همه انسان ها آرزوهایی دارند که هنوز به آن نرسیده اند و تصور می کنند اگر به آن آرزوها برسند زندگی آنها سرشار از لذت و شادی خواهد شد.
اما همین افراد بسیاری از آرزوهای گذشته خود را اکنون در اختیار دارند اما به آن شکلی که تصور می کردند اگر به این آرزو برسند چه و چطور خواهد شد اکنون در آن شرایط نیستند.
رسیدن یا استفاده کردن؟!
افراد بسیاری هر روز به دنبال پیدا کردن راه و روش هایی برای رسیدن به خواسته های خود هستند. آنها در طی عمر خود به خواسته های زیادی می رسند اما رسیدن به خواسته ها به تنهایی کافی نیست بلکه استفاده از آنهاست که موجب رضایت و شادی درونی می شود.
همه ما همین الان وسایل زیادی داریم که قبلا داشتن آنها آرزوی ما بوده است اما مدت هاست از آنها استفاده نکرده ایم.
بنابراین توجه به این نکته بسیار مهم است که هدف از زندگی کردن فقط رسیدن به خواسته ها یا انباشته کردن دارایی ها نیست بلکه مهم استفاده کردن و لذت بردن از آنهاست.
در مسیر زندگی ما در شرایطی قرار می گیریم که به شکل ناآگاهانه و آگاهانه آرزوهایی در وجود ما شکل می گیرد. نکته حائز اهمیت اینکه شکل گرفتن آرزو در قدم اول برای بهبود شرایط زندگی و تجربه لذت و تنوع در زندگی است اما این موضوع مهم معمولا به فراموشی سپرده می شود و هدف از رسیدن به آرزوها بیشتر انباشته کردن و افزایش سرمایه و دارایی می باشد.
آنچه باعث تسلی و لذت روح و روان ما در زندگی می شود استفاده کردن است نه انباشته کردن موضوعی که در تفاوت نگرش افراد موفق و ناموفق بسیار واضح است.
در بسیاری از مصاحبه با افراد موفق این موضوع به وضوح مشخص است که هدف اصلی آنها لذت بردن از مسیر زندگی است به همین دلیل همه آنچه به عنوان سرمایه یا دارایی به دست می آورند صرف رشد و گسترش کسب و کار و بهبود شرایط زندگی خود و دیگران می کنند.
هیچ فرد کارخانه داری سرمایه خود را صرف انباشته کردن یا افزایش ملک و ماشین نمی کند بکله بیشتر آنچه به دست می آورد را صرف رشد و توسعه کسب و کار خود می کند و این روند را تا روزی که زنده هستند ادامه می دهند چون در نظر آنها لذت واقعی زندگی در استفاده کردن و جریان داشتن نعمت هاست نه انباشته کردن آنها.
لذت استفاده کردن از نعمت ها
هرچه بیشتر از نعمت هایی که در اختیار دارید استفاده کنید احساس سیری و رضایت از زندگی در شما افزایش پیدا می کند و همین احساس به خودی خود منجر به دریافت نعمت های بیشتر خواهد شد.
آرامش و احساس خوب دو پارامتر اصلی در رشد و گسترش نعمت ها در زندگی هستند و تنها راه رسیدن به آنها استفاده کردن از نعمت هاست.
تفاوتی ندارد که نعمت هایی که اکنون در اختیار دارید از نظر سال ساخت یا کیفیت ساخت چقدر با نعمت های روز دنیا فاصله دارد بلکه مهم احساسی است که شما از استفاده آن نعمت ها به دست می آورید.
بسیاری از افراد فقیری که به ثروت های افسانه ای رسیده اند توانسته اند از استفاده آنچه دارند به احساس خوب برسند و با احساس آرامش مراحل زندگی را سپری کرده اند و به جایگاه فعلی خود رسیده اند.
رضایت از زندگی مهمترین مساله ای است که باید مدنظر قرار داده شود و این موضوع فقط در گرو استفاده کردن از نعمت ها به دست می آید. در واقع زندگی کردن باعث ایجاد رضایت از زندگی خواهد شد و از آنجا که برای زندگی کردن نیاز به ابزار و وسایل داریم استفاده از نعمت هایی که در اختیار داریم می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی و ایجاد احساس رضایت از زندگی و زنده بودن در ما شود.
تجربه هنرجوی زندگی با طعم خدا
سلام استاد عزیز بزرگوارم و دوستان وهمراهان زندگی با طعم خدا
خداوند را سپاسگزارم که لحظه لحظه ی زندگیم را با طعم خودش شیرین کرد چقدر زندگی با طعم خدا زیباست وزندگی زیبائیهایش را هر روز برایم زیباتر میکند
چه زیبا بیان میکنی استاد عزیز نکات را .هر گاه به زیبایی و نکات مثبت جهان توجه میکنم همه چیز برای من زیبا جلوه میکند توجه به خوبی ها و نکات مثبت باعث رسیدن به احساس خوب می شود وقتی به احساس خوب رسیدم دیگر هیچ کمبودی را حس نمی کنم وحتی اصلا آنها را نمی بینم.
از همه جالب تر و زیباتر اینه وقتی اراده میکنی که به هدفی برسی و در جنبه خاصی شروع به فعالیت میکنی خداوند تو را بطور صحیح در همان مدار قرار میدهد و تو را در همان مسیر هدایت می کند تا به خواسته ات برسی.
در جهان همه ما تلاش میکنیم تا به احساس خوب برسیم و از تمام احساسهای بد رها شویم اما گاهی اوقات مسیر را اشتباه میرویم و شروع می کنیم به غر زدن و ناسپاسی و این به جای اینکه ما را به احساس خوب برساند از این احساس خوب ما را دور میکند و به احساس بد میرساند.
جهان و کائنات ما را به همان احساسی را که میخواهیم میرساند غافل از اینکه ما خواهان خوبش هستیم ولی به احساس بد رسیدیم جهان به فرکانس های ارسالی ما پاسخ میدهد اگر فرکانس خوب بفرستیم به طعم های خوب میرسیم اگر فرکانسهای بد ارسال کنیم طعمهای بد را دریافت می کنیم.
وقتی به رستوران الهی دعوت میشوم و انواع غذاهای مختلف را ببینم اگر من حرص ولع داشته باشم که من باید از همه ی غذاهای این رستوران بخورم هرگز طعم عالی غذاهای دوست داشتنی و لذیذ این رستوران را تجربه نخواهم کرد چون من فقط میخورم بدون اینکه توجه کنم که هر غذا چه طعم ومزه ایی دارد.
اما اگر هر بار که وارد این رستوران می شوم طعم یک نوع غذا را تجربه کنم تمام طعم های لذت بخش را با آرامش و به زیبایی تجربه خواهم کرد چون می دانم این جهان جهان فراوانی است و هر طعمی را بخواهم به وفور در جهان برای من و هر کس دیگری که بخواد آنرا تجربه کند و مزه کند یافت می شود.
برای همین است که ثروتمندان با آرامش خاطر وایمان و اطمینان هرروز طعم های زیبایی را می چشند و هیچ حرص ولعی ندارند و از مال خود می بخشند چون ایمان دارند چندین برابر آنرا از خداوند متعال دریافت می کنند آنها می بخشند تا خداوند به آنها ببخشد. اکثر انسانها به کمبودهای جهان توجه می کنند وفقط یک طرف قضیه را می بینند وفقط دامن به کمبودها میزنند
اگر بتوانند از قانون تضاد استفاده کنند آنگاه هست که هر روز شاهد پیشرفت خود در زمینه های مختلف می شوند.
کمبودها باعث میشوند ما انسانها به دنبال راه چاره باشیم و به پیشرفت جهان کمک کنیم. خداوند بیشتر از هر کسی می خواهد که ما طعم های خوب را تجربه کنیم و به احساس عالی برسیم و به ثروت برسیم چون ما به پیشرفت این جهان کمک می کنیم.
خدایا شکرت بابت طعم های خوب جهان خدایا شکرت که همیشه بندگانت را در مسیر صحیح هدایت وحمایت می کنی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
(دیدگاه مه گنج عزیز در بخش نظرات)
اهمیت آرامش ذهنی
مهمترین و در واقع اصلی ترین بحث مطرح شده در فایل مربوط به آرامش ذهنی است.
این مرحله سرآغاز آمادگی برای دریافت نعمت هاست. ما تا حالا با خوب کردن احساسمون و چشیدن طعم های خوب، توجه به نکات مثبت، نگاه نکردن به اخبار بد و آشفته نکردن ذهن و شکر نعمات خداوند در حقیقت در مرحله ی ارسال انرژی ها به کائنات بودیم ولی آرامش ذهنی مرحله ی دریافت است.
یعنی تا اکنون یاد گرفتیم و تمرین کردیم که حس خوب به کائنات بفرستیم حالا باید این را هم یاد بگیریم که سکوت و آرامش ذهن داشته باشیم تا پیامهای خداوند را دریافت کنیم.
در حقیقت سکوت و آرامش ذهنی مرحله ی بزرگی از دریافت نعمات است که تا ما آن را یاد نگیریم نمیتوانیم برای نعمات آمادگی پیدا کنیم. آرامش زمینه ای است برای دریافت پاسخ از احساسی که ما به کائنات ارسال کردیم و رسیدن به این آرامش از طریق قرآن بهترین راهکاریست که ما را برای دریافت نعمات آماده میکند.
ان شاء الله در فایلهای بعدی در این مورد بیشتر توضیح بفرمایید تا همانطور که مرحله ی ارسال رو به خوبی درک کردیم مرحله ی دریافت رو هم به خوبی درک کنیم تا با این دو نیروی عظیم الهی بتوانیم همیشه در مدار آفرینش و همسو با آن حرکت کنیم . با سپاس فراوان از شما استاد بزرگوار
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
ما از طریق آرامش ذهن پاسخ صداهایی را که ارسال کردیم دریافت خواهیم کرد.
بی صبرانه منتظر یادگیری این آرامش ذهن هستیم . متشکرم از آموزشهای عالی و شیرین شما
منتظر خواندن نوشته های شما هستم
همراه همشگی شما: رضا عطارروشن
امتیاز 4.28 از 64 رای
با دیگران به اشتراک بگذارید تا امتیاز بگیرید!
🌹به نام خدای بی نهایت و دوست داشتنی و مهربان 🌹
درود و احترام خدمت استاد عزیزم و دوستان همراه 🌷
خدایا سپاسگزارتم بابت حضورم در این دوره که گام به گام دارم به احساس خوب بیشتر، درک عمیق تر ، و شناخت واقعی تر از تو، زندگی و چگونگی رسیدن به آرزوها میرسم ❣️
🌠رازهای مهم این جلسه:
1-ما خواسته هامون رو برای احساس خوب بیشتر در زندگی میخوایم. یعنی اصل زندگیه، ما برای اینکه به شادی و ارامش بیشتر در زندگی برسیم، خواسته های بیشتر میخوایم. ما هر چه میخوایم بخاطر زندگیه! که باید ازش لذت ببریم. چون رسالت ما زندگی کردن و شادی کردنه. پس باید به اصل بیشتر بپردازیم تا به فرعیاتش برسیم. باید قدردان اصل زندگی باشیم، از انچه داریم لذت ببریم تا به خواسته هامون برسیم و انوقت احساس خوب بیشتر تجربه کنیم. و بعد به سطح بالاتر بریم و شادی بیشتر تجربه کنیم، و لذت بیشتر ببریم.
2-سیستم خداوند بر اساس فراوانیه بنابراین هیچ محدودیتی برای ارزوهامون و انچه از خدا میخوایم وجود نداره. پس هرچه بیشتر ازش بخوایم ، یعنی بنده ی خداشناس تری هستیم. در حالیکه همیشه ما رو در ترس و رودروایسی خداوند قرار دادن که زیاد نخوایم و هرچی کنظرم بخوایم و قانع تر هستیم بنده ی بهتری هستیم. ولی من یاد گرفتم هر چی بیشتر بخوام بنده ی بهتری هستم چون نشون میده ایمان و توقع و توکلم به خداوند زیاده، چشمم به خداونده و ازش زیاد میخوام. یه همکاری داریم از یک خانواده ی فوق ثروتمند شمال تهران، که از بیس این خانواده ثروتمند هستن، یعنی دیروز و امروز به ثروت نرسیدن. خب طبیعتا ایشون باورها و افکار توانگرانه ی خیلی قوی دارن که در صحبت ها و رفتار های عادی شون هم این باورها کاملا مشخصه. ایشون همیشه از قول مادربزرگ شون میگن:
“از خدا زیاد بخواه. به اندازه قدرتش، به اندازه عظمتش، اگه از خدا کم بخوای، به قدرت و عظمتش توهین کردی”.
واقعا چقدر این باور قشنگه….و باورهای توحیدی میسازه. پس از خدا زیاد بخوایم به اندازه عظمتش.
اتفاقا خداوند بندگانی که زیاد ازش میخوان رو پاداش بیشتری میده چون به کلام و خط مشی هایی که خود خدا تعیین کرده عمل میکنن، چون خداوند خودش گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. پس اونی که از خدا زیاد میخواد به قوانین و قواعد خدا بیشتر عمل میکنه، و انسان توحیدی تری هست.
بذاریم کنار باورهای محدود کننده نسبت به خداوند رو.
اونایی که به ما یاد دادن از خدا زیاد نخوایم، نگاهشون به خداوند انسانی بوده. خدا رو یک انسان قدرتمند شناختن که ازش اگه زیاد بخوای گستاخی کردی!
ولی ما داریم خدایی در این دوره میشناسیم که بی نهایته، که تمامی در نعمتهاش وجود نداره و هرچی بیشتر ازش بخوای شادی بیشتری تجربه میکنی. 🌷 خدایا دوستت دارم🌹
3-وقتی بشر به یک تضاد یا محدودیتی برمیخوره، راه های تازه و خلاقیت هایی پیدا میکنه برای رفع اون محدودیت. و هیچ کجا بشر، استاپ نشده بخاطر یک مانع و محدودیت. طبیعت بشر اینه که نیازها گسترش پیدا کنه، که جهان گسترش پیدا کنه. چون گسترش از ویژگی های جهان هستی و خداونده. پس هیچ چیز در دنیا تمام شدنی نیست. و ما نیازی نیست بترسیم از کمبود های احتمالی و ازشون موانع بسازیم بر سر راه افکارمون.
4-فقر، فضیلت و امتحان الهی نیست اتفاقا ثروت هست که فضیلته. در ثروت داشتنه که زندگی مرفه تر و با ارامش تری رو تجربه میکنیم. در ثروتمند بودنه که شادی بیشتری میتونیم تجربه کنیم. بنابراین از اینکه در لیست خواسته مون، ثروت باشه، یا از خدا زیاد ثروت بخوایم احساس خجالت یا حقارت یا مادی گرایی و دنیا دوستی نکنیم. اینها همه باورهای محدود کننده ی تروت هست. اشتباهاتی که در مغز ما فرو کردن در باورهای ما کاشته ن چون درک خودشون کافی نبوده یا چون نتونستن به ثروت کافی و دلخواه برسن ، فقر رو ستودن!
5-در آرامش هست که آرزوها و خواسته ها براورده میشه، وقتی احساس خوب داشتی، خواسته هات خیلی راحت تر براورده میشه، و با احساس خوب بیشتر خیلی راحت تر بهشون میرسی. فقط کافیه محتاج خواسته هامون نباشیم. بهشون وابسته نباشیم. حرص نزنیم برای بودنشون. از آنچه الان داریم و از اصل زندگی، زنده بودن مون، سلامتی مون، در مسیر بودن مون ، لذت وافر ببریم، که بتونیم خواسته هامون رو تجربه کنیم.
من یک تجربه شخصی همین دیروز در این مورد داشتم، که خیلی خیلی شگفت انگیز بود و بی نهایت خوشحالم کرد و دوست دارم باهاتون در میون بگذارم.
من از وقتی در مسیر تناسب فکری هستم خدا روشکر خیلی شادتر از قبل شدم. همیشه آدم شادی بودما، شادی دوست بودم، ولی چون رازهای زندگی رو بلد نشده بودم پشت این شادی و انرژی، استرس داشتم همیشه بابت اهدافم و رسیدن بهشون. از وقتی به لطف خدا در مسیر تناسب فکری م خیلی شاد تر شدم، و از وقتی دوره رسیدن به خواسته ها و مرور طعم خدا رو شرکت کردم واقعا خیلی زیاد شاد و شکرگزار شدم.
دیروز ظهر حدودای ساعت 12 با مادرم صحبت میکردیم، من از یه شرایط کاری جدیدی براش گفتم. گفتم خیلی دوست دارم این شرایط رو تجربه کنم. خب مادرم خیلی از نظر خط فکری به من نزدیکن و خیلی اهل مطالعه و به اصطلاح خودم قانون جذبی هستن. به قوانین ذهنی خیلی زیاد معتقدن.
خلاصه با شادی و احساس عالی، چند جمله کوتاهی درباره این شرایط صحبت کردیم باهم، و ایشون گفتن تا خدا هست، (تکیه کلامشونه) ، هر چی ازش میخوای بهت میده. هرچی میخوای آنی برات فراهم میکنه. منم احساسم همچنان عالی بود و بابت همه نعمتای متفاوت از خدا شکرگزاری کردم.
این گذشت و من کلا اون موضوع شرایط جدید کاری رو تو ذهنم بستم، عصر چهار ساعت تدریس مجازی داشتم، که اونم با احساس عالی هندل کردم و چقدر دانشجوهام احساس شون عالی شد و چند نفرشون پایان کلاس گفتن واقعا سر حال و حوصله اومدیم. بعد از کلاس رفتم پارک پیاده رو، باز خیلی شکرگزاری کردم. و باز احساسم همش عالی تر میشد. یعنی من از وقتی گفتم دلم شرایط جدیط میخواد دیگه گفتم و تو ذهنم رهاش کردم بهش نچسبیدم چون خوشحال بودم و احساسم عالی بود و محتاج اون شرایط نبودم. حتی میتونم بگم فراموش کردم که چنین خواسته ای داشتم.
ساعت 9 شب، در کمال شگفتی، مدیرگروه مون زنگ زد و گفت خانم دکتر تایم شیت آزاد شما چجوریه الان ؟ پیشنهادهای جدید برات دارم…. گفتم چه پیشنهادی ؟! و وقتی که پیشنهادشو گفت عینا همون چیزی بود که ظهر به مادر گفته بودم دوست دارم تجربه کنم…بی کم و کاست عین همون شرایط رو گفت….واقعا من فراموش کرده بودم که اینو گفته بودم.
یعنی انقدر شگفت زده شدم،برای چند لحظه هنگ کردم. و بعد با خودم گفتم السا اصلا نیازی به هنگ شدن نیست، همینه! قوانین و اذن خدا همینطوره که تو الان داری یک شمه ایش رو تجربه میکنی! و نشونه ی اینه که داری راه را درست میای. پس با همین روال ادامه بده. با احساس عالی، با خوشحالی و لذت بردن از اصل زندگی بدون اینکه بچسبی به خواسته ای شاد باشی. و به قدری خوشحال شدم که همون موقع زنگ زدم به مادر گفتم. 🤩
خدایا شکرت دوستت دارم🌹
6- این مهمترین رازی بود که من این جلسه ذهنم باهاش خیلی روشن شد: من خدایی رو می پرستم و دوست دارم که همش در باز میکنه، و اگرم دری می بنده بخاطر این نیست که دری بسته تا دری دیگه باز کنه. بخاطر اینه که در مناسبی نبوده، پس خواست خدا اینه که وقت و انرژی من هدر نره و شادی و زیبایی بیشتری در زندگی کنم.
واقعا اگر باور و فکرمون این باشه که خدا یه در میبنده یه در باز میکنه، یا در ازا یک خواسته که براورده میکنه، چیز دیگری ازت میگیره، نشون دهنده ی شرک و توهین ما نسبت به مهربانی و مرحمت خدای بزرگه. چرا خدایی که انقدر نسبت به بنده هاش و مخلوقاتش و تمام هستی مهربانی و محبت داره، باید برای براورده کردن خواسته هامون، چرتکه بندازه و ترازو بگذاره و بگه عه یکی میخوای؟ پس اول یه چیزی بده!
حتی فکرش هم خنده داره.
مگه خدا یک انسان خسیس و تنگ نظره که به این روال نعمت به مخلوقاتش بده؟
مگه از نعمات خدا کم میشه؟
مگه خدا میخواد مثلا بنده هاش لوس نشن که با قانون اول یکی بده بعد یکی ببر رفتار کنه؟؟
پس اگه این اعتقاد مون باشه تکلیف بخشندگی و مهربانی خدا چی میشه؟ چطور میخوایم با وجود چنین محدودیت های فکری، بخشندگی خدا رو در ذهن مون باور و تعریف کنیم؟
خدا رو شکر که ما در مسیر درست قرار گرفتیم تا باورهای درست مون رو باز یابیم و به شناخت درست و واقعی برسیم تا اونطور که دلخواهمونه زندگی کنیم. خدایا دوستت دارم 🌷