بسیاری از انساها به دنبال یافتن راهکار مناسب و صحیح برای ارتباط با خداوند هستند و از آنجا که خداوند به شکل کلامی با آنها صحبت نمی کند هرگز مطمئن نمی شوند که خداوند صدای آنها را شنیده است.
برای صحبت کردن با خداوند نیاز نیست به زبان خاصی با صحبت کنید. زبان شما بهترین زبان ارتباط با خداوند است.
چگونه با خداوند صحبت کنم
از کودکی به من آموخته شده بود که برای صحبت کردن با خداوند باید از زبان عربی استفاده کنم به همین دلیل همیشه به دنبال پیدا کردن دعا یا نوشته ای به زبان عربی بودم تا خواسته ام را به خداوند عرضه کنم.
از زبان عربی خوشم نمی آمد ولی از سر ناچاری برای اینکه بتوانم به خداوند بگویم به چه چیزی نیاز دارم یا از او درخواست کمک کنم سعی می کردم به هر شکل ممکن نوشته های عربی بخوانم و سعی می کردم به شکل صحیح عبارت ها را تلفظ کنم تا مبادا منظور من به شکل اشتباه به خداوند منتقل شود. چون شنیده بودم که در زبان عربی تلفظ یک کلمه که علامت فتحه دارد با صدای علامت کسره به طور کلی معنی آن کلمه را تغییر می دهد.
از آنجا که برای خواندن عبارت های عربی باید دقت و وسواس زیادی به خرج می دادم کمتر سعی می کردم با خداوند صحبت کنم چون حوصله صحبت کردن به زبان عربی را نداشتم.
به لطف خداوند زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم روبرو شدن با این واقعیت که می تواتم به زبان خودم با خداوند صحبت کنم مرا دچار سردرگمی کرده بود و با اینکه ذوق زده شده بودم که می توانم به راحتی با خدای خودم صحبت کنم اما هرچه فکر می کردم نمی دانستم باید به خداوند چه چیزی بگویم یا از او چه درخواستی داشته باشم.
چون تا آن زمان من فقط عبارت های نوشته شده را بدون اینکه متوجه معنی و مفهوم آن بشوم را تکرار می کردم و اکنون که می خواستم خودم با خداوند صحبت کنم انگار صحبت کردن را فراموش کرده بودم.
با هر زحمتی بود شروع کردن به صحبت کردن با خداوند و در ابتدا هر جمله ای که به خداوند می گفتم بلافاصله خودم را سرزنش می کردم که این چه جمله ای بود که گفتی؟؟!!
چرا اینو گفتی؟ چرا اونو نگفتی؟ چرا خودمونی گفتی؟ چرا مودبانه تر نگفتی؟
بسیار زیاد دچار شک و تردید می شدم که مبادا در صحبت کردن با خداوند دچار اشتباه شوم چون بارها شنیده بودم صحبت کردن با خداوند آداب معاشرت مخصوص به خود دارد و من اطلاعی درباره آن نداشتم.
اما آنچه در نهایت موجب آرامش خاطر و تغییر احساس و نگرش من درباره خداوند شد این بود که توانستم با زبان خودم و به هر شکلی که دوست دارم بدون نگرانی از رعایت نکردن آداب گفتگو با خدا یا اینکه خداوند فقط زبان عربی را درک می کند با خدای خودم صحبت کنم و از او درخواست کنم.
بنابراین برای ایجاد ارتباط بهتر با خداوند فقط با زبان خودتان و به هر شکلی که احساس خوبی از صحبت کردن با خدا دارید با او صحبت کنید و از او درخواست کنید.
و همیشه به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشید که: دارید با خداوند صحبت می کنید.
خداوندی بی نهایت است و بر آسمان و زمین تسلط دارد.
نقش احساس در گفتگو با خداوند
مهمتر از اینکه با چه زبانی با خداوند صحبت می کنیم این مهم است که با چه احساسی با او صحبت می کنیم.
تصور می کنم فقط فارسی زبان ها هستند که برای گفتگو با خداوند با زبان عربی و زبانی غیراز زبان محاوره ای خود استفاده می کنند درصورتی که هر انسانی در هر گوشه از دنیا با زبان مادری خود با خداوند صحبت می کند و این موضوع به تنهایی ثابت می کند که خداوند فقط عربی بلد نیست بلکه هر زبانی را با هر گویش و گفتاری می شنود چون خداوند از گوش برای شنیدن و از مغز برای درک کردن استفاده نمی کند.
خداوند نه گوش دارد و نه عقل که بخواد زبان ها را بشنود و آنها را تحلیل کرده و بفهمد بلکه خداوند فقط و فقط احساس ما را دریافت می کند. بنابراین مهم نیست انسانها با زبان های مختلف با خداوند صحبت می کنند چون همه انسانها از یک نوع احساس برخوردار هستند.
تصور کنید احساس شادی در همه زبان ها حالت شادی و نشاط است و ارتباطی با زبان گفتاری ندارد. ممکن است افراد با زبان های مختلف به صورت کلامی ابراز شادی کنند ولی احساسی که در انسان ها شکل می گیرد جدای از زبان گفتاری آنهاست و همه انسان ها به یک شکل شاد یا غمگین می شوند.
به همین دلیل است که واحد ارتباط بین انسان و خداوند احساس است که فارغ از هر نوع وابستگی به کلام و زبان گفتاری است.
احساسی که نسبت به خداون دارید تعیین کننده میزان ایمان و توکل شما نسبت به خداوند است.
اگر هنگام توجه به خداوند یا درخواست کردن یا دعا کردن احساس خوب و امیدبخش نسبت به آن شرایط داشته باشید به این معنی است که به قدرت و توانایی خداوند برای بهبود شرایط یا تغییر هر شرایطی ایمان دارید.
اما اگر هنگامی که با خداوند صحبت می کنید احساس یاس و ناامیدی یا عجز و ناتوانی داشته باشید به این معنی است که امیدی به بهبود شرایط و ایمان به قدرت خداوند برای تغییر شرایط ندارید.
بنابراین مهم نیست با چه زبان یا از چه کلماتی برای صحبت با خداوند استفاده می کنید مهم احساسی است که در قلب شما در هر لحظه نسبت به خداوند جریان دارد.
توکل و ایمان در واقع استمرار احساس خوب نسبت به خداوند داشتن است. اینکه ما هر بار که توجهمان به سمت خداوند جلب شد احساس آرامش و آسودگی خاطر در وجود ما جربان پیدا کند.
این یعنی من به خداوند توکل دارم یا انسان متوکلی هستم.
بنابراین بیشتر از آنکه به دنبال پیدا کردن کلمات مودبانه یا … برای صحبت با خداوند باشید سعی کنید احساس آرامش و سپردن مسائل به خداوند را تمرین کنید تا به مرور توکل و ایمان قوی تری نسبت به همراهی و نزدیک بودن خداوند به خود پیدا کنید.
بررسی نگرش خود درباره خداوند
برای اینکه به درک و شناخت بهتری نسبت به خداوند برسیم باید ابتدا نگرش فعلی خود درباره خداوند را بررسی کرده و چنانچه نیاز به اصلاح یا تغییر دارد اقدام کنیم و سپس تغییر شرایط در زندگی خود را مشاهده کنیم تا درک و نگرش بهتری به شکل عملی نسبت به خداوند پیدا کنیم.
باید آنچه در ذهن خود درباره خداوند می دانید را با واقعیت زندگی خود مطابقت دهید تا متوجه شوید چقدر شناخت شما درباره خداوند صحیح می باشد. چون هرچه درباره خداوند شنیده اید اگر باور کرده باشید باید نشانه های واضح درباره آن موضوع در زندگی خود داشته باشید.
بعنوان مثال حتما شنیده اید که خداوند رزاق است. آیا این عبارت درباره خداوند را باور کرده اید یا فقط شنیده اید.
احتمالا اگر از هر انسانی سوال شود که خداوند رزاق است قطعا پاسخ می دهد که بلکه او رزاق است اما چرا در زندگی بیشتر افرادی که این عقیده و نگرش را تایید می کنند نشانه ای از رزق و روزی که خداوند وعده داده است وجود ندارد؟
فقط به این دلیل است که آنچه درباره خداوند شنیده ایم را باور نکرده ایم و فقط شنیده ایم که خداوند این است و آن است اما در باطن و عمق وجودمان عقیده و ایمان نسبت به ویژگی های زبانی که درباره خداوند بیان می کنیم نداریم.
تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا
مطالب این فایل هم عالی بود، بعد از ده بار گوش کردن، تازه متوجه شدم قسمت هایی هست که من هرگز در گذشته متوجه آن نشده بودم و این نشان میده چه قدر فایل ها لایه ای و هوشمندانه تولید شده.
نکته ای بسیار مهم که باید توجه زیادی روی آن داشته باشیم این هست که مهم نیست ما چه کار انجام میدیم بلکه مهم این هست که با انجام آن عمل چه تغییر احساسی درون ما ایجاد میشود.
درواقع نتیجه را احساس ما از انجام آن عمل رقم میزند نه فعالیتی که انجام میدیم.
به خاطر همینه با اینکه خیلی از انسان ها، نماز، روزه، قرآن و تمام اعمال دینی خود را انجام میدهند ولی دائم در فقر، بیماری، حال بد، مشکلات و … هستند چون آن اعمال تغییر خاصی در حال آن ها ایجاد نمی کند، ایمان و باور آن ها به خداوند را افزایش نمی دهد بلکه از روی عادت یا ترس از خداوند رخ میدهد.
برعکس خیلی انسان های موفق را می بینیم که ملاک های ظاهری مومن بودن درون آن ها وجود ندارد اما بسیار شاد و خوش زندگی میکنند و وقتی به آن ها دقت میکنیم، متوجه می شیم از درون با خداوند رفیق هستند و طبق قوانین پیش می روند.
این نشان میده فعالیت های فیزیکی تاثیر خیلی کمتری نسبت به احساس دارد.
این دقیقا همان جمله معروف که خداوند از نیت شما آگاه هست را ثابت میکند.
از آنجایی که قوانین حاکم بر جهان ثابت هستند، این موضوع را در لاغری هم بارها داشتیم. مهم نیست چی میخوریم بلکه این اهمیت دارد که بعداز خوردن آن چیز چه احساسی داریم، اگر حس عذاب وجدان، ترس، پشیمانی و احساس بد به همراه ما باشد، نتیجه و تاثیر بدی روی جسم میگذارد.
خوردن یا نخوردن آن مواد غذایی هیچ تفاوتی ندارد، این نکته خیلی برای من جالبه که در خیلی از موارد هم از انجام کاری حسمون بد میشه هم از انجام ندادن اون کار.
برای مثال یادم میاد در گذشته وقتی شب بود و خسته بودم و حوصله نماز خوندن نداشتم ، هم از نخواندن آن حس بد داشتم و هم با خواندن اون اذیت میشدم.
خیلی مهم هست که درک کنیم، هدف از تمام اعمال ما به وجود آمدن آرامش و آسودگی خاطر در وجود ما هست و اگر کاری این آرامش را برای ما ایجاد نکند بدون ترس و نگرانی آن را کنار بگذاریم و به دنبال راه های دیگر باشیم .
احساس هرگز به ما دروغ نمی گویند پس بهتر است نگاه خود را از اعمال ظاهری بر داریم و ایمان و باور خود را بسنجیم .
مدت ها فکر میکردم با گوش کردن فایل ها و حتی نوشتن متن و خواندن متن قرار است زندگی من تغییر کند و بعد از مدتی متوجه شدم قرار نیست معجزه ای رخ دهد، بلکه این آگاهی ها قرار هست طرز فکر و نگرش و باور من را تغییر دهد که در نهایت با تغییر دیدگاه، زندگی فرد تغییر خواهد کرد.
هرگز نمی شود بدون تغییر باورها و فقط با گوش کردن و نوشتن، چیزی تغییر کند. هر راه، مقصد خود را دارد و تغییر مقصد تنها با تغییر راه امکان پذیر هست.
پس سعی کنیم علاوه بر این که شنونده خوبی هستیم، عمل کننده خوبی هم باشیم و اینکار خیلی هم ساده است، مهم ترین کاری که باید انجام دهیم این هست که با منطقی کردن و آوردن دلیل این مطالب و آگاهی ها را برای خودمون باورپذیر کنیم و با گذشت زمان متوجه می شیم، طرز فکر، انتخاب ها، رفتار و در نهایت واکنش ما به رویداد ها و در کل صفر تا صد زندگی ما تغییر خواهد کرد.
به نظر من مهم ترین دلیل تفاوت آگاهی ما و باور ما نسبت به خداوند، حس لیاقت و ارزشی هست که برای خودمون قائل هستیم.
ما همون قدر از خداوند پاداش دریافت می کنیم که لیاقت خودمون میدونیم و طبق قانون حاکم بر جهان هرگز چیزی که ما آن را لیاقت خودمون ندونیم به ما داده نمیشه.
برای مثال ما میگیم خداوند شفا دهنده است اما چون خود را بنده خوبی نمیدونیم انتظار شفا از او نداریم غافل از اینکه ارزش تمام بنده ها نزد خداوند یک اندازه هست و خداوند بین بنده های خود فرق نمی گذارد و این ما هستیم که با انتظار از او، به او می گوییم که چه چیزی از او می خواهیم.
خیلی از ما ها فکر می کنیم چون ملاک های ظاهری انسان خوب را نداریم پس خداوند ما را رها کرده و سخت در اشتباه هستیم چون پیوند و ارتباط ما با خداوند هرگز قطع نمی شه چون ما همان خداوند هستیم که به شکل انسان ظاهر شدیم و به دور از او نیستیم.
برای افزایش لیاقت کافی است خودمون رو دوست داشته باشیم و برای دوست داشتن خودمون باید همانطور که هستیم و با تمام کم و کسری هایی که داریم خودمون را بپذیریم و دقت کنیم اینکه تمام اعمال ما خوب نباشد امری طبیعی هست و این نباید هرگز دلیلی شود که از خداوند نعمت و خواسته های بزرگی نداشته باشیم.
دقت کنیم خداوند نامحدود هست و این بدین معنا است که به قدر باور ما محدود می شود، یعنی به هر شکلی در می آید که ما انتظار آن را داشته باشیم، هرچه قدر بتونیم باور های کامل و گسترده تری داشته باشیم، همان هم برای ما پیش می آید.
مانند آبی که از دریا بر می داریم، دقیقا به شکل ظرفی هست که در دست ما قرار دارد، پس خداوند همان گونه ای خودش را در زندگی به ما نشان می دهد که ما از آن تصور داریم؛ به همین راحتی.
قابل درک و ساده صحبت کردن شما توانایی بزرگی هست که خداوند به شما بخشیده.
شاید کمتر کسانی باشند که باگوش کردن به صحبت هایشان نه تنها گیج نشیم بلکه به این نتیجه برسیم هیچی قرار نیست به سختی ایجاد بشه و ما همانطور که آسان لاغر شدیم، آسان هم زندگیمون تغییر پیدا میکنه.
وقتی فایل آخر دوره خدا هرگز دیر نمی کند را نگاه می کردم، هنگامی که متوجه شدم بهشت و جهنم به این معنا است که ما همان احساسی را لمس و درک می کنیم که در دیگران به وجود میاوریم ، خیلی برای شما خوشحال شدم، چون ایمان دارم شما با لمس حس و حالی که درون ما ایجاد کردین خیلی لذت خواهید برد و قطعا این میتونه بهترین راه برای جبران زحمت های شما باشه.
(نوشته sudehfallah عزیز در بخش نظرات)
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.04 از 225 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
اون موقع زمان ما همه چی زوریبود تو مدرسه به زور باید نماز می خوندیم و… ولی من از بچگی همیشه با خدا ارتباط داشتم مثلا ماه رمضان روزه می گرفتم البته نه به طور مرتب ولی همیشه خیلی دوس داشتم قرآن می خوندم ولی همش به عربی با اینکه توی مدرسه عربی داشتیم ولی هیچ وقت قرآن که می خوندیم معنیش و نمی دونستیم فقط سعی می کردیم به عربی خوندش و تمرین کنیم….
ولی بعد ها من الان در حدود ۱۷-۱۸ سال می شه قرآن و به فارسی می خونم و دعا هم به فارسی می کنم! و همیشه هم توکل به خدا می کنم یه چیزی هم که این چند سال برای من جالب بوده که روی دلار امریکا نوشته توکل به خدا می کنیم ولی بقیه کشورهای مسلمون همچین چیزی ندارن برای همینه که انقدر دلار ارزشش بالاست و همه چی همیشه با دلار سنجیده می شه خدا توکل کنندگان رو دوست داره البته من هم هنوز دارم روی خودم کار می کنم که صحبتهام با عمل کردنام یکی باشه ولی در همه حال فکر می کنم تنها یار و باورم خداست
خدا مهربان است خدا بخشنده است …. اگه این کار و بکنی خدا قهرش می گیره اگه اونجوری کنی خدا می برتت تو جهنم خلاصه این چیزها
ااین موضوعات احتیاج به تمرین هر روزه داره که آدم ایمانش وعملش یکی باشه و همسو من الان هر روز تقریبا دارم این ها رو تمرین کی کنم و سعی می کنم نگران چیزی نباشم و به خدا توکل کنم و بسپارم به خدا توی این شرایط که الان همه مثل همین و قرنطینه و این حرفها من فقط به فکر اینم که هر روز بتونم تمرینات و فایلهام و انجام بدم نه اخبار گوش می دم و نه اینا ها رو دنبال می کنم هر روزمی گم من به خدا ایمان دارم میدونم خدا حافظ هممون هست می دونم کمک می کنه همه چی روبراه بشه
نمی دونم درست می گم یا نه ولی یه آیه ای در قرآن هست که می گه حتی اگر در خانه هایتان بمونین هر چیزی که باید اتفاق بیفته ، میفته یه همچین مظمونی یادمه !
ولی الان تو این شرایط همه وحشت دارن همه می رن تو مغازه فقط چیز می خرن اصلا نمی دونن چی باید بخرن !
واقعا من این جمله یادم میافته تکرار می کنم مومنان همیشه شاد هستن و سلامت نه از چیزی بترسند نه غمی خواهند داشت این ترسی هم که شیطون تو وجود همه انداخته نتیجه اینکه باید ایمانمون و قوی تر کنیم در همه موارد نسبت به خدا و بدونیم خداوند قادر مطلق است و او فقط می گوید باش و آن هست ! و ما اینطوری در همه شرایط آرامش داریم من هر روز تمرین می کنم تا به حد عالی برسم انشالله و ایمانم با عملم یکی بشه انشالله
خداوندا می دونم به زودی همه این چیزها تموم می شه من به خدا ایمان دارم
وقت همگی بخیر عزیران
خدا رو شکر می کنم که من مرخصی گرفتم چند وقت راحت تر می تونم به تمرینام برسم ایشالله البته که دخترم هم اومده برای تعطیلات خدا رو شکر
همونطور که گفته شد خداوند به قلم قسم خورده در قرآن نوشتن خواسته هامون خیلی مهم هستش .
من فکر می کنم تمام مسلمونهای دنیا با یه زبان با خدا حرف می زنن در نماز که همون عربی هستش ما هم از اول عادت کردیم ولی در موارد دیگه من یه وقتا فارسی یه وقتا عربی و یه وقتی انگلیسی حرف می زنم ولی جدیدا بیشتر سعی می کنم احساسم خوب باشه چون می دونم ارتباطم با خدا به زبان نیست اگر احساسم خوب باشه اون و گسترش می ده اگر بد باشه هم همون و گسترش بده
من با این تمرینها خیلی احساسم بهتر شده و در بیشتر موارد آرامش دارم ولی بعضی وقتها یه کسایی همچین آرامشم و بهم می زنن البته من خیلی بهتر دارم عمل می کنم و زود می تونم حالم و خوب کنم ولی این یه نفر دیروز حالم و خیلی بد کرد درصورتیکه من دیروز حال خوبی داشتم خیلی
ولی این یاداوری خوبی بود شاید من هم باورم با ایمانم در مورد روابطم با این شخص مشکل داره باید ایمانم و قوی تر کنم در مورد این مسیله انشالله
و می دونم خدا کمکم می کنه که بهتر بشه انشالله خدایا یکی از آرزوهای من اینه چون در همه موارد می تونم ولی بعضی وقتها خیلی سخته با این نفر
من با باورهای که داشتم و ایمانم همخوانی داره جز این مورد می دونم قدرت مطلق خداونده و خودم و بچم و همسرم و مادر و مادر بزرگم و سپردم هر روز و هر ثانیه و می دونم خداوند حافظ همه ما هست چون باور کردم می دونم همه جا همراه منه یه لحظه هم از من جدا نیست
و دیگه اصلا به حرفهای کسی در موارد خدا گوش نمی دم اگه اینجوری نماز بخونی قبول نیست اینطوری اونطوری قاضی مطلق فقط خداست
الان به علت کرنا مساجد و همه جا تعطیلی و ما نماز جمعه ها و با zoom انجام می دیم ولی یه عده می گن نه اینطوری قبول نیست باید چها ر رکعت بخونین دو رکعت خطبه از این چیزهای بی خودی
من به خدا ایمان دارم این ذکر هر روز منه قدرتی بالاتر از قدرت خدا وجود نداره و همه چیز و هم مستقیما از خودش در خواست می کنم نه واسطه
به نام خدای مهربون
وقت بخیر عزیزان
چقدر این جمله رو دوست دارم که خدا به قلم قسم خورده در قرآن و اینکه نوشتن و قلم قدرت داره مهم نیست با مداد یا خودکار بنویسید با انگشت روی ماسه ، روی هوا بنویسید تاثیر داره . و این جمله عالی که خداوند یه زبان مشخصی و بلد نیست خداوند محدود نیست . ما هم خوب به زبان عربی نماز می خونیم و این فکر کنم اینطور که به ما گفتن اون موقع که قرآن نازل شده مهمترین جمعیت همون مردم مکه و عربستان بودن به همین منظور به زبان عربی نازل شده و نماز هم به خاطر اینکه همه مسلمونها با هم هماهنگ باشن زبون مشترکشان عربی باشه . حالا من وارد این بحث ها نمی شم اینها رو من شنیدم و همین حد اطلاع دارم . ولی یادمه شب قدر که اینجا برگزار می شد خوب دعاها رو به همه زبونها می خوندن عربی ، فارسی و ژاپنی بود خانمی بود که ژاپونی بود و مسلمان بود و یه سری هم که به زبان انگلیسی .
پس همه زبونها و خدا بلده و ما نمی تونیم خداوند و محدود کنیم فقط به یک زبون .
ما تنها مردمی هستیم الان فکر می کنم نه چون مسلمونها هم زبون خودشون و دارن ولی تمامی به عربی نماز می خونن ولی این من موافقم که وقتی زبون اصلی آدم نباشه همزمان که آدم می خونه نماز خیلی سخته که به معنیش دقت کنه و همینطوری طوطی وارونه می خونیم چون عادت کردیم .و الان متوجه شدم هیچ وقت موقع نماز به معنیش فکر نمی کنیم .واقعا الان دارم مرور می کنم با خودم تا حدودی عربی بلدیم یه چیزایی ولی خوب وقتی اون موقع می خونه آدم همزمان سخت به معنیش توجه کنه .
و راز و نیاز و نماز و دعا همه برای اینه که حالمون و خوب کنیم اگه حالمون خوب نشن یعنی نتونستی خوب با خدا ارتباط برقرار کنی
حالا عمری اینطوری نماز خوندیم ولی نمی دونیم چه طوری فارسیشو بخونیم عادت کردیم دیگه .
ولی منم دعا رو حرف زدن با خدا به زبون خودمون دعا می کنم همیشه . دعای عربی اصلا بلد نبستم بخونم مثلا آیت الکرسی و نمی دونم خوب همه می گن مامان بزرگم هم این دعا ها رو می خونن من بلد نیستم . ام الیجیب .اینو یه ذره یاد گرفته بودم .
رابطه ما با خداوند احساس ماست . و اون ارتباط و بوجود میاره .بزرگترین مشکل انسانها اینه که فکرشون درباره خدا با باورشون و عاملشون هنخوانی نداره .
همه ما از خدا تعریف هایی داریم اما در عمل اصلا اعتقاد نداریم . من اینو واقعا به وضو در این ایام این مریضی های جدید دیدم که همه می گن نه همه چی دست خداست بعد یه سری واکسن نمی زنن می ترسن نه اگه واکسن بزنیم اینجور می شه اونجور این الان یه چیز اجباری شده من هم عقیده نداشتم ولی باید می زدم چون تو داروخونه کار می کردم حتی همسرم توی شرکتشون اونهایی که حتی از خونه هم کار می کنن باید واکسن بزنن والا اخراج می شن . مدارس و رستورانها همه کارت واکسن می خوان پس تو این شرایط آدم چیکار باید بکنه نمی تونه که هیج جا نره بنابراین توکل می کنه به خدا و می زنه . من با کسی هم بحث های بی خودی نمی کنم راجب به این چیزها ولی حرفهای بی خودی زیاد می شنوم .
و این یعنی چی یعنی باورشون با فکرشون همخونی نداره درباره خدا . و این یاداوری واقعا خوبی بود برای من .ممنون این دوره رو به دوره لاغری اضافه کردین همزمان انجام بدیم خیلی عالیه استاد .
در برخورد با مسایل اونجور نمی تونیم ایمان داشته باشیم . اگر اعتماد کنیم به خدا و ایمان داشته باشیم همه چیز برامون انجام می ده فقط باید روی قدرت باور و ایمانمون کار کنیم .شناخت از خداوند اطمینان و آرامش رو به ارمغان میاره .می گیم خداوند حامی همه است و خداوند بخشندس و مهربانه پس چرا همش نگران بچمون هستیم ولی اگه بچمون و بدستش بسپریم ایمان داشته باشیم همیشه حمایت می کنه خدا بچمون و .باید در عمل یاد بگیرم ایمان به خدا داشتن .
هر چقدر باورمون بیشتر باشه و در زندگی کردن توکلمون به خدا بیشتر باشه نتیجه بهتر می گیریم . اطمینان و بیشتر کنیم نه به حرف زدن چقدر تونستی به خداوند توکل کنی و ایمان داشته باش.
نشانه های مومن شادی و سلامتیه و خداوند می گه شفا می دم . و اینو خیلی ها باور ندارن اگه من می دونم به خیلیها اینو بگیم می گن نه همه مریض مبشن اینطور نیست ولی من اینو باور دارم که از نشانه های مومن شادی و سلامتیه . ولی وقتی نگاه می کنی می بینی افراد کمی می بینی دور و اطرافت .
کسانی که ایمان دارند و عمل صالح انجام می دن پاداششون هم در این دنیاست و هم در آخرت اگر فکر کنی داری کار خوب انجام می دی اما نتیجش همش تو اون دنیاست اشتباهه اول باید نتیجشو در این دنیا ببینی .
چطور از ایمانم در عمل استفاده کنم .
مثلا می گی خداوند رزاقه اگه باور داشته باشی و حقوقت بیشتر می شه و اینو توی این دنیا تجربه می کنی .