آنچه در زندگی تجربه می کنیم حاصل تمرکز و توجه قبلی ما به مسائل و شرایط روزمره می باشد.
گرچه درک این مساله ممکن است ساده نباشد اما با اندکی فکر کردن و بررسی شباهت های شرایط فعلی خود با آنچه در گذشته نزدیک مورد توجه قرار داده ایم به سادگی به صحت و عملکرد دقیق سیستم جهان هستی پی می بریم.
تغییر زندگی فقط و فقط با تغییر شرایط فعلی امکانپذیر خواهد شد.
شرایط فعلی و اهمیت آن
شرایط فعلی شما در زندگی حاصل توجه و تمرکز قبلی تان بر موضوعات و شرایطی است که مورد توجه قرار داده اید.
میزان سلامتی، وضعیت مالی، شرایط رابطه عاطفی و سایر جنبه های زندگی نتیجه نگرش و افکاری است که از قبل درمورد هر جنبه از زندگی داشته اید.
اگر از گذشته بارها شنیده باشید که پول درآوردن کار سختی است اما از دست دادن پول مثل آب خوردن است الان شما در شرایطی هستید که به سختی پول در می آورید و به راحتی پول از دست می دهید.
البته درک این واقعیت نیاز به داشتن یک نگرش دارد که اصل و اساس تغییر زندگی است و آن هم پذیرش صد در صد مسئولیت زندگی و شرایط فعلی است.
شاید شما هم مثل من در گذشته افراد مختلف را باعث و بانی شرایط فعلی خود بدانید اما این نگرش نه تنها موجب تغییر شرایط زندگی شما نخواهد شد بلکه باعث میشود تا رزوی که زنده هستید تحت تاثیر افکار و اقدامات دیگران زندگی کنید و همواره با احساس یاس و ناامیدی زندگی کنید.
پس اگر عزم تغییر زندگی خود را دارید تعهد بدهید که از این لحظه خودت مسئول تمام جنبه های زندگی ات هستی.
مهم نیست در حال حاظر در چه شرایطی قرار دارید، برای تجربه تغییر زندگی، مهمترین موضوع پذیرش مسئولیت شرایط فعلی است.
به این معنی که اگر نگرش فعلی شما این است که پدر، همسر، دوست، همسایه، جامعه و … مسبب شرایط فعلی شما در زندگی است از این لجظه باید این نگرش را جایگزین کنید که من مسئول شرایط فعلی زندگی ام هستم.
حتی اگر هیچ دلیل و منطقی برای این نگرش نداشته باشید که چطور و چگونه من مسئول شرایط فعلی زندگی ام هستم ولی باید بپذیرید که خودتان باعث و بانی این شرایط هستید.
پذیرش شرایط هم به این معنی نیست که با خود بگویید خوب باشه من قبول کردم که مسئول شرایط فعلی خودم هستم و انتظار داشته باشد از لحظاتی دیگر تغییر زندگی شما شروع شود.
بلکه این تعهد باید به شکل عملی در افکار، رفتار و گفتار شما نمایان شود.
به این صورت که از این لحظه به بعد هرگز درباره شرایط فعلی خود با دیگران صحبت و گله و شکایت نکنید.
از این لحظه به بعد رفتاری که نشان دهنده خشم، ناراحتی و یا کینه از دیگران برای شرایط فعلی زندگی تان باشد از شما سر نزند.
و در حالت خیلی پیشرفته باید به این توانایی برسید که حتی درباره شرایط فعلی خود در ذهنتان کسی را مقصر ندانسته و افکار مربوط به آن را مرور نکنید.
در این صورت شما به شکل عملی مسئولیت شرایط زندگی خود را پذیرفته اید چون فردی که خودش را مسئول شرایطی می داند درباره آن نه صحبت می کند و نه گله و شکایت دارد چون خودش می دادند که همه چیز توسط خودش و با تصمیم و فکر خودش شکل گرفته است. اکنون این فرد آماده ورود به مسیر تغییر زندگی است.
صحبت نکردن درباره شرایط فعلی برای تغییر زندگی
صحبت کردن درباره شرایط فعلی سبب تشدید تمرکز و جلب توجه دیگران به شرایط فعلی خود می شود و از آنجا که به هرچه در زندگی توجه کنید به جهان هستی اعلام می کنید که این شرایط را دوست دارید، به سادگی شرایط فعلی شما تداووم داشته و روزهای آینده زندگی شما را رقم می زند. بسیاری از ما به امید تغییر زندگی درباره شرایط فعلی خود با دیگران صحبت می کنیم غافل از اینکه در حال تثبیت شرایط فعلی هستیم.
بنابراین اگر قصد تغییر زندگی دارید به هیچ وجه نباید درباره آنچه هست صحبت کنید و حتی فکر هم نکنید چون فکر کردن بسیار قوی تر و تاثیرگذار تر از صحبت کردن است.
وقتی درباره آنچه امروز هست فکر و صحبت نکنید به شکل عملی ارتباط امروز با فردا و روزهای آینده را قطع می کنید و اینجاست که با انجام تمریناتی که در جلسات قبل و این جلسه داده شده است در حال توجه به شرایطی هستید که دوست دارید در زندگی تجربه کنید.
شما به شکل عملی درباره شرایط فعلی صحبت و توجه نمی کنید و در مقابل به شرایطی که دوست دارید تجربه کنید از طریق مختلف توجه می کنید. به همین سادگی آینده شما به جای اینکه شبیه امروز شما باشد شبیه آن چیزی می شود که امروز درباره آن فکر و به آن توجه می کنید و به شکل خودبخودی تغییر زندگی رخ خواهد داد.
تصور کنید فردی که سالهاست ثروتمند است هر روز به ثروت و احساسی که در اثر ثروتمند بودن تجربه می کند توجه می کند و زندگی وی در حالت ثروتمند بودن و ثروتمندتر شدن تداووم پیدا می کند.
در مقابل فردی که فقیر است و هر روز به فقیر بودم و مسائلی که فقر برای او ایجاد می کنید توجه می کند و درباره آن صحبت می کند سال به سال در شرایط بدتر قرار می گیرد و زندگی او تواما با فقر و مشکلات مختلف سپری خواهد شد.
این دست خدا نیست که شما را از فقر به ثروت برساند بلکه به شکل صد در صد دست خودتان است که از فقر خود را رها کرده و با تغییر زندگی تان ثروتمند شوید.
آن سیستم یا نظمی که باعث تداووم در شکل گیری جریان زندگی می شود توسط اراده خداوند برای همه انسانها خلق و تنظیم شده است بنابراین تسلط یا نظارت فردی بر چگونگی استفاده از این سیستم توسط خداوند صورت نمی گیرد و هر فردی به هر شکلی که دوست دارد می تواند از این سیستم برای تغییر زندگی به نفع یا ضرر خود استفاده کند.
چه بدانید و چه ندانید شما و همه انسانها مسئول صد در صد شرایط زندگی خود هستند چون سیستم خداوند به شکلی طراحی و اجرا شده است که تداخل یا ضعفی در برآورده کردن خواسته های انسانها ندارد بنابراین مسئولیت اینکه فردی فقیر باشد یا سراسر زندگی اش درگیر مسائل و مشکلات باشد خداوند نیست چون خداوند فقط خالق سیستم است و مسئولیت استفاده از سیستم به عهده استفاده کننده یا انسان است.
تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا
هر آنچه در زندگی خود بر آن تمرکز و توجه داریم را به سمت خود جذب می کنیم و طعم آن را تجربه خواهیم کرد. توجه به موضوعات مختلف از طریق زیر صورت می گیرد.
- مطالعه در مورد آن موضوع
- صحبت کردن درباره آن موضوع
- دیدن فیلم و تصویر درباره آن موضوع
- فکر کردن به آن موضوع
از مهمترین تکنیک های توجه به یک موضوع نوشتن در مورد آن است.
بهترین شیوه تغییر زندگی این است که صبح قلم بدست بگیریم و یجورایی در حالیکه خودآگاهمون هنوز خیلی بیدار نشده که با فکر بنویسیم صبر کنیم ببینیم ناخودآگاهمون چه حرفایی برای گفتن داره.
و یک تکنیک دیگه این که قبل از خواب مسائل خود را بنویسیم،
در حالیکه استراحت می کنیم و خواب هستیم ناخودآگاه ما بدنبال جواب می گردد و شاید آشنایی با این سایت هم یکی از پاسخهایی باشد که ناخودآگاه برایمان یافته است.
اگر نوشتن با طعم شکرگزاری همراه باشد تاثیر گذاری آن صدچندان می شود.
وقتی طعمی را که دوست دارم تجربه کنم با شکرگزاری می نویسم ذهنم چون اصل را از بدل تشخیص نمی دهد، تصور می کند که به آن رسیده ام و در عمل با من همراه می شود و خواهم توانست مقتدرانه به سمت هدفم بتازم.
از رحمت بیکران الهی این است که اگر طعم ناخوشایندی را ناخواسته طلب می کنیم و بر آن متمرکز شده ایم اجابت آن خواسته نامطلوب را به تاخیر می اندازد و اگر مصر بر دریافت آن باشیم و به صراط مستقیم برنگردیم خب آن طعم نامطلوب را در زندگی خود تجربه خواهیم کرد.
اگر قانون های الهی را فرابگیریم و طبق آنها عمل کنیم بهشت را در همین دنیا تجربه می کنیم.
قانون تغییر زندگی این است که شبیه ، شبیه را در خود حل می کند. اگر عیبجو باشم و به دنبال بدی ها و کمبودها باشم خب در شرایط کمبود و ضعف و بدی قرار می گیرم و اگر بدنبال خوبی ها و فرکانس مثبت باشم حتی در محیط بد و ناقص به نیلوفر مرداب تبدیل خواهم شد.
در محیطی که همه بدبین ها و عیب جوها در حال ضرر و زیان و تجربه فقر و ورشکستگی هستند، افراد متوکل به خدا و مثبت نگر و شاکر در حال رشد و پیشرفت و تجربه شرایط خوشایند هستند.
برای تغییر زندگی و تجربه احساسات خوشایند در زندگی باید حتی قبل از رسیدن به یک خواسته، بعد از مشخص کردن دقیق آن خواسته بر آن متمرکز شویم و به نمونه های واقعی آن در محیط پیرامون خود دقیق شویم و احساس خوشایند داشتن آن هدف در شرایط زندگی مان را با خود مرور کنیم.
در مسیر چشیدن آن طعم خوشایند فرکانسهای ما با خواسته مان هماهنگ می شود و با سپاسگزاری برای آن خواسته، به آن هدف در دنیای واقعی خواهیم رسید.
فراوانی و برکت در همه زمینه ها بی نهایت است. اصل این همانی می گوید وقتی دیگری توانسته به چیزی برسد برای من هم می تواند اتفاق بیفتد.
وقتی افراد زیادی توانسته اند با قدرت ذهن به اندام متناسب برسند، خدایا شکرت برای موفقیت دوستانم و خدایا شکرت که برای من هم اتفاق خواهد افتاد.
اگر می خواهم به سمت خوشبختی حرکت کنم باید به نعمت های فراوان اطرافم توجه کنم و شاکر آنها باشم و طعم های بد را رها کنم.
یادمه در سفری که به اهواز داشتیم همسرم از سفرهای کودکی خود تجارب لذت بخشی از یک بستنی فروشی داشت و بارها برای من از آن گفته بود و دوست داشت در این خاطرات لذت بخش مرا هم سهیم کند ولی متاسفانه در آن روز جدول خیابان روبروی آن بستنی فروشی بوی بسیار بدی داشت و آن موقع تصمیم گرفتم که یا بر تجربه طعم خوشایند آن تمرکز کنم و در خاطره سازی با همسرم شریک شوم و یا بر بوی بد جدول تمرکز کنم و خاطره ناخوشایندی در سفر اهواز برای خودم و همسرم بسازم.
تصمیم اول را انتخاب کردم و الان پس از سالها فقط طعم خاطره سازی خوشایند برای هر دوی ما باقی مانده است.
یا دوست نازنینی که در ایام امتحانات ترم و سختی شرایط باز هم در بازگشت به خوابگاه به درختان و آسمان با لذت و تحسین می نگریست و می گفت چه طبیعت زیبایی و من همان موقع شیفته نگاهش شدم چون خودم تمام مسیر همچنان به برگه امتحانم متمرکز بودم و پاسخهایی که داده بودم و استرس امتحان بعدی و همه اینها تا آن لحظه اجازه نداده بود اصلا زیبایی های اطرافم را ببینم.
دیدن خوبیها و نعمات در هر لحظه از زندگی مهارتی است که باید فرا بگیریم و برای خبره شدن در آن تلاش کنیم چون این مهمترین اقدام برای تغییر زندگی است. همانطور که وقتی بچه ای را به کاری تشویق می کنیم آن کار را مرتب تکرار می کند تا ما بیشتر خوشمان بیاید و او را بیشتر تشویق کنیم کائنات هم چنین است هر چه بر داشته هایش متمرکز باشیم و برای آنها سپاسگزاری کنیم مجوز استفاده از نعمات بیشتری را بدست خواهیم آورد.
خدایا شکرت که فراوانی و نعمت آنقدر زیاد و بی نهایت است که داشتن من سبب نداشتن و نداری دیگری نمی شود.
هر چه من خوشبخت تر و بهتر باشم فرکانس مثبت تر به جهان می فرستم و جهان برای همگان زیباتر و بهتر می شود و این یعنی تغییر زندگی.
خدایا ممنونم که این همه طعم خوشایند در اطرافم هست و احساسات و روابط زیبا و عاشقانه و محیط زیست زیبا و انسانهای خوش فرکانس و اطلاعات مفید و فراوانی و برکت و اندام متناسب و خوش فکری و خوش زبانی و کتابهای مفید و هزاران هزار خوشی کوچک و بزرگ که آفریده ای و قابلیت استفاده از همه آنها را به من بخشیده ای و فرصت چشیدن این طعم های زیبا را به من عطا کرده ای.
(دیدگاه آرامش عزیز در بخش نظرات)
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.55 از 82 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
نشان های دریافت شده
با سلام به تناسب فکریها
طعمهایی که دوست دارم تجربه کنم
طعم تناسب اندام ایدهالم طعم زندگی با طعم خدا طعم سلامتی پایدار طعم یه خونه بزرگتر ۱۰۰ الی ۱۲۰ متری طعم ثروت طعم دریافت نعمتهای الهی طعم روابط خوب با انسانها وخیلی دیگه طعمها اما عجله که ندارم وخدا همیشه هست بعدا ازش میگیرم
من چند روز پیش این فایل گوش کردم ونتونستم برم بیرون تا امروز اما سعی کردم هر کاری که در من ایجاد احساس خوب ایجاد میکنن انجام بدم وسعی کردم که طعمهایی که تو زندگی دارم توجه کنم وببینم وسپاسگزارشون باشن که اگه نباشن من بدبختم
مثل کابینت فلزی اگر نباشه من اون همه وسایل کجا بذارم وسعی کردم برای قابلمههایی که دارم نو وکینه برای سرویسهای غذا خوری نو دم دستی برای حال واحساس خوبم برای سلامتی امروزم برای غذایی که درست کردم برای هر چیزی که میبینم سعی کردم طعمها رو ببینم وسپاسگزارشون باشم گاهی برای یه چیزهای کوچیک هم سعی کردم اون طعم ببینم سپاسگزارم باشم
بعد امروز رفتم بیرون من ماشین ۲۰۶ سفید خیلی دوست دارم اصلا به این طعم توجه نکرده بودم اما به محض اینکه پامو از در پارکینگ گذاشتم بیرون سه تا ۲۰۶ سفید پشت سر هم دیدم وهمون جا گفتم خدایا شکرت که این طعم خوب تو دنیا هست واین آقاهه داره استفاده میکنه چقدر خوب میشه منم این طعم تجربه کنم
بعد یکم رفتم جلوتر مغازهها رو دیدم که همه چراغها روشن مشغول هستند گفتم خدایا شکرت زندگی با طعم کار خوب چه لذتی داره
بعد یه ماشین مدل بالا دیدم فورا یادم اومد که خدایا شکرت من زندگی با طعم ثروت دیدم
بعد خیلی شب جالبی بود تا حالا تجربه نکرده بودم همه جا فراوانی بود همه مشغول بودند همه داشتن زندگی میکردن زندگی در جریان بود
بعد دیدم یه املاکی پشت درب کلی گیاه زیبا بود گفتم خدایا شکرت زندگی با طعمزیبایی زندگی با طعم ثروت زندگی با طعم کار خوب چه طعمی داره خدایا من این طعمها رو اینجا دیدم
بعد یکم رفتم جلوتر یه عالمه خونه بزرگ وشیک وجدید دیدم وحال شدم ویه لحظه یادم رفت چی باید بگم وهواسم جمع کردم گفتم خدایا شکرت فراوانی وجود داره خونه های زیبا وجود داره خدایا من دیدم
بعد یه خونه دیدم که تراس بزرگی داشت منم عاشق خونه ای هستم که تراس بزرگ داشته باشه گفتم خدایا شکرت زندگی با طعم این خونه بزرگ وشیک با این تراس بزرگ چه طعمی داره چقدر خوب میشه منم تجربه کنم
بعد رفتم سبزی خریدم گفتم خدایا زندگی با طعم خرید کردن با خیال راحت چه لدت بخش
بعد با خودم فکر میکردم که زندگی با طعم پول داشتن چقدر لدت بخش چقدر آرامش بخش چقدر احساس خوبی به آدم میده چقدر اعتماد به نفس آدم میره بالا اگر کارتت مال خودت باشه با خیال راحت خرج کنی وخوبی جواب پس بدی خدایا شکرت
خدایا شکرت که منو تو این مسیر الهی قرار دادی تا یاد بگیرم طریقه زندگی کردن با خدا رو واستاد عزیزو گرامیم بینهایت از شما سپاسگزارم یه دنیا ممنونم که این دوره رو آماده کردید تا من هم به این دوره هدایت بشم در صورتیکه داشتم دوره ورود به سرزمین لاغرها رو میگذرونم تا یاد بگیرم زندگی کردن با طعم خدا رو یه دنیا ممنون به توان هزار
نشان های دریافت شده
بنام خدایی که طبیعت را آفرید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامیم
واقعا میپذیرم شرایطی که الان چیزهایی که الان دارم تجربه میکنم حاصل افکار و رفتار عملکرد گذشته من یعنی دیروز ماه قبل سال قبل هفته قبل من بوده و الان دارم تجربه اش میکنم در بعضی از جنبه های زندگی دلم میخواد اشک شوق بریزم آنقدر خوشحال و راضی هستم از شرایطم مثل سلامتی درستکه هنوز مسائلی هست اما هیچ اشکالی نداره اونم برطرف میشه مثل مسائل یا بیماریهای قبلی که به بهترین شکل ممکن تغییر کرد و من الان به لطف خدای مهربانم و استاد عزیزم در بهترین حد سلامتی خودم هستم خدایا شکرت خدایا ممنونم خدایا سپاسگزارم
من به این موضوع ایمان قلبی دارم که هر شراطیتی که الان دارم تجربه میکنم چه خوب باشه چه خوب نباشه چه من راضی باشم چه نباشم خودم خلق کردم خودم بوجود آوردم و مسئولیتش هم میپذیرم
استاد در گذشته بارها و بارها شنیده بودم که پول درآوردن سخته و اینا اما بدتر از اون الان خیلی بدتر از اونو میشنوم که تو که نمیدونی من باید از صبح تا شب جون بکنم از زیر سنگ چدو قرون پول دربیارم و واقعا هم میبینم داره خیلی سختی میکشه که پول دربیاره وقتی هم بهش میگم خوب بجای اینکه اینجوری فکر کنی اینطوری فکر کن که خدایا من میخوام امروز خیلی راحت مثلا ۵ ملیون پول دربیارم منو مسخره کرد کلی حرف هم بار من کرد قبول نکرد منم ساکت شدم
من آنقدر شنیدم که گفتن کی این لباسها رو میخره مگه کسی برای اینا پول میده مگه مغز شون مشکل داره اینا رو بریز دور و….
و من الان نه شغل دارم نه درآمد مجبورم با همون یارانه زندگیم بگذرونم و اینم تقصیر خودم بارها شنیدم که فلانی داره فقط با یارانه زندگی میکنه ناراحت شدم دلم برام شون میسوخت دنیا هم کارش چیه احساس تو رو تبدیل به واقعیت میکنه پس من خودم این شرایط برای خودم بوجود آوردم نتیجه افکار و رفتار قبلی من بوده
من قصد تغیر کردن دارم و متعهد میشم که مسئولیت صد در صد زندگیم بپذیرم
بله منم کاملا میپذیرم که اگر درباره شرایط فعلی خودم با کسی صحبت کنم اون شرایط طولانی تر میشه مثلا من درباره بیماری با هیچ کس حتی فرزندانم نمیگفتم چه احساسی دارم الانم نمیگم چون میدونم که با این کار به جهان هستی میگم من این شرایط دوست دارم لطفا بیشترش کن
و تازگی یاد گرفتم درباره طعمهای که دوست ندارم صحبت نکنم اگر بازار میرم فقط اگر دوست داشتم درباره خوبیها زیبایی ها صحبت کنم یا اصلا صحبت نکنم اینجوری خیلی بهتره و آرامش من بیشتره
و میخواستم همین جا از آرامش عزیز برای نوشتن این دیدگاه تشکر کنم جواب سوالم یکم گرفتم بینهایت سپاسگزارم دوست خوبم
من اول بلد نبودم چطور باید برنامه فردای خودم بنویسم اما الان فکر میکنم یکم یاد گرفتم توضیح میدم استاد لطفا به من بگید درسته یا نه
مثلا من میخوام پول وارد زندگیم بشه این خواسته منه مینویسم بعد دربارش توضیح میدم که اگر پول وارد زندگی من بشه چه اتفاقات خوبی رخ میده
وقتی پول وارد زندگیم بشه من دیگه مستقل میشم از لحاظ مالی یعنی دیگه نیازمند همسرم با دخترم نبستم میتونم هر زمان که دلم خواست برم رستوران با خیال راحت غذای مورد علاقه سفارش بدم بخورم لذتشو ببرم و سپاسگزار خداوندم باشم
یا باید بنویسم خدایا شکرت که پول وارد زندگیم شد من رفتم رستوران غذای مورد علاقه با خیال راحت خوردم و تازه یه روز دیگه هم با بچه ها قرار گذاشتیم بمناسبت روز تولدشون ببرمشون رستوران یه غذایی بهشون بدم یه کادو هم براشون در نظر گرفتم که اونجا تقدیمشون کنم آخه بچه های من هر دو تیر ماهی هستن با سه روز اختلاف ۹ و ۱۲ تیر بدنیا اومدن اینجوری بنویسم خدایا من گیج شدم چطور باید برای فردا امشب برنامه ریزی کنم خواستهام بنویسم
استاد امروز رفتم باغ تو راه این تمرین انجام دادم خیلی لذت بردم آنقدر طعمها زیاد بودن که فقط میتونستم بگم خدایا شکر زندگی با این طعم بعد یه ماشین رد میشد عه زندگی با این طعم چند تا ۲۰۶ میدیدم زندگی با طعم ۲۰۶ دیگه نمیتونستم ادامه بدم چه لذتی داره خداروشکر این طعمها به وفور در پیرامون من وجود دارن خداروشکر کلی انسان دارن از این طعمها استفاده میکنن بعد یه جایی که جاده خلوت میشد ادامه شو میگفتم
استاد چقدر خوبکه ذهن ما اصل از بدل تشخیص نمیده من چند روز پیش رفتم محمد شهر پشت شیشه طلا فروشی به طلاها نگاه میکردم در ذهنم تمرینم انجام میدادم شاید چند لحظه طول کشید ولی حس خوبی بهم دست داد اونجا احساس میگردم که من الان دارم این طلاها رو میخرم تند تند میگفتم چقدر خوب میشه این سرویس تهیه کنم اونم بخرم این النگوها رو هم بخرم چند تا از اون انگشترهای درشت هم بخرم استاد میدونی خطای ذهن چاق در طلا فروشی هم خودش نشون میداد همش چیزهای بزرگانتخاب میکردم
یعنی استاد من برای اینکه بتونم اتفاقاتی که دوست دارم فردا برام رخ بده باید اینجوری بنویسم مثل توضیح دادن طعم غذا که بیسش مثل قورمه سبزی
مثلا بنویسم دوست دارم پولدار بشم بعد بگم وقتی پولدار بشم خوب شرایطم خیلی بهتر میشه راحتر زندگی میکنم دیگه خودم میتونم تمام نیازهای خودم برآورده کنم میتونم هدیهای خوب برای اطرافیانم تهیه کنم تولد بهتر بگیرم لباسهایی که دوست دارم تهیه کنم برای فروشگاه چرم لباسهای چرمی برای خودم بخرم میتونم بهترین غذاها رو بخورم بهترین مسافرت برم میتونم ویلا اجاره کنم اینجوری بنویسم خوبه
منم میگم همسرم دیگه حساس اخلاقش اینجوری میگه هر چی من میگم درست باید اون کارو انجام بدی تو چرا زنگ نمیزنی به پدرت هر چی به دهند بیاد نمیگی تو هم بچه اون پدر هستی یعنی یه چیز زور غیر قابل قبول من میدونم پدر من خودش این رفتار نداره کسی حتما بهش گفته من نمیدونم ولی هیچ وقت زنگ نمیزنم همسرم بگه منکه نمیتونم به پدرم بی احترامی کنم اون میگه چطور اون دلش اومد با تو اینجوری رفتار کنه خلاصه
من دیدم این افراد رفته بودیم عروسی همش هواسش بود که فلانی خواهر داما مادر داماد چه لباسی پوشیده مادر و خواهر عروس چی پوشیدن کی قشنگ نمیرقصه کی جوراب نپوشیده کی زیاد غدا میخوره کی چقدر میوه خورد چند تا شیرینی خورد چقدر غذا خورد اصلا هواسش نیست که از عروسی لدت ببره در شادی دیگران سهیم باشه
بله من درک میکنم تجربه نکردم ولی درک میکنم چون دارم تمرینش انجام میدم الان دیگه اگر ۲۰۶ وارد زندگیم بشه من خیلی تعجب نمیکنم چون الان چند وقت دارم تمرینش انجام میدم زندگی با طعم ۲۰۶ چه لذتی داره چقدر زندگیم راحتر میشه وقتی ۲۰۶ داشته باشم چقدر شادتر هستم وقتی سوار ۲۰۶ میشم باهاش رانندگی میکنم لذت میبرم باهاش میرم شهرستان میرم مسافرت خیلی طعم خوبی خدایا شکرت که این طعم وارد زندگی من کردی و من الان میتونم از اون استفاده کنم لذت ببرم سپاسگزار خداوندم بشه
منم اول اومدم چند بار در ذهنم مرور کردم که اصلا من چه طعمهایی دوست دارم و دارم به چه طعمهایی توجه میکنم مرور کردم
بعد تصمیم گرفتم توجهم از روی طعمهایی که دوست ندارم بردارم بذارم روی طعمهایی که دوست دارم وارد طگزندگی من بشه اما ناخداگاه گاهی هم به طعم بعد توجه میکنم نه خیلی زیاد یه وقتهایی آدمها حال آدم میگیرن دیگه ولی نه جواب میدم نه حرف میزنم ساکت میشینم اونم پشیمون میشه از طرز حرف زدنش مشخص
من میگشتم هر کجا میرفتم هم مثلا تو بازار بدنبال طعمهایی که دوست دارم بودم و بعصی وقتها هم مینوشتم چون الان فصل آلبالو گیلاس من یکم کمتر میتونم بنویسم ولی مینویسم چون نوشتن غوغا میکنه خداوند به قلم قسم خورد و آنچه مینویسد
منم میرفتم بیرون ماشین شیک میدیدم خونه تمیز و نو بزرگ میدیدم انسانها رو میدیدم میگفتم زندگی با طعم سلامتی چه لذتی داره یه مغازه چرم فروشی یا ماشینهای گرون میدیدم زندگی با طعم ثروت خلاصه این چند وقت فقط به طعمهای خوب توجه کردم سعی زیادی کردم طعمهایی که دوست ندارم صحبت نکنم
استاد منم دارم میگردم در گوگل بدنبال طعمهایی که دوست دارم سرج میکنم مثلا مبل راحتی طوسی پارکت طوسی کم رنگ پرنگ و…یکی یکی سرج میکنم چند تای اونا رو که خیلی دوست دارم انتخاب میکنم اسکرین میگیرم تمام که شد بعدا میشینم از توی اون عکسهایی که گرفتم خونه رویایی خودم میسازم فعلا فقط تراس مورد علاقه ام پیدا کردم
من امروز از جاده چالوس رد شدم هر کجا از جاده چالوس نگاه کنی خداروشکر رستورانهای جدید و قدیم وجود داره و خداروشکر اون قسمت ترافیک میشه و هر دو طرف خیابان پر از ماشین و بیشترشون مول بالا ست من از اونجا رد میشدم میگفتم خدایا شکرت زندگی با طعم ثروت من با چشمان خودم دیدم خدایا شکرت که این طعم بی نظیر به وفور در طرف من موجود خیلی تمرین عالیه تصمیم دارم همیشه انجامش بدم
من از پنترس بک گراند گوشی برای نوشتن گرفتم و نکات مهم در اونجا مینویسم و پوشه بندی کردم که بادم نره تمرینات تکرار کنم الان و بعد از اینکه دورهام تموم شد
من دیدم که میگن آخه این پیر مردهایی که یه پاش لب گور این ماشین میخواد چکار من بد و بیراه نمیگم من میگفتم این آقاهه فرکانسش از من بالاتره که در مدار بلاتر قرار داره تونسته این ماشین تجربه و زندگی کنه شاید این نگاه منم یه جور حسرت بود اما دیگه یاد گرفتمچی بگم خدایا شکرت ممنونم استاد عزیزم
اتفاقا من امروز از جاده چالوس رد میشدم یهو ترافیک شد نگاهم افتاد به رودخونه پر از آب که انسانهای زیادی کنار آب بودن کباب میزدن شنا میکردن من خیلی لذت بردم اما یکم ترسیدم گفتم فشار آب خیلی زیاد خطر ناک خدایا مراقبش ن باش در ذهنم گفتم
استاد من امروز رفتم باغ صبح زود رفتیم ساعت ۸ باغ بودیم خیلی هوای عالیه داشت پرندها میخوندن منم به یاد عطمت خدا افتادم دلم میخواست بشینم و به درخت نگاه کنم اون پرنده بیاد روی همون درخت بخونه من محو عظمت خدا بشم که چجوری صدای رسا و دل نشین از دل خودش بیرون میاره و بصورت صوت تبدیل میکنه خیلی لذت بخش خداجونم
بعد غذا درست کردم لوبیا پلو روی اجاق چوب شکستم چای درست کردم خیلی خوش گذشت گیلاس همسرم چید و بعد هم اومدیم خونه بقیه اش نمیگم چون چون نمیخوام اتفاقاتی که دوست نداشتم تعریف کنم
اتفاقا همسر من دیشب داشت یه مستندی میدید که خونه ها رو باز سازی میکنن من اوایلش نگاه نکردم وقتی باز سازی شد دیدم و گفتم به به زندگی با این طعم چقدر زیباست خدایا زندگی با این طعم چقدر عالیه خدایا شکرت این طعم از زندگی به وفور در اطراف من موجود خدایا شکرت این خانواده دارن اونو تجربه میکنن چقدر میتونه لذت بخش باشه تو این خونه زندگی کردن خدایا شکرت
من امروز خیلی از ماشینها رو دیدم که اسمشونو نمیدونستم فقط میگفتم خدایا زندگی با این طعم چقدر لدت بخش
واقعا بلد نبودم اطلاعاتشون به ذهنم بدم ولی کم کم یاد گرفتم هر بار که این دوره رو پاس کردم سطحی از اونو درک کردم و این بار با آگاهی الانم اومدم و سطح بالاتری از اونو تجربه میکنم خدایا شکرت استاد عزیزم ممنون و متشکر و سپاسگزارم
من خیلی دوست دارم چیزی که برای خودم لذت بخش به دیگران هم بدم اما اونها اولش قبول میکنن اما فرمشون قویتر فورا میرن تو اینستا خیلی دوست داره اما هنوز تمایل نداره میدونه خیلی خوبه ولی هنوز هدایت نشده و من همین جا از خداوند میخوام که خدایا زندگی با طعم خدا خیلی عالیه تو خدای همه انسانها هستی و اونها رو هدایت کن تا از این طعمها استفاده کنن لذت ببرن خدای خودشونو بشناسن خدایا شکرت الهی آمین
نشان های دریافت شده
سلام الهام خانم عزیز
میخواستم بگم حیف نیست وقتی یه آرزو به این خوبی دارید داشتن فرزند پسر سالم وزیبا از مرگ حرف زدید حالا خیلی جوان هستید بهتر به پسرت فکر کنی به اینکه چکار کنی یه زندگی عالی با شما وپدر ش تجربه کنه و…ایشالا که زودتر صاحب فرزند پسر بشین با اولین آگاهیها یه زندگی شیرین ودلنشین ولذت بخشی رو شروع کنبد
نشان های دریافت شده
سلام دوست خوبم لاله خانم عزیز
خیلی خوشحالم که این تمرین انجام دادید وبه نتیجه اون رسیدید به حس عالی که از انجام تمرین رسیدید وامیدوارم که در کارتون هم به مهارت برسید وموفق بشید شما میتونید