0

گام ۲۰: چاقی ارثی است یا عادتی؟

چاقی ارثی
اندازه متن

بسیاری از محققان در زمینه پزشکی بر این عقیده هستند که چاقی ارثی است و متاسفانه این نگرش در افراد چاق بسیار قدرتمند است و به راحتی می تواند مانع لاغری آنها شود.

چاقی ارثی است یا عادتی است؟

این سوالی است که اگر از بیشتر افرادی که اضافه وزن دارند سوال کنید با قاطعیت پاسخ می دهند: چاقی ارثی است.

چاقی ارثی است یا عادتی

سی و پنج سال از زندگی من با چاقی گذشت و من از زمانی که درک و احساس از وجود خودم پیدا کردم چاق بودم بنابراین بیشتر از هر عقیده و نگرش دیگری شنیده بودم که چاقی من بخاطر ارثی بودن است.

هزاران بار از مادرم شنیده بودم که در جواب به افرادی که درباره چاق بودن من سوال می کردند پاسخ می داد: ارثی خانواده پدری اش چاقیه. به عموهاش رفته.

شنیدن این دلیل و منطق برای چاق بودنم سبب شده بود که از همان روزهای اولی که با مشکلات چاقی مواجه شدم و تصمیم گرفتم برای لاغری اقدام کنم هیچ امید و انگیزه ای برای لاغر شدن نداشته باشم چون نه تنها بارها به من گفته شده بود که چاقی تو بخاطر ارثی بودن است بلکه هربار که می خواستم برای لاغر شدن اقدام کنم به من می گفتند که: تلاش بی خودی نکن. تو لاغر بشو نیستی. تو چاقی ارثی است و نمی تونی با رژیم و ورزش لاغر بشی.

چاقی ارثی است، یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن بسیاری از افراد چاق است و این فرمول به تنهایی به اندازه ای قدرتمند است که می تواند مانع لاغر شدن افراد شود.

نگرش چاقی ارثی است در عین حالی که بسیار ساده در ذهن ما شکل می گیرد اما به دلیل تکرار شدن آن از طریق شنیدن بارها و بارهای این جمله که “چاقی ارثی است” و همچنین تایید شدن آنها از طریق دیدن افراد خانواده که اضافه وزن دارند به مرور به باوری قدرتمند تبدیل می شود که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما می شود خیلی ساده سبب اضافه شدن وزن ما می شود.

چاقی ارثی

ارثی بودن چاقی من

از دوران کودکی و قبل از اینکه متوجه شوم چاق هستم هزاران بار از والدینم شنیده بودم که در خانواده ما چاقی ارثی است.

آنچه می شنیدم با دیدن عموها و پسرعموهایم برایم تایید می شد.

همه اعضای خانواده پدری من چاق بودند.

بارها از افراد فامیل شنیده بودم که چاقی نشانه خانوادگی ماست و واقعا هم همینطور بود.

چندین بار در ملاقات با افرادی که من آنها را نمی شناختم اما با اطلاع از فامیل من آنها یکی از اقوام هم فامیل من را می شناختند شنیده بودم که حدث زدم باید از عطارروشن ها باشی چون ماشالا همشون چاق هستند و تو چقدر شبیه فلانی هستی.

بیشتر از آنکه فامیل من باعث اصالت من و ارتباطم با افراد هم خانواده ام باشد، چاقی من نشانه متصل بودم به خاندان عطارروشن ها بود.

شنیدن بارها این صحبت ها سبب شده بود که باور اینکه چاقی ارثی است در ذهن من به یک فرمول قدرتمند تبدیل شود و زمانی که فرمولی در ذهن ما ایجاد شود به واقعیت وجود ما تبدیل می شود.

برای من بسیار بیشتر از آنکه غیرطبیعی باشد که چرا چاق هستم، طبیعی شده بود که باید چاق باشم.

چون من باور کرده بودم چاقی ارثی است.

وقتی ما از طریق شنیدن و دیدن باور کنیم که تحت تاثیر عواملی هستیم که کنترل آن دست ما نیست بنابراین انتظار بودن در آن شرایط را داریم.

وقتی باور کنی که چاقی ارثی است بنابراین انتظار شما برای چاق شدن خیلی قوی تر از انتظار شما برای متناسب بودن است.

در نتیجه به راحتی چاق و چاق تر می شوید و هرچه تلاش کنی که لاغر شوید فایده ای نخواهد داشت چون فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدر قوی و ریشه دار شده است که مانع شکل گیری انتظار لاغری در شما می شود.

تاثیر فرمول های ذهنی بر زندگی

نکته جالب توجه در مورد فرمول های ایجاد شده در ذهن ما این است که نه تنها در مورد وضعیت جسمی بلکه در سایر جنبه های زندگی تحت تاثیر این فرمول ها هستیم.

من از دوران کودکی هزاران بار از پدرم شنیده بودم که اگه می خوای زندگی راحت و بدون دردسری داشته باشی باید کارمند دولت باشی.

سر ماه حقوقت رو بگیری و بیمه شده باشی و بعد از سی سال هم بازنشسته می شی و روزهای آخر عمری محتاج و درمونده کمک کسی نیستی.

اما این را هم می شنیدم که فلانی اگه وضعش خوبه به این دلیله که بازاریه و درآمد بازار بیشتر از کار دولتیه اما به راحتی کار دولتی نیست.

پدر من هیچ وقت شغل آزاد نداشت اما همیشه درباره سختی کار در بازار صحبت می کرد.

شنیدن این گفتگوها سبب شده بود که من تصور کنم اگر می خواهم زندگی راحتی در کنار خانواده داشته باشم باید کارمند باشم.

همین فرمول ذهنی سبب شده که بعد از پایان یافتن دوران دانشگاه به هر شکلی بود وارد کار دولتی شدم و هشت سال کارمند دولت بودم.

همین فرمول ذهنی سبب شد که برادر بزرگتر و برادر کوچکتر از من نیز کارمند دولت باشند.

این فقط یک مثال در مورد تاثیر ایجاد فرمول های ذهنی در شکل دهی سرنوشت ما در زندگی بود.

شاید کسی تا حالا نگفته باشد کارمندی ارثی است اما میلیارها بار گفته شده است که چاقی ارثی است.

هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست و همه این موضوعات عادتی هستند که بر اثر تکرار شنیدن آنها برای ما بودن در آن شرایط طبیعی شده و انتظار تجربه کردن آن شرایط در ما شکل می گیرد.

چه چیزی ارثی است

من و شما هرچه از والدین خود بعنوان تاثیر ژنتیکی به ارث برده ایم تا زمان قبل از تولد صورت گرفته است.

رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست، شکل صورت و سایر ویژگی های جسمی ما تحت تاثیر ژنتیک است و می توان گفت من این ویژگی ها را از خانواده خود به ارث برده ام اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما مشخص می شود هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک ندارد.

همه ما در جنبه های مختلف زندگی تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفته ایم و به این دلیل زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمان دارد.

از زمانی که تاثیر فرمول های ذهنی در چاقی را مواجه شدم و چگونگی پیدا کردن فرمول های مخرب ذهن خودم را یاد گرفتم، موارد زیادی را پیدا کردم که هر کدام به سهم خود مانع از لاغر شدن من شده بودند و از طرفی تاثیر زیادی در چاق تر شدن من داشتند.

در بین همه اون فرمول های تاثیرگذار، چاقی ارثی است از مهمترین و ریشه دارترین فرمول هایی بود که در ذهن ناخودآگاه من وجود داشت و اصلاح کردن این فرمول ذهنی با سعی و تلاش در پررنگ کردن جمله جایگزین آن (چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است) صورت گرفت.

تغییر فرمول های ذهنی

یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه را پیدا می کنیم و فرمول صحیح را جایگزین آن می کنیم برای مدت زیادی سعی کنیم به نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را تایید می کنند تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهن ما پررنگ شده و تثبت شود و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی را کمرنگ کرده و سپس تغییر دهد.

پیدا کردن دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد و به دلیل اینکه بسیاری از هنرجوهای لاغری با ذهن توجهی به اهمیت این موضوع ندارند در شکل گیری فرمول های لاغر کننده ضعیف عمل می کنند.

چرا که آنها تصور می کنند جایگزینی فرمول جدید با چند بار سعی کردن و تایید کردن آن و پیدا کردن نمونه های واقعی منطبق با فرمول صحیح انجام می شود در صورتی که جایگزینی به این سادگی نیست و تغییر فرمول ها نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی دارد.

بنابراین به افرادی که تصمیم گرفته اند از طریق تغییر باورهای خود به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنند توصیه می کنم در شناسایی و تغییر باورهای اشتباه خود دقت و سعی فراوان داشته باشند که این کار در نهایت نتیجه عالی و همیشگی برای آنها به ارمغان می آورد.

دیدن بارها تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای لاغری خود استفاده کرده اند و شگفتی ساز شده اند به ما کمک می کند تا به مرور باور کنیم که چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است و همانگونه که این همه از افراد چاق توانسته اند با تغییر فرمول های ذهنی خود به نتایج عالی در مسیر لاغری با ذهن دست پیدا کنند من هم می توانم آرزوی لاغر شدن خود را محقق کرده و آن را تجربه کنم.

فایل توضیحی این بخش مروری بر چگونگی تغییر باور چاقی ارثی است در ذهن خودم است و نتیجه این سعی و تلاش چندساله را برای دوستانم توضیح داده ام.

امیدوارم که با استفاده از این فایل آموزشی الگوی مناسبی برای چگونگی تلاش در تغییر باورهای چاق کننده خود در ذهن شما ایجاد شود و بر این اساس برای تغییر باورهای چاق کننده به باورهای متناسب کننده اقدام کنید.

✍️ تمرین آموزشی 📖

فرمول ذهنی چاقی ارثی است به قدری مهم و تاثیرگذار است که اگر در ذهن شما این فرمول ذهنی وجود داشته باشد به راحتی می تواند مسیر لاغر شدن شما را سخت و پیچیده کند.

بنابراین لازم است با دقت و تمرکز برای اصلاح این فرمول ذهنی اقدام کنید. برای این منظور ابتدا نوشته آموزشی را مطالعه کنید و سپس ویدیوی آموزشی را تماشا کنید و بعد از آن به سوالات مطرح شده به صورت شرح انشایی پاسخ دهید.

  • نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست؟
  • در گذشته چقدر درباره اینکه چاقی ارثی است شنیده اید یا درباره آن با دیگران صحبت کرده اید.
  • در گذشته چقدر تلاش کردید تا چاقی ارثی است را بهان و توجیه لاغر نشدن خود معرفی کنید.
  • به نظر شما این نگرش چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است.
  • اکنون که آگاهی صحیح درباره چاقی ارثی است یا عادتی دریافت کرده اید افرادی را پیدا کنید که در اعضای خانواده اش چاق هستند اما او لاغر است.
  • درباره نگرش انسانها در رابطه با ارتباط دادن چاق بودن یا متناسب بودن افراد به ارث یا ژنتیک خانوادگی مثال پیدا کرده و شرح دهید.
  • از محتوای ویدیوی آموزشی برای خود تمرین ایجاد کرده و در بخش نظرات تمرینی که باید انجام دهید را بنویسید.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.12 from 59 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12916
برچسب ها:
157 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار الهام
      1402/11/08 12:48
      مدت عضویت: 118 روز
      امتیاز کاربر: 1235 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 898 کلمه

      با سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز ارجمند و دوستان عزیز و در شرو متناسب شدنم 

      ۱۴۰۲/۸/۸

      نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست ؟

      من از ۱۲ سال پیش این باور را داشتم که چاقی من ارثی هست و من شبیه عمم هستم و شکم پهلو دارم و هر چقدر رژیم میگرفتم و ورزش میکردم تمام اندامم تغییر میکرد جز شکم پهلو  و الان با آموزش این سایت متوجه شدم رنگ چشم و مو فر یا صاف یا عوامل این چنینی ارثی هست نه چاقی. چاقی من نه نتها ارثی نیست بلکه عادتی هست که من خودم اونو خلق کردم و من اصلا شبیه هیچ کس نیستم من سرنوشت خودمو خودم مینویسم خدا به آدم ذهن داده تا با قدرت ذهنش هر چیزی را تصور کنه چه خوب چه بد انرژی که برای کائنات میفرسته همون انرژی به خودش باز میگرده پس همیشه به چیزهای مثبت فکر کنید تا براتون اتفاق بیفته همیشه در اطرافیانم شنیده بودم که میگفتن چاقی ارثی و ژنتیکی هست و من هم به این باور رسیده بودم که چاقی ارثی هست با آموزش‌های این سایت متوجه شدم اصلا بچهای عمه من همشون متناسب هستن یا پدر مادر خدا بیامر ز من متناسب بودن یا عموهام همشون متناسب بودن پس این عادت اشتباه که با تکرار شدن شده باور من که چاقی ارثی و ذهن منو چاق کرده

      در گذشته چقدر درباره چاقی ارثی هست شنیده ای  یا دیگران صحبت کردی 

      خیلی زیاد افراد چاق دور اطرافم رو میدیدم و میگفتن چاقی ما ارثی هیت هر کاری میکنیم لاغر نمیشیم بی فایده هست تلاش کنیم عاقبت و سرنوشت ما رو خدا اینطوری رقم زده مثلا خواهر شوهرم میگه من آب هم بخورم چاق میشم به مادرم و دایهام رفتم ولی همسر تو به پدرم و عموم رفته فردا متناسبی و هر چقدر هم بخوره چاق نمیشه سیستمش و استخوان بندی به پدرم رفته یا خواهران خودم که فرد چاقی هستن میگن ما شبیه عمه هستیم و هیچ وقت لاغر نمی‌شویم و همیشه پر خوری میکنن میگن یه شب هزار شب نمیشه اینطوری چاقی رو تو ذهنمون پر رنگ کردیم الان با آموزش این سایت عادت‌های اشتباه تبدیل به عادت‌های صیح میکنیم فقط نباید عجله کنیم و زمان در نظر نگیریم تا به وزن ایده عالمون برسیم 

      در گذشته چقدر تلاش کردید که چاقی ارثی هست بهان و توجیه لاغر نشدن خود کنید ؟

      خواهر شوهرم همیشه بهم متلک مینداخت که من فردی بی تحرک و خوش خوابم و همیشه بهم میگفت مرغ هنوز تو لواش نرفته تو خوابت میاد یا همسرم چاقی منو  به سیب زمینی که پا در آورده  تشبیه میکرد این حرفها منو ناراحت و اعصبی میکرد و باعث پر خوری من میشد و من چاق میشدم من هم تلاش میکردم با رژیم و ورزش وزنمو کم کنم وقتی وزنم کم میشد وهمچنان شکم و پهلو داشتم خودمو توجیه میکردم بابا ارثی و من شبیه عمم هستم دیدید رژیم گرفتم ورزش کردم باز متناسب نشدم 

      به نظر شما این نگرش چقدر چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است ؟

      من باور کرده بودم که واقعا لاغر نشدن من ارثی هست و باید بپذیرم که من شبیه عمم هستم 

      اکنون که آگاهی صیح درباره چاقی ارثی نیست و عادت است و افرادی پیدا کنید در اعضای خانواده چاق هستن و اما او لاغر هست؟

      خواهرم و همسرش چاق هستن دو پسرش متناسب 

      خواهر دیگم هر چهار نفرشون متناسب هستن

      خواهر دیگم همسرش چاق خودشو دو فرزندش متناسب

      خواهر دیگم خودش متناسب همسرش چاق و یکی از پسراش چاق و دو فرزند دیگش متناسب 

      خواهر شوهرم همسرش چاق ۲ فرزندش متناسب 

      مادر شوهرم چاق و سه فرزندش چاق و ۵ فرزندش لاغر 

      هم تو فامیل متناسب و هم چاق داریم در هر دو تایفه 

      یکی از خواهرام ۳ تا دختر داره خواهرم چاق همسر دخترا متناسب هستن 

      عمم چاق ولی همسر ۶ فرزندش همشون متناسب 

      پس این ذهن ماست که چاق شده و باور کرده و عادت به رفتار اشتباه و تکرارش کرده و جسم ما چاق شده 

      با آموزش این سایت با استمرار و تمرین میتونیم رفتارها و عادات صیح جایگزین عادت‌های زشت کنیم و باور کنیم که چاقی ارثی نیست یه عادته که خودمون به وجود آورديم و بزرگش کردم باید با افکار و نگرش درست بپذیریم و این عادت  اشتباه تصیح کنیم

      درباره نگرش انسانها در روابط و ارتباط دادن چاق بودن یا متناسب بودن افراد ارثی یا ژنتیک خانوادگی مثال پیدا کنید و شرح دهید 

      اول از همه منو۳ تا از خواهرام همیشه خودمونو به عمه تشبیه میکنیم مثل اون شکم پهلو داریم در صورتی که ۳ تا از خواهرای دیگم متناسب هستن 

      یا مادر خدا بیامرزم دیابت و فشار خون و چربی داشت الان خواهرام و برادرم آنقدر تو این باور بودن که دیابت و فشار خون و چربی ارثی هست دچارش شدن و یکی از خواهرام آنقدر با خودش تلقین کرد که سرطان ارثی خودش دچار این بیماری شد و شکر خدا با شیمی درمانی بهبود پیدا کرد به نظر من هر چقدر باورمون به موضوع چاقی ارثی یا بیماری ارثی پر رنگ کنیم اون تو بدنمون اتفاق میفته من باورم این بود فشار اعصبی دارم و همین اتفاق هم برام افتاد با آشنایی با این سایت و درست کردن فرمولهای ذهنم دارم این باور تو ذهنم تغییر میدم که من قبلا فردی آرام و صبوری بودم الانم همون فردم فقط کمی بزرگتر و پخته تر شدم و عاقلتر فقط بایدبا تمرین استمرار و دیدن فایلها عادات چاقی از ذهنم پاک کنم فقط باید صبور باشم و عجله نکنم ممنونم از استاد عزیز و همه دوستان عزیزم که دیدگاه منو خوندید  ببخشید زیاد شد حلالم کنید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار تینا.عالی
      1402/10/17 20:42
      مدت عضویت: 132 روز
      امتیاز کاربر: 11918 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 835 کلمه

      به نام الله یکتا 

      خداوندا سپاسگزارم منم که میتونم بنویسم طبق آموزش استاد نور و رحمت و ارجمندو گرامی لاغری با ذهن که معجزه و کمکی از طرف خداوند برای ما شدند استاد،

      استاد من یکسری موانع در ذهنم اومد به اینصورت که دیده بودم و شنیده بودم 

      اول در مورد بیماری تیروئید و دیابت،

      دوم باردار بشی دور لاغری رو خط بکش چنان چاق میشی و سخت لاغر بشی خدا بدونه،

      سوم ازدواج کنی دیگه خداحافظی کن با اندام زیبا چهارم نگاه به مادرت و خاله  بزرگت کن همه چاق شدن دیگه،

      افسرده ام یا عصبی شدم و یا هیجانی شدم باید بخورم ؟؟؟

      یا جمله معروف بخور جون بگیری داری درس میخونی، 

      یا رفتی عروسی یا مهمانی بخوریاااا نگی سیرم بخور بخور،

      یا غذا تو‌ظرفت نمونه خدا بدش میاد،

      خلاصه ورزش نکنی زیاد ضعیف میشی و اشتهات زیادتر میشه،

      تا دیدم باید بخورم آخه اصلا یادم نمیره ،

      عادت نذری خوردن،

      عادت بیرون رفتن و حتما چیزی خوردن،

      عادت بعد از غذا حتما چای خوردن اونم حتما چیزی باهاش خوردن،

      مدام به غذا فکر کردن لذت فقط توخوردن !!!

      سنت رفته بالا سوخت و سازت کم میشه،

      فعالیت بدنیت کم‌شده برو قبرتو بخر از چاقی بعدا 

      چربیهات قدیمی شدن دیگه و استپ وزنی کردی بدبختی داری دیگه ،

      یا ا گر این لقمه اضافه تر رو نخورید ناراحت میشم لابد دوست نداشتید ؟غذا رو نکنه رژیم گرفتی اومدی خونه ما,

      یا غذات چرب فقط چاق میکنه،

      قرص فشار میخورم برای اینکه نمیرم قند مدام بخورم 

      خلاصه دوستان و استاد اینا موانع بودن،

       حالا دلایل درست :

      تیروئید مگه چقدر اضافه وزن میاره؟یک‌تا سه کیلو بعد مگه ما قرص نمی‌خوریم خوووب درست میشه قضیه و تمام سوخت و ساز دوباره میران میشه و یا خیلی حساس باشی کمی با فعالیت بیشتر میزانتر میشه،

      دیابت که اگر داشته باشی از ریشه نباید قند بخوری که اون خودش کاهش وزن به همراه داره و تازه شفای اصلی توهمون قطع کردن قند اما وقتی قرص میخوری کمی مصرفش تورو اصلا بهم نمیریزه با کمی فعالیت سالم،

      بخور جون بگیری درس میخونی مگه قندو چربی اضافه خوردن منو باهوش می‌کنه یا قویترم می‌کنه ؟یا من تا حالا در طی روز اصلا غذا نخوردم و هیچی هم ا للان در بدنم ذخیره نیست که با زیاده خوردن و چاق شدن هم باید باهوش بشم هم جون دار ؟

      غدات چرب بود چاق میشی مگه عامل چربی بوده که فقط باعث چاقی من بوده چربی و زیاده خوری درکنار مواد غذایی دیگه و  رفتار پرخوری من بوده به خدا،اینهمه آدم متناسب چربی هم میخورم اصلا کره و عسل میخورن کباب نون چرب میخورن کله پاچه میخورن،

      زمان بارداری مگه با ترکیدن و  خوردن بیشتر مادر بچه قویتر میشه نه سلامتی هر دو بدتر میشه 

      بعد ازدواج مگه چاقو گذاشتن حتما باید زیاد بخوری به ما 

      یک لقمه دیگه بخور لابد غذا رو دوست نداشتید کم خوردید چه دلیل مسخره ای اخه؟

      قرص فشار میخورم باید قند بخورم خوب تو داری میخوری فشارت نره بالا باز قند میخوری و چرخه باطل رو تکرار می‌کنی ؟

      یک نگاه به خاله و مامانت کنی چاقی ارثی نه پس چرا مادربزرگم مادر همون بچه ها و خاله کوچیکم و دایی بزرگم لاغرن؟

      سنم بره بالا سوخت و سازت کم میشه اینهمه آدم با سن بالا درست خوردن لاغر شدن پس چه کسانی هستن؟

      ورزش نکنی چاق میشی اینهمه آدم ورزش نمی‌کنند متناسبن پس کی هستن؟

      یک لقمه اضافه تر خوردی تموم دیگه؟!!! مگه آدم پرخور متناسب نداریم؟

      غذام تو ظرف نمونه و من بخورم بمیرم بهتره مریض بشم یا بمونه و به اندازه با خیال راحت بخورم بهتره و خدا دوستم داره ؟تازه از همون اول به اندازه بکشیم.

      چربیهات قدیمی شدن چیه ؟ استپ وزنی کرده مگه بدن خنگ میشه بعد یک مدت یعنی فقط هوش بدن ما تا یک زمانی کار می‌کنه بقیه اشو یادش می‌ره ؟

      مگه مصالح ساختمانی هستیم سفت بشیم مثل سیمان تکون نخوره وزنمون؟ 

      یا چاه عمیقی تو بدنمون داریم چربیمون بیفته اون ته درنیاد و بدن گمش کنه و د بگه کارگر نداشته باشه پیداش کنه بیارشون بیرون ؟؟؟بدن ما هوشمنده

      بدن داره هر دقیقه تازه سازی سلولی انجام میده و به روز می‌کنه خودشو تازه میخواد زودتر از چربی‌ها خلاص بشه بریزه بیرون همشو بره راحت بشه،

      مهمانی رفتیم بخوریم چرا غذای مهمانی با خونه چه فرقی داره مگه خوردن آخرین بارمون ؟رفتار درست مهم اینهمه آدم غذا می‌بینند درست رفتار میکنند،

      هوس کردم تا دیدم باید بخورم ؟! یادم نمیره دیگه تا نخورم ؟؟؟هر چی میبینیم باید بخوایم ؟عقل واسه چی همه همینند؟یا ذهن چاق این دروغ رو میگه؟؟؟پس فراموشی برای چی خدا به انسان داده ؟یا مگه نمیشه متناسب حتی خورد از اون غذا؟

      چرا باید فکر کنم غذا فقط لذت ؟؟؟ تفریحات دیگه ای هم هست.

      چرا مدام باید بخورم ؟؟؟پیام سیری داره بدن به خدا.

      والا معمولا آدم افسرده و عصبی فکرش باید بره به موضوعی که داره بهش فکر می‌کنه و از اینها تازه بیفته نه بهانه واسه خوردن بیاره .

      کی گفته ما بعد غذا باید حتما چای بخوریم اونم با یک چیزی خوب بخوریم اونم به اندازه با یک چیزی،

      کی گفته ما بیرون بریم حتما باید بخوریم حالا بخوریم اندازه با خیال راحت ،

      عادت نذری حتما بخوریم خوب اندازه با خیال راحت بخوریم ولی مجبور به هیچکدوم نیستیم و هیچکدوم اگر رفتار ما باهاشون درست باش مشکلی نمیسازن برامون .

      من از خداوند و شما ممنونم🙏🙏🙏

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زینب ندرلو
      1402/09/12 14:17
      مدت عضویت: 328 روز
      امتیاز کاربر: 4650 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 493 کلمه

      به نام خدا

       سلامم 

      چاقی ارثی یا عادتی ؟از وقتی یادم میاد نمیدونم چند صد هزار. بار یا شایدم بیشتر این جمله رو شنیدم که همه پول بهشون ارث میرسه ما هم چاقی و پوست داغون خاله هام متناسب بودن ولی میگفتن ما همیشه در رژیم هستیم چون ژن ما چاق بدن ما سوخت و سازش پایینبعصی ها ژنتیکی شانس دارن دنیا رو هم بخورن چاق نمیشن و من این صحبت ها رو باور کردم و نتیجه شد برای من چاقیچند روز پیش یه کلیپ از یه استاد  میدیدم که میگفت من می‌خواستم بیزینس خودمو راه بندازم و معلمم گفت به جای این کارا برو حرفه یاد بگیر این کارا کار تو نیست و میگفت چون من حرف اونو خیلی قبول داشتم سالها عمرم رو هدر یاد گرفتن حرفه کردم و بعد ها فهمیدم مسیری که اول مشخص کرده بودم مسیر درست من بودمیگفت آیا اون معلم مقصر ؟خیر خود من مسئولم چون به حرفای اون اهمیت دادم حرفای اون رو در مورد خودم باور کردم اون اطلاعاتی نداشت از توانایی من ولی تا اون حرف رو زد من تاثیر گرفتم از حرف اون  

      توی خانواده ما خواهر و برادرم متناسب هستن مادرم هزاران بار گفته بود ژن ما چاق من این حرف رو باور کردم ولی خواهرم باور نکرد و نتیجه کاملا متفاوت شد  

      یا همسر خودم کل خانواده چاق هستن و بارها دیدم همسرم گفته من ژن چاقی رو به ارث نبردم و تازه دنبال روش هایی هست که چاق بشه ولی آنقدر این باور قوی که همیشه لاعر بودهدر حالی که خوراکش حتی بیشتر از منم هست  

      نکته ی مهمی که تو این فایل یاد گرفتم اینه وقتی من باوری رو شناسایی میکنم باید باور جایگزین جاش بزارم حالا با دوبار تکرار کردن چیزی درست نمیشه من باید مدام استمرار داشته باشم تو دیدن نشونه ها و منطقی کنم هی برای ذهنم که ببین فلانی هم تو خانواده چاق ولی چون باور نکرده چاقی بودن ارثی رو الان اندام متناسبی دارهو به نطرم تغییر این باور چون خیلی ریشه ای هست باید زمان بیشتری روش گداشته بشه چون ما توی مسیر چاقی آنقدر احاطه شدیم با ورودی هاش و نشانه ها رو دیدیدم و برام ثابت شد که آره چاقی ژنتیکی هست و حالا باید خودمون رو ببندیم به ورودی لاغری و آنقدر نمونه هاش رو نشون ذهن بدیم که این موضوع تثبیت بشه من خودم تا حدودی تونستم با این موضوع کنار بیام و دلیل اینکه این مسیر رو انتخاب کردم و دارم ادامه میدم هم همینه که باور کردم این سرنوشت من نیست تا آخر عمرم چاق بمونم من میتونم تغییربدمولی ترمزی که برای من هست خوردن و نخوردن هست چون فکر میکنم بیشتز از  چاقی ارثی این جملات رو شاید میلیون بار شنیدم و با خودم تکرار کردم که خوردن من باعث چاقی ام میشه غذاها باعث چاقی ما هستن و برای این موضوع به اندازه کافی استمرار نداشتم حتی الآنم که در این مسیر هستم بارها ذهنم گفته حالا درسته داری رو ذهنت کار میکنی ولی باید خوردنت رو هم کم کنی و خودم دارم میبینم چقدر نسبت به این موضوع مقاومت دارم و باید رو این موضوع بیشتر کار کنم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار حیرت انگیز
      1402/08/11 18:54
      مدت عضویت: 327 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 763 کلمه

      به نام خداوند نورانی ام 

      سلام خدمت استاد ارجمند و دوستان همگام 

      حل تمرینات چاقی ارثی است یا عادتی؟

      • نگرش شما درباره چاقی ارثی است چیست؟
      • من هم تا قبل ورودم به سایت تناسب فکری مقداری بدلیل شنیده ها و تلقینات اطرافیان دچار این باور شده بودم که چاقی من ارث و ژنتیک من است و هیچ راه فراری از آن ندارم و تمام قد خودم را تسلیم چاقی کرده بودم
      • در گذشته چقدر درباره اینکه چاقی ارثی است شنیده اید یا درباره آن با دیگران صحبت کرده اید.
      • بسیار زیاد شنیده بودم که چاقی مربوط به ژنتیک است و استخوان بندی درشت و یا اینکه عده ای به طور ارثی متابولیسم بدنشان پایین‌تر است و یا اینکه یک سری بیماری‌های ارثی مسئول چاق کردن ما هستند .و درباره تمام این افکار و نگرش‌ها بارها و بارها با دیگران صحبت کرده بودم و متاسفانه کلی شاهد چاقی برای خودم جمع کرده بودم
      • در گذشته چقدر تلاش کردید تا چاقی ارثی است را بهان و توجیه لاغر نشدن خود معرفی کنید.
      • من در گذشته برای توجیه چاقی ام به هر دری میزدم از زنتیک مایه می‌گذاشتم از شانس و اقبال ،از سرنوشتی که خدا من را مجبور به تحملش کرده ،از جبر روزگار و……
      • و به هر چیزی چنگ میزدم تا کمی لاغر شوم تا به دیگران ثابت کنم من دوست ندارم چاق باشم ولی چاقم
      • و با انجام کارهای عجیب و غریب لاغری دنبال دلایل توجیه چاقی خودم بودم تا به دیگران ثابت کنم:” ببینید هر کاری میکنم من لاعر شدنی نیستم “
      • به نظر شما این نگرش چقدر در ایجاد انتظار چاقی در ذهن شما موثر بوده است.
      • قطعا هر باور و نگرشی که ما در ذهنمان داریم ما را به سمتی هدایت می‌کند که دچار انتظار شویم و این نگرش‌های اشتباه چاق کننده انتظار چاقی در ذهنم ایجاد می‌کرد.
      • چون میگفتم من که چاقی ام ژنتیکی است و دست من نیست و بعد آن هر طور دلم میخواست میخوردم و میخوابیدم و تهش میگفتم چاقی من ارثی است و خلاص .
      • و حتی طبق قوانین جهان هستی هم نگاه کنیم ما هر باوری که داشته باشیم جهان هستی هم ما را در مدار همان باورها قرار می‌دهد
      • اکنون که آگاهی صحیح درباره چاقی ارثی است یا عادتی دریافت کرده اید افرادی را پیدا کنید که در اعضای خانواده اش چاق هستند اما او لاغر است.
      • مثال همه متناسب باشند و یک نفر چاق باشد :
      • در خانواده خودم ،همسر و دخترانم متناسب هستند اما من چاقم
      • بچه خواهر شوهرم در سن ۴سالگی به شدت چاق است اما پدر و مادرش متناسب هستند
      • مثال همه چاق باشند و یکنفر متناسب باشد:
      • دختر عمویم و بچه هایش به شدت چاق هستند اما شوهرش کاملا متناسب است
      • همسایه بالایی ما مادر و دختر چاق هستند و پدر بسیار لاغر است
      • و کلی از هر دو دسته در اطراف من وجود دارد البته درصد خانواده هایی که تنها یک یا دونفر چاق هستند و اکثر اعضا لاغر هستند بیشتر است.
      •  
      • درباره نگرش انسانها در رابطه با ارتباط دادن چاق بودن یا متناسب بودن افراد به ارث یا ژنتیک خانوادگی مثال پیدا کرده و شرح دهید.
      • من خودم تا قبل ازدواج لاعر و متناسب بودم اما همیشه می‌شنیدم که به من می‌گفتند تو به عمه ات رفته ای
      • و من هر کاری میکردم میگفتن شبیه عمه ام هستم حتی تمیز کردن منزل .
      • عمه خدابیامرز من بسیار چاق بود و من علاقه خیلی زیادی به عمه ام داشتم زمانی که روند چاقی من شروع شد از بس من شنیده بودم که من شبیه عمه ام هستم و ژنتیک من و چاقی ام مانند عمه است دچار ترس و اضطراب شدم
      • چون عمه من بدلیل چاقی دچار انواع و اقسام بیماری‌ها بود و خیلی رنج می‌کشید حتی حمام هم نمی‌توانست بدون کمک دیگران برود و چاقی توان زندگی کردن را از او گرفته بود .هر چه جلوتر میرفتم احساس می‌کردم شباهتم به عمه زیاد و زیادتر می‌شود حتی خندیدنم هم شبیه عمه شده بود
      • حالا اینقدر باور کرده بودم که من شبیه عمه هستم که گاهی احساس می‌کردم خود عمه هستم
      • حالا دیگر موقع بلند شدن از جایم مثل عمه نمی‌توانم بلند شوم و میلنگم ،قیافه ام ،حرکاتم،سکناتم،همه و همه شده بود عمه ،تا عمه بدلیل چاقی و فشار بیماری‌ها از دنیا رفت
      • به خودم گفتم تو مصی هستی نه اعظم
      • از جلد اعظم بیرون بیا و زندگی ات را طور دیگری بنویس و مبارزاتم با چاقی جدی‌تر شد و خدا را شکر الان فهمیدم من شبیه هیچ کس نیستم من ورژن خاص خودم هستم
      • ژنتیک و ارث در چاقی معنایی ندارد و برای من از درجه اعتبار کاملا ساقط است
      • من هر چه هستم خودم مسئولم و به یادی خداوند اصلاحش میکنم.
      • خداوندا سپاسگزارم که به من آموختی خودم باشم و وجودم را مانند و شبیه کسی ندانم
      • خداوندا کمکم کن عادات بدم را به راحتی کنار بگذارم
      • الهی به امید تو
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سارا پوراشرف
      1402/07/28 18:06
      مدت عضویت: 445 روز
      امتیاز کاربر: 3140 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 633 کلمه

      به نام خدای هدایتگر و حمایتگر 

      ردپای من در گام 20 مسیر لاغری من 

      چاقی ارثیه؟؟یا یه عادته؟؟

      خب ارث یه چیزیه که از خانواده به ما میرسه مثل گروه خونی   اما اینکه واقعا چاقی ارثیه یا نه رو باید بررسی کرد مثلا اگه بگم چاقی من ارثی هست که از خانواده مادریم به من رسیده در ظاهر خیلی بی راهم نیست اما با اینکه همه خاله هام اضافه وزن دارن و همچین داییم  اما خب هنوزم افراد متناسب داریم مثلا بچه ها ی بعضیاشون متناسبن مثل پسر خاله ام رضا که با اینکه هم خاله ام هم یکی دوتا از برادرش نامتناسبن کاملا متناسبه  یعنی این بهش ارث نرسیده ؟؟ یا رفتارهای غذاییش و نگرشش متفاوته؟؟

      یا مثلا دختر خاله ام فائزه که مادرش هم متناسب بود و برادر هاش متناسبن ولی بعد یه مدتی خواهرش و مادرش اضافه وزن پیدا کردن حالا اینجا فائزه از ارث چاقی محروم شده یا فقط رفتارهای غذایی و نگرشش مثل قبله؟؟

      یا مثلا دختر خاله ام فاطمه که همه خانواده اش نامتناسب بودن و فقط اون متناسبه  من قبلا فکر میکردم پسرا از ارث چاقی محرومن و فقط دخترا سهم میبرن ولی با اینکه خاله هام اضافه وزن دارن دخترهای بعضیاشون کاملا متناسب هستن  مگه فائزه یا فاطمه یا ملکا و… دختر نیستن و با هم ارتباط خونی نداریم و فامیل نیستیم پس چرا اونها خیلی راحت و بی درد سر متناسبن و من نیستم؟؟

      یا اگه بخوایم ارث چاقی رو از خانواده پدری بگیم اونها هم هستن کسایی بینشون که متناسب باشن و دغدغه لاغری نداشته باشن

      پس چرا ذهن من با اینهمه شواهد واضح داره هنوز میگه من به مادرم رفتم و چاقی من ارثیه؟؟

      چون من شایداز مادرم چاقی ارث نبرده باشم ولی عادات غذایی اون نگرشی که به غذا داشته روی منم تاثیر گذاشته دقیقا مثل الان که میبینم رفتارهای غذاییش به سمت تناسب اندام تغییر کرده و پرخوری مثل قبل نداره 

      ما ارثی به اسم چاقی نداریم و همه بر اساس اموزش ناخوداگاهی که داشتیم به این مرحله رسیدیم  پدر من که متناسب هست و کاملا سلامته و لاغری اون هم در من ارثی نیست و من باتحلیل نگرشش و رفتارش با غذاها میتونم ازش الگو بگیرم 

      پدر من از غذای خاصی بدش نمیاد من و مادرمم هم همینطور ولی پدرم اصلا غذاها رو از هم متمایز نمیکنه وقتی گرسنع اشه از قابلمه غذا میکشه میخوره و وقتی ام سیره چیزی تعارف کنیم نمیخوره  اما من و مامانم برای هر غذا یه ایده خاص توی فکرمون پرورش میدیم و نوع رفتار و نگاهمون فرق میکنه مثلا شیرینی برامون خیلی خاص و لذتبخشه یا مثلا پیتزا برامون یه غذای دلپذیره که خیلی دوست داریم و … از همین نکته میشه فهمید چرا یه نفر بعد یه مدت ممکنه چاق بشه چون اون فرمولها و نگاهش به هر مقوله ای مرتبط به چاقی میشه و این تاثیرات روی بدنش گذاشته میشه

      البته من کسایی رو هم میشناسم که براشون یه سری مواد غایی لذتبخشتر از بقیه اس و اونها رو بیشتر دوست دارن ولی متناسبن   و اینجا فرق این گروه و من اینه که اونا هر چقدرم یه غذا رو دوست دارن به زور نمیخورن و وقتی سیر میشن کاملا از اضافه خوری به طور ناخوداگاه پرهیز میکنن من هنوز به اون حالت نرسیدم و واکنش بدنم خیلی اروم تغییر میکنه و انتظار ندارم خیلی سریع همه چیز زیر و رو شه ولی به بدنم اعتماد دارم که داره راهشو درست میره و نباید خیلی این موضوع رو کار داشته باشم و بهش حساس بشم

      بعضی جاها میگن با اهرم رنج و لذت میشه یه سری حالت ها رو متوقف کرد اما به نظر من دور زدن قوانین و سیستم تکامل راه به جایی نمیبره و باید بزاریم بدن خودش راهشو پیدا کنه

      یه دیالوگ قشنگ از فیلم گیسوکمند به ذهنم اومده که:

      صبر کن * چون چیزای خوب همیشه با صبر به دست میان 🙂

      خیلی ممنونم که دیدگاهم رو خوندید 

      خداروشکر بابت همه چیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار fatmhadly85@gmail.com
      1402/06/12 13:22
      مدت عضویت: 1182 روز
      امتیاز کاربر: 5402 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,489 کلمه

      به نام خدایی که در این نزدیکیست ❤️

      سلام

       مسیر لاغری من : گام 20 : چاقی ارثی است یا عادتی ؟

      تمرین آموزشی ✍️ 

      در گذشته به شدت عقیده داشتم که چاقی ارثی است چون بارها در خانواده از از زبان اطرافیان شنیده بودم که چاقی ما ارثیه و هر کاری هم بکنیم لاغر نمی‌شیم و با دیدن الگو های فراوان این موضوع کاملا برام جا افتاده بود و زمانی هم که به این مسیر زیبا هدایت شدم مدت زمان زیادی طول کشید تا تونستم با این مسأله کنار بیام که چاقی ارثی نیست یادمه اون زمان که بچه بودم یکی از خواهرام با اینکه اون زمان کاملا متناسب بود ولی از همون سن پایین  همیشه در حال رژیم گرفتن و لقمه شماری بود و صبحانه و ناهار شو سر ساعت می‌خورد و شام اصلا و به هیچ عنوان نمی‌خورد اون زمان با اینکه بچه بودم و خیلی هم لاغر بودم  به تقلید از خواهرم تصمیم گرفتم که برای یه هفته مثل اون غذا بخورم و موقع غذا خوردن شروع کردم به لقمه شماری خوب یادمه که اصلا حس خوبی بهم نداد و احساس میکردم که سیر نمیشم به خواهرم گفتم خیلی سخته آدم اصلا سیر نمیشه تو چه طوری تحمل می‌کنی بهم گفت روز اول چون هنوز معده ت عادت نداره به اندازه هر روزت که غذا می خوردی بخور از روز بعد هر روز یه لقمه از غذا تو کم کن تا حجم غذا ت کم بشه به همین طریق کم کم معده ت هم کوچیک و جمع و جور میشه تو هم به این روش غذا خوردن عادت می کنی و دیگه اذیت نمیشی ولی من اصلا خوشم نمی یومد و به روز دوم نکشیده رها کردم و دیگه ادامه ندادم و همیشه این سوال تو ذهنم بود که خواهرم که لاغر  پس چرا این قدر خودشو اذیت می‌کنه و یه بار که این سوال و ازش پرسیدم گفت چونکه ما چاقی تو خون مونه پس باید همیشه مواظب غذا خوردن مون باشیم و این جمله خواهرم اون زمان که من ابتدایی بودم تو ذهنم موند و من آنچنان باور کردم که  تا قبل از هدایتم به این مسیر در مورد اضافه وزنم به همه میگفتم که چاقی ما ارثیه ما آبم بخوریم چاق میشیم الان می فهمم که قدرت کلام در زندگی ما خیلی تاثیر پذیر هستش و الان خیلی مراقب حرف زدنم با دیگران هستم چون کلمات واقعا قدرتمند و تاثیرگذار و تاثیر پذیر هستن.

        یکی دیگه از خواهرام از همون اول چاق بود ولی اون زیاد اهل رژیم و کالری شماری نبود اون بیشتر اهل باشگاه رفتن و ورزش کردن بود ولی هیچ وقتم لاغر نشد و و یادم  مادرم همیشه  می گفت  چاقی ما ارثیه ما هر کاریم بکنیم لاغر بشو نیستیم و من که از همه کوچکتر بودم همه این رفتار و اعمال و حرفا رو می‌دیدم و می شنیدم گذشت تا اینکه همه مون ازدواج کردیم و بعد از ازدواج همه برادر و خواهرام چاق و دارای اضافه وزن شدیم و کاملا برامون طبیعی بود چون انتظار مون از جسم مون چیزی جز داشتن اضافه وزن نبود که اگه چاق نبودیم برامون غیر طبیعی بود و هر وقت دور هم جمع می‌شدیم در مورد چاقی و مشکلاتش با هم حرف می‌زدیم و با نشان دادن الگو حرفای همدیگر و تایید میکردیم 

      تا اینکه من به این مسیر زیبا هدایت شدم و اونقدر هیجان زده بودم که درباره این روش با همه صحبت میکردم و این روش و به خواهرام معرفی و تشویق شون کردم که از این روش استفاده کنن  اولش مقاومت میکردن یکی شون قبول کرد ولی چون من تازه یه ماه بود که با این روش آشنا شده بودم و هنوز چاق بودم قبول نکرد.

       بعد از یه ماه ماجرایی پیش اومد رفتیم خونه همین خواهرم که اهل رژیم بود

      بعد از اینکه جا به جا شدیم و کمی استراحت کردی خواهرم با خنده بهم گفت تو که هنوزم چاقی چرا کاری واسه وضعیت اضافه وزنت انجام نمی دی ولی خوش یکمی جمع و جور شده بود ازش پرسیدم چیکار کرده گفت من یک قطره تازه خریدم که یادم نیست اسمش چی بود باید قبل از وعده های غذایی بخوری یکمی تلخ هست ولی ارزش شو داره چون لاغر میشی شبا هم شام نمیخورم و با اینکه این خواهرم بچه شیر خوار داشت ولی باز از این کارا  میکرد بهش گفتم این کار و نکن واسه بچه ات ضرر نداشته باشه گفت نه از عطاری سوال کردم گفته این قطره هیچ ضرری ندارد تازه شیر تم زیاد می‌کنه و من شروع کردم با ذوق و شوق از این روش براش تعریف کردم من از روش لاغری  با ذهن صحبت میکردم اون در مورد قطره ای که داشت استفاده میکرد انصافا لاغرم شده بود ولی من هنوز چاق بودم و زیادم در مورد این روش نمی دونستم ولی همونیم که یاد گرفته بودم با هیجان در موردش توضیح میدادم و خواهرم با تمسخر و خنده بهم گفت ول کن بابا اینا همه چرت و پرته تو اگه دو ماه داری استفاده  می کنی چرا پس تکون نخوردی و هنوز چاقی هر چی بهش توضیح دادم که بابا تو این روش نیاید زمان تعیین کنی .. چون خودم هم هنوز چاق بودم قانع نشد و با تمسخر و شوخی بهم گفت حالا هر وقت تو لاغر شدی ما هم استفاده می‌کنیم یادمه که اون روز صبحانه کله پاچه داشتن و من با لذت به اندازه نیاز بدنم خوردم و خواهرم با خنده می‌گفت حتما الان  با خودت میگی این کله پاچه منو چاق نمیکنه و با همسرش کلی سر به سرم گذاشتن و من گفتم مهم اینه که من الان با اینکه چاقم جرات کردم بدون ترس و با لذت از این کله پاچه بخورم و نوش جون کنم ولی تو حتی جرات نداری مزه شو نگاه کنی ، واقعا هم خواهرم جرات نکرد حتی مزه شو نگاه کنه 

      گذشت تا اینکه عید شد و اونا اومدن خونه ما و فکر کنم چهار ماهی از زمانی که همدیگر و دیده بودیم و از زمان آشنایی من با این روش شش ماهی گذشته بود و من حدود ده کیلو کاهش وزن داشتم و کلی لاغر شده بودم و زمانی که من و دید شوکه شد و گفت چه قدر لاغر شدی نه انگار این روش جواب میده و از من سوال کرد که چه جوریه ؟ و من بهش توضیح دادم و الان اونم داره از این روش استفاده می‌کنه و کلی لاغر شده و هم من و هم اون دوتا خواهرم سه  تایی مون در مسیر هستیم و لاغر شدیم 

      و این باور ارثی بودن چاقی اونقدر قدرتمند هستش که اشخاص چاق با داشتن همین یک باور به تنهایی سال های زیادی از عمر شونو با چاقی و اضافه وزن سپری میکنن و در مرداب مشکلات چاقی دست و پا میزنند و آخرم غرق میشن

      من اشخاص باسواد زیادی رو دیدم که اتفاقا خود شونو خیلی باکلاس و هم چی بلد و دانا می دونن ولی  تا یک فرد  چاق و می‌بینند خیلی زود چاقی اون فرد و به ارث و ژنتیک اون نسبت میدن و هیچ علمی در مورد این موضوع ندارن و سریع واسش نسخه رژیم و ورزش و داشتن فعالیت زیاد و کم خوری می‌پیچند 

      اگه من در گذشته به شدت عقیده داشتم که چاقی ارثی و ژنتیکی هست ولی در این مسیر با کسب آگاهی های ارزشمند این باور مخرب در من شکسته شد الان باور دارم که چاقی من به خاطر عادتهای نادرست غذایی که داشتم بوده مثلاً من عادت داشتم که وقتی بعد از ظهر از خواب بیدار میشدم حتما باید چای مو با چیزهای شیرین می‌خوردم ، و یا سر وعده های اصلی غذایی اگه سیرم بودم طبق عادت می نشستم و در حد سیری و فشار شکمی می‌خوردم ، همیشه باقی مونده غذای بچه هامون می‌خوردم ، بلافاصله بعد از غذا چای ، میوه ، تنقلات و یا هر چیزی که بهم تعارف میشد می‌خوردم ، اصلا بلد نبودم از کلمه میل ندارم استفاده کنم ، همیشه در کنار بچه‌هام برای خوردن خوراکی حتی اگه سیر بودم شریک میشدم ، موقع خرید در فروشگاه اضافه از نیاز مون خرید میکردم که بیشترم خواکی های مورد علاقه خودم بود( چیپس و پفک و بیسکوئیت و شکلات و شیرینی ،تنقلات و نوشیدنی…) بود ، مواد غذایی که در یخچال چند روز می موند و کسی نمی خورد من می‌خوردم به خیال اینکه دارم فداکاری میکنم و جلوی اسراف شدن شونو میگیرم در حالی که داشتم با انجام این کارها به خودم و جسمم بی احترامی میکردم و خیلی عادتهای نادرست دیگه که الان حضور ذهن ندارم و بی شک و صد درصد علت چاقی و اضافه وزن من داشتن این عادات و رفتار غذایی نادرست بود که  در خانوده یاد گرفته بودم و به درستی به آموزشام عمل کرده بودم و هر روز به طور مستمر تکرار کرده بودم  نه ارث و ژنتیک پس چاقی یاد گرفتنی و  عادتی است نه ژنتیکی و الان در مسیر درست دارم لاغری و آموزش میبینم و تا حدود قابل قبولی یاد گرفتم و دارم درست عمل میکنم 

      لاغر شدن آسون ترین کار دنیاست و چاق شدن سخت ترین کار دنیاست 🌹

      ممنون استاد به خاطر زحمات بیدریغ تون 🙏🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار نگار ملکزاده
      1402/06/04 07:52
      مدت عضویت: 1025 روز
      امتیاز کاربر: 3627 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,479 کلمه

      به نام خدای مهربان🌺

      سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی در سایت تناسب فکری🌸

      گام ۲۰: چاقی ارثی است یا عادتی؟؟

      خیلی از محققین در زمینه پزشکی  عقیده  دارن که چاقی ارثیه و متاسفانه این نگرش در افراد چاق، بسیار قدرتمنده و به راحتی میتونه مانع لاغری اون‌ها بشه.

      خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن بارها بهشون گفته شده که چاقی اون‌ها ارثیه،

       و همین باعث میشه که اون‌ها  هیچ امید و انگیزه‌ای برای لاغر شدن نداشته باشن، و حتی اگر هم خواستن که برای لاغر شدن هم اقدام کنن، همش به اون‌ها گفته شده که تلاش بیخودی نکن، تو لاغر بشو نیستی،تو چاقیت ارثیه،نمیتونی با رژیم و ورزش لاغر بشی.

      و این جمله چاقی ارثیه، یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن بسیاری از افراد چاقه و این فرمول به تنهایی به اندازه ای قدرتمنده که میتونه مانع لاغر شدنشون بشه.

      و این نگرش چاقی ارثیه، در حالی که بسیار ساده در ذهنشون شکل میگیره، اما به خاطر تکرار شدن اون از طریق بارها شنیدن این جمله  وهمچنین تایید شدن اون‌ از طریق دیدن افراد خانواده که اضافه وزن دارن، باعث میشه که به مرور به باوری قدرتمند تبدیل بشه که علاوه بر اینکه مانع لاغر شدنشون میشه، خیلی ساده باعث اضافه وزن اون‌ها هم میشه.

      و شنیدن این صحبت ها  که چاقی ارثیه باعث میشه که باور اینکه چاقی ارثیه در ذهن اون‌ها به یک فرمول قدرتمند تبدیل بشه، و وقتی که فرمولی در ذهن ما ایجاد بشه به واقعیت وجود ما تبدیل میشه و این برای اون‌ها طبیعی میشه که باید چاق باشن،چون دیگه باور کرده بودن که چاقی ارثیه.

      وقتی که  از طریق شنیدن و دیدن باور کنم که تحت تاثیر عواملی هستم که کنترل اون دست من نیست،باعث میشه که انتظارِ بودن در اون شرایط رو داشته باشم،پس وقتی باورم این باشه که چاقی ارثیه، بنابراین انتظارم برای چاق شدن، خیلی قوی‌تر از انتظارم برای متناسب بودن میشه،در نتیجه به راحتی چاق و چاق‌تر میشم و هر چقدر هم که تلاش کنم که لاغر بشم فایده‌ای نخواهد داشت،چون فرمول ذهنی چاقی ارثیه به قدری قوی و ریشه‌دار شده که مانع شکل‌گیری انتظار لاغری در من میشه.

      نکته جالب در مورد فرمول‌های ایجاد شده در ذهن ما اینه که نه تنها در مورد وضعیت جسمی، بلکه در سایر جنبه‌های زندگی تحت تاثیر این فرمول‌ها هستیم.

      باید بدونم هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگیم باشه ارثی نیست،و همه این موضوعات عادتی‌ان،که بر اثر تکرار شنیدن ‌ها، و بودن در اون شرایط طبیعی شده،و انتظار تجربه کردن اون شرایط در من شکل میگیره.

      چه چیزی ارثیه؟؟هرچی از والدینم به عنوان تاثیر ژنتیکی به ارث بردم، تا زمان قبل از تولد صورت گرفته،رنگ مو، رنگ چشم، رنگ پوست، شکل صورت و سایر ویژگی‌های جسمی من تحت تاثیر ژنتیکه،و می‌تونم بگم من این ویژگی‌ها رو از خانوادم به ارث بردم،اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی من مشخص میشه،هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک نداره.

      همه ما در جنبه‌های مختلف زندگی تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفتیم و به این دلیل زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمون داره.

      پس این فرمول تاثیرگذار چاقی ارثیه رو سعی کنم با جمله جایگزین اون که چاقی ارثی نیست بلکه عادتیه عوض کنم.

      تغییر فرمول‌های ذهنی،

      یکی از مهم‌ترین راهکارهای تغییر فرمول‌های ذهنی اینه که وقتی یه فرمول اشتباه رو پیدا میکنم و فرمول صحیح رو جایگزین اون می‌کنم،برای مدت زیادی سعی کنم به نمونه‌هایی توجه کنم که فرمول جدیدم رو تایید می‌کنن،تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهنم پررنگ بشه و تثبیت بشه و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی رو کمرنگ کنه و بعد تغییر بده،پیدا کردن دلایل تایید فرمول‌های صحیح کار ساده‌ایه،اما نیاز به استمرار و توجه داره.

      و باید به این موضوع اهمیت زیادی بدم و به هیچ وجه هم فکر نکنم که جایگزینی فرمول جدید با چند بار سعی کردن و تایید کردن اون و پیدا کردن نمونه‌های واقعی منطبق با فرمول صحیح انجام میشه،در صورتی که جایگزینی به این سادگی نیست و تغییر فرمول هم نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی داره،پس اگه تصمیم گرفتم که از طریق تغییر باورهام به تناسب اندام همیشگی دست پیدا کنم،باید در شناسایی و تغییر باورهای اشتباهم دقت و سعی فراوان داشته باشم که این کار در نهایت نتیجه عالی و همیشگی برام به ارمغان داره.

      دیدن بارها تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای خودشون استفاده کردن بهم کمک میکنه تا به مرور باور کنم که چاقی ارثی نیست،بلکه عادتیه.

      خیلی از افراد هستن که درباره اضافه وزنشون الگوهای ذهنی دارن که از قبل در ذهنشون ایجاد شده،مثل اینکه من اضافه وزنم ارثیه،من اضافه وزنم به خاطر شرایط شغلیه که دارم،اضافه وزنم به خاطر شرایط خانوادگی، محل کارمه،و خیلی از این موضوعاتی که توی ذهن هر فردی وجود داره  به عنوان دلیل و توجیه شرایط جسمیش.

      دلیل خیلی از افرادی که اضافه وزن دارن اینه که به خاطر اینکه در خانواده ما چاقی ارثیه پس برای همینه که منم اضافه وزن دارم،این یکی از اون باورهای خیلی مهم در ذهن خیلی از افراد چاقه که چون توی افراد فامیلشون خیلی‌ها اضافه وزن داشتن، و حتی این جمله رو هم بارها شنیده بودن که چاقی توی خونواده اونا ارثیه،برای همین باور کرده بودن و اون شرایط رو هم تجربه می‌کردن.

      در روش لاغری با ذهن می‌تونم ذهن ناخودآگاه رو دوباره کدنویسی کنم و اضافه وزن رو هم تغییر بدم،چون ذهن ناخودآگاه رو میشه تغییر داد و اون رو در سمتی و مسیری هدایت کرد که واکنش‌هایی از خودش صادر کنه، یعنی مغزم، دستوراتی از خودش صادر کنه که در نهایت باعث متناسب شدنم بشه.

      باید بدونم که اضافه وزن من به هیچ وجه ارثی نیست،

      وقتی که می‌خوام باوری رو تغییر بدم دو مرحله میشه،بخش اول شناسایی اون باور اشتباه،

       موضوع دوم اینه که چطور بیایم باور صحیح رو جایگزین کنم،خب یک باور باید مقابل اون ایجاد کنم، مثلاً چاقی من ارثیه،باور صحیح اینه که نه، اضافه وزن من به هیچ وجه ارثی نیست،و تمام مسئولیت اون به عهده خودمه.

      حالا باید این باور تایید بشه،چطور باید تایید بشه؟؟با دیدن دلایلی که این جمله جدید رو برام تایید کنه،خیلی مهمه که مدت‌ها به دنبال دلایل اثبات اون باشم،این یه اشتباهه که خیلی از دوستان انجامش میدن که وقتی یک باور صحیح رو در ذهنشون ایجاد می‌کنن،یه مدت روش کار می‌کنن،بعد با دیدن یک دلایلی، یا شنیدن صحبت‌هایی که برخلاف جمله صحیحی هست که اون‌ها در ذهنشون قرار دادن، خودشون یواش یواش اون باور صحیح رو دوباره از دست میدن و بی‌توجه میشن به اون.

        وقتی که یک باور جدید رو در ذهنم ایجاد کردم،باید بارها و بارها براش دلایل تایید پیدا کنم، تا اون برای ذهن ناخودآگاهم کاملاً جا بیفته، تایید بشه و به الگوی ذهنی من تبدیل بشه.

      باید سعی کنم موارد زیادی رو پیدا کنم که دلیل اثبات باورهای جدیدم باشه،

      سعی کنم وقتی که چیزی رو خواستم بخورم به اون مقداری که نیاز داشتم بخورم و اصلاً هم نگم که چون اینو خریدم، یا اینکه دیگه سهم منه و پولش رو دادم باید همش رو بخورم.

      باید بدونیم که اضافه وزن در ما ارثی نیست و افراد چاق تحت تاثیر فرمول‌های ذهنیشون،اون کد نویسی که از کودکی در ذهنشون ایجاد شده،به صورت ناخودآگاه در طول ساعات شبانه روز مشغول خوردن حجم زیادی از مواد غذایی میشن،و اگر سعی کنن کدنویسی جدیدی در ذهنشون انجام بدن،رفتارهای متفاوتی رو از خودشون نشون میدن.

      پس ارث نیست که باعث میشه افراد اضافه وزن پیدا کنن،یا اینکه  افراد نسل بعد شبیه نسل قبل بشن،همه اینها برمی‌گرده به آموزش‌های ذهنی و به اون باورهایی که در ذهن افراد شکل می‌گیره که از نسل‌های قبل به نسل بعد منتقل میشه،

      درسته باورها ژنتیکی نیستن و به صورت پیش فرض به نسل بعد منتقل نمیشن، اما تاثیرگذاری اون‌ها خیلی زیاده،چون باور خیلی نقش داره در نحوه شکل‌گیری رفتار آدم‌ها.

      اضافه وزن به خاطر عادت‌های اشتباهیه که به صورت ناخودآگاه دارم هر روز اون ها رو تکرار میکنم و نتیجه اون عادت‌ها شده این حجمی که الان دارم،اضافه وزن در سن‌های بالاتر یواش یواش تاثیرش خیلی بیشتره،چون مشکلات بیشتری رو به وجود میاره.

      خیلی از افراد بودن که باور کردن که اضافه وزن ارثی نیست،وقتی هم که سعی کردن فرمول‌های ذهنشون رو عوض کنن،سعی کردن باورهای جدیدی رو در ذهشون ایجاد کنن و روی اونا کار کردن، نتیجه‌شون با چندین سال قبلشون بسیار متفاوت شد،

      اضافه وزن نتیجه اون باورها و افکاریه که از سال‌های خیلی قبل در ذهن افراد شکل گرفته و نتیجه اون شده اضافه وزنی که براشون به وجود اومده،باید وقتی که باور اشتباه در زمینه اضافه وزن رو شناسایی کردم و باور صحیح اونو جایگزین کردم این کارو ادامه بدم و دلایل اثبات باور صحیحم رو بارها و بارها مرور کنم و نمونه‌های عینی اونو هم ببینم.

      و اگه هر روز این مسیر رو ادامه بدم، هر روز تفاوت بیشتر درونی رو در خودم تجربه می‌کنم و احساسش می‌کنم و این تغییرات هم به مرور در جسمم هم خودش رو نشون میده.

      فقط باید یه سری کدنویسی‌های ذهنیم تغییر کنه و وقتی اینو یاد بگیرم، خیلی راحت در طی چند ماه،کدنویسی‌ها رو تغییر میدم و واکنش‌های جسمم هم تغییر میکنه،اون وقت جسمی رو که سال‌هاست در رویاهام دارم رو به واقعیت خودم تبدیل می‌کنم.

      سپاس بینهایت از شما استاد گرامی و عزیز💖💖💖🌺🌺🌹🌹🌸🌸🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مصی کوثری
      1402/04/23 05:00
      مدت عضویت: 327 روز
      امتیاز کاربر: 706 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,151 کلمه

      به نام خدای بخشنده ام 

      سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان همگام 

      چاقی ارثی است یا عادتی ؟

      خوب چون من بعد زایمان چاق شدم خودم هرگز به این باور نرسیده بودم که ممکنه چاقی ژنتیکی باشه تا اینکه بعد زایمان چاق شدم و حالا هر کی منو میدید هی میخواست راجع به من نظر بده وای چقدر شبیه عمه ات شدی 

      تو هم مثه عمه ات ژنتیکی چاقی

      ای وای انگار تو و  عمه ات مثل یه سیبی هستید که از وسط نصف شده چقدر شبیه هم هستید 

      وای خدای من یهو من بعد بیست وچند سال سن شبیه عمه ام شده بودم و مدام اطرافیان میخواستن به من تلقین کنن که الکی رژیم نگیر و تلاش نکن سرنوشتت مثل عمه چاقی و بیماریه آخه عمه خدابیامرزه من خیلی چاق بود و طفلک همش مریض بود و حالا من دچار اضطراب شده بودم همش به خودم میگفتم وای نه من خیلی جوونم بچه هام به من نیاز دارن واقعا من نمیخوام شبیه عمه جونیم باشم ،من با اینکه عاشق عمه جونم بودم ولی اصلا دلم نمیخواست همش بدلیل چاقی بیمار باشم گفتم نه من نباید اجازه بدم این آدمها افکار منفی وارد ذهنم کنن و هر وقت هر کس بهم میگفت وای چقدر شبیه عمه ات شدی اصلا اهمیت نمی‌دادم آخه استاد درست میگن ژنتیک تا قبل تولده و واقعا بعد تولد هر آدمی خودشه که سرنوشتش و می‌سازه و من اصلا ژنتیک و حرف و حدیث این دکترها رو قبول ندارم چه بسا بیماری های لاعلاجی که با درمان‌های ذهنی شفا گرفتن و چه بسا انسانهای سالمی که با چنتا حرف یه مثلا پزشک بدنشون شده قلک قرص و دوا و بیماری،ولی خیلی ها رو در اطرافم دیدم که همش چاقی یا ایرادات اندامشان و به ژنتیک نسبت دادن مثلا برادر زاده خودم به شدت لاغره و کلی سعی میکنه چاق بشه و همش میگه عمه کاش من ژنم به تو میرفت  و کمی چاق میشدم پس اگه چاقی ارثی بود الان باید زهرا هم چاق میشد یا مثلا یکی از خواهر شوهرام چاقه و همیشه میگه من چاقیم و از مامانم به ارث بردم در حالی که بقیه خواهر شوهرام یا حتی همسرم و برادرش متناسب هستند پس چاقی و لاغری هیچکدوم ژنتیکی نیست ،پس من فرمول‌های غلط به ذهنم نمیدم اگرم دیگران یه قلقلکی به ذهنم دادن که تو هم چاقی ات ژنتیکه الان با این آموزش قطع به یقین هستم که همچین چیزی نیست آخه تمام خواهر و برادرهای من متناسب هستن خود منم بعد زایمان بخاطر فرمول‌های اشتباه ذهنیم چاق شدم همون عمه ام هم تمام بچه های خودش متناسب هستن واقعا دیگه جایی برای بحث درباره ژنتیک توی ذهنم نمیمونه 

      به نظر من چاقی فقط عادتی هستش

       ما عادت کردیم به هر بهانه ای بخوریم

       عادت کردیم به دیگران اجازه بدیم راجع به ما نظر بدن که گاها این نظرات بسیار روی ذهن تاثیر مخربی داره

       ما عادت کردیم چاقیمون و به هر چیزی ربط بدیم بجز اشتباهات خودمون 

      ما عادت کردیم بگیم چاقی ما ارثیه 

      ما عادت کردیم بگیم چون تیروئید دارم چاقم

      ما عادت کردیم چاقیمون و گردن این و اون بندازیم 

      بیایید عادت کنیم مسئولیت اشتباهاتمون و بپذیریم بیایید نترسیم از روبرو شدن با واقعیت ما این بدن و خودمون برای خودمون ساختیم چه شبها و روزهایی که تا خرتناق خوردیم و لم دادیم و عذاب وجدان داشتیم چه لحظاتی که بخاطر خوردن شخصیت خودمون و له کردیم واقعا اگر دوربینی باشه و کارهای یه روز ما و رفتارمون با مواد غذایی و نشونمون بده قطعا از خودمون و رفتارمون متنفر میشیم آخ که خدا چه صبری داره هر روز ما رو میبینه که چطور وحشیانه انسانیت خودمون و بخاطر شکم نابود میکنیم و هی بهش غر میزنیم که تقصیر تویه ما چاقیم چرا فلانی و لاغر خلق کردی و بقیه هر چی میخوان میخورن بعد من همش تو حسرتم و کلی چرت و پرت میگیم اما نه خدا به ما ظلم نکرده چون اصلا خداوند ظالم نیست این خودمونیم که به خودمون و اطرافیانمون ظلم کردیم اونم بخاطر چی بخاطر یه لذت زودگذر واقعا اینقدر وحشیانه و سریع می‌بلعیم مواد غذایی و که تایمی نمی‌بره مصرفشون و تمام لذت‌های متناسب بودن بخاطر همین لذت زودگذر به نابودی کشیدیم یکی دیگه از فرمول‌های ذهن چاق من همین تند خوردن و با ولع خوردنه درسته الان به اندازه ذهن متناسبم میخورم ولی بازم از این رفتار تند خوردنم متنفرم و میخوام روی این رفتارم تمرکز کنم و اصلاحش کنم انشالله ،من معتقدم که هیچ وقت برای شروع دیر نیست در هر سنی که باشیم اهمیتی نداره سن فقط یه عدده ،به قول یکی از دوستان متناسبم در سایت ما روحمون و از خدا گرفتیم و مگه خداوند پیر شده بعد این همه قرن که جهان و آفریده که ما الان حس پیری داشته باشیم سن فقط تعداد گردش زمین به دور خورشیده پس در هر عددی باشیم فقط باید استارت بزنیم و شروع کنیم به یادگیری تناسب فکری اونوقته که تازه می‌فهمیم لذت بردن از جهان هستی یعنی چی ؟واقعا خوشحالم چاقم چون آدمهای لاغر هیچ وقت احساس زیبای موفقیت کاهش وزن و درک نکردن برای اونا جسمشون و لاغریشون عادیه و درکی از اینکه بعد چاقی متناسب میشی چه لذتی داره ندارن خوب من اگه چاق نبودم هیچ وقت به این مسیر هدایت نمیشدم درسته چاقی منو ناراحت میکنه ولی من چاقیم و پذیرفتم و قراره چاقیم به زودی بره و جای خودش و به تناسبم بده چون مسیر مسافرت تناسب فکریم خیلی توش بهم خوش میگذره حواسم به مقصد نیست و دارم گاماس گاماس جلو میرم شاید بعضی وقتها قدرت ذهن چاقم بیشتر از ذهن متناسبم بشه و لغزش کنم اما من پا پس نمیکشم چون ذهن متناسب من تازه داره رشد میکنه و چون کوچولوئه ممکنه بعضی وقتها بهانه بگیره بازیگوشی کنه ولی من یه کم دعواش میکنم و بعد باهاش حرف میزنم که دختر حرف گوش کنی باشه و دیگه شیطونی نکنه و اونم چون عاشق بزرگ شدنه دختر خوبیه و گوش میکنه و من و ذهن متناسبم با هم تلاش می‌کنیم تا به آرزوی بزرگ متناسب شدن برسیم امشب من یه لغزش ذهن چاق داشتم الان چند روزه به شدت هوس شیرینی خامه ای کردم و با ذهنم درگیر شده بودم و بهش میگفتم نه تا اینکه امشب گفتم چرا دارم با ذهنم میجنگم مواد غذایی که ترس ندارن به همسرم گفتم زحمت کشید و شیرینی گرفت اصلا فکر نمیکردم در مواجهه با شیرینی با ذهن چاقم رفتار کنم من لغزش کردم و به جای یه کوچولو رفع هوس حسابی از خجالت خودم در اومدم و ناراحت بودم که چرا وقتی هوس کردم همون موقع به اندازه کم نخوردم که الان با این ولع روبرو نشم دقیقا یاد مثال اون فایل استاد افتادم که گفتن به هنرجوشون گفتن  ای کاش میرفتی همون  قهوه و کیک ات که هوس کرده بودی و تو کافی شاپ میخوردی و من همینجا به خودم قول دادم  واقعا با ذهنم وارد جنگ نشم و محدودش نکنم در حد رفع هوس از حسرت خارجش کنم که اینجوری هول نشه به امید موفقیت‌های روز افزون همه‌ی دوستان متناسبم و درخواست بهترینها برای استادم الهی به امید تو  

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار گلی
      1401/12/13 20:18
      مدت عضویت: 428 روز
      امتیاز کاربر: 1130 سطح ۲: کاربر متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 467 کلمه

      سلام

      ارثی بودن موضوعی هست که اگه باور کنیم هیچ وقت نمی تونیم باورهای غلط خودمون رو بپذیریم(خوشبختانه از زمانی که با این سایت آشنا شدم کلمه ارثی بودن رو  نمیپذیرم) بارها اطرافیانم رو با ارثی بودن از هم جدا میکردم. مثلا با نگاه به یک خانواده، با خودم می گفتم فرزندان به خانواده پدری یا مادری رفتن. اگه مادر چاق باشه و پدر متناسب باشه، هر کدوم از فرزندان که چاق باشن با خودم میگفتم به خانواده مادری رفتن. متاسفانه بسیاری از بیماری ها رو هم ما میگیم ارثی است. خانواده مادری من همه فشار خون دارن، از همین الان با خودم میگم امکان نداره این موضوع ارثی باشه و به من منتقل بشه. کلمه ارثی رو ما خودمون به زندگی وارد کردیم. خانواده عموی مادرم همه سرطان گرفتند و همه فوت کردن. یادمه زمانی که سن و سال کمی داشتم، مادربزرگم می گفت  پدرش سرطان داشت چند تا پسراش سرطان گرفتن حتما دختراش هم سرطان میگیرن(و این اتفاق افتاد و همه سرطان گرفتن و متاسفانه همه ی اعضای خانواده فوت کردن).احتمالا از همان دوران کودکی تک تک فرزندان باورهای غلط رو پذیرفتن .

      البته من اضافه وزنم رو در زمان کرونا بدست آوردم. همون زمان که مدام می گفتن با خونه موندن همه چاق میشن،من روز به روز به وزنم اضافه شد. البته با رژیم و ورزش به نیت لاغری ، اضافه وزنم بیشتر شد…!هر زمان رژیم می گرفتم سه کیلو کم میکردم در ۳ ماه ۶ کیلو اضافه می کردم…… ولی از زمانی که با سایت شما آشنا شدم حال روحیم خیلی خوب شده و روز به روز باورهای غلطم رو شناسایی می کنم و باورهای درست رو جایگزین می کنم …..

      در رابطه با بی میلی نسبت به خوراکی ، می تونم بگم از روز اول که فایل ها رو دیدم به طور ناخودآگاه نسبت به خوراکی های که دوست داشتم، بی میل شدم و دوست ندارم بخورم. حتی الان هم غذای داخل بشقابم رو به طور کامل نمی خورم. ولی قبلن هر چقدر داخل بشقاب بود رو میخوردم. ولی الان مقداری که باقی میمونه رو کنار میزارم و هر زمان گرسنه شدم، می خورم.

      از زمانی که با سایت شما آشنا شدم شاید اوایل به خاطر لاغری بود ولی الان برای خیلی موضوعاتی که مهم هستن هم استفاده می کنم. نگاهم به اطراف تغییر کرده و حال روحی و جسمی ام فوق العاده شده.

      از سال ۹۶ داروی مصرف می کردم. که با گذشت زمان متوجه شدم خیلی عوارض داره. بارها و بارها خواستم کنار بزارم. هر بار نمی تونستم ولی این بار و با حرفهای شما تونستم دارو رو کنار بزارم. هیچ وقت سمت دارو نمیرم. با اینکه دارو رو هنوز دارم حتی یه روز هم نخوردم. حدود ۳ هفته یا چند روز کمتر اصلا سمت دارو نرفتم…..

      فقط می تونم برای شما و خانواده عزیزتان دعا کنم و بهترین ها رو از خدا برای شما بخوام

      \"🙂\"/
      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار عطا
      1401/11/08 22:06
      مدت عضویت: 478 روز
      امتیاز کاربر: 11065 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 903 کلمه

      سلام و درود . 

      این باور رو منم داشتم . ماهم چاقی رو ژنتیکی میدونستیم 

       اونم از طرف مادر . مثلا خاله هام همه تپلن. دخترخاله هام پسرخاله هام کمی تپلن مامان یزرگم تپله خاله های مامانم و … کلا در خانواده مادری من اکثرا تپلن و همه می گفتن منم به خانواده ی مادریم رفتم که تپل شدم . 

      ولی اینجا من فهمیدم این فقط یه باوره که من با این باور میخوام از زیر بار مسئولیت لاغری شونه خالی کنم . 

      از نظر من لاغر شدن همیشه سخت بوده و برای فرار از اون من بارها و بارها دست به دامن عوامل بیرونی میشدم تا چاقی رو برای خودم نگه دارم . 

      اما این روزها فهمیدم لاغر شدن رو بلد نبودم و هر وقت که از لاغری حرف به میون می اومد اون روشهای سخت  تو ذهنم می اومد . مشکلاتش . نخوریهاش . دردش . محرومیتهاش و خلاصه تصویر ذهنی من از لاغری همیشه تلخ و رنج آور بود . 

      اما به لطف خدا من با لاغری با ذهن آشنا شدم و فهمیدم لاغری اون چیزی که من تصور می کردم نبود . فقط کافیه زبان بدنتو متوجه بشی و فرمولهای ذهنت رو تغییر بدی و بعد میبینی خیلی راحت با اجرای این فرمولها لاغر میشی . 

      زبان بدنم خیلی راحت فهمیده میشه . سیری نمیخوری وقتی گرسنه ای میخوری . این اصل فرموله حالا بنا به سلیقه میشه تغییراتی بهش داد . ولی اصل فرمول رفتاریزاینه ولی این فرمول رفتاری زمانی ادامه دار میشه که با  فرمولهای ذهنی مختلف همراه بشه  تا لاغر شدن به آسونی رخ بده . 

      خب حالا وقتی راه ساده ی لاغر شدن رو پیدا کردم دیگه هیچ بهانه ای برای چاق موندنم ندارم . خب چاقی برای من خیلی سخت بود ولی وقتی میخواستم لاغری رو انتخاب کنم و با کوهی از سختی مواجه میشدم خب طبیعیه که من چاقی رو انتخاب می کردم . 

      ولی لاغری با ذهن اون کوه رو برای من برداشت  و تبدیلش کرد به یه کار بسیار ساده . 

      گفت به حجم کاهش وزنت توجه نکن به تغییرات کوچیکی که هر روز داری در جهت لاغری انجام میدی توجه کن . این تغییرات کوچیک کم کم نتایج لاغری رو برات به بار می آرن . 

      پس من شروع کردم به توجه به تغییرات کوچیکم 

       امروز من مقداری برنج رو از ظرفم خالی کردم و نخوردم . 

      سالاد و ماست سر سفره بود من تمرین رها کردن  تنوع طلبی رو انجام دادم و مماست رو نخوردم . 

      من شکر پنیر نخوردم . 

      من قند با چایی نخوردم .

      من یه کاسه پر سمنو نخوردم . 

      خب این تغییراتی کوچک حال منو خوب می کنه و فهمیدم همین قدمهای کوچک منو به مرور متناسب میکنه . 

      اما در مورد ارثی بودن چاقی اینم مثل تمام باورهایی که اصافه وزن رو به گردن چیزی غیر از من میندازه باید رد بشه . تنها دلیل چاقیم خودم بودم . چون بلد نبودم و الان که دارم یاد میگیرم میبینم که هیچ عاملی نمیتونه جلو متناسب شدن منو بگیره مگر خودم . 

      وقتی من بپذیرم خودم بودم که نمیخواستم و دلیلشم تنها و تنها سخت بودن راههای لاغری بود و بلد نبودن مسیر اصلی که منم چون راحت طلب بودم نمیخواستم راههای سخت رو امتحان کنم پس خدا منو به یه راه راحت هدایت کرد و من با کمال میل قدم زدن در مسیر راحت لاغری با ذهن رو پذیرفتم . لاغری با ذهن سخت نیست . چون بر اساس نیاز من سنجیده میشه . نمیگه چی بخور چی نخور میگه خودت تصمیم بگیر و چیزی رو انتخاب کن که حالتو بد نکنه . نمیگه به خودت گرسنگی بده میگه خر وقت گرسنه شدی بخور . نمیگه فقط حق داری ۵ قاشق غذا بخوری میگه هر چی خواستی رو بخور فقط وقتی سیر شدی دست از غذا بکش اونم باز دلیل داره که حالت بد نشه که فشار پرخوری بهت نیاد . میگه هم کم خوری و

       هم پرخوری هر دو حالتو بد می کنند باید نیاز بدنتو پیدا کنی تا همیشه حالت خوب باشه . 

      خب حالا این همه دلیل برای حرکت در این مسیر جذاب دیگه دلیلی نداره چاقیم و گردن کسی بزارم . مسئولیتشو میپذیرم چون فهمیدم که خودم به خاطر راحتیش انتخابش کرده بودم و هر وقت راه راحتتر از چاقی بیاد پیش روم قطعا من اون رو انتخاب می کنم و اون راه راهی نیست جز لاغری با ذهن . 

      چاقی سخت بود . من با هزار تا فرمول ذهنی خودساخته مثل همین باورهای ارثی بودن ، اشتها داشتن ، بیمار بودن ، تیروئید داشتن ، فعالیت نداشتن و … اون رو نگه داشته بودم و حالا که راه شیرین لاغری رو پیدا کردم خب چرا  این راه رو انتخاب نکنم . 

      چرا چاقی رو رها نکنم در حالیکه تنها دلیل  نگهداشتن چاقیم خودم بودم و اونم به دلیل احساس راحتی بود که در مسیر چاقی می کردم اما اون مسیر چون برخلاف طبیعتم بود هرچقدرم با فرمولهای مختلف چربیها رو در بدنم زندانی کرده بودم ته دلم حالش خوب نبود . اون خودشو لایق چاقی نمیدونست و خدا منو از چنگ خودم نجات داد . و حالا این منم که چاقی رو رها می کنم و تمام عناصر متصل به اون رو هم رها میکنم از جمله همین باور . اتفاقا ژنتیک همه انسانها لاغریه چون  بزرگترین ژنتیک طبیعته  و طبیعت همه ی ما لاغریه . 

      من چاقی رو یاد گرفته بودم و بهش عادت کرده بودم . به فرمولهای نامتناسب کننده و رفتار نامتناسب کننده  عادت کرده بودم و حالا که دارم  فرمولها و عاداتم رو تغییر میدم پس قطعا من به طبیعت و ژنتیک اصلی خودم که لاغریه برمیگردم . 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1401/03/22 17:07
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,896 کلمه

      سلام و درود خدمت استاد عطار روشن  گرامی  و دوستان هم مسیرم 

      چقدر عنوان این فایل رو دوست داشتم . کلی حرفها رو در ذهنم برام مرور می‌کنه چون من کسی بودم که درگذشته خودم رو مغلوب چاقی میدونستم و بارها میگفتم دیگه من هم اینطور خلق شدم که باید همیشه برای لاغری بجنگم و به سختی به دستش بیارم و به راحتی از دستش بدم و بارها میگفتم بدن  من با متناسب ها فرق داره  من هر چی بخورم زود چاق میشم اما اونها اینطور نیستن هر چی بخوان میتونن به راحتی بخورن و یا اینکه بارها میگفتم من چون اشتهای زیادی دارم  و یا چون دو  بارداری داشتم و زایمان داشتم و یا . چون تحرکی ندارم چون رژیم غذایی ندارم و ….. من چاق هستم و  همیشه در کنار تمام این دلیلهام مقصر اصلی  چاقی خودم رو اشتها م  می‌دانستم و بارها و بارها اون دلیلهام  رو مرور میکردم و میگفتم دلیل اصلی چاقی  من اشتهای من هست  و همیشه میگفتم  خوش به حال اون افرادی که خیلی اشتها برای خوردن ندارن و همیشه میگن من سیر هستم در حالی که همیشه من خودم گرسنه بودم و  از غذا خوردنم زجر میکشیدم وبا عذاب وجدان و ناراحتی غذا می‌خوردم و یا این اواخر به گفته ی پزشکانم  مصرف دو دارو  رو هم که باید مصرف میکردم  عامل  چاقی بیشتر در خودم می‌دیدم و دیگه  هر  چه دلیل داشتم برای چاقی با این دو تا دیگه دلیل‌هام  و یا همون تو جیه هاتم  برای چاقی خیلی بیشتر شده بود و من روز به روز ترسم و نگرانیم از چاقیم بیشتر میشد و اما پر خوری هام هم بیشتر میشد و ازطرفی   هم میخواستم بیشتر برای ازدست دادن چاقی تلاش کنم و تلاشهام بیشتر شد اما من روز به روز چاقتر میشدم و به لاغرها با حسرت بیشتری  نگاه میکردم که خوش به حالشون چرا  من اشتها دارم اما اونها ندارن  ؟؟؟؟

        اما از  وقتی  که وارد این مسیر شدم واقعا نمی‌دونم اون اشتهایی که همیشه از اون حرف میزدم و اون رو مقصر صد در صد چاقیم میدونستم الان کجا رفته و واقعا چرا دیگه ندارمش؟؟؟.  من در گذشته همیشه کلی غذاهای کم کالری و سبک و پخته که واقعا دوستشون نداشتم  و یا شایدم بد مزه  و  میوه و سالاد در خونه داشتم که اگر گرسنم شد از اونها بخورم و سراغ هیچ چیز دیگه نرم چون بارها گفته بودم من اشتهای زیادی دارم و باید با این چیزها کنترلش کنم و چون یک دفعه بعد از ازدواجم چاق شده بودم هیچ دلیل خاصی که بگم چاقیم  ارثی  هست برای چاقی خودم نداشتم اما چون خواهرم رو هم دیده بودم بعد از ازدواج چاق شده بود میگفتم این در خانواده ی ما رایج هست و طبیعی که بعد از ازدواج  چاق بشم و تنها دلیل این همه رفتارهای پرخوری خودم رو و چاقی خودم رو  بعد ازازدواجم ربط  به اشتهای زیاد خودم میدادم و حتی من که شیرینی خور نبودم این اواخر بعد از بارداری دومم بازم به خاطر باورهای نادرستم شیرینی خور هم شده بودم و  زمانی که رژیم بودم بعد از بارداری دومم برای اینکه این حسم رو هم کنترل کنم و اینقدر شیرینی و کیک و بیسکوییت نخورم کلی خرما تهبیه میکردم که هر وقت هوس  شیرینی  میکردم کلی  میخوردم  و بعدش میگفتم بهتر ازاین هست که شیرینی قنادی و … بخورم  بزار خرما بخورم که کمتر چاق بشم و شاید روزی ده عدد خرما  می‌خوردم و حتی بیشتر اوقات خرما میخورم و اما  کلی هم بیسکوییت و کیک بعدش می‌خوردم یعنی اول خرما بعدش اگر جایی میرفتم و یا بچه ها م کیک و شیرینی میخریدن من هم کلی باهاشون می‌خوردم یا اینکه من عاشق کلوچه های سنتی شهرم دزفول بودمم اما به خاطر محدودیت رژیم سعی میکردم نخرم که نخورم اما یادم میاد یه جاهایی کم میوردم و به همسرم میگفتم بخر و من ازشب تاصبخ یادم میاد تمام اونها رو که نمی‌دونم یک کیلو یا کمی بیشتر بود  به تنهایی می‌خوردم و اما بعدش ناراحت میشدم میگفتم دیگه نمی‌خورم فقط این یه بار و از فردا دوباره رژیم رو شروع میکنم  ودقیقا یادم میاد با چیبس و  پفک هم همینطور رفتار میکردم نمیخریدم که نخورم اما بلاخره در یه زمانی که واقعا هوس میکردم کلی میخریدم و همه رو به تنهایی همون لحظه می‌خوردم و بعدش م هم کلی ناراحتی و عذاب وجدان اما میگفتم این هم استراحتی بود از فردا دوباره شروع میکنم و در فست فودی ها هم همینطور و… اما هیچوقت خواهر متناسب من اینطور رفتار نمی‌کرد همیشه بسیار کم و خیلی کم ازچیزی که خیلی خوشش میومد میخورد یعنی اون وقت که  خوراکی برمیداشت واقعا اون خوراکی رو دوست داشت و گرسنه بود که میخورد اما اگر از خوراکی خوشش  نمیومد محال ممکن بود که بخوره خیلی راحت می‌گفت بدمزه هست و نمی‌خورد و من همیشه تعجب میکردم چرا ایشون غذا نمیخوره ؟؟؟؟

        یعنی می‌خوام بگم در اون زمانهای قبل همه چیزخوار شده بودم کلی  عادت نادرست پیدا کرده بودم واقعا پرخوری میکردم و تمام اون رفتارهام رو هم ربط میدادم به اشتهای زیادم .اما از وقتی وارد این مسیر شدم اصلا دگر گون شدم اصلا انگار من یه فروغ دیگه شدم میتونم به جرات بگم من بیشتر اوقات روز رو سیر هستم و دوست ندارم چیزی وارد جسمم کنم اتفاقا همین دیشب بازم برام یاد آوری شد که اضافه وزن من در گذشته به خاطر عادتهای نادرستم بود چون دیشب مهمان داشتم و  همسر من کلی میوه های نرم و خوشمزه ی تابستانه خریده بود مثل زرد آلو و هلو و آلو و… و من داشتم اونها رو میشستم و یادم اومد در گذشته در همچین فصلهایی در همچین مواقعی  که همینطور داشتم میوه  میشستم اول  کلی از هر مدل‌  میوه همانطور سرپایی حین شستن باید خودم به تنهایی  می‌خوردم و بارها میگفتم دیگه میوه که مجازم و یا اینکه میگفتم چیکار کنم گرسنه هستم با میوه خودم رو سیر کنم بهتر هست  تا با چیز دیگه و یا اینکه به محض  خریدن  زردآلو نرم و شیرین توسط همسرم   من کلی از  اونها  رو جدای اینکه خالی میخوردم خیلی هاشون رو هم   با پنیر باید می‌خوردم  چون میگفتم دوست دارم و خوشمزه هست  و همیشه خواهرم و دوستام میگفتن اصلا دلیل چاقی تو همین زیاد میوه خوردن هست چون می‌دونی میوه هم چاق می‌کنه و ..‌..اما دیشب که  من داشتم اون میوه ها  رو به اون نرمی و خوش‌رنگی که من بسیار دوستشون داشتم میشستم حتی  هوس خوردن یکیشون رو هم نداشتم  و خیلی راحت  گفتم هر وقت مهمانها اومدن یا اگر هر وقت  هوس کردم من میخورم اونها رو داخل سبد گذاشتم و رفتم وخودم بعدا فکرش رو کردم باورم نمیشد اینقدر راحت رفتارم تغییر کرده ؟؟؟ و من به  دنبال الکی خوردن و پر خوری نیستم و اگر سیر باشم دوست ندارم هیچ مواد خوراکی به دور از تعریفهای بقیه که میگن  کم کالری و یا مقوی و یا …. هست بخورم مثل  همین دیشب موقع شستن میوه ها نخوردم اما همزمان با مهمانهام  که اومدن هوس کردم و سه عدد زرد آلو   خوردم و این برای من فوق العاده هست .

      اصلا مدتها هست دلم میخواد میوه رو در زمان گرسنگی بخورم نه سیری و منتظرم که در طول روز درست و حسابی گرسنه بشم که میوه بخورم و هنوز انگار اتفاق نیفتاده .

      ،پس من خیلی  محکم میگم چاقی من ربطی به اشتهای من نداره من باورهای غلطی داشتم که باعث پرخوری من شده بودو چون مدتها هست در سایتم با جایگزین کردن باورهای  صحیح دیگه اون اشتها در وجود من نیست باورهای صحیحی، دارم مثل اینکه :

      من خودم مسول چاقی. خودم هستم 

      اشتها در بدن من نبست و اصلا من عضوی به این نام ندارم .

      اشتها در ذهن من لونه داره 

      من به جای اینکه بگم اشتها دارم باید بگم حق انتخاب دارم 

      این انتخاب‌های  من هست که من روچاق یا لاغر می‌کنه 

      و من بارها میگم هیچ کس  به زور من رو وادار به خوردن نمیکنه این من هستم که باعث چاقی خودم میشم .

      و از وقتیکه من دارم باورهای درست رو جایگزین باورهای اشتباه میکنم دیگه هر گز ازاون رفتارهای اشتباه گذشته در خوردنم نمی‌بینم اصلا انگار اونها رفتن اصلا انگار من یه آدم دیگه شدم تا حدی که همون خواهر متناسب من و تمام اطرافیانم  از این همه تغییرات من تعجب کردن که چرا من غذا نمی‌خورم و یا اینکه همیشه میگم سیر هستم ولی خودم هم دقیق نمی‌دونم چی شد ولی می‌دونم به خاطر کار کردن روی ذهنم هست بلاخره من حدود سه‌  ساله که در سایتم و دارم جدی وقت میزارم و مو به موی حرفهای استاد رو گوش میدم و تایید میکنم و باور دارم و مثال میارم پس این همه تغییرات نتیجه ی  طبیعی. استمرارهای من هست و اگر غیر از این رفتار کنم غیر طبیعی هست و این جسم جدید من حق من هست و حتی انتظارم این هست که یک جسم  متناسب تر هم به زودی پیدا کنم و لذت بیشتری از خودم ببرم چون میبینم که رفتارهای غذایی خودم در حد خواهر زاده ی سه ساله ی خودم شده با چند قاشق در ظهر و شاید چند قاشق کمتر در شب سیر هستم شایدم گاهی اوقات با یک وعده تا یک روز سیر باشم عین دختر متناسبم و یا خواهرم متناسبم غذا میخورم شایدم گاهی اوقات رفتار های من صحیح تر از ایشون باشه (شایدم یه وقت هایی خطاهایی داشته باشم و یا هنوز   شجاعت در خوردن بعضی از مواد خوراکی در من کمتر از ایشون باشه اما تعدادشون بسیار کم هستن ) و من از درون احساس متناسب بودن شدیدی میکنم جدیدا خیلی از  خوراکی‌هایی که با نون در گذشته می‌خوردم دوست دارم به تنهایی خالی بخورم خیلی کم نون برمیدارم  خیلی زود سیر میشم  خیلی دیر گرسنه میشم تسلطم بر خودم در مقابل مواد غذایی عالی شده و انصافا نمی‌دونم  چی بگم  همبن هفته ی پیش در مسافرت  من هیچ وقت اینقدر گرسنه نبودم که یک غذا برای خودم به تنهایی سفارش بدم با دخترم چند لقمه می‌خوردم تازه مابقی  غذامون  رو هم می‌آوردیم با خودمون خونه و من اصلا سعی نداشتم چون پولش رو دادم و یا چون خوشمزه هست و یا چون درمسافرتم و … همش رو بخورم در حالیکه می‌دیدم همسرم یک عدد تنها برای خودش سفارش  میداد و همون رو هم به زور میخورد و اما  من نمیتونستم و یا در خیلی جاهای دیگه  همینطور هست من کاری به اطرافیانم ندارم و فقط به اندازه نیازم ازهر خوراکی میخورم .

      پس بازم میگم اضافه وزن من در گذشته 

      به خاطر داروی کم کاری تیرویید نبود 

      به خاطر داروی هورمونی نبود 

      به خاطر ازدواج نبود 

      به خاطر بارداری و  زایمان نبود 

      به خاطر بی تحرکی نبود 

      به خاطر مواد غذایی نبود 

      به خاطر اشتهام نبود 

      به خاطر هیچ چیز دیگه نبود 

      فقط به خاطر عادتها و رفتارها و باورهای نادرست خودم بود چون من دیده بودم و مثال هم دیده بودم واقعا باورم شده بود که من باید بعد از ازدواج و بارداری چاق بشم  چون حرف پزشک های خودم رو قبول داشتم برام طبیعی بود بعد از خوردن دارو چاق بشم .

      اما همین دیشب موقع شستن میوه ها بارها به خودم گفتم ببین از وقتی دارم روی خودم کار میکنم چقدر نتایج و رفتارهای  من فرق کرده  که من این همه میوه های عالی  که در گذشته دوست داشتم بشورم اما لب نزدم  پس میبینم اختلاف باورهای من  در گذشته و حالا چقدر نتایج جدیدی برام به وجود آورده پس بازم یکی یکی می‌خوام باورهای اشتباهم رو شناسایی کنم تا بازم جسم زیباتری داشته باشم . من اون جسم رویایی خودم رو خلق خواهم کرد  من خالق زندگی و جسم خودم خواهم بود .

      من توانمندم 

      من ارزشمندم 

      من لایقم 

      من خالقم 

      پس به تمام رویاهای خودم میرسم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ملکه عشق
      1401/01/16 22:36
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,175 کلمه

      به نام خدایی که انتخابم کرد 

      به زمانبندی خداوند اعتماد دارم 🦋

      سلام و درود دوستان کلاس لاغری با ذهن 

      چاقی من ارثی است یا عادتی ؟

      فرمول ذهنی چاقی من ارثی است در ذهن افرادی که اضافه وزن دارند بسیار قدرتمند است که هم می تواند مانع لاغری شود و هم باعث چاقی بیشتر!..

      از کودکی بارها شنیدم و دیدم که مادرم چاقی خودش را ارثی از خانواده اش می دانست هر چند که من تا سن ده سالگی بسیار متناسب بودم و پدرم و خانواده پدری ام هم متناسب بودند ولی تمام توجه من به تلاشهای مادرم برای لاغری بود و سرانجام اضافه وزن برگشته ایشون و دلیلی که فایده ای ندارد چون چاقی ما ارثی است خاله و دایی و مادربزرگ و پدربزرگ هم چاق بودند وزمانیکه دورهم جمع می شدیم بیشتر صحبت رژیم و ارث و غیره می شد و تا جائیکه بارها در ذهنم تأیید می شد که مثلا بازوهای این خانواده همه چاق هست یعنی در مورد اندام هم این ارث و ژنتیک دخیل بود الآن با خودم می گویم چرا من به پدرم و خانواده او توجه نمی کردم که لاغر بودند!؟شاید دلیلش این بود که از طرف مادرم و خانواده اش لاغری من در ذهنم باعث دردو رنج شده بود و چون چاقی را قوت و زیبایی می دانستند در نتیجه من هم دوست داشتم چاق بشم که زیباتر باشم و قوی تر …

      و اما ارث و ژنتیک تا زمان تولد در ما اثر گزار بوده است مثل رنگ چشم و پوست و رنگ مو و اتفاقا من یک نوزاد ۲/۷۰۰کیلوگرمی بودم که کاملا متناسب بودم ولی ظاهرا مادرم خیلی مورد سرزنش قرار گرفته بود به طوری که بارها در کودکی شنیدم که این بچه ضعیف بود و وزنش کم بود و مادرش هم شیر نداشت و خلاصه هرچقدر احساس ضعف در من تقویت شده بود به هر صورت، ناخودگاه داشتم با تقلید از رفتارهای چاق کننده و گسترش آنها در ذهنم و زندگی ام خودم را ثابت کنم که من قوی هستم و چربی ذخیره می کردم !..و این فرمولهای ذهنی باعث خلق چاقی در طی سالها در زندگیم شد (عجب گذری کردیم در کوچه پس کوچه های ذهن )موهبت تکرار …

      چاق بودن در خانواده مادرم طبیعی بود و برای من هم همینگونه که پذیرفته بودم باید کنترلش کنم و درمانی نداره فقط باید هرچند وقت یکبار رژیم بگیرم و ورزش کنم که از یه حدی بالاتر نداره یعنی اصلا در ذهنم امکان لاغری دائم وجود نداشت !…

      وزمانیکه با این سایت آشنا شدم آنچه مرا شگفت زد می کرد و از طرفی برام عجیب بود لاغری ماندگار بود !…

      بارها شنیدیم چاقی تو ارثیه (بارها شنیدم افراد خانواده ام به حالت شوخی می گویند ما سرمایه داریم چاقی و قند و فشار و چربی را از خانواده هامون به ارث بریم و در نهایت می خندند!😳)و زمانیکه ما ناآگاهانه صحبت می کنیم با کلاممون زندگی خودمون را می سازیم…(دیروز عیادت دوفرد کرونایی رفته بودم منم در حالتی که انگار پذیرا هستم (همه چیز دان)گفتم بیماری خوبه آدم قدر سلامتیشو می دونه !و بدن قویتر میشه پادزهرش ساخته میشه 🤭😳)اومدم خونه دیدم داره حالم بد میشه و متوجه شدم که چه کردم😰 توبه کردم و متوجه شدم پذیرش درونی است نه اینکه با کلام به اون توهم توجه کنی و در جهان هستی گسترشش بدی !

      خدایا متأسفم 

      لطف منو ببخش 

      سپاسگزارم 

      عاااشقتم 

       ولی خانواده ام هیچوقت نگفتند که توحید و افکار و باورهاتو از ما به ارث بردی !..در آیه ای از قرآن کریم /ابراهیم (ع)می فرماید :من از دین پدرانم پیروی نمی کنم یعنی به روش آنها زندگی نمی کنم با تحقیق و تجربه آزادانه تصمیم میگیرم بارها و بارها از پدرم می شنیدم که آدم عاقل از تجربه های دیگران استفاده می کنه و اگر این کارو نکنه سرش به سنگ می خوره و تمام زندگی من شده بود اسارت و محدودیت و تقلید مثلا فلانی چطور باهمسرش و فرزندش رفتار می کنه منم انجام بدهم ولی نتیجه برای من رضایت بخش نبود .

      بنابراین به این نتیجه رسیدیم که چاقی ما محصول یک سری رفتارهای عادت گونه است که در طول روز بارها به صورت ناخودآگاه تکرار می کنیم و این واکنش به فرمول ذهنی ما هست که دلیل چاقی خود را ارثی بودن می دانیم و البته طبیعی بودن یعنی انتظار چاقتر شدن در ذهن خود داریم !..

      در مسیر لاغری با ذهن اول فرمولهای مخرب را شناسایی می کنیم که خیلی مهم هست و فرمول صحیح را جایگزین می کنیم یعنی فضا نمی تونه خالی بمونه اگر یک فرمول را خط زدی باید یکی اضافه کنی ولی جایگزین کردن فرمول جدید نیاز به تلنگر و استمرار دارد نیاز به سند و مدرک تا در لایه های زیرین ذهنمون نفوذ کنه.

       یعنی بارها و بارها افرادی که اضافه وزن دارند را زیر نظر بگیریم و برای ذهنمون منطقی کنیم که چاقی به خاطر عادتهای بد مصرف غذای ما هست نه خوردن غذا !…دیدن آلبوم شگفتی سازان یک سند معتبر برای ذهن هست که افرادی که فکر می کردند ارثی چاق هستند با آموزش و یادگیری یعنی کدنویسی صحیح در ذهنشون عادتهای رفتاری صحیح را در ذهنشون جایگزین کردند و به صورت ماندگار لاغر شدند .

      وقتی صحبت اون باقلوا شد یک لحظه حالم بد شد از شیرینی زیاد و حجمش اونم با آب هویج شیرین و این تغییر احساس و تمایل من محصول کدهای جدید ذهنی ام است اما کمی بیشتر که فکر کردم و به یاد آوردم، خودم هم قبلا اینگونه بودم ،

      در شهر ما که اصفهان هست شرینی پرشیره ای هست به نام گوشفیل که با دوغ مصرف می کنند اصولا هم تابستانها یعنی شورو شیرین (الآن بزاق دهانم ترشح کرد🤭)ولی خوشحالم که به احساس خود آگاهم یعنی حضور 😍👏

      و من قبلا ها با خانواده و فامیل ،در گشت و گذارهای تابستانه این شیرینی را مصرف می کردم و تا آخرش را می خوردم اصلا انگار عجیب بود بگم نمی خوام یا سیر شدم انگار سهم منه باید بخورم و در واقع لذتی هم نمی بردم فقط می بلعیدم و به خاطر همون فرمول ناخودآگاه چاقی من بود خب فرمولهای چاقی در ذهن من هستند چون آموزش من بوده مثل زبان مادری ام ولی من دارم لاغری را یادمیگیرم و بالاخره استادش می شم و این هنر منه که آگاهانه بیام جسم خودم را هدایت کنم به سمت و سوی حالت اورجینال و طبیعی بودنش و پذیرش تمام مسیولیت زندگی و چاقیم این امکان و قدرت را در من زنده می کنه که با اشتیاق به یادگیری ادامه بدم …

      شاید بارها خطا داشته باشم ولی مهم این هست که من دیگه گام یک نیستم و مدتی است چند قدم جلوترم و اتفاقا این چاقی درسی شد برای اینکه به دیگر بخشهای وجودی ام دسترسی پیدا کنم برای ترمیم و بازسازی برای تعادل در رفتارم از خودم راضی هستم استمرار آموختم و هربار یک کم بیشتر !..

      جسمم و بودنم را همینگونه می پذیرم خدارا بی نهایت بار شاکرم که منو انتخاب کرد برای انجام رسالتی که قطع زنجیره ناآگاهی و چاقی است و این یک سطح ارتعاشی عظیم هست به هستی برای فرکانس حال خوب و درک یکتایی خداوند که فقط زیبایی است و عشق و آرامش 

      سپاس از کلام پر نورتون 

      خدایا شکرت 

      خدایا عاشقتم ❤️

      عشق❤️به تن واحده 

      همواره در مسیر عشق و آگاهی آزادانه زندگی را تجربه کنید 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صبا
      1400/08/30 21:57
      مدت عضویت: 1318 روز
      امتیاز کاربر: 12476 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 729 کلمه

      سلام 

      این فایل خیلی قشنگ بود. 

      من جدیدا خیلی بیشتر به خودم افتخار میکنم ، من کلی اشتباه در گذشته داشتم ولی از همشون گذشتم و ازشون درس گرفتم ، یه روز دوست خاله داشت درباره ی ویژگی های متولدین هر ماه میگفت بعد به من گفت که مهر ماهی ها فلان ویژگی رو دارن و بهمان ویژگی ولی من هیج وقت ازین جور فال ها و حرف های خوشم نمیومد چون هیچ وقت هم درست ازاب در نمیومدن برای من ، خلاصه رسید به این ویژگی که مهر ماهی ها منطقی هستن و از روی عقلشون تصمیم میگرن و همه چیزو سبک سنگین میکنن ، بعد ازم پرسید همین طور هستی؟ منم گفتم نه راستش اصلا اینطوری نیستم اتفاقا خیلی شهودیم و هر چی احساسم گفت انجام میدم ، بعد اون خانمه گفت عهه چه جالب ولی خیلی هم خوب نیست مثلا اگه حست یه چیزو بهت بگه ولی اشتباه باشه چیکار میکنی؟ منم نمیخواستم بحثو کشدار کنم و بگم که حسم امکان نداره اشتباه کنه فقط گفتم : اگه اشتباه کنم ازش درس میگیرم . اون خانمه خیلی از جواب من خوشش اومد و تشویقم کرد ، امشب که داشتم یکی از دیدگاه های این صفحه رو میخوندم یکی از دوستانم درباره ی درس گرفتن از اشتباهات نوشته بود و منم یاد این خاطرم افتادم برای همین نوشتمش .

      الان توی مسیر لاغری با ذهن هم همینطوره ، ما هیچ کدوممون توی لاغر شدن عالی نبودیم و هممون یه سری اشتباهات رو انجام داده بودیم اما موهبت تمام اتفاقات رو درک کردیم و الان اینجاییم با پذیرفتن مسئولیت صد در صد جسممون و هر چیزی توش اتفاق میوفته ، چون این ذهن ماست که فرمانده ست و نباید تقصیرو انداخت گردن ارث و عوامل محیطی و …. 

      من هیچ وقت فرمول اشتباه چاقی ارثیه رو نشنیده بودم چون خانوادم هیچ وقت درموردش حرف نزده بودن عوضش فرمول های اشتباهی درباره ی پرخوری و ترس از غذا و احترام نذاشتن به جسم با ارزشم توی ذهنم بود ، اونم به خاطر این بود که خانوادم از بچگی اون فرمول هارو برام تکرار کرده بودن اما همینجاست که خیلی ها به دام میوفتن با این جمله ، فکر میکنن چون آموزش غلط دیدیم یعنی مسئولیت چاقی مون دست خودمون نیست ولی این درست نیست چون خیلی ها همراه با ما اون آموزش های غلط رو دیدن اما چاق نشدن مثلا خود من فکر میکردم چون رفتم توی مدرسه و ناهاری شدم و مجبور بودم کلی غذا بخورم وگرنه تنبیه میشدم ، چاق شدم اما هیچ کدوم از اون بچه هایی که همراه من غذا میخوردن چاق نشدن ،پس مشکل غذاها یا سرعت خوردن من ، یا حتی اون روغن های چرب نبودن بلکه مسئول چاق شدن من خود خودم بودم ، من حرفای دیگرانو شنیدم ، عاشق چاقی شدم و فرمول های مربوط به چاقی رو در خودم بیدار کردم.

      همه ی ما هیمنطوریم ، مثال خیلی عالی ای از پسر عموتون در فایل زدید ، من با این مثال به رفتار های خودم دقت کردم ، همیشه این منم که دلم یه شیرینی اضافه میخواد وگرنه نه کسی تفنگ نگذاشته بالای سرم که بهم بگه اگه نخوردی میمیری ، اجباری نیست ، هر بار خودم اون لقمه های اضافه رو وارد دهانم کردم و تا وقتی بخوام این اتافاقو گردن ارث و بقیه ی موارد بندازم خب معلومه که کاری از پیش نمیره ، ما فکر میکنیم دیگران مارو چاق کردن و همونام باید بیان ما رو لاغر کنن ، کلا خوشبختی خودمونو در گرو تغییرات بیرونی میدونیم ، تغییر شهر ، کشور ، خانواده ، محل کار ، همکارا ،… هر چیزی جز خودمون ! ولی کیه که به ما اهمیت بده؟ هر کس داره برای خودش زندگی میکنه و امکان نداره ما برای یه نفر مهم تر از خودش باشیم پس انداختن مسئولیت زندگیمون گردن دیگران کار عبثیه ، همه ی آدمای موفق به این اشاره کردن که بهتره مسئولیت زندگیمونو به عهده بگیریم اگه میخوایم زتدگیمون تغییر کنه ، پس وقتی همه ی کسایی که به یه جایی رسیدن و دستاوردی در این زندگی به دست اوردن یه حرفو میزنن و ما هم وقتی به اون حرف عمل میکنیم احساسمون خوب میشه خب یعنی اون حرف درسته دیگه 

      درسته!

      پس تو این مسیر با قدرت ادامه میدیم چون اولین چیزی که استاد بهمون یاد داد و اولین جمله ی میثاق نامه دلالت بر همین موضوع مهم داره

      من مسئولیت تمام زندگی خودم رو به عهده میگیرم و میخوام بهترین خودم باشم

      خدایا شکرت

      ممنونم استاد

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 26 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فریده حسنی
      1400/08/29 18:07
      مدت عضویت: 1613 روز
      امتیاز کاربر: 23378 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,059 کلمه

      روز ۴۷ تکرار 

      سلام و درود به دوستان عزیز و استاد گرامی

      چاقی من ارثی ست یا عادتی؟

      این باور مخرب قدرتمندی در من  بود که باعث شد سالهای زیادی از عمرم در چاقی و عوارضش بگذره ، من قبول کرده بودم و تسلیم ارثی بودن شده بودم و باور کرده بودم که هیچ راهی برای لاغر شدن من وجود نداره 

      ما در زندگیمون با باورهای خودمون برخورد و تجربه میکنیم ،باور من ارثی چاق هستم  درهای خارج شدن از منطقه چاقیو میبنده و هیچ نور امیدی وجود نداره 

      اون وقتا ۹۰ درصد خانواده پدری و مادری م چاق بودن و افراد لاغر محدودی وجود داشت منکه یادم نمیاد شخص لاغری در اون زمانها ،منم پذیرفته بودم باید مثل اونها باشم ،وقتی ذهنم ،گوشم و چشمم با لاغری آشنا نبود و نمیشناختش نمیتونست تصویری هم ازش بسازه ،تنها شخصی لاغر فامیل خواهر من بود که اونم میگفتن تیروئید پر کار داره که لاغره

      پس مسیر و جاده ای از لاغری در من  نبود و برای من ناشناخته بود و بقول استاد نشانه فامیل ما چاقیشون بود که همیشه ازش مینالیدن و غر میزدن و در انتها برای همشون و من طبیعی شد که ما چاق باشیم و اگر لاغر میشدیم غیر طبیعی و خاص بود

      در مورد پول و مسائل مالی منهم از افراد پیر خانواده زیاد شنیدم باید بیمه داشته باشی تا یه آب باریکه ای داشته باشی برای کوری پیری ت ،در واقع با همون جملات عمیق، ریشه پول و ثروت زیادو در ما خشکوندن ،اولا که با گفتن( آب باریکه)به ما فهموندن پول و امکانات کمه ،انقدر کم که تو باید کم بخوری و کم بگردی تا یه چیزی داشته باشی بخوری نمیری

      و بعدش آخر و عاقبت مارو به‌ پیری که همراه با کوریه برنامه ریزی کردن و ما همیشه از عاقبت خودمون ترسیدیم و هر لحظه منتظر یک اتفاق بد بودیم و هنوز هم این برنامه در ما هست و خودمون خبر نداریم و هیچ وقت به ما نوید فرداهای خوبو ندادن ،نگفتن همه چیز عالیه و عالیتر هم میشه ،گفتن اوضاع وخیمه بدتر هم میشه و مغز ما رفت برای تولید هورمون بتای بالا و مارو در موقعیت اضطرار قرار داد ،اینهمه استرس و اضطراب درونیمون از ترشحات همون هورمونه که در ما بصورت اعتیاد ترشح میشه و باز هم خودمون خبر نداریم 

      مثلا مادر من همیشه پول پس انداز میکرد و هنوزم این کارو میکنه برای روزیکه ممکنه بیمار بشه و مدام میگه اگر پول نداشته باشم حتی بچه هام هم نگاهم نمیکنن و از خونه بیرونم میکنن و تا به حال هم ندیدم پولشو برای تفریحاتش خرج کنه ،جمع میکنه یه مقداری که میشه خرج مثلا عمل کمرش  یا چشمش میشه ،حالا من موافق پول پس انداز کردن هستم ولی اون فکری که پشت اون عمله مهمه ،چرایی های کارهای ما نشان دهنده نتایج ما خواهند بود 

      همه ما بینهایت طرز فکر در مموری مغزمون جمع کردیم که همونها سکان زندگی  الان و آینده مارو در دست دارن ،مثل قبلا که سکان فرماندهی مغز ما دست فرمول های چاق کننده بود و کم کم جای داده  های چاق کننده با لاغری عوض شد و همچنان هم داره عوض میشه  

      در مورد ارثی بودن چاقی و مدل و شکل بدن هم قبلا زیاد بهم گفتن ،تو پاهات و بازوهات به عمه ت رفته ،تو مدل بدنت به عمت رفته ،تو چاقی ،مثل دختر عمه باباتی ووو و جالبه عمه من کل بدنشو چندین باره عمل و پیکر تراشی کرده ،مخصوصا بازوهاشو که مدام بمن گفتن بازوهات مثل عمته حتی بازوهاشم کوچیک کرده و زمانیکه به عمه م نگاه میکنم میگم ببین‌فریده عمه ت دیگه بازوهاش درشت نیست تو هم دیگه دست از سر عمه ت بردار ،ولی میدونم اون تصویری که از دیگران در مغز من ثبت شده عمیقتر از گفتن ۱ بار ۲ بار گفتنه 

      یعنی خانواده من میگشتن هر چی نکات منفی دیگران بودو بمن میچسبوندن و یادمه اون زمانها خیلی ناراحت میشدم ،تو بچگی که اسم منو به اسم عمه پدرم و دختر عمه پدرم صدا میزدن ،هر چی هم اعتراض میکردم میخندیدن و مسخره میکردن ،اتفاقا دختر عمه پدرم یک خانم بسیار گنده و سیاه و بی ریختی بود ،یجوری گفته بودن که وقتی میرفتیم منزل همون دختر عمه پدرم اونم میگفت بیا همزادم پیشم بشین و من بیشتر ناراحت میشدم 

      چاقی ما ارثی نیست ،اون رفتارها و عادت های الگوهای ماست که نسل به نسل چرخیده و ما هم رفتارهای مشابه داریم ،ما معمولا شکل اونها حرف میزنیم ،شکل اونها رفتار میکنیم ،شکل اونها واکنش نشون میدیم حتی حرکت های بدنمون هم شبیه اونها شده در واقع اونها دارن در ما هم زندگی میکنن 

      و الان در حال تعویض اون رفتارها و عادت ها هستیم بسمت تناسب فکری و ذهنی که اگر برنامه های جدید در خودمون دانلود کنیم بسمت بهتری هدایت میشیم 

      نقض کردن همین باورها حتی در لایه های سطحی هم باعث شده من الان در شرایط بهتری نسبت به اطرافیانم باشم ،میدونم باورهای چاقی در من زیاد و ریشه ای و عمیق هستن ،همچنین میدونم خیلی روی باورهام کار نکردم فقط شناسایی شون کردم و چندتا دلیل نقض براشون آوردم ،میدونم کار بیشتری میبره، هر چند تو دوره پیشرفته بیشتر روی باورها کار کردیم و تا چند ماهه دیگه که مجدد میرم برای مرور دوره پیشرفته باز هم روی باورسازی هام بیشتر تمرین خواهم کرد 

      چاقی من ارثی نیست چونکه خواهرم لاغره ،اگر ارثی بود که خواهرم هم باید چاق میبود یا خیلی خانواده ها هستن که فقط یک یا دوتا از بچه ها چاق هستن نه همشون و این نشانه ارثی نبودن چاقیست ، ما فقط حمل کننده افکار خانواده هامون بودیم و هستیم که با تغییر فرمولهای قدیمی و وارد کردن داده های جدید به مسیرهای بهتری خواهیم رفت

      امروز داشتیم با دوستم در مورد سیر شدن صحبت میکردیم و بهش از رفتارهای غذایی جدیدم میگفتم ،( دوستم هم در دوره ها هستن )ایشون قبلا عادت به پرخوری داشت، مخصوصا روی نوشیدنی ها حساس بود مخصوصا روی نوشابه ولی الان‌ رفتارهای خوراکیش خیلی بهتر شده و متوجه میشم گاهی اوقات غذاشو کامل نمیخوره 

      امروز که با هم نهار بیرون بودیم و غذاشو کامل نخورد گفت دیگه نمیتونم حتی چند لقمه بیشتر بخورم دل درد میگیرم و خوشحال بود که آلارم های بدنش برای پیغام سیری قویتر شده ،خدایی من هیچ وقت باور نمیکردم دوستم بتونه متناسب غذا بخوره ولی الان میبینم که یک شخص بسیار پرخور تبدیل شده به یک فرد نرمال و این خوشحال کننده است 

      خدارو شکر میکنم برای مرور آگاهی ها و تثبیتشون در ناخوداگاه که وقتی در غالب رفتارهای ما در بیاد لاغر شدن خودبخود اتفاق میفته 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 27 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار parham.63@yahoo.com
      1400/08/26 21:43
      مدت عضویت: 1225 روز
      امتیاز کاربر: 10303 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,088 کلمه

      سلام بر همگان (همه چیز در جهانم نیکوست)😊

      موضوع چاقی ارثی هست یا عادتی؟

      خدارا هزاران بار شکر که در تکرار این دوره اینبار توجهم رفت به عادتی بودن چاقی و این یک نشونه فوق العاده بود که فرمول ذهنی من در این مورد تا حدودی اصلاح شده 😇🙏🏻

      ولی پارسال که برای اولین بار در این دوره پرمحتوا و پرمغز شرکت کردم یکی از فرمولهای ذهن چاق من هم ارثی بود بارها شنیده بودم تو هم به ما رفتی ران و بازوی چاقت به ما رفته کودکی من بسیار لاغر و ظریف اندام بودم یادمه به زور بهم غذا می دادند و بزرگترها مادرم را مقصر می دونستند که بهم شیر درست حسابی نداده و نرسیده …تا از کلاس چهارم دبستان شروع کردم به چاق شدن و ادامه پیدا کرد تا امروز الآن دختر ۴ساله خودم مثل کودکی خودم هست و پدر مادرم دائم می گویند این بچه چقدر لاغر مردنیه !ببر دکتر و بهش برس یه خرده و اگر من جواب بدم که کاملا سالم هست و رفتار متناسب داره باز می گویند اینم مثل خودته بزرگ بشه خوب میشه و چاق میشه !….ولی پسرم که۱۲سالشه چاقه و ذهنش پر از فرمولهای چاقیه تمام رفتار ذهن چاق را داره و دوست نداره اصلاح کنه لذت میبره فقط وقت لباس خریدن ناراحتیشو میبینم که باید از مردونه فروشی خرید کنه و برای همین تقاضای لباس نمیکنه و ترجیح میده تو خونه بمونه و از لباسهای کهنه و قدیمیش استفاده کنه…و جالبه که اون هم کودکیه متناسبی داشت …بارها شنیده گفتند تو به داییت رفتی و برادرم اضافه وزن بالایی داره …

      🌟این هم یک عادت بدیه که ما داریم قیافه و رفتار بچه را وصل می کنیم به داییش یا پدرش یا یک فردی ؟!

      ما باید یگانه بودن و خاص بودن را به فرزندانمون القا کنیم تا بتوانند سبک هنری وجودشون را خلق کنند و قدرتمندانه به روش خود زندگی کنند 

      اما به لطف خداوند من در حدود ۱۰ماهی که در این سایت هستم و با توجه با کاهش اضافه وزنم در حدود ۱۰کیلو و کمتر از دوماه و با دیدن تصویر شگفتی سازان و تجزیه تحلیل فکری متوجه شدم عملکرد و رفتاری عادتی دارم …

      جنین در مراحل تکاملش در رحم مادر از رنگ پوست و رنگ چشم و مو ممکنه ژنتیکی شباهتهایی دریافت کنه و وقتی متولد بشه رشته های ارث و ژنتیک قطع می شوند و قطعا برنامه ریزی و الگوسازی ذهن از طریق دیده و شنیده ها و توجه بر اون موضوعات شروع می شه …

      من تمام مسئولیت چاقی خودم را می پذیرم و قطعا به من چیزی تحمیل نشده می تونستم نپذیرم مثل افرادی در خانواده که نپذیرفتند …و با قدرت و عشق خودم اصلاحش می کنم 💪🏻💪🏻😍

      🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

      اولین مرحله برای اینکه در مسیر صحیح لاغری با ذهن قرار بگیریم اینه که فرمولهای ذهنی و عامل چاقی خود رآ شناسایی کنیم و آموزش این شناسایی را هر روز در هر گام فرا میگیریم  و جرقه ای در ذهن ما ایجاد میشه که با تجزیه و تحلیل فکری میتونیم عمیقتر به شناسایی این موضوعات بپردازیم اما مسئله بعد اصلاح و جایگزینی فرمول صحیح و جدید هست که بسیار ساده است اما ماندگاری فرمول جدید با توجه و استمرار قدرتمند میشه و خیلی از دوستان فکر می کنند با چندبار تکرار فرمول جدید سر جاش میشینه ولی اینطور نیست باید با پیدا کردن الگوهای جدید به ذهن ثابت کنیم که فرمول صحیح هست (دیدن تصویر شگفتی سازان و شنیدن صحبتهاشون میتونه خیلی دلایل محکمی در ذهن ما ایجاد کنه )

      مثال استاد/بسیار قابل تأمله 🤔….فردی که یک زندگی روزمره و تکرار تکرار را انتخاب کرده باشه تمام اتفاقات زندگی را طبیعی می دونه حالا اگر یک کم اهل خدا و پیغمبر باشه که حتما طبیعیتر میدونه و میگه همش امتحانه🤯😏

      تمام روزهایی که با درد و رنج بر ما گذشتند به خاطر این بود که یکبار نپرسیدیم خدا تو گفتی مسیر مستقیم و پرنعمت این راه که فقط دردو غضبه؟!….ما هم مثل اکثرهم لایعقلون گفتیم طبیعیه …؟!🤔

      🌟زندگی آگاهانه یعنی پرسش از خود و پاسخ به خود در هر قدم 

      استاد یک روز تصمیم گرفتند آگاهانه فرمولهای ذهنیشون را اصلاح کنند و آموزش دیدند و بارها عملکرد صحیح داشتند که امروز از این آموزشها بهره مند هستند و ناخودآگاه میلی ندارند به اضافه خوردن و یا غذا ها را از هم سوا کنند 

      ولی اون هموطن عزیز در حالت خواب و ماتریکس فقط طبق برنامه جامعه عمل می کنند و واقعا نمیتونه دست از خوردن بکشه …🤔

      اما اینکه انقدر شوق داشته باشی که حتی وقتی یاد خاطره هات می افتی حالت بد نشه و بیشتر از اون موضوع به نفع خودت استفاده کنی یعنی شرافت انسانی درود بر استاد عزیز🌹 

      حتی تو بستنی فروشی هم تجزیه تحلیل فکری داشتند و آموزش لاغری را در ذهنشون تقویت می کردند و از الگوی چاق به نفع لاغری خود استفاده کردند 

      🌟خوب دیدن و درست دیدن یعنی به نفع خود دیدن و این یک مهارته که با توجه و تکرار و تمرین به دست می آید  

      ما سالها چاقی را یادگرفتیم و بارها تکرار کردیم و یک مقلد شدیم ….

      حالا باید مشتاقانه بیاییم لاغری را یاد بگیریم و فرمولهای جدید را درعمق چند ریشتری ذهنمون بکاریم نوشتن خیلی میتونه مؤثر باشه و بهای وقت و انرژی 

      یک عامل اساسی همون شناسایی گرسنگی واقعی و البته نقطه سیری هست که با توجه به دست میاد .

      البته اینم بگم این منفی باف انقدر از خوردن لذت برده که الأن چند روز رو مخ منه یعنی فکر کرده من میخوام محدودش کنم و حالیش نمیشه که پرخوری خسارته ضرره حالم بد میشه درد میکشم عذاب می کشم نفس نفس می زنم احساس خفگی دارم سنگین میشم 😏🤢🤮🤕

      من هر بار گرسنگی را احساس می کنم قبل از شروع غذا چشمامو میبندم سپاس می گویم و اینکه می خواهم رفتار انسانی داشته باشم و در جایگاه و شآن الهی ام باشم اما سناریو میچینه که همون لحظه دختر ۴ساله ام با من هم غذا بشه یک لقمه اون و یک لقمه من و به خود میام میبینم کمی فشار احساس می کنم 

      (۱اهرم رنج من از غذا فعال نشده همچنان لذته 

      ۲)چون توجهم بسیار رفته روی اصلاح این موضوع درواقع گیر دادم ذهنم احساس خطر کرده 

      ولی الآن با خود گفتم من سری قبل و البته همین ۵روز پیش ناخودآگاه میل نداشتم و این حالت طبیعی نیست خودش داره آلارم میده اصلاحم کن می دونم برای همیشه حل میشه همیشه درد برام نشونه یک آزادیه😇یک کد باز میشه  

      خدایا عاشقتم ♥️هستی بخشم 

      مهربونم بزن قدش🙌🦋باز رهااااتر بااااااااااااز  آزاد تر 

      حلش می کنی مثل آب خوردن 

      من از امروز آب می خورم و میگم مثل آب خوردن لاغر و طبیعی میشم 😉حالا ببین اون هوش آب چه می کنه عشق به عصر هوشمندی و تمام ذرات هوشمند جهاااانم 

      لحظه هاتون سر مست جااام آگاهی 

      پاینده باشید 🍃🌸

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 15 از 3 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار shahla mahmoudi
      1400/07/07 04:26
      مدت عضویت: 1706 روز
      امتیاز کاربر: 23427 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 602 کلمه

      سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم

      در مورد ارثی بودن چاقی خوشبختانه این فرمول اشتباه در من ایجاد نشده است

      اما قبل از ورود به دوره لاغری با ذهن وقتیکه با یکی از دوستانم راجع به چاقی ام حرف میزدم (اشتباه بزرگی که الان تکرار نمیشود) او به من گفت آیا آزمایش تیروئید دادی که ببینی درست کار میکند یا نه چونکه دکترها میگویند کم کاری و یا پرکاری تیروئید باعث چاقی میشود 

      من گفتم نه اینرا نمی دانستم پس باید آزمایش بدم 

      به دکترم مراجعه کردم و تقاضای انجام آزمایش تیروئید را دادم

      جواب آزمایش آمد که یکی از غدد تیروئید کم کار است و دکتر برایم دارو تجویز کرد

      خوب دیگر دلیل چاق شدنم را پیدا کردم و یک جورهایی خودم را قانع کردم که تا این مشکل برطرف نشود من کنترلی بر چاق نشدنم ندارم

      تا اینکه با سایت تناسب فکری آشنا شدم و وارد دوره ورود به سرزمین لاغرها شدم

      در اینجا بود که این باور درست در من ایجاد شد که من فقط خودم مسئول چاقی ام هستم نه هیچ عامل دیگر

      در آنجا بود که تصمیم گرفتم مقصر بودن چاقی ام را از گردن کم کاری تیروئیدم بردارم و بر روی خودم بگذارم

      در طول سه ماه اول دوره تغییرات جسمی چشم گیری داشتم و در همان زمان دیگر از دارویی که برای این مورد برایم تجویز شده بود استفاده نکردم

      زمانیکه برای چک آپ بیش دکتر رفتم و به او گفتم که مدتی است که دیگر از قرص کنترل تیروئید استفاده نمیکنم او گفت نه باید ادامه بدهی گفتم تا کی گفت تا آخر عمرت اصلا از این حرفش خوشم نیامد

      او گفت اگر این قرص را نخوری چاق میشوی و من به او گفتم من نسبت به سه ماه گذشته نه تنها چاق نشدم بلکه لاغر هم شده ام

      او به این نتیجه من اهمیتی نداد و اصرار داشت که من داروهایم را مصرف کنم

      من پیش خودم گفتم اگر من دنبال مقصر برای چاقی ام نمی گشتم اصلا آزمایش برای تیروئید نمی دادم و متوجه این کم کاری یکی از تیروییدها نمی شدم

      من که در بدنم مشکلی ندیدم که این آزمایش برایم الزامی شود پس دلیلی برای خوردن قرص نمی بینم

      من به خوردن قرصها ادامه ندادم

      زمانیکه برای چک آپ بعدی رفتم نتیجه آزمایش در مورد تیروئید بر وفق مرادم نبود 

      دکتر پرسید آیا داروی تیروئید را مصرف میکنی گفتم نه نمیکنم

      او گفت دلیل این جواب ناخوشایند مصرف نکردن آن دارو است

      خلاصه دوباره مجبور شدم از دارو استفاده کنم اما هیچ احساس خوبی نسبت به مصرف آنها نداشتم و دلم میخواست بدون مصرف دارو مشکل تیروئیدم حل شود که البته در سلامتی ام تغییری به خاطر کم کاری تیروئیدم نمی بینم

      بعد از مدتی برای چک آپ بعدی رفتم وقتی جواب آزمایش آمد تغییر چندانی در بهبود آن دیده نمی شد

      دکتر مقدار مصرف را کمی اضافه کرد و از من خواست که باز ادامه بدهم و بار دیگر آزمایش بگیرد

      اینبار نگرشم را نسبت به مصرف این دارو عوض کردم 

      به خودم گفتم که من این دارو را با میل مصرف میکنم چون برای بهبود شرایط تیروئیدم لازم است و دیگر اجازه ندادم که احساس بد در من ایجاد شود

      حالا فردا صبح برای آزمایش مجدد پیش دکترم میروم ببینم نتیجه اینبار چطور میشود و آنوقت تصمیم میگیرم ادامه بدهم یا نه ولی آنچه که برایم مسلم است تا آخر عمر ادامه نخواهم داد

      من اصولا از مصرف دارو خوشم نمی آید

      یادم هست که بعضی از دوستان گفتند که مشکل تیروییدشان با متناسب شدنشان برطرف شد

      اگر این دوستان توانستند این نتیجه را بگیرند پس من هم میتوانم

      من وقتی مشکلی در بدنم برای این کم کاری تیروئید نمی بینم چرا باید تا آخر عمر دارو مصرف کنم 

      نظر دکترها این است که باعث اضافه وزن میشود و من که خلاف اینرا ثابت کردم

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 18 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1400/05/31 16:40
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,452 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان خوبم 

      نقش باورها در چاقی بسیار زیاد هست و افراد چاق  از قبل کلی باورهای غلط دارن که چاقی من ارثی هست چاقی من به خاطر فعالیت کم من هست و …

      و اما این باور چاقی ارثی هست خیلی باور قوی در افراد هست .ولی از وقتی با لاغری با قدرت ذهن آشنا شدم متوجه شدم میشه ناخود آگاه رو تغییر داد  تا به سمت لاغری حرکت کنه .

      پس اول باور های غلط رو شناسایی کنید و بعد باید باور صحیح رو جایگزین کنیم  مثلا در مقابل باور غلط چاقی ارثی هست  بگو چاقی من ارثی نیست و تمام مسولیت چاقی من با خودم هست .وقتی یک باور جدید  ایجاد میکنید بارها براش دلایل و نمونه بیارید تا  ذهن باور کنه و براش اثبات بشه .مثلا استاد (اونحا که پسرعموی خودشون رو اخرشب در حال خوردن باقلوا با اب هویچ  دیدین )بارها به خودشون  گفتن ببین منم قبلا اینطور بودم و این طور رفتار میکردم و میخوردم  ولی حالا با تغییر فرمولهای ذهنی    رفتار من  و جسم من تغییر کرده   همین اثبات میکنه چاقی ارثی نیست عادتی هست  و چاقی نتیجه ی تکرار عادتها هست و جسم ما رو یواش یواش  چاق میکنه .

       پس باور خیلی نقش داره  در نحوه ی شکیل گیری رفتارها .

      دلایل اثبات باور صحیح رو بارها مرور کن و نمونه های عینی رو هم ببین تا بپذیری که باور جایگزین ، درست هست مثلا پسرعموی استاد هنوز میگن چاقی  ارثی هست و هنوز چاق هستن و اما استاد که به خاطر تعییر فرمولها ی ذهنی لاغر شدن پذیرفتن چاقی عادتی هست و کلی جسمشون تغییر کرده و متفاوت شده .

      و اما من هم قبلا که در این مسیر نبودم کلی دلیل و باور غلط داشتم که چاقی در من طبیعی هست  درستههیچ وقت نگفتم چاقی من ارثی هست چون از یه مقطعی به بعد من چاق شدم و اما منم کلی دلیل دیگه  برای خودم داشتم  و اما از وقتی وارد این  مسیر شدم دیگه اونها رو نقض کردم و نپذیرفتم و خدا رو شکر کلی جسم من و رفتار من تغییر کرده مثلا 

      قبلا باور داشتم چون ازدواج کردم طبیعی که چاق بشم اما الان میگم نه خیلیها هستن که از دواج کردن و متناسب هستن مثل دوستم خواهر همسرم و .. .

      قبلا باور داشتم چون فعالیتم کم هست طبیعی که چاق باشم اما الان میگم خیلیها مثل دختر خودم و یا  خواهر خودم  بدون ذره ای فعالیت خاص بسیار لاغر هستن .

      قبلا باور داشتم غداهایی مثل نو ن و برنج و روغن و شیرینی و ..  که میخورم  من رو چاق کردن اما الان میگیم خیلیها در اطراف خودم هستن که با خوردن همین عذاها همچنان لاغرن مثل دختر خودم هر چی من میخورم ایشون هم میخوره اما مقدار خوردن ما متفاوت هست که اندام ما رو متفاوت کرده نه مواد غذایی 

      قبلا باور داشتم چون دو زایمان داشتم طبیعی که  شکم داشته باشم اما افراد بسیار زیادی مثل دوست صمیمی خودم رو سراغ دارم که با  وجود دوزایمان که داشتن  اصلا  شکم ندارن  و بسیار لاغر هستن 

      قبلا باور داشتم بدن من با متناسبها یه فرقی داره که من چاقم و اونها لاغر اما الان میگم هیچ تفاوتی در  بدن چاقها و لاغرها نیست مگر در ذهن این افراد که تفاوت در جسم رو هم میاره نمونه اش فروغ قبلی و فروغ جدید که ذهنم تغییر کرده  رفتارم تغییر کرده و بعد جسم من هم کلی تغییر کرده .

      قبلا باور داشتم  چاقی من به خاطر اشتهای من هست که لاغرها این  اشتها رو ندارن اما من دارم اما الان میگم اصلا همچین چیزی  به نام اشتها در بدن من وجود نداره بلکه در ذهن من لونه داره تا توجیه پرخوری من باشه و گرنه اصلا وجود خارجی نداره .

      قبلا میگفتم چاقی من به خاطر کم کاری تیرویید هست ولی چطور باوجود این مشکل من وقتی وارد دوره ها شدم  کلی لاغر تر شدم پس با وجود همین مشکل بازم من میتونم متناسب تر بشم .

      قبلا میگفتم چاقی من به خاطر خوردن فلان قرص هورمونی هست و لی الان  که در دوره ها هستم با وجود خوردن همین قرص کلی متناسب تر شدم پس بازم میتونم متناسب تر بشم و حتی خواهر همسر من باوجود خوردن همین قرص سالها بسیار لاغر و زیبا اندام بود و هست و هیچ مشکلی برای لاعری من نیستن  .

      قبلا میگفتم چاقی من به خاطر خوردن فلان مواد عدایی هست مثل چیپس و پفک ولی الان دیگه این حرف رو نمیزنم چون مواد غذایی اصلا باعث چاقی ما نمیشن وبلکه این رفتار ما هست که ما رو چاق میکنه من هر وقت چیپس و پفک  هوس کردم میتونم به اندازه رفع هوس بخورم نه به اون اندازه که کارخانه برای من تعیین کرده مثلا یه پاکت کامل از هر کدوم  هر چند دیگه میل من مثل گدشته نیست و زیاد هوس نمیکنم ولی اگر هم باشه شاید چند دونه بخورم شایدم نه نخورم بستگی به بدنم داره که میخواد یا نه .

      قبلا کلی باورهای غلط داشتم که با باورهای درست و صحیحی  مثل بالا جایگزین کردم و دیگه کاملا مسولیت چاقی خودم رو قبول کردم و تمام تلاشم این هست  که درست رفتار کنم با مواد غذایی تا جسمم درست بشود بدون اینکه هیچ بار اضافی داشته باشم پس تمام تمرکز من بر روی درست رفتار کردن با مواد غدایی هست به قول دوستان در جلسه ی قبل در شان یک انسان که اشرف مخلوقات هست بخورم و رفتار کنم  و از این همه مواد غذایی که خدا در اطراف من قرار داده بخورم و لدت ببرم و ترسی نداشته باشم اما به اندازه نیازم نه بیشتر از نیاز که بازم متناسب تر از الان بشم و اگر من همین به اندازه خوردن رو یاد بگیریم که استاد در جلسه ی قبل به ما دوباره یاد آوری کردن بسیاز راحت و طبیعی لاغر میشم  پس من هیچ دلیلی برای چاقی خودم ندارم و در مسیر درست رفتار کردن هستم و به زودی به تناسب ایده الم میرسم و لذت میبرم چون دارم به ذهنم آموزش میدم غدا چی هست خوردن ما چطور هست گرسنگی و سیری چی هست و … پس چاقی هیچ چیز نیست نه ارثی  هست نه وابسته به هیچ عامل بیرونی  مثل کم تحرکی و .. هست علت  چاقی خودم هستم  رفتار خودم هست و من خودم باعث چاقی خودم شدم و حالا هم خودم باید درستش کنم بدون نیاز به هیچ عامل بیرونی فقط با درست رفتار کردن پس من اینجا هستم که لاغری رو آموزش ببینم و درست رفتار کنم و بعد چه بخوام چه نخوام لاعر میشم .

      استاد اینقدرراین باورها خوب در ذهن من نشستن که اگر کل پزشکان دنیا هم بیان بگن چاقی ارثی هست من باور نمیکنم یا اگر کل پزشکان بگن این قرصها چاق میکنن من باور نمیکنم چون خودم نمونه عینی کسی هستم که با  وجود خوردن این داروها کلی لاغر تر شدم و  یا اگر کل پزشکان بیان بگن در بدن چیزی به نام اشتها هست من باور نمیکنم چون الان با یک سال و نیم در مسیر بودن اصلا همچین چیزی در خودم نمیبینم و کلی چیز دیگه که در بالا گفتم به خدا وجود ندارن چاقی فقط در ذهن من هست  چاقی فقط در ذهن من هست من باید ذهنم رو لاغر کنم چطور ؟؟؟با آموزش دادن   از طریق سایت و عمل کردن به آموزشها خود به خود متناسب میشم من خودم اینقدر عالی دارم روی به اندازه خوردن کار میکنم (که قبل از فشار شکمی غدا رو رها کنم ) که عدا خوردن من برای  بقیه  جای تعجب داره که یعنی این سهم تو  هست همین  چند لقمه سهم تو  هست اما ذهنم  و خودم میگه اره  سیری یعنی در این حد خوردن و این درسته و کاملا ذهن من با من هماهنگ شده در به اندازه خوردن و من رو تشویق به خوردن بیشتر نمیکنه و همیشه به حدی بخور که شکمت دردنگیره و سنگین نشی و انصافا مشخصه اون حالت براش بسیار زشت و زننده شده و از اون بدش میاد که به جا و درست پیام سیری رو میده و منم  خیلی عالی دست میکشم استاد همین دیشب به اندازه نیازم شام خوردم و اما کمی بعد بچه هام سفارش فست فود از بیرون دادن و بسیار هم وسوسه برانگیز بود این قیافه ی عدا اما خدا شاهده یک بار من وسوسه نشدم بر عکس گدشته تمام منطقم این بود اگر خوردی به اون حالت شکم درد میرسی و به اون سنگینی میرسی که دوست نداری که بدت میاد که برده ی غداها هستی که مدیریت میکنن تو رو و ….. پس نخور و اصلا دستور خوردنی نبود و من خیلی راحت نخوردم و بچه هام خوردن و ما بقی رو داخل یخچال گداشتم و بارها خودم رو تحسین کردم و به خودم افرین گفتم و اینقدر باید این رفتارها تکرار بشه و این منطق من پررنگ بشه که دیگه هیچ وقت اون رفتار  پرخوری رو نداشته باشم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 23 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار darya.69.ft
      1400/05/10 14:57
      مدت عضویت: 1514 روز
      امتیاز کاربر: 713 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,036 کلمه

      سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی🌹
      همیشه توی زندگی افراد مختلفی رو دیدیم که کارهای مختلفی انجام میدادن یکی رو دیدیم که  دست به خیر بود و کمک افراد مختلفی می کرد و طوری که هیچ وقت دوست نداشت دیگران از کارهای خیرش خبردار بشن وقتی توی بحث ها یه هویی حرف این بنده خدا میشه میگن  این روی باباش رفته آخه اونم  هم  همینطور دست به خیر بود 😊یا می بینیم یکی رفته شغل آخوندی انتخاب کرده  وقتی میپرسیم میگن این روی جدش  رفته آخه اون هم آخوند بوده و منبر میرفته😊 یامی بینیم یکی دست به دزدی زده یا معتاد شده وقتی به قول گفتنی بقیه  آمارش در میارن میبینن که از کوچیکی پیش فرد معتاد بوده و زندگی میکرده و روی اون فرد معتاد رفته😔وقتی  متوجه تفاوت جسمی خودمون با دوستانمون شدیم هم به دنبال علت ماجرا کنجکاو شدیم که چرا من چاق شدم و اضافه وزن دارم ولی دوست هام لاغرن 🤔جوابی که اکثر ما شنیدیم این بود که خب ما ژنتیکی چاق هستیم و چاقی ما ارثی هست پدر  و مادر بزرگتم چاق بود 😔 عموهاتو ببین چقدر چاقن 😔پسر عمه هاتو ببین همه شکم دارن 😔 ما آب هم بخوریم چاق میشیم😔 اونا که لاغرن روی پدر و مادرهاشون رفتن اونا هم ببین لاغرن😔
      👈 خلاصه اینکه سر هر موضوعی که از بزرگترها دلیل می خواستیم همیشه به بحث ارث بردن از قدیمی ها و وراثتی بودن اشاره می کردن و با آوردن مثال و مهمتر از اون  با نشون دادن نمونه بارز مثال هاشون ما رو به یقین می رسوندن که تمام حرف هاشون جز حقیقت نیست و این قانون بر  زندگیمون حکم فرماست که ما چاق باشیم 😔
      از اونجایی که الفبای زندگی رو ما از اونا یاد گرفته بودیم  هیچ وقت به گفته های اونا شک نکردیم و تمام حرف هاشون رو باتمام وجود قبول می‌کردیم و اگه جایی هم بحثش پیش میومد خیلی قاطعانه حرف های بزرگترامون تکرار وازش دفاع میکردیم 😊همین عامل سبب شده بود که ذهن ما با دل و جون بپذیره که علت اصلی چاقی ما ژنتیک و ارثی بودنه😔😔و تلاش برای لاغر شدن فایده ای نداره و ما همیشه چاق خواهیم موند😔 
      همین یک باور اشتباه کافی بود تاخیلی راحت  کیلو کیلو اضافه وزن رو نصیب خودمون کنیم و کوچک ترین عذاب وجدانی نداشته باشیم که چاق شدیم😔
      👈👈چون خودمون رو مسئول چاقی به وجود اومده نمیدونستیم وچاق شدن رو خارج از اختیار خودمون میدونستیم 😔😔
      اما خدا رو شکر با قدرت ذهن و تاثیر گذاری و بهتر بگم باقدرت فرمانروایی ذهن آشنا شدیم و فهمیدیم که تمام مشکل چاقی ما به خاطر پذیرفتن همین باور اشتباه بوده که ارث عامل چاقی ما و هزاران اتفاق دیگر هست 😔😔
      الان میبینم خیلی راحت هزاران دلیل برای نقض این باور اشتباه هست 🌹 صفات ارثی برای جسم زمانی اتفاق میافته که هنوز ما متولد نشدیم و در حال تکامل جسم هستیم 🌹ولی از زمانی که ما به دنیا می آییم بر اساس  آموزش های بزرگترها و اطرافیانمون یک سری هنر ها رو کسب میکنیم که  مثل راه رفتن و سخن گفتن و نقاشی و ورزشکاری و …. چاقی هم جز همین هنر های اکتسابی ما بوده چون خداوند ما رو متناسب  آفریده و همیشه دوست داشته ما توی بهترین حال باشیم😊 نه اینکه توی مریضی و سختی و درد و افسردگی باشیم 😔 یادمه کوچیک که بودم توی یک سخنرانی شنیدم  فکر کنم ماجرا اینجور بود که یه پیرزنی میره پیش پیامبر که یا رسوالله از خدا بخواه که من همینجوری توی قیامت باشم و پیامبر گفته بوده نمیشه چون خداوند انسان را در قیامت جوان خلق میکنه و پیری و مریضی و درد و سختی توی اون دنیا نیست 😊 خدایی که بهترین ها رو  برای بنده هاش میخواد و اینگونه زندگی رو برای انسان تدارک دیده مگه میشه صفات  نا زیبا مثل چاقی رو برای آدم به ارث بگذاره تا انسان نتونه از لذت های زندگی استفاده کنه  😊فرق انسان با حیوان قدرت تفکر هست گاهی انسان دنبال زیاده خواهی هست و چشمش دنبال مال مردم هست و گاهی هم به قدرت و توانایی خودش ایمان داره و خودش مسیر زندگیش رو قشنگ می سازه پس تفاوت انسان ها در نوع رفتارهاشون هست برای همینه که 👈👈 توی یه خانواده هم فرد دست و دلباز هست و هم خشک حساب . هم مومن و اهل با خدا بودن هست و هم دزد و معتاد (نمونه بارزش هر روز جلو چشمم هست ). هم فرد موفق و پر امید هست و هم فرد ناموفق و نا امید .و مهمتر از همه هم فرد چاق و شکمو هست و هم فرد متناسب 😊پس دنیا دنیای باورها هست .اگه باور داشته باشی لایق بهترین ها هستی پس مطمئنا به بهترین حال ممکن میرسی توی همه جوانب زندگی😊
      یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمول های ذهنی این است که وقتی فرمول اشتباه را پیدا  کنیم و فرمول صحیح را جایگزین آن  کنیم همونجوری که از کوچیکی نمونه بارز مثال هاشون برامون نشون دادن و توی طول سالها نمونه ها دیدیم الانم برای مدت زیادی باید سعی کنیم نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را تایید کنند تا به این ترتیب فرمول جدید در ذهن ما پررنگ شده و تثبت شود و به مرور تاثیر فرمول اشتباه قبلی را کمرنگ کرده و سپس تغییردهد.
      الان که دلایل مختلف لاغری پیدا کردیم و اصلاح فرمول چاقی و پیدا کردت دلایل تایید فرمول های صحیح کار ساده ای است اما نیاز به استمرار و توجه دارد وباید همون قدر که باورهای چاقی رو پذیرفتیم و خیلی جاها قاطعانه ازش دفاع کردیم باید فرمول های ذهنی صحیح رو خیلی مصرانه جایگزین باورهای اشتباه کنیم و به تبع اون رفتارمون اصلاح کنیم و در مسیر لاغری استمرار داشته باشیم همون قدر که به اون باورهای اشتباه بها می دادیم به این باورهای صحیح و سرنوشت ساز بها بدهیم😊
      دیدن مداوم تصاویر افرادی که از مسیر لاغری با ذهن برای خلق رویای لاغری خود استفاده کردند  که نه تنها به اندام متناسب رسیدن بلکه توی جنبه های مختلف زندگیشون قوی شدن و رشد کردند  شگفتی ساز شدند به ما کمک می کند تا به مرور باور کنیم که چاقی ارثی نیست بلکه عادتی است که ما خودمون باعث ساختنش شدیم الانم  با تغییر فرمول های ذهنی میشه  به نتایج عالی در مسیر لاغری با ذهن دست پیدا کنیم.اونا تونستند پس  من هم می توانم آرزوی لاغر شدنم برسم😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 10 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Maryam
      1400/04/11 05:53
      مدت عضویت: 1683 روز
      امتیاز کاربر: 1590 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,765 کلمه

      به نام قادر پاک توانا 💜💖💜

                     💜💖💜 به نام آنکه جان بخشید ما را 

      سلام خدمت استاد عزیز و همراهان خوبم 💐💐💐 

      گام بیستم : چاقی من ارثی است یا عادتی؟

      این سوالیه که بیشتر افرادی که اضافه وزن دارن با اطمینان پاسخ میدن که ارثیه ! 

      من هم تا قبل از آشنایی با استاد قطعاً همین جواب رو میدادم ولی الان با اطمینان میگم که چاقی ربطی به ارث نداره 😊😊😊 

      این فرمول به صورت خیلی قوی و قدرتمند در ذهن اکثر افراد چاق ذخیره شده ! برای همین هر چی تلاش می کنند که لاغر بشن موفق نمیشن یا نتیجه ای کاملاً کوتاه مدت می گیرن و خیلی زود به محض اینکه رژیم یا ورزش یا دارو رو کنار بگذارند چاقی اونا دوباره بر می گرده ! 

      چون افراد چاق هر گونه تلاشی برای لاغری خودشون بکنن چون برای از بین بردن اضافه وزنشونه و از طریق فشار وارد کردن و محدود کردن جسمه بی فایده ست .

      چون جسم ما هیچ گونه اراده و توانایی از خودش نداره و از مغز دستور می گیره و مغز ما مسئولیت کنترل بدن ما رو بر عهده داره اما مغز هم از ذهن دستور می گیره و تمام رفتارهای ارادی و غیر ارادی ما توسط ذهن کنترل میشه ! 

      و ذهن ما هم تحت تاثیر محیط زندگی و اطرافیان ماست و تمام اطلاعاتی که از دوران کودکی دیده ایم و شنیده ایم و یاد گرفتیم در ذهن ما ضبط شده و به صورت الگوی رفتاری ذخیره شده تا ما بتونیم در مواقع لزوم از آنها استفاده کنیم .

      و یکی از چیزهایی که از دوران کودکی بهش توجه کردیم و یاد گرفتیم چاقیه ! 

      چاقی ارثی نیست بلکه یاد گرفتنیه ! 

      ما چاقی رو یاد گرفتیم و ذهن ما الگوهای رفتاری چاق کننده رو به صورت ناخودآگاه ذخیره کرده و ما در زمان مواجهه با غذا و مسائل مربوط به چاقی از این الگوهای رفتاری استفاده می کند و عادت  های غذایی ما به این صورت شکل گرفته . 

      و زمانی که ما سایر رژیمهای غذایی و ورزش و … رو انجام دادیم فقط به جسممون فشار وارد کردیم و ذهن ما تغییری نکرده ! 

      و چون جسم ما تابع ذهنمونه مجبوره اون کاری رو انجام بده که ذهن ازش می خواد و اگر ما میلیونها بار رژیم بگیریم و لاغر بشیم دوباره چاق میشیم چون ذهن ما فقط بلده چاق بشه و لاغری رو یاد نگرفته . 

      ما برای لاغر شدن فقط یک راه داریم و اون هم اینه که همون طوری که چاقی رو یاد گرفتیم لاغری رو هم یاد بگیریم تا الگوهای لاغری در ذهن ما به صورت عادت در بیاد و به صورت ناخودآگاه از اونا استفاده کنیم و همون طوری که راحت و بدون دردسر چاق شدیم راحت تر و بدون درد سر لاغر بشیم ! 😍😍😍 

      دیروز یک مطلب جالب یادم اومد که بد نیست برای شما هم بگم 

      پدر همسر من ۷ تا برادر داره که نصفشون چاق هستند و نصفشون لاغر و اونایی که از نظر قیافه ی ظاهری بیشتر شبیه مادرشون هستند چاق هستند و اونابی که شبیه پدرشون هستند لاغرن چون مادرشون چاقه ولی پدر خدا بیامرزشون لاغر بود ! 

      و اتفاقاً شدیداً به ارثی بودن چاقی و لاغری معتقدن و بارها ازشون شنیدم که چون مثلاً من به بابام رفتم لاغرم و یا چون من به مادرم رفتم چاقم ! 

      یکی از برادرانشون که چاق بود و وزن بالای صد کیلو داشت  در اثر یک حادثه ۸ ماه در کما فرو رفته بود و در طول این ۸ ماه به قدری لاغر شده بود که به قول پدر همسرم فقط استخوان هاش باقی مونده بود و یک لایه پوست ! 

      می گفت به حدی سبک شده بود وه وقتی می خواستن ملافه ی زیرش رو عوض کنند پدر همسرم مثل یک بچه بغلش می کرده و خیلی راحت ملافه اش رو عوض می کردند . 

      خلاصه وقتی بعد از ۸ ماه به هوش میاد با اینکه نمی تونسته هر غذایی بخوره و بیشتر سوپ و مایعات می خورده و خیلی کمتر از قبل هم می خورده اما خیلی زود دوباره بر می گرده به وزن قبلش ! 

      دقت کنید وقتی توی کما بوده رابطه ی ذهنش با جسمش قطع شده بوده و بدن در حالت عادی طبیعی رفتار می کنه و اینطوری لاغر شده بوده اما به محض اینکه به هوش میاد ذهن تلاش می کنه که اون رو به صورت تصویری که از قبل داشته در بیاره و چاق میشه ! 

      چون باورهاش تغییری نکرده بود دوباره خیلی زود به وزن قبل از کما برگشت . 

      اگر واقعاً چاقی و لاغری ارثی بود پس زمانی که در کما بود چرا لاغر شد ؟ 

      اگه ارثی بود باید چاق می موند نباید لاغر میشد !

      چون ذهنش نبود که بخواد با باور ها و الگو های غلط چاق کننده جلوی سیر طبیعی بدنش یعنی لاغر شدنش رو بگیره ! 

      پس با این مثال میشه به وضوح باور کرد که چاقی و لاغری همه ی افراد از ذهنشونه و ربطی به ارثی بودن و یا هیچ گونه عامل بیرونی دیگه ای نداره . 

      یکی از عوامل بسیار مهمی که باعث میشه ما نتونیم لاغر بشیم همین فرمولها و باورهای چاق کننده ست که اجازه نمیده ما بتونیم لاغر بشیم . 

      برای لاغر شدن ما باید این الگوها و باورهای غلط رو شناسایی کنیم و به ذهنمون ثابت کنیم که این الگوها اشتباه بودن . 

      من حس می کنم خیلی به این تمرین نیاز داشتم چون باورهای چاق کننده ای که توی ذهن من ذخیره شده از کودکی تا به امروز قدمت داره و نیاز به تمرین و تاکید بیشتری داره که ذهنم بپذیره اشتباه بوده 

      قبل از هر چیزی بگم من در تمام سالهای چاقیم مدام با ذهنم در جنگ بودم و سایر روشهای لاغری رو به جز عمل جراحی انجام دادم و ذهنم که تصمیمی برای لاغری نداشت مرتب با من به مبارزه مشغول بود که نگذاره لاغر بشم 

      و همیشه در این مبارزه ذهن من برنده بود چون تواناتر از من بود ! 

      حالا نکته ی مهمش اینجاست که در تمام روشهای لاغری ما باید با ذهنمون مبارزه ی شدیدی رو شروع کنیم تا کمی به نتیجه برسیم ولی در نهایت ذهن ما برنده ست و دوباره هر مقدار وزنی که با رژیم و ورزش و دارو و … کم کردیم بر می گردونه . 

      پس اون روشها به این دلیل فایده نداره . 

      حالا اینبار می خوایم از روش ذهنی لاغر بشیم و فرق این روش با اون روش ها اینه که قرار نیست با ذهنمون بجنگیم بلکه قراره در نهایت صلح و آرامش با ذهنمون ، 

      و با کمک ذهن توانمندمون که همیشه پیروز میدونه لاغر ی رو یاد بگیریم و لاغر بشیم و لاغر بمونیم 😍😍😍 

      اینبار ما یک نیروی کمکی خیلی قوی و قدرتمند داریم 🥰🥰🥰 

      این همون نیروییه که نفهمیدیم چطوری چاقمون کرد حالام قراره یکدفعه به خودمون بیاییم و ببینیم کلی لاغر شدیم و نفهمیدیم چی شد 😍😍😍 

      خودتون قضاوت کنید این لاغری شیرینه یا اون لاغری ؟ 

      شناسایی باور اشتباه :

      ❌ چاقی ارثیه 

      ✅ این باور صد درصد غلطه چاقی به هیچ عنوان نمی تونه ارثی باشه چون اینهمه نمونه ی کاملاً واضح در اطراف من هست که ثابت می کنه چاقی ارثی نیست مثل عمو محمود که وقتی تو کما بود اینقدر لاغر شد 😊😊😊 

      ❌ چاقی به خاطر کم تحرکیه 

      ✅ چاقی ربطی به کم تحرکی نداره ! اینهمه آدم کم تحرک می شناختی که لاغر بودند مثل فاطمه خدا بیامرز یا وقتی مریم مجرد بود یا وقتی طاهره مجرد بود هیچ کدوم اینا تحرک نداشتند ولی خیلی هم لاغر بودند . 

      ❌ خوردن غذاهایی مثل برنج ، نون ، ماکارونی ، نوشابه ، بستنی ، شیرینی ، شکلات ، روغن ، فست فود ، سس مایونز ، قند و شکر ، غذاهای سرخ کرده  و تنقلات و … چاق می کنه ! 

      ✅ هیچ غذایی چاق کننده نیست و همه ی غذاها برای برطرف کردن حس نیاز بدن ما واجب هستند و تمام این غذاها رو افراد لاغر هم دارن می خورن پس چرا اونا چاق نمیشن ؟

      همسرم با تمام غذاهاش نوشابه می خوره غذاهای پر روغن دوست داره ، سس مایونز و قند و شکر و غداهای سرخ کرده و فست فود و برنج و نون و ماکارونی خیلی دوست داره و خوبم می خوره اما همیشه خوش هیکل و متناسب بوده و هست 😍😍😍 

      دخترام محدثه و لیلا عاشق نوشابه و شیرینی و شکلات و تمام غذاهایی که در بالا گفتم هستند خیلی هم بیشتر از من این غذاها رو می خورن و خیلی خیلی هم تنقلات می خورن اما کاملاً لاغر و خوش اندام هستند 😍😍😍 

      فاطمه ی خاله معصومه عاشق شکلاته و وقتی یک جعبه شکلات رو توی یک ساعت می خوره تنها اتفاقی که براش میفته اینه که بدنش جوش میزنه ! 

      مریم در زمان مجردی غذاش دو برابر من بود ولی خیلی لاغر بود ! و … 

      ❌ بیماری کم کاری تیروئید و کم خونی باعث چاقیم شده ! 

      ✅ اولاً کم خونی و کم کاری تیروئید در حادترین حالت ممکن فقط مب تونن ۳ تا ۵ کیلو چاق کنند ! 

      ثانیاً تو هم کم کاری تیروئیدت با طب اسلامی درمان شد هم کم خونی پس چرا لاغر نشدی ؟ 

      پس چرا اینهمه آدم در اطرافت هستند که این بیماریها رو دارن ولی لاغرن ؟ مثل زهرای عمو که خیلی کم خونه ولی فوق العاده لاغره ! 

      الهه کم خونی شدید داره ولی کاملاً متناسبه ! 

      فاطمه کم خونه ولی لاغره ! محدثه کم خونه ولی لاغره و … 

      ❌ من به خاطر بلغمی مزاج بودنم و رطوبت معده ام چاق شدم ! 

      ✅ اینهمه آدم با طبع بلغم اطرافت می سناسی ولی لاغرن ! فاطمه خدا بیامرز مزاجش شدیداً بلغمی بود ولی خیلی لاغر بود ! 

      طاهره قبل بارداریش دقیقاً مثل من بلغمی بود ولی کاملاً متناسب ! 

      همسر خودم بلغمی شده ولی کاملاً متناسبه ! و …

      ❌ زایمان و سزارین باعث چاقی میشه ! 

      ✅ اینهمه در اطرافت خانمهایی رو می بینی که زاینان کردند یا سزارین کردند ولی لاغرن ! 

      فاطمه ی خاله معصوم زایمان کرده ولی از قبل زایمانش هم لاغرتر شده ! 

      خود خاله معصوم سه بار زایمان کرده ولی کاملاً متناسبه ! 

      جاری خاله اعظم بعد سزارین کاملاً لاغر شده بود 

      ❌ خوردن داروهای تقویتی و زدن آپولهای تقویتی باعث چاقیم شد ! 

      ✅ اگر این قرص و داروها چاق می کرد اولین نفر همسر خودم باید چاق میشد که خیلی بیشتر من هم داروی تقویتی خورد هم یکسره آمپول تقویتی میزدم براش !

      پدر همسرم هم خیلی از این آمپولا زد و چاق نشد . 

      فاطمه مرتب آمپول تقویتی میزد اما چاق نشد و … 

      ❌ خوردن غذاهای سرد و تر باعث چاقی من شد ! 

      ✅ همه ی اطرافیانت و خانواده ات از همین غذاهای سرد و تر خوردن و چاق نشدند مث دخترای خودم و همسرم ! 

      خودم اینهمه غذاهای گرم خوردم که لاغر بشم ولی تغییری نکردم ! پس این باور هم کاملاً اشتباهه . 

      پس نتیجه می گیریم که : 

      من فقط خودم مقصر چاقیم هستم و هیچ عاملی بیرونی نمی تونسته من رو چاق کنه 😍😍😍 

       من خیلی زود لاغر میشم و به رویای زیبای تناسب اندام خودم مبرسم 🥰🥰🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 24 از 5 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mah.sana.motalebi.khah@gmail.com
      1400/04/09 07:11
      مدت عضویت: 1034 روز
      امتیاز کاربر: 81
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 466 کلمه

      به نام خداوند جان و خرد❤

      سلام و درود…

      چاقی ما ارثی نیست…من خودم حدود دو سه سال پیش این باور رو شکستم…از بچگی شنیدم سنا درشته،چاقی ارثیه،به مادرش رفته و استخون بندی درشته  و هزاران حرف مشابه….ولی به جایی رسیدم که نمیخواستم اضافه وزن داشته باشم.

      رژیم و ورزش رو با هم شروع کردن انقد عالی لاغر شدم که تمام اون باور ارثی بودن و درشت بودن شکست.

      ولی این باورها تو ناخودآگاه من ریشه دونده بودن و با اومدن قرنطینه و ورزش نکردن و نگاه تفریحی به غذا دوباره وزنم برگشت.

      ولی اون تجربه خیلی بهم روحیه میده که ببین اون موقع تونستی…مطمئن باش  با روش لاغری با ذهن هم میتونی💪تازه خیلی عالی تر میتونی.

      چون روش قبلی اشتباه بوده❎

      ولی روش لاغری با ذهن روشی درست هستش✅

      واقعا چاقی ارثی نیست عادتی هستش…وقتی استاد صحبت میکردن یه خاطره که تو این چند وقته برام رخ داد اومد جلو چشمم.

      با خاله ها و دختر خاله ها دور هم نشسته بودیم و یه جعبه شیرینی گرفتیم…یکی از دختر خاله هام با دخترش متناسب هستن.

      شیرینی که گرفته بودیم مونده بود و این دو نفر که تو جمع متناسب بودن به محض خوردن شیرینی اول گفتن مونده هستش و دیگه نخوردن.

      ولی بقیه یه جعبه شیرینی رو دور هم با چایی خوردن با این توجیح که بخورید نمونه😐

      خوب این نشون میده چاقی عادتیه نه ارثی…بعد هم که صحبت از چاقی و لاغری میشه میگن فلانی به باباش رفته لاغره ما هم به مادرجون رفتیم چاقیم…

      اصلا رفتار رو در نظر نمیگیرن که اون مواد مازادی که وارد بدنت میکنی باعث اضافه وزن تو میشه…

      صد در صد چاقی ما عادتی هستش…مثل همین تمرین استاد که وقتی احساس سیری کردید دیگه نخورید،نزارید به احساس بد سنگینی برسید و من این چند وقت واقعا تو خودم تغییرات رو میبینم…مثل دیشب با اینکه سیر بودم ولی چون غذا خوشمزه بود و بابام تاکید داره همه سرسفره دور هم باشیم نشستم و یکم غذا خوردم…با اینکه مقدار کمی خوردم،یک چهارم نون تافتون رو خوردم ولی خودم میدونستم مازاد هستش و نیاز بدنم نیست.

      خوب این یه عادته،عادتی که باعث اضافه وزن میشه و ربطی به ارثی بودن نداره.

      ما عادت کردیم حوصلمون سر بره غذا بخوریم🍔

      احساس مریضی کنیم غذا بخوریم🌯

      کاری نداریم بکنیم غذا میخوریم🌮

      میخوایم استراحت کنیم غذا میخوریم🥪

      میخوایم تفریح کنیم غذا میخوریم🌭

      حسمون بده غذا میخوریم🍕

      حسمون خوبه غذا میخوریم🍟

      حس خاصی نداریم غذا میخوریم🥣😐

      در همه حال از غذا استفاده میکنیم🍳🥘🍲🫕🍿🧈🍱🍚🍛🍜🍝🍠🍢🍣🍤🍥

      همه اینا عادته ✔✔✔✔✔✔✔✔و ربطی به ارث نداره❌❌❌❌❌❌❌❌

      وقتی یکی از دوستانم مریض شد و رفتیم ملاقاتش و اولین جمله ای که گفت…نمیدونید این بیمارستان چه غذاهایی داره😐یعنی عادت…

      من این عادت رو تبدیل به لاغری و تناسب اندام میکنم🥰من موفق ترین شگفتی ساز میشم😍لاغری آسان ترین کار دنیا هستش🤩طبیعت بدن من لاغری هستش🌟

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت من توانستم به سادگی و به زیبایی و عزتمندانه به تناسب اندام برسم🦋🌟🦋🌟🦋🌟

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بهترین استاد و بهترین آموزش و بهترین مسیر را سرراهم قرار دادی😇😊😇😊😇😊

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 26 از 6 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فاطمه سادات
      1399/12/19 18:31
      مدت عضویت: 1693 روز
      امتیاز کاربر: 3766 سطح ۴: هنرجوی مبتدی

      نشان های دریافت شده

      سطح مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 2,368 کلمه

      سلام ‌
      گام ۲۰ : آیا چاقی ژنتیکیست ؟
      نکات استخراج شده از محتوای آموزشی
      (متن و فایل)
      ۱- باور (چاقی ژنتیکیست ) یک فرمول بسیار قدرتمند در ذهن افراد چاق است .
      ۲- قدرت این باور اونقدر زیاد است که به تنهایی میتواند مانع لاغر شدن افراد شود .
      ۳- این باور چگونه شکل گرفته ؟
      ⬅۱- شنیدن بارها و بارهای این جمله (تکرار )
      ⬅۲- تایید شدن آن از طریق دیدن افراد خانواده
      ( مثال خود استاد و خانواده شان برای درک بهتر مطلب )
      ۴- این باور چه تاثیری در ما دارد ؟
      علاوه بر اینکه مانع لاغر شدن ما میشود خیلی ساده سبب اضافه وزن ما میشود .
      ۵- این باور باور طبیعی بودن چاقی را در ما نیز ایجاد می کند .
      ۶- برای ما بیشتر از آنکه غیر طبیعی باشد که چرا چاق هستیم طبیعی شده بود که باید چاق باشیم . چون باور کرده بودیم چاقی ما ارثیست .
      ۷- این باور در سایر جنبه های زندگی ما نیز هست . مثال حقوق دولتی در خانواده ی استاد برای درک بهتر مطلب .
      ۸- هیچ موضوعی که مربوط به شرایط بیرونی زندگی ما باشد ارثی نیست اما همه ی این موضوعات عادتی هستند .
      ۹- رنگ مو و پوست و …. ارثیست . اما هر موضوعی که بعد از تولد در زندگی ما مشخص میشود هیچ ارتباطی به ارث و ژنتیک ندارد .
      ۱۰- ما تحت تاثیر افکار و رفتار والدین و نزدیکان خود قرار گرفته ایم و زندگی ما شباهت زیادی به نزدیکانمان دارد .

      ۱۱- تاثیر فرمولهای ذهنی در چاقی ، یادگیری چگونگی پیدا کردن فرمولهای مخرب ذهن ، سبب پیدا کردن موارد زیادی میشود که هر کدام به سهم خود مانع از لاغری ما میشوند و از طرفی تاثیر زیادی در چاقتر شدن ما دارند .
      ۱۲- ارثی بودن چاقی از مهمترین و ریشه دار ترین فرمولهای ذهنیست که در ذهن ناخوداگاه ما وجود داشت .
      ۱۳- یکی از مهمترین راهکارهای تغییر فرمولهای ذهنی اینست که اشتباه را پیدا کنیم ، فرمول صحیح را جایگزین کنیم و برای مدت زیادی برای ثبیت شدن فرمول جدید و کمرنگ شدن فرمول قبلی سعی کنیم به نمونه هایی توجه کنیم که فرمول جدید ما را🏳🏳🏳🏳 تایید🚩🚩🚩🚩 کنند . تایید کنند .
      ۱۴- پیدا کردن دلایل تایید فرمولهای صحیح کار ساده ایست و نیاز به استمرار و توجه دارد .(اگر به این موضوع توجه نکنیم فرمولهای لاغر کننده ضعیف عمل می کنند.)
      ۱۵- تغییر فرمولها نیاز به سعی زیاد و استمرار طولانی دارد .
      ۱۶- در شناسایی و تغییر باورهای اشتباه خود دقت و سعی فراوان داشته باشیم
      که این کار در نهایت نتیجه ی عالی و همیشگی برای ما دارد . (مثال بستنی و دیدن پسر عموی استاد برای درک بهتر مطلب )
      ۱۷- دیدن تصاویر افراد لاغر شده از مسیر لاغری با ذهن کمک میکند به مرور باور کنیم چاقی ارثی نیست بلکه عادتیست .
      ۱۸- همانگونه که این همه افراد توانستند با تغییر فرمولهای ذهنی خود به نتایج عالی لاغری با ذهن دست پیدا کنند من هم میتوانم آرزوی لاغرشدن خود را محقق کنم و آن را تجربه کنم .

      ژنتیک یک مبحث کاملا علمیست اما چون اینجا در مورد باور ژنتیک بودن چاقی صحبت به میان آمد بهتره در مورد خود واژه ی ژنتیک هم تحقیق کنم البته به طور کلی و مرتبط با موضوع

      ژنها بخشی از ساختمان دی ان ای هستند که قابل انتقال و کپی شدن هستند .
      دی ان ملکول بزرگیست که از قرار گرفتن ۴ ملکول پروتئین کوچکتر (آدنین ، تیمین ، گوانین و سیتوزین ) تشکیل شده و ژنها توالی قرار گرفتن تعداد و نظم این ملکولها هستند یعنی به عنوان مثال ممکنه ۲ تا آدنین یک تیمین سه سیتوزین و ۲ گوانین یک ژن رو تشکیل بدن . باز مثلا ژن بعدی یک توالی دیگه که اینها در سطح دی ان ای هستند . نکته ی بسیار بسیار مهم که حتی خود علم این رو میگه این هست که این ملکولها هر توالی که داشته باشند حاصل انتخاب طبیعی هستند و ژنهای معیوب و جهش منفی یافته از سوی طبیعت انتخاب نمیشن و طبیعت ، اونها رو از چرخه خارج می کنه . یعنی حتی اگه ما توالی ملکولهامونم (ژن) رو طوری قرارش دادیم که ثمره ی اون چاقی بوده قدرتی که اون رو ایجاد کرده از آسمون و زمین نیست . خودمون و انتخابهامون هست . در حالیکه انتخاب طبیعی ژنهای سالم رو در چرخه نگه میداره و ما میدونیم که تجمع چربی برای بدن بیماریست و انتخاب طبیعی قطعا این ژنهای جهش یافته ی معیوب رو از چرخه ی طبیعی دور میکنند و مرتب دارند این کار رو انجام میدن . قدرت ایجاد کننده ی ژنهای ما انتخاب ماست و چون این انتخاب ما با انتخاب طبیعت همسو نیست ما چاق شدیم و اگر ما انتخاب خودمون رو مطابق با انتخاب طبیعت کنیم خود طبیعت بدن چاقی مارو از بین میبره و سلولهای جهش یافته و ناسالم که به صورت بافت چربی و بیماری در بدن ذخیره شده خودبخود و به صورت کاملا طبیعی از بین میبرن .
      چون انتخاب طبیعت ، ژنهای سالم و ماندگار و پرقدرت است نه ژنهای معیوب و بیمار . پس نسبت دادن چاقی به ژنتیک یک امر کاملا خیالیست و حتی اگه تصور ما اون رو ایجاد کرده باشه نشان از عظمت خواست و اراده ی انسان داره که چطور میتونه به راحتی طبیعتی رو که بر خیر جریان داره به سمت شر هدایت کنه و تازه گناه خودش رو گردن ژنتیک و طبیعت هم بزاره . این ما بودیم که خواستیم و به خاطر قدرت اختیاری که در نهاد انسانهاست ما ژنتیک خود را تغییر داده و سلولهای معیوب و ناتوان خلق کردیم . ما با افکار و رفتار و عادات خودمون (بخش متافیزیکی وجودمون ) ژنهای خودمون (بخش فیزیکی وجودمون) رو خلق کردیم و آفریدیم . ما آفریننده ی ژنهامون هستیم . چون ژنها حاصل انتخاب طبیعی هستند .
      و انتخاب ماست که اجازه میده چه ژنی باقی بمونه و چه ژنی از بین بره .

      باور غلط : چاقی ژنتیک ماست .
      باور صحیح : چاقی انتخاب ماست . چاقی امری عادتیست .

      طبیعت بر سلامتی و تناسب جاریست و انتخاب طبیعت همواره ژنهای سالم متناسب و عالیست .
      هیچ کس چاقی را دوست ندارد . چون چاقی بیماریست . تجمع چربیها بیماریست و ما با عادات مخرب خود روند طبیعت بدن را مختل کردیم . حتی اگر کسانی چاق هستند و خود چاقی را بیماری نمیدانند همین روند را که ادامه بدهند قطعا بیماریهای دیگری را هم علاوه بر چاقی در پی چاقی به دست خواهند آورد .
      در حالیکه لاغر شدن طبیعت بدن است و ما به محض اینکه میخواهیم و خواستمان را در لاغر شدن استمرار می دهیم و دست از چاق کردن خود بکشیم طبیعت بدن تمام سلولهای چاق و بیمار را از بین میبرد و سلولهای سالم و توانمند خلق می کند .

      البته به نظرم میاد ژنتیک امری قابل تغییر است اگر ما این باور را داشته باشیم که ژنتیک غیر قابل تغییر است قدرت را از خود گرفته ایم و فکر می کنیم چیز دیگری غیر از خودمان بر ما حاکم است . در حالیکه باور صحیح اینست که ما آفریننده ی ژنهای خود هستیم . یعنی قدرت دست ژنهای ما نیست . قدرت دست خود ماست .
      ژنهای ما از آسمان و زمین نمی آیند خودمان دائما داریم ایجادشان می کنیم .
      خواست ما انرژی ما را تغییر میدهد انرژی در هسته ی اتمهای ما جاری میشود اتمهای ما ملکولها را ایجاد می کند و این ملکولها به هم میپویندند و دی ان ای را تشکیل میدهند و دی ان ای هم به آر ان ای انتقال داده میشود و تکثیر میشود و سلولها خلق میشوند . این که چه ملکولهایی به هم میپوندند کاملا تحت تاثیر نیروی مغناطیس وجودمان است . انرژی ما چینش ملکولها را مطابق انرژی خود قرار می دهد درست مثل براده های آهن در مقابل آهن ربا که مطابق مغناطیس آهن ربا نوع چینش تغییر می کند .
      پس اینکه چه ملکولهایی جذب هم شوند تا ژنهای ما تشکیل شوند کاملا تحت تاثیر انرژی هدایتگریست که افکار و رفتار و عادات درونی ما آن را شکل میدهد .
      یعنی نه تنها چاقی امری عادتیست به نظر من ژنتیک ما هم کاملا تحت فرمان افکار و رفتار و عادتهای ما هستند و دلیل اثبات کننده ی آن هم تفاوت بین فرزندان ماست اگر ژنهای ما غیر قابل تغییر بود تمام فرزندان ما باید شبیه هم میشدند در حالیکه آنها با هم متفاوتند و چیزی که موقع به دنیا آمدن از ما گرفته اند در حقیقت تحت تاثیر رفتار و عادات ما شکل گرفته و به آنها انتقال داده شده . اگر ژنها غیر قابل تغییر بودند باید دقیقا تمام فرزندان ما کپی هم بودند در حالیکه واقعیت و طبیعت چنین نیست و ژنهای ما دائما در حال تغییرند و نمونه ی دیگر هم برای تایید این باور ، تکامل هست . گونه های انسانی و حیوانی از هزاران سال پیش تا الان دستخوش کلی تغییر شده اند در اندازه ابعاد و شکل ظاهری کلی تغییر کرده اند . پس ژنتیک قابل تغییر است و در هر فردی که وارد میشود و به بعدی انتقال داده میشود مطابق ویژگیها و تطابق و عادات این نوع تغییر میکنند . مثلا همین پره دار شدن پای مرغابیان به مرور و طبق نیاز مرغابیان در طی مدت زمان تشکیل شد .
      یا ادمهای نسلهای گذشته بسیار غول پیکر بودند ولی کم کم در هر فرد و نسل ظاهر اندامها تغییر کرد . پس نه تنها چاقی که یک ویژگی بیرونیست که ژنتیک هم یک امر درونیست کاملا عادتیست و قابل تغییر .

      ما هر لحظه قادریم مغناطیس خود را جهت دهیم . ما بوسیله ی افکار و عادات و رفتار خود انرژی خود را جهت چاقی یا جهت لاغری میدهیم برای همین لاغری یا چاقی رخ میدهد .
      پس مسئولیت چاقی خود را بپذیریم و بپذیریم ما با انتخابهای خود آفریننده ی ژنهای خود هستیم . ما با انتخابهای مکرر خلاف طبیعت خود توالی طبیعی ژنها را تغییر دادیم و چاقی را طبیعت وجود خود کردیم . پس ما اصل ژنتیک خود را تغییر دادیم . طبیعت خود را تغییر دادیم . این موضوع کاملا دست ماست و ما اگر انتخابها و عادات خود را تغییر دهیم توالی چینش ملکولها دوباره حالت طبیعی به خود می گیرد و تغییر می کند.

      مبحث بعدی که در این قسمت خیلی مهم است اینست که ما زندگی خود قبل از تولد در شکم مادر و بعد از تولد را از هم جدا می کنیم در حالیکه ما قبل از تولد هم تحت تاثیر عادات شخصیتی پدر و مادرمان بودیم و عادات آنها مارا شکل داد . همین حالا روانشناسان می گویند در هنگام بارداری مادر بسیار مراقب اعمال و رفتار خود باشد حتی ناراحتی و خوشحالی ما روی ساختمان سلولهای فرزندمان اثر می گذارد .
      تازه این موضوع تاثیر عادات بر ژنتیک از لحاظ انرژی الهی هم قابل اثبات و تایید است .
      انرژیِ خواستن فرزند در وجود پدر و مادرمان شکل گرفت و در همان زمان انرژی و خواست ما بر خلق شدن و اینها همه یک خواست است و بنابه حدیث قدسی که خداوند می فرماید : کنت کنزا مخفیا و احببت ان اعرف و خلقت الخلق لکی اعرف . من گنجی مخفی بودم خواستم شناخته شوم پس آفریدم انسان را تا شناخته شوم و دقیقا این انرژی که نام آن خداوند است که همان ما هستیم خواستیم و تمام ملکولها جذب این مغناطیس و انرژی شدند و شکل گرفتند که حتی خود همان ملکولها هم باز خارج از انرژی نیستند همان انرژیست که شکل به خود گرفته شکل اتم شکل ملکول شکل پیوند شکل دی ان ای شکل آر ان ای شکل …… چیزهایی که تا برسد به سلول و جسم .
      همان انرژی متراکم شد و درست مثل آبی که بخار است و مایع است و یخ میشود و شکلهای گوناگون بنا به ظروف مختلف به خود میگیرد اما اصل همه اش آب است اصل تمام وجود ما نیز انرژی است و نام آن انرژی خواستن است . عشق است . حب است . جذبه است .
      و اساس آفرینش عشق و خواستن است .
      و ژنتیک ما حاصل این عشق و خواستن است .
      عقل و تدبیر ما حاصل این عشق و خواستن است .
      و حالا برای لاغر شدن خواستن و انتخاب و عشق ما با اصل آفرینشمان و طبیعتمان همسو شده و ما بر مسیر لاغری جاری هستیم و تنها و تنها و تنها چیزی که سبب میشود خلقت ادامه یابد استمرار در این خواستن است .
      باید در مسیر لاغر شدن استمرار داشت تا عادتمان شود . تا لاغر شدن عادتمان شود . تا لاغر ماندن عادتمان شود . تا عادت کنیم همسو با طبیعت خود حرکت کنیم تا عادت کنیم خود را بیمار نکنیم . تا عادت کنیم روند توالی ملکولها را تغییر ندهیم .
      روند توالی ملکولها بر تناسب استوار است ‌ ژنتیک ما لاغر شدن است . ژنتیک تمام افراد بشر لاغر شدن است . طبیعت تمام افراد بشر لاغر شدن است .
      پس باورهای خود را اصلاح کنیم و لاغر شدن را انتخاب کنیم . چاقی چیزی نیست به جز انتخاب ما . دست از انتخابهای چاق کننده ی خود برداریم و اجازه دهیم طبیعت روند خود را طی کند .
      بزرگترین کمکی که به طبیعت خود می توانیم کنیم اینست که دست از چاق کردن خود برداریم . چگونه ؟
      طبق درسهای گذشته
      ۱- تغییر محتوای ذهنی
      ۲- هدایت محتوای ذهنی در عملکرد .
      ۳- انتخاب رفتار صحیح و مهمتر از همه ی اینها استمرار و استمرار و استمرار و باز مهمتر از آن عجله نداشتن برای کسب نتیجه .
      چیزی که استاد بسیار تاکید دارند و همواره مارا به این دو مورد سفارش کردند .

      یعنی واقعا یک حساب دو دوتا چهارتاست . همون قدر که پول بدی آش میخوری . همونقدر که بها بدی نتیجه میگیری ‌ .
      بهای ما در آموختن است . باید بیاموزیم و استمرار داشته باشیم . رها نکنیم . اجازه دهیم لاغر شدن به جسم برسد . اتفاقا وقتی تمرکز بر یادگیری و تغییر محتوای ذهنی و استفاده ی مکرر در زندگی روزمره است نتیجه در عرض دو سه روز خود را نشان میدهد . اما باز هم عجله نکنیم . بگذاریم طبیعت بدنمان کار خودش را بکند . قطعا وقتی داریم از مسیر درست حرکت میکنیم نتیجه به دست ما میرسد . اگه ما نتیجه نگیریم پس کی قراره نتیجه بگیره .
      اگر نتیجه هنوز خود را نشان نداده عجله نکنیم . مطمئن باشیم یا محتوای ذهن را هنوز تغییر ندادیم یا اگر از آموزشها استفاده کردیم در زندگی روزمره از آن استفاده نکردیم وگرنه نتیجه بی برو برگرد در اثر استمرار ما حاصل میشود . پس با خیال راحت لذت ببریم و استفاده کنیم و عجله نکنیم و در زندگی روزمره از محتوای آموزشی استفاده کنیم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1399/11/24 22:39
      مدت عضویت: 1646 روز
      امتیاز کاربر: 27931 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,057 کلمه

      بیشتر افراد چاق باور دارن که چاقی اونها ارثی هست و همین یه باور بسیار قدرتمند هست که به تنهایی مانع لاغر شدن اونها میشه (ولی من جز افرادی بودم که هیچ وقت همچین باوری نداشتم چون چاقی من بعد از ازدواج شروع شد وتا قبل از اون لاغر بودم پس همچین فکری نداشتم و اما به جاش فرمولهای اشتباه دیگه داشتم مثلا :اشتهام زیاده و یا چون ازدواج کردم چاق شدم و یا چون باردار شدم و یا چون قرص و دارو مصرف میکنم چون فعالیتم کم هست و غدا های سرخ شده و فست فود میخورم و یا چون چیپس و پفک و هله هوله میخورم و یا چون کم کاری تیرویید دارم من چاق هستم )

      و من خودم به شخصه از زبان خیلی از اطرافیانم میشنیدم که چاقی ما به خاطر فعالیت نداشتن و خوردن غذاهای چرب و سرخ شده و غیر رژیمی هست و چون بارها ازبان اطرافیانم شنیده بودم و همین رو لمس کرده بودم چون بارها با رژیم و ورزش لاعر میشدم و هر بار رها میکردم دوباره چاق میشدم پذیرفته بودم تا وقتی که تحرک ندارم و خوردنم رو تغییر ندادم و یه سری چیزا رو حذف نکردم و یه سری چیزا رو خیلی کم‌نکردم من لاغر نمیشم و به خاطر همین تبدیل شده بود این حرف به یه باور قدرتمند در وجود من که به راحتی باعث شده بود من لاغرتر که نشم هیچ چاقتر هم بشم چرا ؟؟چون هم فعالیتم کم بود و ورزش نمیکردم و هم خوردنم زیاد بود و همیشه میگفتم پس اگر میخوام باید رژیمی بخورم و ورزش کنم تا لاغر بشم .

      و من بارها از اطرافیانم و مادرم شنیده بودم که من اشتهام از بچگی خوب بوده و همیشه بهم میگفتن تو خوب می خوردی و خیلی وقتها میشد مادرم میگفت که همه ی ما خانوادگی اشتهای خوبی داریم و بچه که بودیم یادم میاد عصر که میشد مادرم بساط عصرانه رو پهن میکرد و میخوردیم و یا اینکه مادرم خرید میرفت کلی هله هوله برای ما میخرید و یا شب که میشد اکثر مواقع حتما باید یه غذای بیرونی میخوردیم و اما من هیچ وقتم چاق نبودم تا ازدواج کردم و همون اشتهای من خوب هست باعث شد با کلی فرمولهای چاقی دیگه مثلا بعد از ازدواج آدمها چاق میشن و یا … با هم در من جمع بشن و من رو چاق کنن و بعد شم که بارداری به اونها اضافه شد که بدتر از قبلم خیلی چاق شدم و بعد هم که کلی فرمولهای اشتباه دیگه که چون قرص و دارو مصرف میکنم من چاق هستم .و کلا یه نگاه که میکنم میبینم به مرور زمان فرمولهای چاقی من هم اضافه شدن .

      من باید فرمولهای چاقی خودم رو شناسایی کنم که برای من مهمترینش این بود که من با رژیم و رزش فقط میتونم دوباره لاغر باشم و لاغری رو تجربه کنم و اگر از غذا های معمولی مثل بقیه بخورم من نه تنها لاغر نمیشم بلکه طبیعی که من چاق بشم و همیشه چاقیم رو برای خودم طبیعی کرده بودم و نمیپرسیدم چرا چاقم ؟؟ولی باید خلاف این باور رو ایجاد کنم که نه بدون رژیم و ورزش هم میتونم به راحتی لاغر باشم و نمونه اش هم در اطراف من زیاد هست مثل دخترم مثل خواهرم مثل خواهر شوهرم مثل فرزندان خواهر شوهرم مثل دوست صمیمی خودم و مثل دختر عمه های خودم مثل … و دلایل دیگه هم دارم که در گام های قبلی که انجام دادم برای هر کدوم یه نمونه و مثال بر خلافش آوردم و کلا ردش کردم و همین قرصهایی که برای کم کاری تیرویید و هورمونی که در دوسال آخر رژیم استفاده میکردم بازم دو مانع پررنگ شدن در لاغر شدن من و در واقع اگر با این مسیر لاغری با ذهن آشنا نمیشدم من همینطور به دلایل چاقی خودم بیشتر اضافه میکردم و چاقی رو به خودم نزدیکتر میکردم و لاغری رو از خودم دور میکردم و کا ر رو برای خودم سختتر میکردم

      نقش باورها در چاقی چی هست ؟
      مثلا اضافه وزن من به خاطر ارثی هست یا به خاطر شغلم هست و یا به خاطر فلان دارو و یا به خاطر کم تحرکی و یا …. هست .
      اینها همه توجیه چاقی افراد هست و یه باور خیلی مهم در ذهن افراد این هست که چاقی ما ارثی هست .ولی این باورها رو میشه تِغییر داد و نمونه اش استاد عزیز که فکر میکرد چاقی در خانواده ی اونها ارثی هست ولی تونست جسم خودش رو تغییر بده پس ارثی نیست .
      ما باید باورهای اشتباه رو شناسایی کنیم و باور صحیح رو جایگزین اون کنیم مثلا:
      باور غلط: چاقی ما ارثی هست
      و باور صحیح: نه چاقی ما ارثی نیست
      و دلایل برای اثبات همون جمله ی صحیح بیاریم تا ذهن اون رو بپذیره و با من همکاری بکنه .
      چاقی من ارثی نیست و هر فرد تحت تاثیر فرمولهای ذهنیش پرخوری میکنه و در آخر شب و یا جمعهای دورهمی و یا بیرون از خونه و مسافرتها و ….کلی پر خوری میکنه و لاغرها هم بر اساس فرمولهای ذهنیشون هیچ وقت در هیچ زمان و مکانی پرخوری نمیکنن و این خوردنها بر میگرد ه به آموزشهای ذهنی و این آموزشها از یه نسل به نسل بعد منتقل میشن(حواسمون باشه چاقی رو به فرزندانمون انتقال ندیم )
      اضافه وزن به خاطر ارث نیست به خاطر عادتهای اشتباه هست که هر روز داره تکرار میشه و جسم فرد رو چاق میکنه .
      و هر وقت فرمولهای ذهنی رو تعییر بدی و روی اونها کار کنی نتیجه تعییر میکنه و دیگه متوجه میشی چاقی ارثی نیست .
      ماباید دلایل اثبات باورهای جدید رو بارها با مثال مرور کنیم مثل استاد که پسر عموی خودشون رو دیدین و دوباره براشون مرور شر که چاقی ارثی نیست ببین من من تونستم لاغر بشم و دیگه الان با تغییر فرمولهای ذهنیم جسم من مثل جسم پسر عموی خودم نیستم .
      و وقتی فرمولها تغییر کنه جسم ما هم تغییر میکنه .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم