تعریف کردم بعد یه مدت با یه پیجی آشنا شدم که ورزشرو تو. خونه یاد میداد و هفته ای سه بار یه ساعت ورزش میکردیم خیلی خوشحال بودم از این ماجرا روز اول آنقدر شاد بودم که حد نداشتاز اینکه با بچه کوچیکی که داشتم ولی میتونم ورزش کتم و به اندام دلخواهم برسم خوشحال بودم و تو دلم خودمو گول میزدم که من ورزشرو بخاطر حال خوبم دارم انجام میدم ولی اگر یه روز نوبت ورزش بود و من نمیتونستم ورزش کنم آنقدر خودمو سرزنش میکردم که حد نداشت اگر ورزش یه ساعت بود اون موقع که آنلاین بود انجام نمیدادم و میزاشتم بعدا فایل ذخیره شده رو سایت بیاد که بتونم بزنم جلوموقع ورزش دخترم که یک سالش بود اذیتم میکرد و مدام گریه میکرد همین موضوع باعث شده بود عصبی بشم و ورزش د. حد ۲۰ دقه انجام میدادم و به مربی میگفتم که من نمیتونم یک ساعت ورزشرو انجام بدم و اونم بهم میگفت همین که شروع کردی از خیلی ها جلو تری الان بعد این فایل گفتم با خودم واقعا تو اون رفتار های من کجاش حس خوب بود کجاش لذت بود من فقط داشتم خودمو گول میزدم چون هنوز این باور رو داشتم که ورزش باعث لاغری میشه مدت ها بعد که میدیدم که ورزش رو نمیتونم انجام بدم تصمیم گرفتم برم پیاده روی تو مسیر پیاده روی فایل هامو گوش میکردم و از زیبایی ها لذت میبردم چون قبلا شنیده بودم که پیاده روی برای لاعری باید تند باشه باید به نفس نفس بیافتی ولی من این هدف رو نداشتم من فقط دوست داشتم برم بیرون و از زیبایی لذت ببرم بعدش هم میرفتم نون تازه میگرفتم و میاومد صبحانه میخوردم اونم مفصل بعد روزایی که ورزش هم میکردم میگفتم زیاد کالری سوزوندم پس میتونم بخورم و به خودم میگفتم این دو تا رو باهم که انجام میدی دیگه عالی وزن کم میکنی چون اون موقع فکر میکردم لاعری با دهن یعنی اینکه ورزش و پیاده روی برای ذهنت لدت بخش بشه اصلا اینو نمیدونستم که ورزش و پیاده روی تاثیری تو لاعری من نداره یعتی درگیر فرع شده بودم و اصلا موضوع رو متوجه نشده بودم خلاصه بعد از یک ماه پیاده روی رفتم رو ترازو و دیدم که من چاق تر از قبل شدم خیلی ناراحت شدم اونجا بود که فهمیدم من پیاده روی رو برای حس خوب نمیخاستم درسته احساسم خوب بود ولی انتطار ازش این بود لاغر تر کنههمون روز گفتم پس این پیاده روی هم تاثیر نداره و از همون روز رها کردم این کارو دقیقا استاد درست میگید افراد چاق که با این مسیر آشنا شدن شاید اولش بیان بگن ورزش رو برای حال خوبم انتخاب میکنم ولی ما اگر دنبال احساس خوب هستیم هزار تا کار هست که میتونیم انحام بدیم مثل بازی کردن با بچه هامون مثل آهنگ شاد گوش دادن مثل نگاه کردن به یه گل مثل سر زدن به عزیزانمون اینکه چرا پیاده روی و ورزش رو انتخاب میکنیم جای فکر داره چون هنوزم تو ذهن ما این هست که باید تحرکی بیشتر بشه تا لاغر بشی ولی من وقتی این دوره صد گام رو شروع کردم تصمیم گرفتم نه ورزش کنم نه پیاده روی و فقط تنها با قدرت ذهن نتیجه لاغری رو بدست بیارم برای اینکه هدفم ایندفعه از استفاده از این روش اینه که بتونم گوشه ای از قدرت ذهنم رو بشناسم و به قوانین ثابت خدا بیشتر ایمان بیارم میخوام باور کنم رسیدن به هر خواسته ای با تغییر افکارم امکان پذیر هست و من هیچ نیازی به عوامل بیرونی ندارم نیازی به اینکه کاری انجام بدم ندارم نمیدونم چقدر این درک درسته ولی چیزی که الان درک کردم اینه و تصمیم گرفتم یه مدت این روش رو ادامه بدم
به نام خداوند واحدم
سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام
حل تمرینات پیاده روی برای لاغری
به نام خدا
ردپای19 ام مسیر لاغری من
استاد من واقعا لذت میبرم از فایلهایی که شما توی سایت قرار دادین و واقعا با حرفاتون ارتباط خوبی میگیرم و برای من یه معلم خیلی خوب هستین
این فایل هم مثل همه فایلهاتون نکاتی داشت که من رو هدایت کرد کارکرد ذهنم رو برام واضحتر کرد من واقعا معتقدم با پیاده روی نمیشه لاغر شد قبلا خیلی خودمو گول میزدم که اره من علاقه زیادی به پیاده روی دارم و اینا برام زمان تعریف نشده بود و ساعتها راه میرفتم اما الان وقتی خیلی میخوام پیاده روی کنم واقعا حوصلم نمیکشه و به خودم سخت نمیگیرم
اما بحث جذابی که این جلسه داشت که اون توانایی کنترل ذهن بود من قبلا فکر میکردم یه نفر وقتی بره تو فکر چیز خاصی نیست و ذهن میتونه تو ه لحظه حول و حوش موضغات زیادی بگرده اما خب فهمیدم یکی از بزرگترین مسایلی که باعث انزوای من شد همین کنترل نداشتن به ذهنم بود چون من یک لحظه از خودم غافل میشدم و میدیدم یه روزه که ذهنم درگیره و اعصابمم بهم ریخته الان که این موضوع رو گفتید و من با هدایت خدا بهش رسیدم نمیدونید چقدر خوشحالم نمیدونید چقدر حس خوبی داره بفهمی یه چیزی که خیلی اذیتت کرده همین بوده و حالا مچش گرفته شده و خیلی خوشحالم که سر نخش رو گرفتم خداروشکر واقعا
و یه چیز دیگه که فهمیدم این بود مراقبه دقیقا واسه چیه من قبلا یه چند باری انجام داده بودم ولی نمیدونستم فلسفه اش از کجا اب میخوره و چرا باید مراقبه کرد و فوایدش روی زندگی چطور خواهد بود اما الان خداروشکر این هم به اگاهیم اضافه شد و برام نشونه ارزشمندی از سمت خداست
من دیشب کاملا اتفاقی یه فایل دیدم که میگفتن مشکلات جواب رو در خودشون دارن و یه مثالشون این بود که هر بیماری ای که به اب و هوای خاصی مربوطه داروهای گیاهی که تو اون اب و هوا رشد میکنه درمانشه و توی این بخش شماهم به این مورد اشاره کردین و خداروشکر همه چیز داره دست به دست هم بده تا من پازل های نا مرتب ذهنم رو کنار هم بچینم و به بهتر شدن حس و حالم و شیوه زندگیم کمک میکنه و من همه اینا رو هدیه های خدا میبینم و خیلی ازش ممنونم
نگرش خود درباره استفاده کردن از پیاده روی برای لاغر شدن شرح دهید.
من بارها شنیده بودم پیاده روی باعث لاغری میشه و میرفتم پیاده روی به امید اینکه لاغر بشم یه بار سی روز متوالی دو ساعت یا 1 ساعت پیاده روی داشتم و یه مسیر طولانی رو به کلاس میرفتم ظهر برمیگشتم و توی طول این چندساعت هم چیزی نمیخوردم ولی تنها با اونهمه سختی که حتی جلوی کفشم پاره شد فقط نیم کیلو کم کردم که سریع برگشت و دیگه میدونید چقد حرص خوردم هربارم میخواستم بخاطر لاغری پیاده روی کنم کلی این و اون میگفتن تو با اینجوری راه رفتن عمرا لاغر بشی و فلان واسه همون من کلا گفتم پیاده روی اصن نخواستیم بیخیالش البته یه مدتی رو کوهنوردی میرفتم که خیلی سنگین بود برای یه روز و یه جور میشد که میرسیدی خونه میخوابیدی و بهمم خیلی میچپسبید و یکمم کم کردم ولی خب ادم هر هفته که نمیتونه بره یا شاید نخواد بره یا شاید یه جای دیگه باشه اونوقت یعنی باید زحمتش به باد بره؟؟ واسه همون دیگه گفتم هرموع حال و حوصله اش بود و دوست داشتی برو و خودت رو به این روش مقید نکن که اگه یه هفته نرفتی ذهنت درگیر پیروی نکردن از برنامه ات شه اما به این اعتقاد دارم اگه بتونی یکی ازتفریحاتت رو کوهنوردی بزاری خیلی بهت حس خوب میده و لذت میبری اما توقع لاغر شدن رو نباید داشته باشی جالبه یه مدتی رو به همراه فایلهای شما فعالیت بدنیم رو هم بالاتر از حالت عادی بردم و وقتی کاهش وزن داشتم ته دلم میگفتم با این کارایی که میکنی لاغر شدی اما الان که مدتی میگذره و اونقدر فعالیت ندارم و بدنم روی همین حالت ثابت مونده بهم ثابت میکنه همه اون تاثیرات چشمگیر و ماندگاریش بعد 200 روز به خاطر همون دیدگاه درست و جدیدی بود که به خودم پیدا کردم
شنیده بودم وقتی راه میری چربی ها تحریک میشن و لاغر میشی ولی بابت هر کالری که میخواستی کم کنی تا جون داشتی باید راه میرفتی و اگه بدن درد میگیرفتی عیب نداشت چون بالخره کسی که طاووس میخواد جور هندوستان میکشه و با همین عقیده هر سختی ای که میگفتن میگفتیم چشم میگفتن بعد و قبلش چیزی نباید بخوری و فقط باید اب بخوری میگفتم وقتی میخوای بدویی عصر بدو چون عصر ادم با راه رفتن لاغر میشه صبح چاق میشه یا میگفتن همچین راه برو که عرق کنی و لاغر بشی باز از یه طرف میگفتن خیلی عرق کردن خوب نیست چون به جای چربی اب بدنت کم میشه یا اینکه میگفتن پیاده روی خالی بیشتر روی پاهات اثر داره و برای تاثیر بیشتر فلان ورزشها رو انجام بده و اگه میخوای خوشتیپ و متناسب خوب بشی برو باشگاه دقیقا همون فرمول سن چافی رو داشتن میگفتن که مثلا برای لایه تازه تر چاقی پیاده روی کنم برای لایه بعدی ورزش تو خونه انجام بده برای غول مرحله اخر برو باشگاه که البته من یه بار رفتم باشگاه روز دوم ول کردم چون هیچ لذتی نمیبردم و شوقی درونم ایجاد نمیکرد که لاغر بشم مخصوصا اون برای زمانی بود که با شما اشنا نشده بودم و فکر میکردم توی طالع من چاقی نوشته شده و من قدرتی به تغییر شرایطم ندارم چقدرم اون لحظه ها دلگیر بودم من پیاده روی رو فقط برای لذت بردن دوست دارم مثلا اینکه برم توی یه پارک زیبا با پر از گلهای خوشگل تازه اب خورده سر سبز و رنگرنگی یکم راه برم نفس عمیق بکشم عکاسی کنم همین دوست دارم از راه رفتنم برای تجربه کردن لذت ها استفاده کنم
نتیجه پیاده روی های من زوق زوق کردن کف پام بود و گاهی عرق جوش شدن و سیاه شدن پوست رانم و تاول زدن کف پام بود اما اگه کمتر راه میرفتم کمتر درگیر این مسایل میشدم و فقط گاهی اوقات که با دوستام برای تفریح میرفتم حسم خوب بود و با اون تجاربی که داشتم لاغری رو تجربه نکردم فقط توی یه مقطع چند میلیمتر جمعتر میشدم و باز برگشت همونقدر یا بیشتر از اون
به نظر من وقتی ساعتها پیاده روی میکنی و لاغر نمیشی اول از همه باور های ذهنیت درمورد چاقی تشدید میشه بیشتر باور میکنی باید با همین شرایط بسوزی و بسازی و تو راهی برای تغییرش نداری بیشتر باور میکنی تو مثلا به والدینت رفتی و چاق ارثیه بیشتر باور میکنی که چربی سخت اب میشه بیشتر باورت میشه لاغر شدن حق تو نیست و … و از ناراحتی و تکرار این نجواهای ذهنی میای پرخوری عصبی میکنی و انگار میخوای انتقام اضافه وزنت رو از غذاها بگیری و یا فکر میکنی چون امروز فلان قدر بیشتر تحرک داشتم پس طبیعیه بیشتر بخورم و شروع میکنی به خوردن تا جایی که جا نداشته باشی وباز دوباره عذاب وجدان بگیری و اونقدر این پروسه تکرار میشه که واقعا دیگه نمیدونی چیکار کنی
به نظرم با هدف گذاری های مرحله ای و طی کردن تکامل با حس بهتر و بدون عجله میشه هم متناسب شد هم متناسب زندگی کرد من با خودم اینجوری فکر کردم که هرنشونه میتونه یه هدف و یه قدم مهم برای تناسب اندام باشه مخصوصا وقتی فایل هدف لاغری رو شنیدم بیشتر روی فکرم تاثیر مثبت گذاشت مثلا اینکه ما میدونیم هدف نهایی لاغریه و میدونیم برای رسیدن به اون تناسب مورد نظر باید اول از همه حسمون خوب شه بعد انتظارمون از خودمون تغییر کنه بعد فرمولهای چاقی رو یک به یک شناسایی و جایگزین با فرمول های لاغری کنیم بعد اینها باز مرور کنیم و همونطور که هر کدوم از این تغییرات رو انجام میدیم امیال و ولع ما تغییر میکنه عملکرد ما تغییر میکنه و ترسها وواکنش های ما به مواد غذایی تغییر میکنه که این هم خودش مرحله ای تغییره و نتیجه همه اینها به لاغری و تناسب اندام در وزن ایده ال میشه
و حالا اولین هدف من میتونه نقطه ای باشه که غرق حس خوب میشم با فایلهای لاغری ومطالب خوبی که میشنوم و با تجزیه و تحلیلشون ذهنم یه قدم جلوتر میره و حتی ایده های جدیدی هم به ذهنم میرسه
و اینکه یکی از دلایلی که ممکنه باعث لیزخوردگی بشه هم فکر میکنم همین کنترل نداشتن بر روی ذهنه که یکی از راه حلهایی که من فکر میکنم جوابه تمرین کردن فایلهای توی دسته مراقبه لاغریه و ما میتونیم با انجام یه کاری که از نظر ذهنی ما رو درگیر کنه و یه کاری که از لحاظ فیزیکی ما رو درگیر کنه این دوتا رو از هم جدا کنیم و اینطوری کنترل بهتری هم روی ذهنمون داریم مثلا موقع ظرف شستن جدول ضرب تو ذهنمون تکرار کنیم
خداروشکر بابت این فایل عالی و احساس عالی که ازش گرفتم
به نام خدای مهربان
گام 19 :اصول صحیح پیاده رویی برای لاغری
من هم مثل همه افراد چاق این رو شنیده بودم که برای لاغر شدن باید غذا کم بخوری و پیاده رویی بکنی و هروقت تصمیم به لاغری میگرفتم پیاده رویی رو شروع میکردم یادمه ساعت چهار بعدظهر تابستون به پیاده رویی میرفتم چون شنیده بودم که هرچه بیش تر عرق کنی درنتیجه بیشتر لاغر میشی پس ترجیح میدادم که وقتی برم پیاده رویی که هوا گرم باشه من بتونم عرق کنم که پیاده رویم مؤثر باشه ، درحین پیاده رویی اصلاً حس وحال خوبی نداشتم چون مچ پام بشدت درد میگرفت ولی چون برای خودم تعیین کردم بودم که یک ساعت پیاده رویی تند باید داشته باشم و یا پنج دور باید یه مسیر خاصی رو دور میزدم اصلا به درد پام توجه نمیکردم و به پیاده رویم ادامه میدادم و مدام به ساعت نگا میکردم که کی یا ساعت تموم میشه و یا دورهایی که میزدم کی تموم میشه که من از این درد و عذاب راحت بشم . چه راحت شدنی ؟! تازه وقتی به خونه میرفتم کمر درد و بدن دردم شروع میشد و حالم خیلی بد میشد که چرا من باید چاق باشم و اینقده خودمو غذاب بدم ؟این از روزایی که پیاده رویی میکردم حالا روزایی که پیاده رویی نمیکردم یه جور دیگه عذاب میکشیدم که وای امروز پیاده رویی نکردم دوباره چاق میشم هرچی زحمت کشیدم دوباره از بین میره و هزارتا فکر دیگه که باعث میشد حالم بد بشه ،من چه پیاده رویی میکردم چه پیاده رویی نمیکردم در هر صورت حالم بد بود ، حالا امروز متوجه شدم که پیاده رویی رفتن برای لاغری نه تنها تأثیری نداره بلکه باعث حال خراب من و ناامیدیم میشه پیاده رویی رفتن رو فقط برای فاصله انداختن بین ذهن و مغز باید انجام داد نه به نیت لاغر شدن .
به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️
سلام
مسیر لاغری من: گام 19: اصول صحیح پیادهروی برای لاغری
درگذشته به شدت عقیده داشتم که پیاده روی و کم خوری باعث لاغری میشه به همین دلیل با وجود روشهای مختلف بسیار زیاد لاغری اولین و راحترین و ارزانترین روشی که به ذهنم میرسید پیادهروی بود چاقی من بعد از ازدواج شروع شد و با بارداری و زایمان به اوج خود رسید و تقریبا دیگه همه لباسام برام تنگ شدند و چون به شدت از چاقی بدم میومد مدام به دنبال راهی برای خلاصی از اضافه وزنم می گشتم و از طرفی چون تازه زایمان کرده بودم و بچه شیرخواره داشتم به خاطر بچه نمی تونستم که غذا نخورم و اگرم خودم میخواستم که نخورم اطرافیان و مخصوصا همسرم اجازه نمیداد و مدام بهم تاکید می کردند که فعلا تو بچه شیر می دی و باید همه چیز بخوری تا شیر داشته باشی و همچنین نمی تونستم از روشهای دیگه استفاده کنم پس ترجیح میدادم که حالا که اطرافیان روی غذا خوردنم زوم بودند پس پیادهروی مو به صورت اصولی انجام میدادم و چون همسرم متناسب بود منم دوست نداشتم که چاق باشم بنابراین عزم مو جزم کرده بودم یک جفت کتونی هم خریده بودم و روزی یک ساعت بچه مو میزاشتم پیش همسرم و به شکمم نایلون میبستم و میرفتم پیادهروی و چون شنیده بودم که برای لاغر شدن حتما باید 45 دقیقه راه بروی و همچنین راه رفتن به صورت زیگزاگ باعث میشه که سوخت و ساز بدنت بالا بره و بیشتر عرق کنی تا تاثیر بیشتر داشته باشه و زودتر لاغر شوی پس من سعی میکردم که همه این موارد و رعایت کنم تا زودتر لاغر بشم و در حین راه رفتن هم اصلا آب نمیخوردم و بعد از پیاده روی به شدت هم تشنه و هم گرسنه میشدم ولی چون شنیده بودم که تا یک ساعت بعد از پیاده نباید چیزی بخوری چون باعث میشه که زحمتت بی نتیجه و خنثی بشه و زمانی که گرسنه و تشنه و خسته به خونه می رسیدم به زور جلو خودمو میگرفتم که چیزی نخورم و مدام به ساعت نگاه می کردم تا اون یک ساعت تموم بشه و بعدش به سرعت شروع میکردم به خوردن و اصلا سیری و گرسنگی مو نمی فهمیدم و چون بچه شیر میدادم خودمو مجاز میدونستم که هر چه دلم بخواد میتونم بخورم و با خودم میگفتم من کلی راه رفتم خسته شدم تازه زایمان کردم ، بچه شیر میدم باید همه چیز بخورم تا جون داشته باشم که بتونم بچه مو شیر بدم حالا که کلی پیادهروی کردم و کلی عرق ریختم و کالری سوزاندم پس اگه بخورمم چیزی نمیشه و همیشه حتی زمانی که کاری برای لاغر شدنم انجام میدادم ولی امیدی به موفق شدن نداشتم چون باور داشتم که من لاغر بشو نیستم چون به شدت عقیده داشتم که چاقی من ارثیه ولی چون از چاقی متنفر بودم هر بار کاری برای رهایی از اضافه وزنم انجام میدادم و باز اواسط راه خسته میشدم و زمانی که میدیدم نتیجه نگرفتم رها میکردم و این پروسه معیوب همچنان ادامه داشت
و فردا دوباره باز روز از نو روزی از نو
یادمه اون قدر راه میرفتم که شب از درد پا و کمر نمیتونستم بشینم بچه مو شیر بدم و با تحمل همه اون سختیها خبری از لاغری نبود البته شاید مقدار کمی کاهش وزن داشتم ولی در قبال تحمل اون همه رنج و سختی اون نتیجه ای که من انتظار شو داشتم عایدم نمیشد و من همیشه غمگین و افسرده بودم
پیاده روی میرفتم ولی انگار اصلا گل و گیاهان و درختان موجود در مسیرمو نمی دیدم و هچ لذتی نمی بردم فقط میخواستم سریع اون 45 دقیقه تموم بشه که کاری برای لاغر شدنم انجام داده باشم ، موقع غذا خوردن حرص و ولع زیادی نسبت به مواد غذایی داشتم ، خداوند رو مقصر چاقی و داشتن اضافه وزنم میدونستم ، شبها موقع خواب از شدت درد پا و کمر و سوزش جای بخیه سزارینم آرام و قرار نداشتم و از شدت درد و خستگی دیگه رمق نداشتم بتونم بچه مو بغل کنم و شیر بدم نیم های شب که همه خواب بودن یواشکی گریه میکردم از خودم بدم می یومد بجای اینکه از نعمت بچه دار شدن و مادر شدنم خوشحال باشم غمگین و افسرده بودم و چاقی دورم حصار کشیده بود و نمیزاشت که از زندگیم لذت ببرم
اگه اون زمان نگرشم این بود که پیاده روی آدمو لاغر میکنه الان میگم اگه فقط به نیت لاغر شدن بخوای پیادهروی کنی اصلا لاغر که نمیشی هیچ فقط خسته و دچار پا درد و کمر درد میشی و چون این کار و از روی اجبار انجام میدی هیچ لذتی نمیبری و به هزار بهانه رها میکنی
من خودم اون زمان که پیاده روی می کردم روزهای اول با ذوق و شوق انجام میدادم بعد از چند روز دوباره رها میکردم باز دوباره ماه بعد شروع میکردم یه چند وقت مرتب انجام میدادم باز رها میکردم من میگم اگه پیادهروی تأثیری واسه لاغری داشته باشه باید پس منو هم لاغر میکرد من که حتی در اون شرایط با وجود بچه نوزاد با اینکه جای بخیههام موقع راه رفتن به شدت میسوخت ولی باز مسیرهای طولانی رو راه میرفتم حتی موقع راه رفتن اگه تشنه بودم آبم نمیخوردم چرا لاغر نمیشدم ؟
آدم های چاق زیادی و میشناسم که سالهاست دارند مرتب هر روز پیادهروی میکنند ولی اصلا تکون نخوردند و لاغر نشدن .
ولی خودم از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم بارها پیش امده که با دخترم به نیت خرید رفتیم بیرون و ساعتها راه رفتیم پاساژ گردی کردیم و اصلا نه گرسنه و نه تشنه مون شده و زمای که به خونه رسیدیم به ساعت که نگاه کردیم متوجه شدیم که زمان زیادی بیرون بودیم و اگه بعضی از روزها که بیرون بودیم مثلا بستنی چیزی هوس کردیم و خوردیم زمانیکه به خونه بر گشتیم دیگه میل نداشتیم و حتی شام هم نخوردیم .
اون زمان اگه پیادهروی میکردم از روی رنج و اجبار بود و سر همون تایمی که بود راه میرفتم ولی الان نه اصلا نیتم پیاده روی نیست نیتم مثلاً خرید یا بردن بچه ها به پارک یا هر چیز که باشه کلی هم با اشتیاق آماده میشم ، در طول مسیر خیلی لذت میبرم اگه خودم یا بچه هام چیزی هوس کردیم میخریم و میخوریم که البته واسه خودم خیلی کم پیش میاد که بخوام چیزی بخورم ولی اگه میل داشته باشم با خیال راحت و بدون نگرانی از چاق شدن میخرم و با لذت میخورم( در صورتیکه قبلاً حتی جرات نداشتم آب بخورم) و از راه رفتن و دیدن اشخاص مختلف ، گلها و درختان ، فروشگاه ها ، ماشینها ، حیوانات … در مسیر لذت میبرم و خدا رو بخاطر وجود نعمتها و گسترش جهان و زنده بودن و نعمت سلامتی خودم و خانواده ام شکر میکنم .
خدایا هزاران بار شکرت به خاطر هدایتم به این مسیر زیبا
خدایا شکرت به خاطر کسب آگاهی های ارزشمند در این مسیر و رهایی از جهل و نادانی
خدایا شکرت به خاطر وجود روش لاغری با ذهن که خیلی راحت و آسونه
خدایا شکرت به خاطر …….
استاد ممنون به خاطر زحمات بیدریغ تون
به نام خدای مهربان🪴
سلام به استاد عزیز و همراهان گرامی سایت تناسب فکری🌼
گام ۱۹: اصول صحیح پیادهروی برای لاغری🌺🌺
استفاده از پیادهروی برای لاغری یکی از توصیههای مهم متولیان علم لاغری در جهانه،در حالی که خودشون برای متناسب بودن هرگز پیادهروی نکردن،بیشتر افرادی که تحت عنوان پزشک، محقق، یا پروفسور در صنعت لاغری جهان فعالیت میکنن، متناسبن و هرگز خودشون از روشهایی که برای لاغر شدن افراد چاق تجویز و توصیه میکنن،استفاده نکردن،و دلیل اصلی شکست خوردن همه برنامههای رژیمی و روشهای لاغری در جهان متناسب بودن ارائه کننده گانه،
باید بدونم که من با قدرت ذهن خودم چاق شدم و برای همینه که در تموم سالهای چاقی،هرچقدر که تلاش میکردم از طریق روشهای مختلف لاغر بشم بیفایده بوده،چون روشهای لاغری مرسوم،هیچ تاثیری بر محتوای ذهنم نداره و فقط در تلاشه تا از طریق تحت فشار قرار دادن جسمم منو لاغر کنه،
با درک قدرت ذهن و نقش ذهن در رفتار و واکنشهای جسمی به این نتیجه میرسم که پیادهروی برای لاغری فقط یک عمل فیزیکیه که تاثیری بر ذهنم نداره،و از اونجا که ریشه چاقی در ذهنمه،تاثیر پیادهروی برای لاغری بسیار ناچیزه،و به هر مقدار که به واسطه پیادهروی کاهش وزن هم داشته باشم،بعد از چند روز پیادهروی نکردن،دوباره به حالت قبلم برمیگردم.
باید بدونم که فرمولها و تصاویر چاق کننده در ذهن، همواره بر مغز تاثیر میذارن،و از طریق مغز، فرمانهای پرخوری، یا ترس از چاقی رو صادر میکنن.
پس میتونم با انجام تمرینات مخصوص، تاثیر ذهن بر مغز رو کاهش بدم.
باید بدونم که ذهن از مغز جداست،و میتونم در حالی که با مغز مشغول انجام کاری مثل پیادهروی هستم،در ذهنم محاسباتی رو انجام بدم،بدون اینکه در عملکرد مغز تاثیر داشته باشه.
اگه خیلی از افراد رو میبینیم که هنگام خوردن مواد غذایی به موضوع دیگهای فکر میکنن،یا هنگام تماشای تلویزیون در حال پردازش افکاری توی ذهنشون هستن، که هیچ ارتباطی با اونچه که میبینن، نداره این حالت به خاطر تاثیر گذاشتن ذهن بر مغزه،
خیلی از رفتارهای چاق کننده که به صورت اتوماتیک در من ایجاد شدن به خاطر تاثیر ذهن بر مغزه.
با استفاده از محتوای پیادهروی موثر میتونم به مرور این تاثیر رو کم و کمتر کنم،زمانی که موفق به کاهش تاثیرگذاری ذهن بر مغز بشم،رفتارهای واکنشی مثل پرخوری کردنهایی که اختیاری نیستن،به شکل باورنکردنی کاهش پیدا میکنن، تسلط بر تصمیم گیری برای انتخاب مواد غذایی و میزان مصرف به مراتب بیشتر میشه،این توانایی به خاطر فاصله ایجاد کردن بین ذهن و مغز در ما ایجاد میشه و به عبارتی ما بر عملکرد ذهن و مغز خودمون مسلط میشیم.
همه ما ارزش ابزار در انجام کارها رو میدونیم و درک کردیم، هر کسی در هر شغلی که هست چه مکانیک، کشاورز، خانهدار، هر کاری که انجام میده، کار با ابزار رو کاملاً میدونه، که مثلاً استفاده از یک وسیله در یک کاری چقدر میتونه بهمون کمک کنه،یا همان وسیله برای کار دیگه میتونه خیلی خرابی به بار بیاره.
خیلی از افراد که وارد دوره مسیر لاغری با ذهن میشن، وقتی که میفهمن برای لاغری نیاز نیست که کسی پیادهروی کنه، باز به یه طریقی میگفتن که من اشتیاق دارم برم پیادهروی و برای لاغری نیست،برای اینه که به حس خوب برسم،با پیاده روی حال میکنم،عشق میکنم و الان هم خودم، میدونم که پیادهروی منو لاغر نمیکنه،چون خیلی قبلاً پیادهروی کردم برای لاغری و نتیجه نداده،الان میخوام به حس خوب برسم،برم در طبیعت و به خاطر اون حس خوبشه که میخوام پیادهروی کنم،و وقتی هم که به این افراد گفته میشه که اگه واقعاً به دنبال احساس خوب هستی،چرا میخواهی حتماً از راه رفتن و پیادهروی کردن به احساس خوب برسی،
میتونی بری پارک بازی بچهها رو ببینی،
از هوای خوب استفاده کنی،
تفریح کنی،
لذت ببری از بودنت توی طبیعت،یا هر کاری رو که دوست داری انجام بدی،چرا اصرارت اینه که از پیادهروی به احساس خوب برسی.
و تازه اونجا این افراد متوجه میشدن که دارن یه جورایی خودشون رو گول میزنن که من به خاطر احساس خوب دارم پیادهروی میکنم،ولی فکر اصلی این بود که برای لاغری میخوام پیادهروی کنم،و به این شکل داشتن سوالشون رو مطرح میکردن که یه جوری از استاد مجوز بگیرن برای پیادهروی.
استاد میگه وقتی که این سوالها رو ازم میپرسیدن،برام غیرمنطقی بود که چه جور حالا این همه آدم چاق الان علاقمند شدن که به خاطر احساس خوب برن پیادهروی،و تعجب کردم که اینها به فکر احساس خوب افتادن،خب اگه احساس خوب میخوای یه آهنگ بزار برقص،احساس خوب میخوای، برو بشین بر لب جوی و گذر عمر ببین،اینجوری احساست رو خوب کن،شعر بخون،ترانه بخون،چرا پیادهروی؟؟و مشخص میشد که اینا به منظور لاغر شدنه میخوان برن پیادهروی،ولی به بهانه احساس خوب.
باید بدونم که پیادهروی یک ابزاره،مثل همون اره که اگه در جای درست ازش استفاده بشه بسیار کارآمده،ولی اگه از اون ابزار برای جای نادرست ازش استفاده کنم،بسیار مخربه،
استفاده از پیادهروی در ذهن افراد چاق، مثل همون استفاده از اون اره است برای کارهای ظریف کاری،داغون میکنه فرد چاق رو،همه ما تجربه پیادهرویهای طولانی برای لاغری رو داریم،همه ما تجربه چندین سال پیادهروی کردن برای لاغر شدن رو داریم که نتیجه نداده،تجربه کمر درد و پا درد به خاطر پیادهروی کردن و لاغر نشدن رو داریم،پس چرا همش استمرار داریم و اصرار داریم که پیادهروی کنیم به خاطر لاغری.
چون از قبل هزاران بار شنیدیم که پیادهروی باعث لاغری میشه،میخوایی لاغر بشی، پیادهروی کن،. غذاتو کنترل کن، ورزش کن،و ما ناخودآگاه فکر میکنیم که یکی از راهها برای اینکه لاغر بشیم پیاده رویه،
و خیلیها که میگن من لاغری با ذهن رو قبول کردم و دیگه پذیرفتم غیر از لاغری با ذهن هیچ راهی نیست،این دفعه دیگه میخوان با یک حرکت زیرکانه که نه،حالا پیادهروی برای احساس خوبه،اینها نمیدونن که در ناخودآگاه برای همون لاغریه،بنابراین استفاده از پیادهروی برای افراد چاق به منظور لاغری، یک ابزار نامناسبه که فقط باعث به هم ریختهتر شدن فرمولهای چاق کننده میشه.
چون خیلی از افراد چاق، وقتی که پیادهروی میکردن،حالا بلافاصله بعد از پیادهروی خودشون رو نگه میداشتن که چیزی نخورن که تبدیل به چربی نشه،ولی چند ساعت بعد بارها توی ذهنشون مرور میشه که اینم بخور،امروز حالا پیادهروی کردی، اشکالی نداره اونم بخور،یا حالا چون که میخوای بری پیادهروی بیا اینم بخور،یعنی پیادهروی خودش عامل تحریک میشد برای اینکه رفتارهای غذاییشون بیشتر بشه،یعنی خوردنهای بیموردشون بیشتر بشه،خوردنهایی که خودشون هم میدونستن که نباید بخورن،یا اصلاً نیاز نداشتن که بخورن،اما به دلیل اینکه میخوان برن پیادهروی، یا از پیادهروی برگشتن میخوردن.
یعنی یه جورایی باعث تحریک فرمولهای چاق کننده هم میشه، که رفتارهای واکنشی ما بیشتر میشه.
و بعد هم اگه یه جورایی به هر دلیلی موفق نمیشدن برن پیادهروی،بازم فشار افکار منفی بیشتر میشه که پس تو پیادهروی نکردی حالا دیگه داری چاقتر میشی،این دو روزه نرفتی پیاده روی خلاصه دیگه کار تموم شد،بدبخت، بیچاره، تو چاقتر میشی،این دفعه به این شکل بهشون فشار میاره.
و اشکال سوم بازم این بود که افراد نامتناسب معمولاً با هم پیادهروی میرن و در طی پیادهروی اینقدر حرفهای منفی، اینقدر یاس و ناامیدی و درد دل میکنن، که نه تنها احساسشون خوب نمیشه از اون مدت پیادهروی،تازه کلی با احساس بدتر هم برمیگردن خونه و بعد هم تازه فکر میکنن که حالا پیادهروی کردم تاثیر بر لاغری من داره،
ولی تاثیر منفی اون بسیار بیشتر از تاثیر مثبته،هرچند که تاثیر مثبت رو نداره،چون اونها به بهانه لاغر شدن دارن میرن پیادهروی و همچنین فشارهایی رو بر افکار اونها میاره برای اینکه اونا رو بیشتر به هم بریزه و تشویق کنه به چاقتر شدن،
ولی اگه از این ابزار در جای مناسبش استفاده کنیم بسیار کارآمد و تاثیرگذاره.
جای مناسبش کجاست؟؟فایلهای پیادهروی موثر،زمانی که از پیادهروی استفاده میکنیم برای تفکیک کردن ذهن از مغز،
مغز من فرمانده بدن منه،
و تمام حرکاتم چه درونی و چه بیرونی فرمانش از مغز میاد،مغز تحت تاثیر ذهنه،وقتی توی ذهنم یه سری تصاویر ذهنی داشته باشم درباره چاق شدن،وقتی در ذهنم یه سری فرمولهای چاق کننده داشته باشم که انتظار چاقی منو بیشتر میکنن،چون انتظار در مغز که شکل نمیگیره،
انتظار چاقی در ذهن شکل میگیره،اما وقتی من انتظار چاق شدن از خودم داشته باشم،این انتظار بر مغز تاثیر میذاره،در واقع انتظار شکل نادیدنیه،دیده نمیشه،مثل هواست،من که هوا رو نمیبینم،ولی اگه بیام هوا رو فشرده کنم، بزارم توی یک مخزنی،بعد یه پودری، چیزی رنگی هم بهش بزنم،مثلا این هوا رنگی میشه بعد میبینمش میگم این هواست،چرا؟؟چون این رنگه یا این پودره رو میبینم که معلقه،پس یه جایی هست دیگه،توی هواست،
ذهن رو هم که نمیبینم، اما میتونم تاثیرش رو بر بدن از طریق مغز ببینم،
یعنی ذهن بر مغز تاثیر میذاره و مغزم، فرمانهایی صادر میکنه که رفتارهای چاق کننده است،یا ترس از چاقیه،یا مثلاً واکنشهایی رو در من ایجاد میکنه که هم عصبیه، هم رفتاری.
مثلاً خیلی وقتها پرخوری کردم،
دست خودم هم نبوده،بعد از اینکه پرخوری تموم میشه، یعنی مغز فرمان پرخوری میده،
منم میدونم نباید بخورم،هی میخورم، میخورم تا زیر گلوم،
و دیگه تموم میشه،بلافاصله بعدش فرمانهای عصبی رو میده حالا شروع میکنه به ایجاد عذاب وجدان،ای بدبخت فلان فلان شده،تو لیاقت نداری،تو عرضه نداری،چت بود اینقدر خوردی،همه اینها کار مغزه،اما تحت تاثیر ذهنه.
حالا در پیادهروی چطور میتونم اینوببینم؟؟قبلاً چطور میتونستم ببینم؟؟خیلی وقتها شده وقتی پیادهروی میکردم،مخصوصاً وقتی که از تردمیل استفاده میکردم برای پیادهروی،وقتی که چشمم به زمان سنج بود که داره ثانیه میشماره،هی میرفتم و قدم میزدم و نگاه میکردم میدیدم ۳۰ ثانیه است،دوباره چشامو میبستم، کلی راه میرفتم، ای خدا کی تموم میشه،بعد میدیدم شده یه دقیقه،یعنی زمان انگار اینجوری کش میومد،یه دقیقش میشد ۱۰ دقیقه،
چرا؟؟زمان که تغییر نمیکنه،مغز هم که داره فرمانهاش رو برای قدم برداشتنم میده،ولی چه چیزی اینجا داره منو اذیت میکنه؟؟تمرکز ذهنیمه،چون من تمرکز ذهنم بر تایمر تردمیله، و حوصله هم ندارم،حوصلم هم سر میره، و میگم کی تموم میشه.
مغز تاثیر ذهنم رو، که از دیدن تایمر به وجود میاد رو دریافت میکنه، تبدیلش میکنه به پیام عصبی،اونوقت عصبی میشم،حوصلم سر میره،کلافه میشم،این کار مغزه،اما از کجا تاثیر میگیره؟؟از ذهن،چرا ؟؟چون من در ذهنم سخته برام راه رفتن ۳۰ دقیقه روی تردمیل،
اما خیلی وقتها شده که توی خیابون حواسم نبوده،دو ساعت هم راه رفتم،چون ذهنم روی این موضوع تمرکز نکرده که من چقدر راه رفتم،مغزم هم کاری نداره،منم همینجوری دارم راه میرم،پس ذهن بر مغز تاثیر میذاره و مغز فرمان میده،و برای افراد چاق این کاملاً قابل تشخیصه،
چه در رفتارهامون، چه در واکنشهامون، چه در عصبی شدنهامون،در تموم جنبههای زندگیمون،این تاثیر داره،در روابطمون هم همین جوره.
مثلاً اگر من در ذهنم تصوراتی از فرد مقابل داشته باشم،یه سری اخلاقیاتش توی ذهنم باشه که خوشم نیاد،قضاوتهایی رو توی ذهنم داشته باشم، یه سری دیدگاهها نسبت به اون فرد در ذهنم داشته باشم،با کوچکترین حرکت اون فرد عصبی میشم و از کوره در میرم،چرا بلافاصله مغز همچین فرمانیمیده؟؟چون تحت تاثیر ذهن منه.
در فایلهای پیادهروی اولین تمرین فایل اول اینه که به ما گفته میشه همین جوری که داری راه میری، ۱۰۰ گام پای راستت رو بشمار،بدون اینکه شمارش به کلام باشه، یا زمزمه کنی.
یک، دو ، سه، در دفعههای اول هی میخواهی سعی کنی که زبانی بگی ۱ ،۲ ،۳،و باید اینقدر این تمرینات رو انجام داد تا یواش یواش ارتباط تاثیر ذهن بر مغز کم بشه و کلام و زبون دیگه تکون نخوره،یعنی همزمان که داری راه میری بدون اینکه دهان تکون بخوره،یا زبان تکون بخوره، به راحتی در ذهن قدمها رو بشماری.
در این تمرین به ظاهر ساده، ما میایم از ذهن میخواهیم که حرکتهای پای راست رو محاسبه کنه،بدون اینکه با زبان بشماریم،
باید در ذهنت فقط بشماری،از اینور مغز داره چیکار میکنه،؟؟
داره قدمها رو برمیداره،یعنی یه جورایی از ذهن یه کار میگیریم، مغز رو هم به انجام کار خودش واگذار میکنیم،به مرور زمان با انجام تمریناتی که در این فایلها هست خودتون میبینید که مسلط شدید،بعد خودتون درک میکنید که چقدر ذهنتون آزاد شد.
و شما در حین انجام این تمرینها توجهی به زمان نخواهید داشت و نمیدونی کی زمان سپری میشه و به شما کمک میکنه که ذهنتون رو بتونید در دست بگیرید، حالا وقتی شما به این مهارت میرسی چه تاثیری بر روند لاغریتون میذاره؟؟
کل مشکل افراد چاق اینه که مغزشون تحت تاثیر ذهنشونه و واکنش میدن.
ترس از غذا خوردنم کجا داره صورت میگیره؟؟در مغزم که نیست،در ذهنمه که از غذا خوردن میترسم،اما این روی مغز تاثیر میذاره و اعصابم رو به هم میریزه،احساسم رو به هم میریزه،احساس چاقی رو تحریک میکنه،و علی رغم اون ترسی که دارم،بازم خوردن صورت میگیره،ولی چون با ترسه،با اطمینان برچاقتر شدنه،نتیجهاش هم چاقتر شدنه،
وقتی من بتونم ذهنم رو بر موضوعی که میخوام متمرکز کنم،یا ذهنم رو از تاثیرگذاری بر مغزم کم کنم،یا بینشون فاصله قرار بدم،اون وقته که میبینم حرص و ولعهام خیلی راحت اصلاً نمیفهمم چی شده،
میبینم که چقدر آرامش پیدا کردم،خیلی از واکنشهای لحظهایم به رفتار دیگران، به حرفهای دیگران، به صحنههایی که میبینم، به برخوردهایی که باهام میشه،اون واکنشهای اولی که میدم،فقط به خاطر اینه که ذهن تاثیر میذاره بر مغز،و مغز بلافاصله بر اساس اون چیزی که در ذهنم درباره اون فرد میچرخه،وارد عمل میشه،عصبی میشه و واکنش نشون میده،و میتونه عواقب بدی هم داشته باشه.
ولی وقتی از این محتوا استفاده کنم و تسلط بر ذهن پیدا کنم و ذهنم رو به صورت آگاهانه و بخشیش هم ناآگاهانه ذهنم رو از مغز جدا میکنم،اونوقت دیگه در زندگی میبینم که دیگه اون آدم قبلی نیستم،اون واکنش سریع رو نمیدم،در واقع دیگه ناظر میشم بر اعمال مغزم،
و هی میبینم بدون اینکه بخوام خودم رو نگه دارم، خیلی راحت نسبت به خیلی مسائل واکنشم تغییر میکنه،چرا؟؟چون از تاثیر همیشگی ذهنم بر مغزم کم شده،دیگه اینو یاد گرفتم که ذهن رو جدا استفاده کنم ،مغز رو هم بزارم کار خودش رو انجام بده،میبینم که در تغییر احساسم نسبت به چاقی و لاغری تغییری ایجاد شده،نسبت به غذا خوردن احساس تغییر کرده،
کلاً میل و اون چیزی که بهش میگیم اشتها تغییر پیدا کرده،انگار قدرتی به دست آوردیم که قبلاً اونو نداشتیم،چون بین ذهن و مغز تونستیم فاصله بندازیم.
خیلی وقتها شما شده مثلاً دارید غذا میخورید بدون اینکه اصلاً توجهی به غذا داشته باشی،اصلاً ذهنت جای دیگه است،فقط داری غذا میخوری،
خیلی وقتها شما افرادی رو دیدید که مثلاً در حین غذا خوردن میخ شدن یه جایی رو نگاه میکنن،مثلاً یه گل قالی رو نگاه میکنن،چرا اینجوریه؟؟کاملاً ذهن اشراف داره اون زمان بر مغز،
و مغز فقط فرمان داره میده،چون ذهن جای دیگه است که مثلاً اونجا داره اینجوری میشه،و مغز هم فرمان تمرکز بر یک نقطه رو میده،این از تاثیرات ذهن بر مغزه،
و شما با استفاده از این محتوا به صورت رونده در حالی که داری راه میری مراقبه میکنی،و این توانایی که در شما ایجاد میشه باعث میشه که شما در زندگیروزمره تون خیلی مسلط بر افکار و رفتارتون باشید.
خیلیا هستن که سالها دارن سعی میکنن ،مراقبه کنن،اما در زمان مراقبه خیلی خوب دارن عمل میکنن،خیلی مسلطن،خیلی دقیق دارن کارها رو انجام میدن،
اما در زندگی روزمره اون تسلط بر مراقبه کمکشون نمیکنه،چرا؟؟چون اینو به صورت عملی نمیتونن اجرا کنن،خیلیها بودن که وقتی عصبانی میشدن، میگفتن یه چند دقیقه منو به حال خودم بذار،
یه ۱۰ دقیقه میرفت توی اتاق مراقبه میکرد میومد میگفت ریلکس شدم،
یعنی باید در اون حالت زندگی روزمره،
در اون جریاناتی که قرار میگرفت،
نمیتونست به خودش کمک کنه و حتماً باید از اون موقعیت خارج میشد، میرفت در اون موقعیت پیش فرضی که براش تعیین کرده بودن،لامپ کم مصرف، نور کم، عود،و باید اونو شکل میداد،بعد میشست خودش رو آروم میکرد،ولی فایلهای پیادهروی موثر به ما یاد میده که در عین حرکت مراقبه کنیم،و این مهارت در زندگی روزمره به شدت به ما کمک خواهد کرد که مسلط باشیم بر افکارمون،اعصابمون،
واکنشهامون،
هیجاناتمون،
رفتارهامون،
و همه چیز در کنترل خودمون در میاد.
سپاسگزارم از شما استاد عزیزم🪴🪴🌼🌼🌼🙏🙏🙏🙏🌺🌺💖💖💖
سلتم بر استاد عزیز و دوستان همراه
منم فایل پیاده روی موثر رو تهیه کردم و این مدت که دارم دوره رو دوباره مرور میکنم و ذهنم رو برای تناسب اندام بهتر برنامه ریری میکنم روزی یک ساعت انجامش میدم .
واقعا فایلش وتمریناتش فوق العادست . و این تایم یک ساعت انگار یه چشم برهم زدن هست و خیلی لذت بخش .
حال روحیم خیلی بهتر میشه و آرامش فوق ابعاده ای میده شاید یکی دو روز اول یه کم پاهام عادت نداشت یا نه من خوب نتونستم کنترل ذهنم رو به دست بگیرم یه خرده کمرم اذیت شد اما بعد اون دوسه روز اصلا نه .
شاید باوزتان نشه ساعت چهارونیم الی پنج صبح که همه خوابند اکثراوقات تایم پیاده روی ام هست اونم حیاط خونمون .
و تو اون تایم احساس میکنم به خدا نزدیکترم انگار بهش وصلم . گاها پیش میاد نجواها میخان وسط تمرین حواسم رو پرت کنن اما من سریع مچ خووم رو میگیرم و به خودم تعهد قبل تمرین رو یادآوری میکنم وسریع ذهنم رو کنترل میکنم .
تازه یه قسمت تجسم داره که من خیلی این قسمت رو دوست دارم وخیلی راحت باهاش ارتباط میگیرم .
استاد واقعا دست مریزاد . فایلهاش هم مثل دوره هاتون عالی هستند وآموزنده .
خدمت استاد عزيز وهم گروهي عزيزم سلام
من اين فايل گوش دادم به حق هرچي گفتيد عين واقعيت بود من خودم ساليان سال پياده روي ميكردم وميكنم جزُيكي از كارهاي روز مره من شده ولي واين پياده روي انگار به من مجوز خوردن زياد رو بهم ميداد براي همين از امروز تصميم گرفتم ديگه پياده روي نكنم هرموقعه توانايي اينو پيدا كنم كه هماهنگي ذهن وجسم وفاصله ذهن وفكر تصلت پيدا كنم ميرم سراغ ورزش استاد من مي خوام صددرصد عين خودتون بشينم در ارامش فايل هاي اموزشي گوش بدم براي خودم انشائ بنويسم وتمريناتم انجام ودر ارامش براي اينكه همانطور در ارامش اضافه وزن پيدا كردم بدون هيچ زحمتي والان هم مي خوان بدون هيچ زحمت فيزيكي به تناسب اندام برسم واقعا ممنون از شما اگاهي هاتون در اختيار من قرار داديد واقعا خداوند سپاسگزارم با شما اشنا شدم هميشه پايدار وسلامت باشيد🌹🌹
🌺
به نام خدای عزیزم
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام
پیاده روی و لاغری
چون من بعد از زایمان دچار اضافه وزن شدیدی شده بودم یعنی بیشتر از ۴۵کیلو و چون سه قلوهای عزیزم نیاز به مراقبت داشتن و نمیتونستم اونها رو تنها بزارم تنها ابزار و راهکاری که به ذهنم رسید برای کم کردن این اضافه وزن خریدن تردمیل و پیاده روی بود اون روزها من خیلی فعالیت بدنی ام بالا بود و عملا اصلا استراحت نداشتم حتی تا صبح مجبور بودم بچه ها رو راه ببرم تا بقیه از خواب بیدار نشن آخ که چه روزهای سختی بود اما شیرین ،خلاصه تردمیل و خریدم و تایمی که بچه ها میخوابیدند من میانگین روزی دو ساعت پیاده روی میکردم منتها چون باید حواسم به بچه ها میبود نمیتونستم هندزفری بزارم یا سر و صدایی کنم که اونا بیدار بشن برای همین ذهن من موقع پیاده روی کردن شده بود پارکینگ شنیده ها و حرف و حدیث های دیگران و هی اون حرفها و آزارها در سرم مرور میشد و احساس خشم و نفرت تمام وجود منو میگرفت علاوه بر اون چون میگفتم من خیلی فعالم و مدام میگفتم ضعف کردم حسابی از خجالت خودم در میومدم و پرخوری میکردم و اصلا یادم میرفت که میخواستم لاغر بشم انگار این پیاده روی باعث میشد خوردنهای بی مورد داشته باشم و خودم و توجیه کنم و فشار افکار منفی و حرفهای دیگران و پا درد و کمر درد باعث شده بود از پیاده روی متنفر بشم و من مدام با رژیم و پیاده روی وزنم و کمی پایین می آوردم و بعد رهامیکردم دوباره چاق میشدم این روند همینطور ادامه داشت تا بچه هام بزرگتر شدن وقتی اونا مدرسه می رفتن من میرفتم باشگاه و خیلی سخت ورزش میکردم و رژیم های سنگین میگرفتم تا بالاخره لاغر بشم اما چه فایده بازم این همه فشار جسمی و روحی کوتاه مدت بود از وقتی یادمه همش یا رژیم داشتم یا داشتم مثل قحطی زده ها رفتار میکردم با مواد غذایی و تمام اینها کاملا منو عصبی میکرد و کم کم دچار افسردگی و بیماری روحی شدم که نمودش در جسمم نمایان شده بود خلاصه به لطف قادر متعالم با این سایت آشنا شدم و با آموزشهای بی نظیر استاد هم حال روحی ام عالی شد هم جسمم رو به متناسب شدنه جالبه منی که از ورزش و پیاده روی حالم بد میشد الان هر روز یه ساعت ورزش مورد علاقه ام که یه مدل رقصه و حالم و خیلی خوب میکنه رو انجام میدم و کلی توی اون یه ساعت حالم خوبه تا قبل شنیدن این فایل همیشه همسرم میگفت بیا بریم پیاده روی حالم بد میشد و کلی بهانه جویی میکردم و نمیرفتم اما دیروز به لطف خدا این فایل ارزشمند و شنیدم و تمریناتش و انجام دادم دیشب همسرم گفت بیا بریم پیاده روی و من با هیجان قبول کردم و رفتم و همون فرمول شمارش گامها که استاد گفتن و انجام دادم و خیلی بهم خوش گذشت و اصلا احساسات بد قبل که پیاده روی میکردم و نداشتم بعد اون دخترهام و همسرم رفتن بستنی و آیس پک بخورند هر چقدر به من اصرار کردند من حتی تست هم نکردم چون دوست نداشتم به ذهن چاقم بها بدم آخه اون یاد گرفته بود هر بار میره پیاده روی بیاد بعدش کلی بخوره و یکی دیگه هم این بود که ذهن چاق من عاشق بستنی بود و تفریح و بیرون رفتن از خونه براش مصادف بود با کلی هله هوله خوری و من دیشب تمام قد جلوی ذهن چاقم ایستادم و نگذاشتم خواسته اش و به ذهن متناسبم تحمیل کنه بعد که به خونه برگشتیم من از این پیروزی حالم بی نظیر بود و حتی الانم که بهش فکر میکنم میگم آفرین دختر خوبم تو حتما موفق میشی اصلا تو موفق نشی کی باید موفق بشه و قطعا تمام اینها رو مدیون استاد روشنم و خدایی که منو هدایت کرد الهی به امید تو
سلام خدمت استادعزیز صبح شما بخیر و شادی
ممنون از شما که در مورد پیاده روی و چالش اینکه چطور ما بدون پیاده روی لاغر می شویم را بصورت دقیق و شفاف توضیح دادید .
و چقدر قشنگ توصیف کردید که پیاده روی مثل یک ابزار است که اگر در جای درست و مناسب استفاده نشود مخرب است و اگر درست استفاده شود بسیار موثر و مفید است . چون اولین توصیه برای افراد چاق کم خوردن و پیاده روی به مدت حداقل نیم ساعت در روز را دارند . من هر وقت برای رژیم به دکتر تغدیه مراجعه کردم پیاده روی در برنامه آنها بوده و من یادم می اید وقتی با وزن سنگین پیاده روی کردم مشکل خارپاشینه گرفتم و چقدر دکتر رفتم و از طب سنتی استفاده کردم و کفش با پاشینه ژله ای سفارش دادم تا خارپاشینه را درمان کردم و همچنین به دیسک کمر مبتلا شدم که شبها اصلا نمی توانستم خواب راحتی داشته باشم و صبحها با سختی و درد از رختخواب بلند می شدم . استاد دقیقا خیلی از افراد چاق از پیاده روی به خاطر سخت بودن و بیماریهایی که بعد دچار می شدیم متنفر هستند و اصلا من که احساس خوبی از پیاده روی نداشتم و فقط از روی اجبار انجام میدادم . و اما جواب به سوالها
به نام خداي هدايتگرم
درود خدمت استاد عطار عزيز
چقدر درست گفتيد كه وقتي پياده روي ميكنيم، يا زياد ميخوريم ميگيم پياده روي كرديم يا ميگيم ميخوام برم پياده روي و ميسوزونم
خود من اين باور رو دارم و الان كه اين فايل رو ديدم فهميدم كه اين يك مانع بوده براي متناسب شدن من
و باز هم جا داره بگم، امان از ناداني
پياده روي براي تفكيك كردن ذهن از مغز
مغز ما فرمانده بدن ماست
مغز تحت تاثير ذهن هست
وقتي يكسري فرمول هاي ذهني داريم اين يك سري انتظار براي ما شكل ميده ، و همين انتظار رفتارهاي چ ا ق ي براي ما بوجود مياره
مثال تردميل و اينكه زمان سخت ميگذره چقدر موضوع رو شفاف كرد برام
در پياده روي موثر، به خاطر اينكه حين پياده روي فايل گوش ميديم و تمرينات ذهني خاصي انجام ميديم ديگه اون فرمول هاي گذشته به مغز فرمان متناسب نبودن رو نميدن
يعني يك كاري كه دوست داريم رو آگاهانه انتخاب ميكنيم ميديم به مغز
تمرين شمردن صد گام با پاي راست بدون اينكه با زبان يا زمزمه بشماريم
از ذهن يك كار ميگيريم و مغز هم داره كار خودش رو ميكنه
چقدر جالبه اين تمرين
من موقع پياده روي فايل گوش ميدم نميدونم چقدر جواب ميده
به نظرم چون با شنيدن اين فايل متوجه شدم با پياده روي دچار پرخوري ميشم ، پس احتمالا اون فايل گوش دادن تاثيري نداشته
بايد تمرينات طبقه بندي تر باشن
استاد چقدر شما جدي كار كرديد روي اين مبحث متناسب شدن
واقعا دست مريزاد ميگم بهتون
استاد از هنگ كردن گفتيد
خيلي سال پيشا ياد گرفتم كه وقتي فكر ما رو ميبره ، در اون تايم ما نيستيم توي اين بدنمون
و انرژي هاي ديگري بر اين بدن تسلط پيدا كردن
و همين باعث شد يك ترسي برام بوجود بياد و اجازه ندم فكر من رو ببره
و بگم كه مراقبه و تكنيك هايي كه ياد گرفتم هم خيلي به من كمك كرده كه با فكر غرق نشم
يعني اونطوري نشم كه اطرافيان هي صدام كنن و نشنوم
يادم نمياد در زندگي اين حالت رو داشته باشم
خيلي زياد سعي كردم متدهايي كه براي مايند فول بودن هستش رو تمرين كنم و اجرا كنم
اما مغز خيلي پيچيده ست و بخش هاي مختلفي داره و لازمه كه براي بهبود هر بخش تمرين هاي مربوط به همون بخش انجام بشه
مثلا در كلاس هاي مايندفولنس ياد گرفتم در لحظه باشم
ياد گرفتم موقع ساده ترين كارها به خودم بگم اينجايي؟هستي؟
خيلي وقتا اين تكنيك رو استفاده ميكنم
به همين دليل يادم نمياد كي و چه زماني با فكر غرق شدم
ولي براي متناسب شدن هم بايد تكنيك هايي رو طراحي كنم تا در هر لحظه با تمام ذهنم توي موقعيتي كه دوست دارم، باشم نه توي موقعيتي كه از قبل برنامه ريزي شده در ذهنم
شما اين درس رو داديد كه به رفتار افراد متناسب توجه كنيم به نظرم يك روش مايند فول بودن هست
ممنونم به خاطر اين فايل عالي
سلام
منم اوایل که وارد دوره شدم مدام تحریک میشدم که برم پیاده روی . ومنم خودم رو توجیه میکردم که واسه احساس خوب میخام این کار رو انجام بدم .
الان که فکرشو میکنم به خاطر ترس درونی بود که چون هنوز کاهش وزن چشمگیری نداشتم میترسیدم چاق تر بشم و دوباره مورد تهاجم حمله های اطرافیانم قرار بگیرم .وچقدر برام زجر آور بود .
بعد کم کم که فایل های پیاده روی رو هم تهیه کردم چالش خوبیه . اوایل سخت بود برام ولی کم کم مسلط شدم گاها خودم جایی میرفتم وقصدم پیاده روی نبود گاها باذهنم تمرینات رو انجام میدادم .
واحساس فوق العاده ای بهم میداد وسرحال میشدم . و معلوم نبود که یک ساعت زمان گذشت .
بدنمان خیلی هوشمند طراحی شده و کلیه کدها آن برای تجربه یه زندگی لذت بخش بارگذاری شده و کم وکسری نداره که ما بخواهیم یک سری کدهای جدیدی بهش اضافه کنیم .
ولی خوب چون ما ناآگاهانه کدهای غلط رو بارگذاری کردیم بدنمان هم با اون کدها فرمان رو اجرا میکنه .
ما فقط کافیه دیگه اون کدها را تکرار نکنیم وبامنطق درمحیط پیرامون اون باورهامون رو رد کنیم متناسب شدن خودبه خود اتفاق میافته .
واین یعنی لاغرشدن آسانترین کار دنیاست .
فایل بسیار اگاهی دهنده بود واقعا چقد من در جق خودم ظلم کردم شرمنده ام پیش خودم واز خودم بابت زجرهایی ک بخودم دادم معذرت میخوام بخدا من مرده متحرک بودم ورزش های سخت زجر اور اعصاب خورد کن خدایا چیا بر من گذشته کاش میتونسم همین الام این محصول بخرم میدونم ک خدا بهم میده
یک عمر ورزش کردم یک عمر حسرت یک عمر ولع انگار با موادغذایی اشتی کردم نگاه عوض شده اصلا اون فریبا مرده فریبایی ک ب غذای مادرش ن نمیگف امروز چن اشتها نداشت نخورد خدایا چقد لذت میبرم از حس هام از تغییراتم واقعا چ ارزشی داره انقد ما خودمونو اذیت کردیم ما خودمون خودمون کشتیم چقد ب خدا ناسزا گفتم چ روزها خجالت کشیدمو از اینی ک هسنم ولی الان خودمو دوی دارم و از خودم معذرت میخوام از امروز هر روزمیگم فریبا منو ببخش جسم عزیزم منو ببخش معده عزیزم منو ببخش چشمهای عزیزم منو ببخش ک چ روزها تو رو توحسرت گذاشتم از چیا از خوشی هایی خودمو محروم کردم
استاد عزیز واقعا فایلتون زیبا بود حتی کلمات قاصرن از بیان زیبایی و آگاهی این فایل مرسی ک هستین و هوامونو دارید
با سلام
الان چند سالی هست که در باشگاههای بانوان ایران ورزشی به نام هیپ هاب هست که هم سخته و هم لذت بخش و زمانی که انجام میدی همراه با سختی لذت خاصی داره و اصلا زمان رو نمی فهمی.و تنوع اش فوق العاده زیاده .
البته من فقط دوماه انجام دادم بعد به دلیل کرونا دو سالی هست که باشگاه نمی رم. 😪
ورزش اش به این صورت هست که درابتدای قدم پای راستت باید با سینه پا قدم برداریو به جلو حرکت کنی و سرت باید پایین باشه و در قدم بعدی با پای چپ و روی پاشنه پا قدم برداری وسرت بالا باشه و همینطور گام های بعدی . وهم به سمت جلو و هم به سمت عقب تمرین داره .البته این یکی از مراحل هست .
متاسفانه چون باشگاه بسته شده نمیتونم دیگه تمرین کنم و لذت ببرم و الان که استاد فایلهای پیاده روی موثر رو گذاشتند خوب طبیعتا خیلی بهتره و احتمالا بایستی خیلی لذت بخش باشه و موقع کرونا که باشگاه بستست یا اصلا هر موقع حس پیاده روی داری میتونی انجام بدی و نیاز به زمان خاص و مکان خاص نداره. درحالیکه باشگاه هفته ای دوبار و فلان ساعت هستش که ممکنه اون لحظه حس ورزش نداشته باشی.
من خودم اوایل که وارد دوره شدم این فایل رو گوش دادم و یه جورایی دوست داشتم پیاده روی کنم و اون رو بزارم به حساب حس خوب . بعدش به خودم گفتم اینجوری نمیتونم متوجه بشم که این دوره منو لاغر کرد یا پیاده روی .
پس فعلا دست نگه دارم ببینم این دوره چیه و استادش چی میخاد آموزش بده و اصلا لاغر میکنه یا نه . وقت واسه پیاده روی هست اگه دیدم مفید نیست خوب همون پیاده روی رو انجام میدم .
اما از اون روز تا به الان شاید یک الی دو بار پیاده روی کردم نه به نیت لاغری . بلکه هوا خنک بود و من یه مسیری بود که دلم میخواست با خودم تنها باشم و فکر کنم همون قدر پیاده روی کردم و بس.
الان که اصلا تمایلی به پیاده روی ندارم انگار دارم استراحت میکنم و خستگی از تنم میره بیرون . من که دنبال موقعیتی بودم که پیاده روی کنم بابت لاغری و بزارم به حساب حس خوب .
و همراه شدن تو این مسیر برام آنقدر لذت بخشه که حسم رو آنقدر خوب میکنه که اگه یه کم کم حوصله باشم و بی انرژی میام اینجا و شارژ میشم . 😀
با سلام
وقتی کامنت خانم الی ناز رو خوندم خیلی لذت بردم و ای کاش این سایت قابلیت دو زبانه رو داشت هم به فارسی وهم به انگلیسی. تا مردمان سراسر جهان هم ازش استفاده کنند و بدانند مردی از دیار ایران خودمان این رسالت بزرگ رو به دوش گرفته و خدا رو به شکل زیباتری در دل مردم دنیا معرفی میکنه.
به امید اون روز .
سلام خدمت استاد گرامی و دوستان بزرگوار
همیشه میگفتن برای تناسب اندام باید ورزش کرد و بهترین ورزش پیاده روی است روزی یک ساعت باید پیاده روی کنی تند رفتن بهتر هست .
ولی راه رفتن با وزن سنگین خیلی سخته و فشار زیادی به زانو و کمر میاد و زود خسته میشدم و هر وقت برای لاغری این کار رو انجام میدادم خیلی خسته میشدم و شب از پادرد خواب نمیرفتم واقعا از پیاده روی تنفر داشتم و کلا چند سالی هست که پیاده روی نمیکنم و هر جا که میخوام برم با ماشین میرم چند روز پیش این فایل رو گوش دادم و احساس خوبی بام داد و چند روزه بهش فکر میکردم و میخواستم امتحانش کنم ولی چون کفشم خوب نبود قرار بود با دخترم بریم کفش بخریم و بعدش عصرها یک ساعتی برم بیرون قدم بزنم و همین یک نکته که استاد توی این فایل گفتن رو انجام بدم (استاد گفتن توی ذهن قدم های پای راست رو بشمریم که مغز فرمان راه رفتن رو بده و ذهن رو منحرف کنیم )
ولی امروز به طور ناخودآگاه من به پیاده روی رفتم یک پیاده روی ناخواسته . بعد از یک ماه که تقریبا همه جا تعطیل بود و راه بهشت زهرا رو هم بسته بودن امروز به مزار مادرم رفتم فکر نمیکردم که هنوز راه بسته باشه وقتی رسیدم دیدم راه بسته هست و باید پیاده برم اولش پشیمان شدم و میخواستم برگردم ولی خیلی دلم تنگ شده بود با خودم گفتم میرم به امید خدا . دوستانی که به شهر من کرمان آمدن مسجد صاحب الزمان رو دیدن که بهشت زهرا در دامنه کوه هست و یه سربالایی هست و من شروع کردم به راه رفتن که یک دفعه یاد این حرف استاد افتادم و شروع کردم به تمرین کردم و خیلی زود دیدم رسیدم و بعد از زیارت اهل قبور همون راه رو دوباره برگشتم خودم که خیلی لذت بردم از این پیاده روی و مصمم شدم هفته آینده این فایلها رو تهیه کنم . وقتی خونه رسیدم به بچهها گفتم که من اینقدر راه رفتم باورشون نمیشد و من باز هم سپاسگزار خداوند هستم که من را به این سایت هدایت کرد و با استاد عطارروشن آشنا کرد . امروز خیلی حس خوبی داشتم ممنون استاد 🌺🌺
سلام الهام عزیزم از خوندن نوشته شما خیلی لذت بردم واقعا عالی نوشتید چقدر این هشت روز برای شما پربار بوده آفرین به شما آفرین واقعا تحسینتون میکنم چقدر آرامش در نوشته تون هویدا بود.آفرین که ذهن ثروتمندی هم دارین لاغری منتظر شماست شک نکنید فقط باید با همین شورواشتیاق ادامه بدین ولیز نخوردید. دوستون دارم موفق باشید
سلام….. من که شخصا اعتقادی به ورزش و پیاده روی برای لاغری ندارم.. ینی تا الانم فقط شاید یک و ماه و نیم ورزش کردم و توخونه دو ثابت انجام دادم. ولی برای حال خودم بود.هروقت حس داشتم ورزش میکردم. و هرموقع حس نداشتم اصلا به ذهنم نمیگفتم خب امروز ورزش نکردم پس یه قدم از لاغری عقب افتادم یا باورزش یه قدم به لاغرشدن جلو افتادم… و تا الانم بدون ورزش و پیاده روی به نتیجه دلخواهم رسیدم.. ممکنه روند مسیر لاغری ر و برامون کمی تند تر کنه ولی ورزش نکردن، مانع لاغر شدن نمیشه. فقط حال خودمون رو در مسیر تناسب اندام بهتر میکنه اونم بشرطی که با ذهن و همین تمرینات استاد انجام بشه. وگرنه جز درد و ناراحتی و سختی برامون چیزی به همراه نداره… من فایل های پیاده روی رو خریداری نکردم. ولی اگه گاهی ورزش انجام میدم ذهنم رو متمرکز به تناسب اندام و افکار مثبت میکنم تا هم متوجه زمان نشم هم لذت ببرم…… خواهر من به شدت اعتقاد روی پیاده روی برای لاغری داره.. ینی غذاشو ممکنه حجمشو کمی تغییر بده ولی اگه به قول خودش ورزش و پیاده روی نکنه اصلا لاغر نمیشه. و دقیقا هم همینه.. تمام فرمان ذهنش برای لاغری با پیاده رویه…. اگه هزار تا رژیم و راه دیگه انجام بده بازم اعتقاد داره تا پیاده روی نکنه لاغر نمیشه. و به محض پیاده روی به همون نتیجه دلخواهش میرسه…. و این ذهن عجیییب عجیبه… که هر چی بهش فرمان بدی و فرمولاشو تغییر بدی، دقیقا طبق همون فرمان عمل میکنه و معجزه میکنه .. عمرتون بابرکت… یاعلی
سلام دوستاي گلم
من مدت زيادي نيست عضو سايت هستم.مثل دوستاي ديگه هم نظراتي طلايي و خيلي فني هم ندادم .
شايد استاد كه هر بار نظر منو ميخونه و تاييد ميكنه ميگه اين شاگرد متوسطه !
تا اينجا فقط فايلاي رايگانو گوش ميدم هنوز تموم نكردم ولي تموم كنم ميرم اون يكي دوره هارو ثبت نام ميكنم.
چون تازه با اين روش آشنا شدم واسه اين ميخوام به قولي به اندازه كافي ايمان قلبي داشته باشم.
من حرف زدن استادو خيلي دوست دارم
اولش واسه لاغري عضو سايت شدم ولي الان كه ٨ روزه عضوم واسه فقط شنيدن صداش و صورت با لبخندو انرژي مثبتشون گوش ميدم.
خيلي ننوشتم خيلي هم تمرين نكردم.
اما ميدونم جايي كه هستم جاي درسته.با تمام سلولهام ايمان دارم اينا اتلاف وقت نيست همه حرف حرف حقه.
حالا با فقط گوش دادن به اين فايلاي لاغري تقريبا ٣٠ تا گوش دادم قسم ميخورم من كلا يه انسان ديگه شدم.
ازالان ٦ روزه اتوماتيكي اين كارارو انجام ميدم
صبحا پياده روي رو به نيت لاغري انجام ميدادم حالا ميرم اگه دلم بخواد اگه حالمو خوب كنه اصلا اجباري نيست اصلا زماني هم تعيين نكردم كه بايد ٦كيلومتر بري كه اينقد كالري بسوزوني يا اينكه عرق كني يا اينكه برو تا چربيات اب شه و تمام اون حساي منفي
ميرم چون هوا خنكه منم كه راه ميرم بدنم حس خوبي داره اونقدر ميرم كه بهم حال ميده اپل واچم نگا نميكنم كه چقدر شد ميرم لذت تك تك قدمامو ميبرم و بر ميگردم .
ميام خونه اولين كاري كه ميكردم تو مسير به اين فك ميكردم كه بخورم چي بخورم
حالا نه ميام دوش ميگيرم از خودم ميپرسم اگه گشنه اي بخوريم اگه نه هر وقت گشنه شدي هر چي خواستي هست
منم ميام ميشينم جلو تلويزيون چندتا برنامه ميبينم يا اون دوستايي كه اينحا نظراتشونو دوست دارم فالوو كردم نظر جديد بزارن ميخونم.
مني كه صبح ٨-٩ ميمردم صبحونه نخورم حالا ١١ ميخورم
راه راهيش كردم به قول استاد تازه با لذت بيشتري ميخورم
همه اون افكار مسموم كه روزي ٣ وعده دو ميان وعده تا ساعت …. بايد بخوري جلو چشممه
اين قوانين مسخره منو به استرس مينداخت زود برو بخور چون نخوري بعدا بر خوري ميكني
اين حرفاي مسخره
كسي نگفته بود گشنت شد بخور
مث برادر لاغرم كه تا ١٢ گشنش نميشه صبحونرم ميبري اتاقش نميخوره
چون گشنش نيست
كي گفته بايد ٨ حتما صبحونه بخوري خدايا من تمام عمرم همش با عددا زندگيمو نابود كرده بودم
صبحونه رو ميارم من نان جو فقط ميخوردم!
ميرفتم از كدوم مغازه تو كدوم خيابون چون نان جو لاغر ميكنه
اين حرفا چيه اخه من ذهنم بخدا مسموم بود از اين حرفا بابا و داداشاي من نون جو نميخورن همشون لاغرن منو مامانم نون جو ميخوريم اضافه وزن داريم !
ديگه دليل روشن تر از اين!
الان يكي دو روزه نون جو نخريدم
اصلا خوشمزه نيست كه
اصلا من صبحونمو كه تخم مرغ آب پز بود ميخورم نميدونم چرا با نون جو ميخوردم اصلا مزه نداره كه
داداشم صبحونه يه تخم مرغ نيمرو با نون معمولي ميخوره لاغره
چون با لذت ميخوره چون خوشمزه س چون اگه نمكش كم شه ميگه نميخورم
نه اينكه مث من بي مزه و بد طعمم باشه بخوره بگه عيب نداره لاغر ميشم اونم كه نشدم
من تمام زندگيم و افكارم با اين فايلا زير سوال رفته
هر روز قهوه ميخورم
امروز قهوه درست كردم طبق عادت
گزاشتم جلوم
يه كم خوردم
گفتم الهام مزه شو واقعا دوس داري؟
گفتم نه
واسه چي پس قهوه ميخوري
چون سيرم ميكنه عوضش چيزاي ديگه رو نميخورم !
يه لخطه واستادم
گفتم واي بر من
من همه كارام غلط بوده
از خودم پرسيدم؟الان گشنه ته كه داري قهوه ميخوري؟ راستشو بگو اگه گشنته برات هر چي ميخواي ميارم
بخدا گشنم نبود
رفتم ريختم بيرون اومدم اتاقم با خودم گفتم الهام تو شده بودي آدم كوكي
تمام اون اطلاعات غلط دكتر تغذيه،مامانم،عمه ت،دختر خاله لاغرت،مجري برنامه لاغري،فلان سوپر مدل لاغر،فلاني مربي بدنسازي ،فلاني مانكن و …. شده بود تمام كوك حركت تو .
خدايا من ذهنم الان تازه و صاف و پاك و خاليه.
بخدا با گوش كردن به ٣٠ تا فايل در هم رايگان من خودمو كلا به چالش كشيدم
دوستاي گلم گوش كنيد
همه ما عين هم نيستيم
هر كس به ميزان متفاوت تمرين و تكرار براي گرفتن نكته هاي استاد لازم داره
واسه اينه استاد دايم تاكيد ميكنه يكي تو ٢ هفته مطالبو ميگيره لاغر ميشه يكي يه سال يكي سه سال
بخدا قسم ميخورم من كلا دفتر لاغري رو بستم
واسه كي ميخواستم زود تند سريع لاغر شم؟
من خودمو شناختم
من الهامو فهميدم با اين خرفا من ارزش خودمو فهميدم
مثل يه آدم كوك شده بودم كه اراده هيچ چيم دست خودم نبود الان دنيام شده خودم و افكارم و احساسم.
واسه خودم ارزش قائلم.يعني چي هر يه ساعت ميرفتم اشپزخونه ميخوردم؟يعني چي هر روز كارم تو اينترنت دنبال روش لاغري بود؟يعني چي من آرزوي هر تولدم لاغري بود؟يعني چي به لاغرا نگا ميكردم حسرت ميخوردم؟
مگه لاغري چيه اخه؟
به يك چشم بر هم زدن ما هم لاغر ميشيم
اين مغز من افتاده رو غلتك
هيچ اجباري هيچ عجله اي هيچ استرسي هيچ تخقيري تو اين مسير نيست
همش احترام و محبت و علاقه س
من مثل يه انسان آزاده غذا ميخورم و وجودم هزاربار قدرداني ميكنه از من كه بهش انرژي لازمو در جهت حركت در مسير آرزوهام ميده.آروزي من لاغري نيست ديگه.چقدر من كوته فك بودم آرزوي تولدم لاغري بود واسه ٣١ سال.
فردا تولد ٣٢ سالگيمه.پروردگار بمن بهترين و ارزشمندترين هديه تولدو داد.
استاد عزيزم من رو پاي خودم كار كردم و سالها خارج از كشور بودم.وضع ماليم هم خوبه و راضي بودم تمام داراي مو بدم لاغر شم.واسه من پولدار شدن اونقدر اسونه كه لاغر شدن نبود.
حالا ميبينم من بهترين سالهاي جووني مو با افكار منفي و تنفر از خودم تباه كردم.
خدايا منو ببخش.حقمو حلال كن كه اين امانت رو اينقدر روحا هر روز هر روز شكنجه دادم و بهش فقط تنفر و بي توجهي دادم.
واي بر من
امروز من فهميدم كه راه گشايش تمام درها محبته عشقه و علاقس
آدم دشمنشو هم با محبت شرمنده ميكنه چه برسه بدنمون .
الهام عزيزم منو ببخش بابت تمام سالهايي كه گذشت و چه ها كه در حقت نكردم.
اصلا نگران نباش چون حالا كنترل همه چيز دستمه.
خدايا من مراقب دختر با شعور و مهربوني كه بهم دادي خواهم بود.امانت دار خوبي خواهم بود توي روز تولدم بهت و به الهام قول ميدم.
استاد عطار روشن
ممنون كه روشنايي راه تاريكي شديد كه من داشتم.
زندگي حالا زيباست
زندگي زيبا از فكر زيبا نشات ميگيره.
دوستتون دارم و اميدوارم وجودتون مملو از عشق و دوست داشتن باشه.
خوشا به سعادتون كه اول به خودتون و زوم به خلق خدا اينقدر اميد و روشنايي داديد.
به يقين كه پيامبران كساني جز خود انسانها نيستن كه حرف حق رو به اين نحو براي بشريت ملموس كردن.
خيلي متشكرم
من نه به زودي اما روزي توي آلبوم شگفتي ساز خواهم بود.
بدن من سالها زمان نياز داره كه منو بابت همه نفرت و خشمي كه بهش دادم ببخشه.
من عاشق تمام اون لايه هاي چربيمم.خودمو ميبوسم و در اغوش ميكشم و ميگم كه اينجا پناه آرامشت خواهد بود نه منشا تمام سرزنش هاي روزانه.اما دختر من اونقدر مهربونه كه من كه بهش لبخند ميزنم همه بدي هايي كه بهش كردم فراموش ميكنه و ميگه عيب نداره الهام من بخشيدمت.دختر مهربون من توي دو ماه با روش غلط هم ٢٠ كيلو از وزنشو با تمام ماهيچه هامو و چربيامو و ويتامينامو … بخشش كرده تا من عصباني رو خوشحال كنه ولي من متنفر حتي زماني كه اون همه گذشت جسممو ديدم باز جلوي آينه خودمو زشت ديدم و دنبال ايرادات ديگه اينبار بوتاكس كردم و …
چون تنفر اونجا بود چون شيطان درونم پيروز بود و جسمم از اينكه نتونسته بود همچنان منو خوشحال كنه باز نا اميد و چاق شد.
حالا من فرشته ي درونم پيروزه من مهربونم من خودمو دوست دارم من غذارو ادمارو هر چيزي كه اطرافمه از منفي ترين چيزها از نظر ديگران من اونارو مثبت ميبينم
زمان لازمه عزيز دلم
بارها من الهامو نااميد كردم معلومه حق داره زمان ببره كه باز بخواد خوشحالم كنه
من جسمم رو كادو كردم گزاشتم كنار كاري بهش ندارم هر جور كه دلش ميخواد باشه حقشه .
من و ذهنم دوتايي باهميم .دوست شديم ديگه.
قربونش برم كه اينقدر باشعوره تازه فقط ٣٠ تا فايل در هم گوش دادم اينهمه عوض شده مهربون شده
حالا ببين من اصولي تو پله به پله گوش بدم چه ميكنه
بخدا من هر كاري ميخوام كنم راجع به خوردن قيافه استاد مياد جلو چشمم
ميگه فرمولهاي صحيح
ميگه عادتاتون رو راه راه ي كنين
ميگه عجله نكنين
ميگه صبور باشين
ميگه ايمان داشته باشيد به راهتون
ميگه لاغري اسونترينه پرخوري و چاقي سخته
ميگه رفتاراي آدم لاغرو دقت كنين
من خيلي فايلا و ويدوهاي اموزشي توي يوتيوب نگاه كردم
از برنامه هاي اپرا وينفري راجع به ذهن تا جلسه هاي آموزشي تِد تالك .
يه بار يه خانومي توي يك جلسه از تد تالك راجع به لاغريش توضيح ميداد.
گفت تولد ٥٢ سالگيم بود و شمعو كه فوت ميكردم به اين فكر ميكردم كه تنها ارزوم لاغريه.
اون شب خيلي خسته بودم از اينكه تمام عمرم ارزوم لاغري بود و تصميم گرفتم تنها يك كار كنم.زماني كه گشنم شد بخورم و زماني كه سير نشدم قطع كنم.
من كه گوش ميكردم خب اينو ميدونستم كه راهش همونه ولي چون واسم سخت بود اينكارو كنم ميرفتم رژيماي ديگه ميگرفتم تا بتونم بيشتر بخورم حتي اگه قراره كلم و كاهو بخورم!
من خيلي ويديو ديده بودم از كسايي كه ادعا داشتن تنها راه لاغري اينه تا گشنه نشدين نخوريم و تا قبل سيري دست بكشبد.
لاغري اما هيچكدوم به مغزم نرفته بود.بخدا خودمم ميدونستم كليد موفقيت اينه اما اينكه از كجا شروع كنم اين فرمول رو اجرا كنم هيچ جا توضيح داده نشده بود حداقلش توي گوكل انگليسي نيود.
تا اينكه ايران اومدم و طبق معمول گوگل كردم اينبار به فارسي
آرزويم لاغري ست
و اين سايت بالا اومد.
يه سايت نه با ١٠ سطر مقاله
يه سايت رنگو رنگ پر از ويديو از يه آقاي معمولي
نه از يه آقاي با روپوش دكتر و پر مدعا
يه آقا با يه لبخند ساده
با يه لهجه ي شبرين
اطمينان
اين رمز موفقيت شماست آقاي روشن
پيج شما و ويديوهاي شمااطمينان رو در تنها اولين ويديو به مخاطب ميده
و اين اطمينان عامل ادامه ماجراست.
لباسهاي ساده و بك راندهاي معمولي
توي ماشين توي طبيعت موقع ورزش موقع شب روز
يك انسان از جنس مارو نشون ميده كه هيچ اصراري براي خويد هيچ محصولي نداره
اونقدر مهربون و با سخاوته كه بخاطر اين كلي وقت و انرژي واسه كمك به مردم انجام ميده.
بهتون تبريك ميگم.
و به خودم هم تولدمو تبريك ميگم.
اما اين تولد ٣٢ سالگي من نيست.تولد ١ سالگيمه و من از نو متولد شدم.
خيلي ممنونم بابت بهترين هديه تولدي كه توي عمرم گرفتم.
الهام
ايران
١١/٢/١٤٠٠
سلام دوست عزیز
تولد آگاهانه شما رو تبریک میگم
خدا رو شکر که افراد عالی که آماده شنیدن و عمل کردن هستند را به سرزمین لاغرها هدایت می کند
نوشته شما فراتر از انتظار من از فردی است که فقط 8 روزه وارد سرزمین لاغرها شده
این توانایی نوید شگفتی ساز شدن رو میده
منتظر خوندن نتایج عالی شما هستم
سلام استاد مهربون
خيلي ممنوم
خيلي خوش حال و سر حالم امروز تولدمه و پياده تو هواي خنك با يه موزيك شاد رفتم يه گل فروشي بزرگ و واسه خودم رزاي تازه و خوش بو و صورتي هديه خريدم و گفتم تولدت مبارك الهام من.
كاش ميتونستم به شما هم گل رز تازه و خوش بو هديه بدم تا بزاريد رو ميزتون و خستگي از تنتون در بياد اينهمه واسه ما وقت با ارزشتون رو صرف ميكنيد.
روزتون خنك و تازه و خوش بو و پر از انرژي مثبت باشه 🌸🌸🌸
سلام دوست عزیز
تولد آگاهانه شما مبارک باشه
دریافت گل از شما در من احساس خوب ایجاد می کند و الان هم خوندن نوشته سرشار از احساس شما همین احساس را در من ایجاد کرد
سلام دوست عزیزم ورودت رو به جمع متناسبها تبریک می گم ،تولدتون هم مبارک ،ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است ،بهت خیلی تبریک واحسنت می گم که در ابتدای راه اینقدر پرانرژی هستی مطمئن باش خیلی زود شگفتی ساز می شی عزیزم ،مرسی از دست نوشته ی زیبات من که از خوندنش کلی لذت بردم😍😍😍😍😘😘😘😘
سلام شيرين جون
خيلي ممنون عزيزم
اصلا يه حالي ام خوشحال اميدوارم حال دل شمام اينطور تازه و خوشحال باشه.🌸❤️
سلام الهام خانوم عزیز
چقدر نوشته ات زیبا و دلنشین بود به خدا اشگم سرازیر شد .
عزیزم به اطمینان بهت میگم خوب جایی هدایت شدی .
تبریک میگم به شما دوست عزیز .هدایت یافته ی خوشبخت .
من ۵۳ سالمه وحدود ۲۰ سال از شما بزرگتر .پس سالهایی که ذهن من ریز ریز چاقتر می شد بیشتر از شماست .به طور قطع باورهای شما زودتر اصلاح میشه .
شما با این درک بالا لایق شگفتی ساز شدن هستی .چون هر کی باورش و اطمینانش از گرفتن نتیجه محکمتر و بیشتر باشه زودتر نتیجه می گیره .
نحوه ی آشنایی شما با سایت تناسب فکری به مدیریت جناب عطار روشن خیلی شبیه مدل آشنا شدن خودمه .
برای همین تاریخ این آشنایی توی ذهنم ماندگار خواهد شد .
۱۷ تیر امسال دقیق میشه یکسال که من به اینجا هدایت شدم .همیشه میگم این هدایت خدا بود و بس .
از صمیم قلبم از خدا خواسته بودم قبلا کتاب معجزه ی شکرگذاری خانم راندا برن رو خونده بودم و یه مدت باهاش کار می کردم یادمه یکی از جملاتی که در لیست شکرگذاری برای خواسته هام نوشته بودم و می بایست برای داشتنش پیشاپیش شکرگذاری می کردم این جمله بو د
خدایا از بابت اینکه با روشی آسان و شگفت انگیز به کاهش وزن می رسم سپاسگزارم .
و بالاخره بعد از فراز و نشیبهایی یه شب قبل خواب گفتم خدایا دیگه خسته شدم چرا به هر طرفی امید می بندم نا امید میشم دیگه خودت باید رشته امور منو به دست بگیری .من این چاقی رو نمی خوام اما اینایی که تا حالا باهاش خواستم لاغر بشم بی فایده اس .خودت یه راهی نشونم بده .
قصد داشتم مراقبه کودک درون رو هم که از یکی اساتید دریافت کرده بودم گوش کنم ولی نتونستم جور نشد فقط روی کاغذی نوشتم و از کودک درونم هم راهنمایی و کمک خواستم .و خوابیدم .
خدایا چه معجزه ای اتفاق افتاد ۵ صبح از خواب پریدم بلند شدم نشستم و خوابالو اما با عجله دنبال گوشیم روی تخت گشتم پیداش کردم یکراست رفتم سراغ سایت گوگل سرچ کردم لاغری با قوانین متافیزیک چندتا سایت اومد دومیش سایت تناسب فکری بود واردش شدم و اولین فایل تصویری مربوط به دوره ی رایگان رو انتخاب کردم و با یک حس و حال عجیبی شروع کردم به نگاه کردن و گوش دادن تا آخر به حال اشگ و هیجان گوش دادم همون صبح زود از آدرس تلگرام استاد باهاشون ارتباط گرفتم و ازشون برای ثبت نام در سایت راهنمایی خواستم و حال و روزمو براشون شرح دادم ایشونم به من تبریک گفتن که خدا انتخابم کرده که به اینجا بیام چون توانایی تناسب اندام رو از این روش در من دیده .
و این سرآغاز تحول زندگی و افکار من بود و تا امروز مثل عاشقی که به معشوق رسیده نتونستم از این سایت دل بکنم .
تا اینکه اواخر بهمن سال گذشته (۹۹) دوره مقدماتی رو بعد حدود ۸ ماه که در قسمت رایگان مقاله ها ی طلایی و سایر آگاهی های ارزشمند چرخیدم و به درست بودن این روش اطمینان کامل پیدا کردم خریدم و بهترین عیدی رو پیشاپیش به خودم دادم .
چند نفری از دوستان بهم گفتن لاغر تر شدی ولی خوب تغییر باورها ی چاق کننده ی ذهن به این سادگیا نیست ولی تا حدودی موفق شدم که پیشرفتهایی داشته باشم از همه مهمتر پی بردن به قدرت ذهنمه و اینکه فهمیدم چاقی جسمی ما به هییییییچ عامل بیرونی مرتبط نیست .ذهنم با باورای غلط چاق شده حالا باید زمان بذارم و همچنان به آموزشها ادامه بدم تا ذهنم از باورای غلط خالی بشه و باور صحیح جاشو بگیره و من شاهد متناسب شدنم باشم .
بازم به شما تبریک میگم با قوت ادامه بدید حتما شما جزء شگفتی سازان آینده ای نزدیک خواهید بود .
ارادتمند شهربانو باقری
سلام شهربانوي مهربون
ممنون كه وقت گزاشتين اين متنو نوشتين.
عزيز دلم من بيزينس زيبايي داشتم و بواسطه بيزينسم با تمام زنان از تمام سنين كار ميكردم.
مشتري هاي ٢٠،٣٠،٤٠ و ٥٠ سال و بالاتر
و ما طول سرويس زيبايي هم صحبت ميشديم
از زندگيمون از حالمون از ناراحتي و شخصي ترين مسائلشون با من صحبت ميكردن.
هر رِنج سني حال و هواي روحي خودشو داشت.
داشتم زنان ٥٠ ساله اي كه مثل يه دختر ٢٠ ساله خساس و ظريف بودن و داشتم دختراي ٣٠ ساله اي كه مثل زن ٥٠ ساله پخته و آروم بودن.
از نظر من سن فقط يك عدده
من به يقين ايمان دارم اگر شما با تمام سلولهاي بدنتون اين دوره و مراحلش رو درك و خون و پوست و مغز استخونتون كنين ديگه هيچ مادياتي (سن،سايز،قيافه،پولو …) شمارو نحيف و حساس نخواهد كرد.
مادر من هم ٥٣ سال دارن و منو خيلي جوون به دنيا اوردن.من ٣٢ سالمه و هيج فرزندي ندارم.
مادرم طبق فزهنگ و اعتقادش نگران من و ازدواج و فرزند و… هست.
هر چي سنم بالاتر ميره خواه ناخواه نگراني اونها بمن منتقل ميشه اما من ايمان دارم اگر من ايمانم رو قوي تر كنم سن برام بي مفهوم خواهد بود .اخه خدا كه سن نداره.اگه اونطوره خدا از همه ما سنش بالاتره بايد پير پير شده باشه
ولي خدا كه پير نميشه
پس ما هم پير نميشيم پس ما هميشه زيباييم و ما هميشه قدرتمنديم و ما هميشه خداييم .
اينارو نوشتم چون نوشته بوديد من از شما ٢٠ سال بزرگترم و تعداد سالهايي كه افكار چاق احاطه م كردن بيشتره.من ناراحت ميشم ميشنوم يك زن باشعور و ظريف و زيبا مثل شما توي اوج قله ٥٠ سالگي اين حرفو بزنه.بنظر من چون شما سالهاي بيشتري از من زندگي كرديد خداي وجودتون قوي تر و با ريشه تره
هر چي خدا تو وجودتون سالهاي بيشتري مهمون بوده باشه بيشتر تو رگهاتون جاري شده و شما خيلي با سرعت تر به كمال و متناسب شدن فكري و جسمي خواهيد رسيد.
شما يك زن زيباي ٥٠ سال با روحيه ي ظريف دخترانه ايد و من اينو از نوشتتون كاملا حس كردم.
من به شما قول ميدم زنان حساس و ظريفي مثل شما به واسطه روح حساسشون كمي آرومتر اما با ثبات تر به بهترين نتيجه ميرسن.
روزتون پر از شعف،ذوق،بوهاي تازه و طعم هاي شيرين باشه.🌸💕
الهام عزیز خیلی خوش امدی به جمع متناسبهای ذهنی و فکری
تولدتم مبارک تولددوباره تو که اینقد زیبا از دلت واسه همه ماها حرف زدی وقتی میخاندم چشام پراز اشک شد خیلی حس حالم عالی شد امیدوارم همیشه شاد متناسب و موفق باشی
سلام معصومه ي عزيزم
ممنونم كه وقت گزاشتيد و متن منو خونديد و خيلي خوشحالم كه تونستم حس خوبي به شما منتقل كنم.
اين نشون دهنده ي عطوفت و بازبودن درهاي قلب زيباتون براي تغيير در جهت بهبوده.
اميدوارم خداي مهربون وجودتون هر روز بيشتر از روز قبل شمارو احاطه و نوراني كنه.
شما لايق هر انچه كه آرزوشو داريد هستيد چون اينجا و كنار ما تو آرومترين جاي دنيايين.
دوستتون دارم
امروزتون رو لحظه به لحظه زندگي كنيد شايد كه فردايي نباشد
الهام ♥️
چ زیبا واقعا لذت بردم از درکی ک دارید واقعا بیشتر نظر بندیس خیلی زیبا جملات بیان میکنی
سلام استاد عزیز و سلام دوست خوبم
چقدر دیدگاه شما به دلم نشست
پر از انرژی خوب و انگیزه بود
خیلی خیلی از شما به خاطر وقتی که برای نوشتن این دیدگاه تاثیرگزار گذاشتید سپاسگزارم🌹🌹🌹🌹
خوشحالم که برای این مسیر انتخاب شدم و با قدرت ادامه میدم.
استاد عطار روشن عزیز
سپاس فراوان
و درود خدا بر شما و خانواده محترمتون🌹
سلام دوست خوبم
چقدر از خوندن کامنت شما لذت بردم سرشار از عشق و انرژی بود و باید هزاران بار احسنت گفت به این افکار زیبای شما ،همه ی ما توسط خداوند به این سایت هدایت شدیم و این یعنی معجزه تغییر کردن برایتان بهترین آرزوها را دارم پاینده باشید
بنام خداوند حکیم. سلام خدمت دوستان خوب واستاد بی نظیر. این فایل هم مثل همیشه عالی بود وپر از آگاهی ناب. خدایا من چقدر در اشتباه بودم. استاد تا امروز که این فایل رو گوش دادم فکر می کردم این دوره پیاده رویی وورزش که گذاشتین توی سایت باز برا اینکه ما از طریق ورزش وپیاده رویی لاغر بشیم وتاثیرش بیشتر باشه😆بهم نخندین می گفتم درسته استاد می گن روش ذهنی احتیاج به ورزش وپیاده رویی نداره ولی این دوره ها برا اینکه با ورزش وپیاده رویی ولی به روش استاد بهتر نتیجه بگیریم. حالا می فهمم چقدر ارشمنده این دوره وبرای هماهنگ کردن فکر وذهنه ومی تونه خیلی کمک کننده باشه برا تفمیک ذهن وفکر. من هم روی پیاده رویی وورزش برا لاغری خیلی گیر داشتم و. پساده رویی رو زیاد انجام دادم ولی به قول استاد ا. نقدر برام طولانی وسخت می گذشت تایمش که عصبی می شدم هزار بار ساعتو نگاه می کردم که کی تموم بشه ودر طول پیاده رویی همش ذهنم در گیر چاقی واینکه این راه رفتن الان چقدر برام تاثیر گذاشته یا نگذاشته بود. دخترم رو کلاس اول ثبت نام کزدم براش سرویس نگرفتم از اول مهر گفتم بزار خودم ببرم وبیارمش تا یه پیاده رویی بشه برام ویه پارکم نزدیک مدرسش بود اونجام یه ساعت راه برم بعد بردن دخترم. تو برج هفت خوزستان هر روز هواش شرجیه استادم می دونن. اون ماه رو من تو شرجی وحشتناک تند پیاده رویی می کزدم یعنی لباس هام خیس خیس می شد. تا دخترمو ببرم وبعد تو پارک کلی راه می رفتم بعد برمی گشتم خونه بعد دوباره می رفتم دنبالش کلا حساب کنی روزی سه ساعت رو من راه می رفتم اونم با چه سرعتی. ولی هیچ فایده ای نداشت که هیچ تازه چاقترم شدم. چون نا خواسته بخاطر خستگی زیاد غذام زیادتر شد. وچون فکر می کردم راه می رم وعرق زیاد می کنم اشکال نداره بیشتز بخورم روز بعد جبران می کنم. ولی بی فایده بود نتیجش فقط آفتاب سوختی بد صورتم شد که هنوز بعد دو سالم خوب نشده کامل واینکه محبور شدم وسط سال باز برا دخترم سرویس بگیرم چون دیدم دارم روز به روز چاقتر می شم. این بود تجربه من از پیاده رویی با فکر به اینکه لاغرم می کنه فقط استاد یه سوال دارم برا من که دوره سرزمین لاغر هارو نرفتم الان بخوام مال پیاده رویی رو بخرم خوبه یا حتما اول باید دوره ورود به سر زمین لاغرهارو بگذرونم ممنونم ازتون
سلام دوست عزیز
این دوره فقط جهت پیاده روی کردنه
یک فایل آموزشی داره که درباره تاثیر فایل ها توضیح داده میشه و سه فایل مخصوص پیاده روی کردن در محیط باز یا روی تردمیل
هیچ ارتباطی با دوره های دیگه نداره و به تنهایی برای هماهنگی بین ذهن و جسم مفید است.
نشان های دریافت شده
سلام .
من امروزم به این فایل هدایت شدم . ممنون از توضیحات عالیتون مخصوصا در قسمت تاثیر ذهن بر مغز .
من ۲ ساله که فایلهای پیاده روی رو خریداری کردم . چندباری ازشون استفاده کردم ولی به نظرم میاد اگه تعداد تکرار روزها به عهده ی خودمون باشه بهتر باشه . البته من فقط روی خودم تجربه دارم . قطعا شمایی که تجربه ی دوستان دیگه رو هم مد نظر قرار دادید تعداد تکرار رو مطابق نظر عموم قرار دادید . من شخصا با دوبار فایل گوش دادن خیلی راحت میتونستم تمارین رو انجام بدم و بار سوم باز دقیقا حواسم میرفت به تردمیل و ساعتش و زمان
یعنی به نظرم میشه خودمون از این فایلها ایده بگیریم و تمرینات دیگری رو هم مشابه همین تمرینات مثلا با صدای خودمون ضبط کنیم و هنگام پیاده روی ازش استفاده کنیم .
در کل بابت تمام لطفی که شما به ما می کنید ازتون سپاسگزارم
سلام خانوم فاطمه سادات .
خوب هستید شما ؟
عزیزی که شگفتی ساز شدی .امیدوارم بزودی در جایگاه شما قرار بگیرم .
من شمارو فالو کردم و هر جا نظر بذاری از طریق ایمیل متوجه میشم و با علاقه می خونم .یه موقع هایی که عرفانی حرف می زنی خیلی متوجه نمیشم چی میگی ولی غیر اینا باشه برام قابل پذیرشه.و ازش درس می گیرم.
من به طور جدی از ۱۶ فروردین تمرینات مقدماتی رو شروع کردم حقیقتا دوره ی پرباریه و الان تازه رسیدم به تمرینات چهارشنبه هفته دوم .
روی هر فایل خیلی مکث می کنم ونمی تونم سرسری ازشون بگذرم دلمو خوش کنم که بله گوش دادم تمرینشم نوشتم برم سراغ فایل بعدی اینجوری که من دارم پیش میرم پایان تمرینات دوره به یکسال می کشه .مهم نیست چقدر طول بکشه به قول استاد در مسیر درست با هر سرعتی که بریم بالاخره به مقصد می رسیم
از اینکه در کنار دوستان هستی باعث افتخاره ..کاش به شما نزدیک بودم یا حداقل شماره تماس ازت داشتم ولی به نظر می آد امکانش نیست .
در هر صورت ما شمارو دوست داریم . در پناه خدا باشی
دوستدار شما باقری
نشان های دریافت شده
سلام . خانوم شهربانو باقری جان . ممنون از لطف شما . من که عالی هستم . شما خوب هستید ؟
ممنون بابت لطفی که به بنده دارید . این همه خوبی قطعا در وجود خود شماست . چون دیدن خوبی دیگران نشاندهنده ی اینه که شما خودتون در مدار خوبی ها قرار دارید و هرچی هم که بهتون میرسه خوبی و زیباییست .
عزیزم شرمندتونم من مدتیه از تلگرام و واتساپ و اینستا و حتی تلفن منزل فاصله گرفتم که بیشتر روی خودم و راهم تمرکز کنم . در حقیقت ورودیهام رو دارم کنترل میکنم . البته نه اینکه قبلا گروهی غیر از موارد ذهنی داشتما نه
اما حتی از طریق همون گروهها هم که تمرکزشون روی موارد ذهنی بود احساس میکردم ورودی نادلخواه وارد ذهنم میشه . البته دوستان خوبی چون شما زیاد داشتم که همگی هم مثل خود شما بزرگواریشون اونقدر زیاد بود که خوبی های خودشون رو در من میدیدن و همواره بهم لطف داشتن .
اما خودم احساس میکردم افکارم از طریق این گروهها شلوغ میشد و گفتگوهای ذهنیم جهتهای دیگری به خودش میگرفت . از این جهت ترجیح دادم فقط در همین سایت که اولین تحولم از اینجا آغاز شد باشم و حرکتی آرام و مستمر داشته باشم و تمرکزم هم روی ذهنم و شناخت ذهنم و کسب آگاهیها بیشتر باشه .
وقتی شما داری اینقدر عالی تمریناتتون رو انجام میدید یقین بدونید شگفتی ساز شدنتون حتمیست .
قدمهای کوچک اما مستمر قطعا مارو به هدف میرسونه .
براتون بهترینها رو آرزو دارم دوست گرامی
مطمئم خودتونم حس میکنید وقتی اینجا هستید یعنی همه چیز برای اینکه شما رو به هدف برسونه در اختیارتون هست .
چون حتما خودتونم با استاد مشورتهایی داشتید و دیدین ایشون چگونه بی دریغ همواره آنچه بهش رسیدن رو در اختیار بقیه قرار میدن و راهنماییشون میکنند . به نظرم وقتی خدا و بعد استاد هست دیگه نیازی به کسی دیگه نیست . ما هم همه هرچی داریم از آگاهیهایی هست که اول از هدایت خدا و بعد هم راهنمایی های استاد عزیز بهش رسیدیم .
شما هم که اینقدر عالی دارید تمرینات رو انجام میدید همین حالا هم قطعا از شگفتی سازان هستید و این شگفتیها رو در بهترین زمان در جسمتونم مشاهده خواهید کرد . در مسیر شاد تناسب موفقیتهاتون روزافزون .
بازم بابت لطفی که به بنده داشتید ازتون خیلی سپاسگزارم .
سلام و درود فاطمه جان .
الهی من فدای شما عزیزم خیلی وقت بود هر جا می شد در دیدگاهها نامی و یادی از شما می کردم و دلم می خواست یه روز متوجه اظهار محبتهای من بشید و پیامی ازتون دریافت کنم
امروز مقارن با اذان ظهر چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ پیام محبت آمیز و زیبای شمارو دریافت کردم🤩🤩
باور کنید از خوشحالی اشگ ریختم 😭😭 عزیزم مرسی محبت کردی واقعا من عاشقتونم و صمیمانه دوستتون دارم و وقتی اولین بار چند ماه پیش در اوایل آشناییم با سایت صوت شمارو که در سایت هست گوش دادم و پیام موفقیتت رو برای همه ارسال کرده بودی یکبارم اونجا همراه بغض شما گریه کردم و هیجان فوق العاده ای داشتم .
شما که اشگتون از شوق رسیدن به خواسته ی قلبیتون بود منو به گریه انداخت .
حالا هم مثل همون دقایق اشگم سرازیر شد ولی شرایط فکری و روحیم با چند ماه قبل قابل مقایسه نیست خوشحالم که تونستم دوره مقدماتی رو تهیه کنم و با مسافران سرزمین لاغری همسو و همسفر بشم
منتها ما هر کدوم بنا به شرایط خاص فکری و روحیمون در ایستگاههای مختلف پیاده میشیم و جشن پیروزی می گیریم ..
من بعد از ۱۰ ماه که در فضای لاغری با ذهن قرار گرفتم تازه دارم متوجه میشم که گیر ذهنم در کجاها بوده که از نظر ظاهری خیلی تغییری نکردم نه اینکه اصلا تغییر نکرده باشم چند نفری پیدا شدن که گفتن آفرین انگار لاغرتر شدی ولی خوب اونی که می خوام هنوز نشده شاید چند ماهه دیگه کار داشته باشه و حتما هم همینطوره من مثل هنرجوی خیاطی ام که بعد ۹ ماه ۱۰ ماه یا یکسال بعد از کلی تمرین و دوختن و خراب کردن بالاخره مهارت دوخت لباس رو برای خودش و دیگران به دست می آره و گواهینامه می گیره توقع ندارم که به سرعت به وزن ایده آلم برسم .
سی ساله دارم به ذهنم یاد می دم چطوری چاق بشه وچاق بمونه حالا یکی یکی با دلیل و مدرک باید حرفامو پس بگیرم به این الکی ها که نیست ۱۰ ماهه دارم تکرار می کنم خوردن = با چاقی نیست مثال زدم برای ذهنم فلانی و فلانی از دوست و آشنا و فامیل لاغر و متناسبن از همین غذاها می خورن ولی توی همین ماه قبل گفتم خودمو راستی آزمایی کنم ببینم ذهنم قبول کرده که دیگه این فرمولو به اجرا نذاره ؟ با تعجب دیدم نه هنوز کنار نگذاشته و در فایلهای چهارشنبه هفته دوم فهمیدم که با گفتن و تکرار زبانی نمیشه فرمولهارو عوض کرد
برای قدم اول فهمیدم که باید نمونه هایی که هر چی می خورن اما لاغرن رو باید با ذکر نام و نسبت لیست کنم و جدا جدا بنویسم که اینا با خوردن چاق نشدن .و یا از گرفتن رژیم و باقی روشها نتیجه نگرفتن.
حالا چطوری ذهنمو آزمایش کردم ؟
تصمیم گرفتم یک هفته صبحانه مورد علاقمو بخورم یعنی چای شیرین شده با نبات کره و نون تازه به مقداری که راضی و احساس سیری کنم
ولی بعد یکهفته احساس کردم قشر چربی روی شکمم سفت تر و بیشتر شده
بعد گفتم یکهفته به جای چای شیرین یکدونه تخم مرغ آب پز با کمی نون و مقداری پنیر و دوتا گردو بردارم شبیه صبحانه های رژیمی سابق و ظهر و شب موقع صرف ناهار و شام با یک تغییر رفتاری کاری کنم که به شکل دستی و مصنوعی اشتهامو کنترل کنم و کمتر بخورم و زودتر سیر بشم بعد از یکهفته متوجه شدم شکمم کوچیکتر و قشر چربی روی شکمم از حالت سفتی خارج شده انگار لاغرتر شدم .
اینجا بود که فهمیدم هنوز بعد از ۱۰ ماه فعالیت ذهنی همون فرمولها داره اجرا میشه یعنی خوردن نوعی خاص مواد غذایی چاقم می کنه ولی اگه با یک ماده غذایی که معروف هست به کمک کننده به لاغری و کم کردن غذا به شکل تنظیم دستی لاغرتر میشم .
این یعنی برای ذهنم هنوز خوردن نوعی خاص از غذاها با مقدار خاص = هست با چاقی اینجا بود که متوجه شدم هنوز جای کار دارم با این ذهن حقم دادم بهش سی سال آموزش چاقی که به این راحتیا فرمولاش عوض نمیشه
و خیلی خوشحالم که تونستم دوره مقدماتی رو اواخر بهمن سال گذشته خریداری کنم و از ۱۶ فروردین به طور جدی وارد انجام تمرینها شدم .
من واقعا میشه گفت تمام وقت دارم تمرین می کنم و کند پیش میرم یعنی تکلیف هر روز از هفته ارو سه روزه تموم می کنم .
اما هیچ عجله ای ندارم ناراحت نیستم حالمم خوبه و با عشق کار انجام می دم
امیدوارم یه روز در جایگاه شما و یا سایر شگفتی سازان عزیز و یا در جایگاه استاد عزیز و یگانه ام باشم .
دست شمارو خواهرانه ، دوستانه و عاشقانه می بوسم لطف کردی که جوابمو فرستادی در پناه خدا باشی
ارادتمندت باقری
نشان های دریافت شده
سلام مجدد . ممنون بابت این همه محبت . وجودتون سرشار از عشق الهیست عزیزم . ممنون که بنده رو قابل این همه عشق و محبت میدونید . به به . حظ کردم . چه استمراری . چقدر دقیق مراحل آموزشی رو دارید طی می کنید . چه تجارب عالی و خوبی رو بهمون دادید . خب این حالت به خاطر احساس شما به اون مواد غذاییه و احساس هم به فرمایش خودتون مطابق باورهاتون شکل میگیره . یعنی شما با خوردن مواد غذایی اول حس چاقی می کنید . یهو به نظرتون میاد . همون وقت که این احساس میاد بگید نه فرمولش رو تغییر بدید و بگید این حس منه که نسبت به این مواد غذایی باعث واکنش جسمی من میشه . اگه حستون رو نسبت به مواد غذایی تغییر بدید و بعد دوباره بعد از مدتی که این حس تغییر کرد اگر آزمایش رو دوباره انجام بدید قطعا نتیجه اش با الان فرق خواهد کرد . ببین این حس که میگم درست مثل عشق به یک فرده . ببین دو فردی که عاشق هم هستند با دو فرد معمولی هیچ فرقی ندارند منتها تفاوت اونها به دلیل حسیه که در وجودشون دارن . مثلا برای ما خانوما مردها همه مثل هم هستن چیزی که باعث میشه یک نفر برامون با بقیه فرق داشته باشه حسیه که ما به اون نفر داریم . این حس باعث میشه ما واکنشهای متفاوتی نسبت به این آقا داشته باشیم که اگه فرمولهای ذهنیمون رو نسبت به این اقا تغییر بدیم مسلما این آقا هم مثل بقیه آقایون برای ما خواهد بود . این مثال رو عرض کردم که دقیقا حس به مواد غذایی برامون قابل درکتر باشه . یه فرد چاق دقیقا دقیقا رابطه اش با غذا به واسطه ی احساسش هست. احساسش به نوع مواد غذایی و مقدار مواد غذایی قطعا با یک انسان متناسب متفاوته . ما احساسمون رو که به این مواد تغییر بدیم مسلما نتیجه تفاوت میکنه . حتی احساس شما قطعا نسبت به یکسال پیش نسبت به مواد غذایی تفاوت پیدا کرده . یعنی مطمئن باشید اگر این آزمایش رو یکسال پیش انجام میدادید نتیجه با الان فرق داشت و شاید اون مقدار غذایی که در عرض یک هفته به شما احساس چاقی داد اون زمان در عرض دو یا سه روز شما به این احساس میرسیدید و یک هفته ای هم که از غذای رژیمی استفاده کردید قطعا احساس خوب شما تونست یک هفته رو با این نوع خوردن همراهی کنه . یعنی میخوام بگم فرمولهای ذهن شما شاید صد درصد مثل یک فرد متناسب نشدن اما صد درصد نسبت به گذشته اگه صد بود الان تغییر کرده شده ۸۰ یعنی ۲۰ درصد تغییر داشتید اما مطمئن باشید این تغییر ماندگاره و به مرور بیشتر و بیشتر میشه . راه ما اینه که فقط استمرار داشته باشیم تا به امید خدا ماهم متناسب فکر کنیم متناسب احساس کنیم متناسب رفتار کنیم و متناسب بشیم .
در پناه خدا دوست عزیزم .
سلام دوست گرامی موفقیتتون درپیدا کردن گم شده ها واستمرار وامیدوپیشرفتتون روتبریک میگم امیدوارم روزی مثل سادات خانم وهمه شگفتی سازان عکس منم در البوم باافتخار وبرای همیشه ماندگاری تناسب رو داشته باشم از نوشته های باقدرت احساستون استفاده میکنم موفق وسلامت باشید
با سلام به استادعزیز ودوستان گرامی،
برای من گوش دادن به این فایل خیلی جالب بود وواقعا استاد چقدر شما مهارت پیدا کردید در کار ذهن تبریک میگم به شما، ودلم میخواد تجربه ام را دراین مورد در اختیار شما بگذارم یادم میاد زمانی که تقریبا متناسب بودم وشاید یکی دوکیلو اضافه وزن داشتم ،دختر دومم کوچیک بود ومجبور بودم چون یک ماشین بیشتر نبود وهمسرم می بایست بره مطب ،من پیاده یک مسافتی را نه چندان دور با دخترم می بردمش ومیاوردمش وهمینطور یک وقتهایی مجبور بودم برای انجام بعضی کارها بازهم نه چندان دور پیاده برم وبیام واصلا تفکرم نبود که من اینکارو برای لاغری بکنم چون نیاز نداشتم ودر ضمن در ذهنم هم هیچ فرمول وباوری نداشتم که خوب اگه من دارم پیاده راه میرم خوبه چون لاغر میشم ویا همچنین فکر دیگری اصلا وابدا، وتنها توی این فکربودم در طول مسیر که برم دنبال دخترم و حالا امروز ببینم چه خبر بوده تو مهدکودک وخلاصه توی یک عالم دیگه ای بودم واصلا به اینکه این پیاده روی به نفع منه یا نیست فکر نمی کردم،اینارو میگم که درست می گید وقتی آدم پیاده روی می کنه وخواسش یا ذهنش جای دیگه مشغول باشه تاثیر میذاره خود بخود ،خلاصه من بعد از یکی دوماه متوجه شدم شلوارم به من گشادتر شده ولباسهام همینطور بدون اینکه متوجه شده باشم ،من اونروز نمیدونستم که چطور شد این اتفاق افتاد ولی الان با گوش کردن به فایلهاتون متوجه شدم ،کاملا حق با شماست .چون بعدها که اضافه وزن پیدا کردم هرچی پیاده روی وورزشهای سنگین می کردم چون ذهنم برروی چاقتر نشدن متمرکز بود با زحمت زیاد وپس از مدت طولانی تازه اگر کمی لاغر می شدم که خوب اگر پیاده روی نمی کردم به هردلیلی یا ادامه نمی دادم به سرعت به حالت اولیه بر می گشتم ،واقعا ممنونم از اینهمه آگاهی ومطمئنا من یکی حتما این دوره تاثیر پیاده روی در لاغری را تهیه می کنم بسیار بسیار برای من جالب بود .ومطمئنا در روند لاغری ما تاثیر به سزایی خواهد داشت .
ممنون ازشما🌺🌺🌺🌺
عرض سلام دارم خدمت دوست و هم مسیرگرامی خانم فریده تهرانی
امیدوارم هر جا هستی حالتون خوب باشه .
من از دانشجویان دوره مقدماتی ورود به سرزمین لاغرها هستم .
قسمتی که نوشتی امیدوارم دوره پیاده روی موثر را خریداری کنم و خیلی با اشتیاق از این موضوع صحبت کردید باعث شد این چند جمله ارو همراه با خوشحالی از خرید این دوره جالب و تاثیر گذار
با شما به اشتراک بذارم .امروز
از طریق ایمیل مطلع شدم که خانم فاطمه سادات در جایی نظر گذاشتن و چون علاقمندم به خوندن نظراتشون چون فکر می کنم جزء معدود شگفتی سازان دوره های جناب عطار روشن هستن که با وجود متناسب شدن هنوز با سایت از طریق دیدگاهها ارتباط دارن .و واقعا حرفاش انرژی بخشه و حضورشون در سایت به دانشجویان تناسب
فکری یادآوری می کنه که من تونستم پس شما هم می تونی .به هر صورت از طریق آدرس ایمیل به فایلی هدایت شدم که راجع به دوره پیاده روی موثر هست .متنهارو خوندم و قسمتی که نوشته شده با استفاده از این محصول روند کاهش وزن ذهنی سرعت می گیره توجهمو جلب کرد . وآمدم محصولو سفارش دادم و فایل تصویری مقدمه ارو دو بار گوش دادم …حالا خیالم راحت شد وبه خودم تبریک گفتم که با اینکار یک قدم دیگه به سمت تناسب اندام رویایی خودم برداشتم …من دوست دارم پیاده روی کنم اما نمی خواستم عنوان وسیله ای برای لاغر شدن بهش نگاه کنم اما نمی دونستم با چه دیدگاهی و چه اصولی به سمت اینکار برم که روش لاغری ذهنی در ذهنم متزلزل نشه .و همچنان بتونم به ذهنم ثابت کنم که لاغری با قدرت ذهن امکانپذیره و هیچ ارتباطی نه با رژیم داره نه پیاده روی نه باشگاه و ورزش ..
خیلی خوشحال شدم که تونستم این چند جمله ارو با شما به اشتراک بگذارم و تشکر کنم از متن زیبایی که نوشتی
موفق باشی عزیز
ارادتمند باقری
باسلام به شهربانوی عزیزم ،
خیلی خوشحالم از اینکه نظرتون را برای من نوشتید واز اینکه همراهان گلی مثل شما دارم باعث خوشوقتی منه وسپاسگزارم که منو راهنمایی کردید در خرید این محصول ،ومعتقدم که موثر خواهد بود ،چون راستش من به علت اینکه سرکار میرم درخانه از تردمیل استفاده می کنم ولی باخودم در کلنجار بودم که من الان برای متناسب بودنم روی تردمیل وهمچنین برای سلامتی ،ولی زیاد مطمئن نبودم که آیا واقعا همینطوره یا نیست؟! که استاد به دادم رسید وبه نکته مهمی اشاره کردند که خوب منهم تجربه ای داشتم ولی بهرحال ممنونم از شما که به من گوشزد کردید ،وتشکر می کنم از متن زیبایتان
درپناه خداوند باشید همیشه
دوستدار شما
فریده
با سلام خدمت استادگرامی و دوستان عزیز
با اینکه سر شامبودم و داشتم این فایل گرانبها رو گوش میدادم ترجیح دادم ک اول بیام دیدگاهمو بنویسم و بعد برم سراغ ادامه شام و افطارم ، اونقدری ذهنم با شنیدن این صحبت ها یهوحجمی از خاطرات سر ریز وکلی با خودش مرور کارهایی ک من برا رفع چاقی میکردم 😅
خب از اینجا شروع کنم کمنم مثل اغلب افراد چاق سالها برای رفع چاقیم وکمکردن وزن و یا ترس از اینکه چاق تر نشم ساعت ها پیاده روی میکردم شاید اوایل برم خوش ایند بود ولی وقتی تبدیل ب اجبار شد و هر سال ک میگذشت من نتیجه مطلوب و دائمی نمیگرفتم برام ی کار زجر اور وخسته کننده شده بود ولی باز همبرا خاطر ترس از چاق تر شدن و از روی ناچاری ادامه میدادمگاهی خستهمیشدموی مدت نمیرفتم ولی باز مجبور میشدم ک شروع کنم ، یکی میگف صب زود بری پیاذه روی خوبه من شروع میکردم از پنج و نیم صب با سختی بیدار میشدم کلی ب زمان و زمین بد میگفتم وبر بخت سیاهملعنت و میرفتم پیاده روی 😅😅 بعد میشنیدم ک سر ظهر ک گرمتره بری بهتره عرق زیادمیکنی ولاغری بی برو برگرده اخه عرق کردن زیادم یکی از نشونه های چربی سوزی بیشتر میدونستم نمیدونم عرق کردن چ ربطی ب چربی داشت ولی دیگه برام شده بود باور وخلاصه سر ظهر میرفتیم با دوستم برا پیاده روی و فقط افتاب سوخته و گرما زده میشدیم وخسته وکوفته وکلی وقت میزاشتیم ک تا ی پارکی بریم ک مسیر پیاده روی خوب داره و راحت تر باشه ، بعد گفتن ک اگه توی شیب وسراشیبی پیاده روی کنی تاثیرش خیلی بیشتره ورفتممسیری ک شیب خیلی تندی داشت و ی مدت طولانی ک اونجا پیاده روی کردم ب شدت کمردرد وزانو درد گرفتم ک حدودچند سال با اینکه سن و سالی ندارم ولی زانو درد و گاهی با برداشتن چیزی کچند کیلو وزن داره کاملا کمرم میگیره و خلاصه اینم شد پیاده روی توی شیب ؛ من سالها هر چند ب طور متداوم نه ولی خوب اغلب اوقات باشگاه میرفتم ، اولش ک رو تردمیل برا گرم کردن میرفتم خوب بودم ولی امان از ساعت اخر و بعد تمرین ک مربی میگف بیست دقه نیم ساعت برا چربی سوزی باید بدویی ، تمام اون زمانو من خودمو شانسمو ژنمو و همه ی چیزایی ک اونارو عامل چاقیممیدونستم لعن ونفرین میکردم 😂😂و ب خودم بدو بیراه ک کم بخور خودتو کنترل کن وخلاصه ک چی بگم بقیه فکمیکردن من شادو خرممیرم باشگاه و ورزش و شادی در حالی ک برای من اون دم و دستگاها در حد چوبه دارو شکجه گاه بود 😅 من همه ی لحظه هایی ک پیاده روی میکردم فقط فکرم وتمرکزم روی چاقیم بود من داشتم چاقی وعوامل چاقی و راه های چاقی وخلاصه هر اموزش ک راجب چاقی داشتمو مرور میکردم وانتظار لاغری و لاغر شدن داشتم ☹️
و ی مورد دیگه راجب اینکه ما خیلی وقتا توی ذهنمون ی چیزیه ولی در زبان ی چیز دیگه میگیم مثل قول زدن خودمون ، مثلا میریم ی پارک زیبا و یا طبیعت بعد ممکنه در زبان بگین ک اره بریم ی چرخی بزنیم و طبیعتو ببینیم ولی در ذهنمون داریم ب این فکر میکنیم ک نه الان ک اومدم اینجا قراره کلی هم خوراکی بخورم بس حداقل ی ذره بچرخم تا مثلا تعادل باشه 🙁 یا همون ک از فایلا استفاده میکنیم ولی میگیم خب یکمم کنارش ورزش کنم یکمم پیاده روی کنم ، منم این مورد برام پیش اومد اوایل کدر مسیر لاغری من قرارگرفتم دوره ای ک برای ورزش و هماهنگی ذهن موقع ورزش کردن هستو تهیه کردم ودقیقا اونموقع این دوره با این ذهنیت خریدم ک الان ک دارم فایلای لاغری گوش میدم کنارش ورزشم بکنم ک نتیجه بهتری بگیرم ، درسته ک اون فایلا برای هماهنگی ذهن موقع ورزش کردنه ولی من اونارو با این دیدگاه خریدم ک شاید فقط فایلای لاغری تازه اونم من ک دارم از فایلای رایگان استفاده میکنم نتونه ب تنهایی منو لاغر کنه ولی خب خدارو شکر من همون موقع دوره رسبدن ب ارزوهارو شرکت کرده بودم و داشتم هماهنگ بالاغری پیش می اومدم و بی نهایت تاثیر فوق العاده ای بر منداشتن و چون من همزمان همدوره رسیدن ب آرزوها و همفایلاهای رایگاه تغییر زندگی و مسیر لاغری رو داشتم گوش میدادم نا خوداگاه این مدته اصلا نتونستم ب ورزش حتی فکر کنم چون خودمم خداروشکر کلی اتفاقات خوب در زندگیم افتاد ک کلا سرگرم اونام بودم و بعدش عید والان اصلا طرز دیدگاهم ب ورزش عوض شده موقع خرید میکنم من انتظارم این بود ک کنار فایلا ب ورزش هم بپردازم چون هنوز تحرک وورزش واین چیزا رو راه لاغری میدونسم ولی خب الان حتی ورزش همبخوامبکنم دیدگاهم نسبت بهش اصلا مثل قبل نیس و حتی مجبوری و از روی اجبار نیست ک بخوام اذیت بشم چون اگاهیام و فرمول هام وباورهام نسبت ب قبل خیلی تغییر کردن 🥰