0

زندگی با طعم خدا (جلسه دوم)

زندگی با طعم خدا
اندازه متن

بسیاری از انساها به دنبال یافتن راهکار مناسب و صحیح برای ارتباط با خداوند هستند و از آنجا که خداوند به شکل کلامی با آنها صحبت نمی کند هرگز مطمئن نمی شوند که خداوند صدای آنها را شنیده است.

برای صحبت کردن با خداوند نیاز نیست به زبان خاصی با صحبت کنید. زبان شما بهترین زبان ارتباط با خداوند است.

چگونه با خداوند صحبت کنم

از کودکی به من آموخته شده بود که برای صحبت کردن با خداوند باید از زبان عربی استفاده کنم به همین دلیل همیشه به دنبال پیدا کردن دعا یا نوشته ای به زبان عربی بودم تا خواسته ام را به خداوند عرضه کنم.

از زبان عربی خوشم نمی آمد ولی از سر ناچاری برای اینکه بتوانم به خداوند بگویم به چه چیزی نیاز دارم یا از او درخواست کمک کنم سعی می کردم به هر شکل ممکن نوشته های عربی بخوانم و سعی می کردم به شکل صحیح عبارت ها را تلفظ کنم تا مبادا منظور من به شکل اشتباه به خداوند منتقل شود. چون شنیده بودم که در زبان عربی تلفظ یک کلمه که علامت فتحه دارد با صدای علامت کسره به طور کلی معنی آن کلمه را تغییر می دهد.

از آنجا که برای خواندن عبارت های عربی باید دقت و وسواس زیادی به خرج می دادم کمتر سعی می کردم با خداوند صحبت کنم چون حوصله صحبت کردن به زبان عربی را نداشتم.

به لطف خداوند زمانی که در مسیر تغییر کردن قرار گرفتم روبرو شدن با این واقعیت که می تواتم به زبان خودم با خداوند صحبت کنم مرا دچار سردرگمی کرده بود و با اینکه ذوق زده شده بودم که می توانم به راحتی با خدای خودم صحبت کنم اما هرچه فکر می کردم نمی دانستم باید به خداوند چه چیزی بگویم یا از او چه درخواستی داشته باشم.

چون تا آن زمان من فقط عبارت های نوشته شده را بدون اینکه متوجه معنی و مفهوم آن بشوم را تکرار می کردم و اکنون که می خواستم خودم با خداوند صحبت کنم انگار صحبت کردن را فراموش کرده بودم.

با هر زحمتی بود شروع کردن به صحبت کردن با خداوند و در ابتدا هر جمله ای که به خداوند می گفتم بلافاصله خودم را سرزنش می کردم که این چه جمله ای بود که گفتی؟؟!!

چرا اینو گفتی؟ چرا اونو نگفتی؟ چرا خودمونی گفتی؟ چرا مودبانه تر نگفتی؟

بسیار زیاد دچار شک و تردید می شدم که مبادا در صحبت کردن با خداوند دچار اشتباه شوم چون بارها شنیده بودم صحبت کردن با خداوند آداب معاشرت مخصوص به خود دارد و من اطلاعی درباره آن نداشتم.

اما آنچه در نهایت موجب آرامش خاطر و تغییر احساس و نگرش من درباره خداوند شد این بود که توانستم با زبان خودم و به هر شکلی که دوست دارم بدون نگرانی از رعایت نکردن آداب گفتگو با خدا یا اینکه خداوند فقط زبان عربی را درک می کند با خدای خودم صحبت کنم و از او درخواست کنم.

بنابراین برای ایجاد ارتباط بهتر با خداوند فقط با زبان خودتان و به هر شکلی که احساس خوبی از صحبت کردن با خدا دارید با او صحبت کنید و از او درخواست کنید.

و همیشه به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشید که: دارید با خداوند صحبت می کنید.

خداوندی بی نهایت است و بر آسمان و زمین تسلط دارد.

نقش احساس در گفتگو با خداوند

مهمتر از اینکه با چه زبانی با خداوند صحبت می کنیم این مهم است که با چه احساسی با او صحبت می کنیم.

تصور می کنم فقط فارسی زبان ها هستند که برای گفتگو با خداوند با زبان عربی و زبانی غیراز زبان محاوره ای خود استفاده می کنند درصورتی که هر انسانی در هر گوشه از دنیا با زبان مادری خود با خداوند صحبت می کند و این موضوع به تنهایی ثابت می کند که خداوند فقط عربی بلد نیست بلکه هر زبانی را با هر گویش و گفتاری می شنود چون خداوند از گوش برای شنیدن و از مغز برای درک کردن استفاده نمی کند.

خداوند نه گوش دارد و نه عقل که بخواد زبان ها را بشنود و آنها را تحلیل کرده و بفهمد بلکه خداوند فقط و فقط احساس ما را دریافت می کند. بنابراین مهم نیست انسانها با زبان های مختلف با خداوند صحبت می کنند چون همه انسانها از یک نوع احساس برخوردار هستند.

تصور کنید احساس شادی در همه زبان ها حالت شادی و نشاط است و ارتباطی با زبان گفتاری ندارد. ممکن است افراد با زبان های مختلف به صورت کلامی ابراز شادی کنند ولی احساسی که در انسان ها شکل می گیرد جدای از زبان گفتاری آنهاست و همه انسان ها به یک شکل شاد یا غمگین می شوند.

به همین دلیل است که واحد ارتباط بین انسان و خداوند احساس است که فارغ از هر نوع وابستگی به کلام و زبان گفتاری است.

احساسی که نسبت به خداون دارید تعیین کننده میزان ایمان و توکل شما نسبت به خداوند است.

اگر هنگام توجه به خداوند یا درخواست کردن یا دعا کردن احساس خوب و امیدبخش نسبت به آن شرایط داشته باشید به این معنی است که به قدرت و توانایی خداوند برای بهبود شرایط یا تغییر هر شرایطی ایمان دارید.

اما اگر هنگامی که با خداوند صحبت می کنید احساس یاس و ناامیدی یا عجز و ناتوانی داشته باشید به این معنی است که امیدی به بهبود شرایط و ایمان به قدرت خداوند برای تغییر شرایط ندارید.

بنابراین مهم نیست با چه زبان یا از چه کلماتی برای صحبت با خداوند استفاده می کنید مهم احساسی است که در قلب شما در هر لحظه نسبت به خداوند جریان دارد.

توکل و ایمان در واقع استمرار احساس خوب نسبت به خداوند داشتن است. اینکه ما هر بار که توجهمان به سمت خداوند جلب شد احساس آرامش و آسودگی خاطر در وجود ما جربان پیدا کند.

این یعنی من به خداوند توکل دارم یا انسان متوکلی هستم.

بنابراین بیشتر از آنکه به دنبال پیدا کردن کلمات مودبانه یا … برای صحبت با خداوند باشید سعی کنید احساس آرامش و سپردن مسائل به خداوند را تمرین کنید تا به مرور توکل و ایمان قوی تری نسبت به همراهی و نزدیک بودن خداوند به خود پیدا کنید.

بررسی نگرش خود درباره خداوند

برای اینکه به درک و شناخت بهتری نسبت به خداوند برسیم باید ابتدا نگرش فعلی خود درباره خداوند را بررسی کرده و چنانچه نیاز به اصلاح یا تغییر دارد اقدام کنیم و سپس تغییر شرایط در زندگی خود را مشاهده کنیم تا درک و نگرش بهتری به شکل عملی نسبت به خداوند پیدا کنیم.

باید آنچه در ذهن خود درباره خداوند می دانید را با واقعیت زندگی خود مطابقت دهید تا متوجه شوید چقدر شناخت شما درباره خداوند صحیح می باشد. چون هرچه درباره خداوند شنیده اید اگر باور کرده باشید باید نشانه های واضح درباره آن موضوع در زندگی خود داشته باشید.

بعنوان مثال حتما شنیده اید که خداوند رزاق است. آیا این عبارت درباره خداوند را باور کرده اید یا فقط شنیده اید.

احتمالا اگر از هر انسانی سوال شود که خداوند رزاق است قطعا پاسخ می دهد که بلکه او رزاق است اما چرا در زندگی بیشتر افرادی که این عقیده و نگرش را تایید می کنند نشانه ای از رزق و روزی که خداوند وعده داده است وجود ندارد؟

فقط به این دلیل است که آنچه درباره خداوند شنیده ایم را باور نکرده ایم و فقط شنیده ایم که خداوند این است و آن است اما در باطن و عمق وجودمان عقیده و ایمان نسبت به ویژگی های زبانی که درباره خداوند بیان می کنیم نداریم.

تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا

مطالب این فایل هم عالی بود، بعد از ده بار گوش کردن، تازه متوجه شدم قسمت هایی هست که من هرگز در گذشته متوجه آن نشده بودم و این نشان میده چه قدر فایل ها لایه ای و هوشمندانه تولید شده.

نکته ای بسیار مهم که باید توجه زیادی روی آن داشته باشیم این هست که مهم نیست ما چه کار انجام میدیم بلکه مهم این هست که  با انجام آن عمل چه تغییر احساسی درون ما ایجاد میشود.

درواقع  نتیجه را احساس ما از انجام آن عمل رقم میزند نه فعالیتی که انجام میدیم.

به خاطر همینه با اینکه خیلی از انسان ها، نماز، روزه، قرآن و تمام اعمال دینی خود را انجام میدهند ولی دائم در فقر، بیماری، حال بد، مشکلات و … هستند چون آن اعمال تغییر خاصی در حال آن ها ایجاد نمی کند، ایمان و باور  آن ها به خداوند را افزایش نمی دهد بلکه از روی عادت یا ترس از خداوند رخ میدهد.

برعکس خیلی انسان های موفق را می بینیم که ملاک های ظاهری مومن بودن درون آن ها وجود ندارد اما بسیار شاد و خوش زندگی میکنند و وقتی به آن ها دقت میکنیم، متوجه می شیم از درون با خداوند رفیق هستند و طبق قوانین پیش می روند.

این نشان میده فعالیت های فیزیکی تاثیر خیلی کمتری نسبت به احساس دارد.

این دقیقا همان جمله معروف که  خداوند از نیت شما آگاه هست را ثابت میکند.

از آنجایی که قوانین حاکم بر جهان  ثابت هستند، این موضوع را در لاغری هم بارها داشتیم. مهم نیست چی میخوریم بلکه این اهمیت دارد که بعداز خوردن آن چیز چه احساسی داریم، اگر حس عذاب وجدان، ترس، پشیمانی و احساس بد به همراه ما باشد، نتیجه و تاثیر بدی روی جسم میگذارد.

خوردن یا نخوردن آن مواد غذایی هیچ تفاوتی ندارد، این نکته خیلی برای من جالبه که در خیلی از موارد هم از انجام کاری حسمون بد میشه هم از انجام ندادن اون کار‌.

برای مثال یادم میاد در گذشته وقتی شب بود و خسته بودم و حوصله نماز خوندن نداشتم ، هم از نخواندن آن حس بد داشتم و هم با خواندن اون اذیت میشدم.

خیلی مهم هست که درک کنیم، هدف از تمام اعمال ما به وجود آمدن آرامش و آسودگی خاطر در وجود ما هست و اگر کاری این آرامش را برای ما ایجاد نکند بدون ترس و نگرانی آن را کنار بگذاریم و به دنبال راه های دیگر  باشیم .

احساس هرگز به ما دروغ نمی گویند پس بهتر است  نگاه خود را از اعمال ظاهری بر داریم  و ایمان و باور خود را بسنجیم .

مدت ها فکر میکردم  با گوش کردن فایل ها و حتی نوشتن متن و خواندن متن قرار است زندگی من تغییر کند و بعد از مدتی متوجه شدم قرار نیست معجزه ای رخ دهد، بلکه این آگاهی ها قرار هست طرز فکر و نگرش و باور من را تغییر دهد که در نهایت با تغییر دیدگاه، زندگی  فرد تغییر خواهد کرد.

هرگز نمی شود بدون تغییر باورها و فقط با گوش کردن و نوشتن، چیزی تغییر کند. هر راه، مقصد خود را دارد و تغییر مقصد تنها با تغییر راه امکان پذیر هست.

پس سعی کنیم علاوه بر این که شنونده خوبی هستیم، عمل کننده خوبی هم باشیم و اینکار خیلی هم ساده  است، مهم ترین کاری که باید انجام دهیم این هست که با منطقی کردن و آوردن دلیل این مطالب و آگاهی ها را برای خودمون باورپذیر کنیم و با گذشت زمان متوجه می شیم، طرز فکر، انتخاب ها، رفتار و در نهایت واکنش ما به رویداد ها و در کل صفر تا صد زندگی ما تغییر خواهد کرد. 

 به نظر من مهم ترین دلیل تفاوت آگاهی ما  و باور ما نسبت به خداوند، حس لیاقت و ارزشی هست که برای خودمون قائل هستیم.

ما همون قدر از خداوند پاداش دریافت می کنیم که لیاقت خودمون میدونیم و طبق قانون حاکم بر جهان هرگز چیزی که ما آن را  لیاقت خودمون ندونیم به ما داده نمیشه.

برای مثال ما میگیم خداوند شفا دهنده است اما چون خود را بنده خوبی نمیدونیم انتظار شفا از او نداریم غافل از اینکه ارزش تمام بنده ها نزد خداوند یک اندازه هست و خداوند بین بنده های خود فرق نمی گذارد و این ما هستیم که با انتظار از او، به او می گوییم که چه چیزی از او می خواهیم.

خیلی از ما ها فکر می کنیم چون ملاک های ظاهری انسان خوب را نداریم پس خداوند ما را رها کرده و سخت در اشتباه هستیم چون پیوند و ارتباط ما با خداوند هرگز قطع نمی شه چون ما همان خداوند هستیم که به شکل انسان ظاهر شدیم و به دور از او نیستیم.

برای افزایش لیاقت کافی است خودمون رو دوست داشته باشیم و برای دوست داشتن خودمون باید همانطور که هستیم و با تمام کم و کسری هایی که داریم خودمون را بپذیریم و دقت کنیم  اینکه تمام اعمال ما خوب نباشد امری طبیعی هست و این نباید هرگز دلیلی شود که از خداوند  نعمت و خواسته های بزرگی نداشته باشیم. 

دقت کنیم خداوند نامحدود هست و این  بدین معنا است که به قدر باور ما محدود می شود، یعنی به هر شکلی در می آید که ما انتظار آن را داشته باشیم، هرچه قدر بتونیم باور های کامل و گسترده تری داشته باشیم، همان هم برای ما پیش می آید.

مانند  آبی که  از دریا بر می داریم، دقیقا به شکل ظرفی هست که در  دست ما قرار دارد، پس خداوند همان گونه ای خودش را در زندگی به ما نشان می دهد که ما از آن تصور داریم؛ به همین راحتی.

قابل درک و ساده صحبت کردن شما توانایی بزرگی هست که خداوند به شما بخشیده.

شاید کمتر کسانی باشند که باگوش  کردن به صحبت هایشان نه تنها گیج نشیم بلکه به این نتیجه برسیم هیچی قرار نیست به سختی ایجاد بشه و ما همانطور که  آسان لاغر شدیم، آسان هم زندگیمون تغییر پیدا میکنه.

وقتی فایل  آخر دوره خدا هرگز دیر نمی کند را نگاه می کردم، هنگامی که متوجه شدم بهشت و جهنم  به این معنا است که ما همان احساسی را   لمس و درک می کنیم که در دیگران به وجود میاوریم ، خیلی برای شما خوشحال شدم، چون ایمان دارم  شما با لمس حس و حالی که درون ما ایجاد کردین خیلی لذت خواهید برد و قطعا این میتونه بهترین راه برای جبران زحمت های شما باشه.

(نوشته sudehfallah عزیز در بخش نظرات)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.04 از 225 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12200
380 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار شادى
      1399/07/10 04:02
      مدت عضویت: 1638 روز
      امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 1,205 کلمه

      سلام و درود , استاد گرامى & دوستان سرزمين لاغرى با ذهن 😊 روز سى و دوم تكرار ,
      فايل , زندگى با طعم خدا💗💗
      من خيلى دوست داشتم , ” دوره ى خدا هرگز دير نمى كند ” رو دنبال كنم اما بخاطرِ اينكه در دوره ى تناسب فكرى و لاغرى با ذهن هستم , با خودم مى گفتم , باشه بعدا كه اين دوره تمام شد , دوره ى خدا هرگز دير نمى كند , رو دنبال كنم …
      و ازين فكرا مى كردم , تا اينكه به لطف خداى مهريان , استاد عزيزم , خيلى خيلى لطف كردن و زندگى با طعم خدارو , خيلى به موقع واقعا نمى دونم چى بگم‼️ واقعا من در وقت الهى و در زمان مناسب به , زندگى با طعم خدا رسيدم , و فكر مى كنم و باورم اينه كه زندگى با طعم خدا 💯 مى تونه در آرامش و احساس خوب و اميد به زندگى به من كمك كنه .
      خدايى كه در دوران بعد از نوجوانى م تعريف مى شد , خدايى بود كه بخاطرِ لاك زدن , شلوار قرمز پوشيدن و خيلى چيزاى كوچك ديگه , شنيده بودم كه مى رى جهنم‼️اگرچه اين حرفارو مى شنيدم اما اينها باور من نشد . شايد بخاطرِ اينكه اين حرفا , زياد تكرار نشده بود .
      الان در شرايطى هستيم كه فشارهاى روانى , مى تونن به ما آسيب روحى – روانى بزنن , اگر به خداوند اعتماد نكنيم . من دارم تمرين مى كنم كه به خداوند اعتماد كنم .
      وقتى من به فرزندانم مى گم , نگران نباش ، همه چى درست مى شه , چيزاى خوب هم براى سپاسگزارى وجود داره , خدا مى گه , همه چى درست مى شه , خدا مى گه , همه چى خوبه ووو . گفتن اين حرفا به ديگران خيلى راحته , اما خودم چى‼️چقدر خودم وقتى نگران مى شم , به خدا اعتماد مى كنم‼️البته من اينو دارم تمرين مى كنم كه نگرانى هامو به خدا بسپارم و از زندگيم لذت ببرم . خيلى مسائل در زندگى م قبلا برام پيش اومده , اما دريافتم با تمام نعمتها و رحمتهايى كه خداوند مهربان در زندگيم به من داده , من شكرگزار و سپاسگزار نبودم . و همش نگاهم به مسئله هاى زندگيم بود و از زندگيم لذت نمى بردم , واقعا مدتى قبل حتى گريه م گرفته بود و به فرزندم مى گفتم , خدا خيلى در زندگى م به من و به ما لطف كرده و نعمتها و رحمتهاى فراوانى داشتيم و داريم , خيلى چيزاى خوب براى شكرگزارى و سپاسگزارى وجود داشت و داره . من از وقتى استاد عزيز در يكى از استورى هاشون فرمودن ,
      ” من نگران هيچ چيز نيستم , همه چى براى من فوق العاده هست ” اين عبارت رو وقتى مسئله اى من رو نگران مى كنه , تكرار مى كنم . يادمه در نوجوانى يه جلد كتاب توو خونه مون داشتيم و منم اون موقعها خيلى دوست داشتم كتاب و مجله بخونم . همين امروز كه دارم اينارو مى نويسم به ذهنم اومد كه كاش اين كتاب در خونه مون نبود‼️و اون يه كتاب دينى بود كه تمام گناهان كبيره رو با مجازاتهاشون در جهان آخرت نوشته بود ( مجازاتها ى خيلى سخت ) حتى الان به ذهنم اومد كه شايد خواهر متناسبم اون كتاب رو نخونده باشه 🤔 حتى بعد از ازدواجم هم كتابى ديدم كه در همين موارد آخرت نوشته بود و اين كتابا به من حتما حس خوبى نداده , البته من مذهبى نبودم و با اينكه اون كتابا رو هم خونده بودم , در مورد حجاب و زندگى م بازم مذهبى و سخت گير نبودم , اما خب از جهنم , نگران بودم .
      در كودكى هم يادم مى ياد كه من خدارو در خواب به صورت نور سفيدى ديدم و برام خيلى جالب بود و حس خوبى به من مى داد . پدر و مادرم هم زياد مذهبى نبودن و براى همين من باورهاى سخت گيرانه از خدا نداشتم , اما خب بعد از ازدواج همش برنامه ى دينى تلويزيون رو دنبال مى كردم , حتى يه روز در هفته صحبت از شيرينى مرگ و جهان آخرت بود و در يه برنامه ى ديگه تعريف از نعمتهاى بهشتى آخرت بود و حتى يادم مى ياد كه فكر مى كردم كه مثلا فقط شهادت خوبه .
      و از زندگيم لذت نمى بردم و فقط ترس از آخرت داشتم البته نه زياد … اما خب فكر مى كردم كه با ديدن اين برنامه ها مثلا زندگيم بهتر مى شه و البته الان ديگه اونطورى نيستم و چندين ساله كه اون برنامه ها رو دنبال نمى كنم . به جاى اينكه از زندگى م لذت ببرم , به فكر شهادت و آخرت و … بودم .
      من از زمانى ارتباطم با خدا خوب شد كه به يه سخنرانى خانمى براى زندگى گوش مى دم . و ترس من از خدا كمتر شد و ارتباطم با خدا بهتر شد .
      فرزندان مون خدا رو در عشق و مهربانى مادر و دستهاى پر مهر پدر مى بينن و حس مى كنند . وقتى با قيمتِ دلار , صبح تا شب نگران هستيم كه مى خواد چى بشه ‼️‼️‼️ يا از كوويد 19 مى ترسيم و نگران هستيم اينها همه در فرزندان مون بى اعتمادى به جهان هستى و بى اعتمادى به خداوند رو ايجاد مى كنه . من خيلى تمرين مى كنم كه به خدا اعتماد كنم و نگران نباشم چون رزق و روزى من از خداوند است . و من بايد نگاهم به خدا باشه در هر كارى انتظارم از خداوند است .
      اما خب دارم تمرين مى كنم . الان نگاه مى كنم و مى گم , خدايا شكرت تابستون رو به سلامتى گذرونديم اميدوارم پاييز و زمستون رو هم به سلامتى بگذرونيم . من اون خدايى رو كه سالهاى سال با ترس و نگرانى برام تعريف كردن و اون خدايى رو كه شادى رو دوست نداره , رو باور نمى كنم . يادم مى ياد حتى در بعضى جاها كه مثلا فلان سخنران مى اومد و مردم دست مى زدن , مى گفتن , دست نزنيد‼️البته الان خيلى اوضاع بهتر شده .
      خدا رو اينگونه به من معرفى كردن , خدايى كه نبايد دست بزنيد . بارها حتى من در باره ى تفاوت اين مذهب با اون مذهب , تفاوت اديان شنيده ام اما هر موقع احساس مى كنم كه مى خوان تفاوت بين اديان و يا مذهب رو بگن , من اصلا گوش نمى دم , چون خداوند محبت است در هر دينى و هر مذهبى كه اخلاق خوش دارد , يكى ست .
      يادمه در حرم امام رضا ( ع ) نوشته بودن ,
      “ بهترين شما , نزد خداوند , خوش اخلاق ترين ترين شماست “ خدا رو مى شه در لبخند مادر , و در دستان پر مهر پدر , در دريا , در همه ى انسانهاى جهان هستى در همه جا ديد , خدا همين جاست در قلب من و در قلب شما . من فقط بايد سپاسگزار نعمتها و رحمتهايى كه در زندگيم به وفور دريافت مى كنم باشم . خدا جايى ست كه من شادم و احساس خوب دارم .
      از ديدن و شنيدن اين فايل لذت بردم .
      با تشكر فراوان , شاد و سرسبز باشيد♥️♥️

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/07/11 05:44
      مدت عضویت: 1638 روز
      امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 17 کلمه

      دوست عزيز , درود بر شما , اميدوارم به لطف خداى مهربان , سلامت و تندرست باشيد🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/07/11 05:37
      مدت عضویت: 1638 روز
      امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 10 کلمه

      دوست عزيز , درود بر شما , خيلى عالى بود🥰

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار شادى
      1399/07/11 05:02
      مدت عضویت: 1638 روز
      امتیاز کاربر: 23563 سطح ۵: هنرجوی متوسطه
      محتوای دیدگاه: 21 کلمه

      سلام و درود بر شما دوست عزيز , خيلى ممنونم از لطف و محبت ِتون , اميدوارم شاد و سرسبز باشيد🥰💝💖

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم