0

زندگی با طعم خدا (جلسه ششم)

اندازه متن

سالهای زیادی در زندگی تصور من درباره زندگی این بود که خداوند از قبل سرنوشت من را تعیین کرده است و وظیفه من در زندگی صبر و تحمل کردن تقدیری است که خداوند از قبل برای من در نظر گرفته است و اگر در این امر مهم موفق باشم در روز آخرت پاداش الهی را دریافت می کنم.

هیچ امیدی به تغییر سرنوشت خودم نداشتم اما قرار گرفتن در مسیر تغییر کردن نگرش تازه ای در وجود من ایجاد کرد.

سرنوشت چیست؟!

موضوع سرنوشت یکی از مبهم ترین موضوعات ذهن من بود. از یک طرف از شرایط زندگی خودم راضی نبودم و از طرفی ترس داشتم که مبادا نارضایتی من از سرنوشتم از زندگی موجب ناراحتی و قهر خداوند شود.

همیشه از اطرافیانم می شنیدم که هرچه خدا بخواهد همان می شود و فقط وظیفه ما صبر و تحمل و شکر خداست. اما همیشه این سوال در ذهن من مرور می شد که چرا هرچه خدا برای من می خواهد مشکل و ناراحتی است؟! چرا خداوند برای من شادی، موفقیت، ثروت و … نخواسته است؟

البته پاسخ این ابهام ذهنی من این بود که: خداوند بهتر از من صلاح می داند که چه چیزی برای من خوب و چه چیزی بد است. همیشه مادرم سعی می کرد با این سوال نظر من را نسبت به پذیرش سرنوشت تغییر دهد.

مادرم می گفت:‌ خوبه که خداوند به تو ثروت بدهد و بعد دچار مشکل و گرفتاری بشی؟! حتما خدا بهتر از تو می دونه که چقدر باید پول داشته باشی. و من همیشه در تعجب بودم که چرا خداوند به من نمی بیند که مقدار بیشتری پول داشته باشم.

هرچه بیشتر در مسیر تغییر کردن حرکت کردم و با افراد بیشتری درباره این موضوعات صحبت کردم متوجه شدم که عده زیادی مثل من دچار این ابهام ذهنی هستند که چرا سرنوشت آنها اینگونه است و آیا امکان تغییر سرنوشت وجود دارد یا خیر؟!

عبارت های زیادی توسط افراد در گوگل درباره سرنوشت جستجو می شود که جالب توجه هستند:

  • آیا سرنوشت انسان از قبل تعیین شده است
  • تقدیر و سرنوشت در قرآن کریم
  • تقدیر و سرنوشت چیست
  • سرنوشت انسان دست کیست
  • نقش خداوند در سرنوشت انسان چیست
  • تفاوت تقدیر و سرنوشت چیست
  • تقدیر الهی چیست
  • تغییر سرنوشت با تغییر اسم
  • سنگ تغییر سرنوشت
  • دعای تغییر سرنوشت

عبارت های بسیار زیاد و بعضا عجیب و غریبی برای کسب آگاهی درباره سرنوشت یا تقدیر و راهکاری مختلف برای تغییر سرنوشت جستجو شده است که نشان از اهمیت این موضوع و ابهام زیاد درباره آن است.

در تعریف سرنوشت یا تقدیر آمده است:

سرنوشت یا تقدیر اشاره دارد به یک سری اتفاقات از پیش تعیین‌شده (از سر نوشته‌شده) که معمولاً اشاره به آینده دارد، چه کلی و چه جزئی. ریشهٔ اعتقاد به سرنوشت در این اعتقاد است که اتفاقات جهان یک نظم طبیعی را دنبال می‌کند.

عده ای عقیده دارند همانطور که روند رشد و نمو و مراحل تکامل یک درخت از قبل مشخص شده است بنابراین روند زندگی انسان نیز مانند سایر موجودات از قبل مشخص و غیرقابل تغییر است.

این مقایسه از این جهت صحیح است که روند رشد و نمو انسان مانند هر موجود دیگری از قبل مشخص شده است و به هیچ شکل ممکن نمی توان در این روند تغییر ایجاد کرد.

اما مقایسه از این جهت نادرست است که انسان مجبور است مانند درخت یا هر موجود دیگری زندگی از قبل تعیین شده داشته باشد.

انسان می تواند بارها در زندگی مادی شرایط زندگی خود را تغییر دهد. می تواند محیط زندگی خود را تغییر دهد،‌ می تواند در هر لحظه احساس درونی خود از بودن و زندگی کردن را تغییر دهد. انسان می تواند بارها سرنوشت خود را انتخاب و آن را محقق کند.

تغییر سرنوشت

تغییر سرنوشت من

از زمانی که با این آگاهی مواجه شدم که سرنوشت من از قبل نوشته نشده است و مجبور به تحمل شرایط فعلی خود در زندگی نیستم،‌ حس و حال تازه ای برای زندگی کردن در من دمیده شد. ذوق و شوق زیادی برای تجربه شرایط بهتر در زندگی داشتم و زمان زیادی را صرف تحقیق، مطالعه و انجام تمرینات ذهنی مختلف برای درک بهتر این موضوع کردم.

به لطف خدا درخواست من برای درک تغییر سرنوشت پاسخ داده شد و شرایط زندگی من به مرور تغییر کرد و اولین نشانه های تغییر سرنوشت من ایجاد تغییر اساسی و بنیادی در احساس و شادی درونی من بود.

احساس آرامش عمیقی داشتم در حالی که شرایط پیرامون من تغییر خاصی نکرده بود اما به طرز شگفت انگیزی احساس آرامش درونی داشتم. سرچشمه این احساس آرامش عمیق باور کردن امکان تغییر سرنوشت بود.

من باور کرده بودم که می توانم شرایط بهتری در زندگی داشته باشم.

من باور کرده بودم که خودم خالق شرایط زندگی ام هستم.

من باور کردم که خداوند از قبل مسیر زندگی مرا تعیین نکرده است و من مجبور به تحمل شرایط زندگی ام نیستم.

من باور کردم که از طرف خداوند این فرصت و اختیار به من داده شده است تا هرآنگونه که می خواهم زندگی کنم.

من باور کردم که امکان تغییر سرنوشت وجود دارد و این فرصت برای همه انسانها مهیاست.

اطمینان داشتم به اینکه می توانم هر طور که دوست دارم زندگی کنم و خداوند شرایط و فرصت تغییر سرنوشت را برای من فراهم کرده است باعث شکل گیری احساس آرامش درونی من در شرایطی شده بود که دنیای بیرونی و زندگی من همان زندگی قبل و شرایط ناامید کننده بود.

بنابراین اولین قدم و مهمترین قدم برای موفقیت در تغییر سرنوشت باور کردن امکان داشتن تغییر سرنوشت است.

انسان های زیادی هستند که عقیده دارند سرنوشت را نمی توان تغییر داد و این نگرش باعث شده است که راه و روش های مختلف و خرافاتی برای تغییر سرنوشت به کار گرفته شود.

تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا

به نام خدایی که در این نزدیکیست

با سلام به دوستان هم مسیرم

من قبلاً فکر می کردم که زندگی انسان ها از قبل تعیین شده ست و هر کس باید طبق سرنوشتی که براش نوشته شده زندگی کنه و حق هیچ گونه گله و شکایتی هم نداره و خداوند خودش صلاح می‌دونه که به هر کسی چی بده و چی نده.

در خانواده و مدرسه و جامعه زیاد شنیده بودم که اگر میخوای سعادت مند بشید و در آخرت سربلند باشید گول زرق و برق دنیا رو نخورید و سعی کنید که ساده زیست باشید.

در باور من افراد فقیر و مصیبت زده افرادی بودند که نزد خدا عزیزترند و به جای سختی هایی که در این دنیا می کشند در اون دنیا جایگاه شون میشه بهشت و افراد ثروتمند افرادی بودند که از چشم خدا افتادند و چون خدا دوست نداره که صدای اونا رو بشنوه اونا رو به حال خود شون رها کرده و هر چیزی که میخوان سریع به اونا داده میشه تا خداوند صدای اونا رو نشنوه.

همچنین زیاد شنیده بودم که افرادی که در این دنیا مریض میشن و مریضی شون سالها طول می‌کشه پیش خدا عزیزترند و با هر ناله ای که میکشن یکی از گناهان شون آمرزیده میشه و چون خدا اونا رو دوست داره مریضی شونو طولانی میکنه تا لحظه مرگ پاک و بیگناه از این دنیا برن و در اون دنیا جایگاه شون میشه بهشت.

پذیرفتن این حرف ها و باورها باعث شده بود که سالها مورد امتحان خداوند قرار بگیرم تا جایی که دیگه از زندگی خسته و بیزار شده بودم و در ذهن من در مصیبت و بلا گرفتار بودن و با مشکلات دست و پنجه نرم کردن مساوی بود با عزیز بودن در نزد خداوند.

زیاد شنیده بودم و می‌شنوم که خداوند هر کس رو بیشتر دوست داشته باشه بیشتر امتحان میکنه و شنیدن این حرف ها و تکرار شدن شون باعث شده که برامون پذیرفتن شون هم راحت تر و باور پذیر تر باشه و در نهایت این آموزش ها در ذهن مون نفوذ کردند و شاید مدت طولانی زمان ببره تا از ذهن مون پاک بشن.

پس حالا که برای تغییر سرنوشت به این مسیر زیبا هدایت شدیم و می‌خوایم تغییر کنیم.  باید عجله نداشته باشیم، نا امید نشیم و ادامه بدیم چون تغییر سرنوشت به آرامی به وجود میاد و با گوش دادن به فایل های آموزشی و تکرار و تمرین و عمل کردن به اونا در زندگی  و با صبر و آرامش کاری کنیم که بذر ها مون رشد کنند تا آرام آرام تغییرات به وجود بیاید و البته موضوع مهم برای تغییر سرنوشت اینکه باید همیشه در زندگی به خداوند ایمان و امید و توکل داشته باشیم.

خداوند این جهان و بر اساس طعم ها دسته بندی کرده (طعم ثروت، خوشبختی، موفقیت، شادی، سلامتی، چاقی، صلح، عشق، آرامش، فقر، بدبختی، شکست، غم، بیماری، لاغری، دشمنی، نفرت، بی‌قراری و … ) و هر کس در مدار هر طعمی باشه فقط همون طعم و تجربه میکنه.

کسی که در مدار فقر و نداریه هیچ وقت نمی تونه طعم ثروت و دارایی و تجربه کنه و یا کسی که در مدار جنگ و دشمنی و درگیریه هیچ وقت نمی تونه طعم صلح و دوستی و آرامش و تجربه کنه.

پس مهم نیست که ما دوست داریم چه طعمی و تجربه کنیم مهم اینه که بفهمیم چه طعمی و در ذهن مون ذخیره کردیم و داریم به اون توجه می‌کنیم.

پس مهمه که فکر و باورامون با هم همسو باشن چون در نهایت اون طعمی رو که در ذهن مون ذخیره کردیم و به اون توجه می‌کنیم اون رو تجربه می‌کنیم. نه اون طعمی و که دوست داریم تجربه کنیم.

مثلاً من میرم رستوران و دوست دارم که قورمه‌ سبزی بخورم و خیلی هم گشنمه میرم اونجا و توجهم می‌ره سمت زرشک پلو با مرغ و در نهایت زرشک پلو با مرغ سفارش میدم در صورتیکه دوست داشتم قورمه‌سبزی بخورم خب طعمی که من تجربه میکنم زرشک پلو ست نه قورمه‌سبزی.

درسته که من سیر شدم ولی اون غذایی رو که دوست داشتم نخوردم چون توجه من به زرشک پلو بود و اونو سفارش دادم و صاحب رستوران به من زرشک پلو داد نه قورمه‌سبزی و من دیگه طعم قورمه‌سبزی و تجربه نکردم با این که خیلی دوست داشتم قورمه‌سبزی بخورم ولی زرشک پلو خوردم حالا من خودم مقصرم یا صاحب رستوران؟

صاحب رستوران که هم قورمه سبزی داشت، هم زرشک پلو، من خودم زرشک پلو سفارش دادم صاحب رستوران هم طبق خواسته من زرشک پلو بهم داد، و اگه من قورمه سبزی سفارش میدادم طعم قورمه سبزی و تجربه می‌کردم.

حالا میفهمم که چرا این همه سال طعم های خوبی که دلم میخواست نتونستم تجربه کنم. و همچنین برام روشن شد چرا با این که این همه برای رسیدن به لاغری تلاش می‌کردم ولی همیشه چاقی همراه من بوده؟

چون همه فکر و ذکر و تمرکز من روی چاقی بوده، و اصلا توجهی به لاغری نداشتم و اونو از خودم خیلی دور و دست نیافتنی میدیدم در صورتیکه لاغری در وجودم و در کنار خودم بوده و من بخاطر افکار و باورهای غلط و نادرستم اونو نمی‌دیدم و چون افکار و باورهای من با هم هماهنگ و همسو نبودند من نمی تونستم با همه تلاش و سختی و رنجی که برای بدست آوردنش می‌کشیدم داشتن شو تجربه کنم و همیشه حسرت داشتن شو می کشیدم.

پس چیزی که من تجربه می کردم نتیجه توجه من بوده، نه نتیجه فکر کردن و دوست داشتن من. 

طعم هایی که دوست دارم در زندگی تجربه کنم:

 ۱_ طعم سلامتی

۲_ طعم خوشبختی

۳_ طعم آرامش

۴_ طعم تناسب اندام ماندگار

۵_ طعم ثروت

۶_ طعم موفقیت و خوشبختی بچه هام

۷_ طعم مسافرت

۸_ طعم داشتن روابط عاشقانه و معنوی با خداوند

۹_ طعم نابودی ویروس کرونا

۱۰_ طعم روابط عاشقانه با همسر عزیزم .

…………

تمرین دوم:

چه طعم هایی رو در ذهنم ذخیره کردم و در طول روز دارم به اونا توجه میکنم واز چه موضوعاتی در طول روز دارم شکایت می‌کنم. 

 خدارو شکر من زیاد اهل شکایت و گلایه کردن نیستم و این خصلت خوبو از مادر یاد گرفتم.

چون هر وقت کسی جلوی مادرم از مشکلات و سختی‌ها گلایه و شکایت میکرد مادرم اصلا خوشش نمی یومد و همیشه به ما هم می‌گفت که سفره دل تونو پیش کسی باز نکنید چون با، باز کردن مشکلات تون پیش دیگران، مشکلات تون که حل نمیشه هیچ، فقط این طوری همه از همه چیز زندگی شما سر در میارن و باعث میشه که یک سری از روی دلسوزی و یک سری از روی فضولی تو زندگی تون دخالت کنند.

منم یاد گرفتم که زیاد گله و شکایتی نداشته باشم و در مورد مشکلاتم زیاد با دیگران حرف نزنم.

حالا نمی‌دونم این خصلت خوبه یا بده البته من که تا الان از انجامش ضرری نکردم و اما در مورد تمرین دوم و طعم های که دارم در طول روز تجربه میکنم من در جنبه تناسب اندام (لاغری با قدرت ذهن) با آموزش های ارزشمند استاد یاد گرفتم که برای تغییر جسم و رسیدن به لاغری باید افکار و باورهامو با هم هماهنگ و همسو کنم و این آموزش ها نه تنها در جنبه لاغری بلکه اگر خوب درک کنیم در همه جنبه های زندگی مون تاثیر داره.

تقریباً دارم یاد میگیرم که آموزش هامو در همه جنبه های زندگیم به کار ببرم و کم و بیش طعم هایی رو که در تمرین اول نوشتم دارم در زندگیم تجربه میکنم.

از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم تقریباً دارم تغییرات رو در همه جنبه های مختلف زندگیم دریافت می‌کنم من بذرهای تغییر رو کاشتم و حالا دارم با گوش دادن به فایل ها ، درک و هضم آموزش ها و عمل کردن به اونا در زندگی، صبر و شکیبایی و آرامش از اونا مراقبت می‌کنم تا تبدیل به درخت تنومند بشن و ایمان دارم که نتیجه برای من و همه دوستانی که آموزش هارو به درستی درک و هضم میکنند محفوظه.

با تشکر از زحمات بیدریغ استاد گرامی.

وبا آرزوی بهترین ها برای همه دوستان.


دستور کار اجرای جلسه ششم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه ششم

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل جلسه ششم(تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به جلسه ششم در قسمت نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.22 from 82 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12273
برچسب ها:
211 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Laleh
      1399/09/30 20:30
      مدت عضویت: 1366 روز
      امتیاز کاربر: 18387 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 609 کلمه

      فایل زندگی با طعم خدا جلسه ششم :

      مقدمه:

      به نظر من ما میتوانیم از زندگی خودمان رضایت داشته باشیم. هر کجا و با هر کسی یا کسانی زندگى میکنیم میتوانیم از زندگیمون رضایت داشته باشيم. رضایت قلبی ما از زندگی احترام ما به خداوند است برای شکرگزاری از زحمات و نعمتهای بی وفور او در اطراف ما. این امر در عین حال باعث رضایت و خشنود ی ما از زندگی خواهد شد و ما بیشتر از زندگیمان لذت میبریم. ما بیشتر علاقه مند میشویم و اصول اخلاقی را رعایت میکنیم و در نهایت جامعه را تغییر خواهیم داد.جامعه اخلاقی جامعه ایست که در ان افراد با میل و رضایت اصول اخلاقی را رعایت کنند. 😇

      طعمهایی که من دوست دارم تجربه کنم :

      1. طعم با خدا بودن در هر ثانیه
      2. طعم مهربان بودن افراد اطرافم
      3. طعم صادق بودن دیگران با من
      4. طعم احساس خوب داشتن در هر لحظه
      5.طعم زندگی خوش از صبح تا شب
      6.طعم لبخند در هر ثانیه
      7. طعم شادی مداوم
      8.طعم زندگی در هر لحظه با خدا وند متعال
      9.طعم مثبت اندیشی مداوم
      10. طعم کارمند دایمی بانک
      11. طعم سلامتی تا اخر عمر
      12.طعم امید
      13.طعم لاغری و تناسب اندام
      14. طعم ازاد ی در فکر و تفكر
      15. طعم اعتماد به نفس در هر ثانیه
      16. طعم خانه داشتن
      17. طعم دوست داشتنی بودن
      18. طعم احترام متقابل از افراد
      19. طعم توکل داشتن به خدا در هر کاری
      20. طعم دعا در درگاه خدا در هر روز
      21. طعم سپاسگزار بودن در هر ثانیه
      22. طعم عشق به خودم
      23. طعم شور و اشتياق در هر قدمی به سمت نزدیکی به خدا
      24.طعم خدمت به خلق
      25. طعم رضایت و خشنودی در خدمت به خلق خدا
      26. طعم شیرین حس ششم داشتن و مدد از فرشته درونی
      27. طعم تمرکز در زمان حال
      28. طعم قدرت درونی
      29. طعم صبر و شکیبایی در هر کاری
      30.طعم روابط اجتماعی قوی
      31. طعم پرواز در خیال و بیخیالی و عدم نگرانی
      32. طعم ثروت زیاد
      33. طعم سکوت در مواقع لازم
      34. طعم ورزش هفتگی بخصوص یوگا و شنا
      35.طعم امنیت خاطر و امنیت مالی و جانی
      36. طعم داشتن ماشین شاسی بلند
      37. طعم فتح قله کوه و قله های موفقيت ديگر

      طعمهایی که در ذهنم جستجو کردم و به انها دست یافتم که انها را در ذهنم دارم :

      ا. طعم کارمند خوب بودن
      2. طعم شاگرد خوب بودن
      3. طعم مادر خوب بودن
      4. طعم تفریح و خوش گذران بودن
      5. طعم برنامه ریز بودن
      6. طعم شوخ طبعی و بذله گویی
      7. طعم صداقت و روراستی و شفافیت زیاد
      8. طعم لبخند
      9.طعم عشق به خانواده
      10. طعم شنوننده خوب بودن
      11. طعم داشتن وسواس در تمیزی و سازماندهی
      12. طعم داشتن وجدان در هر کاری
      13. طعم مشورت و شفقت
      14. طعم تحصیل
      15. طعم شیرین یادگیری در هر کاری تا اخر عمر
      16. طعم ریاست و مدیر بودن در خانه و محل کار
      17.طعم خشم
      18. طعم سفر زیاد رفتن
      19. طعم رفتن به کوه و پیاده روی کردن
      20. طعم گله و شکایت
      21. طعم ارتباطات قوی
      22. طعم کار با تکنولوژی
      23. طعم موفقيت طلبی
      24. طعم روحیه هنری و رمانتیک
      25. طعم مهر طلبی
      26. طعم معرفت زیاد و وفا جویی و وفا خویی
      27. طعم زیبای تغییر در امور مثبت
      28. طعم صلح طلبی
      29. طعم وفاداری
      30. طعم سازگار ی و از خود گذشتگی
      31. طعم برون گرا بودن و تعارفی نبودن
      33. طعم کمال گرایی و عالی طلبی
      34. طعم دقت
      35. طعم نظم و انظباط
      36. طعم مطالعه
      37. طعم مدیتیشن
      38. طعم پر انرژي بودن
      39. طعم پر تلاش بودن
      40. طعم پشتكار در هر کاری
      41. طعم قدرت طلبی
      42. طعم روحیه حساس داشتن

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 0 از 0 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh R
      1401/06/30 16:33
      مدت عضویت: 1366 روز
      امتیاز کاربر: 18387 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 1,121 کلمه

      زندگی با طعم خدا (جلسه ششم)

      سلام به همه هم مسیرانم

      دوست دارم با صداقت تمام، در اینجا برای شما دوستان خوبم در هر جای دنیا که هستید از روایت کردن داستان خودم شروع کنم :

      هر موقعی که با همسرم بحثم میشود، و یا عزیزی را از دست می‌دهم و یا نگران میشوم و یا روراست با خودم باشم، طعم تلخ ناراحتی وعدم خوشحالی را حس میکنم؛ در همان حال و هوا، حس‌های بد بیشتری را میچشم که در زیر برای شما با ذکر مثال برای اثبات، لیست میکنم:

      ۱. وقتی بابت رابطه خودم و همسرم ناشکری کردم،  در یک روز آفتابی تصادفی کردم که شانس آوردم که هیچ شکستگی در بدنم ایجادنشد و بعد از ۳ ماه خوردن دارو های مسکن به خاطر درد زیاد،  خدا راشکر کردم که پسرم با من در ماشین نبود و دیگر هیچوقت ازرابطه ام با همسرم پیش خدا، ناشکری نکردم. طعم ناشکری من از رابطه ام با همسرم، « طعم تلخ تصادف » ناجور را برایم آورد.

      ۲. وقتی با همسرم بحثم میشود و از خونه میزنم بیرون،  افراد معتاد زیادی را میبینم و احساس ناامنی زیادی بهم دست میاید. طعم کوتاه نیامدن من از حرفهایم در رابطه ام با همسرم،« طعم تلخ دیدن افراد معتاد در عین حال ناامنی »را برایم آورد.

      ۳. وقتی بی حوصله میشوم و طعم دهانم و ذهنم و روحم، بد مزه میشود؛ دایم به چراغ قرمز بیشتری برخورد میکنم . طعم شاد نبودن و بیحوصله بودن من در ابتدای روز، « طعم بدمزه پشت چراغ قرمز ایستادن و معطلی و تاخیر در کارهایم » را برایم آورد.

      ۴. وقتی بی هیچ دلیلی بی حوصله میشوم، پسرم خیلی بامن؛ بد رفتار میکند و حوصله ام تنگ میشود. طعم بی حوصله بودن من در ابتدای روز، « طعم تلخ رفتار نامناسب از پسرم دیدن » را برایم آورد.

      ۵. وقتی صبح باروحیه بالا، وارد محیط کار میشوم تا شب حالم خوب است و طعمهای بهتری را تجربه میکنم. طعم باحوصله بودن و شادبودن من در ابتدای روز، « طعم شیرین لذت بردن از یک روز کاری »  را برایم آورد.

      ۶. وقتی حس خوب دارم و به مهمانی دوست دارم که  دعوت شوم؛ ناخودآگاه مهمانی می‌روم و همه چیز؛ خود به خود جور میشود. طعم حس خوب داشتن و ارتباط دوستانه با دیگران داشتن، « طعم شیرین به مهمانی دعوت شدن » را برایم آورد.

      7. وقتی ذهنم به شغل مورد علاقه آم فکر میکند، بدون داشتن کوچکترین تلاشی برای گرفتن مدرک اضافه ای و یا تجربه خاص اضافه تری در همان زمینه، شغل برایم پیدا میشود که خودشون برایم شرایط گرفتن آن تجربه با برنامه نرم افزار مورد نظر را برایم فراهم می‌کنند. من در این دوسالی که ساکن این سایت هستم، دو تا از شغلهای  مورد علاقه اخیرم را با کمک فقط دوره ها، راهنمایی‌های به موقع استادوپیگیری دایم خودم در تمرین‌های دوره های مختلف سایت، پیدا کردم. حالا فکر کنید که این شغلها همواره در شهر من موجود بوده است و من هم که در این شهر ۳ ساله ساکن بوده ام؛  ولی تا زمانیکه نخواستم آن طعمها ی شیرین ر ا بچشم؛ آنها به سراغ من نیامدند. بلکه،زمانیکه  من آن طعمهارا در رستوران خداوند سفارش دادم، آن طعمها در زندگی من پدیدار شدند.  طعم حس خوب پیدا کردن شغل موردعلاقه ام  و ارتباط دوستانه و یکی شدن با درونم برای شغل مورد علاقه آم، « طعم شیرین یافتن شغل مورد علاقه ام » را برایم آورد.

      طعمهای که دوست دارم در زندگیم تجربه کنم:

      ۱. من دوست دارم که « طعم شیرین دوست داشتن خودم، احترام گذاشتن به خودم و ارزش بسیار زیادی قایل شدن برای خودم »، راتجربه کنم.

      ۲. من دوست دارم که « طعم جذاب رابطه خوب با خدای خودم »، را تجربه کنم.

      ۳. من دوست دارم که « طعم داشتن بدنی سالم، متناسب و شاد » ،را تجربه کنم.

      ۴. من دوست  دارم که « طعم هر روز یک قدم در پیشرفت شغل در حال حاضرم » ،را حس کنم.

      ۵. من دوست دارم که « طعم زیبای دوست داشتن همه انسانهای دور و برم » ، را تجربه کنم.

      ۶. من دوست دارم که « طعم خریدن خانه مورد دلخواهم » ،را به زودی تجربه کنم، ولی در عین حال هم دوست دارم که خانه دلم شادباشد و درونم در ارامش باشد.

      ۷. من دوست دارم که « طعم شیرین ماشین مورد دلخواهم که Porsche است »، را به زودی تجربه کنم.

      ۸. من دوست دارم که « طعم جذاب هر موقعی که دلم خواست لباس بخرم، و‌ آن را بدون پرو کردن بخرم »، را تجربه کنم.

      ۹. من دوست دارم که « طعم زیبایی رفتن  به مسافرتهای مختلف در اقصی نقاط دنیا » ، را تجربه کنم و بیشتر درآمدم را برای تفریح کردن خرج کنم.

      ۱۰. من دوست دارم که « طعم شیرین رابطه خوب و صمیمی شدن را با همسرم جوری که، دیگر داد و عصبانی شدن سریع او را نبینم وبه جایش صبوری او را ببینم و ارام بودن خودم را در کنار او ببینم »، را تجربه کنم.

      ۱۱. من دوست دارم که « طعم جذاب رفتار دوستانه با پسرم » ، را حس کنم و از موفقیتهای پیاپی او دایم لذت ببرم و همیشه بابت سلامتی اش دعا کنم و او را به خدا بسپارم.

      ۱۲. من دوست دارم که « طعم زیبای اینکه همه انسان‌ها مرا دوست بدارند و با احترام و دوستانه با من برخورد کنند » ، را تجربه کنم.

      13. من دوست دارم که « طعم شیرین دوست داشتن حیوانات » ، را تجربه کنم مخصوصا پرندگان را.

      ۱4. من دوست دارم که « طعم جذاب هرروز آراسته بودن و به زیبایی ظاهری ام برسم » ، را تجربه کنم.

      15. من دوست دارم که « طعم زیبای اوضاع اقتصادی پیوسته و‌ منسجمی داشتن » ، را حس کنم  و هر روز ان را به سمت بهبودی بیشترببینم.

      16. من دوست دارم که « طعم شیرین سلامتی کامل داشتن » ، را تجربه کنم و در هر لحظه با ارامش زندگی کنم.

      17. من دوست دارم که « طعم جذاب استقلال مالی داشتن » ، را تجربه کنم و برای خودم هر خریدی که دوست دارم را انجام بدهم.

      18. من دوست دارم که « طعم زیبای به راحتی و آسانی و بدون استرس، به مسافرت بروم و یا پول خرج کنم و یا اینکه به رستوران بروم ویا به جاهای مختلف دنیا سفر کنم و یا برای ‌دیگران هدیه بخرم » ، را حس کنم.

      19. من دوست دارم که « طعم شیرین هر لباس شیکی را که دوست دارم، بتوانم بخرم و یا بپوشم » ، را حس کنم.

      20. من دوست دارم که « طعم جذاب احساس ارامش درونی داشتن »، را تجربه کنم.

      21. من دوست دارم که « طعم زیبای هر چیزی را که در هر لحظه دوست دارم را از منوی خدا انتخاب کنم و آن را سفارش دهم و آن رادریافت کنم » ،  را تجربه کنم.

      روز چهار شنبه  ۳۰ شهریور  ماه سال ۱۴۰۱ هجری شمسی مطابق ۲۱  ماه سپتامبر  سال ۲۰۲۲ میلادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 9 از 2 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم