0

زندگی با طعم خدا (جلسه ششم)

اندازه متن

سالهای زیادی در زندگی تصور من درباره زندگی این بود که خداوند از قبل سرنوشت من را تعیین کرده است و وظیفه من در زندگی صبر و تحمل کردن تقدیری است که خداوند از قبل برای من در نظر گرفته است و اگر در این امر مهم موفق باشم در روز آخرت پاداش الهی را دریافت می کنم.

هیچ امیدی به تغییر سرنوشت خودم نداشتم اما قرار گرفتن در مسیر تغییر کردن نگرش تازه ای در وجود من ایجاد کرد.

سرنوشت چیست؟!

موضوع سرنوشت یکی از مبهم ترین موضوعات ذهن من بود. از یک طرف از شرایط زندگی خودم راضی نبودم و از طرفی ترس داشتم که مبادا نارضایتی من از سرنوشتم از زندگی موجب ناراحتی و قهر خداوند شود.

همیشه از اطرافیانم می شنیدم که هرچه خدا بخواهد همان می شود و فقط وظیفه ما صبر و تحمل و شکر خداست. اما همیشه این سوال در ذهن من مرور می شد که چرا هرچه خدا برای من می خواهد مشکل و ناراحتی است؟! چرا خداوند برای من شادی، موفقیت، ثروت و … نخواسته است؟

البته پاسخ این ابهام ذهنی من این بود که: خداوند بهتر از من صلاح می داند که چه چیزی برای من خوب و چه چیزی بد است. همیشه مادرم سعی می کرد با این سوال نظر من را نسبت به پذیرش سرنوشت تغییر دهد.

مادرم می گفت:‌ خوبه که خداوند به تو ثروت بدهد و بعد دچار مشکل و گرفتاری بشی؟! حتما خدا بهتر از تو می دونه که چقدر باید پول داشته باشی. و من همیشه در تعجب بودم که چرا خداوند به من نمی بیند که مقدار بیشتری پول داشته باشم.

هرچه بیشتر در مسیر تغییر کردن حرکت کردم و با افراد بیشتری درباره این موضوعات صحبت کردم متوجه شدم که عده زیادی مثل من دچار این ابهام ذهنی هستند که چرا سرنوشت آنها اینگونه است و آیا امکان تغییر سرنوشت وجود دارد یا خیر؟!

عبارت های زیادی توسط افراد در گوگل درباره سرنوشت جستجو می شود که جالب توجه هستند:

  • آیا سرنوشت انسان از قبل تعیین شده است
  • تقدیر و سرنوشت در قرآن کریم
  • تقدیر و سرنوشت چیست
  • سرنوشت انسان دست کیست
  • نقش خداوند در سرنوشت انسان چیست
  • تفاوت تقدیر و سرنوشت چیست
  • تقدیر الهی چیست
  • تغییر سرنوشت با تغییر اسم
  • سنگ تغییر سرنوشت
  • دعای تغییر سرنوشت

عبارت های بسیار زیاد و بعضا عجیب و غریبی برای کسب آگاهی درباره سرنوشت یا تقدیر و راهکاری مختلف برای تغییر سرنوشت جستجو شده است که نشان از اهمیت این موضوع و ابهام زیاد درباره آن است.

در تعریف سرنوشت یا تقدیر آمده است:

سرنوشت یا تقدیر اشاره دارد به یک سری اتفاقات از پیش تعیین‌شده (از سر نوشته‌شده) که معمولاً اشاره به آینده دارد، چه کلی و چه جزئی. ریشهٔ اعتقاد به سرنوشت در این اعتقاد است که اتفاقات جهان یک نظم طبیعی را دنبال می‌کند.

عده ای عقیده دارند همانطور که روند رشد و نمو و مراحل تکامل یک درخت از قبل مشخص شده است بنابراین روند زندگی انسان نیز مانند سایر موجودات از قبل مشخص و غیرقابل تغییر است.

این مقایسه از این جهت صحیح است که روند رشد و نمو انسان مانند هر موجود دیگری از قبل مشخص شده است و به هیچ شکل ممکن نمی توان در این روند تغییر ایجاد کرد.

اما مقایسه از این جهت نادرست است که انسان مجبور است مانند درخت یا هر موجود دیگری زندگی از قبل تعیین شده داشته باشد.

انسان می تواند بارها در زندگی مادی شرایط زندگی خود را تغییر دهد. می تواند محیط زندگی خود را تغییر دهد،‌ می تواند در هر لحظه احساس درونی خود از بودن و زندگی کردن را تغییر دهد. انسان می تواند بارها سرنوشت خود را انتخاب و آن را محقق کند.

تغییر سرنوشت

تغییر سرنوشت من

از زمانی که با این آگاهی مواجه شدم که سرنوشت من از قبل نوشته نشده است و مجبور به تحمل شرایط فعلی خود در زندگی نیستم،‌ حس و حال تازه ای برای زندگی کردن در من دمیده شد. ذوق و شوق زیادی برای تجربه شرایط بهتر در زندگی داشتم و زمان زیادی را صرف تحقیق، مطالعه و انجام تمرینات ذهنی مختلف برای درک بهتر این موضوع کردم.

به لطف خدا درخواست من برای درک تغییر سرنوشت پاسخ داده شد و شرایط زندگی من به مرور تغییر کرد و اولین نشانه های تغییر سرنوشت من ایجاد تغییر اساسی و بنیادی در احساس و شادی درونی من بود.

احساس آرامش عمیقی داشتم در حالی که شرایط پیرامون من تغییر خاصی نکرده بود اما به طرز شگفت انگیزی احساس آرامش درونی داشتم. سرچشمه این احساس آرامش عمیق باور کردن امکان تغییر سرنوشت بود.

من باور کرده بودم که می توانم شرایط بهتری در زندگی داشته باشم.

من باور کرده بودم که خودم خالق شرایط زندگی ام هستم.

من باور کردم که خداوند از قبل مسیر زندگی مرا تعیین نکرده است و من مجبور به تحمل شرایط زندگی ام نیستم.

من باور کردم که از طرف خداوند این فرصت و اختیار به من داده شده است تا هرآنگونه که می خواهم زندگی کنم.

من باور کردم که امکان تغییر سرنوشت وجود دارد و این فرصت برای همه انسانها مهیاست.

اطمینان داشتم به اینکه می توانم هر طور که دوست دارم زندگی کنم و خداوند شرایط و فرصت تغییر سرنوشت را برای من فراهم کرده است باعث شکل گیری احساس آرامش درونی من در شرایطی شده بود که دنیای بیرونی و زندگی من همان زندگی قبل و شرایط ناامید کننده بود.

بنابراین اولین قدم و مهمترین قدم برای موفقیت در تغییر سرنوشت باور کردن امکان داشتن تغییر سرنوشت است.

انسان های زیادی هستند که عقیده دارند سرنوشت را نمی توان تغییر داد و این نگرش باعث شده است که راه و روش های مختلف و خرافاتی برای تغییر سرنوشت به کار گرفته شود.

تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا

به نام خدایی که در این نزدیکیست

با سلام به دوستان هم مسیرم

من قبلاً فکر می کردم که زندگی انسان ها از قبل تعیین شده ست و هر کس باید طبق سرنوشتی که براش نوشته شده زندگی کنه و حق هیچ گونه گله و شکایتی هم نداره و خداوند خودش صلاح می‌دونه که به هر کسی چی بده و چی نده.

در خانواده و مدرسه و جامعه زیاد شنیده بودم که اگر میخوای سعادت مند بشید و در آخرت سربلند باشید گول زرق و برق دنیا رو نخورید و سعی کنید که ساده زیست باشید.

در باور من افراد فقیر و مصیبت زده افرادی بودند که نزد خدا عزیزترند و به جای سختی هایی که در این دنیا می کشند در اون دنیا جایگاه شون میشه بهشت و افراد ثروتمند افرادی بودند که از چشم خدا افتادند و چون خدا دوست نداره که صدای اونا رو بشنوه اونا رو به حال خود شون رها کرده و هر چیزی که میخوان سریع به اونا داده میشه تا خداوند صدای اونا رو نشنوه.

همچنین زیاد شنیده بودم که افرادی که در این دنیا مریض میشن و مریضی شون سالها طول می‌کشه پیش خدا عزیزترند و با هر ناله ای که میکشن یکی از گناهان شون آمرزیده میشه و چون خدا اونا رو دوست داره مریضی شونو طولانی میکنه تا لحظه مرگ پاک و بیگناه از این دنیا برن و در اون دنیا جایگاه شون میشه بهشت.

پذیرفتن این حرف ها و باورها باعث شده بود که سالها مورد امتحان خداوند قرار بگیرم تا جایی که دیگه از زندگی خسته و بیزار شده بودم و در ذهن من در مصیبت و بلا گرفتار بودن و با مشکلات دست و پنجه نرم کردن مساوی بود با عزیز بودن در نزد خداوند.

زیاد شنیده بودم و می‌شنوم که خداوند هر کس رو بیشتر دوست داشته باشه بیشتر امتحان میکنه و شنیدن این حرف ها و تکرار شدن شون باعث شده که برامون پذیرفتن شون هم راحت تر و باور پذیر تر باشه و در نهایت این آموزش ها در ذهن مون نفوذ کردند و شاید مدت طولانی زمان ببره تا از ذهن مون پاک بشن.

پس حالا که برای تغییر سرنوشت به این مسیر زیبا هدایت شدیم و می‌خوایم تغییر کنیم.  باید عجله نداشته باشیم، نا امید نشیم و ادامه بدیم چون تغییر سرنوشت به آرامی به وجود میاد و با گوش دادن به فایل های آموزشی و تکرار و تمرین و عمل کردن به اونا در زندگی  و با صبر و آرامش کاری کنیم که بذر ها مون رشد کنند تا آرام آرام تغییرات به وجود بیاید و البته موضوع مهم برای تغییر سرنوشت اینکه باید همیشه در زندگی به خداوند ایمان و امید و توکل داشته باشیم.

خداوند این جهان و بر اساس طعم ها دسته بندی کرده (طعم ثروت، خوشبختی، موفقیت، شادی، سلامتی، چاقی، صلح، عشق، آرامش، فقر، بدبختی، شکست، غم، بیماری، لاغری، دشمنی، نفرت، بی‌قراری و … ) و هر کس در مدار هر طعمی باشه فقط همون طعم و تجربه میکنه.

کسی که در مدار فقر و نداریه هیچ وقت نمی تونه طعم ثروت و دارایی و تجربه کنه و یا کسی که در مدار جنگ و دشمنی و درگیریه هیچ وقت نمی تونه طعم صلح و دوستی و آرامش و تجربه کنه.

پس مهم نیست که ما دوست داریم چه طعمی و تجربه کنیم مهم اینه که بفهمیم چه طعمی و در ذهن مون ذخیره کردیم و داریم به اون توجه می‌کنیم.

پس مهمه که فکر و باورامون با هم همسو باشن چون در نهایت اون طعمی رو که در ذهن مون ذخیره کردیم و به اون توجه می‌کنیم اون رو تجربه می‌کنیم. نه اون طعمی و که دوست داریم تجربه کنیم.

مثلاً من میرم رستوران و دوست دارم که قورمه‌ سبزی بخورم و خیلی هم گشنمه میرم اونجا و توجهم می‌ره سمت زرشک پلو با مرغ و در نهایت زرشک پلو با مرغ سفارش میدم در صورتیکه دوست داشتم قورمه‌سبزی بخورم خب طعمی که من تجربه میکنم زرشک پلو ست نه قورمه‌سبزی.

درسته که من سیر شدم ولی اون غذایی رو که دوست داشتم نخوردم چون توجه من به زرشک پلو بود و اونو سفارش دادم و صاحب رستوران به من زرشک پلو داد نه قورمه‌سبزی و من دیگه طعم قورمه‌سبزی و تجربه نکردم با این که خیلی دوست داشتم قورمه‌سبزی بخورم ولی زرشک پلو خوردم حالا من خودم مقصرم یا صاحب رستوران؟

صاحب رستوران که هم قورمه سبزی داشت، هم زرشک پلو، من خودم زرشک پلو سفارش دادم صاحب رستوران هم طبق خواسته من زرشک پلو بهم داد، و اگه من قورمه سبزی سفارش میدادم طعم قورمه سبزی و تجربه می‌کردم.

حالا میفهمم که چرا این همه سال طعم های خوبی که دلم میخواست نتونستم تجربه کنم. و همچنین برام روشن شد چرا با این که این همه برای رسیدن به لاغری تلاش می‌کردم ولی همیشه چاقی همراه من بوده؟

چون همه فکر و ذکر و تمرکز من روی چاقی بوده، و اصلا توجهی به لاغری نداشتم و اونو از خودم خیلی دور و دست نیافتنی میدیدم در صورتیکه لاغری در وجودم و در کنار خودم بوده و من بخاطر افکار و باورهای غلط و نادرستم اونو نمی‌دیدم و چون افکار و باورهای من با هم هماهنگ و همسو نبودند من نمی تونستم با همه تلاش و سختی و رنجی که برای بدست آوردنش می‌کشیدم داشتن شو تجربه کنم و همیشه حسرت داشتن شو می کشیدم.

پس چیزی که من تجربه می کردم نتیجه توجه من بوده، نه نتیجه فکر کردن و دوست داشتن من. 

طعم هایی که دوست دارم در زندگی تجربه کنم:

 ۱_ طعم سلامتی

۲_ طعم خوشبختی

۳_ طعم آرامش

۴_ طعم تناسب اندام ماندگار

۵_ طعم ثروت

۶_ طعم موفقیت و خوشبختی بچه هام

۷_ طعم مسافرت

۸_ طعم داشتن روابط عاشقانه و معنوی با خداوند

۹_ طعم نابودی ویروس کرونا

۱۰_ طعم روابط عاشقانه با همسر عزیزم .

…………

تمرین دوم:

چه طعم هایی رو در ذهنم ذخیره کردم و در طول روز دارم به اونا توجه میکنم واز چه موضوعاتی در طول روز دارم شکایت می‌کنم. 

 خدارو شکر من زیاد اهل شکایت و گلایه کردن نیستم و این خصلت خوبو از مادر یاد گرفتم.

چون هر وقت کسی جلوی مادرم از مشکلات و سختی‌ها گلایه و شکایت میکرد مادرم اصلا خوشش نمی یومد و همیشه به ما هم می‌گفت که سفره دل تونو پیش کسی باز نکنید چون با، باز کردن مشکلات تون پیش دیگران، مشکلات تون که حل نمیشه هیچ، فقط این طوری همه از همه چیز زندگی شما سر در میارن و باعث میشه که یک سری از روی دلسوزی و یک سری از روی فضولی تو زندگی تون دخالت کنند.

منم یاد گرفتم که زیاد گله و شکایتی نداشته باشم و در مورد مشکلاتم زیاد با دیگران حرف نزنم.

حالا نمی‌دونم این خصلت خوبه یا بده البته من که تا الان از انجامش ضرری نکردم و اما در مورد تمرین دوم و طعم های که دارم در طول روز تجربه میکنم من در جنبه تناسب اندام (لاغری با قدرت ذهن) با آموزش های ارزشمند استاد یاد گرفتم که برای تغییر جسم و رسیدن به لاغری باید افکار و باورهامو با هم هماهنگ و همسو کنم و این آموزش ها نه تنها در جنبه لاغری بلکه اگر خوب درک کنیم در همه جنبه های زندگی مون تاثیر داره.

تقریباً دارم یاد میگیرم که آموزش هامو در همه جنبه های زندگیم به کار ببرم و کم و بیش طعم هایی رو که در تمرین اول نوشتم دارم در زندگیم تجربه میکنم.

از زمانی که به این مسیر زیبا هدایت شدم تقریباً دارم تغییرات رو در همه جنبه های مختلف زندگیم دریافت می‌کنم من بذرهای تغییر رو کاشتم و حالا دارم با گوش دادن به فایل ها ، درک و هضم آموزش ها و عمل کردن به اونا در زندگی، صبر و شکیبایی و آرامش از اونا مراقبت می‌کنم تا تبدیل به درخت تنومند بشن و ایمان دارم که نتیجه برای من و همه دوستانی که آموزش هارو به درستی درک و هضم میکنند محفوظه.

با تشکر از زحمات بیدریغ استاد گرامی.

وبا آرزوی بهترین ها برای همه دوستان.


دستور کار اجرای جلسه ششم:

۱- تماشای فایل ویدیویی توضیحات جلسه ششم

۲- تکرار ۵ مرتبه فایل جلسه ششم(تصویری یا صوتی) تا قبل از ارائه قسمت بعدی

۳- انجام تمرینات مربوط به جلسه ششم در قسمت نظرات

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

Rating 4.22 from 82 votes

https://tanasobefekri.net/?p=12273
برچسب ها:
211 نظر توسط کاربران ثبت شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار hleila54@yahoo.com
      1400/09/29 08:52
      مدت عضویت: 1006 روز
      امتیاز کاربر: 96
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 970 کلمه

      سلام به همراهان عزیزم  

      تمرین زیبای جلسه ششم رو دارم اول صبح امروز انجام میدم من ٢ سالی بود که عادت کرده بودم اول صبح خواسته های انروزمو از خدا بخوام که چرخ زندگیم روغن کاری بشه وخداروشکر شده خیلی از زمانیکه تازه اومدم اصولی تو این مسیر زیبا زندگیم تغییر کرده وواقعا طعمهای شیرینتری رو از خدام چشیدمو تجربه کردم اما از اونجاییکه ذات ما انسانها عجله است ونجواها همیشه هست که دیدی به اون چیزهایی که مد نظرت بود هنوز نرسیدی  والبته که به کمیش رسیدم منتها ذهن کمالگرا وعجول میخواد زود به نتیجه برسه وحالمو کمی از انجام تمریناتم از احساس لذت وحس خوب خارج کرد وچون شرط انجام تمریناتمون  با حس خوب نوشتنه منم گفتم خب ولش کن یه چندروزی نمینویسم وفقط سعی میکنم تو ذهنم بیارمشون وذهنمو کنترل کنم که به زیباییها توجه کنم واز خدا میخواستم که خدایا من داشتم درست پیش میرفتم چرا اینجوری شدیه جورایی بی حسی رو تتجربه میکردم یه حالت خنثی که نه خوبی ونه بد گفتم بیخیال یه چیزی میشه دیگه بالاخره تا حسم قوی منو دوباره اورد تو سایت تناسب فکری ودرمدارشنیدن حرفهای همکلاسی عزیزوپرافتخارم جناب عطارروشن که واقعا هدایتی فهمیدم که کارشون لاغری با ذهنه خلاصه تسلیم شدم گفتم بزارپس رولاغریم اصولی کارکنم چون عضو سایت شده بودم اما تفننی بود برام وبا کارکردن روی مبانی لاغری وگوش کردن فایلها چک کردن کانال تلگرام هدایت شوم به زندگی با طعم خدا که واقعا روون ساده وشیرین بیانش میکنن استاد  سپاس استاد عزیز 

      خلاصه اینکه ازدیروز جلسه ۶ روگوش کردم ولی هرباراومدم تمرینمو بنویسم نشد وبهم یه ایده داد که بیامو مثل همون کاری که قبلا میکردمو حالا با خواستن طعمهای مختلف از خدا اینجا انجامش بدم  خدایا شکرت که دلمو به توسپردم وتلاشم اینه که تسلیم احساسم که ازتوهست وبیشتربهت وصله باشم  اما انجام تمرین  

      خدایا من این طعمهای زیبای تورو دوست دارم که بچشم  

      طعم زیبای همیشه دراحساس خوب موندن وتمرکز زمانهای بیشتری رو ازتوجهم روی زیباییهای همه چیز خودم تو  عزیزانم جهان هستی ت دوستان عزیزم  

      طعم زیبای آرامش داشتن در اکثر شرایط تا دایمی بشن آرامشی که منو از انسان واکنشگرا بودن دورکنه که به کوچکترین اتفاق یا رفتارو گفتار بهم نریزم وبدونم که حتما توی اون اتفاق خیری هست که درمسیر رسیدن به خواسته های منه 

      طعم شیرین یادت  درکو آگاهی از کلام زیبات وعاشق بودن شنیدن حرفهات وآگاهی های نابی که درباره تو وخودم واصل وجودمه  

      طعم تمرکز داشتنم برای شنیدن آگاهی ها واینکه ذهنمو بتونم متمرکز کنم روی هرچی که میخوام روی خودم وخواسته های خودم وآگاهیهای زیبایی که منو کمک میکنه برای رسیدن لذتبخش تر بهشون  

      طعم شیرین قضاوت نکردن وپیش داوری نکردن هیچ چیز وهیچ کس حتی خودم  

      طعم شیرین اینکه بدونم هم من وهم همه ی عزیزانم ومخلوقاتت لایق عشق ومحبت بی قیدو شرطیم چون آفریه ی تو هستیم چون باتو یکی هستیم  واین حس یکی بودن باتو چه طعم شیرین وخوشمزه ایه که آدم دوست داره مدام بچشه وتجربه کنه  

      طعم رابطه عالی ودوست داشتن خودم اول که همینطوری که هستم خودمو دوست دارم با همین تیپ باهمین خصوصیات باهمین مدرک باهمین موقعیت خانداربودنم ولذت ببرم از همین شرایطم 

      طعم اینکه لاغر ومتناسب هستم ولباسهای شیک وباکیفیت وزیبا با سایزهایی میپوشم که همیشه شیکترینشون تو بازاره وفراوونه وبه راحتی وبالذت اندازم میشه وراحت تو هرمغازه ای که میرم هرچی روانتخاب میکنم اندازه م هست واونقدر حق انتخاب دارم که خودم کیف میکنم چون این حق طبیعیه منه که متناسب باشم ولاغر چون جهان تو متناسب ومتعادله 

      طعم ثروت اینکه هرزمان که اراده کنم چیری بخرم وجایی برم به اندازه ی کافی دارم وتو منو حمایت مالی میکنی وروزی فراوان بهم دادی  

      طعم شجاعت وغلبه بر ترسهام که خودم رانندگی میکنم حرفه ای ومسلط 

      طعم خالق بودن زندگیم که خودم خلق میکنم زندگیمو وهیچ عامل بیرونی تاثیری تو زندگی من نداره آفریننده زندگیم خودمم که دیگه ترسی ندارم که وای فلانی نکنه اینکارو بکنه نکنه اینو بگه  طعم زندگی درلحظه وکیف کردن از داشته های لحظه لحظه م وسپاسگزارو قدردان همه کس وهمه چیز بودن سپاسگزار تو بودن سپاسگزاری ازخودم که تونستم به اصلم به تو نزدیکتر بشم  وطعمهای شیرینو لذتبخش دیگه ای که شایدم اصلا نمیدونم وجود دارن ومن اصلا تجربه شون نکردم یا تجربه کردم ولی یادم نیست  

      تمرین دوم 

      من برای اینکه به این طعمها برسم وتجربه شون کنم باید حواسم باشه وذهنمو کنترل کنم که مثلا فقط مهربونی انسانهارو به خودم وبه دیگران ببینم 

      باید حواسم باشه کسانیکه درآرامشن رو میلینم تحسین کنم وبگم منم دوست دارم اینجوری باشم واگر یجا یه ناآرامی دیدم سری ازش اعراض کنم وبی توجه باشم چون من میخوام طعم آرامشو بچشم  باید حواسم باشه که عشق ومحبت عزیزانمو به خودم ببینم ونگم نکنه یه دلیلی داره مثلا که امروز فلانی با من مهربون شدا نکنه کاری ازم میخواد من محبتو میبینم ومیگم بهم محبت میشه چون من لایقش هستم 

      محبتو عشقو ببینم وتوجه کنم که چون من عاشق خودم شدم جهانم عاشق منه  

      کسی رو قضاوت نکنم درباره چیزی پیش داوری نکنم تا این تجربیاتو نبینم 

      به شادی که درزندگی ادمهاست توجه کنم وبدونم که خدا برای اونها اگر شادی خواسته برای منم میخواد چون قانونش شاد بودنه اصلا برای این ماروخلق کرده  

      به افراد لاغرو متناسب توجه کنم واونایی کهحرف وباورشون اینه که همیشه متناسبو لاغرن واوانارو تحسین کنم وبگم پس قانون جهان لاغریه تناسبه پس من هم میتونم لاغر بشم 

      فراوانی وثروتو ببینم که وقتی این ثروتهارو دارم الان ودیگران دارن پس میشه بیشتر وبهترشم داشت  وقتی تابحال خداتمام نیازهامو به آسانی وباعشق برطرف کرده پس بازهم اینکارو میکنه  

      تخانمهای رو میبینم که با مهارت رانندگی میکنن تحسین شون کنم وبگم خدایا منم میخوام پس منم میتونم  

      وخلاصه اینکه در طول روزم حواسم باشه به طعمهایی توجه کنم که دوست دارم بچشم نه چیزهایی که نمیخوام  

      خدایا شکر بابت این تمرین خوش طعم ولذیذ  استاد عطارروشن دوست داشتنی وخنده رو سپاس بابت این شیرینی که بهمون با عشق چشوندی طعمهای لذت بخش عمیقتری رو براتون آرزو میکنم که بچشید درپناه خدا همیشه متناسب باشیم ودرحال تغییر😍😍

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 4 از 1 رأی
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم