0

آرزوهای خود را از چاقی پس بگیرید

آرزوی لاغری
اندازه متن

سی و پنج سال از زندگی ام چاق بودم و سال های زیادی از عمرم صرف مبارزه با چاقی و تلاش برای لاغری شد.

به لطف خدا سال ۱۳۹۴ در مسیر یادگیری لاغری با ذهن قرار گرفتم و از سال ۱۳۹۵ به آرامی وارد مسیر آموزش لاغری با ذهن قرار گرفتم. به همین دلیل خیلی خوب حال و روز افراد چاق و متناسب را می دانم چون سالها چاق و چند سال است که لاغر هستم.

البته حال و هوایی که من از لاغری تجربه کرده ام را هیچ فرد متناسبی به شکل من تجربه نکرده است چرا که آنان از ابتدا متناسب بوده اند و آنچه از لاغری و لاغر شدن برای من رؤیا بود برای آنان واقعیت زندگیشان بوده است.

به همین دلیل لاغر شدن تجربیات و احساسی را با خود به همراه می آورد که حتی افراد متناسب از آن بی اطلاع هستند.

در سالهایی که چاق بودم تصورم از دنیای لاغرها این بود که آنها آدم هایی خودخواه و مغرور هستند. لاغرها افرادی هستند که همیشه چاق ها را بخاطر نداشتن اراده مسخره می کنند و از این جهت هیچوقت دوست نداشتم با افراد لاغر دوست یا هم صحبت شوم.

قرار گرفتن در مسیر لاغری با ذهن سبب شد که به آرامی قدم در دنیای لاغرها بگذارم تا جایی که چند روز گذشته برای اولین بار در زندگی ام از زبان فردی شنیدم که او مرا لاغر خطاب کرد و با حسرت به من گفت: خوش بحال لاغرها که هر لباسی بخوان می تونند انتخاب کنند.

در سی و چند سال زندگی بارها بخاطر چاق بودنم سرزنش و مسخره شده بودم اما اکنون در سن ۴۲ سالگی بخاطر لاغر بودنم مورد تحسین و حسرت یک فرد چاق قرار گرفته بودم. حسرتی که کاملا برای من آشنا بود چون سالها همین حسرت را درباره افراد لاغر داشتم.

لاغری با ذهن به من کمک کرد تا از دنیای چاق ها هجرت کرده و ساکن سرزمین لاغرها شوم. سرزمینی که در آن ترس از مواد غذایی معنایی ندارد.

کسی بخاطر خوردن غذا سرزنش نمی شود و هیچ کس بخاطر وضعیت جسمانی اش محکوم به بی تحرکی نمی شود.

سوخت و ساز آدم ها مورد بررسی و مقایسه قرار نمی گیرد و افراد هر روز و هر لحظه نگران وزن و سایز خود نیستند.

همه دغدغه ها و نگرانی هایم در سرزمین چاق ها که هر لحظه از زندگی مرا فرا گرفته بودند در سرزمین لاغرها وجود ندارند.

زندگی در سرزمین چاق ها بسیار از خواسته و علایق و احساس مرا از من گرفته بود.

سال ها دوست داشتم لباس های رنگ شاد با طرح های مورد علاقه ام را بپوشم اما چاقی این فرصت را از من گرفته بود.

دوست داشتم مانند دوستانم از هر غذایی به هر اندازه ای که میل دارم بخورم اما چاقی این اجازه را به من نمی داد.

دوست داشتم پرانرژی و چابک باشم و هر فعالیتی که دوست دارم را انجام دهم اما اضافه وزن مانع تحقق این خواسته ام شده بود.

دوست داشتم با اعتماد به نفس در جمع دوستان و مهمانی ها حضور پیدا کنم اما چاقی زودتر از من وارد آن جمع می شد و من از همراهی او خجالت زده و سرخورده می شدم.

دوست داشتم درباره توانمندی ها و استعدادهایم صحبت کنم اما فکر ناتوانی دربرابر چاقی و استعداد سرشار چاقی مانع از صحبت کردنم می شد.

چاقی برای من فقط جسم بزرگتر از حد یک انسان عادی نبود بلکه اتاقی بزرگ و تاریک بود که همه خواسته ها و علاقمندی هایم را در آن گم کرده بودم.

به لطف خدا ایده لاغر شدن با قدرت ذهن دریچه امیدی در زندگی ام ایجاد کرد. دریچه ای که گرچه خیلی کوچک بود اما نوری که از آن به قلب و روحم می تابید به قدری گرم و قوی بود که سبب شد در جستجوی رسیدن به آن چشمه نور حرکت کرده و پس از ۳۵ سال خود را به سرزمین لاغرها برسانم.

تحولی که لاغر شدن در من ایجاد کرد به قدری عظیم بود که نمی توانستم از بیان آن خودداری کنم و ناخواسته درباره لاغری با ذهن برای دیگران صحبت می کردم.

من ذوق و شوق صحبت کردن داشتم اما گوش شنوایی وجود نداشت و آن چند نفری هم که به حرف های من گوش می دادند خیلی زود متعجب از حرفهای عجیب و غریب من طاقتشان به سر می رفت و اعلام می کردند این حرف ها واقعیت ندارد.

اما هرچه نتایج من بهتر می شد، ذوق و شوق من برای صحبت درباره لاغری با ذهن بیشتر می شد و به صحبت کردن درباره آن ادامه می دادم تا یواش یواش افرادی که حرف برای آنها خوش آیند بود از راه رسیدند. افرادی که بیان می کردند چقدر از شنیدن این حرف ها احساس خوبی پیدا کردند و انگار سالهاست منتظر شنیدن آن بوده اند.

به لطف خدا اکنون هزاران نفر در سراسر جهان با گوش جان مشتاق شنیدن درباره لاغری با ذهن هستند.

مسیری که چند سال قبل به تنهایی قدم در آن گذاشتم امروز شلوغ و پر رفت و آمد شده است.

لاغری با ذهن مسیری است که نقطه شروع آن سرزمین چاق هاست و مقصد آن لاغری و هجرت به سرزمین لاغرهاست.

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همیشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.39 from 62 votes

https://tanasobefekri.net/?p=39291
برچسب ها:
14 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1402/12/23 21:12
      مدت عضویت: 1169 روز
      امتیاز کاربر: 10383 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 349 کلمه

      بنام خدا 

      فایل بسیار عالی آرزوهای خود را از چاقی پس بگیرید .

      اول از هر چیز تبریک به استاد عزیز که ارزدهای خودش را از چاقی پس گرفت .

      منم آرزوهای زیادی داشتم اما بعضی از آنها گذشت به موقع خودش خوب من ۵۰ سالم هست نه اینکه میگم دیره نه اما تیپی که دوست داشتم تو جوانی داشته باشم چاقی ازم گرفت ،اعتماد به نفسم را هم گرفت ،تو عروسی فامیل چقدر دوست داشتم برقصم اونم ازم گرفت همه ی پسرو ودختر فامیل نزدیکم ازدواج کردن و تو هیچ مراسمی متناسب نبودم از چاقی پهلو و شکم و سینه هام آبروموم میرفت همه را ازم گرفت وقتی بعضی بهم میگفتن چقدر ناراحت میشدم و نمیدونستم چیزی بگم هر چی هم رژیم و ورزش و شکم بند می بستم تاثیری تو لاغری من نداشت صورتم زیبا و ظریف بود اما هیکلم نه چاق و بد ریخت اون صورت زیبا را هم با رژیم سخت ازم می گرفت چون اولین جایی که لاغر میشد صورتم بود دوباره بهم می گفتن فلانی صورتت لاغر زشت شده همه و همه را چاقی ازم گرفت .

      تا اینکه به هدایت خداوند به سایت تناسب فکری معرفی شدم و الان ۳ ساله که تو سایت هستم من الان ۳ سالم هست نه ۵۰ سال و دارم یکی یکی تمام چیزهایی که چاقی ازم گرفت و پس میگیرم اعتماد به نفسم خیلی خوب شده خیلی سایز کم کردم تو چند تا عروسی که رفتم یک دست کت و شلوار شیک و مجلسی پوشیدم دیگه گن نمیپوشم خبری از اون پهلوهای زشت نیست کمرم لاغر شده چه با ذوق و شوق میرم میرقصم چه لذتی داره لاغری وقتی تو جمعی یا عروسی میرم به قول استاد سرمو و بالا میگیرم و دیگه قائم موشک بازی نمیرم داخل صورتم هیچ تکون نخورده تازه شاداب تر شده بجز خانواده خودم کسی سن منو نمیدونه چون خیلی کمتر از ۵۰ میزنم چقدر لذت بخشه واقعا و من هر روز مسیرم را ادامه میدم و تا آخر عمرم تو مسیر هستم و مدیون استاد عزیز هستم و بینهایت از خداوند سپاسگزارم که فقط هدایت خودش بود که من به این سایت معرفی شدم 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار الی
      1402/12/01 08:28
      مدت عضویت: 91 روز
      امتیاز کاربر: 6390 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 359 کلمه

      بنام خدای مهربانم 

      سلام استاد عزیز

      با حرفهای شما خاطرات ما هم زنده شد 

      کادو های که دریافت میکردم اگه لباس بود قطعا منم مثل شما ناراحت میشدم چند وقتی بود دور شده بود از،این قضیه که همه دیگه می‌دونستن سایز من راحت لباس پیدا نمیشه و اینو میدونستم که دیگه همه میدونن که لباس برای الی نیارید اندازش نمیشه 

      تا چند ماه پیش که خواهر همسرم به دبی سفر کرد و برام یه تیشرت خوش رنگ آورده بود که لباس‌های همرو داد همه همونجا پوشیدن که ببینن بهشون میاد یا نه من خیلی استرس گرفتم و سعی کردم خودمو تو جمع مردا ببرم که کسی نگه لباستو بپوش ببینیم 😔😔

      همه لباس می‌پوشیدند که ببینن بهشون میاد اما چاقی این حسرت رو رو دلم گذاشته بود که بدون توجه به سایز،لباس به مدل و رنگ دلخواه که به  چهرم بیاد رو انتخاب کنم .

      هی اصرار که لباس بپوش ببینیم تو تنت چطوره .

      وای حوصله ندارم حالا بعدا میپوشم تو دلم غوغای بود که گیر ندن که بپوش چون میدونستم من که تو تنم قشنگ نمیشه چون رنگ روشن بود و منو چند برابر نشون میداد .

      اون شب گذشت و من اومدم خونه و با حسرت لباس رو تنم کردم و شاگی بودم که چرا این رنگ چرا این سایز 😔😔

      انشالله این حسرت های که چاقی به دلمون گذاشته رو هر چه سریعتر سرو سامان میدیم و خودمون برای خودمون لباس‌های دلخواهمون رو تهیه میکنیم .

      من اعتماد به دست رو از،چاقیم پس میگیرم 

      خنده‌ای تو جمع رو ازش پس میگیرم 

      شادی رو دویدن و بازهای داخل جمع رو پس میگیرم 

      سفرهای که دلم میخواست رو که ازم گرفته رو ازش پس میگیرم 

      حرفهای که باید می‌شنیدم و ازم گرفت رو ازش پس میگیرم 

      آخ که حیلی چیزهارو ازم گرفته شغل مورد علاقمو ازم گرفته رو میخوام. 

      من به هدایت خداوند و بودنش در کنارم و یاری من تو این مسیر اعتقاد دارم و میدونم خدا منو خیلی دوس داره و هر چی درخواست دارم رو تمام و کمال بهتر از،چی که درخواست کردم رو بهم میده و شکر میکنم که منو تو این مسیر هدایت کرد که آسونتر از،هر چیزی بتونم به تناسب اندام و لاغری دست پیدا کنم .

      و تشکر از،استاد عزیز بابته تمام این فایل های رایگان 🌹🌹

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مهلا
      1402/11/27 14:10
      مدت عضویت: 231 روز
      امتیاز کاربر: 6010 سطح ۳: کاربر پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 222 کلمه

       یه کت شلوار که دوستش دارم حالا دیگه اندازه م نیست رو هنوز نگه داشتم به امید اینکه یه روز لاغر بشم و دوباره بپوشمش .

      زمان لاغریم هم هر کی از هرجا سوغاتی میآورد برا مامانم ،در نهایت مال من میشد چون برا مامانم معمولا تنگ بود. 

      الان چون شکمم بزرگ شده چند ساله لباسی که یه خورده تنگ باشه نپوشیدم ،اما از وقتی اومدم تو سایت خیلی ترغیب شدم برم برا خودم بخرم انشالله برای سال جدید می‌خوام  سبک لباس راحتی پوشیدنمو کلا عوض کنم و دیگه اون یه ذره شکم برام مهم نباشه. 

      دیروز رفتم یه مغازه هر چی پیشنهاد میداد میگفتم برا من اندازه نیست،تا آخرش گفت من تعجب میکنم این لباس رو میگین اندازه تون نیست ،از شما درشت تر میاد مغازه و پرو میکنن میخرن .

       حالا به سرم زده منم برم از همون لباسا خرید کنم .

      می‌خوام  برا سال جدید انتخابامو تو لباس عوض کنم .چون ذهنم داره عوض میشه.

      تغییر قرار نیست چیز عجیب غریبی باشه.

      همین تغییرات کوچیک توی انتخاب ها باعث میشه کم کم آدم دیگه ای بشی،

      متفاوت از قبل لباس بپوشی .

      متفاوت از قبل غذا بخوری.

      متفاوت از قبل اوقات فراغت بگذرونی.

      متفاوت از قبل مطالعه کنی.

      و …

      همه اینا منو آدم متفاوتی می کنه که یه روز دست به تغییرات کوچیک زده و ادامه داده و ادامه داده.

      امیدوارم هیچ چیزی مانعم نشه.

      واقعا این نوع لاغری آسانترین کار دنیاست .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار amirali2020110@gmail.com
      1402/08/06 18:56
      مدت عضویت: 1169 روز
      امتیاز کاربر: 10383 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 105 کلمه

      به نام خدا 

      آرزوی خود را از چاقی بگیرید 

      فایل بسیار عالی و با مثال‌های عالی استاد که از خودش میزنه تمام حرف های استاد زندگی خودم بود که چاقی همه حسرتی تو دلم گذاشت و حالا همه ی آنها را پس می گیرم اول اعتماد به نفسم را ،پوشیدن لباسهای رنگی در مراسم عروسی رقصیدن را ،پوشیدن لباسهای مجلسی را خلاصه هر بلایی سرم آورده را ازش پس می گیرم و از حرکت استاد که در آخر ویدئو با مشت پر میگه همه ی آرزوها را ازش پس بگیریم خیلی خوشم اومد و خوشحال شدم چون پر قدرت میگه 

      دمت گرم استاد روشن عزیز .بسیار ممنون .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار فروغ ریاحی
      1402/04/06 15:59
      مدت عضویت: 1639 روز
      امتیاز کاربر: 27591 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,148 کلمه

      سلام به همگی 

      من فروغ شاد و پر انرژی به دنبال خلق رویای خودم هستم .رویای من تغییر کردن هست ،، هجرت هست از سرزمین چاقی بی اعتماد به نفسی و بیماری و بد تیپی و حال بد و افسردگی و روابط بد و بی ایمانی و بی لیاقتی و محدودیت  …هست به سرزمین لاغری و خود باوری و حال خوب و سلامتی و خوش‌تیپی و آزادی  و حس لیاقت و ارزشمندی و با ایمانی و …هست امیدوارم به تمام اهدافم برسم و شاد و پرانرژی هر روز. برای. رسیدن به اونها  تلاش کنم و یک قدم به اونها نزدیک تر بشم .

      من امروز اتفاقی  به سمت این فایل اومدم که اون رو گوش بدم و اتفاقا  همزمان هست با خریدهای من قبل از سفری که هفته اینده  دارم و چقدر در این روزها که خرید لباس دارم بیشتر از قبل ارزش این دوره ی لاغری  با ذهن رو میدونم چون به راحتی وارد فروشگاه ها میشم و هر لباسی بخوام سایز من وجود داره و من می‌پوشم و گاهی اوقات حتی سایزهای کوچکتر از اون چیزی که فروشنده احتمال میده برمیدارم چون به تنم قشنک تر هست و خیلی لذت میبرم و از خدا برای این همه تغییرات عالی سپاسگزارم و قدر دان زحمات بینظیر استاد در این مسیر هستم .

      لاغری با ذهن باعث میشه هر آنچه از ما به وسیله چاقی گرفته شده رو پس بگیریم  مثلا در گذشته  چاقی از من ارامش رو‌ گرفته بود لذت از غذا خوردن رو گرفته بود هر لباسی رو نمیشد بپوشم از زندگی لذت نمی‌برم  از بودن در جمع لذت نمیبردم کفش دلخواهم رو نمیتونستم بپوشم حتی طلاهای  دلخواهم  رو نمیتونستم استفاده کنم و  روابط خوبی  با خودم و بقیه نداشتیم و  روم نمیشد لباس رنگ شاد و  قالب  تن  بپوشم و حتی در کسب و کار ادمها هم تاثیر میزاره و یادم میاد در دوران بارداری. اینقدر چاق شدم حدودا صد و پنج کیلو  شدم با شکم بسبار بزرگی  که نمیتونستم هیچ کاری در خانه انجام بدم بجز خوابیدن  و همسرم جارو میزد یا کار میکرد و من بی حد و اندازه چاق و سنگین بودم و تازه پزشک  به خاطر وزن بالای من  محدودیت غذایی هم به من داده بود و من بسیار از لحاظ روحی و جسمی  اذیت بودم اما  با این روش هر انچه رو چاقی از ما گرفته بود میشه  دوباره پس بگیریم.

      من یادم میاد در گذشته هر کس سفر میرفت عاشق این بودم که برام سوغاتی یه چیزی غیر از شیرینی بیاره و اما خیلی کم  این مورد پیش میمود  و معمولا همه شیرینی های اون شهر رو سوغات میاوردن  و اگر هم کسی برای من لباسی میاورد معمولا از فرم و ظاهر اون ایراد میگرفتم و خیلی زیاد  با سایزها مشکلی نداشتم چون در گذشته که مجرد بودم بسیار لاغر بودم و وقتی هم  ازدواج کرده بودم  بیشتر اوقات به زور و  سختی رژیم لاغر بودم و خیلی کم چاقی رو تحمل میکردم و معمولا چاقی من در حد چند  کیلو اضافه وزن به همراه کلی سختی برای لاغری همراه من بود که شاید چاقی  وحشتناکی به حساب نمیومد اما خدا میداند چقدر من زجر میکشیدم و محدودیت داشتم که شاید لاغر لاغر بشم اما نه تنها. لاغر  نمیشدم  بلکه چندین کیلو هم اضافه وزن داشتم .

      چقدر حس استاد رو بعد از پوشیدن این هدیه ی زیبا درک میکنم چقدر اون ذوق و شوق و خوشحالی  استاد رو بعد از اینکه لباس سایز لارج پوشیدن رو میشناسم و تجربه کردم و چقدر این تجربه رو دوست دارم و چقدر برای ما ارزشمند هست  و چقدر حال خوب استاد رو میفهمم و چقدر دلم بازم از این تجربه های دلنشین در سایزهای کوچکتر مثل مدیوم میخواهد که امیدوارم به زودی اون رو هم تجربه کنم .استاد مبارک شما باشه هم وزن و سایز دلخواه شما هم هدیه ی ارزشمند شما مبارک باشه  امیدوارم به هر انچه دوست دارین برسین  

      .من هم سالها حسرت پوشیدن لباسهای دلخواهم رو داشتم من هم سالها حسرت پوشیدن لباس سایز لارج و مدیوم رو داشتم من هم سالها حسرت خوش پوش بودن. رو داشتم من هم سالها حسرت چابک بودن و رها بودن در لباسها رو داشتم من هم سال ها حسرت پوشیدن لباسهای سایز دخترم رو داشتم من هم سال ها حسرت پوشیدن لباس سایز مانکن رو داشتم من هم سال ها حسرت خیلی از چیزها رو داشتم که به لطف این دوره دارم همه رو   تجربه میکنم .و لذت میبرم 

      من دیروز با خانواده ی  پدرم به  باغ عمه ام رفتم که در اون جا من تصمیم گرفت لباسهای رنگ شاد و زیبایی که تازه خریدم بپوشم و چقدر خودم و  همه از رنگ این لباسهای من و استایل من  خوششون اومد و چقدر من با اعتماد به نفس در اونجا حاضر شدم چقدر  عالی هر هنری که داشتم مثل شنا کردن که به تازگی یاد گرفتم و تزیین شام و دسر برای بقیه  اجرا کردم و چقدر بی تعارف حرفم رو می زدم چقدر از دیدن اون سفره ی شام متنوع در باغ لذت بردم و از اون  نترسیدم و چقدر از اون فضا و افراد لذت بردم و به دنبال هیچ مورد دیگه ای  برای بد کردن حالم نبودم  و چقدر مطمعن بودم که غذاها هیچ قدرتی ندارن که تناسب من رو بهم  بزنن و من خیلی راحت از هر آنچه خواستم خوردم و خیلی ناخود اگاه من یکم سالاد فصل  یا سس  خوردم و یکم سیزی خوردن و چند قاشق ماست خوردم با شاید سه قاشق ماکارانی و چقدر سبک بودم و راحت و از شیرینی ها نخوردم چون میل نداشتم و از  پفک و چیبس نخوردم چون میل نداشتم  از نوشابه نخوردم چون میل نداشتم از ساندوبچ ها ی روی میز شام نخوردم چون میل نداشتم و تخمه نخوردم چون میل نداشتم  و چقدر از هوا و  اون آهنگ های زیبایی  که در فضا پخش بود لذت می‌بردم و حالم خوب بود و میدونم تمام اینها  از نتایج لاغری با ذهن هست 

       اتفاقا باید بگم نه تنها خودم دارم از این نتایج لذت میبرم بلکه خانواده ام  همزمان با بودن من در این مسیر  از این اموزشها بهرهمند شدند  و در اونها هم اثر گذاشته   مثلا امروز بعد از ناهار همسرم رفت سراغ ظرف گبلاس  که  از اونها بخوره  و من گفتم الان که سیری چرا باید بخوری این کار رو  نکن تا بعد ازظهر اگر دلت خواست بخور و اون هم ظرف رو داخل یخچال گذاشت و رفت خوابید و چقدر خوشحالم که این روش برای کل خانوادم سودمند هست یا دخترم به قدری لاغر تر شده که همه بهش میگن  ضعیف شدی و ….اما من میدونم اون  هیچ مشکلی نداره و درست و عالی رفتار میکنه و در مسبر تناسب اندام هست و  اتفاقا دخترم  رو هم که برده بودم خرید  متوجه شدم دوباره کلی سایزش تغییر کرده بود و بازم هم جمع و جور تر شده بود و  باید بگم دخترم بسیار لاغر و  خوش‌اندام هست و همسرم و  پسرم  هم دقیقا  همینطور هستند  و  چقدر من از وجود خودم و اونها در جسم و روح سالم لذت میبرم .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار زهرا
      1402/04/06 11:24
      مدت عضویت: 369 روز
      امتیاز کاربر: 21410 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 379 کلمه

      سلام استاد صبح شما بخیر و شادی 

      آخ آخ آخ استاد این واقعا حسرت افراد چاق بود که هر لباسی را که می خواهند انتخاب کنند یا براشون آوردند بپوشند من یک چمدان لباس دارم که از سوغاتی مادر ، مادر شوهر ، خواهران ، جاریها که به مسافرت رفتند برای من آوردند و من با حسرت آنها را نگاه کردم و در چمدانی گذاشتم که روزی به درد دخترم بخوره و بپوشه و چندین سال است که همگی برای من روسری و شال می آورند و خودم از قبل می دانم سوغاتی من چیه و یا دکوری برای منزل و من وقتی به مانتو فروشی میرم می بینم هرچه مدل زیبا و خوش رنگ مربوط به افراد متناسب است و تمام مانتوهای سیاه ،قهوه ای ،سرمه ای که دل آدم از رنگشان میگیره مال افراد چاق است و همه یک مدل فرض کنید یک مترسک سر جالیز داریم و دو تا آستین به آن اضافه کنی و بگو برو بپوش آن هم با نگرانی که شاید همین زشته هم اندازه من نیست😪😪😪 و چقدر خجالت می کشیم وقتی در مانتو فروشی فقط دنبال اخرین سایز هستیم که چندین بار مانتو را بیرون نیاوریم و اعلام کنیم اندازه نیست و من الان به خودم تعهد میدهم که لاغر بشوم و با خوشحالی درب چمدان پر از لباس را باز کنم و تمام لباسها اندازه من باشه و امتحان کنم و این حسرت پوشیدن لباس را از چاقی بگیرم و به قول استاد  انشاالله در روش لاغری با ذهن حسرت لباس پوشیدن ، حسرت با لذت غذا خوردن ، حسرت اعتماد به نفس ، حسرت تحرک و هر کاری را انجام دادن ، حسرت پچ پچ دیگران در مورد چاقی خودمان ، حسرت نگاه دیگران به خودم ، حسرت خوب دیده شدن در محافل و اشتغال ، حسرت سلامتی ، حسرت شاد بودن ، حسرت انتخاب رنگ های روشن و مدل‌های زیبا ، حسرت انتخاب سایزهای کوچک برای تمام لباسهایمان ، حسرت برای انتخاب هر ورزشی به انتخاب خودمان نه فقط طناب کشی ، حسرت در جمع بودن ، حسرت نخوردن چیزی ، حسرت خواب راحت وغیره را از چاقی بگیریم👏👏👏👏با توان توان و به قوه الهی این کار را انجام می‌دهم 💪💪💪💪و این حسرتها را از چاقی می گیرم و انشاالله این مهمان ناخوانده را از ذهنم بیرون میکنم انشااالله

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار صالحه
      1402/03/23 13:23
      مدت عضویت: 451 روز
      امتیاز کاربر: 48630 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 509 کلمه

      سلان بر خدایی که من رو هدایت وحمایت کرد که بمانم تا تواین مسیر روح بخش  حس ازادی رو به خودم هدیه بدم 

      سلام براستاد مسیر دل انکیز 

      اول از اقای مهرداد تشکردارم‌که با لباس که برای استاد اوردن حس لذت بخش امتحام کردن استاد رو به من یکی به شکل واقعی خشیدم اون حس با پوست وگوستم درکش کردم  

      چون‌ما افرادچاق این حس خوب درک‌کردیم وفتی شما که استاداین مسیر هستید موفقیت شما  با چشم می بینبم اطمینان به خودمون میدیم که در استمرار داشتن وعجله نگردن ما هم ابن حس دل انکیز رو مشاهد کرده وهرانجه چاقی با بیرحمی کامل ازما گرفته با احساس خوب ازش پس میکیریم 

      وفتی چاقی امد اون زمان من نفهمیدم کی امده ولی حالا به امید خدا داره میره تازه میفهم کی امده بود وچقدربرای من یکی مشکل به وجوداورده بود بارفتنش کلی به خودم هدیه نفیس اهدا میکنم دریک کلام چاقی زندگی واقعی رو ازمن‌گرفت خلاصه مفید من به یی فرد بی انکیره ناامید دل مرده با کلی احساس های خراب واززندگی هیچی نخواستن تبدیل گرد یعنی تودیدمن من کشت ولی نفس برام گذاشت که فقط احساس کنم زنداهم تو این ۱۱ سال گذشته من فقط نفس کشیدم ولی زندگی نکردم به شکل واقعی 

      ولی تواین ۵ ماه که به لطف خدا وحضرت زهرا (ص )که واسطه این امر شدخدا من رو به این سمت هدایت گرده ودرحال حاضر هرلحظه ازپن حمایت میکنه تومسیری که جلوی پام گذشته دارم به انچه که ازمن گرفته مرحله به مرحله دارم ارزش پس میگیرم 

      توچند روزپیش دختروفتی ازاتاق پشتی بیرون امد یی لحظه دیدم یی تیشرت  رنک تی شرت من  من تنشه اول متوجه نشدم بعدازحرکات دحترم متوجه شد لباس من تنشه 

      انقدر خوشحال بودکه نگو چرا چون باره گفنه بود حسرت پوشیدلباس من داره چون به قدری براش کشاد بود ازتنش می افتاد دوماه فبل پن این تی شرن با ۲ سایزکوچکترگرفتم وحالا می پوشپش اون بخاطر ابنکه خوشحالی خودش نشون بده لباس من تنش بود کی خنده میکردوهی می گفت بیچاره شدی اگه حسابی لاغربشی همه لباستو میپوشم 

      من این حسرت دخترم رو ازچاقی پس کرفتم 

      ولی فبل ازاین من کلی احساسهای خوبم وارامش امید انکیزه  اشتیاق علاقه به زندگی اشتی با خودم دوست داشن خودم 

      شوروشوق به هدف وزندگی وامید به رسیدن به هدف وحتی کمی وزنم روسبکتر شده رو ازچاقی پس کرفتم توهرمرحله دارم ازچاقی پس گرفته های خودم زیادمیکنم 

      با بودن وادامه دادن وعجله نکردن به داریی که چاقی از من گرفته رو دارم پس میگیرم اون ورشکسته میکنم 

      انشالله 

      حالا که دارم دقت میکنم چقدر بخاطر چاقی همه ما عذاب کشیدم چه حرفهای چه نگاهی رو  تحمل کردیم چه نظری های بی منطق گوش گردیم چه افکاری که هیچ اساس نداشت روفبول کردیم چه باورهای رو که اصلا درست نبود رو کامل قبول کردیم وحالا وفت پس گرفتن همه دادهای خودمون به چاقب هست  که تومرحله به مرحله همه عزیزان ازچاقی ازدست دادهایخودرو پس بگیریم  به امید خدا

      ضربهای که چاقی به من زد چون تعدادش بقدری زیاد هست که من هرچی ارزش پس بکیرم بازم جای داره ادامه بدم بازم بیشتر پس بگیرم وتمام داده های خو  دم به شکل کامل پس میگیرم 

      خدا پست وپنا هتون یاحق حق نگه دارتون 

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      امتیاز کاربر: 39030 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 347 کلمه

      به نام خدا

      سلام استاد عزیز و دوستان هم مسیر 

      چقدر منم نگران شدم که اندازه تون نباشه ،بعد بسیار خوشحال شدم از اینکه دقیقا سایز خودتون بود ،دستشون درد نکنه این هم مسیر گرامی ، با این لباس زیبا .استاد احساس خوبتون در این فایل خیلی لذت بخش بود :)چقدر منم دوست دارم مثل شما به نتیجه برسم و این همه لذتی که در زندگیم چاقی ازم گرفته ، پس بگیرم . 

      چاقی لذت لباس های کوتاه و جذاب رو که بارها خواستم تو خونه بپوشم ازم گرفته .چاقی لذت پوشیدن شلوارهای اسکینی رنگ روشن رو ازم گرفته .چاقی لذت آرامش واقعی که همیشه افراد متناسب دارند رو ازم گرفته .چاقی لذت اعتماد بنفس کامل داشتن رو ازم گرفته .چاقی لذت پرو لباسهای مورد علاقه م رو سالها ازم گرفت .چاقی لذت پیاده روی های طولانی و کوهنوردی رو ازم گرفته .چاقی لذت با خیال راحت خوردن غذاها و مواد غذایی رو ازم گرفته .چاقیم سالها باعث استرس و ترس از مواد غذایی شده چاقیم سالها نگران نگاه بقیه م کرده موقع خوردن .چاقی لذت بازی پرتحرک با دخترم رو ازم گرفته .چاقی لذت سریع و سبک کارکردن منزل و کارهای شخصی رو ازم گرفته .چاقی لذت واقعی داشتن اندام متناسب رو ازم گرفته .

      الان من در مسیر صحیح متناسب شدن هستم و میخوام همه ی این لذت ها رو پس بگیرم .من لذت بودن در اندام متناسب رو به زودی تجربه میکنم .من لذت پوشیدن هر لباس جذاب و زیبا و در هر رنگی رو به زودی تجربه میکنم .من لذت خوردن مواد غذایی با خیال راحت و آرامش کامل ، بدون استرس ، بدون ترس از مواد غذایی و بدون ترس از نگاه دیگران رو به زودی تجربه میکنم .من لذت،داشتن اندام کاملا متناسب در استخر رو به زودی تجربه میکنم .من به زودی  اعتماد کامل خواهم داشت ، احساس توانمندی و اراده و قدرت را تجربه میکنم .من با لاغر شدنم نهایت لذت رو میبرم از زندگیم در کنار دخترم و همسرم .من با متناسب شدنم به بهترین ها میرسم و بهترین چیزها رو در زندگیم از چاقی پس میگیرم 🙂

      استاد گرامی سپاسگذارم برای فایل خوبتون .

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار mrmr19791357@gmail.com
      1402/03/13 19:24
      مدت عضویت: 601 روز
      امتیاز کاربر: 29024 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 526 کلمه

      به نام خداوندگار عشق 

      با سلام ب دوستان و استاد عزیز و گرامی.

      استاد چقدر در این تصویر لاغر تر شدین بهتون تبریک می گویم.باز هم خیلی تشکر می‌ کنم از زحمات استاد واقعا فکر می کنم ک همین لاغری با ذهن باعث شده که هر دفعه استاد مطالب جدید بگذارند احساس می کنم چون تو این مسیر هستند همین طور ناخودآگاه مطالب ب ذهنشان خطور می کند.

      آرزوهای خود را از چاقی پس بگیرید.

      چاقی جه چیزهای را از ما گرفت وما چه چیزهای راباید از چاقی پس بگیریم.چاقی ازمن آرامش را گرفت چاقی از من شادبودن را گرفت چاقی ازمن لذت زندگی را گرفت چاقی از من خواب راحت را گرفت.از من سلامتی را گرفت.چاقی از من حضور در جمع را گرفت.چاقی از من اعتماد ب نفس بالا را گرفت.ازمن داشتن روحیه را گرفت از من داشتن امید ب اینده‌ را گرفت.

      چاقی از من داشتن لباس‌های زیباو کفش‌های زیبا را گرفت.من با چاقی از‌ لذت خوردن هر غذایی محروم شدم من با چاقی از خوردن میوه یا هر غذایی محروم شدم من با چاقی ازینکه غذا بخورم هم محکوم شدم هم مجرم شدم هم بی اراده شدم هم گناه کار شدم یک گناه‌ کار خیلی شدید.من با چاقیم هر کدوم از تلاشهایم برای لاغری را رها کردم بارها محکوم ب بی انگیزگی شدم.من متهم ب تنبلی و پرخوری و بی تحرکی شدم.

      من با چاقی محکوم شدم از خوردن هر چیز خوراکی حتی آب ترس و وحشت داشته باشم بله من محکوم شدم لقمه هارو بشمارم من محکوم شدم قاشقها رو بشمارم من محکوم شدم تمام وقت ب فکر اندازه گیری غذا باشم که مبادا زیاد خورده باشم من محکوم شدم شیرینی یا هر مواد قندی رو نباید مصرف کنم واگر مصرف کردم گناه بزرگی انجام دادم.

      من با چاقی از حضور راحت و خوشحال وخیلی خیلی از مراسمات جشن‌ها و عروسی‌ها محروم شدم من از تمام علایقم محروم شدم.

      من با چاقی از داشتن یک زندگی آروم و بی دغدغه محروم شدم من با چاقی محکوم ب تحمل دردهای مختلف هستم امید ب زندگی وداشتن انرژی کافی از من گرفته شد داشتن تحرک کافی از من گرفته شد ازینکه مثل دیگران سریع و ترو فرز باشم و زود کارها‌رو انجام بدم محروم شدم و کلا چاقی همه چیز زندگی یک فرد را تحت الشعاع قرار می دهد ودر واقع همه چیز یک فرد را از او می گیرد.

      ولی من الان بدون ترس غذا خوردن را از چاقی پس گرفتم‌ ازینکه از غذاها وحشت داشته باشم را از چاقی پس گرفتم ازینکه لقمه ها رو یشمارم از چاقی پس گرفتم ازینکه آرامش نداشته باشم از چاقی‌ گرفتم ازینکه از حضور با دیگران بترسم از چاقی پس گرفتم من اعتماد ب نفسم در حد خیلی بالای پس گرفتم‌ من افکار و نگرشم نسبت ب موضوعات مختلف از چاقی پس گرفتم‌ من مقدار زیادی از امید ب اینده ام را پس گرفتم‌ من ازینکه با ناراحتی سر سفره کنار دیگران بنشینم از چاقی پس گرفتم من سرزنشهای بی شمار کردن وداشتن نجواهای ذهنی خیلی زیاد را از خودم دور کردم وب زودی هم با متناسب شدنم‌ تمام تمام تمام آرزوهای خودم که چاقی از من گرفته من از اون پس می گیرم.

      پروردگارا کمک کن من و همه عزیزانم ب تمام آرزوهای قشنگمان برسیم.

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار ماهر
      1402/03/13 00:08
      مدت عضویت: 890 روز
      امتیاز کاربر: 4876 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      محتوای دیدگاه: 59 کلمه

      عالی …شیرین و رویایی،سحر انگیز 

      یاد شبی افتادم که با اشک و تا امیدی سرچ کردم «رویای لاغری» و سایت تناسب فکری اولین نتیجه ای بود که پیدا شد…و من تا ساعت ها پای سایت از این مطلب. به اون مطلب رفتم خوندم و خوندم….و چقدر خوشحالم که با این سایت آشنا شدم…امیدوارم به زودی به سرزمین لاغر ها برسم…

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Fatemeh.tw59
      1402/03/11 06:03
      مدت عضویت: 1618 روز
      امتیاز کاربر: 7056 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 133 کلمه

      به نام خدای خوب ومهربانم

      استاد منم همین طور بودم هر وقت هرکس میرفت زیارت سوغاتی چیزی می‌آورد که تنگ بود منم ناراحت میشدم ومجبور بودم اون رو بدم به دیگران وهمیشه حسرت به دل میموندم،غیر مستقیم بهشون میگفتم من اگه برم زیارت فقط زرشکو زعفرون میارم،چون لباس سلیقه ای هست وممکن یکی از سلیقه من خوشش نیاد خلاصه این جوری توجیه میکردم که من دوس ندارم لباس برام بیارید چون سلیقتون رو دوست ندارم ولی توی دلم هزار تا بدوبیراه به خواهر شوهرم میدادم که چرا همه چی میپوشن

      روزایی بود که اصلا دیگه لباس بازاری نمیتونستم بخرم چون تنم نمیرفت،الان خداروشکر ،با اون روزا فاصله گرفتم،متناسب نیستم،ولی نسبت به روزای اول خیلی خوب شدم ،الان وقتی لباس بازاری میگیرم وتنم میکنم،با تعجب میگم اندازمه؟وحسرت این همه سال رو میخورم که چه تلخ گذشت،

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار طاهره فروغی
      1402/03/10 17:30
      مدت عضویت: 1001 روز
      امتیاز کاربر: 35362 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 230 کلمه

      سلام خدای مهربونم 

      خداوندا برای دست یابی به ارزوهام بینهایت شکر 

      سلام استاد عزیز و دوستان خوبم 

      من چیو از چاقی پس میگیرم 

      چاقیو چیو از من گرفته بود 

      چاقی پوشیدن لباسهای اندامی زیبا رو  از من گرفته بود 

      چاقی ارامش درونی رو از من گرفته بود 

      چاقی اعتماد به نفس رو از من گرفته بود 

      چاقی با لذت غذا خوردن رو از من گرفته بود 

      چاقی لذت از طعم های مختلف رو از من گرفته بود 

      چاقی خوردن بدون استری رو از من گرفته بود 

      چاقی باعث شده بود موقع پوشیدن لباس و یا خریدن لباس از خودم بدم بیاد 

      چاقی باعث شده بود که در مهمونی ها و دور همی ها از خوردن بترسم 

      چاقی باعث شده بود از تفریحاتم لذت نبرم 

      من با بودن در این دوره یکی یکی از لذت هامو دارم از چاقی پس میگیرم 

      من اعتماد به نفسمو پس گرفتم 

      من خوردن بدون استرس و به اندازه نیازمو پس گرفتم 

      من سایز ۳۸ رو پس گرفتم 

      ایمان دارم سایز ۳۶ رو هم پس میگیرم 

      من با راحتی خوردن در مهمونیها رو پس گرفتم 

      من سبکی و فرزی رو پس گرفتم 

      من ارامش درونیم رو پس گرفتم 

      من قهر با خودم و خدایم رو پس گرفتم 

      من تناسبم رو پس گرفتم 

      من اصل خودم رو پس گرفتم و در همه موارد دارم به اصل خودم نزدیک میشوم 

      من سلامتی خودم را پس گرفتم 

      من پای سالم و اندامدسالممو پس گرفتم 

      خدایا در پس گرفتن چیزهایی که چاقی از من گرفته بود یاری کن تا به نحو احسنت پس بگیرم 

      در پناه خدا باشید

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 20 از 4 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار سهیلا عظیمی ویشته
      1402/03/10 17:24
      مدت عضویت: 1698 روز
      امتیاز کاربر: 15008 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      مدال طلایی
      محتوای دیدگاه: 191 کلمه

      سلام استاد عزیز 

      به به چه عالی چقدر لاغرتر از قبل شدین و مبارک باشه این پیراهن چقدر بهتون میاید. واقعا چفدر خوبه که هیچ حسرتی به دل آدم نمونه مخصوصا افراد چاق که سالها حسرت این تجربه اینچینی را دارند خدا را شکر که ما از هدایت شدگانی و میتونیم این حسرتها را به لذتها مبدل کنیم  مدت ۳ سال ونیمه که تو دورهای مختلف لاغری با ذهن هستم اما هر چقدر که پیش میروم باز میبیتم که این جاده بی انتهاست و چقدر در این مسیر آگاهی های ناب بدست آوردم که لاغر شدن جز کوچک آن برای من است استاد عزیزم چقدر خدا شما را دوست داشت از همه مهمتر چقدر شما را لایق راهنمای این مسبر دانست که شما را انتخاب کرد تا بتوانید هم خودتون به آرزوهاتون برسید هم بتوانبد چراغ راه هم مسیران  تناسب فکری باشید  خیلی خوشحالم که خدا هم منو به این مسیر زیبا دعوت کرد تا من هم یکی از همراهان شما باشم.  واقعا از دیدن شما کلی لذت بردم وقتی که موفقیت را میشه اینقدر خوب دید و با گوشت و پوست حس کرد  واز آن لذت برد. همیشه بدرخشبد استاد عزیز

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار مریم
      1402/03/10 11:15
      مدت عضویت: 526 روز
      امتیاز کاربر: 4810 سطح ۴: هنرجوی مبتدی
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 629 کلمه

                  “ به نام خداوند زیبایی ها ”

      درود و سلام به استاد عزیز و دوستان همراه ؛

      آرزوهای خود را از لاغری پس بگیرید ؛

      خدای عزیز و مهربانم ، سپاس تو را که امروز ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ مرا یاری دادی تا این فایل شگفت انگیز را ببینم و انجام دهم ، خدایا شکرت .

      استاد گرامی واقعا حس و حال خوب و زیبایتان را به شدت خریدارم و مطمئنم هستم من هم به زودی مانند شما و دیگر دوستان شگفتی ساز این تجربه و تجربه های شیرین دیگری را تجربه خواهم کرد و هر آنچه چاقی از من گرفته است را به راحتی پس خواهم گرفت .چاقی احساس خوشایند سایز کم ، پوشیدن لباس های دلخواه ، شادابی و لذت بیشتر از ورزش کردن به خصوص ورزش دوچرخه سواری را ، حسرت دیدن افراد متناسب و لاغر ، خوردن آزادنه ی هر نوع خوراکی و نوشیدنی را بدون ترس از چاق تر شدن ،آزاد و رها بودن از فکر و نگرش های غلط درباره ی چاقی و لاغری ،تفریحات مفرحی که به دلیل چاقی از آنها صرف نظر کرده ام و خیلی چیزهای دیگر را از من گرفته بود.الان که من نزدیک به شش ماه مستمر است که در مسیر لاغری با ذهن قرار دارم تازه تغییرات جسمی من شروع شده است و کاملا این احساس را دارم که وزن کم کرده ام اما چون دیگر نمی خواهم خودم را وزن کنم و چهل روز است که وزن نکرده ام نمی دانم که چقدر از وزن من کم شده است. هفته ی پیش که منزل خواهر شوهرم دعوت بودیم یکی از خواهر شوهر هایم که در شهر دیگری زندگی می کند به من گفت مریم لاغر شده ای و من که منتظر این حرف از طرف اطرافیان خود بودم بسیار خوشحال شدم که این حرف را شنیدم و تایید کردم که بله لاغر شده ام و با خود گفتم بالاخره جسم من هم شروع به کار کرده است و این خیلی خوشحال کننده است .یادم میایید در یکی از فایل های در مسیر لاغری من ۱۰۰ گام در پایان نوشته هایتان گفته بودید شما با بودن در مسیر لاغری با ذهن و ادامه دادن این راه هر آنچه را که چاقی از شما گرفته است را پس خواهید گرفت و این صحبت خیلی به دل من نشست و بیشتر مرا به راهی که در آن قرار گرفته ام اطمینان و باور کردم.هر چند در این مدتی که در مسیر هستم از همان ابتدا خیلی از چیزهایی که چاقی از من گرفته بود را مانند: آرامش ،احساس خوب نسبت به خود، تغییر نگرشم درباره ی چاقی و لاغری ، تغییر باورم در باره ی مواد غذایی و ترس از چاق تر شدن ، ارتباط بهتر با خودم ،شکر گزاری بیشتر از نعمت هایی که خداوند به من عطا کرده است،  باور به اینکه من می توانم به راحتی متناسب و لاغر شوم ، اعتماد به توانایی جسمم در متناسب شدن ،ایمان و باور عمیق به راه و روشی که توسط خداوند متعال به آن هدایت شده ام، اعتماد به استادی که مرا راهنمایی می کند با آگاهی های ناب خود و …پس گرفته ام و باقی موارد دیگر را نیز به زودی پس خواهم گرفت، مطمئنم و ایمان دارم .استاد عزیز از اینکه خداوند فردی مانند شما را با من آشنا کرد که خود تمامی حسرت های چاق بودن  را تجربه کرده است و با آنها کاملا آشنایی دارد و با صبر و استقامت و ادامه دادن راهی که ایمان به آن دارد توانسته است به راحتی شرایط جسمی و روحی خود را تغییر بدهد و به طور کلی زندگی خود را زیر و رو کند و به هدف های خود در زندگی دست پیدا کند بسیار خداوند را شاکرم و شکر او را به جا می آورم و از شما هم بسیار ممنونم.

      “ یا حق ”

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم