0

زندگی با طعم خدا (جلسه یازدهم)

اندازه متن

خداوند به عنوان خالق جهان هستی همواره در حال رشد و گسترش جهان مادی است. این ویژگی خداوند را نه تنها در طبیعت به وضوح می توانید مشاهده کنید بلکه در شرایط زندگی انسان نیز با توجه کردن به رشد و سرعت گسترش وسايل و امکانات زندگی قابل مشاهده است.

هرآنچه در جهان اطراف خود مشاهده می کنید چه به شکل طبیعی باشد و چه به صورت اختراع دست بشر همه از یک جنس و ماهیت برخوردار هستند و آن هم اراده خداوند برای رشد و گسترش جهان هستی می باشد.

استفاده از نعمت های بیشتر

یکی از ویژگی های مغز انسان منطق گرا بودن آن است که سبب می شود در هر شرایطی زندگی می کنید بودن در آن شرایط را برای شما منطقی کرده اما بودن در شرایط بهتر و بالاتر را محال و غیرممکن جلوه می دهد.

چرا در مغز انسان سقوط کردن و از دست دادن همیشه منطقی اما رشد کردن و پیشرفت کردن در اکثر مواقع غیرممکن است؟

به این دلیل که به واسطه از دست دادن فرد از شرایطی که دارد به شرایط پایین تر و یا قبل تر از خود بر می گردد و چون نسبت به آن شرایط از قبل اطلاعات در ذهنش ذخیره شده است از دست دادن برای مغز ما منطقی است اما به دست آوردن و پیشرفت کردن به این دلیل که اطلاعاتی از آن در مغز ما وجود ندارد همیشه سخت و محال ممکن به نظر می رسد.

نکته جالب توجه اینکه هرآنچه اکنون در اختیار دارید و یا در هر شرایطی هستید در گذشته وجود نداشته است و بودن در این شرایط هم ممکن است در گذشته برای شما محال ممکن به نظر رسیده باشد اما اکنون شما در آن شرایط هستید.

بنابراین رسیدن به شرایط بهتر یا برخورداری از نعمت های بیشتر را با مغز خود بررسی نکنید چون معمولا رسیدن به آن را منطقی نمی داند.

برای تغییر شرایط خود باید از قدرت تخیل ذهن خود استفاده کنید چون ذهن بی نهایت است و بی نهایت تصویر ذهنی می توانیم در ذهن خود ایجاد کنیم و برای ایجاد تصاویر ذهنی نیاز به دلیل و منطق نداریم به همین دلیل برای فکر کردن به شرایط بهتر یا دریافت نعمت های بیشتر از طرف خداوند باید از قدرت ذهن و تخیل خود بهره ببرید.

استفاده از قدرت ذهن

برای استفاده از قدرت ذهن نیاز نیست مهارت خاصی داشته باشید یا حتی از دوره های آموزشی استفاده کنید چون همه انسان ها به طور پیشفرض قابلیت استفاده از قدرت ذهن خود را دارند.

اما نکته مهم و سرنوشت ساز در استفاده از قدرت ذهن این است که باید از وارد کردن اطلاعات نامناسب به ذهن خود خودداری کنید. چون اگر اطلاعات نامناسب وارد ذهن خود کنید موقع استفاده از قدرت ذهن خود برای تخیل یا فکر کردن به خواسته ها تصاویری که در ذهن شما ایجاد می شود بر اساس اطلاعات نامناسب وارد شده به ذهن خواهد بود و به همین دلیل نمی توانید به خواسته ها و آرزوهای خود دست پیدا کنید.

همه انسان ها در دوران کودکی به راحتی به خیلی از خواسته های خود دست پیدا می کنند. کودکان به خوبی از قدرت ذهن خود برای خلق خواسته هایشان استفاده می کنند و از آنجاکه اطلاعات نامناسب وارد ذهن خود نمی کنند تمرکز و اتصال آنها به منبع جهان هستی بسیار قوی و شفاف است و به همین دلیل خواسته های آنها به سادگی و در زمان کم برآورده می شود.

اما هرچه بزرگتر می شوند به دلیل اضافه شدن اطلاعات نامناسب از طریق مختلف در مغز آنها به مرور منطق مغزی آنها رشد کرده و برای رسیدن به خواسته ها با منطق مغزی خود مواجه می شوند که تحقق خواسته ها را محال و غیرممکن می داند.

از این جهت اولین قدم برای بهبود عملکرد ذهن در مسیر خلق خواسته ها و تغییر زندگی مدیریت اطلاعات ورودی به ذهن است. اینکه حواسمان باشد ذهن خود را در معرض چه اطلاعات و آگاهی قرار داده ایم؟

فرایند ورود اطلاعات از طریق چشم و گوش به شکل های متنوع از طریق دیدن تصاویر، گفتگو کردن با دیگران،‌ گوش دادن به محتوای مختلف و … انجام می شود.

بنابراین لازم است نسبت به اصلاح و انتخاب ورودی های مناسب به ذهن خود اقدامات لازم را مبذول فرماییم. 😊

سرآشپز زندگی خودت باش

با عملکرد سرآشپز در رستوران ها تا حدودی آگاهی داریم. از این شغل لذیذ می خواهیم در لذیذ کردن طعم های زندگی خود استفاده کنیم.

برای اینکه مانند یک سرآشپر که منوی رستوران را تنظیم می کند و مواد اولیه برای تهیه غذاهای قرار داده شده در منوی رستوران را تهیه می کند باید ما هم ابتدا مشخص کنیم که چه طعم هایی را دوست داریم در زندگی تجربه کنیم و سپس مواد اولیه تهیه این طعم ها را به شکل آگاهی وارد ذهن خود کنیم.

بعنوان مثال من دوست دارم طعم داشتن ماشین لسکوز nx200 اسپورت را در زندگی ام تجربه کنم.

باید اطلاعات و آگاهی درباره خواسته خود را به شکل آگاهی وارد ذهن خود کنم.

از طریق تحقیق کردن درباره این خودرو از جنبه های مختلف.

از طریق دیدن ویدیوهای توضیحی درباره این خودرو.

همچنین در طی انجام مراحل تحقیق و جستجو درباره اطلاعات مربوط به این خودرو سعی کنیم احساس داشتن و استفاده کردن بر اساس اطلاعاتی که کسب مکنیم را تجربه کنیم.

به عنوان مثال وقتی درباره کیفیت چرم صندلی این خودرو مطلب می خوانید یا ویدیو تماشا می کنید احساس نشستن روی این صندلی به شکل نرم بودن و راحت بودن و …. در ذهن خود تجسم کنید.

به این شکل شما در حین جستجو برای پیدا کردن مواد اولیه از طریق تصویرسازی ذهنی احساس استفاده و برخورداری از این نعمت الهی را تجربه می کنید.

تصور کنید به جای وارد کردن اطلاعات نامناسب که به شکل روزمره از طریق مختلف مخصوصا استفاده از شبکه های مجازی وارد ذهن خود می کنید برای مدت چند ماه اطلاعات و آگاهی مناسب درباره خواسته ها و طعم هایی که دوست دارید در زندگی تجربه کنید را وارد ذهن خود کنید.

تصور کنید ذهن شما چه تغییری از نظر نوع افکاری که با خود مرور می کنید خواهد کرد.

چه تغییری در گفگوهای شما با دیگران ایجاد خواهد شد و چه احساسی در طول روز به شکل پایدار در شما شکل خواهد گرفت.

به اندازه ای که با انجام این تغییر در سبک زندگی شخصی خود احساس شما تغییر کند شرایط و نعمت های متفاوت از طریق مختلف وارد زندگی شما خواد شد.

تجربه هنرجوای زندگی با طعم خدا

سلام استاد عزیز وبزرگوارم و همسفران زندگی با طعم خدا
استاد عزیزم سپاسگزارم واقعا از شما سپاسگزارم
خدایا شکرت بابت اردوی زیبای با طعم خدا چقدر این اردو لذت بخشه همراه با استاد ودوستانم .

تازه این اول راه اردو هست توی این اردو هرکی درسها رو بهتر یاد بگیره وتلاش بکنه و تمرینات رو قشنگ تر انحام بده نتیجه و پاداش بیشتری میگیره

منم سعی میکنم با عشق وعلاقه ی فروان با آرامش بیشتر به تمریناتم عمل کنم و درسها رو عالی یاد بگیرم و به بهترین نحو تمریناتم رو انجام بدم.

استاد عزیزم وقتی از رستوران وطعم های مختلف اون حرف میزنی بسیار لذت می برم چون مدتی هست که من عاشق یه رستوران شدم وحاضر نیستم به هیچ رستوران دیگه ای برم وحتی طعم غذاهای اونها رو بچشم .

بله استاد عزیزم عاشق رستوران الهی با منو وطعم های عالی هرکی یک بار اون طعم ها رو مزه کنه قول میدم هیچ جای دیگه نره واسه غذا .

آدرس رستوران کتاب قرآن هست .

در طول این ۴۰سال به رستورانهای زیادی رفتم وطعم غذاهای اونها رو چشیدم حتی بارها هم به رستوران الهی هم اومدم وغذاهای متنوعی رو هم خوردم رایگانه رایگان . اما وقتی از رستوران بیرون می اومدم به صاحب رستوران توجه نمیکردم فقط یک تشکر میکردم وبیرون می رفتم به دنبال روزمرگی های خودم ،

اما صاحب رستوان اینقدر مهربان بود ومیگفت دوباره میاد منتظرش می مونم .هروقت دستم خالی میشد گرفتار میشدم ناراحت میشدم میرفتم به رستوران الهی وکلی گلایه وشکایت میکردم وصاحب رستوران به همه ی حرفهای من گوش میکرد وجواب حرفعامو میداد اما من اینقدر ناراحت وعصبانی بودم که حرفهای اون نمی شنیدم و غذامو میخوردم بیرون میرفتم بدون اینکه از صاحب مهربان وبخشنده رستوران تشکر واقعی کنم

اما بازهم صاحب رستوران با محبت تمام میگفت عزیزم بازهم منتظرتم بیا چون من عاشقت هستم بیا پیش خودم هر نوع غذا با هر طعمی رو بخوای من عاشقانه بهت میدم .

چند وقتی هست نظرم رو عوض کردم وخودم رو تغییر دادم سعی میکنم بیشتر به این رستوران بیام وطعم های لذت بخشش رو مزه کنم صاحب رستوران هم به تمام گارسونها دستور داده هر وقت میرم به رستوران همه ی گارسونها سعی میکنن بهترین خدمات رو ارائه بدن صاحب رستوران خیلی خوشحاله که من اونجا میرم برای همین هرطعمی رو من سفارش میدم اونها برام آماده میکنن

چند وقتیه به رستوران که میرم دیگه ایراد نمیکیرم وگله شکایت نمیکنم با شادی و با لبخند میرم رستوران . صاحب رستوران هم دستور داده هر طعمی رو که من سفارش میدم دقیقا همون طور باشه نه نمکش کمتر ونه بیشتر شیرینیش به همون اندازه ایی که من میخوام اگه ترشی دوست دارم کنارش بزارن اگه از طعم های تلخ هم خوشم اومد بازهم برام بزارن هیچی رو تغییر ندن ،

ولی من که تازه طعم های اینجا رو چشیدم تمام سعیم بر اینه بهترین طعم ها رو بچشم هر بار که طعمش رو می چشم انگار خوشمزه تر از قبل هست وسعی میکنم سفارش بهتری بدم واز صاحب رستوران و گارسونهاش بیشتر و بیشتر تشکر و سپاسگزاری کنم چون هر چه بیشتر سپاسگزاری کنم سری بعد عاشقانه تر به من خدمت میکنند و تمام تلاش خودشون رو انجام میدن که طعم بهتری رو ارائه کنند.

خداوندا از طعم های عالی را از بدو تولد تا کنون آنهارا دریافت کرده ام خالصانه وعاشقانه سپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم خداونداسپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم.

(نوشته مه گنج عزیز در بخش نظرات)

منتظر خواندن نوشته های شما هستم

همراه همشگی شما: رضا عطارروشن

با دادن ستاره به این مطلب امتیاز بگیرید.

امتیاز 4.32 از 53 رای

https://tanasobefekri.net/?p=12438
120 نظر توسط کاربران ثبت شده است.
اندازه متن بخش نوشتن دیدگاه:

دیدگاهتان را بنویسید

اندازه متن دیدگاه ها
      آواتار Laleh
      1399/10/28 01:00
      مدت عضویت: 1570 روز
      امتیاز کاربر: 1457 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      محتوای دیدگاه: 944 کلمه

      فایل زندگی با طعم خدا جلسه یازدهم :

      من امروز روز شنبه که روز هفتاد و هشتم تکرار است توانستم این تمرین را تمام کنم. این تمرين خیلی لذت بخش بود. ممنونم استاد. 😊

      ما در خیلی از چیزها حق انتخاب داریم. مواردی از قبیل محل زندگی ، خانه ، ماشین ، دوستانمان ، غذا ، تفریحاتمان ، مسافرتهایمان ، ازدواج ، ادامه تحصيل ، نوع ورزش، تفکراتمان ،شغل و غیره.😀

      ما وقتی میخواهیم ازدواج کنیم، به طور جدی به فرد مورد نظری که میخواهیم با او ازدواج کنیم فکر میکنیم . ما دوست داریم دختر یا پسری را انتخاب کنیم که شایسته ما باشد. 😁

      ما وقتی میخواهیم ادامه تحصیل کنیم ، به طور جدی به رشته های موجود و مورد علاقه مان فکر میکنم.ما نهايتاً رشته ای را انتخاب میکنیم که دوست داشته باشيم.😂

      ما وقتی میخواهیم شاغل شویم ، به طور جدی به شغلهای موجود و مورد علاقه مان فکر میکنم. ما نهايتاً شغلی را انتخاب میکنیم که دوست داشته باشيم.😃

      لیست دستور پخت من برای خرید خانه :

      من خانه ای که دوست دارم بخرم را به صورت زیر برای خودم تصویر کردم :🏡

      خانه من خانه ای شمالی ، جنوبی است. خود خانه در سمت راست و پارکینگ یا گاراج ان جداگانه و مجزا سمت چپ و چسبیده به خود خانه است. جلوی پارکینگ هم یک زمین به اندازه 100 قدم فاصله تا خیابان جلوی خانه ميباشد. این زمین 100 قدمی یک سقف دارد که هر زمان که ما خواستیم 2 ساعت به خانه بیاییم و دوباره بیرون برویم ، ماشین را داخل پارکینگ نیاریم و زیر این سقف ماشین را پارک کنیم. یک میله بسکتبال هم گوشه چپ زمین وجود دارد که همه سال بشود بسکتبال بازی کرد ، حتی اگر باران بیاید چون این میله زیر سقف است ، ما خیس نمیشویم. داخل پارکینگ به غیر از ابزار همسرم در گوشه ای ، باشگاه کوچکی برای خودمان به چشم میخورد و میز بیلیاردی هم در کناری قرار دارد. این پارکینگ دری به اشپزخانه داخل خانه دارد تا بتوانيم به راحتی ما خریدهای خود را از ماشين به داخل اشپزخانه ببریم. 🏡

      از در ورود ی وارد میشویم که بالای سر در یک. مجسمه سرحیوان شیر گچکاری وجود دارد. سمت راست ورودی یک هال پهن که دراز نیست وجوددارد. یک دستشویی هم که مخصوص مهمان است. سمت چپ ان یک کمد است که مهمانها میتوانند لباسهای خود را در ان اویزان کنند. چند قدم جلوتر ، هال تمام میشود و روبه رو، یک پذیرایی مستطیل شکل قرار دارد که سمت راست ان یک راهرو است که منتهی به اتاق خواب میشود. داخل اتاق ، حمام و دستشویی قرار دارد. این اتاق 2 پنجره دارد یکی به سمت خیابان و یکی به سمت خانه همسایه کناری. سمت چپ راهرو اتاق کار من قرار دارد که تا زمانیکه قرار است از خانه کار کنم محل کار من است. داخل اتاق میز و صندلی کار من به اضافه لوازم التحریرم قرار دارد. این اتاق به سمت حیاط پشتی خانه پنجره دارد. 🏡

      حالا بر میگردیم به سمت در ورودی و پذیرایی مستطیل شکل. گوشه های پذیرایی و اتاقهاو کل فضاها با شمع های گچبری تزیین شده چسبیده به سقف است. جلوی در ورودی هم یک اسپری اتوماتیک گلاب قرار دارد که هر چند دقیقه فضای خانه را با عطر گلاب پر میکند. همچنین دو تا مجسمه طاووس و یک فرش دستباف با نام خدا بین دو تا طاووس بالای سر در ورودی خانه نصب شده است. یک مناجات زیبا توی قسمت پذیرایی روی دیوار نوشته شده که دورش را قاب گرفته ایم. پیانوی پسرم هم گوشه چپ پذیرایی قرار دارد. این پذیرایی یک در بزرگ 4 لنگه تا زیر سقف به سمت حیاط پشتی دارد که سر تا سرش شیشه است و وقتی از در بیرون میروی، یک پاسیوی بزرگ و سایبان و میز و صندلی مخصوص بیرون ، سمت راست حیاط ، یک گریل گازی و استخر که با سقف تور پوشیده شده و از نورشدید خورشید جلوگیری میکند میبینید و سمت چپ باغچه بزرگی که همسرم باغبانی کرده میبینید. باز انطرفتر سمت چپ حیاط ، چند درخت میوه و چمن مصنوعی میبینید که زمین مخصوص مینی گلف خانوادگی ماست. ما یک دارت را سمت راست حیاط به دیوار زده ایم تا مرتب موقع ورود به حیاط دارت بازی کنیم. 🏡

      دوباره برگردیم به در ورودی داخل خانه و وارد پذیرایی شویم. قسمتی که دیوار پذیرایی تمام میشود ، یک راهرو به سمت چپ وجود دارد. ما وارد اشپزخانه میشویم که میز ناهارخوری و کابینتها قرار دارد. تلویزیون هم روبروی میز ناهارخوری به دیوار نصب شده است. کنار اشپزخانه به گاراج یا پارکینگ بغل خانه وصل میشود. گوشه سمت چپ اتاق غذاخوری به اتاق خواب پسرم وصل میشود که ان اتاق هم حمام و دستشویی مخصوص خود را داردو به سمت حیاط پشتی پنجره دارد. 🏡

      سقف خانه ما شیروانی است و روی ان پنلهای خورشیدی برای تولید برق قرار دارد. در ورود ی ما یک در فلزی بزرگ قهوه ای رنگ است. جعبه نامه های ما به رنگ نارنجی جلوی خانه مان است که اسم خودمان را روی ان نوشته ایم تا پستچی راحتتر نامه های ما را در ان بیندازد. 🏡

      جلوی خانه همسرم یک درخت لیمو ، پرتقال و نارنگی کاشته است. یک درخت بید بزرگ هم جلوی خانه است که برای اينجا که بیشتر سال، هوا گرم است تولید سایه کند. گلها ی کاغذی زیبای قرمز و صورتی در فضای جلوی خانه و باغچه حیاط پشتی به چشم میخورند. در اخر بگویم کنار پارکینگ هم یک در بزرگ ماشین رو به سمت حیاط پشتی وجود دارد که حتی ار وی (RV) از ان رد میشود. 🏡

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 5 از 1 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم
      آواتار Laleh
      1401/08/05 16:11
      مدت عضویت: 1570 روز
      امتیاز کاربر: 1457 سطح ۶: هنرجوی پیشرفته
      دیدگاه فنی
      محتوای دیدگاه: 897 کلمه

      زندگی با طعم خدا (جلسه یازدهم):

      سلام به همه هم مسیرانم‌

      دوست دارم در اینجا به آنجای آنکه دستور پخت های متفاوتی برای خواسته هایم را بنویسم، راجع به این فایل، دیدگاه و  مطلبی را که از این فایل، درک کرده ام را بنویسم. اصل این است:«  ما میتوانیم انتخاب کنیم. » من و شما میتوانیم زندگی خودمون را انتخاب کنیم. ما حتی به عنوان یک زن، میتوانیم زندگی خودمون را انتخاب کنیم؛ در صورتیکه والدینم به من گفته بودند:«  وقتی ازدواج کردی، هر چه همسرت گفت تو بایست قبول کنی. » این فایل به نظرم فایل ازادی است. این فایل، فایل زندگی است. فایل انتخاب زندگی بر حسب طعم دلخواه زندگی است. من آزادانه میتوانم دستور پخت هر خواسته خودم رابر طبق میل خودم تنظیم کرده، سپس از زندگی خودم لذت فراوان ببرم. این یک قانون است که اگر من ازش تا حالا مطلع نبودم، الان مطلع شدم. این را باور کنیم؛  هر چند برای ما از همان کودکی متفاوت گفته اند. مثلا گفته اند که :« سرنوشت تو را روی پیشانی ات نوشته اند. » یا اینکه :« تو باید در زندگی همه اتفاق‌های ناگوار را بپذیری و غیره. »

      الان که خوب میاندیشم، میبینم حتی پدر و مادرهایی مثل والدین خودم،  از روی نااگاهی گاهی کفر گفته اند: مگر میشود که خداوند درانسان که اشرف مخلوقات است، قدرت انتخاب برای زندگی را نگذاشته باشد؟ مگر میشود خداوند ما را فقط و فقط و فقط؛ برای کمر خم کردن در برابر ناملایمات زندگی، آفریده باشد؟ مگر میشود که خداوند نسبت به خواسته های ما؛ بی تفاوت باشد و ما را برای تحمل سختی، رنج و زحمت آفریده باشد؟ عزیزان من، بار دومی است که این دوره و این فایل را میگذرانم؛ ولی این فایل، حرف‌هایی در دل خودش دارد که در جایی قبلا نشنیده بودم. حرف‌هایی در این فایل است که مخالف هر آنچه بود که در ذهنم باور داشتم. این حرف‌ها به دلم نشست، چون از دل برمیاید. چون این حرف‌ها به من می‌گوید که خداوند عاشق من است. خداوند مرا فرستاده است روی زمین تا تجربه هایی را که دوست دارم، را حس کنم. خداوند با عشق منتظر من است تا درخواست کنم. بیایید ما متفاوت با فرزندان خود رفتار کنیم. بگذاریم که آنها دید گاه و نگرش مورد نظرخودشون را دنبال کنند. بیایید زندگی خودمون را با طعمهای مورد دلخواه خودمون بپزیم.

      اگر حتی متاهل هستید و همسر دارید، دید خود را متفاوت کنید. زندگی خود را دنبال کنید. من در این فاصله چند روزه، دقت کردم ومتوجه شدم که گاهی برای کارهای کوچک با همسرم مشورت میکنم. البته که مشورت کردن خوب است؛ ولی دلیلی ندارد که من برای بیشترکارهایم با همسرم مشورت کنم. من شروع کردم به انجام خواسته هایم، حتی اگر کوچک بود. منکه به خاطر دختر بودن بارها توسط والدین و مخصوصا مادربزرگم؛ سر زنش شده بودم، احساس زیبایی از ازادی و حق انتخاب در ابن چندین روز متوالی بعد از تمرین کردن فایل، بهم دست داد. الان میفهمم که نتیجه این همه استمرار چیست. دوستان گلم، من سالها است ساکن ایران نیستم، اما باورهای ما در ذهن ما هستند و هرجایی که ما ساکن باشیم، آن باورهایی که در کودکی در ذهن ما به اشتباه برایمان تکرار شده است و ارزش گذاری شده اند؛ با تغییرمکان جغرافیایی به سرعت تغییر نمی یابند. به قول استاد:« تا زمانیکه ما با تمرین کردن فایلها و استمرار باورهای اشتباه خودمون را تغییرندهیم، دیدگاه و نگرش ما تغییری نمیکنند. » ما حتی اگر به فضا برویم و از دور کره زمین را مشاهده کنیم، باورهای ما تغییری نمی یابند. حتی اگر در آزادترین کشور دنیا با عدم محدودیت قوانین زندگی کنیم، باورهای ما تغییری نمی یابند؛ شاید خیلی محدود به خاطر اجرای قوانین،  تغییری سطحی در آنها ایجاد شود، والا از ریشه تغییری ایجاد نمیشود.

      تا زمانیکه باورها و افکار ما روی عدم انتخاب و حق نداشتن حتی در جزیی ترین کارها و خواسته ها تنظیم باشد، زندگی ما تغییری نمیکند. الان حس میکنم که دوباره متولد شده ام. میتوانم؛ نفس بکشم، آزاد باشم و زندگی دلخواه خودم را بسازم. من حتی درانتخاب‌هایم برای خواسته هایم، دیگر کاری به نظر پسر و همسرم ندارم، بلکه دوست دارم که هر خواسته ای را که دارم، بنویسم و روی ندای قلبی خودم لحظه ای تمرکز کرده و خودم را برای یک زندگی زیبا و پر از هیجان آماده کنم.

      من از همین الان عاشق خودم شده ام، چون دیگر در اسارت باورهاو افکار گذشته ام نیستم. این ازادی ذهن از نظر من، ازادی مطلق است چون ازادی اندیشه ها است. من خودم را از هر آنچه قبلا شنیده ام، رها کردم. من دارم مینویسم راجع به خواسته های لذت بخشی که دوست دارم تجربه کنم. دوست دارم منوی زندگیم که شامل محیط کار و سطح درآمد ی که خودم دوست دارم تعیین کنم، باشد. دوست دارم در منوی زندگیم خانه رویایی ام به آن شکلی که من مورد نظرم است، سرراهم قرار گیرد. دوست دارم در منوی زندگیم ارتباط من با خدا ی عالم تنگاتنگ باشد و به محض نیاز من به معبودم، او مرا در آغوش امنیت خودش بگیرد. من میتوانم الان ساعتها، راجع به خواسته های خودم بنویسم. این حس لذت انتخاب و ازادی، غذای خوشمزه زندگی مرا آماده میکند. با افتخار میگویم که این فایل را تا زمانیکه زنده هستم، دنبال میکنم و از زندگیم لذت میبرم؛ چون همان زندگی را تجربه میکنم که خودم مواد اولیه آن را تهیه کرده ام.

      روزپنج شنبه ۵ آبان ماه سال ۱۴۰۱ هجری شمسی مطابق ۲۷ ماه اکتبر سال ۲۰۲۲ میلادی

      برای ثبت امتیاز ، روی ستاره موردنظر کلیک کنید. ثبت امتیاز
      امتیاز: 12 از 3 رأی مشاهده امتیاز دهندگان
      افزودن به علاقه مندی این دیدگاه را خواندم